مصاحبه رادیو تلویزیونی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به مناسبت برگزاری کنفرانس اوپک با رسانههای همگانی در کاخ سنا ۱۴ بهمن ۱۳۴۹
سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | اوپک |
مصاحبه رادیو تلویزیونی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به مناسبت برگزاری کنفرانس اوپک با رسانههای همگانی در کاخ سنا ۱۴ بهمن ۱۳۴۹
جبهه مشترک اوپک
علت اصلی اینکه کشورهای عضو اوپک جبهه مشترکی برای بالابردن قیمت اعلانشده نفت خام در خلیج فارس تشکیل دادهاند، این بودهاست که شرکتهای نفتی طی سال اخیر به میزان قابل ملاحظهای بهای مشتقات نفت را برای مصرفکنندگان اروپایی و ژاپنی بالا بردهاند. آنچه ما خواستهایم کمتر از پنجاه درصد آنچه کمپانیهای نفتی قبلاً به مصرفکنندگان در جهان تحمیل کردهاند میباشد.
امکان تجدید مذاکرات
تا روزی که قانونی وضع نکرده باشیم که تجدید مذاکره با کمپانیها را منع نماید، اگر مطالبات حقه ما مورد قبول آنها قرار گیرد، از لحاظ قانونی و حقوقی فکر نمیکنم اشکالی در تجدید مذاکره در میان باشد. البته این تصمیمی است که هیأتهای نمایندگی کشورهای عضو اوپک باید اتخاذ کنند. به هر حال اساس کار ما این است که به حقوق حقه طبیعی خود برسیم و وضعی که در چند سال اخیر به طور یک جانبه از طرف شرکتهای نفتی به ممالک تولیدکننده تحمیل شدهاست، پایان پذیرد.
وضع قانون جدید
زمان و تاریخ وضع قانون جدیدی درمورد نفت پس از مشورت با کشورهای شرکتکننده در مذاکرات، مخصوصاً با شش کشور تولیدکننده نفت در حوزه خلیج فارس تعیین خواهدشد. شرکتهای نفتی در ماه اخیر در برداشت خود نسبت به مسائل مختلف رفتار نسنجیدهای داشتند، زیرا کوشیدند درمورد پیشنهاد مبنی بر انعقاد یک قرارداد جمعی بین ما و آنها، میان کشورهای عضو سازمان اوپک دو دستگی ایجاد کنند، در حالی که من قبلاً گفتم که این موضوع یک شوخی است. اما چنانچه آنها بیایند و مطالبات حقه ما را بپذیرند، و در این زمینه با پیشنهادی به ما مراجعه کنند، مسلماً کشورهای اوپک مخصوصاً شش کشور حوزه خلیج فارس در این مورد تصمیم لازم را خواهند گرفت و به عقیده من قانوناً این موضوع هیچ اشکالی ندارد.
قطع صدور نفت
در مورد جریان نفت باید بگویم هنگامی که ما تصمیمهای جمعی خود را گرفتیم و در حدود حق حاکمیت و اصول مورد قبول سازمان ملل متحد و با عزم جزم و به طور معقول قوانین لازم را وضع کردیم، اگر کسانی باشند که نخواهند به حق حاکمیت ملی ما احترام بگذارند، آن وقت هر تصمیمی که باشد حتی توقف صدور نفت از طرف ممالک عضو اوپک اتخاذ خواهدشد.
آرزوی نهایی ما این است که روزی بتوانیم نفت خود را بفروشیم، یعنی ما فقط فروشنده نفت باشیم و شرکتها و مؤسسات نفت، خریدار باشند و سرانجام آرزوی ما فرارسیدن روزی است که بتوانیم حتی در پمپ بنزین آنها نیز شریک باشیم، ولی اینکه هم اکنون شرکت معینی آماده این کار باشد، هنوز در این مورد مطالعه نکردهایم و با کسی تماس نگرفتهایم و این به پیشرفت کار بستگی دارد.
اگر کار به مشاجره و قطع کامل جریان نفت برسد، شاید کسانی باشند که برای خرید نفت به طور مستقیم از کشورهای صاحب نفت پیشنهادهایی داشته باشند. آینده این موضوع را روشن خواهد کرد.
مطالعات حقوقی
مطلبی که ایران، عراق و عربستان سعودی درباره آن مأمور مذاکره با شرکتهای نفتی بودند، موضوع قطعنامه شماره ۱۲۰ کنفرانس گذشته اوپک بود، و این بدین منظور بود که درآمد ما عادلانهتر و متناسب با قیمتهای شرکتهای نفتی باشد. در این بین ونزوئلا تصمیم گرفت رأساً مالیاتهای نفتی را تعیین کند و در واقع با استفاده از حقوق حاکمیت خود، قیمتهای اعلان شده نفت خویش را به طور یک جانبه اعلام کرد. این در حقیقت کاری بود که تا آن روز کمپانیها آن را به طور یک جانبه انجام میدادند و ما در عرض این چند سال ملاحظه کردیم که چقدر قیمتها را به طور یک جانبه پایین آوردند.
نخستین کار ما این است که مأموریتی را که بر اساس قطعنامه شماره ۱۲۰ اوپک به ما داده شدهاست، به مرحله اجرا درآوریم و حقوق خویش را تسجیل کنیم. برای تسجیل این حقوق از راههای حقوقی مطالعه خواهد شد که آیا لازم است در قانونگذاری مطالبی عنوان بشود یا خیر؟ و این را در آینده خواهیم دید.
سهم عادلانه
ما در حال حاضر به موضوع بازاریابی نمیپردازیم. من عقیده خود را ابراز میدارم که روزی فرا خواهد رسید که کشورهای تولیدکننده فقط با خریدار و یا توزیعکنندگان نفت معامله خواهند کرد و با آنها در مراحل بعدی مربوط به رساندن فرآوردههای نفتی تا پمپ بنزین مشارکت خواهند کرد، ولی این امر برای حال حاضر در نظر گرفته نشدهاست. در حال حاضر ما فقط میخواهیم سهم عادلانهای از آنچه که شرکتهای نفتی در سال ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۷۱ بر مصرفکنندگان تحمیل کردهاند، داشته باشیم. این کاری است که ما فعلاً میخواهیم انجام دهیم. اگر شرکتهای نفتی عاقل باشند سعی خواهند کرد با کشورهای صاحب نفت منصفانه معامله کنند و حال آنکه این روزها آنها سعی کردهاند افکار عمومی را علیه کشورهای تولیدکننده نفت برانگیزند، و این زمانی است که خیلی به آسانی میتوان آنها را مورد حمله قرار داد.
من استدلال روشنی درمورد عوائد نفت دارم و آن این است که ببینیم چقدر عاید ما میشود؟ تا کنون یک دلار، و چقدر شما مصرفکنندگان میپردازید؟ ۱۴ دلار. باید بپرسید آن ۱۳ دلار دیگر کجا میرود؟ من نمیگویم که تمام آن به جیب شرکتهای نفت میرود، زیرا میدانیم که واسطهها زیادند، ولی اگر شما منصف باشید و من معتقدم که منصف هستید و چرا که نباشید، باید خودتان این سؤال را برای افکار عمومی مردم خودتان مطرح کنید. واقعاً این تفاوت ۱۳ دلار تا به امروز به کجا رفتهاست؟ شنیدهام شرکتهای نفتی با روش خیلی شوالیهمآبانهای گفتهاند که آنچه ما به کشورهای منطقه خلیج فارس پیشنهاد کردهایم امسال به حدود ۶۰۰میلیون دلار و شاید طی پنج سال به ۱۶۰۰میلیون دلار میرسد. واضح است که وقتی شما این مطلب عجیب و ظاهراً فریبنده را بشنوید فکر میکنید که پیشنهاد خیلی سخاوتمندانهای است، ولی باید دید که خود آنها چقدر به دست میآورند که میخواهند ۱۶۰۰میلیون دلارش را به ما بدهند، و چقدر شما مصرفکنندگان میپردازید و چقدر دولتهای شما از طریق مالیات گیرشان میآید؟ تقریباً در تمام موارد مالیاتهایی که به وسیله دولتهای اروپایی وصول میشود از تمام عواید هر یک از کشورهای ما بیشتر است. چرا شما این نکات را آشکار نمیکنید؟ همیشه این مسئله را مطرح میکنید که کشورهای تولیدکننده پول بیشتری میخواهند، ولی بیشتر این پول را چه کسی میبرد؟ البته کشورهای تولیدکننده نفت نیستند که پول بیشتری عایدشان میشود، کشورهای تولیدکننده فقط خود را میفروشند و سرانجام روزی فرامیرسد که این نفت تمام میشود. سعی کنید روشن نمایید که این ۱۳ دلار کجا میرود؟ من بسیار خوشحال خواهم شد اگر شما این نکته را برای افکار عمومی مردم جهان تشریح کنید.
مالیات نفت
درمورد کنترل مالیات بر نفت در کشورهای غربی باید بگویم که این کنترل غیر ممکن است. این عمل مطابق با آن است که کمپانیهای نفتی هزینه فروش را افزایش دهند و نیز به آن معنی است که ما میخواهیم سود کمپانیهای نفتی را کنترل کنیم. البته ما به عنوان یک دولت حاکم نمیتوانیم از دولتهای دریافتکننده مالیات بخواهیم که یک صورتحساب از درآمدهای مالیاتی خود را به ما بدهند. درست همین مسئله است که افکار عمومی توجهی به آن ندارد و درباره آن فکر نکردهاست. به عقیده افکار عمومی همیشه کشورهای تولیدکننده هستند که خواستار امتیازات بیشتر میباشند، و یا گاهی کارتلهای بزرگ هستند که جیب آنها را خالی میکنند. این درمورد آنها نیز تا اندازهای ناروا است، ولی در حقیقت قسمت بزرگی از این پول به وسیله دول کشورهای مصرفکننده نفت جمعآوری میشود. البته ما با این دولتها، به عنوان یک دولت، دوست هستیم ولی به هر حال این حقیقتی است که باید روشن شود.
قراردادهای مستقیم
ما قراردادهایی را که منعقد کردهایم، محترم خواهیم شمرد. یعنی اگر ما را مجبور نکنند بدون شک موافقتنامهای را که تصور میکنم نه سال دیگر ادامه خواهد داشت، محترم خواهیم شمرد، ولی این به آن معنی نیست که طی این نه سال خواهیم گذاشت ما را مورد بهرهبرداری قرار دهند. همانگونه که امروز پیشنهاد کردهایم، هر بار دیگر نیز به راستی احساس کنیم ما را مورد بهرهبرداری قرار دادهاند، مخالفت خود را ابراز خواهیم داشت و به شما اطمینان میدهم که ما تا کنون صبر و حوصله زیادی از خود نشان دادهایم.
البته ما تدابیر لازم را در این مورد اتخاذ خواهیم کرد، ولی اگر زیاده از حد ما را تحت فشار قرار ندهند، این موافقتنامه را محترم خواهیم شمرد و در خلال این احوال افکار عمومی جهانیان اطلاعات بیشتری درباره حقیقت امر کسب خواهدکرد. ما وسیله بیشتری برای این کار در اختیار خواهیم داشت و من تصور میکنم مصرفکنندگان جهان اولین اشخاصی باشند که در صورت عدم امکان تماس مستقیم با کشورهای تولیدکننده (زیرا که صدهامیلیون نفر مصرفکننده در جهان وجود دارند و نمیتوانند هر یک به تنهایی یک قرارداد جداگانه امضا کنند) در هر کجا که باشند، چه در اروپا، چه در ژاپن و چه در هر کشور دیگر که خودش دارای منابع نفتی نباشد، طرفدار تماس مستقیم با کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده باشند.
حق حاکمیت ملی
اصل حق حاکمیت ملی که درمورد ونزوئلا پذیرفته شدهاست، اصلی است که وقتی شما آن را درباره ونزوئلا قبول کردید باید درمورد هر کشور دیگر نیز که حق حاکمیت ملی دارد، قبول کنید. ولی این به آن معنا نیست که ما از الگوی ونزوئلا قصد پیروی داشته باشیم، یا اینکه بخواهیم عیناً همان شرایط را درمورد مالیات و درمورد قیمت اعلانشده و درمورد بهره مالکانه وضع کنیم، زیرا ممکن نیست بتوان با تمام کشورهای عضو اوپک یک جا مذاکره کرد، چون بین کشورهای نفتخیز و بازار مصرف اختلافات جغرافیایی و مسافتهای مختلف وجود دارد و هزینه تولید در منطقه خلیج فارس حدود سه یا چهار بار کمتر از ونزوئلا است. واضح است که شما در چنین شرایطی نمیتوانید همان قیمت اعلان شده را وضع کنید، در حالی که ونزوئلا که آنقدر به ایالات متحده امریکا نزدیک است، قیمتهای اعلانشده را تا ۲ دلار و ۶۲ سنت بالا برده، از این مسافت نمیتوانیم همان قیمت اعلان شده را بخواهیم و یا وضع کنیم. مسئله، مسئله فکرکردن به طریق تجاری و قانونگذاری به صورت منطقی است.
ما تمام این واقعیات را در نظر خواهیم داشت و به حساب خواهیم آورد. ولی اصل، همان حق حاکمیت ملی کشورها در اتخاذ تصمیم است، به همان نحو که ونزوئلا تصمیم گرفته و مورد قبول دنیا هم واقع شدهاست.
اتخاذ تدابیر جدی
در مورد امکان اتخاذ تدابیر سخت، باید در انتظار تصمیمات جلسه اوپک بود که امشب تشکیل میشود. در این جلسه درباره تاریخ وضع قوانین برای کسب حقوق کشورهای صاحب نفت، اتخاذ تصمیم خواهدشد.
ارقام را با هم مقایسه کنید تا ببینید چه به دست ما میآید و چه به جیب شرکتهای نفتی میرود و چه عاید کشورهایی که روی مواد نفتی مالیات میبندند میشود؟ من نمیدانم در جلسه اوپک چه تاریخی را در نظر خواهند گرفت، ولی بدون شک تاریخ معینی در نظر گرفته خواهدشد. تا چند روز دیگر شش کشور تولیدکننده نفت در خلیج فارس درباره تاریخ وضع قوانین لازم که حافظ منافع نفتی آنها خواهد بود، توافق خواهندکرد. اگر در خلال این مدت شرکتهای نفتی با ما تماس برقرار کنند و به ما بگویند که تصمیم گرفتهاند خواستههای ما را برآورند، فکر میکنم قانوناً جواب لازم را به این مشکل خواهند داد، زیرا مهلت تعیینشده هنوز سپری نشدهاست، ولی مسلماً من چنین چیزی را از هم اکنون نمیتوانم به طور قطع بگویم، زیرا این چیزی است که اعضای اوپک به ویژه اعضای منطقه باید درباره آن تصمیم بگیرند. با این همه فکر نمیکنم مادهای وجود داشته باشد که مخالف این امر باشد.
میانجیگری دولتهای بزرگ
شایعه میانجیگری دولتهای بزرگ بین کشورهای عضو اوپک و کمپانیهای نفتی صحت ندارد. خوشبختانه دولتهای بزرگ پس از اخطاری که من در کنفرانس مطبوعاتی اخیر کردم و یادآور شدم که هرگاه دولتهای بزرگ در صدد حمایت از کمپانیهای نفتی برآیند، این زشتترین چهره امپریالیسم اقتصادی و نئوکلونیالیسم خواهدبود، کوچکترین اثری از مداخله یا حمایت خود از شرکتهای نفتی نشان ندادند. البته همه دولتهای بزرگ و کوچک راغب و مایلند که تفاهمی ایجاد شود، و این هم طبیعی است، اما این امر را نمیتوان مداخله یا تخطی به حقوق ملی ایران قلمداد کرد.
مقاصد تبلیغاتی کمپانیها
درمورد رقم دقیق مطالبات ما از شرکتهای نفتی که آنها فقط هفتصدمیلیون دلار آن را ارئه میدهند، نمیتوانم پاسخ بگویم و این بستگی به آن دارد که اولاً شرکتهای نفتی تا پایان سال جاری چقدر بر بهای نفت اضافه کنند و ثانیاً چه مقدار نفت از این منطقه خارج شود. شاید این مقدار در حال حاضر روزی ۱۵میلیون بشکه باشد، ولی آیا تا پایان سال بهای نفت باز هم ۱۲ درصد ترقی خواهدکرد یا خیر؟ بیشتر یا کمتر نمیدانم، و باز نمیدانم چه نقشهای کشیدهاند تا قیمت را بالاتر ببرند و به مصرفکنندگان این طور وانمود سازند که این ترقی قیمت به علت فشار کشورهای تولیدکننده نفت است که مرتباً به شرکتهای نفتی فشار میآورند و ما هم ناچاریم پول بیشتری از مصرفکننده بگیریم، در حالی که آنچه ما از شرکتهای نفتی خواستهایم از همان مقدار اضافه قیمتی است که آنها ایجاد کردهاند، و حتی از نصف درآمد آنها نیز کمتر است. پس فکر نکنید که با این ژست آنها در ارائه رقم ۶۰۰ یا ۷۰۰میلیون دلار، حاتم طایی ثانی پیدا شدهاست. مدتها است که شرکتهای نفتی به مصرفکنندگان خارجی تحمیل میکنند و فقط قسمتی از درآمد خود را به ما میدهند. کسانی که به عمق مطالب توجه ندارند، تصور میکنند رقم ۷۰۰میلیون دلار رقم فوقالعادهای است که جمع آن با عواید دیگر برای پنج سال به ۱۶۰۰میلیون دلار میرسد، و میگویند: «این ممالک صاحب نفت چقدر طماعاند که رقم ۷۰۰میلیون و ۱۶۰۰میلیون را هم قبول ندارند» حالا خود آنها چقدر استفاده میبرند، مطلبی است که بر همه روشن است.