مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان تلویزیون فرانسه کاخ نیاوران ۲ بهمن ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
حزب رستاخیز ملی ایران درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی بر پایه تاریخ

برنامه عمرانی پنجم/سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی


مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان تلویزیون فرانسه کاخ نیاوران ۲ بهمن ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی

شاهنشاه آریامهر روز ۲ بهمن ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی نمایندگان تلویزیون فرانسه را در کاخ نیاوران به پیشگاه همایونی پذیرفتند. در این باریابی که بیش از یک ساعت و نیم به درازا کشید ژان ماری کاوادا و ادوارد لوروژرا دسباگ، نمایندگان تلویزیون فرانسه در یک برنامه میزگرد پیرامون مسائل مهم سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور ایران با شاهنشاه آریامهر مصاحبه کردند.

این مصاحبه به مدت ۹۰ دقیقه در برنامه «آنچه شما می‌پرسید» از تلویزیون فرانسه پخش شد: خانم‌ها، آقایان! بار دیگر به برنامه آنچه شما می‌پرسید خوش آمدید. برنامه امشب ما استثنائی است چه در کاخ نیاوران، قصر سلطنتی اعلیحضرت شاهنشاه ایران ضبط شده است. بی گمان اعلیحضرت شاهنشاه ایران را بارها روی صفحه تلویزیون دیده‌اید و مصاحبه‌های مختلف ایشان را در مجله‌ها و روزنامه‌ها خوانده‌اید ولی هرگز چنین فرصتی دست نداده است تا در یک مصاحبه مطبوعاتی با مسائل ایران، کشوری که جایگاه بسیار شامخی در پهنه بین‌المللی کسب کرده است، آشنا شده و درباره آن داوری کنید. شخصیت امشب برنامه ما شهرت جهانی دارند. شاهنشاه ایران از نزدیک شاهد جنگ دوم جهانی بوده‌اند، زیرا این کشور از سوی سربازانی که ایرانی نبودند اشغال شده و صحنه رقابت‌ها و جاه‌طلبی‌های بیگانگان بود.


تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، سی‌وشش سال از تاریخ آغاز سلطنتتان می‌گذرد و امروز شاهنشاه از هر جهت یکی از بزرگان این جهان هستید. شما دست مردان معروفی نظیر استالین، روزولت، چرچیل و دوگل را که سرنوشت قرن بیستم را رقم زده‌اند، فشرده‌اید. شما همچنین کشور خود را به سوی نوسازی صنعتی هدایت و رهبری می‌کنید.
اعلیحضرتا، شما و کشورتان قدرتمند هستید، ولی بعضی کشورهای خارجی دوست ندارند که این حقیقت را بشنوند و نمی‌خواهند آوازه ایران به گوش جهانیان برسد. بی شک ملت ایران شاهنشاه خود را دوست دارد، ولی گاهی اوقات در خارج سیستم حکومتی، ایران را متهم به قدرت شخصی می‌کنند. اکنون با اجازه اعلیحضرت شاهنشاه به گفتگو و بررسی جزئیات این مسائل می‌پردازیم و از شاهنشاه ایران استدعا داریم آنچنان که مرسوم ایشان است، این مسائل را به وضوح برای ما روشن فرمایند. نخستین مسئله‌ای که بررسی می‌کنیم نفت است.
اعلیحضرتا، چرا در کنفرانس اخیر اوپک شما در رأس کشورهایی قرار داشتید که طرفدار افزایش زیاد و یا نسبتاً زیاد بهای نفت بودند؟
شاهنشاه: تصور می‌کنم لازم است یک توضیح کوچک بدهم. ما همیشه از یک خط مشی میانه پیروی کرده‌ایم. ولی چون موفق شدیم یازده کشور عضو اوپک را با قطعنامه‌ای که ارائه دادیم موافق سازیم، شاید چنین به نظر رسید که ما رهبری را به عهده داریم، حال آنکه چنین نبود. ما همواره با در نظر گرفتن مشکلات جهان صنعتی و کشورهای تولیدکننده نفت و حتی جهان سوم، سیاست میانه اتخاذ کرده‌ایم و هنوز هم به آن ادامه می‌دهیم. این بود حقیقت امر آنچنان که گذشته است.
تلویزیون فرانسه: معذالک در بیانات اعلیحضرت یک نکته تعجب‌آور وجود دارد. از منابع متعدد که بعضی نیز مجاز بود، تقاضای افزایش ۲۰ و ۲۵ درصد انتشار یافت. آیا این ارقام به منظور به دست آوردن درآمد بیشتر تعیین شده‌بود یا اینکه منظور شما این است که در بین عقاب‌ها از همه آرامتر بوده‌اید؟
شاهنشاه: در واقع ما نبودیم که افزایش ۲۵ درصد را پیشنهاد کردیم. ما هرگز از ۱۵ درصد تجاوز نکرده‌ایم، ولی گفته‌می‌شود در هجده ماهی که قیمت نفت ثابت بود، قدرت خرید ما ۴۰ درصد کاهش یافته‌است. این حقیقت دارد و می‌توانیم آن را ثابت کنیم، ولی پیشنهاد افزایش ما هرگز از ۱۵ درصد تجاوز نکرده‌است.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، عربستان سعودی، همسایه شما، که کشور قدرتمندی می‌شود، مخالف افزایش زیاد بهای نفت بود، زیرا نمی‌خواست اقتصاد غرب فلج شود. دلیل بسیار خوبی است، چه اگر اقتصاد غرب متزلزل باشد، شما چگونه می‌خواهید از مصرف‌کننده پول دریافت کنید؟
شاهنشاه: حق با شما است، اما این نیز حقیقت دارد که بین ده درصد افزایش که ما برای شش ماه اول سال جاری پذیرفتیم و پنج درصدی که آنها پذیرفته‌اند، تفاوت چندانی وجود ندارد.
تلویزیون فرانسه: با این همه به نظر می‌رسد که اختلاف زیادی وجود دارد، زیرا یمانی در کنفرانس قطر گفته‌بود ممکن است اصلاً قیمت نفت افزایش پیدا نکند.
شاهنشاه: همین شخص چندی پیش در کنفرانس قطر گفته‌بود که افزایش ده درصد کاملاً طبیعی است و اقتصاد تمام کشورها می‌تواند این افزایش را به راحتی تحمل کند.
تلویزیون فرانسه: محاسباتی که در فرانسه و سایر کشورهای غربی انجام شده‌بود، نشان می‌داد که ما نمی‌توانیم افزایش ده یا پانزده درصد را تحمل کنیم.
شاهنشاه: در این صورت در مورد مالیاتی که دولت شما از نفت دریافت می‌کند، چه می‌گویید؟ این مالیات تقریباً معادل درآمد ما است.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، منظور شما این است که چون غربی‌ها تورم خود را مهار نمی‌کنند، شما نیز باید قیمت نفت را حداکثر و یا هم‌گام با تورم بالا ببرید؟
شاهنشاه: همینطور است. از این گذشته طبیعی نیست که خزاین شما از بابت مالیات نفت همانقدر درآمد داشته‌باشد، که ما از فروش نفت داریم، که این منابع نیز تا بیست‌وپنج سال دیگر پایان خواهدیافت.
تلویزیون فرانسه: شیخ یمانی، وزیر نفت عربستان، چند روز پیش گفت پیش‌بینی می‌کند که صادرات نفت یازده کشور عضو اوپک و از جمله ایران به میزان ۲۵ درصد کاهش خواهدیافت. آیا این امر در مورد ایران صادق است؟
شاهنشاه: اگر ناشی از افزایش صادرات عربستان و کشور دیگری که از آن پیروی می‌کند باشد، صحیح است و این خود تجاوز علیه ما خواهدبود.
تلویزیون فرانسه: آیا اعلیحضرت معتقد هستند که سیاستی که عربستان سعودی در حال حاضر دنبال می‌کند، نسبت به شما ستیزه‌جویانه است؟
شاهنشاه: اگر طبق این سیاست عمل کند، ستیزه‌جویانه خواهدبود. به انسانیت خدمت نمی‌کند و به ما زیان می‌رساند.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، ولی این قانون متعارف بازار نیست؟
شاهنشاه: اگر قانون بازار است، در این صورت ما می‌توانیم به نحو دیگری از خود دفاع کنیم. اگر ما فقط یک‌سوم آنچه را که می‌توانیم نفت تولید کنیم، به شما بفروشیم، در آن صورت قیمت نفت چقدر خواهدشد؟
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، اگر تولید کاهش یابد، آیا این خطر وجود نخواهدداشت که از درآمد شما کاسته شود؟ از مطبوعات ایران چنین استنباط می‌شود که شما افکار عمومی ایرانیان را برای این کاهش آماده می‌سازید، زیرا من در روزنامه‌ها خواندم که در ۹ روز نخستین سال ۱۹۷۷، درآمد شرکت ملی نفت ایران به طور جدی کاهش یافته‌است، به عبارت دیگر اگر شما به این علت که نفت را در جای دیگر ارزانتر می‌فروشند، تولید خود را کاهش دهید، آیا توازن مالی کشورتان را به مخاطره نخواهیدافکند؟
شاهنشاه: هیچ بعید نیست، ولی زمان آن بسیار کوتاه خواهدبود.
تلویزیون فرانسه: به نظر اعلیحضرت چرا مدت آن کوتاه خواهدبود؟
شاهنشاه: برای اینکه طبق آمار، مجدداً مصرف نفت آلمان فدرال در سال ۱۹۷۶ حدود هشت درصد افزایش یافته‌است. ایالات متحده امریکا نیز واردات نفت خود را ۴۵ درصد افزایش داده‌است و هنوز هم مصرف رو به افزایش است. بنابراین علیرغم تمام سر و صداهایی که به راه می‌اندازد، مصرف نفت در جهان رو به افزایش است و در نتیجه وضع کنونی ما طولی نخواهدکشید.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، بنابراین سیاست نفتی شما در مجموع بر اصل افزایش مصرف جوامع غربی استوار است و اینکه این جوامع از زمستان ۷۴ – ۷۳ درس عبرت نگرفته‌اند؟
شاهنشاه: تصور می‌کنم که هیچ درس عبرتی نگرفته‌اند، چون قیمت نفت آنقدر نازل است که در جستجوی منابع جدید انرژی نیستند.
تلویزیون فرانسه: تصور می‌فرمایید تا چند سال دیگر قیمت نفت آنقدر ارزان خواهدبود که جانشینی نداشته‌باشد؟
شاهنشاه: این مربوط به شما است. اگر توجه داشته‌باشید که این کالا که من آن را اصیل می‌دانم تا بیست‌وپنج سال دیگر تمام می‌شود، چقدر وقت لازم است تا جانشینی برای آن پیدا کنید؟
نه فقط یک ماده، بلکه مواد متعدد. اگر بیست سال برای این کار لازم باشد، شما هم اکنون پنج سال دیر شروع کرده‌اید. زیرا باید نسبت به زمانی که نفت تمام می‌شود، اندکی جلو بود. شما نمی‌توانید یک شیر را ببندید و شیر دیگری باز کنید و دقیقاً همان بازده انرژی را داشته‌باشید.
مسئله همین است، به نظر ما شما هنوز به حقیقت پی نبرده‌اید.
تلویزیون فرانسه: طبق برآوردی که من کرده‌ام، شما از اول ژانویه روزی حدود بیست‌میلیون دلار از دست می‌دهید. این زیاد است و در نتیجه شما اعلام کرده‌اید کسانی که از این پس می‌خواهند در ایران سرمایه‌گذاری کنند، باید در درجه اول از شما نفت بخرند.
شاهنشاه: منظور ما سرمایه‌گذاری نبوده، بلکه منظور کسانی هستند که قصد دارند به ما کالا بفروشند.
تلویزیون فرانسه: آیا این قانون معامله پایاپای است که شما می‌خواهید بار دیگر در بازار رایج کنید؟
شاهنشاه: به نظر من این امری طبیعی است. ما اگر پول داشته‌باشیم، می‌توانیم یک کالای صادراتی را بخریم، در غیر این صورت چه می‌توان کرد؟
تلویزیون فرانسه: ولی به پرسش ما پاسخ کامل داده نشد. از اعلیحضرت اجازه می‌خواهم این موضوع را مطرح کنم که اگر رقیبان شما ارزان بفروشند، توازن پولی کشورتان به طور جدی به خطر خواهد افتاد و درآمد کاهش خواهدیافت. حال آنکه شما دست به اجرای طرح‌های بزرگ صنعتی زده‌اید.
شاهنشاه: حتی اگر لازم باشد، هزینه‌های نظامی را هم کاهش خواهیم‌داد. متوجه هستید که این امر برای کشور من چه مفهومی دارد، ولی اگر ناچار باشیم تا به این حد پیش برویم، آن وقت سیاست خارجی خود را کاملاً مورد تجدید نظر قرار خواهیم‌داد.
تلویزیون فرانسه: آیا این یک بحران ناشی از توسعه است؟
شاهنشاه: خیر، این بحرانی است که از آگاهی ما ناشی می‌شود. ما اجازه نمی‌دهیم کسی در پشت سر ما توطئه کند.
تلویزیون فرانسه: این مسئله ممکن است در عین حال به زیان شما تمام شود. شما ممکن است خیلی پیشروی کنید و درهای کشورتان را کاملاً ببندید.
شاهنشاه: ما می‌توانیم، ولی این کار را نخواهیم‌کرد. خیر، این غیر ممکن است، زیرا به هر حال ما روزانه ۴میلیون بشکه نفت تولید می‌کنیم.
تلویزیون فرانسه: آیا این امر توسعه اقتصادی شما را به تأخیر نخواهدانداخت؟
شاهنشاه: ما تا آنجایی که بتوانیم، از به تأخیر افتادن توسعه اقتصادی جلوگیری خواهیم‌کرد و این امر آنقدر هم توسعه اقتصادی ما را به تأخیر نخواهدانداخت، زیرا وضع اقتصادی ما پر رونق‌تر از وضع معمولی است.
تراکم بنادر ما به حدی بود که گاهی کشتی‌ها بیش از سه ماه در انتظار نوبت بودند و حتی تصور می‌کنم در مواردی این انتظار تا ۱۸۰ روز می‌رسید. ولی اکنون این وضع پایان یافته‌است.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، چنین به نظر می‌رسد که شما در مسابقه برای صنعتی‌شدن کشور، راه اعتدال در پیش گرفته‌اید.
شاهنشاه: در صورتی که لازم باشد.
تلویزیون فرانسه: ولی نه به هر قیمتی؟
شاهنشاه: خیر، ابداً. برای چه؟
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، مقام فرانسه در مناسبات بازرگانی با ایران چیست؟ مبادلاتی انجام گرفته‌است. گاهی گفته‌می‌شود مبادلات خوب است و گاهی نیز گفته‌می‌شود چندان خوب نیست، فرانسه به هیچ وجه بزرگترین فروشنده کالا به ایران نیست، زیرا فقط ۵ درصد واردات ایران را تأمین می‌کند، گفته‌می‌شود که در آینده این وضع بهتر خواهدشد، ولی این طور به نظر می‌رسد که اکنون وضع پیشرفتی ندارد. آیا این صحیح است؟
شاهنشاه: روی کاغذ، ما قراردادهای بسیار جالبی امضا کرده‌ایم و اینک تغییر این وضع، به کوشش شما برای اجرای این قراردادها و به قدرت خرید ما بستگی دارد.
تلویزیون فرانسه: به طور دقیق، چنانکه قبلاً هم اشاره فرموده‌اید و تشکیلات و حجم صادرات صاحبان صنایع فرانسه مطرح است؟
شاهنشاه: تا حدودی.
تلویزیون فرانسه: نواقص چیست؟
شاهنشاه: در مورد قراردادهای جدید هنوز نمی‌دانم، ولی می‌دانم که در مورد دو نیروگاه اتمی که می‌خواستیم به فرانسه سفارش دهیم، هنوز کارها انجام نگرفته‌است.
تلویزیون فرانسه: در واقع منظور اعلیحضرت این است که دیگران سریع‌تر از فرانسوی‌ها هستند؟
شاهنشاه: در بعضی موارد ممکن است. موضوع کارخانه باروت‌سازی را که به فرانسه سفارش داده‌بودیم، هنوز به خاطر دارم ده سال طول کشید تا تولید و بهره‌برداری شروع شود و با این همه این کارخانه را نمی‌توان به عنوان یک کارخانه نمونه مثال زد.
تلویزیون فرانسه: آیا از توسعه اقتصادی کشور خود راضی هستید؟
شاهنشاه: البته، بسیار راضی هستم، کاملاً پر رونق است. حتی امسال که اندکی از سرعت خود کاستیم، رشد توسعه اقتصادی در زمینه صنعتی بیش از ۱۷ درصد و رشد کشاورزی حدود ده درصد بود و تقاضای مصرف برق فوق‌العاده است، حدود چهل درصد ما نتوانستیم این تقاضا را برآوریم و فقط حدود سی درصد آن را تأمین کرده‌ایم.
تلویزیون فرانسه: شاهنشاه، پیش از پایان نخستین دوره سؤال و جواب، با همکار خود ادوارد لور اجازه می‌خواهیم به مسائل داخلی ایران و به خصوص چهره ایران بپردازیم. چهره ایران در خارج همیشه خوب نیست.
شاهنشاه: باید اول دید کدام خارج و سپس در کدام محافل؟ نخست ما نمی‌دانیم چرا بعضی کشورهای خارجی به خود اجازه می‌دهند درباره امور داخلی دیگر کشورها قضاوت کنند، ما هم می‌توانیم به آسانی چنین کاری را در مورد دیگران انجام دهیم.
تلویزیون فرانسه: شواهد این طور حکایت می‌کند.
شاهنشاه: شواهد نادرست بله، اگر منظور آن چیزی است که سازمان عفو بین‌المللی و یا کنفدراسیون دانشجویان که مارکسیست علنی هستند منتشر می‌کنند، اشکالی ندارد، اما در کشور ما مارکسیسم غیر قانونی است. این موضوع شاید خوب و شاید هم بد باشد. از این نظریه می‌توان از نقطه نظر جغرافیایی و یا از نقطه نظر سیاسی دفاع کرد، ولی در هر حال مارکسیسم در کشور ما غیر قانونی است و افراد مارکسیست قانوناً تحت تعقیب قرار می‌گیرند.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرت از مارکسیست سخن می‌گویند و منظورشان این است که فقط مارکسیسم و نه همه جبهه‌های مخالف، غیر قانونی است؟
شاهنشاه: مسلماً نه، ما از مارکسیسم بحث می‌کنیم.
تلویزیون فرانسه: در ایران کدام جبهه مخالف مجاز است؟
شاهنشاه: هر جبهه مخالفی که در چهارچوب قانون اساسی باشد.
تلویزیون فرانسه: من در کتابی که حاوی مصاحبه مفصلی از "اولیویه وارن" با اعلیحضرت بود، جمله عجیبی دیدم. اعلیحضرت گفته‌بودند: «جناح مخالف خود من هستم». این عبارت چه معنی دارد؟
شاهنشاه: این، به آن مفهوم است که من از امکانات اطلاعاتی درباره کلیه فعالیت‌هایی که در کشورم صورت می‌گیرد، برخوردارم و از کلیه این فعالیت‌ها آگاهم. حال اگر به من گزارش کنند که در فلان جا وضع بد است و یا خوب نیست، این من هستم که بحث را با مقامات مسئول پیرامون آن موضوع شروع می‌کنم. بنابراین به عبارتی من نخستین کسی هستم که از خودم انتقاد می‌کنم.
تلویزیون فرانسه: ولی به هر صورت این انتقاد به یک انتقاد همگانی و یا علنی نمی‌کشد؟
شاهنشاه: در مواردی چرا.
تلویزیون فرانسه: این امر اتفاق افتاده است؟
شاهنشاه: آری، من دو ماه پیش در مصاحبه‌ای با یک خبرنگار ایرانی، از رویدادهای نامطلوب کشور با شدت کافی انتقاد کرده‌ام.
تلویزیون فرانسه: با وجود این سازمان‌هایی که اعلیحضرت هم اکنون می‌گفتند که آنها را جدی نمی‌گیرند، معتقدند هزاران زندانی در زندان‌های اعلیحضرت به سر می‌برند. آیا اعلیحضرت می‌توانند به عنوان رهبر مملکت، رقمی ذکر کنند که مجاز و صحیح باشد؟
شاهنشاه: آری، ما اندکی کمتر از چهارهزار نفر از این گونه افراد داریم.
تلویزیون فرانسه: اینان برای چه زندانی شده‌اند؟
شاهنشاه: در درجه نخست به خاطر مارکسیسم و سپس تعدادی به خاطر تروریسم. شما چه خوشتان بیاید و چه بدتان بیاید، ما در کشور خود اجازه فعالیت‌های تروریستی نمی‌دهیم.
تلویزیون فرانسه: من در این مورد قضاوت نمی‌کنم، ولی داشتن اطلاعات دقیق و مقایسه این اطلاعات با اطلاعات کسانی که آنها را از خارج می‌دهند، جالب است.
پرسش دیگری نیز مطرح است و آن مسئله حزب واحد است. با گردآوری کلیه احزاب در یک حزب واحد، برنامه سیاسی اعلیحضرت چه بوده‌است و یا اینکه آقای هویدا به این ترتیب خواستند چه کاری برای اعلیحضرت انجام دهند؟
شاهنشاه: قصد من این بوده‌است که این حزب که حزب واحد نامیده می‌شود و در حقیقت چهره واقعی یک حزب نیست، کلیه افراد ملت را به جز آنهایی که یاغی هستند، در بر می‌گیرد. این حزب توسط یک سیاستمدار و یا یک سازمان سیاسی صاحب نظریات مشخص، ایجاد نشده و در چهارچوب تعیین‌شده‌ای قرار نگرفته‌است و از این جهت نمایشگر فلسفه انقلاب ما است، انقلابی که بر چهارچوب تعیین‌شده‌ای قرار ندارد و قبل از همه روی نبوغ ایرانی و سپس روی هر آنچه که امروز در جهان برای امکان ترقی و خوشبختی یک کشور مناسبتر است، استوار است. یعنی عدالت اجتماعی، انضباط در کار، مشارکت کامل همگان، البته تا آنجایی که امکان داشته‌باشد، در امور کشور و در امور جاری و نیز در ثروت‌های ملی، بنابراین حزب ما شامل کلیه ایرانیان، کلیه اتباع، مردان و زنان ایرانی خواهدبود که در چهارچوب قانون اساسی کشور قرار دارند.
ما نمی‌توانیم به کسانی که بخواهند از چهارچوب قانون خارج شوند، اجازه دهیم که به دلخواه عمل کنند.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، یک حزب واحد و یک نخست وزیری که تصور می‌کنم کمی بیش از ۱۰ سال است که در این مقام باقی است ...
شاهنشاه: حدود ۱۵ سال.
تلویزیون فرانسه: و در نتیجه این نخست وزیر باید دارای محاسن فوق‌العاده باشد. مفهوم دموکراسی برای ما غیر از این است.
شاهنشاه: آری، ولی باید اشاره کنم آقای "ارلاندر" سی‌وشش سال در سوئد در مقام خود باقی ماند.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، در برابر این استدلال پاسخی وجود ندارد، ولی در هر صورت اینک سی‌وشش سال است که اعلیحضرت بر کشور خود حکومت می‌کنند.
این قسمت از مصاحبه را با این پرسش به پایان خواهیم رسانید که آیا اعلیحضرت در صورتی که کاملاً صادقانه پاسخ دهند، چنین احساس نمی‌کنند که صنعتی‌شدن کشور و رفاه اجتماعی که برقرار می‌شود و بیش از پیش افزایش می‌یابد، اعلیحضرت را در تنگناه قرار دهد؟ آیا همه این پدیده‌ها و امکانات و ثروتی که اعلیحضرت می‌خواهند بر تقسیم آن نظارت داشته‌باشند فضای گسترده‌تری به وجود نخواهدآورد که اعلیحضرت را ناگزیر کند جهت‌ها را مشخص سازند و یا اینکه برعکس، عنان رهبری را کمی رها کنند؟ آیا اعلیحضرت این احساس را ندارند؟
شاهنشاه: من از اینکه به قول شما عنان رهبری را کمی رها کنم، به هیچ وجه ناراحت نمی‌شوم.
تلویزیون فرانسه: آیا اعلیحضرت در صدد همین کار هستند؟
شاهنشاه: البته وقتی که افراد آمادگی داشته‌باشند و سازمان‌ها استحکام بیابند و پایه و اساس استوار شود. این به هیچ وجه مایه مسرت نیست که انسان هر لحظه بپرسد هنوز چند تُن غله در سیلوهای کشور باقی است و یا اینکه میزان تولید فلان کارخانه در ماه گذشته چقدر بوده‌است؟
تلویزیون فرانسه: زیرا همه اینها سرانجام به جهش فوق‌العاده کشور و وضع اولیه آن، یعنی کشوری نسبتاً کشاورزی که طی چند سال صنعتی شده‌است، بستگی دارد، این طور نیست؟
شاهنشاه: در درجه نخست بله، شما مانند یک ایرانی فکر نمی‌کنید، بلکه مانند یک اروپایی می‌اندیشید. شما نمی‌دانید که کلمه "شاه" در این کشور چه ارزش و مفهومی دارد. اگر مفهوم آن را می‌دانستید، شاید این پرسش را از من نمی‌کردید.
تلویزیون فرانسه: ممکن است اعلیحضرت برای ما ارزش و مفهوم کلمه شاه را تشریح کنند؟
شاهنشاه: اینک حدود سه‌هزار سال است که این واژه در زبان ما وجود دارد و هرگز آن را کنار نگذاشته‌اند. شما می‌توانید به روستای کوچکی از کشور بروید و واژه شاه را به زبان بیاورید، همه خواهند فهمید، اما اگر مثلاً درباره احزاب سیاسی سخن بگویید، کسی متوجه نخواهدشد.
تلویزیون فرانسه: آیا این جزئی از فرهنگ ایران است؟
شاهنشاه: تا به امروز این جزئی از فرهنگ ما است.
تلویزیون فرانسه: از اعلیحضرت سپاسگزارم که به پرسش‌های بخش نخست آشکارا و عمیقاً پاسخ گفتند. پیشنهاد می‌کنم به بخش دوم بپردازیم، یعنی به مقام ایران در منطقه و سپس در جهان.
اعلیحضرتا، ایران حدود سی‌وسه‌میلیون نفر جمعیت دارد و به استناد آمار انستیتوی استراتژی لندن، تعداد سربازان شما حدود سیصدهزار نفر برآورد شده‌است. البته من نمی‌دانم که آیا این رقم سرّی و یا محرمانه است یا نه. در هر حال شخص اعلیحضرت به آن افتخار می‌کنند، زیرا همانطور که می‌گویند برای استقلال کشور لازم است. بی‌شک ایران از یک ارتش نیرومند برخوردار است و اینک از اعلیحضرت دعوت می‌کنم به رپرتاژ "ژرارسباگ" توجه فرمایند. باید بگویم که برای تهیه این رپرتاژ لازم است از ارتش ایران تشکر کنیم، زیرا به ما این امکان را داد که با ترکیب و تکنولوژی و سطح آموزشی سربازان آن آشنا شویم. به این گزارش توجه فرمایید، میل دارم اولاً از نقطه نظر نزاکت و احترام، که خود نتیجه رفتار تفقدآمیز آن اعلیحضرت نسبت به ما است و به ما اجازه شرفیابی داده‌شد و سپس برای حفظ بی‌طرفی از آن اعلیحضرت بپرسم، آیا با تمامی مطالب گفته شده در این گزارش موافقت کامل دارند، یا برخی از این اطلاعات نیاز به تصحیح دارد؟
شاهنشاه: اگر ما بخواهیم واقعاً درباره این امر بحث کنیم، مسلماً احتیاج به تصحیح زیادی دارد. زیرا اینها مطالبی است که در مطبوعات غربی و یا برخی از مطبوعات غربی مطرح شده‌است. من نمی‌دانم چرا این جراید به پیشرفت و قدرت ما حسادت می‌ورزند. در صورتی که پیشرفت و قدرت ما برخلاف مصالح جهان غرب و یا آنطور که به آن نام می‌دهند، دنیای غیر کمونیست، نیست. اگر ما بخواهیم نظری به خارج از محدوده خلیج فارس بیندازیم و قدری به طرف راست برویم، یمن جنوبی را می‌بینیم که از وجود کوبایی‌ها و افراد دیگر از کشورهای کمونیست که من آنها را نام نمی‌برم، انباشته شده‌است. اگر ما کوبایی‌ها را در آنگولا و شاید در موزامبیک و سومالی و به طور یقین در یمن جنوبی و جاهای دیگر می‌بینیم، به این معنی است که آنها سیاست توسعه‌طلبانه و تهاجمی بسیار آشکار دارند، در حالی که در مورد ما، باید گفت که برای پاسخ به تقاضای سلطان عمان و کمک به او، فقط می‌بایستی فاصله تنگه هرمز را که حدود ۲۵ کیلومتر است، طی می‌کردیم. اگر اوضاع جز این بود و سلطان‌نشین عمان به دست شورشیان می‌افتاد، رژیم یمن جنوبی گسترش پیدا می‌کرد، رژیمی که همانطور که به شما گفتم، انباشته از کارشناس‌های کوبایی و غیره است. آن وقت آنها در تنگه هرمز، درست رو در روی ما قرار می‌گرفتند. برای ما این تنگه حکم یک شاهرگ حیاتی را دارد، این تنگه ریه‌ای است که با آن تنفس می‌کنیم و زندگی ما به آن بستگی دارد.
نخست باید به شما بگویم که جمعیت کشور ما در سرشماری اخیری که یک ماه قبل انجام شد، ۳۴میلیون و پانصدهزار نفر بود. ارتش ما کمی بیش از پانصدهزار نفر است و نه آن طور که شما گفتید سیصدهزار نفر، این کشوری است که پنج سال دیگر حدود ۴۰میلیون جمعیت خواهدداشت و از نظر صنعتی و کشاورزی به مرحله پیشرفته‌ای خواهدرسید. ۱۲ سال دیگر ما می‌خواهیم موقعیتی را داشته‌باشیم که اکنون شما در اروپا دارید. ۱۲ سال دیگر ما بیش از ۴۵میلیون نفر خواهیم بود. چنین کشوری مسئولیت‌های بزرگی بر دوش دارد، اولاً باید ثبات منطقه را حفظ کرد. ما هیچ‌گونه هدف توسعه‌طلبانه، نه ارضی و نه به صورتی دیگر نداریم، لکن عدم ثبات منطقه بلافاصله به ضرر ما تمام می‌شود. این منطقه کدام است؟ تنها خلیج فارس و کشورهایی که ماوراء آن در جنوب قرار دارند نیست، بلکه مرزهای شرقی ما را نیز شامل می‌شود.
تلویزیون فرانسه: و مرزهای شمالی ...
شاهنشاه: همانطور که گفتم شامل مرزهای شرقی نیز می‌شود و همینطور اقیانوس هند، اگر ما یکی از کشورهای اروپایی را مثال بزنیم، مانند آلمان فدرال و حتی فرانسه، که من بعداً درباره آن سخن خواهم‌گفت، این کشورها فقط دارای یک مرز شرقی، یا غربی یا شمالی و یا جنوبی نیستند. مرزهای ما و سیاست ما نیز همه‌جانبه است. تصور می‌کنم که فرانسوی‌ها کلمه "همه‌جانبه" را خیلی راحت بر زبان می‌آورند، در هر صورت در مورد فرانسه نیز وضع چنین است. چرا فرانسه آنقدر پول برای ارتش ملی خود خرج می‌کند؟ آیا شما مورد تهدید قرار گرفته‌اید؟ از جانب چه کسی؟ انگلستان؟ سوئیس؟ آلمان فدرال؟ اسپانیا یا امریکا؟ پس چرا شما این ارتش را دارید؟ چرا برای شما، برای آلمان فدرال، برای انگلستان امری طبیعی به نظر می‌رسد که حتی سلاح‌های اتمی یا هیدروژنی داشته‌باشید و برای ایران که عضو اتحادیه آتلانتیک نیست و از جانب هیچ کشور جهان خودبه‌خود تضمین ندارد، سنتو فقط در روی کاغذ موجود است، ولی در واقع وجود ندارد؟ چرا برای ایران امر دفاع از خود و یا دفاع از منابع خود به صورت یک مسئله تلقی می‌شود، در حالی که برای دیگران امری طبیعی است؟
تلویزیون فرانسه: شاید به علت پیشرفت ناگهانی و کوشش‌های استثنایی ایران باشد.
شاهنشاه: باید.
تلویزیون فرانسه: منظورم این است که این امر در نظر ما کمتر یک انتقاد است، تا کوششی برای توجیه و تشریح.
شاهنشاه: شاید.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، چند لحظه قبل ژرارسباگ مسئله آموزش قوای ارتش را مطرح کرد، آیا به آنچه در این باره به ما گفته‌شد، موافقت دارید؟
شاهنشاه: سربازان ما از آموزش درجه اول برخوردارند. آنچه که فرمانده پایگاه هلیکوپتر گفت، صحیح است. ما سعی خواهیم کرد که تا یک سال و حداکثر تا دو سال دیگر، از وجود متخصصان خارجی بی‌نیاز شویم.
رقم ۲۲هزار که در مورد کارشناسان امریکایی ذکر کردند، در مورد ارتش شاهنشاهی صحت ندارد.
تلویزیون فرانسه: این رقم در مورد ارتش ذکر نشده‌بود، بلکه تعداد کلی امریکایی‌ها در ایران بود.
شاهنشاه: این رقم شامل کلیه امریکایی‌ها در ایران می‌شود و اکثر آنها غیر نظامی هستند.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، رقمی که ذکر شد، شامل ...
شاهنشاه: غیر نظامیان نیز بود.
تلویزیون فرانسه: افراد خانواده آنها و غیره ...
شاهنشاه: می‌فهمم.
تلویزیون فرانسه: این رقم رسمی بود که سنای امریکا در اختیار ما قرار داد.
شاهنشاه: آری، مربوط به تمام امریکایی‌ها است.
تلویزیون فرانسه: مربوط به تمام امریکایی‌ها؟
شاهنشاه: و بیشتر آنها غیر نظامی هستند.
تلویزیون فرانسه: تعداد غیر نظامیان زیاد است.
شاهنشاه: از این گذشته این پرسش را می‌توان مطرح کرد که اگر اتفاقی برای ایران بیافتد، آیا امکان دارد که امریکایی‌ها را گروگان گیرند؟ در صورتی که امکان دارد در هر کشوری از جهان امریکایی‌ها گروگان گرفته‌شوند، وانگهی اگر در کشوری اتفاقی بیافتد، شما فکر می‌کنید که در اروپا و یا امریکا اثر نخواهدگذاشت؟ به نظر من چنان همبستگی میان ایران و اروپا وجود دارد که اگر اتفاقی برای شما بیافتد، بی شک بر ما نیز اثر خواهدگذاشت و به عکس اگر برای ما هم اتفاقی روی دهد، بر شما نیز اثر خواهدکرد. زیرا هر اتفاقی برای ما رخ دهد، تمام منطقه به آتش کشیده خواهدشد و در نتیجه راه کلیه منابع انرژی به روی شما بسته خواهدماند. آنگاه شما چه خواهیدکرد؟ بدون اینکه تیری شلیک کنید، خواهیدمرد.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، پس در حقیقت شما از "اکسیژن رساندن به ریه غرب" نیز محافظت می‌کنید؟
شاهنشاه: تصور می‌کنم درک این مطلب ساده باشد.
تلویزیون فرانسه: آری، اعلیحضرت می‌خواهند مدافع غرب باشند؟
شاهنشاه: من نمی‌خواهم مدافع غرب باشم، اما از نقطه نظر جغرافیایی و منابع انرژی‌زا این طور است.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، در این صورت چرا اروپایی‌ها و یا غربی‌ها حاضر نیستند این نقش شما را بپذیرند و منکر آن هستند؟
شاهنشاه: تصور می‌کنم که این امر در مورد پاره‌ای از محافل صادق باشد و در مورد همه، این طور نیست. وقتی که من با رهبران و مسئولان شما سخن می‌گویم، هیچ کس چنین اظهار نظر نمی‌کند و من اطمینان دارم که در میان شما هم، تمام مردم به این گونه نمی‌اندیشند.
تلویزیون فرانسه: منظور شاهنشاه بعضی از گرایش‌های فکری و به عبارتی نوعی مبارزه ایدئولوژیکی است؟
شاهنشاه: حتماً این طور است.
تلویزیون فرانسه: آیا اعلیحضرت تاکنون متوجه شده‌اند که در مورد "انحطاط" انرژی غرب به معنی خاص کلمه همان سخنانی را می‌فرمایند که "سولژنیتسین" می‌گوید؟
شاهنشاه: در این مورد شاید چنین باشد، ولی در موارد دیگر، سولژنیتسین مسئول گفته‌های خود و من مسئول سخنان خویش هستم.
در مورد انحطاط غرب باید گفت که شما به اندازه‌ای از نقطه نظر نظامی ضعیف هستید که می‌خواهید با ترویج این به اصطلاح آزادی و جامعه لجام گسیخته، انتقام بگیرید و قدرت به اصطلاح رقیب خود را خنثی سازید.
تلویزیون فرانسه: شاهنشاه فکر می‌کنید که این ناشی از ضعف و یا در نهایت امر، ناشی از بزدلی است؟
شاهنشاه: من چنین کلمه‌ای را به کار نمی‌برم، ولی فکر می‌کنم که شما می‌خواهید با گفتن اینکه آزادی، این چنین و آن چنان است، ضعف نظامی خود را جبران کنید، در حالی که این به اصطلاح آزادی، آن سوی جبهه داخلی را به تدریج تخریب خواهدکرد.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، نکته دیگری نیز که حائز اهمیت است، توجه مرا به خود جلب کرده‌است و آن رقابتی است که میان ایران و عربستان سعودی در شرف تکوین است.
شاهنشاه: آری، من متوجه شدم که شما این مسئله را مطرح کرده‌بودید. شاید رقابتی در حال تکوین باشد، ولی این رقابت از جانب ما نیست. همانطور که گفتم جمعیت ما ۳۴میلیون و ۵۰۰هزار نفر است و برای ایجاد یک نیروی دریایی نظامی، حداقل ۲۵ سال و یا یک نسل لازم است. شما باید چهار سال درس بخوانید تا از مدرسه نظام فارغ‌التحصیل شوید و پس از آن چند سال لازم است که به درجه دریاسالاری برسید. اگر به این درجه نرسید، نمی‌توانید فرمانده دو یا سه کشتی باشید.
تلویزیون فرانسه: بنابراین اعلیحضرت معتقدند که ارتش عربستان سعودی فعلاً نمی‌تواند با ارتش ایران رقابت کند؟
شاهنشاه: هرگز، هرگز، زیرا تا ده سال دیگر ما ۴۵میلیون جمعیت خواهیم‌داشت، وانگهی رقابتی در مورد منافع ما از نقطه نظر سیاسی و غیره وجود ندارد و هیچ گونه اختلاف نظری موجود نیست. اگر آقای یمانی چنین سیاستی را در مورد نفت اعمال کرد، این گزارش‌هایی که دریافت داشته‌ام، با افکار پادشاه عربستان سعودی مطابقت ندارد.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، تمدن ایران شهرت به سزایی داشته و از شاهان و امپراتورهای بسیاری برخوردار بوده‌است. ممکن است از اعلیحضرت بپرسم میل دارند به کدام یک از این امپراتوران شباهت داشته‌باشند و یا اینکه کدام یک از آنها بیش از همه مورد تحسین اعلیحضرت است؟
شاهنشاه: باید بگویم اتفاقات مهم بسیاری در ایران روی داده‌است، کسی که البته نمی‌توان از او انتقادکرد، کورش بزرگ است. او نخستین است و موفقیت، همیشه بهترین تضمین شهرت است. در اینجا فقط مسأله اقبال نیست، بلکه کارآیی نیز شرط است. با وجود این هیچ چیز به اندازه موفقیت به کار نمی‌آید. شما ممکن است مرد بزرگی باشید و در جایی با شکست روبه‌رو شوید. این شکست ممکن است تقصیر شما نباشد و تقصیر دیگران باشد. در هر حال پس از شکست، شما را فراموش و یا اینکه به شما بی‌توجهی خواهندکرد. اما کورش بزرگ کسی است که به او هیچ ایرادی نمی‌توان گرفت. او بنیانگذار شاهنشاهی است، نخستین کسی است که منشور حقوق بشر را به همگان اعطا کرد. کلیه ملت‌ها و کشورهایی را که زیر سلطه خود درآورد، آزاد ساخت. او واقعاً یک شخصیت بزرگ است.
تلویزیون فرانسه: جیمی کارتر به عنوان رئیس جمهوری جدید امریکا سوگند یاد کرد، آیا این امر تغییراتی برای شما به دنبال خواهدداشت؟
شاهنشاه: فکر نمی‌کنم، زیرا چه با دموکرات‌ها و چه جمهوری‌خواهان، روابط بسیار نیکویی داشته‌ایم. افراد عوض می‌شوند، اما منافع کشورها تغییر نمی‌کند. در هر صورت من فکر نمی‌کنم با آمدن کارتر تغییری برای ما به وجود آید و از این گذشته برای من روشن نیست که در چه زمینه‌ای ممکن است تغییری روی دهد.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، اکنون اگر اجازه فرمایند، به مسأله تغییرات تمدن و یا جامعه ایرانی و همچنین به فلسفه‌ای بپردازیم که طی ۳۶ سال سلطنت اعلیحضرت کسب کرده‌اند، سلطنت در کشوری که آن را از وضع قرون وسطایی بیرون آورده و به سوی جامعه‌ای صنعتی رهبری می‌کنند.
اعلیحضرتا، بر هیچ کس و تصور می‌کنم به خصوص بر شخص اعلیحضرت پوشیده نیست که کشاندن و هدایت اجباری کشوری به سوی جامعه مدرن و اِعمال رفتار خشونت‌آمیز برای اینکه کشور سریعتر و در فاصله زمانی بسیار کوتاه به آن هدف برسد، بحران و خطر تشنج به وجود می‌آورد و همانطور که اندکی قبل به کورش بزرگ اشاره می‌فرمودند، خطر از دست رفتن هویت آن را به دنبال دارد، می‌خواهم قبل از اینکه درباره فلسفه شما بپرسم، از شما سؤال کنم قصد دارید ایران را تا به کجا برسانید، می‌خواهید ایران چه مقامی در جهان به دست آورد و به عبارت دیگر می‌خواهید چه "میراثی" برای ولیعهد به جای گذارید؟
اینک می‌خواهم از اعلیحضرت تقاضا کنم نمونه کشوری را مشاهده کنند که از ایران خیلی کوچکتر است و مسئولیت‌های اقتصادی منطقه‌ای و احتمالاً جهانی ایران را ندارد، با این وجود این کشور پس از مطالعه، از صنعتی شدن اجباری و به هر قیمت، تا حدودی صرف نظر کرد. کشور مورد نظر نروژ است و اگر اعلیحضرت اجازه فرمایند، فیلمی از این کشور نمایش دهیم. (در اینجا فیلم کوتاهی از نروژ نشان داده‌شد که حاوی مصاحبه‌هایی با چند تن از افراد آن کشور بود و سپس میزگرد تلویزیونی ادامه یافت.)
اعلیحضرتا، بار دیگر باید بگویم که مقایسه‌ای با نروژ در بین نیست، زیرا شرایط بسیاری وجود دارد، از قبیل حجم جمعیت، شرایط اقتصادی و مراحل طی شده، که نمی‌توان در صدد مقایسه برآمد، ولی به نظر ما چنین آمده‌است که این کشور با مسائلی روبه‌رو بوده که برای رهبری مملکت شما می‌بایستی مد نظر قرار گیرد. زیرا رهبری کردن فقط به مفهوم رهبر یک کشور مدرن بودن و طرفداری از استقلال نیست. اعلیحضرت شخصاً دِین خود را در این راه ادا کرده‌اند و می‌دانند که رهبری کردن همچنین به مفهوم پیش‌بینی و پی‌ریزی آینده است. پرسش من در این مورد این است که اعلیحضرت در سال‌های آینده چگونه قصد دارند میان عمران اقتصادی و نتایج ناشی از این عمران، که باید بگویم همیشه مثبت نیست، هماهنگی ایجاد کنند؟
شاهنشاه: این مسئله مورد توجه ما است و حتی باید بگویم که ما را نگران کرده‌است، ولی با توجه به وسعت کشور و اختلاف میان آب و هوا که گاهی بسیار مغایر است، تصور می‌کنم که این توازن را می‌توان در آینده از طریق برقراری توریسم، البته توریسم داخلی، ایجاد کرد. منظور من این است که باید مراکز و قطب‌های کشاورزی و صنعتی ایجاد شود و در کوهستان‌ها محل‌های تفریحی دایر گردد. در مورد دریای شمال نباید زیاده‌روی کرد، زیرا از هم اکنون در آنجا زیاده‌روی می‌شود. حتی از هم اکنون باید از خلیج فارس به عنوان یک مرکز تفریحی استفاده کرد. اما قبل از همه و مهمتر از همه باید مراقب رشد جمعیت بود. ما از هم اکنون طرح تنظیم خانواده را پیاده کرده‌ایم و این طرح نتیجه‌بخش بوده و آهنگ رشد جمعیت از ۴/۳ به ۶/۲ کاهش یافته‌است.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، میزان تقریبی موالید در ایران چقدر است؟
شاهنشاه: حدود یک‌میلیون، تصور می‌کنم میزان موالید بین ۳۸ تا ۴۰ در هزار و میزان مرگ و میر بین ۱۰ تا ۱۲ در هزار است، ولی هدف ما این است که میزان موالید به ۲۳ تا ۲۴ در هزار و میزان مرگ و میر به ۹ الی ۱۰ در هزار کاهش یابد.
اما آنچه که به نظر من به نفع ما است، این است که عمران کشور و کلیه هزینه‌های خارق‌العاده‌ای که برای صنعتی‌کردن و ایجاد زیربنای کشور متحمل می‌شویم، در چهارچوب یک عدالت اجتماعی انجام می‌گیرد، که هم اکنون بسیار پیشرفته‌است. روستاییان از حقوق خود برخوردارند و روستاییان قدیمی صاحب زمین شده‌اند. کارگران نه تنها از ۲۰ درصد سود خالص تأسیسات صنعتی برخوردارند، بلکه جزو سهامداران این تأسیسات در می‌آیند. کارگران می‌توانند حتی تا ۴۹ درصد سهام کارخانه‌ها را خریداری کنند. در نتیجه این مبالغ افسانه‌ای و سرمایه‌های عظیم، نصیب طبقه به خصوص نمی‌شود و یا اینکه به گروه محدودی که از چند هزار نفر تجاوز نکند، تعلق نمی‌گیرد. این مبالغ و سرمایه‌های عظیم متعلق به اکثریت مردم است و به همین جهت است که شاهد قدرت خرید این چنین خارق‌العاده و گاهی کمبود کالاهای مصرفی در بازار هستیم. در اینجا باید متذکر شد که این امر اندکی سبب افزایش قیمت‌ها می‌شود، اما اگر شما هفده اصل کنونی انقلاب را مطالعه کنید، متوجه خواهیدشد که ما تقریباً به تمام مسائل، چه از جنبه انسانی و چه از جنبه‌های صنعتی، کشاورزی و تکنولوژیک توجه کرده‌ایم.
نگرانی که چند تن از نروژی‌هایی که شما با آنها مصاحبه کرده‌اید در اینجا ابراز داشته‌اند، در کشور ما نمی‌تواند وجود داشته‌باشد، زیرا هنوز ما به سطح زندگی اروپایی نرسیده‌ایم. ما تا ۱۰ الی ۱۲ سال به سطح زندگی شما اروپاییان خواهیم رسید.
تلویزیون فرانسه: بنابراین هدف اصلی این است؟
شاهنشاه: همین طور است. به این ترتیب نفت برعکس به ما این امکان را می‌دهد که خود را از درآمد نفتی رهایی بخشیم. یعنی منابع دیگری برای درآمد و ثروت ایجاد کنیم و همانگونه که جهانیان ناگزیر خواهندشد، منابع انرژی دیگر را گسترش دهیم و تا وقت داریم، طی ۲۵ سال، حداکثر استفاده را برای استفاده کشورمان از آن بکنیم.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، روزی که اعلیحضرت تصمیم خواهندگرفت رهبری کشور را به والاحضرت ولایتعهد واگذار کنند، کشوری را که به والاحضرت خواهندسپرد چگونه خواهدبود؟
شاهنشاه: من تصمیم گرفته‌ام تا حدود ۱۲ سال دیگر این کار را انجام دهم. کشور ما در آن وقت حداقل ۴۵میلیون نفر و شاید هم بیشتر جمعیت خواهدداشت. جمعیت کشور شاید ۴۶ یا ۴۷میلیون نفر خواهدبود و شاید آن را بتوان با فرانسه امروز مقایسه کرد.
تلویزیون فرانسه: آیا کشور صنعتی و دارای توازن خواهدبود؟
شاهنشاه: امیدوارم چنین باشد. آری، کشور بی‌شک صنعتی خواهدبود و توازن هم در آن وجود خواهدداشت. در بخش کشاورزی ما کوشش‌های فراوانی به عمل خواهیم‌آورد، ولی مهمترین تلاش ما متوجه اکثریت جامعه خواهدبود که حقیقتاً در امور کشور مشارکت خواهدداشت.
تلویزیون فرانسه: جامعه عادلانه‌تر؟
شاهنشاه: البته، ولی هم اکنون هم ما از آن امر برخوردار هستیم.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، پدیده‌ای از چند سال پیش در اروپا، مخصوصاً در آلمان، و اکنون هم در فرانسه به چشم می‌خورد و آن نیازی است که جامعه به بازگشت به طبیعت و عوامل طبیعی احساس می‌کند.
شاهنشاه: آری.
تلویزیون فرانسه: من نمی‌گویم که انسان دیگر برای گرفتن اضافه حقوق مبارزه نخواهدکرد، ولی مبارزه انسان برای کمتر کار کردن و برخورداری از ایام فراغت نیز بیشتر خواهدبود.
شاهنشاه: آری، کمتر کار کردن و ایام فراغت بیشتر داشتن، اگر زندگی شما تا این حد ماشینی شود، به اینجا نیز خواهدرسید. از هم اکنون درباره سه روز کار در هفته صحبت می‌شود، ولی این امر به درجه ماشینی‌شدن زندگی بستگی دارد، برای ما این مسئله وجود ندارد، باید قبلاً زیربنا را پی‌ریزی کرد و پایه‌های صنعتی‌شدن را بنا نهاد و سپس به فکر الکترونیزه کردن هر چیز افتاد، البته آن روز هم فرا خواهدرسید.
تلویزیون فرانسه: ولی اعلیحضرت پدیده‌ای را که در اروپا مشاهده می‌شود، در نظر نمی‌گیرند.
شاهنشاه: اگر این پدیده فقط همان باشد که شما می‌گویید، من چندان نگران نخواهم‌شد، اما اگر مفهوم آن در حقیقت تنبلی بیشتر برای کمتر کار کردن باشد، این امر مرا نگران خواهدساخت.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، آیا از نظر شما خوشبختی ملت در این است که یخچال‌ها و اتومبیل‌های متعدد داشته‌باشند؟
شاهنشاه: این جزئی از خوشبختی است که تمدن غرب آن را ایجاد می‌کند، اما در کشور وسیعی چون ایران، یک اتومبیل امروزه تقریباً حکم یک ضرورت طبیعی را دارد.
امیدوارم که در شهرها از وسایط نقلیه الکتریکی استفاده شود.
تلویزیون فرانسه: این به آن مفهوم است که اعلیحضرت کم و بیش از تمدن غرب پیروی می‌کنند، در صورتی که می‌فرمایند تمدن غرب آن را به ما تحمیل می‌کند. آیا اعلیحضرت در اینجا ارزش‌ها را فراموش نکرده‌اند؟
شاهنشاه: در هر صورت ما راهی جز این نداریم. وقتی که فاصله میان دو شهر یک صد کیلومتر است، شما چگونه می‌خواهید از شهری به شهر دیگر بروید؟ پای پیاده نمی‌توان رفت. از الاغ و اسب هم دیگر متأسفانه امروز نمی‌توان استفاده کرد.
تلویزیون فرانسه: به نظر من در پرسشی که "ژرار" مطرح کرده، یک نکته بسیار جالب به چشم می‌خورد و آن مشخصات یک فرد ایرانی است. اعلیحضرتا، من این را می‌دانم که اعلیحضرت در مورد ایران همیشه از دید یک فرد اروپایی قضاوت می‌کنند، حال تقاضا دارم با دید یک فرد ایرانی و یا بهتر بگویم با دید رهبر ایرانیان، مشخصات ایرانیان را برای ما تشریح بفرمایید و برای ما بگویید که چگونه باید این آداب و رسوم و فرهنگ را که از قدیمی‌ترین آداب و رسوم و فرهنگ‌های دنیا است، با پیشرفت‌های امروزی درآمیخت، بدون اینکه توازن و هماهنگی به هم بخورد؟
شاهنشاه: نمی‌دانم که آیا پاسخ این پرسش را می‌توان به اختصار داد و یا اینکه باید مدتی پیرامون این مسئله صحبت کرد. این شاید محاسن پنهانی است که در ایرانی‌ها وجود دارد، زیرا این یک ملت قدیمی است که ۳۰۰۰ سال تاریخ ثبت‌شده دارد و حتی چند سال پیش هفت‌هزار هنر ایران را به نمایش گذاشته‌بودند. شاید در نهاد ما این بلوغ وجود داشته‌باشد که به ما امکان می‌دهد عملاً از کلیه وسایلی که شما امروز برای به اصطلاح برخورداری از یک زندگی مدرن و راحت در اختیار دارید، استفاده کنیم، بدون اینکه روح ما در اختیار شیطان تکنولوژی مدرن قرار بگیرد. ما نه تنها دارای وزارت فرهنگ و هنر هستیم، بلکه کلیه افراد هنرمند را تشویق می‌کنیم و به آنان امکان می‌دهیم که بتوانند با هنر خود و با کار فرهنگی خود زندگی کنند. مثلاً یک نقاش بتواند با نقاشی‌های خود زندگی کند و یا یک شاعر با اشعاری که می‌سراید ...
تلویزیون فرانسه: بتواند امرار معاش کند؟
شاهنشاه: آری، و اگر لازم باشد، بیش از این هم انجام خواهیم داد.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، چنانچه اجازه بفرمایید، می‌خواهم پرسش دیگری مطرح کنم. اعلیحضرت هم اکنون شنیدند که یک نروژی درباره فرانسوی‌ها می‌گفت آنچه که فرانسوی‌ها را شاخص می‌کند، عشق به هنر است. البته این نظریه متعلق به او است. همین شخص اظهار نظر کرد که عشق به طبیعت، از علائم مشخصه اهالی نروژ است. چه چیز یک فرد ایرانی را مشخص می‌کند و اعلیحضرت در این جهت تصمیم دارند کدام ارزش‌های عمیق را به پسرشان منتقل کنند؟
شاهنشاه: باید بگویم که نه تنها عشق به هنر و عشق به طبیعت، بلکه همچنین عشق به کار، که گاهی فراموش می‌کنند درباره آن صحبت کنند. زیرا در تمدنی که به حدی ماشینی شده‌باشد که دستمزد سه روز کار در هفته برای داشتن یک زندگی راحت کافی باشد، انسان چهار روز دیگر هفته را چگونه خواهدگذراند؟ آیا وسایلی آنچنان سریع برای مسافرت وجود خواهدداشت که به انسان امکان دهد چهار روزه از کشوری دیدن کند و به کشور خود بازگردد؟ تصور نمی‌کنم چنین باشد، زیرا در چهار روز چیزی نمی‌توان دید. در این صورت بقیه چهار روز هفته را چگونه باید گذراند؟
تصور نمی‌کنم بتوان مدت چهار روز در هفته را بی‌کار نشست. برای من حتی درک این موضوع مشکل است، در نتیجه باید برای این چهار روز سرگرمی پیدا کرد، کاری پیدا کرد و کار خلاقه‌ای باشد که با مغز انجام‌پذیر است.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، اجازه بفرمایید صریح‌تر بگوییم از خلال گفته‌های اعلیحضرت چنین احساس می‌شود که معتقدند فراغت زیاده از حد سبب به وجود آمدن تمدنی خواهدشد که بی‌حوصلگی بر آن حکمفرما خواهدبود، این طور نیست؟
شاهنشاه: آری.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرت اینطور توجیه می‌فرمایند؟
شاهنشاه: آری، زیرا فرض می‌کنیم صدها میلیون نفر از این افراد، بخواهند در مدت چهار روز فراغت به ورزش بپردازند، آیا زمین‌های ورزش شما برای آنها کافی است؟ هم اکنون در اروپا تراکم در مراکز ورزش‌های زمستانی بیش از اندازه است. برای سوار شدن روی تله فریک باید گاهی به مدت سه ساعت منتظر نوبت شد.
از ورزش که بگذریم، آیا تعداد سالن‌های نمایش و یا موزه‌ها و یا مراکز فرهنگی که در اختیار دارید، کافی است؟ بنابراین لازم است که به غیر از بی‌کار بودن، سرگرمی‌های دیگر نیز وجود داشته‌باشد.
تلویزیون فرانسه: اعلیحضرتا، از این فرصت بسیار طولانی که در اختیار ما گذاشتید، سپاسگزارم. می‌دانم که امروز برنامه کار اعلیحضرت بسیار سنگین بوده‌است و از این که این همه وقت اعلیحضرت را گرفتیم، پوزش می‌طلبم.
تصور می‌کنم عمق و حقیقت پاسخ‌های اعلیحضرت کمکی خواهدبود که ایران را که به قول آن ادیب فرانسوی هنوز اغلب به سبک ایرانی می‌نگریم، بهتر بشناسیم و درک کنیم.
از طرف گروه تلویزیونی فرانسه از اعلیحضرت تشکر می‌کنم.