مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با روزنامه ایتالیایی ایل جورناله ۷ دی ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
حزب رستاخیز ملی ایران درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی بر پایه تاریخ

برنامه عمرانی پنجم/سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی


مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با روزنامه ایتالیایی ایل جورناله ۷ دی ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی

(کاخ نیاوران)


شاهنشاه در مصاحبه با روزنامه ایتالیایی ایل جیورناله فرمودند: ارتشی می‌سازیم که بدون سلاح اتمی شکست‌ناپذیر باشد

خبرنگار نشریه پر تیراژ ایتالیایی «ایل جیورناله» در روز ۷ دی ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی مصاحبه‌ای با شاهنشاه آریامهر داشت. خبرنگار «ایل جیروناله» با این نوشتار چنین آغاز کرده است.

پذیرش درخواست من از سوی شاهنشاه ایران برای مصاحبه که خیلی زودتر از آنچه انتظار داشتم انجام یافت، به شدت مرا تحت تأثیر قرار داد. این مصاحبه در کاخ نیاوران کاخی که در دامنه کوه‌های پوشیده از برف شمال تهران قرار دارد، صورت گرفت. ویژگی این مصاحبه در آن بود که من بدون وجود شخص ثالث یا حضور مشاور و یا تندنویس با شاهنشاه ایران برای دو ساعت به راحتی به گفتگو نشستم. در حالی که در مصاحبه‌ها با شخصیت‌های عالیرتبه از واشنگتن تا مسکو از پکن تا «ریو» هرگز در کنار آنان کاملاً تنها نبودم. به این ترتیب گفتگوی ما در محیطی صمیمانه آغاز شد. مصاحبه با شاهنشاه ایران در زمان مناسبی انجام گرفت زیرا بر اساس تصمیم یازده کشور عضو اوپک از اول ژانویه قیمت نفت خام به میزان ده درصد افزایش خواهد یافت و از سوی دیگر کوشش نمایندگان ایران در کنفرانس اخیر اوپک در «دوحه» برای افزایش قیمت نفت که به عقیده بسیاری سرسختانه تلقی شده بود بار دیگر توجه محافل جهانی را به سوی ایران جلب کرده است. این محافل ایرانیان که برای افزایش قیمت نفت به میزان پانزده درصد پافشاری می‌کردند برچسب «عقاب‌ها» زده بودند. یعنی نقطه مقابل «کبوترها» یا «سعودی‌ها» که طرفدار افزایش مختصر و محدود بهای نفت به میزان ۵ درصد بودند. برچسب عقاب‌ها شتابانه و تنها به ایران نسبت داده شد، در حالی که ایران در کنفرانس «دوحه» در میان شیوخ محافظه کار عرب و کشورهای افراطی نظیر لیبی، عراق و الجزایر که خواستار ۲۵ درصد افزایش بهای نفت بودند روش معتدل و مناسبی را در پیش گرفته بود. تا آن‌جا که به منافع ایتالیا مربوط می‌شود تهران در این هنگام که سرمایه‌گذاری‌هایی در جریان است دلارهای مطمئن تری را عرضه می‌کند در حالی که دلارهای نفتی طرابلس متزلزل است. پیشنهاد مشارکت ایران در شرکت نفت دولتی ایتالیا «انی» خرید دو کشتی اقیانوس‌پیمای «میکل آنجلو» و «رافائلو» مذاکرات جاری در مورد صنایع هسته‌ای و الکتریکی، قرارداد احداث مجتمع ذوب‌آهن بندر عباس و واگذاری سهام کارخانه «فیلکو» از جمله همکاری‌های مهم اقتصادی است که توجه شاهنشاه ایران را به ایتالیا معطوف داشته است. همکاری‌هایی که اصول آن از زمان «ماتئی» برای ایرانی‌ها نیز مفهوم خاصی داشت. وی نخستین کسی بود که در سال ۱۹۵۰ درک کرد که عمر امپریالیسم نفتی رو به زوال است. مسئله نفت در قرن ما متأسفانه با دگرگونی‌های فراوانی همراه بوده است. دگرگونی‌هایی که برای ثبات نظام اقتصادی سیاسی جهان خطرناک است. بطور مثال افزایش اخیر قیمت نفت به میزان ۱۵ درصد ضربه شدیدی بر پیکر کشورهای مصرف کننده آسیب‌پذیر نظر ایتالیا که خود دچار بحران اقتصادی است وارد می‌سازد و این بحران را هر چه بیشتر دامن می‌زند. پس از این مقدمه سئوالات خبرنگار نشریه «ایل جیروناله» با این پرسش شروع شده است.

شاهنشاها، ایران چگونه سیاست نفتی خود را با سیاست خارجی رسمی طرفدار غرب خود هماهنگ می‌سازد؟

اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی به آرامی چنین پاسخ می‌دهند: مبالغه نکنیم. پیش از هر موضوع این افزایش با احتیاط و در دو مرحله صورت خواهد گرفت. در مرحله نخست ۱۰ درصد و ۵ درصد دیگر در ماه ژوئیه انجام خواهد پذیرفت. ما دیوانه نیستیم. ما نه خواستار از بین رفتن بازار و نه خواستار ویران سازی کشورهای دوست خود در غرب هستیم. هیچکس به این فکر نیست که ما تولید کنندگان مواد اولیه با مسائل و مشکلات زیادی روبرو هستیم که به سرعت باید حل شود و ما نیز باید موقعیت خویش را با افزایش روزافزون تورم جهانی تطبیق دهیم. چرا و به چه دلیل هنگامی که کشورهای پیشرفته قیمت فولاد خود را افزایش می‌دهند هیچکس داد و فریاد راه نمی‌اندازند. به چه دلیل مطبوعات غربی درباره لیست قیمت‌های فولاد جنجال نمی‌کنند. موضوعی که فقط کارشناسان آن را می‌خوانند و می‌فهمند. با اینحال فقط یک نکته مرموز در همین لیست قیمت‌ها برای کشورهای در حال توسعه می‌تواند به مفهوم افزایش ۱۰۰ در صد بر بهای فولاد باشد. ضربه‌ای که افزایش قیمت فولاد بر ما وارد می‌سازد قابل مقایسه با ضربه‌ای نیست که افزایش قیمت نفت بر جهان صنعتی وارد می‌کند. در مقایسه با نفت ما، تکنولوژی شما برای ما خیلی گرانتر تمام می‌شود به خصوص آمریکایی‌ها که ظاهراً در این مورد حساسیتی نشان ندادند. این تصادفی نبود که کنفرانس شمال و جنوب در پاریس با شکست مواجه شد. اکنون وقت آن رسیده است که نرخ متعادلی برای معاملات بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه تعیین کنیم که به ضرر هیچکدام از طرفین تمام نشود. من نوعی نرخ محاسبات بین‌المللی را پیشنهاد کرده بودم مکه به موجب آن یک بانک مشترک بین کشورهای در حال توسعه و کشورهای پیشرفته به منظور سرمایه‌گذاری و مبادلات ایجاد می‌شد، ولی هرگز پاسخی در این مورد دریافت نکردم. در حالی که پیشنهاد من می‌‎توانست نوعی همکاری مفید برای همه باشد. فقط احساسات برخی از گروه‌های کوچک غربی، شاید هم چپ گرا و یا فیدل کاسترو پاسخ می‌دهند. فیدل کاسترو در یکی از آخرین نطق‌های خود جنون عظمت‌طلبی شاهنشاه ایران و زندگی تجمّلی خارق‌العاده ایران را مورد سرزنش قرار داده. کاسترو فقط مضحک است. مسلماً همه کشورهای عضو اوپک در نظر وی به یک سان دیوانه و یا غیر عادی نیستند. او درباره عراق، الجزایر، لیبی سخن نگفت. در میان کشورهایی که قیمت نفت را افزایش می‌دهند برخی بد و نامهربان و برخی خوب و مهربان هستند. تأکید می‌کنم که گذشته از نطق‌های عوام‌فریبانه کاسترو کشورها و دولت‌های منطقی‌تر دیگری نیز اظهار نگرانی کرده‌اند که ممکن است استراتژی نفتی تهران، دومین قدرت نفتی اوپک، به ضرر برخی از جوامع غربی ضعیف‌تر و بیمارتر تمام گردد.

به مسئله ایتالیا می‌پردازم. من متوجه این امر هستم که مسلماً ایتالیا در اثر افزایش قیمت نفت خام، بیشتر از آمریکا و آلمان در معرض خطر قرار می‌گیرد. با این حال تصور نمی‌کنم که فشار تورم بر اقتصاد شما از یک درصد تجاوز کند. مذاکرات و قرارهایی که با «اوسولا» وزیر بازرگانی خارجی ایتالیا داشتیم که تأثیر بسیار نیکویی بر من گذاشت، نمایانگر تمامی سیاست کنونی ما نسبت به ایتالیا است. خشنودم که همکاری و تمایل ما برای کمک در برقراری تعادل مجدد در موازنه پرداخت‌های شما مؤثر خواهد بود. این امر برای ایتالیا خیلی مهمتر است تا افزایش قیمت نفت خام ما. من مایلم به کشور شما کمک کنم و به همین سبب است که پیشنهاد ایجاد یک شرکت مشترک بین شرکت نفت «انی» شما و شرکت ملی نفت ایران خودمان را مطرح کرده‌ام با این تعهد که ۵۰ درصد از سود حاصله خود را مجدداً در ایتالیا سرمایه‌گذاری کنیم. ما می‌توانیم به اتفاق بخش پتروشیمی را نیز توسعه دهیم. نباید فراموش کرد که نفت یک ماده اولیه غنی است. مشتقات نفتی به هفتاد هزار نوع می‌رسد. یک چنین میدان وسیعی برای همکاری بین ما، قسمت اعظم پرداخت‌های نفت وارداتی ایتالیا از ایران را تضمین خواهد کرد.

تصور می‌کنم در این جا فرصت مناسبی پیش آمده تا نظر شاهنشاه را پیرامون قرارداد قذافی و فیات سئوال کنم.

شاهنشاه پس از لحظه‌ای فکر در پاسخ چنین اظهار می‌دارند: به نظر من بخودی خود یک قرارداد واقع‌بینانه است.

می‌پرسم اما از نظر سیاسی.

شاهنشاه می‌گویند: چه بگویم، شما خودتان می‌دانید که سیاست قذافی چگونه است و یا بهتر بگوییم چگونه نیست. اصلاً او را درک نمی‌کنم. یک روز یک جهت می‌گیرد، روز دیگر امکان دارد در جهت عکس آن قرار گیرد.

فوراً می‌پرسم، ولی چرا بلافاصله پس از انعقاد قرارداد «انیلی» به دیدار قذافی شتافت، آنهم در مسکو؟

شاهنشاه گفتند: شاید به این خاطر که اتحاد جماهیر شوروی در این معامله نقش واسطه را ایفا کرده است.

باز هم می‌پرسم اعلیحضرتا، اگر شما جای قذافی بودید همان داد و ستد را با فیات می‌کردید؟ همانطوری که قبلاً با کروپ به عمل آوردید؟

شاهنشاه فرمودند: البته که این کار را می‌کردم. از سوی دیگر تاکنون چند بار پیشنهادهای گوناگون همکاری به «انیلی» کرده‌ام ولی نمی‌توانم بفهمم به چه دلیل هر بار پاسخ منفی داده است. یک کارخانه کوچک مونتاژ در ایران تأسیس شده بود ولی «انیلی» نخواست که آن را توسعه دهد. من شخصاً موفق نمی‌شوم. سال پیش فیات امکانات بسیار وسیعی در ایران داشت ولی سایرین برگ‌های برنده را به دست گرفتند و اکنون تعدادشان زیاد است. فیات دیگر نمی‌تواند در ایران موفق شود، چه در این‌جا همه موقعیت‌ها را از دست داد.

شاهنشاه ایران رهبر کشوری که ۲۵۰۰ کیلومتر مرز مشترک با غول شمالی خود دارد، درباره اتحاد جماهیر شوروی نظر خود را با احتیاط و در عین حال قاطعانه ابراز می‌دارند. شاهنشاه مناسبات ایران را با شوروی بخصوص در زمینه اقتصادی «دوستانه» و «منصفانه» می‌خوانند در حالی که آن را از نظر مناسبات ایدئولوژیکی «نه چندان خوب» تلقی می‌کنند. چنانچه در مورد فیدل کاسترو مشاهده شد، مسکو سعی می‌کند بطور غیر مستقیم فضای ایران را آلوده سازد.

می‌پرسم سیاست هسته ایران چه از نظر نیازهای اقتصادی کشور و چه از لحاظ موقع بسیار حساس استراتژیکی آن که در جوار روسیه، آسیای مرکزی و خاورمیانه قرار دارد چیست؟

شاهنشاه می‌گویند: تا ۲۵ سال دیگر معجزه نفت به پایان خواهد رسید، بنابراین از هم اکنون باید در فکر سایر منابع انرژی باشیم چه هسته‌ای و چه شیمیایی. اما در بخش دفاعی ما هرگز در فکر بمب اتمی نیستیم. ما سیاست حیثیت‌جویی و افتخارطلبی را دنبال نمی‌کنیم، بلکه به دنبال سیاست توسعه امنیت یکپارچه هستیم. به همین علت تا زمانی که خلع سلاح بین‌المللی کنترل شده برقرار نشود، ما به هزینه‌های دفاعی خود ادامه خواهیم داد تا بهترین سلاح‌های سنتی را برای ارتش خود فراهم سازیم. ما بمب اتمی نمی‌خواهیم بلکه خواهان ارتش نیرومندی هستیم که مغلوب کردن آن فقط با بمب اتمی امکان‌پذیر باشد که در این مورد هم شروع یک جنگ اتمی کار ساده‌ای نیست.

شاهنشاه چنین نتیجه‌گیری می‌کنند. به هر حال ما در فکر تاریکی‌ها نیستیم بلکه در اندیشه روشنایی هستیم. بهترین روشنایی می‌تواند از یک همکاری بیش از پیش نزدیک‌تر و گسترده‌تر و کامل‌تر با اروپا حاصل شود. اروپایی که در تلاش بازیافتن خود و شاید هم در جهت وحدت است.

شاهنشاه را ترک گفتم، با این احساس که در حضور تکنوکرات بزرگی بوده‌ام که یک جامعه عظیم درحال توسعه را اداره می‌کنند. به هنگام خروج این تصور را از شاهنشاه داشتم که انگشتان دست خود را در هم گره کرده‌اند، گویی که ایران و اروپا را به یکدیگر بپیوند داده‌اند. این تصویر صحیح و شفافی از شاهنشاهی بود که ادامه دهنده راه خاندان پر شکوه و پر ابهت جوان پهلوی است که هم اکنون پنجاهمین سال شاهنشاهی خود را جشن می‌گیرد. این سال شاهنشاهی، برای ایران نوین، میراث‌دار ایران باستان سال ۲۵۳۵ است...