مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ مهر ۱۳۲۳ نشست ۶۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ مهر ۱۳۲۳ نشست ۶۷

دوره چهاردهم قانونگذاری

جلسه

مشروح مذاکرات مجلس ملی دوره ۱۴

جلسه: ۶۷

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۹ مهر ماه ۱۳۲۳

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- بقیه مذاکره و تصویب تبصره ماده دوازده قانون تعلیمات اجباری

۳- تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای وزیر دارایی

۴- موقع و دستور جلسه آتیه -ختم جلسه

مجلس یک ساعت و ربع قبل از ظهر به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبایی تشکیل گردید

صورت مجلس روز پنجشبنه ۶ مهر را آقای طوسی (منشی) قرائت نمودند (اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غائبین بی اجازه - آقایان: تربتی - امینی - مجد ضیایی - خاکباز - ذوالقدر - نبوی - نقابت - کفایی - فتوحی - سلطانی - قبادیان - ظفری - سید ضیاءالدین - فداکار - اکبر - دکتر رادمنش - معدن -کام‌بخش- گله‌داری - سرتیپ‌زاده)

-۱]تصویب صورت مجلس [

رئیس - در صورت جلسه اعتراضی نیست؟

بعضی از نمایندگان - خیر - آقای ساسان در صورت مجلس نظری دارند؟

ساسان - خیر قبل از دستور عرضی دارم.

رئیس - صورت جلسه تصویب شد. بعضی از آقایان هفت - هشت - ده نفر تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند.

نمایندگان - دستور دستور.

رئیس - آقای طوسی.

طوسی - مخالفم. خاطر محترم مجلس شورای ملی به خوبی واقف است یک موقعی راجع به مذاکرات قبل از دستور آقای فرمانفرماییان پیشنهاد کردند که در هفته یک روز اختصاص داده شود برای مذاکرات قبل از دستور حتی تصویب هم شد ولی عملی نشد و دیگر این که باز خاطر آقایان توجه دارد هر روز می‌گوییم آنچه را که عمل نمی‌کنیم یعنی می‌گوییم سه ساعت قبل از ظهر مجلس تشکیل بشود تا بتوانیم به کارها برسیم (صحیح است) ملاحظه می‌فرمایید یک مسائلی ممکن است باشد که در حدود دستور نتوانند صحبت بکنند لکن

قبل از دستور می‌توانند حرف بزنند آخر کار کشور همین قضایای جاری و مطالبی که آقایان می‌خواهند بفرمایند نیست یک مطالبی هست که آقایان باید واقف شود تا نتیجه گرفته شود می‌بینیم که آقایان می‌فرمایند دستور دستور و بنده هم موافقت می‌کنم با ورود در دستور ولی نتیجه‌ای از دستور گرفته نمی‌شود برای این که الآن نیم ساعت قبل از ظهر است و آقایان تشریف می‌آورند و صحبت می‌کنند و باید آقایان توجه بفرمایند که در جلسات بعد زودتر تشریف بیاورند سه ساعت قبل از ظهر باشد تا بتوانیم هم قبل از دستور صحبت کنیم و هم در دستور (بعضی از نمایندگان - برای جلسات بعد)

رئیس - آقای دکتر معظمی.

دکتر معظمی - در صورتی که خود آقای طوسی موافقت فرمودند با ورود در دستور بنده عرضی ندارم.

رئیس - آقای ساسان.

ساسان - در تأیید فرمایشان آقای طوسی یک موضوعاتی هست که قبل از دستور یک اثر خاصی دارد بعضی از آقایان متذکر شدند که نطق قبل از دستور اثرش کمتر از اقداماتی که در دستور صحبت می‌شود نیست حالا اگر در یک جلسه یک مشاجره شده است بین آقای ملک‌مدنی و آقای دکتر کشاورز این نباید مربوط شود به این که هر جلسه اجازه نطق قبل از دستور داده نشود (همهمه نمایندگان) و بنده عرأیضی دارم که تاکنون نتوانسته‌ام عرض بکنم. یک عده از سرمایه‌داران با معیت هیئت حاکمه در نظر دارند حقوق جمعیت سیگار فروش را که سی‌سال است چهل سال است از این راه کسب و امرار معاش کرده‌اند ضایع کنند این بایستی به دولت تذکر داده شود و شکایات آنها به دولت گفته شود.

رئیس - تذکر داده شده است.

ساسان - و تکلیف این شکایاتی که شده است معلوم بشود و دیگر این که مطالبی است که باید گفته شود والّا اگر جلسه هم ساعت نه تشکیل شود این امری است محال و هیچ وقت نخواهد شد بنابراین باید آقایان موافقت بکنند که روزی یک ساعت، نیم ساعت صرف مطالب قبل از دستور بشود و حالا اگر موافقت می‌فرمایند بنده یک مطالب زیادی را یادداشت کرده‌ام به عرض مجلس شورای ملی برسانم.

رئیس - رأی می‌گیریم به ورود در دستور آقایانی که موافقند قیام کنند؟(اکثر برخاستند) تصویب شد.

ساسان - اکثریت پا می‌شوند محتاج به رأی نیست.

رئیس - بنده چه کنم بنده تابع اکثریت می‌باشم اگر آقایان اجازه بدهند ممکن است هر روز به دو نفر اجازه داده شود هر وقت مجلس گرفته نشود و هم آقایانی که حاضر شده‌اند قبل از دستور حرف بزنند حرف‌هایشان را بزنند با دو نفر آقا وقت زیاد گرفته نمی‌شود. و اگر آقایان موافقت بفرمایند ما هر جلسه اسم اشخاصی را ثبت می‌کنیم هر کس مقدم بود صحبت می‌کند و حالا بنده نمی‌توانم این را طرح کنم فعلاً وارد در دستور می‌شویم دستور لایحه تعلیمات اجباری است.

]۲- بقیه مذاکره و تصویب تبصره ماده دوازده قانون تعلیمات اجباری[

پیشنهاد آقای فرهودی قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده واحده اعتبار تعلیمات عمومی اضافه شود. دولت مکلف است نقشه ده ساله برای ساختمان دبستان‌ها و خانه‌های مناسب برای دبستان‌ها در تمام شهرستان‌ها و بخش‌ها و دهستان‌ها تنظیم نماید و به وسیله تحصیل وام‌طویل‌المدت از بانک‌های داخلی آن را عملی نماید و وام مزبور را از محل اعتبارات ساختمانی و اعتبار کرایه‌خانه مدارس منظور در بودجه‌های سالانه وزارت فرهنگ و همچنین از محل صرفه‌جویی‌های پرسنلی بودجه‌های سالانه وزارت فرهنگ مستهلک سازد.

رئیس - آقای فرهودی.

فرهودی - فلسفه پیشنهاد بنده این است که دولت مکلف باشد یک نقشه ده ساله تنظیم بکند برای این که بتواند دفعات واحده عده زیادی دبستان بسازد و این به وسیله تحصیل یک وام طویل‌المده از بانک‌های داخلی بشود از سه محل می-تواند این وام را بپردازد یکی به وسیله اعتباراتی که برای ساختمانی در بودجه وزارت فرهنگ هست و ماده ۸ قانون تعلیمات عمومی آن را تصریح کرده، یکی از

صرفه‌جویی‌های پرسنلی وزارت فرهنگ برای این که در وزارت فرهنگ صرفه‌جویی پرسنلی زیاد است دلیلش هم این است که وزارت فرهنگ مؤسسات جدید را که معمولاً از اول مهر ماه تأسیس می‌شود حقوق افرادش را دوازده‌ماهه معین می‌کند ولی عملاً شش‌ماهه پرداخت می‌شود بنابراین صرفه‌جویی در پرسنل وزارت فرهنگ زیاد است و یک مبلغ زیادی می‌شود. و یکی دیگر بهای کرایه‌خانه‌های مدارس است در بودجه وزارت فرهنگ که وقتی مدارس ساخته شد از محل اعتبار کرایه‌خانه‌ها بتواند آن وام را پس بدهد منتهی این وام بایستی که طویل‌المدت باشد برای این که ما فرضاً خواستیم هزار مدرسه بسازیم و برای هر مدرسه صد هزار تومان خرج بکنیم این مبلغ بودجه‌اش صدمیلیون تومان می‌شود و برای تأسیسات که مربوط است به این نسل با این نسل عدالت اقتضا نمی‌کند که تمام این قرض را نسل فعلی بدهد باید نسل‌های دیگری هم که از این قرض استفاده می‌کنند در پرداخت آن شرکت کنند و اگر این وام را مثلاً که سه میلیون تومان به مدت چهل ساله است می‌گیریم اولاً در این مدت چهل ساله بتوانیم لااقل نصفش را بپردازیم ثانیاً آن بچه‌هایی که در این مدارس درس می‌خوانند و بزرگ می‌شوند خودشان هم در پرداخت مالیاتی که برای استهلاک این کار می‌دهند شرکت کنند بنابراین این یک پیشنهادی است که یک نهضت ساختمانی در تمام قسمت‌های مختلف ممکلت تولید می‌کند و پایه اساس معارف عمومی را که ایجاد محل باشد برای مدارس تأمین می‌کند و از لحاظ آبادی هم در گوشه و کنار مملکت کمک می-شود.

فاطمی - (مخبر) این پیشنهاد آقای فرهودی را با موافقت آقای وزیر فرهنگ بنده قبول می‌کنم که جزء قانون بشود.

رئیس ـ پیشنهاد آقای صدر قاضی قرائت می‌شود:

بنده پیشنهاد می‌کنم به ماده واحده تبصره ذیل اضافه شود:

وزارت فرهنگ مکلف است دانشسراها را در نقاطی که وسایل تعلیم و تهیه آموزگار فراهم نیست در سال جاری دایر نماید.

رئیس - آقای صدر قاضی

صدر قاضی - البته آقای وزیر فرهنگ تصدیق می‌فرمایند که وضعیت فرهنگ در شهرستان‌های دور دست که تاکنون مورد توجه دولت واقع نشده‌اند بی‌اندازه اسفناک است و فقط اسمی از فرهنگ در آنجاست یعنی واقعاً نقاطی هست که دولت باید به فرهنگ آنجاها توجهی بکند که لغزش‌هایی اگر پیدا می‌شود در نتیجه جهالت است و به عقیده بنده دولت این مخارجاتی که در نتیجه قشون‌کشی می-کند باید در راه وزارت فرهنگ خرج بکند (صحیح است) و به عوض فرستادن یک نفر سر تیپ دیوانه برای بر هم زدن آنجا حق این بود که دولت وزیر فرهگی را مأمور بکند که آنجاها رامرتب بکند و بنابراین برای تربیت هم ملاحظه می‌فرمایید که رکن اساسی معارف آموزگار است و آموزگارانی که در مرکز تربیت می‌شوند با این که دارای آموزگاران شایسته و لایقی هستیم ولی کمی حقوق اجازه نمی‌دهد که آنها به نقاط دور دست بروند بنابراین بنده این پیشنهاد را تقدیم کردم و می‌خواستم از آقای وزیر فرهنگ استدعا بکنم که یکی از این دانش‌سراهای شبانه‌روزی را موافقت بفرمایند در مهاباد که حوزه انتخابیه بنده است تأسیس بشود که آموزگاران را آنجا تربیت بکنند برای آن قسمت از دبستان‌هایی که آنجا تأسیس می‌کنند و یکی از دلایلی که به آنجاها آموزگار نمی‌رود این است با این که امسال وزارت فرهنگ موافقت کرده است که سه نفر از آموزگار لیسانسیه بفرستد به آنجا حالا هیچ کدام از آنها نمی‌روند و وزارت فرهنگ هم البته یک قدری دیگری نداردکه با زور لیسانسیه به آنجا بفرستد این بود که خواستم استدعا بکنم که توجهی بفرمایند که یک دانش‌سرا آنجا تأسیس بشود که آموزگار تهیه بکند که انشاءالله وسایل علم و فرهنگ در آنجا آماده بشود.

وزیر فرهنگ - منظور آقای نماینده محترم پر فایده است ولی حالا نمی‌توانم کاملاً این را در ضمن این پیشنهاد قبول بکنم بنابراین خواهش می‌کنم عجالتاً این پیشنهاد را آقا پس بگیرند اطمینان می‌دهم اگر امسال هم نشد بعداً

دانشسرایی در آنجا تأسیس بشود.

صدر قاضی - چون آقا اطمینان می‌دهند که آنجا دانش‌سرایی تأسیس بکنند گو این که شبانه روزی هم نباشند بنده پس می‌گیرم.

رئیس - قبول کردند یا پس گرفتند (مخبر - پس گرفتند) پیشنهاد آقای فیروز آبادی قرائت می‌شود:

بنده پیشنهاد می‌کنم وزارت فرهنگ دیانت و اخلاق بشر دوستی را جزء تعلیم و تربیت قرار دهند و جزء برنامه خود قرار دهند. (نمایندگان - هست آقا)

رئیس - آقای فیروز آبادی.

فیروز آبادی - عرض کنم اساساً در ضمن تعلیمات اجباری ماده تهیه شده راجع به تهذیب اخلاق و بهداشت جوانان و اینها وقتی که از مدرسه بیرون می‌آیند باید جوانان مهدب و دارای اخلاق پاکی بشوند و همچنین دیانت و شرعیات هم جزء پروگرام باشد و این هم به عقیده بنده لازم است و دیگر این که بعضی از مدارس را مدرسه مختلط کرده‌اند و این مدرسه مختلط پسرانه و دخترانه را احتیاجی ندارند و مردم اگر مدرسه مختلط نباشد بیشتر میل می‌کنند که بچه‌های‌شان را بفرستند به مدارس این مختلط را هم خواستم عرض کنم که موقوف کنند.

فاطمی (مخبر) - پیشنهاد آقای فیروز آبادی البته اصل پیشنهاد ایشان صحیح است ولی این موضوعی که آقا می‌فرمایند الان هست و اگر هم یک نواقصی در کار باشد که منظور نظر آقا هست منظور نظر همه آقایان نمایندگان و خود آقای وزیر فرهنگ نیر می‌باشد که الساعه فرمودند البته این را تأمین خواهند کرد که اگر نواقصی دارد رفع بکنند و خیال آقا از این جهت راحت باشد و محتاج به پیشنهاد جداگانه نیست، مثل این است که آقا پیشنها بفرمایند نماز واجب است.

رئیس - مسترد می‌فرمایید؟

فیروز آبادی - نظر به این که موافقت شد بنده مسترد می‌کنم.

رئیس - پیشنهاد آقای رحیمیان قرائت می‌شود.

بنده پیشنهاد می‌کنم برای شهرستان قوچان چون باید از حیث تعلیم و تربیت کمک لازم بشود از این اعتبار به آن شهرستان کمک عملی بشود چون از حیث فرهنگ خیلی عقب است.

رئیس - آقای رحیمیان.

رحیمیان - پیشنهادی که عرض کردم برای شهرستان قوچان از این اعتبار اختصاص داده شود چون جمعیت شهرستان قوچان ۲۵۲ هزار نفر است و شهرستان در جز هم که جزو فرهنگ قوچان است دارای ۸۰ هزار نفر جمعیت است بنابراین جمعیت این دو شهرستان روی هم رفته سیصد و سی هزار نفر است و قوچان که مرکز محسوب می‌شود هنوز یک دبیرستان ۶ کلاسه ندارد و یک دبیرستان تا کلاس نهم آن هم به طرز خیلی ناقصی اداره می‌شود و بقیه در تمام این دو شهرستان ۲۸ باب دبستان دو کلاسه که به هیچ وجه به درد نمی‌خورد و چهار کلاسه و شش کلاسه موجود است که آن هم به طرز خیلی ناقصی اداره می‌شود دولت در آنجا هنوز یک مدرسه دولتی بنا نکرده است و محصیلین در محل-های مرطوب و خراب مشغول تحصیل هستند و اگر نسبت به جمعیت آنجا حساب کنیم باید ۳۳ هزار نفر محصل مشغول تحصیل باشند که فعلاً تقریباً ۱۴۰۰ نفر تحصیل می‌کنند و اگر جزییات وضعیت فرهنگ آنجا را به عرض برسانم کاملاً تصدیق خواهند فرمود که اگر با وضع فعلی باقی بماند به عقیده بنده منحل شدنش به صرفه نزدیک‌تر است مگر این که آقای وزیر فرهنگ کاملاً عطف توجه بفرمایند مطلب دیگری را که می‌خواهم عرض کنم این است که جمعیت آنجا کرد زبان و مرز نشین هستند و وزارت فرهنگ باید به این نقاط توجه بیشتری بکند (صحیح است) برای این که از نقطه نظر سیاست و مصلحت و حفظ بقای استقلال ایران کاملاً واجب و ضروری است (صحیح است). زبان رسمی ایران زبان فارسی است اگر وضعیت فرهنگی این جور شهرستان‌ها کاملاً فراهم شود یک اتحاد روحی و معنوی با مرکز مملکت فراهم خواهد کرد آن وقت است

که از بعضی وسوسه‌ها و تحریکات ایمن خواهیم بود. بودجه وزارت فرهنگ با این ۵ میلیون و خورده تومان در حدود دویست و پنجاه میلیون ریال است که نسبت به جمعیت ایران تقریباً هر نفری ۲۰ ریال خواهد رسید در این صورت بودجه شهرستان قوچان نسبت به جمعیت آن باید در حدود هفت میلیون ریال باشد در صورتی که بودجه فعلی آن در حدود یک میلیون ریال و خورده‌ای است و با این وضعیت فعلی و این بودجه قلیل برای این دو شهرستان مهم نمی‌شود گفت در آنجا فرهنگی وجود دارد این است که باید توجه کاملی بشود.

رئیس - آقای دکتر شفق.

دکتر شفق - اگر آقایان اجازه بفرمایند راجع به نظر آقای فیروزآبادی.

رئیس - چون پیشنهاد را پس گرفتند دیگر موضوع ندارد.

وزیر فرهنگ - مطالبی که آقای رحیمیان فرمودند البته خیلی مهم است و عرض می‌کنم که دقت لازمی خواهیم کرد که چون کمتر توجه شده است توجه بیشتری بشود در موضوع قوچان هم انشاءالله با کسب نظر ایشان انشاءالله امیدواریم اقدامات لازمی بشود.

رحیمیان - با حرف نباید باشد با عمل باید باشد.

رئیس - بی‌اجازه صحبت نکنید مسترد می‌دارید یا رأی بگیریم.

رحیمیان - اگر آقای وزیر قول قطعی فرمودند البته پس می‌گیرم.

رئیس - مسترد داشتند. پیشنهادی به امضای ۳۸ نفر از آقایان رسیده قرائت می-شود:

تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنیم به عنوان تبصره ۲ به ماده واحده اضافه شود:

تبصره ۲- سوابق خدمت آموزگاران و دبیران قراردادی که قبلاً در مدارس ملی خدمت کرده و فعلاً به واسطه دولتی شدن آن مدارس و یا قبول خدمت در مدارس دولتی جزء کادر رسمی وزارت فرهنگ هستند تا حدودی که سوابق مزبور در وزارت فرهنگ پیشینه داشته و یا مورد تصدیق وزارتخانه باشد جزء سابقه خدمت رسمی آنها محسوب و مشمول مزایای ماده ۱۵ قانون تعلیمات اجباری خواهد بود با امضای ۳۸ نفر منصف - اقبال - عباس مسعودی - دکتر اعتبار - آشتیانی ثقةالاسلامی وعده دیگر از آقایان.

رئیس - آقای منصف.

منصف - با علاقه مخصوصی که همکاران محترم به امور فرهنگی و تأمین آسایش کارمندان فرهنگی دارند امیدوارم همکاران بنده توجه مخصوصی بفرمایند و مخصوصاً آقای وزیر فرهنگ یک التفاوتی بفرمایند این اشکالی که برای آموزگاران و دبیران پیش آمده مرتفع شود. دیگر این که بنده اجازه می‌خواهم قبلاً ماده ۱۵ قانون تعلیمات اجباری را قرائت کنم و بعد توضیحات لازمه را به عرض می‌رسانم که مورد موافقت آقای وزیر فرهنگ قرار گیرد.

(ماده ۱۵ قانون تعلیمات اجباری به شرح ذیل قرائت شد)

ماده ۱۵- وزارت فرهنگ می‌تواند آموزگاران و مدیران، قرار دادی را که …. دارای گواهینامه دوره اول متوسطه و لااقل ۵ سال سابقه خدمت آموزگاری در مدارس دولتی باشند به عنوان آموزگار و در صورتی که این گواهی‌نامه را نداشته ولی پنج سال سابقه تدریس در مدارس دولتی داشته باشند به عنوان کمک آموزگار استخدام نماید و همچنین می‌تواند دبیران قراردادی را که دارای لااقل ده سال سابقه تدریس در دبیرستان و یا این که دارای دیپلم متوسطه و ۵ سال سابقه تدریس در دبیرستان باشند با رتبه دبیری به خدمت رسمی بپذیرد و مأخذ تعیین درجه این کمک آموزگاران و آموزگاران و دبیران آخرین حقوقی خواهد بود که قبل از دی ¬ماه ۱۳۲۱ از وزارت فرهنگ دریافت داشته‌اند به طوری که آقایان ملاحظه فرمودند ماده ۱۵ قانون تعلیمات اجباری برای روشن کردن وضع استخدامی آموزگاران و دبیران قراردادی بوده، اینجا در عبارت ماده یک تسامحی شده است و این تسامح به ضرر یک دسته از کارمندان فرهنگ

تمام می‌شود، این تسامح این است که می‌نویسد (کارمندان قرار دادی که ۵ سال سابقه فرهنگی در مدارس دولتی داشته باشند) و این قید مدارس دولتی توجیه می‌شود به یک عده بخصوصی از آموزگاران و دبیران قرار دادی، زیرا بعضی از آنها دارای این سابقه هستند و چندین سال در مدارس ملی خدمت کرده‌اند، آن سابقه را به حساب نمی‌آورند. نتیجه این سابقه این شده است که مثلاً بنده ممکن است بیست سال سابقه قرهنگی داشته باشم، ۱۵ سال در دبستان ملی خدمت کرده باشم و ۵ سال دیگر را در دبستان دولتی و آن وقت اداره کار گزینی و حسابداری وزارت فرهنگ فقط این ۵ سال اخیر را به حساب می‌آورند. بنابراین بنده مشمول آن ماده ۱۵ قانون تعلیمات اجباری نمی‌شوم. این است که این پیشنهاد را تنظیم کردیم و تمنا می‌کنیم آقای وزیر فرهنگ مساعدت بفرمایند نسبت به مستخدمینی که وضعیت استخدامی و تکلیف‌شان روشن نیست و بالاخره وضع استخدامشان به یک مشکلاتی برخورده است این اشکالات مرتفع بشود، ضمناً برای این که مورد سوءاستفاده هم قرار نگیرد یک کلمه هم ذکر شده است که آن مقدار از پشیینه و سوابق در وزارت فرهنگ منعکس شده باشد و وزارت فرهنگ هم تصدیق به این سوابق بکند ما تصدیق می‌کنیم که اگر صرفاً ما تصدیق مدارس ملی را که ضابطه منظمی ندارد ملاک قرار بدهیم شاید سوءاستفاده‌هایی بشود حالا که تصدیق خود وزارت فرهنگ را هم شرط کرده است امیدواریم که مورد سوء استفاده قرار نگیرد.

وزیر فرهنگ - بنده راجع به این موضوع قبلاً مطالعه نکرده‌ام می‌خواستم عرض بکنم برای این که رسیدگی و مطالعه شود خواهش می‌کنم از آقایان به بنده فرصت بدهند چون علاوه بر مدارس دولتی یک مدارس ملی هم ایجاد شده که اشخاص در آنجا تدریس می‌کنند و ممکن است که این مدارس دارای بودجه زیادی باشد و همچنین دارای نواقصی باشد و اشکالات دیگری را هم متضمن باشد بنابراین بنده مطالعه می‌کنم و در ضمن رفع سایر نواقصی که در ضمن قانون تعلیمات اجباری هست این را هم در نظر می‌گیریم و اصلاحات را تقدیم مجلس شورای ملی می-کنم و علت این که حالا قبول نمی‌کنم این است که چون در جمع و خرج تفاوت می‌کند از نقطه نظر کمیسیون بودجه بنده نمی‌توانم قبول بکنم.

منصف- یک توضیح مختصری بنده می‌دهم.

رئیس - بفرمایید.

منصف - عرض کنم این مسأله در وزارت فرهنگ سابقه مفصلی دارد و از تاریخی که قانون تعلیمات اجباری به تصویب رسیده است یک شکایاتی از تمام شهرستان-ها و کسانی که مشمول این ماده نمی‌شوند رسیده است و حتی اخیراً وزارت فرهنگ حاضر شد برای جبران حقوق آنها ماده ۱۵ قانون تعلیمات اجباری را اصلاح بکند و طرح اصلاحی هم تهیه شد و به وزارت دارایی فرستاده و ابلاغش شد که موافقت آنها هم جلب بشود چون مصادف شد با تزلزل کابینه و هیئت دولت این قضیه به تأخیر افتاد و ما می‌خواستیم از این موضوع استفاده بکنیم و اگر موکول بکنیم به موقع دیگر چند ماده عقب خواهد افتاد و این هم مشکلات مالی ایجاد می‌کند چون ماده ۱۵ را هنوز اجرا نکرده‌اند این دسته هم جزء آنها قرار بگیرد و مشمول ماده ۱۵ بشوند.

وزیر فرهنگ - بنده عرض کردم که در این باب مطالعه نکرده‌ام البته اگر اجازه بفرمایند پس از مطالعه چون بودجه تفصیلی وزارت فرهنگ در کمیسیون بودجه است بنده وعده می‌دهم که ضمن مطالعه نظریاتم را به کمیسیون بودجه می‌دهم در صورتی که مورد موافقت قرار گرفت آن وقت نظر آقا هم تأمین می‌شود.

نمایندگان - رأی بگیرید آقا.

رئیس - مسترد می‌دارید؟

منصف - بسته به نظر مجلس است.

فاطمی - اجازه می‌فرمایید؟ بعضی پیشنهادات هست در یک دفعه هم درش درست نیست هم قبولش، اگر این پیشنهاد رد شود حقوق یک عده از بین می‌رود دلیلی ندارد که این پیشنهاد رد شود این را بنده خیال می‌کنم همان طور که آقای وزیر

فرهنگ موافقت فرمودند در ضمن بودجه وزارت فرهنگ که در کمیسیون بودجه اصلاح می‌شود آنجا کمیسیون یک ماده‌ای برای این منظور بگذارند که نظر آقایان تأمین بشود.

منصف - اگر سایر آقایان هم که امضا فرموده‌اند موافقت می‌کنند با استردادش بنده هم به هم خودم موافقت می‌کنم.

رئیس - آقای یمین.

یمین اسفندیاری - بنده که یکی از امضاءکنندگان هستم با نظر ایشان موافقت می‌کنم.

امیر تیمور- بنده هم موافقت می‌کنم.

(دکتر اعتبار بنده هم موافق هستم)

رئیس - آقای ملک مدنی.

ملک مدنی - مطلبی را که آقا اظهار کردند گمان می‌کنم طرف توجه آقایان محترم است زیرا معلمینی که در مدارس خدمت کرده‌اند غالب آنها سوابق فرهنگی زیادی دارند ولی راهش این است همان طور که آقای فاطمی فرمودند در کمیسیون بودجه در آن قانون ما یک ماده می‌گذاریم و این نظریه را تأمین می‌کنیم و آقایان مطمئن باشند که انجام می‌شود و بنده به سهم خودم صریحاً عرض می‌کنم که این موضوع در کمیسیون موافقت بشود و انجام بگیرد.

(امیر تیمور - در کمیسیون انجام می‌شود)

رئیس - خوب است آقایان مسترد بفرمایند (مسعودی - بنده هم که امضاء کرده-ام مسترد می‌دارم).

منصف - اگر آقای وزیر فرهنگ و آقای مخبر موافقت می‌فرمایند که این نظر در ضمن بودجه وزارت فرهنگ در کمیسیون بودجه اصلاح شود، آقایانی هم که امضاء فرموده‌اند گمان می‌کنم موافقت بفرمایند که فعلاً بماند.

رئیس - پیشنهاد آقای ایرج اسکندری قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم :تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود.

تبصره - وزارت فرهنگ مجاز است در هر محل که ضروری بداند برای اجرای قانون تعلیمات عمومی از ابنیه‌ای که به موجب هبه‌نامه املاک پادشاه سابق به دولت واگذار شده است جهت آموزشگاه یا بهداری آموزشگاه‌ها مجاناً استفاده نماید.

رئیس - آقای ایرج اسکندری.

ایرج اسکندری - خاطر آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی مستحضر است که عده زیادی ابنیه در املاک ا اختصاصی ساخته شده بود که بعد از شهریور ماه یک عده آنها در اثر غلیان احساسات عمومی خراب شد و از بین رفت هبه‌نامه که به امضای پادشاه فعلی هست و در مجلس هم قرائت شده است به موجب آن قرار شد که عواید این املاک اختصاصی آن قسمتی که مربوط به مردم است پس از محاکمه و ثبوت به مردم مسترد شود و آن قسمتی که در دست دولت است آن را به مصرف بهبود اوضاع فرهنگ و کشاورزی و بهداری برسانند. متأسفانه این عمل را در بودجه عمومی منظور کرده‌اند در صورتی که بنده تصور می‌کنم حق این بود چون این هبه‌نامه مشروطی است و واگذار کردند به دولت دیگر نمی‌توان آن را صرف بهداری و کشاورزی و فرهنگ کرد. بنابراین این می‌بایستی اساساً در بودجه عمومی دولت منظور می‌شد و بایستی این به مصرف این سه مورد برسد و من پیشنهاد می‌کنم در این موقع از این ابنیه و عماراتی که می‌شود استفاده کرد در هر جایی خوب است وزارت فرهنگ از آنها استفاده کند و در مرحله اول ارجحیت داشته باشد که از این ابنیه استفاده بکنند.

فاطمی - پیشنهاد را یک بار دیگر بخوانید (به شرح سابق خوانده شد)

طباطبایی - عوض ضروری می‌داند نوشته شود مکلف است.

فاطمی - صحیح است همان طور که نوشته شده است موافقم.

دکتر معظمی - بعد از آن همه‌نامه اضافه شود املاک شاه سابق.

طوسی - بلی این کلمه اضافه می‌شود. هبه‌نامه املاک پادشاه سابق.

رئیس - آقای مخبر این اصلاح را قبول کردید؟

مخبر - بلی با این اصلاح قبول می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد آقای سیف‌پور فاطمی قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم که تبصره زیر به ماده واحده اضافه شود:

وزارت فرهنگ مکلف است در موقع تأسیس دانش‌سراها و مدارس روستایی (که از اعتبار این بودجه تأسیس خواهد شد) جمعیت و احتیاجات فرهنگی نقاط مختلف کشور را در نظر گرفته و حتی‌الامکان جدید شود که بیشتر این مؤسسات در ولایاتی که تاکنون از حیث فرهنگ عقب مانده‌اند تأسیس گردد.

سیف‌پور فاطمی - عرض کنم علت این پیشنهاد بنده این است که برای اولین وهله می‌باشد که یک قانونی آمده است به مجلس و اقدام می‌شود که اساس ترقی کشور و اساس کارهای بزرگ کشور است ورودی این قانون ورودی این عمل است که وزارت فرهنگ می‌خواهد انجام دهد و علت این تذکر این است که در ظرف این ۲۰ سال متأسفانه آنچه که پول بوده است یا هر عمل اصلاحی که شده است اختصاص به یکی دو شهر داشته یا به شهرستان‌هایی که در درجه اول بوده است شده است. اگر دبیرستان ساخته شده است در طهران بوده دبستانی ساخته شده ا ست در طهران بوده است و کوشش هم می‌شده است که این دبستان‌ها و دبیرستان‌ها در خیابان‌هایی که خیابان عمومی است که جلو انظار و جلو چشم مردم است ساخته و تأسیس شود متأسفانه به ولایات و مخصوصاً به دهات که دور دست هستند هیچ توجهی نشده. این چند نامه چند تلگرافی که آقایان نمایندگان اصفهان از اصفهان داشته‌اند برای این است که مدارس باز شده است ولی به قدر کافی دبستان و کلاس‌های دبیرستان نیست که اطفال برود آنجا. در نجف آباد که چهل هزار نفر جمعیت دارد یک مدرسه ۶ کلاسه دارد. فریدن با یکصد و چهل هزار نفر جمعیت یک دبستان ۴ کلاسه دارد. در صورتی که این ولایات و این دهات و مردم این قسمت جزو این کشور هستند و حق دارند که از تأسیسات و اصلاحاتی که می‌شود برخوردار و بهره‌مند گردند (صحیح است) برای این که ما گندمش را می‌گیریم به نصف قیمت پنبه‌اش را می‌گیریم به این قیمت از اینها مالیات می‌گیریم در شهرها خرج می‌کنیم اما کوچک‌ترین توجهی به آنها نمی-شود. جیره‌بندی شامل آنها نمی‌شود طبیب ندارند. بیمارستان ندارند، مدرسه ندارند، بنده می‌خواستم از آقای وزیر فرهنگ تقاضا کنم که حالا که یک کار بزرگی را شروع می‌کنند بر عکس سابق توجه کنند و بیشتر متوجه دهات بشوند که این مؤسسات بیشتر در شهرها تأسیس نشود چون شهرها در ظرف این بیست سال مخصوصاً شهرهای درجه اول سهمیه خودشان را بیش از اندازه داشته‌اند و دهات متأسفانه به هیچ وجه از این پیشرفت‌ها و ا ز این مؤسسات کوچک‌ترین بهره‌ای نبرده‌اند.

وزیر فرهنگ -در عرایض خودم پریروز عرض کردم که این مطالب مورد توجه وزارت فرهنگ است و مخصوصاً سعی می‌شود در جاهایی که سابق کمتر رعایت عدالت درباره آنها شده بیشتر رعایت شود و برای آنها بیشتر مدارس تهیه می‌شود بدین مناسبت نظر آقا کاملاً تأمین خواهد شد.

سیف‌پور- چون نظرم تأمین خواهد شد پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد آقای شهاب فردوسی قرائت می‌شود:

وزارت جنگ مکلف است روزی یک ساعت از ساعات خدمت نظامیان وظیفه را به باسواد کردن نظامیانی که بی‌سواد هستند اختصاص دهد و وزارت فرهنگ برای عملی کردن این منظور با وزارت جنگ تشریک مساعی لازم را به عمل خواهد آورد.

شهاب فرودسی - بنده در وقتی که خدمت نظام وظیفه می‌کردم از روی تجربه و اطلاع می‌خواهم به عرض آقایان برسانم. که شش¬ ماه پنج ماه از این مدت خدمت نظام وظیفه فقط صرف به چپ چپ به راست راست، عقب گرد می‌شود. و عمر نظامیان واقعاً به یک مطالب غیر ضروری تلف می‌شد درصورتی که آقا این اعمالی را که به نظامیان یاد می‌دهید در روز جنگ می‌توانید از آن استفاده کنید؟ پس البته آن طوری که یاد می‌دهیم نظام ما بی‌موضوع می‌باشد. بنابراین ما این همه داد می‌زنیم که باید فرهنگ و تعلیمات اجباری عملی شود، ما در اینجا همه چیز داریم که این قانون تعلیمات اجباری عمل شود، ساختمان داریم. معلم داریم نفر هم داریم و همه چیز هست و فقط این ساعت صرف وقت بشود که نظامیان بی‌سواد که از خارج و دور دست می‌آیند با سواد

بشوند و برگردند. بنابراین هیچ اشکالی ندارد به این که روزی یک ساعت صرف این کار بشود در صورتی که البته بیشتر اوقات‌شان صرف یک عملیاتی بی‌خودی می-شود که به درد جنگ نمی‌خورد خوب است که یک قسمتش را صرف با سواد کردن مردم بکنند یک کمک بزرگی می‌شود برای تعلمیات اجباری این افسران فراوانی که ما دارا هستیم یک قسمت از آنها را برای با سواد کردن اشخاص تخصیص بدهید. بنابراین تقاضا می‌کنم که این قسمت در بودجه تعلیمات اجباری اضافه شود.

طوسی - نظامیان خیلی کارها می‌کنند بچه‌ها را به حمام می‌برند (خنده نمایندگان)

وزیر فرهنگ - موضوعی که نماینده محترم فرمودند خیلی مهم است و از روزی که بنده به وزارت فرهنگ رفتم این معنی را درک کردم و بلافاصله با وزارت جنک مذاکره کردم. معاون وزارت جنگ بنده را مطمئن کردند که این نظر را اجرا خواهند کرد و کمک‌هایی را هم که لازم باشد از طرف وزارت فرهنگ با کمال میل به آنها می‌شود در هر صورت این عمل اجرا خواهد شد لهذا میل آقایان است که موافقت بفرمایند یا نفرمایند.

رئیس - آقای مخبر قبول فرمودید یا خیر؟ یا نظری دارید؟

مخبر - بنده با نظر آقای وزیر فرهنگ موافقم (نمایندگان- رأی بگیرید) اصلاً تحصیل حاصل است.

رئیس - آقای دکتر شفق.

دکتر شفق - اطلاعاً عرض می‌کنم که ستاد ارتش هم در این باب یک اقدامی کرده سازمانی داده و معلمینی استخدام کرده و برنامه دارد تهیه می‌کند برای باسواد کردن نظامیان در حدود تعلیمات ابتدایی. خوب است آنهایی که استخدام می‌شود در نظام وظیفه در این باب با ما همکاری و مطالعه بکنند.

رئیس - رأی می‌گیریم (نمایندگان - عده برای رأی کافی نیست آقا)

وزیر دارایی - در این باب مشغول مطالعه هستیم.

دکتر شفق - چون عده کافی نیست و چون فرمودند در این باب مشغول مطالعه هستیم بنده دیگر عرضی ندارم.

رئیس - پیشنهاد آقای پروین گنابادی قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم وزارت فرهنگ برای با سواد کردن کارگران کارخانجات دولتی با وزارت پیشه و هنر همکاری نماید که در ظرف سه سال خواندن و نوشتن و حساب کردن را به وسیله تأسیس کلاس‌های مخصوص به کارگران بیاموزد و صاحبان کارخانجات ملی را هم مکلف سازند که با دستور وزارت فرهنگ در تأسیس این گونه کلاس‌ها در داخل کارخانه اقدام نمایند.

پروین گنابادی - قدم اصلی تعلیم و تربیت اجباری در هر مملکتی که برداشته شده است برای این است که اصول دمکراسی را به مردم بفهمانند برای این که تا یک ملتی با سواد نباشد و یک اکثریتی با سواد نباشد پی به حکومت اصلی نمی-برند و علت اصلی این که انتخابات ما و تمام اوضاع مملکت ما با این وضعیت است برای این است که مردم بی‌سواد هستند و نمی‌توانند پی به حقوق خودشان ببرند بدین جهت در دوره سابق هم برای فورمالیته یک کلاس‌هایی برای سالمندان تأسیس کردند و بنده خودم دیدم که اشخاص به این کلاس‌ها نمی‌رفتند و در اول سال تحصیلی یک عده از کسبه و دیگران را توسط اداره شهربانی جمع می‌کردند و می‌رفتند یک آماری تهیه می‌کردند که در مملکت شاهنشاهی این همه اشخاص به کلاس اکابر می‌روند وقتی که البته عقب کارشان می‌رفتند. فقط در روزنامه‌ها چاپ می‌کردند که این اشخاص با سواد شده‌اند. شرط اصلی این است که در محل اجتماع کارگران کلاس تأسیس کنند و هیچ اشکالی هم ندارد، وزارت پیشه و هنر می‌تواند به سهولت در کارخانه‌ها برای کارگران که اکثریت بی‌سواد هستند کلاس تأسیس بکند، همچنین صاحبان کارخانه‌جات ملی که این همه منافع می‌برند می-توانند یک کلاس تأسیس نمایند.

فاطمی - دوباره بخوانید آقا

(به شرح سابق قرائت شد)

فاطمی - بسیار خوب پیشنهادی است بنده قبول می‌کنم.

وزیر فرهنگ - بنده هم قبول می‌کنم.

رئیس - پیشنهاد آقای افشار صادقی قرائت می‌شود:

تبصره - وزارت فرهنگ مکلف است یک باب مدرسه شبانه روزی برای تحصیل اطفال عشایر استان چهارم در شهر رضاییه تأسیس کند.

افشار صادقی - البته وضعیت جغرافیایی و وضع سیاسی آن محیط در نظر آقایان نمایندگان محترم و هئیت دولت به خوبی روشن و هویدا بوده و مخصوصاً سوانح سنوات اخیره خاطره‌های دردناکی را به یادگار گذارده است که حاجت به توضیح آن نمی‌باشد و چون عده زیادی از اهالی و عشایر سر حدی رضاییه عشق و علاقه مفرطی به تحصیل و تربیت اولادهای خود دارند و با وضعیت فعلی و گرانی روز افزون نمی‌توانند وسایل راحتی اولادهای خود را فراهم آوردند لذا از جناب آقای وزیر فرهنگ تقاضا می‌کنم نسبت به تأسیس یک باب مدرسه شبانه روزی توجه مخصوصی مبذول فرمایند که عشایر سر حدی بتوانند از تحصیل استفاده کنند.

فاطمی - عرض می‌کنم که البته این آمال و آرزو برای تمام آقایان نمایندگان است که برای حوزه انتخابیه خودشان دارند و خیلی هم به جا است. ولی بنده می-خواهم تقاضا بکنم حالا که این قانون تعلیمات اجباری می‌خواهد بگذرد با آقای وزیر فرهنگ اینها را به طور خصوصی داخل مذاکره بشوند که برای هر نقطه یک ماده قانون گذاشته نشود. و بنابراین اگر هر نماینده برای حوزه انتخابیه خودش پیشنهادی بکند آقای وزیر فرهنگ هم جواب می‌گویند که مطالعه می‌کنم و انشاءالله عملی خواهم کرد و نظر آقایان تأمین خواهد شد پس برای هر نقطه‌ای نمی‌شود یک پیشنهادی کرد.

افشار صادقی - در صورتی که آقای وزیر فرهنگ قول بدهند بنده پس می‌گیریم.

فاطمی - مسترد داشتند.

رئیس - پیشنهاد آقای عدل قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم در میان ایلات که کارشان گله‌داری است مدارس سیاری تأسیس نمایند که ایشان نیز بتوانند تحصیل نمایند.

عدل - البته تصدیق می‌فرمایید که در میان ایرانی‌ها آنهایی که کارشان گله‌داری است نمی‌توانند بیایند در شهرها تحصیل کنند و اولیای اطفال هم نمی‌توانند از کارشان صرف‌نظر کنند و بیایند به شهرها و اگر وزارت فرهنگ یک مدارس سیاری برای آنها تأسیس کند می‌توانند در مواقعی که ییلاق و قشلاق می‌روند تحصیل کنند.

فاطمی - البته این موضوع بسیار خوبی است ولی عملی شدنش بسیار مشکل است این که آقا می‌فرمایید ما حالا خیلی چیزها داریم که باید به آن برسیم اجازه بفرمایید که حالا شهرها یک قدری با سواد بشوند تا برسیم به ایلات. البته خود آقا تصدیق می‌فرمایید که امروز غیر عملی است و در قانون نمی‌شود که یک راه عملی برای آن پیدا کنند تا عملی شود.

رئیس - مسترد می‌دارید یا رأی بگیریم؟ یا با آقای وزیر فرهنگ مذاکره می‌فرمایید؟

عدل - بلی بعد با آقای وزیر فرهنگ صحبت می‌کنم. فعلاً مسترد می‌دارم.

رئیس - پیشنهاد آقای ثقه‌اسلامی قرائت می‌شود:

تبصره - وزارت فرهنگ مکلف است که در قصبات آذربایجان مدارس ۶ کلاسه تأسیس نماید.

ثقةالاسلامی - عرض می‌کنم که آذربایجان از حیث تعلیم و تربیت نمی‌شود گفت که از سایر ولایات عقب است و این هم بسته به همت خود اهالی آنجا است چنانکه در شهرهایی مثل تبریز یک دبیرستان دولتی دارد و چندین دبیرستان‌هایی ملی دارد و حتی شاگردهایی که در دبیرستان‌های ملی تحصیل می‌کنند صدی ۹۹ در امتحانات موفق می‌شوند و دیگر از شاگردان که در دبیرستان‌های دولتی تحصیل می‌کنند صدی پنجاه یا صدی شصت یا صدی هفتاد قبول می‌شوند و دولت هیچ نظری به آذربایجان و زبان آذربایجان نکرده و هر جا که می‌رویم می‌گویند آقایان ترک زبان هستند و اگر هر کسی

این طور حرف بزند با حبسش کرد. به آذربایجانی‌ها دستور بدهید که این طور حرف زدن را فراموش بکنند و چیزی که هست بنده عرض می‌کنم آذربایجانی‌ها این زبان را ترک نکرده‌اند و تحصیل هم می‌کنند و چیزی که مایه تعجب است در آذربایجان زبان ترکی درست است که حرف می‌زنند ولی نوشتن و خواندن همان زبان فارسی است. حتی یک نفر بقال که خود آقایان بهتر می‌دانند، بنده نباید دیگر این حرف‌ها را بزنم، شما اگر می‌خواهید یک دکان نانوایی را ببندید باید یک دکان جلواش باز کنید که نان در آنجا بهتر باشد تا مردم بیایند در آنجا نان بخرند و حالا در قصبات آذربایجان اغلب آنها هستند که ۵ هزار نفر شش ¬هزار نفر حتی ده هزار نفر جمعیت دارند و آنجا دبستان سه کلاسه و چهار کلاسه دارند و بعضی‌ها هست که فاقد دبستان هستند و اصلاً ندارند و حالا بنده از آقای وزیر فرهنگ خواهش می‌کنم اگر چه تمام ایران عقب است ولی بعضی‌ها هستند که فارسی زبان هستند مختصر توجهی آنها می‌خواهند که خواندن و نوشتن را یاد بگیرند ولی از اول عطارنامه‌ای که می‌نویسد فارسی می‌نویسد ولی در دولت سابق آمدند می-خواستند بدون آن که پول بدهند نان بگیرند، آمدنددر تمام اماکن و ادارات دولتی قدغن کردند که هر کسی آنجا مراحعه می‌کند باید زبان فارسی حرف بزند. این را یک دولتی می‌تواند عمل کند که خرج بکند و احتیاجات آنها را بر آورد در صورتی که نتواند خرج کند نتواند زحمت بکشد نمی‌تواند بگوید که فارسی حرف بزن و نمی‌تواند بگوید که پول خرج کرده‌ام و مدرسه درست کرده‌ام و تمام اینها را در دسترس تو گذاشته‌ام تو آذربایجانی هم که ایرانی هستی بایستی فارسی حرف بزنی، و حالا که این طور نشده است و در این موقع بعضی چیزها است و آذربایجانی باید در خانه یک زبانی را شروع بکند به حرف زدن و صحبت کردن تا بعد در مدرسه یاد بگیرد چیزی که باعث تعجب خارجی‌ها و داخلی‌ها است این است که یک آذربایجانی که قبل از رفتن به مدرسه یک کلمه فارسی نمی‌داند همان مدرسه را از کلاس ۶ تا به کلاس ۱۲ مثل طهرانی‌ها و سایر جاها که فارسی زبانشان است با هم تمام می‌کنند، یک آذربایجانی با ندانستن زبان فارسی ۶ کلاس ابتدایی را در ۶ سال تمام می‌کند و بعد ۶ سال متوسطه را هم در ۶ سال تمام می‌کند و در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که کسی یک زبان را ندارد با کسی که زبان را می‌داند مدرسه را در یک وقت تمام بکنند، این یکی عرض می‌کنم که مدارس ملی تبریز چندین مدرسه است دبیرستان است و دبستان هم خیلی هست، دبیرستان‌ها را حالا باید یا دولتی بکنند یا این که به آنها یک کمک خرجی کافی بدهند که بتوانند آن را اداره بکنند. با این که مردم در مضیقه هستند با وجود این که می‌بینند دبیرستان‌های ملی¬ پولشان را زیادتر کرده‌اند و خرجش هم زیادتر است با وجود این با کمال میل و رغبت مردم بچه‌هایشان را به دبیرستان‌های ملی می‌گذراند تا به دبیرستان‌های دولتی، مقصود بنده این بود که دولت مکلف باشد اولاً در قصباتی که پنج هزار نفر اقلاً و ده¬ هزار نفر اکثراً جمعیت دارد مدارس ۶ کلاسه تأسیس نماید و دوم توجه مخصوصی برای معلمین و آموزگاران دبستان‌ها که در خارج از حوزه تبریز هستند بکند به جهت این که آنجاها آموزگارانی دارند که ماهی ۱۵ تومان می‌گیرند ماهی ۲۰ تومان حقوق می‌گیرند و ۳۰ تومان حقوق می-گیرند و از سی ¬تومان بالاتر هم حقوق ندارند و دیگر راجع به ساختمان دانش‌سرا است که در شهر تبریز یک دانشسرا دارد و این کافی نیست آقا بنده نمی‌خواهم یک دوئیت بیندازم ولی شهر تبریز خصوصاً تا ۱۰ سال ۱۵ سال قبل تؤلی تهران بود و جمعیتش هم کمتر از تهران نبود حالا به موجب یک سیاستی یا یک چیزی آذربایجان را تحت مضیقه قرار داده‌اند و آذربایجان را در فشار بدبختی گذاشتند و هر چه از دست‌شان بر آمد کوتاهی نکردند و فقط چیزی که جبران این کار را کرد فقط فعالیت شخصی آذربایجان‌ها بود که تا حدی جبران کرد و دولت هم باید جبران این کار را بکند و یک اعتبار مخصوصی از راه‌هایی که می‌داند به آن اضافه کند یا این که از جاهایی که لازم نیست یا لازم هست به آنها کمتر بدهد به آذربایجانیان اضافه بکند چرا باید در تهران به طوری که پریروز یا دو سه روز قبل اینجا صحبت شد راجع به آقایان وزرای سابق که بنده اسم نمی‌برم برای تظاهر و برای این که به چشم مردم بکشند چند دبیرستان

ساختند چرا باید در اینجا ده مدرسه یک میلیونی و دو میلیونی بسازند و در شهر تبریز یک مدرسه صد هزار تومانی نسازند. (فرهودی - در اردبیل صد هزار تومان دادند یک مدرسه ساختند) اجازه بفرمایید اگر آذربایجان و یا اگر تبریز مالیات کمتر می‌دهد این حق را به او ندهید و الّا اگر مالیات بیشتر می‌دهد خرج آنها بیشتر است ما که این حرف‌ها را نمی‌زنیم فقط بایستی دولت در نظر داشته باشد آذربایجانی را که می‌خواهد زبان فارسی یاد بگیرد و به زبان فارسی حرف بزند بیشتر مدارس در آنجا تأسیس کند و در تبریز هم دبستان ۶ کلاسه درست بکند و خود دولت باید کمک کند که این زبان بیشتر ترویج گردد و الّا با این بودجه مختصری که به آنجا می‌دهد تکافو نخواهد کرد. یکی دیگر راجع به تهیه کتاب است آقا وزارت فرهنگ در آنجا کتاب را منحصر به خودش کرده است ما نمی‌دانیم سابق به واسطه فعل و انفعالاتی که شده آن هم عرض می‌کنم کتاب را اینجا دو تومان می‌فروشند و در آذربایجان و شهرهای دیگر ۱۸ تومان دولت در نظر داشته باشد که مردم آنجا نمی‌توانند سالی یکصد تومان پول برای کتاب بدهند در صورتی که همه ساله هم عوض می‌شود.

فاطمی -عرض می‌کنم البته پیشنهاد آقا بسیار خوب است ولی خوب است که آقای ثقةالاسلامی قناعت بفرمایند به این تذکراتی که داده شد و اگر نواقصی هست خود آقا و سایر نمایندگان محترم آذربایجان به وزارت فرهنگ بفرمایند که آن نواقص را مرتفع بکنند و این که فرمودید بودجه آذربایجان از سایر قسمت‌ها کمتر است برای اطلاع عرض می‌کنم که بودجه آذربایجان از سایر قسمت‌ها بیشتر است ولی البته تصدیق می‌کنم که کم است برای آنجا به جهت همان دلایلی که فرمودید و اگر هم می‌خواهید با آقای وزیر فرهنگ به طور خصوصی صحبت بکنید و الّا آن وقت بنده هم مجبورم برای استان دهم یک همچو پیشنهادی بدهم و این البته غیر عملی خواهد بود.

رئیس - رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای ثقةالاسلامی.

نمایندگان - دو مرتبه قرائت بفرمایید.

به شرح سابق دو مرتبه قرائت شد.

دکتر رادمنش - بنده پیشنهادی در این خصوص داده‌ام.

رئیس - پیشنهاد آقای دکتر رادمنش قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم که دولت مکلف است از همین اعتبار در مرکز هر استان یک دبستان ۶ کلاسه تأسیس نماید.

رئیس - پیشنهاد دیگری هست آقا اجازه بفرمایید.

آقایانی که با پیشنهاد آقای ثقه‌الاسلامی موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد (پیشنهاد آقای دکتر رادمنش دوباره قرائت شد)

دکتر رادمنش - بنده خودم افتخار دارم که یکی از کارمندان تعلیماتی وزارت فرهنگ هستم و بسیار متأسفم که در موقع طرح برنامه دولت حضور نداشتم تا این قسمت را به دولت متذکر بشوم که چه اشکالاتی برای فرهنگ مملکت ما موجود است مخصوصاً از لحاظ تعلیمات و از لحاظ برنامه تذکراتی داشتم که بسیار مفید بود ولی متأسفانه حضور نداشتم که عرض کنم در موقع طرح برنامه دولت دو عمل مهم دوره سیزدهم کرد یکی قانونی تعلمیات اجباری بود و یکی دیگر هم قانون بیمه کارگران هیچ یک از این دو عمل تاکنون اجرا نشده است (فرهودی - یکی هم قانون آبیاری) به عقیده بنده این دو عمل دو عمل اجتماعی مهمی بود که تاکنون در ایران تصویب شده است و بایستی هر چه زودتر انجام شود و تاکنون هیچ اقدامی نشده و حتی آقای دکتر میلسپو هم با آیین‌نامه‌ای که خودش تنظیم کرده است مخالفت می‌کند می‌گوید بگذاریم برای بعد از جنگ. اما راجع به این ماده که طرح شده است بسیار به مورد است مخصوصاً از این لحاظ که یک عده از آموزگاران ما از این ماده استفاده می‌کنند و با این وضع بیچارگیشان تا درجه‌ای بهبودی می‌دهد ولی چیزی که بنده می‌خواستم اینجا تذکر بدهم این است که اساساً بودجه وزارت فرهنگ مثل بودجه تمام وزارتخانه‌ها وزارت بهداری هم همین طور است بعد منظم در تمام کشور تقسیم نشده است به نسبت افراد و جمعیت تقسیم نشده ا ست بر طبق امتیازات اشخاص یا پاره‌ای از لحاظ این بودجه تقسیم شده است مثلاً همان طور که متذکر شدند در تهران شاید دبستان خیلی زیاد است ولی در دهستان‌ها نیست مثلاً دهی

بنده سراغ دارم که پنج هزار نفر جمعیت دارد ولی یک دبستان آنجا نیست و حتی یک آخوند محلی هم در آنجا نیست که مثل مکتب‌های قدیم درس بدهد آن وقت ما بودجه مکفی هم داریم همین بودجه وزارت فرهنگ که داریم اگر به جایش صرف شود و صرف بعضی تفریحات نشود شاید بشود از همین بودجه در قضبات مدرسه باز کرد بنده اینجا پیشنهاد کردم در هر دهستان یعنی هر جایی را که وزارت کشور آنجا را دهستان می‌گوید وزارت فرهنگ موظف باشد که در آنجا یک دبستان شش کلاسه دایر بکند و این پیشنهاد به نظر بنده بسیار به جا است برای این که اکثریت اهالی این کشور زارعین هستند مثلاً دهات زیادی دارید که مثلاً پنج هزار نفر ده هزار نفر جمعیت دارد آن وقت فقط یک نفر آدم با سواد هست در آنجا اگر آن یک نفر هم ناخوش بشود دیگر کسی نیست که مراسله‌ای که از یک جا می‌رسد بخواند و این وضع بسیار ننگ‌آور است برای یک مملکتی که ادعای دمکراسی و ادعای آزادی دارد این عدم عدالت است این عدالت نیست در یک مملکتی که صدی نود مردم آن طبقه زارع و زحمتکش هستند دبستان به قدر کافی نداشته باشد و آن وقت یک دانشگاه عریض و طویل داشته باشد دانشگاهی که فقط برای اولاد نجار و مالکین درجه اول درش باز است (صمصام - هیچ همچو چیزی نیست) آقای صمصام می‌دانم جنابعالی یکی از مالکین درجه اول هستید بعد بیایید صحبت کنید چون خرج تحصیل در دانشگاه به قدری زاید است که برای هر محصلی در دانشگاه اقلاً سیصد تومان خرج دارد و این برای یک شخص متوسط ممکن نیست یک کارمند دولت نمی‌تواند بچه خودش را به آنجا بگذارد شما اگر به آنجا بروید می‌بینید که آنجا منحصر شده است به یک عده مخصوص و این صحیح نیست و بایستی بودجه‌ای که ما داریم علی‌التساوی در تمام کشور تقسیم بشود و برای بهبودی تعلیمات عمومی مصرف بشود نه این که منحصر به یک طبقه یا یک شهر بشود.

رئیس - آقای دکتر زنگنه

دکتر زنگنه - پیشنهاداتی که آقایان می‌فرمایند برای این است که درست به موضوع بودجه و این اعتبار دقت نفرموده‌اند پنج میلیون تومان این اعتبار است و در حقیقت چون شش ماه از سال گذشته این دو میلیون و نیم تومان است و اجرای ماده دوازده قانون تعلیمات عمومی را هم که بکنیم در حقیقت قسمت عمده آن صرف کمک و اضافه آموزگارها و دبیرها خواهد بود و به این جهت می‌شود گفت که این مقدار زیادی نیست که بتواند وزارت فرهنگ دبیرستان و یا دبستان باز کند و این مطالبی که آقایان می‌فرمایند البته آرزو و آمال بسیار پسندیده است ولی هیچ کدام پیشنهادها عملی نیست مثلاً این پیشنهاد که در هر دهستان یک دبستان باز کنند شاید چند صد یا چند هزار دهستان داشته باشیم و اگر بخواهند در هر کدام آنها یک دبستان تأسیس کنند شاید چند میلیون تومان خرجش بشود این است که عملی نیست و الّا هیچ کس گمان نمی‌کنم پیدا بشود از ما که مخالف باشد و بگوید که در هر دهستان یک دبستان تأسیس نشود (ایرج اسکندری - کی موفق خواهیم شد؟) خوب وقتی موفق خواهیم شد که بودجه کافی پیدا بشود و چند صد میلیون تومان برای این کار منظور بشود و آن وقت آرزوی سر کار و بنده و تمام اینها عملی می‌شود ولی شما می‌گویید که با دو میلیون و نیم تومان در همه دهستان‌ها تأسیس دبستان بکنند این البته عملی نیست و یک قسمت دیگر هم که گفته شد بنده هم نسبت به سهم خودم می‌گویم و آقایان هم راجع به خودشان می‌گویند و این هم عملی نیست دقت بفرمایید وقتی وزارت فرهنگ می-خواهد ایجاد یک دانش‌سرا بکند دانشسرا را نمی‌تواند در هر شهری ایجاد کند باید مقتضیاتش فراهم باشد معلمینش فراهم باشد در پایتخت فرض بفرمایید اگر ما شروع کنیم با اجرأی قانون تعلیمات اجباری بنده می‌گویم گناهی نخواهیم داشت البته باید همه جا اجرا شود ولی هر جا که بشود مانعی نخواهد داشت و این دلیل نیست که جای دیگر اجرا نشود و این که آقای دکتر اشاره فرمودند به دانشگاه مخصوصاً بنده خواستم عرض کنم سوء‌تفاهمی نشود دانشگاه به روی هیچ کس بسته نیست نظرشان نظر اقتصادی

بود نظر اقتصادی چاره‌اش با این آیین‌نامه و اینها نمی‌شود به جهت این که ما امروز راجع به دانشگاه بحث نمی‌کنیم امروز ما حرف‌مان راجع به مدارس دو کلاسه و سه کلاسه است و خیلی مانده که ما برسیم به آنجا که امیدوار هستیم مدارس متوسطه‌مان مجانی بشود چه رسد به مدارس عالیه و اگر دانشگاه ما به طوری که هست نباشد و نتواند معلم تهیه بکند آن وقت ما نمی‌توانیم دبیرستان تهیه کنیم و بعد هم دبستان نمی‌تواند تهیه کند و از این جهت تقویت یکی نباید دلیل تضعیف دیگری باشد.

دکتر رادمنش - بنده نگفتم ببندند گفتم تسهیل بکنند.

مخبر کمیسیون بودجه - البته این پیشنهادهایی که می‌شود همه از روی حسن‌نیت است ولی البته تصدیق می‌فرمایید که اگر پیشنهادی به صورت قانون در بیاید باید اجرا بشود و اگر اجرا نشود مجلس حق دارد آن وزیر را استیضاح بکند و این وسایل را که به دست دولت می‌دهد باید طوری باشد که دولت بتواند اجرا کند بنده اینجا برای آقایان یک صورتی را می‌خوانم که این را ملاحظه بفرمایند این اعتباری که داده شده به چه مصارفی خواهد رسید و آن وقت قادر نخواهد بود وزارت فرهنگ که در پنجاه هزار دهی که در تمام مملکت داریم مدرسه تأسیس کند و شاید میلیون‌ها هم اگر اضافه داشته باشیم به این منظور نرسیم. ترمیم حقوق طبق اشل جدید مندرجه در ماده دوازده ۲۶۰۰۰۰۰ ریال تأسیس پانزده دبستان جدید ۱۱۰۰۰۰۰ ریال (دکتر رادمنش - در کحا؟) جایش بعد معلوم خواهد شد در جاهایی که احتیاج دارند یک فقره‌اش کمک به آموزشگاه ملی است ۱۰۰۰۰۰ تومان کمک به دانش‌آموزان بی بضاعت ۲۲ هزار تومان تکمیل آموزشگاه‌های مرکز و اعتبارات مربوط به آن ۲۰۹۰۰۰ تومان برای تکمیل آموزشگاه‌های شهرستان‌ها و تعمیرات دبستان‌ها و سایر هزینه‌ها که جمعاً می‌شود ۸۶۰ هزار تومان با این حال تصدیق می‌فرمایید که بعضی از این پیشنهادهایی که می‌شود با این اعتبارات غیر قابل اجرا است و دولت هم اگر قبول بکند نخواهد توانست عمل بکند باید یک پیشنهادی بکنیم که عملی بشود برای تذکر خواستم خاطر آقایان مسبوق باشد که پیشنهادشان چه صورت دارد.

دکتر رادمنش - اجازه می‌فرمایید.

رئیس - بفرمایید.

دکتر رادمنش - آقای فاطمی فرمودند که مصرف این وجهی که تقاضی شده است برای مصارف معینی است این مصارف معین را که ما صورت جزءش را اینجا تصویب نمی‌کنیم ما یک رقم کل پنج میلیون و چهار صد هزار تومان تصویب می‌کنیم در اینجا بنابراین وزارت فرهنگ می‌تواند عوض این که سی دبستان در شهرستان‌ها یا در تهران تشکیل بدهد این را پانصد دبستان سه کلاسه یا دو کلاسه در دهستان‌ها تأسیس بکند چون مردم دهستان‌ها تمام حق دارند از این بودجه استفاده بکنند این که تهران یا چند تا شهر را در نظر بگیرد و در یک جایی که چهل تا دبستان هست دو تا دیگر هم اضافه بکنند از بودجه وزارت فرهنگ از آن قسمت-هایی که حیف و میل می‌شود در قصبات مدارسی تأسیس کنند تا کی این قصبات بی‌مدرسه بمانند آقا!

رئیس - رأی می‌گیریم آقا به پیشنهاد آقای دکتر رادمنش.

دکتر رادمنش - ممکن است کلمه (از این اعتبار) برداشته شود و بنویسند (از بودجه کل وزارت فرهنگ تدریجاً)

مخبر کمیسیون بودجه - آقا بودجه تفصیلی وزارت فرهنگ می‌آید به مجلس (دکتر رادمنش - گمان می‌کنم آرزو است) ممکن نیست باید بیاید ارقامش را ملاحظه می‌فرمایید اگر در آنجا چیزهای زایدی را دیدید حذف بفرمایید به جایش این پیشنهاد را بفرمایید.

رئیس - آقای دکتر شفق عضو کمیسیون هستید توضیح بدهید.

دکتر شفق - بنده فقط خواستم عرض کنم این (تدریجاً) که آقای دکتر فرمودند این همان نقشه ده ساله اجرای قانون تعلیمات اجباری است که وزارت فرهنگ عملی خواهد کرد و باید این نقشه را اجرا کنیم.

طوسی - عبارت این طور شد، وزارت فرهنگ مکلف است در مرکز هر دهستانی تدریجاً یک دبستان شش کلاسه تأسیس نماید.

 رئیس - رأی می‌گیریم آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.

پیشنهاد آقای دکتر شفق:

چون یک قسمت مهم پرورش اطفال منوط به بهداشت آنان است وزارت فرهنگ باید در هر نقطه از بهداری‌های محل بر حسب قرار داد با وزارت بهداری برای این مقصود استفاده کامل بکند.

رئیس - آقای دکتر شفق.

دکتر شفق - بنده برای تذکر این پیشنهاد را کردم در مرکز ما یک بهداری مدارس داشتیم و این بهداری مدارس با این که یکی دو پزشک لایق هم داشت نمی‌رسید و تصور می‌کنم اگر وزارت فرهنگ با بهداری‌های محل همکاری بکند و قراری با وزارت فرهنگ با بهداری در این باب داده شود بسیار به جا است و شاید مخارج زیادی هم نداشته باشد چون این مؤسسه برای جمع‌آوری به تدریج بچه‌ها است در مراکزی که اگر رعایت نظافت و بهداری نشود آن وقت موجب خطر و بیم مرض خواهد بود این پیشنهاد بنده از لحاظ تهذیب اخلاق و حتی تعلیمات دینی که آقای فیروزآبادی متذکر شدند خوب است تعلیمات اخلاقی مقدمه‌اش بهداشت و صحت و تندرسی است تندرستی نباشد اخلاق هم پرورش نخواهد یافت بنده در این ضمن عمده نظرم این بود که یک نکته را به عرض مجلس برسانم تربیت‌دینی و اخلاقی مذهب تمام افراد این کشور است و باید تربیت دینی و اخلاقی بشود و به هر حال افراد ایرانی دارای دیانت و تقوی بار بیایند ولی یک نکته را باید هم مجلس و هم دولت ایران و هم ملت ایران متوجه بشوند آن طوری که بنده حالا و شاید همه ماها اطلاع حاصل کرده‌ایم یک عده از آقایان روحانی نمای بی‌سواد از آن روضه‌خوانی‌هایی که در دوره پهلوی حتی جواز روضه‌خوانی هم به آنها ندادند آنهایی که شرع و دین را وسیله معشیت قرار داده‌اند و آنهایی که در حق آنها می-توان گفت کلمه حق یرادبهاالباطل جلو افتاده‌اند و به خصوص در شهرستان‌ها دین را علم کرده‌اند و نسبت به مدارس دخترانه و پسرانه از تلگراف‌هایی که می‌رسد بدگویی می‌کنند و آنها را صدمه می‌زنند (صحیح است) ما که طرفدار تعلیمات دینی و اخلاقی هستیم به این آقایان می‌گوییم شما طرفدار کفر و زندقه و تفرقه و بی‌دینی هستید و این را پرده کرده‌اید وسیله کرده‌اید برای مقاصد ارتجاعی دولتی که ما طرفداری از او کرده‌ایم مکلف است هر چه زودتر این قبیل اشخاص را که وسیله تفرقه و ویرانی این کشور می‌خواهند بشوند و ارتجاع مخوف گذشته را می‌خواهند با زور به این کشور بیاورند از این اقدامات جلوگیری کنند و یقین دارم که دولت ایران طرفداری خواهد کرد از این نوع اقدامات همیشه کمر اسلام را کسانی شکسته‌اند که به اسم اسلام تظاهر کرده‌اند و معنی و حقیقت را از بین برده‌اند و به مجاز و تظاهر پرداخته‌اند برای معشیت و ارتزاق شخصی خودشان (صحیح است - احسنت).

مخبر - گمان می‌کنم پیشنهادشان را برای این کردند که فرمایشاتشان را بکنند.

دکتر شفق - ببخشید مقصود این بود که وزارت فرهنگ با بهداری همکاری بکنند.

وزیر فرهنگ - بنده قبول می‌کنم.

رئیس - پیشنهاد آقای طباطبایی:

دولت مکلف است تا آخر بهمن‌ماه ۱۳۲۳ قانون سازمان جدید وزارت فرهنگ را طبق احتیاجات و به مقتضای اوضاع فعلی کشور تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم دارد.

رئیس - آقای محمد طباطبایی.

محمد طباطبایی - بنده مقصودم از این پیشنهاد این است که وزارت فرهنگ فعلی بدرد ….

(عده کافی نبود و پس از چند دقیقه کافی شد)

محمد طباطبایی- انتظاراتی که از وزارت فرهنگ هست از لحاظ ….

(عده کافی نبود)

امینی - پس گرفتند آقا. (عده کافی شد)

محمد طباطبایی - بله بعد از این که صحبت کردم ممکن است پس بگیریم. عرض کنم انتظاراتی که از وزارت فرهنگ هست البته این دستگاه به نظر من قادر نیست ایفای وظیفه

بکند. من در دوره دوازدهم یا سیزدهم اینجا اظهار نظر کردم که اگر بخواهیم به اصول تعلیم و تربیت در مملکت کمک بکنیم در درجه اول باید وزارت فرهنگ را منحل کرد حالا هم همین را تجدید می‌کنم از هر کسی که این عرض من را می‌شنود خواهش می‌کنم چون همه آقایان دارای حسن‌نیت هستند در خارج حرف‌های من سوء‌تعبیر نشود یعنی نگویند طباطبایی گفت کتاب لازم نیست معلم هم لازم نداریم مدرسه هم به درد نمی‌خورد نه این طور نیست من منکر دستگاه وزارت فرهنگ هستم این مملکت یک اداره کل معارف به عقیده بنده می‌خواهد فقط برای ایجاد مدرسه، تهیه معلم، تهیه کتاب، اصلاح پرگرام مدارس (دکتر زنگنه - اسمش فرق نمی‌کند) بنده دعوای اسمی ندارم هر اسمی می‌خواهید بگذارید وزارت فرهنگ را باید طوری درست کرد که مدرسه ایجاد بکند مراد از مدرسه این است که درس بدهد و درس بخوانند حالا این منظور تأمین نشده گویا بودجه وزارت فرهنگ حالا بالغ خواهد شد به بیست و دو سه میلیون تومان من موافق هستم که صد میلیون تومان به وزارت فرهنگ اگر پول بدهید از این حیث مخالفتی ندارم اما چه بیست و دو میلیون چه صد میلیون چه یک میلیون تومان به وزارت فرهنگ بدهید باید برای مدرسه تأسیس کردن و به مصرف درس دادن و درس خواندن مصرف بشود بنده دکتری دیدم که مطلبی به یکی از رفقای من نوشته بود: مطلبی که تو گفتی اساسی بود هر دو را با ثاء‌مثلث نوشته بود. رساله دکترای دیگر را خواندم در کتاب تجارت …. (مهندس فریور - تصدیق فرمایشات آقا را کرده بود؟) نه تصدیق بیانات عالیه آقا را کرده بود در کتاب تجارت خواسته است رساله‌ای بنویسد نوشته است: برای تجارتی را که ظهرنویسی می‌کنند ظهر نویسی دو قسم است یا کتبی یا شفاهی (خنده نمایندگان) عرض کنم. (بعضی از نمایندگان - آقا در اطراف پیشنهادتان حرف بزنید) آقا در اطراف پیشنهادم باید این توضیح را بدهم که به این نتیجه برسم که وزارت فرهنگ نتوانسته است بعد از پانزده سال بیست سال و این همه پولی که به این وزارتخانه داده شده است خواندن و نوشتن صحیح را تعلیم بدهد شش کلاسه ابتدایی که سهل است شاگرد مدرسه‌ای که ده کلاس یازده کلاس خوانده است قادر نیست که یک ستون روزنامه را بخواند و مطلب خودش را بنویسد این یک حقیقتی است بنده که این پیشنهاد را کردم برای این است که وقت دارند از حالا تا آخر بهمن‌ماه ۱۳۲۳ آقای کاظمی که علاقه دارند به این که خدمتی بکنند و وظیفه‌ای که دارند انشاءالله انجام بدهند. به نظر من باید توجه بفرمایند یک سازمانی متناسب و به مقتضای اوضاع و احوال کشور و فقط به منظور درس دادن و درس خواندن در وزارت فرهنگ بر پا بکنید و بودجه‌تان را تطبیق بکنید با اجتیاجاتی که آنجا هست و این طور نیست البته من از خود آقا اگر بپرسم واقعاً وزارت فرهنگ فعلی و این دستگاهی که فعلاً دارند توانسته است این منظور را تأمین بکند گمان می‌کنم جواب منفی می‌دهند و گمان نمی‌کنم این دستگاهی که فعلاً بر پا شده ضرورت داشته باشد از لحاظ تعلیم و تربیت مختصر اشاره‌ای که در اینجا عرض کردم و جسارت کردم کافی است اما از لحاظ اخلاق من چند روز پیش رفتم پیش آقای کاظمی در وزارت فرهنگ یکی دو سه مورد را یادداشت دادم خیلی هم متشکرم فوراً اقدام کردند از آن جهت که در مجلس مقتضی نمی‌دانم عرض کنم باید توجه خیلی جدی مبذول کنید وزارت فرهنگ نباید تشکیلاتش وضعش طوری باشد که متأسفانه اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد و بد اخلاقی بین محصیلین و محصلات علی‌رؤس‌الاشهاد شروع بشود (صحیح است) به نظر من اگر با پیشنهاد بنده موافقت بکنید ضرر نکرده‌اید برای این که شما چهار ماه وقت دارید بروید مطالعه کنید و محتاج به یک قانونی برای سازمان جدید خواهید بود و خیال می‌کنم همان طور که ملاحظه فرمودید دولت سابق که خواست توجهی به بهداشت مملکت بکند نتیجه مطالعه‌اش به اینجا رسید که دستگاه فعلی نمی‌تواند این را تأمین کند و رفت یک قانون جدیدی آورد برای سازمان جدید بهداری که در کمیسیون است وزارت

فرهنگ هم مثل همان جا است و این دستگاه فلج است و اگر وزارت بهداری احتیاج به سازمان جدید دارد حتماً وزارت فرهنگ هم محتاج است موافقت بفرمایید این پیشنهاد ضرری ندارد به جایی بر نمی‌خورد تصویب می‌شود انشاءالله اگر آنجا تشریف داشتید آقا و الّا هر کسی دیگر آمد قانونی را تهیه می‌کند می‌آورد به مجلس.

وزیر فرهنگ - بنده این پیشنهاد را قبول می‌کنم ولی به جای بهمن اسفند را مرقوم بفرمایید.

طباطبایی - بسیار خوب بنده قبول می‌کنم.

رئیس - آقای دکتر زنگنه.

دکتر زنگنه - بنده متأسفم آقای طباطبایی هر وقت که صحبت می‌کنند طوری حرف می‌زنند که همیشه به یک طبقه و اشخاصی بر بخورد (طباطبایی - خدا نکند) و حرف‌هایی می‌زنند که هیچ وقت متکی به دلیلی نیست و جعل صرف است به عقیده بنده اگر دکتری در رساله دکترای خودش چنین چیزی نوشته او را اساساً دکتر نباید گفت (طباطبایی - شما که ننوشتید) بنده ننوشتم و سر کار هم می‌نویسید در روزنامه‌تان و واقعاً سواد فارسی ندارید…..

طباطبایی - پس نویسنده خودتان بوده‌اید.

مهندس فریور - آقا مجلس شده است جای مسخره‌گی‌های آقای طباطبایی.

دکتر زنگنه - هر وقت صحبت می‌کنند می‌گویند باید وزارتخانه‌ها را منحل کنید همه را به هم بزنید این شهرت نیست آقا، کسی حق دارد به اشخاصی دیگر ایراد کند که لااقل در ردیف آنها باشد و قابل مقایسه باشد.

طباطبایی - خدا نکند من با شما قابل مقایسه باشم (خنده نمایندگان)

رئیس - آقایان بر طبق نظامنامه باید نطق‌ها طوری باشد که برخوردنده نباشد آقایان همیشه باید این دقت را بکنند و مجلس و هیئت رئیسه را دچار زحمت نکنند. آقای ملک ¬مدنی.

ملک مدنی - بنده خیلی متأسفم همان طور که آقایان فرمودند یک صحبت‌های بدی در مجلس می‌شود که موافق شأن مجلس نیست باید این مذاکرات از محیط مجلس دور باشد (صحیح است) اینجا باید یک طوری باشد که نمونه و مدل باشد برای تمام کشور اینجا باید در واقع دستوری باشد برای مجامع و برای اشخاصی که در خارج از اینجا اجتماع دارند سرمشق بگیرند بنده خیلی تأسف دارم از این صحبت‌هایی که فرمودند و هیچ شایسته مقام مجلس و مقام نمایندگی نیست می‌خواستم این را عرض بکنم و مقام ریاست هم نباید اجازه بدهند.

رئیس - آقا وسط حرف اینها گفته می‌شود بنده چه کنم.

ملک ¬مدنی - باید حرفش را قطع بفرمایید.

رئیس- پیشنهاد آقای طوسی:

پیشنهاد می‌کنم دبیرانی هم که دارای پایه رسمی استخدام دولتی بوده و در مدارس شغل دبیری داشته‌اند مشمول این قانون بشوند.

رئیس - آقای طوسی.

طوسی - خلاصه مطلب این است همان طوری که عرض کردم خیلی میل داشتم پیشنهاد کنم و نتیجه زودتر گرفته شود ولی بنده خوب نمی‌شناسم یک عده اشخاص دانشمند شایسته‌ای را در وزارت فرهنگ مشغول تدریس هستند با پایه فرضاً یک یا دو و اینها به هیچ وجه نمی‌توانند امرار معاش بکنند و چون نمی‌توانند امرار معاش بکنند در جامعه حیثیت آنها متزلزل است بنده می‌خواستم استدعا کنم از آقای وزیر فرهنگ امر مورد توجه ایشان بشود موافقت بفرمایند.

وزیر فرهنگ - پیشنهاد را یک مرتبه دیگر قرائت بفرمایند.

(پیشنهاد آقای طوسی مجدداً خوانده شد)

وزیر فرهنگ - این محتاج به توضیح نیست و البته همین طور هست.

نراقی - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید.

نراقی - منظور آقای طوسی را خواستم بنده توضیح بدهم چون خودشان اهل معارف و فرهنگ نبوده‌اند به اصطلاحات آشنا نیستند. یک عده مستخدمین اداری هستند.

در مدارس که اینها رتبه اداری دارند اما به شغل معلمی فعلاً مشغول‌اند پایه یک و دو یا بیشتر و در دبیرستان‌ها بخصوص خیلی هستند در دبستان‌های ولایات هم هستند که با پایه اداری شغل معلمی دارند و این قانون افزایش شامل حال آنها نمی‌شود این افزایش مخصوص معلمین جدیدی است که از دانش‌سراها بیرون می‌آیند لیسانسیه شده‌اند دبیر هستند یا از دانش‌سرای مقدماتی بیرون می‌آیند و رتبه‌های دبیری و آموزگاری دارند این اضافه حقوق متوجه معلمینی که پایه اداری دارند و در مدارس تدریس می‌کنند نیست منظور آقای طوسی این است که وزارت فرهنگ موافقت بکند کسانی که با رتبه‌های اداری مشغول معلمی هستند مادام که در این شغل هستند از این اضافه به آنها هم داده شود.

وزیر فرهنگ - در مطالعاتی که در این چند هفته بنده کرده‌ام دیدم که یک طبقه در مدارس تدریس می‌کنند و یک عده اشخاصی هم هستند که رتبه دبیری دارند و در اداره کار می‌کنند صورت آنها را بنده گرفتم و متأسفانه با هر دو قسمت من مخالفم دبیر باید در دبیرستان‌ها کار بکند و اشخاصی که رتبه اداری دارند در اداره به جهت این که وقت‌شان تفاوت دارد رتبه‌شان تفاوت دارد رتبه‌شان فرق دارد قانون استخدام‌شان تفاوت دارد حقوقشان تفاوت دارد و اشلشان تفاوت دارد بنده عقیده‌ام این است که دبیرانی که شغل اداری دارند و کسانی که با رتبه اداری شغل دبیری دارند برگردند به کار خودشان که مزایایش هم بیشتر است و آنها هم که اداری بودند و رفته‌اند به کار دبیری برگردند به کار اداری که وقتشان کمتر گرفته شود این است که بنده تقاضا می‌کنم از آقا که پیشنهادشان را پس بگیرند.

رئیس - آقا عده برای رأی کافی نیست پیشنهادتان را پس می‌گیرید؟

طوسی - بنده خیال می‌کنم که این محتاج به رأی باشد و پس نمی‌گیرم وقتی عده کافی شد رأی بگیرید.

رئیس - پیشنهاد دیگری از آقای حاذقی رسیده است که قرائت می‌شود:

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم: دبیران و آموزگاران هر شهرستان مکلف می‌باشند پس از دریافت افزایش‌های قانونی طبق دستور فرهنگ شهرستان در کلاس‌های اکابر آن شهرستان تدریس نمایند.

رئیس - آقای حاذقی

حاذقی - خیلی متأسفم در موقعی که قانون تعلیمات و موضوعی که مربوط به آموزش و پرورش است در مجلس شورای ملی مطرح است صحبت‌هایی پیش می‌آید که مخالف اصول تعلیم و تربیت است و من به نوبه خودم متأسفم و امیدوارم همان طور که آقایان فرمودند رفتار آقایان نمایندگان محترم سر مشق و مدل اخلاق و انضباط و وطن پرستی باشد این پیشنهادی که کردم البته آقایان نمایندگان مستحضر هستند که از چند سال به این طرف قانونی برای آموزش اکابر و سالمندان وضع شد و اجرا گردید که وزارت فرهنگ مسئول اجرای آن بوده است و کلاس‌های اکابری هم تأسیس شد ولی به تدریج این کار مفید، این کاری که بسیار در بالا بردن سطح فکری و معلوماتی مردم ایران مؤثر بود از اثر و اعتبار افتاد و الان به طوری که همه اطلاع داریم در بسیاری از شهرستان‌های ایران کلاس‌های سالمندان یا به کلی منحل شده و یا این که اگر دایر هست آموزگار و معلم ندارند و در نتیجه قانون آموزش سالمندان عملاً بی اثر و ملغی شده و اینجا من پیشنهاد کردم که اگر مجلس شورای موافقت نمایند و شخص آقای وزیر فرهنگ حسن نیتی بفرمایند که این دبیران و آموزگارانی که تاکنون در اثر کمی حقوق نمی‌توانستند یک مسئولیت دیگری هم به عهده بگیرند و به طور مجانی و رایگان یا با یک مبلغ خیلی کمی شب‌ها هم بیایند شبی دو ساعت تدریس بکنند حالا که تصویب این قانون یک کمک مؤثر حقوقی است به آنها می‌شود هر حوزه شهرستانی به موجب نظر فرهنگ شهرستان دبیران و آموزگاران را دو ساعت تدریس بر ایشان پیشنهاد بکنند یا در برابر آن حقوق کم که هست یا اگر نباشد همه به یک نسبت

متساوی ساعاتی در ماه حاضر بشوند در کلاس سالمندان و تدریس بکنند و این عمل مفید و مؤثر از بین نرود و اطفال که حالا در دبستان‌ها تحصیل می‌کنند و آنهایی هم که در طفولیت از مدرسه محروم بوده‌اند از کلاس‌های سالمندان استفاده بکنند و به این ترتیب به عده تحصیل کرده‌ها و با سوادهای این مملکت افزوده شود.

دکتر رادمنش - این طور نیست بنده مخالفم آقا اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید.

دکتر رادمنش - بعد از قرنی ما آمدیم کمک به آموزگارها بکنیم حالا موظف می-کنند آقا آموزگارانی را که از صبح تا شب گرفتار هستند و آموزگاری که در هفته ۳۰ ساعت درس می‌دهد آن وقت شب‌ها را هم حسب‌الامر آقای حاذقی بروند و درس بدهند مجاناً اگر چنین قانونی می‌خواهد تصویب بشود خوب است شامل حال تمام کارمندان دولت و سایر طبقات باشد که حمله به وزرا و نمایندگان نشود.

رئیس - آقای صفوی

صفوی - می‌خواستم تذکری عرض کنم به هیئت رئیسه که با ارفاقی که می-فرمایند و با نظر مساعدتی که نسبت به پیشنهاد دهندگان می‌فرمایند متأسفانه قوانین و لوایح به زودی نمی‌گذرد این لایحه چهار جلسه است در مجلس مطرح شده و بنده چون می‌بینیم که آقایان پیشنهاد کنندگان زیاده از حدود مقرره در آیین-نامه توضیح می‌دهند در صورتی که در ماده ۶۳ آیین‌نامه مصرح است که توضیحات باید به طور اختصار داده شود و آقایان هیئت رئیسه اجازه می‌دهند که آقایان در اطراف یک پیشنهاد ۲۰ دقیقه یا بیشتر صحبت بکنند همکار محترم آقای دکتر رادمنش عضو کمیسیون بودجه نیستند (دکتر رادمنش - بنده عضو کمیسیون فرهنگ هستم) و الان توضیح دادند این حق مخصوص مخبر کمیسیون بودجه است و به کمیسیون فرهنگ مربوط نیست فقط در آیین‌نامه می‌گوید اعضای کمیسیون بودجه در اطراف پیشنهادات می‌توانند توضیح بدهند و اگر این طور باشد ۱۰ جلسه دیگر هم این لایحه نخواهد گذشت و ما هم معطل خواهیم شد استدعا می‌کنم که در این قسمت یک توجه بیشتری بفرمایند که زودتر این موضوع بگذرد.

رئیس - عرض کنم که در اطراف پیشنهادها باید توضیح مختصر داده شود و وقتی که آقایان مفصل صحبت می‌کنند من که نمی‌توانم جلو آنها را بگیرم باید خود آقایان توجه بفرمایند. آقای دکتر زنگنه فرمایشی دارید؟ (دکتر زنگنه - خیر) پس رأی می‌گیریم اول به پیشنهاد آقای طوسی اگر آقایان مایل‌اند خوانده شود (به شرح سابق قرائت شد)

طوسی - همان طور که آقای نراقی فرمودند اتفاقاً به اصطلاحات فرهنگی واقف نیستم و آشنایی ندارم ولی همان طور که فرمودند دبیرانی هم که با پایه اداری شغل معلمی دارند مشمول این قانون بشوند.

رئیس - رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای طوسی آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای حاذقی آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) رد شد. پیشنهاد آقای دکتر کشاورز قرائت می‌شود:

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که تبصره زیر به ماده واحده اضافه شود:

تبصره - وزارت فرهنگ مکلف است که از محل اعتبار تصویب شده ماده واحده در نقاطی که محل دبستان‌ها متعلق به دولت نیست تدریجاً دبستان‌های دولتی مطابق اسلوب جدید بسازد (خرجی که برای ساختمان دبستان‌ها می‌شود باید هر سال به اندازه ۱۰/۱ مبلغ تصویب شده در ماده واحده باشد)

رئیس - آقای دکتر کشاورز.

دکتر کشاورز - بنده خیلی به اختصار خواهم کوشید همان طور که آقای صفوی فرمودند سه دقیقه بیشتر صحبت نمی‌کنم البته بنده اطمینان دارم که این ماده واحده که برای مساعدت به آموزگاران و دبیران که طبقه زحمت‌کش مملکت

هستند تصویب خواهد شد و این تردید ندارد ولی آقایانی که به ولایات تشریف برده‌اند باید دیده باشند که در ولایات اطفال مردم و محصلین مدارس در منازلی تحصیل می‌کنند که واقعاً اسمش را خانه نمی‌شود گذاشت (صحیح است) و حتی در خود تهران بنده در سال قبل مدرسه مختلطی را دیدم که در آن دخترها و پسرهای مردم برای تحصیل می‌رفتند و در آن مدرسه مختلط دو اطاق را صاحب خانه به دو نفر کرایه داده بود و من به چشم خودم دیدم که دو نفر مرد با زیر شلواری در مقابل بچه‌های مردم از اطاق‌شان در می‌آمدند و می‌رفتند در حیاط قانون تعلیمات اجباری و خرج کردن برای با سواد کردن مردم بسیار خوب است اما باید این کار در یک محل خوبی انجام بشود و بنده این پیشنهاد را طوری کردم که نسبت به حق آموزگاران و دبیران تخطی و تعدی نشود و وزارت فرهنگ هر سال ۱۰/۱ از اعتبار را خرج بکند برای این که در ولایات و دهات مدارس مخصوصی مطابق اسلوب جدید برای محصلین ایرانی بسازد بنده در بندر پهلوی که چند روز پیش بودم دیدم ۱۹ منزل، ببخشید ۱۴ منزل چون پنج منزل هم خود وزارت فرهنگ در آنجا دارد ۱۴ منزل اجاره کرده است و این چهارده منزل را صاحبان هر ۱۴ خانه اجرائیه صادر کرده‌اند که این خانه‌ها را تخلیه کنند و این رئیس فرهنگ بیچاره شهر صبح که از منزل بیرون می‌آید مورد شماتت و دشنام یک عده صاحبخانه است تا غروب که به منزل می‌رود برای این که همه فشار می‌آورند که منزل ما را خالی کن و از طرف دیگر در آب کنار که یکی از حومه‌های بندر پهلوی است سقف اطاق پارسال خراب شده روی سر محصلین ولی خوشبختانه خانه‌های آنجا کالی پوشی است یعنی سقفش از یک نوع علف محلی است و ضرری وارد نیاورده است و الان آنجا مدرسه ندارند و بنده تقاضا می‌کنم از آقای وزیر فرهنگ که به آنجا هم توجهی بفرمایند و اهالی محل هم یک اعانه و کمکی می‌دهند با میل و رغبت خودشان برای این که مدارس تعمیر شود و آقای وزیر فرهنگ هم دستور بدهند که سه چهار تا مدرسه بندر پهلوی را که هر سه چهار تا هم خراب هستند اصلاح کنند (یکی از نمایندگان - آقا سه دقیقه شد) بله بنده یک دقیقه دیگر هم صحبت می‌کنم و آن این است که بنده نمی‌خواهم در این موضوع فتح باب بکنم ولی می‌خواستم از آقای طباطبایی که اینجا تشریف ندارند گله کنم چون ایشان در مذاکراتشان خیلی نسبت به استادان و دانشیاران توهین می‌کنند بنده خودم یک استاد دانشگاهی بودم که با ۴۸ تومان و ۶ قران وقتی که از فرنگ بر گشته بودم استخدام شدم ملاحظه می‌کنید ۴۸ تومان و ۶ قران و شروع کردم به خدمت و وظیفه خودم را بسیار خوب انجام دادم و این ادعا را دارم و از طرف تمام دانشیاران و استادان دانشگاه عرض می‌کنم که تمام ما با کمال صمیمت و علاقه به مملکت خدمت می‌کنیم و بنده هنوز هم که نماینده مجلس شورای ملی هستم به استادی دانشگاه و خدمت به فرهنگ بیش از نمایندگیم افتخار می‌کنم و آن را هم ارزش به این کار می‌دانم و آن را مساوی با نمایندگی می‌دانم و این را به آن ترجیح نمی-دهم آقای طباطبایی که اینجا تشریف ندارند ولی البته به سمع‌شان خواهد رسید که ایشان این رویه را ترک کنند و الّا اگر بنا بود به ایشان جواب بدهم خیلی آسان بود که یک مثلی را بگویم (همهمه نمایندگان) (یکی از نمایندگان - آقا چیزی نگویید) بسیار خوب توجه دارم اجازه بفرمایید این قضیه را چون اطمینان دارم که تکرار می‌شود اجازه بدهید که عرض کنم تا تکرار نشود پنج سال قبل به یکی از اطبا یکی از آقایان رئیس‌الوزراهای وقت توهین کرد به این ترتیب که گفت شما اطبای ایرانی کار بلد نیستید در صورتی که یکی از اطبای فهمیده بود و گفت در تمام ایران یک نفر مثل پروفسور ویدان پیدا نمی‌شود پروفسور ویدان را همه آقایانی که پاریس رفته‌اند می‌شناسند در جوابش گفت در مملکتی که شما جای کلمانسو را بگیرید من هم جای ویدان را می‌گیرم حالا بنده خواستم به ایشان عرض کنم در مملکتی که شما نماینده هستید آن هم دکترش است کم لطفی نسبت به آنها نکنید.

رئیس - آقای مخبر.

فاطمی - پیشنهاد آقا البته خیلی خوب است و به جا و تمام دلایلی که فرمودند صحیح است ولی بنده تذکر می‌دهم

که پیشنهاد آقا را در ضمن پیشنهاد آقای فرهودی دولت قبول کرد مجلس هم قبول کرد و نظر آقا تأمین شده است حالا اگر بخواهیم دوباره رأی بگیریم دیگر خیال می-کنم زاید باشد و وقت می‌گذرد.

دکتر کشاورز - بسیار خوب بنده که در آن جلسه نبودم چون قبول شده است خیلی متشکرم و پس می‌گیریم.

رئیس - پیشنهاد آقای نبوی قرائت می‌شود:

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد آقای شهاب فردوسی را دایر به این که موجبات تحصیل سربازان وظیفه فراهم شود اینجانب قبول و به شرح ذیل پیشنهاد می‌کنم: وزارت جنگ مکلف است همه روزه مدتی از خدمت سربازان را به با سواد کردن آنها اختصاص دهد و وزارت فرهنگ تشریک مساعی لازم به عمل خواهد آورد.

رئیس - آقای نبوی

نبوی - بنده به اختصار عرض خواهم کرد ما همه‌مان آروزی‌مان این است که پول به اندازه کافی داشته باشیم و قانون تعلیمات اجباری را اجرا کنیم ولی متأسفانه نداریم حال اگر یک وسیله در خارج بود که به آن وسیله بتوانیم یک عده را در سال با سواد کنیم باید از آن استفاده کنیم آقای شهاب پیشنهاد فرموده بودند که در دوره نظام وظیفه وزارت جنگ ضمن سایر تعلیمات به آنها سواد را بیاموزند و خوشبختانه آقای کفیل وزارت جنگ هم تشریف دارند و حالا در این خصوص توضیحاتی خواهند داد و به عقیده من هم این یک کار بسیار مفیدی است و بدون این که خرجی به وزارت فرهنگ تحمیل شود به این طریق یک عده با سواد خواهند شد و از یک طرف هم برای خدمت سربازی سرباز با سواد به مراتب بهتر است از سرباز بی‌سواد و امروز ثابت شده است که سرباز بی‌سواد به درد نمی‌خورد و به همین جهت بنده هم این پیشنهاد را تعقیب کردم و آقای وزیر فرهنگ هم که قبول فرمودند و فرمودند که مطالعاتی باید در اطرافش بکنم (وزیر فرهنگ - عرض کردم اجرا شده است این کار) بالفرض که این کار اجرا هم شده باشد و تصمیمی هم در این بابت گرفته شده باشد منافی این نیست که الان یک قانونی برای آن وضع شود که وزیران دیگر از اجرای آن منصرف نشوند و بنابراین بنده خواهش می‌کنم که آقای وزیر فرهنگ موافقت بفرمایند که این موضوع تصویب بشود و ضرری هم به وزارت فرهنگ نخواهد زد و از این طریق یک عده کثیری در سال با سواد خواهند شد.

رئیس - آقای کفیل وزارت جنگ.

سرتیپ هدایت - موقعی بنده رسیدم که موضوع تعلیمات سربازان در سربازخانه-ها مطرح است و لازم است که این موضوع را به اطلاع آقایان نمایندگان محترم برسانم که این موضوع اجرا شده است و اخیراً هم با آقای وزیر فرهنگ مذاکره شده است و وزارت جنگ هم کمک می‌کند و بنده اطمینان می‌دهم که در دوره آتیه که سربازان مرخص می‌شوند مسلماً دارای تعلیمات در حدود سه ابتدایی خواهند بود.

نبوی - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید.

نبوی - خیلی متشکرم که این اطمینان را دادند و این اقدام را فرمودند و لیکن تا ایشان تشریف دارند ممکن است این اقدام در آنجا جاری باشد و اگر ایشان رفتند ممکن است از بین برود بنابراین تقاضا می‌کنم از آقای وزیر فرهنگ که این موضوع را موافقت بفرمایند که یک قانونی بشود بنده خیال نمی‌کنم ضرری داشته باشد.

رئیس - آقای مخبر قبول می‌کنید این پیشنهاد را؟

مخبر - اینها چیزی نیست که بنده بتوانم قبول کنم این مربوط به دولت است و آقای وزیر فرهنگ باید قبول کنند.

رئیس - یا قبول کنید یا مسترد بدارید و الّا رأی می‌گیریم (امینی - آقا پس بگیرید چون گفته‌اند عملی می‌شود) رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای نبوی… (نبوی - چون قبول فرمودند و اطمینان دارم که عملی خواهد شد پس می‌گیریم) پس پیشنهاد آقای فرمانفرمائیان به عرض مجلس می‌رسد:

(به شرح زیر قرائت شد)

تأسیس یک باب دانشکده کشاورزی را در تبریز پیشنهاد می‌دارم.

رئیس - آقای فرمانفرمائیان.

فرمانفرمائیان - آقای کاظمی که یک وقتی خودشان در آذربایجان بودند کاملاً به احتیاجات و نوع احتیاج اهالی آنجا مطلع هستند و امروز بنده باید تذکر بدهم که شاگردانی که در دانشکده کشاورزی کرج هستند غالباً از تبریز آمده‌اند برای شوق و ذوقی که دارند که مخصوصاً در این رشته تحصیلاتشان را ادامه بدهند با کمال دشواری می‌آیند به تهران مهاجرت می‌کنند و در کمال صعوبت و سختی زندگی می‌کنند بنده خواهش می‌کنم آقای کاظمی وزیر فرهنگ این مسأله را کاملاً تحت توجه خودشان قرار بدهند و در این فکر باشند چون بنده اطمینان دارم که اهالی حاضر هستند کاملاً یک کمک مالی مهمی بکنند به علت این که فرزندان خودشان را می‌فرستند به اینجا و اینجا در کمال زحمت و مرارت زندگی می‌کنند و اگر این پیشنهاد را قبول بکنند هم در حقیقت یک خدمتی شده است و هم یک عده از مشقت و زحمت راحت شده‌اند.

وزیر فرهنگ - حالا وسیله نداریم الان هم که نمی‌شود خوب است بماند برای سال دیگر.

دکتر معظمی - آقا اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید.

دکتر معظمی - فعلاً که وضعیت دانشکده کشاورزی تهران هم معلوم نیست که جزء وزارت فرهنگ است یا جزء کشاورزی و این موضوع در کمیسیون فرهنگ هم مطرح شده و گزارشی هم داده شده است به مجلس و این پیشنهاد آقای فرمانفرماییان در آن موقع به جا است.

رئیس - پیشنهاد آقای ثقةالاسلامی خوانده می‌شود:

تبصره ذیل را به ماده واحده پیشنهاد می‌کنم: وزارت فرهنگ مجاز است مدرسه لالان را جزء مدارس دولتی محسوب و کمک مؤثر به او بکند.

رئیس - آقای ثقةالاسلامی.

ثقةالاسلامی - عرض می‌کنم که یک مدرسه در اینجا هست که مدتی هم در تبریز بود و مدتی هم در شیراز بوده است و حالا در تهران است و این مدرسه به اندازه‌ای خوب است که سابقه در هیچ جای دنیا ندارد احتمال دارد در سایر جاها هم داشته باشد ولی این حقیقت به اندازه زحمت کشیده است که لال‌ها نمی-شنوند ولی حرف می‌زنند و چندین سال است که این شخص زحمت کشیده و اقدامات کرده ولی به نتیجه نرسیده است یعنی پول نداده‌اند چندی قبل از طرف اعلیحضرت همایونی هم یک کمک خرجی به ایشان شد و حالا بنده هم از آقای وزیر فرهنگ که همه نوع کمک می‌کنند خواهش دارم که یک نفر را بفرستند به آنجا اطلاع حاصل کند چون اینها سواد دارند و حالا نوشتن هم می‌دانند حرف زدن هم می‌توانند ولی گوش‌شان نمی‌شوند و این را بفرمایید یک کمک مؤثری به ایشان بکنند مثل مدارس دیگر که خیلی به جا و به موقع خواهد بود.

وزیر فرهنگ - کمک لازم به این مدرسه خواهد شد و احتیاجی به این پیشنهاد نیست.

ثقةالاسلامی- بسیار خوب بنده مسترد کردم

رئیس - پیشنهاد آقای حاذقی قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم آقایانی که با پایه دبیری در اداره‌های فرهنگی خدمت می‌کنند کارشان به تدریس تبدیل گردد و نیز آقایانی که پایه اداری دارند و در دبیرستان‌ها و دبستان‌ها تدریس می‌نمایند پایه آنها به دبیری تبدیل شود.

رئیس - آقای حاذقی

فاطمی - این همان پیشنهاد است که رد شد.

حاذقی - اجازه بدهید توضیح بدهم

فاطمی - توضیح بدهید ولی رد شد.

حاذقی - اجازه بفرمایید اینجا بنده پیشنهاد کردم که یک عده از دبیران هستند که در وزارت فرهنگ کار اداری دارند و الان در ادارات فرهنگ مشغول امور اداری و دفتر داری و غیره هستند و بر خلاف یک عده از آقایان دیگر که دارای

سابقه تخصص تعلیم و تربیت بوده‌اند و سال‌ها هم هست که تدریس می‌کنند رتبه-شان رتبه اداری است و تقاضا شده است که آقایانی که سابقه تدریس دارند و رتبه‌شان اداری است و اشخاصی که با پایه دبیری در کار اداری هستند آنها را برگردانند به کار تدریس خودشان این پیشنهاد با آن فرق می‌کند استدعا می‌کنم قبول بفرمایید.

وزیر فرهنگ - من با این پیشنهاد موافق نیستم و اصولاً با کسانی که رتبه دبیری و دانشیاری دارند و می‌آیند به ادارات موافق نیستم و همین طور اشخاص اداری که می‌روند تدریس می‌کنند.

حاذقی - تقاضا شده است که این کار عملی بشود و هر کسی به کار خودش مشغول بشود.

وزیر فرهنگ - بنده این کار را عملی می‌کنم

حاذقی - چون عمل می‌کنند بنده هم مسترد می‌دارم

طوسی - یک پیشنهاد کوچک دیگر هم هست که باید قرائت بشود:

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌شود استثناء ماده واحده حذف شود- دکتر طاهری (جمعی از نمایندگان - آقای دکتر طاهری هم حاضر نیستند رأی بگیرند)

رئیس - چون پیشنهادی نیست رأی می‌گیریم با ورقه آقایانی که با ماده واحده با اصلاحاتی که شد موافقند ورقه سفید و آقایان مخالفین ورقه آبی خواهند داد عده حاضر در موقع اعلام رأی ۸۵ نفر بود و در وسط رأی گرفتن عده بالا رفت ۸۷ نفر شد این را آقایان توجه داشته باشند.

(اخذ و استخراج آراء به عمل آمده و ۸۰ ورقه سفد و ۲ ورقه سفید بی‌اسم شماره شد)

رئیس - عده حاضر در موقع اعلام رأی ۸۷ نفر با اکثریت ۸۰ رأی تصویب شد.

اسامی رأی دهندگان- آقایان: صادق بوشهری- مهدی عدل- ابراهیم آشتیانی- دکتر مصدق- امام جمعه-نصرت الله اسکندری- دکترکیان- تولیت – مقدم- تیمورتاش- دکترمعظمی- خلعتبری- حاذقی- ثقةالاسلامی- امیرابراهیمی- طوسی- فرهودی- اسعد گرگانی- شریعت‌زاده- دکترمعاون- صمصام بختیاری- نراقی- بیات- مجد- صدرقاضی- فرمانفرئیان- حکمت- بهبهانی- صفوی-دشتی- دولت‌آبادی- حیدرعلی امامی- گیو- دهستانی- رفیعی- ملک مدنی- رحیمیان- مؤیدثابتی- دکترعبده- بهادری- اخوان- نجومی- فرود – دهقان- شهاب فردوسی- ایرج اسکندری- اردلان- پروین گنابادی- کامبخش- دکترطاهری- نبوی- ذوالفقاری- جواد مسعودی- دکتراعتبار- صدریه- تیموری- افشارصادقی- مهندس فریور- فاطمی- تهرانی- سنندجی- ابوالحسن صادقی- دکترشفق- حشمتی- دکتر مجتهدی- افخمی- دکترزنگنه- اعتمادالتولیه- سیف‌پور فاطمی- اردشیر اوانسیان- ذکائی- عامری- یمین اسفندیاری- هاشمی- مهندس پناهی- مؤیدقوامی- نقابت- دکتر فلسفی- لشگرانی.

وزیر فرهنگ - بنده از طرف چندین هزار معلم و چندین هزار شاگرد از توجهی که آقایان نمایندگان محترم فرمودند تشکر می‌کنم و استدعا می‌کنم که بودجه تفصیلی وزارت فرهنگ که از کمیسیون بودجه گذشته است جزء دستور گذاشته شود.

رئیس - آقای صفوی در چه موضوع فرمایشی دارید؟

صفوی - نظر به این که در آئین‌نامه مجلس ذکر شده است که ممکن است نطق قبل از دستور یا بعد از دستور درخواست شود که به عرض مجلس شورای ملی برسد بنده یک مطلب فوتی است که می‌خواستم به عرض مجلس شورای ملی برسانم.

رئیس - آقایان توجه بفرمایند که آقای وزیر دارایی هم یک لایحه دارند می‌خواهند تقدیم کنند.

صفوی - آقایان اطلاع دارند که در این هفته‌های اخیر قیمت اجناس و کالا خیلی خیلی تنزل کرده و قیمت کلیه اجناس صدی شصت صدی هفتاد تنزل کرده ولی در خرده فروشی که مورد احتیاج مردم است هیچ گونه تغییری نداده‌اند بنده می-خواستم از وزارت دارایی و از آقای وزیر دارایی که در اینجا حضور دارند تقاضا کنم که چون خورده فروش‌ها اجناس را به همان قیمت سابق می‌فروشند سطح زندگی به همان نسبت ترقی دارد و هیئت دولت توجهی کرده قانون کیفر گران‌فروشان را به موقع اجرا گذارند که از این تنزل یک مختصری هم درباره مردم ارفاق شود.(صحیح است)

رئیس - آقای وزیر دارایی

۳- تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی - دو لایحه است که تقدیم حضور محترم مجلس شورای ملی می-شود یک فقره راجع است به کمک به کارمندان و افسران ارتش که تاکنون کمکی به آنها نشده یعنی اعتباری برای این کار هم نبود این است که با موافقت وزارت جنگ و با استحضار رئیس دارایی این لایحه تقدیم می‌شود لایحه دیگر هم راجع است به ضرب پشیز و توصیفات و شرایطی که لازم است داشته باشد این فوریت ندارد ولی آن لایحه اول به قید یک فوریت تقدیم شده است راجع به لایحه نقره هم که در جلسه قبل استدعا کردم جزء دستور گذاشته شود چون امر فوری است استدعا می‌کنم که در اولین درجه جزء دستور جلسه آتیه گذاشته شود.

رئیس - آقایان با فوریت این لایحه موافقند.

طوسی - با فوریت این لایحه که آقای وزیر دارایی دادند بنده مخالفم. (مهندس فریور - لایحه نخوانده را چطور مخالفید؟) آخر می‌دانم چیست.

۴- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

رئیس - بعضی از آقایان معتقدند که در جلسه آتیه خوانده شود دستور جلسه آتیه همین لایحه است و فوریتش و لایحه مازاد غله هم پیشنهاد شده همین طور پیشنهادات دیگری هم راجع به دستور هست.

جلسه آینده روز سه‌شنبه سه ساعت پیش از ظهر

(مجلس یک ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - سید محمد صادق طباطبایی

قانون

قانون اجازه پرداخت پنجاه میلیون و چهارصد هزار ریال اعتبار اضافی به وزارت فرهنگ به منظور اجرای قانون تعلیمات عمومی

ماده واحده - وزارت فرهنگ مجاز است مبلغ پنجاه میلیون و چهارصد هزار ریال اعتبار اضافی اعطایی به وزارت فرهنگ در امسال را از اول مهر ماه ۱۳۲۳ به مصرف اجرای قانون تعلیمات اجباری از حیث ترمیم حقوق و اجرای اشل جدید منظور در ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری (به استثنای تبصره ۱ و تبصره ۲ آن) و تأسیس و تکمیل دانش‌سراهای مقدماتی و کلاس‌های کمک آموزگاری و تأسیس و تکمیل آموزشگاه‌های مرکز و شهرستان‌ها و دهستان‌ها و هزینه مربوط به آنها و همچنین کمک به آموزشگاه‌های ملی و کمک به دانش آموزان بی‌بضاعت برساند.

تبصره ۱- اضافه کمک به کارمندان دولت مصوب ۲۳ شهریور ۲۲ شامل آن قسمت از ترمیم حقوق مربوط به اجرای قانون تعلیمات اجباری که به موجب این ماده برقرار می‌گردد نخواهد بود.

کمکی که به آموزشگاه‌های ملی می‌شود از طرف وزارت فرهنگ به معلیمن مدارس ملی به نسبت حقوقشان پرداخت خواهد شد.

تبصره ۲- دولت مکلف است نقشه ده ساله برای ساختمان دبستان‌ها با خرید خانه‌های مناسب برای دبستان‌ها در تمام شهرستان‌ها و بخش‌ها و دهستان‌ها تنظیم نماید و به وسیله تحصیل وام طویل‌المدت از بانک‌های داخلی آن را عملی نماید و وام مزبور را از محل اعتبارات ساختمانی و اعتبار کرایه خانه مدارس منظور در بودجه‌های سالانه وزارت فرهنگ و همچنین از محل صرفه‌جویی‌های پرسنلی بودجه‌های سالانه وزارت فرهنگ مستهلک سازد.

تبصره ۳- وزارت فرهنگ مجاز است در هر محل که ضروری بداند برای اجرای قانون تعلیمات عمومی از ابنیه که به موجب هبه‌نامه املاک پادشان سابق به دولت واگذار شده است جهت آموزشگاه‌ها یا بهداری آموزشگاه‌ها مجاناً استفاده نماید.

تبصره ۴- وزارت فرهنگ مکلف است برای با سواد کردن کارگران کارخانه‌جات دولتی با وزارت بازرگانی و پیشه و هنر همکاری نماید که در ظرف سه سال خواندن و نوشتن و حساب کردن را به وسیله تأسیس کلاس‌های مخصوص به کارگران بیاموزند و صاحبان کارخانه‌جات ملی را هم مکلف سازند که با دستور وزارت فرهنگ به تأسیس این گونه کلاس‌ها در داخل کارخانه اقدام نمایند.

تبصره ۵- دولت مکلف است تا اخر اسفند ماه ۱۳۲۳ قانون سازمان جدید وزارت فرهنگ را طبق احتیاجات و به مقتضای اوضاع فعلی کشور تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم دارد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه نهم مهر ماه یک هزار و سیصد و بیست و سه به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلی شورای ملی - سید محمد صادق طباطبایی