مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ خرداد ۱۳۲۹ نشست ۲۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

قوانین انقلاب شاه و مردم
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ خرداد ۱۳۲۹ نشست ۲۹

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل متن قوانین – تصویبنامه‌ها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا

اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آیین‌نامه‌ها – بخشنامه‌ها - آگهی‌های رسمی و قانونی سوالات

شماره ۱۵۴۲

۵ شنبه ۱۱ خرداد ماه ۱۳۲۹

سال ششم

دوره شانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۲۹

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه ۲۹

مذاکرات مجلس شورایملی – جلسه ۲۹ صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه شنبه ۹ خرداد ماه ۱۳۲۹

فهرست مطالب :

۱ - تصویب صورت جلسات ۲۸ اردیبهشت ودوم وچهارم وهفتم خرداد
۲ – بیانات قبل از دستورآقایان : پیراسته – مکرم – شوشتری – رضوی
۳ – بیانات آقای اردلان وزیرکشور
۴ – قرائت استیضاح آقای آشتیانی‌زاده
۵ - ختم جلسه بعنوان تنفس

مجلس ۱۵ دقیقه قبل از ظهربرپاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

- تصویب صورت جلسات ۲۸ اردیبهشت ودوم وچهارم وهفتم خرداد

۱ - تصویب صورت جلسات ۲۸ اردیبهشت ودوم وچهارم وهفتم خرداد

رئیس - صورت غائبین جلسه گذشته قرائت میشود ( بشرح زیرقرائت شد )

غائبین بااجازه آقایان : فرهودی - منصف - دکتر طبا - امینی - اسکندری - گنابادی

غائبین بی اجازه - آقایان : صفوی - قهرمان - سنندجی - سرتیپ‌زاده - دکترسیدامامی - معدل - تیمورتاش - حسن اکبر - کاظم شیبانی

رئیس – نسبت بصورت مجلس جلسات پیش که چاپ و منتشرشده است آقایان نظری دارند ؟ آقای شوشتری

شوشتری - چون درصورت مجلس طبق ماده ۹۰ نظامنامه باتوجه بقسمت سوم از ماده ۸۹ اخطارنظامنامه‌ای کردم وحق من محفوظ شدبرای اینکه صحبت بکنم برای همین صورت مجلس است اگراین حق محفوظ است فعلاً حرف نمی زنم ودرموقع حرف میزنم

رئیس - آقای حاذقی

حاذقی - مطلب اساسی که مکرراً راجع به صورت جلسات مجلس تذکر داده شده است موضوع چاپ بیانات آقایان نمایندگان درمجموعه مذاکرات مجلس است بطور کلی غلط های زیادی غلطهای چاپی البته غلط های مطبعه‌ای دراین صورت مجلس مشاهده میشود درصورت مجلس که پریروز منتشر شد ولی مورد بحث وتذکر واقع نشد دردوره چهاردهم کارپردازی مجلس تصمیم گرفت که برای جلوگیری از این اغلاط چاپی همانطور که معمول به سایر چاپخانه ها است چنانکه مشاهده میشود روزنامه های ملی درچند صفحه چاپ ومنتشر میشود بدون اینکه دوتاغلط درآن باشد، این حروف چین های مطبعه هم موظف باشند که صحیح حروف بچینند وغلط گیری بکنند واگرغلط نگیرند وچاپ بشود بهمان نسبت از دست مزدشان کسر شود من از مقام محترم ریاست مجلس همینطور دستور بدهد که اگر حروف چین های مجلس غلط چیدند بهمان نسبت از دستمزدشان کسربشود این جریمه سبب میشود که آنها مراقبت بکنند وصحیح حروف بچینند وغلط گیری بکنند وصحیح چاپ بشود .

رئیس - البته مقررات آئین‌نامه‌ای درچاپ ونشر مراعات میشود .آقای نبوی

نبوی - راجع بصورت مجلس بنده خواستم تذکری عرض کنم که همانطور که درآئین‌نامه ذکر شده خوبست دقت بیشتری شود که صورت جلسات هرجلسه درجلسه بعد داده شود والا اگر نقایصی دیده شود آقایان نمایندگان نمی توانند آن نقایص راتذکر بدهند ضمناً در این صورت مجلس مربوط بجلسه سه شنبه دوم خرداد درقسمت اظهارات بنده بجای کلمه تقدیم، تقویم نوشته‌اند این را استدعا میکنم در صورت جلسه بعد که بطور دائم تنظیم خواهدشد اصلاح کنند ضمناً بااجازه مقام ریاست و آقایان نمایندگان محترم خواستم حادثه دلخراش و مولمی که روزگذشته واقع شده‌است به اطلاع آقایان برسانم ضمن چند بار گرفتاری و بدبختی که درسال جاری برای مملکت پیش آمده است باز متأسفانه دیروز یک حادثه اسفناکی اتفاق افتاده دیروز ساعت چهاربعدازظهر در مشهد سیل مهیبی جریان پیدا کرده است و باران مفصلی تاساعت

- بیانات قبل از دستور آقایان: پیراسته - مکی - شوشتری - رضوی

۲- بیانات قبل از دستور آقایان پیراسته - مکی - شوشتری - رضوی

رئیس - چند نفر از آقایان نمایندگان اجاره نطق قبل از دستور خواسته

نمایندگان – دستور دستور

شوشتری – بنده اخطار نظام‌نامه‌ای داشتم

رئیس – قبلا تذکر دادید اخطار نظام‌نامه‌ای بعد از ورود در دستور است حالا با کمی وقت اگر آقایان اجازه می‌فرمایند نطق قبل از دستور بشود (صحیح است) آقای پیراسته بفرمایید.

پیراسته – چون روحا و جسما مریض هستم و آماده صحبت در مجلس نیستم زیاد وقت آقایان نمایندگان را نمی‌گیرم و فقط شمه‌ای درباره واقعه قتل جانگداز قتل ناجوانمردانه احمد دهقان به عرض می‌رسانم امروز چهارمین روزی است که مجلس شورای ملی یکی از نمایندگان با ایمان و مبارز و فراکسیون کار یکی از اعضای فداکار و جامعه یکی از افراد رشید و شجاع و با پرنسیب و مادر میهن فرزند لایق و فدارکاری را از دست داده‌است. بلی دهقان از ما دور شد و رهسپار جایی گشت که من و شما و دیگران هم دیر یا زود به آنجا خواهیم رفت. دهقان را در عین جوانی ناجوانمردانه کشتند و اکنون در زیر خروارها خاک خفته ولی روح بلند و فداکارش اینجا است.

دهقان مردانه زندگی کرد، مردانه مبارزه نمود و مردانه جان داد، دهقان دوستی بسیار با ارزش و صمیمی و دشمنی سرسخت و مبارز بود و از نظر شخص خودش نه تنها این مرگ تاسف‌آور نیست بلکه همان طور که در آخرین لحظات حیات در مریضخانه گفت عین افتخار و سربلندی است که در راه میهن و شاه فدایی شد ولی از نظر مملکت و از نظر دوستان آن مرحوم شهادت دهقان ضایعه غیرقابل جبران و واقعا جانگداز است دهقان در طی چند سال مبارزه دقیقه‌ای از روشی که پیش گرفته بود با تمام تهدیدات و خسارات و مخاطرات که هر آن او را تهدید می‌کرد منحرف نشد هیچگاه از مرگ نترسید و همیشه مردانه با آغوش باز خطر را در راه میهن و عقیده‌اش استقبال می‌کرد الحق این جوان شجاع و از خود گذشته حق و شان نمایندگی و دخول در میدان سیاست را به خوبی ادا کرد زیرا به عقیده بنده اولین شرط ورود به میدان سیاست و مبارزه دست شستن از جان است چه کسی که از جان بگذرد به طریق اولی از حبس، تبعید، زجر، ضرب، جرح، افترا، تهمت و هو و جنجال نمی‌ترسد و کسی که نترسد و نهراسد با عزمی استوار و قلبی محکم قدم درین وادی گذارد به خدمت میهن توفیق حاصل خواهد کرد تمام بدبختی‌های ما از ضعف نفس و جبن اغلب کسی است که در امور مملکت دی نظر و دخیل کسانی است که در امور مملکت ذی‌نظر و دخیل بوده و هستند. اظهار نظر در مسایل کشور و ورود به میدان سیاست با ضعف و محافظه‌کاری را اتخاذ روش باری به هر جهت و لرزیدن بر سر جان شرط مردانگی و سازگار نیست و کسی که بترسد و بهراسد حق ندارد خود را در جریان قراردهد و شغلی قبول کند که وجود و اظهار نظرش در مسایل مملکت و سرنوشت ملت موثر باشد در هر صورت دهقان اکنون دیگر ظاهرا در میان ما نیست و برای همیشه جهان را بدرود گفت و از خداوند خواهانم که روح پرشور و فداکار این جوان شهید راه میهن را غریق رحمت فرماید (انشاءالله) در اینجا از طرف بازماندگان و دوستان مرحوم دهقان از ریاست مجلس شورای ملی و سایر آقایان نمایندگان و ارباب جراید و عموم طبقاتی که در تشییع جنازه او شرکت کردند و با احساسات بی‌شائبه خود تشییع جنازه بی نظیر او را که موجب خوشنودی روح او و تشویق سایر خدمتگذاران و فداکاران در فداکاری و جانبازی در راه میهن است ترتیب دادند تشکر می‌کنم و از همکاران آن مرحوم هم چه از مجلس و چه از خارج که به عقیده بنده با فرض هرگونه مخالفت سیاسی و مسلکی در این موقع اخلاقا باید در تشییع جنازه او شرکت می‌کردند گله نمی‌کنم زیرا هرکس در اتخاذ روش خود آزاد است فقط استدعایی که از بعضی مطبوعات که اختلاف سلیقه سیاسی با مرحوم دهقان داشتند دارم این است که به حمله و ناسزاگویی به زنده‌ها اکتفا نمایند و از حمله‌های مستقیم و غیرمستقیم و اخبار غیر صحیح راجع به کسی که وجود و وسیله دفاع ندارد خودداری کنند این برخلاف جوانمردی و شرافت است که روح کسی را هم که شربت شهادت نوشیده با جملات نیشدار متالم و متاثر سازند.

قتل دهقان برخلاف آنچه بعضی از جراید نوشته‌اند شخصی نیست و شخص قاتل به هیچ وجه با دهقان کوچکترین تماسی نداشته و او را نمی‌شناخته کما اینکه اول آقای مستعان و یکی دو نفر از آقایان نویسندگان تهران مصور را به جای دهقان فرض کرده و از آنها پرسیده شما آقای دهقان هستید؟ و بر خلاف آنچه نوشته شده مشاجره هم بین او و دهقان در هنگام ترور صورت نگرفته و به اسبق تصمیم و خیلی آرام و با قیافه باز دهقان را اغفال کرده و تیر را خالی کرده‌است.

بنده نمی‌دانم ریشه و اساس این قتل کجا است و هنوز زود است که بتوان در این مسله اظهار نظر کرد ولی آنچه محقق است کسانی که مبارزات سرسخت او را نمی‌پسندیدند به این جنایت دست‌زدند اگر این جنایت را به منظور از بین‌بدن دهقان و ارعاب دیگران مرتکب شده‌اند که دیگر کسی از ترس جان دم نزند و عقیده خود را ابراز نکند دچار اشتباه بزرگی شده‌اند زیرا یقین‌دارم آقایان نمایندگان و عموم افراد میهن‌پرست که خوشبختانه اگثریت قریب به اتفاق ملت ایران را تشکیل می‌دهند در راه میهن و استقلال این کشور تا آخرین قطره خون خود را حاضرند فدا نمایند و عقیده خود را صریح و روشن بگویند و از مبارزات دست نکشند و کوچکترین لطمه به ایران عزیز ما موقعی تحقق خواهدیافت که ملت ایران زنده نباشد و از روی نعشهای شهدای راه میهن عبور نمایند. بنده بسهم خود با آواز بلند از پشت این تریبون اعلام می‌کنم که بحمدالله تاکنون در زندگی معنی ترس و جین را نفهمیده و از هیچکس و هیچ چیز جز خدای متعال نترسیده و از میدان در نرفته‌ام و همیشه جان خود را در کف نهاده و برای مبارزه در راه میهن آماده بوده و هستم و از سایرین در فدا ساختن جان خود در راه دین و مملکتم تااندازه خود را احول اولی می‌دانم زیرا علاوه بر وظیفه ملیت و وطن خواهی شهادت درراه حق وعقیده موروثی من است واین فداکاری از اجداد طاهرینم ارث بمن رسیده‌است وتاجان دارم از مبارزه درراه مملکتم خودداری نمی‌کنم ودراین مبارزه اتکایم به خداوند و توسلم بروح اجداد طاهرینم وبپشتیبان طبقات وطن پرست وازجان گذشته ملت ایران است ومسلماً همانطور که عرض کردم در این فداکاری وجانبازی تنها نیستم و اکثریت ملت ایران را دارای این صفت می‌دانم. یقین دارم عموم آقایان نمایندگان اعم از مخالف وموافق مایلند واصراردارند که ریشه این جنایت هرچه زودتر کشف گردد ومسببین این جنایت شناخته شوند و به کیفربرسند و اگر دولت در این باره مثل سایر موارد بخواهد ضعف و فتوری نشان دهد بنده دولت را استیضاح خواهم کرد.

رئیس – آقای مکرم.

مکرم - مطلبی را که بنده می‌خواستم بعرض و استحضار مجلس شورای ملی برسانم همان موضوع سیل عظیمی است که در مشهدجاری شده وجناب آقای نبوی توضیحی دادند و بیان فرمودند این سیل با کمال تأسف خرابیهای زیادی بمشهد واردآورده و مخصوصاً خانه‌هایی را که خراب کرده و در مسیرسیل قرار گرفته بود اینها تمام متعلق به کارگرها وزارعین واشخاص زحمتکش هستند و از این قبیل اشخاص که در جنوب شهر زندگی می‌کنند خانه‌هایی دارند، خانه‌های گلی ساخته‌اند و زندگی می‌کنند آنها خانه‌هاشان خراب شده‌است (ارباب مهدی – بیرجند هم دچاراین مصیبت شده‌است) درنتیجه این خرابیها که شده بطوریکه اطلاع رسید عده‌ای هم از هموطنان عزیزما طعمه سیل شده‌اند وتلفات زیادی واقع شده‌است (صحیح است) چون صورت معینی از تعداد تلفات ندارم وگزارش جامعی نرسیده بنده همینقدراشاره کردم که مجلس شورای ملی اطلاع پیدا کند و توجهی بکند و سایر هموطنان ما هم از دور و نزدیک همانطور که همیشه با شیوه سخاوتمندی و جوانمردی در این قبیل امور کمک کرده‌اند بازهم مساعدت بفرمایند وکمک بکنند وبنده تلگرافی که از رئیس شیر و خورشید سرخ مشهد رسیده برای استحضار قرائت می‌کنم و مختصر است بعد از عنوان،

ساعت چهار بعد از ظهر امروز سیل عظیمی درمشهد جاری خسارات فوق العاده زیادی درداخل شهرواردشده عده‌ای تلف وصدهاخانه وکارخانه برق و بیوتات شیر و خورشید ویران گردید واحد‌های نظامی وپلیس مشغول فعالیت و کمک به آسیب دیدگان می‌باشند جریان سیل هنوزادامه دارد و از خارج از شهراطلاعی نرسیده استدعای بذل توجه وکمک فوری داریم. ۲۹/۳/۸/۱۸۵ رئیس شیر و خورشید سرخ دکتر فاضل.

به محض وصول این تلگراف دیشب بنده باتفاق نماینده محترم جناب آقای قرشی به تلگراف خانه رفتیم و یامشهد مخابرات حضوری کردیم برای اینکه اطلاعات بیشتری کسب کنیم البته مذاکرات و مخابرات حضوری خیلی مفصل بود و بنده وقت مجلس را زیادنمی‌گیرم و خلاصه آنرا بعرض میرسانم: گزارش ساعت ۱۹ روز۸ / ۳ /۲۹ مشهد پیرو گزارش دوساعت قبل چون سیل برگردان شهر گنجایش نداشت آب داخل کال قره خان شده و در نتیجه اغلب منازل سرکال خراب و از خیابانهای فوزیه، کوه سنگی، جم، پهلوی، سی متری و قسمتی از سعدآباد و خیابان تهران آب بشدت جاری و ارتفاع آب در خیابانها به ۲۰ سانتیمتر می‌رسد کارخانه برق شیر و خورشید قسمتی از ابنیه و دیوارقسمتی از زندان خراب و بطوری که شایع است ۱۵ نفرزندانی فرارکرده‌اند و ازبقیه زندانیان بکمک مأمورین لشکر محافظت می‌شود در بعضی نقاط که سیل غافلگیر کرده تلفاتی وارد چون هنوزآب جریان داردازعده تلفات اطلاع صحیحی بدست نیامده ولی خسارات وارده فوق العاده زیادازطرف مأمورین لشکر و سربازان برای جلوگیری از خسارت زیاد تر و مساعدت بسیل زدگان کمال فداکاری بعمل آمده و تعداد تلفات بعداً عرض می‌شود بنده بااینکه یقین داشتم که بمحض وصول این اخبارمراتب فوراً بعرض پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و جمعیت شیروخورشید سرخ می‌رسد معذالک خود بنده هم گزارش را همان شبانه بعرض پیشگاه ملوکانه رساندم و حسب الامر شاهانه همان دیشب جلسه جمعیت شیروخورشید سرخ تشکیل شد و باجناب آقای نخست وزیرهم باتلفن صحبت کردم. مراتب را خدمتشان عرض کردم، معلوم شد که خودشان اطلاع دارند و دستورلازم هم صادرفرموده‌اند در نتیجه تصمیماتی که دیشب گرفته شد امروزدوساعت قبل یک طیاره بطرف مشهد پروازکردواین لوازم را باخودشان بردند: از طرف وزارت بهداری یک پزشک، یک پزشکیار، مقدارکافی دارو و ازطرف جمعیت شیروخورشیدسرخ. یکصد هزار ریال وجه نقد، یکصدجفت کفش، یکصد دست کت و شلوارمردانه، یکصد دست کت زنانه، یکصد دست پیراهن زنانه، یکصددست لباس دخترانه و بچه گانه، یکصدعددپتو، یکصد عددلباس، یک پزشک و مقدارکافی دارو و لوازم زخم بندی. امروزهم همانطوری که جناب آقای نبوی تذکردادند، از جناب آقای نخست وزیراستدعاکردیم تمام آقایان نمایندگان خراسان و بعضی از آقایان سناتورها حضو. رداشتند و تشکیل یک جلسه خصوصی دادیم خدمتشان در مجلس و استدعای کمک کردیم و قرارشد که از طرف دولت هم هرچه زودتراقدام نمایند و کمکهای مؤثری بشود. البته این کمک را در درجه اول دولت و شیروخورشید سرخ خواهندکرد – بنده می‌خواستم استدعا کنم از طرف نمایندگان خراسان و یقین دارم مجلس شورایملی هم همین نظررادارد که در این مورد سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی هم باید یک کمکهای مؤثری بفرمایند و یقین داریم که قطعاً‌خواهندکرد از طرف آستان قدس رضوی هم امیدوارم در آنجایک توجه عاجل و مؤثری شود و همراهی و کمکی بمردم بینوا و بدبختی که فعلاً سرگردان هستند بعمل بیاید که بعد نتیجه‌اش را در اینجا بعرض و استحضارمجلس برسانیم. ضمناً بنده استفاده می‌کنم از موقع، در درجز هم یک سیلی جاری شده و چند ده را خراب کرده که این تلگراف را مخابره کرده‌اند این تلگراف را هم چون خواهش کرده‌اند بنده قرائت می‌کنم ولی چون مال چند نفرمالکین محترم آنجاست البته تقاضا نمی‌کنم که شیروخورشید سرخ و سازمان شاهنشاهی کمکی بکنند. اما از طرف بانک کشاورزی حتماً لازم است و استدعا هم می‌کنم که کمک بشود و مخصوصاً از جناب آقای نخست وزیر استدعا می‌کنم که امرمؤکد بفرمایند فوراً دستوربدهند که بوسیله شعبه بانک کشاورزی قوچان کمکهای لازم به مالکین این املاک و خرده مالکین آنجا بشود که بتوانندزارعین آنجارا که در حدود۱۲۰۰ خانوارهستند و پراکنده هستند آنها را جمع آوری بکنند و نگهداری بکنند و وسائل عمران و آبادی این املاک خراب شده را فراهم بکند ضمناً همانطوری که چند روزقبل باآقای لقمان نفیسی مدیرعامل بانک کشاورزی مذاکره کردیم و وعده هم دادند، انتظاردارم و خواهش می‌کنم که هر چه زودترشعبه یانمایندگی بانک کشاورزی را در درجز دائر بکنند (بهادری – در همه جا) و ازاین بدبختیها و ازاین بیچارگیها لااقل بوسیله کمک و قرضه جلوگیری بشود و کمکی برای رفع دردهای بیدرمان مردم کرده باشند (مهدی ارباب – در بلوچستان هم دائرشده و دارند کمک می‌کنند) فعلاً بعرایض خاتمه می‌دهند و ازاقدامات سریع و مؤثر شیروخورشبدسرخ و وزارت بهداری و مخصوصاً جناب آقای دکترنفیسی که دیشب و امروز صحبت کردیم و وعده کمک و اقدامات مؤثری فرمودند، از طرف خودم و نمایندگان و مردم بیچاره خراسان صمیمانه تشکر می‌کنم.

رئیس - آقای شوشتری

شوشتری - بسم الله الرحمن الرحیم آقایان مخبرین جراید امروز عرایض من چون خیلی مهم است یا ننویسید یا بدون تحریف بنویسید برای اینکه من چرا بسم‌الله می‌گویم! من هم مثل افراد عادی‌ام، خجالت می‌کشم وقتی نام خدا را بردم تصورمی کنم همان ذات مقدس ربوبیت جلو می‌گیرد که مطالبی خارج از حقیقت گفته شود و امروز گواه دیگری هم آورده‌ام این کتاب خداست نه قوطی سیگار، برای اینکه یکروزی بزرگترین مجاهد ایران و اسلام و نویسنده قانون اساسی و آورنده مشروطیت که بدست اجانب بدارآویخته شد، موقعی که مرحوم حاجی شیخ فضل الله قدس سره العزیز در حضرت عبدالعظیم قرآن را آوردند و گفت به این قرآن مردم من مرید مشروطیتند، من آورده مشروطیتم، من مخالف با مشروطیت نیستم، ایادی خارجی، آزادیخواهان دروغی مجاهدین شنبه آمدند گفتند قوطی سیگاراست، امروز بازمی کنم، بدانید هذا کتاب الله حاکم بینی و بینکم. من پسر پیغمبرم، پسر فاطمه زهرا ۱۹ پشت من می‌رسد به موسی ابن جعفر مویم را در خدمت به این مملکت سفید کرده‌ام مالک هیچ چیز نیستم. خانه ندارم، اگر اتومبیل خریده‌ام به این قرآن با قرض خریده‌ام. برای کار مردم. نوکر ایرانم، نوکر اسلامم. نوکر همه هستم. باید به درد مردم برسم. اولاد هم ندارم این هم که وکالت را قبول کردم. سه سال تمام این تلگرافات را فرستادند نتیجه، این تلگرافات است. سه سال تمام توی خانه‌ام نشستم تا قبول کردم وکالت گرگان را. برای آنکه در آنجا بمنزله اجاق جدم عبدالله ابن موسی ابن جعفرعموهایم آنجا مدفون است، عموهایم بعد از واقعه مغول آمدند رفتند به جزایر شوشتر نه الجزایر، همین آقا سید که اینجا نشسته این نریمان این نوه عموی منست از اولاد سید جرائری است (همهمه نمایندگان) توجه بکنید توجه کنید، من به گواهی صورتجلسه‌ها، به گواهی نمایندگان محترم از روزی که موفق شدم به این خدمتگزاری، نسبت به آقایان نمایندگان تهران در غیابشان عبارت بد نگفتم. عبارت زشت نگفته‌ام اگر مخالفت هم کرده‌ام مخالفت اصولی کرده‌ام برای اینکه بعد‌ها در مملکت عنوانی پیدا نکنند. فرمایشاتی فرمودند جناب آقای دکتر مصدق در جلسه قبل که این را من بر طبق اصول طبق ماده ۹۰ و فراز سوم از ماده ۸۹ درخواست کرده بودم جواب بدهم و توضیح بدهم ولی خاتمه می‌دهم بهمین جا، از آنجا هم صرفنظر می‌کنم، چون پس فردا هم باید بروم به گرگان با مشرف نفیسی برای کارهای گرگان برای کارهای مردم گرگان، از این جهت حقم برای اینکه در موقع طرح اعتبارنامه نمایندگان تهران محفوظ باشد چون من نمی‌ترسم من وقتی که دستم را زدم نه از چهل هزار نفر نه از پنجاه هزار نفر نه از صد هزار نفر، من پسر علی ابن ابی طالب هستم و زره‌ای که به تن می‌کنم پشت ندارد، من پشت به دشمن نمی‌کنم خدمتگذاراین مردمم و امیدوارم که در آن دقیقه‌ای هم که شم خیانتی برای من پیدا شود خدا مرا زنده نگذارد امیدوارم ولی این حق را مردم برای خدمتگذاری به من داده‌اند اگر خدمت نکنم این حق سلب می‌شود و فرمایشات پریروز جناب آقای دکتر مصدق مرا وادارکرده‌است یک قسمتش را از نظر موازین شرع و دیانت جواب بگویم چون اولاد روحانی هستم خودم روحانی و با جناب آقای سلطان‌العلما صحبت کردیم یک جمله آن باید اصلاح شود البته ایشان هم تعمدی نداشتند چون در هم گفته شده‌است باید جواب گفته شود یک جمله مال نمایندگان محترم است و مال خودم آن جمله اول اینست که در صورت‌مجلس اینجا قیداست آقای دکتر مصدق راجع به قانون اساسی اولاً اینجا بین دوهلال این قسمت را بگویم، تمام نمایندگان تمام افراد این مملکت مخالف با اصول دیکتاتوری و مخالف زیرپاگذاردن و مخالف به اعمال نفوذ از طرف نمایندگان دولت در انتخابات هستند این را به شما بگویم در این قسمت در این اصل کلی بین ما و شما هیچ اختلافی نیست و بازهم از فرمایشات شما اتخاذسند می‌کنم در قسمتی که فرمودید در این صورت مجلس هست قانونی که تدوین آن بدست مردم است بنا بمصالحی می‌شود تغییرپیدا بکند آیا چه وقت و کی؟ و کجا؟ این حرف صحیح است صددرصد صحیح است هیچکس مخالف نیست اما مفروق آن بین ما و شما مقایسه قانون اساسی با قرآن کریم است که ماینطق عن الهوی ان هووالاوحی یوحی به وسیله جبرئیل مقرب یاانسلاخ هیولی و وجود و تجلی و فنای فی الله و سیر در آفاق و سنوات علیا دنی فتدلی فکان قاب قوسین اوادنی چه مشابهتی است خاک را باعالم پاک قرآن را که نمی‌توان مشابهت قرارداد چه می‌فرمایید این صورت مجلس است این حروف صحیح است جعل نکرده‌ام میفرمایید این کتاب آسمانی آیات منسوخه دارد که بنا به مصلحت این آیات نسخ شده‌است العیاذ بالله نسوخ قرآنی که کمال اوست مثل برگشت قبله مثل آیات دیگر اینرابایدوالراسخون فی العلمه آن کسانی که اطلاع دارند درباره‌اش صحبت کنند نسخ ندارد قرآن محال است آنهم عمل مردم، مردم کوچکتر از آنند که بتوانند در آیات و احکام سماء که از آستان حضرت ربوبیت صادرمی‌شود تصرف بکنند یا تغییر بدهند (آشتیانی‌زاده - صلوات بفرستید - صلوات بلند ختم کنید) البته باید صلوات بفرستید – البته شما آقای آشتیانی‌زاده البته صلوات برمحمد و آل محمد باید بفرستید گوش کن آقا و اما راجع بانتخابات من اتخاذ سند کرده‌ام از فرمایشات جناب آقای دکتر مصدق فرمودند ما آن برگ اعتبارنامه را ازدست مردم گرفته‌ایم و باید وکلا از دست مردم بگیرند تااینجا صحیح است مفهوم مخالف کلیه فرمایشات این بود که ما گرفتیم و شما از راه دیگر گرفتید نه آقای دکتر مصدق من به شما می‌گویم از آغاز مشروطیت تا این تاریخ من در گرگان سابقه دارم این یک قسمت از تلگرافات است به جدم قسم ۱۸۰۰ تای دیگر توی خانه‌است می‌آورم من موکلینم ۴۵۰ تومان سهم امام بمن دادند و چهار صد هزار تومان مقابلم خرج نمود مردم پاشدند آمدند تا ساری این عکس‌های آنهاست آوردم اینها را من جعل نکرده‌ام مردم زیرباران آمده بودند آن روزنامه نگار بچه‌ای که می‌گوید کجاست؟ بیاید ببیند من دلیل دارم دلیل زنده علماء آانجا مردم آنجا تجار آنجا والله دهاتیهای آنجا نصف شب حرکت کردند باپای پیاده و نان و پنیر و گرسنه برای اینکه من از کسی پول نمی‌گیرم غیر از خدا به هیچ کس تملق نمی‌گویم این را به شما بگویم اینکه فرمودید اغلب این وکلا بطور عادی و آزادی وکیلند خوب آقا اگر اغلب این آقایان وکیلند مگر بی شعور است یک کسی که در حالت عادی بتواند وکیل بشود بخواهد برود حاکم او را وکیل کند عقل حکم نمی‌کند مگر به یک طریقه و آن اینست که حاکم بیاید مقتضی را موجود کند و مقتضی که مردم هستند موجودهست اگر بخواهد با جلب نظر مأمور مانع را مفقود کند جناب آقای دکتر مصدق تصدیق می‌کنم که یک چنین مأموری و آن ایمانی که شما تصور می‌کنید نداریم که در امور این مملکت دخالت بکنند اما جناب آقای دکتر مصدق شما تشریف آوردید این اهانت به ما شد شما می‌خواستید با ما همکاری کنید به حق این قرآن آنچه را که خطا بکنید باشما نیستیم هرقدر هم مردم باشند مردم یعنی همان اکثر هم لایعقلون که در قرآن است و اکثر هم لایشغرون و اکثرهم لایفقهون برای چی است آقایان ما که می‌گوئیم باسواد باید در انتخابات شرکت کند برای علم است، دانش است، فضل است، ؟ تقوی است که می‌فرماید ان اکرمکم عندالله اتقیکم ماباشمائیم چرا بی مهری می‌کنید؟ چرا می‌خواهید مجلس شورایملی کوچک شود؟ اگر ماوکیل ملت نیستیم چرا آمدیم پیش شما والله این ساعت برای مملکت ما قیمت دارد از دست می‌رود دست مرموزی توی ما دارد و کارمی‌کند آدم می‌کشد بهتان می‌زند افترا می‌زند هرزگی می‌کند تا یک کسی را محکمه خائن نشناسد کسی را راضی نشناسد کسی را جانی نشناسد به صرف هو به صرف اتهام نباید اورا خائن شمرد آقای دکترمصدق فرمودید که من باتو قوم و خویشم البته خانم محترمه شما از دودمان امام جمعه است؟ نیست؟ هست اگربه اینها به انتساب شجره مقدسه نبوت مفتخرید؟ چرا راضی می‌شوید بما توهین کنید؟درمجلس ملی چهل نفر سید اولاد پیغمبرند ما هم وکیل این ملت هستیم بیا باهم همکاری کنیم بیا سوته‌دلان گرد هم آییم ما هم آمدیم اینجا مجلس است اینکه می‌فرمایید جناب آقای دکتر مصدق من هم می‌توانستم در انتخابات وارد شوم و اگر در انتخابات تهران واردمی‌شدم به جدم به جدم هر دسته‌ای طرف من بود مغلوب می‌شد من نکردم برای آنکه من پول ندارم خرج کنم از کجا بیاورم دزدی نمی‌کنم می‌گویید چرا از دست ملت نگرفتید شما این عکس‌ها را ببین این مکی با من رفیق است می‌داند برادر من یک ترک اولی کرده با اینکه او قوت زانو قدرت چشم قوت کمرم (خنده ممتد نمایندگان) بله بله می‌گویم قوت پایم، قوت، مویم، قوت ایمانم این برادر ایمانی من است این یک ترک اولی کرده‌است گفتم حاضر نیستم او پسر سید حسن شوشتری است و نبیره سید جزایری است از پدر با من یکی است از مادر با من یکی نیست او نتیجه خاتم‌المجتهدین است گفتم ترک اولی کردی من در موضوع حق به حق خدا نمی‌گذرم هر چیزی که جانب حق باشد می‌گویم آقا چرا بی لطفی می‌کنی خارج از حقیقت گفته شود و امروز گواه دیگری هم آورده‌ام این کتاب خداست نه قوطی سیگار، برای اینکه یک روزی بزرگترین مجاهد ایران و اسلام و نویسنده قانون اساسی و آورنده مشروطیت که به دست اجانب به دار آویخته شد، موقعی که مرحوم حاجی شیخ فضل الله قدس سره العزیز در حضرت عبدالعظیم قرآن را آوردند و گفت به این قرآن مردم من مرید مشروطیتند، من آورده مشروطیتم، من مخالف با مشروطیت نیستم، ایادی خارجی، آزادیخواهان دروغی مجاهدین شنبه آمدند گفتند قوطی سیگاراست، امروز بازمی کنم، بدانید هذا کتاب الله حاکم بینی و بینکم. من پسر پیغمبرم، پسر فاطمه زهرا ۱۹ پشت من می‌رسد به موسی ابن جعفرمویم را در خدمت به این مملکت سفید کرده‌ام مالک هیچ چیز نیستم. خانه ندارم، اگر اتومبیل خریده‌ام به این قرآن با قرض خریده‌ام. برای کار مردم. نوکر ایرانم، نوکر اسلامم. نوکر همه هستم. باید بدرد مردم برسم. اولاد هم ندارم این هم که وکالت را قبول کردم. سه سال تمام این تلگرافات را فرستادند نتیجه، این تلگرافات است. سه سال تمام توی خانه‌ام نشستم تاقبول کردم وکالت گرگان را. برای آنکه در آنجا بمنزله اجاق جدم عبدالله ابن موسی ابن جعفرعموهایم آنجا مدفون است، عموهایم بعد از واقعه مغو آمدند رفتند بجزایر شوشتر نه الجزایر، همین آقا سید که اینجا نشسته این نریمان این نوه عموی منست از اولاد سید جرائری است (همهمه نمایندگان) توجه بکنید توجه کنید، من بگواهی صورتجلسه‌ها، به گواهی نمایندگان محترم از روزی که موفق شدم به این خدمتگزاری، نسبت به آقایان نمایندگان تهران در غیابشان عبارت بد نگفتم. عبارت زشت نگفته‌ام اگر مخالفت هم کرده‌ام مخالفت اصولی کرده‌ام برای اینکه بعد‌ها در مملکت عنوانی پیدا نکنند. فرمایشاتی فرمودند جناب آقای دکترمصدق در جلسه قبل که این را من برطبق اصول طبق ماده ۹۰ و فراز سوم از ماده ۸۹ در خواست کرده بودم جواب بدهم و توضیح بدهم ولی خاتمه می‌دهم بهمین جا، از آنجا هم صرفنظر می‌کنم، چون پس فردا هم باید بروم بگرگان بامشرف نفیسی برای کارهای گرگان برای کارهای مردم گرگان، اازاین جهت حقم برای این که در موقع طرح اعتبارنامه نمایندگان تهران محفوظ باشد چون من نمی‌ترسم من وقتی که دستم را زدم نه از چهل هزارنفر نه از پنجاه هزارنفر نه از صد هزارنفر، من پسر علی ابن ابی طالب هستم و زره‌ای که بتن می‌کنم پشت ندارد، من پشت بدشمن نمی‌کنم خدمتگذاراین مردمم و امیدوارم که در آن دقیقه‌ای هم که شم خیانتی برای من پیدا شود خدا مرا زنده نگذارد امیدوارم ولی این حق را مردم برای خدمتگذاری بمن داده‌اند اگر خدمت نکنم این حق سلب می‌شود و فرمایشات پریروز جناب آقای دکترمصدق مرا وادارکرده‌است یک قسمتش را ازنظر موازین شرع و دیانت جواب بگویم چون اولاد روحانی هستم خودم روحانی و باجناب آقای سلطان العلما صحبت کردیم یک جمله آن باید اصلاح شود البته ایشان هم تعمدی نداشتند چون در هم گفته شده‌است باید جواب گفته شود یک جمله مال نمایندگان محترم است و مال خودم آن جمله اول اینست که در صورتمجلس اینجا قیداست آقای دکترمصدق راجع به قانون اساسی اولاًاینجا بین دوهلال این قسمت را بگویم، تمام نمایندگان تمام افراد این مملکت مخالف بااصول دیکتاتوری و مخالف زیرپاگذاردن و مخالف به اعمال نفوذ از طرف نمایندگان دولت در انتخابات هستند این را بشما بگویم در این قسمت در این اصل کلی بین ما و شما هیچ اختلافی نیست و بازهم از فرمایشات شما اتخاذسند می‌کنم در قسمتی که فرمودید در این صورت مجلس هست قانونی که تدوین آن بدست مردم است بنا بمصالحی می‌شود تغییرپیدا بکند آیا چه وقت و کی؟ و کجا؟ این حرف صحیح است صددرصد صحیح است هیچکس مخالف نیست اما مفروق آن بین ما و شما مقایسه قانون اساسی با قرآن کریم است که ماینطق عن الهوی ان هووالاوحی یوحی بوسیله جبرئیل مقرب یاانسلاخ هیولی و وجود و تجلی و فنای فی الله و سیر در آفاق و سنوات علیا دنی فتدلی فکان قاب قوسین اوادنی چه مشابهتی است خاک را باعالم پاک قرآن را که نمی‌توان مشابهت قرارداد چه می‌فرمائید این صورت مجلس است این حروف صحیح است جعل نکرده‌ام میفرمائید این کتاب آسمانی آیات منسوخه دارد که بنا بمصلحت این آیات نسخ شده‌است العیاذ بالله نسوخ قرآنی که کمال اوست مثل برگشت قبله مثل آیات دیگر اینرابایدوالراسخون فی العلمه آن کسانی که اطلاع دارند درباره‌اش صحبت کنند نسخ نداردقرآن محال است آنهم عمل مردم، مردم کوچکترازآنند که بتواننددرآیات و احکام سماء که از آستان حضرت ربوبیت صادرمی‌شود تصرف بکنند یاتغییر بدهند (آشتیانی‌زاده - صلوات بفرستید - صلوات بلند ختم کنید) البته باید صلوات بفرستید – البته شما آقای آشتیانی‌زاده البته صلوات برمحمد و آل محمد باید بفرستید گوش کن آقا و اما راجع بانتخابات من اتخاذ سند کرده‌ام از فرمایشات جناب آقای دکترمصدق فرمودند ما آن برگ اعتبار نامه را ازدست مردم گرفته‌ایم و باید وکلا از دست مردم بگیرند تااینجا صحیح است مفهوم مخالف کلیه فرمایشات این بود که ماگرفتیم و شما از راه دیگر گرفتید نه آقای دکترمصدق من بشما می‌گویم از آغاز مشروطیت تااین تاریخ من در گرگان سابقه دارم این یک قسمت از تلگرافات است بجدم قسم ۱۸۰۰ تای دیگر توی خانه‌است می‌آورم من موکلینم ۴۵۰ تومان سهم امام بمن دادند و چهارصد هزارتومان مقابلم خرج نمود مردم پاشد ند آمدند تاساری این عکسهای آنهاست آوردم اینها را من جعل نکرده‌ام مردم زیرباران آمده بودند آن روزنامه نگار بچه‌ای که می‌گوید کجاست؟ بیاید ببیند من دلیل دارم دلیل زنده علماء آانجا مردم آنجا تجار آنجا والله دهاتیهای آنجا نصف شب حرکت کردند باپای پیاده و نان و پنیر و گرسنه برای اینکه من از کسی پول نمی‌گیرم غیر از خدا بهیچکس تملق نمی‌گویم این را بشما بگویم اینکه فرمودید اغلب این وکلا بطور عادی و آزادی وکیلند خوب آقا اگر اغلب این آقایان وکیلند مگر بی شعور است یک کسی که در حالت عادی بتواند وکیل بشود بخواهد برود حاکم اورا وکیل کند عقل حکم نمی‌کند مگر بیک طریقه و آن اینست که حاکم بیاید مقتضی را موجود کند و مقتضی که مردم هستند موجودهست اگربخواهد باجلب نظر مأمور مانع را مفقود کند جناب آقای دکترمصدق تصدیق می‌کنم که یک چنین مأموری و آن ایمانی که شماتصور می‌کنید نداریم که در امور این مملکت دخالت بکنند اما جناب آقای دکتر مصدق شما تشریف آوردید این اهانت بما شدشما می‌خواستید باما همکاری کنید بحق این قرآن آنچه را که خطا بکنید باشما نیستیم هرقدر هم مردم باشند مردم یعنی همان اکثر هم لایعقلون که در قرآن است و اکثر هم لایشغرون و اکثرهم لایفقهون برای چی است آقایان ما که می‌گوئیم باسواد باید در انتخابات شرکت کند برای علم است، دانش است، فضل است، ؟ تقوی است که می‌فرماید ان اکرمکم عندالله اتقیکم ماباشمائیم چرا بی مهری می‌کنید؟ چرا می‌خواهید مجلس شورایملی کوچک شود؟ اگر ماوکیل ملت نیستیم چرا آمدیم پیش شما والله این ساعت برای مملکت ما قیمت دارد از دست می‌رود دست مرموزی توی مادارد و کارمی‌کند آدم می‌کشد بهتان می‌زند افترا می‌زند هرزگی می‌کند تایک کسیرا محکمه خائن نشناسد کسی را راضی نشناسد کسی را جانی نشناسد بصرف هو بصرف اتهام نباید اورا خائن شمرد آقای دکترمصدق فرمودید که من باتو قوم و خویشم البته خانم محترمه شما از دودمان امام جمعه‌است؟ نیست؟ هست اگربه اینها به انتساب شجره مقدسه نبوت مفتخرید؟ چرا راضی می‌شوید بما توهین کنید؟درمجلس ملی چهل نفر سید اولاد پیغمبرند ما هم وکیل این ملت هستیم بیا باهم همکاری کنیم بیا سوته دلان گرد هم آئیم ما هم آمدیم اینجا مجلس است اینکه می‌فرمائید جناب آقای دکترمصدق من هم می‌توانستم در انتخابات وارد شوم و اگردرانتخابات تهران واردمی‌شدم بجدم بجدم هردسته‌ای طرف من بود مغلوب می‌شد من نکردم برای آنکه من پول ندارم خرج کنم از کجا بیاورم دزدی نمی‌کنم می‌گوئید چرا از دست ملت نگرفتید شما این عکسها را ببین این مکی با من رفیق است می‌داند برادرمن یک ترک اولی کرده بااینکه او قوت زانو قدرت چشم قوت کمرم (خنده ممتد نمایندگان) بله بله می‌گویم قوت پایم، قوت، مویم، قوت ایمانم این برادرایمانی من است این یک ترک اولی کرده‌است گفتم حاضر نیستم اوپسر سید حسن شوشتری است و نبیره سید جزایری است از پدر با من یکی است از مادر با من یکی نیست اونتیجه خاتم المجتهدین است گفتم ترک اولی کردی من در موضوع حق بحق خدا نمی‌گذرم هرچیزی که جانب حق باشد می‌گویم آقا چرا بی لطفی می‌کنی آقایان بیا بنشین مملکت باتشنج مملکت با تزلزل با تباین عقیده درست نمی‌شود دیگران را می‌خواهند، آن روز که سیاست منحوس دویست ساله را گفتم آقای دکتر مصدق؟ ما والله خائن نیستیم والله ما خادمین ایرانیم، ما نمی‌خواهیم خیانت بشود من از نظرارادت بشما عرض می‌کنم باید مجلس شورایملی تشکیل بدهیم از یک اکثریت نورانی یک اکثریت تمام و یک اقلیت منقد، فهیم تادرست بشود اینرا من گفتم من باشما مخالف نیستم، کسی با شما مخالفتی ندارد اما به صرف اینکه چون بهادر تهران رأی دادند و شما وکیل ولایات هستید مورد سوءظن هستید نه این نمی‌شود این نیست، این را من به عنوان ماده ۹۰ اعتراض کردم و چون می‌روم برای خدمت به خلق خدا احتیاط کردم قبل از دستور هم اسم نوشتم که این مطالب را عرض کنم، جناب آقای دکتر بقائی، آقای مکی، عبدالغدیر را هم چون بااو دوستم خوب می‌شناسم، اللهیار، نریمان، پسر آقامیر سیدعلی حائری را می‌شناسم آقایان بیایید رحم کنید به حال این مملکت بیایید و فکر کنید که چطور دستهای مرموزی دارند ما را بهم می‌اندازند والله این اتهامات به ضرر مملکت است والله نباید به مجلس توهین کرد نباید افکار را ترورکرد نباید آدمکشی را در این مملکت تشجیع کرد اینها را من می‌گویم که اگر یک روزی بگویند سید تو پیر شدی و خرفت گورت را گم کن به جدم می‌روم، من ماهی هزار تومان در وزارت کشور حقوق می‌گرفتم و البته آنجا هم خدمت می‌کردم به ذات پروردگار به هر کس دستم رسیده خدمت کرده‌ام حالا که من آمده‌ام وکیل شدم نه شب دارم و نه روز پاشو بیا توی خانه من ببین این بیچاره گرگانی‌ها چطور توی خانه من می‌آیند این شایسته نیست که این حرف‌ها از ناحیه شما زده شود آقا تو برومند شدی پیرمردی، شما باید مطیع قانون باشید تا موضوعی پیش تو تحقق پیدا نکند حکم نکن عرضم تمام شد می‌خواهی اینها را تماشا کنی پاشو بیا توی خانه من تا ببینی که جعل نکرده‌ام.

رئیس – آقای رضوی

رضوی – بنده چند روز بود که تقاضای نطق قبل از دستورکردم. البته حساب هم دارم که مذاکرات قبل از دستور باید در اوایل مجلس رویهمرفته استعداد آقایان برای توجه به آن بیشتر است حالا از تصادف آقایان در جلسه خصوصی مشغول عملیات و بعضی کارها بودند که فکرشان حاضر نیست معذالک بنده سعی می‌کنم که خیلی موجز و مختصر موضوعی را که در نظر داشتم عرض کنم، اولاً از چندی باینطرف تلگرافات متعددی از شهر شیراز و بعضی از نواحی دیگر بخصوص از طرف علمای اعلام و اصناف رسیده بود باین که بنده بمجلس یادآوری کنم طرحی را که در دوره گذشته راجع بمحدود بودن و جلوگیری از استعمال مشروبات الکلی (حاذقی- محدود نبود، راجع بمنع بود) البته راجع بمنع از استعمال مشروبات الکلی و جلوگیری از آن را بعضی از آقایان تقدیم کرده بودند و قراربود تصمیم اتخاذ بشود تقاضا می‌کنم آقایان نمایندگان دوره ۱۶ باقتضای دینداری و مصلحت راجع باین موضوع قدم جدی بردارند و این موضوع را بفضل خداوند بیک جائی برسانند (صحیح است) (نورالدین امامی – قرارشده‌است لایحه‌اش را بیاورند، آقای نخست وزیر فرمودند که لایحه منع مشروبات الکلی را بمجلس بیاورند) البته بطورکلی همینقدر یک موضوعی مورد نهی صریح اسلام است خودش کافی است که یک جماعتی مسلمان برای جلوگیری از هرگونه بکاربردن آن شدیداً اقدام بکنند و منتهای مجاهدت را بکاربرند خاصه اینکه بحمدالله تمدن جدید و دنیا علم هم تصدیق کرد که مشروبات الکلی از موادی است که مضر بحال جامعه‌است وقت در بعضی از ممالکی که در این باب نهی هم نداشته دین هم ندارند در این موضوع پیشقدم شدند و انصافاً هم در یک مملکت اسلامی وقتی که کسی وارد می‌شود لااقل اقتضا دارد یک تفاوتی داشته باشد از هرحیث باممالکی که این موضوع در آنجا ممنوع و منهی نیست و متأسفانه الآن در سر هرگذر و کوچه یک دکاکین و دکه‌هایی موجوداست برای فروش انواع مشروبات داخلی خارجی و مردم را دعوت می‌کنند استدعا دارم آقایان نمایندگان دولت در نظردارند این لایحه را بیاورند از جناب آقای نخست وزیر خواهش می‌کنم تسریع بفرماینددرآوردن این لایحه (نمایندگان – صحیح است، احسنت) موضوع دوم گله‌ای است که اهالی فارس تعلیمات اجباری دارند، در وقتی که قانون تعلیمات اجباری در مجلس مطرح بود آقای دکترسیاسی وزیرفرهنگ وقت بودند در اینجا خود بنده پیشنهاد کردم برای اینکه بایک صورت کاملاً بیطرفی بدون اینکه هیچ توجهی بتقدم و تأخری شده باشد این قانون اجراشود خوب است که وزارت فرهنگ بترتیب حروف تهجی شروع کند باجرای این قانون آنچه که در نظر دارم آقای وزیرفرهنگ مخصوصاً تأکیداً فرمودند که وزارت فرهنگ این موضوع را موردنظر خواهد داد ولی یادم نیست که این را در قانون نوشته‌اند یاخیر چون جدیداً این قانون را من ندیده‌ام نظربنده ا لبته همانوقت هم این بود که اگربترتیب حروف تهجی شروع می‌کردند آباده جلوترومقدم بود و بالاخره از اول شروع می‌شد و چون اهالی استعداد فرهنگ را ازبرای درک علوم معرف می‌داشتند فکرمی‌کردم باین که آنجا ناحیه مستعد تری خواهد بود متأسفانه سال گذشته وزارت فرهنگ دوجارا شروع کرده‌است که هیچکدام جزو فارس نبود و امسال هم بااینکه هفت، هشت ناحیه را ازبرای اقدام بتعلیمات اجباری صورت داده بودند و اعلان فرمودند بازهم گوشه‌ای و ناحیه‌ای از فارس را موردنظر قرارنداده بودنداین ا لبته شکایتی است که اهالی فارس دارند و گله دارند و استدعا دارند باینکه لااقل یک گوشه‌ای هم از گوشه‌های استان نهم را مشمول تعلیمات اجباری در سال حاضربنمایند موضوع دیگر تأخیر انتخابات پاره‌ای از نقاط مملکت است که باقی مانده‌است تلگرافات پیاپی می‌رسد برای همه آقایان و تقاضا دارند که این حق ملی را زودتر برای آنها قائل شوند و بخصوص یک دوتا تلگرافات خیلی مفصلی که اسم آقایان و منجمله اسم بنده را هم نوشته‌اند و بخصوص خواهش کرده‌اند که بعرض مجلس شورایملی برسانم که مردم آن نقاط مصراً تقاضا دارند باین که زودتر اجازه بفرمایند انتخابات آن نقاط شروع بشود و مردم بحق قانونی خودشان برسند (صحیح است) ولی بطورکلی تاخیر اجرای انتخابات در جاهایی مثل آباده نجف اباد، کرمان و رفسنجان و سایر جاهائی که الآن بنده صورت جزئش را ندارم بطورکلی بصورت یک مشکلی در آمده که واقعاً برای آنجا ایجاد نگرانی کرده‌است و بعلاوه یک حق قانونی و یک حق اقلی است که برای اهالی هرناحیه‌ای از مشروطیت می‌گیرند و حق دارند و ازاین جهت است که اصراردارند و می‌خواهم یادآوری کنم که دیگر تاخیراین موضوع صورت خوبی ندارد باین جهت می‌خواستم بادآوری کنم که اگر دولت صلاح می‌داند زودتر دستوربفرمایند در این نواحی منتهای مراقبت و بیطرفی شروع بکنند و وظیفه قانونی خودرا انجام بدهند البته در خاتمه راجع به این خبر سیل مشهد دیشب بنده اطلاع پیدا کردم اظهار تأثر و نگرانی می‌کنم چون مشهدعلاوه براینکه یک ناحیه زرخیز و مهم و باافتخاری است از نواحی کشور ماعلاوه براین شهرمشهد یک شهر مذهبی است و اصطلاح عرفانی بهش می‌گویند قبله هفتم بخصوص از برای ما که مذهب تشیع داریم شهرمشهد رضوی بسیارمقدس و بسیار پراهمیت و قابل توجهی است که مورد نظر مذهبی جادارد که آقایان اهتمام و اقدام سریعتری از برای عمران و جلوگیری از این خسارات وارده در آن ناحیه بفرمایند (صحیح است)

- بیانات آقای اردلان وزیرکشور

۳ - بیانات آقای اردلان وزیرکشور

رئیس - وارد دستور میشویم سؤالات زیادی آقایان نمایندگان از وزراء‌کرده‌اند که آقایان وزراءحاضرند جواب بدهند آقای وزیر کشورهم بیاناتی دارند اظهار میکنند ،بفرمائید آقای وزیرکشور .

وزیرکشور - (آقای اردلان) بنده قبل از اینکه شروع بعرض خودم بکنم لازم دانستم که بااجازه جناب آقای نخست وزیر نسبت بقتل مرحوم احمد دهقان اظهار تأسف دولت را در مجلس شورای ملی بعرض نمایندگان محترم برسانم ضمناً عرض کنم چنانچه آقایان استحضار دارند قاتل دستگیرشده و تحقیقات عمیق نسبت باین قضیه در جریان است و تمهیداست که بزودی تحقیقات تکمیل شود و بعرض مجلس شورای ملی برسد در جلسه گذشته یعنی جلسه ماقبل بعرض آقایان رساندم که مختصری در جواب بیانات آقای دکتر مصدق می خواستم عرض کنم فرصت نشد حالا بعرض می رسانم فرمایشات ایشان را دو قسمت می توان تقسیم کرد یکی راجع بتاریخ ادوارگذشته و قسمت دیگر مربوط به وضعیت حال بنابراین من هم قسمتی از تاریخ گذشته را بطور اختصا ربرای نمایندگان محترم بیان می کنم همین طوری که بر آقای دکتر مصدق ایام تلخی در ادوار گذشته پیش آمده است، در زندگانی منهم ایام سختی گذشته که بخواست خداوند متعال در مقابل آنها مقاومت نموده‌ام (آزاد – مثلاً در تیریز) مثلاً در پشت همین تریبون درموقعیکه تمام تهران بلکه تمام ایران درجوش وخروش بود وحشت واضطراب همگی رافرا گرفته بود وقشون تزاری روس بطرف پایتخت درحرکت بود من اولتیماتوم روس راردکرده ودرمقابل چنان قدرتی ایستادگی نموده‌ام و از حقوق وطن خود دفاع کرده و بااخراج شوستر وسایر مواد اولتیماتوم موافقت ننمودم (مکی – خیابانی بود، مرحوم خیابانی بود) بنده باشما مناقشه ندارم صورت مشروح مذاکرات مجلس حاضراست آقایان تشریف ببرند ملاحظه بفرمایند پیشنهاد کی بوده است درمجلس ، مهاجرت چهارساله که از خانواده واولاد وهمه چیز خوددست کشیده درمقابل فشارخارجی تسلیم نشده وجان خود را بخطرانداختم خود داستانی است که اگر شرح آنرا بخواهم عرض کنم ساعتهااوقات گرانبهای مجلس شورای ملی را اشغال خواهم نمود ولی تاریخ قضاوت خواهد نمود که نه تنها من بلکه تمام کسانیکه دراین راه از جان ومال خود گذشته چگونه بااین فداکاری به استقلال وتمامیت وطن خود خدمت نموده‌اند، همین آقای رئیس مجلس راچند شب در یک چاهی آویزان کردند می خواستند دیگران را بکشند (امامی – سن آقای رئیس مجلس هم معلوم شد) گفته میشود اینجانب در مأموریت آذربایجان محل مأموریت را ترک کردم خوب است سوم شهریور را بخاطربیاوریم من روز سوم شهریور را که در تبریز بودم برای آقایان نمایندگان محترم مجسم مینمایم صبح سوم شهریور که برای ادای نماز از خواب برخاسته و بایوان عمارت آمده بودم که هنوز هوا خیلی روشن نشده بود صدای چند طیاره شنیدم که از ارتفاع زیادی پرواز می کند قدری دقت کرده و متوجه طرف حرکت هواپیما شدم که ناگاه صدای انفجار چند بمب شنیده شد و از صدای انفجار بمب همگی متوجه خطر شده و بعد از اینکه معلوم شد که طیاره دشمن بیک محله تبریز بمب افکنده از جلفا هم تلفنی اطلاع دادند که قشون موتوریزه همسایه از سرحد عبورکرده بطرف مرند وتبریز می آیند ساعت هشت صبح مجدداً چند طیاره قسمت دیگرشهر رابمباران کرد من بافرمانده لشکر تماس گرفته معلوم شد از تهران دستور مقاومت داده‌اند ولی طبیعی بود که وسائلی برای مقاومت باهمسایه وجودنداشت ومی خواستند ساخلوی تبریز را بطرف مرز بفرستند یکساعت بعد از ظهر بود که برای دفعه سوم هواپیما های شوروی تبریز رابمباران کردند ، این دفعه چون مقاومتی ندیدند طیاره ها خیلی پائین آمده وازبالای عمارت استانداری پرواز کردند من وهرکس درآنجا بود باتفاق آقای محمود هدایت فرماندار تبریز که فعلاً در دیوان کشور هستند به قسمت پایین عمارت پناه برده و بمبهای طیاره عمارت را بلرزه درآورد و یقین داشتیم که عمارت بر روی سر همگی خراب می شود ولی بعد از چند ثانیه از ما بین گرد و خاک و شکستن شیشه و درهای عمارت معلوم شد که بمبها به نزدیکی عمارت استانداری پرتاب شده اتفاقاً بجان ماها صدمه نرسید شب همان روز دستور تخلیه تبریز و عقب نشینی رسید وقشون همسایه بطرف تبریز درحرکت بود نه تنها من و قشون که بامر مرکز عقب نشینی میشد قسمت عمده سکنه شهر از ترس جان وناموس خود بهروسیله که داشتند حتی پیاده دست بچه های خودرا گرفته و در شب تاریک از شهر خارج و هر کس بهر نقطه می توانست پناه میبرد در میانه و زنجان که توقف کردم همین اوضاع بمباران در کار بود و من باید از فداکاری و احساسات وطن پرستان و هموطنان عزیر این جمله راعرض کنم که در تبریز موقع بمباران خودم بچشم دیدم افراد وظیفه بطرف سربازخانه میرفتند تا خود را برای سربازی معرفی کنند و در میانه افراد وظیفه‌ایکه بایستی به رضائیه بروند در کامیونها بودند همین که بمباران شد همگی متفرق شدند و بمحض اینکه خطر مرتفع گردید مجدداً تماماً به کامیونها آمده و حاضر حرکت برای معرفی خود به سربازخانه شدند خلاصه چون رابطه با تهران قطع شده بود من به تهران آمده (عبدالغدیر آزاد – کسی بشما گفت بتهران بیایید) بشما نیامده (عبدالغدیر آزاد – مطابق قانون باید بروی زندان توفرارکردی وباید بروی زندان) (زنگ رئیس) از طرف اعلیحضرت شاهنشاه فقید یکسر احضار شده و بامر ملوکانه مأمور استانداری استان چهارم و بلافاصله بطرف محل مأموریت عازم شدم حالا یک واقعه رضائیه را برای آقایان محترم عرض کنم از اشکال این مأموریت مستحضر خواهند شد یک روز اطلاع دادند درگردز ما بین شاهپور و رضائیه یک نفر افسر یا سرباز روسی کشته شده و این خبر برای اهالی رضائیه بسیار گران بود من به محل واقعه رفتم و چون تحقیقات طول کشید و خودم آنروز مراجعت نکردم همگی اهل شهر خیال کرده بودند که من را برده‌اند بجای آن روسی تیرباران کنند در صورتیکه بواسطه رفتن بمحل معلوم شد اختلافات داخلی خودشان درکار بوده وسرباز هم زخمی است وکشته نشده است وبواسطه این اقدام من رفع نگرانی شد از این قبیل گرفتاریها زیادداشتیم ومن موفق شدم پاسبانها وژاندارم ها راجمع آوری نموده ونظمی درشهر برقرار کردم که مردم در آرامش وراحت زندگانی میکردند خلاصه اگر من ترس داشتم که مجدداً به آذربایجان نمیرفتم ولی از آنطرف درموقع هجوم قشون اجنبی احساسات وطن پرستانه بمن اجازه نمیداد که خود سرانه چکمه برگردن انداخته وبقشون مهاجم تسلیم شوم .اما موضوع رفتن بدربار اولاً تنها جناب آقای دکترمیرزا سید محمد صادق طباطبائی وجناب آقای دکترمتین دفتری وجناب آقای دکترطاهری وآقای کوروغلی نماینده محترم یزد وجمعی از آقایان رفقا ودوستان آزادیخواه در این امرشرکت داشتند و چون موفقیتی حاصل نشد همگی از دربار بیرون آمدیم و من بعتبات عالیات مشرف شدم وفراموش کردم که برای زیارت عتبات عالیات از دوستان ورفقا اجازه بگیرم البته بعد ها شرفیاب حضور اعلیحضرت همایون شاهنشاهی شده ومخصوصاً درخاطر دارم درموقع شرفیابی کتاب بودجه را که تألیف و ترجمه کرده بودم به پیشگاه مبارک ملوکانه تقدیم کردم یک نسخه از آن کتاب راهم به کمیسیون بودجه دادم و فعلاً درآنجا موجوداست و در مدت دو سال حکومت آقای احمد قوام بیکار بودم و اعتنا بدولت وقت نکردم و هرچه کردم از روی عقیده و نظریه شخصی خودم بوده محتاج قیم نبوده و نیستم و نخواهم بود در مأموریت فارس افتخار دارم که در دوره استانداری من بقدر امکان وسائل راحتی مردم فراهم بود انتخابات مجلس مؤسسان، مجلس سنا و مجلس شورایملی و انتخابات شهرداری هم انجام شد و بواسطه آزادی انتخابات و سلوک خوب بااهالی و توجهی که اهالی محترم فارس بمن داشته و دارند اختلافاتی وجود نداشت و اعتبارنامه آقایان نمایندگان محترم هم از طرف ملت داده شده است (صحیح است) راجع به سازمان شاهنشاهی و خدمات اجتماعی آنچه درامور فارس دیده‌ام غیراز خدمت به نوع کار دیگری ندارند ما موفق شدیم بکمک اهالی و کمک سازمان موضوع تکدی را در شیراز از میان برداریم اطفال یتیم بوسیله سازمان شاهنشاهی و هم چنین شیر و خورشید سرخ نگاهداری میشود عجز را سازمان نگاهداری میکند چند درمانگاه ساخته شده و اهالی کاملاً از مؤسسات سازمان استفاده می کنند در موقعی هم که احضارشدم هیچ نمیدانستم برای چه موضوعی است یاغی هم نبودم که احضارشوم و اطاعت نکنم اینکه تهران آمدم بر حسب اصرار جناب آقای منصور نخست وزیر بفرمان مبارک ملوکانه باین سمت تعیین و به مجلسین معرفی شدم حالا فلان شخص در یک روزنامه برای اینکه میل اورا اهالی شیراز انجام نداده‌اند بمن تهمت وافتراء میزند البته مفتری تعقیب میشود و بجزای خود خواهد رسید روزنامه آزاد است و من طرفدار آزادی همینطور که در فارس بودم آقایان نمایندگان محترم فارس اطلاع دارند که ارتش در فارس دخالت درامور کشوری نمینمود وبابودن قشون انتظامات کاملاً برقرار بود اگر ارتش وجودنداشته باشد این آقایان نمیتوانند دراین مجلس بنشینند (صحیح است) (امامی – هیچکس این ادعا رانمی کند ) من هم نمیخواهم باطول وتفصیل بیان کنم که در موقع عملیات اجنبی پرستان در آذربایجان و اعلامیه دولت جناب آقای حکیمی که منهم در آن کابینه بودم در همین اطاق هیئت رئیسه بعضی از آقایان مانع خواندن اعلامیه دولت بودند ودرحالیکه یکقسمت از کشور ما درخطر افتاده بود ودولت درباره عملیات خائنانه پیشه وری وامثال او میخواست درمجلس شورایملی اظهار انزجار کند، به زحمت موفق شدیم اعلامیه را در مجلس شورای ملی قرائت کنیم اما در اصل موضوع و حکومت ملی من صریحاً اعلام می کنم و از ابتدای عمر که وارد خدمات اجتماعی شده‌ام امحتان داده‌ام طرفدارحکومتی هستم که باافکار عمومی سروکار داشته باشد ودرخیروصلاح ملک وملت ومردم قدم بردارد باهیچگونه دیکتاتوری هم موافقت ندارم وباهرگونه زوروقلدری مخالفم ودرعین حال عقیده ندارم که هرچه یک نفر بگوید مطاع و متبع باشد بلکه کارها باید شور و مشورت و احترام بعقاید و نظریات یکدیگر باشد و حتی المقدور از نفاق و اختلاف کلمه جلوگیری شود و در سایه اعلیحضرت شاهنشاه جوانبخت که همگی اعتقاد داریم جز خیر و صلاح کشور و رفاه اهالی نظری نداشته و نداریم موجبات رفاه و آسایش عمومی را فراهم نموده و کشور مترقی و دموکرات داشته باشیم امیدوارم در این راه که خیر و صلاح عمومی است همگی موفق باشیم) انشاءالله) ونگذاریم که سوءتفاهماتی پیش بیاید وباعث بهانه واستفاده اجنبی گردد والا ممکن است حملات ناروا بخدمتگزاران مملکت سبب تضعیف قوای کشور گردیده وناامنی ایجاد ودرپایتخت ومخصوصاً درولایات سوءاثر کرده وبضررملت تمام خواهدگردید (احسنت)

رئیس – امروزدر دستور قانون فروش خالصجات است اغلب آقایان نمایندگان اظهار می کنند که آقایان وزراء برای جواب حاضر ند. (اردلان – آقای رئیس گزارش انتخابات تهران رابخوانند) گزارش آئین‌نامه داخلی مجلس هم حاضر شده است چون آنهم چیزی است که موجب نظم مجلس میشود اگرآقایان اجازه بدهند جزو دستور قرارگیرد (صحیح است) بعد هم سؤالات بعمل بیاید استیضاحی هم آقای آشتیانی‌زاده کرده‌اند همینطور اعلام جرم آقای دکتر بقائی که اعلام جرم به کمیسیون فرستاده شده است.

وزیر راه – آقای رئیس اجازه می فرمائید؟

رئیس - تأمل کنید استیضاح قرائت شود

وزیر راه - یک دقیقه اجازه بفرمائید

رئیس – بسیارخوب اول جلسه آینده

وزیر راه – اجازه بفرمائید باندازه یک دقیقه عرایضم بیشتر طول نمیکشد. درجلسه خصوصی تقاضا کردم جواب سؤال آقای رضوی رابدهم. بعد هم راجع به مندرجات یکی از روزنامه ها و مذاکرات آقای مکی راجع بخرید لکوموتیوها یک هفته است بنده همه روزه اینجا شرفیاب می شوم توضیحاتی عرض کنم استدعا میکنم چند دقیقه اجازه بفرمائید.

– قرائت استیضاح آقای آشتیانی‌زاده

۴ – قرائت استیضاح آقای آشتیانی‌زاده

رئیس – بسیار خوب اول جلسه آینده، اجازه بفرمائید استیضاح قرائت شود بعد جلسه را ختم کنیم (متن استیضاح آقای آشتیانی‌زاده بشرح زیر قرائت شد) مقام ریاست مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه نظر به اداء سوگند وفاداری که نسبت به حفظ قانون اساسی و حراست حقوقی که آن قانون مقدس به ملت ایران و آحاد و افراد آن عطا کرده است یادکرده‌ام و نظر به مسئولیت وجدانی که بنام یک نماینده مجلس در برابر ملت ایران برعهده میشناسم و بموجب حقوقی که قانون اساسی برای استیضاح از رویه و اعمال دولت به نمایندگان مجلس اعطاء کرده است دولت جناب آقای علی منصور را در مسائل مشروحه زیر استیضاح میکنم:

مستدعی است به دولت اطلاع داده شود برای جواب هر چه زودتر در مجلس شورای ملی حاضرگردد:

۱- سوء سیاست خارجی دولت که در نتیجه آن کشور را دچار محضورات و مشکلات خطرناکی کرده است.
۲- نقش حقوق مسلم و اجرای مجازات برخلاف قانون و خارج از حکم محاکم عدلیه در مورد زندانیان سیاسی و ادامه تبعید حضرت آیت الله کاشانی.
۳- سوءسیاست اقتصادی دولت زمینه سازی برای اجرای نقشه اسکناس و لایحه نفت و سوء اداره سازمان برنامه هفت ساله
۴- ایجاد مقدمات و زمینه سازی برای ایجاد دیکتاتوری در ایران و عدم جلوگیری از مداخلات مسئولین انتظامی درامور عادی مملکت سیاسی.

توضیحات لازمه را روز استیضاح به عرض مجلس شورای ملی واطلاع دولت خواهم رسانید – محمدرضا آشتیانی‌زاده

– ختم جلسه بعنوان تنفس

۵ – ختم جلسه بعنوان تنفس

رئیس - بااجازه آقایان مجلس را به عنوان تنفس ختم می کنیم.

دکتر بقائی – اعلام جرم قرائت نشد.

غلامرضا فولادوند - جناب آقای رئیس بعنوان تنفس نمیشود ختم کرد.

رئیس - چون ۳ ساعت وقت جلسه است اگر آقایان تشریف دارند دومرتبه بنده حاضرم تا ساعت چهار بعد از ظهر جلسه ادامه داشته باشد (مجلس یکساعت بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – رضا حکمت