مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ آبان ۱۳۲۹ نشست ۷۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل متن قوانین – تصویبنامهها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا
اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آییننامهها – بخشنامهها - آگهیهای رسمی و قانونی سوالات
سال ششم – شماره ۱۶۶۲
۱شنبه ۱۴ آبان ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۷۵
مذاکرات مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۶
جلسه ۷۵
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه نهم آبان ماه ۱۳۲۹
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس.
۲- بقیه سؤال آقایان دکتر بقایی: مکی از آقای وزیر جنگ و جواب آن
۳- بیانات آقای دکتر مصدق.
۴- طرح گزارش کمیسیون دادگستری راجع به قانون تصفیه کارمندان دولت
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس ساعت دو و ده دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورتمجلس
رئیس- اسامی غائبین جلسه پیش قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین بااجازه- آقایان: شکرایی- بزرگنیا- مرتضی حکمت- قهرمان- آصف- سلطانالعلما- طباطبایی- سلطانی- دکتر شایگان- بهادری
غائبین بیاجازه آقایان- دکتر مصباحزاده- قبادیان- صفوی- مکرم- زنگنه- خسرو قشقایی- سالار سنندجی- امینی- تولیت- حسن اکبر- تیمورتاش- ابتهاج- اقبال- پناهی- عماد تربتی- محسن طاهری- پیراسته- افشار صادقی- محمد ذوالفقاری- کاظم شیبانی- محمود محمودی
دیرآمدگان بااجازه آقای ثقهالاسلامی یک ساعت
دیرآمده بیاجازه- آقایان: هراتی ۴۵ دقیقه- محمدعلی مسعودی ۴۵ دقیقه- ابریشمکار ۴۵ دقیقه- اربابمهدی ۳۰ دقیقه- موقر ۴۵ دقیقه- فرامرزی ۳۰ دقیقه- برومند ۳۰ دقیقه.
رئیس- نسبت به صورتمجلس جلسه پیش نظری نیست؟ آقای مکی
مکی- بیانات بنده یک اصلاحاتی دارد که اصلاح میکنم میدهم به تندنویسی
رئیس- بدهید به آقای معنوی اصلاح میکنند آقای شوشتری
شوشتری- در قسمت عبارات همان طور که فرمودید اصلاح میکنم تقدیم میکنم ولی در نطق بنده راجع به آن قسمت مربوط به اراضی و همین طور قسمت بعد معلوم شد که فوقالعاده مورد توجه قرار گرفته دیروز در کمیسیون بودجه جناب آقای دکتر معظمی اصلاح کردند و امروز عصر نیز آن را تنظیم میکنند و بعد هم فهمیدم به جناب آقای رفیع و سایر نمایندگان محترم شمال هم تلگراف رسیده از این جهت چون تأمین منظور من شده تشکر میکنم (احسنت)
رئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- نسبت به بیاناتی که بنده در جلسه قبل کردم بعضی کلمات اینجا اشتباهی به طبع رسیده از جمله گفته شده است مقایسة در اینجا مفاسد نوشته شده است و در جای دیگر تخصصی نوشته شده است در صورتی که مخصوص عرض کردم در جای دیگر هم عرض کرده بودم این منطق جنابعالی مورد قبول است مورد قبول نیست نوشته شده.
رئیس- اصلاح میشود آقای کهبد
کهبد- در عرایض پریروز بنده مختصر اصلاحاتی لازم است که مینویسم تقدیم میکنم و از جمله بنده عرض کردم ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار ریال نوشته شده است.
رئیس- اصلاح میشود آقای نورالدین امامی
نورالدین امامی- عرض کنم که تذکراتی که نسبت به اصلاح صورتجلسه داده میشود باید در خود مجلس باشد این که بنده پا بشوم تذکر بدهم که یک تحریفاتی در عرایض بنده شده و بعد هم اصلاح بکنم بدهم این برخلاف است امروز هم عرض کردم این نمیشود ممکن است بنده پشت این تریبون یک عرایضی بکنم و بعد پشیمان بشوم و بعد اصلاح بکنم این را باید آقایان توجه بفرمایند این برای چند کلمه عرایض بنده نیست این برای آتیه سابقه میماند ممکن است فردا یک قانونی را تحریف بکنند یک قانونی را تغییر شکل بدهند یک کلمهاش که تأثیر در امور مملکت دارد آن را عوض کنند در صورتی که اول به یک شکل دیگر باشد این است که تقاضا دارم این بدعت را در مجلس شورای ملی نگذارند توجه بشود از طرف هیئت رئیسه که این صورتمجلس درست بیاید حالا در دنیا در هر ۲۴ ساعتی یک تحولاتی ایجاد میکنند ما صورتمجلس خودمان را نتوانیم اصلاح بکنیم اصلاً برای چه اینجا بنشینیم.
شوشتری- عبارات را به دو اشتباه چاپ
کردهاند.
رئیس- البته دستگاه ضبط صوت هست و با او منطبق میشود این اصلاح عبارتی است والا در اصل موضوع خود تندنویسی مواظبت دارد (صحیح است) آقای نبوی
نبوی- همان طور که اغلب آقایان نمایندگان محترم تذکر میدهند که تغییری در بیاناتشان داده شده البته این صحیح است یک رویه تندنویسی ایجاد کرده بود چند روزی اگر مقام ریاست امر بفرمایند همان رویه تعقیب شود هم از تضییع وقت جلوگیری میشود و هم این اشتباهات تصحیح میشود آن رویه این بود که صورتجلسه را ماشین میکردند و بعد بین همه آقایان توزیع میکردند و آن وقت آقایان اگر اشکالی در بیاناتشان میدیدند بدون این که در اینجا به تندنویسی تذکر بدهند و بدون این که اجازه بخواهند و در اینجا صحبتی بکنند که به این ترتیب یک مدت زیادی وقت مجلس گرفته میشود و به بحث در این موضوع برگزار میشود آقایان این صورتمجلس را که با ماشین تهیه شده میخوانند و اگر نظری دارند خودشان اصلاح میکنند و به تندنویسی میدهند و بعد صورتمجلس که چاپ میشود دیگر این اشکالات را نخواهد داشت این رویه فقط چند جلسه ادامه داشت و بعد تعطیل شد به نظر بنده ریاست محترم دستور بدهند این رویه ادامه پیدا کند که از بحث در مجلس هم جلوگیری بشود.
رئیس- به طوری که توضیح میدهند از اداره تندنویسی این هم نسخه اول است نسخه اصلی نیست اصلاحات که به عمل آمد بعداً باز چاپ میشود (صحیح است) البته آن ترتیب هم تعقیب خواهد شد آقای رضوی
رضوی- عرض بنده این بود که آقای امامی فرمودند بنده از چند جلسه به این طرف متوجه شدم به این که در اول هر جلسه به مجرد این که راجع به جلسه سابق سؤال میشود یک عده از آقایان که صحبت کرده بودند برمیخیزند و یک مقدار تذکراتی راجع به نکاتی که تحریف شده تذکر میدهند که اصلاح بشود اصلاح میشود یا نمیشود اما در این موضوع به عقیده بنده مادامی که کیفیت تندنویسی این طور است به این صورت است نه گناهی بر آقایان تندنویسان است و نه این وضعیت تغییری پیدا میکند برای خاطر این که شخصی که آمده وقتی که دارد حرف میزند خودش البته میداند چه گفته است ولی نکتهای را ممکن است آقایان بد بشنوند یا نکتهای را که گفته شده عوضی بشنوند خوب بالاخره گوش است و شخص ممکن است اشتباه بشنود بنابراین مادام که تبدیل به یک صورت ماشینی نشود که اصلاً از این کیفیت انحراف پیدا بکند و درست آنچه که از دهان بیرون میآید منعکس بشود روی کاغذ همین آش است و همین کاسه و راه دیگر ندارد بنده برای این که کیفیت نامطلوب در اول جلسات تکرار نشود میخواستم تقاضا کنم که مقام ریاست هیئت رئیسه هر چه زودتر اجازه بفرمایید ترتیب جدیدی داده بشود که این قسمت از مقدمه جلسات ما مرتفع بشود.
رئیس- دیگر نظری نیست؟ آقای معدل
معدل- بنده تصور میکنم آقای رئیس مجلس شورای ملی و هیئت رئیسه باید این موضوع را مورد توجه بیشتر قرار بدهند و یک جلسه خاصی تشکیل بدهند و یک تصمیمی بگیرند برای این که این صحبتهایی که در این مجلس میشود برای خودمان و برای جلسه خاصی که میکنیم این را برای چه صحبت میکنیم یکی برای استحضار ملت ایران و یکی باقی ماندن در صورتمجلس برای آیندگان که مستند آن قانون است که اگر یک روزی بخواهند تفسیری بکنند چنین اظهاراتی که شده روی همینها بتوانند مجلس ما یا بعد تفسیر بکند برای ملت ایران ولی حالا همین طور شده که مخبر روزنامه اطلاعات و کیهان اینجا یک چیزی مینویسند و جراید فردا صبح هم از روی این دو روزنامه که عصر روز قبل منتشر شده خلاصهای چاپ میکنند بنده به طور قطع میبینم که نهتنها تمام نطق نمایندگان ذکر نمیشود بلکه مفاد آن هم غالباً عوض میشود یعنی چیزی هم به گوش ملت ایران میرسد که نمایندگان در اینجا او را عنوان نکردهاند همین است که روزنامهها نوشتهاند این چیزی که باقی میماند آن چیز هم درست ما است و ملاحظه بفرمایید که به صورت زشت و ناپسندی درآمده و به قول آقای امامی این بسیار ناپسند است که ما نتوانیم صورتمجلس خودمان را درست تنظیم بکنیم من از مقام ریاست تمنی میکنم که این موضوع را مورد توجه قرار دهند و حتی ممکن است یکی دو سه تا از نمایندگان را دخالت بدهیم در این کار تا موجبات این کار را فراهم کنند ببینند آیا اعضای تندنویس کم هستند یا وسایل در دستشان نیست و یا ایرادات دیگری هست که مرتفع بشود که ما مواجه با این رویه نشویم.
رئیس- پس از نصب این دستگاه عین نطق نمایندگان ضبط میشود و هیچ تغییری در اصل داده نمیشود آقایان باید توجه کنند که خلافی گفته نشود باز دستور دادم هر جلسه تطبیق کنند اگر هم اشتباهی کنند اگر هم اشتباهی شد باز هم تطبیق کنند غیر از این عملی نخواهد شد حالا فقط این نیست که تندنویس بنویسد این با دستگاه ضبط میشود و همان هم بعد منتقل میشود به صورت مجلس و بعد هم من مکرر گفتهام مدرک صورتجلساتی است که طبع میشود روزنامهجات را که نمیشود کنترل کرد که خلاف ننویسند مگر این که روزنامه مجلس دایر بشود که من خودم طرفدار این موضوع هستم که روزنامه مجلس همیشه طبع و منتشر بشود و عصرها به دست مردم برسد حالا در این موضوع هم هیئت رئیسه وارد مذاکره شده دیگر نظری نیست (گفته شد- خیر) صورتمجلس جلسه پیش تصویب شد.
۲- بقیه سؤال آقایان: دکتر بقایی، مکی از آقای وزیر جنگ و جواب آن
رئیس- در جلسه قبل سؤال آقای دکتر بقایی مطرح بود که مجلس از اکثریت افتاد حالا اجازه بفرمایید که وارد دستور بشویم.
اسلامی- نطق قبل از دستور چه میشود آقای رئیس بنده چهار بعد از نصف شب آمدهام چایی هم نخوردم.
رئیس- حالا دو ساعت بیشتر به ظهر ندادیم اجازه بدهید در آخر این کار بشود و آقایان در آمدن به جلسه یک قدری تأخیر میکنند ساعت ۹ بنده میخواستم جلسه تشکیل بشود باید آقایان در ساعت مقرر حاضر بشوند فرق نمیکند الان باید تا ساعت یک بعد از ظهر جلسه باشد سه ساعت حداقل جلسه است الان ساعت ده است مجبورید تا ساعت یک بعد از ظهر باشید چون ۳ ساعت کمتر نخواهد بود.
اسلامی- حالا بفرمایید. محفوظ است؟
رئیس- انشاءالله آخر جلسه، آقای دکتر بقایی
دکتر بقایی- در جلسه گذشته عرض کردم حضور آقایان که در این مملکت انقدر اعمال خلاف قانون صورت میگیرد از طرف دستگاههای دولتی که انسان حقیقتاً متحیر میماند که کدام قسمتش را بگوید و چه نتیجه بگیرد ولی این موضوعی که مطرح کردیم یعنی عمل خلاف قانونی که نسبت به هزار نفر افسران وظیفه صورت گرفته یک موضوعی است که انصافاً و حقیقتاً برای هیچ فرد باوجدانی قابل تحمل نیست من از آقایان محترم خواهش میکنم در نظر بگیرند که از این هزار نفر افسر احتیاط شاید حداکثر صد یا صد و پنجاه نفرشان باشند که زندگی و معاش خود و خانوادهشان تأمین باشد و بقیه اشخاصی هستند که باید کار بکنند و معاش خانوادهشان را اداره کنند آقایان شما خودتان از افراد این مملکت هستید خوشبختانه اکثریت آقایان همه متمکن و متمول هستند ولی بالاخره باید زیردستهای خودتان را نگاه بکنید (یکی از نمایندگان- این طور نیست ما هم چیزی نداریم) چطور نیست آقا هستند، صد تا اتومبیل سیستم ۵۰ هر روز جلوی در بهارستان ایستاده این علامتش است خیلیخوب اگر هم نیستند باید بیشتر توجه کنید یک خانوادهای زحمت کشیده خرج کرده بدبختی کشیده یک بچهای را به درجه دیپلم یا لیسانس یا دکتر رسانیده (نورالدین امامی- مثل شما) و بعد آنها رفتهاند حاضر شدهاند که خدمت نظاموظیفهشان را انجام بدهند نرفتهاند پول خرج کنند رشوه بدهند و معافی بگیرند چون راجع به این موضوع اگر جناب آقای وزیر جنگ بخواهند انکار بکنند بنده از موقعی که خودم نظاموظیفه بودم مجبورم بیایم اینجا و توضیحاتی بدهم حالا این جوانان حاضر شدهاند که وظیفه مقدس خودشان را انجام بدهند برای این که بعداً بتوانند وارد زندگی بشوند و این خانوادهای که آنها را مدت ۲۱ سال یا بیست و چند سال اداره کرده بتوانند در عوض او را اداره کنند یک بخشنامهای رئیس ستاد کیفش میکشد صادر میکند که اینها شش ماه خدمت اضافه بکنند رئیس ستاد قبلی را میگویم رئیس سابق ستاد ارتش که بعد تغییر عنوان داد و با لباس مبدل سمت زمامداری این مملکت را گرفت که اینها ۶ ماه اضافه خدمت کنند و هیچ کس نیست بپرسد که این مواد قانون که صراحت دارد سه تایش را بنده در جلسه قبل به عرض آقایان رسانیدم که در سه موقع مختلف به تصویب مجلس شورای ملی رسیده صراحت دارد که خدمت این افسران احتیاط یک سال است که شش ماه از آن در دانشکده افسری و شش ماه بقیه در صف است باز برای این که آقایان خاطرشان تازه بشود عرض میکنم ماده ۸۰ میگوید کسانی که دوره تحصیلات آنان معادل لیسانس یا دکترا باشد به طور کلی دوازده ماه در خدمت زیر پرچم خواهند بود که پس از طی دوره
دانشکده افسری احتیاط در صورتی که از عهده امتحان برآیند شش ماه با درجه افسری در صف خدمت خواهند کرد تبصره ماده ۷۶ که ضمن قانون یکصد و پنجاه میلیون ریال اعتبار برای کمک هزینه ارتش مصوب آبان ۱۳۲۳ به تصویب مجلس رسیده تصریح دارد مدت خدمت مشمولین دیپلمه مانند لیسانسیه و دکترا یک سال خواهد بود که شش ماه در دانشکده و شش ماه در صف خدمت خواهند کرد و بند ب از ماده واحده ۱۲ آبان ۱۳۲۴ که باز در آن هم تصریح دارد پس از طی دوره شش ماهه دانشکده احتیاط شش ماه بقیه خدمت را در صف انجام میدهند یعنی سه دفعه مجلس شورای ملی تصویب کرده و تصریح کرده و جای تفسیر باقی نگذاشته است در این که خدمت اینها باید یک سال باشد شش ماه در دانشکده و شش ماه در صف البته از آنجایی که تمام کارهای ما روی تقلید و نسنجیده و نفهمیده است نمیدانم روی چه اصلی یک روزی رئیس ستاد وقت میلش کشیده اینها شش ماه بیشتر خدمت کنند برداشته بخشنامه کرده که اینها به جای این که در مهر ۲۹ مرخص بشوند تا آخر اسفندماه ۲۹ باید خدمت بکنند هیچ کس هم متعرض این موضوع نشده که این چه حق داشته بعداً که آمدهاند و دیدهاند که یک عمل خلاف قانونی شده البته خیلی معذرت میخواهم از تیمسار وزیر جنگ که اسباب زحمت ایشان و دستگاه ایشان را فراهم کردم گشتهاند و گشتهاند و یک ماده شش پیدا کردهاند که در ماده شش گفته شده در صورتی که لازم باشد حالا این جواب آقای وزیر جنگ را بنده نمیخواهم قبلاً بگویم بعداً که فرمودند جوابشان را آن وقت بنده میآیم توضیح میدهم و هیچ کس هم نیست بگوید که چرا در شش ماه یا هشت ماه قبل آقای رزمآرا رئیس ستاد وقت آقایان خواهش میکنم نترسید آقای رزمآرا دیگر رئیس ستاد نیستند این بستگی با سرنوشت هزاران نفر جوانان این مملکت دارد این آقای وزیر فرهنگ همهاش میآیند داد میزنند ما دبیر نداریم ما آموزگار نداریم اکثریت این جوانان آموزگار و دبیر هستند و به هیچ جای دنیا هم عیب نمیکند که اگر آقایان اعتراف کنند که راجع به این قسمت اشتباه شده و آنها مرخصشان کنند راجع به این قسمت نامههای متعددی به بنده رسیده یک نامهای است که از پدر یکی از این افسران وظیفه که نامهاش خیلی تأثرآور است ولی بنده همهاش را نمیخواهم بخوانم دو جملهاش را میخوانم یکی این که مینویسد به طوری که استحضار دارید هزار نفر جوانان تحصیلکرده اول شهریور ۱۳۲۸ وارد دانشکده افسری شدهاند خدمت یکساله اینها طبق قوانین بعد از یک سال تمام است اول شهریورماه ۱۳۲۹ تمام شده معهذا هیچ یک را مرخص نکردهاند به علاوه در فروردین ۱۳۲۹ هم ۱۲۵۰ نفر به دانشکده وارد و در اول مهرماه ۱۳۲۹ افسر شده به سربازخانهها اعزام شدند بنابراین اکنون ۲۲۵۰ نفر افسر وظیفه مشغول به خدمت هستند که باید هزار نفرشان مرخص شده باشند از وضع زندگی و دربهدری خانواده و مسکن این بنده چه بگویم که ندانید با این که ۱۲۵۰ نفر بعدی خمت یکسالهشان در فروردین ماه ۱۳۳۰ منقضی میشود ولی این عده هم نگرانند که ممکن است اینها را هم در انقضای خدمت مرخص نکنند الی آخر این جمله آخرش را میخوانم که یک حسابی کرده مرد بیچاره که فرزندش را مرخص نکردهاند حساب کرده به طور متوسط این افسران احتیاط در ماه ۲۷۰ تومان حقوق میگیرند و هزار نفر در ماه میشود دویست و هفتادهزار تومان در شش ماه را اقایان خودشان حساب بکنند و ضمناً شما هیچ کدام از خارج تشریف نیاوردهاید وضع ارتش ما و وضع ادارات ارتش ما را میدانید یک چیزی نیست که بگویم آمریکا است جنگ کرده است هزار نفر افسر لازم داریم شما میدانید که وضعیت چه جور است بنده این را خواهش میکنم که آقایان پنج دقیقه فرصت داشته باشید به هر کدام از این ادارات ارتش همین الان تشریف ببرید میبینید که چهار تا افسر وظیفه اینجا نشستهاند بلاتکلیف یا مرخصشان کردهاند بروند بگردند چون کاری ندارند این صرف روی پهلوانی است برای این که بگویید ما میتوانیم هزار نفر را شش ماه دیگر نگاه داریم هیچ علت دیگری ندارد این جمله اخیر نامه این پیرمرد است که بنده نمیشناسمش به من نوشته میگوید آقای دکتر بقایی این که دیگر مخالفت با دولت انگلستان و شوروی نیست که بعضی از وکلا بترسند و از موافقت خودداری کنند این دیگر موضوع تودهبازی نیست که دولت (شوشتری- از آنها نمیترسیم نه از انگلیس نه از روس از خدا میترسیم از هیچ خارجی نمیترسیم) (آشتیانیزاده- ما قویترین دولت دنیا هستیم) یقولون بافواههم ما الیس فی قلوبهم شما که نمیگذارید ما صحبت کنیم. این خود علامت ترس شما است.
شوشتری- والله نمیترسیم از خدا میترسیم و از ملت ایران
دکتر بقایی- چرا آقا چرا؟ نتیجه نشان میدهد این دیگر موضوع تودهبازی نیست که دولت پیراهن عثمان کند و بعضی از نمایندگان اکثریت را بترساند شما را به خدا هر طور هست این عده افسران وظیفه را که خدمتشان را طبق قانون انجام دادهاند نجات دهید بنده میخواهم این استدعا را از آقایان بکنم و در مقابل این مواد صریح قانون که بنده خدمت آقایان عرض کردم خواهش میکنم استدعا میکنم آقایان توجه بفرمایید که جناب آقای وزیر فرهنگ چه جواب سست و بیپایه و بیمنطق خدمت آقایان عرض خواهند کرد البته خود بنده یقین دارم جواب ندارد (یکی از نمایندگان-آقای وزیر جنگ نه آقای وزیر فرهنگ) ببخشید آقای وزیر جنگ من چون در ذهنم بود که آقای وزیر فرهنگ راجع به این هشتاد درصد اضافه آموزگاران اقدامی نفرمودند به این جهت اشتباه شد عرض کردم آقای وزیر فرهنگ: در ارتش متأسفانه یک قسمت از کارها روی تقلید صرف صورت میگیرد که همان طوری که عرض کردم هیچ کس جرئت نمیکند حرفی بگوید برای این که فوراً میگویند آقا این مخالف آرتش است این هرج و مرجطلب است این طرفدار روسها است مجلس شورای ملی میخواهد مملکت را به انقلاب بکشاند هیچ کس جرئت نمیکند ولی اگر یک قدری آقایان توجه میفرمودند که در همین چند سال و در همین سه چهار سال اخیر یک ارتش بدبخت تو سریخورده شکستخوردة ما چند دفعه رنگ لباس و فرم لباس و مدالها و کلاه را عوض کرده اینها یک چیزهایی است که آدم نمیداند چه بگوید راجع به سؤالاتی که در دانشکده افسری خدمت آقایان عرض کردم که در دسترسم نبود چند تایش را برایم فرستادهاند.
رئیس- آقای دکتر بقایی وقت شما تمام شد.
دکتر بقایی- از نوبت آقای مکی استفاده میکنم.
مکی- چند دقیقه از نوبت من میتوانند صحبت بکنند.
رئیس- بفرمایید.
دکتر بقایی- در مورد این سؤالات البته خود دانشکده افسری این ابتکار را نکرده تمام ابتکاراتی که در ارتش ما شده در این پنج ساله اخیر ابتکارات تیمسار رزمآرا رئیس ستاد وقت بوده و تمام اینها بخشنامه شده به امضای ایشان حاضر و موجود است برای این که ایشان اصلاً از بخشنامه خیلی خوششان میآید روزی نیست که پنج تا شش بخشنامه صادر نشود و فردا هم چهار پنج تایش نقض نشود این اصلاً یک چیزی است یکی از شئونات ایشان است سؤال دهم نام و شغل و محل سکونت پدر در صورت حیات یا قبل از فوت چه شغلی داشته است با ذکر سوابق و جزئیات نام و شغل مادر و عمو و داغیی با ذکر جزئیات نام و نشانی رفقای صمیمی نظامی و غیرنظامی با ذکر سوابق بعداً خواهر و برادر و جزئیاتش فعلاً کجا هستند چه کار میکنند آیا سوابقی در دانشکده یا شهربانی دارد یا خیر یعنی به درد دانشجو بچه روزنامهای علاقهمند است اعم از داخلی یا خارجی و چه روزنامههایی را میخرد آیا آبونه است سؤال ۱۹ دانشجو در انتخابات اخیر به چه اشخاصی رأی داده است سؤال ۲۰ آیا از مرامنامة احزاب اطلاعاتی دارد یا خیر با ذکر جزئیات چه کتابهای فلسفی مربوط به احزاب را مطالعه نموده است و چه نتیجه گرفته است آیا قبل از ورود به ارتش داخل به هیچ حزب و جمعیت و فرقهای اعم از سیاسی یا غیر سیاسی بوده است یا خیر؟ آیا شما در انتخابات اخیر مجلسین شرکت نمودهاید این را امسال این طور کردهاند که مجلس سنا هم درست شده سؤال بعد اگر شرکت کردهاید به چه کسانی رأی دادهاید نام آنها را بنویسید عرض کنم حالا این یک چیزی هست که در همه جای دنیا معمول است و آقای وزیر جنگ خواهند آمد و خواهند گفت که در همه جای دنیا این سؤالات را میکنند و بنده هم میدانم ولی دو تفاوت دارند با ما یکی این که این سؤالات از روی شعور تنظیم میشد یعنی در سؤالی که از طرف یک مقام رسمی ابلاغ شده رسماً یک عمل خلاف قانون نیست در ارتش هزار نفری که در دانشکده افسری میروند خدمت نظاموظیفهشان را انجام میدهند سیصد چهارصد نفرشان لیسانسیه حقوق هستند دارای مطالعات هستند وارد در جریانات هستند قانون میدانند چیست اینها میخندند به ریش آن کسی که این سؤال را میکند که شما در انتخابات به چه اشخاصی رأی دادید گفتم این سؤالات خلاف قانون است گفتم که تفاوت دارد یکی این که سؤال از روی شعور تنظیم میشود و یکی این که این سؤالات را میگیرند روی این مطالعه میکنند آمار تشکیل میدهند هزار تا استفاده میکنند حالا تشریف ببرید ببینید راجع به این سؤالاتی که کردهاند جز این که یک عدهای را وادارند به دروغگویی چون جز این راهی ندارند این بیچارهها مثلاً یکی از سؤالات
این است که شما از زبانهای خارجه چه میدانید خوب البته یک کسی انگلیسی میداند یک کسی فرانسه میداند یک کسی هم روسی میداند پارسال یک نفر به جرم این زبان روسی میدانست محل خدمتش را گذاشتند خاش خوب هیچ ابلهی وقتی این را ببیند هر قدر هم زبان روسی بداند نمینویسد که من زبان روسی میدانم چون میفرستند به خاش مجبور میکنند که اینها دروغ بنویسند.
آزاد- ولی در عوض آقا کسی که انگلیسی بداند تشویقش میکنند.
دکتر بقایی- البته انگلیسها از خودمان هستند در هر صورت بنده مقصود از این سؤال که در خدمت آقای مکی این سؤال را کردم منظورمان فقط این بود که دولت را متوجه این عمل خلاف قانون بکنیم و البته این را هم بنده عرض کنم که انتظاری ندارم که مجلس فشار بیاورد که هر وقت آقای رزمآرا این عمل خلاف قانون را ادامه ندهد ولی از خود دولت استدعا دارم با آتیه این هزار نفر جوان بازی نکنید فکر بکنید که اینها وقتی در خدمت میمانند آقایان یک سال خدمت نظاموظیفه با وضعیت امروزی که ما میگوییم طاقتفرسا است برای اشخاصی که باید خودشان کار بکنند و زندگانی خودشان را تأمین کنند این را در نظر بگیرید که این هزار نفر وقتی که شش ماه بیشتر ماندند شرایط اقتصادی خانوادگیشان خراب شد وضع زندگیشان به هم خورد نقشههایی که داشته از بین رفت اینها ناراضی میشوند اینها انکتوئل Intlectuel این مملکت هستند اینها تحصیلکرده هستند هر نفر تحصیلکردهای که ناراضی میکند مثل این است که هزار نفر رعیت را ناراضی کرده باشید البته حالا موقع این نیست که ما مردم را ناراضی بکنیم و یقین بدانید چون بنده این عرض را میکنم خودم خدمت نظاموظیفه را انجام دادهام و از روی بصیرت کامل عرض میکنم و یقین دارم که تیمسار سرلشگر هدایت هم خودشان متوجه این موضوع هستند که یک جوانی وقتی ازش میخواهند در یک روز تعطیل کشیک بگذارند چه حالی دارد حالا فکر کنید هزار نفر جوان را شما شش ماه کشیک میگذارید میخواهید که اضافه خدمت کنند خدا میداند این وضع مملکت نیست یک فکری بکنید وادار کنید آقای نخستوزیر را یا اگر مربوط به خودتان است یا اگر مربوط به اعلیحضرت است از خودشان استدعا کنید در صورتی که اعلیحضرت در این کار البته دخالتی نداشتند بنده یقین دارم که اعلیحضرت همایونی هرگز یک امر خلاف قانونی را تصویب نمیکنند این هزار نفر افسری که خدمتشان تمام شده مرخص کنید و از ۱۲۵۰ نفر دیگر که دارید از آنها استفاده کنید.
آشتیانیزاده- دیدی حالا آقای دکتر بقایی دیدی که جفا کردی.
رئیس- آقای مکی پنج دقیقه وقت دارید نماینده محترم جناب آقای دکتر بقایی توجه فرمودند و مواردی را که تخلف صریح از قوانین موضوعه مملکتی شده است به استحضار مجلس شورای ملی رسانیدند و بنده را در حقیقت معاف کردند از این که در اطراف تخلف قانونی این سؤال عرایض مجددی خدمت آقایان کرده باشم ولی به طور کلی عرض میکنم مجلس شورای ملی همواره بایستی پشتیبان باشد از قوانینی که خودش وضع کرده اگر روی مصحلت و مقتضیات هم یک وقتی ایجاب کرد که قوانین را زیر پا بگذارند مجلس شورای ملی نباید زیر این بار برود باید بگوید که طرح جدید یا لایحه جدیدی دولت بیاورد و در مجلس زشت و زیبای آن گفته بشود بعد آن وقت آن قانون را به وسیله نقضش یا به وسیله کانلمیکن کردن باز بایستی مجلس انجام کار را عملی بکند بنده در خارج پریروز با تیمسار سرلشگر هدایت وزیر محترم جنگ که صحبت میکردم ایشان یک بیانی فرمودند که بنده خیلی بیشتر نگران شدم از ایشان سؤال کردم اگر جنگی نداریم که همین یک سال و دو سال خدمت برای سربازان کافی است ایشان فرمودند که ما داریم مطالعه میکنیم که خدمت سربازی را بلکه سه سال بکنیم گفتم عجب هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم ما تمام مملکت را از بین بردیم قوه تولید مملکت را به عنوان خدمت نظاموظیفه از بین بردیم هر رعیتی که از ده آمد به شهر دیگر رعیت و کشاورزی برای ده نشد آمده به شهر و شهرنشین شده و به این ترتیب ما ملاحظه میکنیم که در سال گذشته مجبور شدیم صد و پنجاه یا صدهزار تن غله از خارج بیاوریم ایران یک کشوری بود که هیچ وقت غله از خارج نمیآورد شما یک مشت زارع و کشاورز را آوردهاید برای این که در شهرها غالباً دیده میشود آنهایی که مستغنی هستند و پول میتوانند خرج بکنند ایشان یا معاف دائم میشوند یا هی معافی میگیرند یا معافی تکفل میگیرند به هر قیمتی که هست خدمت نمیکنند خدمت مال آن کشاورز و آن کارگر بدبخت است مال آقازادههای ای ملت نیست و اگر هم یک آقازادهای یک دفعه برود خدمت بکند در دفتر هنگ خدمت میکند دیگر تفنگ به دست نمیگیرد کشیک نمیدهد مثل یک عضو محترم اداره با اتومبیل شخصی میرود و مراجعت میکند ولی آن کشیک دادن و اینها مال افراد بدبخت این مملکت است و حالا آمدهاند این خدمت را بدون جهت شش ماه زیاد کردهاند شما وقتی که آمدید و این مدت خدمت را شش ماه زیاد کردید و یک عده جوان را در این مملکت به منجنیق گذاشتید اگر یک وقتی پیشامدی بکند اینها واقعاً از روی ایمان میروند و فداکاری میکنند؟ ابداً یکی از ادبا میگوید:
درس ادیب گر بود زمزمة محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
شما دارید کاری میکنید در این مملکت که همه از مکتب و از نظاموظیفه فراری میشوند خدمتوظیفه خدمت مقدسی است همه کشورها هم دارند و در بعضی کشورها به تناسب خودشان دارد ما هم داریم و مطابق یک قانونی است در اطرافش بحث نمیکنم که این خدمت خوب است یا بد است ولی قانونی است گذشته و میگوییم خدمت است برای افراد دو سال و برای دیپلمه و لیسانسیه یک سال شما این را دارید کشش میدهید و دارید علاوه بر مدت نگاه میدارید شما قصور میکنید که این عدهای که علاوه بر مدت میآیند خدمت میکنند آیا واقعاً اینها وجودشان مثل قبل مفید خواهد بود چون اینها را فشار آوردهاید چون اینها را تحت منگنه گذاشتهاید اینها هر موقعی هم باشد جبران خواهند کرد بنابراین مصلحت ارتش شاهنشاهی مصلحت مملکت ایران مصلحت مجلس شورای ملی ایران نیست که برخلاف قانون یک دستهای را نگه دارد و نگذارد اینها بروند در خارج کار خودشان را بکنند متأسفانه هر چه این افراد شکایت کردهاند و شکایت میکنند به جایی نمیرسد برای این که اگر به مراجع نظامی شکایت بکنند اینها را میگیرند مؤاخذه ازشان میکنند که شما چه حق داشتید این حرف را بزنید اگر هم به مجلس و مراجع صلاحیتدار شکایت بکنند اگر امضاء بکنند باز میگیرند و مجازاتشان میکنند و اگر هم امضاء نکنند مراجع صلاحیتدار میگویند چون نامه بدون امضاء است بلااثر میگذارند با این ترتیب اینها به هیچ جا هم صدایشان نمیرسد بنده بیشتر از این وقت مجلس شورای ملی را نمیگیرم و فقط توجه آقایان را جلب میکنم که هر کاری در مملکت میشود باید مطابق با قانون باشد و کاری برخلاف قانون اگر شده آن کار خلاف است و مجریان آن کار مشمول مجازات هستند و مجلس هم نبایستی اجازه بدهد که در این مورد تخلف صریح از قانون بشود.
رئیس- آقای وزیر جنگ بفرمایید.
وزیر جنگ- به طوری که جناب آقای دکتر بقایی و جناب آقای مکی سؤالی از وزارت جنگ فرمودهاند مطرح فرموده و مواد او را ذکر کردند این سؤال در موقعی که به وزارت جنگ رسید وزارت جنگ آن را بررسی کرد و در جلسه قبل مجلس شورای ملی بنده اول وقت به مجلس شورای ملی آمدم و شخصاً هم به آقایان دکتر بقایی و آقای مکی راجع به جوابی که به خدمتشان عرض خواهم کرد مذاکره کردم و عرض کردم که چه جوابی عرض خواهم کرد و به نظر بنده سؤال آقایان بر این است که واقعاً بررسی شود که عمل خلاف قانونی شده است یا نشده است و بنده اطمینان دارم که توجه دارند که همین نیت هم از طرف بنده هست و این بنده شخصاً در اینجا شاید اکثر آقایان نمایندگان هم میدانند و بایستی به عرض آقایان برسانم که بنده نهایت احترام را به قانون دارم (احسنت) بنده شخصاً معتقد هستم که هیچ جامعهای هیچ ملتی هیچ عدهای ممکن نیست جز در سایه قانون زندگی کند (احسنت) این را عقیده دارم این را امروز هم میگویم و در تمام مراحل زندگیام هم گفتهام و واقعاً هم بهش عقیده دارم بنابراین آمدم و جوابی هم که میدهم خدمت آقایان عرض کردم که من این جواب را عرض خواهم کرد و امروز هم جوابم را عرض میکنم و بنده هم مطمئن هستم که خود آقایان هم نیتی جز این که مطلب روشن بشود ندارند جناب آقای دکتر بقایی موقعی که سؤال را مطرح فرمودند متکی شدند به موادی از قانون که آنها را قرائت فرمودند بنده این مواد قانون را دیگر قرائت نمیکنم ولی همان طور که جناب آقای دکتر بقایی فرمودند در ماده ۸۰ که مورد استناد ایشان هم هست مینویسد کسانی که دوره تحصیلات آنها معادل لیسانس یا دوره دکترا باشد به طور کلی ۱۲ ماه در خدمت زیر پرچم خواهند بود و این کاملاً صحیح است و بعد در تبصرههای دیگر که اینجا به عرض مجلس شورای ملی رسیده معلوم کرده است که دیپلمه هم باید مانند
لیسانسیه خدمت بکند و این جزئیاتی است که حل کرده است ولی وزارت جنگ به علت احتیاجی که به وجود این افسران دارد و از نظر تکمیل اطلاعات فنی آنها به عرض آقایان رسیده است و به علاوه این قسمت اول سؤال آقایان است که اصلاً چرا ما آنها را زیادتر نگاه داشتهایم علتش این است که مسلماً آقایان اطلاع دارند که فن نظام در سالهای اخیر بعد از جنگ جهانی دوم بسیار تغییر کرده است و مستلزم این است که چه افسران و چه سربازان مدت بیشتری یا با دقت فراوانتری اطلاعات بیشتری کسب کنند مسلماً اطلاعاتی که برای فن نظامی قبل از جنگ جهانی دوم کافی بود امروز دیگر کافی نیست اگر من این را میگویم شاید از روی بیاطلاعی عرض نمیکنم شاید در تمام فنون و رشتههای دیگر زندگی هم همین طور است ولی بنده در این قسمتها اطلاع صحیح ندارم ولی در ارتش تغییرات حتمی حاصل شده است برای این که این یک سال خدمت آقایان از روی برنامه و عملی که میکنند به نظر وزارت جنگ آمد که کافی نیست که آن استفاده لازم را بکنند بنابراین آنها را شش ماه زیادتر نگاه داشت ولی وزارت جنگ برای نگاه داشتن آنها در مدت شش ماه اضافی متکی به قانون بوده است این همان جوابی است که بنده روز قبل خدمتتان عرض کردم و حالا هم عرض میکنم ملاحظه میفرمایید که در این ماده ۸۰ که خدمت لیسانسیهها و دکترها را مینویسد به طور کلی ۱۲ ماه در خدمت زیر پرچم خواهند بود این خدمت زیر پرچم در ماده ۴ قانون خدمت نظاموظیفه عمومی معلوم شده یعنی آن ماده قانونی که اساس خدمت وظیفه را در ارتش ایران معلوم کرده آن مادهای است میگوید که خدمت سربازی مقرر در ماده ۳ دارای تقسیمات ذیل است: دوره زیر پرچم جز در مواردی که به موجب همین قانون مستثنی گردیده است دو سال است پس معین کرده است که دوره خدمت زیر پرچم در ارتش ایران دو سال است جز در مواردی که من گفتم که کمتر باشد در ماده ۶ همین قانون میگوید در مقابل مدت خدمتی که متجاوز از مدت مقرره در ماده ۴ بنا بر مقتضیات و اوامر مخصوص انجام شود دو برابر از ادوار مدت خدمت کسر میشود پس مقنن روزی که گفت دوره خدمت زیر پرچم دو سال است جز در مواردی که من میگویم کمتر باشد همان وقت هم پیشبینی کرده است که اگر بنابر مقتضیات یا اوامر مخصوص مدت بیشتری خدمت کردند باید دو برابر آن مدتی که آن را بیشتر نگه داشتهاید از بقیه ادوار خدمتی او کسر کنید بنابراین عمل وزارت جنگ در نگاهداری شش ماه اضافه متکی به ماده ۶ قانون خدمت نظاموظیفه است اما در ضمن طرح این سؤال یک مطالبی جناب آقای دکتر بقایی و جناب آقای مکی فرمودند که بنده به طور مختصر جوابش را عرض میکنم اشاره فرمودند که اگر در ادارات وزارت جنگ برویم و ببینیم که افسران وظیفه بیکار نشستهاند اگر این طور باشد بنده بینهایت متأسف میشوم این افسران وظیفهای که خدمتشان را در دانشکده افسری انجام میدهند بنده اطمینان میدهم و همه آقایان میدانند چون اغلب اقوام آقایان هستند اینها برطبق رتبهای که پیدا میکنند پادگان خودشان را انتخاب میکنند و بنده به طور قطع عده اینها را نمیتوانم عرض کنم چون آماده این کار نبودم ولی از این ۱۲۰۰ نفری که در اول مهرماه افسر شدهاند بنده تصور میکنم در حدود ۱۱۰۰ نفرش از تهران رفتهاند و اینها در نقاط مختلفه کشور دارند خدمت میکنند و بنده اطمینان میدهم آن عده قلیلی هم که در تهران ماندهاند بیکار نمیباشند و بنده باز رسیدگی میکنم اگر واقعاً افسر وظیفهای در ادارات بیکار باشد بنده ضمن اظهار تأسف سعی میکنم که آنها را به کار وادارند (دکتر بقایی- مرخصشان بفرمایید ما نمیخواهیم به کار وادارید) (خنده نمایندگان) راجع به دانشکده افسری فرمودند که آنجا سؤالاتی میشود این عرض را که خدمتشان کردهاند صحیح است ما این سؤالات را در دانشکده افسری میکنیم این یک کار داخلی دانشکده افسری هم هست و در همه دنیا هم معمول است موقعی که یک عدهای وارد یک دستگاهی میشوند از آنها یک سؤالاتی میکنند (دکتر بقایی- این سؤالات ابتکار ستاد وقت بوده) خوب ستاد وقت به نظرش رسیده و دستور داده که دانشکده این کار را بکند اما این که فرمودند که اگر کسی زبان روسی بداند ما میفرستیمش به خاش این به نظر بنده درست نمیآید چون اینها پادگانشان را خودشان انتخاب میکنند و به علاوه ما در دانشکده افسری و دانشگاه جنگ زبان روسی تدریس میکنیم و جدیت میکنیم که یک عده از افسرانمان زبان روسی بدانند بنابراین اگر کسی زبان روسی بداند ما با او دعوای خاصی نداریم اما در ضمن مطالبی که آقایان (دکتر بقایی- راجع به سؤال انتخابات هم بفرمایید) بلی بلی یک افسر وظیفهای که وارد خدمت میشود از نظر مصالح خدمتی آرتش ما باید به افکار سیاسی او آشنا شویم (دکتر بقایی- عمل برخلاف قانون اساسی هم بکنید) بنده نمیدانستم که این عمل برخلاف قانون اساسی است و اگر خلاف قانون است حذف میکنیم (دکتر بقایی- آنها هم زرنگتر از آنند که حقیقتش را بنویسند) خودمان هم میدانیم ما تمام این هزار نفر یا بیشتر را جمع میکنیم در یک آمفیتئاتر نسبتاً بزرگ و این ورقههای سؤالیه را میدهیم دستشان آنها تندتند مینویسند میدهند به ما اینها را اغلب هم نمیخواهیم میگذاریم آنجا نه آنها اجباری دارند که بنویسند به کی رأی دادهاند نه ما فشاری داریم ولی نظر ما معلوم است که افکار سیاسیش را بدانیم و بنده هم تحقیق میکنم اگر این سؤال واقعاً خلاف قانون است برمیداریم (خلاف قانون اساسی نیست ولی سؤال صحیحی هم نیست) چشم بنده میگویم این سؤال را حذف کنند (احسنت) آقای مکی یک مطالبی فرمودند و در ضمن آن مطالب اشاره کردند که بنده یک نکتهای خدمتشان عرض کردهام این نکته صحیح است همان طوری که در ضمن بررسی خدمت افسران برخوردیم و در مورد سربازان هم برخوردیم که این مدت خدمت برای فراگرفتن فنون امروزی آرتش کافی نیست و داریم این را بررسی میکنیم و به طوری که بنده شاید قبلاً هم به عرض رساندهام که بین وزارت جنگ و کمیسیون نظام مجلس یک همکاری بسیار دقیق و صمیمانهای برقرار است بنده این را به عرض کمیسیون نظام رساندهام و در آنجا هم داریم مطالعه میکنیم ولی این تنها نکتهای نیست که وزارت جنگ دارد مطالعه میکند وزارت جنگ دارد مطالعه میکند که در ضمن تقدیم لایحهای یک کمکهای بیشتری به اشخاص بکند که مشغول تحصیل هستند و اشکالات امروزه را مرتفع بکند ما داریم بررسی میکنیم که آن اشخاصی که تا به حال خدمت نیامدهاند و اشکالاتی در زندگی آنها پیش آمده است تمام آنها را از خدمت معاف بکنیم ما داریم بررسی میکنیم که مشمولین هر سال آن عدهای که میخواهم به آرتش بیاوریم ترتیبی بدهیم که آنها هم با وضع سادهتری خدمت وظیفهشان را انجام بدهند و همه ساله اینها روی هم نبار نشوند وزارت جنگ مشغول بررسی این لوایح است و سعیاش هم این است که به مردم کمک کرده باشد و این لوایح را هم بنده میآورم به عرض مبارکتان میرسانم ولی این که فرمودند این سربازی که ما میآوریم لطمه به کشاورزی کشور میزنیم بنده این را عقیده ندارم شاید در نتیجه حرفه و کارم است که عقیده ندارم ما در سال در حدود پنجاههزار الی شصتهزار سرباز میگیریم ما به این پنجاه الی شصتهزار سرباز در مدت یک سال که میگیریم علاوه بر این که برای این کار مقدس آمادهاش میکنیم ما به اینها زبان فارسی یاد میدهیم ما از امسال شروع کردهایم که به اینها تعلیمات هم بیاموزند که فردا به درد زندگی آنها بخورد اما این که اشاره فرمودند که این افسران وظیفه الان بسیار از این کار در عذاب هستند و ناراحت هستند بنده با این عقیده موافق نیستم البته بنده تصدیق دارم که افسران وظیفهای که ما در خدمت نگاه داشتهایم مثل مستخدمین جزء این کشور از حیث معاش در مضیقه هستند بنده این را تصدیق میکنم ولی این وضعیت عمومیتی دارد این که تقصیر ما نیست بنده در این موضوعی که امروز پیش آمده است در این مکانی که مقدس است عرض میکنم که از آنهایی که جوانان این کشور و دیپلمهها و لیسانسیهها خدمت وظیفه میکنند وزارت جنگ سپاسگزار است و در مدتی هم در خدمت هستند ما این طور میبینیم که با نهایت صمیمیت خدمت میکنند روزی هم که از خدمت مرخص میشوند باز هم صمیمانه آرتش را ترک میکنند و وزارت جنگ بایستی در اینجا صراحتاً سپاسگزاری و تقدیر خودش را نسبت به خدمت این جوانان کشور به عرض برساند (احسنت).
رئیس- آقای دکتر بقایی بفرمایید.
دکتر بقایی- من تأسف میخورم از این احسنتهایی که این قدر در این مجلس به هدر میرود (خنده نمایندگان) (احسنت) بنده آمدم در اینجا خدمت آقایان نمایندگان عرض کردم که این سؤالی که از دانشجوی دانشکده افسری میکند که به چه اشخاص رأی دادهای این برخلاف اصل صریح قانون اساسی است میگویند که تحقیق میکنم اگر این طور بود و برخلاف قانون بود میگویم این سؤال را نکنند و آقایان همه میگویند احسنت احسنت آقا باید بگویید که چرا این کار را کردهاید چرا تحقیق نکرده این کار را کردهاند (نورالدین امامی- ایشان که نکردهاند) هر کس که کرده ولی بنده انتظار دارم که آقایان این احسنتها را برای رفع گرفتاری این هزاران نفر بفرمایند ایشان میفرمایند که اینها خیلی راضی هستند بنده جسارتاً خدمت ایشان عرض میکنم وقتی که یک افسر وظیفهای ستوان سوم یا ستوان دوم جلو تیمسار با آن یال و
کوپال میرسد یک جبههای میبیند و زبانش هم بنده میآید هیچ کاری هم جز این که سلام بدهد نمیتواند بکند این را شما به احساسات تلقی نکنید بنده واردم که اینها زندگیشان چطوری است اینها به ما و امثال ما مراجعه میکنند و بنده میدانم که هر یک روز زیادتری که اینها بمانند نسبت به آرتش دشمن میشوند شما خودتان هم یک روزی جوان بودید یک روزی احساسات جوانی داشتید یک جوانی را که یک سال تاریخگذاری کردهاند و گفته که روز اول مهرماه ۱۳۲۹ از اینجا میروم بیرون آن وقت به شما بگویند شش ماه بیشتر بمان آن وقت تشکر هم میکنید که اینها یک احساسات خیلی خوبی دارند این احساسات وجود ندارد شما خودتان را گول نزنید بنده این عرایض را خدمتتان میکنم کسی هستم وقتی که از اروپا برگشتم خودم رفتم که خدمت نظاموظیفه را انجام بدهم به شهادت یک عده از آقایانی که در همین مجلس حاضر هستند اگر میخواستم معافی بگیرم با سوابق خانوادگیام و با دوستانی که پدرم به ارث برای من گذاشته بود برای من از هر کاری آسانتر بود (کشاورز صدر- ولی در تقویت مزاجتان مؤثر بود ماشاءالله) با کمال آسانی و بدون پول بنده میتوانستم معافی بگیرم و از نظاموظیفه معاف بشوم با کمال اشتیاق رفتم و این خدمت را انجام دادم آقای سرلشگر هدایت ولی نمیتوانم بگویم وقتی که از خدمت نظام آمدم بیرون آن انتوزیاسم: Anthousiasme و آن احساسات قبلی را داشتم و نداشتم خدمت بنده مواجه شد با جریان شهریور و دیدم که چطور این دستگاه پوشالی زمین ریخت بنده در آنجا بودم بنده در آن موقع افسر بودم و دیدم این قدم آهستهها و این چیزها چی از آب درآمد درست است متفقین به ما حمله کردند حمله خیانتآمیزی بود انگلیسها بحریه ما را با خیانت و خدعه از بین بردند و افسران ما را نابود و شهید کردند اینها را بنده تصدیق دارم ولی مجموعه دستگاه را من بهتر از هر کس پی بردم که چطور پوشالی است فراموش نفرمایید که در آخرین مانوری که قبل از سوم شهریور داده شد یک هنگ در دو فرسخی تهران ۲۴ ساعت تشنه مانده بود بنده افسر امور مالی بودم و کاملاً واردم به این قسمت میفرمایند که اینها میآیند چرا میآیند برای این که اگر بخواهند کار دولتی بکنند باید یا ورقه خاتمه خدمت بیاورند یا معافی بیاورند یک عدهای هم میآیند برای این که وظیفهشناس هستند ولی وظیفهشناس میخواهید بماند یک جوانی را شما به این مستمسک ماده ۶ که قرائت فرمودید نمیشود شش ماه محکومش کرد بهش میفرمایید بنابر مقتضیات و اوامر خدمت زیاد شده شما چیزی که پیدا کردید برای این مستمسک این که سه ماده قانون که هر سه تا تصریح دارد که خدمت مدت یک سال است شش ماه در دانشکده و شش ماه بقیه در صف باید باشد سه موادی را من خواندم که آقایان گمان میکنم یادشان باشد در مقابل مدت خدمتی که متجاوز از مدت خدمت بنابر مقتضیات و اوامر مخصوص انجام شود بنده فرض میکنم در آن موقعی که تیمسار سپهبد رزمآرا دستور دادند که اینها شش ماه بیشتر بمانند آن مقتضیات موجود بود حکومت جناب آقای ساعد بود و ساعد مرد بیلیاقتی بود آقای رزمآرا که آتیه را میدیدند میدیدند که اگر ساعد بماند نظام امور مملکت گسیخته میشود ولازم است که اینها ۶ ماه بیشتر خدمت کنند بنده اینها را قبول دارم ولی این مقتضیات و اوامر ۸ ماه است گذشته و این اوامر مخصوص و مقتضیات کدام است که هنوز هم باقی است کدام اوامر مخصوص و مقتضیات است تیمسار که ایجاب میکند که ۶ ماه وقت هزار نفر را بگیرند و از بین ببرند؟ شما حساب بکنید که چند تا عمر بشری است و اینها چی یاد میگیرند بنده میخواهم بدانم آن طبیبی که ۶ ماه بیشتر میماند چه اکتشافات جدیدی را در بهداری آرتش یاد میگیرد آن ستوان یکم پیادهای که توی صحرا میرود و قدم آهسته به آنها یاد میدهد چه اکتشافی میکنند آخر این حرفهای مسخره چیست که میزنید اینها را همه میدانند البته بعد از این جنگ اکتشافات شده فن جنگ تغییر کرده بمب اتمی هست توپ هست چی هست ولی در مملکتمان وقتی با توپ ۷۵ میلیمتری هدفگیری میکنیم در مانورهای پنج کیلومتر آن طرف هدف میافتد توی جوادیه آقای ارباب مهدی یک قسمت از عمارتش هم خراب میشود دو نفر هم میمیرد آن وقت میروند میگویند نگویید این قضیه فاش شود آن را زیر سبیل میگذارند آن وقت ۶ ماه مردم را به چه عنوان مسخرهای میخواهید نگاه دارید چیزهای جنگی جدید آخر چه چیز جدیدی را میخواهید یاد بدهید فقط حرف (جمال امامی- اینها چیه میفرمایید) خوب حمله نمیکنم این دفعه حمله نمیکنم این دفعه از سر تقصیرتان گذشتم (خنده نمایندگان) آخر چه عنوان و مقتضیات مخصوصی در ۸ ماه پیش ایجاب کرده که آقای رئیس ستاد آن وقت برخلاف نص صریح ۳ ماده قانون تفسیر قانون را که رئیس ستاد نمیتواند بکند تنها چیز قانونی که پیدا کردند پس از جستجوی زیاد این ماده ۶ بوده است این ماده ۶ را ایشان خواندند که در مقابل خدمتی که متجاوز از خدمت مقرره در ماده ۴ بنابر مقتضیات و اوامر مخصوص انجام شده دوبرابر برای ذخیره حساب شده سه تا نص صریح قانونی ما داریم که خدمت نظام بعد از ۶ ماه دانشکده افسری ۶ ماه در صف خواهد بود حالا این مقتضیات و اوامر مخصوص به فرض این که وجود داشته تفسیرش با رئیس ستاد نبوده و به فرض این که ایشان حق تفسیر هم داشتند حق تشکیل مؤسسان داشتهاند حق تفسیر هم داشتهاند این حق را هم بنده برای ایشان قائل میشوم حالا که مقتضیات و اوامر موجوده فرق کرده در آن موقع مقتضیات و اوامر موجود بیلیاقتی آقای ساعد بود حالا ایشان رئیس دولت قوی هستند اینها را ول کنند و خواهش میکنم اگر این کار را کردند آقایان نمایندگان هم برای ایشان احسنت بگویند و این که میگویند که ما احتیاج داریم به هیچوجه منالوجوه احتیاجی ندارد برای این که تعداد ارتش ایران طبق قانونی که در این مجلس به تصویب رسیده نودهزار نفر است و یک ارتش نودهزار نفری احتیاج به هزار و دویست و پنجاه نفر افسر اضافهای ندارد و آن وقت فرض کنید (یکی از نمایندگان- صدهزار است) نودهزار نفر متن قانون است قانون اسفند ۱۳۲۱ یا اسفند ۲۲ آن وقت آنهایی که فنی نیستند آن افسر پیاده چه چیزهای جدیدی یاد میگیرد البته این عرایض را که بنده میکنم آقای وزیرجنگ برای این است که خودم وارد جریان هستم و خودم میبینم هر روز چطور احساسات مردم را خراب میکنیم خود ما یعنی این دستگاه بنده در مجلس خودم شاهد بودم که چند نفر جوانی که وارد هیچ دسته و حزبی هم نبودند گرفتند و آوردند آنجا بعد از دو ماه آنها تودهای شدند (آشتیانیزاده- حالا نگویید چون باز میگیرندشان) در صورتی که اگر سی سال هم بیرن مانده بودند ممکن نبود تودهای بشوند باز هم میگیرند اگر بخواهیم ما تمام این چیزها را تذکر بدهیم خیلی است مثلاً همین پریروز یک مدیر روزنامهای را گرفته بودند بعد آزادش کردند پس از آزادیش فردایش این شخص رفته بود به دیدن یکی از همحبسهایش که آن هم روزنامهنویس بوده رئیس زندان تا دیده بود گفته بود بهبه خوش آمدید ما دنبال شما میگشتیم یک حکم شش ماه حبس داده بود و او را انداختهاند در حبس از این چیزها خیلی فراوان است ولی اگر ما اینها را نمیگوییم برای این است که فکر نکنند که ما همهاش میخواهیم خردهگیری بکنیم ولی این وضعیت است این هزار نفر مطمئن باشید که احساسات آنها به کلی از بین میرود و هیچ تشکر و امتنانی هم نخواهند داشت و خیلی هم ناراضی و ناراحت خواهند بود و خاهش میکنم که اینها را مرخصشان بفرمایید این هزار و دویست و پنجاه نفر که دویست و پنجاه نفر هم از آنها زیادترند خدمت آنها را انجام خواهند داد و این بدبختها را مرخص کنید.
رئیس- آقای مکی بفرمایید.
مکی- خوشبختانه بیانات همکار محترم آقای دکتر بقایی بنده را مستغنی کرد از این که توضیحات بیشتری عرض کنم فقط یکی دو نکته کوچک را عرض میکنم و رفع مزاحمت میکنم در این ماده ۶ که تیمسار محترم استناد فرمودند این طور برنمیآید که شش ماه به خدمت اضافه بکنند با اجازه مخصوص و اوامر نمیدانم مقامات فلان میگوید اگر مثلاً سربازی مرخصی رفته است یا مانوری در پیش باشد اگر مواردی پیش بیاید بنابراین یک هفته بیشتر در خدمت باشند یک هفته ده روز نه این که شش ماه اگر این طور بود قانونگذار مگر مغزش را داغ کرده بودند وقتی که داشت وضع قانون میکرد این را پیشبینی میکرد که ۶ ماه هم میتواند اینها را نگه دارد اگر هم تفسیر قانون است که باید قانون را میآوردند به مجلس و باید مجلس شورای ملی آن را تفسیر بکند ما که اینجا وضع قانون میکنیم وظیفهمان است که قانون را تفسیر کنیم هیچ وقت قانونگذاری اجازه نمیدهد که ۶ ماه اضافه نگه دارند به هیچوجه هیچ قانونگذاری اجازه نمیدهد که جوانان مملکت را با اوامر مخصوص شش ماه نگه دارند تازه اگر بخواهند بنده خیال میکنم یک ماه هم اگر بخواهند اینها را بیشتر نگه دارند در مواقع عادی باید بلافاصله بیاورند به مجلس اگر موقع جنگ باشد و یا با یکی از کشورهای همجوار خودمان وارد محاربه بشویم خوب آن وقت وضع غیر عادی است و نظام وظیفه هم برای همین است ولی در مواقع عادی که میگوییم یک کشور صلحدوستی هستیم و میگوییم که ایران را میخواهیم با بیطرفی و سیاست موازنه منفی حفظ کنیم صحیح نیست که ما یک دسته جوانان را بیاوریم و اضافه در خدمت نگاه بداریم گذشته از این فرمودند
که امروز وضع فنون جنگ تغییر کرده است آیا این افسران وظیفه در سمت کارخانه بمب هیدروژن کار میکنند یا در یک کارخانه بمب اتمی میروند کار میکنند ما نه کارخانه بمب اتمی داریم و نه بمب هیدروژن داریم اینها سابق سوار قاطر میشدند حالا سوار کامیون میشوند چیز دیگری که نیست همان وضعیت قدیم بوده منتها وقت مملکت را بیشتر گرفتهایم ما به فقر و بدبختی مملکت بیشتر کمک کردهایم عرض کردم یک کشاورز یک چوپان وقتی که آمد به شهر دو سال خدمت سربازی کرد به ده برنمیگردد که خدمت کشاورزی را بکند در شهر عملگی میکند هزار کار میکند عرض کنم که روی همین اصول است که قوه تولید مملکت کاسته شده است حالا شما میفرمایید که با کمیسیون نظام صحبت کردهاید که مدت خدمت نظام را سه سال بکنید آقا مجلس شواری ملی چنین حرفی را قبول نمیکند و زیر بار این نمیرود که خدمت وظیفه سه سال شود ما در دوره گذشته طرحی آوردیم و پیشنهاد دادیم که خدمت وظیفه ۱۸ ماه بشود با دو سه رأی اختلاف آقایان رأی ندادند مجلس معتقد بود خدمت سربازی باید ۱۸ ماه باشد شما معتقدید که خدمت وظیفه باید سه سال شود یا فکر نمیکنید که اگر به مجلس فشار آورید با فرسماژور یک همچو قانونی گذشت خیال میکنید آنها خدمت خواهند کرد سه سال خدمت طاقتفرسایی است در کجای دنیا خدمت ۳ سال است در غالب کشورها ۱۸ ماه است (یکی از نمایندگان- هنوز نیامده) من میدانم که هنوز نیامده زمزمهاش هم خوب نیست گفتنش هم این بود که بنده خواستم عرض بکنم اگر این ماده ۶ که مورد استناد ایشان است بنده گمان میکنم برای یک هفته ۵ روز ۶ روز یک همچو چیزی باشد و الا هیچوقت قانونگذار در متن قانونی که در سه جا تصریح کرده که خدمت وظیفه شش ماه در دانشکده افسری و شش ماه در صف خواهد بود هیچوقت اجازه نمیدهد که ۶ ماه بیشتر که هر وقت مقامات عالیه اجازه دادند و امر کردند شش ماه بیشتر خدمت بکنند از آن گذشته این شش ماه را که اضافه کار میکنند بنده اطلاع ندارم افسر امور مالی چه فنون جنگی باید یاد بگیرد و افسری که در دادرسی ارتش آنجا بازپرس است این شش ماه آنجا بماند این چه فنونی را کشف خواهد کرد یا افسری که در مرز دارد کار میکند و یا در سایر نقاط کار میکند این چه ادوات جدیدی است که برای ایران و مجلس شورای ملی حکم اسرار را دارد که این اداوت جدید آمده که اینها باید با ادوات جدیدی که فقط اسپسیالیته ایران است آشنا بشوند (دکتر بقایی- آقا اسرار ارتش را فاش نکنید) این است که بنده عرض میکنم هیچ سری نیست در این کار و باید مردمی که میآیند اینجا خدمت میکنند باید به طیب خاطر هم بروند و موقعی که دارند خدمت میکنند واقعاً خدمتگزار ارتش و خدمتگزار ملت باشند نه این که اینها را آن قدر در منگنه بگذارند همان وقتی هم که در ارتش هستند به نظر قضیه آقا محمدخان قاجاز را شنیدهاید وقتی که در محضر کریمخان میرفت و مینشست تمام قالیهای قیمتی را پاره میکرد چرا؟ برای این که با کریمخان مخالف بود روزی که سلطنت به خودش رسید گفت اگر من میدانستم این کار را نمیکردم حالا هم نباید این طور آنها را جری کرد که وقتی که در ارتش هستند قالیهای ارتش را پاره کنند با قلمتراش مثلاً عرض کنم کاغذهای ارتش را هی بگیرند پاره کنند بریزند پایین از این راه خسارت به ارتش وارد بیاورند بیکار هستند از این نوع چیزها میکنند اگر علاقه نداشته باشند و مملکت و ارتش را از خود ندانند همین کارها را میکنند و مسلماً هر روز خیانتی خواهد کرد شما باید جلوگیری بکنید باید تشویقشان بکنید با مهربانی رأفت یک طوری با آنها رفتار کنید که هر کس هر وقتی گفتند خدمت سربازی بداند همان طور که مرگ حق است خدمت سربازی هم حق است باید بلافاصله خودش را معرفی بکند و بداند که آنجا هم اذیت بهش نمیکنند فشار بهش نمیآورند و روزی هم که مدت خدمتش خاتمه پیدا کرد دستآویزی برایش درست نمیکنند با دلگرمی خدمت میکند به ارتش خدمت میکند و خدمت به میهنش میکند.
رئیس- آقای وزیر جنگ بفرمایید.
وزیر جنگ- راجع به ماده ۶ قانون که به عرض مجلس شورای ملی رساندم عین متن قانون را چاکر در حضورتان قرائت کردم و در آنجا نوشته است بنابر مقتضیات و اوامر مخصوص ما از این نفهمیدیم که نوشته یک روز یا دو روز (مکی نه شش ماه) به نظر ما مقنن آن روز مدتی برای این قائل نشده و یک شرطی برایش قائل شده که میگوید که دو برابر در مقابلش کسر میشود بنابراین از مدت خدمت نمیتواند تجاوز بکند ما نفهمیدیم که یک روز یا دو روز باشد یک روز دو روز واقعاً احتیاجی به این کار نداشت (دکتر بقایی- سؤال ما این بود که مقتضیات چی بوده؟) مقتضیات یک مرتبه عرض کردم که مقتضیات این بود که با وضعیت فعلی که فنون ارتش تغییر کرده ما نمیرسیم در این مدت اینها را آشنا و آماده خدمت بکنیم حالا عرض کنم که به نظر آقایان این آمده که این فنون ارتش در دنیا فقط بمب اتمی یا بمب هیدروژنی است این طور نیست این فنون در تمام زندگی ارتش است به همان تناسب هم یک تغییراتی در زندگی پیاده نظام پیدا شده در زندگر سواره نظام پیدا شده اگر ما بمب اتمی نداریم ما بمب هیدروژنی نداریم این دلیل نیست که تا آن حدی که میتوانیم و وسایلش را داریم وزارت جنگ خودش را موظف میداند که جدیت بکند که فنون را به آنها بیاموزد و ما هیچ نیتی نداریم نیت ما واقعاً این است به آنها یک خدمتی بکنیم و آنها را هم برای خدمت به این کشور آماده بکنیم اما این که آقای ملکی اینجا فرمودند که تصور میفرمایند اینها به ما بیعلاقه باشند یا طرز رفتار ما آنها را بیعلاقه بکند ما این عقیده را نداریم ما این عقیده را نداریم ما این را قبول نداریم و الحمدالله این عقیده را داریم ما اطمینان داریم که افسران و سربازان وقتی که به خدمت میآیند راضی میروند و ما هم نهایت جدیت را میکنیم که این برادران عزیز ما در خدمتشان تعلیمات بگیرند و زندگیشان هم تا آن حدی که در اختیار ما است خوب و مرتب هست و به این امید هم باز بنده این تربیون را ترک میکنم که این سربازان از این وضعیت و از این خدمت و از این دستگاه و از این کشور راضی هستند و با کمال رضایت خدمت میکنند.
۳- بیانات آقای دکتر مصدق
رئیس- آقای دکتر مصدق بفرمایید.
دکتر مصدق- بنده دو سؤال از دولت دارم خیلی خوشوقتم که جناب آقای وزیر جنگ تشریف دارند و بعد از این که عرایضم را عرض کردم چون وزرا مسئولیت مشترک دارند در هیئت دولت مذاکره بفرمایند و جواب سؤال مرا تا یک هفته دیگر که نظامنامه تعیین میکند در مجلس شورای ملی بفرمایند.
لایحه الحاقیه نفت به واسطه مبارزه نمایندگان شجاع اقلیت منفی عده زیادی از نمایندگان خیرخواه اکثریت از مجلس ۱۵ نگذشته و در مجلس ۱۶ دولت ساعد جای خود را به جناب آقای منصور داد چون دولت منصور نه شجاعت داشت که قرارداد را رد کند و نه آنقدر تابع شرکت نفت شد که با آن موافقت و آن را به مجلس پیشنهاد نماید، از کار بر کنار شد و آقای رزمآرا را برای دو کار مهم که یکی پیشنهاد قرارداد الحاقی نفت و دیگری تشکیل انجمنهای ایالتی است، مأمور تشکیل دولت شدند و مدت سه ماه یعنی از ۵ تیر ماه تا ۶ مهر ماه ۱۳۲۹ که یکی از نمایندگان اکثریت ورقه استضاحیه خود را دارد. کوچکترین اقدامی ننمود.
آن عده از نمایندگان اقلیت هم که در کمیسیون نفت عضویت دارند، در نهم مهر ماه ورقه استیضاحیه خود را نوشتند و فقط از نمایندگان اکثریت که در کمیسیون رأی به استیضاح داده بودند دو نفر آن را امضا کردند و به مجلس داده شد.
آقای رزمآرا روز ۲۰ مهر ماه را برای جواب استیضاح تعیین نمودند روز استیضاح از طرف دولت حاکی از این بود که با قرارداد الحاقی مخالف است چه اگر دولت با آن موافق بود استیضاح مورد پیدا نمیکرد، یعنی از ملت ایران حقی سلب نشده بوده که دولت مکلف باشد آن را استیفا کند.
ولی هنوز استیضاح تمام نشده رویه جناب آقای نخست وزیر به واسطه نطق ایشان در جلسه ۲۶ مهر ماه در مجلس سنا تغییر نمود یعنی با قرارداد الحاقی موافقت کردند.
روز بعد یعنی پنجشنبه ۲۷ مهر ماه که نوبت استیضاح در مجلس شورای ملی به من رسید و صلاح مملکت مرا واداشت که از ایشان تقاضا کنم موقعی که به استیضاح نمایندگان جواب میدهند بیانات خود را در مجلس سنا راجع به موافقت با قرارداد تأیید نکنند، چون با تقاضای من موافقت شد تشکرات خود را در همان جلسه به ایشان تقدیم نمودم، ولی بعد معلوم شد که نطق کتبی خود را که قبل از حضور در جلسه تنظیم شده بود بدون این که اصلاح شود به اداره تندنویسی دادهاند که در مجله مذاکرات مجلس به این قرار منتشر شده است:
«اگر توجهی به جریان امر بفرمایید به خوبی درک خواهید کرد که وقتی دولتی پرونده امر را تسلیم کمیسیون و نماینده خود را معرفی کرد قطعاً موافق
بوده چه اگر موافق لایحه نبوده نه پرونده تسلیم و نه نماینده معرفی میشد»
نتیجه این شد که در مجلس شورای ملی اظهارات ایشان به نفع ملت ایران ولی در مذاکرات مجلس و بعضی از جراید به نفع شرکت نفت تمام شود.
اکنون به خود اجازه میدهم که اول سؤال کنم چه چیز باعث شد که آقای نخست وزیر از روز تعیین استیضاح که ۲۰ روز نمیگذشت دو عقیده مختلف اظهار کنند، یعنی اول با قرارداد مخالفت کنند و برای جواب استیضاح حاضر شوند پس از آن در مجلس سنا با آن موتفقت نمایند.
و باز این سؤال را بکنم که دولت رزمآرا از اشخاص مفضلتالاسلامی ذیل تشکیل شده.
آقایان محسن رئیس وزیر خارجه فروهر وزیر دارایی- سرلشگر هدایت وزیر جنگ- دکتر جهانشاه صالح وزیر بهداری- شریفامامی وزیر راه- دکتر جزایری وزیر فرهنگ- بوذری وزیر دادگستری مهدوی وزیر کشاورزی- دکتر عبدالله دفتری وزیر اقتصاد ملی و همگی مسئولیت مشترک دارند، آیا با ماده ۱۰ قرارداد الحاقی هم که امتیاز برای مدت ۳۲ سال تمدید میکند موافقند یا نه؟
همچنین میخواهم بیاناتی را که جناب آقای صالح در موقع استیضاح نمودهاند تأیید و عرض کنم که کمپانی نفت حتی در جزئیات امور ما هم بیدخالت نیست و جناب آقای رزمآرا که در جلسه ۲۷ مهر ماه مجلس شواری ملی این طور اظهار کردهاند:
«من که یک ایرانی هستم از پشت این تریبون با صدای رسا میگویم آقایان ما چرا خود را آن قدر ضعیف و نحیف ارائه داده این قسم خود را تابع نظر و نیت خارجی نشان دهیم که بگوییم جریان امور در کشور ما و با زنجیر جهل و نادانی دست و پای ما به وسیله آنها بشسته است اگر چنین است باید با یک حرکت این زنجیرها را گسست»
اگر گفتههای ایشان صحیح است چرا خود ایشان لایحه الغای امتیاز نفت جنوب را پیشنهاد نمیکنند که بیش از این وقت مملکت صرف مناقشات نشود.
چون که در هیچ مملکتی قرارداد امتیاز تابع مقررات حقوق خصوصی نیست که تا طرفین موافقت نکنند نتوان آن را الغا کرد بلکه مشمول مقررات عمومی است که اگر هیچ تخلفی هم کمپانی از مواد قرارداد نکرده بود، دولت میتوانست روی مصالح عمومی و اصل حاکمیت آن را الغا کند.
آقایان وانزلند و پروفسور ژیدل اگر این عقیده را اظهار نکردهاند علت این بوده که کسی از آنها در این بین سؤال نکرده است. کما این که در این مملکت هم این کار بیسابقه نیست و امتیاز رژی (انحصار دخانیات) که به مارژ تالبوت انگلیسی و امتیاز شیلات که به لیانازف تبعه روسیه تزاری داده شده بود. روی مصالح ایران و اصل حاکمیت دولت الغا شده است ولی چون نه بیانات جناب آقای سپهبد مقرون به حقیقت است و نه ما میخواهیم با دولتی مثل دولت انگلیس که مجاور و دوست ما است در اختلاف و مناقشه باشیم لازم میدانم برای استقرار صلح بینالمللی که هر دولتی از صلح میتواند استفاده کند و هر جنگی که پیش آید موجب اضمحلال دول است عرض کنم که اوضاع و احوال دیگر اجازه نمیدهد که ملل بزرگ در ممالکی مثل ایران با یک دسته فاسد که در هر مملکتی به قدر کافی هست و تنها به ایران اختصاص ندارد سازش کنند و ملل کوچک را از حق آزادی و اداره کردن امور خود محروم نمایند اگر دول بزرگ توانستند مملکت چین را که اهمیت سیاسی و اقتصادی آن با ایران قابل مقایسه نیست رویهای که در آنجا اتخاذ کرده بودند آن را حفظ کنند در کشور ایران هم میتوانند به مقصود خود برسند.
هرکسی این طور فکر بکند که بعضی از دول بزرگ رضایت میدهند که کمپانی نفت ملت ایران را تسخیر کند و مدت ۳۲ سال هر ساله صد میلیون لیره از معادن نفت بیچاره و بدبخت ببرد، یا خائن است یا احمق و هر سازش یا تفاهمی هم که بین آنها حاصل شود موقت خواهد بود.
چون دولتهای دست نشانده ما قادر نیستند که اختلافات بین دولت و کمپانی را حل کنند و هر قدر هم که به انتظار دولت بنشینیم بیشتر موجب تضییع وقت و مزید خسارت است بنابراین اگر نمایندگان مجلس شورای ملی از چند نفر از نمایندگان مجلس ملی انگلیس دعوتی بکنند که آنها به ایران آمده و اوضاع و احوال را از نزدیک مشاهده کنند و فجایعی که شرکت نفت در این کشور مرتکب میشود در اینجا بشنوند بدیهی است که وجدانشان اجازه نخواهد داد که ملت ایران باز دچار ظلم و ستم واقع شود و از این دعوت ممکن است این نتیجه گرفته شود که حسن تفاهمی بین دولت و کمپانی ایجاد شده و اختلافاتی که هست به کلی مرتفع شود.
بعد از مراجعت اعلیحضرت همایون شاهنشاهی از لندن، مطلعین به اوضاع میگفتند که هژیر در مقابل تشکیل مجلس مؤسسان متهعد شده است که قرارداد نفت در مجلس شوای ملی تصویب شود و من هیچوقت نمیخواستم این حرف را تا عملی بشود قبول کنم تا این که روز قبل در یکی از جراید خواندم که به پاس خدمت صادقانه و لیاقتی که طی زمامداری اخیر آقای رزمآرا از خود نشاده دادهاند، روزی تولد ملوکانه مورد تفقد شاهنشاه واقع و به دریافت نشان درجه اول تاج با حمایل مفتخر گردیدهاند.
این خبر مرا به تردید انداخت که اعطای این نشان بزرگ برای این است که از بوق اتومبیلها جلوگیری شده یا در یک امر حیاتی خدمتی به مملکت نمودهاند. اگر این نشان برای موافقتی است که جناب رزمآرا در مجلس سنا با قرارداد الحاقی نموده است باید گفت که خداوند این طور خواسته که ملت ایران از هستی ساقط شود، ولی اگر برای این است که در مجلس شورای ملی بیانات مجلس سنا را تأیید نکرده است امیدواریم که به توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی کارهای سابق جبران شود و آتیه معلوم خواهد نمود که این تفقد ملوکانه بر ضرر ایران تمام میشود یا نمیشود.
حاذقی- تذکر نظامنامهای دارم.
رئیس- در چه مادهای.
حاذقی- ماده ۸۰
(ماده ۸۰ را به شرح زیر قرائت نمودند)
دستور مجلس به طور مرتب و با تعیین تقدم و تأخر قبلاً برای هر دو هفته از طرف هیئتی مرکب از رئیس و نواب رئیس و رؤسای کمیسیونهایی که گزارش لوایح ارجاع شده را به مجلس داده باشند با حضور یکی از وزیران به تعیین نخست وزیر تهیه و بیست و چهار ساعت قبل از انعقاد اولین جلسه طبع و بین نمایندگان توزیع و بر لوحه دستور نیز میشود این دستور به هیچوجه قابل تغییر نیست مگر در موردی که به حکم فوریت و ضرورت از طرف دولت یا پانزده نفر از نمایندگان کتباً تقاضا شود و در این صورت تصوب مجلس دستور تغییر خواهد یافت.
رئیس- ایام اخیر مجلس دستوری نداشت با نظر مجلس دستور تعیین میشد به هر حال الان وارد دستور میشویم گزارش کمیسیون دادگستری است که نامنویسی کردهاند.
حاذقی- استدعا میکنم این دستور اجرا بشود که وقت مجلس صرف کار بشود ضمناً هم استدعا میکنم که بودجه که جزو دستورات است مقرر بفرمایید که در جلسه آینده مطرح بشود چون ما آخر این ماه دوازدهم تصویب نخواهیم کرد.
۴- طرح گزارش کمیسیون دادگستری راجع به قانون تصفیه کارمندان دولت
رئیس- حالا گزارش کمیسیون دادگستری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی
ضمن شور اول لایحه شماره ۹۱۹۵ دولت راجع به اصلاح قانون تصفیه کارمندان دولت کمیسیون دادگستری در ضمن رسیدگی به پیشنهادات واصله از آقایان نمایندگان و مراجعه به صورت جلسات رسیدگی هیئت تصفیه نظر به مشاهده بیترتیبیهایی در طرز رسیدگی سه نفر از اعضای کمیسیون را به اتفاق آرا تعیین نمود که در دفتر نخست وزیری پبشینه و سوابق طرز انتخاب هیئت تصفیه و ملاک و مأخذ تشخیصات آنها را مطالعه نمایند نتیجه مطالعات نشان میدهد که اولاً روسای دولت وقت یا اصلاً توجهی به مقررات قانون نکردهاند یا پی به مفهوم آن نبردهاند زیرا نخست وزیر وقت در مورد یکی از اعضای هیئت بدون آن که مستعفی شده باشد شخص دیگری را معین و معرفی نموده است.
پیشنهاد دو نفر از اعضای هیئت در پرونده دولت موجود نیست. نخست وزیر برخلاف قانون یک نفر دیگر از اعضای هیئت را شخصاً معین و حتی صدور فرمان را موکول به بعد نموده در صورتی که مطابق قانون هیئت تصفیه میبایستی از هفت نفر از اشخاص بصیر و مورد اعتماد پیشنهاد دولت و فرمان همایونی به طور ثابت برای مدت یک سال تعیین شود و با این ترتیب روسای دولت در انتخاب اعضای هیئت تصفیه رعایت شرایط و اوصاف قانونی را ننمودهاند.
ثانیاً هیئت تصفیه نیز در عدم رعایت قوانین از رؤسای دولت عقب نماندهاند چه اولاً با این که از عنوان قانون (قانون تجدید نظر در سازمان وزارتخانهها و تصفیه کارمندان دولت) و ماده اول آن که صراحت دارد هیئت تصفیه باید در سازمان وزارتخانهها و ادارات
تجدید نظر نموده تکلیف کارمندان آن را معین کند و قسمت الف ماده که مینویسد، عدهای که باید در خدمت باقی باشند. پرواضح است که مقصود کارمندان دولتی است که در موقع رسیدگی به وضع آنها در خدمت هستند و بقای آنها از نظر احتیاجات واقعی ضرورت دارد با این حال هیئت تصفیه از کارمندان دولت به قوه مقننه تجاوز نموده و با این کمیسیون دادگستری در موقع وضع قانون به هیچوجه نظری به شمول آن به اعضای قوه مقننه نداشته نسبت به عدهای از اعضای مجلس شورای ملی و مجلس سنا اظهار کرده است ثانیاً با این که قانون تصفیه در اول تیر ماه ۱۳۲۸ به تصویب رسید، و لایحه استخدام قضات که ترتیب خاصی برای اثبات عدم شایستگی آنها در نظر گرفته است در این موقع برای شور دوم در کمیسیون مطرح بوده و آقای دکتر سجادی وزیر وقت تا چهارم مرداد که روز انقضای دوره پانزدهم قانونگذاری است لایحه مزبور را جداً تعقیب و سعی مینمود قبل از تعطیل مجلس آن را به تصویب برساند و به همین جهت در قانون تصفیه کارمندان ابداً ذکری از قضات یا مستخدمین قضایی به عمل نیامده معذلک هیئت تصفیه بر پا است خود آقای دکتر سجادی که بهتر از هر کس واقف به عدم شمول قانون مزبور نسبت به قضات بوده است عمداً یا سهواً این قانون را شامل قضات نیز قرار داده است و تشخیصاتی نسبت به آنها قائل شده است و چون تجاوز هیئت تصفیه به امضای قوه مقننه مخالف با اصول مسلم و برخلاف اصل ۲۸ متمم قانون اساسی و اصل تفکیک قوا و فلسفه مصونیت نمایندگان و برخلاف همان قانون تصفیه کارمندان دولت میباشد و تشخیص عدم شایستگی و غیر مفید بودن قضات و حاکم محاکم از هیئت تصفیه ملازمه با انفصال و یا تغییر شغل آنها دارد و این امر مخالف با اصل ۸۱ قانون اساسی و برخلاف همان تصفیه که ملاک عمل هیئت تصفیه بوده است میباشد تشخیصات هیئت در مورد نمایندگان و قضات برخلاف قوانین اساسی و قوانین جاریه و خارج از حدود صلاحیت و اختیارات آنها بوده و بنابراین هیچگونه اعتبار و آثاری نمیتوان بر آن مترتب داشت و به خودی خود لغو و بلااثر است و اما تشخیصات هیئت تصفیه نسبت به سایر افراد کارمندان:
۱- با این که قانون تصفیه به دلایل مذکور در فوق نظر به کارمندان رسمی داشته است که دولت ناگزیر از ارجاع خدمت به آنها بوده هیئت به وضع عدهای از اشخاص رسیدگی نموده که اصلاً استفاده از خدمت دولت نمیکردهاند و برخلاف قانون بعضی را مفید و برخی را بیفایده و جمعی را ناشایسته شناخته است و با این ترتیب لازم میآید دسته اول وارد کار بشود و دومیها مادام که کاری به آنها رجوع نشده است از دولت حقوق بگیرند.
۲- قانون تصفیه صراحتاً اشخاصی را که مشمول قانون بازنشستگی هستند مستثنا کرده زیرا اجرای قانون بازنشستگی از طرف دولت نسبت به آنها الزامی است و این امر خود ملازمه با خاتمه خدمت آنها دارد و با وجود این هیئت تصفیه نه فقط نسبت به عدهای از آنها اظهار نظر کرده بلکه به میل خود بعضی را مفید شناخته که برخلاف همین قانون و قانون بازنشستگی باید در کار باقی بمانند و بعضی را مضر تشخیص داده که باز برخلاف قانون بازنشستگی به جای این که مادامالعمر حقوق تقاعد خود را بگیرند بایستی کسور بازنشستگی را که پرداختهاند پس بگیرند و بعضی را هم مینویسند چون مشمول بازنشستگی هستند از اظهار نظر نسبت به آنها خودداری شده و خلاصه برای اولین بار به جای یک بام و دو هوا یک بام و چند هوا قائل شدهاند (مراجعه به صورت جلسه مورخ ۳- ۶- ۲۸ هیئت تصفیه بشود.)
۳- هیئت تصفیه منتظرین خدمت را هم مورد نظر قرار داده است در صورتی که منتظرین خدمت طبق قانون استخدام فقط نصف یا دو ثلث حقوق خود را میگیرند و دولت تا زمانی که احتیاج به آنها نداشته باشد الزامی در ارجاع شغل به آنها ندارد لیکن با اظهار نظر هیئت تصفیه درباره آنها اگر بیفایده هم تشخیص شوند مطابق این قانون باید تمام حقوق خود را دریافت دارند.
۴- امضای هیئت تصفیه حدود اختیارات خود را تا پس از مرگ مستخدمین نیز توسعه دادهاند به تصور این که ممکن است بعضی از مستخدمین در آن دنیا هم دست از گریبان دولت بر ندارند نسبت به عدهای از مستخدمین متوفا نیز از قبیل مهدی شریعتزاده حسین سیاسی و غیره از اظهار نظر خودداری نکرده است.
بنابراین در چهار مورد مذکور در فوق نیز چون رسیدگی به وضع آنها خارج از صلاحیت و حدود وظایف و اختیارات تصفیه بوده است تصمیمات و تشخیصات آنها دارای آثار قانونی نبوده و لغو است.
در مورد تصمیمات هیئت تصفیه نسبت به کارمندان رسمی و شاغل- هر چند رسیدگی هیئت به وضع آنها در حدود صلاحیت و اختیارات هیئت تصفیه بوده لیکن نظر به این که در انتخابات اعضا چنان که ذکر شد رعایت شرایط و مقررات قانونی به عمل نیامده و در تشخیصات هیئت مطابق سوابق امر که مسلم است هیچگونه مأخذ و ملاکی جز سلیقه و نظر شخصی مدخلیت نداشته است و قطع نظر از این که تفویض حقوق مسلم افراد با اختیار چند نفر آن هم بدون تعیین طریق رسیدگی و تأمین وسایل دفاع و انفصال و سلب حق از مستخدمین از روی تمامی و نظر شخصی مخالف صریح قانون اساسی و مباین با اصول قانونگذاری است و بر فرض تصویب چنین قانونی در اثر عدم توجه نظر به مخالفت آن با قانون اساسی قابل پیروی نبوده و اشتباه یا غفلت در هر مرحله و موقع باید جبران گردد کمیسیون دادگستری با توجه به پیشنهادات عدهای از آقایان نمایندگان محترم ماده واحده زیر را برای شور دوم به مجلس شورای ملی تقدیم مینماید:
ماده واحده- تصمیمات هیئت تصفیه کارمندان دولت بلااثر است و دولت مکلف است در سازمان وزارتخانهها و ادارات شهرداریها و بنگاههایی که با سرمایه دولت تشکیل شده است تجدید نظر نموده ادارات و دوایر زائد را حذف و صورت تشکیلات را طبق اصل ۲۱ قانون اساسی برای تصویب در ظرف ۶ ماه به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید و ضمناً پرونده کلیه مستخدمین و قضات را که تخلفات اداری یا اتهام کیفری دارند در اسرع اوقات برای تعقیب به مراجع مربوطه قانونی احاله داده در ظرف همین مدت لوایح لازم قانونی را برای تعیین تکلیف مستخدمین زائد بر احتیاج به مجلس شورای ملی تقدیم نماید.
رئیس- آقای مکی بفرمایید آقای کشاورزصدور نوبتشان را به شما دادهاند.
مکی- بنده قبل از این که در اطراف لایحه تصفیه کارمندان دولت وارد بحث بشوم چون یک نامهای از آقای نظامامامی از لندن رسیده بود و در روزنامههای جبهه ملی هم چاپ شده بود و همچنین روزنامههای دیگر هم چاپ کرده بودند، برای آقای نظامامامی یک سوءتفاهمی ایجاد شده، بنده عرض کردم یکی از کمیسرهای سابق و این صورت جلسه هم اینجا هست که بنده گفتم به یکی از کسرهای دولت در لندن دستور میدهند، خیلی قبل، البته مربوط به کمیسر فعلی نسیت (یک نفر از نمایندگان- آن روز هم گفتید) بلی آن روز هم گفتم و یک جای دیگر هم عرض کردم که مربوط به نماینده فعلی نیست و مربوط به قبل است این را بنده عرض کرده بودم ولی چون دیدم ایشان این طور خواسته بودند که بنده در مجلس شورای ملی این موضوع را تذکر بدهم تذکر دادم علت این هم که ایشان این طور برایشان سوءتفاهم ایجاد شده بود گویا بر اثر اطلاعات هوایی است که با هواپیما به لندن رفته و این قسمت از عرایض بنده را آنجا ذکر نکرده بود و این سوءتفاهم برای ایشان پیدا شده است. در هر حال مطالبی که در روزنامهها نوشته میشود هیچ نوع سندیتی ندارد و مطالبی که میتوان به آن استناد کرد همین مجله مذاکرات مجلس شورای ملی است بعد از تصحیح همین مجله مذاکرات رسمی دو مرتبه تأکید کردم که مربوط به نماینده فعلی و کمیسر فعلی در لندن نیست ولی خوشبختانه چیزی را نوشته بودند یک موضوعی هم از لا به لای سطور ایشان انکار نکردهاند و گفتهاند که همچو چیزی هست منتها مربوط به ایشان نبوده و اما در مورد این لایحه تصفیه کارمندان دولت بنده دو مرتبه راجع به این لایحه مطالب و یک سلسله عرایضی به استحضار شورای ملی رساندم و خاطرنشان کرم که قصد بنده حمله یا توهین یا اهانت به یک دسته به خصوص نیست و فقط از لحاظ مصلحت و رعایت حفظ اصول قانونگذاری بنده یک عرایضی کردم و خودم را در آن موقعی که آن عرایض را به اطلاع مجلس میرساندم عاری از هر نوع حب و بغضی کردم و اکنون هم که در اطراف این لایحه یک عرایضی میخواهم عرض بکنم خدا میداند که خودم را عاری از هر نوع حب و بغضی کردهام و میخواهم آنچه مصلحت مملکت است و خیر مجلس و شورای ملی است به استحضار آقایان نمایندگان محترم برسانم.
اولاً در مقدمه این گزارش که از کمیسیون دادگستری برگشته اشاره شده است که چون مخالف با قانون اساسی بود این قانون نمیبایستی اجرا شده باشد مجلس شورای ملی ایران که یک قانون را وضع میکند در موقع وضع قانون بایستی جهات و خصوصیات را در نظر بگیرد و بعد با ایجاد و وضع قانون مبادرت بکند آن روزی که این قانون گذشت ما در کمیسیون دادگستری نبودیم. غالب آقایان که امروز در کمیسیون دادگستری هستند و این رأی را دادهاند همان آقایان بودهاند که نسبت به لایحه تصفیه رأی دادند و اگر استدلال بکنند که آن روز در اثر فرسماژور یا یک فشاری آن رأی را دادند، غیر
از این قانون ظالمانه دیگری هم در ادوار مختلفه مجلس و حتی در آخر دوره پانزدهم که مملکت این طور گرفتار حکومت ترور و وحشت شده بود از کمیسیون دادگستری و از سایر کمیسیونها گذشته است پس چطور این یکیش ظالمانه است ولی قوانین دیگر ظالمانه نیست؟ بنده مکرر به اطلاع مجلس شورای ملی ایران رسانیدم و در دوره گذشته هم رسانیده بودم که یکی از قوانین ظالمانهای که در هیچ کجای دنیا خدا میداند حبشه هم امروز تمدن و اصول قانونگذاریش مسلماً بدتر از کشور ما نیست ولی در مثل مناقشه نیست هر وقت سابق بر این میخواستند یک جایی را مورد مثال قرار بدهند میگفتند حبشه و زنگبار حکومتشان قانونیتر از حکومت ما است و آنجا یک وزیری اقرار به دزدی کرد مسلماً او را از پشت میزش بلند نمیکنیم در هر حال، حالا ما میگوییم حبشه و زنگبار با فرض این که آنجا اصلاً حکومت قانونی ندارد و حکومت استبدادی دارند و هر کس را هم حق دارند با چوب و چماق سرش را بکوبند (یک نفر از نمایندگان- قریباً سفیرشان به ایران میآمد) آمده است آقا (نورالدین امامی- چشم ما روشن) چشم آقای خلیلی رفیق مطبوعاتی ما روشن چون رفیق ایشان هستند در دوره گذشته عرض کردم که ما یک قانونی داریم به اسم قانون کیفر گرانفروشان که عرض کردم با فرض این که در مملکت حبشه حکومت قانونی
ندارند و قانون نمیدانند چیست در حبشه و زنگبار هم مسلماً یک کسی را در معبر عام نمیخوابانند شلاق بزنند (صحیح است) و جریمه نقدی بکنند و این حق نداشته باشد بعد از این که این حکم را درباره او خواستند اجرا کنند برود به یک مرحله بعدی، یک مرحله تجدید نظری و یک مرحله استینافی مراجعه بکنند. حکم قطعی است یعنی اگر الان یک کاسب جزء را در خیابان خواباندند شلاق زدند و یا خواستند بخوابانند شلاق بزنند هیچ مرجعی برای او وجود ندارد و این حکم قطعی است یعنی دو نفر در یک اتومبیل نشستهاند میرسند آنجا و میگویند این آقا را بخوابانید شلاق بزنید و این حکم فوراً به مرحله اجرا گذاشته میشود و در حبشه و زنگبار هم که به فرض اصلاً حکومت قانون نیست یک همچو رسمی وجود ندارد و این طور با مردم رفتار نمیکنند و این یکی از ظالمانهترین قوانین است. اگر این قانون را در قرون وسطا اجرا میکردند اشکالی نداشت ولی در قرن بیستم یک چنین قانونی موجب سرافکندگی ملت ایران در بین مللی است که به حکومت قانون و دموکراسی نامگذاری شدهاند. یکی دیگر همین قانون مطبوعات است که در آخر دوره پانزدهم با فرسماژور در همین مجلس روی جهات و مقتضیات به خصوصی وضع شده. آیا این قانون ظالمانه نیست؟ آقایان اشاره میکنند که این قانون برخلاف قانون اساسی است بنده این اصل اساسی را که راجع به مطبوعات است قرائت میکنم تا ملاحظه بفرمایید که آن قوانینی که با فرسماژور در آخر دوره پانزدهم در مجلس شورای ملی گذشت آن طور حکومت ترور و وحشت ایجاد کردند و یک کودتا یا شبه کودتایی در ایران کردند تا توانستند این قوانین را بگذرانند اینها با قانون اساسی هیچ تضادی ندارد و مخالف با روح قانون اساسی ایران نیست؟ اصل بیستم «عامه مطبوعات غیر از کتب ضلال و مواد مضر به این مبین آزاد و ممیزی در آنها ممنوع است ولی هرگاه چیزی مخالف قانون مطبوعات در آنها مشاهده شود نشر دهنده یا نویسنده بر طبق قانون مطبوعات مجازات میشوند اگر نویسنده معروف و مقیم ایران باشد ناشر و طابع و موزع از تعرض مصون هستند» ما پارسال که در زندان بودیم مدیر روزنامه صدای وطن و نویسندهاش آقای جواهرکلام را شب گرفتند آوردند به زندان، این جرمش این بود که یک کاریکاتور کشیده بود یک صحرای کربلایی از افراد سیاسی معاصر خودش درست کرده بود و آیتالله کاشانی را سوار اسب کرده بود به شکل حضرت حسین ابن علی و اقلیت را به شکل عساکر ایشان معرفی کرده بود، یک کاریکاتور این طوری درست کرده بود این را گرفتند سه سال محکومش کردند به حبس، یک مقالهای هم راجع به دیکتاتوری معاویه و یزید نوشته بود (نورالدین امامی- خدا آنها زا لعنتشان کند) به جرم این که چرا راجع به یزید و معاویه چیز نوشتی او را محکوم کردند. روز یازدهم عاشورا یک مقالهای نوشته بود و به دیکتاتوری یزید و معاویه لعنت فرستاده بود آن وقت محکمه نظامی به او گفته بود که این با اوضاع حاضر تطبیق میکند تو چرا نوشتی؟ بابا یزید و معاویه مردهاند روحشان هم آتش گرفته و رفته، این چه چیزش با اوضاع حاضر تطبیق میکند؟ این عمل برخلاف این اصل قانون اساسی بود ۳ سال هم مدیر روزنامه و نویسندهاش را محکوم کردند و هیچ کس هم نگفت آقا این برخلاف قانون اساسی است. یا همان قانون ننگین مطبوعاتی که واقعاً از ننگهای دوره پانزدهم است و این در موقعی که از مجلس میگذشت یکی نگفت کی گفته است که یک مدیر روزنامه ۲۰ روز، ۲۵ روز، ۳۰ روز دو ماه حبسش کنند و هر وقت خواستند پرونده آنها را به جریان بیندازند؟ یک جوانی به نام کرباسچیان را الان نزدیک ۳۰ روز است گرفتهاند حبس کردهاند روی یک تلفن، چون دستگاه قضایی ما خیلی خوب کار میکند این را بیست روز سی روز است گرفتهاند حبسش کردهاند در صورتی که قانون ما میگوید ۲۴ ساعت باید تکلیفش را معین بکنند این است وضع اجرای قوانین در این مملکت. یک قانون دیگر در دوره پانزدهم روی یک جهات و خصوصیاتی در مجلس به تصویب رسید به نام قانون تشدید مجازات رانندگان و این هم یکی از قوانین ظالمانهای است که در هیچ جای دنیا یک همچو قانونی را وضع نمیکنند و اگر یک چنین قانونی وضع کردند و تشدید مجازاتی هم لازم بود یک مراحل بعدی برایش قائل میشوند و میگویند یک مرحله تمیزی یا یک مرحله تجدید نظر دیگر داشته باشد یکی از مدیران جراید یعنی مدیر روزنامه آتش به من گفت که در خیابان یکی از این اتومیبلهای محکمه سیار جلو اتومبیل مرا گرفت گفت تند میرفتی گفتم خیلی خوب دیگر نمیروم گفت ۲۵ تومان جریمه شما است گفتم چرا؟ گفت پنجاه تومان گفتم چرا؟ گفت صد تومان من دیدم اگر یک قدری دیگر صدایم درآید این که تجدید نظر ندارد میگوید پانصد تومان ناچار صد تومان را دادم و صدایم درنیامد (غلامرضا فولادوند- اینها سوءتعبیر کردهاند آن قانون را، آن حبس روزی پنج قران را تصویب کردند روزی پنج تومان، اینها آمدهاند برای یک چیزی که در کنار خیابان گذاشتهاند پنجاه تومان جریمه میگیرند، این برای این کار نبوده است) این صحیح ولی حالا که دارند این قانون را این طور اجرا میکنند و ما که واضع قانون هستیم و ما که قسم خوردهایم به حفظ قانون اساسی و اجرای قوانین در مملکت باید این را عملاً به دولت نشان بدهیم که اگر یک کسی برخلاف قانون دارد عمل میکند باید با حرف منطقی خودمان و با قانون و با مجازات توی دهانش بزنیم که این سوءاستفاده از قانون نشود. چند روز پیش یک عده از کسبه میدان امینالسلطان آمدند منزل من شکایت، یکی از اینها ذغالفروش بود میگفت به من گفتند چرا روپوش سفید نداری؟ آخر کجای دنیا از یک ذغالفروش روپوش سفید میخواهند؟ نجاری که دائماً با چوب کار میکند کی گفته است روپوش سفید بپوشد؟ ولی میروند با این قوانین ظالمانه سوءاستفاده میکنند شصت تومان، هفتاد تومان، هشتاد تومان جریمه میکنند. اگر قانون تصفیه ظالمانه است این هم ظالمانه است، این یک بام و دو هوا است که ما بگوییم در این مورد ظالمانه است ولی در سایر موارد بعداً فکری میکنیم. اگر قانون در مملکت بایستی اجرا بشود و اجرا میشد هیچوقت شهرداری تهران نمیتوانست سوءاستفاده بکند از سکوت مجلس و به دستور دولت اتحادیههای ساختگی برای مردم درست بکند. در حکومت دموکراسی مردم آزادند و هر منصفی اگر بخواهند نماینده داشته باشند میروند درست میکنند به شهرداری چه مربوط است که میخواهد دسته دسته آنها را تحت فشار بگذارد به عنوان روپوش سفید از نجار و ذغالفروش و به اینها نماینده صنف خودشان را تحمیل بکند که اگر یک روز شهرداری یا دولت خواست دست به یک اقدامی برخلاف اصل بزند و برخلاف مصلحت اقدام کند یک اصناف و اتحادیههای قلابی ساخته باشند که بگویدتمام اصناف و اتحادیهها تلگراف کردهاند و تقاضا کردهاند که مثلاً رژیم ما باید عوض بشود و از حالا شهرداری دارد زمینه این کار را میسازد که اصناف قلابی و اتحادیههای قلابی درست بکند که هر روزی خواست به آنها بگوید تلگراف را شروع کنند به مجلس سنا و شورا که ما این رژیم را نمیخواهیم و مثلاً میخواهیم رژیممان جمهوری باشد یا فلان چیز باشد اینها ساختگی است اینها نشان سوءنیت دولت است و ما که به حفظ قانون اساسی و حکومت ملی مشروطه قسم خوردهایم باید اصول مشروطیت را حفظ کنیم شهرداری طبق دستورات خارجی که دولت تعهد اجرایش را کرده که یکی از آنها انجمنهای ایالتی است شهرها را میخواهند با این ترتیب و با نمایندگان اصناف قلابی و ساختگی در دست داشته باشند که هر روز آن تلگراف مصنوعی و ساختگی مثل مجلس مؤسسان قلابی دوره گذشته لازم شد سر تلگرافات باز شود. اینها را مردم میفهمند و دیگر زیر این بارها
نمیروند و گول این حرفها را هم نمیخورند و شهرداری هم اگر بخواهد زیاد در این کار اصرار کند من از وزیر کشور استیضاح خواهم کرد. مردم آزادند و بایستی خودشان اتحادیه خودشان را اداره بکنند. شهرداری بیجا میکند که مردم را وادار میکند اتحادیه قلابی بسازند (اسلامی- اصلاً وزارت کشور منحل است) شما خیال میکنید اگر وزارت کشور منحل میشد آب از آب تکان میخورد؟ (اسلامی- هیچ چیز نمیشد) این وزارتخانهها را هر کدامش را اگر درش را قفل بکنند نه تنها در وضعیت مردم فشار و مضیقهای ایجاد نمیشود بلکه مردم یک نفس راحتی خواهند کشید و از دست مأمورین مالیات بر درآمد و این همه رشوهای که میدهند راحت میشوند. در تمام شئون این مملکت رشوه حکومت میکند. هر کس رشوه داد کارش پیشرفت میکند و هر کس رشوه نداد به کلی از هستی ساقط خواهد شد. این وضع مملکت است پس بنابراین اگر یک قفل به در تمام این وزارتخانهها بزنید آب از آب تکان نخواهد خورد مردم هم یک آسایش و راحتی پیدا خواهند کرد و به مجلس شورای ملی و قفل کنندگان در وزارتخانهها دعا خواهند کرد (آشتیانیزاده- قفل را باید به در خود مجلس زد) آن وقت صورت ظاهر و اصول دموکراسیاش درست نیست آن وقت شهرداری نمیتواند این کارها را به نام قانون بکند. اینها قوانین ظالمانهای بود که در ادوار گذشته و در آخر دوره پانزدهم مجلس شورای ملی متأسفانه و بدبختانه از تصویب مجلس شورای ملی گذشته است و این قوانین هم با اصول دمکراسی امروز دنیا تطبیق نمیکند و حتی شما به طوری که عرض کردم اگر یک حبشه یا یک زنگبار استبدادی را مجسم بکنیم پهلوی خودمان مال دوران قرون وسطی را در آنجاها هم همچو قوانینی حکومت نمیکنند ولی در ایران متأسفانه قانون این فشارها و این بدبختیها را به مردم دارند تحمیل میکنند. از این گذشته ما مکرر راجع به تصفیه دستگاهها در مجلس شورای ملی صحبت کردهایم. حتی خاطرم هست در همان موقعی که اعلیحضرت همایونی در آمریکا بودند چه در جراید آمریکا و چه به وسیله نطق و خطابه و چه بعد که تشریف آوردند به تهران مکرر از یک تصفیه صحبت کردند و از یک تحولی صحبت کردند و هی صحبت تحول بود که تحول شروع خواهد شد و حتی روزنامههای فکاهی در اطراف این تحول صحبت کردند بعضی گفتند از طبقه بالا شروع میشود، بعضیها گفتند از طبقه پایین شروع میشوند و خلاصه در اطراف بالا و پایین مدتها صحبت شد و بالنتیجه یک قانون تصفیه از مجلس شورای ملی گذشت و عرض کردم که همان عده یعنی یک عده زیاد از آن کسانی که در دوره پانزدهم در کمیسیون دادگستری بودند در همین کمیسیون هم الان تشریف دارند و همان عده آمدند این لایحه را آوردند. آن روزی که این لایحه از کمیسیون میگذشت، بنا به سوابقی که از این مانده در مجلس شورای ملی، یعنی صورت جلسات آن یک دسته از آقایان نمایندگان پیشنهاد میدهند که آقا یک راه تجدید نظری برای این کار بگذارید. هر چه اصرار میکنند میگویند نه آقا، این قانون غیر عادی است تجدید نظر میخواهند چه کار کند؟ اگر شما تجدید نظر بگذارید تمام اینهایی که به بند افتادهاند خلاص میشوند و معلوم میشود که آن روز در آنها به دستگاه قضایی و دادگستری خیلی اعتماد داشتند چون آن روز یک عده در کمیسیون گفتهاند که اگر تجدید نظر بگذاریم اینها تمامشان خلاص میشوند. ما تصدیق میکنیم که یک دسته از آنها به این بندها وارد شدهاند اینها بیگناهند (صحیح است) در تمام قوانین وقتی که میخواهند اجرا بکنند مسلماً یک تبعیضهایی میشود و حق عدالت کاملاً در مورد اشخاص به موقع اجرا گذاشته نمیشود در اینجا هم گذاشته نشده و تقریباً به صدی ده یا صدی پانزده آنها ظلم شده است، یک دستهای که نباید جزو بند الف و از ناپاکترین اشخاص این مملکت هستند مثل آن پاکروان یا نجسروان اینها در بند الف آمدهاند و حالا هم این آقا سفیر شده (آشتیانیزاده- مزد خون مدرس را میگیرند) به قول شما مزد خون مدرس را بگیرید یک کارهایی شده که جانیترین اشخاصی را که عرض میکنم اگر یک روزی یک محکمهای رأی بدهد که این شخص را اعدامش بکنند فقط به جرم قتل یک نفر بیگناه که در واقعه شوم صحن حضرت رضا و مسجد گوهرشاد اتفاق افتاده محکوم میشود و خون دو هزار نفر از بین رفته و این که چنین تبعیضهایی در این قانون شده و در بندهای دیگر هم اشخاص بیگناه را بدون مورد وارد این بندها کردهاند اینها هست ولی نسبت به صدی هشتاد و پنج دیگرش ما نمیتوانستیم راهی باز کنیم و به آنها راهی نشان بدهیم بنده در چند مورد اسامی اشخاص را هم بردم و هر کس گفت که این اشخاص مردم خوبی هستند از حرف خودم برمیگردم یکی آقای مصباح فاطمی است که پادشاه بیتخت و تاج خوزستان بوده آیا این شخص که به بنده افتاده آدم خوبی بود؟ این شخص چهارده پانزده سال پادشاه بیتخت و تاج خوزستان بود، این فرمانبردار شرکت نفت بود، خوزستان را با این فلاکت انداخته هر چه شرکت گفته کرده، میلیونها تومان دزدیده و امروز به بند افتاده حالا شما امروز میخواهید این را با یک قانون کان لم یکن نجاتش بدهید و فردا وزیر بشود و قطعاً وزیر دادگستری خواهد شد. یکی دیگر آقای بدری است که بنده او را هم که این موقعی که در مشهد بوده البته تکذیب هم کرده ولی این را غالب روحانیون مشهد و مردم مشهد برای خود من گفتهاند، برای این که ایشان یک میهمانی بکند و پسرشان را به رؤسای ادارات و غیره معرفی بکنند وقتی آقای دکتر بدر آنجا میرود قریب هشتصد تومان خرج مشروبات الکلی میشود چون آستانه محلی برای مشروبات الکلی ندارد آن وقت سند هشتصد تومان شمع برای آستانه صادر میکنند مگر آستانه سال چقدر شمع مصرف میکند؟ آنجا که هر سال مقداری شمع میفروشند آیا پرونده نوغان و پروندههای دیگری که در همین مجلس دوره چهاردهم اعلام جرم شد شما این را دارید از بند خلاصش میکنید و میگویید غیر عادلانه است که یک قانون غیر عادی بیاید و این اشخاص را محکوم بکند در صورتی که کاری نکرده نگفتهاند که اموالشان مصادره بشود و به مصرف خیریه برسد یا زنده نباشد، یا در ایران نباشد یا تبعیدشان بکنند، هیچ کدام نیست گفتهاند آقای مصباح فاطمی یا آقای بدر در خانهاش و هر چه اندوخته دارد بخورد و کسی هم به او کاری ندارد فقط توی دستگاه دولت نباشد و دیگر خدمت دولتی به او مراجعه نمیکنند. باز جای خوشوقتی است که لایحه دولت این قدر شدید نبود. لایحه دولت که آمد به کمیسیون قلب ماهیت داد. لایحه دولت این بود که یک تجدید نظری برای افراد بیگناهی که در این بندها افتاده بودند و قائل شده بود که اگر آنها نسبت به حکم صادره یعنی به تصمیمات هیئت تصفیه معترض هستند بروند تجدید نظر بدهند این گزارشی که از کمیسیون برگشته خیلی مسخره است. این نوشته است به کلی کان لم یکن (اسلامی- لایحه دولت هم به کلی گفته بود منتها یک قدری یواشتر) پس کاش همین حرف را میگذاشتیم دولت میگفت و مجلس را آلوده نمیکردیم ما که این حرف را زدهایم این را از دهان خود دولت تصدیق گرفته بودیم. ما در خارج بر علیه مجلس شورای ملی داریم تبلیغ میکنیم با این نحوه عمل و این گزارش که آمده با این کیفیت و این اگر تصویب بشود هیچ به مصلحت مملکت نیست و زیبنده هم نیست و همه خواهند گفت که چون یک عدهای از منتقدین در این بندها افتادند و یک دسته از نمایندگان مجلس در بندها بودند آمدند این قانون را با این عجله و با این شتاب کان لم یکن کردند در صورتی که من خودم تصدیق میکنم که در مورد نمایندگان بعضیهاشان را بنده خوب میشناسم که واقعاً اینها اصلاً مورد نداشته است که جزو بندها قرارشان بدهند و مادام که اینها نماینده هستند هیچ نه از احترامشان کاسته است و نه کسی میتواند به آنها چیزی بگوید برای این که نماینده از روزی که اعتبارنامهاش به تصویب مجلس برسد تا روزی که مجلس باز است نماینده مجلس خواهد بود حالا اگر یک روز خواست وارد خدمت دولت بشود آن امری است علیحده که دولت آن روز باید ببیند که این به دردش میخورد قبول کند و اگر نمیخورد نکند ولی این حرف مدتها خواهد بود که میگویند نمایندگان چون خودشان در این بندها بودند آمدند این را کان لم یکن کردند و آن وقت ملت ایران تمام منطقه ضعیف و رنجبر و ستمدیده ایران و آنهایی که زیر زنجیرهایی هستند مثل همان نجار و همان ذغالفروش این را مجلس نشسته و با کمال خونسردی دارد نگاه میکند و شما ببینید که همان نجار یا ذغالفروش یا آن روزنامهنویس که هادی افکار جامعه است و ما معتقدیم که رکن چهارم مشروطیت است، او چه نوع معامله میکنند؟ اینها است که حق میدهند به جراید که شدیداً به مجلس آتاک بکنند آن ذغالفروش حق دارد که مجلس را کعبه آمال خودش نداند، میگوید آقا این چه کعبهای است که نسبت به من ذغالفروش که این رفتار میشود مجلس هستند وقتی میگویند که خدمت دولت نکند آن وقت این المشنگه را به پا میکنند که امثال مصباح فاطمی یا بدر یا امثال آنهایی که در بند هستند و خودتان هم میشناسید اینها را بیایند آزاد بکنند که باز بروند با آن ذغالفروش یا آن هیزمفروش یا آن نجار تعدی بکنند. از همه اینها گذشته یک کاری که کمیسیون دادگستری کرده من میترسم که این عدهای که حقاً جزو این بندها هستند فردا بیایند از مجلس شورای ملی تقاضای خسارت هم بکنند، فردا بیایند بگویند که ما یک چیزی هم طلبکار هستیم و تازه یک چیزی هم طلبکار میشوند زیرا در همین گزارش به هیئت
تصفیه تا آنجا که توانستهاند توهین کردهاند، توهین بهشت تصفیه یعنی چه؟ یعنی تقویت و احترام امثال پدر و امثال مصباح فاطمی یا نظیر اینها، شما پدر و مادر اینها را پشت تریبون گفتند، نسبت غرض دادید. همه جور نسبتی به این بدبختها دادید. خوب یعنی جناب آقای مصباح فاطمی پادشاه بیتخت و تاج خوزستان را نمیتوان گفت که بالای چشمشان ابرو است و مقدسترین افراد این مملکت هستند و به مقام ایشان توهین شده و باید یک قانونی از مجلس بگذرد که ایشان را برای مدت چند سال بفرستند به اروپا یا نمیدانم یکی از پستهای عالی مملکت را به او بدهند. این منیعش این است. از این گذشته، شما روح ابتکار و رشادت را در این مملکت دارید از بین میبرید و از این مملکت دور میکنید. یک هیئتی آمدهاند مطابق تشخیص خودشان یک دستهای را مشمول بندها کردهاند اگر تشخیص آنها صحیح نبود که گفتیم برایشان تجدید نظر قائل بشوند و اگر صحیح بوده که خوب به وظیفه خودشان عمل کردهاند. شما آمدهاید اینجا هم به عنوان نطق قبل از دستور و هم در ضمن شور اول لایحه هر چه خواستید به آنها توهین کردید. اگر یک روزی واقعاً مملکت ما میخواست رو به انقلاب نرود و خواست با تحول مملکت را نجات بدهد و خواست یک هیئت تصفیه انتخاب بکند که افراد ناصالح و ناپاک را از دستگاهها بیرون کند کیست که دیگر جرأت کند و بگوید که آقای مصباح فاطمی و یا آقای بدر یا امثال آنها افراد بدی هستند؟ هیچ کس جرأت نمیکند یعنی شما روح ابتکار و شهامت و قضاوت را در این مملکت برای همیشه از بین بردید زیرا شما آن قدر به آنها توهین کردید که دیگر هیچ کس حاضر نمیشود این اندازه در معرض توهین قرار بگیرد بنده خواستم این قسمتهایی را که لازم بود به اطلاع مجلس شورای ملی برسانم و عرض میکنم این قانون با این کیفیت من تصور نمیکنم تصویب بشود زیرا یک دسته از نمایندگان شریف از مجلس میروند بیرون چون ما تقاضای رأی با ورقه کردیم و اینها وجدانشان آرام نیست که با ورقه رأی بدهند و رأی نخواهند داد جلسه را از اکثریت میاندازند. شما اگر میخواهید این قانون را که میگویید ظالمانه است از بین ببرید قوانین ظالمانه دیگری را هم که نظیر این قانون یا بدتر از این قانون یا بیشتر از این قانون روح جامعه را دارد در زیر منگنه و فشار میگذارد و آنها را هم ضمیمه کند و بگویید اینها هم ظالمانه بودهاند. اصولاً ما بگوییم مصوبات کمیسیون دادگستری در آخر دوره پانزدهم چون با فرسماژور بود کان لم یکن است آن وقت آن ذغالفروش هم میداند که اگر تصفیه کان لم یکن شد مال او هم کان لم یکن شده است و آن روزنامهنویس هم میداند که اگر کان لم یکن شده آن قوانین ظالمانهای که مانند گیوتین بالای سر نویسندگان این مملکت هست آنها هم کان لم یکن شده است و اگر شما یک قانون استثنایی بخواهید بگذرانید این قانون استثنا[ی نه به صلاح مملکت است و نه بنده تصور میکنم که بدون غوغا و جنجال در مجلس تصویب بشود، کشمکش پیدا میکند، یک حکایتی بنده از کلیله و دمنه یادم آمد این را عرض میکنم و نتیجه میگیریم و به عرایضم خاتمه میدهم، در کلیله و دمنه یک حکایتی هست که یک دهقانی یا کشاورزی از ده به شهر میآید. در حین عبور چشمش به یک کندوی عسلی افتاد که در یک چاهی بود و بدون این که توجهی کند که در زیر پایش چیست نزدیک به کندوی عسل شد و شروع کرد به عسل خوردن یک افعی خطرناکی هم به او نزدیک میشد او وقتی که مشغول خوردن عسل بود افعی هم حساب خودش را با او تصفیه کرد و یک نیش محکمی به او زد و برای همیشه از آن بالا انداختش پایین حالا مجلش شورای ملی و آقایانی که تصور میکنند با گذشتن این قانون کار اینها درست میشود، این قانون حکم عسل را دارد خطرات آتیاش را متوجه نیستند، عواقب بعدش را متوجه نیستند، بنده عرض میکنم که این یک عسلی است آن اولی افعی هم پشت سرش هست. اولاً این قانون از این که تصویب بشود مجلس سنا دارد و توی سنا هم تصویب میشود؟ مسلماً در سنا هم موافق و مخالف خواهد بود ولی اگر شما آمدید یک اصولی را، یک اصلی را معتقد شدید و آن اصل هم این بود که چون اواخر دوره پانزدهم حکومت ترور و وحشت بود تمام افراد آزادیخواه را گرفتند و روزنامهها را بستند و چنین کردند و چنان کردند و مجلس را مرعوب کردند و آمدند آن قوانین را تصویب کردند بنابراین این قوانینی که در اواخر دوره از کمیسیون دادگستری گذشته کان لم یکن است و همه دنیا میتواند تصور بکند که صحیح است؟ برای این که وضع مملکت غیر عادی بوده و قوانین ظالمانهاش را هم کان لم یکن کردهاند ولی وقتی که بگویند این یکی ظالمانه بوده است آقایان سناتورها هم غالبشان شخصیتهای بزرگ این مملکت هستند و این طور نیست که هر چه ما اینجا بکنیم آنها هم تصویب کنند (آشتیانیزاده- البته همهشان این طور نیستند) حالا بنده البته به همهشان کاری ندارم ولی بالأخره سناتور شدهاند، وزیر بودند وکیل بودند نخست وزیر بودهاند سفیر کبیر بودهاند، غالبشان هم شخصیتهای محترمی هستند و بنده به بعضیهایشان هم کمال احترام را دارم مثلاً بنده جناب آقای کاظمی را با این نطق اخیری که در سنا کردند بنده البته آشنا به روحیهشان نبودم ولی اولین مرتبه که آمد به مجلس سنا روی وطنپرستی یک نطقی که لازمه یک نفر ایرانی و لازمه یک سناتور درجه اول بود ایراد کرد و یک دسته از افراد این مملکت را به خودش معتقد کرد. در سنا از این قبیل افراد هم هستند شما خیال میکنید بدون کشمکش میگذرد و میرود اینها مگر ممکن است بگذارند محال و ممتنع است بگذارند ما این قانون را اینجا همین طور تصویب کنیم این کار کشمکش پیدا میکند (آشتیانیزاده- آقای ملکی ولی آقای کاظمی در آن وقتی که نفت را تمدید کردند معاون آقای تقیزاده بودند) بنده عرض کردم که به غالب آقایان سناتورها ارادت دارم.
رئیس- آقای مکی وقت شما منقضی شده است.
مکی- بسیار خوب الان خاتمه میدهم این قانون به این سادگی نمیگذرد بنده به غالب آقایان عرض کردم که یک راه حل بهتری پیدا بکنند برای این کار و به جناب آقای عامری و جناب آقای فولادوند و به همه دوستان که ارادت دارم عرض کردم که این به این سادگی از مجلس نمیگذرد و چون به این آقایان ارادت دارم قبل از این که این طرح برود در مجلس به آنها این عرض را کردم و از آقای کشاورزصدر هم خیلی متشکرم که ایشان هم آمده بودند به عنوان مخالف (کشاورزصدر- مخالف مشروط) اسم نوشته بودند برای این که حق اقلیت را از بین ببرند ولی وقتی که به ایشان تذکر دادیم ایشان هم اجازه دادند که ما مطالبمان را عرض کنیم و توجه آقایان نمایندگان محترم مجلس را هم به این موضوع جلبب میکنیم که در مجلس ما یک کار اصولی باید بکنیم و اگر بخواهید برخلاف اصول عمل بکنید شما مجلس سنا هم دارید و به علاوه این قانون هم با کیفیتی که در مجلس من میبینم الان هم شما میبینید که عدهای ندارید که این قانون را به تصویب برسانید عدهای خواهند رفت بیرون و زیر بار این لایحه نخواهند رفت و بنابراین یک تجدید نظری در این گزارش کمیسیون بکنید و من میخواستم استدعا بکنم که این برگردد به کمیسیون و دو مرتبه مطالعه شود.
رئیس- آقای نورالدین امامی
نورالدین امامی- برخلاف اصل امروز جناب آقای مکی خیلی ملایم بود نمیدانم آفتاب از کجا در آمده بود؟ از غرب در آمده بود که این طور ملایم بودند؟ به هر حال من از بیانات امروز آقای مکی انشاءالله امیدوار شدم که ما بتوانیم با این رفقای اقلیتمان در دوره شانزدهم دست به دست بدهیم و یک کارهای مهمی برای مملکت انشاءالله انجام بدهیم. (انشاءالله) آقای مکی ضمن فرمایشاتشان راجع به بعضی از قوانین که در دورههای گذشته و دوره چهاردهم یا قبل از آن گذشته منجمله این موضوع قانون شلاق زدن را فرمودند، من تصور میکنم یک مرتبه هم در پشت تریبون راجع به این قانون شدیداً اعتراض کردم و تصور میکنم در هیچ کجای دنیا اساساً یک همچو قانونی به مخیله کسی خطور نکرده باشد که وضع بکند، چه برسد که وضع کرده باشد که در ملاءعام یک کسی که مطابق قانون از حقوق مدنی محروم نیست مثل بنده و همان مقننی که این قانون را گذرانیده و حق دارد از تمام مزایای کشوری استفاده بکند برای یک خلاف کوچک یا دو قران زیاد فروختن یک جنسی بیاورند او را درخیابان بخوابانند و شلاق بزنید. این نه در آفریقا، نه در حبشه، نه در زنگبار، در هیچ کجای دنیا معمول نیست و اگر جناب آقای دکتر مصدق فراموش نفرموده باشند خدا سلامت بدارد آقای دشتی سفیر کبیر ایران که الان در مصر تشریف دارند ایشان در دوره چهاردهم یک روز یک ساعت یا دو ساعت در اطراف مضار این قانون صحبت کردند بنده فراموش نکردم و حالا در نظرم آمد که صحبت کردند (صحیح است) و انشاءالله باید توجه بشود هر روزی بشود این قانون را لغو کنیم و یک قانون آبرومندی به جای آن گذاشته شود و هیچ کس نه نمایندگان اقلیت و نه نمایندگان اکثریت مخالف با لغو آن قانون نیستند (دکتر طبا- حالا اجرا نمیکنند) چرا اجرا میکنند هر کجا ایجاد بکند اجرا میکنند مثلاً راجع به قانون گرانفروشان فرمودند چند روز قبل از این در خیابان امیریه دکاندارهای اطراف منزل بنده به بنده مراجعه کردند که شهرداری
به ما فشار آورده که روپوش سفید بپوشید آقای شهردار بدبختانه در تهران نبودند بنده خودم رفتم در اداره شهرداری و به معاون ایشان گفتم آقا به این بقالی که شما پیشنهاد میکنید روپوش سفید بپوشد او مطمئناً امشب نان ندارد پول ندارد که نان بخرد امشب بچههای خودش را نگهداری کند شما روپوش سفید کسی را وادار کنید بپوشد که اصلاً پوشش داشته باشد که برای روش پوشش خود یک روپوش سفید تهیه کند و بپوشد آقا تمام این بقال و عطاری که در بازار هستند و تجاری که در بازار هستند والله با سیلی صورتشان را سرخ میکنند چیزی نیست به کلی پوک شدهاند و هیچ چیز ندارند هیچ کس چیزی ندارد بقالی که صبح تا شام نشسته است همان کسبه خیابان اسلامبول را نگاه کنید که از صبح تا غروب همه نشستهاند و مگس میپرانند اصلاً مشتری نیست این بدبخت دیگر از کجا بیاورد در خیابان عینالدوله سر کوچه روحی یک عده از آنها را گرفته بودند آنها به من مراجعه کردند راجع به همین روپوش سفید و فشاری که شهرداری به آنها وارد میآورد. منظورم از این عرایض این است که آقایان توجه داشته باشند که ما هم بشریم ما هم احساسات داریم همین که ما لباس اکثریت را پوشیدهایم که دیگر تمام احساساتمان را زیر پایمان نگذاشتهایم و خیلی هم بهتر و مرتبتر از آقایان فکر میکنیم و مراجعین ما هم کمتر نیست و ما هم میل داریم به آقایان کمک کنیم که اگر یک قانون ظالمانهای در ادوار گذشته تصویب شده تمام آقایان حاضرند بنشینیم برای این کار فکری بکنیم اکثریت بودن دلیل نیست که اگر یک قانون خلافی گذشته باشد در ادوار سابق ما بنشینیم و تماشا کنیم و حاضر بشویم به یک نفر ظلم بشود. راجع به این قانون هیئت تصفیه میکنم که در دوره پانزدهم جناب آقای عامری فراموش نفرموده باشند بنده در دوره پانزدهم عضو کمیسیون دادگستری نبودم بر حسب پیشنهاد جناب آقای دکتر متین دفتری مجلس شورای ملی تصویب کرد که شش نفر از هر شعبهای یک نفر انتخاب شوند و در کمیسیون دادگستری شرکت کنند یکی از آن شش نفر خود جناب آقای دکتر متین دفتری بود یکی هم بنده بودم و به شهادت صورت مجلس بنده از مخالفین شدید این قانون با این شکل بودم و بنده پیشنهاد تجدید نظر را آنجا کردم و حتی فراموش نمیکنم بنده در کمیسیون حاضر نشدم و برای این که مخالف این ماده بودم آقای دکتر سجادی وزیر وقت از مجلس به بنده تلفن کردند و فرمودند شما بیا پیشنهاد شما را ترتیب اثر میدهیم و بنده آمدم آقای کشاورزصدر که تشریف دارند میدانند چون به پیشنهاد من ترتیب اثر داده نشد از کمیسیون قهر کردم و رفتم. حالا ببینم آن قانونی که با آن تشریفات گذشته طابقالنعل اجرا کردند (چند نفر از نمایندگان- خیر) اشکال اینجا است (آقای مکی هم که تشریف ندارند) که ما بگوییم آن قانون ظالمانه و کثیف را هم آن طوری که قانون بوده اجرا نکردهاند و برخلاف قانون عمل کردهاند اعتراض و اشکال اینجا است آمدند در اجرای قانون نظرهای شخصی را اعمال کردند یک عدهای را آقای مکی اسم بردند یک عدهای را هم بنده اینجا اسم میبرم که به شهادت آقایان ببینیم این آقایان باید در این قسمتهایی که معین شدهاند باشند آقای ملکالشعرای بهار بدبخت که هشتاد سال است زحمت کشیده است در این مملکت و خوشبختانه یا بدبختانه ایشان وضعیتشان هم طوری است که احترام ملکالشعرای بهار پانصد سال دیگر هم پابرجا خواهد بود و صد برابر امروز خواهد بود این قضاوتها شایسته است؟ ملکالشعرای بهار که در خانهاش است و پایش را بیرون نمیگذارد حالا بنده کاری ندارم که با روش سیاسی ایشان موافقم یا مخالف ولی شخصیت ایشان را نمیتوانم کتمان کنم این نظری که دادهاند برای ملکالشعرا شایسته است؟ دکتر مهران که از بچگی در فرهنگ بزرگ شده دکتر مهران موی سرش را در فرهنگ سفید کرده این شایسته است؟ آقای دکتر کاویانی همین آقای کشاورزصدر در صورت است کشاورزصدر عیبش فقط این است که رفیق قدیمی بنده است و الا از کشاورزصدر تصور نمیکنم کسی عیبی بگیرد آن آقای خزیمه علم (بعضی از نمایندگان- امیراسدالله علم) خزیمه هم هست هر دو هستند آقای علم یک روزی که ایشان را آورده بودند وزیر کشاورزی کرده بودند بنده به آقای نخست وزیر گفتم ایشان را بیخود آوردید این بدبخت داشت در بلوچستان زحمت میکشید و آنجا را آباد میکرد چرا آوردید وزیرش کردید آن وقت او را گذاشتند توی بند آخر برای این است که میگویم وقتی به یک نفر هم در نتیجه این قانون ظلم شده باشد اگر بخواهیم حکومت مشروطه باشد و قانون حکومت کند باید این قانون را پاره کرد و گذاشت کنار (دکتر بقایی- آقا به هزار نفر افسر وظیفه ظلم میشود چرا آنجا نمیگویید اگر پاره کن هستید آن را هم پاره کنید) جناب آقای دکتر بقایی فرمایش آقا صحیح قربان اجازه بدهید اگر بخواهید پاره کنید باید یکی یکی قوانین ظالمانه را بگذرانید زیر پا و پاره کنید تا پاره بشود اگر صد تا صد تا بگذارید پاره نمیشود اگر میخواهید پاره شود باید یکی یکی دست به دست بدهیم قدم به قدم پله پله جلو برویم و با همدیگر کمک بکنیم و مساعدت بکنیم (مکی- قانون حکومت نظامی را توانستید کاری بکنید؟ قانون مطبوعات را توانستیم کاری بکنیم؟ نتوانستیم) جناب مکی بدبختانه من چند روز است مریضم و سرما خوردهام آقا هم که در مسلسل صحبت کردن ید طولایی دارید به آن مسلسلی من نمیتوانم جواب شما را بدهم (مکی- حالا آقای وزیر جنگ میگویند من مسلسل دارم) انشاءالله از آن مسلسلها هم خدا نصیبتان کند آقای مکی بنده مطبوعات را یکی از ارکان مهم مشروطیت میدانم (صحیح است) مطبوعات اگر در مملکت نباشند مملکت زبان ندارد (صحیح است) بدترین افرادی که روزنامه مینویسند در این مملکت باز خدمت به مملکت میکنند آن بدهایشان مثل دکتر بقایی هم که نویسنده عیب ندارد و خدمت به مملکت میکنند فهمیدی دکتر بقایی از تو بدتر پیدا نکردم مطبوعات را باید اهمیت داد برای این که زبان مملکت است به بنده هم اگر فحش بدهد مهم نیست بدهد مردم باید چشم و گوششان باز باشد و غیر از روزنامه هم کسی چشم و گوش مردم را نمیتواند باز کند (صحیح است) انشاءالله اگر دوره شانزدهم هیچ کاری نکنند ولی یک قدم برای بسط مطبوعات بردارد این دوره شانزدهم را همیشه با آب طلا بنویسند و همیشه اسمش در تاریخ مشروطیت باقی میماند و به آقایان قول میدهم که نمایندگان اکثریت در نظر دارند این کار را بکنند اگر دولت لایحه نیاورد ولی دولت به زودی یک لایحهای برای این کار خواهد آورد و اگر نیاورند بنده هم مثل آقا شدیداً مخالفت خواهد کرد خاطرتان جمع باشد اما قانون تشدید مجازات رانندگان عرض کنم یک روزی در دوره پانزدهم آقای مکی اگر نظرتان باشد بودجه مطرح بود جناب آقای دکتر متین دفتری را جمع به مطابع و مطبوعات دولتی صحبت میکردند که اینها را بین تمام مطابع تقسیم کنیم بنده اینجا مخالفت کردم و آمدم پشت تریبون و یک شوخی با ایشان کردم گفتم که دوره پانزدهم دارد تمام میشود و از حالا شما فکر موکلین افتادهاید و میخواهید موکل اضافه کنید این قانون تشدید مجازات رانندگان را من با تمام بیانات آقا موافق بودم ولی در اینجا موافق نیستم آقا ببینید این رانندگان چه میکنند باید برای آنها یک مجازاتی قائل شد خود جنابعالی هم پشت رل مینشینید (دکتر بقایی- خیلی هم تند میرانند) برای هر رانندهای باید مجازاتی قائل شد این که وضع نیست ببینید در روز چقدر اینها مردم را میکشند اتوبوس توی پیادهرو توی مغازه میرود این اگر سرعت نداشته باشد این طور نمیشود باید جلوی اینها را گرفت باید در مملکت قانون صحیح گذراند و نظارت نمود که قانون صحیح اجرا شود و الا فایده ندارد. عرض کنم که خود آقا ضمن بیانات تصدیق فرمودید که در این قانون به یک عدهای از اشخاص صحیح ظلم شده بنده هم در یک جمله عرض میکنم به یک عده اشخاص ظلم شده چند روز قبل اگر بیانات آقای دکتر شفق را در اینجا ملاحظه فرموده باشید یا در روزنامه ملاحظه فرموده باشید (مکی- من بیانات ایشان را نمیخوانم) انسان باید مطالب مخالف و موافق را بخواند هر کس باشد چه مخالفش باشد چه موافقش چه مسلمان باشد چه غیر مسلمان و استفاده کند ایشان یک جمله آنجا فرمودند ممکن است بنده هم با یک قسمت از بیانات ایشان موافق نباشم ولی یک قسمت ایشان فرمودند از سوم شهریور به این طرف من چندین سفر به آذربایجان رفتم ولی این سفر خوشبختانه وقتی رفتم خوشبختانه یک مختصر آذربایجانیها را خندان دیدم آقای مکی توجه کنید به این عرض من میدانید چرا آقای دکتر شفق یک مختصر آذربایجان را خندان دیدهاند برای زحماتی است که به شهادت چهار میلیون آذربایجانی سپهبد شاهبختی در آذربایجان کشید یعنی با فشار سرنیزه چندین هزار تن غله را گرفت و رفت و دردشت مغان نشست و گندم کاشت و به تمام دهات دانه دانه رفت و سرکشی کرد و گندم پس از چندین سال آذربایجانی کمی خندید آیا در ازای این خدمت باید او را گذاشت جزو بند ج؟ (مکی- سمیرم را میفرمایید) سمیرم؟ همان کسی که به خاطر سمیرم استعفا داد سپهبد شاهبختی بود بروید تلگرافش را بخوانید در دربار شاهنشاهی و قدردانی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی را از ایشان بخوانید قضاوت باید عادلانه باشد و قدردانی بشود برای قضیه سمیرم ایشان کناره
گیری کرد و استعفا داد یک اوراقی را الان اینجا یکی از آقایان به بنده داد آقای مکی میدانید که از هر وزارتخانهای مطابق قانون ۳ نفر انتخاب میشدند و به سوابق اشخاص رسیدگی میکردند و پرونده را خلاصه میکردند و اعضا انتخاب میکردند میبردند به هیئت تصفیه این (اشاره به ورقهای که در دست داشتند) مال یک فرماندار شاهرود است و سوابق خدمت این شخص را نوشتهاند که چه کاره بوده آقای عبدالحسین فروغی نامی ۳۷ ساله که ۱۱ سال خدمت دارد تمام شغلهایش را نوشتهاند، نوشتهاند چه کاره بوده، تمام تقدیرهایی که ازش شده در دو صفحه نوشتهاند آن وقت به امضای آقایان دکتر نصر و کاظمی و شایان رسیده و امضا کردهاند و نوشتهاند که این پرونده شکایت خلاف ندارد و به اتفاق آرا مشمول بند الف از ماده ۱ میباشد. هیئت تصفیه این را برد و جزو بند (ج) گذاشت برای این که آقای شاهرودی را در مجلس مؤسسان انتخاب نکرد (مکی- تمام آن فرماندارانی که آن مجلس مؤسسان قلابی را درست کردند مشمول بند ج هستند) اگر بخواهیم قانون حکومت کند در مملکت باید پاره کنیم این قانون را نباید بگذاریم به یک نفر ظلم شود. آن زن یهودی را حضرت مولا فرمود من زنده باشم و خلیفه باشم در اقصینقاط مملکت به یک زن یهودی ظلم شود؟ خیر صلاح نیست، شایسته نیست، شایسته مقام نمایندگی نیست آن هم ملت مسلمان ملتی که پیشوای خودش امیرالمومنین مولا علی (ع) را میداند اینها نه یک نفرند نهصد و نه نفر ولی اگر به یک نفر هم ظلم
شود یک نفر مظلوم واقع شود باید آن قانون را پاره کرد و نشست یک قانون عادلانه نوشت که به یک نفر، به یک موجودی ظلم نشود. (احسنت)
رئیس- پیشنهادی رسیده است قرائت میشود.
(به شرح ذیل خواهد شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی- پیشنهاد میکنم پس از خاتمه مذاکره آقای امامی رأی به کفایت مذاکرات گرفته شود.
صفایی مکی- عده برای رأی کافی نیست بگذارید مذاکره شود.
رئیس- آقای صفایی
صفایی- این لایحه تا آنجایی که بنده فهم عمومی آقایان معتقد هستند که قانون تصفیه به آن شکلی که تصویب شده قابل اجرا نیست، حتی خود آقای مکی هم از ضمن بیاناتشان این طور به دست میآید زیرا راجع به مجازات گرانفروشان ایراد داشتند که چرا مجازات میشوند بدون این که حق تجدید نظر داشته باشند. پس یک قانونی که سلب صلاحیت از افرادی میکند. ... (مکی- شما بگویید حق تجدید نظر بدهند ما هم حرفی نداریم) حالا عرض میکنم پس قانونی که سلب صلاحیت از اشخاصی که سالیان دراز سوابق خدمت در این کشور داشتهاند میکنند، حالا صحیح یا ناصحیح سی چهل سال سوابق خدمت دارند، بدون این که هیئت تصفیه ملاک و مبنایی برای رسیدگیشان داده باشد محکوم به سلب صلاحیت و انفصال از خدمت دولتی میشوند این صحیح نیست.
همان طوری که یک گرانفروش را نمیشود شلاق زد بدون این که حق تجدید نظر داشته باشد چطور میشود ما معتقد بشویم که یک عده افراد بدون حق تجدید نظر محکوم بشوند بنابراین آنچه بنده درک میکنم عموم آقایان معتقد هستند و موافق که آن قانون به آن شکل قابل اجرا نخواهد بود دو نظر در اینجا پیدا شده که روی این دو نظر ۲ ماه بحث شده است.
یکی این که مطلقاً حق تجدید نظر داده بشود به آن اشخاصی که مشمول این بندها شدهاند و دیگری این که چون این قانون عادلانه وضع نشده است و عادلانه اجرا نشده است و خصوصیاتی که لازمه یک دادگاه است هیئت تصفیه رعایت نکردهاند این قانون کان لم یکن بشود. این دو نظری است که بنده درک میکنم که آقایان عموماً یا به این قسمت یا به آن قسمت معتقدند و در این حداکثر مذاکره و بحث هم شده و به عقیده بنده ادامه مذاکرات دیگر جز اتلاف وقت نتیجهای نخواهد داشت.
مجلس کار دارد و به کارهای مهمتری باید بپردازد و تکلیف این کار را یا مثبت یا منفی باید معین کرد. بنده عرض نمیکنم که آقای مکی نظر مثبت روی این کار بدهید، نخیر عقیدتان را بگویید، چون بحث شده، مطلب حلاجی شده و چیز مبهمی ما نداریم. حالا باید رأی داد یا مثبت. یا منفی و عدهای از آقایان هم اگر میخواهند بروند و در جلسه شرکت نکنند این به عقیده من جبن در اظهار رأی است.
باید کاملاً نشست و بنده معتقدم هیچ یک از آقایان از جلسه خارج نمیشوند و با کمال شهامت مینشینند و عقیده خودشان را مثبت یا منفی میدهند و بنده حتی معتقد برای منفی هم نیستم.
هیچ دلیل ندارد که در یک امر به این سادگی رأی مخفی بدهیم. خیر هر کسی که معتقد به کان لم یکن است مینشیند و کتباً و رسماً رأی میدهد و معلوم میشود و هر کس هم که نیست نمیدهد. پس بنده پیشنهادم این است که مذاکرات کافی است.
باید نشست و رأی داد و این معضل را از بین برد و بیش از این در حال بلاتکلیفی نه دولت و نه مجلس و نه هیچ یک را باقی نگذاشت و این را بنده پیشنهاد میکنم که رأی بدهند و کار تمام بشود.
رئیس- آقای فولادوند بفرمایید چون یک عده از آقایان نمایندگان امروز تازه وارد شدهاند این تابلو باید درست بشود، عده حاضر صد و شش نفر است.
غلامرضا فولادوند- بنده تصمیم داشتم که در اطراف این لایحه دیگر اظهاری نکنم برای این که به قدر کافی بنده صحبت کردم ولی موضوعی که بنده را ناچار کرد که شمهای را به عرض آقایان برسانم این است که چندی است معلوم شده است در مجلس اظهار میکنند که قوانین ظالمانه از مجلس گذشته، بنده این را میخواستم عرض کنم- اما التفات کنید تا آخر عرضم- قوانینی که گذشته هیچ یک ظالمانه نبوده است، ظالمانه اجرا میشود (صحیح است) والله ۱۳۶ نماینده که قانون ظالمانه وضع نمیکنند همین موضعی که جناب آقای دکتر بقایی فرمودند راجع به قانون نظام وظیفه و این هزار نفر جز این که بیش از مدت مقرر آنها را نگاه داشتهاند، این قانون ظالمانه نیست، مقنن تصور کرده است که یک روزی ممکن است جنگ بشود، مملکت احتیاج پیدا کند که صد سالهها، ۹۰ سالهها، زنها و ۸۰ سالهها را ببرند جنگ و یک ماده هم گذاشته است آنجا که اگر یک اوضاع و احوال غیر عادی پیش آمد اینها را میتوانند اضافه بر مدت مقرر نگاهدارد، حالا اگر اینها این را سوءتعبیر میکنند، بیموقع مردم را نگاهدارند و جوانها را ناراضی نگاهدارند و به عهد خودشان وفا نکنند این مربوط به قانون ظالمانه است؟ ظالمانه اجرا میشود آقا. همین قانون شلاق زدن، این قانون شلاق زدن را کی تصویب کردند؟
در دوره چهاردهم. اگر دوره سیزدهم به قبل نبوده دوره ۱۵ هم نبوده دوره ۱۴ نمایندگان کمال قدرت را داشتند حساب کردند یک عده محتکر یک عده ظالم یک عده که خون مردم را میخورند اینها به هیچ چیزی پایبند نیستند آمدند یک قانونی را وضع کنند و این اشخاص را مجازات کنند این را چه جوری اجرا کردند آمدند هر چه سبزیفروش بود عطار بود بقال بدبخت بود آنها را آوردند شلاق زدند شما کی دیدید که یک تاجری که میآید قند و شکر ایران را مونوپل میکند و سه روزه میلیونر میشود او را بیاورند و شلاق بزنند بد اجرا شده از یکی از رفقا شنیدم که یک روزی از در عمارت شهرداری لندن عبور میکرده یک نفر از اتومبیل پیاده میشود و تمام مردم از دو طرف صف میکشند و کلاه بر میدارند و احترام میگذارند ایرانی ما تعجب میکند میپرسد این آقا کیست میگویند این امین صلح شهرداری است یعنی برای ۲۰ تومان این آقا حکم میدهد و شنیدهام که یک چک سفید هم به او میدهند که هر چی خواست برای خودش حقوق معین میکند میدانید جناب آقای دکتر مصدق برای این محاکم اول کی را معین کردند اول آقای عاصم رئیس فعلی استیناف آذربایجان را تعیین کردند برای کسی که حکمش استیناف ندارد تمیز ندارد سیصد ضربه شلاق میزند به دو تا شش ماه حکم حبس غیر قابل ابتیاع حکم میدهد این باید خیلی مرد عالیمقامی باشد نه این که بیایند این را به این صورت در بیاورند آقا این قانون ظالمانه نیست ظالمانه اجرا میشود به مجلس نباید توهین کرد همین قانون تصفیه را که ما وضع کردیم والله بالله من جزو اشخاصی بودم که رأی دادم ما خیال میکردیم یکی از آن اشخاصی که آقای مکی فرمودند بلکه شرشان را از سر این مردم بکنند چون اینها را دیدم با عدلیه و دیوان تمیز و هیئت عمومی دیوان کشور هم نمیشود اینها را کنار کذاشت این را ما آمدیم وضع کردیم آمدند به این صورت در آوردند و منظم قضات این را تغییر دادند یک اشخاص دارای حب و بغض آوردند گذاشتند آنجا به این صورت در آوردند گذاشتند آنجا به این صورت در آوردند یعنی یک عده اشخاص پاکدامن و درست را آوردند جزو یک عده دزد زدند که به هر هر کس بگویید میگوید که مقنن یا مجری بایستی دفاع بکند از اشخاص مظلوم زیرا یک آدم ظالم یک راهزن را وقتی که دستگاه عدلیه هم مجازات نکنند مدعی خصوصی او را مجازات نکند خدا او را مجازات میکند اگر بخواهیم یک مظلوم را بگوییم جزو ظالمها از بین برود این به نظر بنده ظالمانه است آقای مکی فرمودند راجع به قانون تشدید مجازات رانندگان البته اینجا اشتباه کردند قانون تشدید مجازات رانندگان قانونی است که تا ۱۰ سال حبس تعیین کرده این قانون راجع به قابل
ابتیاع بودن بعضی از حبسها بود سابقاً از ۵ ریال تا ۲ تومان هر روز حبس قابل ابتیاع را میشد بخرند و این لایحه را وزیر سابق دادگستری آقای دکتر سجادی آوردند که آقا آن را ۵ ریال حداقل مزد یک عمله بود امروز حداقل مزد یک عمله ۴ تومان است پس میگوییم باز در این صورت مزد یک روزت را بده یا برو حبس بیایید قیمت یک روز حبس را اضافه کنید یعنی اگر یک شوفر آمد تخلف کرد و مرتکب جرمی شد یعنی تصادف کرد پای یک کسی را خرد کرد و به کلی از کار انداخت مطابق قوانین جزایی ما ماده ۱۷۳ قانون مجازات عمومی این به ۸ روز تا ۳۰ روز حبس محکوم میشود ۸ روز روزی ۵ قران ۱۵ تومان میشود برای یک پایی که از بین برود ۱۵ تومان میدهد ما آمدیم دیدیم که این حرف حسابی است ما این را روزی ۴ تومان یا چند تومان بالا تصویب کردیم ولی اینها آمدند مثلاً دم درب حمام زرنگار یک پسرهای که ۳۰- ۴۰ تومان سرمایه دارد برای جعبه آیینهای که گذاشته شانه و صابون این چیزها میفروشد این را بردهاند که چون تو سد معبر کردهای ۸۰ تومان جریمهاش کردهاند که آقای رئیس هم پولی از جیب خودشان به او دادند و تلفن هم کردند که آقا قانون برای اینها نیست پس ملاحظه میفرمایید قانون بد نیست بد اجرایش میکنند حالا چون وضع به این منوال است به ما ثابت شد که اگر ما بیاییم یکی از قوانین محمد ابن عبدالله (ص) را بیاوریم اینجا تنفیذ بکنیم که البته ما چنین حقی را نداریم اینها میآیند بد اجرا میکنند چون یک مشت اشخاص بد آنجا مینشینند و به جان و مال و حیثیت و شرف مردم میافتند ما قانون بد وضع نکردیم مجلس گناهکار نیست بد اجرا میشود همین موضوع فرماندار شاهرود چون موضوع مربوط به بنده بود آقای امامی ناقص فرمودند این آقای فروغی فرماندار شاهرود یک جوان سی و چند سالهای است که چندین سمت داشته است همه جا مورد تشویق وزارت کشور بوده این آقا دو کار خلاف در شاهرود کرده یک رئیس مالیه دزدی در دارایی شاهرود بودکه بنده آن روز در حضور آقایان یک قسمت از جملهام به آقای بهنیا راجع به ایشان بود بهنیا گزارش داده که این پدر مردم را سوزانده یکی از آقایان هیئت تصفیه که اسمش را نمیبرم برای این که به من بگوید منظور توهین به مردم است خویش با آن رئیس دارایی یک گناه دیگری هم کرده که آقای شاهرودی که هشتاد سال پیش اجدادش از شاهرود رفته به قزوین از آنجا خواست وکیل بشود از فرماندار خواسته به من کمک نکرده آقای نورالدین امامی آن کاغذ را مرحمت کنید بنده این یک کلام را عرض میکنم و میآیم پایین اینجا آقا گزارش کشور را راجع به این آقا قرائت نکردند بنده میخواهم عرض کنم که اینجا را ملاحظه بفرمایید مینویسد که این آقای فروغی ۳۷ ساله میباشد مشاغلش از کفیل دفتر استانداری اصفهان شروع شده تا فرمانداری شاهرود آن وقت جاهایی هم هست که تقدیر است که به هیئت تصفیه فرستاده شده این صفحهای است این پرسشنامه است با حضور آقای سلطانی شیخالاسلامی رفتیم این صفحه را دیدیم در دستگاه هیئت تصفیه این تقدیراتش است:
۱- استانداری استان دهم مکرر با اظهار تقدیر خدمات تقاضای مساعدت مادی فرموده.
۲- استانداری استان دهم تقاضای دو پایه حق مقام برای او نموده.
۳- به علت مراقبت در امر نان مورد تقدیر وزارت کشور شده.
۴- در زمان استانداری دهم آقایان امینی. آراسته. وارسته نیز مورد تقدیر آنها واقع شده
۵- بنا به گزارش فرمانداری همدان تقدیر شده.
۶- در کلیه مأموریتها خدمات او موجب رضایت بوده و او را کارمندی فعال و کاردان دانستهاند.
۷- در موقع تصدی ریاست بازرسی استانداری تهران بنا به پیشنهاد استاندار مورد تقدیر واقع شده.
۸- به علت مساعدت در امور فرهنگی در سال ۲۸ مورد تقدیر واقع شده.
۹- به همین علت مستقیماً از طرف وزارت فرهنگ تقدیر شده نکات دیگری ندارد زیرش مینویسد مشمول قیمت الف از ماده یک قانون تصفیه است شایان.
کاظمی دکتر نصر این را آمدهاند مشمول بند ج کردهاند بنده عرض میکنم پس ما قانون ظالمانه وضع نکردیم آقا ظالمانه اجرا میکنند این بود چون که آقایان علاوه بر این قانون در مورد قوانین دیگر صحبت کردند بنده عقیدهام این بود که مذاکرات کافی نیست باید در اطراف آن صحبت بشود و موضوع روشن بشود.
رئیس- باید به این پیشنهاد رأی گرفته شود ولی عده کافی برای رأی نیست.
کشاورزصدر- اجازه بدهید پس بنده صحبت کنم.
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- خیر نمیشود چون اعلام رأی شده باید رأی گرفت آخر وقت هم هست جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز شنبه خواهد بود و باید رأی گرفت.
(مجلس پنجاه دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت