مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ دی ۱۳۳۴ نشست ۱۸۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ دی ۱۳۳۴ نشست ۱۸۸

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ‏۱۸

جلسه: ۱۸۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۷ دی ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غایبین جلسه قبل‏

۲- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به شور اول تفکیک وزارت اقتصاد ملی‏

۳- مذاکره و تصویب واصل گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به سه تبصره الحاقی به لایحه اضافه اعتبار وزارت فرهنگ‏

۴- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه‏

مجلس یک ساعت و سه ربع پیش‌ازظهر به ریاست آقای اردلان (نایب‌رئیس) تشکیل گردید.

۱- قرائت اسامی غایبین جلسه قبل‏

نایب‌رئیس- اسامی غایبین جلسه پیش قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

غایبین با اجازه- آقایان: نراقی. دکتر مشیرفاطمی. مسعودی. گیو. دکتر آهی. صفاری. قراگوزلو. پیراسته. ثقةالاسلامی. اخوان. دکتر نیرومند. سعیدی. عبدالحمید بختیار. امید سالار. کدیور. مصطفی ذوالفقاری. مهندس اردبیلی. محمودی. رضا افشار. بزرگ ابراهیمی. مرتضی حکمت. خزیمه‌علم. دکتر سعید حکمت. بوربور. صراف‌زاده. سلطانی. اورنگ. لاری. معین‌زاده. کریمی.

غایبین بی‌اجازه- آقایان: سهرابیان. مهندس شاهرخ‌شاهی. اریه. شفیعی. قوامی. دولت‌آبادی. امیرتیمور کلالی. برومند. مهندس ظفر. سلطان‌مراد بختیار. دکتر پیرنیا. دکتر حمزوی. مکرم. یارافشار.

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: شیبانی. فرود. کیکاووسی. عبدالصاحب صفائی. تجدد. محمود افشار. خاکباز. دکتر وکیل.

دیرآمدگان بی‌اجازه- آقایان: سالار بهزادی. میراشرافی. تیمورتاش. سنندجی.

نایب‌رئیس- به واسطه تعطیل چاپ‌خانه در روز گذشته صورت جلسه هنوز حاضر نشده بنابراین صورت مجلس روز آتیه توزیع می‌شود و تصویب می‌شود.

قنات‌آبادی- حالا که مجلس دیر تشکیل می‌شود، دستور هم مهم‌تر است تا قبل از دستور.

نایب‌رئیس- امروز نوبت نطق قبل از دستور است (بعضی از نمایندگان- دستور، دستور) بسته به نظر آقایان است. اگر موافقت بفرمایید نطق‌های قبل از دستور بماند برای جلسه آتیه آقای بهبهانی بفرمایید.

بهبهبانی- پیشنهادی است که قریب ۲۰ نفر از آقایان نمایندگان محترم امضا کرده‌اند راجع به در دستور گذاردن لایحه تقلیل قیمت تذکره.

بعضی از نمایندگان- دستور دستور.

نایب‌رئیس- بسته به نظر مجلس است، مخالفی نیست؟

شوشتری- بنده مخالفم.

نایب‌رئیس- بفرمایید. (قنات‌آبادی- ایشان خودشان مدعی هستند) در هر صورت یک نفر مخالف می‌تواند صحبت کند.

شوشتری- در جلسه قبل که آن تذکر را عرض کردم چون مجلس نشد و اکثریت نشد از نظر اصول برای نمایندگانی که اسم نوشته بودند برای نطق قبل از دستور به نظر بنده آن حق باقی است ولی من عرض کرد برای جلسه بعد جناب آقای امامی فرمودند نه امروز آمدیم مجدداً اسم نوشتیم، عرایضی داریم و در این عرایضی که بنده می‌کنم به نظر خودم برای موکلینم، یا حوزه انتخابیه‌ام یا برای مملکت لازم است. بنده تسلیم رأی آقایان نمایندگان محترم هستم (احسنت) اما فکر بفرمایید یکی دو جلسه، با سن من آمدن زودتر وقت گرفتن مشکل است یک قدری هم رعایت این را بفرمایید.

نایب‌رئیس- اگر موافقت بفرمایید محفوظ بماند برای بعد (صحیح است)

۲- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به شور اول تفکیک وزارت اقتصاد ملی‏

نایب‌رئیس- لایحه تجزیه وزارتخانه اقتصاد به دو وزارتخانه بازرگانی و صنایع و معادن مطرح می‌شود.

یکی از نمایندگان- موافقت بفرمایید موضوع تذکره جزو دستور قرار گیرد.

نایب‌رئیس- این مقدم است. گزارش قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد) گزارش از کمیسیون اقتصاد به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون اقتصاد ملی در جلسه مورخه ۱۰/۸/۳۴ با حضور آقایان کاشانی وزیر اقتصاد ملی و دکتر اردلان وزیر مشاور لایحه شماره ۹۷۹۷ دولت راجع به تفکیک وزارت اقتصاد ملی به دو وزارتخانه بازرگانی- صنایع و معادن را مطرح و پس از مذاکرات مفصل با انضمام یک تبصره به ماده واحده و دو تبصره پیشنهادی دولت تصویب نمود و اینک گزارش آن را به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده واحده- وزارت اقتصاد ملی که فعلاً موجود است به دو وزارتخانه ذیل تفکیک می‌شود:

۱- وزارت بازرگانی‏

۲- وزارت صنایع دفاع‏

تبصره ۱- سازمان صنایع کشور و بودجه آن ضمیمه وزارت صنایع و معادن می‌شود.

تبصره ۲- وزارت صنایع و معادن مکلف است به تدریج که مهیّا برای اداره امور صنایع و معادن گردید. ترتیب انتقال آنها را از سازمان برنامه بازرگانی راه‌های دیگر دولتی به وزارت صنایع و معادن بدهد.

تبصره ۳- وزارتین بازرگانی و صنایع

و معادن مکلف هستند در ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب این قانون نقشه و برنامه عمومی کار خود را تهیه و تسلیم کمیسیون اقتصاد مجلسین نمایند. مخبر کمیسیون اقتصاد ملی- محمدرضا خرازی‏

نایب‌رئیس- آقای خلعتبری‏

خلعتبری- بنده چون حالم مقتضی نیست صحبت نمی‌کنم. ‏

عبدالصاحب صفائی- وقت‌شان را به بنده می‌دهند.

نایب‌رئیس- آقای دارای مخالفید؟

داراب- بنده موافقم‏.

نایب‌رئیس- پس چرا جزو مخالف اسم نوشته‌اید؟ مخالف دیگری در برگ اسم ننوشته. (عبدالصاحب صفائی- بنده مخالفم) بفرمایید.

عبدالصاحب صفائی- بنده اخیراً معتقد شده‌ام که هر چه تشکیلات دولت جمع‌تر و متصدیان امور کمتر باشند ملت ایران راحت‌تر و کشور بهتر اداره می‌شود (صحیح است، احسنت) (پورسرتیپ- واقعاً احسنت) و هر چه دستگاه‌هایمان توسعه پیدا می‌کند زحمت مردم بیشتر می‌شود و به تجربه دیدیم که هر وزارتخانه اگر تشکیلاتش توسعه پیدا کرد کمتر کار در آن وزارتخانه به نتیجه رسیده ما برای کارهای عمرانی و تولیدی، برای این‌که تمرکز در یکجا بدهیم و بهتر امور عمرانی و تولیدی ما پیشرفت کند یک سازمان برنامه درست کردیم، یک سازمان برنامه ۷ ساله درست کردیم، این عوض این‌که قاتل نان‌مان بشود قاتل جان‌مان شد، بنده به شخص هیچکاری ندارم، فرق نمی‌کند هر کس باشد وجود سازمان برنامه یک قوزی بالای قوز شده، اخیراً ّیک شورای عالی اقتصادی هم درست کردیم که خدا عاقبت‌مان را به خیر کند که ما نمی‌دانیم این شورای عالی اقتصادی چه نتایجی برای ما خواهد داشت؟ (یک نفر از نمایندگان- هیچی)

جناب آقای علم استدعا می‌کنم به این عرایض بنده توجه بفرمایید (وزیر کشور- بنده می‌خواهم دفاع کنم) ملاحظه بفرمایید حالا یک شورای عالی اقتصادی هم درست شده. اگر این شورای عالی اقتصادی از یک افرادی بود که در دستگاه وارد نبودند باز احتمال می‌دادیم که یک چیز تازه‌ای درست بشود خوب یک هیئت دولتی نصف‌شان را از دستگاه هیئت دولت برداشته‌اند گذاشته‌اند آن‌طرف، گفته‌اند ما شورای عالی اقتصادی هستیم.

خوب این آقایان اگر معجزه‌ای داشتند در پست وزارت‌شان می‌کردند. می‌گویند شورای عالی اقتصادی، وزیر دارایی، وزیر بازرگانی، وزیر اقتصاد ملی، مدیرکل بانک ملی، مدیرکل سازمان برنامه، خوب این آقایان اگر معجزه‌ای داشتند، اگر اصلاحاتی بلد بودند بکنند در هیئت‌دولت می‌کردند، مگر اطاق هیئت‌دولت که عوض بشود امکان اصلاحات بیشتر می‌شود؟ اگر وزیر بازرگانی واقعاً قادر به تشکیلات اقتصادی ما باشند خوب از پشت میز وزارت اقتصادش این‌کار را می‌کند. آقا اگر شورای اقتصاد ما لازم داشته باشیم از افراد بصیر و واردی که در دستگاه دولت تشریف ندارند باید استفاده کرد، والا هیئت‌دولت که وظیفه‌اش اداره اقتصاد کشور است در شورای عالی اقتصادی اگر واقعاً می‌خواهیم کار کنیم، واقعاً می‌خواهیم پیشرفتی بکنیم باید از چهار نفر مقتصددان خارج از دولت استفاده کنیم، والا این صحیح نیست که یک عده به عنوان شورای عالی اقتصادی از همین آقایان که در دستگاه هستند تشکیل بشود. من دیشب یک مصاحبه‌ای از آقای دکتر مقبل دیدم گفت این شورای عالی اقتصادی طبق قانون سال ۲۳ سه دفعه هم تا حال تشکیل شده کاری از پیش نبرده ولی نگفته بودند چرا از پیش نبرده، دلیلش همین است، این آقایانی که برای شورای عالی انتخاب شده‌اند مستقیماً خودشان مسئول این کار هستند در وزارتخانه‌های‌شان، در هیئت‌دولت در همه دنیا اگر یک شورای اقتصادی غیر از دولت لازم باشد یا یک واحدی لازم داشته باشیم غیر از دولت باید از افراد غیردولت انتخاب بشود والا خود آنها اطاق‌های‌شان را عوض کنند که فایده ندارد از چهار تا بازرگان استفاده کنید، بازرگانی هستند در این مملکت که به قدر یک ثلث بودجه ما بازرگانی دارند و خودشان هستند و دوتا منشی، امور بازرگانی که با این تشکیلات اصلاح نمی‌شود، حالا آمده‌ایم وزارت اقتصاد ملی را تقسیمش کردیم، این دفعه سومی است که این کار شده، اصلاً این وزارت بازرگانی یمن ندارد هر چند سال یک مرتبه یا اسمش عوض می‌شود یا تقسیم می‌شود یا تفکیک می‌شود یا ادغام می‌شود، یک وقت صنایع کشور را آنجا متمرکز کردند بعد بانک صنعتی درست کردند بعد سوا کردند، باز ضمیمه کردند، باز تفکیک کردند حالا باز برای یک مرتبه دیگر تفکیک می‌شود (اعظم زنگنه- یک مشغولیاتی است) من حرفی ندارم، اگر آقایان کار مثبتی نمی‌توانند و فقط مشغولیاتی می‌خواهند داشته باشند بنده عرضی ندارم، این یک مطلبی است، صحیح فرمودید و بنده ابداً حرفی ندارم و همیشه هم در ممالک عقب‌افتاده برای سرگرم کردن مردم هی اینکارها را می‌کنند، ادغام می‌کنند تفکیک می‌کنند یک اداره‌ای را تشکیل می‌دهند یک اداره‌ای را منحل می‌کنند، یک عضوی را برمی‌دارند یک عضو دیگری را می‌گمارند، اینها برای سرگرم کردن مردم خوب است ولی برای اصلاح امور خوب نیست، باور بفرمایید جناب آقای علم، این پنج، شش نفری که برای شورای اقتصادی انتخاب کرده‌اید اگر اینها کار اقتصادی بلد بودند در وزارتخانه‌های خودشان می‌کردند، بلد نیستند، اگر نخواهیم بگوییم حسن‌نیت ندارند باید بگوییم بلد نیستند وقتی بلد نیستند اعم از این‌که به عنوان وزیر بازرگانی کار بکند بلد نیست به عنوان عضو شورای عالی اقتصادی برود کار بکند باز بلد نیست، فرق نمی‌کند آقا باید کار اقتصادیات را نمونه‌اش را از دنیای آزاد گرفت، باید ببینیم آنها امور اقتصادیشان را چه‌طور تمشیت می‌دهند، از آنها نقشه‌برداری کنیم و عمل کنیم. دستگاه دولت اگر مسلط بر اوضاع نیست فایده ندارد تغییر اسم به جایی نمی‌رسد، بنابراین بنده به طور کلی با تفکیک وزارت بازرگانی به وزارت بازرگانی و صنایع و معادن مخالفم. اولاً معتقدم به این‌که یک هزینه پرسنلی جدیدی اعم از این‌که بفرمایید نه، چون ما، همیشه این جمله را می‌شنویم چون می‌گویند استخدام جدید نمی‌کنیم ولی به عناوین مختلف، به عنوان مشاور حقوقی، به عنوان روزمزد استخدام می‌کنند اخیراً مد شده جناب آقای علم روزی ۵۰ تومان روزمزد استخدام می‌کنند، روزمزد اصطلاحاً برای عمله است، عمله روزمزدی است که با روزی چهار، پنج تومان مزد استخدام می‌شود. مهندس عالی‌مقام را، دکتر را با روزی صد تومان به عنوان روز مزد استخدام می‌کنند (یک نفر از نمایندگان- چنین چیزی نیست) هست آقا در جاهای مختلف این موضوع هست. (مهندس جفرودی- روزی صد تومان؟) بله، ماهی سه‌هزار تومان نمی‌خواهم اسم ببرم چون بنده منظورم ایرادی به شخص نیست (یکی از نمایندگان- این اندازه نیست) هست آقا. من می‌ترسم اسم ببرم بعد بگویند این ۹۹ تومان بود ای دروغگو، چرا صد تومان گفتی آقایان این مورد هست، من می‌ترسم بگویم پنج قرانش کم بشود بگویند دروغ می‌گویی ولی عملاً هست افرادی استخدام شده‌اند به عنوان روزمزد که عمله نیستند، رئیس اداره هستند، پشت میز نشسته‌اند و مشغول کارند (شوشتری- فوق‌العاده هم در بعضی جاها روزی ۵۰ تومان است) از فوق‌العاده بحث نکنید بنده در وزارت دارایی افرادی سراغ دارم که اصلاً سرکار نمی‌روند روزی چهارصد تومان از دخانیات فوق‌العاده می‌گیرند، اصلاً کار اداری ندارند اصلاً پشت میز نمی‌روند روزی چهارصد تومان فوق‌العاده می‌گیرند. (یکی از نمایندگان- روزی یا ماهی؟) ببخشید، اشتباه کردم، ماهی ملاحظه فرمودید آدم چه‌طور گرفتار می‌شود، ماهی چهارصد تومان فوق‌العاده می‌دهند، ماهی پانصد تومان، شما آقای علم لیست دخانیات را ببینید، بعد این از افراد به عنوان مأمورین عالی‌رتبه که اصلاً در وزارتخانه مشغول کار نیستند، میز ندارند، کار ندارند. از ماهی ۲۰۰ تومان تا ماهی ۵۰۰ تومان فوق‌العاده می‌دهند (پورسرتیپ- در اداره کل قند و شکر هم همین‌طور هست) بله در جاهای مختلف همین‌طور است، از جاهای مختلف می‌گیرند، جناب آقای علم اکنون که شنیده‌ام در مقام این هستید که برای وزارتخانه‌ها یک معاون دائم انتخاب بفرمایید.

نایب‌رئیس- معاون دائمی مطرح نیست.

عبدالصاحب صفائی- می‌خواهم عرض کنم وقتی معاون دائمی می‌خواهند انتخاب کنند تفکیک لازم نیست وقتی طرحی در دست دارند که برای وزارتخانه‌ها یک معاون دائم انتخاب کنند دیگر احتیاجی به تقسیم وزارتخانه ندارند وزارت بازرگانی می‌تواند دوتا معاون داشته باشد به طور دائم یکی بازرگانی و یکی صنایع و معادن و یک وزیر هم از لحاظ تمشیت امور سیاسی داشته باشیم که در هیئت دولت حاضر بشود و کارهای سیاسی یک وزارتخانه را اداره کند و دیگر احتیاجی به این تقسیم ندارید. با این تقسیم فردا سر منشی اختلاف خواهید داشت، سر ماشین‌نویس اختلاف خواهید داشت سر میز و صندلی اختلاف خواهید داشت. اختلاف شدیدی هم خواهید داشت. جناب آقای معاون نخست‌وزیر تندتند یادداشت می‌فرمایید و بعد همه را تکذیب می‌کنید. بنده پشت تریبون همه را از طرف شما تکذیب می‌کنم زحمت شما نمی‌دهم برای این‌که تشریف بیاورید همه را تکذیب کنید، یادداشت نفرمایید، خودتان را ناراحت نکنید (یک نفر از نمایندگان- اختلافی نیست) سر تقسیم هست آقا بنده اطلاع دارم که سر تقسیم اعضا و رؤسای ادارات اختلاف است چون یک وزارت بازرگانی که دوهزار تا عضو دارد دوهزار تا عضو حسابی که ندارد، چهار تا عضو حسابی دارد. این وزارتخانه می‌گوید این چهار تا عضو مال من، آن وزارتخانه می‌گوید این چهار تا عضو مال من. از حالا اختلاف شروع شده. در صورتی که کار به هم ارتباط دارد. کار بازرگانی این مملکت با امور معادن و صنایع این‌قدر تفکیک ندارد خوب آقا اولاً این صنایع که فعلاً در سازمان برنامه است، تمام کارخانه‌های مهم این کشور جزو سازمان برنامه است پس شما وزارتخانه صنایع را برای چی می‌خواهید؟ صنایعی که یک کارخانه، یک دوک دستی نداشته باشد این وزارتخانه می‌خواهد چکار؟ شما به وزارت صنایع خودتان فردا حتی یک دوک دستی نخ‌ریسی نمی‌توانید بدهید وقتی همه کارخانه‌ها جزو سازمان برنامه است، وزارت صنایع را چه‌کار می‌خواهید بکنید؟ معادن، آقا شما کدام معادن را در این مملکت استخراج کرده‌اید؟ نمکی که از چند سال پیش استخراج می‌کردید این وزیر می‌خواهد؟ استخراج نمک وزیر لازم ندارد. صنایع نفت‌تان هم که مهم است جزو وزارت صنایع و معادن نمی‌آید. بنابراین از نظر صنایع شما هیچ دستگاهی ندارید ابواب جمعی وزارت صنایع بکنید تمام کارخانه‌های دولتی که دارید از نظر صنایع جزو

سازمان برنامه است از نظر اداره کار جزو وزارت کار است. من استدعا می‌کنم این را یادداشت بفرمایید و برای این تشریف بیاورید اینجا ولی البته فوراٌ مملکت انگلستان را برخ بنده نکشید که در انگلستان وزارت صنایع دارند به شما چه که آنها دارند. من عرض می‌کنم وزارت صنایع شما یک کارخانه دستی نخواهد داشت، کارخانه‌های ملی از نظر کار تابع وزارت کارند، کارخانه‌های دولتی هم تابع سازمان برنامه هستند، وزارت صنایع می‌خواهید چه‌کار بکنید؟ (داراب- میلیون‌ها ثروت در صنایع ایران داریم این چه فرمایشی است شما چهارصد هزار کارگر در صنایع ایران دارید)

نایب‌رئیس- مباحثه بین‌الاثنین نفرمایید. آقای داراب بگذارید حرف‌شان را بزنند.

عبدالصاحب صفائی- برای این‌که فرمایشات جناب آقای داراب خوب ضبط بشود من سکوت کردم که خوب شنیده بشود. عرض کردم کارهای صنایع ما از نظر کار تابع وزارت کار است. کارخانه‌هایمان هم جزو سازمان برنامه است شما از وزارت صنایع فقط و فقط یک وزیر خواهید داشت، یک معاون، ده تا منشی، ۶ تا مدیر کل و الی آخر و پس‌فردا هم با سازمان برنامه دعوای‌تان می‌شود به جهت این‌که وزارت صنایعی که هیچ ابوالجمعی نداشته باشد که نمی‌شود می‌آید فردا یقه سازمان برنامه بی‌چاره را می‌گیرد که یک کارخانه بد، آن هم خوب نمی‌دهد کارخانه را باز یک دعوا درست می‌شود مابین سازمان برنامه و وزارت صنایع باز ما باید بنشینیم حل کنیم آخر این‌که نمی‌شود آقا، الان مابین وزارت صنایع و سازمان برنامه اختلاف پیدا می‌شود (داراب- این را قانون حل کرده)

نایب‌رئیس- آقای صفائی مباحثه نکنید، جواب چرا می‌دهید؟

عبدالصاحب صفائی- می‌فرمایند قانون حل کرده، قانون گذراندند ۱۵ میلیون کمک بکنید به بانک کشاورزی و بانک رهنی و بانک ساختمانی ندادند می‌گویند نمی‌دهم، قانون گذراندیم از مجلس شورای ملی که ۱۵ میلیون تومان دولت از سازمان برنامه بگیرد بدهد به بانک کشاورزی و بانک رهنی و بانک ساختمانی برای تقویت امور تولیدی، نداده‌اند آقا مگر این قانون نبوده؟ یک مجلس شورای ملی هم تصویب کرده، یک مجلس سنا هم تصویب کرده باز هم مرحمت نفرمودند حالا چرا و چطور است یک مطلب دیگری است. باور بفرمایید در این مملکت اگر اعلیحضرت همایونی توجه به یک امری بفرمایند انجام می‌شود و گرنه با این دستگاه‌های ما هیچ انجام نمی‌شود باور بفرمایید این را بدون ریا می‌گویم اگر یک کاری هم بشود با توجه و اراده اعلیحضرت است اگر اراده و توجه ایشان نباشد هیچ کاری در این مملکت صورت عمل به خودش نمی‌گیرد (صحیح است) این دلیل این است که دستگاه دولت قادر به ادامه امور نیست، آقا اگر من به یک کسی بگویم شما نمی‌توانید ۵۰ من باربرداری و واقعاً هم قادر نباشد ۵۰ من بار بردارد من توهین کرده‌ام؟ من اگر بگویم جناب آقای اعلا در مسابقه دو نمی‌توانند شرکت کنند من با ایشان توهین کرده‌ام؟ نه آخر جناب آقای اعلا آقا نمی‌توانند شرکت کنند در مسابقه دو، آخر ایشان پیرمرد است، قادر نیست. یا اگر بگویم قادر نیستند با نامجو کشتی بگیرند این توهین است؟ من اگر بگویم نمی‌توانید این توهین است؟ (یکی از نمایندگان- با نامجو مسابقه وزنه‌برداری نمی‌توانند بدهند) وزنه‌برداری، چه می‌دانم این بیانات به قصد توهین نیست، به قصد چوب لای چرخ گذاشتن نیست، اینها تذکر است که هرکس به قدر قدرت خودش کار کند، اگر خارج از قدرت خودش بخواهد کار کند برای او و مملکت ضرر دارد، وقت مملکت هم بی‌خود هدر می‌شود. باور بفرمایید آقایان خوب و بدی تنها با حسن‌نیت کافی نیست، خوب و بدی این است که آدم کاری را قبول می‌کند در صدد اصلاحش باشد الان ما همه‌مان به صلاحیت جناب آقای دکتر جزایری اعتراف داریم حالا ایشان فردا بخواهند رئیس کارخانه برق بشوند اول کسی که با ایشان مخالف بشود بنده هستم آقای دکتر جزایری می‌تواند رئیس دانشکده حقوق بشود ببخشید نه بجای آقای دکتر عمیدی ولی ایشان نمی‌توانند رئیس کارخانه برق بشوند آقا اگر رئیس کارخانه برق شد من اعتماد و عقیده‌ام از او سلب می‌شود و در این مطالب خدا شاهد است به هیچ‌وجه قصد انتقاد و ایراد نیست این وزارتخانه را تقسیم کردن فقط کار برای یک وزیر ایجاد کردن است کارتان تمشیت پیدا نمی‌کند اولاً اختلاف پیدا می‌کنند بین تقسیم این دو وزارتخانه بعد یک بودجه جدیدی برای آن وزارتخانه درست می‌شود برای انتقال کارخانجات دولتی هم به وزارت صنایع اختلافات پیدا می‌شود ما بین سازمان برنامه و وزارت صنایع یک کاری تمشیت پیدا نمی‌کند الان آقایان سازمان برنامه دارید، شورای عالی اقتصاد دارید، هیئت‌دولت دارید، و دستگاه صنایع و معادن ما آن‌قدر توسعه پیدا نکرده که محتاج بیک وزارتخانه باشیم. یک معاون داریم برای کار صنایع به عقیده بنده کافی است و کارها تمشیت پیدا می‌کند بودجه جدیدی هم پیدا نخواهد شد این وزارتخانه که تشکیل شد اولین کارش خرید چهار تا اتومبیل است برای این‌که یک اتومبیل وزیر بازرگانی می‌خواهد یک اتومبیل وزیر صنایع می‌خواهد بعد یک اتومبیل معاون معادن می‌خواهد بعد یک اتومبیل مدیر کل معادن می‌خواهد، بعد یک اتومبیل مدیر کل بازرگانی می‌خواهد. حالا ببینید چه‌قدر مخارج در پیش دارد (دکتر جزایری- کمیسیون بودجه همه را زده است)

نایب‌رئیس- آقای صفائی مجبورم از مباحثه آقا جلوگیری کنم برای این‌که جنابعالی با افراد آقایان صحبت می‌کنید.

عبدالصاحب صفائی- جناب آقای رئیس آقایان با بنده صحبت می‌کنند، بنده البته باید با آقایان صحبت کنم.

نایب‌رئیس- مباحثه بین‌الاثنین نکنید.

عبدالصاحب صفائی- خوب با آقا است ولی آقایان بی‌لطفی می‌کنند بنابراین یک هزینه زیادی هر قدر هم خواسته باشید صرفه‌جویی کنید برای‌تان مترتب می‌شود نتیجه هم ندارد به عقیده بنده این را فعلاً مسکوت بگذارید جناب آقای ذوالفقاری مطالعه بکنند تا لااقل اختلاف وزارت صنایع را با سازمان برنامه برای ما حل کنند و یک دعوای جدیدی برای ما درست نکنند چون دعواهایی که ما با سازمان برنامه داریم به قدر کافی وقت دولت و مجلسین را اشغال کرده است دیگر احتیاج به یک دعوای جدیدی نیست. ‏

نایب‌رئیس- آقای دکتر جزایری‏

دکتر جزایری- بنده در مورد این لایحه موافق مشروط نام‌نویسی کرده‌ام چون محققاً منظور از خدمت و پیشرفت و اصلاح تقسیم دو وزارتخانه به عنوان نام تقسیم و همان‌طوری که جناب آقای صفائی فرمودند تهیه تشکیلات زیادتر و تهیه اثاثیه و اتومبیل جز موجبات خرج نیست برای این‌که واقعاً باید عرض کنم چندی قبل که اینجا صحبت از ده میلیون تومان اضافه حقوق اولاد کارمندان وزارت دارایی بود و من تذکری در مجلس دادم که آقایان یک مبالغ مهم‌تری را در وزارت دارایی موافقت می‌فرمایید ولی این مبلغ مختصر را موافقت نمی‌کنید، بعدازظهر یک کسی به من تلفن کرد این را جناب آقای علم توجه بفرمایید گفت چرا نگفتید که همین امروز برای وزارت اقتصاد ملی یک اتومبیل نو خریدند سی و چند هزار تومان دو فرش نو و فلان اثاثیه خلاصه بیش از صدهزار تومان خرج کردند برای این‌که دو وزارتخانه می‌خواهند درست کنند غرض این است که مردم توجه به این امر دارند و این هم صحیح است و نظر جناب آقای صفائی هم از این نظر صحیح است مقصود از تقسیم وزارتخانه یعنی تهیه دو وزیر و دو معاون و چند مدیرکل و چند اداره جدید نیست بنابراین اگر واقعاً هدف از این تقسیم این باشد بنده هم صددرصد با این نوع تقسیم وزارتخانه به وزارت صنایع و معادن و اقتصاد مخالفم اما اگر غرض از تقسیم واقعاً تهیه برنامه اقتصادی برای وزارت اقتصاد و تهیه برنامه صنعتی و معدنی برای وزارتخانه دیگر باشد و عمل بکنند من خیال نمی‌کنم کسی مخالف باشد چون امروز دنیا در طی عمل به این نتیجه رسیده است که کارها باید تقسیم شود و در این تقسیم تخصص پیدا شود و مردمان متخصص انجام وظیفه بکنند محققاً کار اقتصاد خودش یک امر بسیار تخصصی است که بایستی برنامه‌اش معین بشود و برنامه عملی‌اش هم معین بشود مردمان متخصص را هم سرکار بگذارند و به همین ترتیب کارهای معدنی و صنعتی آقایان به خوبی اطلاع دارند که کشور ما از شش سال پیش از زمان مرحوم رضاشاه یک برنامه اقتصادی و صنعتی پیدا کرد، بنده نمی‌خواهم بگویم که این برنامه خیلی مطالعه شده بود ولی بالاخره برنامه‌ای بود برنامه‌این بود که صنایع جدید در این مملکت درست بشود و برنامه اقتصادی‌مان هم باز و پایه‌اش روی انحصار تجارت باشد انحصار تجارت را هم عمل می‌کردند برای این‌که تعادل تجارتی و اقتصادی از نظر تجارت و اقتصاد در این مملکت برقرار بشود و ملاحظه فرمودید کار به جایی رسید در سال‌های اخیر که عواید نفت را کنار گذاردند و از عواید دیگر هم طبق آماری که خودم خدمت‌تان تقدیم کردم و ملاحظه فرمودید که صدی پنجاه صرف کارهای عمرانی به منظور اقتصاد، یعنی ساختمان راه‌آهن راه‌ها و ساختمان‌ها و صنایع و تهیه بنا برای وزارتخانه‌ها و امثال اینها بود و این عمل شد برنامه‌ای بود وزارتخانه‌ای بود عمل می‌کردند البته نسبت به آبیاری و سدسازی و چیزهای دیگر نرسیدند عمل کنند و یا توجهات زیادی نمی‌شد و تذکرات مناسبی آن موقع داده نمی‌شد اما یک برنامه‌ای بود دولت فعلی که به هیچ‌وجه به عقیده بنده مسئول گذشتگان نیست مسئول اعمال خودش است شما بفرمایید که بعد از شهریور چه برنامه اقتصادی در کشور ما وجود داشته ما قانون انحصار بازرگانی داشتیم یک قسمت را عمل نمی‌کردیم در عین این‌که ما می‌خواستیم تعادل و تناسبی بین واردات و صادرات برقرار بکنیم نتیجه عمل این شد که هم این تعادل ایجاد نشد انحصار بازرگانی برای این بود که از نظر اقتصادی تعادلی بین صادرات و واردات این مملکت بشود تا قبل از شهریور ۲۰ عمل کردیم و دیدیم که در این مملکت می‌شود با این‌که وسائل کم بود و اختراعات تازه‌ای هم نشده بود و توی مملکت ما هم از صنایع جدید از دانشکده‌ها از چیزهایی که گفته می‌شد با این‌که استفاده نمی‌شد ولی عمل کردند، اعضای بازرگانی را درست کردند برای این‌که تعادلی بین صادرات و واردات بدهند (شوشتری- آن هم در نتیجه مساعی شاه فقید بود) البته رضاشاه خدمت کرد با این مملکت و هیچ‌کس هم نمی‌تواند منکرش بشود (صحیح است) اما بعد از

شهریور ماه آقایان ما قانون انحصار بازرگانی را داشتیم اما نتیجه تعادل صادرات و واردات را از این گرفتیم همه سال ما دیدیم که صادرات ما یک‌ثلث واردات است یا واردات ما دو برابر است، سه برابر است بر حسب سال‌ها بنابراین اگر چنانچه وزارت اقتصاد ملی به این معنی می‌خواهد باشد که قانون انحصار بازرگانی در اختیارش باشد و این جور عمل بکند استدعا می‌کنم مقرر بفرمایید درش را گل بگیرند اما اگر وزارت اقتصاد ملی می‌خواهد از آن صورت خارج بشود برنامه اقتصادی داشته باشد و واقعاً وزارت اقتصاد به معنی وزارت اقتصاد که در ممالک راقیه است بنده شخصاً موافقم بنابراین بنده موافق مشروط هستم با این امر، در صورتی‌که ملاحظه فرمودید وزارت اقتصاد ما تبدیل شد به وزارت جواز فروشی آن هم با این افتضاح که از آن پله‌ها که آدم بالا می‌رفت به قول جناب آقای خلعتبری که گفت یک کسی آمد به من گفت تا چمدان را پر اسکناس نکردم و برای فلان رئیس اداره نبردم که اسامی‌اش را بردند و من نمی‌گویم فلان‌جا حالا یا آقای وزیر اقتصاد ملی اطلاع داشت یا نداشت من نمی‌دانم (داراب- کی بود وزیر اقتصاد؟) من نمی‌دانم یک‌دفعه اسم بردم بس است ولی او گفت تا آن چمدان اسکناس را نبردند فلان جواز گرفته نشده بنابراین اگر اگر بخواهید در جواز فروختن را بیشتر بکنید و متخصص برای کثافت‌کاری بیشتر باشد باور بفرمایید من خیال می‌کنم ننگ است بگوییم وزارتخانه‌هایمان را تفکیک کردیم اما اگر چنانچه بخواهید یک برنامه واقعاً اساسی داشته باشید یک وزارت اقتصاد هم تشکیل بشود یک اشتباهی جناب آقای صفائی در ضمن بیانات‌شان فرمودند خیلی هم متأسفم که تشریف ندارند فرمودند که ما دو نوع صنایع داریم صنایع دولتی داریم و صنایع ملی داریم کار صنایع دولتی با سازمان برنامه است و کار صنایع ملی با وزارت کار است به نظر بنده اشتباه کردند (داراب- اشتباه کردند) اولاً برنامه اقتصادی غیر از اداره کردن چهار تا کارخانه است (داراب- صحیح است) رفقا و آقایان عزیز بدانند سازمان برنامه مأمور تهیه و اجرا به وسیله دولت و نظارت سازمان در یک کارهای تولیدی و عمرانی است اصلاً مأمور تهیه برنامه اقتصادی مملکت نیست آقایان خودتان شاهد هستید که تند و آهسته و ملایم، معقول و غیرمعقول از اول دوره مکرر این مطلب را عرض کرده‌ام و افتخار هم می‌کنم این عرایض را کرده‌ام بنده آمار بانک ملی را آوردم و شما هم حالا همه توجه دارید و جراید توجه دارند و می‌نویسند، اینها مطالبی است که اقتصاد بدون آمار و مطالعه و نقشه اصلاً در دنیا عملی نیست. دولت فعلی، جناب آقای علم، جناب آقای دکتر مهران، جناب آقای ذوالفقاری، بدانید شما برنامه اقتصادی ندارید بر ما نه اقتصادی‌تان چیست (داراب- نداریم) مثل این‌که فکر این مطلب هم نیستید امروز دنیا حل کرده اقتصاد را یا اقتصاد به صورت سوسیالیزم و کمونیزم است یا به صورت لیبرالیسم و رژیم آزادی است اما نه به معنای رژیم آزادی قرن نوزدهم که سرمایه‌دار بکند، آزادی را برای سرمایه‌دار قائل شدند صحیح است منفعت شخصی بایستی محرک فعالیت اقتصادی باشد بایستی از ابتکارات شخصی استفاده کرد، این حرف‌ها صحیح است، در ممالکی که مقابل رژیم سوسیالیسم و کمونیسم هستند از این اقتصاد استفاده می‌کنند، اما همه عواید به جیب صاحب سرمایه نمی‌رود، نه در انگلستان، نه در آمریکا، نه در سوئیس، نه در سوئد، و نروژ، این ممالکی که خودشان را در مقابل کمونیسم حفظ کرده‌اند برای چه؟ برای این‌که این مطلب را توجه کرده‌اند که ما اصول سرمایه‌داری را حفظ می‌کنیم اما نه به صورت سرمایه‌داری قرن ۱۹ که بعد از آن گرفتاری‌های انقلاب فرانسه هر کس توانست جیب خودش را پر بکند، من حق دارم که از سرمایه‌ام استفاده کنم اما یک حد معینی برای عواید تعیین می‌کنند بقیه‌اش می‌رود به عنوان رفاه اجتماعی و برای اجتماع، هدف دولت‌ها از مأمور پلیس و انتظام و عدلیه و سرباز و نظامی خارج شده هدف دولت‌های سرمایه‌داری فعلی رفاه اجتماعی است (صحیح است) با رفاه اجتماعی توانسته‌اند این ممالک پایه‌های اجتماعی را در مقابل کمونیسم نگاه‌دارند، آقایان توجه بفرمایید بنده از نظر مملکت و دین عرض می‌کنم شما یک سرمایه ملی و سرمایه دولتی و فردی دارید، یک عوایدی ملی هم دارید باید این وزارت اقتصاد شما و حالا شورای عالی اقتصاد همان‌طوری‌که گفتند واقعاً تا حدی حق با آقای صفائی بود که اگر این آقایان واقعاً خودشان می‌توانستند درست بکنند تا حالا درست می‌کردند. پس اقلاً از یک فکرهای صحیحی هم داخل این فکرها بکنید که یک چیز نویی دربیاید (معاون نخست وزیر- توضیح عرض می‌کنم) این حرف صحیح است و قابل جواب نیست، بنده عرض می‌کنم از نظر کشور وزارت اقتصاد دولت ایران موقعی می‌تواند جلوی این مفاسد و بدبختی‌ها را بگیرد که اولاً معین بکند که عواید ملی این مملکت چقدر است؟ در همه جا عواید ملی و شخصی مطالعه شده است، آمار دارد، انگلستان معین کرده فرانسه و آلمان و آمریکا هم معین کرده‌اند حداقل مخارج یک فرد احتیاجات یک فرد باید معین شود بعد هم ببینید که با چه برنامه‌ای می‌توانید عواید را زیاد کنید و برای این‌که یک عوایدی زیادتری بیک شخصی بدهند و یک فرد بتواند حداکثر استفاده را بکند آقایان مکرر گفته شده در انگلستان بیش از سالی شش‌هزار لیره کسی نمی‌تواند عایدی داشته باشد، در سوئد یک سرمایه‌دار می‌گفت سالی سه میلیون کورون عایدی دارم پنجاه هزار کورون را من برمی‌دارم برای مخارج شخصی خودم بقیه را برای بیمه‌های اجتماعی و غیره می‌دهم آقایان نمایندگان محترم علاقه‌مندان به این مملکت تا این فکرها را نفرمایید تا حداقل زندگی را برای هر فرد تأمین نفرمایید تا اکثر عایدی را که یک سرمایه‌دار می‌تواند داشته باشد، خودش برای خودش، این را معین نفرمایید، میزان احتیاجات مملکت را تعیین نفرمایید هیچ فایده‌ای ندارد، شما اصلاً برنامه اقتصادی ندارید. این است آن کاری که باید وزارت اقتصاد شما بکند، کی به فکر این‌کار است؟ کی‏ مطالعه می‌کند؟ ... همان طوری که جناب آقای صفائی فرمودند همین که دو تا وزارتخانه شد فوری یک اتومبیل دیگر می‌خرند صدهزار تومان دو معاون و چهار مدیرکل اضافه می‌کنند والله و بالله در دنیا ما خجلت‌زده می‌شویم، این اجتماع هم به این صورت پایدار نمی‌ماند. این عرایض را می‌خواستم یک روزی بکنم یک برنامه مفصلی دارم با جناب آقای خلعتبری هم صحبت کردم ایشان گفتند حالا دیگر رفقا در مجلس زیاد علاقه به شنیدن عرایض ما ندارند، باور بفرمایید که این حرف‌ها را من مطالعه می‌کنم و هم با احساسات خدمت آقایان عرض می‌کنم اگر بخواهید یک برنامه اقتصادی داشته باشید نه مربوط به سازمان برنامه است و نه مربوط به وزارت کار است وزارت کار جناب آقای صفائی مأمور حکمیت بین کارگر و کارفرما اصلاً وظیفه دیگری ندارد این مربوط به دستگاه اقتصاد است که اقتصاد مملکت را باید اداره کند، حالا صنایع خصوصی‌مان را بنده قول دارم که اینها در موقع جنگ سوءاستفاده کرده‌اند، منافع هنگفت بردند و این را برای تکمیل کارخانجات‌شان نگذاشتند، اسباب‌ها را تکمیل نکردند، اما به هر صورت دولت می‌بایست آن روز جلوی‌شان را می‌گرفت، اما امروز به صورتی درآمده‌اند که باید اینها را اصلاح کرد و اداره‌شان کرد اگر تعداد دوک‌شان کم است باید سرمایه بهشان داد و اگر محل‌شان خراب است و مناسب نیست جمع و جورشان کرد وزارت اقتصاد باید این کارها را بکند و نظارت بکند، البته این کارها را در دنیا مأمورین دولت می‌کنند مأمورین دولت خراب شده‌اند، دلیل دارد، اکثرشان حقوق‌شان نمی‌رسد به زندگی‌شان شما هی مالیات را زیادتر بگیرید، هی صرفه‌جویی هم بکنید، چه‌قدر می‌شود؟ .. صد میلیون دویست میلیون، چه فایده‌ای دارد؟ جز این‌که مخارج زندگی روزبه‌روز می‌رود بالا، امروز هفت‌صد تومان به مدیرکل می‌دهید فردا اگر هزار تومان بدهید باز هم فایده ندارد، باید وضع هزینه زندگی در مملکت معین بشود تا مأمور دولت درست بشود جناب آقای علم به آقای اعلا عرض کنید به شخص اول مملکت هم حضورشان عرض کردم خودشان هم بیش از همه علاقه دارند به این‌کار، شما باید در درجه اول برنامه اقتصادی خودتان را درست بکنید و مردم هم کمک بکنند، و آقایان رفقا و دوستان عزیز همکاری بکنند و خودتان درست بکنید و اگر درست نکنید یک روز می‌آیند به زور درست می‌کنند در این مملکت خودتان درست بکنید ما مخلص شما هستیم ما ارادتمند شما هستیم، از نظر علاقه به این مملکت، این عرایض را عرض می‌کنم. اگر برنامه اقتصادی را درست کردید موافقم و از نظر علاقه این عرایض را کردم.

نایب‌رئیس- آقای داراب مخالفید؟ (داراب- بله مخالفم) باید مخالف حرف بزنید.

حائری‌زاده- ایشان گویا موافق باشند.

داراب- سفت هم مخالفم‏.

نایب‌رئیس- بفرمایید.

داراب- بنده متأسفم که در اطراف یک وزارتخانه‌ای صحبت می‌شود که وزیر مسئولش اینجا حاضر نیست از نقطه‌نظر تشریفات پارلمانی عرض می‌کنم البته نماینده دولت کافی بود، ولی از نقطه‌نظر این‌که بتواند انتقاداتی که آقایان می‌کنند، انتظاراتی که از یک وزارتخانه دارند، اگر وزیر مسئول خودش بود بهتر بود توجه می‌شد و شاید هم درزندگی آن وزارتخانه مؤثر واقع می‌شد و من متأثرم، به هر حال کاری ندارم امیدوارم عرایض ما به گوش وزیر هر که باشد برسد و او را متوجه این نکات بکند اما عقیده خود من، من یک عقیده مخصوصی راجع به صنایع داشته‌ام من اصولاً راجع به اقتصاد می‌گویم اقتصاد یعنی سیاست اقتصادی ایجاد می‌شود و پیدا می‌شود در نتیجه یک جهان‌بینی و یک هدف سیاسی و ملی یک جامعه، اول هدف سیاسی و دورنمای سیاسی جامعه تعیین آرزو و آمال جامعه و بعد برای این‌که آن آرزو و آمال جامعه برآورده شود نقشه اقتصادی تهیه می‌شود این عقیده من بوده است و ما مشاهده می‌کنیم که در تمام دنیا تقریباً همین‌طور بوده است، هیچ جایی آمال و آرزوی سیاسی خارج از حقیقت اقتصادی نیست یعنی این حقیقت اقتصادی می‌رود که آن آمال و آرزوی سیاسی جامعه را تحقق بدهد (قنات‌آبادی- درس می‌دهید آقای داراب؟) خواهش می‌کنم شوخی را بگذارید کنار جدی عرض می‌کنم خدمت‌تان اما در موضوع صنایع من یک عقیده بخصوصی دارم، به قول آقایان یک تز بخصوصی دارم که شاید در بین آقایان در مجلس طرف‌دار کم داشته باشد ولی در جامعه یقین دارم طرف‌دار زیاد دارد و آن اینست که من می‌گویم آتیه ایران را باید برد روی صنایع، باید اقتصاد ما از اتکا به خارج آزاد شود ما بایستی به روزی برسیم که احتیاج نداشته باشیم که حتماً جنس از خارجه وارد کنیم و

متکی به اقتصاد خارجی باشیم (دکتر عدل- برعکس است) متکی به قرضه از خارج باشیم، باید اقتصاد ما جامعه ما را از خارج بی نیاز بکند، آقا من مثال تاریخی می‌آورم بعد از ۱۹۰۵ ژاپن را به خاطر بیاوریم ژاپن قبل از ۱۹۰۵ یعنی پیش از صلح روسیه یک مملکت عقب‌افتاده‌ای بود که همین‌طور دادوفریاد فلاکت در آنجا بلند بود، اینها توانستند بعد از ۱۹۰۵ یک اقتصاد ملی، بله ملی برای چه ملی؟ برای این‌که یک اقتصاد صنعتی درست کردند و توانستند آرزوهای ملی خودشان را پیش ببرند. بنده آلمان ۱۸۷۰ را مثال می‌آورم پس از جنگ سدان و پس از فتح سدان، این ملت عقب‌افتاده توانست، در نتیجه ثروتی که از فتوحات فرانسه بدست آورد توانست یک اقتصاد ملی و قوی و صنعتی به وجود بیاورد شما آقایان اگر در ایران هدف‌تان این باشد که اقتصاد ملی یک اقتصاد متکی به خارج نخواهید درست کنید بایستی فکر کنید که در آتیه به هر حال هدف‌تان صنعتی کردن ایران باشد بنده در خود ایران هم شاهد دارم دوره چندین ساله شاهنشاه فقید این دوره بود که هدف اقتصاد صنعتی کردن مملکت بود محققاً شما در آن وقت بی‌نیاز بودید از خیلی چیزها و این نتیجه همان است که امروز در ایران نه‌صد هزار کارگر دارید، این شوخی نیست نه‌صدهزار کارگر (دکتر عدل- زارعین هم بفرمایید) من مخالف زراعت نیستم ولی تز شما با تز من فرق دارد شما می‌خواهید همیشه ایران را روی فلاحت نگاه‌دارید و من می‌گویم ایران بایستی سیاست ملی داشته باشد استقلال اقتصادی ایران فقط در صنعتی کردن است (دکتر عدل- اشتباه محض است) اقتصاد متکی به زراعت، اقتصاد عقب‌افتاده‌ای است اقتصاد مترقی، اقتصاد متکی به صناعت است.

نایب‌رئیس- آقای داراب مخالفت‌تان را با لایحه بفرمایید.

داراب- این مخالفت من است، می‌رسیم شاید از این عرایض من خیلی‌ها خوش‌شان نیاید من قبول می‌کنم ولی انعکاسش در جامعه محققاً زیاد خواهد بود، وقتی من می‌گویم سیاست ملی ما مربوط به سیاست اقتصادی باید باشد و این سیاست اقتصادی ما وقتی مترقی خواهد بود که مربوط به توسعه صنعت باشد، این تز من است، طرف‌دار هم زیاد دارد.

آقایان- عرض کنم وقتی می‌بینم برنامه هفت سال رل خیلی کوچک و غیرمهمی برای صناعت قائل است متأسفم، من افسوس می‌خورم (دکتر عدل- آن هم زیاد است) معنی حمایت صنایع در مملکت این است که ما لااقل در برنامه هفت ساله حداقل برای دوره اول چهل پنجاه درصد اهمیت قائل شویم، متأسفانه نیست. موضوع دیگری که واقعاً قابل توجه است از من خواهید پرسید آیا عواملی دارید در این مملکت که صنایع را ترقی بدهد؟ عرض می‌کنم بله داریم، آن کدام است؟ عرض می‌کنم صنایع دو چیز می‌خواهد: ذغال و آهن. شما در این مملکت هم ذغال دارید اگر بخواهید دربیاورید اگر علاقه داشته باشید دربیاورید شما ذغال دارید آهن هم دارید اگر بخواهید، فقط چه کسر دارید؟ اراده و سیاست اقتصادی معین و مشخص و هدف معین به همین جهت بنده با این‌که موافقم با این تفکیک دو وزارتخانه ولی یک عیبی دارد و آن این است که حدس می‌زنم می‌خواهند این وزارتخانه را همین‌طور کوچک مثل یک آپاندیس اقتصادی ایران نگهدارند، واقعاً صنایع را آپاندیس اقتصاد ایران می‌دانند، نیست این‌طور؟ در صورتی که باید هدف معینی برای اقتصاد ایران درست کرد. عرض کنم عوامل دیگری که می‌توانستیم ما تهیه کنیم برای این کار تشکیل اعتبار و ازدیاد اعتبار برای صنایع است برای هر نوع کارخانه هر نوع صنایع یدی که ممکن است وارد بشود متأسفانه ولی شما دارید صنایع یدی را از بین می‌برید بخوانید روزنامهٔ چند روز پیش را در آذربایجان چندین هزار نفر دارای صنایع یدی بوده‌اند که از بین برده‌اند شما موزه صنایع ملی را دارید از بین می‌برید چرا این‌کار را می‌کنید؟

می‌خواهید ابدالدهر متکی به اقتصاد خارجی باشد نه والله این آرزوی ملی ما نباید باشد البته من می‌خواهم وقت زیاد نگیرم (سالار بهزادی- نه آقا بفرمایید) در اطراف یک موضوع هم باید عرض کنم و آن مربوط به کشاورزی است البته من ...

نایب‌رئیس- کشاورزی مطرح نیست.

داراب- چون دلیل بنده است، کشاورزی اتکای صنایع ایران است در وهله اول بنده این را می‌دانم، شما آقایان اگر خواسته باشید در ایران صنایع را تقویت بکنید البته بایستی اتکای به کشاورزی داشته باشد یعنی چه؟ یعنی صنایع متکی به کشاورزی باشد این را با آقایان موافقم، یعنی صنایع پارچه‌بافی، یعنی صنایع سیمان من با شما موافقم ولی مخالف آن هستم که آقایان می‌گویند ذوب آهن لازم نداریم (دکتر عدل- اشتباه می‌کنید) لازم داریم نمی‌خواهم بحث را ادامه بدهم چون بحث کلی است در اطرافش می‌شود هفتاد من نوشت و به این زودی هم تمام نمی‌شود اگر بنده می‌گویم صنایع ایران باید هدف برنامه ۷ ساله باشد خوب ببینیم اینها چه می‌گویند؟ ولی یک اصل کلی را خواستم به آقای وزیر تذکر بدهم از نظر تنظیم امور حرفه‌ای دچار اشکالاتی شده‌ایم در نتیجه توسعه امور فنی در این مملکت حرفه‌های زیادی که با فن و تکنیک سروکار دارند پیدا شده است رادیوسازی- گرامافون‌سازی- باطری‌سازی- تعمیر اتومبیل و غیره و اصلاً هیچ نوع مقرراتی که رابطه مردم را با این نوع حرفه‌ها تنظیم کند وجود ندارد شما آقای علم اگر یخچال‌تان فردا خراب شود کجا مراجعه می‌کنید؟ مراجعه می‌کنید به یک دکانی که نوشته است یخچال درست می‌کند و شما مطلع نیستید که درست است یا نه و همین‌طور معطل می‌مانید، پس بایستی یک انتظامی بین مراجعه‌کننده و آن کسی که متصدی است ایجاد شود در تمام دنیا این‌طور نیست یعنی هیچ‌کس حق ندارد دکانی باز کند به عنوان این‌که من متخصص هستم مگر این‌که امتحان بدهد، مگر این‌که تصدیقی از لحاظ تخصص از اطاق تجارت و یا از اداره مربوطه داشته باشد از نظر نگاه‌داری شاگرد هم همین‌طور است هیچ‌کس نمی‌تواند شاگرد نگاهدارد مگر تحت شرایط معینی. ایران به آن درجه رسیده که باید امور حرفه‌ای آن تحت نظم و مراقبت باشد هم از نظر فنی و هم این‌که این رقابت از بین برود که دیگر ۸۰ تا یخچال‌سازی نداشته باشید در همه‌جا وقتی لباس‌تان را می‌دهد به خیاط، اگر خراب کرد مسئولیت برای او ایجاد می‌شود، او تصدیق دارد اگر لباس‌تان را خراب بکند مسئولیت قانونی مشخصی برای او پیدا می‌شود قانون تنظیم حرفه‌ای را گویا به آقای دکتر شاهکار عرض کرده باشم و شاید یک لایحه‌ای تهیه کنیم، با آقای دکتر اردلان هم که تشریف بردند صحبت کردیم (سعید مهدوی- راجع به تفکیک بفرمایید) این است که خیلی متأسفم که وزیری نیست و حالا واقعاً موقع رسیده است که در ایران هم یک قانونی وضع شود برای تنظیم امور حرفه‌ای.

شوشتری- اجازه بفرمایید بنده اخطار دارم طبق ماده ۸۱ (عبدالصاحب صفائی- ایشان هم موافق صحبت کرد. دو موافق پشت سرهم صحبت کردند)

نایب‌رئیس- ایشان به عنوان مخالف اجازه خواستند. آقای شوشتری

شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم

بنده طبق ماده ۸۱ آیین‌نامه اخطار دارم و آن این است که در تمام لوایح مطروحه یک موافق و یک مخالف یا دو موافق و دو مخالف هر قدر مجلس رأی بدهد باید صحبت کنند موافق هم صحبت می‌کند حق‌تقدم با کسانی است که قبلاً در صورت، در آن ورقه نام‌نویسی کرده باشند. بنده پسندیده نمی‌دانم اگر در مجلس شورای ملی طرحی مطرح شد یک کسی بگوید موافقم پا شود به عنوان مخالف صحبت کند یا قبلاً بگوید مخالفم بعد به عنوان موافق صحبت کند من با حفظ آزادی نطق هر نماینده محترمی موافقم اما این حق را برای خود محفوظ می‌دانم که اخطار کنم در تمام طرح‌های مطروحه نباید از متن خارج شد و نباید نماینده‌ای نشسته باشد بگوید مخالفم بیاید موافق صحبت کند. من که از فرمایشات جناب آقای داراب استنباط نکردم یعنی استنتاخ نکردم که ایشان آیا مخالفند؟ ایشان فرمودند من موافقم آنجا یادداشت شده بود به عنوان مخالف این قانون، از دیگران سلب حق کردند (اعظم زنگنه- خودشان هم مشکوک‌اند) و تشریح نمی‌شود تحلیل و تجزیه نمی‌شود یک مطلبی در مجلس، یک فرمایشاتی آقای صفائی فرمودند که صددرصد ...

نایب‌رئیس- وارد مطلب نشوید.

شوشتری- من از جناب آقای رئیس سؤال می‌کنم که فرمایشات آقای داراب به عنوان موافق بود یا مخالف نوشته‌اند و بعد هم به نام مخالف صحبت کردند ولی اینجا گفتند موافقم‏.

نایب‌رئیس- اول به عنوان موافق اسم نوشته بودند بعد به عنوان مخالف صحبت کردند مخالف بودند.

شوشتری- این تذکر من صحیح است یا خیر؟

نایب‌رئیس- صحیح است آقا ی دکتر شاهکار جنابعالی به عنوان موافق اسم نوشته‌اید بفرمایید. (عبدالصاحب صفائی- آقای داراب به عنوان موافق صحبت کردند) خوب به عنوان مخالف اجازه گرفتند و به عنوان مخالف صحبت کردند. همه آقایان می‌دانید بین فرمایشات موافق و مخالف بعضی چیزها هست که گفته می‌شود آقایان باید مراقبت بفرمایید که نگویید من نمی‌خواهم هر دقیقه اخطار کنم (عبدالصاحب صفائی- کاملاً حق با آقای رئیس است)

معاون نخست‌وزیر- (ناصر ذوالفقاری) اجازه می‌فرمایید؟

نایب‌رئیس- بفرمایید.

معاون نخست‌وزیر- چون در اینجا مذاکره راجع به شورای عالی اقتصاد شد بنده قبلاً مختصری توضیح راجع به شورای عالی اقتصاد می‌دهم و توجه آقایان را جلب می‌کنم آقایان فرمودند، چرا از وزرای مسئول این شورا تشکیل شد، دولت هم قبلاً در نظر داشت یک تشکیلاتی بدهد برای شورای عالی اقتصادی با اختیارات تامی که به غیر از وزرای مسئول باشد و اگر وزرای مسئول هم باشند چند نفری بیشتری نباشند بعد دولت متوجه شد که باید اختیارات خودش را برخلاف قوانین بدهد به یک دستگاه دیگری که به غیر از دولت است یعنی در واقع دولتی در داخل دولت ایجاد شود (یکی از نمایندگان- مثل سازمان برنامه) به این جهت توجه شد که نمی‌تواند این‌کار را بکند اما برای این‌که رفع سوءتفاهم بشود و آقایان توجه فرمودند که تمام کار شورا با آقایان وزرا نیست یک دبیر کلی انتخاب شد که جناب آقای دکتر مقبل باشند و اداره‌ای تشکیل خواهد شد که در آنجا متخصصین امر انتخاب خواهند شد اعم از دکترهای

حقوق و تجار و اشخاصی که وارد در علم اقتصاد و مخصوصاً از متخصصین خارجی دعوت خواهد شد دعوت متخصصین خارجی هم نگرانی تولید نکند، این متخصصین خارجی هم بدون این‌که یک‌شاهی به آنها داده شود می‌آیند حتی خرج سفرشان هم داده نمی‌شود (عبدالصاحب صفائی- پس آنها به قصد قربت خواهند آمد) به قصد کمک خواهند آمد و ما هم از وجود آنها استفاده خواهیم کرد. در مدت کوتاهی برای مدت ۲ تا ۳ ماه خواهند آمد و پروژه‌هایی خواهند داد و این پروژه‌ها مطرح خواهد شد در شورای عالی اقتصادی و بحث خواهد شد و بعد به شکل لایحه تقدیم مجلس خواهد شد (عبدالصاحب صفائی- جناب آقای ذوالفقاری آن خارجی که مجانی بیاید اینجا برای رضای خدا نخواهد آمد و حسن‌نیت نخواهد داشت) جناب آقای صفائی جنابعالی تحقیق بفرمایید این متخصص خارجی که می‌آید فقط برای ایران نمی‌آید. در تمام دنیا رسم است از سازمان ملل‌متحد فرستاده می‌شود به تمام دنیا می‌رود، به کشورهایی که شاید یک قدری عقب‌افتاده هستند به آنها کمک می‌کنند نظرهای تازه‌ای می‌دهند پروژه‌های جدیدی می‌دهند شما مطمئن باشید و نگرانی از این بابت نداشته باشید (عبدالصاحب صفائی- خدا کند نظر استعماری نداشته باشند و متخصصین که از آنجا می‌آیند از اشخاصی نباشند که نظریه استعمار داشته باشند. انشاءالله نه تخریبی، نه استعماری) اما نگرانی دوم جنابعالی راجع به این بود که باز هم ممکن است اضافه حقوقی و اضافه مخارجی پیدا بشود این شورای عالی اقتصاد از کارمندان خود دولت البته فقط از کارمندانی که مشغول خدمت هستند و متخصص در این امر هستند تشکیل خواهد شد و این نگرانی مورد ندارد راجع به فوق‌العاده‌ای که فرمودید که اغلب از کارمندان می‌گیرند، بنده به جنابعالی مژده بدهم دیشب در هیئت دولت دستور داده شد که فوق‌العاده مقطوع ممنوع بشود و بنده امیدوارم که برای تعدیل بودجه که فعلاً دولت مشغول آن است هر روز بیایم یک مژده تازه‌ای از این قبیل کارها به عرض آقایان نمایندگان برسانم (احسنت) (عبدالصاحب صفائی- اگر می‌فرمودید از امروز و به واسطه نطق تو بهتر بود)

نایب‌رئیس- آقای صفائی بین‌الاثنین صحبت نفرمایید طرف صحبت تنها شما که نیستید.

معاون نخست‌وزیر- جناب آقای دکتر جزایری توضیح مفصلی دادند و من خیال می‌کنم با توضیحی که ایشان دادند دیگر احتیاجی نیست که بنده بیشتر توضیح بدهم فقط می‌خواستم عرض کنم کارها باید تقسیم شود در قسمت بازرگانی کارهای زیادتری دارند و مقدور نیست که به کارهای دیگر برسد.

(عبدالصاحب صفائی- جز جواز فروشی هیچ کار دیگری ندارد) و نگرانی دیگر جنابعالی از این بود که وزارت صنایع و معادن تشکیل می‌شود سازمان برنامه هم هست و این هم درست نیست در خود قانون پیش‌بینی شده که به تدریج که کارهای صنعتی کارخانه‌جات و کار معادن که الان در دست سازمان برنامه است این هم به تدریج منتقل خواهد شد به وزارت صنایع و معادن. جناب آقای صفائی استدعا می‌کنم توجه بفرمایید به تدریج منتقل خواهد شد به وزارت صنایع و معادن چون اغلب کارخانه‌های سازمان برنامه ضرر می‌کند و اگر بخواهیم از حالا ببریم جزو سازمان دولت یک ضرری است به بودجه کل کشور اینها همه توجه شده است و همان‌طوری‌که جنابعالی توجه دارید دولت هم توج دارد و اینها به موقع خودش به وزارت صنایع و معادن منتقل خواهد شد بخصوص از این کارخانجات را دولت در نظر دارد یا بفروشد و یا بین کارمندان دولت تقسیم بکند این نظر هست در مورد کارخانه‌جاتی که برای دولت ضرر می‌کند، اما این که فرمودید که اختلاف هست بنده به شما اطمینان می‌دهم که هیچ‌گونه اختلافی برای تفکیک این دو وزارتخانه نیست الان هم بودجه‌اش را نصف کرده‌اند و تقسیم کرده‌اند و هم کارمندانش و او یک‌شاهی تحمیل به بودجه کشور نخواهد بود یعنی بودجه وزارت اقتصاد ملی به نصف تقسیم شده بین دو وزارتخانه بازرگانی و صنایع و معادن. این نگرانی هم معنی ندارد.

عبدالصاحب صفائی- واقعاً احسنت، من می‌دانستم که این فرمایشات را خواهید فرمود.

نایب‌رئیس- آقای دکتر شاهکار

دکتر شاهکار- آقای معاون نخست‌وزیر که در عین حال سخنگوی دولت هستند بیاناتی فرمودند که یک قدری کار بنده را آسان کردند چون بنده موافق مطلق اسم نوشته بودم ایراداتی که تا حالا شد ایراداتی بود که اولاً به چگونگی کار کردن دستگاه کشور است که تمام ایرادات وارد بود ولیکن در این لایحه بخصوص نمی‌توان این مطلب را سبب عدم‌تفکیک این دو وزارتخانه دانست مطلب بسیار جالب توجه این است که با مخالفت با این لایحه یک مرتبه ما یادمان می‌رود که شصت درصد بازوهایی که (درصدی از آنهایی که) کار می‌کند در این مملکت. نه آنهایی که استخاره می‌کنند و نان می‌خورند، کشاورزان این مملکت هستند و بعد یک مرتبه بگوییم که این کشور صنعتی شود و بعد بیاییم به عنوان مخالف با لایحه صحبت کنیم (موسوی- بی‌ربط گفتند) (عبدالصاحب صفائی- صنعتی شدن به صلاح کشور نیست) به علاوه یک کشوری مثل کشور آلمان که آقای دکتر عدل تذکر دادند و یک کشوری مثل ژاپن می‌تواند صددرصد کشور صنعتی باشند ولی، یک اکونومی کامل لازم داریم، اقتصاد کامل لازم داریم یعنی باید کشاورز داشته باشیم با یک اندوستری کوچک جناب آقای داراب همان‌طور که عرض شد یک مملکتی مثل سوئیس که دقیق‌ترین ساعت‌ها را می‌سازد این هیچ‌وقت ادعای این را ندارد که اتومبیل بسازد (داراب- وسیله ندارد آهن و ذغال ندارد) کشور ما در مقابل فلاحتش که حتماً باید تشویق بشود و نگاه‌داری بشود صنایعش هم باید تشویق بشود و عملی بشود (شوشتری- اول آن دوم آن) اول او، دوم این، این حرف بسیار بسیار صحیحی است اگر خیلی از اوهای خودمان را بگذاریم پایین و بگوییم به موازات، او اولویت دارد به هزاران دلیل و یکی این‌که آقایان می‌دانند و بنده خیال می‌کنم که استقلال این مملکت را طبقه کشاورز و مالک نگاه می‌دارد (صحیح است) اما موافقت با این لایحه همان‌طوری که آقای دکتر جزایری تذکر دادند تا حالا باید گفت که واقعاً وزارت بازرگانی و پیشه و هنر ما اسم بلامسمایی بود این مطلب را یک‌مرتبه هم پشت این تریبون عرض کردم امیدوارم وزارت صنایع و معادن که تشکیل می‌شود واقعاً اسم بامسمایی باشد و دولت در عین حال نقض‌غرض نکند آقای دکتر عدل اگر عده کارمندان ۱۸ هزار نفر بود و حالا از این عده کارمندانی هستند که حقوق می‌گیرند و راه می‌روند در خیابان‌ها و یکی از بدبختی‌های این مملکت است که نمی‌توانند راه‌حلی پیدا بکنند به دلیل این است که کار آزاد در این مملکت نه تنها تشویق نمی‌شود بلکه جلوگیری می‌شود و چوب لای چرخ دستگاه‌های خصوصی که بخواهند کار بکنند گذاشته می‌شود.

الان شهرهای صنعتی ایران را که در نظر بگیرید نه تنها کوچک‌ترین توجهی به این شهرهای صنعتی نمی‌شود بلکه در کارهای آنها اشکال‌تراشی می‌شود شما بروید به کارخانه‌های اصفهان رسیدگی بکنید، مراجعه بکنید البته بعضی از اینها در زمان جنگ منتهای اجحاف را به مردم کردند ولی الان که با کمال حسن‌نیت عده‌ای می‌خواهند قدم‌هایی بنفع مردم بردارند و یک عده مفت‌خور را از بین ببرند و عده‌ای از مردم کار کنند متأسفانه دولتن نسبت به کار آنها اشکال‌تراشی می‌کند و برای آنها زحماتی تولید می‌شود ما امیدواریم که با تشکیل وزارت صنایع این قسمت عملی شود، آنچه که من اهمیت می‌دهم آقایان در این تاریخ این عرض بنده را دقت بفرمایید چند سال دیگر عملی می‌شود آنچه که بنده عرض می‌کنم و اهمیت می‌دهم به کیفیت سازمان صنایع و معادن این است که صرف‌نظر از دو تا اتومبیل و چهار تا کارمند قدم اساسی این است که صنایع این مملکت را ملی کنیم، ناسیونالیزه کردن صنایع این مملکت تنها راه نجات صنعتی کردن این مملکت است بنده نمی‌دانم شورای عالی اقتصاد در برنامه‌اش این هست یانه ولی می‌دانم از اشخاص مجربی انتخاب کرده‌اند، دبیر کلی که انتخاب کردند بسیار مرد واردی است و امیدوارم که این مطالب مورد دقت قرار بگیرد یعنی اندوستری‌تری‌پارتیت که در تمام دنیا می‌گویند نظارت دولت و کارگر و مصرف‌کننده اگر صنایع را بدهند دست این اشخاص تمام این اشکالات مرتفع می‌شود اما شما دولت را در ثبت اسناد دخالت می‌دهید، دخالت می‌دهید در صنایع، دخالت می‌دهید در مدارس، کار دولت صناعت نیست صنعت را بدهید در دست مصرف‌کننده کار دولت این است که نظارت بکند، صنعت را بدهید دست مصرف‌کننده دست کارگری که کار بکند با نظارت دولت این را می‌گویند ملی کردن صنعت با این وضع صنایع شما پیشرفت می‌کند و آن‌وقت باید صنایع شما به کلی از دست آن قدرت بالایی بیاید بیرون، یک مطلبی رفیق عزیزم آقای صفائی تذکر دادند این مطلب خیلی مهم است در ممالکی که صنعتی هستند و به صورت اتاتیسم اداره می‌شود مثل انگلستان، مثل بسیاری شهرهای فرانسه چرا اسندیکالیسم زیاد مؤثر نیست به دلیل این‌که مصرف‌کننده خودش دخالت دارد و بنده تقاضا می‌کنم دقت بکنید که چه عرض می‌کنم خطر یک ممالکی مثل مملکت ما این است که می‌گویند یک خورشیدی از بالا بتابد، شعاعش تمام را بگیرد این را می‌گویند پولیت بورو یا اسم دیگری بنابراین فرد و مصرف‌کننده حق دخالت ندارد به هیچ وجه، اما اگر خود مردم را دخالت بدهند شما بروید کارخانجات منچستر را ببینید چگونه اداره می‌شود، چهل درصد صنایع فرانسه، این عدد را در نظر بگیرید صنایع ملی است، ناسیونالیزه است با نظارت دولت، شصت درصد صنایع انگلستان من جمله بزرگ‌ترین قسمتش که ذغال‌سنگ است ملی است و عجیب‌تر در این است که حکومت کارگر که سر کار بود این برنامه را داشت و حکومت کنسرواتور که آمد روی کار این برنامه را داشت، در آنجا سیاست را با منافع مردم تطبیق می‌دهند نه این‌که یک سیاستی درست بکنند و مردم باید از آن اطاعت بکنند مثل ممالک اتوکرات که سندان می‌زنند به سر مردم ما امیدواریم پس از این کار یعنی تفکیک وزارت بازرگانی و صنایع که رفیق عزیزم آقای خلعتبری به حق اسمش را گذاشته بودند وزارت جواز و واقعاً وزارتی که برود دنبال تجارتش نبود، ما کاری نداریم، وزارت صنایع باید در شئون صنایع کوچک صنایعی که با قدرت ما بسازد نگاه‌داری صنایع که فعلاً هست و دارد از بین می‌رود، فکری بکند، یعنی کارخانه چیت‌سازی مثل کارخانه چیت‌سازی تهران امیدواریم دیگر چیزی دایر نشود در ۱۳۱۷ این فکر شد و این کارخانه دایر شد امروز در ۱۳۳۴ هستیم ۱۷ سال گذشته ۱۷ متر چیت هنوز بیرون نداده

و بعد هم ملاحظه بفرمایید (دکتر بینا- ۷۰ میلیون تومان تاکنون خرجش شده) یک وقت هم مرکز ستاد توده بوده چرا به دلیل این‌که نمی‌آییم مصرف‌کننده را دخالت بدهیم چون این مطلب بسیار مفصل است و امیدوارم که یک روزی خدمت‌تان عرض کنم بنده خیال می‌کنم قدم بسیار مهمی که دولت برداشته است این تفکیک وزارت صنایع یا وزارت تجارت است امیدوارم آقایان موافقت بفرمایند ایراداتی که کردید اصولی بوده به طرز گردش دستگاه اداری واردتر است مربوط به تفکیک نیست و بعد هم که موافقت فرمودید بنده یک پیشنهادی در این مورد داده‌ام و امیدوارم که مورد قبول آقایان واقع شود و رأی بدهند. و بنده خیال می‌کنم به قدر کافی مذاکره در اطراف این لایحه شده است.

نایب‌رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد کفایت مذاکرات می‌نمایم. احمد حمیدیه‏

نایب‌رئیس- چون آقای حائری‌زاده مخالف با کفایت مذاکرات هستند آقای حمیدیه بفرمایید توضیح خودتان را بدهید.

حمیدیه- توضیحی که جناب آقای دکتر شاهکار در مورد این لایحه داده‌اند بنده را مستغنی می‌کند و این پیشنهاد را دادم و تصور می‌کنم یکی از لوایح بسیار مفید دولت فعلی است و امیدوارم که آقایان رأی بدهند (عبدالصاحب صفائی- بسیار خوبش دیگر چرا؟) و این لایحه را زودتر رأی بدهند.

نایب‌رئیس- آقای حائری‌زاده.

حائری‌زاده- مذاکره مخالف و موافق برای این است که مطالب حلاجی شود، روشن شود مع‌الوصف رویه‌ای که در مجلس هست سه مخالف پشت سر هم به عنوان مخالف و موافق صحبت کردند جناب آقای صفائی جناب آقای دکتر جزایری و جناب داراب هر سه به عنوان موافق و مخالف صحبت کردند درحالی که هر سه مخالف بودند دو نفر هم موافق پشت سر هم صحبت کردند جناب آقای معاون نخست‌وزیر و جناب آقای دکتر شاهکار فرمایشاتی کردند و این مسئله درست حلاجی نشده است خدا رحمت کند مرحوم شاه شهید را که جناب آقای اعلا نخست‌وزیر ما رویه ایشان را خیلی محترم می‌شمردند و عمل می‌کنند وزیر خیلی داشت وزیر معادن داشت وزیر صنایع هم داشت وزیر دواب هم داشت خیلی چیزها داشت و این اصول را قانون اساسی آمد جلوگیری کرد وزارت افتخاری را ممنوع کرد، اصل ۶۳ متم قانون اساسی تصریح دارد که وزارت افتخاری به کلی ممنوع است وقتی هیچ کاری ندارند وزیر مشاور می‌شوند این هیچ کاری ندارد، این وزیر افتخاری است منتهی در زمان شاه شهید این جلت مکان‌ها فرمان وزارت نمی‌گرفتند مگر پس از دادن تقدیمی اینها یک چیز دستی هم می‌خواهند، اتومبیل می‌خواهند وزیر می‌شوند در این مسائل باید بحث و صحبت بشود و هنوز در این مجلس در این موضوع یک کلمه‌ای گفته نشده این است که بنده معتقدم اجازه بفرمایید یک سابقه‌ای از وزارت فوائد عامه که پیشتر صنایع و معادن در زمان استبداد بود یواش‌یواش وقتی مشروطه شد آنها را جمع کردند فوائد عامه کردند بعد پیشه و هنر و اقتصاد ملی شد حالا به این صورت درمی‌آید بازرگانی و معادن در تشکیلات هم رعایت نشده مثلاً وزارت دارایی را می‌توان گفت ده تا اداره دارد که هر کدامش از وزارت بازرگانی و اقتصاد بزرگتر است اداره غله، اداره قندوشکر، اداره اقتصاد، اداره بازرسی که اعضا و بودجه‌اش بیش از این وزارتخانه‌ها است، یک تعادلی اگر در زندگانی دولتی در نظر می‌گرفتند مستحن بود والا هی وزیر زیاد کردن و هی کار برای اشخاص تهیه کردن این به ضرر مملکت است و اگر در مجلس لازم است که صحبت بشود برای این جور کارها است که موافق صحبت کند، مخالف صحبت کند و درست حلاجی بشود، روشن بشود به علاوه چون معاون دائمی برای وزارتخانه‌ها در نظر می‌گیرند هیچ مانعی ندارد که این وزیر پنج وزارتخانه را اداره بکند این موضوعی که پیشنهاد کردند اگر می‌گفتند برای سازمان برنامه و برای نفت یک وزیر مسئولی نداریم اینها آستین خود هستند، اینها یک سؤالی یک استیضاحی اگر بشود جواب بدهند و ما می‌خواهیم برای آنها وزیری معین کنیم این قابل‌قبول بود ولی معادن و صنایع که جناب آقای صفائی خوب تشریح فرمودند این تشکیلات عرض و طولش چیست که می‌خواهید یک وزارتخانه خاصی برایش درست بکنید آن قسمت‌هایی که آستین سر خود هست زورشان نمی‌رسد دولت عاجز است قوانینی هم آمده‌اند گذرانده‌اند الحمدالله که عمر آنها سرآمده امیدواریم تکرار نشود که اختیار در بست برای مصرف کردن عایدات خالص مملکتی که نفت باشد به یک دستگاهی داده شود که مجلس هم درش کنترل ندارد، دولت هم کنترل ندارد وضعش هم معین است، این موضوع وزیر دواب که پیشتر بوده این را به صورت دیگر داریم درمی‌آوریم این ابتکار شاه شهید است که امروز حلول کرده است در حیات اعلا این رویه مال ۵۰ ر ۶۰ ر ۷۰ سال پیش بود به درد امروز نمی‌خورد. وزیر افتخاری درست کردن، باید دید چه چیز به درد ما می‌خورد که وزیر افتخاری درست کنیم و وزارتخانه را دوتا کنیم، بودجه مملکت را اضافه کردن آیا درد ما را دوا می‌کند صحبت حالا نکنید ولی اینها غیر از ضرر فایده‌ای ندارد. قانون اساسی که برای‌مان گذرانده‌اند همه بدبختی‌ها این است که در اصل ۶۳ متمم قانون اساسی تصریح شده که وزارت افتخاری به کلی موقوف است حالا چند تا وزیر افتخاری پیدا شده دیگر جا ندارد وزارتخانه را باید دو نیم کنند که دو وزیر پیدا شود و من معتقدم که آقایان اجازه بدهند که روی این موضوع بحث بشود، مذاکره بشود و من با کفایت مذاکرات به این شکل مبهم به کلی مخالفم.

نایب‌رئیس- رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات که پیشنهاد شده آقایان موافقین قیام کنند (عده کمی برخاستند) رد شد حالا آقای حائری‌زاده مخالفید حق دارید صحبت کنید.

حائری‌زاده- من باید تشکر کنم از جناب آقای صفائی و جناب دکتر جزایری که خیلی کار من را آسان کردند و اشکالاتی که برای تفکیک و ایجاد این وزارتخانه جدید بود بیان کردند و محتاج به این که در اطراف این قسمت بحث زیادی بکنم نیستم چیزی که هست در این مملکت باید اسمش را گذاشت مملکت حرف مملکت عمل که نمی‌شود اسمش را گذاشت، ما برای کارگر‌ها آمدیم گفتیم که باید زندگی اینها را تأمین کرد و اینها را از بدبختی نجات داد، یک قوانینی گذشته است که من در آن قوانین شرکت نداشتم. شنیدم از حقوق کارگر به هر عنوانی که حقوق داده شود یک صدی پنج کسر می‌کنند به عنوان بیمه‌های اجتماعی، کار فرما هم صدی سیزده باید بدهد برای بیمه‌های اجتماعی این می‌شود صدی هجده، این صدی هجده به یک تشکیلات وسیعی به نام بیمه‌های اجتماعی داده شد اگر صد میلیون در سال مؤسسات خصوصی و مؤسسات دولتی به کارگر حقوق بدهند ۱۸ میلیون پول در یک صندوق می‌رود که نه مالیه نظارت دارد و نه مجلس نظارت دارد، هیچ چیز، یک چیزهایی که ساختیم به قدری بی‌مطالعه ساخته‌ایم که فریاد کارگر و شکایت کارگر بلند است و این کارخانه‌جاتی که در موقع جنگ بوده در این مملکت یک نظاماتی که سرپرستی بکند به آن کسی که منافع و سود زیاد برده برای تأمین آتیه این کارگرها صندوق تقاعدی درست کرده باشند، یک وضعی ایجاد شده باشد نشده و به این ترتیب ولنگ و بازمانده ما در امتیازاتی که به خارج می‌دادیم می‌گفتیم، توجه می‌کردیم فرضاً همین نفت علیه‌السلامی که دادیم روز اولی که کمپانی دارسی و شخص دارسی آمده است در ایران و امتیازی گرفته است قرار شده که بعد از شصت سال تمام تأسیسات و دستگاه‌ها را مجانی بدهد، چرا این قرار شده، برای این که در مدت شصت سال اضعاف سرمایه‌ای که برای این کار صرف کرده بهره‌برداری کرده و گفته‌اند تمام این تأسیسات را باید مجانی بدهد، اگر این کارخانه‌جاتی که تأسیس شده در مملکت و یا می‌شوند حدی برای‌شان قائل بشوند که بگویند این کارخانه با ۵ میلیون تومان اعتبار تأسیس گردیده، سرمایه را دولت داده یا اشخاص داده‌اند فرق نمی‌کند این کارخانه عمرش ۲۰ یا ۳۰ سال است بعد فرسوده می‌شود از کار می‌افتد باید تجدید شود، در تمام مؤسسات، شرکت‌ها پیش‌بینی برای استهلاک سرمایه می‌شود و باید هر سال یک مبلغی از عوایدی را کنار بگذارند برای موقعی که جبران خسارات این موضوع بشود اگر وزارت کاری که فعلاً موجود داریم که روابط کارگر و کارفرما را تحت نظارت دارد وارد این بحث شده بود، خوب سرمایه‌داری که آمده کارخانه‌ای را تأسیس کرد ۵ میلیون را در ظرف پنج‌سال برداشت کرده است پس یک مؤسسه‌ای مانده است با یک مشت کارگر سرمایه‌ای‏ که داده شده با سود تجارتی به صاحبان سهام داده شده و سهم‌اش را که صد تومان بوده حالا دویست تومان می‌فروشد، این را بیایند همین کارگرها را سهیم و شریک بکنند در موقعی که تأسیس این دستگاه‌ها را اجازه می‌دهند پس از این‌که سرمایه اولیه با سود به صاحبان سهام رسید وقتی که کارگرها در آنجا هستند کارخانه را به خود کارگرها و کارمندانی که آنجا هستند به جای حقوق تقاعدی که از آنها می‌گیرند یا به عنوان بیمه‌های اجتماعی می‌گیرند سهام به اینها بدهند، بعد از پنج‌سال، ده‌سال این کارخانه‌ای که هزار نفر کارگر دارد این هزار نفر مالک این کارخانه بشوند خودشان بیشتر مواظبت می‌کنند برای نگاه‌داری این کارخانه، عنوان کارگر کارفرما از بین می‌رود، به این عنوان که کارگر خودش صاحب سرمایه است صاحب سهم است برای خودش کار می‌کند برای دیگری کار نمی‌کند از فشار هوچی‌گری و فاصله طبقاتی و کارگر و کارفرما این بازی‌هایی که این چند سال ما گرفتارش بودیم و موجبات تخریب را در مملکت فراهم می‌کرد از بین می‌رود اگر یک برنامه حسابی داشتیم به این اشکالات برنمی‌خوردیم این فکر که یک وزارتخانه را دوتا کنیم در دما را دوا نمی‌کند ما یک وزارتخانه داشته باشیم، پنج‌نفر مدیر کل فنی دائمی که نقشه‌های بادوامی و بااساسی برای اصلاحات داشته باشند بیشتر موفق می‌شویم تا این‌که یک وزارتخانه کوچولو را بیاییم دوقلو بکنیم و دو وزارتخانه بکنیم، بودجه‌اش را تنصیف بکنیم، اعضایش را تنصیف بکنیم و جناب نماینده دولت بفرمایند که یک‌شاهی خرج اضافه نشده وقتی که بودجه سال ۳۵ آمد به مجلس بال بودجه ۳۴ آقایان مقایسه بکنید خواهید دید که یک وزارتخانه اضافه شده چه‌قدر اضافات پیدا می‌کند، گفتنش آسان است، پشت تریبون تکذیب

من می‌کنم خیلی آسان است ولی در عمل وضعیت غیر از این است. ما چرا باید یک عملی را انجام بدهیم که خودمان موفق به نتیجه‌ای که منظور نظر ماست نمی‌شویم، برای این‌که سرگرم بکنید اجتماع را، مردم را که بگویید کاری کرده‌اید یک وزارتخانه را دو وزارتخانه می‌کنید شما اگر یک کارخانه کوچولوی پنجاه نفری را دو تا می‌کردید که بتواند تولید مملکت را اضافه کند این یک مطلبی است ولی دستگاه خرج را که توسعه می‌دهید یک زحمتی است برای مملکت و این هیچ لزوم ندارد. ما چند تا وزیر مشاور داریم که معلوم نیست اینها چه کاری دارند حالا یک ارثی هم از جناب مصدق‌السلطنه به ما رسیده است که نایب نخست‌وزیر هم معین می‌کنند شاه سابق وقتی نخست‌وزیر بود هیچ‌وقت ندیدیم که در مجلس بیایند نایب نخست‌وزیر خودش را معرفی کند، در کابینه مصدق نایب نخست‌وزیر پیدا شد و حالا این ارث به آقای اعلا رسیده و در روزنامه دیدم که قاصد رفته پاریس حاضر شده که وزارت را از خارجه به مشاور تعویض بکند این هم به شرط این‌که نایب نخست‌وزیر باشد و به این ترتیب مشکلات مملکت ما تمامش حل شده بود و این یکی مانده بود که حل شود و مأمور مخصوصی در لازم داشت که برود پاریس این مسئله را حل کند اینها به شوخی بیشتر شباهت دارد، اینها یک کار جدی مملکتی نیست وقت مملکت وقت مجلس برای کارهای مهم است و تضییع می‌شود برای چیزی که یک‌شاهی ارزش ندارد و ضررش برای مملکت مسلم است، صحبت کردن در این قسمت فایده‌ای ندارد برای این که من تشخیص دادم که برای سرگرمی مردم هر روز یک بازی باید باشد یک روز قضیه توده بود؟ حالا قضیه فداییان‌اسلام پیدا شده خوب یک مردی که در زمان نبودن حکومت نظامی مرتکب یک جرمی شده ...

نایب‌رئیس- خواهش می‌کنم در موضوع صحبت بفرمایید.

حائری‌زاده- اینها ارتباط پیدا می‌کند با هم در آنجا محکمه خصوصی مردم را بگیرند خفه کنند کلک‌شان را بکنند آن وقت برای این‌که سرگرم باشند می‌آیند وزارت اقتصاد را دو وزارتخانه درست می‌کنند یک وزارت بازرگانی که جواز دادن و جواز گرفتن کارش باشد و یک وزارت صنایع و معادن که معلوم نیست کی می‌خواهد تولید شود و بودجه بیاید، در مملکت اگر شما پولی دارید برای اضافه خرج‌ها به وزارت فرهنگ بدهید به وزارت بهداری بدهید که اقلاً یک روزی بدرد مردم بخورند والا این دستگاه‌ها را توسعه دادن غیر از ضرر و خرج و زحمت برای مملکت هیچ فایده دیگری ندارد.

نایب‌رئیس- مجدداً کفایت مذاکرات پیشنهاد شده (عمیدی‌نوری- باید موافق صحبت کنند) درست است یک موافق می‌تواند صحبت کند بفرمایید. آقای عمیدی‌نوری‏

عمیدی‌نوری- عرض کنم این لایحه‌ای که از مجلس سنا آمده و فعلاً مورد رسیدگی است در اصل تفکیک دو وزارتخانه یعنی وزارت بازرگانی و صنایع و معادن بنده اصولاً موافق هستم برای این‌که هر قدر وظایف روشن و منجز باشد و افراد مسئول معینی در کار باشند البته تفکیک تشخیص وظیفه از نظر اجرای آن و همین‌طور از نظر مسئولیتی که در برابر مجلس شورای ملی دارد روشن می‌شود ولی بحث در سر این است که در این لایحه ما وزارت اقتصاد ملی را حذفش کردیم تقسیمش کردیم گفتیم صنایع و معادن یک وزیر بازرگانی یک وزیر من خیال می‌کنم حذف وزارت اقتصاد ملی، عنوان اقتصاد ملی که آن وظیفه رهبری است که اصولاً بایستی دولت این وظیفه را داشته باشد باید باقی باشد در کشور ما همان‌طور که گفته شد کشور اتاتیسم نیست از نظر بازرگانی و صنایع و معادن را بکند اینجا وظیفه دولت وظیفه رهبری اقتصاد ملی است تصور می‌کنم بهتر و وافی‌تر به مقصود دولت‌های ما بود ما بگوییم که ما اقتصاد ملی را گفتیم برود کنار و تفکیک کردیم، دو وزارتخانه درست کردیم یکی صنایع و معادن و یکی هم بازرگانی خواستم این تذکر را عرض کنم که این دو وزارتخانه که تفکیک می‌شود و هر کدام وظایفی را انجام می‌دهند بایستی اقتصاد ملی مملکت ما را رهبری کند والا اگر صنایع به حساب صنعت خودش برود بازرگانی هم به حساب بازرگانی خودش برود بدون این‌که هدف اقتصاد ملی و رهبری اقتصاد ملی ما رعایت شده باشد بنده مخالف هستم و از این نظر خواستم یک تذکر اصولی داده باشم که توجه به این موضوع شده باشد نکته دوم این است که ما الان از نظر صنایع که وزارت صنایع و معادن را درست کردیم می‌خواهیم ببینیم که فایده و لطف این وزارت صنایع و معادن چیست؟ صنایع ما به نحوی که آقایان مسبوق هستند قسمت عمده‌اش متمرکز در سازمان برنامه است ما یک مشت کارخانه‌جات داریم که این کارخانه‌جات را سازمان با ضرر اداره می‌کند و یک لیستی هم دارد همیشه این صورتی که در بولتن‌های سازمان برنامه ملاحظه می‌کنید یک اقلام زیادی است که داده می‌شود به کارخانه‌جات آیا این کارخانه‌جاتی که متمرکز در سازمان برنامه هست و سازمان برنامه با ضرر اداره می‌کند این می‌آید جزو وزارت صنایع و معادن یا خیر این مطلب را خواستم روشن بشود.

معاون نخست‌وزیر- به تدریج‏

داراب- در تبصره تکلیفش تعیین شده‏.

عمیدی‌نوری- این از نظر کلیات بود پس معلوم شد که این کارخانه‌جات می‌آید جزو این وزارتخانه همان‌طور که فرمودید در تبصره قید شد ه است می‌آید جزو وزارت صنایع ولی ما یک صنایع ملی داریم که آن صنایع ملی و کارخانه‌جاتی است که دست اشخاص است یک قسمت کارخانه‌جات جدید است و یک کارخانه‌جاتی هم متفرق در دهات است مثل کارخانه‌های پارچه‌بافی دستی و فرش و قالی‌بافی و از قبیل اینها در این خصوص در این لایحه چه تکلیفی معلوم کرده آیا وزارت صنایع رهبری و تقویت و توسعه آنها را به عهده گرفته؟ در حالی‌که ما می‌دانیم الان لایحه برنامه که مطرح است یک رقم درشتی در لایحه برنامه جناب آقای ذوالفقاری هست که نه‌صدمیلیون برای اعتبارات صنعتی و آقای ابتهاج هم توضیح دادند که ما یک بانک به نام اعتبارات صنعتی درست می‌کنیم که آن بانک اعتبارات صنعتی در اختیار سازمان برنامه باشد و اگر قرار بشود بانک اعتبارات با نه‌صد میلیونی که از اعتبارات سازمان برنامه است تأمین شود آن هم جدا باشد و در اختیار سازمان برنامه باشد من خیال نمی‌کنم که وزارت صنایع بتواند رهبری بکند و حمایت بکند از این کارخانه‌جات ملی مخصوصاً آنهایی که در دهات و شهرستان‌های کوچک ما متفرق هستند و زارعین و کشاورزان ما هستند که در موقع بی‌کاری از کار زراعتی به این گونه صنایع می‌پردازند این نکته را هم خواستم حضورتان عرض کنم که توجه داشته باشید اما از نظر وزارت بازرگانی همان‌طور که عرض کردم ما کشوری هستیم دموکراسی و فعالیت‌های افراد آزاد است بنابراین تجارت ما دست افراد است خود دولت در حال حاضر تجارتی ندارد که بتواند یک وزارت بازرگانی مستقلی تشکیل داده باشد و تجارت کند فقط یک موضوع از نظر بازرگانی بعد از قرارداد جدید با کنسرسیوم در نفت پیدا کردیم که ۱۲ و نیم درصد از این نفت در اختیار شرکت ملی نفت هست که می‌تواند بازرگانی نفت را آزمایش کند امتحان بکند و یاد بگیرد و تنها موردی که دولت می‌تواند بازرگانی نفت را آزمایش کند امتحان بکند و یاد بگیرد و تنها موردی که دولت می‌تواند بازرگانی کند این موضوع ۱۲ و نیم درصد نفت ایران است یک آزمایشی پیش آمده که ما می‌توانیم آن آمال و آرزویی که داریم که یک وقتی نفت خودمان را خودمان تجارت و خرید و فروش و پخشش را ادامه بدهیم بعد از استقلال وزارت بازرگانی آیا این به همان شکل خودش باقی می‌ماند با یک شکلی که تا به حال معلوم نیست چه کرده و همان‌طور یکه گفته شد مسئولی از نظر نفت و سازمان برنامه نیست که ما اینجا بدانیم آیا این وزارت بازرگانی که می‌خواهد مستقل بشود و یک وزارت بازرگانی مستقل باشد تنها موضوعی که از نظر دولت ایران در بازرگانی وجود دارد بازرگانی نفت نسبت به ۱۲ و نیم درصد از کل است آیا این هم در اختیار وزارت بازرگانی خواهد بود؟ نظارت در این‌کار خواهد داشت و مسئولیت در این‌کار دارد که ما بتوانیم فردا ریش وزارت بازرگانی را که مستقلش کردیم بچسبیم و بگوییم آقا از سال گذشته شما به ما صورت بدهید ببینیم این دوازده و نیم درصد نفت را چه‌جور بازرگانی کردید چه‌جور تجارت کردید صورت خرید و فروشش چیست و چه عوایدی عاید کشور شده این است که بنده خلاصه عرضم این است که شما قائل شده‌اید دو وزارتخانه درست کنید و تفکیک مسئولیت وزارت بازرگانی از وزارت صنایع و معادن به وجود آید آیا مفهوم واقعی هم این دو وزارتخانه در نظر دارند پیدا بکنند یا معذرت می‌خواهم دو وزارتخانه باشد که هزینه‌های جدیدی برای هر وزارتخانه ایجاد بشود و لازمه هر وزارتخانه داشتن دفترکل است پرسنل است اتومبیل است و تمام این تشکیلاتی که حتماً در یک وزارتخانه‌ای هست اجاره محل است که الان این موضوع یکی از مشکلات و مخارج سنگین وزارتخانه‌ها است اگر مقصود و منظور این است که ما یک هزینه جدیدی ایجاد بکنیم در این موقع مملکت که می‌گوییم ششصد میلیون تومان کسر بودجه داریم باید گفت که این یک کار ناصحیحی است و از مجلس شورای ملی زیبنده نیست ولی اگر منظور واقعی شما این است که این دو وزارتخانه را به معنای واقعی خودش ایجاد بکنید و سر و صورت بدهید امور معادن و صنایع را در وزارت صنایع و معادن تمرکز بدهید و امور بازرگانی را در تمام نقاط متفرقه کشور در وزارت بازرگانی و هر دوی این وزارتخانه‌ها هم همان‌طور که گفته شد پیرو یک برنامه اقتصادی روشن باشد که مجری حمایت اقتصاد ملی باشد این لایحه خوبی است مجلس شورای ملی هم البته آن را تصویب می‌کند و اگر این جهات رعایت نشود فقط هزینه‌تراشی باشد که دو وزارتخانه و دو پرسنل و دو بودجه و دو اتومبیل باشد خیال می‌کنم این‌کار لازم نیست بنده لازم می‌دانستم این نکات در بحث کلیات گفته بشود و در صورت مذاکرات منعکس بشود که فردا نزد وجدان خودمان مسئولیتی از این خرج‌تراشی و ایجاد دو وزارتخانه‌ای که ممکن است مفهوم حقیقی پیدا نکند نداشته باشیم.

نایب‌رئیس- آقای معاون نخست‌وزیر.

معاون نخست‌وزیر (ناصر ذوالفقاری)- با این‌که بنده قبلاً حضور آقایان توضیح عرض کردم تعجب می‌کنم از این‌که همه آقایان نمایندگان نگران هستند از این‌که دو وزارتخانه وقتی تشکیل می‌شود یک بودجه اضافی تحمیل می‌شود بنده به آقایان اطمینان می‌دهم که هیچ

چنین نظری نیست بلکه امیدواریم با فکری که دولت در تعدیل بودجه در نظر دارد و مشغول این‌کار هم هست مقداری از بودجه این دو وزارتخانه کسر بشود این را اطمینان داشته باشید برای این‌که هیچ‌گونه تحمیلی نیست حتی از نظر جا و مکان که می‌فرمایید خودشان جا و مکان فعلاً دارند (صدرزاده- در خود قانون ذکر است) اما این‌که می‌فرمایید کلیه صنایع کشور در این وزارتخانه متمرکز بشود آن هم باز عرض کردم تبصره‌ای در لایحه هست و این موضوع پیش‌بینی شده منتهی دولت نمی‌خواهد فعلاً این کارخانه‌جات را که اغلب آنها ضرر می‌دهند به این وزارتخانه منتقل کند و یک تحمیلی به بودجه کشور بکند اینها باید یک سروسامانی بگیرند و بعد همان‌طور که در لایحه پیش‌بینی شده به تدریج منتقل بشود به این وزارتخانه قبلاً هم حضورتان عرض کردم.

نایب‌رئیس- باز پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده. چون مطابق آیین‌نامه پیشنهاد کفایت مذاکرات در دفعه دوم مذاکره ندارد باید رأی بگیریم کفایت مذاکرات را آقای دکتر شاهکار پیشنهاد کرده‌اند آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادات قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده تفکیک وزارت تجارت و صنایع اضافه شود: دولت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون تا سه ماه بانک صنایع و معادن به وسیله وزارت صنایع و معادن دایر و وام‌های طویل‌المدت به صاحبان صنایع کوچک بپردازد و بهره این وام‌ها از صدی چهار تجاوز نخواهد کرد سرمایه لازم برای تاسیس این بانک جزو اعتبارات برنامه دوم هفت‌ساله منظور خواهد گردید دولت نمی‌تواند برای این بانک کارمند جدید استخدام نماید دکتر شاهکار

دکتر شاهکار- آقای رئیس شرح لازم ندارد؟

نایب‌رئیس- شور اول است ارجاع می‌شود به کمیسیون‏ پیشنهاد می‌نمایم- وزارت صنایع و معادن مکلف است موجبات تأسیس اطاق صناعت و اطاق معادن و همچنین اتحادیه صاحبان صنایع ایران و اتحادیه بهره‌برداری معادن ایران را طبق آیین‌نامه که به تصویب هیئت‌وزیران خواهد رسید فراهم نماید. اتحادیه‌های مزبور تنها مرجع صلاحیت‌دار برای همکاری با دولت در امور مربوط به صنایع غیردولتی و معادن خصوصی خواهد بود. احمد حمیدیه پیشنهاد می‌نمایم تبصره ذیل به این لایحه اضافه شود.

تبصره- تفکیک وزارتخانه‌های مزبور و ترتیب دادن تشکیلات آن نباید مستلزم استخدام جدید و با هزینه‌های تازه‌ای گردد.

عمیدی‌نوری- ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید تبصره ذیل به قانون اضافه شود: دولت مکلف است ظرف دو ماه با کمک و فکر وزارتخانه‌ها و مؤسسات مربوطه و متخصصین لازم برنامه اقتصادی خود را تهیه و به مجلس تقدیم دارد.

دکتر جزایری- مقام ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نمایم این تبصره به لایحه افزوده شود.

تبصره- قانون تشکیلات هر دو وزارتخانه را دولت به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید و پس از تصویب قانون تشکیلات این لایحه به موقع اجرا گداشته خواهد شد. نقابت

نایب‌رئیس- چون شور اول لایحه است پیشنهادات فقط قرائت می‌شود لایحه برای شور دوم با پیشنهادات به کمیسیون ارجاع می‌شود.

۳- مذاکره و تصویب واصل گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به سه تبصره الحاقی به لایحه اضافه اعتبار وزارت فرهنگ‏

نایب‌رئیس- جناب آقای وزیر فرهنگ چند جلسه است برای یک موضوع در جلسه حاضر شده‌اند و آن موضوع سه تبصره‌ای ست که در مجلس سنا تصویب شده بود و در مجلس شورای ملی به کمیسیون ارجاع شد کمیسیون رسیدگی کرده و گزارش آن رسیده بنابراین این سه تبصره مطرح می‌شود آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.

وزیر فرهنگ (دکتر مهران)- در موقعی که لایحه اضافه اعتبار وزارت فرهنگ در مجلس سنا مطرح شد سه تبصره در آنجا پیشنهاد شد که مورد توجه واقع شد و مجلس سنا هم تصویب کرد وقتی که لایحه برگشت به مجلس شورای ملی نظر آقایان این شد که این سه تبصره تفکیک بشود و به کمیسیون ارجاع بشود و این تبصره‌ها در کمیسیون رسیدگی شد و با یک اصلاحاتی تصویب شد که گزارشش تقدیم شده چون یکی از این تبصره‌ها مربوط به تأمین‌اعتبار تفکیک دانش‌سرای عالی از دانشکده‌های علوم و ادبیات است که بسیار مفید و لازم است و این‌کار شده و الان دو سه ماه است که دانش‌سرای عالی از دانشکده علوم و ادبیات تفکیک شده و باید اعتبارش ضمن این سه تبصره به تصویب برسد بنده از حیث این‌که فوریت دارد تقاضا می‌کنم که این سه تبصره را با قید فوریت تلقی بفرمایید.

نایب‌رئیس- این سه تبصره تا به حال عادی بوده و حالا آقای وزیر فرهنگ تقاضای فوریت کردند بنابراین گزارش کمیسیون فرهنگ قرائت می‌شود و بعد به فوریتش رأی می‌گیریم.

(به شرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی‏

لایحه شماره ۲۴۳۳ مورخ ۲ر۶ر۳۴ ارسالی از مجلس سنا راجع به اعطای یک‌صدوهشتاد میلیون ریال اضافه اعتبار به وزارت فرهنگ مشتمل بر ماده واحده و هشت تبصره در مجلس شورای ملی مطرح و ماده واحده و پنج تبصره آن تصویب و برای اجرا به دولت ابلاغ گردیده و سه تبصره الحاقی در مجلس سنا به لایحه مزبور به نام تبصره‌های ۶ و ۷ و ۸ به کمیسیون فرهنگ ارجاع شده بود کمیسیون در جلسات مورخ ۱۷ر۷ر۳۴ و ۲۰ر۷ر۳۴ تبصره‌ها را مطرح و با اصلاحاتی که در دو تبصره ۶ و ۷ به عمل آورد آن را مورد تصویب قرارداد و اینک گزارش آن را به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد:

تبصره ۶- وزارت فرهنگ استثنائاً می‌تواند در صورت لزوم و احتیاج از معلمینی که سن آنان از ۶۵ سال تجاوز نموده تا سن ۷۰ سالگی با موافقت آنان در خدمات آموزشی استفاده نماید.

تبصره ۷- فارغ‌التحصیلان دوره چهارساله دانشکده داروسازی که در خارج از دانشگاه به خدمات دولتی مشغول بوده و یا خواهند شد از مزایای استخدامی داروسازهای دوره پنج‌ساله دانشکده داروسازی استفاده خواهند کرد.

تبصره ۸- از بابت هزینه تفکیک دانش‌سرای عالی و حق‌التدریس و استخدام معلمین دانش‌سرا تا میزان سه میلیون ریال از مبلغ فوق در اختیار دانشگاه گذاشته می‌شود.

مخبر کمیسیون فرهنگ- درخشش‏

نایب‌رئیس- آقای قنات‌آبادی با فوریت مخالفید؟

قنات‌آبادی- بنده موافقم‏.

نایب‌رئیس- آقای شوشتری‏.

شوشتری- بنده هم موافقم‏.

نایب‌رئیس- آقای پورسرتیپ. ‏

پورسرتیپ- بنده موافقم‏.

نایب‌رئیس- آقای صفائی‏.

عبدالصاحب صفائی- بنده هم موافقم‏.

نایب‌رئیس- بنابراین مخالفی نیست و باید رأی بگیریم به فوریت این سه تبصره آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد حالا اصل موضوع مطرح است آقای پورسرتیپ مخالفید.

پورسرتیپ- بنده موافقم هستم‏.

نایب‌رئیس- آقای قنات‌آبادی مخالفید بفرمایید.

قنات‌آبادی- ما این سه تبصره را در کمیسیون تصویب کردیم با فوریتش هم موافق هستم و البته آقایان نمایندگان هم رأی می‌دهند من استفاده کردم که یک تذکری می‌خواهم بجناب آقای وزیر فرهنگ بدهم و آن این است که من یک روزی یک پیشنهادی راجع به یک کار فرهنگی کردم که کسانی که با سمت خدمت‌گزاری برای کارهای آموزشی استخدام شده‌اند و می‌خواهند از مزایای قانون ترمیم حقوق فرهنگیان استفاده بکنند جناب آقای دکتر مهران پشت تریبون قول دادند که به تقاضای آنها رسیدگی می‌شود و به آنها اجازه استفاده داده می‌شود و مزایای آنها تأمین می‌شود آنها هم مدتها است که نامه می‌نویسند این است که من خواستم به قول آن روزی که آقای دکتر مهران در مجلس دادند به ایشان یادآوری کنم که دستور بدهند به این تقاضا سریعاً رسیدگی کنند.

نایب‌رئیس- آقای صدرزاده‏

صدرزاده- این تبصره‌های سه‌گانه در کمیسیون فرهنگ در چند جلسه مورد مطالعه واقع شد و اصلاحاتی در آن به عمل آمد. آقایان تصدیق می‌فرمایند که امروز تقاضای مردم نسبت به فرهنگ بسیار بسیار زیاد است و حتی می‌خواهم عرض کنم که دولت و هیئت‌حاکمه نمی‌تواند به تمام تقاضاهای مردم جواب مثبتی بدهد راهی که به نظر رسیده که در این لایحه پیش‌بینی شده است این است که از معلمین و آموزگارانی که سالیان دراز در تربیت مردم شرکت داشتند و سوابقی دارند هرگاه و بنیه و استعداد بدنی آنها اجازه بدهد و خود آنها مایل باشند وزارت فرهنگ که به قدری کافی آموزگار ندارد از وجود آنها بتواند استفاده بکند و من گمان می‌کنم این فکر بسیار مفیدی است که وزارت فرهنگ برای تربیت ابنای این مملکت این رویه را اتخاذ کرده و آقایان محترم هم با این تبصره موافقت‏ بفرمایند که وزارت فرهنگ بتواند با این همه تقاضایی که مخصوصاً از شهرستان‌ها برای آموزگار می‌شود جواب بدهد.

نایب‌رئیس- دیگر کسی اجازه نخواسته آقای صفائی نظری دارید؟

عبدالصاحب صفائی- بنده موافقم‏.

دکتر جزایری- بنده پیشنهاد سکوت می‌کنم‏.

نایب‌رئیس- پیشنهاد سکوت رسیده که قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

اینجانب پیشنهاد می‌نماید مسکوت بماند. دکتر جزایری‏

نایب‌رئیس- آقای دکتر جزایری‏

دکتر جزایری- عرض کنم آقایان تعجب خواهید فرمود که بنده پیشنهاد سکوت دادم در حالی که خودم به فوریت آن رأی دادم این پیشنهاد برای این است که می‌خواهم از آیین‌نامه استفاده کنم و در حضور جناب

جناب آقای فرهنگ تذکراتی راجع به آن بدهم ملاحظه بفرمایید مجلس شورای ملی با کمال علاقه نسبت به لوایح فرهنگی از بدو این مجلس تاکنون اقدام کرده و در هر مورد هم واقعاً روی ایمان و عقیده و اخلاص توجه به دستگاه فرهنگ که دستگاه تربیت است و دستگاه اصلاح مملکت است اقدام کرده درگذشته هم این تذکر را عرض می‌کنم در این تبصره‌ها مواردی ممکن است پیدا کنید که خدای نکرده سوءاستفاده از آن بشود ملاحظه بفرمایید ما دانشکده‌هایی داریم استادانی هم هستند اشخاص ذی‌صلاحیتی هم هستند آدم‌هایی هستند که طبق تشخیص شورای دانشکده صلاحیت دارند که تدریس کنند و غالباً هم اینها ساعات تدریس‌شان خیلی کم است یعنی در یک دانشکده‌ای سه ساعت و چهار ساعت تدریس می‌کنند در صورتی که اینها چون مردم متخصص هستند و مردمی هستند که سال‌ها تدریس کرده‌اند و وارد در این‌کار هستند باید اگر ساعت اضافی‌ای هم در دانشکده‌ای باشد از صلاحیت اینها استفاده بشود بنده می‌ترسم که موضوع دادن حق‌التدریس خدای‌نکرده راه را باز بکند که هر روز به نام حق‌التدریس اشخاص غیر ذی‌صلاحیتی را به این دانش‌سراها و دانشکده‌ها و جاهای دیگر بگذارند و این نتیجه بد دارد و این نظر مجلس شورای ملی نیست مجلس شورای ملی به شما اجازه می‌دهد که با دادن حق‌التدریس اشخاصی را بگمارید که اینها اشخاص ذی‌صلاحیت در آن درس باشند من صاف و صریح عرض کنم در موقعی که رئیس دانشگاه فعلی یعنی دکتر اقبال (تعارفی هم با ایشان ندارم) ولی انصافاً یک تغییراتی از نظر کار و از نظر پیشرفت کار و از نظر انتظامات داده‌اند اما در این قسمت باید سعی کرد که خدای نکرده یک وضعی پیش‏ نیاید که هر روز هر کس را به هر وسیله و به هر صورت بخواهند تحمیل به دانشگاه و تحمیل به آقای دکتر اقبال بکنند برای این‌که این وضعیت هم به ضرر دانشگاه است و هم به ضرر فرهنگ است ممکن است آقایان رفقا و نمایندگانی که رأی می‌دهند البته چون وارد این‌کار نیستند شاید توجه نکرده این رأی را بدهند من خواستم این مطلب را به عرض مجلس شورای ملی برسانم جناب آقای وزیر فرهنگ هم توجه بفرمایند که این برای این نیست که هر روز راه برای اشخاص غیر ذی‌صلاحیت باز بشود و به دانش‌سراها و به دانشکده‌ها بروند باید شرایطی که تاکنون پیش‌بینی شده است این شرایط رعایت بشود هم زحمت دانشگاه کمتر بشود و هم اشخاص ذی‌صلاحیت باشند پیشنهادم را پس گرفتم. ‏

نایب‌رئیس- آقای وزیر فرهنگ‏

وزیر فرهنگ- آقایان استحضار دارند که دانش‌سرای عالی به موجب قانون دانشگاه جزو مؤسسات تابعه دانشگاه است و مثل دانشکده می‌ماند خودش دارای یک شورایی است و تشخیص صلاحیت معلمینی که در دانشکده‌ها یا دانش‌سرای عالی تدریس می‌کنند به موجب پیشنهاد شورای دانشکده یا دانش‌سرا و تصویب شورای دانشگاه است بنابراین بنده به آقا اطمینان می‌دهم که هیچ احدی نمی‌تواند اعمال‌نظر خصوصی در این کار بکند و بخصوص پیش‌بینی پرداخت حق‌التدریس برای این منظور است که ما دنبال کسانی برویم که صلاحیت‌شان محرز و مسلم است ولو این‌که کار دیگری در مقام دیگری دارند می‌توانیم از ساعات فراغت آنها برای تدریس در دانش‌سرای عالی استفاده کنیم بنابراین کاملاً نظر آقایان تأمین است‏.

نایب‌رئیس- پیشنهادی رسیده که قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد)

اینجانب پیشنهاد می‌نمایم عبارت تا سن ۷۰ از تبصره حذف شود- شوشتری‏

نایب‌رئیس- آقای شوشتری‏

شوشتری- آقایان محترم می‌دانند موضوع آموزگاری و علم این مربوط به سن نیست گرچه من اصولاً عقیده دارم یک اشخاصی ممکن است حرم و شیخوخیت در سن پنجاه سالگی پیدا کنند و از اشخاصی تا سن ۹۰ سالگی مملکت بتواند از وجود آنها استفاده بکند مخصوصاً در رشته تخصصی هر قدر جلو برود و معلم سنش کامل‌تر باشد تربیتش کامل‌تر است توجهش کامل‌تر است این‌که مقید می‌کنید به این‌که حتماً اگر هفتاد ساله شد از وجود این آقا استفاده نشود چرا؟ برای چه؟ چرا چنین نظری داشته باشیم؟ الان جناب آقای صدرالاشراف که بنده به ایشان ارادت دارم سن‌شان خیلی از هفتاد بیشتر است حالا از وجود این مرد محترم نباید استفاده کرد؟ معلم است یا آموزگار است چرا مفید بکنید که اگر سنش رسید به هفتاد کارش قطع بشود و برود کنار بنشیند و یک آدم کم‌تجربه‌ای بیاید سرکار به عقیده من باید این کلمه را بردارید و نوشته شود که مادام که قدرت و توانایی در معلم هست و می‌توانند محصلین از وجود او استفاده کنند باید او در سرکار خودش باشد این لغت به عقیده من پسندیده نیست شاید بعدها برای نمایندگی هم همچون فکری بشود.

دکتر جزایری- به شرط این‌که آن تبصره‌ای که در قانون بودجه تصویب شد لغو کنید در آنجا ۶۵ سال پیش‌بینی شده است. ‏

شوشتری- آن هم نباید بشود غلط است‏.

نایب‌رئیس- آقای صفائی‏

عبدالصاحب صفائی- بنده از حسن‌ظن جناب آقای شوشتری نسبت به معلمین تشکر می‌کنم عجالتاً این عنوان را برای خودم قائلم ولی حضورشان استدعا می‌کنم این پیشنهاد را پس بگیرند این پیشنهاد به عنوان حسن‌ظن نسبت به معلمین و آموزگاران به عنوان تشویق معلمین و آموزگاران خیلی صحیح است که حقیقت آموزگار در هر سنی که قادر به کار است خدمت خودش را ادامه بدهد ولی مصالح اجتماع ما بالاتر از این حرف‌ها است معمولاً سن اشخاص که به مرحله‌ای رسید اکثراًّ افراد حالا آقای صدرالاشراف را که سن زیادی دارند انشاءالله سن‌شان زیادتر هم بشود آقای شوشتری در بین بیست میلیون جمعیت یکی را پیدا کردند و مثال زدند و امیدواریم خداوند به ایشان بیشتر عمر بدهد و همین‌طور به همه آقایان ولی در همه جای دنیا وقتی که سن اشخاص رسید به هفتاد سال باید استراحت کنند از ۶۰ سال باید استراحت کنند ۷۰ سالگی هم فعلاً به واسطه احتیاج و به واسطه نیاز به معلم پیشنهاد شده و از ۶۵ سال به هفتاد سال بالا برده‌اند اصولاً احترام به آموزگار و محبت به آموزگار در این است که وقتی به سن ۶۵ و ۷۰ رسید مجال بدهیم که استراحت کند و به تألیف بپردازد نه این‌که بیاید سر کلاس و روزی چند ساعت با محصلین سر و کله بزند سن ۷۰ سال سن استراحت است و باید اگر در حال استراحت بتواند کمک کند از تألیفات او استفاده کنیم لذا خواهش می‌کنم ایشان هم پیشنهادشان را پس بگیرند.

شوشتری- پس گرفتم. ‏

نایب‌رئیس- بنابراین رأی می‌گیریم به سه تبصره و چون تبصره سه مالی است با ورقه رأی گرفته می‌شود آقایانی که موافقند ورقه سفید با اسم خواهند داد (اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای جلیلی (منشی) اعلام و در محل نطق اخذ رأی به عمل آمد)

آقایان: فرود، دکتر بینا، صدرزاده، صادق بوشهری، قنات‌آبادی، درخشش، دکتر عدل، دکتر افشار، شیبانی، سیداحمد صفائی، موسوی، صدقی، مهندس جفرودی، عباسی غضنفری، ایلخانی‌زاده، دکتر وکیل، افخمی، سنندجی، پورسرتیپ، عبدالصاحب صفائی، بوداغیان، بهادری، دکتر شاهکار، امیر احتشامی، افشار صادقی، بیات ماکو، اسکندری، محمود افشار، کی‌نژاد، دکتر پیرنیا، پناهی، میراشرافی، زنگنه، تیمورتاش، تفضلی، دکتر سعید حکمت، مرآت اسفندیاری، شوشتری، فرید اراکی، خاکباز، کیکاوسی، صارمی، دکتر عمید، مشایخی، رضایی، داراب، توماج، قریشی، سعید مهدوی، بزرگ‌نیا، کاشانیان، لاری، جلیل‌وند، عاملی، سلطانی، خلعتبری، دکتر جزایری، عمیدی‌نوری، نقابت، هدی، نصیری، عرب‌شیبانی، سالار بهزادی، استخر، دهقان، رضا افشار، صراف‌زاده، ارباب، عمیدیه، جلیلی (آرای مأخذ شماره شد ۶۸ ورقه موافق و دو ورقه بی‌اسم شمرده شد)

نایب‌رئیس- سه تبصره لایحه وزارت فرهنگ با ۶۸ رأی موافق تصویب شد.

اسامی موافقین- آقایان: خاکباز، دکتر بینا، فرید اراکی، صراف‌زاده، بهادری، شوشتری، عمیدی‌نوری، بیات ماکو، غضنفری، موسوی، داراب، هدی، سنندجی، زنگنه، نصیری، عاملی، سالار بهزادی، استخر، دکتر جزایری، خلعتبری، توماج، صادق بوشهری، سعید مهدوی، درخشش، کیکاوسی، محمود رضایی، قریشی، مرآت اسفندیاری، بوداغیان، دکتر وکیل، مهندس جفرودی، امیر احتشامی، عباسی، جلیل‌وند، فرود، اسکندری، ایلخانی‌زاده، صدرزاده، ارباب، دهقان، محمود افشار، تفضلی، دکتر سعید حکمت، عرب‌شیبانی، افشار صادقی، دکتر عدل، قنات‌آبادی، نقابت، جلیلی، عبدالصاحب صفائی، دکتر عمید، میراشرافی، پورسرتیپ، حمیدیه، بزرگ‌نیا، مهدی لاری، کاشانیان، صارمی، سلطانی، مشایخی، دکتر پیرنیا، تیمورتاش، دکتر شاهکار، پناهی، صدقی، شیبانی، دکتر افشار، افخمی، سید احمد صفائی

مخالف- آقای رضا افشار

ورقه سفید علامت امتناع- دو برگ‏

۴- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه‏

نایب‌رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۹ صبح سر ساعت نه و نیم زنگ زده می‌شود آقایان اگر تشریف نیاورند غایب محسوب می‌شوند.

(مجلس ۲۵ دقیقه بعدازظهر ختم شد)

نایب‌رئیس مجلس شورای ملی- اردلان‏