مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ خرداد ۱۲۹۰ نشست ۲۵۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۸ خرداد ۱۲۹۰ نشست ۲۵۳

مجلس شورای ملی ۸ خرداد ۱۲۹۰ نشست ۲۵۳

Page 1 miissing

اغلب آقایان با این عـقیده همراه باشند (بعضی مخالفت کردندواظهارداشتندبایدمذاکره شود .)

رئیس ـ پس رأی میگیریم که در این خصوص مذاکره شودیامذاکره نشودوبه طریقی که عرض کردم جواب داده شود بعد از دو سه روز دیگر آقایانی که با این ترتیب موافقند قیام نمایند( به اکثریت ۴۷ رأی تصویب شد.)

دستور جلـسه امـروز لایـحه تفـتیشیه وجـه استقراضی قانون طبابت ـ طرح قانون راجع به تجزیه بلوچستان ازکرمان ـ قانون استخدام ولی طرح قانون راجع به تجزیه بلوچستان از کرمان که رجوع شده بودبه کمیسیون تاحال راپورتش نیامده پس شروع می کنیم به لایحه تفتیشیه یا اینکه شروع میکنیم بلایحه طبابت تاوزراحاضر شوند بعد شروع میکنیم به لایحه تفتیشیه ـ این شور دوم قانون طبابت است بـاید رأی بگیریم داخل شوردویم شویم آقایانیکه تصویب میکنند که داخل شور دویم شویم قیام نمایند با اکثریت تصویب شدماده اول را بخوانید (به عبارت ذیل قرائت شد )

ماده اول هـیچ کس در هیـچ نقـطه ایـران حق طبابـت ندارد مـگر ایـن که از وزارت مـعارف اجازه نامهء طبابت گرفته وبثبت وزارت داخله رسانیده باشد .

دکتر حیدر میرزا ـ بنده عرض می کنم قانون باید طوری نوشته شود که قابل اجراء باشد و شرایط مقدماتی و اصـلاح آن را فراهـم کرده باشند و الا چیزی را بنـویسند و نتوانند اجراء بکنندعلاوه براینکه این نوشتن بی فایده است اسباب تولیدخیلی مفاسد میشوداینکه هیچکس در هـیچ نقطهء ایـران حـق طبابت ندارد آنرا مینویسیدومنتشرهم میشودیکی ملاحظه بفرمائید که در ولایات چه مداخلات جزء و کل در این امورمیشودنسبت به اطباء و همچنین چه دست وپاها ازطرف اطباء خواهدشدشرایطی از برای اینکار هست اگربعد از ششماه دیگر درزنجان یا در کرمان به فلان طبیب گفتند حق طبابت نداری بجهه اینکه پنجسال طبابت نکرده ای شرطی مهیا است که مطابق آن شرط تکلیف او معین شود یاخیراگرآن شرط ممکن نیست تامدتی فراهم باصلاح بشودچه فایده داردکه این را بنویسیم و یک اسباب اشکال زیادی برای دولت فراهم بیاوردوهم ازبرای طبیبهای محلی که جزء این قانون هستند اعم از اینکه تحصیلی کرده باشند یانکرده باشندوهمجنین ازبرای حکومت اسباب زحمت است که بنده دیگر شرح جزئیات آن بی ترتیبی ها را دراین جاصلاح نمیدانم واشخاصی که اطلاع وسابقه دارند به بعضی ترتیبات می دانند که این قبیل مطالب که بلاتکلیف بماندچطوراشکال فراهم خواهم خواهدکرد اگر بی اثر بماند که بعضی معایب نسبت به مطلق قوانین حاصل میشود و اگربه مؤثر واقع شودکه بعضی شرایط مقدماتی

او ترتیب داده بشود حرفی ندارم علی العجاله مال تهران را منظم ودائر بکنید و بعد بتدریج بسایر جاها بپردازید .

ذکاء الملک ـ(مخبر کمیسیون معارف) خاطر آقایان هست که در وقتیکه شوراول این قانون میشدراپورت کمیسیون این بودکه عجالتاً این ترتیب انحصار به تهران داشته باشدوبنده هم مدافع بـودم لکن بعضی پیـشنهاد ها از طرف نمایندگان شدوانصافاً هم اگرملاحظه شود هر قدر قوانین عـمومیت داشته باشد بهتر است کمیسیون بعد ازملاحظه پیشنهادها یک ترتیبی اتخاذ کرد که هم مزیت مـطلوبه که عمومیت قانون است حاصل شودهم اینکه طوری باشد که محظوری پیش نیایـد و قابل الاجرا باشد ملاحظه میفرمائیداینجا عوض اینکه هیچکس در تهران حق طبابت نداشته باشد نوشته شده است هیـچ کس در ایران حق طبابـت ندارد و لیکن ترتیباتی که برای تهران داده شده برای ولایات داده نشده است بنا بر اینکه آن دفعه عرض کردم اسبابی که در تهران فراهم است درولایات فراهم نیست که بتوانیم قانون را در ولایات هم مثل تهران اجرا کنیم و اطباحاذقی هم که لازم است در ولایات به قـدر کفایت نیستند بنـابر این قانـون را عمومیت دادیم و لیکن طریق اجـرای آن را در مـرکز و ولایات متفاوت قراردادیم درتهران بطوریکه ملاحظه فرمودید اشخاصی را که تحصیل نکرده اند چند قسم کردیم بعضی راردکردیم بعضی را قبول کردیم به شرط امتحان دادن یا بواسطه طول مدت طبابت ایشان اما درولایات گفتیم اطبائیکه تاتاریخ نشراین قانون مشغول طبابت بوده اند اجازه طبابت میتوانند بگیرند وهمین قدر خودشان را باید به دولت معرفی کـنند و بنمایانند که در تاریخ نشر این قانون مشغول طبابت بوده اندچون چارهء غیرازاین نداریم و لیکن چیزی که هست چون هم یکوقتی باید به این ترتیب غلط حالیه خاتمه داده میگوئیم از حالا به بعد هیچکس نباید مشغول طبابت در ولایات بتواند بشودمگراینکه تصدیق نامه داشته باشداماآنهائی که تاکنون مشغول طبابت بوده اند نمیتوانیم مخالفت بکنیم و بدون شرط به ایشان اجازه میدهیم و در خصوص پیشنهاد آقای لسان الحکماء کمیسیون اکتفا نکرده است به تبدیل لفظ تهران به ایران و اعضاء کمیسیون عقیده نداشتند که این قانون را عمومیت بدهند باینکه فقط لفظ تهران به ایران تبدیل کنندبلکه چیزی هـم درآنجا اضافه شده که یک ماده الحاقیه میشود و آن ماده میبایستی خوانده شود که آقایان بدانند که ترتیبی داده شده است که می توان در ولایات هم بسهولت اجرا کرد .

افتخار الواعظین ـ بنده در مـقام قانون گذاری همیشه عقیده ام این بوده است وخواهدبود که قانون را باید به قسمی نوشت که بعد ازامضاء بموقع اجرا برسدیعنی به هراندازه که اسباب و لوازم اجـرای آن را حـاضر داریم مطابق همان لوازم و اسباب آن روزه قانون بگذاریم بعد از برای ده سال دیگریاپنجسال دیگراگرلوازم این کارزیادترشده که در ولایات هم اسباب اجرای قانون فراهم بشودکه درهمان روز ممکن است مقنن آن قانون راعمومیت دهدویک ماده قانون زیاد کند قانون وضع شودواجرابشودبهتر است نسبت بمقتضیات تااینکه تعمیم داده شود ولی برای نداشتن وسائل و اسباب اجرای آن را موکول به پنج سال یا ده سال دیگر بکنیم بنده عرض میکنم که اینجانوشته شده است که هیچ کس درهیچیک ازنقاط ایران حق طبابت ندارد اگرچنانچه اقلش درهر کدام از شهر های ایران آن شهرهای کوچک یک نفر طبیب که واقعاً طبابت رابه طرز قدیم کاملا میدانست میداشتیم میدانیم که طبیب قدیمی بوده نه طبیب به طرز جدید ممکن بود کـه ما این ماده را بگذاریم و بگوئیم کسانیکه بـعد از این می خواهند داخل طبابت شوند نگذارندو ممانعت کنند تا این که اجازه بگیرندآنوقت مشغول طبابت شوند چون بدبختانه میدانم که دربیشترشهرها یکنفرطبیب کامل قدیمی نداریم بعدازآنکه اینقانون گذشت بنده نمیدانم که مردم در شهرها با بودن همان طبیبهای ناقص آنهاتکلبفشان اینست که مریض یا بآن اطبای ناقص رجوع نکنند و اگر به آنها رجوع نکردندفوراًطبیب کامل حاذق برای آنها از کجا تهیه خواهد شد که رفع احتیاج آنها را بکندبنده عقیده ام اینست که این قانون بالفعل منحصر به شهر تهران باشدپس از اینکه کم کم مدارس طبی درمملکت دائرشدو طبیب درست کردیم آنوقت باید بگوئیم دیگران طبابت نکنند اول باید طبیب درست کرد . بعد به مردم گفت کسی طبابت نکند مگر به فلان شرایط وقتی که طبیب را حاضرکردیم آنوقت میتوانیم عمومیت بدهیم که تمام شهرهای ایران داخل در این قانون باشند ولی امروز بواسطه نداشتن اسباب باید منحصر به تهران باشد.

بهجت ـ آقای افتخارالواعظین گویابیانات آقای مخبر را گوش ندادند عجالتاً شـرایطی که برای ولایات نوشته می شود بقدری سهل است که نمیشوددراو اشکال کرد یکی اینست که طبابت در ولایات بکلی آزاد باشد به عقیده بنده باید هر کسی میکند یک شرطی برایش قرار داد که اقلاً یک مدتی نسخه نویسی پیش یک طبیبی کرده باشد نه اینکه مثل اشخاصی که جفار یار مال هستند و طبابت هم می کنند و میروند در ولایات ودهات مردم رابکشتن میدهند چنانچه از این قبیل بوده است پس طبابت یک چیزی نیست که آزاد محض باشد باید یک شرایطی داشته باشد وآنوقتی که شرایطش را مینویسیم یکطوری باید قرار بدهیم و بقدری باید سهل باشد که در تمام ایران مجری بشود فرضاً هم اگر اجری یکقدری اشکال داشت و شرایطش قدری سخت باشد ممکن است که یک ماده در ذیل آن در همین جا نوشته شود که اجرای این قانون ابتدا از تهران باشد وبعد از پنجسال یا بعدازحصول فلان شرایط درسایر بلاد ایران خواهدجاری شدعقیده بنده اینست که درهیچ یک از بلاد ایران ما نتوانیم بگوئیم که طبابت آزاد است و هر کس به هر شکلی که میخواهد طبابت بکند .

سعید الاطباء ـ بنده عقیده ام اینست که قانون را باید طوری وضع کرد که دچار محظورات نشویم عقیده بنده اینست که اگر این مسئله را بخواهیم بنویسیم که در تمام ایران بر میخوریم بخیلی ازمحظورات آقایانی که قدری مسافرت فرموده انددیده اندکمترمیشوددرولایات طبیبی باشد که تحصیل کرده باشد چه در داخله چه درخارجه وعدهء اطباء بقدری باشدکه کفایت طبابت آن شهر رابکندباینجهت بنده عقیده ام اینست که ممکن نیست که بدون شرط قرار بدهیم وموافقم بااینکه یک شرطی قراربدهیم ولی در ولایات بعد ازیکسال اجرای آنرا قرار بدهیم

به جهت اینکه الان هیچ ممکن نیست که مابخواهیم اینقانون را درتمام نقاط مجری بداریم بایددرتمام مطب ها را ببندیم آن وقت ابداً طبیب نخـواهیم داشت و یا اینکه امروزه طبیب کم داریـد گمان نمی کنم هیچ ممکن باشد باین ترتیب در تمام ولایات اجراء کرد .

ذکاء الملک ـ در باب عمومیت این قانون ملاحظه نفرمودید که یک ترتیبی داده شده است که ازآن سهل تردیگر ممکن نیست که گفتیم امروز هر کس در هـر نقطه ایـران که مشـغول طبـابت است کسی ممانعت نمیکند فقط خودش را معرفی بکند به او اجازه داده خواهـد شد از امـروز به بعد کسی را اجازه نمیدهند که بدون تـصدیق نامه و اجازه نامه طبابت بکند و این کـه آقای افتخار الواعظین گفتند تکلیف مـردم چـه خواهد بود عرض می کنم که عجالـتاً تفاوتی برای مردم پیدا نمیشود به جهت اینکهخ به همان اطبائی که رجوع میکرده اند باز رجوع خواهند کرد آیا تصدیق نمی فرمائید که یک وقتی باید باین ترتیب نهایت داده شودکه هرکس باهراندازه بیسوادی نمی تواند طبابت بکند و یک نکته دیگر هم لازم میدانم آقایان را متذکرکنم که وقتی بنا شد شغل طبابت محدودبشود خود اینکارمشوق بزرگی خواهدبودبرای تحصیل که کسانی که میخواهند طبابت کنند بروند وتحصیل بکنند امروز که مدرسه طبی ایران چندان رونقی نداردبواسطه اینست که کسی خودش را محتاج نمیداند بیاید تحصیل علم بکند به جهت اینکه تصورمیکند عمری تلف کرده است و واقعاً هم اگرتحصیل بکند یک کارخلاف عقل معاش کرده است مگر اینکه خودش یک وجدان صحیحی داشته باشد وانصاف بدهد که شایسته نیست که بدون علم طبابت بروم جان مردم را به خطر بیندازم اگر این وجدان را نداشته باشد چـرا بیاید مـدتی تحصیل بکند وده سال پانزده سال عمرش را تلف بکندآنوقت تازه مطابق باشد بایک آدمی که هیچ تحصیل نکرده است وقتی که طبابت را محدود کردید مردم نتوانستند طبابت بکنند دیگربتحصیل وداشتن اجازه البته میایندتحصیل میکنند و طبیب صحیح میشوندبعدطبابت که می کنند اگر این قانون اجراء بشود و مردم بفهمند که طبابت منوط به تحصیل است عنقریب اطباء به قدر کفایت تحصیل کرده از خارج و داخل پیدا می شوند که رفع حاجت بشود یعنی پنج شش سال دیـگر اطبائی که تحصیل کرده باشند ولو کامل هـم نباشند به قدری پیدا خواهد شد که آنقدر دستور پای مردم از این حیث تنگ نباشد.

رئیس ـگمان میکنم مذاکرات در اینخصوص کافیست .

(بعضی اظهار کردند کافی نیست )

رئیس ـ آقای دکتر امیر خان بفرمائید .

دکترامیرخان ـ بنده تأکیـد می کنم فرمایشات آقای مخبرراکه فرمودندحالا برای ولایات هیچ فرقی نخواهد کرد به جهت اینکه الان که این قانون وضع می شود آنهائی که مشغول طبابت هستندخواهندبود تنها دلیلی که آقایان مخالفند و میاورنداشکال اجراء است و فرمایشی را که آقای مخبرفرمودند معلوم میشود که آن اشکال نیست و در ثانی اگر ما فکر بکنیم که اشکالی خواهد بود که قوانین را برای بعد وضع کنیم بنده خاطر دارم که قـانون مـالیات نوافل از مجلس گذشت و هنوز در تمام ولایات اجراء نشده اسـت پـس دلیـلی که آقایـان مخـالفین میاورندچندان صحت ندارد و بنده این اطبائی راکه بدون علم طبابت میکنندآنها را هیچ فرق نمیدهم بااشخاصی که قاتل هستنداین بعلاوه اینکه قاتل است یک حیله هم میکندبه جهت اینکه آن شخصی که امنیت باوداردومیرود که جانش رابسپاردو این نمیتواندحفظ جان او را بکندمثل این است که یک حیله کرده باشداین

هم قاتل است هم قتلش راجع بیک حیله است ودرسایهء یک حیله ومسئولیت آن طبیب خیلی زیاداست واگراین قانون را آزاد بگذارند که هر نوع وکیف مایشاء بتوانند مردم را معالجه بکنند و هر طوریکه میدانند و اگر مریضشان را به آن معالـجات بکشند هیچ مسئـولیتی نداشته باشند خیلی بداست حقیقت اینست که این قانونباید عمومیت داشته باشد و اگر منحصر بکنیم بشهر تهران مثل اینست که اجازه داده باشیم بسایرین در ولایات هر نوع وکیف مایشاءبتوانند معالجه کنند یعنی بکشند .

معاضد الملک ـ بنده با تعمیم قانون طبابت به ولایات کاملا موافقم لکن یک اشکالی به نظرم رسیده که عرض می کنم اگر رفع آن اشکال را آقای مخبرواعضای کمیسیون فرمودند بنده هم امروزمخالفتی نخواهم کرداگربخواهیم ما امروز این قانون راتعمیم بدهیم بولایات قبل از آنکه مدرسه طبـی در ولایات داشته باشیم ما یک جماعت کثیری را محروم خواهیم کرد از شغل طبابت باین معنی که اشخاصی که قبلا طبابت می کنند آنها غلـط یا صحیح مشغول طبابت هستندلکن وقتیکه بناشد بعد از این غیر از این اشخاص حق طبابت نداشته باشنداشخاصی که فقیر هستند نمیتوانندبه مرکزبیایندتحصیل بکنند اشخاصی هم که صاحب ثروت هستند بواسطه این که خیلی اشخاص نـالایق مـقام طبابت را اشغال کرده اند یعنی خیلی تحقیرکرده اند مقام طبابت راآنهاهم اولادشان را برای تحصیل طب نمیگذارندوبرای تحصیل طب به مرکز نخواهند فرستاد وشما یک اسبابی فراهم خواهیدکرد که بعد از سه چهار سال دیگر طبیب در ولایات نخواهیـم داشت پـس بـنده بـاین ملاحظات مخالفم با این قانون که این را تعمیم بدهیم به ولایات برای اینکه اول ما باید وسائل تحصیل طب رادرولایات ایجادکنیم آنوقت بایدتجدید کنیم اشخاصیکه تحصیل نکرده اندیعنی شرایط قانونی را دارانیستند حق طبابت را ندارند باین جهت بنده مخالفم با این قانون و عقیده ام این است که این قسم تعمیم داده نشود باشخاصی که درتهران حق طبابت ندارنددر ولایات حق طبابت بدهندواین مسئله تشویق خواهدکرد که کسانیکه قوه ندارندکه بیایندبه مرکز و تحصیل بکنند.

ذکاء الملک ـ این نکته را همیشه باید در نظر داشت که احتیاج ما در اختراع است وقتی که مردم محتاج شدند به یک چیزی آن را فراهم می کنند عرض کردم م ردم تا امـروز محـتاج نبوده اند از برای طبابت تحصیل بکنند وقتیکه حدی برای طبابت قرار داده شد آن وقت یقیناً تحصیل خواهندکرد و اطباء تحصیل کرده پیدا خواهند شد درولایات هم لازم نیست مدارس طبـی تأسیس بـشود در تهران که مدرسه طبی هست کافیست واینکه فرمودنداشخاص متمول میتوانند تحصیل طب بکنندیااولادشان را برای تحصیل طب بفرستند اشخاص فـقیر هـم نمیتوانند بیایند تحصیل بکنند بلی این مادامی است که در این مملکت کـار شرط زنـدگانی نباشد بنده تصدیق میکنم که تا به حال دراین مـملکت کـار شرط زنـدگانی نبوده چیزهائی شرط زندگانی بوده غیر از کار کردن و مادامی که این ترتیب باشد حال ما همین خواهد بود ولی گمان میکنم که امروزداخل دریک دورهء شده ایم که قائل شده ایم باینکه انسان بوسیله کار باید تحصیل معاش بکند ودر دنیا یکی از کارها که باید وسیله معاش باشد طبابت است وقتی که مردم از راه مفت خوری و از راههای غیر مشروع دیگر نتوانند تحصیل معاش کند مجبورمیشودهرکسی یک نوع وسیله برای امر معاش خودش پیدا بکند از کاسبی و صنایع و حرف و علوم و غیره ها که از جمله یکی هم طبابت است و همین یک مدرسه طبی که در تهران هست بااین جمعیت حالیه ایران کفایت میکند و وقتیکه مردم خواستند تحصیل بکنند همین مدرسه دارالفنون پرخواهد شد و تا پنج شش سال دیگرخواهیددید که اطبای تحصیل کرده بقدر کفایت برون خواهد آمد .

رئیس ـ حالا آقایان مذاکرات را کافی میدانند؟ ( اظهار شد بله )

یک اصلاحی از طرف آقای دکتـر علیخان پیشنهادشده است قرائت میشودورأی میگیریم

( به مضمن ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهادمیکنم که درماده اول لایحه طبابت اینطور نوشته شود هیچکس درهیچ نقطه ایران حق طبابت و دندانسازی ندارد الی آخر

رئیس ـ کمیسیون این اصلاح را قبول دارد .

ذکاء الملک ـ ضرر ندارد دندانـسازی را هم جزء بکنند .

دکتر علیخان ـ بنده همینقدرمیخواستم عرض بکنم برای بعضی آقایانکه این مطلب خیلی به نظرشان عجیب میآیدکه در نظربیاورند که یک کسی که دندانـسازی نمی داند لازم است که دندانسازی بکند یا لازم نیست فرض بفرمائید حالاتا ده سال دیگرهم دراین مملکت مدرسه دندانـسازی نبـاشد اشخاصـی که نمی توانند دندانسازی بکنند دندانسازی میکنند و اسباب زحمت برای مردم فراهم شوداشخاصی که در خارج هستند مشغول باین عمل خواهند بود و اشخاصی که نمیدانند تا وقتیکه دولت اسباب آن را فراهم کند و همین قدرکه قانون را مقنن گذاشته است دولت هم در صدد اجرای آن بر میآیدودرکمال سهولت میتوانددرهمین مدرسه دولتی یک مدرسه دندانسازی معین بکند و از آنجا هم تصدیق بگیرند و مشغول دندانسازی شوندو گمان میکنم جلوگیری از این کار هیچ اهمیت نداردبرای اینکه درخیلی ازممالک حق نمیدهند به دندانساز که مریض رابیهوش بکند مگر بامضای طبیب و اینجا خیلی از اشخاص هستند هیچ اطلاع از دندانسازی ندارند و هزار جور از مردم پول میگیرند و میخورند این را بایدجلوگیری کردو نباید گذاشت که این قبیل مردم اسباب اشکال برای مردم فراهم کنند .

رئیس ـ چون کمیسیون قبول کرده است.


Page 4 missing

رئیس ـ آقای معزز الملک مخالفید .

معزز الملک ـ بنده می خواستم از آقای مخبر سئوال بکنم که دولت کیست .

فهیم الملک ـ هیئت وزراء و نایب السلطنه چنانچه در دیوان محاسبات هم ذکر شده است که در هر ماه صورت مخارج لازمه ماه آتیه را معین کنند به نظر آقای نایب السلطنه و هیئت وزراء برسانند .

رئیس ـ آقای حاج وکیل الرعایا مخالف هستید

حاج وکیل الرعایا ـ در آخر هر ماه آخر هر هفته بشود .

رئیس ـ خوب میخواهید بنویسید بفرستید رأی بگیریم آقای مخبراصلاح عبارتی پیشنهاد کرده اند که عوض (صورت اوضاع مـالیه راجع به باستقراض را درضمن راپورت تقدیم مینمایند) نوشته شود ( راپورتی که متضمن میزان خرج وجه استقراض باشد تهیه نموده بدولت تقدیم مینماید .

فهیم الملک ـ عبارت این ماده را مقرربفرمائید بخوانند اصلاح عبارتی است ( بعبارت ذیل خوانده شد).

ماده (۳) لایحه تفتیشیه این قسم نوشته شوددر آخر هـر ماه وزارت مالیه راپورتی که متضمن میزان خرج وجه استقراض باشد تهیه نموده به دولت تقدیم مینماید .

فهیم الملک ـ اینجا نوشته شده است اوضاع مالیه راجع به استقراض این معنی ندارد این ترجمه لغتی است:

Situaticn hinanciere لغتی در آخر هر ماده ازآن چقدر خر ج کرده اند و چقدر از آن را رسانیده اند و ایـن در اینجا مقصود نیست بلکه اوضاع مالیه راجع بوجه استقراض باید صورت خرج آنرا معین کنند آن وقت پیشنهاد دولت کنند .

وزیر امور خارجه ـ اینجا گویا منظور دیگری هم داشته باشدچون در اینجا ضرب سکه است مبادله است منفـعت است کارهای دیگر است استهلاک است و ملاحظاتی هست که اوضاع مالیه راجع به اینها باشد جامعتر خواهد بود .

رئیس ـ پس رأی میگیریم با این ماده بطوری که نوشته شده است .

آقا شیخ ابراهیم ـ بنده پیـشنهادی دارم

(پیشنهاد مذکوربه عبارت ذیل قرائت شد):بنده پیشنهاد میکنم که ماده سوم باین ترتیب نوشته شود : درآخرهرماه وزارت مالیه صورت اوضاع راجعه بوجه استقراض رادرضمن راپورت خود به دولت داده و از طرف دولت طبع و توزیع شده بـه نمایندگـان مجلس شورای ملی داده خواهد شد .

رئیس ـ عقیده کمیسیون در اینباب چیست ؟

فهیم الملک - یک مرتبه دیگر بخوانند (مجدداً قرائت شد ).

فهیم الملک ـ این قسمت آخرش خیلی چیز زیادی به نظر میاید هیچ همچو چیزی معمول نیست که در آخر هر ماه صورت خرج را طبع و توزیع کرده به مجلس بـدهند قسمت اولش صحیح است اما قسمت آخـرش خیلی غریب است .

آقا شیخ ابراهیم ـ اولاً اوضـاع راجـعه ب ه استقراض صحیح نیست حال حال استقراض نیست حال حال وجوه استقراض است وثانیاً صورتحساب را بدهدواینهم هرگاه چاپ شود و به نمایندگان داده شود این اسباب اطمینان خواهدبودبسیارچیز خوبی است ضررهم ندارد

حاج عز الممالک - بنده خواستم عرض کنم هرچیزیکه ظاهرش قدری خوب شدنبایدفوری پذیرفت هرماهه راپورت بمجلس شورای ملی بیاید چه خواهد شد اگر مقصود نظارت وکلاء است که البته نظارت هم دارند در هـر موقع می توانند رسیدگی و سئوال و استیضاح بکنند والا مـجلس شورای مـلی دیـوان مـحاسبات نیست که آخر هر ماه هر صورتحسابی را ببینند به نظر بنده این لازم نخواهد بود .

رئیس ـ رأی می گیریم به این اصلاح آقایانیکه ایـن اصلاح را قابل قبول میدانند قیام نمایند

( اغلب قیام نکردند )ردشدآقای وحید الملک پیشنهادکرده اند خوانده میشود(به عبارت ذیل قرائت شد )

این بنده پیشنهاد میکنم که جمله ذیل به آخر ماده( ۳) افزوده شود (و یک صورت آن را وزیر مـالیه تقدیم کمیسیون بودجه مجلس خواهد کرد .

رئیس ـ آقای مخبر چه می فرمائید .

فهیم الملک ـ بنده عرض می کنم بعد از سه چهارماه دیگرکه مجلس نیست آن صورت را آنوقت بکی خواهند داد برای دادن صورتها ما درقانون محاسبات قراری گذاشته ایم بمجلس بدهند اما اینطورکه شما میفرمائیدچطور بدهند مجلس گویاحق نداشته باشد داخل در جزئیات محاسبات وزراء بشود .

وزیر امور خارجه ـ اینجا یک عبارتی دارد که اگر محل توجه بشود ممکن است که رفع این اشکالات بشود می نویسد که رنگ این پول با رنگ سایر پـولها تفاوت ندارد اینرا باید منظور داشت البته کاری را که مجلس شورای مـلی دارد نظارتش باید بتمام مالیه متوجه باشد که خرج را تصویب و ترتیب آن را مرتب و منظم بکند که مشغول اجراء بشوند با این پول باید این معامله را بکنند که با سایر وجوه مملکتی می کنند ایـن است که در بـاب دادن صورت ایرادی نمی کنم اما امتیاز دادن این پول با سایر پولها وجهی نخواهد داشت .

وحید الملک ـ بله بنده به چندین ملاحظه این پیشنهادراکرده ایم اولا کمیسیون بودجه مجلس باید اطلاعات کامله از امور مالیه همیشه داشته باشد و متاسفانه کمیسیون بودجه آن اطلاعات را نداردوبودجه کل مملکت هنوز نیامده است وبسا می شود راپورتهائی از کمیسیون بودجه راجع به جزئیات بودجه کل به مجلس میاید بنده میبینم آن اطلاعاتی که باید داشته باشد از جزئیات ندارند این صورتهای جزء که فرستاده می شود به کمیسیون بودجه آن منفعت را خواهد داشت و ما هم یک نوع اطمینانی پیدا میکنیم که لا اقل یک صورتی به کمیسیون بودجه فرستاده میشود و دیگر این که هرگاه آقایان وکلاء اطلاعاتی لازم داشته باشندراجع به همین موضوع دیگرلازم نیست که بروند به هیئت رئیسه زحمت بدهند و هیئت رئیسه ایشان را به وزارت مالیه رجوع کنند و بروندبه وزارت مـالیه از جزئیات مخارج اطلاعات پیدا بکنند میتوانند با کمال آسانی هرجزئیاتیرا که می خواهند در آنجا رجوع کنندوآن اطلاع را حاصل بکنند بنده عرض میکنم این اگر آن منفعت کلی رانداشته باشدقبل از اینکه بودجه کل به مجلس آمده باشدوکمیسیون بودجه ما کاملاً اطلاعی حاصل بکندازاین راپورت ماهانه یک نسخه دریافت بکند هیچ ضرر نخواهد داشت اگر این منافع را کاملاً نخواهد داشت ضرر هم نخواهد داشت .

رئیس الوزراء ـ بنده عرض می کنم که استماع اینگونه فرمایشات تا وقتی بودکه مستشارنیامده بودند حالا در صورتی که یک همچو شخصی آورده ایم محل اعتمادماست دیگراینفرمایشات را بنده زیادی می دانم دیگر چه عرض کنم.

رئیس ـ رأی می گیریم بـا این پیشنهاد آقای وحید الملک آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام نمایند ( اغلب قیام ننمودند )قابل توجه نشد رأی میگیریم به ماده سوم ترتیبی که در لایحه نوشته شده است آقایانی که تصویب می کنند قیام نمایند ( اغلب قیام نمودند ) اکثریت است ماده چهارم ( ماده چهارم مجدداً قرائت شد )

رئیس ـ مخالفی نیست ( اظهار شد خیر کسی مخالف نیست رأی میگیریم به ماده چهارم به همین ترتیبی که خوانده شد آقایانیکه موافقند قیام نمایند ( اغلب قیام نمودند )

تصویب شد مذاکره در کلیات هست اظهار شد خیر مخالفی نیست رأی میگیریم به این لایحه تفتیشیه پیشنهادی دولت که متضمن چهارماده است و مـواد آن یک یک تـصویب شد رأی

می گیریم به کلیه آن آقایانیکه کلیه این لایحه را تصویب می کنند قیام نمایند ( اغلب قیام نمودند ) به اکثریت ۶۷ رأی تصویب شد ده دقیقه تنفس داده می شود بعد از تنفس قانون طبابت است از ماده دوم مجدداً بعد از تنفس یکساعت قبل از غروب جلسه تشکیل گردید .

رئیس ـ ماده اول ازقانون طبابت که بکمیسیون رجوع شده بود و راپورتش داده شده است قرائت می شود .

ماده یک هیچ کس در هیچ نقطه ایران حق اشتغال بهیچ یک از فنون طبابت و دندانسازی ندارد مگر آن که از وزارت معارف اجازه نامه گرفته و بثبت وزارت داخله رسانیده باشد .

رئیس ـ مخالفی هست ؟

ادیب التجار ـ وضع قانون به جهت آسودگی مردم و جلب توجه آنان به قانون است بنده تجربیاتی که حاصل کرده ام در این مدت و دیده ام هرچیزی را که ما با یک عقیده صافیه آنراقانون قراردادیم برای رفاه مردم وآسودگی عـموم در آنجائی کـه اغلب مردم واقف به مصالح خود نیستند و به آسودگی خودشان از روی غـفلت و نادانی واقـف نیستند و بعضی مأمورین ما هم حدود مأموریت رانمیدانند آن قانون یک


اسباب دردسری برای مملکت فراهم می آورد بنده خیلی همراهم با این که قانون طبابت بگذرد و تصویب شود ولی اختصاص داشته باشد به تهران عمومیت آن را بشهرهای دیگربدلایلیکه یکی دو تای اورا عرض میکنم تصویب نمیکنم بجهت این که آقایان تا مدت شش ماه تصویب کرده اند کـه تکمیل طبابت بشود که بعدازششماه دیگرکسی طبابت نکند ولی همان مأمورینی که این رااسباب وتمسک قرارقانون منزجرمیکنند عقیده بنده اینست که عجالتاًاین قانون درخود تهران مجری باشد تا انشاءالله همینکه مدارس طبی تکمیل شدمردم یک قدری بـیشتر روزنامه خوان ومعارف دان شدندوفهمیدندکه نظر مجلس شورای ملی از این قانون وتعمیم اوچیست آنوقت بالطبع نشر میکند خود این قانون از مراکز بولایات والا با این عدم علم وعدم اطلاع مردم اسباب انزجار وتنفرخواهدشدبنده مثل میآورم قانون نمک را برای شمانمک رامردم ازیکمن عباسی خریدن منزجرنشدند از آن منزجر شدند که در خمسه یکمن چهار هزار به مردم فروختند مثلا وزراء گفتندپول قپانداری پنج شاهی بگیرند دراغلب جاها یک تومان دو تومان گرفته اند اگر کسی به کابینه مالیه و نوشتجات آنجا رجوع کنددر همین حوالی شمیران نمک را یکمن دو قران فروختند بمردم این مردم رامنزجر کرد یکمن چهارعباسی منزجرنکرد ومردم را عدم وقوف مأموریـن دولـت کـه حـدود خـودشان را نمـی دانستند و حـسن مشروطـیت را به مردم نفهماندند و از حدود خودشان تجاوز کردند و آلت بدست مردم درولایات دادند برای انقلاب بنـده خـودم از آن اشخاصی هستم کـه مـنکر طبیبهای امی ولدنی هستم می گوئیم اطباء باید تحصیل کرده باشندصاحب دیپلم باشندصاحب علم باشند و از مدرسه بیرون آمده بـاشند اما افسوس چکنم که اولاعده اطباءخیلی کم است و مدرسه خیلی کم داریم و در ولایات این را بهانه میکنند و اسباب تنفر عمومی خواهد شد و مقصود حضرت عالی محجوب خواهد ماند

حاج شیخ الرئیس بنده شور اول این ماده راجع بقانون طبابت عرایضی کردم البته خاطر نشان آقایان هست باز ناچارم که چون شور دویم است تکرار کنم عـرایض خودم را بنده اساساً تجدیدیک قانونی را به مرکز و محمل و متروک گذاشتن خارج از مرکزاینرا یک خلاف قانونی تصور میکنم و برای اینکه درست خاطر نمایندگان محـترم متوجه باشد بنظر و وجهه عرض بـنده عرض می کنـم که فساد اخـلاق کسانی که به واسطه اجراء قوانین مـوضوعه در مجلس مقدس میشوند هیچ مانع ازوضع قانون نباید باشدبعلت اینکه قوانین دینیه هم شاید به دست بعضی اشخاص مغرض بیفتدکه بوسیله دینیه ودسیسه مذهبیه پارهء اقدامات ناموزون غیر مشروعی بکنند ولی بنده امیدوارم که در سایه تجددی که برای ملت ما و مملکت ما فراهم شده است بعدازاین کم کم مأمورین به اجراءقوانین طوری خودشانرا معرفی بکنند که در مجلس مقدس تمام نمایندگان آن مأمورین را به تهذیب اخلاق ذکر کنند و از آن گذشته عرض میکنم که هیچ قانونی در وضع او که مقنن داخل شد نمیتواند مشکلاتی که تصادف خواهد کرد در موقع اجراء آن را مانع از وضع قوانین بداند فرض بفرمائید بهترین قوانین که در نزد نماینده محترم آقای ادیب التجار جلوه می کند قـانون مـنع احتـکار است و من هم مصدقم همین اشکال آنجا هم وارد است به جهت اینکه قوائیکه برای اجراءلازم است در مرکزآماده تر است وشاید آن قانون منع احتکار یا مسکرات درمرکزالبته بهترمجری میشود ولی نمی توانیم بگوئیم فقط مجلس قانون را برای تهران وضع میکندباید قانون را بطور عمومیت وضع کردولی درمقام اجراء البته ملاحظه محل وملاحظه مقام را بفرمائیدولی این تخصیص را بنده از تکالیف مقـنن خارج می دانم و وظیفه نمایندگان نمیدانم .

دکتر حیدر میرزا ـ بنده عرض می کنم که این فرمایشات را مردمان دانا ملتفت می شوند البته صحیح است ولی از برای ملت جاهل وقـتی یک قانونی برای آنها وضع و منتشر میشود .

رئیس مطالبی را اظهار میکنید درست در او غور کنید و بسنجید و بگوئید .

دکتر حیدرمیرزا ـ بله آن قانون که مجری نشد مقدمه می شود از برای کارهای آتیه که اطاعت باوامر قانون نشودوالاقانون که گذشت وبعضی مقدمات وشرایطش رامهیانکنیم چه فایده دارد خودوزارت معارف ابتدامعین کرده بودکه هیچ کس در تهران حق طبابت ندارد مگر با اجازه آنوقتیکه آن مجلس منعقد شد وچندنفر طبیب عالم که نشستند و گفتندکه سال اول در تهران اجراء می شود یک دو سال کـه گذشت بعد شرایطش که مهیاشد او را دراطراف ولایات به تدریج مجری می داریم حالا بر خلاف وزارت معارف یک رأی میخواهیم بدهیم که عمومیت بدهیم آیا می خواهیم بدانیم که خود وزارت معارف تعهد اجرای اینرا در ولایات می کند یا اینکه این قانون هم بواسطه آنکه دراجراءبیاید یک سوء اثری در اذهان عوام پیدامیکند که آن سوء اثر یک ضرری تولید می کند خود این طبیبهائی که سابق براین هرچه بوده اندسالهای دراز بوده اند و رفته اند همین سبب میشودکه اولاجمعی طبیب دربعضی مواقع موردتعرضات و بلکه ستم و نظم بلکه کشتار نسبت بقوت صاحبان مریض میشودچنانچه درتاریخ ایران اتفاق افتاد که یک مریضشان بر حسب اتفاق سکته کردوآمدنداتفاق کردند طبیب را کشتند خوداین یک وسیله ومقدمه میشودازبرای مردم عوام وزحمت اطبـاء چـنانچه خیـلی دیده ایم از این قبیل و گذشته از این یک راهی بدست مأمورین و عمل میدهید که اخذ وحهی از آنها بکنند اعتقاد من اینست که این یک زحمتی را میافزایدخوب است ببینیم شرایطاجرایش رابعد ازششماه دیگردرقزوین وهمدان و کرمانشاهان یاجای دیگرمیتوانندقبول کنندیا اینکه باید تمام اطباء بیایند اینجا به تمام شرایط آراسته شوند و بر گردند آخـر نباید نماینده وزارت معارف حضورداشته باشد که این را قبول کند والا یک قانونی وضع بشودبلااجراءبماندچه فایده دارد .

ذکاء الملک ـ همین قدر محض اطلاع عرض میکنم که نماینده وزارت معارف حاضر بودند و این ترتیب را قبول کردند.

رئیس گویا مذاکرات کافی است ( بعضی گفتندکافی است بعضی گفتندکافی نیست)رأی میگیریم آقایانی که مذاکره را کافی میدانند قیام نمایند( اغلب قیام نکردند) معلوم شد که کافی نیست .

حاج آقا ـ دراین لایحه که در چند جلسه قبل مطرح شده بودوبعدبکمیسیون رفت وبرگشت دریکی ازمواد او نوشته بود که تصدیق نامه به اشخاصی داده می شود که پنج سال طبابـت کرده اند بعد دریکی از مواد آن می نویسد که بایداین اشخاص درمدت ششماه اجاره نامه از وزارت معارف داشته باشند تا بتوانند طبابت کنندودراین ماده مینویسدکه هیچ یک از اطباء نمیتوانددرایران مشغول طبابت بشود مگر بعد از تحصیل تصدیق نامه بنده فقط یک سئوالی دارم از کمیسیون که بعد از ششماه آیا اطبائی که در اطراف ولایات هستند میتوانند به همان ترتیبی که این جا نوشته شده تصدیق نامه از وزارت معارف بگیرندیا نمی توانند بنده تصور می کنم که ممکن نباشد در شش ماه تحصیل تصدیق نامه بکنند و آنوقت این ماده که اینجا نوشته ایم که بعد از ششماه هیچکس نمیتواند متصدی امر طبابت باشد الی آخر معنی او این است که در بلاد دور دست این مطلب ممنوع باشدآنوقت اسباب تشاجر بین مأمورین دولت و آن کسانی که مشغول طبابت هستند واقع میشودوموفق هم نمیشویم باجرای این قانون و حال این که اول وحله که ما ایـن قانون را می خواهیم وضع کنیم که این از مراکز شروع بشودوکم کم دربلاد شیوع پیدا کند بنده تصور می کنم که دچارخیلی محظورات بشویم باید اینمطلب راملاحظه کردکه بلاددوردست ایران که نمیتوانند بیایند خودشان را معرفی کنند به وزارت معارف چقدر معطلی دارد تا معرفی بشود و معلوم بشودکه اینها درمدت چند سال مشغول طبابت بوده انـد خصوصاً که ما رد کردیم که نباید تصدیق بدهند بلکه باید در آن مجلس از مبادی طبی سئوال و جوابی از آنها بشود و امتحان بدهند با این وصف ملاحظه بفرمائید که میتوان این قانون را جعل و وضع کرد یا این که فقط کتابی است می نویسیم و اسباب یک تشاجربزرگ را در مملکت فراهم میکنیم .

ذکاء الملک ـ توجه نفرمودید در راپورتی که ثانیاً داده شده است ما بین ترتیبی که در تهران داده شده تا ولایات خیلی تفاوت هست فقط مشارکتی که هست این است که طبیب باید اجازه نامه داشته باشد اما در تهران یک طور اجازه نامه می گیرد ودر ولایات طور دیگر در تهران چون مرکز است ودست وزارت معارف در اینجا قویتراست و اسباب تحصیل فراهم و اطباءحاذق دراینجاخیلی هستندمیتوانیم سختی بکنیم می توانیم به اشخاصی که هیچ تحصیل نکرده اندبگوئیم که شماهیچ طبابت نکنید این است که یک حدی قرارداده ایم و گفته ایم یا باید تحصیل کرده باشد یا یک مدت متمادی طبابت کرده باشد که باتجربه باشد و لکن در ولایات گفتیم هرکس تا امروز یعنی تا روزی که این قانون منتشر می شود طبابت می کرده است او را منع نمیکنیم فقط باید یک کاغذی بنویسدبوزارت معارف که اجازه نامه بدست من بدهید آن وقت ترتیبی هم البته از طرف وزارت معارف داده خواهدشدکه یک کس یا حکومت یا انجمن ولایتی یابلدیه اورامعرفی کند و وزارت معارف همیـن قدر که او را شناخت اجازه نامه بدست اوخواهدداداوهم مشغول طبابت خواهد شد و


از شش ماه که گذشت دیگر کسی نمیتواند یک مطب تازه باز کند مگر این که اجازه نامه داشته باشد گمان می کنم که این ترتیب خیلی سهل است برای اشخاصیکه درولایات هستندنمیگوئیم که بیاید امتحان بدهد نمی گوئیم باید یک مدتی طبابت کرده باشد هیچ شرطی برایش قرار نمی دهیم ممکن است یک آدمی هیچ سواد فارسی هم نداشته باشد و هیچ تحصیل نکرده باشد و آن آدم اجازه نامه بگیرد دیگر از این سهل تر چه میشود برای اینکه نمیتوانیم عجالتاً در ولایات سختی بکنیم پس این ترتیب را باسهل وجوه قرار داده ایم مه تا امروز هر کس طبابت کرده است مشغول باشد و از این ببعد تازه مطب طبابت باز نکند مگر اجازه داشته باشد .

حاج شیخ اسدالله ـبنده دراساس طب که باید قانون او که وضع میشود عمومیت داشته باشد مخالف نیستم ولـی بـا این ماده مخالف هستم چطور مخالف هستم برای این که در این ماده می نویسد که هیچ طبیبی در تمام مملکت هیچ شعبه ازشعب طبابت را نمیتواند دایر بکند مگر باین شرط بعد محض خاطر تسهیل امر طبابت در خارج از مرکز مینویسد که در ماده دیگر تا ششماه میتوانند آن اشخاصی که مشغول طبابت بوده اند اجازه نامه از وزارت معارف بگیرند و مشغول طبابت باشنداینجا بنده یک نظری دارم بحال آن اشخاصیکه داربعد بلاد و قراء هستند که به هیچ وجه من الوجوه دستشان نمیرسد به تهران تصور نکنید به بعضی شهرها که از برای آنها همه قسم ممکن است اجازه نامه از مرکز تحصیل بکنند ولی وقتی که ما نوشتیم بدون اجازه نامه وزارت معارف نمی توانند طبابت بکنندبایدتأمل بکنیم ببینیم که این اشخاصیکه در دهات واطراف هستندوهمچنین اشخاصی که مشغول طبابت وکحالی هستند و مردم هم محتاج با ین اشخاص هستند و همیـن چشم دردیکه در این فصل برای اطفال ضـعفا پیدا می شود و چقدر گرفتار هستند در حالیکه آن شخصی که مشغول اینکار هست چه فوایدی از برای همان اطفال و همان اشخاص هست و خیلی هم نتیجه میبدند وبسا هست به یک مشقت مبتلا میشوند بدست همان اشخاصیکه مشغول هستند رفع میکنند .

دکتر اسمعیل ـ اشتباه می کنید بنده عرضم را میکنم حالا اگر اشتباه هست باشد بنده نظرم به این مطلب است که باید نوعی باشد که اسباب زحمت مردمان فقیر نباشد اسباب زحمت برای دهاتی نباشد اسباب زحمت برای مردمانی که در اقصی بلاداین مملکت هستند نباشد بالحس میدانم کسانیکه میتوانند تحصیل اجازه بکنند از وزارت معارف فقط در بعضی از شهرها هستند که آنها از برایشان ممکن ولی از برای بعضی قصبات و دهات دور دست ممکن نیست که طبیب بتواند بفوری تحصیل اجازه از وزارت معارف بکند و این یک مطلبی است که خیلی اسباب زحمت خواهد شد و گمان نمی کنم به تسهیل این قانون مجری بشود و اگر مـجری بشودکمال سختی بر مردم خواهد گذشت بنده عرض میکنم بایدطوری این قانون رانوشت که عمومیت داشته باشد ولی در آخر ماده بنویسید که این قانون باین ترتیب اجراء میشودواز مرکز شروع میشود وبه همین طور به تدریج مشغول اجراء این قانون بشوند به جهت این که بسا هست که تا مدتی ما نتوانیم موفق با اجراء این قانون بشویم که در آن اقصی بلاد ایـن قانون جاری شود از این جهت عرض میکنم که بنده خودم پیشنهادنمیکنم زیرا میدانم که رد میکنید و خود آقای مـخبر اگر عرایض بنده را قبول میکنند مثل اینکه بلوچستان ازتوابع ایران است و شما می خواهید این قانون را در آنجا جاری بکنید که هیچ طبیبی نتواند آنجا طبابت بکند مگر آنکه اجازه طبابت داشته باشد چطور آن طبیب میتواند اجازه فوری تحصیل بکند و بعد ازآنکه نتوانست تحصیل اجازه بکندآن مردمانی که محتاج به اوهستند چه حالی خواهندداشت اینست که بنده عرض میکنم اگر عرایض بنده راقبول میفرمائیدجمله باین ماده ضمیمه بکنند باین ترتیب که عرض کردم که ایـن قانون تعمیم داده شود به تمام نقاط و از مرکز شروع میشوداگرچه ده سال طول بکشدیا بیست سال طول بکشد یا در بلاد دیگر جاری شود اهمیتی ندارد.

رئیس ـ گویا مذاکرات کافی است( گفتند کافی نیست ) یک مرتبه دیگر قرائت میشود و رأی میگیریم ( مجدداً ماده مزبور قرائت شد ) آقایانیکه تصویب میکنند قیام نمایند ( باکثریت ۳۸ رأی تصویب شد ) ماده دو قرائت می شود بعبارت ذیل قرائت شدماده دو ـ درآتیه اسنادی که وزارت معارف آنرارسماًشناخته وبصاحبان آن اجازه نامه خواهد داد از این قراراست اولا تصدیق نامه هائیکه در مملکت ایران بتوسط مدارس طب دولتی می شود ثانیاً تصدیق نامه های طبی دولتی خارجه .

دکتر حاج رضاخان ـ بنده فقط باهمان کلمه آخر که ممالک خارجه است مخالفم برای این که این لفظ خیلی عام است مـا از ایـن لفظ میتوانیم که دول متمدنه که دارا ی مشروطیت هستنداطبائیکه ازآنجا میآیندبپذیریم ولی فرض می کنیم وقتی که دول خارجـه نوشتیم دچار میشویم باینکه دولی که ازایران هم پست ترند یعنی هیچ درس طب در آنجا داده نمیشود آن وقت مامجبوریم که مطابق این ماده قبول کنیم ولو اینکه خیلی نادرخواهد بود و گمان میکنم نشود یک چنین لفظ عامی را که همه قسم ممکن است او را تعمیم داد به آن که دولی که مدرسه طبی دارندودولیکه مدرسه طبی ندارند یکی محسوب میشود .

ذکاء الملک ـ اینجا نوشته شده است تصدیق نامه و دیـپلم دولتی داشته باشد حالا کدام تصدیق نامه دولتی است که صاحب آن کمتر ازاشخاصی باشدکه هیچ تحصیل طبابت نکرده باشند که ما به آنها اجازه میدهیم طبابت بکنند

دکترحاج رضاخان ـاینکه آقای مخبرفرمودند بنده عرض نمیکنم مدرسه رسمی مدارس طب نیست ولی اگربناشد که تصور کنیم هر مدرسه طبی که در هرجا هست قبول میشود و میشود تصدیقنامه داد ولی هست جاهائیکه مدارس طبی دارد و طب قدیم ایرانی رادر آنجا درس میدهند و همان حوزه درس ممکن است که تصدیقنامه بدهند و ما مجبور بشویم که قبول بکنیم و بیاید قبول شود و حال آنکه بمدلول این ماده باید قبول نشود .

دکتر علیخان ـ در اول این ماده که نوشته شده است اجازه نامه طبابت اضافه که در اول شده است دراینجا هم باید بشود که آن دندانسازی است .

ذکاءالملک ـلفظ طبابت رامیتوان بکلی حذف کرد فقط اجازه نامه باشد.

رئیس ـ دو مرتبه قرائت میشود به حذف کلمه طبابت بعد از اجازه نامه .

( مجدداً قرائت شد) ـ رأی میگیریم آقایانی که باین ماده دوموافقند قیام نمایند باکثریت ( ۳۶) رأی تصویب شد ـ ماده سه .

ماده سه گیرنده اجازه نامه مبلغ پنج تومان بصندوق وزارت معارف باید کارسازی نماید .

انتظام الحکماء بنده عرض می کنم این پنج تومان چه پولی است که بایدبدهند آن شخصی که دیپلم میگیردیاتصدیقنامه اگراستعداد دارد و لایق هست که باو میدهنداجازه نامه واگر لایق نیست این پنج تومان رااز این بابت میدهدبنده نمیدانم این چه پولی است آیاجریمه این است که تحصیل کرده اند باید پنج تومان بدهند به وزارت معارف .

ذکاءالملک ـآقای انتظام الحکماء گویا مسبوق نیستند که در همه جا وقتیکه شخصی تحصیل میکند و میخواهد دیپلم واجازه نامه بگیرد یک حقی ازاومیگیرنددلیل اینکه مجاناً باواجازه نامه بدهند چه چیزاست شخصی میخواهد مشغول یک کسب و کاری بشودویک مداخلی ببرد به چه جهت یک جماعتی که اجزاءدولت هستند زحمتی بکشند اجازه نامه به اوبدهند و چیزی در اذاء او نگیرند وانگهی پنج تومان یک چیز زیادی نیست بعضی ازاعضاءکمیسیون عقیده ـ شان این بود که خیلی زیاده بر این باید گرفته شود .

دکتر حیدر میرزا ـ وقتیکه این ماده نوشته شد برای تهران بود حالا که برای ایران است از برای این که اصلاح کنیم بنده تصور میکنم که اصلاح نمی شود زیرا اطبائیکه درتهران هستند تاششماه باید اجازه نامه داشته باشند دراطراف هم که ما مفتش و مأمور به خصوصی نداریم در ولایات جزء از برای این که یـک اداره طبی فراهم شودووزارت معارف تهیه کند وطبیبهای آنجا را به موقع امتحان بیاورندکه واقعاً عملکی وامتحانکی داشته یانداشته یک صعوبت بزرگی دست خواهددادیک طبیبی که عوض چهارسال طبابت میکندچهارده سال است که طبابت کرده این را باید ملاحظه کرد .

دکتراسمعیل خان ـ درباب این پنج تومان بنده خیلی تعجب می کنم که کمیسیون چطور رأی داده است به پنج تومان درحالیکه خودآقایان و اعضای کمیسیون هستند که یک اداره و یک ترتیب دفتر مخصوصی باید در وزارت معارف تهیه شودبه اشخاصیکه دیپلم میدهند رسیدگی شود و ثبت شود وبموجب پیشنهادی که حالا خواهم کردتقاضامیکنم که دهتومان نوشته شود

رئیس ـ پس شما موافق نبودید .

دکتر اسمعیل خان ـ موافقم

رئیس ـ پس چرا تقاضا می کنید که ده تومان بشود ـ بعد از این اگر چنین رفتار بشود اخطار خواهم کردـآقای وکیل الرعایا مخالف هستید؟

حاج وکیل الرعایا ـ بلی مخالفت بنده با ماده اینست که پنجتومان نوشته اندبرای این دلایلی


دارم از زمان مرحـوم میرزا تقی خان امیردر آنجا ما یک مخارج زیادی کرده ایم که مدرسه دارالفنون باشد و از آن مدرسه فقط این اطبای حاذق را بیرون آوردیم چه شنیده ایم و چه بعضی های آنها را دیده ایم که برای طبابت شایدمضایقه دارندکه تا حدیک چیزی نگیرند از او تصدیق ندهند دراینصورت گمان میکنم که یک همچو عایدی که بدست آنها از این مردم برسد سزاوار است که خود آنها هم یک قسمت خیلی کمی رابه دولت بدهندکه دولت برای کارآنها مخارج کندچنانچه برای مقدمات آنها مخارج کرده حالا هم بکند که یک کمکی بدولت خودشان کرده باشندوبنده تصورمیکنم که پنج تومان یک چیز غیر قابل است و برای کسی که می خواهد اجازه بگیرد و درمملکت طبابت بکند اول چیزی که باید داده باشند لازم است پنجاه تومانی باشند و بعد هم لااقل یک صد پنجی سالیانه از عایداتش بدهد.

آقا سید حسین اردبیلی ـ در اینجا کمیسیون نظراتی را که کرده است بنده صحیح می دانم خیلی ترجیح می دهم که اینطور نوشته است معمول شود بعضی آقایان که تصویب میکنند این مأخد را زیاده بر این بکنند گویا ملاحظه نمـی فـرمائـید که در جـاهـای دور دسـت اجازه نامه هائی که برای آن اشخاص فرستاده باشدآنجاشایداطیاشان اینقدر استطاعت نداشته باشند و کمتر از ایشان گرفته شود و پرداختن اینوجه به وزارت چندان اشکال ندارد بواسطه اینکه وزارت معارف برای آن کاریک مخارجی دارد ودرحقیقت درمقابل این است که یک نوع امتیازفضلی واختیارمخصوص بآنها داده میشود که به سایر اطبائیکه تا کنون فقط عادت یا ارث بـرده است و تـحصیل صحیحی نداشته است می باشد ودر واقع آنها نمیتوانند دیگر متصدی طبابت بشونددرمقابل آنهائی که به آن اشخاص رجوع میکردندحالا باین شخص که اجازه دارد رجوع میکنندوهیچ نبایدمضایقه کردکه درمقابل این فوائدی که یک نوع اختصاص پیدا میکند یک درجه مختصری که یک دفعه می دهد این را به وزارت و عارف داده باشند معلوم است همانطور که آقای مخبر فرمودند یک چیز تازه نیست که این جا معمول شده باشد همه جا معمول بوده است و بنده در تصویب او هیچ تردیدی نمی بینم .

رئیس ـ گویا مذاکرات کافی باشد ـ اصلاحی آقای سیـد ابراهـیم پـیشنهاد کرده اند قرائت میشود در قابل توجه بودنش رأی میگیریم .

بعبارت ذیل قرائت شد:بنده پیشنهاد می کنم که برای اجازه نامه درمرکز ده تومان و در ولایات پنج تومان داده شود .

ابراهیم الموسوی

حاج سید ابراهیم ـ عرض می کنم که چون برای ترتیب دفتر و زحمات وزارت معارف البته پولی باید گرفت از همان اشخاصی که تحصیل اجازه نامه میکنند و رقابت تفاوتی بین اطبائیکه درمرکز است بین اطبائی که در ولایات هستند به جهت این که در ولایات میبینم که دخلشان چندان چیزی نیست که تحمیل بکنیم که بیشتر بدهند ولی در تهران هر طبیبی که هست اقلش در سال پانصد تومان سیصد تومان از آن طبابت تحصیل میکنند پس بهتر این است که این مخارج را که از تحصیل اجازه نامه میگیریم وچون دائمی نیست و یک دفعه است ده تومان ازآنهاگرفته شودکه تدارک بکندآنکسی راکه اطباءولایات میدهند و بعضی ولایات پنج تومان بـدهند چون عایدشان کم است .

رئیس ـ عقیده کمیسیون چیست .

ذکاء الملک ـ یکسان است بهتر است .

رئیس رأی میگیریم باین اصلاح آقایانی که قابل توجه میدانندقیام نمایندرد شد ـ پس رأی میگیریم به اصل ماده که پنج تومان نوشته شده است آقایانی که تصویب می کنند ورقه سفید خواهند انداخت و آنهائی که تصویب نمیکنند ورقه آبی خواهندانداخت اوراق رأی اخذ شده وآقای حاج میرزارضاخان به طریق ذیل شماره نمود .

ورقه سفید علامت قبول ـ۴۳ ورقه آبی علامت رد ۸

تصویب کنندگان ـ آدینه محمد خان ـ وحید الملک ـ رکن الممالک ـ دکترامیرخان ـ لسان الحکماءـحاج شیخعلی ـآقاسیدحسین کزازی آقامیرزاداودخان ـآقامیرزااحمدـ سعید الاطباء ناصرالاسلام ـ آقاسیدحسین اردبیلی ـ دهخدا آقاسیدمحمدرضا ـ ارباب کیخسرو ـ افتخارـ الواعظین ـمشیرحضورـ آقا شیخ غلامحسین معزز الملک ـ معین الرعایا ـ ضـیاء الـممالک تربـیت ـ نجم آبادی ـ فـرزانه ـ معدل الدوله حـاج سیـد نصـرالله ـ مـحمد هـاشم میـرزا اعتصام الملک ـبهجت ـ علیزاده ـصدرالعلماء حاج شیخ الرئیس ـ آقـا سیـد مـحمد رضا آقا سید حسن مدرس ـ آقا شیخعلی شیرازی دکترلقمان ـمعاضدالسلطنه ـ دکترحیدرمیرزا ذکاء الملک ـ آقاشیخ ابراهیم ـ سلیمان میرزا آقا میرزا قاسم خان

رد کنندگان حاج وکیل الـرعایاـانتظام ـ الحکماء ـ حاج محمدکریمخان ـ لواءالدوله حاج سیدابراهیم ـ حاج عزالممالک ـ متین السلطنه ـ دکتر رضاخان .

رئیس ـ باکثریت ۴۳ رأی تصویب شد .

ماده۴ بعبارت ذیل قرائت شد .

ماده ۴ اشخاصیکه هیچ یک از تصدیقنامه های مذکوردرماده ۲ این قانون را ندارند و از تاریخ نشراین قانون ازپنج سال کمتردر تهران مشغول طبابت بوده اجازه نامه طبابت بآنهاداده نمیشود و از دخالت به شغل مزبور ممنوع خواهند بود

حاج شیخ اسد الله ـ چون این قانون راجع به تمام مملکت ایران شد دیگر اینکه نوشته شود ‹‹ از پنج سال کمتر در تهران ›› معنی ندارد و درراپورت سابق که اینطور نوشته شد برای این بود که این قانون مختص به تهران بوده از این جهت نوشته نشده که اشخاصی که از پنجسال کمتردرتهران مشغول طبابت بوده اند ولی حالا که به سایر جاها هم عمومیت داده شده است بعقیده بنده بایداین لفظ تهران راهم باید از این ماده برداشت یااینکه نوشت درتهران و ولایات که اگر دراصفهان هم یکنفر طبیب کمتر از پنج سال طبابت کرده باشدحق طبابت نداشته باشد

ذکاءالملک ـازبرای ولایات ملاحظه فرمودید که یک ماده مخصوصی قراردادیم ویک ترتیب خاصی برای آنجا ها اتخاذ کرده ایم که اسباب اشکال نشده و آن وقت هم بعضی از آقایان که یکی هم خود آقای حاج شیخ اسدالله بودند و اظهارمخالفت کردندیااینکه این قانون بولایات تعمیم داده شود حالانمیدانم چطور شده است که میفرمائید در ولایات هم باید محدود بکنیم که اشخاصی که کمتر از پنجسال طبابت کرده باشند ممنوع باشند مقصود تسهیل کار است و این ترتیب را نمیشود در ولایات مجری داشت

حاج وکیل الرعایا ـ بنده تصور می کنم شاید هم اشتباه کرده باشم کسی که مریض باشد و بخواهدمعالجه بشود باید به طبیب رجوع بکند اگر طالب حیات خودش باشد وبنده نمی دانم آن کسی که ۵ سال است طبابت کرده است ما تا حالا که رأی نداده وحکم نکرده بودیم به ما ربطی نداشت و شرکتی با آنها نداشتیم یک کار بدی بوده که میکردند ولی حالا که میخواهیم یک رأئی در این موضوع بدهیم چطور میتوانیم رأی بدهیم که اشخاصیکه من غیرحق تا امروز کاری میکردند و یک امر نامشروعی را مرتکب میشدند امروز هم آن کاربدراکه میکردند بکنند وخودمان راشریک فعل بد آنها قرار بدهیم بنده که بکلی با این ترتیب مخالفم و این را به هیچ وجه منطقی نمیدانم .

ذکاءالملک ـدرشوراول هم این مذاکرات شد واقعاً‌خیلی خوب بود اگر ما می توانستیم کاری بکنیم که در تمام این مملکت یا اقلا در تهران اطباء تحصیل صحیحی بکنند و لکـن متأسفانه امروز ازعهده اینکاربرنمآئیم واگر بخواهیم این قدر سختی بکنیم مردم خیلی دچار اشکالات میشوند وزارت معارف هم درابتداپیشنهاد کرده بود کسانی که کمتر از دو سال طبابت کرده اند حق طبابت نداشته باشندکمیسیون یکقدری بر سختی افزود و گفت پنج سال بایدنوشته شود نظر به اینکه کمتراز پنج سال را کافی ندانستم که شخص اولا بواسطه تجربه یک چیزی باید بگیرد آن کسیکه پنج سال مشغول طبابت بوده است لابدیک تجربه حاصل کرده است ولواین که چندان درسـی هم نخـوانده باشد حالا اگر بـخواهیم یک ترتیبی غیر از این اتخاذ کنیم باز تولیدیک اشکالاتی برای خودمان خواهیم کرد در صورتی که باین ترتـیب حـالیه یک اندازه جلوگیری از ضررکرده ایم ویک اندازه مراقبت خودمان را بعمل آورده ایم و اینکه میفرمائید ما شرکت درجنایت میخواهیم بکنیم اینطورنیست درواقع ماباین طریق تخفیفی درارتکاب جنایت میدهیم .

رئیس ـآقایان مذاکرات راکافی میدانند (گفتند کافی است )

رأی میگیریم بماده ۴ ـ آقایانیکه موافق هستند قیام نمایند اغلب قیام نمودند باکثریت ۳۲ رأی از ۶۴نفر نمایندگان حاضر تصویب شد .

ماده ۵خوانده میشود(بعبارت ذیل قرائت شد)


ماده ۵ ـ اشـخاصی که دارای هیچ یـک از تصدیق نامه های مذکوردرماده دویم این قانون نیستند وبیش از پنج سال و کمتر از ده سال در تهران طبات کرده اند اجازه طبابت می توانند بگیرندمشروط براینکه ازتاریخ انتشاراین قانون تاانقضاءمدت سه سال حاضرشوندکه درحضور کمیسیون مخصوص که برطبق ماده۸ این قانون در وزارت معارف منعقد میشودامتحان دهند یا آنکه تا مدت چهار ماه یکی از اسناد ذیل را به وزارت معارف ارائه دهند .

اولا تصدیق تحصیل و تلمذ در مطب یکی از اطباء معـروف ایـرانی مشروط بر آنکه در آن تصدیق نامه ذکر شده باشد که دارند آن لااقل پنج سال بالاستمرار از تلامذه او بوده است .

ثانیاًتصدیقنامه اطبامریضخانه دولتی وآمریکائی

توضیح ـ تصدیق نامه های مذکورفقط تا چهار ماه بعد از نشر این قانون اعتبار خواهد داشت و وزارت معارف بر طبق آن اجازه نامه طبابت خواهد داد بعدازانقضاءآن مدت آن تصدیقنامه ازاعتبارخواهدافتادوفقط اسناد مذکوردرماده ۲ اینقانون برای تحصیل اجازه نامه معتبر خواهد بود .

آقا حسین اردبیلی ـ اینجا یک نظری بنده در ماده پیش داشتم موقعش نرسید که عرض کنم حالا هم نگذشته است بنده می خواستم عرض کنم که تشخیص این را یک شخص پنج سال طبابت کرده است یا ده سال وزارت معارف از کجا خواهد داد تا اینکه مـطمئن بشود با اینکه این شخص پنج سال کمـتر طبابت کرده است یا ده سال طبابت کرده است تشخیص این را می خواستم آقای مخبر کمیسیون بفرمایند که به چه ترتیب خواهد شد .

ذکاء الملک ـ راست است که در مواردیکه ما میخواهیم تعیین مدتی یاسنی بکنیم یک قدری اشکال پیش میآید به جهت اینکه تا کنون یک احصائیه و ترتیبی نداشته ایم و از طرف دیگر هم از این ترتیب نمیتوانیم صرفنظر کنیم ولی البته ملاحظه میفرمائیدکه اینترتیب مخصوص تهران است نه ولایات بهمین جهت هم برای ولایات ما یک حدی رامعین نکردیم زیرا که در ولایات اجرای آن بـرای وزارت معارف مشکل تربود که مدت طبابت یک شخص را تحقیق و تعیین بکند و چون این کار فقط در تهران است علاوه براین این کارهمانطوریکه در مواد بعد ملاحظه میفرمائید رجوع میشود به یک کمیسیونی که دروزارت معارف تشکیل خواهدشدویک قدری اشکال کمتر خواهد بود وآن کمیسیون مأموریت دارد به اینکه تحقیقات بکـند و یک کمیسیونی است که چندین نفر از اطباءحاذق که درتهران مشغول طبابت بوده اند و بعضی از اجزاء وزارت معارف درآن خواهند بودرسیدگی به اینکارخواهندکرداگرچه تصدیق میکنم که خیلی به دقت نمیتوان معین کرد که فلان شخص آیا پنج سال تمام مشغول طبابت بوده است یا پنج سال وششماه یا سه ماه کم و لیکن تقریباً یک اندازه را میتوانند میزان بدست بیاورند .

سعید الاطیاء ـ بنده عرض می کنم از اینکه در این ماده نوشته شده است که ( اشخاصی که دارای هیچ یک از تصدیق نامه های مذکور در ماده ۲ قانون نیستند و بیش از پنج سال وکمتر از ده سال در تهران طبابت کرده اند اجازه نامه طبابت میتوانندبگیرندمشروط بر اینکه از تاریخ انتشار این قانون تا انقضاءمدت سه سال حاضر شوند که درحضور کمیسیون که بر طبق ماده ۸ این قانون ) تا آخر ماده ـ از این عبارت معلوم نمیشودکه کسانیکه اجازه نامه و تصدیقنامه که ذکر شده است نداشته باشند وقتی که تحصیل بکننددرمطبشان بسته میشود یاخیر باین جهت بنده پیشنهاد کرده ام که اولا مدت را که چهار ماه قرار داده اند زیاد است به جهت اینکه اولا میدانیدکه اشخاصیکه پیش اطباء بزرگ تحصیل می کرده اند اولا این طور نبوده است که یک تحصیل مرتبی بکنندوثانیاًاگرهم تحصیل کرده باشند اجازه نامه دردست داشته باشند ودراین مدت چهار ماه که نوشته شده باشکال مختلفه می توانند تحصیل اجازه بکنند و ثالثاً تصریح کرده ام که در مطبشان بسته خواهد شد .

حاج شیخ الرئیس بنده با این ماده که از کمیسیون بمجلس آمده است کمال موافقت را دارم و خاطر نشان میکنم که اگر چه کسانی که اجازه نامه دولتی یعنی از مدرسه علمیه مرکزی خودمان یا از خارجه نداشته باشند نباید به آنها اجازه طبابت داده شودولی آقایان البته این نکته رامیدانندکه اصل علم طب ماده به معنی تجربه است وعادت وبنده چون ازعلم طب بی اطلاع نیستم میتوانم عرض کنم که درمقام عمل آنقدر از اهمیت راکه میدهندآن اهمیت رادرمقام علم نمیدهندیعنی یک طبیبی که شایدعلوم جدید یا قدیمه را درست نمی تواند به مـیزان قانونی و تعلیمات رسمی رادرست ازعهده برنیاید ممکن است به واسطه نسخه نویسی و ممارست قوه پیدا کند که بتوانداز عهده طبابت برآید و همان فـوائدی را که از یـک طبیب صاحب دیپلم و تصدیق نامه حاصل میشود از او بشود استفاده کرد این است که بنده گمان میکنم که در این مسئله اطباء متفقندحالا هم شاید آقایان با بنده هم عقیده باشندکه باآن ترقیاتی که ازبرای علم طب حاصل شده است گمان نمی کنم که عده متوفیات مااززمان بربریت وجاهلیت کمتر شده باشد.

دکتر حاج رضاخان ـ بنده گمان میکنم که در این موقع خوبست آقایان یک قدری ملاحظه بکنند که این جا جای ترحم نیست مقام جان است باین عنوانات نمیشود این کار را بدست اشخاص بی علم داد که طب تجربه است علم نیست البته باید بـدانند که تجربه علم امروز بدست اشخاص نیست بدست مدرسه است و هیئت دولت وامروزهم ما نرسیده ایم به جائی که بتوانیم بگوئیم طب را باید بدست اشخاص داد که آنها یکی یکی تجربه بکنند یعنی آنقدر آدم بکشند تا این که بعد از ده سال آدم کشتن شاید بتوانند یکی را معالجه بکنند و بعد بنده مخالفم با اینکه بعد از چهار ماه اجازه از یکی اطباء معروف ایران بگیرند بنده نمی فهمم که این معروف یعنی چه و مقصود کـمیسیون از این کلمه چه چیز بـوده است برای اینکه اگر خود آنها امتحان بدهند معلوم نیست که اگر صد سال هم در مطب نشسته باشند ولو اینکه تحصیل کرده باشند بتوانندامتحان بدهنداز این جهت بنده منکر این هستم که یک نفری اگر هم هزار سال عمر داشته باشد وتمام آن مدت را آدم کشته باشد حا لا ما اجازه بدهیم که او طبیب باشد هیچ بگوئیم که می تواند یک عده دیگری از شاگردهای خودش رابگوید که شما طبیبند و بروید طبابت بکنید این است که این طبیب مـعروف را تصریح بـکنند کـه مقصود کمیسیون چه چیز بوده است واگرمقصودشان اینست که اطباءدیپلمه باشند توضیح بفرمائید که معلوم باشد والا باسم معروف خیلی اطباء هستند که خیلی معروف هستند و در واقع طبیب نیستند .

رئیس ـ دیگر مخالفی نیست ـ گویا مذاکرات هم کافی باشد(گفتندکافی است)یک اصلاحی آقای سعید الاطباء پیشنهاد کرده اند قرائت میشود رأی میگیریم .

به عبارت ذیل قرائت شد ـ این بنده پیشنهاد میکنم که به جای ماده ۵ اینطور نوشته شود :

ماده ۵ ـ اشخاصی که بیش از پنج سال و کمتر ازده سال درتهران طبابت کرده اندچنانچه در مدت بعد از تاریخ انتشار این قانون هیچ یک ازتصدیق نامه های مذکوردرماده ۲ این قانون را ارائه ندادند از شغل طبابت ممنوع خواهند بود اما اگر در مدت سه سال حاضرشدند که در کمیسیون مخصوصیکه بر طبق ماده ۸ این قانونکه دروزارت معارف منعقدمیشود امتحان بدهند واز امتحان خوب بیرون آمدند میتوانند مجدداً بااجازه طبابتی که ازوزارت معارف به آنها داده خواهدشدبه شغل سابق خود اشتغال ورزند ـ ضمیمه اسنادیکه برای اجازه طبابت معتبرخواهدبودازاین قراراست ـ اولا تصدیق تحصیل و تلمذ درمطب ثانیاً تصدیقنامه اطباء مریضخانه دولتی و آمریکائی .

توضیح ـ تصدیقنامه های مذکورفقط تادوماه بعد ازنشراین قانون اعتبار خواهد داشت الی آخر عبارت راپورت کمیسیون .

رئیس ـ عقیده کمیسیون چه چیز است

ذکاء الملک ـ این پیشنهادی که شده است به مقصود کمیسیون موافق است فقط در مدت مخالفت داردتصورمیکنم که دوماه کم باشد و اگر فرجه را اینقدر قراربدهیم شاید اشخاصی باشند که اطلاع پیدا نکنند ونتوانند اجاره نامه تحصیل کنند .

سعید الاطباء ـ اینجا دو مطلب است که بنده مجبورم توضیح بـدهم یکی این که از ماده پیشنهادی کمیسیون معلوم نمیشود درمدتی که آنها اجازه یا تصدیق نامه ندارند در مطب آنها بسته می شود یا خیر این است که بنده تصریح کرده ام که در مطلب آنها بسته میشود یا اینکه امتحان بدهند و تصدیق بگیرند و دیگر اینکه مدت چهار ماه را بنده برای تهران زیاد میدانم برای این که اگر دارای اجازه نامه باشند تصور میکنم که در مدت دو ماه میتوانند بیایند اجازه نامه خودشان راارائه بدهند باوجود این هم دو ماه یاچهارماه چندان تفاوتی ندارد ولی مقصود بنده از این پیشنهاد مطلب اولی است .

دکتر علیخان ـ این پیشنهاد آقای سعید الاطباء برای اینست که اشخاصیکه تصدیق نامه ندارند آیا از ابتدای نشر تاین قانون تا وقتی که آنها را امتحان بکنند و تصدیقنامه بدهند حق طبابت ندارندواین


مطلب اگربخوبی اینماده راملاحظه بفرمائید از این ماده مفهوم می شود که مجاز نیستند برای اینکه مینویسد‹‹اشخاصیکه دارای هیچیک ازتصدیقنامه های مذکوردرماده دویم این قانون نیستند وبیش از پنج سال و کمتر از ده سال در تهران طبابت کرده اند اجازه نامه طبابت میتوانندبگیرندمشروط براینکه ازتاریخ نشر این قانون تا انقضاء مدت سه سال حاضر شوند که درحضور کمیسیون مخصوص که بر طبق ماده هشتم این قانون در وزارت معارف منعقد می شود امتحان بدهند ›› بعبارت آخری مشروطکرده است این ماده طبابت این قسم از اشخاص را بر این اجازه نامه تحصیل بکنند و تا آن روزی که تصدیق نامه در دستشان نیست موافق این مدلول این ماده حق طبابت ندارند و ممنوع خواهندبودازاین حهت این را بنده لازم نمی دانم برای این که خود این ماده مقصود را بخوبی میفهماندواین هم که میفرمائیدچهار ماه زیاد است اینطور نیست برای اینکه یک مدتی را باید قرار داد که این قسم اشخاص اسنادی را که میخواهند فراهم بکنندحاضربکنندوارائه بدهنددرمدت دوماه ممکن است که بعضی ها نتوانند .

رئیس ـرأی میگیریم باین اصلاح آقای سعید الاطباءآقایانیکه این اصلاح راقابل توجه میدانندقیام نمایند(اغلب قیام نکردند)قابل توجه نشد اصلاحی هم آقـای آقا شیخ ابراهیـم پیشنهاد کرده اند ( بعبارت ذیل قرائت شد.)

بنده پیشنهاد می کنم که فقره (اولا) ماده پنجم چنین اصلاح شود :اولا تحصیل وتلمذ در نزد اطباء معروفین تهران پنج سال به شرط این که تصدیقنامه از آنها دردست باشند .

رئیس ـ کمیسیون در تاین باب چه میگوید .

ذکاء الملک ـ چون اصلاً این حقی که به این اشخاص داده میشود تایک اندازه نظربمصلحت وقت است که اینکارراکرده ایم والا همانطوری که بعضی از آقایان اظـهار کـردند و مـخالفت فرمودند حق نبود پس بهتر این است حالا که چنین حقی میدهیم ویک اندازه تسهیل میکنیم تسهیل را خیلی زیاد بکنیم که اگر در چند جا هم تحصیل کرده انداجازه نامه بآنها داده شود در صورتی که معلوم نیست آنجاهای مختلف کجاهاست و آن اشخاص مختلف کیها هستند پس بهتر این است یک قدری بیشتر محدود و سخت باشد که اقلا یک شخصی پیش یـک طبیب حاذق استمراراً پنج سال تحصیل کرده باشد تا اینکه تحصیل او بر یک نهج و بر یک سیاق باشد .

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ چون در اینجا قید کرده اند که نزد یک نفر طبیب پنج سال تلمذ کرده باشد حالا اگر فرض بکنیم که چهار سال نزدیک طبیب حاذق تحصیل کرده باشدوچهار سال نزد یکی کرده باشد وهردوی آنها تصدیق بدهند که هشت سال در پیش ما تحصیل کرده است او را نباید قبول بکنندبرای اینکه چرا نزد یکنفرتحصیل نکرده است اینطورصحیح نیست از این جهت بنده پیشنهاد کردم نوشته شود نزد اطباء معروفین کمتر از پنج سال تحصیل نکرده باشندیکنفرباشد باشد دونفرباشد باشد مقصود ازپیشنهادبرداشتن قیدیک نفر از اطباء معروفین است

رئیس ـ رأی می گیریم باصلاح آقای آقا شیخ ابراهیم آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام نمایند ( اغلب قیام نکردند) قابل توجه نشد .

اصـلاحی هـم آقای آقا سیـد حسین اردبیلی پیشنهاد کرده اند قرائت میشود ( بعبارت ذیل قرائت شد.)

بنده پیشنهاد می کنم که (عوض یکی از اطباء معروف ایرانی ) نوشته شود ( یـکی از اطباء صاحب دیپلم .)

رئیس ـ عقیده کمیسیـون در ایـن خصوص چیست .

ذکاءالملک ـخیلی سخت میشودزیراکه اطباء صاحـب دیپلم خیلی کم است و آنهائی که صاحب دیپلم بوده اندمدت اقامتشان در اینجا غالباً کم بوده است و مجال نداشـته اند که شاگرد تربیت بکنند و اگر اینطور قرار بدهیم تقریباً این حق سلب میشود .

آقا سید حسین اردبیلی ـ اینجا یک نکته را بنده رعایت کرده ام وآن این است که آن یک نفر از اطباء که تصدیقش را وزارت معارف سندیت می دهد بـاید صاحب دیپلم باشد و ایرانی بودنهم شرط نیست برای این که بودن این قید خودش یک نوع تضییقی است چون اطباء معروف ایرانی که صاحب دیپلم باشند خیلی کم است این است کـه بـنده پیشنهاد کرده ام که یکی ازاطباء صاحب دیپلم اعم از این که اروپائی باشد یا ایرانی حالا اگر قبول می فرمائید کلمه ایرانی حذف شود بنده هم پیشنهاد خودم را مسترد میدارم .

ذکاء المـلک بنده قبـول می کنم که کلمه ( ایرانی ) حذف شود .

آقاسیدحسین اردبیلی ـ بنده هم قسمت آخر پیشنهاد خودم را مسترد میدارم .

رئیس ـ پس ماده پنجم قرائت می شود رأ ی میگیریم ( ماده پنجم باحذف کلمه ( ایرانی ) از فقره اول قرائت شد )

رئیس ـ رأی میگیریم به ماده آقایانیکه موافق هستند قیام نمایند .

(اغلب قیام نمودند)باکثریت (۳۸)رأی تصویب شد ماده ششم خوانده میشود ( به عبارت ذیل قرائت شد )

ماده (۶) اشخاصیکه بیش از ده سال در تهران استمراراً مشغول طبابت بوده اند بهر حال حق دارند اجازه نامه یبابت بگیرند .

حاج وکیل الرعایا ـ بنده آن ایرادی را که در ماده چهارم کردم و طرف توجه نشد هم تکرار می کنم عـرض می کنم اشخاصـی که طبـیب میخواهندمقصودشان اینست که بعداز خسارت یک سلامتی برای خـودشان تـحصیل کرده باشند وبنده هیچ نمیتوانم تصوربکنم که یکنفر هر قدر هم سفیه باشد پول خودش را بدهد و معالجه او خیلی به زحمت بیافتد و شاید هم معالجه نشودو این را هم ملاحظه میفرمائید که قبل ازاینهایک اشخاصی بوده اند که همین قدر مشغول بوده اند و این کار را یک کسبی برای خودشان بدست گرفته بودند بدون اینکه اقلا یک مقدماتی راتحصیل کرده باشندوحالا تصور نمی کنم که ما اینقدر مجبور باشیم که تصویب بکنیم حیات مردم بدست آنها باشد مملکت ما اینقدر خالی نیست و هستند اشخاصی که اگر در مملکت متفرق بشوند یک قدری به خوبی می توانند ما را از آن قـسم اشـخاص مستغنی بکنند و باز هم تکرار می کنم که از زمان میرزا تقی خان اتابک تا امروز کـه متجاوز از شصت سال است دارالفنون ما اشخاصی را بیرون داده است برای طبابت که ما میتوانیم آنها را قسمت بکنیم به تمام مملکت و الا چطور میشود که ما بگوئیم چون این شخص ده سال است که این کاررا کرده است ولو این که به هیچ چیزی هم مربـوط نبوده است حالا هم که سـال یازدهم است باشد تفاوت اینجا ست که تا بحال که او اینکار را میکرده است ما شریک دراین قول او نبودیم واماامروزمیخواهیم رأی بدهیم خودمان را شریک با او قرار داده ایم از این جهت بنده نمیتوانم در این خصوص رأی بدهم .

حاج شیخ الرئیس ـ باید نماینده محترم متوجه این نکته شـده باشد که ایـن ماده اگر تصویب شود مجبور نمیکند مرضی را که به طبیب غیر حـاذق رجـوع بکننـد این یـک امـری اسـت اختیاری و ما به تجربه می بینیم درهمه شهرها که شاید یک طبیبی دارای اعلا درجـه طبابت بوده بلکه ربنوع اطباء باشد یک فامیلی و یک خانواده نظر به تجاربی که حاصل کرده اند به

یک طبیبی که ستالها باید در مقام علمیت پیش او تلمذ بکند اعتماد دارند و باو رجوع میکنند وهیچ مورد اعتراض نیست علاوه بر این بنده عرض میکنم که این یک تخفیفی است که بعد ازاین حاصل خواهدشدیعنی از حالا این قانون به ما می نماید که بـعد از ایـن اطباء غیر مجاز نمیتوانند داخل عمل شوند ولی طبیبی که تا به حال ده سال است طبـابت کرده است ولو بآن نظریکه نماینده محترم میفرمایندکه شایددر این ده سال کار اوآدم کشی بوده است و لی در این مدت ده سال اگر پنج سال آدم کشته است در پنج سال دیگر احیاء کننده بوده است برای این که یک قسمت ازطب تجربه است واین مسئله را اگر حضرت رئیس تصویب می فرمایند لازم میدانم برای استحضار خاطر آقایان عرض بکنم که درخمسه کتابین هستندکه میل میزنندبه قول اطباء وقدح می کنند و این ها یک خانواده ای هستندیکوقتی چندنفراز آنهاآمدند به اسلامبول چشم نابینارابیناکردند این بود که آنهارا گرفتند و به محبس بردند که تو در کجا تحصیل کرده طبـقات چشم چنـد تا است پیش کی درس خوانده بعد به بنده متوسل شدند بنده به سفیر پیغام کردم وآخردریک محضری که تمام اطباء جمع شده بودندمدلل کرد وخیلی تماشائی بود گفـت من نمی دانم چشـم هفت طبقه دارد یا هفتاد طبقه ولی شـما کور بیاورید بینا ببرید و همین طور هم کردند چند نفر کور را آوردند معالجه کرد ومعجزعیسوی از او سرزد پس این کار نه از این است که شیمی یا کیمی را میداند بلکه از قوت و قدرت برعمل مواظـبت در کار است باز هم اگر اصرار می فرمائید بنده قانون شیخ الرئیس را هم برای شما می آورم و ارائه میدهم که میگوید العلم علمان و عملتان علم علمی و علم عملی .


رئیس ـ گویا مذاکرات کـافی باشد ( گفتند کـافی است ) رأی می گیریـم باین مـاده لفظ ( تهران باید باشد یا اینکه برمیدارید )

ذکاء الملک ـلفظ ( تهران ) باید باشد .

رئیس ـ رأی می گیریم به ماده شش راپورت کمیسیون آقایانیکه این ماده را تصویب میکنند

قیام نمایند( اغلب قیام نمودند ) باکثریت (۳۸) رأی تصویب شد ماده هفتم خوانده می شود ( بعبارت ذیل قرائت شد )

ماده (۷)برای آنکه اشخاص مذکوردرماده پنجم وششم این قانون بوزارت معارف معرفی شده اجازه نامه بگیرندازتاریخ نشراین قانون تامدت چهار مـاه کمیسیونی در وزارت معارف منعقد خواهد بود که اشخاص مزبور بتوانند خودشان رابآن کمیسیون معرفی نمایندوکمیسیون مزبور مرکب خواهد بود .

اولا ـ ازیک نفرازمعلمین طب مدرسه دارالفنون

ثانیاً ـ از یک نفر از اطباء مریضخانه دولتی .

ثالثاً ـ از یک نفر از اطباء مریضخانه آمریکائی .

رابعاً ـ از یک نفر از اطباء معروف ایرانی .

خامساً ـ از دو نفر نماینده وزارت معارف که یکی از آنها رئیس کمیسیون خواهد بود . اشخاص مزبور را وزیر معارف تعیین خواهد نمود .

رئیس ـ مخالفی هست ؟ ( اظهاری نشد ). مخالفی نیست ـ رأی میگیریم به این ماده هفتم آقایانیکه این ماده را تصویب میکنندقیام نمایند (اغلب قیام نمودند)باکثریت (۳۹)رأی تصویب شد ـ ماده هشتم خوانده میشود ( بعبارت ذیل قرائت شد )

ماده (۸ ) ـ از تاریخ نشر این قانون تا مدت ۳ سال هـر سال دو نوبت در بـهار و پائیز یک کمیسیون در وزارت معارف منعقد خواهد شد برای اینکه مطابق ماده پنجم اینقانون اشخاصی را که بیش ازپنج سال یاکمترازده سال درتهران طبابت کرده و هیچ نوع تصدیقی ندارد و خود را به کمـیسیون مـذکور در ماده قـبل معرفی نموده اند به معرض امتحان درآورند کمیسیون مزبور مرکب خواهد بود .

اولا ـ از معلمین رسمی طبی دار الفنون .

ثانیاً ـ از چهار نفر از اطباء معروف .

ثالثاً ـ از یـک نفر نـماینده وزارت معارف که رئیس کمیسیون خواهد بو د.

تعیین اشخاص مذکور با وزارت معارف است

رئیس ـ آقای معزز الملک مخالفید .

معزز الملک بنـده چون در راپـورت سابق کمیسیون لفظ (آمریکائی)نوشته شده بود تصور کردم که در این راپورت هم نوشته اند حالا معلوم میشود که حذف کرده اند از این جهت عرضی ندارم .

رئیس ـ دیگر مخالفی هست ؟

حاج شیخ اسدالله ـ مدت انعقاد این انجمن را نمینویسند همینقدر مینویسند دراول بهارو پائیز منعقد میشود .

ذکاء الملک ـ این دیگر جزئیات است و لازم نیست که در تا اینجا مـعین شود که چنـد روز کمیسیون منعقد خواهد شد .

رئیس ـ رأی می گیریم به ماده هشت آقایانیکه ماده۸ رابترتیبی که خوانده شد تصویب میکنند قیام نمایند( اغلب قیام نمودند ) باکثریت (۴۹) رأی تصویب شد

ماده ۹ از راپورت جدیدقرائت میشود(بعبارت ذیل قرائت شد ) .

ماده (۹) ـ اشخاصیکه تا تاریخ نشر این قانون در ولایات مشغول طبابت بوده یا در تهران و ولایات دندانسازی میکردندبایدبعداز نشر این قانون خود را به وزارت معارف معرفی کرده تحصیل اجازه نامه برای مداومت بشغل مذبور بنمایند لیکن پس از انقضاء مدت شش ماه در هیچ یک از نقاط ایران به هیچ یک اجازه نامه طبابت و دندانسازی داده نخواهد شد مگر به موجب اسناد مذکوره در ماده دویم این قانون .

دکتر حاج رضاخان ـ با اینکه بنده هیچ اجازه نامه غیر از اجازه و دیپلم مدرسه اجازه نامه نمیدانم همراهم دراینکه حالا که این بولایات تعمیم داده شده است بیاینداجازه نامه ازدولت تحصیل بکنند ولی اینعبارتی که دراینجا نوشته شده است اسباب زیاده روی مأمورین خواهد شد به جهت اینکه اینجا همینقدر نوشته شده است تحـصیل اجازه نامه دیگر تصریح نکرده است که این تحصیل به چه قسم خواهد شد و فقط چیزی که برای رفع این اشکال کافی است گمان می کنم این است که به حکومت محل یا نظمیه محل معرفی خودرا بکنند برای اینکه امتحان که لازم ندارد این است که بنده تقاضا می کنم که کمـیسیون عبارتی را طوری بنویسند که تصریح شود که معرفی به حکومت یا نظمیـه یا انـجمن کافی باشد و جلوگیری از زیاده روی مأمورین خواهد شد وازاین گذشته در نقاط نزدیک ممکن است از برای طبـیب اشکال داشته باشد که خودرابه وزارت معارف معرفی بکندچه رسدباینکه یک طبیبی دراقصی بلادایران است خودش رامعرفی بکندوتصدیق از برای احراز وزارت معارف صادر بشود .

ذکاء الملک ـ ملاحظه میفرمائید که اینجا هیچ مقید نشده است که آن شـخص به چه ترتیب تحصیل اجازه نامه بکند بلکه همینقدر این ماده میگویدکه لازم است وزارت معارف اجازه نامه باو بدهد حالا چه کار بکند که وزارت معارف این اجازه نامه راباوبدهد این بسته است به یک ترتیبی که وزارت معارف اتخاذ بکند باینکه آن شخص بروددرحکومت خودش رامعرفی بکند وحکومت بنویسدکه برای فلانشخص اجازه ـ نامه باید داده شود یا بترتیب دیگراین مقصود رابایدحاصل کندواین قانون هیچ منافی نیست باآنترتیبی که آقای دکترحاج رضاخان فرمودند آن در وزارت معارف معین خواهد شد و این قانون به هیچ وجه دست وپای وزارت معارف را نمیبندد و از اینکه یک ترتیبی برای این کار قرار بدهدواگر میفرمائیدبروددرنظمیه خودش را معرفی بکند وتصدیقنامه ای درنظمیه بگیرد گمان نمیکنم جائز باشد باید اجازه از مرکز و وزارت معارف داده شود اما اینکه چطور آنرا تحصیل بکند آنرا البته ممکن است که برود به نظمیه یا حکومت یا به هر طریقی که ممکن است خودش را معرفی بکند و از مرکز اجازه نامه بگیرد و ممکن هم هست که برای ولایات مختلف ترتیبات مختلفی داده شود .

حاج سید ابراهیم با ایـن بیاناتی که بـرای تحصیل اجازه نامه شد بنده مدت شش ماه را خیلی کم میدانم به جهت این که تا این قانون بگذردبه بلاد دوردست برسدمسلماً از ششماه بیشتر طول خواهدکشید ازاینجهت بنده تقاضا میکنم که مدت یکسال را قرار بدهند .

حاج آقا ـ بنده گمان می کنم که اشتباه شده است تصورمیکنندتحصیل اجازه نامه محدود به ششماه است و حا آنکه بنده گمان میکنم که مواد کمـیسیون ایـن باشد که طلـب اجـازه و استجازه در مدت ششماه باید باشد نه حصول اجازه و در این مـدت هم از اقصی بلاد ایران ممکن است طلب اجازه بشودووزارت معارف بر حسب وظیفه خودش تحقیقاتی را که باید بکند بنماید اجازه بدهدولی بعد از ششماه اگر یک طبیب جدیدی بخواهداستجازه بکند نباید داده شود .

ذکاء الملک ـ مقصود کمیسـیون این نبود که آقای حاج آقا فرمودند مقصود کمیسیون این بود که از تاریخ نشر این قانون تا شش ماه اشخاصیکه طبابت میکننددرولایت وتصدیقنامه ندارند وزارت معارف بآنها اجازه بدهد والا به موجب یک ماده دیگر ی که نوشته شده است اگر آقایان ملاحظه بفرمایند وزارت داخله بعد از ششماه مأموریت خواهد داشت که آنها را از طبابت ممنوع بکندحالااگرنظرآقایان باین است که شش ماه کم است کمیسیون هم در این باب مخالفت ندارد و ممکن است واقعاً برای بعضی بلاددوردست هم اسباب زحمت باشدو نتوانند در مدت شش ماه تحصیل اجازه بکنند و اگر بخواهندمدت ازاین اندازه زیادترباشدکمیسیون هم موافقت خواهد کرد .

لواء الدوله ـ بنده اول هم عرض کردم زمانیکه پیغمبراکرم علم ابدان راباعلم ادیان برابر میکند و بعد علم ابدان را برعلم ادیان مقدم میدارد و معلوم میشود که این علم خیلی اهمیت دارد و باید خیلی در آن دقت بکنیم نه اینکه به طبیبی که ده سال است طبابت کرده است ومرض را به صحت ابدی رسانیده است برای این که ده سال است طبابت کرده است اجازه داده شودو حالاکه قرارداده اندهرکسیکه درولایات مشغول طبابت بوده است باواجازه داده شودبنده عرض میکنم که ششماه خیلی کم است برای اینکه ما می بینیم که بیست ماه است مجلس افتتاح شده است و به ولایات اطلاع داده اند که وکلای خودشان را بفرستند وهنوز سی وچهل نفرکسر داریم و در این صورت که مردم از اطباء فرار میکنند چطور میشود در مدت شش ماه بیایند اجازه بگیرند .

رئیس ـ گویا مذاکرات کافی باشد (گفتند کافی است ) یک فقره اصلاح پیشنهاد شده است قرائت میشود ـ بترتیب ذیل ازطرف آقای حاج شیخ اسدالله قرائت شد .

بنده پیشنهاد میکنم که تا مدت یک سال اجازه نامه تحصیل نمایند .

رئیس ـ در این پیشنهاد چه میفرمائید .


ذکاء الملک ـ تـرتیب تهران که در مورد سابق گذشت این برای ولایات است ودرولایات هم یک سال باشد بهتر است .

آقا محمد بروجردی ـ اینجاهم مثل ماده چهارم میخواستم عرض بکنم که لفظ ( مداومت) یک اندازه ترخیص درکار میدهد از اینجهت خوب است لفظ (مداومت بشغل)را ( دخالت بشغل ) قرار بدهند که رفع اشکال بشود .

ذکاءالملک ـاینجامثل ماده چهارم نیست بلکه مقصوددراینجااین است که همانطور که طبابت میکرده است حالا هم مداومت میکند ولی باید با اجازه وزارت معارف باشد.

رئیس ـ کمیسیون قبول میکندکه مدت یکسال بشود ازاینجهت ماده نهم که اصلاح شده است قرائت میشودرأی میگیریم( بعبارت ذیل قرائت شد )

ماده (۹) ـ اشخاصیکه تا تاریخ نشر این قانون در ولایات مشغول طبابت بوده اند باید تا یک سال بعدازنشراین قانون خودرابوزارت معارف معرفی کرده تحصیل اجازه نامه برای مداومت بنمایدلکن پس ازانقضاءمدت شش ماه درهیچ یک از نقاط مملکت ایران به هیچ کس اجازه نامه داده نخواهدشدمگربموجب اسنادمذکوره در ماده دویم این قانون .

رئیس ـ رأی میگیریم باین ماده نهم به ترتیبی که قرائت شد آقایانیکه موافقند قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند)باکثریت(۴۹) رأی تصویب شد ـ بقیه شور این قانون اگر مخـالفی نباشد بماندبرای جلسه آتیه(اظهارشدمخالفی نیست) راپـورت کـمیسیون داخله راجع به تجزیه بلوچستان از کرمان به تقاضای معاون وزارت داخله جزءدستورامروزشدولی چون اینمسئله رجوع شدبه کمیسیون ازطرف کمیسیون داخله راپورتی داده اند قرائت میشود رأی میگیریم .

( رایورت مزبور بعبارت ذیل قرائت شد )

کمیسیون داخله باحضورآقای وزیرداخله منعقد وطرح قانونی تجزیه بلوچستان از کرمان مطرح مذاکره گردیدنظربه ملاحظات دقیقه واظهارات وافیهء آقای وزیر داخله اینطورصلاح دیده شد که قبل ازاینکه درست اطراف کارملاحظه شده نقشه صحیحی برای این مقصود کشیده بشود نمیتوان در این خصوص به هیچ وجه رأی داد لهذا کمیسیون داخله تصویه این امر را محتاج به چندجلسه مذاکره میداند که حتماً با حضور آقای وزیر داخله داخل مذاکرات لازمه بشود چون ساعات انعقاد کمیسیون اتفاقاً مصادف با ساعات جلسه مشاوره وزراءبودقرار براین شد که هفتهء یک روز کمیسیون داخله در ساعات بلا معارض منعقد شده درخصوص این مسئله مشغول مطالعات گردیده رأی خود رابه عرض مجلس مقدس برساند.

رئیس ـ درواقع تقاضا کرده اندکه عجالتاً بماند تا چندی بعد رأی میگیریم آقایانی که تصویب مینمایند قیام نماید(اغلب قیام نمودند) اکثریت قریب باتفاق شد دستور پنج شنبه سویم شور دویم دربقیه قانون طبابت ـ قانون گرفتن سوار ازایلات ـ اگرهم وقت پیدا کردیم طرح قانونی ترفیع رتبه نظامی مخالفی هست ؟

معزز الملک ـ بله .

رئیس ـ بفرمائید .

معزز الملک ـ مسئله اخذ سوار از ایلات سابقاً بمجلس آمده است ولی بیک جهتی از مجلس خارج شد یعنی وزیر جنگ تصور می کرد که محتاج بیک تجدیدنظری دراین لایحه خواهد بود و تصور نمیکنم تا حال تجدیدنظرخودش را کرده باشند بنده گمان می کنم در این قبیل مطالب نباید داخل شد تا وقتیکه هیئت دولت مصمم نشود برای گذرانیدن آن و تا زمانیکه مهیای اجرای آن نشود ما نتیجه نخواهیم برداز اینکه یک همچو لوایحی بیاید به مجلس و ما رأی بدهیم و بعد در طاق نسیان گذارده شود .

رئیس ـ این را چندین مرتبه تقاضا کرده اند و بنده جزء دستورگذارده ام حالا که جزء دستور می گذاریم مخالفت میکنید پس رأی میگیریم آقایانیکه تصویب میکنند که دردستور پنجشنبه گذارده شود قیام بکنند ( اغلب قیام ننمودند ) رد شد پس دستور جلسه آتیه این طور میشود شور دوم در بقیه ء قانون طبابت وطرح قانونی راجع بترفیع رتبهءنظامی ـدرراپورت کمیسیون معارف راجع به ماده ششم قانون معارف ـ از برای کمیسیون قوانین مالیه در جلسه آتیه باید یک نفر به جای آقا میرزا اسدالله خان و یکنفر به جای معتمد الـتجار معین شود ( مجلس نیم ساعت از شب گذشته ختم شد ) .

( حاج میرزا رضاخان ) باصورت مشروح پس از ملاحظه نمایندگان محترم و اصلاح حضرت آقای حاج میرزا رضاخان مقابله شده صحیح است .