مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ اردیبهشت ۱۳۲۲ نشست ۱۵۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ اردیبهشت ۱۳۲۲ نشست ۱۵۳

دوره سیزدهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۳

جلسه: ۱۵۳

صورت مشروح مچلس روز پنجشنبه هشتم اردیبهشت ماه ۱۳۲۲

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- شور اول لایحه بیمه کارگران

۳- شور دوم لایحه اختیارات رئیس کل دارایی

۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

(مجلس یک ساعت و سه ربع پیش از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید)

صورت مجلس روز ششم اردیبهشت ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند. (اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:

غایبین با اجازه- آقایان: روحی، فرهمند، اورنگ، ملک‌زاده آملی، فرشی، فاطمی، دکتر لقمان

غایبین بی‌اجازه- آقایان: دکتر سمیعی، تولیت، گودرزنیا، مشیردوانی، مکرم افشار، شجاع، اکبر، نایینی، مهذب، جلالی، نمازی، دبستانی، صادق وزیری، مسعودی، دشتی، پارسا، کامل ماکو، معدل، نصرتیان، همراز، بوداغیان)

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس‌ـدرصورت مجلس نظری نیست؟(اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

-شوراول لایحه بیمه کارگران

{۲-شوراول لایحه بیمه کارگران}

رئیس‌ـ لایحه بیمه کارگران مطرح است. گزارش کمیسیون بازرگانی وپیشه وهنر

کمیسیون بازرگانی وپیشه وهنر لایحه شماره ۲۸۴۷۰ دولت راجع به بیمه کارگران رابا حضور آقای وزیر بازرگانی تحت شور قرار داده وبا توضیحاتی که دراطراف مواد آن داده شد بالاخره با مواد زیر موافقت حاصل شده اینک گزارش آن برای شور اول تقدیم می‌شود

رئیس‌ـ مذاکره درکلیات است. آقای ملک مدنی.

ملک مدنی‌ـ بنظر بنده این لایحه یکی ازلوایح خیلی خوبی است که تهیه شده است واولین قدمی است که دولت برای حفظ منافع کارگرها برداشته است واسباب کمال خوشوقتی است که این طبقه مردمی که درکشور همه قسم زحمات آنها مورد استفاده عموم است قابل توجه هیئت محترم دولت هم قرار گرفته که رعایت حل آنها را آنطوریکه لازم است بنمایند واز هرحیث موجبات اسایش ورفاه زندگانی آنها را فراهم کنند وبنده درسهم خودم این عمل دولت را تقدیر وتقدیس می‌کنم وامیدوارم که برای پیشرفت این منظور وموفقیتی که درعملی شدن این موضوع لازم است دولت تسریع کند درضمن می‌خواستم عرض کنم آقایان نمایندگان محترم همکاران بنده هم توجه داشته باشند که هرچه زودتر این لایحه را بگذرانیم زیرا که طرف احتیاج است وباید هرچه زودتر ازمجلس شورای ملی بگذرد اصولاً بنده نظرم این بود که دراین لایحه که برای بیمه کارگران تهیه شده است آقای وزیر پیشه وهنر یک توضیحی هم بدهند که چون ما درکمیسیون بازرگانی وپیشه وهنر نبودیم که بدانیم برای اجرای این موضوع چه نقشه درنظردارند وچطور است بنظر بنده لازم است یک توضیحی داده شود که هم افکار مجلس وهم افکار خارج اثر این اقدام اساسی دولت را بدانند ویک قدری بیشتر توجه کنند وبدانند چیست وبنده مخصوصاً خواستم تقاضا کنم آقای وزیر پبیشه وهنر یک توضیحاتی بدهند که یک قدری بیشتر جنبه علمی شدن واجرای این را بدانیم وبنده اعتقادم این است که لازم است توجه بفرمایند که یک طوری بشود که هم برای آنها منافع بیشتری داشته باشند وهم اینکه زودتر بموقع اجرا گذاشته شود.

وزیر بازرگانی وپیشه وهنر (آقای بدر)ـبطوریکه آقای ملک مدنی فرمودند اولاً تشکر می‌کنم ازحسن نیتشان نسبت باین لایحه وبنده یقین دارم که تمام آقایان نمایندگان محترم دراین عقیده شریک هستند ودرعملی شدن موضوع موافقند (صحیح است) اما توضیحی که خواستند بنده عرض کنم:ازمدت زمانی دولت درنظر گرفته است که یک قسمت صنایعی که درایران وارد ورایج شده یک ترتیباتی برای آنها داده شود که اولاً مضاری که درسایر کشورها دیده می‌شود دراین صنایع آن مضار دراین صنایع درکشور ما وارد نشود (صحیح است) وپیدا نشود یعنی وضعیت کارگران ازهمین ابتدای شروع صنایع درایران به بهترین شکلی ومطابق بهترین تجربه که درسایر کشورهای دنیا شده است در ایران هم عملی بشود باین جهت ازآن اقدامات بدوی که درسایر وزارتخانه‌ها ازابتداء یعنی از چندی قبل نسبت بکارگران که یک مقداری از حقوق آنها کسر می‌شد ویک وجهی درمقابل داده می‌شد برای اتفاقات وسایر چیزهای فوق‌العاده ما آن راکافی نمی‌دانستیم وگفتیم که نه فقط این عمل درمؤسسات دولتی باید عمل واجرا بشود بلکه درسایر مؤسسات خصوصی هم باید این عمل اجرا بشود این بودکه درنظر گرفتیم که مخصوصاً یک شرکت بیمه مخصوص هم برای اینکار درنظر گرفته شود (صحیح است) وحتی یک مقررات خیلی مفیدی هم درخود کمیسیون شد که بنده خیلی متشکرم واین لایحه واین قانون را تکمیل نمود مخصوصاً جدیت شد بتأسیس یک بیمه مخصوصی که از سهام این بیمه هم در دسترس خود کارگران گذارده شود که آنها هم خودشان (خودکارگران) شریک وذی نفع باشند درپیشرفت این کار این است که نظردولت این است که عجالةً ما اجرای این قانون فعلی راکه مطرح است عملی وتأمین کنیم وبلافاصله اقدام کنیم وبوسیله اداره بیمه کل درصدد تأسیس شرکتهای بیمه مخصوصی هم برآئیم ومخصوصاً که سهام این شرکت را در دسترس خود کارگران هم قرار می‌دهیم که کارگران بخرند ودرواقع شریک باشند خیلی تشویق خواهند شد وخواهند خرید چون ذینفع می‌شوند درکار بیمه ومنفعت بیمه وهم فایده دیگری که دارد این است که درصرفه جوئی واقتصاد هم یک سرمشقی خواهد بود واما این را هم باید عرض کنم خدمتتان که بحمدالله با اینکه کارگری صنعتی تازه شروع شده است درایران آن وضمیت بدی که درسایر کشورها هست بهیوچه نیست درمملکت‌ها (صحیح است) مانند کارهای زیاد ومحل‌های بد دراین چیزها که درنقاط دیگر هست در این جا نیست وکارگران ما نسبت بکشورهای دیگر بحمدالله وضعیت‌شان بد نیست معذلک نظر دولت این است که ازحالا طوری بکند که وضع آنها بابهترین وضعیتی که ممکن است با وضع خوبی که باسایر جاهای دنیا که خوبست تطبیق بکند وآن اختلاف نظرهائی بعد از سالهای سال درسایر نقاط دیده شده است ضمناً پیش نیاید واین عدم رضایت درکشور ما وجود پیدا نکند (صحیح است) این بود نظردولت که بطور اختصار دراین قسمت بعرض مجلس شورای ملی رسید البته درمواد هم اگر لازم شد توضیح مفصل عرض خواهم کرد.

رئیس‌ـآقای فرمانفرمائیان

فرمانفرمائیان‌ـ البته بنده خودم ازموافقین این لایحه هستم ولی یک تذکر بموقعی می‌خواهم عرض کرده باشم که زودتر این قسمت عملی شود واین قسمتی که مورد نظر بنده است دولت مورد توجه مخصوص قرار دهدو آن راجع به بسط وتوسعه امور بیمه است درتمام شئون زندگانی وبرای همه افراد (صحیح است) آقای وزیر پیشه وهنر البته اطلاع دارند که امروزه درتمام دنیا قضیه بیمه بقدری توسعه پیدا کرده است که از مجموع اهالی شاید صدی نود وپنج ازهرجهت بیمه هستند واین قسمت بیمه منافع وسودهای متعددی رادربر دارد وازنقطه نظر حیات اجتماعی کارگری یک مملکتی واقعاً خیلی مهم ومفید است مثلاً ملاحظه بفرمائید که ما میآئیم وقانون میگذارانیم که یک وزارت بهداری تأسیس شود که درکلیه امور بهداشت وزارت بهداری تأسیس شود که درکلیه امور بهداشت وزارت بهداری دخالت کند وموفق هم بشود درصورتیکه عملی ومیسر نیست واگر این موضوع بیمه درتمام کارها وشئون زندگانی اجتماعی بسط وتوسعه پیدا کند مثلاً درمورد مستخدمین دولت وامثال آنها که طبقه حقوق بگیر هستند بطور کلی تاحدی آسایش آنها تأمین می‌کند (صحیح است) وباید بعقیده بنده آقای وزیر بازرگانی وپیشه وهنر وهیئت دولت لایحه قانونی این قسمت را بمجلس بیاورند که تمام مستخدمین دولت هم مکلف باشند بدون استثناء وبطور اجباری بیمه بشوند وهمینطور ازمستخدمین دولت که بگذریم سایر کسانی که کارگر وکارکن هستند ودر مؤسسات خصوصی ودرشئون مختلفه اجتماع کار می‌کنند هیچ فرق نمی‌کند (صحیح است) ممکن است فلان کفاش هم که روز مزد کار می‌کند وهیچ ازاین لایحه هم استفاده نمی‌کند برای او وامثال اوهم قانونی وضع بشود که مجبور باشد بیمه بشود البته این اشخاص هم شاید امروز مصلحت خودشان را تشخیص نمی‌دهند که موضوع بنفع آنها است و وقتی که دولت قانونی بیاورد که آنها هم اجباراً بیمه بشوند این بخیر وصلاح وصرفه آنها است واستفاده که آنها می‌کنند ازنظر اجتماعی فوق‌العاده مؤثر است ودولت هم استفاده خواهد کرد (صحیح است) این است که بنده ازموقع استفاده می‌کنم واین مسئله را بهیئت دولت گوشزد می‌کنم (صحیح است).

وزیر بازرگانی وپیشه وهنرـاین قدم اولی است قربان که ما داریم برمیداریم راجع به بیمه کردن کارگران ولی امیدوار هستیم بعداً نیت آقای نماینده محترم آقای فرمانفرمائیان نسبت به بیمه عمومی درکشور که البته خیلی چیز مفیدی است باید هم اجرا بشود آن راهم درنظر بگیریم ولایحه آنرا هم تهیه وبعداز مداقه تقدیم مجلس شورای ملی بکنیم (صحیح است)

مصدق جهانشاهی‌ـصحیح است آقا اول کارگران بعد سایر مستخدمین.

رئیس‌ـآقای محیط لاریجانی.

محیط لاریجانی‌ـخدمت آقایان معروض می‌دارم بنده دیروزبرحسب اطلاع تلفنی که از ورامین به بنده رسیده بود رفتم بورامین یک جمعیتی ازرعایا ومالکین برای بنده صحبت کردند وعیناً هم خود بنده مشاهده کردم موضوع را بموجب یک تصویب‌نامه که درزمان کابینه آقای قوام درهیئت دولت تصویب کرده‌اند کاه مازاد رعیت را قرار داده‌اند نظامی‌ها بخرند ازآنها از قرار خرواری بیست تومان….

رئیس‌ـآقای محیط لایحه بیمه مطرح است. باین لایحه چه مربوط است (صحیح است)

محیط ـبنده قبل ازدستور عرض داشتم آقا فرمودید بیا بنده هم عرض کردم قبل ازدستور است.

عده ازنمایندگان‌ـنمی‌شود آقا. لایحه بیمه جزو دستور شده ومطرح است.

رئیس‌ـفعلاً لایحه بیمه مطرح شده است ونمی‌شود (صحیح است).

محیط لاریجانی‌ـآنوقت آقایان ازاینجا حرکت می‌کنند ودرهرکامیونی پنجاه سرباز مسلح تویش می‌گذارند ومیروند توی ده….

رئیس‌ـ آقای محیط لایحه مطرح است ونمیشود قبل ازدستور صحبت کرد (صحیح است).

عده ازنمایندگان‌ـ آخرجلسه وبعد ازدستور بفرمائید

محیط لاریجانی‌ـ بسیار خوب اطاعت می‌کنم.

رئیس‌ـ آقای تهرانچی.

یکی ازنمایندگان‌ـ آقای تهرانچی تشریف ندارند.

رئیس‌ـ آقای دکتر ملک‌زاده.

دکترملک‌زاده ـ بنده مدتی است اجازه خواسته‌ام…

تهرانچی‌ـ بنده هستم قربان.

رئیس‌ـ بفرمائید نوبت شما است.

دکترملک‌زاده ـ رعایت نوبت نمی‌شود.

رئیس‌ـ چرا آقا رعایت می‌شود عده قبل ازشما اجازه خواسته‌اند وآقا تصور میفرمائید قبل ازسایرین هستید.

تهرانچی‌ـ دراین موقع که لایحه بیمه کارگران مطرح است بنده خواستم بآقای وزیر پیشه وهنر عرض کنم راجع به قسمت کارگران کارخانه اسلحه سازی که آنها هم فعلاً ضمیمه وزارت پیشه وهنر شده‌اند شکایتی داشتند سابقاً هم عریضه بمجلس شورای ملی عرض کرده بودند راجع بعدم ازدیاد کارمزدشان همینطور راجع بعدم استفاده از آن وضعیاتی که نسبت بحقوق مستخدمین شده است وبآنها تفاوتی داده نشده است ازطرفی ایام تعطیل آنها راهم ازحقوق‌شان کسر می‌کنند بعلاوه درقسمت خوارباری که بتمام مستخدمین دولت کمک می‌شود نسبت بآنها بطور کلی نشده است ومثل سابق با آنها رفتار می‌شود درصورتیکه ملاحظه میفرمائید امروزه اوضاع زندگانی خیلی سخت وهزینه زندگی خیلی بالا رفته است وباید دولت بآنها کمک بکند وقتی که دولت یک همچو لایحه برای بیمه می‌آورد که نسبت بکارخانه‌های دولتی وغیردولتی اقدام بکند ومی‌خواهد ازعموم کارگران حمایت بکند سزاوار نیست درقسمت کارگران کارخانهای خود دولت اینطور رفتار ومعامله بشود که عرض کردم (صحیح‌است) وتوجهی بحال آنها نشده باشد خوبست دراین قسمت هم یک توجهی بشود که رفع شکایت آنها بشود وآنها هم آسوده بشوند (صحیح است).

وزیر بازرگانی وپیشه وهنرـ درباب کارگران کارخانه اسلحه سازی البته تفاوتی بین آنها وسایر کارگران کارخانجات دولتی داده نخواهد شد وحتی یک ماه مساعده که بسایرین داده شده بود بآنها هم داده شد وهمانطور که نسبت بسایر کارخانجات وکارگران آنها درهرقسمت مساعدت شده است نسبت باینها هم مساعدت شده ومیشود.

رئیس‌ـ آقای مؤید احمدی.

مؤید احمدی ـ بنده هم کاملاً با این لایحه موافقم فقط یک توضیحی می‌خواستم آقای وزیرپیشه وهنربدهند که این لایحه مشمول رعایا که نمی‌شود یعنی کارگران زراعت را که مشمول نیست این که اولاً ثانیاً می‌خواستم عرض کنم که درتمام کشور کارخانجات قالی‌بافی هست آیا اینها هم مشمول هستند یا نه؟ زیرا البته خاطر مبارک آقا مسبوق است که در تمام ایران ودرتمام دهات کارخانه‌های قالی‌بافی هست که کارگرانی درآنجا کار می‌کنند والبته اینها بیشتر محتاج بکمک ومساعدت ومرحمت هستند (صحیح است) تا کارگرانی که فرض بفرمائید درکارخانهای اصفهان وتهران کار می‌کنند چون این‌ها یک عده هستند که از قبل از آفتاب می‌روند در یک جاهای تنگ وتاریکی وتا غروب آفتاب متصل کار می‌کنند وقالی می‌بافند (صحیح است) وابداً نور آفتاب ببدن آنها نمی‌خورد اینها بیشتر محتاج بکمک هستند اگر مشمول می‌شوند که بنده عرضی ندارم والبته باید رعایت حال آنها راکرد واگر نمی‌شوند که البته باید کاری کرد که آنها هم مشمول بشوند وبتدریج البته مشکل است یکمرتبه این کار را بکنند ولی بتدریج آنها راهم منظور نظر ومشمول مقررات این قانون قرار بدهند (صحیح است) در تمام کشور درشهرها در دهات وقراء وقصبات عده زیادی هستند که قالی‌بافی می‌کنند درظرف دوسال سه‌سال بتدریج اینها راهم مشمول بکنند این بود عرض بنده والا کاملاً بالایحه موافقم

وزیربازرگانی وپیشه وهنرـعرض می‌کنم زارعین که البته مشمول نمی‌شوند ولی برای آنها هم بعداً فکر دیگری خواهد شد راجع بکارگران کارخانهای قالی‌بافی که فرمودید مشمول می‌شوند یا خیر اگر ملاحظه فرموده باشید درتبصره ۲ ماده دوم نوشته شده دولت آئین‌نامه مخصوصی برای اجرای این قانون وتعریف کارگر وکارخانجات وغیره تنظیم وتدوین می‌نماید بنظر بنده این موضوع که فرمودید محتاج بدقت بیشتری است ولی بنظربنده کارخانجاتی که عده زیادی کارگر داشته باشد ولو کار قالی‌بافی هم بکنند البته باید مشمول این قانون باشند ولی البته کارخانجاتی که عده کمی کارگر دارند یا چند نفر دارند اینها مستلزم یک دقت بیشتری است که بعداً درآن آئین‌نامه باید بشود وخواهد شد.

رئیس‌ـ آقای دکتر سنگ.

دکتر سنگ‌ـ عرض کنم این لایحه یک لایحه نیست که کسی نسبت بآن مخالفتی داشته باشد البته اسباب خوشوقتی است که آقای وزیر پیشه وهنر این لایحه راتقدیم مجلس شورای ملی کرده‌اند که برای کارگران یک قدمی حقیقة برداشته شود اما بنده بسهم خودم تصور می‌کنم همه آقایان این عرضی راکه من می‌کنم موافقت خواهند فرمود عرض می‌کنم که چرا باید حق بیمه را یک ثلث کارگر بدهد؟ بنده عقیده دارم تمام کارگران را باید خوب نگاهداشت تا ازشان خوب استفاده شود بنابراین استدعا می‌کنم وپیشنهاد هم کرده‌ام که تمام حتی بیمه کارگران برعهده کارفرمایان وصاحبان کار باشد وهیچ لازم نیست که یک ثلث آنرا کارگر بدهد این یک ثلث راباید نگاه بدارد برای زندگانی خودش که مریض می‌شود وبرای اوقات سختی خودش نگاه بدارد که خرج کند البته برای صاحبان کارخانجات هم اهمیتی ندارد که یک ثلث راهم آنها بدهند وبنده پیشنهاد می‌کنم چون میدانم آقایان علاقمند بمراعات ونگاهداری کارگرند ومیخواهند که عائله صاحب کارهم بسلامتی وخوشی زندگانی کند این پیشنهاد را قبول خواهند کرد که تمام حق بیمه کارگران بعهده صاحبان کار باشد. موضوع دیگر استفاده می‌کنم از تشریف داشتن آقای بیات وزیر محترم دارائی وآقای اردلان وزیر محترم بهداری وعرض می‌کنم من امروز وقتیکه عبور می‌کردم یک چیزی دیدم که دراینجا عنوان کردنش خوب نیست ولی خواستم عرض کنم که اینجا پانصد هزار تومانش رفته است برای ساختمان آن محل وتعمیرات وصدهزار تومانش برای مخارج آنجا وصدهزار تومان دیگرش راهم برای اینجا داده شده است صدهزار تومان هم ماند که ….

عده ازنمایندگان‌ـ آقا لایحه بیمه مطرح است….(صدای زنگ رئیس).

رئیس‌ـ آقای دکتر لایحه بیمه مطرح است چرا از موضوع خارج می‌شوید؟

دکتر سنگ‌ـ چشم قربان مختصر است (زنگ رئیس) ودیگر این جا ندارد وقتی هم که کمیسیون کردیم درحضور آقای وزیر بهداری وآقای شهردار گفتند دیگر پول نیست برای این کار بنده استدعا می‌کنم از آقای بیات که این را توجه بفرمایند که این موضوع بحدکافی باشد که بتوانند مردم را نگاهداری کنند ویک فکر عاجلی یا وزارت بهداری دراین خصوص بفرمایند برای این تخت خوابها تا آخر اردیبهشت یک فکری بشود.

رئیس‌ـ این بیانات شما مربوط باین لایحه نبود آقا.(صحیح است).

وزیر بازرگانی وپیشه وهنرـ دراین باب وقتیکه اصل ماده مطرح می‌شود جواب کافی خواهم داد.

رئیس‌ـ آقای ثقةالاسلامی.

ثقةالاسلامی‌ـ یک وقت اسقاط تکلیف است ویکوقت ادای تکلیف واین لایحه بعقیده بنده اسقاط تکلیف است که دولت آورده است اگر دولت واقعاً می‌بایستی…. این نقص تشکیلات است اگر درمملکت یک تشکیلاتی بود این لایحه با اینکه ما از ده سال پیش…. ما وزرای بیست وپنج ساله داشتیم که باین فکر نیفتادند وزرای چندماهه هم داشتیم که باین فکر نیفتادند حالا برای بعضی عوامل است که این لایحه را برای ظاهر سازی آورده‌اند این لایحه چندین عیوباتی دارد اولاً آنچه که می‌نویسند کارخانجات وچه وچه کارخانجات را تفسیر نکرده‌اند که این کارخانجات کارخانجات دولتی است کارخانجات ملی است کارخانجات دستی است کارخانجات ماشینی است کارخانجات دیگری است بعلاوه اینها چه نوع کارگرانی هستند آیا نوکروکلفت هم کارگر هستند مستخدمین جزء وزارتخانها هم کارگر هستند مستخدم که نیستند اینها کسور تقاعد هم می‌دهند یک عرضی می‌کنم که شاید مسئله باشد اینجا چندین سال است که مستخدمین دولت عموماً کسور تقاعد می‌دهند ازده پانزده سال قبل اینها مرتب کسور تقاعدشان را پرداخته‌اند اگر واقعاً یک تشکیلات صحیحی بود آن اداره کسور تقاعد یک اداره دنیا پسندی بود بقول یکنفر از رفقا می‌بایستی در نتیجه این اوضاع حاضر ما آن کسور تقاعدی راکه از این مستخدمین بیچاره گرفته‌اند هرقدر سطح زندگی بالا می‌رود وترقی می‌کند وجه‌الضمان آن کسور تقاعد آنها هم باید بهمان میزان ترقی کند وبیشتر داده شود (صحیح است- احسنت) یک کسی که ده سال پانزده سال قبل یک پولی را پرداخته است در آنوقت تخم‌مرغ یکی یکشاهی یا صد دینار بود حالا دوقران است (صحیح است) آن آنوقت آن پول صد دینار را داده است حالا همان نرخ تقاعد سابق را باو می‌دهند واو باید تخم‌مرغ صددیناری را دوقران بخرد (صحیح است) واین هیچ تناسب ندارد واین آدم نمی‌تواند زندگانی کند (صحیح است) پس معلوم می‌شود که دولت این پولهائی راکه گرفته است درکجا ریخته وبچه کار انداخته است. این مؤسسه بیمه یا تقاعد آقا باید یک مؤسسه تجارتی باشد مثل همه دنیا (صحیح است) آن پولهائیکه ازبابت پس‌انداز یا بیمه یا تقاعد بآنجاها داده می‌شود وسایر چیزهائیکه عام‌المنفعه است اینها را باید بطور تجارتی رویش عمل کنند (صحیح است) وغیر ازاین نمی‌شود مثلاً یک پولی که ده سال قبل داده فرضاً ده تومان داده البته اسماً ده تومان است ولی امروز عملاً ده تومان نیست وبیشتر است واین باید فرق داشته باشد زیرا آن قوه خرید را امروز ندارد وزمین تا آسمان باهم تفاوت دارد (صحیح است) پس باید دراین موضوع حقیقة و واقعاً یک فکری بکنند واین مربوطه بمجموع مستخدمین وکارمندان دولت باشد عموماً حتی مستخدمین جزء راهم شامل بشود ویکی هم راجع بنوکر وکلفت این‌جا فراموش شده است یکی هم راجع بشاگردان مدارس است درشاگردان مدارس هم یک عده اشخاصی هستند که اطفالشان درمدارس هستند واینها می‌توانند یک مختصر وجهی یک تومان دوتومان درسال بدهند ودرموقعی که این بچه ناخوش شد دولت یا آن مؤسسه بواسطه دواوغذاو نمیدانم دکتر باو کمک بکند (صحیح است-احسنت) مثلاً شاید درمیان هزار نفر دونفر سه نفر ده نفر ناخوش شدند هشتصد نفر نهصد نفر هزار نفر ازاین اطفال پول داده‌اند وبآن مریض کمک می‌کنند پس اینها تمام فرع برتشکیلات است (صحیح است) تشکیلات وزارتخانه‌ها وادارات است وقتی که در وزارتخانه و اداره تشکیلات نبود وهروزیری که می‌آید بموجب میل خودش وبرحسب موقعیت خودش یک قانونی می‌آورد برای اسکات بعضی افکار یکی دیگر که می‌آید آنرا بهم می‌زند ودنبال نمی‌کند. یکی هم موضوع کارخانجات دولتی است که اینها دارند بالاخره معلوم نیست درمورد آنها هم عملی خواهد شد یا نخواهد شد بنده که اطمینان ندارم آمدیم سرکارخانجات غیردولتی دولت باید اولاً یک قانون منظمی در ضمن این لایحه یا تکمیل این لایحه بیاورد که هرکس یک کارخانه دارد یا دستی یا غیر دستی باشد که مثلاً هزار نفر شاگرد دارد که اینها با اسوء احوال زندگانی می‌کنند این هیچ معلوم نیست که این دستش خراب شد پایش شکست سرش خورد شد چشمش خراب شد پایش خورد شد چلاق شد بالاخره تیفوس گرفت ومسلول شد اینها چه بکنند این‌جا یا کارخانه را مجبور می‌کنند که برایش یک مبلغی پس‌انداز کنند برای اینها بعنوان بیمه یا یک مختصری از حقوق آنها کم می‌کنند که در آتیه اینها نتوانند که گدا وتنبل بار بیایند این است که درهر حال بعقیده بنده این لایحه ناقص است وبنده با آن مخالفم وباید تکمیل شود.

جمعی ازنمایندگان‌ـمذاکرات کافی است.

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم بورود درشور مواد آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول:

ماده اول‌ـ کلیه کارخانجات ومؤسسات اقتصادی بازرگانی صنعتی‌ـ معدنی وباربری راه آهن‌ـ راه وبطور کلی هرمؤسسه که کارگردر استخدام خود دارد اعم ازدولتی یا غیر دولتی واقع درکشور ایران مکلفند کارگران خود را در مقابل حوادث ذیل بیمه کنند.

فوت‌ـ نقص ویا ازکار افتادن اعضای بدن‌ـ هزینه معالجه ودستمزد کارگران درمدت بیماری وحوادث کار

رئیس‌ـ آقای دکتر ملک‌زاده

دکترملکزاده ـ بنده ازاجازه که خواستم آقای وزیر پیشه وهنر چون مخاطب بنده شما هستید گوش کنید منظورم یک تذکری است که دولت دراین موقع که متوجه بیمه کردن کارگران شده است واین قدم را بنفع آنها برمیدارد راجع باساس کاریک توجهی بکند ویک قانونی همینطور که درتمام ممالک متمدنه معمول است یک قانون کار قانون کارقانون کار که بالاخره یکی از قوانین مهم عصر حاضر است آنرا بمجلس شورای ملی بیاورد واین قضیه مسلم است که اگر البته وانشاءالله این طور که حالا دارد این کشور راه ترقی وتعالی را سیر می‌کند حتماً باید دولت حال دو طبقه و وضعیت دو طبقه را یکی طبقه کارگر ویکی طبقه زارع را حتماً تحت مطالعه قرار دهد وبوسیله یک قوانینی وضعیت آنها را طوری بکند که بهبودی پیدا کند ودراین موقع مقتضی دانستم که توجه حضرتعالی را راجع بقانون کار معطوف کنم والآن شاید یک قسمت زیادی از افراد این کشور در کارخانجات ومؤسسات ملی حتی بعضی مؤسسات هم که رسمیت ندارند مثل قالی بافی‌ها که آقای مؤید هم تذکر دادند شاید الآن درکارخانجات قالی بافی قریب دویست سیصد هزار نفر ایرانی کار می‌کند واین قانون کار یکی از آن قوانینی است که جداً باید مورد توجه دولت دراین موقع واقع شود وبنده انتظار داشتم که در این موقع که این لایحه مفید را پیشنهاد کرده‌اند این راهم ضمیمه این لایحه می‌کردند وحالا هم انتظار دارم واستدعا دارم که آن لایحه را هم مورد توجه قرار دهند وبرای بهبودی وضع عموم کارگران این کشور یک قانون کار همانطور که درتمام ممالک متمدنه عالم معمول است بمجلس شورای ملی تقدیم دارند ضمناً دونکته راهم می‌خواستم تذکر بدهم یکی این است که اگر بشود این قانون را مشمول حال مستخدمین دولت هم قرار بدهند شاید خودشان متوجه نیستند برای اینکه مستخدمین دولت…. ایرانی عقیده‌اش براین است که سیلی نقد به از حلوای نسیه است بنابراین صدتومان که می‌گیرند قریب پنج تومانش را بدهیم وآنها را بیمه بکنیم ونمیدانند که با این کار تأمین آتیه وحیات خانواده خودش را ویک عائله را می‌تواند بواسطه همین عمل کوچک نجات می‌دهد فرض بفرمائید پدرجوانی است مستخدم دولت است وهنوز مدت خدمتش بآن حدی نرسیده است که از حقوق تقاعد استفاده بکند چهار تا پنج تا اولاد پسر ودختر صغیر دارد وآنها بی سرپرست می‌مانند یا پس فردا پیر می‌شود وعلیل می‌شود وازکار می‌افتد ویک عائله بالنتیجه ازمیان می‌رود اینها ازمسائل اساسی است که باید مورد توجه دولت واقع شود بنابراین بنده این اصل راکه اصل مهمی است معتقدم که دولت باید رویش یک اقدام اساسی بشود زیرا دریک مملکتی که مردم او هنوز بدان مرحله نرسیده‌اند که تشخیص بدهند که باید سعادت را بآنها تحمیل کرد یکیش همین مورد است وباید مستخدمین را مجبور کرد که بیمه بشوند وحالا هم که درنظردارند یک کمکهائی بمستخدمین بکنند این کمک هر جور باشد این موضوع را هم هرطور هست ضمیمه کمک‌های دولت بکنند که دولت یک مبلغی را که برای بیمه مستخدمین ضروری است ولازم است این مبلغ را برحقوق آنها اضافه کند وبالاخره مخصوصاً خواهش می‌کنم این را مورد توجه قرار بدهند یا در همین جا اگر صلاح میدانند پیشنهاد کنند که بعداز این این موضوع بیمه شامل حال مستخدمین دولت هم بشود (صحیح است) یکی دیگر اینکه باز اگر ممکن است چون این قانون شامل حال مؤسسات رسمی می‌شود مثلاً فرض بفرمائید اگر بهر صورت بشود این را یک قدری بیشتر عمومیت داد که مخصوصاً همانطور که آقای مؤید احمدی هم تذکر دادند سایر کارخانجاتی راهم که رسمی نیست شامل بشود مثل کارخانجات قالی بافی که حقیقةً وضع اطفال که درآنجا کار می‌کنند رقت آور است وبسیاری از آنها بعداز چندسال ازکار می‌افتند واز بین می‌روند این است که اگر موافقت بفرمایند دراین جا هم این قسمت اشاره بشود که این منظور هم تأمین بشود حالا دیگر بسته بنظر آقایان است وبنده این دوموضوع را فقط می‌خواستم تذکار بدهم یکی قانون کار است که عقیده‌ام این است که وضعیت فعلی ایجاب می‌کند که دولت یک قدم جدی برای بهبودی حال طبقه زارع وکارگر بردارد ومخصوصاً تقاضی می‌کنم که قانون کار را بمجلس شورای ملی پیشنهاد کنند دوم راجع بمستخدمین دولت است که یک قانونی که بیمه را شامل حال مستخدمین دولت هم بکند برای کلیه مستخدمین دولت بمجلس شورای ملی بدهند یکی هم موضوع این کارخانجات غیررسمی است مثل کارخانجات قالی بافی که آنها هم مشمول مقررات قانون بیمه بشوند (صحیح است)

مخبر کمیسیون بازرگانی وپیشه وهنر (آقای امامی) عرض کنم چون اغلب آقایان راجع باین موضوع که چرا یک دسته ازکارگران خارج هستند ویک عده دیگر مشمول هستند خواستم توضیحی عرض کنم البته تصدیق میفرمائید که این قبیل قوانین اقتباس از قوانینی است که درخارجه معمول هست ومتداول وفعلاً دولت می‌خواهد این عمل را شروع کند یعنی کارخانجاتی را که هست فعلاً عمل کارگران وعمل بیمه این کارگران را یک ترتیبی برایش بدهند درکارخانجات ویک اقدامی برای آسایش حال آنها بکنند سابقاً برای این کارخانها یک حقوقی ازبرای این موضوع کنار گذاشتند واین خوب نبود وبنظر دولت هم این طرز صحیحی نبود وحالا این موضوع را پیشنهاد کرده‌اند برای کارخانجات وآقایان البته تصدیق دارند که اگر بخواهیم تمام دستگاه‌های قالی بافی وآن چیزهای دیگری راکه آقای دکتر فرمودند یک مرتبه جزء این لایحه ضمیمه بشود اصلاً اداره کردن این خیلی مشگل است ازاین جهت بنده خواستم استدعا کنم که اجازه بفرمائید این اولین قدمی را که دولت برداشته است عملی بشود وبه بینیم چه جوری از آب درمی‌آید اگر نتیجه خوبی داد دراین قسمت البته دولت درسایر قسمتها هم تدریجاً نظر آقایان نمایندگان محترم را تأمین خواهد نمود

رئیس‌ـ آقای طباطبائی

طباطبائی‌ـ عرض کنم که بنده نظرم این بود که آقای وزیر پیشه وهنر موافقت بفرمایند که این مقصود گویا یک کمکی هست باحوال بیمه مؤسسه بیمه راکه ایجاد کرده‌اند می‌خواهند از برایش یک عایداتی پیدا کنند ازاین راه می‌خواهند یک کمکی بآنجا بکنند بنابراین بنظر بنده بهتر این است که این وظیفه را اول درباره خودتان بگیرید وعملی کنید بهتر است ومردم ومؤسسات آزاد وغیردولتی را دیگر کاری نداشته باشید. توجه بفرمائید اما مؤسسات غیردولتی رابهمان حال خودشان باقی بگذارید مردم را برایشان آقا دریک چنین موقع سخت وشدت بار روی دوششان نگذارید سنگین نکنید واستدعا می‌کنم که این ماده را اصلاح کنید ومختصر کنید بموسسات دولتی یک مقداری دراین باب شما عمل کنید مردم هم کم کم اطلاع پیدا می‌کنند مأنوس می‌شوند اگر چنانچه مفید واقع شد آنوقت ممکن است نظریات دیگری هم بگیرید مستخدمین راهم مشمول کنید مؤسسات دیگر راهم ممکن است بعداً یک قانون جداگانه برایش بیاورید حالا که بنده را اجازه دادید که راجع باین موضوع عرایضی بکنم یک عرضی هم خارج ازموضوع مربوط بآن ماده نظامنامه داخلی مجلس دارم که با اجازه عرض کنم (بفرمائید-بفرمائید) خواستم ازمقام ریاست با اجازه آقایان استدعا کنم وآن مربوط بماده ۱۲۹یا ۱۳۰ نظامنامه داخلی است که درمورد آقای نوبخت اجرا شد که بموجب این ماده گویا ایشان چند جلسه از حضور درمجلس ممنوع اند البته نظامنامه این طور است ولی وقتی آقایان اجازه بفرمایند نظرآقای رئیس هم مرحمت ورأفت می‌باشد می‌خواستم استدعا کنم دراین مورد آقای رئیس لطفاً اجازه بفرمایند که آقای نوبخت بجای خودشان برگردند

وزیربازرگانی وپیشه وهنرـ بنده تعجب می‌کنم ازنماینده محترم وهیچ تصور نمی‌کردم که هیچیک از آقایان دراین جا نسبت باین لایحه هیچگونه اظهاری که واقعاً غیرمساعد باشد بفرمایند حالا آقای طباطبائی می‌بینم که اصل مقصود را طور دیگری تعبیر فرمودند وتصور کردند که ما برای درآمد شرکت بیمه این کار را می‌کنیم درصورتیکه اگر لایحه را ملاحظه بفرمائید درماده ۵ این لایحه ذکر شده است که درظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون یک شرکت مخصوصی برای کارگران بگذارد تأسیس کند که سهام آن را بتدریج در دسترس خود کارگران بگذارد یک شرکت مخصوص برای بیمه کارگران بنگاههای خصوصی را ما از اینجا برداریم این خیلی اسباب تعجب است چطور ممکن است که ما یک همچو عمل مفید وخوبی را فقط بکارگران کارخانجات وبنگاههای اقتصادی وصنعتی دولتی بکنیم ودیگران استفاده نکنند (صحیح است) ازاین جهت من تصور می‌کنم که این قسمت عمومی باشد بهتر است واما آن قسمتی راکه فرمودند که از لحاظ تهیه درآمد برای شرکت بیمه این اقدام را می‌کند عرض کنم که بطور کلی این نظرنیست وبا آن ماده پنجم که عرض کردم بکلی ایرادشان غیر وارد است وراجع به آن قسمت هم که آقای دکتر تذکر فرمودند راجع بلایحه قانون کار البته تصدیق می‌فرمایند که خیلی از لوایح قانونی هست که برای شئون داخلی وبرای زارعین وکارگران باید دولت تهیه وبمجلس شورای ملی تقدیم کند ولی این لایحه فعلی یک لایحه ابتدائی ومقدماتی است ویک چیزی است که درواقع جزو اهم مسائل است ودرقسمتهای دیگر هم راجع بلایحه قانونی کاروسایر لوایح درفکر هستیم وامیدواریم که برای این‌ها هم بزودی لایحه بیاوریم همچنین راجع بمستخدمین دولتی البته فکر واقدام خواهد شد ولی دراین لایحه نمی‌شود تمام این مسائل را پیش بینی کرد والبته موقعی که لایحه بیمه اجباری وعمومی که درنظراست تهیه شود والبته درهمه جای ممالک شرقی هم اینکار شده است آن کار را که شروع کردیم مستخدمین دولت هم البته شامل حال‌شان خواهد شد والبته بیمه یک چیزی است که برای آحاد وافراد ملت ومردم لازم است وهمینطور که فرمودند وصحیح هم بود البته برای یک مستخدم دولت هم لازم است برای یک نفر دکان‌دار هم که وقتی ناخوش شد وفوت کرد یا عیال واطفالی ازاو باقی ماند باید یک ترتیبی باشد که از عائله وبازماندگان آنها هم نگاهداری بعمل آید وزندگانی شان تأمین بشود (صحیح است) این است که البته وقتی که بیمه عمومی درنظرگرفته شد مستخدمین راهم درنظر خواهیم گرفت.

رئیس‌ـ آقای اوحدی.

اوحدی‌ـ البته همانطور که آقای وزیر پیشه وهنر انتظار دارند که در اطراف این لایحه ایشان اظهار مخالفتی نشود بنده هم تصور نمی‌کنم مجلس اظهار مخالفتی نسبت باین قانون داشته باشد واگر عرایضی می‌کنند ازنقطه نظر نقص این قانون است که بنده هم از آن نظر الان بعرض شما میرسانم. ما یک قاعده داریم در منطق که می‌گویند اول بایستی موضوع معین بشود بعد حمل مجحول برآن موضوع بشود اول شما دراین لایحه بایستی کارگر را معرفی ومعین نمائید وبعد از آنکه کارگر شناخته شد آنوقت بیائید وبگوئید که این کارگر باید بیمه بشود واین لایحه شما آقای بدر این معرفی را ندارد فقط احاله شده بنظامنامه وآئین‌نامه که بعداً نوشته خواهد شد که درآنجا وضع وتعریف کارگر تعیین خواهد شد وحال آنکه این غلط است وباید درخود این قانون کارگر معرفی بشود. پس ازاینکه کارگر معرفی شد آنوقت حق بیمه برای اومعین بشود ما کارگر زیاد داریم دراین قانون چند کارخانه فقط اسم برده شده کارخانهای بازرگانی وصنعتی ومعدنی وباربری ومؤسسات راه آهن وبعدهم نوشته شده بطور کلی چه وچه ولی خود کارگر معرفی نشده ممکن است فردا مدیران مطابع بگویند که کارگر مطبعه جزو این قانون نیست.

وزیر پیشه وهنرـ چرا نیست؟

اوحدی‌ـ خوب ممکن است بگویند نیست دیگر. ممکن است کارخانهای دستی که درتمام نقاط این کشور لاتعد ولاتحصی است بگویند این کارخانه که درلایحه نامبرده شده کارخانه موتوری است وکارخانه دستی موتور ندارد بنابرین مسلماً اینها هم جزو کارگر محسوب نمی‌شوند یا فلان بنگاه جور دیگر تعبیر کند بهرحال وقتی که در لایحه کارگر معرفی شد هرجا که مصداق پیدا کرد که این هم کارگر است این حکم بیمه هم برآن مترتب می‌شود وتعبیر وتفسیر هم نمی‌شود پس باید بطور کلی کارگر تعریف شود ومعین شود. یک عرض دیگری هم دارم وآن این است که دراینجا نوشته شده است کارگر درکارخانجات این کارگر را بطور مطلق نوشته است هم کارگر داخلی وهم کارگر خارجی هردو کارگرند آیا کارگر خارجی هم که درکارخانجات وراه آهن وسایر مؤسسات ما هستند مشمول این قانون هستند یا نه؟ اگر نیستند که باید دراین لایحه قید شود کلیه کارگرهای داخلی که درکارخانجات فلان وفلان هستند ویک قید داخلی بیاورند بعدش اگر هم خیر می‌خواهند کارگران خارجی راهم شامل بشود آن را هم باید قید کنند چون بطور اجمال نوشته شده خواستم توضیح بدهند ورفع اجمال وابهام بشود واین دو نقیصه از لایحه برای شور دوم رفع شود

وزیر بازرگانی وپیشه وهنرـ عرض کنم فرمودند که کارگر تعریف بشود کارگر یک لفظی است که ازش همه ماها می‌فهمیم که مقصود چه چیز است وتعریفش با خودش است. اما اینکه فرمودند طوری نشود که مبادا کارگرهائی که درکارخانجات دستی یا مطابع یا غیرآن کار می‌کنند بآنها بگویند کارگر نیستند بنظر بنده این یک فرض دور از حقیقتی است که کسی بکند. کارگر یک کسی است بنظر بنده که دریک بنگاه صنعتی مشغول کار است (صحیح است) واین شخص را می‌گویند کارگر دیگر اینکه چه جور کارخانه باشد ودر قانون نوشته شود البته میدانید که قانون جزئیاتش یک مطالعه لازم دارد که باید در آئین‌نامه نوشته شود وقانون اساسی کار را نشان می‌دهد جزئیات را که وارد نمی‌شود و موکول بنظامنامه وآئین‌نامه مخصوصی می‌کند (صحیح است) درهر حال گمان نمی‌کنم کارگر راکسی اینطور تعریف بکند که کارگری که در بنگاه موتوری کار کند کارگر است ولی کارگری که در بنگاه‌های دستی کار کند کارگر نیست خیر اینطور نیست. کارگر مطلق است.

اوحدی‌ـ بسیار خوب

وزیر پیشه وهنرـ اما در قسمتی که فرمودند داخلی وخارجی باید توضیح بشود واگر مقصود اتباع بیگانه است قید شود عرض کنم از اتباع بیگانه در ایران ما اینقدرها کارگر نداریم که در کارخانجات ومؤسسات اقتصادی و صنعتی‌مان کار کنند اگر یک چند نفری هم پیدا بشوند آن چند نفر اینقدرها قابلیت ندارد که در قانون ذکری ازشان بکنیم وممکن است درنظامنامه ذکر کنیم وبنظر بنده چند نفر اینقدر اهمیت ندارد که دولت آنها را مشمول نکند وضرری ندارد بکارگران داخلی که کمک می‌کند بآنها هم یک کمکی بکنند کما اینکه دراین ایام هم برای آنها اگر حادثه روی بدهد دولت بآنها کمک می‌کند نسبت بمهندسین ومتخصصین وغیره هم که اصلاً بعنوان استخدام برایشان ذکر می‌شود که همیشه دولت باید لایحه استخدامشان را بیاورد بمجلس شورای ملی ودر مورد کارگران خارجی هم اگر چندنفری باشند بنظر بنده ضرری ندارد که همین نظری که نسبت بکارگران داخلی هست نسبت به آنها هم باشد.

جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است

رئیس‌ـ آقای نخست‌وزیر فرمایشی داشتید؟

نخست‌وزیر (آقای سهیلی)ـ اگر قضیه ماده اول بانجام رسیده خواستم تقاضا کنم که لایحه اختیارات دکتر میلسپو جزو دستور ومطرح بشود (صحیح است)

رئیس‌ـ چون پیشنهادات در ماده اول خیلی متعدد است اگر اجازه میفرمائید قرائت آنها بماند برای بعد وپیشنهادات را بفرستیم بکمیسیون.

انوارـ بخوان آقا. نظامنامه تصریح دارد. بخوان

رئیس‌ـ پیشنهادات را درجلسه بعد می‌خوانیم

جمعی از نمایندگان‌ـ صحیح است

انوارـ مجلس یک چیزی را مطرح کرده بود و وارد در بحث آن شده بود آقای نخست‌وزیر هم کاری داشتند وتقاضی کردند اگر ماده اول تمام شده است شورش لایحه مورد تقاضای ایشان مطرح شود اولا باید پیشنهادات خوانده شود بعداز مجلس شورای ملی تقاضا کنند که آیا مجلس رأی می‌دهد که اینرا کنار بگذارند و وارد در بحث لایحه دیگر بشوند یا نه والا مگر بمجرد اینکه دولت تقاضا کرد ما مطیع هستیم؟ ما مطیع هستیم اما نه اینطور مطیع که بگذاریم نظامنامه و…..

رئیس‌ـ آقای انوار یک قدری عصبانی هستند آقای نخست‌وزیر تقاضای کردند از مجلس کسی هم مخالفتی نکرد دیگر موردی ندارد که رأی بگیریم البته اگر مخالفتی می‌شد آنوقت رأی گرفته می‌شد حالا هم اگر شما مخالف هستید رأی گرفته می‌شود آقای سزاوار فرمایشی دارید؟

سزاوارـ ماده اول مطرح بود پیشنهاداتی هم درماده اول تقدیم شده است. بنده البته تصدیق می‌فرمائید که کمتر می‌شود راجع باین قسمتها اعتراض کنم لکن دراجازات رعایت نوبت نمی‌شود بنده درماده اول زودتر ازهمه آقایان دیگر اجازه خواستم وآقای نبیل سمیعی هم متوجه بودند واجازه بنده را گرفتند ولی اجازه به بنده داده نشد ونرسید حالا در قسمت دوم ماده باید پیشنهاداتی که داده شده قرائت شود وهمانطور که آقای انوار تذکر دادند بعد اگر برای تغییر دستور تقاضائی هست اظهار شود واگر مخالفی بود باید رأی گرفت در پیشنهادی که آقای نخست‌وزیر کردند فرمودند که اگر شور درماده اول تمام شده وارد بشویم در شور لایحه مربوط بدکتر میلسپو پس باید اول پیشنهادات راجع بماده اول بیمه کارگران مطابق نظامنامه خوانده شود آنوقت اگر مخالفتی نباشد لایحه اختیارات مطرح شود واگر مخالفی بود باید رأی گرفته شود اگر هم میفرمائید پیشنهادات نباید قرائت شود وهمینطور بکمیسیون رجوع شود باین قسمت هم باید رأی گرفته شود تا خلاف نظامنامه باز بعمل نیامده باشد.

رئیس‌ـ اولاً این فرمایشی که شما میفرمائید اجازات رعایت نمی‌شود این خلاف واقع است

سزاوارـ خلاف واقع نیست

رئیس‌ـ شما خیال می‌کنید که شما اولی هستید

سزاوارـ نه خیر من خیال نمی‌کنم

رئیس‌ـ گوش بدهید. ولی آقایان منشی‌ها مراقب اجازه‌ها هستند می‌نویسند ومیدهند الان تازه نوبت شما رسیده است بعدازشما هم آقای امیرتیمور هستند وآقای رضوی همینطور می‌رود پائین بنده اینجا صورت اجازه‌ها را دارم بدون اینکه رعایت نوبت نشود بکسی اجازه نمی‌دهم وشما دلتان می‌خواهد که همیشه اول باشید که اینطور نمی‌شود بنده روی ترتیب تقدم وتأخر رعایت اجازه‌ها را می‌کنم. اما درباره این ماده مذاکره در ماده اول تمام شده است الان هم شور اول این لایحه است وپیشنهادات قابل رای نیست ودرشور اول رأی گرفته نمی‌شود میرود بکمیسون واگر هم پیشنهادات واصله را نخوانیم اهممیتی ندارد

انوارـ چرا اهمیت ندارد آقا؟ همه‌اش اهمیت است

رئیس‌ـ بسیار خوب میفرمائید بخوانند می‌خوانیم دعوا ندارد آقا ما تصور کردیم دولت تقاضایش مقدم است ومخالفتی هم نکردید تا رأی بگیریم. آقای طباطبائی.

طباطبائی‌ـ بطور کلی آقایان موافقت می‌فرمایند پیشنهادات برود بکمیسیون چون سابقه هم پیدا کرده در جلسه اسبق هم پیشنهاداتی در شور اول یک لایحه بود که اصلاً خوانده نشد ورفت بکمیسیون.

انوارـ آن هم برخلاف نظامنامه بوده است نظامنامه می‌گوید باید خوانده شود.

طباطبائی‌ـ عرض کردم سابقه پیدا کرده است

انوارـ سابقه که درمقابل نظامنامه دلیل نمی‌شود آقا یعنی چه؟

طباطبائی‌ـ خود شما هم الان دارید برخلاف نظامنامه رفتار می‌کنید که وسط حرف من قطع کلام می‌کنید همین صحبت کردن شما برخلاف نظامنامه است

انوارـ چرا؟

طباطبائی‌ـ برای اینکه نباید صحبت کنید وباید ساکت بنشینید که عرض بنده تمام شود آنوقت. حالا ملاحظه کردید نظامنامه اهمیتی ندارد؟ بهرحال چون سابقه دارد رئیس دولت هم تقاضا کرده است خوبست موافقت بفرمائید که لایحه مهمی که مربوط باختیارات دکتر میلیسپواست مقدم براین چیزی که دستور است باشد ومطرح بشود

انوارـ خیر باید پیشنهادات خوانده شود والا خلاف نظامنامه است.

جمعی ازنمایندگان‌ـ رأی بگیرید.

نبیل سمیعی‌ـ عده کافی نیست رفته‌اند چای بخورند (در این موقع عده کافی شد)

رئیس‌ـ آقایانی که موافقت دارند لایحه اختیارات رئیس کل دارائی مطرح شود برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد-شور دوم لایحه اختیارات رئیس کل دارائی

رئیس‌ـ شور دوم است گزارش کمیسیون قوانین دارائی قرائت می‌شود:

گزارش از کمیسیون قوانین دارائی بمجلس شورای ملی

کمیسیون قوانین دارائی با مشارکت کمیسیون بازرگانی وپیشه وهنر لایحه شماره ۳۶۶۵۰ دولت راجع باعطای اختیارات بآقای رئیس کل دارائی فعلی را برای شور دوم با حضور آقای نخست‌وزیر وچند نفر دیگر از آقایان وزیران مطرح نموده وپیشنهادهای آقایان نمایندگان محترم را که ضمن شور اول تقدیم کرده بودند تحت شور ومداقه قرار داده وبالاخره با مواد زیر موافقت حاصل شده اینک گزارش آن برای تصویب مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود

رئیس‌ـ ماده اول خوانده می‌شود

ماده اول‌ـ برئیس کل دارائی فعلی اختیار داده می‌شود امر تحصیل اجناس غیرخوارباری وکلیه مواد خام ومصنوعات ووارد وصادر کردن اجناس وحمل ونقل وانبارنمودن وتوزیع آن و همچنین مال الاجازه مستغلات ودستمزد کلیه کارها وخدمات را تحت اداره خود قرار دهد.

تبصره ۱-ترتیب وتنظیم مال‌الاجاره مستغلات با مقرراتی که از طرف وزارت دادگستری رئیس کل دارائی تنظیم خواهد شد بعمل خواهد آمد

تبصره ۲-نسبت باجناس وارداتی وصادراتی نوع اجناسی که باید تحت اختیار درآید قبلاً آگهی خواهد شد

تبصره ۳-درمورد آن قسمت ازمواد خواربار که لازم شود مشمول این قانون واقع گردد با تصویب هیئت وزیران تحت اختیار رئیس کل دارائی گذارده خواهد شد.

رئیس‌ـ بایستی آقایان مستحضر باشند که یک عده از آقایان قبلاً درستون موافق ومخالف اسم نوشته‌اند بعضی از آقایان هم حالا اجازه خواستند اجازه آنهائی که قبلاً اسم نوشته‌اند درآن برگ مقدم است بعد دیگر مؤاخذه نشود که چرا آنهائی که اینجا اجازه خواسته‌اند مقدم هستند ومورد گله واقع نشود آقای امیرتیمور.

امیرتیمورـ اگر دردرا بخواهیم علاج کنیم اول باید بعقیده بنده درد را تشخیص بدهیم علل درد را معلوم کنیم آنوقت بزودی می‌توانیم درمقام علاج برآئیم علل گرانی وترقی سطح زندگی درکشور بطوریکه شاید وباید لازم بود درمجلس صحبت بشود وبعرض مجلس برسد درشور اول نشد حالا هم برای اینکه وقت زیادی از مجلس شورای ملی تضییع نشود بنده سعی می‌کنم که خیلی مختصر وبطور اجمال نظریات وعرایض خودم را اظهار کنم بعقیده بنده یکی ازعلل گرانی سطح زندگی درکشورما بعداز قضایای شهریورماه همان موضوع خرید اسعار ونرخ مصنوعی است که دولت برای این متاع مقرر داشته ومنظور نموده وبطوریکه مکرر گفته شد اگر دولت اسعار را نرخ برایش معلوم نمی‌کرد ومی‌گذاشت دربازار آزاد روی اصل کلی عرضه وتقاضا معامله شود سطح زندگی ما باین پایه وباین اندازه ترقی نمی‌کرد ودولت مؤسس گرانی بواسطه همین قضیه شد که لیره که بنظربنده بطور کلی بنظر بنده سه تومان قیمت وارزش نداشت این را دفعةً واحده بردورساند به ۱۳۸ ریال یا ۱۴ تومان وبهمین میزان برایش نرخ معلوم کرد واین تفاوت نرخ سطح زندگی را بالا برد وبهمین نحو سرمایه مملکت برایگان برباد رفت وحالا هم همینطور دارد می‌رود از موضوع گرانی اسعار که بگذریم علت دیگر گرانی سطح زندگی احتیاجاتی است که برای متفقین ما دراین کشور بوده واز بازار ایران این احتیاجات آنها تأمین می‌شود فرض بفرمائید ما تجارتی که داشتیم برای زندگی واحتیاجات خودمان بوده است دولت وبازرگانان ما اگر اجناسی را وارد کرده‌اند وداشته‌اند از سابق صرفاً بقدر احتیاج داخلی خود مابود وزائد براحتیاج ما چیزی دراین مملکت ازمواد احتیاجی وجود نداشته است خوب حالا اگر دفعة واحده از بازار ایران یک میلیون متر چلوار برداشته شود هم از مقدارش کاسته می‌شود وهم برقیمتش افزوده می‌شود چنانچه بنده شنیده‌ام که یک عده اشخاص برای مصرف متفقین یک خریدهای کلی از بازارهای ما کرده‌اند وقیمت را آنها برده‌اند بالا که بالنتیجه هم از مقدارش کاسته شده وهم بمظنه قیمت آن افزوده شده است این طبیعی است وتردیدی هم ندارد مثلاً بنده یک چیزی را برای مثال ونمونه بشما عرض می‌کنم قلع درایران بمصرف سفید کردن مس واینها می‌رسد همیشه مقداری وارد می‌شده است که رافع احتیاجات داخلی بوده ودرحدود تأمین احتیاجات بوده است یکمرتبه اگر بیایند وقلع احتیاجات داخلی کشور را که ما داریم برای احتیاجات جنگی خودشان از بازار ایران بخرند وبرداشت کنند خوب وقتی که مقداریش این جوری از بین رفت البته هم کم می‌شود هم قیمتش گران می‌شود پس اینهم یکی ازعلل بود که متفقین احتیاج داشتند واجناس ما را چیزهائی را که مورد احتیاج ما بود از بازارهای ما خریدند وبرداشت کردند واینهم باز بعقیده بنده تقصیر خود دولت است که از آن قدم اول واز آن روز اول با متفقین وارد مذاکره نشد که بآنها بگوید اولاً احتیاجات‌تان را معلوم کنید که درایران چقدر است وچه چیز است و وقتی که احتیاجات شما معلوم شد بوسیله خود من که دولت هستم این احتیاجات تهیه شود تا کار باینجا نرسد ولی دولت این کار را نکرد وآنها را آزاد گذاشت وبوسیله یک عده اشخاص وایادی مختلفی وارد بازار ایران شدند ومتاع ایران را جمع‌آوری کردند وزندگی مارا باین گرانی رساندند که ملاحظه میفرمائید دیگر برای هیچکس قابل تحمل وقابل دوام نیست (صحیح است. احسنت) از این مسئله که بگذریم بعقیده بنده مؤسس ومسبب واقعی گرانی واحتکار در این مملکت خود دولت است چرا؟ فرض کنیم یک مقدار از موادیکه جزو تجارت خارجی ما بوده و بانحصار دولت داده شده این را ما برای این بدولت نداده بودیم که دولت از آنها بهره برداری کند ما این انحصارات را دادیم که بنفع جامعه وبرای آسایش مردم ورفاهیت حال مردم دولت از آن حسن استفاده بکند ولی دولت در عمل ملاحظه بفرمائید مثلاً بنام قانون انحصار تجارت خارجی آمد و یک مرتبه در مقام این برآمد که چای را از دست مردم بگیرد بسیار خوب بسیار کار بقاعده وعمل صحیحی است چای را از ایادی مختلفه بگیرد وعادلانه بقیمت خوب ومناسبی بین مردم تقسیم کند وخودش توزیع کند وبفروشد زدند توی سرصاحب کالا چای که برای تاجر وارد شده وتمام شده بود بیک تومان خریدند به پانزده قران واین را دولت یک مدتی نگاه می‌دارد بعد موقع فروش که شد می‌آید بمزایده همین چای را می‌فروشد خوب این اعلان مزایده یعنی چه؟ یعنی شما اجازه دادید که هرکس زیادتر خرید شما باو بفروشید واوهم که می‌خرد مجاز است وآزاد باشد که بهر قیمتی که دلش می‌خواهد آزادانه بفروشد ومن که دولت هستم حاضر هستم که سطح زندگی برود بالا یک وقت دولت می‌بیند که بودجه‌اش تعادل ندارد برای اینکه تعادل بودجه خودش را تکافو وجبران کند بجای اینکه این کسر بودجه‌اش را بیاید واز طریق مالیات تأمین کند وموارد کربودجه را صریحاً معلوم کند هیچ باین فکر نمی‌افتد شب می‌نشیند فکر می‌کند که چه کار کنیم صبح می‌آیند بر متاع انحصاری می‌افزایند وقیمت را بالا می‌برند خوب این هم کار آسان وحاضری است خوب قماشی که متری یکتومان است چه ضرر دارد متری ۱۲ قران بشود وقس علیهذا تمام اشیاء وتمام اجناس ومتعه که در انحصار دولت است ملاحظه بفرمائید حساب کنید میزانی که برای دولت واقعاً تمام شده با میزانی که بمردم می‌دهد ومیفروشد چقدرها تفاوت دارد (صحیح است) من نمی‌گویم دولت استفاده نکند وبهره نبرد اما بهره برداری هم حد اعتدالی دارد (صحیح است) حقیقةً اگر دولت کسر بودجه دارد باید بیاید با ذکر دلیل وبرهان درمجلس بگوید صاف وصریح اظهار بکند وتقاضای وضع مالیات کند وپیشنهاد کند والا بعنوان انحصار فروش نرخ قیمت اجناس انحصاری را هر روز وهر ساعت بالا بردن این طبیعی است که سطح زندگی مردم را می‌برد بالا وهمه را زیر این بارگران خود می‌کند (صحیح است) این غلط است این کار خوبی نیست امروز من که دولت هستم گرانتر بکنم وگرانتر بفروشم تاجر هم گران‌تر خواهد فروخت البته از این موارد که صرفنظر کنیم در قسمت اول بنده موافق هستم بانظر ومنطق آقای تدین که زمان کارها افتاده است بدست یک عده اشخاص منفعت پرستی که آنها هم برای منفعت خودشان هر چه خواسته‌اند برده‌اند بالا وباز هم می‌برند این قسمت هم بعقیده بنده باز تقصیر دولت است برای اینکه اگر دولت بوظیفه وتکلیف خودش رفتار می‌کرد یعنی زندگی مردم را مراقبت می‌کرد واز تجاوزات این منفعت پرستان جلوگیری می‌کرد همانطور که شما مکلف هستید در راه‌ها از یک سارق جلوگیری کنید واشرار را قلع وقمع کنید همانطور هم شما مکلف هستید که در بازار هم اگر یک کسی در مقام تعدی وتجاوز برآمد آنرا هم ازش جلوگیری کنید این عمل هر دوسرقت است فرق نمی‌کند آن دزد سر گردنه مردم را لخت می‌کند این یکی در بازار لخت می‌کند واین جزو شئون دولت است که جلوگیری کند دولت وقتی که بوظیفه خودش بخواهد عمل کند دیگر قانون لازم ندارد اگر هم قانون لازم داشت آنچه شما می‌خواستید تا بحال که ما داده‌ایم اما حالا چون این بحث گذشته ومجال صحبت هم نیست در این موضوع وارد نمی‌شوم.

رئیس‌ـ آقا شما در کلیات دارید صحبت می‌کنید.

امیرتیمورـ اما راجع باین ماده البته اگر دولت حالا بخواهد این اختیارات را بعهده دکتر میلیسپو واگذار کند بنده هم مخالفتی نمی‌کنم ولی بعقیده بنده این اختیاراتی که الآن بعهده دکتر میلیسپو واگذار می‌شود این از وظایف خود دولت است این عقیده بنده است (صحیح است) این از وظایف خود دولت است ومال دولت است ومجلس شورای ملی از نظر اصل وظایف دولت را نمی‌تواند بدیگری بدهد نباید هم بدیگری تفویض کند اگر هم این وظایف باید بدیگری تفویض شود دولت باید از مجلس شورای ملی اجازه بخواهد ومجلس اجازه بدهد که خود دولت بتواند علاوه بر اختیاراتی که طبق قانون استخدام دکتر میلیسپو بعهده او واگذار شده است در این موارد هم باو اختیاراتی بدهد ومداخله بکند واین موارد را در تحت اداره مخصوص خودش قرار بدهد من این پیشنهاد را از این نظر کردم که اولاً هم شأن دولت محفوظ بماند وهم اصول مسئولیت وزراء از بین نرود اینجا گفته شد که البته می‌شود از وزیر مسئول همیشه سئوال کرد واستیضاح کرد بنده هم تصدیق می‌کنم همیشه می‌شود سئوال کرد استیضاح کرد فرض کنید در این مورد مواردی پیش آید که تخلفی پیش آمد وگفتید که باید وزیر محاکمه بشود شما وقتیکه بموجب این قانون ودر موارد تخلف یک وزیری را جلب کنید بمحاکمه بنده بشما قول می‌دهم که محکمه هم آن وزیر را تبرئه خواهد کرد زیرا او هم مستندش همین قانون است که شما اختیارات را بدیگری وا گذاشته‌اید و وزیر هم منوط باو نخواهد بود. بنده عرض می‌کنم اصول مسئولیت وزراء بهیچوجه نباید متزلزل بشود وشما با این قانون مسئولیت وزراء را متزلزل می‌کنید وبرای آنها مسئولیتی نیست وبعلاوه این شأن دولت است ومجلس شورای ملی نباید این شأن دولت واختیارات دولت را بکس دیگر واگذار کند باید اجازه بدهید بخود دولت. من اختلاف عملی زیادی با شما ندارم شما می‌خواهید بدکتر میلیسپو بدهید من با شما موافقم بدهید اختیار باو علاوه براین اختیارات دیگری هم می‌خواهید بدهید بدهید تفویض کنید من هم باشما موافقت می‌کنم ولی خود شما که دولت هستید این اختیار را بدهید باو نه اینکه بیائید واز مجلس شورای ملی بخواهید که شما را بگذارد کنار وبدهد بدکتر میلیسپو مجلس شورای ملی باید اختیار را بکسی بدهد که قانوناً در مقابل او مسئولیت داشته باشد من از شما می‌توانم بازخواست کنم نه از میلیسپو اختیار یک طرفه که نمی‌شود میلیسپو در مقابل این اختیارات چه مسئولیتی دارد در مقابل مجلس.

ملک مدنی‌ـ چرا مسئولیت دارد.

امیرتیمورـ نه آقا مسئولیت ندارد من بحث اصولی دارم می‌کنم ولی وزیر مسئولیت دارد من یک وزیر را می‌توانم ازش استیضاح کنم‌ـ سئوال کنم‌ـ می‌توانم محاکمه‌اش کنم‌ـ می‌توانم محکومش کنم‌ـ می‌توانم حبسش کنم‌ـ می‌توانم دائم‌العمر تبعیدش کنم قانون این حق را این اجازه را بمن می‌دهد اما دکتر میلیسپو چه مسئولیتی در مقابل بنده دارد بنده بازهم استدعا می‌کنم پیشنهاد می‌کنم آقای رئیس دولت باین عرض بنده یک توجه عمیق‌تری بکنند واین عرض بنده را قبول بکنند که این اختیار بخود دولت داده شود ودولت این اختیار را بمیلیسپو بدهد.

رئیس‌ـ آقای دکتر ملک‌زاده.

دکتر ملک‌زاده ـ یک قانونی که از یک مجلسی می‌گذرد بعقیده بنده بهترین نمونه ورشد یک ملت وجامعه است که تاریخ بعد بتواند رشد آن ملت وجامعه را قضاوت کند. امروز مجلس شورای ملی در مقابل یک اصلی قرار گرفته است که یا باید این اصل را قبول کند و وقتی که قبول کرد موجبات ومقتضیات آنرا هم فراهم کند ویا ردکند (صحیح است) وآن اصل این است که آیا این زندگی فعلی واین زندگی طاقت‌فرسا وکمرشکن امروزی قابل دوام هست یا نیست واگر وضعیت باین صورت فعلی بگذرد چهارماه دیگر پنج ماه دیگر چه خواهد شد امروز بزرگترین طبقه اول این مملکت قادر نیستند که پنج سیر گوشت یک چارک گوشت برای خودشان بخرند ویک عده مردم وضعیت‌شان اینطور است واگر همینطوری مقدرات این مملکت بامتحان سپرده شده باشد وما تماشاچی باشیم من نمیدانم روزگار این مملکت چه خواهد شد. پس این اصل را وقتی قبول کنیم که این وضعیت فعلی قابل دوام نیست وباید برای آن یک چاره پیدا کرد روی همین اصل است که دولت فعلی این لایحه را پیشنهاد کرده است به مجلس شورای ملی مجلس شورای ملی هم موافقت دارد البته موافقت دارد با این قانون زیرا این قانون بعقیده بنده ویک عده نود ونه درصد یک بیشتر نیستند (صحیح است) منتهایش اجازه بفرمائید فرق این است که این نود ونه تا یک طبقه بی‌صدائی هستند که حس ندارند می‌میرند وآه هم نمی‌توانند بکشند ناله هم نمی‌توانند بکنند ولی آن یک درصد اشخاصی هستند که وسائل دارند صدا می‌کنند فریاد می‌کنند داد می‌کشند استفاده می‌کنند وآن تشبثاتی راکه ملاحظه فرمودید دارند می‌کنند وبالاخره سعی می‌کنند مجلس شورای ملی وجامعه را در تحت تأثیر آن عملیات وآن استفاده‌های خودشان قرار بدهند (صحیح است) واین را هم بنده درک می‌کنم که مجلس شورای ملی که در مقابل حیات وسعادت این مملکت مسئول است این را درک کرده است ودر این هیچ جای شبهه نیست (صحیح است) آقا یک بیاناتی فرمودند ویک عللی را ذکر کردند که بعقیده بنده راجع بکلیات بود یعنی در آنجا یک عللی را ذکر کردند که آن علل سبب بالا رفتن سطح زندگی وقیمتها می‌شود الآن یکسال است که همه ماها متوجه این مسئله هستیم واز همان کابینه سابق آقای سهیلی هم در اطراف این مسئله مخصوصاً در مجالس خصوصی مذاکراتی می‌شد ودر نتیجه همین مذاکرات وهمین علل بود که بالاخره بصورت این قانون واین لایحه درآمده است وآمده است به مجلس شورای ملی وبنده می‌خواهم بآقا عرض کنم که علت پیشنهاد این قانون همین است که آن علل وموجباتی که سبب مرض این جامعه شده است دولت تشخیص داده ودرصدد برآمده که آن علل وموجبات را مرتفع بکند تا آنکه بتواند انشاءالله کاری بکند که زندگی بیک حالتی برگردد که قابل دوام باشد ومردم یک نفسی بکشند وراحت وآسوده بشوند ولی بنده برای اینکه از طرف بدخواهان سوءتفاهمی در اذهان عمومی ایجاد نشود اجازه می‌خواهم یک تذکری بدهم وآن تذکر این است که بعضی‌ها خیال می‌کنند که در نتیجه بالا رفتن زندگی واین تورمی که برای پول ما پیدا شده است وبعقیده بنده بزرگترین علت این پیش آمد فقط وفقط تورم این پول است یعنی بیش از آنچه مملکت محتاج است اسکناس منتشر شده است وبالاخره تولید تورم کرده است ولی تورم پول را با قضیه ورشکستکی وانفلاسیون باید تشخیص وتمیز داد پول ایران روی یک پایه ثابت وتزلزل ناپذیری است واسکناس مایک پشتوانه ثابت وصحیح ومحکمی دارد (صحیح‌است) ودر دنیا امروزه می‌توان گفت پول ما بهترین وضعیت را دارد واشخاص بدخواه واستفاده جو نخواهند توانست از این وضعیت استفاده کنند که این را تعبیر به انفلاسیون وتورم بکنند یعنی جلوه بدهند که پول ما دچار ورشکستگی شده است اینطور نیست (صحیح است) پول ما دچار ورشکستگی نشده است البته یک مقداری اسکناس در نتیجه اینکه عرضه وتقاضا نیست (این هم یکی از علل است) یعنی فلان دهاتی در سابق پولش را قند می‌خرید چای می‌خرید صابون می‌خرید چیت می‌خرید چه می‌کرد چه می‌کرد امروز انیطور نیست این اجناس بدستش نمی‌آید ویک مقداری از این پولها همینطور توی جیبش مانده است وبدبختانه یک مقدار زیادی از این پول در دست یک مشت ثروتمند افتاده است که آنها سوء‌استفاده می‌کنند روزبروز مثلاً این خانه را امروز می‌خرد ۱۵۰ هزار تومان فردا می‌رود میفروشد ۲۰۰ هزار تومان وفلان چیز را می‌خرد بهمین ترتیب این هم یکی از علل مؤثر بالا رفتن زندگانی است که البته دولت باید این موضوعات را جداً مورد مطالعه ودقت خودش قرار بدهد یا یک مالیات سنگینی برای این کارها وضع کند یا جلوگیری کند وبهرحال یک راههائی برایش پیدا کند. بعقیده بنده اینها یک علل وموجباتی است که روی همرفته سبب شده است که این لایحه تنظیم وتقدیم مجلس شورای ملی شده است واین بنفع جامعه ایرانی مخصوصاً طبقه فقیر ورنجبر مملکت است ومن امیدوارم بابودن شخصی که امروز متصدی ومسئول وزارت دارائی است ومورداعتماد مجلس شواری ملی است وشخص دکتر میلیسپو که امروزه ما اورا یکنفر کارگر ومستخدم این کشور می‌شناسیم (صحیح است) با وجود این دونفر درسردارائی کشور که هر دومورد اعتماد کامل مجلس شورای ملی هستند خوش‌نام ومحل اعتماد می‌باشند این اشکالات رفع شود وجامعه ومملکت راحت بشوند حالا میآئیم بقول حکما مفهوم مخالف قضیه را می‌گیریم ومیگوئیم فرض کنیم موفق نشد خوب اگر موفق شد دولت که زهی افتخار برای ما وبرای دولت وبرای مجلس شورای ملی که دراین موقع سخت توانست یک چنین مشکلی را حل کند حالا آمدیم فرض کنیم (فرض محال که محال نیست) فرض کنیم موفق نشد خوب اگر هم نشد شما تازه چیزی را از دست نداده‌اید شما یک اختیاراتی در حدود قوانین موضوعه بیکنفر می‌دهید یا می‌تواند استفاده بکند یا نمی‌تواند استفاده کند اگر می‌تواند استفاده بکند که می‌کند اگر هم نتوانست همین وضعیت را بشما تحویل می‌دهد.

رئیس‌ـ آقای منشور.

منشورـ البته چون بعضی از آقایانی که مخالفت می‌کنند نظریاتی دارند که در شور اول شاید مجال صحبت نشده وبنده هم جزو مخالفین اسم نوشته بودم ومجال نشد عرایض خودم را عرض کنم حالا هم می‌خواهم عرض کنم بنده بطور کلی مخالف هستم با دادن یک همچو اختیاری زیرا در این لایحه نوشته شده است که برئیس دارائی فعلی این اختیار داده می‌شود اگر ما آمدیم اتفاقاً آقای دکتر همانطور که در قانون استخدامش نوشته شده کسالت پیدا کرد یا اینکه از کار کناره کرد یا اینکه بیک جهاتی نتوانست انجام وظیفه کند آنوقت وضع اینقانون چه خواهد بود، آنوقت با دولت باز باید وارد صحبت شد وقانون را در مجلس طرح کرد ودچار زحمات فوق‌العاده شد بنابراین شما این اختیار را باید بمثل یک کسی مثل دولت بدهید که همیشه باقی باشد همینطور که آقای امیرتیمور هم فرمودند اما از حیث مسئولیتش بعقیده بنده اینقسمت اهمیتی ندارد ممکن است همانطور که دکتر لیندن بلات را محاکمه کردند دکتر میلیسپو راهم محاکمه کنند این قسمت اهمیتی ندارد اما راجع به ترقی اجناس بنده باید عرض کنم که علت عمده ترقی اجناس همان نیامدن جنس است آقای بدر قضیه را مستحضر هستند که مطابق احصائیه که در وزارت بازرگانی تهیه کرده‌اند در سه سال گذشته که حدوسط سیصدهزار تن جنس از خارج آمده است فقط پانزده هزار تن آمده وآن پانزده هزار تن هم که وارد شده بدست مصرف کنندگان داخلی نرسیده است آقای تدین در جلسه گذشته دو موضوع راتذکر دادند برای لزوم وضع این قانون یکی اینکه گفتند آیا سزاوار است که قندی را که ما کیلوئی دو تومان وارد می‌کنیم کیلوئی پنج تومان یا ده تومان سایرین بفروشند وضمناً فرمودند که چرم هم یک چیزی است که از خارجه بیاید؟ بله اگر آقایان بسوابق مراجعه می‌فرمودند توجه می‌فرمودند که این چیزی که الآن در بازار آزاد فروخته می‌شود این قند دولت نیست همان موقعی که راه تجارتش بسته نشود اجازه داد که جنس بیاورند ودر آنموقع اجناس وارد کردند اما دولت نخواست بوظیفه خودش عمل کند مقامات خارجی گفتند که ما اجازه دادیم که شما جنس بیاورید وقند بیاورید ولی حق ندارید بیش از صدی دوازده بفروشید همانموقع باید جلویش را بگیرند ونگرفتند. قیمت رفت بالا آنچه که آمده است مثل شیشه واینها بدست بازرگان ایرانی داده نشده است اما اصل این اختیارات همان اختیارات سابق است که آقای قوام می‌خواستند بیاورند وآقایان در جلسه خصوصی موافقت نکردند منتها دولت فعلی آن اختیارات را باین صورت درآورده وعوض اینکه خودش در دست بگیرد می‌خواهد بدهد بدست دکتر میلسپو وبعقیده بنده دادن این اختیارات بدست دکتر میلسپو غلط است برای اینکه مخالف مقصودی است که ما داشته‌ایم از استخدام ایشان رئیس کل مالیه راهم ما برای تنظیم امور مالیاتی برای تعدیل خرج ودخل ولی این کارهائی راکه ما انجامش را بدکتر میلسپو واگذار می‌کنیم اینها یک اموری است که مربوط است بسائر دوائر موضوع تجارت داخلی وخارجی موضوع ساختمانها با این وضعیکه ما اینجا اختیار داده‌ایم مطابق این اختیارات اجناس را آقای دکتر میلسپو جمع می‌کنند وبرای تقسیم آنهم باید منتظر شویم که نه نفر از خارجه وارد شود حالا تا این نه نفر بیایند و اتود بکنند مدتی طول خواهد کشید وما بهمان مضیقه می‌افتیم که الآن در قسمت قماش وسایر چیزها گرفتار شده‌ایم در قسمت تعدیل مال‌الاجاره یک اختیاری به دکتر می‌خواهند بدهند اگر عوض این اختیارات دولت اجازه می‌داد که مردم ساختمان می‌کردند ما باین نتیجه می‌رسیدیم (نخست‌وزیرـ عجب پیشنهادی) اجازه بفرمائید آقای سهیلی ما هر دو دریک مدرسه بوده‌ایم آنچه شما خوانده‌اید بنده هم خوانده‌ام (نخست‌وزیرـ من آنچه شما خوانده‌اید نخوانده‌ام) ملاحظه بفرمائید کارخانجات درهمه جا برای کارگران خانه می‌سازند حالا مثل این است که بیایند توی سرمالک بزنند که بیا خانه‌ات را باین قیمت اجاره بده در صورتیکه آن اجاره تکافوی تعمیر یکسالش را نمی‌کند بهمین جهة شما محل کم دارید ومردم مجبورند در یک محلهای تنگی زندگی کنند حالا اگر بنده بخواهم سایر موارد را عرض کنم خیلی زیاد است وفعلاً بیش از این وقت آقایانرا تلف نمی‌کنم.

وزیرکشاورزی (اعتبار)ـ عرض کنم درمواد قانون اختیارات دکتر میلسپو تمام صحبتهائی که حالا می‌شود تقریباً کم وبیش همان صحبت‌هائی است که درشور اول شده ودر اطراف آن توضیحات کافی داده شده است آقای امیرتیمور فرمودند که ما بدولت اختیارات دادیم هرقانونی را که خواسته‌اند تصویب کرده‌ایم ولی خود بنده هم که افتخار نمایندگی مجلس شورای ملی را داشتم باید عرض کنم که آن قوانینی که بدولت داده شد برای یک قیود کوچک ویک پیشنهاداتی که وسط کارشد ومجلس شورای ملی آنها را قبول کرد متأسفانه دولت از هیچیک از آنها استفاده نکرد وبنده برای مثال عرض می‌کنم در قانون احتکار یا آئین‌نامه دادگاههای ارتش با یک پیشنهادی که آقای مؤید احمدی کردند ومجلس شورای ملی هم قبول کرد می‌شود گفت که از آن قانون استفاده نشد پس می‌شود گفت که این اختیارات داده شده است وقانونش هم از مجلس شورای ملی گذشته است ولی با یک اما واگر که همان اما واگرها بوده که در نتیجه دولت نمی‌تواند آن وظیفه خودش را که بایستی صد درصد اجرا کند اجرا کند موضوع مسئولیت را آقای امیرتیمور خیلی در اطرافش شرح دادند که دکتر میلسپو مسئولیت ندارد وبالاخره ما از کی استیضاح کنیم ازکی سئوال کنیم بنده خیال می‌کنم که خود ایشان توجه دارند مطلب در اینجا مکرر گفته شده که دکتر میلسپو بالاخره یک مستخدمی است از مستخدمین دولت ایران و وقتی که دولت یک لایحه را با امضای خودش تقدیم می‌کند این بدیهی است وقابل بحث نیست که همان دولتی که این لایحه را امضا می‌کند مسئولیت مستقیم دارد در مقابل مجلس وهیچ مانعی ندارد که استیضاح کنید سئوال کنید ومحاکمه‌اش را به محکمه احاله کنید بنده اینرا تصدیق می‌کنم که البته یک وزیری اگر تخلفی کرد بایستی تعقیب شود وتوقیف شود اینها درست است ولی محکمه باید این کار رابکند پس اگر چنانچه امروز این اختیار را برای دکتر میلسپو خواسته‌اند اینطور نبایستی تفوه شود که دولت خواسته است خودش را از مسئولیت این کار برکنار بکند ودکتر میلسپو را بیاورد در مقابل این کار مهم در مقابل مجلس شورای ملی طرف قرار بدهد بلکه بیشتر اگر این فکر شد روی اعتماد البته اینرا نمی‌خواهم عرض کنم روی عدم ثبات ودوام دولتها است چون هر دولتی اگر یک نقشه ویک فکری هم داشته باشد این یک مدتی می‌خواهد وقت لازم دارد وبواسطه نداشتن وقت کافی موفق باین نقشه خودش نمی‌شود پس دکتر میلسپو که اقلا بموجب قانونش پنجسال در خدمت دولت ایران خواهد بود از این جهة بهتر بود که این اختیارات باو داده شود که او هم بتواند با یک فکر باز وبا یک فراغت خاطری با یک مدتی عمل کند واین منظور دولت ومجلس را انجام دهد ومخصوصاً این که دکتر میلسپو یک مردی است که می‌شود گفت متخصص امور اقتصادی است ومخصوصاً با سابقه ومعلوماتی که دارد واقعاً می‌تواند دراین کار موفق شود در قسمت کالاهائی که دردست دولت است وگران یا ارزان فروخته این راهم همینطور فکر کردم از خارج که سابقاً شرکت نداشتیم ولی وقتی که آدم وارد عمل می‌شود می‌بینیم این فکرها این قدر صحیح نیست وقتی که ما می‌خواهیم قیمت محصول اولیه را زیاد کنیم بایستی قیمت محصول حاصل شده را هم زیاد کنیم مثلا قیمت چقندر وبذر چقندر را از این قیمتی که ده برابر بالا رفته بنده هم تصدیق دارم که این کار را نکنیم ولی از آنطرف هم تصدیق بفرمائید وقتی که چقندر قیمتش بالا رفت قند راهم باید گرانتر بفروشند چون گرانتر تمام می‌شود اما این گرانی مثل گرانی بازار آزاد نیست که الان هست که چندین برابر تفاوت قیمتش است حالا بعداز این اختیاری که مجلس شورای ملی بدکتر میلسپو واگذار می‌کند بنده تصور می‌کنم چه راجع بکالاهائی که دردست دولت است وچه کالاهائی که در دست مردم است روی یک ترتیبی می‌آید که رفع نگرانی واشکال خواهد شد واین ترتیب که دوبازار باشد یکی در دست دولت ویکی بازار آزاد که هیچ پایه وماخذی نداشته باشد باین جهة بنده تصور می‌کنم که بعد از اینکه این قانون گذشت رفع نگرانی آقایان بشود اینجا آقای منشور یک شرحی بیان فرمودند که اگر دکتر میلسپو کسالت پیدا کند بنده خیال می‌کنم که نگرانی ندارد بنده امیدوارم که دکتر میلسپو اولاً کسالت پیدا نکند به اندازه که مانع کارش بشود اگر هم یک وقت هم این ترتیب ما دچار شدیم دولت تشکیلات دارد سازمان دارد اومعاونین دارد واینکه فرمودند او باید حالا شروع کند وتمام چیزها را جمع کند آنوقت باید منتظر نه نفر دیگر باشد بنده نمیدانم ایشان نقشه دکتر میلسپو را کجا دیده‌اند برای اینکه اوهنوز بکسی نگفته است وبنظر بنده این یک فکری است که فقط برای آقای منشور آمده است ودکتر این فکر را ندارد وبنده می‌خواستم استدعا کنم که آقایان توجه بفرمایند وزودتر رأی بدهند بماده که ما زودتر وارد مرحله عمل بشویم

جمعی ازنمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است.

پیشنهاد آقای بهبهانی

ماده اول را بطریق زیر اصلاح وپیشنهاد می‌نمایم

ماده ۱-برئیس کل دارائی فعلی اختیار داده می‌شود امر تحصیل اجناس غیرخواربار وکلیه مواد خام ومصنوعات ضروری و وارد وصادر کردن مستقنیات ودست مزد کلیه کارها وخدمات را در تحت نظارت وزیر دارائی تحت اختیار خود قرار دهد.

بهبهانی‌ـ بنده عرایض خودم را درشور اول عرض کردم ومنتظر بودم که پیشنهادی که کرده‌ام در کمیسیون مورد توجه واقع شود اینجا بنده دو اصلاح کردم دراین ماده یکی راجع به اجناس که ضروری باشد ما امروز اجناس غیرضروری احتیاج نداریم ومردم اگر احتیاجی به اجناس غیرضروری پیدا کنند آنها البته پول دارند بخرند وضرر بجائی نمی‌خورد این یک اصلاح ویک اصلاح دیگر بنده راجع بهمان جوابی است که آقای وزیر خواربار در پشت تریبون در جواب بنده دادند راجع بمرجع سئوال یا استیضاح فرمودند در قانون دکتر میلسپو هست که در تحت نظارت وزیر مالیه باشد البته آن قانون هست ومقصود از اظهارات بنده همین است ولی چون این قانون بعداز آن قانون است این مطلب راکه درتحت نظارت وزیر دارائی باشد باید داشته باشد این صحبت‌ها که گفته می‌شود درباب این اختیار ودرباب این مطلب البته هر مستخدمی مسئول وزیر ومقام بالاتر خودش است واین درصورتی است که این اختیار بشخص او داده نشده باشد اینجا این اختیار بشخص او داده می‌شود اینجا گفته می‌شود اینجا اختیاری که داده می‌شود سابق براین هم اختیاراتی داده شده بود بله سابق هم داده شده بود ولی درتحت نظارت بالاتر در تحت نظر وزیر دارائی واین ضرری ندارد که آقایان تصویب بفرمایند که اولا آن اشیائی که غیرضروری است برداشته شود واشیاء ضروری بشود ویکی هم همین مسئله که رئیس دارائی که در قانون نامبرده شده در تحت اختیار وزیر وقت باشد این هم ضرری ندارد ولازم است.

وزیر دارائی (بیات)ـ دراین قسمتی که آقای بهبهانی راجع به مصنوعات ضروری وغیرضروری فرمودند بعقیده بنده در صورتیکه ما کاملا موفق به تثبیت قیمت اجناس بشویم مجبور هستیم که تمام اجناس را باهم یک تناسبی قائل بشویم برای اینکه اگر یک جنسی از حدود خودش خارج شد قسمت دیگر قهراً ازآن حدود خارج می‌شود فرض بفرمائید هرقسمت از اینها از خواربار وغیرخواربار یک ارتباط‌هائی باهم دارد هرقسمت وهر طبقه که البته تولید می‌کند وایجاد می‌کند ومعامله می‌کند اگر بناشد آن چیزی که طرف احتیاج خودش است با آن چیزی که خود ایجاد کرده تناسب نداشته باشد اصلا آن نظری که ما داریم از بین می‌رود واصولا بایستی تمام این اجناس یک ارتباطی از حیث قیمت باهم داشته باشد تاما بتوانیم آن تعدیلی که در نظر داریم موفق شویم وگمان می‌کنم بهتر این است که آقای بهبهانی هم از این قسمت صرف نظر بفرمایند اما در قسمت دوم که فرمودند بنده که این خدمت را قبول کردم اولا خاطر آقایان مسبوق است که مدتی این خدمت به بنده تکلیف شده بود وزیر این بار نمی‌رفتم وحالا فقط از این نقطه نظر است که امروز حقیقة یک خدماتی است برای مملکت که اگر دراین مملکت خوب انجام شود امیدواریم نتایج خوبی برای مملکت ومردم داشته باشد ولی البته اگر یکقدری از حدودش خارج شود بنده با آن حسن نیتی که از خدمتگذاری امریکائیها دراین مملکت معتقدم امیدوارم اموراتی که در آنجا واقع می‌شود به نفع مملکت انجام شود که نگرانی برای هیچیک از آقایان نمایندگان محترم نباشد وهمانطوری که آقای وزیر خواربار فرمودند این قسمت البته در قانون قرارداد کنتراتی اونوشته شده وچون هست اومستخدم است وبا این قرارداد البته استخدام شده است بنابراین البته عین نظر آقای بهبهانی عملی خواهد شد وامیدواریم بطوریکه منظور همه آقایان است انجام شده واسباب آسایش عمومی فراهم شود.

رئیس‌ـ آقای بهبهانی پس می‌گیرید (بهبهانی‌ـ خیر) آقایانیکه با پیشنهاد آقای بهبهانی موافقت دارند برخیزند (عده برخاستند) تصویب نشد.

پیشنهاد آقای امیرتیمور.

ماده اول را بطریق ذیل پیشنهاد می‌کنم.

ماده اول‌ـ علاوه بر خدماتی که طبق قانون استخدام دکتر میلسپو بعهده مشارالیه محول است دولت می‌تواند با توجه بمسئولیت وزراء نیز به ایشان اجازه دهد که درامر تحصیل اجناس غیرخوارباری وکلیه موادخام ومصنوعات و وارد کردن اجناس ضروری وصادر کردن اجناس غیرضروری وحمل ونقل وانبارنمودن وتوزیع آن وهمچنین مال‌الاجاره مستغلات ودستمزد کارگرها وخدمات داخله وآنها را تحت اداره خود قرار دهد.

امیرتیمورـ این پیشنهاد عین همان ماده‌ایست که در خبر کمیسیون بعرض مجلس رسیده الا اینکه بنده در ابتدای آن این جمله را بهش اضافه کردم که علاوه برخدماتیکه طبق قانون استخدام دکتر میلسپو بعهده مشارالیه محول است دولت می‌تواند با توجه بمسئولیت وزراء نیز به ایشان اختیار بدهد فقط منظور بنده این است که این اختیار را دولت بدکتر میلسپو واگذار کند نه مجلس ودولت از مجلس اجازه بخواهد وخودش به میلسپو واگذار کند چون این موضوع از شأن دولت است وشان دولت را مقتضی نیست ما امروز بدیگری واگذار کنیم اینکه بنده می‌گویم دیگری شخصاً نظری به دکتر میلسپو ندارم بلکه میلسپو را یک مستخدم رسمی دولت میدانم ومعتقد هستم که خدمت هم خواهد کرد ولی چون این مسئله از شان دولت است این اختیار می‌بایستی به خود دولت داده شود ودولت بدکتر میلسپو واگذار کند حالا دیگر بسته است بنظر آقایان.

وزیر بهداری‌ـ این توضیح را بنده عرض کنم که یک توضیح واضحی است همان قانون اختیارات دکتر میلسپو که اول گذشت آیا همچو چیزی گفته شد که یک واسطه لازم دارد؟ این طبیعی است که این واسطه هیئت دولت است دولت پیشنهاد می‌کند ومجلس رأی می‌دهد اگر دولت پیشنهاد نمی‌کرد که مجلس رأی نمی‌داد این توضیح واضح ممکن است اسباب شود که باز آنجا یک صحبتی بشود که آیا این شخص می‌تواند آن قوت کامل خودش را بکار ببرد یا خیر بنابراین بعقیده بنده لزومی ندارد.

رئیس‌ـ آقای امیرتیمور پس می‌گیرید؟

امیرتیمورـ خیر بنده خودم که عقیده به پیشنهاد خودم دارم.

رئیس‌ـ موافقین با پیشنهاد آقای امیرتیمور برخیزند (عده برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای دکتر ادهم:

پیشنهاد می‌کنم قسمت اول ماده اینطور نوشته شود:

ماده ۱-به آقای دکتر میلسپو رئیس کل دارائی این اختیار داده می‌شود.

دکترادهم‌ـ منظوربنده این است که در لوایحی که از مجلس می‌گذرد اسم آن شخص نوشته شود چون بعداز مدتی که گذشت معلوم نیست این شخص کی بوده؟

مخبرـ فرمایش دکتر صحیح است بنده موافقم ودولت هم موافقت می‌کند.

پیشنهاد آقای اوحدی:

پیشنهاد می‌کنم ماده اول بشرح زیر اصلاح شود:

ماده اول‌ـ برئیس کل دارائی فعلی اختیار داده می‌شود امر تحصیل اجناس غیرخوارباری وکلیه مواد خام ومصنوعات ووارد وصادر کردن اجناس وحمل ونقل وانبار نمودن وتوزیع آنرا تحت اداره خود قراردهد.

اوحدی‌ـ بنده در اختیار دادن به رئیس کل دارائی نگرانی ندارم ولی چه کنم وضعیت غیرعادی وجنگ عالم سوز انسان را از اعتماد بهرکس حتی بخودش باز می‌دارد یک دو سه نکته آقای دکتر دراین گزارش یکماهه خودشان نوشته‌اند که این قسمت بعقیده بنده قابل توجه است ایشان آدم مبرزی هستند شخص پاکی هستند وبنده بسابقه عملیات دکتر اعتماد کامل دارم ولی دراین گزارش نظری راکه گرفته‌اند که سطح زندگی را پائین بیاورند برای آقایان محترم می‌خوانم بنده را امیدوار نمی‌کند (متفقین برای تأمین هزینه خود دراین کشور اعتبارات دلار ولیره به ایران می‌دهند که قسمت عمده یا تمام آن قابل تبدیل به زر می‌باشد ودولت ایران در ازاء این اعتبارات معادل دولار ولیره‌های مزبور به متفقین ریال بشکل اسکناس واگذار می‌نماید اگر چه این ترتیب امروز اسباب مزاحمت این کشور را فراهم نموده است ولی در حقیقت دولت ایران باینوسیله مبالغ گزافی ارزخارجی بدست آورده‌اند

رئیس‌ـ آقای اوحدی شما فقط راجع به مال‌الاجاره پیشنهاد حذف کرده‌اید درهمین قسمت می‌توانید صحبت کنید

اوحدی‌ـ چشم بنده بچه حرف شنوی هستم این قسمت را بنده خواندم آقایان هرچه باید ملتفت شوند شدند عرض می‌کنم بنده حذف کردم در ماده اول سه قسمت را یکی مسئله اجاره یکی مسئله دست‌مزد یکی مسئله خدمت دلیل اینکه بنده اجاره را در ماده حذف کردم برای این است که تبصره این ماده مسئله اجاره را تصریح دارد که راجع به اجاره و وضعیت آن ترتیبی با مشورت وزیردادگستری بکنند وهرچه با همدیگر تصمیم گرفتند اجرا بکنند واین در تبصره هست ودیگر لازم نیست که درماده باشد یکی دیگر دولت در مقام بیمه کارگران است در مقام تعیین مزد کارگران است آنهم احتیاجی ندارد که این اختیارش را علیحده به ایشان بدهیم در صورتیکه قانون بیمه کارگران الان مطرح است واز مجلس دارد می‌گذرد آمدیم سرخدمت این خدمت مقصود حقوق خدمتگزاران دولتی است یا ساعت کار اگر مقصود ساعات کار است این اختیاری لازم ندارد اگر مقصود حقوق مستخدمین است وحقوق خدمت است که ما در قانون اشل داریم برای همه کارها این دیگر چه احتیاجی دارد اگر لازم است که رئیس کل دارائی تعدیل در اشل بکند که این محتاج است به قانون که باید قانون آن بیاید بمجلس وبطور متحدالشکل مثل سابق بمجلس بیاید وپس از تصویب مجلس بموقع اجرا گذارده شود این بود نظر بنده.

مخبرـ بنده در قسمت اول فرمایشات آقای اوحدی عرضی ندارم البته خارج از موضوع پیشنهادشان بود لازم است عرض کنم که تبصره خود ماده را روشن می‌کند در صورتیکه درماده اسمی از مال‌الاجاره مستغلات نبریم چطور می‌توانیم برای او یک تبصره قائل شویم مقصود این است که رئیس کل دارائی مال الاجاره مستغلات را مثل سایر امور اقتصادی کشور تحت نظارت واختیارات خودش قرار بدهد اما راجع بدستمزد اینکه فرمودند قانون بیمه در مجلس مطرح است بیمه غیر از دستمزد است بیمه برای این است که اگر کارگر کسالتی برای او رخ داده البته کارفرمایان بوسیله همین شرکت بیمه جبران کنند چون این بازمان فرق می‌کند بالا می‌رود پائین میاید وباید این این را طوری در نظر گرفت که تمام طبقات رعایت شوند هم طبقه بالاتر وهم طبقه پائین‌تر واین یکی از امور مهم اقتصادی است باین جهة این جا ما بطور کلی نوشتیم که دراین امور مداخله کند وآقای اوحدی هم با همین ترتیب موافقت بفرمایند بهتر است

اوحدی‌ـ با اینکه توضیحات ایشان بنده را قانع نکرد برای اینکه زودتر بگذرد پس می‌گیرم

پیشنهاد آقای طباطبائی

پیشنهاد می‌کنم جمله اجناس غیرخوارباری از سطر اول حذف شود

طباطبائی‌ـ عرض می‌کنم ماده اول یک مقداری با وزیر خواربار تعارف کرده است ودر تبصره سوم آمده است سراغ خواربار ضرورت زندگی دو قسم است در درجه اول خواربار را باید گذاشت یعنی نان گوشت قند شکر کبریت اینطور چیزها که لوازم وضروریات زندگی است ودر درجه دوم کارخانه چرم سازی البته لازم است ولی بمشابه ضروریات زندگی نیست در صورتیکه رئیس کل دارائی لازم شده است که دارای این اختیارات باشد ومتفق علیه همه است که زندگانی غیرقابل تحمل است شما نمیدانم چطور شده که قسمت اول را مستثنی کرده‌اید وبعد در تبصره سوم همان استثنا را بهم زده‌اید بنظر من موافقت بفرمائید که این جمله غیرخواربار را برش داریم سکته هم از حیث وزارت خواربار واز حیث بودنش واجزاء واعضایش نخواهد خورد او وزارت خودش را می‌کند او وزارت خودش را می‌کند این اداره هم اگر موفق شد بلکه سطح زندگی را پائین بیاورد بنابراین آقایان موافقت بفرمائید که نوشته شود اعم از خواربار وغیره یا اینکه در تبصره آن کلمه را بردارید

وزیرخواربارـ بنده گمان می‌کنم که این پیشنهاد آقای طباطبائی اگر مورد توجه شود مستلزم این است که وزارت خواربار وجود نداشته باشد یکی از مسائل اساسی که ایجاب می‌کند وجود وزارت خواربار را رأئی است که جزء اختیارات دکتر میلسپو داده شود که مداخله او درامر خواربار نباشد والا اگر مداخله دکتر میلسپو در وزارت خواربار باشد طبعاً ضمیمه مالیه خواهد شد و وجود وزارت خواربار لغو خواهد بود. اما تبصره ۳ در لایحه تقدیمی که از طرف دولت تقدیم شده بود این تبصره نبود واین تبصره در کمیسیونهای مربوط پیشنهاد شده است وآنچه که بنده اطلاع دارم خود دکتر میلسپو هم در مرحله اولی با این نظر موافق ومساعد نبود حالا اگر فرمایشی داشته باشند آقای طباطبائی در تبصره ۳ ممکن است مذاکره بفرمایند که اشکالاتی اگر هست رفع شود

طباطبائی‌ـ اجازه میفرمائید بنده توضیحی عرض کنم راجع به این موضوع بعد رأی گرفته شود (عده از نمایندگان‌ـ بفرمائید) عرض کنم این که فرمودند اگر این نظر قبول شود تالی فاسدش این است که وزارت خواربار نباشد من خیال می‌کنم این موضوع خیلی مورد نگرانی نیست خوب نباشد وخیال نمی‌کنم طوری بشود یک اداراتی را از این جا واز آن جا جمع کرده‌اند و وزارت خواربار را درست کرده‌اند اینها دوباره پخش وپلا می‌شوند بجاهای خودشان واین مرد هم کار خودش را می‌کند وآن قسمت هم که مهمترین وضروری ترین قسمت زندگی است آنهم انشاءالله تأمین می‌شود وبنده خیال می‌کنم اگر آقا درست توجه بفرمایند جواب ایشان قانع کننده نبود بنده نظرم این است که اگر با این پیشنهاد موافقت بفرمایند بین ماده وتبصره تباینی پیدا نخواهد شد یا موافقت بفرمائید تبصره را بردارند یا همان طور که گفته شد اجناس خوارباری هم در ماده اضافه شود

رئیس‌ـ با اینکه آقایان میدانند هم به پیشنهادات وهم بمواد بایستی رأی گرفته شود باز رعایت اکثریت را نمی‌کنند ومدتی ما را معطل می‌گذارند

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای طباطبائی……

وزیرکشاورزی‌ـ این پیشنهاد حذف است وقابل رأی نیست ممکن است اگر آقای طباطبائی به نظر خودشان باقی باشند درموقع رأی ماده تقاضای تجزیه بکنند.

طباطبائی‌ـ این پیشنهاد حذف کلمه است اشکالی ندارد

رئیس‌ـ وقتی که به ماده می‌خواهیم رأی بگیریم تجزیه می‌کنیم یک دفعه بی‌این قسمت رأی می‌گیریم تکلیف پیشنهاد شما معلوم می‌شود. پیشنهاد آقای نقابت

پیشنهاد می‌کنم کلیه امور خواربار جزء اداره رئیس دارائی فعلی باشد.

رئیس‌ـ آقای نقابت.

نقابت‌ـ بنده یک توضیحی دادم راجع به این پیشنهاد واستدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمائید که درموقع سختی وضرورت برطبق نظر تمام علمای اقتصاد که حتی حاضرم کتابها ونوشته‌های آنها را دراختیار آقایان بگذارم اساس تمام مواد زندگی وقیمت آنها تطبیق می‌شود با قیمت مواد خوارباری اساس تمام زندگی خواربار است وگندم است باید قیمت مواد خوارباری وگندم تعدیل شود تا سایر اجناس هم قیمتشان تعدیل شود وقتی که قیمت اجناس خوارباری می‌رود دراختیار دیگری ما موفق نمی‌شویم اگر چه یک تبصره در ذیل این ماده هست که گفته شده است قسمتی از مواد خواربار راکه مقتضی بدانند هیئت وزراء دراختیار رئیس کل دارائی قرار خواهند داد ولی این کافی نیست تمام مواد خوارباری باید در تحت این اختیار درآید یا موفقیت پیدا می‌کند رئیس کل دارائی یا نمی‌کند ولی پایه قیمت تمام چیزها روی خواربار است این قسمت را هم قبول بفرمایند آنوقت راجع بسایر قسمت‌های فنی بعد صحبت خواهیم کرد

وزیردارائی‌ـ البته این قسمتی راکه آقای نقابت اظهار فرمودند نسبت به قیمت‌ها ونرخ اجناس مورد توجه خواهد بود ودرمواقع لازمه تبادل نظر با وزارت خواربار خواهد شد که قیمت مواد خوارباری هم با قیمت‌های سایر اجناس تناسب داشته باشد ولی نظارت این امر همینطور که حالا هم هست با وزارت خواربار خواهد بود ویک قسمت‌هائی هم اگر لازم بود وبین وزارت خواربار ورئیس کل دارائی موافقت حاصل شد که آن قسمت راهم رئیس کل دارائی دخالت کند همانطور که ملاحظه فرموده‌اید درتبصره سه پیش‌بینی شده است که با تصویب دولت مشمول این اختیارات می‌شود درهر حال راجع به نرخ وقیمت اجناس خوارباری وغیر آن رعایت تناسب ازهر جهت خواهد شد وسعی می‌شود که قیمت آنها با یک تناسبی معین شود.

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای نقابت آقایانیکه قابل توجه میدانند برخیزند (عده کمتری برخاستند) قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای سزاوار:

بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره ۱ ماده اول بترتیب زیر اصلاح شود.

تبصره ۱-ترتیب وتنظیم تعدیل مال الاجاره مستغلات از طرف وزارت دادگستری با جلب نظر رئیس کل دارائی به مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد شد.

رئیس‌ـ آقای سزاوار.

سزاوارـ بنده در شور اول هم پیشنهاد کردم. البته نسبت به کلیات این لایحه موافق بودم ولی چیزی که هست بعضی مسائل است که بنظر بنده اگر دولت مورد توجه قرار ندهد درعمل ممکن است دچار زحمت واشکال بشود مثلاً اینجا راجع به موضوع به مال الاجاره مستغلات است البته آقایان میدانند که ما راجع به مال الاجاره مستغلات وبطور کلی راجع باجاره واستجاره در قانون مدنی یک بابی داریم والبته بصرف اینکه اجازه بدهیم یک مقرراتی را رئیس کل مالیه وضع کند وبعد بموقع اجرا بگذارد باقوانین دیگری که هست وبا قانون مدنی اصطکاک پیدا می‌کند واین عمل از وظایف خاص وزارت دادگستری است که بایستی لایحه اورا تهیه کند واگر دکتر میلسپو هم نظری داشته باشد نظر اورا جلب کند وبه مجلس شورای ملی پیشنهاد کند بطور کلی نوشتن ترتیب وتنظیم مال الاجاره یعنی چه؟ من نمی‌فهمم ترتیب وتنظیم اصلاً یعنی چه؟ ما یک قانونی داشتیم سابقاً بنام قانون تعدیل مال الاجاره اگر منظور از این ترتیب وتنظیم همان تعدیل است که باید کلمه تعدیل هم این‌جا باشد وبعلاوه عرض کردم که اجاره از عقودلازمه است ویک بابی دارد در قانون مدنی اجاره واستجاره مطابق آن قانون وطبق اسناد رسمی یک مقرراتی دارد وبا یک همچو اجازه بنده تصور می‌کنم که درمحاکم این عمل دچار اشکال بشود وبنابراین اشکالی ندارد که با این پیشنهادی که بنده تقدیم کرده‌ام مدافقت بفرمایند که این ترتیب وتنظیم را برای تعدیل مال الاجاره وزارت دادگستری پیشنهاد کند با موافقت رئیس کل دارائی به مجلس که بعداً هم دچار اشکال نشویم.

وزیر دادگستری‌ـ موضوع مال الاجاره خانه‌ها ومستغلات اخیراً نه تنها در مملکت ما بلکه در همه ممالک مورد توجه خاص قرار گرفته وبواسطه اختلالی که در امور اقتصادی پیدا شده هر مملکتی اخیراً برای خودش یک مقرراتی وضع کرده که از حدود قانون مدنی هم تخطی شده است درمملکت ما هم موضوع موجر ومستأجر مخصوصاً در قسمت مستغلات وبالاخره قسمت‌های شمال شهر بیشتر مورد توجه است وشکایات زیادی بوده است واین شکایات هم تازگی ندارد از ۱۳۱۸ که اولین قانون تعدیل مال الاجاره وضع شده است این شکایات ادامه دارد ودولت بعداز یک مطالعات زیاد درسال گذشته یک ماده واحده گذراند که آن قانون سابق را ادامه داد واخیراً هم لازم بود وضرورت ایجاب می‌کرد که درامر تعدیل مال الاجاره‌ها دولت مداخله کند ویک مقرراتی وضع کند ووضع این مقررات ازاین نظر است که سکنی تأثیر فوق‌العاده در زندگانی روزمره دارد همانطور که لباس وطعام در زندگی خانوادگی افراد مؤثر است سکنی هم مؤثر است (صحیح است) ومخصوصاً نسبت به یک طبقات خاصی که طبقه مستخدم دولت وطبقه کارگر است که آنها عایدات زیادی ندارند بایستی آن مقررات وضع شود که در زندگی آنها تعدیل شود البته موجرها هم یک دلایلی دارند که زحمتی کشیده‌اند وخانه ساخته‌اند مستغلات بنا کرده‌اند رعایت حقوق آنها هم باید بشود اما این کار یک مطالعات زیادی لازم دارد زیرا فرق است مابین خانه ودکاکین فرق است بین خانه‌های شمال شهر وجنوب شهر تمام اینها مورد توجه است واگر ما بخواهیم برای تمام اینها همانطور که در نظر داشتیم مقرراتی وضع کنیم وبه مجلس بیاوریم اختلالی در جنبه اقتصادی که دولت در نظر دارد بدست دیگری اجرا کند پیدا می‌شود وآن اختلال مضر است ونسبت بسایر امور هم تأثیر می‌کند بنابراین بنده در شور کمیسیون عدلیه هم توضیح دادم وآقای سزاوار هم تشریف داشتند وقرار شد که با مشورت کمیسیون عدلیه تصمیماتی بگیریم ونظریه خودمان را به آقای دکتر میلسپو بدهیم ویک تصمیمی گرفته شود که درحدود مقررات قانون مدنی وحقوق عمومی باشد بنابراین تمنا می‌کنم آقای سزاوار هم موافقت بفرمایند این ماده بهمین صورتی که هست تصویب شود منظور ایشان هم در عمل تأمین خواهد شد.

رئیس‌ـ آقایانیکه پیشنهاد آقای سزاوار را قابل توجه میدانند قیام فرمایند (عده کمی قیام نمودند) قابل توجه نشد.

پیشنهاد آقای بهبهانی.

بنده بجای تبصره ۳ماده اول کمیسیون تبصره ۳ماده لایحه دولت را پیشنهاد می‌نمایم.

بهبهانی‌ـ پیشنهادی هم بنده در تبصره ماده اول تقدیم کرده‌ام اول آنرا بخوانند.

رئیس‌ـ پیشنهاد دیگر آقای بهبهانی خوانده می‌شود:

تبصره ۱ را بطریق زیر اصلاح وپیشنهاد می‌نمایم:

تبصره ۱ ترتیب وتنظیم مال الاجاره مستغلات با مقرراتی بعمل خواهد آمد که از طرف وزیر دادگستری با جلب نظریات رئیس کل دارائی در تحت موادی تنظیم شده واز تصویب مجلس شورای ملی بگذرد.

عده ازنمایندگان‌ـ این پیشنهاد رد شد.

رئیس‌ـ این پیشنهاد عین پیشنهاد آقای سزاوار است که مجلس رد کرد (صحیح است) پیشنهاد آقای انوار:

پیشنهاد می‌کنم درماده اول بعداز کلمه (وارد) اضافه شود (اجناس ضروری) وبعدازکلمه (صادر) اضافه شود (غیرضروری).

رئیس‌ـ آقای انوار.

انوارـ بنده قبلاً دو موضوع را ناچارم بعرض مجلس برسانم یکی آن حمله بی‌جهت آقای طباطبائی است به بنده که بنده تذکر نظامنامه می‌کنم وایشان میگویندکه تو برخلاف نظامنامه میگوئی. موضوع دوم راجع بپیشنهاد- هائی است که درشور اول می‌شود آن پیشنهادات باید در مجلس خوانده شود ومیرود بکمیسیون کمیسیون یا رد می‌کند یا قبول می‌کند وقتی که رد کرد در شور ثانی صاحب آن پیشنهاد می‌تواند آن پیشنهاد خودش را دومرتبه بدهد چون رد کردن کمیسیون دخلی به رد کردن مجلس ندارد این را دومرتبه صاحب پیشنهاد می‌تواند تعقیب کند ومطلب خودش را درمجلس اظهار کند ومجلس اظهار عقیده می‌کند. بنده یک چیزی از آقای طوسی سئوال کردم بعدهم آقای دکتر طاهری تأیید کردند که پیشنهاداتی که درشور اول می‌شود باید درمجلس خوانده شود البته توضیح داده نمی‌شود واگر این کار نشود برخلاف نظامنامه وعمل است ولی درشور دوم اگر این پیشنهاد درکمیسیون موافقت نشد درمجلس صاحب پیشنهاد می‌تواند همان پیشنهاد را بدهد وتوضیح می‌دهد ودر اینجا یا رد می‌شود یا قبول می‌شود حالا اینها مسئله نیست من هم با این قانون موافقم سه ورقه سفید هم می‌دهم. حالا یک پیشنهادی بنده داده‌ام بنده تنها هم نیستم آقای دکتر تاج بخش هم این پیشنهاد را کرده است دیگری هم پیشنهاد کرده است. عرض کنم راجع به وارد کردن اجناس‌ها اختیار می‌دهیم که اجناس را وارد کنند وصادر هم بکنند ما که فعلاً گرفتار یک مضیقه هستیم اجناس را که می‌خواهیم وارد مملکت بکنیم اجناس ضروری برای ما وارد کنند واجناس راکه می‌خواهند صادر کنند اجناس غیرضروری را صادر کنند یعنی دستشان مطلقا باز نباشد آقایان گفتند که پیشنهاد شده است وقبلا آگهی می‌شود اگر قبلا هم آگهی بشود رفع این توهم را نمی‌کند. یک مسئله‌ایست که گفتند اگر کلاغ توی چاه بیفتد چند دلو بکشند گفتند که کلاغ توی چاه نمی‌افتد آقا این که نمی‌شود ما بگوئیم اگر خواستند جنس ضروری را صادر کنند یا جنس غیرضروری را وارد کنند آگهی هم کردند این آگهی که جلوی این عمل را نمی‌گیرد اگر بیاید آگهی بکند که فلان جنس غیرضروری را می‌خواهند وارد کنند این که رفع توهم بنده را نمی‌کند مگر اینکه آقایان وزراء در اینجا بیان کنند که مراد از این آگهی این است که آگهی می‌شود نسبت باجناس ضروری در صورت وارد کردن ونسبت باجناس غیرضروری درصادر کردن این یک موضوع. موضوع دیگری که لازم است عرض کنم راجع بمقررات است که دراین جا نوشته شده است. آگر آن مقررات مطابق قانون واقع است که معنی آن قانون است واگر در حدود نظامنامه است که همان نظامنامه است وباید دولت بیان کند مراد از مقرراتی که دراینجا نوشته شده است مراد قانون ووضع قوانین نیست بلکه مراد وضع مقرراتی است درحدود نظامنامه والا اگر بنا باشد که ما اجازه بدهیم که مراد از مقررات قانون است ما هیچوقت حق نداریم که یک همچو اجازه را بدهیم فقط مقصود از مقررات نظامنامه است درحدود این قوانین.

وزیر دارائی‌ـ اولا راجع به نظامنامه که آقای انوار اظهار کردند پیشنهادات همانطور که فرمودند می‌رود به کمیسیون کمیسیون هرکدام راکه قبول کرد البته در راپورت شور ثانی ضمن آن گزارش ضمیمه می‌شود ولی هرکدام راکه رد کرد آن نماینده که پیشنهاد داده است اگر میل داشته باشد دومرتبه می‌تواند تعقیب کند همانطور که آقا هم تعقیب کردید درمجلس پیشنهاد می‌کنید ودر مجلس هم دراطرافش مذاکره می‌شود اگر هم تعقیب نکرد که نکرد. اما در قسمت پیشنهاد که نسبت به وارد کردن وصادرکردن ضروری وغیرضروری نوشته شود درکمیسیون هم این موضوع صحبت شد ولی امروز اگر ما بتوانیم هر جنسی را وارد مملکت بکنیم بنظر ما ضرر ندارد وبرای ما فایده دارد ولزومی ندارد که ما محدود کنیم ونتوانیم یک اجناسی را وارد کنیم امروز هر جنسی راکه ما بتوانیم وارد کنیم اسباب رفاهیت مردم را فراهم کرده‌ایم وهمینطور راجع بصادرکردن اگر ما بخواهیم کلمه غیرضروری را اضافه کنیم بعد دچار زحمت واشکال می‌شویم ولی درعمل همانطور که مذاکره شد وقتی بخواهند یک جنسهائی را درتحت اختیار در بیاورند چه از حیث صادرات وچه واردات آگهی خواهد شد وعموم مردم مستحضر خواهند شد البته اگر یک چیزهائی باشد که ضروری باشد ممکن است درش بحث شود البته متصدیان امرهم نظر به مصلحت دارند وآنچه راکه صلاح باشد عمل خواهند کرد ازاین جهت بعقیده بنده محدود کردن آن ممکن است ضرری درعمل وارد سازد وبه صورتی که فعلاً هست اشکالی ندارد

انوارـ اجازه میفرمائید بنده توضیحی عرض کنم

بعضی ازنمایندگان‌ـ رأی ـ رأی.

رئیس‌ـ بفرمائید.

انوارـ مطالبی راکه بنده اظهار کردم وآقای وزیر دارائی صحبت کردند که عملی می‌شود شور می‌شود وآگهی می‌شود وغیرضروری را وارد نمی‌کنند وضروری را خارج نمی‌کنند چون مقصود من با این توضیحات حاصل است استرداد می‌کنم پیشنهادم را.

رئیس‌ـ پیشنهاد آقای ملک مدنی:

اصلاح تبصره ۱ را بطریق زیر پیشنهاد می‌نماید

ترتیب وتنظیم مال الاجاره مستغلات با مقرراتی که از طرف وزارت دادگستری و رئیس کل دارائی تنظیم وبه تصویب کمیسیون دادگستری مجلس خواهد رسید بعمل خواهد آمد.

ملک مدنی‌ـ این پیشنهاد را آقای سزاوار هم کردند وچون رد شد ومجلس رأی نداد بنده هم مسترد می‌کنم.

رئیس‌ـ پیشنهاد آقای شهدوست:

اینجانب پیشنهاد می‌کنم درماده ۱ بعداز (همچنین) تعدیل مال الاجاره نوشته شود ودرتبصره ۱ بعداز ترتیب در عوض تنظیم تعدیل مال الاجاره نوشته شود.

رئیس‌ـ آقای شهدوست.

شهدوست‌ـ آقای وزیر دارائی دراینجا مقصود ازاین ماده این است که تعدیل مال الاجاره باشد والا تنظیم که مورد ندارد بنده پیشنهاد کردم درماده تعدیل هم اضافه شود ودرتبصره هم عوض تنظیم تعدیل نوشته شود:

نخست‌وزیرـ دراولی درست نیست درتبصره درست است.

مخبرـ ماهم موافقیم.

هاشمی‌ـ درماده این قسمت هم عطف به کلمه امر است که دراول ماده است.

شهدوست‌ـ چه اشکالی دارد بنویسیم تعدیل مال الاجاره که اینطور می‌شود:امر تحصیل اجناس غیرخوارباری وکلیه موادخام ومصنوعات و وارد وصادرکردن اجناس وحمل ونقل وانبار نمودن وتوزیع آن وهمچنین تعدیل مال الاجاره مستغلات.

وزیر خواربارـ اینجا توجه بفرمائید فرق است بین اداره کردن مال الاجاره وتعیین مال الاجاره دراولی مقصود این است که گرفتن مال الاجاره را تحت اختیار خودش قرار بدهد مثل سایر عوائد مالی درتبصره می‌گوید چه جور این عمل را تنظیم بکند. این جا درماده امر مال الاجاره است ودر تبصره ترتیب تنظیم عمل است.

مخبرـ درهر دوقسمت تعدیل لازم دارد.

شهدوست‌ـ مال الاجاره را مالک می‌گیرد نه دکتر-میلسپو.

وزیرخواربارـ ممکن است در تبصره تعدیل بجای تنظیم نوشته شود ودرست است ولی درماده امر مال الاجاره را تحت اختیار واقع می‌شود نه تعدیل وآن یک موضوع دیگری است.

رئیس‌ـ آقای شهدوست.

شهدوست‌ـ آقا فرمودند دراین‌جا مال الاجاره وصول می‌کند مال الاجاره را مالک وصول می‌کند ما دراین‌جا اختیار می‌دهیم که رئیس کل دارائی امر تعدیل مال الاجاره درست کند….

سزاوارـ آقا رئیس کل دارائی نمی‌تواند تعدیل مال الاجاره را درست کند.

شهدوست‌ـ ودر تبصره هم اختیار می‌دهیم که با موافقت وزارت دادگستری مقرراتی وضع کند واین عمل را انجام دهد.

هاشمی‌ـ از (وهمچنین) عطف می‌شود بامر اینطور می‌شود (وهمچنین امر مال الاجاره مستغلات)

رئیس‌ـ در تبصره که موافقت کردند که عوض ترتیب وتنظیم نوشته شود (ترتیب وتعدیل مال الاجاره) بجای تنظیم می‌نویسیم تعدیل مال الاجاره ودر قسمت بالاهم گمان نمی‌کنم لازم باشد ترتیبش را تبصره داده است.

شهدوست‌ـ بنده هم پیشنهادم را اصلاح می‌کنم که فقط در تبصره بجای تنظیم بنویسند تعدیل.

بیات‌ـ درتبصره را بنده قبول می‌کنم.

مخبرـ بنده هم موافقم.

رئیس‌ـ پیشنهاد آقای انوار.

پیشنهاد می‌کنم درماده اول بعداز کلمه (خدمات) اضافه شود (عمومی)

رئیس‌ـ آقای انوار.

انوارـ درشوراول هم بنده پیشنهاد کردم وتصور می‌کردم در کمیسیون قبول شود برای اینکه نظردولت هم همین است که خدمات عمومی را فقط شامل می‌شود مثل خدمات ادارات وشهرداریها واین‌جور چیزها که درحقیقت خدمات عمومی است نه خدمات خصوصی که مثلا بنده درخانه خودم یک نوکر یا کلفت دارم خدمات آنها هم تحت نظر دکتر میلسپو باشد معاون دکتر میلسپو هم درکمیسیون اظهار کرد که مراد خدمات عمومی است این است که بنده این پیشنهاد راکردم وتقاضا می‌کنم قبول بفرمایند.

وزیردارائی‌ـ بنظر بنده اگر خدمات مطلقاً هم نوشته شود اشکالی ندارد واگر بنویسیم خدمات عمومی ممکن است درموقع عمل باشکالات بربخوریم وبعضی خدمات راهم لازم باشد درش رئیس کل دارائی دخالت داشته باشد آنوقت نتواند در صورتیکه ازنظر عمل لازم باشد که دخالت کند وبنده تصور می‌کنم خدمات مطلقاً نوشته شود بهتر است وآقای انوار هم خوب است مسترد بفرمایند که درعمل برای ما تولید اشکالی ننماید.

رئیس‌ـ آقای ملک مدنی.

ملک مدنی‌ـ بنده هم عقیده‌ام این است که پیشنهاد آقای انوار پیشنهاد خیلی خوبی است آقای وزیردارائی هم باید قبول بفرمایند ما این‌جا مقرراتی که وضع می‌کنیم برای کسانی است که درخدمات عمومی هستند ما دیگر کاری باشخاص نداریم چرا مطلب را انقدر می‌پیچانید بنده می‌خواهم یک نوکر بیاورم یک آشپز بیاورم باید در خدمت اینها دکتر میلسپو دخالت کند این معنی ندارد که درکارهای خصوصی هم وارد شود وبنظر بنده این پیشنهاد بایستی مورد قبول واقع شود.

رئیس‌ـ موافقین با پیشنهاد آقای انوار برخیزند (اغلب قیام نمودند) قابل توجه شد.

وزیردارائی‌ـ اجازه میفرمائید؟ ازنقطه نظر این که یک موضوعی که نظر آقایان بآن متوجه می‌شود دولت هم با آن نظر موافق است حالا هم چون این پیشنهاد مورد قبول آقایان است بنده هم موافقت می‌کنم آقای مخبر هم تصور می‌کنم موافق باشند.

مخبرـ بنده هم قبول می‌کنم.

رئیس‌ـ پیشنهاد آقای بهبهانی.

بنده بجای تبصره ۳ ماده اول کمیسیون تبصره ۳ ماده لایحه دولت را پیشنهاد می‌نمایم.

مخبرـ لایحه دولت اصلا تبصره ۳نداشت این تبصره را کمیسیون پیشنهاد کرد ودرکمیسیون اضافه شد.

رئیس‌ـآقای بهبهانی.

بهبهانی‌ـ مقصود بنده تبصره ۳ گزارش شور اول کمیسیون است خیلی متاسفم که باید عرض کنم صحبت‌هائی که درباب مواد قانون می‌شود غالباً بتعارف می‌گذرد وروی منطق بکسی جواب داده نمی‌شود بنده یک عرایضی کردم وآقای وزیر مالیه هم یک تعارفاتی نسبت به دکتر میلسپو کردند بنده هم موافقت دارم که ایشان یک سابقه خوبی دراین مملکت دارند وهمه هم بایشان اعتماد دارند ومیل دارند که کار ایشان بخوبی پیشرفت کند ولی هیچکس را بنده مصون از خطا نمیدانم وممکن است ایشان هم خطا بکنند. حالا راجع به تبصره عرض کنم درشور اول درکمیسیون دارائی یک نظری بود وتبصره سوم روی آن نظر اضافه شد که باید یک چیزهای خوارباری که لازم می‌شود درتحت اختیار دکتر میلسپو باشد از طرف وزارت خواربار با مصلحت دید خود دکتر میلسپو رئیس کل دارائی پیشنهاد می‌شود وروی آن عمل می‌کنند موجبی ندارد که دولت وهیئت دولت دراین باب رأی بدهد چون این یک مطلبی است تحت اختیار یک وزیری اگر یک وزیری یک مطلبی را صلاح بداند یا صلاح نداند هیئت دولت باید روی صلاح ومصلحت او عمل کند بخصوص آقای تدین که دراین مدت کم که دروزارت خواربار هستند کاملاً اوضاع خواربار بهتر شده است هم جنسش بهتر شده هم کمیتش وایشان نشان دادند که دراین مملکت یک وزیری هم پیدا می‌شود عمل کند. درهرحال بنده هیچ موجبی نمی‌بینم که این تبصره را تغییر دهند واختیارش را بدولت بدهند که ممکن است یک وقت مطلب لازمی باشد وتاکار در هیئت وزراء طرح شود وجلب موافقت شود موجب تأخیر کار می‌شود بعقیده بنده هیچ لزومی ندارد که این کار بانظر هیئت وزیران باشد واگر می‌خواهند تأخیر کار فراهم شود اختیار آن را به هیئت دولت بدهید.

وزیردارائی‌ـ پیشنهادی که درکمیسیون موافقت شده بود همان تبصره سوم بود که درخبر شور اول بود در همانجا هم آقای بهبهانی توجه نفرمودند که تصویب هیئت وزیران هم هست وتبصره اینطور بودکه برحسب پیشنهاد وزارت خواربار ورئیس کل دارائی هر قسمت ازمواد خواربار لازم شود تحت این اختیار درآید با تصویب هیئت وزیران تحت اختیار رئیس کل دارائی گذارده خواهد شد وحالا هم دراین تبصره می‌نویسد با تصویب هیئت وزیران تحت اختیار رئیس کل دارائی گذارده می‌شود. در کمیسیون موقع شور دوم که مذاکره شد گفتند این تبصره یکقدری طولانی شده وبسط پیدا کرده است والبته وقتی بنا باشد هیئت وزیران تصویب کنند تا نظر وزیر خواربار ورئیس کل دارائی موافقت با آن موضوع نداشته باشد که مورد نظر هیئت وزیران واقع نمی‌شود ازاین جهت گفتند همینقدر که هیئت وزیران یک چیزی را لازم بدانند تحت اختیار گذارده شود حالا هم اگر آقایان نظردارند که همان تبصره گزارش شور اول بهتر است اشکالی ندارد همان قسمتی که درخبر اولیه بوده است بازهم قبول می‌کنیم واین پیشنهاد آقای بهبهانی رابنده قبول می‌کنم.

مخبرـبنده هم قبول می‌کنم.

نیکپورـ آن تبصره را بخوانند

رئیس‌ـ تبصره سوم گزارش شور اول خوانده می‌شود

تبصره ۳-درمورد آن قسمت ازمواد خواربار که به تشخیص وزارت خواربار ورئیس کل دارائی لازم شود مشمول این قانون واقع گردد بموجب پیشنهاد وزارت خواربار ورئیس کل دارائی با تصویب هیئت وزیران تحت اختیار رئیس کل دارائی گذارده خواهد شد.

رئیس‌ـ آقای دهستانی تقاضای تجزیه کرده‌اند در ماده وتبصره‌ها. آقای هاشمی

هاشمی‌ـ بنده فقط اشکالم دراین قسمت این است که حالا که صادر کردن اجناس ازکشور بموجب این قانون تحت اختیار رئیس دارائی قرار خواهد گرفت آیا تعیین قیمت اجناس صادراتی طبق چه مقرراتی خواهد بود خواستم توضیح بفرمایند تعیین قیمت صادرات مقرراتی دارد یا نه؟

وزیرکشاورزی‌ـ اگر چنانچه می‌شد ازحالا این را روشن کنیم که این صحبت‌ها واقع نمی‌شد این یکی از چیزهائی است که تحت اختیار خود رئیس دارائی است وهنوز هم افشا نشده است وکسی هم نمیداند که بعرض آقا برساند (هاشمی‌ـخود دولت هم نمیداند؟)خیر مبدء تعیین قیمت‌ها را خود رئیس دارائی معین می‌کند

رئیس‌ـ ماده اول با اصلاحاتی که شده است خوانده می‌شود بعد رأی می‌گیریم

ماده اول‌ـ به آقای دکتر میلسپو رئیس کل دارائی فعلی اختیار داده می‌شود امر تحصیل اجناس غیرخوارباری وکلیه مواد خام ومصنوعات و وارد وصادر کردن اجناس وحمل ونقل وانبار نمودن وتوزیع آن وهمچنین مال الاجاره مستغلات ودستمزد کلیه کارها وخدمات عمومی را تحت اداره خود قرار دهد

تبصره ۱-ترتیب وتعدیل مال الاجاره مستغلات با مقرراتی که از طرف وزارت دادگستری ورئیس کل دارائی تنظیم خواهد شد بعمل خواهد آمد

تبصره ۲-نسبت باجناس وارداتی وصادراتی نوع اجناسی که باید تحت اختیار درآید قبلاً آگهی خواهد شد

تبصره ۳-درمورد آن قسمت ازمواد خواربار که به تشخیص وزارت خواربار ورئیس کل دارائی لازم شود مشمول این قانون واقع گردد بموجب پیشنهاد وزارت خواربار و رئیس کل دارائی با تصویب هیئت وزیران تحت اختیار رئیس کل دارائی گذارده خواهد شد

طباطبائی‌ـ پس پیشنهاد بنده چطور شد؟ پیشنهاد بنده این بود که جمله غیرخوارباری از اصل ماده حذف شود برای این که درتبصره ۳ اجازه داده شده است که آن قسمت از اجناس خوارباری که لازم شود رئیس کل دارائی دخالت کند با تصویب هیئت وزیران تحت اختیار رئیس کل دارائی گذارده می‌شود نظردولت هم همین است وبا بودن این قسمت در تبصره ذکر آن جمله درماده زائد است وهمان قسمتی که در تبصره نوشته شده کافی است وبا حذف این قسمت درماده اشکال واختلافی هم بین ماده وتبصره پیدا نخواهد شد

وزیر دارائی‌ـ نتیجه اظهار آقای طباطبائی که می‌فرمایند جمله غیرخوارباری ازماده برداشته شود این است که اجناس خوارباری هم ضمیمه شود در صورتیکه نظر این است که خواربار ضمیمه نباشد واین نظربا پیشنهاد آقای نقابت که رد شد یکی است (صحیح است)

رئیس‌ـ پیشنهاد تجزیه شده است. رأی می‌گیریم به اصل ماده اول موافقین برخیزند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. رأی گرفته می‌شود به تبصره اول موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. رأی گرفته می‌شود به تبصره دوم موافقین برخیزند (عده زیادی قیام نمودند) تصویب شد. رأی می‌گیریم به تبصره سوم…..

بعضی ازنمایندگان‌ـ عده برای رأی کافی نیست‌ـ ختم جلسه

-موقع ودستور جلسه بعد-ختم جلسه

{۴-موقع ودستور جلسه بعد-ختم جلسه}

رئیس‌ـ تصویب میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است)

جلسه آینده روز یکشنبه ۱۱ اردیبهشت سه ساعت ونیم پیش ازظهر تمنا می‌شود آقایان هم اول وقت تشریف بیاورند. دستور هم بقیه شور دراین لایحه.

(مجلس یک ساعت ونیم بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی‌ـ حسن اسفندیاری