مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ آبان ۱۳۲۲ نشست ۲۱۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ آبان ۱۳۲۲ نشست ۲۱۱

دوره سیزدهم قانونگذاری

قانون گذاری جلسه ۲۱۱ شماره مسلسل – ۱۲۴۴

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه هشتم آبان ماه ۱۳۲۲

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس.

۲- بیانات آقایان: تهرانچی، نراقی، دبستانی راجع باستیضاح و اظهارات آقای نخست وزیر.

۳- رأی اعتماد بتثبیت کابینه.

۴- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه.

مجلس یکساعت قبل از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید.

صورت مجلس روز پنج شنبه ۵ آبان ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند.

- تصویب صورت مجلس

{۱- تصویب صورت مجلس}

رئیس- در صورت مجلس نظری هست ؟(اظهاری نشد) تصویب شد. بر جسب مقرر بایستی روز پنجشنبه استیضاح بشود بواسطه اینکه اکثریت حاصل نشد بامروز قرار شد. آقای تهرانچی.

- بیانات آقایان: تهرانچی، نراقی، دبستانی راجع باستیضاح و اظهارات آقای نخست وزیر

۲- بیانات آقایان: تهرانچی، نراقی، دبستانی راجع باستیضاح و اظهارات آقای نخست وزیر

تهرانچی- عرض کنم مقدمه خواستم بعرض آقایان برسانم (جمعی از نمایندگان- بلندتر) متأسفانه برعکس جاهای دیگر وضعیات و اوضاع ما طوری است که برای یکنفر استیضاح کننده آنقدر زیاد جستجوی ادله و دلیل لازم نمی‌شود چون استیضاحم در قسمت خواربار که در اثر سوء سیاست داخلی است و یکی هم انحلال وزارت خواربار قبل از تصویب لایحه انحلال آن بوده است البته در قسمت بدی خواربار عرایضی دارم که اینجا عرض می‌کنم که مغایرت مقررات با قوانین جهریه مجلس شورای ملی دارد و در قسمت سیاست داخلی به آقای دبستانی نماینده محترم که خود یکنفر از استیضاح کنندگان هستند محول می‌کنیم عرض کنم در درجه دوم لازم است که این عرض را هم کرده باشم که البته مسلم شد در همین مجلس شورای ملی که مسئولیت اجرای هرگونه مقرراتی از طرف مستشاران خارجی با داشتن اختیارات و غیره بطور کلی بر عهده دولت است در موقعیکه اختیارات داده می‌شد اینجا بحث شد و این موضوع از طرف دولت مسلم گردید که هرگونه اقداماتی بکنند مسئولیت آن یعهده دولت بدو خوب آنهم بعهده دولت و جواب آنهم بعهده دولت خواهد بود این را خواستم عرض کنم که خاطر آقایان نمایندگان مستحضر باشد مقدمه راجع بانحلال وزارت خواربار البته آقایان میدانند در موقعیکه کابینه فعلی روی کار آمد اول در نظر داشت که وزارت خواربار را تبدیل کند باداره این عملی بود که در درجه اول کرد و بهمین جهت بود که وزیری هم برای خواربار معین نکرد بعد از مدتی تفکر و مطالعه وزیر را معرفی کردند والبته روی نظری بوده است و از آن خیالی که داشتند منصرف شدند و البته این روی یک مصالحی بوده است که برای خودشان ادله و براهینی فرض کردند بعد از اینکه وزارت خواربار شروع کرد بکار بنده نمی‌خواهم عرض کنم که آن وزارتخانه خوب کار کرد یا بد ولی البته توانست در اوائل یعنی آنوقت که فوق العاده در مضیقه بود با نبودن وسایل خواربار و نبودن محصول هر طوری که بود یا بد یا خوب تا سر خرمن رساند غفلتاٌ بدون استحضار خاطر نمایندگان و بدون اطلاع قبلی مجلس و بدون اینکه مجلس از این موضوع اطلاعی داشته باشد دولت وزارت خواربار را منحل کرد یعنی آقای نخست وزیر تشریف آوردند بمجلس شورای ملی و لایحه انحلال وزارت خواربار را بمجلس تقدیم کردند معلوم است وقتی که یک لایحه تقدیم مجلس شد طبق قانون اساسی وضع تشکیلات یک وزارتخانه یا انحلال او با مجلس است نه با دولت بدون تصویب مجلس نمی‌شود وزارتخانه‌ای اضافه کرد و همینطور نمی‌شود یک وزارتخانه‌ای را منحل کرد بهمین جهت بود که آقای نخست وزیر لایحه را تقدیم مجلس کرد و بنده آن لایحه را الآن دارم و برای آقایان می‌خوانم.

ماده واحده- مجلس شورای ملی بدولت اجازه می‌دهد که از تاریخ تصویب این قانون وزارت خواربار را منحل و سازمان آنرا ضمیمه وزارات دارائ نماید.

بدیهی است اگر این لایحه لازم نبود یک همچو لایحه‌ای از طرف خود دولت تقدیم نمی‌شد باین جهت برخلاف قانون اساسی رفتار کرده است و برخلاف لایحه‌ای که خود دولت آورده است یعنی مجلس شورای ملی هنوز این لایحه را تقدیم نکرده خودشان منحل کردند یعنی بدون تصویب مجلس امور راجع بآن وزارتخانه را ضمیمه اختیارات دکتر میلسپو نمودند در صورتیکه اگر می‌خواستند از اختیارات دکتر میلسپو از این قسمت استفاده کرده باشند این هم بنظر بنده برخلاف بود زیرا در ماده اول تبصره ۳ قانون اختیارات می‌نویسد:

  • تبصره ۳- در مورد آن قسمت از مواد خواربار که بتشخیص وزارت خواربار و رئیس کل دارائی لازم شود مشمول این قانون واقع گردد بموجب پیشنهاد وزارت خواربار و رئیس کل دارائی با تصویب هیئت وزیران تحت اختیار رئیس کل دارائی گذارده خواهد شد.

اینجا کاملاٌ ملاحظه میفرمائید که در آن قسمت از مواد نوشته شده یعنی کلی نیست وقتیکه کل می‌گفت یعنی راجع بتمام خواربار وقتیکه گفت آن قسمت یعنی یک قسمت از آن بطوریکه عرض کردم چون قبل از تصویب این لایحه از طرف مجلس بود و مجلس هم آنرا تصویب نکرده است اگر بخواهند از این قسمت هم استفاده کنند شامل نمی‌شود زیرا نوشته است آن قسمت از خواربار نه تمام خواربار عرض دیگر بنده این است که متأسفانه خاطر آقایان نمایندگان کاملاٌ مستحضر است که وزارت خواربار از بدو تشکیلاتش تاکنون یک میلیارد و یکصد میلیون اعتبار داشته و هیچگونه حسابی نداده است در اوقاتی این عمل واقع شد که اگر خاطر آقایان نمایندگان باشد صورت جلسات مجلس هم حاکی است که از طرف آقایان اظهار می‌شد که حساب این یک میلیارد و یکصد میلیون وجوه عمومی وجوهی که از این مردم بدبخت گرفته شده و کسی هم ندانست کجا رفته است و در نتیجه یک لقمه نان بخور و نمیر که در نتیجه یک عده زیادی از مردم در همان اوان مردند یا بعداٌ مردند از بدی مواد نان در یک چنین موقع که دولت مورد تعقیب هم واقع شده بود که یک میلیارد و یکصد میلیون را بدهد بعداٌ از طرف وزیر وقت تأکید شد که صورت حساب بمجلس خواهد آمد و حتی اشخاصی که از این مبلغ سوء استفاده کرده‌اند و وجوه عمومی را حیف و میل کرده‌اند تحت تعقیب و مجازات قرار خواهند گرفت حالا در یک همچو موقعی مزارت خواربار را منحل کرده‌اند چه علت داشته است چه حکمت داشته است که در آن موقع وزارت خواربار را منحل کردند من نمیدانم باید عرض کنم و باز تکرار کنم که در همین موقعی بود که تمام وکلاء قبل از دستور و توی ستور و حتی در موقعی که لایحه پنجاه میلیون اعتبار مطرح بود اصرار داشتند که حساب آنرا بدهند و تعقیب بشوند آن اشخاصی که حیف و میل کرده‌اند در این موقع بعقیده بنده گذشته از خلاف قانون اساسی اصلاٌ صلاح نبود که قبل از اینکه حساب خودش را بدهد و بدون اینکه مجلس بفهمد که سوء استفاده شده یا نشده و بفهمد این پول کجا رفته و چه شده و آن اشخاصی را که دولت قائل بود باین که اگر سوء استفاده کرده‌اند مورد تعقیب واقع شوند انحلال وزارت خواربار بعقیده بنده صلاح نبود یعنی لوس کردن آن محاسبه بود چه رسد اخیراٌ در تحت یک لایحه که خود دولت داده است برای چهل میلیون کاملاٌ حیف و میل شدن وجوه و نبودن حساب را خودش اعتراف می‌کند و آن این است که الآن برای آقایان می‌خوانم: موضوع استدعای تصویب چهارصد میلیون ریال اعتبار برای خرید غله. موقعی که در چند هفته قبل تقاضای اعتبار پانصد میلیون ریال برای خرید غله تقدیم مجلس شورای ملی گردید رویهم رفته چنین بنظر می‌رسد که اعتبار مزبور برای سال جاری کفایت خواهد نمود در صورتیکه نظر مزبور صحیح نبود و اینک می‌توان اطلاعات کاملتر و روشنتری راجع بحوائج مالی برنامه جمع آوری غله تقدیم مجلس شورای ملی نمود و بعلاوه ممکن است قسمتی از گزارش مالی مقرره در قانون ۱۹ تیر ماه ۱۳۲۲ را در دسترس مجلس شورای ملی گذارد لازم است توضیحاٌ باطلاع مجلس شورای ملی برسد که در نتیجه بی نظمی موجوده در شهرستانها و فقدان حسابداران مجرب و با انظباط نگاهداری و ارائه و ممیزی حسابها هنوز صورت رضایت بخشی بخود نگرفته است ولی رویهم رفته می‌توان باطلاع مجلس شورای ملی رساند که هزینه‌های خرید غله تحت نظارت بیشتر و دقیق تری قرار گرفته و اتلاف وجوه عمومی در این قسمت تقلیل یافته است. البته این اعترافی است که خود دولت می‌کند که نه حساب داده است و نه محاسب مجربی بود است که این حساب را رسیدگی نماید و خود دولت یکمقداری عمل نکرده است که چه جور وجوه عمومی بیربط از بین رفته و چه جور مسئولین امر در تحت تعقیب واقع نمی‌شوند که یک مرتبه هم در همان موقع منحل می‌شود یک وزارتخانه همین که دیدند که می‌خواهند مورد تعقیب واقع شود از بین می‌رود این یکی ازعرایض بنده است این وظیفه آقایان است این وجوهی که از مردم بدبخت با یک زحماتی می‌گیرند خود آقایان بهتر از بنده میدانند در این قسمت لازم نیست بیش از این عرض کنم البته بعد از اینکه این امر واقع شد متأسفانه در موقعی که سر خرمن بود در موقعی که محصول مملکت ایران بتصدیق تمام اشخاص و بتصدیق مقامات رسمی و غیر رسمی چندین برابر بهتر از سنوات قبل بود که هیچ کس بخاطر نداشته است چنین محصولی را برای ایران. دولت فعلی سر خرمن اول محصول را گذراند. من از آقایان انصاف می‌خواهم و لازم نیست که بنده اینجا تمام مسئولات خودم را عرض کنم زیرا خودشان ناظر اعمال مردم هستند میدیدند مردم چه می‌خورند در موقعیکه اینهمه از فراوانی محصول صحبت می‌شود چطور سر بی نان زمین می‌گذارند هنوز هم زحمت مردم ادامه دارد و برداشتن محصول تمام شده است در موقع برداشت محصول که الآن چهار پنج ماه است که از سرخرمن می‌گذرد یکنفر ایرانی نیست که در ظرف یکساعت یا دو ساعت نان خودش را بسختی گیر نیاورد و در نتیجه اطفال و کارگرها بعوض اینکه بتوانند بروند کار کنند و برای خودشان وجوه معیشت گیر بیاورند از صبح تا شام چه بسا اوقات تا نیمه شب تا هر موقعیکه فرض کنید در دکانهای نانوایی از سر هم بالا می‌روند و آخر سر هم با ناله و آه بر می‌گردند نان گیرشان نیامده است عکسهایی که شنیده‌ام از این مناظر برداشته شده است ببینید در انظار خارجی چه فجایعی را نشان می‌دهد واقعاٌ حالت تأثر ببنده دست می‌دهد عرض کردم اگر یک وقت محصول نبود و این وضعیات بود می‌گفتیم نداریم خداوند بما نداده است وارد کردن از خارجه و راههای دور هم صعب و دشوار است ولی در صورتیکه امسال این همه محصول داریم چندین برابر سالهای پیش محص. ل بدست و از کثرت و فراوانی محصول همه جا صحبت می‌شود بطوریکه می‌گوییم برای سالهای بعد هم می‌ماند اینجا بوجدان و بقضاوت خود آقایان واگذار می‌کنم زیرا میدانم که همه آقایان ناظر این اعمال هستند و همه روزه این مناظر فجایع آور را ملاحظه می‌فرمایند که چه حالی دارند مردم و متأسفانه با آن مشقت و مرارت باز چیزی گیرشان نمی‌آید و بالاخره باید بی نان بروند بخانه ولی من خودم مکرر دیده‌ام که آخر شب یک بیچاره مانند حمال حمامی بخانه‌ها مراجعه می‌کردند و می‌گفتند اگر نان دارید بما بدهید متأسفانه این باب را هم مسدود کردند و اجازه ندادند که اینها نان داشته باشند که اقلاٌ بسایرین که نان ندارند کمکی شده باشد و باشخاصیکه تا آخر شب ضجه و ناله برای نان می‌کنند باینها نان بدهند البته این قسمت منحصراٌ راجع به نان نیست متأسفانه در تمام قسمتهای ضروری اجناس ضروری که مورد احتیاج مردم است و همچنین قسمت قند و شکر و چای و چیت و مالهای پنبه ایست آقایان در تمام این قسمتها یعنی بخش این قسمتها در ولایات و دهات که اثری ازش نیست بنده نمی‌خواهم عرض کنم که اعلیحضرت همایون در حضور بعضی از آقایان با کمال تأثر فرمودند که مردم را می‌دیدم حتی ستر عورت هم نداشتند فقر و پریشانی بجای خود ولی اصلاٌ این اجناس را در دسترس آنها نمی‌گذارند و آنها را با یک قیمت گرانی در بازار می‌فروشند و آنوقت قند یکمن چهل تومان پنجاه تومان آب نبات سیری یازده قران یا پانزده قران می‌روند با یک عجز و لابه‌ای هم تحصیل می‌کنند آقایان تصدیق می‌کنند که یک همچو وضعی قابل ادامه نیست و واقعاٌ اسف آور است دولت انحصار کرده است این قسمتهاییرا که عرض کردم قند و شکر و چای و چیت که از مواد ضروری است و اوده بآن محتاج است متأسفانه در فروش آنها سوء استفاده می‌شود و نمی‌رسد باشخاص و الآن ماه‌ها و سالها است که نمی‌توانند بطور تقسیم بآنها برسانند و این اصول جیره بندی را اجراء کنند و اصلاٌ نمی‌توانند بطور تقسمیم بافراد برسانند و اگر هم کم است و همه اش را نمی‌توانند تهیه کنند برود چیت ذرعی هفت تومان و شش تومان بخرد اقلاٌ برای ستر عورت گیرشان بیاید. ایرانی حداکثر خوراکش نان است چیزیکه باو خورش می‌کنند چای و آب نبات است و آنهم با این قیمتها برای اومیسر نیست آقایان مخصوصاٌ آقایان تجاز مجلس میدانند قند بهیچوجه وارد این مملکت نشده پس این قند و چای آزاد از کجاست مناظر همین دکاکین یعنی آن مغازه هاییکه اینجور جنس فروشی است که ازدحام جمعیت و شیون و ناله است خودم برأی العین دیدم و خود آقایان میدانند که چه عکسهایی برداشته شده است و همه میدانند که این عکسها درخارجه چه انعکاساتی تولید می‌کند و چه عواقب وخیمی دارد که یک اجناسیکه دارند و نمی‌توانند اداره کنند و بنده نمیدانم چطور این مطالب را تشریح کنم که برأی العین همه آقایان نمایندگان دیده‌اند که وضعیات اسف آور است و واقعاٌ قابل تحمل نیست عرض کنم آمدیم سر مقرراتی که وضع شده است این مقررات که وضع شده است در قسمت نان و در قسمتهای دیگر کاری نداریم البته این جیره بندی از سال گذشته بود علت چه بود؟ علت کمی نان بود کمی گندم و غله و سایر مواد بود خوب می‌خواهیم ببینیم این علت رفع نشد با محصول زیاد خوب وقتیکه کم است گندم و نان مملکت و با احصاییه تکافو نمی‌کند می‌روند روی قسمت جیره بندی ولی وقتیکه می‌گویند باندازه‌ای فراوان است که از یکسال زیادتر است آیا دیگر جیره بندی موضوع دارد خوب حالا خواستند جیره بندی هم بکنند آیا باید میزان همان میزانی باشد که سال گذشته بود همان بخور و نمیرباشد البته آقایان بهتر از من قضاوت خواهند فرمود که وقتی محصول فراوان باشد و از مقدار سال هم زیادتر باشد ومیخواهند جیره بندی بکنند تازه وضع جیره بندی نامعلوم است که چه حال است و فرضاٌ اگر این کار را هم بخواهند بکنند مقدارش این نیست بالاخص وقتی که برای افراد اضافه را هم جلوگیری کنند باین معنی که می‌خواهم عرض کنم مثل پیغمبری می‌ماند که به نبوت خودش ایمان نداشته باشد و بخواهد تبلیغ کند کاری را که دولت اینجا کرده است عیناٌ همین حال را دارد بنده الآن تشریح می‌کنم برای آقایان که ببینند تفاوت ندارد برای اینکه دولت مطابق نقشه‌ای که داده می‌گوید احدی نباید جنس بخرد و حمل کند یا تهیه کند و منحصراٌ باید از جیره بندی استفاده نماید این مقرراتی است که وضع شده حالا ببینم آیا چهار سیر نان برای یک فرد کفایت می‌کند که در ۲۴ ساعت با آن گذران نماید احتمال دارد آقایان اشراف و اعیان و وزراء (آقای نخست وزیر- و وکلا) و وکلاییکه و برای اینها کفایت کند ولی برای آن بیچاره‌ها و بدبختها و کارگران ۸ سیر و غیر کارگران ۴ سیر آنهم تازه باین نحو که فرضاٌ کارگر حمام را آنکه توی حمام کار می‌کند می‌گویند توکارگر نیستی و مقصور از کارگر کسی است که بیرون حمام کار می‌کند و بان که بیرون حمام کار می‌کند میگونید تو کارگر نیستی و کارگر آن است که توی حمام کار می‌کند و باین طریق بآنها کوپن داده شده و در اثر اینکه جنس کم بودو تفاوت قیمت را می‌بایستی دولت از بیت المال بدهد از این نظر این مقررات وضع شد ولی حالا که سر خرمن و جنس هم باین فراوانی است آیا سزاوار است که همان مقررات سابق باقی باشد و همان وضع سابق را حالا هم ادامه بدهند؟ یعنی همان جیره بندی سابق باقی است در صورتیکه آنوقت آزاد بود برای هر کس که بتواند برای خودش تهیه کند و قوت لایموتی بدست بیاورد اینمقرراتی که وضع شده است مال چند ماه قبل است که می‌گوید بکلی غدغن است این بخور و نمیر هم نیست بلکه بخور و بمیر است یعنی وقتی می‌خورد می‌میرد آنوقت تازه کیفیت آنرا ملاحظه کنید که برای هر کسی که یک لقمه از این نان بخورد کافی است که چند روز در بستر بیماری بخوابد. آقایان اطبایی که اینجا تشریف دارند شاهدند بردارید این نان را تجزیه بکنید ببینید چه چیزهایی در آن هست تجزیه کرده‌اند واقعاٌ خجالت آور است که بنده بگویم چه موادی در این نان بوده است و برای این است که مردمی که از این نان خورده‌اند پی در پیمرده‌اند احصاییه امواتتان را اگر ببینید خواهید دید مثل این است که تعمد دارند از برای کشتن این ملت و از بین بردن این جامعه و نفوس این مملکت در صورتیکه وظیفه هر دولتی است و هر جامعه ایست که بازد یاد نفوس بکوشند آیا این وضع نان دادن بمردم کمک می‌کند به ازدیاد نفوس؟ یا آن کسانی که نان گیرشان نمی‌آید از گرسنگی می‌میرند و آن کسانیکه نان گیرشان می‌آید واز این نان‌ها می‌خورند از مواد کثیفی که در این نانها می‌کنند میمیدند هر چه هم در مجلس شورای ملی داد زده شده و گفته شد قبل از دستور توی دستوردر موقع طرح لوایح همه اش بوعده و وعید گفتند اصلاح خواهد شد حالا هم خواهند گفت اصلاح می‌شود و غیر از این چیزی آقایان نخواهند شنیدو بنده هم تا حالا نشنیده‌ام برای اینکه این چند روزه که صحبت استیضاح و این هیاهو بود تمام هم خودشان را مصروف بر این کردند که نمایش بدهند وطوری بکنند که وضع نان بهتر بشودولی نشد این مال این چند روزه است که ملاحظه می‌فرمایید وضع نان مردم بچه ترتیب است پس هیچ فایده نخواهد داشت و وقتی این فشار هم برود خواهید دید که بدتر از روز اول خواهد بود این را هم بنده می‌خواهم اینجا عرض کرده باشم که نه شخص بنده و نه هیچکس دیگر هیچوقت مخالفت نخواهد داشت اگر واقعاٌ بتوانند و بشود که یک نقشه را اجرا کنند که بتمام مردم بالسویه باندازه قوت لایموت بدهند از اغنیا و قفرا این را هیچکس مخالفت ندارد و قضیه نان یک چیزی نیست که بشود گفت حالا وقت هست وقت هست مثل یک مریض مطبقه و حصبه‌ای هست که بیست روز بحرانش باشد که وقتی دکتر بالا سرش می‌آورند نمی‌تواند بگوید حال مجال هست و وقت بدهید فرصت بدهید اگر می‌خواهید بیشتر مجال بدهید رفته است بآن دنیا مسئله نان مردم هم همینطور است نان قوت لایموت ایرانی است و اکثریت این مردم چیز دیگری ندارند بخورند و چیز دیگری جز نان گیرشان نمی‌آید آنرا نمی‌شود گفت وقت بدهید درست می‌کنیم اما قسمتی که با مقررات قانون مخالفت دارد یعنی همین مقرراتی که دارد اجرا می‌شود مغایر است با قوانین مجلس شورای ملی بنده لازم است عرض کنم که دولت قوانین را زیر پا گذارده و ابداٌ رعایت نکرده است حتی این موضوع در یکی از جلسات خصوصی هم کاملاٌ گفته شد و خواسته شد و خود آقای نخست وزیر هم تصدیق کردند و کاملاٌ موافق بودند و با بیانات آقایان نمایندگان موافقت کردند و گفتند که تصدیق می‌کنم حتی آقای بهبهانی هم گفتند ایرادات من حق است یا غیر حق تشریف آوردند و فرمودند که من هم با آقایان هم عقیده هستم و تصدیق می‌کنم. عرض کنم اولاٌ مغایرت این قانون با قانون احتکار آئین نامه اجتکار برای اینکه وقتی خودشان نان خودشان باندازه بخور و نمیر نمی‌دهند آنوقت قدغن می‌کنند که خودش نتواند تهیه کند این برخلاف نص قانون احتکار است و آئین نامه آن که الآن مواد آنرا بعرض آقایان میرسانم و همچنین با تبصره قانونی که تصادف داشت با انحلال وزارت خواربار که اگر خاطر آقایان باشد اول این تبصره از طرف مجلس شورای ملی پیشنهاد شد و مورد توجه مجلس شد و رأی داد و بلاقاصله این قوانین زیر پا گذارده شد یعنی احترام باین قانون نشد و احترام بقانون نکردن یکی از چیزهائی است که برای دولت آنهم دولتی که خودش را دولت مشروطه میداند و دولتی که از طرف یک پارلمنت انتخاب شده نمیدانم چه وضعی را ایجاب می‌نماید. ماده ۱۸ آئین نامه جلوگیری از اجتکار مصرف شخصی هر فردی را بخواربار مورد احتیاج ضروری عامه که هر فردی مجاز است که خودش برود تهیه کند اینطور معین کرده است: آرد برای هر یکنفر در سال ۵۵۰ کیلو- برنج برای هر یکنفر در سال ۶۰ کیلو- قند و شکر برای هر یکنفر در سال ۱۲ کیلو- جای برای هر یکنفر در سال ۳ کیلو- جبوبات و سیب زمینی ۵۰ کیلو- ذغال و خاکه ۱۵۰ کیلو- قند و شکر که گیرش نمی‌آید که خودش برود تهیه کند ولی قسمت نان این مقداری را تعیین کرده‌اند برای هر فردی هیچ تطبیق نمی‌کند با این آئین نامه در صورتیکه در آن قانون اختیارات هم نوشته شده است که این آئین نامه باید مورد توجه و نظر عمل کننده باشد یعنی در آن قانون اختیارات قید شد که با اتکاء باین قانون و این آئین نامه می‌تواند مقرراتی وضع کند و یک قسمت دیگر هم تبصره ایست که در قانون اعتبار پانصد میلیون ریال برای خرید مواد خوارباری بود که آن قانون در شرف و نزدیک موقعیکه وزارت خواربار را منحل کردند از مجلس گذشت تبصره ۲ ماده واحده اعتبار پانصد میلیون ریال است که باین ترتیب در مجلس تصویب شد:

ماده واحده- بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود که از این تاریخ تا آخر شهریور ماه ۱۳۲۲ بتدریج و بتناسب احتیاجی که برای خرید مواد ارزاقی از طرف وزارت خواربار پیدا می‌شود مبلغ پانصد میلیون ریال از بانک ملی ایران وام گرفته و بمصرف مزبور برساند مبلغ مورد اعتبار را وزارت دارائی مکلف است از محل فروش اجناس بتدریج در ظرف یکسال تا آخر شهریور ماه ۱۳۲۳ مسترد دارد. و تبصره ۲ همین قانون است که می‌نویسد: وزارت خواروبار مکلف است در تمام نقاطی که تشکیلات خواروبار دارد طبق تقاضاهای اشخاص به میزان آیین‌نامه قانون منع احتکار جواز آرد بدون مطالبه کوپن صادر نماید. این قانونی است که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و آن هم ماده آیین‌نامه منع احتکار (که در این تبصره به آن اشاره شده) که به مقدار پانصد و پنجاه کیلو برای هر یک فرد معین کرده است که می‌توانند تهیه کنند. حالا آقایان ملاحظه بفرمایند و قضاوت کنند آیا نقض این قوانین شده است یا خیر؟ بنده گوینده هستم و آقایان قضات و وکلای ملت و باید قضاوت بکنید که نسبت به قوانین این جور احترام می‌شود و این طور به قوانین عمل می‌شود که قوانین را کان لم یکن فرض کرده‌اند در صورتی که آن ملتی قابل ترقی است که به قوانین خودش احترام بگذارد و قوانین خودش را اطاعت کند متأسفانه در مملکت ما این طوری است حالا هم که دمکراسی هستیم و دمکراسی شده‌ایم هیچ فکر نمی‌کنیم که این عملی که می‌شود مخالفت با قوانین دارد یا ندارد در صورتی که احترام به قانون ایناساس زندگی و ترقی اجتماعی است. عرض کنم باز هم بنده متأسفم که ناچارم راجع به نان تذکراتی بدهم که با این که امسال محصول ما به قدری زیاد بود که از مصرف امسال هم زیادی داشتیم ولی از حیث حمل و نقل که یکی از ارکان مهم تأمین خواروبار عمومی است آقایان می‌دانند که به چه حالی افتاده مدت‌ها صحبت شد راجع به خرابی این اداره و خرابی وضعیت حمل و نقل و در مجلس شورای ملی جلسات شد و گفته شد و حرف‌ها زده شد خلاصه برکل را که در آنجا رئیس بود عوض کردند حالا حمل و نقلتان را ملاحظه کنید که چه حالی دارد بهترین دلیل وضع انبارهای خودتان است که نتوانسته‌اید اجناس لازم را به مراکز خود حمل کنید و فردا که زمستان می‌شود و یک باران بیاید معلوم نیست احتیاجات به چه جور تأمین می‌شود الان ملاحظه بفرمایید مطابق صورتی که داده‌اند هشت هزار تن گندم و جو و سایر حبوبات یعنی ارزن و نخود موجود دارند و امسال چون محصول خیلی فراوان بوده است مردم باید ارزن بخورند و این صورت ظاهرش است که خودشان تصدیق دارند حالا باطن آن که چه چیزهایی را مخلوط می‌کنند و به مردم می‌دهند خدا می‌داند. این وضعیات اداره حمل و نقل است که نتوانسته است که غله‌ای که دولت خریده است و گرفته است و مال خودش است به محل‌های لازم حمل کند و برای آتیه این مردم انبار کند حالا تمام امور تجاری از هر جهت از حیث حمل و نقل فلج شده است خود آقایان بهتر از بنده می‌دانند و هر یک از آقایان اطلاع دارند که اگر کسی بخواهد یک اسبابی یک چیز کوچکی حمل کند برای منزل خودش وسایل حمل و نقل گیرش نمی‌آید با این وضع حمل و نقل مملکت آیا امیدواری هست که بشود محصولی را که در خارج از مراکز است و خارج از شهرستان‌ها است اینها را از دهات بیاورند و به موقع به این مردم برسانند؟ و نمی‌دانم که این بخور و بمیری هم که الان هست بعد از این می‌شود تهیه کرد و به این فجایع ادامه داد یا خیر؟ ممکن است تصور شود که در این موقع که یک احتیاجات بیشتری در مملکت ما غیر از احتیاجات داخلی به وسایل حمل و نقل هست این وضعیت پیش آمده باشد و آن احتیاجات توأم شده باشد با احتیاجات داخلی ولی بنده پریروز یک اعلامیه دیدم که از سفارت امپراطوری انگلیس به جراید داده شده که آن را اگر ملاحظه بفرمایید می‌بینید که چه هرج و مرجی در اوضاع اداری ما هست که تمام را در آنجا تشریح می‌کند که تمام چیزهایی را که ما تصور می‌کردیم داده نشده صریحاً می‌نویسند بیش از احتیاجات دولت در دسترس دولت گذارده شده است و دولت نتوانسته است استفاده کند برای بدی تشکیلاتش حتی راه‌آهن را به اندازه رفع احتیاجات داخلی به اختیار دولت گذارده‌اند نمی‌دانم این بیانیه به عرض تمام آقایان رسیده است یا خیر اگر اجازه بفرمایید بنده این را بخوانم چون خیلی لازم است: گاهی در روزنامه‌ها و محافل گفتگوی کمبود بعضی مایحتاج پیش می‌آید ولی کسانی که این مطالب را خوانده یا می‌شنوند به درستی نمی‌دانند که این مواد در برنامه عمومی تولید چه مقامی را داشته با دسترسی به آن از مسئولیتهای مراکز تهیه مایحتاج متفقین با دولت ایران است چون موضوع تیه تدارکات و موضوع مهم وسایل باربری آنها با کامیون و یا راه آهن که بهمان اندازه تهیه تدارکات مهم است در این روزها مورد گفتگواست به نظر رسید که بعضی اطلاعات عمومی را راجع به تهیه مواد و باربری آنها برای اشخاص ذی نفع داده شود تا مایه رفع سوء تفاهم گردد. اظهارات زیادی که راجع بمسائل تدارکات در گذشته بعمل آمده در کسانیکه با کلیه حقایق آشنایی ندارند چنین اثر بخشیده است که تهیه کالاهای مورد احتیاج ایران باید مورد مذاکره قرار گیرد و بعلت جنگ کشتی هاییکه باید این کالاها با بایران بیاورند اتفاقی و باشکال تحصیل می‌گردد در صورتیکه این موضوع بدین نحو نبوده و اینک قراریکه توسط متفقین برای تهیه و تسلیم مواد ضروری جهت کشور ایران در نظر گرفته شده توضیح داده می‌شود در وحله اول باید آشکار گردد که متفقین و دولت هر کدام مسؤلیت‌هایی جداگانه در تهیه کالاها دارند مقامات صالحه امریکایی و انگلیسی مسؤل تدارکات باید قبلاٌ معلوم دارند که مواد مورد احتیاج ایران را در کدام یک از کشورهای متحد یا بیطرف ممکن است تهیه گردد سپس کشتی‌های تجارتی که بتواند آنها را به بنادر ایران برسانند معین نموده بارگیری کرده کشتی‌های جنگی را بمحافظت آنها می‌گمارند بعد این کالاها و دیگر اجناس در مسؤلیت دولت ایران قرار گرفته پس از طی تشریفات گمرکی بیشتر آنها را با راه آهن بشمال آورده و مراقبت می‌نمایند که با قیمت عادلانه توزیع گردد.

نراقی- مفادش را بفرمایید.

تهرانچی – باید عین آن را بخوانم که همه آقایان بدانند چیست. اینک که تقسیم مسؤلیتهای مختلف و دولت ایران بطور خلاصه معلوم باید بآنچه متفقین تا کنون برای تحویل مرتب این تدارکات اصلی انجام داده شده‌اند و مشغول انجام هستند توضیح داده شود برای فهم آنچه تا کنون انجام یافته است باید موقعی را که ایتالیا وارد جنگ شد در نظر بگیریم در آنوقت کشتی رانی متفقین در مدیترانه بخطر افتاد و فوراٌ واضح شد که اگر تمام حوائج خودشان را در شرق وسطی و همچنین کلیه ضروریات ممالک آن قسمت را خواسته باشد تهیه نمایند حل مسئله مهم کشتی رانی را در پیش خواهند داشت و برای آنکه هر قسمتی سهم کافی و مناسبی از کشتیها در اختیار داشته باشد کمیته تدارکات خاور میانه را تشکیل دادند این سازمان که مرکز اصلی آن در قاهره و نماینگانش در هر کدام از کشورهای شرق میانه هستند وظیفه تعیین سهمیه لازم هر کشور و تهیه وسائل باربری مربوط بآنرا بعهده گرفت شماره ممالکی که در طرح کمیته تدارکات شرق وارد بودند بتدریج افزوده شد و فعلاٌ شامل هشت مملکت می‌شود در اوائل ۱۹۴۲ دولت ایران مشمول این نقشه گشت و از این تاریخ کمیته تدارکات مسئول تهیه و حمل مایحتاج ضروری آن کشور می‌باشد. وقتیکه جنگ در اقیانوس ساکن توسعه یافت هم تهیه مواد و هم حمل آنها مشکلتر گشت چه منبع بسیاری از حوائج ورزی کشورهای خاورمیانه از دست رفت و مجبوراٌ یا می‌باید بفکر استفاده از منابع دیگر این حوائج بود یا دستگاه تولید را برای جبران این کسر توسعه داد تدریجاٌ کمیته تدارکات خاور میانه برای جلوگیری از نقصان مواد اولیه لازم کشورهای خاورمیانه حدود عملیات خود را توسعه داد و امروز این سازمان زمان جنگ مسؤل امور ذیل است

۱- برآورد حوائج اصلی هر کشور که تهیه کشتی برای حمل آنها و تقسیم مقدار موجود آنها بقسمی که تناسب عادلانه بین موجودی و سهمیه هر کدام از کشورهای خاور میانه برقرار گردد

۲- تشویق و کمک در تولید موادیکه در این کشورها ممکن است تهیه گردد تا از اینرو تقلیل در باربری فراهم آمده و همچنین پس از جنگ تولید آن از لحاظ اقتصادی کمکی بخود آن کشور باشد.

۳- کمک بایجاد تجارت بین این کشورها چون مازاد احتیاجات این ممالک و همچنین کمبود هر یک از آنها را کمیته خاور میانه در قاهره می‌داد این موضوع باعث آن خواهد شد که واسطه توسعه تجارت بین آنها گردد که بعد جنگ نیز کمک باقتصادشان خواهد نمود پس معلوم شد که بترتیب بالا ممالک خاور میانه حوائج خود را تهیه می‌نمایند و کمیته تدارکات نیز برای توسعه تجارت آنها با تبدیل مازاد بین ایشان کمک نموده با راهنمایی و کمک نسبت بازدیاد محصول و ایجاد صنایع نو مساعدت می‌نماید.

با توضیحات بالا بوضع تدارکات و باربری در داخله ایران توجه نماییم.

(وسائط نقلیه)

گاهی اظهار می‌شود که متفقین راة آهن سرتا سری ایران را منحصراٌ برای خود و رساندن کمک بروسیه بکار می‌برند ولی این مطلب عاری از حقیقت است همه ماهه هشت هزار تن از ظرفیت راه آهن بحمل و نقل کالا جهت اهالی ایران اختصاص داده شده است این مقدار بیشتر از آن چیزی است که راه آهن ایران قبل از آنکه مورد استفاده متفقی قرار گیرد استعداد داشت بدین معنی که بر استعداد راه آهن ایراه بحد زیادی افزوده شده است عموم نمیدانند که این ظرفیت هشت هزار تن در ماه هرگز مورد استفاده قرار نگرفته است زیرا مأمورین مربوطه دولت در هیچ ماهی موفق بحل کالا متجاوز از ۵۵۰۰ تن نگردیده‌اند. در اینصورت اگر حمل کالا بطور مؤثرتری عملی شود ۲۵۰۰ تن دیگر در هر ماه می‌توان باین مقدار اضافه کرد. باید اقرار کرد که حمل و نقل در جاده‌ها در یک زمان وضعیت وخیمی داشت و آن هنگامی بود که برای مقابله با حلمه آلمانیها برخالک روسیه کامیونها که تا آنزمان برای حمل و نقل کالاهای مورد احتیاج اهالی کشوری مورد استفاده بوده بحمل و نقل مواد خیاتی و جنگی اختصاص داده شد از آن زمان تا بحال بیش از ۹۰۰ کامیون در اختیار ایران گذارده شد و این کامیونها اکنون برای اداره بابری دولت ایران کار مکنند. بدبختانه بسیاری از مأمورین شهرستانها که می‌بایستی در نظارت این کامیونها کمک کنند و مراقبت نماند که آنها فقط حمل و نقل مواد اساسی بپردازند کمتر تمایل بخرج داده‌اند که با متصریان این امور تشریک مساعی نمایند. در نتیجه این کامیونها آن مقدار زیاد کاری را که اگر در تحت نظارت کامل قرار گرفته بودند انجام می‌دادند انجام نداده‌اند.

(قندو چای و شکر)

این کالا اکنون در تمام دنیا کمیاب است زمامداران متفقین در کشورهای تولید کننده تمام مازاد احتیاجات اهالی محلی را خریده و بهر کشور باندازه احتیاجات آن سهمی می‌دهند. اخیراٌ چای بمقدار نسبتاٌ خوبی بایران عرضه شده بود ولی استفاده از این پیشنهاد بتأخیر افتاده و بنظر می‌آید که مأمور خرید دولت ایران در هندوستان با وجودیکه کشتی برای حمل آن نیز در اختیار نامبرده گذارده شد هنوز این مقدار را نخریده است مقدار کافی شکر بایران وارد می‌شود بطوریکه بهر مرد وزن و هر بچه در ماه پانصد گرم برسد و هم اکنون مقداری که کفاف احتیاجات پنج ماه و نیم ایران را می‌دهد در ایران موجود است بنابراین اگر از این حیث کمبودی حاصل شده و در نتیجه نواقصی است که در دستگاه توزیع موجود است نه در اثر کمبود موجودی متصدیان تدارکات قماش رد گذشته قادر باین نبودند که برای ایران آن مقدار قماش هندوستان را که می‌خواستند بیاورند محصول هندوستان برای صادرات اکنون بمراتب کمتر از دوران صلح است زیرا منسوجات هندی اکنون برای تهیه لباس نظامی و سایر احتیاجات لشکری مصرف می‌شود ولی سهم عادلانه‌ای از آنجه که در هندوستان بدست می‌آید بایران داده شده است و نیز متفقین در جستجوی نواحی دیگری که قماش تولید می‌کنند هستند و امید می‌رود در آتیه نزدیکی تمام احتیاجات ایران رفع گردد در این جا باید متذکر شد که مقداری از این قماش که اکنون در دست دولت است در حدود دو میلیون متر می‌باشد و بنظر می‌رسد که تقسیم قماش نیز ممکن است بهتر شود (داور) متفقین از اول سال تا کنون ۱۷۸۶ صندوق دارو بوزن ۱۴۶ تن و بقیمت ۱۱۲/۰۰۰ لیره انگلیسی در بندرهای ایران پیاده کرده‌اند این ارقام شامل مقادیری که در سال ۱۹۴۲ وارد کشور شده و در سال ۱۹۴۳ تحویل شده‌اند نمی‌باشد مقصود از این بیانیه اینست که احتیاجات حیاتی ایران سرسری گرفته نشده بلکه جزوی از اینست که چندین ماه قبل با دقت تهیه شده و این منظور را باید تأمین کند که بایران نیز با کشورهای دیگر خاورمیانه سهم عادلانه‌ای برسد و کشتی و ناوهای شایع در اختیار باشد که این کالاها را بسلامت به بندرهای ایران برساند و آنگاه وظیقه دولت ایران است که این کالاها را به قیمت ثابت در سرتاسر کشور توزیع کند در موضوع توزیع متفقین تنها کاریکه می‌توانند یکنند اینستکه تجربیات خود را در سایر کشورهای خاورمیانه در اختیار دولت ایران گذارند و نظارتی را که مستلزم اوضاع زمان جنگ است بدولت ایران واگذار نمایند. این نکته مسلم است که بابری و توزیع جریان بطنی را طی می‌کند و علت آن اینستکه در سازمان آن در دوره قبل از سال ۱۳۲۲ اختلافی تولید شده بود و هنوز هم در نتیجه بعضی عوامل و تأثیرات گوناگونی که موجود است ادامه دارد یک عامل بسیار مهم که مانع حمل و نقل و توزیع می‌شود ترقی قیمتهاست که محرک بزرگی برای بازرگانی در بازار آزاد و بعضی بی نظمیهای گوناگون دیگری می‌باشد زمامداران توجه خود را باین مسائل مهم معطوف کرده و امید می‌رود که بزودی زود در این زمینه اصلاحاتی بعمل آید. حالا بنده کاری ندارم که این کامیونها یک کارهاییرا عوض حمل و نقل اجناس ضروری انجام می‌دهند که اصلاٌ وظیفه شان نیست. قندو شکر و چای هم همه آقایان میدانند که در این مملکت حکم نان را دارد و در حقیقت در حکم همان قوت لایموت است و معلوم می‌شود که قند و شکر و چای بمقدار خیلی زیاد در دسترس دولت برای خرید گذارده شده بود و با این وضعیت سخت از طرف متفقین تهیه شده ولی مأمورین ما نتوانسته‌اند بخرند و نه حمل کنند که واقعاٌ گناه اندر گناه است که وقتی آنها تمام وسائل را برای ما حاضر می‌کنند تازه ما نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم این عمل واقعاٌ شرم آور است! این جا می‌نویسد مقداری شکر بایران وارده شده که برای چند ماه هر فرد پانصد گرم موجود است و مقدار زیادی هم خودمان از کارخانه‌های داخلی تهیه می‌کنیم که آنهم یک مقدار خیلی زیادی است در صورتیکه آقایان میدانند در ولایات و شهرستانها و مخصوصاٌ دهات قند و شکر بآنقیمتی که دولت می‌دهد گیر احدی نمی‌آید و همانطور که عرض کردم قندو شکر کمتر از یک من چهل تومان و چای کمتر از یک من صد و چهل تومان بدست کسی نمی‌رسد- راجع بچیت و پارچه نخی هم لازم است عرض کنم که این مقداری که در این بیانیه تصریح شده تنها مقداری است که از خارجه بما داده می‌شود در صورتی که کارخانجات داخلی خودمان مطابق قوانینی که از مجلس گذشته است باید بیست و چهار ساعت کار کنند و حق یکساعت وقفه ندارند ولی این پارچه‌ها باقیمت دولتی بدست هیچکس از غنی و فقیر نمی‌رسد و باید چیت را که متری هفت قران از دستگاه دولت بیرون می‌آید متری شش تومان بخرند و هر وقت صحبت می‌شود در هر موردی وعده بآتیه می‌دهند ولی متأسفانه این امید هر ساعت بساعت دیگر و هر روز بروز دیگر موکول می‌شود و آنقدر باید امید داشته باشیم تا وقتی که جنگ تمام شود و این اجناس بطور فراوان در دسترس ما گذاشته شود و دیگر احتیاج بتوزیع نباشد ور فع حوائج ضروری مردم خود بخود بشود. این عرایض بنده بود که در قسمت خواربار به ولایات از حیث رشوه و ارتشاء و پول گرفتن مأمورین و بی اعتنایی باجرای وظایف را ولاقیدی آنها را بقوانین و سایر قسمتها را البته آقایان بهتر میدانند مخصوصاٌ این را لازم است عرض کنم که بعد از سالهای سال ما علاقه داشتیم که انتخابات بخوبی انجام شود ولی نمی‌خواهم بگویم و آقایان هم میدانند که در انتخابات هم (البته نه در همه جا) در بعضی نقاط یک کارهائی شد و یک کثافت کارهائی شد که تمام آزادیخواهان و مشروطه خواهان را مأیوس کرد این هم عملی است که ایرانیها امید داشتند که بعد از سالیان اخیر سلطنت پهلوی که حالا دمکراسی شده است و مشروطه دارد اجرا می‌شود از آن برخوردار شوند ولی حالا وضعیت را ملاحظه بفرمائید که چه ترتیبی است و در این قسمتها بعضی مطالب دیگر هم هست که آقای دبستانی خواهند گفت. در خاتمه عرایض خودم از آقایان استدعا دارم بعرایض بنده و آن مشهوداتی که خودشان بهتر از بنده میدانند و بند ه نتوانستم در حقیقت یک درصد آنرا بعرض برسانم توجه کامل بفرمایند و طوری قضاوت بفرمایند که اقلاٌ مردم بیچاره بدانند که کجلس شورای ملی در فکر آنهاست.

رئیس- آقای نراقی.

تهرانچی- مطابق نظام نامه دولت باید جواب بدهد. هیچ سابقه ندارد که وکیلی جواب وکیل را بدهد.

طباطبائی- خوب است اجازه بفرمائید آقای دبستانی هم صحبت کنند بعد موافقین با دولت حواب بدهند.

رئیس- چه مانعی دارد که یک نفر نماینده حرف بزند.

تهرانچی- در استیضاح گذشته چرا اجازه نفرمودید؟

نراقی- استیضاح موضوعی است که در مجلس طرح می‌شود مثل برنامه دولت البته همانطور که آقایان استیضاح کنندگان محقند بعرض میرسانند نمایندگان موافق دولت و مخالف استیضاح هم ذی حق هستند که مطالب خودشان را بعرض مجلس برسانند تامجلس دانسته و فهمیده قضاوت کنند (صحیح است) من خیلی متأسف هستم که در این موقع مواجه می‌شوم با آقای تهرانچی که سالها دوست و رفیق و همکار بود و هنوز هم در یک فراکسیون هستیم و براستی و صداقتشان هم ایمان دارم و میدانم که مرد وطن پرستی هستند ولی اخیراٌ اختلاف مشربی پیدا کردیم و ایشان رل منفی پیدا کرده‌اند و بنده لازم میدانم که روی وضعیت زمان و روی مصالح عالیه و مقتضیات امروزی کشور با دولت موافق باشم. آقای تهرانچی خیلی سنگ خواربار و کمیابی نان را به سینه زدند و من ناچارم یک نکته‌ای را بایشان تذکر بدهم که این حق بنده بود که نان کوپنی می‌خورم و پیاده حرکت می‌کنم و با تمام طبقات محشورم باید این مطالب را عرض کنم نه شما که در تمام مدت عمرتان نان کوپنی نخورده‌اید و همیشه آردتان از املاک خودتان آمده است و یکی از ملاکین بزرگ این کشور هستید و سالیان دراز است که این وضع ادامه دارد.

دبستانی- مگر ملک داری گناه است؟

تهرانچی- بنا نبود روی شخصیات صحبت شود!

نراقی- شما هنوز سختیهای نان گرفتن را متحمل نشده‌اید ولی بنده مکرر اتفاق افتاده است که بچهایم تا یک ساعت بعد از ظهر گرسنه مانده‌اند و تنها گماشته‌ای که دارم بدون نان از نانوائی مراجعت کرده است و سیب زمینی آب پز به بچه‌ها داده‌ام و آنها را بمدرسه برگرداندم معهذا نباید اینها را بهانه کرد و در یک چنین موقع بزرگی که مخاطرات زیادی برای مملکت در بین است حواس دولت را پریشان نمود. البته مصالح عالیه کشور و حفظ استقلال و آزادی کش. ر فوق اینها است مخصوصاٌ در حال حاضر که مجلس در حال سقوط است و در موقعی است که نزدیک است عمرش خاتمه یابد ما نباید یادگاری از این مجلس باقی گذاریم که تا ابد مردم ما را لعنت کنند و بگویند در موقعیکه از نظر حفظ مصالح عالیه مملکت مجلس و دولت باید متفق باشند و همکاری کنند چنین پیش آمدی رخ داد. در چنین موقعی که سه دولت متفق بزرگ ما مشغولند که تکلیف دنیا را معلوم می‌کنند و بزرگترین کنفرانسها را تشکیل داده‌اند ما باید متوجه باشیم و منافع خودمان را حفظ کنیم. البته مجلس و دولت باید باتفاق کلمه و فکرو به پشتیبانی یکدیگر باید توجه داشته باشند بحفظ مصالح عالیه کشور و روی این حرفها ما نباید دولت را مشغول کنیم و صبح تا شب این را به بین و آنرا به بین موافقو مخالف درست کنیم و متصل موی دماغ بشویم بعقیده بنده این یادگار بسیار بدی است که از دوره سیزدهم باقی می‌گذاریم و شاید صدمه بزرگی داشته باشد که از دوره سیزدهم باقی می‌ماند والا هیچکس مخالف نیست از اینکه وصعیت خواربار ما خوب نیست و البته بخدای لاشریک بحضرت عباس بد اداره شده اما با این حرف‌های جنابعالی و این کشمکش‌ها اصلاح نخواهد کرد کسی دیگری هم پشت دروازه نایستاده است که بمحض اینکه دولت فعلی را ساقط کردیم رستم وار بیاید نان و خواربار ما را تأمین کند (صحیح است) اینها را باید در نظر داشت و اگر نظریات خصوصی و اغراض شخصی در کار است آنها را در قبال مسائل عالیه کشور بایستی صرفنظر کرد. این است که البته میدانیم که خواربار کشور خوب نیست هیچکس هم نمی‌گوید که خوب است و این را انکار نمی‌کند و خود منهم که جواب عرض می‌کنم انکار نکردم ولی این دولت فعلی تصور نمی‌کنم مسئولیت بد اداره کردن خواربار را داشته باشد برای اینکه خود مجلس با حسن ظنی این اختیارات کامل را بدکتر میلسپو داده است. این اختیارات باین وسیعی را تا بحال مجلس سابقه ندارد که بکسی داده باشد با چنین حسن ظنی ولی بنده موافق بودم والآن هم با دکتر میلسپو موافقم. آن اختیارات وسیع که مجلس بدکتر میلسپو داد و آن حسن ظنی که مجلس باو داشت دولت را مکلف کرد و تشویق کرد که یکمقداری دیگر هم بر اخیتارات او بیفزاید یعنی اداره خواربار کشور را هم تحت اختیار او بگذارد دولت هم بموجب اختیاراتی که داشت از آن قانون استفاده کرده و این کار را کرده است. همه مردم این مملکت میدانند که محصول ایران از اول مهر شروع شده است بجمع آوری و دیشب که باران می‌آمد در کوچه عبور می‌کردم مردم می‌گفتند که هنوز محصول در بیابان است. در هر حال نقشه هائی طرح شده است برای انجام عمل خواربار هنوز موقعش دیر نشده است دو ماه سه ماه که گذشت آنوقت. البته پارسال چیز دیگری بود ولی امسال وقت محصول بدست آمد و وافعاٌ دکتر میلسپو نتوانست از عهده اداره کردنش که واقعاٌ مسئول این کار است برآید ایراد خواهد شد. چه مردم چه مجلس چه روزنامه‌ها همه میدانند که هنوز محصول بدست نیامده است و نقشه هائی که طرح کرده است هنوز بموقع اجرا گذاشته نشده است که بگوئیم نقشه تو بد وبده و به نتیجه نمی‌تواند برسد این حرفهای راجع باداره خواربار و نان و چیره بندی بقدری گفته شده است که امروز مبتذل و بازاری شده است و هیچ دیگر قابل گفتن نیست. آنقدر در سر کوچه‌ها و بازارها و مجالس روضه خوانی تکرار کرده‌اند که دیگر خسته کننده است همانطور که در موقعی که همکار محترم صحبت می‌کردند کمتر آقایان میل داشتند که بشنوند تکرار مکررات بود. واقعاٌ مملکت ما همان تشکیلات را دارد که آلمان یا انگلیس دارد که اینجا منافع جیره بندی را که دولت کرده است الآن برخ مردم بکشند؟ در ممالک آلمان و سوئیس و سوئد یا نروژ آمار صحیح در دست است و می‌توانستند همین فردای جنگ جیره بندی کنند و بتمام افراد بدهند. اما کسی می‌تواند ادعا کند که در اینجا آمار دقیقی هست هنوز یک مرکز تنها را نتوانسته‌اند آمار دقیقش را تهیه کنند چه رسد بسایر نقاط دور افتاده و ایلات و عشایر در یک چنین مملکت گسیخته که ابداٌ آمار و ارقام درستی نیست چطور می‌توان جیره بندی صحیح کرد و آنرا خوب اداره نمود؟ از طرفی هم سوء تشکیلات اداری و وظیفه ناشناسی کارمندان دولتی چیزی نیست که امسال و پارسال تهیه شده باشد. این پایه از یک قرن پیش گذاشته شده و این سوء اخلاق و وظیفه ناشناسی و سوء تربیت حالا که یک کار دقیق تر و وظیفه جدی تر از این کارمندان بی اخلاق مان می‌خواهیم رسوا می‌شوند و زودتر معلوم می‌شود که اینها بی هنرند و کاری ازشان ساخته نیست و دولت امروز و دیروز مسئول این کار نیستند یک قرن سوء تربیت و سوئ اخلاق باعث شده است که هیچکس در مقام خودش وظیفه شناسی نمی‌کند. پس این را نمی‌شود ایراد کرد که چرا حالا کوپن قند و شکر را بموقع نرساندند یا اینکه نان را کم کرده‌اند. البته وقتی که در قیمت اختلاف زیاد بود البته نانوای متقلب هم طوری عمل می‌کند که آن آردی را که باو می‌دهد تمامش را نان نمی‌کند که بمردم بدهد و در نتیجه کوپنها بدون نان در دست مردم می‌ماند. آردی را که دولت بنانوا می‌دهد از قرار تنی ۳۰۵ تومان حساب می‌کند ولی در بازار آزاد همان آرد ۱۳۰۰ تومان قیمت دارد چه نانوای با وجدان و با انصافی باشد که آرد تنی ۳۰۵ تومان را نان کند و بمردم بدهد و دزدی نکند. بفرض ۴ نفر هم بازرس و ناظر برایش گذاشتند آنها هم شریک می‌شوند و عین این عمل را انجام می‌دهند چه می‌شود کرد آیا می‌شود یک مرتبه اخلاق عمومی را عوض کرد؟ بنده خودم چندی قبل با آقای دکتر میلسپو در همین موضوع صحبت کردم ایشان می‌گفتند شما ۲۰نفر ۳۰ نفر آدم درست و وظیفه شناسی پیدا کنید و بمن معرفی کنید تا من بگذارم سر این کار والله من هر چه فکر کردم پیدا نکردم بعد از مدتی بایشان گفتم خوب است از دانشجویان دانشکده‌ها بگذاریم ولی دیدم اینها هم می‌خواهند بروند درس بخوانند و نمی‌شود شبانه روز آنها را فرستاد دنبال این کار بعد صحبت شد که کارمندان شرکت نفت را که امتحان وظیفه شناسی داده‌اند آنها را انتخاب کنند و باین کار بگمارند ولی مشاهده شد که عده آنها هم معدود است و نمی‌توانند باین کار برسند. خوب فکر کنید با این وضع چه می‌شود کرد. حالا اگر نانوا دزدی می‌کند و وظیفه اش را اجرا نمی‌کند و از آردی که باو می‌دهند میدزدد و با او چه باید کرد؟ باید یک عده مفتش گذاشت برای مراقبت او و یک عده مفتش دیگر هم گذاشت برای این مفتشین و بهمین طریق باید چندین هزار مفتش روی اینها گماشت و باین طریق دزدی زیادتر می‌شود. این قبیل دردهاست در مملکت ما که در هیچ کجای دنیا نیست. آقای تهرانچی متأسفانه تشریف بردند بیرون و نیستند بشنوند گرچه ایشان هم اظهاراتشان را برای شنیدن نکرده بودند و برای ادای تکلیف بوده است و گردن گیرشان شده بود که از یکماه دوماه قبل که استیضاح کرده بودند بیاناتی بکنند والا بنده معتقدم که در این موقع که بپایان مجلس شاید بیست روز بیشتر نمانده لازم است مجلس حفظ ابهت وقار خودش را بکند و دولتی را که قریب ۹ ماه است سرکار می‌باشد و نقشه هائی برای خواربار کشور طرح کرده است و در سیاست خارجی مخصوصاٌ یک موفقیت هائی پیدا کزده است و روابط ما را با خارجه روشن نموده و موقعیت ایران را در دنیا واضح و روشن ساخته یک چنین دولتی را در این موقع باید تقویت کرد و یک دلو یک زبان از این دولت خواست که امر انتخابات را تسریع نموده و هر چه ممکن باشد دوره فترت را کوتاه نماید تا مجلس آتیه زودتر افتتاح شود و بار مسئولیت کمتر بدوش دولت باشد و نقشه هائی که برای تأمین خواربار کشور طرح نموده‌اند با حضور مجلس آتیه زودتر انجام شود و در این موقع بهیچوجه صلاح نیست که مادولت را معطل کنیم. مخصوصاٌ امروز شنیدم کهکنفرانس مسکو در شرف تمام شدن است و آقایان باید این موضوع را در نظر داشته باشند و حقیقتاٌ ملاحظه کنند که چقدر وضع بدی است که اگر در این موقع ما دولت نداشته باشیم چقدر تأسف آور است. در موقعی که در کنفرانس مسکو تکلیف دنیا را روشن می‌کنند وقتی که نمایندگان آن کنفرانس وارد ایران می‌شوند البته میل دارند با سیاست مداران کشور و نمایندگان سیاسی ایران ملاقات و صحبت کنند نظرهائی بدهند و نظرهائی بگیرند در یک چنین موقعی البته نباید دولت را ساقط کرد. این است که بنده تمنا می‌کنم که آقایان مافوق احساسات شخصی خودتان و مافوق مصالح خصوصی خودتان برای مصالح خصوصی عالی کشور و برای یادگاری که از این مجلس باقی خواهد ماند فکر کنید و تسلیم احساسات خصوصی نشوید و با این توجه بدولت رأی اعتماد بدهید (صحیح است).

رئیس- آقای دبستانی.

دبستانی - بنده یادداشتهائی کرده بودم که بعرض آقایان برسانم ولی فرمایشات آقای نراقی بنده را ملزم می‌کند که اول جواب ایشان را عرض کنم اول اینکه تعجب کردند که چا یک آدم متنعمی بفکر فقراء افتاده است. بنده عرض می‌کنم که همیشه منفعت فردی موجب می‌شود که انسان تلاش کند ولی یک وکیل مجلس وظیفه عمومی دارد و تنها منافع شخصی خودش را نباید در نظر بگیرد و اگر منافع شخصی خودش در خطر افتاد برای حفظ منافع دیگران باید از هیچ فداکاری دریغ نکند. پس این جواب ایشان عنوانی نبود که از یک نفر شخص نماینده شنیده بشود. از طرف دیگر موضوعی اظهار کردند که نانواها دزدند وآرد در خارج گران است و دولت آرد را ارزان می‌دهد به نانواها علتش چیست؟ علتش جلوگیری از این است که بمردم اجازه نمی‌دهند خودشان آرد را تهیه کنند و بخورند. درست بدبختی اینجا است که دست و پای یک کسی را می‌بندند و می‌گویند شنا بکند. از یکطرف مردم را محدود می‌کنند و ملزم و از طرف دیگر هم اجازه نمی‌دهند که بخرند و بقدر لزوم هم نمی‌دهند و می‌گویند که نانواها دزدند. رفع دزدی نانواها را که باید بکند؟ رفع دزدی با دولت است اینها اگر خراب هستند عوض کنید و دسته دیگر هم اگر خراب هستند مجازات کنید و بالاخره مجازات بازرسی برای این است که جلوگیری بشود وقتی که شما نماینده مدافع دولت بفرمایید که مأمورین دولت همه فلان هستند چه باید کرد؟ گفت که وای بوقتی که بگندد نمک مأمورین دولت که باید جلوگیری از معایب دیگران ایشان بکلی می‌گویند که اینها خطاکارند پس تکلیف ماچیست؟ عرض دیگرم این است که لایحه‌ای داده بودند از طرف کمیسیون بودجه بنده دیدم که در قسمت خرج شرکت پنبه هزینه اش را تعیین کرده بودند بطور قطع ۵۹ میلیون و خورده‌ای در صورتی که درآمد خیالی خیلی کمتر است و تقریباٌ ۵ میلیون و کسری تومان کسری دارد. عرض می‌کنم در امور شخصی برای اینکه تصور نکنند خارج از موضوع است چون پنبه هم باید ازش منسوجات تهیه بشود و جزء حوائج عمومی است قانونی که از مجلس برای انحصار پنبه گذشته است انحصار خارجی است و دولت آمده است برخلاف قانون توسعه داده است و این انحصار را در داخله هم توسعه داده است برای چه بوده است؟ ما خواهیم گفت یا منافعی برای دولت دارد یا برای احیاء پنبه است و در نتیجه معلوم شد که منافعی ندارد بلکه ۵ میلیون و کسری تومان هم ضرر برای دولت یعنی ضرر برای خزانه مردم یعنی برای این ملت ورشکست و فقیر و بی نوا دارد نه برای دولت برای اینکه دولت عبارت از یک رجالی است که ۶ ماه یکسال دوسال موظف می‌شوند به کارشان و پس از مدتی می‌روند پی کارشان و هیچ پرر و خسرانی را آنها نمی‌دهند. این ضرر فقط به مالیه مملکت تحمیل می‌شود و وقتی اینطور شد فقیر و بینوا زیاد می‌شود و اگر هم مقصود احیاء زراعت بود که بتجربه معلوم شده که زراعت پنبه رو بعقب رفته بطوری که رفع احتیاجات مملکت را هم نمی‌کند و برای کارخانجات هم از خارج تهیه می‌شود بنابراین یک آیه‌ای ینوشته شده است و ان آنستم منهم رشدا ایا دفعوا الیهم اموالهم یعنی اگر کسی را دیدید که از عهده امور شخصی خودش برمیآید می‌شود باو کار داد ولی اگر یک آدمی را دیدید که گشاد بازی کرد و عقل معاشش مثل بنده کم است این دیگر محروم است از اینکه متصدی امور بشودچرا؟ برای این که ورشکست می‌کند وبرای اینکه سرایت بدیگران می‌کند و وقتی بدیگران سرایت کرد ضرر بجامعه می‌رسد بنابراین شرع و قانون برای یک چنین کسی وظیفه معین کرده است که او را ممنوع و محجور می‌کند. حالا تأسف در این است که دولتی که هادی جامعه است و مصدر امور است و اگر دیگران گشاد بازی می‌کنند او باید مانع شود چطور خودش این کشادبازی‌ها را می‌کند که چندین میلیون ضرر بکند؟ در صورتی که خریدار پنبه و فروشنده پنبه هم همه ساله داشته باشد. آزادی مردم سلب شده عرض می‌کنم ضرر فروشنده شده ضرر خریدار هم شده است همه هم ناله دارند و دولت هم متضرر شده است باز هم لجاجت می‌کند و این مؤسسه خانه برانداز را نگاه می‌دارد. در خاتمه چون آقای نراقی فرمودند که کنفرانس مسکو در شرف اتمام است و ما باید حتماٌ‌دولتی داشته باشیم این را خواستم عرض کنم که دول خارجه با اشخاص کاری ندارند اینها با مردم ایران و ملت ایران طرف هستند البته هر که مصدر امور باشد با او صحبت می‌کنند.

نخست وزیر- استیضاح یکی از حقوق مشروعه نمایندگان مجلس شورای ملی است که البته دولت هم موظف است که حاضر برای جواب بشود. استیضاحی که چندی قبل آقای تهرانجی کردند بنده اینجا باید عرض کنم که همیشه برای جواب حاضر بودم و اگر استیضاح به تعویق افتاد از لحاظ مصلحتی بود یا هر چه بود خود آقایان نمایندگان در نظر گرفتند و خود آقای تهرانچی هم موافقت کرد بنابراین بنده می‌خواهم گله دوستانه ازآقای تهرانچی بکنم که ایشان جا نداشت که روز پنجشنبه وقتی که از مجلس خارج می‌شدند به آقایان ارباب جرائد اظهار بکنند که چهل روز است که بنده استیضاح کردم و دولت برای جواب خاضر نمی‌شود در صورتی که ما همیشه برای جواب استیضاح حاضر بودیم و حتی بنده اظهار کردم که اگر جلسه صبح تشکیل نمی‌شود عصر بشود و حتی روز جمعه هم ما برای جواب حاضر هستیم بهر صورت دولت برای جواب حاضر بود و از طرف دولت قصوری نشده است. حالا برای این که برگردیم به جواب استیضاح آقای تهرانچی بنده اجازه می‌خواهم یک مختصری وقت آقایان را بگیرم البته تردیدی نیست که موضوع خواربار و موضوع نان را همه میدانیم که از وقایع شهریور ۱۳۲۰ باین طرف یکی از مسائل مهم این مملکت است که همه دولتها با آن مواجه بودند و از لحاظ همان اهمیت است که دولتها در برنامه خودشان این موضوع را پیش بینی می‌کردند. دفعه دومی که بنده افتخار این شغل را پیدا کردم اگر خاطر آقایان رفته باشد حالا بنده بخاطر می‌آورم که اوضاع خوار بار یعنی اوضاع نان چندان رضایت بخش نبود ما دریک خالی زندگی می‌کردیم که روزهای خیلی بد را میگذراندیم و اگر مساعدتهای متفقین ما یعنی انگلیس‌ها و آمریکاییها نبود که همه روزه ما منتظر بودیم که از جنوب بما آرد برسد یک اوضاع وخیمی ممکن بود پیش بیاید خوشبختانه همانطور که آنها وعده داده بودند با کمی وسائل آن اندازه که برای خوشان میسر بود و بما وعده داده بودند آرد بما رساندند و از آن اوضاع تا حدی ما توانستیم خلاص بشویم و مخصوصاٌ نکته‌ای را باید تذکر بدهم که در یک مواقع خیلی سخت تر هم دولت اتحاد جماهیر شوروی حاضر شد که ۲۵ هزار تن گندم بما بدهد که تهران را از این وضع بد خلاص کند و در اینجا مخصوصاٌ بنده لازم میدانم که از اولیای امور دولت شوروی تشکر بکنم که این کمکشان بسیار بجا بود و در موقعی بما رسید که از هر جهت نگرانی ما را از بین بردند. وقتی که ما سرکار آمدیم بعد از یک مدتی آقایان دائماٌ چه بنده وقتی که بمجلس شورای ملی می‌آمدم و چه رفقای من همیشه تذکراتی راجع به اوضاع بد اداره خواربار و اشکالاتی که هست و نبودن انتظامات و بدی آنجا می‌دادند وشکایت البته خیلی بود و بنده وقتی که مطالعه کردم باین نتیجه رسیدم که آنجا را بصورت وزارت خانه در بیاورم و یک وزیر برای آنجا تعیین کنم و وزیر هم تهیه شد و آقای تدین مدتی قبلو زحمت این کار را بعهده گرفتند ولی در ضمن عمل بعد از چندی ایشان بیک جهاتی قصد کناره گیری کردند و بنده هم دیدم که اوضاعی که در آنجا هست و با آن تشکیلات و ترتیبات و با دلایلی که الآن عرض می‌کنم مقتضی است که کار خواربار را بدهیم به آقای دکتر میلسپو اما این دلایل چه بود اولاٌ این بود که خود آقایان اگر بخاطر داشته باشند البته از روی حسن نیت و حسن ظن موقعی که ما اختیارات ۱۳ اردیبهشت را آوردیم و به مجلس تقدیم کردیم دائماٌ این اظهار می‌شد که چرا امر خواربار را جزء اختیارات دکتر میلسپو قرار نداده‌ایم و ما بیشتر باین موضوع اهمیت می‌دهیم که در جزء این احتیارات مسئله خواربار هم باشد و بقدری صحبت شد در کمیسیونها و مجلس شورای ملی که بالاخره بر طبق همین پیشنهاد مجلس شورای ملی باختیارات او این قسمت هم اضافه شد که ایشان بتوانند در مواردی که وزارت خواربار و خود ایشان توافق نظر حاصل کنند خواربار را اداره کنند.

تهرانچی – قسمتی از خواربار را.

نخست وزیر – فرق نمی‌کند ممکن بود که یک قسمت را ما حالا اضافه و یک قسمت را هم بعد اضافه کنیم و بالاخره تمام اختیارات را باو بدهیم. پس بنابراین دولت از لحاظ قانون عمل خلافی نکرده است مطلب دوم یعنی دلیل دوم بستگی نزدیکی که اصل امر خواربار بکار باربری و بکار مالیه مملکت دارد ما اینطور فکر کردیم که وقتی که این دستگاه در یک جا جمع شد از لحاظ جمع آوری بهتر می‌توانند بمقصود برسند مطلب دیگر این بود که بواسطه خوبی سال و محصول زیاد ما فکر کردیم که دیگر این دستگاه عریض و طویل لازم نیست و یک خرجی را بدوش مردم نگذاریم و از این بابت هم یک صرفه جویی داشته باشیم از همه مهمتر شاید دلیل چهارم باشد و آن همان حسن ظن و ایران دوستی و بی غرضی آقای دکتر میلسپوبود (صحیح است) ایشان را ما تشخیص دادیم که البته حسن نیت دارند و بهتر است بجای مستشاران متعدد این کار را هم بعهده ایشان بگذاریم و چون نیت خوب ایشان بر ما مسلم بود گفتیم که این کار را هم او بکندایشان چرا قبول کردند؟ بنده وقتی که با ایشان در این باب مذاکره کردم مذاکره من این بود که ما بنظرمان نمی‌آید مستشار فعلی زیاد بتواند کاری صورت بدهد یک فکر دیگری بکن و بعداز چند روز اظهار داشت که من مستشاری ندارم و کسی دیگر راهم نمی‌شناسم ولیکن چون خودم را خدمتگذار ایران میدانم و به این نیت آمده‌ام خودم آنرا قبول می‌کنم و امیدوارم با کمک دولت ومصادر امور که مجلس شورای ملی هم جزو اوست بتوانیم خدمتی بکنیم و حالا می‌خواهم برای یک دفعه عرض کنم که در این امر ما نه خلاف قانون کردیم و نه کار را به یکنفر آدم نابابی داده‌ایم اما رویه آقای دکتر میلسپو: اینجا بعقیده من آنجایی است که بین آقای تهرانچی و آقایان دیگر شاید یک اختلافی باشد باید معنی که آقای دکتر یک رویه مخصوصی دارد که سایر آقایان عقده شان طور دیگری است و می‌فرمایند بایستی این طور بود و آنطور نبود تمام این اشکالات از این جا ناشی می‌شود دکتر میلسپو عقیده اش این است و دولت هم عقیده اش این است که باید اهتمام کامل بشود در درجه اول عله تهیه بشود برای این کار ایشان در نظر دارند که سیصدو پنجاه هزار تن تعهد غله امسال جمع آوری شود که از این یک مقدارش ذخیره برای سال آینده باشد و بتوانند شهرها را اداره کنند آماری که بنده تا بحال بدست آورده‌ام تا اول این ماه ۲۶۵۲۱۱ تن ایشان تعهد گرفته‌اند و از این مقدار تا بحال ۱۱۲۴۸۳ تن وصول شده و همانطور که آقای نراقی تذکر دادند دنیا بهم نخورده شاید هنوز قسمتهای شمالی ما محصولش جمع آوری نشده بنابراین ما نباید نگران باشیم و دلیلی هم ندارد که نگران باشیم بنابراین از این بابت بنده همینقدر می‌توانم عرض کنم که عملیات ایشان بد نبوده است و مطابق آماری که بنده دیدم در سال گذشته در همین موقع نصف این محصول بیشتر تعهد گرفته نشده است (تهرانچی – سال گذشته که محصول نبوده است) خوب حالا هر چه بوده است مطلب دیگری که آقای تهرانچی همیشه اظهار می‌کنند و شاید بعضی دیگر از آقایان مسئله نان است و اینکه چرا جواز نمی‌دهند و ما در سختی هستیم و وحشت هست و بالاخره از گرسنگی خواهیم مرد از این قبیل حرفها این مطلب بارها گفته شده است که ایشان عقیده شان این است که تاسیلو را بقدر کفایت جمع آوری نکنند عمل جواز ممکن نیست اولاٌ در جمع آوری سکته وارد آورد و ثانیاٌ در قیمت تأثیر کلی داشته باشد و اصولاٌ روی این نظر و این سیاست بوده که ایشان خیلی پافشاری و سماجت کرده‌اند مخصوصاٌ بنده در این جا یک قسمت از مطالبی را که ایشان در راپرتشان گذاشته‌اند گویا راپرت تیر یا مرداد است برای آقایان می‌خوانم که ایشان اینطوردر نظر دارند (در مواقعی نظیر موقع فعلی فقط یک سیاست و روش در مورد جنسی که خوراک اصلی و اساسی ملت را تشکیل می‌دهد می‌توان اتخاذ نمود و آن این است که توزیع کلیه جنس موجودی به قیمتی که عموم به آن دسترسی داشته باشند و بطریقی که هر کس اعم از غنی و فقیر سهم کافی و صحیح خود را دریافت دارد تضمین گردد. خوشبختانه محصول غله سال جاری وافر و بخوبی کفایت تمام سال را می‌نماید ولی منظور ما در حقیقت در این است که مقدار محصول جمع آوری شده ذخیره برای سال آینده نیز باقی گذارد اما محصول سال آتیه چه خوب و چه بد هر فردی باید با کمال میل حاضر باشد که در دارا بودن آذوقه یا کسری آذوقه با سایرین متساوی و بال تفاوت باشد از اینرو مادام که موجودی کفایت عموم را ندهد ضبط است اگر دولت بافراد یا دسته‌هایی جواز بدهد که فقط در نتیجه داشتن وسائل آن را بدست آورند اما با این حرفها چون آقایان اظهار میل نکردند نه آقایان بلکه در خارج هم به بنده مراجعه شد راجع به جواز ایشان به بنده وعده قطعی دادند که از بیستم آبان جواز عمومی بدهند و این امر را خاتمه بدهند و از این بابت هم نباید نگرانی باشد و بنده این جا یک جمله معترضه عرض می‌کنم که‌ای کاش بجای این همه هیاهو و اعتراضاتی که در این جا می‌شد و آقای تهرانچی و یا سایر آقایان می‌آمدند پشت این تریبون و می‌گفتند که آقایان مالکین زودتر تعهدات خود تانرا بدهید وکمک می‌کردند به دکتر میلسپو و اینقدر ایجاد وحشت نمی‌کردند این ایجاد وحشتی که شما می‌کنید نتیجه اش این می‌شود که فلان مالک که در فلان نقطه دور است خیال می‌کند که همین روزها یک اوضاع دیگر ی پیش می‌آید و تعهد خودش را نمی‌دهد و بالاخره می‌رود روی این که یک اشخاص از این موقع سوء استفاده بکنند و آن چیزی را که باید بما بدهند ندهند (صحیح است) اما آقایا تهرانچی اشاره کردند که نقض قانون شده است برای اینکه تبصره مجلس گذرانده است که بدون کوپن و یا با کوپن خاطرم نیست آرد بدهند آقای دکتر میلسپو این را قبول نکردند این جا بنده بایستی به آقایان تذکر بدهم که وقتی که اختیارات دکتر میلسپو تا آن حد هست که خودتان تصویب فرمودید و حق دارد که خودش عمل بکندو البته تردیدی نیست که مجلس هم نظر نداشته است که اختیارات او را محدو کند بنابراین وقتی که ما کار خواربار را باو واگذار کردیم یعنی تو برو و بکن یعنی ما چشممان را می‌گذاریم و دستمان را روی دست می‌گذاریم توآزادی و در حدود اختیارات خودت عمل کن (تهرانچی- در خود اختیارات اشاره بقوانین شده است) من که در بین فرمایشات آقا صحبتی نکردم اما راجع به بدی نان و شکایت مردم بنده هم تصدیق دارم و عیبی هم ندارد که تصدیق کنم که متأسفانه این اواخر نان بد اداره سد ولی اخیراٌ تصمیم گرفته شده است و آقایان هم لابد اطلاع بهمرسانده‌اند کارنان به یک کمیته یعنی سه نفر از اشخاص بصیرواگذارشده مثل اینکه در این چند روزه اخیر روی تقسیمات آنها روزی بیست تن از سیلو کسر شده و به نانواها داده شده است و البته در اوضاع نانواییها بهبودی حاصل خواهد شد انکار نمی‌کنم اشکالاتی هست و باید بتدریج رفع شود ما وقتی که اطمینان داشته باشیم که گندم در سیلو داریم دیگر در جزئیات دیگر نباید نگرانی داشته باشیم و بنده لازم است که یک نکته را عرض کنم و خاطرتان را از هر جهت اطمینان بدهم امر جمع آوری یکی از اهم مسائل است که ما هم متأسفانه کار باربریمان نواقصی دارد کامیون به اندازه کفایت نداریم ای کاش آقای تهرانچی می‌آمدند پشت این تریبون و فریاد می‌زدند که‌ای مردمانی که سوء استفاده می‌کنید با دادن پول این رانندگان کامیونها را اغوا نکیند وسوء استفاده نکنید بگذارید برای دولت کار بکنند خلاصه برای اینکه اطمینان خاطر از هر جهت حاصل شود بنده باید خدمت آقایان عرض کنم که با اولیای امور شوروی مذاکره کردم و اولیای امور شوری هم قبول کردند که چهل هزار تن از مازاد قسمت شمال را با وسائل نقلیه خودشان د رطهران بما تحویل بدهند این یک موفقیتی است که من بدست آورده‌ام و از طرف دیگر متفق دیگر ما انگلیس و آمریکاییها حاضر شده اندمشغول مذاکره هستند با دکتر میلسپو که در قسمت غرب و سایر جاها آنها هم رفع نگرانی ما را بکنند و با وسازل نقلیه بما برسانند چون ممکن است که امر خواربار یعنی جمع آوری خواربار محتاج بکمک‌های بیشتری باشد آقایان وزراهم یکعده شان خاضر شده‌اند که بروند در استانها و ولایات و ایلات که در این جمع آوری امر خواربار اهتمام کنند و از این بابت هم یقین دارم کمکشان مؤثر خواد بود و اقداماتشان منتج نتیجه است و باز هم در نظر گرفته شده است در امر خواربار یک کمیته دائمی انتخاب شود از چند نفر و رئیس نان و رئیس کل دارایی در یک موقع خیلی نزدیکی که با هم تماس داشته باشند و با یک فکر جامعی این قضیه را حل و صورت خوبی باین کار بدهند که نسبت باین موضوع این قدر بحث نشود این بود آن چیزهایی که بنده یادداشت کرده بودم بطور کلی نسبت بفرمایشات آقای تهرانچی و یک نکته را هم بنده باید عرض کنم که این هم مورد گله بنده است ایشان اظهار کردند که ما وزارت خواربار را در یک موردی خواستیم منحل کنیم که بحسابهایش رسیدگی نشود این خیلی اسباب تعجب است بجهت اینکه ما بهیچوجه این نیت را نداشتیم ما اساساٌ می‌خواستیم آن دستگاه آنطوری را تبدیل کنیم بیک دستگاه دیگری که اینطور تفوه و اینطور نگرانیها تولید نشود و بعلاوه وزارت خواربار حسابدار از طرف کل دارایی دارد حسابهایش صورت دارد رسیدگی خواهد شد می‌بینند اگر پولی حیف میل شده باشد مرتکبین تعقیب می‌شوند و چطور می‌شود اینطور فرض کرد که در یک موقعی که می‌خواستند به حسابهای وزارت خواربار برسند آنجا را ما منحل کردیم و تو در تو بکنیم و چطور ممکن است که با بودن این همه مستشارهای امریکایی که برای همین قبیل نظارتها هستند این عمل را کرده باشیم مسئله وزارت خواربار که شما آمده‌اید و پول داده‌اید باید البته حسابش را رسیدگی کرده خود آقای تدین هم در نظر دارم که یک صورتی آوردند در اینجا بود یا در جلسه خصوصی و خواندند که این پولها کجا رفته و الآن هم مشغول هستند و چند نفر حساب دارو بصیر در آنجا دارند کار خودشان را می‌کنند و خدای نخواسته اگر بعد هم دیدیم تفریط شده است معلوم خواهد شد که چه شده و بکجا رفته و این یک امری نیست که بنده با این همه گرفتاری بروم و شخصاٌ دنبال این کار را بگیرم و ببینم این پولها و حسابها چه شده است این دستگاه محصوصی دارد و باید رسیدگی بکند و خواهد کرد مسائل دیگری هم آقای تهرانچی در اینجا راجع به قند و شکر و چای و اینها اشاره فرمودند که صحیح است ولی یک نکته را باید در نظر گرفت که ما در یک حالت فوق العاده زندگانی می‌کنیم وضع ما بهمان حال عادی نیست ما با همه این حرفها که آقا زدید احتیاجاتمان بقدر کافی تأمین نمی‌شود و نباید انتظار داشته باشیم همان زندگی را که قبل از جنگ می‌کردیم عیناٌ همان زندگی را حالا داشته باشیم یکی از دلایل آوردن مستشارها برای حسن اداره و انتظام راجع بهمین امور بود راجع بهمین کارها من بارها با شخص دکتر میلسپو مذاکره کرده‌ام او می‌گوید آدمهائی که من لازم دارم وسائلی را که لازم دارم بمن بدهید من این کار را اصلاح می‌کنم و من هم تردید ندارم اداره خواهد شد بقول آقای نراقی کارهای این مملکت زیاد مرتب نبوده است که ما بخواهیم در یک مدت کمی همه را بهم بزنیم سعی و جدیت ما این است که کارها را بهتر کنیم و تردیدی هم در این قسمت نیست و باید وقتی که عمال و همکاران دکتر آمدند و سرکارها قرار گرفتند بگذاریم آنها کار کنند تا نتیجه حاصل شود و فعلاٌ بنده می‌خواهم بعرایضم خاتمه بدهم ولی یک مطلبی را می‌خواهم عرض کنم یک یادداشتی هم بنده گرفته‌ام برای آقایان می‌خوانم و آن راجع بموضوع غله است: مقدار غله که در سال ۱۳۲۲ جمع آوری آن پیش بینی شده ۳۵۰ هزار تن – جمع تعهدات دریافتی بموجب آمارهای رسیده که اغلب آنها تا تاریخ پانزدهم مهرماه است دویست و شصت و پنج هزار و پانصد و هشتاد و یک تن – جمع وصولی از تعهدات دریافتی موجب آمارهای رسده که اغلب آنها تا تاریخ ۱۵ مهرماه است یکصد و سیزده هزار و چهار صد و چهل و شش تن – جمع تعهدات دریافتی شهرستان تهران تا اول آبان ماه ۲۲ بیست و پنج هزار و یکصد و پنجاه و شش تن – جمع وصولی از تعهدات تهران تا اول آبان ماه ۲۲ هیجده هزار و دویست و چهل و شش تن- جمع محصولات غله سال جاری از انبارهای بلوکات اطراف تهران به سیلو که در دو ماهه شهریور و مهر حمل شده شانزده هزار تن- بقیه وصولی حوزه تهران تا اول آبان ماه که در انبارهای غله بلوکات موجود است دو هزار و دویست و چهل و شش تن – موجودص سیلوی تهران در صبح سوم آبان ماه – آرد سفید ۲۲۱۴۲۷۸ کیلو آرد گندم خالص ۹۸۷۳۵۶ کیلو گندم ۵۳۳۷۶۸ کیلو جو ۴۵۷۷۵۳۲ کیلو ارزن ۲۴۰۶۵۰۰کیلو جمع کل ۱۰۷۱۹۴۳۴ کیلو. علاوه بر موجودی مذکور مقداری جنس هم بابت مصرف ستلیانه ارتش مقیم تهران بوزارت جنگ اضافه بر مصرف روزانه ارتش تحویل گردیده است که در انبارهای وزارت جنگ بطور ذخیره موجود است. برای جمع آوری بقیه تعهدات اطراف تهران اقدامات لازمه در جریان است و تا آخر آبان ماه عمل جمع آوری اطراف تهران تقریباٌ خاتمه پیدا خواهد نمود. مقدار غله که ادارت خواربار شهرستانها پس از تأمین مصرف تا ۲۰ مهرماه حوزه خود از بقیه محصول جمع آوری شده در تاریخ ۲۰ مهر در انبارهای محل موجود داشته‌اند گندم ۳۰۵۱۹ تن جو ۲۰۰۷۰ تن جمع ۵۰۵۸۹ تن برای تأمین مصرف تهران از اول آبان ۱۳۲۲ تا آخر تیرماه ۱۳۲۳ (موقع بدست آمدن محصول سال آینده) و تهیه بیست هزار تن جنس بطور ذخیره در سیلوی تهران برنامه عمل بشرح زیر است: موجودی فعلی گندم و آرد سیلو و بقیه تعهدات گندم حوزه تهران ۱۰۰۰۰تن – از مازاد محصول خراسان آذربایجان- زنجان – گرگان – همدان – کرمانشاهان- اراک- الیگودرز و نقاط دیگر که باید متدرجاٌ به تهران حمل شود ۷۰۰۰۰ تن جمع هشتاد هزار تن. از مقادیر بالا ترتیب حمل پانزده هزار تن آن بتهران داده شده است از گرگان ۲۵۰۰ تن زنجان ۲۰۰۰ تن الیگودرز ۲۰۰۰ تن ارک (از جنس همدان و کرمانشاه و اراک) ۳۵۰۰ تن از اطراف تهران با در نظر گرفتن بقیه تعهدات ۵۰۰۰ تن جمع ۱۵۰۰۰ تن. تذکر دیگر اینکه در حمل غله سایر شهرستانهای غله خیز بتهران عمداٌ تأخیر شده و علت این است که بواسطه قحطی سال پیش در انبارهای این قبیل شهرستانها موقع خرمن جدید چیزی موجود نبود و اگر بمحض دست آمدن محصول از این نقاط جنس بتهران حمل می‌گردید ممکن بود در اذهان مردم سوء تفاهمی تولید و موجبات نگرانی آنها فراهم گردد.

انوار- راجع به برنج هم بفرمائید.

نخست وزیر- راجع باینکه قضیه برنج چطور باید اداره شود ما تابحال یک اختلاف نظری داریم و امیدواریم حل شود تا دو روز دیگر حل می‌شود و برای حمل هم اقدام شده است و مقامات شوروی قبول کرده‌اند که حمل کنند. در خاتمه عرایضم لازم است این موضوع را عرض کنم و از پشت تریبون پائین بیایم و آن این است که من و همکارانم در این مدت هیچ نظر خاصی نداشته‌ایم خدا را گواه می‌گیرم بغیر از خدمت بمملکت هیچ رویه‌ای نداشته‌ایم سعی و کوشش هم کرده‌ایم که بتوانیم توفیق حاصل کنیم اوضاع عمومی هم بحمدالله بد نیست اینست هم نسبتاٌ خوبست کار خواربار هم اصلاح می‌شود سیاست خارجی هم ما بر یک پایه متین و روشن و اساسی گذارده‌ایم که از هر جهت تکلیف کشور ایران معلوم باشد (صحیح است) و تصدیق هم باید بفرمائید و اگر هم نمیدانید بنده اینجا عرض می‌کنم که حسن تفاهم کامل بین دولت و متفقین حاصل است و از هر جهت همکاری می‌کنند و از هیچ مساعدتی هم خودداری نمی‌کنند و بهیچوجه هم از این بابت نگرانی نیست جال این مجلس و این دولت و این قضاوت عمومی.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

تهرانچی- اجازه میفرمائید؟ بنده اخطار نظام نامه‌ای دارم.

رئیس- بفرمائید.

تهرانچی- عرض کنم مطابق نظام نامه بعد از استیضاح سه قسم رأی می‌شود گرفت رأی ساکت و رأی مثبت و رأی منفی و حالا اگر بخواهید رأی بگیرید باید معلوم کنید که رأی مثبت است یا منفی و بعد هم البته باید دولت رأی اعتماد بخواهد و ضمناٌ خواستم عرض کنم که ورقه سفید بی اسم جزء ممتنع است (صحیح است)

معدل- همان رأی اعتماد بخواهند کافی است.

- رأی اعتماد بتثبیت کابینه.

۳ - رأی اعتماد بتثبیت کابینه.

نخست وزیر- بنده تصور می‌کنم وقتی دولتی استیضاح می‌شود خود بخود رأی اعتماد هم جزوش هست حالا بنده این تقاضا را دارم که رأی اعتماد گرفته شود.

رئیس- رأی گرفته می‌شود آقایانیکه اعتماد دارند ورقه سفید می‌دهند. البته ورقه سفید اسم دار خواهند داد.

(اخذ و شماره آراء بعمل آمده ۵۰ ورقه سفید و نه ورقه کبود و پنج ورقه سفید بی اسم شماره شد)

رئیس- عده حاضر در موقع اعلام رأی ۸۵ ورقه سفید ۵۰ کبود ۹ ورقه سفید علامت امتناع ۵.

نخست وزیر- بنده اجازه می‌خواهم یک دفعه دیگر از حسن ظن آقایان تشکر کنم و امیدوارم این اوراق سفید موجب این بشود که دولت بهتر بتواند کار کند (صحیح است)

- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه.

۴ - موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه.

رئیس- اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است). جلسه آتیه روز سه شنبه ۱۰ آبان سه ساعت پیش از ظهر.

(مجلس یکساعت و بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری