مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ شهریور ۱۳۱۰ نشست ۴۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هشتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ شهریور ۱۳۱۰ نشست ۴۲

مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ شهریور ۱۳۱۰ نشست ۴۲

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس
۲- شور و تصویب لایحه طرز استخراج معدن شمشک
۳- شور لایحه تجدید کنترات معلمین فرانسوی
۴-موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه


۱- تصویب صورت مجلس

رئیس – در صورت مجلس نظری نیست؟(نمایندگان –خیر)

۲- شور و تصویب لایحه طرز استخراج معدن شمشک

رئیس – خبر کمیسیون بودجه راجع به معادن ذغال سنگ شمشک مطرح است

خبر کمیسیون

کمیسیون بودجه لایحه نمره ۱۳۳۰ دولت راجع به معدن ذغال سنگ شمشک را با حضور نماینده دولت موردشور و مطالعه قرار داده و بالاخره با پیشنهاد دولت موافقت و علیهذا مواد پیشنهادی دولت را برای تصویب مجلس شورای ملی عیناً پیشنها می‌نماید

رئیس – عین مواد پیشنهادی دولت ماده اول:

  • ماده ۱- اداره کل صناعت مجاز است امور مالی و محاسباتی و اداری معدن شمشک را مثل یک مؤسسه تجارتی بدون رعایت مقررات مربوطه بامور مالی و اداری دولت اداره نموده و حساب آن را مرتباً بوزارت مالیه ارسال دارد
  • ماده ۲- برای سرمایة عملیات مبلغ بیست هزار تومان از محل ۴۲۵۰۰۰ تومان موضوع قانون مورخه ۱۹ تیرماه ۱۳۱۰ استقراض نماید.
  • ماده ۳- عایدات معدن پس از استهلاک بیست هزار تومان قرضه موضوع ماده ۲ در آخر ۱۳۱۰ و بعد از وضع مبلغ سه هزار تومانی که ضمن عایدات معادن در بودجه ۱۳۱۰ مملکتی منظور شده است بمصرف مخارج استخراج ذغال و دائر داشتن معدن مزبور رسیده و مازاد بصندوق عایدات مملکتی تحویل خواهد شد

رئیس – مذاکره در کلیات است (مخالفتی نیست) رأی می‌گیریم بورود در مواد موافقین با ورود در مواد قیام فرمایند (جمعی قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد مادة اول قرائت می‌شود.

مادة ۱- ادارة کل صناعت مجاز است امور مالی و محاسباتی و اداری معدن شمشک را مثل یک مؤسسة تجارتی بدون رعایت مقررات مربوطه بامور مالی و اداری دولت اداره نموده و حساب آنرا مرتباً ارسال دارد

رئیس – آقای وثوق

وثوق – بنده موافقم و می‌خواستم از آقای فرخ سؤال کنم اداره معدن شمشک را که می‌خواهند یک مؤسسه تجارتی بکنند آیا مخارج و منافعش را در نظر گرفته‌اند مخارج ساختمانی که کرده‌اند و مخارجی که بعدها باید بکنند عایداتش بقدری هست که این مخارج را مستهلک کند و از برای آتیه هم نموده باشد یا خیر؟ یا یک مخارجاتی می‌شود و مثل سایر چیزها یک مخارجی میکنندو نصفه کاره می‌ماند؟

فرخ (رئیس اداره کل صناعت) – خاطر محترم آقایان مستحضر است راجع بمعدن شمشک یک مخارجی بمرور سنة قبل شده ولی امسال چون در بودجه مخارج این کار پیش بینی نشده بود آن عملیات وفقه پیدا کرد و از نظر خاطر محترم آقایان را مستحضر می‌سازم که کلیتاً عملیات فنی معدن ذغال سنگ یک مقدمات ممتدی را مستلزم است تا باصطلاح بآن رگه اصلی رسیده و بشود ذغال سنگ استخراج کرد امسال چون بهیچ وجهی پیش بینی نشده بود برای اینکه تونل هائی که در سال قبل زده شده بودحفظ کرد دولت این طور در نظر گرفت که اینجا به طرز مؤسسة تجارتی اداره شود که ذغال استخراج کنند و هم آن تونل‌ها را حفظ کنند و ضمناً لایحه هم تقدیم شده و اعتباری هم تقاضا شده است که آلات و ادواتی که برای استخراج لازم است تهیه کنیم که در سنة آتیه بتوانیم آن عملیات علمی را تعقیب کنیم و احتیاجات مهمی که در آتیه از برای ما در نظر است از این محل تامین کنیم و بنابر این خاطر محترم را مستحضر می‌دارم شده است

رئیس – آقای رهنما

رهنما – گمان می‌کنم که نمایدگان محترم هم در اصل موضوع که عبارت از استخراج معدن شمشک باشد مخالفتی نداشته باشند ولی قدری توضیحات بیشتری لازمست مادة اول می‌گوید: (اداره کل صنایع معدن شمشک را مطابق یک اصول و قواعدی که مؤسسات تجارتی در زندگانی خودشان تعقیب می‌کنند مطابق آن اصول این معدن را استخراج می‌نماید) در این جا خوب است آقای رئیس کل صناعت یک توضیحی بدهند تا موجب شود که آقایان بیشتر در این قسمت مطلع شوند. معدن شمشک را مطابق اصول تجارتی استخراج می‌کنند خیلی خوب این اصول تجارتی چه چیز است؟ سرمایة که برای این کار می‌گذارند چقدر است؟ عوائدی که از این برداشت می‌کنند چقدر است؟ مصرف این برای احتیاجات در بازار موجود طهران یا سایر نقاطی که می‌خواهند بفرستند چه اثری دارد؟ بالاخره برای سال اول و دوم سرمایة اولیه سرمایه احتیاط سرمایه رزرو چقدر است؟ اصول تجارتی یعنی یک مؤسساتی که با اصول تجارتی تشکیل می‌شوند که می‌گوید سرمایه اولیه من اینقدر سرمایة احتیاطی من این قدر سرمایة رزرو من اینقدر سهام من اینقدر یا اینکه سرمایه مال یکی است. این‌ها را واقعاً خوب است از نقطه نظر نتیجه توضیحات کاملی آقای رئیس کل صنایع بدهند تا حقیقتاً معلوم شود وضعیات معدن شمشک در چه حالست آیا مقصود این است که یک مقداری از این را استخراج کنید؟ یعنی اینکه خرد خرد آهسته آهسته قدم‌های خیلی ملایمی برداشته شود در ظرف پنج سال ده سال این طور البته مقصودتان نیست اگر منظور این باشد که حقیقتاً مثل مؤسسه تجارتی اداره شود باید این نظریات رعایت شود با آن راپورت‌های متخصصین علمی که داده‌اند وضعیت آن معدن در چه حال است قابلیت این معدن برای ذغال چه جور است و تا چه اندازه ممکن است ذغال بدهد و چه اندازه ممکن است مفید باشد؟ اینها را شرح بدهند تا نمایندگان محترم هم با یک وضعیت بهتری مطلع شوند و نظریات خودشان را بیان کنند و لایحه اگر نقصی دارد تکمیل شود.

فرخ – اجازه می‌خواهم در توضیحات آقای نمایندة محترم که بنده فرمایش شان را دو قسمت کرده‌ام قسمت دوم را قبول جواب عرض کنم و بعد جواب قسمت اول را بدهم قسمت دوم که اول باید جواب عرض کنم این است که اول باید دید دولت چرا باین فکر افتاده است که این جا را بطور مؤسسه تجارتی عمل کند بعد به آن فرمایشاتی که فرمودند توضیحات بدهم امسال برای مخارج فعلی که دولت لازم داشت اعتباری در نظر گرفته نشد. و مخارجی که سنه قبل شده بود راجع به معدن شمشک و تونل هائی که زده شده بود لازم بود این‌ها حفظ شود تا یک اعتبار مهم تری که لازم است تهیه شود و مطابق اصول علمی استخراج شود. برای این کار صلاح دیده شد که عجالتاً امسال بطور موقت بطرز اصول تجارتی معدن حفظ شود و آن تونل‌ها و عملیات سابق از بین نرود تا ما مقدمات علمی بعدی مان را تکمیل کنیم و آن نتیجه اصلی را در سنه ۱۳۱۱ ببریم این علت اصلی قضیه بود اما در قسمت تجارتی که فرمودند دولت یعنی وزارت مالیه بیست هزار تومان باداره صناعت قرض داده است که تا آخر هزار و سیصد و ده این مبلغ را اداره صناعت رد می‌کند با این وجه بطور متحرک ذغال سنگ استخراج می‌کنیم و می‌فروشیم بنرخ عادلانه شاید هم یک مقدار تخفیف داده شود. و از این راه هم مخارجی برای استخراج ذغال سنگ می‌شود و هم تونل‌ها حفظ میشودو هم بیست هزار تومان بصندوق مالیه رد می‌شود ومنافعی هم که از این کار حاصل می‌شود و بصندوق دولت رد می‌شود و محاسبات و مخارج از طرف وزارت مالیه و اداره صناعت متفقاً بعمل خواهد آمد که از روی کمال صمیمیت این عمل شود و در عین این حال در حدود شصت و پنج هزار تومان اعتبار خواسته شده که آلات و ادواتی که برای استخراج علمی معدن لازم است ابتیاع شود تا ما اشیاء را تهیه و حاضر کنیم و بعد شروع باقدامات علمی کنیم اما آن راپورت هائی که فرمودند البته بعرضتان رسیده است که این معدن از بزرگترین معادن ذغال سنگ و سالهای متمادی احتیاجات ما را تأمین می‌کند ولی بهمان ترتیبی که عرض کردم مطابق اصول علمی باید استخراج نمود تا باصطلاح بآن رگه برسیم و این مسائل کاملاً در تحت دقت و مطالعه قرار گرفته و امید وارم در سال آتیه بطور قطع مطابق اصول علمی بتوان استخراج کرد.

رئیس – آقای طهرانی

میرزا حسین خان طهرانی – بنده حقیقتاً ازتوضیحاتی که آقای فرخ دادند متأسفانه چیزی درست حالیم نشد عرض کنم اولاً معدن شمشک یک معدنی است که دولت برای استخراج او زحماتی متحمل شده است و چون محل احتیاج عمومی است و همه مردم باو احتیاج دارند و کمک می‌کند به ترقیات مملکت بدیهی است که دولت باید در آن اقدام کند و یکی از وظایف حتمیه او است که باید زیادتر از این هم اقدام کند بنده تصور می‌کنم برای حفظ تونل‌ها همان طور که فرمودند که یک مقدارش را بنده ملتفت شدم اعتباری می‌خواهند که روی اصول تجارتی این را اداره کنند و یک پولی می‌خواهند که بیست هزار تومان اعتبار داشته باشند ذغالی بیاورند بفروشند بعد از عایدات او تونل‌ها را حفظ کنند اینرا بنده نمیدانم گرچه کاملاً مطمئنم این بحسن اداره وشوقی که شما بکار دارید ولی نمیدانم این چه عملی می‌شود اگر واقعاً این تونل‌ها و زحماتی که دولت کشیده باید حفظ شود همانطور که شصت و پنج هزار تومان اعتبار خواسته‌اید برای آلات و ادوات و لایحه اش پیشنهاد شده و میاید که آلات و ادوات گرفته شود خوب است یک وجهی هم گرفته شود برای حفظ تونل‌ها و روی همان اصول علمی کار کنند تا برسند به نتیجه چون این یک محلی نیست که دولت بخواهد از آنجا استفاده کند بلکه یک معدنی است که باید سعی کرد و زحمت کشید تا به رگه ذغال رسید برای رفع احتیاجات عمومی و مردم از آن استفاده کنند دولت زحمتی کشیده معدن را هم بیرون آورده ولی از این معدن دولت نباید نظر استفاده داشته باشد این یک روشنائی است که برای احتیاجات عمومی لازم است برای چراغ برق می‌خواهید برای آب می‌خواهید برای سایر چیزها این یک چیزی است مثل گندم و نان و آب برای ما ضروری است و احتیاج داریم از این نقطه نظر بنده تصور می‌کنم این نظری که آقای فرخ گرفته‌اند که این جا را روی اصول تجارت اداره کنند بعد از عایدات آنجا معدن و تونل را حفظ کنند و کار کنند بنده گمان نمی‌کنم موفق شوید این یک خرجی دارد و تحت نظر ادارة صناعت باید باشد رسیدگی و مراقبت هم بکنید که این تونل‌ها از بین نرود و همان مطابق اصول علمی استخراج شود همة این‌ها را بنده کاملاً موافقم ولی با این قسمت که شما باصول تجارت وارد شوید و بیست هزار اعتبار متحرک داشته باشید و بنده تصور نمی‌کنم این عملی باشد و از این جهت مخالفم.

دکتر طاهری (مخبر کمیسیون بودجه) – در این لایحه دو چیز را دولت تقاضا کرده یکی بیست هزار تومانی اعتبار یکی عمل کردن بطور تجارتی اولاً اینکه چه مبلغ برای اداره کردن اینجا لازم است که آقای طهرانی می‌فرمایند این مبلغ کافی نیست پیش بینی اینکار با خود دولت است و اداره صناعت تشخیص داده که این مبلغ کافی است عجالتاً ما وارد این قسمت نمی‌شویم که این قسمت کم است بعلاوه پیشنهاد اضافة اعتبار هم از طرف ما (مجلس) شایسته نیست خود دولت و اداره صناعت بیست هزار تومان اعتبار را کافی میداند و چون در بودجه برای این موضوع اعتباری پیش بینی نشده بود فقط یک مبلغ چهار صد و بیست پنج هزار تومان بود برای ساختمان راه شمشک از این اعتبار دولت استفاده مبخواهد بکند اجازة بگیرد که بیست هزار تومان از این مبلغ تخصیص داده شود برای استخراج معدن پس اینتقاضا یک چیز تازة نیست اعتباری است که چون دربودجه پیش بینی شده بوده است دولت می‌خواهد استفاده کند از اعتبار راه سازی برای استخراج معدن بیست هزار تومان اعتبار و اجازه می‌گیرد که بمصرف استخراج معدن برساند اما این موضوع که بترتیب تجارتی باشد. مقصود از این عمل این است که از قانون محاسبات عمومی مستثنی باشد از این جهت این عبارت آورده‌اند که اگر یک چیزی را بخواهند بخرند اعلان مناقصه در کار نباشد و یا یک چیزی را بخواهند بفروشند اعلان مزایده لازم نداشته باشد مقصود از اینکه بترتیب تجارتی اداره شود این است یعنی آزادتر باشد ادارة صناعت برای ششماه این کار را می‌کند و از این بیست هزار تومان استفاده می‌کند برای استخراج که محصول را بفروش برساند و پول را هم بمالیه بدهد و محاسباتش را هم مالیه مراجعه و رسیدگی کند. منتهی این است که لازم نیست قانون محاسبات عمومی را رعایت کنند و این ترتیب برای تسریع در عمل است اشکالی هم ندارد

کازرونی – مذاکرات کافی است.

اعتبار – بنده مخالفم

رئیس – بفرمائید

اعتبار – خوب است آقایان اجازه بفرمائید در این قسمت مذاکره شود تا بفهمیم منظور چیست و مقصود فهمیده شود والا کسی مخالفتی ندارد فقط برای فهم قضیه است و توضیحاتی لازم است داده شود خوب است اجازه بفرمائید صحبت شود باین جهت گمان می‌کنم مذاکرات کافی نیست.

رئیس – آقایانی که مذاکرات را کافی میدانید قیام فرمایند (چند نفری قیام نمودند)

رئیس – معلوم می‌شود کافی نیست. نوبه خودتان است.

اعتبار – بنده بدواً عرض کنم این لایحة که از کمیسیون بودجه گذشت بنده متأسفانه آنروز نبودم باین جهت مقصود را نفهمیدم البته حالا آقای مخبر یا آقای رئیس کل صناعت توضیح می‌دهند بنده هم موافقم ولی این جا مقصود را نمی‌فهمم می‌خواستم بپرسم اساساً تا بحال با این معدن شمشک چه جور معامله می شده است و حالا دولت چه می‌خواهد بکند؟ و از این تفاوت تغییر عمل چه نتیجه می‌خواهد بگیرد؟ این را باید بفهمیم – اصول تجارتی – اصول تجارتی همان بود که آقای رهنما توضیح دادند – اگر واقعاً این جا را بخواهیم روی اصول تجارتی عمل کنیم در مرحله اول تأسیس شرکت است و سرمایه و این چیزهائی که هر کدام بجای خودش باید عمل شود. ولی یک کلمه (اصول تجارتی) نوشتن بنده از این چیزی نمی‌فهمم که مقصود چه چیز است با بیست هزار تومان که امروز برای هر عمل کوچکی که بخواهید انجام دهید ناقابل ترین وجه است چطور می شودیک وضعیت تجارتی را اداره کرد؟ آقای مخبر می‌فرمایند که بیست هزار تومان را آورده‌اند برای تصویب برای اینکه اعتبار نداشت و حال اینکه این بیست هزار تومان از محل اعتبار سابق است و آنرا هم مجلس تصویب کرده است در لایحة جداگانة مجلس این مبلغ را برای راه شمشک و استفاده از ذغال سنگ که باید چطور علمی استخراج شود رأی داده و تصویب کرده است و از آن محل اگر می‌خواهند وجهی بگیرند تصویب علیحده لازم ندارد. آنچه که بنده حس می‌کنم نظر ادهره صناعت باید این باشد که می‌خواهند انحصار ذغال سنگ را بخودشان بدهند و ذغال سنگ را خودش بیرون بیاورد و بفروشد اگر مقصود این است این را باید صریح گفت و در اطرافش صحبت نمود شاید هم خوب باشد و در اطرافش هم موافقت شود. تا بحال معدن شمشک و سایر معادن یک وضعیتی داشت که بمزایده می‌گذاشتند و یک اشخاصی پیدا می‌شدند بطور داوطلب کم یا زیاد موافقت می‌شد و باو می‌دادند او هم باشخاص دیگر بفروشد روی اصول رقابت بیک قیمت عادلانه و حالیه بطوری که این جا توضیح فرمودند می‌فرمایند ما می‌خواهیم خودمان بیرون بیاوریم و بفروشیم و بالاخره از این راه هم بیست هزار تومان را تأمین کنیم و هم تونل را حفظ کنیم و هم استخراج علمی را تعقیب کنیم باقی پولش را هم بدهیم به وزارت مالیه این لازمه اش این می‌شود که ذغال سنگ را پنج برابر این قیمت بفروشید در خاتمه بنده می‌خواستم استدعا کنم از آقایان از آقای مخبر محترم از آقای رئیس کل صناعت که توضیح بیشتری بدهند که تا بحال چه میکردندو بعد از این چه می‌خواهند بکنند؟ و این تفاوت را که می‌خواهیم بگیریم و بفروشیم این آیا عملی است و خوب است که ادارة صناعت یا دولت خودش بیاید چند تا مؤسسه ذغال فروشی ایجاد کند؟ بنظر بنده باید یک قدری بیشتر در این مسئله دقت و بحث شودو بیست هزار تومان بنظر بنده یک مقدار خیلی کمی است و بنده خیال می‌کنم این همه فکرهای خوب و وسیع را نشود با بیست هزار تومان انجام داد.

رئیس اداره کل صناعت – برای استحضار خاطر محترم آقایان توضیحات بیشتری عرض می‌کنم شاید قانع شوید و رفع اشتباه شود. سابقاً معدن شمشک را آقا دولت خودش اداره می‌کرد بطور علمی شاید در سال هشتاد هزار تومان خرج می‌کرد وذغالی هم از آنجا در میاوردند و می‌فروختند و بحساب دولت به تمام وزارت خانها ذغال می‌داد. امسال نظر باینکه اعتباری در بودجه نبود دولت در نظر گرفت که اینجا را موقتاً بیک طرزی اداره کند در سیصد و ده تا محتاج بیک اعتبار مخصوصی نشود با این جهت این کلمه را در اینجا ذکر کردیم که بطرز اصول تجارتی مقصود از این اصول تجارتی نه این است که یک شرکت سهامی تشکیل شود برای تجارت بلکه وزارت مالیه یک اعتباری داده است بادارة صناعت که از این محل ذغال استخراج شود و فروخته شود و اعتبار اصلی رد شود و پس از رد مخارجی که برای استخراج می شودمنافعش هم بصندوق دولت رد می‌شود و در تحت کنترل خود دولت خواهد بود بنا بر این اصول تجارتی این نیست که اداره ذغال سنگ روی آن پر نسیب باشد بلکه از نظر ضیق وقت بود زیرا منتهی تا دو ماه دیگر بیشتر نمی‌شود استخراج کردو این قسمت هم برای این کار مساعد نیست این بود که خواستیم با یم وضعیتی این عمل را امساله ادامه بدهیم تا سنه آتیه و اگر ما می‌خواستیم این کار را نکنیم دچار مشکلات محاسباتی بودیم که بالاخره موقع را از دست ما می‌داد که نمی‌توانستیم مقصود را بدست بیاوریم اینکه فرمودید از این معدن می‌خواهیم استفاده کنیم معدن شمشک اصلاً در دست دولت هست کسی دیگر کار نمی‌کرد. کلیه معادن را وقتی که می‌خواهند کار کنند از وزارت مالیه اجاره می‌کنند آنوقت کار می‌کنند معدن شمشک از اول اصلاً باجاره کسی نیست و در دست دولت بوده تا بحال و بعدها هم خواهد بود و یکی از معادن مهمی است که دولت برای احتیاجات شهر طهران لازم دارد و اجاره هم نداده‌اند و نخواهند داد. و قیمت ذغال سنگ هم (عرض کردم) حالا شاید هفت تومان یا بیشتر است در طهران ولی بطوری که بر آورد کرده‌ایم شاید در آنموقع پنج تومان خواهد شد و پس از وضع تمام مخارجی که برای این کار خواهیم کرد و بیست هزار تومان را هم رد کنیم پیش بینی کرده‌ایم که پانزده هزار بیست هزار تومان فایده خواهد کردکه به دولت می‌رسد و این عمل عجالتاً برای رفع اشکال است برای این بود که ما اعتباری در بودجه که ما اعتباری در بودجه منظور و پیش بینی نکردیم و موقع منقضی می‌شد. و منظور اصلی آقایان که استخراج علمی باشد آن در بودجه هزار و سیصد و یازده تامین خواهد شد.

بعضی از نمانیدگان – مذاکرات کافی است

دشتی – بنده یک پیشنهادی دارم

پیشنهاد آقای دشتی

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده اول بطریق ذیل اصلاح شود:

ماده اول – استخراج ذغال معدن شمشک منحصراً باداره کل صنعت واگذار میشود و اداره مزبوره در استخراج آن مشمول مفاد قانون محاسبات عمومی نخواهد بود.

دشتی – عرض کنم با وجود اینکه بنده خودم را یک آدم بطی الانتقالی نمیدانم از این ماده چیزی نفهمیدم بعد مقدمه لایحه را خواندم در مقدمه هم چیزی نفهمیدم بعد از این بنظرم باید پیشنهاد کنم که لایحه و قانون معما پیدا نکند برای این که ملاحظه بفرمائید این جا صحبت می‌شود که سابقاً دولت بطور علمی استخراج می‌کرد و حالا بطور تجارتی ذغال استخراج می‌شود یعنی انجاهائی که تجارتی ذغال استخراج می‌کنند ضد علمی است. این است دیگر سابقاً اصول علمی استخراج می‌کرد حالا با اصول تجارتی (ضد علمی) از توضیحاتی که آقای مخبر دادند و هنچنین آقای فرخ معلوم شد مقصود این است که معدن شمشک را سابقاً اجاره می‌دادند بسایرین و حالا می‌خواهند خودشان استخراج کنند و در استخراج هم مشمول قانون محاسبات عمومی باشند یعنی بیست هزار تومان وزارت مالیه بدهد و این را بطور انتفاع بگیرد و از استخراج معدن ذغال سنگ پس بدهد معنی و مفاد بیاناتی که آقای مخبر کردند و همچنین مفاد اظهارات آقای رئیس کل صناعت این بود که معدن شمشک را آقایان می‌خواهند استخراج کنند یک سرمایه بیست هزار تومانی را از مالیه بگیرند و بعد هم برای بکار انداختن این بیست هزار تومان مجبور نباشند که فرمالیته‌های قانون محاسبات عمومی که معمولاً باید اعمال شود اعمال کننددر این صورت بنظر بنده ماده واحده را باید همینطور نوشت که منحصراً استخراج ذغال سنگ را مجلس شورای ملی باداره صناعت می‌دهد و ایشان هم مجبور نباشند که رعایت قانون محاسبات عمومی را بکنند و بیست هزار تومان را هم که اجازه دارند خرج کنند از همان چهار صد و بیست و پنج هزار تومان خرج کنند دیگر محتاج به لایحه جدیدی نیست و اینکه مخبر محترم اظهار می‌کردند که نظر آقایان پیشنهاد اضافه خرج است هیچکس پیشنهاد اضافه خرج نکرد اگر شما می‌خواهید معدن را با وضع علمی استخراج کنید با بیست هزار تومان نمی‌شود این یک سرمایة چهار صد هزار تومان پانصد هزار تومان می‌خواهد که ادوات علمی بیاورند و استخراج کنند ولی حالا معلوم می‌شود غرض دولت این نیست غرض دولت این است که همانطوریکه سابقاً مستأجرین استخراج می‌کردند حالا خود دولت استخراج کند این دیگر لازم به معما نوشتن نیست همینطور ساده بنویسند معلوم می‌شود

مخبر – فرمایشاتی که نمایندة محترم فرمودند مفادش مادة که دولت پیشنهاد کرد یکی است تفاوتی که دارد یک کلمة انحصاری در او هست که دولت همچو تقاضائی نکرده بعلاوه فرقی که دارد جملة (مثل یک مؤسسة تجارتی) را حذف کرده‌اند منظور ادارة صناعت هم از اینکه مثال زده است مثل یک مؤسسة تجارتی مقصود همان بدون رعایت مقررات مربوطه بامور مالی بوده و این موضوع را ممکن است بعقیدة بنده توافق کنیم اگر اشکالی می‌بینند آقایان در اینکه مثل یک مؤسسة تجارتی نوشته شود آنرا برداریم در صورتیکه نه در بودنش یک مزاحمتی هست و نه در حذفش یک فایدة کلی منظور است فرقی نمی‌کند در اصل موضوع منظور اینکه یک مؤسسة تجارتی باشد این است که از مراعات مواد قانون محاسبات عمومی مستثنی باشد حالا اگر آقایان این را زائد میدانند ممکن است عبارت را عوض کنیم ولی تصریح باینکه انحصار دولت باشد این را نه خود دولت تقاضا کرده و نه لزومی دارد پس خوب است که آقای دشتی نمایندة محترم این پیشنهاد خودشان را پس بگیرند زیرا که عبارت ماده هم عین همین پیشنهاد است و اگر چنانچه مثل یک مؤسسه تجارتی را لازم ندانند آنرا ممکن است حذف کنند والا اصل ماده را بنده قرائت می‌کنم مادة اول: اداره صناعت مجاز است امور مالی و محاسباتی و اداری معدن شمشک را مثل یک مؤسسة تجارتی بدون رعایت مقررات مربوطه بامور مالی و اداری دولت اداره نموده و حساب آنرا مرتباً بوزارت مالیه ارسال دارد و این همان منظوری است که خودتان دارید بنابراین قبول پیشنهاد لزومی ندارد.

رئیس کل صناعت – یک توضیحی خدمت آقا عرض می‌کنم که معادن اصولا تحت اختیار دولت هست و هر کسی هم بخواهد در معادن عملیاتی بکند باید از دولت اجازه بگیرد بنابراین این کلمه محتاج نیست و باید بعرض آقا هم برسانم که تنها قانون محاسبات عمومی مانع نیست قوانین بودجة هم مانع است بنده هم موافقت می‌کنم اگر آقایان لازم میدانند که آن کلمة مثل مؤسسات تجارتی برداشته شود پیشنهاد بکنند والا همین ماده عین مقصود آقاست.

رئیس – رأی می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای دشتی آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند (عدة قلیلی برخاستند)

رئیس – قابل توجه نشد رأی می‌گیریم بمادة اول موافقین با مادة اول قیام فرمایند (اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد. مادة دوم قرائت می‌شود:

ماده دوم – برای سرمایة عملیات مبلغ بیست هزار تومان از محل ۴۲۵۰۰۰ تومان موضوع قانون مورخه ۱۹ تیرماه ۱۳۱۰ استقراض نماید.

رئیس – آقای رهنما

رهنما- اساس این لایحه مادة دوم است مطابق این ماده دولت بیست هزار تومان برای استخراج معدن شمشک اختصاص می‌دهد که در آن هفت ماه شروع بعمل کند این ماده بعقیدة بنده اساساً همه قسمتهایش بی نتیجه است برای استخراج معدن بیست هزار تومان اختصاص دادن مثل این است که با پنجشاهی یک دکان باز کنند هیچ ممکن نیست که با بیست هزار تومان یک معدنی را استخراج بکنند مگر اینکه مثل سابق با کلنگ و تیشه بزنند و معدن استخراج کنند بایستی ماشین بیاورند کارخانه بیاورند راه تأسیس کنند و کاریل بسازند تمام آن مؤسساتی که لازم یک معدن است ایجاد کنند آن وقت معدن را استخراج کنند والا یواش یواش و خورد خورد با کلنگ بزنند همانطور که سابقاً وزارت مالیه و فوائد عامه می‌کرد مزایده می‌داد فلان معدن را استخراج می‌کردند و مقید نبودند که چه شکل استخراج بشود مطابق اصول علمی یعنی ماشین بیاورند کارخانه بیاورند در محلی که بایستی کار کنند اشتباهی تونل نزنند و بقول یکی از نمایندگان که اظهار می‌کرد همان اشخاصی هم که ادارة صناعت اعتماد دارد اشتباه می‌کنند پس بنابراین مقصود از این لایحه به بینیم چیست مقصود این است که فقط شش تا بیل که می‌خواهند بخرند بمزایده نگذارند اگر اداره صناعت فقط مقصودش این است که مطابق اصول تجارتی عمل بکند و آن شش تا بیل یا ده تا کلنگ که می‌خواهد بخرد مزایده نگذارد چه چیز فوریت دارد در استخراج معدن شمشک که ده روز دیر می‌شود اگر مزایده بگذارند پس این فکر فکر بلندی نیست که انسان بهش وقع بگذارد حالا آمدیم از آنطرف اصولا ما در قسمت معدن یک وضعیتی داریم که باید با این وضعیت مبارزه کرد در ده سال پیش یک فکری بود در ایران که آن فکر خیلی صحیح و مقدس بود آن فکر از طرف ملیون و وطن پرستان بود آن فکر این بود که با سرمایة خارجی بهر قوة که هست باید مقاومت کرد و نگذاشت سرمایة خارجی وارد شود چرا برای اینکه دولت‌ها ضعیف بودند و می‌خواستند در مقابل سرمایة خارجی منافع ملی و مملکتی و وطنی را محافظه کنند این سیاست از طرف ملیون تعقیب شد و خیلی هم خوب بود این فکر ملیون بود هر جا صحبت می‌شد میگفتند سرمایة خارجی نمی‌خواهیم این صحیح بود و اگر در آن مواقع گذاشته بودند سرمایة خارجی بیاید شاید صدمات بیشتری وارد می‌شد امروز آقا آنروز نیست آنروز بایستی با این فکر مقاومت کرد امروز دولت‌های ایران با کی ندارند که صد هزار تومان صد هزار لیره بیاید در ایران و خرج شود در ایران و کارگرها بکار بیفتند معادن مملکت را استخراج کنند کاری برای این مملکت تهیه کنند بالاخره مردم را از این ضیق و تنگ دستی نجات دهندآنروز بایستی با این فکر مقاومت کرد سرمایة انگلستان را بیاورد انگلستان سعی می‌کند سرمایة امریکا را بیاورد ایران هم وارد این مرحله شده است اشتباه نکنید امروز ما محتاج هستیم که در بازار سرمایه خارجی بیاید اسعار خارجی بیاید و بفروش برود برای اینکه معادن ما را استخراج کند و طبیعتاً در آن موقع طوری می‌شود که اسعار پائین می‌آید امروز ما تمام پول خودمان را می‌فرستیم بخارج و اسعار می‌خریم بنابر این یک اصلی است این اصل امروز اهمال شود بسیار خوب است ما امروز باک نداریم که بیائیم صد هزار دلار سرمایه خارجی را بیاوریم حالا بیائیم باصل ماده بنده عقیده‌ام این است که یکی از دو کار باید بشود یا اینکه این کلمه تجارتی از این ماده برداشته شود شش تا بیل ده تا بیل صد تا بیل پانصد تا بیل یا یک چیزهای دیگری که می‌خواهند بخرند مطابق همان اصول سابق عمل شود یا بطوریکه بنده پیشنهاد کردم و آن اینستکه که دولت بادارة صناعت اجازه بدهد که ادارة صناعت مجاز باشد برای استخراج معدن شمشک شرکتی تشکیل بدهد که سهام این را خود اداره صناعت بفروشد برای مشارکت دولت بیست هزار تومان از سهام این برای اینکه این شرکت عملی شود و بکار بیفتد بیست هزار تومان از این سهام را دولت از پول خودش خریداری کند آنوقت این شرکت در تحت کرد تحت نظر رئیس ادارة صناعت تشکیل می‌شود ادارة صناعت می‌نشیند مخارج این را برآورد می‌کند می‌بیند چقدر خرج دارد صد هزار تومان دویست هزار تومان پانصد هزار تومان خرج دارد با متخصصین خودش با اشخاصی که کار کرده‌اند در معدن آقای رئیس صناعت توجه بفرمائید این قسمت دوم بنفع خود ادارة حضرتعالی است خودتان تحقیق بفرمائید به بینید صد هزار تومان دویست هزار تومان خرج دارد این دویست هزار تومان را می‌آورید روی کاغذ مطابق قوانین تجارتی که در این مملکت موجود است آن قوانین را می‌کشند جلو بیست هزار تومان خودتان وزارت مالیه در این قسمت شرکت می‌کند شرکت را اداره می‌کنند آقا بنده تعجب می‌کنم چرا دولت بادارة صناعت بادارة خودش باید ظنین باشد وقتیکه خود دولت ادارة این شرکت را تشکیل بدهد دیگر جای نگرانی نیست خود اداره شرکت تشکیل می‌دهد دولت هم می‌آید دخالت می‌کند و مبلغی از سهام را خریداری می‌کنند آنوقت این می‌شود معدن حسابی استخراج کرد ولی حالا بیست هزار تومان به بینیم پنج هزار تومانش بقول یکی از نمایندگان محترم خرج راه بشو و هفت هزار تومانش خرج فلان بشود باز مطابق همان ترتیب سابق است معادن ما دو صورت دارد آقا یک قسمت از معادن است که نمیدانیم چیست معدن هست یا نیست آنها را که نمی‌توانیم درش قضاوت کنیم آنهائی هم که محقق شده اشخاصی که متخصصینی رفته‌اند و تحقیق کرده‌اند دیده‌اند که آنجا معدن است و بقدر تجارتی هست آنها را هم ما داریم اینطور نفله می‌کنیم دست بدست می‌اندازیم بفردا این کارها را نکنید آقا بیاورید خود ادارة صناعت این کار را بکند یک اداره تشکیل بدهد تحت نظر ادارة صناعت بیست هزار تومان دولت بهش مساعدت کند آنوقت خود اداره صناعت با نظر اولیای امور شرکت تشکیل بدهد شروع کنند باستخراج ذغال سنگ بطور حسابی ده هزار نفر بیست هزار نفر کارگر را بنان برسانند ضمناً قیمت سوخت را هم پائین بیاورند که کمک بکند بتمام صنایع دیگر مملکت.

رئیس کل صناعت – بنده تصور می‌کنم که این کلمه بیست هزار تومان بیشتر موجب سوء تقاهم نمایندة محترم و سایر آقایان شده است این مخارجی را که ما داریم اینجا می‌کنیم بیست هزار تومان نیست مطابق اصول تجارتی یک محل دیگری است اینجا ما پیش بینی کردیم امسال ذغال استخراج کنیم از این راه ما تقریباً صد هزار تومان هشتاد هزار تومان از این محل خرج خود معدن می‌شود این بیست هزار تومان اعتبار متحرکی است که ادارة صناعت گرفته است برای اینکه عملیاتش در بدو امر توقف پیدا نکند ولی در واقع در خود معدن هشتاد الی صد هزار تومان امسال خرج می‌شود و ذغالی هم که استخراج می‌شود مثل سابق نیست که همین قدر برسند ول کنند بروند آنطرف را بگیرند اینطور نیست اگر ما بخواهیم اینکار را بکنیم ممکن بود که اجازه بدهیم ولی بعقیدة بنده گمان می‌کنم که سوء تفاهم از این راه شده است و راجع بقسمت سهام آقا دولت اصلا معدن شمشک را لازم دارد و عمل خواهد کرد خودش چنانچة در سنة ۳۰۹ خاطر محترمشان مستحضر است این عمل شده امسال برای یک مشکلاتی در بودجه پیش بینی نشده بود و بعد که متوجه شدیم این عمل عجالتاً بطور موقت خواهد شد و بعد در سنة ۳۱۱ آن نظریه کاملا تأمین خواهد شد اما راجع باصول کلی معادن فکر آقا را بنده کاملا تصدیق دارم و تقدیس هم می‌کنم دولت هم کاملا نظرش این است و الان هم یک قانونی برای معادن و همچنین یک لوایحی در دست اقدام است که شاید در آتیه نزدیکی بعرض آقایان محترم نمانیدگان خواهد رسید بعقیدة بنده عجالتاً هم موافقت بفرمائید و سایر آقایان هم مساعدت بفرمایند که با این نظریة که دولت اتخاذ کرده است مساعدت بشود هم برای معدن شمشک و هم برای اصول استخراج امسال مساعدتر خواهد بود تا آن نظریة که دارید در هر حال نظریة آقا ما هر دو یکی است منتهی شقوق اجرا مختلف است ولی چون ما در عمل هستیم و مشکلات قانون بودجه هم داریم اگر آقا مساعدت بفرمایند با نظریة ما موافقت کنند تصور می‌کنم بیشتر بنفع کار باشد.

جمعی از نمانیدگان – کافی است.

رئیس – پیشنهاد‌ها قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای رهنما

بنده در مادة دوم پیشنهاد می‌کنم

ماده دوم – ادارة کل صناعت مجاز خواهد بود برای استخراج معدن شمشک شرکتی تشکیل دهد که معادل بیست هزار تومان سهام آن از طرف دولت خریداری خواهد شد. شرکت مزبور مطابق قوانین موجوده داخلی تشکیل و اداره خواهد شد.

رئیس – آقای رهنما

رهنما – بنده عرایضم را در این موضوع کردم و باز هم عقیدة بنده این است که پیشنهاداتی که در این زمینه بشود که اداره صناعت شرکتی تشکیل بدهد و دولت سهام تأسیس کند البته بهتر حالا آقای فرخ قبول کنند یا نکنند مختارند

رئیس کل صناعت – بنده با توضیحی که دادم منتظر بودم که آقای نمایندة محترم پیشنهاد خودشان را مسترد بفرمایند زیرا دولت در نظر ندارد شرکت تشکیل بدهد بجهت معدن شمشک احتیاج دارد خودش فعلاً اداره خواهد کرد بنابر این گمان می‌کنم استدعای مرا قبول بفرمایند و مسترد کنند بهتر است

رهنما – بنده مسترد بهتر است

رئیس – پیشنهاد آقای دشتی بنده پیشنهاد می‌کنم ماده دو حذف شود

رئیس – بفرمائید

دشتی – عرض کنم که یک تناقضی در خود لایحه دولت هست در مقدمه لایحه می‌نویسد در ضمن مادة ۲۳ متمم قانون بودجه ۱۳۱۰ مملکتی اجازه داده شده است که مخارج استخراج معدن شمشک ازمحل ۴۲۵۰۰۰ تومان اعتبار مخارج راه سازی شمشک پرداخت شود رد خود مقدمه لایحه شما اعتراف کرده‌اید که دولت بموجب مادة ۲۳ قانون متمم بودجه اجازه دارد مخارج استخراج معدن شمشک را بپردازد آنوقت می‌نویسد برای دو غرض دیگر لایحه را تقدیم کردید یکی برائت از فرمالیته‌های مالی و یکی دیگر هم عرض کنم موضوع تجارتی پس بنابراین اولاً و با لذات اصل لایحه این است که فرمالیته‌ها و مشکلات دولتی عمل نشود در این صورت این ماده بکلی زائد است این را بنده نمیدانم چه نظر دارند چرا هی قوانین را تکرار می‌کنند مجلس اجازه داده است چیزی را که مجلس اجازه داده است و دولت دستش باز است دیگر چرا اجازه خواسته‌اند بنده خواستم فلسفه وضع این ماده را بفهمم

رئیس کل صناعت – اعتباری که سابقاً مجلس بدولت داده است برای این است که یک مخارجی از این محل بکنند و استفاده کنند ما در اینجا یک اعتباری متحرک می‌خواهیم یک اعتباری که بگیریم و رد کنیم بدولت این اختیاری که داده شده است مطابق اصول مالی مشمول این قسمت نیست و اما قسمت دیگر البته آقای مخبر جواب خواهند داد.

وزیر امور خارجه- بنده نظر بسابقة که در این امر دارم اجازه می‌خواهم چند کلمه اظهار کنم که قدری مطلب بر آقایان روشن شود معدن شمشک همانطور که مذاکره شد هیچوقت اجاره نبوده خود دولت عمل میکرده عمل کردن معدن خرج دارد عمله می‌خواهد اسباب سنگ بریدن می‌خواهد و اینها دولت هم که می‌خواهد خرج کند جز اینکه از خزانه بگیرد از جای دیگر نمی‌تواند بگیرد و شرکت هم نمی‌خواهد تشکیل بدهد تجارت هم از این بابت نمی‌خواهد بکند امسال در بودجة وزارتخانه بواسطة تغییر و تبدیلاتی که در وزارت اقتصاد داده شد و ابتدا وزارت اقتصاد بود بعد بهم خورد و ترتیبات دیگر پیدا شد در این بین آن اعتباراتی که لازم بود برای اینکه خرج بکنند برای معدن شمشک این از بین می‌رود حالا دولت دستش بسته است و می‌خواهد خودش معدن شمشک را اداره کندو ذغال در بیاورد و دلیل هم دارد که خودش می‌خواهد استخراج کند معدن را برای اینکه فعلا قیمت ذغال سنگ دست دولت است در طهران مردم دیگر نمی‌توانند قیمت را بمیل خودشان بالا ببرند و این منافع است برای دولت آن مسئله که معدن را باید بطور علمی استخراج کرد و چه کرد و پولهای هنگفتی که لازمست مطلب دیگری است و یک اندازه در همین زمینه شده الان هم که معدن شمشک را استخراج می‌کنند مثل زمان قدیم و آن ترتیباتی که استخراج می‌کردند و معدن را ضایع می‌کردند نیست اشخاصی که در آنجا کار می‌کنند تخصص هم دارند که علمی کار بکنند البته اگر بخواهند بطور علمی کاز بکنند شاید دویست سیصد هزار تومان اعتبار بیشتر لازم باشد برای اینکار ولی عجالتاً دولت و ادارة صناعت با این بیست و سه هزار تومانی که اعتبار خواهند داشت برای اینکار بوسیلة این بیست و سه هزار تومان که قرض می‌گیرند می‌توانند پول عمله اجزا و مدیر و حقوق ذغالش را استخراج بکنند و بفروشند و این پول را پس بدهند و با این ترتیب عایداتی پیدا کند بمیزان هشتاد نود هزار تومان که امسال خرج کند اگر این اعتبار دادهنشود امسال باید دربش را ببندند یک مقداری بدولت ضرر مالی وارد می‌شود و مقداری هم شاید بمردم ازبابت قیمت ذغال سنگ ضرر وارد بیاید (صحیح است)

جمعی از نمانیدگان – کافی است

رئیس – پیشنهاد دیگری از آقای طهرانچی رسیده است

پیشنهاد آقای طهرانچی

ریاست محترم مجلس شورای مل دامت شوکته اینجانب پیشنهاد می‌نمایم در مادة دوم پس از کلمة عملیات اضافه شود (در مادة ۱و۲ فقط در ۱۳۱۰) خواهد بود.

رئیس – بفرمائید

طهرانچی – همانطور که آقای رئیس ادارة صناعت فرمودند این عملیات موقتی خواهد بود و تا آخر ۱۳۱۰ در ماده یک بطور کلی این اجازه را داده جای این پشنهاد در مادة یک بود که نتوانستم بنده آنجا بدهم آنجا می‌نویسد ادارة صناعت مجاز است امور مالی و محاسباتی معدن شمشک را مثل یک مؤسسه تجارتی بدون رعایت مقررات مربوطه بامور مالی و اداری دولت اداره نماید چون منظورشان تا آخر ۱۳۱۰ است بنظر بنده بعد از کلمة عملیات این عبارت اضافه شود بهتر خواهد بود ونظریة همة آقایان تأمین می‌شود.

رئیس کل صناعت – با این نظر مخالفتی نیست نظر آقا تأمین شده هست زیرا در آخر ماده ذکر شده که در آخر ۱۳۱۰ رد می‌کنند این دیگر موضوعی ندارد معهذا اگر لازم بدانند بنده موافقم می‌کنم

مخبر – این نظریة نمایندة محترم در مادة ۳ تأمین شده است زیرا که می‌گوید عایدات معدن پس از استهلاک بیست هزار تومان قرضه موضوع مادة دو و بعد از وضع مبلغ سه هزار تومانی که بمصرف مخارج استخراج می‌رسد در این ماده می‌گوید که بیست هزار تومان را رد می‌کند (طهرانچی – بعد موقوف می‌شود) موقوف نمی‌شود بعد هم دایر است اگر مقصود از پیشنهاد حضرتعالی این است که عملیات معدن شمشک بطرز تجارتی همین امسال باشد خود دولت هم این نظر را دارد چون نمی‌خواهد این عمل را ادامه بدهد عجالتاً بیست هزار تومان اعتبار می‌خواهد بعد از این اعتبار را مسترد می‌کند و از منافع حاصله باز این عمل را می‌کند

رئیس – آقایانی که پیشنهاد آقای طهرانچی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.(عده کمی قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد رای می‌گیریم بماده دوم موافقین قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد. ماده سوم قرائت می‌شود

  • ماده ۳- عایدات معدن پس از استهلاک بیست هزار تومان قرضه موضوع ماده ۲ در آخر ۱۳۱۰ و بعد از وضع مبلغ سه هزار تومانی که ضمن عایدات در بودجه ۱۳۱۰ مملکتی منظور شده است بمصرف مخارج استخراج ذغال و دائر داشتن معدن مزبور رسیده و مازاد بصندوق عایدات مملکتی تحویل خواهد شد.

رئیس – آقای بوشهری

بوشهری – بعقیده بنده این ماده از نقطه نظر محاسباتی درست نوشته نشده بجهت اینکه می‌نویسد از عایدات معدن اول بیست هزار قرضشان استهلاک شود و سه هزار تومانی که منظور شده است باید پرداخته شود بعد مابقی ازش موضوع شود مازادش بصندوق دولت عاید شود باین معنی که اگر آنها چیزی خریدند باید اول بیست هزار تومان را بصندوق دولت بدهد بعد سه هزار تومان را بعد خرجش را موضوع کند بعد آنچه باقیماند بصندوق دولت بدهند و جزو عواید مملکتی می‌شود ولی نمی‌شود گفت اول این را موضوع کنید بعد سایر مخارج زا قبیل مزد عمله و اینها نسیه بماند تا آخر و این از نقطه نظر محاسباتی درست نوشته نشده

رئیس کل صناعت – بنده عرض کردم در توضیحاتم که این اعتبار متحرک است اعتبار متحرک اینطور است که از آن محل مخارجی می‌شود و بعد از همان محل باز بجای آن خواهند گذاشت یعنی بهمان ترتیب گردش می‌کند تا آخر سنه تمام اعتبار رد می‌شود و بعلاوه عایدات عایدات خالص است هیچوقت آن ترتیب منظور نیست.

رئیس – آقایانی که با ماده سوم موافقت دارند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد مذاکره در کلیات ثانی است آقای فهیمی

فهیمی – عجاله برای اینکه کار دولت معوق نماند ما با این لایحه موافقت کردیم و این اعتبار را هم تصویب کردیم لکن بنده مطمئن هستم و باید آقایان هم مطمئن باشند که طریقة استفاده از شمشک با این لایحه نمی‌شود با این طریق نخواهد شد اتفاقاً هفته گذشته خود بنده طرف شمشک بودم اول وسیله که برای استفاده لازم است راه است که ساخته شده فقط یک فرسخ باقی است که خیلی سخت است و مال هم نمی‌رود ولی عملیاتی که در خود معدن شده است تمام غلط است زیرا الان قریب هفتصد هشتصد خروار ذغال استخراج شده است که هیچکدام رگ معدن نیست و بطور قطع عرض می‌کنم که ذغال شمشک هنوز بقدر کافی هم استخراج نمی‌شود این ذغال‌ها که می‌آید تمام از معدن لالان و گرمابدر است معدن شمشک یک معدن مهمی است که ذغال فوق العاده خوبست برای استخراج اینکار همانطور که آقایان اظهار کردند دولت نباید مداخله بکند یعنی دولت اگر بخواهد خودش متصدی امر استخراج باشد یک مخارج گزاف متحمل خواهد شد بدون اینکه استفاده واقعی بکند اول خرج اداره ومفتش و اینها را خواهند داد بعد سایر مخارج این معدن را اگر بطور کلی باشخاص وکمپانی‌ها بدهند هم اشخاص استفاده می‌کنند ازکاری که دارند هم دولت استفاده می‌کند از راه حقی که برای خودش می‌گیرد هم اهل شهر استفاده می‌کنند از حیث داشتن ذغال شان به قیمت ارزان ولی مطمئن باشید که مطابق منظور بصرفه مردم ذغال را به آن قیمت واقعی که تصور می‌کنید بصرفه مردم باشد نخواهند فروخت و معدن را آنطور یکه لازمست نمی‌توانند استخراج کنند مهندس دولت باید نظارت کند بکند ولی استخراج باید بدست اشخاص باشد مردم استفادة که از کسب و تجارت باید داشته باشند از همین راه‌ها است و اگر از کسب و تجارت باید داشته باشند ا زهمین راه‌ها است و اگر دولت بخواهد تمام این کارها را خودش نگاه دارد فایده ندارد باید بمردم واگذار کند و در نتیجه از حقی که از آنها می‌گیرد از آن منافع استفاده کند و اگر بنا شود خود دولت بخواهد بکند هم مخارجش زیاد خواهد شد که اجازه نمی‌دهد به قیمت خیلی نازل بفروشد هم اینکه تجارت در دست مردم نمی‌افتد این است که بنده با یک تحقیقاتی که از اشخاصی که اطلاع سابق و لاحقش را داشتند کردم عقیده‌ام این است که این را بیک عده اشخاصی امتیاز بدهند و کسانی که سابق بوده‌اند اطلاعات کافی نداشتند که در اینجا در ماه چقدر استخراج ذغال می‌کنند و چقدر فایده می‌برند تخمین هم می‌کردند و یک عملی می‌کردند و معدن را خراب کرده‌اند و دولت باید با مخارج گزافی دوباره اصلاح کند. دولت مهندس خودش را باید بفرستد برای نظارت ولی اختیار استخراج بدست اشخاص باشد حالا البته با این بیست هزار تومان می‌شود یک کاری کرد بعد امتیاز باشخاصی بدهند این بیست هزار تومان را ممکن است تعهد کنند بگیرند که آن منافع منظوره حاصل شود.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

مخبر – یک سهوی در طبع شده اینجا که می‌نویسد در ماده دوم (برای سرمایه عملیات مبلغ بیست هزار تومان از محل چهار صد و بیست پنج هزار تومان موضوع قانون مورخه ۱۹ تیرماه ۱۳۱۰ استقراض نماید) این باید اینطور نوشته شود که قانون مصوب ۱۰ تیرماه ۱۳۰۹ از این جهت این تذکر را دادم

رئیس – این سهو در موقع طبع نبوده (مخبر – اشتباه در لایحه بوده است حالا بفرمائید اصلاح بشود) اصلاح می‌شود. رأی می‌گیریم به مجموع لایحه با این اصلاح (یعنی تصحیح) که آقای مخبر کردند. موافقین ورقه سفید خواهند داد (اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۶۸ ورقه سفید تعداد شد)

رئیس – عده حاضر در موقع اعلام رای ۸۲ باکثریت ۶۸ رأی تصویب شد.

۳- شور لایحه تجدید کنترات معلمین فرانسوی

رئیس – خبر کمیسیون بودجه راجع به تجدید کنترات شش نفر مدرس عالیه:

خبر کمیسیون:

لایحة تجدید کنترات شش نفر معلمین مدارس عالیه و متوسطه که تحت نمره ۲۳۳۵ به مجلس شورای ملی پیشنهاد شده بود در کمیسیون بودجه مطرح و مورد شور واقع شده با توضیحاتی که آقای وزیر معارف بیان نمودند کمیسیون با مواد پیشنهادی موافقت و اینک عین مواد پیشنهادی را با اصلاح تبدیل کلمة (مدرسین در ماده ۲ بجملة (دو مدرسه) برای تصویب پیشنهاد مجلس مقدس می‌نماید.

رئیس – خبر کمیسیون معارف در این خصوص: کمیسیون معارف با حضور آقای وزیر معارف لایحة نمره ۸۲۰۰ دولت را راجع به تجدید استخدام شش نفر معلمین فرانسوی مدارس متوسطه و عالیه را تحت شور قرار داده در نتیجة توضیحات آقای وزیر معارف با لایحة مزبور موافقت حاصل شده اینک خبر آنرا تقدیم می‌نماید.

رئیس – خبر کمیسیون امور خارجه در این خصوص: کمیسیون امور خارجه لایحة نمره ۲۳۳۵ دولت را راجع

به تجدید و تمدید کنترات شش نفر معلمین فرانسوی برای تکمیل مدارس متوسطه و عالیه مورد مذاکره قرار داده و با استخدام شش نفر معلم مذکور از فرانسه از نقطة نظر ملیت می‌نماید

رئیس – مذاکره در کلیات است اشکالی نیست؟ آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی – بنده لازم دانستم در این موقع که لایحه استخدام معلمین فرانسوی به مجلس آمده یک عرایضی عرض بکنم در سال گذشته خاطرم هست با آقای وزیر معارف مذاکره کردیم که از معلمین فرانسوی که استخدام می‌کنید خوبست بعضی را مأمور ایالات و ولایات بکنند و ایشان هم قول دادند که این کار را انجام بکنند در بعضی شهرها هم کردند ولیکن موفق نشدند که در بعضی شهرهای دیگر هم بکنند البته ما این را تصدیق داریم که طهران مرکز و پایتخت دولت است و باید وزراء توجه بیشتری بمرکز بکنند لکن نه بدرجة که ایالات و ولایات را بکلی فراموش کنند ایالت کرمان یکی از ایالات مهمه است مدرسة شان امروز تکمیل شده دوازده کلاسه است خوبست یک نفر از این معلمین را هم مأمور کرمان بکنند که البته قوه شاگردها وقتی معلم فرانسوی باشد بهتر می‌شود و یکی دیگر در موضوع دارالمعلمین که حقیقتاً زحمتی کشیده شده و مدرسه خوبی شده است و امسال هم تقریباً دوازده نفر از مدرسه عالی دارالمعلمین بیرون آمدند نه نفر علمی سه نفر ادبی و با تصدیقی که خود وزارت معارف داشت که معلمین دارالمعلمین می‌گفتند راجع باین شاگردانی که بیرون آمده‌اند که آنها از ما بهترند برای تعلیم و تعلم بواسطه زبان چون زبانشان فارسی است و معلومات ما را اخذ کرده‌اند در درس دادن و معلمی آنها قوه شان بهتر از ما است اینطور شنیدم لکن ما با آنها چه کردیم؟ با این شاگردهائی که از مدرسة دارالمعلمین بیرون آمده‌اند وزارت معارف حالا با آنها چه می‌کند. عرض می‌کنم مطابق قانونی که دارند رتبة چهار شصت و چهار تومان حقوق به آنها می‌دهند در حالی که شاگردان مدارس متوسطه را با ماهی صد و بیست تومان صد و چهل تومان استخدام می‌کنند یعنی کنترات می‌کنند آنها را برای مرکز و ولایات اما آنکه از دارالمعلمین عالی و کلاس پانزده بیرون آمده باید شصت و هشت تومان بگیرد ملاحظه بفرمائید این بنظر بنده خوب نیست و تشویق آنها نیست شما معلم فرانسوی بیاورید با یک حقوقی گرافی آنوقت شاگردهائی که از مدارس متوسطه بیرون می‌آیند ترجیح می‌دهند بر آنها این است که باید وزارت معارف یک فکری بکند برای این موضوع اقلاً از اینها تشویق بشود تا از کسانی که از کلاس دوازده بیرون می‌آیند یک جواب آقای مخبر به بنده خواهند داد که آنها رتبه ندارند و اینها رتبه دارند این رتبه پیشکش سر کار پول بهش بده نان بخورد به او صد و بیست تومان می‌دهند باینکه رتبه دارد شصت و چهار تومان رتبه برای چه فایده دارد این است که تشویق نمی‌شود مگر اینکه وزارت معارف آقای معاون درنظر داشته باشند یکی از معلمین فرانسوی را امسال اقلاً به کرمان بفرستند

مخبر – قسمتی را که نمایندة محترم راجع به اعزام معلمین اروپائی به ولایات و ایالات فرمودند البته همان طور که فرمودند باید اقدام کرد و ولایات و ایالات را هم از نعمت هائی که مرکز بهره مند می‌شود آنها هم بهره مند شوند همینطور هم شده است همینطور که فرمودند در یزد و مشهد و شیراز معلمین اروپائی هستند در کرمان که تا بحال اعزام نشده برای این بود که مدرسه متوسطه کلاس پنج پارسال تأسیس شده بود و شش امسال و این معلمین اروپائی که اعزام می‌شوند فقط کلاس‌های آخر است چون آنجا هنوز تهیه نشده بود برای آنجا در نظر گرفته نشد البته استحقاق دارند و باید هم فرستاده شود امسال هم در بودجه معارف کرمان هم عرض کردم برای تأسیس کلاس شش متوسطه هزار و دویست تومان منظور شده بود و مخصوصاً وزارت معارف نسبت به محل هائی که از حیث سهمی معارف خیلی عقب بودند مثل کرمان و فارس و اصفهان و یزد و اینها به آنها نسبتاً رعایت بیشتری کرده‌اند و اگر اضافه پیدا شده است برای آنها منظور کرده‌اند نسبت به محصلین دارالمعلمین که فرمودید خودتان جوابش را فرمودید که مطابق قوانینی که برای درجه دکتر و برای اشخاصی که دارای لیسانس هستند برای تشویق آنها ما رتبة سه اداری را تشخیص دادیم که پنجاه و دو تومان باشد برای دارالمعلمین اشخاصی که دیپلمه دارالمعلمین می‌شوند یک رتبه هم اضافه منظور شد و برای آنها رتبة چهار اداری بعلاوه یک مزایائی دارند اینها تا رتبة شش هم دو سال توقف در یک رتبه موجب ترفیع است و تصدیق بفرمائید که نسبت بسایر مستخدمین دولت یک رعایت قابلی شده است مثلاً کسی که از اینجا بیرون می‌آید از مدرسه شش متوسطه تصدیق می‌گیرد میرود تحصیل طب می‌کند پنجسال در مدرسه طب تحصیل می‌کند وقتی که می‌رود به اروپا و بر می‌گردد بعد از پنجسال که برمیگردد پنجاه و دو تومان حقوق می‌دهند بر طبق قانون اعزام محصلین به اروپا ولی کسی که همینجا شش کلاس متوسطه را تمام کرد و سه کلاس متوسطه را تحصیل کرد شصت هشت تومان حقوق بهش می‌دهند رتبة چهار با توقف هر دو سال در یک رتبه تا رتبة شش و اگر بخواهند یک پول بیشتری بگیرند باید از رتبه صرفه نظر بکنند و کنتراب بشوند مثل سایر مستخدمین و خود او هم قبول نمی‌کند کمکی که ممکن است باین اشخاص بشود از این راه می‌شود که آنها را که استخدام می‌کنند یک حق التدریس هم علاوه بهشان داده می‌شود آن حق التدریس غالباً مبالغ معتنا بهی است و باینطور تشویق می‌شود ازشان

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس – آقای کازرونی

کازرونی – موافقم

رئیس – آقای طهرانی

طهرانی – بنده موافقم فقط می‌خواستم آقایان اینجا اجازه بدهند یک توضیحاتی عرض کنم بعقیدة قسمت اعظم از فلاسفه می‌گویند (وجود ناقص به از عدم صرف است) ولی بنده در مسئله معارف عقیده‌ام این است (که عدم بهتر از ناقص است) در معارف وقتی اقدام شد باید اقدامات بطور جدی باشد که ما از معارف فایده ببریم آقای مؤید احمدی اظهار فرمودند چرا معلمین فرانسوی که استخدام می‌شود برای مرکز است برای ولایات و ایالات نمی‌فرستیم اولاً همه ماها آرزو داریم که همه ایران دارالعلم بشود لکن باید سعی کنیم که یک جائی را که اسمش را گذاشتیم دارالعلم حالا یا کرمان است یا طهران است هر جائی که اسمش است آنجا را باید سعی کنیم طوری بشود که محصلینی که از ولایات و ایالات به آنجا می‌آیند و از مدرسه دارالمعلمین یا یک قسمتهای دیگر بیرون می‌آیند آنها یک طوری تحصیل کرده‌اند و تربیت بشوند که آنها هم بروند به ایالات و ولایات همزبان خودمان یک استفاده بدهند والا اگر بخواهیم ناقص ناقص اقداماتی متوقع باشیم از وزارت معارف که در همه جا یک نتیجه مطلوبه نمی‌گیریم بلکه باید اوقاتمان را صرف کنیم آنها را که میگوئیم دارالعلم آن را باید سعی کنیم بطور کامل درست کنیم بعد به جاهای دیگر خاصه با اینکه بنده هیچ سابقه ندارم با آقای میرزا غلامحسین خان یعنی دوستی ندارم و اسمشان را شنیده‌ام (جمشیدی – بسیار آدم خوبی هستند) ولی بنده اطلاع دارم که ایشان اولاً یک شخصی دانشمند عالم فاضلی هستند ثانیاً سالها در قسمت مدارس و معارف خیلی زحمت کشیده‌اند و بهترین انتخابی است که آقای وزیرمعارف در این موضوع کرده اندو ایشان را انتخاب کرده‌اند ولی چیزی که هست ایشان را باید تشویق کرد و از ایشان یک نظریات خوبی (چون هم تجربه دارند هم زحمت کشیده‌اند) گرفت برای اصلاح و تکمیل مدارس ونظریات ایشان گمان می‌کنم خیلی خوب باشد و مفید بحال معارف باشد بعد در قسمت شاگردان دارالمعلمین که اظهار کردند این نکته را باید در نظر بگیریم که دولت زحمت می‌کشد یا دارالمعلمین یا مدرسه طب یا متوسطه ایجاد می‌کنند پول خرج می‌کنند معلم وهمه چیز می‌آورد پسر من می‌رود در مدرسه بخرج دولت تحصیل می‌کند وقتی از مدرسه بیرون آمد او وظیفة دارد باید بهم وطن خودش تا یک مدتی خدمت کند سه سال چهار سال البته باید یک حقوقی هم بگیرد که قوت بخور و نمیر باشد ولو بحد کافی نباشد همانطوری که یک نفر اولاد رعیت مجبور است که نمی‌تواند تحصیل کند برود تفنگ بگیرد و خدمت نظام وظیفه بکند همانطور محصلین هم که از مدارس دولتی بیرون می‌آیند و دولت آنجا معلم می‌آورد و خرج می‌کند بعد از تحصیل اگر یک قوت کمی داشته باشند و معلمی بکنند یا کار دیگر بکنند بنده تصور می‌کنم که نگرانی نداشته باشند باید خیلی متشکر باشند حالا سابقاً از مدارس متوسطه معلمینی بیرون می‌آمدند که بر فرض صد و بیست تومان حقوق می‌گرفتند برای کمیابی معلمین این را نباید مأخذ قرار بدهیم صد و پنجاه تومان بدهیم او هم یک وظیفه دارد که بایدبوطنش خدمت کند او را هم باید تشویقش کرد که آقا باید به وطنت خدمت کنی.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – رأی گرفته می‌شود بورود در مواد موافقین قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد مادة اول قرائت می‌شود

مادة اول – وزارت معارف مجاز است برای اصلاح و تکمیل مدارس متوسطه و عالیه استخدام شش نفر معلمین مدارس متوسطه وعالیه را که بموجب قوانین ۱۳ خرداد و ۲۱ مرداد ۱۳۰۷ استخدام شده‌اند برای مدت سه سال از اول شهریور ۱۳۱۰ تجدید و تمدید نماید

رئیس – آقای ملک زاده

دکتر ملک زاده – بیاناتی که نمایندگان مخترم راجع باستخدام معلمین کردند و مخصوصاً نسبت بمدارس متوسطه اظهار کردند محرک بنده شد که بنده هم عقیدة خودم را در اطراف استخدام این معلمین بعرض برسانم خیلی هم سعی می‌کنم که با این بیان ناقصی که دارم این نیتم را کاملاً بعقیدة خودم در امر معارف که بهترین امر مملکت است بهتر بتوانم بعرض برسانم و جلب توجه وزارت معارف و نمایندة وزارت معارف را هم نسبت بعرایض و پیشنهادی که تهیه کرده‌ام بکنم از این جهت است که استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند و البته وزارت معارف هم متوجه خواهند بود در اینجا معلمینی که استخدام می‌شوند دو طبقه هستند یک عده برای مدارس عالیه و یک عده برای مدارس متوسطه مدارس عالیه چون درمرکز هستند البته بنده زیاد در این موضوع وارد نمی‌شوم فقط باین جمله قناعت می‌کنم که بنده در نتیجه خدمت بیست سالة که در معارف کرده‌ام معلمی داشته‌ام رفقا و همکارهای بنده هم این سمت را دارند که معلمینی که برای مدارس عالیه استخدام می‌شوند اگر از اشخاص معمولی که تحصیلات عالیه را در ممالک متمدنه تمام کرده‌اند بیایند به ایران آن نتیجه مطلوبه بقدری که ما انتظار داریم حاصل نمی‌شود و اگر بخواهیم استفادة کامل بکنیم خوبست بیک عده کمتری قناعت کنیم ولی معلمین عالی مقام که دارای مقام پرفسوری و پرفسور آگرره باشد استخدام کنیم و این یک موضوعی است که بعقیدة شخص بنده و اشخاصی که داخل در کار هستند موضوعی است که قابل مباحثه و مذاکره نیست موضوع دوم مسئلة مدارس متوسطه است که در اطراف این موضوع آقای مؤید احمدی اظهاراتی کردندو آقای طهرانی هم بیاناتی فرمودند که متاسفانه بنده با سیاست ونظریات ایشان کاملا مخالفم همه تصدیق می‌فرمایند غیر از یک اختصاصات کوچک و یک چیزهائی که راجع باصول وترقی و تعالی مملکت نیست همیشه یک امتیازات خیلی کوچکی مرکز بر سایر ولایات دارد و این امتیازات بیشتر جنبة تجملی دارد نه جنبة اساسی در مملکتی که می‌خواهد اتحاد ملی حکمفرما باشد اداراتی که اساس ترقی وتعالی مملکت هستند و پایه و استوانه و ریشه برای پیشرفت امورات مملکت هستند باید در تمام نقاط مملکت هم قوه و متحد الشکل باشند بهیچ قسمی نمی‌شود گفت که کرمان را ندارمش بدتر از طهران باشد یا پلیسش بدتر از پلیس طهران باشد یا صاحب منصبی را که می‌فرستند به بلوچستان باید از نقطه نظر حیثیات کمتر از طهران باشد خیر بلکه بعکس بعقیدة بنده باید بهترین مأموری را که داریم باید برای ایالات و ولایات بفرستیم مخصوصاً معارف که این یک معایبی هم دارد چون همه تصدیق دارند که غیر از یک چیزهای موقتی که راجع بزندگی روزمره مملکت است یک اموری است که راجع است بحیات و تربیت و بالاخره راجع است به تمدن یک ملتی و آن عبارت از معارف است و مخصوصاً معارف در مملکت طوری باید تنظیم شود که تمام مدارس هم قوه و متحدالشکل و هم پا بتوانند جلو بروند و اگر اینطور نشود چنانکه الان هم متأسفانه در عمل می‌بینیم دچار یک معایب و محظوراتی می‌شوند بنده شخصاً پارسال که سفر کردم سفرهای دیگری هم که کردم بسیاری از مدارس متوسطه را در ایالات و ولایات که رفته‌ام دیده‌ام مخصوصاً در سال گذشته خدمت آقای مؤید احمدی و یکی دونفر از نمایندگان کرمان بمدرسه متوسطه کرمان رفتیم تمام کلاس‌ها را امتحان کردیم متأسفانه مدارس متوسطه ولایات با مرکز هم قوه نیستند و قوه و رتبه اینها می‌خواهم بگویم که تقریباً شش در ده فرق دارد اولاً راجع بزیان قوه مدارس ایالات و ولایات فوق العاده ضعیف و کم است و آقایان تصدیق می‌فرمایند که مدارس متوسطه و تحصیل متوسطه فی حد ذاته دارای یک استقلال و موقعیتی نیست فقط موقعیت مقدماتی دارد تحصیلات متوسطه مقدمه است برای تحصیلات عالیه پس بنابر این وقتی که شاگردان مدارس ایالات و ولایات مدارس مرکز هم قوه نشدند برای تحصیلات عالیه برای رفتن به اروپا وبالاخره برای رسیدن مقام مقامات عالی مملکت که بالاخره یک روزی هیئت مدیره مملکت را اشخاص تحصیلی کرده و اشخاصی که دارای تحصیلات عالیه هستند باید تشکیل بدهند و تشکیل می‌دهند بالاخره تمام مقامات عالیه تمام استفاده هائی که از ترویجات معارفی می‌شود مخصوص بمرکز و محصلین مرکز خواهد بود الان صد نفر محصل می‌خواهیم بفرستیم به اروپا البته کنکور می‌دهیم وقتی که شاگرد مدرسة متوسطه کرمان یا یزد در درجة دهم واقع شد نسبت بشاگرد مرکز البته حق تقدم با شاگردان مرکز است امتحان دخول در مدرسه طب یا سایر مدارس عالیه می‌خواهند بکنند شاگردان مرکز جلو هستند بعقیده بنده قطع نظر از توازنی که باید حقاً در یک ملت تشکیل می‌شود باید در تمام مخارجش موجود باشد و فوق العاده در روحیات و ترقی مملکت مؤثر است ما یک حق مشروعی را عملاً داریم از ایالات و ولایات مملکت بر می‌داریم و می‌دهیم بمرکز و بعقیدة بنده این کم کم مثل امتیازاتی است که یک وقتی در رم معمول بود که اهالی شهر رم امتیازات مخصوصی داشتند بکلی محروم بودند و نمی‌توانستند دارای از آن امتیازات بشوند این است که در این موضوع یک پیشنهادی هم تهیه کرده‌ام و عقیده‌ام این است که معلمینی که استخدام می‌شوند چون مدارس عالیه در مرکز است اینها طبعیتاً در مرکز خواهند بود و البته به قدر کفایت معلمین خوب در مرکز داریم پس این معلمین که استخدام می‌کنیم اختصاص بدهیم بمدارس متوسطة ایالات و ولایات و مخصوصاً این نکته را تکرار می‌کنیم که مخصوصاً علوم عالیه را تحصیل کردن لازمه دانستن زبان است آقایانی میدانند که زبان باب و درب علم است بدون دانستن زبان خوب نمی‌تواند کسی علوم عالیه تحصیل کند آقایانی که نجف تشریف برده‌اند میدانند که تا کسی زبان عربی را خوب نمی‌دانست ممکن نبود بدرجه اجتهاد برسد و تا کسی زبان خوب نداند ممکن نیست بتواند استفاده کند از تحصیل علوم عالیه و اینها پشت درب می‌مانند و یک عمری را گذارنده‌اند و با کمال زحمت شش سال متوسطه کرده‌اند در صورتیکه تحصیلات متوسطه فی حد ذاته چیزی نیست و مقدمه است برای تحصیلات عالیه این عرض بنده است

معاون وزارت معارف (میرزا غلامحسین خان رهنما) – اگر چه بیان بنده قاصر است که به بیانات فصیح نمایندة محترم جواب عرض کنم لکن اینقدر ناچارم که عرض کنم ما لایدرک کله لایترک کله دولت درنظرش مرکز و ولایات هیچ تفاوت ندارد هر فرد ایرانی درمقابل دولت یک فرد ایرانی است چه آنکه در طهران است و چه آنکه در کرمان است و چه آنکه در یزد است بلکه آن کسانی هم که در دهات کرمان هستند در نظر دولت مساوی است می‌فرمایند الان در کرمان مدرسه متوسطه است در فلان دهش که پنجاه نفر سکنه دارد آیا می‌تواند مدرسه متوسطه باشد؟ اگر هم ممکن است باشد امروز نمی‌تواند باشد و تصور می‌کنم اولاً علت اینکه در مرکز مدارس عالیه و مدارس متوسطه نسبتاً زیادتر بوده است برای این بوده است که در یک مملکتی که شروع بترقی می‌کند باید اول وسائل پیشرفت کار خودش را تهیه کند آلات و افزار کار خودش را تهیه کند آنوقت شروع بکار کند قبل از هر چیز باید تهیه معلم کرد و معلم خیلی کم است همینطور که فرمودید زبان که سهل است هر درسی ناقص است این نقص نه تنها در مدارس ایالات و ولایات است بلکه در مرکز هم هست وبا حسن مساعدت آقایان نمایندگان محترم انشاء الله امر این نواقص متدرجاً مرتفع می‌شود و با وجود دارالمعلمین کم کم معلمین متخصص خوب تهیه خواهد شد و این نواقص کم کم رفع خواهد شد هیچ امری باندازة امر معارف تدریجی نیست خود حضرت مستطابعالی میدانید که هیچ امری در دنیا آنی الحصول نیست بخصوص معارف عمرها باید بگذرد تا اینکه معارف ترقی کند و آن نمو و رشد کامل را بکند چطور ممکن است در عرض ده سال بیست سال بیست و پنجسال معارف یک مملکتی مطابق معارف دنیا بشود در دنیا معارف یک چیزی دیگر است که ما هیچ خبری از آن نداریم این که فرمودند راجع بمدارس متوسطه و کرمان را مخصوصاً اسم بردند امسال اتفاقاً اصلاحاتی در مدرسة متوسطه کرمان بعمل آمده است و از این نظر خاطر نمایندة محترم آسوده باشد

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

طهرانی – با این که آقایان خسته شده‌اند

رئیس – آقا نوبه شما نیست. گفته شد کافی است.

طهرانی – بنده با کفایت مذاکرات مخالفم

رئیس – بفرمائید

طهرانی – گرچه آقایان خسته شده‌اند چون یک مسائلی در مجلس گفته می‌شود البته این را تصدیق بکنید که این مطالب همه جا انعکاس می‌کند وتصدیق کنید که این مسائل خوب است گفته شود مخصوصاً در معارف که اسباب می‌شود مردم متوجه شوند و حالا آقایان اجازه بدهند که بنده یک عرایضی دارم وتقریباً این جا یک کنفرانسهائی داده شد کنفرانس غیر از عمل است ممکن است مردم هم به اشتباه بیفتند دولت که نظری ندارد حالا اگر آقایان اجازه می‌دهند بنده عرایضی دارم که عرض کنم و اگر اجازه نمی‌دهند که هیچ

جمعی از نمایندگان – بفرمائید

طهرانی – عرض کنم گویا آقای نمایندة محترم توجهی نداشتند بنده هیچ عرض نکردم که طهرانی بهتر از ولایات است یا یک امتیازاتی دارد خیر بنده همچو عرضی نکردم وخیلی هم تقدیس می‌کنم آن حس دموکراسی آقا را بنده عرض کردم اینکه می‌گویند وجود ناقص به از عدم است بنده در معارف آن را معقد نیستم بنده می‌گویم افزار کار را باید تهیه کرد بعد در تمام مملکت بسط داد اگر بنا شود که چهار نفر معلم فرانسوی در طهران دو تا در تبریز یکی در کرمان و یکی در خراسان باشد هیچ کدام نمی‌توانند استفادة بدهند و هر کدام ناقص هستند این حاصلش چه چیز است غیر از این که یک مبلغی زیاد دولت خرج کرده است و یک مصارفی کرده است و نتیجه هم نگرفته است بنده عرض کردم حالا که طهران دارالعلم است خود شما هم میدانید که دسته دسته محصل از ایالات و ولایات می‌آیند طهران و تحصیل می‌کنند و بنده گمان نمی‌کنم که هیچیک از آقایان باشند که ندانند که مدارس متوسطه مقدمه است برای مدارس عالیه وتحصیلات عالیه این گمان می‌کنم شاید آن دهاتی توی کوچه هم که ازش بپرسید این قدر را میداند این را لازم نبود که آقا بما درس بدهند البته مدرسة متوسطه مقدمه است برای رسیدن بمدارس عالیه واین را قطع نظر از طهران ما می‌بینیم که درسایر نقاط دنیا هم می‌گویند دارالعلم مثلاً دارالعلم کامبریج پاریس دارالعلم است هیچوقت نمگویند نانت دارالعلم است هیچوقت فلان ده پاریس دارالعلم نمی‌شود ما که از آنها جلوتر نیستم البته در یک جائی که مقدمات تحصیل بهتر فراهم است در آن جا محصلین تحصیل می‌کند بعد هم ا زآن جا ریشه میدواند بسایر جاها از ایالات و ولایات هم می‌آیند آن جا و تحصیل می‌کنند معهذا نه بنده و نه هیچیک از آقایان نمایندگان محترم نمیگوئیم که درایالات و ولایات نباید مدرسة متوسطه باشد باید مدرسه عالیهم باشد نه بنده بلکه هیچ کدام از آقایان این را رد نمی‌کنند ولی باوضع فعلی معارف که خودمان میدانیم پولمان کم است با این پول کم آیا ممکن است آن اقداماتی را که ممکن است در مرکز کرد در جاهای دیگرهم کرد؟ فرضاً یک معلم فرانسوی ما فرستادیم کرمان یا شیراز یا چهار تا فرستادیم از وجود آنها چه استفاده می‌شود غیر از این که پول بدهیم؟ خود آقا فرمودند که بنده خودم رفتم و امتحان کردم که ده درجه از مدارس متوسطه طهران پست ترند پس ما خوب است سعی کنیم اولاً آنها را برسانیم بمدارس متوسطه طهران بعد معلم برایشان بفرستیم اگر معلم فرانسوی رفت آن جا از او چه چیز یاد می‌گیرند پس شما سعی کنید آنها را هم برسانید بمدارس متوسطه طهران بعد این کار را بکنید بنده غرضم این بود والا عرض نکردم که جاهای دیگر معلم لازم ندارد

کازرونی – پس درب مدارس ولایات را به بندند چون ناقص است.

رئیس- آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی – آقای طهرانی ازنقطة نظر این که نماینده طهران هستند البته حقشان این است که این حرف‌ها را بزنند ولی هیچ وقت نگفتیم که مدارس عالیه استدعا می‌کنم حرف را درست توجه کنید این لایحه بر دو قسم است یک قسمت معلمینی هستند که برای مدارس عالیه استخدام می‌شوند ما گفتیم اینها پیش کش مرکز ایالات و ولایات مدارس عالیه ندارند آن معلمین هم باید اینجا باشند مقصود ما آن معلمینی است که برای مدارس متوسطه استخدام می‌شوند خواهش ما این است همچنانکه به آذربایجان فرستاده‌اند و استفاده هم می‌کنند چرا نمی‌کنند بمشهد هم فرستاده‌اند به خراسان هم فرستاده‌اند غرض ما این است که دوازده نفر از دارالمعلمین عالی امسال بیرون آمده‌اند اینها را بگذارید درمدارس متوسطه طهران و معلمین فرانسوی که استخدام می‌کنید بفرستید بایالات وولایات برای اینکه مدارس طهران سالها داشته‌اند مدارس متوسطه داشته‌اند مدارس عالیه داشته‌اند این شاگردهائی که از مدارس عالی بیرون آمده‌اند آنها را بگذارید در مدارس اینجا و این معلمین را بفرستید بولایات و ایالات ویک موضوعی را هم اشتباه کردند آقای طهرانی که لازم است عرض کنم و دلیلش هم آقای معاون وزارت معارف که الان حضور دارند که شاگردهای ولایات از مرکز خیلی بهترند الان در مدارس طهران توجه بفرمائید و نمرة شاگردان را به بینید و مقایسه بفرمائید با نمره‌های شاگردهای ایالات و ولایات که از طهران جلوتر هستند منتها آقای دکتر مهدیخان ملک زاده عقیده شان این بود که ناقص است و علتش هم این است که معلمینی که دارای زبان خارجه باشند نداشته‌اند قوه شان در زبان خوب نیست لکن در معلومات دیگر خوب است ما خواستیم این نقص را رفع کنیم و گفتیم که معلمینی که برای مدارس عالیه است البته باید در مرکز باشند ولی در ولایات و ایالات مدارس عالیه ندارد و معلمینی که برای مدارس متوسطه می‌آیند اینها را اختصاص بدهید بالایات و ولایات این است نظر ما

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهادات قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای دکتر ملک زاده

پیشنهاد می‌کنم که تبصره ذیل بماده اضافه شود:

تبصره – معلمینی که بر طبق این قانون برای مدارس متوسطه استخدام می‌شوند فقط برای تدریس درمدارس متوسطه ایالات و ولایات گماشته خواهند شد

رئیس- آقای دکتر ملک زاده

دکتر ملک زاده – بنده خیلی متأسفم از اینکه بیاناتم خیلی ناقص بود و معلوم می‌شود نمی‌توانم نیت خودم را بعرض آقایان برسانم یا اینکه آقای طهرانی توجه نکردند بعرایضی که بنده کردم ایشان پایة ادله و براهین خودشان را روی این اصل قرار دادند که چون معارف سایر جاها ناقص است پس بهتر این است که معارف مرکز را کامل کنیم و مکرر فرمودند که وجود ناقص به از عدم صرف است (بعضی ا زنمایندگان – این طور نگفتند) یا نیست پس بهتر این است که کامل بود بنده مجبورم بعرض آقا برسانم که دو چیز است که تا بشر هست بهر درجه از تمدن و ترقی برسد این هر دو ناقص است یکی صحیه است و یکی معارف است (دکتر سنک –صحیح است) صحیه ناقص است برای اینکه وقتی کامل می‌شود که کسی نمیرد و تا وقتی که می‌میرند صحیه ناقص است و زنده بودن فقط مختص ذات واجب الوجود است و انسان زنده بودنس بر خلاف توحید است پس بنابراین صحیه ناقص است و معارف هم هر قدر پیش برویم و یک معلوماتی را بدست بیاوریم باکمال تأسف معلوم می‌شود که مجهولات خیلی زیادتر از آن است که پیش تصور می‌کردند یک وقتی در دورة جاهلیت فکر می‌کردند که ستاره‌های آسمان را نمی‌شود بعد که عکس پیدا شد معلوم شد و دیدند که چهار هزار و کسری ستاره است بعد که تلسکوپ پیدا شد دیدند عدة ستاره‌ها بیشتر است و به دویست هزار رسید و بعد به ملیونها رسید و مسلماً که هر قدر علم کاملتر شود عدة ستارگان بیشتر می‌شود شاید امروز بعضی از آقایان این را بدانند که بعضی ستارگان هست با وجود اینکه نور در هر ثانیه سیصد و شصت هزار کیلومتر طی می‌کند باز نورش از اولت خلقت عالم تا حالا بزمین نرسیده است پس خواستم عرض کنم خدمت آقایان که مسئله معارف چیزی است که هر قدر پیش برود خیلی ناقص است چه درطهران و چه در سایر جاها و این عرایض که عرض کردم واگذار می‌کنم بقضاوت خود آقایان و نظر شخصی هم در این خصوص ندارم و پیش بنده طهران و ولایات یکی است و همانطور که به آقای مؤید ارادت دارم به آقای طهرانی هم ارادت دارم و با هم رفیقیم و برای مصالح و منافع مملکت بود که این پیشنهاد را کردم و اگر آقایان صلاح نمیدانند استرداد می‌کنم اما یک نکته را هم عرض کنم که فرمودند بعضی نقاط دارالعلم است اولاً باید عرض کنم که دارالعلم بودن هیچ منوط باین نیست و مجبور نیستند که اختصاص بمرکز بدهند مثل اینکه نجف سالهای دراز دارالعلم ایران بود از نقطة نظر علوم دینی و پایتخت هم نبود بعضی اوقات در نتیجة پیدا شدن بعضی فلاسفه و کیفیت‌های دیگر مثل اینکه مکان متبرکی است آن نقطه دارالعلم می‌شود مثل این که لوزان دارالعلم است در صورتی که مرکز مملکت سویس در آن جا نیست یا این که مدتی بیروت یکی از دارالعلمها شده بود و در آن جا مدارس عالیه و اونیوریسته هائی درست کرده بودند و شاید در بسیاری از ممالک معظمه دنیا اونیوریسته که امروز در بیروت هست نیست پس بنابراین لازم نیست که همیشه دارالعلم مرکز باشد بعلاوه حالا که مرکز تحصیلات عالیه در طهران شده است ما مخالفت نمی‌کنیم و تسلیم می‌شویم که تحصیل علوم عالیه باید در طهران باشد و در ولایات امروز وسائلی در دست نیست که تحصیلات عالیه بشود کرد و مخصوصاً اختصاص می‌دهیم که دارالعلم در طهران باشد و مخصوصاً راجع بمدارس متوسطه که در ولایات دیگر هست همانطوری که در جاهای دیگر هست سایرین هم همین حق را داشته باشند و برای پرکرام مدارس در هیچ جا خاصه و خرجی نیست امروز مدرسه طب بیروت همان پرگرامی را دارد که مدرسه طب پاریس دارد و مدرسه متوسطه شام همان پرگرامی را دارد که مدرسه متوسطه پاریس دارد حتی برای بیروت همان ممتحن هائی که در مدارس عالیه اروپا امتحان می‌کردند همان اشخاص را می‌فرستادند برای امتحان حتی برای مدارس که در کلنی‌ها بوده همین کار را می‌کردند برای این که معلوم شود که این مدارس همقدم هستند با مدارس عالیه که در مرکز هستند و عقب نیستند این مطالبی بود که بنده بطور اختصار عرض کردم (صحیح است)

معاون وزارت معارف – عرض کنم که این ۶ نفر معلمینی هستند که قبلاً درطهران مشغول تعلیم بوده‌اند و از ۱۵ شهریور که مدارس افتتاح می‌شود تعلیم بوده‌اند را شروع کنند اینها معلم تازه نیستند که کنترات شوند که بولایات اعزام شوند اگر باید مدارس متوسطه ولایات هم معلمین فرانسوی داشته باشند در جای خودش وقت باقی است و فعلاً این پیشنهاد قابل اجرا نیست

دشتی – این پیشنهاد را یک مرتبه دیگر بخوانند (بشرح ذیل خوانده شد)

تبصره – معلمینی که بر طبق این قانون برای مدارس متوسطه استخدام می‌شوند فقط برای تدریس در مدارس متوسطة ایالات و ولایات گماشته خواهند شد

دکتر ملک زاده- استرداد می‌کنم

مخبر – اجازه میفرمائید؟ برای استحضار خاطر آقایان و آقای دکتر عرض می‌کنم که این شش نفر معلم پنج تا از آنها برای مدارس عالیه‌اند و فقط یک نفر که در قسمت (ج) است برای مدارس متوسطه است از این جهت آن نظریه که آقایان دارند این قسمت تأمین نمی‌شود و چون خود آقایان هم موافقند که مدارس عالیه باین معلمین احتیاج دارند برای مدارس ایالات و ولات باید در خارج تأمین کنیم

۴-موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

رئیس – برای دقت در این ماده لازم می‌شود که قبل از اخذ رأی بماده جلسه را ختم کنیم و در فاصله جلسه آینده دقت شود نظری نیست؟(نمایندگان خیر) جلسه را ختم می‌کنیم آقای معاون وزارت مالیه بنده را مطلع می‌دارند که احتیاج مبرم دارند لوایحی که درمجلس دارند بگذرانند و خواهش می‌کنند که روز پنجشنبه جلسه باشد که اختصاص بکارهای مالیه داشته باشد (صحیح است) اگر موافقت دارید جلسة آینده پنجشنبه یازدهم شهریور دستور لوایح مالیه

دکتر طاهری –این لایحه را هم اجازه بفرمائید که در آن جلسه چون نیم تمام شود

بعضی از نمایندگان – مانعی ندارد- بسیار خوب

دشتی – پیشنهاد کنید.

(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – دادگر

قوانین تصویب شده

قانون

راجع به اداره نمودن امور مالی و محاساتی معدن شمشک

ماده اول – اداره کل صناعت مجاز است امور مالی ومحاسباتی و اداری معدن شمشک را مثل یک مؤسسة تجارتی بدون رعایت مقررات مربوطه بامور مالی و اداری دولت اداره نموده و حساب آنرا مرتباً بوزارت مالیه ارسال دارد

مادة دوم – برای سرمایة عملیات مبلغ بیست هزار تومان از محل ۴۲۵۰۰۰ تومان موضوع قانون مورخه ۱۰ تیرماه ۱۳۰۹ استقراض نماید.

ماده سوم – عایدات معدن پس از استهلاک بیست هزار تومان قرضه موضوع مادة (۲) در آخر ۱۳۱۰ و بعد از وضع مبلغ سه هزار تومانی که ضمن عایدات معادن در بودجة ۱۳۱۰ مملکتی منظور شده است بمصرف مخارج استخراج ذغال و دائر داشتن معدن مزبور رسیده ومازاد بصندوق عایدات مملکتی تحویل خواهد شد

این قانون که مشتمل برسه ماده است در جلسة هفتم شهریور ماه یکهزار وسیصد وده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی – دادگر