مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ آبان ۱۳۳۰ نشست ۱۹۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم

قانون بودجه سال ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی

قانون اجازه پرداخت هزینه انتخابات دوره ۱۷ مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ آبان ۱۳۳۰ نشست ۱۹۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۹۵۷

۲شنبه ۱۳ آبان ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۱۹۷

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۱۹۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه هفتم آبان ماه ۱۳۳۰

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس جلسات دوم و پنجم آبان‏

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: شوشتری - فقیه‌زاده - رضوی و دکتر کاسمی‏

۳ - تقاضای آقای مکی دایر به طرح گزارش کمیسون نفت راجع به اساسنامه شرکت ملی نفت ایران در جلسه بعد

۴ - توضیحات آقای وزیر بهداری در جواب بیانات آقایان رضوی و دکتر کاسمی‏

۵ - تقدیم لایحه اعتبار انتخابات دوره هفدهم به وسیله آقای وزیر دارایی‏

۶ - بقیه مذاکره در بودجه ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی‏

۷ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس یک ساعت و چهل و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای گنجه (نایب رئیس) تشکیل گردید.

۱ - تصویب صورت مجلس جلسات دوم و پنجم آبان.

نایب رئیس - صورت غایبین جلسات قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

اسامی غایبین جلسه صبح پنجشنبه دوم آبان‏

غایبین با اجازه - آقایان: ناصرقلی اردلان، محمد گرگانی، دکتر مصباح‌زاده، عماد تربتی. ارباب رستم گیو، اللهیار صالح، دکتر بقایی. دکتر شایگان. طباطبایی. خزیمه علم.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: خاکباز. محمودی موقر. خسرو قشقایی. قهرمان. منوچهر تیمورتاش. اسلامی. فتحعلی افشار. محسن طاهری. محمد ذوالفقاری. جواد مسعودی. صدر میرحسینی.

دیرامده با اجازه - آقای یوسف شکرایی یک ساعت.

دیرامدگان بی‌اجازه - آقایان: برومند یک ساعت. هراتی یک ساعت. حسن اکبر یک ساعت. شهاب خسروانی ۲۰ دقیقه. دکتر طبا ۳۰ دقیقه.

صورت غیبت و دیرامدگی آقایان نمایندگان در جلسه صبح یکشنبه ۵ آبان‏

غایبین با اجازه - آقایان: یوسف شکرایی. دکتر مصباح‌زاده. ناصرقلی اردلان. ابوالفضل حاذقی. ارباب رستم گیو. اللهیار صالح. دکتر بقایی. دکتر شایگان. معین‌زاده.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: خاکباز. محمودی. موقر. قهرمان. محمدعلی مسعودی. خسرو قشقایی. تولیت. شهاب خسروانی. فتحعلی افشار. محسن طاهری. حسین کوراغلی. صمد سودآور. محمد ذوالفقری. جواد مسعودی.

دیرامدگان با اجازه - آقایان: دکتر جلالی یک ساعت. حسین مکی. آخر وقت یک ساعت. گنابادی آخر وقت یک ساعت‏

دیرامدگان بی‌اجازه - آقایان: محمد هراتی یک ساعت. حسن اکبر. یک ساعت. برومند ۳۰ دقیقه. سلطانی سی دقیقه. نصرتیان سی دقیقه‏

نایب رئیس - نسبت به صورت مذکرات جلسه پنجشنبه دوم آبان و یکشنبه پنجم آبان ماه ایرادی نیست؟ آقای مکی بفرمایید

مکی - در اسامی غایبین که قرائت فرمودند اسم بنده را خیال می‌کنم جزو غایبین بی‌اجازه ذکر کرده‌اند خواستم عرض کنم بنده اول که به مجلس می‌آیم در هیئت مختلط می‌روم و بعد از آنجا به سر سرا می‌آیم.

نایب رئیس - با اجازه اسم آقا را قرائت کردند آقای حائری‌زاده بفرمایید.

حائری‌زاده - یک مختصر اصلاحی است که در مطبعه‌اشتباه شده اصلاح می‌کنم می‌دهم به تند نویسی‏

نایب رئیس - آقای صدرزاده بفرمایید

صدرزاده - در صورت خلاصه مذاکرات روز پنجشنبه در قسمت آقای تشید عرض کردم که کارت ایشان حاضر است که سمت دادستانی مجلس در آن نوشته نشده است ولی در صورت مجلس خلاف این نوشته شده است لازم است اصلاح شود در صورت مذاکرات روز یکشنبه هم که بنده راجع به چاپخانه به عنوان موافق صحبت کردم اصلاحات عبارتی دارد که اصلاح می‌کنم و می‌دهم به تندنویسی‏

نایب رئیس - بسیار خوب آقای دکتر مجتهدی بفرمایید

دکتر مجتهدی - روز پنجشنبه در مذاکراتی که آقای‌اشتیانی‌زاده فرمودند در موقعی که رسیدند راجع به سیاست مصر و عراق بنده عرض کردم که این به ما مربوط نیست نوشته‌اند که به شما مربوط نیست این را خواستم اصلاح بفرمایید.

نایب رئیس - اصلاح می‌شود آقای رضوی بفرمایید.

رضوی - این که بنده آخر همه آقایان تقاضا کردم که در صورت جلسه عرض کنم برای این است که عرایض بنده مربوط به اصل صورت جلسه است متأسفانه اوضاع و کیفیاتی که در هر جلسه در مجلس حکم فرما است اینها قابل نقل نیست و از این جهت فقط یک سلسله عباراتی که آقایان به تدریج مذاکره می‌فرمودند درج می‌شود و می‌ماند ولیکن آن شرایط در خصوصیاتی که مقتضی ذکر است غالباً فوت می‌شود.

بنده پریروز احساس کردم به این که حتی استعداد دارد که تقاضا کنم از مقام ریاست و هیئت رئیسه که کمیسیون آیین‌نامه را اجازه بدهند که در خیلی موارد تجدیدنظر کنند.

یکی هم راجع به همین موضوعاتی است که بنده عرض می‌کنم. آقای عامری را همه آقایان می‌دانید که ما با ایشان حشر داشتیم از مردمان متدینی هستند (صحیح است) هیچ گاه ایشان از مردمانی که بر

خلاف ظاهر و حقیقت دین بخواهند بحثی بکنند نبوده و همه مردم می‌دانند و آقای شوشتری هم تعصب‌شان در این مورد دینی ازاموری است که بنده هم خودم سهم دارم و شریکم.

البته به هیچ وجه قابل نکوهش نیست که یک کسی که در وقتی مصادف شد با یک همچو بیانی بتواند خودداری کند ولی متأسفانه مقدمه بحث گفته شد و غالب آقایان خاتمه آن را ندانستند و آن وقت یک مقداری اعتراضاتی از آقای شوشتری باقی ماند که آقای شوشتری می‌خواهد که موضوع مشروبات در مجلس بحث شود و من هم تعصب دارم که مطرح نشود.

من فکر می‌کنم که تمام احکام دین مطابق عقیده ما که معقد هستیم حلال آن حلال است و باید تا روز قیامت باقی باشد و حرامش همین طور و در صورت تعبد هم که بود البته یک نفر نماینده مسلمان راضی نخواهد بود که مطلبی برخلاف دین مطرح بشود خاصه در موضوع مشروبات که اولاً غالب آقایان هم در اینجا نطق کردند حرارت داشتند و بالاخره دنیای علم هم در برابر این حقیقت دینی ما سر تعظیم فرود آورد و غالب ممالکی هم که به هیچ وجه از این رهگذر وارد نبودندامدند و تسلیم شدند و در قوانین خودشان منع‌هایی کردند و اقداماتی کردند پس در یک چنین موردی به طریق اولی علاوه بر این که هر شخص متدین معتقد و موافق هست که جزو ممنوعات قرار بگیرد و دو مرتبه تجدید بحث رویش نیاید هر فرد عاقل و عالم هم همین طور خواهد بود با وجود بر این بنده حالا اگر بخواهم عین مطالب ایشان را ذکر کنم هم وقت مجلس را می‌گیرم که مقتضی نیست یعنی وقتی که بخواهد به آخر مطلب برساند مطلب دیگری پیش می‌آید همین قدر خواستم عرض کنم مطالبی که پیشنهاد می‌شود خوب است آقایان اجازه بفرمایید تا آخر بحث بشود تا اگر بد است علی‌الاصول همه بفهمند و اگر هم خوب است حق رفقا فوت نشده باشد و معلوم شود که مجلس کار خودش را کرده است و دولت باید آن قانون را اجرا کند.

نایب رئیس - آقای نورالدین‌امامی بفرمایید

نورالدین‌امامی - عرض کنم بعضی‌اشتباهات در صورت جلسه هست که اگرآقایان تند نویسان خودشان مراجعه بفرمایند دیگر احتیاج به توضیح نیست اصلاح می‌کنند. بنده مثلاً آن روز عرض کردم که باامدن وزیر شعبه نباید منحل بشود در صورتی که تحمیل نوشته شده است و از این‌اشتباهات زیاد است استدعا می‌کنم که آقایان در خارج اول تجدید نظری بفرمایند و بعد صورت مجلس چاپ بشود.

نایب رئیس - آقای شوشتری‏

شوشتری - عرض کنم دیروز برای توضیح مطالبم پنج بعد از ظهرامدم اینجا شب را بیتوته کردم که اسم بنویسم وامروز مطالبم را تشریح کنم و حالا جناب آقای رضوی فرمایشاتی فرمودند برای روشن شدن ذهن ایشان و ذهن سایر آقایان لازم است عرض کنم که بنده جرح شخصی در جلسه قبل نکردم این یک توصیف علمی لازم دارد که مبانی فقه و مبانی احکام ما باید روی موازینی باشد که در مجلس شورای ملی اگر باقی ماند بعداً سوء اثر نکند و چون قبل از دستور صحبت می‌کنم انشاءالله اجازه می‌فرمایید آن وقت تشریح خواهم کرد.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: شوشتری - فقیه‌زاده - رضوی - دکتر کاسمی.

نایب رئیس - با اجازه آقایان نطق‌های قبل از دستور را شروع می‌کنیم. آقای شوشتری بفرمایید.

شوشتری - بسم الله الرحمن الرحیم. بدواً باید دو موضوع را عرض کنم و بعد وارد مطالب خودم بشوم اولاً آقای ابتهاج نماینده محترم به من تذکری فرمودند که این تذکر قلوب عموم نمایندگان را جریحه دار نموده این پیش‌امدهای سوء برای مردم کرده است برای ابنا مملکت کرده و می‌کند و آن سیل مجدد رودسر است که خسارت فوق‌العاده زارعین و دهاقین آنجا دیده‌اند خواستم جلب توجه نمایندگان محترم بشود و از طرف مقام ریاست تذکری به دولت داده شود باین که این بدبخت‌ها که گفت:

دادی به حسن آب و ندادی به حسین از دادن و از ندادنت داد فلک‏

از آن خشک سالی و این سیل‌ها مردم بیچاره شدند خواستم این را تذکر بدهم موضوع دیگر به جناب آقای فولادوند همکار عزیزمان یک نامه فرهنگیان نوشته‌اند که طبق قوانین باید آن حقوق اسحقاقی و رتبه‌ها و مزایا به آنها داده شود. روی یک نظریاتی که باید ما همه علاقمند به کشور باشیم و معلمین بیچاره را با این صورت فقر و مسکنت نبینیم انصاف این است که جلب توجه مجلس شورای ملی و مقام ریاست بود که در این خصوص هم فکری بکنند. من عین نامه را که آقایان نوشته‌اند تقدیم مقام ریاست می‌کنم که برای آنها یک فکری بکنند (قاسم فولادوند - تشکر می‌کنم) اما مطالب خودم: اقلیت در سنت مجلس مشروطیت (صفایی - همه اقلیتند) آقایان اجازه بفرمایید حال ندارم. دیشب هم نخوابیدم کسل هستم می‌خواهم یواش صحبت بکنم آقایان هم توجه بفرمایید تند هم صحبت نکنم اقلیت از خصایصش تحمل محرومیت است یعنی آن کس که واقع شد و وارد شد در اقلیت در حکومت‌های مشروطیت باید پیه محرومیت را به خودش بمالد یعنی بگوید اگرامد برای حوزه انتخابیه‌اش گفت آقا اگر برای دیگران یک کاری کردید به من هم یک کمکی یک سهمی بدهید البته سهمی به او می‌دهند چرا؟ برای آن که اقلیت است و همین طور در تمام‌امور اینها در خارج با دولت است وقتی که مواجه می‌شود وکیل اقلیت با دولتی که طبعاً نسبت به آن دولت نظر انتقادی دارد البته باید تحمل محرومیت را بکند و گرنه نباید اقلیت بشود در خارج هم باید تحمل بعضی حرف‌ها را بکند بعضی ناسزاها را بهش می‌گویند اینها چیزی نیست در شرع خدمتگزاری در شرع انجام وظیفه اگر وکیلی دچار حمله بشود یا محرومیت بکشد اینها وقتی که موازنه بکنید روی خدمتگزاری نتیجه که از انجام وظیفه گرفته است که حداقلش ثواب اخروی است. این برایش کافی است ولی در مجلس دیگر نباید محرومیت بکشد مثلاً وکیل اکثریت از ماده ۹۰ استفاده کند وکیل اقلیت از ماده ۹۰ استفاده نکند پریروز پیش‌آمدی شد بین جناب آقای میرزا جوادخان عامری که حالا اینجا تشریف ندارند و بنده که وجهاً من‌الوجوه بنده نسبت به دیانت و اسلامیت آقای عامری نه شبهه دارم نه تردید دارم آقای ناظرزاده کرمانی نماینده محترم که اینجا نشسته با این که خود دیدم ماه رمضان در هوای گرم هفده ساعت صائم بود و هر وقت او را یافتم صائم یافتم من او را جرح نکردم ولی بعضی از عبارات است آقایان دکتر سیدامامی کجا است چقدر خوشم آمد گفت آقایان بعضی از امور فنی را بگذاریم با ما صحبت بکنیم من جملاتی را می‌خوانم جمله اول متمم قانون اساسی اصل اول در کلیات (مذهب رسمی ایران اسلام و طریقه حقه جعفریه اثنی عشریه است باید پادشاه ایران دارا و مروج این مذهب باشد «اصل دوم می‌گوید. می‌گوید تا اینجا که طراز معین بشود از علما برای این که رسیدگی بکنند اگر جزیی از اجزا قانون با احدی از موزاین شرع متباین شد و مخالفت داشت آن قانونیت ندارد» چرا گفتند برای این که دین ما اسلام مذهب ما طریقه جعفری است من صریح می‌گویم بنده راجع به قانون وام این اشکال علمی و فقهی و دینی را دارم نمی‌خواهید آقایان از حضرت آیت‌الله العظمی قطب مرکزیت شعبه آقای بروجردی و دو مرکز تقلید بزرگ حضرت آیت‌الله صدر که در بیمارستان بستری هستند و حضرت آقای خونساری و همین طور پنج شش نفر دیگر که شهره اعلمیت دارند مثل آقای سید جعفر شاهرودی از این آقایان سؤال کنید ببینید که خواهند فرمود ربح را تنزیل را عنوانش را تغییر دادند به عنوان جایزه حرام است و این حرام است و قانونیت ندارد، ندارد، ندارد. بنابراین بنده را هم بکشید ندارد حالا من چه گفتم. گفتم آقای ملک‌مدنی بنده و شما و سایر آقایان دو شخصیت داریم یک شخصیت خارج‌المجلسی یک شخصیت نمایندگی در خارج از مجلس من خودم با آقایان چندی قبل در همین مجلس شورای ملی راجع به مشروبات الکلی در همان روز که صحبت کردم سبب شد که شب بعد در چهار راه سیدعلی چهار ده هزار تومان پول جمع کردند و رفتند یک نامه‌نگاری را بردند و گفتند که اول فلانی را لجن مالی کنید برای این که وقتی که این شخص گفت دیگر از میدان در نمی‌رود ولی بدانند انشاءالله عرق فروشی و عرق کشی را از این مملکت به قوه الهی و به همت نمایندگان محترم از بین خواهم برد. (نمایندگان - احسنت. صحیح است) انشاءالله حالا اگر بریزند

هجوم بیاورند، فحش بدهند خاکستر بر سرم بریزند به جدم می‌ارزد من روی اصلی‌امدم این حرف را زدم من چه گفتم در کابینه حکیم‌الملک در وزارت هژیر کمیسیونی شد با حضور آقای میرزا محمدعلی خان گرگانی سرهنگ عاصم، همایونی، دکتر مبصر که در آنجا کشف کردیم رمز آن پرونده‌سازی اراک و بردن عده‌ای ایرانیان محترم را مریضخانه پانصد تختخوابی و این جریان مربوط به عبدالحسن هژیر نبود جریان سیاسی دیگر دارد در آنجا صحبت کردیم که چه جور نقشه بکشیم که این سم مهلک این چیزی که در سال ده یازده میلیون تومان می‌دهد دو میلیونش هم خرج می‌شوداما در مقابل بیش از دویست و پنجاه تومن ضعف جسمی و مزاجی برای مردم فراهم می‌کند غیر از این که دیانت و روحیه و اخلاق و عادات ملتی را فاسد می‌کند جلوگیری بکنیم یک مواد دیگری را نشان می‌دهم این مواد البته از نظر اصول مال خارج از مجلس است‌اما در مجلس شورای ملی اعتراض من این بود این عبارتی را که الآن من صورت مجلس را می‌خوانم در تصحیحی که آقای ناظرزاده فرمودند می‌فرمایند بنده گفته بودم «که اگر دولت بتواند وسیله‌ای پیدا کند که استعمال سم مهلک مشروبات الکلی از بین برود بزرگ‌ترین خدمت اجتماعی را انجام داده است (صحیح است) و در این راه زیان ناچیز مالی در مقابل فواید فراوان معنوی آن به هیچ وجه قابل توجه نیست» باز هم عرض

می‌کنم صحیح است ولی اینجا است که می‌گویند «اگر بنا باشد فروش مشروبات الکلی آزاد باشد و دولت برای ازدیاد درآمد در صدد باشد قیمت قند و شکر را اضافه کند بهتر است لااقل قیمت مشروبات الکلی زیاد شود» بنده به این بحث می‌گویم حضرت آقای ناظرزاده شما را که من شهادت می‌دهم روی قصد انشا چنین چیزی را نفرموده‌اید چون که اگر قصد انشا باشد اشکال ارتداد پیش می‌آید شما که صد در صد مخالف هستید با استعمال مشروبات الکلی شما که جزئیات احکام را در نظر دارید خوب بود که این عبارت تنظیم نمی‌شد و من برای این که این سنت در مجلس باقی نماند چون آقایانی که می‌گویند مجلس تمدید شود به فلان سنت پارلمانی مراجعه می‌کنند سنت پارلمانی در حکم قانون است من می‌خواستم که این کلمه در مجلس باقی مانده باشد در مجلس که تماماً‌امدیم و قسم خوردیم و به قرآن مجید که ما جاء به القانون الاساسی عمل کنیم و بر خلاف او عملی نکنیم و الا بنده غرض توهینی نداشتم و از جناب آقای ملک‌مدنی هم انتظار نداشتم که عبارتی بفرمایند که شوشتری انشاءالله حالت عادی پیدا می‌کند من همیشه حالت عادی دارم من در آن روز هم به جدم حالم عادی بود من‌شان مجلس وشان شما وشان آقای ناظرزاده و آقای عامری از بالا بردم و حفظ کردم من چیزی نگفتم که آقای فرامرزی می‌گویند.. (ملک‌مدنی - گفتم که عصبانی هستید) نه این عصبانیت نیست لهجه مرد بلند است اشتباه می‌کنند. آقای فرامرزی می‌فرمایند شمشیر روی هوا کشیدن من شمشیر را مقابل صف‌ها می‌کشم نه روی هوا من روی هوا شمشیر کش نیستم و هر چه گفته‌ام برای حفظ حیثیت اسلام و قانون اساسی و نمایندگان محترم است (صدرزاده - حالا یادآوری بفرمایید جناب آقای شوشتری که قانون از مجلس سنا آمده)

ما طرح را که تهیه کردیم همین آقای ناظرزاده امضا کرده‌اند (بعضی از نمایندگان - ما هم امضا کرده‌ایم) بلی دولت مجبور است که بیاورد چون قانون بود که پس از یک ماه باید طرز اجرای منع مشروبات الکی را به فوریت بیاورند در طرحی که نوشته بودند گفتم من امضا نمی‌کنم وقتی که نوشتند اجرای منع مشروبات الکلی امضا کردم این عرایض بنده است. اما آقایان وزرای محترم ...

نایب رئیس - آقای شوشتری وقت شما تمام شد

شوشتری - اجازه بفرمایید دو دقیقه دیگر. جناب آقای وزیر مشاور جناب آقای وزیر دارایی آن روز عرض کردم امروز هم عرض می‌کنم و این شعر را باز می‌خوانم دادی به حسن آب و ندادی به حسین، به جدم امسال برای مردم گرگان آب خوردن نیست رفته‌اند از یک فرسخی آب آورده‌اند مردم زراعت‌شان از بین رفته و بدبخت شده‌اند توتون‌شان از بین رفته و برنج‌شان هم خراب شده و از بین رفت و پنبه‌شان هم مثل سابق نبوده است موضوع این است که استدعا دارم آخر شما می‌دانید که مالیات را باید از گردن کلفت‌ها وصول کنید این گردن کلفت‌ها که دویست میلیون خورده‌اند آنها باید مالیات بدهند ولی آن بیچاره‌هایی که نان خوردن ندارند برای اینها آقای نریمان پسر عموی محترم من قوم و خویش من برای رضای خدا بفرستید یک کمیسیونی را که به حق عمل کند مالیات باید وصول شود این صحیح است ولی نه این مالیات که از فقر او بیچاره‌ها بگیرند مالیات باید از گردن کلفت‌ها وصول بشود در تمام ساحل بحر خزر از گیلان و مازندران و گرگان محصول از بین رفته دردشت یک دانه گندم ندارد این را باید تجدید نظر بفرمایید مردم منتظرند ما هم عرض کردیم محرومیت می‌کشیم اگر سازمان برنامه به همه جا کمک می‌کند و چیز می‌دهد و همراهی می‌کند چون شوشتری مخالف دولت است نباید به گرگان همراهی بشود این کار با مملکت داری وفق نمی‌دهد.

رئیس - فقیه‌زاده‏

فقیه‌زاده - مجلس تمام گشت و به آخر رسید کار، ولی نمی‌دانم از ما چه کار مفیدی برای این مردم به آخر رسیده است (یک نفر از نمایندگان - آن که به جای خودش محفوظ است) چنانچه رفقا مستحضرند مسافرتی اخیراً به مشهد مقدس کردم و از نزدیک به شکایات و در دل‌ها و آروزهای همکاران عزیز خود بیشتر پی بردم مخصوصاً در بیانات و نطق مبسوطی که جناب آقای مهدوی تمنیات و مستدعیات مردم خراسان را در اصلاحات کار آن استان به عرض مجلس رساندند دقیق شدم دیدم انصاف این است که حداقل خواسته‌های ضروری مردم آن سامان است و بعضی از آن تقاضاها تقاضای عمومی مملکت شاید هدف و آرزوی کلیه مردم مسلمان خاصه فرقه شیعه است همه ما آرزو داریم که به اسرع وقت راه بین خراسان به راه آهن عمومی مملک اتصال پیدا کند و مردم از این زحمات و مشکلات مستخلص شوند و محققاً هم چنانچه نمایندگان محترم خراسان تذکر دادند یگانه راهی است که علاوه بر صدها محسنات درآمد قابلی هم خواهد داشت بنده فقط یک استدعا اضافه می‌کنم که ایستگاه شهرستان‌ها را نزدیک شهرها ساختمان کنند و از بعد مسافت که چندین کیلومتر مسافت تاکنون احداث کرده‌اند و ضرر و خسارت آن را دیده‌اند و تنفر عمومی را نیز سنجیده‌اند صرف‌نظر کنند و همچنین با فعالیت و جلادتی که در مردم کشاورز خراسان مشاهده شد هر قدر مساعدت در تعدد کارخانه قند و موتوریزه کردن دستگاه‌های کشاورزی آن حدود بشود انصاف این است که به موقع و به جا است و شایسته است همگی با نمایندگان محترم آن استان هم صدا شده و تا سر حد امکان تشریک مساعی کنیم گر چه آثار عواطف اعلیحضرت همایونی که از عنایات مخصوص ملکوتی این نابغه رحم و انصاف سرچشمه گرفته و همچنین آثار خیرات و مبراتی که از راهنمایی آن وجود عالی‌شان تراوش کرده و در تمام بلاد خراسان سایه انداخته در التیام قلب مجروح مؤثر بوده است ولی فقر و فاقه به حدی است که باز خیلی فاصله است که به هدف مقصود رسیده باشیم، موضوع دیگری که مرا سخت تحت تأثیر قرار داد اتحاد و اتفاق و یگانگی غیر منتظره‌ای است که در افراد این مملکت از غرب تا شرق توسعه یافته دیدار سیمای این وحدت و تولید غرور و نخوتی که از پیروزی‌های درخشان اخیر که در ناصیه مردم مشاهده شد بی‌شبهه هزاران دفعه بیشتر استفاده از جنبه مالی و مادی نفت می‌باشد این ملت خمود و حامد سابق احساسات شخصیت و استقلال می‌کنند و برای هر فداکاری خود را حاضر می‌سازند در همه جا و همه کس یک احترام. زایدالوصفی نسبت به حضرت آیت‌الله کاشانی و جناب آقای دکتر مصدق و جناب آقای مکی که به مقدار زیادی از این موفقیت‌های عظیم را از اثر عزم و فداکاری این رادمردان می‌دانند مشهود است مخصوصاً این مقام شامخی که نسبت به دوست کامکارم آقای مکی که در دل‌ها جای گرفته است تبریک می‌گویم من تمام درخواست‌ها و تقاضاها و تمنیات همکاران عزیز خراسانی خود آقای مهدوی آقای طاهری آقای قرشی و سایر آقایان را به جا و محق دانسته و تأیید می‌کنم و باید بی‌درنگ مسئول آنها را اجابت کرد.

ولی نمی‌توانم کتمان کنم وقتی که قزوین خراب و قزوین بیچاره و مردم بینوای آن را مقایسه کردم رفقای خود را خوشبخت‌تر مردم خراسان را کامیاب‌تر خود را شرمگین‌تر دیدم وکلای محترم وزرای عزیز قزوین پشت دروازه پایتخت در واقع محله‌ای از محلات تهران است موقعیت مهم او از لحاظ سیاسی. جغرافی - تاریخی. نظامی اقتصادی کشاورزی او از نظر هیچ یک پوشیده نیست تصور نمی‌کنم در میان آقایان کسی باشد که سی سال قبل قزوین را ندیده باشد امروز هم حتماً از این شهر کهنه و پای تخت قدیم عبور کرده‌اند یقین دارم که مقایسه هم پیش خود فرموده‌اید و بی‌شبهه شما را تحت تأثیر گرفته لااقل از خود پرسیده‌اید چگونه می‌شود در تمام شهرستان‌های ایران اصلاحات به عمل آمده جز قزوین که سیر قهقهرایی کرده در قزوین یک خیابان کج و کوله کم عرض دارد که مسافرین آن مستقیماً از شرق آمده و از غرب خارج می‌شوند برای کسی محال است که شمال و جنوب آن را بازرسی کند و الا برای ارائه فقر و فاقه مردم احتیاج به حلبی آباد چادر آباد آبادان یا گودال‌های مخوف چاله میدان نداشت قزوین دو سه رشته خیابان دارد که از آثار و بقایای عهد شاه عباس کبیر است یکی دو خیابان هم وعده کرده‌اند که البته دیدارش برای روز قیامت است در اکثر شهرستان‌های خراسان ساختمان‌های بزرگ شهرداری باغات عمومی ملی بیمارستان‌های وسیع مؤسه‌های مساجد و مدارس کهنه احداث خیابان‌های عریض و طویل احداث چاه‌های عمیق همه چیز در همه جا در دست عمل است شهرداری و اداره دارایی و ثبت احوال و ادراه راه و عمارات پذیرایی قزوین همه از ترکه باقی مانده دولت مرحوم تزار است و الا اعضای آن امروز می‌باید سجاف بیابان باشند اگر مرحوم حاج محمدعلی آقای امینی آن مرد خیر بیمارستان ناقص در دست مردم نمی‌گذاشت نام بیمارستان و بهداری را می‌باید قزوینی در کتاب لغت ببیند بیمارستانی هم در عهد مرحوم رضا شاه کبیر ساخت و تکمیل شد ولی ورود دروس‌ها و توقف چند ساله آنها محتاج به تعمیر شد برای مأمورین وزارت دارایی (اداره ساختمان) و مهندسین ما فعال ناندانی شده است ساختمانی که در آن عهد به پنجاه هزار تومان تمام شد هر سال به نام تعمیر چند صد هزار تومان گرفته شده زمستان هم باز محل مخروبه و جای سکنی سگ و گربه است قزوین بعد از اصفهان مرکز تعلیمات و تحصیلات عالیه قدیمه بود و به همین جهت دارای مدارس بزرگ و مساجد بسیار است که حتی در مرکز مشهد که شهری عظیم است به تعداد و عظمت این مدارس ندیدم همه در حال ویرانی و رو به انهدام می‌رود جز یکی دو مدرسه به اهتمام متصدیان و متولیان با شرافت آن به قدر مقدور در آبادی آنها سعی و تلاش می‌کنند در صورتی که اگر مختصر همتی می‌شد لااقل پناه گاه فقرا و بی‌نوایان در این زمستان می‌شد قزوین ۱۴ دهستان دارد که از عهد دیلامه تا امروز راه عبور آن در مواقع مشکل مسدود حالا هم کم و زیاد مسدود است نه از جبال شامخه می‌توان عبور کرد نه از کویر و باطلاق می‌شود رهایی یافت قزوین در بی آبی معروف است و این شهر از سه چهار فرسنگی شاهرود می‌گذرد که پانصد سنگ آب دارد من نمی‌خواهم سنگ بزرگ بیندازم که نشانه نزدن باشد توقع سد بندی‌های رودخانه‌های خررود و ابهر رود رودهای سیلابی را هم به وقت دیگر موکول کردم که انشاءالله درآمدهای عمومی مملکت به کیسه ملت برسد

عجالتاً چند چاه آب و تقاضای دو نهر سر پوشیده سنتی برای دو رودخانه مخصوص شهر مختصر تعمیر در قنوات درخواست کرده که این شهر قدیم کهن را از بیچارگی و بی آبی نجات می‌بخشد از برنامه از آقای وزیر کشور اینجا تشریف

ندارند لابد به سمع‌شان می‌رسد (آشتیانی‌زاده - آقای وزیر کشور تشریف نمی‌برند به قزوین) شهرداری‌ها از مقاطعه‌چی‌ها همه وعده دادند ولی فقط از دویدن کفش پاره مردم به منیات مردم فقط و فقط از طرف ذات شاهانه ندای قبول رسید اگر آن یک چاه عمیق هم از کیسه فتوت شاه حفر نشده بود مردم در چنین سالی آب خوراکی و وضو هم نداشتند بانک ملی که در مشهد مقدس ساختمانی نظیر ساختمان تهران دارد و شاید در شهرستان‌های دیگر بناهایی داشته باشد ولی چند سال است به مردم قزوین وعده می‌دهد که ساختمانی کنند که رفع‏ حوائج خودشان را کنند زمین بسیار مرغوبی را هم دارند و ممکن است هم جمعی کارگر استفاده ببرد و هم آثار شهری پیدا شود به بهانه آن که مردم شهر نمی‌خواهند به ما آب بدهند اقدامی نکرده‌اند در صورتی که مردم قزوین با شرافت و سخی‌الطبع هستند ممکن است هر محرومیتی را خود قبول کنند ولی ممکن نیست این اندازه پستی از خود نشان دهند که برای ساختمان بانک ملی خود که رفع حوائج آنها را می‌کند بگویند آب نمی‌دهیم چون طول کلام شد قصه پر غصه خود را کوتاه کنم فقط خطاب به وکلای محترم خراسان و دوستان عزیز عرض می‌کنم که با کمال نواقص و مسامحه که از اولیای دولت در خراسان دیدم نسبت مقایسه با ما بسیار خوش بخت و خوش اقبالید و می‌توانید از روی یقین بفرمایید ویل کفره نمرود از هیئت وزرا مخصوصاً آقای وزیر کشور استدعا دارم مسافرتی به قزوین فرمایند و این شهرستان را اندکی مورد توجه قرار دهید و در خاتمه عرض می‌کنم چنان چه مد شده است در خاتمه انتخابات در هر شهرستان عده امتیاز روزنامه گرفته به نام دل سوزی وکیل حاضر را به باد ناسزا می‌گیرند البته شهرستان بنده و بنده هم مستثنی نیستم و هر روز صفحاتی از این نامهربانی‌ها تحویل می‌گیرم.

ولی اگر واقعاً منظور از این ناسزاها از روی احساسات و عصبانیت ملی و دلسوزی واقعی است به طیب خاطر آنها را حلال می‌کنم نهایت آن که این تحفه‌های مرحمتی را از این دست گرفته از دست دیگر تحویل اولیای امور و زعمای قوم می‌کنم که مقصر حقیقی و مسامحه کار واقعی هستند و اگر خدای ناکرده اغراض خصوصی را وسیله این ترهات و اباطیل کرده‌اند باز من با کمال شرافت غمض عین می‌کنم و آنها را به ضمیر صاف و وجدان پاک خود برگذار می‌کنم چه از وکیل جز تذکر و تکرار و اصرار و الجا کاری دیگر ساخته نیست و اخذ حاظر و ناظر است که ما قصوری نکرده‌ایم و آن چه گفتنی بود گفته‌ایم ولی به صخره‌های صماء اثر نمی‌کند.

آنچه البته به جای نرسد فریاد است‏

یادداشتی هم جناب آقای آزاد به من نوشته‌اند که پنجاه نفر کارمندان اداره راه شوسه را که پنج شش سال است سابقه خدمت دارند از اول آبان ماه بیکارشان کرده‌اند و آنها خیال دارند که بیایند و در مجلس متحصن شوند و از هیئت دولت درخواست دارند که به این موضوع رسیدگی کنند و از جناب آقای وزیر بهداری هم که اینجا تشریف دارند خواهش می‌کنم یک روز وقت‌شان را صرف بفرمایند که در خدمت‌شان برویم قزوین این مریضخانه ۵۰ تختخوابی که چند سال است ساخته شده چهل و پنج هزار تومان هم اعتبار داده شده است که برای آن اثاثیه بخرند ملاحظه بفرمایند و اقدامی بفرمایند این مریضخانه ۵۰ تختخوابی دایر بشود و مردم قزوین از این بدبختی نجات پیدا بکنند باقی وقتم را قبلاً داده‌ام به جناب آقای مهدوی اگر وقتی باقی مانده است اجازه می‌فرمایید که صحبت بفرمایند

نایب رئیس - وقتی باقی نمانده است. آقای رضوی‏

رضوی - مصداق وقت تنگ و اعمال بسیار امروز در مجلس موضوع پیدا کرده برای این که خیلی از آقایان تذکرات لازم و واجب داشته و از آقایان هیئت دولت هم چند نفر تشریف دارند و بیانات آقایان هم فراوان است قسمت اعظم عرضی که می‌کنم تذکری است راجع به خود مجلس شورای ملی خود آقایان همکاران در جلسه گذشته و جلسه اسبق بعد از این که یک مختصری وارد دستور شدیم دیدیم که یک عده‌ای از آقایان یا با اجازه یا بدون اجازه تشریف نداشتند آیین‌نامه لااقل سه ساعت وقت را برای جلسه مجلس شورای ملی مقرر داشته اگر آقایان صلاح می‌دانند که این قسمت‌ها را رعایت بکنیم موجب می‌شود که قسمت زیادی از قوانینی که در دستور باقی مانده است و بسیار مفید و لازم و ضروری است تکلیف آنها معلوم شود و الا بنده می‌ترسم مثل دوره گذشته منتهی بشود به این که ایام اخیر ضرورت پیدا بکند و آقایان حاضر بشوند و کمیسیون‌ها و مجلس مجال نکند که مطالعه کافی در قوانین بکند و دو مرتبه یک قوانین ناقصی وضع بشود مثلاً بنده تا پریروز و دیروز فکر می‌کردم که مجلس و شورای ملی همین طور که بحث بود بودجه فرهنگ و بودجه بهداری را گذرانده و اگر ما الآن گرفتار یک داوزدهم هستیم این دو وزارتخانه که واقعاً کارشان شوخی بردار نیست اینها بودجه‌هاشان را در اختیار دارند نامه‌هایی که از ولایات آمده می‌بینم که آنها دچار اشکال هستند نمی‌دانم این طرح مجلس بود یا دولت پیشنهاد کرده بود ولی آقایان خودشان اگر صلاح بدانند که این موضوع بگذرد و انجام بشود به نظر بنده یک امر ضروری و فوری است.

خاصه که اگر جناب آقای وزیر دارایی هم موافقت بفرمایند به عقیده بنده بعضی از قوانین و بعضی از امور که معوق مانده است اینها در دستور مجلس شورای ملی قرار بگیرد زیرا اینها یک چیزهای بسیار ضروری است که فوت شده است مثلاً بنده اخیراً اطلاع پیدا کردم که مجلس شورای ملی افراد دیوان محاسبات را انتخاب نکرده با نظارتی که مجلس در دخل و خرج مملکت دارد نبودن این افراد مثل این است که مجلس از یکی از شئون جدی خودش غمض عین کرده باشد بنده تصور می‌کنم آقایان خوب است نزدیک‌ترین وقت را برای این کار بگذارید زیرا که بنده می‌خواهم پیشنهاد کنم که اساساً دیوان محاسبات تشکیل بشود و ملاحظه کنید ببینید که دخل و خرج کشور را و ضرورت اقتضا دارد که یک قدری مواظبت بیشتر شده باشد نمی‌دانم چطور شده است که این افراد تا به حال انتخاب نشده‌اند؟ (اکثریت نبود و پس از چند لحظه‌ای اکثریت شد)

حالا اینجا آقای صدرزاده تذکر می‌دهند که از طرف وزارت دارایی افرادی برای دیوان محاسبات به مجلس پیشنهاد شده است ولی تا به حال همین طور جزو دستور مانده است و طبع و نشر نشده و به عرض آقایان نرسیده است این را که بنده از مقام ریاست استدعا می‌کنم که در دستور بیندازید زیرا اصلاً شأن مجلس نیست که یک دوره مجلس بگذرد و بالاخره اعضای دیوان محاسبات انتخاب نشده باشد و همین طور باقی بماند و همین طور راجع به بسیاری از قوانین در ورقه‌ای که بیرون می‌چسبانند آقایان می‌روند اسم نویسی می‌کنند ولی آن گزارش مدت‌ها می‌گذرد و طرح نمی‌شود الآن ملاحظه می‌فرمایید که راجع به همین بودجه مجلس سه جلسه است که وقت مجلس صرف شده است از این جهت به طور کلی تذکراً می‌خواهم عرض کنم که وقت تنگ است و اعمال بسیار و آقایان اگر یک قدری بیشتر صرف وقت بکنند بهتر است علی‌الاصل نماینده ولایات وقتی که تقاضای نطق قبل از دستور می‌کند هدفش ذکر یک رشمه‌ای و قسمتی از احتیاجات بسیاری است که ایالات و ولایات دچارند البته فارسی‌ها نظر به این که به شخص آقای دکتر مصدق و دولت حاضر از نظر اقداماتی که مربوط به نفت انجام داده‌اند کمال عقیده و حسن اعتماد را دارند (صحیح است) و مکرر هم در تلگرافات و مکاتیب و مذاکرات اعلام کرده‌اند نظرشان را و به ما هم چند دفعه تذکر داده‌اند که گفتگو بشود و برای این که این مطلب کاملاً انجام گرفته باشد و علاقه آنها هم پیدا شده باشد تا حدودی که امکان داشته باشد یعنی جزو امور واجب نباشد آنها حاضر شده‌اند که به خودشان فشار بیاورند و کارها خیلی زیاد نخواهند اما امور دو قسمت است‏ یک قسمت از امور است که شرط بقا است یک قسمت از امور است که شرط تکمیل است آنهایی که شرط تکمیل است شرط اصلاح است البته می‌شود که فعلاً نخواست صبر کرد تا بعداً انجام شود ولی آنهایی که شرط بقایی است بنده تصور می‌کنم که خواستن آن درست مساوی است با علاقه به حسن جریان داشتن. سال گذشته از جمله اموری که واقع شد این بود که ملخ آمد در این مملک وقتی که ملخ آمد یک بودجه‌ای اینجا گذراندیم همه آقایان تشویش داشتند که ممکن است بودجه به هبا و هدر برود ولی انصاف باید داد که از جمله قدم‌های مفیدی که برداشته شد و بودجه‌ای که درست به مصرف رسید این بودجه بود برای خاطر این که در فارس کلیه محصول هر روز مورد تهدید ملخ‌هایی بود که می‌آمدند یا ملخ‌هایی بود که پوره می‌ریخت و دو مرتبه پرواز می‌کرد همان موقی که اینها پرواز می‌کردند اینها هم افرادشان حرکت می‌کرد طیاره‌های‌شان به پرواز می‌آمد البته یک کمک حسابی هم ارتش آنجا کرد و نفرات داد من حیث‌المجموع و نتیجه اقدامات این شد که محصول فارس از خطر این آفت نجات پیدا کرد البته در آن قسمت‌هایی که صحاری بود و زراعت شده بود زراعت‌شان محفوظ ماند ولیکن در کوهستان‌ها و دشت‌هایی که آبادی نداشت مجال نبود که بتوانند مرتب پیش بروند و هر قسمت را ببینند که وضعیتش چه شده است بنده از اولی که از فارس آمدم یادآوری کردم که یک مقداری از این ملخ‌ها در آن کوهستان‌ها تخم ریزی کرده‌اند و همیشه این طور بوده است و در همه جا دیده شده ملخ وقتی یک سال آمده سنوات بعد هم ممکن است بیاید و در این مناطقی که پوره ریزی شده مجدداً جمع شود و محصول را تهدید کند و باید از قبل پیش‌بینی گردد که مبارزه به عمل بیاید و ممکن است در اوایل محصول شدیدتر باشد و از این رهگذر هم امسال یک صدمه زیادی و خسارت زیادی وارد بیاید در موضوع آفت سن هم که متأسفانه هنوز اقدام عملی نشده است بنده نمی‌دانم بودجه نداشته نتیجه چه بوده بالاخره وزارت کشاورزی با اداره دفع آفات حرف‌هایی دارند بالاخره مردم فارس که دچار هستند آنها هم عرایضی دارند.

به هر صورت اینها از اموری است که غمض عین در هر حال نمی‌شود کرد یعنی تا مملکت هست اینها از اموری است که باید بشود راجع به غله فارس بنده اولی که آمدم عرض کردم مردم فارس می‌گویند ما حاضریم که دولت هر چقدر غله می‌خواهد بیاید از ما بگیرد و مازادی که می‌ماند آزاد بگذراد یا خیر اگر نظری دارد معین کند یا این که در داخله و خارجه بازاری برای فروش آنها ایجاد کند

متأسفانه در سایر جاها می‌شنوم کم دارند و در فارس هم مطابق اطلاعاتی که بنده دارم اقدامی برای تعیین تکلیف و رسیدگی و جمع آوری غله نشده است این است که می‌خواستم تذکر بدهم و گفته باشم به این که در این قسمت اقتضا دارد توجه بیشتری بشود مطلب دیگر مبارزه با مالاریا است بنده حالا نمی‌دانم که وضعیت به اصطلاح استعداد خود مملکت از برای این کار چقدر بوده است ولی خود آقایانی که واردند این است که اگر یک سال مبارزه شده و سال بعد روی آن اقدام نشد زحمات سال پیش کان لم یکن است سال گذشته سه ناحیه پر آفت و مالاریا خیز در فارس مورد مبارزه قرار گرفته هزینه برای این کار صرف شده و رفته‌اند ولی امسال مطابق اطلاعی که بنده دارم که گرد ددت سال گذشته ۳۰ تن برای این سه ناحیه مصرف شده و امسال فقط شش تن داده‌اند و یا می‌گفتند که خواهیم فرستاد حالا چون آقای وزیر بهداری تشریف دارند می‌خواستم ببینم که اقدامی کرده‌اند یا خیر چون آقای دکتر کاسمی در مورد کار مالاریا یک بیاناتی داشتند از این جهت بنده چهار دقیقه از وقت خودم را به ایشان دادم که ایشان مطالب خودشان را بفرمایند و سایر مطالب را بعداً عرض خواهم کرد.

نایب رئیس - آقای دکتر کاسمی‏

دکتر کاسمی - بنده از آقای رضوی خیلی تشکر می‌کنم که چهار دقیقه از وقت خودشان را به بنده مرحمت فرمودند و از وجود آقای وزیر بهداری در مجلس استفاده می‌کنم و مطلب خیلی مهمی را که گمان می‌کنم مبتلا به همه آقایان باشد اینجا عرض می‌کنم در مسافرتی که بنده به مازندارن کردم دیدم متأسفانه سمپاشی با گرد ددت که در آن قطعه به عمل آمده به هیچ وجه مؤثر نبوده است (صحیح است) و تمام مردم عقیده داشتند که سمپاشی که در دفعه دوم انجام گرفته حتی یک پشه را هم نکشته (صحیح است) و این موضوع به قدری مهم بود که تقریباً تمام مردم را نا امید کرده بود. (صاحب‌جمع - پشه را تقویت کرد) مخصوصاً که برای سمپاشی از بودجه ناچیز شهرداری برای خرید نفت به مبلغ گزافی گرفته بودند مثلاً در بهشهر ۹ هزار تومان برای خرید نفت از بودجه شهرداری گرفته بودند در یک چنین مواقعی من خیلی تعجب می‌کنم چطور وزارت بهداری یک امر به این مهمی را مورد تفتیش دقیق قرار نداده که حقیقت گرد خراب بوده است.

روش سمپاشی خراب بوده این موضوع قابل توجه است برای این که مبلغ گزافی ارز کشور برای خرید گرد ددت از ایران خارج شده و مبلغ خیلی گزافی هم خرج مأمور فوق‌العاده شده باید آنها مورد رسیدگی واقع و حتی می‌خواستم به شکل سؤال از وزارت بهداری این موضوع را سؤال کنم و تقاضا دارم یک کمیسیون فنی مأمور بشود برود در مازندران و در تمام نواحی که گردپاشی شده تحقیق دقیق بکند و علت این که گردپاشی مؤثر واقع نشده تعیین بکند و تا زمانی که این تحقیقات نشده من گمان می‌کنم که این گردپاشی جز این که پول مملکت به هدر برود و فایده‌ای هم مترتب نباشد و مردم هم نا امید باشند ثمری ندارد (صحیح است)

۳ - تقاضای آقای مکی دایر به طرح گزارش کمیسیون نفت راجع به اساسنامه شرکت ملی نفت ایران در جلسه آینده.

نایب رئیس - وارد دستور می‌شویم آقای مکی.

مکی - بنده می‌خواستم به استحضار مجلس مقدس شورای ملی برسانم اساسنامه شرکت ملی نفت ایران که با حضور هیئت مختلط و نماینده دولت تکمیل شده بود و به کمیسیون مخصوص نفت از طرف مجلس ارجاع شد کمیسیون مخصوص نفت در ظرف چند جلسه این اساسنامه را مطالعه کرد و اصلاحاتی که لازم بود در آن به عمل آورد و برای طبع و توزیع حاضر شد گزارش آن هم به مجلس شورای ملی تقدیم شده است امروز بین آقایان توزیع می‌شود بنده می‌خواستم تقاضا کنم که چون این موضوع اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد و با وضعیت فعلی شرکت ملی نفت ایران و نداشتن یک اساسنامه‌ای که ملاک عمل قرار بگیرد درست آن طوری که شاید و باید منویات آقایان به موقع اجرا گذاشته نخواهد شد این بود که می‌خواستم استدعا بکنم از همکاران محترم عزیزم که اجازه بفرمایند این موضوع در دستور جلسه آینده قرار بگیرد که آقایان هم هر اصلاحی که به نظرشان می‌رسد چون شور اول اساسنامه است نظر اصلاحی و پیشنهادات اصلاحی خودشان را به مقام ریاست تقدیم بکنند که هنگامی که برای شور دوم در کمیسیون مطرح می‌شود کمیسون مخصوص نفت از نظر خود آقایان محترم اطلاع حاصل کرده باشد و بتواند منویات آقایان را به صورت گزارش شور دوم تقدیم مجلس شورای ملی بکنم بنابراین این موضوع کمال ضرورت را دارد و استدعا می‌کنم این مطلب خیلی اهمیت دارد در درجه اول مورد توجه آقایان قرار بگیرد و زودتر شور اولش تمام بشود و کمیسیون مخصوص نفت هم بتواند زودتر گزارش شور دوم را تقدیم مجلس بکند.

موضوع دیگری که خواستم به عرض مجلس شورای ملی برسانم تلگرافی است که به مجلس شورای ملی مخابره شده است از آمل که یک مدیر روزنامه را بر طبق آن قوانین که لغو شده است گرفته‌اند توقیفش کرده‌اند این تلگراف را به مقام ریاست تقدیم می‌کنم و الآن که جناب آقای کفیل وزارت دادگستری اینجا هستند رسیدگی بکنند که قضات آنجا اگر بر خلاف قانون و روی قانونی که مجلس لغو کرد کسی را تعقیب و توقیف کرده‌اند آنها را تحت تعقیب قرار بدهند ضمناً هم خواستم به عرض مجلس شورای ملی برسانم از این که همکاران محترم مجلس شورای ملی از خدمتگزاری مأمور خودشان قدردانی کردند واقعاً بنده عرض کنم که هیچ کاری انجام ندادم مأمور مجلس شورای ملی بودم و آنچه انجام دادم در حقیقت به واسطه همان رأیی بوده است که نمایندگان محترم در موقع انتخاب هیئت مختلط به من دادند من هر کاری کردم فقط یک مأمور اجرایی از طرف مجلس شورای ملی بودم و امیدوارم که نمایندگان محترم و همکاران دوره شانزدهم من این افتخار را در تاریخ مشروطیت ایران داشته باشم که بزرگ‌ترین مجالس ایران و بهترین نمایندگان تمام ادوار مجلس ایران همین دوره شانزدهم خواهد بود زیرا کاری که مجلس کرد هیچ یک از ادوار مشروطیت ایران توفیق آن را نداشته و حتی نتوانسته است بگوید که ممکن است یک روزی قرارداد نفت جنوب به این صورت در آورد و نفت را ملی کرد یک روز عرض کردم بهترین مجالس دوره دوم بوده چون اولتیماتم را رد کرد ولی همان مجلس دوره دوم نتوانست نسبت به قراردادهای دوره استبداد هیچ گونه تصمیمی بگیرد ولی دوره شانزدهم افتخارش از تمام دوره‌هایی که گذشته است زیادتر بوده است و در آتیه هم من تصر می‌کنم هیچ یک از مجالس توفیق یک چنین خدماتی را پیدا نکند بنابراین از لطف نمایندگان محترم کمال تشکر را دارم ضمناً به عرض مجلس برسانم که اگر در آنجا خدمت شده است مربوط به مأمورین دولت و کارمندان شرکت ملی نفت و کارگران بوده است که حقیقتاً همه آنها همکاری کردند مخصوصاً یک نکته‌ای را عرض کنم فرمانداری نظامی آبادان در تمام امور با مردم بوده فرماندار نظامی سرتیپ کمال محبوب کارگران بود (صحیح است) و همه آنها می‌گفتند زنده باد فرماندار نظامی این قدر محبوبیت داشت و یک چنین همکاری صمیمانه‌ای در آنجا وجود داشته است خود کارگرهای خوزستان هم شرافتمندانه همکاری کردند کارمندان شرکت ملی نفت ایران واقعاً از صمیم قبل همکاری کردند پس این توقیفی که به دست آمده است مرهون مردم شرافتمند خوزستان و نمایندگان محترم مجلسین ایران یعنی مجلس سنا و مجلس شورای ملی بوده است که درست از مأمورین خودشان که یکی هم بنده بوده‌ام در خوزستان تقدیر کرده‌اند تشویق کرده‌اند و وسائل کار را از ما نگرفته‌اند اینجا انتقادی نکردند و ما توانستیم با پشتیبانی کامل مجلسین این خدمت را انجام بدهیم بنابراین بنده‏

هم مثل یک نفر از ۱۸ میلیون نفر جمعیت این مملکت بیشتر سهمی برای خودم قائل نیستم تمام ملت ایران در این امر سهیم بوده‌اند (احسنت)

یکی از نمایندگان - ولیکن آقای مکی خدمات شما فراموش شدنی نیست.

نایب رئیس - گزارش کمیسیون در جزو دستور مجلس قرار خواهد گرفت آقای وزیر بهداری.

۴ - توضیحات آقای وزیر بهداری در جواب مطالب آقای رضوی و دکتر کاسمی.

وزیر بهداری - بنده می‌خواستم مختصراً عرض کنم در جواب فرمایشات جناب آقای رضوی و جناب آقای دکتر کاسمی راجع به گرد د. د. ت اولاً آن سه ناحیه‌ای که جناب آقای رضوی فرمودند اسمش را مرقوم بفرمایند که بنده بدانم در کجا بوده است مدت کمی وزارت بهداری گرد د. د. ت نداشت و کم داشت ولی اخیراً در حدود ۴۵۰ تن دارد و در نقاطی که لازم است فرستاده خواهد شد و اما راجع به مازندارن که آقای دکتر کاسمی فرمودند البته آقایانی که در آنجا بوده‌اند می‌دانند طبق یک نقشه معین برای مبارزه با مالاریا به طور مرتب عمل شده و اغلب آقایانی که در آن نواحی مسافرت کرده‌اند کاملاً ملاحظه فرموده‌اند نسبت به سابق پشه و مگس فوق‌العاده کم است و حالا اگر احیاناً در یک منطقه با پاشیدن یک مرتبه گرد د. د. ت این منظور عملی نشده است آن هم بیشتر مربوط به مصونیتی است که مگس در مقابل گرد پیدا می‌کند البته بعدها در مقابل گرد از بین می‌روند ولی مگس متأسفانه بعد از چند مرتبه یک حالت مصونیت یک عادتی در مقابل این گرد پیدا می‌کند (دکتر جلالی -امسال گردها خوب نبوده است) در این موضوع هم بنده رسیدگی خواهم کرد و بعضی از آقایان فرمودند که گرد خوب نبوده ولیکن چون آقایان شنیده بودند از یک جاهایی و بنده تحقیق کردم که شاید یک قسمتش را بعضی از عناصر تبدیل می‌کردند آن را هم بنده تحقیق می‌کنم و به عرض آقایان می‌رسانم‏.

۵ - تقدیم لایحه اعتبار انتخابات دوره هفدهم به وسیله آقای وزیر دارایی.

نایب رئیس - آقای وزیر دارایی بفرمایید

وزیر دارایی (آقای نریمان) - به طوری که آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند فرمان انتخابات دوره هفدهم صادر شده و بایستی مقدمات این کار هر چه زودتر

فراهم بشود به این جهت بنده لایحه هزینه انتخابات دوره هفدهم را تقدیم می‌کنم و استدعا دارم زودتر تصویب بشود (یکی از نمایندگان - فوریت دارد؟) خیر راجع به مذاکراتی که آقایان محترم اینجا فرمودند بنده می‌خواستم عرض کنم وقتی که خودم اینجا هستم همه آنها را یادداشت می‌کنم و اگر متأسفانه کارم زیاد باشد و نتوانم اینجا حاضر بشوم صورت جلسات مجلس شورای ملی را می‌گیرم و تمام مذاکرات آقایان را یادداشت می‌کنم و دنبال می‌کنم و به مرحله عمل در می‌آورم (احسنت، احسنت)

نایب رئیس - لایحه اعتبار انتخابات بکمیسیون فرستاده می‌شود.

۶ - بقیه مذاکره در بودجه ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی.

نایب رئیس - شروع می‌کنیم به مذاکره در بودجه مجلس در ماده دوم اعلام رأی شده بود بایستی رأی بگیریم رأی می‌گیریم به ماده دو و تبصره ماده دوم از قانون بودجه مجلس آقایان موافقین قیام بفرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد ماده سوم مطرح است قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده سوم - برای حقوق و هزینه ۱۲ ماهه سال ۱۳۳۰ اداره روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران مبلغ ۳ میلیون و سیصد و سیزده هزار و ششصد ریال (۳۳۱۳۶۰۰) مطابق فقرات ۱ و ۲ ضمیمه اعتبار به کار پردازی مجلس داده می‌شود.

تبصره - به کارپردازی مجلس اجازه داده می‌شود صورت مشروح مذاکرات مجلس را تا دوره ششم طبع و منتشر نمایند و هزینه آن را از حیث دست مزد و استنساخ و بهای کاغذ و طبع از محل صرفه‌جویی‌های بودجه سال ۳۰ مجلس بپردازد

نایب رئیس - آقای صفایی مخالفید؟ (صفایی - بله) بفرمایید

صفایی - ماده سوم بودجه مجلس مرکب از دو قسمت است یک قسمت تعیین هزینه اداره روزنامه رسمی مجلس است قسمت دوم اجازه طبع صورت جلسات دوره‌های اول تا ششم مجلس شورای ملی است بنده با هر دو قسمت این ماده مخالفم و معتقدم که یک امر زائدی است یکی را حرام می‌دانم و آن طبع صورت مجلس‌های از دوره اول تا ششم است که بنده نفهمیدم در این تنگی بودجه کشور و در این بی پولی که خزانه مملکت گرفتار است فایده طبع صورت مجلس‌های دوره اول تا ششم چیست؟ این کار واقعاً شوخی به نظر بنده می‌آید در موقعی که ما خزانه‌مان هزینه ضروری روزانه کشور را ندارد ۶ دوره از مذاکرات دوره اول تا ششم مربوط به سی سال پیش که شاید اکثر قوانین آن هم موضوعاً و عملاً از بین رفته باشد امروز تجدید طبع بشود به نظر بنده زائد است و اصلاً ایجاد این فکر از روز اول از چه راه شده است؟ نمی‌دانم شاید آقایان کارپردازان توضیح بدهند بفهمم ولی بنده نتوانستم علت پیدایش این فکر را بفهمم که صد هزار تومان، دویست هزار تومان یا یک تومان در این موقع برای چه صرف این کار بشود (صحیح است) اگر پول اضافی داریم ما کتب فرهنگی زیاد داریم که واقعاً مؤلفینش قادر به طبع نیستند و برای بالا بردن سطح فرهنگ کشور مفید است آنها را طبع کنیم (صحیح است) (قاسم فولادوند - بدهند به معلمین آنها را به ولایات بفرستند) کمک هزینه معلمین را در این دوره نمی‌توانیم بدهیم یک کتاب مرده مطلب مرده، موضوع مرده، قانون مرده گوینده مرده همه‌اش بی‌فایده اینها طبع بشود بنده نمی‌فهمم یعنی چه در هر حال این یک امری است واقعاً به نظر بنده حارم و قطعاً آقایان نمایندگان محترم بعد از توجه به این موضوع موافق نخواهند بود که این صورت مجلس‌ها طبع و توزیع بشود و اگر فایده سیاسی در این قضیه مرتب بوده است توضیح خواهند داد بفهمم علت این کار چیست؟

و اما قسمت اول که هزینه اداره روزنامه رسمی کشور باشد با کمال تأسف باید عرض کنم به این که روزنامه رسمی کشور آن طوری که منظور آقایان نمایندگان محترم بوده است و آن علتی که موجب شده است که این روزنامه رسمی تأسیس بشود به کلی از بین رفته و فاقد آن ارزش شده است (صحیح است) بنده خیال نمی‌کنم هیچ کس از آقایان نمایندگان محترم در تمام این مدت حتی یک شماره از روزنامه رسمی کشور را دیده باشند مثل این که محرمانه چاپ می‌شود این روزنامه رسمی نه در جایی تک فروشی می‌شود نه برای کسی می‌فرستند فقط بعضی اوقات در وزارتخانه‌ها دیده‌ام یک روزنامه‌ای که در سال در حدود سیصد و چهل هزار تومان یعنی سه میلیون و سیصد و خورده‌ای ریال هزینه طبع این می‌شود بنده نمی‌دانم این را کی می‌بیند؟ کی می‌خواند؟ برای چه اصالاً طبع می‌شود و اگر یک فردی احتیاجی به این روزنامه داشت از کجا باید تهیه بکند در ایران (اسلامی - داد نزنید) خیال می‌کردم که شما نمی‌شنوید سیصد و چهل هزار تومان خرج یک روزنامه‌ای می‌شود که ابداً فایده‌ای برایش متصور نیست امروز بزرگ‌ترین روزنامه‌ای که در کشور ما چاپ می‌شود و خواننده زیاد دارد شاید روزنامه اطلاعات و کیهان باشد بنده یقین دارم هزینه سالیانه این دو روزنامه که روزانه منتشر می‌شود کمتر از این مبلغ خواهد بود یک روزنامه‌ای که بعد از چاپش معلوم نیست چه می‌شود این مقدار هزینه خواهد داشت بر فرض هم از لحاظ اعلانات که در بعضی از قوانین ما مصرح شده است که اعلانات باید در مجله رسمی باشد یا نشر قوانین و از قبیل اینها.

قبلاً این اداره روزنامه در وزارت دادگستری بود با یک هزینه خیلی کمتر از این که بنده در دسترسم نبود که به عرض آقایان برسانم که این اداره روزنامه وقتی ضمیمه دادگستری و ثبت اسناد بود به یک خمس این مبلغ اداره می‌شد و بیشتر از این هم خوانندگان بود این را منتقل کردند به مجلس شورای ملی همه چیزش را از دست داده مبلغ هزینه پنج شش برابر بالا رفته با این حال موضوع انتشارش به کلی غیر صحیح است و اکنون هم باز اصراری هست برای این کار بنده این عرایضم ارتباطی به کارکنان روزنامه یا مدیر محترم روزنامه ندارد و قطعاً مدیر محترم روزنامه حسن نیت دارد و حداکثر انجام وظایف را هم می‌کند موضوع سر اصول است کار است‏

که این کار با تشکیلاتی که فعلاً برایش داده‌اند یک امری است زائد و غیر مفید و در این موقع که وزارت دارایی و دولت در مقام این است که بودجه مملکت را تعدیل بکند بهترین شکل این است که ارقام زائدی که در بودجه مجلس شورای ملی است مجلس شورای ملی پیشقدم بشود آنها را حذف بکند جناب آقای نریمان این از لحاظ صرفه‌جویی خیلی مهم‌تر از آن ارقامی است که مورد نظرتان واقع شده آنها هم صحیح بوده ولی آقای کمک بفرمایید که این مبلغ گزاف حذف بشود از خیلی جهات صرفه‌اش بیشتر است به هر حال مجلس شورای ملی باید در این قضیه پیش‌قدم بشود و در این موقعی که بودجه می‌خواهد تعدیل بشود ارقام زائد را حذف بکنید و به نظر بنده موضوع طبع صورت مجلس یک امر حرامی است و موضوع روزنامه هم به این شکل غیر مفید می‌باشد این است که بنده با این ماده هم با اصل و هم با تبصره‌اش مخالفم (صحیح است) یک موضوع دیگری که استفاده می‌کنم از این موقع و عرض می‌کنم این است که یک طرحی تهیه شده راجع به ماده ۴۳ قانون ثبت اسناد این طرح را عده‌ای از آقایان نمایندگان محترم امضا فرموده‌اند و به مقام ریاست تقدیم شده است و مدتی است که مجال طرح آن نرسیده می‌خواستم از مقام ریاست تقاضا بکنم در اولین فرصت موافقت بفرمایند جزو دستور قرار بگیرد.

نایب رئیس - آقای ناظرزاده بفرمایید.

قاسم فولادوند - موافقید آقای ناظرزاده؟

ناظرزاده - بله موافقم‏

قاسم فولادوند - معلوم می‌شود از وضع فرهنگ حوزه انتخابیه‌تان راضی هستید و معلم به اندازه کافی دارید ولی ما که حوزه انتخابیه‌مان معلم ندارد موافق نیستیم و این خرج‌ها را اصراف می‌دانیم.

ناظرزاده - بنده موافقم با ادله و براهینی که عرض می‌کنم خود حضرتعالی هم موافق خواهید شد اولاً آقای صفایی فرمودند که طبع کردن صورت مجلس‌های شش دوره اول مجلس حرام است (صفایی - تجدید طبعش را عرض کردم) ما نفهمیدیم که این از کجا و برای چه و به چه دلیل حرام است؟ (یکی از نمایندگان - اصراف) دوره‌های اول مشروطیت صورت جلساتش در واقع سند اول مشروطیت ما است اگر در دسترس بود تجدید چاپش لازم نبود به علاوه این از کارهای‌امسال نیست سابقاً یعنی در دوره‌های پیش راجع به این تصمیم گرفت بودند و حالا هم ادامه دارد و خرجش هم این قدر زیاد نیست که باعث تشویش خاطر آقای صفایی باشد البته آقایان کارپردازان بعد راجع به این موضوع توضیح بیشتری خواهند داد و بنده به همین اندازه اکتفا می‌کنم و همین قدر می‌گویم برای این که بنده و سرکار بدانیم در دوره‌های اول مشروطیت این مجلس چه جور اداره شده و چه جور از حق مردم دفاع کرده‌اند لازم بود که این صورت مجلس‌ها در دسترس باشد چون نسخه‌های آن نایاب بوده دو مرتبه می‌خواهند آن را طبع کنند اما راجع به بودجه روزنامه رسمی شاهنشاهی که اسباب تعجب و حتی نگرانی آقای صفایی شده این دو سه میلیون و کسری که هزینه این کار هست در مقابل چهار میلیون کسری درآمد دارد به علاوه کارهایی که روزنامه رسمی انجام می‌دهد اگر دولت می‌خواست خودش انجام بدهد مبلغ‌هایش بیش از این خرج داشت توجه بفرمایید از این روزنامه چهار صد شماره به تمام دادگاه‌های مملکت فرستاده می‌شود برای این که از تمام قوانین جدید که وضع می‌شود مطلع باشند و تصویب نامه‌هایی که دولت می‌گذراند به وسیله همین روزنامه در همه جا منتشر می‌شود و اگر این چهار صد شماره را می‌خواستند به وسیله دیگر در اختیار دادگاه‌ها بگذارند خرجش خیلی بیش از این مبلغ می‌شد از اینها گذشته در ماده دوم جزو درآمد چاپخانه یک میلیون و هفتصد هزار ریال درآمد گذاشته‌اند که از درآمد همین روزنامه رسمی است.

در ماده پیش یک صحبتی که می‌شود می‌گویند آگهی‌ها باید به همه روزنامه‌ها داده بشود و حالا منحصر شده به روزنامه رسمی این حرفه هم صحیح نیست به جهت این که یک آگهی که مربوط به مناقصه یا مزایده است در تمام روزنامه‌های دیگر هم چاپ شده باشد یک نسخه هم می‌فرستد برای روزنامه‌های کثیرالانتشار و حالا اگر داده می‌شد به همه روزنامه‌ها بسیار نظر خوبی بود که همه استفاده می‌کردند ولی به هر صورت به هزینه برنده مناقصه‌ها یا مزایده‌ها یک نسخه از آگهی‌هایی که در روزنامه

رسمی چاپ می‌شود برای روزنامه‌های دیگر هم فرستاده می‌شود و در واقع روزنامه رسمی یک مجموعه‌ای است که تمام آگهی‌های دولتی را دارد حالا اگر نمی‌فرستد برای همه روزنامه‌ها آن یک مطلب دیگری است ولی ما تحقیق بفرمایید تمام آگهی‌ها باید یک نسخه در روزنامه رسمی چاپ بشود و یک نسخه هم برای جراید دیگر فرستاده بشود برای این که هزینه آن هم تحمیل به دولت نشود هزینه آن با همان برنده مناقصه یا مزایده خواهد بود (اسلامی - همچو قانونی نیست) هست تحقیق بفرمایید هست آقای حالا که آقای وزیر دارایی تشریف ندارند (اسلامی - آگهی‌ها فوق در روزنامه رسمی چاپ می‌شود) هر نسخه آگهی یکی در روزنامه رسمی چاپ می‌شود و یکی را می‌فرستند برای روزنامه‌های دیگر (امامی اهری - همین طور عمل می‌شود) (آزاد - آقا همچو چیزی نیست من خودم روزنامه دارم و اطلاع دارم) از این گذشته این روزنامه رسمی دویست و بیست هزار ریال از هزینه طبع صورت مجلس را که هر روز به نظر آقایان می‌رسد تأمین می‌کند یک قسمت خرج این صورت مذاکرات مجلس که هر جلسه به دست آقایان می‌رسد محلش از همین روزنامه رسمی است بالاتر از اینها روزنامه رسمی در سال گذشته ۹۸۲۱ فقره آگهی‌های کیفری را که در حدود ۳۶۰۰ صفحه می‌شود در روزنامه مجاناً چاپ کرده است اگر بنا بود که قیمت اینها پرداخت می‌شود خودش در حدود چهار میلیون ریال می‌شد که خیلی بیشتر از اصل بودجه روزنامه رسمی است بنابراین روزنامه رسمی این خدمات را انجام می‌دهد و سالی در حدود هفتاد و چند هزار تومان گذشته از خرجش درآمد دارد و اگر بخواهند کلیه کارهایی که روزنامه رسمی فعلاً انجام می‌دهد با همین بودجه ۳ میلیونی دولت خودش انجام بدهد در حدود یک میلیون تومان که ده میلیون ریال باشد

باید خرجش کند با این توضیحات اگر باز روزنامه رسمی وجودش زیادی است این موکول به نظر مجلس است البته موضوع روزنامه یک چیزی است که اولش مثل قنات است همه‌اش خرج دارد و یک وقتی که یک مدتی راه افتاده خودش خرجش را تأمین می‌کند درآمد هم دارد روزنامه رسمی وقتی اول دفعه که تأسیس شده است البته ضرر داشته است آگهی‌ها به نظر هر کس نمی‌رسد و خرج داشته ولی امروز که راه افتاده است گذشته از این که خرجی ندارد درآمدی هم برای دستگاه مجلس دارد از اینها گذشته همان طوری که عرض کردم شما الآن ۱۷۰ هزار تومان از هزینه چاپ این روزنامه جزو درآمد چاپخانه منظور کردید اگر بنا باشد این مبلغ حذف بشود از آن هم باید حذف بشود این بود توضیحات بنده و بقیه موکول به نظر مجلس است‏

نایب رئیس - آقای شوشتری مخبر کمیسیون‏

شوشتری - جناب آقای صفایی (بعضی از نمایندگان - تشریف بردند بیرون) یک اشتباهی فرمودند البته در موقع تنگدستی هر قدر احتیاط بشود در هزینه و هر قدر جمع آوری کنیم بهتر است نسبت به این اعتراضی که فرمودند که چرا صورت مجلس‌های تا دوره ششم که طبع شده مجدداً طبع می‌شود لازم است توضیح بدهم که طبع صورت مجلس‌ها تا دوره ششم اصلاً به عمل نیامده در ۱۳۰۵ قانونی گذشته برای طبع صورت مجلس و شامل قبل که نبود و اما از نظر اصول همه آقایان که با ادبیت و تاریخ آشنایی دارند می‌دانند که نسبت به تواریخ زیاد ما خدشه می‌کنیم برای این که تاریخ ما آن وقتی که نوشته شده یا با روح تملق قاطی بوده مثلاً همین ناسخ التواریخ نوشته جهانگشایی اعلیحضرت محمد شاه غازی مردی که رفته است و هفده شهر قفقاز را بر باد داده است اسمش را گذشته‌اند جهانگشایی و فخری که برای ایران آن افتخاری که برای ایران در تاریخ بود این تملقات مزخرف و این پرت نویسی‌ها آن قسمت اساسی را مخدوش کرده است یا اگر نیست به تواریخ گذشتگان مستنداتی بگیریم مجبور می‌شویم از اروپایی‌ها، از یونانی‌ها از رومی‌ها بگیریم مثلاً حرمت یک شیئی باید علت عقلی و صحیح داشته باشد و همین طور حلیش و همین طور مباح بودنش صورت مجلس‌های سابق چون طبع نشده از نظر صحت بعدها مورد اشکال می‌شود آقایان متوجه‌اید که ابوالفضل بیهقی تاریخ بیهقی را چون بی‌تملق نوشته است ما یک قدری بیشتر بهش توجه داریم تا تاریخ نادری که شیخ محمدعلی حزین نامی نوشته است این را ما باید یک قدری سعی بکنیم که بعدها جنبه‌های پیش‌آمدهای ملی خودمان را با صورت حسن‌نظر آن طوری که بپسندند مستند داشته باشد این را عرضه بدارم از نظر معرفت و تجربه و امتحان و اماده کردن دانش‌آموزان و ابنا مملکت که بعداً هر یک باید بیایند و خودشان را آماده کنند و اینجا را اشغال کنند سرمشقی باشد خصوصاً این عملی که باید بشود و الزاماً انجام باید بشود و اما فرض کردیم آمدیم و نکریدیم این کارمندانش را چکار بکنیم؟ این حقوق را از کجا باید بدهیم آقای ناظرزاده در قسمت مؤخر یک جوابی دادند من خودم اعتراض دارم من خودم به روزنامه رسمی اعتراض دارم زیرا روزنامه رسمی اگر بنا بشود چاپ بشود حداقل باید ۱۵۰ هزار نسخه چاپ بشود که راجع به تمام مناقصه‌ها و مزایده‌ها و اعلانات تمام اقطار مملکت تمام حدود ممکلت مردمان ذیعلاقه توجه پیدا بکنند و بخوانند و از فحوای کار مستحضر باشند.

اینجایش را هم بحث دارم که یک نسخه به هزینه مزایده برنده یا مناقصه برند به یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار داده شود اینجا را من بحث دارم این ناقص است و کامل نیست این منظور را تکمیل نکرده و عموم جراید ذیحقند که در اینجا اعتراض بکنند که یک حقی از ما سلب شده است و هم حقی از یک عده به دسته داده می‌شود که زد و بند می‌کنند البته کارپردازان محترم مجلس که دور از این حشو و زوائدند باید بنشینند و فکر اساسی بکنند که این نواقص را رفع بکنند رفع اشکال کلی روزنامه‌ها را هم بکنیم و نظر آنها را از این حیث تأمین کنیم و اما از نظر اصول به راستی راستی باید بگوییم که یک مؤسسه‌ای اگر آمده و آن روز هم عرض کردم که منتسب به مجلس شورای ملی است ما در بادی امر یک کاسه نباید جرحش کنیم در هر دو مجلس باید اصلاح کنیم بنا علیهذا حالا بنده نمی‌دانم نمایندگان محترم این را الزام می‌دانند که ما در همین امسال به فرمایش جناب آقای صفایی این کار را بکنیم آن محظوری که آقای ناظرزاده گفتند پیش می‌آید یعنی آن ۱۷۰ هزار تومان را اگر ما بخواهیم برای سال بعد بگذاریم این محظور پیش می‌آید لذا با توجه دقیق به اطراف موضوع بدانید که کارپردازی مجلس و کمیسیون محاسبات تمام جهات و علل قضیه را سنجیده و روی الزام این را به این شکل آورده نه روی ایمان ما می‌دانیم که نقصه دارد و باید رفع نقص بشود ولی حال با وضعیت کارمندان و با وضعی احتیاج و روی الزام آورده‌ایم حال بسته به نظر آقایان است.

ناظرزاده - راجع به آگهی‌های جراید بنده گفتم که باید به همه جراید داده بشود.

نایب رئیس - آقای امامی‌اهری کارپرداز

امامی‌اهری - ایراد آقای صفایی دو قسمت است‏

نایب رئیس - آقا تأمل بفرمایید اکثریت نیست (پس از چند دقیقه اکثریت حاصل شد) بفرمایید

امامی‌اهری - ایرادی که گرفته می‌شود چه در جلسه قبل و چه در این جلسه راجع به چاپخانه و یا روزنامه رسمی اگر مقصود همان طور که در جلسه قبل آقای رضوی اظهار داشتند رفع این نواقصات باشد همان طور که آقای شوشتری اظهار کردن ما معترفیم و اذعان داریم که نواقص فوق‌العاده‌ای دارد و باید رفع بشود ولی طرز ایراد آقایان متأسفانه در اساس قضیه عدم لزوم اینها است در صورتی که اکثریت آقایان و جریان امر و سوابق موضوع کاملاً نشان می‌دهد که هم چاپخانه و هم اداره روزنامه رسمی وجودش تشکیلش و اساسش لازم است از لحاظ مخارج که بنده باید اینجا یک توضیحی بدهم اداره روزنامه رسمی درآمدش چهار میلیون و هفتاد و دو هزار و پانصد و چهل و شش ریال و هزینه‌اش ۳۳۱۱۴۷۸ ریال است در نتیجه ۷۶۱ هزار ریال سود ویژه اداره روزنامه رسمی است به علاوه در سال قبل ۹۸۲۱ فقره آگهی‌های کیفری کلیه دادگاه‌های کشور که حق‌الدرج آن تقریباً به نرخ دولتی بالغ بر ۴۳۲ هزار تومان می‌شود تمام در روزنامه رسمی مجانی چاپ شده چهار صد شماره روزنامه هم همه روزه به کلیه دادگاه‌ها و اداره ثبت برای اطلاع از قوانین مصوبه ارسال می‌شود ضمناً مبلغ ۱۷۲ هزار تومان از هزینه اداری روزنامه بابت چاپ روزنامه به چاپخانه داده شده که جزو درآمد چاپخانه به خزانه داری کل کشور تحویل گردیده و در سال جاری پیش‌بینی می‌شود درآمد اداره روزنامه رسمی به چهار میلیون و نیم برسد این گزارشی بود که از طرف حسابداری اداره روزنامه رسمی فرستاده شده بنده برای اطلاع آقایان به طور اختصار به عرض آقایان رسانیدم ولی روزنامه رسمی که تقریباً مبتکر این فکر شاید جناب آقای دکتر

معظمی و عده‌ای از آقایان در دوره چهاردهم بوده‌اند یکی از اقدامات کاملاً مفید و خوب بوده (دکتر معظمی - همه جای دنیا یک روزنامه رسمی هست) در همه جا مجالس شورای ملی روزنامه رسمی دارد و همان طوری که آقای شوشتری اشاره کردند به این چاپخانه و اداره روزنامه رسمی باید توجه کرد که با منافع بعضی از مؤسسات ملی و یا فرض بفرمایید با روزنامه‌هایی که به خرج اشخاص چاپ می‌شود تصادم نکند و در این قسمت هم که اشاره شد پیش‌بینی شده این قسمت یعنی چاپ آگهی‌ها مطابق قانون درست است که به اداره روزنامه رسمی داده می‌شود و برای روزنامه‌های کثیرالانتشار همان طور که آقای ناظرزاده اشاره فرمودند فرستاده می‌شود و بهای آن را هم برنده مناقصه یا مزایده می‌پرازد مطابق قانون فرستاده می‌شود و چاپ می‌شود و اشخاص مطابق نرخ رسمی باید حق‌الدرجش را بپردازند (شوشتری - آقا خاصه خرجی می‌کنند) در هر حال وجود روزنامه رسمی به عقیده بنده کاملاً لازم است و نواقصی هم که دارد باید در آینده رفع بشود و در قسمت طبع مذاکرات مجلس ادوار سابق هم همان طوری که آقای شوشتری اشاره کردند این لازم است که آقایان مطلع باشند از طرز کردار و گفتار نمایندگان در ادوار سابق همان طوری که اینجا مورد مذاکره قرار گرفت دوره دوم یکی از ادوار تاریخی و پرافتخار کشور ایران بوده و آن مذاکرات باید در دسترس نمایندگان و افراد ملت قرار بگیرد تا ما هم از آن تبعیت بکنیم ولی با وجود این اگر آقایان صلاح نمی‌دانند یک مطلب جداگانه‌ای است‏

نایب رئیس - چون مخالفی نیست و پیشنهادی هم نرسیده اعلام رأی می‌کنیم اکثریت نیست (پس از چند دقیقه انتظار اکثریت برای رأی حاصل شد) رأی گرفته می‌شود به ماده سوم تبصره آن آقایان موافقین قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.

۷ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه.

نایب رئیس - با اجازه آقایان جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز پنجشنبه ساعت ۹ دستور بقیه بودجه مجلس و گزارش کمیسیون نفت. ‏

(مجلس مقارن ظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی - گنجه