مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ مهر ۱۳۳۸ نشست ۳۳۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۳۳۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ششم مهر ماه ۱۳۳۸
فهرست مطالب:
۱-تصویب صورت مجلس
۲-بیانات قبل از دستور- آقای خرازی
۳-تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون وزارت کشور
۴-تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون وزارت دارایی
۵-مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به اصلاح مواد ۱ و ۳ قانون مربوط به محصلین ایرانی در خارجه
۶-تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت پیشازظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه آقایان: برومند- سراج- حجازی- شادمان ارباب- دادگر- امید سالار- مهندس جفرودی- تیمورتاش دولتآبادی- اکبر- دکتر وکیل- اسفندیاری- عامری- دکتر شاهکار مشار- دکتر سعید حکمت- ذوالفقاری- بوربور- خلعتبری- دکتر امیر نیرومند- سعیدی- دکتر نفیسی- شادلو- بزرگنیا- سالار بهزادی دکتر رضایی- محمودی- صرافزاده- ابتهاج- صفاری- پناهی- امیر بختیار- مهدوی- صارمی- خزیمه- علم دیهیم- بزرگ ابراهیمی- دکتر امین- ثقةالاسلامی- عبدالحمید بختیار- هدی طباطبایی قمی مهران ساکینیان- اورنگ- قراگزلو- مهندس فیروز رامبد دکتراصلان افشار- صادق بوشهری- دکتر بینا مسعودی- خویی- سنندجی- دکتر پیرنیا
غائبین بیاجازه آقایان: دکتر طاهری- اریه- قرشی
دیرآمدگان و زود رفتگان با اجازه آقایان: جلیلی- مهندس بهبودی
رئیس- آقای مهندس اردبیلی
مهندس اردبیلی- در اظهارات جلسهٔ گذشته اینجانب اشتباهات چاپی هست که برای اصلاح میدهم
رئیس- بدهید اصلاح کنند آقای موسوی
موسوی- در عرایض جلسه گذشته مختصر اصلاحی هست که میدهم به تندنویسی
رئیس- دیگر نظری نیست نسبت به صورت مجلس اظهاری نشد صورت مجلس تصویب شد
۲- بیانات قبل از دستور آقای خرازی
رئیس- نطق قبل از دستور شروع میشود آقای خرازی
خرازی- موضوعی که امروز بنده میخواهم به عرض همکاران محترم برسانم راجع به امور اقتصادی کشور است هر کشوری که تعدیل بودجه و توازن بازرگانی داشته باشد میگویند آن کشور اوضاع اقتصادیاش بهبود دارد البته تعدیل بودجه را دولت بحمدالله توفیق پیدا کرده و نگرانی در بین نیست ولی در قسمت توازن بازرگانی کشور ملاحظه میفرمایید بازرگانی ما توازن ندارد و علتش هم این است که آن توجهی که باید به صادرات کشور شود و کمکهایی که باید آنها مخصوصاً به وضع صادرات بکنند نمیکنند ما همه ساله یک فصل صادرات داریم که از اول تیرماه شروع میشود و تقریباً آخر مهرماه ختم میشود و در این چند ماه بایستی میلیون تومان پول از بانکها و بازرگانان برای خرید اجناس صادراتی به اشخاصی که تولیدکننده هستند داده شود و اگر این مبلغ را بانکها با بهره کم کمک بکنند صادرکنندهای که تعهد دارد و یا اعتباری به نفعش باز شده مجبور نمیشود برود در بازار پول بین صد هجده تا صد بیستوچهار قرض بکند برای حفظ آبرو و انجام تعهدش و این امر سبب میشود که نرخ صادرات ما یعنی قیمت صادرات ما در مقابل نرخ بازارهای بینالمللی بالا میرود صحیح است و به اغلب ممالک صادرات ما صرف نمیکند صحیح است مثلاً ملاحظه بفرمایید سابق بر این در زمان اعلیحضرت فقید در سال ۱۳۱۴ ما یک قرارداد تهاتری با آلمانها منعقد کردیم و این قرارداد تهاتری به نفع طرفین بود و طرفین هم از این قرارداد تهاتری استفاده میکردند بعد از جنگ بینالمللی دوم هم البته ما این قرارداد تهاتری را داشتیم و رویهمرفته سال به سال بلکه هر ۶ ماه به شش ماه وضع اقتصادی آلمانها خیلی خوب شد و آلمانها که یکی از خریداران عمده صادرات ما بودند چون نرخ و قیمتهای ما بالاتر بود از ما خریداری نکردند و ما مجبور شدیم با فرانسه که وضع اقتصادیش در اروپا از همه ممالک بدتر است معامله بکنیم و این عدم توجه راجع به دادن اعتبارات به صادرکنندگان عوض اینکه بیایند حداکثر با نرخ صد هشت یا صد هفت پول از بانکها بگیرند و به مصرف خرید صادرات کشور برسانند مجبور میشوند بیایند از بازار بین ۱۸ تا ۲۴ درصد پول بگیرند و قیمت صادرات بالا میرود بنده وارد این موضوع نمیشوم که اساساً آزادی تجارت برای کشور ما مفید است یا مضر چون این بحث خیلی طولانی است و بایستی با اصطلاح روزها و ماهها نشست و رویش بحث کرد ولی ما عملاً میبینیم که در این چند ساله اخیر که درآمد ارزی ما خوب بوده اساساً دولت عملاً آزادی تجارت را به کار برده مخصوصاً در قسمت واردات برای اینکه دلارهایی که وجود دارند تبدیل به ریال بشود و روی سیاست فروش ارز واردات ما روز به روز بالا رفته و صادرات ما کاهش پیدا کردهاین عدم توازن البته همین طور اگر ادامه پیدا کند میتوان گفت که اوضاع تجارتی ما وخامت پیدا خواهد کرد و آن اشخاصی که تشویق شدهاند و تولید میکنند این اجناس صادراتی ما را ممکن است که یک روزی یک مقادیری روی دستشان بماند و نتوانند بفروشند این است که بنده توجه دولت را جلب میکنم برای هر کاری بالاخص امور اقتصادی که امروز محور دنیا روی امور اقتصادی میگردد و هر ملتی سعی میکند که زیادتر بفروشد و کمتر بخرد برای اینکه بنیه مالی او خوب شود یکی از موضوعاتی که در امور اقتصادی و بهبودش مؤثراست موضوع بانکها است ولی به شرطها و شروطها این بانکها که قسمت اعظمش هم با سرمایههای خارجی تشکیل میشود اینها اولاً نرخ بهرهشان از شش درصد نباید ترقی بکند و اگر پایینتر میخواهند بیایند ما حرفی نداریم ولی نرخ بهره بانک حداکثرش صد شش باشد و بیشتر سعی بکنند که این سرمایههایی که به موجب قانون جلب سرمایههای خارجی به ایران میآیند اینها بیشتر صرف کارهایی شود که مردم نتوانند بکنند صرف کارهای صرافی نشود برای اینکه ما به اندازه کافی صراف داریم و اگر بنا باشد صرافی رواج پیدا کند هیچ کس نمیآید سرمایهاش را در کارهای تولیدی بگذارد برای اینکه میگوید من در بازار با نرخ بین ۲۰ الی ۲۴ درصد بدون دادن مالیات بر درآمد صرافی میکنم به چه مناسبت پولم را بیاورم صرف توسعهٔ کارخانهجات بکنم صحیح است و این پیشرفتهایی که اخیراً ملاحظه فرمودید شد در نتیجه فکر ابتکاری اعلیحضرت همایونی و دولت بود که آمدند قانون تفاوت پشتوانه اسکناس را آوردند و هفتصد میلیون تومان تفاوت بود که ۳۰۰ میلیون تومان را با نرخ کم قرض دادند به اشخاصی که خواستند کارخانهجات قند یا کارخانهجات پارچهبافی یا سایر کارخانهجات کوچک تأسیس کنند و اگر این کمک دولت نبود و با نرخ کم این مساعدت را نمیکردند مطمئناَ باز مسئله صرافی رواج پیدا میکرد نه مسئله تولیدات صنعتی و کشاورزی این بانکها که ملاحظه میفرمایید که هر چند هفتهای توی روزنامه میخوانید که فلان بانک تأسیس شد اگر اینها منفعت نکرده بودند یعنی صرافی نکرده بودند اینها روز به روز بر تعدادشان افزوده نمیشد و اساساً این طور تأسیس بانکها به منفعت ما نیست برای اینکه فرض بفرمایید یک بازرگانی که یک میلیون ریال سرمایهاش است بانک ملی به این تاجر ۲۰ درصد یعنی ۲۰ هزار تومان اعتبار میدهد برای توسعه کارهایاش این وقتی که آمد از ده بانک دویست هزار تومان گرفت وقتی دو برابر سرمایهاش گرفت مثل امروز که یک اندازهای به موجب تعلیمات بانک ملی بانکهای خصوصی جلوی کارهای اعتباری را گرفتهاند وقفه و بحران ایجاد میکنند در بازار مثل اینکه کرده است و در ظرف ماه شهریور ۷ نفر بازرگان از ۲۵۰ هزار تومان تا ۹ میلیون تومان ورشکست شدهاند در صورتی که اگر حساب میزان سرمایه در کار باشد البته اشخاصی که میخواهند درست کار بکنند و صحیح کار بکنند اینها هیچ وقت پای خودشان را زیادتر از گلیم خودشان دراز نمیکنند اما خوب یک اشخاصی هستند میخواهند کار خود را توسعه دهند اینها میآیند یک آلودگیهایی پیدا میکنند بعد هم بانکها یک مرتبه جلوی کار را میگیرند و نتیجه آن این ورشکستگیها میشود و اگر به این مطلب توجه نشود بنده اینجا صریح خدمت آقایان عرض میکنم اگر خدای نکرده در بازارتهران چند نفر دیگر کارشان وقفه پیدا بکند منجر به ورشکستگی عمومی میشود و این را باید بانک ملی ایران که تعلیمات به اینها میدهد مقررات را عطف به ماسبق نکنند و یک مهلت قائل بشوند بنده هیچ یادم نمیرود یک وقتی در انگلستان قرار شد تعرفه گمرکی را بالا ببرند از آن روزی که این قانون گذشت از مجلس انگلستان ۶ ماه ضربالاجل گذاشتند و گفتند ساعت ۱۲ نصف شب فلان تاریخ این قانون تعرفه گمرکی اجرا میشود علتش هم این است که اشخاصی آمدهاند حساب کردهاند گفتهاند ما با تعرفه قدیم اگر فلان کالا را وارد بکنیم برای ما مقرون به صرفه و صلاح است اما اگر آمدند این قانون تعرفه گمرکی را از امروز اجرا کردند و تعرفه بعضی کالاها را بین ۱۰ الی ۳۰ درصد اضافه کردند مطمئنا آن شرکتها و آن تجارتخانهها ورشکست خواهند شد این است که در قانون مدنی ما غیر از احوال شخصیه که ملاحظه فرمودید اگر به نفع اشخاصی باشد عطف به ماسبق میشود منع صریح دارد که هیچ وقت نباید مقررات را عطف به ماسبق کرد برای اینکه اگر بخواهند مقررات را عطف به ماسبق بکنند مردم دیگراطمینان پیدا نمیکنند که مطابق مقررات روز عملیاتی بکنند که بعدها یک قانون و مقررات و تصویبنامههایی بیاید که امروز مجاز بوده و بعداً عمل مجاز اینها را ممنوع تشخیص بدهد بنابراین بنده میگویم که دولت باید در کار اقتصادی یک سیاست معین و یک برنامهای لااقل سه ساله یا پنج ساله داشته باشد و بانکها که یکی از عوامل اقتصادی هستند باید برنامههای معین برای کارهای تولیدی اعم از کشاورزی یا صنعتی و معدنی داشته باشند بنده معتقد هستم اگر معادن ما روی اصول علمی استخراج شود و ذوب و تصفیه شود علاوه بر مصرف داخلی مقادیر زیادی هم به خارج صادر خواهیم کرد الان حداکثر میزان معادن سرب شاید ۵۳ درصد باشد و ۴۷ درصد آن با خاک و شن که هم کرایه جنس را زیاد میکند و هم راهآهن را معطل میکند و هم خرج آنالیز آن در اروپا زیاد است اگر در این موضوعات یک توجهی شود و دولت با تشریکمساعی با شورای عالی اقتصاد و اشخاصی که وارد هستند در امور اقتصادی یک برنامههایی درست بکند وضع اقتصادی ما بهبود پیدا میکند به حمدالله کشور ما در سایه توجهات اعلیحضرت همایونی امن است خیلی خیلی ما خوشوقتیم سپاسگزاریم در کشور بعضی از همسایههای ما که اسم نمیخواهم ببرم اشخاصی میآیند میگویند در آنجا هیچ امنیت نیست و هیچ چیز ندارند و آنجا دعا میکنند با علیحضرت و مملکت ما و از ما میخواهند که ما آنها را پشتیبانی کنیم ما هم حالا از این اوکازیون باید استفاده نماییم چون ۱۹ سال از سلطنت اعلیحضرت همایونی گذشته غیر از این ۵- ۶ سال اخیری که مملکت ما مستقیماً تحت رهبری و هدایت و ارشاد ایشان اداره میشود باقیاش همه هو و جنجال بود این اوکازیون و موفقیت را باید استفاده بکنیم و باید یک فکری بکنیم که در قسمت تولیدات ما عملیاتی بشود که تولیدات ما ارزانتر تمام شود که آن چیزهایی که ما میتوانیم صادر بکنیم با نرخهای بینالمللی رقابت بکند همیشه و حتی ارزانتر باشد که ما زیادتر صادارت خودمان را بفروشیم و رویهمرفته سال به سال این صادرات ما بالا برود و این کارخانهجاتی که تأسیس شده خیلی خوب است بنده یک وقت به صورت واردات نگاه میکردم میدیدم نصف واردات ما را قند و شکر و پارچههای نخی و چای و سیمان تشکیل میداد بحمدالله در تمام این قسمتها ملاحظه میفرمایید که یک اقدامات مهمی شده است و ما شاید بتوانیم در ظرف حداکثر سه سال رفع نیاز بکنیم ما در حدود سیصد هزار تن واردات قند و شکر داشتیم حالا شاید در حدود نصفش را کارخانهجات داخلی تهیه میکنند
رئیس- آقای خرازی از این ساعت از وقت آقای مهندس اردبیلی استفاده میکنید
خرازی- به کارخانهجاتی که در حال ساختمان و تأسیس هستند بایستی به آنها کمک شود که به خارجه احتیاج نداشته باشیم ما سالی ۲۵۰ میلیون متر پارچههای نخی احتیاج داریم که بیشتر از نصفش در داخله کشور تهیه میشود ملاحظه میفرمایید ما خودمان تولیدکننده مواد اولیه پارچههای نخی هستیم ما پنبهمان را جناب آقای دکتر مهران به ممالک ژاپن و فرانسه و سابقاً به آلمان و به ممالک دیگر میفرستیم این پنبه ما که برود و برگردد و بنده خیلی با زبان سره صحبت میکنم دو سر کرایه میدهیم بعد اجرت نخریسی و پاک کردن پنبه و نقشه زدن و رنگ کردن و بعد از همه این کارها با بیست درصد اضافه میفروشند در صورتی که اگر مطابق همین برنامههایی که هست ما معادل میزان مصرفمان کارخانهجات نخریسی و پارچهبافی داشته باشیم و آن را در داخله مملکت تهیه کنیم این چند قلم که اسم بردم پارچههای نخی و سیمان و قند و شکر نصف واردات ما را کسر میدهد یعنی ما با این صرفهجویی در مصرف ارزی که اهم مطالب است میتوانیم کارخانهجات دیگر بیاوریم همین ذوبآهن که فعلاً کمیتش لنگ است همین را بیاوریم با این توسعهای که در مصرف آهن پیدا شده برای ما مقرون به صلاح و صرفه است که کارخانه ذوبآهن بیاوریم تأسیس کارخانهجات علاوه بر بینیازی از مصنوعاتی که از خارجه وارد میشود یکی دیگر از خواص آن این است که اشخاص البته حالا ما طبقه کارگرمان بیکار نیستند و به حمدالله مشغول کارند ولی طبقه تحصیلکردهمان همان طوری که به شهادت آقایان یک روز شرفیابی در حضور اعلیحضرت همایونی عرض کردم اینجا هم عرض میکنم اینها کار میخواهند ۱۵ روز پیش یک روز در خیابان سعدی نزدیک دفترم دیدم چهار صف ایستادهاند خیال کردم که حریقی اتفاق افتاده آمدم پایین ببینم چه خبر است این بانک ایران و ژاپن با ما همسایه است ۱۵ نفر عضو میخواست تعجب نفرمایید جناب آقای حشمتی هزار و صد و خردهای دیپلمه آمده بودند برای این که ۱۵ عضو بانک ایران و ژاپن میخواست الحمدالله فرهنگ ما پیشرفت نموده است آمار را که ملاحظه میفرمایید چون فرهنگ یک قسمت اساسی کارش روی آمار تعداد مدارس است که ساخته شده و تأسیس شده تعداد محصلینی است که در متوسطه و ابتدایی تحصیل میکنند هر سال هم دانشگاه عده معینی میخواهد و همه برایشان مقدور نیست که بروند خارج درس بخوانند این است که اشخاصی که وسیله ادامه تحصیل ندارند صبح تا شام در خیابان لالهزار و استانبول پرسه میزنند باید کاری کرد همان طور که عرض کردم معادل ۳۰۰ میلیون دلار ما صرفهجویی در وارداتمان از این چند قلم است با این صرفهجویی زراعت ما ترقی پیدا میکند و معادن را شروع میکنیم به استخراج و ما از اینها استفاده میکنیم اتفاقاً با چند نفر از این افرادی که در صف ایستاده بودند صحبت کردم گفتند شما به ما حقوقی بدهید که یک ناهار و شام داشته باشیم و یک دست لباس هم بدهید و بشود حفظ آبروی خودمان وقتی که این طور است ما باید به امور اقتصادی توجه بکنیم همان طور که همه دنیا میکند همین آمریکا که امروز ۵۵ درصد ثروت دنیا مال اوست و ۴۵ درصد مال تمام کشورهای دیگر است همین طوراگر دقیق شویم در کتابهایی که بعد از جنگ منتشر کردند علت اینکه آمریکا در جنگ جهانی شرکت کرد این بود که میدید که سه بازار عمده دنیا دارد یکی آمریکای جنوبی که دست خودش بود یکی اروپا بود که آلمانها از دستش گرفته بودند یکی هم چین بود که همین چین کمونیست که آن را هم ژاپنها از دستشان گرفته بودند بر اثر اینکه بازارها را در دستشان داشته باشند آمدند وارد جنگ شدند ما نمیخواهیم وارد جنگ بشویم ما میگوییم آقایان وضع اقتصادی ما را یک سروصورتی بدهید من پشت این تریبون به صراحت عرض میکنم اگر یک برنامه صحیحی
داشته باشیم در ظرف پنج سال یک کارهای صحیحی میتوانیم بکنیم در عرض شش ماه نتایج آن معلوم میشود و ما علاوه بر این که بیکار نخواهیم داشت مطمئن باشید کسر نفوس هم خواهیم داشت که در این کارخانهجات در این کار استخراج معادن و سایر مؤسسات اقتصادی مشغول کار شوند و ما دیگر کسی را نداریم که از ساعت ۱۰ الی یک بعدازظهر در خیابان لالهزار پرسه بزند و بنده امیدوارم که این عرایض ناقابل بنده مورد توجه همکاران محترم و دولت قرار بگیرد و دولت یک برنامه اقتصادی تهیه بکند ما هم خودمان کمک بکنیم و اینجا عرض میکنم ما هیچ احتیاجی به کمک خارجی نداریم ما همه چیز در مملکت خودمان داریم ما باید جدیت کنیم و کار کنیم و اگر یک روزی یک دیپلمه متوسطه بخواهیم برای کارهایی که داریم هر دری را بزنیم گیرمان نیاید احسنت
۳- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون وزارت کشور
رئیس- وارد دستور میشویم آقای معاون وزارت کشور
معاون وزارت کشور (فرهودی)- عرض کنم یکی از مشکلاتی که در چند سال اخیر تولید شده است این است که عدای بدون گذرنامه و اجازه رسمی مسافرت به خارجه میکنند و البته در قانون گذرنامه در ماده ۲۶ آن مجازاتی برای یک همچو کسانی پیشبینی شده است ولی چون آن مجازات کافی نیست و اگر طرف دیگر چون کسانی هستند که افراد را اغوا میکنند به این کار که بدون گذرنامه میبرندشان مثلاً به نقاط زیارتی این است که دولت لازم دید که ماده ۲۶ قانون گذرنامه که مجازات این کار را کافی تعیین نکردهاصلاح و تکمیل کند که در این گونه مسافرتها و این گونه اشخاص که از جهالت مردم استفاده میکنند و مردم را به خارج میبرند جلوگیری شود این است که این لایحه تهیه شده است و تقدیم میشود و آقایان وزیر دادگستری و وزیر گمرکات هم این لایحه را امضاء کردهاند
۴- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون وزارت دارایی
رئیس- آقای انواری معاون وزارت دارایی
معاون وزارت دارایی انواری- اگر خاطر آقایان نمایندگان محترم باشد موقعی که لایحه برقراری وظیفه درباره عدهای از کارمندان مطرح بود متذکر شدم ممکن است اشخاصی باشند که دسترسی پیدا نکرده باشند و در این صورت منظور نشده باشند و خوب نیست در این کار تبعیض شده باشد بعد از تصویب لایحه وزارت دارایی درصدد برآمد پس از تحقیقات دید که مواردی پیش آمده که ممکن است تبعیض شده باشد یکی این است که قبل از تصویب اصلاح لایحه قانون بازنشستگی کارمندان که به سن بازنشستگی نرسیدهاند و فوت شدهاند و حقی به ورثه آنها نمیرسد و به یک عدهای چیزی داده نشده بعد از آن قانون این لیست اصلاح شد و یک دسته هم وظایفی است که درباره یک دسته از وراث کارمندان برقرار شده یا خود کارمندان که با وضعیت معاشی امروز و اولادهایی که مشغول تحصیل هستند دارند با حقوقی که بازنشستگی به آنها داده میشود کافی نیست دقت و رسیدگیهایی که شده است صورت این عده از کارمندان و آن عده از وراث متوفیانی را که چیزی بهشان داده نشده جمعآوری کردیم صورت جامعی تهیه و تقدیم که بعد از بررسی تصویب فرمایید
رئیس- به کمیسیون فرستاده میشود
۵- مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به اصلاح مواد ۱ و ۳ قانون مربوط به محصلین ایرانی در خارجه
رئیس- ماده واحده اصلاح قانون محصلین در خارجه مطرح است آقای فرود
فرود- بنده بدون مبالغه عرض میکنم که جناب آقای عمیدی نوری هر موقع در مجلس صحبت فرمودند فرمایشاتشان همیشه در متن بوده و بیاندازه مفید و در کمال دقت و مبتنی بر مطالعات قبلی است همین طور سایر آقایان وقتی صحبت میفرمایند همه فرمایشاتشان قابل استفاده است ولی با نهایت تأسف در شرایط فعلی و مقرراتی که در آییننامه مجلس هست از این بیانات استفاده لازم را نمیشود کرد بنده از مقام ریاست استدعا دارم و از جناب آقای صدرزاده هم همین استدعا را دارم که در موقع تدیون آییننامه جدید یک مادهای برای بحث در یک موضوعاتی بگنجانند که اگر یک عدهای از آقایان تقاضا کردند در یک موضوعی بحث شود این اجازه در نظامنامه داده شود مثلاً موضوع فرهنگ که یک عده از نمایندگان تقاضا بکنند که یک جلسه یا دو جلسه مورد بحث قرار بیگرد نتیجه این است که هم وزارت فرهنگ و سایر وزارتخانهها که برنامههایی برای کار دارند اقداماتی که در کار میکنند برای هم توضیح بدهند و هم آقایان نمایندگان اگر نظریاتی داشته باشند بیان میکنند و بنده در اثر تجربه چندین ساله که دارم و در کمیسیونهای مختلفه که با جناب وزیر فرهنگ و معاون وزارت فرهنگ همکاری داشتهایم دیدهام که هر موقع از طرف آقایان نمایندگان محترم نظریات اصلاحی مفیدی در کمیسیون اظهار شده است با کمال میل قبول کردهاند بنابراین معتقد هستم که اگر نظریات مفیدی هم در مجلس اظهار و ابراز شود طرف توجه آقایان وزرا قرارخواهد گرفت اما وقتی که یک لایحهای که به مجلس میآید چون آن لایحه در کمیسیونهای مختلف تصویب شده است موردی دیگر در مجلس برای بحث باقی نمیماند و چه از نقطهنظر این که رد لوایح و یا دادن پیشنهادات یک قدری ممکن است ایجاد ناراحتی بکند برای آقایان این است که بنده استدعا میکنم که این مطلب که خیلی ضرورت دارد در نظامنامه بگنجانند و به عقیده بنده هم مورد استفاده هیئت دولت قرار خواهد گرفت هم مورد استفاده آقایان نمایندگان و از این نظریات بسیار بسیار مفیدی که در مجلس آقایان نمایندگان ابراز میدارند کمال استفاده میشود که آن نظریات را وزارتخانهها در لوایح خود میگنجانند و از طرف مجلس شورای ملی هم تأیید میشود آن وقت در موقع طرح لوایح در مجلس به این اشکالات برنمیخورد به این مذاکرات خاتمه داده خواهد شد اما مطلبی که راجع به خود لایحه است و استدعا میکنم توجه بفرمایید در مجلس شورای ملی برای اعزام محصلین و شاگرد اول به خارجه قبلاً قانونی به تصویب رسیده است قانون این بود که شاگردهای اول هر دانشکده بروند به خارج اخیراً در مجلس هم از طرف آقایان نمایندگان این مطلب بحث شد که مورد توجه دولت هم قرار گرفت که در بعضی دانشکدهها رشتههای مختلف تدریس میشود خوب است که شاگردان اول تمام رشتهها اعزام بشوند به اروپا وزارت فرهنگ هم در تکمیل آن قانون این لایحه را پیشنهاد کرده است
بنابراین به عقیده بنده صحبت زیاد در اطراف این لوایح فرعی ضرورت پیدا نمیکند مخصوصاً که یک عدهای هم الان منتظر هستند که کارشان تمام شود از طرف آقایان نمایندگان توجهی شود که تصویب شود و بروند برای تحصیل مخصوصاً که در لایحه اول که دولت به مجلس پیشنهاد کرد مذاکرات زیادی در مجلس شد و در کمیسیونهای مربوطه هم نظریات اصلاحی نمایندگان محترم را جناب آقای وزیر فرهنگ در نظر گرفتند و اصلاح فرمودند بنابراین از این جهت نگرانی نیست و به عقیده بنده احیتاج زیادی هم به مذاکره در یک موضوع فرعی که اصلش تصویب شده است ضرورتی ندارد و به فرض این هم که نظریات بسیار مفید و حقیقتاً عالی که اظهار شد لازم باشد که مورد توجه قرار بگیرد و در اطرافش صحبت شود بنده پیشنهادی کردم و ممکن است موافقت نکنند اینجا مطلب مهمی که اظهار شد نگرانی از این بود و این طور نظر داده شد که در این لایحه یک تبصره یا مادهای برای تأمین این نظر که محصلین مراقبت کنند گنجانده شود به عقیده بنده این مطلب ضرورتی ندارد برای این که نسبت آن عدهای که برنگشتهاند با نسبت آن عدهای که برگشتهاند به قدری ناچیز است که ضرورتی ندارد این مطلب فعلاً در این لایحه قید شود خصوصاً که بنده شخصاً معتقد هستم که وزارت فرهنگ و دستگاه وزارت فرهنگ مطمئناً ترتیباتی که این نظر را تأمین بکند میدهند و البته در آتیه هم بیشتر دقت خواهند فرمود مخصوصاً بنده یادآوری میکنم و توجه آقایان را به این نکته جلب میکنم که چندی پیش در یکی از جراید خارجی مربوطه به آمریکا خواندم که از طرف دولت آمریکا تصویبنامهای صادر شده است که محصلین خارجی که در آمریکا تحصیلاتشان تمام میشود و خاتمه میدهند به آنها ورقه اقامت دیگر ندهند و آنها را به ممالک خودشان عودت بدهند این است که بنده خیال میکنم که با این تصویبی که خود دولت آمریکا کرده است از این جهت هم نگرانی پیدا نمیشود اما راجع به این محصلین آقایان اطلاع دارید بعد از شهریور یک بینظمیهایی در امر محصلین کشور ما پیش آمد و آقایان ملاحظه فرمودید که محصلین در خیابانها مشغول زنده باد و مرده باد گفتن بودند و سیاست تخریب در وزارت فرهنگ به معنای تمام رخنه کرده بوده ولی به حمدالله فعلاً اوضاع آرام است و آنچه بنده اطلاع دارم آن ترتیبات دیگر نیست و امیدواری هست که شاگردان از حالا به بعد یعنی از چندی پیش از ۱۳۳۲ به بعد جداً مشغول تحصیل باشند و وزارت فرهنگ هم در این موضوع کمال سختگیری را میکند اما این که از حیث هوش و لیاقت در درجه اول باشند این مطلب را بنده این طوراصلاح میکنم که اتخاذ این سیاست به عقیده بنده از جهت رفع آن نگرانیهایی که اینجا ابراز شد بسیار مفید است صحیح است به این معنی چون میل ادامه تحصیل مخصوصاً مسافرت به خارجه در فکر غالب محصلین است وقتی محصلین بدانند که شاگردهای اول از طرف دولت مجاناً به اروپا اعزام میشوند به عقیده بنده هر محصلی درس خواهد خواند و جدیت خواهد کرد که شاگرد اول شود و با اتخاذ این رویه و این سیاست این نگرانی که دیگر شاگردها ممکن است درس نخوانند تقریباً از بین خواهد رفت و این اعزام شاگردهای اول به اروپا نظر بسیار بسیار مفیدی بوده است و به عقیده بنده مضاری که ممکن است این موضع دربر داشته باشد به قدری ناچیز است که در مقابل این علت و فلسفه عالی بایستی به کلی نادیده گرفت بنده عرایضی در این لایحه نداشتم که عرض کنم فقط منظور اصلی و اساسی بنده این بود که به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم که این لایحه
جدیدی نیست مطلب جدیدی نیست مطلبی است در تعقیب آن قانون اولیه و میخواستم تقاضا بکنم اگر آقایان نظریات اصلاحی دارند چون در این لایحه قید شده است که آییننامه اجرایی این قانون هم به وسیله وزارت فرهنگ تهیه میشود استدعا میکنم اگر آقایان محترم نظری هم دارند و بنده میدانم جناب آقای وزیر فرهنگ نظریات اصلاحی آقایان را قبول خواهند فرمود و در آییننامه میگنجانند و در این قسمت هم نگرانی پیش نخواهد آمد و استدعای بنده این بود که موافقت بفرمایید پیشنهاد زیادی داده نشود و این لایحه فرعی زودتر بگذرد و نظریات اصلاحی را در آن آییننامه اگر آقایان دارند بفرمایید و خود جناب آقای وزیر فرهنگ هم حتماً اقدام خواهند فرمود و در آن آییننامه خواهند گنجاند و دقتهای لازمه شود رفع نگرانیهای آقایان به عمل خواهد آمد. (احسنت)
رئیس- اظهاراتی که آقای فرود فرمودند راجع به بحث در مجلس در آییننامه ماده ۷۱ ناظر به این مطلب هست منتهی باید ۳۰ نفراز آقایان نمایندگان تقاضای کتبی کنند و در مجلس مورد بحث قرار گیرد حالا این ماده قرائت میشود ماده ۷۱ در ابتدای هر جلسه رئیس مجلس رأی بدهد و هر مسئله مهم و هر موضوعی ممکن است با تقاضای سی نفر در مجلس شخصاً یا به تقاضای کتبی ۳۰ نفر از نمایندگان مطالب مهمی را که آگاهی مجلس از آنها ضروری باشد به اطلاع نمایندگان میرساند ولی این مطالب مورد بحث واقع نخواهد شد مگر با اجازه و رأی مجلس
رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته پیشنهادات قرائت میشود به شرح ذیل قرائت شد پیشنهاد مینماید بعد از عبارت به خرج دولت و فارغالتحصیلان رتبه اول آموزشگاه فنی آبادان به خرج شرکت ملی نفت اضافه شود (موسوی)
رئیس- آقای موسوی
موسوی- قبلاً به عرض جناب آقای فرود میرسانم که پیشنهاد بنده قبل از بیان نصیحتآمیز ایشان تقدیم شده بود و موضوع تازهای هم نیست موضوعی است در تأیید و تکمیل لایحه اولیه که به صورت قانون درآمده آقایان محترم سابقه دارند که از سالها پیش آموزشگاه فنی بسیار خوبی به عنوان آموزشگاه عالی فنی نفت آبادان در آبادان تأسیس شده این آموزشگاه به نظر بنده از نقطهنظر وسایل تحصیل و مخصوصاً استاد و معلم داخلی و خارجی بسیار مجهز است و کاملاً هم تحت نظر وزارت فرهنگ اداره میشود و فارغالتحصیلان آنجا هم گواهی تحصیلی به نامشان از طرف شورای عالی فرهنگ و وزارت فرهنگ صادر میشود و با عنوان مهندسی شناخته میشوند متأسفانه در قانون قبل برای شاگرد اولهای این عده پیشبینی نشده بود دستگاههای فعلی شرکت ملی نفت هم برخلاف سابق بنا به یک حاجتهای خاصی فارغالتحصیلها را برای یک مدت محدود و کوتاهی به خارجه روانه میکنند و اگر به این پیشنهاد توجه نشود این عده از فارغالتحصیلان رتبه اول آن آموزشگاه از این نظر خوب اعلیحضرت همایون شاهنشاه که به نظر بنده باز هم مبتکر این قانون بودند و دولت و جناب آقای وزیر فرهنگ در اجرای آن لایحه قبلی این لایحه را آوردهاند استفاده نمیکنند و مخصوصاً به همین مناسبت در سال گذشته در موقعی که هیئت دولت به آن استان مسافرت کردند آن فارغالتحصیلان به هیئت دولت مراجعه کردند و شاید وعدهای هم بهشان دادند حالا در اینجا بنده پیشنهاد کردم که فارغالتحصیلان رتبه اول آموزشگاه عالی فنی آبادان هم به خرج شرکت ملی نفت با نظارت وزارت فرهنگ برای تکمیل تحصیلات به خارجه اعزام شوند در این باب هم در جلسه گذشته در خدمت آقای وزیر فرهنگ عرض کردم و ایشان هم با موافقت آقای نخستوزیر این نظر بنده را خیال میکنم تأیید فرمودند بنابراین استدعا میکنم آقایان از نقطهنظر این که تبعیضی نباشد به این پیشنهاد بنده رأی بدهند
رئیس- مخالفی نیست اظهار نشد آقای وزیر فرهنگ بفرمایید
وزیر فرهنگ دکتر مهران- بنده میخواستم عرض کنم که دولت با این پیشنهاد موافق است
رئیس- پیشنهاد مجدداً قرائت میشود
به شرح سابق قرائت شد
رأی گرفته میشود به این پیشنهاد آقایان موافقین قیام بفرمایند اکثر برخاستند تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم لایحه به شرح زیر اصلاح شود بنده ۲ هر یک از سرپرستها موظفند در پایان هر سال صورت کامل دانشگاهها و مدارس حوزهٔ مأموریت خود را با مشخصات کافی به وزارت فرهنگ ارسال دارند تا در دسترس علاقهمندان گذاشته شود و همچنین موظفند در پایان هر سال الی آخر. دکتر دادفر
رئیس- آقای دکتر دادفر
دکتر دادفر- پیشنهادی که بنده تقدیم کردم از لحاظ تعیین وظایف سرپرستها تقریباً توضیح واضحات است یعنی یک سرپرست در هر کجا که باشد ولو در آییننامه ولو در ابلاغ هم این حرف را به او نگفته باشند این به خودی خود باید این قسمت را تحقیق کند و بفرستد ولی متأسفانه اغلب از سرپرستهای ما به این وظیفه خودشان تا به حال عمل نکردند با وجود این که تحقیق و تشخیص آموزشگاهها و تعیین مدارسی که هر سرپرستی در حوزه خودش دارد چیز مهمی نیست بنده خودم به کرات دیدهام که این محصلین یا اولیای آنها توسط کسان یا قوم و خویشان مثلاً یک مدرسهای را در آلمان پیدا کرده که این آقای سرپرست اصلاً نمیشناخته است و بعداً از این که گواهی کرده است متوجه شده است که مثلاً در مونیخ چنین آموزشگاهی هست و عملاً زحمت ثبتنام در مدارس به عهده خود اولیا افتاده است طبق بند ۲ ما آنها را مکلف کردیم از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند برای ادامه تحصیلات به خارجه بروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس محل تحصیل تحصیل نمایند خوب این محصلینی که هنوز به خارجه نرفتهاند و آشنایی ندارند چطور بروند صورت آموزشگاههای حوزه سرپرستی را پیدا بکنند پس این ایجاب میکند به این که سرپرستها در حوزه مأموریت خودشان تحقیق بکنند یک ماه فقط کار دارد تمام آموزشگاهها و مدارسی که مورد قبول آنهاست صورت آنها بفرستند به وزارت فرهنگ آن کسی که میخواهد برود به خارج ببیند که در آلمان چه مدارسی هست یا چه رشتهای تدریس میشود برود ببیند این برای اربابرجوع خیلی خوب خواهد بود که اطفالشان را برای رفتن به خارج در یک مدارسی با چشم باز و مطالعه قبلی محل تحصیل و کشوری را که باید تحصیل کند انتخاب خواهند کرد و دیگر دچار دردسر نمیشوند که یک ماه تحقیق کنند و هم اینکه سرپرستیها ناچار نخواهند شد که درباره وضع مدرسه تحقیق کنید از اول تحقیق میکنند و صورتی را میفرستند و در اختیار مردم گذاشته میشود و این یکی از وظایف اداری خود سرپرستی است یک چیز تازهای نیست النهایه بنده پیشنهاد کردم که در همین قانون باشد که دیگر تسامحی نشود و به صورت کلیف قانونی در بیاید.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- عرض کنم این نکتهای که آقای دکتر دادفر فرمودند الان عملی است یعنی الان اگر تشریف ببرید در اداره دانشجویان کلیه فهرستهای مدارس مختلفه کشورهای آمریکا و اروپا که محصلین ما در آنجا میروند موجود است در رشتههای مختلف و تمام کشورهای مختلف این کار انجام شده است ولی به عقیده بنده ما نظرمان شاید به آقایان روشن نباشد و این نظر در بند ۲ ذکر شده است و بنده میخواهم که یک اصلاح عبارتی در آنجا بکنم که منظور آقا به درجه کامل تأمین شود ما منظورمان این است که محصلی که به خارجه بخواهد برود به وسیله سرپرست محصلین نامش رادر یک مدرسه نبایستی ثبت بکنند یعنی یک کسی که میخواهد برود فرضاً در آمریکا برای تحصیل رشته پزشکی این به سرپرست آنجا بنویسد که من فرزندم را میخواهم برای تحصیل رشته پزشکی به آمریکا بفرستم سرپرست اسم او را در یک مدسه مناسبی در آمریکا ثبت کند چرا این کار را میخواهیم بکنیم به همین دلیلی که آقای دکتر دادفر فرمودند یک دلیلش همین است که یک محصلی که در اینجا است یا ولی او که اطلاعی ندارد از قانون مدارس اروپا یا آمریکا که کدام مدرسه بهتر است و یا از رشتههای تحصیلی مخصوصاً برای آن قسمتی که مدارس مخصوصی هست او اطلاع ندارد به این جهت مجبوراست مراجعه کند به این اسناد و مدارکی که میفرمایید و تازه از آن اسناد و مدارک هم نمیتواند استنباط کند که کدام یک از این مدارس بهتر است از طرف دیگر هم یک عیبی در عمل پیدا شده است که ما آن را میخواهیم به وسیله این که سرپرستها اسم محصلین را در مدارس ثبت کنند رفع کنیم برای اینکه این محصلین تا میروند به خارج مثلاً وقتی میخواهند بروند به فرانسه خیال میکنند که حتماً باید بروند در پاریس یا چند شهر بزرگ را که میشناسند و حتماً باید بروند آنجا و یا در آمریکا به خصوص تمرکز محصلین در بعضی شهرها ما را دچار زحمت میکند و خودشان را ناراحت میکند برای اینکه در آمریکا مدارس خیلی زیادی هست و دانشگاههای زیادی هست که در بعضی از شهرهای کوچک هستند در آلمان شهرهای کوچکی هست که شاید سی هزار نفر جمعیت ندارد ولی یک دانشگاهی دارد که شاید پنج شش هزار نفر دانشجو دارد و همچنین در شهرهای مختلف آلمان یا کشورها و شهرهای دیگر و محصلین به اتکا اینکه بروند در یک شهر بزرگ از تحصیل در یک چنین دانشگاهی که واقعاً از هر حیث و از لحاظ تحصیل مجهز است و در یک محیط کوچک سالمتری هست محروم میمانند به همین جهت است که ما در بند ۲ پیشبینی کردیم که محصلین گواهی ثبتنامشان را با امضا سرپرستی بخواهند به عقیده بنده شاید مقصود ما را کاملاً نمیفهمند اگر آقایان موافق باشند بنویسیم ورقه ثبتنام از یکی از مدارس با گواهی سرپرستی بفرستند و به این ترتیب نظر آقا کاملاً تأمین میشود برای اینکه تمام این مدارک و مأخذ در سرپرستیها موجوداست و اطلاع کافی راجع به مدارس آنجا دارند فقط چیزی که باید بدانند رشتهای که محصل باید تحصیل کند و مملکتی که در آنجا میخواهند تحصیل کنند دیگر آنها کاری نداشته باشند که این محصل باید برود در شهر بزرگ اروپایی این اختیار با سرپرست باشد آن وقت سرپرست ما خواهد توانست که در مدارسی مناسبتر اسم آن محصل را ثبت کند که از جهت این تمرکز محصلین در یک شهر جلوگیری میشود چون این تمرکز در یک شهر موجب میشود که همیشه دور هم باشند و از محیط تربیتی که منظور ما هست دور باشند و در واقع یک کلنی محصلی در یک نقطه اروپا یا آمریکا
تشکیل بدهند و آنها هم با هم تماسی داشته باشند با هم غذا بخورند زندگی بکنند در حالی که یکی از نتایجی که از مسافرت محصلین به خارجه باید عاید ما شود تماس این محصلین است با آن محیط و مردم آن محیط که از نظر ساختمان فکری و ساختمان فعالیت علمی به آنها نزدیک شوند به این جهت بنده خیال میکنم با این اصلاحی که در این قسمت میشود نظر آقای دکتر دادفر تأمین است مخصوصاً که این مدارک و مأخذ هم الان در دفتر دانشجویان در تهران موجوداست و ممکن است همیشه طرف رجوع و در دسترسی آقایانی که میخواهند قرار بگیرد حالا بسته است به نظر خود آقایان
رئیس- آقای مهندس جفرودی شما مخالفید یا موافق
مهندس جفرودی- بنده مخبر کمیسیون هستم
رئیس- بفرمایید جلو بنشینید بفرمایید
مهندس جفرودی (مخبر کمیسیون فرهنگ)- این پیشنهادی که آقای دکتر دادفردادند به نظر بنده فوقالعاده مفید است و آقای وزیر فرهنگ هم توضیح دادند که صورت این مدارس و آموزشگاهها در اداره اعزام محصل به خارج موجوداست حالا این بسته به نظر خود آقای دکتر دادفر که پیشنهادشان را به رأی بگذارند یا پس بگیرند ولی نکتهای را جناب آقای دکتر مهران اینجا توضیح دادند و یک اصلاح کوچکی در بند ۲ کردند اگر این اصلاح کوچک با یک تکلیفی در متن قانون از لحاظ مدت برای سرپرستها معین شود بنده هم موافقم چون خواستم خدمت ایشان عرضی بکنم که خود من پنج مورد به سرپرستی نوشتم هیچ کدام را جواب ندادند معلوم میشود که سرپرستهای محصلین در خارج وظیفهٔ خودشان را نمیدانند که تقاضاهای اولیا اطفال را جواب بدهند صحیح است اگر ایشان میل دارند بنده هر پنج مورد را میفرستم خدمتشان که بدانند سرپرستها به وظیفه خودشان عمل نمیکنند مگر این که در متن قانون تکلیفی از نظر مدت برای آنها قائل شویم احسنت
دکتر دادفر- بنده با فرمایشاتی که جناب آقای وزیر فرهنگ فرمودند که این مدارک موجوداست و با آن اصلاحی که شود پیشنهاد خودم را پس میگیرم
رئیس- آقای دکتر سید امامی مخالفید بفرمایید
دکتر سید امامی- بنده میخواستم عرض کنم که دستور بفرمایید یک دفعه دیگر پیشنهاد آقای دکتر دادفر قرائت شود آن وقت بنده عرض خواهم کرد به شرح سابق مجدداً قرائت شد
رئیس- بفرمایید آقای دکتر سید امامی
دکتر سید امامی- این پیشنهاد روی هم رفته بد نیست ولی همه چیز را که نمیتوانیم در متن قانون قید کنیم اساساً تمام مدارس تمام دبستانها و دبیرستانهای خارج صورت چاپی دارند بنده مال آلمان را گرفتم و دارم هر کسی بخواهد اولادش را به یک کشوری بفرسد میتواند به آسانی از این رسالهها به دست بیاورد یا به وسیله سرپرستی خودش مستقیماً آنها را تهیه بکند و خیلی آسان است به عقیده بنده همان طوری که جناب آقای دکتر مهران فرمودند اگر آن اصلاح شود در متن قانون نظر آقای دکتر دادفر تأمین میشود و دیگر احتیاجی ندارد این قسمت قید شود
دکتر دادفر- اگر اصلاح شود صحیح ولی اگر نشد که نمیشود پس گرفت
عمیدی نوری- بنده موافق این پیشنهاد هستم میخواهم توضیح عرض کنم
رئیس- پیشنهاددهنده میگوید با اصلاحی که آقای وزیر فرهنگ کردند اگر مجلس موافقت کرد بنده عرضی ندارم حالا قرائت میشود و نظر آقایان تأمین میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند برای ادامه تحصیلات به خارج کشور بروند باید در دفتر ثبتنام از یکی از مدارس رسمی کشور محل تحصیل به وسیله و با گواهی سرپرستی تحصیل نمایند و ولی آنها باید تعهد پرداخت اعاشه تحصیل آنها را نماید علاوه بر آن باید زبان کشوری را که در آن تحصیل خواهند نمود به قدر کافی بدانند
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر دادفر در قسمت اول است
عمیدی نوری- بنده یک پیشنهادی در تکمیل همین نظر داردم بسیار خوب شاید میتوانید در هر موقع پیشنهاد بدهید پس رأی میگیریم به پیشنهاد اصلاحی آقای دکتر دادفر همین طوری که آقای وزیر فرهنگ بیان کردند که به وسیله سرپرستی و با گواهی آنها ثبتنام شود آقایانی که با این اصلاح موافقند قیام کنند اکثر برخاستند تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود به شرح زیر قرائت شد
ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید بند ۲ ماده واحده به شرح زیراصلاح شود:
بند ۲ از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند با استفاده از مزایای ارزی برای ادامه تحصیلات به خارج کشور بروند الی آخر. فلیکس آقایان
رئیس- آقای آقایان
فیلکس آقایان- به طوری که آقایان مسبوق هستند و اینجا هم تذکر داده شد دانشگاههای ما محل کافی برای پذیرفتن کلیه داوطلبین ندارند پس در وضع حاضر فرض بفرمایید اگر پنجاه هزار نفر داوطلب هست که بروند به دانشگاه یک دهم آنها یا یک پنجم قبول میشوند و بقیه میمانند دکتر عدل همه جای دنیا این طور است نه خیر بنده هم مثل آقایان امیدوار هستم که دانشگاههای ما توسعه پیدا بکند و محل کافی برای تمام داوطلبین باشد و محصلینی که مایلند به دانشگاه بروند اصلاً احتیاجی به امتحان ورودی هم نداشته باشند اما البته این کار هم وقت میخواهد و هم پول پول را که در یک قسمت جناب آقای وزیر فرهنگ دارند ولی از آن استفاده نمیکنند یکی این که دانشگاه مجانی در هیچ یک از ممالک دموکراتیک نیست این دانشگاه را پولی بکنید شهریه بگیرید و این پول را صرف توسعه خودش بکنید سؤال پیش میآید که بهتر است ۲۰ هزار نفردر تهران داشته باشیم که شهریه ندهند تحصیل بکنند یا این که مسلماً برای مملکت بهتر است که عده بیشتری تحصیل بکنند و اگر پولی باشد کمک شود به این بودجه یا اگر میخواهید مدارس حرفهای را توسعه بدهید آنها را مجانی بکنید الان احتیاج بیشتری به مدارس حرفهای داریم مقدمه این عرایض را کردم پیشنهاد بنده این است بالاخره بیست درصد از این داوطلبین وارد دانشگاههای ایرانی میشوند بقیه میخواهند بروند اروپا برای تحصیل این بقیه را چه کار باید بکنیم باید تسهیلاتی برایشان قائل بشویم و اینها را به دو دسته تقسیم بکنیم آنهایی که دولت کمک مالی و ارزی بهشان میکند که بنده ایرادی ندارم بگویید سرپرست فلان کار را بکند امتحان زبان خارجه بکند ثبتنام بکنند ایرادی نداریم اما آن دانشجویانی که به هزینه شخصی خودشان میروند به عقیده بنده نبایستی آنها تابع این شرایط باشند احتیاجی نیست که بیاییم یک قانونی وضع کنیم و به آزادی آنها خدشه وارد بکنیم برای چه یک نفر جوانی است آمده میخواهد برود پاریس تحصیل کند یا آکسفورد یا کمبریج یا کلمبیا نوشت به سرپرست در جواب سرپرست نوشت آنجا نباید بروی چون فلان دانشکده جا هست آنجا برو نمیخواهد برود آنجا پول خودش را خرج بکند ملاحظه بفرمایید آن را که دولت بهش کمک مالی میکند مسلماً هیچ حرفی نداریم ولی آن که پول خودش را خرج میکند چرا بیاید اینجا امتحان زبان بدهد هیچ احتیاجی ندارد که بیاید پنج شش ماه سرگردان شود زبان یاد بگیرد بعد هم چند ماه معطل شود به وزارت فرهنگ امتحان زبان بدهد اگر پول دارد متمول است میلیونر است میخواهد اول برود پاریس زبان یاد بگیرد بعد برود به دانشگاه این به کسی چه ما نبایستی که برای اینها شروطی قائل بشویم اینها را باید آزاد بگذاریم و اصلاً این فکر به نظر بنده مفید هم نیست اگر برگردیم به سابق در زمان اعلیحضرت فقید میبینیم که تمام فارغالتحصیلان آن زمان که عده زیادیشان الان در محل حاضرند تمامشان از مدارس درجه یک اروپایی دیپلم گرفتهاند اما موضوع پذیره پیش میآید گراند اکل پاریس که پذیرش نمیدهد باید برود کنکور بدهد دو سال یا سه سال تا قبول شود در آکسفورد کمبریج جا نیست این را بگذارید برود جای خودش را تهیه بکند خودش پذیره بگیرد امروز اگر احصائیه را ملاحظه بفرمایید و مقایسه کنید میبینید برعکس حداکثر محصلین ما در دانشگاههای درجه ۲ هستند بنابراین استدعای من این است که به این امر توجه شود کسی که خودش پول میدهد باید آزاد باشد اگراخلاقش بد شد مینویسند به سرپرستی و سرپرستی دستور میدهد که گذرنامهاش را تجدید نمیکنند کسی که با پول خودش میرود ما چرا بیاییم برایش شروط و قیودی قائل شویم و مقرراتی وضع کنیم دوم اینکه در خود این تبصره ۲ نوشته شده که اشخاصی که در یک مدرسه شبانهروزی نامنویسی کرده باشند اینها احتیاجی به امتحان زبان ندارد این خودش یک تبعیض است البته آنهایی را که دولت میخواهد بفرستد شش تا امتحان زبان هم بکند ولی آن که با خرج خودش میرود که احتیاج به امتحان زبان ندارد این مسلماً میرود یاد بگیرد موضوع دوم موضوع سرپرستی است که این یک مشکلی است سرپرست باید مانند یک پدر و یک روانشناس باشد آنها را هدایت کند هر کس خواست به سرپرست مراجعه کند راهنماییاش کند بگوید این مدرسه خوب است یا خوب نیست اما بنده اگر بخواهم دخترم یا پسرم را به فلان مدرسه بفرستم چرا سرپرست دخالت کند خرج او را من میدهم احتیاجی به سرپرست ندارم خرجش را من میدهم اگر دولت کمک میکند هر مقرراتی وضع بکند بنده موافقم این مرض اختیارات به این سرپرستها هم سرایت کرده است اینها میگویند که به ما اختیار بدهید بگیریم و ببندیم بهتر میشود ولی این طور نمیشود وسیله بهتر شدن هدایت پدران اشخاص تحصیلکرده است که کمک بکنند و نصیحت بکنند بهترین راهش این است من میخواستم استدعا کنم جناب آقای وزیر فرهنگ پیشنهاد بنده را قبول بکنند اشخاصی که به خرج خودشان میروند استثنا باشند راحت باشند برای اینکه وضع این طور است که وقتی به وسیله سرپرستی کاغذ نوشت سرپرستی یا جواب نمیدهد یا شش ماه دیگر جواب میدهد مشکلاتی پیش میآورد دیگر بنده عرضی ندارم
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- این پیشنهادی که فرمودید که فقط محصلینی که با استفاده از مزایای ارزی میروند مشمول این قانون باشند همه محصلین با استفاده از مزایای ارزی میروند یعنی از دولت پروانه خروج ارز میگیرند گذرنامه میگیرند به عنوان گذرنامه تحصیلی به امضای دولت و به اتخاذ این گذرنامه به او اجازه تحصیل داده میشود بنابراین استفاده از این مزایا یعنی خارج کردن ارز به نام محصل و استفاده از امضای دولت برای اقامت در خارجه این هیچ مانعی ندارد تحت شرایطی باشد و به آزادی کسی هم خدشه وارد نمیشود هر قانونی هم که تصویب میشود البته یک حدودی برای آزادی افراد و اشخاص در حدود مصالح عالیه مملکت پیشبینی میکند در اینجا هم ما پیشبینی کردیم هر کسی که بخواهد گذرنامه تحصیلی بگیرد از دولت و به نام محصل خودش را در خارج معرفی کند و ارز مملکت را به نام تحصیل خارج بکند خوب است که این کارها را بکنند و به عقیده بنده این مربوط به آزادی نیست مربوط به این که اشخاص به خرج خودشان بروند یا نروند نیست البته در زمان اعلیحضرت فقید ما یک عده محصل در خارجه داشتیم در آن زمان ششصد نفر بود و الان ۱۲ هزار نفر است و شاید بیشتر شود اتفاقاً آنچه بیشتر اسباب زحمت است محصلینی هستند که به طور آزاد میروند میگویند چون ما خرجمان با پدر و مادرمان است اعتنا به سرپرستی ندارند اصلاً به وظایف و تکالیف خودشان عمل نمیکنند ما این قانون و حدود را بیشتر برای اینها باید قائل بشویم که تحت هدایت سرپرست باشند موضوع این نیست که یک آقا بالاسر برای اینها گذاشته باشیم البته وظایف ما از لحاظ سرپرستی همان است که جنابعالی فرمودید که یک آدمی باشد که واقعاً مثل یک پدر دلسوز و مهربانی بچهها را ارشاد بکند هدایت بکند با آنها تندی و سختی و خشونت نکند بلکه آنها را راهنمایی بکند غرض ما همین است و استدعا میکنم که موافقت بفرمایید که این قید را بگذاریم و همه محصلین علیالسویه مشمول مقررات این قانون باشند
رئیس- آقای مهندس هدایت
مهندس هدایت- موافقم
رئیس- آقای عمیدی نوری موافقید
عمیدی نوری- موافقم
مهندس جفرودی- بنده به عنوان مخبر کمیسیون توضیح میخواستم عرض کنم
رئیس- بفرمایید
مهندس جفرودی- مزایای ارزی به صورتی که پیشنهاد شده است مبهم است و مفهومش معلوم نیست و به این صورت معنی ندارد مزایای ارزی را آقای وزیر فرهنگ توضیح دادند مزایای ارزی یعنی اجازه بگیرند که ارز از این کشور خارج بکنند همه میگیرند ملاحظه کنید هیچ کس حق ندارد بدون اجازه ارز خارج کند اما به این صورت مبهم است بنده یک توضیح دیگری هم دارم بنده یقین دارم وضع بد سرپرستیها در خارج ایران باعث تقدیم این پیشنهاد شده است صحیح است سرپرستهایی که به خارج اعزام میشوند کسانی هستند که بعد از این که پاشان را از ایران گذاشتند خارج دیگر مملکتشان را نمیشناسند این باعث دادن این پیشنهاد شده است و الّا خود ماده به صورت بسیار مفیدی تنظیم شده است بنده تصدیف میکنم که یک پدر همیشه خیر فرزندش را بیشتر از یک غیر میخواهد بنده این را قبول دارم ولی همین طوری که برای جمیع امور مقرراتی در مملکت هست کسی که بخواهد فیالمثل ارز برای خریدن یک چیز بسیار مفید از مملکت خارج بکند باید تحت کنترل باشد یک جوانی هم که میخواهد ارز را به صورتی از مملکت بیرون ببرد باید تحت همان کنترل و همان مقررات باشد این قانون و این ماده از این نظر است به علاوه اگر یک کسانی در خارج ایران به نام دولت وظایفی را اگر درست انجام بدهند حق این است که از وجود آنها برای راهنمایی و سرپرستی و هدایت این خوانده در خارج از کشور استفاده شود این ماده به این منظور پیشبینی و تدوین شده است البته جنبه بد هر چیز وجود دارد آقایان بنده تمنی میکنم اولاً این عبارت را از این صورت ابهام در بیاورند ثانیاً توجه به فواید این ماده داشته باشند
رئیس- یک اصلاحی در پیشنهاد کردند که دومرتبه قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند با استفاده از کمکهزینه ارزی برای ادامه تحصیلات به خارج کشور بروند الی آخر
رئیس- آقای مهدوی مخالفید بفرمایید
مهدوی- بنده معنی این کمک هزینه تحصیلی را تا به حال نفهمیدم بهتر است که جناب آقای وزیر فرهنگ درست تشریح بکنند که کمکهزینه چیست آنچه که بنده میدانم اشخاصی هستند که برای تحصیل به خارجه میروند آن وقت صدی سی یا صدی چهل آن هم افرادی که وارد دانشگاه میشوند نسبت به اروپا و یا آمریکا یک تفاوتی است که دولت این کمک را میکند ولی یک عده کسانی هستند که به خرج خودشان میروند اینها صددرصد ارز را میگیرند و خرج میکنند این طور نیست پس اشخاصی که به خرج خود برای تحصیل به اروپا و به خارج میروند دولت کمکهزینه تحصیلی به آنها نمیدهد و آنها تعهدی ندارند و اخیراً بنده شنیدهام حتی از محصلین که به خارج اعزام میشوند یک تعهدی میگیرند که هیچ گونه ادعایی برای دریافت کمکهزینه نداشته باشند به این ترتیب اگر یک چنین تعهدی را میگیرند این مواد به چه درد میخورد و برای چیست وقتی تعهدی میگیرند که اشخاصی که فرزندشان را میفرستند برای تحصیل هیچ گونه توقعی از دولت برای دریافت کمک نکنند این اشخاص که به خرج خودشان میروند دیگر چه تعهد دیگری دارند بنده به آن توضیحی که آقای آقایان فرمودند موافقم یک عده میخواهند بچههایشان را با خرج خودشان بفرستند به علاوه ما نمیتوانیم از راه قانون همه اصلاحات را بکنیم جنابعالی که وزیر فرهنگ هستید تشریف بیاورید و همه سرپرستها را معرفی بفرمایید ما معتقدیم که واقعاً یک همچو موجودی را در اروپا و آمریکا فرستادهاید یا همین شرایط را واقعاً مراعات کردهاید چطور بچههای مردم را میگذارید زیر دست یک عده جوانی که روی هوی و هوس روی عناوینی به نام سرپرست فرستادهاید آنجا که پسر و دختر مردم در تحت اختیار او باشند و تکلیف مردم را آنها تعیین بکنند چون ممکن است کسانی سرپرست باشند که اولیای اطفال صلاح ندانند او را ملاقات بکنند بنده استدعا میکنم که اول ایمان خودتان را نسبت به این سرپرستها در پشت این تریبون بفرمایید که ایمان دارید به آنها بعد رویش قانون بنویسید و الا سرپرست باید دارای همان محسناتی باشد که آقا میفرمایید آقا بفرمایید که از این نوع سرپرست چند تا داریم و در کجا هستند پدر و مادر اطفال بهتر از بنده و جنابعالی در اطراف آن سرپرست تحقیق میکنند اگر این شرایط در او موجود باشد مطمئنا به آن محل بیشتر پسر و دختر خودشان را برای تحصیل میفرستند (صحیح است احسنت)
رئیس- آقای مهندس هدایت موافقید بفرمایید
مهندس هدایت- به نظر بنده تنها قانون درد را دوا نمیکند اگر ما به عمل نپردازیم آن نتیجهای را که جناب آقای وزیر فرهنگ میخواهند بگیرند نخواهیم گرفت اولاً اگر محصلین را به دست سرپرست میسپارید اول فکر سرپرست خوب خودتان باشید (صحیح است) خدا رحمت بکند جناب مرآت که یک روزی نمونه بود و سرپرست یک عده محصل بود (دکتر بینا- خود آقای دکتر مهران هم نمونه بودند) واقعاً اگر سرپرستی داریم باید تمام آقایان که اینجا نشستهاند ایمان و اعتقاد به این سرپرست داشته باشند و الّا من به هیچوجه حاضر نیستم اولاد خودم را دست چنین سرپرستهایی بسپارم و به هیچوجه جناب آقای وزیر فرهنگ شما راضی نشوید قانونی از این مجلس بگذرد که ما مجبور بشویم از این کانالی که شما میخواهید ما را هدایت بکنید برویم که عاقبتش معلوم نیست چیست مطالب حضرتعالی بسیار صحیح و درست است اشخاص سوءاستفاده میکنند میخواهند بروند گردش بکنند تفریح بکنند ولی مطلب دیگر را هم بفرمایید اشخاصی هستند که دلشان میخواهد اولادشان بروند تحصیل عالیه بکنند و در مدارس بزرگ تحصیل بکنند اینها باید وسایل را بر ایشان فراهم کرد بنده اگر تشخیص دادم که پسرم باید برود در مدرسه پنزشوسهٔ پاریس تحصیل بکند دیگر آقای سرپرست نگوید به من که نمیخواهم آنجا برود به من اجازه بدهید که بتوانم اولاد خودم را به موقع خودش به خرج خودم در مدرسهای که قبلاً باید برود و خودش را حاضر بکند برای اینکه بتواند در مدرسه پنزشوسه پاریس قبول شود دیگر هیچ کس مانع و مزاحم او نشود این قانونی که الان دارید غیر از این است درست است این قانون برای این است که یک عدهای نتوانند جناب آقای وزیر فرهنگ سوءاستفاده بکنند ولی حسناستفاده هم از این قانون نمیشود کرد بنده چرا به توسط سرپرست بروم برای فرزندم نامنویسی بکنم من میروم میگردم میبینم که اولادم اگر در این مدرسه تحصیل بکند مفید است و این مدرسه اگر واجد این شرایط این قوانینی بوده که وزارت فرهنگ وضع کرده سرپرست شما هم اجازه بدهد به چه من برود آنجا تحصیل کند اگر مدرسهای که میرود مورد قبول شما نبود شما اجازه ندهید ولی من چرا بروم توسط سرپرست اسم بچهام را هر جا که سرپرست دلش خواست بنویسم شاید او جایی را خواست که من نخواستم من که تعهد میسپارم که نه کمکهزینه از شما بگیرم نه توقعی داشته باشم ضمناً تعهد میسپارم که بچه من در مدرسه مقررات را اجرا بکند یعنی درس بخواند اگر درس نخواند موظف باشم او را برگردانم پس بنابراین یک قدری کسانی را که بخواهند بچههایشان را بفرستند به مدارس عالی تحصیل بکنند آزاد بگذارید البته آنهایی که میخواهند برای ولگردی بفرستند این اجازه را ندهید سرپرست و وزارت فرهنگ اجازه ندهند آنها را به رسمیت نشناسند ولی کسانی که بخواهند حقیقتاً درس بخوانند زحمتی برای آنها تولید نکنند فرض بفرمایید یک کسی بخواهد بچه خودش را بفرستد به کمبریج مگر همین طور میتواند بفرستد به کمبریج اول باید قبلاً سه سال چهار سال پنج سال خودش را حاضر بکند در مدارس مخصوصی در انگلستان تا اینکه بچه بتواند وارد کمبریج شود این را که خود حضرتعالی بهتر میدانید
این مقررات جدید اگر وضع شود دیگر نمیشود شاگردان را به این مدارس عالیه فرستاد نتیجه این میشود که ما بچههای خودمان را مجبور بشویم بفرستیم به یک مدارسی درجه دوم و سوم و آن نتیجهای که حضرتعالی میخواهید نمیتوانیم بگیریم این بود عرض بنده (احسنت)
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- یک توضیحی بنده باید عرض کنم اینکه فرمودید یک کسی میخواهد فرزندش را بفرستد به مدرسه پنزشوسه پاریس ما نمیگوییم که نفرستید ما میگوییم که ورود به مدرسه پنزشوسه پاریس چون مسابقه دارد و مسابقهاش را هم باید در یک مدارسی تهیه کرد شما مینویسید به سرپرست که من قصدم این است که بچهام در مدرسه پنزشوسه پاریس تحصیل بکند (عمیدی نوری- آقا سرپرست نمیتواند تعیین بکند) اجازه بفرمایید او محصل را خواهد سپرد به یک مدرسهای که آن مدرسه برای پنزشوسه پاریس آدم تربیت میکند (عمیدی نوری- و البته این طور نیست) ما منظورمان این است که فرزند شما تحت یک قاعده صحیحی تحصیل کند اینها را که بنده عرض میکنم با علم و اطلاع است من مدتی سرپرست محصلین بودم محصلینی که شما میخواهید بفرستید به پنزشوسه پاریس این میرود به پاریس چون این مدرسه کلاس تهیه دارد امتحانات مسابقه دارد باید خودش را حاضر بکند به نام این که خودش را حاضر بکند هم پول شما و هم وقت خودش را تلف میکند تحت نظارت سرپرستی هم نیست برای این که شما میفرمایید سرپرستی به او هیچ گونه نفوذی نداشته باشد و نمیتواند داشته باشد با این شرایطی که میفرمایید نتیجه چه میشود نتیجه این میشود که این محصل از آن راهنمایی که باید به وسیله سرپرستی شود محروم میماند و خود شما هم محروم میمانید الان تذکراتی که آقای دکتر دادفر فرمودند درست نقطه مقابل آن چیزی است که شما میفرمایید برای این که ایشان میفرمایند که یک مدارک گاهی موجود باشد تا مردم بتوانند کسب اطلاع بکنند برای این مدارس و شرایط مدارس چرا برای این که مردم فاقد این اطلاعات هستند کسانی را هم آنجا ندارند سرپرست هم که مقام مسئول این کار است ما نمیخواهیم وارد این کار بکنیم تصور میفرمایید ایجاد اشکال در این راه میکند برعکس ما میخواهیم به این وسیله اولیای محصلین را راهنمایی بکنیم این دو مطلب را به عقیده بنده نباید با هم مخلوط کرد یک مسائل اولی است راجع به راهنمایی و کمک به محصلینی که باید پیشبینی بکنیم یک تشکیلاتی است که باید برای این کار در نظربگیریم البته سرپرستی باید مرتب باشد و جواب کاغذ مردم را بدهد وقتی که مراجعه به او میکند با کمال دلسوزی عمل بکند نظارت و مراجعت کامل در امر محصلین بکند این را هم نفرمایید که این مراقبتها نشده یا نمیشود میشود الان سرپرستیهای ما دستگاههای مجهزتر وآمادهتری هستند اشخاصی که در این سرپرستیها هستند به زبان آن مملکت و فرهنگ آن مملکت آشنایی کامل دارند و امیدواریم که این تشکیلات از نقایصی که دارد این نقایص را در آینده مرتفع بکنیم این مانع از آن نیست که ما بیاییم از تصویب یک قانونی را که بر یک اساسی دارد تنظیم میشود جلوگیری بکنیم بنده میخواهم عرض بکنم که اگر چنانچه این پیشنهاد مورد قبول واقع شود الان از ۱۲ هزار نفر محصلی که ما در خارج داریم چهار هزار نفر بلکه یک قدری کمتر از مزایا و کمک ارزی استفاده میکنند و هشت هزار نفراصلاً استفاده نمیکنند اگر چنین قانونی بگذرد برای این هشت هزار نفر سرپرستی هیچ گونه نظارت و مسئولیتی نمیتواند داشته باشد وقتی که شما میگویید من فرزندم را دلم میخواهد در فلان شهر و یا فلان مدرسه باشد اگر فرض بفرمایید این محصل مقتضی نباشد در آن شهر و آن مدرسه درس بخواند او کاری نمیتواند بکند آقایان من معتقدم که در این مطلب دو قسمت است یکی این است که سرپرستیها وظایف و تکالیفشان را در قانون تعیین بکنیم و رابطه مردم و محصلین را با سرپرستی روشن بکنیم و یک مطلب دیگر این است که سرپرست خوب داشته باشیم و اگر سرپرست خوب نباشد باید تغییرش بدهیم (یک نفر از نمایندگان- اول سرپرست را تعیین بکنید بعد آن را)
رئیس- پیشنهاد مجدداً قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند با استفاده از کمکهزینه ارزی برای ادامه تحصیلات به خارج کشور بروند الی آخر
رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند اکثر برخاستند تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
پیشنهاد میشود جمله کسانی که در سال تحصیلی ۱۳۳۶- ۱۳۳۷ به طریق ذیل اصلاح خود کسانی که در سال تحصیلی ۳۶- ۳۷ به بعد از هر یک از رشتهها الی آخر فضایلی
رئیس- آقای فضایلی
فضایلی- محصلینی که در سال ۱۳۳۶- ۱۳۳۷ فارغالتحصیل شدهاند و رتبه اول را حائز شدهاند البته این قانون اسم آنها را برده اتفاقاً اینها همانهایی هستند که به آنها وعده داده شده است و تا حالا منتظر هستند و به اتکای وعده دولت که اعلیحضرت همایونی هم تأیید فرمودند به همین مناسبت اینها البته انتظار دارند در این قانون هم نام آنها برده شده است اما این توهم پیدا شد که ممکن است این لایحه تصویبش طوری طول بکشد که محصلین ۳۷- ۳۸ هم کارشان تمام شده باشد ولی این قانون هنوز تصویب نشده باشد و مراحل تصویبش را نگذرانیده باشد و بعد این طور پیش بیاید که محصلین ۳۷- ۳۸ مشمول واقع نشوند این است که بنده پیشنهاد دادم که محصلین ۳۶- ۳۷ به بعد یعنی ۳۷ و ۳۸ و ۳۸ و ۳۹ را هم شامل شود
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- در سال گذشته که اعلیحضرت همایونی به دانشگاه تهران در جشن دانشگاه تشریففرما شده بودند امر فرمودند که برای تشویق کلیه محصلین رشتههای مختلف دانشکدهها قانونی تنظیم بشود که همه شاگردان اول به خارج اعزام بشوند و باید واقعاً همه ما از این توجه و عنایت خاص اعلیحضرت همایونی به شاگردان اول دانشکدهها و تشویقی که فرمودند اظهار امتنان و سپاسگزاری بکنیم و همه شاگردان اول که از این قانون استفاده خواهند کرد همه مرهون عنایات اعلیحضرت همایونی هستند البته ما آن وقتی که این قانون را تقدیم کردیم شاید نزدیک یک سال باشد در آن موقع فکر میکردیم که اگر این قانون بعد از پایان سال تحصیلی بگذرد ممکن است که شامل آن عده شود و بنده خیال میکنم وقتی که قانون تصویب میشود بالاخره اجرا خواهد شد نسبت به گذشته در سال تحصیلی ۳۵- ۳۶ ما فقط شاگردان اول یک رشته را فرستادیم یعنی یک شاگرد اول از هر دانشکده را و حال این که منظور اعلیحضرت همایونی این است که شاگرد اول رشتههای مختلف هر دانشکده را بفرستیم یعنی مثلاً دانشکده فنی چهار شعبه دارد شاگرد اول هر چهار شعبه برود که موجب تبعیض نشود نه یک نفر از آن چهار نفر بنابراین اگر آقایان موافقت بفرمایند بنده با یک اصلاحی که روشن بکند این موضوع را بنویسم امیدوارم که این قانون در همین سال تحصیلی یا خیلی زودتر تصویب شود بنابراین بحثی برای بنده نخواهد بود چون این قانون شامل آینده خواهد اما راجع به گذشته اینجا بنویسیم که شاگردان اول سه سال اخیر یعنی همین سالی هم که الان فارغالتحصیل شدهاند مشمول این قانون میشوند اگر بنویسیم تاریخ تصویب ممکن است نشوند و اسباب ایراد شود بنابراین با اجازه آقایان برای تأمین نظر جنابعالی این طور اصلاح بکنیم کسانی که در سال تحصیلی اخیر از هر یک از رشتهها فارغالتحصیل شدهاند یعنی ۳۵- ۳۶ و ۳۶- ۳۷ و ۳۷- ۳۸ البته در آینده که مشمول قانون میشوند ولی راجع به گذشته بنویسیم سه سال تحصیلی اخیر
رئیس- یک پیشنهاد مشابه دارد که قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
پیشنهاد مینمایم در مادهواحده بعد از جملهٔ کسانی که در سال تحصیلی ۱۳۳۵- ۳۶- ۳۷ و ۳۷- ۳۸ اضافه شود جلیلی فضایلی بعدش هم باشد صفاری بعدش که تصویب میشود
رئیس- آقای جلیلی
جلیلی- البته خود جناب آقای وزیر فرهنگ اینجا توضیح فرمودند که مقصود از این لایحه و لایحه قبلی دو چیز بود یکی این بود که تشویقی شود از محصلینی که در دانشکدههای ما تحصیل میکنند یکی دیگر مقصود این بود که اشخاصی که در یک رشتهای استعداد دارند و شاگرداول شدهاند همان رشته را بروند در خارج با خرج دولت تحصیل بکنند و ادامه بدهند اولاً خود آقای وزیر فرهنگ میدانند که بنده با اعزام محصل به خارج خیلی موافق نیستم مکرر هم در کمیسیون بودجه عرض کردم که سعی بفرمایید دانشگاه ما تکمیل شود و امیدوارم که شود و وضع ما طوری باشد که ما مجبور نباشیم برای هر رشتهای محصل به خارج بفرستیم این استدعای بنده بوده است و خودشان هم وعده فرمودند که در انجام این امر سعی بکنند ولی برای اینکه امر اعلیحضرت همایونی اجرا شده باشد و نسبت به تمام محصلین یکسان کمک شده باشد این بود که خودشان هم موافقت فرمودند که سال ۳۵- ۳۶- ۳۷ محصلین رتبه اول رشتهای مختلف هر دانشکده اعزام بشوند این بود پیشنهاد بنده و خودشان هم قبول میکنند این پیشنهاد را چون پیشنهاد خرج را وقتی قبول بکنند دیگر طرح آن مانعی ندارد استدعا میکنم در صورتی که اصلاحی لازم باشد بفرمایند و منظور همان پیشنهادی است که آقای فضایلی فرمودند
رئیس- مجدداً قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
پیشنهاد مینمایم در مادهواحده بعد از جمله کسانی که در سال تحصیلی ۳۵- ۳۶ و ۳۶- ۳۷ و ۳۷- ۳۸ هم اضافه شود
موسوی- بنده یک تذکری دارم
رئیس- اعزام شاگردان اول آموزشگاه نفت وقتی مورد توجه شد و رأی دادند در قانون منظور میشود از لحاظ سنوات هم شامل میشود
موسوی- منظور بنده این است که شامل سنوات گذشته هم شود
رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند
قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود به شرح زیر خوانده شد پیشنهاد مینمایم که قسمت اخیر بند ۳ از سطر چهارم به بعد به نحو زیر اصلاح شود و نیز مکلفند نسبت به محصلینی که از حیث اخلاق و رفتار شایستگی کامل ندارند و یا در تحصیلات آنها پیشرفت کاملی حاصل نشود مراتب را به وزارت فرهنگ گزارش نمایند تا وزارت فرهنگ پس از رسیدگی و اعلام قبلی سه ماه هزینه تحصیلی و یا کمکهزینه و ارز تحصیلی او را قطع نماید آییننامه اجرای این قانون با تصویب شورای عالی فرهنگ خواهد بود و وزارتین دارایی و فرهنگ مأمورا اجرای این قانون میباشد. صدرزاده
رئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- از این مذاکراتی که امروز در اطراف این لایحه شد یک مطلب به شدت آمد و آن این بود که نسبت به سرپرستی محصلین آن رضایت کامل حاصل نیست (نمایندگان- کاملاً صحیح است) این مطلب روشن شد بنده بنا به تذکری که جناب آقای فرود دادند نمیخواهم که از این لایحه خارج بشویم ولی میخواهم به جناب آقای وزیر فرهنگ تذکر بدهم که تمام محصلین که در زمان اعلیحضرت فقید رفتهاند یک خاطره بسیار خوبی از مرحوم مرآت و شخص حضرتعالی دارند که در آنجا مثل یک پدر مهربان و علاقهمند نسبت به آنها رفتار میکردید اکثر آنها الان در مجلس هستند مخصوصاً آقای دکتر بینا همین تذکر را دادند و بعضی از آقایان دیگر که در آن موقع در اروپا بودند اگر بخواهیم که ادعا بکنیم که تمام افرادی که در سرپرستی در آنجا هستند دارای این جور مزیت هستند شاید مورد قبول همه آقایان واقع نشود بنابراین میخواستم از حضور جناب آقای وزیر فرهنگ تمنی بکنم با این توجهی که شخص حضرتعالی نسبت به فرهنگ دارید و مورد قدرشناسی تمام نمایندگان مجلس و تمام مردم است (صحیح است) دریغ است که اداره سرپرستی دارای این مزیتی که باید باشد نباشد از جنابعالی میخواهم استدعا بکنم یک قانونی با کمال صراحت به مجلس بیاورید شرایط سرپرستها را معین بکنید و عدهاش را هم تعیین بکنید آن شاگردهایی که در کمبریج و مدارس عالیه آمریکا تحصیل میکنند اینها شاگردهایی نیستند که از مکتبخانه ملاباجی بیرون آمده باشند اینها یک مراتب فضلی دارند آن کسی که سرپرستی اینها را دارد آن هم باید دارای یک مدارج عالیه علمی باشد دارای سجایا و فضایل بسیار عالی باشد تا او بتواند آنها را سرپرستی بکند این عرض و استدعای بنده است ملاحظه میفرمایید اشخاصی که بخواهند بروند برای سرپرستی اینها در حقیقت باید معلم و مربی اخلاق باشند و باید مزایای علمی و اخلاقی خیلی زیادی داشته باشند تا بتوانند وظایف خودشان را انجام بدهند و مورد ایراد قرار نگیرند بنابراین این مسئله سرپرستی باید تحت یک قاعده و قانونی دربیاید اما راجع به پیشنهاد در متن قانون نوشته شده است که به مجرد این که سرپرستی گفت اخلاق این دانشجو این شخص مناسب نیست به موجب یک اعلام قبلی سه ماه هزینهاش را قطع کنند بنده این ماده را دیشب مطالعه کردم صبح هم دو مرتبه خواندم و با مذاکراتی که امروز در مجلس شد بیشتر این مطلب را که بنده پیشنهاد کردم تأیید کرد خوب یک سرپرستی ممکن است خدای نخواسته شرایط کافی نداشته باشد و یک محصلی با این یک گزارش او قطع حقوقش بشود و او در اروپا بلاتکلیف بماند و یک وضعبت بسیار بدی پیدا بکند و وضع او به کلی از بین برود بنده پیشنهاد کردم که او البته بنا به وظیفه خود گزارشش را بدهد ولی این گزارش بیاید پیش وزیر فرهنگ که فرهنگ یک مملکتی را اداره میکند او رسیدگی بکند اگر وزیر فرهنگ این پیشنهاد را صحیح دانست آن وقت قطع ارز بکند البته ما هم راضی نیستیم و قول ندادیم که اشخاصی که دارای شایستگی نیستند بروند در اینجا و اسباب آبروریزی اشخاص و مملکت را فراهم بکنند سرپرست اگر اطلاعاتی دارد گزارشی بدهد اما اختیار هم به دست گزارش یک نفر سرپرست نباید داده شود او اگر مطالعاتی در این باب دارد بدهد به وزارت فرهنگ آن وقت اگر وزارت فرهنگ این اطلاعات را صحیح دانست و قبول کرد که آن محصل در آنجا مطابق مقررات رفتار نمیکند و پیشرفتی در تحصیلات ندارد و اسباب آبروریزی مملکت است آن وقت ارز او را قطع میکند پیشنهاد بنده در این مورد است زیرا پیشبینی که در قانون شده است فقط به موجب گزارش سرپرست و اصلاً پول دست سرپرست نیست وزارت فرهنگ باید بدهد او گزارشش را باید بدهد به وزارت فرهنگ وزارت فرهنگ اگر صلاح دانست تعقیب بکند و قطع بکند و الّا این اختیار را دادن به سرپرستی آن هم به سرپرستی که الان دارای قانونی نیست و معلوم نیست دارای چه شرایطی باید باشد به هیچوجه منالوجوه صحیح نیست
عمیدینوری- بنده یک پیشنهاد مشابهی دادهام بفرمایید آن هم قرائت شود
رئیس- بلی یک پیشنهاد مشابهی ایشان دادهاند که قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
و نیز مکلفند درباره محصلینی که از حیث اخلاق و رفتار شایستگی کامل ندارند و یا در تحصیلات آنها پیشرفت کاملی حاصل نشده گزارش خود را با ذکر دلایل به وزارت فرهنگ ارسال دارند که در صورت تصویب وزارت فرهنگ با اعلام قبلی شش ماهه به اولیای آنها هزینه و یا کمکهزینه قطع گردد. عمیدی نوری
رئیس- تفاوت این دو پیشنهاد در سه ماه و شش ماه است
صدرزاده- بنده موافقم شش ماه باشد
رئیس- در این پیشنهاد یک کلمه رسیدگی هم علاوه دارد آقای وزیر فرهنگ بفرمایید
وزیر فرهنگ- بنده نمیدانم به چه دلیل به یک محصلی که ما خودمان اینجا مینویسیم اخلاق و رفتار او شایستگی ندارد درس هم نمیخواند بیاییم به او ارفاق بکنیم بگوییم که تا شش ماه هم پول از دولت بگیرد آقا سه ماه را به این دلیل گذاشتیم که در ظرف این مدت پدر این شخص مطلع شود که فرزندش درس نمیخواند اخلاقش خوب نیست او را بردارد بیاورد به مملکت خودش اگر بنا باشد دو سال دیگر هم آنجا باشد و به او کمک بکنیم این درست نیست به علاوه آقایان میدانند آن چه اعتبار از این ماده به دست میآید صرف اعزام شاگردان اول میشود معنیش این است که ما شاگردهای اول را که زحمت کشیدهاند علاقه نشان دادهاند و درس خواندهاند و اخلاقشان هم خوب است اینها را محروم بکنیم از تحصیل بعد بگوییم آن یکی که اخلاقش بد است و درس هم نمیخواند شش ماه دیگر پول بگیرد
عمیدی- موافقیم که سه ماه باشد
رئیس- پیشنهاد آقای صدرزاده مجدداً قرائت میشود
(به شرح سابق خوانده شد)
رئیس- آقای مشایخی
مشایخی- موافقم
رئیس- آقای عمیدینوری
عمیدینوری- بنده با پیشنهاد جناب آقای صدرزاده موافقم
رئیس- آقای فضایلی
فضایلی- بنده یک تذکری دارم
رئیس- بفرمایید
فضایلی- البته پیشنهاد بسیار عالی است و تصور میکنم که آقایان نمایندگان هم کاملاً با آن موافق هستند ولی بنده میخواهم توجه جناب آقای صدرزاده را جلب بکنم در صورتی که ایشان موافقت بفرمایند بنده معتقدم که بایستی تمام جهات رعایت شود در تصویب پیشنهاد جناب آقای دکتر آقایان ما البته به کلی آنهایی را که از کمک دولت استفاده نمیکنند از نظارت رها کردیم و تا یک جهتی صحیح بود اما معتقد هستیم با این رویهای که به موجب پیشنهاد آقای صدرزاده ما عمل میکنیم به این معنی که برای سرپرستی فقط گزارش دادن را قبول کردهایم و در ضمن هم انتظار داریم و امیدواریم که انشاءالله سرپرستهای ما هم اصلاح بشوند معتقد هستیم که نسبت به محصلین آزاد و هم و هم یک چیزی اینجا بگذاریم به این معنی اگر محصلینی هم که هیچ گونه استفاده کمکی نمیکنند موظف هستند که دارای اخلاق و تحصیل صحیح باشند سرپرستی گزارش میدهد وزارت فرهنگ رسیدگی میکند نظر سرپرستی صحیح است نسبت به قطع ارز آنها و یا نسبت به مدت اقامت آنها حقی داشته باشد اینجا فقط حقی برای وزارت فرهنگ گذاشتهایم که کمک آنها را قطع بکنید دیگر حقی برایش نگذاشتهایم که به اگر بنویسد و کمک آنها را قطع بکنید که بعد از سه ماه ارز به آنها ندهید
(صدرزاده- این هم هست به عنوان هزینه تحصیلی نوشته شده) این به نظر جنابعالی کافی است
وزیر فرهنگ- بلی اگر کافی باشد عرضی ندارم
رئیس- آقای مشایخی
مشایخی- بنده میخواستم به عرض آقایان برسانم به واسطه کسالتی که داشتم مدتی در اروپا بودم و از این نقطهنظر توانستم با بعضی از محصلین خارجی تماس بگیرم در همان موقع جناب آقای وزیر فرهنگ هم در سوئیس بودند در بین محصلین ایرانی مقیم خارج محصلین خیلی خوب هست محصلینی هم هستند که وقت تلف میکنند و البته باید آن محصلینی که وقت تلف میکنند و پول مملکت را خرج میکنند و همان طور که توضیح دادند از پاسپورت تحصیلی استفاده میکنند اگر چنانچه آنها حقیقتاً محصل نبودند و اخلاق و رفتارشان خوب نبود باید اینها را برگردانند (صحیح است) خوشبختانه این مطلب مورد توجه تمام دستگاهها هست و من دیدم در هامبورگ آقای مهندس اردشیر زاهدی از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مأموریت پیدا کردهاند که بیایند به اوضاع عمومی محصلین رسیدگی کنند و انصافاً آقای اردشیر زاهدی علاقهمندی هرچه تمامتر از نقاط مختلف و شهرهای مختلف آنان گردش میکردند حتی من اطلاع پیدا کردم که ایشان از محصلین مقیم هامبورگ یک شب دعوت کردند به شام در یک رستوران ایرانی و از آنها پذیرایی کرد و توقعات و تمنیات آنها را گوش کرد توقعات و تمنیات محصلین در قسمتهای مختلف بود دستهای میگفتند ما تحصیل میکنیم و خوب تحصیل میکنیم ولی امیدوار نیستیم وقتی به مملکتمان برگشتیم از وجود ما استفاده بکنند و ما در مقابل زحماتی که کشیدهایم اطمینانی نداریم آقای اردشیر زاهدی آنها را مطمئن کرد که در دربار شاهنشاهی کادر مخصوصی تشکیل خواهد شد که این دستگاه برای محصلینی که تحصیلات خوب میکنند کار در نظر بگیرد و وقتی برمیگردند به مملکت ویلان و بلاتکلیف نباشند بنده میخواستم در پایان این مطلب را عرض کرده باشم همان طوری که تدابیری اتخاذ میکنید که محصلین بد را برمیگردانید همان طور باید رویهای اتخاذ بکنیم که محصلینی که خوب تحصیل میکنند به سرنوشت و آینده خودشان از این مملکت بیش از پیش امیدوار باشند و بتوانند مفید برای مملکت باشند. بنابراین بنده استدعایم از آقای وزیر فرهنگ این است این ماده و این اصلاحی که جناب آقای صدرزاده کردند بسیار بسیار مفید است و کسی که از ارز استفاده میکند و تحصیل نمیکند با گزارش سرپرست و رسیدگی وزارت فرهنگ اگر معلوم شد که این محصل ادامه به تحصیل نمیدهد باید برگردد ولی در این لایحه نمیبینم از نقطهنظر محصلینی که در خارج تحصیل میکنند و همان سرپرست گزارش داد که تحصیلات آنها خیلی خوب است و مدارک علمی مستدل و صحیح برای مملکت میآورند من نمیبینم که برای آنها چیزی در نظر گرفته باشند بنابراین بنده خواستم تذکر بدهم که ضمن لوایحی در آتیه از نقطهنظر استخدام یا از نقطهنظر استفاده از وجود محصلین میآورید یک تدابیری اتخاذ کنید که محصلین خوب استفاده بکنند و تشویق بیشتری بشوند و بیش از پیش بتوانند خدمتگزار باشند و با علاقهمندی هرچه زودتر برگردند زیرا اکثریت از محصلین نمیخواهند برگردند و باید تقدیر و تشویق بکنید از تذکراتی که آقای اردشیر زاهدی به محصلین در آلمان داد و آنها را مستظهر به الطاف همایونی کرد و سعی کرد به آنها بفهماند که وقتی شما برگردید به کشور از شما استفاده خواهند کرد و سعی کنید که برگردید و برای مملکت مفید واقع شوید
رئیس- قرائت کنید که رأی بگیریم پیشنهاد مجدداً
(به شرح سابق قرائت شد)
آقای وزیر فرهنگ فرمایش دارید بفرمایید
وزیر فرهنگ- بنده استدعا میکنم آقای صدرزاده موافقت بفرمایید که بعد از کلمه کمک هزینه تحصیلی اضافه شود کمکهزینه و ارز تحصیلی
فضایلی- نظر بنده هم همین بود
صدرزاده- موافقم
رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد و این اصلاح موافقند قیام کنند اغلب برخاستند تصویب شد پیشنهاد دیگر قرائت میشود پیشنهاد آقای مهندس بهبودی
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست معظم مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینماید که در سطر نهم بند اول مادهواحده بعداز کلمه لیسانس کلمه فوقلیسانس اضافه شود بهبودی
رئیس- آقای مهندس بهبودی
مهندس بهبودی- در لایحه تقدیمی برای لیسانسیهها و برای دکترها مصرح است که چه بکنند ولی برای جماعت فوقلیسانس معلوم نشده این جماعتی که بین لیسانسیه و دکتر هستند پیشبینی نشده و منظور نشده است این است که بنده استدعا میکنم اگر ممکن است آن را هم اضافه بفرمایید
رئیس- مخالفی نیست گفته شد خیر یک مرتبه دیگر قرائت کنید رأی گرفته شود
(مجدداً به شرح سابق قرائت شد)
آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند اغلب برخاستند تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود پیشنهاد دیگر آقای مهندس بهبودی به شرح زیر قرائت شد
ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید که تبصره ۲ مادهواحده از این لایحه حذف شود بهبودی
رئیس- در موقع اخذ رأی باید به تجزیه رأی گرفته شود چون حذف به منزله تجزیه است و توضیح ندارد پیشنهاد دیگر قرائت میشود پیشنهاد آقای عمیدی نوری به شرح زیر قرائت شد
پیشنهاد مینمایم در ماده واحده این اصلاحات به عمل آید
۱- در تبصره ۳ کلمه دانشجویان را تبدیل شود به دانشجویان داوطلبی را
۲- در سطر ۹ قبل از ۱۳۳۶- ۱۳۳۷ اضافه شود ۱۳۳۶- ۱۳۳۵
۳- تبصره ۲ حذف شود
۴- در بند ۳ جمله را مکلفند هزینه تحصیلی کسانی را که از حیث اخلاق و رفتار شایستگی کامل ندارند و یا در تحصیلات آنها پیشرفت کافی حاصل نمیشود با اعلام قبلی سه ماه قطع نموده گزارش آن را به وزارت فرهنگ ارسال نمایند این طوراصلاح شود و نیز مکلفند درباره محصلینی که از حیث اخلاق و رفتار شایستگی کامل ندارند و یا در تحصیلات آنها پیشرفت کافی حاصل نمیشود گزارش خود را با ذکر دلایل به وزارت فرهنگ ارسال دارند که در صورت تشخیص وزارت فرهنگ با اعلام قبلی شش ماهه به اولیای آنها هزینه یا کمکهزینه قطع گردد عمیدینوری
رئیس- آقای عمیدینوری پیشنهاد شما پس دو قسمت است بفرمایید توضیح بدهید
عمیدینوری- بنده بدواً تشکر میکنم از جناب آقای فرود که اظهار لطف به بنده فرمودند و همین طور مجلس شورای ملی در تذکراتی که جلسه قبل به عرض رساندم بعضی از نکات و نظریات بنده مورد توجه واقع شد و خود آقایان پیشنهاداتی فرمودند که تطبیق با پیشنهادات بنده میکرد که اغلبش تصویب شد فقط یک اصلاح عبارتی است که بنده از نظر قانونی دیدم که اقتضا دارد تصحیح شود چون عبارت قانون این است که از تاریخ تصویب این قانون وزارت فرهنگ مکلف است دانشجویانی را که در امتحانات ختم تحصیلات شعب دانشکدههای تهران و شهرستانها و همچنین در امتحانات ختم تحصیلات دانشسرای عالی و هنرسرای عالی در هر یک از رشتههای مربوطه به آنها حائز رتبه اول شدهاند به خرج دولت به خارجه اعزام بدارد این امر است یعنی اگر یک کسی نخواست برود باید با سرنیزه جلبش کنند برود البته منظور این نیست ولی لحن قانون این است به این جهت بود که بنده این اصلاح عبارتی را کردم که از تاریخ تصویب این قانون وزارت فرهنگ مکلف است دانشجویان داوطلبی را که دیگر امر اجباری نباشد این قسمت اول پیشنهاد بنده است اما قسمت دوم پیشنهاد مربوط به تبصره ۲ بود که در آن جلسه تشریف نداشتید که من به عرض رساندم شما در بند ۲ گفتهاید که محصلینی که بخواهند برای ادامه تحصیل به خارج بروند باید در امتحانات زبان که از طرف وزارت فرهنگ هر سه ماه ترتیب داده میشود شرکت نموده و پذیرفته شوند آن وقت تبصره ۲ شما متناقض با این است یعنی شما در بند ۲ قائل شدهاید که امتحان بکنید و امتحانات هر سه ماه یک بار ترتیب داده شود اما در تبصره دوم میگویید همین که یک نفر در یک مدرسه خارجی ثبتنام کرد این معاف است این صحیح نیست از این جهت بود که بنده در جلسه قبل عرض کردم که این تبصره ۲ صحیح نیست خوشبختانه جناب آقای مهندس بهبودی هم توجه فرمودند و پیشنهاد حذف این قسمت را دادند بنابراین از پیشنهادات بنده دو قسمت مانده است یکی اضافه کردن کلمه داوطلبی بعد از محصلین یکی هم متناقص بودن تبصره ۲ که باید حذف شود بقیه نظریات بنده مورد توجه مجلس شورای ملی واقع شد و تصویب شد و خیلی متشکرم
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- یکی از اشکالاتی که در مورد دانشجویانی که برای تحصیلات به خارج میروند وجود دارد ندانستن زبان است و البته هم خیال میکنند یک کسی به محض اینکه به یک کشوری رفت زبان آن کشور را یاد میگیرد چنین چیزی نیست به هیچوجه منالوجود چنین چیزی نیست برای اینکه ندانستن زبان یک اشکال خیلی بزرگی است برای محصلینی که به خارج میروند برای این که یک شخصی وقتی که به خارج میرود قدری حسننیت داشته باشد روز اول که به کلاس دانشگاه میرود چون دید درس معلم را نمیفهمد دیگر برای بار دوم نمیفهمد وقتی که نرفت البته معلوم نیست کجا میرود حالا بعضی از آنها هستند که خیلی اطفال زحمتکش و درسخوان هستند و میروند یک کلاسهایی را پیدا میکنند زبان میخوانند یک اندازهای میرسند ولی بعضیها هستند میروند دنبال تفریح و تفنن و به کلی وقت خودشان و مملکت و پول خودشان و مملکت را به هدر میدهنداز تمام دانشگاهها و مؤسساتی که دانشگاهی است همیشه در این باب به ما مراجعه میشود که این محصلین که میآیند اینجا زبان نمیدانند به اینها زبان یاد بدهید به اندازهای که بتوانند درس استاد را بفهمند و تعقیب کنند بعد بفرستید ما البته پیشبینی کردیم که در این بند ۲ که از محصلین امتحان زبان کنیم منتفی شد با پیشنهاد آقای دکتر آقایان زیرا ما محصلی با دریافت کمکهزینه دیگر نمیفرستیم اصلاً دیگر محصلی نمیفرستیم قانون تیر ۱۳۳۶ و اعزام محصل را با استفاده از ارز دولتی منع کرد بنابراین ما کسی را نمیفرستیم که از اوامتحان بکنیم این محصلینی که میرفتند همه آنهایی هستند که به خرج خودشان میروند آنها را هم گفتید نه و بنابراین این نظر اصلاحی که ما در این قسمت داشتیم و نظر به اینها نبود نظر به تمام دانشگاههایی بود که ایرانیها در آنجا تحصیل میکنند نه تنها ایرانیها بلکه تمام خارجیها و به همه تذکردادهاند که آنها باید زبان بدانند تا بیایند اینجا این موضوع منتفی شد با این پیشنهاد اما تبصره ۲ که گذاشتهایم برای این بود که یک محصلی ولو اینکه زبان نمیداند در یک مؤسسه شبانهروزی زبان یاد بگیرد
برای این که آن مؤسسه معلم مخصوص دارد برای آن خارجیها که میآیند و زبان نمیدانند زبان به او یاد بدهند بنابراین آن محصلی که در مدرسه شبانهروزی است بهتر زبان یاد میگیرد تا در مملکت خودمان به این جهت ما گفتیم اشخاصی را که به این مدارس شبانهروزی میبرند برای یاد گرفتن زبان از امتحان معاف میکنیم یک تبعیض دیگر قائل شدیم و آن این است که یک دیپلمه متوسطه وقتی که بخواهد برود به خارجه اگر بخواهد خودش را در کشور خودش برای تحصیل زبان آماده بکند آن وقت یک اشکالی پیدا میکند از لحاظ نظاموظیفه برای اینکه میگوید من میروم انجمن ایران و فرانسه عصرها دو ساعت فرانسه میخوانم برای این که میروم اروپا شما میگویید باید فرانسه بخوانم اما چون تحصیلات متوسطه را تمام کرده است و وارد دانشگاه شده است مشمول قانون نظاموظیفه است باید برود خدمت کند و آن معافی تحصیلی که در جریان تحصیل ممکن است به یک محصل داده به این داده نمیشود به این جهت است که ما ضمن یک تبصره که پیشبینی کردیم کسانی که برای عزیمت به خارجه در یک مؤسسه رسمی میروند زبان کشوری را تحصیل کنند تا یک سال میتوانند معافی تحصیلی بگیرند بنده میخواهم عرض کنم که این قانونی که تقدیم شده است یک مجموعهای است از یک مقرراتی که این مقررات موجب میشود که ما بتوانیم نظارت بهتر مراقبت بهتر و راهنمایی بهتر در امر تحصیل به محصلین مقیم خارج بکنیم و هر قدر که این قانون سستتر شود و از این نظارت و اختیارات کاسته شود به همان درجه در انجام مسئولیتمان مشکل ایجاد خواهد کرد الان همین موضوعی که پیشنهاد شد و تصویب شد و بنده با کمال تأسف باید عرض کنم که شاید بعضی از آقایان زیاد دقت نکردند در این مورد که چه خواهد بود این است که الان محصلینی که میروند همه به خرج خودشان میروند و ما به غیر از شاگردهای اول کمکهزینه و هزینه تحصیلی به کسی نمیدهیم این محصلینی که گروه گروه میروند به خارج همه به خرج خودشان میروند ما محصل غیر از شاگردان اول که میفرستیم دیگر نمیفرستیم بقیه همه به خرج خودشان میروند ما در این قانون هم تا آنجا که میتوانیم به قدر کافی تسهیلات فراهم میکنیم معافی نظاموظیفه میدهیم تا یک سال بروند بعد هم بروند در یک مدرسهای تحت سرپرستی خود ما اسمنویسی کنند که بدانیم یک مدرسه مطمئنی است الان وزیر فرهنگ یک کشوری به من گفت که این قدر بچههای کوچکتان را به این مدارس ما نیاورید اینها اغلب میروند در یک مدارس خصوصی که ما خودمان آنها را به رسمیت نمیشناسیم اگر بخواهید این وضع ادامه پیدا کند ما حرفی نداریم آن وقت از ما مسئولیت نخواهید دیگر به ما نگویید که در آلمان چنین شد چنان شد یا در فلان جا محصلین چنان کردند موضوع سرپرستی که بنده هم تصدیق میکنم که باید سرپرستی ما سرپرستی خوبی باشد بنده الان هم اعتقاد دارم خوب هستند و وظایف خودشان را انجام میدهند البته اگر یک قسمتهایی را آقایان نوشتهاند و جواب ندادهاند به ما تذکر بفرمایند ما یادآوری کنیم آنها هم کارشان زیاد است در آلمان ۴ هزار محصل است شاید یک عده قلیلشان به غیر از ۵۰۰ یا ۶۰۰ نفر بقیه به خرج خودشان رفتهاند اگر بنا باشد تحت سرپرستی و مراقبتی نباشند در هر مدرسهای که بخواهند بروند و تحت هر انضباطی که بخواهند خودشان را قرار بدهند آن وقت از سرپرست یا وزارت فرهنگ چه مسئولیتی میخواهید
رئیس- این دو سه قسمت دارد یک قسمت مشابه بود با پیشنهاد آقای صدرزاده که قبول شد یکی هم حذف تبصره ۲ است که باید در موقع رأی به تجزیه رأی بگیریم حالا رأی میگیریم به همان قسمت اول که به جای محصلین محصلین داوطلبی یعنی در سطر ۳ کلمه دانشجویانی تبدیل شود به دانشجویان داوطلبی تا حالا که رأی گرفته میشود به این پیشنهاد اصلاحی آقایانی که موافقند قیام کنند اغلب برخاستند تصویب شد دو پیشنهاد است که مشابه است و قرائت میشود پیشنهاد آقایان بهبهانی و فرود و صدرزاده
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید تبصره ذیل به مادهواحده اضافه شود
تبصره- سرپرست کلیه محصلین در خارج باید واجد شرایط زیرباشد
۱- دارای تحصیلات عالیه بوده و به زبان محل مأموریت خود کاملاً تسلط داشته و معروف به حسن شهرت و حسن اخلاق بوده و صلاحیت انتصاب وی به تصویب شورای عالی فرهنگ برسد آییننامه این قسمت را وزارت فرهنگ ظرف یک ماه تهیه و پس از تصویب هیئت وزیران به موقع اجرا خواهد گذاشت
رئیس- آقای بهبهانی
بهبهانی- عرض کنم که آقایان ملاحظه فرمودید که چند قانون آمد اینجا و شرایط در نظر گرفتند برای محصلینی که به خارجه اعزام میشوند و در تمام این موادی که گنجانده شده بود سعی شده بود که محصلینی که در آنجا میروند و میخواهند تحصیل کنند و اینها اخلاقشان منحرف نشود خدای نکرده که مثلاً یک کارهایی بکنند که خلاف کارهای تحصیلی باشد و از این چیزها ولی متأسفانه جناب آقای دکتر مهران بنده یک چیزهایی از این سرپرستی محصلین در خارج شنیدم که حقیقتاً گفتن آنها در پشت این تریبون ننگآور است بنده به خودم اجازه نمیدهم آن مطالبی که راجع به سرپرست محصلین در خارج شنیدم و به گوش ما میرسید و احتماًل میدهم به گوش خود شما هم رسیده باشد در پشت این تریبون که مقدس است به شما عرض کنم ولی همین قدر به طور سربسته و با اطمینان خاطر به جنابعالی عرض میکنم که ننگآور است که اسم آن سرپرست به نام ایرانی برده شود این را بدانید (فرود- بعضیهایشان) البته بعضیهایشان همه را عرض نمیکنم از آن جهت بنده در ضمن این لایحه احساس کردم همین طور که یک شرایطی برای یک محصلی که میخواهد بلند شود برود انگلستان یا فرانسه یا آمریکا تحصیل کند قید شده است مثلاً قید شده است محصلی که میخواهد برود انگلستان تحصیل کند زبان انگلیسی را بداند ولی سرپرستی که میفرستید در انگلستان زبان انگلیسی را نداند سرپرستی که میفرستید اروپا اصلاً زبان اروپایی را نمیداند اصلاً شهر پاریس را بلد نیست اسم مدارس آنجا را نمیداند خوب این خیلی به نظر بنده خلاف انصاف است که یک محصل وقتی میخواهد برود اروپا تحصیل کند باید آشنا به زبان آنها باشد ولی یک سرپرست محصلین که میخواهد دو هزار نفر چهار هزار نفر محصل را تروخشک کند مدرسهاش را نتخاب کند با اولیای فرهنگ آنجا صحبت کند اصلاً زبان آنجا را نداند بنده سربسته خدمتتان عرض کردم دیگر باقیاش راعرض نمیکنم از این جهت بنده پیشنهاد کردم همین طوری که برای محصلین یک شرایطی رادر نظر میگیرید برای سرپرست محصلین هم یک شرایط کلی بنده پیشنهاد کردم یکی حسن شهرت داشته باشد شما که همیشه وزیر فرهنگ نیستید بنده حقیقت مطلب را عرض میکنم آقایان میدانند که من لسان تعریف نداشتم و ندارم و اگر هم بخواهم از کسی تعریفی میکنم خصوصی و پیش خودش تعریف و تشویق میکنم و پشت تریبون از کسی تعریف نکردهام هر چقدر انتقاد به نظرم رسیده است اینجا گفتهام ولی نسبت به آقای دکتر مهران قلباً ارادت دارم و میدانم که ایشان حقیقتاً مرد شایستهای هستند نمیگویم که مظاهر بدی در وزارت فرهنگ نیست شاید باشد ولی ایشان شخصاً در کارشان حسننیت دارند ایشان را میشناسم جنابعالی همیشه وزیر فرهنگ نیستید وزرای فرهنگ مختلف بودهاند و آمدهاند و خواهند آمد یا کسان دیگری ممکن است به شما تحمیل بکنند شما را در امپاس میگذارند ولی برای شما اگر شرایطی تعیین شود یعنی برای سرپرستهای شما آن وقت از شما رفع مسئولیت میشود و شما دیگر منع قانونی دارید و دیگر هر کس و ناکس را مجبور نیستید بردارید آنجا بگذارید این بود که برای اینکه اگر شما در محظورید رفع محظور از شما شود ما پیشنهاد کردیم که این آقایان سرپرستها بایستی واجد این شرایط باشند اولاً حسن شهرت داشته باشند حسن اخلاق داشته باشند یکی اینکه به زبان آنجا آشنا باشند یکی دیگراین که با تصویب شورای عالی فرهنگ باشد امیدوارم آقایان محترم که البته حسننیت دارند برادر آن و خواهران و فرزندان ما در خارج تحصیل میکنند به این پیشنهاد رأی بدهند که از این حیث هم خاطرتان جمع باشد
رئیس- اینجا یک چیزی به نظر بنده میرسد تحصیلات عالیه اگر یک کسی در کشوری کرده باشد دیگر با زبان آنجا آشنایی کامل دارد بنابراین این قسمت دوم زاید است یا بگذارید که تحصیلات عالیه یا آشنایی به زبان محلی آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- بنده این آقایان را که به سمت سرپرستی در خارج انجام وظیفه مینمایند همه را خودم انتخاب کردهام مسئولیت کار ایشان با بنده است و این که فرمودید که اگر تحمیل میکنند بیایید بگویید این طور نیست اشخاصی که انتخاب شدهاند با نظارت فرهنگ و مسئولیت وزیر فرهنگ انجام وظیفه میکنند و بنده هم در حضور آقایان اعتراف میکنم که وضع محصلین و وضع کارمحصلین و مراقبت در کار آنها خیلی بهتر از سابق شده است و آقایان باید به اهمیت کار و وسعت کار توجه بفرمایند نظارت در تحصیل و اخلاق چندین هزار نفر در کشورهای خارج که هر کدام از این کشورها یک مقررات خاصی برای تحصیل و برای اقامت دارند و تابع قوانین و مقررات ما نیستند یک امر ساده و آسانی نیست و بنده خدمت آقایان عرض میکنم اشخاصی که مشغول این خدمت هستند با کمال حسننیت و با کمال دوستی و دلسوزی این وظیفه را انجام میدهند البته این تردید ندارد در هر دستگاهی ممکن است یک وزیر فرهنگ دیگری بیاید به جای بنده و این کارها را بهتر انجام بدهد این بحثی نیست یا ممکن است مراقبت بهتری شود آقایان بفرمایند تذکر بفرمایند تا بهتر شود این قوانین هم که میآوریم روی همین مطالعات است با همین آقایان مینشینیم و بحث میکنیم اشکالات کارشان را رفع میکنیم و توجه میکنیم بعد میخواهیم بگوییم ما هم ارائه طریق میکنیم که وظایفمان را به طرز بهتری انجام بدهیم این است که بنده میخواستم این نکته را خدمت آقایان عرض کرده باشم اما راجع به این شرایط که میفرمایید بنده چون عقیدهام این است که البته چون پست مهمی است مراقب و راهنمایی جوانان مملکت است ولی اجازه بفرمایید که ما در این باب یک مطالعه بیشتری بکنیم چون ممکن است بعضی شرایط دیگری لازم باشد و از بعضی کشورها ضرورت نداشته باشد که در آن کشورتحصیلکرده باشد مثلاً اگر در مدارس عالیه فرانسه تحصیلکرده باشد در آنجا اطلاعات وسیع داشته باشد هیچ مانعی ندارد که سرپرست محصلین در مملکت سوئیس یا بلژیک باشد بنابراین این شرایطی که میفرمایید ممکن است در عمل ما را دچار اشکال کند یکی دیگر این که این قانون به محض تصویب باید اجرا شود ما نمیتوانیم یک دستگاههایی را آناً زیرورو کنیم بنده پیشنهاد میکنم که اگر آقایان چنین نظری دارید لااقل به صورتی باشد که ما را وادار بفرمایید که یک مقرراتی وضع کنم و به تصویب شورای عالی فرهنگ برسانیم که هم مجال بیشتری داشته باشیم و هم مطالعه بیشتری داشته باشیم و الا این مقررات را اگر الان تصویب بفرمایید ممکن است نتوانیم عمل کنیم و این قانون به این صورت تصویب کردن ایجاد اشکال مینماید
رئیس- آقای دکتر مشیرفاطمی
دکتر مشیرفاطمی- بنده اصولاً با این پیشنهاد موافقم و در جلسه گذشته هم که جناب آقای دکتر مهران تشریف نداشتند اینجا عرایضی کردم ولی بنده اینجا دو سه تا اشکال میبینم در این پیشنهاد اگر تحصیلات عالیه بنویسید تنها کافی است و جلوگیری میشود که اشخاص بیسواد بروند ولی زبان محل را بداند به نظر بنده زائد است و به علاوه سرپرست کل که نمیتواند تمام زبانها را بدانند در اروپا به ده زبان صحبت میکنند فرانسه انگلیسی آلمانی هلندی یا سوئدی سرپرست کل که نمیتواند تمام این زبانها را بداند بنده عقیدهام این است که اگر آقایان موافقت بفرمایید یک تبصرهای اضافه شود که دولت مکلف باشد در ظرف یک ماه شرایط سرپرستها و سرپرستهای کل را بیاورد آن وقت آقای دکتر مهران هم با مطالعه یک شرایط برای سرپرستهای کل و یک شرایطی برای سرپرستهای جز بیاورند چون به عقیده بنده سرپرست کل باید یکی از رجال لایق باشد و یکی از اشخاص لایق سرپرستی کل را بکند آن سرپرستهای جز را هم باشند و الا یک نفر که نمیتواند به همه کارها برسدبنده خیال میکنم مناسب باشد که یک ماه وقت داده شود در ظرف یک ماه جناب آقای وزیر فرهنگ شرایط اشخاصی که بتوانند سرپرستی بکنند برای تصویب به مجلس بیاورند که از قوه به فعل دربیاید چون موضوع سرپرست خدا شاهد است فوقالعاده مهم است و به آتیه مملکت بستگی دارد به این جوانانی که برمیگردند بستگی دارد و باید در این کار با مطالعه دقیق اقدام کرد
رئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- عرض کنم این پیشنهادی که جناب آقای بهبهانی تقدیم کردند در حقیقت یک الهامی بود که از مذاکرات مجلس گرفته شد مذاکرات این جلسه و جلسه سابق من در یک احصاییهای دیدم که از بیانات جناب آقای وزیر فرهنگ نقل شده بود که ۱۳ هزار نفر دانشجوی ایرانی در ممالک خارجه مشغول تحصیل هستند ۱۳ هزار نفر دانشجو و تحصیلات عالیه ملاحظه بفرمایید یک مملکتی مثل ایران سرمایهای بهتر و بالاتر از این نمیتواند داشته باشد که ۱۳ هزار نفر دانشجوی او در خارجه تحصیل کنند و ما درباره سرپرستی آنها یک قدری اهمال بکنیم یا این که قانون را امروز تصویب نکنیم و بیندازیم به روز دیگر ملاحظه بفرمایید در اینجا هیچ نظر شخصی نیست خدا شاهد است بنده که یکی از امضاءکنندگان این پیشنهاد هستم شاید بیشتر از یکی دو نفر از سرپرستها را نمیشناسم خود بنده معتقد هستم که این سرپرستیها را باید به عهدهٔ سفارتخانهها قرار بدهند و بر فرض یک اشخاصی که در این کار بصیرت دارند به سفارتخانه ما علاوه کنند برای این که از تجارب آنها استفاده بکنند و بتوانند مشکلات محصلین را رفع کنند این شرایطی که در اینجا بیان شده است یک شرایط کلی است بنده خیال میکم شما اگر یک آموزگار برای تربیت ۴- ۵ فرزندان تعیین بکنید سعی میکنید که این چند شرط را واجد باشد اولاً سواد داشته باشد ثانیاً صلاحیت داشته باشد و بتواند این کار را انجام بدهد آن وقت ما این شرایط را که برای ۱۳ هزار نفر دانشجوی ایرانی در خارج ایران پیشنهاد میکنم این قبول نشود پیشنهاد چیست پیشنهاد این است که این آدمی که میخواهد عهدهدار شود و این اشخاصی که میخواهند تربیت و تحصیل ۱۳ هزار نفردانشجویان ایرانی را عهدهدار شوند صلاحیت داشته باشند و تحصیلات عالیه خارجی داشته باشند البته کسی که تحصیلات عالیه ندارد چطور میتواند به یک محصلی که تحصیلات عالیه میکند سرپرستی بکند باید زبان آن محل را بلد باشد شورای عالی فرهنگ صلاحیت او را تصدیق کند شما وقتی که میخواهید روزنامه به یک کسی بدهید شورای عالی فرهنگ صلاحیت او را باید تصدیق کند آن وقت به یک کسی که میخواهد سرپرستی هزار نفر را بکند باید توجه بفرمایید که صلاحیت داشته باشد به نظر بنده مناسب است که جناب آقای وزیر فرهنگ این شرایط را موافقت بفرمایند تصویب شود نهایت یک پیشنهادی بنده به ضمیمه آن تقدیم میکنم که آییننامه آن را وزارت فرهنگ در ظرف یک ماه تهیه کند و بعد از این که به تصویب هیئت وزیران رسید اجرا کند آن نظریات جزئی که دارید در این آییننامه بگنجانید و پس از تصویب هیئت وزیران به موقع اجرا بگذارید
رئیس- آقایان توجه بکنند پیشنهاد قرائت میشود که رأی بگیریم پیشنهاد تقدیمی آقایان بهبهانی و فرود و صدرزاده در سه قسمت به شرح گذشته قرائت و یک قسمت ذیل به صورت شرط چهارم به آن اضافه گردید
۴- آییننامه مربوطه را وزارت فرهنگ در ظرف یک ماه تهیه و پس از تصویب هیئت وزیران به موقع اجرا بگذارد
رئیس- چرا ۱ و ۲ و ۳ و ۴ باشد اینها تمام به هم مربوط است آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند اغلب برخاستند تصویب شد دو پیشنهاد از طرف آقایان عمیدی نوری و آقای دکتر دادفر رسیده است که قرائت میشود پیشنهاد آقای عمیدی نوری
(به شرح زیر قرائت شد)
سرپرستیها مکلفند از تاریخ تقاضای تعیین مدرسه حداکثر تا یک ماه محل آن را تعیین و اعلام دارند. عمیدی نوری
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر دادفر هم که مشابه این پیشنهاد است قرائت میشود
به شرح ذیل قرائت شد
پیشنهاد میکنم تبصره زیر به عنوان تبصره ۴ به بند ۲ علاوه شود
تبصره ۴- هر یک ازسرپرستیها مکلف هستند حداکثر تا یک ماه پس از تسلیم مدارک تحصیلی به وزارت فرهنگ و ثبتنام و فرستادن ورقه ثبت اقدام نمایند و در غیر این صورت وزارت فرهنگ گذرنامه دانشجویی صادره را تسلیم متقاضی خواهد کرد
رئیس- پیشنهاد آقای عمیدی نوری جامعتر است مخالفی نیست اظهاری نشد مجدداً قرائت میشود
(به شرح سابق قرائت شد)
وزیر فرهنگ- اجازه میفرمایید بنده یک عرضی دارم
رئیس- بفرمایید
وزیر فرهنگ- این موضوع دو تا پیشنهاد اخیر با تصویب پیشنهاد آقای دکتر آقایان منتفی است برای اینکه ما وقتی در بند ۲ به طور مطلق نوشته بودیم که هر محصلی بخواهد برود باید به وسیله سرپرستی ثبتنام بگیرد البته این وارد بود که بگوییم سرپرستی هم مکلف است در ظرف یک ماه یا دو ماه جواب بدهد ولی با تصویب پیشنهاد آقای دکتر آقایان منتفی شد زیرا که در بند ۲ این کار منحصر شد به کسانی که به خرج دولت میروند کمکهزینه تحصیلی بگیرند کمکهزینه تحصیلی آنهایی میگیرند که در آنجا هستند و دارند درس میخوانند ما که به اشخاص تازهای کمک هزینه نمیدهیم آنهایی که به خرج دولت میروند اختیارشان دست دولت است بنابراین این موضوع اصلاً منتفی است
رئیس- آقای عمیدینوری
عمیدینوری- بنده خیال میکنم یکی از نکاتی که همیشه باید در قوانین رعایت شود ضمانت اجرای قوانین است همین طور که امر میشود یک ضمانت اجرا هم میخواهد ما وقتی امر میکنیم که یک کسی مقررات قانون را اطاعت کند همین طور باید ضمانت اجرا هم قائل شویم که اگر طرف نکرد چه این اصول قانوننویسی است ولی چون متأسفانه قوانین اغلب به صورت یک طرفی تنظیم و تصویب میشود چون لوایح را غلب دولتها میآورند و دولتها همیشه از عینک خودشان امور مردم را نگاه میکند البته شأن مجلس شورای ملی همین تعدیل است باید مجلس هم از نظر قوه اجراییه قوانین را مطالعه کند و هم از نظر مردم تا بتواند قوانین مفیدی وضع کند که اثرش دراجتماع خوب باشد این پیشنهادی که بنده داده بودم البته قبل از پیشنهاد اصلاحی جناب آقای فلیکس آقایان بود و این نکتهای که جنابعالی از آن نقطهنظر میفرمایید درست است اما از نظر خود این ماده فرض بفرمایید که شما میخواهید محصلین را عزام بکنید به خارج اینجا مکلف کردهاید جناب آقای دکتر مهران امر فرمودید که به وسیله سرپرستی حالا خود دستگاه شما میخواهد محصلی را عزام کند و اختیاری داده به آقای سرپرست که تعیین کند ولی مکرر این آقای سرپرست توجه فرموده این است که ما مکلفش کردیم گفتیم که این آقا را یک تکلیف قانونی برایش قائل شویم که حالا که شما میفرستید از طرف یکی جوابش را بدهد و الا این حق شماست اگر از بنده میخواستید بشنوید اصلاً بند ۲ و ۳ همهاش کارهای آییننامهای است و جز کارهای خودتان بوده و الان هم عمل میکردید اینها را آوردید به صورت قانون ولی قانون وقتی در مجلس وضع میشود بایستی طرفینی باشد نباید یک طرفی باشد و اختیار دست یک دستگاهی باشد که اگر آن دستگاه انجام وظیفه نکرد مردم بلاتکلیف بمانند به این جهت بود که آقای دکتر دادفر هم یک ضمانت اجرایی بیشتری گذاشت که اگر در ظرف یک ماه نکرد بتوانند گذرنامهاش را بگیرند ولی بنده یک قید قانونی برای این سرپرستها که اینجا خیلیها هم ایراد دارند نسبت به وضع سرپرستها قائل شدم حالا چیز مهمی نیست در صورتی که شما هم تبعیضی ندانید بنده هم حرفی ندارم و لزومی ندارد پس میگیرم
رئیس- اینجا بعد از این که پیشنهاد آقایان تصویب شد میماند یک قسمت که ولی آنها در پرداخت تعهد کند این قسمت باید برداشته شود آنهایی که کمکهزینه از دولت میگیرند دیگر ولی ندارد و این باید حذف شود آقای دادفر بفرمایید توضیح بدهید
دکتر دادفر- بنده این پیشنهاد را وقتی که تقدیم کردم قبل از تصویب پیشنهاد آقای آقایان بود و همان طوری که آقای عمیدی نوری فرمودندد دیگر محلی بعد از تصویب پیشنهادی آقای آقایان برای این پیشنهاد نبود اما وقتی که بند دو را مطالعه کردم دیدم که بند دو همهاش تا آخر ضدونقیض میشود یعنی به این صورت درآمده بند دو از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند برای ادامه تحصیلات با کمکهزینه دولت به خارج کشور بروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس کشور محل تحصیل و به وسیله و با گواهی و امضا سرپرستی به وزارت فرهنگ تسلیم نمایند و ولی آنها باید تعهد پرداخت مخارج اعاشه و تحصیلات آنها را بنماید و امتحان زبان هم بدهند اگر اینها با کمک دولت میروند دیگر ولی آنها چه تعهدی بدهد و چه امتحان زبانی بدهند به این ترتیب اگر این بند دو این طوری تصویب شود ممکن
است بعداً تعبیر شود که منظور از ارز دولت همان ارزی است که میگیرند اما اگر این قسمت ولی و مخارج حذف شود دیگر برای پیشنهاد بنده محلی نمیماند
رئیس- این قسمت که ولی آنها باید تعهد پرداخت بکند طبعاً از بین میرود آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ (دکتر مهران)- ملاحظه بفرمایند ما الان شرایط این که به یک محصلی گذرنامه تحصیلی بدهیم حالا میخواهد به خرج خودش برود و یا میخواهد به خرج هر دستگاهی برود در هر حال از ما گذرنامه تحصیلی میخواهد و بعد اجازه خرید ارز به نرخ بانک ملی اگر به خرج خودش برود و اگر به خرج دولت برود و خرجش را دولت میدهد و حق سوم ندارد که یک کسی کمک هزینه بگیرد و برود کمک هزینه درباره محصلینی است که الان در خارج هستند بنابراین محصلینی که بعد از تصویب این قانون بروند دو جورند یا به خرج دولت میروند مثل همین شاگرداولها که خرج آنها را دولت میدهد اما آنهایی که به خرج خودشان میروند در اینجا پیشبینی شده بود که ثبتنام را سرپرستی بکند بنا شد خودشان بکنند زبان آن کشور را هم ندانند و همین جوری بروند خوب بروند مسئولیتش البته با مجلس است که رأی داده است اینها همین جور بروند اما اگر ما به اینها گذرنامه میدهیم باید ببینیم پسر کیست کجا میرود کی خرج او را میدهد اگر رفت آنجا وقتی با یک گذرنامه تحصیلی رفت فلان عمل زشت را کرد خواهند گفت یک محصل ایرانی در فلان شهر فلان حرکت زشت را کرده است بالاخره برای مملکت ما بد است محصلی که در خارج است یک شخصیت فردی دارد که پسر زید است پسر عمرو یک شخصیت اجتماعی دارد که این شخصیت مربوط به مملکت است میگویند یک محصل ایرانی و قبل از هر چیز ما باید این حیثیت را حفظ بکنیم ما باید پدر او را بشناسیم متکفل امور او را بدانیم کیست بنابراین محصلینی که به خرج خودشان هم به خارجه میروند اینها هم باید تعهدات را بسپارند تا وضعشان روشن باشد و ما بتوانیم اقدام کنیم و بنابراین با آن اصلاحی که شده است در این ماده باید یک اصلاحی هم شود اما اگراصلاح فقط حذف آن قسمت باشد که تعهد نکند ما برخلاف میخواهیم لااقل این تعهد را بسپارند الان هم عملاً میآیند اینجا و مینویسند و امضا میکنند که من پدر این محصل تعهد میکنم که کفالت خرج این را داشته باشم مادامی که در خارج تحصیل میکند صحیح است
رئیس- این کاملاً صحیح است و بایستی تفکیک شود نسبت به داشجویانی که به خرج خودشان میروند باید تعهد علاوه شود باید ولی برداشته شود و گذاشته شود و دانشجویانی که به هزینه خودشان میروند ولی آنها تعهد بکند حالا پیشنهاد اصلاح میشود و خوانده میشود
به شرح زیر قرائت شد
از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند بااستفاده از کمکهزینه ارزی عدهای از نمایندگان از این سال به بعد میگویند که کمک هزینه نخواهیم داد کسانی که میروند تمام هزینه را میدهند باید گذاشت کمک هزینه و ارز تحصیلی
رئیس- مجدداً قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند با استفاده ازهزینه و ارز تحصیلی برای ادامه تحصیلات به خارج کشور بروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس رسمی کشور محل تحصیل با امضا سرپرستی به وزارت فرهنگ تسلیم نمایند و نسبت به محصلینی که به هزینه خود میروند ولی آنها باید تعهد پرداخت مخارج اعاشه و تحصیل آنها را بنمایند
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- ملاحظه بفرمایید اگر این طور تصویب بفرمایید باید نوشته شود از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که به خرج دولت یا با استفاده از ارز تحصیلی به خارج کشورمیروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس رسمی کشور محل تحصیل به وسیله و با گواهی سرپرستی تسلیم نمایند و علاوه بر این اجازه بفرمایید باید زبان کشوری را که در آن تحصیل خواهند کرد به قدر کافی بدانند و در امتحانات زبانی که از طرف وزارت فرهنگ هر سه ماه یک مرتبه ترتیب داده میشود شرکت نموده و پذیرفته شوند آن وقت در ذیل این باید نوشت اولیای محصلینی که به هزینه خود به خارجه میروند باید تعهد بسپارند که مخارج اعاشه تحصیل اینها را منظماً پرداخت نمایند
رئیس- قسمت بالا شامل اشخاصی که با خرج خودشان میروند نباید باشد
وزیر فرهنگ- ارز آنها را وزارت فرهنگ میدهد قسمت اول فقط ناظر به اشخاصی است که به خرج دولت میروند یا ارز دولت را میگیرند
رئیس- قسمت بالا شامل اشخاصی که با خرج خودشان میروند نباید باشد وزیر فرهنگ ارز آنها را وزارت فرهنگ میدهد قسمت اول فقط ناظر به اشخاصی است که به خرج دولت میروند یا ارز دولت را میگیرند
رئیس- ارز دولت را اشخاصی که به خرج خودشان هم میروند میگیرند پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید تبصره زیر به بند ۲ اضافه شود تبصره از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند برای ادامه تحصیلات به خرج خود به خارج از کشور بروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس کشور محل تحصیل با گواهی سرپرستی به وزارت فرهنگ تسلیم نمایند و ولی آنها باید تعهد پرداخت مخارج اعاشه و تحصیل آنها را بنماید مهندس هدایت
رئیس- آقای مهندس هدایت
مهندس هدایت- عرض کنم که همان طوری که جناب آقای وزیر فرهنگ فرمودند محصلین دو قسمت میشوند یکی آنهایی که به خرج خودشان میورند تحصیل میکنند و یکی آنهایی که وزارت فرهنگ میفرستد در هر صورت اینها را دولت باید کنترل بکند که اینها در یک مدارس مورد قبول وزارت فرهنگ ثبتنام بکنند در این هیچ حرفی نداریم و بعد هم سرپرستی محصلین هم گواهی بکند که آن مدرسه مدرسه خوبی است و آن را به رسمیت میشناسد و ولی آنها هم تعهد بکند که مخارج زندگی و تحصیل اینها را تأمین بکند برای اینکه در مقابل تمام این تشریفات وزارت فرهنگ یک گذرنامهٔ تحصیلی به این محصل بدهد که او بتواند برود تحصیل بکند به همین مناسبت پیشنهاد آقایان برای کسانی بود که به خرج دولت بروند و آن پیشنهاد هم حذف شد و بنده یک تبصرهای پیشنهاد کردم برای آنهایی که به خرج خودشان میروند و در تمام این مورد نظریات جناب آقای وزیر فرهنگ قید شده است که اولاً ثبتنام کرده باشد در یک مدرسهای که موردقبول وزارت فرهنگ باشد و سرپرستی گواهی کرده باشد ثانیاً ولی محصل هم مخارج اعاشه این محصل را تضمین کرده باشد البته بنده قید زبان را نکردم اگر این تصویب شود گمان میکنم تمام اشکالات رفع شود
عمیدی نوری- پیشنهادی بنده با مشورت آقای وزیر فرهنگ تهیه کردهام که اجازه بفرمایید قرائت میکنم
رئیس- بفرمایید پشت تریبون و قرائت کنید
(به شرح زیر قرائت شد)
از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که میخواهند به خرج دولت برای ادامه تحصیلات به خارج کشور بروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس رسمی کشور محل تحصیل با امضای سرپرستی به وزارت فرهنگ تسلیم نمایند همچنین زبان کشوری را که در آن تحصیل خواهند نمود در امتحانات زبان که از طرف وزارت فرهنگ هر سه ماه یک مرتبه ترتیب داده میشود شرکت نموده و پذیرفته شوند عمیدی نوری این تمام شد اما محصلینی که به خرج خود به خارج میروند باید ولی آنها تعهد پرداخت مخارج اعاشه و تحصیلات آنها را بنماید این عین عبارتی است که در خود قانون هست فقط جمله پس و پیش شده که هر دو مخلوط به هم نشود هم آن قسمتی که به خرج دولت است آن نظریاتی که جناب آقای وزیر فرهنگ دادند هست و این هم که به خرج خود میرود ولی او تعهد میکند که مخارجش را بپردازد بنابراین عبارت همان است و همان مطلبی است که مجلس شورای ملی تصویب کرد چون حالا ممکن است که در ضمن تغییر عبارت از نظر مجلس شورای ملی منحرف شود یا مجبوریم عین آن چیزی را که مجلس تصویب کرد آن را اطاعت بکنیم و قبول بکنیم و این نظر را تفکیک بکنیم که معلوم شود
رئیس- یک پیشنهادی آقای دکتر امیر حکمت دادهاند که قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که میخواهند با استفاده از هزینه تحصیلی به خارج از کشور بروند باید ورقه ثبتنام یکی از مدارس کشورمحل تحصیل با امضای سرپرستی به وزارت فرهنگ تسلیم نمایند و آنهایی که با هزینه تحصیلی خود به خارج میروند ولی آنها باید تعهد پرداخت مخارج اعاشه و تحصیلات آنها را بنماید دکتر امیر حکمت
رئیس- آقای دکتر مهران
وزیر فرهنگ- خیلی معذرت میخواهم آخر وقت است آقایان هم خسته شدهاند ولی چون یک موضوع دقیقی است به آن توجه بفرمایید و آن این است که نوشتهاند محصلی میخواهد به خرج دولت برود مگر همچو چیزی میشود که کسی به خرج دولت برود دولت یک عده محصل را به خرج خود میفرستد وقتی فرستاد باید خود دولت جایش را معین بکند یعنی دولت میگوید من شما را میفرستم به آمریکا یا فرانسه یا سوئیس ما نمیخواهیم که خرج محصل را بدهیم و بعد هم بگوییم که هرجا دلش میخواهد برود و هر کاری دلش میخواهد بکند ملاحظه بفرمایید موضوع را تفکیک بکنید محصل اگر به خرج دولت میرود همه چیزش با دولت است این قانون گفته است شاگرد اول بایستی برود و در همان رشتهای که تحصیلکرده است تحصیلات بالاتری بکند اگر دکتر در طب شده است باید برود یک رشتهای تخصصی را بخواند یا فرض بفرمایید لیسانسیه ادبیات شده باید برود و دکتر در ادبیات شود منظور از این قانون این است تکلیف را معین کرده است ما هیچ وقت به لیسانسیه ادبیات نمیگوییم برو طب بخوان او نمیتواند همچو تقاضایی را برآورده کند ولی وقتی که خواستیم یک لیسانسیه ادبیات را به خارج بفرستیم باید بگوییم چه بخوان و کجا برو و برای چه خودت را آماده کن اگر به خرج دولت برود این که اختیار به خودش بدهیم این صحیح نیست کسی هم که تعهد خرج او را
غیر از دولت نمیکند این تکلیفش معین است اما محصلینی که به طور آزاد میروند آنچه اختلاف نظر هست یعنی بعضی از آقایان که در اقلیت واقع شدند نظرشان این بود که این محصلینی که به خرج خودشان میروند گفتند آقا در مقابل آن گذرنامهای که به اینها میدهیم به نام محصل و پروانهٔ ارزی که میدهیم باید یک انتظاری داشته باشیم که تحت یک دیسپلینی باشند آنچه پیشنهاد ما بود این بود که این اشخاص امتحان زبان بدهند اگر زبان نمیدانند ما کمکشان میکنیم معافی تحصیلی بگیرند و آن اندازهای که برای آنها لازم است یاد بگیرند دوم این که ولی اینها بیاید و تضمین بکند که خرج تحصیلشان را بدهد و سوم این که اسمشان را در مدرسهای بنویسند که مورد قبول سرپرستیها باشد این شرایط را ما قائل شدیم حالا این شرایط را آقایان مثل این که یکیش را موافق نبودند و آن ثبتنام در مدرسه بود که خودش برود و بنده فکر میکنم که واقعاً اگر ما بخواهیم یک سرپرستی و مراقبت صحیح بکنیم راهش این است بنده استدعا میکنم از جناب آقای رئیس که اجازه بفرمایند این بند دو خودش دو قسمت شود و پاراگراف اول آن در مورد محصلینی که به خرج دولت میروند دولت تکلیف آنها را به موجب این قانون معین میکند اما آنهایی که به خرج خودشان میروند اینها باید اولیایشان تعهد بدهند و زبان امتحان بدهند و اسمشان را در یک مدرسهای حالا توسط سرپرستی نباشد آقایان میفرمایند که سرپرست نمیداند که کجا میخواهد برود قبول داریم ولی ورقه ثبتنامش را به امضای سرپرستی بیاورد به وزارت فرهنگ که سرپرستی قبول بکند که این مدرسه یک مدرسه رسمی است و مورد قبول آن مملکت هست زبان هم امتحان بدهد و ولی هم تعهد بسپارد و بنابراین این پیشنهاد جنابعالی با اصلاح مورد قبول بنده است
رئیس- این خیلی روشن است عدهای را دولت به خرج خودش میفرستد و عدهای هم به خرج اولیایشان میروند این را باید تفکیک کرد این را دو قسمت میکنیم در بند دو پیشنهاد آقای آقایان اصلاح شده تقدیم شده و قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که به خرج دولت برای تحصیل به خارج میروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس کشور محل با تصدیق سرپرستی تحصیل نموده و همچنین زبان آنجا را بدانند و محصلینی که به خرج خود به خارج میروند باید ولی آنها تعهد پرداخت مخارج اعاشه و تحصیل آنها را بنماید آقایان
رئیس- پیشنهاد چه کسی را تلقی بکنیم باید مخالف و موافق صحبت بکند
(آقایان- اجازه بفرمایید بنده توضیح بدهم) توضیحی ندارد این بحث در مورد پیشنهاد آقای دکتر امیر حکمت است بفرمایید توضیح بدهید
دکتر امیر حکمت- با این توضیحی که جناب آقای وزیر فرهنگ دادند ماده دو به یک صورت دیگر درمیآید یعنی اصولاً اسمی از محصلینی که دولت اعزام میکند نخواهد بود برای این که دولت کسانی را میفرستد که رتبه اول دانشکدهها باشد بنابراین دیگر شاگرد دیگری به خرج دولت و از طرف دولت اعزام نمیشود منحصر میشود ماده دوم به شاگردانی که از طرف مردم به خرج خودشان فرستاده میشوند بنابراین در ماده دوم اگر یک اصلاحات کوچکی بکنید نظر آقای آقایان تأمین میشود بنابراین بنده اینجا یادداشت کردهام که از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند به خرج خودشان بروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس بیاورند دیگر چیز دیگری ندارد محصلینی که به خرج دولت میروند جایش علیحده است و در این ماده اسمی از آنها نیست فقط شاگردانی هستند که به خرج خودشان میروند آن شاگردها باید پذیرش از یکی از مدارس که میخواهند تحصیل بکنند بیاورند و وزارت فرهنگ هم مکلف است که آن پذیرش را بپذیرد و گذرنامه تحصیلی بدهد البته در اینجا ولی باید تعهد پرداخت مخارج را بکند لازم است ولی راجع به زبان اینجا دیگر بحثی نیست و اسمی دیگر از زبان نیاوردم
رئیس- این پیشنهاد اصلاح شده قرائت میشود و روی این مخالف و موافق صحبت میکنند و رأی گرفته میشود یک بار دیگر پیشنهاد قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که به خرج دولت برای ادامهٔ تحصیلات به خارج کشور میروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس رسمی کشور محل تحصیل به امضای سرپرستی وزارت فرهنگ تسلیم نمایند و همچنین زبان کشوری را که در آن تحصیل میکنند بدانند محصلینی که به خرج خود به خارج میروند باید ولی آنها تعهد مخارج اینها را بنماید
رئیس- آقای فرود مخالفید
فرود- بلی بفرمایید
فرود- استدعا میکنم که توجه بفرمایید این پیشنهادات یک اشکالاتی ممکن است برای شاگردهای اول ایجاد بکند ما سه جور شاگرد به اروپا میفرستیم یک عده قانون مخصوصی دارند به اینکه شاگردهای اول بروند و از هر دانشکده بعداً این لایحه از طرف دولت پیشنهاد شده است که یک دانشکده به رشتههای مختلف تقسیم میشود شاگردهای اول هر رشته بروند یک نوع محصل دیگر هم ممکن است دولت بفرستد مثل این که صد نفر تصمیم گرفتند بفرستند و کنکور گذاشتند در مسابقه اشخاصی که بردند اعزام شدند یک شاگرد هم شاگردی است که به خرج خودش یا شخصی که متکفل مخارج اوست به اروپا یا آمریکا میرود چون اعزام شاگردهای اول قانون مخصوصی دارد و این لایحهای هم که از طرف دولت تقدیم شده است در تکمیل آن قانون است یعنی شاگردهای اول هر رشته در هر دانشکده بروند بنده استدعا میکنم توجه بفرمایید اگر شرایطی از نقطهنظر زبان بخواهید برای شاگردهایی که به خرج دولت اعزام میشوند قائل بشوید آن وقت ممکن است برای اعزام شاگردهای اول هم ایجاد اشکالی بکند چون شاگردهای اول به خرج دولت میروند و نظر دولت از اعزام شاگردهای اول به اروپا این بوده است که محصلین تشویق بشوند و کار بکنند و شاگرد اول بشوند یعنی هر کدام در پی این مسائل بروند اگر ما بخواهیم به یک شاگردی که اول شد برای او دانستن زبان هم قید بکنیم اصل موضوع یعنی علت و فلسفه وضع این قانون را از بین میبرید پس بنده استدعا میکنم که در موقعی که آقایان پیشنهاد تقدیم میفرمایند این مطلب در نظر گرفته شود چون شاگردهای اول هم به خرج دولت میروند وقتی که قید خرج دولت شد یعنی باید شاگرداول هم زبان خارجه بداند در صورتی که لازم نیست به موجب آن قانون شاگرداول زبان را آن طور که منظور وزارت فرهنگ است بداند این یک تشویق است و یک فلسفه عالی داشته است و به عقیده جناب آقای وزیر فرهنگ این موضوع را در اینجا توضیح بفرمایند و اگر قید زبان شود آن علت اساس وضع آن قانون و این لایحه از بین میرود
رئیس- آقای مهدوی
مهدوی- بنده عرضی ندارم
رئیس- آقای عمیدینوری
عمیدینوری- عرض کنم اینجا مجلس شورای ملی یک تصمیمی گرفته است و رأی داده است و به نظر بنده رأی مجلس شورای ملی معتبر و محترم است و جناب آقای وزیر فرهنگ نسبت به این رأی مجلس شورای ملی معترضند و ضمن بیاناتشان هم فرمودند که مسئول این کار مجلس شورای ملی است که بیسواد میفرستد و نظارت نمیشود که بنده حق گلهدارم که رأی مجلس شورای ملی محترم است و بند سه مادهواحده را هم این قانون برای سرپرستها گذاشته است که محصلینی که به خرج خود میروند ولو این که امتحان زبان ندهند ولو این که طبق نظر آنها ثبتنام نکرده باشند نظارت کامل نسبت به وضعشان میکنند و به مجرد این که دیدند رفتارشان بد بود یا تحصیلشان بد بود گزارش میدهند و مجلس هم تصویب کرد که خودتان حق دارید که جلو ارز تحصیلی اینها را بگیرید پس با وجود بند سه بنده خیال میکنم که مجلس شورای ملی نسبت به محصلینی که به خرج خودشان میروند تعیین تکلیف کرده است و وزارت فرهنگ کاملاً نظارت دارد و به هیچوجه خارج از نظارت سرپرستها و وزارت فرهنگ نیستند این برای این بود که توجه کافی به بند سه نفرمودید مخصوصاً با اصلاحی که خودتان فرمودید که مینویسد که ارزش قطع شود بنده خیال میکنم که نظر جناب عالی تأمین است و مجلس شورای ملی مصاب بوده است و یک کار منطقی کرده است حالا که مجلس این را تصویب کرده است برخوردیم در عبارت بر یک جمله تعهد ولی دیدیم که محصلی که به خرج دولت میرود دیگر تعهد خرج او را ولی او نباید بکند این تناقض را جناب آقای رئیس توجه فرمودند و نظر ما این شد که این تناقض پیش نیاید و محصل آزاد را هم ولی او خرجش را بدهد به این جهت بود که ما جدا کردیم و گفتیم آن که به خرج دولت میرود سرپرست تعیین بکند و ثبتنام بکند این صحیح است اما آن که با خرج خودش میرود فقط تعهد ولی برای تأمین اعاشه نوشتهایم حالا اگر زیان ندانست و رفت به یک مدرسهای و نتوانست درس بخواند شما که تشکیلات سرپرستتان نظارت میکند و فوراً گزارش میدهد به وزارت فرهنگ که این آقا نتوانست از عهده تحصیلاتش بربیاید و شما فوری دستور میدهید حوالهٔ خرید ارز سه ماه یا شش ماههٔ او را قطع کنند بنابراین این اشکالی ندارد که ما این دو تا را از هم جدا بکنیم و این دو تا را به هم مخلوط نکنیم و برخلاف منویات و نظر مجلس شورای ملی که یک مطلبی را تصویب کرده است و با کمال صراحت هم نظرش را گفته است که من میخواهم فرق بگذارم بین کسی که به پول خودش میرود تحصیل میکند دیگر در اختیار قبلی ثبتنام و در اختیار قبلی دانستن زبان و تعهد زبان نباشد اما تحت نظارت وزارت فرهنگ و سرپرستی باشد میخواهد این فرق را بگذارد و مخلوط نباشد پیشنهادی که ما دادیم مبنی بر این است لکن آن کسی که به خرج دولت میرود باید زبان بداند و ثبتنام بکند فرود شاگرداول چه میشود
عمیدینوری- الان آن را هم توضیح عرض میکنم اما شاگرد اول این سه بند دارد بند اولش مکلف کرده است وزارت فرهنگ را که شاگرد اول را بفرستد که حتی بنده تأیید کردم که شاگرد اول داوطلب وزارت
فرهنگ از این موضوع خواسته استفاده بکند عنوان اغلب لوایح دولت چیز دیگری است و متن ماده یا یک بندش مربوط به آن است و در چهار یا پنج تای دیگر بر خلاف آن در میآید جنابعالی چون اصولی فکر میکنید تصور میفرمایید که آن بندهایی که هست مربوط است به خود عنوان و این نگرانی برایتان پیش آمده است در حالی که بند دو و بند سه هیچ ارتباطی به شاگرد اولی ندارد و در بند دو و سه یک مقررات کلی است که وضع اعزام محصل به خارج را میخواهند اصلاح بکنند بند یک راجع به شاگرداولها به قوت خودش باقی است ثبتنام و اینها تأثیری در آن ندارد و مکلف است و مجبورند که بفرستند اما این بند دو و سه هست که متأسفانه یک چیزهای دیگری آمده است و ممکن است تأثیر در زندگی محصلین ما داشته باشد بنده معتقدم جناب آقای وزیر فرهنگ همان طوری که شما معتقدید که باید سرپرستها نظارت بکنند همان طور که جناب عالی گله دارید که محصلین بیسواد ما در خارج مورد انتقاد واقع میشوند از آن طرف هم نباید راه را ببندیم به کسانی که با پول خودشان میخواهند بروند و تحصیل بکنند و ازآن طرف هم مدرسه در داخل در دسترسشان نگذاریم که بمانند در وسط و از آن طرف هم راه قاچاق باز باشد و جنابعالی میدانید که الان هیچ فرقی بین قیمت ارز از نظر بانک ملی و بازار آزاد نیست فقط یک احترامی است که کسانی که مقیدند به شرط و قیود مایلند از ما پروانه بگیرند و بروند از بانک لیره و دلار بخرند ولی خیلیها هم ممکن است که در مضیقه باشند اولادشان است بشر هستند فرزندشان را میفرستند به خارج و ارز هم از خارج تهیه میکنند و انتظار نمیشود داشت که این کار را نکنند الان این کار نمیشود کسانی که مقید شرافت هستند از وزارت فرهنگ پروانه بگیرند برای اولادشان بفرستند اینها میآیند و به شما مراجعه میکنند در مقابل اولادشان که میخواهند بفرستند به خارج این اشتباه است که میفرمایند راست است نظارت بکند شدید اما در مقابل مانع از رفتن محصلی که با پول خودش با خرج خودش میخواهد برود نشوید و ما و مجلس شورای ملی روح نظرش و روح تصمیمش همین است میگوید هم نظارت بکنید و هم محصلینی که خودتان نمیفرستید آن شرایط را در نظر بگیرید و هم مانع اعزام محصل آزاد با خرج خودش نشوید این روح را در هر قالبی که بیاورید مجلس شورای ملی موافق است اما اگر بخواهیم در عبارات آن چه را که تصویب شده برگردانیم به نظر من صحیح نیست این است که این پیشنهادی که وارد شده است مبنی بر این قسمت است آن که به خرج دولت است ثبتنام و سرپرستی و آن که به خرج دولت نیست تعهد ولی برای مخارج است
رئیس- قسمت اول را بخوانید دیگر محتاج نیست جز اول تصویب شود و جامع هم هست فقط باید قسمت دومش را بخوانید
عمیدینوری- نه خیر قربان نوشته است از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند برای ادامه تحصیل پس همه محصلین را شامل میشود
رئیس- اینجا پیشنهادی شد که آنهایی که کمک ارزی میگیرند این را مجلس رأی داده است حالا ایشان میگویند کمک ارزی نمیدهیم و این مربوط به دولت نیست
وزیر فرهنگ- اجازه میفرمایید
رئیس- بفرمایید
وزیر فرهنگ- بند ۲ ناظر به محصلینی است در پیشنهادی که ما کردیم درباره محصلینی که به خرج خودشان میروند ما گفتیم که زبان بدانند و ثبتنام بکنند در یک مدرسه رسمی و ولی آنها هم تعهد خرجشان را بکند بعد هم در این تبصره یک یک پیشبینیهایی کردیم و گفتیم که اگر زبان نمیدانند معافند تا زبان بخوانند و ما معافی به آنها میدهیم تا یک سال حالا بنده فکر نمیکنم اگر آقای آقایان این نظر را داشته باید پیشنهاد حذف این بند را میکردند و الا در این بند دو که مربوط به محصلین است که به خرج خودشان میروند و بعدش هم قید را برای کسانی میگذاریم که کمکهزینه میگیرند که موهوم است و چنین کسانی نیستند قید را میگذاریم برای محصلینی که در اختیار دولت است و بنابراین اینکه آقای فرود فرمودند تکلیف محصلین شاگرداول معین است و ماده یک معین کرده است این ماده برای کسانی است که میخواهند به خرج خودشان بروند ما میگوییم که زبان بدانند و در یک مدرسه رسمی ثبتنام کنند و ولیشان هم تعهد بکند و اسمشان را هم در یک مدرسه رسمی ثبت بکنند حالا میفرمایید که کدام یک را بکنند به امضای سرپرستی ما گفتیم که با کمک سرپرستی اسمش را ثبت بکند میفرمایید نکند برمیداریم میگوییم امتحان زبان بدهد میفرمایید ندهد برمیداریم ولیش تعهد نکند این هم نمیکنیم آن وقت از نظاموظیفه هم معافش نمیکنیم برای تحصیل زبان و اصلاً در این صورت این تبصره بعدی مورد ندارد آقایان موافقت بفرمایند من خیال میکنم منظور و روح پیشنهاد آقای آقایان این بود که یک کسی بخواهد اسمش را توی مدرسهای بنویسد یا آقای مهندس هدایت هم همین طور فرمودند خوب این میخواهد در هر مدرسهای بنویسد باید آن ورقه را بیاورد و به وسیله سرپرستی این کار را بکند تا معطل نشود حالا بقیه را که تعهد ولی باشد آن را هم قبول داریم زبان را قبول بفرمایید و الّا تبصرههای بعدی را حذف بفرمایید نظاموظیفه را حذف بفرمایید شبانهروزی را هم حذف بفرمایید دیگر این موضوع ندارد و موافقت بفرمایید که به این ترتیب نوشته شود از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که میخواهند برای ادامه تحصیلات به خارج از کشور بروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس رسمی کشور محل تحصیل به وزارت فرهنگ تسلیم نمایند چون بالاخره اگر اسمش را ننوشته باشد ویزا نمیدهند فرض کنید که ما گذرنامه هم داریم وقتی میخواهد ویزا بگیرد از او میپرسند میگویند کدام مدرسه میخواهد برود و اگر ورقه ثبتنام نباشد ویزا نمیدهند بنابراین اجازه بفرمایید نوشته شود که ورقه ثبتنام از یکی از مدارس بیاورد و بدهد و ولیش هم بدهد یا ندهد بیات ماکو بدهد بدهد اما اگر میفرمایید که ندهد باید تبصره یک و دو را حذف کنید اگر بخواهید از امتحان زبان صرفنظر کنید و الّا به نظر بنده برای محصلین دولتی است که محصلین دولتی باید این کار را بکنند
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- اگر آقایان موافق باشند چون پیشنهادات زیادی رسیده است جلسه را ختم میکنیم و بگذاریم برای جلسه آینده که روز پنجشنبه خواهد بود دستور بقیه همین لایحه است
مجلس یک ساعت و بیست دقیقه بعدازظهر ختم شد
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت