مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ فروردین ۱۳۰۹ نشست ۱۱۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ فروردین ۱۳۰۹ نشست ۱۱۱

مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ فروردین ۱۳۰۹ نشست ۱۱۱

صورت مجلس چهارشنبه بیست و هشتم اسفند ماه ۱۳۰۸ را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند

رئیس ـ آقای عدل در صورت مجلس نظری دارید؟

عدل ـ بلی بنده را در جلسه پیش گویا غائب بی اجازه نوشته اند بنده در جلسه قبل یک گرفتاری داشتم و شرحی هم عرض کرده بودم خواهش میکنم اصلاح شود

بیات ـ این اظهار ندارد

رئیس ـ گویا بد شنیده اید یک چنین چیزی صورت مجلس ما وجود نداشت. آقای آقا سید یعقوب بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ یک مسئله در صورت جلسه هر چه

گوش دادم نبود و آن جواب دادن وزیر عدلیه راجع بعوائد نفت و تحدید او بوده است و این خیلی با اهمیت بوده است نمیدانم چرا در صورت مجلس نوشته نشده است مقصود این است که نباید حذف شود و باید افزوده شود.

رئیس ـ رعایت میکنیم و می افزائیم. آقای کازرونی راجع بصورت مجلس نظری دارید؟

کازرونی ـ خیر در دستور عرضی دارم

رئیس ـ کویا مقصودتان این است که لایحه مروارید مطرح شود چون مدافعی برای لایحه حق الثبت حاضر نیست. لایحه مروارید قرائت میشود:

[ ۲ـ شور دوم لایحه حقوق کمرک مروارید]

خبر کمیسیون:

کمیسیون قوانین مالیه پیشنهادات آقایان نمایندگان را در خصوص حقوق گمرکی مروارید بندر لنگه ضمن شور دوم مطرح و مورد شور قرار داده و بشرح ذیل خبر آن را تهیه و تقدیم مجلس شورای ملی مینماید

ماده واحده ـ وزارت مالیه مکلف است از مرواریدی که برای تجارت به خارجه وارد لنگه میشود حقوق که برای تجارت با خارجه وارد لنگه میشود حقوق گمرکی دریافت نکرده و در موقع خروج صدی ربع ( ۴۱‌%)از روی قیمت بعنوان حقوق گمرکی دریافت نماید

تبصره ـ هر کاه مروارید ورودی پس از ۹ ماه حمل بخارجه نشود مشمول قانون تعرفه گمرکی مصوب ۱۲ اردی بهشت ۱۳۰۷ بوده و صدی بیست و پنچ از روی قیمت حقوق گمرکی از آن دریافت خواهد شد

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ یک موضوعی است این موضوع لایحه مروارید آقای کازرونی دیروز شر حی بیان کردند آقای مخبر هم شرحی بیان کردند حالا که آقای رئیس الوزراء و آقای وزیر عدلیه و همین جور معاون محترم تشریف آورده اند نظر بنده یک مسائلی اساسی است که پیش خودم تصور میکنم و آن این است که این مسئله در نظر دولت مخصو صاً راجع به بندر لنگه خیلی تحت نظر واقع شده است و میخواهند برای بندر لنگه یک عدمی بردارند بنده تصدیق میکنم ولی بنادر جنوب منحصر به بندر لنگه نیست سواحل ما منحصر به بندر لنگه نیست آبهای ما خلج فارس ایران یعنی نقاطی را که بیرق ایران باید در آنجا افراشته شود منحصر به بندر لنگه نیست تعبیر کردن بورودی یعنی مرواریدهائی که به بندر لنگه وارد میشود این تعبیر کردن جنسی که از خارج وارد بشود بنده این را میخواستم توضیح داده شود از جاهائی که مروارید وارد میشود در بندر لنگه بعضی جاها است در خاک ایران است و بعضی جاها هست جزو خاک ایران نیست مثلاً عمان و مسقط از خاک ایران نیست ولی بحرین و بعضی همینطور نوشته اند آنهائی را که وارد بندر لنگه میکنند بنده نظرم این است که یا آقای مخبر یا معاون محترم یا آقای رئیس الوزراء در اینجا بیان کنند و شرح بدهند مثل آفتاب روشن آنهائی را که ما میگوئیم وارد بشوند یعنی غیر از سواحلی که مال خاک ایران است یعنی مثلاً از مسقط یا از جائیکه داخل خاک ایران نیست نه اینکه داخل در جزء‌ایران است او را که وارد نمی گویند مثلاً یک مال التجارة‌ را از بندر جزو بخواهند ببرند جز این را نمی گویند واردشده است نقل کرده اند متاعی را از یک نقطة‌ داخلة‌ به نقطه دیگر صریحاً گفته شود که مقصود ما از این ورودی بحرین نیست زیرا بحرین جزوء‌خاک ایران و یکی از قطعات مختصه بایران است و ملک طلق ایران است الحمدالله که ما امروز دارای قدرت هستیم که خانه خودمان را در نحت بیرق پهلوی حفظ کنیم این را باید تصریحاً بفرمائید ما

امروز بقدری عشق داریم به آباد کردن بنادر و در نظر بنده از دو چشم روشنتر است بنده نظرم این است که این را توضیح بدهند و دیگر مخالفتی ندارم

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ البته نظریات و حسن نیت نماینده محترم قابل تقدیس است البته همه ماها بایستی علافمند به آب و خاک خودمان باشیم و یکطوری رفتار کنیم که اسباب تامین خاطرمان شود لایحه هم اسباب تشویش ذهن برای مانیست معصود دولت این است که مرواریدی که از خلیج فارس استخراج میشود یا اینکه از دریای عمان فرضاً استخراج میشود یا از خاک های اختصاص ایران از قبیل جزیره قیس و خارک و امثال آنها اگر از همین بنادر تابعه ایران وارد بندر لنگه شوداز حقوق گمرکی معاف شود و این یک قانون اختصاصی است برای بندر لنگه و اگر همین مروارید هائی را هم که گفتیم وارد بوشهر بشود مشمول این قانون نیست و این یک قانون اختصاصی فقط و فقط برای اینکه حیات از دست رفته بندر لنگه تجدید شود و اعاده شود چنانچه سابقاً عرض کردم خلیج فارس بجهت اینکه استخراج مروارید و غوص مروارید برای هر عنصر و هر ملتی آزاد است مثلاً اگر چنانچه از هندوستان بیایند و در خلج فارس استخراج مروارید بکنند این عمل مانعی ندارد پس از استخراج مرواریدشان بایستی لامحاله بیک بندری که لااقل محل فروش مروارید است بآنجا ببرند که در آنجا مرکزیت پیدا کنند چنانچه عرض کردم سابق وارد میشد بندر لنگه بود بعد بواسطة یک نظر یات سو‌ء داخلی و خارجی هر چه بود از بندر لنگه منحرف شد و به همین نسبت رو به تنزل رفت الان که دولت متوجه این نکته شده همانطور که گفتند ما واقعاً نظریه اینها را تصدیق می کنیم و امید واریم بواسطة این حسن نظر حیات از دست رفته بندر لنگه تجدید شود و بالاخره گمان میکنم توضیح بهمین اندازه برای جنابعالی کافی باشد

رئیس ـ دیگر مخالفتی نیست؟

نمایندگان ـ خیر

رئیس ـ پیشنهادی از آقای طلوع رسیده است:

پیشنهاد آقای طلوع

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی ـ تبصره ذیل را بماده واحده میکنم

تبصره ـ تخم نوغان های وارده هم از حقوق گمرکی معاف باشد

محمود رضا ( طلوع) ـ البته آقایان مستحضرند که یک قسمت مهم فلاحت ایران و صادرات از ابریشم و توت کاری ایران است تخم نوغانهای وارده در دو سال قبل یک گمرک قلیلی از او میگرفتند ولی بواسطه تعرفة جدید یک مبلغ زیادی بر تخم نوغان گمرک زیاد کردند و این باعث شد که اساساً وضعیت فلاحت نوغان و ابریشم در گیلان نقصان پیداکرد اساساً هر جعبه تخم نوغان را قبل از این تعرفه گمرکی در گیلان سه قران چهار قران پنجقران میفروختند و زارع خودش میدانست با حاصل آن زراعت و اینها و یک سهمی بمالک میداد و بقیة‌مال زارع میشد و بالاخره در اثر همین وضعیت تخم نوغان زیاد مصرف میشد و این زراعت خوب بود ولی حالا آمده اند د رگمرک از هر جعبه سی شاهی میگیرند و به اصطلاح خودمان ا زهر بابی که عبارت از دو جعبه باشد سه قران میگیرند از آن طرف آقای حاج محتشم السلطنه به یک عنوانی نمیدانم مطابق چه قانونی بنده هر قدر مراجعه کردم گفتند قبل از مشروطیت گویا یک امتیازی داشته اند در گیلان نمیدانم تا سه چهارسال قبل چرا یک همچو چیزی را نداشته اند با لاخره در دوسال قبل آمدند وگفتند که این یک اداره نوغان باید داشته باشیم

Page 4 missing

باید کاری کرد که این زراعت طوری عمل بیاید که بالاخره آن زارع محتاج نباشد که بیاید قبلا به یک قیمت نازلی او را بفروشد بلکه باید بداند که از این راه فوائد زیادی خواهد برد بنابراین زیاد زراعت بکند و بنده تصور می‌کنم شاید تا یک ماه دو ماه دیگر این مسئله بیاید در مجلس آن وقت اگر چنانچه بنا باشد گمرکش را کم کرد کم میکنیم اگر چنانچه بنا باشد اصلا نگیریم بنده هم موافق هستم که این یک تذکری است که بنده میگویم دولت مطالعه بکند و رسیدگی بکند چیست اگر چیز تازه‌ایست برای چیست و بالاخره رویهمرفته بنده میتوانم عرض کنم که مسئله نوغان یک موضوعی است که دولت با شما موافق است و در یک نقشه که عنقریب خواهد آمد مطالعه و پیش‌بینی‌هائی خواهد کرد ولی رویهمرفته مربوط بمروارید است یک تکلیفی برایش معین کنید چون او در طرف خلیج فارس است و این هم در قسمت بحر خزر است بی‌مناسب است و بالاخره خیال میکنم آقا هم موافقت بفرمایند و اجازه بفرمایند که این پیشنهاد را پس بگیرند و بنده بشما قول میدهم که مسئله نوغان که خیلی اهمیت فوق‌العاده دارد در اوست حل میشود و اگر چنانچه نشده بود در همان موقع جنابعالی پیش‌نهادی در این موضوع بدهید آنوقت بنده و یا نماینده دیگری که از طرف دولت در آنموقع در اینجا است میائیم و حرف میزنیم و با یک اطلاعات جامعتر و عمیق‌تری تکلیفش را معین می‌کنیم.

رئیس ـ پیشنهاد دیگری است قرائت میشود:

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد میکنم عوض نه ماه که در تبصره نوشته شده است یکسال نوشته شود

آقا سید یعقوب ـ اینجا بنده میخواستم یک توضیحی بدهند کسانیکه مستحضر نیستند اگر چه همه مستحضریم مستحضر شوند آقا بنده میخواستم که آقای معاون بگوید اینجا مینویسد هر‌گاه مروارید ورودی پس از نه ماه حمل بخارجه نشود مشمول قانون تعرفه گمرکی مصوب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۰۷ بوده و صدی بیست و پنج از روی قیمت حقوق گمرکی از آن دریافت خواهد شد چه خبر است چرا بنده خواستم به بینم ترتیبش چه چیز است و این تخصیص دادن نه ماه برای چیست یک ترتیب خاصی است اگر ترتیب خاصی است که معلوم شود و الا نه ماه چرا پس یکسال باشد ـ بعد از یکسال اگر واقع نشد مشمول او خواهد شد. تخصیص این نه ماه بچه مناسبت است

معاون وزارت مالیه ـ (آقای سیاح) ابتدا پیشنهاد شده بود شش ماه بعد از شش ماه نه ماه شده است و این برای این است که اگر یک مدتی برایش معین نکنند مروارید را وارد میکنند ولی بعد صادر نمیکنند آنوقت گمرک نمیتواند در اینجا محاسبه خودش را تنظیم کند این است که نه ماه قرار دادیم که از اول فصل باشد تا آخر سال که نه ماه است

آقا سید یعقوب ـ استرداد میکنم

پیشنهاد آقای کیا

بنده پیشنهاد مینمایم ماده واحده بعبارت ذیل نوشته شود برای مروارید‌هائی که وارد بندر لنگه میشود حقوقی گمرکی دریافت نشود

کیا ـ در جلسه قبل از قراریکه دولت توضیحات دادند این مروارید‌هائی که وارد میشود اعم از مروارید‌های داخلی و خارجی است علاوه از اینکه

همانطوری که قبلا مذاکره شد از بنادر داخلی ایران از قبیل بحرین و جاهای دیگر وارد شود و بنده این حقوق گمرکی را متناسبتر این میدانستم که ورودی نوشته شود که شامل همه بشود زیرا ما گمرک داخلی که نداریم مرواریدهای داخلی که وارد میشود که حق گمرکی ندارد این تعبیر لفظ گمرک اگر تبدیل میشد به لفظ ورودی بهتر بود

معاون وزارت مالیه ـ اینکه گرفته میشود حقوق گمرکی است و غیر از گمرک که حقوقی نمیگیرند (کیا ـ مال داخله چطور) مال داخله گرفته میشود حقوقی ازش نمیگیرند مگر در موقع صادر شدن

کیا ـ بنده استرداد میکنم

رئیس ـ یک پیشنهاد دیگر بهم دارید

پیشنهاد دیگر آقای کیا

بنده پیشنهاد میکنم تبصره ماده واحده الغا شود

کیا ـ بنده تصور میکنم که اگر مروارید ثروت مملکت است و بهمان علت هم وزارت مالیه برای ورودش تسهیلات کرده و صدی ربع منظور داشته است دیگر جا ندارد که اینجا برای خروجش الزلن به نه ماه شود و اگر خیر ثروت مملکت نیست پس چرا آن تسهیلات را میکنند و بنده علت این الزام را نفهمیدم.

معاون وزارت مالیه ـ مروارید ثروت مملکت است و بهمان علت هم وزارت مالیه برای ورودش تسهیلات کرده و صدی ربع منظور داشته است دیگر جا ندارد که اینجا برای خروجش الزام به نه ماه شود و اگر خیر ثروت مملکت نیست پس چرا آن تسهیلات را میکنند و بنده علت این الزام را نفهمیدم.

معاون وزارت مالیه ـ‌ مروارید در ورودش گمرک دارد و باید گمرک بدهد مطابق تعرفه گمرکی این پیشنهادی که شده است برای این است که مرکز تجارت بندر لنگه بحالت اولش برگردد یعنی مروارید را بیاورند در بندر لنگه و در آنجا داد و ستد شود تا آنجا آباد شود و اگر بخواهیم بگوئیم مروارید از هرجا که آمد آزاد باشد آنوقت از اول هم در تعرفه گمرکی باید مالیات برایش قرار ندهیم و وارد هم بشود و گمرک ندهد و این یک ثروتی نیست که بماند و باید خارج شود ورودش هم یک صدی ربع گرفته می‌شود و آنهم در واقع یک ترانزیتی است که آمده است و تجارت شده است و بخارج برمیگردد اگر چنانجه مرواریدهائی است که معلوم نیست که در آبهای ایران صید شده است و وقتی که وارد شده است از او حقوقی گرفته نمیشود برای اینکه معامله تجارتی در آنجا بشود وتجار بتوانند دادو ستد بکنند و چنانچه ما بخواهیم این نظر را قبول کنیم هم بضرر دولت و هم بضرر مردی است که ما این قانون را برایشان وضع میکنیم

ریئس –آقایانیکه پیشنهاد آقای کیا را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(هیچکس قیام نکرد )

ملک آرایی – لااقل بنده بلند میشوم

رئیس –تصویب نشد (خطاب بآقای فیروز آبادی پیشنهاد آقای کیا در قسمت گمرک نگرفتن مساوی با پیشنهاد شما بود از جواب قانع نشدید ؟

فیروز آبادی –بنده در قسمت خروج پیشنهاد کردم

رئیس ـ قرائت میشود :

پیشنهاد آقای فیروز آبادی

بنده پیشنهاد میکنم از مرواریدهائی که خارج میشود ابداً گمرک گرفته نشود

فیروز آبادی ـ‌ بنده نظر باینکه این تجارت در آنجا رواج فوق العاده پیدا کند باین ملاحظه این پیشنهاد را کردم که هر کس بخواهد مروارید در آنجا وارد کند و بعد خارج کند از او چیزی نگیرید که این مسئله باعث ذوق و شوق مردم شود و هر کس بخواهد بتواند وارد کند و بعد صادر کند نظر دیگرم این است که از این گمرکی که گرفته میشود چیزی عاید نمی شود جز اینکه یک

زحمت فوق العاده دارد باین ملاحظه بنده این پیشنهاد را کردم و البته وقتی که خواستند مروارید را خارج بکنند و بخارجه ببرند مطالبه گمرک از آنها بکنند مروارید هم چیزی نیست که بمملک ما ضروری وارد بیاورد میرود پول عوضش بر می گردد چندان مهم نیست بنده باین نظر پیشنهاد میکنم که از مرواریدهائی که خارج میشود گمرک در یافت نشود تا این که زیادتر بیاورند و زیادتر ببرند که تجارت بندر لنگه رونق پیدا کند

وزیر عدلیه ـ‌ بنده تصور میکنم که در این مسئله اساساً بیش از اینکه خود قضیه ارزش داشت صحبت شده است مبلغ مبلغ خیلی کمی است و چیز زیادی نیست و از آقا گرفته شود با لاخره مالیة مملکت بدرد خود مملکت میخورد اگر شما روی یک اصلی بیائید و بگوئید که از این نگیرید و از آن نگیرند و از آن تشویق بکنند بنده نمیدانم این پولها را از کجا میشود آورد و داد و بالاخره واگذار میکنم این مسئله را برای مجلس ولی تصور میکنم که اگر موافقت بفرمائید واین پیشنهاد را مسترد بفرمائید بهتر است.

رئیس ـ آخرین پیشنهاد از آقای فهیمی رسیده است :

پیشنهاد آقای فهیمی

بنده پیشنهاد میکنم که مادة واحده بطریق ذیل نوشته شود:

مادة‌واحد ـ مرواریدی که برای تجارت با خارجه وارد بندر لنگه میشود از تأدیه حقوق گمرکی وارده معاف و فقط در موقع صدور صدی ربع از قیمت دریافت می شود ولی هر گاه پس از نه ماه صادر نشود در صورتی که آن مروارید از آبهای متعلق بدولت ایران صید شده باشد مطابق قانون تعرفة‌گمرکی مصوب ۱۲ اردی بهشت ۱۳۰۷ صدی ت۲۵ از قیمت بعنوان حقوق گمرکی اخذ خواهد شد.

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی ـ این موضوع در ظاهر خیلی سهل و ساده است ولی بعقیدة‌ بنده یک معنای خیلی مهمی دارد یک قسمت راجع است به مر واریدی که وارد بندر لنگه میشود که باید از تادیه حقوق گمرکی معاف باشد و در موقع صدور گمرک بدهد این مطلب مهمی نیست و خیلی ساده است لکن ممکن است مرواریدی بیاید در داخلة مملکت و بعد خارج نشود و البته این مروارید بایستی حقوق گمرکی بدهد اما در صور تیکه محصول ممکلت ایران باشد مناسبتی ندارد که مالیات بدهد برنج مازندران را اگر ببرند بآستارا از راه دریا آیا گمرک میگیرند؟ خیر نمیگیرند محصول دولت ایران است و هیچ مناسبتی ندارد که مرواریدی که از آبهای متعلق به دولت ایران و از آبهای ایران صید می شود یا این که ما قائل شویم که اصلا آبهای دولت ایران مروارید ندارد همچو چیزی هم که نیست ما سواحلی داریم که مروارید زیاد دارد البته وقتی که وارد شد بخاک ایران محصول خاک ایران است ودر ورود از تأدیه حقوق گمرکی باید معاف باشد این یک حق ثابتی است که ما نباید از خودمان سلب بکنیم و تصدیق بکنیم چیزهائی دیگر را ولو اینکه ضرر این حقوق گمرکی میلیونها هم بشود بنده عرض میکنم این ضرر را باید قبول کرد و تصدیق نکرد که مروارید هائی که از آبهای دولت ایران صیدمی شود مثل مروارید آبهای متعلقه بخارجه مساویاً‌ حقوق گمرکی در موقع ورود بدهند این است که این پیشنهاد را عرض کردم و امید وارم دولت موافقت کند.

مخبر ـ مقصود این قانون تفکیک آبها نیست که ما بخواهیم به بینیم کدام است ایران دارد یاندارد یا از کجا این مروارید می آید مقصود از این قانون این است بندر لنگه مثل سابق بشود باین جهت در وادراتی که به آن جا می آید ما فرقی بین آبهای ایران و آبهای

خارج قائل نشده ایم باین جهت تصور میکنم که این تبصره و مادة‌پیشنهاد کرده اند جایش این جا نیست.

رئیس ـ آقای معاون فرمایشی دارید؟ بفرمائید.

معاون وزارت مالیه‌ـ از مروارید هائی که از آبهای داخله صید میشود و از آنها هیچوفت گمرک ورودی نمیگیرند و این تاکس هم که نوشته شده است مال ورودی نیست و در موقع صدور است

یاسائی ـ استدعا میکنم پیشنهاد آقای فهیمی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد میرود بکمیسیون

[۲- شور اول لایحه حق الثبت وسائط نقلیه]

رئیس ـ خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به حق الثبت شور اول مطرح است:

خبر کمیسیون قوانین مالیه

کمیسیون قوانین مالیه با حضور آقای وزیر عدلیه لایحه نمره ۵۶۴۵۳ دولت را مطرح شور و مداقه قرار داده و با اصلاحات لازمه خبر شور اول آنرا تهیه و تقدیم مجلس مقدس مینماید

ماده ۱- از تاریخ اجرای این قانون حق الثبت ذیل از وسائط نقلیه بترتیب اقساط ماهیانه مأ خوذخواهد شد:

ا- از اتومبیلهای بارکش ( کامیون) سالیانه ۸۴ تومان

ب- از اتومبیلهای شخصی و کرایه برای مسافرین « ۱۲۰ »

ج- از کامینونهای کرایه برای مسافرین « ۱۸۰ »

د- از کاریها دلیجان سه اسبه و چهار اسبه « ۳۶ »

ه- از کالسکه و درشکه شخصی و کرایه « ۳۶ »

و- از عرابه های یک اسبه و دواسبه « ۱۸ »

ز- از موتوسیکلتها « ۱۲ »

ح- از دوچرخه پائی « ۱۲ »

ماده ۲- از وسائط نقلیه خارجی که موقتاً داخل خاک ایران میشود بابت هر یکماه یا هر قسمت از ماه که در داخله توقف نمایند خمس حق الثبت تمام سال که در فوق ذکر شده است دریافت خواهد شد

ماده۳- صاحبان و سائط نقلیه در فوق مکلف هستند که دارا بودن آنها را بمأمورین مالیه محل اطلاع بدهند و الاعین وسائط نقلیه توقیف و پس از ششماه در صورت عدم پرداخت ضعف مالیات تا روز توقیف مخارج نگاهداری بفروش رسیده و مازاد طلب مالیه بصاحبان آنها مسترد خواهد شد. در صورتی که صاحبان و سائط نقلیة مذکور بهر سربی ممهور (پامبه)‌شود بطوریکه قابل حرکت نباشد و از تاریخ پلمپ شدن دیگر مالیات از آنها مأخوذ نخواهد شد. برداشتن پلمپ باید بوسیلة مأمورین مالیه بعمل آید

ماده ۴- وسائط نقلیه مخصوص سلطنتی و قشونی و مأمورین سیاسی و چرخهای مخصوص تنظیف بلدیه از تأدیه مالیات معاف خواهدبود و بقیة وسائط نقلیه اعم از دولتی ووسائط نقلیه متعلق بصاحبمنطبان و سایر اعضای مؤ‌سسات ملی و لشگری و کشوری محکوم بتأدیه مالیات خواهند بود

ماده۵- عوائد حاصله از حق الثبت وسائط نقلیه جزء‌عوائد عمومی مملکت محسوب خواهد گردید

ماده ۶- این قانون از اول اردیبهشت ماه ۱۳۰۹ بموقع اجرا گذارده شده و مواد مربوط و مالیتهای بلدی ۱۹ بهمن ۱۳۰۴ از درجه اعتبار ساقط خواهد بود.


رئیس ـ مذاکره در کلیات است آقای وثوق

آقا سید مرتضی وثوق ـ بنده به اوضاع اقتصادی مملکت و این قدمهائی که دولت این روزها ….

عدل ـ قدری بلندتر که اینطرف هم بشوند

رئیس ـ اینجا بفرمائید

وثوق ـ ( پش کرسی نطق) بااین قدمهائی که دولت این روزها بر میدارد تنظیم این لایحه مخالفت دارد زیرا که مالیات بر کامیونها و اتومبیل های بارکش که زیاد شده صدمه بزرگی است به اوضاع اقتصادی یعنی راجع به اوضاع تجارتی زیرا دولت با این راههای بدی میرود بدون اغراق باید بیست تومان سی تومان فنر و رزین و سایر چیزهایش خراب شود این قبیل مالیاتها از برای جاهائی خوب است که راه ها کاملا شوسه باشد و قیر شده باشد نه از برای این راههای ایران که بیچاره مردم بانبودن راههای خوب و این ترتیب که هست کامیونها یشان را بکار انداخته اند از برای تسهیل و سائل تجارتی مملکت با این ترتیب دیگر نباید یک مالیاتی بر آنها اضافه کرد بنده راجع ب اتومبیل ندارم (‌دشتی معلوم میشود اتومبیل بار کشی دارید) و دفاع هم نمیکنم کسانی که اتومبیل سواری دارند ( خنده نمایندگان ) ممکن است از این قسمت دفاع کنند ولی بنده غیر عادلانه میدانم زیرا هر قدر ممکن باشد دولت باید وسائل تسهیل کار اینها را فراهم کند که برای اوضاع اقتصادی بهتر است و یک ضرر هائی هم برای نظریا ت دولت دارد زیرا ما میخواهیم یک قدمهائی برای اصلاح اوضاع اقتصادی داریم از یک طرف یک خسارتهائی به مردم و مکاریهائی که یک عرابه یک اسیه و دواسیه دارند میزنیم واقعاً گرفتن مالیات از آنها خیلی غیر عادلانه است ( طلوع ـ صحیح است ) زیرا اگر اوضاع آنها را در نظر بگیرید بکلی اوضاع اتومبیل وضعیت آنها را از هم گسیخته انوقت گر بنا باشد که از اینها در سال ۱۸ تومان گرفته شود خیلی زیاد است برای این که هیجده تومان همان قیمت اسب و عرابه اش است و اگر اسب و عرابه اش را بخواهد بفروشد بعقیدة‌بنده هیجده تومان نمیخرند دیگر این که از دو چرخه پائی سالی دوازده تومان مالیات میخواهند بگیرند…

بعضی از نمایندگان ـ دوازده قران است.

وثوق ـ آقای مخبر این دوازده تومان است یا دوازده قران ؟

دکتر عظیما ـ ( مخبر کمیسیون قوانین مالیه) دوچرخه دوازده قران است دوازده تومان مال متو سیکلت است

وثوق ـ بسیار خوب در این صورت بنده عقیده ام این است که آقای وزیر عدلیه هم موافقت بفرمایند که راجع به اتومبیلهای بارکش و کامیونها یک تخفیفی داده شود و معاف شود و راجع به اتومبیلهای سواری آنرا دارند ممکن است دفاع کنند و بنده یک مطالب دیگر و یک عرا یضی در مواد دارم که بعد عرض میکنم

وزیر عدلیه ـ اگر یک اصل را نمایندة محترم بتوانند قبول کنند (‌البتة در کلیات قبول دارند ) ولی در عمل قبول کنند که نتیجه یک مقدماتی میخواهد اگر این طور بود بنده کاملاًبا ایشان هم فکر بودم یک وقت هست که آدم قائل به این اصل است که از برای رسیدن به یک نتیجة مقدماتی لازم است وقتی که شما میخواهید آتش روشن شود باید کبریت را روشن کنید یعنی بکشید بقوطی کبریت تا بتوانید آتش روشن کنید حالا اگر این مقدمه را در نظر بگیرید که هر کاری یک مقدمه و اسباب لازم است اگر شما قائل باین باشید که اسباب لازم نیست نتیجه همین میشود که نه تنها اینکار بلکه


هیچ کاری عمل نمیشود اما اگر برعکس معتقد باین شدیم که برای رسیدن به یک نتیجة‌مقدماتی لازم است برای ساختن راههای خوبی که آقا میفرمایند هم یک پولهائی لازم است راه را که ملائکه از آسمان نمی آید برای ما بسازد این را باید بشر بیاید و زحمت بکشد جان بکند زیرا آفتاب کار کند بالاخره روزی سه قران سه قران و دهشاهی بگیرد آنوقت راه درست شود پس راهسازی خرج دارد برای اینکه بتواند آن کامیونهائی که آقا میفرمایند عبور کند و آن کامیونها بعد از چند مرتبه که عبور کردند راه را خراب میکنند و بنده نمیدانم با اینحال این خرج را باید از که گرفت چون اگر قبول کردید که بدون خرج نمیشود راه ساخت آنوقت باید از کی بگیریم پس مناسب تر است از آن کسی که از این راه استفاده میکند پس مناسبتر است از آن کسی که از این راه استفاده میکند و مخصوصاً‌ خراب میکند این مالیات را از او بگیریم برای ساختن راه پس بطور کلی و قطع وقتیکه شما این مقدمه را قائل شدید باید این نتبجه را هم قبول کنید بنده این مثل را زدم ویک مثالهای دیگر هم هست که فرض کنید شما دارای یک اداراتی باشد و یک قوائی باشد که در مملکت کار کنند و آرزو هم داریم و حق هم داریم که مملکت ترقی کند خوب باید فکری برای عایدات هم کرد که مملکت ترقی کند خوب باید فکری برای عایدات هم کرد که تشکیلات از بین نرود و مملکت ترقی کند خوب آقا وقتیکه بنا باشد ما مالیات کامیون را برداریم از اتومبیل مالیات نگیریم ( که سابقاً هم مالیات میگرفتیم و حالا یک قدری زیاد شده است) اگر ما اینکار را نکنیم بنده نمیدانم از کجا باید آورد و خرج راهها کرد در قسمت اتومبیلهای باری د رقانون سابق شصت و شش تومان گرفته میشده است ( این قانون را الان بنده نگاه کردم ) شصت و شش تومان در سال بود حالا هشتاد و چهار تومان شده است درماه پانزده قران زیاد شده و تفاوت کرده است و تصدیق میفرماید که این ماهی پانزده قران مالیات سنگین نیست و رویهمرفته برای متابعت از نظر جنابعالی و امثال آقا بوده است که ما آمدیم و اینجا پانزده قران اضافه کردیم و راجع بسواری هم که اقا فرمودند الحمد الله ندارم در آنجا آمدیم و یکمرتبه با لا برده ایم و بصدو بیست تومان رسانده ایم و راجع باتومبیل های باری آمدیم فقط پانزده قران بهش اضافه کردیم و این استدلال آقا شبیه اغراق بود که این سور می فر مودند که به کامیون ها هم دستی بدهید مات نمیخوهیم زیاد بار کیم بر آن کامیونهای بارکش و نه اینکه بیدائیم و هیچ چیز ازش نگیریم خوبست آقاهم موافقت کنند با همین مبلغ که اضافه شد است و تحمیلی هم نیست بر یک کامیونی که کرایه میگیرد و مجانی هم کارنمی کند واین پانزده قران هم در ماه با آن مال التجاره هائی که حمل میکند و مسافرتهائی که میکند چیز زیادی نیست و رویهمر فته تصریق بفر مائید که در نتیجه همین ساختن راه ها و اقداماتی که در این باب شده است کرایه در مملکت خیلی ارزان شده است و هر قدر که ممکن بوده است قیمت کرایه پائین آمده است که کمک اقتصادیات و تجارت بشد

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده یک قسمت از عرایضم گفته شد و دیگر تکرار نمیکنم و قسمت دیگری را که کلیه همیشه تذکر میدهم و عرض میکنم و باز هم میخواهم تذکر بدهم این است که خوب است در مملکت عوائید زیاد شود تا اصلاحات بشود لیکن جمع کردن عوائد عقیده ندارم که تخصیص دادهخ شود بگرفتن از مردم عوائد را باید از منابع ثروت ممکلت تحصیل کرد و باید از معادن تحصیل کرد . از کارخانجات تحصیل کرد این قسم عوائد پیدا کردن جهت مملکت انقدر ها مفید فایده نیست خوب اگر بخواهید جلوگیری شود از بعضی اشیاء لوکسی که خارج از وضعیت مملکت ما است و خارج از صلاح ما است این یک


چیزی است اگر چنانچه بخواهند در این جا از دوچرخه ها، از عرابها از گاریهائی که بکلی از بین رفته اند از اینها بخواهند مالیات بگیرند بنده اینها را ابیداً عقیده ندارم عقیده دارم که اشخاصی که وسائط نقلیه آنها خیلی کم دخل است واسب و سایر چیز هایش از خود مملکت است اگر با آنها یکقدری ارفاق شودو یک اندازه مدار شود و بلکه از آنها هیچ گرفته نشود بهتر شات و بلکه آنها بتوانند همان یک اسب خودشان را چهار تا بکند و حمل و نقل کنند یا گاری خودشان یادوچرخه خودشان یا این دوچرخه ها که خیلی زیاد است و چندان ضروری بجائی نمیزند بنده نظرم این است که کاری بکنیم که این اتومبیل های سه، چهار هزار تومان تبریل بدرشکه بشود بنده عقیده ام این است که از در شکه ها چیزی گرفته نشود و با اینها مواسات کنند و اینها را آسوده کنند که هر ماهی نرود نظمیه و یا بلدیه و یا جای دیگر بیک زحماتی بلیط و این چیزهائی که رسم است بگیرند این پول دادنش خودش یک زحمت است و تحصیل لوازم حرکت آن دوچرخه یک زحمت فوق العاده دیگری است بنده باین ملاحظه مخالفت با این هستم که از دوچرخه و گاری و از اینها کلیة چیزی گرفته شود و اگر میخواهند بگیرند از اتومبیل های لوکس که در مملکت به جزء ضرر هیچ چیز ندارد از آنها بگیرند نه از گاربها

وزیر عدلیه ـ بنده نمیخواهم استدلال زیادی در این قسمت کرده باشم ولی همینقدر میخواهم عرض کنم که هر دفعه که صحبت میشود آقا میفرمایند که این پول گرفته نشود و آن پول گرفته نشود ولی با اینحال نمیدانم آن سرمایة اقتصادی که باید در ای مملکت تهیه شود از کجا باید تهیه شود…..

فیروز آبادی ـ از استخراج معادن .

وزیر عدلیه ـ بسیار خوب پس پیشنهاد کنید آقا این چیز غربی است آقا تا ما لیات نگیریم که نمی‌توانیم آن معادنی را که میفرمائید استخراج کنیم این کار حقیقت چیز غریبی میشود و بالاخره بنده نمیتوانم موافقت کنم با این نظری که اظهار میفرمائید و خیال می‌کنم که اگر خود آقا هم بیایند یک قدری در زندگی عمل با ما موافقت خواهند کرد که این مالیات یک تحمیل زیادی نیست. قسمت اتومبیل و اینها را که آقا موافقند فقط میماند قسمت دوچرخه‌ها و عرابه‌ها این را هم وقتی ملاحظه بفرمائید همان مبلغ سابق است منتهی یک مقدار خیلی نازل بر آن اضافه شده است و از طرف دیگر خودتان تصدیق میفرمائید که م ا باید بودجه‌مان را هم تعدیل کنیم و این مسئله برای ما خیلی اهمیت دارد و این لایحه از نقطة نظر تعدیل بودجه برای ما ضروری است و اگر از هر قلم آن آقا بخواهند یک مقداری کسر بکنید بنده نمیدانم که در آخر چه مقدار دستگیر ما خواهد شد؟

رئیس‌ـ آقای آقاسیدیعقوب

آقاسیدیعقوب‌ـ آقای وزیر عدلیه دارای حالات مختلفة هستند که حقیقت گاهی بقدری تند میشوند که از اول چنان حمله می‌آوردند که آن ناطق بعدی دست و پای خودش را بکلی گم میکند ولی بنده دست و پای خودم را گم میکنم. از وقتی که آقای تقی‌زاده اینجا فریاد زد و گفت که اتومبیل را باید در مملکت زیاد کرد و برای اتومبیل و کامیون باید شهریه قرارداد همان وقت بنده فریاد زدم که آقا اینهمه بازکردن این راه خوب نیست ما که علم اقتصادی نداریم و علم میان روی نداریم و همه خودمان را اولاد آفتاب میدانیم یکوقت خبردار میشویم که در خانه‌های ما غیر از یک مشت آهن پاره از کامیونها و اتومبیل‌ها چیز دیگری باقی نمیماند. و دولت هم از برای خاطر این که قدری اخلاق ما را متوجه اقتصاد کند ناچار است که نسبت باین اتومبیل‌های خانمان‌سوز یک فکری بکند این را بنده کاملا موافقم و این فکری را که امروز کرده است خوب بود زودتر


میکرد که این روز برای ما پیش نیاید که بنده نگاه کردم آن آتیش میلیتر ما از امریکا (خنده نمایندگان آتاشه تجارتی) آتیش میلیتر مال نظامی است آن نمایندة تجارتی آن صورتی را که تهیه کرده است و نشان داده است واردات و صادرات را هر یک از شما ها که نگاه کنید جقیت برایتان بهت‌آور است که یک ملت ایران در مقابل قلی که دویست سال، سیصد سال باقی میماند چقدر اتومبیل وارد کرده است آنهم چه چیز داده است؟ قالی داده است که نتیجة دسترنج آن بدبخت دخترها و پسرهای ده ساله و پانزده ساله است آنوقت این قالی را ما بدهیم و عوضش اتومبیل میگیریم و بنده بنشینم تویش و در خیابان لاله‌زار پز بدهیم و پول آن زحمات صرف این چیزها بشود البته در این موقع باید یک دولت قوی بیاید این جا و یک چنین قانونی را بیاورد که دیگر این اتومبیل‌ها برود توی سوراخ و دیگر در نیاید ولی آقای وزیر عدلیه شما قدم را باید مطابق با منطق بردارید یک جا لایحة می‌آورید در مجلس که ما میخواهیم تجارت را تشویق کنیم و آن چیزی که اسباب تسهیل تجارت است ما باید وجهة نظر خودمان قرار دهیم ولی البته آن چیزی که راجع به فضول عیش است و راجع به زیادی زندگی است بنده با آن کاملاً مخالفم و با این جور پز دادن ضرر به مملکت وارد میآید شما باید جلوی این جور پزدادن را بگیرید نظر باین مقدمه بنده عقیده‌ام این است که اتومبیل را باید ماهی پانزده تومان قرار داد ولی نسبت به کامیون و نسبت به اتومبیل‌های کرایة باید مالیاتش را کم کنید چرا؟ چون ما میخواهیم وسعت بدهیم تجارت مملکت را کسی که میخواهد تجارت مملکت را ترقی بدهد باید حمل و نقل را تشویق کند و تمام آن تحمیلاتی که در آن جا هست باید بردارد چرا؟ بعلت این که دولت میخواهد خودش قیومت بکند و راه سعادت را میخواهد نشان بدهد باید وسائط نقلیه را دولت بقدر امکان تشویق کند و اگر نقصان هم پیدا کند دولت کمک کند ولی در وسائط شخصی هر قدر هم باشد بنده موافق هستم یک کسی میخواهد دارای پارک باشد دارای آب جاری باشد این کار کردن دولت است؟ دولت باید این زحمت را بکشد؟ خیر باید آن اندازه که برای رفاهیت عموم است و تمام افراد استفاده میکنند دولت وسائلش را تهیه کند ولی زندگانی و معیشت من که میخواهم ممتاز باشد این دیگر کار دولت نیست این وظیفة خودم است. پس نظر بنده این است که نسبت به آن وسائط نقلیه از هر قسمتش چه اتومبیل فرد که پنج نفری باشد چه کامیون و چه تمام آنهائی که راجع به عموم است و نفعش از برای عموم است باید دولت تسهیل قائل شود بلکه عقیدة بنده این است که از آنها مالیات برداشته شود چرا؟ برای این که تجارت ترویج و تشویق بشود. حالا بنده کاملا موافقم با آن نظرهائی که دارند برای اصلاحات مملکت لیکن یک جوری باید باشد که آن نظریه را اتخاذ میکنید آن نظر را حقیقت پیش ببرید الان بنده میدانم از شخص اول مملکت ما هیئت وزراء ما تجار ما همه متوجه‌اند بمسئله اقتصادیات و مسئله تسهیلات تجارتی و حرکت دادن و نهضت کردن ایرانی‌ةا مثل سایر ملل دنیا برای اینکه زندگانی خودشان را مطابق یک ترتیبی که تمام دنیا قدم برداشته‌اند برداند نظر باین مقدمه که محرز است و پرگرام دولت است این را بایستی شما در نظر بگیرید و تقویت کیند این یک موضوع ـ عقیده دیگر من این است که این لایحه چون بحث در کلیات است در مواد هم که وارد شدیم یک قدری نقایصی دارد که خواهم عرض کرد. مثلا این عواید از کامیون مثلاً بنده برخلاف این عقیده هستم که از کامیون و از اتومبیلهای باری که برای حمل و نقل مسافر و بار است مالیات گرفته شود این را مخالفم و بنده نظرم این است که هیچ مالیات گرفته نشود و برمی‌گردد این مالیات روی اتومبیل شخصی و موتورسیکلت و فلان نظر باین مسئله آن ماده پنجم هم از بین میرود چرا؟ برای اینکه وقتی عقیده بنده این بود آنوقت این مالیات باید مختص شهری بشود که از آن جا گرفته میشود اتومبیل‌های طهران یا شیراز


یا دوچرخه‌های تبریز را وقتی مالیات برایش قرار میدهند این دیگر عنوان ندارد که ما بیائیم و عایدات آن را وارد در خزانه عمومی مملکتی بکنیم بلکه باید عوائد آن صرف آبادی و تعمیرات همان شهر بشود این مال شهر مخصوص است این شهر مخصوص تحمیلات بر او واقع شده است باید خودش هم از آن تحمیلات انتقاع ببرد این است که چون نظرم در کلیات است و عقیده سیاسی من هم در این لایحه است که با آن ماده پنجم مخالف هستم در ماده سوم و چهارم هم در تنظیم آن نظریاتی دارم که بعد عرض میکنم این است عقاید من در این لایحه و مطابق مشی چهار دورة من است که از دورة چهارم باین طرف قدم برداشته‌ام و مطابق آن مشی قدم برمیدام و صحبت می‌کنم و تعقیب می‌کنم.

وزیر عدلیه‌ـ بنده تصور نمی‌کنم که حمله کرده باشم و اصلا در طبیعت و مزاج بنده اگر حمله باشد لااقل در طبیعت و مزاج نطقم و صحبتم حمله نیست بنده همیشه سعی دارم اینجا که جای خود دارد (در مجلس شورای ملی در محضر نمایندگان محترم) که ابداً حملة بکسی نکرده‌ام در موارد دیگر هم نمی‌کنم و نمیدانم آقای آقاسیدیعقوب چه تصور کردند شاید بنده یک قدری بسرعت و تند حرف زده‌ام و این را حمل بر حمله کرده‌اند اما راجع باصل قضیه بنده گمان میکنم یک قسمت از عرایض که داشتم قبلا کردم. فرمایشاتی که کردند راجع بمسئله کامیون و کرایه و لزوم تشویق باصطلاح کرایه این‌ها هر کدام بجای خودش صحیح است و در ضمن بنده هم بعنوان معترضه و آنتی پرانتز عرض می‌کنم که در نظر بگیرید بیشتر جنسهائی که با کامیون حمل و نقل می‌شود واردات شما است و صادرات شما چندان با کامیون حمل نمی‌شود (صحیح است) البته بنده نمی‌گویم که باید او را تصدیق کرد اما توجه داشته باشید به اینکه می‌فرمائید که باید یک کاری کرد که صدمه بمال التجاره نرسد توجه بفرمائید کدام مال‌التجاره است که بیشتر با کامیون حمل میشود؟ اما اینکه فرمودند مالیات بر اتومبیلهای سواری را زیاد کنند اشخاصی که باصطلاح آقای آقاسیدیعقوب می‌آیند این جا و در خیابان لاله‌زار پز میدهند این را هیئت دولت باین اندازه که لازم دانسته است زیاد کرده است و البته اگر آقایانی باشند که بخواهند زیادتر از این بکنند ممکن است با ایشان صحبت کرد اما حالا عجالت بیش از این گمان نمی‌کنم بشود زیاد کرد و بیش از این نباید آقایانی که دارای اتومبیل هستند در زحمت انداخت و باید حدی قائل شد و آن این است که ما برده‌ایم به صد و بیست تومان در صورتی که سابق اینقدر نبود و در مقابل از برای کامیون یک میزان خیلی زیادی را پیش‌بینی نکرده‌ایم و بطوری که عرض کردم فقط ماهی پانزده هزار اضافه شده و این مبلغ از برای یک کامیونی که در ماه چندین خروار بار از یکجا بجائی دیگر نقل می‌کند چیزی نیست و چون اساس استدلال ایشان راجع باین قسمت بود بنده هم بهمین اندازه اکتفا می‌کنم و گمان می‌کنم اگر چنانچه آقا هم موافقت بفمرمایند و بگذارند وارد در سایر قسمت‌ها و در مواد بشویم که این کار بگذرد وارد در سایر قسمت‌ها و در مواد بشویم که این کار بگذرد بهتر است چون باید این را هم در نظر داشته باشید که ما این عوائد را در جزو بودجه خودمان پیش‌بینی کرده‌ایم و بودجه‌مان را روی این پایه برداشته‌ایم و نوشتیم و خیلی هم دولت البته علاقه دارد که این لایحه بسرعت بگذرد برای این که دو شوری است و قبل از چهاردهم فروردین باید این بگذرد و تکلیف معلوم شود و خیال میکنم اگر موافقت شود در تسریعش بهتر باشد.

عده از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است

رئیس‌ـ رأی میگیریم بورود در شور مواد آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده اول:

ماده ۱ـ از تاریخ ارجای این قانون حق‌الثبت


ذیل از وسائط نقلیه بترتیب اقساط ماهیانه ماخوذ خواهد شد

۱ـ از اتومبیلهای بارکشی (کامیون) سالیانه ۸۴ تومان

ب‌ـ شخصی و کرایه برای مسافرین » ۱۲۰ »

ج‌ـ از کامیونهای کرایه برای مسافرین » ۱۸۰ »

دـ از گاریها دلیجان‌های سه اسبه و چهار اسبه » ۳۶ »

هـ از کالسکه و درشکه شخصی و کرایه » ۳۶ »

وـ از عرابه‌های یک اسبه و دو اسبه » ۱۸ »

زـ از موتورسیکلت‌ها » ۱۲ »

ح‌ـ از دوچرخه‌های پائی « ۱۲ قران

رئیس‌ـ آقای موید احمدی

مؤید احمدی‌ـ بنده با موافقت کاملی که با وضع این مالیات دارم لکن با طرز تنظیم این لایحه از چند جهت مخالفم اولا ماده اول این لایحه برخلاف اصول تساوی و عدالت تنظیم شده است و هیچ رعایت تناسب در آن نشده است مثلاً از اتومبیل‌های بارکش (کامیون) مرقوم شده است یکصد و هشتاد و چهار تومان (یکنفر از نمایندگان‌ـ ۸۴ تومان)

نه هشتاد و چهار تومان در صورتی که کامیون و اتومبیل بارکش چند جور است. اتومبیلهائی موجود است که بارکش است و یک خروار بار حمل میکند و کامیون دیگری موجود است که سی چهل پنجاه شصت خروار بار حمل میکند. اتومبیل بارکش سه تونی هست که بار حمل میکند دو تونی هست پنج تونی هست همه اینها را نمیشود یک جور مالیات برایش معین کرد و اگر همه یک طور مالیات بدهند بدیهی است که کامیونهای کوچک از کار می‌افتد و نمی‌تواند رقابت کند با کامیونهای بزرگ چون از حیث مالیات مساوی است. بنده اطلاع خصوصی دارم که وقتی این لایحه دولت در جرائد منتشر شد و وقتی که دولت لایحه را تقدیم کرد اشخاصی که کامیونهای کوچک داشتند باداره حق‌الثبت نوشته‌اند که ما کامیونهای خود را از کار می‌اندازیم و توقیف می‌کنیم. بدیهی است کامیونی که پنج تن بار میبرد از حیث مالیات مساوی باشد با کامیون یک یا دو تنی البته نمیتواند رقابت کند و این کامیون کوچک از بین میرود از این حیث بنده عقیده‌ام این است که باید ماده را طوری تنظیم کرد که عادلانه باشد مثلا در ممالک دیگر از روی سیستم یا از روی قوه میگیرند یا از روی بار میگیرند یعنی کامیونی که یک تن بارگیر دارد یا یک خروار از او یک جور مالیات اخذ شود و از هر کدام که بیشتر است بیشتر دو برابر او است دو برابر سه برابر است سه برابر مالیات اخذ شود علاوه میکنم این نظری را که آقای وزیر عدلیه فرمودند که کامیونها راهها را خراب می‌کنند بدیهی است هر قدر بزرگ‌تر باشد و بارگیرش بیشتر باشد راه را بیشتر خراب می‌کند پس روی آن فلسفه که فرمودند باید این پیشنهاد را قبول کنند و فرق بگذارند بین کامیونهای کوچک و بزرگ اما در قسمت اتومبیلهای شخصی و کرایه اینها هم البته فرق دارد اتومبیل هست پنج نفر مسافر با شوفر سوار می‌کند اتومبیل هست هفت نفر‌ـ اتومبیل هست نه نفر سوار می‌کند آنوقت اینها مساوی مالیات بدهند این برخلاف اصل عدالت است ممکن است قرار بدهیم که اتومبیل پنجنفری ماهی شش تومان بدهند اتومبیل هست نفری مثلا ده تومان بدهند و نه نفری دوازده تومان و اگر باین ترتیب دولت عمل کند بنده تصور میکنم میزان عایداتش که دولت در بودجه پیش‌بینی کرده تکافو کند بلکه بیشتر هم بشود و رعایت عدالت و مساوات هم شده است مثلا برای کامیون بارکش مسافر سوار کن هم یک جور قرار دادن مناسب نیست و آنها هم فرق دارند کامیونهائی که در راهها مسافر سوار می‌کنند ده نفر سوار می‌کنند بیست نفر‌ـ چهل نفر خودم دیدم در راه مشهد که کامیون مسافر سوار کن چهل نفر سوار کرد و اگر بنا باشد همه یک جور بدهند این برخلاف عدالت


است البته باید آنکه کوچکتر است کمتر بدهد و آنکه بزرگتر است و بیشتر مسافر میبرد و دخل هم بیشتر میبرد و بیشتر بدهد این خیلی طبیعی و منطقی و فلسفی است بعقیده بنده یک موضوع دیگر عرض بنده راجع باین عرابهای بارکش است افسوس که آقای وزیر مالیه و معاونشان تشریف ندارند و اگر از بنده مطمئن هستید بنده عرض میکنم که بنده رجوع کردم (اگر شما رجوع نکردید بنده رجوع کرده‌ام) باداره حق الثبت پارسال ششصد تومان عایدات اینها بوده و هفتصد و پنجاه تومان خرج وصولش یک مشت مردمان ضعیف بیچاره چیزی ندارند که بدهند و این وصول مالیات از اینها خیلی کار مشکلی است و نتیجه هم برای دولت ندارد و بنده عقیده‌ام این است که اینها را معاف کنند از مالیات (نمایندگان‌ـ صحیح است) و بکلی از آنها نگیرند و سایر قسمتها را هم معادل کنند و بطور تساوی بگیرند که هم رعایت مساوات شده باشد و هم آن مبلغ را تکافو کند این است عرایض بنده

دکتر عظیما (مخبر کمیسیون قوانین مالیه)‌ـ عرض کنم که آقای مؤید احمدی فرمایشاتی فرمودند راجع به تنظیم این ماده عرض کنم که این ماده چند فقره‌اش اصلاح شده و بقیه‌اش از قدیم بوده است و چیز مختصری در این جا اضافه شده است مثلا راجع بکامیون ماهی پانزده هزار اضافه شده و ماهی پانزده هزار چیزی نیست اگر بهمان تناسب ما حساب کنیم که راهها را اینها خراب می‌کنند می‌بینیم که تفاوت باید خیلی بیشتر بشود ولی محض تسهیل حمل و نقل باینها بیش از پانزده قران اضافه نکردیم ولی اگر بخواهیم آن نظر آقای مؤید احمدی را رعایت کنیم و در جائی ببندیم این آقا عملی نیست اولا تفتیش آن خیلی مشکل است (همهمه بعضی از نمایندگان‌ـ خیر مشکل نیست) چرا آقا مشکل است خیلی هم مشکل است زحمت زیاد دارد و تازه چندان فرقی هم ندارد بعلاوه این یک چیزی نیست که تازه آمده باشد از قدیم هم همینطور بوده (یکی از نمایندگان‌ـ از قدیم هم غلط بوده) حالا هم اگر آقای نمایندة محترم همچون تصور میکنند که این طور مفیدتر است ممکن است پیشنهاد بکنید و در کمیسیون درش صحبت میشود بحث میشود ما که قصد و غرضی نداریم که حتما همینکه ما میگوئیم باشد خیر پینشهاد کنید بیاید در کمیسیون مذاکره میشود اگر صلاح بود البته قبول میشود. اما در مسئله اتومبیلهای شخصی بعقیده خود بنده این مالیات هم کم است خیلی کم است اینطور که دولت پیشنهاد کرده ماهی ده تومان است و این کم است ملاحظه بفرمائید که چقدر انی اتومبیل‌های شخصی مردم را زیر میگیرند و زحمت باین مردم میدهند چه اشخاصی شاید زیر اتومبیل‌ها میروند که بالاخره معلوم نیست کی آنها را کشته و بالاخره آنها که پول خوب دارند پول که دارند بیشتر مالیات بدهند یکقدری بیشتر بدولت بدهند و از آنها ما نباید دفاع کنیم اما راجع بمسافری بالاخره اینهم که از جیب خودش نمیدهد از مردم و از مسافرین میگیرد اینجا که فرقی ندارد بالاخره اگر چیز مفیدی بنظرتان میرسد پیشنهاد کنید مانعی ندارد میرود بکمیسیون و در آنجا مذاکرده میکنیم.

رئیس‌ـ آقای دشتی

دشتی‌ـ یک قسمت از مطالب که بنده میخواستم عرض کنم تقریباً آقای مؤید احمدی گفتند فقط بنده میخواهم اعضاء کمیسیون قوانین مالیه را توجه بدهم بیشتر در اینقسمت دقت کنند و واقعاً لایحه را از روی عدالت و انصاف تنظیم کنند و واقعاً لایحه را از روی عدالت و انصاف تنظیم کنند از برای شور دوم عرض کنم که اولا تفریق و تفکیک کردن اتومبیل‌ها از یکدیگر کار خیلی آسانی است برای اینکه تمام آنها سیستم‌شان معلوم است و معین که هر کدام چه سیستمی است و چند قوه اسب دارد و چقدر بارگیر دارد چند تن و چقدر میتواند مالیات بدهد این هیچ اهمیتی ندارد که میفرمایند مشکل است. خیر هر


اتومو بیلی که فرمودید نمره بگیرد و پلاک بان بزنند خیلی آسان است که آن جا مقدار و میزان مالیاتش را هم از روی سیستم و قوه و بارگیر یش معین کنند ولی همه را یک جور معین کردن چندین مضرت دارد یکی اینکه آن کسانی که الان کامیون کوچک دارند بکلی از بین خواهند رفت ( صحیح است ) برای اینکه آن مالیاتی که آن کامیون بزرگ میدهد برای ده هزار خروار باری است که در سال کار کرده و برده است و همین کامیون کوچک باید همان مالیات را برای هزار خروار بدهد البته این کرایه اش خیلی گرانتر میشود و مردم دیگر باو مراجعه نمی کنند و آن بالطبیعه از بین میرود . همینطور کامیون مسافری کامیون هست ده نفر را حرکت میدهد باید در ماه ده یا پانزده تومان بدهد یکی دیگر که چهل نفر را حرکت میدهد آنهم همین مقدار باید بدهد پس بالطبیعه آن کامیون مسافری کوچک از بین میرود چرا چون کرایه از گران میشود و کسی باو مراجعه نمیکند یک ضرر دیگر هم دارد و آن این است که اشخاصی الان هم دو هزار تومان دارند و با دو هزار تومان میخواهند کامیون بخرند دیگر اینها قادر باینکه کامیون بخرند و بارکش بکنند نخواهند بود بلکه باید چهار پنجهزار تومان داشته باشند تا بروند کامیون مسافری اینها را باید تفکیک کرد از حیث سیستم یاقوه یا بارگیر و بهمان نسبت مالیات بدهند . یک نکته دیگر راجع باتوموبیل های شخصی عرض میکنم آنجا باز بر خلاف انصاف است که تمام یک جور مالیات بدهند اتومبیل امروز حداقل قیمتش هشصد نهصد تومان است حداکثر آن ده هزار پانزده هزار تومان است و حالا حد متوسطش را بگیریم چهار نجهزار تومان اگر بخواهند از اینها بیک نهج مالیات بگیرند بکلی بی منطق است و بنده تعجب میکنم که چرا دولت اینها را بیک ترتیب نوشته است اینجا بنده با آقای وزیر عدلیه صحبت کردم فرمودند کار مشکلی است هیچ کار مشکلی نیست اولا قیمت و سیستم اتومبیل معین است و هر اتومبیلی که برود نمره و پلاک شود ممکن است همان وقت میزان مالیاتش را از روی تناست معین کنند و ثیت کنند که چه سیستمی است و آن وقت مطابق همان سیستم مالیات باید بدهد ما وقتی که میگوئیم مالیاتش مختلف باشد معنی آن این نیست که برای فرد یک قیمت به بندند و برای اورلند یک قیمت خیر معنی آن این است که اتومبیل ها را مثلاً سه قسمت کنند یا دو قسمت یک قسمت اتومبیل هائی که تا هزار تومان است یک مالیات داشته باشد اتومبیلهائی که دارای قیمت دو هزار و پانصد تومان میباشد یک جور مالیات بدهند پس یا از روی قیمت معین کنید یا از روی قوه اسب معین کنند و اینکه عرض کردم از روی سیستم یعنی از روی سیستم میزان قوه اسب یا میزان بارگیر و قیمت آنرا معین کنند که اتومبیلی که داری ده یا پانزده قوه اسب باشد چقدر مالیات بدهد و این یک دلیل دیگر هم دارد که اتومبیلهای ینگین بالطبیعه خیابان ها را خرات میکنند پس از آن اتومبیلهای سنگین باید بیشتر گرفت یکی دیگر اینکه کسانی که مالیات میدهند یعنی کسانیکه اتومبیل سنگین تر و ذیقیمت تر دارند اینها بیشتر میتوانند مالیات بدهند فرض بفرمائید که یک دکتری که برای رفع حوائج شخصی خودش یک اتومبیل هفتصد یا هشتصد تومانی خریده است این باید ماهی ده تومان بدهد و فلان آقائی هم که برای تجمل خریده است اینهم ده تومان این دو تا باید با هم مساوی باشند ؟ تفکیک کردن اینها هم از همدیگر خیلی کار سهلی است زیرا این اتومبیلها و قتیکه باید پلاک بگیرند و نمره و ثبت شوند در همان موقع معین کنند و مالیات ببندند این بود عرایض بنده و مخصوصاً از اعضاء‌ کمیسیون محترم قوانین مالیه خواهش میکنم که ماده را برای شور


دوم یک طوری تنظیم کنند وپیشنهاداتی که ما می کنیم و میرود بکمیسیون یک مطالعاتی بکنند و یک طوری تنظیم کنند لایحه را که قدری منطقی ورزنابل باشد و همینطور کترة‌ ودیمی نباشد ( صحیح است )

وزیر عدلیه ـ فرمایشات آقای نمایندة‌محترم البته از روی منطق خیلی صحیح است یکی از اصولی را که میگویند همیشه در وضع مالیات باید رعایت کرد عدالت است از نقطه نظر عدالت مالیات گذاری باید کرد این حرفها همه صحیح است و بلا جواب وقتی یک کسی هزار تومان اتومبیل برای خودش خریده است باین آدم گفته شود که شما باید یک مالیاتی بدهید معادل آن کسیکه اتوموبیل خودش را سه یا پنجهزار تومان خریده است این البته خیلی با عدالت نزدیک نیست بلکه میشود گفت اصل عدالت را برداشته اند و توی یک دستمال پیچنده اند و گذاشته اند کنار . حالا در این زمینه ممکن است استدلالات بانواع همانطور که خودشان جلوه دادند ولی یک اصل دیگری هم در مالیات گذاری هست و آن اصل تسهیل و صول است که حتی الامکان مالیات باید طوری باشد که شقوق زیار پیدا نکند و در عمل خیلی سهل باشد وصول کردنش و بشود این مالیات کلی را وصول کرد و اگر ما فقط وفقط بخواهیم آن اصل اولی رامنظور نظر قرار بدهیم میبایستی داخل شویم در تفصیل و یک طبقه بندیهای جزئی بکنیم و مسئله مشکل می شود مثلا نه تنها راجع باتومبیل دچار زحمت میشویم راجع بقیمت موتوسیکلت ممکن است قیمت های مختلف داشته باشد درشکه قیمت های مختلف داشته باشد دوچرخه پائی قیمت های مختلف داشته باشد اینها تمام مارا در زحمت می اندازد بعلاوه اینکه میفرمائید از روی قیمت معین کنید قیمت هم فرق می کند درشکه که الان نواست یک قیمتی دارد و درشکه که دو سال کار کرد یک قیمت دیگر دارد پس اینجا باز سال بسال اول زحمت است تعیین قیمت کردن و مالیات معین کردن برای کهنه و نو یا فلان درشکه چرخش فلان شکل است آن بیشتر بزمین صدمه میزند مالیات او چقدر باید باشد و دیگری چقدر این تقسیمات جزء‌ تصدیق بفرمائید با اینکه تا اندازه ما را باصل عدالت و تساوی در مالیات گذاری نزدیک می کند اما از آنطرف معایب و مضراتی دارد و وصول آن مخارج و تشکیلات زیاد و طول و تفصیلهائی لازم دارد که اصل موضوع را از بین میبرد و هر روز هم باید مالیات بده و مالیات بگیر در دعوی باشد پس از نقطه نظر اصل دوم که در زندگانی عملی خیلی اهمیت دارد باید انسان قدری وارد شود و ملاحظه کند و مالیات وضع کند وناچار باید انسان بیاید و از آن اصل اول برای همین اشکالاتش قدری صرف نظر کند و بگوید عدالت مطلق را که ما نمیتوانیم دنبال کنیم نزدیک بآن شدن هم برای ما مشکل است پس اصل دوم را منظور نظر قرار میدهیم که تسهیل وصول باشد. واقعاً ملاحظه بفرمائید الان بطور تقریب هم که شده بیائیم و طبقه بندن بکنیم و داخل در تفصیل زیاد هم نشویم باز ببینید چه اشکالاتی پیش میاید . بیائید و این اصل را با عمل خارج مطلبقه کنید اگر آقا اطلاع ندارند بنده بهشان اطلاعاً عرض میکنم که چندین دعوی الان در خود وزارت عدلیه هست بین کسانی که اتومبیل خریده اند و کسانیکه فروخته اند فروشنده میگوید سه تون خریدار میگوید یک تن و نیم . بمتخصصین رجوع کردیم چون اختلاف نظر پیدا شده است پس ملاحظه بفرمائید همین مسئله تن که بهترین راهها بنظر می آید اینقدر مار را دچار مشکلات میکند. میفرمائید نگاه میکنیم آنجا می بینیم روی آن چه نوشته است و از ا“ رو تشخیص میدهیم . خیر آقا خود این هنوز محل بحث است و شما میخواهید فردا مأمورین مالیه با مؤدیان مالیات در کشمکش و مرافعه باشند این نمیشود و تولید یک زحمتی میکند و بنده خیال میکنم اگر شما بیائید و سهولت وصول را در نظر بگیرید و از طرف دیگران اشکالاتی که تولید میشود و عرض کردم در نظر بگیرید تصدیق میفرمائید که عمل دولت از


نقطه نظر عدالت اگر چنانچه رعایت نشده است و از نقطه نظر عدالت منطق محکمی نداشته است ولی از نقطه نظر تسهیل وصول بالاخره دارای یک منطق محکمی است بنابراین بهتر باید با او موافقت کرد تا مردم کمتر در زحمت واقع شوند . در قسمت قیمت هم بنده این جا یادداشتی تهیه کرده بودم که عرض کنم روی این بباید یک اتومبیل بیوک بگیرد و هر دو یک قسم مالیات بدهند این شاید بنظر عادلانه نباشد و اگر ما میخواستیم اصل تسهیل را هم کنار بگذاریم و طبقه بندی بجزء بکنیم باز بایستی ما سعی میکردیم که اتومبیل ارزان قیمت را یک مالیات سنگین برش به بندیم برای چه؟ برای اینکه مردم نروند این اتومبیل های ارزان قیمت را بخرند اتومبیل ارزان قیمت را بخرند اتومبیل ارزان قیمت یک اتومبیلی است که زود خراب می شود ………

طلوع ـ‌ پول ندارند گرانش را بخرد

وزیر عدلیه ـ چه ضرورت دارد که انسان شعر بگوید تا به مشکلی قافیه گرفتار شود و در بماند بهتر این است نخرد یک اتومبیل ارزان قیمت در فاصلة‌ خیلی کم خراب می شود و بعد هم بهیچ نمی ارزد در صورتی که آن اتومبیل بزرگ و گران قیمت ممکن است چند سال کار کند بالاخرة‌ مردم باید سعی کنند چیزهای با دوام بخرند چیز چیز با دوام هم همیشه گران تر است پس اگر ما بخواهیم از نقطه نظر اقتصاد عمومی مملکت فکر کنیم بنده تصور می کنم باید بر جنس های بد که بعبارت دیگر جنس های ارزان است یک تحمیلاتی کرد تا مردم بروند دنبال چیزهای با دوام حالا با وجود این حال چون شور اول است بنده خیال میکنم آقایانی که در این قسمت ها نظریاتی دارند ممکن است لطف بفرمایند و پیشنهاد بدهند میرود به کمیسیون و تشریف بیاورند بآنجا و در آن جا بحث می کنیم البته هر نظری که کمیسیون و بعد اکثریت مجلس پیدا کرد ما هم مطیع هستیم

جمعی از نمایندگان ـ‌ مذاکرات کافی است

رئیس ـ‌ پیشنهادات قرائت میشود :

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد میکنم ماده اول این نوع تنظیم شود

از اتومبیل بارکش سالی شصت تومان از اتومبیل برای کرایه مسافرین سی از کامیون های کرایه مسافرین ۱۴۸ از عرابهای یک اسبه و دواسبه سالی شش تومان از اتومبیلهای شخصی سالیانه۱۸۰ تومان ماخوذ شود

پیشنهاد دکتر طاهری و افخمی

مقام منیع ریاست دامت عظمته

پیشنهاد میشود قسمت الف از ماده ۱ بترتیب ذیل اصلاح شود:

الف ـ از اتومبیلهای بارکش ( کامیون )‌ ۱- از کامیونهای یک تونی دو تونی ۶۰ تومان ۲- از کامیونهای ۳ تونی ۴ تونی ۸۴ تومان ۳- از کامیونهای ۵ تونی ۶ تونی ۷ تونی ۱۰۸ تومان

پیشنهاد آقای فیروز آبادی

بنده پیشنهاد میکنم که قسمت «د» و «و» از ماده یک حذف شود

پیشنهاد آقای طهرانی

مقام منیع ریاست محترم

بنده پیشنهاد میکنم حق الثبت عرابه های یک اسبه و دو اسبه از تاٌدیه حق الثبت معاف شوند

پیشنهاد آقای غلامحسیی میرزا مسعود

مقام محترم ریاست مجلس مقدس شورای ملی دامت شوکته

اصلاح عبارتی ذیل را در ماده اول قسمت (‌ج )‌ پیشنهاد مینمایم نظر باینکه لفظ کامیون فقط برای اتومبیلهای بارکش میباشد و در صورتیکه بصورت قابل حمل کردن مسافر در آید باسم اتوبوس یا امنیبوس نامیده میشود لهذا بنده


پیشنهاد مینمایم نوشته شود از اتوبوسها و امنیبوسهای مسافری سالیانه ۱۸۰ ( کازرونی ـ‌ قسمت ادبی است )

پیشنهاد آقای دکتر طاهری

مقام منیع ریاست دامت عظمه

پیشنهاد میشود در ماده اول بترتیب ذیل اصلاح بعمل آید : د ـ‌ از گاریها دلیجانهای سه اسبه و چهار اسبه ۱۸ تومان ه ـ‌ از کالسکه و درشکه شخصی و کرایه ۱۸ تومان وـ از عرابه های یک اسبه و دو اسبه ۱۲ تومان زـ از موتور سیکلت ها ۱۸ تومان

پیشنهاد آقای فهیمی

بنده پیشنهاد میکنم که در مادة‌ اول نوشته شود .

(۱ ) اتومبیلهای کرایه بارکش و مسافری که بارگیر آن از یک تن تجاوز نکنند سالیانه ۸۴ تومان (ب) اتومبیلهای شخصی سالیانه ۲۴۰ تومان (ج) کامیونهای کرایه برای بار و مسافر که بیش از یک تن بارگیر دارد سالیانه ۱۲۰ تومان

پیشنهاد آقای محمود رضا

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد میکنم قسمت ه ـ از کالسکه و درشکه شخصی و کرایه ۳۶ تومان و قسمت و ـ‌ از عرابه های یک اسبه و دو اسبه ۱۸ تومان در مادة‌ یک حذف شود ـ‌

پیشنهاد آقای فرشی

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی دامت شوکته

این بنده اصلاح ماده اول را بقرار ذیل پیشنهاد میکنم کامیونهای کرایه مسافرین از تاُدیه حق الثبت معاف و معادل آنرا از اتومبیل های سواری شخصی بطور تناسب قوه و سیلندر اخذ شود و قسمت های (‌د)‌ (ه)‌ ( و)‌ که وسایل نقلیه اسبی است کلی از تاٌدیه حق الثبت معاف شود .

پیشنهاد آقای دشتی

بنده پیشنهاد میکنم مالیاتهای مندرجه در ماده اول بترتیب ذیل تنظیم شود

کامیونهای سه خرواری ۶۰ تومان کامیونهای تا نه خرواری ۹۰ تومان کامیونهای بالاتر از آن ۱۰۰ تومان اتومبیلهائی که تا ۱۵۰۰ تومان قیمت دارد ۶۰ تومان اتومبیلهائیکه تا ۳۵۰۰ قیمت دارد ۱۲۰ تومان اتومبیل هائیکه ما فوق آن است ۱۵۰ تومان از کامیونهای مسافری ۲۵۰ نفری ۱۲۰ تومان از کامیونهای مسافری بالاتر ۱۸۰

پیشنهاد آقای اعتبار

ماده اول را بطریق ذیل پیشنهاد میکنم

اـ از اتومبیلهای بارکش ( کامیون )‌ بتفاوت بارگیری سالیانه ۸۴ تومان ب ـ از اتومبیلهای شخصی بتفاوت قیمت الی ۲۴۰ تومان ج ـ از اتومبیلهای کرایه سواری ۳۶ تومان بقیه مطابق خبر کمیسیون

رئیس ـ‌ ماده دوم قرائت میشود :

ماده ۲ ـ‌ از وسائط نقلیه خارجی که موقتاُ داخل خاک ایران میشوند بابت هر یک ماه یا هر قسمت از ماه که در داخله توقف نمایند خمس حق الثبت تمام سال که در فوق ذکر شده است دریافت خواهد شد

رئیس ـ‌ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده درست ملتفت نشدم میخواهم در اینجا توضیحی داده شود …… بروم آنجا (‌در پشت کرسی نطق )‌ آقای عدل میگویند که چرا توجه به ما نمی کنید این ماده میگوید از وسائط نقلیه خارجی که موقتاُ‌ داخل خاک ایران میشود بابت هر یک ماه یا هر قسمت از ماه که در داخله توقف نمایند خمس حق الثبت تمام سال که در فوق ذکر شده است دریافت خواهد شد مسئله خق الثشت سالی صد و هشتاد تومان ولی یازده ماه که ماند یازده خمس از او خواهند گرفت و این یازده خمس تقریباُ دویست تومان وچیزی میشود . نظر چه بوده ؟ همانطور که فرض کردم بوده ؟ عرض کردم بیک سال تمام صد و هشتاد تومان تعلق میگیرد ولی یازده ماه که ماند هر ماهی خمس حق الثبت


را باید بدهد که زیادتر میشود نمیدانم چه نظری است که اگر یکسال ماند صد و هشتاد تومان بدهد ولی یازده ماه را خمس حق الثبت بدهد که تقریباُ‌ دویست و پنجاه تومان میشود اگر اینطور است خوب است بالاخره یک توضیحی داده شود که بنده درست بفهم

وزیر عدلیه ـ ماده خیلی صریح است بنا بر این معناش هم همین است یک ماه اگر ماند حق الثبت خمس تمام سال است . و اگر بیشتر ماند روی همین حساب که ملاحظه میفرمائید از ماه که در داخله توقف نمایند خمس حق الثبت تمام سال که در فوق ذکر شده است دریافت خواهد شد . اگر پنج ماه بماند تمامش میشود . حالا اگر آقایان نظری دارند ممکن است پیشنهاد بفرمایند در کمیسیون مذاکره خواهد شد .

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ خواستم جواب آقای آقا سید یعقوب رابدهم

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ‌ موافقم . مخالفتی ندارد

رئیس ـ ماده سوم قرائت میشود :

ماده ۳ ـ صاحبان وسائط نقلیه در فوق مکلف هستند که دارا بودن آنها را بمامورین مالیه محل اطلاع بدهند والا عین وسائط نقلیه توقیف و پس از شش ماه در صورت عدم پرداخت ضعف مالیات تا روز توقیف ومخارج نگاهداری بفروش رسیده ومازار طلب مالیه بصاحبان آنها مسترد خواهد شد. در صورتی که صاحبان وسارط نقلیه مزبور بخواهند آنها را از جریان خارج نمایند باید باداره مالیه محل اطلاع بدهند تا اینکه وسائط نقلیه مذکوره بمهر سر بی ممهور ( پلمبه ) شود بطوری که قابل حرکت نباشد و از تاریخ پلمب شدن دیگر مالیات از آنها ماٌخوذ نخواهدشد . برداشتن پلمب باید بوسیله مامورین مالیه بعمل آید .

وزیر عدلیه ـ این جا یک اشتباهی شده است . اصل ماده این طور است . (صاحبان وسائط نقلیه در فوق مکلف هستند که دارا بودن آنها را بمامورین مالیه محل اطلاع دهند و والا. )‌ ( از این جا است که یک سطر افتاده ) و الا برای مدتی که پس از اجرای این قانون مالیات نپرداخته باشد ضعف مالیات از آنها ماخوذ خواهد شد و در صورت استنکاف صاحبان آنها عین وسائط نقلیه الی آخر )

دکتر عظیما (‌مخبر کمیسیون قوانین مالیه ) ـ سابقاُ‌ هم بوده است در لایحه دولت بوده

وزیر عدلیه ـ‌ بلی در لایحه بوده است

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ‌ این جا آقای وزیر عدلیه توجه بفرمائید . آن عبارت هم که فرمودید بنده هم نظر داشتم در این جا نوشته شده است که صاحبان وسایط نقلیه در فوق مکلفند که دارا بودن آنها را بماُمورین مالیه محل اطلاع بدهند و الاعین …….

وزیر عدلیه ـ خیر . این جور است :‌ و الا برای مدنی که پس از اجرای این قانون مالیات نپرداخته اند این جور خواهدشد و الاعبارت درست نمیشود . زیرا و الاعین وسائط نقلیه توقیف و پس از شش ماه در صورت عدم پرداخت ضعف مالیات درست نیست باید نوشته شود در صورت عدم پرداخت بفروش رسیده در هر حال سقطی در عبارت ماده نیست که باید اصلاح شود و مازادش بصاحب آن مسترد شود . در صورتیکه صاحبان وسائط نقلیه بخواهند آنها


راخارج کنند ……. ( در صورتیکه صاحبان آنها بخواهند )‌این عبارت را هم خواستم قدری اصلاح کنند

وزیر عدلیه ـ‌ عبارت را ممکن است آقا پیشنهاد بفرمائید ما هم در کمیسیون اصلاح خواهیم کرد

رئیس ـ آقای طاهری

دکتر طاهری ـ‌ بنده میخواستم عرض کنم یک مهلتی بایست معین شود که در آن مدت این ها مکلف باشند اطلاع دهند نه اینکه محض اینکه این قانون گذشت اگر کسی اطلاع نداد ضعف مالیات بدهد . اقلاُ‌ یک ماه مدت برایش معین کنید بهتر است . این مقصود بنده است .

وزیر عدلیه ـ عرض میکنم این قسمت اول ماده در حقیقت توصیه قانونی است برای اینکه میگوید مکلف هستند اطلاع بدهند . اگر اطلاع داد جریمه برایش معین نیست . بالاخره صحبت سر مالیات است . که اگر مالیاتش را نداد آنوقت ضعف مالیات بدهد بنابراین اشکال ندارد مدت معین کرده وجرمی هم ندارد . و از همه گذشته اگر او هم اطلاع ندادما خودمان اطلاع پیدا خواهیم کرد زیرا بدون جواز که نمیتواند حرکت کند

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ بنده نظرم این است که در قسمت اول ماده که مینویسد مکلف هستند این تکلیف را که بر صاحبان وسائط نقلیه میگذارد از آن طرف ماده نوشته که اگر نکرد چطور است اصلاً‌ موردی ندارد برای اینکه هر کس دارای اتومبیلی است ناچار است برود و نمره کند و همان نمره از برای او کافی است . بدون نمره که نمیتواند کاری کند و اگر کاری کرد اما را ازش میگیرند و آنوقت مشمول مواد دیگری است. بعد یک قسمت دیگر از این ماده که راجع به مخارج نگاهداری است تصدیق میفرمائید مخارج نگاهداری را ادارت خیلی بیشتر از صاحبان مال می کنند آن اندازه که صاحب یک مالی یک مالی برای نکاهداری مال خودش میکند کمتر است مثلا برای کرایه کاراژ ممکن است خود صاحب اتوموبیل ماهی سه چهار تومان تمام کنددرصورتیکه اداره حق الثبت ماهی پنج شش تومان تمام خواهد کرد در غیبت او آن مواظبت هائی که باید بشود برای نکاهداری ماشین او ممکن است نشود. بنده در کمیسیون مالیه همین را خدمت آقای وزیر عدلیه عرض کردم که خوبست نکاهداری را بعهده خودشان بگذارید . وقتی که می خواهید این مالیات را بگیرید وقتی که مدت معین گردید تا شش ماه اگر فرضاُ در این مدت نپرداخت دولت مکلف باشد که این هارا نزد خودشان یعنی آن اتوموبیل را درید صاحبش توقیف و در کاراژ و محلی که خودش معین میکند دولت ببرد آنجا پلمب کند و بسپارد و اگر در آن مدت ندادآنوقت دولت ببرد حراج کند ( اگر داد که بسیار خوب ) و عیبی ندارد که مخارج نکاهداری بعهده خود صاحب اتومبیل باشد تا تحمیلی برای او نشده باشد . در این صورت اتومبیلش را هم بهتر می تواند بفروشد زیرا اختیار کاراژ دست خودش است مشتری را میبرد آنجا نشان میدهد و الا هر وقت بخواهد بفروشد کار مشکلی است زیرا قبلا باید به رئیس شعبه اطلاع بدهد تا در کاراژ را باز کند که اتومبیل را بخریدار نشان بدهد و خریدار م کمتر می خرد . و البته این فرق دارد با آن جائی که در دست خودش نکاهداشته است .

وزیر عدلیه ـ‌ در قسمت اول ممکن است پیشنهاد بدهند در کمیسیون مذاکره میکنیم بنده هم چندان ضرورتی نمیدانم اما در قسمت دوم که پیش خودش باشد آنرا هم پیشنهاد بدهید با در کمیسیون مطالعه بیشتری در آن بکنیم و اظهار نظر کنیم .

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ پیشنهادات قرائت میشود :

پیشنهاد آقای دهستانی

مقام منیع ریاست معظم دامت شوکته

پیشنهاد میکنم در ماده سوم کلمه پامب در بین الهلالین


زیادی است حذف شود وبجای کلمه پامب در سطور هفتم و هشتم نوشته شود مهر

پیشنهاد آقای فیروز آبادی

بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۳ بعد از لفظ بماُمورین مالیه محل اطلاع بدهند اضافه شود در ظرف یکهفته

پیشنهاد آقای فهمیمی

بنده پیشنهاد میکنم جمله ذیل بآخره ماده ۳ اضافه شود :

کسانیکه در اول سال مالیات سالیانه را نقداً بپردازند یک خمس به آنها تخفیف داده میشود .

پیشنهاد آقای شریعت زاده

پیشنهاد میکنم تبصرة‌ ذیل بر ماده ۳ اضافه شود :

تبصره ـ نیز برای امتحان و آزمایش که در موقع فروش وسایط نقلیه پامب شده معمول است مأمورین مالیه مکلف هستند بتقاضای طرفین معامله پامب را برداشته و جواز موقتی برای امتحان و آزمایش بدهند .

پیشنهاد آقای امیر تیمور

ماده ۳ صاحبان وسایط نقلیه مکلف هستند که دارا بودن آنرا مأمورین مالیه اطلاع داده و حق الثبت را ماهیانه پرداخته و در صورت عدم پرداخت تا شش ماه عین وسایط نقلیه توقیف و بفروش رسیده و بعد از برداشت طلب مالیه مازاد آن بصاحبش مسترد شود.

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد میکنم در ماده سوم عبارت در صورت عدم پرداخت الخ این نوع اصلاح شود

بفروش رسیده ضعف مالیات تا روز توقیف با مخارج نکاهداری ماخوذ بقیه بصاحبان آنها مسترد خواهد شد

پیشنهاد آقای زوار

در ماده سوم عبارت بطوریکه قابل حرکت نباشد را این طور اصلاح می کنم

( از صاحب اتومبیل کتباٌ التزام بگیرند که اتومبیل خود را بکار نیاندازد )

رئیس ـ‌ ماده چهارم قرائت میشود:

ماده ۴ ـ وسائط نقلیه مخصوص سلطنتی و قشونی و مامورین سیاسی و چرخهای مخصوص تنظیف بلدیه از تأدیه مالیات معاف خواهد بود و بقیه وسائط نقلیه اعم از دولتی و وسائط نقلیه اعم از دولتی و وسائط نقلیه متعلق بصاحب منصبان وسایر اعضای مؤسسات ملی و لشگری و کشوری محکوم به تادیه مالیات خواهند بود.

رئیس ـ آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی ـ‌ بنده عقید دارم دو موضوع دیگر را در اینجا باید از مالیات استثنا کرد و تصور میکنم فراموش شده . یکی وسائط نقلیه والاحضرت ولیعهد است ( بعضی از نمایندکان ـ‌ جزء همان سلطنتی است ) خیر مشمول نیست . دیگری هم راجع به وسائط نقلیه صحبه و شیر خورشید سرخ است که آنها هم واقعاٌ‌ برای خدمت بمردم حرکت می کنند آنوقت ما بیائیم مالیات از آنها بگیریم از این جهت بنده پیشنهاد می کنم که این قسمت ها را معاف بفرمائید .

وزیر عدلیه ـ‌ اما قسمتی که مربوط بوالا حضرت است که جزو وسائط نقلیه سلطتنتی است ولی راجع به آن دو قسمت دیگر سابقاٌ‌ که مذاکره شد با اکثریت موافقت حاصل نشد . برای اینکه هیچ فرق ندارد و دولت میدهد به مؤسسه شیر و خورشید البته یک کمک هائی باید بشود ولی از طرق دیگر و این مالیات باید گرفته شود .

بعضی از نمایندگان مذاکرات کافی است

آقا سید یعقوب- عرضی دارم

رئیس-بفرمائید.

آقا سید یعقوب ـ‌ خواستم آقای وزیر عدلیه توجه بفرمایند در هر بودجه تفصیلی که بنده تا کنون دیده ام در کمیسیون بودجه هر وزارت خانه دارای اتومبیل های زیادی است مامورین معاونین این ها تماماٌ همه اتومبیل


دارند . آنها را چه خواهید کرد . برای آنها مالیات قرار میدهید یا نه (‌بعضی از نمایندگان ـ بلی )‌ خبر کنید به مجرد اینکه مالیات قرار دادند ناچارید مخارجی باسم مخارج غیر مترقبه و مخارج معین یا یک اعتباری چیزی در بودجه برایش منظور کنید

( افسر ـ خیر این طور نیست )‌ ـ بهتر . ولی در مقام عمل ملاحظه خواهید فرمود. یک مامور صحیه دارد یکمامور عدلیه دارد ـ‌ حقوقش هم معین است ماهی دویست تومان دویست دوازده تومان یک اتوموبیل را هم در آنجا دارد (‌در بودجه است ) این جا ماهی دوازده تومان بدهد این مامور بیچاره چه کند؟‌ پس حالا که این را در نظر گرفته اید در بودجه آتیه تمام این اتومبیل ها را بزنید و از بین ببرید بجهت اینکه وقتی وارد اقلام بودجه منظور بده است بنده میخواهم تذکر بدهم در این ماده که در موقع نوشتن بودجه های تفصیلی در نظر داشته باشید که بودجه این اتوموبیل را بزنید اتوموبیل باید برای شاه مملکت باشد و وزرای آنها که کار دارند نه اینکه در هر وزارتخانه که وارد می شوید بقدر مورملخ اتوموبیل در آنجا وارد می شود ( با حرارت )

(خنده حضار )

خوبست این اندازه اتوموبیل ها را حذف کنید

وزیر عدلیه ـ‌ این جا است که بنده میخواهم تلافی آن حرفی را که آقا خودشان فرمودند در بیاورم و عرض کنم گاهی حرارت آقا زیاد است این حقیقتاٌ‌ این قدرها حرارت لازم ندارد میخواهم عرض کنم وقتی که میگویند اتومبیل های دولتی هم مالیات بدهد این از چه نظر است ؟ از نقطه نظر تمرکز عایدات است والا این یک چیزی است که دولت از جیب خودش درمیاورد و به یک جیب دیگرش میگذارد . اما اینهم اشکالی ندارد زیرا وقتی بنا شد مالیات بدهند ضرر برای دولت ندارد ممکن است این مسئله اصلا باعث شود که اگر دیدیم یک اعتبار و یک مالیات زیادی باید برایش پرداخت و مالیاتی پیش بینی کرد یک مقداری از عده اش ممکن است کاسته شود و این چندان ضرری ندارد

آقا سید یعقوب ـ‌ خواستم تذکر بدهم

رئیس ـ‌ پیشنهادات قرائت میشود :

پیشنهاد آقایان دکتر طاهری و مؤید احمدی

پیشنهاد می شود وسایط نقلیه صحیه مملکتی و شیرو خورشید سرخ معاف باشد .

پیشنهاد آقای شریعت زاده

پیشنهاد می کنم جملة ذیل آن در آخر سطر اول ماده ۴ بعد از جمله ماُمورین سیاسی اضافه شود و خورشید سرخ .

رئیس ـ ماده پنجم قرائت میشود :

ماده ۵ ـ عواید حاصله از حق الثبت وسائط نقلیه جزء عواید عمومی مملکت محسوب خواهد گردید

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب .

آقا سید یعقوب ـ‌ این ماده پنج همان ماده است که بنده در کلیات عرض کردم قانونی آوردند بما دادند برای بلدیه . این مثل آفتاب برای من روشن است که هر قانونی میآید خواهد گذشت . این قانون هم خواهد گذشت خدای نخواسته در عمل سر عمل سر تمام بلدیه های ولایات بریده شده است (مگر بلدیه مرکز ) آنرا هم بنده چندان تاثری ندارم زیرا هر چه مرکز اهمیت پیدا کند اهمیت مملکت است و عرایض خودم را در آنجا خواهم کرد . آقایان هم توجه خواهند کرد آمده اند و در این بودجه برای بلدیه های ولایات در نظر گرفته اند این قسمت را از بین برده اند میدانم که دولت

با آن عشق و علاقه که دارد بآباد کردن شهر ها گرفتار مضیقه خواهد شد و نمیدانم چه خواهند کرد یک قانونی از مجلس گذشته است که آن عواید جزو فواید مملکتی محسوب شود و ضمناٌ‌ برای بلدیه های ولایات هم یک تا سیساتی کرده اند و ترتیباتی داده اند و قطعاٌ‌ دولت حاضر نخواهد شد قدمهائی را که برای بلدیه های ولایات برداشته از بین برود مثلا بلدیه تبریز بلدیه خراسان بلدیه شیراز و گیلان این


ها یک عوایدی داشتند که از عوایدش مصارفشان را کار می کردند . آن عواید حالا از بین رفته و با این نظری که دارید که حفظ کنید بلدیه های ولایات را و از این طرف آمدید تمام عواید را دادید بخزانة‌ مملکت این چطور می شود ؟‌ بنده عقیده ایم این است که اگر دولت موافقت کند و کمیسیونهم موافقت کند عواید حاصله مال هر شهری در این جا مختص بآن شهر شود مثلا عواید حاصله از اتومبیل های شخصی در تبریز نباید جزو عواید مملکت شود و یا مال مشهد . لااقل در اینجا آقای وزیر عدلیه ملاحظه این مسئله را بفرمایند که تخصیص دادن عواید شهری بخزانه مملکتی گمان نمیکنم مطابق یا منطق باشد . از این جهه بنده مخالف هستم نبودن یک راه نزدیک بفهم برای این قائل شدیم که کامیون هائی که تماماٌ‏‌ در مملکت سیر میکند و از این سر حدیان سر حد میروند و شهرها گردش میکنند چون اختصاص به شهر معینی ندارد از این جهت ضرر ندارد جزو عواید عمومی مملکت بشود اما یک اتوموبیل شخصی که مال یک شهر معینی است نمی توانیم بگوئیم که مال عموم است و بنابراین باید اختصاص بهمان محل خودش داد این نظر بنده است حالا پیشنهاد هم میکنم دیگر مختارید

وزیر عدلیه – چون آقا فرمودند که پیشنهاد میکنید بنده میگذارم نظریات و دلائل خود مرا برای وقتی که صورت عمل بخودش گرفت در شور دوم عرض خواهم کرد

رئیس ـ پیشنهادات قرائت میشود:

پیشنهاد آقایان امیر تیمور و شریعت زاده

ماده ۵ رابطریق ذیل پیشنهاد می کنم

ماده ۵- عوائد حاصله از حق الثبت وسائط نقلیه هر شهری ببلدیه همان شهر اختصاص داده می شود

آقا سید یعقوب ـ‌ بنده هم با همین موافق هستم

رئیس ـ‌آقای فیروزآبای هم یک پیشنهاد داده اند

پیشنهاد آقای فیروز آبادی

ماده پنج را بطریق ذیل پیشنهاد میکنم .

ماده ۵ – عوائدحاصله از حق الثبت وسایط نقلیه باید بمصرف راههای شوسه وشوسه کردن راههای داخله برسد

رئیس ـ ماده ششم قرائت میشود :

ماده ۶ ـ‌ این قانون از اول اردی بهشت ماه ۱۳۰۹ موقع اجرا گذارد شده و مواد مربوط بوسائط نقلیه در قانون مالیات راه و الغای عوارض ومالیات های بلدی مصوبه ۱۹ بهمن ۱۳۰۴ از درجه اعتبار ساقط خواهد بود .

رئیس ـ پیشنهادی از آقای آقاسید یعقوب رسیده که راجع بماده پنج است .

آقا سید یعقوب ـ در این ماده عرضی ندارم .

جمعی از نمایندگان ـ مخالفی ندارد.

رئیس ـ‌ رأی میگیریم بورود در شور دوم آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند.

( عده زیادی قیام کردند )

رئیس ـ تصویب شد این آقای مخبر فرمودند که در ماده سه سطری از قلم افتاده بنده از مأمورین کار بازپرس کردم به بنده اوراق را نشان دادند معلوم شد چیزی از قلم نیفتاده است گویا بعد اضافه کرده اند

مخبر ـ نه خیر یک سطری بوده است که در لایحه بوده است بعد وقتی که خواستیم اصلاح کنیم آن سطر افتاده است .

وزیر عدلیه ـ ملاحظه بفرمائید آن سطری که افتاده است در لایحه دولت بوده و کمیسیون هم مخالفت نکرده بنده صحبت کردم که چرا در اینجا افتاده است .

[۴-موقع ودستور جلسه بعد ـ ختم جلسه ]

رئیس ـ اگر موافقت بفرمائیدجلسه آتیه فردا ( پنجشنبه )‌ سه ساعت قبل از ظهر دستور شور لایحه مالیات بر عایدات .

مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر