مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ تیر ۱۳۲۷ نشست ۷۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ تیر ۱۳۲۷ نشست ۷۹

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۵

جلسه: ۷۹

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ششم تیر ماه ۱۳۲۷

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس

۲ - بیانات آقای رئیس

۳ - بقیه مذاکرات در برنامه دولت

۴ - موقع و دستور جلسه آینده - ختم جلسه

مجلس ساعت ده و ده دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱ - تصویب صورت مجلس

صورت جلسه قبل را آقای فولادوند (منشی) به شرح زیر قرائت کردند.

یک ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر روز ۵ شنبه سوم تیر مجلس به ریاست آقای رضای حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت گردید.

اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:

غائبین با اجازه ـ آقایان: محمدعلی دادور ـ سلطان العلماء ـ اخوان ـ امیرحسین ظفر بختیاری ـ نراقی ـ محمدتقی بهار ـ عرب شیبانی ـ اورنگ.

غائبین بی‌اجازه ـ آقایان: گنابادی ـ ظفری ـ غضنفری ـ قوامی ـ نبوی ـ حسین وکیل ـ ناصری ـ نیک‌پور ـ عباسی ـ افشار ـ صفا امامی ـ عدل اسفندیار.

دیر آمدگان با اجازه ـ آقایان: دکتر بقائی ـ پالیزی ـ دکتر راجی ـ سلطانی ـ دکتر طبا ـ موسوی ـ دکتر آشتیانی ـ شریعت‌زاده ـ دکتر مجتهدی ـ کهبد.

دیر آمدگان بی‌اجازه ـ آقایان: بیات ـ حسن اکبر ـ عامری ـ دکتر اعتبار ـ تولیت ـ آقاخان بختیار ـ محمدعلی مسعودی ـ شهاب خسروانی ـ دکتر امینی ـ گلبادی ـ صاحب دیوانی ـ باتمانقلیج.

آقای آشتیانی‌زاده اظهار داشتند اعلام جرمی که علیه آقای هژیر داده شده به امضاء ایشان نرسیده است و آقای اردلان راجع به اوقات جلسات تذکری دادند و صورت مجلس تصویب شد.

آقای فولادوند د رقبال بیانات آقای رحیمیان در جلسه گذشته راجع به قانون اسلام و رویه کمونیستی

اظهار داشتند در قانون اسلام اشخاص در زندگی آزاد و مختارند «الناس مسلمون علی اموالهم و انفسهم» نهایت آن که برای هر دسته تکلیفی معین شده که باید بدان عمل کنند و نیز قانون اسلام از طرف خداوند به وسیله محمد نازل شده و طرف مقایسه با قوانین دیگری که به وسیله افراداس وضع شده نمی‌باشد

آقای رحیمیان پاسخ دادند که گفته‌اند مذهب خود ما بهترین مرام‌هاست

آقای مهندس رضوی تقاضا نمودند که دو تبصره پیشنهادی ایشان مربوط به معافیت واردات و صادرات کتاب و اشیاء اهدائی به دانشگاه از حقوق گمرکی مورد تصویب قرار گیرد پیشنهاد قرائت و اخذ رأی و تصویب شد.

آقای حائری‌زاده بیان داشتند هر قدر علم تمدن وسعت یابد آزادی تعمیم خواهد یافت وطن و حیات نیز با آزادی متساوی شناخته شده است در محیطی که آزادی و امنیت نباشد از زندگی نمی‌توان بهره‌مند شد و کسانی که رنج حکومت گذشته را کشیده‌اند نباید دوباره وسایل آن را فراهم آورند چهل و سه سال است حکومت فردی ایران به حکومت مشروطه مبدل شده و در حکومت دموکراسی ملاک ترقی افراد اعتماد بنفس و شخصیت و آزادی بوده و اگر اراده اکثریت باید حکومت کند لازم می‌آید زمام حکومت بدست کسی سپرده شود که واجد این صفات باشد و مخالفت من با نخست‌وزیری آقای هژیر برای حفظ آزادی و رعایت حکومت دموکراسی

است سپس با توضیحاتی از سوابق آقای هژیر و آثار عمل ایشان در اجرای تصویب‌نامه‌های ۲۲ ماهه دولت اسبق گفتند که عملیات چند روز اخیر ایشان ثابت می‌کند که آزادی در قاموس ایشان معنی ندارد.

در قسمت برنامه گفتند از بعضی عایدات باید چشم پوشید تا دستگاه تولید تقویت شود از جمله مالیات اصناف و مالیات مزروعی و اغنام و احشام لغو گردد و از تفاوت محصول نفت جنوب جبران شود که از صدی هشتاد مظالم مأمورین دولت نیز جلوگیری به عمل آید و نیز با مقایسه وضع مالی کارمندان فرهنگ و دادگستری با وزارت دارائی و دستگاه اقتصادی گفتند دولت برای وصول حق‌الامتیازها و ثبت اسناد و پست و تلگراف که عمده عایدات کشور است خرجی ندارد معهذا صدی هفده عایدات مملکت صرف بودجه وزارت دارائی می‌شود و در خاتمه بیانات خود اضافه نمودند که مجلس خانه مردم است و نباید به آنها شلیک کرد ما باید حافظ حقوق و منافع و آزادی و امنیت مردم باشیم.

آقای نخست وزیر خواستند وارد صحبت شوند چند نفر از تماشاچیان علیه ایشان تظاهرکردند و مقرر گردید که تظاهرکنندگان به محکمه جلب شوند و ماده ۱۴۲ نظامنامه قرائت شد. آقای نخست وزیر بیان داشتند در حکومت پارلمانی اکثریت حاکم است و در مملکت مشروطه نمی‌توان پیرو حکومت ناصرالدین شاه بود و در باب شلیک به مردم گفتند چند نفر می‌خواستند مجلس را تحت تأثیر قرار دهند بنا به رأی مجلس از تظاهراتی که موجب اخلال در محیط مجلس می‌شد جلوگیری به عمل آمده و اگر شلیکی شده به هوا بوده و کسی کشته نشده است سپس جزء جزء به پاسخ بیانات آقای حائری‌زاده پرداخته در باب کمیسیون اسعار و انتقال وجوه اعلیحضرت فقید گفتند دیناری به خارجه داده نشده و نیز انجمن ستاد ارتش و حضور خود را در آن تکذیب نمودند همچنین موضوع خدمت خود را در سفارت روس به صورت مشروع مذاکرات سابق مجلس محول داشته تکرار آن را جایز ندانسته گفتند آقای حائری‌زاده نیز مخالف حکومت پهلوی بود و خدمت آن حکومت را قبول نمود شرکت کتیرا نیز از سال ۱۳۲۰ منحل شده و مسئولیت امور آن مربوط به ایشان نیست و لغو قانون مالیات بر در آمد هم در فروردین ۱۳۲۵ به موجب تصویب‌نامه زمان آقای بیات وزیر وقت دارائی بوده است در باب نفت جنوب نیز گفتند جرم دیگران بر عهده من نیست و سعی می‌کنم در خدماتی که به من رجوع شده است مستقیم‌الرأی و ثابت قدم‌تر باشم و دلیلی در انحراف من از حق و حقیقت و قانون در دست مخالفین نیست حکومت یک ملت و مملکتی باید مستظهر به مجلس شورای ملی باشد و تقاضا نمودند مجلس هر تصمیمی می‌خواهد زودتر اتخاذ کند و مملکت را از این وضع نجات دهد.

آقای دهقان پیشنهاد تنفس نمودند چون ۴۰ دقیقه بعد از ظهر بود جلسه ختم شد و به روز یکشنبه موقع مقرر محول گردید.

رئیس- آقای رحیمیان نسبت به صورت مجلس اعتراضی دارید؟ بفرمائید.

رحیمیان- سوءتفاهمی که برای آقای فولادوند نماینده محترم راجع به اظهارات من شده بود و جوابی که در آن جلسه خدمتشان عرض کردم برای تأیید صحت جواب بنده به ایشان عین صورت نطق خودم را که از تندنویسی گرفتم نشان دادم و تقاضا می‌کنم گفته خودشان را اصلاح بفرمایند.

فولادوند- بسیار خوب.

رئیس- آقای صفوی راجع به صورت مجلس نظری دارید؟

صفوی- در جلسه گذشته آقای مهندس رضوی پیشنهادی فرمودند که کتبی که از خارج وارد می‌شود از حقوق گمرکی معاف باشد و به این پیشنهاد با قیام و قعود رأی گرفته شد اگر این پیشنهاد ایشان به طور مطلق است و ضمیمه لایحه یک دوازدهم ماه گذشته خواهد شد بایستی که در صورت جلسه ذکر می‌شد در صورتی که صورت جلسه ساکت است و ذکر نشده و اگر پیشنهاد ایشان به طور کلی به کمیسیون بودجه می‌رود و بایستی بعد از رفتن به کمیسیون بودجه در مجلس تصویب بشود مانعی ندارد ولی اگر قطعی است باید با ورقه رأی گرفته شود و اگر قطعی نیست باید ذکر بشود و چون مسکوت گذاشته شده است خواهش می‌کنم تصحیح بفرمائید.

رئیس- این پیشنهادی بود که اولًا رأی به آن مانده بود و نسبت به آن رأی گرفته شد پیشنهادات دیگری هم هست که وقتی به آن‌ها هم رأی گرفته شد به مجموعش با ورقه رأی گرفته می‌شود و الان این تصویب شده منوط به باقی پیشنهادات است و به قوت خودش هم باقی است تا وقتی که تکلیف سایر پیشنهادات معین شود.

آقای حاذقی.

حاذقی- در پایان جلسه گذشته جناب آقای متین تذکری فرمودند که برای پیشرفت کار مجلس جلسه باید ساعت نه تشکیل شود….

رئیس- این مربوط به صورت جلسه نیست.

حاذقی- چرا بیان سر کار را که در مجلس فرمده‌اند عرض می‌کنم که بفرمائید آقایان در جلسه بعد حاضر بشوند و مجلس سر ساعت تشکیل شود.

رئیس- البته تأکید می‌شود. آقای مکرم.

مکرم- بنده راجع به صورت مجلس اعتراضی ندارم نسبت بیک قسمت از بیانات آقای حائری‌زاده در جلسه گذشته خواستم با استفاده از ماده ۱۰۹ توضیحاتی بدهم و عرایضی بکنم.

رئیس- برای اخطار شما در موقعش اجازه داده خواهد شد حالا صورت مجلس تکلیفش معین بشود تا بعد

مکرم- پس حق بنده محفوظ باشد.

رئیس- آقای محمدعلی مسعودی در صورت جلسه فرمایشی داشتید؟

محمدعلی مسعودی- بنده در جلسه قبل عرض کردم که در بعضی موارد شرط‌بندی در دین اسلام جایز است و مقصود من سبق ورمایه بوده است خواستم در صورت‌جلسه ذکر شده باشد.

رفیع- لاتاری سبق ورمایه نیست.

رئیس- دیگر به صورت مجلس اعتراضی نیست؟ آقای حائری‌زاده نسبت به صورت مجلس اعتراضی دارید؟

حائری‌زاده- بنده راجع به صورت مجلس که خیلی مختصر نوشته شده هیچ اعتراضی ندارم باید صورت‌مجلس مختصر نوشته شود همچنین اینجا یک قسمت از عرایضی که من کرده بودم که در ضمن عرایض من ذکر نشده و در بیانات جناب هژیر ذکر شده من کاری ندارم، منتهی یک بیاناتی جناب هژیر کردند و یک جواب‌هائی فرمودند این جا که من باید استفاده از ماده ۱۰۹ بکنم و بیایم توضیح بدهم که یک قسمتش دروغ است و یک قسمتش تهمت است.

۲ - بیانات آقای رئیس

رئیس- صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد (صحیح است) در این روزهای اخیر حوداثی در تهران رخ داد که بر حسب وظیفه ملی و قانونی خود در جلسه خصوصی اظهاراتی کردم و مورد تأئید نمایندگان محترم قرار گرفت (صحیح است) بعداً مشاهده شد بیان اینجانب بر خلاف آنچه گفته شده در بعضی از جرائد درج و اشاعه یافته است. من معتقد هستم و یقین دارم آقایان نمایندگان محترم و تمام علاقمندان بازادی و مشروطیت ایران دارای همین عقیده می‌باشند که ابراز احساسات یکی از مظاهر آزادی فکر و عقیده و از لوازم حکومت ملی و دموکراسی است (صحیح است) منوط بر اینکه این اظهار احساسات مخالف قانون اساسی و قوانین موضوعه و مزاحم با تصمیم مجلس شورای ملی انجام نپذیرد (صحیح است) آقایان به خوبی می‌دانند در حکومت مشروطه مرکز حل و عقد امور و سیاست مملکت و حافظ حقوق و مصالح ملت مجلس شورای ملی است لا غیر (صحیح است) از طرف هیچ فرد یا شخص و مقام مداخله در امور مجلس شورای ملی ماذون و مجاز نیست (صحیح است).

در چهل و چند سال قبل آزادی و مشروطیت ایران بر اثر فتاوی و مساعی مراجع تقلید مسلمین مرحوم آیةالله خراسانی و خلیلی و مازندرانی و پیشقدمی سیدین سعدین مرحوم بهبهانی و طباطبائی و رجال وطن پرست کشور با ایثار جان و بهای خون جوانان مشروطه خواه و فرزندان آزادی طلب این آب و خاک نصیب ملت ایران گردید (صحیح است) بر هر فرد ایرانی واجب و فرض است در تقویت بنیان این اساس مجاهدت نموده و از هر عمل و اقدامی که باعث تضعیف حکومت مشروطه بشود اجتناب و احتراز جوید (صحیح است). در این دوره که آقایان نمایندگان محترم وظیفه سنگینی به بنده محول فرموده‌اند کمال اهتمام را کرده‌ام که وظایف خود را در حفظ حیثیت مجلس و حفظ حقوق اقلیت مجلس و رعایت کامل قوانین بانهایت بی‌طرفی اجرا نمایم (صحیح است) به همین مناسبت من نمی‌توانم ناظر و شاهد منظر غم انگیز دوره سیزدهم و چهاردهم که به غارت اثاثیه مجلس و اهانت نمایندگان منتهی گردید بشوم (صحیح است) دستور من این است که روزهای جلسه ازدحام و اجتماع و تظاهراتی در عمارت و مدخل مجلس که مانع ورود آزادانه نمایندگان و انجام وظیفه آن‌ها گردد صورت نگیرد (صحیح است). در این موقع بی‌مورد نمی‌دانم به ارباب مطبوعات که رکن چهارم حکومت ملی شناخته شده است تذکر داده و خاطر نشان کنم که با کمال تأسف درباره از جراید هرج و مرج فکری و انحطاط اخلاقی رسوخ

یافته (صحیح است) به جای اینکه در تقویت این رکن عظیم و مرکز قانون گذاری بذل مساعی کنند از اول دوره پانزدهم با مندرجات بی‌اساس و بی‌رویه به تضعیف مجلس و هتک احترام نمایندگان آن پرداخته‌اند که بالنتیجه از وزن و اهمیت و مقام این قبیل مطبوعات در جامعه و در انظار و افکار عامه به طور محسوسی کاسته شده است (صحیح است) اما آنچه نسبت به شخص من نوشته یا بنویسند چون به آزادی فکر و قلم و بیان معتقد هستم و در این اساس سهیم بوده و علاقمند می‌باشم قوه گذشت دارم و به این شعر فیلسوف و عارف بزرگ خواجه حافظ شیرازی روح خود را تسکین می‌دهم:

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم- سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور (صحیح است- احسنت)

دو نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند و دستور هم البته برنامه دولت است (جمعی از نمایندگان- دستور، دستور) ماده ۱۰۹ آقایان هم البته محفوظ است به موقعش به آقای مکرم و آقای حائری‌زاده اجازه داده می‌شود بفرمائید آقای کشاورز صدر.

۳ - بقیه مذاکره در برنامه دولت

کشاورز صدر- بنده قبل از اینکه شروع به عرض مطالب خودم بکنم تقاضا می‌کنم و استدعا می‌کنم همان طور که دیروز بنده و رفقای دیگر نشستیم و فرمایشات آقای حائری‌زاده را شنیدیم آقایان هم اجازه بدهند مطالبی که بیان می‌شود استماع بفرمایند و به نتیجه آن برسند بعد هر حرفی که دارند به بنده بزنند و بنده سعی و اهتمام خواهم کرد که عبارات زننده و الفاظی که اقتضا ندارد گفتن آن در مجلس گفته نشود این را آقایان اطمینان داشته باشند و بنده معتقدم که در مجلس همه ما برادر هستیم (مهندس رضوی- در خارج مجلس نیستیم؟) عموم نمایندگان برادرند و آنچه در اینجا گفته می‌شود من باب مصالح کشور است به نظر یکی یا از روی اشتباه یک مطلب می‌رسد و به نظر دیگری مطلب دیگری می‌رسد ولی بنده بدبین نیستم اشخاص به خلاف نظر بعضی از آقایان که خیال می‌کنند بنده و ایشان فرق داریم با هم و حال آنکه هر دو حسن‌نیت داریم و سوء‌نیتی در بین نیست آقای حائری‌زاده فرمایشاتی که فرمودند چند قسمت بود که من خلاصه آن را یادداشت کردم که دانه دانه جواب بدهم، یکی نگرانی‌های آقای حائری‌زاده خدای نخواسته از بین رفتن آزادی و روی کار آمدن حکومت قلدری و دیکتاتوری بود یکی انتقادات و اتهامات ایشان نسبت به جناب آقای هژیر نخست وزیر بود (حائری‌زاده- اتهام نبود انتساب بود) بله انتسابتی بود که می‌دادند و دلیل نداشت اجازه بفرمائید بنده عرایضم را بکنم نسبت‌هایی که آقا می‌دادید یکی انتقاد از اوضاع عمومی بود که آن را بنده هم یک مقداری به آقای حائری‌زاده حق می‌دهم اما راجع به آزادی من معتقدم که هر کس حق دارد که فکر بکند و بنویسد و بگوید ولی مطابق ناموس مشروطیت قلمرو این آزادی تا نقطه‌ای است که به حدود آزادی و حقوق دیگران تجاوز نکند (صحیح است) والا باید قبول کنیم که چنگیز و پادشاهان و امراء مستبد دیگر از آزادیخواه ترین افراد بوده‌اند چرا؟ برای آنکه جلو میل امیال و اغراض و اراده و نیات این اشخاص هیچ رادع و مانعی نبوده است حدود و ثغوری اعمال و افکار آن‌ها نداشته است آزادی بسیار مقدس است و قابل پرستش ولی برای همه کس. انحصار آزادی و اختصاص آن بیک نفر با یک جمعیت دیکتاتوری است نه آزادی. حریت و مساوات در حقوق بشری باید توأم با یکدیگر باشد زیرا اگر حریت باشد ولی مساوات نباشد این امر باز نتیجه آن هرج و مرج و تخطی به حقوق دیگران است ولی اگر توام با مساوات باشد یعنی مادر حقوق بشری برای تمام افراد حریت و مساوات قائل باشیم و همان آزادی را هم باز به تساوی تقسیم کنیم بین آن‌ها این معنای واقعی آزاد یخواهی است و آنوقت است که هدایت اجتماعی در یک جامعه حکمفرما می‌شود من سعی می‌کنم مطالبم را همان لب مطالب را بگویم و حاشیه نروم (عبدالرحمن فرامرزی- تا اینجا که حاشیه بود) برای اینکه زودتر تکلیف کار دولت معلوم شود (صحیح است) من از آقای حائری‌زاده سؤال می‌کنم و عموم نمایندگان را هم به حکمیت می‌طلبم که آقا تهدید و فشار به اکثریت نمایندگان مجلس آنهم برای تحمیل عقیده از طرف دو سه نفر این آزادی- خواهی است؟ یا دیکتاتوری (رحیمیان- کی فشار آورده) (حائری‌زاده- سر نیزه‌ای که فشار آوردیم کجا است؟)

الان عرض می‌کنم. اما نگرانی آقای حائری‌زاده از دیکتاتوری شما آقای حائری‌زاده خودتان را همکار مرحوم مدرس میدانید و ملت ایران مرحوم مدرس را فرشته آزادی می‌داند (صحیح است) بنابر این شما چرا بنام حمایت از آزادی اسباب دست کسی می‌شوید که مرحوم مدرس و صدها آزادخواه و رجال دیگر را بر خلاف قانون توقیف و در سیاه چال انداخت. (حائری‌زاده- من آلت هچکس نیستم) شما آقای حائری‌زاده اظهار نگرانی و وحشت از رژیم دیکتاتوری می‌کنید ولی متأسفانه در مجلس بلند گوی شخصی شده‌اید که جز فکر دیکتاتوری نداشته و ندارد و نخواهد داشت (یکنفر از نمایندگان- کیست اسم ببرید)

آقای سید ضیاء الدین (حائری‌زاده- ما با او مبارزه کردم) متاً سفانه همان شخص مطلب را به حضرت آیت‌الله کاشانی که مورد احترام عموم مسلمین است مشتبه کرده و بد بختانه برای ایشان هم سوء تفاهم حاصل کرده بر هیچکس پوشیده نیست که آقای سید ضیاء الدین که محرک احساسات شما است به مجلس و آقای هژیر اعلان جنگ داده است که چرا بجای هژیر او را به زمامداری انتخاب نکرده‌اند و چرا ملت ایران زیر بار تحمیل او نمی‌رود

(یمین اسفندیاری- نکند خود آقای حائری‌زاده بخواهند زمامدار بشوند)

این عدم موفقیت تقصیر خود اوست نه مجلس شورایملی زیرا ملت ایران با هوش است یکمرتبه در چاله می‌افتد ولی دو مرتبه در چاه نخواهد افتاد این شخص بعد از نقشه سیاه و شومی که برای ملت ایران کشید بیست سال از ایران فرار کرد ولی دو مرتبه در جنگ خانمانسوز آخر ایادی مرموز او را به این کشور ستمدیده آوردند ولی خوشبختانه قافله سالار آزادی یعنی آقای دکتر مصدق ضمن مخالفت با اعتبار نامه‌اش او را به ملت ایران معرفی کرد و نقشه او را نقش براب کرد آقای حائری‌زاده ملت ایران با وجود منشور ملل متفق تحت تاثیر عناصری قرار نخواهد گرفت که با سیمرغ و عنقا سر وکار داشته باشند و دیگران را به مداخله در امور داخلی دعوت نمایند و برای جنابعالی که سابقه آزادیخواهی دارید اگر این مسائل راست است کناره گیری کنید و اگر دروغ است تکذیب کنید من این مطالب را برای دفاع از دولت آقای هژیر نمی‌گویم برای دفاع از ملت و کشور ایران می‌گویم آقای حائری‌زاده بنده به شهادت این آقای فولادوند و آقایان دیگر کسی هستم که قربانی در راه آزادی ایران داده‌ام پدر بنده کسی بود که به اتفاق مرحوم هژیر السلطنه فولادوند پدر این مرد در جلو این مجلس همان موقع که این جا را به توپ بستند هدف گلوله قرار گرفت و مرحوم فولادوند به او گفته بود که اگر ما کشته می‌شویم فرزندان ما افتخار خواهند کرد در همانموقع که اصول دمکراسی تثبیت شد همان مرحوم فولادوند و پدر بنده رفتند دنبال رعیتی خودشان و طمع و توقعی هم از دستگاه آزادیخواهی نکردند من قطع و یقین دارم که حتی یک نفر نماینده در این مجلس شورای ملی پیدا نمی‌شود که راضی باشد رخنه و خللی به اصول مشروطیت ایران و حکومت دموکراسی وارد بیاید (صحیح است)

اگر اکثریت مجلس رأی به آقای هژیر یا امثال ایشان می‌دهند تشخیص می‌دهد که این شخص قادرتر است، فعال‌تر است بهتر می‌تواند اصول دموکراسی را اجرا بکند او را روی کار میاورد و این خیال واهی و به یسار قابل تأسف است هر کسی چنین فکری بکند که در بین این نمایندگان ولو یکنفر راضی باشد به خانه‌ای که به او سپرده‌اند، بامامزاده‌ای که او تولیتش را دارد خیانت بکند موضوع دیگر انتقاد و اتهاماتی بود و نسببتهائی بود که ایشان به آقای هژیر می‌دادند آقای حائری‌زاده حق دارند و حق نمایندگی ایشان است که به آقای هژیر یا هر نخست وزیر دیگری که عقیده ندارد مخالفت کنند و برای بنده و رفقای بنده هم این حق محفوظ است که از آقای هژیر یا نخست وزیر دیگری که می‌آوریم پشتیبانی کنیم ایشان انتقاد کنند ما جواب بدهیم مجلس قضاوت کند من آقای هژیر را به خلاف فرمایش جناب آقای حائری‌زاده بسیار شایسته و بسیار لایق میدانم (صحیح است) زیرا ایشان فرمودند که ما باید مرد شایسته‌ای بیاوریم به همین دلیل ما آقای هژیر را آوردیم. آقای حائری‌زاده در فرمایشاتشان اشاراتی کردند یکی از اعتراضات و ایراداتشان که به آقای هژیر شد این بود که آقای هژیر منشی سفارت روس بودند دفاع از آقای هژیر به بنده مربوط نیست ولی از نخست وزریری که این نسبت را به او می‌دهند اجازه می‌خواهم که به طور اختصار جواب ایشان را در این قسمت بدهم آقای حائری‌زاده شما از قضات عالیمقام این کشور هستید، شما در دیوان کشور در مرکزی که نهائی ترین آراء را صادر می‌کند بوده ایدء شما سرو کارتان با منطق و دلیل و برهان بوده است از جنابعالی بعید است بدون منطق و دلیل و برهان نسبتی به اشخاص بدهید شما کسی هستید که اگر در خارج از مجلس از جنابعالی بپرسند که کشاورز یا حسن یا عمرو یا زید فلان عمل را کرده است یا نه اگر ادعا نامه هم صادر شده باشد میگوئید ممکن است اینکار شده باشد زیرا باید حکم از محکمه صادر شود گذشته از این مسائل آقای حائری‌زاده قبول کردن خدمت‌های خارجی خیانت نیست (حائری‌زاده- خدمت هم نیست) زیرا اگر اینطور بدانیم تمام مستشارهای خارجی از دکتر میلیسپو و شوستر و بلژیکی‌ها و دیگران گرفته تا پرفسور ابرلین که قبول خدمت در دانشکده پزشکی کرده‌اند تمام این‌ها به کشور خودشان خیانت کرده‌اند آقای صالح، آقای دکتر متین دفتری، آقای دکتر سیاسی و آقایان دیگر خیانت کرده‌اند و به مملکت خودشان خیانت کرده‌اند که رفته‌اند در یک سفارتخانه‌ای استخدام شده‌اند در این جا هم خدای واحد شاهد است باید حسن نیت و حسن ظن داشت بدون دلیل و بر خلاف واقع مطالبی را نگویند بنده تمام ایرانی‌ها را وطن پرست میدانم، در ایران کسی که ایرانی باشد پیدا نمی‌شود که بخواهد خیانت کند

(باتمانقلیج- چرا چند نفری پیدا می‌شوند)

آن‌ها ایرانی نیستند اما از بنده لابد سؤال می‌شود و جواب به سؤال مقدر می‌دهم که چرا آقای هژیر را پیدا کردید و چرا به نخست وزیری او رأی می‌دهی و چرا از او دفاع می‌کنی بنده باید دلایل خودم را عرض کنم من خلاف فرمایشاتی که آقای حائری‌زاده فرمودندآنچه که مبنی بر تمایل بنده برای نخست وزیری آقای هژیر است با دلیل و برهان به عرض ایشان و مجلس می‌رسانم که آقای حائری‌زاده وقتی اصول مشروطیت در مملکتی حکمفرما است وقتی که مملکتی را مملکت مشروطه و دموکرات می‌گویند وقتی تساوی حقوق برای تمام افراد یکسان است و قائل هستند نبایستی یک شخصی که پسر دوله یا سلطنه نیست و دنبال اسم خودش هم این القاب نیست او را به زمامداری قبول نکند آقای هژیر آنچنان کسی است که در مکتب مشروطه ایران تربیت شده است و شاید اساساً وقایع و حوداث و رجال زمان استبداد را در خاطر نداشته باشد زیرا در آنموقع طفل و کوچک بوده است و اما به همین دلیل ما آمدیم اکثریت مجلس و بنده به سهم خود به کسی رأی دادیم که معلوم بکنیم در این کشور برای تمام جوان‌های دانشگاه، برای تمام افراد راه باز است و می‌توانند بیایند وزیر بشوند و نخست وزیر بشوند (احسنت) مسائل دیگری که حکایت از لیاقت ایشان می‌کند و بنده را واداشت که با کمال قرصی و استقامت از ایشان دفاع بکنم این مسائلی است که به عرض جنابعالی می‌رسانم اگر در خاطر آقا باشد چندی پیش یعنی شاید از یکسال پیش گفتگوی بالا بردن قیمت لیره بود که این اسباب نگرانی و ناراحتی خیال عموم نمایندگان شده بود و همه اظهار تاسف می‌کردند و اظهار می‌داشتند که اگر قیمت لیره بالا برود سطح زندگی مردم بیچاره بهمان نسبت بالا خواهد رفت

(دکتر امینی- هزینه زندگی)

خیلی متشکرم و ضرر دیگری که این امر داشت ۲۰ میلیون لیره‌ای بود که کمپانی نفت جنوب می‌بایستی برای حوائج داخلی خودش در داخله ایران مصرف کند (معتمد دماوندی- ۱۲ میلیون) ۲۰ میلیون آقا این ۲۰ میلیون لیره اگر به آن ترتیبی که می‌خواستند قیمت لیره را بالا ببرند و این آقای هژیر مقاومت کرد و شاید یک قسمت از مخالفتهائی که می‌بینید و انتقامی که از او می‌کشند برای اینکار بوده است ولی اگر او تسلیم می‌شد و قیمت لیره بالا می‌رفت و این آقای هژیر مقاومت نمی‌کرد صد میلیون لیره در سال به ضرر این ملت فقیر و بیچاره و به نفع کمپانی نفت جنوب تمام می‌شد بنده کسی که اینطوری مقاومت می‌کند و اینطور رشادت به خرج می‌دهد البته از او حمایت می‌کنم و طرفداری می‌کنم و این مطلب هم برهان و دلیل دارد صورت جلسات هئیت وزیران هست اگر بنده بی دلیل عرض کردم آقایان تکذیب کنند اما موضوع دیگری که اسباب ایجاد عقیده بنده نسبت به آقای هژیر شده است آنست که دولت اسبق به لحاظ اوضاع و مقتضیاتی که آقایان استحضار دارند دستوری صادر کرد که مبالغی وجوه نقد و اجناس از قبیل چای و شکر و امثالهم و قماش به نهضت قلابی آذربایجان یعنی به ماجراجویانی که می‌خواستند سر ایران را از بدن جدا کنند بدهند آقای دکتر جاوید و شبستری مأمور این کار بودند بنده اطلاع دارم و در آنموقع می‌دیدم که این‌ها هر روز موی دماغ آقای هژیر بودند، آقای هژیر مدتی بدون اینکه این‌ها استنباط کنند که نمی‌خواهد بدهد این‌ها را سر گرداند و بعد با کمال رشادت و مردانگی استقامت کرد و یک دینار بآنها نداد و آقایان نمایندگان مخصوصاً نمایندگان معظم آذربایجان توجه دارند که اگر تقویت مالی و مادی از آن نهضت شده بود.

آقایان میدانند که نتیجه آن چه بود بنابراین من با کمال سر افرازی و افتخار به نخست وزیری که اینقدر استقامت و شهامت دارد رأی می‌دهم و دفاع می‌کنم یکی از قسمت‌های اعتراض آقای حائری‌زاده نماینده محترم به دولت آقای هژیر و برنامه دولت ایشان این بود که انتقاد کردند و اعتراض کردند به سازمان خدمات اجتماعی اولًا بنده از ایشان می‌پرسم که آیا در برنامه دولت آقای هژیر ذکری از قضیه بود و آیا ارتباطی به این قضیه دارد، ثانیاً از آقای حائری‌زاده سؤال می‌کنم اگر یک موسسه‌ای آمد که یکی از کارهای آنرا بنده نقل می‌کنم و استناد دارم بقول جناب آقای دکتر شفق و این اعمال را کرد، با او مخالف باشم ۱۵۰۰ نفر فقیر و علیل معتاد به افیون و شیره را آقای حائری‌زاده این سازمان خدمات اجتماعی جمع آوری کرد و تریاک آن‌ها را ترک داد آن‌ها را سالم کرد و بکار گماشت که از جمله آن‌ها یک صنعتگر قالی بافی است که تبریزی است و آقای دکتر می‌شناسند و ایشان به من نشان دادند (محمد علی مسعودی- ۲۱۰۰ نفرند) بنده ۱۵۰۰ نفرش را می‌دانستم شما بهتر میدانید این شخص الان مشغول قالی بافی است بنده دست شما را می‌گیرم و می‌روم به اتفاق ایشان و ناظر نتیجه اعمال و اقدامات خیر خواهانه این جمعیت می‌شویم ببینیم این کار خوبی است یا بدی است اگر یک سازمانی در مملکت پیدا شود بیاید درمانگاه درست بکند، فقرا را جمع آوری کند. وسایل معالجه فراهم کند موجبات بهداشت مردم را فراهم کند بد است؟ آنهم به آقای هژیر چه ارتباطی دارد، مطلب سومی که آقای حائری‌زاده فرمودند و من هم با ایشان همعقیده هستم انتقاد از اوضاع عمومی و تشکیلات و ناراحتی مردم و این قبیل امور بود که من هم با جنابعالی هم آوازم در این قسمت ولی منطق من و آقا فرق دارد بنده تصدیق می‌کنم که اوضاع عمومی ما از کشاورزی، صنعت و سایر سازمان‌های اداری ما نواقص بسیار زیادی دارد که نتیجه آن گرسنگی و بدبختی و بیچارگی مردم شده است دولتهائی در چند ساله دمکراسی به وجود آمده است که هر کدام برنامه هائی دادند و مسائلی اظهار کردند و بعضی‌ها انجام دادند بعضی‌ها نتوانستند انجام بدهند دولت آقای هژیر هم آمده است و برنامه‌ای آورده است و حتی مدت هم تعیین کرده است ازآقایان خواسته است که پشتیبانی بکنند ببینند وارد یک مراحل اصلاحی می‌شوند یا نمی‌شوند؟ امتیاز دولت آقای هژیر بر دولت‌های دیگر آنست که صریحاً مسائل به خصوص و بسیار حساسی که در سرنوشت کشور ایران تاثیر دارد اگر موفقیت پیدا کرد این مواد را در برنامه خودش گنجانده است یکی از مواد برنامه اجرای قانون ۲۹ مهر ماه ۱۳۲۶ است که مربوط به به تجدید نظر در نفت جنوب و تأمین منافع از دست رفته ملت ایران و با بدست آوردن آن منافع تأمین کردن آسایش عمومی است یکی هم راجع به بحرین است که عضو لایتجزای ایران بوده و خواهد بود من از آقایان سؤال می‌کنم اکثر نمایندگان محترم علی رغم آن محرکینی که میل دارند آقای هژیر این قانون را اجرا نکند اشتباء نشود جنابعالی از کسانی هستید که میل دارید اجرا بشود آن محرکین و عواملی که میل ندارند این قوانین اجرا بشود و ملت ستمدیده ایران به منافع واقعی خودش برسد سؤال می‌کنم اگر پشتبانی کردند و آقای هژیر قد مردانگی علم کرد و در مقابل نفت جنوب ایستادگی کرد و منافع از دست رفته شما را گرفت چه ندارید؟

آقای تقی زاده در اینجا بسیار نطق صحیحی فرمودند اشاره کردند به بدبختی ملت ایران به بیچارگی مردم کشاورزان، کارگران، رعایا تمام طبقات بدبختی که متأسفانه اگر پانزده میلیون باشیم ۱۴ میلیون ونیم این جمعیت را تشکیل می‌دهند ولی ذکر درد درد را درمان نمی‌کند برای درد بایستی راه علاج پیدا کرد (صحیح است) ای کاش چه خوب بود آقای تقی زاده در پایان فرمایشات خودشان برای تأمین سعادت ملت ایران واین بیچاره‌ها و بدبخت هائی که در آذربایجان نظر ایشان را جلب می‌کردند یک طریق معالجه وعملی می‌دادند و اظهار می‌کردند که منافع از دست رفتهُ نفت جنوب را دولت بگیرد و به اصلاح کشاورزی و صنعت این مملکت برساند و این ملت بیچاره را از بدبختی نجات بدهد (احسنت) آقای حائری‌زاده ضمن فرمایش خودشان اظهار اعتراض بسازمانهای وزارت دارائی و شرکت‌ها کردند بنده هم می‌گویم که سوء استفاده هائی در این سازمان‌ها شده است ولی آقای حائری‌زاده تنها دولتی که در برنامهُ خودش یک ماده به خصوصی گذاشته است و رسیدگی به دارائی و حساب مستخدمین دولت را در برنامهُ خود گنجانده است دولت آقای هژیر است برای اینکه چنین ماده‌ای در برنامه گنجانده بشود از خود گذشتگی لازم است کسانی که استفاده کرده‌اند و سرمایهُ مردم را همانطور که فرمودند خورد و برد کرده‌اند قوی هستند پول دارند تبلیغات می‌کنند انتشارات می‌دهند و بالنتیجه به ضرر آنکسی خواهد بود که می‌خواهد با آن‌ها مبارزه کند من خیال می‌کردم آقای حائری‌زاده ولو شخصاً از آقای هژیر خوششان نیاید این مواد برنامه نظر ایشان و دوستان ایشانرا جلب می‌کند و از ایشان پشتیبانی خواهند کرد که ایشان بتوانند وارد عمل در این مواد بشوند من با آقای نخست وزیر دو روز یا سه روز قبل بود که ملاقات کردم متذکر شدم که حتی قبل از تصویب برنامه در مجلس شما یک عده از اشخاصی که در رشادت و جسارت و شهامت و قرصی و بالنتیجه بآنها شمر در تعقیب مامورین می‌گویند آن‌ها را دعوت بکنید و بگوئید فوری این قانون را بگذرانید و این قانون انحصار ندارد الان بنده تعبیر می‌کنم اینجا قانون راجع به رسیدگی به حساب مامورین دولت آمده و باید طوری تهیه بکنید که تا بیست سال به حساب مامورین دولت رسیدگی بشود اول هم از خود بنده شروع بکنید که وکیل مجلس هستم اگر این قدم را بردارید به تحقیق آقای حائری‌زاده دنبال جنابعالی خواهند افتاد حمایت خواهند کرد بنده چون می‌خواهم به همکار محترم آقای ذوالفقاری هم فرصت برسد و هر چه زودتر وارد عمل بشویم و از مرحلهُ حرف بگذریم یکی از اصول قانون اساسی را می‌خوانم و به عرایض خودم خاتمه خواهم داد من سؤا ل می‌کنم از آقایانی که اعتراض می‌کنند ایراد می‌گیرند بهانه می‌گیرند به اینکه بایستی هر کس آزادی او غیر محدود باشد و هر چه می‌خواهد بکند به آن اشخاص برای آن اشخاص این اصل قانون اساسی را می‌خوانم که این‌ها علاوه بر آنکه این‌ها هیچ حیثیت ندارند به آراء فرد فرد اجتماعی هم قائل نیستند مجلس شورای ملی باید در عقاید خودش آزاد باشد (صحیح است) همانطور که آقای رئیس محترم مجلس فرمودند تهدید و تحریص برای جلب موافق و دفع مخالف نباید بکار برود و این اصل ۳۸ قانون اساسی است:

اعضاء مجلس شورای ملی باید رد یا قبول مطالب را صریح و واضح اظهار بدارند و احدی حق ندارد ایشانرا تحریص یا تهدید در دادن رای خود بنماید. بنده در پایان عرایضم با اجازهُ آقایان نمایندگان محترم چند کلمه راجع به بدبختی و بیچارگی حوزه انتخابی خودم می‌خواستم عرض کنم ولی از این می‌گذرم فقط یک نکته را یک چیزی را که شاهد و ناظر بودم برای استحضار نمایندگان محترم عرض می‌کنم بنده بپشتکوه مسافرتی کردم از کرمانشاه و شاه آباد که بیرون رفتم ۱۲۰۰ بنائی که با سمنت و سنگ تراش ساخته شده بود بیمارستان، مدرسه، ویلای کشاورزی باغ فلاحتی حضور مبارک عرض کنم دبستان ۱۲۰۰ بنای باینصورت را بنده دیدم کلنگ گرفته‌اند و از ریشه خراب کرده‌اند (مهندس رضوی- ۱۲۰۰ بنا؟) بلی، بنده تحقیق کردم دیدم که کسی که در شهریور ۱۳۲۱ در عیلام حکومت بوده است و نمی‌خواهم اسم او را ببرم تحت تاثیر عوامل خارجی که شاید دولت‌های متبوع آن‌ها هم مایل به اعمال آن‌ها نبودند تحریک کردند و این قسمت را ویران و درهم کردند و بمردم هم گفته بودند که اگر این بنای بیمارستان را بگذارید سر پا بماند باز آن اوضاع سر کار میاید و به این طریق می‌خواسته‌اند مردم بدبخت وطن پرست پشتکوه و بختیاری را همیشه تحت اختیار داشته باشند که بتوانند آن‌ها را تحریک بکنند انگولک بکنند آزار بدهند و من از آنجا مطالب را به هیئت دولت تلگراف کردم و از آقای هژیر استدعا می‌کنم برای اصلاحات آنجا همین بناها و موُسسات سابق را اگر ترمیم کردید اصلاحاتی لازم نیست (احسنت) آقای دکتر راجی به بنده مرقوم فرمودند که آقایان نمایندگان را دعوت کنید به اتحاد و بگوئید که اوضاع دنیا به قدری خطرناک است یکقدری ماوراء این مرز را هم نگاه کنید (صحیح است) ما تمام افراد این مملکت برای نگهداری این مملکت و حفظ این مردم توی این مجلس آمده‌ایم نشسته‌ایم و بدبین هم نیستیم بنده با جناب آقای حائری‌زاده آقا و آقا همه برادر هستیم در مسائلی که مربوط به حفظ منافع ایران است باید متحد بود و این اتحاد نتیجه‌اش حمایت دولت است اگر دولت ضعیف باشد آثار و عواقب وخیم او به مملکت برمیگردد و به ملت ایران (صحیح است، احسنت).

رئیس- آقای ناصر ذوالفقاری.

ناصر ذوالفقاری- مخالفت بنده با کابینه جناب آقای هژیر اگر اصطلاحی ثقیل نباشد یک نوع مخالغت مشروط است و صریحاً عرض می‌کنم که این مخالفت متوجه شخص آقای هژیر نیست و ایشان مخصوصاً از لحاظ وطن پرستی در کابینه جناب آقای قوام‌السلطنه و در برابر متجاسرین دموکرات نمای آذربایجان امتحانات بسیار خوب داده‌اند و از انصاف دور است با چنین مردی که هم وطنپرست هم فعال و هم هوشیار و کاردان است مخالفت نمود ولی بهرحال جناب آقای هژیر با این صفات که عرض کردم حالا دیگر نخست وزیر هستند و بالطبع وظایف ایشان سنگین‌تر و انتظارات مردم در مقابل بیشتر می‌گردد و من متأسف هستم که برنامه ایشان نمی‌تواند پاسخی جامع به این انتظارات بدهد. من تصدیق می‌کنم که این برنامه با برنامه دولت‌های سابق که حکم بخشنامه‌های معمولی ادرات را داشتند و از لفاظی و جمله پردازی گذشته فاقد ارزش دیگری بودند فرق بسیار دارد و همین فرق و اختلاف است که مخالفت بنده را مشروط و به موافقت نزدیک ساخته است ذکر مدت ۳ ماه تا شش ماه برای انجام مواعدی که در برنامه گنجانده شده امتیاز اول آن است که در برنامه دولت‌های سلف بی سابقه به نظر می‌رسد.

مثلًا ملاحظه بفرمائید که چقدر دولت‌ها راجع به شرکت دادن مردم در امور محلی خود وعده داده‌اند و چون موعدی معلوم نکرده‌اند هنوز این امر از جمله آرزوها است. آقای هژیر باید بدانند که با این وعده‌های قرص و محکم مقام وجهه خود را جداً در گرو گذشته‌اند و امیدواریم که در اواخر تابستان یا پائیز امسال یعنی خاتمه مدت ۳ ماه و ۶ ماه از عهده امتحانات به خوبی بر آیند و دیگر وضعی پیش نیاید که ایشان هم مثل سایرین بعضی از دروس برنامه را تجدید نمایند مگر چقدر می‌شود این مردم درمانده را منتظر نگاهداشت، با حرف و نصیحت که شکم گرسنه سیر نمی‌شود، برنامه اجرا می‌خواهد وگرنه ممکن بود بهر گرسنه هزار نسخه آن را داد تا شکمی از عزا در آورد و یا میلیون‌ها نسخه آن را عوض آب برای مردم سیستان فرستاد. سر عدم موفقیت دولت‌ها یا مولود عدم علاقه ایشان به خدمتگزاری است و یا مولود نقض برنامه آن‌ها. من انکار نمی‌کنم که برنامه کابینه آقای هژیر تا حدود زیادی خالی از نقص است و مخصوصاً خودداری ایشان از لفاظی و جمله پردازی و کلیات باقی که همیشه به علت عدم اجرا توی ذوق می‌زند و برای مردم تهوع آور شده امتیاز دوم این برنامه بر سایر برنامه‌هاست.

من خیلی خوشوقت هستم از اینکه محاسن آن را قبل از نقائص آن ذکر کرده‌ام قبلاً عرض کردم که این برنامه با این کیفیات و با این محاسن معهذا پاسخی قانع کننده به انتظارات مردم نمی‌دهد مثلاً با آن که این برنامه انجام بعضی ضروریات درجه اول را در کمال وضوح و صراحت وعده داده و عوض کلیات به جزئیات امور پرداخته است ولی راجع به تعیین تکلیف قطعی روابط مالک و زارع و یا بهبود وضع کارگران و روابط ایشان با کار فرمیان صریحاً موادی دیده نمی‌شود در حالیکه مخصوصاً طبقه مالک این مملکت بهبود وضع زارع و کارگر را براساس یک قانون جامع‌الاطراف عادلانه و شرافتمندانه خواستارند و بسیار متأثر هستند که بر اثر مسامحه دولت‌ها و تردید اولیای امور چنین مسئله حیاتی و مهمی هر روز به تعویق می‌افتد و بهانه بدست کسانی می‌دهند که از راه عوام فریبی مرتباً سینه چاک می‌کنند و اشک تمساح می‌ریزند و در لباس سرمایه داری نوحه کمونیستی می‌خوانند. من و کلیه کسانی که در این مملکت نام مالک روی خود می‌گذارند از دولت جناب آقای هژیر جداً و سریعاً خواهانیم با مداخله قانونی و مشروع خود رفع نگرانی زارعین و مالکین را بنماید و روا ندارند که بعضی مردم غمخوار این همه پیراهن پاره کنند این آقایان که متأسفانه گفتار را بر کردار ترجیح داده‌اند خیال می‌کنند که مسئول اول و آخر زارعین مالکین هستند من انکار نمی‌کنم که قسمتی از بد بختی رعایا متوجه عدم علاقمندی مالکین است که عواید خود را عوض عمران دهات مصروف زندگی تجملی در شهرها مسازند (صحیح است) ولی اگر بدبختی رعیت را هزار قسمت کنیم نهصد قسمت آن متوجه عدم علاقمندی و عدم تدبیر وعدم دلسوزی دولت است. وزارت کشاورزی ایران خوب است گزارشی به این مجلس بدهد وثابت کند که در برابر هر هزار تومان خرجی که برای این مردم در برداشته لااقل یکشاهی هم استفاده داده است (صحیح است) و کدام وسیله تولید را در اختیار زارعین گذاشته است که مالکین آن را از دست ایشان گرفته باشند. تنها آفت مالکین نیست که رعایا را بد بخت کرده بلکه آفت‌های نباتی و زراعتی است که ریشه دهقانان بینوا را بر انداخته. در کجا وزارت کشاورزی جلو این آفات را خواست بگیرد و مالکین مانع شدند؟

کدام سد را ساخت که مالکین آن را خراب کردند، این همه باغ‌های فلاحتی و این همه مزارع نمونه را که وزارت کشاورزی در خیال ساخته و پرداخته است یقین مالکین ستمکار ایران ویران کرده‌اند. این دولت و وزارت کشاورزی آن است که در دهات ایران برای تهیه و تعمیم استعمال کودهای طبیعی و مصنوعی و تهیه بذرهای مرغوب و نهال و قلمه و تربیت طیور و حیوانات اهلی و تکثیر اغنام و احشام و تشویق زارعین به زراعت‌های جدید قدم بر نمی‌دارد و این وظیفه آن‌ها است که راهنمائی و مساعدت کنند و زارع و مالک را به ماندن در دهات و مزارع تشویق نمایند این بانک کشاورزی با این اعتبار و با وجود اینکه از بلیط بخت آزمائی وجوه هنگفتی تحصیل می‌کند چرا فعالیت دامنه داری آغاز نمی‌نماید و چرا در دادن قرضه به اشخاصی که جهت عمران دهات احتیاج دارند با اشکال پول می‌دهد آن هم با

فرع زیاد و مدت ولی برای آنها که این قرضه را تبدیل به دلار و لیره کرده و از مملکت خارج می‌کنند اشکالی نمی‌کند وقتی کلیه هم دولت‌ها مصروف آسفالت کردن خیابان‌های طهرات می‌شود وقتی دهات ایران از مزایای اولیه یک زندگی نمیه وحسی هم محروم می‌گردد وقتی زارع ایرانی در طویله با حیوانات یک جا سرمی‌کند (صحیح است) وقتی از تصدق سر بهداری و دهداری مملکت بوی پهن تا چند فرسخ دور از ده مشام را آزار می‌دهد و از هجوم پشه مالاریا و میکروب تراخم خواب راحت برای کسی نمی‌ماند آنوقت از مالکین که خود محتاج راهنمایی و مساعدت دولت است چه انتظاری می‌توان داشت خواهی نخواهی این مردم با این کیفیات ایرانی هستند و در ایران زندگی می‌کنند و ایرانی هم نژادی است و نه کالایی که بتوان آن ار مثل سایر اجناس از امریکا و اروپا وارد کرد اینها احتیاج به تشکیلات مرتب و منظم دارند مالک هم مثل رعیت بیچاره است و هر دو نیازمند راهنمایی صحیح و عاقلانه‌ای می‌باشند که به نظر بنده با حرف زدن علاج‌پذیر نیست و غمخواری بی‌جا بعضی هم درد را دوا نمی‌کند اول باید دولت به چند پشت سر آن مالکین و پشت سر هر دو کشاورزان مملکت و همه هم باید با یکدیگر در رفع این بدبختی‌ها که عامل آن هر که هست و هرچه هست ولی خواهی نخواهی همگی بدان آلوده شده‌اند تشریک مساعی نمایند شهرستان‌ها دارد از سکنه خالی می‌شود و مانند سیل رو به تهران می‌آیند اگر در موضوعی که عرض می‌کنم اقدام سریع نشود به زودی دیوار مملکت ایران را دور تهران خواهید کشید راجع به بهبود وضع کارگران هم می‌بایستی در برنامه صریحاً اشاره می‌شد تصویب‌نامه زمان حکومت جناب آقای قوام نه صورت قانونی دارد و نه قابل اجراست آقای کاظمی همان موقع از سوئد تصویب‌نامه مزبور را برگرداندند و به وزارت خارجه نوشتند که ایشان خلاف قانون اساسی رفتار نمی‌کنند و مکلف به اجرای آن نیستند آقایان خوب می‌دانید که سرنوشت کارگرها تا چه حد دستخوش قدرت‌های زور شده و چگونه این بدبخت‌ها از ترس یکی به دامان دیگری پناه می‌برند باید قانونی به مجلس بیاید که هم نان و بهداشت و آینده کارگر را تضمین نماید و هم نفع کارفرما و امنیت و استقلال کشور را از اینها که بگذریم عقیده بنده این بود که آقای هژیر در برنامه که حاوی جزئیات امور و نیازمندیهای درجه اول است موضوع آبیاری سیستان را نیز می‌گنجاندند (صحیح است) سیستان قطعه نیست که اگر یک سال یا دو سال آب نداشت اهمیتی نداشته باشد اگر امسال هم آب به سیستان نرسد سال دیگر مردم آنجا که هیچ، جغدها هم مهاجرت خواهند کرد این نمی‌شود که در یک قضیه حیاتی ما و افغانستان در مطبوعات مشاعره و مغاوله کنیم در حالیکه دهقان سیستانی از زور تشنگی در بیابان زوزه می‌کشد دولت حاضرحق بود در کبرنامه صریحاً معلوم می‌کرد که تکلیف این موضوع را از راه مذاکرهٔ مستقیم یا غیر مستقیم در فلان مدت تعیین خواهد کرد و گرنه ممکن است افغانها بخواهند پاسخ یاداشت‌های تضرع‌آمیز ما را عوض یک روز یک سال دیگر بدهند تکلیف مردم و زراعت سیستان چه می‌شود چندین سال است که ما راجع به هیرمند با افغانها اختلاف داریم و تعجب این جاست که هر یادداشت تضرع‌آمیز محرمانه‌ای می‌فرستیم خیال می‌کنیم یادداشت آخری است و آب به سیستان خواهد رسید. غافل از اینکه با این طفره و تملل و دست به عصا راه رفتن اگر نوش داروئی هم برسد قطعاً پس از مرگ سهراب خواهد بود.

دولت افغانستان عوض این که به تقاضای مشروع و مسلم ایران ترتیب اثر دهد سفارت خود را در تهران وا می‌دارد طی نامه‌های سفسطه‌آمیز و خنده‌آور مقامات دولتی ایران را به باد ناسزا بگیرد و وزارت امور خارجه ما باز به امید اینکه مذاکرات قطع نشود دشنام‌ها را تحمل می‌کند (صحیح است) من نمی‌دانم اگر مذاکرات قطع شد چه می‌شود و آیا از این همه مذاکره محرمانه که بوق آن به عرش اعلی رسیده است تا کنون چه نتیجه‌ای گرفته‌ایم. ما حق داریم حق مسلم حقی که هم تاریخ به ما داده است و هم اسناد و مدارک و سوابق. دولت آقای هژیر مخصوصاً باید تکلیف این مذاکرات محرمانه وزارت خارجه که آشکارا ایران را به خرابی سوق می‌دهد معلوم کند و دقیقاً معلوم نماید که تاریخ ختم این مصاحبه خانمان برانداز کی است و چه موقع به سیستان آب خواهد رسید.

احترام به منشور ملل و سازمان ملل و اصول بین‌امللی تنها برای ایران واجب‌الرعایه نیست و مخصوصاً در مواردی که پای حق حیاتی ایران در میان است باید کشورهای دیگر هم به پای مملکت ما بیایند و گرنه من صریحاً از پشت این تریبون آشکارا و نه محرمانه عرض می‌کنم که تنها مردم سیستان در صورت اجازه از دولت متبوع قادر خواهند بود که آب را به سیتان برگردانند (صحیح است) راجع به برنامه هفت ساله هم مطالبی لازم دارم که چون سرنوشت آن در دست مجلس و موکول به نتیجهٔ تصمیم آن است فعلاً صحبتی نمی‌کنم نکتهٔ دیگری که قدری فهم آن برای بنده مشکل است اجرای قانون ۲۹ مهر ماه ۲۶ می‌باشد به نظر چنین می‌آید که منظور کابینه آقای هژیر از ذکر مدت سه ماه تا شش ماه متوجه این قسمت از برنامه نباشد شاید منظور هم این باشد که در عرض شش ماه یک شرکت فقط ایرانی برای استخراج نفت در شمال تشکیل شود و حقوق از دست رفته ایران در نفت جنوب طی همان مدت وصول گردد.

حق این بود که کابینهٔ آقای هژیر در برنامه‌ای که تقدیم کرده است تکلیف این مسائل را که در جلسهٔ ۲۹ مهرماه ۲۶ مجلس شورای ملی صلاحیت قانونی نیز پیدا کرده دقیقاً معلوم و تاریخی نیز برای انجام این دو، سه مسئله حیاتی هم که ملت ایران شدیداً نگران آنها است تعیین می‌کردند (صحیح است) و مخصوصاً نسبت به موضوع بحرین و فیروزه لااقل در برنامه اشاره می‌کردند و ما نمی‌دانیم که بالاخره چه روزی و در عهد کدام زمامداری پرچم سه رنگ ایران را برفراز این دو منطقه ایرانی خواهیم افراشت همچنین راجع به مطالبات ایران از متفقین در شرایط کنونی که ملت درمانده ما محتاج نان روزانه است معلوم نیست دولت چه خیالی دارد و آیا خود را ملزم می‌داند که در این راه نیز قدمهای صریح و جدی بردارد راجع به وزارت امور خارجه و نقایصآن و جریانات نامطلوبی که در داخل و مخصوصاً در خارج وجود دارد و مطالب و اطلاعات زیاد داریم که چون هنوز هم آقای نوری اسفندیاری را قادر به اصلاح امور می‌دانیم از فاش کردن آنها فعلاً خودداری می‌کنم (احسنت) ولی این وظیفه را هم دارم که اگر خدای نخواسته از ایشان هم نومید شدم آن وقت آنچه را که گفتنی و بلکه نگفتنی است بگویم هم مردم و هم کارمندان وزارت امور خارجه از من چنین انتظاری را دارند و امیدوارم که خود آقای نوری اسفندیاری به این انتظارات هر چه زودتر پاسخ قانع کننده بدهند امیدوارم تذکرات بنده مورد توجه دقیق کابینهٔ جناب آقای هژیر قرار گیرد و در آن صورت این جانب هم با حصول شرایطی که به عرض رسانده‌ام دست از مخالفت برمی‌دارم و طریق موافقت می‌گیرم (احسنت)

رئیس ¬ـ آقای وزیر امور خارجه

امور خارجه (آقای نوری اسفندیاری) ـ راجع به رود هیرمند که یکی از مطالبی است که آقای ذوالفقاری اشاره فرمودند از بیاناتی که بنده اینجا کردم وقت زیادی نگذشته است معذلک چون می‌دانم اظهارات ایشان مبتنی بر علاقهٔ زیادی است که ایشان به حل این موضوع دارند باز می‌خواستم که در تأیید اظهارات سابق خود توضیح مختصری عرض کنم در همان وقت در گزارش خودم جریان مذاکرات را با دولت افغانستان گفتم و وساطت دولت آمریکا را برای حل این قضیه متذکر شدم البته آقای ذوالفقاری و همه آقایان توجه دارند که وقتی یک دولت خارجی در یک امری وساطت می‌کند این قضیه مراحلی دارد که باید منتظر اتمام آن مراحل شد مثلاً یکی از راه حل‌هایی که دولت آمریکا پیدا کرده بود اعزام یک کمیسیون مختلط سه نفری بود از دول بی‌طرف برای اینکه مسیر هیرمند را ببینند اظهار نظر در آن بکنند ما هم جواب قبول دادیم و دولت افغانستان هم موافقت خودش را با این قضیه اعلام کرد و امیدواریم این قسمت به زودی اصلاح شود و با همین پریروز بنده سفیر کبیر افغانستان را خواستم چون خیلی متأثر بود از جریانات اخیر و آنچه که در مطبوعات منتشر شده بود و آن قضیه جشن سفارت افغانستان بنده به ایشان متذکر شدم و با کمال صراحت گفتم که این را باید بدانید که اینها انعکاس رفتار خودتان بوده است (صحیح است) برای اینکه موضوع هیرمند موضوع بسیار حساسی است و تمام نمایندگان محترم و تمام اهالی این مملکت به حل این قضیه عاقه دارند (صحیح است) و متأسفانه سال گذشته آن حسن نیتی را که ما انتظار داشتیم آن حسن نیت را ندیدیم و بنابراین نباید تعجب بکنید چرا چنین عکسالعملی پیدا شد و امیدواریم که متوجه اهمیت این قضیه برای ما شده باشید و به زودی یک راه حلی برای این کار پیدا گردد بنده امیدوارم با ایستادگی و اصرار زیادی که راجع به این قضیه داریم نتیجه‌اش را به زودی به استحضار مجلس شورای ملی برسانیم راجع به اصلاحات وزارت خارجه هم شمه‌ای فرمودند با خود آقای ذوالفقاری هم مکرر بنده در این باب صحبت

کرده‌ام و به آقای ذوالفقاری باید بگویم که اگر یک قضایایی هست که ایشان افشاء نمی‌کنند بنده خیلی متأسف هستم در حالیکه جراید و مطبوعات ما از همه قضایا بحث می‌کنند حتی از قضایایی که واقع نمی‌شود خیلی خوب است که تمام آن نواقص را بگویند که، متوجه بشویم و اصلاح بکنبم بنده مکرر در پشت این تریبون عرض کرده‌ام باز هم عرض می‌کنم که ما هیچ وقت پرده‌پوشی نمی‌کنیم و میل دارم اگر نواقصی هست متذکر بشوند گفته بشود و خود این تذکر موجب رفع آن نواقص می‌شود بنابراین من بیمی ندارم از اینکه ایشان افشاء بکنند همه آن معایب را همه آن نواقص را و یک نکته‌ای را هم که گفتم و باز هم تکرار می‌کنم و شرایط اساسی پیشرفت هر کاری ثابت و دوام در کار است. بنده در ظرف ۷ ماه سه دفعه وزیر خارجه شده‌ام با فاصله‌های کم و بیش ممتد با این ترتیب هیچ اصلاحی مقدور نیست این را آقایان نمایندگان باید یک دفعه برای همیشه بدانند که تا یک مدتی به یک دولتی فرصت ندهند پشتیبانی نکنند و نگهداری نکنند و قدرت ندهند برای آن هیچ اصلاحی میسر نخواهد بود بنده مقصودم از قدرت قدرتی نیست که کسی به زور و فشار کاری انجام دهد و متعدی باشد و جداً هم متنفرم از چنین قدرتی (صحیح است) ولی قدرت قانونی باید به دولت داده بشود از هرج و مرج جلوگیری باید کرد تا بشود اصلاحاتی را که مورد نظر آقایان است عملی کرد بنده از حسن نیتی که در خودم هست لازم نیست چیزی به آقایان عرض کنم و هر دفعه هم که سرکار آمده‌ام از روی میل و علاقه زیاد نبوده است نه اینکه شانه می‌خواهم خالی کنم بلکه با کمال جدیت آنچه که بتوانم نسبت به این وزارتخانه‌ای که سه چهار پشت خودم در آنجا خدمت کرده است خدمت کنم و علاقه جدی دارم به آنجا ولی با تشتت با این تشنج هیچ کاری پیشرفت نخواهد کرد این را می‌خواستم آقایان بدانند که با علاقه‌ای که دارند به اصلاحات مملکت از هر دولتی این دولت را هم که بنده افتخار عضویتش را دارم عرض نمی‌کنم هر دولتی را که صالح می‌دانند پشتیبانی کنند و نگهداری کنند تا آن دولت موفق بشود به اصلاحاتی که منظور نظر آقایان هست دست بزند و غیر از این هم به هیچ طریقی اصلاحات صورت نخواهد گرفت (صحیح است ـ احسنت)

رئیس ـ دو پیشنهاد رسیده از طرف آقایان حاذقی و باتمانقلیج که قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که پس از ختم بیانات آقای کشاورز صدر مذاکره در اطراف برنامه دولت کافی است و رأی گرفته بشود

(پیشنهاد آقای باتمانقلیج)

ریاست محترم مجلس شورای ملی، اینجانب پیشنهاد کفایت مذاکرات را می‌نمایم.

رئیس ـ آقای حاذقی

حاذقی ـ آقایان نمایندگان محترم وضع مملکت را همه خوب و دقیق می‌بینند و تشخیص می‌دهند که ملت ایران از حرف خسته شده (صحیح است) مردم این کشور که متأسفانه به جای دلسوزی عملی و به جای قدمهای مؤثر در بهبود وضع آنها همه دلسوزیها و حرفهایی می‌شنود دلسوزی و تضرع نسبت به وضعشان را می‌شنوند انتظار دارند مجلس شورای ملی هر چه زودتر از حرف به عمل بگراید و عملاً از دولتی که اکثریت مجلس شورای ملی انتخاب کرده است پشتیبانی بکند که این دولت قدمهای مؤثر و عملی برای امور داخلی مملکت بردارد با حرف و بیان دردها هیچگونه باری از دوش مردم برداشته نمی‌شود مردم ایران محتاج به نمایندگان با شجاعت و با شهامت هستند که به جای دلسوزی و به جای بیان درد که وضع آنها بد است گرسنه هستند برهنه هستند امنیت ندارند به جای این قبیل حرفها بیایند اینجا بنشینند و با وضع قوانین مفید و مثبت برای آنها وسایل کار و سایل عمران و آبادی وسایل استقلال داخلی ایالت‌ها و ولایت‌ها ایجاد بکنند و قوانین که منجر به بهبود وضع ملت می‌شود وضع کنند آقایان نمایندگان من استدعا می‌کنم که بحث در برنامه را کافی بدانیم یعنی امروز با کمال شهامت رأی‌هایشان را به دولت بدهند و دولت را موظف بکنند که قدمهای مفید و مؤثر به نفع ملت بر دارند و قوانین مفیدی را تصویب بکند و با عمل به ملت ایران خدمت کنند (صحیح است).

رئیس ـ آقای عباس اسکندری بفرمایید اما راجع به کفایت مذاکرات صحبت کنید.

عباس اسکندری ـ چنان که آقایان محترم مستحضر هستند بنده با برنامه دولت آقای هژیر مخالف هستم و خیلی اسباب تأسف بنده است که آقای حاذقی علی‌المعمول پیشنهاد کفایت مذاکرات دادندد در موقعی که هنوز هیچ کس حرف نزده (صحیح است) سه حکومت در برابر مجلس دوره پانزدهم به مجلس معرفی می‌شوند در حکومت آقای قوام‌السلطنه ۱۹ نفر صحبت کردند در حکومت آقای حکیمی در همین حدود شاید ۲۰ نفری ۲۲ نفر صحبت کردند و هیچ کدام از این دولتها هم متأسفانه با پیش آمد اخیری که حکومت حاضر مواجه شده است مواجه نبوده است بنده البته در موقعی که مجلس اجازه بدهد علل مخالفت خودم را با حکومت آقای هژیر به عرض مجلش شورای ملی می‌رسانم (یمین اسفندیاری ـ انشاءالله روی رقابت نباشد) (خندهٔ نمایندگان) خوب رقابت هم بی‌اثر نیست البته اثر دارد چون بنده تصور می‌کنم که شاید بنده بهتر کار کنم ولی آقایان تصدیق می‌فرمایند که در این چند روزه یک وقایع غیر مترقبه و غیر منتظره‌ای پیش آمد کرده است که بنده هم به یک جهاتی متأسف هستن از آن پیش آمدها ولی اگر ما آمدیم و اجازه ندادید یعنی اکثریت مجلس اقلیت مجلس را خفه کرد و نگذاشت حرف بزند معنایش ایناست که این قضایای غیر مترقبه یک صورت تحققی پیدا می‌کند (صحیح است) یعنی گفته می‌شود که در اثر فشار و اجبار یک دولتی آمد و در برابر مجلس رأی اعتماد به این نحوه کرا گرفت و بنده خیال می‌کنم از نظر حکومتی که حاضر است و در برابر مجلس از نظر همین حکومت هم خوب نیست بنده انتظار دارم که خود آقای هژیر پیشنهاد بکنند و اجازه بدهند که موافق و مخالف صحبت کنند (بعضی از نمایندگان ـ ربطی به آقای هژیر ندارد) اجازه بدهید دولت می‌تواند خودش تقاضا کند بعضی نمایندگان (چند روز) الان ۳ نفر چهار نفر صحبت کردند صبح و شب و فردا و پس فردا را جلسه کنید شما می‌خواهید بروید آب خنک بخورید و بعد هم جلسه را از یکشنبه بگذارید به پنج‌شنبه بعد هم یک کسی نیم‌ساعت صحبت نکرده بگویند مذاکرات کافی است چه مذاکره‌ای است می‌خواهید حرف نزنید بروید منزلتان استعفا بدهید اگر رأی گرفته شد به کفایت مذاکرات معنایش این است که صحبت نکنید دلیل مخالفت بنده همین است و از اکثریت مجلس تقاضا دارم که رأی ندهند و از خود آقای نخست‌وزیر هم این تقاضا را دارم والا این سوء تفاهم بیشتر خواهد شد و اما از اینها گذشته بنده شخصاً حرف نزدم این خودش یک دلیل مسلمی است که کفایت مذاکرات کافی نیست از این نظر که اقلیت بنده هستم آقایان هر زور به یک صورتی... خوب چند نفر می‌نشینند دور هم نهار می‌خورند فردا یک خواهشی تقاضایی یک عده‌ای موافق بودند مخالف می‌شوند (یک نفر تاز نمایندگان اینطور نیست) (دهقان ـ آقایان در عقیده‌شان از شما ثابت‌تر هستند) منظور بنده این است که مجلس یک اقلیتی دارد که آن اقلیتش بنده هستم و رفقای ما فعلاً تا اکثریت پیدا نکرده‌ایم معنی عرایض بنده این است که اگر برگردند به صورت مجلس و آرائی که داده شده است ورقه‌های سفید معلوم است ورقه‌های کبود هم معلوم است بعضی از آقایان گاهی بنابر مقتضیات البته با حسن نیت ورقه سفیدشان کبود شده است و ورقه کبودشان سفید شده است و مال من همین طور کبود بوده است پس اقلیت بنده هستم این که گفته می‌شود که اقلیت باید حرف خودش را بزند اقلیت یک جمعیتی است در مجلس که دارای یک اصول و مرامی است و تا وقتی که اکثریت را در دست نگرفته که آن اصول و مرام را عمل کند در اقلیت است آقایان ماشاالله همه با هم حسن تفاهم دارند در مسائل جزئی با هم اختلاف پیدا می‌کنند آن اختلافات که رفع شد با هم موافق می‌شوند ولی بنده اینطور نیستم و تقاضا دارم اگر بخواهید به کفایت مذاکرات رأی بدهید جلوی حرف بنده را نگیرند بنده اقلیت مجلس هستم و اگر نمی‌گذارند اقلیت مجلس صحبت کند مسئولش خودشان هستند و گرنه به نظر بنده در این برنامه نواقص زیادی مشهود است...

رئیس ـ آن را در اصل موضوع بفرمایید

اسکندری ـ ... حالا اگر آقای رئیس تأمین می‌فرمایند حق بنده را که نوبت به بنده برسد و صحبت کنم عرضی ندارم

رئیس ـ آقای حاذقی

حاذقی ـ اگر مقام ریاست جلسه را فردا معین می‌کنند برای اینکه اطمینان بدهیم مقصود خفه کردن آقای اسکندری نیست بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم

رئیس ـ پیشنهادی رسیده از آقای فرامرزی که قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم مادامی که برنامه دولت مطرح است جلسات مجلس هر روز تشکیل شود مگر ایام تعطیل رسم (صحیح است ـ مخالف ندارد)

فرامرزی ـ اگر مخالف ندارد که بنده حرفی ندارم

رئیس ـ آقای معتمد دماوندی

معتمد دماوندی ـ علت اینکه بنده هم جزء موافقین مشروط اسم نوشته‌ام اولاً تبعیت از آراء فراکسیون دمکرات ایران است که من هم عضو آن فراکسیون هستم و در ثانی چون در برنامه نواقصی را دیدم و مطالبی هم لازم بود که با حضور مجلس شورای ملی به عرض

نمایندگان مجلس و همچنین به عنوان تذکر به دولت برای اصلاح بدهیم این بود که به عنوان موافق مشورط اسم نوشتم و عرایضی که می‌کنم در ظرف مدت‌های معینی که می‌خواهم در اینجا عرض خواهم کرد و از دولت می‌خواهم که آنها را انشاءالله با پشتیبانی مجلس شورای ملی یانجام بدهد مطالبی که در برنامهٔ دولت تذکر داده نشده من ترتیب آنها را به همان ترتیب که در برنامهٔ تذکر داده شده به عرض مجلس شورای ملی می‌رسانم اول در موضوع سیاست خارجی قبل از آنکه راجع به آن چیزی که در برنامهٔ دولت به عنوان سیاست خارجی دولت تذکر داده شده بپردازم لازم است به عرض نمایندگان ملت و دولت حاضر برسانم برای این منظور و برای پیشرفت این هدفی که به عنوان سیاست خارجی در رأس برنامهٔ دولت منظور شده است خواستم عرض کنم که برای اجرای این سیاست که دولت به عنوان سیاست خارجی و روشی که برای ادامهٔ کار در سیاست خارجی باید در نظر گرفت در درجهٔ اول دستگاهی که باید مجری آن باشد این دستگاه باید صحیح و دستگاهی باشد که بتواند مجری نظر دولت حاضر باشد ولی متأسفانه همانطور که نماینده محترم آقای ذوالفقاری تذکر فرمودند دستگاه حاضر وزارت خارجه این دستگاه را من نمی‌بینم که بتواند آن چیزی را که دولت در رأس برنامه‌اش گذاشته است اجرا کند (باتمانقلیج ـ استنباط شما این است) حالا اگر آقای باتمانقلیج استباط دیگری دارند بفرمایند به عقیدهٔ من آقای وزیر امور خارجه که تشریف دارند و اینجا هم مطالبی فرمودند آقا در درجهٔ اول باید دست به اصلاح این دستگاه زد این دستگاه آقای باتمانقلیج مخصوصاً دستگاه خارجش خیلی خراب است و اگر می‌فرمائید من استنباطم صحیح نیست لااقل می‌خواستید در یکی دو سه ماه اخیر مطالبی که در روزنامه‌ها و در جراید نسبت به بعضی از آقایان مأمورین خارجی بود یک مطالعات کافی می‌کردند این دستگاه امروز در خارج و مخصوصاً در اروپا آقای باتمانقلیج برای ما حیثیت و آبرویی نگذاشته است چون فرمودند استنباط شما این است می‌خواهم عرض کنم که استنباط ایشان هم اینطور است ولی خیال می‌کنم نمی‌خواهند اینجا اذعان بکنند به آن چیزی که خودشان متوجه هستند مأمورین خارجی که باید در خارج حیثیت ملت ایران را حفظ بکنند باید نمونه‌ای از مظهر شخصیت ملت ایران و نمونه از مظهر نجابت ملت ایران باشند متأسفانه در بعضی از ممالک خارج آقایان کارشان کارچاق کنی و قاچاقچی‌گری است (بعضی از نمایندگان ـ بعضی‌ها) البته بعضی‌ها در این دستگاه مثل جناب تقی‌زاده بودند مثل جناب آقای علاء هم تشریف دارند ولی با یک گلی بهار نمی‌شود (دهقان ـ با دو تا چطور؟) دو تا هم نمی‌شود سه تا هم نمی‌شود و در این دستگاه بیش از سه چهار تا هم نیست متأسفانه دستگاه وزارت خارجه یک قلم عفو و نه به دور جوانها کشیده است آنچه که از جوانهای با شخصیت و از خانواده‌های نجیب که الحق آنها باید پست‌های حساس وزارت خارجه را اشغال بکنند ببینید امروز در آن گوشه‌ها بیغوله‌های وزارت خارجه گرد و خاک از روی پرونده‌ها می‌زنند و در درجه اول آقای هژیر اگر می‌خواهد سیاست دولتشان نسبت به سیاست خارجی صد در صد عملی بشود این دستگاه را باید اصلاح کرد کثافت کاری‌هایی که در خارج کرده‌اند و آقای وزیر امور خارجه هم اطلاع دارند و این چند ماه هم که گذشته و ایشان آنجا بودند هیچ قدمی برنداشتند و الان هم اگر به ایشان بگویند می‌فرمایند که یک سه چهار ماهی دولت آوردید اینجا و مهلت ندادید که کار بکنند بنده عرض می‌کنم نمی‌خواهم تمام آن مطالبی را که آقای ذوالفقاری در لفافه گفتند و من هم کم و بیش اطلاع دارم چه بگویم برای آن که هر کس باید حیثیت ملت ایران را حفظ کند من از جنابعالی آقای وزیر خارجه خواهش می‌کنم که بعد از رأی گرفتن در ظرف یکماه باید این دستگاه را اصلاح بکنید و اصلاح این دستگاه هم با یک رفورم بزرگ است و این اصلاح هم عبارت از این است که باید بعضی از این مأمورین را عوض بکنند بعضی از این مأمورین در ممالک مترقی و شرقی و شمالی و نمی‌دانم واقعاً آنجاها بی‌نهایت کثافت‌کاری کردند آخر یک نماینده‌آی که دائماً تحت تعقیب پلیس باشد آن نمایندهٔ سیاسی چگونه می‌تواند حیثیت ملت ایران را در مقابل یک ملت خارجی بزرگ مثل فرانسه یا ایتالیا حفظ کند نماینده‌ای که دائماً نشسته است و می‌خواهدفرانک قاچاق بکند اموال و اشیاء لوکس قاچاق بکند تریاک قاچاق بکند چگونه آن نماینده اگر یک واقعه‌ای برای ملت ایران پیش آمد کرد می‌تواند با اولیاء امور آن کشور داخل مذاکره شود آیا برای یک چنین نماینده‌ای که دائماً تحت نظر پلیس است می‌شود هیچ ارزشی قائل شد؟

فولادوند ـ اسم ببرسد چرا آبروی مأمورین را می‌برید آقای معتمد دماوندی؟ دو نفر را با کمال شهامت اسم ببرید آخر این حیثیت ما را از بین می‌برد.

معتمد دماودندی - ... اگر یک روزی اصلاح نکردند من از آقای هژیر استدعا می‌کنم یکاه هم به ایشان مهلت می‌دهیم برای این کار آن وقت اگر اصلاح نکردند اسم می‌برم و تمام جریانات را می‌گویم. فعلاً من موافق مشروط هستم همین‌ها هم دلیلش است که من موافق مشروط هستم پس بنابراین در درجه اول باید دستگاه صحیح باشد یعنی دستگاه که صحیح نشد خود شما هم که نخست‌وزیر باشید نمی‌توانید کار بکنید. نخست‌وزیر همیشه باید در رأس همه امور باشد.

این راجع به وزارت امور خارجه بود البته در حال حاضر نمایندگانی هم از وزارت امور خارجه در ممالک بیگانه هستند که کاملاً حیثیت ملت ایران را حفظ می‌کنند و ما از آن نمایندگان در موقع خودش سپاسگزاری خواهیم کرد، تشکر خواهیم کرد (یکی از نمایندگان ـ مثل آقای علاء) مثل آقای علاء در اوضاع سیاسی مملکت ما و مخصوصاً سیاستی که باید دولت جناب هژیر همانطوری که نوشته شده در رأس برنامه آن سیاست را تعقیب بکنند چیزیکه همیشه نظر ما را جلب می‌کند موضوع روابط ایران با همسایگان شمالی و جنوبی که ما به دوستی آنها یعنی دوستی آنها را برای حیات ملت ایران و دوستی ملت ایران را برای آنها لازم می‌دانیم و نسبت به این همسایگان همجوار کمال احترام را هم قائل هستیم ولی یک بحثی است که باید اینجا به عرض مجلس برسد و آن داشتن قونسولگریهای متعدد این همسایگان است در شهرهای کشور ما، شما ملاحظه بفرمایید در اطراف و اکناف کشور قونسولگریهای زیادی در ایران هست و من برای لزوم هیچ یک از آنها محملی نمی‌بینم نمی‌دانم با چه مجوزی وزارت امور خارجه به آنها اجازه می‌دهد؟ ما در انگلستان فقط یک سفارتخانه داریم ولی ملاحظه بفرمایید دولت انگلستان در مملکت ما علاوه بر اینکه یک سفارتخانه دارد در هر شهر هم که دلش می‌خواهد یک قونسولخانه دارد همین طور دولت روسیه و اخیراً هم دولت امریکا الان انگلستان در رشت یک قونسولخانه دارد بنده از شما می‌پرسم چه سیاستی دولت انگلستان در گیلان دارد که باید قونسولگری در رشت داشته باشد؟ اگر از روی احترام متقابل است و روی موازین بین‌المللی است باید ما هم به تعداد قونسولگری‌های آنها در داخل کشور آنها قونسولگری داشته باشیم ولی متأسفانه نداریم و احتیاجی هم نداریم، آنها هم احتیاجی ندارند همین طور دولت روسیه شما ملاحظه بفرمایید در تمام ایران قونسولگری دارند آقایان باید جلوی آنها را روی یک اصولی گرفت. بودن قونسولگری‌ها در پارهٔ مواقع اسباب زحمت شده است و ما هم عملاً دیدیم ما باید کاری بکنیم که اینها نتوانند در تمام شئون کشور ما مداخله کنند ولی متأسفانه موجبات استقرار کنسولگری‌ها در اطراف و اکناف ایران مخصوصاً در ولایات دور دست گاهی برای ما اسباب زحمت و دردسر ایجاد شده و باز هم بنده تکرار می‌کنم و مخصوصاً از دولت جناب آقای هژیر تقاضا می‌کنم که هر اندازه که می‌توانند از تعداد این قونسولگریها کم کنند ـ روابط دوستانه باید بر روی پایه‌های دوستانه برقرار شود ـ ما با اتحادیه جماهیر شوروی روابط دوستانه بسیار نزدیکی داریم و همواره هم میل داریم که دوستی ما روی یک اصول صحیحی استوار باشد ولی متأسفانه از چندی پیش به اینطرف در آن طرف مرز رادیوئی را می‌بینیم که هر شب به مقدسات ملی و مذهبی ما توهین می‌کند این را نمی‌شود اسمش را روابط دوستانه گذاشت ـ این را هم از دولت آقای هژیر خواهش می‌کنم که این داستان را با مذاکره دوستانه قطع بکنند ما همه علاقمند هستیم به مقدسات ملی‌مان علاقمند هستیم به شعایر ملی‌مان ما نباید اجازه بدهیم که دولتهای خارجی این جور هر شب و روز به تمام مقدسات ملی ما اهانت بکنند و باز هم بنده می‌گویم که باید سیاست خارجی را روی دوستی محکمی استوار بکنیم، اینکه دوستی نمی‌شود که هر شب به ما فحش بدهند ـ به تمام مقدسات ما فحش بدهند به شاه مملکت ما فحش بدهند بعد هم دعوی دوستی بکنند در درجه اول عرض می‌کنم که دولت مخصوصاً ملت ایران معتقد است که با دولت شوروی مناسبات بسیار داشته باشد و مخصوصاً آقای هژیر باید سعی کنند که این مناسبات محکمتر شود و داستان مناسبات اقتصادی روی کار بیاید زیرا ولایات شمال در نتیجه مسدود بودن باب تجارت با دولت شوروی روز به روز دارند یک روزگار سیاهی می‌بینند و ما در درجه اول باید دولت استوار بکنیم ـ عرض کنم که روابط بازرگانیمان را بهتر بکنیم ـ موضوع دیگری گه در امور سیاست کشور مداخله دارد داستان انجمن‌های

روابط فرهنگی است (دهقان ـ باید تمامش بسته شود: مرکز جاسوسی شده است) روزی که به ناحق دولتهای متجاوز متفقین خاک ما را اشغال کردند ما که سر جنگ با کسی نداشتیم وقتی که دیدند میهن‌پرستان حقیقی ایران زیر بار تمایلات نامشروع آنها نمی‌رویم آمدند فکری اندیشیدند و از خود یادگاری گذاشتند که آن داستان انجمن روابط فرهنگی بود متعاقب آمدن ارتش متجاوز متفقین دیدیم که سر و کله نماینده انجمن روابط فرهنگی بریتانیای عظیمی در جنوب پیدا شد. این بی‌انصاف رحم نکرد حتی به دهات جزء همین طور از خوزستان گرفت آمد و در تمام دهات و شهرها همین طور انجمن‌های روابط فرهنگی دائیر شد تا رسید به مرکز مملکت حریف شمالی هم ناچار بود از او در این امر پیروی بکند او هم که داخل این مرز شد متعاقب او نماینده و کس وارد شد حالا کار به جایی رسید یدک‌کشهایی هم با خودشان آوردند انجمن روبط فرهنگی ایران و یوگسلاوی، ایران و هند، ایران و لهستان و ایران و فرانسه و بالاخره ایران و امریکا تشکیل شد که به عقیده من بزرگترین مرکز جاسوسی همین انجمنهاست (صحیح است) شما ملاحظه بفرمایید که این انجمن‌های روابط فرهنگی برای ما چه فایده‌ای دارد آخر ما از روابط فرهنگی آنها چه استفاده‌ای می‌کنیم اگر غرض از داستان روابط فرهنگی ایران و بریتانیای عظیمی شناختن افکار شکسپیر و امثال او است یا دانستن نم‌دانم موسیقیدان معروف روسی است یا مستشرق نامی یوگسلاوی است یا فلان مخترع امریکایی این را به اندازه کافی ما در مدارس می‌خوانیم (صحیح است) من می‌خواهم از شما بپرسم آیا عین این انجمن‌هایی که در مملکت ما هنوز هم موجود است و این پولهایی که به مصرف مطبوعات می‌رسد از سفارتخانه‌ها به آنها داده می‌شود ما هم در خارج داریم؟ غیر آن کنفرانس‌هایی که آنجا راجع باتم، شکسپیر راجع به دیگران می‌دهند آیا نمایندگجان ایران هم در مملکت انگلستان و امریکا می‌دهند؟ خیر. من از دولت آقای هژیر رسماً می‌خواهم و یکی از علل مشروطیت بنده، مشروطیت بنده با دولت آقای هژیر (خنده نمایندگان) مشروطیت هم درست است آقا ما در کلاس هفتم و هشتم که درس صرف و نحو عربی می‌خواندیم مشروطیت هم صحیح است است به هر حال یکی از شروط موافقت بنده با دولت جناب آقای هژیر این است که مراجعه بکنند به این سفارتخانه‌های خارجی بگویند آقا ما را بخیر شما را امید نیست اگر در واقع می‌خواهید که ما از فرهنگ شما اطلاع داشته باشیم این کتاب‌ها را بنویسید به رخ ما بکشید این کتابهایی که در دوره اولی درس می‌دهند، در دانشسرای عالی تدریس می‌شود، در دانشکده حقوق تدریس می‌شود. همین مسئله اتم هر روز در مطبوعات ما در اطرافش بحث می‌شود به طوریکه هر فرد کم‌اطلاع الان می‌داند که ماهیت اتم چیست دیگر این لازم ندارد که در انجمن فرهنگی ایران و یوگسلاوی فلان وزیر یا فلان وکیل تشریف ببرد آنجا و کنفراس بدهد نتیجه‌اش را هم بعدها این آقایان می‌گیرند این تخمهایی است که از حالا می‌کارند برای بعد بنده چندی پیش از جلوی خانه آقای عامری رد می‌شدم نمی‌دانستم انجمن روابط فرهنگی ایران و انگلستان کجا است معلوم شد پشت خانه آقا است وقتی که از آنجا می‌گذشتم دیدم که یک عده زیادی از جوانها و خانمها با لباسهای بسیار مجلل وارد آن باغ شدند من در بادی امر بسیار متعجب شدم که اگر اینجا انجمن روابط فرهنگی است این لباسهای شب برای چیست از آن دربان سئوال کردم معلوم شد علاوه بر روابط فرهنگی علاوه بر کنفرانس‌هایی که داده می‌شود آنجا شب نشینی‌هایی از اعضاء ترتیب داده می‌شود بنده می‌خواستم بروم متأسفانه بنده را راه ندادند چون کارت نداشتم به من گفت آقا باید کارت داشته باشید و لباس شب‌نشینی داشته باشید معلوم شد آنجا دو جور درس می‌دهند هم درس رقص هم درس بحث علمی خوب است این انجمن‌ها را در تمام ایران کما اینکه در تمام ایران بود دائر بکنند تا همه جا از رقصش استفاده بکنند به هر حال بنده می‌گویم به آقای هژیر و دولت ایشان یکی از مسائل اساسی سیاست دولت با کشورهای دیگر همین نکات است (باتمانقلیج ـ خلاف می‌فرمائید) آقای باتمانقلیج حالا قانع شدید راجع به این موضوع سیاست خارجی؟ (باتمانقلیج ـ خلاف می‌فرمائید دنیای متمدن اینها را دارد) ما در این کشور می‌خواهیم زندگی بکنیم و باید اعقاب ما هم با کمال سربلندی در این کشور زندگی بکنند. همین جوانهایی را که الان می‌برند آنجا به عنوان شب‌نشینی همین‌ها سفیرهای آتیه هستند (باتمانقلیج ـ همین افکار است که مملکت را عقب می‌داندازد) این افکار صحیح است و باید جداً با آنها مبارزه کرد و من از دولت حاضر می‌خواهم که در تمام انجمن‌های فرهنگی را ببندند (صحیح است) اما بحث در سیاست داخلی، در سیاست داخلی دولت آقای هژیر که من هم مدافع او هستم و مادام که این رویه سنیه را تعقیب بکنند و شروطی را که عرض می‌کنم انجام بدهند دفاع خواهم کرد از او در سیاست داخلی موضوع تأمین امنیت و انتظامات داخلی و تثبیت قدرت دولت و جلوگیری از آنچه مخل آسایش عامه است و تأمین اوضاعی که به نحوی از انحاء ممکن است در سلامت و بهبود اعاشه مردم دخیل است باید در درجه اول مورد توجه قرار گیرد و من خیال می‌کنم که آقای هژیر در دولتهای گذشته‌ای ک عتشریف داشتند مخصوصاً در دولتی که گذشت و تشریف داشتند و بودند می‌دانند که اوضاع داخلی کشور به قدری درهم و برهم و مختل مانده است که مجبور شدند این جور تفصیل بدهند اوضاع سیاست داخلی را حق هم با ایشان است و ما هم باید بخواهیم از ایشان که یک روزی یک تجدید نظری در اوضاع داخلی کشور بکنند (صحیح است) شما در هیچ یک از نقاط کشور نمی‌بینید که مقامات مختلف در امور یکدیگر مداخله نکنند، نه تنها دخالت می‌کنند بلکه آنهایی که از این تهران خراب شده به عنوان حکومت یا فرماندار نظامی یا غیره می‌روند در درجه اول بلای جان مردم هستند من حاظرم ثابت کنم هر وقت مجلس شورای ملی خواست به این وظیفه بزرگ خودش عمل کند و یک کمیسیونی معین کرد و با من شخصاٌ حاضر شد تمام نقاط ایران را بگردد معلوم می‌شود که این مأموریتی که از مرکز می‌روند چه بلایی به سر مردم می‌آورند آقای هژیر شما باید در درجه اول جلو این قبیل مأمورین را که بلای جان مردم هستند بگیرید اگر می‌خواهید چون جوان هستید بیایید اگر نمی‌توانید نیایید یک کاری نکیند که تمام جوان‌ها مأیوس بشوند شما در درجه اول این وضع را تغیر بدهید نباید بگذارید که یک مأمور نظامی دخالت در کار یک استاندار بکند کما اینکه در اطراف مملکت این کار می‌شود این همه فشاری که از طبقات مختلفه حاکمه این کشور به دوش این ملت ضعیف وارد می‌شود برای چیست کی دولت وقت آمد و به این جریانات رسیدگی کرد؟ بنده به شما به جرأت می‌گویم آقای هژیر به قرآن که بزرگترین آیات رحمت خداست تمام مأمورین شما دارند پوست از سر و کله این مردم در می‌آورند (یکی از نمایندگان ـ تمام نیستند) استثناء ندارد تمام این کار می‌کنند اصل اصالت الصحه گذشته است اینجا اصل اصل خلاف است هر مأموری که می‌رود در درجه اول می‌خواهد جیبش را پر کند در درجه اول می‌خواهد در تهران برای خوشگذرانی خودش پارک داشته باشد در درجه اول می‌خواهد آتیه خود و خانواده‌اش را تأمین کند (یکی از نمایندگان ـ همه اینطور نیستند) اگر استثناء هم داشته باشد انگشت شمار است به هر حال بنده آقای هژیر از شما مخصوصاً تقاضا می‌کنم بپرسید فلان استاندار که فلانجا نشسته از فلان مأمور نظامی آقا اگر می‌ترسید آخر حکومت با ترس و لرز که معنی ندارد در این کشور حتی یک کسی در خانه خودش نمی‌تواند مهمانی بدهد برای اینکه فردا فرماندار نظامی می‌گوید در خانه خودت چکار می‌کردی، آن مقاماتی که وحشت دارند در مرکز باید به آنها بگوئید این ملت ایران است ملت ایران به تمام شعائر ملیش از شاه گرفته تا غیره احترام می‌گذارد و علاقه‌مند می‌باشد و آن روز بازپسین مرد و مردانه ایستاده است و اگر خدای نکرده یک روز خطری از یک گوشه این مملکت روی بیاورد باز هم مرد و مردانه ایستاده‌ایم باید در درجه اول این سوءتفاهمات که بین مأمورین دولت است برداشته شود جنابعالی باید در درجه اول آستین بالا بزنید و جلو این قبیل مداخلات را بگیرید باید رسماً بنویسد مأمورین نظامی حق دخالت در کارهای کشوری ندارند یک مأمور نظامی چرا آقا باید در امر فرماندار در امر شهردار دخالت کند؟ یک شهردار چرا باید در امر استاندار دخالت بکند؟ یک استاندار چرا باید در امر یک نظامی دخالت بکند؟ جنابعالی که از طبقه جوان تشریف آورده‌اید باید کاری بکنید که جوانها را رو سفید بکنید من می‌ترسم که نتوانید ولی خدا بکند که انشاءالله بتوانبد جوانان ترا امیدوار بکنید که از آتیه خود مأیوس نباشند و این پیرمردهایی که در این مملکت هستند و تجربه هم دارند آنها با یک نظریاتی بما نگاه نکنند شما الان از یک طبقه جوان روی کار آمده‌اید ولی من می‌ترسم خدای نکرده کاری بشود که حرف‌های آنها صحیح در بیاید ولی یک عده جوان در این مجلس شورای ملی از شما پشتیبانی می‌کنند و اینها را از شما می‌خواهند (بهادری ـ ایشان جوان نیستند) خیال می‌کنم دولتی که تا کنون از صدر مشروطیت

آمده هیچ رئیس‌الوزرایی سنش با سن آقای هژیر مطابقت نکند جوان هستند ایشان. اما اوضاع اقتصادی، آقای دکتر شادمان این بحث مربوط به شماست بنده مطالب نوشتنی زیاد داشتم، خیلی نوشته بودم و می‌خواستم اینجا بخوانم ولی دیدم وقت مجلس شورای ملی گرفته می‌شود و باعث اوقات تلخی آقای یمین هم می‌شود و آقایان خسته می‌شوند این است که مطالبی را که نوشته‌ام چند صدم آن مطالب که در ذهنم هست می‌گویم جنابعالی آقای هژیر جناب آقای وزیر جنگ که من به ایشان خیلی معتقدم با کمال بی‌غرضی این مطالب را من عرض می‌کنم و این مطالب را شاید از هیچ کس نشنوید و من یکی از اشخاصی هستم که در دولتهای گذشته و در دولت حاضر هر وقت خدمت یک وزیری شرفیاب شده‌ام برای امور محلی بوده و نظر شخصی نداشته‌ام عرض کنم شما امروز در رأس یک اوضاع اسف‌انگیز اقتصادی کشور هستید مملکت ما از لحاظ خرج و دخل بیلان صحیح ندارد و مثل یک تجارتخانه‌ای است که بیلانی نداشته باشد بیلانی که طرفینش با یکدیگر مساوی نباشد یعنی تعادلی در طرفینش موجود نباشد این تجارتخانه محکوم به ورشکستگی است این خطاب به آقای باتمانقلیج و آقای ارباب است. تجارتخانه ایران امروز از نقطه نظر واردات و صادرات محکوم به ورشکستگی است صادرات شما صفر و واردات شما به قدری زیاد است که بار سنگین آن کمر ملت ایران را خرد کرده است (صحیح است) ملاحظه بفرمایید در این مملکت به اندازه چندین سال مسواک وارد شده من از شما می‌پرسم غیر از این چند هزار نفر طبقه حاکمه کشور هنوز استمال مسواک مابین دهاتیهای شما آقایان مالکین رایج است؟ این همه مسواک، این همه عینک، این همه شیشه. می‌نویسند از هلند که این مملکت مگر خوراک شیشه دارد؟ خوراکشان شیشه است آخر این شیشه را که وارد می‌کنید این کارخانجات کوچک از بین می‌رود کارخانجات آقای نیک‌پور می‌ماند ایشان سرمایه دارند می‌توانند آن را نگاه دارند ولی کارخانه فلان گیلانی و دیگران و دیگران از بین رفته برای اینکه نمی‌توانند مبارزه کنند در این مملکت این همه اجناس لوکس می‌آورند جوراب کائیزر، توپ لاستیکی اشیاء پلاستیک، جیر ساخته شده کاسه بشقاب ساخته شده آخر این بدبخت بیچاره‌ای که کاسه و بشقاب می‌سازد این تکلیفش چیست؟ این کسی که کارخانه شیشه‌سازی دارد با هزاران خون دل چند نفر کارگر بدبخت را اداره می‌کند این تکلیفش در مقابل این همه شیشه‌هایی که می‌آورند چه می‌شود؟ برای اینکه هنوز در این کشور یک دولتی نیامده که یک برنامه صحیحی داشته باشد این همه اتومبیل لوکس می‌خواهیم چه کنیم کشوری که مردمش گرسنه و بدبخت هستند و آقای حاذقی هم می‌گویند اسم ببرید لازم نیست نمایندگان ملت خودشان می‌دانند که ملت ایران این همه لوکس لازم ندارد این همه پول‌هایی که از که یمن و عرق جبین هزاران، هزار کشاورز بدبخت تهیه می‌شود باید به صورت دلار به صاحبان کارخانجات امریکا اعطاء شود و بعد حق نمایندگیش را هم آقایان اینجا بخورند و کیف کنند و به ریش ملت ایران بخندند جناب آقای وزیر اقتصاد در درجه اول به جنابعالی مهلت می‌دهیم بعد هم در عرض همان سه ماهی که آقای هژیر فرمودند یک برنامه اقتصادی منظمی بیاورند این حرف در تمام دنیا مسلم شده است که اگر سیاست اقتصادی یک کشور صحیح نباشد دنباله شکست اقتصادی یک کشوری اسارت سیاسی برای آن کشور می‌آورد (صحیح است) استدعا می‌کنم در درجه اول توجه بفرمایید به ولایات ما در دولت گذشته تذکر دادیم با اینکه به آقای وزیر اقتصاد گذشته گفتیم معذلک ایشان مختصر لطفی فرمودند و مختصر سهمیه‌ای برای ولایات گذاشتند حالا چطور وصول می‌شود؟ این آقایان بازرگانانی که در تهران تشریف دارند اغلب از ولایات آمده‌اند تجار در ولایات کوچکترین فعالیت اقتصادی ندارند سهم مرکزشان را گرفته‌اند به نام اینکه در بندر پهلوی در ماکو. در خوی در ابرقو در کرمان دارای شعبه هستند سهم ارز و واردات این نقاط را هم گرفته‌اند به اینکه با این صورت گرفته شده و با هزاران کثافت‌کاری هم در خود وزارتخانه‌ها بند و بست می‌کنند علت این همه عقب افتادگی برای چیست؟ یک فکری هم برای اینها باید بکنید. امروز بندر پهلوی آقای وزیر اقتصاد تبدیل به یک خرابه‌ای شده است بندر پهلوی مرکز بزرگترین فعالیت‌های تجارتی در شمال بود شما امروز یک تاجری که اقلاً ۵۰ هزار تومان پول داشته باشد آنجا نمی‌بینید ۵۰ هزار تومان خیر شاید تاجری که بیست هزار توامن پول داشته باشد نمی‌بینید همه آنها آمده‌اند به مرکز. خوب این شهر به این بزرگی که در جوار دولتی واقع شده است مردمش گرسنه و برهنه هستند آخر تا چه وقت ما آنها را با حرف نگاهداریم؟ والله به نام خداوند متعال من از روی مردم آنجا خجالت می‌کشم هیچ کاری جز حرف انجام نشده است ما گفتیم مملکت را بهشت برین می‌کنیم همچو می‌کنیم، همچو می‌کنیم آمدیم اینجا قوای جوانیمان هم صرف شد همه‌اش دسته‌بندی‌ها و اغراض شخصی. به هر حال اینها به عهده جنابعالی است آقای هژیر چون جنابعالی جوان هستید وزیر اقتصادتان هم جوان است یک فکر اساسی یک برنامه اقتصادی می‌خواهد، یک سیاست اقتصادی شدید می‌خواهد یک کنترل شدید، تکلیف این همه اجناسی که وارد می‌کنند چیست؟ یک تراکتوری که هفت، هشت هزار تومان وارد می‌شود بنده برای گیلان خواستم بروم بخرم هفده، هجده هزار تومان نمی‌دهند آخر آقا چه شده است که یک جنس هفت، هشت هزار تومانی را ۱۸ هزار تومان نمی‌دهند. آن وقت می‌فرمائید باید اوضاع اقتصادیمان عوض شود از اول دقیانوس تا به حال با همان اوضاع، کشاورزیمان اداره می‌شود چگونه باید تحول داد تحول با آوردن ماشین است در درجه اول باید با ماشین تحول داد (باتمانقلیج ـ مجانی است) به ما مجانی می‌دهند؟ انشالله از شما می‌گیریم، مجانی که نمی‌دهند، چون بحث از اوضاع اقتصادی است یکی از قسمت‌های مهمی که در اقتصاد کشور مؤثر است بانک صنعتی است خوشبختانه آن توهمی که بعضی از آقایان نمایندگان و بعضی‌ها در خارج داشتند که این کارخانجات فروخته خواهد شد، به اشخاص من می‌توانم از جانب دولت آقای هژیر این مسئله را تکذیب بکنم و این کارخانجات باید در ید دولت بماند اما چیزی که امروز مورد بحث است اداره کردن این دستگاه است دستگاه تجارتی را آقا با بروکراسی نمی‌شود اداره کرد یک دستگاه عظیمی که صاحب کارخانجات متعددی شده است که با هزاران خون جگر در زمان شاه فقید وارد این کشور شده است اگر فرد فرد آن کارخانجات در دست بعضی از اشخاص باقی ماند بیشتر از آنچه الان عاید دولت می‌شود عاید آنها می‌شد با بروکراسی و کاغذبازی و با پیچاندن دست و بال آنها به قوانین خشک مالی نمی‌توان آنها را ازش استفاده کرد الان هنگام خریدن پیله است بنده صدمرتبه رفتم خرید پیله فقط در مدت ۷، ۸ روز انجام می‌شود یعنی کشاورزان گیلان هر کدام به مراکز خرید پیله از چند فرسخ فاصله می‌روند که پیله‌های خودشان را که ۴۰ روز زحمت کشیده‌اند می‌آورد آنجا این آمده است پول بگیرد نمی‌تواند صبر کند که آقای رئیس اداره یا رئیس بانک صنعتی یا هیئت مدیره بانک بنشینند و تصمیم بگیرند و آقای رئیس هیئت مدیره بخواهد جداً مخالفت بکند بگویند من نمی‌توانم پول بدهم برای اینکه فردا نمی‌توانم تحت تعقیب دیوان کیفر واقع بشوم آن بدبخت کشاورزی که باید پیله‌اش آناً فروش برود و یک چیزی است که اگر بماند در نتیجه رطوبت هوا از وزنش کاسته می‌شود سوراخ می‌شود و پروانه‌اش هم خارج می‌شود نمی‌تواند صبر کند که هیئت مدیره تصمیم مقتضی اتخاذ بکند این مأمور بانک صنعتی باید پول همراه داشته باشد که برود آنجا و بخرد و اگر مثل کنف قیمتی دارد که در بازار پایین و بالا می‌رود با پایین و بالا رفتن قیمت بازار آن هم پایین و بالا برود نه اینکه رئیس کارخانه گونی بافی کنف را بخرد ۱۶ قران فردا که می‌شود ۱۸ قران از او نمی‌خرد این درست نمی‌شود نتیجه‌اش این می‌شود که کارخانه گونی‌بافی باید کنف نداشته باشد و از کار بیفتد و بانک صنعتی برود متوسل شود به هندوستان و از هند هر سال برای اداره کردن کارخانه گونی بافی شاهی کنف بیاورد در صورتی که کنف به اندازه کافی در گیلان و مازندران برای این دو کارخانه که یکی در رشت و یکی در شاهی است کاشته می‌شود (صحیح است) همین طور اداره کردن سایر کارخانجات آنجا، آقای مهندس زنگنه هستند و واقعاً زخمت می‌کشند ولی باید مشکلات را حل کرد این بانک نمی‌تواند به عنوان یک مؤسسه اقتصاد که یک رل حساس در مملکت بازی می‌کند بماند باید اساسنامه صحیح و مدونی برایش مثل اساسنامه بانک ملی بنویسید بیاورید اینجا ناظر دولت هم تعیین کنید ناظری هم از طرف مجلس شورای ملی در آنجا باشد و این بانک باید به منزله یک مؤسسه تجارتی عمل بکند و خودش را اداره بکند باید دست و پای این بانک را از ماده ۴۹ قانون محاسبات عمومی نجات بدهند آخر اینکه وضع نمی‌شود این همه ثروت عظیم را که دارد از بین می‌رود و در آینده نزدیک با این وضع که دارد کار می‌کند از کار بیافتد نباید گذاشت در یک محفظه‌ای و قانون محاسبات هم دورش را گرفته و هیچ کاری نمی‌تواند بکند اخیراً یک اختلافاتی حاصل شده بین آقای رئیس هیئت مدیره و آقای مدیر عامل که واقعاً در تمام تجارتخانه‌ها سهیم است و سهم بزرگی در تجات دارد او ذی‌حق است در اداره کردن کارها ولی رئیس هیئت مدیره می‌گوید من آقا مخالفم نتیجه‌ای اختلاف این

می‌شود که وقتی امسال ـ آقای حاتم خواستند برای توسعه کشت توت اقدام بکنند آقایان هیئت مدیره با او مخالفت کردند تازه بنده وقتی سراغ برنامه ۷ ساله رفتم برای بندر پهلوی و گیلان از نقطه نظر کنف و توت آقای احمدحسین عدل بودند فرمودند که آن قسمت را هم در عهده بانک صنعتی گذاشته‌ایم این هم بانک صنعتی که الان باید پول بدهد و بعد هم نهال تهیه بکند، مخالفت می‌کند آقای باتمانقلیج مرقوم فرموده‌اند خسته شده‌ام اینجا بنده تذکر دادم که بنده به عنوان موافق مشروط هستم اگر این کارها را بکنند من موافق خواهم بود.

رئیس ـ آقا بین‌الاثنین صحبت نکنید.

معتمد دماوندی ـ بله بین‌الاثنین هم صحبت نکنید، امسال آقای هژیر اوضاع محصول بسیار خوب است (فولادوند ـ اکثر نقاط بسیار بد است) اکثر نقاط اتفاقاً بسیارخوب است مخصوصاً در گیلان بسیار خوب است در غرب هم خوب است آقای هژیر استدعا می‌کنم که امسال محصول برنج را مثل سال گذشته نکنید.

نخست‌وزیر ـ من سال گذشته دخالتی در این کار نداشتم.

معتمدی دماوندی ـ بالاخره دولت را می‌گویم شما را نمی‌گویم طرف ما دولت است سال گذشته آقا حاصل برنج بسیار خوب بود ولی حالا رعیت در کمال بدبختی بسر می‌برد و اینقدر برنج گیرش نمی‌آید که امرار معاش کند و ناچار است با نان زندگی کند آن هم نانی که اگر بخواهم نمونه‌اش را بیاورم خدمت جنابعالی واقعاً وحشت می‌کنید (دهقان ـ خدا مسببش را لعنت کند) مسببش هم معلوم است کی‌ها هستند هر وقت فرصت کردید برای شما عرض می‌کنم، عرض کنم گندم هم در بعضی نقاط خوب است استدعای ما این است که در جمع‌آوری گندم هم توجه بفرمایید و موضوع مازاد برنج را هم الان تکلیفش را معلوم کنید که باید هر یک از نقاط گیلان و مازندران لااقل برای صدور برنج آزاد باشند و باید مئونه مدت سال را هم در انبار داشته باشند و در داخل هم باید ذخیره داشته باشند این بر مأمورین شما است که اجازه ندهند به عنوان اینکه مازاد برنج داریم هی خارج بکنند یعنی باید در برنامه آقای هژیر دقت بفرمایند البته من نمی‌گویم که این مازاد برنج باید بماند مازاد برنج که هر سال ۴۰ هزار تن است این مازاد باید خارج شود یعنی اگر در داخله مصرفی نداشت باید حتماً خارج شود اما باید خروجش را هم طوری بفرمایید که هم در داخل کسر نشود و هم طوری خارج شود که هیچ کس گرفتار نشود و به مأمورین دستور بفرمایید که آن مقدار از مئونه اهالی که لازم است باید در داخله گیلان و مازندران به عنوان ذخیره باقی بماند مازاد آن را بعد از اینکه علم حاصل کردند که این سهولت هست خارج بکنند و بعد هم اجازه بدهند که یا دولت خودش خارج کند و بخرد که به عقیده من بهتر است و یا اینکه باید به مردم دیگر اجازه بدهند که سهولت داشته باشند نه آن اشکال کذا و کذا ولی متأسفانه در برنامهٔ جنابعالی از اوضاع کشاورزی هیچ چیزی نوشته نشده من نمی‌دانم که این نکته فراموششان شده یا اینکه منتظر برنامه ۷ ساله هستند من خیال می‌کنم که در درجه اول جنابعالی خواستید مجلس شورای ملی را متوجه این بکنید که اگر معتقد هستند به یک رفرم بزرگ کشاورزی باید آناً و عاجلاً برنامه ۷ ساله را تصویب کنند اگر این بشود و امیدوار هم هستم که بشود، حق این است که نمایندگان مجلس شورای ملی مخصوصاً اعضای کمیسیون برنامه کوشش کنند که برنامه را زودتر تمام کنند (صحیح است) و بعد بیاورند به داخله مجلس برای آنکه آنچه که لازم بود از اوضاع اسف‌انگیز کشاورزی مملکت و مخصوصاً وضع بد کشاورزان، جناب آقای تقی‌زاده بیان فرمودند که باید گفت تا این تاریخ در مجلس شورای ملی اینطور واضح صحبت نشده است لزومی ندارد که من دیگر به شما عرضی بکنم که در گیلانی که شما ملاحظه می‌فرمائید و طبیعت انواع کومک‌ها را به آن کرده است شاید از تمام نقاط ایران حاصلخیزتر و ثروتمندتر باشد معذلک با کمال تأسف باید به شما بگویم که کشاورز گیلانی هنوز هم که هنوز است با گاوش در یک اتاق بیتوته می‌کند، یعنی در یک جایی، یک بیغوله‌ای، این وضع باید عوض شود و من خیال می‌کنم که آقای هژیر خیال می‌کند که در برنامه ۷ ساله بشود ـ راجع به فرهنگ آقا متأسفانه آقای هژیر چیزی راجع به فرهنگ نگذاشتند متأسفانه در برنامه ۷ ساله هم چیزی که جلب توجه بکند نیست، راجع به فرهنگ متأسفانه جنابعالی آقای هژیر در برنامه چیزی نگذاشتید و متأسفانه برنامه ۷ ساله هم راجع به فرهنگ چیزی ندارد بنده رفتم آقا یک جلسه صحبت کردم معلوم شد پولی که می‌خواهند بگیرند برای موضوع‌های تولیدی است و حق هم این است ولی در برنامه ۷ ساله که راجع به فرهنگ چیزی نیست دولت حاضر هم راجع به فرهنگ چیزی ندارد، ما باید به فرهنگ توجه بکنیم، فرهنگ کشور ما که خوشبختانه آقای دکتر اقبال در رأس آن هستند به درد این کشور نمی‌خورد به عقیده من شبیه یک فرهنگ کشورهای مستعمراتی است باید یک رفرم و انقلابی در فرهنگ این کشور بشود آقای دکتر اقبال این فرهنگ باید اساسش روی پایه دین و مذهب باشد و تا این اساس برقرار نشود این کشور کارش خراب است امروز در درجه اول دین برای ما کمال لزوم را دارد آن روز که آقای وزیر فرهنگ آمدند اینجا گفتند که در دانشگاه دین راه ندارد... (مهندس رضوی ـ اینطور نگفتند) (همهمه نمایندگان) نگفت آقا، در صورت مجلس هست (بعضی نمایندگان ـ نگفت) نگفت ولی گفت صورت مجلس دارد، بسیار خوب حالا دانشگاه‌های بزرگ آمریکا وقتی آثارشان را نگاه بکنید افتخارشان این است که بستگی دارند به یکی از کلیساها، در داخل دانشگاه‌ها هم کلیسا هست (دکتر معظمی ـ ما هم دین داریم، بستگی به مذهب اسلام داریم) استدعا می‌کنم اجازه بفرمایید (دکتر معظمی ـ من از طرف دانشگاه می‌گویم که ما افتخار می‌کنیم که بستگی داریم به مذهب) بنده می‌خواهم عرض کنم که در دانشگاه هاروارد که در ایران اینقدر معروف است در خود دانشگاه کلیسا ساخته شده برای آنکه در تمام تعطیلات دانشجویان بروند آنجا و مراسم دینی خودشان را انجام دهند متآسفانه این موضوع دارد از فرهنگ ما فراموش می‌شود چیزی که در فرهنگ ما هست دین است، این را بدانید که دین این مملکت را نجات داده است. آقای مهندس رضوی که به من اعتراض می‌فرمایید (مهندس رضوی ـکی به شما اعتراض کرد؟ شما دارید اینجا عوام فریبی می‌کنید، گفتید تحمیل نباید کرد این را همه قبول دارند، دانشگاه متدین است مردم هم همه متدینند، دیانت منحصر به شما نیست شما اینجا دارید حرفهای مزخرف می‌زنید) اولاً مزخرف خود شما می‌گویید... (زنگ رئیس)

رئیس ـ آقا شما صحبت خودتان را بکنید.

معتمد دماوندی ـ به هر حال بنده می‌خواهم این را بگویم که این مسئله نباید فراموش شود باید در درجه اول یک تصفیه دینی بشود، در درجه اول اگر ما بخواهیم راه صحیحی را انتخاب کنیم باید به این موضوع توجه کنی، این را هم بگویم که دین بود که مملکت ما را از تمام بلایا نجات داد به دین باید معتقد شد (صحیح است) الان ما سعی داریم در شهرهایی که در مملکت هستند مردم دیندار باشند، هیچ مانعی ندارد که شاگردان حتی در مدرسه نماز بخوانند، بنده خودم از آن شاگردهایی هستم که در مدرسه ابتدایی هر روز نماز می‌خواندم تا موقعی که نماز نمی‌خواندیم ما را به کلاس راه نمی‌دادند بنده می‌خواهم به آقای وزیر فرهنگ بگویم که آن ۱۵ میلیون ملت ایران که کشاورزند و آن کشاورزان بدبخت که هنوز به دین معتقدند این را می‌خواهند، امروز آقا در دانشگاه ما انواع و اقسام عقاید بحث می‌شود به جز دین، بنده خودم در این دانشکده حقوق مدنی خوانده‌ام هم دوره حقوق و هم دوره اقتصاد را دیده‌ام، (دکتر معظمی ـ شما فقه و اصول نخواندید آنجا) چرا خواندیم و آن چه ربطی به دین دارد (دکتر معظمی ـ پس به چه چیز ربطی دارد؟) اینها را بنده از جانب ۱۵ میلیون اهالی این مملکت می‌گویم و از آقای وزیر فرهنگ هم می‌خواهم که یک نهضتی در فرهنگ ایجاد بکند، یکی از موضوعات دیگر... (فولادوند ـ همین تذکرات شما را هم دولت انجام بدهد فعلاً کافی است) یکی از مسائل دیگری که آقای هژیر در دوره ۱۵ باید گفت که مجلس شورای ملی دوره ۱۵ و همچنین دورهٔ ۱۴ افتخار دارد که توجه کرده است گرفتن حقی است که از ملت ایران در موضوع نفت جنوب سلب شده است (آشتیانی‌زاده ـ پس را به آقای هژیر اعتماد می‌کنید آقا؟) باید حق دورهٔ ۱۴ را هم محفوظ داشت برای اینکه این امر از دورهٔ ۱۴ برپاست و در دوره ۱۵ هم افکار نمایندگان خیلی متوجه این قسمت بود که حقی که از ملت ایران در نفت جنوب سلب شده است به وسیله جنابعالی که در رأس دولت حاضر هستید و با تقویت نمایندگان و پشتیبانی آنها این حق برگردد از جمله آن اشخاصی که وقتی راجع به نفت جنوب صحبت می‌شد اینجا داد و فریاد می‌کردند خود بنده بودم، بنده این را معتقدم و قلباً می‌خواهم که یک موقعی ببینم که این حقی که از ما فوت شده و به دست اولیای محترم دولت انگلیس افتاده است و امروز برای سیادت و آقایی بحریه انگلستان مصرف می‌شود و جوی‌هایی از قلوب ملت ایران به سوی لندن و ساحل تایمز جاری است، این گرفته بشود. این اخذ شود. این منتهای آمال و آرزوی ما است (صحیح است) سابقاً هم گفته شد

(آشتیانی‌زاده ـ آقا با این حرف‌ها نود سال دیگر تمدید می‌شود) (حاذقی ـ این حرف‌ها را نزن) (آشتیانی‌زاده ـ مگر ندیدید آقای حاذقی کردند هی میتینگ دادند بعد تمدید شد) آقای مسعود ثابتی و آقای امیر تیمور ثابت کردند که آن چیزی را که به عنوان مصرف به ما می‌فروشند از همان پول به عنوان حق‌المتیاز و استخراج همان ۲۰ میلیون و ۱۲ میلیون لیره برای خرج برابر می‌کند آن روز که ۴ میلیون تن استخراج می‌کردند همان قدر می‌دادند که امروز که ۲۰ میلیون تن استخراج می‌کنند با این وضعی که دارند استخراج می‌کنند روزی که به آخر این مطلب می‌رسد به ما جز صحاری خشک و لم یزرع و سوزان چیزی نخواهند داد با این وضعی که دارند پیش می‌روند با این نوع استخراج و این فعالیتی که برای استخراج می‌کنند روزی می‌شود که ما از آنها چاه‌های خشک تحویل بگیریم. این حق را که از ملت ایران سلب شده است باید پس بگیریم ما باید به دنیا بگوییم و از اینجا به دنیا می‌گویم که نسبت به این نفت جنوب اعتراض داریم (صحیح است) و نفت جنوب در موارد معینی که اگر ملاحظه بفرمایید امتیاز را نقض کرده است بعضی موادی این امتیاز دارد که در آن مواد تصریح شده موارد نقض، برای ما موارد نقض بسیار پیدا شده است ولی متأسفانه دولت‌های وقت نخواسته‌اند استفاده کنند بلکه لااقل از این نصوص استفاده کنند که این سند رقیت از بین برود بنده آقای هژیر به شما می‌گویم که باید از این نقض‌هایی که نسبت به این نصوص می‌شود استفاده کنید حق ملت ایران سلب شده است شما اگر بخواهید حق درست ما را بگیرید دیگر احتیاجی به هیچ گونه وضع مالیات نخواهید داشت (صحیح است) چه به ما می‌دهند؟ یک چیز بسیار ناقابل، در ازاء برای ما چه می‌کنند، هیچ، حتی آن کارگران بیچاره‌ای که در این صحرای خوزستان و آفتاب سوزان آنجا کار می‌کنند در نهایت سختی زندگی می‌کنند می‌خواستید تشریف بیاورید کنفراسی که آقای فورت معاون کار بلژیک در شورای صنعتی و بازرگانی ایران داده بود ملاحظه بفرمایید ببینید راجع به این شرکت چه می‌گفت، می‌گفت کارگران ایران در یک دخمه‌های تاریکی زندگی می‌کنند که هیچ حیوانی زندگی نمی‌کند معذلک شرکت اینقدر هم نخواسته است که کارگران ایرانی داشته باشد و کارگران هندی هم آورده است این همه کارگر هندی برای چه آنجا است در صورتیکه در مملکت ما بیکاری به حد اعلای خودش رسیده است بنابراین باید توجه بفرمایید کارگران ما باید از این کار استفاده کنند باید در درجه اول آن کارگران را بیرون کنند و از کارگران ایرانی و صنعتگران ایرانی و مهندسین عالیقدر ایرانی که الان در خیابان‌ها پرسه می‌زنند و کار ندارند استخدام کنند تا لااقل ما از این حیث بتوانیم یک مقدار کارگر بیکار را بکار واداریم و در آنجا به کار بگماریم (صفوی ـ در برنامه کار دولت است) خیلی خوب من اینها را می‌گویم که دولت بکند از طرف دیگر این نشریه‌ای است که خودشان داده‌اند ملاحظه بفرمایید که پروپاکاند و تبلیغاتشان هم بسیار خوب است برای آقایان هم می‌آید اخبار هر هفته آبادان اینجا خودش گفته است که این شرکت علاوه بر این شرکت شرکت‌های دیگری دارد که اسامی آنها را هم برده خوب ما از آن شرکت‌ها چه می‌گیریم چه نوع کنترلی دولت دارد هیچ، دولت ابداً کنترل ندارد و اجازه هم نمی‌دهند که دولت کنترل داشته باشد و تمام دفاتر محاسباتی آنها هم به زبان انگلیسی است در صورتی که حق این بود که یک قسمتش هم به زبان فارسی می‌شد (دهقان ـ مطابق قانون باید فارسی کنند) باید بکنند. باید در آنجا دولت کنترل داشته باشد ولی متأسفانه تا حالا که ننوشته است و به دولت هم اجازه نداده‌اند که کنترل بکند این قسمت را از جنابعالی می‌خواهیم که باید یک عده‌ای در آنجا باشند که از طرف ملت ایران نظارت بکنند (صحیح است) و اگر پیش بیاید باصطلاح باید مجلس شورای ملی یک کمیسیونی تعیین بکند و این کمیسیون در درجه اول مطالعات بکند و در اوضاع نفت جنوب موضوع دیگر موضوع بحرین است آقای ذوالفقاری هم فرمودند بحرین آقا ملک مطلق ایران است در هیچ یک از تواریخ شما نمی‌بینید که سندی موجود باشد که به موجب آن سند بحرین از ایران تفکیک شده باشد متأسفانه سیاست جابرانه یک دولتی که همیشه ملت ایران را خفه می‌کند آن سیاست بحرین را بدست یک شیخ متجاسری داده است که آن شیخ هم آن را داده است بدست دولت آزادیخواه آمریکا از نفت ما در بحرین امریکایی‌ها استفاده می‌کنند تکلیف ما با امریکا که آقای وزیر امور خارجه می‌گویند می‌خواهند در قضیه هیرمند برای ما وساطت کنند چیست؟ (صحیح است ـ احسنت) این وساطت را که برای ملت ایران و ایران دولت امریکا می‌کند در درجه اول این حقی را که من غیر حق و نامشروع از ملت ایران می‌گیرند از یک شیخی و برای تروست‌های آمریکا می‌برند این حق باید به ما باز گردد به چه مجوزی دولت آمریکا این کار را می‌کند به چه مجوزی کنگره آمریکا خودش را آزادیخواه قلمداد می‌کند و به خود اجازه می‌هد که از یک ملت دور افتاده‌ای یک چنین حقی را به زور و عنف ببرد من با اجازه نمایندگان می‌خواهم از اینجا به کنگره آمریکا پیام بفرستم و نمایندگانی که خودشان را فرزندان آزادی می‌نامند بگویم که کنگرهٔ آمریکا نباید به این راضی شود که حقی از ملت ایران فوت شود و غصب شود و بدست آمریکایی‌ها بیافتد اگر آنها حقی برای خودشان می‌خواهند باید بیایند و با ما کنار بیایند از طرف دیگر بنده معتقدم که ما باید یک ارتش داوطلب تهیه کنیم بنده و آقای اسکندری هم در جلوی آن حرکت می‌کنیم، یک قشون داوطلب درست کنیم و ما پیش آهنگ آن می‌شویم و می‌رویم و کشته می‌شویم یا بحرین را می‌گیریم (احسنت) امروز در نتیجه وجود نفت در عربستان سعودی در دهران یا داران که جزو توابع و قلمروهای حضرت ابن سعود پادشاه عربستان است آمریکایی‌ها آنجا یک دستگاهی درست کرده‌اند، این دستگاه را امروز جزایر ایران ندارد، باید به آنها هم توجه کنید، خوب شد این نکته یادم آمد ملاحظه کنید ابن سعود ۵۰۰ میلیون دلار برای دهران می‌گیرد برای یک امتیاز که داده است ببینید که نفت جنوب بما چه می‌دهد به هر حال آقا اوضاعی که در خلیج فارس ملک مطلق ایران است خلیج فارس دریای آزاد است که همه جا را به هم متصل می‌کند این خلیج باید موجب سربلندی و در دست ملت ایران باشد متأسفانه در تحت نفوذ بعضی دولت‌ها واقع شده است دولت حاضر باید سعی کند که این نفوذهای خارجی از خلیج فارس برداشته شود خلیج فارس ملک مطلق ملت ایران است و اگر دیگران می‌خواهند بر خلیج فارس از دنیای دورتری حکمفرمایی کنند باید ملت ایران اجازه ندهد برای اینکه با حق حاکمیت ملت ایران تماس دارد من این را از شما می‌خواهم که به این نکته هم توجه بفرمایید (احسنت) (دکتر راجی ـ راجع به تصادفات مرز شمال هم بگویید) شما که همه را گفتید من هم همه را می‌گویم راجع به شیلات هم عرض می‌کنم راجع به شمال هم عرض می‌کنم اگر تشریف داشتید اول عرض کردم که به این رادیویی که به تمام مقدسات ما از آن طرف مرز توهین می‌کند باید خاتمه داده شود ما به آن با کمال تنفر نگاه می‌کنیم (احسنت) گفتم در درجه اول آقای هژیر با ایجاد یک روابط صمیمانه ما بین ملت ایران و ملت شوروی این غائله‌ها را ختم کند گفتم که ما اعتقاد داریم که باید با دولت شوروی دوستی داشته باشیم ولی نه این دوستی که هر شب به مقدسات ما توهین کنند این را قبلاً هم عرض کردم راجع به نفت جنوب هم می‌گویم این اعتراضات من بود...

بعضی از نمایندگان ـ تنفس بدهید آقای رئیس.

رئیس ـ بیاناتشان الان تمام می‌شود.

معتمد دماوندی ـ هنوز تمام نشده است خیلی مانده است.

۴ ـ موقع و دستور جلسه آینده ـ ختم جلسه

رئیس ـ پس جلسه را ختم می‌کنیم و بقیه صحبتشان می‌ماند برای فردا، جلسه فردا ساعت ۹ طبق پیشنهاد آقای فرامرزی و قبول مجلس شورای ملی.

(مجلس سه ربع بعد از ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی ـ رضا حکمت