مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ تیر ۱۳۰۶ نشست ۱۲۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ تیر ۱۳۰۶ نشست ۱۲۴

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۶

جلسه: ۱۲۴

صورت مشروح مجلس سه‌شنبه ۶ تیرماه ۱۳۰۶ مطابق ۲۸ ذیحجه ۱۳۴۵

فهرست مندرجات:

۱- قرائت خبر شعبه دوم راجع به انتخابات سراب و گرمرود و نمایندگی آقای مولوی و مخالفت حاج میرزا مرتضی

۲- تصویب مرخصی آقایان محمود ولی میرزا- میرزا عبدالله خان وثوقی- احتشام‌زاده- نوبخت

۳- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به شهریه ورثه امیر سیف‌الدین میرزا جهانبانی و ارجاع آن به کمیسیون

۴- بقیه شور به خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام سه نفر متخصص برای تلگراف بی‌سیم و تصویب آن

۵- قانون اجازه استخدام سه نفر متخصص تلگراف بی‌سیم تبعه فرانسه

(مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس روز یکشنبه چهارم تیرماه را آقای بنی‌سلیمان قرائت نمودند)

غائبین با اجازه جلسه قبل

آقایان: اسفندیاری- نظام مافی- ضیاء- حیدری مکری زغیم- فرشی- موقر- غلامحسین میرزا- دکتر لقمان- میرزا حسن‌خان وثوق

غائبین بی‌اجازه جلسه قبل

آقایان: علی‌خان اعظمی- حشمتی- نوبخت- حاج‌حسن آقاملک

دیرآمدن با اجازه جلسه قبل

آقایان: عراقی- فرمند- دیوان بیکی- میرزا عبدالله‌خان وثوق

دیر آمدکان بی‌اجازه جلسه قبل

آقایان: نگهبان- میرزا محمدتقی طباطبایی- پالیزی میرزا احمدخان بدر

رئیس- آقای آقاسید یعقوب

آقا سید یعقوب- در صورت مجلس نوشته شده خبر کمیسیون خارجه کلمه امور هم لازم دارد.

رئیس- صورت مجلس دیگر ایرادی ندارد؟

(گفتند- خیر)

رئیس- خبر شعبه دوم راجع به انتخابات سراب رسیده است. قرائت می‌شود. آقای روحی. (احضار برای قرائت راپورت)

(آقای روحی مخبر شعبه دوم خبر مزبور را این طور قرائت کردند)

نتیجه انتخابات سراب و گرم‌رود به قراری است که ذیلاً معروض می‌دارد:

در ۱۸ اسفند ماه ۱۳۰۴ انجمن نظارت مرکزی سراب در حدود قانون تشکیل- و نیز انجمن نظارت کرم‌رود در ۲۵ فروردین تشکیل یافته و پس از انقضا موعد قانونی اعلان انتخابات در ۱۸ اردیبهشت شروع به توزیع تعرفه و اخذ آراء نموده و در ۲۲ خرداد شروع به استخراج آراء شده و روی هم رفته انتخابات کرم‌رود در کمال آرامی در حدود قانون خاتمه یافته و آقای مولوی به اکثریت ۱۹۸۰ رأی در درجه اول از حوزه انتخابیه کرم‌رود حائز اکثریت گشته‌اند.

اما انتخابات سراب جریان آنجا پس از تشکیل انجمن نظار مراحل عجیب و غریبی را پیموده و روی هم رفته مقاومت انجمن نظار سبب گردیده که انتخابات آنجا بدین قرار خاتمه یابد. نظار در ۱۶ فروردین شروع به توزیع تعرفه و اخذ آراء در حوزه شهر و شعبات فرعی نموده و پس از ختم اخذ آراء محافظت صندوق‌ها را به حکومت محل محول می‌داند. همین‌که صندوق آراء سراب و شعب فرعی از طرف حکومت به محل انجمن نظار برای استقراء تسلیم می‌شود و شروع به رسیدگی امهار می‌گردد دو نفر از اعضا انجمن نظار سراب نسبت به مهر خودشان ظنین گشته و پس از تدقیق معلوم می‌شود که صندوق مرکزی سراب دست خورده است- حکومت محل که در این موقع در انجمن حاضر بوده اصرار می‌ورزد که صندوق را در انجمن باز کنند اگر آراء دست خورده یا عوض شده باشد البته پس از رؤیت تصدیق و تکذیب آن با انجمن نظار است- بعد از این مقاوله نظار صندوق مشکوک را باز کرده و تمام آراء آن را با ادله مثبته که در دوسیه مضبوط است. به خط حکومت تشخیص داده و ابطلان آن آراء را به اتفاق آراء اعلام داشته و به ایالت آذربایجان و وزارت داخله و مجلس شورای ملی اعلان شکایت می‌نمایند. به همچنین در حوزه فرعی شربیان محققاً در حین مراجعت صندوق آراء آن حوزه به آب افتاده و بدین لحاظ انجمن نظار انتظار داشتند که غالب اوراق فاسد و لایقرء باشد ولی پس از مراجعه ملاحظه شده بود که یک ورقه آن عیب نکرده و اوراق آراء آن صندوق همه تازه و بی‌عیب است این قسمت نیز مؤید سوءنظر انجمن نظار گردیده رسماً بطلان آراء آن حوزه فرعی را نیز اعلان می‌نمایند.

متعاقب این عمل حاکم آنجا تغییر یافته در ثانی از مرکز حکومت ثانوی مأمور اتمام و انجام امر انتخابات به سراب اعزام می‌شود این حاکم بلافاصله بعد از ورود بر خلاف تعلیمات وزارت داخله و وظایف قانونی وسایل

انحلال انجمن نظارت مرکزی را برخلاف صریح قانون فراهم ساخته کشمکش بین این حاکم تازه وارد و نظار شدید گشته در نتیجه وزارت داخله استقلال انجمن نظار را تصدیق و با تعرضات سخت حاکم ثانی را نیز احضار و آقای غلامرضا خان مظفر را با اختیارات حکومتی مأمور برای انجام انتخابات سراب نموده و معزی‌الیه به شهادت دوسیه بهترین مأمور لایق وظیفه‌شناس بوده است که با فرط شهامت انتخابات سراب را خاتمه داده است. آقای مظفر پس از ورود مطالعات لازمه را نسبت به سابقه امور انتخابی آنجا نموده و دلایل انجمن نظار را در تجدید آراء سراب قوی دانسته و مراتب را به وزارت داخله و ایالت آذربایجان راپورت داده با رأی انجمن و موافقت وزارت داخله و مطابق ماده ۱۷ قانون در ثانی انتخابات آن محل را تجدید و بعد از یک سلسله اشکالات و عوایق با فرط صحت انتخابات آنجا را به پایان رسانده در نتیجه آقای سالار شجاع در درجه اول به اکثریت ۲۱۵۱ رأی در حوزه سراب حائز اکثریت و آقای هیئت در درجه دوم ۱۸۱۸ و آقای مولوی در درجه سوم دارای ۱۶۶۷ رأی بوده‌اند.

بنابراین از مجموعه کل آراء سراب و کرم‌رود آقای میرزا محمدعلی مولوی به اکثریت ۳۶۴۷ رأی از ۱۰۵۹۵ رأی به مقام نمایندگی ششمین دوره تقنینیه مجلس شورای ملی از سراب و کرم‌رود انتخاب شده‌اند - منتهی در اثر پاره‌ای قضایا و تحریکات در آخر هفته اول جمعی از رعایای متنفذین محلی به انجمن ریخته آراء باطله را سوزانیده در و پنجره را شکسته بدین جهات اعضا انجمن در تحت تأثیر تهدید و فشار واقع گردیده و از صدور اعتبارنامه خودداری می‌نمایند بعداً مأمور انتخابات دوسیه‌های مربوطه را همراه خود به مرکز آورده و دوسیه‌های مزبور کاملاً صحت انتخابات سراب را مدلل می‌دارد - اینک شعبه دوم با مطالعات دقیقه صحت نمایندگی آقای مولوی را تصدیق و خبر آن را برای تصویب به مقام مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

رئیس- آقای افسر

محمدهاشم میرزا افسر- بنده مخالف نیستم. فقط می‌خواستم تذکر بدهم که مولوی همانه آقای نظام‌الاسلام است.

این را خواستم عرض کنم و الا موافقم.

رئیس - آقای حاج‌میرزا مرتضی

حاج میرزا مرتضی- بنده مخالفم

رئیس - پس می‌ماند برای جلسه آتیه چند فقره خبر کمیسیون مرخصی است قرائت می‌شود.

(به ترتیب ذیل قرائت شد)

خبر مرخصی آقای محمدولی میرزا:

شاهزاده محمدولی میرزا نماینده محترم به واسطه کسالت مزاج بر حسب تجویز طبیب تقاضای یک ماه مرخصی نموده کمیسیون تقاضای ایشان را تصویب و خبر آن را به مقام مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد و ضمناً به نماینده محترم تذکر می‌دهد که پس از تصویب در ظرف دو ماه حق استفاده از یک ماه مرخصی خواهند داشت.

رئیس- آقایانی که مرخصی آقای محمدولی میرزا را برای یک ماه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.

خبر مرخصی آقای میرزا عبدالله خان وثوق:

نظر با این که آقای میرزا عبدالله‌خان وثوق نماینده محترم مریض و به موجب تصدیق دکتر احتیاج مبرمی به معالجه در آب‌های معدنی اروپا دارند تقاضای چهار ماه مرخصی از روز حرکت نموده بودند کمیسیون تقاضای ایشان را از روز حرکت به مدت سه ماه تصویب و خبر آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

رئیس- آقای افسر

افسر- بنده متوجه می‌کنم کمیسیون عرایض را که

یک دقتی بفرمایند که یک نفر نماینده در سال چقدر باید مرخصی بگیرد. اگر بخواهد تمام مدت را مرخصی داشته باشد باید تجویز کنند.

رئیس- آقای شیروانی

شیروانی- بنده ملتفت نشدم که این فرمایش آقای افسر مخالفت بود یا موافقت یا توصیه بود به کمیسیون عرایض در هر صورت گمان نمی‌کنم آقای وثوق بیش از سایرین مرخصی گرفته باشند منتهی مرخصی‌هاشان را به تدریج گرفته‌اند.

رئیس- رأی می‌گیریم. آقایانی که مرخصی آقای وثوق را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد.

خبر مرخصی آقای احتشام‌زاده:

آقای احتشام‌زاده نماینده محترم برای مسافرتی که در نظر دارند تقاضای دو ماه مرخصی از روز حرکت نموده کمیسیون تقاضای ایشان را تصویب و خبر آن را به مجلس مقدس شورا تقدیم می‌دارد و ضمناً به نماینده محترم تذکر می‌دهد که از تاریخ تصویب در ظرف سه ماه حق استفاده از دو ماه مرخصی خود خواهند داشت.

رئیس- آقایانی که مرخصی دو ماهه آقای احتشام‌زاده را تصویب می‌کنند قیام فرمایند:

(اکثر برخاستند)

رئیس- تصویب شد.

خبر مرخصی آقای نوبخت:

آقای نوبخت نماینده محترم به واسطه کسالت مزاج خود و فامیل‌شان از تاریخ ۲۱ خرداد لغایت ۲۸ تقاضای مرخصی نموده بودند کمیسیون تقاضای ایشان را تصویب و خبر آن را تقدیم می‌دارد.

رئیس- آقایانی که به مفاد این خبر رأی می‌دهند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. پیشنهاد آقای عراقی راجع به دستور قرائت می‌شود.

(بدین مضمون خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم خبر کمیسیون بودجه راجع به حقوق وراث مرحوم امیر سیف‌الدین در درجه اول جزء دستور شود.

رئیس- مخالفی ندارد؟

فیروزآبادی- بنده مخالفم.

رئیس- بفرمایید.

فیروزآبادی- بنده در آن زمینه کار با هر اضافه و با هر مفت دادن و هر حقوق ناحقی مخالفم در این زمینه هم مخالفم. گرچه خوب این شخص را نمی‌شناسم کی است، حتی آن شخصی را هم که آقایان فرمودند تا پریروز نمی‌شناختم و تازه آشنا شده‌ام و این که آقایان می‌گویند که این شخص با دو رکعت نماز تبرئه شده است، بنده این را نمی‌گویم، با نماز کسی تبرئه نمی‌شود با اعمال صحیح تبرئه می‌شود اما راجع به حقوق این شخص، شده با این قسم شهریه‌ها موافق نیستم اگر این شخص نوکر دولت بوده است حقوق گرفته و مجانی کار نکرده است، یک عده که مشمول قانون استخدام هستند از روی قانون استخدام می‌برند، یک عده که مشمول قانون استخدام نیستند به این ترتیب می‌برند. با این قاعده تا چندی دیگر کسی باقی نمی‌ماند مگر این که یک حقوقی از دولت بگیرد، ولی کسی باید این حقوق را بدهد؟ آیا این دیانتاً سزاوار است؟ عقلاً سزاوار است؟ مملکت این‌طور بی‌پول باشد و ما این ترتیب بذل و بخشش بکنیم؟ با این نظریات من هیچ موافقت با این ترتیبات ندارم، هشتاد تومان نباشد، هشت عباسی باشد یا یک عباسی مخالفم.

رئیس- آقای عراقی

حاج آقا اسمعیل (عراقی)- مخالفتی را که آقای

فیروزآبادی فرمودند حقش این بود که پس از مطرح شدن بفرمایند، این مطالبی را که فرمودند مانع از ورود این لایحه در دستور نبود. بعد از آن‌که مطرح می‌شد مخالفت خودشان را بیان می‌فرمودند و گمان می‌کنم این مخالفت ایشان هم از روی همان غشایی است که همیشه دارند و الا اگر دقت بفرمایند امیر سیف‌الدین یک پیرمردی بوده است که از اول عمرش تا آخر در خدمت دولت بوده و تا وقتی که ایشان در خدمت بوده‌اند در آن صفحاتی که ایشان حکومت کرده‌اند اگر چنانچه جنابعالی رسیدگی بفرمایید کسی مثل او نبوده است در لرستان و سایر جاهایی که حکومت می‌کرده است همان طوری رفتار نموده که شما می‌خواهید و لازم است برای تشویق سایر مستخدمین دولت هم ما این طور شهریه‌ها را تصویب کنیم، ولی به فرمایش خودتان حضرتعالی با هشتاد تومان که سهل است با یک عباسی هم مخالفت می‌کنند در این صورت بنده دیگر جوابی ندارم زیرا هشتاد تومان یا هشت عباسی نزد شما مساویست ولی از آقایان نمایندگان محترم تمنا دارم که تصویب بفرمایند که این لایحه امروز جزء دستور شود که خیلی لازم است. (نمایندگان - صحیح است).

رئیس- رأی می‌گیریم آقایانی که تقاضای آقای عراقی را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب نمایندگان قیام نمودند).

رئیس- تصویب شد. خبر کمیسیون بودجه راجع به شهریه امیر سیف‌الدین قرائت می‌شود.

(این طور خوانده شد)

ماده اول- وزارت مالیه مجاز است از اول فروردین ۱۳۰۵ ماهی هشتصد قران شهریه به چهار نفر اولاد مرحوم امیر سیف‌الدین میرزا جهانبافی به شرح ذیل بپردازد.

نزهت ملک دختر آن مرحوم مادامی که شوهر اختیار نکرده ۲۰۰ قران، عزت‌ملک ۲۰۰ قران، محمدحسن میرزا پسر آن مرحوم تا سن بیست سالگی ۲۰۰ قران، محمدولی میرزا ۲۰۰ قران.

ماده ۲- وزارت مالیه مأمور است ۱۹۲۶۳ قران مستمری دیوانی مرحوم امیر سیف‌الدین میرزا را از اول ۱۳۰۵ از دفاتر حذف نماید.

رئیس- مذاکرات راجع به کلیات است. مخالفی دارد یا نه؟

(گفته شد خیر)

رئیس- رأی می‌گیریم به شور در موارد آقایانی که موافقند قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول مطرح است. آقای بیات مرتضی قلی‌خان (بیات)- موافقم.

رئیس- آقای احتشام‌زاده

احتشام‌زاده- موافقم

رئیس- آقای کازرونی

کازرونی- شده این عرضی را که می‌کنم فقط برای ادای وظیفه است و بالاخره آقایان هم به مقتضای وظیفه که دارند رفتار می‌کنند و هیچ منافات ندارد و مانعه‌الجمع هم نیست، بنده این آدم را نمی‌شناسم. اسمش را هم در اینجا می‌بینم و می‌گویند که در تمام عمرش هم از دولت پول گرفته است و مجانی هم به دولت خدمت نکرده است بنده مخالف نیستم که نسبت به اطفال صغار و کسانی که معاش ندارند یک پول‌هایی به عنوان خیریه داده شود ولی از این محل بنده مخالفم و عقیده‌ام این است که آقایان هم اجازه ندارند این پول‌ها را برای این مقاصد ملت نداده است و بنده اطمینان می‌دهم به آقایان و به تمام مقدسات عالم قسم می‌خورم که پول‌دهنده‌ها غالب‌شان از اینها مفلوک‌ترند یک دختر بیست تومان! یک پسر ماهی بیست تومان! در صورتی که همه می‌دانیم که در این مملکت یک خانواده هایی هستند که با ماهی ده تومان می‌خواهند ادامه حیات کنند...

جلایی- اینها هم یکی از آن خانواده‌ها هستند.

کازرونی- بنده قبول دارم و از بذل و بخشش هم خیلی خوشم می‌آید ولی در صورتی که از کیسه خودم باشد بنده از کیسه مرده بذل نمی‌کنم، بخل بهتر از بذل از کیسه مردم است. بنده می‌خواهم عرض کنم که ما مشروطه شدیم، قانونی شدیم. دیگر مآثر استبداد را نباید مجری بداریم، اینها از مآثر مشؤم استبداد است که یک هیئتی شرکت کرده بودند و از نتیجه زحمت مردم زندگی می‌کردند. در هر صورت اگر این شخص مستخدم دولت بوده است از حقوق تقاعد به او می‌دهند و قانون هم اجازه می‌دهد و محتاج هم نیست که ما یک رأی ثانوی بدهیم، و الا اگر عنوان بذل و بخشش است اجازه بدهید بنده به مقتضای وظیفه که دارم مخالفت کنم و رأی هم ندهم سایر آقایان هم البته به مقتضای وظیفه خودشان رفتار خواهند فرمود

مخبر- بنده خیلی مسرورم که آقای کازرونی با ما هم عقیده شدند و امروز اولین مرتبه‌ای است که نسبت به شهریه و وظیفه مخالفت می‌کنند...

کازرونی- عجب، عجب!!

مخبر- ایشان برای اشخاصی که هیچ‌وقت سابقه خدمت در این مملکت نداشته‌اند و خدمتی به مملکت نکرده‌اند جداً طرفدار وظیفه و مستمری بودند. چند روز قبل که بنده همین ایراد را راجع به لایحه اضافات کردم فرمودند بله آن مستمری بهتر از این اضافات است. البته ایشان در عقیده خودشان باقی خواهند بود که یک قسمت از وظایف و مستمسریات را مشروع بدانند و یک قسمت را نامشروع. این که فرمودند ما نباید از مآثر استبداد طرفداری کنیم، البته صحیح است ولی یک نفر از مآثر استبداد آن کسی بوده است که این اطاق را بنا کرده و شما دارید در این جا با شهریه‌ها مخالفت می‌کنید ولی بنده عرض می‌کنم که این اشخاص مفاخر ایران بوده‌اند، رجالی که امروز در ایران زمامدارند و به مشروطه خدمت می‌کنند همان‌هایی هستند که در دربار استبداد هم خدمت کرده‌اند. این شخص هم یکی از کسانی بوده است که در عصر استبداد و مشروطه همیشه خدمت به مملکت کرده است و تمام اهالی این مملکت خدمات او را دیده‌اند این لایحه در کمیسیون بودجه هم که مطرح شد مخالفت زیادی شد و خواستند بفهمند این پولی که داده می‌شود به جا است یا بی‌جا در هر صورت این شخص یک آدمی است که عمر خودش را در خدمت صحیح به دولت صرف کرده و فعلاً همان طور که سایر وراث مستخدمین تصدیق می‌فرمایید که بعد از وضع قانون استخدام از قانون استفاده می‌کنند وراث این شخص هم دلیل ندارد که استفاده نمایند فقط چون قانون استخدام اجازه نمی‌داد دولت هم نمی‌توانست به آنها شهریه بدهد و عجالتاً وراث او هم شاید چند سالی بیشتر احتیاج نداشته باشند که شهریه بگیرند و خواهش می‌کنم که آقای کازرونی هم موافقت بکنند که این یک فقره شهریه هم تصویب شود ولی بنده هم عقیده دارم که بدون جهت هیچ مستمری و شریه داده نشود.

کازرونی- (خطاب به رئیس) اجازه می‌دهد بنده توضیح بدهم؟ در عرایض بنده سوءتفاهم شد.

رئیس- آقای اعتبار

اعتبار- موافقم

رئیس- آقای حقنویس

حقنویس- موافقم

رئیس- آقای افشار

افشار- موافقم

رئیس- آقای عراقی

عراقی- موافقم

رئیس- آقای زوار

زوار- موافقم

رئیس- آقای طاهری

دکتر طاهری- موافقم

رئیس- آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب- بنده توجه می‌دهم آقای شیروانی را به یک نکته که آقای فهیمی قبل از دستور در اینجا ذکر کردند و همه ما‌ها باید متوجه آن باشیم و آن مسأله تعادل بودجه است، بنده که یک نفر از نمایندگان هستم و در کمیسیون بودجه هم عضو هستم عرض می‌کنم که تعادل بودجه از دست ما در رفته است یعنی حقیقت ما نمی‌دانیم چقدر دخل داریم و چقدر خرج داریم. دولت بر می‌دارد یک چیزی را پیشنهاد می‌کند شاید در مضیقه باشد که آن پیشنهاد را کرده است. معنای حکومت مشروطه هم همین است که دولت یک پیشنهادی به مجلس بکند و مجلس در آن دقت کند اگر صلاح دانست تصویب والا رد نماید شاید دولت از روی یک سیاستی این پیشنهاد را کرده باشد. بنده و آقای شیروانی در کمیسیون بودجه هستیم مسأله قرض ارزاق را مستحضر شدیم اما نمی‌دانیم این قرض را از کجا باید بدهیم عجالتاً که به فرمایش آقای فیروزآبادی ولو یک عباسی هم باشد ما نمی‌توانیم بدهیم تا این که مطلع شویم که حقیقت بودجه ما تعادل دارد که بتوانیم به این لایحه رأی بدهیم. لایحه تفریق بودجه که به مجلس نیامده است بودجه وزارت مالیه هم که تحت نظر است هر روزه به واسطه یک مشکلاتی عقب می‌افتد پس ما نمی‌توانیم از روی نادانی و جهالت و عمیا رأی بدهیم، الان هفت نفر اعضای کمیسیون بودجه در سوء کمیسیون رسیدگی به حساب ارزاق مشغول کاریم یک مغازه و یک چاه ویلی آنجا پیدا شده است که به قدر امکان ما باید مته به خشخاش بگذاریم و همه را باید در آن چاه بریزیم و باید آن چاه را پر کنیم، پس بنده نمی‌دانم چطور این را می‌توانیم موافقت کنیم و تصویب کنیم. یک مسأله دیگر راجع به قانون استخدام می‌خواهم عرض کنم، تصدیق دارید که قانون استخدام یک مضاری دارد و قبول دارید که یک منفعت کوچکی بیشتر ندارد مضارش آن پول دادن بی‌محابا و آن درجات است که ملاحظه می‌کنید ما آن را هیچ دست نمی‌زنیم اما جایی که قانون استخدام شامل نیست ما می‌آییم با یک لایحه دیگر شهریه معین می‌کنیم. ما نباید برای منفعت یک نفر منفعت قانون استخدام را از بین ببریم، پس بروید عجالتاً همان قانون استخدام را عملی کنید. در واقع تصویب کردن این جور مواد و لوایح که از طرف دولت می‌آید یک صدمه برای قانون استخدام است و نمی‌گذارد که قانون استخدام هیچ طور جریان خودش را طی کند. از این نظر بنده مخالفم.

رئیس- آقای بیات

مرتضی‌قلی خان (بیات)- می‌خواستم از آقای کازرونی استدعا کنم که یک مطالب و یک لوایحی که در مجلس مطرح می‌شود نباید در اطراف آن مسائل یک طوری صحبت کنیم که به یک اشخاصی با یک خانواده‌هایی بر بخورد و طوری نباشد که اسباب توهین باشد می‌خواستم استدعا کنم که اینجا مجلس است و باید حفظ شؤن مردم در اینجا بشود. قسمت دوم راجع به فرمایش آقای آقاسید یعقوب. عرض می‌کنم. اولاً راجع به تعادل بودجه و جمع و خرج اظهاراتی فرمودند. خود آقای آقاسید یعقوب در کمیسیون بودجه تشریف دارند و می‌دانند که قسمت تعادل بودجه به هیچوجه مربوط به شهریه نیست. برای این که مستمری و شهریه‌ها یک اعتباری دارد و وزارت مالیه تا آن حدود که اعتبار دارد می‌تواند مستمری و شهریه‌ها را بپردازد و از آن حدود که تجاوز کرد نمی‌تواند. پس اگر ما یک قلم‌هایی را تصویب کنیم به عقیده بنده ابداً اصطکاکی با تعادل بودجه نخواهد کرد و به آن هیچ مربوط نیست و از یک قلم کلی معینی که در بودجه

برای مستمری و شهریه معین شده است اگر یک چنین اقلامی تصویب شود از آن محل پرداخته می‌شود و به قسمت تعادل بودجه بر نمی‌خورد. یک قسمت دیگر آقای آقاسید یعقوب راجع به ارزاق فرمودند. اولاً به عقیده بنده با این شصت تومان و هشتاد تومان قرض ارزاق داده نمی‌شود. ثانیاً البته او را هم باید یک دقت‌هایی درش کرد و عجالتاً تحقیقاتی در این باب شده است و یک صورت‌هایی آورده‌اند، باید موجودی و قرضش را فهمید، البته پس از رسیدگی نتیجه‌اش را به مجلس شورای ملی اطلاع خواهیم داد و هر کار که باید بشود می‌شود ولی این که در کارهای عمومی مملکتی و کارهایی که باید بگذرد از قرض ارزاق وحشت کنیم و بترسیم گمان می‌کنم خوب نباشد. اما راجع به قسمت قانون استخدام، البته آقای آقاسید یعقوب تصدیق می‌فرمایند که این قانون جدیداً وضع شده است. سه سال است ولی پنجاه سال است، شصت سال است که یک شخصی به دولت خدمت کرده است و بهترین دلیل هم از برای خدمت او این است که ورثه او بدون معاش و زندگی هستند، این خودش یک دلیلی است برای این که حقیقت باید نسبت به این ورثه و این خانواده قدردانی کرد و به ملاحظه زحماتی که کشیده است اولادی که از او باقی مانده مملکت و ملت باید نگاهداری کند. این بزرگ‌ترین دلیل است که کسی که شصت سال هفتاد سال به مملکت خدمت کرده است امروز چیزی ندارد، این بزرگ‌ترین افتخار است به عقیده بنده و ما هم باید قدردانی کنیم، و این حقوق هم چنانچه ملاحظه می‌فرمایید تا یک مدتی معین شده است و موقعی که توانستند خودشان زندگی کنند این حقوق داده نمی‌شود و از طرف دیگر هزار و نهصد و کسری مستمری مرحوم امیر سیف‌الدین است که به کلی دولت ضبط خواهد کرد و آنقدرها ضرر برای دولت فراهم نمی‌شود برای این که مستمری ضبط می‌شود و در عوض این شهریه داده می‌شود پس بنابراین مقتضی است که در این قبیل مسائل یک دقتی بشود اگر دیدند نواقصی دارد آن‌وقت مخالفت بفرمایند.

بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است

رئیس- آقایان مذاکرات را کافی می‌دانند؟

(گفته شد بلی)

رئیس- پیشنهاد آقای فیروزآبادی

(به نحو ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم که ۹۶۰ تومان در سال حقوق مرحوم نصف شود.

رئیس- آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی- بنده عرض کردم هر چه بنده پیشنهاد می‌کنم آقایان آنقدر به بنده کم لطفند که بر ضد آن رفتار می‌کنند ولی با وجود اینها من نمی‌توانم از وظیفه خودم خارج شوم. بنده عقیده ندارم که هر ماهی هشتاد تومان بدهند به چهار نفر بچه. اولاً که عقیده به مفت خوری هیچ ندارم و خودم هم عملاً این کار را کرده‌ام که از بچگی مفت خوری نکرده‌ام حتی از حقوق مجلس هم صرف‌نظر کرده‌ام پس راضی نمی‌شوم دیگران هم بکنند و گمان می‌کنم که خود آن چهار نفر هم راضی باشند که حقوق آنها نصف شود و با سایر اضافت به مصرف یک کار عام‌المنفعه برسد که هم آنها ازش استفاده کنند و هم مردم استفاده نمایند. بنده اساساً با کلیه این شهریه مخالفم ولی می‌دانم از پیش نمی‌رود، پس از آقایان خواهش می‌کنم که این حقوق را ماهی چهل تومان بکنند و این چهار نفر بچه هم با ماهی چهل تومان می‌توانند زندگی کنند. و از مال آن مظلومینی که از آنها این پول‌ها گرفته می‌شود زیاده از این دادن سزاوار نیست، بند به این نظر این پیشنهاد را کردم و امیدوارم رد نشود.

رئیس- آقای اعتبار

میرزا سید احمد خان (اعتبار)- اگر ماده دو را آقای

فیروزآبادی- ملاحظه بفرمایند تصدیق خواهند فرمود که مجلس یک چیز فوق‌العاده نمی‌دهد سابقاً این شخص هزار و نهصد و بیست و شش تومان و سه قران مستمری داشته و حالا داریم نهصد و شصت تومان می‌دهیم فرق این تقریباً چیزی نیست و مقصود آنها عملاً انجام شده است و به علاوه این آدم نسبت به این مملکت یک خدماتی کرده است و یک فداکاری‌هایی نموده که آقایان مسبوق هستند و گمان می‌کنم خوب نیست این اندازه هم حضرت مستطابعالی نسبت به یک اشخاص خادمی بدبین باشید. به علاوه آن اصلی را هم که فرمودید در واقع اگر درست حساب کنیم در تمام سال شاید ماهی ده تومان بیشتر دولت به آنها اضافه نمی‌دهد و ما اگر چنانچه تمام این را هم تصویب کنیم تقریباً مقصود شما هم عملی شده است.

مخبر- همان طور که گفته شد ماده بعد مقصود آقای فیروزآبادی را تأمین کرده است. خوب است آقا هم پیشنهاد خودشان را استرداد بنمایند.

رئیس- رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای فیروزآبادی آقایان موافقین قیام فرمایند.

(چند نفری برخاستند)

رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای معتضد استرابادی.

(به مضمون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که شهریه مرحوم امیر سیف‌الدین‌خان از ماهی هشتاد تومان به ماهی شصت تومان تبدیل شود.

رئیس- آقای معتضد

معتضد استرآبادی- بنده گرچه این شخص را نمی‌شناسم ولی از قراری که آقایان می‌فرمایند یک آدم خدمت‌گذاری بوده است و قدر هر خدمتی را هم باید خدمت‌گذارها بدانند. برای این که جمع شده باشد بین نظریات همه آقایان بنده پیشنهاد کردم که ماهی هشتاد تومان تبدیل شود به ماهی شصت تومان زیرا اگر حساب کنیم تقریباً به دختر روزی پنج قران و به پسر روزی یک تومان می‌رسد و شاید با این مقدار بتوانند خودشان را اداره نمایند و ضمناً هم مقصود آقای فیروزآبادی تا حدی تأمین شده است برای این که وقتی مستمری آنها را قطع کنند و تومان دو ریالی معمولی حساب کنیم سالی ۲۴۰ تومان از شهریه آنها کسر می‌شود و اگر ماهی بیست تومان از شهریه آنها کسر کنیم و آن مستمری را هم بگیریم به عقیده بنده قضاوت عادلانه است.

رئیس- آقای حاج‌آقا رضا رفیع

حاج‌آقا رضا رفیع- یک لایحه دولت تنظیم کرده است و فرستاده است به مجلس شورای ملی. بالاخره حساب مستمری آن را هم کرده است و این طور قرار داده است. آقایانی که موافقند رأی می‌دهند. آقایانی هم که مخالفند رأی نمی‌دهند. وقت مجلس برسد به کارهای دیگر بهتر است.

مخبر- بسته به نظر مجلس است.

رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند.

(معدودی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد، پیشنهاد آقای دیبا

(به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم ماده اول به ترتیب ذیل تنظیم شود.

ماده اول- وزارت مالیه مجاز است از اول فروردین ۱۳۰۵ ماهی هشتصد قران شهریه از محل وظایف و شهریه الی آخر.

رئیس- آقای دیبا

دیبا- در اینجا می‌نویسد از اول فروردین ۱۳۰۵ و سال تمام شده است محل شهریه معلوم نیست از کجا است. از بودجه کل است یا از محل دیگر. این است که بنده پیشنهاد کردم از محل شهریه و وظایف چون آنجا مسلماً محل هست.

مخبر- صحیح است محل پرداختنش همان اعتبار شهریه و وظایف است بنده قبول می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد آقای دهستانی.

(به شرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماهی شصت و پنج تومان داده شود.

(همهمه نمایندگان)

دهستانی- پس می‌گیریم

رئیس- آقای معظمی نظر جنابعالی تأمین شد؟

معظمی- بلی

رئیس- ماده اول قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم

(به این ترتیب قرائت شد)

ماده اول- وزارت مالیه مجاز است از اول فروردین ماه ۱۳۰۵ ماهی هشتصد قران شهریه از محل وظایف و شهریه به چهار نفر اولاد مرحوم امیر سیف‌الدین میرزا جهانبافی به شرح ذیل بپردازد.

نزهت ملک دختر آن مرحوم مادام که شوهر اختیار نکرده ۲۰۰ قران، عزت‌ملک ۲۰۰ قران، محمدحسن میرزا پسر آن مرحوم تا سن ۲۰ سالگی ۲۰۰ قران، محمدولی میرزا ۲۰۰ قران.

مخبر- راجع به آن پیشنهاد آقای دیبا، چون در بودجه کل مملکتی برای شهریه صیغه نیست که ذکر شود موافقت فرمایند که نوشته شود از محل وظایف و مستمریات.

دیبا- صحیح است

رئیس- پیشنهاد جدیدی از آقای فیروزآبادی رسیده است.

بعضی از نمایندگان- وقتش گذشته است

رئیس- هنوز رأی نگرفته‌ایم.

(به مضمون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که از ابتدا تصویب داده شود.

رئیس- آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی- بنده عقایدی دارم که متأسفانه خودم را هم اذیت می‌کنم و آن این است که مخالف با این ترتیبات هستم همه خلق را هم با خودم دشمن کرده‌ام ولی امیدوارم خداوند با من دشمن نشود. اینجا نوشته است از اول فروردین ماه ۱۳۰۵ یعنی از پانزده ماه قبل. حالا که شما می‌خواهید یک بذل و بخششی بکنید و نگهداری از ایتام کنید از حالا بدهید. از پانزده ماه قبل چرا؟ بنده با این ترتیبات مخالفم و مخالف با اصلاحات مملکتی می‌دانم و با این ترتیبات مملکت ما خراب می‌شود.

مخبر- اولاً این لایحه در ۱۳۰۵ تنظیم شده و این مستمری هم در ۱۳۰۵ ضبط شده است و محاسبه‌اش بسته شده. سه ماه از سال جدید که می‌گذرد محاسبات سال بسته می‌شود و بنده تصور می‌کنم که این اسباب اشکال برای وزارت مالیه خواهد شد و زحماتی تولید می‌کند و تفاوتی هم آنقدر حاصل نمی‌کند. استدعا می‌کنم آقا این یک فقره پیشنهادشان را هم استرداد بفرمایند.

رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند.

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه شد. مراجعه می‌شود به کمیسیون بودجه.

وزیر معارف- چند فقره لایحه استخدامی است راجع به مدارس تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود. اول راجع به تجدید استخدام دکتر هانری اشترونک تبعه آلمان رئیس مدرسه صنعتی دولتی است که چون کنترات او خاتمه یافته بود و وزارت معارف هم از او کمال رضایت را دارد و محتاج هم هست به وجود او بنابراین لایحه

تجدید استخدام او را تقدیم مجلس می‌کند. لایحه دیگر راجع است به استخدام چهار نفر. دو نفر برای مدرسه صنعتی دولتی و دو نفر برای مدرسه حقوق و سیاسی. چون امسال یک کلاس عالی مدرسه صنعتی دولتی اضافه شده است بنابراین محتاج است به استخدام یک نفر معلم برای تعلیم مهندسی ماشین‌آلات و ریاضیات عالی، در این لایحه پیشنهاد شده است که این معلم هم از آلمان استخدام شود و چون شعبه آهنگری مدرسه صنعتی پیشرفت کاملی کرده است و عده شاگردهای فعلی آن در حدود هفتاد هشتاد نفر است و در آتیه هم عده‌اش زیادتر خواهد شد این معلم آلمانی فعلی به تنهایی قادر نیست به انجام وظیفه بنابراین مدرسه پیشنهاد کرده است که یک نفر معاون برای این معلم به جهت شعبه آهنگری از آلمان استخدام شود. وزارت معارف هم موافقت کرده است و در این لایحه هست. دو نفر معلم از فرانسه وزارت معارف مایل است استخدام شوند برای تعلیم در مدرسه حقوق و سیاسی یک نفر آنها به جای مسیو دولاپوژ که استخدامش تمام شد خواهد بود یک نفر دیگر هم علاوه است...

حاج شیخ بیات- از کجا؟

وزیر معارف- عرض کردم. از فرانسه برای مدرسه حقوق و سیاسی. چون معامینی که تا به حال از فرانسه استخدام شده بودند فقط برای مدرسه حقوق بودند و در قسمت سیاسی تدریس نمی‌کردند و وزارت معارف در نظر دارد توجه خاصی به مدرسه سیاسی هم داشته باشد و به علاوه یک موادی هم هست که در پرگرام مدرسه حقوق بوده است و تاکنون معامی که آنها را تدریس کند نداشته است به این جهت این دو نفر را هم در این لایحه پیشنهاد کرده است که تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود. لایحه دیگری است راجع به تجدید استخدام مسیو یا پاربان تبعه دولت ترکیه برای مدرسه دواسازی و طب و چون تکلیف اینها تا بعد از تعطیل تابستان امسال باید معلوم شود استدعا می‌کنم زودتر تکلیفش را معین بفرمایند.

رئیس- خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام متخصص بی‌سیم مطرح است. ماده دوم قرائت می‌شود.

(به ترتیب ذیل خوانده شد)

ماده دوم- چنانچه هر یک از مهندسین متخصص مزبور سه ماه متوالی به واسطه عارضه کسالت که به تصدیق طبیب صحی مانع انجام وظیفه باشد از خدمت معذور باشند برای این مدت حق دریافت حقوق دارند و نیز دولت می‌تواند هر وقت بخواهد کنترات آنها را فسخ نموده معادل سه ماه حقوق به اضافه خرج مسافرت به آنها بپردازد. در صورتی که مهندسین مزبور قبل از انقضای کنترات خود استعفا بدهند علاوه بر مدت خدمت انجام شده حقوقی به آنها پرداخت نگردیده و خرج سفر هم به آنها داده نخواهد شد.

رئیس- ماده به این ترتیب صحیح است؟

مخبر- بلی

رئیس- پیشنهاد آقای فیروزآبادی

(به این ترتیب قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که در ماده دوم نوشته شود: چنانچه متخصصین مزبور یک ماه متوالیاً یا متفرقاً به واسطه عارضه کسالت تا آخر ماده.

فیروزآبادی- در این ماده نوشته که متخصصین سه ماه متوالیاً به واسطه عارضه کسالت الی آخر، این معلوم نمی‌کند که این سه ماه برای تمام این مدت کنترات است یا در هر چهار ماهی بتوانند سه ماهش را ناخوش بشوند و یک ماهش را در خدمت باشند چون مطلب معلوم نبود از این جهت پیشنهاد کردم که در هر سالی یک ماه چه متفرقه و چه متوالیاً اگر اینها کسالت عارضشان بشود حق دارند از حقوقشان استفاده کنند والا اگر بنا باشد به این مجملی بماند اینها

می‌توانند در ظرف هر چهار ماه سه ماه ناخوش باشند و استفاده از حقوق‌شان کرده باشند. آن وقت نه ما از وجود اینها استفاده کرده‌ایم و نه اینها کار کرده‌اند. به این جهت بنده این پیشنهاد کردم.

رئیس- آقای آقاسید یعقوب

آقاسید یعقوب- بنده خیلی متأسف هستم که آقای حاج‌سید رضا فیروزآبادی با آن صراحت لهجه که در مسائل دارند یک امور غیرطبیعی و غیراختیاری را داخل در امور اداری می‌کنند می‌فرمایند می‌توانند ناخوش شوند. ناخوش شدن به اختیار کسی نیست که ما بگوییم شما اختیار دارید در دو سال سالی یک ماه ناخوش شوید و اگر سالی یک ماه بیشتر ناخوش شدی حقوق نداری. ناخوشی. موت. حیات اینها از اموری است که در اختیار انسان نیست. اولاً بنده متأسف هستم که این ماده را چرا دولت در این کنترات نوشته است که ما اینقدر گرفتار پیشنهاد بشویم و ثانیاً گمان می‌کنم خودتان هم مطالعه بفرمایید خواهید دید که این معنی ندارد اینجا می‌گوید اگر سه ماه متوالیاً ناخوش شدند حقوق این سه ماه به آنها داده شود. غیر از این دیگر چیزی ما نگفتیم اگر این سه ماه ناخوش شد بعد خوب شد بعد سه چهار روز ناخوش شد ما نمی‌توانیم به او بگوییم تو که ناخوش شده بودی دوباره چرا ناخوش شدی؟

رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام بفرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد. رأی گرفته می‌شود به ماده دوم...

مدرس- بفرمایید بخوانید

(ماده مزبور مجدداً به شرح سابق قرائت شد)

رئیس- رأی گرفته می‌شود. به ماده دوم به ترتیبی که قرائت شد. آقایان موافقین قیام بفرمایند.

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده سوم.

(به این مضمون قرائت شد)

ماده سوم- دولت مجاز است سایر شرایط کنترات متخصصین مذکور فوق را مطابق ماده دوم قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعبین و کنترات آنها را امضا نماید.

جمعی از نمایندگان صحیح است مخالفی ندارد.

رئیس- پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو قرائت می‌شود آقای اعتبار.

اعتبار- بنده تصور می‌کنم ماده الحاقیه اگر مقدم می‌شد بهتر بود زیرا بهتر این است که این ماده در آخر باشد.

مخبر کمیسیون بودجه- ماده الحاقیه همان طور که در مجلس هم گفته شد یک موضوعی است که به کلی ارتباطی با این لایحه ندارد و جزو مواد اصلی کنترات نمی‌خواهیم باشد. یک ماده الحاقیه‌ای است و بعد نوشته می‌شود.

رئیس- ماده الحاقیه بعد مطرح شود؟

بعضی از نمایندگان- بلی

رئیس- پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو

(به این مضمون قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده سوم این قسم اصلاح شود.

ماده سوم- وزارت پست و تلگراف مأمور اجرا و مجاز است سایر شرایط کنترات الی آخر.

ارباب کیخسرو- بنده در این لایحه دیدم کلمه (دولت) همه جا ذکر شده است در صورتی که باید وزارتخانه مربوطه به این کار کنترات را امضا کند. این بود که این پیشنهاد را کردم.

مخبر- صحیح است. بنده قبول می‌کنم.

رئیس- رأی می‌گیریم به ماده سوم با این اصلاحی که شد. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده الحاقیه به ترتیبی که در

کمیسیون تنظیم شده است قرائت می‌شود.

(به این مضمون قرائت شد)

ماده الحاقیه- دولت مکلف است از بین فارغ‌التحصیل‌های قسمت عامی مدارس متوسطه پنج نفر محصل به طور مسابقه برای آموختن فن الکتریسیته و مهندسی تلگراف بی‌سیم به اروپا اعزام و مخارج آن را در ضمن بودجه ۱۳۰۶ پست و تلگراف منظور دارد مدت تحصیل محصلین مزبور نباید از شش سال تجاوز نماید.

تبصره اول- محصلین اعزامی باید کنترات شده و ملتزم گردند که پس از تکمیل تحصیلات خود با حقوق معین مشغول خدمات دولتی شوند.

تبصره دوم- شاگردان مدرسه تلگراف بی‌سیم و اشخاص بی‌بضاعت با تساوی شرایط مسابقه حق تقدم خواهند داشت.

رئیس- آقای یاسایی

یاسایی- موافقم

رئیس- آقای دشتی

دشتی- موافقم

رئیس- آقای اعتبار

اعتبار- موافقم

رئیس- آقای فرمند

فرمند- ما خودمان پیشنهاد این ماده را کردیم و خیلی هم متشکریم از آقایان اعضا کمیسیون که موافقت کرده‌اند ولی آن تبصره دوم که نوشته است این شاگردان باید ملتزم شوند به یک حقوق مخصوصی مستخدم شوند. بنده تصور می‌کنم در ازا یک پولی که دولت می‌دهد برای یک عده شاگرد نباید آنها را تحت اسارت بیاورد. البته باید با آنها یک قراردادی بکند که مستخدم دولت بشوند اما روی یک حقوق معینی چطور می‌شود آنها را الزام کرد؟ پس خوب است آن لفظ حقوق معین را بزنند چون ذکر حقوق معین از حالا برای شش سال بعد که از آنجا برمی‌گردند یک الزام خوبی نیست.

وزیر معارف- بنده چون اساساً با این پیشنهاد موافقم این است که لازم می‌دانستم قدری توضیحات در جواب نماینده محترم عرض کنم، فرستادن شاگرد از طرف دولت به خارجه باید مبتنی بر چند چیز باشد: اولاً دولت تشخیص بکند ضرورت فرستادن یک عده شاگرد را به خارجه و الا بدون تشخیص ضرورت محض هوا و هوس البته مفید واقع نخواهد شد، دوم باید تشخیص بکند که برای چه کاری شاگرد را می‌فرستد به این معنی بعد از آن که تشخیص کرد که برای پست و تلگراف یا تلگراف بی‌سیم لازم است یک عده را به خارج بفرستند و تحصیلات کنند و برگردند باید این را تشخیص کرد که یک اشخاصی را که برای این کار می‌فرستند بعد از این که برگشتند آنها را به همین کار بگمارند و بعد از این که این دو اصل را تشخیص کرد. باید دید که این پول و مخارجی را که برای اعزام محصلین دولت می‌پردازد این پول شخصی است یا پول نوعی است؟ این پول شخصی نیست. این پول را مملکت می‌دهد. مملکت مجانی نباید به کسی چیزی بدهد، نهایت مملکت حاضر می‌شود مساعدت بکند با یک عده مستعد و آنها را به خارج بفرستند و به آنها کمک بکند و بعد از آن‌که تحصیلاتشان تمام شد و برگشتند به آنها کار بدهد که خدمت به مملکت بکنند و در اینجا هم که نوشته شده است با یک حقی به خدمت دولت مشغول شوند البته مقصودشان معلوم است و بنده با این اصل موافق هستم ولی در یک قسمت‌های دیگری که در این پیشنهاد ذکر شده است لازم می‌دانم یک اطلاعاتی را تذکراً عرض کنم. در قانون شورای عالی معارف که در مجلس چهارم تصویب شد یکی از وظایف شورای عالی معارف تعیین شرایط اعزام محصلین است به خارج از طرف دولت. شورای عالی معارف اخیراً در جلسات متعدده یک نظامنامه اساسی برای فرستادن شاگرد به اروپا (از طرف دولت)

تصویب کرده است بر طبق همان قانونی که بوده است و جزو وظایف او شمرده شده است و تمام این قسمت‌ها که باید از فارغ‌التحصیل‌های متوسطه باشد و بر طبق مسابفه باشد و چه باشد و چه باشد تمام این قسمت‌ها رعایت شده و حتی چیزی هم که در آنجا علاوه کرده است (و هنوز منتشر نشده است و شاید مقتضی باشد که اصل آن نظامنامه اساسی هم برای اطلاع عموم منتشر شود) این است که وزارت معارف در طول این مدت گذشته یک تجربه اساسی به دست آورده است و آن این است که تنها فرستادن یک عده شاگرد بدون سرپرست این عمل صحیحی نیست. در آنجا مخصوصاً قید شده است که شاگردانی که از طرف دولت می‌روند باید در تحت نظر یک نفر سرپرستی که آن هم واجد شرایط سرپرستی باشد باشند و حتی وزارت معارف (این را به طور جمله معترضه عرض می‌کنم) در صدد است که احصاییه از کلیه شاگردان ایرانی که در خارجه مشغول تحصیل هستند اعم از این که از طرف دولت رفته باشند یا خودشان رفته باشند به دست بیاورد که ما بدانیم واقعاً چند نفر ایرانی در خارج تحصیل می‌کنند که این سرپرستی که با شاگردان اعزامی دولتی می‌رود یک وظیفه دیگری هم داشته باشد که گاه گاهی نسبت به دیگران هم نظارت بکند نمی‌شود یک نفر شاگرد را بدون سرپرست و نظارت به یک مملکت بیگانه فرستاد و در باب حقوق هم این مسأله پیش‌بینی شده است آنجا یک ترتیبی داده شده است و مخصوصاً در همان نظامنامه اساسی قید شده است که شاگرد بعد از آن که بر طبق آن شرایط ابتدایی قبول شد در امتحان باید کتباً ملتزم و متعهد شود که بعد از برگشتن همان شغلی را که دولت برای او در نظر گرفته است قبول کند و چنانچه قبول نکند در آنجا تصریح شده است که تمام مخارجی که شده است باید پس بدهد. بنابراین این نظریه تأمین شده است و محتاج به این طول و تفصیل نیست و بنده خیال می‌کنم که اگر همین‌قدر اکتفا شود به این قسمت اول که پنج نفر شاگرد برای تحصیل بفرستند کافی است. اگر هم می‌خواهید قید کنید- بر طبق نظامنامه اساسی شورای عالی معارف و بقیه ضرورت ندارد.

رئیس- آقای عدل

عدل- یک قسمت عرایض بنده را آقای وزیر معارف فرمودند. بنده عقیده‌ام این است که شاگرد حکماً باید به خارجه فرستاده شود ولی نه این که هر وزارتخانه خودش برای خودش بفرستند، شاگرد را تماماً باید در تحت نظر وزارت معارف بفرستند و وزارت معارف هم یک نفر سرپرست برای آنها معین کند منتهی این شخص کی باشد این یک مسأله خیلی مهمی است.

عرض دوم بنده راجع به شش سال است. بنده تعجب می‌کنم. این لفظ شش سال برای چیست؟ تعیین کردن شش سال این یک چیزی است که مقید می‌کند شاگرد را و ممکن است تحصیلات او ناقص بماند زیرا بر فرض که مدت تحصیل شاگرد تلگراف بی‌سیم شش سال هم باشد ولی ممکن است شاگرد ناخوش شود، رفوزه شود، یک سال دو سال از تحصیل عقب بماند، آن‌وقت چه بکند؟ پس از این که شش سال تمام شد تحصیلاتش ناقص می‌ماند. بنده عقیده‌ام این است عوض شش سال نوشته شود تا موقع انجام تحصیل. شش سال مدت تعیین کردن غلط است.

وزیر معارف- بنده به طور اجمال قبلاً عرض کردم که همین‌قدر ممکن است آقایان موافقت بفرمایند که پنج نفر شاگرد از طرف دولت فرستاده شود برای تحصیل فلان قسمت بقیه زائد است و چون آقای عدل اشاره کردند به قسمت شش سال بنده هم همین عقیده را دارم که تحصیلات عالیه نسبت به فنون مدن‌های مختلفه دارد با شش سال و چهار سال و سه سال نمی‌شود بنابراین هیچ ضرورتی ندارد که صریحاً در قانون شش سال قید شود. یا فرضاً اگر تحصیلاتش در چهار سال تمام شد تکلیف چه چیز است؟ دو سال دیگر هم باید بماند؟ و به علاوه چیزی که لازم می‌دانم برای استحضار خاطر آقایان عرض کنم این است که آقای عدل اشاره کردند که باید

به توسط وزارت معارف باشد. البته همین طور است و در همان نظامنامه اساسی هم که از وظایف قانونی شورای عالی معارف است در آنجا این مسأله پیش‌بینی شده است. دولت اول باید تشخیص بکند که آیا فرستادن محصل به خارجه برای پست و تلگرافش لازم است یا نه؟ ولی بعد از آن‌که تشخیص کرد آن‌وقت نظارت در امتحانات و سرپرستی از روزی که در اینجا شروع می‌شود به اسم‌نویسی در دفتر و مسابقه و امتحانات تا روزی که این شاگرد برگردد به سلامتی بر طبق قوانین انجام این امور کلیه به وزارت معارف است.

مخبر کمیسیون بودجه- اساساً این نکته باید تصدیق شود که دیر یا زود وزارت معارف (قطع نظر از این که از شورای عالی معارف یک نظامنامه گذشته باشد یا نه) برای اعزام محصلین به خارجه به عقیده بنده باید یک لایحه قانونی تنظیم کند و برای تمام فنون و عضویت تمام وزارتخانه‌ها بالاخره در تحت یک اصول و موادی منحصراً وزارت معارف سالیانه یک عده شاگرد برای تحصیل در تحت سرپرستی خودش به اروپا بفرستد. این یک ترتیب اساسی است که باید یک روزی داده شود. تا حالا هم دولت‌ها به این فکر نبودند این قدم اول است که وزیر محترم فعلی برداشته‌اند. لااقل برای تکلیف مأمورین باید یک ترتیباتی داده شود که از هر وزارتخانه یا از هر گوشه مملکت بدون نظم و ترتیب محصل به اروپا فرستاده نشود. سوءاستفاده هم که تا به حال به عقیده بنده شده است برای این است که بی‌ترتیب شاگرد به اروپا فرستاده‌اند. چندین سال است عده زیادی ما شاگرد به اروپا فرستاده‌ایم چه دولت و چه به طور آزاد و کوچک‌ترین استفاده که ممالک دیگر از این کار کرده‌اند ما نتوانسته‌ایم بکنیم و بالاخره باید در تحت یک ترتیب صحیحی وزارت معارف یک پیشنهاداتی بکند و در آتیه اجرا کند. در این دوره مخصوصاً ما موفق شده‌ایم که گاهی به یک لوایح بودجه که می‌رسیم به فرمایش آقای تقی‌زاده برای کفاره آن گناه یک خدمتی بکنیم و یک قدمی برداریم و یک مبلغی از آن بودجه را صرف این قبیل کارها بکنیم این یک اصلی است که ما در نظر گرفته‌ایم اصل دیگر را هم که ما در نظر گرفتیم و گفتیم به صورت قانون در بیاید ولو این که نظامنامه هم به طور مفصل و مشروح نوشته شده باشد این بود که باید حتماً دیپلمه مدارس متوسطه باشد و مخصوصاً خواستیم که این اصل قانونی باشد که اگر نظامنامه تغییر کرد این قانون تغییر نکند زیرا ما تجربه کرده‌ایم اشخاصی که اطفال خودشان را با تحصیلات ناقص فرستاده‌اند بالاخره با آن تحصیلات ناقص هم برگشته‌اند این بود که در کمیسیون ما تصمیم گرفتیم که این را جزء اصول قرار بدهیم یکی از مسائل دیگر هم این بود که این شاگردانی که از وزارتخانه‌ها اعزام شده‌اند تمام روی خصوصیت و توصیه و یک ترتیباتی بوده. در اینجا هم گفتیم که اصول مسابقه باید رعایت شود و باید در قانون تصریح شود که به طور مسابقه باید این اقدام به عمل بیاید اصل دیگری هم که در این لایحه به خصوص ما پیش‌بینی کردیم و گفتیم که وزارت معارف جزو اصول قرار بدهد. این است که آن شاگردی که از اروپا برمی‌گردد تکلیفش چه چیز است شاگردی را که دولت خرجش را می‌دهد باید دولت هم از او استفاده کند بنده اطلاع دارم که اغلب شاگردانی که به خرج دولت به خارجه رفته‌اند تحصیلات دیگری می‌کنند، مثلاً حقوق می‌خواهند در صورتی که رفته است مهندسی یا فن آن وزارتخانه را تحصیل کند بالاخره چنانکه عرض کردم این سه چهار اصل باید قانونی شود و نظامنامه را هم که شورای عالی معارف نوشته است به جای خودش مجرا خواهد شد و البته آقایان موافقت می‌فرمایند که این تبصره‌ها هم نوشته شود.

رئیس- آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی- بنده اولاً از آقای شیروانی تشکر می‌کنم (در حالتی که از ایشان دلتنگ هستم) ولی تشکر می‌کنم که

بعضی عرایضی را که بنده می‌خواستم بکنم ایشان فرمودند به این ترتیبی که شاگرد به اروپا می‌رفته است برخلاف مصالح مملکت بوده است در صورتی که تقریباً حالیه بودجه‌شان به سالی هشتاد هزار تومان رسیده است از این هشتاد هزار تومان که خرج می‌شود گمان می‌کنم هیچ استفاده در مقابل نشود بلکه اخلاقشان هم فاسد می‌شود به این ملاحظه بنده با آن ترتیبات سابق مخالفم و امیدوارم به همان ترتیبی که آقای شیروانی فرمودند معمول شود.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است

رئیس- مذاکرات کافی است؟

(گفتند بلی)

رئیس- پیشنهادها قرائت می‌شود

(به ترتیب ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای دشتی

پیشنهاد می‌کنم جمله که مربوط به تعیین مدت است حذف شود

رئیس- آقای دشتی

دشتی- بنده در جلسه سابق هم همین پیشنهاد را کردم و آقای مخبر کمیسیون هم قبول کردند و چون اصل ماده قابل توجه شده بود برگشت به کمیسیون بودجه در کمیسیون بودجه یک عده از رفقا نمی‌دانم از چه لحاظی اصرار داشتند که حتماً مدت نوشته شود در صورتی که تعیین مدت اصلاً غلط است و به نظر بنده چیز زائدی است.

رئیس- عین این پیشنهاد را آقای فیروزآبادی هم کرده‌اند در موقعی که رأی گرفته می‌شود بدون این عبارت قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای فرمند- بنده پیشنهاد می‌کنم که تبصره اول حذف شود

رئیس- آقای فرمند

فرمند- عرض می‌کنم مقصود بنده از حذف این تبصره این است که همان طور که آقای وزیر معارف فرمودند در قانون شورای عالی معارف نوشته شده است و بالاخره این تبصره به عقیده بنده خیلی تند است زیرا اگر یک محصلی رفت به اروپا و برگشت به ایران و نخواست در خدمت دولت باشد نباید او را ملزم کنند به این که حتماً باید برای دولت کار کند و البته خسارتی که به دولت راجع به خرج این شاگرد وارد شده است بایستی به تدریج از او بگیرند. این را هم باید دانست که یک شاگردی که می‌رود به اروپا عالم برمی‌گردد در این مملکت- مسأله دوم این است که در این تبصره حقوق این شخص را قبلاً معین کرده است و بنده تصور می‌کنم که این برخلاف آزادی فردی است برای این که ما یک پولی می‌دهیم و یک شخصی را می‌خریم با پول که نباید آزادی یک شخص را خرید از حالا که قید کنیم چند سال باید اجباراً مستخدم دولت باشد دیگر این که اشخاصی که در کارهای میکانیکی و قوه برق کار می‌کنند. یک مواقعی پیش می‌آید که اصلاً نمی‌توانند کار بکنند و بایداز کار کناره کنند پس این الزام به عقیده بنده زائد است و بنده تصور می‌کنم که آقای مخبر مساعدت بفرمایند که این تبصره حذف شود زیرا در آن نظامنامه که در شورای عالی معارف وضع شده باید این مسائل پیش‌بینی شود. به طوری که نه دولت یک مخارج بیهوده کرده باشد و نه آزادی یک کسی گرفته شده باشد و بالاخره اگر آن شخص نخواست مستخدم دولت باشد با یک شرایط سبکی آن پول را استرداد کند.

رئیس- آقای دشتی

دشتی- تنها مملکت ایران شاگرد به خارجه نمی‌فرستد خیلی از ممالک دنیا مخصوصاً ممالک شرقی شاگرد به خارجه می‌فرستند و اینها یک اصول معینی دارد که مملکت از آنها استفاده می‌کند

یعنی اول دولت تشخیص می‌دهد که مملکت چه اصلاحی لازم دارد بعد یک عده شاگرد به طور مسابقه می‌فرستند و از آن شاگردان هم التزام می‌گیرند که وقتی برگشت مستخدم دولت باشد. بنده تعجب می‌کردم که چرا تا به حال این اصل در مملکت ما معمول نشده است در صورتی که یک اصل بدیهی است و حالا یک نفر آدم تحصیل کرده مثل آقای فرمند می‌گویند لازم نیست از این شخص التزام بگیرید که بعد از شش سال بیاید و مستخدم دولت شود و یک دلایل عجیب و غریبی هم آوردند و سه دلیل آوردند یکی این که اشخاصی که می‌روند به اروپا عالم برمی‌گردند وجودشان قیمت دارد برای مملکت. بنده عرض می‌کنم این طور نیست و بر عکس است زیرا اگر مملکت از وجود شخص عالم استفاده نکند این شخص با آن شخص بی‌علم هیچ فرقی ندارد بلکه شخص غیرعالم که مملکت از وجودش استفاده نکند به شخص با علمی که مملکت از او استفاده نکند بهتر است یک قسمت دیگر راجع به آزادی فردی فرمودند آقا: هر کس در معاملات فردی و شخصی یک تقیدی را اختیار می‌کند یعنی بنده می‌روم کنترات می‌شوم و شرط می‌کنم که شما فلان مساعدت را با من کنید من هم وقتی برگشتم فلان مساعدت را با شما می‌کنم بنده به اختیار خودم این شرط را می‌کنم و این چرا برخلاف آزادی است؟! این شخص به اختیار خودش می‌رود کنترات می‌شود دولت هم پنج شش سال خرج او را می‌دهد و او را می‌فرستد به خارجه البته وقتی برگشت دولت باید از وجود این شخص استفاده کند. دولت بین‌النهرین- عراق- مصر همه این کار را کرده‌اند اینها یک چیزهای غریب و عجیبی است که می‌فرمایند! این مثل این است که بنده بروم خانه یک شخصی را اجاره کنم. وقتی اجاره کردم البته ملزم هستم که پول به صاحب خانه بدهم آن‌وقت موقع پول دادن بگویم خیر من پول تو را نمی‌دهم زیرا آزادی من از بین می‌رود دیگر این که می‌گویند مریض می‌شود. اگر مریض شد که به او خرجی نیست. ممکن است این شخص بمیرد آن‌وقت که نمی‌روند از ورثه‌اش بگیرند؟ و بالاخره این قیودی را که می‌آورند برای این است که از آن هرج و مرج‌هایی که قبلاً بوده است جلوگیری شود. یعنی شاگردی را که دلوت برای فن تلگراف می‌فرستد نرود حقوق تحصیل کند یا طب تحصیل کند و آن چیزی را که دولت محتاج است برود تحصیل کند و بعد هم مشغول همان کار بشود.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای فرمند آقایان موافقین قیام فرمایند.

(کسی قیام نکرد)

رئیس- رد شد. پیشنهاد آقای محمدولی میرزا.

(به شرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌دارم جمله به طریق ذیل اصلاح شود

مدارس متوسطه مرکز و ولایات

رئیس- آقای محمدولی میرزا

محمدولی میرزا- به طوری که خود آقای وزیر فواید عامه اظهار فرمودند شا گردان با پول مملکت می‌روند به خارجه و البته این پول مال تمام مملکت است ممکن است در زوایای مملکت یک اشخاصی باشند که کاملاً بتوانند از عهده مسابقه و امتحاناتی برآیند و معلوماتشان هم از جوان‌های فارغ‌التحصیل مرکز بیشتر باشد و البته باید از وجود آنها هم استفاده شود از این نقطه نظر است که بنده این پیشنهاد را کردم و امیدوارم آقای وزیر معارف و آقای مخبر هم قبول بفرمایند.

وزیر معارف- بنده تصور می‌کنم که محتاج به این قیود نباشد. اولاً از کلمه مسابقه که در اینجا قید شده است می‌شود استنباط کرد که این مسابقه به وسیله اعلان بایستی به عمل آید محرمانه که نیست ولی برای

این که خاطر آقایان بیشتر مطمئن شود در همان نظامنامه اساسی که از طرف شورای عالی معارف وضع شده است تصریح شده است که اعلان مسابقه لااقل دو ماه قبل از تاریخ شروع به امتحان باید در جراید منتشر شود و گمان می‌کنم این مدت برای تمام مملکت کافی باشد و مقصود شورای عالی معارف هم این بوده است که اختصاص به تهرانی نداشته باشد به علاوه در تهران همه جایی هست، کاشانی هست آذربایجانی هست و بالاخره این مسأله در تمام جراید اعلام می‌شود و اختصاص به یک نقطه معینی نخواهد داشت چون در نظامنامه تصریح شده است که دو ماه باید فاصله باشد و با وسایل نقلیه که امروز هست گمان می‌کنم دو ماه هم کافی باشد وانگهی در تمام ایالات و ولایات روی هم رفته امروزه دو مدرسه متوسطه کامل بیشتر نیست و بقیه ناقص است که فعلاً شامل این شرایط نمی‌شود.

رئیس- رأی می‌گیریم آقایانی که این پیشنهاد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد

پیشنهاد آقای دهستانی: اصلاح ذیل را به تبصره دوم اضافه و پیشنهاد می‌کنم

شاگردان مدرسه بی‌سیم و اولاد مستخدمین تلگرافخانه و اشخاص بی‌بضاعت با رعایت نظامنامه شورای معارف مقدم خواهند بود.

رئیس- آقای دهستانی

دهستانی- بنده عقیده‌ام این است که این سه فقره را که پیشنهاد کرده نسبت به سایرین استحقاق‌شان بیشتر است اولاً شاگردان مدرسه بی‌سیم در داخله مملکت مدتی است مشغول تحصیل هستند بنده عقیده‌ام این است که اینها حق تقدم داشته باشند که در خارجه بتوانند تحصیلات خودشان را تکمیل کنند. قسمت دوم راجع به اطفال اعضاء تلگرافخانه است البته آقایان تصدیق خواهند فرمود که اینها هم اخلاقاً به این عمل بهتر آشنا هستند. طبقه سوم هم اشخاص بی‌بضاعت هستند و انصاف هم مقتضی است که دولت مساعدت کند که اینها هم حق تقدم داشته باشند دیگر بسته است به نظر آقایان.

رئیس- آقای آقاسید یعقوب

آقاسید یعقوب- در این پیشنهادی که آقای دهستانی فرموده‌اند یک کلمه نوشته شده است (مطابق نظامنامه شورای عالی معارف) اولاً این را ما نمی‌توانیم تصدیق کنیم. ثانیاً بعد از این که ما قرار دادیم به طور مسابقه باشد در اینجا امتیاز فضلی رعایت خواهد شد خواه فقیر باشد یا غنی بنده کسی هستم که فقیرم و طرفدار فقیرم لیکن امتیاز فضلی را بر فقر ترجیح می‌دهم اگر امتیاز فضلی در بین بیاید اهالی مملکت همه عالم می‌شوند و بالاخره وقتی ما امتیاز فضلی را در اینجا قائل شدیم کفایت می‌کند. ثالثاً راجع به شاگردهای مدرسه تلگراف بی‌سیم در کمیسیون بودجه یک مذاکراتی شد در آنجا مذاکره کردند که باید حتماً شاگردان مدرسه متوسط باشند و شش کلاس را تمام کرده باشند زیرا اگر غیر از این باشد نمی‌توانند کار کنند پس همین چیزی را که کمیسیون در تبصره و ماده قرار داده است بهتر است و آقا هم خوب است موافقت بفرمایند.

رئیس- رأی می‌گیریم به این پیشنهاد آقایان موافقین قیام فرمایند.

(کسی قیام نکرد)

رئیس- تصویب نشد.

(پیشنهاد دیگری به مضمون ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل علاوه شود.

تبصره: از پنج نفر محصل که به خارجه برای تکمیل تلگراف بی‌سیم اعزام می‌شود دو نفر از مرکز و سه نفر از ایالات اعزام شود.

بنی‌سلیمان- امضا ندارد.

دکتر رفیع‌خان- پیشنهاد از بنده است امضایش را فراموش کرده‌ام.

رئیس- بفرمایید

دکتر رفیع‌خان- ما غالباً در ولایات جوان‌هایی داریم که تحصیل کرده‌اند چه در داخله و چه در خارجه و شاید فوق‌العاده مستعد هستند ولی به واسطه دوری از مرکز غالباً از جریاناتی که در مرکز می‌شود محرومند و از امتحاناتی که در مرکز می‌شود اطلاع پیدا نمی‌کنند و نمی‌توانند شرکت کنند در صورتی که ممکن است کاری کرد که این قبیل اشخاص هم در این فضایا شرکت کنند که آنها را هم به طور مسابقه بپذیرند و اگر این اصل مراعات شود اسباب تشویق جوان‌هایی خارج از مرکز هم خواهد شد به این جهت بنده این پیشنهاد را کردم و امیدوارم آقایان هم قبول بفرمایند.

رئیس- آقای یاسایی

یاسایی- خورده خورده باید باور کنیم که بعضی کلمات دارد اسباب زحمت می‌شود یک وقتی گفته می‌شد ممالک محرومه ایران حالا باز صحبت مرکز و ولایات هی در مجلس تکرار می‌شود و بنده تکرار این مسائل را مفید نمی‌دانم بنده عرض می‌کنم که اردبیل و آباده و سبزوار و خوی هیچ فرق ندارد و بالاخره باید این عناوین از بین برود این اشخاصی که رفته‌اند به خارجه و تحصیل کرده‌اند و برگشته‌اند غالباً اهل ولایات هستند و اینهایی که فعلاً در خارجه هستند همین طور و بالاخره ما که در اینجا قید نکردیم که باید تهرانی باشد و به طور مطلق نوشته‌ایم خواه تهرانی باشند یا از جای دیگر آقای وزیر معارف فرمودند که دو مدرسه متوسطه بیشتر در ولایات نداریم اگر چنانچه دیپلمه‌ها یعنی صاحب تصدیق‌نامه‌های آن مدارس در تهران حاضر شدند و در مسابقه شرکت کردند و حق تقدم را گرفتند البته آنها را اعزام می‌کنند آنها را که منع نکرده‌اند.

رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(معدودی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد. پیشنهاد آقای حاج‌شیخ‌بیات

(به شرح ذیل خوانده شد)

تبصره ذیل را به ماده الحاقیه پیشنهاد می‌کنم.

تبصره- دولت مکلف است یک نظامنامه برای کلیه محصلین اعزامی به اروپا تدوین و بعد از تصویب هیئت وزرا به موقع اجرا بگذارند.

رئیس- آقای حاج‌شیخ بیات

حاج‌شیخ بیات- بنده این پیشنهاد را قبل از آن توضیحاتی که آقای وزیر معارف بدهند تقدیم کردم حالا که مراقبت کامل می‌شود مسترد می‌دارم.

رئیس- پیشنهاد آقای تقی‌زاده

(به این مضمون خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم به جای تعیین مدت قید شود: تا مدتی که تحصیلات آنها عاماً و عملاً کامل بشود.

رئیس- آقای تقی‌زاده

تقی‌زاده- بنده این اجازه را خواستم برای این که شاید در نتیجه توضیح بنده آقای مخبر قبول بفرمایند چون میل ندارم که این پیشنهاد قابل توجه شود و دو مرتبه برود به کمیسیون در مسأله مدت بعضی‌ها مخالفت کردند و بعضی‌ها هم بیاناتی کردند که جواب آنها داده نشد که چرا این شش سال در اینجا قید شده است این شش سال را بنده در پیشنهاد خودم قید کرده بودم و مقصودم این نبود که حکماً شش سال آنها را در آنجا بگمارند. یکی از آقایان گفتند اگر چهار سال تمام شد چه باید کرد؟ بنده با تمام قسمت‌هایی که کمیسیون تنظیم کرده و راپورت داده است موافق هستم ولی چون آقای وزیر معارف بیان کردند که بعضی ازاینها مثل مسابقه و غیره در نظامنامه هست ممکن است از آنها صرف‌نظر کنیم بنده در مسأله مدت می‌خواهم خاطر آقایان اعضا مجلس را به این نکته متوجه بسازم که نه تنها حالا بلکه در آینده هم ما اگر می‌خواهیم یک محصلینی به خارجه بفرستیم باید آن نتیجه که مظور ما است به عمل بیاید یعنی

اینها برگردند و جای آن متخصصین و خبره‌هایی که در ایران هستند بگیرند باید یک مدت کاملی برای تکمیل علم و عمل در آنجا بمانند زیرا این محصلینی را که ما می‌فرستادیم پس از دو سال که برمی‌گشتند بدون علم و عمل برمی‌گشتند و در میان آنها کسی که بتواند جانشین مستخدمین خارجه بشود نبود. حالا اگرچه هستند ولیکن کم هستند بنابراین لازم است که در اینجا قید شود که عاماً و عملاً در درجه اعلی آنقدر که ممکن است تحصیلات خودشان را کامل کنند همچنین در مسأله مدرسه متوسطه خواستم این را عرض کنم که شبه باقی نماند که مقصود فارغ‌التحصیل آن کسی است که شش کلاسه متوسطه را طی کرده باشد و اگر آقای مخبر قبول بفرمایند که هیچ مدت قید نشود نوشته شود و علم و عمل‌شان به درجه کامل باشد بد نیست والا اصراری ندارم.

رئیس- آقای دشتی

دشتی- مقصود آقای تقی‌زاده کاملاً در ماده پیش‌بینی شده است و آن این است که در اینجا نوشته شده است تکمیل کنند این کلمه شوخی که نیست تعارف هم که نیست. تکمیل به معنی این است که کامل شود دیگر قید به حد اعلی لزومی ندارد و بنده لازم نمی‌دانم که این قیود در بین باشد و باید سعی کرد که کلمات به معنای حقیقی خودش باشد وقتی که ما در قانون می‌نویسیم یک فنی را تکمیل بکند دیگر این قیود لازم نیست و البته اگر لازم شد که یک سال دیگر هم برای تکمیل آن فن در آنجا بماند این مانعی ندارد و البته می‌ماند به علاوه این قسمت‌ها یک قسمت‌های عملی است تئوری که نیست مهندسی یک فن عملی است یک جیزی نیست که اول بروند تئوری یاد بگیرند و البته عملاً یاد خواهند گرفت قید شش سال را هم که ما گفتیم لازم نیست از این لحاظ بود که شاید در مدت پنج سال تحصیلاتش تمام شد یا هفت سال شد بالاخره اینها در حوزه مسئولیت وزارتخانه‌ای است که اینها را می‌فرستند و این نظریات هم تماماً تأمین خواهد شد.

رئیس- رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد....

تقی‌زاده- بنده استرداد می‌کنم

(ماده الحاقیه با تبصره‌ها به مضمون ذیل خوانده شد)

ماده الحاقیه- دولت مکلف است از بین فارغ‌التحصیل‌های قسمت علمی مدارس متوسط پنج نفر محصل به طور مسابقه برای آموختن فن الکتریسیته و مهندسی تلگراف بی‌سیم به اروپا اعزام و مخارج آن را در ضمن بودجه ۱۳۰۶ پست و تلگراف منظور دارد.

تبصره ۱- محصلین اعزامی باید کنترات شده و ملتزم گردند که پس از تکمیل تحصیلات خود با حقوق معین مشغول خدمات دولتی شوند.

تبصره ۲- شاگردان مدرسه تلگراف بی‌سیم و اشخاص بی‌بضاعت با تساوی شرایط مسابقه حق تقدم خواهند داشت.

رئیس- رأی می‌گیریم به این ماده آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. دو فقره پیشنهاد از طرف آقای فیروزآبادی رسیده است معلوم نیست جایش کجا است.

فیروزآبادی- استرداد می‌کنم.

رئیس- رأی می‌گیریم به خبر کمیسیون بودجه که مشتمل بر چهار ماده است آقایان موافقین اوراق سفید می‌دهند...

آقاسید یعقوب- شور در کلیات ندارد؟

رئیس- غفلت شد. شور در کلیات است.

آقای ارباب کیخسرو

ارباب کیخسرو- بنده در این قسمت ماده الحاقیه که خوانده شد حالا متوجه شدم نوشته است مخارج

اعزام این اشخاص در ضمن بودجه ۱۳۰۶ منظور خواهد شد در صورتی که مخارج اینها در ظرف چند سال خواهد شد و مقصود بنده این بود که این اشکال رفع شود.

رئیس- آقای یاسایی

یاسایی- مقصود از این که مخارج اعزام محصلین در سال ۱۳۰۶ باید تصریح شود راجع به بودجه یک ساله است و البته در هر سالی مخارج محصلین را باید در بودجه همان سال منظور کنند بودجه هم برای یک سال است و البته این بدیهی است که مخارج سنوات آتیه را در امسال نمی‌نویسند.

مخبر- اگر آن کلمه (در) تبدیل به (از) بشود مقصود آقای ارباب را تأمین می‌کند. از سنه ۱۳۰۶

رئیس- مخالفی ندارد.

(گفتند خیر)

رئیس- کلمه (در) تبدیل می‌شود به (از) رأی می‌گیریم با اوراق آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد. (اخذ آراء به عمل آمده هشتاد و هفت ورقه سفید تعداد شد)

رئیس- عده حضار ۹۸ با ۸۷ رأی تصویب شد.

اسامی رأی‌دهندگان

آقایان: محمود رضا- فرهمند- اعتبار- محمدولی میرزا- کی‌استوان- عراقی- خواجوی- شیخ‌الاسلام ملایری- بامداد- عمادی- میرزا هاشم آشتیانی- امیرحسین‌خان ایلخان- دکتر هادی طاهری- دادگر فهیمی- امام جمعه شیراز- شیروانی- احتشام‌زاده- دشتی- دکتر سنگ- میرزا ابراهیم‌خان قوام- سلطان محمدخان عامری- فرمند- میرزاحسن آیه‌الله‌زاده- جوانشیر بهبهانی- بهار- بدر- کازرونی- آوانس‌خان مساعد- میرزا ابراهیم آشتیانی- امام جمعه اهر- نقه‌الاسلامی- میرزا عبدالباقی- یاسایی- طباطبایی دیبا- موقر- حاج‌غلامحسین ملک- معظمی- دولتشاهی- حاج‌آقا رضا رفیع- میرزا عبدالله‌خان وثوق- جلایی- آقازاده سبزواری- مرتضی قلی‌خان بیات- حاج علی‌اکبر امین- سیدحسین آقایان- نوبخت- دهستانی- اسدی- مهدوی- محمدتقی‌خان اسعد- سید جواد محقق- ملک ایرج پورتیمور- سهراب‌خان ساکینیان- امیر تیمورکلالی- اعظمی- ذوالقدر- نگهبان- افسر- معتضد استرآبادی- پالیزی- ارباب- کیخسرو- خویی- عصر انقلاب- عدل- حاج‌آقا حسین زنجانی- میرممتاز- سیدکاظیم یزدی- امیراسدالله‌خان عامری- آقا علی زارع- مفتی- ابراهیمی- دکتر رفیم‌خان امین- ملک آرایی- اسکندرخان مقدم- وکیلی طباطبایی- دکتر مصدق- اسکندری- حق‌نویس- دکتر لقمان- نجومی افشار- افخمی- بنی‌سلیمان- دیوان‌بیگی- زوار

رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی شرحی نوشته‌اند و مخالفت خودشان را با انتخابات سراب مسترد کرده‌اند. آقای محمدولی میرزا هم پیشنهاد کرده‌اند که در این جلسه به خبر شعبه دوم رأی گرفته شود. آقای موقر هم ختم جلسه را پیشنهاد کرده‌اند.

موقر- بنده هم با گرفتن رأی موافقم.

رئیس- آقای بیات

بیات- از قراری که معلوم می‌شود عده کافی نیست گمان می‌کنم همان طور که آقای موقر هم پیشنهاد کرده‌اند جلسه ختم شود و رأی در این موضوع بماند برای جلسه بعد.

رئیس- معلوم می‌شود عده کافی نخواهد بود جلسه را امروز ختم می‌کنیم در روز بعد رأی می‌گیریم جلسه آتیه روز پنجشنبه و دستور هم لایحه راجع به فواید عامه است.

حاج‌آقا رضا رفیع- لایحه راجع به وزارت خارجه خوب است مقدم باشد.

رئیس- روز پنجشنبه رأی می‌گیریم. خبر کمیسیون محاسبات راجع به مقبره فردوسی هم جزو دستور است.

(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

قانون

اجازه استخدام سه نفر متخصص تلگراف بی‌سیم تبعه فرانسه

مصوب ۶ تیرماه ۱۳۰۶ شمسی

ماده اول- دولت مجاز است عندالاقتضاء سه نفر متخصص تلگراف بی‌سیم که ملیت و تابعیت فرانسه را دارا باشند و تخصص آنها را دولت فرانسه تصدیق کرده باشد برای مدت دو سال استخدام نماید حقوق ماهیانه سه نفر متخصصین مزبور از هفتصدو پنجاه تومان تجاوز نخواهد کرد و از اعتبار مصوب بودجه بی‌سیم پرداخته خواهد شد و مبلغ یک هزار و هشتصد تومان برای خرج مسافرت آنها ذهاباً و اباباً به دولت اعتبار داده می‌شود.

ماده دوم- چنانچه هر یک از مهندسین متخصص مزبور سه ماه متوالی به واسطه عارضه کسالت که به تصدیق طبیب صحی مانع اجام وظیفه باشد از خدمت معذور باشد برای این مدت حق دریافت حقوق دارند و نیز دولت می‌تواند هر وقت بخواهد کنترات آنها را فسخ نموده معادل سه ماه حقوق به اضافه خرج مسافرت به آنها بپردازد در صورتی که مهندسین مزبور قبل از انقضای کنترات خود استعفا بدهند علاوه بر مدت خدمت انجام شده حقوقی به آنها پرداخت نگردیده و خرج سفر هم به آنها داده نخواهد شد.

ماده سوم- وزارت پست و تلگراف مأمور اجراء و مجاز است سایر شرایط کنترات متخصصین مذکور فوق را مطابق ماده دوم قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و کنترات آنها را امضا نماید.

ماده الحاقیه- دولت مکلف است از بین فارغ‌التحصیل‌های قسمت علمی مدارس متوسطه پنج نفر محصل به طور مسابقه برای آموختن فن الکتریسته و مهندسی تلگراف بی‌سیم به اروپا اعزام و مخارج آن را در ضمن بودجه پست و تلگراف از ۱۳۰۶ منظور دارد.

تبصره ۱- محصلین اعزامی باید کنترات شده و ملتزم گردند که پس از تکمیل تحصیلات خود با حقوق معین مشغول خدمات دولتی شود.

تبصره ۲- شاگردان مدرسه تلگراف بی‌سیم و اشخاص بی‌بضاعت با تساوی شرایط مسابقه حق تقدم خواهند داشت.

این قانون که مشتمل بر سه ماده و یک ماده الحاقیه است در جلسه ششم تیرماه یک هزار و سیصد و شش شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی: حسین پیرنیا