مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۱ نشست ۲۳۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۱ نشست ۲۳۳

مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۱ نشست ۲۳۳

جلسه ۲۳۳

صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه ششم حوت ۱۳۰۱ مطابق هشتم رجب ۱۳۴۱

(مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید)

صورت مجلس یوم شنبه پنجم حوت را آقای امیر ناصر قرائت نمودند.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- در صورت مجلس آقای سعادت را غایب بی اجازه نوشته‌اند در صورتی که دیروز ایشان حاضر بودند.

رئیس- تا پنجم حوت اجازه یک ماهه خواسته بودند و امروز مدتش منقضی شده است.

آقا سید یعقوب- دیروز حضور داشتند.

رئیس- اصلاح می‌شود. آقای حاج میرزا علی محمد (اجازه)

حاج میرزا علی محمد- بنده در دستور عرضی دارم.

رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)

حاج میرزا مرتضی- بنده هم در دستور عرضی دارم.

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب

حاج میرزا عبدالوهاب- عرض بنده هم در دستور است.

رئیس- آقای مساوات بواسطه اینکه کسالت مزاجشان رفع نشده است تقاضای مرخصی کرده‌اند کمیسیون هم تصویب کرده است. آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- بنده تصور می‌کنم این یک سابقه خوبی نیست که در مجلس باقی بماند و باید مجلس راجع به اشخاص مریض یک رأیی بدهد و تصمیمی اتخاذ کند چون مرض یک امر اختیاری نیست و غفلتاً عارض می‌شود حالا اگر مجلس رأیی نداد تکلیف چیست؟ و آن شخص مریض چه باید بکند. به عقیده بنده باید مریض را مستثنی کرد منتهی با تصدیق دکتر و اگر چنانچه این عرض بنده محتاج به رأی است تقاضا می‌کنم آقای رئیس رأی بگیرند که دیگر هر روز محتاج نباشیم به مریض اجازه بدهیم او خودش طبعاً مرخص است. چه ما اجازه بدهیم چه ندهیم و مربوط به سایر مرخصی‌ها نیست که در مجلس رأی گرفته شود.

رئیس- اگر پیشنهادی دارید باید بفرستید به کمیسیون تا از روی فکر و تأمل راپُرت بدهند و ما هم در ا ین جا از روی فکر و تأمل رأی بگیریم. رأی می‌گیریم به مرخصی ده روزه آقای مساوات. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(جمع کثیری از نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. آقای حاج میرزا علی محمد (اجازه)

حاج میرزا علی محمد- بنده عقیده‌ام این است که کلیه دستور را خود آقای رئیس باید معین نمایند.

جمعی از نمایندگان- صحیحی است

و این ترتیبی که الآن در مجلس پیش آمده است خوب نیست که هر روز یک مدتی از وقت مجلس به دستور بگذرد با این حال تذکر می‌دهم که قانون ممیزی از قوانین مهمه است و اگر آقایان موافق باشند چون طبع و توزیع هم شده است جزو دستور بشود.

رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)

حاج میرزا مرتضی- می‌خواستم عرض کنم چون دستور معین نشده بهتر این است قانون انتخابات جزو دستور بشود. دیگر بسته به نظر آقایان است.

رئیس- دستور از سابق باقی مانده است. آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- بنده با هر دوی این قانون‌ها موافق هستم هم با قانون ممیزی هم با قانون انتخابات. دیگر بسته به رأی مجلس است ولی به عقیده بنده چون قانون ممیزی امروز ...

شیخ‌الاسلام- آقا هنوز مطالعه نکردیم.

حاج میرزا عبدالوهاب- اجازه بدهید بنده همین را می‌خواهم عرض کنم. قدری تأمل بفرمائید بعد از آنکه عرایض بنده تمام شد تشریف ببرید پشت تریبون داد هم می‌خواهید بزنید بزنید. عرض می‌کنم چون قانون ممیزی امروز توزیع شده است خوب است بماند برای سه شنبه و امروز همان قانون انتخابات مطرح شود

(صحیح است)

چون تا شب عید باید شروع به انتخابات کرد و باید تکلیف این قانون معلوم شود یا رد بشود یا قبول.

رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا- قوانینی که آقایان پیشنهاد کردند البته همه اش لازم است ولی چون بنده سابقاً از طرف کمیسیون استخدام صحبت می‌کردم لهذا حالا هم عرض می‌کنم چون لازم است به زودی بودجه‌ها تمام شده و به تصویب مجلس برسد و بودجه عدلیه هم حاضر است و فقط راجع به قانون استخدام قضات عدلیه همینطور معوق مانده است چون قانون استخدام قضات هم تقریباً شبیه به همان قانون استخدام مأمورین کشوری است که تصویب فرمودید و باید حقوق رتبه اول آنرا معین کرد تا سایر مراتب هم معین شود و تا این قانون نگذرد بودجه عدلیه را هم نمی‌شود گذراند و عقب می‌افتد و بعلاوه قانون قضات هم یک چیز تازه‌ای نیست تقریباً شبیه همان قانون استخدام است که قبلاً مطالعه و تصویب فرمودید و فوریت آن هم در جلسات قبل تصویب شد. بنابراین خوب است امروز قانون استخدام قضات را جزو دستور بگذاریم آقای معاون وزارت عدلیه هم برای دفاع حاضرند که هم این قانون زودتر بگذرد و هم بودجه زودتر حاضر بشود.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده برای اینکه از وضع رفتار امناء مالیه در ولایات خیلی خوب مستحضرم لهذا به عقیده بنده آن چیزی که الزم و واجب تر از همه قوانین است قانون ممیزی است و خوب است امروز جزو دستور بشود تا در این دوره یک قدم عملی برداشته باشیم و در حقیقت ستاره درخشان دوره چهارم قانون ممیزی است که مردم را از زیر بار این تحمیلات فوق العاده نجات می‌دهد و بعد از آن البته قانون استخدام قضات مقدم است لهذا بنده پیشنهاد آقای دولت‌آبادی را تأیید می‌کنم که قانون ممیزی جزو دستور امروز شود و امیدوار هستم آقایان هم موافقت بفرمایند.

رئیس- آقای رئیس‌التجار (اجازه)

رئیس‌التجار- بنده عرضی ندارم.

رئیس- آقای آقا سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل- بنده با قوانینی که ذکر شد کمال موافقت را دارم لیکن لایحه گوگرد و نمک در دستور بود و هنوز تمام نشده بود. خواهش می‌کنم چون دو سه ماه بیشتر نمانده است که شور اولش تمام بشود آن هم امروز جزو دستور بشود.

رئیس- آقای محمد ولی میرزا (اجازه)

محمد ولی میرزا- بنده یک مطلبی داشتم پس از تعیین دستور به عرض خواهم رسانید.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاداتی که شده است. بدواً به قانون ممیزی ...

جمعی از نمایندگان- هنوز آنرا مطالعه نکرده‌ایم و کاملاً توزیع هم شده است.

رئیس- پس رأی می‌گیریم به قانون انتخابات. آقایانی که تصویب می‌کنند جزو دستور باشد قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. آقای محمد ولی میرزا (اجازه)

محمد ولی میرزا- بنده خواستم تذکر بدهم که در چند جلسه قبل پیشنهادی تقدیم کرده بودم جمعی از آقایان نمایندگان هم امضا کرده بودند و به مقام ریاست تقدیم نمودم. استدعا می‌کنم مقرر فرمائید قرائت شود. (پیشنهاد فوق به شرح آتی قرائت شد)

اینجانبان پیشنهاد می‌داریم وزارت مالیه مطالبه وجه اعانه ارومیه را از تجارتخانه طومانیانس بدارد در صورتی که تجارتخانه از عهده اداء وجه بر نیاید معادل همان وجه اعانه از پنبه‌های توقیفی مالیه تجارتخانه به فروش رسانیده وجه اعانه را بالتمام و بدون تأخیر کارسازی دارد.

رئیس- آقای حاج میرزا علی محمد (اجازه)

حاج میرزا علی محمد- این تقاضا به عقیده بنده صحیح نیست چون اگر طومانیانس ورشکست نمی‌بود و این وجه را نمی‌داد البته این پیشنهاد مورد داشت ولی طومانیانس ورشکست است و اگر چنانچه مالیه دارد که باید به تناسب به همه طلبکاران برسد و هیچ فرق بین این طلب و سایر طلب‌ها نیست و باید به طریق شرعی اقدام بشود و به اندازه‌ای که سهم می‌رسد داده شود. خوب است در این پیشنهاد هم قید بشود (به اندازه سهم) یعنی آن قدری که سهم این مال می‌شود شرعاً بدهند. اما زاید بر آن را از مال که بدهند؟ این که معنی ندارد.

رئیس- آقای محمد ولی میرزا (اجازه)

محمد ولی میرزا- بنده تصور می‌کردم این پیشنهاد محتاج توضیح نباشد و اینکه آقای دولت آبادی می‌فرمایند تجارتخانه طومانیانس ورشکسته است و باید علی السویه قراری داده شود. اولاً بنده از ورشکستگی تجارتخانه طومانیانس خبر ندارم ثانیاً عرض می‌کنم آقایان نباید فراموش فرمایند که این پولی که به تجارتخانه طومانیانس سپرده شده بود برای معامله و داد و ستد و اخذ منافع نبوده است و آن اشخاصی که از اقصی بلاد ایران یک تومان دو تومان پنج تومان برای برادران غارت زده ارومیه خودشان فرستادند ابداً قید نکرده‌اند که در تجارتخانه طومانیانس یا جهانیان یا جمشیدیان برای سود و منافع گذاشته شود مقصود آن‌ها این بوده است که این پول به مصرف اهالی غارت زده ارومیه برسد و به اعتبار دولت فرستادند که در خزانه دولت باشد و به توسط دولت به آن‌ها برسد و این تقصیر هم از دولت است واِلا در هیچ جای دنیا همچو چیزی معمول نیست که وجه اعانه را با اموال دیگری که داد و ستد می‌شود و تجارت می‌کنند مخلوط نمایند این است که بنده استدعا می‌کنم وکلای مجلس شورای ملی بیش از این راضی نشوند که به این بدبختی‌های اهالی ارومیه ظلم شود حالا که به آن‌ها مساعدت نمی‌کنند اقلاً یک اقدامی بکنند این وجهی که متعلق به خود آن‌ها است وصول شده و به مصرف خودشان برسد.

شیخ‌الاسلام- این مطلب که مطرح نیست اکثریت رأی دادند که قانون انتخابات مطرح شود.

رئیس- دوسیه حاضر نبود و دم دست نبود که تا می فرمائید حاضر و مطرح شود باید بروند و بیاورند ...

(گفتند صحیح است)

رئیس- قانون انتخابات مطرح است از ماده ۲۲ (به شرح ذیل قرائت شد)

(۳۶) ماده ۲۲- انجمن‌های نظارت فرعی پس از ختم انتخابات و استخراج آراء نتیجه اعلام نمود سپس صورت مجلس انتخابات خود را در حدود مقررات ماده ۵۲ نوشته به مُهر و امضاء انجمن و نماینده حکومت رسانیده به انجمن مرکزی می‌فرستند تا ضمیمه صورت مجلس‌های باقی حوزه انتخابیه بشود.

رئیس- کسی مخالف نیست؟

اظهار مخالفتی نشد.

ماده ۲۳ به شرح آتی قرائت شد

(۳۷)- ماده ۲۳- هرگاه در موعدی که انجمن مرکزی برای انتخابات فرعی مقرر داشته بعضی از آن‌ها صورت مجلس انتخابات خود را نفرستاده باشند انجمن مرکزی رسیدگی می‌نماید هر گاه سبب تأخیر خود اهالی بوده و عمداً از شرکت در انتخابات استنکاف ورزیده‌اند حق آنان ساقط بوده و انتخاب سایر نقاط حوزه انتخابیه معتبر خواهد بود و هر گاه سبب تأخیر موانع خارجی بوده و قبلاً انجمن مرکزی و حکومت را برای رفع آن مستحضر ساخته‌اند و حکومت رفع موانع را کرده مدتی که سبب تأخیر شده معاف و آراء آن‌ها پذیرفته خواهد بود.

رئیس- آقای ملک‌الشعراء (اجازه)

ملک‌الشعراء- بنده موافقم

رئیس- آقای شیخ‌الرئیس

شیخ‌الرئیس- بنده هم موافقم

رئیس- آقای آقا سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل- بنده خواستم یک سئوالی کنم که تشخیص اینکه آیا اهالی عمداً استنکاف کردند یا بواسطه بعضی موانع به عهده تعویق افتاد چطور باید داد؟ این یک کار مشکلی است و اگر چنانچه یک وسائل دیگری اتخاذ بشود که رفع این اشکال هم بشود البته بهتر است.

آصف‌الممالک- بنده گمان نمی‌کنم این تشخیص اشکالی داشته باشد. به صورت مجلس‌های انتخابات اگر مراجعه فرموده باشید می دانید که در خیلی از نقاط جزو که اعلان انتخابات داده بودند بعضی‌ها اظهار می‌کردند که به ما اعلان نرسیده است و خبر نداده‌اند در صورتی که در صورت مجلس انجمن مرکزی می‌نویسد: ما به آن‌ها اعلان دادیم و وسائل هم برای شان فراهم کردیم ولی حاضر نشدند در انتخابات شرکت کنند علی هذا وقتی که خودشان حاضر نشدند مطابق قانون حق آن‌ها ساقط است ولی اگر چنانچه یک موانعی پیدا شد که نگذاشتند در مدت معینی انتخابات تمام بشود و حکومت هم تصدیق کرد که بلی همچو موانعی بوده است و پنج روز دیر و زود شد آراء آن‌ها هم پذیرفته می‌شود پس این ماده اشکالی ندارد.

رئیس- مذاکرات کافی است؟ (جمعی اظهار نمودند کافی است)

رئیس- ماده ۲۴ (به شرح ذیل خوانده شد)

ماده ۲۴- انجمن‌های فرعی اوراق شکایات و عقیده خود را نسبت به شکایات مزبوره پس از ختم انتخابات در ظرف یک هفته ضمیمه صورت مجلس انتخابات به انجمن مرکزی فرستاده منحل می‌شود.

رئیس- آقای میرزا علی کازرونی (اجازه)

آقا میرزا علی- عرضی ندارم در ماده قبل عرض داشتم که گذشت.

رئیس- با این ماده کسی مخالف نیست؟

رئیس- ماده ۲۵ (آقای امیر ناصر به شرح ذیل قرائت نمودند)

(۲۳) ماده ۲۵- تعرفه‌ای که به انتخاب کنندگان داده می‌شود و محتوی فقرات ذیل خواهد بود:

۱- نمره و تاریخ

۲- اسم دارنده تعرفه و اسم پدر و اسم خانوادگی (اگر داشته باشیم) و شغل و منزل

۳- مُهر یا امضاء اعضاء انجمن

(از طرف نمایندگان- صحیح است. مخالفی نیست)

(ماده ۲۶ اینطور قرائت شد)

(۲۷) ماده ۲۶- در ساعتی که انجمن نظارت برای شروع بدون تعرفه و اخذ رأی معین نموده به امر رئیس جعبه‌ای را که برای ضبط اوراق رأی معین شده است در حضور اعضاء انجمن و حاضرین از انتخاب کنندگان باز نموده خالی بودن آن را به همه می نمایانند آنگاه درب جعبه را مختوم و مضبوط تا اوراق رأی را زا شکافی که فوق جعبه است بیندازند.

(جمع کثیری از نمایندگان- مخالفی ندارد)

(ماده ۲۸ را آقای امیر ناصر به شرح ذیل قرائت نمودند)

ماده ۲۸- انتخاب کنندگان پس از گرفتن تعرفه بلافاصله ورقه رأی خود را در حضور نظار در جعبه می‌دهند که در دفتر ثبت تعرفه نشان گذارده و باطل نموده به صاحب آن مسترد دارد صاحبان تعرفه به احتیاط مواردی که تجدید انتخاب لازم شود تعرفه خود را محفوظ خواهند داشت.

رئیس- آقای اقبال‌السلطان (اجازه)

اقبال‌السلطان- موقعی که در ماده پنج مذاکره بود آقای فتح الدوله اعتراض کردند که قید داشتن ربع مجموع عده آراء سبب تجدید انتخاب شدن تولید اشکال برای رأی دهندگان خواهد کرد. آقای ملک‌الشعراء موافق بودند و در جواب ایشان اظهار فرمودند که انتخابات یک امر اختیاری است و اجباری نیست می‌خواهند حاضر بشوند ولی در این ماده معلوم می‌شود که یک دلسوزی به حال رأی دهندگان شده است. در قانون سابق انتخابات اینطور معمول بود: اول می‌آمدند و تعرفه می‌گرفتند و بعد از آنکه تعرفه توزیع می‌شد آنوقت یک مدتی را معین می‌کردند که مردم بیایند رأی بدهند ولی در این قانون یک مرحمتی به حال رأی دهندگان شده و معین شده در همان روزی که تعرفه می‌گیرند در همان روز هم بلافاصله رأی بدهند و حال آنکه این یک کار غلطی است و باید ا ول انجمن به آن کسی که تعرفه می‌دهد او را بشناسد و ببیند آیا صلاحیت دارد یا نه؟ و حق دارد رأی بدهد یا ندارد؟ در ظرف این مدت هیجده سال چهار مرتبه در این مملکت انتخابات شروع شده است. آیا در ا ین مدت هیچ شکایتی از کسی رسیده است که یکمرتبه تعرفه گرفتن و یک مرتبه رأی دادن برای ما اسباب اشکال است و تولید زحمت می‌کند؟ بنده که چنین شکایتی نه در صورت مجلس‌ها دیده‌ام و نه در جراید خوانده‌ام معذلک نمی دانم علت این دلسوزی چیست؟ بنده مخالف نیستم ولی چیزی که بنده را وادار می‌کند این عرایض را بکنم رعایت حال اعضاء انجمن نظار است. شما می فرمائید هفت نفر اعضائی که برای انجمن نظار معین شده است در یک روز هم تعرفه بدهند چطور همچو چیزی امکان دارد که در یک روز تعرفه بدهند رأی بگیرند صلاحیت و عدم صلاحیت و شرایط انتخاب کنندگان را بسنجند؟ ابداً نمی‌شود و فقط تولید یک مشکلاتی برای انجمن نظار می‌کند همانطور که آقای ملک‌الشعراء فرمودند انتخابات امر اختیاری است و همینطور هم هست البته اشخاصی که مایل باشند اگر به آن‌ها سه مرتبه هم حاضر بشوید تعرفه بگیرید و رأی بدهید حاضر خواهند شد ولی این ماده هم برای رأی دهندگان اسباب زحمت می‌شود و هم برای انجمن نظار و اشتباهاتی در موقع دادن تعرفه و رأی حاصل می‌شود و به حال انتخابات ضرر وارد می‌آید. تصور می فرمائید در انجمن نظارت انتخابات مردم یکی یکی بطور نزاکت و مرتب می‌آیند و تعرفه می‌گیرند؟ و رأی داده خارج می‌شوند؟! خیر همچو نیست گاهی یک مرتبه غفلتاً مردم حمله می‌کنند و دویست نفر سیصد نفر پانصد نفر یک مرتبه می‌ریزند و همه تعرفه می‌خواهند و می‌خواهند رأی بدهند بنابراین انجمن نظار از عهده بر نخواهند آمد که در یک روز تمام تعرفه بگیرند و در موقع دیگر بیایند و رأی بدهند به عقیده بنده بهتر خواهد بود.

رئیس- آقای شیخ‌الرئیس (اجازه)

شیخ‌الرئیس- ماده را که بنده هیچ احتمال نمی‌دادم کسی در آن اشکال کند همین ماده بود به عقیده بنده و همه کس چه به عقیده اشخاص که تصور می‌کنند در بعضی حوزه‌های انتخابیه مردم را به زور و جبر برای شرکت در انتخابات و رأی دادن می‌آورند و چه به عقیده اشخاص که تصور می‌کنند مردم از روی مسلک و عقیده شخصی می‌آیند و رأی می‌دهند. در هر صورت اگر بنا شود اشخاصی که از چهار فرسخ پنج فرسخ مسافت می‌آیند و رأی می‌دهند یک دفعه بیایند و تعرفه بگیرند و رأی بدهند بهتر است و اینکه می‌فرمایند کسی از دو دفعه آمدن شکایت نکرده باز در این صورت هم یک دفعه مردم بیایند بهتر و ضررش کمتر است لذا بنده نمی دانم اشکال جنابعالی در کجا است؟ اما اینکه می فرمائید انجمن نظار می‌نویسد و رعایت حال آن‌ها نشده اگر بنای دلسوزی ده بیست هزار نفر را کردن بهتر است و اینکه فرمودند انجمن نظار در یک روز نمی‌تواند برسد مگر ما که گفتیم در یک روز یعنی در یک صبح تا شام مردم بیایند تعرفه بگیرند و رأی بدهند اگر وقت کم است ده روز قرار بدهند.بالاخره مدت را هر چه به نظر خود انجمن می‌رسد باید قرار داد ولی در آن قانون اولیه که نوشته بودیم ما دچار اشکال شدیم زیرا در سایر جاها مسئله انتخابات و دادن تعرفه و اخذ آراء منظم و مرتب است و اسامی اشخاصی که حق رأی دارند در دفاتر نظمیه و بلدیه و سجل احوال همه معین است و اگر اشخاصی باشند که از حق رأی محروم باشند اسامی آن‌ها هم معلوم است و انجمن نظار اسامی اشخاصی که یا حق رأی ندارند یا از حقوق مدنی محروم اند یا سن شان برای رأی دادن کافی نیست همه را می داند و در دفاتر معین ثبت و ضبط است و همینطور اگر کسی از طرف عدلیه محکوم شده باشد و حق رأی نداشته باشد یا کسی که سابقاً سنش کم بوده و حالا به حد بلوغ و رشد رسیده است یا فلان شخص از چه جهت حق رأی دادن ندارد همه این‌ها معلوم و انجمن نظار می داند بعلاوه در خارجه انواع وسائل نقلیه از قبیل راه آهن و اتومبیل و غیر میسر و فراهم است ولی ما که هیچگونه وسائلی نداریم و سجل احوال مرتبی نداریم و اشخاص باید پیاده از نقاط مختلف آمده و رأی بدهند برای اینکه زحمت و دسیسه کمتر شود بهتر این است که در یک روز بیایند و تعرفه گرفته آراء خود را در صندوق بیندازند و بعد بروند در خانه و راحت بنشینند با این ترتیب هم عده رأی دهندگان زیادتر شده و هم جریان انتخابات بهتر و سهل تر خواهد بود و اعتمادشان هم به مجلس بیشتر است و ما هم که طرفدار انتخابات عمومی هستیم باید خیلی جد و جهد کنیم که وسائل تسهیل آنرا از هر حیث فراهم آوریم واِلا اگر بنا باشد به انتخابات عمومی قائل باشیم ولی بگوئیم انجمن نظار مثلاً در تهران باشد ولی مردم از سیستان بیایند و رأی بدهند.به عبارت آخری ما سهولت امر را باید رعایت کنیم و تسهیل امر را فراهم آوریم و بهترین سهولت کار در مملکت ما که فاقد وسائل نقلیه و وسائط رابطه است رعایت است که گرفتن رأی و دادن تعرفه را در یک روز قرار بدهیم.اما اینکه می‌فرمایند تا کنون شکایتی در این خصوص نشده باید تمام شکایاتی که در اطراف انتخابات تاکنون شده هیچکدام برای این نبوده که چرا فلان ماده این قانون را اینطور نوشته‌اند بلکه اصول شکایات تمام این بوده که چرا فلان ماده قانون درباره ما تاکنون اجرا نشده است. هیچکدام در باب اساسی قانون انتخابات تابحال شکایتی نکرده‌اند و اگر این باب شکایت باز می‌شد البته از همه چیز بیشتر این زحمت و مشقت بر سر آن‌ها وارد می‌شد و اینکه فرمودند اول رأی بدهند و بعد تعرفه بگیرند و فرمودند غلط نوشته شده بنده که ملتفت نشدم در کجا نوشته شده است خوب است خودشان توضیح بدهند.

(جمعی گفتند مذاکرات کافی است- بعضی گفتند کافی نیست)

رئیس- باید رأی بگیریم. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد. آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه) (حاضر نبودند)

رئیس- آقای ملک‌الشعراء (اجازه)

ملک‌الشعراء- موافقم

رئیس- آقای آقا سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل- بنده موافقم

رئیس- آقای رفعت الدوله

رفعت‌الدوله- بنده هم موافقم

رئیس- آقای فتح‌الدوله (اجازه)

فتح‌الدوله- این ماده به نظر بنده شهدالله برای ارباب‌ها و ملاکین بسیار بسیار خوب ماده‌ای است و بنده قول موافقین را از این حیث تصدیق می‌کنم بنده در ولایات دیده‌ام که ارباب‌ها رعایا را با کمال فشار برای گرفتن تعرفه و دادن رأی به شهر می‌آورند که درباره خود یا کسانشان رأی بدهند و مقصود این ماده هم این است که ارباب‌ها وقتی رعایا را به زور و جبر برای گرفتن تعرفه به شهر می‌آورند حتی نگذارند یک بادی هم بین او بخورد که مبادا یک نفر این رعیت بیچاره را ببیند و او را از این ظلم نجات بدهد یا شاید بتواند او را از دادن رأی اجباری مانع شده و رأی طبیعی خودش را بیاورد و به صندوق بیندازد و بالاخره می‌خواهند فرصت رعایای بیچاره را بگیرند که دیگر هیچ مجال نداشته باشند یعنی در آن واحد این شخص را بیاورند پای صندوق و به او تعرفه بدهند و در همان مجلس رأی او را از دو گرفته و به صندوق بیندازند. پس این ماده برای ارباب‌ها بسیار خوب است واِلا بکلی خلاف همه چیز است و بنده مخالفم. اگر چه در جلسه قبل آقای ملک‌الشعراء این نفوذ و تحکمات اجباری ارباب‌ها را نسبت به رعایا یک نفوذ طبیعی پنداشتند و بنده از آقای ملک تعجب دارم که چطور یک همچو نفوذی را طبیعی فرض می‌کند لهذا این ماده به نظر من هیچ خوب نیست و عقیده دارم همان مثل سابق باشد.حالا فرضاً اگر مدت زیادی است ممکن است یک قدری کسر کنند و مدت را چهار روز قرار دهند به اینطور که وقتی می‌آیند تعرفه می‌گیرند سه چهار روز بعد بروند و رأی بدهند و اینطور او را مجبور نکنند که کت بسته بیاورند و تعرفه را به دستش بدهند و رأیش را از او بگیرند این است که بنده محدود کردن آراء این بدبخت‌ها را خوب نمی دانم و این ماده را یک ظلمی نسبت به رعیت می دانم و این نفوذ را هم یک نفوذ طبیعی نمی دانم.

رئیس- آقای ملک‌الشعراء (اجازه)

ملک‌الشعراء- فرمایشات آقای اقبال‌السلطان و آقای فتح‌الدوله بیشتر شبیه به هو بود نه به صحبت. به عقیده بنده بهترین مواد قانون جدید همین است و هیچ تصور نمی‌شد مخالفی در این ماده پیدا شود برای اینکه یک اصلی است که در نزد تمام مردم دنیا چه تاجر چه مهندس چه سیاسی همه محرز و مسلم است و آن سرعت و سهولت کار است و همیشه عقب یک وسائلی می‌گردند که مدت کارها را کم و کوتاه کرده اسباب سهولت را در امور فراهم کنند و مردم دنیا همیشه می‌خواهند کاری که در ظرف سه ماه یا دو ماه می‌شود در مدت یک ماه انجام دهند و سعی می‌کنند نتیجه‌ای که از سه قوه می‌گیرند از دو گرفته شود و برای اینکه در مملکت ما وسائل آمد و رفت بین شهر و قصبات نبود و انتخابات بطول می‌انجامید و ما می دیدیم که مدت انتخابات دو سال سه سال طول می‌کشید برای اینکه در همه جا محسوس شده بود (برخلاف فرمایش آقای فتح‌الدوله) رعایا را به زور می‌آورند. شاید در اصفهان این کار را کرده‌اند.

(همهمه بین نمایندگان)

سلیمان میرزا- هو چرا می‌کنید؟ خودتان هو می‌کنید آنوقت به دیگران ملامت می‌کنید؟

ملک‌الشعراء- مجلس وقتی که به صحت اعتبارنامه یک عده از نمایندگان رأی داد و آن نمایندگان در مجلس تشریف آورند دیگر حق ندارند بطور کلی بگویند که در همه جای ایران رعایا را به زور شلاق می‌آورند و از آن‌ها رأی می‌گیرند. بنده خواستم به آقای فتح‌الدوله عرض کنم که اینطور نیست و اگر هم هست بطور کلی نیست و در یک مجلسی که به صحت اعتبار نامه‌ها رأی می‌دهند نباید این حرف‌ها گفته شود واِلا البته جریان انتخابات اصفهان و همه جا خیلی خوب بوده و قصد بنده این نیست که خوبی انتخابات اختصاص به یک نقطه داشتند که آقایان از هر سمت فریاد می‌زنند فلان جا خوب بوده فلان جا بد. غرض ما سهولت انتخابات و رعایت حال همان رعایای بدبختی بوده است که فرمودند آن‌ها را می‌زنند و به زور می‌آورند چون غالباً انتخابات یا در زمستان سرد یا در تابستان گرم به عمل می‌آید لذا ما قائل شدیم آن رعایا به قول حضرت عالی آن‌ها را می کشانند و می‌آورند و به قول بنده بر حسب وظیفه خودشان می‌آیند اگر یک دفعه بیایند بهتر است و اگر هم فرضاً شلاق می‌خورند باز یک دفعه بخورند بهتر است. غرض این است هر چه می‌شود یک دفعه بشود که دیگر بیچاره‌ها دو مرتبه معطل نشوند و برای این بوده است که تمام آقایانی که می‌روند تعرفه بگیرند چه تجار چه کسبه چه اغنیاء چه جنابعالی چه بنده وقتی که انجمن نظار ما را شایسته و لایق رأی دادن دانست همه رأی خود را در جیب و تعرفه را در دست داشته باشند که یک جا بدهند تا دیگران نتوانند رأی ما را از ما بخرند یا به تملق و یا به قول شما با شلاق از ما بربایند برای این بوده است که رأی در جیب رأی دهنده حاضر باشد که پس از اخذ تعرفه فوری رأی خود را بدهد. اما اینکه آقای اقبال‌السلطان فرمودند این مسئله اسباب زحمت انجمن نظار است و در یک روز چطور می‌شود هم تعرفه گرفت و هم رأی داد جواب این مسئله را آقای شیخ‌الرئیس فرمودند. ما نگفتیم که در یک روز همه بیایند و تمام تعرفه گرفته و رأی بدهند سابق بر این ده روز برای دادن تعرفه و ده روز برای گرفتن رأی معین شده بود حالا آن ده روز اول را پانزده روز معین کرده‌اند که در ظرف این پانزده روز به ترتیب روزی صد نفر دویست نفر به قدری که هیئت نظار صلاح بداند و بتواند تعرفه بدهد بیایند تعرفه بگیرند و رأی بدهند باید دانست که زحمت انجمن نظار در دادن تعرفه است نه در گرفتن رأی. زحمت گرفتن رأی چیست وقتی تعرفه دارند و با نمره ثبت کردند گرفتن رأی و انداختن در صندوق زحمت ندارد. آقای فتح‌الدوله یک اظهار غریبی کردند فرمودند این ماده برای مالکین خوب است اگر چنانچه ملاکین بتوانند و قوه داشته باشند که یک قسمت از مردم را برای یک امری سوق بدهند یقین بدانید برای دفعه دوم و سوم هم قوه دارند زیرا قوه آن‌ها مربوط است به مالک بودن و آن نفوذی که آنرا طبیعی فرض کردید در هر صورت آن نفوذ باقی است منتهی ما می گوئیم آن نفوذ یک دفعه اعمال بشود. شما می گوئید دو دفعه اعمال بشود و این که فرمودید بنده نفوذ ملاکین را طبیعی فرض کردم مقصود بنده آن شب تقدیس و تقدیر نفوذ طبیعی شخص و آدم سیاسی نبود مقصود بنده رد کردن نفوذهای غیر طبیعی بود موضوع دو تا است نتیجه‌ای که آن شب بنده گرفتم این بود که اگر یک شخص توانست یک عده جمعیت را بواسطه آواز خوب یا قلم خوب یا نطق خوب جلب کند چه باید کرد مقصودم این بود که اگر یک شخص نفوذ دولت را که برای ا جرای اوامر دولت و خدمات ملت به او سپرده‌اند این نفوذ را اگر بخواهد در غیر موقع استعمال کند برای انتخاب خود یا رفیقش صرف کند این نفوذ طبیعی و حقوقی نیست و هر ساعت ممکن است آنرا از آن شخصی گرفت به این جهت گفتیم باید برای این نفوذ یک حدی وضع کنیم ما می گوئیم اشخاصی که دارای نفوذ دولتی هستند در آن محل مخصوص که مأموریت دارند نباید اعمال نفوذ کنند واِلا قصد بنده این نبود که نفوذ ملاکین طبیعی است یا نه در آن باب داخل نشدیم. اگر بایستی در آن قسمت هم داخل شد بایستی پیشنهاد کند اشخاصی که رعایا دارند نه خودشان می‌توانند شرکت در انتخابات کنند نه رعایاشان شاید بنده هم موافق باشم ولی این ماده مربوط به ملاک نیست بلکه این ماده مخارج انتخابات و زحمت مردم را کم می‌کند و بالاخره برای اشخاص رأی دزد مجال پیدا نمی‌شود که در بین دادن تعرفه و گرفتن رأی آن عده رعایای بیچاره و بدبخت که دلتان برای شان می‌سوزد و می گوئید این‌ها را این طرف و آنطرف می‌کشند و بالاخره یک رأی قالبی در جیبشان می‌گذارند ما بایستی از این رأی‌های قالبی جلوگیری کنیم.

رئیس- چند دقیقه تنفس. مایل هستید؟ (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- بنده موافقم

رئیس- آقای تدین (اجازه)

تدین- از مجموع مذاکرات موافقین این ماده بنده اینطور فهمیدم که مقصودشان سرعت در عمل بوده است و کی اتلاف وقت اشخاصی که از دهات اطراف به سایر نقاط می‌آیند و رأی می‌دهند و بالاخره آقای ملک‌الشعراء یک مسئله اساسی را اظهار کردند که اصولاً بنده با آن موافق هستم و آن این است که وقت با قیمت ترین چیزها است بلکه برای هر کار اول سرمایه است به همین جهت است که در سایر جاها و ممالک دیگر رعایت این نکته را کرده و ورقه تعرفه نمی‌دهند. و فقط اکتفا می‌کنند به ارائه دادن ورقه سجل احوال (البته در ایران هم یک روزی همین ترتیب پیش خواهد آمد در موقعی که در تمام مملکت یک سجل احوال منظمی باشد احتیاج به تعرفه نخواهد بود سجل احوال خودش کافی است) اما در ممالک دیگر باید تصدیق کرد یک چیزهای دیگری هم هست که در مملکت ما نیست اولاً اشخاصی که رأی می‌دهند ورقه رأی شان را خودشان می‌نویسند ولی در مملکت ما می‌شود گفت در صد نود و پنج دیگران برای آن‌ها می‌نویسند و صدی پنج شاید خودشان بنویسند. بنده با آن قانون سابق از نقطه نظر شخص خودم موافقت کاملی نداشته‌ام و الآن هم ندارم. موافقت بنده هم راجع است به اینکه بی سواد و باسواد در این مملکت مخلوط شده‌اند و اغلب معایبی که تولید می‌شود از این نقطه نظر است زیرا رعیت دسته دسته در تحت نفوذ هر متنفذ آمده ندانسته و نفهمیده بر طبق نفوذ مالک رأی می‌دهد و این از نقطه نظر بیسوادی است و قانون هم دانسته انتخابات ایران را خیلی عریض و طویل قرار داده و اگر سواد شرط می‌شد البته بهتر بود ولی نشده است و امروز هم البته سیر قهقرائی کار بسیار غلطی است. این را تصدیق می فرمائید اعم از اینکه شهرها یا دهات یا قصبات ملاحظه می‌کنیم این مسئله طبیعی است که اغلب رأی دهندگان بیسواد هستند بنابراین باید کاری کرد که حتی الامکان یک نفوذهای غیر مشروعی اعمال نشود و اگر هم بشود لااقل کمتر بشود. بعد از این مقدمه در این ماده قانون مشکلاتی به نظرم می‌رسد که به عرض آقایان می رسانم حالا قطع نظر از اینکه این ماده به نفع متنفذین تمام می‌شود این موضوع دیگری است ولی وقتی از نقطه نظر عمل وارد شویم خواهیم دید خیلی اشکالات هم تولید می‌شود برای اینکه در شهرها چون انجمن‌های فرعی هم تشکیل می‌شود مثلاً در تهران پنج انجمن جزء دارد ممکن است امر انتخابات درست انجام شود. ولی در نقاط خارج که دویست نفر یا پانصد نفر یک مرتبه از اطراف از دهاتی و غیره هجوم می‌آورند با چه سرعت عملی می‌شود این قضیه را مطمئن شد که با یک نظم و ترتیب و بدون هجوم آوردن و داد و فریاد و منازعه با یکدیگر که چرا او جلو رفت و من عقب رفتم این قضیه بطور خوش خاتمه پیدا کند منتها خواهید گفت بلیط ورودیه برای آن‌ها درست می‌کنیم باز آن سرعت عملی که در نظر دارید تأمین نمی‌شود این مسئله را آقایان در نظر داشته باشند. مسئله تعرفه غیر از انداختن رأی در صندوق است به این کندی عمل که عموماً در اشخاص هست از صبح تا ظهر منظماً و مرتباً و بلافاصله بخواهند تعرفه اشخاص را بنویسند چقدر می‌توانند بنویسند؟ منتها در یک ساعت اگر بتوانند پنجاه تعرفه بنویسند ولی در یک ساعت می‌توان دویست رأی گرفت به این جهت این مسئله تولید زحمت و اشکال می‌کند. در عوض اینکه شما می‌خواهید از یک طرف صرفه جوئی کنید از طرف دیگر تولید اشکال می‌شود و مسئله تهاجم هم موجب اشتباه کاری می‌شود و ممکن است یک عده در شهرها و این جا تعرفه بگیرند و رأی خود را بدهند و یک ساعت بعد هم در جای دیگر بروند تعرفه بگیرند و رأی بدهند و رفع این اشکالات بهیچوجه ممکن نیست. اگر بفرمائید اشخاصی که عضو انجمن نظار هستند آن‌ها را بشناسند اینطور نیست زیرا وقتی متصل یک عده اشخاص کثیری بیایند تعرفه بگیرند دیگر برای آن‌ها حواس باقی نمی‌ماند حتی ممکن است فردا هم به یک عنوان دیگر بیایند و رأی بدهند بنده این قضیه را در خود تهران از نقطه نظر عدم معرفت و شناسائی به حال اشخاص دیگری که علاقمند به انتخابات هستند دیگر دسترسی ندارند که (پروپاگاندا) و تبلیغ بکنند و یک عده اشخاص همینطور کورکورانه می‌آیند و تعرفه می‌گیرند و رأی می‌دهند باز به نفع متنفذین و ارباب‌ها تمام می‌شود دلیلش را هم عرض می‌کنم در تمام حوزه‌های انتخابیه ملاحظه بفرمائید. در سابق اشخاصی که تعرفه گرفته‌اند یعنی آن مقدار تعرفه‌ای که گرفته‌اند و توزیع شده است وقتی مقایسه نمائید با اشخاصی که آمده‌اند و رأی داده‌اند در هیچ جا مساوی نیست همه جا عده تعرفه بگیر زیادتر از عده رأی دهنده بوده است. برای چه اینطور بوده؟ فلسفه اش این است که ابتدا در تحت یک تأثیراتی خواه نفوذ خواه خواهش یا من بمیرم تو بمیری خواه به جهات دیگر یک عده اشخاص راجع می‌کنند می‌روند تعرفه می‌گیرند وقتی تعرفه را گرفت در موقع رأی دادن نمی‌آید زیرا وقتی برای آن‌ها موقع طفره باقی بوده چنانچه در خود تهران هفده هزار تعرفه داده‌اند و یازده هزار رأی اخذ شد. در صورتی که در تهران قطعاً نمی‌شود اعمال نفوذ کرد. اما در جاهای دیگر هفتاد هزار تعرفه داده‌اند و سی و شش هزار رأی برداشته‌اند علت این بوده است که در تحت یک نفوذها و بواسطه یک تأثیراتی آمده‌اند تعرفه گرفته‌اند و بعد در موقع رأی دست و پائی کرده‌اند و رأی نداده‌اند و در هر حال باید این اشکالات را یک طوری رفع کرد. حالا در طرزش بنده عقیده خاصی ندارم. شور اول است و ممکن است برای شور دوم عقیده خاصی پیدا کنم. ولی به این طرف هم ممکن است که لااقل یک روز را تخصیص بدهند برای تعرفه فردا را برای اخذ رأی که فاصله در بین باشد واِلا در عمل دچار اشکال خواهیم شد. یک عده برخلاف وجدان خودشان در تحت تأثیراتی واقع خواهند شد که مجبور می‌شوند برخلاف عقیده شان رأی بدهند خوب است اقلاً فاصله‌ای قرا بدهند که اگر اشخاصی بخواهند حقیقتاً با کمال سادگی و غر قانون انتخابات رأی بدهند مجال داشته باشند واِلا منکر نفوذ نمی‌شود شد و نفوذ امری است طبیعی در جامعه بشر از بشر هم که تنزل کنیم در جامعه حیوانات هم این نفوذ طبیعی است و باید از نفوذهای غیر مشروع جلوگیری نمود که دسیسه و تهدید و تطمیع در انتخابات واقع نشود واِلا اگر ما متوقع باشیم که اعمال نفوذ نشود هیچ فلسفه و منطقی نیست بنابراین یک راه عملی که بنظر بنده رسیده است این است مع ذلک آقایان مختارند.

مخبر- اگر آقایان نظرشان باشد در همان موقعی که مذاکره اصلاح قانون انتخابات بود شخص بنده با انتخابات عمومی به این نظر مخالف بودم ولی متأسفانه عقیده بنده در مجلس پذیرفته نشد و گفتند نمی‌توانیم به قهقرا برگردیم بالاخره رأی داده شد که انتخابات عمومی باشد. آمدیم سر انتخابات عمومی که ما مأمور بودیم از طرف مجلس در قانون انتخابات بکنیم همانطور که آقای ملک‌الشعراء فرمودند یک قسمت راجع به سرعت جریان انتخابات بود زیرا انتخابات از اول تا آخر که شروع می‌شود بواسطه یک موانع و مشکلاتی شاید دامنه اش یک سال دو سال طول می‌کشید. چاره‌ای هم نداشتیم می‌بایستی از انجمن نظار مأمورین به اطراف بروند و انجمن نظار تشکیل بدهند و مردم را خبر کنند مدتی تعرفه بگیرند و رأی بدهند. این مشکلات در کار بود ولی نظر ما در کمیسیون این بود که حتی‌الامکان کاری بکنیم این مشکلات برطرف شود و از این اعمال نفوذها و دسیسه کاری‌های نامشروعی که در انتخابات می‌شود جلوگیری کنیم. اگر انتخابات راجع به شهرها بود ما محتاج به این مذاکرات نبودیم زیرا اهالی شهر تکلیف خودشان را می دانند ولی چون انتخابات عمومی است و نمی‌شود قصبات و دهات را از انتخابات محروم کرد این بود که از یک طرف خواستیم سرعت جریان انتخابات را معمول بداریم و از یک طرف هم از بعضی اعمال نفوذ و دسیسه‌ها جلوگیری کنیم قائل شدیم به اینکه انجمن نظاری که معین می‌شود در همان مجلس که تعرفه می‌دهند کسی رأی می‌خواهد بدهد همان وقت بدهد و این قسمت مخصوصاً در بلوکات و دهات چنانچه به تجربه رسیده است خیلی مفید واقع می‌شود زیرا غالباً اتفاق می‌افتد بعضی‌ها تعرفه می‌گیرند ولی برای روزی که می‌خواهند رأی را بیاورند یک موانعی مخصوصاً برای دهاتی‌ها تولید می‌شود که مراجعت شان خیلی مشکل است حالا در شهر شاید همانطوری که آقای تدین فرمودند یک کسی عقیده اش تغییر کند یا در بدو امر در تحت نفوذی واقع شده است و بعد از آن خود را از قید آن نفوذ آزاد کرده و رأی بدهد ولی در دهات اعم از اینکه اعمال نفوذ کرده باشد یا نکرده باشد حاضر است رأی خود را بدهد ولی تصدیق می‌فرمائید که غالباً رعیت بیچاره موقع آبیاری و زراعت و گرفتاری اگر بنا باشد یک روز بیاید تعرفه بگیرد و یک روز برگردد رأی بدهد خیلی مشکل است خاصه برای ما یک وسایلی نیست که انجمن‌های نظار را نزدیک به هم تشکیل بدهیم و ناچاریم حوزه‌های فرعی که معین می‌شود در پنج فرسخی و شش فرسخی معین کنیم که در آن جا بیایند تعرفه بگیرند و برگردند و حالا ملاحظه می فرمائید چقدر مشکل استبرای یک رعیت که از پنج فرسخی و شش فرسخی بیاید و دو روز هم معطل شود آنوقت تعرفه بگیرد و بعد از چند ورز دومرتبه محتاج شود که برگردد و رأی بدهد. به این نظر بود که ما فکر کردیم اگر در همان روز که می‌آیند تعرفه بگیرند رأی بدهند از یک قسمت زحمت آسوده می‌شوند اسباب اشکال هم برای آن‌ها فراهم نمی‌شود و اینکه فرمودند شاید اشخاصی که می‌آیند تعرفه بگیرند هجوم بیاورند و برای هیئت نظار اسباب اشکال بشود. فرق نمی‌کند اگر در این صورت هجوم آن‌ها اسباب اشتباه و اشکال شود البته برای رأی دادن هم هجوم آن‌ها اسباب اشتباه می‌شود پس هیچ فرق نمی‌کند زیرا آنوقت می‌آمدند و تعرفه را می‌گرفتند و بعد از یک ماه یا بیست روز می‌آمدند و رأی خودشان را می‌انداختند ولی حالا در همان جلسه می‌اندازند در صندوق هم او آزاد می‌شود و هم انجمن نظار مدتی به انتظار نمی‌نشینند. اما در شهرها و شعبات متعددی که در شهرها تشکیل می‌شود فرمودند ممکن است یک نفر از این جا برود در یک جای دیگر هم تعرفه بگیرد. در این صورت هم فرق نمی‌کند ممکن است این جا بیاید تعرفه بگیرد و باز برود در انجمن دیگری هم به اسم دیگر مجدداً تعرفه گرفته و بعد از ده روز در موقع رأی هم در هر حوزه حاضر شده و رأی خود را بدهد این‌ها به نظر بنده هیچ فرق ندارد و به طوری که عرض کردم عمده نظر ما برای سهولت امر و برای این بود که اگر اعمال نفوذ و دسیسه شود جلوگیری شود. اگر آقایان دقت بفرمایند می‌بینند باز در این صورت اعمال نفوذ کمتر شده است زیرا در صورت اول هم اشخاصی که دارای یک نفوذی باشند اگر بخواهند اعمال کنند ممکن است رعایا یا اشخاص بیسواد روزی که می‌آیند تعرفه می‌گیرند تعرفه را از آن‌ها بگیرند و بگویند فلان روز بیائید رأی بدهید یا در همان روز اول می‌گویند شما بروید تعرفه بگیرید و فلان رأی را بدهید یا اینکه این ورقه رأی را بیندازید. به هر صورت که باشد باز وقتی که ملاحظه می فرمائید می‌بینید سهولت در این مسئله است و دسیسه هم کمتر می‌شود زیرا به رأی مستقیم یا خودش رأی بدهد یا دیگری داده باشد یک نفر اعمال نفوذ می‌کند نه دو نفر. این بود نظریات کمیسیون حالا اگر آقایان نظری دارند که هم در آن تسریع منظور شود و هم جلوگیری از اعمال دسیسه باید پیشنهاد کنند و در کمیسیون مطرح مذاکره شود و بالاخره عقیده ما هم سهولت امر انتخابات بود و هم رعایت اینکه انجمن نظار موفق شود که عامه را شرکت در انتخابات داده و از یک طرف هم خرج و زحمت و اشکال کمتر فراهم شود حالا اگر آقایان بتوانند این نظریات را به یک صورت دیگر پیشنهاد کنند البته کمیسیون هم قبول خواهد کرد.

(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)

رئیس- چون ظهر است جلسه ختم می‌شود.

آقا سید فاضل- بنده پیشنهادی داده بودم قرائت نشد. (پیشنهاد مزبور به مضمون آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که محل دادن تعرفه و اخذ رأی متحد نباشد و یک جا تعرفه بدهند و در محل دیگر اخذ رأی شود. (سید فاضل کاشانی)

رئیس- موضوع مذاکرات پس فردا (بعضی از نمایندگان- قانون ممیزی بعضی دیگر- قانون انتخابات)

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده تقاضا می‌کنم قانون ممیزی که در جلسه قبل جزو دستور بود فردا جزء دستور باشد.

رئیس- حاج نصیرالسلطنه (اجازه)

حاج نصیرالسلطنه- در چند ماه قبل از این دولت بنا بر احتیاجاتی که داشتند یک مؤسسه گارد شهری تشکیل دادند و پیشنهاد هم به مجلس شورای ملی کردند و در کمیسیون اعمال نظر شده و لایحه آن هم تقدیم گردید اگر آقایان موافقت کنند بنابر احتیاجات فوری که هست و این لایحه جزو دستور سه شنبه گذارده شود خیلی به موقع است.

رئیس- آقای محقق‌العلماء (اجازه)

محقق‌العلماء- بنده عرضی ندارم.

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- بنده عرضی می‌کنم اول قانون ممیزی باشد و بعد از تنفس قانون انتخابات که تا قبل از حمل تمام شود.

رئیس- آقای محمد ولی میرزا (اجازه)

محمد ولی میرزا- بنده هم نظرم این بود که آقای آقا سید یعقوب فرمودند یعنی قانون ممیزی باشد آنوقت اگر آقایان اصرار دارند بعد از تنفس قانون انتخابات مطرح شود ولی بدواً قانون ممیزی باشد زیرا شور دوم آن است و از اول حمل باید به موقع اجرا گذارده شود.

رئیس- آقای حاج نصیرالسلطنه (اجازه)

حاج نصیرالسلطنه- بنده مخالفت ندارم از اینکه قانون ممیزی جزو دستور شود البته قانون ممیزی هم باید بگذرد ولی این مردمان بدبخت بیچاره گرسنه که مدتی است مشغول خدمت به دولت هستند و چندین ماه است دولت بر احتیاجی که داشته آن‌ها را استخدام و اجیر کرده باید رعایت حال این‌ها را هم کرد و به نظر بنده این لایحه تعیین تکلیف آن‌ها بر هر چیزی مقدم است.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدلله- با اینکه هر یک از پیشنهادها در موقع خودش مهم است و باید زودتر بگذرد ولی بنده دو پیشنهاد دارم که جزو دستور باشد اگر آقایان موافقت نمایند دیگر نمی دانم کدام یک از آن‌ها الزم است. یکی پیشنهاد شاهزاده سلیمان میرزا که راجع به قضات کردند و خیلی لازم است باید تعیین تکلیف بودجه‌ها هر چه زودتر بشود و امسال امیدوار هستیم قبل از حمل بودجه‌های مملکت معین شود و وارد در ترتیبات مشروطیت شویم و این اول قدم است که بر می‌داریم. یکی دیگر از پیشنهادهای بنده راجع به بودجه معارف و حقوق مدارس است که آن‌ها هم در تحت طبع است و تا رو سه شنبه حاضر می‌شود تصور می‌کنم اگر آقایان تصویب کنند آن قسمت را که مخصوصاً راجع به مدارس است (زیرا سایر قسمت‌ها را عجله نداریم) ولی انصافاً باید تصدیق کرد که قسمت مدارس به تأخیر افتاده و تمام در زحمت اند و یک عده از آن‌ها مدتی است در مجلس متحصن اند و تکلیفشان معلوم نیست جزو دستور باشد و ت صور می‌کنم زیاد هم مذاکره ندارد و زود می‌گذرد.

رئیس- آقا میر سید حسن (اجازه)

آقا میر سید حسن کاشانی- خواستم عرض کنم بودجه معارف را چهار هفته است می‌گویند بیرون می‌آید و هنوز بیرون نیامده است خوب است هر چه زودتر تکلیف معلمین مدارس معین شود.

رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)

سدیدالملک- بنده مقیاس گرفته‌ام در این مدت بیست ماه عمر مجلس چهار ماه از آن برای تعیین دستور حرف زدیم و یک مدتی هم به انتظار بودیم که جمعی آمده و جمعی نیامده‌اند. و یک مدت هم در خصوص صبح و عصر بودن جلسات صحبت می‌کنیم. بنده عرض می‌کنم چهار قانون مهم است یکی قانون ممیزی و دیگر قانون انتخابات و قانون استخدام قضات و شورای دولتی. هر روزی یکی را جزء دستور بگذاریم و پنجشنبه را هم برای مطالب متفرقه و نیز دستور را خود آقای رئیس معین کنند زیرا به اینطور که هر روز چه باشد و چه نباشد وقت مجلس تلف می‌شود و قوانین هم نمی‌گذرد.

رئیس- پیشنهادی از طرف آقای مستشارالسلطنه رسیده قرائت می‌شود (به شرح آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌نمایم دستور ایام هفته به این طریق معین و قطعی شود:

شنبه و یکشنبه قبل از تنفس قانون انتخابات- بعد از تنفس شورای دولتی

سه شنبه و چهارشنبه قبل از تنفس قانون ممیزی- بعد از تنفس لوایح فواید عامه

پنجشنبه قبل از تنفس لوایح بودجه بعد از تنفس متفرقه.

بعد از اتمام لوایح فوق تجدید شود (مستشارالسلطنه)

رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه- بنده می‌بینم اغلب آقایان مذاکره در دستور می‌کنند و یک جلسه دستور معین می‌شود جلسه دیگر بهم می‌خورد و به این وسیله اوقات مجلس هدر می‌رود. تصور می‌کنم لوایحی که فعلاً خیلی مهم است و باید زودتر حل شود از قبیل انتخابات و ممیزی و شورای دولتی و فواید عامه و لوایحی است که از کمیسیون بودجه داده شده و عجالتاً این‌ها هم است باید سعی بکنند که این‌ها تمام شود وقتی که تمام شد باز پیشنهاد کنند که دستوری برای ایام هفته تعیین شود به این ترتیب عجالتاً قدری کمتر در اطراف دستور مذاکره می‌شود.

رئیس- می‌خواهید طبع و توزیع کنیم (اظهاری نشد) (پیشنهاد آقای سدیدالملک به شرح ذیل قرائت شد)

این بنده پیشنهاد می‌نمایم که دستور به ترتیب ذیل معین شود.

شنبه- شورای دولتی

یکشنبه - انتخابات

سه شنبه- ممیزی

چهارشنبه- قضات عدلیه

۵ شنبه- متفرقه و بودجه (سدیدالملک)

رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)

سدیدالملک- عرضی ندارم به شرط اینکه آقایان تغییرش ندهند.

رئیس- در پیشنهاد ایشان رأی گرفته می‌شود. آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو- بنده تصور می‌کنم تا وقتی که آن ماده در نظامنامه هست که در هر موقع مجلس دستور را معین می‌کند این پیشنهادها بلااثر است در آن موقع هم که پیشنهاد شد در ایام هفته هر روز چه مسائلی جزو دستور باشد بنده عرض کردم این پیشنهاد عملی نیست نتیجه اش را هم دیدیم که در یک جلسه رأی دادیم و در جلسه دیگر آن بهم خورد.

عقیده بنده این است که اگر در عوض این پیشنهادها تعیین دستور را به اختیار خود آقای رئیس واگذار کنند بهتر است و اوقات کمتر تلف می‌شود و مرتب تر خواهد بود.

رئیس- این مخالف نظامنامه است و اگر پیشنهادی هم راجع به نظامنامه بشود باید برود به کمیسیون و بعد دو شور در آن بشود تا قانونیت پیدا کند. بالفعل رأی می‌گریم به قانون ممیزی. آقایانی که تصویب می‌کنند قانون ممیزی جزو دستور سه شنبه باشد قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد. (مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس - مؤتمن‌الملک