مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ مهر ۱۳۰۴ نشست ۲۰۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ مهر ۱۳۰۴ نشست ۲۰۰

مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ مهر ۱۳۰۴ نشست ۲۰۰

جلسه دویست

صورت مشروح مجلس یکشنبه مهرماه ۱۳۰۴ مطابق هشتم ربیع الاول ۱۳۴۴

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر بریاست اقای تدین نایب رئیس تشکیل گردید صورت مجلس سه شنبه سی و یکم شهریور را آقای آقا میرزا شهاب قرائت نمودند.

نایب رئیس ـ آقای مدرس (اجازه)

مدرس ـ بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم.

نایب رئیس ـ آقای اتحاد (اجازه)

اتحاد ـ قبل از دستور عرض دارم

نایب رئیس ـ آقای شوشتری (اجازه)

شوشتری ـ قبل از دستور عرض دارم.

نایب رئیس ـ آقای شریعت زاده (اجازه)

شریعت زاده ـ قبل از دستور عرض دارم

نایب رئیس ـ نسبت بصورت مجلس اعتراضی نیست؟

(گفته شد: خیر)

نایب رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد اقا مدرس (اجازه)

مدرس ـ بنده قبل از وقوع این وضعیات ناگوار غیر منتظره تبدار بودم. مقارن شد با این وضعیات. حا ل من هم خیلی سخت تر است. این دو سه روزه که قدرت بر حرکت نداشتم حالا هم با عانت اعانت کنندگان خدمت آقایان رسیدم و خودم را مکلف دیدم که یک عرایضی بکنم و از مقام ریاست تقاضا و خواهش بکنم دولت را احضار کنند و کشف حقیقت و هویت این اوضاع گماهو حقه از برای من وسایر آقایانی که شاید بلد نباشند بشود. البته همچو نمود که اگر من نیایم این صحبت داشته نشود البته همه آقایان بعقیده من به وظیفه خودشان رفتار می‌کردند ولی از باب اینکه از هم قطار‌های خودم عقب نمانده باشم آمدم. حالا هیئت دولت نیستند من هم ناخوشم ولی اظهاراتم را می‌کنم البته اظهارات من بگوش اقایان می‌رسد مقام ریاست هم آنها را احضار می‌کنند یا در همین مجلس یا در مجلس دیگر بیاناتی که آنها بفرمایند البته آنوقت من هم می‌شنوم آقایان هم می‌شنوند. یا قانع می‌شویم یا نمی‌شویم. من و همه (گمانم این است همه یا اکثر) با اینکه نظر بد بدولت نداریم و او را در حفظ اصلاح مافات می‌بینم و امیدوارم تکمیل شود آن مقاصد از برای مملکت ولی ما تمام خدمت گزار مردمان این مملکت هستیم خاک بر سر وکیلی که یکیش خودم باشم که شکمش سیر باشد و یک مو کلش را گرسنه و مضطرب ببیند و بقدر امکان تلاش خودش را نکتد.

(جمعی از نمایندگان ـ صحیح است)

البته پریروز (روز اول که مسئله ارزاق بود) یک مسئله بود مهم. جای تأسف از برای همه بود و هست. البته تصدیق داریم که امسال آفات بوده است نقطه کم آبی بوده است. خصوص در اطراف طهران حوادث بوده است ولی دولت و مجلس تمام مکلفند بذل جهد کنند از برای اینکه بقدر میسور راحتی مردم را از جهت معاش اقل فراهم کنند (البته معاش درجه اعلا مال دیگران است) اول این عنوان شد بعد در خلل این مطالب یک چیزهایی اتفاق افتاد. در مجلس ریختن اتفاق افتاد. شکستن و زدن و بعضی نغمات دیگر اتفاق افتاد بنده هم با حالت تب آمدم بیرون مجلس بواسطه اینکه مجلس قدری خلوت شود آنجا ایستادم وقدری دلداری دادم بمردم باآنها شریک شدم در این مصیبت که حق را بجانب آنها می‌دهم. اطمیناناتی هم بقدر خودم به مردم دادم بعد منتهی شد بگرفتنها. بستنها. حبسها. زنها. مردها. کوچکها. بزرگها. و منتهی شد بتوسلاتی که بعقیده من خیلی غیر مشروع است. البته موکلین حق دارند هر مطلبی دارند خدمت آقایان وکلا ومجلس شورای ملی که خدمتگذارآنها است اظهار بدارند و آنها هم بذل جهد باید بکنند در انجام آن و هم چنین دولت که سر کار است ولی منتهی شدن ببعضی تشبشات هیچ داخل هیچ کاری نبود. یا اینکه توهین ببعضی مردمان محترم داخل نبود و حقایق این مطلب ومطالب وهویت انها کاملا به شخص من که مکشوف نیست. اگر بر شخص من معلوم بود با این کسالت که شرعاًو عقلاً ملزم نبودم نمی‌آمدم اینجا. و به شخص من یک حرفی پیغام دادن قانع نمی‌شوم. باید بیان حقایق و هویت مطالب در این مقام مقدس بشود که یک مقام رسمی است که حقیقت مورد اثبات و نفی بشود. الان که دولت حاضر نیست که این اظهارات مرا جواب بدهد و کشف حقایق بشود و بببنیم مردمانی که حبسند منشأش نان خواستن است؟ مردمانی که حبسند منشأش عملیات دیگر است. علاوه بر این منشأش توسلات غیر مشروع است؟ علاوه بر این فکر شب و روزی را خرج ارزاق کرده‌اند؟ نصایح بنده را که در عرض ده روز صد فرسخ راه اطراف طهران رفتیم و تحقیق از وضعیات کردم و بآنها گفتم ترتیب اثر برش دادند یا ندادند؟ امروز که روز سختی نیست اگر بنا شد سخت بر مردم باشد پس فردا که یک سرما و یک بارندگی می‌شود آنوقت چه می‌شود؟ اگر یک طفلی از گرسنگی بمیرد از باب نبودن نان…. یک دفعه از باب نداشتن پول است که المفلسون فی خطر عظیم. یک دفعه از باب نبودن نانست. من عقیده‌ام این است که حضرت می‌فرماید: بدترین درد است که شخص بخوابد سیر و اطرافش باشند که از درد گرسنگی بنالند. وای برما اگر همچو اتفاقی بیفتد. (جمعی از نمایندگان صحیح است) حالا از مقام ریاست معذرت می‌خواهم که خیلی با کمال بی ادبی ایستادم و هم صحبت داشتم. البته این عرایض که من کردم خیلی مختصر است ولی اصل مطلب این است که خبر کنند دولت بیایند حقیقت مطلب کشف شود از آن یک طفلی که قدم برداشته است و او را گرفته‌اند یا اینکه آمده است این شیشه را شکسته است مسبب این کار را معین کنند چه اشخاصی بودند حقیقت را بفرمایند و اینکه بر من تنها خبر بدهند که حسن یا حسین یا فلان من قانع نمی‌شوم. باید همین طورکه من دراین مقام رسمی با دولتی که نظرمخالفت با او ندارم واو را در حفظ اصلاح مافات می دانم آدم اینجا ودردم را اظهار کردم آنهم بیاید علاج داد همه راباید اینجا بفرمایند وهمه را قانع کنند.

حمعی از نمایندگان صحیح است.

نایب رئیس آقای اتحاد (اجازه)

اتحاد عرابضی که بنده حضور مبارک آقایان باشد محترم می‌خواهم عرض کنم مجبورم قبل از دستور عرض کنم. اگر بخاطر مبارک اقایان باشد در سال گذشته در موقعی که بودجه وزارت داخله مطرح بود بنده بعنوان مخالفت با بودجه وزارت داخله راجع بوضعیات دیلمان و سیاهکل که یکی از حوزه‌های انتخابیه لاهیجان است عرایض کردم و آنروز عرض کردم که دو نفر از اشقیا و قطاع الطریق و دزدها را بعنوان رئیس امنیه آنجا گماشته‌اند و اینها با مال و نفوس و اعراض مردم بازی می‌کنند. باین هم اکتفا نکردم در همان تاریخ آقای رئیس امنیه را که آقای سردار رفعت باشد ملاقات کردم و با ایشان مذاکره کردم و بالاخره بامروز و فردا گذشت تا این واقعه که به عرض اقایان میرسانم اتفاق افتاده است. در چند روز قبل که تقریباً یک هفته یا کتر باشد برحسب اشاره دولت اهالی محل یک نفر را کشته‌اند و برادر آن شخص که یکی از این قطاع الطریق باشد تمام سیاهکل که یک قصبه ایست و شش هزار نفر نفوس دارد و تقریباً هفت هشت دو نفر (آنچه تا بحال خبر رسیده) کشته‌اند و تمام مردم متواری و بی خانمان شده‌اند و من هیچ وسیله ندارم جز اینکه بعرض آقایان برسانم که امروزه ده هزار نفرایرانی بواسطه غفلت یا تغافل در زیر آسمان متواری هستند. دیروز شنیدم که تلگرافاتی از آنحدود دائر باین مسئله رسیده است و تلگرافخانه گفتند چون این مسئله سیاسی است بصاحبان تلگراف نرسانیده‌اند. تا اینکه مکاتبت رسید از یکی از وزارء هم پرسیدم اطلاع نداشت گفتند تحقیق می‌کنیم. بهر صورت اینها ایرانی هستند. اینها ودیعة الهی هستند. اینها امانت هستند. این شخص که این عریضه را نوشته است یکی از مجتهدین آنجا است که تمام دارائی و زندگانی او را سوزانیده‌اند سر برهنه و پا برهنه بلاهیجان آمده. از این جهت از مقام محترم مجلس مقدس تمنی دارم که بدولت اخطار شود. اولا هر چه زودتر بقیه نفوس که فعلا درآن حدود زنده هستند بوسائلی که در دست دارد محافظت کند و بعد یک کمیسیونی تشکیل بدهند که شاید یک اعانه باین بدبختها برسد.

بعضی از نمایندگان ـ دستور

نایب رئیس ـ خبریست از کمیسیون عرایض و مرخصی راجع بتمدید مرخصی آقای آقا شیخ عبدالرحمن کمیسیون هم تصویب کرده است. (بشرح ذیل قرائت شد)

آقای آقا شیخ عبدالرحمن نماینده محترم بواسطه کسالت مزاج و عدم وسائل حرکت تقاضای پانزده روز تمدید مرخصی از تاریخ اول شهریور نموده‌اند. کمیسیون عذر ایشان ا موجه دانسته و تصویب می‌نماید که از تاریخ اول شهریور لغایت پانزده روز غائب مجاز باشند.

نایب رئیس ـ نسبت باین خبر مخالفی نیست/

(اظهاری نشد)

نایب رئیس ـ آقایانی که مدت پانزده روز مرخصی آقای آقا شیخ عبدالرحمن را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

نایب رئیس ـ تصویب شد. آقای حائریزاده. (اجازه)

حائریزاده ـ بنده در دستور عرض دارم. اگر چه قانون ممیزی قانونی است که نباید بگذاریم معطل شود ولی فرمان انتخابات تقریباً معطل یک اصلاحی است که در قانون انتخابات باید بشود و نشده و راپورتش تقدیم مقام ریاست شده یکی دو فقره از مواد است که باید حذف شود که منافات با مواد جدیده دارد و یک کلمه هم در مواد است که باید تبدیل شود. خوبست در اول جلسه جزء دستور قرار داده شود که تکلیف وزارت داخله معلوم شود.

نایب رئیس ـ نسبت باین پیشنهاد مخالفی نیست؟

اتحاد ـ بنده مخالفم.

نایب رئیس ـ بفرمائید.

اتحاد ـ بطوری که دیروز ببعضی از اقایان عرض کردم مخالفت بنده با اصل موضوع نیست البته یک قانونی که وضع می‌شود موادی که منافات با آن قانون دارد باید لغو شود و فعلا هم بنده مخالف نیستم برای اینکه دو قانون مخالف را دولت نمی‌تواند اجراء کند ولی کیفیت این پیشنهاد بنده مخالفم برای اینکه ما یک قانون اساسی داریک و آن نظامنامه داخلی مجلس است. یک کمیسیونی کار خودش را کرده و راپرت داده. شور دومش هم شده و بالاخره تمام مراحل قانونی را طی کرده و فعلا این خبر بعنوان کمیسیون است یک خبر دیگر هم تهیه کرده‌اند راجع بجدولها آنهم مربوط بکمیسیونست و بالاخره معلوم نیست کمیسیون انتخابات تا کی بایستی کارش را تمام کند. بنده عقیده دارم یک کمیسیونی که راپرتش را داد کارش تمام شده است و بعقیده بنده این راپرت بشکل طرح قانونی پیشنهاد و تصویب شود که مخالفتی هم با نظامنامه نداشته باشد.

نایب رئیس ـ آقای حائریزاده (اجازه)

حائریزاده ـ من به آقای اتحاد حق می‌دهم که اگر کمیسیون فراغت حاصل کرده بعد بنشیند یک راپورتی تنظیم کند و تقدیم مقام ریاست کند کار ناصحیحی است ولی کمیسیون مشغول بکار است و چون وقت تنگ بود بکمیسیون اجازه دادند بعضی موادی که لازم است آنرا استخراج بکند و تصویب شود که تکلیف وزارت داخله در کار انتخابات معلوم باشد حتی بعضی از آقایان با ما همراهی می‌کردند و می‌گفتند ما رای به این مواد می‌دهیم و بعد از تمام شدن مواد جدول را تنظیم کنید و برحسب وعده که آقای مخبر دادند که ما بفاصله ۳ روز راپرتش را تقدیم می‌کنیم مجلس هم موافقت کرد و حقیقت کمیسیون مشغول بکار است و مطابق آن راپرتی که کمیسیون داده اگر مجلس قبول کند در ماده اول قانون عده وکلاء بهم می‌خورد صدو سی وشش نفر ۱۵۰ نفر می‌شود و اگر این کمیسیون مشغول بکار نمود فرمایش آقای اتحاد وارد بود ولی چون مشغول بکار است این ایراد وارد نیست.

نایب رئیس ـ رای می‌گیریم به پیشنهاد آقای حائریزاده. آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام بفرمایند.

(اکثر نمایندگان برخاستند)

نایب رئیس ـ تصویب شد. (راپورت کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات بشرح ذیل قرائت شد)

ماده واحده ـ ماده بیست و پنج و سی و نه قانون انتخابات مورخه بیست و هشتم شوال ۱۳۲۹ و فقره سوم و چهارم از ماده ۲۳ قانون مزبور همچنین عبارت «در ۳ روز متوالی» مندرجه در ماده ۲۱ قانون دوازدهم شهریور ۱۳۰۴ نسخ و عبارت «دارنده تعرفه» مندرجه در ماده بیست و ششم قانون بیست و هشتم شوال ۱۳۲۹ بعبارت «رای دهنده» تبدیل می‌شود. کمیسیون تجدید نظر و قانون انتخابات مکلف است مواد پنجاه و سه گانه قانون انتخابات را که قسمتی از آن بر طبق قانون دوازدهم شهریور ۱۳۰۴ تصویب شده و بقیه از مواد قانون انتخابات بیست و هشتم شوال ۱۳۲۹ می‌باشد تحت نمره ترتیبی در آورد.

نایب رئیس ـ توضیحاً عرض می‌کنم خبراین کمیسیون که طبع و توزیع شده است با آنچه که قرائت شد یک مختصر فرقی دارد. این را ثانیاً تنظیم کرده‌اند. آقای یا سائی (اجازه)

یاسائی ـ موافقم

نایب رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی – موافقم

نایب رئیس ـ آقا دست غیب

دست غیب ـ راجع بتعیین ساعت که نوشته است آنهم حذف شود این را بنده محتاج بحذف نمی دانم برای خاطر اینکه فلان شخص می‌آید تعرفه می‌گیرد و رای هم در همان مجلس می‌دهد و چون در قانون تعرفه و رای را در دو مجلس در آندوماه اشاره می‌کند و قانون جدید این است که تعرفه و رای بایستی در یک مجلس داده شود البته این تقریباً مخالفست و بایستی حذف شود ولی آن فقره که نوشته است ساعت را هم حذف کنند بنده این را محتاج نمی دانم و تعیین ساعت ضرر ندارد. بلی مدت را در قانون جدید داشت و آن دیگر تکرار است و باید حذفش کرد یعنی انجمن نظار اعلان می‌کند که در ۵ روز یا ۱ روز تعرفه می‌دهد در همان مجلس هم رای می‌گیرد اما ساعتش را معین نکرده و در این فقره از ماده ۳۴ یا ۳۵ که تعیین ساعت هم کرده خبر کمیسیون نوشته محتاج نیست باید حذف شود در صورتیکه تعیین ساعت باید بشود و این را نباید حذف کرد مدت را باید حذف کرد ولی ساعت باید باشد و زیادی نیست.

نایب رئیس ـ آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی ـ متاسفانه چند ماده از قانون سابق باید لغو شود و مخالف بعضی از مواد است که جدیداً رای داده شده و بواسطه عجله که شد این اشکال تولید شد و این چیزهائی که کمیسیون پیشنهاد کرده است از نقطه نظر تناقضی است که در قانون هست و اینکه فرمودید حذف کلمه ساعت لازم نیست و باید باشد بنظر بنده آنکلمه زیادی است زیرا ماده ۲۱ جدید که بتصویب رسیده راجع باعلان انتخابات که قبل از توزیع تعرفه داده می‌شود در آنجا قید شده است که در همان اعلان اوقات توزیع تعرفه و اخذ رای معین خواهد شد وفقره اولش این است: محل انعقاد انجمن و اوقاتی که برای دادن تعرفه و اخذ رای معین می‌شود و همان کافی است. اوقاتی که برای توزیع تعرفه و اخذ رای معین می‌شود در خود اعلان انتخابات که از طرف انجمن نظار معین می‌شود قید خواهد شد و ساعت هم از اوقات خارج نیست لذا حذفش لازم است

نایب رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده می‌خواهم تذکر بدهم که این قانون انتخابات یک قانونی است که مبتلابه است و طرف توجه است و امروز صبح آقای حائریزاه ببنده اطلاع دادند و هنوز این خبر ببنده نرسیده. بنده حقیقت توجه ندارم و همین طور آنرا که آقای منشی خواندند نگاه می‌کنم با این هیچ تطبیق نمی‌کند. اگر اقای مخبر کمیسیون اجاره بدهند یک روز این مسئله تعویق بیفتد برای نگاه کردن عرض ندارم و الا بنده مخالف نیستم مقصود مهلت است که بنده نگاه کنم. این عذر برای بنده هست که بگویم ندیده‌ام و مخصوصاً آن چیزی را که آقای دست غیب فرمودند تناقض و عدم تناقض را ندانستم لهذا از جهت ندانستن و مطالعه نکردن و مستحضر نبودن نمی‌توانم رای جاهلانه بدهم. این عذر برای بنده هست. یک روز بما فرصت بدهند روز سه شنبه مطرح شود. حائریزاده ـ این راپرت در سی و یکم شهریور ماه طبع شده است در بیست و پنجم شهریور ماه از کمیسیون صادر شده است و امروز پنجم مهرماه است مدتی است که منتشر شده است. اما آن فرمایشی که آقای دست غیب فرمودند که اسباب خیال آقای آقا سید یعقوب شده در قانون سابق طریقه تعرفه دادن را که معلوم کرده بود آن ساعتی که تعرفه داده می‌شد یا ساعتی را که اخذ رای می‌کردند معلوم کرده بود چون امروز تعرفه می‌دادند پنج روز دیگر می‌آمدند اخذ رای می‌شد و روی تعرفه لازم بود زمان و مکان و ساعتیکه اخذ رای می‌شود بنویسند آنوقت روی تعرفه می‌نوشتند: روز جمعه هفتم مهرماه ساعت چهار بظهر تا ظهر مشغول اخذ رای خواهیم شد که من امروز می‌روم تعرفه بگیرم در موقع خودش بتوانم بروم رای خودم را بدهم ولی اینطوری که در مجلس پسندیده‌اند که همانساعتی که تعرفه داده می‌شود همان ساعت هم اخذ رای شود محتاج نیست که زمان و مکان و ساعت افتتاح مجلس انتخاب را روی تعرفه بنویسند و این یک چیز زائد و لغویست از این جهت حذفش را کمیسیون لازم دید.

نایب رئیس ـ رای می‌گیریم بماده واحده بطوریکه قرائت شد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

نایب رئیس ـ تصویب شد آقای وزیر ـ فوائد عامه از طرف هیئت دولت حاضر شده‌اند که راجع به بیانات اقای مدرس توضیحاتی بدهند اگر مجلس موافقت می‌کند بفرمایند.

جمعی از نمایندگان ـ چه ضرر دارد

وزیر فوائد عامه ـ چون شنیده شد که امروز صبح آقای مدرس اظهاراتی فرموده‌اند و توضیحاتی از دولت راجع به عملیات دو سه روزه اخیر خواسته‌اند. اگر چه در آن موقع که ایشان اظهاراتی می‌فرمودند ما نبودیم ولی پس از اطلاع لازم شد بعرض اقایان نمایندگان برسانم البته محتاج به عرض بنده نیست و همه آقایان مسبوقند که امسال بواسطه آفت زده گی محصول پاره از ولایات و مخصوصاً اطراف طهرا ن مردم قدری از حیث آذوقه در عسرت هستند و بالنتیجه از وقتی که این مسئله محرز و مسلم شده است. دولت تمام وسابل خود را صرف تهیه آذوقه و تامین نان اهالی تهران نموده است. و دستورالعملهای مؤکدی داده است چه از حیث حمل جنس دولتی از محلهای که جنس موجود است و چه از حیث خرید جنس در ولایات مختلفه و از این حیث نگرانی موجود نیست و امیدواری کامل می‌رود که تا آخرسال نان اهالی تهران تامین شده باشد. از طرف دیگر آقایان محترم میدانند که در مملکت ما وسائل نقلیه هنوز کاملا موجود نیست و البته یکی از مسائلی که ممکن است یک احتلال و توحشی در اذهان حاصل کند مرتب نبودن وسایل نقلیه است. اگر فرض کنیم چند قطار شتری که باید گندم از زنجان یا همدان بار کند و یک روز دیرتر از آن موعدی که مقرراست برسد ممکن است برای همان یکروز تولید یک اضطراب و نگرانی بشود واتفاقاً همین ترتیب هم پیش آمده بود و روز چهار شنبه گذشته نسبت به آن جنسی که به خباز داده می‌شد بیست یا سی خروار کمتر داده شد و بالنتیجه یک مقدار کمی تفاوت در نان آنروز اهالی تهران حاصل شده بود با وجود این که الحمد الله فصل خوب است یعنی یک کمکهایی از نقطه نظر ارزاق عمومی موجود است که اگر بیست سی خروار نان کم باشد به وسائل دیگران می‌توان جبران کرد. ولی به تصور این که شاید نظر به مشوب بودن اذهان از اینکه امسال محصول بد است و بواسطه این سی خرواری که کمتر به خباز داغده شده حقیقت عده از اهالی تهران مضطرب و نگران شده‌اند و خواسته‌اند اظهارات خودشان را از مجرای مجلس شورای ملی به اطلاع دولت برسانند با وجود اینکه در تهرا ن حکومت نظامی برقرار است و با وجود اینکه ممکن یود همانروز اول از اجتماعات جلوگیری شود ولی نظر به اینکه دولت قصد خاصی ندارد و تمام توجه دولت معطوف به حفظ آسایش عامه است از این جهت آنروز از اعمال وظایف نظامی حکومت نظامی مسامحه کرد به این اطمینان که مردم آزادتر بتوانند دردهای خود و گرفتاری و اضطراب خودشان را به سمع مصادر امور و بعرض مجلس شورای ملی برسانند به این جهت فقط اکتفا به نظارت درحفظ انتظامات ضروری شد. عده وارد مجلس شدند پس از ورود به مجلس شروع کردند به شکستن در وپنجره و شیشه. حتی درجه خسارت و بی ادبی را بجایی رساندند که پاره از اقایان نمایندگان محترم جسارت نمودند و ضمناً وارد در بعضی مطالب شدند که هیچ مربوط به نان و ارزاق عمومی نبود از قبیل اینکه ما شاه می‌خواهیم. ما شاه نمی‌خواهیم. عناوینی کردند که بالاخره تولید سوءظن کرده که آیا حقیقت از نقطه نظر تامین نان است یا اینکه خبر یک عده که همیشه ماجراجو هستند و همیشه می‌خواهند آب را گل آلود کنند بار این احساسات و اضطراب مردم را مورد استفاده خودشان قراد داده‌اند و یک عده را تحریک کرده‌اند. برای اینکه امنیت عمومی را متزلزل کنند و بالاخره انتظامات مرکز را از بین ببرند با وجود اینکه این سوء ظن در مراکز دولتی پیدا شد و اطلاعاتی هم رسید که تأیید می‌کرد چون ابتدا لازم بود تمام توجهات دولت معطوف به تامین امر ارزاق شود همانروز اقدامات خیلی جدی از طرف دولت بعمل آمد و مخصوصاً درین اقدامات شخص رئیس محترم دولت بیشتر از همه ابراز جدیت کردند و اوامر مؤکد صادر شد. نقلیه قشون به اختیار اداره ارزاق گذاشته شد و به ولایا ت تلگرافات شد و همان روز اطمینان حاصل شد که ارزاق تهران تامین شده است و همین اطلاع به وسیله سردسته‌ها و بوسیله کسانی که با اجتماع کنندگان ارتباطی داشتند به آنها گفته شد و به آنها اطمینان داده شد که بیخود اضطراب نکنند و نگران نباشند زیرا نان اهالی تهران تامین شده است حتی خود آقای مدرس که این بیانات را فرمودند برای اطمینان اهالی مجبور شدند نوشته بدهند درتامین ارزاق طهران وبالنتیجه یک قضیه بود وپیش آمد ولی با وجود این تصور می‌رفت که وقتی فرذا مرذم دیدند دکاکین خبازی پرازنان است و بیشتر از روزهای معمول نان در طهران وجود دارد وبهتر از روزهای دیگر هم هست دیگر بکلی موضوع از بین می‌رود و البته اکثریت اهالی طهران که مردمان صلح و امنیت طلبی هستند و از هر نوع از این عملیات بیزارند می‌روند پی کسب کار خودشان. بالاخره صبح پنجشنبه با وجود اینکه علاوه بر دستور العملهائی که شب داده شده بود مامورین خاصی هم از طرف اداره ارزاق وحکومت نظامی مامور شدند که مراقبت کنند در امر نان وبه این مناسبت صبح پنجشنبه بهترین وضعیت نان در شهر بود بقسمی که تمام دکانهای خبازی مملو بود از بهترین نان و برای اینکه کمی نان و گرسنگی روز قبل جبران شده باشد یک مقداری هم زیادتراز آنچه مقرر بود پخت شد. با وجود اینکه دیده شد که یک عده از دکاکین باز نشده واجتماعات متفرق نشده وبالاتر اطلاعات قطعی هم به دولت رسید که بدون مراجعه به مجلس یا به دولت درصدد تشبث بپاره مقامات غیر مشروع شدند. دو دسته شدند یک قسمت خواستندبپاره جاها بروند که برای هر ایرانی غیر سزاوار است ویک عده هم بطور مهاجمه خواستند بپایندرو به مجلس.

آقا سید یعقوب ـ عملیات روز قبل را بفرمایند.

وزیر فوائد عامه عرض کردم از قبیل شکستن درب پنجره مجلس ومزاحمت به آقایان. همه اینها را عرض کردم. البته در آن موقع دولت نمی‌توانست همان رویه که روز قبل داشت یعنی اغماض ومسامحه در جلو گیری بنماید. اینجا بود که اولین وظیفه دولت که عهده دار امنیت عمومی وعهده دار آسایش اهالی طهرانست. این بود که به هر قیمتی که شده وبه هر قدرتی که شده ایادی فساد را قطع کند وحتی سعی نماید که مراکز فساد را کشف کند زیراکه نه آقایان نمایندگان محترم و نه دولت نمی‌توانند ونبایدامنیت عمومی را ملعبه تصور کنندو بر عکس هر کس منبع فساد باشد و هر طوری ایادی فساد باید کشف شود قطع شود باین جهت بود که ابتدا یک اقداماتی به عمل آمد و جلوگیری شد از دسته جاتی که می‌خواستند بپاره جاها بروند و جلوگیری هم شد از آنهایی که می‌خواستند به مجلس حمله کنند و بالاتر. نظر باینکه آن سوء ظن روز چهارشنبه مبدل به یقین شد که دست‌های فسادی در کار است و می‌خواهند شورش کنند دولت مجبور شد برای کشف حقیقت امر یک عده را هم توقیف کند البته در یک همچو مواقعی در میان این عده ابتدا نمی‌شود زیاد تحقیقات مقدماتی کرد و مقصر حقیقی را تشخیص داد و بعد توقیف کرد. یک عده یعنی ابتدا آنهایی که مورد سوء ظن واقع شوند بایستی دعوتشان کرد بعد از آ“که بیگناهی آنها هم ثابت شد البته مرخص می‌شوند و اگر برعکس مسلم شد که آنها مقصر هستند و در ایجاد این فساد ذینفع بود ه‌اند من یقین دارم که تمام نمایندگان محترم تصدیق خواهند کرد که باید نسبت به آنها شدیدترین مجازاتها اعمال شو د این بوده است قضیه تا بحال و اطلاعاتی که ماداشتیم و لازم بود که خیلی ساده و واضح بعرض نمایندگان محترم برسد و در این موقع در خاتمه می‌خواهم عرض کنم که ابداً از نقطه نظر آذوقه اهالی تهران نگرانی نیست و تمام اقداماتی که برای تامین آذوقه و ارزاق عمومی لازم بوده است بعمل آمده است و روز بروز بهبودی اوضاع مشاهده خواهد شد.

نایب رئیس ـ پیشنهاد‌های نهادهای واصله راجع به ماده اول قانون ممیزی قرائت می‌شود (بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد آقای شیروانی: دو فقره اصلاح ذیل را بماده اول پیشنهاد می‌کنم مالیات املاک اربابی (بغیر از خالصجات انتقالی که صدی شش دریافت خواهد شد). الی آخر در قسمت (ج) طواحین و آبدنگها از عایدات مطلق مالکانه صدی پنج.

نایب رئیس ـ آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی ـ راجع به اینماده دو سه تا پیشنهاد شده بود و قرار شد که به کمیسیون برود و در آنجا در این باب مذاکرات شود و به مجلس بیاید. بنده همچو احساس می‌کنم که هنوز بکمیسیون نرفته و در آنجا راجع خالصجات انتقالی یک مذاکراتی نشده و حل نشده این است که بنده هم اجازه می‌خواهم اظهارات خودم را بکنم موضوع خالصجات انتقالی را البته همه آقایان میدانند که در تمام نقاط مملکت اسباب زحمت یک عده از مالکین شده. در اینجا بعضی‌ها اظهار کردند که خالصجات انتقالی را مردم از دولت خریده‌اند منتهی با یک شرایطی از دولت به موجب فرمان خریده‌اند و شاید هر کدامش پنج دست و شش دست گشته و بدست مردم افتاده است و در قباله‌های زنهاشان افتاده است و ملک مردم است. ولی با یک شرطی خریده‌اند که در قباله ذکر شده است که مالیات او فلان قدراست. حالا مجلس شورای ملی تشخیص می‌دهد که اگر یک مالیات سنگینی از یک چنین ملکی گرفته بشود. آن ملک بکلی از بین می‌رود حتی صاحبش هم از بین می‌رود و دولت هم نمی‌تواند استفاده کند. این است که شاید یک عده از آقایان موافقت کنند و یک مالیات سنگینی مرتفع شود و همان طور که آقای مدرس اظهار کردند هم سبب ابادی ملک می‌شود و هم دولت می‌تواند بیشتر از امروز از آنجاها استفاده کند. بنده اطلاع دارم در اصفهان خالصه انتقالی هست که در سال باید چهار صد خروار جنس بدهد و دولت مجبور شده است سی خروار مقاطعه بدهد این است که بالاخره باید یک تصمیمی برای خالصجات انتقالی گرفته شود. آقای وزیر مالیه فرمودند که بعدها ما یک لایحه تنظیم می‌کنیم و میاوریم در مجلس. این طور وعده‌ها غالباً داده شده است ولی متأسفانه کمترش عمل شده است امروز که ما بخواهیم تمام املاک و اراضی و مالیات این مملکت را معین کنیم نمی‌توانیم از یم قسمتش صرف نظر کنیم و یک عده از مردم را دچار بدبختی بکنیم و بالاخره همانطور که آقای مدرس پیشنهاد کردند و بنده هم پیشنهاد کردم صدی سه را صدی شش کنند یعنی دو برابر مالیات از املاک خالصه گرفته شود و با آن شرطی که درش شده است. در اینجا گفته شد که ممکن است عایدات دولت کم شود. بنده خیال می‌کنم اینطور نباشد برای اینکه همین طور که یک خالصجات انتقالی داریم که مالیاتش خیلی کم است یک خالصجات انتقالی هم داریم که مالیات ندارد. و قتی اینها را باهم تطبیق کردیم یک قدری هم عایدات دولت زیادتر می‌شود حالا فرض می‌کنیم زیاد هم نشود. ما اینجا نیامده‌ایم که هر قدر دولت میل دارد عایدات را زیاد کند ما در اینجا نشسته‌ایم که هم آسایش عمومی را تامین کنیم و هم اینکه ضمناً نگذاریم عایدات دولت از بین برود. بنابراین بنده پیشنهاد کردم که مالیات خالصجات انتقالی همین امروز تکلیفش معلوم شود و راجع به آن قسمت دوم هم یک مرتبه توضیح می‌دهم که پادنک در واقع یک مالیاتی است که از دسترنج گرفته می‌شود و مقصود از پادنک اگر محل است که یک دکانی است و جزء مستغلات مالیات از او گرفته می‌شود. ولی پادنک در عمل آن کسی است که آنجا دنک می‌اندازد بنده اینطور به نظرم می‌رسد و هیچ سزاوار نمیدانم که از عمل و دسترنج اشخاص مالیات گرفته شود.

وزیر معارف ـ بنده قسمت مهم اظهارات اقای شیروانی را تصئیق می‌کنم ولی اینکه فرمودند که بنده در مجلس عرض کردم که در کمیسیون مذاکره خواهد شد. بنده اینطور عرض نکردم بنده عرض کردم نظر باینکه این کار در محل خودش نهایت اهمیت را دارد عنقریب یعنی همین چند روزه یک جلسه در هیئت وزراء با حضور مستشاران امریکایی تشکیل خواهد شد و در این باب یک تصمیمی گرفته می‌شود و بعرض مجلس می‌رسد و اگر تا آخر قانون ممیزی آن تصمیم دولت بعرض مجلس نرسید البته مجلس شورای ملی مختار است هر طور که صلاح بداند بخواهد مالیات وضع کند. ولی یک مطالعاتی لازم است در این باب بشود و بعداً بعرض مجلس شورای ملی برسد اما در قسمت دوم پیشنهاد ایشان دولت هم با این پیشنهاد مخالفتی ندارد حالا دیگر بسته است به نظر آقایان.

شیروانی ـ بنده تقاضا می‌کنم پیشنهادم تجزیه شود قسمت اولش بماند برای بعد و نسبت به قسمت دوم رای گرفته شود.

نایب رئیس ـ آقای مخبر هم قبول می‌کنند.

آقا سید عبدالحسین صدر مخبر کمیسیون ـ بلی قبول می‌کنم

. نایب رئیس ـ (خطاب به آقای آقا سید یعقوب) پیشنهاد شما دیگر مورد ندارد مقصودتان تامین شد و آقای دامغانی هم پیشنهاد کرده‌اند از پادنک صدی سه گرفته شود دیگر مورد ندارد. پیشنهاد آقا اخگر هم آن قسمت اخیرش مورد ندارد قسمت اولش هم مطابق است با ماده اخگر ـ بفرمائید قرائت شود. (بشرح ذیل قرائت شد)

راجع به قسمت (ج). بنده پیشنهاد می‌کنم قسمت (ج) به این طریق اصلاح شود: طواحین و ابدنک از عایدات مطلق مالکانه و پادنک از عایدات خاص مالکانه صدی پنج.

نایب رئیس ـ قسمت پادنک تقریباًُ حذف می‌شود بنابراین عین خبر کمیسیون خواهد بود.

اخگر ـ پس گرفتم.

نایب رئیس ـ پیشنهاد آقای سلطانی هم راجع به حذف پادنک است پیشنهاد آقای اتحاد.

اتحاد ـ بنده مسترد می‌دارم.

نایب رئیس ـ پیشنهاد دیگری است راجع به قسمت (د) از طرف جمعی از آقایان. (بشرح ذیل قرائت شد) امضاء کنندگان اصلاح قسمت اخیر ماده اول را بطریق ذیل پیشنهاد می‌کنیم:

(د) ـ از عایدات قنواتی که به صرف شرب می‌رسد

نایب رئیس ـ این پیشنهاد را تبدیل کرده‌اند باین یکی (بشرح ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد می‌کنم قسمت (۱) اینطور اصلاح شود: از عایدات خالص قنواتی که اراضی ندارد صدی پنج. (یوسف عدلی ـ لطف الله لیقوانی ـ اسکندری)

نایب رئیس ـ آقای عدلی (اجازه)

عدلی ـ قنواتی که بشهر میاید غالباً یک قنواتیست که در دهات اراضی داشته‌اند و آن اراضی را مشروب میکرده‌اند بعد آن اراضی را بحال دیم گذاشته‌اند و آب آنها را بشهرها آورده‌اند. در قسمت اول ما گفتیم که اراضی اعم از آبی و دیمی صدی سه مالیات اخذ می‌شود ولی این قنواتی که بشهر میاید مستلزم یک مخارجیست که سالیانه ارباب قنوات می‌دهند ووقتیکه مخارج آنها را موضوع نکنند واین مالیات صدی پنج را بر آنها تحمیل کنند آن وقت برای صاحب قنات صرف نخواهد کرد که آب را به شهر بیاورد وآب قنات را به صاحبان اراضی می‌فروشد آنوقت شهرها از حیث آب در مضیقه می‌افتند. بعلاوه قنوات یک ملکی است که مخارج زیاد دارد ومثل سایر مستقلات نیست. قنوات رانمی شود در شماره خانه وغیره حساب کرد برای اینکه اینها اینقدرخرج ندارد ولیقات یک ملکیست که سالیانه برای آن باید یک مبلغ گزافی خرج کرد. این که ما پیشنهاد کردیم که مخارج را هرچه باشد صدی سه یا صدی پنج موضو ع کنند بعد مالیات بگیرند. این یک قسمت. اما قسمت دوم که می‌نویسد از عایدات قنواتی که به صرف شرب می‌رسد قنوات همه شان بصرف شرب می‌رسد از قنوات که لباس نمی‌دوزند این است که بنده این اصلاح عبارتی را هم پیشنهادکردم. قنواتی که به صرف اراضی نمی‌رسد واراضی ندارد دیگر بسته به نظر آقایان است.

وزیر معارف ـ بنده تصور می‌کنم بعد از آنکه بنده مختصری عرض کردم خودآقا قانع خواهند شد. اولاً اینکه نوشته شده است از عایدات قنوات صدی پنج وصدی ده نوشته نشده برای اینست که پس از وضع صدی پنج بقیه اش برای مخارج قنوات منظور شده باشد. مثلا.. از برای یک قناتی که صد تومان عایدی دارد چه قدر مخارج صرف می‌کنید؟ فرض بفرمائید یک قناتی که سالیانه صد تومان عایدی دارد چهل تومان مخارج داشته باشد باز شصت تومان عایدی خالص دارد از شصت تومان پنج تومان بعنوان مالیات می‌دهد. پس اگر قنواترا با املاک مقایسه کنند خواهند دید که نسبت به قنوات فوق العاده رعایت شده وسزاوار بود که یک اندازه هم از این مقدار اضافه تر نوشته شود.

عدلی ـ اجازه میفرمائید؟

نائب رئیس ـ متا سفانه نظامخانه اجازه نمی‌دهد. سایر آقایان که پیشنهاد را امضا کرده‌اند اگر بخواهند می‌توانند صحبت بکنند. رای می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای عدلی. عده برای رای کافی نیست

. آقا میرزا سید احمد بهبهانی ـ تنفس بدهید.

(یکنفر از نمایندگان ـ وارد شدند)

نائب رئیس ـ فعلاً عده کافی شد رای می‌گیریم بعد تنفس داده می‌شود. رای می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقی عدلی. آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(عده‌ای بر خواستند)

نائب رئیس. قابل توجه نشد چند دقیقه تنفس داده می‌شود. (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس از نیم ساعت مجدداًتشکیل گردید)

نائب رئیس ـ پیشنهاد آقای تهرانی.

وزیر عدلیه ـ اجازه میفرمائید.

نائب رئیس ـ بفرمائید.

وزیر عدلیه ـ لایحه ایست از طرف وزارت فوائد عامه راجع به امتیاز چراغ برق در شهرها تقدیم می‌شود.

نائب رئیس ـ ظاهراً باید به کمیسیون فوائد عامه ارجاع شود. پیشنهاد آقای تهرانی (بشرح آتی خوانده شد) این بنده پیشنهاد می‌نمایم از ماده اول (که بموجب قانون علیحده مشخص می‌شود) حذف وفقره پنج ذیل اضافه شود. ۵ـخالصجات انتقالی باید مالیات سابق خود را بپردازند ولی مالکین خالصجات می‌توانند زائد بر صد سه را از قرار هر یک خروار وهر یک تومان ده تومان از دولت خریداری نمایند که مقطاً در مدت ده سال یا کمتر بپردازند وپس از قرارداد با مالیه مالیات خالصجات انتقالی مانند سایر املاک اربابی تادیه مالیات می‌نمایند.

طهرانی ـ بنده هر مرامنامه را که مشاهده کردم دیدم در یکی از موادش نوشتهاند که کلیه خالصجات بایستی واگذار بر عایا وافراد مملکت بشود واین یکی از آمال وآرزوهای پیروان مالک مختلفه است. حالا که خالصجات انتقالی را تملیک کرده‌اند ودست بدست هم گشته است نظر به اینکه دولت هر سال از برای گرفتن مالیات یک مذاکرات فوق العاده با مالکین می‌کنند ومالکین از ترس اینکه مبادا آنجا را آباد کنند ودولت دست روی آن بگذارد آنجا را آباد نمی‌کنند از این جهت کلیه املاک خالصجات انتقالی مخروبه است. لذا بنده پیشنهاد کردم از روی آن اصل اساسی که کلیه خالصجات به افراد مملکت فروخته شود هر کسی که دارای خالصه انتقالی است بآن اندازه که امروز دولت از آنها مالیات می‌گیرد همیشه بگیرد. ولی اگر مالک منفعتش را در این طور ندانست می‌آید ومازاد بر صدی سه را از قرار یک برده می‌خرد وقیمت آنها هم مثل سایر املاک باشد خالصجات انتقالی با سایر املاک چه فرقی می‌کند. املاک دیگر هم که خریدو فروش می‌کنند بملاحظه ده یک قیمت میکنن. مثلاًاگر هزار تومان قیمتش است باید در سال صد تومان عایدی بدهد واگر ده هزار تومان قیمتش است باید در سال هزار تومان عایدی داشته باشد. بنابراین نگاه می‌کنیم میبینیم یک ملکی که صد خروار محصول داردصد سه او مثلاًسی خروار است می‌ماند هفتاد خروار را از قرار هفتصد خروار می‌خرند وهفتصد خروار جنس به دولت می‌دهند وآن را تملیک می‌کنند ومالک می‌شوند وقتی این شکل شد آن وقت مالکین خالصجات انتقالی خودشان را مالک میدانند ودر صدد آبادی املاک بر می‌آیند. اگر دارند دفعه می‌خرند واگر ندارند در مدت ده سال قیمت آن را به دولت می‌دهند. هم آنها از دست دولت راحت می‌شوند وهم دولت از دست آنها راحت می‌شود.

نائب رئیس ـ عقیده مخبر کمیسیون چیست؟

مخبر. چون راجع خالصجات انتقالی مذاکراتی شد وبنا شد قانون جدیدی درآن باب تهیه شود ممکن است بماند برای بعد حالا دیگر بسته برای آقایان است.

نائب رئیس ـ رای می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد. آقایانی که موافقند قیام فرمایند. (عده بر خواستند)

نائب رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای حائریزاده.. (بشرح آتی خوانده شد)

بنده عوض ماده اول سه ماده ذیل را پیشنهاد می‌کنم.

۱ـ مالیات کلیه املاک اربابی عبارت از عشر عایدات دو عامل مهم زراعت یعنی آب وزمین است بعد از وضع مخارج.

۲ـتادیه کننده مالیات کسی است که عوائد دو عامل آبو زمین را می‌برد

. ۳ـمخارج مذکوره در ماده اول در هیچ مورد بیش از ضمن منظور نمی‌شود. تبصره اول ودوم راپورت سابق بحال خود باقی است.

حائری زاده ـ این لایحه که ما الان داریم در اطرافش صحبت می‌کنیم در مجلس چهارم دولت هائی که آمدندو رفتند یکی بعد از دیگری یک لایحه در این موضوع آوردند و تمام اینها پایه مالیات را روی عایدات مالک گذارده بودند لوایحشان موجود است اول آقای مصدق السلطنه یک لایه آوردند بعد آقای مدبرالملک و بعد آقای ذکا الملک در تمام این لوایح پایه را روی عایدات مالک گذارده بودند. ولی آقایان آمریکائی را که برای اصلاحات مالیه استخدام کرده بودیم به عقیده من سلیقه کج آنها نگذاشت این قانون در دوره چهارم بگذرد و این دوره هم تا کنون نگذاشته است. ما باید به بینیم که مالیات را از چه می‌خواهیم بگیریم مالیات را ما بر دست رنج و حاصل زحمت زارع نمی‌خواهیم وضع کنیم. مالیات را بر بذری که زراعت می‌کنند نمی خواهیم وضع کنیم. مالیات را بر عاملی که خیش می‌کند نمی‌خواهیم وضع کنیم. اگر یک روزی خواستیم مالیات بر سرمایه وضع کنیم آنوقت بر اینها هم مالیات وضع می‌کنیم وآن یک مبحثی است علیحده که مربوط به این قانون نیست. مالکین که از منابع دو عامل مهم زراعت که آب وزمین است استفاده می‌کنند دولت از آنها یک سهمی می‌گیرد که آب وزمینشان را حفظ کند که از دستبرد سارقین محفوظ باشد فرض کنید دو خروار در اینجا مو جود است و در صد خروار روی این دو زمین گذاشته است یکی این صد خروارها ۸۰ خروارمخارج موجود شدنش شده یا بذرش بوده یا خوراکی که به گاوها داده‌اند بوده یا مزد عمله بوده ویا کودی بوده که برای محصول مصرف شده ما بر این ۲۰ خروار ۱ عشر ۲ عشر ۳ عشر هر چه که مخارج مملکتی را تامین می‌کند باید مالیات وضع کنیم. یک خرمن دیگر که صد خروار است ۵۰ خروار خرج موجود شدنش شده است. مثلاً قنات نداشته چشمه بوده است یا دیم بوده است بهر صورت ۵۰ خروار خرج موجودشدنش شده است و۵۰ خروار هم عایعات مالک است که وارد انبار می‌شود. ما این دو خرمن صد خرواری را نباید مثل هم مالیات ازشان مطالبه کنیم واز هر کدام سه خروار مالیات بگیریم چون یکی از این دو خرمن ۵۰ خروار خرج موجود شدنش شده و آنچه وارد انبار مالک می‌شود ۵۰ خروار بوده است و خرمن دیگر هشتاد خروار خرج موجود شدنش شده وبیست خروار وارد انبار مالک می‌شود از این دو خرمن از هر کدام سه خروار مالیات بگیرم این بی تناسب است. بنده عرض نمی‌کنم که مالیات تحمیل بر کارگر می‌شود خیر مالک اگر محتاج به کارگر است مالیاتش را خودش می‌دهد وکارگر را حفظ می‌کند واگر کارگر احتیاج دارد که سر ملک آقا برود البته مالیات را تحمل می‌کند ومنت اربابش را می‌کشد. ولی از دو خرمنی که یکی هشتاد خروار خرج موجود شدنش شده و دیگری ۵۰ خروارمخارجش شده از هر کدام سه خروار بگیریم. این بی تناسب است و بی عدالتی است و پایه که آقایان آمریکائی گذاشته‌اند روی این اساس است واین غلط است. دولت‌های دوره چهارم که این لایحه را یکی بعد از دیگری آورده بودند تمام پایه را روی عا یدات مالک گذتشته بودند و می‌گفتند که ما می آئیم تشخیص می‌دهیم که مالک چقدر از این خرمن سهم می‌برد آنوقت از مالک عشر می‌گیریم. مجلس می‌گفت زیاد است انها می‌گفتند کم است این حرفها در بین بود. ولی حالا بنده معتقدم که پایه غلط گذاشته شده و بی عدالتی است. اما اگر پایه را روی عایدات مالک بگذارند و عشر را کافی ندانند و خمس را ربع بگیرند من مخالفت نمی‌کنم. ولی در این لایحه پایه را وری خرمن گذاشته‌اند و می‌گویند که ا خرمن و محصول باید مالیات گرفت و این اصل را بنده بر خلاف عدالت میدانم و متناسب با طرز زراعت و معیشت رعیتی ما نیست. آقایان امریکایی این را درست ملتفت نشده‌اند یعنی اقایان وزارء ما نتوانسته ا ند درست مطلب را به آنها بفهمانند. راست است که برای دولت وصول این گونه مالیات خیلی سهل می‌شود و بی دردسر می‌تواند مالیات را وصول کند و هر جا چشمش افتاد و دید یک خرمنی است میاید سر آن خرمن و مالیاتش را می‌گیرد. ولی ما معتقد نیستیم که دولت برای اینکه تسهیلاتی در کار خودش فراهم کند اسباب زحمت بمردم را فراهم بیاورد. اصلا وجود دولت برای آسایش مال مردم است نه تولید زحمت برای مردم. این لایحه را آقایان امریکایی تنظیم کرده و بوسیله دولت تقدیم مجلس نموده‌اند و اگر ما بخواهیم این لایحه را تصویب کنیم آنوقت از این دسته کم مالیات گرفته می‌شود و از یک دسته دیگر زیاد مالیات گرفته می‌شود و از حدود عدالت خارج است. بنده در ضمن شور در کلیات میخوا ستم اسن مطالب را بعرض برسانم ولی زود مذاکرات را کافی دانستند بنده هم در ضمن این پیشنهاد عرایض خودم را عرض کردم

. وزیر معارف ـ اولاً بنده خیال می‌کنم اینکه آقای حائریزاده فرمودند بواسطه سلیقه کج امریکا ئیها معوق مانده است. به این وسیله معوق نمانده بلکه بواسطه پیشنهادهای متشتتی است که هر موقعی که این لایحه بمجلس آمد از طرف آقایان نمایندگان می‌شد حالا هم سه چهار مرتبه است که این لایحه به مجلس آمده است و برگشته است. اما اینکه فرمودند دولتهای سابق که این لایحه را پیشنهاد کرده بودند پایه را روی عایدات مالک گذارده بودند و این دفعه پایه روی عایدات مالک گذاشته نشده است این طور نیست این دفعه هم پایه روی عایدات مالک گذاشته شده است برای اینکه بذر و سهم رعیت و مخارج تمام اینها موضوع می‌شود یعنی از صد خروار محصولی که بعمل میاید شصت یا هفتاد خروار گرفته می‌شود. پس در حقیقت حال هم از عایدات مالک هم گرفته می‌شود نه از عایدات رعیت. اما اینکه فرمودند تفاوت عایدی. این صحیح است و اقایانی که اینجا تشریف دارند غالبشان ملاک هستند و از همه ولایات هم هستند میدانند که این تفاوت در اغلب ولایات هست مثلا آن طوریکه در بلوک قزوین معمول است در یزد نیست. در یزد تمام مالیات را ارباب می‌دهد ولی در قزوین این طور نیست در یک بلوکش مالیات نقدی را رعیت می‌دهند. در یک بلوکش مالیات جنسی را رعیت می‌دهد و بسته به آن سهمی است که رعیت می‌برد. یک جا رعیت یک ثلث می‌برد در آنجا مالیات بعهده ارباب است در یکجا رعیت از صد خروار هفتاد خروار می‌برند آنوقت رعیت مالیات و سایر عوارض را می‌دهند و در حقیقت در آنجا مالک رعیت است یعنی کسی هست که هفتاد خروار را می‌برد آنوقت سه خروار بدولت می‌دهد. پس به هر طریقی که ما حساب کنیم صدی سه در حقیقت نزدیک به عشر خالص عایدات مالکانه است و یک چیزی هم کمتر پیشنهاد خودتان خواهد شد. و البته همانطور که فرمودید تسهیل کار دولت را هم نباید از نظر دور داشت و وصول مالیات به این ترتیب هم برای دولت و هم برای مالک و هم برای رعیت و هم برای زارع سهل است بعد دیگر دولت چکار دارد که ببیند رعیت و ارباب با هم چه مذاکراتی می‌کنند یا فلان شخص با رعیتش چطور سلوک می‌کند. این بسته برضایت طرفین است یک رعیتی به ثلث حاضر می‌شود معامله کند یک رعیت به ربع یکی به خمس و این دیگری چیزی نیست که دولت بتواند در این قسمت مداخله کند

. جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

نایب رئیس ـ آقای مخبر این پیشنهاد را قبول می‌کنند؟

مخبر ـ رای بگیرید.

نایب رئیس ـ رای می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد. آقایانی که قابل توجه اش میدانند قیام فرمایند

(عده کمی قیام نمودند)

نایب رئیس ـ قابل توجه نشد.

پیشنهاد اقای آقا میرزا شهاب بعنوان تبصره دوم (بشرح ذیل خوانده شد) تبصره دومرا بماده اول به طریق زیر پیشنهاد می‌کنم.

تبصره دوم ـ مالیات‌هایی که بر طبق ماده اول از کل عایدات گرفته می‌شود تعلقی به سهم رعایا و زارعین ندارد و مالکین از سهم مالکانه خواهند پرداخت. اقا میرزا شهاب ـ اگر چه اینجا از طرف دولت اظهار شد که این مالیات صدی سه که بنده همانطورکه سابق اظهار کردم حالا هم عقیده دارم که این کار غیر عملی است یعنی بالنتیجه معلوم خواهد شد که این مالیات بی اندازه کمتر خواهد شد از مالیاتی که بایستی بدولت داده شود حالا کار نداریم. این رأفت راجع به مالکین شده است که مالیا تصدی سه شده است بنده هم از طرف عموم ملاکین تشکر می‌کنم ولی حالا که مأخذ مالیات را از آن مأخذهای گزافی که بوده است اورده‌ایم به صدی سه تنزل داده‌ایم بنده از طرف یک مشت رعیت زحمتکش استدعا می‌کنم که آقایان این صدی سه را دیگر تحمیل بر سهم رعیت نکنند و آن به چه طریق خواهد شد؟ به این طریق که در قانون هم پیش بینی بشود یعنی یک تبصره. یک ماده. یک چیزی باشد که معلوم کند این صدی سه که گرفته می‌شود از سهم مالکانه است و تعلق به سهم رعیت ندارد ولو چنانچه عرض کردم آقای فاطمی اینجا اظهار فرمودند که این صدی سه متعلق به مالک است بعد از وضع بذر است، بعد از وضع سهم رعیت است؟ بعد از چیست؟ بعد از چیست؟ تمام اینها را فرمودند ولی اینها را که می‌فرمایند در همین فضای بهارستان می‌ماند یا در صورت مشروح مجلس نوشته می‌شود و جزء ماده قانون نمی‌شود. لذا بنده این طور تبصره را پیشنهاد کردم که این صدی سه را که اینجا وضع می‌کنند تعلق به سهم مالک داشته باشد. یعنی از کل محصول گرفته شود ولی مالک از سهم خودش بدهد مثلا فلان ده که صد خروار عایدات دارد از این صد خروار سه خروار را دولت ببرد بعد تقسیم کنند به این ترتیب که در پاره جاها که معمول است سی خروار از این صد خروار را رعیت ببرد باز رعیت همان سی خروار را ببرد سایر مخارج را هم همان طوریکه بود مالک بدهد نه اینکه مالکین رعیت بگویند که از صد خروار حاصل این مزرعه سه خروار موضوع شد نودو هفت خروار باقی مانده پس شما باید از همین نودوهفت خروار صدی سی ببرید آنوقت از سهم آنها هم یک خروار کم کنند. این دیگر بسته به انصاف آقایان است که در صورتی که مقتضی میدانند یعنی می‌خواهند جلوگیری کنند که یک لطمه بر عایا وارد نیاید و از آنطرف هم یک اختلاف جدیدی بین مالکین و رعایا ایجاد نشود که بالنتیجه مورث یک زحماتی بشود بهتر این است که با این تبصره که چیزی هم نیست و عقیده دولت هم همین است موافقت کنند و این تبصره را قبول کنند. اگر هم مقصود این است که این نرکه بین مالک و رعیت است به هم بخورد و یک کشمکشهایی بین مالک و زارع تولید شود شاید آنوقت بنده هم مخالف نباشم.

وزیر معارف ـ اولا بنده در ضمن اظهاراتم عرض نکردم که این لایحه پیشنهادی دولت از مالیات سابق کمتر خواهد شد. بنده نسبت به پیشنهاد اقا حائریزاده عرض کردم که لایحه دولت از آن کمتراست ولی این اظهارات آقای آقا میرزا شهاب بجای خودش کاملا صحیح است. البته به هیچوجه من الوجوه دولت نظر ندارد که از سهم رعیت چیزی گرفته شود ولی اگر این قید هم بشود یک اختلافی در امور رعایا و اربابها حاصل خواهد شد. عرض کردم در این مملکت ترتیب تقسیم یک طور نیست مثل هم زدن باز هم ممکن است عرض کنم زنجان کردستان و قزوین بعضی بلوکات آنجاها هست (اینها در نظرم هست شاید خیلی نقاط دیگر هم باشد) که این رعیت خیلی زیادتر می‌برد و شاید یک قسمت مالیات را نمی‌دهد. اگر امروز ما این تبصره را بخواهیم تصویب بکنیم آن وقت بین مالکین و رعایا اختلافی حاصل خواهد شد ولی این قانون هیچوقت مکلف نمی‌کند رعیتی را که برای تأدیه مالیات حاضر بشود برای اینکه این مسئله مالک و رعیت هم یک چیزی است که باید به رضایت طرفین باشد و اگر یک مالک بی انصافی باشد بخواهد یک همچو تحمیلی را بکند می‌گوید من حاضر برای رعیتی تو نیستم.

نایب رئیس ـ عقیده کمیسیون چیست؟

مخبر – بسته به رای مجلس است

نایب ر ئیس ـ قابل توجه نشده پیشنهاد آقای یاسائی (بشرح ذیل خوانده شد) بنده تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم که ضمیمه ماده اول شود.

تبصره ۲ ـ صدی سه مالیات درفقره اولی فقط شامل عایدی سهم مالک متعلق به آب وزمین خواهد بود.

بعضی از نمایندگان ـ این پیشنهاد رد شده است.

یاسائی ـ اجازه میفرمائید

نائب رئیس ـ مختصر بفرمائید

یاسائی ـ عرض می‌شود در جلسه گذشته بنده راجع به ماده اول مخالفت کردم و عرض کردم که در زمان مرحوم شاه شهید ناصر الدین شاه بدهقان مالیا ت نبستند و لی حالا مجلس پنجم که متشکل است از یک آزادیخواهان می‌خواهند مالیا ت به دهقان بعمل دهقان ببندند

. بعضی از نمایندگان – اینطور نیست

یاسائی ـ همین است که عرض می‌کنم بگذارید توضیح بدهم بعد بیایید جواب بدهید درصد خروار باختلافی که آقای وزیر معارف فرمودند در بعضی جاها بیست و پنج خروارش مال عمل دهقان است در بعضی جاها بیست خروار مال عمل دهقان است و در بعضی جاها کم و زیاد علی ایحال ما مالیات را که از کل محصول برداشت کنیم شامل سهم دهقان هم می‌شود ایشان فرمودند اختلافاتی که در تقسیم زراعت هست باعث می‌شود که اختلافی در امر ممیزی حادث شود این طوری که بنده پیشنهاد کردم نمی‌شود برای اینکه بنده پیشنهاد کردم از سهم مالک متعلق به آب و زمین گرفته شود آنوقت هرطور زراعت تقسیم شود تفاوت نمی‌کند علی ایحال این دهقان و رعیتی که در عرض سال در گرما و سرما کار می‌کنند در نتیجه صدو پنجاه من جو و صدو بیست من گندم درسال عادی بیشتر گیرش نمیاید و در این سنوات سی من چهل من بیشتر گیرش نمیاید این را نباید رفت یک مقداری بعنوان مالیات ازش گرفت گفته شد که ترتیب مزارعه است و بنا بر ترازی است خود مالکین با زارعین کنار می‌روند قرار داد زور مند با ناتوان نتیجه اش معلوم است اگر مالکیت ایستادگی کردند در یک حوزه‌ای که می‌خواهند ممیزی شود گفتند حتماً بایستی دهاقین شرکت کنند در دادن مالیات آنها چه می‌توانند بکنند؟ فرار می‌کنند؟ از فلان مزرعه علاقه شان را بیرون می‌برند؟ از این ده هم که بیرون رفتند در ده دیگر گیر مالک دیگر می‌افتند زور که ندارند بالاخره قرار داد بین یک نفر زورمند و یک نفر ناتوان است یک دهقانی که سرتا پایش پانزده قران قیمتش نیست لباسش ده قران قیمت ندارد این را نمی‌شود مالیات ازش گرفت در قدیم هم که ممیزی کردند همیشه مالیات را تعلق بمالکین داده‌اند مالیات اربابی است مالیات مال املاک است مالیات آب و زمین است ربطی به دهقان ندارد مالیات به کارگر و اجرت کارگر ما نمی‌خواهیم ببندیم چشم بندی هم که نیست عبارت را یک طوری بنویسید که تامین کرده باشد بنده که می‌فهمم خود دهقان ممکن است ملتفت نشود ولی در موقع عمل البته خود دهقان هم خواهد فهمید و البته مقاومت خواهد کرد وزیربار نمی‌رود که مالیات بدهد اسباب زحمت و کشمکش خواهد شد و کمک می‌کند ببعضی قضایا بنده عقیده‌ام اینست که در این قانون قید کنیم که این تعللق بسهم بزرک و رعایا نخواهد داشت

نایب رئیس ـ عقیده کمیسیون چه چیز است

وزیر معارف ـ بنده توضیحات مفصل دارم ولی اظهارات آقا یاسائی خیلی شبیه بود باینکه یکصد خروار عملی دراین میان گذاشته شده بامور دولت هم وارد می‌شود و یک سه خروار برمیدارد و می‌رود بعد می‌گوید قسمت کنید. خیر آقا همانطوریکه در قانون نوشته شده مالک یک اظهارنامه می‌دهد که این ملک دارای این اندازه عمل است و این ترتیب ده سال برقرار است در صورتیکه آفت نرسد مطابق آن ترتیباتی که نوشته شده مثلا صد خرواریکه در یک ملکی عمل آمد آن رعیت مطابق قراریکه دارد ثلثش را باید ببرد سی و سه خروار و سی و سه من آنرا بر می‌دارد می‌برد بعد بقیه اش را مالک هر قدر که بذر است می‌گذارد و از بقیه مالیاتش را می‌دهد و این توهمی که می فرمائید نیست و گمان نمی‌کنم در سرتا سر این مملکت یکنفر پیدا شود که بخواهد از این مقدار مالیاتی که امروز وضع می‌شود چیزیش را تحمیل برعایا بکند

یاسائی ـ توضیح بدهید تا توهم نشود

نایب رئیس ـ رای می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد اقای یاسائی آقایان موافقین قیام فرمایند

(چند نفری قیام نمودند)

نایب رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد دیگر مال آقای دامغانی است (بشرح ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل را: یک خمس محصول بابت سهم رعیت معاف از مالیات خواهد بود

دامغانی ـ اینجا بنده آقایان را در افراط و تفریط می‌بینم یک قسمت نظرشان این است که تمام مالیات قبل از تقسیم همه اش بر مالک توجه پیدا کند مثلا صد خروار که یک مزرعه عمل آورده سی خروار سهم مالک شده بقیه را رعیت بدهد تمام مالیات صد خروار را مالک بدهد این خیلی ظلم است یک قسمت دیگر عقیده شان این است که فقط از آب و ملک بگیرند بنده عقیده‌ام این است که قسمت عادلانه همان پنج اصلی است که غالباً مذاکره شده است آب و ملک و بذر و گاو کار از از سهم کار رعیت باید مالیات گرفته نشود و توضیح بشود که از آن چهار سهم دیگر مالیات گرفته می‌شود اعم از اینکه مال مالک باشد یا مال رعیت باید مالیات بدهد این است عقیده بنده و باین جهت این پیشنهاد را کردم.

نایب رئیس ـ عقیده کمیسیون چیست؟

مخبر ـ رای بگیرید

نایب رئیس ـ رای که بنده هم میدانم باید گرفت عقیده کمسیون را باید فهمید که قبول می‌کند یا خیر؟

مخبر ـ خیر

نایب رئیس ـ آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عده کمی برخاستند)

نایب رئیس ـ قابل توجه نشد ـ دو تبصره دیگر است که تقریباً یک اختلاف مختصری دارد هر دو قرائت می‌شود ـ اول پیشنهاد اقای شریعت زاده و جمعی ـ دوم هم پیشنهاد آقای بیات (بشرح آتی خوانده شد) علاوه بر مالیاتی که نسبت بکل عایدات املاک در قسمت اول ماده این قانون مقرر است صدی نیم برای توسعه تعلیمات ابتدائی و تأمین حفظ الصحه عمومی مملکت از املاک مزبوره دریافت خواهد شد وزارت مالیه مکلف است وجوه حاصله از اجرای این ماده را بدون کسر مخارج وصول و در خزانه مملکت نگاهدارد نماید تا موافق مقررات قانونیه بمصارف راجعه بتعلیمات ابتدائی و صحی مملکت برسد.

شریعت زاده ـ تدین ـ محمد ولی اسدی ـ بهرامی ـ داور ـ دیوان بیگی ـ صدرائی ـ دکتر امیر ـ سلیم ایزدی ـ عظیمی ـ محمود وحید ـ کاشانی ـ شیروانی ـ ضیائی ـ محمد هاشم میرزا ـ مقام منیع ریاست محترم مجلس شورای ملی دامت شوکته تبصره ۲ را بماده اول پیشنهاد می‌نماید

تبصره ۲ ـ علاوه بر مالیات مأخوذه در فوق صدی نیم از عائدات کل برای معارف مأخوذ و عایدات هر دهی صرف معارف همان ده خواهد شد

مرتضی بیات

نایب رئیس ـ تفاوتی که بین این دو پیشنهاد است فقط این است که پیشنهاد اول صحیه را هم شامل است پیشنهاد دوم صحیه را ندارد.

بیات ـ اختلاف دیگری هم دارد

نایب رئیس ـ آقای شرعت زاده (اجازه)

شریعت زاده ـ بنده هیچ لازم نمیدانم که اهمیت تعلیمات عمومی و صحیه مملکتی را بعرض آقایان برسانم و تصدیق خواهند فرمود که این دو موضوع منشأ و مبدأ تمام سعادتها برای مملکت است زیرا بدون معلومات و بالاخره بدون اجرای تعلیمات و بدون اینکه ادبیات جامعه تکمیل شود برای افراد جامعه قضاوت در حقوق خودشان و انجام وظیفه شان حاصل نخواهد شد و همچنین بدون سلامتی مزاج تکثیر نفوس که سرچشمه سعادت مملکت است مقدور نخواهد شد بنابر این بنده امیدوارم که در این پیشنهاد آقایان توجه مخصوصی بفرمایند و تصدیق بفرمایند که اگر در ضمن اصلاح قوانین یک رعایتی از این قبیل برای معارف بشود در یک آتیه نزدیکی موفقیتهای فوق العاده این مملکت حاصل خواهد شد.

نایب رئیس ـ آقای بیات توضیحی دارید بفرمائید.

بیات ـ این پیشنهادی را که بنده عرض کردم با پیشنهادی که آقای شریعت زاده و جمعی از اقایان کردند یک اختلافی دارد که نظر بنده بیشتر متوجه به آن نکته است پیشنهاد آقای شریعت زاده و سایر آقایان که فرمودند بطور عموم است ولی پیشنهاد بنده بطور خصوصی است. تا بحال اگر دقت فرموده باشند مالیات را یک اشخاص دیگری می‌دادند و به مصرف یک مردمان دیگری می‌رسید و این خودش تقریباً ظلم و بی انصافی است . امروزه رعایا یک مالیاتی را در یک دهی می‌دهند و از هیچ چیز فوائد آنها بهره مند نیستند اگر حفظ الصحه است اگر معارف است اگر چیزهای دیگر است برای سهرها یا بیشتر برای مرکز اختصاص داده می‌شود و به مصرف دهاتی که این مالیات را می‌دهند نمیرسد بنده این جا پیشنهاد کردم که این مالیات یعنی این صدی نیم اقلا به مصرف خود آنها برسد مثلا امروز این مالیاتی که دولت وضع کرده است صدی نیم هم اضافه بگیرند و این را هم از خود همان دهی که می‌گیرند برای معارف همان ده مصرف کنند در واقع این جادو خدمت است یکی از حیث تحصیل اجباری که همه آقایان در نظر دارند در تمام مملکت مجرا شود اگر این ترتیب خصوصی را درست می‌کنند آن تعلیم عمومی اجرا نخواهد شد و نظر آقایان حفظ نخواهد شد.ولی اگر این صورت خصوصی محفوظ شود تصور می‌کنم آن نظر تعلیمات عمومی اجباری در تمام مملکت مجرا شده و اگر چیزی از دست رنج رعیت گرفته می‌شود به مصرف خودش می‌رسد این است که اگر آقایان آن تفاوت را قبول بفرمایند که مال هر محلی به مصرف محل خودش برسد. در تمام مملکت یک خدمتی شده و ترویجی هم برای معارف شده و برای صحیه هم به عقیده بنده اگر بخواهیم این مقدار را صرف کنیم آن وقت هر دو قسمت ناقص خواهد ماند و بنده عقیده‌ام این است که اختصاص به معارف بدهیم و از برای صحیه هم یک راه دیگری پیدا کنیم و در یک موقع دیگری پیشنهاد کنیم.

مخبر ـ پیشنهاد آقای بیات را قبول می‌کنم.

وزیر معارف ـ بنده می‌خواستم یک مسئله را در ضمن پیشنهاد آقای بیات عرض کنم. ولی برای اینکه آقایان نفرمایند که چون امروز متصدی وزارت معارف هستم این عرض ا می‌کنم عرض می‌کنم چندی قبل هم در موقع مدافعه از بودجه مملکتی این عرض را کردم مخصوصاً راجع به معارف ایالات و ولایات چند روز قبل هم در موضوع پیشنهاد آقای ساکنیان عرض کردم که این طرح وقتی ممکن است قابل قبول شود که وسائل عمل را مجلس شورای ملی فراهم کنند و مخصوصاً هم همین چند روزه بنده مذاکراتی با وزارت مالیه می‌کردم که یک چیزی را برای معارف تخصیص بدهند که بمجلس بیاید و از تصویب بگذرد. امروز که خوشبختانه آقایان متوجه این نکته شدند بنده به آقایان نمایندگان تذکر می‌دهم که بودجه معارف تمام مملکت ایران فقط صدو ده هزار تومان است حالا با این حال بسته بنظر آقایان است اگر این را تصویب بفرمایند البته در مدارس در ولایات و ایالات و قصبات و قرائیکه بکلی از معارف دورند دائر می‌شود و اگر از تصویب نگذرد باید تکلیف دیگری معین شود.

نایب رئیس ـ آقای شریعت زاده (اجازه)

شریعت زاده ـ عرض می‌کنم چون تأثیر قبول پیشنهاداتشان قابل اهمیت است بنده قبول می‌کنم نایب رئیس ـ رای می‌گیریم بماده اول…..

حائریزاده ـ با تبصره.

نایب رئیس ـ اگر تأمل کنید بهم می‌رسیم. رأی می‌گیریم بماده اول که مشتمل بر چهارده جزء و دو تبصره است با حذف کلمه پادنک بر حسب پیشنهاد آقای شیروانی آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند. (اکثر قیام نمودند) نایب رئیس ـ تصویب شد اگر آقایان موافقت کنند جلسه ختم می‌کنیم جلسه آتیه روز سه شنبه چهار قبل از ظهر دستور بقیه قانون ممیزی (مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد) نایب رئیس مجلس شورای ملی سید محمد تدین

منشی م. شهاب

منشی دکتر احتشام طباطبائی