مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ اسفند ۱۳۳۸ نشست ۳۸۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ اسفند ۱۳۳۸ نشست ۳۸۶

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹

جلسه: ۳۸۶

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنج‌شنبه ۵ اسفند ۱۳۳۸

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت‌مجلس

۲ - بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه کل کشور و ارسال به مجلس سنا

۳ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس یک ساعت و ۵۵ دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

۱ - تصویب صورت‌مجلس جلسه سوم اسفند

رئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه - آقایان: محمودی - کدیور - کورس - پناهی - فضائلی - مرتضی حکمت - بهادری - دکتر اصلان افشار - دکتر عدل - قوام - ابتهاج – سلطان‌مراد بختیار - دکتر امین - عبدالحمید بختیار - مهندس اردبیلی - سراج حجازی - اورنگ - دکتر نیرومند - پردلی - عامری - حشمتی - سنندجی - دولتشاهی - عرب شیبانی - خزیمه علم - کاظم شیبانی - بهبهانی – غضنفری.

غائبین بی‌اجازه - آقایان: دکتر طاهری قرشی

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه - آقایان: خلعتبری - اعظم زنگنه - باقر بوشهری - مهندس جفرودی - دکتر اسدی - دیهیم - موسوی - دکتر پیرنیا - دهقان - دکتر فریدون افشار - شادمان – ساگینیان.

رئیس - نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد

۲ - بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۳۹ کل کشور و ارسال به مجلس سنا

رئیس - دنباله بودجه کل مطرح است‏. آقای مخبر توضیحی دارید بفرمایید

مشایخی (مخبر کمیسیون بودجه) - در طبع لایحه بودجه مختصر اشتباهی شده است که استدعای اصلاح آن را دارم در صفحه ۲۹ ردیف ۱۵۱ بعد از عوارض کلمه گمرکی اضافه شود به این معنی نوشته شده است حقوق و عوارض واردات کادر نیروی انتظامی باید نوشته شود حقوق و عوارض گمرکی واردات کادر نیروی انتظامی در صفحه ۱۳۸ در فصل اول ردیف ۱ تعداد کارمندان وزارت بهداری ۸۲۲۶ نفر نوشته شده است رقم صحیح آن ۹۱۲۵ نفر است در تبصره ۴۰ نوشته شده است به بهای هر لیتر بنزین هواپیما ۲۵ دینار عوارض اضافه می‌شود نظر به این که مصرف هواپیمای جت نفت است و نظر به این که در نظر است از نظر مصرف هواپیماها به طور عموم این عوارض دریافت شود به جای کلمه بنزین نوشته شود سوخت هواپیما.

رئیس - آقای طباطبایی قمی بفرمایید. در شور ماده واحده هم می‌توانید در کلیات صحبت کنید.

احمد طباطبایی قمی - ای کاش به جای این همه قوانینی که مجلس تصویب می‌کند یک قانونی هم تصویب می‌کرد که وکلا را از قسم خوردن به قرآن منع می‌کرد زیرا قسم به قرآن یا باید کسی معتقد نباشد و قسم را بشکند و سکوت کند و یا این که اگر مؤمن به قرآن است باید به آنچه قسم خورده است یعنی وفاداری به شاهنشاه و مصالح مملکت را رعایت کند ولی چون هنوز چنین قانونی به مجلس نیامده و نمایندگان سوگند یاد می‌کنند در ابتدای ورود به مجلس بنده چون شخصاً معتقدم نمی‌توانم قسم را بشکنم این است که آنچه به نظرم می‌رسد و آنچه مصلحت مملکت است و آنچه لازمه وفاداری به شاهنشاه مملکت است در این مجلس به عرض آقایان محترم برسانم البته آقایان همه می‌دانید اساتید بنده هستید که یکی از وظایف عمده مجلس شورای ملی رسیدگی و نظارت در بودجه کل مملکتی است اهم وظیفه مجلس شورای ملی همین است که در آخر هر سال بودجه سال بعد را تصویب نموده برای اجرا به دولت ابلاغ نماید بحث روی این لایحه بودجه به عقیده بنده جنبه مخالف و موافق ندارد یعنی اگر کسی به نام مخالف بودجه اسم نوشت مفهومش این نیست که حقوق مستخدمین را نپردازیم یا این که از هزینه‌های واجب و لازم خودداری کنیم طرح لایحه بودجه به نمایندگان فرصت می‌دهد که در تمام شئون مملکت بحث کرده دولت را در کارهای مفید ارشاد و راهنمایی کند روی همین اصل است که آیین‌نامه داخلی مجلس به نمایندگان فرصت بیشتری داده است و برای آنها در صحبت اطراف بودجه وقت معین نکرده است که می‌توانند در تمام شئون مملکت بحث کنند، لایحه‌ای که دولت به عنوان لایحه بودجه تقدیم مجلس کرده است یک کتاب قطوری است که در مقدمه آن مطالبی نوشته شده است که بنده خیال می‌کنم که اگر کسی مملکت ما را نشناسد و این مقدمه را در خارج بخواند تصور می‌کند بهشت موعودی که خداوند وعده داده است همین مملکت است و آرزو می‌کند ای کاش من در این مملکت بودم و تحت سرپرستی این دولت خدمتگزار و دلسوز زندگی می‌کردم ولی مردمی که در این کشور زندگی می‌کنند می‌دانند که این مطالب از حرف تجاوز نمی‌کند و منتها روی کاغذ است. (نخست‌وزیر - این حرف‌ها را نفرمایید) آقایان نمایندگان باید بدانند که دستگاه گرداننده هر کشوری صرفاً برای رفاه و آسایش مردم آن مملکت ایجاد می‌شود دولت مجلس شورای ملی مجلس وزارتخانه‌ها سایر دوایر دولتی همه وقتی مفید است که مردم در سایه او بتوانند آسایش و راحتی داشته باشد مملکت در حکم یک خانواده است اگر در بین افراد یک خانواده صمیمیتی وجود نداشته باشد هر قدر بخواهند از خارج به آن خانواده کمک کند به عقیده من محال است آن خانواده روی سعادت ببیند (صحیح است) در مملکت هم همین‌طور است به طوری که در خارج شهرت دارد بین دولت ما و اعضای دولت ما همکار ی و صمیمیتی وجود ندارد (چند نفر از وزرا - صحیح نیست).

رئیس - این کارها مربوط به خودشان است مربوط به وکیل نیست.

نخست‌وزیر - شما برخلاف وجدانتان چیزی نفرمایید

احمد طباطبایی - عرض کردم شهرت دارد (نخست‌وزیر - شهرت را نفرمایید) اگر مربوط به کارهای دولتی نبود چیزی عرض نمی‌کردم (نخست‌وزیر - خلاف نفرمایید)

خلاصه عرض بنده در اطراف مقدمه بودجه بود وقتی ما در مقدمه بودجه بنویسیم که مملکت در نهایت آسایش است صنایع ما به حد اعلی ترقی رسیده است راه‌سازی ما تکمیل شده است در تمام کشور راه‌های شوسه و آسفالته داریم. (نخست‌وزیر - همچو چیزی نوشته نشده است) از نقطه‌نظر بهداری وضع ما چنین و چنان شده مرض وجود ندارد. (وزیر بهداری - هیچ‌کس همچو حرفی نزده است) فرهنگ ما منظم است دبستان دبیرستان دانشگاه مدارس حرفه‌ای همه اینها را داریم بودجه از هر حیث متعادل است (نخست‌وزیر - این صحیح است) نعمت در حد وفور است خزانه پر از طلا قیمت‌ها مرتباً در حال پایین آمدن است عموم مردم راضی و شاکرند شب و روز به دولت و شخص آقای نخست‌وزیر دعا می‌کنند. (نخست‌وزیر - همچو چیزی نیست‏).

رئیس - شما از روی مقدمه می‌خوانید مقدمه بودجه را بخوانید خود بودجه را بخوانید که من بدانم در کدام صفحه است یک گزارش بودجه را بگیرید و آزروی آن بخوانید.

احمد طباطبایی - در یک همچو وضعی اضافه کردن مالیات به هر عنوان که باشد منافی با این مقدمه است بنده به آن مقدمه معروضه اضافه می‌کنم که یکی از روش نو ظهور دولت حسن رابطه‌ای است که با تمام دول اعم از همجوار و غیرهمجوار پابرجاست از تمام این مطالب گذشته چند سؤال کوچک از جناب آقای نخست‌وزیر می‌کنم خواهش می‌کنم اگر ممکن است در پشت این تریبون به بنده جواب بدهند اولاً جناب آقای نخست‌وزیر بفرمایید در فروردین ۳۶ که قبول زحمت فرمودید و زمامداری این مملکت را قبول فرموده‌اید ذخیره ارزی کشور ما چقدر بود و امروز چقدر است بعد بفرمایید در فروردین ماه سال ۳۶ چه مبلغ اسکناس در جریان بوده و امروز چه مبلغ است باز بفرمایید که شاخص هزینه زندگی آن روز چه رقمی بوده است و امروز چه رقمی است. (بهبهانی - احسنت) آماری که بانک ملی می‌دهد می‌گوید در هر سال یازده و نیم درصد بالا رفته این آمار رسمی است ولی اگر درست دقت بفرمایید در هر سال هیجده درصد یا ۲۰ درصد وضع زندگی مردم بالا رفته و با تأکیدات مکرری که همش اعلیحضرت همایونی می‌کنند به این که باید کاری کنید که وضع زندگی مردم بیاید پایین متأسفانه تا حال نتوانسته‌اید این کار را بکنید حتی وزیر دولت می‌گوید در مملکت ما گرانی نیست و گرانفروشی است این گرانفروشی را دولت برایش چه فکری کرده وقتی شما نتوانستید در ظرف ۳ سال گرانفروشی را جلوگیری کنید از حالا به بعد چه رویه‌ای برای جلوگیری دارید بعد هم یک سؤال دیگر بنده را جواب بدهید و بفرمایید این همه پول‌ها چطور شده این که عرض می‌کنم این همه پول‌ها فقط یک قلم بیشتر را در نظر ندارم در مصاحبه‌ای که روز ۲۴ بهمن آقای انتظام مدیرعامل شرکت ملی نفت کرده بودند. بنده خواندم فرموده بودند درآمد نفت از هنگام امضای قرارداد با کنسرسیوم تا کنون به ۳۴۷ میلیون لیره بالغ است که اگر هر سال تسعیر شود متجاوز از ۲۰ هزار میلیون تومان است ۵۴ درصد این مبلغ به سازمان برنامه داده شده است ۳۴ درصد این را دولت برده است ۱۲ درصد آن هم به شرکت ملی نفت داده شده اس ۲۵ میلیون دلار هم از پذیره یان امریکن به دست آمده که آن را هم دولت گرفته متاسافنه تمام این پول‌ها نه تنها از بین رفته بلکه مبالغی هم که دولت قرض کرده ناپدید شده است‏. اخیراً جناب آقای وزیر مشاور تشریف برده‌اند که مقدار دیگری هم قرض کنند و این مبلغ به سایر اقلام قروض قبلی البته اضافه می‌شود بنده از آقایان نمایندگان محترم سؤال می‌کنم آنهایی که امروز یا فرداد به این لایحه بودجه رأی می‌دهید و بعد هم به لوایح استقراضی که آقای وزیر مشاور می‌آورند رأی خواهید داد آیا می‌دانید به این که دولت چقدر مقروض است می‌دانید همه ساله چقدر باید از بابت اصل و فرع از این بودجه باید بدهید این را هم بدانید. (نخست‌وزیر - صورتش در بودجه چاپ می‌شود) (صارمی - چطور نمی‌دانیم) (نخست‌وزیر - شما نمی‌دانید) دولتی که به قول خودش در همین لایحه بودجه ۹۰۰ میلیون کسر دارد (نخست‌وزیر - به ریال است) ما واحد پولمان ریال است‏ وقتی می‌گوییم لایحه قرضه بعدی را که آقای وزیر مشاور سوغات می‌آورند به این مبلغ اضافه کنیم از چه محلی باید پرداخت کرد گو این که دیشب جناب آقای وزیر دارایی فرمودند که این ۹۰۰ میلیون کسری که ما در این لایحه نوشتیم دروغ است‏. (وزیر دارایی - کی همچو چیزی گفتم) دیشب فرمودید معنایش این است وقتی این قسمت را می‌فرمایید دروغ است من چطور قبول کنم سایرین راست است این حکم کلی است با کمی غور در این ارقام سرسام‌آور گیج کننده فقط یک بار مراجعه به وجدان باید تصدیق کنم که متناسب با عنایات شاهنشاه که در تمام این مدت دولت از آن برخوردار بوده است و همچنین مبالغی که در اخیتار داشته است نتیجه مثبت یا وجود ندارد یا بسیار ناچیز است ولی بر عکس نیتیجه بسیار منفی بسیار عظیم و خطرناک است. (بهبهانی - صحیح است) آقای انتظام باز ضمن مصاحبه‌ای فرمودند یکی از اقدامات مهم شرکت ملی نفت ایران در این دوران کوتاه ایجاد خط‌لوله سراسری آبادان تهران است برای حمل فرآورده‌های نفتی که در این زمینه قریب ۴۰۰ میلیون تومان سرمایه گذاری شده و در اثر این اقدام هر سال ۱۲۰ میلیون تومان از تفاوت هزینه جمع حمل و نقل فرآورده‌های نفتی به دست می‌آید. بسیار خوب این لوله‌کشی با این نتیجه‌ای که مدیرعامل شرکت ملی نفت بیان می‌کرد کار بسیار خوب و مستحسنی است ولی آیا این ۱۲۰ میلیون تومان صرفه‌جویی نباید عاید مصرف‌کننده شود در عوض شما به قیمت هر لیتر گازوئیل ۳۰ درصد اضافه گردید این چه جور صرفه‌جویی است که به جیب مصرف کننده می‌رود اگر باید این مبلغ گیر مصرف‌کننده بیاید (نخست‌وزیر - به جیب مصرف‌کننده نباید برود) خودتان فرمودید چرا (صارمی - آن وقت ضرر می‌دادند حالا نمی‌دهند) من نمی‌دانم دولت تشخیص نمی‌دهد که اضافه کردن ۳۰ درصد به قیمت گازوئیل اضافه می‌کنید تمام اشخاصی که فرآورده‌های آنها با گازوئیل تهیه می‌شود ناچارند ۳۰ درصد به قیمت فرآورده‌های خود اضافه کنند امروز گازوئیل در تمام شئون این مملکت دخالت دارد جناب آقای نخست‌وزیر می‌فرمایند حمامی نفت سیاه می‌سوزاند بسیار خوب ولی شما این قدر فریاد می‌کنید که خورده مالک از زارع جز حمایت می‌کنید و امروز لایحه اصلاحات ارضی‌تان را با زراعت مکانیزه می‌آورید آخر تراکتور مگر گازوئیل نمی‌سوزاند کارخانجات را چه می‌کنید آن کارخانجاتی که باید از روزی هزار تومان پول گازوئیل بدهد وقتی جنابعالی ۳۰ درصد به قیمت آن اضافه کنید می‌شود ۳ هزار تومان این هزار تومان را که خواست روی قیمت فراورده‌هایش بکشد چطور قیمت‌ها نمی‌رود بالاچطور تأثیری ندارد آن کامیون‌داری که مجبور است گازوئیل مصرف کند وقتی شما ۳۰ درصد به قیمت گازوئیل اضافه کردید او مجبور است گازوئیل ۳۰ درصد به قیمت کالا اضافه کند آیا وجدان شما اجازه می‌دهد که به او بگویید ۵۰ تومان پول گازوئیل می‌دادی حالا باید ۷۵ تومان بدهی این ۶۵ تومان را ندیده بگیر و اگر شما به او گفتید او می‌کند آن تاجری که کالایش را بعد از گران شدن گازوئیل حمل و نقل می‌کند او می‌تواند این کرایه را تحمل کند روی جنسش نکشد این دور تسلسل است و این دور تسلسل در همه جا نفوذ می‌کند وقتی بنا شد قصاب نانوا چیت را گران‌تر خرید گوشت و نان را گران‌تر می‌فروشد. وقتی جنابعالی یک عملی کردید که در نتیجه آن عمل این قیمت‌ها بالا رفت آن وقت است که صدای مستخدمین دولت به حق بلند می‌شود و می‌گویند به شما ۳۰ درصد به ما اضافه بدهید آن وقت نمی‌دانم شما چطور می‌کنید چه می‌گویید امروز دولت ما مجلس ما همیشه در فکر این هستند به این که وضع مستخدمین را درست کنند که آنها آسایش و رفاه داشته باشند ولی متأسفانه با این که از هر کجا هر مبلغی اضافه بودجه تهیه کردید متأسفانه هنوز نتوانسته‌اید شکم مستخدمین را سیر کنید من اینجا می‌خواهم عرض کنم یک قسمت راجع به قضات دادگستری است الآن صدای قضات دادگستری بلند است با این که وضع زندگی‌شان اداره نمی‌شود آقایان بترسید از روزی که شما وضع زندگی‌تان دست یک قاضی بیفتد که آن قاضی گرسنه باشد شما اگر بخواهید هر جایی را اصلاح کنید اول باید عدلیه را اصلاح کنید. اصلاح عدلیه هم با سیر شدن شکم قاضی است و متأسفانه شما به چیزی که توجه ندارید به این قسمت است شما حقوق هر کسی را بالا بردید جز حقوق قضات و امروز بعد از این گرانی من به آقایان عرض می‌کنم که صدای مستخدمین بلند می‌شود من نمی‌دانم که دولت چکار می‌کند (بهبهانی - مگر تنها مستخدمین هستند، این گرانی عمومی است) بنده نمی‌گویم که شما به مستخدمین توجه نکنید بکنید ولی نه از این جهت است که آنها مستخدمین دولت هستند می‌گویم از جهت این که اینها اهل این مملکتند اگر بنا بشود تمام هم دولت و مجلس صرف این باشد که ما شکم مستخدمین را سیر کنیم به آن مردمانی که آزاد زندگی می‌کنند توجه نکنیم این کار صحیح نیست باید فکر همه مردم را کرد. آقایان در نتیجه آرایی که خواهید داد دیگر عایدات هیچ‌کس تکافوی زندگیش را نمی‌کند در این مورد است که شاید بعضی‌ها تصور کنند اصلاً عاملی که در تمام محاسبه‌ها و معادله وجود ندارد مردم است (صفاری - هیچ‌کس این فکر را نمی‌کند و همه در فکر این هستند که مردم راضی باشند) برای مبارزه با این گرانی به عقیده بنده قبل از هر چیز دولت خودش دست به صرفه‌جویی بزند از هزینه‌های زاید بکاهد که محتاج به گران کردن قیمت‌ها و ازدیاد مالیات نشود نه این که ۵ هزار میلیون ریال به بودجه مملکت اضافه کند این اضافه کردن مالیاتی است که همیشه باید دولت‌های ما به فکر تهیه وصول باشند امروز می‌گوییم چون

سرلشکر ضرغام وزیر دارایی شده است می‌تواند مالیات را به نحو احسن وصول کند کما این که در زمانی که وزیر گمرکات بودند خوب وصول کردند و رقم مالیاتی را هم به همان نسبت بالا خواهند برد در صورتی که در هیچ کجای دنیا من خیال نمی‌کنم به فکر تمهید وصول باشد همین که یک فرد اشل مالیاتی‌اش را تشخیص داد و فهمیده مالیاتش چقدر است خودش می‌برد می‌دهد هیچ تمهید برای وصول احتیاج ندارد ولی می‌بینیم که در ایران باید با تمهید از مؤدی پول گرفت این تفاوت برای این است که مردم سایر کشورها می‌دانند پولی که به صندوق مالیه می‌دهند مصرف خودشان می‌شود این است که روی رضا و رغبت روی میل می‌پردازند ولی در اینجا متأسفانه مردم معتقدند که دولت به فکر کسی که نیست به فکر مردم است (بهبهانی - صحیح است) وای بر کشوری که بین مردم و دولت‌شان شکاف وجود داشته باشد وای بر کشوری که مردم دولتش را دلسوز ندانند وای بر دولتی که مور اعتماد نباشد به خدا قسم اگر مردم فرض می‌کردند این پولی که می‌دهند برای خودشان مصرف می‌شود برای وصول آن هیچ تمهید احتیاج نداشت (صفاری - پس برای کی مصرف می‌شود؟) بودجه را بخوانید مردم با دروغ و ریا کاری مخالفند مردم دشمن فریب دادن هستند چقدر می‌شود حرف تحویل مردم داد من نمی‌فهمم سال‌هاست این دولت‌ها به مردم وعده وعید و نوید می‌دهند سال‌هاست وقتی پیچ رادیو را باز می‌کنیم شب و روز از بهبودی اوضاع زندگی گوش همه می‌شنود ولی وقتی صبح از خواب برمی‌دارید می‌بینید حوائج اولیه زندگی قوس صعودی را طی کرده مگر همین دولت‌ها نبودند که در موقع انعقاد قرارداد با کنسرسیوم به مردم وعده می‌دادند که مالیات‌ها تخفیف پیدا کند (نخست‌وزیر - بی‌خود گفتند مثل شما عوام‌فریب بودند) امروز پس از چند سال که می‌گذرد نه تنها دیناری از مالیات تخفیف نیافته است بلکه به زور و فشار وصول مالیات را زیاد کرده و بر مبلغ آن افزودند حتی قیمت نفت و بنزین را مبالغی گران‌تر نمودند تا امروز که بودجه سال ۳۹ را جناب آقای نخست وزیرتقدیم می‌کنند ۳۰ درصد بر قیمت گازوئیل که مصرف طبقه ۳ و ۴ کشور است علاوه می‌کند این اضافه یا مربوط به چهار پادار است یا مال حمامی است‏. پس مصرف گازوئیل مال طبقه ۳ و چهار است مال رعیت است مال تراکتور است چقدر می‌شود مالیات به مردم تحمیل کرد چقدر می‌شود فشار آورد جای تعجب است که دولت فعلی حاضر نیست مردم را به وعده تخفیف مالیات هم خوشوقت کند در مقدمه بودجه که مخبر کمیسیون هم در گزارشی که به مجلس داده به آن اشاره کرده که دولت مشغول مطالعه است که برای تحصیل درآمد مؤدیان در سال آینده تسهیلاتی فراهم کند که وصول آن برای دولت آسان‌تر گردد و ابداً اسم از این که دولت بخواهد با تخفیف فلان مالیات از فشار به مردم بکاهد برده نشده است من نمی‌دانم چرا دولت تشخیص نمی‌دهد که جیب مردم خزانه دولت است اگر در جیب مردم پول باشد در خزانه دولت پول است اگر جیب مردم را به انواع و اقسام و حیل خالی کردید دیگر در خزانه دولت پول نیست‏. به نظر بنده این که فرمودند در آتیه بدون احتیاج به کمک از منابع دیگر از طریق مالیات‌های پرداختی هزینه‌های عمومی تأمین بشود حاکی از این است که نمی‌توان منابع دیگر که تصور می‌کنم عواید نفت باشد باید بر میزان مالیات‌ها بیفزایید تا هزینه عمومی تأمین گردد حال عواید نفت را می‌خواهید به چه مصرفی برسانید خدا عالم است آقای مخبر کمیسیون بودجه در گزارشی که به مجلس دادند فرمودند که بودجه سال ۳۹ سیر تدریجی به سوی توازن را طی می‌کند (مشایخی - صحیح است) و برای مثال بودجه سال ۳۷ و کسر بودجه آن سال را با بودجه سال ۳۹ مقایسه فرموده‌اند که چون در آن سال ۴۰۰ میلیون کسر بودجه و امسال به ۹۲ میلیون تقلیل یافته سیر بودجه سوی توازن است وعده داده‌اند که در آتیه سطح درآمد عمومی بالا رفته با صرفه‌جویی که در هزینه می‌شود کسر بودجه منتفی خواهد شد. این که عرض می‌کنم بدون جهت مردم را فریب ندهید روی همین حرف‌هاست. ‏

رئیس - کلیاتی که می‌فرمایید متوجه باشید کلمه قریب و این قبیل کلمات را استعمال نکنید.

احمد طباطبایی - چشم شما از یک طرف می‌گویید دولت درصدد است از هزینه‌های خود بکاهد و از طرفی وقتی اقلام خرج سال ۳۹ را با سال ۳۸ مقایسه کنیم مشاهده می‌شود خلاف آن چیزی است که دولت ادعا دارد مثلاً در سال ۳۹ برای اداره انتشارات و رادیو ۱۰ میلیون اعتبار ساختمانی در نظر گرفته شده است در صورتی که در بودجه سال ۳۸ وجود نداشت تازه من نمی‌دانم این اداره انتشارات و تبلیغات برای ما چه کار مفیدی می‌کند (نخست‌وزیر - حقیقتاً بی‌انصاف است) سوء‌تدبیر همین اداره رادیو و تبلیغات است که بعضی‌ها به شنیدن رادیوهای خارجی تحریص شده‌اند (صفاری - چنین چیزی نیست) جنابعالی را عرض نکردم عرض کردم بعضی‌ها.

رئیس - آقایان مجلس را شلوغ نکنید بگذارید بینیم چه می‌گوید.

طباطبایی - در اوایل امر که بعضی از رادیوهای بیگانه به ما و به مقدسات ما فحاشی می‌کردند اهانت می‌کردند. (نخست‌وزیر - شما هم ادامه می‌دهید بلندگوی آنها هستید) هیچ‌کس رغبت به گرفتن آن رادیو نداشت مردم هم نمی‌دانستند که فلان رادیو چه مزخرفی می‌گوید ولی رادیوی ایران هر روز گفت‌وگوهای رادیوهای خارج را برای مردم نقل می‌کرد و شروع به جوابگویی می‌کرد. مردم وقتی یک قسمت از گفت‌وگوهای رادیو خارج را از رادیوی خودمان می‌شنیدند تدریجاً به سراغ آن رادیوها رفتند، بنده تمام این گناه را به گردن اداره تبلیغات نمی‌دانم بلکه قسمت اعظم آن مربوط به دولت است (نخست‌وزیر - به دستور دولت است) که با سوء سیاست این وضع را ایجاد کرده است (نخست‌وزیر - دستور دولت است) شما وقتی تنقیدهای اقلیت مجلس را که در مجلس گفته می‌شود از رادیوپخش نمی‌کنید وقتی روزنامه‌ها را از نوشتن مقالات انتقادی منع می‌کنید به عبارت آخری جناب آقای نخست‌وزیر وقتی آزادی مشروع را از مردم می‌گیرید بلاشک باید بدانید که مردم این انتقادات را از جاهای دیگر گوش می‌کنند بنده اگر پشت این تریبون انتقاد می‌کنیم به حکم این که من جزو این دستگاه هستم من نمی‌خواهم این دستگاه از بین برود من می‌خواهم این دستگاه بماند (نخست‌وزیر - خلاف می‌فرمایید) اگر این انتقادات گفته بشود اگر بعد هم رادیوهای خارجی همان را بگویند. مردم می‌فهمند که روی غرض است و آنها اشک تمساح می‌ریزند مردم می‌فهمند که آنها روی غرض می‌گویند والا اگر غرض نداشتند آنچه را که رادیوی خودمان می‌گوید داعی ندارد که دیگران بگویند بنده شنیدم چنید قبل رادیو خارجی از قول یک نماینده مجلس گفته است که مالکین ایران رعیت‌ها را به تخم آویزان می‌کردند به خدا قسم این حرف دروغ است (صحیح است) هیچ مالکی در ایران یک همچو عملی نکردن نمی‌دانم کدام‌یک از آقایان بودند که این حرف را زده است اگر هم گفته شده است اینجا حق بود ولو به طرفداری از دولت هم گفته شده بود دولت پا شود اینجا تکذیب کند و بگوید این حرف دروغ است و آقای نماینده این حرف را نزنید (مهران - جاهای دیگر آدم می‌خورند) خلاصه به طور کلی منظورم در هزینه‌های زاید بود در بودجه سال ۳۸ وزارت کشور ساختمان نداشت در سال ۳۹، ده میلیون اعتبار ساختمانی دارد برای ژاندارمری کل کشور در سال ۳۹ قریب ۱۰۰ میلیون ریال اعتبار ساختمانی ملحوظ شده در سال ۳۸ نداشته و قس علی‌هذا بنده منظورم این نیست که ساختمان نکند ساختمان چیز خوبی است بنایی است که می‌ماند آبروی مملکت است ولی اول ما باید کارهای واجب‌تر را انجام بدهیم بعد برویم دنبال مستحبات (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس)

رئیس - آقایان بگذارید به آزادی حرف‌شان را بزنند و جواب‌شان را هم بعد خواهند داد.

احمد طباطبایی - مردمی که امروز در زیر بار فشار زندگی واقعاً دارند له و لورده می‌شوند با تمهید از اینها پول گرفتن صحیح نیست (نخست‌وزیر - فرمایش جنابعالی هم صحیح نیست) در مورد ساختمان درست کردن بنده بانک کشاورزی را که می‌روم می‌بینم واقعاً خیلی خوب ساختمان کرده‌اند خیلی هم با تجمل ساخته‌اند میلش هم خیلی خوب است ساختمانش هم خیلی خوب است واقعاً می‌شود گفت که آبروی مملکت است ولی جناب آقای نخست‌وزیر اگر این پولی را که خرج این ساختمان کردند می‌دادید به رعیت خرده مالک که آنها مصرف زراعت‌شان می‌کردند این بهتر نبود؟ (بزرگ ابراهیمی - به خدا بهتر نبود) خدا می‌داند از عایدات یک سال آن که نصیب مملکت می‌شد یک چنین عمارتی می‌شد ساخت این مثال را برای این عرض کردم که آقایان نمایندگان بدانید وقتی دولت می‌گوید من قصد دارم از هزینه‌های غیرضروری جلوگیری کنم چند سطر پایین‌تر این اقلام را از تصویب مجلس می‌گذراند حالا در هر وزارتخانه‌ای در هر مؤسسه‌ای خود آقایان می‌دانید خرید موتور و اتومبیل در بودجه چقدر است اینها همه در بودجه است‏ و دولت می‌گوید از هزینه‌های زاید می‌خواهم بکاهم بنده چون صحبت از بانک کشاورزی کردم اجازه بدهید به این که یک قدری هم در اطراف بانک کشاروزی و کشاروزی این مملکت توضیحاتی به عرض برسانم بنده خیال می‌کنم علت‌العلل بانک تشکیل بانک کشاورزی برای کمک به خرده مالک بوده است ولی هر وقت ما دیدیم یک پولی بانک کشاورزی پیدا کرد متنفذینی که حال ملک هم داشند یا نداشند خراب شدند روی آن پول و آن پول را گرفتند و بردند در بازار شخصاً به مصرف غیرکشاورزی رسانیدند شما اگر بیلن بانک کشاورزی ملاحظه بفرمایید خواهید دید اگر آن پولی که در بانک کشاورزی بوده و قرض داده شده است مصرف امور کشاورزی شده بود بنده خیال می‌کنم که امروز دولت احتیاج پیدا نمی‌کرد لایحه اصلاح اراضی را به عنوان ازدیاد تولید به مجلس بیاورد و بعد هم برای خود دولت اسباب زحمت بشود و هم برای مردم بنده در موقع طرح لایحه اصلاح اراضی در آن روزی که کلیاتش مطرح بود نبودم حق بود که آن روز راجع به جریان آن لایحه عرایضی بکنم ولی چون بودجه است و در طرح بودجه کل می‌شود راجع به اینها حرف زد مطالبی که لازم می‌دانم‏ می‌گویم جناب آقای نخست‌وزیر یک کشوری که از پشت دروازه خراسان تا بلوچستان و از این طرفش تا قصر شیرین و از آن طرف هم تا ارس و همین‌طور خلیج‌فارس زمین است واحد زراعتش زمین نمی‌شود آنجاهایی که آقا دیده‌اید یا شنیده‌اید یا ۳۰ هکتار یا ۱۰ هکتار زمین زندگی اداره می‌شود آبش از آسمان می‌باشد این وسیله‌ای که ما برای آبیاری داریم اصلاً ندارند شما به بنده بفرمایید از این پشت دروازه تهران تا شیراز بایرهایش هیچ دایرهایش را نمی‌توانید کاری بکنید چه جور آباد کنند مادام که آب نداشته باشند ۸۰۰ هکتار هم که باشد

به درد نمی‌خورد بنده بدبختانه یا خوشبختانه دو هکتار هم ندارم ما بزرگ‌ترین رودخانه‌ای که در این مملکت داریم رود کارون است این رود کارون از بختیاری سرچشمه می‌گیرد به خلیج‌فارس می‌ریزد جناب آقای نخست‌وزیر خجالت‌آور است که در دو طرف رودخانه کارون دیم‌کاری است و دولت‌های ما به فکر این نبوده‌اند که آب را از دو متری بیاورند روی زمین بعضی جاها یک متری حالا اراضی را می‌دهید به فلان آدم اراضی بی‌آب را چکار کند خدا می‌داند اگر بانک کشاورزی برای یک مرتبه در کار یک کسی که وام گرفته بود نظارت می‌کرد و می‌گفت چون در امور کشاورزی این پول را مصرف نکرده‌ای یک مرتبه از او جریمه می‌گرفت دیگر کسی نمی‌رفت از بانک کشاورزی پول بگیرد و به کار دیگر بزند این کارهایی است که وظیفه دولت‌ها بوده و نکرده‌اند و اگر کرده بودند وضع کشاورزی ما امروز غیر از این بود (صحیح است) بنده یک قسمت راجع به قم می‌خواهم عرض کنم سال‌هاست فریاد اهالی قم بلند است از بی‌آبی ناله می‌کنند شاید یک من نامه از دولت‌ها دارند که وعده و نوید دادند ولی یک قدم آنچه که گفته‌اند عمل نشده است. (نخست‌وزیر - ما وعده ندادیم) اخیراً هم باز اداره آبیاری در یک ماه قبل نوشته‌اند فلان مهندس را فرستادیم بیاید آنجا به خواسته‌های شما رسیدگی کند وقتی مهندس آمده است آنجا گفته است من می‌روم گلپایگان و بر می‌گردم همان گلپایگان است که رفته است (نخست‌وزیر - رفته است) و گزارش آن پیش من است گزارش رسمی‌اش هم خدمت حضرت آیت‌الله است و شما خبر ندارید بی‌خود نفرمایید ۴۰ میلیون تومان هم اعتبار می‌خواهد و دولت هم نمی‌تواند عمل کند خلاف نفرمایید نامه خودتان است اینجا (نخست‌وزیر - دروغ محض است شایسته یک وکیل نیست دروغ بگوید مخالف هم هستید دروغ نگویید).

رئیس - شما بعد بیایید بفرمایید

طباطبایی - در ضمن تصویب لایحه ارضی آقای وزیر کشاورزی اشاره به وضع بد رعایا کرده بودند البته هر کس می‌داند که وضع رعیت این مملکت خوب نیست امور معیشتی این مملکت مختل است (صارمی - بهتر از گذشته است) ولی می‌دانید چرا بد است (نخست‌وزیر - تقصیر شما است) بدیش برای این است که رعیت ایران ۵ ماه کار می‌کند می‌خواهد یک سال بخورد نمی‌شود ۵ ماه کار کرد یک سال خورد اگر دولت برای ۷ ماه دیگرش وسایل دامداری وسایل دیگری فراهم کند او می‌تواند زندگیش را اداره کند نمی‌دانم جناب آقای نخست‌وزیر اطلاع دارند یا خیر جوجه سه روزه اسرائیل دانه‌ای ۲ تومان در تهران فروش می‌رود این جوجه یکی چهار ریال تمام می‌شود چقدر دامدار مرغدار در اینجا هست که هر کدام ده‌ها ماشین دارند و این ماشین‌هایی را که دارند همه را خوابانده‌اند و جوجه از اسرائیل می‌خرند برای این که برق منظم بهشان نمی‌توانید بدهید برای این که برق ندارید (صفاری - با چراغ نفتی) این کارخانه‌ای که برمی‌دارد موتور برقی درست می‌کند بهش بگوییم که بیندازد دور جناب آقای صفاری در یک چنین زمانی در پایتخت کشور مضیقه برق چه مفهومی دارد آخر برق چیزی است که بگوییم نیست (صارمی - چند سال است اینها درست شده) (همهمه نمایندگان)

رئیس - حالا آن را باید موافقین بگویند ایشان به عنوان مخالف صحبت می‌کند ساکت باشید.

طباطبایی - من استدعا می‌کنم آقایان به این بودجه مؤسسه دامداری مراجعه کنید به خدا قسم اگر چنین بودجه را شما در این چند ساله به دامداران این مملکت قرض می‌دادید با نزول عادلانه‌ای امروز وضع گوشت این مملکت غیر از این بود مردم می‌توانستند یک گوشت ارزانی بخورند ولی امروز شما هر ساعت و هر روز می‌بینید که بر قیمت گوشت می‌افزایند و آن قیمتی که شما قرار می‌دهید یک قیمتی است که تازه وقتی معین کردید قصاب به مردم نمی‌دهد جناب آقای نخست‌وزیر مگر جنابعالی در پشت این تریبون نفرمودید که اگر دستم را ببرند نمی‌گذارم که قیمت گوشت گران بشود.

نخست‌وزیر - چرا دروغ می‌گویید من قیمت قند و شکر را گفتم

رئیس - راجع به قند و شکر گفتند.

نخست‌وزیر - راجع به گوشت اینجا چیزی نگفتم چرا دروغ می‌گویید.

طباطبایی - امروز تازه به ما می‌گویند شهرداری تهران می‌خواهد گوشت را به صورت کنسرو از خارج وارد کند جناب آقای نخست‌وزیر بنده می‌خواهم سؤال کنم راجع به شیلات جنوب چه اقدامی می‌فرمایید گو این که (مشایخی - لایحه آن داده شده به مجلس) آقای سرلشکر ضرغام وعده داده‌اند که تأسیسات شیلات را درست کنند و قول هم داده‌اند که سال دیگر ماهی را این وقت دانه‌ای ۱۲ ریال به مردم بدهند بنده می‌دانم این کار هم می‌شود ایشان هم می‌کنند ولی خوب چرا در این چند ساله به فکرش نبودید عمده قلمی که در این بودجه هست ملاحظه فرمودید درآمد گمرک است که ۱۰۵۰ میلیون تومان وصولی دارد بنده نمی‌دانم دولت متوجه است که اگر هر قدر این اقلام یعنی قلم گمرک بالا برود زیانش برای ما بیشتر است شما در مملکت را باز می‌کنید هر کس از هر کجا هر جنس بنجلی دارد بیارود توی این مملکت و گمرک بدهد ولو این که چندین هزار میلیون گمرک بگیرید این به صرفه اقتصادی مملکت نیست‏. بنده چند هفته قبل با مرحمت آقای رامبد رفتم به هندوستان تجار هندوستان که با ایران سر و کار داشتند آمده بودند فریاد می‌کردند که دولت هند از کشمش افغان یک من هندی که ۳۷ کیلو است ۱۵ روپیه گمرک می‌گیرد ولی از کشمش ایران همان یک من را ۲۹ روپیه و هزارن عدل کشمش زیر آفتاب مانده هوا هم گرم است فاسد می‌شود بنده به سفیر ایران آقای مشفق کاظمی مراجعه کرم انصافاً آقای مشفق کاظمی منتهای زحمت را کشید با وزیر بازرگانی صحب کرد وزیر بازرگانی گفت با گمرک است بنده آمدم اینجا و اقدام کردم ولی نتیجه‌ای نگرفتم اینجا هم یک نامه‌ای به آن مؤسسه‌ای که باید بنویسم نوشتم نمی‌دانم ترتیب اثر دادند یا نه اینها کارهایی است که دولت باید اقام بکند و آن اشخاصی که مال‌التجاره‌ای دارند سال به سال می‌آورند اینجا و فقط به دادن حق گمرک اکتفا می‌کند دولت ما هم باید در عمل یک عمل و اقدامی بکنیم که مال‌التجاره ما هم برود به هندوستان و این مضیقه‌ها را برای مردم ایجاد نکنند همین امروز صبح یک تاجر هندی آمده بود پیش من و می‌گفت دولت هندوستان واگن به ما نمی‌دهد که ما جنسمان را از ایران ببریم و اجناس ما زیر آفتاب زاهدان دارد از بین می‌رود (یکی از نمایندگان - شاید پاکستان را می‌گفت) او می‌گفت هندوستان من عین گفته‌آور را نقل می‌کنم حالا نمی‌دانم راست می‌گفت یا دروغ و نمی‌دانم دولت در این زمینه چه اقدامی کرده است بنده یک قسمت دیگر را می‌خواستم عرض کنم در خاتمه عرایضم جناب آقای نخست‌وزیر بنده در هندوستان که بودم در آنجا اصلاً مشروبات الکلی وجود نداشت یعنی اجازه نمی‌دادند مصرف شود مگر اشخاصی که جواز می‌گرفتند هر کس که می‌رفت جواز بگیرد می‌پرسیدند که وضع زندگیش چه جور است عایداتش چقدر است عائله‌اش چقدر است آیا عایداتش کفاف مخارجش را می‌کند یا خیر آن وقت اگر مازاد داشت اجازه می‌دادند آن هم از ساعت ۱۰ تا ۱۲ شب هیچ کجای دنیا مثل مملکت ما نیست که مشروبات خارجی به مناسبت گمرکی که می‌پردازند مثل سیل در خیابان‌ها موجود باشد این را جناب آقای نخست‌وزیر توجه بکنید بنده اینجا به عرضم خاتمه می‌دهم و یک عرض مختصر دیگر دارم که آن از نقطه‌نظر اجتماعی است و به جنابعالی بی‌ارادت نبودم وارادت داشتم جنابعالی نخست‌وزیر بودید و حالا هم هستید حزبی تشکیل دادید یک عده از آقایان هم با کمال حسن‌نیت آمده‌اند در حزب جنابعالی و من آن روزی که در کمیسیون خاص آن فرمایشات را فرمودید به این که حزب چی کشک چی پشم چی یک عده آدم بی علاقه آمده‌اند (همهمه نمایندگان - چند نفر از نمایندگان کی چنین چیزی گفتند؟) همه آقایان بودند بنده خواستم‏ عرض کنم که اگر معتقد هم نباشند شما باید تظاهر کنید به ایمان و عقیده که مردم بیایند در حزب و اگر چه درش هم شوخی است یواش یواش جدی بشود و این کار درست بشود عرض خودم را در همین جا خاتمه می‌دهم و دیگر هم عرضی ندارم.

رئیس - آقای نخست‌وزیر بفرمایید

نخست‌وزیر (دکتر اقبال) - خوشبختانه بعد از مجاهدات مردم وطن‌پرست ایران و نثار خون‌های گرانبها به مشروطیت رسیدیم و امروز این اجازه داده شده است که در اینجا مخالف و موافق عقاید خودشان را اظهار کنند و حقیقت را روشن کنند به عقیده من از این تریبون مجلس و از این آزادی که به ما داده شده است به هیچ وجه نمی‌بایستی سوءاستفاده کنیم زیرا ارواح شهدایی که ما را به اینجا فرستاده‌اند از وزیر وکیل حقاً آزرده خواهد شد و ما را نفرین خواهند کرد بنده در عمرم دروغ نگفته‌ام این قرآن مجید را اینجا شاهد می‌آورم (قرآن کوچکی را از جیب بیرون آورده و نشان دادند) قرآن است (طباطبایی قمی - بلند شوید قرآن است) به این قرآن قسم می‌خوردم که در عمرم دروغ نگفته‌ام هر حرفی که زدم حاضر هستم جواب بگویم برای این که شرافت انسان مافوق همه اینهاست اگر آدم شرافت داشت حق حیات دارد و اگر شرافت نداشت حق حیات ندارد (صحیح است) ممکن است یک چیزی از من بپرسید و صلاح نباشد که بگویم اما اگر گفتم حتماً راست می‌گویم من پشت این تریبون گفتم اگر شاهرگ‌های مرا بزنید قیمت قند و شکر را اضافه نخواهم کرد اما راجع به چیز دیگر نگفتم با وجودی که دولت احتیاج زیادی به پول دارد و با وجود این که با مقایسه با تمام ممالک دنیا قیمت قند و شکری که ما مصرف می‌کنیم ارزان‌تر از همه جا است مع‌هذا حاضر نشدیم و حاضر نخواهیم شد قیمت آن را بالا ببریم جناب آقای طباطبایی جنابعالی به بنده مدیون هستید سربسته می‌گویم و بدانید چرا خیلی مدیون هستید خیلی و من از جنابعالی و هیچ‌کس دیگر هم کمک نمی‌خواهم من متکی به خداوند متعال هستم برای این که موحدم و به خدا ایمان دارم (احسنت) و همان‌طور که دیشب پشت تریبون گفتم آنچه خدا بخواهد خواهد شد چه شما بخواهید و چه نخواهید چه من بخواهم و چه نخواهم لذا از جنابعالی من کمک نمی‌خواهم ولی لازم نیست پشت این تریبون موضوعاتی بفرمایید برخلاف حقیقت خوشبختانه ما رئیس مجلس داریم آراسته و شایسته (صحیح است) خود رئیس مجلس جلوی شما را می‌گیرند که در این مقدمه‌ای که دولت داده است کجا این حرف‌هایی که می‌فرمایید نوشته شده است این مقدمه در جلسه علنی مجلس شورای ملی خوانده شده و دولت چاپ کرده این دیگر

محرمانه هست جعل می‌فرمایید در جلوی همه مردم می‌فرمایید که ما چنین و چنان گفته‌ایم این که از همه چیز دور است عزیز من پس شما پشت سر اشخاص چه می‌گویید جلوی چشم ما اینها را می‌فرمایید مقام ریاست بودجه را فرستادند برای شما که شما از روی آن بخوانید البته هرچه بگویید می‌آییم دفاع می‌کنیم و جوابتان را می‌دهیم ولی شما به قدری حس مخالفت و دستور اشخاص مخالف ما جلو چشمتان را گرفته است که خلاف حقیقت می‌فرمایید و این دور از انصاف است ولو این که با دشمن باشد انسان با دشمن هم باید منصف باشد لازم نیست شما مطالب را جعل کنید بنده زبان دارم و تازنده هستم از خودم دفاع می‌کنم اشخاصی بودند که مرگ مرا خواستند برای این که در پشت این تریبون پرده از چهره‌شان برداشتم این اشخاص در تمام شئون این مملکت ریشه دوانده بودند ولی من نترسیدم برای این که جان آدم جناب طباطبایی آن قدر اهمیت ندارد یک روزی من و شما می‌میریم طباطبایی مسلم بعضی‌ها قبول ندارند و خیال می‌کنند مرگ برای همسایه است همه خواهند مرد ولی خوب است که آدم با شرافت بمیرد تا این که ۵ - ۶ روز زندگی بکند و نوکر خارجی باشد (طباطبایی قمی - صحیح است) صحیح است را بفرمایید ولی اینجا برخلاف حقیقت صحبت نفرمایید لذا بنده پشت این تریبون پرده از روی چهره این اشخاص برداشتم و آنها آدم فرستادند به تبریز که بنده را بکشند تمام مدارکش هست آنهایی که وقتی در سرکار بودند و قدرت داشتند با چماق به دست حرکت می‌کردند آنها که نخست‌وزیر این مملکت بودند زیر پرده بودند بنده آقای طباطبایی روزی ۵۰ نفر از افراد این مملکت را می‌پذیرم از افراد طبقه سوم همان اشخاصی که شما می‌گویید ناراضی هستند ۵۰ نفر وزیر و وکیل را نمی‌پذیرم افراد طبقه سوم را می‌پذیرم همان‌هایی که شما می‌گویید ناراضی هستند همان‌ها را می‌پذیرم اینها می‌آیند سر وقت من برای این که می‌بینند که دولتی است به امر شاه و دستور شاه سر کار است این دستور شاه است که از صبح تا غروب بین مردم باشیم. بنده از مرگ هراسی ندارم جنابعالی مطمئن باشید آنها با چماق حرکت می‌کردند برای محافظت‌شان آنها در توی اطاقشان دیوار بتونی کشیده بودند ولی در اطاق من در اطاق نخست‌وزیر ایران به روی تمام مردم باز است این افتخار من است برای چی در آنجا می‌نشینم برای این که خوش بش بگوییم خیر برای این که ببینیم مردم چه کاری دارند که در حدود توانایی انجام بدهیم جنابعالی می‌خواهید در ظرف ۲۴ ساعت تمام مسائل مهم این مملکت حل شود در تمام ممالکی که تمام مقدورات را دارند پول دارند هنوز خیلی از گرفتاری‌هایشان حل نشده عزیزم چه می‌گویید؟ ما تازه ۶ سال است که تحت راهنمایی شاهنشاه و خدای متعال که حافظ ایران است تازه روی ریل افتاده‌ایم جنابعالی می‌خواهید تمام کارهای مملکت در ظرف دو سال حل شود، شما می‌توانید؟ اگر می‌توانید از این ساعت این گوی و این میدان من اول کسی هستم که با کمال ایمان از جنابعالی حمایت می‌کنم و دست و پای جنابعالی را می‌بوسم بالای گود نشسته‌اید می‌گویید خیطش کن عزیزم بیا پایین ببین چه خبر است عزیزم اگر شما توانستید یک ساعت تحمل کنید اینجا توانایی می‌خواهد بردباری می‌خواهد از خودگذشتگی می‌خواهد آدم باید قمار نکند مشروب نخورد پای منقل ننشیند این حرف‌ها افکار پای منقلی‌هاست که چند سال بیشتر می‌نشستند خیال باقی می‌کردند که اگر چنین بشود، چنان می‌شود امروز عصر سرعت است این چیزها چیست که جنابعالی می‌فرمایید انجام این کارها خیلی مهم است و جنابعالی ساده تلقی می‌کنید دیگر باید اینها را عوض کرد که می‌گویند و شنیدم و شهرت دارد می‌گویند و شهرت دارد چیست شما حرف‌های ما را که چاپ شده و منتشر شده و همه مردم و همه وکلا خواندند این را جنابعالی بفرمایید که این طور نوشته‌اند این را قبول ندارید که ما چاپ کردیم و یک چیز دیگری می‌گویید حق بود می‌آمدید با مدرک صحبت می‌کردید فرمودید که شنیدم و شهرت دارد که در بین وزرا اختلاف هست بنده لازم نیست این را برای جنابعالی بگویم یا قسم حضرت عباس بخورم که در دولت من بین وزرای من اختلاف وجود ندارد و اگر یکی از آقایان وزرا موافقت نداشته باشند و نتوانند با من همکاری کنند با کمال دوستی و رفاقت جدا خواهند شد ما که دعوا نداریم کار مملکت است باید پیش برود در این مجلس که اقلیت و اکثریت هست منفرد هست بحث می‌کنند. آن چیزی که که اکثریت تصویب کرد آن اجرا شود و آن وزیری که نتواند تبعیت از اکثریت وزرا بکند می‌رود بیرون اختلاف‌نظر ممکن است باشد ولی می‌فرمایید چهار تا وزیر این طرف را می‌گیرند چهار تا آن طرف چطور من چنین اجازه‌ای می‌دهم خیر چنین چیزی نیست و با کمال صداقت رفاقت و دوستی همکاری می‌کنند (طباطبایی قمی - انشاءالله) انشاءالله ندارد انشاءالله مال آتیه است همه با کمال صداقت خدمت می‌کنیم و من اینجا وظیفه خودم می‌دانم برای صدمین بار از تمام آقایان اظهار قدردانی بکنم برای این که با کمال صمیمیت همکاری می‌کنند این بیچاره‌ها از دست من مستأصل شده‌اند برای این که این قدر کار به آنها رجوع می‌کنم و آن قدر به اینها فشار می‌آورم که واقعاً مستأصل می‌شوند جنابعالی تازه می‌فرمایید که همه این کارها هیچی تمام شد و رفت اینجا فرمودید که رادیو خدمت نمی‌کند یکی از بزرگ‌ترین خدمتگزاران این مملکت دستگاه تبلیغاتی ماست شما اشتباه می‌فرمایید (صحیح است‏) جنابعالی گویا به رادیو گوش نمی‌دهید عده‌ای گوش بده هستند ما وظیفه‌مان هست که بگوییم چه می‌گویند ما فحاشی نمی‌کنیم ما فحاش نیستیم تا مردمانی هستیم با استدلالمان با دو دو تا چهار تا صحبت می‌کنیم و به صراحت می‌فهمانیم که اشتباه می‌گویند والسلام و اگر رادیو ما آن مزخرفات و اراجیفی که لایق خودشان هست برای ملت کهنسال ایران می‌گوید اینها را روشن می‌کند درست نیست یعنی چه روزی که اینها شروع کردند به این مهملات که لایق خودشان است یک عده‌ای مثل جنابعالی آمدند سر وقت من که آقا چه خبر است و چه کار می‌کنند؟ آنها ترسو بودند آن که ترسوست حق حیات ندارد گفتند در رادیوی خودتان اینها را نگویید چنین و چنان می‌شود ما جواب اراجیف آنها را گفتیم و افتخار دولت من است که آن رعب و ترس که از این افراد در مردم بود منتفی شده است و سپری شده است مسلماً (صحیح است) دیگر وقتی صحبت می‌کنند کسی نمی‌ترسد داداش من این دنیای امروز مثل یک زنجیر به هم وصل است که اگر یک جایش ناراحت بشود به همه قسمت‌هایش سرایت می‌کند اگر غیر از این بود که تا حالا حساب بنده و جنابعالی را رسیده بودند جنابعالی که خیر حساب بنده را اما مطالبی که جنابعالی فرمودید امشب به خود آن رادیو گوش بدهید عیناً می‌گوید (طباطبایی - من به رادیو گوش نمی‌دهم) گوش بدهید یا من می‌گویم برایتان بفرستند دستگاه ما می‌گیرد برایتان می‌فرستم روی مطالبی که جنابعالی فرمودید و حقیقت نداشت و آقای رئیس مجلس هم متذکر شدند لایحه بودجه را فرستادند که بیا و بخوان و شما خلاف این را فرمودید همین حرف‌هایی که شما گفتید خواهند گفت‏ و می‌گویند که یک نماینده مجلس جناب آقای طباطبایی حقایقی را از پشت تریبون مجلس به عرض ملت ایران رسانید اما نمی‌گویند خلاف فرمودید این را هم نمی‌گویند که نخست‌وزیر مملکت ایران آمد و گفت آقای طباطبایی شما نماینده محترم مردم هستید مصونیت هم دارید مخلص جنابعالی هم هستیم ولی مطالبتان سراپا خراب بود جنابعالی تا اندازه‌ای جنبه مخالفتان جلوی چشمتان را گرفته است که حتی حقایق خیلی روشنی را منکر شدید جنابعالی امروز از صاحبان صنایع از افرادی که در این دستگاه هستند بپرسید که دولت شما چقدر کمک کرد راجع به صنایع ظرف این چند سال که لایحه‌اش از مجلس گذشت جنابعالی منکر این شدید گفتید که هیچ کاری نشده گفتید که دولت آمد گفت که صنایع ما خوب است یعنی کشک جنابعالی وکیل هستید این را فرستادیم خدمتتان بیاورید استیضاح بکنید رسیدگی البته سؤال بکنید ما بیاییم جواب بدهیم نگویید می‌گویند و شنیدم همین حرف‌هاست که به آنها استناد می‌کنند جناب آقای طباطبایی استدعا می‌کنم مخالفت جنابعالی با بنده سر جای خود محفوظ بیشتر از این هم مخالفت بفرمایید ولی یک حرف‌هایی نزنید که دشمنان ایران از این حرف‌ها استفاده کنند علیه ملت ایران استفاده کنند از یک طرف گمان می‌کنم سید هم هستید سالیان درازی است که یک عده عوام‌فریب برای این که معرکه درست کنند می‌نشینند می‌گویند که زندگی مردم درست نشده و گران شده چنین است و چنان است حتی یکی قول داده بود که ما نفت را ملی می‌کنیم و نفت برای همه مانی می‌دهیم خودتان هم فرمودید که لوله را کشیدید چرا پولش به جیب مردم نمی‌رود این استدلال مثال همان استدلال است‏. هیچ‌جای دنیا چیز مفت به کسی نمی‌دهند این مفت‌خوری را یک عده‌ای متأسفانه در این مملکت باب کردند برای این که هم خودشان مفت خوردند و هم می‌خواهند یک عده مفت خور درست کنند دنیا دنیای کار است باید زحمت کشید کار کرد نان درآورد چندی قبل یک عده‌ای از این آقایان که مال محله مفت آباد هستند و همه آقایان اطلاع دارید آمده بودند سراغ بنده و می‌گفتند ما برق نداریم آب نداریم سؤال کردم از آنها که چند نفر هستید گفتند ۷۵ هزار نفر گفتم بسیار خوب این ۷۵ هزار نفر همه چیز را از دولت می‌خواهند ما هم نداریم و هم امکانات کم است این ایراد من است این ایراد را من می‌گویم من آدم منصفی هستم این ادعا را می‌کنم بالاخره گفتم اگر همه آقایان نفری ۵ تومان در سال سرشکن کنید روزی صد دینار سه شاهی می‌شود و هر کس در این مملکت می‌تواند روزی صد دینار و سه شاهی بگذارد کنار این می‌شود در حدود سیصد چهار صد هزار ریال در این یک قلم از خودتان را انجام بدهید شما انتظار دارید که صبح به صبح دولت بایید در خانه شما در بزند و بگوید آقا این پنج سیر گوشت و این یک چارک نان را تقدیم می‌کنم این غذا را درست کنید و میل کنید و به بنده منت بگذارید این طرز فکر در این مملکت است در هیچ جای دنیا مفتی چیزی به آدم نمی‌دهند باید کار کرد و اگر شما تصور بفرمایید در ظرف یک روز می‌شود تمام آرزوها و هوی و هوس‌های افراد را تأمین کرد محال است اینجا است که نباید به مردم دروغ بگوییم آقای طباطبایی نباید بگوییم داداش جان من غذای مجانی می‌دهم بیا زیر علم من سینه بزن حتماً به تو همه چیز مجانی می‌دهم و من در عمرم دروغ نگفته‌ام و در حزب هم که صحبتش را فرمودید من عرض می‌کنم من هیچ‌وقت نگفتم حزب کشک چی پشم چی من گفتم اشخاص ممکن است بیایند در حزب برای مقامات برای چیزهای دیگر به آنها گفتم اینجا ما چیزی نداریم نه مقام داریم نه پول می‌دهیم اگر جنابعالی مؤمن هستید تشریف بیاورید مثل این که من بگویم خدایا

من مسلمان می‌شوم به شرط این که یک خانه به من بدهی اگر مقصود از مسلمانی خانه است بهتر است که مسلمان نباشی حالا حزب ما هم این است نه تویش مقام است نه تویش نان و ما از هیچ‌کس خواهش نکردیم و نمی‌کنیم که بیا توی این حزب من این را اینجا می‌گویم هر کس که مؤمن نیست بگذارد و برود من استدعا می‌کنم آنها که برای خاطر بنده آمده‌اند تشریف نیاورند هر کس که مؤمن است به این مرامنامه تشریف ییاورد و در حزب ما خانه خودشان است حتماً اگر مجلس آینده مجلس حزب ما باشد ممکن است حزب دیگر باشد. من چه می‌دانم آن وقت حزبی که اکثریت دارد تمام مقاماتش خواهی نخواهی به دست افراد حزبی است آنهایی که لیاقت دارند آنهایی که صلاحیت دارند نه این که روی هوی و هوس باشد که من امروز بخواهم مهندس باشم مهندسی وقت می‌خواهد باید زحمت کشید ولی یارو می‌گوید نخیر اگر مثلاً آقای مهندس جفرودی بخواهد طبیب شود باید برود درس طب بخواند والا نمی‌شود. طبیب شد این که درست درنمی‌آید از این جهت در اینجا من راجع به حزب نگفتم که کشک چی گفتم که یک عده‌ای این طور فکر می‌کنند راجع به آبیاری صحبت فرمودید راجع به قم بنده این ادعا را می‌کنم که هر موضوعی راجع به هریک از وزارتخانه‌ها از من سؤال کنند من جوابگو باشم برای این که من تمام این مکاتبات را شخصاً می‌خوانم برای این که اگر جنابعالی سؤال فرمودید فوراً جوابتان را بدهم راجع به قم کراراً به بنده نامه نوشتند ما مهندس فرستادیم آن مهندس سازمان برنامه که با جنابعالی رفت آنجا چرا آن را نمی‌فرمایید رفتید یا نرفتید بفرمایید. شاید انتظار دارید که شما را هم نیشگون بگیرند که بگویید بله خودتان بفرمایید.

شاید اطلاع ندارید خوب کسب اطلاع بفرمایید بعد بیایید حرف‌هایی بزنید که راست باشد حضرت آیت‌الله بروجردی که من به ایشان نهایت احترام را دارم برای این که یکی از بزرگان ما هستند و برای این که پیشوای شیعیان ایران هستند و من هم شیعه هستم این است که به ایشان نهایت ارادت را دارم ایشان مرقوم فرمودند ما فرستادیم رفتند مطالعه کردند رسماً جواب دادند که اولاً نمی‌شود بعد از آن هم در حدود ۴۰ میلیون تومان این کار پول لازم دارد نوشتیم‏ و عرض کردیم این را جنابعالی یا مطلع هستید و اظهار کم لطفی می‌فرمایید و نمی‌فرمایید یا بی‌اطلاع هستید و نتیجه‌اش این است که یک موضوعی را خلاف فرمودید و علتش را اطلاع نداشتید جنابعالی فرمودید رفتم هندوستان روی لطف آقای رامبد بنده نمی‌دانم آقای رامبد چرا این لطف را به ما نمی‌کنند. البته چون همکارشان هستید به شما می‌کنند خوب حقش بود که می‌رفتید وزارت بازرگانی جریان را تحقیق می‌کردید یا قبل از شما ملیسیونی فرستادیم آنجا و آنها برای خشکبار معاملات زیادی کردند آنها را چرا جنابعالی نمی‌فرمایید فرمودید که امروز صبح یک تاجر هندی خدمت جنابعالی رسیده بود من نمی‌دانم یک تاجر هندی چه کار دارد با جنابعالی باید برود دستگاه وزارت بازرگانی اگر آنجا به ایشان جوابی ندادند بیاید پهلوی من جنابعالی باید بدانید که ما با هندوستان هیچ سرحد نداریم ما دوست هستیم با هندی‌ها و بی‌اندازه بهشان احترام می‌گذاریم‏ ولی متأسفانه یا خوشبختانه ما با آنها سرحد نداریم واگن هندی به زاهدان نمی‌آید. اگر او را دیدید به او بگویید این حرف‌ها چیست راهت را بگیر و برود پیش دولت دولت برایت قضیه را روشن می‌کند اینجا راجع به آزادی صحبت کردید گفت که‌ای آزادی چه جنایت‌هایی که بنام تو می‌شود دیگر خودتان بقیه‌اش را فهمیدید من چه عرض کنم؟ این دولت از روز اول که بر حسب امر اعلیحضرت همایونی آمده و بعد هم مورد تأیید مجلس قرار گرفت اول کاری که بنده کردم حکومت نظامی را برداشتم‏. مگر غیر از این است (چند نفر از نمایندگان) خیر اگر من می‌خواستم فشار بیاورم خوب حکومت نظامی را برنمی‌داشتم بنده وقتی رفتم دانشگاه رئیس دانشگاه شدم در نتیجه تحریکاتی که خائنین کرده بودند در دانشگاه دولت وقت برای حفظ امنیت صلاح دانست که در دانشگاه نظامی بگذارد. بنده روزی که رفتم آنجا اول دستوری که دادم گفتم در محیط دانشگاه ما نظامی نمی‌خواهیم (صحیح است) غیر از این است (صحیح است) همه می‌دانند پس اگر می‌خواستم با زور حکومت کنم این نظامی را که من نگذاشته بودم آنجا که شما بگویی تو کردی حتی بعضی گفتند روی تحریکاتی که ممکن است بعضی‌ها نسبت به شما بکنند بهتر است اینها باشند تا مستقر شوید من اهل زد و بند و اهل پیچ پیچ نیستم و هیچ ملاحظه‌ای ندارم گفتم مگر مأمورین انتظامی در این مملکت نیستند در این مملکت هستند اگر خدای نکرده این دانشجویان عزیز من تشخیص ندادند این احترامی که برای دانشگاه قائل هستم خوب مأمورین انتظامی برمی‌گردند و وظیفه خودشان را انجام می‌دهند چون نظم مملکت ما فوق همه این خصوصیات است اگر بناست چهار نفر شلوغ بکنند و باعث ناامنی مملکت بشوند این که نمی‌شود وظیفه قوای انتظامی است که نظم را برقرار کند مملکتی که درش نظم نباشد ثبات نباشد کارش پیش نمی‌رود بنده چندی پیش در اینجا عرض کردم که مقاومت در برابر قوای انتظامی و قانونی مملکت معنیش مرگ است خیلی جای تأسف است چون طبیب هستم از همه بیشتر متأسف می‌شوم وظیفه من است چون اگر دشمن من مریض باشد باید بروم و معالجه‌اش کنم ما اطبا وظیفه‌مان این است که مردم را نجات بدهیم‏ این است که بنده طرفدار صلح هستم نه طرفدار آدمکشی ولی مملکت مافوق فرد است مافوق تمام این حرف‌هاست مقاومت در برابر قوای انتظامی و قانونی مملکت معنیش مرگ است جنابعالی می‌فرمایید این دولت جلوی آزادی را گرفته اگر مفهوم آزادی برای جنابعالی این است که هر کس حق دارد توی خیابان صبح که بلند می‌شود بزند درق توی گوش آن پنجره و در را بشکند مال کسی را ببرد این را اگر می‌فرمایید آزادی ما این را نمی‌خواهیم و از خدا می‌خواهیم که این آزادی را به ما ندهد. برای این که همین آزادی را یک روزی خدا به ما داد و در توی همین مجلس جنابعالی نبودید یک عده دیگری بودند و آنها نتوانستند وظیفه قانونی خودشان را انجام بدهند (صحیح است) همین جلوی مجلس یک عده رجال داد می‌زدند و روده‌های اشخاص را به مزایده و مناقصه می‌گذاشتند این حقیقت دارد اعلان کردند و به مناقصه و مزایده گذاشتند ولی حالا جنابعالی در کمال آزادی نشسته‌اید و این فرمایشات را می‌فرمایید چون مملکت در امن و امان است آن وقت می‌فرمایید بنده جلوی آزادی را گرفتم ولی این آزادی که جنابعالی می‌فرمایید که باید هر کس هرچه خواست بنویسد که باعث مشوب شدن اذهان مردم بشود آزادی نیست مثل این که جنابعالی جمله‌ای فرمودید که‏ آقای رئیس تذکر فرمودند که این جمله را نفرمایید و من به نام یک فرد ایرانی نه به نام دولت از ایشان سپاسگزارم اگر قرار شود اجازه بدهید هر کس هر کاری خواست بکند که نمی‌شود بعضی‌ها پاتوق دارند توی پاتوق‌ها می‌نشینند مطالبی به میل خودشان هر چه می‌خواهند می‌گویند یک مردم بیچاره هم برای این که چای بخورند می‌روند آنجا آنها فکر می‌کنند حرف آنها اثری دارد و می‌گویند اجناس گران است بالا رفته پایین رفته چرا اینها وقت‌شان را تلف می‌کنند در صورتی که می‌توانند از جهت مثبت کمک و راهنمایی کنند من دولتی هستم که از تنقید بدم نمی‌آید روز اول که رفتم در دفتر نخست وزیری یک دفتر تنقیدات و پیشنهادها باز کردم همه روزه هم مردم مراجعه می‌کند و به حرف‌های آنها رسیدگی می‌شود و بنده از تنقید بدم نمی‌آید ولی تنقید به جا تنقیدی که برای مصالح مملکت باشد ولی عده‌ای نشسته‌اند پس پرده ولی می‌گویند آقای مملکت ما هستیم‏. یعنی اگر نخست‌وزیر آب می‌خورد باید از ما اجازه بگیرد همان‌ها می‌دانند این حرف‌ها جلویشان بسته شد این حرف‌ها قدیمی شده که یک عده‌ای بنشینند و بگویند چنین و چنان و صغری و کبری بچینند و نخست‌وزیر هر روز برود در خانه‌شان و احوالپرسی کند و آنها هم بگویند نخست‌وزیر رفته در خانه‌شان یا اتومبیل فلان وزیر در خانه‌شان ایستاده و سوءاستفاده کنند از این کار اینها دکانش بسته شده برای این که وزرای بنده وقت این کارها را ندارند ما به قوم و خویش‌های خودمان نمی‌رسیم برادرهای بنده و همشیره‌های بنده وقتی می‌خواهند مرا ببینند می‌آیند نخست‌وزیری مثل دیگران وقت می‌گیرند یکی از چیزهایی که باز همه سنگ آن را به سینه می‌زنند وضع مستخدمین است که هر کس هر روزی بلند می‌شود و کاری ندارد می‌گوید مستخدم مستخدم و خیال می‌کند که با گفتن این حرف‌ها برای دستگاه دولت تولیدات اشکال کرده است این مستخدمین دولت اولاً از شریف‌ترین افراد این مملکت هستند (طباطبایی - صحیح است) بلندتر بفرمایید چرا یواش فرمودید مردمی هستند بی‌اندازه زحمتکش دولت هم تا حدودی که می‌تواند به آنها کمک کرده است قبلاً به آنها وعده داده بودند که یک ۷۵ میلیون تومان در بودجه بگذارند ولی ما آمدیم آن را ۱۰۰ میلیون کردیم بعد یک مرتبه دادیم ۴۵ میلیون تومان این مرتبه تمام شد الآن هم وزیر دارایی زحمت کشیده و یک برنامه‌ای درست کرده است کمک جنسی به آنها بکند برای این که همان‌طور که آقا فرمودید قیمت‌ها بالا نرود این است که ما خودمان علاقه‌مند هستیم به این کارمندها برای این که بهشان احتیاج داریم احتیاج اداری نه احتیاج دیگری که جنابعالی دارید از این جهت چون ما می‌خواهیم که کار مملکت به دست این افراد انجام شود پس لازمشان داریم که جنابعالی لازم نیست سنگشان را به سینه بزنید خود بنده از صبح تا غروب سنگ‌شان را به سینه می‌زنم و آنچه که در عهده ما بود انجام داده‌ایم ولی مرتب ناله کردن این صلاح نیست اولاً نشان می‌دهد که این مستخدمین شخصیت ندارند در صورتی که تمام‌شان شخصیت دارند این کار شخصیت اینها را در انظار پایین می‌آورد یکی دیگر هم فرمایشات جنابعالی این بود که گازوئیل گران شده و سبب می‌شود و آن یارو هم فوراً جنسش را گران خواهد کرد وزیر دارایی توضیح خواهد داد که این گازوئیل چرا گران شده و در کمیسیون بودجه هم صحبت شد با دلیل و مدرک و رقم نماینده محترمی که راجع به این موضوع صحبت کردند به عرض‌شان رسید ولی همین گفتن که گران می‌شود این گفتن باعث گرانی می‌شود اگر الآن بگویند یک چیزی کم شده همه آقایان همین الآن می‌روید به فکر آذوقه دو سه ماهه را می‌کنید همین حرف‌ها قیمت را بالا می‌برد این است که گفتم این حرف‌ها را نفرمایید این یارویی که می‌خواهد استفاده کند آقای طباطبایی می‌آید جلوی جنابعالی و گریه می‌کند و جنابعالی هم که قلبتان رقیق است و فقط به بنده کم لطف هستید با این که خیلی بهتان حق دارم باز هم تکرار می‌کنم خیلی بهتان حق دارم نسبت به بنده

بی‌مرحمتی می‌کنید این حرف‌ها باعث این می‌شود که زندگی مردم گران شود این است که استدعا می‌کنم که این مطالب را نفرمایید ار می‌خواهید کاملاً مطلع شوید به دستگاه ما مراجعه کنید اینها را بهتان می‌دهیم بعد شما بدهید به متخصصین که خودتان دارید رسیدگی کنند اگر مقایسه خلاف بود بگویند این دولت این را گفت متخصصین درجه اول این را گفتند این دولت دروغ گفت این خیلی خوب است و من فراموش نمی‌کنم جنابعالی اینجا چیزهایی از مقدمه بودجه فرمودید که اصلاً اینجا نبود. سابقاً که جنابعالی این طور نبودید من تعجب می‌کنم چطور شد که یک مرتبه این طور شدید خوب است حقایق را بفرمایید بنده برمی‌گردم راجع به روزنامه‌ها که فرمودید این روزنامه‌ها را جنابعالی ورق بزنید ببینید بعضی از اینها چه مقالاتی می‌نویسند و چه سکس‌هایی چاپ می‌کنند از وقتی این دولت آمده است هر وقت روزنامه‌ها و مجله‌ها برخلاف عفت عمومی و برخلاف اخلاق چیزی نوشته‌اند و عکس چاپ کرده‌اند جلویشان را گرفتیم و باز هم در پشت این تریبون تکرار می‌کنم که جداً این قبیل روزنامه‌ها را مطابق قانون جلوشان را خواهیم گرفت و من خیلی خوشوقت هستم که امروز در مجلس شورای ملی عرض می‌کنم که در نیتجه تذکر من و همکاری جراید دیگر این حرف‌ها در مجلات و روزنامه‌ها نیست یک کمیسیونی تشکیل شده که رسیدگی می‌کند و دیگر هیچ کس حق گله‌گذاری ندارد مال هر کس که باشد مربوط به دوست من هم که باشد توقیفش می‌کنند هیچ ملاحظه‌ای هم ندارند و جای گله برای کسی نمی‌ماند برای این که این روزنامه‌ها و مجلات را بچه‌های مدارس می‌خوانند افکارشان خراب می‌شود این را باید جلوگیری کرد از این جهت دیگر هیچ کس حق گله‌گذاری ندارد اینها حرف‌های مملکتی است خیلی چیزها نوشتند و انتقاداتی از دولت کردند که ما حرفی نزدیم و جلوی روزنامه را نگرفتیم ولی این قبیل مطالب که برخلاف مصالح مملکت است گمان می‌کنم در هیچ جای دنیا اجازه ندهند که هر روزنامه‌ای هر چه دلش خواست بنویسد و هر جور عکسی را چاپ کند. در تمام آن ممالکی که سابقه آزادی‌شان از ما و شما بیشتر است جلوشان را می‌گیرند وقتی روزنامه ما برخلاف مصالح مملکت چیزی بنویسند و کاری بکنند این که من هر چه دلم خواست بنویسم این آزادی نیست این هرج و مرج است و مملکت با هرج و مرج اداره نمی‌شود البته این مقالاتی که نوشته می‌شود در فلان روزنامه که تحقیق می‌شود معلوم می‌شود مدیر بیچاره اغلب روزنامه‌اش را هم نمی‌خواند چهار تا مخبر می‌روند این طرف و آن طرف یک اخباری راست و دروغ تهیه می‌کنند و در روزنامه می‌نویسند آن بیچاره مخبر هم که می‌خواهد زندگی کند و نان بخورد وقتی از او بپرسند خوب از صبح تا غروب رفتی چه کرده‌ای باید خبری تحویل بدهد ناچار برمی‌دارد یک چیزی می‌نویسد و آن مدیر روزنامه هم خبری ندارد و اصل آن را نخوانده بعد معلوم می‌شود این خبر از دست سوم و چهارم به دست آن مخبر رسیده که تازه آن خبر از جای دیگر آب می‌خورد و خود آقایان بهتر می‌دانید برمی‌دارند می‌نویسند این است که یک مرتبه می‌بینید مخبر و مدیر روزنامه دست سوم و چهارم هم آلت شده‌اند این است که من همیشه استدعا می‌کنم از آقایان در این موقع که ما ناجوانمردانه مورد حملات دستگاه‌های رادیوی خارجی هستیم وظیفه هر ایرانی وطن‌پرستی هست که از این انتقاداتی که با حقیقت وفق نمی‌دهد (صحیح است) انجام ندهند ممکن است بدتان بیاید ولی مصالح مملکت آقای طباطبایی خیلی خیلی ما فوق اغراض شخصی است.

رئیس - پیشنهادی برای کفایت مذاکرات در کلیات رسیده که قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد کفایت مذاکرات در کلیات را می‌نمایم. صارمی

رئیس - پیشنهاد دیگری هم رسیده که قرائت می‌شود

مقام منیع ریاست معظم مجلس شورای ملی

احتراماً به عرض می‌رساند اینجانب پیشنهاد کفایت مذاکرات را می‌نمایم

با تقدیم احترام بزرگ ابراهیمی

رئیس - در اینجا آقایانی که در کلیات و ماده واحده اسم نوشته‌اند در ماده واحده هم می‌توانند در تمام موارد صحبت کنند و اسامی‌شان هم اینجا محفوظ است. آقای صارمی بفرمایید

صارمی - از جمله افرادی که اینجا ثبت نام کرده بود صحبت کند راجع به بودجه خود بنده بودم ولی مشاهده می‌شود که به قدر کفایت راجع به بودجه صحبت شده است و آنچه که باید گفته بشود گفته شده است و الزاماً هیئت دولت موظف به مسافرت خواهند بود و بایستی جلسات مجلس هم همه وقت تشکیل بیابد تا این که لایحه تصویب بشود خیال می‌کنم با مذاکراتی که تا حالا به عمل آمده مذاکرات در کلیات کافی باشد و همان‌طوری که مقام ریاست فرمودند در ماده واحده هم می‌شود در تمام موارد صحبت کرد و اگر واقعاً نظریاتی نسبت به تبصره‌های بودجه هم باشد پیشنهادهایی داده می‌شود که در موقع خود نیز مورد توجه و نظر واقع می‌شود و به این ترتیب خیال می‌کنم که آقایان موافقت بفرمایند که مذاکرات در کلیات کافی باشد.

رئیس - آقای صدرزاده‏

صدرزاده - موافقم‏

رئیس - آقای دکتر مشیر فاطمی‏

دکتر مشیر فاطمی - موافقم‏

رئیس - آقای مهران‏

مهران - موافقم بنده اجازه خواسته بودم در ماده واحده صحبت کنم

رئیس - نوبتتان می‌رسد. بنابراین مخالفی نیست رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات در کلیات آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد. رأی گرفته می‌شود به ورود در شور ماده واحده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده زیادی برخاستند) تصویب شد ماده واحده مطرح است آقای ارباب بفرمایید.

مهدی ارباب - بنده در ستون مخالف به نام مخالف مشروط اسم نوشتم یکی ازآقایان همکاران محترم دیروز از بنده سؤال کردند که موافق مشروط درست اما مخالف مشروط یعنی چه؟ به ایشان جواب عرض کردم و حالا هم اینجا عرض می‌کنم مخالف مشروط این است که در عین حال که برای چند تذکر ناچار است تحت عنوان مخالف صحبت کند شرط این است که انصاف کشی هم نکند حقایق را هم ضمناً بگوید آنچه خوب تشخیص داد بگوید و مقید نباشد و مستبد نباشد که چون من مخالف اسم نوشتم حقایق را نباید بگویم‏ جناب آقای مهندس خسرو هدایت که الآن وارد جلسه شدند ایشان شاید یکی دو ساعت پیش به تهران وارد شده‌اند از هزاران کیلومتر مسافرت برای مأموریتی که برای رفاه حال مردم برای عمران کشور داشتند آمده‌اند دستگاه دولت طوری کار می‌کند که این مرد استراحت نکرد و فوری در مجلس حضور آقایان حاضر شد و در اینجا برای انجام وظیفه حاضر بود یک هیئتی در این شب عید می‌روند از شخصیت‌های عالی مقام کشور به نام شیروخورشید سرخ در اقصی نقاط کشور در بنادر و جزایر آقایان پول می‌برند آذوقه می‌برند لباس می‌برند دارو می‌برند اینها آقا باز جای شکرش باقی است سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در هر ویرانه‌ای در آخرین نقطه مملکت می‌بینید درمانگاه آن چون ستاره درخشانی می‌درخشد همین طور اگر آقایان توجه بفرمایید بنگاه حمایت مادران و نوزادان آنجا در واقع تکیه‌گاه کلیه فقرا و ضعفاست تکیه‌گاه مردمان بی‌بضاعت است اینها وقتی احتیاج پیدا می‌کنند یا یک مولودی باید داشته باشند مثل بهترین خانواده متعین این مملکت در آنجا از ایشان پذیرایی می‌کنند اینها کار خیری است که پایه آن در سال‌های اخیر گذاشته شده است‏ و اینها آثاری است که دستگاه‌های مرکزی متوجه حال مردم هستند متوجه آلام مردم هستند متوجه کمک به مردم هستند نباید اینها را از نظر دور کرد ثبات وضع عمومی کشور که با عنایت شخص اول مملکت و فداکاری دولت اقبال وجود دارد حقیقتاً جای شکرگذاری است نمی‌بایستی انصاف کشی کرد گفته‌اند:

شکر نعمت نعمتت افزون کند

کفر نعمت از کفت بیرون کند

امیدوارم این نعمت موجود در این کشور روز به روز تقویت بشود روز به روز توسعه یابد و این نعمت موجود را خدا از ما نگیرد و انشاءالله نخواهد گرفت چه وقتی رئیس دولت از ساعت شش صبح تا ۱۲ شب بدون هیچ توقع و طمعی فداکاری می‌کرد وظیفه‌شناسی می‌کرد همان‌طوری که خودشان متذکر شدند در دفتر ایشان به روی مردم باز است هر کسی هر تقاضایی دارد می‌رود هر دردی دارد می‌گوید همین دولت حاضر است که مکرر به مشکلات جوی برخورد و با شرایط سخت جوی رفت اقصی نقطه مملکت به وضع مردم توجه کرد آگاه شد آنچه پیش می‌رود شعاع عمل او کمک عمل او به همان نقاط دور از مرکز پرتو افکن می‌شود راجع به گرانی تذکری داده شد اینجا باید انصاف داد که قدرت خرید مردم هم نسبت به سابق زیادتر شده یک وقت یک قضیه‌ای بنده شنیدم که یک بازرگانی مال‌التجازه به یک مقصدی می‌برد آن وقت با شتر و کجاوه و این ترتیب تجارت می‌کردند بین راه به یک منزلی رسید فرستاد تخم‌مرغ بخرد پرسید چند است گفتند چهل دانه صد دینار گفت گران است رفت تجارت کرد ثروت پیدا کرد مراجعت کرد به همان منزل رسید گفت بروید بپرسید تخم‌مرغ قیمتش چند است آمدند گفتند دو دانه صد دینار گفت خیلی ارزان است بروید بخرید گفت آن وقت قدرت خرید نداشتم حال دارم وقتی قدرت خرید زیاد شد طبعاً نمی‌شود جلویش را گرفت گرانی هم پیش می‌آید ولی دولت باید اهتمام کند تعدیل کند همه را قادر به خرید بکند که انشاءالله خواهد شد خیلی موارد است که چون مشهود است صحبت در اطرافش شاید وقت آقایان را ضایع کند من در اطراف فعالیت‌های وزیر دارایی امروز وزیر گمرکات پیش قادر نیستم که ادای مطلب بکنم‏. حق مطلب را ادا کنم باید اینجا نشست و این طور زحمت کشید و فهمید که چه می‌گذرد و هر تعبیری که من بکنم شاید شایسته نباشد وزارت صنایع و معادن به طوری خوب عمل کرده که تا یکی دو سال دیگر از خیلی از احتیاجاتی که کشور ما دارد بی‌نیاز خواهیم بود ارزهای ما ذخیره خواهد شد و باید حوصله کرد ببینید دو سال دیگر نیتجه این خدمات به کجا می‌رسد همین طور در قسمت‌های کشاورزی، کمک‌هایی شده که هیچ قابل مقایسه با هیچ زمانی نیست اینها را به عقیده بنده نباید از نظر دور داشت، کارخانه ذوب‌آهن که از آرزوهای دیرینه ملی است به همت جناب آقای وزیر صنایع و معادن امیدوارم در آتیه نزدیکی تأسیس بشود و شروع به کار کند بنده با این که مخالف اسم نوشتم چطور

می‌توانم این حقیقت را نگویم که فرهنگ ما به قدری توسعه پیدا کرده

آقایان که تا بندر دوبی رسیده در شیخ‌نشین دوبی یک دبستان از کشور ایران در آنجا تأسیس شد ۴ برابر تعداد دبستان و دبیرستان در حوزه بندرعباس که بنده افتخار نمایندگیش را دارم در این مدتی که جناب آقای دکتر مهران وزارت فرهنگ را دارا هستند اضافه شده است اینها یک پیشرفت‌های معنوی است حالا کلاس‌های اکابر که تشکیل شده توسعه فرهنگی‌های مختلف اینها را وقت ندارم عرض کنم یک شخص فرهنگی باید بیاید اینجا توضیح بدهد الآن وضع ما بحمدالله طوری است که تا هر مبلغ دولت حاضر بشود قبول کند و قرار داد ببندد سرمایه خارجی برای عمران این کشور خواهد آمد ما کی این وضعیت را داشته‌ایم‏ و هنوز هم امیدورام قوی‌تر بشویم و بتوانیم بیشتر از موقعیت کشور کهن ایران استفاده کنیم سدهای عظیمی که در دست ساختمان است شکی نیست که وضع عمرانی کشور را منقلب خواهد کرد و امیدوارم تا چند سال دیگر نیتجه عملی آن مشهود گردد فقط در اینجا تذکری عرض می‌کنم جناب آقای وزیر کشاورزی توجه دارند که می‌خواهم چه عرض کنم این سدهای اختصاصی میناب که خرج کمی دارد و شش سال ما خواهش کردیم تمنی کردیم چند مرتبه جناب آقای نخست‌وزیر دستور صادر فرمودند و جناب آقای وزیر جدید کشاورزی حقیقتاً فوری دستور دادند. مأمورین رفتند ولی هنوز به نتیجه قطعی نرسیده.

رئیس - آقای ارباب اگر ممکن است مطالب را مختصرتر بفرمایید چون بودجه را امروز می‌خواهیم تمام کنیم.

ارباب - بله چشم تمام می‌کنم چند دقیقه اجازه بفرمایید سد تبرکنی که در میناب هست معروف به هند ایران است و سالی شش ماه آب‌های سیل آسای آن به دریا می‌ریزد و سالی ۶ ماه هم آب مصرف احتیاجشان را ندارند به خشکسالی گرفتارند انشاءالله به همت دولت حاضر بسته بشود و جناب آقای وزیر کشاورزی هم با این که گرفتار کارهای قانون اصلاحات ارضی هستند اینها را جز آنها حساب کنند بلکه اقدامی بفرمایند سد بسته بشود تا کشت بندرعباس را مشروب کند مضافاً به این که سرمایه‌های خارجی حاضرند بیایند قرارداد ببندند و هفت هشت ده ساله پولش را بگیرند. اینها یک مطالبی است که می‌خواهم استدعا کنم یادداشت بفرمایید وزارت کشور البته خدمتی که در دست عمل دارد مقدمه خواسته‌های مردم است در انتخابات دوره بیستم انشاءالله موفق بشود ولی آقایان اداره شهربانی و پلیس ما بسیار ترقی کرده بسیار اصلاح شده بسیار رضایت‌بخش است همین ادارات راهنمایی و رانندگی اخیراً مراقبت‌هایی می‌کند که از تلفات جلوگیری می‌شود با کشف سرقت‌هایی که شده سرقت خیلی کاهش یافته و بنده اینجا به نام یک ایرانی قدردانی می‌کنم همین طور در ژاندارمری یک اصلاح محسوسی شده یک تغییر محسوسی پیدا کرده که موجب رضایت عامه است اینها یک نکاتی است که نباید فراموش کرد اینها را باید حق‌گذاری کرد تذکر داد تا بدانند آنچه بد است‏ ما ناظر هستیم آنچه خوب است متذکر می‌شویم ارتباطات پست و تلگراف واقعاً با این بودجه ناقص خودشان خیلی پیشرفت کرده ارتباطات ما خیلی زیاد شده و نایب آقای وزیر پست و تلگراف که مرد فنی هستند اگر نقصی هم در ارتباطات باشد اصلاح می‌کنند آن را هم به نام یک ایرانی بنده سپاسگزاری می‌کنم که اهتمام کافی شده و اگر نواقصی هست انشاءالله رفع خواهد شد وزارت بهداری آنقدر که بخواهد کار بکند پول ندارد ولی تا جایی که مقدور است آن هم انجام وظیفه می‌کند برای ما هم جراح فرستاده‌اند ولی ۲ سال است وعده ماما داده‌اند ولی هنوز نفرستاده‌اند.

وزارت راه در بعضی قسمت‌ها حقیقتاً خوب ادغام کرده با کمک مهندسین ایرانی شبکه راه آهن را توسعه داده ولی پشت‌شان به طرف بنادر و جزایر مملکت است و رویشان به آن طرف ممکن است حالا استدعا می‌کنم به طرف بندرعباس هم تشریف ببرند دستگاه تبلیغاتی کشور که صحبت شد حقیقتاً من استدعا می‌کنم از فرد فرد همکاران محترم یک روز تشریف ببرند اداره تبلیغات تأسیسات جدید را ببینند گذشته از اصلاحاتی که در رادیو شده آن هوچی‌گری‌ها و اهانت‌ها از بین رفته ملاحظه کنید که چه مراقبت‌هایی در حفظ حیثیت کشور می‌شود به وسیله همین دستگاه تبلیغات بنده چند روز پیش رفتم مطالعه و ملاحظه کردم و حقیقتاً لازم دانستم استدعا کنم از همه آقایان رفقا بروند ببینند ۲۴ ساعت چه می‌کنند و حقیقتاً موجب شکرگزاری است همه دستگاهای دولت خوب کار می‌کند دادگستری خوب است بسط عدالت هست منتهی قاضی ندارند و انشاءالله قاضی زیاد پیدا کند در همه دستگاه‌ها دارند فعالیت‌هایی می‌کنند صبح تا شب یک وظیفه‌ای انجام می‌دهند که سابقه نداشته است و نباید این را فراموش کرد اما آنچه که موجب شد که بنده به نام مخالف آن هم مشروط اسم بنویسم این است که اگر به ارقام بودجه آقایان توجه بفرمایید من عرض می‌کنم بنادر و جزایر مملکت کمک نشده من متشکرم ولی میزان آن متناسب ناحیه آن هم با توجه و عقب‌افتادگی در نظر گرفته نشده یک طوری هم شد که بنده در آن دوره مجلس توفیق حاصل نکردم عضویت کمیسیون بودجه را پیدا کنم اگر آنجا بودم شاید یک سهمی می‌گرفتم رفقا هم عنایتی نفرمودند و آن سهمی که مستحق بود بنادر و جزایر حقیقتاً بهش ندادند و این جای گله است حالا از چه راهی دولت جبران می‌کند بنده نمی‌دانم بنگاه مستقل آبیاری جناب آقای وزیر محترم کشاورزی این بنگاه از اول عمرش تا به حال درست نشده یعنی وظیفه‌اش را انجام نداده‏. یک بنگاهی است که از نظر اهمیت مساوی است با سازمان برنامه بلکه بیشتر و همیشه یا وسیله نداشنه یا می‌گویند بودجه نداشتیم این دستگاه را یا باید کامل کرد و دستگاه مفید علمی مؤثری کرد یک مدتی جناب آقای مهندس شریف امامی آنجا بودند حقیقتاً خوب بود خیلی معذرت می‌خواهم حقیقتاً خیلی خوب بود حال یک وضع عجیبی دارد این را برای رضای خدا یا کاملش کنید که مفهوم داشه باشد یا سایه‌اش را از سر ما کم کنید همین طور دفع آفات نباتی مملکت ما مملکتی است وسیع خیلی احتیاج تشکیلات دفع آفات دارد یک شالوده وسیع‌تری امیدوارم بریزند که اشجار این کشور در تمام نقاط مصون بماند از آفات و بالنتیجه کمکی به تولید بشود و اخیراً که یک اداره کشاورزی خوبی در بندرعباس تأسیس شده و آن رئیس ناحیه‌اش هم بسیار مرد خوبی است وسایل به او بدهند که بتواند یک خزانه نهال گرمسیری ایجاد بکند که دیگر مردم آن ناحیه نروند در اطراف و اکناف نهال دانه‌ای ۵۰ تومان و بیست تومان و سی تومان بخرند تمنی می‌کنم‏ این یادگار را در تاریخ وزارت خودتان باقی بگذارید و این اشجار را اصلاح بفرمایید در تبصره ۱۵ وزارت راه اجازه داده شده است تا مبلغ ۲۵۰ میلیون ریال برای ادامه عملیات ساختمان خطوط راه‌آهن تبریز به مرز ترکیه و کاشان به یزد و بندرشاه به گرگان و مطالعه ساختمان خط آهن اصفهان به شیراز و عملیات مربوطه به آن از بانک ملی ایران وام دریافت و در ظرف پنج سال در بودجه اداره کل ساختمان راه‌آهن اصلاً و فرعاً پیش‌بینی و مستهلک نماید من نمی‌دانم بندرعباس آن روز این که تصمیم را می‌گرفتند کجا بود چرا اینقدر بی‌لطفی شده حتی یک سهمی هم برای اصلاح راه بندرعباس در نظر نگرفته‌اند من حق دارم در اینجا گله کنم راه سرتاسر ساحل را کناره به حدی مفید است‏. در خلیج و بحر عمان که همه آقایان بهتر از بنده فایده‌اش را می‌دانند هشت سال تمام است صحبت از راه کناره است و عمل نمی‌شود (نخست‌وزیر - ۳۰۰ میلیون پول می‌خواهد) پولی خیلی می‌خواهد ولی خدا برایتان می‌رساند شروع بکنید کم کم پول پیدا می‌شد سیصد میلیون که یک روزه خرج نمی‌شود خورده خورده خرج می‌شود همین طور هم خورده خورده پول می‌رسد و آباد می‌شود الآن تقریباً شاید هفتاد محل مردم به نوبه خودشان نصب پمپ کرده‌اند کشاورزی می‌کنند راه ندارند که نبست به آنها برسد یک کمکی بفرمایید ساختمان ساختمان بندر و راه کرمان به بندرعباس این تنها مفید به حال بنادر نیست یک استان بی‌روح کرمان را زنده می‌کند مدت‌هاست مذاکره هست می‌شود با کمک‌های سرمایه خارجی انجام داد یک توجه عملی می‌خواهد نمی‌دانم‏.

جناب آقای نخست‌وزیر توجه می‌کنند از آقایان هی نزد ایشان دارند نامه می‌آورند و می‌برند و مطلب اساسی بنده تلف می‌شود و وقت آقایان تلف می‌شود. (نخست‌وزیر - توجه دارم) سد درست می‌شود (وزیر دارایی - در نظر گرفته شده) ساخته می‌شود خیلی خیلی متشکرم‏ همین طور تبصره‌ای گذاشته‌اند که بر قیمت بنزین افزوده شده تقسیم شده به همه جا ولی سهمی به مؤسسات بهداشتی بنادر و جزایر داده نشده من پیشنهاد کردم جناب آقای وزیر راه امیدوارم توجه بکنند و مراقبت بکنند یک سهمی هم به آنجا بدهید البته نصف آن را به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تخصیص داده‌اند و حق هم هست همان‌طوری که قبلاً عرض کردم اهمیت عملیات سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی را من نمی‌توانم تفسیر کنم باید رفت و دید که در کجاها چه خدمتی به مردم محروم مملکت می‌کنند البته اگر تمام صددرصد را هم می‌دادند به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنده به نام یک ایرانی موافق بودم ولی آن ۵۰ درصدی که به دیگران داده‌اند سهمی هم به ما بدهند حاجی آباد یک محلی است که متأسفانه ۳۴ فرسنگ فاصله است با بندرعباس مردم آنجا آب آشامیدنی ندارند وسیله بهداشت ندارند (وزیر بهداری - به شرطی که حاجی‌ها هم یک قدری کمک کنند) جناب آقای وزیر محترم بهداری چند تا طبیب سیار فرستاده‌اند البته بسیار کمک می‌کنند ولی ۵۰ هزار جمعیت پراکنده دارد متأسفانه دولت‌ها هم که عبور می‌کنند از هوا عبور می‌کنند و خط عبورشان قرار نمی‌گیرد که به عینه مشاهده کنند که چه وضعی دارد آنجا سال‌هاست که وعده درمانگاه سازمان خدمات اجتماعی داده‌اند امیدوارم این شب عیدی به سلامتی تصمیم بگیرند به سلامتی اعلیحضرت همایونی آن را بسازند بنده یک تذکر دربسته عرض می‌کنم و مرخص می‌شوم استدعا می‌کنم جناب آقای نخست‌وزیر هم توجه بفرمایند اینجا مطالبی راجع به دانشگاه فرمودند که بنده در نظر داشتم عرض کنم که چه وضعی داشت و روزی که پای ایشان رسید به دانشگاه وضع عوض شد و محیط دانشگاه را که قوای انتظامی اداره می‌کرد با ورود ایشان معنویت اداره کرد و این دانشگاه که با همت جناب آقای دکتر اقبال آنقدر ساختمان‌های وسیع درش ایجاد شد و روحیه دانشجویان به کلی عوض شد و این دانشگاهی که شخصیت‌های عالی‌مقام اساتید فاضل اساتید شریف و به عقیده بنده خیلی بزرگوار

در آن انجام وظیفه می‌کنند باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا اشخاص خودخواه یعنی اشخاصی هم نیست یک شخصی است اشخاص خودخواه یک عملی نکنند که مردم و دانشجویان و اساتید را ناراضی کنند بنده مطالبی که در نظر دارم اینجا عرض نمی‌کنم تا مورد سوء‌استفاده دیگران قرار نگیرد همین قدر عرض می‌کنم که رئیس دانشگاه مگر کار دیگری ندارد که هر روز مصاحبه با روزنامه‌ها می‌کند هر روز رئیس دانشگاه مصاحبه می‌کند هزار خرج دارد با یک بودجه ضروری دارد می‌رود چند اتاق لوکس می‌سازند برای این که رفیقان آنجا بیشتر داشته باشد به هر حال بنده تذکر را به طور دربسته عرض کردم راجع به این دانشگاه جنابعالی خیلی زحمت کشیدید نسبت به آن خیلی حق دارید. ریاست دانشگاه مقام علمی بزرگی است این دانشگاه موجب افتخار اولیه ما ایرانیان است و در شرق هم بی‌نظیر است با داشتن این اساتید شریف مراقب این دستگاه باشید بیشتر عرضی نمی‌کنم (احسنت)

رئیس - آقای مهران

احمد مهران - بنده بسیار خوشوقتم که محیط عصبانی و ناراحت‌کننده مجلس تبدیل به یک محیط آرام‌تری شد که بشود یک قدری صحبت کرد به نظ من حق هم این بود که این محیط به وجود بیاید چون اساس دیروز و امروز با ارادتی که به تمام ناطقین محترم دارم یک قدر نسبت به انتقاد بودجه تندروی شده است این ناطقین محترم صحبت کردند استفاده کردیم‏ ولی بنده بسیار آرام و با وجدان بسیار راحت عرض می‌کنم که با این بودجه موافقم و این بودجه در شرایط حاضر مملکت با مطالعه بسیار تنظیم شده است و کمیسیون بودجه با مطالعه بسیار دقیق اصلاح شده است و به مجلس شورای ملی برای تصویب عرضه شده است دلیلم هم این است که بنده افتخار عضویت کمیسیون بودجه را در این دوره ۱۹ قانونگذاری دارم وقتی مقایسه می‌کنم علاوه بر رسیدگی که وظیفه داشتم به این بودجه به عمل بیاورم این را مقایسه کردم با بودجه سال ۱۳۳۶ با بودجه سال ۱۳۳۷ و این بودجه‌ای که مال ۱۳۳۹ است و در مقابل بودجه‌های گذشته بسیار ارقامش با مطالعه‌تر دقیق‌تر و صحیح‌تر و هزینه‌اش منظم‌تر از بودجه‌های سه سال گذشته است که دو سال از این سه سال را آقای دکتر اقبال نخست‌وزیر بوده‌اند و یک سال آن را هم جناب آقای علا نخست‌وزیر وقت بودجه را به مجلس داده‌اند بنابراین وقتی که فکر می‌کنم چون امور نسبی است‏، چون خوبی نسبی است می‌بینم به نسبت این بودجه‌ای که امسال به مجلس تقدیم شده است به مراتب نسبت به بودجه سه سال گذشته قابل ملاحظه و قابل توجه است و من از یک دولت در کار بودجه جز این چیزی نمی‌خواهم اما چیزی که موجب شد مصدع خاطر همکاران محترم بشوم این بیانات و مذاکراتی شد که به تمام افراد حزب ملیون مربوط می‌شد. همکار محترم من جناب آقای دکتر جهانشاهی می‌گفتند که از طرف فراکسیون حزب مردم اینجا صحبت می‌کنند و موضوع دو حزبی بودن مملکت را یکی از عوامل ترقی و تعالی امروز مملکت در ظل توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی ستودند و بنده تا اینجا با ایشان هم عقیده هستم ما باید در مملکت آزادی زندگی می‌کنیم و قدرت و قوت سیاسی خودمان را تأمین کنیم اما بعد از مقدمه طولانی که نسبت به انتقادشان کردند در پایان بیاناتشان به هیچ وجه من‌الوجوه راه انصاف را نپیمودند و تقریباً برای بار اول بود که از پشت تریبون مجلس نماینده‌ای تقریباً از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی اظهار نظر کردند و قولی نسبت به دولت به این شرح ادا کرد که دولت نتوانسته است منویات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی را اجرا کند گفتن این حرف از طرف نماینده صاحب مطالعه‌ای مثل آقای دکتر جهانشاهی بعید به نظر می‌رسد اصول آقایان فلاسفه سیاسی مسئولیت‌های دولت‌ها را این طور شرح می‌دهند می‌گویند دولتی می‌تواند باقی بماند و کارش استمرار داشته باشد که هم مایل به انجام خدمت به مردم و جامعه باشد و هم قادر به انجام خدمت باشد به نظر من دولتی که لیدر حزب وابسته به آن دولت دکتر اقبال است در مدت سه سال زمامداری در این کشور هیچ‌وقت هم من از احدی تملق نگفته‌ام هم مایل به انجام خدمت به مردم بوده است و هم قادر به انجام خدمت بوده است و با کمال لیاقت وظایفش را انجام داده است‏. از شهریور ۲۰ به این طرف را ما در زندگی کشورمان به دو قسمت متمایز می‌توانیم تقسیم کنیم یکی از شهریور ۲۰ تا ۲۸ مرداد ۳۲ یکی از مرداد ۳۲ به اصطلاح الی زماتا هداً اما در آن دوره اولی یعنی قبل از ۲۸ مرداد دولت‌هایی که در ایران تشکیل می‌شد مایل به خدمت بودند الا این که قادر به انجام خدمت نبودند دولت‌هایی که بعد تشکیل شد هم مایل به انجام خدمت بودند و هم قادر و ما نباید گاهی فکر کنیم که اگر دولتی قادر است وظایفش را انجام بدهد این را یک نوع ناراحتی برای خودمان تصور کنیم من حقیقتاً عرض می‌کنم در سه سال و ۸ ماه دوره نمایندگی کم و بیش را آقای دکتر اقبال تماس گرفتم و مطالبی عرض کردم ولی در چند امر راجع به بروجرد که با ایشان صحبت کردم با کمال صداقت و صفا و صمیمیت مستدعیات مردم بروجرد را در نظر گرفتند و انجام دادند بنابراین به ایشان نهایت اطمینان و احترام را دارم و به این بودجه‌ای که آورده‌اند به مجلس موافقم‏. اما مسئله رادیوی بیگانه را مطرح کردند اینجا بنده می‌خواهم عرض کنم و برگردم به همان دو قسمتی که تجربه کردم آقایان نمایندگان محترم بیش از ۲۸ مرداد بر کیست که پوشیده باشد که کشور اتحاد جماهیر شوروی که اصولاً از بعد از جنگ بین‌المللی دوم بلند شد دنبال یک پایگاه کمونیستی در یکی از کشورهای اسلامی خاورمیانه این دولت در آن مدت در تمام شئون کشور ما به وسیله تشکیل حزب منحله توده و به وسیله غائله ساختگی و شرم‌آور آذربایجان این کشور اولین کشوری بود که برای این پایگاه انتخاب کرد و فعالیت کرد و آنی نگذاشت دولت‌های ما بتوانند وظایف طبیعی و عادی خودشان را انجام بدهند کشور شوروی خیلی مصر است که یک پایگاه کمونیستی در یکی از کشورهای اسلامی خاورمیانه برقرار کند این استنباط این همکار ناقابل شماست و اول کشوری که انتخاب کرد متأسفانه کشور ما بود بعد سراغ مصر رفت به سراغ سوریه و لبنان رفت بعد به سراغ افغانستان رفت و در پایان در شرایط حاضر به سراغ عراق رفته و کوشش دارد که آن کشور را به پایگاه کمونیستی کشورهای موردنظر تبدیل کند شاید پیمان سنتو با توجه به همین مطلب بسته شده است بنابراین رادیوی بیگانه چه می‌گوید بنده ابتدا خیلی به این رادیو توجه داشتم و می‌گرفتم وقتی درک کردم آنچه که می‌گوید برخلاف حقیقت و روی غرض‌ورزی است و مطالبی است از طرف کسانی که اصلاً اطلاعات کافی از ایران ندارند بنابراین ادامه کار رادیو یا عدم ادامه‌اش با مقدماتی که عرض کردم به حال من یک نفر ایرانی اگر فرق دارد از این نظر دارد که به شئون و مقدسات کشور ما و تمام اصول و فلسفه دمکراسی کشور ما توهین می‌کند بنابراین مطالبی که اینجا گفته می‌شود خواه رادیوی بیگانه تکرار بکند یا نکند ما باید زندگی آزادانه خودمان را ادامه بدهیم‏ و امیدوارم یک روزی مقامات شوروی بالاخره به این فکر بیفتند که ادامه این رویه جز به افتضاح و بی‌آبرویی یک رادیوی رسمی و یک رادیوی غیررسمی ساختگی آنها به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید بنابراین آنچه که من عرض می‌کنم قطع نظر از این که رادیو تکرار بکند یا نکند ما باید کار خودمان را انجام بدهیم هیچ‌کس نیست ادعا کند این بودجه شرایط ایده‌آلی برای این مملکت درست می‌کند و دولت دکتر اقبال گمان می‌کنم من از طرف دولت حق ندارم حرفی بزنم چنین ادعایی داشته باشد فقط این بودجه‌ای است که زندگی بهتری برای مردم درست می‌کند و اما راجع به مالیات صحبت شد من چند کلمه‌ای در این باب صحبت کنم آقایان شما که خودتان درس خوانده‌اید و امور مالی را واردید اولاً هیچ جامعه‌ای میل ندارد مالیات بپردازد ثانیاً مالیات که وضع می‌شود از طرف حکومت‌ها به نظر بنده هیچ چیز قابل تأمل‌تر و قابل مطالعه‌تر برای وضع مالیات نیست جز این که بایستی به بنیه مالی مردم آن کشور و خواسته‌های مردم آن کشور مطابقت کند بنابراین آقایان من می‌خواهم راجع به این کلمه خواسته صحبت کنم من چرا به این بودجه موافقم برای این که می‌بینم ارقام درآمد این بودجه که یک سلسله مالیات است و یا ارقامی که حتی عنوان قرض دارد یا درآمد عمومی یا اختصاصی است اینها اصولاً خرج خواسته‌ای مردم می‌شود اگر هر آینه نوشته شده است بنزین و یا گازوئیل این طرز مصرف بشود به این مبلغ یا این قدر قیمتش بادش برای این است که صریحاً روبه‌رویش نوشته شده که این ۵ شاهی افزایش یا این ۱۰ شاهی افزایش مستقیماً صرف بهداشت مملکت راه مملکت فرهنگ مملکت می‌شود مصرف رفاه حال کارگر می‌شود من تعجب می‌کنم که چرا ما در این انتقاد قسمت اولش را می‌گیریم که پنج شاهی روی چیزی اضافه شده ولی قسمت بعدش را نمی‌گوییم و به قول ناطق محترم لااله‌اش را می‌گوییم الاالله را فراموش می‌کنیم وقتی اینجا نوشته شده است پنج شاهی به گازوئیل اضافه شود چند تا جمله هم بعدش دارد نوشته این مبلغ صرف مخارج معینی که در متن تبصره مندرج است وقتی نگاه می‌کنم می‌بینم مصرف خرجی که برای این کار منظور شده یکی از خواسته‌های ملت ایران است اگر به من بگویند وکیل ملت ایران من بایستی با خواسته ملت ایران موافقت کنم پس باید به این بودجه موافقت کنیم رسم‏ ما این است که انتقاد را می‌کنیم آنچه که مربوط به حساب خودمان است می‌گوییم ولی آنچه که مربوط به حساب طرف و طرز اندیشه طرف است آن را نمی‌گوییم و تجزیه و تحلیل نمی‌کنیم فرض بفرمایید جامعه‌ای وجود نداشته باشد که مدرسه و بیمارستان بخواهد جامعه‌ای وجود داشته باشد که امنیت بخواهد و هر چیز دیگر بخواهد این مالیات می‌خواهد مالیات او جامعه‌ای بگیرند که می‌گوید من جامعه‌ای هستم مترقی جامعه‌ای هستم رشید و باید از تمام شئون و ارکان زندگی برخوردار باشم در این صورت خود آن جامعه هم باید آنچه را که می‌خواهد برخوردار باشد بدهد والا دولت فی حد ذاته نه گنجی در اختیار دارد و نه پولی در اختیار دارد و نه از آسمان و نه از زیر زمین می‌تواند پولی در اختیار بیاورد. در ایران تا آنجایی که می‌شود از زیرزمین پول دربیاورند بیرون می‌آورد پس ملاحظه بفرمایید که لزوم ندارد آدم با این دو مخالف باشد این مطالب گفته شده است وقت گذشته است و من صرف‌نظر می‌کنم یکی از مطالبی که گفته شد مسئله قرضه ملی است بنده بیانی کردم همان موقع ناطق محترم گفتند قرضه ملی باید بشود گفتم قرضه ملی کار صحیحی نیست ایشان گفتند باید

قرضه ملی کرد بنده هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای نشنیدم قرضه ملی یک کاری است که اعتماد جامعه را از حکومت به کلی سلب می‌کند و علت دیگرش این است که فعالی مرم را به همان تناسب که ازشان قرض کردید کم می‌کند. (دولت‌آبادی - سابقه بسیار شرم‌آوری هم دارد) کسانی که مثل من طرفدار فعالی مردم هستند با این طور که دولت قرضه را به مرم تحمیل کنند مخالفند از وقتی که این بودجه داده شده بنده هم شب وقت و بی‌وقت در منزلم نشسته‌ام مطالعه کرده‌ام‏. من جمله قرض شهرداری را با خود گفتم که یا هیچ کاری نباید در شهر تهران کرد و یا باید این قرض را تصویب کرد و برای این که من نظم است که شهرداری را با قرض برای آقای ذوالفقاری گذاشتند وحالا هم از او می‌خواهند که کار کند و مردم شهر تهران از او تقاضاهایی دارند می‌گویند درخت بکار چاه بکن لوله آب بیاور فاضلاب آب درست کن اینها خرج دارد هر کدام از این کارها مبالغ گزافی پول می‌خواهد یک عادت عجیبی کرده‌ایم ما دلمان می‌خواهد که روی قالی زربفت و ابریشمین بنشینیم ولی پولش را ندهیم دلمان می‌خواهد از تمامی مواهب و شرایط زندگی متمدن برخوردار باشیم منهای مخارجش من تصور می‌کنم که این خیال خامی است و چنین عملی را هیچ‌وقت نمی‌شود بهش رسید در تمام دنیا که صاحب یک زندگانی خوبی هستند از نقطه‌ای که ما بوده‌ایم حرکت کرده‌اند و به نقطه‌ای که ما خواهیم رسید رسیده‌اند. منتها همیشه ما باید قضاوت‌هایمان انتقادهایمان توافق‌هایمان تمام این مسائل در حدود این نکته باشد که ما در کجای ترقی در چه امری واقعیم ما باید بدانیم کجای بسط فرهنگی و کجای بسط بهداشتیم من با آقای دکتر راجی رفتیم به اراک و ملایر و بروجرد و مریضخانه‌های سر راه دیده‌ایم من از ایشان تشکر کردم ولی آنجا مریضخانه‌هایش مریضخانه‌های ایده‌آلی نبود خودشان بهتر از من می‌دانند که ایده‌آل نبود ولی من می‌دانم و توجه دارم که ما کجای مسیر بهداشت هستیم از روی این محور مختصات در روی کدام نقطه واقعیم ما در آخرین نقطه واقع نبودیم که من از آقای دکتر راجی انتظار داشته باشم که بیمارستان ملایر عین بیمارستان نمازی شیراز باشد من چنین تقاضایی از جنابعالی نکردم و اگر می‌کردم خیال می‌کنم حق این است که خودم را تخطئه بکنم باید بدانیم که بهداشت مملکت در چه نقطه‌ای از محور بهداشت قرار دارد عرایضم زیاد است به قول مولوی یک سینه سخن دارم‏ اگر واحد حرف زدن را به قول مولوی سینه قرار بدهم آقای دکتر حقیقتاً خیلی حرف دارم ولی فرصت خیلی ضیق است و صرفنظر می‌کنم مسئله مستخدمین دولت نیاید طوری باشد که ما بخواهیم قلوب مستخدمین دولت را به واسطه افزایش حقوق‌شان جلب کنیم من خیال می‌کنم که مستخدمین دولت همین‌طوری که حاضرند ما را دوست داشته باشند برای این که همان‌طوری که فرمودید مردم زحمت‌کش و وطن‌دوستی هستند و ما هم به صرف این که توی خیابان آدم را ببینند و بگویند متشکریم عرضی نمی‌کنم این ترتیب کار صحیحی نیست کار مرد عاقلی نیست مستخدمین دولت باید وضع‌شان بهبود پیدا کند و من معتقدم که کار در این مملکت مخصوصاً در دولت آقای دکتر اقبال باید مشخص خود باید ساعات کارمان را مشخص کنیم و ساعات کارمان را جدی بگیریم و حقوق حسابی هم در مقابلش بدهیم دستگاه‌هایمان باید منظم باشد از مستخدمین جزو هر چه ممکن است کم کنیم هر کس بلند شود از پشت میزش برود برای خودش حتی چایی بیاورد و یک ترتیبی فراهم کنیم که زنگ نزند و آدم بیاید و چایی بیاورد این دستگاه‌های تشریفاتی و ماشین و مخلفات را بنده هم معتقدم که باید کم کرد عرض کنم گفته شد که دولت از وضع و ثبات سیاسی استفاده نکرده به عقیده بنده دولت دکتر اقبال حداکثر استفاده را از ثبات سیاسی کرد و این حرف را اگر ما می‌خواستیم بزنیم باید شش ماه بعد از تشکیل دولت دکتر اقبال می‌زدیم و حالا که سه سال گذشته اگر دیر گفته‌ایم به نظر بنده وقت مملکت را تلف کرده‌ایم دولت دکتر اقبال در استمرار خدمتش تابع آن شرطی است که در مقدمه عرضم عرض کردم این یک نکته مهمی می‌خواهم مطرح کنم استدعا می‌کنم توجه بفرمایید ناطق محترم گفتنند به دلیل این که سال گذشته به پیشنهادهای حزب مرم توجه نشد امسال هم ما هم پیشنهادی نمی‌دهیم و هم رأی نمی‌دهیم بنده وقتی در این بحث مطالعه کردم دیدم پارسال که پیشنهادهای حزب مردم پذیرفته نشد و مجلس به آن پینشهادها رأی نداد (صحیح است) مجلس آن پیشنهادها را نپذیرفت و رأی نداد و این حرف خلاف اصول دمکراسی است که بگویند چون به پیشنهادهای ما رأی نداده مجلس و آن پیشنهادها را نپذیرفت حالا هم به بودجه کل رأی نمی‌دهیم این ترور افکار است این ترور عقاید است.

رئیس - این هیچ ترور نیست این آزادی فکر است‏ هر کس آزاد است اینجا رأی بدهد و یا رأی ندهد اینجا مجلس شورای ملی موافق رأی می‌دهد مخالفین هم می‌توانند رأی ندهند ترور افکار نیست.

مهران - بنده درست عین این مطلب را خواستم بپرورانم عرض کنم اگر به عرضم عنایت بفرمایید درست عین این مطالب را می‌خواهم عرض کنم اگر اجازه بفرمایید بنده یک عرضی دارم بنده می‌گویم پیشنهادهای امسال‌تان را هم بدهید یا مجلس شورای ملی می‌پذیرد یا نمی‌پذیرد ولی اگر خوب باشد و مصلحت مملکت باشد به فرض قاطع می‌پذیرد ولی اگر بگویید به دلیل این که پیشنهادهای ما در سال گذشته تصویب نشد امسال هم پیشنهاد نمی‌دهیم و هم به بودجه رأی نمی‌دهیم اینجاست که با ارکان دمکراسی این مطلب موافقت ندارد. (دکتر رضایی - در حقیقت این کوتاهی در انجام وظیفه است اگر پیشنهادی داشته باشند و ندهند) اصلاً بنده عرض می‌کنم اگر پیشنهادی به نظرشان می‌رسد به مصلحت مملکت و نگویند دوستان

اگر بینی که نابینا و چاه است

اگر خاموش بنشینی گناه است

پیش می‌آید نمی‌شود گفت چون من سال گذشته به پیشنهادم رأی ندادید امسال هم اگر مطلب اساسی به نظم برسد نظر نمی‌دهم در این صورت باید گفت که انجام وظیفه نمی‌خواهید بکنید.

رئیس - توجه بفرمایید هیچ کسی ملزم به رأی دادن نیست

مهران - عرض کنم در کمیسیون راجع به این بودجه خیلی صحبت شد و شاید یکی از کسانی که پرحرفی کرد و از تیمسار ضرغام معذرت می‌خواهم بنده بودم آنچه گفتم که صحیح بود دولت پذیرفت و در اکثر تبصره‌ها تغییراتی داده شد و من‌جمله از شخص جنابعالی جناب آقای نخست‌وزیر من متشکرم که آن عرایض من که با آن شور و شوق گفته شد بعداً حتی به سمع شما رسید برای کمک به دانشگاه‌های شهرستان‌ها موافقت فرمودید اگر به عرضتان رسانده باشند همان موقع بلند شدم و گفتم از آقای نخست‌وزیر متشکرم حقیقت این است که بنده خیلی عرض می‌کنم دولت آقای دکتر اقبال خیلی کار کرد بنده هم که این مطلب را می‌گویم به هیچ وجه به این دلیل نمی‌گویم که مقامی بخواهد من نه اهل جاه هستم نه اهل مقام گفت که:

در مقامی که به یاد لب او (مقصود وطنم است) می‌نوشند سفله آن است که باشد خبر از خویشتنش بنده این حقیقت را برای این عرض می‌کنم که در لباس حزب و اقلیت یا در لباس اکثریت انتقادمان را نباید به پایه‌ای برسانیم که خدمتگزاران مملکت را وارد کنیم به این دلیل عرض می‌کنم آقای دکتر اقبال شما در این مملکت خدمت کرده‌اید خدمت‌تان مورد تأیید شخص اعلیحضرت همایونی بود آفتاب آمد دلیل دلیلش این است که سومین سالی است که زمامدار مملکت هستید یعنی سومین سال به پایان رسید و من آغاز چهارمین سال زمامداری شما را بهتان در اجرای همین بودجه‌تان که با آن موافقم به خودتان و همکارانتان تبریک می‌گویم (احسنت)‏.

رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات در ماده واحده رسیده که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم مذاکرات در ماده واحده کافی است‏.

دکتر مشیر فاطمی‏

رئیس - آقای دکتر مشیر فاطمی‏

دکتر مشیر فاطمی - سابقاً این وظیفه دادن پیشنهاد کفایت مذاکرات به عهده همکار گرامی ما آقای محمدعلی خان مسعودی بود ولی حالا به عهده بنده واگذار شده ولی حقیقت این است بیاناتی که فرمودند آقایان همکاران محترم کافی و وافی بود خلاصه کنم مملکت ما مملکت وسیعی است امکانات و مقدرات‌مان بسیار کم است و فرصت هم خیلی کم بوده است خیلی دیر آمده‌ایم و زود می‌خواهیم برویم ولی بنده چون می‌بینیم که در کمیسیون بودجه رسیدگی‌های کافی شده و در اینجا هم مذاکرات زیادی شده است و بنده شخصاً و اکثریت یعنی تمام مجلس شورای ملی چون همه خودمان فدوی شاه هستیم و جناب آقای دکتر اقبال مورد اعتماد شخص شاهنشاه هستند و در صداقت و درستی ایشان هم هیچ کس تردیدی ندارد حتی دشمنان حزب توده بودند در این قسمت متفق‌القول بودند بنابراین بنده هم به احترام این که دولت که دولت ایشان است و دولتی است که واقعاً خدمت مطابق مقدوراتش کار کرده این است که خواهش می‌کنم رأی بدهید به کفایت مذاکرات و اگر مطالبی هست در ضمن پیشنهادها می‌فرمایید.

رئیس - آقای پرفسور اعلم

پرفسور اعلم - بنده‏ بسیار متأسفم که مخالف همکار محترم می‌خواهم صحبت کنم (صحیح است) صحبت‌هایی اینجا شد که به عقیده بنده لازم است که نمایندگان جواب بدهند آقای نخست‌وزیر جواب‌های بسیار رسایی دادند ولی دولت جواب داد و من معتقدم باید هست هم جواب بدهد اجازه بفرمایید این جواب‌ها داده شود برای این که همان‌طوری که گفته شد ممکن است سوء‌استفاده از فرمایشاتی که بسیار بی‌انصافانه بود بشود و این به صلاح ما نیست.

رئیس - آقای صارمی با پیشنهاد موافقید؟ (صارمی - موافقم) توضیحتان را بدهید

صارمی - بنده خیال می‌کنم راجع به موارد به قدر لازم و کافی بحث شده است‏ و موضوعی که همکار محترم فرمودند نسبت به آنچه که خلاف واقع بود مجلس آن عکس‌العمل نشان داد و ثابت شد که مذاکرات غیرواقع و برخلاف حقیقت مورد عکس‌العمل شدید مجلس است و به این مناسبت مقصود حضرتعالی هم انجام یافته و تصور می‌کنم بهتر است که موافقت بفرمایید به کفایت مذاکرات رأی گرفته شود وما بتوانیم با سرعت بیشتری بودجه را امروز تمام کنیم.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای مخبر توضیحی دارید بفرمایید.

مشایخی (مخبر کمیسیون بودجه) - در صفحه ۲۶ ردیف ۶۶ جمله (و تکمیل سد شهناز) حذف می‌شود در صفحه ۱۱۲ زیر ردیف ۳۲ نوشته شود (مطالعات و اجرای برنامه‌های آبیاری) آن هم حذف می‌شود صفحه ۹۸ ردیف ۴۳ جمله سال گذشته حذف می‌شود صفحه ۱۹۳ فصل دوم ردیف ۹ به جای پاداش کلیه عیدی نوشته شود اینها اشتباهاتی است که در طبع شده همچنین در تبصره بعد از قانون کار کلمه (از) اضافه شود.

رئیس - پیشنهادها قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده علاوه شود.

تبصره - از تاریخ تصویب این قانون پرداخت هرگونه پاداش در ادارات و سازمان‌ها و شرکت‌ها و مؤسسات دولتی موکول به تصویب هیئت وزیران است و نیز مالیات وصولی از بنگاه‌ها و سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی مشمول ماده ۳۹ قانون مالیات بر درآمد مصوب ۱۳۳۵ نمی‌باشد. دکتر دادفر

رئیس - آقای دکتر دادفر

یک نفر از نمایندگان - پیشنهاد را بخوانید

دکتر دادفر - پیشنهاد بنده این است پرداخت پاداش از تاریخ تصویب این قانون با هیئت وزیران است پراخت هر گونه پاداش در ادارات دولتی و دستگاه‌های دولتی باید موکول به تصویب هیئت وزیران شود پراخت پاداش به کارمندان وصول از بابت مالیات بر درآمد شرکت‌ها و سازمان‌های دولتی که مشمول ماده ۳۹ قانون مالیات بر درآمد نیست این متن پیشنهاد بنده است این ممنوع است یعنی چه یعنی اگر به این بودجه توجه بفرمایید رقم پاداش به اندازه یکی از ارقام عمده مالیات‌های ما برابری می‌کند بنده فلسفه پاداش را نمی‌دانم یعنی چه؟ یعنی کارمند خوب کار کرده و باید به او پاداش داد اگر خوب کار کرد باید تمام داد دادن پول به عنوان پاداش در سازمان‌های دولتی که حقوق طبق مقررات داده می‌شود یعنی چه دولت یک ارباب خصوصی نیست سازمان دارد قانون استخدام دارد به خصوص که این پاداش نصیب میزنشین‌های ادارات تهران می‌شود اگر شما دیدید در خوی یک کسی چیزی گرفت دیگر من نمی‌گویم که پاداش به کسی داده نشود من می‌گویم در این شرکت‌ها در این هیئت‌های مدیره که پاداش‌های گنده گنده داده می‌شود لااقل هیئت دولت بداند به چه کسی پاداش داده می‌شود خوشبختانه در دولت آقای دکتر اقبال هیچ پاداشی بر حسب دستور ایشان بدون موافقت نخست‌وزیر در سال گذشته داده نشده بنده علاقه‌ام این است که این قانون بشود. دولت و هیئت وزیران بدانند که به چه کسی پاداش می‌دهند این یک مطلب، مطلب دوم که مکمل مطلب قبل است این است که یک قانونی به اسم ماده ۳۹ در قانون مالیات بر درآمد گذشته و آن این است که از مجموع مالیات‌های وصولی موضوع آن قانون دو درصد را می‌شود به کارمندان وصولی پاداش بدهند منظور از این پاداش این است که مأمور وصول زحمت می‌کشد و با مؤدی سر و کله می‌زند چانه می‌زند به او پاداش داده شود این صحیح اما بانک ملی یک رقم ۱۰ میلیون تومانی به دولت مالیات می‌دهد یا سازمان برنامه یک چک پنجاه میلیونی برای دولت صادر می‌کند این را هم مأمور زحمت کشیده که وصول کند؟ می‌گویم این مالیاتی که در آخر هر سال از این دفتر به آن دفتر گذاشته می‌شود این مشمول پاداش نباشد حالا خواهید دید تفاوتش چقدر است این تفاوت شاید در حدود ۲ یا ۳ میلیون تومان است یعنی چه؟ تأسیس صد باب مدرسه یعنی ساختن ده باب دبستان یعنی چندین درمانگاه و بیمارستان صرفه‌جویی این است یک مبلغ زایدی است بنده می‌گویم یک رقمی که سازمان برنامه یا فلان بنگاه و مؤسسه دولتی از بابت عوایدش آخر سال بدون این که اظهارنامه مالیاتی برود و بدون این که مأمور برود دنبالش و بدون این که کمیسیون حل اختلاف بدوی و تجدیدنظری تشکیل شود در یک قلم این را می‌دهد. دیگر چرا صدی دو از آن به عنوان پادش به مأمور وصول داده شود این خلاصه پیشنهاد بنده است که در دو کلمه خلاصه می‌شود اول این که هر پاداشی به تصویب هیئت وزیران باشد دوم این که این موضوع مالیات وصولی از سازمان دولتی از پرداخت دو درصد مستثنی باشد این خلاصه پیشنهاد بنده بود.

رئیس - آقای مهندس جفرودی

مهندس جفرودی - پیشنهاد آقای دکتر دادفر دو فسمت است بنده با قسمت دوم پیشنهادهایشان موافق هستم برای این که مأمورین وصول مالیات زحمتی برای وصول مالیات مؤسسات بانکی و دولتی نمی‌کشند و حق دریافت پاداش ندارند این بسیار صحیح بنده یقین دارم هم مورد موافقت دولت و هم مورد تصویب مجلس قرار دارد اما قسمت اول به نظر بنده صحیح نیست برای این که اولاً وقتی که مجلس مبلغ پاداش را تصویب کرد قانون می‌شود و وزیر به موجب قانون عمل خواهد کرد بنابراین نمی‌شود استناد کرد و گفت مگر دولت صاحب شرکت یا مؤسسه حقوقی است وقتی قانون شد وزیر به حکم قانون و به موجب قانون عمل می‌کند مسئله دوم این که از یک طرف ما می‌آییم می‌گوییم افزایش حقوق کارمندان دولت بر این صورت باعث بالا رفتن هزینه زندگی می‌شود و از طرف دیگر دلسوزی می‌کنیم برای کارمندان بنده در این مدت که در مجلس بودم نتوانستم این مطلب را لااقل از نظر یک وکیل حل کنم پس چه کار کنیم که هم زندگی یک کارمند تأمین شود هم هزینه زندگی بالاتر نرود این یک راه حل است این که می‌فرمایید برود به هیئت دولت فردا باید هر وزارتخانه‌ای یک لیست حاضر کند هر روز هیئت وزیران بنشینند تصویب کنند حسن پانصد تومان پاداش و حسین هزار تومان پاداش اگر شخص وزیر مورد عدم اعتماد است که خودش مطابق آنچه که بودجه گذشته می‌تواند عمل کند اگر این وزیر مورد اعتماد نیست باید این وزیر برود کنار باید به رئیس دولت تذکر داد که این آقای وزیر تو رفتار وزیر تو صحیح نیست عمل وزیرت صحیح نیست ولی اگر به وزیر اعتماد هست باید وزیر قدرت داشته باشد باید وزیر شخصیتش مورد تأیید مجلس باشد و تنها وزیر است که می‌داند در وزارتخانه خودش کی حق دریافت پاداش دارد هیئت وزیران چه می‌شناسد در وزارت دارایی یا وزارت کشاورزی کی‌ها هستند که می‌توانند یک پاداش در حدود حق و انصاف بگیرند بنده با قسمت اول این پیشنهاد آقای دکتر دادفر جداً مخالفم و این را یک وسیله‌ای می‌دانم که اولاً کارمندان وزارتخانه‌ها به حق و به تشخیص وزریر مبلغی به عنوان پاداش بگیرند و تشویق بشوند از طرف دیگر تا حدود امکان یک زندگی خوبی داشته باشند ولی قسمت دوم پیشنهاد ایشان بسیار مفید است و امیدوارم هیئت محترم دولت با این قسمت از پیشنهاد ایشان موافقت کنند.

رئیس - آقای بزرگ ابراهیمی موافقید (بزرگ ابراهیمی - من هم مخالف بودم) آقای ارباب‏ (ارباب - من هم مخالف بودم) آقای مهدوی‏ (مهدوی - مخالفم) آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی - (سرلشکر ضرغام) - قسمت اول پیشنهاد جناب آقای دکتر دادفر را آقای مهندس جفرودی توضیح دادند و بنده تصور می‌کنم بنده را بی‌نیاز کردند از این که توضیح بدهم خوشبختانه در این اواخر از طرف نخست‌وزیری یک بخشنامه‌ای شد که دادن پاداش‌های بیش از پانصد تومان با کسب اجازه از جناب آقای نخست‌وزیر باشد و این کار هم می‌شود و نظر آقایان تأمین است اما در قسمت دوم که آقای مهندس جفرودی هم با این کار موافق هستند اگر آن قسمت را مستثنی کنیم دستگاه‌های وصولی نسبت به تعداد کارمندان و مبلغ آن طوری است که یا باید آن رقم را چهار درصد کرد و همان مبلغ را داد و اگر همین دو درصد باشد قسمت را باید کم کنیم اجازه بدهید همین مقدار را به دستگاه‌های وصولی بدهیم این که آقای دکتر دادفر توضیح دادند به شهرستان‌ها نمی‌رسد هر شهرستانی روی وصولش دو درصدش را اول می‌گیرد و به اختیار پیشکار دارایی و یا رئیس دارایی است و خودش توزیع می‌کند اما آن قسمت‌هایی که نیست. آقایان باید توجه داشته باشند که دستگاه‌های وصول خودشان به تنهایی نیستند یک دستگاه‌های نظارت خرجی هم هست مثلاً فرض بفرمایید رئیس حسابدار یک وزارتخانه که از مقاطعه‌کاران یک مبلغی وصول می‌کند این رئیس حسابداری وزارتخانه با همان دستگاهش از این بهره منتفع می‌شود زیرا همین‌ها باید در ظرف چند روز دیگر که لایحه به تصویب نهایی می‌رسد اینها لایحه تفریغ بودجه را بدهند اینها در ظرف یک سال تمام وقتشان را صرف این کار می‌کنند که اسناد را مرتب کنند و بفرستند به دستگاه‌های رسیدگی و به مرکز مرکز بعد از کوششی این اسناد را تهیه کند برای تفریغ بودجه که خودش یک مشکل بزرگی است در محاسبات و همین طور که بعضی از آقایان اظهار لطف فرمودند که دو سال است این کار در این دولت انجام می‌شود و تفریغ بودجه را آورده‌ایم این تفریغ بودجه که به جریان و به کار می‌افتد از همان ۲ درصدی است که یک عده‌ای مخصوصاً برایش کار می‌کنند و بنده تقاضا می‌کنم آقای دکتر دادفر این پیشنهاد را پس گیرند و یقین داشته باشند که دولت و افرادی که در دولت کار می‌کنند با نهایت اقتدار سعی می‌کنند که این مبلغ به دست آن اشخاصی که واقعاً کار کرده‌اند برسد و ایشان رفع اشکال‌شان می‌شود.

دکتر دادفر - بنده با توجه به بیانات آقای وزیر دارایی پس می‌گیرم. ‏

رئیس - پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید تبصره ۵۲ به شرح زیر اصلاح شود

تبصره ۵۲ - فروش کارخانجات دولتی به بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران به منظور فروش آن کارخانجات توسط بانک مزبور به اشخاص یا مشمولین مقررات قانون منع مداخله مصوب ۲۹ دی ماه ۱۳۳۷ به استثنا نمایندگان مجلس شورای ملی فیلکس آقایان

رئیس - آقای آقایان

فلیکس آقایان - استدعا می‌کنم که آقایان توجه بفرمایید بنده اول تبصره ۵۲ پیشنهادی دولت را قرائت می‌کنم می‌گوید فروش کارخانجات دولتی به بانک توسعه صنعیت و معدنی ایران به منظور فروش مجدد آن کارخانجات توسط بانک مزبور به اشخاص و شرکت‌های مشمول مقررات قانون منع مداخله وزرا و نمایندگان مجلسین و کارمندان در معاملات دولتی و کشوری مصوب ۲۹ دی ماه ۱۳۳۷ نخواهد بود منظور از این تبصره این است که دولت آمده است اجازه می‌خواهد که کارخانجات را به اشخاصی که مشمول قانون منع مداخله هستند بفروشد. (مشایخی - مقصود این نیست) اجازه بدهید آقای مشایخی بنده هم می‌خواهم بدانم می‌گویند عوض این که مستقیماً بفروشیم اول می‌فروشیم بانک صنعتی و معدنی و آن بانک بعداً می‌فروشد به این اشخاص (مشایخی - نه آقا) توسط بانک مزبور به اشخاص و شرکت‌ها همین است آقا (قنات‌آبادی - شاید هم نباشد) اولاً ماده بد تنظیم شده برای این که در خارج ممکن است انعکاس بدی پیدا کند یعنی اینجا نوشته شده است به منظور فروش مجدد آن کارخانجات به اشخاص و برای این که بانک خودش را مشمول مقررات می‌داند ذکر شده ممکن است مفهوم مخالفش این باشد که به اشخاص دیگری بفروشد به هر حال چون بنده فکر می‌کنم که آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی نمی‌خواهند از این کارخانجات بخرند و یک قانونی که ما خودمان گذراندیم با آن آب و تاب قانون منع مداخله بعداً می‌آییم این را سست کنیم و اختیار بدهیم که دولت و اشخاصی که مشمول این قانون هستند بتوانند این کارخانجات را بخرند. بنده مخالفم اگر بین آقایان کسی هست که مایل است از این کارخانجات بخرد بفرمایند اگر نیستند مجلس شورای ملی را استثنا بفرمایند.

رئیس - در پیشنهادها فقط پنج دقیقه می‌شود صحبت کرد.

آقایان - بنده عرضم را خاتمه می‌دهم مقصودم این است که نگذارید مردم فکر کنند که ما آمدیم یک قانون منع مداخله گذراندیم و پس فردا هم یک قانونی خلاف آن آوردیم (صارمی - موضوع این نیست)

رئیس - یک پیشنهادی رسیده و بعد آقای وزیر یا دیگری جواب می‌دهد شما چرا صحبت می‌کنید؟ آقای وزیر صنایع و معادن.

وزیر صنایع و معادن (مهندس شریف‌امامی) - عرض کنم به طوری که آقایان محترم مسحضرند چندی پیش از تصویب مجلس یک قانونی گذشت که بر اساس آن بانک صنعیت و معدنی ایران تأسیس شد یکی از مطالب مهمی که به عهده این بانک قرار است واگذار شود این است که کارخانجاتی که دولت قصد فروش دارد اینها را زیر نظر بگیرد و برای فروش آنها اقدام کند به این معنی که شرکت‌های سهامی واقعی تشکیل بدهد و در تمام کشور سهام آن را بفروشد و این بانک باید کاملاً آزادانه بتواند عمل کند مثل سایر بآن کها در واقع جنبه خصوصی داشته باشد ولی متأسفانه بعد از بررسی که شد معلوم شد علت این که قسمتی از سرمایه او سرمایه دولت است مشمول قانون منع مداخله شد و این اجازه‌ای است که در واقع داده می‌شود که بانک بتواند آزادانه معاملاتش را انجام بدهد و برای هر محلی که می‌خواهد بکند گرفتاری‌هایی که در قانون پیش‌بینی شده که برای ادارات دولتی است با آن مواجه نشود این اجازه برای آن بانک است که بتواند آزادانه عمل کند این را در کمیسیون هم توضیح داده‌ام و تصور می‌کنم این مطلب به قدری بدیهی است که بحثی لازم نداشته باشد.

رئیس - آقای عمیدی‌نوری

عمیدی‌نوری - ظاهر پیشنهاد جناب آقایان قابل توجه است ولی توضیح جناب آقای وزیر صنایع ما را قانع کرد که منظور از این تبصره این است که کارخانجات دولتی را به بانک صنعتی نمی‌شود فروخت و فرمودید که این موضوع باعث اشکال می‌شود که مشمول قانون منع مداخله است‏ اما عبارت طوری است که بنده می‌خوانم «فروش کارخانجات دولتی» بانک صنعتی و معدنی ایران به منظور فروش مجدد آن کارخانجات توسعه بانک مزبور به اشخاص و شرکت‌ها مشمول مقررات قانون منع مداخله وزرا و نمایندگان مجلسین و کارمندان در معاملات دولتی و کشوری ۲۹ دی ماه ۱۳۳۷ نخواهد بود ظاهرش این است که وزیر وکیل سناتور می‌توانند اینها را بخرند عبارت پیچیده است نظرتان همین است‏؟ اگر نظر همین است که ما مخالفیم بنده هیچ اعتقاد ندارم که یک قانونی بیاوریم از مجلس شورای ملی با سلام و صلوات بگذرانیم و بگوییم که کارمندان دولت وزرا و کلاً سناتورها حق معاملات با دولت را ندارند و در ضمن این عمل بنده وکیل عدلیه هم حق ندارم راجع به پسرم وکالت مجانی در عدلیه بکنم آن وقت شما قانون بیاورید و استثنا بکنید که کارخانجات را به وکیل و سناتور بفروشند اگر منظور این است پس معلوم می‌شود قانون برای سبزی فروش است قانون برای کارمندان کوچکی است که می‌خواهد خانه‌اش را اجاره بدهد می‌گویند تو حق نداری بنده آماده نیستم که گفته شود به من وکیل مجلس این تبصره را تصویب کنم که من حق داشته باشم کارخانه بخرم الآن شما اعلان فرموده‌اید که کارخانه چالوس را می‌خواهید بفروشید و بنده هم وکیل آنجا هستم ممکن است بگویند بنده اینجا که رأی داده‌ام می‌خواهم کارخانه چالوس را بخرم‏. بنده که با این پیشنهاد مخالفم برای این است که چرا نمایندگان مجلس را بنویسند نوشته شود قوه مقننه لااقل همه نمایندگان مجلس و سناتورها را مستثنی کنیم اگر نظر جناب آقای وزیر این است که این آزادی را رعایت کنیم و حال این که من معتقدم که این فروش کارخانجات باید طوری باشد که وزیر و وکیل و سناتور و کارمند دولت نتوانند استفاده کنند.

رئیس - آقای وزیر صنایع و معادن‏

وزیر صنایع و معادن - عرض کنم آقایان بدون این که توجه کنید که منظور از این تبصره چیست اظهاراتی می‌فرمایید که اذهان را مشوب می‌کند اینجا توجه بفرمایید که دو مطلب باید انجام شود یکی فروش کارخانجات است که باید انجام بدهیم این را الآن بانک نمی‌تواند انجام بدهد برای این که الآن نمی‌تواند با ما معامله کند این یکی و وقتی یک کارخانه‌ای را خرید اعم از این که مال دولت باشد یا مال کس دیگری ممکن است امروز کارخانه ریسباف وضعش خراب بشود بانک حاضر می‌شود که آن کارخانه را بخرد و خودش تکمیل کند و سهامش را بفروشد زیرا مشمول قانون منع مداخله است این صحیح نیست بایستی که بانکی که الآن به وجود آورده‌ایم بتواند این کارها را انجام بدهد و بتواند آزادانه مثل یک بانک خصوصی عمل کند بنده فلسفه این نظر را نفهمیدم برای چه بود این کار را باید به آن بانکی که خاص کاری باشد بدهند که کارش را انجام بدهد از این جهت تصور می‌کنم هر دو موضوع لازم است و استدعا می‌کنم توجه بفرمایید.

رئیس - آقای مهدوی

مهدوی - بنده تعجب می‌کنم در هر موردی که پیش می‌آید اسم نماینده مجلس پیش می‌آید و کم کم کار به جایی خواهد رسید که وقتی وکیلی اعتبارنامه‌اش تصویب شد باید از تمام حقوق اجتماعی محروم باشد موضوع همان‌طوری که آقای وزیر صنایع توضیح دادند زاید است اگر ما بخواهیم بانک صنعتی را از این نقطه‌نظر که سهام دولت را دارد مشمول این قانون بکنیم دیگر نمی‌تواند کار کند و بانک توسعه صنعتی یک حالت دیگری به خودش می‌گیر پس دیگر معنی ندارد که اسم این بانک را روی آن گذاشته‌ایم اگر کارخانه‌اش را در اختیارش گذاشتیم اولاً او که غیر از فروش سهام که نمی‌تواند کاری کند نتیجه هم این است که کارخانجات را در قابل سهامی برای فروش بگذارد آن دیگر چه می‌داند که سهام را به یکی می‌فروشد آخر یا وکیل است یا سناتور است یا وزیر است که این سهام را می‌خرد اگر ما این مشکلات را ایجاد کنیم باید یک دستگاهی که از بانک وسیع‌تر است ایجاد کنیم که از صبح تا غروب هر کسی مراجعه کند بگوید که تو چه کاره‌ای و چه بسا شخصی مخفی کند که چه کاره است این چه مشکلاتی است بروید ببینید که اگر وکیلی اعمال نفوذی کرد سهامی روی نفوذی خرید اولاً دولت قوی است دولت نمی‌گذارد این کار را بکند و اگر کرد بر خلاف کرد خوب سلب مصونیتش را بخواهد خرید سهم برای وکیل مجلس گناه که نیست این سهامی است که منتشر می‌شود خرید آن اعمال نفوذ که نیست سهامی است که در بازار آزاد منتشر می‌شود و همه استفاده می‌کنند او هم می‌رود یک سهامی می‌خرد چون وکیل مجلس است‏ چرا نباید بخرد.

رئیس - رأی گرفته می‌شود (مهندس هدایت - دو مخالف صحبت کرده‌اند) یک موافق و یک مخالف باید صحبت کند آقای عمیدی‌نوری مخالف بودند و ایشان موافق بودند که گفتند باید داد چطور دو مخالف بودند پیشنهاد یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود و رأی گرفته می‌شود (پیشنهاد آقایان به شرح سابق مجدداً قرائت شد).

رئیس - آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد چون هشت ۹ پیشنهاد دیگر رسیده و گمان می‌کنم در کلیات آخر هم آقایان می‌خواهند صحبت کنند تنفس می‌دهم جلسه را به بعدازظهر موکول می‌کنم جلسه ساعت ۵. ۴ بعدازظهر تشکیل خواهد شد برای دنباله همین کار

(مجلس یک ساعت و پنج دقیقه بعدازظهر به عنوان تنفس تعطیل و پنج ساعت و ربع بعدازظهر مجدداً به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید)

نایب‌رئیس - پیشنهادات لایحه بودجه سال ۱۳۳۹ مطرح است که قرائت می‌شود.

(پیشنهاد ارباب به شرح زیر قرائت شد)

مقام منیع ریاست مجلس شورای پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به لایحه بودجه کل کشور اضافه شود.

تبصره از محل ۵۰ دینار اضافه بر قیمت بنرین به میزان متناسب به مؤسسات بهداشتی بنادر و جزایر بحر عمان تخصیص داده می‌شود. مهدی ارباب

ارباب - این مربوط به همان تبصره‌ای هست که عرض کردم پنجاه درصد آن را به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی دادند و پنجاه درصد هم بین دستگاه‌ها تقسیم کردند و من استدعا کردم یک سهمی هم برای مؤسسات بهداشتی بندرعباس قائل شوند اگر آقای وزیر بهداری قول بدهند که از این درمانگاه سازمان شاهنشاهی در حاجی‌آباد زودتر تأسیس و احداث می‌شود بنده این تبصره و یک تبصره دیگری که دارم هر دو را پس می‌گیرم (وزیر بهداری - تأسیس خواهد شد) بنابراین پس گرفتم‏.

نایب‌رئیس - پیشنهاد بعد قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری‏ به شرح زیر قرائت شد)

(پیشنهاد می‌نمایم‏ تبصره ذیل اضافه شود. تبصره - دولت مجاز است فارغ‌التحصیلان دوره کامل متوسطه که لااقل اول دو سال در یکی از آموزشگاه‌های خدمات اجتماعی داخلی یا خارجی موفق به اخذ دانشنامه عالی آموزشگاه‌های مزبور

شده باشند که به تصدیق شورای عالی فرهنگ رسیده باشد برای خدمت در کانون اصلاح و تربیت و کارگاه‌ها مربوط به ترتیب زندانیان در حدود اعتبارات مصوب استخدام نماید. عمیدی‌نوری

نایب‌رئیس - آقای عمیدی‌نوری‏

عمیدی‌نوری - یکی از برنامه‌های اصلاحی وزارت دادگستری تربیت زندانی‌ها و اصلاح رفتار و اخلاق آنهاست که در این خصوص لوایحی هم به مجلس شورای ملی تقدیم شد و به تصویب رسید و مؤثر هم در اصلاح حال زندانیان و تربیت آنها واقع شد یک مدارسی هم هست که در آنجا چه در داخل و چه در خارج خدمات اجتماعی تدریس می‌شود اینها تحصیل می‌کنند و تربیت می‌شوند و اینها کسانی هستند که فارغ‌التحصیل مدارس متوسطه هستند و در این مدارس چند سال تحصیل می‌کنند و دیپلم می‌گیرند و ممکن است به تصدیق شورای عالی فرهنگ هم رسیده باشد و این افراد کسانی هستند که برای تربیت زندانی‌ها و تصفیه اخلاق آنها ممکن است مؤثر باشند و به خدمت این کار درآیند چون اجازه‌ای نبود که از این فرد بشود استفاده کرد بنده این پیشنهاد را کردم قبلاً هم به نظر جناب آقای وزیر دارایی و به عرض‌شان رساندم و خودشان هم موافقت فرمودند که از وجود این‌گونه اشخاص استفاده شود این بود توضیح بنده که به عرض رساندم بسته به نظر آقای نخست‌وزیر است‏ (نخست‌وزیر - بنده موافقم)‏

نایب‌رئیس - چون کسی اجازه صحبت در این پیشنهاد نخواسته است. ‏ بنابراین رأی می‌گیریم به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد، پیشنهاد بعد قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری‏ به شرح زیر قرائت می‌شود)

پیشنهاد می‌نمایم در تبصره ۴۶ پس از «ساختمان مدارس» اضافه شود «شهرستان‌ها» عمیدی‌نوری‏

نایب‌رئیس - آقای عمیدی‌نوری‏

عمیدی‌نوری‏ - تبصره ۴۶ مربوط به صرفه‌جویی‌های اعتبارات مستمر بودجه هر سال وزارت فرهنگ است و در پایان خرداد سال بعد تعیین می‌شود در اینجا در تبصره ۴۶ نوشته شده است که این صرفه‌جویی هم به حساب جداگانه منظور خواهد شد که در سال بعد منحصراً به مصرف ساختمان مدارس برسد این مطلب در کمیسیون فرهنگ که بنده هم عضوش هستم مورد بحث واقع شد و در آنجا رفقا عقیده‌شان این بود که حالا که می‌فرمایید صرفه‌جویی‌های امسال در سال بعد مورد استفاده برای مدارس واقع شود چون مدارس شهرستان‌ها بیشتر احتیاج به این استفاده دارند و مخصوصاً ساختمان مدارس شهرستان‌ها ناقص است از این جهت بهتر این است که این اختصاص به مدارس شهرستان‌ها داده شود. آقای وزیر فرهنگ هم در آنجا موافقت فرمودند و فرمودند در مجلس پیشنهاد شود موافقت می‌کنم به این جهت این وظیفه‌ای که بنده در کمیسیون فرهنگ داشتم به عرض رساندم (صحیح است)‏

نایب‌رئیس - کسی اجازه صحبت نخواسته است رأی گرفته می‌شود

به این پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد بعد قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای قنات‌آبادی‏ به شرح زیر قرائت شد)

مقام منیع ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم در تبصره ۳۸ به جای ۵۰ دینار یک ریال مرقوم گردد. سید شمس الدین قنات‌آبادی‏

نایب‌رئیس - آقای قنات‌آبادی

قنات‌آبادی - پیشنهاد بنده راجع به تبصره ۳۸ لایحه بودجه مطروحه است که دولت در نظر گرفته بعد از تصویب این لایحه از هر شیشه نوشابه غیرالکلی یعنی پپسی‌کولا کوکاکولا کانادادرای و انواع و اقسام این کولاها که یادگار دولت گذشته است پنجاه دینار یعنی ده شاهی به عنوان عوارض دریافت دارد البته آقایان محترم مخصوصاً آقایان اعضای کمیسیون بودجه اطلاع دارند که وقتی این آقایان اطلاع پیدا کردند که دولت چنین تصمیمی گرفته و یک تبصره‌ای به همین منظور در لایحه بودجه گنجانیده است مشغول اقدامات شدیدی شدند که من جمله از اقدامات این آقایان عظام این بود که در روزنامه‌ها به عنوان آگهی و اعلامیه یک صورت ریزی دادند از برای خرج هر شیشه‌ای که درست می‌شود و تهیه می‌شود آقایان نمایندگان محترمی که به خارج مسافرت کره‌اند بنده که به اروپا و امریکا نرفته‌ام‏ اما در خاورمیانه که رفته‌ام در تمام ممالک این قسمت این کولاها قیمتش معادل نصف قیمتی است که در ایران هست و این لیستی که این آقایان دادند وقتی آدم خوب می‌خواند و وارد می‌شود معلوم می‌شود که برای این آقایان باید یک چیزی هم به عنوان اعانه گرفت نه این که یکی ده‌شاهی از ایشان بابت عوارض دولت اخذ شود این مجله‌ای که به نظر آقایان می‌رسد مجله نیوزویک است و یک مقاله مفصلی دارد درباره مؤسس کارخانه پپسی‌کولا البته گذشته زندگی ایشان را شرح داده که دوچرخه‌ساز بوده و چه شده و چه شده چه شده و رسیده به اینجایی که چرا این آدم این کارخانه پپسی‌کولا را در یران دایر کرده من به این نکته‌اش کار دارم آقایان نمایندگان من عقیده‌ام این است که در حال حاضر هر کس مطالبی بگوید که در خارج چه دوست و چه دشمن فرق نمی‌کند از این مطالب به ضرر ایران و به ضرر حیثیت ملت ایران سوء‌استفاده بکند این آدم به مملکت ایران دشمن و خائن است‏. در این هیچ تردیدی نیست (صحیح است) صاحب مؤسسه پپسی‌کولا گفته است که چون در ایران همه آب‌ها آلوده بودند به حصبه و انواع و اقسام امراض دیگر من آدم محض رضای خدا این مؤسسه را دایر کردم و مردم ایران از امراض عمومی نجات دادم این جمله است البته من ترجمه‌ای که از این مقاله شده به عرض رساندم چون خودم زبان انگلیسی نمی‌دانم ترجمه‌اش را خواندم اما من روی این مطلب به خصوص نظر داشتم لذا پیشنهاد دادم البته آقایان نمایندگان محترم برای من مجال پیدا نشد که روی بودجه به عنوان موافق صحبت کنم و در پیشنهاد هم مطابق آئین‌نامه مجالی برای این مطالبی که می‌خواهم بگویم نیست و وقت آئین‌نامه به من اجازه نمی‌دهد اما خوب آقایان رأی دادند و می‌دهند به تبصره‌ای که به قیمت گازوئیل اضافه شد از برای توازن در دخل و خرج شرکت ملی نفت بنده به نام حفظ درآمد عمومی مملکت و به نام آن مصارفی که در بودجه مملکت برای این اعتباری که از راه درآمد این عوارض گرفته می‌شود در نظر گرفته شده است از آقایان نمایندگان محترم تقاضا می‌کنم که به این یک ریال رأی بدهند. البته همان‌طوری که ما رأی می‌دهیم به اضافه قیمت گازوئیل که به نفع مملکت هم هست مسلما رأی خواهیم داد به این اضافه عوارض که به مصرف تهیه بیمارستان‌ها برای مسلولین خواهد رسید و این را هم مطمئن باشند آقایان که این صورت ریزی که این آقایان دادند که ما از هر شیشه پپسی‌کولا صد دینار یا سه شاهی استفاده می‌کنیم دروغ محض است. از آن دورغ‌های بسیار بسیار بزرگ است هستند کسانی که وقتی صاحبان این مؤسسات آگهی کرده بودند که کارخانه را از ما بگیرند و هر شیشه‌ای ۵ شاهی به ما بدهند یعنی هر شیشه نوشابه‌ای ۵ شاهی به ما بدهند هستند کسانی که این مؤسسات را بگیرند اداره کنند و برای هر شیشه‌ای ده شاهی به این آقایان بدهند (صارمی - یک قران بدهند) یک قران بدهند به اینها من از آقایان نمایندگان محترم تقاضا می‌کنم به این پیشنهاد رأی بدهند و مطمئن باشند که صددرصد به نفع خزانه دولت و به نفع مردم این مملکت است (صحیح است - احسنت)‏.

نایب‌رئیس - آقایان متوجه باشند که در پیشنهادات بیشتر از ۵ دقیقه وقت ندارید. آقای بزرگ ابراهیمی مخالفید بفرمایید

بزرگ ابراهیمی - بنده از نقطه‌نظر این مالیات و این عوارض پپسی‌کولا و تمام نوشابه‌ها صددرصد موافقم و بیانات همکار محترم خودم را تأیید می‌کنم که یک چنین پیشنهادی دادند شاید در جلساتی که این مسائل پیش آمده است بنده راجع به این کولاها خیلی صحبت کرده‌ام بنده معتقدم که باید یک قران گرفت به شرطی که در قیمت پپسی‌کولا تغییری داده نشود چون تا ما بیاییم یک قران بگذاریم به جای ده‌شاهی و این آقایان هم به قیمت پپسی‌کولا اضافه کنند از جیب مصرف کننده خارج می‌شود اگر آقای پپسی‌کولا و امثالهم می‌گویند که با دادن یک قران از هر بطری ضرر می‌کنیم آقا خیلی کسانی هستند که هم یک قران می‌دهند و هم از این مرغوب‌تر و بهتر می‌سازند بیایند تفویض کنند اینها از گمرک هم معاف هستند من نمی‌دانم چرا این را گفتند تولیدی است خودشان هم بازی در آورده‌اند به هر جهت بنده صددرصد موافقم به شرطی که این قید بشود که به مصرف‌کننده اضافه نشود و تحمیلی به ملت بیچاره نشود (قنات‌آبادی - خیار هم تولیدی است عوارض می‌گیرند) بلی بنده هم می‌گویم گندم تولیدی است و نباید از من چیزی بگیرند خلاصه من به شرطی که به مصرف‌کننده اضافه نشود با این موضوع موافقم‏.

نایب‌رئیس - آقای دکتر شاهکار مخالفید (دکتر شاهکار - عرأیض بنده همین بود که فرمودند یعنی راهی پیدا کنند که تحمیل به مصرف کننده نشود) آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی - بنده از حسن‌نیت آقایان که این طور به فکر دستگاه‌های بهداشتی مملکت هستند و می‌خواهند که از اشخاص به هر ترتیبی شده وجوهی برای بهداشت دریافت شود از طرف خودم و از طرف جناب آقای وزیر بهداری تشکر می‌کنم ولی می‌خواستم به عرض آقایان برسانم که این صورت‌هایی که اینها به ما داده‌اند دو موضوع متضاد است به صورت تفکیک که خواهش می‌کنم توجه بفرمایید این صورت‌ها البته کاملاً صحیح نیست ولی خیلی هم از حقیقت دور نیست اینجا نوشته‌اند که یک شیشه پپسی‌کولا یا کانادادرای سه قران و یک عباسی تمام شود اولاً پیشنهادی که از اینها بگیرند و دانه‌ای دهشاهی به آنها بدهند بنده خودم دادم و به ایشان هم گفتم که من خودم اهل این کار هستم‏. می‌دانید که می‌توانم اداره کنم ولی بیشتر از این دهشاهی هم اینها با وضع فعلی استفاده ندارند آقایان باید مستحضر باشند که هنوز کارخانه‌های اینها ۵ سال نشده که کار می‌کند و گرچه از کارخانه‌شان حقوق گمرکی نگرفتیم ولی از اینها یک حقوق گمرکی از شیشه از در شیشه و از ماده اولیه می‌گریم و بعد هم کارخانه پپسی‌کولا از همه قدیمی‌تر است سال آتیه مالیات شامل حالش می‌شود و مالیات خواهد داد البته اگر بخواهیم این کارخانه‌ها واقعاً به جر این بیفتد اجازه بفرمایید با همان ده‌شاهی موافقت بشود بنده قول می‌دهم اگر باز هم رسیدگی کردیم و دیدیم باز هم محل دارد در سال آتیه پیشنهاد خواهیم کرد که بیشتر گرفته شود ضمناً از این که مدیر پپسی‌کولا یک چنین حرفی زده است بنده می‌گویم که سایر دستگاه‌ها هم هستند کوکاکولا کانادادرای که مردمان تحصیلکرده و خیلی صالحی هستند

و خیلی مردمان شریفی هستند و بنده می‌گویم و یقین دارم که آنها هرگز چنین مطالبی نگفته‌اند البته مجله نیوزویک که از قول مدیر پپسی‌کولا چنین چیزی گفته است که احساسات را جریحه‌دار می‌کند و واقعاً بد حرفی زده است اما آن مؤسسات دیگر مردمان مؤدب و مطیعی هستند چون بنده یک روز همه‌شان را دعوت کردم از یک بعدازظهر تا ۵ بعداز ظهر صحبت کردیم آنها واقعاً همه‌شان مردمان خیلی معظم و مؤقری هستند و به هر نوع پیشنهاد و دستوری که دولت بدهد مطیع هستند این است که جنابعالی هم به همان دهشاهی اکتفا بفرمایید چون اگر کسی مطیع شد حالا برای این که یک تصادفی تولید شده و تحریک شده که چون گفته است آب‌ها آلوده است‏ البته یک کمی آب‌ها آلوده بوده است اما خوب البته همه آلوده نیست ما چشمه‌های پاک و صاف گوارایی داریم و آنها که مطمئناً از این حرف‌ها نزده‌اند و بنده خواهش می‌کنم که در همان دهستان تثبیت بفرمایید چون هر دفعه که تصمیم گرفته شد که این کار بشود به مانع برخورد و اکنون ما توانسته‌ایم در این امور توافق کنیم و البته این تأییدی که آقایان از کار دولت می‌کنند بنده خیلی تشکر می‌کنم اجازه بفرمایید همین ده‌شاهی را از اینها بگیریم و به ملت ایران نشان بدهیم که چطور با همین پول مسلولین را اداره می‌کنند بعدها انشاءالله وقت باقی است (خرازی - آقای وزیر دارایی این را هم بفرمایید که به مصرف‌کننده تحمیلی نشود و به همین قیمت فعلی بفروشند) برایشان میسر نیست که به مصرف‌کننده تحمیل کنند و دلیلش این است که اگر بخواهند به مصرف کننده تحمیل کنند مبلغ خرده می‌شود و فروش آنها نصف خواهد شد و به صورت خرد اصلاً قابل فروش نیست‏. این است که مطمئن باشید به مصرف‌کننده تحمیل نمی‌شود

نایب‌رئیس - آقای قنات‌آبادی به پیشنهادتان باقی هستید یا پس می‌گیرید (قنات‌آبادی - خیر پس نمی‌گیرم) بنابراین رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد بعد قرائت شود.

(پیشنهاد دیگر آقای عمیدی‌نوری‏ به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نمایم تبصره ذیل اضافه شده تبصره اعتبارات ساختمانی سال ۱۳۳۸ فرهنگ و راه و بهداری که از بودجه وزارتخانه‌های مزبور و یا بودجه کل کشور به شهرستان‌ها داده می‌شود تا آخر سال ۱۳۳۹ قابل استفاده و پرداخت است. عمیدی‌نوری‏

نایب‌رئیس - آقای عمیدی‌نوری‏

عمیدی‌نوری - این همان نکته‌ای بود که بنده در تذکرات مربوط به اصل بودجه به عرض رساندم که یک تبصره‌ای در بودجه سال ۳۸ وجود دارد که راجع به اعتبارات وزارت راه و بهداری و فرهنگ است که اعتبارات ساختمانی او که تمام مصرف نمی‌شود در سال بعد منظور بشود در حال حاضر دربودجه سال ۳۸ این عمل شده و به همین جهت اعتباراتی که از سال ۳۷ مانده بود در سال مصرف شد و نتیجه‌اش این شد که درمانگاه‌های نیمه‌کاره یا ساختمان‌های مدارس و راه‌ها نیمه‌کاره نماند چون ساختمان‌ها و درمانگاه‌های نیمه‌کاره را برف و باران ازبین می‌برد و راه‌های نیمه‌کاره هم بی‌مصرف می‌ماند چون یک ماده‌ای هست در قانون محاسبات عمومی بودجه هر سال حداکثر تا خرداد سال بعد قابل استفاده است وقتی به خرداد سال بعد رسید اگر استفاده نشد آن پول بر می‌گردد به خزانه و این اشکال را بنده از دوره ۱۸ متوجه بودم و مجلس شورای ملی هم توجه داشت و حتی در خود مجلس یک دفعه یک قانونی گذشت که اعتبارات قبلی راه و فرهنگ و بهداری در سال بعد مصرف شود و این سابقه سبب شد که در بودجه سال ۳۸ این تبصره قید شد. چون تبصره‌های لایحه بودجه دو جور است یکی تبصره‌هایی است که دوره اجرایش محدود است به دوره بودجه یکی هم تبصره‌هایی است که مادم که لغو نشده به قو خود باقی است و این تبصره تبصره ۱۵ قانون بودجه امسال است که البته با انقضای سال و تصویب این قانون جدید موضوع آن منتفی می‌شود متأسفانه این تبصره ضمیمه این قانون نیست‏. خیال می‌کنم از نظر مصالح مملکت مصلحت این است که جناب وزیر دارایی موافقت بفرمایند که این اعتبارات برای سال مصرف شود حالا بنده نمی‌دانم نظرشان چیست ولی امیدوارم که قبول بکند البته بنده یک چیزی در این بودجه دیدم یک اعتباری به عنوان اعتبارات انتقالی دارند و ممکن است که بفرمایند که از آن اعتبارات انتقالی می‌شود مصارف نیمه‌کاره را تأمین کرد اگر این مطلب تأمین بشود بنده عرضی ندارم اما اگر ما بودجه مربوط به خودش را که وجود دارد از آن استفاده نکنیم و بگوییم برگردد به خزانه و از رقم دیگری به عنوان اعتبارات انتقالی استفاده شود این کار چه لزومی دارد در حالی که این وزارتخانه‌های فرهنگ و بهداری و راه عادت کرده‌اند از همان بودجه‌های قبلی استفاده می‌کنند. حالا بسته به نظر خودتان است منظور ما این است که کارهای نصفه‌کاره راه و بهداری و فرهنگ از نظر این قانون محاسبات عمومی اگر تا آخر خرداد سال بعد استفاده نشده است متوقف نماند این نظر تأمین شود بنده عرضی ندارم.

نایب‌رئیس - آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی - بنده دیروز هم ضمن عرایضی که کردم عرض کردم که دولت مصمم است که لایحه تفریغ بودجه را روز آخری که بودجه به تصویب نهایی می‌رسد تقدیم بکند این پیشنهادی که آقای عمیدی‌نوری دادند اشکالی دارد و باعث می‌شود که حساب‌های وزارتخانه‌ها برنگردد به خزانه علت آن هم که در قانون محاسبات عمومی یک همچو پیش‌بینی شده است که اعتبارات هر سال تا آخر خرداد بیشتر قابل پرداخت نباشد به همین علت است که اسنادش به موقع به اداره رسیدگی و تمرکز حساب‌ها برسد و بعداً برود به دیوان محاسبات رسیدگی بشود و لایحه تفریغ بودجه داده شود به همین دلیل دو سال است که در بودجه یک اعتبار انتقالی هست شماره ۱۳۳ شانزده میلیون تومان اعتبار انتقالی که نوشته شده است که اگر تعهداتی وزارتخانه‌ها قبل از خاتمه سال بکند تا ۳ ماه اول سال نتواند پرداخت کنند این اعتبارات را از محل اعتبار انتقالی پرداخت می‌کنند و نظر جناب آقای عمیدی‌نوری کاملاً تأمین است آن هم که دیده شد مال فرهنگ بنده یقین دارم که از محل اعتبار انتقالی چیزی باقی نمی‌ماند ولی مال راه و بهداری چون درآمدهای زیاد امسال برای اولین دفعه در اختیار این وزارتخانه گذاشته شده است وزارت راه ۲۵ میلیون قرضه و گازوئیل وزارت بهداری مشروبات غیرالکلی و یک چیزی هم از رسومات که جای توضیحش اینجا نیست اینها محل دارند که ساختمان‌های‌شان را به موقع تمام کنند و اگر خواستند از اعتبارات انتقالی استفاده کنند حتماً پرداخت می‌شود به شرط این که قبلاً به وزارت دارایی اطلاع بدهند که آنقدر تعهد کرده‌اند تا آخر سال اگر احیاناً کارشان به خرداد بکشد و اعتبار پیدا نشد ما بتوانیم بپردازیم‏.

نایب‌رئیس - آقای عمیدی‌نوری در پیشنهادتان باقی هستید.

عمیدی‌نوری - بنده خیال می‌کنم با این توضیحی که دادند و در صورت‌مجلس هم قید است امیدواریم که این کارهای نیمه‌کاره باقی نخواهد ماند و بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم‏.

نایب‌رئیس - پیشنهادات قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای امید سالار به شرح ذیل قرائت شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نمایم‏ تبصره ذیل به عنوان تبصره ۵۷ به قانون بودجه سال ۳۹ اضافه شود.

تبصره - انجمن‌های شهر و شهرداری‌ها به قائم‌مقامی انجمن شهر پس از تصویب وزارت کشور می‌تواند از اراضی متعلق به شهرداری آن مقدار که برای تأسیسات خیریه و درمانی مورد احتیاج شیروخورشید سرخ ایران است به رایگان واگذار نمایند و همچنین اراضی متعلق به شهرداری‌ها که در حال حاضر در تصرف شیر و خورشید سرخ ایران است و در آن ساختمان‌هایی از طرف سازمان مزبور بنا شده به ملکیت آن واگذار می‌شود. امید سالار

رئیس - آقای امید سالار

امید سالار - بنده خیال می‌کنم که در کشور پهناور ایران هیچ استان و شهرستان و بخش و نقطه دور افتاده‌ای نیست که در مواقع قهر طبیعت و سختی از مساعدت‌های ذی قیمت این سازمان استفاده نکرده باشد. آقای مخبر محترم در صفحه ۶ مقدمه بودجه تقریباً نصف صفحه را اختصاص داده‌اند به عملیات و اقدامات این سازمان و در آنجا گفته شده است که این سازمان ۲۵۲ مریض‌خانه و زایشگاه و پرورشگاه و شیرخوارگاه در این مملکت تأسیس کرده است و حق این است که از طرف دولت بسیار حقیقت بین جناب آقای دکتر اقبال مورد و عنایت واقع شود و بنده اضافه می‌کنم توضیحات آقای مخبر محترم که این سازمان قدیمی‌ترین سازمان و مؤسسه‌ای است که در ایران از سال ۱۳۰۲ تحت ریاست عالیه اعلیحضرت فقید تأسیس شده است و در طول عمر ۳۶ ساله‌اش که مشغول خدمت هست همیشه به درد مستمندان رسیده است و تقریباً کمتر فردی از افراد مملکت هست که مستقیم یا غیرمستقیم در موارد لازمه از همدردی‌های این مؤسسه استفاده نکرده باشد و الآن هم که تحت توجهات و ریاست عالیه والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی این سازمان کار می‌کند با زحمات شبانه‌روزی معظم‌له با بهترین وضع و ترتیبی امور این مؤسسه اداره می‌شود. تقاضا می‌کنم که با قبول این پیشنهاد کمکی به این مؤسسه خیریه که از هرجهت مورد استفاده است بفرمایند

نایب‌رئیس - آقای خرازی‏ (خرازی - بنده موافقم‏) آقای مهدی ارباب (مهدی ارباب - بنده موافقم‏) آقای صارمی (صارمی - بنده هم موافقم) پس رأی گرفته می‌شود منتهی برای توجه بیشتر آقایان یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای امید سالار مجدداً به شرح سابق قرائت شد)

نایب‌رئیس - آقای نخست‌وزیر فرمایشی دارید بفرمایید.

نخست‌وزیر - بنده می‌خواستم تقاضا کنم که سازمان شاهنشاهی را هم اضافه کنند جون درمانگاه‌هایی دارند.

امید سالار - بنده موافقم‏ که سازمان شاهنشاهی هم اضافه شود.

صارمی - بنده یک اصلاحی مختصر عبارتی دارم اگر اجازه بفرمایید عرض کنم‏.

نایب‌رئیس - بفرمایید.

صارمی - این عبارت مفهومش این است که اگر در شهری انجمن شهر باشد و تصویب بکند انتقال را باز هم تصویب وزارت کشور لازم است می‌گوید انجمن‌های شهر یا شهرداری‌ها به تصویب وزارت کشور در صورتی که اگر انجمن شهر تصویب کند تصویب وزارت کشور دیگر لازم نیست و در قانونی هم که اخیراً در مجلس مطرح است نظر این است که وقتی انجمن شهر عملی را انجام داد و تصویب کرد دیگر حق وتویی برای وزارت کشور نباشد مگر در مواردی که آن انجمن نباشد به قائم‌مقامی از طرف این انجمن وزارت کشور اقدام بکند عبارت را طوری اصلاح بفرمایید که رفع این توهم و اشکال بشود که با قانونی هم که بعداً برای انجمن شهرها در مجلس تصویب می‌شود تعارض پیدا نکند.

نایب‌رئیس - پس با آن اضافه‌ای که آقای نخست‌وزیر کردند و با این اصلاحی که گفته شد رأی گرفته می‌شود آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

(پیشنهاد دیگر آقای امید سالار به شرح ذیل قرائت شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

خواهشمند است مقرر فرمایید تبصره ذیل به عنوان تبصره ۵۷ به ماده واحده بودجه اضافه شود تبصره ۵۶ هیچ یک از وزارتخانه‌ها و ادارات کل و بنگاه‌ها و مؤسسات دولتی حق ندارند در سال ۱۳۳۹ اتومبیل جدید خریداری نمایند (به استثنای ماشین‌های باری کوچک و بزرگ که مورد استفاده امور عمرانی می‌باشد) و اقلامی که به این عنوان جزو ارقام بودجه ذکر شده حذف می‌شود و همچنین پرداخت هر نوع فوق‌العاده و خرج سفر به مأمورین دولتی که از تاریخ ۲۵ اسفند هر سال تا ۱۵ فروردین سال بعد به عنوان مأموریت مسافرت می‌کنند ممنوع و نیز کارمندان یا نمایندگان دولتی که به هر عنوان از طرف مقامات خارجی برای مطالعاتی به خارج از کشور دعوت می‌شوند و خرج توقف آنها از طرف دعوت کننده پرداخت می‌شود حق دریافت خرج سفر و فوق‌العاده نخواهند داشت. امید سالار

نایب‌رئیس - آقای امید سالار بفرمایید

امید سالار - این پیشنهاد بنده شامل سه قسمت بود یکی مربوط به ماشین‌های جدید چنانچه ضمن احصائیه‌های گمرکی هم ملاحظه فرموده‌اید یک قسمت مهم واردات کشور ما را الآن ماشین‌های مختلف سواری و لوکس تشکیل می‌دهد و این تنوع ماشین‌ها عرض می‌کنم در تهران شاید از اغلب شهرها و حتی پایتخت‌های ممالک دنیا زیادتر است (نخست‌وزیر - آنها ماشین می‌سازند) در اغلب شهرها هم همین‌طور که جناب آقای نخست‌وزیر فرمودند تقریباً نمی‌توانم بگویم همه‌اش ولی شاید بیش از ۸۰ درصد آن از مصنوعات خودشان است البته آنها دارند و ما نداریم این صحیح است ولی بنده عرض می‌کنم که اگر دولت پیشقدم بشود یک مقداری از این ماشین‌ها را نخرد شاید ما مردم هم تأسی کنیم و در اثر این تأسی از واردات کم بشود که علاوه بر صرفه مادی و بیرون نرفتن ارز مملکت به خارج از نقطه از نظر حفظ جان یک عده مردم هم مفید است زیرا که الآن ترافیک واقعاً در تهران کار مشکلی شده است و یکی از مشکلات اساسی را که ایجاد کرده است پیش نمی‌آید بنده عجله می‌کنم در عرایضم.

قسمت دوم پیشنهاد بنده راجع به مأموریتی است که بعضی از مأمورین دولتی در ایام نوروز به عنوان آن به خارج می‌روند البته همان‌طوری که آقایان می‌دانند در هنگام عید و ایام نوروز و فروردین نقاط جنوبی کشور پهناور ایران خیلی باصفا و دل‌انگیز است و یک عده از آقایان تشریف می‌برند برای گردش و بعد به عنوان مأموریت خرج سفر و فوق‌العاده می‌گیرند.

نخست‌وزیر - سال گذشته قدغن بود امسال هم قدغن است. ‏

امید سالار - با توضیح آقای نخست‌وزیر بنده به نام یک نماینده ملت تشکر می‌کنم این قسمت را پس می‌گیرم چون تصریح فرمودند که قدغن است و بنده هم غیر از این نظری نداشتم و از دولت واقعاً حقیقت‌بین و روشن‌بین جناب آقای دکتر اقبال جز این انتظاری نیست.

قسمت سوم که امیدوارم مورد توجه و عنایتشان واقع شود این است که در خارج بنده مشاهده کرده‌ام یک چند نفر از آقایان نماینده دولت از طرف مؤسسات یا مقامات خارج دعوت می‌شوند برای مشاهده یا مطالعه نسبت به امورات صنعتی یا امورات فلاحتی یا کارهای دیگر خوب آقایان تشریف می‌برند و از طرف دعوت‌شونده هزینه توقف و سفر اینها پرداخته مشو حقوق‌شان را هم اینجا می‌گیرند برای خرج خانواده‌شان دیگر پرداخت خرج سفر و فوق‌العاده به این قبیل آقایان معنی ندارد خواهش می‌کنم که به این موضوع توجه بفرمایند که واقعاً مورد تشکر بنده واقع خواهد شد.

نایب‌رئیس - آقای وزیردارایی‏

وزیر دارایی - پیشنهاد جناب آقای امیدسالار شامل سه قسمت بود که خوشبختانه یک قسمتش را با علم این که جناب آقای نخست‌وزیر بخشنامه‌اش را به وزارتخانه‌ها فرستادند و دیروز هم به وزرات دارایی رسید و امر فرموده‌اند که از تاریخ بیستم اسفندماه تا ۱۵ فروردین سال آتیه کسی به مأموریت نرود و حتی بدون هزینه سفر هم کسی را نفرستیم منتفی شد (امیدسالار - احسنت به آقای نخست‌وزیر) به جنابعالی هم احسنت که این را فرمودید ولی در قسمت ماشین امروز یک وسیله‌ای است برای زندگی مردم که نمی‌شود گفت دیگر ماشین جزو اشیا لوازم لوکس است قبل اجازه خرید ماشین را دادند به کمیسیون بودجه مجلس شورا و آقایانی که در آن کمیسیون بودجه مخصوصاً جناب آقای بهبهانی که رئیس کمیسیون بودند بنده دیدم که آنقدر در زحمت و فشارند همچون که پیشنهاد یک اتومبیل می‌رسید به جز موافقت هیچ رأی نبود و گفته می‌شد که اتومبیل فلان کس است اگر تصویب نشود فلان می‌شود ولی بنده به آقایان خبر می‌دهم من باب بک وزیر که امسال که با اجازه جناب آقای نخست‌وزیر بود میزان خرید اتومبیل به نسبت سال‌های پیش بنده بتوانم بگویم در حدود صدی ۴۵ و اگر کاملاً با دقت بخواهیم بگوییم صدی ۴۰ پایین آمده و در بودجه تفصیلی و خرج شده سال ۳۷ و ۳۸ که می‌آید خدمت آقایان اقلام زیز نشان داده می‌شود و اما این که فرمودند اگر دولت یک نوع ماشین بخرد مردم هم یک نوع خواهند خرید اولاً ماشین‌های دولت یک نوع خواهد شد ولی هر کاری که دولت می‌کند مردم سرمشق نمی‌گیرند کما این که دولت به تصدیق آقایان کارمندانش را د یک وضع صرفه‌جویی نگاه می‌دارد ولی متأسفانه آنهایی که متمول هستند هیچ وقت صرفه‌جویی نمی‌کنند و از این کارهای دولت نمونه‌برداری نشده ولی موضوع ماشین به اندازه لزوم و ترتیب ماشین‌ها را هم و بنده در کمیسیون بودجه عرض کردم و ماشین‌ها را به ترتیب واگذاری خواهیم داد مثل همان عملی که ارتش و ژاندارمری کردند و نتیجه بسیار مطلوب هم گرفته شده و سه نوع ماشین هم بیشتر نیست ماشین کوچک و متوسط و بزرگ و همه ساله هم واگذاری خواهیم کرد اما موضوع سوم راجع به هزینه و فوق‌العاده مأمورین که به خارج می‌روند مطمئن باشند در مقابل هر مأموری که به خارج می‌رود یک تصویب‌نامه صادر می‌شود و تمام تصویب‌نامه را هم وزارت دارایی امضا می‌کند هر مأموری که برای کمیسیون‌های بین‌المللی می‌رود یک بلیط توریست تا مدیرکل و معاونین و وزرا هم یک بلیط درجه ۱ بهشان می‌دهند به عنوان فوق‌العاده روزانه در صورتی که دعوت بشوند طبق مقررات قانونی ۳/۱۹ دلار داده می‌شود و این هم برای هر نفر به خصوص یک تصویب‌نامه صادر می‌شود و غالباً در هیئت دولت روی آن بحث می‌شود و آقایان جلوگیری می‌کنند و حتی جناب آقای نخست‌وزیر دستور داده‌اند کمتر از وزارتخانه‌ها بروند مگر در مؤسسات بین‌المللی که ناگزیر هستیم نماینده داشته باشیم و بایستی بروند و جنابعالی مطمئن باشید تا بنده وزیر دارایی هستم دیناری از این لحاظ حیف و میل نخواهد شد و چون بنده وزیر دارایی هستم و مجبور هستم این چیزها را خودم جلوگیری کنم خیلی خوشوقتم از پیشنهاد جنابعالی ولی عملاً جلوگیری می‌شود و استدعا می‌کنم جنابعالی هم پیشنهادتان را مسترد بفرمایید.

نایب‌رئیس - آقای امید سالار در پیشنهادتان باقی هستید؟

امیدسالار - با توضیحی که جناب آقای نخست‌وزیر و آقای وزیر دارایی دادند برای این که نظر بنده تأمین شده است پس می‌گیرم.

نایب‌رئیس - پیشنهاد بعد قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای دکتر شاهکار به شرح زیر قرائت شد)

(ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نمایم‏ تبصره ۵۲ به طریق زیر اصلاح شود: قانون منع مداخله مصوب ۲۹ دی ماه ۱۳۳۷ مشمول فروش کارخانجات دولتی به بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران نخواهد شد دکتر شاهکار)

نایب‌رئیس - آقای دکتر شاهکار

دکتر شاهکار - عرض کنم که صبح در خواندن تبصره فارسی یکی دو تعبیر مختلف شد که دو تعبیر دو این معنای مختلف داشت و بعد به جناب آقای وزیر صنایع و معادن که عرض کردم معلوم شد نظر ایشان هم تقریباً همان‌طور بود که به عبارت صریح روشن بسیار ساده فارسی آقای فلیکس آقایان پیشنهاد کردند ولی متأسفانه مورد توجه واقع نشد. منظور از این تبصره این است که کارخانجاتی را که دولت می‌فروشد به بانک صنعتی و معدنی که بانک صنعتی و معدنی به وسایل مقتضی بفروشد قانون منع مداخله که فقط معنایش عبارت از منع دخالت وکلای دادگستری است در محاکم و لاغیر این قانون شامل بانک صنعتی و معدنی از نظر خرید کارخانجات نشود اگر مفهوم و معنی این است بنده استدعا می‌کنم عنایت بفرمایید آن تبصره‌ای که هیچ تغییر داده نشده به این عبارت برگردد و تبدیل شود. بنابراین همان‌طور که آقای مهندس هدایت امر فرمودند بنده تبصره دولت را می‌خوانم و تبصره پیشنهادی خودم را هم می‌خوانم دولت این طور پیشنهاد می‌کند: که فروش کارخانجات دولتی به بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران به منظور فروش مجدد آن کارخانجات توسط بانک مزبور به اشخاص و شرکت‌ها مشمول مقررات قانون منع مداخله وزرا و نمایندگان مجلسین و کارمندان در معاملات دولتی و کشوری مصوب ۲۳ اسفند ماه ۱۳۳۷ نخواهد بود. از این عبارت این‌طور استنباط شد که جناب آقای فلیکس آقایان فرمودند که نمایندگان مجلسین محرومند بنده با تأیید این قسمت عرض می‌کنم استثنایی در قانون نگذارید اگر هم منظور دولت صرفاً این است که قانون منع مداخله که در اجرایش به اولین اشکال عملی برخوردند و دومی و سومی خواهد آمد و علی می‌ماند و حوضش یعنی دکتر شاهکار می‌ماند و حوضش اگر منظور این است پس به این صورتی که بنده تقدیم کردم اصلاح بفرمایید که قانون مصوبه اسفند ماه ۳۷ و مقررات آن قانون مشمول فروش کارخانجاتی که دولت به بانک صنعتی و معدنی ایران می‌فروشد نخواهد شد این پیشنهاد بنده بود. (احسنت)

نایب‌رئیس - پیشنهاد مشابهی هم رسیده است که قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌نماید تبصره ۵۲ این طور اصلاح شود:

تبصره ۵۲ - بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران از نظر خرید کارخانجات دولتی و همچنین فروش آن کارخانجات به اشخاص و شرکت‌ها مشمول مقامات قانون منع مداخله وزرا و نمایندگان مجلسین و کارمندان و معاملات دولتی و کشوری مصوب بیست و نهم دی ماه ۱۳۳۷ نخواهد بود. عمیدی‌نوری‏

نایب‌رئیس - آقای بزرگ ابراهیمی مخالفید بفرمایید.

دکتر شاهکار - مشابه نیست آقای رئیس بزرگ ابراهیمی خیلی معذرت می‌خواهم که مجبور شدم با نظر استاد محترم خودم آقای دکتر شاهکار مخالفت کنم (یکی از نمایندگان - استاد شما کی است؟) آقای دکتر شاهکار استاد حزبی بنده و عضو کمیته مرکزی هستند خواستم تمین کنم این را طوری مربوط نفرمایید که فردا خواهند گفت آقایان نشستند گفت‌وگو کردند برای خرید کارخانجات دولت (دکتر شاهکار - مال من به عکس است) بفرمایید مشمول نخواهد بود (دکتر شاهکار - مال من درست به عکس است) بانک صنعتی می‌تواند بخرد اما بنده و آقا حق نداریم او را بخریم برای این که فکر دولت هم تأمین بشود یعنی یک عده‌ای از این کار استفاده کنند سهامش را برای مستخدمین جز دولت بگذارید چون الآن اگر به طبقه مستخدم یک کمک دولتی بدهند این دلسوزی‌ها را کمتر برایشان می‌کنیم با این که همه ما معتقدیم این جماعت زحمتکش و این مرمان خدمتگزارند مرمانی هسند فهمیده و تبث روشنفکر مملکت هشتاد درصدش مستخدم دولت هستند می‌گوییم بیاییم ماها محروم بمانیم همان‌طوری که جناب آقای دکتر می‌فرمایند معذرت می‌خواهم برای طبقات تا مدیر کل‌ها و رؤسا را منع کنید ولی برای مازاد آن یعنی مستخدمین رتبه ۲ و رتبه ۳ و رتبه ۱ اگر توانست صد تومان پیدا کند بتواند از این سهام بخرد این چه مانعی خواهد داشت‏. بنده عقیده‌ام این است جناب آقای رئیس دولت و وزیر دارایی تا اینجا را موافقت بفرمایند که مأمورین دولت تا رتبه ۵ و ۶ مجاز باشند برای خریداری کردن و مازاد و مافوق آنها از این عمل مثل نماینده مجلس شورای ملی محروم باشند اگر این کار را بکنید هم به یک طبقه زحمتکش کمک کرده‌اید و هم خودمان محروم مانده‌ایم این بود علت مخالفت و عرض بنده (صحیح است - احسنت)

نایب‌رئیس - آقای دکتر دادفر

دکتر دادفر - بنده هم تصور می‌کنم اصلاح عبارتی که جناب آقای دکتر شاهکار فرمودند منظور قانون را کاملاً روشن می‌کند و تبصره ۵۲ به این ترتیب خیلی مبهم است و می‌شود آن را هزار جور تغییر و تفسیر کرد با ترتیب قبلی که نوشته شده می‌شود این طور تعبیر کرد که دولت فقط می‌تواند این کارخانجات را بفروشد و لاغیر باز این تبصره را می‌شود تعبیر کرد که بانک صنعتی و معدنی هم می‌تواند به مشمولین قانون منع مداخله بفروشد و مانعی ندارد و باز می‌شود عکس این را هم تفسیر کرد که منحصر است و نمی‌تواند به این ترتیب اگر نظر دولت و این قانون این طور است که بانک صنعتی مشمول این چند بند منع مداخله که گفته است وزرا و نمایندگان و کارمندان و چه و چه نباشد همین پیشنهاد آقای دکتر می‌شود مثل این که این بانک صنعتی که اکثریت سرمایه‌اش مال دولت است در این مورد مثل بانک خصوصی می‌ماند باید نوشت بانک صنعتی مشمول قانون منع مداخله نیست به این ترتیب چون روش است و منظور را تأمین می‌کند و تولید ابهام نمی‌کند بنده هم با پیشنهاد آقای دکتر شاهکار موافقم.

نایب‌رئیس - آقای وزیر بازرگانی

وزیر بازرگانی (منصور) - بنده خواستم تقاضا کنم آقایان توجه بفرمایند به نظر بنده موضوع وضع بانک توسعه صنعتی و نظر دولت در تقدیم این تبصره درست برای آقایان روشن نیست بانک توسعه صنعتی و معدنی که به وسیله این دولت و وسیله این دولت تأمین شده یک بانک دولتی نیست یک بانک خصوصی است دولت برای این که صنایع این مملکت را تشویق بکند برای این که اعتبارات کافی در اختیار کسانی که می‌خواهند سرمایه‌گذاری کنند و در امر صنعتی و معدنی تشویق بکند به وسیله دولت این بانک تأسیس شد با سرمایه خصوصی دولت برای کمک به این بانک به این بانک وام داده یک نفر از نمایندگان مبلغش چقدر است مبلغش را آقایان تصویب فرمودید شصت میلیون تومان برای مدت سی سال که از سال پانزدهم استهلاک خواهد شد. به این جهت به هیچ وجه من‌الوجوه شامل یک مؤسسه دولتی نخواهد بود ولی قانون منع مداخله در صورتی که در طول زمان یک نفر پنج درصد سهام این شرکت را بخرد و این جز آن عده‌ای از مأمورین باشد که این قانون شاملش می‌شود برای خاطر داشتن پنج درصد سهام در این بانک یک نظر صحیح دولت را برای فروش کارخانجات دولتی نقض می‌کند این تبصره برای کسب اجازه قانونی این موضوع است یعنی آقایان توجه بفرمایند دولت کارخانجاتی را که می‌خواهد بفروشد یک قسمت از کارخانجات را این بانک خریداری خواهد کرد هیچ مانعی ندارد بانک خصوصی است از دولت می‌خرد و به هیچ وجه شامل قانون منع مداخله نخواهد شد بعضی از کارخانجات هست که این بانک مستقیم نمی‌خرد بلکه وسیله فروشش به مردم خواهد شد این تبصره برای کمک است به وضع بانک که برای خاطر یک دو سه سهم میلیون‌ها تومان سرمایه دولت را معطل نگذارد در واقع بانک وسیله فروش این کارخانجات باشد به نظر بنده این تبصره که در قانون بودجه تقدیم شده با همان رویه‌ای که تدوین و تقدیم شده و آن اصلاحی که آقای دکتر شاهکار کردند منظور دولت را تأمین نمی‌کند و بنده از طرف دولت خواهش می‌کنم که این تبصره تصویب بشود (یکی از نمایندگان - تصویب شده) و یک عمل مفید دولت در فروش کارخانجات برای یک مسائل خیلی کوچک قانونی معوق نماند.

نایب‌رئیس - آقای وزیر صنایع و معادن‏

وزیر صنایع و معادن - اینجا دو پیشنهاد یکی از طرف جناب آقای دکتر شاهکار و یکی از طرف جناب آقای عمیدی‌نوری مطرح است البته پیشنهاد آقای دکتر شاهکار قسمت اول آن عین پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری است ولی یک مطلبی اضافه دارد پیشنهاد جناب آقای عمیدی‌نوری که به عقیده بنده بهتر است و نظر دولت را بهتر تأمین می‌کند می‌خواستم استدعا کنم که حضرتعالی موافقت بفرمایید که همان پیشنهاد جناب آقای عمیدی‌نوری مطرح و رأی گرفته شود پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری این است بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران از نظر خرید کارخانجات دولتی و همچنین فروش آن کارخانجات به اشخاص مشمول مقررات قانون منع مداخله وزرا و نمایندگان مجلسین و کارمندان در معاملات دولتی مصوب ۲۲ دی ماه ۳۷ نخواهد بود عرض کنم این بانک یک بانکی است که در واقع بانک شخصی است و هیچ کاری در واقع نمی‌تواند با دستگاه دولت داشته باشد جز مقرراتی که بانک بین‌الملل و بسال اف موافقت کردند که به او وام بدهند یکی این بود که مطابق بانک‌های معمولی کار بکند اگر تابع مقررات دولتی و رسمی بشود اینها به این بانک وام نخواهند داد. این یک مطلبی است که به تصویب مجلس رسیده است این بانک یک بانک کاملاً شخصی است وجوهی که دولت به او داده است وجوهی است که به عنوان وام به او داده است بعد پس می‌گیرد اما قانونی که گذشته است الآن طوری است جناب آقای مهندس رزم آرا از طرف دولت در آن بانک ناظر هستند و چون نظارتی دارد دولت در آن بانک از این جهت مشمول قانون شده است و برای این که بتواند عملیات بانکی‌اش را آزادانه انجام بدهد و گرفتاری ایجاد نکند این عدم شمول او را باید آقایان تصویب بفرمایند.

نایب‌رئیس - آقای دکتر شاهکار موافقید که پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری مطرح شود؟

دکتر شاهکار - متأسفانه خیر به عنوان مخالف با آن پیشنهاد عرایضی عرض خواهم کرد.

عمیدی‌نوری - اگر پیشنهاد آقای دکتر شاهکار رأی گرفته شود در صورتی که تصویب شود بنده صرف‌نظر می‌کنم‏

نایب‌رئیس - پیشنهاد آقای دکتر شاهکار مجدداً قرائت می‌شود.

(به شرح سابق قرائت شد)

رأی گرفته می‌شود پیشنهاد آقای دکتر شاهکار ...

دکتر بینا - اصلاً نمی‌دانم چیست؟

دولت‌آبادی - دولت باید بگوید این پیشنهاد برای انجام مقصودش کافی است یا خیر؟

نایب‌رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر شاهکار آقایان موافقین قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم تبصره ۵۲ این طور اصلاح شود:

تبصره ۵۲ - بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران از نظر خرید کارخانجات دولتی و همچنین فروش آن کارخانجات به اشخاص و شرکت‌ها مشمول قانون منع مداخله و وزرا و نمایندگان مجلسین و کارمندان در معاملات دولتی و کشوری مصوب بیست و نهم دی ماه ۳۷ نخواهد بود. عمیدی‌نوری

نایب‌رئیس - آقای عمیدی‌نوری

عمیدی‌نوری - آقایان توجه دارید چون دیرزمانی نگذشته از قانون منع مداخله کارمندان که در آن قانون منع شده است معاملاتی که دولت می‌کند از نظر ورود در مناقصه و مزایده با دیگران و به همین جهت با توضیحاتی که جناب آقای وزیر صنایع دادند موضوع خرید کارخانجات از طرف بانک صنعتی که از دولت می‌خواهد بخرد مورد اشکال واقع شده و برای رفع این اشکال این تبصره‌ای که دولت آورده در قانون گذاشته‌اند. تبصره این است فروش کارخانجات دولت به بانک صنعتی و همین طور فروش مجدد آن کارخانجات توسط بانک مزبور به اشخاص و شرکت‌ها مشمول قانون منع عاملات نیست و از این تبصره این طور استنباط می‌شود که هم خریدی که خود بانک توسعه صنعتی و معدنی می‌خواهد از دولت بکند و هم فروش‌هایی را که می‌خواهد بکند موضوع در قانون معاملات خارج باشد یعنی هر کسی بتواند در این معاملات به صورت آزاد وارد شود و خریداری کند بنده مخالف این فکر بودم صبح هم عرض کردم دلیل من این است که قانونی که پارسال گذشته و در مطبوعات خارج و داخل مملکت منعکس شد که ما می‌خواهیم اعمال نفوذ مأمورین دولت

در معاملات بشویم این قانون نمی‌بایستی به این زودی رخنه بردارد و فقط یک چیزهای کوچکی بماند و این به همان منطقی شبیه است که آقای دکتر شاهکار فرمودند که به جای علی و حوض دکتر محمد شاهکار مانده که نمی‌تواند وکالت دادگستری بکند بنابراین دولت هم می‌گوید که من برای این که کارخانجات را بانک صنعتی از دولت بخرد دچار مشکل شده‌ایم. (صدرزاده - چرا) اشکال این است که می‌گوید افرادی که در بانک صنعتی هستند این افراد مأمورین دولت هستند قسمت خرید این عده از مأمورین دولت از دولت کارخانجاتی را ایجاد اشکال کرد (صارمی - دولت هم سرمایه دارد) این اشکالش است ما باید رفع اشکال کنیم ما برای رفع این اشکال چه گفتیم پیشنهاد شده است که بانک صنعتی و معدنی ایران از نظر خرید کارخانجات دولتی و همچنین فروش آن به اشخاص و شرکت‌ها مشمول مقررات نیسند من چه چیز از این تبصره می‌فهمم اگر استنباط من صحیح نیست من آماده‌ام هر پیشنهاد اصلاحی را جناب آقای دکتر امیر حکمت بپذیرم بنده معتقدم که اگر تبصره این جور تصویب شود بانک صنعتی مشمول این جور معاملات نیست از نظر خرید و فروش ما افراد دیگری مثل وزیر وکیل کارمندان دولت شمولشان از بین نمی‌رود و خیال می‌کنم این تبصره به این کیفیت که جناب آقای وزیر محترم صنایع و معادن هم قبول فرمودند رفع مشکل‌شان را از نظر بانک می‌کند من موافقم اما من نمی‌خواهم راجع به مشمولیت وزیر وکیل و سناتور در این‌گونه معاملات متزلزلی پیش بیاید این تبصره من است مخصوصاً این اولین قانونی است که بعد از آن قانون که پارسال گذشه می‌گذرد و از مجلس شورای ملی می‌گذرد و ممکن است بعضی‌ها خیال کنند که بعضی از نمایندگان موافقند که در این‌گونه معاملت دخالت کنند و من علم دارم که هیچ کس نمی‌خواهد در این‌گونه معاملات دخالت کند (صحیح است) اگر به این کیفیت تصویب کنید هم نظر دولت تأمین می‌شود که اشکال رفع می‌شود و هم نظر ما را تأمین می‌کند مع‌هذا اگر تصور می‌فرمایند که جمله بعدیش اشکال دارد بنده موافقم که آن اشکال را اصلاح کنید.

نایب‌رئیس - آقای وزیر دادگستری‏

وزیر دادگستری - بنده از آقایان نمایندگان محترم مخصوصاً جناب آقای دکتر شاهکار و جناب آقای عمیدی‌نوری استدعا می‌کنم توجه بفرمایید توضیحی که بنده می‌دهم اگر تبصره پیشنهادی دولت نظر آقایان را تأمین می‌کند اجازه بفرمایند که همان باشد عرض می‌کنم منظور معلوم است در خارج هم گفته شده به هیچ وجه نظر دولت نبود نمایندگان محترم هم این نظر را ندارند که این کارخانجات را که می‌فروشند به اشخاصی که مشمول قانون منع مداخله هستند بفروشند (صحیح است) (دکتر شاهکار - نظر دولت این است آقای وزیر صنایع این را می‌گویند) اجازه بفرمایید اینجا دو معامله صورت می‌گیرد یکی انتقال به بانک صنعتی و یکی هم انتقال از بانک صنعتی به اشخاص دو موضوع است ولی عبارتی که نوشته شده است اینجا یکی از این دو تا را بگیرد یک قدری دقت بفرمایید عبارت را من می‌خوانم نوشته فروش کارخانجات دولتی به بانک صنعتی و معدنی ایران این فروش یعنی انتقال به منظور فروش مجدد به عمل بیاید یعنی در قسمت دوم وصف آن فروش را کرده است دو تا معامله را شرح داده فروشی که به منظور فروش به عمل می‌آید یک معامله‌ای است که می‌خواهد بکند دقت بفرمایید می‌نویسد تبصره ۵۲ فروش کارخانجات دولتی به بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران به منظور فروش مجدد آن یعنی یک معامله را این داده در نظر دارد دو تا معامله را (دکتر شاهکار - همین طور که بیان می‌فرمایید بنویسید ما قبول داریم) خوب پس در صورت جلسه قید بکنید عرض بنده را در هر حال اگر اشکال در رداکسیون است ما نظرمان این است‏.

نایب‌رئیس - آقای صدرزاده مخالفید بفرمایید

صدرزاده - بنده اولاً از این فرصت استفاده می‌کنم و بار دیگر از جناب آقای نخست‌وزیر راجع به مبلغی که در بودجه برای راه آهن فارس منظور فرموده‌اند از نظر مردم فارس تشکر می‌کنم اما راجع به تبصره بنده خاطر مبارک آقایان را یادآور می‌کنم به آن مذاکراتی که آقای نخست‌وزیر در این مجلس فرمودند. فرمودند به مناسبت یک سخن‌هایی که در خارج گفته می‌شود ما این قانون را می‌آوریم برای این که نمایندگان مجلسین و وزرا مصون باشند از پاره‌ای تهمت‌ها که اشخاص بدخواه ممکن است به آنها بزنند و ما هم که نمایندگان مجلس بودیم و مخصوصاً آنهایی که وکالت دادگستری داشتند جناب آقای دکتر شاهکار جناب آقای خلعتبری و خود بنده که در کمیسیون دادگستری بودیم با طیب خاطر این قانون را تصویب کردیم و اظهارنظر کردیم یعنی بر ضرر خودمان و به مصلحت مملکت بنده می‌خواهم تقاضا کنم که این طرز تفکر و نیت را نیاییم در آخر دوره برای دو سه ماه به آخر دوره ضایع بکنیم (صحیح است) هیچ این کار را نمی‌کنیم‏ (دکتر شاهکار - کی می‌خواهد این کارخانه‌ها را بخرد) اجازه بفرمایید عرض کنم راجع به این فروش کارخانجات دولت هرگونه اشکالی دارد ما حاضریم اشکال را رفع کنیم، می‌خواهد بفروشد به دیگری بفروشد اما راهی باز نشود که نمایندگان مجلسین طرف معامله واقع شوند این را نباید موافقت بکنید این مربوط به حیثیت ماست به حیثیت پارلمان است ما با این موافق نیستیم مشتری قحط نیست مشتری خیلی در خارج است از این چند وکیل مجلس که ممکن است امکانات مالی داشته باشند صرف‌نظر کنید یا سناتورها صرفنظر کنید و این قانون را به احترام خودش بگذارید باقی باشد این قانون می‌گوید که فروش کارخانجات دولتی به بانک صنعتی و معدنی اشکالی اگر هست رفع بکنید ما هم موافق هستیم فروش مجدد به دیگران هم حرفی نیست اما این که بنویسید به طور مطلق مشمول قانون منع مداخله نیست یعنی وکیل مجلس یعنی شخص وزیر می‌تواند برود طرف معامله واقع شود با این موافق نیستیم و این مشکلی هم برای دولت به وجود می‌آورد آنچه مربوط به رفع مشکل دولت است با کمال افتخار حاضریم اطاعت می‌کنیم مرقوم بفرمایید رأی می‌دهیم‏ اما آنچه ممکن است موجب توهم در خارج برای نمایندگان مجلسین فراهم بشود معذرت می‌خواهیم (احسنت)

نایب‌رئیس - آقای مشایخی مخبر کمیسیون

مشایخی - این موضوع در کمیسیون بودجه مذاکرات مفصلی در اطرافش شده و جناب آقای وزیر دارایی این طور بیان فرمودند که کارخانجاتی که از وزرات صنایع به بانک صنعتی و معدنی ایران منتقل می‌شود از نظر انطباق با قانون منع مداخله ایجاد یک مشکلاتی کرده است که سهامداران بانک صنعتی و معدنی ایران از یک طرف و هیئت مدیره این بانک از طرف دیگر با توجه به قانون منع مداخله نمی‌توانند این کارخانجات را از وزارت صنایع و معادن خریداری کنند و منظورشان این بود که بانک صنعتی و معدنی ایران بتواند این کارخانجات را از وزارت صنایع و معادن خریداری کند (دکتر بینا - بکند دومش را نکند) و این مشکل رفع شود به همین جهت این تبصره در کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی تصویب شد و اما اگر اجازه بدهید حالا که در اطرافش بحث شده است و نظریه نمایندگان معلوم شد بنده خیال می‌کنم که با حذف یک جمله منظور آقایان تأمین می‌شود و آن این است فروش کارخانجات دولتی به بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران مشمول مقررات قانون منع مداخله وزرا و نمایندگان و کارمندان در معاملات دولتی نخواهد بود یعنی حذف شود که به منظور فروش مجدد آن (صحیح است) با این ترتیب رفع اشکال می‌شود اما اگر منظور نمایندگان این است که فقط و فقط بانک صنعتی و معدنی ایران بدون رداع و مانع (پرفسور اعلم - همان خوب است زیادش می‌کنی اشکال درمی‌آید) اجازه بفرمایید، بدون رادع و مانع می‌تواند کارخانجات را از دولت بخرد با این اصلاح تأمین می‌شود اما نظریات دولت را گوش بفرمایید که آقای وزیر صنایع و معادن چه بفرمایید رفع اشکال کنیم‏.

نایب‌رئیس - آقای وزیر صنایع و معادن‏

وزیر صنایع و معادن - یک مختصری توجه بفرمایید زیاد هم تابع احساسات نشوید چون دیدم بعضی از آقایان خیلی عصبانی شدند زیاد اصراری بر این امر نیست توجه بفرمایید بانکی تشکیل شده است با سرمایه خصوصی قانونی گذشته است که او را یک مقداری می‌گیرد می‌گوید اگر من مشمول این قانون باشم مطلقاً دخالت در خرید و فروش کارخانجات دولتی نخواهم کرد آزاد هم هست هیچ کارش هم نمی‌شود کرد و آورد را اجبار به این امر نمی‌توانیم بکنیم اگر مصلحت این می‌دانید که این بانکی که الآن به وجود آمده است و سرمایه دولت هم به او به عنوان وام داده شده است و کمک‌هایی شده است و آماده است به بهترین صورتی به مصلحت مملکت این کارخانجات را نفروشد و حفظ و نگاهداری کند و هیچ دستگاه دیگری برای این منظور نداریم اگر این کار را نکند هیچ لزومی ندارد از این شمول قانون خارجش بکنید اما اگر واقعاً مصلحت می‌دانید که این بانک مجاز باشد بدون شمول این قانون کارخانجات را بخرد و بعد هم بفروشد (صدرزاده - به کی) به همه (صدرزاده – نخیر، نخیر) اجازه بفرمایید بانک می‌گوید من کنترل نمی‌توانم بکنم به این که سهامی که فروخته‌ام فوراً یک کسی پنج درصد اضافه خریده یا خیر من فردا مشمول قانون هستم اگر قید را از من برندارید من این کار را نمی‌کنم حالا اگر مصلحت می‌دانید که اینکار بشود این را تصویب می‌کنید بنده با آن پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری موافقم. (عمیدی‌نوری - با یک اصلاح) اما اگر مصلحت نمی‌دانید بنده اصراری ندارم.

عمیدی‌نوری - با یک اصلاح قبول بفرمایید

نایب‌رئیس - آقای دکتر شاهکار

دکتر شاهکار - بنده قبلاً اجازه می‌خواهم که جلب توجه آقایان را بکنم به یک عددی در موقعی که پیشنهاد بنده مطرح شد تابلو نشان می‌داد عده ۶۳ نفر عده‌ای که رأی دادند طبق آنچه که من شنیدم سی و یک نفر بود بنابراین دوتا سی و یک نفر می‌شود شصت و دو نفر و پیشنهاد بنده اکثریت نداشت و گفتیم بلوک رفقای عزیز حزب مردم (مهندس شیبانی - به هیچ چیز رأی نمی‌دهیم) و پیشنهاد هم نمی‌دهیم همین را عرض می‌کنم بلوک رفقای حزب مردم را اساس همان‌طور که با کمال شرافت فرمودند به هیچ چیز رأی نخواهیم داد ولو این که ما به تبصره ۵۳

اضافه کنیم که حزب مردم از شرافتمندترین حزب‌های دنیاست به این هم رأی نخواهند داد بنابراین صحبت در این نیست که پیشنهادی که از طرف بنده و امثال بنده مثل آقای عمیدی‌نوری رد شد یا نشد ما باید حساب کنیم که از این ۶۳ نفر که آن موقع بودند عده رفقای حزب مردمی، که آن بلوک تصمیم دارند به این بودجه رأی ندهند. (مهندس جفرودی - مانور پارلمانی ما بود) بسیار خوب شما روی سر ما هستید آقای مهندس جفرودی آن بحث یک امری است که مربوط به تبصره و پیشنهاد نیست بنابراین می‌بینیم می‌ماند رفقای دیگری که راجع به این پیشنهاد صحبت می‌کنند بنده متأسفم که اینجا عرض کنم بین نظر جناب آقای وزیر بازرگانی و جناب آقای وزیر صنایع اختلافی است (وزیر بازرگانی - نیست قربان) فرمودید نیست من معذرت می‌خواهم فوراً پس می‌گیرم هم خوشگلی هم عزیزی و هم به تو علاقه‌مندم‏ اما مطلبی که می‌خواستم عرض کنم این است و این را دلم می‌خواهد تمام آنهایی که این جانت بر می‌دارند با خط درشت استثنائاً بنویسند من هم برایشان در مقابلش جدول می‌فرستم که اگر در رأس حکومت دکتر منوچهر اقبال نبود و یک وزرایی با این قبافه‌های باز که بتوانند خودشان را به مردم نشان بدهند که بگویند در ظرف این سه سال چه کردیم اگر این حکومت نبود من برایم راجع به این مطلب سوء‌ظن ایجاد می‌شد چرا قانونی آوردند با کمال حسن‌نیت گذراندند با کمال حسن‌نیت گفتند همین طور که جناب آقای صدرزاده فرمودند علت وجودی قانون را گفتند و نمی‌دانم آن قانون صحیح بوده یا نه من از رأی‌دهندگان آن قانون بودم و از مدافعینش اولین مرحله اجرایی که رسیدیم آمدیم به این مرحله که یعنی می‌گویید آقا این قانون در مرحله اجرا دچار این اشکال می‌شود که بانک صنعتی و معدنی می‌گوید دست و بال من از نظر عمل بسته است این قانون مال من است من را از این قید معاف کنید بنده هم پیشنهادی دادم که قانون منع مداخله مصوب دی ماه ۱۳۳۷ مشمول (وزیر دادگستری – شامل) ببخشید شامل این قانون نمی‌شود. جناب آقای مشایخی آمد فرمولی را گفت که آقایان موافقت کردند اگر دولت بایع را بگذارد به جای مشتری خرید را بگذارد فروش من و عمیدی‌نوری و همه موافقیم اجازه بفرمایید ببینید چه عرض می‌کنم من خیلی متشکرم از آقای رئیس که فرمودند مطلب را روشن کند ما این حرف را داریم می‌زنیم که بانک صنعتی و معدنی ایران از نظر خرید کارخانجات دولتی و بعد شما نوشتید و همچنین فروش آن من می‌نویسم به منظور فروش آن من این طور پیشنهاد می‌کنم بانک صنعتی و معدنی از نظر خرید کارخانجات دولتی به منظور فروش آن مشمول مقررات قانون منع مداخله مصوب دی ماه ۱۳۳۷ نخواهد بود اما آنچه صریح می‌خواهم بگویم این است بخرید بدون رعایت قانون دی ماه ۱۳۳۷ بفروشید منهای وزراء و وکلا این را برای ما تأمین کنید قانون را بنویسید ما حرفی نداریم اما قانونتان مشکل است آن موقع هم مشکل بود

اولاً می‌دانید تا بیست درصد مجازند تا آن مقدار بخرند چرا این کار را کردید جناب آقای نخست‌وزیر فرمودند مردم درخارج بد می‌گویند حالا هم اگر یک رفیق عزیز بازرگان سناتور من و یا یک رفیق عزیز بازرگان وکیل من بخرد با ز این اشکال هست باز این ابهام هست چطور شد حال مبری شد این رست پاک که می‌تواند توی چشم اشخاص نگاه کند این دولت این طور هم رفتار کند شما آن چیزی که دست‌شان را بسته است بیاورند ما قبول می‌کنیم در خرید هیچ اشکالی ندارد فروشش را هم قبول داریم اما اگر بنده به عنوان نماینده مجلس شورای ملی بخواهم به شما فشار بیاورم که به بنده بفروشید به خصوص که آن موقع دیگر قیافه آقای نخست‌وزیر نیست با یک مؤسسه خصوصی بانک خصوصی طرف هستید آنجا ممکن است زیر نفوذ برود درست است مهندس رزم آرا یکی از پاک‌ترین افراد این مملکت است این را قبول دارم بنده اعتمادی که به او دارم و به دولت دارم به یک مؤسسه خصوصی ندارم و ممکن است تمام علت وجودی قانون دی ماه ۱۳۳۷ همانجا پیدا شود من از دولت استدعا می‌کنم در این قسمت توجه بفرمایید با این پیشنهادی که بنده کردم یا پیشنهاد آقای مشایخی عوض خرید فروش (مشایخی - فروش کارخانجات) بپذیرید یا در پیشنهاد آقای مشایخی عوض فروش بنویسید خرید ...

مشایخی - فروش کارخانجات دولت به بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران مشمول مقررات قانون منع مداخله نخواهد بود.

دکتر شاهکار - اگر این است که من هم قبول دارم این را من قبول دارم اما پیشنهاد دیگری که من می‌گویم بانک صنعتی و معدنی ایران از نظر خرید کارخانجات دولتی به منظور فروش آن به اشخاص مشمول مقررات قانون ۳۷ نخواهد بود دولت موافقت بکند که این طور باشد.

نایب‌رئیس - آقای عمیدی‌نوری با این اصلاحی که آقای مخبر کردند موافقید؟

عمیدی‌نوری - بنده موافقم پیشنهادی که دادم با اصلاحی که آقای دکتر شاهکار کردند قبول دارم‏.

مشایخی - بنده پیشنهاد آقای دکتر شاهکار را مفیدتر می‌دانم و پیشنهاد خودم را مسترد می‌دارم‏.

نایب‌رئیس - پیشنهادی که آقای دکتر شاهکار داده بودند آن تصویب نشد حالا آقای مخبر اصلاحی کردند شما آن اصلاح را موافقید اگر موافق باشید می‌شود متن تبصره (عمیدی‌نوری - بسیار خوب یک بار خوانده شود) مجدداً قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم‏ تبصره ۵۲ این طور اصلاح شود:

تبصره ۵۲ - فروش کارخانجات دولتی به بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران مشمول مقررات قانون منع مداخله وزرا و نمایندگان مجلسین و کارمندان در معاملات دولتی و کشوری مصوب بیست و نهم دی ماه ۱۳۳۷ نخواهد بود. عمیدی‌نوری‏

عمیدی‌نوری - موافقم رأی بگیرید.

دکتر بینا - بنده هم موافقم. ‏

نایب‌رئیس - این خودش متن تبصره است حالا اصلاحی که آقای مخبر کردند قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

تبصره ۵۲ - فروش کارخانجات دولتی بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران مشمول مقررات قانون منع مداخله نخواهد بود.

مشایخی - بنده عرض کردم که پیشنهاد خودم را به علت این که آن پیشنهاد را مفیدتر می‌دانم مسترد می‌دارم.

نایب‌رئیس - پیشنهاد آقای عمیدی‌نوری قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

تبصره ۵۲ - فروش کارخانجات دولتی به بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران مشمول مقررات قانون منع مداخله وزرا نمایندگان مجلسین و کارمندان در معاملات دولتی و کشوری مصوب ۲۹ دی ماه ۱۳۳۷ نخواهد بود.

نایب‌رئیس - آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم‏

تبصره زیر به ماده واحده قانون بودجه ۳۹ اضافه شود:

کارمندان مشمول قانون استخدام کشوری که از لحاظ مدت خدمت تا هفت سال کسر خدمت بازنشستگی دارند می‌توانند اقساط بقیه کسر بازنشستگی سی سال خدمت استفاده نمایند از تاریخ تصویب این قانون تا شش ماه مستخدمین مشمول می‌توانند از این تبصره استفاده نمایند. دکتر محمد شاهکار

نایب‌رئیس - آقای دکتر شاهکار

دکتر شاهکار - عرض کنم راجع به مستخدمین دولت اغلب در مجلس شورای ملی صحبت می‌شود بنده استدعا می‌کنم از همکاران محترم واگر آقای مخبر اجازه بدهند استدعا می‌کنم با این پیشنهادی که تقدیم کردم و حتی شامل کارمندان دولت که در بندرعباس هم کار می‌کنند می‌شود (ارباب - بنده با این که بیرون کار داشتم می‌نشینم) دقت بفرمایید که من چه پیشنهاد کرده‌ام بسیاری از کارمندان دولت هستند که من این مطلب را از زبان خود آنها دارم عرض می‌کنم که صرفاً در خدمت دولت باقی مانده برای این که چهار سال پنج سال شش سال کم دارند تا به سن سی سال خدمت بازنشستگی برسند و اگر الآن از خدمت دولت بروند بیرون حقوق بازنشستگی این آقایان ناچیز خواهد بود کم خواهد بود و با این صعوبت زندگی و بالا بردن هزینه زندگی این آقایان بتوانند با حقوق بازنشستگی که زیر اشل سی سال است زندگی کنند بنده از مجلس شورای ملی و همکاران محترم تقاضا می‌کنم که صرف‌نظر از هرگونه بغضی به این عرض من توجه بفرمایند و این مطلب را هم من با جناب آقای نخست‌وزیر و جناب آقای وزیر دارایی و دوست عزیز من جناب آقای وزیر صنایع و معادن صحبت کردم مثل معمول هر چهار نفر عقیده مختلف داشتیم ولی مجموعش را می‌توانیم به یک صورت در آوردیم‏. خلاصه مطلب جناب آقای امیدسالار این است که اگر یک چهارم خدمت مانده باشد و کارمند دولت خودش متقاضی باشد یک وقتی بازنشستگی را مجازات کارمندان دولت می‌دانستند و بهترینشان را می‌گرفتند جوان ۳۲ ساله را می‌گرفتند که بازنشسته شود ولی اگر کسی خودش تقاضا کند و بعد کسور بازنشستگی را اقساط بپردازد دولت موافقت کند که بازنشسته شود و از مزایای بازنشستگی ۳۰ ساله استفاده کند. پیشنهاد من این است کارمندان مشمول قانون استخدام کسوری که از لحاظ مدت خدمت تا هفت سال که خدمت باز نشستگی دارند بتوانند اقساط بقیه کسور بازنشستگی خود را بپردازند. (صدرزاده - به چه مأخذی؟) به مأخذ حقوق دریافتی و از حقوق بازنشستگی سی سال خدمت استفاده فرمایند و اینجا یک مطلب اضافه کردم که اصراری هم ندارم که از تاریخ تصویب این قانون تا شش ماه مستخدمین مشمول می‌توانند استفاده کنند به علت این که کادر استخدامی دولت همیشه متزلزل نباشد و وقتی هم که یکی از وزرا احتیاج دارند که یک کارمندی را بفرستند به یک منطقه نگوید من از این قانون استفاده می‌کنم منظور کارمندانی است که به طوع و رغبت بخواهند استفاده کنند یک مدت هفت سال گذاشته‌ام جناب آقای وزیر دارایی با این قید ماه می‌شود این نظری است که خود آقایان دادند و بنده منتظرم که جناب آقای وزیر دارایی نظرشان را بفرمایند و انتظار دارم که آقا هم موافقت کند و گمان می‌کنم که نتیجه عملی مطلوب یکی باشد البته این

دولت صلاح می‌داند و قرین مصلحت هست بنده موافقت می‌کنم.

دکتر مشیر فاطمی - کارمندان خوب می‌روند بنجل‌ها می‌مانند.

نایب‌رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - عرض کنم که پیشنهاد جناب آقای دکتر شاهکار این است که هر کارمندی در صورتی که تا ۲۳ سال خدمت داشته باشد اگر بقیه خدمتش را تا سی سال کسور بازنشستگی آن را اقساط بپردازد بتواند تقاضای بازنشستگی بکند البته خودشان هم توضیح دادند برای این که تا به کارمندها می‌گوییم به مأموریت بروید نگویند ما تقاضای بازنشستگی می‌کنیم این مدت شش ماه را هم مهلت داده‌اند و آقایان خیلی خوب استحضار دارند که آن کارمندان که آماده هستند برای یک چنین کاری آنهایی هستند که هم در دستگاه دولت مورد استفاده هستند و هم پیش‌بینی می‌کند که در صورتی که از دستگاه دولت بروند مخصوصاً در سنین جوانی در خارج مورد استفاده واقع می‌شوند و اگر یک چنین پیشنهادی مورد تصویب واقع شود کارمندان قابل استفاده از این موقعیت استفاده می‌کنند و ما می‌مانیم و یک مشت بنجل مثل بنجل وارداتی این است که بنده تقاضا می‌کنم‏. اولاً این پیشنهاد را پس بگیرید و اگر خیلی اصرار دارید این طور بکنید دولت می‌تواند تقاضای کارمندانی را که این تقاضا را بکنند مورد قبول قرار بدهد که اگر احیاناً چون نظر جناب آقای دکتر شاهکار این بود که یک عده کارمند هستند هم خودشان را معطل کرده‌اند و هم ما را (دکتر شاهکار - به شرط این که خودشان تقاضا بکنند) یا بنویسند دولت می‌تواند کارمندانی را که تقاضای بازنشستگی می‌کنند و ۲۳ سال خدمت دارند و تقاضای بازنشستگی می‌کنند به شرطی که آن کسور بازنشستگی را بدهند مورد قبول قرار بدهد که بتواند هر کسی که مورد استفاده‌اش نیست برای این که نه او را معطل بکند نه خودش را معطل بکند قبول می‌کند والا اگر بخواهید که کارمند بتواند این کار را بکند هر کدام را که بخواهیم بفرستیم به بندرعباس خدمت جناب آقای ارباب می‌گوید این تقاضا را دارم این عقیده بنده است.

نایب‌رئیس - آقای وزیر کشاورزی

وزیر کشاورزی - عرض کنم این پیشنهاد باعث ورشکستگی صندوق بازنشستگی دولت است به دلیل این که الآن عرض می‌کنم اگر یک کارمند رتبه ۹ را بگیریم که حقوقش ۹۵۰ تومان است الآن در حال حاضر ۸ درصد ماهیانه بابت کسور بازنشستگی می‌پردازد که می‌شود ۷۶ تومان پیشنهاد آقای دکتر شاهکار معنی‌اش این است یک کسی که ۲۳ سال سابقه خدمت دارد به جای بیست و سه سی‌ام ۹۵۰ تومان را بگیرد که می‌شود ۷۳۰ تومان به جای این ۷۳۰ تومان ۹۵۰ تومان بگیرد آن وقت ماهی ۷۶ تومان به دولت پس بدهد یعنی دولت در واقع به هر کسی که ۲۳ سال خدمت کرده است ۱۵۰ تومان پول جیبی بدهد و این عمل باعث می‌شود که صندوق بازنشستگی ورشکست بشود جناب آقای وزیر صنایع و معادن این را زیر میکروسکوپ گذاشتند یک کمی بزرگش کردند گفتند این پیشنهاد معنایش این است که هر کس از اول که وارد خدمت می‌شود کسور بازنشستگی خودش را بدهد و بازنشسته بشود.

نایب‌رئیس - آقای صارمی مخالفید بفرمایید

دکتر شاهکار - بنده اصلاً پس می‌گیرم‏ نایب‌رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید از ردیف ۱۲۹ اعتبار هزینه‌های پیش‌بینی‌نشده مبلغ بیست میلیون ریال کسر و به بودجه تربیت بدنی بیست میلیون ریال اضافه شود. فلیکس آقایان

نمایندگان - پیشنهاد خرج است

نایب‌رئیس - آقای آقایان

آقایان - پیشنهاد بنده پیشنهاد خرج نیست استدعا می‌کنم آقایان عنایت بفرمایند بنده توضیح عرض می‌کنم بنده این بودجه را که مطالعه کردم دیدم که از ۸ میلیارد تومان بدجه حتی یک هزارمش را که می‌شود ۸ میلیون تومان به تربیت‌بدنی تخصیص نداده‌اند. (صارمی - چرا زیادتر از اینهاست) استدعا می‌کنم اجازه بفرمایید آقایان می‌دانند که موضوع تربیت بدنی چقدر اهمیت دارد (صحیح است‏) چندین هزار سال قبل گفته‌اند که من سانا این کرپور سانو عقل سالم در بدن سالم است ما این قدر پول خرج می‌کنیم برای مدارس برای دانشگاه‌ها اگر جوان‌ها و بچه‌های ما سلامت نباشند این تحصیلات به چه درد می‌خورد (صحیح است) از طرف دیگر همه آقایان به امجدیه تشریف برده‌اید دیده‌اید چه وضعی دارد تربیت بدنی مشغول است یک استادیوم صد هزار نفری بسازد که موجب افتخار مملکت است‏. (صحیح است) (عمیدی‌نوری - و بسیار لازم است) در شهرستان‌ها مدارس هیچ کدام دارای زمین‌های ورزشی و وسایل ورزش نیستند (عمیدی‌نوری - و اختصاص به شهرستان‌ها داده شود) بنده با آن قسمت هم موافقم به نظر بنده سلامتی از راه ورزش هر یک میلیون تومانی که برای وزش تخصیص بدهید حداقل ده میلیون تومان صرفه‌جویی بهداریش از دارو و معالجه معاف می‌شود استدعا من این بود که جناب آقای وزیر دارایی از این ۹ میلیون تومانی که پیش‌بینی کرده‌اند برای اعتبار هزینه‌های پیش‌بینی نشده یک لطفی بفرمایند یک عنایتی بفرمایند اگر همه این دو میلیون تومان پیشنهادی بنده نمی‌شود هر قدر که می‌شود به این کار تخصیص بدهند و موجبات سپاسگزاری تمام ورزشکاران ایران را فراهم بکنند (احسنت‏)

نایب‌رئیس - آقای عمیدی‌نوری مخالفید

عمیدی‌نوری - موافقم‏

نایب‌رئیس - آقای خرازی‏

خرازی - موافقم‏

عمیدی‌نوری - موافقت بکنید برای شهرستان‌ها

آقایان - اصلاح می‌کنم مخصوص به شهرستان‌ها

نایب‌رئیس - آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی - بنده از اصلش مخالفم عرض کنم که بودجه تربیت بدنی که سال گذشه در حدود ۴ میلیون و هفتصد هزار تومان بود امسال ۲ میلیون و هفتصد هزار تومان بود امسال ۲ میلیون تومان به آن اضافه شده که نزدیک ۵۰ درصد آن است‏. (یک نفر از نمایندگان - ۲ میلیون تومان چیزی نیست) البته چیزی نیست درست است که بودجه‌اش چیزی نیست ولی باید روی پورسانتاژ حساب کرد (دکتر بینا - گفتند ناخوشی کم می‌شود و از بودجه بهداری کم می‌شود) این به نسبت بودجه مملکت است هر کدام از آقایان روی یک چیزی نظر دادند وقتی که صحبت می‌شود راجع به بهداشت آقایان بحث می‌فرمایند که خیلی مهم است راجع به فرهنگ مملکت همین طور صحبت می‌شود که خیلی مهم است اصولاً همه کارهای مهم است بنده هم قبل از آقای آقایان ورزشکار بودم دو سه مرتبه هم در گود بهم برخوردیم البته بنده زمین خورده هستم‏ اما ۲ میلیون تومان بر ۴ میلیون تومان اضافه تقدیم شده این را تربیت بدنی امسال خرج بکند و نتیجه را ببیند در مورد ساختمان یک استادیوم هم که در زمین‌های دوشان تپه خواهند ساخت یک مقدار کافی زمین داده شده انشاءالله در ساختمان هم کمک می‌کنیم ولی بنده مقابله کردم با رقم ۸۰ میلیارد بودجه مملکت از شهرداری‌ها هم تربتی بدنی به طوری که آقایان اطلاع دارند در شهرستان‌ها می‌گیرد این بودجه هزینه‌های پیش‌بینی نشده اسمش پیش‌بینی نشده است ولی تا همه‌اش پیش‌بینی شده است تمام ارقام خرجش قبلاً پیش‌بینی شده است منتهی یک ارقامی است که نمی‌شد اینجا روز است بگویند این طوری گفتند پیش‌بینی شده خواهش می‌کنم که پیشنهادتان را پس بگیرید (پرفسور اعلم - چقدرش را قبول دارید؟) یک دینارش را هم قبول ندارم.

عمیدی‌نوری - وزیر مخالفت کرده یک موافق باید صحبت بکند.

صارمی - پیشنهاد خرج است

عمیدی‌نوری - پیشنهاد خرج نیست.

وزیر دارایی - نقل و انتقال همیشه پیشنهاد خرج است چون پیشنهاد خرجی را ممکن است بگویند از جاهای دیگر بردارید.

نایب‌رئیس - آقای نخست وزیر

نخست‌وزیر - همان‌طوری که آقای وزیر دارایی توضیح دادند پیش‌بینی نشده تمامش پیش‌بینی شده و معین است به علاوه اگر صورتش لازم شد آن را هم می‌دهم به کمیسیون بودجه مجلس برای این که اطلاع داشته باشید که چه خرجی شده بنابراین کمکی از این محل متأسفانه دولت نمی‌تواند بکند انشاءالله دولت در موقع خودش کمک به استادیوم خواهد کرد.

آقایان - از صرفه‌جویی بدهند.

دکتر شاهکار - ممکن است پیشنهاد را این طور بکنند در صورتی که از این محل چیزی باقی بماند به این مصرف برسانند.

نایب‌رئیس - آقای نخست‌وزیر هم توضیح دادند خوب به موقع خودش اگر چیزی باقی بماند کمک خواهد شد.

آقایان - بنده پیشنهادم را پس گرفتم‏.

نایب‌رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ۵۳ به شرح ذیل اصلاح شود تبصره ۵۳ به پاس خدمات آقای آندره گذار از اول فروردین ۱۳۳۹ ماهیانه هم ارز ریالی یک صد لیره انگلیسی تا یک سال برای ایشان از محل اعتبار تمدید و وظایف منظوره در بودجه کل کشور پرداخت خواهد گردید. دکتر دادفر

جمعی از نمایندگان - این پیشنهاد خرج است‏.

نایب‌رئیس - آقای دکتر دادفر

دکتر دادفر - آقایانی که اعلام می‌فرمایند پیشنهاد خرج است خوب است که اول تبصره ۵۳ را بخوانند مستمری مادام‌الحیات است بنده گفتم برای یک سال باشد این پیشنهاد دخل است نه خرج عرض کنم وقتی که قانون تمدید استخدام آقای گدار که من تا به حال زیارت‌شان نکرده و می‌گویند مرد دانشمندی است به مجلس آمد این تبصره بود که مادام‌الحیات به ایشان مستمری داده بشود مجلس شورای ملی با تمدید استخدام ایشان موافقت کرد و بعد با آن مستمری مخالفت کرد یعنی قبول نکرد (وزیر فرهنگ - در مجلس مطرح نشد) حالا به این ترتیب آمده است من حرفی ندارم ولی اگر باب گذاشتن مستمری و دادن به یک نفر خارجی به عنوان خدماتش افتتاح شود ممکن است

بعداً هم این عمل باب بشود مادام‌الحیات نوشتن را من صحیح نمی‌دانم حالا اگر چنانچه خواهید تا آخر عمر (ارباب - چند سال عمر می‌کنند) بنده نمی‌دانم چند سال دارند مادام‌الحیات نوشته‌اند باز اگر محدود می‌کردند تا یک سال به ایشان داده می‌شد سال آینده اگر دولت لازم بداند باز بگذارد والا مستمری مادام الحیات به یک خارجی دادن بنده این را صحیح نمی‌دانم حالا دولت این را صلاح می‌داند و اگر اصرار دارد که باشد در آن صورت بنده حرفی ندارم‏.

نایب‌رئیس - آقای نخست وزیر

نخست‌وزیر - آقای گدار همان‌طوری که آقایان استحضار دارند قریب ۳۰ سال است که به این مملکت خدمت کرده است و این شخص در مملکت خودش هیچ نوع مستمری ندارد یعنی کارمند دولت فرانسه نبوده است که این انتظار را داشته باشد و ایشان در مدت بیش از ۳۰ سال با نهایت صداقت به این مملکت خدمت کرده است‏ و حالا هم که مسن است از این جهت دولت تشخیص داد که آن کسی که به مملکت ما خدمت بکند فرق نمی‌کند چه خارجی و چه داخلی ما وظیفه داریم که ازخدمات او قدردانی بکنیم از این جهت دولت تقاضا کرده است این مستمری مادام‌الحیات به ایشان داده شود و از آقای دکتر خواهش می‌کنم که پیشنهادشان را پس بگیرند.

دکتر دادفر - بنده به پاس فرمایشات آقای نخست‌وزیر که از ایشان تقدیر کردند و ایشان را خدمتگزار به مملکت ما معرفی کردند پیشنهادم را پس می‌گیرم. ‏

نایب‌رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌نماید به جای تبصره ۱۹ این تبصره اضافه شود.

تبصره ۱۹ - دولت مجاز است کارمندان وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی را با حقوق و مزایای متعلقه به سازمان کشوری یا سایر دستگاه‌های وابسته به دولت منتقل نماید. مهدی ارباب

نایب‌رئیس - آقای ارباب

ارباب - همان تبصره‌ای است که در قانون هست عبارت آن یک نقصی دارد که اصلاح شد دولت هم موافق است.

مشایخی - این اصلاح عبارتی است در تبصره ۱۹ و بنده قبول دارم.

وزیر دارایی - پیشنهاد مورد قبول است. ‏

جمعی از نمایندگان - توضیح بدهید چه اصلاحی است. ‏

نایب‌رئیس - آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی - یک سازمان خدمات کشوری داریم که همان سازمان طبقه‌بندی مشاغل است این از کارمندان ادارات و وزارتخانه‌ها تشکیل شده برای این که به طبقه‌بندی مشاغل و کارگزینی کل رسیدگی بکند این کارمندانی که می‌خواهیم منتقل بشوند چون بودجه این اداره خدمات کشوری به اندازه کافی نیست اجازه خواسته‌اند که کارمندانی که از وزراتخانه‌ها منتقل می‌شوند از بودجه آن وزارتخانه‌ها و آن ادارات کسر بشود و به بودجه این اضافه بشود عبارت عین همین است که عرض کردم و دو مرتبه می‌خوانم. (عمیدی‌نوری - عبارت خودتان بهتر است) دولت مجاز است کارمندان ادارات و وزارتخانه‌ها را از آنجا به این اداره منتقل نماید منتهی با حقوق و مزایا.

صارمی - خیلی تفاوت دارد بنده مخالفم‏.

نایب‌رئیس - بفرمایید.

صارمی - اگر منظور این است که یک عده‌ای از کارمندان دولت که در دستگاه‌های مختلفه مشغول انجام وظیفه بودند آمده‌اند به سازمان خدمات کشوری با همان مزایا و با همان حقوق در آنجا انجام وظیفه بکنند تبصره‌ای که پیشنهاد فرمودید و در کمیسیون بودجه تصویب شد کافی و وافی است و هیچ نفص عبارتی ندارد می‌گوید کارمندان سایر وزارتخانه‌ها (دکتر رضایی - سایرش زیادی است) سایرش را خط می‌زنیم کارمندان وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های دولتی که در سازمان خدمات کشوری مشغول خدمت هستند یعنی حالا مشغول خدمت هستند در این تاریخ با حقوق و مزایای ماهیانه به سازمان مزبور منتقل می‌شوند پس آقا این عده‌ای که در آنجا مشغول خدمت هستند با حقوق و مزایای همانجا منتقل می‌شوند این عبارت کافی است من نمی‌دانم نقصش چیست مگر این که در آتیه کی عده‌ای بیایند به این سازمان منتقل بشوند چون حقوق آنجا گویا یک اشلی برایش معین کرده‌اند که بالاتر است (وزیر دارایی - اشلی در کار نیست) اگر نیست و هیچ اشکالی ندارید پس همین خوب است این که نوشته کارمندان وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های دولتی که در سازمان خدمات کشوری مشغول خدمت هستند با حقوق و مزایای ماهیانه به سازمان مزبور منتقل می‌شوند هم عبارت و ساوسلس است و هم خوب تهیه کرده‌اند جناب آقای تیمسار ضرغام این بلااشکال است آقای ارباب پیشنهاد کرده‌اند که دولت مجاز است کارمندان وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی را با حقوق و مزایای متعلقه به سازمان خدمات کشوری یا سایر دستگاه‌های وابسته به دولت منتقل نماید این که شما گفتید فقط سازمان خدمات کشوری این را احتیاج دارد که بردارد و منتقل کند دیگر سایر دستگاه‌های وابسته به دولت چیست؟

عمیدی‌نوری - این خیلی فرق دارد.

نایب‌رئیس - آقای نخست‌وزیر

نخست‌وزیر - عرض کنم قسمت اول همان توضیحاتی بود که در کمیسیون بودجه داده شد و تبصره ۱۹ پیشنهاد شد یک عده کارمندان دیگر هم داریم که در دستگاه‌های دیگر هستند و زائدند و دستگاه‌های دیگر دولت به آنها احتیاج دارند این را می‌خواهند اجازه بگیرند آنهایی که در این دستگاه زاید هستند بتوانند به وزارتخانه‌های دیگر ببرند مطلب خیلی روشن است و نظر هم همین است یک عده کارمند زیادی هست و طبق قانون استخدام این نمی‌تواند منتقل بشود برای این که الآن بودجه‌اش در یک وزارتخانه‌ای تصویب شده است این باید به جای دیگر منتقل بشود بودجه‌اش هم باید برود و تقاضا کردند یک عده کارمندانی بودند که در سازمان خدمات کشوری مشغول کارهستند مال وزارتخانه‌های دیگر هستند و یک عده از وزارتخانه‌های دیگر می‌خواهند منتقل کنند به آن وزارتخانه‌ای که تقاضا کرده است و این هیچ‌گونه اشکالی ندارد.

صارمی - این موضوع دیگری شد.

نایب‌رئیس - آقای بزرگ ابراهیمی

بزرگ ابراهیمی - عرضی ندارم‏

نایب‌رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای ارباب آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

پیشنهاد بعد قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم دولت مکلف است موضوع کمک به کشاورزانی که در خشکسالی قسمت مهمی از درآمد خود را از دست می‌دهند مطالعه نموده و لایحه لازم را تا پایان فروردین ۱۳۳۹ پیشنهاد نماید. دکتر حسین پیرنیا

نایب‌رئیس - آقای دکتر پیرنیا

دکتر پیرنیا - البته توضیح مفصلی برای این پیشنهاد لزومی ندارد برای این که این در حقیقت اجرای اصل تعاون اجتماعی است تعاون اجتماعی موقعی که اساس ساختمان اجتماع و هدف اتحاد اجتماع همین تعاون اجتماعی است که اگر خدای نکرده در اثر حوادثی یک طبقه از طبقات مردم مملکت درآمدشان را از دست بدهند سایر طبقات مکلفند به تعاون آنها بشتابند و آنها را نجات بدهند. (قنات‌آبادی - این پیشنهاد را برای همه بکنید) همین‌طور است یعنی اگر که بیکاری پیش بیاید البته کمک برای بیکاران هست و در مقوع از کارافتادگی این پیشنهاد و این کار هست و این اصلی است که به اسم تعاون اجتماعی در تمام دنیا معمول است البته خشکسالی اصولاً در کلیه ممالک یک مصیبت بسیار بزرگی است به خصوص در ممالکی که اصولاً وضع بارندگی کم است و احتیاج آنها به بارندگی خیلی زیاد است من تماس داشتم با کشاورزان غالباً می‌بینم یک سالی که خشکسالی پیدا می‌شود. اینها چه حالت روحی پیدا می‌کنند و اصولاً زندگی و سرنوشت خودشان و خانواده‌شان و اساس زندگی‌شان را در معرض مخاطره می‌بینند بیشتر این دهاتی که از جمعیت خالی می‌شود و مهاجرتی که از دهات به شهرها می‌شود برای همین گرفتاری است که گاهی یک خشکسالی پیش می‌آید و کمکی به آنها نمی‌شود آنها مجبورند باروبنه مختصر خودشان را بردارند و به شهر مهاجرت کنند و در خیابان‌ها و کوچه‌های شهر سرگردان بشوند این حالت روحی و این نگرانی که در اثر خشکسالی برای کشاورزان پیش می‌آید و می‌بینند که زحمت یک سال آنها در معرض از بین رفتن است و حقیقتاً حیران و سرگردان می‌مانند به قدری متأثرکننده است که زبان بنده از توضیح آن قاصر است ولی خاطر آقایان مستحضر به این موضوع هست‏. بنده می‌خواهم بگویم که اگر یک همچو فرصتی پیش بیاید تمام مردم ایران به خصوص طبقه حاکمه دولت و مجلسین مراقب این اصل تعاون اجتماعی هستند و قادر هستند یک فکری برای این مردم بکنند و اینها خودشان را تنها احساس نکنند و ببینند که یک جامعه‌ای تصمیم گرفته است که به کمک آنها بیاید و به همین جهت هم یک صورت جامعی به این فکر ندارم و تقاضا کردم که دولت این موضوع را مطالعه بکند و طرحی تهیه بکند بیاورد البته من از درگاه خداوند متعال مسئلت می‌کنم این چند ماهی که به پایان سال باقی مانده انشاءالله بارندگی کافی بشود و محصول این کشاورزان و زندگی آنها در اثر بارندگی نجات پیدا کند ولی مع‌هذا اگر چنین ترتیبی پیش نیاید از حالا باید دستگاه دولت و مجلسین خودشان را برای شتابیدن به کمک این طبقه زحمتکش که اساس ساختمان اجتماع هستند آماده بکنند.

نایب‌رئیس - آقای بزرگ ابراهیمی مخالفید بفرمایید.

بزرگ ابراهیمی - جناب آقای دکتر قوانینی باید گذراند که قابل قبول و اجرا باشد مقدورات چقدر است امسال خشکسالی تقریباً مجسم است خدای نخواسته ممکن است که یک مقدار از محصولات شتوی این مملکت بسوزد بدبختانه ممکن است یک عده‌ای بی‌ایمان و بی‌انصاف این پیش آمد را بعدها به گردن این لایحه مالکیت ارضی بگذارند در صورتی که هیچ مربوط به هم نیست بنده اگر یک دهی دستم باشد یا دست زارع باشد وقتی خشکسالی شد هیچ مربوط به بنده و او نیست و اما بیاییم ببینیم دولت را اگر خواستیم وادار بکنیم که بنشیند برای این تهیه لایحه‌ای بکند که اگر یک روزی خشکسالی شد در این مملکت برود به کمک آنها تاکنون امتحان داده و در هر وضع غیر مترقب که زلزله‌ای شده اگر پیش آمد بدی کرده

دولت و مملکت و شیر و خورشید همه شتافته‌اند و رفته‌اند به آنها کمک کرده‌اند اما اگر خواستیم دولت را موظف بکنیم از جنابعالی یک سؤال می‌کنم تصور بفرمایید مقدورات دولت نه این دولت هر دولتی که می‌خواهد باشد خدا کند که آقا نخست‌وزیر بشوید و در رأس دولت باشید دکتر اقبال که صدسال نمی‌ماند (قنات‌آبادی - ۹۹ سال) خوب ۹۹ سال اگر آقا عضو دولت بودید یا در رأس دولت بودید ببینید این مقدور هست که دولت برای یک همچو خشکسالی یک فکر اساسی بکند ما یک بیمه زارعین لازم داریم ما یک بیمه کارگر داریم و اگر بخواهیم که دولت پی این پروژه برود به عقیده بنده خیلی خوب است‏ ولی نباید موظفش کرد بنده معتقدم بایستی به دولت توصیه کرد که اصولاً با دست متخصصین با مطالعه کامل پس از این مالکیت که این طور تقسیم می‌شود برای زارع و مخصوصاً کارگر زراعتی که فردا مورد استفاده بنده واقع می‌شود چون این طرز تقسیم که فرمودند یک مقدار زمین به ماهایی که مالک بودیم می‌رسد که باید خودمان اداره بکنیم برای آن هم مجبوریم که به همان طریق که عرض کرم کارگر زراعتی داشته باشیم و به دولت باید توصیه کرد که برای آنها یک بیمه زراعتی تهیه بکند البته این قابل قبول است اما دولت به فرض این که مبادا یک روزی خدای نخواسته خشکسالی بشود بیاید برای آنها یک فکری بکند به عقیده بنده با این قدرت مملکت از مقدورات دولت نیست و خارج از مقدورات دولت است یک پیشنهادی است که اگر توصیه بفرمایید بهتر است.

نایب‌رئیس - آقای نخست‌وزیر

نخست‌وزیر - بنده از این حس تعاون جناب آقای دکتر از طرف عموم ملت ایران و دولت سپاسگزاری می‌کنم پیشنهادشان البته مفید است ولی اگر خدای نکرده یک خشکسالی بشود این را خدمت آقایان عرض می‌کنم گزارشاتی که ما داریم تا به حال همه جا بارندگی‌های خیلی خوب شده است‏ هم در خراسان هم در مازنداران و هم در ناحیه جنوب و امیدوار هستیم که نگرانی از نظر محصول نباشد ولی اگر خدا نکرده بشود این وظیفه دولت است که پیش‌بینی بکند و نگذارد که در این خشکسالی مردم در زحمت باشند این وظیفه دولت است و دولت وظیفه خود را انجام خواهد داد و این را که فرمودند تا آخر فروردین تصدیق بفرمایید با این تعطیلاتی که در پیش است تهیه آن برای دولت مشکل است و اگر می‌گذاشتند برای سال آتیه اواخر سال آتیه ممکن بود ولی تا آخر فروردین برای دولت مقدور نیست‏.

نایب‌رئیس - آقای وزیر کشاورزی

وزیر کشاورزی - پس از توضیحات جناب آقای نخست‌وزیر بنده دیگر عرضی ندارم‏.

نایب‌رئیس - آقای دکتر پیرنیا توضیحی دارید؟

دکتر پیرنیا - تا پایان سال ۳۹ را بنده قبول دارم و با وعده‌ای که راجع به کمک و ترفیه حال کشاورزان در رفع خشکسالی فرمودند بنده فعلاً از پیشنهادم صرف‌نظر می‌کنم ولی اول سال آینده اگر این وضع پیش بیاید دولت باید نظرش را برای مجلس عرضه کند.

نایب‌رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم‏ تبصره ۵۲ از لایحه بودجه کل کشور حذف شود. دکتر شاهکار

دکتر شاهکار - چون منظور بنده عملی شده دیگر این پیشنهاد مورد ندارد.

نایب‌رئیس - آقای وزیر فرهنگ‏

وزیر فرهنگ - بعد از این لایحه بودجه چاپ شده بود با ۵۵ تبصره دو تبصره جدید از طرف دولت داده شد به نام تبصره ۵۶ و ۵۷ و قرائت هم شد ولی چون بعضی از آقایان پیش‌نهاداتی که داده بودند و تصویب شد به نام تبصره ۵۶ و ۵۷ بود بنده خواستم یادآوری کنم که آن تبصره به قوت خودش باقی است و در ردیف نمره باید توجه داشت.

سعیدی (منشی) - اینجا تنظیم شد

نایب‌رئیس - حالا به ماده واحده رأی گرفته می‌شود با تبصره‌ها و اصلاحاتی که شد آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است آقای دولت آبادی بفرمایید.

دولت‌آبادی - بالاترین سربلندی و افتخار برای افراد این است که وظایف‌شان را انجام بدهند هرچه آن افراد در موقع و مورد حساس‌تری قرار بگیرند و انجام وظایف آنها به خصوص نسبت به اجتماع مؤثر و مهم باشد این افتخار برای آنها زیادتر است‏ مجلس شورای ملی در پایان امروز بودجه‌ای را تصویب می‌کند که در تاریخ مملکت هیچ گاه به این رقم نرسیده بوده است (صحیح است) و هیچ گاه در ادوار اخیر بودجه‌ای به این خصوصیات با رقم جز به مجلس در چنین موقعی داده نشده است (صحیح است) البته بنده هنگام طرح بودجه نظراتی داشتم که در حضور جناب آقای نخست‌وزیر و آقایان وزرا یعنی همکارن صمیمی ایشان با کمال علاقه‌مندی بیان کردم و از ایشان تمنی کردم که با آن مساعی و پشتکاری که برای موفقیت در راه خدمتی که به عهده همت ایشان هست آن را مورد توجه قرار بدهند و باز هم میل دارم اجمالی از آنچه گفته‌ام در اینجا بیان کنم و با عرض این مطالب به نام یک نفر نماینده ادای وظیفه کرده باشم البته انتقاد در زندگی و اجتماع و به خصوص در حکومت‌های پارلمانی تنها راه نیل به اصلاحات است و اگر انتقاد نباشد و دهن‌ها بسته باشد هیچ کس به عیب خودش واقف نمی‌شود که به رفع آن بکوشد چه برسد به دولت‌ها اما انتقاد یعنی نیک را از بد جدا کردن نیکی‌ها را ستودن و بدی‌ها را رفع کردن و معایب را تذکر دادن منتقد آن کسی است که هیچ‌گاه از راه انصاف و وجدان منحرف نشود و کمال صداقت و صمیمیت روی علاقه‌مندی و ایمان آنچه عیب می‌بینید با دلیل بگوید و آنچه حسن می‌بیند آن را هم بگوید و خدمتگزار این را تشویق بکند زیرا اگر اصل کیفر و پاداش در زندگی اجتماعی با دقت به کار بسته نشود هیچ‌گاه جامعه راه سعادت و ترقی نمی‌پیماید (صحیح است) بهترین زندگی‌ها و بهترین تشکیلات در اجتماع آن تشکیلاتی است که این دو اصل اساسی در آن با دقت بیشتری به کار بسته شود یعنی بدون اغماض به تبهکاران کیفر بدهند و بدون تنگ نظری خدمتگزاران را تشویق کنند این مطلبی است که باید به آن توجه داشت (صحیح است) افرادی که امروز دیروز و پریروز در اطراف بودجه صحبت کردند من تردید ندارم که همه روی علاقه‌مندی به مملکت و روی ادای وظیفه صحبت کردند و بایستی به نظرات آنها توجه داشت اگر افرادی هم تابع احساسات شده‌اند بایستی خودشان به جبران آنچه کرده‌اند قدم بردارند و دور از حقیقت و انصاف است که در محیط مجلس شورای ملی که با کمال سربلندی می‌گوییم وظایفش را با نهایت دقت انجام داده است نباید بیاناتی گفته شود که موجب سوء‌تعبیر در خارج از محیط بشود آن هم به دست عناصری که خیرخواه ما نیستند (صحیح است) و آنچه بخواهند بر علیه مصالح ما و بودن ما وزست ما بگویند و من امیدوارم که این مطلب به زبان منتقدینی که شاید تحت‌تأثیر احساسات غفلتی قرار گرفته‌اند گفته نشود دولت هیچ‌گاه مدعی نبوده است که در دوران خدمت خودش با وجود مشکلاتی که بوده است ایران را بهشت برین کرده است نه این دولت نه هیچ کجای دنیا هیچ دولتی نمی‌تواند مدعی بشود زیرا نیازمندی‌های زندگی روزافزون است‏. چطور می‌شود گفت یک دولت و تشکیلاتی آنچه را که ما یحتاج است همه را تحت اختیار داشته باشد و بتواند آن را به کار ببندد هیچ کس مدعی نیست اما اگر یک نظری به زندگی اجتماعی‌مان بکنیم و برگردیم اوضاع گذشته‌مان را مطالعه کنیم به عقیده بنده مطالب خیلی روشن خواهد شد یکی از بهترین نعمت‌هایی که نصیب مملکت ما شده است و ملت حق‌گزار ایران به آن توجه دارد ثباتی است که در زندگی ما پیدا شده است این مطلب بزرگ‌ترین سرمایه برای حیات و زندگی مردم و تشکیلات مملکتی است آقایان عزیز شما شنیده‌اید که اگر افرادی می‌خواستند از تهران بروند مشهد مقدس زیارت کنند باید از راه عشق‌آباد می‌رفتند اگر نشنیده‌اند از زبان من بشنوید که اگر می‌خواستند بروند به مشهد برای زیارت مشهد مقدس که یک گوشه منزه و مقدسی از کشور خود ماست و جای خارج هم نیست‏ مردم همین سرزمین می‌رفتند به گیلان از راه بندر پهلوی می‌رفتند به عشق‌آباد و از راه عشق‌آباد می‌رفتند به مشهد (عمیدی‌نوری - چهل سال پیش) اجازه بفرمایید این مملکت است من شما را به تاریخ چهل سال پیش می‌برم تاریخ مشمول مرور زمان نیست برای این که برگردیم ببینیم کجا بوده‌ایم و کجا هستیم مطلب این است (صادق بوشهری - خوزستان را بفرمایید) از اینجا می‌خواستیم برویم به اصفهان چهل سال قبل هم نیست منطقه‌هایی که می‌خواستیم عبور کنیم منطقه شاهسون‌های پشت دروازه بود منطقه رضا جوزانی بود منطقه نایب حسین کاشی بود - منطقه رجبعلی خراط بود تا برسیم به دیگر مناطق و اصفهان این اصلاً محال بود امروز ما برخورداریم از ثبات و امنیتی که باید قدر آن را خیلی بدانیم (احسنت) زیرا نعمت صحت و امنیت نعمتی است که در فقدان آن قدرش معلوم می‌شود ما در اثر ثباتی که در اوضاعمان پیش آمده است‏ چند سال پیش نیست که متوجه شده‌ایم که زندگانی‌مان را مطابق مایحتاج زندگی مردم متمدن تأمین بکنیم وسایل آن را هم نداشته‌ایم و هنوز هم نداریم مخصوصاً هر روز که می‌گذرد به وضع زندگی که نگاه بکنید قضاوت می‌کنید که یک حاجت جدیدی بر حاجت روز قبل شما اضافه می‌شود که ده روز پیش اصلاً به ذهنتان نمی‌گذشته است دو سال پیش از این مردم تهران حس نمی‌کردند که احتیاج به تلویزیون دارند امروز جماعتی جلو تلویزیون هستند و احساس احتیاج به تلویزیون می‌کنند بنده شهردار این شهر بودم یک سال باران نیامد برای تهیه یخ و برف از کوه‌ها ناچار شدیم برویم قاطر جمع بکنیم زحمت بکشیم تا مقداری از مایحتاج تابستان مردم را تأمین بکنیم خود بنده خیلی هم دور نیست مربوط به هفت هشت نه سال پیش است اگر امروز به آقایان محترم گزارشی بدهم که در شهر تهران ۵۷ هزار یخچال هست این به نظر خیلی عجیب می‌آید ولی از بنده بشنوید احصائیه به شما می‌دهم در شهر تهران ۵۷ هزار یخچال در خانه‌های مردم کار می‌کند این احصائیه‌ای است شیفری است که بنده اطلاع دارم شاید مقدار دیگری هم باشد که احصا نشده بنابراین آن کسی که می‌خواهد با نظر بی‌طرفی و انصاف به اوضاع نگاه کند بایستی به حاجت مردم توجه داشته باشد ما همان مردمی هستیم که با گاری مسافرت می‌کردیم بعد با اتومبیل حالا هواپیما هم مشکل شده اگر مطمئن نباشیم که هواپیما

چهار موتوره و جت نباشد این است که این ترتیب‌طبیعی و زیادت‌طلبی حسن انسان است تنها مزیتی است که آدم را به رشد و رقا می‌کشاند باید کوشید و تمام این وسایل را برای مملکت فراهم کرد من مخالف صرفه‌جویی نیستم و صددرصد موافقم که هیچ کجا نبایستی یک شاهی بی‌جا خرج کرد اما زندگی امروز اجازه نمی‌دهد که تنها ما همین یک اصل را به کار ببندیم ما ناچاریم راه خوب تهیه کنیم با کیلومتری دویست هزار تومان صد هزار تومان با آنچه تا حالا شده است با پنجاه هزار تومان آسفالت بکنیم این راه طبیعتاً ماه بعد و سال بعد خراب است بایستی کوشید از منابع طبیعی این مملکت بهره‌برداری کرد و آن را با کمال بلندنظری در راه اصلاح مملکت خرج کرد اگر بخواهید با کوته‌بینی و تنگ‌نظری زندگی کنیم حق نداریم تقاضاهایمان را مثل دیگران هر روز عرضه کنیم یا این یا آن یا باید بوق و من تشاء را روی کول انداخت و روی پوست نشست‏ و یا بایستی با بلند نظری کوشیدن از منابع طبیعی که در این مملکت است بهره‌برداری کرد و در راه صلاح مملکت و بهبود زندگی مردم قدم برداشت (صحیح است) ما از دولت می‌خواهیم از دولتی که مکرر گفته‌ام و باز هم با کمال رشادت و سربلندی اینجا می‌گویم ما دولتی داریم که در پیشانی او لوحه افتخار و تقوی هست هر کسی می‌گوید احدی از این افراد خودشان مرتکب تخلفی شده‌اند شرافت اقتضا دارد که بیاید در جواب من بگوید این اصل مطلب است من می‌گویم دولت دکتر اقبال دولتی است که بزرگ‌ترین به صفتش تقوی است (صحیح است) این سرمایه خیلی ارزش دارد بنده منحرفین را می‌شناسم و اشخاص زیادی را می‌شناسم که راه انحراف پیموده‌اند و مملکت را به پرتگاه کشاندند آن اشخاص را شما هم می‌شناسید که روزی مطامع خودشان حمل کردند آن کسی که از راه نادرستی برای خودش ضیاع و عقار اندوخت هیچ‌وقت نصیحتش برای درستی و تقوی در مردم منشأ اثر قرار نمی‌گیرد بایستی پاک بود و از مردم انتظار پاکی داشت و بعضی افراد هنوز توقعشان آن طوری که بیشتر در دفاع‌شان بوده منعکس بوده است برآورده نمی‌شود باید سعی کنند به جای توقع بی‌جا تن به کار در بدهند و نوش‌جان‌شان باشد اگر کسی از راه اداره درستی و فعالیت در این مملکت صاحب صد میلیون تومان شد او حلالش باشد بخورد بسیار نوش‌جانش باشد اما آن کسی که بخواهد از این پولی که یک شاهی یک شاهی از پیرزن‌ها در می‌آورند به جیبش پول بریزد او را باید مچش را انداخت و سرش را برید (احسنت) این اصل مطلب است بنده عرض می‌کنم که در راه بهبود مملکت در راه توفیق برای اصلاحات مملکت نبایستی جلو دولت‌ها را گرفت اما باید از آنها خواست که با ذره بین ببیند که یک شاهی از این اندوخته بیجا خرج نکنند این را باید از آنها خواست و خود بنده و شما یک وظیفه‌ای داریم ما که وظیفه رسیدگی به دخل و خرج مملکت را به عهده داریم به گفتن نباید قناعت کنیم آنجا که دیدید انحرافی حاصل شده بیایید بگویید دولت نمی‌شنود و این جای گفتن آن است بنده قول می‌دهم هر دولتی که آلودگی نداشت گوشش برای حرف شنیدن باز است من نمی‌خواهم در پایان امروز وقت آقایان را بگیرم و به عرایض خودم بعد از چند دقیقه دیگر خاتمه می‌دهم و امیدوارم خداوند به شما توفیق بدهد در راه خدمت به این مملکت و تاج و تخت این مملکت و خدمت شاهنشاه که خیرخواه است بدانید و می‌دانید یعنی تمام ملت ایران می‌دانند که وجود شاهنشاه شیرازه کتاب هستی ما است (صحیح است) یعنی اگر خدای نکرده یک روزی اوراق حیات و زندگی ما پریشان شود آن روزی است که این شیرازه پاره شود بنابراین وجود شاه در مملکت ما همین‌طور که عرض کردم شیرازه کتاب هستی ما است صحیح است از این رو هم هست که هر چه حمله می‌شود به آن نقطه حساس می‌شود البته حادثه دانشگاه یک چیز کوچکی نبود بنده خودم شاهد و ناظر واقعه بودم اگر خواست خدا نبود آن روز راه گریزی نبود راه نجاتی نبود برای شاه (صحیح است) آن خواست خدا بود من فکر می‌کنم ممکن نیست نقشه بکشند که از هجوم شش تیر از اطراف یک کسی نجات پیدا بکند این را باید ملت ایران بداند که شاه مورد عنایت خداست زیرا شاه ما آن روز حفظ شد و اگر آن روز خدای نکرده این طور نمی‌شد وضع غیر از این بود امروز من و شما اینجا ننشسته بودیم که اعتراض بکنیم و انتقاد بکنیم چه بسا که زبانم لال ناچار بودیم کوله بارها از جنگل‌ها بکشیم‏. (یک نفر از نمایندگان - تشریف نداشتید) البته اگر بودیم من می‌خواهم مردم به این حقایق و مسائل توجه داشته باشند ولی حوادث زندگی اجازه نمی‌دهد که آدم برگردد و ببیند که از کجا حرکت کرده و مبدأ کجا بوده و به کدام مقصد رسیده است زندگی ما پر از نواقص است ولی بیایید شکر کنید که در چنین محیط و دنیای متلاطم هنوز هستیم و مستلیم و داریم و درباره نواقص زندگی‌مان این قدر بحث می‌کنیم این اصل مطلب است که چه روزی این مملکت صددرصد در آرزو و آمالش موفق می‌شود آن روز تمام عناصری که در این مملکت هستند وظایف خودشان را با صمیمیت و همکاری و یگانگی انجام بدهند آن روز نقص در مملکت نیست آن روزی خواهد بود که من برای نجات خودم و رفاه خودم فکر نکنم می‌توانم رستگار باشم آن روزی زندگی با رفاه مفهوم دارد که اگر همسایه من سرش درد بکند به راستی و از روی ایمان و عقیده و شرف آدمیت من متأثر شوم (احسنت) این آن روز سعادت است ما باید بکوشیم به آن روز برسیم آقایان همکاران محترم بنده ما یکی دو ماه دیگر دوره ۱۹ مجلس شورای را به پایان می‌بریم و مرتکب تخلف و گناهی هم در انجام وظایف‌مان نشده‌ایم و سربلندیم (صحیح است) دولتی هم که امروز من به نام یک نفر وکیل مجلس و همچنین به نام یک عضو حزب اکثریت از او صحبت می‌کنم بدانید که هدفی جز خدمت ندارد (صحیح است) آنچه من می‌دانم اگر کارها آن طور که خودشان هم منصفانه گفته‌اند هنوز رونق نگرفته است این در گرو این است که ماها همه‌مان دستمان را یکی بکنیم و بار را برداریم مطلب که آن روز آقای نخست‌وزیر گفتند به ساکنین مفت آباد که اگر شما سالی ۵۰ تومان بدهید (یک نفر از نمایندگان - پنج تومان) بار بزرگی را بر می‌دارید این حقیقت دارد. بنده خودم می‌گویم با دلیل هم می‌گویم اگر مردم این مملکت که مالیات بده سنگین هستند آقای وزیر دارایی تا امروز مالیاتشان را بپردازند وزیر دارایی می‌پردازند اما تا امروز که نپرداخته‌اند پارسال من اصفهان بودم یک نفر آمد پیش من تاجر بود احوالش را پرسیدم گریه کرد گفت پارسال ۹۰۰ تومان از من مالیات گرفته‌اند و امسال ۱۲۵۰ تومان مالیات می‌گیرند آن شخص را من می‌شناسم که در شهر اصفهان سالآنه در حدود سیصد چهار صد هزار تومان عایدات دارد املاکی خریده است به ثمن بخس صد برابر شده است خوب‏ الحمدالله اما به او گفتم تمام مالیاتی که می‌دهی ۱۲۰۰ تومان است گفت بله خدا شاهد است بر من به قدری تعجب‌آور بود که گفتم مردیکه خجالت نمی‌کشی برای ۱۲۰۰ تومان مالیات گریه می‌کنی پس حقوق آن پاسبان که خانه تو را حفظ می‌کند آن را کی بدهد از آقای وزیر دارایی می‌خواهم و در ایشان این لیاقت را می‌بینم که مالیات را از مؤدی حقیقی بگیرند و فشار را از روی دوش مردم ضعیف بردارند (احسنت) این حقیقت مطلب است به آقای وزیر فرهنگ که بنده ایشان را سال‌هاست می‌شناسم و حتی یک وقتی هم افتخار خدمت مستقیم در وزارت فرهنگ داشته‌ام و هم‌قطار هم بوده‌ایم و برای ایشان احترام زیادی قائل هستم و زحمات زیادی کشیده‌اند انتظار دارم و راه اصلاح تربیت عمومی بچه‌ها اقدام کنند. آقای وزیر فرهنگ جناب آقای نخست‌وزیر این سینماها این نمایش‌ها آنچه امروز در دسترس بچه‌های کوچک است بر باد دهنده همه چیز اینهاست (صحیح است) همین طور که آقای نخست‌وزیر با کمال سربلندی اینجا بیان کرد ند که جلوی مجلات و اوراق مضره را که تصاویر نامناسب داشتند گرفتند بسیار به جا بود اصلاح به جایی بود که شده است من خودم می‌بینم که آنچه بچه‌ها در سینماها می‌بینید از معاشقه‌ها و عشق بازی‌ها اینها شاغل اوقات آنهاست و آنها را نمی‌گذارند به درس برسند (خرازی - همین امروز ساعت چهار و تلویزیون) اجازه بفرمایید ما نشستیم گفتیم که چرا بچه ما درس نمی‌خوانند. آقای وزیر فرهنگ من به شما اعلام خطر می‌کنم شما مسئول اینها هستید این نتیجه این سینماها و این تلویزیون‌ها است اینها شاغل وقت‌شان است (وزیر فرهنگ - به اولیائشان هم بفرمایید) به اولیائشان هم می‌گوییم ولی شما قانون بیاورید و بچه‌ها را برایشان سینمای متناسب خودشان درست کنید مشغولیات برایشان درس ندهید اجازه ندهید که بچه‌های نابالغ کوچک بروند معاشقه فلان اکثریس را ببیند اینها بر باد دهنده عفت اخلاقی و شرف و مزرع دل بچه ساده است شما می‌توانید در آن بذر دانش و تقوی بپاشید آنها درش خیانت و تزویر و بی‌عفتی می‌پاشند چه انتظار دارید که آتیه شما روشن بشود این حقیقت است راه‌های ما ناقص است‏. جناب آقای نخست‌وزیر با این که توجه دارند با آن که امسال بالنسبه اعتباری داده شده است من یک پیشنهادی دارم این را مورد توجه قرار بدهید بیایید راه‌های مملکت را به دو قسمت اساسی تقسیم بکنید در هر سال صد متر راه اساسی بسازید هر کاری می‌خواهید بکنید ولی در هر سال صدمتر راه اساسی بسازید و این را هم یادگار زندگی‌تان بگذارید که دولت دکتر اقبال در سال ۳۹ صد متر راه اساسی ساخت این را نشان بدهید به مردم اگر صد متر راه اساسی ساختید از مردم عوارض راه بگیرید این به صرفه مملکت است این را بکنید و مردم را به همکاری برای راه‌سازی دعوت کنید یک موضوعی را در کمیسیون بودجه گفتم حضور اعلیحضرت همایونی عرض کردم مردم در یکی از نواحی اصفهان سیصد هزار عمله که ارزش کارشان شش میلیون تومان بود مجاناً کمک کردند و برای تسطیح راه دادند چرا؟ برای این که راه داشته باشند مردم نقاط مختلف را دعوت کنید برای همکاری و هر قدر وسایل می‌خواهد بدهید کار راه‌های اصلی ارتباط دارد با راه‌های فرعی از آن غفلت نکنید به هر حال آن قسمت‌هایی که با کمال تأثر راجع به اصلاح این تبلیغات مخصوصاً از جهت اخلاقی گفتم انتظار دارم که مورد توجه دولت واقع بشود و آنچه را که وظیفه ماست که ما بگوییم ما حاضریم در این امر پیشقدم شویم که این کار انجام شود رفقا و همکاران بنده تذکراتی دادند در امور کشاورزی بهداری امور صنایع فعالیت‌هایی شده است و من انتظار دارم

و امیدوارم به نتیجه برسند یکی از دوستان من راجع به موضوع پیشرفت صنایع با چشم واقع‌بین شاید صحبت نکردند می‌خواهم این مطلب کوچک را توضیح بدهم که اقدام در بهبود صنایع مملکت خیل مهم و مؤثر بوده است این مملکت سالانه ۵۰ میلیون لیره برای واردات قماش می‌داده است درست آقایان توجه بفرمایید سالانه ۵۰ میلیون لیره ارز مملکت برای خرید قماش می‌رفته است در حال حاضر صدی ۷۰ مایحتاج قماش مملکت تأمین شده است و صد در صدش را دو سال دیگر تأمین شده بدانید این کار کوچکی نیست این کار خدمت است خدمتی است که بیشترش را همین دولت دکتر اقبال و همکارانش انجام داده است این کوچک نیست‏ اگر بخواهیم تمام معایب را به نام عیب‌جویی غیرمنصفانه بگویی و تمام محاسن را با چشم‌پوشی بگذریم این دور از انصاف است این حقیقت است بدانید که این قدم‌ها برداشته شده است بنده بیش از این وقت آقایان را نمی‌گیرم از خداو در راه خدمت به مملکت و برای بهبود اوضاع‌مان توفیق می‌خواهم و برای همه خدمتگزاران سعادت می‌خواهم و امیدواریم موفق شویم چنانچه عرض کرم و آرزوی همه ماست در راه خدمت به مملکت در راه آرزوها و هدف‌های عالی شاهنشاهی که بزرگ‌ترین خیرخواه ماست قدم برداریم و به دولت فعلی هم که در این راه کسب افتخار کرده است من به او تبریک می‌گویم و امیدوارم راه‌های اساسی را بپیماییم و در تقویت مردم چه از راه فرهنگ و چه از راه حزب دو کلمه باید اینجا درباره حزب صحبت کنیم‏ این قضیه را آقایان بزرگ می‌دانند و ملت ایران نباید او را کوچک بشمارد ما الآن پنجاه و چند سال حکومت ملی داریم حکومت مشروطه داریم داریم امسال حقیقت‌آور ابایستی در مکتب حزب جست‌وجو کنی بدون تردید این راهی است که برای ما باز شده است این راهی است که باز شده این خیرخواهی است که ما از اعلیحضرت همایون شاهنشاهمان یادگار داریم و موقع آن را تشخیص کرده‌اند که بایستی اجتماع ما در مکتب حزب فعالیت کند.

این را کوچک نشمارید این به دست ما در درجه اول و همه مردم است که با همکاری این راه را باز کنند و هدف واقعی نیل به سعادت خودشان بدانند.

نایب‌رئیس - آقای پرفسور اعلم

پرفسور جمشید اعلم - بنده بسیار مختصر مصدع خواهم شد (نمایندگان - احسنت‏) برای این که می‌بینیم آقایان زحمت کشیده‌اند خسته هستند و سعی می‌کنم عرایضم طولانی نباشد و رضایت خاطر آقایان را فراهم بکنم (احسنت) بنده قبل از شروع مطالبم که خیلی کوتاه خواهد بود ناگزیرم از اعضای محترم کمیسیون بودجه که زحمت کشیده‌اند و این بودجه را تقدیم و تنظیم کرده‌اند تشکر کنم مخصوصاً از رفیق خودم آقای مشایخی که واقعا بسیار زحمت کشیده‌اند (صحیح است)‏ و یک گزارش بسیار موزون که همان گزارش دلیل موافقت آقایان نمایندگان باید باشد تقدیم مجلس کرده‌اند بنده مجبورم از چاپخانه مجلس هم تشکر کنم که واقعاً زحمت کشیده و در ظرف ۲۴ ساعت چندین نسخه از این بودجه تقدیم مجلس کرده است و این هم از کارهای آقای وزیر دارایی است این تشکرات را کردم برای این که بگویم که از خدمتگزاران باید تشویق و تشکر کرد و خدمتگزار را با حرف‌های غیروارد و غیرمنصفانه دلسرد نکرد (احسنت) به همین دلیل از رادیو می‌خواهم تشکر کنم رادیو یکی از دستگاه‌هایی است که حقیقتاً خدمت می‌کند بدون اجر و مزد زیادی هر چه بخواهید در این رادیو هست علمی هست اخلاقی هست مذهبی هست گفتار هست دیگر چه می‌خواهید چرا می‌گویید خوب نیست اگر رادیو نطق مرا منتشر نمی‌کند می‌خواهم صد سال نکند ولی بگوید که رادیو مسکو مزخرف می‌گوید شب و روز هم بگوید و نشان بدهد این است خدمت رادیو به رادیو می‌گوید که حرف‌های مسکو را تشدید می‌کند و تکرار می‌کند این که تکرار می‌کند باید نشان بدهد برای این که مردم بدانند چقدر مهمل می‌گوید و در مقابلش منطق بیاورد و بگوید که‌ای مردم ای ایرانی‌ها شما که آن را می‌شنوید این را هم بشنوید و به هوش و ذکاوت مردم هم ایمان دارد می‌دانید که مردم خوب را از بد تشخیص می‌دهند این بد است؟ اگر بد است چر ا جلویش را می‌گیرند که آنجایی که باید شنیده بشود شنیده بشود شنیده نشود من از رادیو تشکر می‌کنم و از این جوان‌هایی که حرف‌های ما را می‌گیرند و به رادیو می‌دهند تشکر می‌کنم باز هم می‌گویم صد سال نطق من را در رادیو نگویند ولی بگویند که رادیو مسکو مزخرف می‌گوید برای این که مردم بدانند و با آن منطق‌شان به مردم نشان بدهند یک مملکتی وقتی به کمال مطلوب می‌رسد که همه چیزش درست شود آدم‌هایش هم درست شوند محال است یک مملکتی درست بشود این اشخاص مغرض در آن مملکت زیاد باشد چون کار نمی‌شود اما باید انصاف بدهیم انصاف داشته باشیم روزی که ما درست شدیم این مملکت را می‌توانیم درست کنیم این محال است ما درست نباشیم این مملکت را بتوانیم درست بکنیم عرض کنم راجع به ساختمان‌هایی شنیده‌ام صحبتی شده در اینجا بنده معتقدم ساختمان در این مملکت یکی از کارهای بسیار لازم است برای این که نه فقط ساختمان آبادی مملکت را نشان می‌دهد همان ساختمان موجب می‌شود بنا، عمله، کارگر، کفاش، طراح الکتریسین نان بخورد و مسلماً اگر ساختمان نمی‌شد ایراد گیر می‌گفت که چرا ساختمان نمی‌کنند حالا که می‌شود و می‌گوید چرا می‌کنید پس آقا بنا از کجا نان بخورد اگر ساختمان نشود بنا حق زندگی ندارد در این مملکت نجار حق زندگی ندارد آلات در و پنجره فروش حق زندگی ندارد اینها باید بمیرند پس باید ساختمان بشود. همین ساختمان مجلس شورای ملی و مجلس سنا آبروی مملکت هست شما در همین مجلس سنا اشخاص اول ممالک دنیا را پذیرایی کردید و با کمال سربلندی با آنها حرف زدید این آبروی ماست اگر نبود در کجا پذیرایی می‌کردند این نشانه تقی مملکت ماست که در عرض شش سال آقایان یادمان رفته که شش سال آقایان پیش در همین تریبون یک نفر داد زد از آنجا پرت شد پایین آقای تیمورتاش با سرکار گلاویز شد این را می‌گویند آزادی من این آزادی را نمی‌خواهم من آزادی را می‌خواهم که بیایم پشت تریبون و حق را بگویم و بتوانم حق را بگویم و کسی جلو را نگیرد این شش سال پیش بود چطور ما یادمان رفت گفته شد وضع مردم بد است تسمه از گرده مردم کشیده شده آقا من نمی‌دانم این مردم کجا هستند امروز بنده یک عمله می‌خواستم که شن‌هایی را از جایی به جایی ببرد یازده تومان مزدش دادم دیگر عمله را می‌خواهید رئیس‌الوزرای مملکت بشود یازده تومان از من گرفته چهار تا شن را از این طرف به آن طرف برده است یک بنا توی این مملکت به اندازه یک وزیر حقوق می‌گیرد به اندازه یک رتبه نه مزد می‌گیرد شما هم اتومبیل دارید و به این گاراژها رفته‌اید سوپاپ اتومبیل را یک میل می‌گذارد وسطش پانزده تومان مزد می‌گیرد بنده پریشب رفتم لاله‌زار جای سوزن انداختن توی لاله‌زار نبود این پرواز مردمی بود که خرید می‌کرند من می‌خواهم بپرسم اینها تمام از اشراف این مملکت بودند من می‌خواهم بدانم این مملکت این قدر اشراف دارد اگر ما این قدر اشراف داشته باشیم جای بسیار خوشوقتی است اینها مردمی هستند که می‌گویند تسمه از گرده‌شان کشیده شد یک کسی که تسمه از گرده‌اش کشیده شده اجناس لوکس می‌خرد شما از همین راه آهن بگیرید جناب آقای انصاری تشریف دارند از بیست روز پیش تمام بلیط‌های راه‌آهن برای مسافرت در تمام خطوط گرفته شده است ما چقدر اشراف داریم که با راه آهن درجه اول و دوم و سوم مسافرت می‌کنند؟ اینها که هستند؟ اگر گرسنه هستند چرا مسافرت می‌کنند؟ چرا مدت عید را می‌خواهند بروند بیرون؟ آقا گرسنه که مسافرت یا تفریح نمی‌کند شما یک دانه بلیط برای سینما الآن بخواهید الآن یکی از شما برای نمونه اگر بخواهد گیر نمی‌آورد آخر آن که تسمه از گرده‌اش کشیده شده است به سینما نمی‌رود بنده یادم می‌آید وقتی وارد ایران شدم با ماهی پنجاه و دو تومان و سه قران و ده شاهی در بیمارستان شهرداری استخدام شدم یک نفر از نمایندگان آن سه قران و ده شاهی‌اش برای چیست سه هزار و ده شاهی را الآن توضیح می‌دهم که برای چه بوده برای این بود که سرکار تشریف بیاورید آنجا بنده آرزویم این بود که یک اتومبیل داشته باشم رئیس بخش هم بودم اتومبیل هم لازم بود ولی خیلی مشکل بود امروز تمام دستیارهای من اتومبیل دارند این چیست؟ این مربوط به تسمه است؟ ای کاش تمام ملل دنیا این طور تسمه از گرده‌شان کشیده شود آقای دولت‌آبادی فرمودند در یک تهران چهل و نه هزار یخچال است در این مملکت بورژوازی دارد تشکیل می‌شود در این مملکت ببینید اتومبیل را که خریده این همه اتومبیل را در تهران مردم خریده‌اند. یکی از دوستان من کاغذی نوشته است به من دقت بفرمایید می‌گوید من در خوزستان چوپانی را دیدم گوسفندهایش را داشت می‌برد و یک چوب رو دوشش بود و به این چوب یک رادیو آویزان بود رادیوی باطری این کاغذی است که یکی از دوستان من نوشته است چوپانی که جای نی‌لبک رادیو بزند مرض دارد که اگر تسمه از گرده‌اش کشیده شود برود جای نی‌لبک رادیو بخرد گدا توی این مملکت روز سی تومان عایدی دارد به گدا ده شاهی بدهی فحش می‌دهد من نمی‌گویم اینجا بهشت روی زمین است کمال مطلوب در هیچ جای دنیا نیست‏ اما آقا انصاف هم باید داد که کارهایی شده بودجه را خوانده‌اید این بودجه نشان می‌دهد که در حدود هشتصد و هشتاد و هشت مدرسه ساخته است (مشایخی - هشت هزار) دیگر بهتر عجب حکایتی است راه آهن تهران به کاشان نزدیک یزد نرسیده؟ راه‌آهن تهران به خراسان نرسیده؟ راه‌آهن تهران به تبریز نرسیده؟ (چند نفر از نمایندگان - به جلفا) چند ماه دیگر راه‌آهن به سرحد نمی‌رسد این وزارت فرهنگ شاگردش به چندین ملیون نرسیده بی‌سوادهایش به چهارصد هزار نفر که در شب تحصیل می‌کنند نرسیده این وزیر بهداری تریاک را در این مملکت از بین برد مالاریا را از بین برده بالاتر از همه چون من طبیبم آن بیماری‌هایی که در اطفال موجود بود به کلی از بین رفته اینها کار نیست پس چیست اینها را چه می‌گویند اینها را اجنه آمدند درست کردند اینها را از مریخ آمدند درست کردند یا خارجی‌ها درست کردند تمام برق‌هایی که در شهرستان‌ها دارند همین آب تصفیه شده تهران این کار نیست؟ (دکتر دادفر - و در اکثر شهرستان‌ها) در تمام شهرستان‌های ایران آب و برق هست در شهر قزوین ما انشاءالله یک ماه دیگر با همت جناب آقای یارافشار کارخانه برقش افتتاح می‌شود آخر یک خورده انصاف و مروت داشته باشید تا بدانید که کار شده است یا نشده است من از پشت این

تریبون عرضه می‌دارم که اگر در هر مملکتی در دنیا با وجود موانع و اشکالات با وجود نبودن کادر فنی و با وجود کمی مردان بی‌غرض این نکته‌اش بسیار حساس است با وجود بودن رادیوهای مخالف فحش‌ها تحریکات در تحت رهبری یک سرپرست دلسوز و فداکار این همه کار شده است من سر تعظیم فرود می‌آورم نمونه‌اش را بگویید آقا کجا هست در یک مملکت هست آخر باید همه جوانب را دید باید وسعت مملکت را دید باید سرحدات را دید می‌فرمایید سالی صد متر راه بسازند به حضرت عباس اگر سالی صد متر راه بسازند تمام آقایان وکلا فریادشان بلند می‌شود نمی‌شود همه به همه جا می‌خواهند توجه باشد با وجود این شرایط دنیا به ما نشان بدهد که در یک جا این همه کار کرده باشند این انصاف است که بگوییم کاری نشده تمام این کارها از شش سال به این طرف شده و این کارها را مدیون ثبات مملکت خودمان هستیم ثبات رژیم خودمان هستیم و این دین را به شخص اول مملکت خودمان را داریم‏. مسلماً تمام این کارها و پیشرفت‌هایی که شده در نتیجه درایت و کفایت و راهنمایی‌های شخص اول مملکت خودمان بوده است و برماست که از منویات ایشان پند بگیریم و آنچه که شده بگوییم و سعی بکنیم بهتر شود دور از انصاف است که بگوییم کار نشده است این درست نیست و منفی بافی است و به عقیده من رادیو ایران بلندگوی رادیو مسکو نیست که منفی‌بافی باشد و لاغیر سایه مبارک آقایان کم نشود.

نایب‌رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در کلیات آخر پس از یک مخالف و موافق مذاکرات کافی است.

نایب‌رئیس - آقای ارباب

مهدی ارباب - در کلیات لایحه بودجه و در ماده واحده آنچه ممکن بود و لازم بود صحبت شد و در کلیات آخر تذکراتی داده شد برای این که مجریان قانون در اجرای امر متوجه باشند و نکاتی را که لازم می‌دانند در عمل نصب العین قرار دهند اثر دیگری ندارد. اینجا بیانات جناب آقای پرفسور اعلم علاوه بر آن که ما را از خستگی درآورد خیلی هم مستدل بود و هیچ‌وقت به این خوبی صحبت نکرده بودند مثل این که از روزی که از حزب مردم خارج شده‌اند همه جاشان اصلاح شده است (صحیح است) (خنده نمایندگان) بنابراین وقت هم گذشته بنده تصور می‌کنم موقعی برای ادامه مذاکرات باقی نیست آقایان محترم هم توجه بفرمایند و متوجه باشند که امشب شب جمعه هم هست اعمال هم بسیار است به کفایت مذاکرات در کلیات آخر رأی بدهید و بنده را هم رهین الطاف خودتان قرار بدهید.

نایب‌رئیس - آقای دکتر شاهکار مخالفید.

دکتر شاهکار - موافقم‏

نایب‌رئیس - آقای عمیدی‌نوری مخالفید. (عمیدی‌نوری - موافقم‏) آقای طباطبایی مخالفید (آقای طباطبایی - مخالفم) بفرمایید.

احمد طباطبایی قمی - همین طور که جناب آقای ارباب فرمودند کلیات آخر مربوط است به این که در اطراف لایحه‌ای که تصویب شده است به دولت تذکراتی داده شود بنابراین بنده معتقدم چون قضیه مهم است و بودجه مملکت است این تذکراتی که باید داده شود داده نشده است‏ کما این که بنده می‌خواستم به جناب آقای نخست‌وزیر عرض کنم این است که من با آقا هیچ دشمنی ندارم مخالفتی ندارم و آن چیزی که به من امروز فرمودید هر قدر و هر چقدر فرمودید هیچ جواب نمی‌دهم آن چیزهایی که مربوط به خود من بود ولی این که خواستید من را عصبانی کنید به من فرمودید که شاید سید باشی آقای نخست‌وزیر من می‌گویم من در خونم من در تمام شرائینم خون حسین‌بن‌علی است (صحیح است) و به همان حکم به حکم آن که خون حسین‌بن‌علی در شرائینم است تا آن دقیقه‌ای که زنده‌ام مدافع حقم و با هر ناحقی مخالفت می‌کنم و از هیچ چیز هم نمی‌ترسم (احسنت)‏ بنده سه سؤال از آقا کردم به قدری عصبانی شدید که اصلاً سؤال را جواب ندادید نخست‌وزیر اینها به کفایت مذاکرات مربوط نیست حالا هم عرض می‌کنم خوب بود به این سه سؤال بنده جواب بدهید و آن که فرمودید که نسبت به حضرت آیت‌الله العظمی ارادتمندید من خیلی متشکرم و خیلی خوشوقتم و همین چند روزه معلوم می‌شود که آقا ارادتتان را عمل می‌کنید یا نمی‌کنید.

نایب‌رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد حالا این لایحه را می‌فرستیم به مجلس سنا در قسمتی که غیرمالی است تصویب کند و در قسمت مالی نظر مشورتی دهند و در روز پنجشنبه ۱۲ اسفند جلسه خواهیم داشت جناب آقای نخست‌وزیر

نخست‌وزیر - بنده می‌خواهم از طرف دولت و خودم از حسن‌ظن آقایان نمایندگان که در ظرف این دو سه روزه تمام اوقات خودشان را صرف رسیدگی به بودجه سال ۳۹ کردند سپاسگزاری کنم البته مجلس شورای ملی همان‌طور که امروز صبح به عرض رساندم جای رسیدگی به امور مهم کشور است و چه وزیر و چه نماینده آزادی کامل دارند که در پشت این تریبون عقاید خودشان را بگویند و آنچه که اکثریت تصویب کرد مطاع است (احسنت)‏ ما هم همیشه پیروی از این اصل کردیم و از بیانات امروز جناب آقای طباطبایی که ما را به الکل نفی کردند و باز هم تکرار کردند یک مطالبی اینجا اظهار کردند و گفتند در بودجه این طور نوشتند و خلاف بود خواستم به ایشان بگویم که جنابعالی حرف‌های خودتان را زدید ما هم گفتیم مجلس هم قضاوت کرد و قضاوت هم خواهد کرد (احسنت)

۳ - تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه‏

نایب‌رئیس - مجلس را ختم می‌کنیم جلسه روز پنجشنبه ۱۲ اسفند ساعت ۹ صبح خواهد بود.

(مجلس هشت ساعت و پانزده دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

نایب‌رئیس مجلس شورای ملی - دکتر موسی عمید