مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ اردیبهشت ۱۳۳۸ نشست ۲۹۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۲۹۵
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۳۸
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- اعلام وصول لایحه تشویق صادرات از مجلس سنا
۳- سؤال آقای بهبهانی راجع به گوشت تهران و جواب آقای و معاون وزارت کشور
۴- اخذ رأی و تصویب ارجاع سوالات آقایان بهبهانی و فرود به کمیسیون تحقیق سوالات
۵- طرح گزارش اصلاحی کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آموزگاران پیمانی
۶- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت پیش از ظهر به ریاست آقای عماد تربتی (نایب رئیس) تشکیل گردید
۱- تصویب صورت مجلس
نایب رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
غائبین اجازه آقایان: دکتر حسن افشار. عرب شیبانی. باقر بوشهری. سراج حجازی. موسوی. امید سالار. دشتی. اعظم زنگنه. عامری. مجید ابراهیمی. مشار. دهقان. سعیدی. استخر. سالار بهزادی. مهدوی. صارمی. مهندس اردبیلی. رامبد. مهندس سلطانی. محمودی. مرتضی حکمت. دکتر امین. قوام. اسکندری. حکیمی. صدرزاده. ذوالفقاری. اورنگ. صرافزاده. اخوان سنندجی. دکتر وکیل. دکتر پیرنیا.
غائبین بیاجازه آقایان: دکتر طاهری. اریه. دکتر فریدون افشار. قرشی. بزرگ ابراهیمی.
دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازه آقایان: ابتهاج. فولادوند. دکتر سید امامی. دکتر سعید حکمت. یار افشار.
نایب رئیس- اعتراضی نسبت به صورت جلسه قبل نیست؟ آقای دکتر آهی
دکتر آهی- نامهای است از طرف اهالی آب سرد دماوند به ساحت مجلس شورای ملی که تقدیم مقام ریاست میکنم
نایب رئیس- به کمیسیون عرایض ارجاع میشود. تصویب صورت مجلس جلسه قبل اعلام میشود
۲- اعلام وصول لایحه تشویق صادرات از مجلس سنا
نایب رئیس- لایحه تشویق صادرات و تولید از مجلس سنا رسیده است که عیناً به کمیسیون ارجاع میشود
۳- سؤال آقای بهبهانی راجع به گوشت تهران و جواب آقای و معاون وزارت کشور
نایب رئیس- سؤالات مطرح است آقای بهبهانی
بهبهانی- برای استحضار آقایان عرض میکنم که سؤال بنده راجع به کمیابی و گرانی گوشت است (بهادری- حالا دیگر فراوان شده) البته جناب آقای فرهودی معاون وزارت کشور تشریف میآوردند و جواب سؤال بنده مطالبی میفرمایند بعد از جواب ایشان بنده توضیحاتی که لازم است به عرض آقایان میرسانم ولی آقایان تصدیق میفرمایید که گوشت یکی از ضروریات زندگی اولیه مردم است مخصوصاً در ایران که این ماده حیاتی است و به خصوص برای اشخاص فقیر و بیبضاعت و در این ایام یعنی در این دو ماه اخیر گوشت یک ماه که اصلاً پیدا نمیشد و حالا که یک قدری وضع آن بهتر شده متأسفانه قیمت آن تثبیت شده یعنی به دو برابر قیمت قبل از یک ماه رسیده و امروز گوشت را کیلویی ده تومان در دکان ها اگر پیدا بشود باید خرید و چیزی که بیشتر باعث تأسف است حالا یک چند روز ده روز ۱۵ روز گوشت پیدا نمیشد بعد دو مرتبه اگر قیمتش برمیگشت به صورت اول و ارزان میشد بنده سؤالی نمیکردیم ممکن است پیش آمدهایی بکند سیاه بهار بشود یا چیزهای دیگر این پیش آمدها همیشه ممکن است بکند ولی حالا که دو مرتبه گوشت به همان نرخ ده تومان مانده این گرانی گوشت قیمت تمام اجناس را دنبال خودش کشیده وقیمت همه اجناس دیگر گران شده چنانچه بنده الان از روزنامه برای آقایان یک مطلبی را قرائت میکنم این روزنامه تجدد ایران است بنده پری روز که مطالعه میکردیم دیدم روزنامهای که خودش طرفدار دولت است از روی روزنامه دیگر که مربوط به آقای استخر است یک چیزی را نقل کرده البته اقلیت هستم مخالف دولت هستم خوب مطالبی را باید بگویم ولی اینجا یک روزنامه طرفدار دولت این مطلب را نوشته که بنده برای آقایان میخوانم ملاحظه بفرمایید)) بدون تفسیر از روزنامه استخر ۲۸ ر ۱ ر ۳۸- پیاز کیلویی ۱۸ ریال؟ نعنا و ترخون سیری ۳ قران! واقعاً زندگی مشکل شده است. این جملهای که انسان از دهان هر کس می شنود و روزی نیست که صدها مرتبه در گوشه و کنار تکرار نشود.
واقعاً زندگی مشکل شده است نعنا و ترخون سیری ۳ قران پیاز کیلویی ۱۸ ریال، خواروبار ارزاق و گوشت که و اویلا، ای کاش فقط گرانی تنها بود و انسان آرام آرام شکنجه می دید و دیگر مجامله و تعارفی نمی شنید ولی درد بزرگ اینجا است که در میان این وضع وانفسا و این زندگی مشقت بار شب و روز انسان مجبور است تعریف و تمجیدهای پر لفت و لعاب را بشنود و از اصلاحات و تحولات شگرفی که کشور را به بهشت برین تبدیل کرده است لبخند مسرت آمیز بزند. (یک نفر از نمایندگان- ما نمیزنیم اصلاً دستگاهها خراب است) و با درد شکنجه عفریت مرگ را میبیند و آن وقت اطرافیانی که گرد بسترش ایستادهاند کف میزنند و می خندند و به مریض دم مرگ میگویند به آسمان آبی نگاه کن، رنگ شقایقهای چمن را به بین، بوی گلها را استشمام کن و لذت ببر. کارگر بدبخت با روزی چند تومان مزد در حسرت یک سیر گوشت و یک وعده خوراک گرم میسوزد و آن وقت راه و نیم راه برایش فواره میسازند و میگویند به بین چه اوجی دارد چطور آب آن در هوا میرود، چگونه به سطح حوض میریزد و در این موقع چه صدای دلکشی از آن بلند میشود و کسی نیست از این زعمای امور سؤال کند کدام فواره و حوض و چمنی است که برای شکم گرسنه طعم یک غذای گرم را داشته باشد؟
زندگی طاقت فرسا شده است و آن وقت فقط با حرف و وعده و وعید میخواهند کارها رو به راه بشود آن انقلاب بزرگی که قرار بود قانون از کجا آوردهای در کشور ما به پا کند چه شد؟ چرا این امامزاده هم معجزی ندارد؟ قانونهای انقلابی دیگر به چه سرنوشتی دچار گردید آن وعده های مششع و دهن پر کن به کجا رسیده؟ ما از خیر همه این اصلاحات گذشتیم و تنها خواهشی که از شما داریم این است که بیایید قیمت نعناع و ترخون و پیاز و سبزی خوردن و عدس و لوبیا را پایین بیاورید و یا لااقل از افزایش بهای آن جلوگیری کنید و اگر آخر فرصتی شد فکری هم برای گوشت تهران بکنید این است تنها تقاضای ما و انتظار میلیونها مردمی که فقط باید قوای فعاله خود را صرف قوت لایموت خود بنمایند ((این روزنامه طرفدار دولت است ولی آقا بنده یک مطلب دیگری را برای آقایان عرض میکنم و استدعا میکنم که توجه بفرمایید این پیشنهادی است که در چند ماه قبل یک عدهای دامدار به شهردار وقت و شرکت گوشت دادند و حاضر شدند که گوشت را کیلویی ۳۵ ریال در تمام سال به فروشند و پنجاه میلیون تومان هم تضمین نقدی به بانک بدهند ولی متأسفانه پیشنهاد دهنده را هم کتکش زدند و هم چاقویش زدند و مردم هم گوشت کیلویی ده تومان میخرند این است پیشنهاد)) محترم به استحضار میرساند طبق اخبار مندرجه در روزنامه اطلاعات اخیراً شرکت توزیع گوشت پیشنهادی به مقام نخستوزیری تقدیم نموده که حاضر است گوشت شهر تهران و حومه را برای مدت سه ماه دو نرخ ۴۸ و ۴۳ ریال بفروشد لذا مراتب زیر را به استحضار عالی میرساند از ۴ ماه قبل این سندیکا مکرر پیشنهاد نموده که حاضر است گوشت شهر و حومه را برای مدت یک سال و بیشتر بایک نرخ ۳۸ ریال تحویل نماید برای حسن اجرای قرارداد هم تضمین کافی به مبلغ پنجاه میلیون ریال بسپارد با وجود این که این پیشنهاد مورد توجه شهرداری و وزارت کشور قرار گرفته و به عرض پیشگاه مبارک ملوکانه نیز رسید. اعلیحضرت همایونی امر مقرر فرمودند که با توجه پیشنهاد دامداران نسبت به تنزل فوری نرخ گوشت اقدام بشود با وجود این که از چهار ماه قبل شرکت گوشت کتباً در تنزل نرخ گوشت امتنا نموده و با تمام وسایل ممکنه برای پایین آوردن نرخ کارشکنی کرده ما نمیدانیم چرا در تنزل نرخ و واگذاری گوشت به این سندیکا مسامحه شده است در صورتی که این پیشنهاد شرکت گوشت به هیچ وجه قابل توجه نیست به دلایل زیر یعنی دو نرخ طبق آییننامه گوشت ماده ۴۶ منع قانونی داشته و نمیتواند دو نرخ تعیین نماید در سال گذشته هم شرکت گوشت بر خلاف آییننامه مزبور رفتار و دو نرخ ۴۸ و ۴۳ ریال تعیین نمود و مردم ابداً گوشت ۴۳ ریال نخوردند زیرا شرکت مزبور انواع گوشت را به نام گوشت شیشک با نرخ ۴۸ ریال بخورد مردم داد
۳- با پشنهاد مورد بحث شرکت نمیتواند گوشت را در این مدت ۳ ماه با نرخ ۴۳ ریال بفروشد ((این تفصیل دارد ولی همین نرخی که دولت تعیین میکند تصدیق بفرمایید این نرخ هم با این که خیلی گران است ولی آبه این نرخ هم به دست مردم نمیرسد مانموقی هم که ۴۳ ریال تعیین کردن به اعلی القیم یاز مردم مجبور بودند که ۵۰ ریال ۵۵ ریال ۶۰ ریال بخرند امروز هم به عرض آقایان رسیده که قیمت گوشت را کیلویی ۶۰ ریال پیشنهاد کردهاند و حالا که موقع تابستان است باید نازلترین نرخ ها تعیین شود امروز مردم کیلویی ده تومان میخرند آن هم گوشت به دست مردم برسد یا نرسد بنده در خارج با جناب آقای فرهودی صحبت میکردیم مطالب ایشان تا اندازهای مورد توجه بنده واقع شد حالا اینجا تشریف میآوردند جواب میدهند بعد بنده توضیحات لازم را به عرض آقایان میرسانم تا هر چه آقایان صلاح میداند و لازم میدانند تصمیم بگیرند.
نایب رئیس- آقای فرهودی
معاون وزارت کشور (فرهودی)- چون در همین موضوع جناب آقای فرود هم سؤالی فرمودهاند اگر ممکن است سؤال ایشان هم مطرح بشود
نایب رئیس- دو سؤال شده است و دو جریان دارد جنابعالی جواب این سؤال را بفرمایید بعد سؤال آقای فرود مطرح میشود
فرود- آقای فرهودی جنابعالی جواب آقای بهبهانی را بفرمایید بنده هم عرایضی دارم که باید عرض کنم
نایب رئیس- دو سؤال جدا گانه است بفرمایید
فرهودی- عرض کنم پیش از این که وارد تفصیل جواب بشوم نسبت به سؤال دو نفر آقایان نمایندگان محترم راجع به گوشت مختصری میخواهم راجع به آنچه که جناب آقای بهبهانی از روی روزنامه قرائت فرمودند راجع پیشنهادی که شخصی یا اشخاصی داده بودند که گوشت تهران را اداره کنند با یک نرخ و آن پیشنهاد همانطور که خودشان قرائت فرمودند در روزنامهها هم منتشر شد و هم مستقیماً به شهرداری داده شد و آقای نخستوزیر دستور فرمودند این شخص خواسته بشود و به پیشنهادش ترتیب اثر داده بشود اولاً این که در ضمن آن عبارت نوشته ما دامدار هستیم امضایی که میکنند امضایش کشتار کنندگان خورده یا است یعنی این اشخاص این آقایان یا آن شخص و اشخاص دامدار نیستند خودشان میگویند ما کشتارکنندگان خرده پا هستیم عنوانی که خودشان دادهاند این است سندیکایی که خودشان درست کردهاند به همین عنوان است در هر حال به دستور آقای نخستوزیر این شخص خو استه شد و کمیسیونی تشکیل شد که به مالش برسند گار حرفهایش صحبتی است و واقعاً میتواند انجام بدهد به او رجوع کنند
اولاً در این جلسات حاضر نشد خودش حاضر نشد (بهبهانی- چاقو بهش زدند رفت توی مریضخانه خوابید) این مسئله را عنوان کرد که مرا زدهاند شاید هم زده باشند بعد هم کس دیگری را از طرف خودش نفرستاد حالا ممکن است خودش کسالت پیدا کرده باشد چند نفر دیگر هم امضاکنندگان پیشنهاد بودند ورقهای نوشتند که ما از این پیشنهاد اطلاعی نداریم تکذیب کردند تکذیب نامهشان هم در نخستوزیری هست بالاخره با وجود همه اینها ما گفتیم بدون حضور خودش رسیدگی بکنیم تحقیقاتی بکنیم خلاصه مطلب معلوم شد که این را میخواست بگوید که انحصار گوشت را از یک دستگاهی بگیرید بدهید به من بعد هم گفت که هر وقت این کار را کردید انحصار گوشت تهران را به ما دادید ما ۵ میلیون تومان در بانک میگذاریم که اگر تخلف کردیم این پول ضبط بشود اولاً دولت احتیاج به این ندارد که بیاید یک شخصی را آزمایش بکند تازه از آزمایش هم که بیرون نیامد ۵ میلیون تومان را ضبط بکند ثانیاً این یک حرفی نبود که واقعاً رویش بشود اتکا کرد برای این که صرف این که گفته شود اگر ما تخلف کردیم احتیاج به یک رسیدگی قضایی و فنی دارد تا آن پنج میلیون تومان قابل وصول باشد در هر حال معلوم شد که حقیقتاً شرایط و وسایل اجرای این پیشنهاد را ندارد و قصدش این است که گوشت را از یک انحصاری در بیاورد و به یک انحصار دیگری بیندازد این جریان آن چیزی بود که در قسمت اخیر فرمایششان فرمودند همین الان هم در دستگاه نخستوزیری کمیسیونی به ری است جناب آقای ذوالفقاری مهیا است که این اشخاص بروند پیشنهادشان را توضیح بدهند و همین قدر که تأمین و تضمین بدهند که میتوانند کاری بکنند پیشنهادشان پذیرفته خواهد شد ولی تصدیق بفرمایید که همین قدر که یک کسی پیشنهادی میدهد و پیشنهاد را در روزنامهها چاپ میکنند این کافی نیست برای این که یک شعبه عمده خوراک این شهر را بدهند به دست او (خرازی- حالا هم دست شش تا قصاب بیشتر نیست) در درجه اول باید رسیدگی بشود با حضور خودش و با شرکت خودش نه این که در موقع رسیدگی نیاید این را خو استم در این قسمت اخیر فرمایششان که فرمودند قبلاً جواب عرض کرده باشم اما راجع به وضعی که اخیراً گوشت تهران پیدا کرده بنده ناچارم در جواب سؤال آقایان نمایندگان محترم دلایل و جهات این وضع را عرض بکنم اما باید قبلاً اعتراف بکنم که این دلایل و جهات هر چه باشد وبه هر درجه از اهمیت منطقی باشد مسئله کمیابی یا گرانی گوشت به نفسه اسباب تأسف است حالا آن دلایل هر چه باشد یا آقایان موجه تشخیص بدهند یا غیر موجه تشخیص بدهند اصل گرانی و کمیابی گوشت واقعه قابل تأسفی است (صحیح است) و چارهاش همین است که باید یک اقداماتی کرد که دیگر این وضع پیش نیاید اقدامات قطعی و صحیحی کرد که دیگر شهر تهران و شهرهای دیگر مملکت دچار وضعی شبیه به این وضع نشوند (صحیح است)
آن هم وسایلی است که در تمام دنیا در شهرهای بزرگ دنیا تجربه شده و از این ترتیبات و وسایل تجربه شده شهرهای بزرگ دنیا باید استفاده کرد و جلوی تکرار این وضع نامطلوب را گرفت چرا؟ برای این که درباره گوشت و نان که دو ماده اصلی خوراک مردم هستند بایستی یک ترتیباتی داده بشود که دارای وضع ثابت و مطمئنی باشد و تغییرات فصلی و پیشامدهای فصلی در وضع این دو ماده اصلی تأثیر نکند. در قسمت نان از زمان اعلیحضرت فقید ترتیباتی شروع شد یعنی سیلوهایی در تهران و مراکز گندم خیز کشور تأسیس شد در چند سال اخیر این سیلوها مراکز ذخیره آذوقه شد و در نتیجه وضع نان به طوری که آقایان ملاحظه میفرمایند وضع ثابت و روشنی به خودش گرفت.
سال گذشته یعنی سال ۳۷ با این که از نظر مقدار محصول یک سال بدی بود، یک سال نامساعدی بود معذلک آقایان ملاحظه فرمودند که در هیچ جا راجع به نان شکایتی نشد چرا؟ برای این که دویست هزار تن غله ای که در سیلوها در نقاط مختلف کشور ذخیره بود همیشه حمایت میکرد از وضع نان و مصرف نان در نتیجه آنچه که از قدیم در این مملکت بود و اسمش را سی است نان میگذارند و هر چند یک بار به دست و بال سی استمداران این مملکت می پیچد این سی است از کوچه و بازار جمع شده وضع نان وضع ثابت و روشنی به خود گرفت. راجع به گوشت هم نظیر همین
اقدام باید بشود تا این که به جای سی است نان یک سی است به اسم سی است گوشت وجود نداشته باشد که هر روز اسباب زحمت مردم بشود یا اسباب کشمکش بشود. اصل موضوع این است که این نقیصهای که پیدا شده یک مضیقه سابقه داری است، همیشه در اواخر زمستان و اوایل بهار یک مضیقه فصلی در گوشت پیدا میشد و یک اصطلاح قدیمی دارند قصاب ها و دامدارها و آن اصطلاح نماینده این مضیقه فصلی است. میگویند سیاه بهار در مطبوعات و روزنامههای بیست سی سال پیش به این طرف هم که ملاحظه میفرمایید همیشه در اواخر زمستان و اوایل بهار صحبت یک گرانی گوشت و کمیابی گوشت بوده، ولی در عین حال نمیشود گذارد در یک شهری وضع گوشت این طور بشود، همیشه دامها که حرکت میکردند به طرف تهران وضع گوشت رو به بهبود میگذاشت، البته جمعیت تهران کم بود و میزان مصرف متنابه نبود تا اندازهای قابل تحمل به نظر میرسید ولی وقتی جمعیت شهر به دو میلیون نفر رسید و مصرف روزانه هم به یک صد تن رسیده دیگر نمیشود یک شهری را به امید حرکت دامها گذاشت، باید یک فکر اساسی کرد در دولت اسبق و در دولت سابق به این مضیقه ها به همین سیاه بهار و همین مضیقه ها توجه شد راه حلی به نظرشان رسید، راه حل این بود که گوشت تهران یک سازمان مسئول و یک اشخاصی مسئول پیدا کند از صورت طبیعی و دیمی بیرون بیاید که اگر چوبدار نخواهد گوسفند بیاورد نیاورد و اگر قصاب خواست بفروشد بفروشد و نخواست نفروشد، بنابراین خواستند یک چاره قطعی برای این مضیقههای فعلی بکنند و آن چاره این بود که یک سازمان مسئول به وجود بیاید و مسأله تأسیس شرکت گوشت مبنایش این بود که مان وقت هم گفته شد، اما تجربهای که این چند ساله شد نشان داد که تأسیس آن شرکت هم راه حل قطعی این کار نبوده و بایستی یک فکر دیگری کرد، علتش هم این است که خود شرکت یعنی شرکتی که تشکیل شده برای این کار خودش یک ذخیره گوسفند و گوشت نداشت او هم میخواست بخرد و بیاورد بفروشد هر وقت گوسفند فراوان بود بیاورد ولی دارای ذخیره و قدرتی که بتواند پشتوانه تأمین گوشت تهران باشد نبود علاوه بر این زمستان گذشته متأسفانه یک زمستانی بود که از نظر دام هم مزاحمتی فراهم کرد یعنی آقایان میدانند که رسم دیرین حشمداری است گوسفندها را در زمستان میبرند نزدیک مراتع و در نتیجه برف های سنگینی که آمد در خیلی از نقاط رابطه مراتع را با این گوسفندها قطع کرد و در نتیجه این گوسفندها هم بیآذوقه ماندن هم بیپناهگاه به طوری که متأسفانه در سرخس عده تلفات این بخش سی هزار رأس بود این اتفاق که در بعضی نقاط دیگر هم واقع شد باعث گرانی و کمیابی گوسفند گردید و ضمیمه شد به آن مضیقه فصلی قدیمی به نام سیاه بهار یک علت دیگر مجهز نبودن شرکت گوشت بود که نتوانستند احتیاجات وسیع شهر تهران را برآورند پیشبینی بکنند، آن مطلب واین سرما و تلفات سیاه بهار دست به دست هم دادند و این وضع را ایجاد کردند (دکتر بینا- چرا شرکت گوشت را منحل نمیکنید ۲۹ خرداد قول دادید منحل کنید) عرض میکنم، عرض کنم بعد که این مضیقه پیدا شد سه چهار اقدام اساسی صورت گرفت اولاً شرکت دیونی داشت به یک عدهای از دامداران و چوبداران آن دیون پرداخت شد، ثانیاً برای این که اشخاصی تشویق بشوند گوسفند بیشتر بیاورند گوسفند را بر خلاف رویه معمولی عمومی قصاب ها که گوسفند نسیه میخرند، اینها شروع کردند به خرید نقدی سوم این که مأمورین را با اطرافی که احتماًل میدادند که گوسفند باشد اعزام کردند این سه اقدام که پشت سر هم انجام شد نتیجهاش این شد که ملاحظه میفرمایید آنچه به عنوان کمیابی یا نایا بیگوشت وجود داشت از بین رفت،
خود بنده دیشب که میدانستم برای جواب امروز شرفیاب میشوم در قسمتهای مختلف شهر گردش کردم با این که شب بود در شهر معمولاً گوشت را صبح میآورند و مصرف کنندگان صبح گوشت را می خرند و سر شب دیگر کسی نمیخرد معذلک بنده در اطراف شهر قصابی ها را دیدم که گوشت زیادی داشتند تمام قصابی ها چه در شهر چه در شمیران که در جنوب شهر و چه در شمال شهر قصابی ها را دیدم که گوشت دارند با این که سر شب بود پس آنچه که به عنوان کمیابی و نایابی بود از بین رفته مانده است مسئله قیمت، بنده تصدیق میکنم البته قیمت بالا بود و هنوز هم به آن حدی که مایلیم برسد نرسیده ولی دیروز کشتار تهران مطابق وضع عادی و همیشگی بود با اقدامات این چند روزه به این صورت، توانستیم کشتار تهران را به حد کافی تأمین کنیم در قیمت هم بنده خاطر آقایان را مطلع میکنم بعد از چند روز قیمت هم معین بشود به قیمت متعادلی بر میگردد به آن قیمتی که نظر جناب آقای بهبهانی بود یعنی قیمت قبل از این اتفاق در حال حاضر هم دادگاههای سیار و هم مأمورین بازرسی مشغول هستند کسانی را که از نرخ بیشتر به فروشند تعقیب میکنند و مجازات میشوند و هم پروانه چند نفر از آنها را باطل کردهاند و اما چاره اساسی که عرض کردم برای این کار باید پیدا کرد کاری است که تمام ممالک دنیا کردهاند و آن این است که یک انبارهای فنی برای ذخیره گوشت درست کنند که به اصطلاح سردخانه میگویند و در این انبارها همان طور که در سیلوگندم ذخیره میکنند برای مواقع کمی در این انبارها و در این سردخانه که با اصول فنی و بهداشتی تهیه میشود بایستی در فصول مساعد گوشت را ذخیره کنند برای فصول دیگر، این مسئله مورد توجه قرار گرفت وجناب امر اعلیحضرت شاهنشاه شهرداری تهران و دولت مأمور شدند که نسبت به شش سردخانه در ایران اقدام کنند، یکی سردخانه تهران باشد و پنج تای دیگر در ۵ مرکز عمده دامداری کشور که اتصال به راهآهن داشته باشد ازقبیل درود، میانه سمنان و مشهد با این ترتیب این یک عمل اساسی خواهد بود
که گوشت مصرفی تهران و تمام شهرهای بزرگ در محل خودش تهیه شود و دیگر دشت مردم از دست چوبدار و دامدار و سیاه بهار راحت باشد، اعلان مناقصه سردخانهها دو سه روز است منتشر شده هم در روزنامههای فارسی و هم در روزنامههای غیر فارسی که در تهران منتشر میشود، برای تأکید در کار هم مدتی که برای قبول پیشنهادها تعیین شده بیش از یک ماه نیست و امیدوارم پیشنهادهای خوبی برسد و بتوانند بر اصول مناقصه برنده را تشخیص بدهند و هر چه زودتر سردخانه تهران مهیا بشود و به این ترتیب بنده یقین دارم که انشاالله نمایندگان محترم به خصوص جناب آقای بهبهانی و جناب آقای فرود دیگر نگرانی و ناراحتی در به آب گرانی و کمیابی گوشت برای موکلین خودشان نداشته باشند. اما راجع به شرکت گوشت که جناب آقای دکتر بینا فرمودند که چرا منحل نمیکنید آن را به امر دولت مشغول رسیدگی به کارش هستند هم رسیدگی قضایی و هم رسیدگی محاسباتی یعنی از بانک ملی دو نفر حسابدار خو استه شد و وزارت دادگستری هم دو نفر را مذمور کرد که اولاً هرکسی که در آنجا تخلفی کرده باشد یقین بدانید مجازات میشود راجع به خود شرکت گوشت هم گمان نمیکنیم که اول خرداد ماه هم دیگر چنین شرکتی وجود داشته باشد (انشاءالله)
نایب رئیس- آقای بهبهانی توضیح مجددی دارید بفرمایید.
بهبهانی- عرض کنم بنده خیلی متأسف هستم از این فرمایشات جناب آقای فرهمدی آن فرمایشاتی که در خارج با بنده فرمودند مطابقتی با این فرمایشات نداشت، عرض کنم بنده پنج دقیقه بیشتر وقت ندارم که مطالب خودم را به عرض آقایان برسانم بر طبق اطلاعاتی که بنده دارم و حساب دقیقی که در شهرداری و سایر جاها شده و اشخاصی که مطلع هستند حساب کردهاند شرکت گوشتی که الان هم برخلاف قانون دارد عمل میکند در هر کیلویی ۵ ر ۱۲ ریال استفاده میکرد حد متوسط، اگر روزی صد هزار کیلو گوشت در تهران مصرف شده باشد تقریباً در این دو سال که سر کار بود نود میلیون تومان استفاده کرده (دکتر بینا- سوءاستفاده کرده است) نود میلیون تومان سوءاستفاده کرده است، در صورتی که الان شش میلیون سرمایه اولیه شرکت از بین رفته و هشت میلیون تومان هم طبق همین صورتی که نوشته و آقایان مطلع هستند ضرر کرده، آمده گوشت را گران کرده برای این که جبران آن را بکند، مردم تهران باید گوشت را کیلویی ده تومان بخورد برای این که شرکت گوشت ضرر کرده سوءاستفاده شده و باید جبران شود همان طور که آقای فرهودی فرمودند تا یک مدتی گوشت را به مردم گران بفروشند و بعد از یک مدتی این شرکت را منحل کنند و یک شرکت دیگری بیاورند (طباطبایی- شرکت دیگری هم بیاید به همین قیمت بماند) بله به همین قیمت هم میماند، بنده از آقایان تقاضا میکنم بدون این که بنده تفصیل بدهم این موضوع چون مربوط به عموم مردم فقیر و بیچاره است مردم بیچارهای که میخواهند یک سیر گوشت بخورد، یک عمله یک کارگر یک سیر گوشت را باید یک تومان بدهد بنده استدعا میکنم اجازه بفرمایید این امر برود به کمیسیون تحقیق (صحیح است) و در آنجا رسیدگی بشود بنده مدارکم را آنجا ارائه میدهم اگر شرکت گوشت درست میگوید روشن میشود و اگر بنده درست گفتم که آن وقت حساب شرکت گوشت و سوءاستفادهای که شده معلوم میشود (صحیح است، احسنت)
نایب رئیس- آقای معاون وزارت کشور.
معاون وزارت کشور- عرض کنم راجع به شرکت گوشت همان طور که عرض کردم خود وزارت کشور و وزارت دادگستری اشخاصی را معین کردهاند برای رسیدگی و الان مشغول رسیدگی هستند ولی برای این که ما خیلی معطل نشویم یک کار دو بار، هم از طرف وزارت کشور و شهرداری و هم از طرف آقایان نمایندگان، هم در این رسیدگی شرکت بفرمایند (صحیح است) و آنچه میشود در محضر نمایندگان ملت باشد برای این که اگر ما یک دفعه آنجا رسیدگی کنیم و بعد نتیجه را گزارش بدهیم ممکن است یک جایش تاریک باشد برای آقایان، چه بهتر که یک دفعه این کار بشود در خود کمیسیون تغییر، این است که بنده هم به سهم خودم تقاضا میکنم که این کار به کمیسیون تحقیق مراجعه بشود و در آنجا مورد مورد رسیدگی قرار بگیرد.
نایب رئیس- چون آقای فرود هم این سؤال را کردهاند آقای فرود هم توضیحاتشان را میدهند و بعد برای ارجاع به کمیسیون تحقیق رأی میگیریم. آقای فرود.
فرود- جناب آقای فرهودی بنده یک ۵ دقیقه میتوانم صحبت کنم و یک ده دقیقه این ایت که بنده بااجازه مقام ریاست این دو تا را یک کاسه کردم ولی قبل از این که بنده عرایضی بکنم یک تقاضایی دارم و آن این است که به بنده بفرمایید در میان ایلات و دامدارها شما چند نفر بیکار دارید دامپزشک برای حفظ دام مردم دارید (عدهای از نمایندگان هیچ چی) دوم به بنده توضیح بدهید آقا این گوسفندهایی که در سرخس مردند ممکن بود با وسایلی از تلف شدن آنها جلوگیری کرد؟ سوم به بنده بفرمایید از این پولی که از محل پشتوانه مجلسین تصویب کردند کمک با مرزراعت و صنعت بشود چیزی به دامداران و اشخاصی که دام دارند کمک شده است یا خیر بعد توضیح عرض میکنم
معاون وزارت کشور- راجع به تکثیر اغنام و احشام یعنی طرح برنامهای برای این که اغنام و احشام هم توسعه پیدا کنند یعنی تکثیر پیدا کنند و هم از تلفات و مرگ و میر بی مورد آنها جلوگیری بشود وزارت کشاورزی برنامهای طرح کرده است و از همین اعتباری که فرمودید در نظر است به دامدارن کمک کنند این است که وجوهی که به عنوان کشاورزی داده میشود برای دامداران هم هست و بنده در جواب هم که عرض کردم بود که ما دو کار بایستی بکنیم یکی اجرای برنامه تکثیر اغنام و احشام و جلوگیری از تلفات یکی از تلفاتی که بسیار شکایت میشود از آن هم قابل رسیدگی است تلفات عمدی است که برای پوست بره میشد این هم یک مطلبی است که در همین مجلس، در مجلس دوم و سوم و چهارم قوانینی گذشت به عنوان منع صدور پوست بره آن قوانین چی را نشان میدهد، یکی این که صدور پوست بره ضرر دارد به گوشت مصرفی مردم، پس معلوم میشود که در همان زمان هم گوشت شهر دچار مضیقه شده دنبال علتش رفتهاند، دیدهاند یک علت صدور پوست بره است برای این که پوست بره که دوتا و سه تا و چهار تا صادر بشود این که تجارت نمیشود وقتی که بناشد تجارت باشد باید به تعداد زیاد صادر بشود برای صادر شدن هم به مقدار زیاد بای استس بره کشته بشود تلف بشود این بره ها اگر کشته نشوند میمانند و بزرگ میشود و بالاخره با همان نظر جنابعالی اغنام و احشام مملکت زیاد میشود، البته حالا اینجا بحثی است که باید جلوگیری بشود یا نشود برای این که این قوانین که عرض کردم در قوانین مجلس که ملاحظه بفرمایید هشت، نه مرتبه عوض شده، اولش در دوره دوم قانون منع صدور پوست بره در دوره سوم قانون الغا قانون منع صدور پوست بره تصویب شده در دوره چهارم قانون الغا قانون منع صدور پوست بره تصویب شده یعنی چند مرتبه نمایندگان محترم مجلس دورههای مختلف نسبت به صدور پوست بره تصمیمات مختلف گرفتهاند ولی درهرحال آنچه قدر مسلم مطلب است این است که آزادی صدور پوست بره ضرر به توسعه اغنام واحشام مملکت میزند، این قدر مسلم مطلت است و اخیراً هم یکی از اقداماتی که شد این است که دولت دو تصویبنامه صادر کرد یکی این که خود گوسفند صادر نشود و دوم این که پوست بره صادر نشود تا این که وضع دام در مملکت به اندازه کافی متعادل بماند تا ببینند چه باید بکنند اما راجع به این ۳۰ هزار تایی که در سرخس تلف شدهاند و آیا ممکن بود که جلویش را گرفت یا نگرفت، اولاً بنده که آنجا نبودم که بگویم ممکن بود یا نه ولی آنچه که مسلم است این است که این یک قضیه اتفاقی بوده است و اگر ممکن بود مسلماً خود دامدارها جلوگیری میکردند ولی مسأله این که با آفات حیوانی مبارزه شود و دامها به عنوان مرض دام به واسطه ابتلا به امراض دامی از بین نرود این را یقین بدانید که در برنامه وزارت کشاورزی هست و عنداللزوم ممکن است ما آن برنامه را بیاوریم و به عرض آقایان برسانیم.
نایب رئیس- آقای فرود
فرود- آقایان نمایندگان محترم عقیده من این است و مطمئنم که آقایان هم با این نظر بدنه موافقند، احترام هر شغل هر مقام بستگی و نسبت مستقیم دارد با مخاطراتی که متوجه آن شغل هست (صحیح است) سرباز محترم است برای این که سرباز در جنگ کشته میشود، نماینده مجلس محترم است برای این که باید حفظ حقوق مردم را بکند (صحیح است) اگر سرباز به جنگ نرود و از کشته شدن فرار کند احترامی ندارد (صحیح است)
اگر نماینده مجلس از انجام وظیفهاش قصور بورزد احترامی ندارد (صحیح است) مردم به ما احترام میگذارند به هر مجلسی وارد میشویم ما را بالای دست خودشان مینشانند برای این که حفظ حقوق آنها را بکنیم آیا ما نبایستی حفظ حقوق آنها را بکنیم اگر نکنیم ما استحقاق این احترامی که به ما میگذارند نداریم این تریبون مجلس برای سؤالات صورت مشاهده پیدا کرده (یکی از نمایندگان- فلسفه) وقتی امر گوشت در مجلس مطرح میشود بایستی آنچه که راجع به گوشت است راجع به اساسش هم مطالعه بشود جواب بدهند یعنی گوسفند، من به شما عرض میکنم مکرر هم عرض کردهام در دوره نوزدهم هم عرض کردم به هیچوجه منالوجوه توجیهی به تربیت و نگاهداری احشام در بین ایلات و دهات نمیشود (صحیح است) مادامی که این امر مورد توجه قرار نگیرد با شرکت تشکیل دادن، با سردخانه درست کردن کار گوشت انجام نمیگیرد، درست نمیشود، شما باید گوسفندش را داشته باشید تا بکشید ببرید توی سردخانه وقتی که هزار هزار گوسفندان شما از بین میروند و تلف میشوند سردخانه فایدهای ندارد بنده چند سؤال کردم از جناب آقای معاون وزارت کشور توجه فرمودید به سؤالات بنده جواب ندادند مطلبی که اساساً بنده میخواهم عرض کنم این است که واقعاً موجب تأسف است که امر گوشت مربوط به مجلس بشود و اینجا در پشت تریبون مجلس صحبت بشود، گوشت مربوط است به انجمن شهر و شهرداری آب شهر برق شهر، گوشت شهر مربوط است به انجمن شهر به عنوان این که لایحهای دولت برای انجمن شهر تقدیم مجلس کرده است یعنی به مجلس سنا ودر آنجا تصویب نشده و معوق مانده است انتخابات انجمن شهر انجام نشده دوره آخری انتخابات انجمن شهر بنده آن طوری که خیال میکنم (خرازی- ۱۳ سال قبل) بله ۱۳ سال قبل بود که بنده هم افتخار عضویتش را داشتهام تا به حال انتخابات انجمن شهر معوق مانده است به این که یک لایحهای دولت بدهد و تصویب بشود
اگر انتخابات انجمن شهر تهران با مان قانون سابق انجام شده بود بعد هم البته لایحه جدید تحت شور قرار میگرفت و تصویب میشد ما مجبور نمیشدیم بیاییم اینجا راجع به گوشت سؤال کنیم این مربوط بود به شهرداری و انجمن شهر خودشان میدانستند چه بکنند و حقیقتاً من از این جهت که در پشت تریبون راجع به گوشت صحبت میکنم متأسفم من اگر از این جهت قصوری یا تقصیری قائل باشم این را به دو قسمت تقسیم میکنم. یک: موضوع دامپروری و کمک نکردن به اشخاصی که تهیه و پرورش دام میدهند، یکی هم راجع به این که چرا انجمن انتخابات انجمن شهر انجام نشده است والا من شخصاً اخلاقاً و وجداناً هیچ وقت نمیآیم در پشت تریبون از رئیس دولت یا از وزیر کشور سؤال کنم که آقا چرا وضع گوشت تهران درست نیست اگر من این سوال را میکنم بیشتر توجه بنده به آن مطلب است جنابعالی جناب آقای فرهودی آنچه را که فرمودید مربوط به آتیه بود اولاً به شما چه سردخانه درست بکنید بگذارید انجمن شهر، شهرداری کارش را بکند این حیف است.
آخر آقایان نمایندگان محترم من عرضم به شما است: من خدا شاهد است برای شماها صحبت میکنم بدانید قسمت عمده عدم رضایت مربوط به همین امور کوچک کوچک میشود بگذارید کارهای مردم به دست خودشان انجام بگیرد، این امری است که اعلیحضرت فرمودند این نظری است که دولت دارد ولی یک عده از همین کوچولوهایی که در این گوشه موشههای ادارات نشستهاند مخالف این مطلب هستند البته اگر کار مردم به مردم واگذار بشود این عدم رضایت ها صدی نودش از بین میرود اگر عدس گران شده یا فرض بفرمایید سایر حبوبات گران شده به مجلس چه مربوط است؟ اما اگر انجمن شهر باشد فکر آذوقه مردم را میکند او مسئول این کار است، آخر به دولت چه مربوط است که نخود و لوبیا قیمتش چند است زیاد هست یا نیست، ما که اینجا نیامدیم ببینیم چقدر نخود و لوبیا موجود است؟ در شهرستانها چقدر داریم؟
این آذوقه مردم است و مربوط به خود مردم است بگذارید مردم بنشینند در کار خودشان مشورت کنند الان تهران یک عده به نام انجمنهای محلی هستند جناب آقای عمیدی نوری، آقای خرازی تشریف داشتند از ما مواخذه میکردند میگفتند آقا ما از شما میخواهیم که راجع به این کارها رسیدگی کنید، این کارها را بدهید به دست ما، اگر ما توانستیم گوشت ارزان تهیه بکنیم میخوریم اگر نتوانستیم تهیه بکنیم بسیار خوب، تقصیر خودمان است چرا اعلیحضرت همایونی با این گرفتاریهایی که دارند باید امر گوشت را رسیدگی بفرمایند و دستور بفرمایند، آقای فرهودی فرمودند که اعلیحضرت مایونی امر فرمودند که چه کار بکنید، آقا حقیقتاً ما همه باید بنشینیم که ببینیم اعلیحضرت همایونی کی راجع به آب امر میفرمایند برویم دنبالش، اعلیحضرت همایونی که راجع به نخود و لوبیا امر میفرمایند برویم دنبالش، خدا شاهد است این صحبت ها اصلاً مضر است برای مقام سلطنت (صحیح است) آقا مملکت یک پادشاه دارد این را بنده حضور اعلیحضرت هم عرض کردم، اینجا به شما آقایان هم عرض میکنم همان اندازهای که آقایان اعضا دولت، وزرا، معاونین مورد مرحمت اعلیحضرت هستند ما هم هستیم (صحیح است) ممکن است فردا برویم بنده پشت میز وزارت بنشینیم آن آقا تشریف بیاورند اینجا در مجلس بنشیند بنده امروز در صندلی وکالت که نشستهام نماینده مردم هستم من خودم را مورد کمال مرحمت اعلیحضرت میدانم (صحیح است) من اینجا در پشت تریبون قسم خورده ام نسبت به شاه مملکت وفادار و صمیمی باشم چطور شد وقتی که من سؤال میکنم همه دستگاهها اوقاتشان تلخ میشود که مجلس چه کار دارد به امر گوشت آقا دولت چه کار دارد به امر گوشت؟ اگر به من مربوط نیست به دولت هم مربوط نیست، امر گوشت مربوط است به انجمن شهر مربوط هست به شهرداری تهران به آنها بدهید اداره کنند، من بیاندازه حقیقتاً متأثرم من خیلی مطالب داشتم میخواستم اینجا عرض کنم ولی چون استنباط میکنم جناب آقای معاون وزارت کشور اصلاً آماده نیست برای دادن جواب عرضی نمیکنم ولی تقاضا میکنم، استدعا میکنم دولت به مطلب اساسی توجه بکند، دامپروری را توجه بکند به کسانی
که در ایلات تهیه گوشت میکنند کمک بفرمایید اگر کمک پولی هم نمیفرمایید اقلاً به ایشان دامپزشک بدهید، آقایان بدانید این یک حقیقتی است من حضورتان عرض میکنم این بیچارهها از مقدمات این مسائل علمی جدید برای نگهداری دام هم عاجزند، آخر در قرن بیستم، در آن مملکتی که اعلیحضرت همایونی وعده میفرمایند تا ده سال دیگر کشورمان کشور نمونه خواهد بود این بدبختی نیست که ما نتوانیم چند تا گوسفند را نگه داریم که اینها را کنه نکشد اینها را سرما نکشد آخر این مؤسسات هواشناسی که ما داریم و هر روز مینویسند صبح تهران آب ر است توأم با بارندگی است و نمیدانم فلان جا چطور، این نمیتواند پیشبینی بکند که در سرخس برف است گوسفندها زیر برف از بین میروند؟ این عیبی داشت اگر پیشبینی میکردند؟ من که اطلاع نداشتم هوا این طور خواهد شد که گوسفندهایم را ببرم زیر برف میمیرد تلف میشود شما در امور کلی به دامدارها کمک بکنید دام دارها خودشان کار خودشان را میکنند یک کمکهایی است جناب آقای فرهودی مربوط به دولت یک کارهایی است مربوط به افراد دولت باید راهنمایی کند، مثلاً اگر شرکت گوشت را عرض کنم من نمیخواهم عرایضی بکنم اینجا این شرکت گوشت وقتی تشکیل شد خوب فکری بود اما مسئله انحصار در کار نبود انحصار از کجا پیش آمد؟ شرکت گوشت برای این بود من حالا تاریخچه اش را عرض میکنم تشکیل شرکت گوشت برای این بود که اگر کشتار کنندگان بخواهند گوشت را گران کنند و یا اگر کشتارکنندگان نخواهند کشتار کنند یک شرکتی در اینجا باشد در واقع در حکم سیلویی که فرمودید باشد که کنترل گوشت را بکند و نظارت بکند آقا انحصار از کجا آمد مدیر کل گوشت از کجا در آمد؟ مدیرعامل گوشتاز کجا آمد البته این افراد بسیار مردمان شریفی بودند من نمیخواهم ایرادی بکنم به آن آقای فلان و فلان که آنجا متصدی شدند اما آقا یک کسی که لیسانسیه حقوق است نمیبرندش مدیرعامل قصابیش بکنند این برای این کار متناسب نیست ولی با کمال تأسف این کار خیر به این افتضاح منتهی شد، اگر عمل شرکت گوشت برای مان منظور اولیه بود ما هیچ وقت دچار این گرفتاری ها نمیشدیم ولی مطلب قلب شد مثل سایر کارها، مدیر کل پیدا شد، قالی انداخته شد، بساطی بر پا شد که هر کدام میل دارید تشریف ببرید ملاحظه بفرمایید بیتماشا نیست یک جای عالی خوبی است شما هم یک اتق خوب دیده باشید (احمد طباطبایی- به هم خورد) عرض کنم حضور مبارکتان بنده در امر گوشت بنا به همان توضیحاتی که عرض کردم به هیچ وجه دولت را مسئول نمیدانم فقط قصوری برای تشکیل انجمن است آنچه عرض کردم موضوع تهیه دام و دامپروری را هم اهمیت بدهید اگر این را تحقیق بفرمایید آقایان و به این دامپروران توجه شود، اعتماد بفرمایید به او را بفرمایید مملکت ایران یک مملکت صادر کننده گوسفند میشود. بنده در خدمت جناب آقای سردار فاخر حکمت چند سال قبل رفته بودم به خوزستان در مراجعت در جایی گیر افتادم هزارها هزار گوسفند مردم از مرض تلف شد تحقیق کردیم یک بیطار در سراسر لرستان نبود (عزیز اعظم زنگنه- دکترش برای مردم نیست)
من حساب کردم دیدم که اگر در لرستان توجهی به امر میشد یک گوسفند در سال ۱۵۰ تومان به صاحب گوسفند منافع میدهد و گوسفندان آنجا اگر به ییلاق بروند در سال دو مرتبه میتوانند وضع حمل کنند و تولید کنند اگر شما صد تومان به آنها بدهید آخر سال پول شما را پس میدهند و ۵۰ تومان هم منفعت میبرند اینها یک مسئلهای است که باید توجه بشود حقیقتاً من خودم خجالت کشیدم از این سوالی که کردم من اطلاع نداشتم که جناب آقای بهبهانی هم همین سوال را فرمودهاند ولی جناب آقای عمیدی نوری و جناب آقای خرازی شاهدند ما را توی این مجالس میکشند میبرند از ما سؤال میکنند که چرا گوشت نداریم و وضعمان این طور است ما هم مجبور میشویم که بیاییم این شکایت را عرض کنیم و به هیچوجه منالوجوه عرایض ما جنبه خصومت ندارد ما خودمان را موظف میدانیم مسائلی که لازم میدانیم عرض کنیم. جای ما اینجا است از اینجا باید صحبت کنیم تا مردم متوجه باشند که ما وظیفه خودمان را انجام میدهیم شما هم متوجه باشید بایستی این توجهات را بفرمایید، خصومتی در کار نیست، نظر نظر اساسی و و رفاه مردم است و شما علاقهمند به این موضوع هستید، ما هم هستیم و استدعا من این است که توجه اساسی کنید به گوسفند، هیچ اطلاع دارید که از نقطهنظر گاو ناراحتی نیست از جهت گوشتش (عمیدی نوری- در مازندران همه گاوها مرده است جنابعالی خبر ندارید) بنده آن مطلب را تمام کردم عرض کردم باید توجه بفرمایید چون وقت بنده منقضی شده است بنده مرخص میشوم و استدعا دارم که حضرتعالی و سایر آقایان وقتی ما عرایضی میکنیم تشریف بیاورید و بگویید که این مطالب صحیح است ما توجه میکنیم والا پرونده بیرون آوردن و یک سلسله کاغذ خواندن این به درد ما نمیخورد جناب آقای فرهودی (صحیح است)
بهبهانی- تمنی میکنم به تقاضای بنده رأی بگیرید
نایب رئیس- آقای فرهودی
معاون وزارت کشور (فرهودی)- آقایان محترم همه شاهدن بنده پیش از این که بیایم اینجا عرایضی بکنم از جناب آقای فرهود خواهش کردم که تشریف بیاورند اینجا و فرمایشاتشان را بفرمایند بنابراین هیچ اشکالی نبود که فرمایشات جناب آقای فرهود را ممکن است طور دیگری تلقی کنیم، ایشان تشریف آوردند و تمام تأکید فرمایشاتشان هم روی این موضوع بود که میبایستی به امر دامپروری و دامداری توجه شود بنده عرض کردم این در برنامه وزارت کشاوزری عمل خواهد شد اما این که تأسیس سردخانه مربوط به دولت نیست بنده عرض کردم که شهرداری تهران مأمور شده است و اعلانش را هم منتشر کرده دولت نمیخواهد سرد خانه تأسیس کند ولی آقای فرود فرمودند که کار مردم باید به دست مردم داده شود اگر اشخاصی هستند که میخواهند سردخانه درست کنند تشریف بیاورند درست کنند
۴- اخذ رأی و تصویب ارجاع سوالات آقایان بهبهانی و فرود به کمیسیون تحقیق سوالات
نایب رئیس- جناب آقای فرود هم همین درخواست آقای بهبهانی را دارید؟
فرود- بلی
نایب رئیس- چون مطابق آییننامه وقتی جواب سوال برای نمایندهای که سوال میکند قانع کننده نبود به درخواست وکیل و تصویب مجلس به کمیسیون تحقیق ارجاع میشود و این درخواست از طرف هر دو آقایان محترم شده لذا رأی میگیریم به ارجاع این سوال به کمیسیون تحقیق آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخ استند) تصویب شد بنابراین به کمیسیون تحقیق ارجاع میشود
۵- طرح گزارش اصلاحی کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آموزگاران پیمانی
نایب رئیس- لایحهای از کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایههای پیمانی و آموزشی رفته است به مجلس سنا و با اصلاحاتی از مجلس سنا برگشته است و عیناً همان اصلاحات در کمیسیون به تصویب رسیده است این لایحه قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد)
گزارش از کیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی
کمیسیون فرهنگ در جلسه ۱۸ اسفند ماه ۱۳۳۷ لایحه برگشته از مجلس سنا راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایههای اداری آموزشی را با حضور آقای وزیر فرهنگ مورد رسیدگی قرار داده مواد مصوبه مجلس سنا را عیناً تصویب و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
ماده ۱- تا زمانی که عده فارغالتحصیلان دانشسراها برای تأمین نیازمندیهای وزارت فرهنگ از حیث آموزگار کافی نیست وزارت فرهنگ میتواند کسری آموزگاران را از بین دارندگان گواهینامه کامل متوسطه در تهران و مرکز شهرهای مهم هر استان (به تشخیص وزارت فرهنگ) و از بین دارندگان گواهینامه دوره اول متوسطه به بالا در مراکز شهرستانها و بخشها از طریق مسابقه انتخاب و به طور پیمانی استخدام نماید شرایط و ترتیب مسابقه بر طبق آییننامهای خواهد بود که به تصویب شورایعالی فرهنگ میرسد.
ماده ۲- وزارت فرهنگ مکلف است برای کسانی که طبق ماده ۱ این قانون به خدمت پذیرفته میشوند کلاسهای کار آموزی ترتیب داده و روش تعلیم و تربیت را به آنان بیاموزد. کسانی که استعداد آموزگاری نداشته و در این کلاسها ابراز شایستگی ننمایند به پیشنهاد هیئت ممتحنه از طرف وزارت فرهنگ به خدمت آنان خاتمه داده میشود.
ماده ۳- وزارت فرهنگ مجاز است در نقاطی به غیر از تهران و مراکز استانها و شهرستانها و مراکز بخش ها که نتواند آموزگاران واجد شرایط طبق ماده ۱ این قانون استخدام نماید اشخاصی را که صلاحیت دارند به خدمت موقت معلمی منصوب بدارند و حقالزحمه آنها را از اعتبار محلهای رسمی یا پیمانی و یا از مجموع اعتبارات استخدامی پرداخت نماید. خدمت معلمی موقت مزبور برای وزارت فرهنگ هیچ گونه تعهدی را غیر از پرداخت حقالزحمه ایجاد نمینماید و هر موقع که ازخدمت آنان بینیاز گردد آمورزگاران رسمی یا کسانی را که طبق ماده ۱ استخدام میشوند به جای آنان میگمارد. میزان حقالزحمه معلمین موقت بر طبق آییننامهای خواهد بود که از طرف وزارت فرهنگ تدوین خواهد شد و در هر صورت از حداقل حقوق آموزگاران پیمانی تجاوز نخواهد نمود.
تبصره- هر یک از معلمین موقت مذکور در فوق که واجد شرایط استخدامی مندرج در ماده ۱ بشوند به خدمت پیمانی پذیرفته شده و از مزایای مربوط به این گونه آموزگاران استفاده خواهد کرد.
ماده ۴- وزارت فرهنگ میتواند آموزگاران پیمانی که در موقع تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ هستند و یا در آینده طبق ماده ۱ به طور پیمانی استخدام شوند سمت آنان را از پیمانی به رسمی به ترتیب زیر تبدیل نماید:
الف- به دارندگان گواهینامه ششم متوسطه در صورت داشتن لااقل دو سال سابقه تدریس و به دارندگان گواهینامه پنج ساله متوسطه در صورت داشتن چهار سال سابقه تدریس رتبه یک آموزگاری و در مقابل هر دو سال خدمت اضافی یک پایه بالاتر داده میشود. به شرط این که رتبه اعطایی از پایه ۳ اموزگاری تجاوز ننماید.
ب- به دارندگان گواهینامه سه ساله متوسطه در صورت داشتن دو سال سابقه تدریس و سایر آموزگاران شاغل خدمت در موقع تصویب این قانون در صورت داشتن حداقل چهار سال سابقه تدریس پایه یک کمک آموزگاری ودر مقابل هر دو سال خدمت اضافه پیمانی یک پایه بالاتر داده میشود به شرط آن که رتبه اعطایی از پایه سه کمک آموزگاری تجاوز ننماید.
تبصره ۱- آموزگاران پیمانی که در موقع تصویب این قانون سابقه تدریس مندرج در بند الف وب را ندارند هر گاه در آینده مدت تدریس آنها به شرح فوق تکمیل بشود از مزایای این ماده استفاده خواهند نمود.
تبصره ۲- اعطای پایههای فوق منوط به آن است که آموزگار در مدت خدمت موجبات رضایتمندی کامل وزارت فرهنگ را از حیث اخلاق و طرز کار و تدریس فراهم نموده و علاوه بر این دورههای کار آموزی را که به این منظور برای آموزگاران ترتیب داده میشود با موفقیت طی نموده باشد.
ماده ۵- رتبه دارندگان پایههای آموزگاری یا اداری در صورتی که در موقع تصویب این قانون دارای دانشنامه لیسانس باشند ویا تا پایان سال تحصیلی ۱۳۳۸، ۱۳۳۹ لیسانسیه بشوند به شرط داشتن سه سال سابقه تدریس و تعهد پنج سال خدمت دبیری در هر نقطه که وزارت فرهنگ در خارج از تهران و حومه تهران تعیین نماید به مأخذ آخرین حقوق دریافتی دبیری تبدیل میشود. کسانی که تعهد خود را بر طبق این ماده انجام ندهند به رتبه اولیه برمیگرداند لکن مدت خدمت آنان جز سابقه خدمت آموزگاری منظور و محسوب میشود.
ماده ۶- به منظور بهبود روش تعلیم و تربیت و بالا بردن سطح معلومات آموزگارن و کمک آموزگاران وزارت فرهنگ مکلف است در هر یک از دانشسراهای مقدماتی و کشاورزی یا مدارس دیگر دورههای تحصیلی تابستانی یا کلاسهای شبانه دایر نماید.
مدت و برنامه تحصیل با تصویب شورای عالی فرهنگ تعیین میگردد.
فارغالتحصیلان دوره کلاسهای مذکور در فوق از مزایاس زیر برخوردار خواهند شد:
الف- آموزگاران رسمی با دارا بودن گواهینامه دورههای تحصیلی مذکور در ترفیع رتبه نسبت به سایرین حق تقدم خواهند داشت.
ب- وزارت فرهنگ می تواند رتبه کمک آموزگاران را با طی دورههای تحصیلی مذکور در صورت داشتن لا اقل ده سال سابقه خدمت تدریس یا مدیریت یا نظامت دبستان مأخذ آخرین حقوق دریافتی به رتبه آموزگاری تبدیل نماید
ماده ۷- تا زمانی که عده فارغالتحصیلان دانشسراهای عالی برای تأمین احتیاجات وزارت فرهنگ کافی نیست وزارت فرهنگ کلاس شبانه در دانشسرای عالی و در مراکزی که دانشگاه وجود دارند به منظور تربیت دبیر برای تدریس در دوره اول متوسطه دایر مینماید داوطلبه آن این کلاسها از فارغالتحصیلان دانشسراهای مقدماتی و کسانی که در دبیرستان به تدریس اشتغال داشتهاند به شرط دارا بودن گواهینامه کامل متوسطه انتخاب میشوند این داوطلبه آن باید هر یک دارای حداقل پنج سال سابقه تدریس یا ده سال سابقه خدمت آموزشی و اداری باشند عده لازم همه ساله از طریق مسابقه در تهران و مراکز هر استان با رعایت تناسب احتیاجات هر حوزه انتخاب میشد دوره و برنامه تحصیلات در این مراکز بنا به پیشنهاد دانشسرای عالی و تصویب شورایعالی فرهنگ خواهد بود.
وزارت فرهنگ در انتقال محل خدمت آموزگاران و دبیرانی که در مسابقه انتخاب میشوند برای طی دوره تحصیلات این کلاسها تسهیلات لازم فراهم میکند و فارغالتحصیلان را در صورت تعهد پنج سال خدمت دبیری در نقاطی که وزارت فرهنگ احتیاج دارد به غیر از تهران و حومه تهران در دوره اول متوسطه منصوب مینماید ودر این صورت به کسانی که در دبیرستان به طور پیمانی به تدریس اشتغال داشتهاند پایه یک دبیری و در مقابل هر سه سال خدمت دبیری یک پایه بالاتر به شرط آن که از پایه سوم تجاوز نکند اعطا مینماید و همچنین رتبه آموزگاری فارغالتحصیلان را به مأخذ آخرین حقوق دریافتی به رتبه دبیری تبدیل مینماید.
تبصره ۱- هر گاه هر یک از فارغالتحصیلان فوق پنج سال تعهد خدمت خود را در نقاطی که وزارت فرهنگ تعیین نموده انجام ندهد رتبه اعطایی لغو و به وضع خدمت اولیه برمیگردد فقط در مورد دارندگان پایه رسمی آن مدت از تعهد را که انجام دادهاند برای ترفیعشان در پایه قبلی محسوب خواهد گردید
تبصره ۲- وزارت فرهنگ میتواند برای تدریس علوم دینی و زبان و ادبیات فارسی و عربی از دارندگان گواهینامه مدرسی یا اجتهاد و یا افتا به طور پیمانی استفاده نماید و به تناسب ساعات تدریس آنها حقالتدریس به ایشان پرداخت نماید وزارت فرهنگ برای این قبیل معلمین کلاسهای کارآموزی برای آشنا ساختن آنان به اصول تعلیم و تربیت جدید تشکیل خواهد داد.
ماده ۸- به کسانی که در دبیرستان به طور پیمانی در تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ بوده و دارای چهار سال سابقه تدریس باشند اگر گواهینامه کامل متوسطه داشته باشند رتبه دو آموزگاری و اگر گواهینامه کامل متوسطه نداشته باشند رتبه یک آموزگاری داده میشود و در مقابل هر دو سال خدمت اضافی یک پایه بالاتر داده میشود به شرط آن که در موقع اعطای رتبه برای دارندگان گواهینامه کامل متوسطه از رتبه چهار آموزگاری و برای کسانی که گواهینامه کامل متوسطه ندارند از رتبه سه آموزگاری تجاوز ننماید.
ترفیعات بعدی آنها بر طبق قوانین مربوطه خواهد بود
تبصره- کسانی که در دبیرستان ها به طور پیمانی به تدریس اشتغال دارند در موقع تصویب این قانون سابقه تدریس مذکور در این ماده را ندارند هر گاه در آینده مدت تدریس آنها به شرح فوق تکمیل گردد از مزایای این ماده استفاده خواهند نمود.
ماده ۹- سابقه خدمت پیمانی کسانی که دارای رتبه رسمی شده و میشوند در صورت پرداخت کسور بازنشستگی تمام مدت خدمت پیمانی جزو خدمت رسمی آنان محسوب میشود.
ماده ۱۰- سابقه خدمت در مدارس غیر دولتی که تحتنظر وزارت فرهنگ اداره شده یا میشود و سابقه خدمت در هنرستان های دولتی هم از انتقال آنها به وزارت فرهنگ و همچنین سابقه خدمت در مدارس ملی در صورتی که بر حسب مأموریت از طرف وزارت فرهنگ باشد در مورد اجرای این قانون حکم خدمت در وزارت فرهنگ را خواهد داشت.
ماده ۱۱- هر گاه کمک آموزگاری به دریافت گواهینامه دانشسراهای مقدماتی یا دانشسرای کشاورزی نائل شود یا آموزگاری دانشنامه دانشسرای عالی دریافت نماید و یا دبیری با دارا شدن دانشنامه دکترا یا معادل آن به موجب قوانین مربوط به خدمت دانشیاری پذیرفته شده یا بشود وزارت فرهنگ رتبه اورا به مأخذ آخرین حقوق دریافتی به رتبه آموزگاری و دبیری یا دانشیاری تبدیل مینماید مشروط بر این که تعهد قانونی خود را در خدمت آن طبقه که بوده است انجام داده باشد.
تبصره- دانشگاه تهران میتواند از مفاد ماده فوق در مورد دبیران و دانشیاران خود استفاده کند.
ماده ۱۲- به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود در نقاطی که عده دبیر کافی نیست اشخاصی را که طبق آییننامه شورای عالی فرهنگ صلاحیت دارند برای تدریس موقت دعوت نماید و به دبیران و همچنین کسانی که خدمات فنی انجام میدهند ساعاتی اضافی تدریس رجوع نماید حقالتدریس این اشخاص طبق قانون مصوب دی ماه ۱۳۳۶ از مجموع اعتبارات استخدامی وزارت فرهنگ قابل پرداخت خواهد بود خدمت تدریس مزبور جزو خدمت رسمی محسوب خواهد شد
ماده ۱۳- وزارتخانههای فرهنگ و دارایی مأمور اجرای این قانون میباشد
مخبر کمیسیون فرهنگ- مهندس جفرودی
گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی
کمیسیون امور استخدام در جلسه ۲۶ فروردین ماه ۱۳۳۸ لایحه برگشته از مجلس سنا راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایههای اداری و آموزشی را باحضور آقای معاون وزارت فرهنگ مطرح و پس از مذاکرات لازم خبر کمیسیون فرهنگ را عیناً تأیید و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون امور استخدام- فضایلی
نایب رئیس- آقای عمیدی نوری
عمیدی نوری- معلوم نیست نظر شورا با سنا اختلافش چیست آنچه که بنده به خاطر دارم ماده ۶ در قانونی که از اینجا گذشته بود که خیلی مؤثر بود در سوابق عدهای از فرهنگیان این ماده مثل این که حذف شده شاید اصلاحات دیگری هم شده که بنده اطلاع ندارم باید این اختلافات معلوم شود.
نایب رئیس- حق این است که آقایان لایحهای که تصویب فرمودن با این لایحه که از سنا برگشته مطالعه میفرمودند و مقایسه میکردند این وظیفهای است که با خود آقایان است معذلک اداره قوانین اختلافاتی که نسبت به هر مادهای موجود است و اغلب هم عبارتی است یادداشت کرده که قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
در ماده اول،
۱- در سطر اول کلمه (مادام) به (تا زمانی که) تبدیل شده است
۲- کلمه (کافی) در سطر اول برداشته شده و در سطر دوم بعد از (از حیث آموزگار) اضافه شده است
۳- مراکز استان در سطر سوم تبدیل به مرکز و شهرهای مهم هر استان (به تشخیص وزارت فرهنگ شده است)
نایب رئیس- آقایانی که با اصلاحاتی که در ماده اول شده موافقند قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد در ماده
دوم و سوم تغییری حاصل نشده و احتیاج به رأی ندارد مورد اختلاف در ماده چهارم قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد)
ماده چهارم
۱- در سطر سوم عبارت (به ترتیب زیر رتبه رسمی اعطا نمایند) تبدیل به (سمت آنان را از پیمانی به رسمی به ترتیب زیر تبدیل نمایند)
۲- در قسمت الف در سطر ۴ عبارت (در مواقع اعطای رتبه) به عبارت (رتبه اعطایی) تبدیل شده است
۳- در قسمت ب در سطر سوم عبارت (در موقع اعطا رتبه) به عبارت (رتبه اعطایی) تبدیل شده است
۴- در تبصره یک در سطر سوم کلمه (گردد) به کلمه (میشود) تبدیل شده است
۵- در تبصره ۱ در سطر دوم پس از احراز کار کلمه (تدریس) اضافه شده است
نایب رئیس- آقایانی که با این اصلاحاتی که در ماده چهارم به عمل آمده موافقند قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد موارد اختلاف در ماده پنجم قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد)
در ماده پنجم
۱- در سطر هفتم کلمه (نهایت) به کلمه (لکن) تبدیل شده است
نایب رئیس- آقایانی که با این اصلاح در ماده پنجم موافقند قیام فرمایند (اکثر برخ استند) تصویب شد ماده دیگر قرائت میشود. (به شرح ذیل خوانده شد)
ماده ششم حذف شده است.
چند نفر از نمایندگان- مادهای که حذف شده است قرائت شود.
نایب رییس- قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۶- وزارت فرهنگ مجاز است پایه آموزگاری یا اداری اشخاص زیر را به پایه دبیری تبدیل نماید:
الف- کسانی که در موقع تصویب این قانون دارای ۲۰ سال سابقه خدمت در وزارت فرهنگ یا دانشگاه بشود به شرط آن که هشت سال آن خدمت دبیری و یا جمعاً ۱۵ سال سابقه تدریس یا مدیریت یا نظامت مدارس و یا ری است و یا نمایندگی و یا کفالت فرهنگ باشد
ب- کسانی که در موقع تصویب قانون در خدمت وزارت فرهنگ و اداری بیست سال سابقه خدمت باشند به شرط آن که دارای تألیفات و تصنیفات علمی یا ادبی مهمی باشند که اهمیت آن مورد تأیید شورای عالی فرهنگ قرار گیرد.
تبصره- ملاک تبدیل پایههای مذکور در این ماده حقوق دریافتی قبل از قانون ترمیم حقوق فرهنگیان مصوب آذر ماه ۱۳۳۳ خواهد بود و مدت توقف در آخرین پایه جزو توقف در پایه دبیری که به موجب این قانون تشخیص میشود محسوب میگردد
نایب رئیس- آقای مهران
مهران- بنده ضمن این که واقعاً با حذف این ماده ششم مخالفم بیشتر اینجا شرفیاب شدم که عرضه بدارم یک مطلب در کشور ما باید حل شود واین قدر باید روی آن بحث شود تا این مطلب در مملکت روشن به این معنی که در خدمت دولتی به خصوص خدمت با ارج و ارزش فرهنگی باید اصلاً مدرک تحصیلی و مقدماتی و اولیه را ملاک ترقی و تعالی قرار بدهیم یا عین متن خدمت هم میتواند ملاک و مأخذ قرار بگیرد (دولت آبادی- هر دو) همین را میخواهم عرض کنم جناب آقای دولت آبادی ملاحظه بفرمایید در تمام قوانین استخدامی که دولت به مجلس شورای ملی عرضه داشته است ملاک ورود به خدمت و ملاک ترقی در خدمت را مدرک تحصیلی قائل شدهاند ولی در همه جای دنیا یک چیز دیگری هم هست آن مشهوداتی است که علانیة قائل میشوند میبینید که یک کسی عمری به فرهنگ خدمت کرده به دولت خدمت کرده یعنی بابت آن خدمت که شما دیدهاید و اذعان و تصدیق دارند این اعتبار را میدهید نتیجه چه شده؟ باید اعتراف کنیم که در کار و خدمات دولتی ما فقط یک تکه کاغذ اگر دست کسی باشد امتیازاتی به او میدهیم و گر نه نگاه نمیکنیم این آدم چه جور خدمت کرده چه جور کار کرده و به اصطلاح اصلاً کی کیست ما باید بیاییم سوابق خدمت او را منعکس بکنیم روی یک اوراقی و روی او هم برای ترقیات و ترفیع دادن حساب کنیم بنده چون عقیدهام این است که ما هم مأخذ علمی در خدمت و هم متن خدمت عملی را باید در نظر بگیرین که یک کسی دارد با نهایت دلسوزی وظیفهاش را انجام میدهد هر دو باید ملاک قرار بگیرد این است که به او بفرمایید از حذف ماده ۶ این لایحه بیاندازه متأسفم، دلیل سنا چه بوده بنده نسبت به مصوبات مجلس محترم سنا احترام قائل هستم ولی بنده عقیده دارم اگر سناتورهای محترم مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی را ملاحظه فرموده بودند یک چنین تصمیمی اتخاذ نمیفرمودند به طوری که قرائت شد دو کاتیگوری به حکم خدمت انجام شده به دو دسته از فرهنگیان فرهنگ پروژه و دانشپرور آمدهاند و رتبه دبیری دادهاند یک دسته اصلاً اگر خاطر آقایان باشد مدت ها راجع به ۲۰ سال و ۲۵ سال مذاکره شده آقایان تصمیم اتخاذ فرمودند که ۲۰ سال باشد آمدند چه گفتند چه شرطی قائل شدند گفتند هر کس ۲۰ سال تمام سابقه داشته باشند ۸ سال از این ۲۰ سال خدمت دبیری باشند ۱۵ سالش هم خدمت نظامت و ریاست مدرسه ریاست فرهنگ و امثال آن باشد به یک چنین آدم رتبه دبیری بدهند این چنین آدم آقای حشمتی کیست این آدم کیست که ۵۰ ۶۰ تا دبیر زیر دستش کار کند آمدهاند گفتهاند رتبه این دبیری نمیشود چرا برای این که دبیر باید یک کاغذ لیسانس دستش باشد بنده خیال میکنم که هیچ کاغذی بهتر از آن ۲۰ سال خدمتی که آن آقا در فرهنگ انجام داده نباشد ما خودمان میگوییم ۸ سال عملاً دبیری کرده باشد و ۱۵ سال هم این کار را کرده باشد کسی که یک عده دبیر از او تبعیت کردهاند چطور میشود با این حقوق دبیری داد؟ حقوق رتبه دبیری چرا نمیشود داد؟
کاتگوری دوم و دسته دوم را ملاحظه بفرمایید که میگوید هر کس سابقه خدمت در فرهنگ داشت و صاحب تألیفاتی بود، آن چنان تألیفاتی که مورد تأیید وزارت فرهنگ قرار گرفت خوب آقا اگر یک کسی در عمرش مقدار زیادی مطالعه آزاد کرد مقدار زیادی تتبع کرد و زحمت کشید و کتبی تدوین کرد که عملاً آورد گذاشت جلوی ما و ما نتیجه این مطالعات و تتبعات را میبینیم به این نمیشود حقوق رتبه دبیری داد؟ و به او که ناراحت و دست به دهن است باید گفت برو با عشق و حالی که برای خدمت به فرهنگ پیدا کردی خوش باش بنده به امور بفرمایید هیچ انتظاری نداشتم، اصلاً این ماده اثرش در آن دفعه هم که بنده مخبر کمیسیون استخدام بودم در آنجا دفاع کردم یک عده آدم پخته و ورزیده و دلسوز و مو سفید کرده که هزارها لیسانسیه تربیت شده از این ماده ۶ استفاده میکردند شاید عدهشان به امور بفرمایید بسیار کم بود، عدهای از این همکاران بنده که بازنشسته میشدند به امور بفرمایید حالتشان راجع به این لایحه الانتظار اشد من الموت شد. این لایحه رفت به سنا آنها منتظر بودند که این قانون بگذرد و رتبه دبیریشان را بگیرند و بعد بازنشسته بشوند. این قدر تصویب این لایحه طول کشید که آنها موقع بازنشستگیشان سر رسید و با همان رتبع اداری بازنشسته شدند و رفتند. شاید عدهای در حدود ۲۰ ۳۰ نفر بودند من اسم نمیبرم اگر اسم ببرم واقعاً آقایان مان قدر متأسف میشوند که حالا من متأسف شدهام شاید سی نفر آقای مهندس فروهر در حدود ۳۰- ۴۰ نفر و ۵۰ نفر دیگر هم از خدمتگزاران قدیم و صمیم فرهنگ هم میتوانستند استفاده کنند. بعد چون ۲۰ سال را تصمیم گرفته بودیم دو دوره از فارغالتحصیلهای دانشسرای مقدماتی هم میتوانستند استفاده کنند بنده اولاً اینجا نیامدهام که عرضه بدارم اشخاص معین از آن ماده ۶ استفاده میکردند ضمن این که یک چنین مقصود شریفی هم داشتم این مطلب را عرضه داشتم، اما بنده برای یک مطلب آمدهام همان طور که توجه جناب آقای خلعتبری جلب شد برای این کار آمدهام که بگویم ما در این مملکت فقط باید به کارمند با مدرک تحصیلی امتیاز بدهیم یا بعین کاری که قبلاً آن خدمتگزار برایمان انجام داده است باید امتیاز بدهیم یعنی هم به علم امتیاز بدهیم و هم به تجربه و عمل ما نگفتیم برای آینده که بیاید کار کند این امتیاز را بدهیم، گفتیم هر کس در گذشته زحمت کشید و این مشاغل را انجام داد این بیاید رتبه دبیری بگیرد چطور ممکن است این همه امتیاز را ندیده گرفت و حاضر نشد حقوق رتبه دبیری به اینها داد که با مطالعه و زحمت و کتاب نویسی سالها در مدارس خدمت کردهاند و بچههای مردم را به عرصه و ثمر رسانیدند من این آدم را نمیتوانم بگویم که در آن امتیاز را به او نمیدهیم برای این که در یک قانون دیگر نوشته است که دبیر به کسی میگویند که لیسانس داشته باشد بنده منکر این مطلب نیستم میگویم که دبیر به کسی میگویند که لیسانس داشته باشد.
بسیار خوب چه مانعی دارد که دبیر به کسی هم بگویند که ۲۰ سال دبیری کرده باشد آقا چه مانعی دارد بنده از مقام معظم ری است استدعا میکنم یک تدابیری بیندیشید تا بلکه بشود این ماده ۶ را مجدداً به یکی از قوانین فرهنگ القا کرد و حق یک عده دلسوز فرهنگ را که منتظر تصویب این ماده هستند محترم شمرد.
نایب رئیس- آقای مهندس جفرودی
مهندس جفرودی (مخبر کمیسیون فرهنگ) بنده قبل از ادای توضیح راجع به این ماده میخواستم این مطلب را به استحضار آقایان برسانم که مقام وکالت این قدر تنزل کرد که ادارات تابعه مجلس از اطاعت دستورات وکیل سرپیچی میکنند باعث تأسف است (دولت آبادی- چه دستوری آقا) آقای نقیب این پرونده را قایم کرده بودند مبادا دفاع بشود یک صورت مجلس راجع به ماده ۶ است بنده این صورت مجلس را میخواستم که حالا رسیده قرائت میکنم
در ساعت ۹ صبح یکشنبه شانزدهم ر ۱۱ ر ۳۷ کمیسیون فرعی فرهنگ به عضویت آقایان احمد مهران، حکیمی، دکتر شفیع امین با حضور آقای یزدانفر معاون وزارت فرهنگ تشکیل گردید و لایحه برگشته از مجلس سنا راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و تبدیل پایههای اداری آموزشی را مورد رسیدگی قرارداد و تغییرات مصوبات مجلس سنا را عیناً تصویب نمود (مهران- تغییرات حذف را که تصویب نکردیم) اینک گزارش آن را به شرح ضمیمه به کمیسیون محترم فرهنگ تقدیم میدارد این لایحهای که از سنا برگشته در کمیسیون فرهنگ مطرح شد با تغییرات و حذف کمیسیون فرهنگ این را احاطه کرد به سه نفر از آقایان اعضا محترم خودش و آقای مهران که از افسران
و با سابقه فرهنگ هستند عضو این سو کمیسیون بودند قطعاً آنجا توضیحاتی از طرف آقای یزدانفر معاون محترم فرهنگ داده شد که ایشان را قانع کرد، آن توضیحات را بنده به عنوان مخبر کمیسیون در اینجا به عرض میرسانم بنده تصدیق و تأیید دارم که یک عدهای شاید با کلمه معدود بهتر تعریف بشود در وزارت فرهنگ از این ماده ۶ به حق استفاده میکردند و میبایست هم مشمول این ماده میشدند و از مزایایش استفاده میکردند ولی متأسفانه با وضعی که این ماده پیدا کرد عده خیلی بیشتر از این ماده استفاده میکردند که شاید استحقاق مزایای مندرج در این ماده را نداشتند و طبق توضیحی که داده شد در حدود ۲۰ میلیون تومان هم اعتبار برای تأمین مفاد این ماده و اجرای این قانون لازم است بنابراین با توجه به وضعی که بودجه کشور دارد بنده تصور میکنم که جناب آقای احمد مهران و سایر اعضای سو کمیسیون و همچنین کمیسیون فرهنگ متقاعد شدند و این ماده متأسفانه حذف شد این دلایلی بوده است که در کمیسیون فرهنگ مطرح شد و به عرض آقایان رسید.
مهران- اجازه میفرمایید که بنده یک کلمه از همین جا عرض کنم
نایب رئیس- بفرمایید.
مهران- اولاً در سو کمیسیون ما تغییرات را رسیدگی کردیم و حذف اصلاً وجود نداشت که رسیدگی کنیم وقتی چیزی اصلاً حذف شد و وجود نداشت چطور ما رسیدگی کنیم و چه چیز را رسیدگی کنیم ولی به امور بفرمایید که اعضا سو کمیسیون از این حذف متأسف بودند اعضا کمیسیون فرهنگ هم من جمله عضو مبرز محترمش خود آقای مهندس جفرودی هم میدانیم که از ته دل با این حذف موافق نیستند ولی به حکم مخبری کمیسیون البته دفاعی فرمودند که بنده از لطف ایشان متشکرم، بنده یک عرض اصولی دارم و آن این است که به علم و عمل توأما باید امتیاز داد.
نایب رئیس- آقای معاون وزارت فرهنگ بفرمایید.
معاون وزارت فرهنگ (یزدانفر)- بنده در دفعه قبل هم که این لایحه مطرح بود خدمت آقایان محترم عرض کردم فلسفه این که ما این لایحه این ماده را گذاشتیم برای این بود که یک عده معدودی از فرهنگیان با سابقه در قانون ترمیم فرهنگیان که با ۲۲ تبصره به تصویب رسید به علت این که در آن تاریخ در مدارس کار میکردند محروم شده بودند و ما این ماده را در این لایحه برای آن عده به خصوص که اینجا اشاره فرمودند و شاید هم از ۲۰ نفر تجاوز نمیکرد گذاشتیم و ۲۵ سال هم سابقه خدمت برایشان منظور شد و کفالت و نمایندگی هم درش قید نشده بود برای این که ما خودمان حساب میکردیم که عده این اشخاص شاید به بیش از صد نفر نرسد در کمیسیون و در مجلس این ۲۵ سال و ۲۰ سال تبدیل شد و کفالت و نمایندگی هم به او ضمیمه شد و در نتیجه سه دوره از فارغالتحصیلهای دانشسرای مقدماتی که عدهشان دو هزار نفر است مشمول این ماده شدند و تفاوت حقوقی که برای هر کدام از این عده پیدا میشد پنج هزار تومان است که تفاوت حقوق دو هزار نفر فقط برای دانشسرای مقدماتی میشود ۱۰ میلیون تومان به علاوه آقایان محترم مستحضر هستید که ما در اثر نداشتن معلم کافی البته این شغل را به اشخاص واگذار میکنیم ولی از روی اضطرار و ناچاری است که کلاسها بدون معلم نماند ولی این افراد واجد شرایط دبیری نیستند یعنی صلاحیت ندارند بنابراین به این ترتیب عده زیادی که نه سواد دارند و نه کارشان مورد رضایت وزارت فرهنگ است مشمول این قانون میشود و به این علت بود که در مجلس سنا تلگرافات زیادی از تمام نقاط راجع به این ماده شد که پس خوب است در دانشسرا راه ببندید حالا که شما سابقه خدمت در دهات رتبه لیسانس و رتبه دبیری میدهید در اینجا بحث زیاد شد و بالاخره ما نتوانستیم راه حلی که مورد قبول مجلس سنا و وزارت فرهنگ باشد پیدا کنیم و از این طرف چون این عده زیاد شده بودند و طول هم کشیده بود و دو سال و نیم است که این قانون در مجلس است و الان دارند در دوره چهار دانشسرا را طی میکنند وبرای این کار ۲۰ میلیون تومان پول میخواهد توافق شد که ماده ۶ پس گرفته بشود از لایحه به بعد با یک شرایطی که عده معدودی آن هم که واجد شرایط معلمی هستند و از لحاظ تحصیل و معلومات میتوانند استفاده کنند با یک وقت کافی لایحه آن را بعداً تهیه کنیم و تقدیم کنیم (صحیح است)
ضمناً در این فاصله سه مطلب پیش آمد که این فکر را تقویت کرد یکی این که آن عدهای از آن افرادی که میخواستیم مشمول این قانون بشوند تمام مشمول قانون بازنشستگی شدند و از بین رفتند یعنی مشمول نمیشوند اگر این لایحه تصویب بشود پس بنابراین آن عده که وزارت فرهنگ تشخیص میکرد که واقعاً حق و لیاقت دارند که رتبه دبیری بگیرند آنها بازنشسته شدند و رفتند مطلب دومی که با تصویب خود آقایان محترم است ترمیم حقوق افراد اداری بودند از ۶۰۰ تومان به ۹۵۰ تومان حداکثر رتبه رسید یعنی آن شکاف زیادی که بین دارندگان رتبههای اداری و دبیری بود خیلی فاصلهشان کم شد یعنی آنها آمدند به ۹۵۰ تومان و آن اختلاف فاحش از بین رفت و یک تبعیض دیگری که خیلی بیمورد بود و در این ماده بود که ما آنجا نوشته بودیم که این تبدیل بر طبق رتبههایشان خواهد بود یعنی قانون فعلی را مورد ملاک قرارداده بودیم و یک تبعیض خیلی فوقالعاده بود یعنی ما باید یک لیسانسیه را با حقوق فعلی تبدیل کنیم و یک کسی که سابقه تحصیلات منظم ندارد و واجد شرایط نیست به حکم سابقه رتبه ۱۰ بهش بدهیم به این ترتیب که موافقت شد که این ماده حذف بشود و یک مطالعه کاملی بشود انشاءالله در آتیه یک لایحه جدیدی که واجد تمام شرایط باشد تقدیم بشود،
نایب رئیس- در اطراف این ماده ۶ عده زیادی از آقایان درخواست بحث کردند و من در ضمن بیانات آقای معاون وزارت فرهنگ متوجه شدند که این ماده را اساساً دولت پس گرفته است و ممکن است قبل از تصویب قبلی هر قانونی ماده به خصوص پس گرفته بشود وقتی پس گرفته شد دیگر بحث نیست بنابراین این ماده دیگر مطرح نخواهد شد و ماده بعد مطرح است قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده هفتم که ماده ۶ شده است
۱- در سطر پنجم- بعد از کلمه (فارغالتحصیلان) (دوره کلاسهای) اضافه شده است
۲- در قسمت الف به جای عبارت (این دوره تحصیلات) به عبارت (دورههای تحصیلی مذکور) تصویب شده است
۳- در قسمت ب که چنین بوده است کمک آموزگاران با طی این دوره تحصیلات در صورت داشتن لااقل ده سال سابقه خدمت تدریس یا مدیریت یا نظامت دبستان میتوانند رتبه خود را به مأخذ آخرین حقوق دریافتی به آموزگاری تبدیل نماید. به ترتیب ذیل تصویب شده است.
وزارت فرهنگ میتواند رتبه کمک آموزگاران را با طی دورههای تحصیلی مذکور در صورت داشتن لااقل دو سال سابقه خدمت تدریس یا مدیریت یا نظامت دبستان به مأخذ آخرین حقوق دریافتی به رتبه آموزگاری تبدیل نمایند
نایب رئیس- مخالفی نیست آقایانی که با این اصلاحی که در ماده ۷ شده هست موافقند قیام بفرمایند (اکثراً قیام نمودند) تصویب شد
ماده ۸ قرائت میشود که به جای ماده ۷ است (به شرح ذیل قرائت شد)
در ماده هشتم ماده هفتم شده است
۱- در سطر اول کلمه (مادام) بر کلمه (تا زمانی که) تبدیل شده است
۲- در سطر دوم جمله (کفایت نمیکند) به جمله (کافی نیست) تبدیل شده است.
۳- در سطر پنجم جمله (دبیران پیمانی) به جمله (کسانی که در دبیرستان به تدریس اشتغال داشتهاند) تبدیل شده است
۴- در سطر ششم و هفتم عبارت (یا گواهینامه تدریس یا اجتهاد یا افتا که مورد تأیید شورایعالی فرهنگ باشد) حذف شده است.
۵- در سطر چهاردهم کلمه (آنها) پس از فارغالتحصیلان حذف شده است و کلمه (دبیری) بعد از ختم اضافه شده است
۶- در سطر پانزدهم جمله (به خدمت دبیری) حذف شده است
۷- در سطر شانزدهم جمله (دبیران پیمانی) به جمله (کسانی که در دبیرستان به طور پیمانی به تدریس اشتغال داشتهاند) تبدیل شده است
۸- در سطر هیجدهم عبارت (آن عده را که دارای رتبه میباشند) به کلمه (فارغالتحصیلان) تبدیل و عبارت به مأخذ آخرین حقوق در یافتی را پس از کلمه فارغالتحصیلان اضافه نمودهاند.
۹- در تبصره کلمه یک پس از تبصره اضافه شده است.
۱۰- در تبصره در سطر اول کلمه (یکی) تبدیل به (هر یک) شده است.
۱۱- در سطر دوم تبصره عبارت (رتبه اعطایی لغو) پس از (انجام ندهد) اضافه شده است.
۱۲- تبصره دیگری به نام تبصره ۲ به شرح ذیل به این ماده اضافه شده است.
وزارت فرهنگ میتواند برای تدریس علوم دینی و زبان و ادبیات فارسی و عربی از دارندگان گواهینامه مدرسی یا اجتهاد و یا افتا به طور پیمانی استفاده نماید و به تناسب ساعات تدریس آنها حق التدریس به ایشان پرداخت نماید. وزارت فرهنگ برای این قبیل معلمین کلاسهای کارآموزی برای آشنا ساختن آنان به اصول تعلیم و تربیت جدید تشکیل خواهد داد.
نایب رئیس- با این اصلاحات مخالفی نیست؟ (اظهاری شد)
آقایانی که با ماده ۸ و تغییراتی که در آن داده شده و اضافه شدند یک تبصره موافقند قیام بفرمایند (اکثراً قیام نمودند) تصویب شد.
اصلاحات ماده ۹ قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
در ماده ۹ که فعلاً هشت شده است
۱- در سطر اول ماده (دبیران پیمانی) به عبارت (کسانی که در دبیرستان به طور پیمانی) تبدیل شده است.
۲- در سطر دوم کلمه (دیپلم) به گواهی کامل تبدیل شده است
۳- در سطر سوم کلمه (دیپلم) به (گواهینامه کامل) تبدیل شده است.
۴- در سطر پنجم کلمه (دیپلم) به (گواهینامه کامل) تبدیل شده است.
۵- در سطر ششم کلمه (دیپلم) به (گواهینامه کامل) تبدیل شده است
۶- در سطر هفتم عبارت (ترفیعات آموزگاری) به (قوانین مربوط) تبدیل شده است
۷- در سطر اول تبصره عبارت (دبیران پیمانی که) به کسانی که که در دبیرستان به طور پیمانی به تدریس اشتغال دارند تبدیل شده است.
۸- در سطر دوم تبصره کلمه (تبصره) به ماده تبدیل شده است
نایب رئیس- با اصلاحی که در ماده ۹ شده است آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد البته با این قید که در نتیجه حذف ماده ۶ ماده ۹ به ماده ۸ تبدیل شده است ماده ۱۰ قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
در ماده ۱۰ که ماده ۹ شده است.
۱- در سطر اول کلمه (به موجب این قانون) حذف شده است و پس از رتبه رسمی کلمه (شده) اضافه شده است
نایب رئیس- آقایانی که با این اصلاح عبارتی موافقند قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد، ماده ۱۱ قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
در ماده ۱۱ که ماده ۱۰ شده است
۱- در سطر سوم بعد از کلمه (مأموریت) کلمه (از طرف) اضافه شده است
۲- در سطر چهارم بعد از کلمه (در) کلمه (مورد) اضافه شده
نایب رئیس- با این اصلاحی که در ماده ۱۱ شده است آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد ماده ۱۲ قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
در ماده ۱۲ که ماده ۱۱ شده است.
۱- در سطر اول بعد از (دانشسرا) کلمه (ها) اضافه شده است
۲- در سطر پنجم (طبقه بالاتر) حذف و عبارت (آموزگاری و دبیری یا دانشیاری) اضافه شده است.
۳- تبصره به شرح ذیل به ماده فوق اضافه شده است
تبصره- دانشگاه تهران میتواند از مفاد ماده فوق در مورد دبیران و دانشیاران خود استفاده نماید
نایب رئیس- آقایانی که با این اصلاحی که در ماده ۱۲ شده است که به جای ماده ۱۱ است موافقند قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد
ماده ۱۳ از لایحه حذف شده است که عیناً قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱۳- از تاریخ تصویب این قانون به غیر از مواردی که در این قانون و قوانین مصوب دیگر پیشبینی شده اعطا پایه دبیری و آموزگاری و کمک آموزگاری و همچنین تبدیل پایه اداری به پایه آموزشی و تبدیل پایه آموزشی به پایه آموزشی دیگر بدون طی دوره تحصیلات مخصوص به هر یک از درجات فوق طبق قوانین مربوط مجاز نخواهد بود
. نایب رئیس- این ماده را هم دولت پس گرفته بود؟ آقای معاون وزارت فرهنگ.
معاون وزارت فرهنگ- این ماده را هم دولت موافقت کرد که حذف شود
نایب رئیس- پس این ماده ۱۳ را دولت موافقت کرده است که پس گرفته شود و حذف شده قابل طرح نیست چون استرداد شده است.
مهران- استرداد نشده این را آقا فرمودهاند که در مجلس سنا موافقت فرمودهاند که حذف بشود، حذف این قسمت با آن ماده ۶ که حذف شده کاملاً مباینت دارد بنابراین پس نگرفتهاند مجلس سنا حذف کرده
نایب رئیس- خود آقای معاون وزارت فرهنگ پیشنهاد کردهاند که استرداد میکنند یا خیر؟ آقای معاون وزارت فرهنگ با حذفش موافقت کردید؟ توضیح بدهید
مهران- مسترد نکردند، در سنا حذف شد
معاون وزارت فرهنگ- بلی استرداد میکنم
نایب رئیس- آقای مهران اجتهاد در مقابل نص بفرمایید چون پس گرفتند بسیار خوب دیگر قابل طرح نیست.
دکتر مشیر فاطمی- این استرداد بر خلاف قانون است یک دفعه اینجا تصویب شده رفته به سنا و برگشته است
نایب رئیس- در هر موقع قبل از تصویب قطعی میتوانند استرداد کنند اختلافات ماده چهاردهم قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
در ماده چهارده که ماده سیزده شده است
۱- در سطر اول کلمه (مناطقی) به (نقاطی) تبدیل شده است
۲- در سطر دوم بعد از کلمه (اشخاصی را که) عبارت (طبق آییننامه شورایعالی فرهنگ) اضافه شده است.
۳- در سطر دوم بعد از کلمه (تدریس) کلمه (موقت) اضافه شده است
نایب رئیس- آقایانی که با این اصلاحی که در این ماده شده و ماده ۱۲ میباشد موافقند قیام بفرمایید (اکثر قیام نمودند) تصویب شد. آقایانی که با مجموع اصلاحاتی که در این قانون به عمل آمده است موافقند قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد برای اجرا به دولت ابلاغ میشود آقای معاون وزارت فرهنگ بفرمایید
معاون وزارت فرهنگ- بنده لازم میدانم از توجه مخصوصی که آقایان نمایندگان محترم که در تصویب لوایح میفرمایند مخصوصاً مقام ریاست مجلس و رؤسای کمیسیونهای فرهنگ و استخدام و بودجه تشکر کنم و امیدوارم که بتوانیم در ظلم توجهات اعلیحضرت همایونی با تشویقی که از او میفرمایید خدمات خودمان را به نحو احسن انجام بدهیم
۶- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
نایب رئیس- جلسه را ختم میکنیم و جلسه آینده روز سهشنبه هفتم اردیبهشت ماه جاری خواهد بود ساعت ۹ صبح و دستور هم لوایح جاری
(مجلس مقارن ظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی