مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آذر ۱۳۲۹ نشست ۸۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم

تصمیم قانونی دایر به ابراز رای ساکت در مورد استیضاح آقای جمال امامی از دولت آقای علی رزم‌آرا در موضوع نفت

مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آذر ۱۳۲۹ نشست ۸۶

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل متن قوانین – تصویبنامه‌ها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا

اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آیین‌نامه‌ها – بخشنامه‌ها - آگهی‌های رسمی و قانونی سوالات

سال ششم – شماره ۱۶۸۶

۱شنبه ۱۲ آذر ماه ۱۳۲۹

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۸۶

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۸۶

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۵ آذر ماه ۱۳۲۹

فهرست مطالب:

۱- طرح صورت جلسات ۲۵ و ۳۰ آبان و ۲ آذر ۱۳۲۹

۲- طرح استیضاح آقای جمال امامی از دولت آقای رزم‌آرا نخست وزیر و اخذ رأی سکوت و تصویب آن.

۳- اعلام تصویب صورت مجلس جلسات ۲۵ و ۳۰ آبان و دوم آذر

۴- اخذ رأی و تصویب فوریت لایحه ترمیم حقوق قضات

۵- تقدیم لایحه متمم بودجه ۱۳۲۹ کل کشور به وسیله آقای وزیر دارایی

۶- استرداد فوریت لوایح تقدیمی قبل به وسیله آقای وزیر فرهنگ

مجلس یک ساعت و چهل و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- طرح صورت جلسات ۲۵ و ۳۰ آبان و ۲ آذر ۱۳۲۹.

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان: فرهودی، نصرتیان، عامری، صاحب‌جمع، دکتر معظمی، فقیه‌زاده، دکتر هدایتی، دکتر شایگان، طباطبایی، صدر می‌رحسینی.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: خاکباز، محمودی، آصف، سنندجی، تولیت، حسن اکبر، تیمورتاش، ابتهاج، صفایی، دکتر مجتهدی، حمیدیه، ثقت‌الاسلامی، پناهی، ذوالفقاری، شیبانی، دکتر مصدق، جواد مسعودی، خزیمه علم.

دیرآمدگان با اجازه- آقایان: بهادری یک ساعت، نورالدین امامی یک ساعت، اورنگ یک ساعت.

دیرآمدگان بی‌اجازه- آقایان: محمد هراتی، شهاب خسروانی، ابریشم‌کار، دکتر مصباح‌زاده، فرامرزی، موقر، خسرو قشقایی، سلطانی یک ساعت.

رئیس- نسبت به صورت جلسات پیش نظری نیست؟

دکتر بقایی- راجع به جلسات قبل بنده نظری دارم اسم هم نوشته‌ام ولی نسبت به صورت جلسه قبل نظری ندارم.

رئیس- اسم نوشتن ندارد اگر نظری دارید بفرمایید.

دکتر بقایی- در سه جلسه پیش که قانون تصفیه مطرح بود دو اعتراض به صورت جلسه (نورالدین امامی- آن که مطرح نیست) چرا فرمودند صورت جلسه مطرح است مطابق ماده ۱۲۳ نظامنامه پیشنهاداتی که شور اول داده می‌شود و به کمیسیون می‌رود در صورتی که در کمیسیون طرف توجه قرار نگرفت روی طرحی که به مجلس می‌آید پیشنهاد کننده می‌تواند پیشنهاد خودش را تجدید بکند و در اطراف آن صحبت بکند بنده در شور اول لایحه پیشنهادی داده بودم و چون در کمیسیون مورد نظر قرار نگرفته بود در شور دوم پیشنهاد خودم را تجدید کردم طبق نظامنامه این پیشنهاد می‌بایستی در مجلس قرائت بشود ولی بدون این که این پیشنهاد قرائت بشود جناب آقای رئیس اعلام رأی کردند و بعد که بنده اعتراض کردم در موقعی که می‌خواستند رأی بگیرند دستور فرمودند پیشنهاد قرائت بشود ولی اجازه صحبت به بنده ندادند به این جهت بنده نسبت به آن صورت جلسه اعتراض دارم و خواهش می‌کنم که آقایان نمایندگان این موضوع را در نظر داشته باشند و توجه بکنند که این جریان به طور مسلم در سنا متوقف خواهد شد فقط تنها چیزی که از این جریان برای مجلس شورای ملی خواهد ماند یک بدنامی‌خواهد بود که در تاریخ مجلس خواهد ماند آقایان هر جور میل دارند عمل می‌کنند ولی بنده استدعا می‌کنم که این موضوع را در نظر بگیرند و تقاضای رأی هم شده (دکترشایگان- تقاضای رأی مخفی شده)

پیشنهاد شما مثل همان پیشنهاد آقای اسلامی بود که جلسه پیش داده بودند که آقایانی که غایب می‌شوند مشمول قانون کیفر گران‌فرشان بشوند این پیشنهاد هم غائب بودید که رأی می‌گرفتند حاضر شدید.

دکتر بقایی- پیشنهاد آقای دکتر معظمی را چطور خواندید؟

رئیس- در اطراف پیشنهاد آقای دکتر معظمی

موافق و مخالف صحبت کرده بودند و فقط برای رأی مانده بود رأی هم گرفتیم و رد شد هر پیشنهادی که نباید خوانده شود اعتراض آقا اگر به آن پیشنهاد است هم غایب بودید و هم پیشنهاد مربوط نبود دیگر نظر مخالفی نسبت به صورت جلسه نیست؟

دکتر بقایی- باید رأی گرفته شود آن هم رأی مخفی.

رئیس- به چه چیز رأی گرفته شود مگر شما تازه به مجلس آمده‌اید مگر دوره پانزدهم نبودید به صورت جلسه کی رأی می‌گرفته‌اند؟ اگر اعتراضی یا حرفی باشد یا سهو بیانی بوده باشد گفته می‌شود و اصلاح می‌گیرد (نریمانی- آقای آزاد اعتراض داشتند و انیجا نیستند) صورت مجلس رأی ندارد.

دکتر بقایی- صورت مجلس باید تصویب بشود.

رئیس- تصویبش همین است که همیشه هست صورت مجلس را بگیرید قرائت کنید یک جلسه که نیست چند جلسه است آقای شوشتری نظری دارید؟ بفرمایید.

شوشتری- اولاً در این صورت جلسه یک عبارتی را آقایان توجه کنند که اصلاح بشود آن قانون باید به اعتبار خود باقی بماند با اعتبار شده است به تیمسار اشتباه شده است و به عقیده بنده صورت مجلس تصویب ندارد.

رئیس- آن موضوع دیگری است و مربوط به بنده است آقای صدرزاده بفرمایید.

صدرزاده- عرض کنم در جلسه گذشته بنده پیشنهاد کردم با این که لایحه ملی نمودن دبیرستان‌ها مطرح بشود در صورتی که نوشته شده است ملی نمودن شهرستان‌ها این اصلاح عبارتی است تمنا می‌کنم اصلاح شود.

رئیس- بسیار خوب آقای اسلامی بفرمایید.

اسلامی- در صورت مذاکرات در عرایض بنده یک مقدار اشتباهات چاپخانه‌ای است که خواهش می‌کنم اصلاح بفرمایند.

رئیس- بسیار خوب بدهید اصلاح بکنند، آقای امامی‌اهری بفرمایید.

امامی‌اهری- بنده هم عین همین نظر را داشتم.

رئیس- آقای پیراسته بفرمایید.

پیراسته- مکرر اینجا عرض کردم این صورت جلسه‌ها را آقایان تندنویسان دقت کنند هیچ صورت جلسه این اینجا نیست که درست و بدون غلط چاپ بشود و برخلاف گفته آقایان نمایندگان نباشد و یا یک عبارت دیگری نوشته نشده باشد در صورتی که مکرر اتفاق افتاده و تقاضا می‌کنم که یک تربیتی برای این کار مقرر بفرمایید که برای همیشه راحت بشویم و یک سؤالی هم از آقای وزیر دارایی کرده‌ام که تقدیم می‌نمایم.

رئیس- البته اشتباهی که می‌شود آقایان تذکر می‌دهند اصلاح می‌شود ولی حالا ماشینی هست که آقایان می‌دانند نطق را ضبط می‌کند و اگر آقایان اصلاحی داشته باشند با تطبیق با آن ماشین اصلاح می‌شود و باز هم عرض می‌کنم که صورت مجلس رأی ندارد به حکم سابقه وبه حکم آئین‌نامه.

آشتیانی‌زاده- بنده قبل از دستور عرایضی داشتم.

رئیس- امروز چون استیضاح مطرح است قبل از دستور را موقوف و کسی هم اسم ننوشته است.

آشتیانی‌زاده- بنده می‌خواستم از اعضای کمیسیون نفت تشکر بکنم. ‏

۲- طرح استیضاح آقای جمال امامی از دولت آقای رزم‌آرا نخست وزیر و اخذ رأی سکوت و تصویب آن‏

رئیس- آقای جمال امای بفرمایید.

جمال امامی- جناب آقای نخست وزیر انشاء‌الله وقتی از مطالعه فارق شدید بنده شروع می‌کنم سایر آقایان وزرا کجا هستند راجع به آنها هم عرایضی داشتم (نخست وزیر- شروع بفرمایید آقایان هم می‌آیند) عرض کنم که از خداوند توفیق می‌خواهم که در ضمن عرایضم از جاده حق و حقیقت و عدل و انصاف خارج نشوم زیرا در کشور ما بدبختانه اختلاف سیاسی را همیشه مبدأ به اختلاف شخصی و کینه‌توزی و دشمنی و هتاکی و تهمت می‌کنند و همین تهمت هم باعث این نفاق‌هایی که در سال‌های اخیر در این مملکت ایجاد شده است گردیده از جنابعالی آقای نخست وزیر استدعا می‌کنم و توقع دارم که اختلاف نظر سیاسی ما را مخلوط به دوستی فی‌مابین نفرمایید به شما ارادت داشته و دارم و خواهم داشت و اگر انشاء‌الله در نتیجه استیضاح بنده از کار برکنار شدید و منزل تشریف بردید اول کسی که برای اظهار ارادت خدمتتان برسد بنده خواهم بود (خنده نمایندگان) که بنده با آقای قوام‌السلطنه مبارزه شدید کردم ایشان هم نسبت به من و خانواده من و بستگان من و رفقای من ابقاء نکردند پس از این که از بند ایشان خلاص شدم هستند اینجا چه در مجلس و چه در دولت اشخاصی که شهادت بدهند که کوشش کردند رفقای فی‌مابین که بنده با ایشان ملاقات کنم و اختلافمان را کنار بگذاریم چون ایشان ادعا می‌کردند که بعد از قضیه آذربایجان ما دیگر اختلافی نداریم اینجا آقای فروهر هم بودند بنده با ایشان ملاقات نکردم بعد آقای دکتر مصدق هم تشریف آورده بودند برای شرکت در انتخابات با ایشان مبارزه انتخاباتی کردیم و کوشش کردیم که در دوره ۱۵ که ایشان را برکنار بکنیم بنده هم به قدر توانایی خودم این آتش را دامن می‌زدم تا ایشان به کنار رفتند تا روزی رفت خانه‌اش بنده رفتم خدمت ایشان گفتم اما بنده حالا با شما کینه‌ای ندارم اختلاف نظری هم نیست ایشان تعجب می‌فرمودند که بعد از آن منازعات و کشمکش‌ها بنده چه جور این حرف را می‌زنم گفتم آقا اختلاف سیاسی را نباید مخلوط با روابط دوستی کرد حالا هم اگر بنده با جنابعالی به دوستی فی‌مابین ندارد بنده یک تذکر گله‌آمیز هم از جنابعالی دارم روزی که من ورقه استیضاح را در مجلس تقدیم کردم روزنامه‌هایی که طرفدار شما بودند آن روزنامه‌هایی که طرفدار دولت شما بودند من نمی‌گویم که روزنامه‌ها را دولت تحریک کرده بود آن اراجیف را بنویسند ولی در هر صورت این روزنامه‌ها طرفدار دولت شما بودند این حربه قدرت را که به دست دولت می‌دهیم برای این است که از ما دفاع بکند و حق مردم را نگذارند پایمال بشود این که این حربه را بر علیه مردم به کار بیاندازند و علیه آن نمایندگانی که دولت را آورده‌اند به کار ببرند جنابعالی چندین سال است که بنده را می‌شناسید آن قدر اطلاع دارید که من اهل مادیات نیستم خودم را هم بزرگ‌تر از مادیات می‌دانم در یکی از روزنامه‌های طرفدار جنابعالی نوشته بودم که من ۴۲ دکان نانوایی داشتم و آنها را بسته‌اند من از شما انصاف می‌خواهم که در پشت این تریبون تشریف بیاورید و بفرمایید که در این مدت ۱۰ سالی که من با شما دوستی داشته‌ام چه در زمانی که رئیس ستاد بودید و چه در زمانی که نخست وزیر بودید من کوچک‌ترین تقاضا و یا توقعی مشروع یا نامشروع از جنابعالی کردم؟ از دولت شما کردم می‌دانید مردم به من بیش‌تر مراجعه می‌کنند روزی ۵۰ یا ۶۰ نفر مراجعه می‌کنند در ادارات اسم مرا گذاشته‌اند محتشم‌السلطنه ثانی چون هر کس می‌آید در خانه من و بگوید مرا توصیه کن من ردش نمی‌کنم ولی در دولت شما من این کار را نکردم و از این عمل خودداری کردم که در جراید نگویند که چون طرفدار دولت است این کار را می‌کند ولی روزنامه‌های منتسب شما این تهمت‌ها را هم به ما زدند حالا عرض کردم که ما دولتی را می‌آوریم و قدرت مملکت را به دست او می‌دهیم برای این که اول قبل از این که از خودش دفاع بکند از حقوق مردم و از حقوق نمایندگان دفاع بکند نه این که آن جراید را برعلیه مردم به کار بیاندارد در تهران از قراری که من شنیده‌ام دویست یا سیصد روزنامه منتشر می‌شود خوب‏ اگر معیار تمدن و بسط فرهنگ را روزنامه بگیریم باید ایران را در رأس ملل متمدن قرار بدهیم تمام روزنامه‌ها از کوچک و بزرگ ادعا می‌کنند که مانده افکار ملی هستند انشاء‌الله این طور باشد ولی بنده تا کنون ندیدم دو روزنامه در یک موضوع متحدالرأی و موافق باشند بنابراین باید ما تصدیق بکنیم که ملت ایران دویست سیصد فکر عمومی‌دارد یعنی افکار عمومی ملت ایران در سیصد یا دویست رنگ در می‌آید (شوشتری- ۷۰۰ تا آقا) بنده از آقایان ارباب جراید استدعا دارم در موضوعات مملکتی با هم زیاد اختلاف نظر نداشته باشند زیرا این در انظار اجناب برای ما موهن است راجع به استیضاح بنده هم دویست یا سیصد تعبیر کردند اگر به دقت یک نظر فقط به صورت جلسات مجلس شورای ملی در بدو زمامداری آقا بکنید می‌بینید من در آن روزها چه گفتم اگر مراجعه می‌فرمودند این اختلاف نظرها مرتفع می‌شد و این تفسیرها و تعبیرات بی‌جا را نمی‌فرمودند یازدهم تیر ماه سه چهار روز بود که جنابعالی تشریف آورده بودید بنده خطاب به آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی این طور گفتم «خوب من اینجا مدافع دولت نیستم همان طوری که قصاص قبل از جنایت نمی‌کنم تعریف قبل از خدمت هم نمی‌کنم می‌گویم آقایان اگر این رزم‌آرا یک روز تخلف از قانون کرد منظور از دیکتاتوری چیست؟ منظور از دیکتاتوری تخلف از قانون است اگر ایشان یک روز تخلف از قانون کرد من بر علیه ایشان قیام می‌کنم و او را استیضاح خواهم کرد ولی آیا شما با من خواهید بود» آن را کاری ندارم خطاب به آقایان است بعد می‌گویم (ولی اگر

باک آقایان از این است که ایشان جلوی هرج و مرج را خواهد گرفت برای این من از ایشان طرفداری می‌کنم و توقع دارم که جلوی هرج و مرج را بگیرد و اگر نگیرد باز من بر علیه ایشان قیام می‌کنم) حالا به نظر بنده مقتضی موجود و مانع مفقود است یعنی آقا هم تخلف از قانون فرموده و هم جلوی هرج و مرج را نگرفته‌اند من هم به تعدی که در مجلس کرده‌ام اول استیضاح بنده راجع به نفت بود بنده بچه نیستم می‌فهمم که جنابعالی در این فرجه ۵۰ روزی که بنده ورقه استیضاح را تقدیم کردم استفاده لازم را کرده‌اید اتمسفر به نفع شما و به ضرر بنده است خیلی باهوشید اگر چیزهایی را متوجه نبودید متوجه شدید آن روزی که بنده ورقه استیضاح دادم آقایان نمایدگان را جمع کردید و به اشتباهات خودتان اذعان کردید اقرار کردید جلوی انجمن‌های ایالتی را گرفته‌اید دولت خودتان را هم ترمیم فرمودید در قضیه نفت هم آمدید آنگاژمان گرفتید خوب گفتید اینها مدارکی بود که فلانی بر علیه من داشت وقتی که من عمل کردم به گفته‌های او دیگر نخواهد داشت و تا اندازه‌ای هم صحیح بود اگر آن روز من جنابعالی را استیضاح کرده بودم وضعیتتان با امروز یکی نبود ولی همان طوری که عرض کردم در مدت این ۵۰ روز خیلی استفاده کردید و اتمسفر را بر علیه خودتان کردید (شوشتری- اتمسفر را فارسی بفرمایید) اتمسفر یعنی هوا اوضاع و احوال را مقصودم است در هر صورت بدبختانه در مملکت ما تمام مظاهر تمدن مبتذل شده است استیضاح هم که حربه دموکراسی است مبتذل شده و یک چیز عادی شده اگر بنده شخصی بودم که می‌توانستم استیضاحم را پس بگیرم در این اتمسفر شما را استیضاح نمی‌کردم ولی بدبختانه من یک کاراکتری دارم و دنبال یک کاری که تا فیها خالدونش می‌روم و نمی‌توانم استیضاح خودم را پس بگیرم در هر صورت ایراداتی که به دولت شما و نسبت به جنابعالی دارم عرض می‌کنم این بعد بسته به نظر آقایان نمایندگان است که اعتراضات من مورد قبول آنها واقع بشود یا نشود قسمت اول استیضاح بنده راجع به نفت است این قضیه نفت اگر بخواهم از اول شروع بکنم و ایرادات را اینجا بگیرم موضوع به درازا می‌کشد بنده هم اینجا نیامده‌ام راجع به لایحه نفت صحبت کم اینجا آمده‌ام راجع به مسئولیت‌های دولت‌ها در قضیه نفت عرایضی بکنم از چهل سال به این طرف در مملکت ما می‌شود گفت تمام سیاست‌هایی که بازی شده است همه مبتنی بر سیاست نفت بوده است در ۲۵ و ۲۶ سال پیش آمریکایی‌ها به وسیله استاندار اوئیل آمدند اینجا امتیاز نفت خواستند بنده مختصر عرض می‌کنم و می‌گذرم چون آقایان‏ همه مطلعند بنده وارد شرح و بسط نمی‌شوم منجر به قتل ماژور ایمبری و یس قنسول آمریکا شد و از بین رفت قرارداد ۱۹۳۳ بسته شد تا جنگ بین‌المللی ثانی پیش آمد شاه فقید از تخت برکنار شد اوضاع مملکت ما به وضعیتی افتاد که همه می‌دانیم جنگ تمام شد آمریکایی‌ها با قدرت اقتصادی و سیاسی که داشتند در دنیا نفوذ پیدا کردند بالاخص در شرق رفقای سیاسی و رقبای اقتصادی آنها یعنی انگلستان رفیق سیاسی و رقیب اقتصادی آمریکا است باید در نظر بگیریم که سیاست انگلستان همیشه تحت‌الشعاع سیاست اقتصادی او است متوجه شد که آمریکا در شرق نفوذ پیدا می‌کند انگلستان از تسلط اقتصادی شورا باکی ندارد بلکه از تسلط سیاسی شوروا باک دارد ولی از نفوذ اقتصادی آمریکا باک دارد اگر در نظر بگیریم که سیاست انگلستان همیشه تحت‌الشعاع سیاست اقتصادی او است آن وقت قضایا برای ما روشن می‌شود این دوئیتی که بین این دو رقیب در شرق و غرب هست برای ما روشن می‌شود یک موضوعی است نمی‌دانم آقایان توجه فرمودند یا خیر یک موضوع پیش پا افتاده‌ای است ولی من قبلاً دیده‌ام آقایان توجه نفرموده‌اند و آن موضوع چنین است این چیان کایشکر که همه به او در این روزها این قدر فحش می‌دهند این ژنرالی که ده سال با ژاپونی‌ها می‌جنگید این ژنرالیسیم چیان کایشکر قائد عظیم‌الشأن شرق بود چرا؟ برای این که با ژاپنی‌ها می‌جنگید ژاپنی‌ها هم رقیب اقتصادی انگلستان بودند ولی وقتی که ژاپن از بین رفت انگلیس‌ها دیدند که آمریکایی‌ها دارند به ژاپن مسلط می‌شوند همان بساطی را کهن اینجا راه انداختند و ههان قضایایی را که اینجا ایجاد کردند در آنجا هم ایجاد کردند کومین تانک هزار فامیل و کوفت و زهرمار چه کار کردند در نتیجه آقای ژنرال ژرژ مارشال باشد از چین تشریف بردوباین آمریکایی‌های ساده گفت پولی که ما می‌دهیم در اینجا به هدر می‌رود خوب چیان کایشکر را انداختند به دهن کمونیسم برچین مسلط شد و اول دولتی که کمونیست چین را به رسمیت شناخت انگلستان بود یک از نتایج این عمل موضوع کره بود هزار نتیجه دیگر دارد که تا کنون به قول خود آمریکایی‌ها سی میلیارد دلار در کره خرج کرده‌اند اگر دو سه میلیارد به چیان کایشکر آن روز کمک کرده بودند امرز چین کمونیست نبود و قضیه کره پیش نمی‌آمد ولی آقایان انگلیسی‌ها نمی‌خواستند تسلط اقتصادی آمریکا در چین بسط پیدا بکند دنیا کمونیست بشود ولی سیاست اقتصادی انگلستان پا بر جا بماند اگر آمریکا تا کنون به ما کمک مالی نکرده است مطمئن باشید که انگلستان نگذاشته برای این که نفوذ اقتصادی او در اینجا پا بر جا باشد اگر خدای نکرده فردا ایران به شکر کرده درآمد اینها حاضر خواهند بود ۵۰ میلیارد اینجا خرج بکنند و اینجا را نجات بدهند ولی حالا نمی‌خواهند ۵۰ میلیون دلار به ما کمک بکنند این منطقی نیست این قدر فهم و شعور دارند ولی انگلیسی‌ها نمی‌گذارند و تمام این سیاست اقتصادی و سیاست نفتی انگلستان است تمام این بندبازی‌ها، کومین تانک، فساد هئیت حاکمه و کوفت و زهرمارها تمام اینها را انگلیسی‌ها در آورده‌اند تمام اینها را بعد از جنگ در آورده‌اند و توی گوش این آمریکایی‌ها ساده کرده‌اند که به ایران کمک نکنند چرا؟ برای این که ملت ایران از آمریکایی‌ها کمک نگیرند و نفوذ اقتصادی آمریکا در اینجا بسط پیدا نکند و خودشان مسلط باشند ما هم حرفی نداریم که آنها از نفت ما استفاده بکنند پایه‌های عظمت امپراتوری انگلستان را هم روی چاه‌های نفت ایران بگذارند ولی آقا می‌گویم اقلاً حق مادی ما را بدهند، شما استفاده سیاسی و اقتصادی از آن بکنید ولی قسمت مالیش را به خود ما واگذار بکنید اقلاً از عوایدی که داریم اینجا داریم این پابرهنه‌های این مملکت را بپوشانیم با این همه قناعت نمی‌کنند عرض کنم که راجع به نفت در دوره پانزدهم قانونی گذراندند که دولت‌ها مکلفند استیفای حقوق ملت ایران را بکنند یک دوره با قوام‌السلطنه به کشمکش گذشت بعد از ایشان آقای حکمتی آمدند سر کار ۵، ۶ ماه ایشان بودند عملی در این موضوع نکردند و در این زمینه هیچ اقدامی نکردند کابینه مرحوم هژیر روی کار آمد ایشان من را دعوت به شرکت در کابینه کردند هستند اینجا آقایانی که از طرف ایشان آمدند این پیشنهاد را کردند، بنده‏ اول امتناع کردم یک شب که ایشان با من ملاقات کرد اصرار کرد که وارد کابینه بشوم به عنوان وزیر کشور گفتم نه من وارد نمی‌شوم برادر من تازه مرحوم شده بود من هم خیلی مکدر بودم، کسل بودم ناراحت بودم گفتم نه وارد کابینه نمی‌شوم اصرار کرد گفت بیا با هم خدمت کنیم زیاد اصرار کرد رفقا هم اصرار کردند گفتم من پست مسئولیت‌دار قبول نمی‌کنم وزیر مشاور خواهم بود بعد هم قبول کردم ولی گفتم به یک شرط گفت شرط چیست، گفتم اولین قدمی‌که برمی‌دارید راجع به نفت باشد گفت قبول دارم ولی به من هم گفت این راه پر مخاطره‌ای است گفتم آقا باید یک روزی مرد این را از خودت باقی بگذار هر چه هم می‌شود بشود خدا خواست زنده بمانم، از شب اولی که در دولت ایشان رفته بودم ایشان به من گفت که من دارم اسناد و مدارک را تهیه می‌کنم یک کمیسیونی هم تشکیل داده بود روز ۱۵ یا ۱۶ بود که کابینه‌اش را تشکیل داده بود در هئیت دولت آن ۲۵ ماده را آورد گفت آقا اینها ایراداتی است که ما پیدا کردیم برای کمپانی نفت و اگر تصویب بکنید ما اینها را که راستی ایراداتش صحیح است بعد از آن هم هر وقت در این زمینه گفتگو شده یا نوشته شده بنیانش همان ۲۵ ماده مرحوم هژیر است خوب یا بد به عقیده بنده مخصوصاً نسبت به گذشتگان و مردگان انصاف و مروت را هیچ‌وقت از دست نداد (صحیح است) باید خدمت‌شان را متذکر شد بعضی چیزهایی هم که در این مجلس نسبت به ایشان گفته شده بنده نمی‌خواهم تکرار کنم چون در مجلس شورای ملی نسبت به شخص مرده هر چه گفته بشود بد است گو این که صحیح هم باشد باز بد است از جوانمردی خارج است نسبت به مرده توهین کردن چه رسد به این که مرده‌ای خدمت کرده باشد (آشتیانی‌زاده- پس این روضه‌خوانی‌ها برای چیست که این همه لعنت به شمر و یزید می‌کنند؟) عرض کنم شروع مذاکرات را ایشان کردند بعد از کابینه هژیر کابینه ساعد آمد اینجا تاریخچه عملیات دولت ساعد را خود وزیر دارایی ساعد در پشت این تریبون تشریح کرده است احتیاجی به این که من بگویم یا نگویم نیست بنده با قرارداد مخالف بودم و امضا هم نکردم ولی هر دولتی بیاید قدمی به نفع مملکتش بردارد گو این که کوچک باشد من آن دولت را ترجیح می‌دهم به دولت‌هایی که هیچ قدمی بر ندارند بنابراین من همان کابینه ساعد و همان عمل گلشائیان را ترجیح می‌دهم به اعمال دولت‌هایی که در این زمینه هیچ قدمی برنداشتند بنده با آن مخالفم

ولی این دلیل نیست که آنها خیانت کرده باشند به نسبت توانایی خودش مسئولیت خودش را انجام داده بنده می‌گویم که این کافی نیست به جنابعالی عم عرض کردم شما بیایید دفاع بکنید تکلیف شما این است تکلیف متهم است بیایم رد کنم همان طوری که کردیم الان هم آقای رزم‌آرا، آقایان نمایندگان محترم تصدیق بفرمایید که ما جز این ثروت نفت هیچ چیز نداریم (آزاد- همه چیز داریم) هیچ چیز نداریم شما هیچ چیز نمی‌دانید غیر از نفت هیچ چیز نداریم آقای آزاد ثروت ملی ما منحصر به همین نفت است اگر ما از این هم استفاده نکنیم این کتاب را ببندیم بگذاریم کنار بهتر است هر دولتی بیاید کوشش بکند که استیفای حقوق ملت ایران را از شرکت نفت بکند آن دولت تاج سر ملت است آنهایی که اطلاعات اقتصادی دارند می‌دانند که اگر ما از منابع نفتیمان حداکثر استفاده را بکنیم این مملکت احتیاج به کمک خارجی داشت (صحیح است) ولی بدبختانه نمی‌دانم چرا دولت‌های ما تا کنون در این زمینه اقداماتی را که شایسته است نکرده‌اند اخیراً روزنامه‌ها باز راجع به این قضیه نفت تغییراتی به میل خودشان کرده‌اند و به شخص بنده هم فحش داده‌اند حالا من بدبخت چوب چهار سر طلا شده‌ام روزنامه‌های منتسب به شرکت نفت به من فحش می‌دهند روزنامه‌های توده‌ای هم به من فحش می‌دهند روزنامه‌های منتسب به دولت جنابعالی هم به بنده فحش می‌دهند روزنامه‌های منتسب به جبهه ملی هم به بنده فحش می‌دهند (نورالدین امامی- دکتر بقایی را ولش کن عقل درستی ندارند) (مکی- پس مصداق شعر عرفی جنابعالی هستند چنان با نیک و بد سر کن که بعد از مردنت عرفی. مسلمانت به زمزم شوید هند و بسوزاند) عرض کنم که‏ این وسط این ملت بدبخت ایران کجا است نمی‌دانم من از حق ملت ایران دفاع می‌کنم خارجی به من چه کار دارد در هر صورت فحش‌های زیادی دادند که جمال امامی به دولت تلقین کرده است که از لایحه دفاع بکند، جمال امامی‌گفته است که از لایحه دفاع بکنید بنده به دولت تلقین کردم که از لایحه دفاع کند؟ باز هم تلقین می‌کنم که باید از لایحه دفاع کند هر لایحه‌ای که دولت می‌آورد در مجلس مکلف است از آن دفاع کند بنده می‌خواستم این را به دولت بگویم که آقا خودت عقیده نداری چرا این را آوردی برو یک چیز دیگری بیاور وقتی عقیده نداری نمی‌توانی دفاع بکنی چرا وقت مجلس و کمیسیون را ضایع می‌کنی ملاحظه فرمودید حالا آمدند کج‌دار و مریز رفتار فرمودند من هم از روز اول می‌دانستم که این کمیسیون این مجلس به این لایحه رأی نمی‌دهد به همین دلیل هم من یک ماه و نیم پیش در این مجلس گفتم من به این لایحه‌ای رأی نمی‌دهم بیست روز پیش آقای دکتر مصدق اظهار نگرانی می‌کرد که فلانی آقای نخست وزیر می‌آید اینجا باهوش است فلان است اینجا این حرف‌ها را بزنیم متزلزل می‌کنیم گفتم به شما آسوده باشید این کمیسیون به این لایحه رأی نمی‌دهد ملاحظه فرمودید ما تکلیف خودمان را انجام دادیم آقای نخست وزیر ولی تکلیف شما چیز دیگری است باید این را به شرکت نفت راست است که ما طرفیم با شرکت ولی می‌دانید زمان شرکت در دست دولت انگلستان است باید مطلب را به آنها بگویید سی سال پیش دولت انگلستان ۵۴ درصد سهام شرکت نفت را به دو میلیون لیره خرید یعنی تمام سرمایه شرکت در سی سال پیش ۴ میلیون بود بلکه هم کم‌تر حالا شرکت مادری چندین صد میلیون سرمایه‌دارد حساب کنید چند میلیون مالیات به دولت انگلستان داده شده در این چند سال (شوشتری- پارسال ۲۶ میلیون) (وزیر اقتصاد ملی- ۲۸ میلیون) عرض کنم سی سال را حساب کنید، حسابش را داریم بحریه انگلستان چند میلیون استفاده کرده است از این قضیه شرکت‌های تابعه چقدر سرمایه دارند اینها را حساب کنید این مال طلق ما بوده است که برده‌اند (نورالدین امامی- صحیح است) در این سی سال به ما داده‌اند؟ هیچ (حائری‌زاده- اضافه هم گرفته‌اند به تصدق خود دولت) به اینها بفرمایید که آقا قبول داریم نمی‌گوییم که امپراطوری انگلستان متلاشی بشود. ما می‌دانیم که عظمت امپراطوری شما امپراطوری خودتانم را حفظ کنید نفت ما را هم ببرید ولی عوایدش را هم یک قسمتش را به خودمان بدهید (بعضی ازنمایندگان- نه آقا کافی نیست) (دکتر بقایی و نریمان- ما قبول نداریم) بروید به آنها بفرمایید که آقا ما دو هزار کیلو متر مرز مشترک با شوروی یعنی کانون کمونیسم داریم اگر این ملت در فقر و فاقه بسوزد ما هم نمی‌توانیم خودمان را نجات بدهیم این قضیه سیاستاً هم برای آنها مضر است اگر خدای نکرده این مملکت را کمونیست فرا بگیرد آیا برای دولت انگلستان چاه نفتی باقی خواهد ماند؟ بچه‌گانه است این عمل و این فکر که باقی می‌ماند ما از دولتمان توقع داریم با خارجی‌ها بنشینند و دو به دو صحبت بکنند نه مانند ضعیفی در مقابل فوری این صحبت تجارتی است باید به آنها بگویید ما این را می‌خواهیم ما می‌دانیم منافع شما در این ممکلت تا چه اندازه است هم با انگلیس‌ها هم با آمریکایی‌ها باید به آنها بفرمایید که اگر نکنند ما با شما نیستم یک بدبختی ما داریم و آن هم این رژیم همسایه شمالی ما است که دست و پای ما را بسته است اگر این حربه را ازش سوء‌استفاده با استفاده نمی‌کرد ما وضعیت دیگری داشتیم بنده با این موازنه‌بازی که باز اخیراً در آمده است صد در صد مخالفم یک ملتی که بیاید بگوید من دارم حفظ موازنه می‌کنم این ملت آزادی عمل خودش را از دست داده است این که می‌گویند حفظ موازنه می‌کنیم یعنی چه؟ یعنی هم به این می‌دهیم و هم به آن می‌دهیم صد سال موازنه‌بازی این مملکت را به این روز انداخت ایالات شمالیتان رفت، شرقی رفت، جنوبی رفت، غربی رفت چه موازنه‌بازی؟! ملتی که سر پای خودش ایستاده هر جا منافعش اقتضا می‌کند به آن طرف می‌چرخد، موازنه، موازنه یعنی من کاری‏ می‌کنم با روس‌ها که انگلیسی‌ها نرنجند کاری می‌کنم با انگلیسی‌ها که روس‌ها نرنجند، برنجند آقا، شما مصلحت مملکت را در نظر بگیرید ببینید که کدامش بیش‌تر با ما توافق دارد کدامش بیش‌تر به نفع ما است با آن بسازید وموازنه‌بازی چیست در هر صورت کمیسیون نفت این لایحه را رد کرد. و من هم افتخار دارم که این ورقه را رد که رد این لایحه است به خط من است (اسلامی- ولی بایستی اظهار نظر می‌کردید که چه بکنیم) آن را مجلس بایستی اظهار نظر می‌کردید که چه بکنیم) آن را مجلس می‌کند به ما چه، عرض کنم که حالا جنابعالی تکلیف دارید که بروید با اینها این قضیه را روشن کنید شما باهوش‌تر از این هستید نیایید برای ما صغری کبری بچینید می‌دانید چه جور حرف بزنید وارد قضایا هستید اگر انشاء‌الله ماندید با اینها باید صحبت کنید که حق مشروع ما را بدهند اگر ندهند ما زیر بار تحمیل نخواهیم رفت آقای رزم‌آرا به عقیده بنده آن روزی که یک ملتی زیر بار تحمیل رفت آن روز استقلال خودش را از دست داده است یک ملتی اگر برای دفاع از استقلال خودش تا پای مرگ هم برود بهتر است که زیر بار ذلت برود (صحیح است) مطالبه حق گو این که به قیمت جان یک ملتی باشد باید بشود (صحیح است) این عرایض بنده راجع به نفت بود قسمت دوم استیضاح بنده راجع به تخلف از قوانین و عدم مراعات احترام مجلس شورای ملی است در سابق ولا حق، چیز عجیبی است ما هیچ‌وقت به حقایق موضوعات متوجه نیستیم آن چیزی که به میل خودمان است آن را می‌خواهیم، هیچ‌وقت پابند حقیقت نیستیم یک ملتی که می‌آید ادعا می‌کند مشروطه‌ایم، آنهایی که ادعای آزادی‌خواهی دارند این حرف‌ها را نباید بزنند، در دوره ۱۴ هم گاهی من شنیدم توده‌ای‌ها می‌نوشتند که دولت تخلف از اوامر مجلس کرده و آن دولت را ستایش می‌کردند حالا هم یک اشخاصی هستند که خوش‌شان می‌آید دولت به حرف مجلس گوش نکند و آنها خودشان را هم دموکرات می‌دانند تا مجلس شورای ملی هست تا این اساس هست تا ما اینجا هستیم ما خالقیم و شما مخلوق، مجبورید، مکلفید دستورات مجلس شورای ملی را اجرا کنید ممکن است من هم عقیده‌مند باشم که یک مجلس رضاشاهی برای مملکت بهتر باشد ولی من در توی آن مجلس نمی‌مانم (حائری‌زاده- حالا بدتر از آن دوره است شاه خودش دولت را فرستاده است به مجلس این مشروطه نیست) (آشتیانی‌زاده- دولت شاه است: دولت مجلس نیست) چون من چموشم (دکتر بقایی- آقای نخست وزیر هم گربه مرتضی علی هستند به قول خودشان) (خنده حضار) بنده هیچ‌وقت باکی از این که عمر و یزید چه گفته‌اند نداشته‌ام، اگر عقیده‌ای داشته باشم می‌گویم گو این که علی‌رغم تمام افراد باشد، در همان قضیه نفت اگر عقیده داشتم که این لایحه به نفع ایران است یک تنه از آن دفاع می‌کردم این عقیده من است، بنده خیلی خودپسندم، من از آن نمایندگان هستم که عقیده دارم افکار عمومی و ملی را باید درست بکنیم اگر به غلط برود باید هدایتش بکنیم من عقیده دارم در راهی که می‌روم اگر عمر و یزید خوشش بیاید یا بدش بیاید برای من علی‌السویه است برای تبلیغات انتخاباتی هم که اینجا صحبت نمی‌کنم، در هیچ موردی صحبت نمی‌کنم، موکلین من وقتی من را می‌فرستند اینجا اختیار آنها در دست من است اختیار من در دست آنها نیست آنها تشخیص داده‌اند که من بهتر تشخیص می‌دهم پس تشخیص من مناط است، تشخیص خودش مناط نیست او اگر بهتر از من تشخیص می‌داد بهتر بود که او بیاید اینجا و من از او تبعیت می‌کردم من از آن وکلایی نیستم که بیایم طرفداری از دولتی بکنم که به حرف من گوش نکند سیاست خارجی مملکت سیاست داخلی مملکت در دست مجلس شورای ملی است شما

چطور می‌توانید علی‌رغم مجلس شورای ملی کاری بکنید؟ دولت مشروطه هستید میایید زانو بزیند در مقابل نمایندگان و می‌گویید به من رأی بدهید و آن وقتی می‌روید انجمن‌های ایالتی و ولایتی تشکیل می‌دهید ده دفعه به شما گفتند آقا این بر صلاح مملکت‏ نیست، قانون اراده مجلس شورای ملی است، ۴۰ سال است قانون بوده چرا اجرا نشده برای این که مجلس شورای ملی صلاح ندانسته مگر شما سر معارضه به مجلس شورای ملی دارید آخر هم می‌آیید پشت تریبون می‌گویید من دستور دادم که ۳ هفته عقب بیندازند این شایسته نیست آن وکیلی که این حرف را قبول می‌کند او حق نمایندگانی ندارد لیاقت نمایندگی ندارد که از یک دولتی این طور حرف بشنود (صحیح است) بنده با کمال امیدی که نسبت به جنابعالی داشتم (قبادیان- حالا هم داشته باشید) آقای امامی چون دولت تا کنون تخلف نکرده) بنا به توصیه جنابعالی چشم، چند فقره این طور عمل از جنابعالی سر زده که من دیدم من شخصاً نمی‌توانم با شما کار کنم، حالا رفقای بنده، بنده را توبیخ کرده‌اند که چرا این کار را کردید گفتم والله بنده شخصاً نمی‌توانم با این شخص نخست وزیر کار کنم خوب، اقلاً در مجلس نمی‌توانم بگویم که من اکثریت طرفدار شما هستم چون این عمل، عمل پارلمانتر نیست، شما آقا از چیزهای کوچک بگیرید تا به چیزهای کلی بروید تصدیق می‌نمایید وقتی نخست وزیری خواست با مجلس کار کند باید حسن تفاهم با آن مجلس داشته باشد شما در کارهای جزئی مخالف با اراده کلیه نمایندگان می‌کنید آقا من کاری ندارم که شاهرخ آدم خوبی است یا آدم بدی است پدرش هم آدم خوبی بوده است خودش هم ممکن است جوان لایقی باشد در هزار کار هم به درد بخورد من از او تنقید نمی‌کنم ولی مجلس شورای ملی راضی نیست که او را در رأس تبلیغات بگذارید این چه کاری است که شما می‌کنید (حاذقی- صحیح است) این چه معارضه‌ای است که با مجلس می‌کنید (صحیح است) اگر از خارجی می‌ترسید ما نخست وزیری که از خارجی بترسد نمی‌خواهیم (دکترشایگان- قطعاً می‌ترسد تحت امر هستند) آقا اینها جزئی است ولی جزئیات در کار خیلی دخالت دارد این طرز عمل با مجلس شوارای ملی نمی‌شود که یک عده اکثریت نمایندگان یک کسی را نخوهند، یک بچه‌ای را نخواهد در رأس یک اداره‌ای بگذارید و نخست وزیر علی‌رغم آنها کار کند (دکتر شایگان- دستور است- تحت امر است) آقا بر پدر دستور دهنده لعنت او چقدر احمق است (یک نفر از نمایندگان- صحیح است) آخر این که این همه هیاهو ندارد. نه این صحبت ندارد که این دستورات را به این شکل بدهید آن دولتی که این دستورات را می‌دهد اگر خدای نکرده دستوری باشد من اطمینان ندارم دستوری باشد من کج‌سلیقگی می‌دانم، نباید این دستور را بپذیرد بازیچه که نمی‌شود چرا دستور داد آخر اینها عکس‌العمل‌های شدیدی دارد یعنی چه؟ مجلس شورای ملی، مردم مملکت می‌گویند آقا یک پسره‌ای را نگذارید در رأس یک اداره مگر شما، معارضه دارید با این مردم؟ بنده از جنابعالی توقع داشتم که قدرت قانونی اعمال بفرمایید یک روزی هم عرض کردم گفتم دیکتاتور بدون دیکتاتور باشید یعنی دیکتاتور قانونی یعنی قانون را به زور و جبر اجرا کنید به حلق من نماینده و ملت فرو کنید ولی نه به زور اگر با زور باشد آن وقت دیکتاتور است دیکتاتور نیست، آن وقت شما آمدید به عکس عمل کردید اعمال قدرت کردید رفتید یک استاد دانشگاه را دادید توقیف کردند، یک رفیقی داشتم همشهری بود خدا بیامرزدش قاضی بود خیلی آدم شوخی بود اسمش شهیدی بود یک رفیق داشت دکتر بود آذربایجانی هم بود کاف را چاف می‌گفت او هی بهش می‌گفت که چاف نگو، یک روز رفتیم در یک رستوران یک دفعه گفت کاباب بیاور، یک دفعه زدم توی دنده‌اش گفتم نه به این غلیظی حالا هم آقا گفتیم اعمال قدرت بکنید نه به این غلیظی یعنی چه چرا این اعمال قدرت را می‌کنید که فردا می‌گویید نکردم، پشیمانم اشتباه کردم عذرخواهی بکنید آخر شما ۲۰ مرحله دارید تا به آنجا برسید که استاد دانشگاه را توقیف بکنید .....

مهدی ارباب- وضع بیمارستان رازی را هم در نظر بگیرید (زنگ رئیس)

دکتر بقایی- این چه ارتباطی دارد.

مهدی ارباب- من توضیح می‌دهم که ارتباط دارد.

اردلان- هیچ ارتباطی ندارد.

جمال امامی- عرض می‌کنم آقا که اگر اعمال قدرت طوری بشود که آدم بعد پشیمان نشود باز حرفی نداریم ولی آدم خودش نباید بگوید که این کاری که کردم غلط است شایسته نیست آن کار غلط را نباید بکند اگر هم کرد ایستادگی بکند، شما روزنامه‌ها را به قول خودتان طبق قوانین توقیف کردید این محکمه دارد، محاکمه دارد، مقرراتی دارد بعد می‌آیید طبق اعلامیه‌ای آزاد می‌کنید این یعنی چه، چرا توقیف کردید و چرا آزاد می‌کنید اعلامیه که جای قانون را نیمی‌گیرید آقای نخست وزیر روزنامه‌ای که از شما طرفداری می‌کند آزاد است و اگر شما مخالفت می‌کند و به شما فحش می‌دهد توقیف می‌کنید اما آن روزنامه‌ای که به من فحش می‌دهد آزاد می‌گذارید اگر قانون هستید نه برای خودتان، برای من مجری قانون هستید شما آخر سر باید باشید اول روزنامه‌ای را که به من فحش می‌دهد اگر قانون اجازه می‌دهد باید توقیف شود نه روزنامه‌ای که به شما فحش می‌دهد اگر روزنامه‌ای که به من و هر کس فحش داد توقیف کردید دیگر روزنامه‌ای پیدا نمی‌شود که به شما فحش بدهد دولت نباید از قدرت ملی یک کشوری سوء‌استفاده بکند و بگوید که هر کس هم با من مخالف است او را می‌کوبم این که دولت مشروط نیست، این که دولت معتمد مجلس شورای ملی نمی‌تواند باشد دولت باید بیاید مقررات را اول در باره همه شروع بکند آخر به خودش برسد عرض کنم که کاتن نامی بود در روم و آزادی‌خواه معروف روم بود آن وقت آزادی‌خواهی برخلاف حالا منحصر به طبقه اشراف بود توده طرفدار دیکتاتور بود چون دیکتاتور همیشه برای توده بهتر است ولی برای سر جنبان‌ها آزادی بهتر است کاتن هم طرفدار آزادی‌خواهی بود یعنی طرفدار اشراف بود این در زمان سزار و پمپئی بود، توده ملت روم طرفدار سزار بودند که دیکتاتوری می‌خواست اشراف طرفدار پمپئی بودند به عنوانی آزادی اگر تاریخ را خوانده باشید اختلاف ایجاد کرده بودند در روم عین وضعیت ما بود هر کس دسته‌ای و باندی برای خودش درست کرده بود به هم می‌زدند وضعیت مردم خیلی بد شد یک عده‌ای از سناتورها به فکر دیکتاتور افتادند و به فکر افتادند که پمپئی را دیکتاتور بکنند ...(دکتر شایگان- پمپه، پنپئی اسم شهر است) پمپه بله عرض می‌کنم که هیچ انتظار نداشتند از کاتن که بیاید او هم به این عمل رأی بدهد او هم آمد دفاع کرد و رأی داد رفقایش بهش گفتند آقا کاتن تو چرا به این دیکتاتوری رأی دادی گفت آقا من فکر کردم دیدم من آزادی عمل خودم را از دست بدهم یا عظمت روم را؟ ترجیح دادم آزادی خودم را از دست بدهم چون هرج و مرج باعث زوال و نابودی امپراطوری روم است و من آزادی عمل خودم را از دست دادم تا عظمت روم را حفظ کنم حالا آقا هیچ میکروبی در یک جامعه‌ای به اندازه هرج و مرج جامعه را نابود نمی‌کند بنده از روز اول از جنابعالی که دفاع کردم امیدوار بودم که شما اولین کاری که می‌کنید جلوی هرج و مرج را در مملکت می‌گیرید ولی بدبختانه نشد ببخشید جناب آقای دکتر مصدق من عقیده‌ام این است که باطناً این آقایان از شما راضی هستند (اشاره به نمایندگان فراکسیون وطن) چون آن کسی را که فکر می‌کردند دیکتاتور در بیاید در نیامده که هیچی همانی که خیال می‌کردند در آمده چون اینها یک آدم شل و ولی می‌خواستند و همان است. عرض کنم راجع به سیاست اقتصادی دولت اینجا بنده یک موضوعی است که عقده‌ای شده توی دلم هم نمی‌توانم آن را صاف و پوست کنده بگویم و هم مجبورم بگویم و اما چه جور بگویم که هم شما بفهمید و هم افشا نشود (خنده نمایندگان) تمپستکل یک ژنرال یونانی بود (حکیمی- فارسی‌اش چیست) اسمش تمیستکل است فارسیش حکیمی است (خنده نمایندگان) عرض می‌کنم این ژنرال یونانی تمستکل کسی بود که در جنگ سالونیک بحریه ایران را از بین برد و دشمن شماره یک ایران بود وقتی مورد بی‌لطفی هموطنانش واقع شد از یونان طرد شد آمد به ایران پناهنده شد سرحددار ایران به شاهنشاه ایران که گمان می‌کنم اردشیر بود پیغامی فرستاد که‏ یک یونانی آمده است می‌گوید که من دشمن شماره یک ایران هستم و به ایران پناهنده شده‌ام به شاهنشاه خبر دادند، پیکی فرستادند که از این آدم اسمش را نپرسید پناهنده به ایران هر کسی باشد دشمن یا دوست محفوظ است بعد هم گویا حکومتی بهش دادند تمام عمرش را هم در ایران بود من گمان می‌کنم که در قانون بین‌المللی قوانینی که راجع به پناهندگان هست منشأش همین عمل شاهنشاه ایران است چه بسا ممالکی که برای حفظ پناهندگان‌شان استقلال‌شان را از دست دادند چون این حیثیت و شرافت آن ملت بوده اگر یک ملتی حیثیت و شرافتش را از دست بدهد این ملت هیچ چیز ندارد استقلال ندارد آزادی ندارد ذلت و خفت در مقابل سایر ممالک دارد در هر صورت آقای نخست وزیر بنده نمی‌خواهم این قضیه را افشا بکنم ولی امیدوارم که ما فرزندان همان مردان باشیم با خفت و ذلت زندگی کردن ارزشی ندارد (مکی- پناهنده‌ای مگر دولت تحویل

داده؟) از خود نخست وزیر بپرسید اما راجع به سیاست اقتصادی آن روزی که کابینه‌تان را تشکیل دادید بنده به جنابعالی گفتم و عرض کردم که این دکتر نصر خیلی آدم نپخته‌ای است خیلی توخالی است به این اعتماد نکنید و فکر هم نکنید که آمریکایی‌ها برای وجود ذیجور دکتر نصر می‌آیند صدها میلیون به ما پول می‌دهند به شما عرض کردم چون بنده با ایشان آشنایی نداشتم و وقتی مدیر عامل برنامه بود من او را شناختم این آدم آدم عجیبی است اولاً هیچ نمی‌داند که چه می‌خواهد، چه می‌خواهد نمی‌دانم این شخص در ۳ جلسه هیئت دولت حاضر شد و آمد گفت که بانک صنعتی را جزو برنامه بکنید من هر چه خواستم به این آدم بفهمانم که این عمل بر ضرر برنامه است و برنامه را از آن محور اصلی خودش منحرف می‌کند نکن این عمل را، این آقای فروهر هم به نظرم تشریف داشتند گفتم نکن، همه گفتند نکن پایش را توی یک کفش کرده که من بانک صنعتی را می‌خواهم و بانک صنعتی را به برنامه برد و هر چه برنامه امروز می‌کشد از آن بانک صنعتی است (صحیح است) چون یک بدبختی را برد بار برنامه کرد تا بخواهید فساد این را بشویید ۵۰ سال طول دارد من به شما عرض کردم که آقا این را نیاور این آدم توخالی است آوردند سر این مملکت چه آورد دو سه ماه و رفت و فرار کرد این را باید وزیر اقتصادتان به شما بگوید پنجاه است جنابعالی زمامدارید در این پنج ماه سه دفعه نرخ ارز را تغییر دادید عرض کردم که اگر یک محاسب دقیقی بیاید شما حساب بدهد خواهد گفت که اصلاً عوض کردن نرخ ارز برای مملکت چه زیان‌هایی دارد و آن وقت خواهید فهمید که ضرر دکتر نصر به این مملکت چه بوده است عرض می‌کنم که گواهی‌نامه صدور قبل از دولت شما هم بوده منتها با یک مطالعه نوشته بودیم بنده خودم هم ذیدخل بودم داده بودیم به دست بانک ملی همین عمل لیره را از ۲۷ تومان آورد به ۱۱ تومان چون پیچ مهره در دست بانک ملی بود این وزیر اقتصادتان هم معاون بانک ملی بود دلایلش را بپرسید، ایشان آمد بی‌گدار به آب زد و گواهی‌نامه را آزاد کرد. نتیجه‌شان چه شد چون واردات صد در صد همیشه نفع می‌کند و تاجر وارد کنند دلش نمی‌سوزد که سه تومان زیادتر می‌شود یا کم‌تر صد در صد نفع دارد، گواهینامه رفت به ۶ تومان ۷ تومان یعنی لیره از ۱۱ تومان رفته به ۱۶ تومان یعنی یک ثلث دارایی مملکت، یعنی پول شما یک ثلث تنزل کرد و ارز خارجی ترقی، این یعنی چه یعنی یک ثلث دارایی شما از بین رفت (مهدی ارباب-برای صادرات مفید بود) آقا چه صادراتی بخواهید ببینید که چه صادراتی، برای صادرات هم مضر بوده است بعد دید که کار بدی کرده بهش خواسته بودند بفهمانند یا خودش فهمید یا نفهمید یا جنابعالی را آقای نخست وزیر که وارد این مراحل نیستید فهماندند که این کار غلطی بوده و لیره می‌رود بالا و به ۲۵ تومان می‌رسد این را محدودش کردید ۴ تومانش کردید یا ۵ تومان و بعد برای دفعه دوم یا سوم تثبیت کردید به ۴۳ ریال (وزیر اقتصاد- ۵ و ۴۵ ریال) که بالاخره لیره را از ۱۱ تومان به‏ ۱۳ تومان بردید سه دفعه در این پنجاه نرخ ارز را تغییر دادید این تاجر بدبخت وارد کننده، و تاجر بدبخت صادر کننده به یک قیمتی مال‌التجاره‌اش را سفارش داده وقتی جنسش می‌آید قیمت عوض شده، صادر کننده به یک قیمتی مال‌التجاره را خریده وقتی می‌رود آنجا قیمت عوض شده آخر این مملکت را بنا بود می‌کشاندید این که طریقه سیاست اقتصادی نمی‌شود در این امور بچه‌گانه که نباید فکر کرد متخصصین باید بنشینند برای تغییر قیمت ارز صحبت بکنند شالوده اساسی بریزند با صادرات و واردات، سیاست اقتصادی، بانک ملی، سیاست پولی مملکت این را رابطه دارد و به هوس یک بچه‌ای من ارز را می‌برم بالا و به هوس یک بچه‌ای می‌آورم پایین این که نمی‌شود آخر این ملت بدبخت چه کند در این وسط، این وزیر اقتصادمان وارد است چون آدم شریفی است ممکن است نگوید که این ضررش چقدر است چون نمی‌خواهد از سلفش تنقید بکند ولی وارد است هم در بانک ملی بوده و هم تحصیلاتش در این رشته است از او خصوصی بپرسید که این قضیه ضررش برای مملکت چقدر است عرض کنم که سیاست اقتصادی و ارزی شما باید بر پایه محکمی باشد بنده از وزیر اقتصاد ملی تمنا می‌کنم یک شب هم خصوصی عرض کردم شما آمدید واردات را در قبال صادرات اجازه دادید ولی این سهمیه‌بندی دیگر چه چیز است این یعنی یک وسیله دزدی مأمورین دولت جز این چیزی نیست یا اعمال نفوذ آنها، شما اگر آقای نخست وزیر صادراتتان بر واردات فزونی کرد من با سهمیه بنده موافق بودم ولی شما چهار برابر صادراتتان واردات دارید دیگر سهمیه‌بندی چیست آزاد بگذارید مردم هر هر چه می‌برند بیاورند دیگر سهمیه‌بندی چیست، سهمیه‌بندی یعنی دزدی بکنند یعنی سوء‌استفاده بکنند شما که بند الفی دارید که کالاهای ..... (خنده نمایندگان) بند جیم هم دارند، طبق بند الف کالاهای درجه یک را با ارز دولتی خودتان وارد می‌کنید از قبیل قند و شکر و قماش، این درجه دوم است که شما در قبال صادرات واردات را اجازه می‌دهید دیگر سهمیه‌بندی چیست حالا یک قسمت از آنها را می‌خواهید ممنوع‌الورود بکنید باقی را آزاد بگذارید دیگر چرا سهمیه‌بندی می‌کنید آخر شما که در قبال صادراتتان چهار برابر واردات دارید دیگر سهمیه‌بندی چیست؟ و هر چه بکنید به آن چهار برابر نمی‌رسید، این جز مستمسک برای یک عده از مأمورین دولت درست بکند که یا اعمال نفوذ بکنند یا سوء‌استفاده چیز دیگری نیست، وزارت اقتصاد ملی اصلاً موضوعش از بین رفته و شده وزارت سهمیه این بیچاره جوانی که به راستی ازش می‌شود استفاده‌ای کرد آوردید گذاشتید در رأس یک کاری که هیچ نمی‌تواند کاری بکند (نورالدین امامی- ایشان جوان نیستند و ما هم جوان ۷۰ ساله نداریم) نسبت به من جوان هستند نه از حیث عقل بلکه از حیث سن در هر صورت آقای وزیر اقتصاد ملی این قضیه را تحت مطالعه قرار بدهید و خواهش می‌کنم مطالعه دقیق بفرمایید این هیچ منطق ندارد وقتی آدم وارداتش بر صادراتش فزونی دارد سهمیه‌بندی بکند، هیچ منطق ندارد، اصلاً آقا باید کوشش بکنید که دست مأمورین دولت را از دامان ملت کوتاه بکنید هر چه تماس مردم با مأمورین دولت کم‌تر باشد بهتر و راحت‌تر است شما هی پیچ در پیچ مقررات وضع بکنید برای این که مردم اجباراً محتاج مأمورین دولت باشند آخر چه سهمیه‌بندی: الان بورس دلالی سهمیه ایجاد شده در تهران برای چه، برای این که پانصد تومان به این می‌دهند می‌رود سهمیه می‌گیرد، هزار تومان به او می‌دهند می‌رود سهمیه می‌گیرد این را آقا از بین ببرید، عرض بکنم که می‌گویند پنبه را به یک ایتالیایی فروخته‌اند خیلی ارزان‌تر از قیمتی که تجار ایرانی داوطلب بوده‌اند استدعا می‌کنم آقای وزیر اقتصاد ملی این را مطالعه بفرمایید و تحقیق بفرمایید اگر صحیح است آخر این عمل اسمش را چه می‌شود گذاشت که به یک خارجی گران‌تر (آزاد- ارزان‌تر) ارزان‌تر از آنچه که تاجر ایرانی می‌خواهد پنبه را بفروشند من این را نمی‌فهمم جز این که سوء‌استفاده در کار بوده چیز دیگری نمی‌شود فرض کرد شنیده‌ام مقداری سیگار از دخانیات ایران به عنوان صادرات به افغانستان (شوشتری- پاکستان) پاکستان گرفته‌اند ۱۵۰ صندوق یا ۲۰۰ صندوق‏ نمی‌دانم از بعضی‌ها شنیدم که یکی دو نفری که در اطراف جناب آقای نخست وزیر هستند این کار را کرده‌اند این را یادداشت بفرمایید تحقیق کنید ۱۵۰ صندوق می‌گویند سیصد هزار تومان فروخته‌اند من وارد این جریانات نیستم می‌آیند مردم کاغذ می‌نویسند و نمی‌دانم که معامله را چه طور می‌کند، این قضیه اسکندر گیو به قول آقای شوشتری این هم یک موضوعی است حالا انگلیسی‌ها تمام بدبختی‌های ما را ایجاد کردند نفت ما را می‌برند الکساندر کیپ را هم برای ما درست می‌کنند می‌گویند که بلژیکی‌ها آمدند یک ثلث قیمت او را داده‌اند و باز به این اسکندر گیو داده‌اند آخر یعنی چه چرا؟ چرا آنها بگیرند؟ اینها یک جریاناتی است که باید برای مجلس شواری ملی روشن بشود ما قانع نمی‌شویم باید بفهمیم که باعث اینها چه بود و کی این کار را کرده است ما را قانع بکنید من وارد جزئیات قضیه الکساندر کیپ نمی‌خواهم بشوم ولی هیچ منطق دارد یک شرکتی که چهار سال است آمده تعهد کرده کاری را و انجام نداده چهار مقابل شرکت‌های دیگر هم دارند بهش پول می‌دهند به الکساندر کیپ می‌دهند ۵ میلیون و نیم و آن یکی یک میلیون و نیم می‌خواسته است و اما راجع وام آمریکا عرض کردم دلیل این کار آمریکایی‌ها به ما وام نمی‌دهند گفتم که انگلیسی‌ها نمی‌خواهند آمریکایی‌ها به ما وام بدهند ولی شما تکلیف‌تان این است که چشم آنها را باز کنید، گوش‌شان را هم شنوا کنید آخر یعنی چه شما بفرمایید که ۲۵ میلیون دلار از بانک صادرات و واردات قرض کردیم بعد چهار سال این احتیاجی به این حرف‌ها نداشت شما اگر ۵ سال پیش بانک ملی را مأمور می‌کردید که از یک جایی قرض بگیرد این دیگر این قدر منت ندارد و آن استفاده‌ای را که آمریکایی‌ها در ظرف جنگ و بعد از جنگ از ما کردند آن را به ما بدهند ما چیز دیگری از آنها نمی‌خواهیم (مکی- ۳۰ میلیون دلار پول ایران در بانک بین‌المللی است) ۲۰ میلیون دلار اجناس مستعمل خودشان را به ما فروختند و از ما پول نقداً گرفتند شما حساب بکنید از وقتی که میلیسپو و مستشاران آمریکایی‌ها آمده‌اند تا کنون که مستشاران

ارتش برنامه و ماوراء بحار هستند چقدر نقد از ما گرفته‌اند حساب بکنید، صادرات امریکا را به ایران حساب کنید که چقدر است سالی صدمیلیون دلار استفاده امریکا از ما شده یعنی از صادراتی که به ایران دارد می‌آورد آن وقت در مقابل این همه استفاده می‌آید به ما ۲۵ دلار وام می‌دهند آن هم با تضمین بعد هم جناب آقای نخست‌وزیر آن وام پانصدهزارد لاری را برای عمران و آبادی ملل عقب‌افتاده می‌روند امضا می‌کند دست من را اگر قطع می‌کردند من این کار را نمی‌کردم این گدایی است و ما گدا هستیم اما نه گدای پانصدهزار دلاری و به گدا چه یک نان بدهی و یا نان از او بگیری فرقی نمی‌کند عرض کنم راجع به قرارداد تجارتی ایران و شوروی باید گفت قرارداد نیست توافق سهمیه یا تبادل تجارتی، اینجا این قدر جنابعالی و دولت شما تبلیغات راجع به این عمل کردند که راستی ملت ایران بدبخت خیال می‌کند که این یک در گشایش است نسبت به تمام بدبختی‌هایش در این مجلس شورای ملی و در مجلس سنا هم که بیش از ارزش موضوع تظاهرات شد من عقیده‌ام این است که مجلس شورای ملی برای این توافق تظاهر نکرد بلکه امیدوار بود که سوءتفاهمات معنوی چه با ما و چه با سایر ممالک از بین برود (صحیح است) این امیدواری را داشت مجلس شورای ملی که آن تظاهرات را کرد ولی نه برای این که با متوافق کردند که این قدر اجناس بدهید آن قدر اجناس بگیرید این که این همه شادی نداشت ما با آلمان و ایتالیا و سایر ممالک قرارداد اقتصادی داریم حالا آنها عملی می‌شود ولی این معلوم نیست که عملی بشود این همه هیاهو نداشت این برای این بود که نمایندگان مجلس شورای ملی امیدوار بودند که توافق معنوی ایجاد بشود بین آنها و سوءتفاهمات از بین برود و عرض بنده در آن روز در صورت‌جلسه هست که ضمن اظهار خوش‌وقتی آقایان عرض کردم به جناب آقای نخست‌وزیر انشاءالله این همه خوش‌وقتی ارزش این را داشته باشد آمدند اینجا به بنده گفتند که ما ضبط صوت آوردیم از اداره رادیو بیایید اینجا می‌خواهیم از شما سؤالی بکنم رفتم پایین از بنده پرسیدند که عقیده شما راجع به این قرارداد چیست گفتم اولاً قرارداد نیست اسمش را قرارداد نگذارید گفتند یک چیزی بگویید بنده آن جمله‌ای را که آن روز گفتم یادداشت کردم اینجا می‌گویم آقایان ارباب جراید خوب یادداشت بفرمایید بنده آنجا گفتم امیدوارم نتیجه عمل مؤید این امیدواری‌ها و خوش‌بینی‌ها باشد و از این تبادل بازرگانی سوءاستفاده سیاسی نشود (صحیح است) حالا هم بنده عرض می‌کنم امیدوارم از این عملی که این قدر بزرگش نشان دادند و حالا پایه سیاست دولت جنابعالی را تشکیل می‌دهد و این همه هم به رخ ما کشیدید در دنیا بوق و کرنا راه انداخته ممالک دیگری را هم رنجاندید در این قضیه اقلاً ما استفاده‌اش را نخواهیم سوءاستفاده نشود ما راضی هستیم چون من مطمئن هستم که شما تبادل تجارتی ندارید و آن هم حرف است آن روز اول که این صحبت شده بود آن آقای دکتر آزموده به من گفت شما چشم‌تان از این قضیه آب می‌خورد گفتم نه گفت ده روز دیگر امضا می‌کنیم، گفتم انشاءالله چهار ماه پیش بود حالا بنده عرضی بیش از این در این موضوع ندارم که امیدوارم از این سوءاستفاده سیاسی نشود چون استفاده تجارتی را ما بخشیدیم به جنابعالی عرض بکنم آقای نخست‌وزیر بنده همیشه امیدواری داشتم از جنابعالی که با این خارجی‌ها تماس دارید اولاً به این امریکایی‌ها بفرمایید که شما خیلی ساده هستید باید رودست از این انگلیسی‌ها نخورید اینها رفیق سیاسی شما نیستند ولی رقیب اقتصادی شما هستند اینها نمی‌گذارند شما در ممالک شرق نفوذ بکنید شما گول اینها را نخورید نباید با ما به شکلی رفتار کنند که فردا خدای نکرده این مملکت دستخوش کمونیسم بشود آن وقت صدها بار برای امریکا زیانش بیشتر از کره است این را به‌شان بفرمایید این چرت پرت‌ها چیست؟ هزار فامیل چیست، کمین تانک چیست؟ بندبازی‌ها چیست؟ اینها را باید شما بدانید که منشأش کجا است (عامری- منشأش داخله، همین جا است) سرنخی هم هست عرض بکنم که چه با شوروی‌ها چه با امریکایی‌ها و چه با انگلیسی‌ها باید مثل دو نفر هم‌وزن بنشینید صحبت بکنید از من بتو نه از بزرگ به کوچک نه از ضعیف به قوی ما بدبختی‌مان در این چند ساله اخیر همین است که دولت‌های ما به حقوق خودشان آشنایی نداشته وبا خارجی‌ها مثل یک ملت زنده مستقلی صحبت نکردند اگر صحبت بکنند مطمئن باشید موفق خواهند شد ما مگر از امریکایی‌ها گدایی می‌خواهیم بکنیم آقا والله بالله با در نظر گرفتن عظمت سیاسی و اقتصادی و ملی امریکایی‌ها آنها نفع‌شان در ایران بیش از ما است آن وقت می‌آیند بیست و پنج‌میلیون وام می‌دهند با این سروصدا منت هم می‌گذارند آن ملتی که این ارزش را برای آنها نداشته ما می‌بینیم که صدها میلیون دلار به آنها دادند این همه هم منت نگذاشتند (شوشتری- آخر شما پل پیروزی بودید) بلی پل پیروزی بودیم ول باید به آنها می‌فهماندیم، خودمان ضعیف و ذلیل هستیم در هر صورت بنده جناب آقای نخست‌وزیر بیش از این عرض نمی‌کنم عرض کردم که اگر پنجاه روز پیش استیضاح بنده مطرح شده بود یک وضعیت دیگری برای شما بود ولی الحمدالله شما در این ۵۰ روز حداکثر استفاده و من هم حداکثر سوءاستفاده را کردم ولی اگر خدای‌نکرده در این صندلی ماندید بعد از این عرایضی که کردم نه به عنوان یک مخالف تلقی بفرمایید به عنوان یک ایرانی اینها را باید مراعات بفرمایید و ایراداتی را که کردم باید همه اینها را مرتفع بفرمایید تا انشاءالله بتوانید بمانید وگرنه بنده هم اینجا هستم شما هم اینجا هستید مثل کنه می‌چسبم به شما.

نورالدین امامی- امشی هم هست.

رئیس- آقای نخست‌وزیر بفرمایید.

نخست‌وزیر- جناب آقای جمال امامی ضمن استیضاحی که فرمودند بیانات خودشان را به چ ند قسمت تقسیم کردند بنده هم اجازه می‌خواهم هر یک از قسمت‌هایی که بحث کردند تا حدی که وقت و زمان در دسترسم هست مطالبی را بیان بکنم راجع به مقدمه‌ای که بیان کردند بنده بی‌مورد نمی‌دانم که دو اصل را به عرض آقایان برسانم و بعد از مقدمه با اصل موضوع بپردازیم بنده در نظر دارم گاهی در موقعی که فرماندهی داشتم یک افسر خیلی زرنگ در قسمتم بود گاهی مرتکب خبط و خطایی می‌شد و بنده او را می‌خواستم وقتی که وارد می‌شد قبل از این که بگذارد بنده شروع بکنم به حرف زدن می‌گفت تقاضا می‌کنم اجازه بدهید بنده دو کلمه صحبت بکنم بعد شما بفرمایید از من خواهش می‌کرد و می‌گفت وقتی که من می‌خواستم بیایم در راهرو جلوی آینه به وضع لباس خودم توجه کردم کمربندم را مرتب کردم و سرم را همه را مرتب کرده‌ام و به نظر خودم هیچ عیب و ایرادی در من نیست ولی نمی‌دانم با تمام توجهی که در وضع لباس و وضع نظم و انضباط سر و وضع خودم کرده‌ام اگر به نظر عیب‌جویی نگاه بکنید تمام حسنم به نظر شما عیب خواهد بود و اگر با نظر عیب‌جویی نگاه نکنید عیبی در من نخواهید دید حالا هم بنده تصور می‌کنم بنده همان افسر هستم و جناب آقای جمال امامی همان رئیس، بنده تصور می‌کنم که هر وقت در هر کس ما به نظر عیب‌جویی نگاه بکنیم قطعاً سراپای او را عیب پیدا خواهیم کرد ولو این که عیبی هم نداشته باشد پس بنده به عنوان مقدمه عرض می‌کنم و تقاضا می‌کنم که جناب آقای جمال امامی و سایر آقایان نمایندگان که به این دولت و به این اشخاصی که مشغول خدمت هستند به نظر عیب‌جویی نگاه نکنند برای این که ما از صبح تا عصری با تمام آن چیزهایی که در دسترس ما هست و به اندازه‌ای که عقل‌مان می‌رسد برای کار و انجام وظیفه‌مان سعی داریم که عیبی نداشته باشیم و راه خبط و خطایی نرویم ولی تقاضای ما هم باید مورد قبول واقع بشود چون اگر نظر عیب‌جویی باشد هر قدر هم سعی و توجه ما در رفع معایب باشد باز هم تقریباً بی‌حاصل است اما در قسمت دوم بحث ایشان در مقدمه بایستی به عرض برسانم شاید اکثر این طور تصور می‌فرمایند که واقعاً عهده‌داری وزارت یا نخست‌وزیری یا این قبیل مشاغل در مملکت حقیقتاً یک خوش‌وقتی و یک مسرتی برای آقایان است و یک استراحت و راحتی است به نظر بنده اگر شاغلین این مقامات بخواهند واقعاً از برای مملکت‌شان خدمت بکنند جز ضرر و زیان شخصی چیز دیگری از این مقامات نخواهد برد دلیلش هم این است که باید مراقبت بکند از صبح تا شب برای این که وظیفه‌شان را انجام بدهند و آن چیزی که مراجعات است به طور مطبوع جواب بدهند و در حقیقت از برای مملکت‌شان و برای کشور و ملت‌شان و خودشان مفید واقع بشود انجام یک چنین کاری به نظر بنده امر سهل و ساده‌ای نیست هر وقتی هر کس از این پست‌ها برکنار بشود بنده عرض می‌کنم که زیاد مکدر و ملول نخواهد شد بنده شخصاً راجع به خودم این عرض را می‌کنم که تصور نفرمایند عهده‌داری این مشاغل و یا بودن در این مقامات یک خوش‌وقتی خواهد داشت و تصور نباید کرد که با یک راحتی و یک استراحتی کسی زندگی می‌کند بنده ناظر عمل همکاران خودم هستم و می‌بینم که از صبح تا عصر چقدر دوندگی می‌کنند و اکثرشان وقتی که عصر می‌شود به بنده مراجعه می‌کنند می‌گویند که متأسفانه کار مؤثری نتوانستیم بکنیم بنده به عوض آنها ملول و متأثر می‌شوم که با تمام دوندگی حقیقتاً آن نتیجه‌ای که مثمر ثمر است و آن نتیجه‌ای که انتظار همه است نمی‌گیرند پس بایستی توجه داشته باشیم شاغلین این شغل چه ما باشیم و چه هر کس اگر از آنها طرفداری نکنید و نوازش نکنید به‌شان حمله نکنید برای این که به آنها به قدر کفایت حمله می‌شود وضع زندگی و طرز کار روزانه آنها را به قدر کفایت در مضیقه می‌گذارد، در ضمن بیاناتی که در مقدمه صحبت خودشان فرمودند مراجعه فرمودند به حملاتی که در روزنامه‌ها به ایشان شده است یا مطالبی که نسبت به ایشان درج شده بنده تصور می‌کنم که لازم نباشد بنده خیلی زیاد

در اینجا راجع به این موضوع صحبت بکنیم برای این که در بین آقایان روزنامه‌نگارها و آقایانی که روزنامه‌نگار هستند طرز قضاوت و سیستم قضاوت آقایان را مستحضرند این لزومی ندارد که کسی به آنها بگوید یا به نظرشان برساند خود آقایان آنچه به نظرشان می‌رسد می‌نویسند، بنده انکار نمی‌کنم بنده بسیار دوستانی دارم و بسیاری از روزنامه‌نگاران نسبت به من لطف دارند ولی بنده می‌توانم قسم بخورم که هیچ وقت اتفاق نیفتاده و چنین پیشامدی نکرده که بنده از آنها بخواهم که نسبت به کسی چیزی بنویسند چون از سیستم فکر بنده و طرز عمل بنده دور است پس نبایستی ایشان فکر بکنند که چنین افکاری وجود داشته بنده از این مقدمه چون نمی‌خواهم وقت آقایان را زیاد بگیرم می‌گذرم و اگر توجه به این مقدمه بیانات بنده بفرمایید تصور می‌کنم که کافی باشد از برای این که طرز قضاوت‌شان نسبت به دولت یا هر دولتی و طرز رویه و اسلوب عادت هر دولتی مورد دقت و نظرشان باشد ایشان ضمن استیضاح بیانات خودشان را به سه قسمت معطوف فرمودند قسمت اول راجع به نفت است بنده راجع به این قسمت در کمیسیون‌های مختلفه و در چند جلسه‌آی که به بنده افتخار داده شده بود احضار شوم و شرکت بکنم آن چیزی که وظیفه بنده بود به عرض آقایان رسانیدم و خود جناب آقای جمال امامی هم چون در آن کمیسیون تشریف داشتند خیلی خوب به مطالب و بیانات بنده توجه فرمودند ولی چیزی که اینجا باید فقط راجع به این موضوع عرض کنم چون گزارش این موضوع قریباً از طرف کمیسیون به مجلس خواهد آمد و در اینجا مطرح خواهد شد و میدان کافی برای بحث این موضوع خواهد بود چون وقت کافی هم خواهد بود بنده فقط اجازه می‌خواهم مختصری در این خصوص عرض بکنم و بگذرم، بنده گمان نمی‌کنم که هیچ ایرانی پیدا بشود که علاقه‌ای به مملکت نداشته باشد و بخواهد نسبت به مملکت‌اش خیانت بکند (صحیح است) یا منافع کشور خودش را در نظر نداشته باشد (صحیح است) بنده گو این که گاهی مورد نوازش قلم بعضی از روزنامه‌نگاران محترم واقع شده‌ام و به بنده اسناداتی را داده‌اند بنده هیچ وقت مکدر از آن اسنادات که به بنده داده‌اند نیستم ولی می‌توانم اینجا قسم بخورم مادام که زنده هستم و تا اندازه‌ای که افتخار خدمت دارم خدمت می‌کنم و مصالح و منافع مملکت و کشورم را حفظ می‌کنم و قول می‌دهم به طرف هیچ کس منحرف نشوم و خدمتی که برخلاف مصالح مملکت است نپذیرم و نکنم (احسنت) برای این که زندگی که برخلاف مصالح یک مملکتی باشد ننگ است (صحیح است) و ما نباید قبول بکنیم (احسنت) ولی باید این نکته را هم توجه داشت که به هر کاری از راهی و به هر عملی از طریقه خاصی باید وارد شد و اجرا کرد والا اگر ما بخواهیم هر کاری را با هم گسیختگی و یا عدم توجه به اوضاع و احوال و جریانات عمل بکنیم شاید به نتیجه مطلوب نرسیم بنده اطمینان دارم که با پشتیبانی مجلس و با عمل دولت بالاخره یک روزی را ما ناظر و گواه باشیم و به حد کافی بتوانیم استیفای حقوق خودمان را بکنیم و دولت و مملکت و کشور خوش‌وقت و مسرور باشند از برای این که ثابت کرده باشیم که به حد کافی توانسته است در این مرحله به خصوص استیفای حق خودش را بکند بنده از این قسمت می‌گذرم و در این موضوع صحبتی نمی‌کنم در قسمت دوم بیاناتی فرمودند راجع به تخلف از قول و عدم مراعات احترام مجلس شورای ملی ضمناً هم بیان فرمودند که دولت باید بیاید زانو بزند در برابر مجلس از برای گرفتن رأی و گرفتن دستور بنده باید به عرض‌شان برسانم که همه امروز تابع قوانین در این کشور هستیم قوانینی در دست ما است که وظایف قوه مقننه و قوه مجریه را به طرز کاملی تصریح کرده هیچ یک نوکر هم نیستیم همه نوکر ملت هستیم (یک نفر از نمایندگان- بهترین کلمه است) (جمال امامی- مجلس نماینده ملت است شما نوکر ملت هستید) ما به نوکری خودمان افتخار می‌کنیم و بسیار مفتخر و سربلند هستیم.

(شوشتری- ما هم خدمتگزار ملت هستیم) این را هم باید بدانیم چه این دولت و چه هر دولتی برای اجرای آن چیزی که منویات قانون و مجلس است با کمال افتخار حاضر است ولی هیچ وقت منویات قانون را با منویات شخصی نباید مخلوط کرد دولت زانو به زمین می‌زند در مقابل قانون (صحیح است) ولی زانو به زمین نخواهد زد برای نظریات شخصی این را باید تفکیک کرد برای این که وظیفه هر دومان در اینجا روشن باشد پس آقا هم باید بپذیرد آن جور که تعبیر و تفسیر می‌شود این جمله کوچک هم باید مورد پذیرش آقا باشد (جمال امامی- نظر شخصی کجا بود؟) چون به طور عموم فرمودند نه به طور خصوصی (جمال امامی- نظر مجلس قانون است منظور شخصی نیست) و در اینجا به این طریق تعبیر شد که از وقتی که دولت آمده است در ظرف این پنج ماه و خورده‌ای که بنده و همکارانم افتخار خدمت را داریم به بیانات و به افکار آقایان نمایندگان توجهی نشده است بنده خیلی اسباب تأسفم شد که این بیان را شنیدم زیرا همان طور که عرض کردم در مدت پنج ماه و خورده‌ای که بنده و همکارانم افتخار خدمت را داریم تا آنجایی که در خور قدرت و امکان بوده برای انجام وظیفه‌مان و برای اجرای مقررات و قوانین سعی کردیم آن چیزی که مجلس پیشنهاد کرده است و آن چیزی که مجلس گفته است و مورد تصویبش واقع شده دولت با کمال سعی در انجامش مساعدت کرده ولی اینجا یک اشاره‌ای فرمودند راجع به انجمن‌های ایالتی و ولایتی این را باید عرض کنم که یک روزی یک دولتی را خود آقایان یک ورقه‌ای دادید و خودتان قبول کردید که یک دولتی بیاید سر کار و تصدیق کردید که پذیرفته بشود برای انجام خدمت و انجام وظیفه در قسمت اول برنامه او هم یک قسمتی بود که مورد تصویب خود شما واقع شد پس اگر یک قسمتی مورد تصویب خود شما واقع شده امروز چرا برخلاف آن عمل می‌کنید آن روز که مورد تصویب شما واقع شد دولت قانونی، مقرراتی، آیین‌نامه هر چیزی که وظیفه دولت بود و می‌بایست تهیه بکند و تنظیم بکند آورد و در پیشگاه مجلس تقدیم کرد و تقاضا کرد که شما بیایید نسبت به این موضوع توجه بکنید و رسیدگی بکنید برای این که دولت قسمتی از گسیختگی‌های امور را روی این اصل سازمان می‌داند و امروز هم معتقد است دولت همین است (مکی- نظر مستر بوین هم همین بود) و در آتیه هم همین خواهد بود و اگر یک روزی هم خود شما بنشینید و فکر کنید یقین دارم آقایان که نماینده‌های استان‌های مختلف کشور هستند تصدیق خواهند فرمود یک قسمت عمده ازهم‌گسیختگی امور روی اصل سازمان است و به سازمان باید توجه بشود و آئین‌نامه و قوانین یا ایستادگی دولت روی این اصل بود اما راجع به موضوع دانشگاه که اینجا بیانی فرمودید بنده نمی‌خواستم اینجا عرضی بکنم ولی چون اینجا صحبت شد بنده ترسی از صحبت‌های خودم ندارم و تا موقعی هم که زنده باشم صریح عرض می‌کنم و روی آن می‌ایستم و عمل می‌کنم برای این که بنده برای خودم کار نمی‌کنم برای مملکتم کار می‌کنم چون برای مملکت است تردید برای اموری که متعلق به مملکت و کشور است بسیار مضر است استاد دانشگاه مورد ستایش و احترام همه است ولی باید مشاغل را از هم تفکیک کرد یک وقتی است که بنده شغلی دارم ولی در یک بیمارستانی یک شغل دیگری عهده‌دار می‌شوم و آن روز نباید این فکر را بکنید که اگر در آن شغل دیگر خود یک خبط و خطایی کردید به مناسبت این که استاد دانشگاه هستید از شما صرف‌نظر کنند این فکر پسندیده نیست یک روزی بنده در یک بیمارستانی رفتم دیدم یک مرد بیچاره‌ای روی نیمکتی افتاده است و معلوم شد که سه روز است روی نیمکت افتاده است یک مرد هفتاد ساله‌ای یک کاغذ هم بالای سرش بود پرسیدم معلوم شد این بیچاره سه روز است آورده‌اند به بیمارستان و او را نپذیرفته‌اند و روی نیمکت بیمارستان انداخته‌اند در آنجا ایستادم دیدم تختخواب هم وجود دارد تختخواب فوراً حاضر کردند آن بیچاره را آوردند روی تختخواب بعد از چند دقیقه‌ای فوت کرد زیرا در حال اغمایی به سر می‌برد بلافاصله سؤال کردم گفتند رئیس سرویس و یک دکتری را اسم بردند گفتم معاون او اسم شخص دیگری را بردند گفتم در ظرف این سه روز آمده‌اند گفتند خیر در ظرف این سه روز نه رئیس بیمارستان نه رئیس سرویس و نه معاون او هیچ کس نیامده‌اند بنده آقا به آقایان نگاه بکنم و ناظر هر قسم فجایع و اعمال بد باشم و بترسم حرف نزنم برای چه بعد بنده فکر کردم شاید در این بیمارستان مریض نیست که اینها نیامده‌اند رفتم در بالا ۷۴ مریض روی تختخواب‌ها خوابیده بودند و ناله می‌کردند به بنده ثابت شد که لابد بیماران زیادی بوده است که در ظرف این سه روز رسیدگی نکرده‌اند دستور دادم که آن رئیس بیمارستان و آن رئیس سرویس را بیاورند بازداشت بکنند و طبق مقررات تعقیب بکنند این عمل را بلافاصله کردم از برای این که این عمل بنده بیشتر متکی به یک اصل قانونی باشد چند نفر از استادان دانشگاه را بنده خواستم آنها را مأمور کردم رفتند و صورت‌مجلس تهیه کردند صورت‌مجلس آنها شدیدتر از چیزی است که اینجا عرض می‌کنم بنده وقتی که رفتم دانشگاه معذرت نخواستم (دکتر بقایی- رفتید معذرت خواستید) رفتم در دانشگاه و استادان جمع شدند (دکتر شایگان- سرتاپا قلب حقیقت است) این موضوع را برای آنها یادآوری کردم و گفتم شما که استاد دانشگاه هستید بایستی اعمال‌شان مدل برای مردم این کشور باشد (صحیح است) شما باید نماینده بهترین عملیات باشید وقتی که یک کسی عمل بدی بکند او باید مورد مؤاخذه واقع بشود (صحیح است)

آقایان بایستی آن کسی که در مملکت‌تان خبط می‌کند در هر مقامی باشد مؤاخذه بکنید تعقیبش بکنید نه این که چون استاد دانشگاه است صرف‌نظر بکنید (دکتر بقایی- پس چرا عذرخواهی کردید، روبوسی کردید این طور نیست دروغ می‌گویید رفت در دانشگاه عذرخواهی کرد، روبوسی کرد) راجع به قسمت اقتصادیات اینجا مطالبی گفتند (دکتر شایگان- سرتاپا دروغ است) (دکتر بقایی- خجالت دارد در دانشگاه عذرخواهی کرد، روبوسی کرد، سرتاپا دروغ است) ولی در قسمت سوم بیاناتی که کردید ... (دکتر بقایی- در دانشگاه عذرخواهی کرد، روبوسی کرد)

رئیس- آقای دکتر بقایی به شما تذکر می‌دهم.

نخست‌وزیر- ... راجع به قسمت اقتصادیات اینجا صحبت کردند (دکتر بقایی- ما حاضر نیستیم دروغ بشنویم در دانشگاه عذرخواهی کرده بعد هم روبوسی کرد در دانشگاه روی او را بوسید رسماً عذر خواست) ... بایستی در اینجا آنچه را که راجع به اقتصادیات است ... (دکتر بقایی- ما حاضر نیستیم دروغ بشنویم جلو ۵۰ نفر رفت عذرخواهی کرد حالا دارد دروغ می‌گوید.

رئیس- آقای دکتر بقایی برای دفعه دوم تذکر می‌دهم.

نخست‌وزیر- باید توجه داشته باشید ... (دکتر بقایی- حرف‌تان را پس بگیرید) راجع به قسمت اقتصادیات باید قضاوت ما در هر قسمت به‌جا باشد (دکتر بقایی- در دانشگاه عذرخواهی کرد دروغ می‌گوید) تو دروغ می‌گویی، درست گفتم تو نفهمیدی (دکتر بقایی- اگر مقصر بود چرا روبوسی کردی جلوی ۵۰۰ نفر این جور دروغ می‌گویید خجالت دارد) من دروغ نمی‌گویم راجع به اقتصادیات.

رئیس- آقای دکتر بقایی به شما اخطار می‌کنم دو دفعه تذکر دادم توجه نکردید.

دکتر بقایی- پنج دفعه اخطار کنید چرا دروغ می‌گوید ما حاضر نیستیم که روز روشن بیاید اینجا دروغ بگوید.

نخست‌وزیر- راجع به قسمت اقتصادیات آقایان بایستی وضعیت ۵ ماه پیش را تا به امروز در نظر بگیرید نباید قضاوت ما سرسری و بدون مطالعه باشد برای هر چیزی لازم است که قبلاً در اطراف آن دقت و توجه کنیم شما اگر وضعیت اقتصادی ۵ ماه پیش را با امروز بسنجید بنده تصور می‌کنم برای هر شخص هر قدر هم بی‌انصاف باشد جای تردید باقی نخواهد ماند (مکی- استکان یکی چهار عباسی یکی یک تومان شده) در ۵ ماه پیش آن روزی که دکتر نصر آمد اولاً این طوری که آقا می‌فرمایید نیست دکتر نصر آنچه که می‌دانست و می‌توانست کرد ما امروز وقتی که اشخاص نیستند نبایستی نسبت به آنها بد بگوییم و یا نسبت به آنها بالاخره مطالبی اظهار کنیم که دور از حقیقت باشد دکتر نصر وقتی که آمد در ظرف مدتی که بود اقدام و کاری که کرد بسیار مؤثر و مفید بود حالا اگر قسمت‌هایی به نظر آقایان رسیده یا تغییراتی که در وضعیت اقتصادی حاصل شده به نظر شما این طور می‌رسد که نتایج مضری داشته به نظر بنده این طور نبوده برای این که همان اقدامات بود که بازار ایران را تغییر داد یک وضعیت جدیدی ایجاد کرد و بعد هم که ایشان رفتند اشخاصی که بعد از ایشان آمدند بالاخره رویه و اصول کارشان را طوری قرار دادند و طوری شروع به عمل کردند که عمل آنها به نفع کشور و مفید به حال کشور باشد این که فرمودید تغییراتی داده شده راجع به نرخ ارز بالاخره وضع اقتصادی یک وضع ثابتی نیست یا بایستی معتقد بشویم که برای هر چیز اطلاعات و تحصیلات لازم است و یا منکر اطلاعات و تحصیلات بشویم اگرمعتقد بشویم که برای هر عمل و هر اقدامی تحصیلات و اطلاعات ضروری است بایستی دست نیازمان را پیش اشخاص دراز بکنیم که در آن قسمت آزموده و مطلع هستند پس آن اشخاص که در اقتصادیات کشور کار می‌کنند با چشم بیدار و با نظر دقیق مراعات می‌کنند اصولی را که برای اقتصادیات شما ضرورت دارد کما این که در ضمن همین عمل بود و همین اقدام آقایان بود که چه گذشته و چه حال نتیجه‌ای که ما از نقطه‌نظر اقتصادیات گرفته‌ایم نتیجه مطلوب گرفته‌ایم امروز صادرات سال گذشته را ببینید چقدر بوده؟ صادرات سال گذشته شما از ۶ الی ۷ میلیون تجاوز نمی‌کرده ولی امسال الان صادرات شما در بنادر مختلف مطابق آماری که در دست هست در بعضی نقاط بیش از هفت تا هشت برابر ماه‌های تقریباً هم‌طراز خودش در سال گذشته است امسال مطابق قراردادهایی که بسته شده صادرات شما چهارصد میلیون است درست توجه بفرمایید شما در ظرف ۳۰ سال چنین صادراتی در مملکت خودتان نداشته‌اید اما با وصف این چهارصد میلیون صادراتی که می‌توانید بکنید بازهم باید ایراد بگیرید که وضع اقتصادی‌تان بد است؟ بنده تصور می‌کنم که بی‌انصافی خواهد بود برای این که مملکت زنده است به وضعیت اقتصادیاتش و توازن صادرات و وارداتش شما زمان بدهید وقت بدهید بگذارید آن کسانی که متصدی این امور هستند صادرات مملکت را به حدی برسانند که بتوانند نظر شما را تأمین بکنند اینجا ضمن بیانات خودتان از سوءاستفاده‌هایی که صحبت فرمودید بایستی به عرض برسانم که قراردادی چندی پیش منعقد شد همان موقعی که دولت مطلع شد رسماً نوشت که این قرارداد را لغو بکنید وقتی که نوشتند این قرارداد را لغو بکنید این دیگر قابل بحث و بیان نیست گو این که این عمل هم اصلاً روی سوءنظری انجام نشده است ولی در هر حال الان هم مشغول رسیدگی هستند و نتیجه‌اش وقتی معلوم شد به اطلاع آقایان خواهد رسید فرمودید ۱۵۰ صندوق سیگار اشخاصی که در نخست‌وزیری هستند گرفته‌اند بنده برای دفعه اول این موضوع را اینجا شنیده‌ام بنده مخصوصاً گفتم به آقای وزیر دارایی و از جناب آقای جمال امامی هم تقاضا دارم هر قسم اطلاعی در این خصوص دارند در دست آقای وزیر دارایی بگذارند چون بلافاصله ایشان رسیدگی خواهند کرد و نتیجه رسیدگی‌شان را هم در مجلس در همین جا به اطلاع آقایان نمایندگان خواهند رسانید راجع به موضوع لوله‌کشی بحث فرمودند چون لایحه دولت در مجلس سنا است و تصور می‌کنم قریباً به خود مجلس بیاید و در اینجا در اطرافش چه در جزئیاتش و چه در عملش بحث خواهند فرمود بنده تصور می‌کنم که بنده بحث جدیدی راجع به لوله‌کشی نباید بکنم چون در مجلس سنا به قدر کفایت آقایان سناتورها رسیدگی کرده‌اند و تمام جزئیاتش را دیده‌اند و پس از این که لایحه از مجلس سنا به اینجا بیاید یک لایحه جامع و نظر خالصی خواهد بود که جای هیچ تردیدی برای آقایان نخواهد ماند که احتیاج داشته باشد توضیح خاصی بدهم اینجا صحبتی فرمودند راجع به موضوع قرارداد و تظاهراتی که شده است بنده بایستی عرض کنم که دولت تظاهراتی نداشته برای این که اولاً قراردادی منعقد نشده، تجدید یک قراردادی بوده که در مملکت وجود داشته و یکی هم فرمودند که اجرا نمی‌شود چرا الان در شرف انجامش هستند الان مقدمه همین عمل و نتیجه همین عمل در قسمت شمال ایران منعکس است اگر شما در قسمت‌های شمال ایران تشریف ببرید خواهید دید که در آنجا الان یک جنب و جوش تجارتی و مبادله جنس حاصل شده یعنی تجار کوچک اجناس می‌خرند برای این کار شاید در اواخر نوامبر وقتی که این کار شروع بشود آنها امکان کار داشته باشند پس نبایستی از نقطه‌نظر این قرارداد و انجام آن بیمناک و یا بدبین باشیم. راجع به وام امریکا صحبت فرمودند این وام امریکا چیزی نیست که این دولت صحبتی کرده باشد یک موضوعی است که ۸ سال در مجلس شما صحبت شده همین که صحبت می‌کرده‌اند و حرف می‌زده‌اند خودتان چندین مرتبه وزیر بوده‌اید کابینه‌هایی که در این مدت آمدند اگر چنانچه ممکن بود گرفته بودند پس اگر چنانچه گرفته نشده طبعاً دلایل و جهاتی داشته است (جمال امامی- ما این قدر نمی‌خواستیم ما دویست‌میلیون می‌خواستیم) حالا اگر یک مبلغی گرفته‌اند و یک مبلغی در شرف انجام است این گناه دولت نخواهد بود شما یک روزی فشار می‌آوردید برای گرفتنش و حالا که مبالغی گرفته شده است این گناهی است برای دولت نمی‌دانم برای چه؟ برای این که اگر ما آن روز فکر می‌کردیم نگرفتن یک وام گناهی است امروز اخذ و گرفتن‌اش را نباید سستی و یک جرمی تلقی بکنیم پس راجع به این قسمت بایستی توجه بکنیم بنده تصور می‌کنم بیش از این نبایستی اوقات نمایندگان محترم را بنده تضییع بکنم ولی چیزی که می‌بایستی به عرض برسانم لازم است مراجعه کنم به آن عرایض اولیه خودم هر وقت آقایان قائل به این باشید که به یک دولتی یا به یک سازمانی با چشم عیب‌جویی نگاه بفرمایید طبیعی است که سراپای آن همه‌اش عیب خواهد بود بنده تقاضا دارم که این قدر با نظر عیب‌جویی به سازمان یا به دستگاه‌هایی که مربوط به شما است نگاه نکنید ولی اگر عیب حقیقی دارد آن عیب حقیقی را بگویید و بگذارید متصدیان امر و اشخاصی که مسئول امور هستند در رفع آن معایب بکوشند والا اگر تمام هم ما و تمام وقت ما مصروف به این بشود که بخواهیم یک دولتی را یا یک دستگاهی را با فشار و با گفتن کلمات بی‌مورد یا جملات بیجا تحت فشار قرار بدهیم گذشته از این که نتیجه‌ای برای مملکت حاصل نخواهد شد همیشه یک محیط نامطلوبی برای مملکت و کشور به وجود خواهد آمد بنده عرایضم را اینجا ختم می‌کنم و باز هم عرض می‌کنم که دولت همیشه مفتخر از این بوده است که با پشتیبانی نمایندگان محترم انجام وظیفه بکند و وظیفه خودش را تا آنجایی که قدرت دارد انجام خواهد داد و اعتماد هم داشته باشید تا آن تاریخی که این دولت سر کار

هست یک قدم برخلاف مصالح کشور و آن چیزی که مخالف حیثیت کشور و میهن ما است انجام نخواهید داد (احسنت) آقای جمال امامی این دولت نمی‌آید در جلو فلان خارجی کمر خم بکند یا سر کج بکند برای این که ازش چیزی بخواهد با کمال قدرت برای حفظ آبرو و حیثیت کشور شما تا آنجایی که مقدور است انجام وظیفه می‌کند و به این حرف‌های بی‌موردی که اشخاص می‌زنند ترتیب اثر نخواهد داد.

دکتر بقایی- بنده اخطار دارم.

جمال امامی- بنده توضیح دارم.

رئیس- شما می‌توانید بفرمایید به طور اختصار بفرمایید.

جمال امامی- بنده فرمایشات جنابعالی را بی‌مورد نمی‌گویم برای ما این فرمایشات آقا وارد نبود شما فرمودید عرایض ما بی‌مورد بود ولی فرمایشات آقا وارد بود عرض کنم جنابعالی خیلی مرد باهوشی هستید الحمدالله ولی یک قسمت‌های حساس را لاسبیلی درفرمودید آنجاهایی که دیگر بن‌بست بود جواب نداشت آنها مسکوت عنه ماند آنجاهایی که فرض می‌فرمودید جواب‌های قانع‌کننده‌ای دارید مثل همیشه با بیان شیوه‌ای خودتان یک جواب‌هایی دادید خیلی هم احساساتی ولی زیاد منطبق با منطق نبود. (دکتر شایگان- باحقیقت) بدبختانه اخیراً منطق ما در این مملکت فحش است بنده وقتی عرض کردم که احترام مجلس شورای ملی را مراعات نفرمودید منظورم این نبود که نظر شخصی نمایندگان را مراعات کنید نه غرض من این بود که وقتی مجلس شورای ملی امری را اراده کرد آن قانونی است و هر کس در جلوی مجلس شورای ملی زانو به زمین نزند او خاطی است چون مجلس شورای ملی نماینده ملت ایران است دولت هم نوکر ملت ایران است بالاجبار عرض کنم که فرمودید دکتر آذر را به عنوان رئیس مریضخانه گرفته‌اید خیلی خوب کاری کردید ولی نباید به دستور آقا باشد باید به دستور قانون باشد (صحیح است) شما نباید دستور بدهید که دکتر آذر و حسن و حسین و زید و عمرو را بگیرند (صحیح است) باید با قانون با نماینده مدعی‌العموم این کار را بکنید وگرنه این اول تخطی از قوانین است این اراده افراد است نه قانون جنابعالی هم مجری و حافظ قانون هستید نباید خودتان تخلف از قانون بکنید وقتی شما کردید دیگری هم می‌کند زیردست شما هم می‌کند اطرافیان شما هم می‌کند آن وقت وضعیت ما به اینجا می‌کشد راجع به قرارداد تجارتی فرمودید بنده عرض نکردم عملی نخواهد شد انشاءالله عملی بشود توجه به اصل قضیه نفرمودید گفتم انشاءالله از این سوءاستفاده سیاسی نشود این را در نظر داشته باشید ولی از قرائن این طور به نظر می‌آید که ممکن است سوءاستفاده سیاسی بشود الان همان عمالی که چهار سال پیش در این مملکت قدرت داشتند دارند با قدرت می‌شوند و اینهم از برکت برامکه است راجع به وام امریکا فرمودید عرض کنم فرمودید خودت در دولت بودید باور بکنید من به این طریق وام از امریکا موافقت نداشتم هیچ وقت دولت ایران راجع به بیست میلیون وام صحبت نکرده ما حداقل دویست‌میلیون دلار می‌خواستیم شما نفرمایید شما چرا نکردید ما که بیست‌میلیون وام نخواستیم ما صحبت‌مان روی دویست‌میلیون بود و حداقل دویست‌میلیون می‌خواستیم به من هم وقتی عضو دولت بودم اگر می‌گفتند بیا امضا کن که بیست‌میلیون وام بگیری بنده هیچ وقت قبول نمی‌کردم ما حداقل دویست‌میلیون وام می‌خواستیم. خوب شما عمیق‌ترید دوربین‌ترید دقیق‌ترید یا گنجشک‌روزی‌ترید به بیست‌میلیون قناعت می‌کنید (شوشتری- اصلاً چرا قرض بگیریم) آقای شوشتری تأمین می‌کنم اختیار بدهید ببینید می‌کنم یا نمی‌کنم از این محتکرین تأمین می‌کنم) عرض کنم بنده ایراد نکردم چرا از آمریکا وام خواستید اولاً از بانک صادرات و واردات وام خواستید قانون به شما از بانک بین‌المللی اجازه داده ثانیاً ما باید کمک دولت امریکا را داشته باشیم نه این که وام را بگیریم این را مگر برای چه به ما می‌دهند؟ می‌دهند که شما وضعیت‌تان را ترمیم بکنید که کمونیست نشوید آخر این به نفع آنها است نه به نفع ما، ما پابرهنه‌ها بشویم یا نشویم چه تأثیری دارد؟ عرض کنم که بنده نمی‌خواهم زیاد طول کلام بدهم عرض کردم قسمت‌های عمده را زیرسبیلی درفرمودید بنده هم نمی‌خواهم دوباره تجدید مطلع کنم لابد صلاح ندانسته‌اید بنده هم انسیته نمی‌کنم ولی قسمت‌هایی را هم که فرمودید برای بنده یا برای اشخاص منصف قانع‌کننده نبود.

رئیس- پیشنهادی رسیده از طرف عده زیادی از آقایان نمایندگان که رأی ساکت گرفته شود.

دکتر بقایی- بنده اخطار دارم.

رئیس- طبق چه ماده‌ای؟

دکتر بقایی- طبق ماده ۹۰ اظهارات بنده را آقای نخست‌وزیر تحریف کردند.

رئیس- شما امروز اظهاری نکردید.

دکتر بقایی- امروز نکردم ولی ماقبل بوده.

رئیس- بفرمایید بنشینید اخطار شما وارد نیست پیشنهادها قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی، راجع به استیضاح جناب آقای جمال امامی پیشنهاد می‌کنم بعد از خاتمه بیانات ایشان و خاتمه جواب‌های دولت رأی ساکت گرفته شود- نبوی

ریاست محترم مجلس شورای ملی چون بیانات و اعتراضات جناب آقای جمال امامی مورد توجه اکثریت نمایندگان قرار گرفته و از نظر این که تزلزل دولت در این موقع حساس مخالف مصلحت تشخیص داده می‌شود و اطمینان حاصل است که دولت ایرادات معظم‌له را مورد توجه قرار خواهد داد لذا امضاکنندگان ورقه تقاضای رأی ساکت می‌نمایم. امیرنصرت اسکندری- بهبهانی- دولتشاهی- جواد عامری- عباس قبادیان- بهادری- افشار صادقی- بوداغیان- خاکباز- اورنگ- وهاب‌زاده- فقیه‌زاده- کشاورز صدر- امامی اهری- دکتر جلالی- محمد آخوند- ظفری- ملک‌مدنی-

دکتر مجتهدی- بنده طبق ماده ۱۷۷ آئین‌نامه پیشنهاد رأی سکوت می‌کنم مخبر فرهمند.

رئیس- بنابراین مطابق ماده آئین‌نامه و تقاضای آقایان نمایندگان به استیضاح آقای جمال امامی رأی ساکت گرفته می‌شود آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد.

۳- اعلام تصویب صورت‌جلسات ۲۵ و ۳۰ آبان و ۲ آذر

رئیس- عده کافی است صورت‌جلسات پیش تصویب شد.

۴- اخذ رأی تصویب فوریت لایحه ترمیم حقوق قضات

رئیس- مذاکره در فوریت لایحه حقوق قضات تمام شده بود حالا باید رأی گرفته شود آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد آقایان چند دقیقه تأمل بفرمایید آقای وزیر دارایی بفرمایید.

۵- تقدیم لایحه متمم بودجه ۱۳۲۹ کل کشور به وسیله آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی- عرض کنم که اگرچه هنوز لایحه بودجه به تصویب مجلس شورای ملی نرسیده است ولکن چون اساس چند دوازدهم که به تدریج تصویب شده است در حقیقت راپرت مصوب کمیسیون بودجه بوده و ما در ضمن عمل دیدیم که تولید زحمت بسیار زیادی برای دوایر مالی و ادارات دولتی کرده است. بنابراین بنده لایحه‌ای به عنوان لایحه متمم بودجه سال ۱۳۲۹ کشور تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم و تقاضا می‌کنم که ضمن رسیدگی تصویب شد که با اصل بودجه ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی هرچه زودتر طرح بشود.

۶- استرداد فوریت لوایح تقدیمی قبلی به وسیله آقای وزیر فرهنگ

محمدعلی مسعودی- آقای وزیر فرهنگ می‌خواهند فوریت لوایح‌شان را پس بگیرند.

وزیر فرهنگ- بنده خیلی متأسفم از این که حضور محترم آقایان نمایندگان عرض بکنم که بیش از یک ماه است که چندین لایحه فرهنگی بنده داده‌ام و روزی که تقدیم کردم همه با اسلام و صلوات تأیید کردید و حالا برای این که چند دقیقه آقایان تشریف داشته

باشید که به فوریت این لایحه رأی گرفته شود تأمل نمی‌فرمایید و تشریف می‌برید تمام کارهای وزارت فرهنگ مانده است در صورتی که این لوایح روی همان تذکراتی است که خود آقایان نمایندگان داده‌اند و بنده این لوایح را تقدیم کرده‌ام و حالا که آقایان فرصت نمی‌فرمایید و وقت ندارید خیلی معذرت می‌خواهم به فوریت رأی ندهید بنده فوریتش را پس می‌گیرم.

بعضی از نمایندگان- چرا پس می‌گیرید رأی داده می‌شود؟

رئیس- عرض کنم در حین طرح هم ممکن است تقاضای یک فوریت بشود لایحه عادی به کمیسیون می‌رود همین قدر که گزارش آمد تقاضای فوریت بشود.

۷- ختم جلسه به عنوان تنفس

و رأی گرفته می‌شود.

رئیس- برای برنامه مطابق قانون برنامه باید کمیسیونی انتخاب بشود تقاضا می‌کنم آقایان در خارج شعب را تشکیل بدهند و از هر شعبه‌آی ۳ نفر برای کمیسیون برنامه انتخاب بکنند فردا یا امروز پیشنهاد شده است که از جلسه آینده بودجه جزو دستور قرار بگیرد (صحیح است).

یکی از نمایندگان- کمیسیون سازمان یا کمیسیون اقتصاد؟

رئیس- در قانون برنامه کمیسیون خاصی دارد بنابراین تنفس داده می‌شود اگر مجدداً تشکیل نشد جلسه آینده سه‌شنبه، دستور هم بودجه کل کشور

(مجلس نیم ساعت بعدازظهر ختم می‌شود)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت

لوایح

مجلس شورای ملی

چون در اثر تصویب قانون تعلیمات اجباری و اختصاصی مبلغی همه ساله از بودجه کل کشور به توسعه تعلیمات ابتدایی در کلیه نقاط کشور مدارس ابتدایی تأسیس و متدرجاً کلاس‌های آنها را تکمیل می‌نماید و علاوه بر این هر ساله به علت افزایش یافتن فارغ‌التحصیل‌های ابتدایی از اکثر نقاط کشور تقاضای تأسیس دبیرستان می‌شود و برای وزارت فرهنگ تهیه دبیر و لابراتوار و نقشه و فیلم و سایر وسایل تحصیلی و ساختمان لازم متناسب افزایشی که در بودجه آن هر ساله منظور می‌گردد به هیچ‌وجه مقدور نیست. بنابراین توسعه تعلیمات متوسطه چنان که شایسته است امکان‌پذیر نخواهد بود از طرف دیگر با تجربیاتی که در سنوات اخیر وزارت فرهنگ حاصل نموده اطمینان دارد هر گاه کلیه مدارس متوسطه متدرجاً به صورت ملی درآید نتایج مطلوب‌تری به دست آورده و از صرفه‌جویی‌هایی که در بودجه حاصل می‌شود به بسط و توسعه تعلیمات اجباری کمک شایانی خواهد نمود.

بنابراین ماده واحده ذیل را پیشنهاد و با قید فوریت تقاضای تصویب آن را دارد:

ماده واحده- وزارت فرهنگ می‌تواند هر یک از دبیرستان‌های پایتخت و شهرستان‌ها را که صلاح بداند به طور مؤسسه ملی مانند دبیرستان البرز به تدریج اداره نموده و به این مؤسسات مساعدت مالی نماید.

این قانون از تاریخ تصویب قابل اجرا است.

وزیر فرهنگ وزیر دارایی نخست‌وزیر

دکتر شمس‌الدین جزایری فروهر رزم‌آرا

مجلس شورای ملی

به طوری که خاطر آقایان نمایندگان مستحضر است آقای ملک‌الشعراء بهار که از اساتید عالی‌مقام دانشگاه و از فضلا و شعرای نامی کشور می‌باشد اخیراً مریض و مدتی در خارجه مشغول معالجه و مداوا گردیده و از این بابت خساراتی تحمل نموده‌اند چون حقوقی که از دانشگاه دریافت می‌دارند محدود به مبلغ ۶۵۰۰ ریال و به هیچ‌وجه کافی برای هزینه اعاشه و هزینه دارو و درمان نام‌برده نیست و مقام علمی و خدماتی که به ادبیات کشور نموده‌اند ایجاب می‌نماید مخصوصاً در این موقع که مریض و خانه‌نشین هستند مساعدتی به ایشان بشود و هزینه اعاشه و معالجه این مرد دانشمند به میزان حداقل تأمین گردد تا بتواند با فراغ خاطر به تألیف و تصنیف و تصحیح کتب ادبی مشغول باشد اینک ماده واحده زیر پیشنهاد و استدعای تصویب آن می‌شود:

ماده واحده- وزارت فرهنگ مجاز است علاوه بر حقوق و کمک استادی آقای ملک‌الشعرای بهار استاد دانشگاه به پاس خدماتی که نام‌برده به ادبیات و فرهنگ کشور نموده و می‌نماید ماهانه مبلغ ده‌هزار ریال به عنوان فوق‌العاده مخصوص که ضمن بودجه سال ۱۳۲۹ وزارت فرهنگ منظور شده از اول فروردین ۱۳۲۹ پرداخت نماید در ازای این مقرری آقای ملک‌الشعرای بهار همه ساله یک جلد کتاب به تشخیص وزارت فرهنگ در رشته‌های ادبی تألیف یا ترجمه نموده در دسترس عامه خواهد گذارد.

نخست‌وزیر وزیر دارایی وزیر فرهنگ

رزم‌آرا فروهر دکتر شمس‌الدین جزایری

مجلس شورای ملی

به طوری که خاطر نمایندگان محترم استحضار دارد هجوم ملخ دریایی آفت مهیبی برای مراتع و مزارع کشور می‌باشد و ایجاب می‌نماید که سریعاً وسایل مبارزه با آفت مذکور فراهم گردد والا جلوگیری از آن میسر نبوده و خسارات وارده بسیار و گران تمام خواهد شد و از طرفی چون اعتبار دفع آفات منظور در بودجه وزارت کشاورزی به قدری است که حتی وزارت نام‌برده به زحمت می‌تواند با استفاده از آن برای دفع آفات جزیی و معمولی توفیق حاصل نماید لهذا ماده واحده زیر با قید فوریت پیشنهاد و استدعای تصویب آن را دارد:

ماده واحده- برای تهیه وسایل مقدماتی و مبارزه با ملخ دریایی ۴۰ میلیون ریال اعتبار تصویب به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود اعتبار مزبور را از محل درآمد عمومی سال ۱۳۲۹ کشور به تدریجی که مورد مصرف پیدا می‌کند برطبق درخواست وزارت کشاورزی در اختیار وزارت نام‌برده بگذارد.

تبصره- هر مبلغ از اعتبار مزبور در سال آینده مورد مصرف پیدا کند از درآمد عمومی سال مزبور قابل تعهد و پرداخت خواهد بود.

نخست‌وزیر وزیر دارایی وزیر کشاورزی

رزم‌آرا فروهر مهدوی

مجلس شورای ملی

به طوری که استحضار دارند در سال گذشته به موجب قانون تأسیس دانشگاه در شهرستان‌ها مصوب مجلس شورای ملی دانشکده پزشکی در مشهد و شیراز تأسیس گردید در سال جاری نیز دانشکده پزشکی در اصفهان تأسیس شد ولی متأسفانه در ضمن عمل وزارت فرهنگ از لحاظ معلمین واجد شرایط برای دانشکده‌های مزبور در مضیقه شدید قرار گرفته به طوری که در سال جاری با این وضع تأسیس کلاس‌های دوم دانشکده‌های شیراز و مشهد متعسر است و از طرفی چون برای تحکیم بنیان دانشکده‌های نوبنیاد احتیاج شدید به معلمین عالی‌مقام می‌باشد.

لذا با تجربه‌ای که از استخدام ۵ نفر استاد خارجی که برای تدریس در دانشگاه تبریز دارد طبق قسمت اخیر تبصره ۱ قانون تأسیس دانشگاه در شهرستان‌ها وزارت فرهنگ در نظر گرفت برای تدریس در دانشکده‌های شیراز و مشهد و اصفهان ۱۵ نفر معلم خارجی استخدام نمایند بنابراین طرح قانونی آن را ذیل یک ماده و ۳ تبصره تقدیم و با قید یک فوریت تقاضای تصویب آن را دارد:

ماده واحده- به وزارت فرهنگ اجازه داده می‌شود برای تدریس در دانشکده‌های پزشکی شهرستان‌های مشهد، شیراز و اصفهان ۱۵ نفر استاد متخصص که صلاحیت آنان از هر حیث محرز باشد از خارجه برای مدت ۳ سال استخدام نماید.

تبصره ۱- حداکثر حقوق هر یک از معلمین مزبور نباید از سی‌هزار ریال که نصف آن به ارز قابل پرداخت است تجاوز نماید.

تبصره ۲- وزارت فرهنگ مجاز است سایر شرایط استخدام معلمین مزبور را بر طبق قانون استخدام اتباع خارجه مصوب ۳ عقرب ۱۳۰۱ وسایر قوانین مربوطه تعیین و قرارداد آن را امضاء نماید.

تبصره ۳- هزینه سفر معلمین و خانواده آنان از محل صرفه‌جویی ۶ ماهه اول سال جاری حقوق آنان قابل پرداخت خواهد بود.

این قانون از تاریخ تصویب قابل اجرا است.

نخست‌وزیر وزیر دارایی وزیر فرهنگ

رزم‌آرا فروهر دکتر جزایری

سؤالات نمایندگان

ریاست محترم مجلس شورای ملی

خواهشمندم از جناب آقای نخست‌وزیر دعوت فرمایند برای پاسخ به سؤال زیر طی مدت قانونی در مجلس شورای ملی حضور به هم رسانند.

با این که اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای ملی مورد علاقه عموم طبقات اصلاح‌طلب کشور است و اینک که مطابق قانون مصوب مجلس شورای ملی انتخابات نمایندگان مجلس سنا با رأی مخفی و توسط اشخاص باسواد صورت می‌گیرد و انتخابات انجمن‌های شهر هم به همین کیفیت مراحل قانونی خورد را طی کرده و می‌کند علت این که از طرف دولت هیچ گونه تقاضایی برای طرح لایحه اصلاح قانون انتخابات در مجلس شورای ملی به عمل نیامد چیست؟

ابوالفضل حاذقی

ریاست محترم مجلس شورای ملی

خواهشمند است به جناب آقای نخست‌وزیر اطلاع فرمایند برای جواب به سؤال زیر در مجلس شورای ملی حضور به هم رسانند.

با این که در اثر اعتراض مکرر و شدید مجلس شورای ملی دایر به عدم صلاحیت آقای شاهرخ برای تصدی اداره کل انتشارات و تبلیغات آقای شاهرخ برای تصدی اداره کل انتشارات و تبلیغات کشور سه ماه پیش نامبرده از این سمت منفصل و به کارگیری در بنگاه مستقل آبیاری مشغول گردید علل این که علی‌رغم افکار عامه و مجلس شورای ملی مجدداً شخص نام‌برده را در رأس حساس‌ترین اداره‌های کشور که باید حتماً به دست یک فرد مطمئن و امین علاقمند به مقدسات ملی و وطنی و دینی سپرده شود گذاشته‌اند چیست؟

ابوالفضل حاذقی

ریاست محترم مجلس شورای ملی

خواهشمندم به جناب آقای نخست‌وزیر اطلاع دهند برای جواب به سؤال زیر در مجلس شورای ملی حضور به هم رسانند.

بین شهرداری تهران و آقای حاجی شیخ مهدی نجم‌آبادی در حدود هفتصد متر زمین در کنار خیابان شوش اراضی فرح‌آباد اختلاف است از آغاز دوره چهاردهم مجلس شورای ملی نام‌برده برای رفع اختلاف شهرداری مکرر تظلم نموده و مکرر از وزارت کشور و هیئت‌های دولت و شهرداری‌های وقت در خواست شده به تظلم آقای نجم‌آبادی رسیدگی و این اختلاف را رفع نمایند علت این که شهرداری تهران تاکنون در اختلاف اقدام عملی ننموده چیست؟

ابوالفضل حاذقی

سؤال از وزارت کار

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

به طوری که شنیده‌ام باز وزارت کار در کارخانه‌ها و انتخابات کارگری به وسایل مختلف دسته‌بندی و اعمال نفوذ می‌کند هر چند که کارگران و زحمت‌کشان ایران کراراً ثابت کرده‌اند که هیچ گاه زیر بار این قبیل تشکیلات که مؤسسین آن کارفرمایان و متصدیان امور دولتی باشند نخواهند رفت و همچنین گذشته نشان داده است که مردم را در قبول و اختیار عقیده معاشی و اجتماعات حتماً باید آزاد گذاشت ولی معذالک متصدیان وزارت کار اصرار می‌ورزند تا خبط‌های گذشته تکرار و می‌خواهند مردم را با زور و فشار در اجتماعات و تشکیلاتی سوق دهند که مخلوق خود آنهاست.

تمنی دارم مقرر فرمایند به آقای وزیر کار یا معان آن وزارت اطلاع دهند تا هرچه زودتر برای توضیح و روشن کردن انتشارات بالا در مجلس شورای ملی حاضر شوند.

محمدرضا آشتیانی‌زاده

سؤال از جناب آقای وزیر دارایی و جناب آقای وزیر اقتصاد ملی

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

خواهش دارم به آقای وزیر دارایی و آقای وزیر اقتصاد ملی اطلاع دهند در مجلس شورای ملی حاضر شده و پاسخ سؤال ذیل را بدهند.

چون در قانون سازمان برنامه که از تصویب مجلس شورای ملی گذشت به هیچ‌وجه اجازه وضع اخذ مالیات و تجارت داده نشده خواهش دارم آقای وزیر دارایی در مجلس توضیح دهند به چه علت و به چه سبب علاوه بر حقوق و عوارض گمرکی از هر کیلو چایی که وارد کشور می‌شود اداره گمرک مبلغ ۳۰ ریال بدون مجوز قانونی دریافت و به سازمان برنامه پرداخت نموده و می‌نماید و نیز آقای وزیر اقتصاد دارایی ملی توضیح دهند به چه علت صدی پنجاه از کلیه واردات چایی کشور را منحصراً سازمان برنامه اختصاص داده و این عمل موجب کمیابی و ترقی چایی گردیده است.

با تقدیم احترامات

بهاءالدین کهبد

مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی

متمنی است مقرر فرمایید جناب آقای وزیر راه برای پاسخ سؤالات ذیل در مجلس حضور به هم رسانند.

۱- سال گذشته معهود و مقرر بودن سازمان برنامه دو میلیون تومان برای ساختمان راه چابهار کمک کند این کمک سازمان چه شد و به چه مصرف رسید.

۲- علت این که وزارت راه در بودجه سال جاری سهمی برای ساختمان و نگاه‌داری راه‌های بلوچستان منظور نکرده چه بوده است.

مهدی ارباب

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

شیدالله ارکانه

در چند سال قبل ظاهراً برای تشویق هنرهای زیبا و در معنی از نظر کمک مادی به مرحوم احمد دهقان دولت وقت به وسیله تصویب‌نامه شهرداری تهران را مجاز کرد که اولاً تئاتر تهران را که متعلق به آن مرحوم بود از عوارض شهری معاف کند و ثانیاً از صندوق شهر هر ماه مبلغ هنگفتی به عنوان مساعد (سوبسید) نیز به آن مرحوم بپردازد آیا هنوز معافیت تئاتر نام‌برده به قوت خود باقی است؟

آیا مبلغی که به عنوان کمک هر ماهه به آن مرحوم پرداخته می‌شد کماکان ادامه دارد؟ متنی دارم مقرر فرمایند به جناب آقای وزیر کشور اطلاع دهند برای پاسخ به سؤال فوق هرچه زودتر در مجلس حاضر شوند.

محمدرضا آشتیانی‌زاده

مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی

خواهش می‌کنم به اطلاع جناب آقای وزیر کار برسانند که برای پاسخ این سؤال در مجلس شورای ملی حاضر شوند.

دولت و وزارت کار تا به حال نسبت به به کار گماردن کارگران و کارمندان اداره چای که منحل شده است چه اقدامی کرده و تکلیف این عده که هنوز پس از چند ماه در خیابان‌های تهران سرگردانند چه می‌شود.

محمدعلی مسعودی

سؤال راجع به معامله پنبه از وزیر دارایی

مقام ریاست مجلس شورای ملی

چندی است که موضوع معامله پنبه با یک شرکت ایتالیایی بدون رعایت مقررات مزایده مورد بحث اغلب جراید ملی گردیده است و به طوری که خود این جانب تحقیق نموده‌ام و پس از رسیدگی و تخلفات جامعی که آقای همایونی رئیس بازرسی نخست‌وزیری در این موضوع کرده‌اند معلوم شده است که انجام این معامله و امضاء قرارداد پنبه با شرکت ایتالیایی موجب چندین میلیون خسارت گردیده است و با این که یکی از اعضاء محترم مجلس سنا و جراید ملی تذکرات مکرر در این باب داده‌اند معذلک متصدیان امور برای لغو قرارداد اقدامی نکرده و شرکت مزبور به جمع‌آوری و حمل پنبه کماکان مشغول است.

تمنی دارم مقرر فرمایند به جناب آقای وزیر دارایی اطلاع دهند تا هر چه زودتر برای جواب سؤال فوق در مجلس حاضر شوند.

محمدرضا آشتیانی‌زاده

ریاست محترم مجلس شورای ملی

خواهشمند است به جنابان آقایان وزیر دارایی و وزیر اقتصاد ملی ابلاغ فرمایند که برای پاسخ سؤال زیر در مجلس شورای ملی حضور به هم رسانند.

۱- آیا راست است که شخصی به نام کارل هوفر اهل و تبعه آلمان به عنوان نماینده اقتصادی ایران در آلمان انتخاب شده است.

۲- شایعاتی که درباره سازش یکی از متنفذین با این شخص برای حیف و میل اموال دولتی مخصوصاً در خارج ایران منعکس است تا چه حد صحت دارد و اساساً این شخص چه وظیفه‌ای دارد و چه معاملاتی به دست او انجام گرفته است.

۳- سی و هفت‌هزار پیوند که چندی پیش به این شخص پرداخت شده از چه بابت بوده و چه شخص ذی‌نفوذی در این کار دخالت داشته است.

۴- در این خصوص آیا پرونده اتهامی در ادارات دولتی ایران وجود دارد علت عدم تعقیب قضیه و عدم ارجاع آن به مراجع صلاحیت‌دار چه بوده است.

پیراسته

ریاست محترم مجلس شورای ملی

توقع دارم مقرر فرمایند جناب آقای وزیر کشور برای جواب پرسش ذیل هر چه زودتر در مجلس حاضر شوند.

شب دوشنبه ۱۵/۸/۲۹ فرزند مرحوم آیت‌الله خالصی به آستان قدس رضوی مشرف شده مشاهده می‌نماید که مأمورین دارالتولیه با کمال بی‌شرمی مشغول نبش قبر پدر بزرگوارش می‌باشند در مقابل اخذ مبلغ (۱۲۰۰۰) ریال البته شکایاتی به مقام تولیت استان قدس و نخست‌وزیری و وزارت دادگستری و دادستان دیوان کیفر شده است اخیراً از طرف حجج اسلام اعتاب مقدسه مخصوصاً کاظمین تلگرافاتی مبنی بر اظهار تنفر از این عمل شرم‌آور و تقاضای مجازات مرتکبین شده است آیا دولت اقدامی که منجر به مجازات مرتکبین و آمرین و مسببین است تا به حال نموده یا نه.

حائری‌زاده

اخبار مجلس

ریاست محترم مجلس شورای ملی

طرح قانونی دایر به اصلاح دو ماده از قانون تشکیل شهرداری‌ها و انجمن شهرها و قصبات مصوب ۴ امرداد ۱۳۲۸ که در جلسه روز شنبه شش آبان ۱۳۲۹ به تصویب مجلس سنا رسیده است منضماً ارسال می‌شود و ممتنی است در اولین موقع امکان جزو دستور قرار داده شود که موقع عمل فوت نشود.

رئیس مجلس سنا- سید حسن تقی‌زاده

طرح قانونی دایر به اصلاح دو ماده

از قانون تشکیل شهرداری‌ها و انجمن شهرها و قصبات

ماده واحده- مواد ۱۵ و ۲۹ قانون مصوب کمیسیون کشور مجلس شورای ملی مورخ چهارم مرداد ۲۸ به قرار زیر اصلاح می‌گردد.

ماده ۱۵- دادن رأی مخفی است و همین که رأی‌دهنده به اتاق انجمن یا شعبه وارد و واجد شرایط بودن او به دادن رأی تشخیص داده شد باید رأی خود را با نهایت آزادی شخصاً روی یک برگ از اوراقی که برای این کار تهیه شده و در انجمن به او تسلیم می‌شود بنویسد و در حضور انجمن در صندوق انداخته خارج شود.

شناسنامه رأی‌دهنده پس از ثبت در دفتر انجمن مهر و تسلیم می‌گردد.

ماده ۲۹ انجمن شهر با رأی مخفی یک نفر از بین خود در مرتبه اول با اکثریت تام و در صورتی که در نوبت اول اکثریت تام حاصل نشود در مرتبه دوم با اکثریت نسبی برای ریاست شهرداری به مدت دو سال انتخاب و به وسیله فرماندار به وزارت کشور معرفی می‌نماید.

تبصره‌های این ماده به قوت خود باقی است.

طرح قانونی مذکور در فوق در جلسه روز شنبه ۶ آبان ۳۲۹ به تصویب مجلس سنا رسیده است.

رئیس مجلس سنا- سید حسن تقی‌زاده

ساعت ۱۱ صبح دیروز کمیسیون کار به ریاست آقای دکتر هدایتی با حضور آقای خوانساری معاون وزارت کار تشکیل لایحه قانون مطرح شد و تا ماده ۱۴ آن با اصلاحاتی تصویب و شور در بقیه مواد جلسه بعد موکول گردید.

انتصابات و احکام

در وزارت کشور

شماره ۲۴۰۴۰/۷۳۰۹۲ ۳/۹/۲۹

آقای غلامرضا گودرزی بازرس وزارتی از تاریخ صدور این حکم با پایه ۹ و ۴۹۰۰ ریال حقوق و ۱۴۷۰ ریال فوق‌العاده اشتغال خارج از مرکز به سمت کفالت فرمانداری شهرستان قم منتقل و منصوب می‌شوید ابلاغ فرمانداری پس از انجام تشریفات مقرر صادر خواهد شد هزینه سفر و فوق‌العاده انتقال شما پس از تصویب بودجه و تأمین اعتبار طبق مقررات قابل پرداخت است. ضمناً از تاریخ ورود به محل مأموریت مادام که در آنجا توقف دارید ماهیانه مبلغ دوهزار ریال به عنوان هزینه سفر درباره شما برقرار و پرداخت خواهد شد.

وزیر کشور

شماره ۲۳۳۸۹/۷۱۳۴۷ ۳۰/۸/۳۲۹

آقای موسی اروند کارمند منتقل از اداره کل آمار و ثبت احوال از تاریخ اول آذرماه ۲۹ با پایه ۷/۲۹۶۰ ریال حقوق و ۱۴۸۰ ریال فوق‌العاده اشتغال خارج از مرکز و ۵۲۹ ریال فوق‌العاده بدی آب و هوا به سمت کفالت فرمانداری دشت گرگان منتقل و منصوب می‌شوید هزینه سفر و فوق‌العاده انتقال شما پس از تصویب بودجه و تأمین اعتبار طبق مقررات پرداخت خواهد شد.

از طرف وزیر کشور

شماره ۲۷۰۸۵-۱۴۵۵۴ ۲۸/۸/۲۹

آقای ابراهیم فاتحی

سردفتر ازدواج و طلاق سابق فردوس

نظر به این که محاکمه انتظامی شما منتهی به صدور حکم قطعی به ۲ ماه انفصال از تصدی دفاتر ازدواج و طلاق بوده که درباره شما اجرا شده به موجب این ابلاغ رفع تعلیق شما را اعلام می‌دارد.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۰۹۵/۱۴۵۶۳ ۲۸/۸/۲۹

آقای اسدالله توحیدی

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج قریه اوغاز قوچان منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۱۴۷۳۰/۲۷۰۹۳ ۲۸/۸/۲۹

آقای میرجمیل قرشی

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج و طلاق دهستان ویزنه و لمرحومه گرگاانرود منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۰۷۷/۱۴۷۹۸ ۲۸/۸/۲۹

آقای مهدی سعیدی

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج قریه تخمار جاپلق منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۶۷۸۹/۱۵۰۶۳ ۲۵/۸/۲۹

آقای سید مهدی حائری

سردفتر اسناد رسمی بروجن اصفهان

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج بروجن منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۶۸۷۵-۱۴۶۰۵ ۲۵/۸/۲۹

آقای حسین دولت‌آبادی‌زاده

سردفتر اسناد رسمی و ازدواج و گواهی صحت امضاء اصفهان

به موجب این ابلاغ استعفای شما از تصدی دفاتر اسناد رسمی ازدواج و گواهی صحت امضا پذیرفته می‌شود.

وزیر دادگستری

شماره ۱۵۰۲۵/۲۶۰۹۴ ۲۴/۸/۲۹

آقای حسن اوحدی همدانی

دفتریار درجه اول تهران

به موجب این حکم به سمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم قصبه فیروزکوه منصوب می‌شوند طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۱۵۰۲۷/۲۶۰۹۸ ۲۴/۸/۲۹

آقای حسن اوحدی همدانی

سردفتر اسناد رسمی فیروزکوه

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج قصه فیروزکوه منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۰۹۹/۱۵۰۶۴ ۲۸/۸/۲۹

آقای محمد شیخ‌الاسلامی

به موجب این حکم به سمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم شاهپور منصوب می‌شوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۰۸۹/۱۴۶۱۱ ۲۸/۸/۲۹

آقای صدر کرمانی

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج جوشقان و حومه میمه منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۰۷۵/۱۴۷۹۷ ۲۸/۸/۲۹

آقای سید ذبیح‌الله کلیم

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج قریه قاقان چاپلق منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۷۲۳/۱۵۵۵۳ ۲/۹/۲۹

آقای ابوالقاسم نجم‌آبادی

سردفتر اسناد رسمی شماره ۵۰ تهران

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج شهر تهران منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۱۵۰۶۶/۲۷۰۱۷ ۲۸/۸/۲۹

آقای محمد همایونی

دفتریار اصفهان

به موجب این حکم به سمت سردفتری اسناد رسمی درجه دوم شهر اصفهان منصوب می‌شوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید.

وزارت دادگستری

شماره ۲۶۹۱۲/۱۴۸۳۹ ۲۷/۸/۲۹

آقای عبدالغنی حایری

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج شهر کاشان منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۱۴۳۶۹/۲۷۰۰۹ ۲۷/۸/۲۹

آقای سید محمد بهبهانی

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج محسن آباد بخش ۲ تهران منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۰۴۴/۱۵۵۴۵ ۲/۹/۲۹

آقای حسن مدرس‌زاده تهرانی

سردفتر ازدواج تهران

به موجب این ابلاغ به سردفتری طلاق تهران منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۸۶۷/۱۵۴۰۴ ۴/۹/۲۹

آقای شافعی اسنوی قشمی

سردفتر ازدواج جزیره قشم

به موجب این ابلاغ به سردفتری طلاق قشم منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۸۵۷/۱۵۳۷۳ ۴/۹/۲۹

آقای نصرالله آموزگار

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج و طلاق قریه یار عزیز حومه تکاب مراغه منصوب می‌شوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۹۳۷/۱۵۵۴۹ ۵/۹/۲۹

آقای سید هدایت‌الله هاشمی سردفتر ازدواج و طلاق دهستان فولادلو اردبیل

به موجب این ابلاغ محل رسمیت دفاتر شما به شهر اردبیل تبدیل می‌شود طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید.

وزیر دادگستری

شماره ۲۷۹۴۵/۱۵۱۳۳ ۵/۹/۲۹

آقای سید ابوالقاسم فاطمی

به موجب این ابلاغ به سردفتری ازدواج قریه خفر حومه و سمیرم علیاء شهرضا منصوب می‌شوید.

وزیر دادگستری