مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۲۹ نشست ۶۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۲۹ نشست ۶۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل متن قوانین – تصویبنامه‌ها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا

اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آیین‌نامه‌ها – بخشنامه‌ها - آگهی‌های رسمی و قانونی سوالات

سال ششم – شماره ۱۶۴۰

روزنامه یومیه - مدیر: سیدمحمد هاشمی

شنبه ۱۵ مهر ماه ۱۳۲۹

دوره شانزدهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۶۳

صورت مشروح مجلس مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۴ مهر ماه ۱۳۲۹

فهرست مطالب:

۱-مذاکرات درباره صورت مجلس گذشته و تصویب آن

۲-ورود در شور مواد و مذاکرات نمایندگان

۳-قرائت پیشنهادها در ماده اول

۴-نطق قبل از دستور چند نفر از آقایان نمایندگان

۵-ختم جلسه

مجلس ساعت ده و پانزده دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل شد.

۱-مذاکره درباره صورت مجلس گذشته و تصویب آن‏

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان: احمد بهادری- فتح‌علی افشار- دکتر راجی- طباطبایی غائبین بی‌اجازه- آقایان: محمودی- صفوی. زنگنه. دولت‌آبادی. برومند. خسرو قشقایی امینی. ناظرزاده. تولیت. حسن اکبر. شهاب خسروانی. اقبال. قرشی. ثقةالاسلامی. عماد تربتی. محسن طاهری. سالار بهزادی. حاذقی غضنفری. نبوی. پیراسته. محمد ذوالفقاری. امیر افشاری. سلطانی. رستم گیو. دکتر شایگان. جواد مسعودی. ناصر ذوالفقاری‏

رئیس- صورت مجلس روز پنجشنبه حاضر شده است آقای فقیه‌زاده اعتراضی دارید بفرمایید.

فقیه‌زاده- بنده در روز پنجشنبه عرض کرده بودم که طبق ماده ۳۶ و ۱۶۸ و ۱۶۹ تذکری دارم در صورت مجلس فقط نوشته شده طبق ماده ۳۶.

رئیس- اصلاح می‌شود آقای عامری‏

عامری- بنده خواستم عرض کنم که در این صورت جلسه یک اشتباهی شده که تقاضا می‌کنم از هیئت رئیسه که آن را رفع بکنند آقای صدری در آن جلسه بنا بود صحبتی بکنند و پنج دقیقه از وقت‌شان را دادند؛ آقای صدرزاده آن وقت در ضمن صحبت ایشان پیشنهادی شد آقایان اقلیت نظرشان این بود که وسط نطق کسی نمی‌شود رأی گرفت و به نظر بنده این نظر صحیح بوده است بعداً نسبت به آقای نریمان دو بار اخطار شد به نظر بنده آن اخطارها هم مطابق نظامنامه موردی نداشته چون باید اول سه بار تذکر بدهند و بعد اخطار بکنند ولی این قسمت هم رعایت نشده و بنابراین توبیخ نسبت به آقای نریمان و آقای مکی بی‌مورد بوده است و باید اصلاح شود.

رئیس- من خودم رسیدگی می‌کنم و اصلاح می‌کنم. دیگر نظری نیست؟

آقای حائری‌زاده- فرمایشی داشتید؟

حائری‌زاده- نظر بنده را آقای عامری فرمودند.

رئیس- آقای فولادوند

قاسم فولادند- ضمن بیاناتی که بنده در جلسه قبل به عرض مجلس برسانم جناب آقای دکتر علوی جمله‌ای به بنده متذکر شدند که خواستم تذکر بدهم منظور بنده از صدی هشتاد این اشخاص مردم شریفی هستند.

عرب‌شیبانی- خوب بود اسم آقای حشمتی و آقای علم و آقای خزیمه علم هم که از اشخاص شریف و لایق و پاک‌دامن هستند برده می‌شد.

رئیس- دیگر اعتراضی به صورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه پنجشنبه تصویب شد در جلسه پیش به کفایت مذاکرات می‌خواستیم رأی بگیریم اکثریت نبود آقای کشاورزصدر پیشنهادی کرده بودند که مخالف و موافق صحبت کردند و حالا باید رأی گرفت آقایانی که با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد حالا باید رأی بگیریم به شور در مواد

آزاد- اجازه بفرمایید نوبت‌های نطق قبل از

دستور چطور شد؟

۲-ورود در شور و مواد و مذاکرات نمایندگان‏

رئیس -چون به دستور وارد شدیم آقایانی که اجازه خواسته‌اند قبل از این که جلسه ختم شود سه ربع به آخر مانده به آنها اجازه داده می‌شود. حالا رأی گرفته می‌شود به ورود در شور مواد آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده اول مطرح است (اردلان- بنده اجازه خواستم) بفرمایید.

اردلان- بنده از مقام ریاست کسب اجازه کردم که فقط یک دقیقه یک عرضی بکنم و بعد به ماده اول بپردازم تصور می‌کنم که همه آقایان از حسن انتخابی که در مورد انتخاب آقای انتظام به عمل آمده است مسرور شده‌اند و این انتخاب باعث کمال خوش‌وقتی همه نمایندگان است (شوشتری و همه ایرانیان) و بنده این انتخاب را به خود آقای انتظام و همه ایرانی‌ها تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم که در این راه مقدسی که مجمع ملل متحد می‌رود که حفظ صلح جهانی را بکند موفق و کامیاب خواهد شد (دکتر هدایتی- ولی دولت‌های عربی مخالف بودند) جناب آقای پناهی این موضوع را به بنده فرمودند که در اولین فرصت آن را به عرض مجلس شورای ملی برسانم و خیلی خوش‌وقتم که توصیه آقای پناهی هم انجام شد (شوشتری- تشکر می‌کنم از رأیی که داده‌اند) حالا بنده می‌پردازم به مطلبی که امروز مطرح است به عقیده بنده این لایحه‌ای که امروز جزو دستور است و به مجلس شورای ملی تقدیم شده با عجله و شتابزدگی تهیه شده و اگر قدری فرصت حاصل شده بود لایحه بهتر از این به مجلس تقدیم می‌شد بنده یک مطلبی در نظرم هست و آن این است که در هیچ کجای روی زمین هیچ مملکتی نیست که شش ماه از سالش بگذرد بودجه مملکتی‌اش دو ماه جزو دستور باشد و به مطلب دیگری بپردازد (صحیح است) بنده عقیده‌ام این است که اگر ما بودجه را مطرح می‌کردیم کمیسیون محترم قوانین دادگستری وقت کافی داشت و این لایحه را مطالعه می‌کرد و با دقت کافی با یک صورت دنیاپسندی به مجلس تقدیم می‌کرد من از جناب آقای عامری استدعا می‌کنم توجه فرمایند کلیه آقایانی که اسم نوشته‌اند و در این لایحه صحبت فرمودند و مخصوصاً آقایانی که به نام موافق هم صحبت فرموده‌اند آنچه بیان فرمودند مبنی بر مخالفت بود فقط و فقط مخبر محترم کمیسیون محترم دادگستری را متوجه می‌کنم که نظر نمایندگان کاملاً مخالف این لایحه است بنده نسبت به ماده اول عرایض خودم را عرض می‌کنم و استدعا می‌کنم توجه بفرمایند البته آقایان محترم این لایحه را مطالعه فرموده‌اند ولی چون ممکن است در خاطرشان نمانده باشد بنده به طور مختصر عرض می‌کنم که این ماده اول چیست؟ ماده اول این است که به موجب تصمیم دولت برای هر وزارتخانه‌ای پنج نفر از کارمندان همان وزارتخانه معین می‌شوند و اینها می‌آیند مستخدمین وزارتخانه را اول به دو قسمت تقسیم می‌کنند آنها را که لازم دارند سر کار می‌گذارند و آنهایی را که لازم ندارند آنها هم به دو قسمت تقسیم می‌کنند. یک قسمت‌شان را به کلی اخراج می‌کنند یعنی اگر کسی ۲۸ سال یا ۲۹ سال در یک وزارتخانه‌ای خدمت کرده باشد، این پنج نفر مطابق این لایحه قادر خواهد بود بدون حضور آنها، بدون رسیدگی آنها را اخراج بکنند و بگویند شما لازم نیستید و کسور بازنشستگی را به آنها پس می‌دهد و عده‌ای را هم نگه می‌دارد تا کارهای جدیدی به آنها رجوع شود و این همان اشکالاتی را به وجود خواهد آورد که امروز موجب شده است و به نظر بنده صلاح نیست و ما اگر در این خصوص فکر بکنیم یک راه بهتری می‌توانیم پیدا بکنیم چنانچه بنده خودم معتقد هستم که برای تخلفات مستخدمین دولت ما در حال حاضر قوانین موجود کافی داریم (صحیح است) و احتیاجی به قوانین جدید نداریم (صحیح است) این تخلفات دو قسمت می‌شود یا این تخلفات اداری است که قانون استخدام کشوری صریح تکلیف مستخدمین را تعیین کرده (صحیح است) و یا این تخلفات از حدود تخلفات اداری تجاوز می‌کند آن وقت هم دیوان کیفر هست، محاکم دیگر هست ما قوانین کافی موجود داریم و به هیچ‌وجه احتیاجی به این ماده اول نداریم. بنابراین این ماده اول یک ماده زایدی است و جز مزاحمت مأمورین دولت و دلسردی آنها در کار برای مملکت هیچ نفعی و نتیجه‌ای ندارد به اضافه بنده گمان نمی‌کنم که اشخاصی هم پیدا بشوند و بیایند این مسئولیت را قبول بکنند پنج نفر در یک وزارتخانه یک عده‌ای را بدون محاکمه و رسیدگی بیرون کنند. این صحیح نیست به عقیده من. حالا چه راهی به نظر می‌رسد؟ به نظر بنده راهش این است که به جای این ماده اول بیاییم دولت را مکلف کنیم که آنچه تخلفات اداری و دیوان کیفری نسبت به مستخدمین دولت را که الان پرونده‌هایش موجود است، آنها را تعقیب بکند (صحیح است) عجالتاً این خودش یک مرحله بسیار بزرگی است. بنده تحقیق کردم، آقایان نمایندگان نه هزار پرونده‏ کارمندان دولت در دیوان کیفر الان موجود است که بلاتکلیف مانده است (آزاد- بیست و چهار هزار است) آقای بگانی که بنده از ایشان جویا شدم به خود بنده فرمودند ۹ هزار تا است و بنده عین فرمایش ایشان را نقل می‌کنم (فقیه‌زاده- این غیر از پرونده‌هایی است که به ولایات فرستانده‌اند) حالا گذشته از پرونده‌هایی که باید حتماً به دیوان کیفر فرستاده بشود مثل آن پرونده‌هایی که کارمندان دولت کمک کردند به قاچاق‌های خوزستان و اینها بدبختانه گرد و خاک می‌خورند به نظر من آقایان نمایندگان تمام این قوانین که به مجلس می‌آید و در مملکت تشنج ایجاد می‌کند حاکی از ضعف دستگاه دادگستری است (صحیح است) و اگر ما یک قدم ثابتی برداریم و جداً بایستیم و این دستگاه قضاییمان را اصلاح بکنیم نه ژاندارم می‌تواند تعدی در کردستان بکند، نه قاچاق در خوزستان می‌شود و نه در هیچ کجای مملکت هیچ سوء‌اداره‌ای می‌شود؛ بدبختانه ما اصل قضیه را ول کرده‌ایم و دنبال فرع می‌گردیم. بنابراین بنده نظرم این است که به جای این ماده اول دولت را مکلف بکنیم پرونده‌های موجود را تعقیب بکند. این پرونده‌هایی که الان موجود است و تعقیب نمی‌شود باعث تجری عده زیادی از مستخدمین شده است (صحیح است) می‌گویید که خوب این شخص آمد اختلاس کرد و الان ۵ سال است پرونده‌اش دارد گرد و خاک می‌خورد و آن شخص هم با پولش در بازار معامله می‌کند. بنده از آقای بکانی سؤال کردم که علت این که شما ۹ هزار پرونده را راکد گذاشته‌اید چیست؟ گفت ما دو شعبه در دیوان کیفر بیش‌تر نداریم و نمی‌رسیم به این که این پرونده‌ها را رسیدگی کنیم و هر چه به وزارت دادگستری هم می‌نویسیم توجه نمی‌شود حالا ما می‌توانیم در ضمن این که انشاء‌الله وقتی از این کار هر چه زودتر خلاص شدیم به کار بودجه بپردازیم و اگر لازم باشد وزیر دادگستری جزو بودجه وزارت دادگستری چند شعبه هم برای دیوان کیفر بخواهد و ما هم محلش را تأمین می‌کنیم تا این موضوع پرونده‌ها تمام بشود و ما هم ببینیم که اشخاصی که اختلاس می‌کنند و برخلاف قوانین مملکتی اقدام می‌کنند تعقیب می‌شوند، این خودش یک قدم بسیار مهمی است خلاصه این که دیوان کیفر با حضور خود کارمندان رسیدگی می‌کند و به خود آنها هم حق دفاع می‌دهد و دیگر جای حرف باقی نمی‌ماند، امروز چیزی که باقی مانده برای عده‌ای از اشخاصی که در بند (ج) به حق گذاشته شده‌اند این است که می‌گویند بدون حضور ما رسیدگی شده و این را پیراهن عثمان کرده‌اند در صورتی که دیوان کیفر با حضور خود کارمندان رسیدگی می‌کند و جای حرفی باقی نمی‌ماند این است که بنده به جای ماده اول پیشنهادی در این خصوص تهیه کرده‌ام که قرائت می‌کنم و بعد هم تقدیم مقام ریاست می‌کنم. پیشنهاد بنده این است: بنده پیشنهاد می‌کنم ماده اول به شرح زیر اصلاح شود: دولت مکلف است بلادرنگ کلیه پرونده‌های کارمندانی که مرتکب ارتشاء شده و یا تخلفات قانونی دیگری نموده‌اند که از حدود صلاحیت دادگاه‌های اداری خارج است جهت رسیدگی و تعیین تکلیف قطعی به دیوان کیفر ارسال دارد و دیوان کیفر نیز مکلف است که در ظرف شش ماه به این قبیل پرونده‌ها و سایر پرونده‌هایی که قبلاً بلااقدام مانده است رسیدگی نموده و تکلیف قطعی هر یک را معلوم نماید و چنانچه شعب دیوان کیفر کافی برای پرونده‌های موجود نیست وزارت دادگستری چند شعبه دیگر ایجاد نماید که در ظرف مدت شش ماه تکلیف کلیه این قبیل پرونده‌ها معلوم شده باشد این یک قدم مؤثری است و تکلیف ماده اول و ماده دوم را تعیین می‌کند اما ماده سوم هم وقتی که طرح شد بنده راجع به آن عرایض خودم را عرض می‌کنم و پیشنهاد خودم را هم تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس- آقای مخبر.

مخبر (آقای رضوی)- بنده در جلسه اسبق اینجا مختصری در پیرامون این قانون توضیح دادم ولی به فکر این که در ضمن گفتگوها و مذاکراتی که تتمه‌اش را به عرض برسانم یک مقدار از مطالب لازم گفته نشد و به این جهت که این موضوع بر ایشان تاریک ماند که از چه جهت این موضوع به این کیفیت مورد توجه کمیسیون قرار گرفت. الان آقایان در این دو سه روزه گوش دادند به سخنرانی‌های کلیه آقایان و فرمایشی که فرمودند و درست توجه کردند که دو دسته افراطی و تفریطی در طرفین قضیه اظهار نظر می‌کنند (شوشتری- آقا در غیاب وزیر دادگستری می‌شود مطرح کرد) بله آقا طرح نمی‌شود قانون اشکالی ندارم غرضم این است که یک دسته از آقایان می‌گویند هیئتی که تعیین شده به موجب همین قانونی که در دست‌شان است اینها دارای صلاحیت برای انواع کارهایی که در خود قانون نوشته نشده باشد از ظاهرش استفاده شود یا از تعبیر و تفسیرش و از این بابت هم هر چه گفته‌اند قابل استفاده بوده یک دسته دیگر از آقایان که آقایان اردلان هم جزو آنها بودند عقیده دارند که اساساً هر محکمه اختصاصی بدون حضور شخص متهم یا کسی که باید اسنادش رسیدگی شود هر گونه حکمی بدهد از صلاحیتش خارج است و قابل اجرا نیست آن وقت کمیسیون در عین حال که هنوز نتوانسته بود نظریه همه آقایان را بگیرد این بود که اگر ما در پیشنهاد نظریه‌ای که می‌دهیم اگر کاری بکنیم که از حدود جریان عادی و آنچه متکی به قوانین موضوعه هست و در حال حاضر هم امکان استفاده از این طریق در سایر قوانین و سایر موارد موجود است منحرف نشویم این بهترین راهی است که یک کمیسیون یک راه تازه‌ای یک مطلب جدیدی از برای اجرا یا معطل گذاشتن قانون پیشنهاد نکرده باشد بهترین کیفیت گذشتن قانون به همین طریقی است که اساسنامه‌های مجلس از اول مشروطیت الا حال پیش‌بینی کرده‌اند آنها در نظر گرفته‌اند که یک قانونی را اول دولت تقدیم می‌کند این می‌رود به کمیسیون یک عده ۱۸ نفری یا کم‌تر به آن رسیدگی می‌کنند زمینه‌ای تهیه می‌کنند و تقدیم مجلس می‌کنند بعد از این که در مجلس مطرح شد البته عده بیش‌تر و در محضر آقایان بیش‌تری مطلب مجدداً طرح می‌شود و نظریات آقایان طبق یک زمینه‌ای که در اختیار آنها گذاشته می‌شود معلوم می‌شود اگر دقت بفرمایند در ضمن این گفتگوها الان نظریات فرد فرد آقایان خیلی بیش‌تر از روز اولی است که قانون را آوردند در مجلس مطرح کردند آن وقت در نتیجه این کارها یک راهی در پیش داریم و او این است که آقایان نظریه گرفته و فکری برایشان آمده است معمولاً در شور اول می‌توانند آن را پیشنهاد کنند این پیشنهادات تمام دسته می‌شود وارد می‌شود در شور یک مطالعاتی خود آقایان افراد کمیسیون دارند و هم مطالعاتی که خود آقایان کرده‌اند می‌شود یک رویه‌ای اصلح به حال مملکت و ملت باشد در نظر بگیرید لایحه را می‌آورند به مجلس این قضیه امتحان شده که هر وقت مجلس شورای ملی از این رویه منحرف شده رسیدگی لوایح را به همین طرز انجام نداده‌اند همیشه طبعاً یک نواقص در قوانین موجود خواهد ماند برای خاطر این که رسیدگی محدود خیلی تفاوت خواهد داشت تا با جلب نظر عده بیشتری که همه اهل مطالعه باشند به این مناسبت بنده تصور می‌کنم که با این مقدمه بهترین راه همین است و حتی پیشنهادی هم آقای اردلان دادند در موقع خودش که شروع می‌شود به دادن پیشنهادات داده شود و این پیشنهادها دسته می‌شود آن وقت درب کمیسیون دادگستری هم که باز است هر کدام از آقایان هم که می‌خواهند توضیح بیش‌تری بدهند تشریف می‌آورند می‌دهند تا با نظریه خود آقایان یک قانون بهتری تهیه شود اما یک نکته دیگر برای توجه آقایانی که بخواهند راجع به دیوان کیفر پیشنهاداتی بدهند اخیراً اگر نظر مبارک آقایان باشد یک لایحه‌ای وزارت دادگستری آورد در مجلس شورای ملی مطرح شد گویا تصویب هم شد (صحیح است) اختیارات دیوان کیفری را محدودتر کرد و قرار شد که اینها یک حد معینی از جرم‌های اختصاصی کارمندان را رسیدگی کنند و مابقی را اختیار دادند که در شهرستان‌ها از طریق دادگاه‌های عادی در دادگستری رسیدگی شود البته این طریق خیلی بهتر بود برای خاطر این که یکی از علل تمرکز ۹ هزار یا ۱۰ هزار پرونده یا کم‌تر یا بیش‌تر همین است که تمام این پرونده‌ها از هر شهر و شهرستان‏ می‌آمد به مرکز و همین طور که فرمودند دوسیه هم بیش‌تر می‌شود و مجال رسیدگی نمی‌شود ولی نمی‌دانم این قانون به دادگستری ابلاغ شده یا نه اگر این موضوع عملی بشود مجال رسیدگی بیش‌تر خواهد شد و پرونده‌ها در محاکم عادی به کیفیتی که در قانون پیش‌بینی شده رسیدگی خواهد شد این را برای راهنمایی عرض کردم، اگر آقایان پیشنهاداتی برای رسیدگی کارهای دیوان کیفر داشته باشند بدون این که شعب را زیادتر کرد رسیدگی خواهد شد (شوشتری- آقا ولایات وسیله ندارند قاضی هم ندارند)

رئیس- آقای فولادوند بفرمایید.

غلام‌رضا فولادوند- در یکی از جلسات اسبق راجع به قانون سابق و عملیات هیئت تصفیه صحبت کردم خواستم راجع به ماده اول توضیحاتی به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم مقام ریاست اخطار فرمودند که مواد مطرح نیست علیهذا بنده عرایضم را برای روزی که مواد مطرح می‌شود گذاشتم و امروز آن روز است که جریان را عرض خواهم کرد عرض کرده بودم که قانونی که سابق وضع شد برای جلوگیری از این وضعیتی که آقایان ملاحظه می‌فرمایند در ادارات حکم‌فرما است بود بنا به اراده اعلیحضرت همایونی که همیشه شایق به اصلاح وضعیت مملکت و مخصوصاً ادارات هستند این قانون را دولت آقای ساعد به مجلس پیشنهاد کرد و بنده یکی از نمایندگان کمیسیون دادگستری یعنی اعضای کمیسیون دادگستری بودم و نماینده مجلس این آرزو را همیشه داشته‌ام و حالا هم که دارم که خدا کند یک روز ادارات اصلاح شود لازم است به طور مقدمه یک جریانی را از وضعیت خودم عرض کنم بنده وقتی که قاضی شدم و مقرر شد که وارد دادگستری شوم از بس از یک عده مأمور دولت صدمه دیده بودم سعی کردم که قاضی جزایی بشوم و مخصوصاً در دیوان کیفر وارد شوم و تا ممکن است مأمورین خاطی را بنده هم وسیله شوم که مجازات شوند برای این که همیشه آسایش مردم را می‌خواستم بعضی از آقایان می‌فرمایند این قانون برخلاف اصل بوده و برای یک نفع بزرگ‌تر برای این که یک روزی این مملکت به انقلاب کشیده نشود این قانون را وضع کردیم که اگر خدا بخواهد این مردم پابرهنه و فقیر که در بیابان‌ها گرفتار مأمورین هستند تا اندازه‌ای آسایش پیدا کنند تا بتوانند وسایل راحتی مردم شهری خودشان را فراهم کنند این قانون را تصویب کردیم و بنده هم یکی از آن عده بودم و با کمال شجاعت عرض می‌کنم که من به این قانون معتقد بودم و رأی هم دادم بعضی از رفقا ممکن است بفرمایند رأی ندادیم اما متأسفانه این موضوع تیغ دادن در کف زنگی مست شد ما قانون را خوب تهیه کردیم بعد اجرا کردند غرض به کار بردند (صحیح است) از راه وطن‌پرستی خارج شدند می‌خواستند یک جماعت دزد را خارج کنند آمدند یک شله‌قلم‌کار درست کردند که آقای دکتر مصدق‌السلطنه هم می‌فرمایند ۱۵ درصدش اشتباه است (دکتر بقایی- کدام قانون هست که ۱۵ درصدش اشتباه و تبعیض تویش نباشد آقای فولادوند یک نمونه بگویید) می‌خواهم این را عرض کنم که بند ج را کنار بگذارید یعنی وقتی هیئتی یک رسیدگی خیلی مقدماتی و خیلی عادی می‌کند باید یک چنان کسی را مشمول بند ج بکند که تمام مردم بگویند بله آقا واقعاً این شخص هر جا رفته کثافت‌کاری کرده هر جا رفته خیانت به مملکت کرده این مرد راستی یک قدم به صلاح وطنش برنداشته نه این طوری که عمل کرده‌اند من ایمان دارم من اطمینان دارم من قسم می‌خورم که در این قانون اینها متأسفانه سوء‌نظر به خرج داده‌اند و به ضرر مملکت اقدام کرده‌اند عرض کنم ماده اول می‌گوید به دولت اختیار داده می‌شود که هیئتی مرکب از ۷ نفر اشخاص بصیر و مورد اعتماد تعیین نمایند اولاً اختیار به دولت داده نه به رئیس‌الوزرا من نمی‌خواهم به اعضای سابق توهین بکنم چون من افراد خوبی را هم در آنجا سراغ دارم بصیر یعنی چه؟ بنده به عقیده بعضی ممکن است قوانین عدلیه را بدانم به بنده بفرمایید پل بساز بسیار خوب بنده که بصیر در پل‌سازی نیستم یک کسی بصیر در حال مستخدم است که لااقل مستخدم باشد آقای شاهرودی که یک عمر تاجر بوده ممکن است تاجر خوبی باشد ممکن است مرد بسیار خوبی باشد (ارباب مهدی- تاجر خوبی نبود) مالک بود ممکن است مالک خوبی باشد ممکن است آدم خوبی هم باشد ولی بصیر به حال مستخدم نیست پس از یک تخلف اولش دوم آقا من قاضی عدلیه هستم وکلای عدلیه پای میز من می‌آیند به من تعظیم می‌کنند به من کرنش

می‌کنند از من خواهش می‌کنند آن وقت وکیل دادگستری را تعیین می‌فرمایند که قاضی را تصفیه بکند آقای دکتر هومن وکیل دادگستری است نبایستی اختیار قضات عدلیه را به دست وکلای دادگستری داد من هم الان وکالت دادگستری می‌کنم امیدوارم در تمام عمر هم استخدام دولت را نپذیرم چون من هم قبل از این که وکیل بشوم هفت هشت ماه کنار رفتم آن وقت وزیر دادگستری آقای عامری بود به بنده نوشتند جواب دادم که نمی‌آیم و حالا هم کنار رفته‌ام ولی من وکیل دادگستری نباید جزو هیئت تصفیه قضات باشم (صحیح است) پس این دو علت‏ از یک شق اول ماده اول که به نظر بنده رسیده و الا تخلفات لا تعد و لا تحصی است حالا چرا آقای دکتر هومن تعیین شدند بنده دفتر رسیدگی هیئت تصفیه را خواستم در کمیسیون مجلس شورای ملی خواندیم یک یادداشت‌هایی بنده تهیه کردم و بعضی از رفقا به بنده گفتند که تو چرا این قدر به این دفتر نگاه می‌کنی گفتم آقا من قاضی بودم من عادت به خواندن پرونده دارم من از بای بسم‌الله تا تای تمت عادت کرده‌ام دوسیه را بخوانم در جلسه ۱۱ بهمن ۲۸ پرونده جناب آقای منصورالملک مطرح می‌شود در آنجا می‌گویند پرونده منصور مطرح دکتر سجادی گلشاییان شاهرخ او را مشمول بند ج لطفی و شاهرودی بند الف (یکی از نمایندگان- کی آقا؟) پرونده منصورالملک جناب آقای منصورالملک که مطرح شده در جلسه ۱۱ بهمن ۲۸ بنده مطابق دفتر حرف می‌زنم دفتر حاضر است آقایان ملاحظه کنید می‌نویسد که آقای دکتر سجادی گلشاییان شاهرخ او را مشمول بند ج لطفی و شاهرخ بند الف او را دانسته آقای امامی هم می‌فرمایند من امروز نمی‌توانم اظهار نظر کنم می‌روم تحقیق بیش‌تر می‌کنم در جلسه بعد می‌گویند من هم ایشان را مشمول بند الف دانستم پس از شش نفر سه تا می‌شود بند الف سه تا می‌شود بند ج البته من خودم با آقای منصورالملک احترام می‌کنم من منظورم تخلف آن هیئت است بعد آقای منصورالملک رئیس‌الوزرا می‌شود و ایشان باید کاری بکند که رأی کمیسیون این طور نشود او چه می‌کند می‌آید دکتر هومن را وارد هیئت تصفیه می‌کند معلوم هم نیست که فرمان شاه است معلوم هم نیست با تصویب هیئت دولت است نامه شماره ۳۳۳۶ و ۱۳ و ۳ و ۲۹ می‌نویسد دکتر هومن را به جای گلشاییان معرفی کرده حالا کاری نداریم که آقای گلشاییان که خود را تا آخر عضو می‌دانسته و نخست وزیر هم او را عزل کرده بود او هم نبوده پس این هیئت تا آخر شش نفر بوده‌اند اصلاً هفتمی ندارد دکتر هومن که در ۱۳ خرداد به هیئت تصفیه می‌آید در ۱۷ همان ماه می‌خواهد خدمتی را انجام بدهد و رشوه معاونت نخست وزیری را هم می‌گیرد مرحوم آهی هم چند روزی مدعی‌العموم شدند بعد رفتند کنار وکیل عدلیه بودند یک دفعه هم معاون نخست وزیر شدند درست است مقامات را آن قدر کوچک و خفیف و مبتذل کردند که هیچ آدم با آبرویی حاضر نیست آن را قبول بکند (مکی- پس اینها که قبول هستند بی‌آبرو هستند؟) (دکتر بقایی- دکتر هومن چه چیزش از وزرای این کابینه کم‌تر است؟ او یک نفر دکتر تحصیل کرده است) (قاسمفولادوند- آقای دکتر بقایی شما هر چه می‌خواهید خودتان می‌گویید) آقای امیرقاسم‌خان اجازه بفرمایید ببخشید بنده عادت دارم روی عادت سابق خان می‌گویم آقای قاسم‌خان عرض کرده بودم و احترام هم می‌کنم چون برادر بزرگ‌تر بنده است (نورالدین امامی- جناب هم رویش بگذارید) بله در جلسه ۸۷ هفدهم همان برج یعنی سیزدهم که تعیین شده پنج روز بعد دکتر هومن پیشنهاد می‌کند می‌نویسد در آخر این جلسه دکتر هومن راجع به منصور پیشنهاد می‌کند که چون دو نفر از هیئت تغییر کرده و سابقاً سه بسه شده بود یعنی جفت سه آورده بودند پیشنهاد می‌کند دوباره راجع به منصور رأی گرفته شود رأی که می‌گیرند اول می‌شود چهار سفید و دوج چون رأی که استدلالی نبوده جناب آقای دکتر مصدق بنده ملاحظه کردم می‌نویسد که با اکثریت ج با اکثریت ب با اکثریت الف اینجا اول رأی گرفته‌اند چهار سفید ۲ ج بعد دو مرتبه رأی گرفته شد سه الف سه ب کار نداریم که یک هیئتی که اول ج تشخیص داده بود چطور شد ب این یک بحث است که اینها عقیده‌شان را چرا به این زودی تغییر داده‌اند خلاصه باز هم ایشان در نتیجه کاری کردند از ج البته بیرون آمدند شد سه الف و سه ب علیهذا این هیئت این جور اظهار نظر کرده و بنده اینها را از روی دفتر ایشان یادداشت کردم و به عرض آقایان نمایندگان محترم می‌رسانم حضور مبارک آقایان عرض کردم که در کمیسیون اسبق بنده پیشنهاد کردم که سه نفر اشخاص یا هفت نفر هر چه خوب باشند ۱۵۸ هزار مستخدم را که در صفحات مختلف مملکت پخش هستند نمی‌شناسند و بایستی از هر وزارتخانه‌ای ۳ نفر معین بشوند و این سه نفر اظهار نظر بکنند در رأی هیئت هم نسبت به اعضای وزارتخانه خودشان شرکت بکنند البته پیشنهاد بنده در جلسه‏ اول رد شد جلسه بعد استدلال کردم پذیرفتند منتها گفتند در رأی شرکت نکنند ولی اظهار نظر صریحاً باید بکنند آنها را هم حاضر کردم به عرض‌شان برسانم این نظر بنده را هیئت هم پذیرفته چطور صورت می‌فرستد آن هیئت ۳ نفری از مأمورین وزارت دارایی و هیئت پس می‌فرستد که آقا شما اظهار نظر نکرده‌اید باید اظهار کنید صحیح هم می‌گوید می‌نویسد در جلسه ۱۳ مورخ ۹/ ۶/ ۲۸ در سال ۲۸ این هیئت تقریباً منحرف نبوده در سال ۲۹ منحرف می‌شوند وارد سیاست می‌شوند در جلسه ۲/ ۶/ ۲۸ صورت ارسالی از دارایی را پس می‌فرستد که برابر قانون باید اظهار نظر صریح نموده پس بفرستید (شوشتری- راجع به وزارت کشور هم همین کار را کرده‌اند) اجازه بفرمایید پس علیهذا هیئت هم معتقد است که باید هر وزارتخانه‌ای صورت خودش را با اظهار نظر صریح بفرستد اینها خود این ۳ نفر را مشمول بند ج کرده سه نفری که مورد اعتماد خودشان بوده یعنی در شهربانی سرتیپ آرتا و آقای شایگان و یک نفر دیگر را (صاحب‌جمع- اینها صحیح‌العمل‌ترین افراد شهربانی هستند) چون اینها افراد خوبی بودند بنده هم آقای شایگان را از وقتی که در عدلیه وپار که بودم می‌شناسم که بسیار آدم با وجدانی است همین سه نفری که مورد اعتماد خودشان بوده است آنها را هم مشمول بند ج کرده‌اند حالا می‌آییم سر شقوق ۳ گانه ماده اول که اول تعیین بند الف بکنند بعد تعیین بند ب بعد تعیین بند ج ما روزی که قانون گذرانیدیم والله که صیغه قسم است من اعتراف می‌کنم که ما منظورمان توهین به مردم نبود منظورمان این بود به هر نحوی از انحاء که می‌شود یک دسته مردمی که بیکار هستند یا نادرست هستند اینها از دستگاه‌های دولتی بروند کنار به این جهت در بند ج بنویسیم یعنی کارمندانی که برای دولت مفید نبوده و شایستگی برای خدمات دولتی ندارند و مشمول قانون بازنشستگی هم نیستند یعنی اگر یک پیر مردی که خدمتش را کرده یا خیانتش را کرده حالا دیگر این کاری را تمام کرده این می‌خواهد برود ما دیگر به او نگوییم آقا تو دزد بودی که بچه‌هایش هم خجالت بکشند حقوقت را بگیر و برو خانه‌ات بنشین اینها آمدند هشتاد ساله نود ساله هفتاد و پنج ساله که دولت به امر قانون هم می‌تواند آنها را متقاعد بکند اینها را آمدند مشمول بند ج کردند یا ب کردند علیهذا به نظر بنده این قانون را نفهمیده علاوه بر این که کارهای زشت کرده دشمنی با حیثیت مردم داشته من خدا می‌داند از خدا می‌خواهم که اینها را واقعاً ببخشد (یک نفر از نمایندگان- خدا ذلیل‌شان کند) در مورد بند الف ما هم عرض نکردیم که از روی این قانون معین کنند حسن بند الف حسین بند الف یا نقی بند الف یا تقی را بگویند بند الف گفتیم بیایید عده کارمندانی را که طبق احتیاجات واقعی سازمان‌های دولتی باید در خدمت باقی باشند تعیین بکنید نه این که حسن را بگویید بند الف تقی را بگویید بند الف روی این اصل قبلاً گفتیم اینها بیایند سازمان بدهند وزارتخانه‌های‌شان را مثلاً وزارت دادگستری که سی هزار عضو دارد و ده هزار عضو لازمش هست پس این ده هزار عضو را که لازم دارد توی این سی هزار نفر مستخدم که دارد ده هزار نفر خوب‌ها را پیدا کند بگوید اینها بند الف آن بیست هزار نفر بقیه را آنهایی که متقاعد باید بشوند متقاعدشان بکند بدون اهانت آنهایی که متقاعد نیستند در سن تقاعد نیستند دو قسمتش بکنند یک قسمت ب یک قسمت ج پس اینها آمده‌اند برای رشوه دادن به یک جماعتی آقای حسن الف نقی الف چرا برای این که یک عمل بدی یک حرکت زشتی که کرده‌اند اینها طرفدار می‌خواهند و الا هو می‌شوند اینها طرفدار می‌خواهند با یک عده که دشمنی کردند باید عده‌ای را راضی کنند بگویند جناب آقای اورنگ ما خدمت کردیم به شما جناب آقای قاسم فولادوند ما خدمت کردیم به شما، شما را بند الف کردیم اصلاً حق نداشتید بند الف درست کنید شما باید بگویید وزارت دادگستری

ده هزار نفر عضو می‌خواهد این ده هزار تا را از سی هزار تا سوا می‌کنیم می‌گذاریم کنار و این بیست هزار نفر دیگر را هم سه قسمت می‌کنیم یک قسمت آنهایی که منتظر خدمت هستند مشغول کار نیستند چون گفتیم شاغلین خدمت اینها از صدر تا ذیل این کار را ......(شوشتری راجع به وزارت کشور هم اصلاً تخلف شده‏) عرض دیگرم جناب آقای دکتر مصدق سر کار حضرت اجل عالی حقوق خوانده‌اید قاضی بایستی در مورد هر شخصی اظهار نظر صریح بکند که من این را دزد می‌دانم چون نمی‌تواند بگوید که من گفته‌ام بند ج نمی‌تواند بگوید که اکثریت رأی داده آنهایی که الف بود دروغی حالا می‌گوید قربان بنده تنها گفتم الف او که نوشته اکثریت اکثریت من بودم این را بنده می‌خواهم عرض کنم که این معنی را خود این هیئت هم می‌دانسته ابتدا عمل کرده بعداً عدول کرده چطور؟ همان طور که عرض کردم در پرونده منصورالملک نوشته‌اند در ۱۱ بهمن ۲۸ اول مطرح می‌شود می‌نویسد دکتر سجادی گلشاییان شاهرخ او را مشمول بند ج لطفی شاهرودی او را مشمول بند الف امامی گفت من اظهار نظر نمی‌کنم چون روشن نیستم بعد نظر خودم را می‌گویم در جلسه بعد گفته بند الف آن وقت در مورد آقای جم رسیدگی کردند گفتند مشمول الف شاهرخ و لطفی جم را مشمول بند ج دانسته‌اند (مکی- کار خوبی کرده‌اند) پس اظهار نظر می‌کرده‌اند یعنی نظر جیمی معلوم بوده الفی معلوم بوده راجع به آقای دکتر متین دفتری که رسیدگی شده است اکثریت گفته‌اند الف شاهرخ او را مشمول بند ب دانسته است پس همه اینها اظهار نظر می‌کرده‌اند بعد وقتی که آمده در سال ۳۲۹ اینجا دیگر هیچ اینجا می‌نویسد که به مسابقه مستخدمین رسیدگی شد ۱- حسن اکثریت ب ۲- تقی اکثریت ج ۳- نقی اکثریت ب این طور اینجا دیگر هیچ اظهار نظر نمی‌کنند اکثریت معلوم نیست و اقلیت هم معلوم نیست که آن مشمول برود بگوید که آقا من چرا بند ج هستم قاضی شجاع باید اینها را بگوید معروف است که به حضرت علی علیه‌السلام عرض کردند که از فلان حاکم همه در فلان شهر راضی‌اند فرمود که این مرد چطور ممکن است که یک نفر حکومت بکند و همه از او راضی باشند این نمی‌شود محال است من خودم قاضی بودم در عدلیه دیده‌ام هر وقت دو نفر می‌آمد پیش من یکی راضی رفته یکی ناراضی اینجا ملاحظه کردیم که در جلسات هیئت سابقاً دو نفر سه نفر چهار نفر را رسیدگی می‌کردند چون بنده مستنطق بودن مدعی‌العمور بودم بایستی وقتی می‌خواهیم تخلف پیدا کنیم پیدا می‌کنیم قرینه‌ها را ۳ نفر رسیدگی می‌کردند جلسه ۲۵ هیچ‌وقت از ده نفر و یازده نفر الی ۱۶ نفر اضافه نشده این اواخر به ۱۳۷ نفر رسیده و آقای شاهرودی زیر پرونده زیر دفتر نوشته است که جلسه نیم بعد از ظهر خاتمه یافت جلسه‌ای که (قاسم فولادوند- قرعه کشیده‌اند نیم بعد از ظهر خاتمه می‌یابد) (شوشتری- چه وقت تشکیل شده) و یک عده ۷ نفری که خودتان می‌دانید واقعاً که آنها جز چای خوردن و حرف زدن کاری ندارند بنده عرض می‌کنم خیر از هشت صبح تا نیم بعد از ظهر اینها ۱۳۷ نفر قاضی را در یک روز به کارشان رسیدگی کرده‌اند (قرعه کشیده‌اند آقا) اظهار نظر کرده‌اند می‌خواهم عرض کنم خدمت آقایان که نه آنهایی که بند الف هستند خیلی خوشحال باشند نه آنهایی که بند ج و ب در مورد بنده باید موقعی که هیئت به کار قضاوت رسیدگی می‌کند رسیدگی کنند به کار وکالتی بنده که اینها رسیدگی نمی‌کنند بنده را روزی که به قضاوت رسیدگی می‌کنند رسیدگی نکرده‌اند یک روز تصمیم می‌گیرند که وکلای مجلس را رسیدگی بکنند این اواخر سه چهار روز به انقضای مدت رسیدگی هیئت مانده آن وقت هیچ به من پرسش‌نامه نداده‌اند بنده هیچ اطلاعی نداشتم من همه‌اش والله از خدا می‌خواهم که آن قدر من را بیچاره نکند که بروم از دولت حقوق بخواهم (جمال امامی- حقوقتان را می‌دهند) اینها را در روزی که ....... فرضاً آقای اردلان عضو وزارت مالیه را روزی که اعضای وزارت مالیه را رسیدگی می‌کردند رسیدگی نکردند یک روز آمدند تصمیم گرفتند که باید یک عده از وکلا را هم شل و زخم کنیم خوب یک عده را که بند جیم کردند یک عده را هم باید رشوه بدهند فلانی جیم آن ب ده تا هم از رجال مملکت که مربوط به آن وزارتخانه بشود مثلاً فرض بفرمایید آقای دکتر دفتری معاون بانک ملی که مرد بسیار شریفی هستند آن را هم با بنده و نمایندگان مجلس را با مأمور من وزارتخارجه رسیدگی کردند، این دیگر بنده چون الان بنده راجع به بند الف عرض می‌کنم بنده البته در دوره پیش خدا را به شهادت می‌طلبم حسن‌نیت‏ داشتم هر رئیس‌الوزرایی که می‌آمد رأی می‌دادم که بلکه برود خدمت به این مملکت بکند لوایحی که می‌آوردند با نهایت شوق و میل رأی می‌دادیم ولی بنده اذعان می‌کنم اعتراف می‌کنم که این دولت‌ها که آمدند و رفتند و این قوانین را گرفتند آنها این حسن‌نیت ما را استقبال نتوانستند بکنند یا نخواستند بکنند یا ما اشتباه کردیم البته اگر بنده آن نیت سابق را می‌داشتم معتقد بودم که چرا ۹۰۰ نفر را رسیدگی بکنند ۱۵۸ هزار نفر را رسیدگی نکنند ولی چون دیدیم عملاً که ما با حسن‌نیت اظهار عقیده می‌کنیم قانون می‌گذرانیم ولی آنها می‌روند روی حب و بغض بنده هم با عقیده آقای اردلان موافقم که چون این طور است البته اختیار ۱۵۸ هزار نفر مستخدم را به یک عده اشخاصی که این طور امتحان داده‌اند نباید داد و الا اگر این طور قوانین آن جوری که ما می‌خواهیم باشد خوب چه اشکالی دارد که از اعضای هر وزارتخانه این ماده را بهتر از پیش درست کرده‌اند که اعضای آن وزارتخانه رأی هم بدهند تجدید نظر شود ولی چون ممکن است اعضای وزارتخانه را در زمانی که بخواهد رأی بدهد بهش می‌گویند باید این طور رأی بدهی او هم می‌بیند که وضعیتش در خطر است زن و بچه‌اش گرسنه می‌مانند ملجاء و پناهی ندارد تا وقتی که این وضعیت هست بنده هم با عقیده سرکار موافقم (اردلان- متشکرم) حالا بنده در اساس قضیه که این صورت‌ها را هم آورده‌ایم که چه اشخاص شریفی را اینها صدمه زده‌اند حالا عرض نمی‌کنم ولی نظرم این است که در کمیسیون دادگستری که ما بودیم یک پیشنهاد بنده آن موضوع ۳ نفری بود یک پیشنهاد بنده می‌کنم که این هیئت مأمورین درستکار وزارتخانه‌ها را نمی‌توانند به هیچ اسم و رسمی خارج کنند در صورت جلسه مجلس هم منعکس است. آقای دکتر سجادی جواب می‌دهند که مستخدمین درستکار دولت را به هیچ عنوان اعم از ثروت داشتن و عناوین دیگر این هیئت رسیدگی نمی‌کند و صرفاً ما مأمورین درست و نادرست را رسیدگی می‌کنیم این در صورت جلسه مجلس منعکس است که بر اثر پیشنهاد بنده آقای دکتر سجادی وزیر دادگستری سابق این توضیح را داده است بعد پیشنهاد می‌کنند آقای رضوی که اگر این هیئت آمد و از روی سوء‌نیت عمل کرد تکلیف چیست؟. باز آقای دکتر سجادی جواب می‌دهد که اینها را ما قانون داریم و در عدلیه رسیدگی جزایی می‌کنیم اینها در صورت مجلس کمیسیون دادگستری هست. کاغذی است که آقای حشمتی استاندار اصفهان به بنده نوشته‌اند که این را بعداً به جناب آقای رئیس جناب آقای دکتر مصدق و آقایان نمایندگان ارائه می‌دهم یک جمله‌اش این است که اصولاً از سال ۱۳۲۲ من از ارتش استعفا داده و جزو مستخدمین رسمی نیستم چون مستخدم ارتش وقتی استعفا داد لباس تنش نیست این که مسلم است آن وقت ایشان را رسیدگی کردند مشمول بند ب قرار دادند آن وقت می‌نویسد جهانشاه صمصام احمدی بختیاری چون سابقه خدمت ندارند رسیدگی نشد پس چطور حشمتی رسیدگی شد قاسم فولادوند که سابقه خدمت ندارد رسیدگی شد (قاسم فولادوند- بنده میل دارم ۲۵ سال سابقه خدمت مرا هم رسیدگی کنند) بنده اینجا ناچارم عرض کنم که یکی از کارهای عجیبی که کرده‌اند این بوده که هر کس از وزارت عبور کرد برای این که نوبت با آقای شاهرودی برسد آن را مشمول بند ب کرده است یا بند ج مثلاً آقای امیراسدالله‌خان علم اولاً ما معتقدیم تا حال وزیری جوان‌تر از امیراسدالله‌خان تعیین نشده و چند سالش است اصلاً سابقه خدمت ندارد (مکی- شاید برای همان جوانیش این کار را کرده) امیراسدالله‌خان علم پسر شوکت‌الملک علم که در یک قسمت ایران خدمت کرده روزی که تهران لوله‌کشی نداشت از همت آنها قائنات لوله‌کشی داشته حالا خدماتش هیچ مقصود این بود که تمام اشخاصی که یک روز وزیر کشاورزی بوده‌اند (بعضی از نمایندگان- دکتر نخعی) دکتر نخعی کی کی دکتر مقبل ۱۲ تا وزیر کشاورزی هر کی وزیر کشاورزی بود مشمول بود مشمول بند ج و ب شده اعم از سابقه خدمت دار یا ندار

راجع به دکتر هومن تحقیق کردم معلوم شد که تصویب‌نامه هم ندارد فقط به امضای آقای منصور می‌آید و معاون نخست وزیر هم می‌شود می‌خواهد خدمت خودش را انجام دهد که این دفعه هم درست در می‌آید اینها گناه دارد البته یک رئیس‌الوزرایی‏ بیاید این کار را بکند و الا هر کس پا شود برود یک وکیل دادگستری را بیاورد اختیار ۸۰۰ نفر قاضی دادگستری را بدهد به آنها خوب فردا هم می‌آید مقدرات آنها را در دست می‌گیرد آنها را به خاک سیاه می‌نشاند بنده عرض کردم که روی اشخاصی که اینجا من مدارکی آورده بودم این آقای یوسف جوادی ایشان چرا بند (ج) شدند آقای دکتر هومن وکیل عمومی آقای یوسف جوادی بوده است از دیوان کیفر به وزارت دادگستری می‌نویسد که وزارت دادگستری دکتر هومن را بلاعوض در اختیار شما می‌گذاریم این قدر نالایق است که من عوض هم نمی‌خواهم این یکی آقای شاهرخ مدعی‌العموم تبریز بوده است آقای جوادی می‌رود تبریز آنجا پرونده‌ای پیدا می‌کند در اطاق بار که متهم به عمل منافی عفت است با زنی که به او مراجعه کرده بود (جمعی از وکلا - آقا نفرمایید) چرا آقا این هم دو رأی آقای لطفی مدیر کل ثبت بود چرا ........(بعضی از نمایندگان- این صحبت را نکنید) چرا این صحبت‌ها را نکنم موضوع شمس جلالی و حاجی ربابه پیدا می‌شود یعنی خلاصه معاملات را چون وارد نمی‌کنند معلوم نشده است که این معاملات شده یا نشده جوادی وقتی می‌آید ۱۸ هزار گزارش وارد نشده این را گزارش می‌دهد به آقای لطفی با این سه نفر می‌روند آقای یوسف جوادی که دارد زحمت می‌کشد یک مرد درستکاری است یک مرد بیچاره‌ای است او را محکوم می‌کنند.

رئیس -آقای فولادوند وقت شما تمام شد آقای آزاد.

آزاد- بنده مخالفتی که با این ماده دارم برای این است که ماده اول این قانون مخالف آئین‌نامه مجلس شورای ملی است بنده این را برای آقایان می‌خوانم چنانچه مخالف بود تصدیق بفرمایید ماده ۵۸ نظامنامه داخلی که ما خودمان به این رأی داده‌ایم اینجا می‌نویسد که وظایف کمیسیون استخدامی عبارت است از رسیدگی به لوایح قانونی مربوط به قوانین استخدامی و تصویب سازمان وزارتخانه‌ها. ملاحظه بفرمایید این قانون را که آورده‌اند این را هم خدمت آقایان می‌خوانم توجه فرمایید.

۲-هیئت‌های مزبور مکلفند مجدداً به سازمان وزارتخانه‌ها و ادارات و شهرداری‌ها و بنگاه‌هایی که با سرمایه دولت تشکیل می‌شوند تجدید نظر نمایند ملاحظه بفرمایید ماده قانونی که آورده‌اند این قسمت‌هایش تطبیق می‌کند با ماده ۵۸ نظامنامه مجلس شورای ملی که حتماً بایستی این لایحه اول برود به کمیسیون استخدامی و بعد که به کمیسیون استخدامی رفت در آنجا مطرح شود بنده می‌خواهم این قضیه را به آقایان عرض کنم که مجلس شورای ملی که مرکز قانونگذاری کشور است اگر قوانینی را که تصویب کرده است به اکثریت اینها را قابل احترام نداند به هیچ‌وجه من‌الوجوه نباید از وزارتخانه‌ها و مأمورین دولت انتظاری داشته باشد که اینها یک قانون را اجرا کنند و احترام بگذارند وقتی که ما خودمان به قانونی که وضع کردیم احترام نگذاریم به چه مناسبت فلان آقای وزیر یا فلان استاندار یا فلان رئیس اداره احترام بگذارد بنده مخالفتی که داشتم با این قانون مخالفتم از این جهت است که طرحی که در کمیسیون مطرح نشده است در مجلس شورای اصلاً غلط است که مطرح شود یا این ماده نظامنامه غلط است و از اینجا حذف کنید یا این قانون را بفرستید به کمیسیون استخدامی مجلس شورای ملی که آنجا رسیدگی شود مخالفت من از این نظر است این قانون برخلاف نظامنامه مطرح شده است.

رئیس- آقای عامری.

جواد عامری- عرض کنم ایراداتی که آقا فرمودند یک وقت دیگر هم مذاکره شد ولی آنچه که در نظامنامه نوشته شده مربوط به تشکیلات وزارتخانه‌ها و استخدام در اینجا نه موضوع استخدام داشتیم از موضوع تشکیلات جدید (آزاد- قرائت بفرمایید) شما که خودتان قرائت کردید عرض کنم آقا چه شد که به آن صورت در کمیسیون رفت بنده خودم یک روز در آنجا عرض کردم که من صد در صد با این قوانین خاص مخالف هستم ولی یک چیزی گذشته بود بعداً معایبش اینجا گفته شد به علاوه توضیحاتی که اینجا داده شد چیزهای دیگری هم بود بنده حالا نمی‌خواهم زیاد بحث کنم مثلاً در یکی از وزارتخانه‌ها هیئت نه نفری خودش با یک کسی خوب نبود دستور می‌دهد به یک کسی که شما یک یادداشتی بنویس که این آدم تریاکی است و صبح تا شب در خانه‌اش تریاک می‌کشد می‌نویسد این شرح را می‌گیرد و بعد متوجه می‌شود به تاریخش و فردای روزی که می‌خواهند بروند در هیئت تصفیه می‌گویند که تاریخش را ببینید از جلو تاریخش را ۸ ماه قبل کردند ولی وقتی که در دوسیه استخدامیش وارد می‌کنند مهر روز گذشته خورده آن روز می‌رود در هیئت تصفیه می‌گوید که آقا این مطابق گزارشی که در پرونده‌اش ضبط است تریاکی است از صبح تا شب از توی خانه‌اش بیرون نمی‌آید این را توی بند می‌گذارند و متوجه نمی‌شوند که این تاریخ ۸ ماه پیش بوده است یک مصاحبه‌ای هیئت تصفیه کرده با مدیر روزنامه ستاره هر کس که یک اندک اطلاعی از امور قضایی داشته باشد (شوشتری- همان کافی است) بنده خواهش می‌کنم این مصاحبه را بنده گرفته‌ام آنچه که خودشان گفته‌اند هیئت تصفیه آقای مدیر روزنامه ستاره آنها را دیده‌اند گفته‌اند چه کار کرده‌اید؟ به قدری بی‌اطلاع از وصول و عوامانه بوده است هر بچه‌ای که الفبا از بر کرده باشد و الفبا خوانده باشد می‌خندد می‌گوید که بند ج که بد نیست بند (ج) را ما نظرمان آمد که افراد مختلف دارد افراد مختلفش چطورند؟ بعضی‌ها در اداره حاضر نمی‌شوند. یعنی منظم نیستند، بعضی اداره می‌روند ولی کار خارج هم دارند بالایش می‌گوید که لازم نیست که بند جیمی‌های اختلاس کرده باشند و رشوه گرفته باشند بعد می‌گویند که در این بند (ج) افراد مختلف هست مختلس هست خائن به مملکت هست جاسوس هست مرتشی هست در صورتی که در آن بالا می‌گوید بند (ج) بد نیست ولی همه اینها را در یک ردیف گذاشته‌اند من از آقایان انصاف می‌خواهم یک بحثی هست بر حکم غیابی می‌گویند وقتی که یک نفر مرتکب یک جرمی شد و فرار هم کرد و مطمئن هم هستند که این را به دست می‌آورند دیگر چه فایده‌ای دارد که حکم غیابی بدهند و او را محکوم بکنند بعد می‌گویند که این کار حتماً لازم است چرا؟ برای این که در یک اجتماعی یک اختلاسی شده است تا وقتی که مرتکب آن تعیین نشده مردم همه خیال می‌کنند این یکی یا آن یکی کرده است ولی مرتکب را غیاباً محکومش می‌کنند تا مردم دیگر افکارشان متوجه دیگران نباشد و سوء‌ظن در جامعه وجود نداشته باشد شما را به خدا کسی که از اصول کوچک قضایی اطلاع داشته باشد می‌آید می‌گوید خائن به وطن مختلس مرتشی و کسی که در اداره درست حاضر نشده است اینها را در یک ردیف قرار بدهند، همه اینها را بگذارند در بند (ج) و کاری کنند که حیثیت همه مردم از بین برود؟ اما راجع به قضات خدمت آقایان عرض کنم که یک تفاوت به همین امر حقوقی و امر جزایی هست، در امر حقوقی تصریح دارد که هیچ قاضی حق ندارد به عنوان اجمال قوانین از حل و فصل دعاوی خودداری کند و باید طبق روح قوانین دعوای مردم را حل و فصل کند چون قاضی تکلیفش حل و فصل خصومت است. اما در امر جزایی به هیچ قاضی اجازه نمی‌دهند که از حدود آنچه را که قانون صراحت اجازه داده تخلف بکند و در این باره هم امر صریح داریم که هیچ کسی را نمی‌توان مجازات داد مگر این که صراحت و قبلاً در قوانین جزایی مجازات ارتکاب آن عمل معین شده باشد و به قاضی اجازه داده نمی‌شود که یک امری را که قانون معین نکرده است روی تفسیر و تعبیر مجازات کند. در کمیسیون دادگستری آقای سید هاشم وکیل پیشنهادی می‌کنید، پیشنهاد می‌کنید که مستخدمین اعم از قضایی و اداری‏ این پیشنهاد رد می‌شود یعنی دیگر قضایی داخلش نمی‌شود، یعنی کمیسیون قبول نمی‌کند آقایان آمده‌اند در دو جلسه اول آقای مامقانی آمده و گفته که به کار قضات حق ندارید رسیدگی بکند آقای دکتر سجادی گفته‌اند که نخیر ما رسیدگی می‌کنیم، آن وقت مامقانی رفته در دیوان کشور آنجا با مستشاران مشورت کرده و آنها گفته‌اند که اگر کسی از قضات آمد شکایت کرد، حکمش را لغو می‌کنیم. جلسه بعد آنجا رفته رفته و گفته که آقا من رفتم دیوان کشور. رسیدگی کردم، مذاکره کردم، گفتند اگر حکم دادند ما لغوش می‌کنیم آقای دکتر سجادی گفتند بی‌خود گفتند و آقای مامقانی هم استعفا داده و رفته است با تمام این مراتب قاضی و کارمند و همه را رسیدگی کرده‌اند در صورتی که قانون صراحت دارد که کارمندان و هیچ اسمی از قاضی نیست در صورتی که کارمند در همه جای دنیا غیر از قاضی است در

فرانسه هم اصطلاح دارد کارمند را می‌گویند فنکسیونر و قاضی را می‌گویند ژوژوماژیسترا و آنها نمی‌توانستند درباره قضات اظهار نظر بکنند اینها یک مسائل کوچکی است که به نظر من هر کس سال اول و دوم حقوق را خوانده باشد کافی است در خارج می‌گویید که آقای وزیر عدلیه هم بوده است قاضی هم بوده است اولاً دکتر سجادی هیچ وقت یک روز در محکمه به عنوان قاضی ننشسته و رسیدگی نکرده و قضاوتش هم مثل قضاوت یک قاضی فرانسوی معروف است، یک قاضی فرانسوی بود که اول کارهایش خیلی خوب بود ولی وقتی که پا به سن می‌گذاشت هی کارهایش خراب‌تر در می‌آمد این قاضی طرفدارهای خیلی زیادی هم داشت یک روز جمع شدند رفتند پیش او و گفتند که تو اول کارت خیلی خوب بود ولی حالا دارد خراب می‌شود گفت پدر پیری بسوزد، گفتند به پیری چه مربوط است، گفت من اول از قضاوت یک تخته داشتم و دو تا طاس وقتی که محاکماتم تمام می‌شد می‌رفتم به خانه، این طاس‌ها را توی دستم می‌چرخاندم و می‌گفتم خدایا اگر حق با مدعی است جفت شش بیاید و اگر حق با مدعی علیه است جفت سه بیاید و در آن وقت سوی چشمم کار می‌کرد و نقطه‌ها را تشخیص می‌دادم جفت شش را جفت شش می‌خواندم، جفت سه را جفت سه می‌خواندم و فردا می‌آمدم رأی می‌دادم ولی حالا چشمم خراب شده است جفت سه را جفت شش می‌خوانم و کارم خراب می‌شود، حالا باید گفت که این آقایان گاهی هم کور خوانده‌اند برای این که گفته‌اند اگر حق این است که در بند الف باشد جفت سه بیاید و بعد جفت سه را وارونه خوانده‌اند این است که هر کس که چند صباحی وزیر عدلیه شد نمی‌تواند قضاوت کند. آقای دکتر سجادی یک روز قاضی نبوده است، همیشه سر و کارش با بنده بوده و یک روز قاضی نبوده است (آزاد- لطفی چطور؟) لطفی هم هر وقت بر حسب دستور می‌خواستند کسی را محکوم بکنند لطفی را آنجا می‌فرستادند (آزاد- لطفی قاضی خیلی خوبی است) (دکتر بقایی- آقای عامری در این قسمت بی‌انصافی نکنید رفت قاچاق‌ها را بگیرد قاچاقچی‌ها نگذاشتند) (شوشتری- اما آقای دکتر بقایی ریشه‌اش را هم باید پیدا کرد که پرونده را کجا گم کردند) بنده خودم اصولاً همان طور که عرض کردم با هر محکمه‌ای که با وضع خاصی تشکیل شود مخالفم برای این که آن را مخالف قانون اساسی می‌دانم ولی چه شد که لایحه به این صورت درآمد؟ وقتی که این لایحه با تمام غرض‌رانی‌هایی که در تصفیه شده بود وقتی که در کمیسیون مواجه شد با آن، یک عده از آقایان گفتند که اگر بگوییم به کلی هیچ که این خوب نیست و ممکن است افکار عمومی به این عمل اعتراض کند این خوب نیست که به کلی از بین ببرند این بود که آقایان آمدند نشستند و گفتند یک کاری بکنیم که در خارج گفته نشود که می‌خواهند از بین ببرند، دیدیم باز بهتر از همه همان ترتیب وزارتخانه‌ها بود یک اصل دیگر هم آقایان در نظر گرفتند گفتند که روی اصل تفکیک قوا ما دخالت در کار قوه مجریه نکنیم بگذاریم این کار مربوط به قوه مجریه است که باید بیاید کارمندان خودش را زیاد و کمکش را معین بکند. بعد همان روز به آقای دکتر سجادی گفتم نظر این است که عده مستخدمین ادارات زیاد هستند و این کار هم کار دولت‌ها است. شومان فرانسوی وقتی رئیس‌الوزرا شد بعد از یک ماه به مجلس ملی فرانسه گفت که صد و پنجاه هزار نفر از کارمندان دولت زیاد هستند و من صد و بیست هزار تایش را خارج کردم و باید سی هزار تای دیگر را هم خارج بکنید آمده‌ام در مقابل مجلس رأی اعتماد می‌خواهیم، اگر به من رأی اعتماد دادید اقدام می‌کنم و اگر ندادید می‌روم خانه‌ام می‌نشینم، من خدمت خودم را کردم این آقایان به واسطه ضعف و ناتوانی و برای این که خود را جنت مکان کنند آمدند گفتند شما این را بیندازید به گردن یک کمیسیون یا یک هیئت خارج که اگر آمدند سی چهل هزار نفر مردم را خارج کردند و یک انقلابی در این مملکت واقع شد مجلس در مقابل مسئول نشده باشد. اینها نمی‌خواستند تن در بدهند خودشان هم لیاقت این کار را نداشتند آنهایی هم که اول بودند استعفا دادند و رفتند و کار رسید به دست اینها. دکتر سجادی خیلی باشرف، ولی خودش در مصاحبه می‌گوید که من منصورالملک را از روز اول بند (ج) می‌دانستم و منصورالملک را هم گرفتیم که خودش می‌خواست این کار را بکند ولی تو اگر آدم با ایمانی بودی و منصورالملک را هم مشمول بند (ج) می‌دانستی چطور آمدی وزیر کابینه‌اش شدی؟ ملاحظه بفرمایید اینها بی‌ایمانی است برای این که کسی که ایمان داشته باشد نمی‌آید بلافاصله وزارت کابینه او را قبول کند به هر حال بنده که با این قانون صد در صد مخالفم ولی کمیسیون مواجه شد با این که اگر بگوییم که اصلاً این کار غلط بوده بعد از مدتی ممکن است بیایند بگویند که خواستند مستخدمین را تصفیه بکنند ولی نگذاشتند و آن را به کلی از بین بردند بنابراین باز هم بهتر است که بگوییم در وزارتخانه‌ها یک عده‌ای باشند و این کار هم از وظایف قوه مجریه باشد بنابراین این ماده که به این صورت درآمد روی این افکار مختلف و متشتت بوده است.

رئیس- آقای مخبر.

مخبر- (رضوی شیرازی) دفعه دیگر هم آقای آزاد راجع به موضوع صلاحیت کمیسیون و این که این موضوع باید در کمیسیون استخدام مطرح شود بیاناتی فرمودند و خدمت‌شان عرض کردم که اولاً این لایحه و این قانون مبتنی بر اصل استخدام نیست (آزاد- اینجا نوشته شده است) شما اجازه بفرمایید عرضم تمام بشود وقتی تمام شد آن وقت اظهار نظر بفرمایید این قانون مبتنی بر اصل استخدامی نیست یعنی همان طور که از ظاهر عبارت خود آئین‌نامه هم کشف می‌شود در مواردی که پای استخدام جدید یا نوشتن قانون استخدام یا ترتیبی برای استخدام در میان باشد البته در این کمیسیون رسیدگی بشود ولی این قانون قانون تصفیه است و آن روز هم عرض کردم جنبه کیفر و جزا در آن مندرج است و این قسمت از وظایف کمیسیون دادگستری است علاوه بر این بنده قرینه‌ای خدمت آقایان عرض می‌کنم این قانون فرع بر آن قانون اصلی را مجلس شورای ملی در صلاحیت کمیسیون دادگستری گذاشته و بعد به مجلس هم نیامده در همان کمیسیون دادگستری تصویب شده و رویش اظهار نظر کرده‌اند الان ما ده روز است در پیرامون این که آیا این قانون اجرا شده یا نشده داریم بحث می‌کنیم و من نفهمیدم یک مطلبی که مبنایش آنجا است حالا چطور ما داریم رویش بحث می‌کنیم که به کدام کمیسیون برود ولی اگر ماهیت عملی که کمیسیون دادگستری کرده است در صلاحیت او نبوده است این یک بحثی است ولی عملی که انحصاراً کمیسیون دادگستری کرده نمی‌شود گفت که از صلاحیت آنها نیست بنده از این قسمت که عضو کمیسیون دادگستری هستم این عرض را نمی‌کنم چون این آش گلوسوزی نیست که بنده به نام این که عضو کمیسیون دادگستری هستم بگویم حتماً اینجا بیاید یا کمیسیون دیگر رسیدگی نکند خیلی هم توضیح می‌دهم که کمیسیون دیگر رسیدگی کند ولی بنده هم مثل جنابعالی آئین‌نامه را می‌خوانم در آئین‌نامه یک طرف وظایف کمیسیون دادگستری کارهایی است که مربوط به کیفر و جزا است که اینها نوعاً از وظایف کمیسیون دادگستری است و تصویب این آئین‌نامه جدید هم در اردیبهشت ماه بوده و اصل قانون تصفیه هم در تیر ماه گذشته است و در همان وقت با توجه به این قضیه وقتی این قانون را آوردند مراجعه کردند به کمیسیون دادگستری و آقایان هم تشریف داشتند و اعتراض هم نشد تصویب هم کردند حالا معذلک کله بنده تصور می‌کنم که خود جنابعالی هم این موضوع را اگر تحقیق بفرمایید تصدیق می‌فرمایید.

آزاد- نخیر این باید برود به کمیسیون استخدام مگر شما آئین‌نامه را مطالعه نکرده‌اید.

رئیس -پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی اینجانب پیشنهاد می‌کنم در ماده یک مذاکرات را کافی دانسته رأی به کفایت مذاکره گرفته شود.

شوشتری- رئیس در همین زمینه هم آقای نورالدین امامی پیشنهاد کردند بفرمایید آقای امامی.

نورالدین امامی- عرض می‌کنم که آقایان باید توجه داشته باشند که این شور اول این قانون است و دو موافق و دو مخالف هم در اطراف ماده اول صحبت کرده‌اند و اگر هم ما بخواهیم وضع این قانون سر و صورتی بگیرد بایستی آن را با دادن پیشنهاد آن طور که مورد نظر است اصلاح کنیم و به تصویب برسانیم این است که بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات در اطراف کلیات ماده اول دارم و البته هر پیشنهادی هم آقایان نمایندگان محترم داشته باشند باید داده شود که در شور دوم در کمیسیون مطرح شود و تمام پیشنهادات آنجا مورد مطالعه قرار خواهد گرفت و انشاء‌الله با شکل بهتر و وضع مرتب‌تری یک قانون خوب از کمیسیون به مجلس شورای ملی تقدیم می‌کنیم و الا

در کفایت لایحه یا در هر ماده‌ای اگر بخواهیم ده نفر موافق و ده نفر مخالف صحبت بکنیم این دور تسلسل پیدا خواهد کرد و بیست، سی جلسه وقت مجلس شورای ملی را خواهد گرفت این است که من از جناب آقای دکتر بقایی هم تقاضا می‌کنم که مخالفت نکنند چون نظر من این است که قانون برگردد و برود به کمیسیون و به شکل آبرومندتری بر طبق نظر اکثریت بیاید به مجلس و انشاء‌الله به تصویب برسد.

رئیس- آقای دکتر بقایی.

دکتر بقایی- بنده خیال نداشتم راجع به این موضوع صحبتی بکنم ولی فرمایشاتی که آقای عامری فرمودند مرا وادار کرد که بروم و به عنوان مخالف اسم بنویسم چون با تمام احترامی که بنده نسبت به ایشان دارم متأسفانه با فرمایشات‌شان به هیچ‌وجه موافق نبودم و به همین جهت هم با پیشنهاد کفایت مذاکرات مخالف هستم و معتقدم این ماده آن طوری که باید شکافته نشده و این قانون حقیقت کلمه‌اش را اگر آقایان به بنده ببخشند یک طرح مفتضحی است با این ترتیبی که آمده یک ماده اول گذاشته‌اند در اینجا این ماده را دو قسمت کرده‌اند و بعد قسمت دوم باز به دو قسمت شده است و یک قسمت دوم دیگری دارد که می‌نویسد: کارمندانی که برای دولت مفید نبوده و شایستگی خدمت دولت را ندارند و مشمول بازنشستگی هم نیستند جزو کارمندان زائدند و باید به خدمت‌شان خاتمه داده شود یعنی باید از ترتیب جدید همان بند جیمی‌ها را که همه می‌دانیم مقصود از این قانون و از این بازی‌ها فرار از آن بند جیم است دو مرتبه این قانون را به این صورت درآورده‌اند اما جناب آقای عامری راجع به جریان کمیسیون عضویت داشتم در آن موقعی که این اختیارات در آخر دوره به کمیسیون‌ها داده می‌شد قرار شد که از کمیسیون دادگستری علاوه بر اعضایی که دارند شش نفر هم از مجلس انتخاب بشود البته از شعب، و اضافه بشود به اعضای کمیسیون و کار کنند بنده هم با وجود آن که آخر دوره بود و عده زیادی هم می‌ترسیدند به ما نظر لطفی داشته باشند این لطف را به بنده کردند و بنده جزو آن کمیسیون شدم تمام این صحبت‌هایی که حالا دارد می‌شود در آن موقع در آن کمیسیون شد بنده خوب به خاطر دارم که آقای شریعت‌زاده گفتند من با تصفیه کارمندان دولت موافقم ولی دادن این اختیارات به یک هیئت ۷ نفری غیر عملی و غیر منصفانه است (صحیح است) بنده در آن کمیسیون عرض کردم آقایان اینها می‌خواهند یک حربه‌ای باشد که مخالفین را از بین ببرند آقایان حالا به شما نظر لطف دارند ولی این بند به گردن خودتان هم می‌افتد و از آنجایی که خواست خدا بود بند به گردن آنها افتاد این بند را برای امثال ماها درست کرده بودند ولی خدا نخواست به گردن ما بیفتد ولی آقا قانون وقتی تصویب شد باید اجرا شود بعد اگر نسبت به اجرایش حرفی شد باید آن را رفع بکنند این وضعیت باور بکنید ایران را مفتضح می‌کنند. آقایان شما که قاضی هستید وکیل عدلیه هستید، مطلع هستید می‌آیید این حرف‌ها را می‌زنید چرا موقعی که این قانون تصویب می‌شد هیچ چیز نگفتید. آقای بوذری که می‌توانند موارد ایرادشان را نسبت به این قانون بنویسند بنده سؤال می‌کنم وقتی که این هیئت سه نفری را انتخاب می‌کردند چرا نمی‌گفتند که پرونده قضات نباید برود به هیئت عالی تصفیه؟ خود این آقای بوذری موقعی که معاون شدند آن هیئت ۳ نفری وزارت دادگستری یکی از اعضایش مسافرت رفته بود خود ایشان یک نفر دیگر را تعیین کردند که بروند و این پرونده‌ها را رسیدگی کنند آقایان همه ماها وجداناً می‌دانیم و همه ملت ایران یقین دارند که اگر آقای بوذری و امثال آقای بوذری خودشان در بند نیفتاده بودند سینه‌ها را سپر می‌کردند که ما تصفیه کردیم حالا که خودشان توی بند افتاده‌اند می‌آیند می‌گویند نقض کنیم. آقایان این وضعیت مجلس را مفتضح می‌کند این وضعیت مجلس را سبک می‌کند. این قانون در آن موقعی که تصویب می‌شد یک عده با حرارت فریاد می‌زدند آقا مردم به ستوه آمدند مأمورین باید تصفیه شوند اگر تصفیه نشود انقلاب می‌شود آن وقت ما تذکر می‌دادیم می‌گفتند شما کارشکنی می‌کنید قانون تصویب شد و هیچ کس هم هیچ حرفی نگفت به قول یکی از رفقا که آدم خیلی ظریفی است می‌گفت در زیارت جامعه حضرت حسین ابن علی بعد از لعن قاتلان و ظلمه می‌گویند لعن‌الله امه سمعت به ذالک فرضیت به شما همه‌تان آنهایی که در دوره ۱۵ اینجا بودند و شنیدند این موضوع را جزو همان سمعت به ذالک فرضیت به هستید چرا آن وقت هیچ چیز نگفتند اگر این بند افتاده بود به گردن یک عده بیچاره بدبخت می‌گفتید خیلی خوب است تصفیه کرده است جلوگیری از انقلاب کرده عدالت اجتماعی است حالا خودتان دچار شده‌اید می‌خواهید مجلس را مفتضح بکنید و مردم را نسبت به این باقی مانده مشروطیت‏ ناامید و بدبین کنید یک حربه‌ای هم بدهید به دست آنهایی که می‌خواهند وسایل انحلال مجلس را فراهم بکنند این کار خوبی نیست آقایان بگذارید و پیشنهاد کفایت مذاکرات هم ندهید همان طور که دوست عزیز من آقای امامی در آن کمیسیون تشریف داشتند و ما خواهش می‌کردیم عجله نکنید در گذراندن این قانون صورت مجلس‌ها هست با عجله تمام گذشت وقتی که ما حرف می‌زدیم می‌گفتند آقا این قدر حرف نزنید. شما را به خدا بگذارید این قانون هم بگذرد راحت شویم برویم. حالا هم به همین ترتیب آقایان خدا می‌داند که این قانون در اذهان عمومی و بین مردم خیلی سوء‌تاثیر خواهد کرد و خیال نکنید که یک عده از وکلا بیایند این ننگ را برای خودشان و خانواده‌شان بخرند این قانون را لغو بکنند این لغو نخواهد شد آقایان می‌رسد روزی که مردم عصبانی می‌آیند و بند جیم‌ها و بند ب ای‌ها را ترور می‌کنند (عده‌ای از نمایندگان- نه انشاء‌الله نمی‌رسد) به اینجا خواهد رسید انشاء‌الله می‌رسد اشتباه نکنید خواهد رسید حالا مردم عصبانی هستند (یکی از نمایندگان- بند الف‌ها را چه کار می‌کنند) می‌گویم آقا قانون اجرا شود بعد راجع به آن تجدید نظر شود (شوشتری- برای همین نهصد تا اجرا شود؟ ۱۵۸ هزار تا هستند) اولاً ۱۵۸ هزار تا نیست. این یکی از آن سفسطه‌هایی است که راه انداخته‌اند کسانی که مشمول می‌شوند حداکثر ۵ هزار نفر نمی‌شود (عده‌ای از نمایندگان- خیلی بیش‌تر است) (رضوی- پنجاه هزار تا هم بیش‌ترند) در هر صورت صد و پنجاه هزار نفر یا ۱۵ میلیون نفر من به آن کاری ندارم، بنده هم مشمول هیچ بندی نیستم و راجع به آن هم صحبتی نمی‌کنم ولی عرض می‌کنم این راه جز این که مردم را عصبانی بکند هیچ نتیجه ندارد و آن که بند جیمی شده همه هم تصدیق دارند نسبت به بعضی‌ها اشتباه شده تبعیض شده این را بنده هم قبول دارم گفتم نوشتم جناب آقای دکتر مصدق هم فرمودند ولی شما کدام قانون را سراغ دارید که ۱۵ درصد اشتباه و تبعیض نداشته باشد؟ غیر از قوانین الهی که خدا خودش اجرا می‌کند مثل مرگ که هیچ استثنا ندارد و درباره همه اجرا می‌شود در بقیه قوانین همه ۱۵ درصد اشتباه و تبعیض هست (شوشتری- به همین دلیل که اشتباه شده نقص می‌کنیم) آقایانی که اینجا این طور دارید راجع به تبعیض صحبت می‌کنید در دوره ۱۵ بنده تقاضای امتیاز روزنامه‌ای را کردم مطابق همان قانون اقبال زنگنه و مدارک را هم تهیه کردم و بردم دادم به وزارت فرهنگ بعد از یک مدتی به من جواب دادند که چون تو از مجلس حقوق می‌گیری نمی‌توانی امتیاز بگیری آمدیم اینجا و بعضی آقایان هم کمک کردند گفتند که آقا وکیل حقوق نمی‌گیرد مقرری می‌گیرد و از صندوق دولت محسوب نمی‌شود و از این گذشته ۶ نفر از وکلا دارند حقوق می‌گیرند روزنامه هم می‌نویسند چطور شده است که راجع به آنها این اعتراض نمی‌شود گفتند که راجع به آنها این اعتراض نمی‌شود گفتند که راجع به آنها در ظرف یک ماه آئین‌نامه می‌نویسیم یک ماه گذشت بعد از اسفند ماه بنده آمدم مجلس و گفتم صورت مجلس‌ها هست آقایان بودند تشریف داشتند ۱۰ دفعه آمدم پشت تریبون گفتم این چه تبعیض است می‌شود من که یک نماینده محلی هستم نمی‌توانم روزنامه داشته باشم و ۶ نفر دیگر می‌توانند داشته باشند هیچ کس به این حرف ترتیب اثر نداد الان هم یک سال و نیم از این حرف می‌گذرد هنوز هم به بنده امتیاز نداده‌اند نمی‌دانم این تبعیض دیگری ........(شوشتری- این هم بد است) بد است چرا برای قوانین دیگر نمی‌کنید آقا فقط برای این قانون که آبروی ما را در دنیا می‌برد باور بفرمایید که این موضوع الان در دنیا منعکس شده من خواهش می‌کنم آن اشخاصی که مشمول بندها شده‌اند اگر به مملکت رحم نمی‌کنند به خودشان رحم بکنند من از پشت این تریبون دارم آن روزی را پیش‌بینی می‌کنم آقایان خدا را شاهد می‌گیرم که این را از صمیم قلب می‌گویم و به شماها می‌گویم این اشخاصی که مشمول این بند شده‌اند یکی بعد از دیگری

ترور می‌شوند: اگر بخواهید این لایحه را لغو کنید من این را پیش‌بینی می‌کنم و بیش‌تر آقایان شاید پیش‌بینی‌هایی که من دوره گذشته پشت این تریبون کردم بودند و دیدند همه چطور صورت عمل به خود گرفته است این را هم گفتم خودتان آزاد هستید ولی آقایان اگر به مملکت و آبرو و تاریخ مملکت رحم نمی‌کنید به خود آنها رحم کنید چون دیگر مردم تحمل نمی‌کنند، تحمل مردم تمام شده است، شما را به خدا یک کمی از توی اتومبیل‌هایتان بیایید پایین. یک کمی بین مردم راه بروید، یک کمی اتوبوس سوار بشوید، یک کمی رسیدگی بکنید ببینید مردم در چه حال جوشش و غلیانی هستند. آقایان باور کنید چیزی نمانده که وضعمان به انقلاب بکشد و انقلاب برای مملکت ما در شرایط فعلی دنیا سم است. انقلاب با نابودی ما توأم است. ما باید کاری بکنیم که جلو انقلاب را بگیریم این کارها جز این که انقلاب را تسریع بکند، جز این که عصبانیت مردم را بیش‌تر بکند هیچ فایده‌ای ندارد. آقایان یک قدری شما را به خدا فکر بکنید بگذارید این قانون را اجرا بکنند و بعد بنشینیم سر فرصت یک راه حلی پیدا بکنیم البته بنده هم تصدیق دارم نسبت به ده پانزده درصد اجحاف شده، اشتباه شده، تبعیض شده بنده هم تصدیق دارم، ولی بعد می‌نشینیم یک راه حلی سر فرصت برای این موضوع پیدا می‌کنیم ولی این راهی که می‌روید هم مجلس را موهون می‌کند و هم مردم را عصبانی‏

جمال امامی- بنده با پیشنهاد موافقم‏.

۳-قرائت پیشنهاد در ماده اول‏

رئیس- در پیشنهادات فقط کسی که پیشنهاد می‌دهد اظهار عقیده می‌کند بعد هم یک مخالف صحبت می‌کند و باید رأی گرفته شود دیگر موافق صحبت نمی‌کند در پیشنهاد کفایت مذاکرات. آقایانی که با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقند قیام فرمایند (عده زیادی از نمایندگان- قیام کردند) تصویب شد پیشنهادات ماده اول قرائت می‌شود: (دکتر بقایی- مذاکرات بعد از دستور را فرمودید اجازه داده می‌شود) ۲۵ دقیقه مانده چون مجلس ساعت ده و ده دقیقه تشکیل شده و سه ساعت باید مجلس باشد.

(پیشنهادات ماده اول به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده اول در قسمت ۲ پس از جمله منتظرین خدمت جمله زیر اضافه شود «به استثنای نمایندگان مجلسین و وزرا و قضات» امامی‌اهری‏

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

پیشنهاد می‌کنم ماده اول به شرح زیر اصلاح شود ماده اول- دولت مکلف است بلادرنگ کلیه پرونده‌های کارمندانی که مرتکب ارتشاء شده و یا تخلفات قانونی دیگری نموده‌اند که از حدود صلاحیت دادگاه‌های اداری خارج است جهت رسیدگی و تعیین تکلیف قطعی به دیوان کیفر ارسال دارد و دیوان کیفر نیز مکلف است در ظرف شش ماه به این قبیل پرونده‌ها و سایر پرونده‌هایی که فعلاً در دیوان کیفر بلااقدام مانده است رسیدگی نموده و تکلیف قطعی هر یک را معلوم نماید و چنانچه شعب دیوان کیفر کافی برای پرونده‌های موجوده نیست وزارت دادگستری چند شعب دیگر ایجاد نماید که در ظرف مدت شش ماه تکلیف کلیه این قبیل پرونده‌ها معلوم شده باشد. اردلان‏

نظر به این که وزارت بهداری یک مؤسسه انتفاعی است و این وزارت احتیاج زیادی به پزشک دارد پیشنهاد می‌کنم پزشکانی که در وزارت بهداری جزو بند ب می‌باشند از این بند معاف شوند.

دکتر سید امامی‏

پیشنهاد می‌کنم ماده اول به طریق زیر اصلاح شود:

ماده واحده- قانون اول تیر ماه ۱۳۲۸ راجع به تصفیه کارمندان دولت لغو می‌شود و دولت مکلف است در سازمان وزارتخانه‌ها و ادارات و شهرداری‌ها و بنگاه‌هایی که با سرمایه دولت تشکیل شده است تجدید نظر نموده ادارات و دوایر زائد را حذف کند عده کارمندانی را که واقعاً برای سازمان جدید ضرورت قطعی دارد به حداقل ممکن تقلیل داده کارمندان و قضاتی را که به اتهام اختلاس یا ارتشاء و یا خیانت در امانت محکوم شده‌اند از اعداد مستخدمین خارج ساخته سایر قضات و کارمندانی را که پرونده کیفری دارند در دادگاه‌های مربوطه صلاحیت‌دار شدیداً و به اسرع اوقات تعقیب نماید صورت سازمان‌های جدید را برای تصویب و فهرست کارمندان و قضات محکوم و آنها را که مورد تعقیب قرار گرفته و مستخدمین و قضاتی را که زائد از احتیاج تشخیص می‌دهند در ظرف یک ماه برای اطلاع مجلس شورای ملی تقدیم نماید تصمیمات هیئت تصفیه راجع به کارمندان لغو می‌شود.

جواد عامری‏

پیشنهاد می‌کنم ماده اول به طریق زیر اصلاح شود:

ماده واحده- دولت مکلف است در سازمان وزارتخانه‌ها و ادارات و شهرداری‌ها و بنگاه‌هایی که با سرمایه دولت تشکیل شده تجدید نظر نموده ادارات و دوایر را از سازمان‌های جدید به کلی حذف عده قضات و کارمندانی را که برای دادگاه‌هاو ادارات واقعاً ضرورت دارد به حداقل ممکن تقلیل داده صورت تشکیلات جدید را برای تصویب و فهرست کارمندان زائد بر احتیاج را برای اطلاع در ظرف سه ماه به مجلس شورای ملی فرستاده و ترتیب بازخرید حقوق کارمندان و قضات زائد را نیز به ترتیب ذیل بدهد مأخذ تشخیص کارمندان زائد عبارت از عده‌ای است که از شهریور ۱۳۲۰ بر کارمندان وزارتخانه‌ها و ادارات و شهرداری‌ها وبنگاه‌ها اضافه گشته و میزان حقوق بازخرید معادل آخرین حقوق و کمک ماهیانه آنها ضرب در سنوات خدمت خواهد بود کارخانه‌های دولتی و خالصه‌جات تا آخر اسفند ۱۳۳۰ از طرف دولت تقدیم می‌شود و بهای هر یک به صورت سهامی متساوی‌القیمت درمی‌آید و دو ثلث از حقوق هر یک از کارمندان و قضات زائد از سهام مزبور و ثلث دیگر از اعتباراتی که در بودجه ۱۳۳۰ وزارتخانه‌ها و ادارات مربوطه تأمین می‌گردد پرداخت خواهد شد تصمیمات هیئت تصفیه سابق لغو می‌شود. جواد عامری‏

پیشنهاد می‌نمایم این تبصره ضمیمه ماده اول شود:

تبصره- اشخاصی که بیش از سالی یک صد و بیست هزار ریال درآمد دارند حق استفاده حقوق و فوق‌العاده و خرج سفر از صندوق دولت و بانکها و مؤسسات که از مالیات و عوارض اداره می‌شود ندارند یعنی به هیچ عنوان نمی‌توانند از بیت‌المال دیناری دریافت کنند. معدل ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نمایم تبصره ذیل به ماده اول اضافه شود: تبصره- آقایان نمایندگان اعضای کمیسیون دادگستری که مشمول یکی از بندها هستند حق اظهار نظر در لایحه تصفیه ندارند. حسین مکی پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر ضمیمه ماده اول شود:

تبصره- استخدام نسوان به کلی ممنوع است مگر در مورد پرستاری و مامایی و آموزگاری و دبیری و مدیری مدارس نسوان. معدل پیشنهاد می‌نمایم ماده اول به شرح زیر تصحیح شود،

ماده اول- دولت مکلف است به کلیه پرونده‌های موجوده در دیوان کیفر نسبت به مستخدمین رسیدگی نموده و در خصوص تعیین قانون سازمان وزارتخانه‌ها و استخدام کشوری را هر چه زودتر به شورای ملی تقدیم نماید. صدری‏

ماده اول- پیشنهاد می‌کنم کسانی که دارای خانه شخصی و عایدات ملکی هستند از مقررات بند جیم مستثنا باشند و قانون مزبور شامل کارمندان فقیر باشد.

دکتر بقایی‌کرمانی‏

مخبر کمیسیون- خوب این هم نظری است‏.

دکتر بقایی- چون وزرا و وکلا که باید معاف باشند پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر ضمیمه ماده اول شود:

تبصره- اشخاصی که بیست سال خدمت کرده‌اند یا شصت سال دارند دیگر نمی‌توانند مستخدم دولت محسوب و حقوق از خزانه مملکت بگیرند. معدل‏

۴-نطق بعد از دستور چند نفر از آقایان نمایندگان‏

رئیس- پیشنهادات به کمیسیون ارسال می‌شود سه نفر از آقایان (مکی- گزارش نفت را نخواندید) گزارشی است راجع به نفت و سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای فقیه‌زاده هم تذکری دادند آقای فقیه‌زاده اجازه بفرمایید این گزارش قرائت شود.

(گزارش کمیسیون نفت به شرح زیر قرائت شد.)

پیرو گزارش مورخ ۴- ۵- ۲۹ مجداداً کمیسیون مخصوص نفت با حضور آقای دکتر پیرنیا معاون وزارت دارایی در تاریخ دوشنبه ۲۷- ۶- ۱۳۲۹ تشکیل گردید و مذاکراتی به عمل آمده بالأخره کمیسیون به اتفاق آرا تصمیم گرفت که موضوع را جداً تعقیب و به دولت صریحاً اعلام شود که چنانچه در ارسال پرونده‌های مربوط به نفت مماطله شود و یا دولت صریحاً نظریه خود را در ظرف مدت ده روز اعلام ننماید آقایان حاضرین اعضای کمیسیون که عبارت از ۱۳ نفر بودند دولت را استیضاح نمایند اینک رونوشت نامه‌ای هم به عنوان آقای نخست وزیر نوشته شده برای استحضار مجلس شورای ملی ذیلاً به عرض می‌رساند مخبر کمیسیون مخصوص نفت- حسین مکی

جناب آقای نخست وزیر- کمیسیون منتخب شورای ملی مأمور مطالعه پرونده نفت و اظهار نظر راجع به لایحه تقدیمی دولت تا کنون ۳ جلسه منعقد نموده و کتباً و شفاهاً طی نامه‌های شماره ۱۶۳- ۵ ر ۴ ر ۲۹ و ۲۳۶- ۳ ره ر ۲۹ از وزارت دارایی خواسته است که برای روشن شدن موضوع پرونده‌های مربوط به نفت را به کمیسیون بفرستد متأسفانه تا کنون دولت پرونده‌های مربوطه را نفرستاده است اینک کمیسیون از دولت تقاضا دارد که دستور فرمایند تا مدت سه روز از این تاریخ پرونده‌های مربوط به کمیسیون ارسال شود و نیز دولت باید تأده روز دیگر از این تاریخ نظریه خود را در باب لایحه تقدیمی به کمیسیون اطلاع دهد چنانچه پس از گذشتن این تاریخ‌ها پرونده و نظر دولت به کمیسیون نرسید اعضای کمیسیون تصمیم گرفته‌اند که دولت را در موضوع نفت استیضاح کنند رئیس کمیسیون مخصوص نفت- دکتر محمد مصدق‏

رئیس- گزارش در روزنامه رسمی مطابق ماده ۳۶ آئین‌نامه چاپ می‌شود (مکی- یک توضیحی هم بنده بدهم) توضیح ندارد ماده ۳۶ قرائت می‌شود.

(ماده ۳۶ آئین‌نامه به شرح زیر قرائت شد.)

ماده ۳۶- هر کمیسیون باید ماه به ماه گزارشی از عملیات خود به مجلس شورای ملی تقدیم دارد و این گزارش پس از قرائت در مجلس بدون مذاکره در روزنامه رسمی چاپ خواهد شد.

مکی- بنده باز هم در این قسمت گزارش دارم. ‏

رئیس- آقای فقیه‌زاده بفرمایید.

فقیه‌زاده- ابتدا می‌خواستم عرض کنم همین ماده ۳۶ که آقای صدرزاده قرائت کرد بنده چون مخبر کمیسیون عرایض هستم و گزارش را فرستاده بودم جناب آقای رئیس تشریف نداشتند در جلسه‌ای که گزارش‌ها را خواندند گزارش کمیسیون عرایض خوانده نشده استدعا می‌کنم که ابتدا آن را بخوانند.

(گزارش کمیسیون عرایض به شرح زیر قرائت شد.)

ریاست محترم شورای ملی- قسمتی از کارهای زیاد کمیسیون عرایض از تاریخ شروع به کار که با همکاری اداره دبیرخانه نسبت به مراجعات متظلمین انجام یافته بود در گزارش گذشته به عرض مجلس رسید از آن تاریخ تا کنون کمیسیون کماکان در هر هفته یک روز تشکیل و مطالبی که تحت مطالعه داشته اعلام جرم‌هایی است به شرح زیر

۱-اعلام جرم آقایان دکتر شایگان دکتر بقایی و حسین مکی علیه جناب آقای دکتر اقبال وزیر راه وقت نسبت به مناقصه و تنظیم قرارداد خرید لوکوموتیو

۲-اعلام جرم آقای عبدالقدیر آزاد علیه جناب آقای گلشاییان وزیر دارایی وقت نسبت به خرید شکر (در دوره ۱۵)

۳-سوابق اتهامات جناب آقای احمد قوام که از طرف وزارت دادگستری تقدیم شده‏

طبق نامه‌های شماره ۳۳۵- ۲۸ ر ۲ و ۳۳۶- ۱۰ ر ۳ مدارک هر یک خواسته شده و در انتظار ایصال آن بوده تا انجام وظیفه کمیسیون طبق ماده سوم قانون محاکمه وزرا میسر گردد اخیراً بعضی از آن مدارک را نشان داده‌اند که باید از وزارتخانه مربوطه خواسته شود در این زمینه با وزارت دارایی (نسبت به مدارک اعلام جرم آقای آزاد در دوره ۱۵ علیه آقای گلشاییان) وزارت دادگستری (نسبت به ارسال پرونده اتهامی آقای احمد قوام) وزارت راه (نسبت به مدارک اعلام جرم آقایان دکتر شایگان دکتر بقایی و حسین مکی علیه جناب آقای دکتر اقبال) مکاتبه و مدارک مذکوره خواسته شده است البته لدی‌الاصول به پرونده‌های اعلام جرم به نوبه خود در حدود مقررات قانون محاکمه وزرا رسیدگی کرده و گزارش آن حسب‌الوظیفه به مجلس تقدیم خواهد شد در خاتمه متذکر می‌شود که در ظرف این مدت به علت کسالت و مسافرت آقای حاذقی و استعفای دو نفر از اعضا و عدم حصول اکثریت چند جلسه کمیسیون به عهده تعویق افتاد و آقایان فقیه‌زاده و پیراسته تازه به جای آنها انتخاب شده و جریان فوق در اولین جلسه به اتفاق آرا بوده است، کمیسیون عرایض مجلس شورای ملی. حکیمی.

رئیس- این هم چاپ می‌شود.

فقیه‌زاده- عرض می‌کنم بنده سؤالی از آقای وزیر دارایی کرده بودم راجع به قانونی که در دوره ۱۵ از مجلس شورای ملی گذشته بود که ۱۶ میلیون تومان به بانک کشاورزی داده شود که بانک کشاورزی مطابق آن قانون نسبت به ۱۶ میلیون تومان رفتار کند این سؤال را بنده قبل از تعطیل مجلس تقدیم کردم طبق ماده ۱۶۸ وزارت دارایی دولت و هر وزارتخانه موظف است در عرض یک هفته در مجلس حاضر شود و جواب بدهد چرا؟ برای این که ماده ۱۶۸ می‌گوید هر یک از نمایندگان می‌توانند در بدو یا ختم جلسه راجع به مسائل مملکتی چه مربوط به امور داخلی و چه مربوط به مسائل خارجی به ترتیب مقرر در ماده ۱۶۷ سؤال نماید و پس از جواب وزیر نماینده‌ای که سؤال نموده حق دارد در تعقیب سؤال خود مجدداً نسبت به همان سؤال بودجه اختصار اظهاراتی نماید، از این ماده استفاده می‌شود که وزیر باید بیاید اینجا جواب بدهد که نماینده بتواند بلافاصله پشت سر او صحبت کند و متأسفانه نسبت به سؤال بنده از طرف وزارت دارایی کتباً یک شرحی برداشته‌اند به مجلس شورای ملی و مجلس هم بدون این که از ایشان بخواهد که بایستی بیایند در مجلس جواب حضوری بدهند این جواب را برای بنده فرستاده‌اند حالا من از مقام ریاست استدعا می‌کنم که تذکری بفرمایند که بیایندجواب حضوری بدهند.

رئیس- شما می‌توانید جواب شفاهی بخواهید و باید بیایند (فقیه‌زاده- استدعا می‌کنم) بسیار خوب اقدام می‌شود آقای شوشتری بفرمایید.

شوشتری- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم استدعا دارم به آقای وزیر کار دستور فرمایید تشریف بیاورند.

رئیس- نطق بعد از دستور است بفرمایید.

شوشتری- چون الحمدلله یک طوری شده است که دارد مجلس از حال تشنج و آن وضعیت خارج می‌شود و برمی‌گردد به وضعیت رسیدگی به حال مردم بیچاره، چند موضوعی بود که یادداشت کرده بودم می‌خواستم صحبت بکنم قبل از این که به مجلس شورای ملی بیایم آنها را فکر کرده بودم راجع به حوزه انتخابی خودم و مازندران و رشت و سایر شهرستان‌های مملکت ولی وقتی وارد شدم یک نفری که او را هم نمی‌شناسم و با او هم سابقه ندارم که معلوم شد از آقایان فارسی‌ها است از شیرازی‌ها است که تشریف آورده‌اند در اینجا متحصن شده‌اند بیاناتی کرد من به ایشان عرض کردم از نظر مجلس شورای ملی به نمایندگان محترم و مقام ریاست این معنی را شعار می‌دارم که شیرازی همه ما می‌دانیم صورت خودشان را با سیلی سرخ نگاه می‌دارد ولی دست دریوزه‌گی دراز نمی‌کند چه شده است که یک عده‌ای پا شوند این همه راه بیایند به تهران؟ استدعا می‌کنم از مقام ریاست مجلس شورای ملی که به عرایض حقه اینها رسیدگی بکنند توجه بکنند که اینها با آبرو بروند به شهرستان‌شان و ارمغان ببرند که رفتند تهران و عرایض‌شان را به وکلا عرض کردند و از طرف مقام ریاست و دولت مورد توجه قرار گرفت این وعده را کردند و اینجا عرض کردم (احسنت) موضوع دیگر در این مسافرتی که به شهرستان گرگان حوزه انتخابیم کردم چند روز قبل هم با آقای دکتر مصدق صحبت می‌کردم منتقل به معنایی شدم. تذکراتی به من دادند گر چه یک جمله‌اش این خبر امیدبخش که همه ایران به فرح و انبساط وارد ساخته و همه امیدوار شده بودند که دولت قوی همسایه ما خود حسن استقبال کرده برای بستن یعنی برای امتداد و برای اجرا و عمل آن پیمان تجارتی و تهاتری (صحیح است) استقبال کردند که خود دولت شوروی پیش‌قدم شده ولی از نظر اصول باید این حسن استقبال را دولت و زعمایی که مسئولیت سپرده به دست آنها است طوری به موقع اجرا بگذارند و اجرا بکنند که خدای ناخواسته این حسن تفاهم بعداً تبدیل به سوء‌تفاهم نشود این یک جمله و جمله دیگر ممکن است در این حسن استقبال‌ها افراد و مقامات و جاهایی هم مایل باشند که بین ما و همسایگانمان حسن تفاهم نباشد از این جهت میل داشتم که آقای وزیر کار که نماینده شخص آقای نخست وزیرند اینجا حضور می‌داشتند عرایض من را که حقیقتاً در این مسافرت به گرگان و مازندران و گیلان و تحقیقاتی که در تهران و در جاهای دیگر کردم این یک حسن اثری خاصی بخشیده و در بازار تجارت این مملکت یک حسن اثری دارد که او را ما از دست بی‌جهت نباید بدهیم دیگر این که باید تشکر کنم و تذکر بدهم موضوعی که برنامه یا دولت من نمی‌دانم کدام چون نظر خاصی ندارم راجع به سم‌پاشی امسال در گرگان در شهرستان

گرگان و مازندران به عمل آمد دویست و سی و یک هزار تومان مخارج تمام این عمل بوده یک میلیون و دویست و چند هزار جمعیت و سکنه مازندران از جیغری رودسر تا مراوه تپه این عمل خوبی است که شده به قدری حسن اثر کرده است که شاید صدی سی و پنج مالاریا و امراض را از بین برده و خدا را شاهد می‌گیرم من هر وقت در محل انتخابیه خودم در شهرستان گرگان شب می‌خواستم بخوابم حتی در پشه‌بند شب‌ها راحت نبودم از خاک پشه یعنی پشه خاکی و ماراندر که یک جانوری خیلی ریز است امسال در نتیجه این عمل حتی آنجاهایی که نزدیک سوراخ مار و موش سم‌پاشی شده (دکتر جلالی- این طور نیست اشتباه می‌فرمایید) اجازه بدهید این طور هست آقای دکتر عملی را که نمی‌شود پایمال کرد حتی مار و موش را کشته النهایت آقای دکتر توجه کنید عرایض من را النهایتاً این موضوع دو صورت دارد یکی با آب می‌زنند یکی با نفت می‌زنند) (دکتر جلالی- شما اطلاع ندارید از این موضوع) (یکی از نمایندگان- در خراسان هم همین نتیجه را داده است) آقای دکتر جلالی همان طوری که آن روز هم آقای دکتر مصدق فرمودند ممکن است در بعضی جاها بعضی از مأمورین انجام وظیفه نکرده باشند (صحیح است) این انجام وظیفه نکردن دلیل بر آن نیست که اصل این عمل اصل این دوا بلااثر است از این جهت مرا مأمور کردند که ماها از دست بعضی از مأمورین می‌خواهیم خلاص شویم همه ما سم‌پاشی را یاد گرفتیم، از آقای دکتر سعادت که رئیس این کار بوده تحقیق کردم پنجاه و چند هزار تومان پول این دوا بوده تلمبه‌اش نبوده پول دوا بود بقیه حقوق کارمندان بوده خوب چه مانعی دارد حالا که مردم یاد گرفته‌اند ما که می‌خواهیم کار مردم را بدهیم به دست مردم حالا ما اول عملی که می‌کنیم چون این شش مرتبه باید این عمل تکرار شود تا مالاریا از خطه و سامانی که این مرض در آنجا کانون پیدا کرده رخت بربندد باید شش مرتبه سم‌پاشی بشود چه مانعی دارد جناب آقای فروهر که دولت این دویست و خرده‌ای هزار تومان را خرج نکند همان پنجاه و چند هزار تومان را که اگر بگوییم برای یک میلیون و دویست هزار نفر آدم خرج شده است و به آدمی سه عباسی می‌رسد.

مکی و آزاد- اکثریت نیست‏.

رئیس- تأمل بفرمایید.

اردلان- اکثریت شد.

رئیس- بفرمایید.

شوشتری- چه مانعی دارد دولت بفرستد فرمانداران استانداران معتمدین محل بخش‌داران عین این دوا رادر هر استان به دست معتمدین بسپارد و یک ده دو ده یک یا دو تلمبه می‌خواهد نمی‌دانم این را بدهد به دست مردم خود مردم برای حفظ خانه خودشان بیش‌تر علاقه دارند و آن مأمورین متخصص به جاهای دیگر به کارهای دیگر مملکت بپردازند شاید به خواست خداوند و توجه دولت و مجلس شورای ملی یک خطه مملکت از این مرض خانمان‌سوز نجات بیابد (فقیه‌زاده- در تمام مملکت این کار را می‌کنند) تمام مملکت باید این طور باشد موضوع دیگر که استدعا دارم توجه بفرمایند و استدعا دارم به آقای وزیر بهداری هم تذکر بفرمایید آن روز هم به آقای دکتر بقایی عرض کردم من متخصص نیستم دو سال و نیم است که شهرستان بیچاره گرگان به سرعت برق مبتلا شده است به مرض سل یک ثلث تمام آسایشگاه تهران گرگانی است حالا این علت شیر است علت آب است علت چه چیز است من نمی‌دانم (دکتر مصدق- فقر است) یا فقر است من نمی‌دانم برای این که آقای دکتر مصدق فقیرتر از گرگان خیلی در ایران است ولی این مرض با این شدت آنجاها حمله نکرده (همه جا هست آقا) صورت عجیبی پیدا کرده من دو چیز می‌خواهم آقا دو چیز برای رضای خدا برای مردم این شهرستان می‌خواهم یکی شنیده‌ام آقای دکتر سنگ و اینها دارند اقدامی می‌کنند که آسایشگاهی در آنجا ساخته بشود و این به هر وسیله‌ای هست عمل بشود و یکی دیگر یک دستگاه عکس‌برداری عکس‌گیری که اسمش را نمی‌دانم چیست برای بیمارستان گرگان از شیر و خورشید سرخ است نمی‌دانم تعاون اجتماعی است نمی‌دانم دولت است نمی‌دانم لازم است این مردم بیچاره‌اند این موضوع جان مردم است مرا مأمور کرده‌اند بگویم در ضمن می‌خواستم استفاده کنم از محضر محترم نمایندگان و ریاست مجلس شورای ملی چون بنای من این است که تشتت و تشنج و تفرقه ایجاد نکنم و همه وقت ملاحظه فرموده‌اید که من استدعا کرده‌ام از گله‌های خصوصی شخصیات انصراف بجوییم بلکه به خواست خدا به این مملکت خدمت بکنیم مرا آقای فریدونی که مرد محترمی است و پنجاه سال سابقه دارد (صحیح است) عامل یک نامه کرده بوده و می‌گفت بخوان چون می‌بینم ممکن است در خواندن خدای ناخواسته یا تشنج ایجاد بشود یا حرفی زده بشود راجع به همین بند الف و بند ب و ج و این لاطائلاتی که سر ما را مشغول کرده است والله که سرنخ از جای دیگر است از این جهت عیناً تقدیم مقام ریاست می‌کنم (نورالدین امامی- گریه دیگر نکن) البته گریه می‌کنم شما بلند بشوید و بروید ولایات و ایالات ببینید آقا رضای خدا در این است که ما با هم بجنگیم؟ به داد مردم نمی‌رسیم والله من برای این نیامده‌ام اینجا به جده‌ام فاطمه نیامده‌ام همه شما هم برای خدمت به ایران آمده‌اید.

رئیس- راجع به کارگران کارخانه‌جات فارس که فرمودید آقایان نمایندگان فارس توجه خاصی کرده‌اند و مشغول کار هم هستند

صدرزاده- امروز عصر هم بنا است که آقای نخست وزیر را در خصوص کارخانه‌جات فارس ملاقات کنیم. ‏

رئیس- آقای رفیع‏

رفیع- بنده به نطق قبل از دستور و بعد از دستور معتقد نیستم ولی گاهی اوضاع ایجاب می‌کند که یک تذکراتی به دولت داده بشود اگر اجازه می‌فرمایید از همین جا عرض کنم.

رئیس- بفرمایید.

رفیع- یک کنفرانس اسلامی در تهران تشکیل خواهد گردید من استدعا می‌کنم به دولت تذکر داده شود برای عبور و مرور طرفین از ایران به ممالک اسلامی و از ممالک اسلامی به ایران یک ترتیب خاصی داده شود همان طوری که در دنیا معمول است که این تشریفات و این تذکره و این تفصیلات در بین نباشد (صحیح است) و به طور سهولت بتوانند آمد و شد کنند برای این که در سال قریب صد هزار نفر از ایران به عراق می‌روند و خیلی هم به زحمت می‌روند و در راه از بابت حمل و نقل و وسایل آسایش جهت آنها چه در عراق و چه در ایران فراهم بشود (صحیح است) من استدعا می‌کنم که این را توجه کنید مخصوصاً موضوعی که خیلی مهم است یک راه‌آهن که از شام به مدینه در سی چهل سال قبل ساخته شده راه‌آهنش هست کارش هست ریلش هست بعضی نقاط را برداشته‌اند آن را دولت ایران پیشنهاد بکند دول اسلامی دیگر بدون منفعت شرکت کرده‌اند دولت ایران هم در آنجا یک شرکتی داشته باشد مردم کمک بکنند برای این که اگر ما راه‌آهن از شام به مدینه داشته باشیم از این وضعیت هواپیما خلاص خواهیم شد و از اتوبوس هم راحت‌تر است (صحیح است) مسئله‌ای که مرا خیلی متأثر کرد در چند روز پیش مشاهده وضع رفتن حجاج بود آن وضعیت آنها وضع آنها از تهران خیلی مایه تأسف بود دولت باید بداند که تمام این تشکیلات صاحبش این مردمند (صحیح است) مجلس مقام شاهنشاهی افراد هیئت دولت همه از این مردم حقوق می‌گیرند (صحیح است) اگر پا بشوید و ببینید که به چه وضعیتی با اسرایی که در جاهای دیگر اسیر می‌کنند در واقع این طور رفتار نمی‌کنند که مأمورین با اینها رفتار می‌کنند والله من گریه کردم اینها نشسته‌اند روی زمین هیچ کس اعتنا نمی‌کند برای مسافرین آمریکا و اروپا به قدری به آنها احترام می‌شود از طرف نظامی از طرف پلیس از طرف مأمورین دولت ولی نسبت به اینها چه با زن‌های‌شان با بچه‌های‌شان و چه با مردهای‌شان به قدری بی‌احترامی می‌شود که هر کس را از مسافرت باز می‌دارد در این بابت باید دولت یک ترتیبی بدهد یک نظری بکند اعضای گمرک اغلب مردم را حبس کرده‌اند چندین نفر را حبس کرده‌اند یک نفرخراسانی به من رجوع کرد در زندان است بلیط هواپیمایی دو هزار تومانش از بین رفت صد تومان پولش را هم که ازش گرفته‌اند پول را هم ضبط کرده‌اند نه هزار تومان هم جریمه می‌خواهند بعد می‌گویند ضامن باید بدهید گمرک چه حق دارد که کسی را حبس کند به موجب کدام قانون این چه مملکتی است پلیس هست حکومت قانون است هر کس تلفنی کرد که فلان کس را بگیرید حبس بکنید در مملکت این جور نباید باشد اینها را تذکر بدهید آقای فروهر به آن مقام که با یک تلفن گمرک مردم را حبس نکنند (صحیح است) یک مسئله‌ای که راجع به انجمن‌های ایالتی و ولایتی مذاکرات مختلف در مجلس می‌شود من از آقای ملک مخصوصاً خواهش می‌کنم که تکلیف این را زودتر معین بفرمایند از آن طرف دولت هم تکلیف خودش را

نمی‌داند به دولت تذکر بدهید که در این بابت یک لایحه بیاورد به مجلس و تکلیف مردم را معین بکند (صدر میرحسینی- دولت حق اجرا ندارد) (مکی- دولت دهن‌کجی می‌کند به مجلس) (اردلان- آقای رئیس آن ۱۸ نفر را باید انتخاب بفرمایید) در اینجا مذاکراتی بود که برای مطالعه هم به اروپا نروند شهردار تهران تازه رفته است برای مطالعه ما شهردار می‌خواهیم که به کارهای این شهر برسد اگر بنا باشد که رؤسای ادارات همه بروند برای مطالعه پس کارهای مملکت چطور می‌شود یک مسئله بسیار مهمی مسئله قرض کشاورزان است چه در ایران و چه در سایر نقاط مردمی که به آنها قرض داده‌اند اینها در موقع نداری یک گندمی گرفته‌اند یا برنج گرفته‌اند امروز برنج ارزان است وقتی می‌خواهد بدهد باید چندین خروار بفروشند که جزای یک خروار را داده باشند من تقاضا دارم که دولت به طور فوق‌العاده تمنا می‌کنم یا لایحه بیاورد در مجلس و ما به او رأی می‌دهیم که به کلی فرع را از این معاملات بردارد (شوشتری- از همه معاملات باید برداشت) از همه معاملات بردارند مخصوصاً هر چند خروار گندم داده‌ایم همان قدر پس بگیریم اگر بانک کشاورزی ندارد نمی‌تواند رفتار کنند همین اطراف تهران کسی که یک خروار گندم گرفته الان باید پنج خروار بفروشد و این به کلی زارع را از بین می‌برد (صحیح است) این یک کار فوق‌العاده است و خواهشمندم دولت در این بابت یک امری بدهد که صلحیه‌ها تکلیف مردم را معلوم بکنند و به زحمت نیندازند خواهش می‌کنم آقای ملک هم اگر در این باب اقدامی کرده‌اند بفرمایند.

رئیس- آقای آزاد.

آزاد- مطالبی را که بنده می‌خواهم به عرض آقایان برسانم دو موضوع است یکی موضوع نان تهران است یکی دیگر هم موضوع تعدی و اجحافی است که کارمندان شهرداری به کسبه تهران می‌کنند در موضوع نان اینجا هم دو موضوع است یکی این که قیمت نان را دولت گران کرده است یکی دیگر این که چون سهمیه‌ها را دارد کم می‌کند ممکن است اسباب زحمت و دردسر مردم فراهم بشود اغلب آقایان اطلاع دارند که تأسیس اداره غله در تهران و در تمام کشور برای این بود که در تهران و در سایر شهرها سیاست نان یک سیاست مخربی بود که هر کسی می‌خواست یک وضعیت نامناسب و ناراحتی ایجاد بکند با سیاست نان توأم بود به این معنی که در دکان‌های نانوایی شلوغ می‌شد و مردم نمی‌توانستند نان تهیه بکنند و اسباب زحمت و دردسر بود برای دولت و اسباب تشنجات در مملکت بالأخره دولت بعد از مدت‌ها آمد تصمیم گرفت که یک اداره درست بکنند و سیلویی و انباری درست بکنند که یک مقدار غله ذخیره بکنند و این اداره گندم‌ها را می‌رساند به همه خبازها و خبازها هم مجبور باشند تحت نظر دولت اینها را پخت کنند و هیچ آشوبی که پیش نیاید و تا اندازه‌ای که می‌شود گفت که در تهران از ده پانزده سال تقریباً این موضوع از بین رفته بود و داد و فریاد و چیزی نبود و سیاست نان از بین رفته بود حالا دولت دارد سیاست بیست سال بیست و پنج سال پیش را تجدید می‌کند در صورتی که در آن موقع تهران ۲۵۰ هزار جمعیت داشت و حالا یک میلیون جمعیت دارد ملاحظه بفرمایید وقتی دولت نتواند گندم را هر روز برساند به خبازها اگر چنانچه در بعضی محلات شهر پنج تا دو تا از دکان‌ها در اثر یک سیاست نامطلوبی اینها کم‌تر پخت بکنند و روی یکدیگر جمع شود هر روز دچار دردسر و آشوب می‌شویم بنده معتقد هستم که بیش‌تر این ملت فقیرند یعنی اگر یک میلیون جمعیت این شهر باشد که شاید هم بیش‌تر هستند از یک میلیون نفر ۹۵۰ هزار نفر اینها فقیرند اینها فقط پنج هزار قیمتی که دولت زیاد کرده است به قیمت نان در زندگی اینها تأثیر دارد (قاسم فولادوند اضافه نکرده است) چرا اضافه کرده است آقا جنابعالی بی‌اطلاع هستید پنج قران اضافه کردند دولت ۲۵۰ دکان نانوایی بود که هر روز به آنها آرد می‌داد از قرار خرواری ۹۱ تومان حالا آمده یک ثلث کرده دو ثلث را گرفته است شما بردارید آزاد بخرید به همین قیمت ۱۵ هزار الان می‌فروشند فقط یک قسمت را دولت الان یک ثلث از دکان‌هایی را که به آنها آرد می‌داد الان آنها آرد ندارند با این که دکان‌های سنگکی الان دارند بهشان ۱۵ قران می‌فروشند (قاسم فولادوند- گران نشده است) معلوم می‌شود شما اطلاع ندارید الان نان تهران گران شده است و مردم پول ندارند ۱۵ قران بخرند برای این که مردم بیکار هستند مخصوصاً کارگرها و مردمان زحمتکش اینها بیکار هستند و با نبودن کار و نبودن درآمد نمی‌توانند نان را از قرار یک من ۱۵ هزار بخرند آن روز هم که آقای ملکی این تذکر را دادند که دولت مقصود دیگری دارد آمد آقای دکتر نصر گفت که نان را آزاد می‌کنند می‌گویند چرا نان را آزاد کردید الان دولت نان را یک من پنج ریال گران کرده به علاوه بنده عقیده دارم این سیاست دولت سیاست پر مخمصه و پر دردسری است برای این که ممکن است در آینده در یک ماه دو ماه سه ماه دیگر دکان‌های نانوایی به عنوان این که ما آرد نداریم اینها تعطیل می‌کنند و داد و فریاد و هیاهو راه می‌اندازند الان ممکن است که دولت بگوید که آرد نداریم و باید در نظر داشت که اگر دولت خواست آشوب بشود یکی دو تا دکان را در ظرف ۳ چهار روز در هر محله می‌بندند پس از آن که به مقصود رسیدند آن وقت دولت نان می‌دهد به عقیده من این سیاست دولت خیلی مضر است و باید تجدید نظر بکنند موضوع دیگری را که بنده می‌خواستم تذکر بدهم این است که شهرداری هر روز به یک عنوانی مزاحم کسبه تهران می‌شود به عنوان این که اتیکت شمار روی اجناس ندارید ۴۵ تومان ۵۰ تومان بعضی وقت‌ها بیش‌تر جریمه می‌کنند تمام این کسبه که به من نوشته‌اند من حرفی نداشتم اگر شهرداری می‌آمد یک بقالی را جریمه می‌کرد که چرا روغن‌ها را مخلوط کردی یا سیب‌زمینی یا اگر به یک لبنیات‌فروش می‌گفت چرا رفتی آب توی شیر ریخته‌ای اگر مجازات می‌کرد من حرفی نداشتم ولی نوشته‌اند که شما چرا اتیکت روی شیر نمی‌گذاری مجازاتش کرده‌اند به آهنگر گفته‌اند که باید روپوش بپوشی چرا روپوش نپوشیده‌ای باید ۲۵ تومان سی تومان باید جریمه بدهی صبح من از سرچشمه می‌رفتم یک نفر هست که کلاه می‌شوید و این را برده‌اند بیست تومان جریمه‌اش کرده بودند که چرا کلاهی را که مردم می‌دهند بشویند چرا اتیکت نمی‌چسبانی مردمی که این قدر فقیر و بیچاره و بدبخت هستند این عمل شهرداری برخلاف قانون و قاعده است آن هم می‌گویند چرا اتیکت نمی‌چسبانی به آهنگر می‌گویند چرا روپوش نمی‌پوشی ۲۵ تومان ۳۰ تومان جریمه‌اش کرده‌اند این کاغذی را که می‌بینید صورت‌های جریمه شده را برای ما فرستاده‌اند با استشهاد و اینها که جریمه می‌کنند و مزاحم مردم می‌شوند بنده یک سؤالی کرده‌ام از دولت راجع به همین موضوع البته آقایان نیامده‌اند جواب بدهند.

بنده می‌خواهم حضور آقایان تذکر بدهم که مجلس شورای ملی مرکب است از یک عده شخصیت‌های برجسته مملکت این شخصیت‌های مهم و برجسته مملکت باید دارای یک غرور نخوتی باشند از حرکاتی که اهانت‌آمیز است باید متأثر بشوند ما در آئین‌نامه مجلس نوشتیم که الان آقای فقیه‌زاده تذکر دادندکه از وزرا که سؤال می‌شود باید در ظرف یک هفته بیایند جواب بدهند ما هر قدر سؤال می‌کنیم یا اصلاً به وزرا نمی‌دهند یا وزرا نمی‌آیند این عملیات اهانت است نسبت به ما، من نمی‌دانم چرا آقایان متأثر نمی‌شوند و بازخواست نمی‌کنند من به آقای رئیس تذکر می‌دهم که اگر در ظرف یک هفته وزیر نیاید آقای رئیس باید تذکر بدهند و بخواهند و اگر چنانچه واقعاً نیامدند تصمیمات مقتضی درباره اینها بگیرند و البته ما هیچ نباید حاضر بشویم که نسبت به ما اهانتی بشود و بی‌احترامی کنند و البته ما هی می‌گوییم که سؤال کردیم چرا نیامده‌اند جواب بدهند و باید مطابق نظامنامه بیایند جواب بدهند و آقایان به هیچ‌وجه من‌الوجوه توجه نمی‌فرمایند. خواهش می‌کنم در این زمینه تذکر بفرمایید که آقایان وزرا تشریف بیاورند و جواب سؤالات را بدهند و وظیفه خودشان را انجام دهند تا اهانت تلقی نشود.

رئیس- آقای ملک‌مدنی‏

ملک‌مدنی- موضوع انجمن‌های ایالتی و ولایتی که آئین‌نامه بود در چندی پیش مورد مذاکره شد آقایان نمایندگان محترم سابقه دارند بنا شد که برحسب رأی شورای ملی یک کمیسیون خاصی از مجلس انتخاب شود و رأی هم داده شد در آن کمیسیون خاص آئین‌نامه‌ای که لازم است از طرف دولت به مجلس تقدیم شود و پس از تصویب به مورد اجرا بگذارند اولاً به عقیده بنده ما باید سعی کنیم زودتر اعضای این کمیسیون انتخاب شود (صحیح است) و بنده می‌خواستم به دولت از اینجا به وسیله آقای فروهر وزیر کار عرض کنم و تصور می‌کنم که ندای

همه آقایان نمایندگان باشد که آئین‌نامه را باید زودتر به مجلس تقدیم کنند و تا وقتی که آئین‌نامه از مجلس شورای ملی نگذشته است دست به انتخاب انجمن‌های ایالتی نزنند (صحیح است- صحیح است) ما همه طرفدار این هستیم که برای این که این کار صحیح نیست و برخلاف قانون است و دولت باید همیشه اعمال خودش را تطبیق با مقررات و قوانین مجلس بدهد مجلس حاضر و آماده است و با سرعت کارهایش را انجام می‌دهد ما همه طرفدار این هستیم به طوری که اغلب اینجا صحبت شد که حتی المقدور تا آنجایی که مصلحت اقتضا می‌کند و رشد سیاسی ما پیدا کرده‌ایم کارهای مردم به دست خودشان انجام شود تردیدی نیست ولی این موضوع باید طبق یک قوانین و یک آئین‌نامه و مقرراتی باشد که در موقع عمل به مشکلات برنخوریم (صحیح است) قوانینی که در این مدت گذشته همه یک تبه اینهایی با هم دارند که باید این آئین‌نامه‌ای که به مجلس داده می‌شود کمیسیون تمام قوانین گذشته را زیر نظر بگیرد و یک آئین‌نامه‌ای که متناسب با وضعیت امروزه کشور باشد و متناقض هم با قوانین گذشته نباشد تصویب کند که مردم هم بدانند تکلیف‌شان چیست در عمل و هم این که دولت نظارت در اجرایش بکند امیدوارم که در جلسه آتیه جناب آقای فروهر این تذکری را که بنده عرض کردم و عقیده همه مجلس و آقایان نمایندگان است در نظر بگیرند و به جناب آقای نخست وزیر یادآور بشوند کمیسیون را که ما در جلسه آینده انتخاب کنیم و بنده امیدوارم که سعی کنیم کمیسیون از تمام دسته‌جات انتخاب شود (صحیح است) چون یک کمیسیونی است که ارتباط با تمام شئون زندگی مردم ولایات دارد همه طبقات و دسته‌جاب مجلس درش شرکت کنند که انشاء‌الله یک چیز مفیدی برای مملکت تصویب شود.

رئیس- آقای وزیر کار

وزیرکار (آقای فروهر)- عرض کنم تذکراتی که جنابان آقایان نمایندگان محترم به عنوان بعد از دستور فرمودند البته به جای خودش باعث تشکر است بایستی که نواقص را به دولت تذکر داد و البته دولت هم توجه می‌کند راجع به اظهارات جناب آقای شوشتری در قسمت مبارزه با مالاریا و در قسمت زیاد بودن مرض سل اگر چه بنده وزیر بهداری نیستم ولی چون عضو دولت هستم خواستم توضیحاتی به عرض مجلس شورای ملی برسانم راجع به مالاریا فرمودند که اقدامات بسیار مفیدی در صفحات شمال شده است البته باید مطمئن باشند که این عمل ادامه پیدا خواهد کرد اماراجع به طریقه‌اش البته یک مسئله‌ای است که بایستی از طرف سازمان برنامه با مشارکت و معاضدت وزارت بهداری انجام شود بنده عرض می‌کنم که ادامه پیدا خواهد کرد و با تمام قوا سعی خواهد شد که این مرض خانمان‌سوز به کلی در کشور از بین برود. راجع به مرض سل که فرمودند این مسئله مورد توجه وزارت بهداری هم بوده است مطابق آمارهایی که در دست است متأسفانه مرض سل یک قدری دارد شیوع پیدا می‌کند در این مملکت ولی بنده از اینجا می‌توانم عرض کنم که خوشبختانه امروز در رأس وزارت بهداری ایران دکتر بسیار صالح و فعالی قرار گرفته است که واقعاً برای بنده لذتی است کار کردن با او با تمام قوا سعی می‌کند که کار و وظیفه خودش را انجام دهد و این موضوع را هم مورد توجه خاص خودشان قرار داده‌اند و قبل از این که جنابعالی تذکر بدهید جناب آقای صالح به دولت گزارش دادند و متوجه این نکته شده‌اند و برای مبارزه با سل در تمام کشور اقدامات بسیار جدی از طرف ایشان با تصویب دولت به عمل آمده است منجمله بین وزارت بهداری و یکی از مؤسسات بین‌المللی که وابسته به سازمان بهداشت جهانی است به نام اونیف مذاکراتی در جریان است و قرار است اقدام شود و به طور تحقیق هم خواهد شدکه در ظرف یک سال تمام اهالی کشور بر ضد مرض سل تزریق شوند (انشاء‌الله) وقتی در شهر تهران هم اقداماتی شده است و تقریباً مشاهده خواهید فرمود که دستگاه‌های عکس‌برداری خواهند گذاشت در تهران که مرض را معاینه رادیولوژی کنند و در صورتی که مریض هستند معالجه می‌شوند و این عمل در دست اقدام است و محققاً عمل خواهد شد و خواستم عرض کنم که این موضوع یکی از قدم‌های بسیار برجسته‌ای است که وزارت بهداری در زمان وزارت دکتر جهان‌شاه صالح برداشته است موضوع دیگر هم تذکراتی که جناب آقای رفیع دادند البته بنده به وزرای مربوطه و همکاران محترم عرض خواهم کرد که هر کدام به نوبه خودشان عمل کنند راجع به گمرک که فرمودند عده‌ای را توقیف کرده است البته گمرک حق نداشته است کسی را توقیف کند شاید سوء‌تفاهم بوده است و شاید راجع به این بوده است که بعضی از حجاج برخلاف بعضی از مقررات راجع به ارز نمی‌بایستی پول نقد همراه داشته باشند خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است که مطابق مقررات راجع به ارز هیچ یک از اتباع ایرانی یا خارجی هر کس که از ایران خارج می‌شود نمی‌تواند ریال همراه ببرد در حدود صد تومان می‌تواند بیش از این حق ندارد شاید در نتیجه بی‌اطلاعی بعضی‌ها سوء‌تفاهمی پیش آمده باشد البته بنده تذکرات ایشان را به اطلاع دوایر مربوطه خواهم رساند و استدعا می‌کنم که اقدام بشود که رفع شکایت بشود اطاعت می‌کنم. راجع به اظهارات جناب آقای آزاد در قسمت اتیکت زدن و شکایاتی که به ایشان در این مورد شده است اتفاقاً سؤالی که ایشان فرموده بودند راجع به این موضوع جوابش را دیشب معاون وزارت کشور به بنده دادند که اگر تشریف نیاوردند اینجا قرائت شود ولی چون الان مجال نیست اجازه بفرمایید بعد قرائت شود یا اگر اجازه می‌فرمایید جواب سؤال ایشان داده شود (بعضی از نمایندگان- جلسه بعد) خواستم عرض کرده باشم جواب ایشان حاضر است.

رئیس- سؤالات زیادی اساساً از طرف آقایان نمایندگان شده است باید آقایان وزرا تشریف بیاورند و یک روز را برای این کار معین کنیم و جواب بدهند.

مکی- راجع به مذاکرات آقای ملک‌مدنی چه جواب می‌فرمایید؟

وزیر کار- .... راجع به مذاکرات آقای ملک‌مدنی بنده به استحضار دولت خواهم رساند.

رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز پنجشنبه.

رفیع- اجازه می‌فرمایید بنده یک کلمه تذکر دارم. آقا فرمودند که به واسطه قواعد و قوانین ارزی بیش از صد تومان نمی‌شود اولاً با صد تومان که حاجی به مکه نمی‌تواند برود به علاوه من خواهش می‌کنم این احتیاط‌ها را درباره مسافرین هر روزشان مبذول بفرمایند آنهایی که به آمریکا می‌روند آنهایی که به اروپا می‌روند همه محترمند طرف احترامند با صد جامه‌دان می‌آیند گمرک کسی نگاه نمی‌کند اما یک حاجی بدبخت را این طور زحمت می‌دهند.

۵-ختم جلسه

رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز پنجشنبه ساعت ۹ صبح. (پنجاه دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی- رضاحکمت‏