مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ خرداد ۱۳۳۷ نشست ۱۹۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ خرداد ۱۳۳۷ نشست ۱۹۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملّی، دوره‏۱۹

جلسه: ۱۹۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه چهارم خرداد ماه ۱۳۳۷

فهرست مطالب:

۱) طرح صورت مجلس

۲) بیانات قبل از دستور - آقایان: فیلیکس آقایان - حشمتی

۳) بیانات آقای نخست‌وزیر و تقدیم صورت تقسیم اعتبار اضافه حقوق کارمندان

۴) بیانات قبل از دستور آقای رامبد

۵) تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون وزارت راه

۶) تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای کدیور

۷) مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجع به اصلاح قانون مالیات بر درآمد

۸) تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس ساعت نه و پنجاه و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای عماد تربتی (نایب رئیس) تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس

نایب رئیس- صورت اسامی غایبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غایبین با اجازه- آقایان: ابتهاج، صارمی، موسوی، عبدالحمید بختیار، مرتضی حکمت، تیمور تاش، سعیدی، ارباب، اخوان، فولادوند، سید امامی، دهقان، دولتشاهی، اسفندیاری، سالار بهزادی، ذوالفقاری، عامری، رامبد، قراگزلو، بیات ماکو، اورنگ، امامی‌خوئی، دکتر رضائی، مهران، دکتر فریدون افشار، کاظم شیبانی، دکتر عمید، صفاری، سنندجی، سلطانمراد بختیار.

غایبین بی اجازه- آقایان: دکتر طاهری، قرشی، دکتر پیرنیا.

دیر آمدگان و زود رفتگان با اجازه- آقایان: امیر بختیار، بزرگ‌نیا، صادق بوشهری، یارافشار، دکتر نفیسی.

نایب رئیس- اعتراضی بر صورت جلسه نیست؟ (اظهاری نشد) نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود آقای فلیکس آقایان عدّه کافی شد تصویب صورت جلسه اعلام می‌شود.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: فلیکس آقایان حشمتی‏

فلیکس آقایان- هر چند وضع عبور و مرور در ظرف این یکی دو سال در نتیجه کوشش و مساعی شهربانی یک قدری بهتر شده ولی آقایان تصویق می‌فرمایید که وضع راهنمایی رضایت‌بخش نیست (صحیح است) و اگر قرار باشد که ما به این کندی پیشرفت بکنیم ده بیست سال طول می‌کشد که وضع راهنمایی و رانندگی و عبور و مرور در شهر مرتب بشود مسلّم است که در خلال این ده بیست سال صدها نفر یا هزارها نفر بی‌گناه اضافه بر پورسانتاژ معمولی همه دنیا مقتول و یا مصدوم خواهد شد بنابر این از نظر حفظ مردم بایستی یک فکر عاجلی کرد این یک موضوعی است که مربوط به جان مردم است پول نیست که اگر گشادبازی شود جایش پر شود در اینجا اگر گشادبازی شود قابل برگشت نیست جان است و قابل برگشت نیست من استدعا می‌کنم که متصدیان امر که کمال حسن نیت را دارند اگر کوشش بکنند موفق خواهند شد البته مشکلاتی دارند که بایستی سعی کرد که مرتفع بشود خلاصه امروز وضع طوری شده که پاسبان باید سیاستمدار شود و راننده تاکسی باید روانشناس باشد در هر حال قبل از این که وارد اصل مطلب شوم با اجازه آقایان نمایندگان محترم عوامل مؤثری که در بروز حوادث و تصادفات مؤثر است به عرضتان می‌رسانم یکی از علل بروز حوادث این است که تعداد اتومبیل زیاد شده است البته این عذر به عقیده بنده موجه نیست (صحیح است) برای این که غیر از یک پورسانتاژ معمولی اگر شهر تهران را مقایسه بکنیم با پایتخت‌های اروپایی که دو میلیون جمعیت دارند یا با شهرهای آمریکایی که دو میلیون جمعیت دارند می‌بینیم که تعداد اتومبیل در اروپا اقلاً ۵ برابر است و در آمریکا ۵۰ برابر ایران است و به نظر بنده وسعت خیابان‌های تهران یعنی این خیابان‌هایی که از اعلیحضرت فقید ارث بردیم این خیابان‌ها از خیابان‌های خارجی به نظر بنده اگر وسیع‌تر نباشد تنگ‌تر نیست، چون خودم اغلب دنیا را گشته‌ام دیده‌ام و خود بنده در آن ممالک راننده بودم و خودم اتومبیل داشته‌ام می‌توانم به آقایان اطمینان بدهم اگر راننده ایرانی بهتر از راننده خارجی نباشد بدتر نیست مخصوصاً که در خارجه اکثر قریب به اتفاق رانندگان دارای مشاغل دیگری هستند در صورتی که در ایران راننده کارش رانندگی است و این مسلم است کسی که شغلش رانندگی است بایستی بهتر باشد از کسی که شغل دیگری دارد یکی دیگر وجود مقررات راهنمایی و رانندگی و اجرای صحیح این مقررات است که نقطه ضعف اساسی ما در همین جا است ما نه یک مقررات صحیح داریم و آن هم که داریم اجرا نمی‌کنند آقایانی که امریکا تشریف داشته‌اند می‌دانند وقتی که کسی می‌خواهد گواهینامه رانندگی بگیرد هر قدر هم که به رانندگی وارد باشد اگر به مقررات آشنا نباشد محال است که او گواهی‌نامه رانندگی بدهند ولی برعکس اگر راننده‌ای ضعیف باشد ولی مقررات را کاملاً بداند به او تصدیق می‌دهند فلسفه‌اش این است که کار نتیجه تجربه است اگر مقررات را اجرا نکند یا بلد نباشد ممکن است جان مردم را به خطر بیاندازد ولی اگر راننده متوسطی باشد در طول مدت بهتر می‌شود این مشکلات راهنمایی و رانندگی در دنیا حل شده است و فقط کاری که ما باید بکنیم تقلید بدون ابتکار چون ابتکار در این مورد مخصوصاً به ضرر ما است ما فقط نباید مقررات به خصوصی را تقلید بکنیم، وضع بکنیم، طبع و توزیعش بکنیم ولی بعد اجرایش نکنیم آقایان ملاحظه می‌فرمایند که خیابان‌ها خط‌کشی شده است کسی توی خط‌ها نمی‌رود در خیابان‌ها لابد دیده‌اید این خیابان‌هایی که منتهی به تخت جمشید می‌شود یک علامت‌هایی گذاشته مثلث رویش چیزی نوشته است منظور از این علامت این است که راننده وقتی رسید به این علامت ترمز بکند متوقف بشود بعد مجدداً حرکت بکند ولی کسی این کار را نمی‌کند و این دستور اجرا نمی‌شود اغلب رانندگان نمی‌دانند مفهوم این علامت چیست مقصود این است که کسی که ایستاد دست راست و چپ را نگاه کرد بهتر می‌تواند وارد خیابانی که عبور و مرور زیاد است بشود این برای جلوگیری از حوادث است ولی انجام نمی‌شود، یک قدری با اجازه آقایان نمایندگان محترم از محظورات و مشکلات شهربانی به عرضتان می‌رسانم به طوری که آقایان نمایندگان محترم مسبوقند چندین هزار اتومبیل در این تهران هست که تابع هیچ نوع مقرراتی نیست و از پرداخت جریمه یا مجازات هم مصون است اول اتومبیل خود آقایان وزرا بعد اتومبیل‌های آقایان نمایندگان محترم (عدّه‌ای از نمایندگان- ابداً) اتومبیل‌های دولتی اتومبیل‌های سازمان برنامه اتومبیل‌های ارتشی مخصوصاً بیشتر از همه (صحیح است) چند نوع دیگر از همین نوع اتومبیل‌ها که نمرات رنگ به رنگ‏ زده‌اند و اتومبیل‌های شرکت واحد (صحیح است) نتیجه این کار از نظر روانشناسی غلط است پاسبان اگر قدرت نداشته باشد نمی‌تواند در پست خود انجام وظیفه بکند (صحیح است) وقتی راننده‌ای که خلاف کرده رد شد و پاسبان زورش نمی‌رسد و مرعوب است وقتی یک شوفر تاکسی غلط می‌کند پاسبان که فعلاً عصبانی است تمام کاسه و کوزه سر راننده تاکسی شکسته می‌شود این یک اثر روحی خیلی بدی روی شوفر تاکسی دارد او فکر می‌کند که من مال این مملکتم اگر مقررات هست باید برای همه باشد و الا ظلم است که به من می‌شود البته شهربانی از نظر کادر فنی هم یک قدری در مضیقه است و من توصیه می‌کنم که این افسران جوان که می‌فرستند به آمریکا مؤظفشان بکنند که هر روز یکی دو ساعت در شهر نیویورک رانندگی بکنند و اگر بشود هفت هشت ده تا پاسبان از پاریس بیاورند آقایانی که در پاریس تشریف داشته‌اند لابد ملاحظه فرموده‌اند که بعضی اوقات یک پاسبان بلژیکی یا سوئیسی یا سوئدی ایستاده دارد کار عبور و مرور را انجام می‌دهد اینها برای چیست؟ برای این که اینها را می‌فرستند پهلوی پاسبان فرانسوی عبور و مرور را یاد بگیرند (مهندس جفرودی- این همه مستشار کافی نیست؟) مستشار نیست فکر نمی‌کنم مستشارها را آقایان تصوب کنند که بیاورند اینجا بنابر این من این طور خلاصه می‌کنم که برای این که وضع راهنمایی و رانندگی تهران درست بشود اولاً بایستی مقررات صحیح راهنمایی و رانندگی طبع و توزیع بشود و بعد هم جداً اجرای آن خواسته بشود بعد هم این تبعیض را از بین ببرند ولی با اجازه آقایان نمایندگان محترم عرض می‌کنم از همه مهمتر وضع تاکسیرانی تهران است به طوری که آقایان مسبوقند اینها تند می‌روند و مقررات را اجرا نمی‌کنند ماشین‌هایشان هم نامرتب است اضافه هم سوار می‌کنند من معتقدم شخصاً اینها از روی استیصال است که دارند این کار را می‌کنند و من به این شوفرهای تاکسی حق می‌دهم چون اینها چاره‌ای دیگر ندارند اینها مجبورند که عقب نان بروند به هر وسیله که شده است آدم وقتی که زن و بچه‌اش گرسنه می‌ماند این هم یک نوع آدمکشی است بنده یک مثالی می‌زنم که این یک تومان تاکسی تاکسی‌ها چقدر به ضرر این جامعه تمام می‌شود از نقطه‌ای به نقطه دیگر یک تومان بدهند چند تا مثال می‌زنم از زندان تا جوادیه پایین ایستگاه راه آهن یک کورس یک تومان از پایین امامیه تا چیت‌سازی یک تومان از امیرآباد تا بیسیم نجف‌آباد یک تومان (مشار- نمی‌برند آقا) ماشین یک ساعت در راه است‏ (مشار- سرش را ببرند نمی‌برند) چطور نمی‌برند مجبورشان می‌کنند این کورس یک تومان وقتی تعیین شده بود که وسعت شهر یک ربع فعلی بود و شاخص هزینه زندگی هم در آن موقع نصف امروز بود حالا ما بیاییم این قدر اجحاف بکنیم که نرخ یک تومان را نشکنیم عدل و انصاف و مروت نیست بلکه ظالمانه است اگر یک تومان را می‌خواهید نگهدارید نگهدارید ولی برای یک کورس است که ۲ کیلومتر باشد و حداکثر ۶ دقیقه طول بکشد ولی درست نیست که راه اضافه برود و پول اضافه ندهند قرار بگذارید یا هر سه دقیقه ۵ ریال اضافه بدهند یا هر کیلومتری ۵ ریال اضافه بدهند.

و امروز وضع شوفر تاکسی طوری است که وقتی ۱۴ ساعت کار می‌کند باز گرسنه است باید ترتیبی داده شود که این نرخ‌ها عادله بشود یعنی یک شوفر تاکسی که کار می‌کند برای هشت ساعت حداقل ۲۰ تومان عایدی داشته باشد که بتواند زندگیش را اداره کند وقتی که شکمشان سیر شد وقتی که آنها به آتیه‌شان امیدوار شدند آن وقت می‌شود مقررات را خیلی جدی اجرا کرد و مقررات دیگری وضع کرد خلاصه می‌شود آنها را مجبور کرد که به وضعی که مورد نظر است عمل کنند ولی تا اینها گرسنه هستند محال است که بشود مقررات را اجرا نمود آقایان می‌فرمایید که شوفر تاکسی حواسش جمع نیست برای این که فرض بفرمایید این شوفر تاکسی از خانه‌اش که بیرون آمد یک مشتری بهش برخورد سوار شد گفت برو چیت‌سازی، و آمد پایین و یک تومان بهش داد این اثر روحی بدی در این شوفر می‌کند.

نایب رئیس- وقت جنابعالی تمام شد.

فلیکس آقایان- اگر اجازه می‌فرمایید ۵ دقیقه صحبت کنم‏

نایب رئیس- وقت جنابعالی منتفی است ممکن است از وقت آقای حشمتی استفاده کنید.

فلیکس آقایان- آقای حشمتی اجازه می‌فرمایید؟ (حشمتی- پنج دقیقه استفاده کنید) متشکرم. این کار از نظر پسیکولوژی درست نیست این شوفر در حال عصبانیت است و این خودش موجب می‌شود که تصادفات در این شهر زیاد بشود وقتی شوفر تاکسی را مجبور کنند که به جای ۴ تومان یک تومان بگیرد درست مثل این است که یک کسی برود در دکان نانوایی ۴ تا نان بگیرد و پول یکی را بدهد همان طوری که به عرض رساندم در یک کشوری که یک ساعت در راه است ۲ تومان حقوق خودش ده پانزده قران پول بنزینش حالا استهلاک به جای خود با یک تومان درست در نمی‌آید به نظر بنده در مملکتی که کسب و پیشه آزاد است و جناب آقای نخست‌وزیر آزادی کسب را هم بایستی یک فکر عاجلی برای شوفرهای تاکسی کرد وعده کردند که تاکسی‌متر بیاورند این وعده‌شان هم هنوز عملی نشده است و فعلاً شوفرهای تاکسی دارند از بین می‌روند پس موقه بیایید یک نقشه‌ای بکشید یک جدول بکشید شهر تهران را جدول‌بندی کنید در نقاطی که تا ۲ کیلومتر است همان یک تومان را بگیرید یا بگذارید مشتری با راننده وسیله نقلیه طی بکند که اگر راه دورتری می‌خواهد برود پول بیشتری بدهد اغلب مشتری‌ها هم حاضرند که یک پول بیشتری بدهند و راه دورتری بروند مخصوصاً که برای دولت هم از نظر بودجه فرقی ندارد تاکسی که جزء حوائج اولیه زندگی نیست که بگوییم اگر این کار را بکنیم سطح زندگی می‌رود بالا تاکسی برای استفاده طبقات متوسط و متمکن است راه دور می‌روند پول بیشتری بدهند ضمناً اگر ما فرض کنیم که ده هزار تاکسی در تهران هست و اینها با خانواده‌شان می‌شوند ۵۰ هزار نفر اینها را باید راضی کرد معذرت می‌خواهم جسارت است یک قدری هم تقصیر مجلس شورای ملّی است یک اختیاراتی به قوه مجرّیه داده که این اختیارات زیادی است مثلاً شهرداری با تصویب‌نامه عوارض می‌گیرد ثبت اسناد مفسر قوانین شده به عنوان احتیاج شخصی امروز محل کسب را تخلیه می‌کند در صورتی که هم ماده صراحت دارد و هم شورای عالی ثبت نظر داده که احتیاج شخصی فقط برای مسکن است که به استناد احتیاج شخصی محل کسب را تخلیه می‌کنند ده مثال دارم بعضی از آئین‌نامه‌های خودمان هم قدرتش از قانون بیشتر است در خاتمه برای این که سوء تفاهمی پیش نیاید عرض می‌کنم که عرایض بنده در مورد تاکسی‌های تهران بر علیه هیچ شخصی و هیچ مقامی نبوده حتی نظر تنقید هم نداشته‌ام نظر من فقط نظر راهنمایی بود یک موضوع دیگری که خواستم به عرض برسانم این است که یک عدّه‌ای مغرض شایع کرده‌اند که یک عدّه دیگر سود طلب که همیشه از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند منتظرند که وضع تاکسیرانی تهران دگرگون شود بلکه یک شرکت واحدی از تاکسی‌های تهران تشکیل شود یک هفت هشت هزار تاکسی نو بخرند آن هم برای استفاده از کمیسیون آن (احسنت)

نایب رئیس- آقای حشمتی بفرمایید

حشمتی- آقایان محترم اطلاع دارند که در حوزه انتخابیه بنده در روز پنجشنبه سیلی آمده است که خیلی مهیب و وحشتناک بوده یک قریه‌ای است که سه هزار نفر خرده مالک و کشاورز دارد به کلی ویران شده است (احمد طباطبائی- همه هم فقیرند) اسمش شهکوبه است و گویا در زمان‌های سابق اینجا به امر دولت کوبیده شده حالا طبیعت خواسته از آن زمان عقب نماند سیل آمده و قریه را ویران کرده و من امیدوارم که در این دوره جبران این همه ظلم و ناکامی بشود و این را هم به فال نیک می‌گیرم که خود جناب آقای نخست‌وزیر تشریف آوردند و امیدواریم با آن روش همیشگی‌شان در این مورد کمک و لطف مخصوصی بفرمایند نمایندگان شیر و خورشید هم وظیفه خودشان را در این گونه موارد به خوبی انجام داده ولی کمک شیر و خورشید کافی نیست و برای کشاورزان که فقط به کمک خودشان می‌توانند روی پا بایستند بایستی حتماً دولت یک کمکی برساند و بنده امیدوارم که این کمک‌ها طوری باشد که بتواند یک دردی از این مردم دوا بکند و مخصوصاً حالا که دولت خرده مالکی را تشویق می‌کند این بهترین موقعی است که خرده مالکین به یک دستگاه اجتماعی مهم امیدوار باشند که در این گونه موارد می‌تواند به آنها کمک کند بنده بیش از این وقت آقایان را نمی‌گیرم و نمی‌خواهم احساسات آنان را تحریک بکنم چون می‌دانم خودشان به اندازه کافی متأثر هستند امیدوارم که کمکی بشود و دردی از این مردم دوا بشود.

۳- بیانات آقای نخست‌وزیر و تقدیم صورت تقسیم اعتبار اضافه حقوق کارمندان‏

رئیس- آقای نخست‌وزیر

نخست‌وزیر (دکتر اقبال)- عرض کنم که اینجا دو سه مطلب آقایان فرمودند آقای رامبد راجع به چای فرمودند آقای آقایان راجع به تاکسی‌ها فرمودند آقای

حشمتی هم راجع به سیلی که نزدیک خمین شده است راجع به تاکسی‌ها بنده در یک جلسه‌ای حضور آقایان توضیحات کافی به عرضشان رساندم حالا هم مشغول رسیدگی هستم و موضوع تاکسی‌متر به زودی عملی می‌شود امّا راجع به سیلی که در خمین آمده است البته مایه نهایت تأسف دولت شد و روز جمعه ساعت ۹ شب که از تلگرافخانه به بنده اطلاع دادند فوراً دستور داده شد به شیر و خورشید سرخ که از طرف این دستگاه عام‌المنفعه اقدام بشود و بلافاصله شیر و خورشید سرخ اقدام کرد و اولین کمک را به آسیب‌زدگان رسانید البته به مجرد این که رفع مشکلات بشود برای این که رفع نگرانی آقایان نمایندگان بشود هر نوع کمکی را که دولت بتواند خواهد کرد (حشمتی- متشکرم) (احسنت) به طوری که خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است یکی از وظایف اولیه هر دولتی کمک و مساعدت به کارمندان است و تا کارمندان دولت در رفاه و آسایش نباشند هیچ نوع انتظاری برای پیشرفت امور مملکت از آنها نباید داشته باشیم در امتثال و اجرای اوامر شاهانه این است این موضوع را مورد توجه قرار داد و مطالعاتی کرد و همان طور که خاطر آقایان نمایندگان مستحضر است دولت مطالعاتی کرد و در بودجه سال ۱۳۳۷ مبلغی برای این کار در نظر گرفت و طبق مفاد تبصره ۲۵ قانون بودجه ۱۳۳۷ به دولت مأموریت داده شده که راجع به طرز تقسیم و مصرف این هزار میلیون ریال اقداماتی کند و برای تصویب تقدیم کمیسیون بودجه مجلس کند و البته این مطالعات تا چند روز پیش به طول انجامید برای این که ما می‌خواستیم از آرا و عقاید تمام طبقات و مخصوصاً کارمندان مستحضر باشیم و یک تصمیمی که می‌گیریم تا حدی که ممکن است از عدالت و انصاف دور نیست البته مبلغ یک هزار میلیون ریال که مجلس بنا به پیشنهاد دولت برای کمک به کارمندان اداری تصویب فرمودند متأسفانه مبلغ خیلی زیادی نیست ولی با در نظر گرفتن وضعیت بودجه کشور و مخصوصاً با در نظر گرفتن بودجه‌ای که تقدیم مجلس شورای ملّی شد و در حدود ۱۴۵ میلیون تومان کسر دارد متأسفانه بیش از این نداشتیم به کارمندان دولت کمک و مساعدت کنیم ولی مطمئن هستم که انشاءالله در ظرف امسال اگر فرصت داد و الا در بودجه سال ۳۸ این قسمت منظور خواهد شد و امیدواریم که تبعیضاتی که در کادر وزارتخانه‌های ما هست به تدریج بر طرف شود و کارمندان ما با رفاه و آسایش انجام وظیفه بکنند بنده خواستم که در اینجا رؤس مطالب را در جلسه علنی به عرض نمایندگان محترم برسانم و بعد این پیشنهاد را طبق قانون بودجه تقدیم مقام ریاست خواهم کرد که به کمیسیون بودجه ارجاع بفرمایند که هرچه زودتر مورد شور و تصویب قرار گیرد تا کارمندان بتوانند از این کمک استفاده کنند البته همان طور که به عرض آقایان رساندم این کمک از اول فروردین سال ۳۷ پرداخت خواهد شد، به هیچ وجه جای نگرانی نخواهد داشت هر وقت کمیسوین بودجه تصویب فرمودند و اصلاح فرمودند بلافاصله شروع به پرداخت این مبلغ بین کارمندان اداری مملکت خواهد شد البته پیشنهادات خیلی زیادی شده که همه اینها در کمیسیون‌های متعدد مورد مطالعه قرار گرفت و حتی چند نفر از آقایان وزرا مأمور شدند از طرف دولت به این موضوع رسیدگی کنند بالاخره به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم در اشل حقوق تغییراتی بدهیم تولید اشکالات زیادی می‌کند و مخصوصاً که قانون استخدام در دولت سابق تقدیم مجلس سنا شده است و در آنجا مورد بحث است و با در نظر گرفتن مبلغ نمی‌توانستیم روی اشل تصمیم بگیریم از این جهت قرار شد این اضافه را به عنوان اضافه حقوق بدهیم نه به عنوان این که اشل را برده‌ایم بالا مبالغی که در نظر گرفته شده است به این ترتیب طوری تقسیم شده است که فعلاً از رتبه ۱ تا ۴ طبق قوانین موجود به کارمندی بیش از ۲۵۰۰ ریال پرداخت نمی‌شود و باید به عرض آقایان برسانم خوشبختانه یا بدبختانه رتبه‌های پایین خیلی کم هستند در ظرف این چند سال مقررات و قوانین مملکت رتبه‌ها را خیلی بالا برده است و شاید تعداد رتبه‌های بالا خیلی زیادتر است و رتبه‌های پایین خیلی کم است این است که مبلغش اگر به نظر کم می‌آید تعدادش خیلی کمتر است به این ترتیب حقوق رتبه‌ها در نظر گرفته شده رتبه ۱ سه هزار ریال در صورتی که حالا می‌گیرد ۲۵۰۰ ریال رتبه ۲ ۳۲۰۰ ریال رتبه ۳ ۳۵۰۰ ریال رتبه چهار ۳۸۰۰ ریال رتبه پنج ۴۴۰۰ ریال رتبه شش ۵۲۰۰ ریال رتبه هفت ۶۴۰۰ ریال رتبه هشت ۷۹۰۰ ریال رتبه نه ۹۵۰۰ ریال این یک تابلویی است که اینجا مقایسه‌ای هم کرده‌ایم که رتبه‌ها فعلاً چه می‌گیرند و حالا چه بهشان خواهند داد البته در رتبه‌های سابق حقوق‌هایی که می‌گرفتند یک حداقل دارد هر رتبه‌ای یک حد وسط و یک حداکثر ما این پرداخت‌هایی که خواهیم کرد تمامش حداکثر است به طوری که به کارمندان بیش از این صورتی که اینجا داریم کمک می‌شود مثلاً اگر یک رتبه حداقل چهار سابق ۲۵۰۰ ریال می‌گرفت حالا خواهد گرفت ۳۸۰۰ ریال و یک کمک بالنسبه زیادی شده است که البته بنده اعتراف می‌کنم که این کمک کافی برای کارمندان ما نیست ولی تا حدی که توانسته‌ایم و عایدات کشور اجازه داده است این جدول را ترتیب داده‌ایم که تقدیم مقام ریاست می‌کنم (دکتر بینا- آموزگار هم ۳۰۰۰ ریال خواهد گرفت؟) راجع به حقوق آموزگاران در قانونی که در دست ما هست نوشته شده که فقط به کارمندان اداری و چون قانون شامل کارمندان اداری بود دیگر ما نمی‌توانیم به سایر کارمندان کمک کنیم و این هم برای کارمندان اداری است اگر میل شما است برای تمام کارمندان در نظر بگیرید اعتبار بیشتری می‌خواهد و این مبلغی که تصویب فرمودید در این حدود خواهد بود و دیگر جایی نداشتیم (دکتر بینا- ثبات سیصد تومان بگیرد آموزگار دویست و پنجاه تومان؟) (یک نفر از نمایندگان- برای کارمندان پیمانی چه در نظر گرفته‌اید؟) برای کارمندان پیمانی و دون پایه و برای شوفرها و تلفنچی‌ها هم در نظر گرفته‌ایم برای کارمندان پیمانی یک هزار ریال به حقوقشان اضافه شده برای دون پایه ۵۰۰ ریال برای مستخدمین جزء ۵۰۰ ریال برای راننده و تلفنچی یک هزار ریال. (احسنت)

نایب رئیس- به کمیسیون بودجه ارجاع خواهد شد آقای رامبد

۴- بیانات قبل از دستور آقای رامبد

رامبد- بنده ضمن تشکر از توجه عاجل دولت در امر چای امیدوارم که کیفیت عمل هم نحوه باشد که این امتنان به رضایت و امیدواری مبدل گردد و امّا از حضور آقای نخست‌وزیر در مجلس خواستم استفاده نمایم و با کمال تأسف خبر نامطلوبی را به اطلاع دولت برسانم آن هم خشک‌سالی بی‌سابقه‌ای است که در استان گیلان پیش آمده به اختصار عرض می‌کنم البته مصائب آسمانی را نمی‌توان صد در صد جلوگیری کرد ولی تا حدود امکان در تسکین آلام زارعین بیچاره باید کوشید در این مورد دو مطلب شایان توجه است یک توزیع و تقسیم آب قلیلی که موجود است به نحوی که ستم شریکی نشود و به خصوص از ظلم به ضعفا جلوگیری گردد در این باره به تجربیات سنوات قبل مأمورین وزارت کشاورزی حسن سابقه‌ای ندارند و بیشتر موجب نگرانی مردم می‌باشند در حالی که دولت می‌تواند از وجود استاندار فعلی گیلان که با شخصیت خود و حسن تدبیر و بی‌نظری توانسته است جلب اعتماد عمومی را بنماید حداکثر استفاده را بکند و با تهیه طرح و اعطای اختیاراتی به ایشان مردم گیلان را به توجه خود امیدوار نماید. قسمت دوم از هم اکنون می‌بایستی نسبت به نتایج نامطلوب خشک‌سالی دولت توجه عاجلی بنماید و با استفاده از سازمان‌های کمکی مانند شیر و خورشید سرخ و امثال آن و با مطالعه‌ای که می‌نماید طرحی که تهیه می‌کنند آماده باشد که اگر این خشک‌سالی موجب خسارت فوق‌العاده‌ای به طبقه زارع و خرده مالک گردد و خدای نکرده عدّه‌ای از ایشان را از هستی ساقط نماید دولت از سقوط و نیستی ایشان جلوگیری کند و کمکی بنماید که بتوانند برای سنوات آینده به فلاحت و زندگی کشاورزی خود ادامه دهند (صحیح است)

۵- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون وزارت راه‏

نایب رئیس- آقای معاون وزارت راه

معاون وزارت راه- لایحه‌ای است تقدیم می‌شود برای اجازه استخدام سه نفر کارشناس خارجی برای برج مراقبت فرودگاه مهرآباد

۶- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای کدیور

نایب رئیس- به کمیسیون مربوط ارجاع شود، آقای کدیور

کدیور- سوالی است از دولت که تقدیم می‌کنم.

۷- مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به اصلاح قانون مالیات بر درآمد

نایب رئیس- به جریان گذاشته می‌شود وارد دستور می‌شویم لایحه اصلاح قانون مالیات بر درآمد مطرح بود یک عدّه از آقایان در کلیات صحبت کرده بودند و چند نفر هم نام‌نویسی کرده بودند ولی پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملّی پیشنهاد می‌نماید که مذاکرات در کلیات کافی باشد و شور در مواد شروع شود.

دکتر مشیر فاطمی‏

نایب رئیس- آقای دکتر مشیر فاطمی توضیحی دارید بفرمایید.

دکتر مشیر فاطمی- بنده توضیحم خیلی مختصر است چون بیاناتی که همکاران محترم خاصه جناب آقای خلعتبری فرمودند واقعاً جامع جهات بود و ما در مطالب و مواد وقت داریم و خود بنده شاید چند تا پیشنهاد داشته باشم خواستم استدعا کنم که آقایان اجازه بفرمایند به جای این که در کلیات که چیزی عاید ما نمی‌شود و هیچ نتیجه‌ای گرفته نمی‌شود به جای مذاکرات بیشتری در کلیات، ما رسیدگی مواد را شروع کنیم و با دقت بررس کنیم و اصلاحاتی را که به نظرمان می‌رسد پیشنهاد کنیم ممکن است استدعا کنم اجازه بفرمایید به جای این که در کلیات صحبت بشود وارد مواد بشویم.

نایب رئیس- آقای عمیدی‌نوری مخالفید بفرمایید

عمیدی‌نوری- لایحه‌ای که مطرح است یکی از لوایح بسیار مهمی است که تأثیر زیاد در شئون مختلف طبقات مملکتی دارد

و از آن طرف هم لایحه‌ای است که بایستی خوب مطالعه بشود وخوب تنظیم بشود که اجرای آن به کیفیتی و به نحوی عملی شود که در سال آینده ما بتوانیم آن را ملاک بودجه‌ای خودمان قرار بدهیم، چون بودجه حاضر ملاکش روی این لایحه نیست، بودجه حاضر ملاکش روی لایحه‌ای است یعنی روی قانون مالیات بر درآمدی است که اجرا می‌شود ولی این اصلاحاتی است که ملاک برای سال آینده و بودجه آینده قرار می‌گیرد و ملاک بودجه آینده خواهد بود، بنابر این اگر آقایان توجه بفرمایند که بیشتر رویش مطالعه و دقت بشود مثل این که بهتر است و با این که فرمودند در مواد وارد بشویم این لایحه‌ای نیست که یک ماده واحده و چند تبصره داشته باشد این هر یک از موادش مربوط به یکی از مطالب مهم مملکتی است که باید در بحث در کلیات جناب آقای دکتر مشیر فاطمی اذهان روشن بشود بعد وارد جزئیات در مواد بشویم. بنده خودم یک عرایض مفصلی دارم و یادداشت‌هایی دارم در کلیات که نام‌نویسی کرده‌ام و در کلیات می‌خواهم به عرض برسانم بنابر این با کفایت مذاکرات مخالفم.

نایب رئیس- آقای طباطبائی مخالفید یا موافق؟ (طباطبائی- مخالفم) آقای دکتر شاهکار جنابعالی موافقید (دکتر شاهکار- مخالفم) بنابر این رأی می‌گیریم به این پیشنهاد کفایت مذاکرات آقایانی که با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقند قیام بفرمایند (عدّه کمی برخاستند) تصویب نشد بنابر این کلیات مطرح است. آقای طباطبائی‌قمی

طباطبائی‌قمی- شاید آقایان تعجب کنند که چرا بنده با لایحه مالیات بر درآمدمخالفت می‌کنم، حق هم همین است چون بنده به هیچ عنوانی جزء هیچ یک از گروه مالیات بده‌ها محسوب نمی‌شوم حتی اگر این قانون مالیات برخانه‌ها وضع شود و از خانه‌های مشمول آن نیستم، چون خانه‌ام خانه اجاره‌ای است و خانه ملکی ندارم اگر احیاناً از نقطه نظر وکالت دادگستری هم به بنده یک مالیاتی تعلق بگیرد مالیات من طوری نیست که سر و کاری با مأمورین وزارت دارایی داشته باشم زیرا اگر من احیاناً کار وکالتی پیدا کنم مالیات آن را تمبر وکالت طبق قانون الصاق می‌کنم و می‌دهم به محکمه، بنابر این دیدن روی مأمورین مالیات بر درآمد برای بنده هیچ مقدور نیست این عرایضی که راجع به این قضیه مالیات دارم خیال می‌کنم عرایض بنده به گوش جناب آقای نخست‌وزیر خیلی آشنا باشد و خودشان هم همین معتقدات را دارند و بنده خیال می‌کنم جیب ملّت ایران صندوق دولت است اگر در جیب ملّت ایران پول باشد، دولت پول دارد اگر در جیب ملّت ایران پول نباشد دولت هم پول ندارد حالا می‌خواهد مالیات صدی هشتاد باشد می‌خواهد صدی ۵۰ باشد می‌خواهد صدی ده باشد. این قانون مالیات بر درآمدی که فعلاً ما داریم اجرا می‌کنیم اگر آقایان توجه فرموده باشند درش قید است که مالیاتی که در ۱۳۳۵ قانون وضع شده است ملاک و مأخذ ۵ سال است هنوز دو سال از این موعد نگذشته است که دولت آمده است آن را از بین برده است و یک لایحه جدیدی آورده است که این مالیات را اضافه بکند یک تاجر، یک کاسب وقتی می‌خواهد شروع به عمل بکند، شروع به کار بکند حساب خرج و دخلش را می‌کند، ببیند به اینکه این جنس چقدر وارد می‌شود کرایه‌اش چقدر می‌شود روی این جریان می‌آید حساب کارش را می‌کند و مشغول کارش می‌شود حالا اگر هم در خلال این جریان آمدیم یک مرتبه وضع مالیاتی را طوری کردیم که این نتواند با آن حسابی که کرده است عمل بکند این به نفع مملکت است؟ این صحیح است؟ این درست است؟ دولت قبل آمده است یک تعهدی کرده است یعنی در قانون قید کرده است که برای ۵ سال این را ملاک و مأخذ قرار بدهند، حالا آمده‌اند می‌گویند ما می‌خواهیم این را برداریم و زیادترش بکنیم، من خیال می‌کنم این برخلاف مصالح مردم آنهایی که کار خودشان را با این مالیات منطبق کرده‌اند باشد. یک علّت دیگر مخالفت بنده با این قانون این است که این قانون در ۱۳۳۵ تصویب شده است تصدیق می‌کنید همه آقایان وزرا اطلاع دارید و می‌دانید که وضع سال ۳۵ ما با وضع امروزمان اصلاً قابل مقایسه نیست و ما آن روز یک گرفتاری‌های مالی داشتیم که امروز نداریم و این را هم باید بگویم که نتیجه چندین سال زحمت و گرفتاری‌ها و مصائب است که شخص اعلیحضرت همایونی داشته‌اند چه از لحاظ سیاست خارجی و چه از لحاظ وضع داخلی، و تمام آنها را با حسن تدبیر حل کردند این مسافرت‌های طولانی این مراوده‌ها با سیاستمداران بزرگ دنیا قضایای ما را طوری حل کرد که امروز ما وضع سیاست خارجیمان در نهایت خوبی است و الحمدالله رب‌العالمین وضع سیاست داخلیمان هم در نهایت آسایش و رفاه و امنیت است و بایستی بگویم آن هم فوق‌العاده خوب است از این زحمات اعلیحضرت همایونی و زحماتی که دولت‌ها کشیده‌اند در سایه این زحمات نتیجه این شده است که از همه جای دنیا می‌آیند با ما این قراردادهایی که فکرش را هم نمی‌کردیم که زائد بر صدی پنجاه برای ما استفاده داشته باشد می‌آیند با ما می‌بندند و به ما دلار می‌دهند از این باید مردم استفاده کنند وقتی ما اینها را می‌گیریم دیگر نباید اضافه از مردم بگیریم لااقل تا وقتی این پول‌ها را می‌گیریم و این قراردادها را می‌بندیم باید فکر کنیم که لااقل باری از دوش مردم برداریم، حالا فکر کنیم که این مالیات‌ها را می‌گیریم ما این مالیات‌ها را که گرفتیم جناب آقای نخست‌وزیر استدعا می‌کنم بفرمایید که چقدر از این قانون مالیات برای شما اضافه می‌شود، چقدر اضافه می‌گیرید، به طوری که بنده شنیدم و تحقیق کردم کل مالیاتی که از مالیات مزروعی، مالیات بر درآمد مالیات بر ارث، مالیات مستغلات گرفته می‌شود بیش از ۱۳۰، ۱۴۰ میلیون نیست از این ۱۴۰ میلیون شاید قریب ۵۰ یا ۶۰ میلیونش را خود دولت می‌پردازد، مال بانک ملّی و مؤسسات و شرکت‌ها و کارخانه‌جات دولتی است که می‌پردازد حالا شما فکر کنید که از این ازدیاد فرض بفرمایید سی چهل میلیون تومان اضافه وصول بکنید این دردی از دولت دوا می‌کند؟ پول نقد که به مصرف عمران و تولید می‌رسد مالیات برای گرداندن چرخ‌های مملکتی است خدا می‌داند اگر شما مردم را آزاد بگذارید تعهد بگیرید مردم می‌روند خودشان کار تولید می‌کنند (نخست‌وزیر- کی جلوشان را گرفته) و می‌توانید از عواید نفت خرج گردش دستگاه را در آورید، حالا می‌فرمایید که کی جلویشان را گرفته است؟ تمام کارهای مملکت در انحصار دولت است چه کاری است که در مملکت انحصار دولت نیست تمام کارهای تجارتی، تمام اوضاع تجارت مملکت همه انحصار دولت است فقط مالیات و جنس مال مردم است، مالیات و جنس که در اینجا هست مال مردم است. بنابر این بنده خواستم از جناب آقای وزیر دارایی استدعا کنم راجع به این وضع اضافه مالیاتی که در نظر گرفته‌اید به قدر صد دینار بدرد شما نمی‌خورد خدا می‌داند آنهایی که باید مالیات بدهند نمی‌دهند، شما صدی هشتاد بکنید نمی‌دهند صدی صد بکنید نمی‌دهند صدی ده بکنید نمی‌دهند آنها مالیات بده نیستند، هر قدر بار اضافه کنید روی دوش مردم بدبخت است (نخست‌وزیر- اگر بدبخت هستند که مالیات نمی‌دهند) (دکتر عدل- مردم بدبخت نیستند) (نخست‌وزیر- تقصیر خودشان است) چطور تقصیر خودشان است بنده خیال می‌کنم که اگر شما در این مملکت از هزار نفر مالیات بگیرید و بقیه مردم را معاف کنید از هزار نفر که باید مالیات بدهند بگیرید تا تمام مردم معاف بشوند آیا این هزار نفر به هیچ عنوانی و با هیچ بساطی به شما پول نمی‌دهند (نخست‌وزیر- کمک بکنید ازشان بگیریم) چه قانونی شما آورده‌اید که تصویب نشده است؟ هر قانونی شما بیاورید به مجلس تصویب می‌کند. بنده خیال می‌کنم جناب آقای وزیر دارایی اگر به جای این لایحه‌ای که آورده‌اید اینجا یک لایحه‌ای آورده بودید که اجازه داده می‌شود به مؤدیان مالیاتی پارسال هر کس هر قدر داده است صدی پنجاه اضافه بدهد ردیف صف می‌بستند جلو وزارت دارایی که با مأمورین دارایی مواجه نشوند آن وقت دیگر هیچ احتیاجی به این قانون نداشتید، صدی پنجاه مالیاتشان را اضافه کنید از همین اشخاص برای این که کسی که حساب می‌کرد که دو هزار تومان رشوه می‌داده حالا هزار تومان می‌دهد و راحت می‌شود یک قسمت دیگر که بنده می‌خواستم به جناب آقای وزیر دارایی عرض کنم موضوع معافیت‌هایی بود که در این لایحه پیش‌بینی کرده‌اند در قانون سابق برای یک قسمت از کارخانه‌ها صدی پنجاه و برای یک قسمت از کارخانه‌ها برای مدت پنج سال معافیت در نظر گرفته شده است. بنده یک روزی استثناعاً به عنوان مستمع آزاد رفته بودم در کمیسیون دارایی دیدم آقای معاون وزارت دارایی می‌گوید معافیت‌هایی که در سال ۳۴ صادر کرده‌ایم سه سال گذشته و دو سال باقی است من نفهمیدم که این معنایش چیست؟ چطور سه سال گذشته و دو سال باقی است برای این که آن معافیت‌ها برای کارخانه‌هایی که در آن وقت مشغول کار بوده است صحیح است امّا نسبت به کارخانه‌ای که هنوز وارد نشده است باز هم معافند؟ (وزیر دارایی- بلی معافند) در اینجا نیست، بنده فرمایش آقای معاون وزارت دارایی را عرض می‌کنم یک قسمت دیگر از معافیت‌ها آقای وزیر دارایی آمدید برای این که جلوگیری کنید از هجوم مردم به تهران آمدید پیشنهادی کردید و اصلاحی کردید در قانون خودتان که کارخانه‌هایی که در ولایات تأسیس می‌شود از دادن مالیات معاف باشند ولی کارخانه‌ای که در تهران تأسیس می‌شود مالیات بپردازد. این مسلم است که برای یک کارخانه‌ای که مالیات نداد جنس ارزانتر تمام می‌شود. هیچ محل حرف نیست درست است که ما رقابت داخلی ایجاد می‌کنیم که آن بگوید من سه تومان می‌دهم آن یکی بگوید من سه تومان و یک قران کم می‌دهم. شما خیال می‌کنید مردم شهرستان برای چه می‌آیند به تهران خدا می‌داند برای تعدی ژاندارم می‌آیند (صحیح است) تعدی ژاندارم است که مردم می‌آیند اینجا از دهات و الا کسی به تهران نمی‌آید (صحیح است) چند سال قبل جناب آقای نخست‌وزیر من در کمیسیون تحقیق بودم راجع به شیلات صحبت بود پرونده‌های شیلات را مورد رسیدگی قرار می‌دادند جناب آقای دولت‌آبادی تشریف ندارند به ندرت در سال ۱۹ میلیون عایدی و ۱۶ میلیون خرج داشته است آخر فکر کنید ۱۹ میلیون عایدی و ۱۶ میلیون خرج هر یک از آقایان هم می‌توانند به پرونده مراجعه کنند و ببینند که این خرج چیست خرید ریسمان هفت میلیون ریال، تابیدن ریسمان هفت میلیون ریال، بافتن ریسمان هفت میلیون ریال این سال

۳۵ و ۳۶ است صورت حساب عین این قضیه است، باز هفت میلیون، هفت میلیون، شش میلیون در صورتی که در پرونده‌ها وقتی نگاه کنید می‌بینید در قراردادهایی که با ماهی‌گیرها می‌بندند اگر توری به او می‌دهند از او ودیعه می‌گیرند کرایه هم ازش می‌گیرند و تعهد هم دارد که اگر عیب کرد باید درست کند و تحویل بدهد آخر ۱۶ میلیون این خرج‌ها است خدا می‌داند دو رقم از این خرج‌ها را اگر جلویش را بگیرید جبران این مالیات را بکند اصلش به مردم اذیت نکنید مردم هم با کمال میل و رغبت پشتیبان شما هستند و دعا به شما می‌کنند. یک قسمتی در این قانون واقعاً موجب نگرانی مردم شده و این مجازات‌هایی است که در این قانون تعیین شده است آقای مشایخی مخبر کمیسیون از پشت تریبون فرمودند چه مانعی دارد وقتی ما در قانون قید کنیم که توقیف یا بازداشت را طبق مفاد آئین‌نامه اجرای اسناد رسمی عمل کنند یعنی همان طور که یک دائن حق دارد مدیون خودش را توقیف کند دولت هم وقتی طلب دارد حق دارد توقیف بکند استدلال آقای مخبر کمیسیون است ولی بنده خیال می‌کنم بین این استدلال ایشان با اصل قضیه خیلی فرق هست زیرا بنده وقتی می‌روم سند رسمی می‌دهم در محضر تعهد پرداخت می‌کنم می‌گویم این قدر پول گرفتم در فلان موعد متعهدم بپردازم اگر نپرداختم من را توقیف می‌کنند ولی وقتی که برای من اجرائیه صادر می‌کند من معترض به آن هستم، من به آن بدهی معترض هستم و اختلاف من با وزارت دارایی از این جهت است، اگر اختلاف نداشته باشم یعنی اگر قبول نداشته باشم که این قدر بدهکارم که بپردازم من اعتراض دارم و اختلافی که دارم این است که می‌گویم بدهکار نیستم و تعهدی در قبال این بدهی ندارم وقتی تعهد نداشتم چه جور توقیف می‌کنید، در هیچ کجای دنیا شما دیده‌اید که مالیات به تن تعلق بگیرد، مالیات مربوط به دارایی است شما از دارایی من مالیات می‌خواهید شما برای مصول مالیاتتان ملک من، خانه من و هر چه دارم ضبط کنید در موقعی که مالیات من معین شد که چقدر است اگر ندادم بگویید در هر ماهی یک پنجم اضافه بدهم یک دهم جریمه بدهم من را چرا توقیف بکنید؟ معنی ندارد این کار مخالف با همه اصول دنیا است یک قسمت دیگری که بنده اعتراض داشتم راجع به مالیات خانه‌ها است مالیات خانه‌ها در هر کجا اگر گرفته شده است یا می‌گیرند فقط مربوط به شهرداری است و دولت هیچ وقت از خانه‌های مسکونی مردم مالیات نگرفته و در هیچ کجا نمی‌گیرند حالا یکجا مردم بیایند به شهرداری مالیات بدهند و یک جا هم مالیات مستغلات بدهند به دولت این کاملاً برخلاف اصول است بنده این استدعا را می‌خواستم بکنم از جناب آقای وزیر دارایی که موافقت بفرمایند مالیات خانه‌ها گرفته نشود زیرا بنده قطع دارم این خانه‌هایی که دویست متر گذاشته‌اید هشتاد درصد از فقرا مشمول این ماده می‌شوند و معاف می‌شوند ولی عدّه زیادی از فقرا هم خانه‌شان یک طبقه بوده و بیش از دویست متر است که شامل هشت، ده اطاق است که اطاق اطاق نشسته‌اند و به طور قطع از دویست متر بیشتر است و همه‌شان گرفتار خواهند شد، بنابر این بنده عرایضم را راجع به کلیات این لایحه به عرض آقایان رساندم و استدعا دارم که آقای وزیر دارایی راجع به قسمت مجازات و راجع به مالیات خانه‌ها و یکی هم راجع به معافیت که عرض کردم موافقت بفرمایند که به یک ترتیبی رفع زحمت بشود.

نایب رئیس- آقای نخست‌وزیر

نخست‌وزیر (دکتر اقبال)- عرض کنم مطالبی جناب آقای احمد طباطبائی اینجا فرمودند که لازم است بنده عرایضی عرض کنم اولاً فرمودند که مردم بدبخت هستند و بیچاره‌اند و پول ندارند مردم بدبخت که پول ندارند مالیات نمی‌دهند خود حضرتعالی فرمودید که یک شاهی در این مملکت مالیات نمی‌دهید و از تمام مزایای این مملکت استفاده می‌فرمایید شهربانی باید جنابعالی را حفظ کند، فرمانداری محل بایستی که به گرفتاری‌های حوزه انتخابیه جنابعالی رسیدگی بکند ولی همه اینها باید مجانی تمام شود؟ عادت کرده‌ایم متأسفانه که سعی بکنیم همه چیز برایمان مجانی تمام بشود خود بنده هم همین طور همه عادت کرده‌ایم که دولت هر روز صبح ۵ سیر گوشت و ۵ سیر نان بردارد در خانه فرد فرد ما بدهد و استدعا بکند که این را میل بفرمایید، نوش جان بکنید این عادت و انتظار همه ما است از دولت که هر چه هست مجانی انجام بشود، این کار در دنیای امروز عملی نیست و این انتظار را از هیچ دولتی نداشته باشید ما بودجه را آوردیم خدمت آقایان، دخل و خرج را رسیدگی فرمودید و دیدید ملاحظه فرمودید که ما ۱۴۵ میلیون تومان کسر داریم و این ارقامی را که نوشته‌ایم روی همین قوانین مالیاتی نوشته‌ایم و اگر این را تصویب نفرمایید بودجه ما پانصد میلیون کسر خواهد داشت بنده از پشت این تریبون عرض می‌کنم. می‌فرمایید که مابه‌التفاوت کارمندان را بدهید، توسعه مدارس را در تمام کشور عملی بکنید بفرمایید که تامین امنیت بکنید. عدالت را تامین بکنید ولی همه اینها بدون دادن مالیات عملی شود این طور نمی‌شود اگر کسی پول ندارد درآمد ندارد مالیات نمی‌دهد مثل جنابعالی و بنده دیگر از بنده چه می‌خواهید کسی مزاحم جنابعالی نمی‌شود ما تقاضا می‌کنیم از این آب و خاک که نامش وطن است به حدی که استفاده می‌کنید مالیات بپردازید این دیگر بحث ندارد اگر چهار تا مالیاتشان را نمی‌دهند وظیفه دولت هست وظیفه آقایان است قوانین بگذرانید و به دولت پیشنهاد بکنید بنده هم تصدیق می‌کنم که هستند اشخاصی که مالیاتشان را نداده‌اند ولی هر موقع که خواسته‌اند یک اقداماتی بکنند متأسفانه نگذاشته‌اند و الا اینجا دلسوزی کردن به نام مردم و مردم و مردم به عقیده بنده این مالیاتی که می‌فرمایید وصول نمی‌شود و تمام چرخهای مملکت را فلج می‌کند بفرمایید عوائد را گذاشته‌اند برای عمران و آبادی این عوائد را خود آقایان تصویب فرمودید کمیسیون برنامه هست همه را می‌آورند تصویب می‌فرمایید ابلاغ می‌کنید به سازمان برنامه و دولت اجرا می‌کند پس این پولی که در این مملکت تصویب می‌شود و مصرف می‌شود به کجا می‌رود شما یک ملاحظه‌ای بفرمایید به سطح زندگی عمومی مردم ملاحظه بفرمایید که حالا همه مردم یخچال می‌خواهند حق هم دارند. همه رادیو می‌خواهند حق هم دارند همه اتومبیل می‌خواهند حق هم دارند ملاحظه بفرمایید در سال‌های گذشته در منزل اعیان این مملکت یخچال نبود و همه از آن یخ‌های آلوده استفاده می‌کردند پس این از کجا آمده است که این طور شده این برای این است که همین پول‌هایی که برای سازمان برنامه و دستگاه‌های دولتی در این مملکت خرج می‌شود در دسترس مردم گذاشته می‌شود که آن آقا پول دارد و یخچال می‌آورد این پول‌ها از یک جایی می‌آید به دست دولت و بین مردم پخش می‌شود و توانایی خریدشان بیشتر می‌شود و زندگی بهتر می‌کنند پس مالیات را باید بدهند دولت زحمت می‌کشد پولش را در بیاورد و خرج بکند ولی بنده اگر بگویم هیچ نمی‌خواهم مالیات بدهم این فکر به هیچ وجه به صلاح مملکت نیست آقایان نماینده محترم مجلس هستند آزاد هم هستند و بنده هم سر تعظیم فرود می‌آورم در مقابل آقایان و حق مداخله هم در مذاکرات آقایان ندارم و آزاد هستند ولی والله به خدا این حرفها مصلحت نیست و به نفع مملکت نیست که بگوییم از تمام مردم چیزی نگیریم خداوند هم می‌رساند اگر شما جنبه مذهبی دارید می‌گوید از تو حرکت از خدا برکت این طور که نمی‌شود دولت از کجا بیاورد امروز بنده هستم فردا جنابعالی علاقه بنده هم به هیچ وجه من‌الوجوه کمتر از جنابعالی نیست و علاقه جنابعالی هم کمتر از بنده نیست پس یک حرفهایی را که ما می‌زنیم به صلاح مملکت نیست این فکری که نباید مالیات گرفت یعنی چه جنابعالی فرمودید که این پول‌ها دردی از شما دوا نمی‌کند ما برای صد دینار معطل هستیم همان یک میلیونی که به نظر جنابعالی نمی‌آید برای ما خیلی کار می‌کند این بودجهای‌را که تصویب فرمودید براساس همین لایحه هست اگر آقایان تصویب نفرمایید من اعلام می‌کنم که پانصد میلیون بودجه کسر دارد و بنده از عهده اداره‌اش بر نمی‌آیم می‌گویید پولی که از امریکاییها می‌گیرید بزنید به این درد یک پولی که موقت است نمی‌شود برای کارهای مستمر خرج کرد و یک دفعه که بیشتر این پول را نمی‌دهند ۱۵ میلیون دلاری که می‌خواهند بدهند نمی‌شود که بودجه مملکت را روی آن گذاشت بودجه مملکت روی یک درآمد مستمری است که وصول می‌شود فرمودید که معافیت‌های سابق که بوده برداشته‌اید خیال می‌کنم لایحه را مطالعه نفرموده‌اید تبصره ۵ است که نوشته آن معافیت‌هایی که سابق بوده در مدت خودش برقرار هست (طباطبائی- بنده نگفتم) فرمودید وقتی که فرمایش می‌فرمودید تمام را گوش دادم در صورت‌جلسه هست فردا ملاحظه خواهید فرمودید خواهیم دید که فرمایش خودتان است فرمودید که چرا به ولایات داده‌اید و از طرف دیگر همه داد می‌زنند که همه چیز مملکت مال تهران است و تهران بنده اینجا اعلام می‌کنم ایران تهران نیست و این فکر را باید از کله‌مان بیرون بیاوریم (احسنت) می‌گویید تهران آباد شده و تمام ایران خراب شده ما گفتیم چون تمام کارها در تهران می‌شود در یک شعاع ۶۰ کیلومتری تهران ما این معافیت‌ها را قائل نیستیم بروید ولایات (پرفسور اعلم- صدکیلومتر) که به قزوین برسد بروید ولایات و آنجا کارخانه کار بگذارید مردم بروند به ولایات و کار بکنند ملاحظه بفرمایید در فسا کارخانه قند درست کرده‌اند این کارخانه قند در فسا چقدر کمک به آبادانی آن محل کرده (صحیح است) یک جایی که هیچ نبوده است و همه مردم ناراحت بوده‌اند حالا وسیله کامل برای آنها فراهم شده در همین خراسان یک کارخانه قند گذاشته‌اند آقایان همه دیده‌اند که چقدر کمک می‌شود همه‌اش برای تهران می‌خواهید به عنوان این که اگر به ولایات معافیت داده شود ارزنتر تمام می‌شود و مال تهران گرانتر این حمایت را بگذارید بعد بکنید به تهران به اندازه کافی حمایت شده این است که بنده از آقایان استدعا می‌کنم چون ما تعهد انجام و اجرای این بودجه را کرده‌ایم با تصویب این لایحه اگر این لایحه را تصویب نفرمایید بودجه ۵۰۰ میلیون کسر دارد و متأسفانه از عهده بنده برنمی‌آید کسری آن را جبران کنم موضوع دیگر که می‌خواستم نسبت به آن عرض مختصری بکنم، البته آقایان استحضار دارند که از چندی به این طرف پایه و بنا بر این شده است که کار مملکت و اداره‌اش بر اصول حزبی باشد و تا به حال این اصول در مملکت نبوده یک حزب هم

که خیلی جولانگر عرصه بود حزب توده بود و آن خائن‌ترین حزب بود (نمایندگان- حزب نبود) خودشان می‌گفتند که حزب هستند بنده خودم در ۱۳۲۸ از پشت این تریبون انحلالش را اعلام کردم، اصول تأسیس حزب مورد تأیید بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه است و از این نظر این دو حزب تشکیل شده است هر دوی این احزاب احزابی هستند که تمام افرادش وطن‌پرستند تمام افرادش به مملکت علاقه دارند و جزء اعتلا و ترقی ایران چیز دیگری نمی‌خواهند در دو اصل حتماً این دو حزب با هم توافق کامل دارند یکی دفاع از کشور که بدون تردید همه یکجور فکر می‌کنیم اگر ایرانی هستیم و حتماً هم ایرانی هستیم یکی دیگر هم سیاست خارجی است که در تحت هدایت و راهنمایی شاهنشاه معظم ما روشن است (صحیح است) یعنی یک وضع دو دستگی که هر کدام یک طور فکر کنیم نداریم خیلی روشن و واضح است راجع به امور داخلی هم بنده با مطالعاتی که راجع به اساس‌نامه و مرام‌نامه آن حزب کرده‌ام اختلافی نداریم بیشتر در نظر است که این تقویت حزبی در ایران انجام بشود و تا به حال نبوده منظور اصل عبارت از این است و به هیچ وجه من‌الوجوه در مرام این دو حزب و آنهایی که عضویت کمیته مرکزی را دارند به هیچ وجه سیستم حیدر نعمتی نیست بنده امروز در پیشگاه مجلس شورای ملّی اعلام می‌کنم که حزب ملبون از دیروز رسمیت پیدا کرده است و امیدوار هستم که با همکاری صمیمانه‌ای که با حزب مردم خواهیم داشت بتوانیم خدماتی به این مملکت انجام بدهیم (احسنت) و بنده یک نکته‌ای را می‌خواهم تذکّر بدهم باز شاید صورت ظاهرش خوب نباشد و به عنوان تذکّر عرض می‌کنم الان که ما مسئولیت داریم و بایستی حزب باشد و خوشبختانه هم این دو حزب تشکیل شده است و مشغول فعالیت هم شده است هر دو طرف در مجلس نمایندگانی دارند آقایان نمایندگان بایستی مراعات اصول حزبی را بکنند (صحیح است) آقایانی که در حزب ملیون تشریف‌فرما شده‌اند و عضویت این حزب را قبول فرموده‌اند و با میل و رغبت خودشان عضویت این حزب را قبول فرموده‌اند بنده باید عرض کنم که دولتی که برحسب امر و اراده شاهانه و تأیید مجلس در رأس کار است این دولت را بایستی آقایانی که در حزب ملیون وارد هستند و این دولت سرکار هست مراعات اصول حزبی را بنمایند یعنی اگر مطالبی هست این مطالب را قبلاً با دولتی که مال خودشان هست و اکثریت را تشکیل می‌دهند بحث بفرمایند، حل بفرمایند و وقتی که در مجلس می‌آید ما باید آن مطلبی را بگوییم که دولت و اکثریت آقایان نمایندگان عضو حزب تصویب کرده‌اند این را می‌خواستم عرض بکنم که وقتی دولتی هست و اکثریتی هست و اکثریت داشته باشد دیگر راجع به کارهای کوچک خرده‌گیری نشود بنده نمی‌خواهم دفاع بکنم از دولت دولت خیلی معایب ممکن است داشته باشد تمام دستگاه‌ها دولت است بنده خودم که دولت نیستم تمام دستگاه‌ها از شهربانی گرفته و ژاندارمری و تمام اینها جزء این دولت و دستگاه دولت است و در تمام دنیا دستگاه‌های دولت معایبی دارند آقایان این روزنامه‌ها و اخبار را می‌خواهید و می‌بینید که همه جا همین طور است و این درست نیست که عیب دیگران را که خیلی بیشتر از ما است نادیده بگیریم و از صبح تا غروب معایب خودمان را بگوییم باید سعی کنیم که معایبی اگر هست از بین برود و بر طرف بکنیم و آن کارهای خوب و آن اقدامات مفیدی که در ظل توجهات و راهنمایی شاهنشاه انجام می‌شود آنها را بیشتر بگوییم چون یک تقویت روحی است و الا هر روز یک چیز جزیی را پیراهن عثمان بکنیم و در اطرافش صحبت بکنیم این درست نیست یکی از آقایان رفقا فرمودند که می‌رفتیم به مشهد در قطار راه آهن یکی از آقایانی که هم سفر ما بودند از یکی از مأمورین یکی از ایستگاه‌ها سؤالی کردند و آن مأمور حالا فهمیده یا نفهمیده جواب بلندی داد و موجب رنجش این آقا شده بود و وقتی رفت شروع به تنقید کرد آن رفیقش گفت فراموش فرمودید که جاده تهران مشهد را به وسیله اتوبوس تشریف می‌بردید اسیر شوفر بودید ۲۴ ساعت تکان می‌خوردید و در هر قهوه‌خانه و هر مسافرخانه کثیفی بیتوته می‌فرمودید و حالا در توی راه آهن راحت و آسوده نشسته‌اید و مناظر چپ و راست را ملاحظه می‌فرمایید و یک آقایی با تربیت یا بی‌تربیت چیزی گفته دیگر لزومی ندارد که تمام دستگاه‌هایی که به نفع شما و به نفع مملکت راه افتاده به باد انتقاد بگیرید و تنقید بکنید عیب دارد باید عیبش را گفت حالا همه‌اش را کنار گذاشتید و فقط و فقط همین قسمت را گرفته‌اید این درست نیست این افکار افکاری بود که از طرف حزب منفور توده در این مملکت شروع می‌شد برای این که تمام دستگاه‌ها را نسبت به همدیگر مظنون بکنند همه را به جان یکدیگر بیندازند نفاق برقرار بکنند تا این که موفق بشوند این است که ما باید گوش و هوشمان بجا باشد و دقت بکنیم امروز مملکت ما تحت سرپرستی اعلیحضرت همایون شاهنشاه بهترین وضعیت را در دنیا دارد اگر سه تا مملکت هست در دنیا که این ثبات و عظمت را داشته باشد اولیش کشور ایران است بنده این را رسماً اعلام می‌کنم الحمدالله آرامش کامل در تمام مملکت برقرار است ثبات داخلی برقرار است و در قسمت خارجی سیاست خارجی ما روشن است الان تجلیلی که از شاهنشاه ما در توکیو و چین کردند از هیچ کس نکرده‌اند نهایت افتخار و سربلندی ما است که ما دارای شاهنشاهی هستیم که مورد تکریم و تعظیم تمام دنیا هستند این است که ما باید از این فرصت استفاده کنیم همه دست به دست هم بدهیم با نهایت صمیمیت و با نهایت رفاقت و دوستی این مسئولیت سنگین که به عهده دولت و به عهده شما آقایان نمایندگان مجلسین است به خوبی انجام بدهیم من این استدعایی است که از تمام آقایان دارم (احسنت)

نایب رئیس- مجدداً پیشنهاد کفایت مذاکرات شده است که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام ریاست مجلس شورای ملّی

اینجانب پیشنهاد می‌کنم که در کلیات مذاکرات کافی است.

سعید مهدوی‏

نایب رئیس- مطابق قسمت اخیر ماده ۸۳ چون پیشنهاد کفایت مذاکرات قبلاً شده بود مجدداً اگر پیشنهاد بشود بدون هیچ بحث و مذاکره مطرح می‌شود و رأی گرفته می‌شود بنابر این بحث و مذاکره اعم از مخالف و موافق ندارد و به رأی گذاشته می‌شود، رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات طبق پیشنهادی که آقای سعید مهدوی کرده‌اند آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عدّه کمتری برخاستند) تصویب نشد مذاکره ادامه دارد آقای اردلان موافقید بفرمایید.

اردلان- در دوره تقنینیه پنجم اول دفعه‌ای بود که نسبت به مالیات بر درآمد دولت پیشنهادی به مجلس شورای ملّی کرد و مدافع آن هم بنده بودم یادم هست آن وقت مثل نصرت‌الدوله آنها اشخاصی بودند که مخالفت با لایحه مالیات بر درآمد می‌کردند دلایلی هم داشتند بنده هم خیلی ساده جواب می‌دادم و می‌گفتم این لایحه معنیش این است که نگاه می‌کنند توی کیسه اشخاص اگر پولی هست می‌گویند یک سهمی هم برای مخارج دولت بده و اگر چیزی نداشت کاری به کارش ندارند این معنی مالیات بر درآمد است یعنی اگر کسی یک ثروتی داشت و استفاده‌ای از ثروتش در این مملکت می‌کند یک پولی می‌دهد به دولت و اگر استفاده‌ای از کار در مملکت نمی‌کند و عایداتی ندارد چیزی به دولت نمی‌دهد بنابر این خیال می‌کنم آقایانی هم که نسبت به کلیات یا مواد نظریه‌ای دارند آنها نمی‌خواهند بگویند که پولی داده نشود بنده این نکته را به نظرم لازم می‌آمد که به عرض برسانم ممکن است که در طرز گرفتن مالیات یا در اصل مبلغش اشخاص یک نظریاتی داشته باشند ولی بنده می‌توانم از حالا قولی بدهم که در اصل مالیات بر درآمد وقتی ما می‌خواهیم رأی بدهیم مجلس شورای ملّی با یک اکثریت خیلی زیادی رأی خواهند داد امّا بحث را هم نمی‌شود جلوش را گرفت برای این که اشخاص یک نظریاتی دارند این نظریات گفته می‌شود اگر مصاب بود مورد تأیید قرار می‌گیرد و اگر مصاب نبود قابل توجه نخواهد بود اصل مالیات چنانچه در بودجه هم رأی دادیم و جزء عایدات مملکت یک قسمتی هم مالیات بر درآمد بوده مجلس شورای ملّی به بودجه رأی داد دولت هم مشغول است دارد می‌گیرد همین امروز صبح بنده یک مبلغ جزیی بود که می‌بایستی می‌دادم یکی از اقوام به من نوشته بود که توافق شده که اگر هزار و خورده‌ای که داده‌اید پانصد تومان دیگر هم بدهید این تمام می‌شود شما چه می‌گویید بنده زیرش نوشتم موافقم، پس الان هم مالیات بر درآمد در جریان است چیزی نیست که تصور شود مالیات بر درآمدی نیست و این یک چیز تازه‌ای است منتهی در طرز گرفتنش نظریه دولت این بوده که این پیشنهاد مناسب‌تر است و عدّه‌ای از آقایان نظر دیگری دارند و ما داریم در آن بحث می‌کنیم در اصل موضوع که حرفی نیست الان در وزارت مالیه مشغول هستند می‌گیرند و باید هم بگیرند و بودجه هم تصویب کرده است‏ بنابر این جناب آقای نخست‌وزیر توجه دارند که در اصل موضوع حرفی نیست منتهی نظریه بعضی از آقایان این است که هر حرفی دارند در مواد بگویند بعضی از آقایان هم اسم نوشته‌اند و می‌خواهند بحث بکنند و بنده هم اسم ننوشته بودم ولی دیدم موقعش هست که چهار کلمه عرض کنم، فرمایشات جناب آقای نخست‌وزیر (یعنی اظهارات ایشان چون در مجلس است) اظهارات جناب آقای نخست‌وزیر همه‌اش منطقی است و هیچ قابل تردید نبود (صحیح است) برای این که ما که می‌خواهیم مملکت ما امنیت داشته باشد و دفاع از حقوق خودش در مقابل یک تجاوزی بکند، همه چیز داشته باشد و همه هم توقع داریم که این که داریم کم است پس باید مالیات اضافه شود تا یک پولی توی کار بیاید که این کارها را انجام بدهند بنده عقیده دارم که هیچ یک از آقایان نمایندگان همچو نظری ندارند که بگویند نباید پولی گرفت البته همه عقیده دارند که مالیات را باید داد و چون تشریح فرمودند جناب آقای نخست‌وزیر بنده در این باب زیاد صحبت نمی‌کنم ولی ۳ موضوع در اینجا صحبت شد یکی مالیات بر درآمد همان طوری که عرض کردم اصولش مورد توافق تمام نمایندگان است و توضیحاتی هم که می‌دهند برای روشن شدن آن است یکی هم در مورد حزب که اتفاقاً از خود بنده هم آمدند سؤالی کردند به مناسبت این که در فراکسیون به بنده رأی داده شده بود که آقا نظریه شما نسبت به این دوحزب چیست اتفاقاً همین چیزی که آقای نخست‌وزیر فرمودند بنده

هم همین را عرض کردم که در اصول بین ما اختلافی نیست ما هر دو قانون اساسی را محترم می‌شماریم و این قانون اساسی برای ما سلطنت مشروطه معین کرده پادشاه ما طرف اعتماد و احترام همه است، قانون اساسی طرف احترام همه است، مواردی پیش می‌آید که آن موارد قابل بحث است آقا می‌گوید که مالیات بر درآمد را از متمولین تنها بگیرید ولی دیگری می‌گوید که از دیگران هم بگیرید ولی یک خرده کمتر بگیرید و این بحث می‌شود مثل عرض می‌کنم یا در طرز تقسیم املاک یکی می‌گوید این طور بهتر است ولی در اصول اختلافی نیست، اینجا یک مسئله دیگر فرمودند جناب آقای نخست‌وزیر، آقایان نمایندگان توجه بفرمایند همین طور که فرمودید حزب دیشب شما اعلام شده وقتی دولت لایحه‌ای با مشورت حزب یعنی فراکسیون به مجلس شورای ملّی می‌دهد فراکسیون هم راجع به آن حرف نمی‌زند بنده لازم می‌دانم از نظر ریاستی که به بنده در فراکسیون داده‌اید و آن عنوانی که برای بنده گذاشتید این موضوع را اینجا اعلام می‌کنم برای این که موقعی فراکسیون صحبت نمی‌کند راجع به لوایح که آن لوایح با مشورت فراکسیون به مجلس شورای ملّی آمده باشد آن وقت البته انتظامات فراکسیونی اجازه نمی‌دهد مگر آن چیزی که در فراکسیون صحبت شده است ولی چون وزیر مالیه وقت این لایحه را خودش آورده به مجلس شورای ملّی و از جزئیات آن اطلاع نداشته‌اند با این که آقایان موافقند ولی در جزئیات ممکن است نظر داشته باشند یعنی هر فردی حق دارد در این باب صحبت کند این بود که نسبت به قسمت آخر هم لازم بود که بنده این تذکّر را بدهم (احسنت)

نایب رئیس- آقای عمیدی‌نوری‏

عمیدی‌نوری- بنده خیال می‌کنم که یکی از اصول دمکراسی بحث در لوایح باشد (صحیح است) اینجا مجلس شورای ملّی است مجلس هم فعلاً فراکسیون دارد که فراکسیون حزب موافق دولت و حزب مخالف البته مسائل قبلاً در حزب و در فراکسیون مطرح می‌شود همان طور که جناب آقای اردلان فرمودند فراکسیون موافق دولت تصمیم می‌گیرد و از او دفاع می‌کند و بعد فراکسیون اقلیت منقد هم انتقاد می‌کند امیدواریم که این قدمی که برداشته‌اند جناب آقای نخست‌وزیر همه‌مان موفق بشویم به پیشرفت این کار و در این کار چون تازه هستیم از تجربه‌های لازم استفاده بکنیم و سعی بکنیم که همه کمتر اشتباه بکنیم و این بحث‌ها البته در خود فراکسیون باید بشود و جایش هم در مجلس نیست فعلاً که این لایحه مطرح است یک نظریاتی دارم در کلیات این لایحه مالیاتی که خواستم به عرض نمایندگان محترم برسانم بنده معتقدم یکی از جهاتی که در قوانین بایستی رعایت بشود مخصوصاً قوانین مالیاتی ثبات و دوام قوانین مالیاتی است این که ما می‌گوییم شکر می‌کنیم خدا را مملکت ما از ثبات و آرامش سیاسی استفاده کرد و ما می‌توانیم دولت‌های چند ساله داشته باشیم این کوشش‌ها وقتی به ثمر خواهد رسید که قوانین ما هم مستمر و ثبات باشد و الا اگر دولت‌ها دوام نداشته باشند و قوانین هر چند ماه یک مرتبه عوض بشود بنده خیال می‌کنم آن ثبات و آرامشی که در سیاست انتظار داریم ازش نمی‌توانیم نتیجه بگیریم مخصوصاً قوانین مالیاتی یک قوانینی است مربوط به مردم و مردم باید یاد بگیرند آن قوانین را و عادت بکنند مالیات بدهند دستگاه هم باید عادت بکند به طرز گرفتنش الان پیشنهادی است که مأمور وصول تربیت بکنند توی همین لایحه پس هم مأمور وصول با قانون مستمر و مداوم بهتر می‌تواند وصول بکند و هم مؤدی بهتر می‌تواند مالیات خودش را بدهد تجربه هم به ما نشان داده قانون مالیات بر درآمد در سال ۱۳۱۲ در مملکت به وجود آمد مرحوم داور در این کار وارد بود تا سال ۱۳۲۲ ده سال این قانون ثبات داشت و محکم بود و پایه داشت هم مؤدی عادت کرده بود بدهد و هم مأمور وصول عادت کردن بود چه جور وصول کند از سال ۲۲ تا حالا که ۳۷ است هشت دفعه عوض شده است دکتر میلیسپو آمد هشتاد درصد کرد برخورد به مانع چیزی وصول نشد مرحوم هژیر آمد از پشت این تریبون لایحه‌ای داد به میزان سه برابر وصولی سال ۲۰ و ده برابر دوره دکتر میلیسپو وصول کرد آن قانون هم موقتی بود سال ۱۳۲۸ قانون جدید مالیات بر درآمد آمد سال ۳۰ و ۱۳۳۱ و دکتر مصدق لوایح جدید مالیات بر درآمد اصلاحی آورد خلاصه در سالهای ۲۸ و ۳۰ و ۳۱ و ۳۴ و ۳۵ و ۳۷ که الان هم ما داریم هی قوانین مالیاتی را عوض می‌کنیم این قانون عوض شد بنده استدعایم این است که می‌گویم عجله در قوانین مالیاتی نشود برای این که این عجله بر ضرر دولت و مملکت است اگر خوب مطالعه بشود یک قانون صحیح و مطمئنی وضع بشود و برنامه مملکت را بگوییم این است که تا دو سال یا سه سال این جور مالیات می‌گیریم هم مردم عادت می‌کنند و هم روش اقتصادی مملکت از نظر سیاست مالی روشن می‌شود و مردم فعالیتشان جلو می‌رود و تطبیق می‌دهند با قوانین مالیاتی و هم مأمورین مالیاتی هم خوب وصول می‌کنند خدا شاهد است دیروز یکی از وزرای سابق که دکتر در حقوق و اقتصاد است به من گفت که یکی از سرمایه‌داران خارجی آمد و مطالعه کرد و می‌خواست که سرمایه‌گذاری کند گفت این لایحه مالیاتی تصویب شده گفتم بلی یعنی تا چند روز دیگر تصویب می‌شود بعد گفت ما دیگر کاری نداریم گفتم چطور گفت با این قانون ما نمی‌توانیم کار بکنیم و می‌رویم و سرمایه‌گذاری نمی‌کنیم صد در صد این حرف صحیح است ولی نشان می‌دهد که سرمایه‌گذار اول مطالعه می‌کند قوانین مالیاتی یک کشور را بعد تطبیق می‌دهد وضعش را در سرمایه‌گذاری برای این که به نتیجه برسد پس ما باید سعی بکنیم که در قوانین مالیاتیمان تکلیف مؤدی ثابت و روشن باشد تا بتوانیم یک سیاست صحیح اقتصادی داشته باشیم و حالا امیدواریم که با نظم و ثباتی که پیش آمده و با توجه جناب آقای نخست‌وزیر که با صراحت حرف‌های خودشان را بیان می‌کنند یک طرزی بشود که تا دو یا سه سال دیگر لااقل ما بتوانیم با همین قانون مالیاتی و اصلاحی سر و کار داشته باشیم و الا ممکن است دو سال دیگر باز همین کار بشود امّا نکته‌ای که در اساس قوانین مالیاتی باید رعایت بشود این است که قوانین مالیاتی روش اقتصادی مملکت را نشان می‌دهد یک کشوری است مثل امریکا که این کشور تولیدش زیاد است (سورپرودوکسیون) دارد در این کشور وقتی که می‌خواهند قوانین مالیاتی وضع بکنند چکار می‌کنند؟ می‌آیند طوری قوانین مالیاتی را تنظیم می‌کنند که ازدیاد تولید نشود و بتواند آن کشور خودش را اداره بکند یک کشوری است مثل ایران از نظر اقتصاد جوان و از نظر تاریخی پیر و می‌خواهد خودش را به پایه اقتصاد جهان امروز برساند این کشور باید سطح تولیدش برود بالا این کشور بایستی کارخانه‌جات بزرگ به وجود بیاورد باید مسکن‌های بزرگ داشته باشد باید بیلانیگهای ده طبقه و چهار صد آپارتمان داشته باشد تا بتواند روشی را که می‌خواهد پیش گیرد هم آهنگ برود جلو بنابر این ما نمی‌توانیم در ایجاد قوانین و اصلاح قوانین بدون رعایت این اصل فکر بکنیم که یک کشور دیگری چه فکر کرده است و ما عین آن را با اصلاحاتی بگیریم اقتباس بکنیم بلکه بایستی کشور خودمان را نگاه بکنیم و روش اقتصادی خودمان را و قوانین را مطابق آن وضع کنیم، بنده این طور فکر می‌کنم که از لحاظ روش اقتصادی کشور ما هم به افزایش تولید احتیاج داریم و هم به افزایش مسکن و محل کسب و هیچ تردیدی نیست و هم به افزایش شرکت‌ها مخصوصاً شرکت‌هایی که بتواند میزان سرمایه‌اش بالا برود (صدرزاده- و تولیدش) البته، تا بتوانند آن شرکتهای تولیدی یا صنعتی یا استخراجی کار بزرگ بکنند برای این که با سرمایه کم کار کم می‌شود بنابر این اگر اصلاحات قوانین مالیاتی ما منطبق با این روش باشد به نظر بنده مقید است و به نفع مملکت است اگر انحرافاتی از این اصل داشته باشد و یکی از این قدرت‌های تولیدی ما را بخواهد متوقف بکند و وضع فعلی را جلو نبرد به نظر بنده به نفع مملکت نیست یعنی قانون ثابتی نخواهد بود باز محتاج می‌شویم که یک سال دیگر بیاییم و اصلاح دیگری بکنیم. از مطالعه‌ای که من در کلیات این لایحه کردم درباره افزایش تولید در تبصره یک ماده ۹ کمک کرده و بایستی متشکر بود از دولت و هم از کمیسیون دارایی که این تبصره یک ماده ۹ را برای شرکت‌های سهامی که امرش کار کارخانه‌جات صنعتی و تولیدی و تصفیه و ذوب مواد معدنی است دولت قائل شده است که پنجاه درصد اینها را معاف بکند و پنجاه درصد دیگر درآمدش را به حساب اشل مالیاتی بیاورد و این البته یک اقدام صحیحی است که در این لایحه شده و به نظر بنده خوب است امّا قیود دیگری هست که این حق را محدود می‌کند به این معنی که در همین ماده با این که این حق را داده است که کارخانه‌جات صنعتی و تولیدی و تصفیه و ذوب مواد معدنی پنجاه درصد از مالیات معاف هستند ولی برای این که معلوم شود چه کارخانه‌ای مشمول این پنجاه درصد هست این را بایستی وزارت دارایی صورتش را بدهد به دولت و هیئت دولت تصویب‌نامه صادر بکنند که بگویند معاف است بنده می‌گویم این اشکال است یک سرمایه‌دار خارجی یا داخلی به امید این معافیت ۵۰ درصد می‌خواهند شرکت سهامی تشکیل بدهند اینها می‌آیند این کار را می‌کنند امّا وقتی که این رقم را گذاشتید این بایستی از اول و هنوز شرکتی درست نکرده برود دنبال این کار ببیند آن مأمور دارایی موافق است یا او باید او را راضی بکند بعد وزیر دارایی و بعد به هیئت وزیران و بعد بالاخره ببیند که آن کارخانه یا آن شرکتی که می‌خواهد تشکیل بدهد جزء اینها هست یا نه بنده معتقدم وقتی که شما معتقد هستید و می‌گویید کارخانه‌جات صنعتی و تولیدی و تصفیه و ذوب مواد معدنی پنجاه درصد سودش از مالیات معاف باشد چرا یک پیچ کوچکی در این کار می‌گذارید که این پیچ کوچک از نظر معرفه‌الروحی اثر بد در کسانی که میل سرمایه‌گذاری دارند به وجود بیاورد چه آنها این قانون را می‌خوانند این مواد را می‌خوانند بر می‌خورند به یک موانعی بعد تطبیق با کار خودش می‌کند در این نکات است که جا می‌خورند یا این که در بند یک ماده دو آمده‌اند پنج تا کارخانه را و پنج جور کارخانه را گفته‌اند معاف باشد البته بنده موافق هستم که یک همچو کاری بشود امّا یکی از اصول و شرایط قانون عمومیت قانون است نه شمول به افراد معین و خاصی شما در بند یک گفته‌اید کارخانه‌جات کمپوت‌سازی و میوه خشک‌کنی بنده می‌خواهم ببینم چه نظری است برای کارخانه کمپوت

سازی و میوه خشک‌کنی جز این که می‌خواهیم کاری بکنیم که تولید غذایی ایران از نظر کارخانه‌جات بهتر باشد (ابتهاج- از نظر صادرات است) اگر این طور است بنده می‌پرسم مگر صادرات منحصر است به کمپوت‌سازی کمپوت‌سازی که برای صادرات نیست کمپوت برای خوردن خود ما است ما وارد هم می‌کنیم (ابتهاج- باید صادر کنیم) الان که وارد می‌کنیم بنده معتقدم وقتی که دولت یک چنین نظر خوبی دارد چرا نمی‌گوییم که کلیه مواد غذایی که به وسیله کارخانه‌جات تهیه می‌شود معاف باشد اگر یک کسی آمد و کنسرو نخود خواست درست بکند بنده در یکی از کشورها دیدم نخود را چه جور جمع‌آوری می‌کردند و درست می‌کردند و بسته‌بندی می‌کردند خوب چرا این معاف نباشد یک کسی می‌خواهد که سبزی را مرتب بکند با اصول امروزی امّا وقتی که شما قائل شدید تنها کارخانه‌جات کمپوت‌سازی و میوه خشک‌کنی معاف باشند این قانون شمول ندارد و مورد خاصی دارد و مورد معینی دارد ممکن است گفته شود که مورد خاصی است امّا وقتی قانون را به طور عمومی نوشتید آن قانون درست است وقتی شما قید کردید کارخانه‌جات کمپوت‌سازی یا میوه خشک‌کنی یا یخ‌سازی نتیجه‌اش چه می‌شود کسانی که از این مزیت پنجاه درصد استفاده می‌کنند و ده نفر که پیدا شدند یخ مملکت را بدهند ممکن است صد کارخانه یخ دیگر به این امید بیاورند و همه ضرر بکنند چون ما در کشور خودمان در وزارت صنایع و معادن خودمان آمار صحیحی که نداریم که میزان محصول کارخانه‌جات را منطبق با احتیاجات مملکت بکنیم و بگوییم اگر کسی کارخانه یخ‌سازی خواست بیاورد بگوییم که مزه‌اش پر شده در مملکت ده تا کارخانه یخ‌سازی داریم دیگر کسی نیاورد که این ده تا هم از بین می‌رود بنده معتقدم شما باید قوانین را جنبه عمومی بهش بدهید نه جنبه خاص که مزاحم عنوان دیگری بشوید با همین بیانی که جناب آقای نخست‌وزیر هم فرمودند راجع به شصت کیلومتر آن طرف تهران یعنی شعاع تهران را ۶۰ کیلومتر قائل شدند که کمک به شهرستان‌ها بشود گفتیم که در این شصت کیلومتر نباشد بنده یک سؤالی می‌کنم اگر ما این را قبول کردیم که اینجا نباشد جناب آقای نخست‌وزیر فرض کنید در کرج که داخل در ۶۰ کیلومتری تهران است یک کسی کارخانه پنبه پاک‌کنی داشت البته این معاف نیست به یک نرخی جنسش را می‌فروشد یک کسی رفت در ینگی امام آن طرف‌تر ۶۰ کیلومتر کارخانه پنبه پاک‌کنی تهیه کرد چون او از معافیت ۵۰ درصد استفاده می‌کند لااقل می‌تواند قیمت محصول خودش را بیاورد پایین‌تر از آن دیگری که داخل شصت کیلومتر است چون این قیمت برایش با آن معافیت استفاده می‌کند (نخست‌وزیر- مگر ملانصرالدین است وقتی می‌بیند صرف نمی‌کند نیاورد) اجازه بدهید من عرضم را بکنم این کارخانه را قبلاً ساخته است (نخست‌وزیر- تا ده سال معافیت دارد) آن کسی که بعداً خارج از شصت کیلومتر بسازد می‌آید و مزاحم این می‌شود (نخست‌وزیر- آنهایی که سابقاً ساخته‌اند معافیت دارند) شما دارید به این معافیت می‌دهید من از این به بعد را کار دارم شما به یک کسی وقتی معافیت دادید می‌آید مزاحم کسی که قبلاً کارخانه داشته و از این معافیت استفاده نمی‌کنند می‌شود در این صورت این کارخانه را ورشکست می‌کند مگر این کارخانه مال مملکت نیست؟ (نخست‌وزیر- از این به بعد نمی‌آورند) بنده می‌بینم این مواردی که تنظیم می‌شود عنوان خاصی دارد و ممکن است نظر خاصی باشد مزاحم دیگران است و آنها را از بین می‌برد بنده معتقد هستم اگر ما در این لایحه اصلاحی سعی بکنیم مردم را تشویق به صادرات بکنیم آیا یک سیاست اقتصادی صحیح نخواهیم داشت؟ بنده آماری چند روز پیش در مجله اقتصادی که خود دولت منتشر می‌کند دیدم که مقایسه صادرات سال ۳۶ را کرده بود با صادرات سال ۳۵ جناب آقای وزیر دارایی صادرات ۳۶ به تناسب صادرات ۳۵ شاید یک پنجم پایین آمده بود ولی وارادات سال ۳۶ به تناسب واردات سال ۳۵ بیش از یک پنجم بالا رفته من هیچ وقت عرضم بی‌سند نیست دفعه دیگر مجله را می‌آورم و نشان می‌دهم این را دستگاه‌های خودتان منتشر کرده‌اند مال ما نیست و البته این مطلب غیر از آن چیزی است که در بانک ملّی راجع به هزینه زندگی طوری آمارگیری کرده‌اند که معلوم نشود هزینه زندگی چقدر می‌رود بالا ولی این آمار از گمرک گرفته شده و نشان می‌دهد که ما صادراتمان رو به کاهش است ما باید سعی بکنیم که صادراتمان را زیاد بکنیم در انگلستان وقتی تشریف می‌برید و از مغازه‌ای جنس می‌خرید از شما می‌پرسند که برای صادرات است یا برای مصرف اگر فرمودید برای صادرات است پنجاه درصد به شما کمتر می‌فروشند منتهی با اطمینان این که اگر شما با ترن یا هواپیما یا چیز دیگری بخواهید مسافرت بکنید آن کالای صادراتی را می‌فرستند به محل صدور ما که یک کشوری هستیم از حیث صادرات بسیار پایین شما چرا اینجا یک ماده اصلاحی نگذاشته‌اید که هر تاجری که منحصراً کالاهای تولیدیش برای صادرات است به جای آن ۵۰ درصد تخفیف ۷۵ درصد تخفیف بگیرد باید لایحه مالیاتی شامل یک روش‌های اقتصادی باشد که مصلحت و بنیه مملکت را زیاد بکند نه این که قوانین مالیاتی صرفاً وظیفه‌اش این باشد که چطور صد تومان صد تومان ۲۰ تومان ۲۰ تومان یا ده تومان ده تومان از کجا جمع کند تا بشود ۱۴۰ میلیون تومان این صحیح نیست بنیه اقتصادی را ببرید بالا اشل هر چقدر بیشتر باشد بیشتر مالیات می‌دهند امّا بنیه اقتصادی وقتی ضعیف باشد اشل را هر چقدر ببرید بالا پولی به دست نمی‌آید اینجا سر مسکن هم مالیات وضع کردید در حالی که مالیات مسکن مال شهر است مال دولت نیست مال خزانه مملکت نیست این است که بنده معتقد هستم در عین حال که کوشش شده کمک به سطح تولید بشود این نکات که عرض کردم درش رعایت نشده است و برای افزایش صادراتمان بایستی تخفیفات بیشتری به کارخانه‌جات و شرکت‌هایی که به کار صادرات بیشتر واردند بدهیم امّا راجع به افزایش مسکن و محل کسب و کار همه قبول دارند که در مملکت ما مسکن و محل کسب و کار کم است و این را هم بنده نمی‌خواهم عرض کنم اعلیحضرت همایونی در شرفیابی‌های مکرر فرموده‌اند کشور ماجمعیتش تا ۲۰ سال دیگر ۲ برابر می‌شود و حساب فرمودند که سال ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار خانه ما باید بسازیم (پناهی- هر سال؟) هر سال این را فرمودند خوب می‌خواهم ببینم که این قانون مالیاتی که وضع می‌کنیم و تصویب خواهید فرمود آیا مساعد تولید مسکن و ساختمان خانه است یا مزاحم و متوقف کننده؟ بنده با مطالعه در اینجا اعلام می‌کنم که نه تنها در آینده افزایش مسکن و محل کسب نخواهید داشت بلکه عملیاتشان هم متوقف می‌شود (احسنت) خواهید فرمود به چه دلیل دلیل من نرخ مالیات است الان یک کسی که مستغل دارد مالیات ده درصد می‌دهد تا ۷۵ هزار تومان ۸۰ هزار تومان که مالیات مجموع گرفته می‌شود که آن مالیات مجموع را هم مأمورین شما آمدند گفتند که قابل عمل نیست پس در حال حاضر مستغلات مشمول مالیات ده درصد می‌شود ولی این قانون جدید مستغل ۵۰ درصد مالیات خواهد داد مالیات ۵۰ درصد مستغلات مانع پیشرفت و ادامه کار می‌شود چرا؟ برای این که نمی‌توانیم ما مقایسه بکنیم سرمایه‌ای که برای تجارت و شرکت به کار می‌رود برای این که برای تجارت بنده می‌روم توی بازار ارسی‌دوزها توی یک تیمچه‌ای یک حجره می‌گیرم پشت میزم می‌نشینم با یک رفیق خودم دوتاییمان یک سفته‌ای را امضا می‌کنیم و روی آن از بانک اعتبار می‌گیریم و با آن یک مال‌التجاره‌ای وارد می‌کنیم یک دهمش را هم می‌دهیم هنوز آن مال‌التجاره نیامده ما اسنادش را فروخته و پول خودمان را گرفته‌ایم این سرمایه اعتباری در ظرف یک سال ده بار یا ۲۰ بار گردش کرده و ازش استفاده کرده‌ایم امّا شما می‌خواهید مستغلی بسازید اولاً این سرمایه‌اش را صد در صد باید قبلاً بپردازند این سرمایه را هم بانک‌ها به شما نمی‌دهند می‌گویند ما به تاجر می‌دهیم و با کمک نمی‌دهد بعد از این که صد در صد خرج کردید حالا اجاره می‌دهید یا خرابیها با قانون مال‌الاجاره با وضعی که می‌دانید که چه مشکلی اجاره دادن پیدا کرده است محال است با این ترتیب مستغلات پیش از ۶ یا ۷ درصد عایدی بدهد (مهندس بهبودی- سرقفلیش را هم بفرمایید) سرقفلی مال مستأجر است جناب آقای مهندس بهبودی وقتی که این کار را کردید یعنی آوردید منافع حاصله از مستغلات را که ۶ یا ۷ درصد به شما می‌دهد به پایه بازرگان و شرکتهایی که گاهی صد در صد ممکن است استفاده کنند در هرحال از ۱۲ درصد به بالا است و هیچ تاجری و هیچ شرکتی کمتر از ۱۲ درصد استفاده نمی‌کند آن وقت ملاحظه خواهید فرمود آن کسی که سرمایه هنگفت داشته باشد دیگر نمی‌آید سرمایه‌اش را برای کار مستغل مسکن و محل کسب و کار مصرف کند و این کار متوقف می‌ماند و می‌رود دنبال (اسپکولاسیون) دنبال شرکت دنبال کار دیگر نتیجه کار مستغلات شما می‌خوابد در حالی که مملکت ما احتیاج به مسکن و خانه دارد و این به نظر بنده در حالی که به شرکت کمک‌هایی شده است و روش تولیدی حفظ فرموده‌اید درباره مسکن و محل کسب و کار با روشی که در پیش گرفته شده است لطمه می‌خورد و اگر متوقف نکند از پیشرفتی که تا حال حاضر بود خواهد کاست و مآلا به ضررمان است برای این که راست است که شما امروز با این لایحه از درآمدهای مستغلاتی در ظرف چند سال ده درصد ۲۰ درصد و سی درصد گرفته‌اید ولی در آینده وقتی که کارها متوقف شد میزان مالیات بر مستغلات بالا نخواهد رفت و این صحیح نیست در روش‌های مالیاتی مؤدی حکم مرغ دولت را دارد باید چاقش بکنید تا از او استفاده کنید نه این که او را بکشید یا ضعیفش بکنید که وضعش به هم بخورد بنده معتقد هستم ما باید روشی که دنیا قبول کرده است قبول بکنیم یکی از رفقای بنده روشی در امریکا از مالیات بر درآمد دیده بود که بد نیست خدمتتان عرض کنم می‌گفت که یکی از تجار ایرانی خودمان که مدتها در امریکا کار کرده بود یک سال ضرر می‌کند اظهارنامه ضرر می‌دهد دولت فرستاد مأمورین مالیاتی آمدند برای بازدید و مطالعه دفاتر و اسناد او خیلی ناراحت شد که من دروغ نمی‌گویم چرا آمده‌اند بعد از این که مطالعه کردند و وضع او را دیدند و رسیدگی کردند و گزارش دادند سه روز بعد چکی از اداره مالیات بر درآمد برای این مرد ضرر کرده رسید

به میزانی که ضرر کرده بود (پرفسور اعلم- این را نگویید که همه ضرر می‌کنند) بنده نمی‌گویم که مملکت ما به این پایه رسیده است نه دولت ما با وضع بد مالی می‌تواند چنین کاری بکند منظور من این است که ما باید کوشش بکنیم که مؤدی در مقابل مأمور دولت و از نظر مالیه نباید متخاصم محسوب بشود البته بنده عکسش را هم دیده‌ام خودم رفتم ویزیت بدهم در انگلستان همانجا که از من ویزیت گرفت نصف آنچه را که گرفته بود صادر کرد برای دارایی (پرفسور اعلم- این را هم نفرمایید) البته مأمور داراییش آن است ومؤدیش این است ما باید کوشش بکنیم که به اینجا برسیم ما نباید روش قوانینمان طوری نباشد که با هم بجنگیم باید قوانینمان را تطبیق بدهیم با این اصول به همین جهت بنده یک نظری دارم به عرضتان برسانم راجع به مسکن و محل کسب و کار چون با این قانون از فعالیت سکنی و مسکن کاسته می‌شود بیایید اجازه بدهید جناب آقای نخست‌وزیر شرکت‌های ساختمانی تشکیل بشود با سرمایه‌های بزرگ برای ساختمان‌های بزرگ به قصد ساختمان و صرفاً برای اجاره دادن این گونه شرکت‌ها در واقع حکم شرکت‌های تولیدی را دارد و چون حکم شرکت‌های تولیدی را دارد به حساب شرکت تولیدی بیاید و ۵۰ درصد از آن تخفیفی که به سایر شرکت‌های تولیدی صنعتی می‌دهید استفاده کنند اگر این راه را باز کردید لااقل فعالیت را متوجه فعالیت تولیدی کرده‌اید و این توقف را تبدیلش می‌کنند به فعالیت شرکت‌های با سرمایه‌های بزرگ و آنها شروع می‌کنند به خانه‌سازی برسم دنیای امروز و امروز یک کسی که خانه‌ای می‌سازد صحن بزرگ ندارد و نتیجه‌اش این خانه‌هایی است که ملاحظه می‌کنید امّا اگر شما راه دادید به سرمایه‌های بزرگ آمدند در اینجا و عمارات بزرگ ساختند هم مشکل مسکن حل می‌شود و هم این وضعی که ناظریه کار اشخاصی است آن وضع تبدیل می‌شود به کار تولیدی شرکت‌ها این است که بنده معتقدم در قوانین مالیاتی باید این روش را در نظر بگیریم و حل بکنیم و الا ایجاد زحمت می‌کند.

نایب رئیس- وقت جنابعالی تمام شده است‏

عمیدی‌نوری- بنده ۲۰ دقیقه اجازه می‌خواهم‏

نایب رئیس- محتاج رأی است آقای عمیدی‌نوری ۲۰ دقیقه اضافه وقت می‌خواهند آقایانی که با ۲۰ دقیقه وقت اضافی ایشان موافقند قیام بفرمایند (عدّه کمی برخاستند) تصویب نشد.

عمیدی‌نوری- بنده به عرایضم فعلاً خاتمه می‌دهم نوبتم محفوظ است در ماده اول صحبت می‌کنم‏

نایب رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملّی اینجانب پیشنهاد می‌کنم که بعد از مذاکرات آقای عمیدی‌نوری رأی به کفایت مذاکرات گرفته شود.

سعید مهدوی‏

نایب رئیس- رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد رأی می‌گیریم به ورود در مواد آقایان که با ورود در مواد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول مطرح است و قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده یک- مفاد بند ز ماده ۳ قانون مالیات بر درآمد مصوب فروردین ۱۳۳۵ نسبت به بقایای مالیاتی قبل از ۱۳۳۵ کارخانه‌جات برق اعم از این که به مرحله قطعی رسیده باشد یا نه لازم‌الرعایه می‌باشد.

تبصره- معافیت‌هایی که به موجب قوانین مالیات بر درآمد اعطا گردیده تا انقضای مدت‌های مقرر کماکان به قوت خود باقی است. ‏

نایب رئیس- آقای عمیدی‌نوری‏

عمیدی‌نوری- البته تشکر می‌کنم از نمایندگان محترم که اجازه فرمودند به عنوان ماده یک بنده نیم ساعت صحبت کنم آن وقت بنده ۲۰ دقیقه وقتم بود و حالا نیم ساعت شد (فضائلی- از آئین‌نامه تشکر کنید) البته از این نظر که باعث صداع خاطر آقایان می‌شوم معذرت می‌خواهم عرض کردم ما برای سیاست اقتصادی خودمان به افزایش مسکن و افزایش قدرت شرکت‌های تولیدی و مخصوصاً شرکت‌های بزرگ احتیاج داریم این دو قسمت را عرض کردم و مخصوصاً در قسمت دوم راجع به مسکن توجهتان را جلب می‌کنم که یک فکری برای اصلاحش بفرمایید البته تشکر می‌کنم از جناب آقای وزیر دارایی که الغا مالیات سه ساله مستغلات جدیدالبنا را که در لایحه بود آن را موافقت فرمودند حذف شود و همان معافیت باقی باشد و الا اگر او می‌ماند در لایحه کلیه بناهایی که الان در جریان است متوقف می‌شد و فعلاً این استمراری که در ساختمان‌های امسال هست با این که آجر را ۶۰ تومان کردند با این که اینجا قول داده بودند که گران نخواهد شد و مصالح بنایی بالا نخواهد رفت معهذا این موضوع بقای معافیت‌های سه ساله مستغلات باعث ادامه کارهای ساختمانی مستغلات در گذشته شد ولی آن وقت به این ترتیب که عرض کردم نبود، این را باید فکری برایش بکنید امّا در قسمت سوم بنده معتقدم که باید کوشش بکنیم شرکت‌های بزرگ به وجود بیاوریم با سرمایه‌های بزرگ روش وزارت دارایی در اینجا باید طوری باشد و وضع قانون مالیاتی طوری باشد که اینها را زیاد کند نه کم کند به نظر من قانون سابق یعنی قانونی که الان اجرا می‌شود بیشتر مساعد برای توسعه شرکت‌ها بود تا قانون فعلی، دلیلش هم خیلی ساده است، راست است که این ۵۰ درصد را در کمیسیون قبول فرمودند ولی در قانون سابق یعنی قانونی که الان اجرا می‌شود مالیاتی که شرکت‌ها می‌دادند به تناسب سود با سرمایه بود ولی در حال حاضر این تناسب سود با سرمایه از بین رفت یک شرکت سهامی مرکب از ده هزار سهم هر سهمی هزار تومان این برای کل عایدش هر چه به دست آورد از سود خالص روی آن اشلها باید تا ۶۰ درصد مالیات بدهد امّا سابق این طور نبود متناسب با سرمایه‌اش اگر سودی می‌بود مالیات می‌داد و مشمول این اشل می‌شد حالا خواهید دید که چقدر فرق است بین گرفتن مالیات به تناسب سود با سرمایه یا مالیات مجموع از کل خصوصاً این که آقایان توجه داشته باشند که در این گونه شرکت‌ها دو جا داده می‌شود به اصطلاح دوبل امپزیسیون است یکجا از کل درآمد شرکت‌ها داده می‌شود بنابر این من از شما می‌پرسم یک کسی که آماده بوده بیاید شرکت سهامی تشکیل بدهد یا سهم شرکت سهامی بخرد وقتی که دید از کلش پنجاه درصد کسر شده بعد از سهم خودش هم باید صدی شش بدهد این نمی‌رود دنبال شرکت سهامی، بنده قطع دارم این دنبال شرکت سهامی نمی‌آید و شرکت‌های سهامی ما پیشرفت نخواهند کرد راست است که وزارت دارایی می‌گوید من مالیات می‌خواهم و با این وضع بیشتر مالیات خواهد گرفت حقش هم هست چون وزارت دارایی باید برود دنبال این که بیشتر پول به دست بیاورد وحقش هم هست ولی مجلس شورای ملّی که نظر وسیع‌تر و بلندتری باید داشته باشد باید مجموع اطراف و جوانب را رعایت بکند و باید ببیند مصلحت اقتصادی مملکت در حال حاضر چیست آیا شرکت باید در حال حاضر وجود داشته باشد یا نداشته باشد، اگر معتقد شد که باید داشته باشد باید مساعد باشد و اگر معتقد شد که نباید باشد مزاحم باشد امّا این پیشنهاد به عقیده بنده این یکی از مسائلی است که این خیلی ایجاد زحمت می‌کند مطلب دوم این است که ما به شرکت‌های بزرگ احتیاج داریم با سرمایه کم کار کم می‌شود با سرمایه بزرگ کار بزرگ ولی روشی که در اشل مالیاتی در اینجا پیش‌بینی شده اساساً نمی‌گذارد طبقه متوسط و مالیات بده متوسط برود به طبقه بالا، البته ممکن است یک وقتی سیاست در مملکت این باشد که ایجاد درآمد کوچک نشود یعنی مردم اگر درآمدهای زیاد دارند تعدیل بشود این اشکالی ندارد امّا ما هنوز به آنجاها نرسیده‌ایم ما در امریکا نیستیم که بایستی از بزرگ گرفته شود تا متوسط بشود شما در اینجا این اشل مالیاتی را که البته در ماده خودش در موقع خودش هم بحث خواهد شد یک فکری بکنید ببینید طبقه متوسط با این اشل وضعش چه خواد شد البته طبقه متوسط که بنده می‌گویم دارندگان درآمد متوسط هستند و این دارندگان تنها شخص شرکت هم هست مثلاً یک شرکتی با یک میلیون تومان سرمایه یک میلیون ریال هم نفع کرده است این بایستی ۳۰ درصد مالیات بدهد از یک میلیون ریال سهامی هم هست، آن هم که به صاحبان سهام می‌دهد بایستی صدی شش هم صاحبان سهام بدهند، بین دو هزار تومان تا صد هزار تومان درآمد از صدی ده رسیده است صدی بیست امّا بین پانصد و ششصد هزار تومان یک درصد اضافه شده است بین چهارصد تا پانصد هزار تومان یک درصد اضافه شده است حالا من نمی‌دانم این چه جور قانونی است اگر ما معتقد هستیم که پانصد هزار تومان به بالا صدی پنجاه بدهد البته ریال ما ارزشش کم است وقتی که تطبیق با دلار و لیره می‌شود البته ششصد هزار تومان یک رقم کمتری است و این عواید هم مال کسانی است که بیش از اینها خواهند داشت و بیشتر سرمایه‌های خارجی است امّا سرمایه‌های داخلی آن سرمایه‌هایی است که درآمد حاصله از آن بیش از آن صد هزار تومان نخواهد بود و این اشل باید به کسانی تحمیل شود که عواید بیشتری دارند نه این که بین ده هزار تا سی هزار تومان اشل را سی درصد تعیین کنیم امّا بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان بیست درصد آن هم همه‌اش یک درصد و دو درصد این است که بنده می‌خواهم بگویم که این نحو تنظیم اشل که البته در لایحه اولی دولت این نبود، لایحه‌ای که جناب آقای نخست‌وزیر امضا فرموده بودند این نبود و بسیار خوب بود، لایحه طوری تنظیم شده بود که بین ده هزار تومان مالیات به تدریج و طبق اصول صحیحی تقسیم شده بود ولی این وضعی که الان این گزارشی که خدمتتان تقدیم شده عرض کردم این تحمیل شدید به طبقه متوسط و بالنتیجه ممانعت از پرورش و رشد طبقه متوسط است وقتی مانع رشد و تقویت طبقه متوسط شد دیگر امیدی ندارید که در طبقه سرمایه‌دار خودمان بالا برود تا صدی پنجاه از او بگیرید در حالی که برعکس شما باید کوشش بکنید که در طبقات پایین کمتر مالیات بدهند تا بزرگ بشوند قوی بشوند بیایند بالا چاق بشوند بعد صدی پنجاه از آنان بگیرند شما برعکس کرده‌اید لاغرش می‌کنید و بعد می‌گویید که من صدی پنجاه از او می‌گیرم، ندارد، چه چیز باید ازش گرفت؟ اثر معرفه‌الاجتماعی این اشل این است، برای این که اجتماع این را این طور تلقی می‌کند که هر کس بیشتر دارد باید بیشتر مالیات

بدهد وقتی که این طور شد خواهند گفت که این لایحه صحیحی نیست چون که بنده از نظر شغل روزنامه‌نگاری بیشتر با روزنامه‌ها سر و کار دارم دیده‌ام و این حرف را توی روزنامه زده‌اند که بلی این را مالکین و متمولین برای خودشان تصویب کرده‌اند خود دولت هم این لایحه را بیخود نیاورده حالا وسط کار چرا در کمیسیون این جور شد دیگر نمی‌دانم، قضاوتش با خود آقایان است، امّا آن چیزهای دیگری که در این لایحه از نظر عمومی مؤثر است این است که تشکیلات تازه‌ای برای مؤدیان به وجود می‌آید تماس مأمورین را با مردم بیشتر می‌کنند در حالی که ما تجربه داریم که هر قدر مالیات‌ها صحیح روشن و بدون قضاوت و تماس مأمورین باشد هم به نفع مملکت است هم به نفع خزانه ملّت است بنده متأسفانه در این لایحه به نکاتی برخوردم که خلاف این مطلب است مثلاً یکی از چیزهایی که پیش‌بینی شده بود برای تقویت شرکت‌ها آن این بود که اگر کسی یک مایملکی از خودش به وجود آورد یعنی ماشین داشت زمین داشت آنجا کارخانه ساخت فردا که ضرر کرد خواست کارخانه از بین برود اگر ماشینش را بفروشد مثل سایرین باید مالیات بدهد اینجا حذفش کردند گفتند آن که فروخته است‏ جزء عایدی است باید مالیات ۵۰ درصد بدهد (مشایخی- کدام ماده؟) وقتی که ماده‌اش رسید بنده توضیح بیشتری عرض می‌کنم و جنابعالی هم قبول می‌فرمایید و من هم تشکر می‌کنم، این یکی از چیزهایی است که نه تنها مساعد و مقوی شرکت‌های سهامی نیست بلکه مزاحم مضعف آن است یکی دیگر گفته‌اند که از کارخانه‌جات و مؤسسات زمین اگر زائد بر احتیاج ش بود باید مالیات اراضی بدهد خوب این زائد بر احتیاج تشخیصش با کی است؟ با آن آقای مأمور مالیه است که ممکن است حقوقش خانه‌اش زندگیش با دیدن یک کارخانه صد هزار متری تطبیق نکند و ممکن است با دارایی او تطبیق نکند؟ خوب این می‌گوید این مساحت صد هزار متر با احتیاج این کارخانه مناسب نیست برای این کارخانه او هزار متر کافی است صد هزار متر زیادی است بایستی مالیات بدهد این مزاحمت ایجاد تماس و اختلاف مزاحم این می‌شود که مردم بروند کارخانه درست بکنند مردم بروند زحمت بکشند برای این که ما باید سعی کنیم مردم را عادت بدهیم که مالیات را خودشان تشخیص بدهند و بپردازند و مزاحمت مأمور کمتر باشد نه این که هر روز مأمور را بیشتر در کارهایشان دخالت بدهید تعیین قیمت‌های منطقه‌ای بنده نمی‌دانم این را چه جور اجرا خواهند فرمود خوشبختانه قول دادند و در کمیسیون دارایی تصویب شد که مادامی که تعیین قیمت منطقه‌ای نشده است روی معاملات مردم مالیات بدهند و اگر اصلاح نمی‌شد هیچ بود مالیات منطقه‌ای که در این لایحه تصویب خواهید فرمود این است که چند نفر مأمور دولت می‌آیند و می‌گویند که از خیابان لاله‌زار تا تخت‌جمشید همه جا متری هزار تومان این می‌شود منطقه‌ای آیا این صحیح هست؟ آیا می‌شود نرخ را منطقه‌ای حساب کرد؟ آیا زمینی که جهت خیابان لاله‌زار است یا زمینی که توی کوچه برلن است و چهار متر فاصله دارد از خیابان لاله‌زار اینها یک قیمت است و می‌شود اینها را یک جور قیمت کرد؟ اگر منظور از منطقه‌ای این است که هر صد متر صد متر حساب کنند این منطقه‌ای نیست اگر منظور این است که هر ده هزار متر ده هزار متر حساب کنند این قابل تطبیق نیست آن وقت کمیسیون‌ها باید هر سال تشکیل بشود این منطقه‌ها را تعیین بکند بعد هر مؤدی باید اعتراض بکند و چه بکند، ما الان می‌نالیم که ۶۰ هزار پرونده مانده است و جناب آقای وزیر دارایی لایحه توافق آورده‌اند که کار این شصت هزار پرونده گذشته را تمام کنند بنده پیش‌بینی می‌کنم که در این لایحه دویست هزار پرونده در تهران راجع به مسکن و مستغلات غیر اجباری به وجود بیاید و دویست هزار تا هم برای کسبه و صنعت‌گران که جناب آقای مخبر محترم مدافع آن بودند و ما در گزارش کمیسیون دادگستری گفتیم که این خلاف اصل است و در جای خود عرض خواهم کرد آن وقت منطقه‌ای هم که هست و تصور می‌کنم علاوه بر پرونده‌هایی که موجود است یک میلیون پرونده اضافی هم پیدا خواهیم کرد آن وقت آیا تشکیلات متناسب با این هست؟ آیا مأمورینی که بتوانند اینها خوب تشخیص بدهند دارید؟ آیا دو سال بعد باز یک لایحه توافقی نخواهید آورد؟ اینها همه یک مسائلی است که همه قابل توجه است و دلیل وجود این تشکیلات هم این است که ما در تنظیم قوانین مالیاتی همان طور که آن روز یکی از ناطقین گفت فقط مأمورین دارایی را شرکت می‌دهیم در تنظیمش و بعد هم آنها تنظیم کردند و آوردند و از تصویب دولت گذشت و به کمیسیون آوردند می‌گویند همین را تصویب کنید این است که این تشکیلات به وجود می‌آید در حالی که همین طور که در تنظیم قوانین از مأمور دارایی نظر می‌خواهید از مؤدی هم بخواهید از بی‌طرف هم بخواهید از مجموع اینها روی صلاح و مصلحت مملکت در نظر بگیرید آن وقت قوانین مالیاتی شما یک طرفی نمی‌شود و این قوانین قابل اجرا و عمل خواهد بود مالیات را هم دولت می‌گیرد تشکیل پرونده‌های کیفری هم یکی از موجبات تماس مأمورین دارایی با مردم است چون من هم قبول دارم که هر کسی جعل بکند باید مجازات بشود ولی قانونی هست که هر کس در دفاتر اسناد رسمی جعل بکند ده سال حبس دارد اما وقتی که اختیار تعیین این را گذاشتید در دست مأمور دارایی و او باید گزارش بدهد راست است که جناب آقای ناصر حداکثر توجه را در کمیسیون به تذکرات اصلاحی فرمودند و قول دادند که اگر بخواهند بفرستند برای تعقیب خود وزیر دارایی باید موافقت کند ولی بنده از خودشان می‌پرسم جناب آقای وزیر دارایی فرضاً مواجه می‌شود با گزارش‌هایی مأمورین که معلوم نیست غرض داشته باشند یا نداشته باشند آیا نمی‌فرستد به دادسرا می‌فرستد یعنی وقتی ما به مأمورین دارایی این اختیار را دادیم که پرونده‌های کیفری تشکیل بدهند تعقیب کنند، هم خودشان باشند و صرف‌نظر کنند، هم خودشان باشند بنده خیال می‌کنم که چه تماسی از این بدتر و بالاتر می‌توانید برای مؤدیان با مأمورین دارایی به وجود بیاورید و چطور ممکن است این مأمورین که این قدر اختیار زیاد دارد نرود دنبال بعضی از آمال و هوی و هوس خودش برای این که وقتی به او اختیار دادید و مؤدی هم دست بسته در اختیارش است البته سوء استفاده نمی‌کند یا همین موضوع زندان مؤدی که خوشبختانه قول دادند در کمیسیون دادگستری که لااقل آئین‌نامه‌اش بیاید از تصویب کمیسیون دادگستری بگذرد حالا نمی‌دانم در آنجا چه بود اول که لایحه تنظیم شده بود وقتی آمد به کمیسیون دادگستری نوشته شده بود که حق دارد یا مالیات بگیرد یا به زندان ببرد پس مؤدی در اختیار مأمور دارایی بود دلش می‌خواست مالیات بگیرد دلش می‌خواست زندان بفرستد (مشایخی- مقصود این نبود که اول زندانیش کنند بنده توضیح دادم) عبارت این بود در کمیسیون دادگستری برخوردیم که این خیلی عجیب است اصلاحش کردیم بعد هم موافقت فرمودید که آئین‌نامه‌اش برای تصویب به کمیسیون دادگستری بیاید حالا انشاءالله متوجه می‌شوند که منظور از این قوانین این است که مالیات وصول بشود و مالیات باید برود حداکثر روی وصول دارایی چون این که محکومیت جزایی ندارد آدم که نکشته است فقط مالیاتش را نداده اگر هم نداشت از سابق گفته‌اند که المفلس فی امان‌الله آن وقت هم طبق قوانین باید برود عرض حال اعسار بدهد این که نمی‌شود پس چرا بایستی این زرق و برق‌ها را قائل شده چون این زرق و برق‌ها فایده ندارد ولی یک ضرر دارد و ضررش این است که یک سرمایه‌دار خارجی می‌گوید طبق قوانین ایران اگر کسی مالیات نداد می‌رود زندان چه می‌شود فعالیتش کم می‌شود دیگر کار نمی‌کند و می‌گوید خوب ممکن است یک وقتی مالیات ندهم بروم زندان باید قوانین طوری وضع شود که کمک کند مردم بروند کار بکنند امیدوار باشند راه‌ها بسته نشود ایجاد زحمت نشود، امّا هر چه قوانین از این جور حرفها داشت فعالیت را از بین می‌برد کار را از بین می‌برد، یک دوست من می‌گفت که اگر در امریکا یک کسی یک خانه داشته باشد قیمت آن خانه اگر صد هزار دلار است خود به خود حق دارد صد هزار دلار در بانک اعتبار باز بکند بنده خیال می‌کنم در یک چنین کشوری تنبل‌ترین افراد کار می‌کنند چون قوانین و تشکیلات طوری درست شده است که افراد فعالیت و کار می‌کنند امّا شما اینجا یک خانه‌ای دارید مالکید، چند میلیون دارید اگر توانستید ده هزار تومان از بانک بگیرید، آقای سلطان‌مراد اگر توانستید ده هزار تومان از بانک بگیرید می‌گویند قبول نداریم، پس باید قوانین و تشکیلات ما مساعد و مفید برای کار باشد وقتی هم این جور شد درآمد زیاد می‌شود آن وقت آن قدر زیاد می‌شود که ۱۴۰ میلیون تومان که کسر بودجه دارند و می‌خواهند ۱۰۰ میلیون تومانش را از این سوراخ سنبه‌ها به دست بیاورند خیلی بیش از این هم گیرتان می‌آید این مزاحمت‌ها هم تولید نمی‌شود، آمده‌اند یک ماده‌ای گذاشته‌اند برای مالیات بر اراضی البته فکر مالیات بر اراضی فکر بسیار صحیحی است، اراضی احتکار شده و باید جلویش را گرفت ولی ببینیم این پیشنهاد شرکت در احتکار است یعنی آن کسی که احتکار کرده یک چیزی هم به دولت بدهد یا این که طوری هست که احتکار از بین می‌رود حقاً باید این باشد یعنی دولت باید یک روش اقتصادی پیش بگیرد که اگر یک کسی یک زمین بایری داشت این را تبدیلش کند و آبادش کند بنده یادم می‌آید موقعی که دکتر مصدق به فکر این مطلب اراضی افتاده بود او این جور قائل شده بود که اگر کسی داخل شهر سیصد متر زمین دارد معاف است و اگر در خارج شهر هزار متر داشته باشد معاف است چرا این کار را کرد؟ برای این که بروند اراضی خودشان را بفروشند خرد کنند، برای این که وقتی خردش کردند وقتی هر کسی مالک ۳۰۰ متر در شهر و هزار متر در خارج شهر شد این می‌رود یک خانه می‌سازد امّا حالا ما آمده‌ایم و تندتر از او رفته‌ایم در حالی که آن لایحه را دولت بعدی قبول نداشت جزء لوایح غیر مفید تشخیص داد حالا مالیات بر اراضی وضع می‌کنید کاری بکنید و معافیت قائل بشوید که خرده مالک به وجود بیاید، معافیت قائل بشوید، تخفیف قائل بشوید برای صاحبان اراضی کم از سیصد تا هزار متر تا مردم مجبور بشوند بفروشند و قسمت کنند و شهر هم آباد بشود و الا تقسیم منطقه‌ای خودش مشکل بزرگی است و این مشکل بزرگ را به عرضتتان رساندم مشکل عمده‌ای که مالیات بر اراضی و مالیات بر مسکن هست این است که این دو مالیات در شأن شهرداری است به دلیل این که شهرداری این را قبلاً می‌گرفته و تصویب‌نامه‌هایی وضع

می‌کرده و عین همین تصویب‌نامه‌ها را دولت از شهرداری گرفته است خوب یک مؤدی که نباید به دولت برای مسکن خودش دو جا مالیات بدهد یک جا به عنوان برق، بالکن، اسفالت به شهرداری یک جا به عنوان مالیات غیر اجاری به دولت، بعد هم تکلیف معلوم است دو جا دست بیقه، دو جا مبارزه، همه جا باید مالیات اراضی بدهد اگر یک اراضی مخصوصی می‌بینید که بایر اقتاده است و تصور می‌کنید که همه صاحبانش قصد احتکار دارند و نمی‌توانند آباد کنند به جای ایجاد این مزاحمت‌ها بیایید حالا که می‌خواهید قانونی وضع کنید یک کاسه کنید که مردم سر و کارشان با یک دستگاه باشد، مردم این مالیات‌ها را به روی هم بدهند به شهرداری، ‏ دو جا مردم را گرفتار نکنید، این قدر مردم دستگاه شهرداری می‌نالند اینها ایجاد مزاحمت و تماس است یک تماس بزرگ دیگری ایجاد می‌کنید که باز هم ضرر بزند موضوع این است که اگر کسی خواست معامله بکند باید اول گواهی‌نامه مالیاتی خودش را بیاورد و بعد معامله بکند بنده از شما می‌پرسم وقتی یک کسی برود محضر بخواهد معامله بکند صدی چهار بابت معامله از او می‌گیرند این خودش یک عایدی است چرا موکول می‌کنید به مفاصا حساب که معامله از بین برود مشتری و خریدار از بین برود صدی چهار هم از او نگیرید بعد هم برود بیفتد در دامن آن آقای گواهی‌دهنده مالیاتی آن هم که می‌داند این توی تله افتاده است ممکن است خدای نکرده بخواهد از او سوء استفاده بکند آن وقت هم محضر کار نکرده و به شما مالیات نداده و هم صدی چهار از آنها نگرفته‌اید خودش را هم که حق زندان و توقیف دارید، دیگر چرا برای وصول مالیات با داشتن مجموع این مقررات باز می‌آیید یک ماده وضع می‌کنید که بایستی برود گواهی بیاورد و بعد معامله شود مجموع اینها را که آدم نگاه می‌کند مثل این است که یک تار عنکبوت‌هایی درست می‌شود برای جلوگیری از فعالیت برای این که خود به خود مالیات داده نشود راست است که جناب آقای نخست‌وزیر می‌فرمایند ما باید مالیات بگیریم که این دستگاهها بچرخند ما هم معتقدیم که باید مالیات داد کیست که می‌گوید ندهند؟ ما می‌گوییم طوری مقررات و قوانین را درست کنید که مالیات وصول بشود معاملات مردم هم انجام بشود، فعالیت‌های اقتصادی هم توسعه پیدا بکند نه این که این مقررات مزاحم فعالیت‌های اقتصادی شود نکته آخری که‏ می‌خواستم عرض کنم موضوع این آئین‌نامه هست آقاین بهتر می‌دانند که مهمترین موارد اجرای این قوانین که وضع می‌کنید همان آئین‌نامه‌ها است اغلب هم اختیار این آئین‌نامه‌ها را از مجلس گرفته‌اند می‌روند وضع می‌کنند و اغلبش هم مخالف قانون است برای این که تشخیص این که مخالف قانون است مجلس باید بدهد البته توی این لایحه آن را آقایان قبول کرده‌اند که بیاید به کمیسیون امّا بقیه آئین‌نامه‌ها را خودشان تصویب می‌کنند و ممکن است که یک مسائلی از این آئین‌نامه‌ها پیش بیاید که مخالف با قانون باشد بنده این نکته را خواستم عرض کنم که توجه داشته باشید و ممکن است خود دولت هم موافق باشد بنشینیم این آئین‌نامه‌ها را در کمیسیون‌ها مطالعه کنیم شاید بهتر بتوانیم نتیجه بگیریم بنده خیلی معذرت می‌خواهم از این بسط کلام و تصدیع خاطر آقایان ولی خوب مطالعه‌ای بود که کرده بودم و خواستم به عرض آقایان برسانم‏.

نایب رئیس- آقای دکتر دادفر

دکتر دادفر- عرضی ندارم‏

نایب رئیس- چون دیگر درخواست بحث نشده است نسبت به ماده اول اعلام رأی می‌کنم آقایانی که با ماده اول موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

ماده دوم مطرح است. جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز سه‌شنبه ۶ خرداد ساعت ۹ صبح خواهد بود دستور هم بقیه این لایحه.

(مجلس ۲۵ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملّی- عماد تربتی‏