مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ اسفند ۱۳۳۶ نشست ۱۷۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ اسفند ۱۳۳۶ نشست ۱۷۲

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۱۷۲

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه چهارم اسفندماه ۱۳۳۶

فهرست مطالب:

۱-تصویب صورت مجلس

۲-بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر امین- سلطان‌مراد- بختیار- بزرگ ابراهیمی- قنات‌آبادی

۳-بیانات آقای سلطان‌مراد بختیار طبق ماده ۸۲ آیین‌نامه

۴-طرح و تصویب یک فوریت لایحه تقسیم ۲۳ میلیون دلار وام دریافتی از امریکا

۵-طرح و تصویب یک فوریت لایحه اصلاح ماده ۸ قانون برنامه عمرانی ساله دوم

۶-شور دوم گزارش کمیسیون دارایی راجع به عوارض فرود و توفق هواپیماها و ارسال به مجلس سنا

۷-بیاتان بعد از دستور آقای دکتر شاهکار راجع به بحرین و جواب آقای نخست‌وزیر

۸-تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس ساعت ده صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

۱-تصویب صورت مجلس‏

رئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان: توماج. کاظم شیبانی. اسفندیاری. طباطبایی قمی. اکبر. ذوالفقاری. دکتر ضیایی. تیمورتاش. دکتر عمید. عرب شیبانی. دکتر فریدون افشار. دکتر مشیر فاطمی. مهران. صراف‌زاده ارباب. حشمتی. اورنگ. امامی‌خویی. دهقان. کورس. مهندس شیبانی. دکتر هدایتی. دولتشاهی. بوربور. اخوان. ابتهاج. مهندس فروغی. پرفسور اعلم. دکتر سید امامی.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: دکتر طاهری. سنندجی. اریه. کیکاوسی.

رئیس - نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟

(اظهاری نشد)

صورت مجلس تصویب شد

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر امین سلطان‌مراد بختیار بزرگ ابراهیمی قنات‌آبادی‏

رئیس - نطق‌های قبل از دستور را شروع می‌کنیم آقای دکتر شفیع امین دکتر

شفیع امین - بنده قبل از شروع عرایضم می‌خواستم به مناسبت روز سوم اسفند که روز تاریخی برای ملت ایران است و با دست توانای اعلیحضرت رضاشاه کبیر که در حقیقت بانی ایران نو بود به روح شاهنشاه فقید درود بفرستم امیدوارم که شاهنشاه محبوب اعلیحضرت همایون محمد رضاشاه پهلوی به طوری که عملاً چه از نظر سیاست داخلی چه از نظر سیاست خارجی در تمام قسمت‌ها و در تمام شئون نظریات عالیه شاهنشاه فقید را تأیید و تکمیل‌تر فرموده‌اند امیدوارم موفق بوده و سعادت و عظمت مقام شامخ سلطنت و شخص شاهنشاه و خانواده جلیل سلطنت را از خداوند مسئلت می‌نمایم (احسنت) در دنیای علم و صنعت و کار و فعالیت امروز ما با تحولات و تبدلات و جنگ و جدال‌های جهانی ازجنگ اول به این طرف مخصوصاً بعد از جنگ دوم ممالک متمدنه و ملل راقیه بیش از پیش به علم و دانش و فن و هنر اهمیت داده و عملاً احتیاج بشری را برای گردش دستگاه‌های فنی و اجتماعی و فرهنگی و بهداشتی و متأسفانه جنگی در اهمیت فرهنگ و تحصیل اطفال و جوانان بیشتر حس نموده‌اند و با مطالعات لازم در ازدیاد مدارس اعم از کودکستان و دبستان و دبیرستان و مدارس حرفه و عالی کوشش بزرگ تحصیل و کسب علوم و دانش را برای عموم از دارا و مستمند بازگذاشته‌اند خوشبختانه در میهن عزیز ما هم علاقه به کسب علم و دانش و هنر زیاد شده و مخصوصاً بعد از مشروطیت کسب علم و دانش از انحصار طبقات مخصوص خارج شده و هر کسی می‌تواند طفل خود را به تحصیل بگذار و تا اندازه‌ای تحصیل کند و در دانشگاه‌هایی که از پول مملکت و دولت اداره می‌گردد تحصیل بکند و با علاقه و توجهات عالیه شاهنشاه انشاء‌الله امیدواریم روزبه‌روز جامع‌تر خواهند شد مخصوصاً به اجرای تعلیمات اجباری در همه جا مخصوصاً در آذربایجان که قانون تصویب نموده و شاهنشاه هم اخیراً تأکید فرموده‌اند اجرا گردد بعد از جنگ اخیر که متأسفانه صدمات و ضرر و زیانی برای بشر و دنیای متمدن از جنگ و خون‌ریزی حاصل شده از نظر علمی و فنی و اجتماعی و فرهنگی نایجی هم داده که امروزه مورد استفاده‌های بزرگ دنیای متمدن می‌باشند که امیدواریم همیشه در راه صلح و سعادت بشر مصرف شود مخصوصاً از نظر فرهنگی روزبه‌روز مطالعات زیادتر می‌کنند و برای اطفال و جوانان ازهر حیث وسایل تعلیم و تربیت فراهم‌تر می‌شود در اروپا و امریکا مخصوصاً مدارس عالی و دانشگاه‌ها با در نظر گرفتن اصول تعلیم و تربیت و روان‌شناسی تکمیل نموده‌اند که محصل ازحیث علم و فن تئوری و پراتیک استفاده کامل از قسمت‌های مختلفه علوم و صنعت و پزشکی نمایند جوانان میهن ما هم در داخله و خارجه علاقه مفرط و عشق سرشاری به تکمیل معلومات و تحصیل در مدارس عالیه نشان می‌دهند و عملاً صلاحیت خود را از حیث خوش و ذکاوت و کار و عمل در داخل و خارج کشور ثابت نموده‌اند امروز بیش از ده هزار نفر محصل ایرانی درممالک اروپا و امریکا به تحصیل مشغول هستند از سال ۱۳۰۷ چندین دوره صد نفری با همت و علاقه شاهنشاه فقید که روحش شاد باد به اروپا رفته‌اند و اکثراً با ارمغان‌های بسیار خوبی مراجعت کرده‌اند که امروز عملاً در قسمت‌های مختلفه می‌بینیم مشغول هستند امسال هم اولین عده صد نفری که با مسابقه تحت‌نظر وزارت فرهنگ انتخاب شده‌اند چند روز قبل برای کسب اجازه مرخصی به پیشگاه بندگان اعیحضرت همایون شاهنشاه شرفیاب شدند شاهنشاه فرهنگ پرور با بیانات و نصایح عالیه و راهنمایی‌های شاهانه و پدرانه‌شان آتیه برای این دسته از جوانان وطن به طوری که مکرر هم فرموده‌اند برای عموم جوانان مملکت و محصلین علم و دانش و معرفت توضیح و تشریح فرمودند که مملکت ما به وجود متخصصین در رشته‌های مختلفه احتیاج مبرم دارد که این عده با تحصیل علم و دانش به میهن مراجعت و برای خدمت به ایران عزیز حاضر و آماده شوند بنده با ملاقات‌ها و تماس‌هایی که در اروپا و امریکا و فعلاً نیز در ایران با محصلین و خانواده‌هاشان دارم ایمان و اطمینان دارم و حتم می‌دانم که همگی یعنی هر جوان ایرانی که خون پاک ایرانی در عروقش جریان دارد با عشق میهن و علاقه به ایران و زادگاه خود و شاهنشاه محبوبش و خانواده‌اش تحصیل می‌نماید و علاقه دارد که به وطن بازگردد و در ایران وطن عزیزش خدمت نموده و دین وجدانی و ملی و اجتماعی‌اش را با خدمت خود به مملکت و برادران و خواهران ایرانی ادا نماید اگر آقایان محترم توجه فرمایند برای تحصیل و تربیت این جوانان در خارجه از ایران دولت سالی بیش از ۳۰ میلیون تومان کمک می‌کند به اضافه عده را هم به اخرج خود و یا مأمور مطالعه کرده است بنده عقیده دارم دولت و وزارت فرهنگ باید با تمام قوا دقت و کوشش نماید که دانشگاه‌های فعلی کشور را از حیث لوازم فنی و آزمایشگاهی و ساختمان تکمیل کرده مخصوصاً فعلاً که بودجه تحت تنظیم می‌باشد جداً از دولت خواستارم که به بودجه دانشگاه‌های شهرستان اضافه نمایند با این بودجه‌ها اداره دانشگاه‌ها خیلی با زحمت انجام می‌گیرد باید اعتبار کافی به دانشگاه‌های شهرستان‌ها داده شود که آنها بتوانند در محیط ساکت و آرام و دور از سیاست به تربیت علمی و روحی‏ و فکری جوانان مشغول باشند اگر دانشگاه‌های ما کامل بشوند و جای کافی و زیاد داشته باشند از مسافرت عده زیاد محصل به خارجه و صرف پول هنگفت و مخصوصاً امروزه که این دانشجویان در نهایت زحمت و عسرت زندگی و تحصیل می‌کنند راحت خواهند شد و خانواده‌ها برای تأمین پول تحصیل زیاد در فشار و مضیقه نخواهند بود متأسفانه اطلاعی که بنده دارم اغلب از حیث معاش و زندگی ناراحت هستند. بنده عقیده دارم این عده که در حدود ده هزار نفرند و عده زیاد دیگری که امروز در مدارس عالیه ایرانی تحصیل می‌کنند ثروت بی‌کران آتیه مملکت ما هستند و از نظر اقتصادی ارزش هر فرد مخصوصاً فرد تحصیل کرده و با فن و هنر خیلی زیاد است اگر خوب اداره شوند ثروت و سعادت بزرگی برای نسل فعلی و آتیه کشور خواهند بود در امریکا و اروپا عدة در حدود ۴۰۰ نفر با امید کمک ارزی وزارت فرهنگ هستند هر روز با نامه‌های آه ناله به دستگاه‌های دولتی و آقایان نمایندگان متوسل می‌شوند و یا خانواده‌های‌شان ناراحت و گرفتارند که باید دولت و وزارت فرهنگ تصمیم لازمی برای آنها بگیرند. دولت به وسیله وزارت فرهنگ که مسئول اداره محصلین خارجه است یا به وسیله سرپرستی‌ها به وضعیت عموم محصلین رسیدگی دقیق و کامل نماید و وضعیت تحصیلی و زندگی این جوانان را با دقت کامل و بی‌غرضی و بی‌نظری در نظر بگیرند و نگذارند این جوانان ناراحت و ناراضی شده و یا خدا نخواسته اخلاق‌شان خراب شود و با کنترل دقیق راحتی آنها را تأمین نمایند. دولت و دستگاه‌های دولتی که حتم دارم برای افتخار سعادت این مملکت علاقمند هستند باید از همین حالا با برنامه مرتبی تعداد فارغ‌التحصیل‌های رشته‌های مختلفه را داشته باشد برای آنها تسهیلاتی فراهم نماید که اولاً آنها را به دستگاه‌های دولتی و ملی خوشبین نموده و فوراً کار و زندگی برای آنها تهیه نماید و یا اقلاً راهنمایی کند و با تبلیغات خوب و مهربانی آنها را به مملکت و به خانه خود جلب نماید و راضی نشود این جوانان پاک که با ضمیر روشن و قلبی صاف که به میهن مراجعت می‌کنند وا نخورده و خدا نکرده با تبلیغات سوء ناراضی شوند به طوری که عرض شد همه جوانان ایرانی علاقمند به خدمت به میهن و مملکت هستند چه بسا دیده شده که روی علل مادی و عدم تأمین زندگی‌شان و یا علل اجتماعی وا خورده و ناراضی و ناراحت و دل شکسته از میهن به اروپا و آمریکا مراجعت می‌کنند باید دستگاه‌های معین و ثابت و کامل و کافی اینها را هدایت کنند باید به درد دل اینها گوش داد و چاره کرد چون عده‌ای ممکن است باشند که از نزدیک با مردم تماس ندارند و مغرور مقام و میز شده و از ملت بی‌خبر می‌مانند و درد دل جوانان را نمی‌دانند یا می‌دانند و اهمیت نمی‌دهند و می‌خواهند با تندی و درشتی با آنها رفتار کنند چه نتایج بدی برای مملکت خواهد داشت جوانان ایران که با پول ایران و ایرانی فرق نمی‌کنند از کیسه خانواده‌شان یا از خزانه دولت برای تحصیل و تکمیل معلومات و اخذ علم و دانش به اروپا و امریکا می‌روند باید به ایران مراجعت نمایند و مدیون هستند و باید از نظر اخلاق و وجدان دین خود را به این مملکت با خدمت‌شان ادا کنند و حتم دارم حاضر هستند باید زندگی آنها را تأمین کرد باید آنها را دل شکسته و ناراحت ننمود چند روز قبل در یک مجلس صحبت از این بود که یک عده ایرانی که تحصیلات خودشان را در آمریکا کرده‌اند گویا به دانشگاه و سازمان برنامه مراجعه کردند اینها دکتر در حقوق در فلسفه و پزشکی بودند و چون کار پیدا نکردند بیکار ماندند و دو مرتبه به امریکا و اروپا مخصوصاً یکی از آنها نامه‌ای نوشته بود که با ماهی در حدود ۶۰۰ و هفتصد دلار در آنجا خدمت می‌نمایند تصدیق می‌فرمایید با کمال افتخار حاضر بود که به وطن خودش بیاید و کار کند ولی کار بهش ندادند لذا رفته است بنده عقیده دارم که در مملکت ما در بعضی رشته‌ها به متخصص خارجی احتیاج داریم ولی حقوق‌های گزافی به آنها می‌دهند ماهی پنج هزار تومان و بیشتر به آنها حقوق می‌دهند اگر نصف آن حقوق را به ایرانی‌ها بدهند، به جوانان تحصیل‌کرده ایرانی بدهند خواهند توانست که آنها را به مملکت آورده و از وجود آنها استفاده کنیم (صحیح‏ است) بنده با تشکر از وزارت فرهنگ این مطالب را عرض کردم آقایان می‌دانند که وزارت فرهنگ وظیفه مشکلی دارد برای آینده و آتیه خودمان باید کاری کند که بودجه وزارت فرهنگ زیاد شود بنده نمی‌خواهم زیاد مزاحم آقایان شوم دو سه مورد را متذکر می‌شوم در خصوص بهداشت و بهداری آقای وزیر بهداری وعده دادند در خصوص آسایشگاه‌های قسمت‌های مختلفه مملکت در مازندران و آذربایجان اقدام بکنند اخیراً مردم آذربایجان نامه‌هایی نوشته‌اند و از مذاکراتی که آقای وزیر بهداری راجع به جذامی‌ها کرده بودند که می‌خواهند تمام جذامی‌ها در آذربایجان جا بدهند شکایت کرده بودند بنده عرض می‌کنم که آقای وزیر بهداری فرموده‌اند که منظور تمام جذامی‌ها نیست و بنده می‌خواهم بگویم که از نقطه‌نظر علمی وقتی سرایت مرض جذام آن اندازه‌ها نیست که مردم می‌ترسند ولی از نقطه‌نظر پسیکولوژی از نقطه‌نظر روحی مردم احتیاط می‌کنند و می‌ترسند فعلاً یک آسایشگاه برای مجذومین در آذربایجان هست یکی هم درمشهد هست و ممکن است یک آسایشگاه هم در خوزستان بسازند که هر قسمت را در منطقه خودش جا بدهند مه مجذومین معالجه بشوند حال جناب آقای وزیر بهداری علاقه دارند که از نظر بهداری کمک کنند و آقای وزیر بهداری در روزنامه‌ها این مطلب را روشن کنند که با حرف‌های کوچک ملت ناراحت نشوند امیدوارم که جناب آقای وزیر بهداری برای بهداری آذربایجان نامه بنویسند و این موضوع را روشن بکند موضوع دیگر راجع به بازنشستگان است حتماً به آقایان هم مراجعه کرده‌اند کارمندان بازنشسته هم حرف‌هایی دارند و ما آنها را تذکر می‌دهیم‏.

رئیس - آقای دکتر وقت شما تمام شد.

دکتر شفیع امین - اجازه بدهید یک دقیقه دیگر عرضم تمام می‌شود.

دکتر شفیع امین - دیروز جناب آقای وزیر پست و تلگراف با توجهات عالیه شاهنشاه در تأمین و تکمیل بی‌سیم و نصب دستگاه فرستنده آذربایجان اقدام فرمودند خواستم به نام آقایان همکاران محترم آذربایجان تشکر کنم (صحیح است) که با مراحم شاهنشاه و اقدام خود وزیر پست و تلگراف رفته‌اند آن را افتتاح فرمودند (احسنت) مطلب دیگر این که در سرشماری که شده است جمعیت آذربایجان را دو میلیون و هشتصد هزار نفر نوشته‌اند این اشتباه است آقایان می‌دانید که اگر جمعیت آذربایجان دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر باشد جمعیت ایران ۱۱ یا ۱۲ میلیون خواهد شد بنده از آقایان خواهش و تمنا می‌کنم که توجه کنند و بی‌جهت ارقام ندهند همکاران آذربایجان علاقمند هستند (چند نفر از نمایندگان صحیح است) بنده تمنا می‌کنم که دولت یک بخش کوچک هشترود را کنترل بکند و ببیند این سرشماری که شده است آیا درست است بنده حتم دارم که در این سرشماری اشتباه شده است جمعیت آذربایجان بیش از چهار میلیون است و دو میلیون و هشتصد هزار اشتباه است امیدوارم که دولت توجه کند و این اشکال را برای ما حل کند (احسنت)

رئیس - آقای سلطان‌مراد بختیار

سلطان‌مراد - بختیار چند روز قبل کارگران کارخانه پشم‌باف اصفهان بنده و جناب آقای رستم امیر بختیار را برای مخابره حضوری به تلگرافخانه دعوت نموده بودند. پس از حضور معلوم شد از جنابان آقایان‏

نخست‌وزیر - وزیر دربار و وزیر کار نیز چنین دعوتی به عمل آمده است. در آن روز تلگرافاتی مبادله شد که متن بعضی از آنها را قرائت می‌کنم. (تلگراف اول) اصفهان به تهران حضوری جناب آقای نخست‌وزیر محبوب جناب آقای علاءوزیر محترم دربار جناب آقای وزیر کار و حضار محترم در تلگرافخانه مدت ۲ سال و نیم است آقای میراشرافی کارخانه پشم‌باف را از سازمان برنامه تحویل گرفته و از آن تاریخ تا به حال فاقد مواد اولیه و وسایل کار و به علت عدم پرداخت حقوق کارخانه نامرتب بوده و از چند ماه گذشته ابداً حقوق پرداخت نکرده ۷ هزار نفر کارگر و عائله‌اش در استیصال به سر می‌برند مدت ۶ ماه است شکایات و تلگرافات متعددی از طرف کارگران شده نتیجه حاصل نگردید فعلاً کارخانه قسمت اعظم آن تعطیل و کارگران در تلگرافخانه متحصن تا اولیا امور اقدام مؤثر در پرداخت حقوق و گردش کارخانه برای همیشه به عمل آوردند.

نماینده کارگران - حیدری (تلگراف دوم) بر حسب مراجعات مکرر کارگران کارخانه پشم‌باف در انجمن شهر و اطلاعی که اعضا انجمن شهر از نزدیک به مشکلات زندگانی و گرفتاری‌های کارگران مزبور حاصل نموده‌اند و از لحاظ مصالح عمومی و اجتماعی شهر از طرف انجمن شهر بذل توجه مخصوص و اقدام فوری مؤثر نسبت به تقاضای معروضه کارگران کارخانه پشم‌باف اصفهان مورد استدعا است غلام‌حسین توسلی نایب رئیس انجمن شهر فرج‌الله زمانی مصطفی افهام نمایندگان انجمن شهر. تلگراف سوم) تهران با اصفهان آقای حیدری مستدعیات کارگران مورد کمال توجه و علاقه وزارت کار می‌باشد بر طبق دستور جناب آقای نخست‌وزیر کمیسیونی زیر نظر جناب آقای مهندس شریف امامی وزیر صنایع و معادن و نمایندگان وزارت کار و سازمان برنامه تشکیل می‌شود و قریباً ترتیبی داده خواهد شد که موجبات آسایش کارگران فراهم شود و نسبت بپرداخت حقوق معوقه کارگران اقدام جدی به عمل می‌آید.

نماینده وزارت کار - آبکاری تلگراف دیگری هم مخابره شده که قرائت می‌کنم. اصفهان به تهران جنابان آقایان رستم‌خان امیر بختیار و سلطان‌مراد بختیاری و آبکاری قبلاً تا نتیجه مطلوب حاصل نگردد کارگران از تحصن خارج نمی‌شوند مگر توجه فوری بشود. حیدری به طوری که ملاحظه می‌فرمایید کارخانه پشم‌باف به دستور آقای میراشرافی تعطیل شده است و در این شب عید کارگران را به جای پرداخت پاداش و عیدی بیکار نموده لقمه نان بخور ونمیری هم که آنها می‌دادند از گلوی‌شان بریده‌اند متأسفانه تا امروز هم کارگران از تحصن خود کوچک‌ترین نتیجه‌ای نگرفته و کم‌ترین توجه به مستدعیات آنها نشده است (بهبهانی- تقصیر دولت است که در اجناس خارجی را باز کرد) (قنات‌آبادی- اجازه بفرمایید ایشان بفرمایند بنده هم عرض می‌کنم) (بهبهانی - مقصودم این نیست که مخالفتی با شما کرده باشم مقصودم این است که اگر وضع بد است تقصیر دولت است)

بنده عقیده‌ام را عرض می‌کنم آنچه جنابعالی هم می‌فرمایید البته صحیح است. بنده چون از وضع کارخانه مزبور اطلاعاتی دارم و از نزدیک نیز شاهد بدبختی‌های کارگران آن کارخانه بوده‌ام ازطرف فراکسیون حزب مردم مأموریت دارم مطالبی را به عرض آقایان برسانم و دولت را متوجه بدبختی‌های کارگران آن کارخانه می‌نمایم کارخانه پشم‌باف که یکی ازکارخانه‌جات یک کشور است مدتی زیرنظر سازمان برنامه اداره می‌شد بعد از این که کارخانه سروصورتی گرفت معلوم نشد به چه دلیل اداره بشود آن را به دست عده‌ای سودپرست سپردند در خلال این احوال چند نفر از کسانی که در کارخانه ذی‌نفع بودند با آقای میراشرافی تماس گرفته و قراردادی تنظیم نمودند که مشارالیه از نفوذ خود سوء‌استفاده کرده محصول کارخانه را به مؤسسات دولتی بفروشد و در مقابل کمیسیون خوبی دریافت دارد پس از انجام چند فقره معامله آقای میراشرافی پی به استفاده‌های سرشاری که کارخانه دارد برد و درصدد خرید سهم و قبضه نمودن کارخانه افتاد و با پشت‌اندازی به مدیریت کارخانه رسید لازم به توضیح می‌داند که در حدود هشت میلیون تومان سازمان برنامه به این کارخانه کمک کرده بود و قسمت اعظم این کمک به صورت مواد اولیه و مایحتاج کارخانه درآمده و در انبارها موجود بود. آقای میراشرافی پس از این که زمام امور کارخانه را به دست گرفت کلیه محصولی که حاضر شده بود یا بعداً تهیه گردید وسیله دلالان خود در بازار فروخت ولی به جای اینکه وجوه حاصله از فروش محصول را برای خرید مواد اولیه و نیازمندی‌های کارخانه به مصرف برساند صرف ساختمان پارک و منزل و مستغلات نمود از این جهت رفته رفته به علت نبودن مواد اولیه چرخ‌های کارخانه از گردش بازماند و در نتیجه مبالغ هنگفتی به اشخاص و در حدود یک میلیون تومان به وزارت دارایی و یک میلیون و کسری به سازمان بیمه‌های اجتماعی مدیون شد. سازمان برنامه نیز برای ۸ میلیون تومان طلب خود اجراییه صادر و وضع کارخانه به جایی رسید که امروز منظره ورشکستگی به خود گرفته و تعطیل شده است. به طوری که بنده تحقیق کرده‌ام منظور ازتعطیل کارخانه ایجاد صحنه‌ای برای جلب‌نظر اولیای امور وگرفتن کمک و اعتبارات تازه‌ای از سازمان‌های دولتی بوده است یعنی می‌خواهند با تعطیل کارخانه و بیکار نمودن کارگران وضعی به وجود آوردند که دولت مجبور شود وجوهی در اختیار آنان بگذارد تا باز هم به راحتی بتوانند به سوء‌استفاده‌های خود ادامه دهند این آقایان هیچ فکر نمی‌کنند نقشه‌های شوم و اقدامات ناپسند آنها چه مصائبی برای کارگران به وجود خواهد آورد. تعطیل نمودن بی‌موقع کارخانه در شب عید علاوه بر این که هزار خانواده کارگر را پریشان نموده به اندازه‌ای در روحیه اهالی اصفهان سوء‌اثر بخشیده که عده‌ای از اعضای انجمن شهر به طوری که ضمن تلگرافات ملاحظه فرمودید در روز تحصن کارگران با آنها هم صدا شده و از دولت خواستار جلوگیری از این بی‌عدالتی مدیران کارخانه بودند ضمناً ناگفته نماند هیئت‌مدیره دست نشانده آقای میراشرافی چون در اثر صدور اجراییه‌ها موقعیت خود را در خطر دیده‌اند کارخانه را به آقای میراشرافی اجاره داده‌اند تا طلب کاران موفق نشوند به آسانی اداره امور آن را از اختیار اینان خارج سازند.

چندی قبل که بنده در اصفهان بودم روزی به اتفاق جناب آقای رستم امیر بختیاری به کارخانه پشم‌باف رفتیم یکی از کارگران در حضور حاضرین به صراحت اظهار می‌داشت وضع فلاکت‌بار کارگران به جایی رسید که خانواده برخی از آنها از فرط استیصال برای به دست آوردن قوت لایموت دست تکدی به سوی این و آن دراز نموده مرتکب اعمالی می‌شوند که بنده از ذکر آن در این مکان مقدس شرم دارم. آقایان محترم عید نزدیک است و همه برای اطفال و خانواده خود سرگرم تهیه پوشاک و خوراک و لوازم زندگی هستند ولی در شهر صنعتی اصفهان در اثر نیات پلید و نظریات شخصی یک نفر مدیر کارخانه بیش از هزار نفر کارگر بیکار و حتی برای نان شب خود هم محتاج می‌باشند اغلب این کارگران جوانی و عمر خود را در این کارخانه گذرانده و اینک باده سر عائله بایستی وجه‌المصالحه آقای میراشرافی قرارگیرند تا ایشان با متلاشی نمودن زندگی آنها منافع خود را تأمین کند؟ من نمی‌دانم مسئولین امر چه فکری برای نجات این عده از هموطنان ما نموده‌اند و چرا اجازه داده می‌شود تا شخصی خوشبختی و سعادت خود را با بدبختی و بی‌خانمانی هزاران نفر تأمین کند و آیا معنی عدالت اجتماعی همین است که عده معدودی در سایه حمایت دولت مرتکب انواع جنایات بشوند حقیقتاً این وضع قابل تأسف است زیرا در همان شهر کارخانه‌جات دیگری هم هستند که سال‌ها است تأسیس شده بدون این که کار خود را تعطیل کنند و یا هر روز تقاضای مساعدت و کمکی از دولت بنماید به کار خود ادامه می‌دهند و نقشه‌های تازه‌ای هم برای بدبختی کارگران خود طرح نمی‌کنند. آیا چه تفاوتی بین کارخانه پشم‌باف و کارخانه‌جات دیگر وجود دارد؟ به نظر من فقط اختلاف در طرز تفکر و عمل مدیران می‌باشد و بس.

در هر حال بنده زیاد مزاحم آقایان نمی‌شوم و فکر می‌کنم این کارگران و اطفال معصوم آنها گناهی ندارند و نباید وجه‌المصالحه عده‌ای سودپرست قرارگیرند از دولت جدا خواستارم که به این وضع شرب‌الیهود کارخانه پشم‌باف خاتمه داده ترتیبی دهند که کارگران بتوانند لااقل قوت لایموت خود را تهیه و برای لقمه نانی نزد اطفال خود شرمسار و سرافکنده نباشد. موضوع دیگری که بنده می‌خواستم عرض کنم موضوع کارگران کارخانه پشم‌باف و آقای میراشرافی و دولت است کارگران که تقصیری ندارند می‌گویید حق با آقای میراشرافی یا دولت است در هر صورت با این اختلافی که پیش آمده است آنها وجه‌المصالحه شده‌اند در این مملکت مد شده یا رسم شده که می‌گویند فلان کس به نان شب معطل است اینها جداً به نان شب معطلند و دولت نه آمده است که کارخانه را راه بیندازد و نه پولی می‌دهد که اداره بکنند و نه متصدی کارخانه حاضر است از خودش چیزی بدهد و این کارخانه را داره بکند بنده معتقدم که اگر حقیقتاً دولت عقیده دارد که باید به این مملکت خدمت کرد این کارخانه را باید از دست ایشان بگیرد و به دست یک کارفرما بدهد یک کسی که مدیر کارخانه باشد این آقا مدیر کارخانه نیست ده پانزده میلیون تومان هم این کارخانه به عناوین مختلف بدهکار است و ایشان قادر نخواهند بود به هیچ‌وجه این کارخانه را اداره بکنند بنده استدعا می‌کنم که آقای ذوالفقاری این عرایض را به عرض آقای نخست‌وزیر برسانند که این کارگران شب عید است و بیچاره‌اند اگر یک دسته کارگر نجابت می‌کنند و چیزی نمی‌گویند نباید کاری کرد که خدای نخواسته یک حرکاتی بکنند شما شاید خودتان هم عقیده داشته باشید که شکم گرسنه ایمان ندارد.

(صحیح است)

رئیس - آقای بزرگ ابراهیمی‏

بزرگ ابراهیمی - بنده تقاضای نطق قبل از دستور کرده بودم که عرایض دیگری را به عرض همکاران محترم برسانم بیان جناب آقای دکتر شفیع امین راجع به سوم اسفند بنده را متوجه یک روز تاریخی کرد این است که به جای آن عرایض که قبلاً فکر می‌کردم عرض کنم لازم دیدم مختصری از سوم اسفند حرف بزنم (احسنت) قبلاً باید دید که مملکت قبل از سوم اسفند بچه روزی بود و چه شد که قیام یک مرد تاریخ توانست تحولی تا امروز در مملکت ایجاد کند از اوضاع مملکت قبل از سوم اسفند چند تکه کوچکش را عرض می‌کنم آقایانی که اینجا نشسته‌اند یک عده‌ای هستند که ارشد از بنده هستند و سن‌شان بیشتر است یا متوجه این تکه‌ها نیستند یا فراموش کرده‌اند حالا بنده با شهادت از آن آقایان می‌پرسم و یادشان خواهد آمد که در همین مملکت در همین شهر تهران پایتخت ایران مرحوم سپهسالار بیکار در الهیه نشسته بود حاکم تهران را به چوب بست آقای اردلان این‌طور نیست (دولت آبادی ایشان در تاریخ خوانده‌اند) یکی از خوانین عشایر در همین تهران در خیابان سپه وزیر مالیه را بست به چوب انداخت طویله درست است یا نه؟ گوش بدهید وضع مملکت این‌طور بود در بازار تهران میرزا علی‌اکبر ساعت‌ساز

صبح می‌آید تا بعد از ظهر کابینه می‌آورد کابینه می‌برد فرج بابی نانوا نان به مردم نمی‌داد کابینه می‌انداخت درست است یا نه؟ آقایان می‌دانند این وضعیت امنیت کشور شاهنشاهی ایران قبل از ۱۲۹۹ بود (دکتر امیر حکمت خزانه‌اش را بفرمایید) خزانه را کاری ندارم یک روز هم گفتم مدیر کل دارایی هم گفت که برو به شاه بگو که پرداخت حقوق تو مربوط به اجازه فلان سفارت‌خانه است (یکی از نمایندگان از این حرف‌ها نزنید) خلاف عرض نمی‌کنم قبل از ۹۹ را عرض می‌کنم که می‌دانید چه خبر بوده است و آن کسانی که می‌گویند برو و به جهنم خجالت بکشند در ۹۹ یکی از ایادی آزادی‌خواه مملکت در اثر اشتباهی که کرده بودم قوای اجنبی را وارد خاک ایران کرد به طوری که تا منجیل آمدند یک قوه اجنبی دیگری در مقابل آن عقب‌نشینی کرد و رفت به همدان تهران در معرض خطر اشغال بود این آقای سعداله درویش که الان عضو هیئت مدیره کارخانه‌جات قند است یا صفر انزلی چی با یک کشتی خارجی به بابل‌سر حمله کرد و بابل و بابل‌سر و تمام منطقه مازندران را شغال کرد این سپهبد آق اولی فرمانده قوای مازندران بود عقب نشست بعد از او هم سرلشگر شیبانی از آن طرف از راه منجیل داشتند به قزوین می‌آمدند وضع مملکت این‌طور بود راه آذوقه به تهران بسته بود به میل مرحوم امیر مکرم لاریجانی و سیف‌الله‌خان سواد کوهی و امیر معظم سواد کوهی و قائم‌مقام و جهان‌شاه‌خان افشار یک خرده هم جلوتر بیایید خوانین شاهسون و بعد هم مصدق‌السلطنه ابوالمله تحریک می‌کرد از احمدآباد که گندم به تهران نیاید و مردم گرسنه می‌ماندند بعد معاون وزیر مالیة می‌شد بعد مخبرالملک وزیر مالیه را مستأصل می‌کرد و خردش وزیر مالیه می‌شد این وضع مملکت بود صحیح است یا نه؟ (چند نفر از نمایندگان صحیح است)

بزرگ‌ترین خدمتگزار مملکت کمیته مجازات شده بود آن هم با قتل و ترور عمومی این جمشید اعلم مرحوم نصرت‌الدوله بی‌تقصیر که هیچ تقصیری نداشت روی منافع شخصی که بود خودش را ملوت کرد این بود وضع مملکت قبل از کودتا اینجا باید سرتیپ صفاری را شاهد بگیرم در جنگ رشت به نسبت یک به سی و پنج یعنی اگر یک نفر قزاق در جنگ برای دفاع شرکت می‌کرد ۳۵ نفر در مقابلش با اسلحه مجهز بود کار را به جایی رساندند که روز عید قربان در انار کل جلوی غازیان ۷۰۰ نفر از سربازان ایران در عرض یک ساعت به کلی قید شد ۱۶ نفر مجروح شد آمدیم به منجیل تجمع کردیم گفتیم عقب‌نشینی ما شروع شد آنجا تمهید سفر شد در اثر فشار به طوری مستأصل شدیم که دیگر موضوع عقب‌نشینی در کار نبود و قرار بود (احسنت) حقیقت می‌گویم خودم اقرار می‌کنم تنها قسمتی که توانست خودش را جمع‌آوری بکند از بین بازار برود و به طرف قومن رضاشاه کبیر بود با آن قسمتی که در دست داشت بنده هم بعد از ظهر در رشت مأمور شدم که بروم با عبدالحسین ثقفی که بعدها در بهبهان کشته شد و عضو نظامی جنگل میرزا کوچک‌خان بود مذاکره بکنم که این عده که عقب‌نشینی می‌کنند مورد تجاوز میرزاکوچک‌خان واقع نشوند در قصبه زیدق چهار کیلومتری فومن به رضا شاه کبیر برخودم میرپنج و فرماندار آتریاد تهران بود احیاناً فکر می‌کنم در حضورش بهبودی پدر مهندس بهبودی یا یدالله خان بود داشت قدم می‌زد سلام عرض کردم اول از من پرسید که چه طور شد گفتم این‌طور شد گفت چرا آمدی گفتم این‌طور شد گفت چرا آمدی گفتم که به این جهت فرمودند میرزا کوچک خان با ما موافقت کرد که ما از اینجا رد بشویم و از ما پذیرایی هم کرد و همین‌قدر برای ما کافی است ببخشید تاریخ می‌گویم قصه نیست گوش کنید (بفرمایید)

درحین صحبت با رضاشاه کبیر عده‌ای از قزاق‌های آتریا تهران در یک خانه گالشی نشسته بودند و از زور خستگی یک تصنیفی را عارف مرحوم گفته بود بماندیم و ما مستقل شد ارمنستان به طرز و قیحی می‌خواندند آنها می‌گفتند بخوردیم با اشکنه به ضرب ترشی رضاشاه یک نگاهی کرد و گوش داد البته آن زمان میرپنج بود تأثیر شدیدی او را گرفت لزرید و گفت ملتی که آن تصنیف حماسه را این‌طور تفسیر می‌کند و می‌خواند محکوم به زوال است تا این روح است ما شکست می‌خوریم مملکت می‌دهیم آبرومان می‌رود از حیثیت می‌افتیم و نابود می‌شویم و گفت خدایا من را مقتدر کن این روح را عوض کنم آقای بهبودی از پدرت بپرس این حقیقت را به تو می‌گوید بهبودی در آنجا بود از آن ساعت این مرد بزرگ تصمیم گرفت که این روح را در ملت عوض کند به اختصار می‌پردازم در آقا بابای قزوین جمع شدیم حسب‌الامر احمد شاه روس‌ها را بیرون کردیم سرپرست تازه‌ای معلوم کردیم، این سرهنگ کاظم سیاح که الان در سازمان برنامه است این مترجم یک ژنرال انگلیسی بود آمد به ما پیشنهاد خلع سلاح کرد گفت بایستی سلاح را به ما بدهید چون ما به شما مطمئن نیستیم امرای بزرگ ارشد ایستاده بودند بنده ستوان دوم جوان کوچکی بودم تنها کسی که در مقابل عرض اندام کرد با یک بیانات منطقی همان‌طور که عادت او برود یواش حرف می‌زد و یک تغییری به این سیاح کرد که توچه جرأتی کردی که این کلمه را برای ما ترجمه کردی به آن افسر فهماند که اگر ما افسران روس را به امر شاه خودمان از دیویزیون طرد کردیم برای این بود که نمی‌خواستیم که خارجی‌ها به ما حکومت کنند (احسنت) ولی اگر همان شاه دستور خلع سلاح به ما بدهد چون می‌دانیم که در تحت مضیقه و فشار است اجرای امر نخواهیم کرد این هم که شما می‌گویید از پول شما اعاشه می‌کنیم من رد می‌کنم این پول نفت مملکت ما است و مال ملت ما است که شما به زور و به قدرت خودتان در تحت کنترل گرفته‌اید و در جاهای لازم مصرف می‌کنید ولی به شما می‌گویم که ایرانی پول را از شما می‌گیرد وخواهد گرفت (نمایندگان خدا رحمتش کند)

شاید این قضیه سپهبد یزدان پناه، سپهبد شاه بختی، سرلشگر مطبوعی، سرلشگر کیکاوسی و تمام رفقایی که در آن ساعت حضور داشتند هستند این بود که این مرد تاریخ این شخصیت بزرگ و فداکار تصمیم گرفت که از آن روز روح ملت ایران را که اشکنه را به ضرب ترسی می‌خورد عوض کند عوض هم کرد آمد و آمد جمع شدیم و به تهران آمدیم چه شد کار ندارم یکی از بدبختی‌هایی که داشتیم این بود که رجال آن روزی نتوانستند خودشان را نسبت به این مرد قانع کنند و با او همکاری کنند همه از زیر بار در رفتند و می‌گفتند این بابا بگذار برود اگر همین روز آن آقایان ابوالمله‌های قلابی و آن آقایانی که واقعاً مؤثر بودند هر دسته‌شان با این مرد همکاری می‌کردند اعتلای مملکت چندین برابر امروز بودن کردند یا منفعت نداشتند یا منافع‌شان در خطر بود یا سلیقه‌شان کج بود من نمی‌دانم ببخشید همه اینها را از روی حافظه می‌گویم من شرح نمی‌دهم که توی همین شهر دم این خیابان ناصر خسروپرویز خان خرقانی یا ته بازار حسین بوجار و اسماعیل خون‌ریز، توی بازار فرح‌یابی و میرزا علی‌اکبر ساعت ساز یا سعید هاشم پهلوان و سید محمد اسلام بولچی فرمانروایی و فرمانفرمایی می‌کردند همه را خواباندش اقبال‌السلطنه‌ها و سمیتقوها و خزعل‌ها و هر چه بود و نبود همه آن کسانی که این مملکت را آن روز به بدبختی انداخته بودند و اغلب آلت فعل یک عده از همین ابوالمله‌ها بودند خواباند ملت توانست بفهمد که رضاشاه کیست که در همین مجلس روز نهم آبان به او رأی سلطنت دادند (پرفسور اعلم- قدر رضاشاه را تاریخ می‌داند) (دکتر امین- این هم تاریخ است) بنده هم تاریخ عرض می‌کنم وقتی عموی شما را بی‌جهت و بی‌تقصیر ومعصوم کشتند من تهران بودم شاگرد مدرسه بودم بنده دو تا از خاطراتی که از این مرد بزرگ دارم برایتان می‌گویم (پرفسور اعلم رضاشاه بزرگ‌ترین شاهان ایران است) در شهریور ۱۳۰۶ با دستگاه سلطنت وارد آذربایجان شدیم سپهبد امیر احمدی فرمانده لشگر بود من هم افسر لشگر بودم شبی دستور فرمود که شامی تهیه بکنند.

رئیس - آقای بزرگ ابراهیمی از حالا از وقت آقای مجید ابراهیمی که به شما داده‌اند استفاده می‌کنید.

بزرگ ابراهیمی - فرمودند که شامی تهیه بکنید من با افسران زیر دستم شام بخورم برای ما خیلی افتخار بود که یک مرد بزرگ تاریخ با پادشاه‌مان شام بخوریم عده این هم از مردمان سبویل منصورالملک شیخ خزعل صولت‌الدوله قشقایی اسعد مرحوم، حاجی قائم‌مقام حضور داشتند بعد از آن که شام خوردیم امر فرمودند که سبویل‌ها بروند من با افسران کار دارم استدعا می‌کنم این چند کلمه را درست گوش بکنید افسران را حلقه کردند دور خودشان فرمودند عزیزان من فرزندان من، من از خدمات شما راضی هستم و تقدیر می‌کنم ولی یک عیب دارید و آن این است که تابع روح فرماندهی هستید ابتکاراً و مستقلاً فکر نمی‌کنید وقتی شیبانی فرمانده شما است لاهوتی را منکوب می‌کنید امان‌الله میرزا فرمانده است اسماعیل آقا را خلع سلاح می‌کنید و وقتی عبدالله خان است راه می‌سازید آبادی می‌کنید وقتی محمد حسین‌خان آیرم می‌آید به رقص می‌پردازید همه چیز شما گیر فرمانده است وقتی احمد آقا هست فاتح می‌شوید و وقتی دیگری است شکست می‌خورید این نمونه این است که شما مطیع فرماندهان خود هستید و این از شرایط زندگی یک سرباز است اما یک بدبختی دیگر دارد وآن به کلی مرا نگران نگه داشته که هرچه می‌کنید به نام من می‌کنید جنگ برای پهلوی صلح برای پهلوی در این موقع توقف کردند بعد فرمودند من برای اعتلا این ملت برای پیشرفت مملکت در زمان زندگانی خودم خیلی زحمت می‌کشم میل دارم که در وقت مرگ و در رختخواب مرگ در قبرم راحت بخوابم اگر این‌طور فکر کنید که برای پهلوی کار می‌کنید من را بعد ازمرگ نگران نگه می‌دارید بیایید به من رحم کنید البته بگویید متکی به یک پادشاه مقدری هستیم که ما را دیر بزه می‌کنید وحوائج ما را رفع می‌کند نگویید که برای او می‌کنیم بگویید برای مملکت می‌کنیم این فلسفه فکری این مرد بزرگ بود من از این یادداشت‌ها زیاد عرض هم کردم که می‌خواستم چیز دیگر بگویم این پیش آمد کرد و از رفقای مخبر روزنامه‌ها هم استدعا می‌کنم که عرایض من را تحریف نکنند چون اغلب می‌بینم اشتباه می‌نویسند سوم شهریور شد این مرد بزرگ را یک قدرت دنیا کوبی از دنیا برد و کسانی که خواستند نداشتن شخصیت را با کلمات مستهجنی تأمین کنند پشت این تریبون گفتند برو به جهنم آن هم به کسی که موجودیت آنها از مرد بود، شخصیت‌شان از آن مرد بود با دست آن مرد آمده بودند با دست آن مرد ترقی کرده بودند (یک نفر از نمایندگان- آنها احمق بودند) در ردیف ملت بودند

منتهی استعداد بیشتری نشان داده بودند (یک نفر از نمایندگان کی بود؟) خودتان بهتر می‌دانید ولی شکر می‌کنم خدا را که فرزند نیرومند او به حمدالله توانسته است با تمام مشکلاتی که ابوالمله‌های دروغی، کلاه‌سازی‌های قدیمی مملکت در مقابل او فراهم کردند موفق بشود و مملکت ما را بهمان وضع زمان پدر بزرگوارش به طرف ترقی ببرد.

رئیس - آقای بزرگ ابراهیمی ابوالمله کی بوده؟

بزرگ ابراهیمی - قربان مصدق‌السلطنه‌ها

رئیس - بله درست است بفرمایید

بزرگ ابراهیمی - به هر صورت اجازه می‌خواهم به روح بزرگوار آن مرد تعظیم کنم و درود بفرستم به روانی که باعث رنسانس ایران است (صحیح است احسنت) و دعا می‌کنم که خداوند این پادشاه بزرگوار و این فرزند برومند او را برای ما حفظ کند (انشاء‌الله) و ملت ایران در اثر توجهاتش پیشرفت بکند (احسنت، احسنت) بنده چند دقیقه از وقتم که باقی‌مانده به آقای قنات آبادی می‌دهم.

رئیس - یک نفر دیگر به شما وقت داده و دیگر شما نمی‌توانید به دیگری بدهید اگر آقای مجید ابراهیمی بدهند آقای قنات‌آبادی می‌توانند صحبت کنند (مجید ابراهیمی بنده بقیه وقت را به آقای قنات‌آبادی می‌دهم) بسیار خوب بفرمایید آقای قنات‌آبادی

قنات‌آبادی - بنده قبل از این که وارد مطلب بشوم یک سؤالی از دولت کرده‌ام که الساعه تقدیم ریاست می‌کنم و متن سؤال من این است که از دولت پرسیده‌ام که که در ظرف چهار سال گذشته چه رأسا و چه به وسیله سازمان برنامه به کارخانه‌جات اصفهان چه مقداری کمک شده به طور انفراد، واحد، واحد این مطلب البته در موقع خودش در مجلس مطرح می‌شود و آن وقت ثابت می‌شود که اطلاعاتی که حزب محترم مردم راجع به کمک به کارخانه‌جات اصفهان در اختیار دارند تا چه حد صحیح بوده است یا نبوده است این سؤال تقدیم مقام ریاست می‌شود و اما راجع به ادعا نامه‌ای که جناب آقای سلطان‌مراد بختیار دوست محترم بنده علیه آقای میرافشاری قرائت فرمودند اساساً این مطلب را عرض کنم که بنده به سهم خودم بسیار خوش وقتم و خشنودم و به آینده این مملکت امیدوارم که جناب آقای سلطان‌مراد بختیار و رفقای محترم ایشان دست مردانگی و همت به کمر گذاشته‌اند و می‌خواهند از طبقه کارگر این مملکت حمایت و نگاهداری کنند این را جدی خواستم بگویم این عرض من هیچ ایهام و ابهامی ندارد زیرا من معتقدم وقتی طبقه علاقمند به بقا و استقلال این مملکت از طبقه کارگر حمایت بکنند هیچ موقعی این طبقه گمراه نمی‌شوند و اما تو مو می‌بینی و من پیچش مو تو ابرو من اشارت‌های ابرو یک خورده دید را بازتر و وسیع‌تر بکنید اشارت‌های ابرو را هم خواهید دید موضوع کارگر و گرفتاری‌های کارگر و محرومیت کارگر مطالب بسیار صحیحی است و باید رفع گرفتاری اینها بشود ولی دوست ارجمند و عزیز من هیچ وقت در دنیا برای حل هیچ مسئله و هیچ مشکلی چوب را به معلول نزده‌اند یعنی می‌روند ببینند چرا این‌طور شده است چرا کارگر بیکار شده است چرا کارخانه تعطیل شده است چرا یک عده‌ای که شما برای آنها دلسوزی کردید و من هم به کمک شما وجداناً از صمیم قلب برای آنها دلسوزی می‌کنم در این موقع سال بیکارند آقای عزیز خوشحالم در خلال فرمایشاتتان وقتی که کلمه ۸ میلیون تومان را فرمودید با لفظ ماضی استعمال کردید یعنی گفته بودیدکه کمک کردند آقا این آن قبل از تصدی مهدی میر اشرافی است من این سؤال را مخصوصاً کردم که مجلس محترم و آقایان محترم بدانند که در موقع تصدی مهدی میر اشرافی دستگاه کمک نکرده و سازمان برنامه هم ابداً کمکی نکرده است هیچ با این که اگر یک صدم پولی که دستگاه جان مولم حیف‌ومیل کرد و یک وجب راه در این مملکت نساخت سازمان برنامه حسن نیت به خرج می‌داد و کمک می‌کرد این مؤسسه کار می‌کرد و ابداً چنین وضعی پیدا نمی‌شد من باب مثال عرض می‌کنم آقا راجع به آن کلمه‌ای که جنابعالی فرمودید به نام حزب مردم اولاً آقایان این مطلب را به شما بگویم والله و بالله به شرافت پیغمبر و اجداد طاهرینم قسم که اگر من با مهدی میراشرافی دوست هم نبودم صرفاً به این که در گذشته شهامت و فداکاری‌های او را در راه وطن و مملکت می‌دیدم از او دفاع می‌کردم چه رسد که من با او دوست هستم حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد علی‌الخصوص که پیرایه‌ای بر او بستند من اعتقادم به مهدی میر اشرافی این است که او یکی از سربازان کوچک اما از خود گذشته و فداکار برای کشور و وطن و مردم مملکت می‌باشد (صحیح است)

در این هیچ معطلی ندارد جنابعالی به نام حزب محترم مردم فرمودید چون صحبت از گذشته شد اجازه می‌خواهم که آقایان اجازه بدهند که من هم از گذشته عرضی بکنم ما با دسته‌جات مختلفی که طرفدار مصدق‌السلطنه‌ها بودند می‌جنگیدیم مبارزه می‌کردیم آقای ذوالفقاری خوب این مطلب را از نزدیک شاهد بودند یک روز دیدیم که روزنامه‌های ارگان مصدق‌السلطنه همه‌شان متحدالمال یک عمارت را کراوور کردند و زیرش نوشتند که کاخ خداپسندانه شمس قنات‌آبادی من آمدم این روزنامه‌ها را جمع کردم و رفتم در فراکسیون نهضت ملی گفتم آقایان شما اگر مردید اگر به اصول و شرافت پابندید من خواهش می‌کنم یک نفر از طرف شما بیاید الساعه با من که شمس قنات آبادی هستم برویم محضر و همین کاخی را که کراوور کردید من همین الساعه به شما صلح می‌کنم این صحیح نیست که آدم در مبارزه یا احقاق حق هر چه دلش می‌خواهد بگوید. جناب آقای سلطان‌مراد بختیار بنده الان این مطلب را در این مقام رسمی عرض می‌کنم و فردا هم سندش را خدمت شما تقدیم می‌کنم هر استفاده‌ای که بعد از تصدی این کارخانه از طرف مهدی میراشرافی شده بلاعوض به حزب محترم مردم تقدیم می‌کنم و فردا هم سندش را تقدیم می‌کنم این عرضی که کردم چون یقین دارم و قطع دارم که میراشرافی این کار راخواهد کرد به ضرس قاطع می‌گویم موضوع ساختمان‌هایی که فرمودید هیچ ساختمانی هیچ بنایی بعد از تصدی ایشان به کارخانه اصلاً به وجود نیامده است شما خودتان می‌دانید قبل از این که کارخانه به تصدی ایشان در بیاید بعضی اوقات با شما توی این کارخانه بوده این ساختمان مال قبل از تصدی ایشان در کارخانه بوده است نه بعد و هیچ بنایی بعد از تصدی ایشان به وجود نیامده اما یک مطلبی هست چون من در جریان این کار از همان جهتی که جناب آقای سلطان‌مراد بختیار دل‌شان می‌سوزد یعنی از همان جهت حمایت کارگران مدت‌هاست درآمد و رفت هستم چندین مرتبه مزاحم آقای دکتر اقبال نخست‌وزیر شدم و چندین مرتبه اوامر ایشان صادرشد که کمیسیونی تشکیل شود و سازمان برنامه این مطلب را حل کند متأسفانه عرض کردم یک سر سوزن حسن نیت از طرف دستگاه سازمان برنامه وجود نداشت که این مطلب را حل کند البته وقتی که سؤال من مطرح شد این مطالب روشن می‌شود که آیا دولت و سازمان برنامه به این کارخانه کمک کرده است یا خیر؟ این بود عرضم.

۳- بیانات آقای سلطان‌مراد بختیار طبق ماده ۸۲ آیین‌نامه‏

سلطان‌مراد - بختیار بنده بر طبق ماده ۸۲ عرضی دارم اجازه می‌فرمایید عرض کنم؟

رئیس - بفرمایید

سلطان‌مراد بختیار - جناب آقای قنات‌آبادی عرایضی که بنده کردم مربوط به این نبود که آقای میراشرافی درگذشته چه کرده و چه نکرده و بنده هم نگفته‌ام که آقای میراشرافی در دوره شانزده و هفده خدمتی به این مملکت نکرده است آقا باید موضوعات را از هم جدا کرد اگر کسی خدمتی به این مملکت نکرده است آقا باید موضوعات را از هم جدا کرد اگر کسی خدمتی به مملکت کرده تا ابدالدهر نباید ساکت نشست که او هر کاری می‌خواهد بکند.

رئیس - آقای بختیار راجع به آنچه که نسبت به شما گفتند بفرمایید

سلطان‌مراد بختیار- در همان مورد عرض می‌کنم این هشت میلیون تومانی که ایشان فرمودند صلح می‌کنند به حزب مردم، حزب مردم احتیاجی ندارد این ۸ میلیون تومان آن روزی که ایشان تحویل گرفتند کارخانه را بنده حاضرم در حضور آقایان نمایندگان صورت مجالس را بیاورم که تمام این اجناس موجود بوده و این اجناس به دست ایشان از بین رفته است و کارگران بیچاره شده‌اند خود آقای قنات‌آبادی می‌دانند که بنده دو ماه پیش می‌خواستم این صحبت را بکنم ایشان هی واسطه فرستادند و گفتند می‌کنند (قنات‌آبادی همان کارگری که مورد نظر شما بود ۱۵ هزار تومان گرفت و صلح کرده) آقای قنات‌آبادی دیگران ده تا پانزده هزار تومان و پانزده تا پانزده هزار تومان گرفته‌اند

رئیس - گفتم در آنچه به شما نسبت داده‌اند بفرمایید در اصل موضوع نفرمایید

بختیار - ایشان مدعی بودند که بنده گفتم که وقتی که ایشان متصدی کارخانه شدند هشت میلیون داده شد بنده این‌طور نگفتم ولی گفتم وقتی کارخانه تحویل ایشان شد هنوز مواد اولیه از کارخانه خارج نشده بود و اجناس موجودی و مواد اولیه به ایشان تحویل داده شد و بنده تمام این صورت مجلس‌ها را پشت همین تریبون ارائه می‌دهم و بنده کسی نیستم که از این حرف‌ها بترسم و بیدی هم نیستم که از این بادها بلرزم.

قنات‌آبادی - بنده هم طبق ماده ۸۲ عرایضی دارم‏

رئیس - این مملکت کار هم دارد و برای مباحثه و مشاعره مجالی نیست‏

قنات‌آبادی - ایشان طبق ماده ۸۲ استفاده کردند بنده هم طبق اجازه مقام ریاست می‌خواهم از همان ماده استفاده کنم ایشان شعرشان را گفتند. اجازه بفرمایید بنده هم بگویم‏

رئیس - ایشان به شما نسبتی ندادند که شما جواب بدهید

قنات‌آبادی - مگر بنده به ایشان نسبتی دادم؟ اجازه بفرمایید نوبت بنده محفوظ بماند.

رئیس - نمی‌شود آخر آن وقت ایشان هم می‌آیند دو مرتبه از ماده ۸۲ استفاده می‌کنند و این که نمی‌شود ما کارهای دیگری هم داریم‏.

۴- طرح و تصویب یک فوریت لایحه تقسیم ۲۳ میلیون دلار وام دریافتی از آمریکا

رئیس - در جلسه قبل لایحه‌ای از طرف دولت راجع به تقسیم ۲۳ میلیون دلار تقدیم شد با قید فوریت که حالا قرائت‏

می‌شود و فوریت آن مطرح است

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

چون در لایحه تقدیمی ضمن شماره ۶۲۱۱ مورخ ۲ و ۴ و ۱۳۳۶ راجع به استفاده از مبلغ بیست و سه میلیون دلار قسمتی از ۱۵۰ میلیون دلار وام و موضوع تبصره ۲ قانون تحصیل اعتبار از کشورهای متحده آمریکا و انگلستان تغییری داده شده لهذا به جای لایحه تقدیمی مذکور ماده واحده زیر تقدیم و استدعای تصویب آن را به قید یک فوریت دارد:

ماده واحده- به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود مبلغ بیست و سه میلیون دلار قسمتی از وام آمریکا موضوع تبصره ۲ قانون تحصیل اعتبار از ممالک متحده آمریکا و انگلستان را دریافت و هم ارز ریالی آن را که بالغ به ۱۷۴۸ میلیون ریال خواهد شد به طریق زیر در اختیار سازمان برنامه و بانک‌های رهنی و ساختمانی بگذارد:

۱- در وجه سازمان برنامه ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال

۲- در وجه بانک رهنی ۳۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال

۳- در وجه بانک ساختمانی ۲۴۸۰۰۰۰۰۰ ریال

تبصره- سازمان برنامه در مقابل مبلغ دریافتی مذکور مبلغ ۱۰۰۰ میلیون ریال از درآمد نفت در وجه وزارت دارایی پرداخت خواهد نمود که به مصرف بودجه کل کشور برسد

تبصره- استفاده بانک رهنی بر طبق برنامة خواهد بود که به وسیله وزارت دارایی تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید همچنین استفاده بانک ساختمانی بر طبق برنامه‌ای خواهد بود که به وسیله وزارتین دارایی و کشاورزی تهیه و به تصویب هیئت وزیران برسد.

تبصره ۳- وزرات دارایی اجازه دارد آن قسمت از وجوهی را که در نتیجه معاملات مربوط به قانون ۴۸۰ دولت آمریکا (فروش مازاد محصولات کشاورزی آمریکا) به صورت وام قابل استفاده است اخذ و برای تکمیل باند فرودگاه مهرآباد و کمک به بانک‌های صنعتی و معدنی اعم از دولتی و یا غیردولتی اختصاص دهد.

نخست‌وزیر- دکتر اقبال

وزارت دارایی- ناصر

رئیس- فوریت لایحه مطرح است آقای اردلان

اردلان- موافقم

رئیس- بنابراین مخالفی نیست رأی گرفته می‌شود به فوریت آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد

۵- طرح و تصویب یک فوریت لایحه اصلاح ماده ۸ قانون برنامه عمرانی هفت ساله دوم

رئیس - لایحه‌ای هم که راجع به اصلاح قانون سازمان برنامه است که نسبت به آن هم تقاضای فوریت شده که قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

به طوری که خاطر آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی مستحضر است احتیاجات دولت و پرداخت هزنه‌های ضروری براساس درآمدهای مالیاتی مبالغی که تا آخر سال ۱۳۳۶ از درآمد نفت در اختیار وزارت دارایی گذارده شده پایه‌گزاری گردیده است چون سهمیه‌ای که از عواید نفت در سال ۱۳۳۷ طبق بند الف ماده (۸) قانون سازمان برنامه بایستی برای رفع نیازمندی‌های دولت در اختیار وزارت دارایی گذارده شود کمتر از سال ۱۳۳۶ تعیین گردیده و درآمد عمومی کشور با سهمیه مزبور احتیاجات سال ۱۳۳۷ دولت را تأمین نمی‌نماید برای اصلاح ماده فوق‌الذکر و این که درآمد نفت براساس پرداخت‌های سال جاری در اختیار سازمان برنامه گذارده شود ماده واحده ذیل را با قید یک فوریت تقدیم و استدعای تصویب آن را دارد.

قانون اصلاح ماده ۸ قانون برنامه عمرانی هفت ساله دوم

ماده ۱- از اول سال ۱۳۳۷ تا پایان دوره برنامه هفت ساله دوم کل عواید نفت اعم از مالیات بر درآمد و پرداخت مشخص بین سازمان برنامه و وزارت دارایی و شرکت ملی نفت ایران به ترتیب مشروح زیر تقسیم خواهد شد

در سال ۳۳۷

الف- سهم سازمان برنامه شصت درصد (۶۰٪) از ۱۸۸ میلیون دلار

ب-سهم شرکت ملی نفت ایران بیست درصد (۲۰٪) از ۱۸۸ میلیون دلار

ج- سهم وزارت دارایی بیست درصد (۲۰٪) از ۱۸۸ میلیون دلار به علاوه آنچه اضافه بر ۱۸۸ میلیون دلار عاید شود.

از ابتدای سال ۱۳۳۸ تا اول مهرماه ۱۳۴۱ انتهای دوره برنامه هفت ساله دوم.

الف) سهم سازمان برنامه شصت درصد (۶۰٪) از کل عواید نفت اعم از مالیات بر درآمد و پرداخت مشخص

ب) سهم شرکت ملی نفت ایران پانزده درصد کل عواید نفت

ج) سهم وزارت دارایی بقیه آنچه از کل عواید نفت باقی خواهد ماند

ماده ۳- چون بر اثر اجرای این قانون سهم سازمان برنامه از عواید نفت تقلیل پیدا می‌کند به سازمان برنامه اجازه داده می‌وشد از اول سال ۱۳۳۷ تا خامه دوره برنامه هفت ساله دوم تا حدود برنامه‌های مصوب به اضافه مخارجی که برای تهیه و استفاده از وام تعلق می‌گیرد وام تحصیل نماید

رئیس- وام چیست؟! وام دیگر برای این مملکت بس است (بهبهانی- اصلاً حق ندارند ضمن این لایحه لایحه وام بیاورند) بقیه لایحه را بخوانید (این‌طور خوانده شد) که از محل عواید نفت در سال‌های بعد از دوره برنامه هفت ساله دوم از طرف دولت مسترد شود و در هر مورد سازمان به برنامه مذاکرات لازم را با مؤسسات وام‌دهنده به عمل آورده و طرح قرارداد وام را تهیه و امضا نماید و پس از تصویب مجلسین به مرحله اجرا بگذارد

نخست وزیر- دکتر اقبال

وزیر دارایی- ناصر

رئیس- فوریت مطح است آقای دکتر پیرنیا مخالفید بفرمایید

دکتر پیرنیا- بنده چون با اصل فکر یعنی این که قسمتی از درآمد مملکت را درآمد حاصله از عواید نفت را از برنامه عمرانی و اقتصادی مملکت مجزا بکنیم و او را اختصاص به کسر بودجه و مخارج جاری اداری بدهیم مخالف هستم دلایل مخالفتم را این لایحه مخالف هستم دلایل مخالفتم را با این فکر که در حقیقت یک فتح باب بسیار خطرناکی است که به تدریج در طی سنوات آینده متدرجاً ممکن است که درآمد مملکت از عمل نفت بیشتر به مصارف بودجه‌ای و احتیاجات بودجه‌ای اختصاص داه شود این را در موقع مقتضی به عرض مجلس شورای ملی خواهم رساند فقط در اینجا عرض می‌کنم که در هر دوره و در هر زمانی یک جامعه یا یک مملکتی یک هدف‌های اساسی دارد

رئیس- آقای دکتر راجع به فوریت صحبت کنید توجه داشته باشید که فوریت مطرح است.

دکتر پیرنیا- اطاعت می‌کنم در ممالکی مثل مملکت ما و ممالکی که وضع صنعتی و اقتصادی آنها شبیه مملکت ما است بهرتین هدف ملی و اساسی آن ممالک ترقی اقتصادی و ترقی صنعتی است و همین مسئله در این مملکت باید هدف اساسی دولت قرار بگیرد و تمام منابع و قوا و کوشش دولت باید صرف پیش بردن مملکت در طریق ترقی و توسعه و پیشرفت صنعتی بشود در ممالکی که یک در آمدهایی به این ترتیب ندارند جهد می‌کنند مبالغ هنگفتی به وسیله مالیات از عواید عمومی وصول بکنند و آن را به مصرف توسعه صنعتی و ترقی مملکت‌شان می‌رسانند حالا ما در این موقع این عمل را نمی‌کنیم و علاوه بر او اقدام بکنیم یک درآمدهای مسلمی که برای این کار داریم ۲۵ درصد از آنها را کسر بکنیم و اختصاص بدهیم به بودجه مملکت به هیچ‌وجه این منطبق با مصالح و منافع جامعه ایرانی و یک اقدامی است بر علیه ترقی و تعالی و توسعه اقتصادی و صنعتی مملکت ایران

رئیس- آقای عمیدی نوری موافقید؟

(عمید نوری - بلی) بفرمایید.

عمیدی نوری- بنده با اساس این فکر موافقم و خیلی هم معتقدم که هر چه زودتر ما سعی بکنیم که این فکر عملی شود چون سازمان برنامه که در حال حاضر ادعای عمران و صنعتی کردن مملکت را دارد متأسفانه این ادعا به صورتی در آمده است که جز خرج مطالعه و ریختن پول مملکت به یک جریاناتی که قسمت عمده‌اش خرج جاری بشود و بیاید در اختیار مقامی که مسئولیت در مقابل مجلسین دارد بنده دیروز شنیدم که پل لوشان که یکی از پل‌هایی است که راه ارتباط بین رشت و تهران است دارد خراب می‌وشد و چند روز دیگر راه رشت به تهران قطع می‌شود برای یک چنین پلی وزارت راه صد هزار تومان پول ندارد که این پل را نگه دارد و این راه را حفظ کند در سازمان برنامه این گزارش که به عرض‌تان رسیده و بنده مطالعه می‌کنم و هر روز در روزنامه خورم می‌نویسم میلیاردها پول به اسم مطالعه از بین می‌رود این که جنابعالی می‌فرمایید بنده هم جداً موافقم که ما پول نفت را اختصاص بدهیم برای برنامه‌های عمرانی و صنعتی ولی آیا این برنامه عمرانی است که ما در سازمان برنامه داریم؟ من قطع دارم که بسیاری از وجوه سازمان برنامه خرج ادارات است قسمتی که کمک به وزارت بهداری می‌کند الان چندماه از حقوق اطبا داده نشده غیر از این است؟ بنده معتقد هستم اگر حقیقت امر را ما بخواهیم برسیم بایستی این برنامه هفت ساله خودمان را ببریم به صورت طرح‌های واقعی و حقیقی (صحیح است) عمرانی و پیشرفت صنعتی که هر کدام از این پروژه‌ها فی حد ذاته مثل همه جای دنیا قابل اجرا و پیشرفت و برگشت و استهلاک و عواید داشته باشد اگر یک چنین چیزی داریم بنده معتقدم که صد درصد عواید نفت را اختصاص بدهیم به این کار ولی درحال حاضر که دو سال و نیم است از عمر برنامه ۷ ساله دوم می‌گذرد شما یکی از برنامه‌هایی که در این مدت ۲ سال و نیم اجرا شده باشد به بنده نشان بدهید که ما معتقد باشیم که یک برنامه عمرانی یا صنعتی ما اجرا شده و این کار کار تولیدی است و عوایدش ممکن است به مملکت نفع برساند بنابراین به بنده نشان بدهید که ما معتقد باشیم که یک برنامه عمرانی یا صنعتی ما اجرا شده و این کار کار تولیدی است و عوایدش ممکن است به مملکت نفع برساند بنابراین بنده معتقد هستم که در یک چنین موقعی که مملکت وضع پولیش به این شکل است که هنوز

بودجه مملکت با صراحتی که جناب آقای نخست‌وزیر به عرض آقایان رسانید معلوم نیست که هنوز خرج و دخلش قابل تطبیق هست این راه‌ها را پیدا کردند که یکی همین راه است که از بودجه نفت باید قسمت بیشتری را به دولت برسانیم این کار، کار فوری و صحیحی است البته در قسمت وام همان‌طوری که عرض کردم و آقایان موافقند معلوم نیست در اصل اعتبار سازمان برنامه چه نظرهایی هست به علاوه بنده خیال نمی‌کنم که بشود موضوع وام را در یک همچو ماده واحده گذرانید و گمان نمی‌کنم مجلس شورای ملی موافق باشد که بیش از همان هفتاد و پنج میلیون وامی که به سازمان برنامه داده شده ما بیاییم عواید نفت را بعد از ۷ سال از حالا گرو بگذاریم و وامی بگیریم ای را بنده هم مخالفم و خیال نمی‌کنم که مجلس شورای ملی هم موافق باشد (صحیح است) اما این که ما بیاییم چهل درصد را به این کیفیت از اعتبارات سازمان برنامه تسلیم دولت بکنیم بنده با اصل آن موافقم و هم معتقدم که فوری است چون این که گذشت بلافاصله لایحه بودجه کل مملکتی هم یک تعدیلی درش پیدا می‌شود و این جور خرج‌های ضروری که پیش می‌آید پل لوشان دارد از بین می‌رود اینها را صحبت می‌کنیم و این را معتقدم که لایحه صحیحی است

رئیس- رأی گرفته می‌شود به فوریت لایحه آقایانی که با فوریت آن موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد به کمیسیون بودجه و کمیسیون برنامه فرستاده می‌شود

دکتر شاهکار- بنده یک دقیقه وقت می‌خواهم که عرایضی دارم بکنم

رئیس- طبق چه ماده‌ای؟

دکتر شاهکار- طبق همان ماده‌ای که می‌توان به دولت تذکراتی داده ماده‌اش یادم نیست

رئیس- بعد از دستور صحبت بفرمایید

۶- شور دوم گزارش کمیسوین قوانین دارایی راجع به عوارض فرود و توقف هواپیماها و ارسال به مجلس سنا

رئیس- گزارش کمیسیون قوانین و دارایی راجع به عوارض فرودگاه‌ها و توقف هواپیما مطرح است گزارش کمیسیون قرائت می‌شود

(به شرح ذیل خوانده شد)

گزارش از کمیسیون قوانین دارایی به مجلس شورای ملی

کمیسیون قوانین دارایی لایحه مشاره ۴۶۴۶ دولت راجع به عوارض فرود و توقف هواپیماها را با حضور آقایان وزیر راه و معاون وزارت دارایی برای شور دوم و مورد رسیدگی قرار داده و با اضافه نمودن یک تبصره لایحه مزبور را تصویب و اینک گزارش آن را به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد

ماده ۱- عوارض مربوط به هواپیماهایی به شرح زیر تصویب می‌شود

الف- برای صدور گواهینامه ثبت و تابعیت هر هواپیما پانصد ریال (۵۰۰)

ب- برای گواهینامه قابلیت پرواز هواپیما هشتصد ریال (۸۰۰) و برای تجدید آن هشتصد ریال (۸۰۰)

ج- برای صدور گواهینامه بی‌سیم هواپیما دویست ریال (۲۰۰) و تجدید آن دویست ریال (۲۰۰)

د- برای صدور گواهینامه دانشجوی خلبانی یا خلبان خصوصی صد ریال (۱۰۰) و برای تجدید آن پنجاه ریال (۵۰)

هـ- برای صدور گواهینامه خلبان- سرویس حمل‌ونقل هوایی هوانوردی مکانیسین هواپیمایی- متصدی بی‌سیم هواپیمایی و هواشناسی دویست ریال (۲۰۰) و برای تجدید هر یک از آنها صد ریال (۱۰۰)

و- برای ثبت اختیارات جدید در هر یک از گواهینامه‌های مذکور در بند (هـ) هر دفعه صد ریال (۱۰۰)

ز- برای تصدیق ارزش هر یک از گواهینامه‌های مذکور در بندهای ب- ج- د- هـ که به وسیله کشورهای بیگانه صادر شده باشد صد ریال (۱۰۰)

ح- برای صدور اجازه‌نامه استفاده از فرودگاه خصوصی پانصد ریال (۵۰۰) و برای تجدید آن دویست ریال (۲۰۰)

ط- برای هر دفعه فرود آمدن هواپیمایی که از خارجه به ایران وارد می‌شود نسبت به هر یکصد کیلوگرم وزن حداکثر هواپیما که در گواهینامه قابلیت پرواز آن تعیین شده دو ریال (۲)

تبصره ۱- هواپیماهای خارجی موضوع این بند در صورتی که از چند فرودگاه کشوری در داخل ایران استفاده کنند برای هر فرود حق فرود و توقف و سایر عوارض مقرره را باید بپردازند

تبصره ۲- فرودهایی که به منظور آزمایش پس از اولین فرود هواپیماها در یک فرودگاه کشوری صورت می‌گیرد مشمول مقرررات این بند و تبصره و آن نخواهد بود.

ی- برای استفاده از وسایل روشنایی یک فرودگاه کشوری جهت فرود آمدن هواپیمایی که از خارجه به ایران وارد شده و بلند شدن هواپیمایی که به خارجه عزیمت می‌نماید هر دفعه نسبت به هر یکصد کیلوگرم وزن حداکثر هواپیما که در گواهینامه قابلیت پرواز آن تعیین شده دو ریال

ک- برای نگاهداری هواپیمایی که از خارجه به ایران وارد شده و در یک فرودگاه کشوری در هوای آزاد خارج از آشیانه توقف بنماید برای شش ساعت اول توقف معاف از هر گونه پرداخت و برای بیش از این مدت تا ۲۴ ساعت از قرار ده دینار (۱۰) نسبت به هر متر مربع از زمین اشغال شده و قس علیهذا (در محاسبه طول و عرض هواپیما در نظر گرفته می‌شود).

ماده ۲- هواپیماهای زیر از پرداخت عوارض مذکور در بندهای ط- ی- ک ماده یک معاف می‌باشند:

الف- هواپیماهای متعلق به دربار سلطنتی.

ب- هواپیماهای متعلق به دولت اعم از نظامی و غیرنظامی مادامی که برای خدمات عمومی و بدون قصد انتفاع به کار می‌رود و همچنین هواپیماهای حامل مهمانان دولت.

ج- هواپیماهای متعلق به رؤسای کشورهای خارجی.

د- هواپیماهای نمایندگان سیاسی دول خارجی در ایران به شرط معامله متقابله مادام که بدون قصد انتفاع به کار می‌رود.

و- هواپیماهایی که بنا به تقاضا یا اجازه دولت ایران به منظور جست‌وجو و نجات هواپیماهای مفقود در ایران پرواز می‌کنند مادامی که بدون قصد انتفاع به کار روند کلیه هواپیماهایی که بنا به تقاضا و یا اجازه دولت ایران برای کمک در امور سمپاشی و مبارزه با آفات نباتی و غیره در ایران پرواز می‌کند مادامی که بدون قصد انتفاع به کار روند.

تبصره- به استثنای هواپیماهای موضوع (بند ج- د - و) کلیه هواپیماهای خارجی دیگر که در ایران اجازه پرواز تحصیل می‌نمایند مکلفند نمره و مشخصات خارجی خود را تبدیل به نمره و مشخصات ایرانی نمایند.

ماده ۳- اداره کل هواپیمایی کشوری می‌تواند ساختمان‌ها و اراضی وسایل مورد احتیاج هواپیماها را که متعلق به آن اداره می‌باشد به نرخ عادله و با تصویب وزارت راه به اجاره واگذار و عواید آن را به حساب درآمد عمومی کشور وصول و تحویل خزانه‌داری کل نماید.

ماده ۴- از تاریخ تصویب این قانون هر نوع عوارض دیگری راجع به هواپیمایی کشور ملغی می‌شود.

ماده ۵- وزارت راه و وزارت دارایی مأمور اجرای این قانون می‌باشند.

مخبر کمیسیون دارایی- مشایخی

رئیس- گزارش کمیسیون راه قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون راه به مجلس شورای ملی

کمیسیون راه لایحه شماره ۴۶۴۶ دولت راجع به عوارض فرود و توقف هواپیماها را با حضور آقای وزیر راه برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داده و خبر کمیسیون دارایی را تأیید و تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

رئیس- ماده اول مطرح است در برگ مخالف و موافق کسی اجازه صحبت نخواسته است چون شور دوم است باید رأی گرفته شود لذا رأی گرفته می‌شود به مادة اول آقایان موفقید قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده دوم قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده دوم- هواپیماهای زیر از پرداخت عوارض مذکور در بندهای ط- ی- ک ماده یک معاف می‌باشند

الف– هواپیماهای متعلق به دربار سلطنتی

ب- هواپیماهای متعلق به دولت اعم از نظامی و غیرنظامی

مادامی که برای خدمات عمومی و بدون قصد انتفاع به کار می‌رود و همچنین هواپیماهای حامل مهمانان دولت

ج- هواپیماهای متعلق به رؤسای کشورهای خارجی

د- هواپیماهای نمایندگان سیاسی دول خارجی در ایران به شرط معامله متقابله مادام که بدون قصد انتقاع به کار می‌رود

و- هواپیماهایی که بنا به تقاضا یا اجازه دولت ایران به منظور جست‌وجو و نجات هواپیماهای مفقود در ایران پرواز می‌کنند مادامی که بدون قصد انتفاع به کار روند

تبصره- به استثنای هواپیماهای موضوع (بند ج- د- و) کلیه هواپیماهای خارجی دیگر که در ایران اجازه پرواز تحصیل می‌نمایند مکلفند نمره و مشخصات خارجی خود را تبدیل به نمره و مشخصات ایرانی نمایند

رئیس- در ماده دوم کسی اجازه صحبت نخواسته بنابراین رأی گرفته می‌شود به ماده دوم که آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده سوم مطرح است و قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۳- اداره کل هواپیمایی کشوری می‌تواند ساختمان‌ها و اراضی و وسایل مورد احتیاج هواپیماها را که متعلق به آن اداره می‌باشد به نرخ عادله و با تصویب وزارت راه به اجازه واگذار و عواید آن را به حساب

درآمد عمومی کشور وصول و تحویل خزانه‌داری کل نماید

رئیس- چون مخالفی نیست رأی گرفته می‌وشد به ماده سوم آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده چهارم مطرح است قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۴- از تاریخ تصویب این قانون هر نوع عوارض دیگری راجع به هواپیمایی کشور منتقل می‌شود

رئیس- مخالفی نیست، رأی گرفته می‌شود به ماده چهارم آقایانی که با ماده چهارم موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۵ مطرح است قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۵- وزارت راه و وزارت دارایی مأمور اجرای این قانون می‌باشند

رئیس- رأی گرفته می‌شود به ماده پنجم آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است چون مخالفی نیست بنابراین برای ملاحظه به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

۷- بیانات بعد از دستور آقای دکتر شاهکار راجع به بحرین و جواب آقای نخست‌وزیر

رئیس- چون چیزی در دستور نداریم آقای دکتر شاهکار می‌توانید طبق تبصره ماده ۶۶ مطلبی دارید بفرمایید

دکتر شاهکار- بنده از حضور آقای نخست‌وزیر می‌خواهم استفاده بکنم و این مطلب را از ایشان بپرسم و از ایشان تقاضا بکنم که همین حالا جواب بدهند. در روزنامه‌ها خواندیم که آقای شیخ سلیمان گفته است که می‌خواهد وارد اتحادیه سوم عرب بشود (یکی از نمایندگان- کدام شیخ سلیمان؟) این‌قدر این حرف مضحک و در عین حال تأسف‌آور است که نهایت ندارد از نظر کوچک بودن دماغ و عدم آشنایی به قوانین و حقوق بین‌المللی از طرف شیخ مذکور، تأسف‌آور این است که چطور شده است روزنامه‌ای ما یک چنین خبر بی‌سروپایی می‌نویسند و چرا جناب آقای نخست‌وزیر تا به حال سکوت اختیار فرموده‌اند من از ایشان تقاضا دارم که پشت تریبون مجلس بیایند و این مطلب را برای نمایندگان محترم تذکر بدهند (امید سالار- کمیسیون خارجه را هم برای این موضوع دعوت کرده‌ایم) که چنین موجودی را ما نمی‌شناسیم بحرین متعلق به ایران است (صحیح است- صحیح است) و جز ایران است و وارد هیچ اتحادیه مثلث یا مربعی نخواهد شد و اقداماتی را که دولت کرده است هر چه زودتر در پشت تریبون مجلس شورای ملی به اطلاع نمایندگان برسانند.

رئیس- آقای نخست‌وزیر

نخست‌وزیر- بنده شرفیاب شدم که قدری باز راجع به بودجه خدمت آقایان عرایضی بکنم ولی چون جناب آقای دکتر شاهکار سؤالی فرمودند از این فرصت استفاده می‌کنم و جواب ایشان را می‌دهد و دربه‌در تشکیل دولت آقایان به خاطر دارند که از نظر سیاست خارجی عرض کردم که هر دولت وطن‌پرست ایرانی چه این دولت، و چه دولت دیگری باشد با ممالکی روابط حسنه و دوستی و مودت برقرار می‌کند و خواهد داشت که آن ممالک نسبت به اصل حاکمیت و نسبت به حقوق ایران و تمامیت ارضی ایران احترام متقابل داشته باشد (صحیح است) و بنده اطمینان دارم که این دولت را هر دولتی که بعد از این دولت به امر اعلیحضرت همایون شاهنشاهی متصدی کار شود توجه به این امر خواهد داشت

عرض کنم دیشب بنده هم در اطلاعات این خبر را خواندم به طوری که آقای دکتر شاهکار فرمودند باعث تأسف کم شد و آن این که شیخ بحرین به ریاض رفته است و می‌خواهد در یک اتحادیه سومی که از کویت و عربستان سعودی تشکیل خواهد شد شرکت کند بنده خیال نمی‌کنم که این خبر یک مبنای صحیحی داشته باشد و این شیخ هم برای این منظور به آن صفحات رفته باشد حالا که این سؤال را فرمودید بنده وظیفه خودم می‌دانم که نظریه و رویه قطعی دولت شاهنشاهی را به سمع نمایندگان محترم برسانم هر دولتی که چنین فکری داشته باشد و چنین عمل بکند اما این‌طور استنباط می‌کنیم که ان دولت نمی‌تواند با ما روابط داشته باشد (صحیح است) یعنی به هیچ‌وجه من‌الوجوه ما این رویه را نمی‌پسندیم و این را دال بر آن می‌دانیم که آن دولت نمی‌خواهد با ما روابط داشته باشد (صحیح است) آقایان اطمینان داشته باشید که دولت شاهنشاهی با تمام قوا و مقدوراتی که دارد از حق خودش و مخصوصاً از خاک خود دفاع خواهد کرد و هیچ تردیدی نداشته باشید ما وظیفه‌مان کاملاً روشن است و گفته‌ایم و باز هم تکرار می‌کنیم این جمله را هم عرض کردم که همه تکلیف خودشان را بدانند و اگر خواستند یک همچو کاری بکنند ما فوراً با آنها قطع رابطه خواهیم کرد و برای همیشه هم قطع رابطه می‌کنیم برای همیشه قطع رابطه خواهیم کرد (احسنت) و با تمام قوا و مقدورات خودمان از خاک خودمان دفاع می‌کنیم (احسنت) (دکتر شاهکار- تمام نمایندگان هم از شما حمایت خواهند کرد و مردم هم پشتیبان شما هستند)(دکتر بینا- چیزی هم گم نمی‌کنیم) و عرض دیگری که دارم این است که فوریت دو لایحه که دولت تقدیم کرده بود مطرح بود و آقایان محترم رأی دادند (ان‌شاءالله) پس فردا امیدوارم که بودجه را تقدیم مجلس شورای ملی بکنیم (احسنت) و همین‌طور هم که بنده عرض کردم ما تصمیم داریم یک بودجه حقیقی بدهیم، یعنی یک بودجه‌ای که متأسفانه کسر دارد و لازم است که این حقیقت را آقایان نمایندگان محترم بدانند که بودجه ما در چه حدودی کسر دارد تا ما یک بودجه متعادلی بیاوریم و بعد بگوییم کسر دارد این است که امیدواریم که با جدیتی که کارمندان وزارت دارایی کرده‌اند و حتی دو روز تعطیل را هم که بنده کسالت داشتم از هشت صبح در نخست‌وزیری مشغول کار بودیم و امیدواریم که سه‌شنبه لایحه را تقدیم مجلس شورای ملی بکنیم (انشاء‌الله)

۸- تعیین موقع جلسه بعد ختم جلسه

رئیس - مطلبی را که می‌خواستم به اطلاع آقایان نمایندگان محترم برسانم یک لوایح زیادی در کمیسیون‌ها هست من‌جمله در کمسیون دادگستری تقریباً ۴۳ لایحه است و همین‌طور در کمیسیون دارایی و در خارجه ۷ لایحه هست چون آقایان مسبوق هستند وقتی بودجه در مجلس مطرح شد و در دستور گذارده شد از دستور خارج نمی‌شود قبل از این که بودجه را بدهند و کمیسیون بودجه تصویب کند و گزارشش را بدهد کاری در دستور نداریم، این است که تمنا می‌کنم کمیسیون را هر چه زودتر تشکیل بدهند و لوایحی که هست به ترتیب الاهم فالاهم تصویب بفرمایند و گزارش آن را بدهند که در مجلس مطرح شود

رئیس - جلسه را ختم می‌کنیم. جلسه آینده روز سه‌شنبه خواهد بود.

(مجلس نیم ساعت پیش از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت