مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ اردیبهشت ۱۲۸۷ نشست ۲۶۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه و متمم آن
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ اردیبهشت ۱۲۸۷ نشست ۲۶۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ اردیبهشت ۱۲۸۷ نشست ۲۶۶

مذاکرات روز شنبه ۲۳ شهر ربیع الاول ۱۳۲۶ دارالشورای ملی

خلاصه مذاکرات روز پنجشنبه ۲۱ ربیع الاول ۱۳۲۶ آقا میرزا مرتضی قلی خان قرائت کردند.

اسامی غایبین روز پنجشنبه قرائت شد از قرار ذیل:

  • آقا میرزا محمود اصفهانی
  • حاجی محمد ابراهیم وارث
  • مستوفی الممالک


رئیس- جناب ساعدالوزراء که باکثریت با پنجاه رأی بوکالت انتخاب شده بودند اطلاع داده آمدند و باین حسن انتخاب بایشان تبیرک میگوییم.

عموم اظهار تبریک نمودند.

رئیس- در چند روز قبل در باب کسر اعضاء کمیسیون مالیه گفتگود نموده وقرار شد هر چه زودتر تکمیل اعضاء شودو امروز باید آن عده انتخاب شود که خیلی مهم است.

حاجی سید عبدالحسین شهشهانی – چند نفر بایدانتخاب شود.

رئیس- سابقاً چهارنفر برای کمیسیون مالیه انتخاب شده بودند و پنج نفر از آقایان استعفا داده‌اند و قبول نکرده‌اند وباید عوض آنها را انتخاب نمود و علاوه درچند روز قبل هم قرار شد که کمیسیون مالیه دو عبه بشوددر این صورت باید بیشتر از سابق انتخاب شوند که بتوان آن را دو شعبه قرار داد که یکی مخصوص بودجه مالیه باشد و یکی هم برای کارهای متفرقه راجعه بکمیسیون مالیه پس هشت نفر بر عده آنها خوبست افزوده شود که بالغ هیجده نفر شوند.

وکیل التجار- اعضای سایر کمیسیون‌ها در نظر آقایان وکلا نیستند و نیز اشخاصی که بتوانند در کمیسیون مالیه مشغول کار شوند در نظر وکلا نیست خوب بود جناب رئیس اسامی پانزده نفر را از وکلائی که در سایر کمیسیونها انتخاب نشده اندمی‌توانند در کمیسیون مالیه کار کنند معرفی می‌کردند که از روی بصیرت بقیه اعضاء کمیسیون مالیه در میان آنها انتخاب بشوند.

رئیس- این مسئله محتاج بگفتن من نیست همه شما میدانید که باید چه اشخاصی برای کمیسیون مالیه انتخاب شوند.

حاج محمد تقی – پس از آنکه مجلس یک ساعت صرف اوقات نموده هشت نفر را انتخاب نمودیم وهیچ کدام قبول نکردند آنوقت تکلیف چیست.

رئیس- جهت ندارد که وکیلی برای کمیسیونی انتخاب شود بدون جهت قبول نکند وکیلی برای خدمت است مگر اینکه بگوید من سررشته از این کار ندارم.

آقا حاج امام جمعه – معین است که امور مالیه مملکت ما خیلی اهمیت دارد و مداران بوجود همین کمیسیون مالیه است چندروز قبل عرض کردم باز هم عرض می‌کنیم که خوبست عده منتخبین اعضاء کمیسیون مالیه زیادتر شود باین معنی که بیست و چهار نفر قرار بدهند که سه شعبه باشد ومثل پارسال که بودجه مالیه چند ماه از سال گذشته بیرون آمد آنهم ناقص آنطور نشود که عاقبت هم ناقص بماند باید عده باشند که از برای رسیدن بکار کافی باشند و یک شعبه از آن هفته یکمرتبه راپورت کارهایی را که کرده‌اند بمجلس بیاورند اینکه حالا می‌خواهند هشت نفر را انتخاب کنند گمان می‌کنم باز هم ناقص بماند دیگراینکه بنده فعلا نمیدانم کدام یک از رفقا برای اینکار خوبند همان طور که گفتند یا هیئت رئیسه بیست نفر را معین کنند و معرفی نمایند که از میان آنها انتخاب کنند یا اینکه بگذارند از برای فردا که مجلس سریست تا رأیی که دراین باب می‌دهند از خانه بیاورند که از روی تأمل باشد.

رئیس- چه ضرر دارد اگر برای این مطلب است بماند از برای فردا حالا آقایان وکلا چه میگویند بماند یا همین امروز انتخاب شوند.

وکیل الرعایا – این فرمایش آقای حاج امام جمعه خیلی محل توجه است وکار اعضاء کمیسیون مالیه هم خیلی مهم است اما در اینکه یک روز فاصله باشد بواسطه شدت کاری که هست بعقیده بنده این ساعت انتخاب بشوند بهتر از ساعت دیگر است و بیست و چهار نفر بودن اعضاء هم لازم است.

مخبرالملک – اینجا گفته می‌شود که کار کمیسیون مالیه زیاداست باید اعضاء آن زیاد شوند می‌خواهیم بدانیم کار این کمیسیون چیست و خوبست که کار آنها معین بشود اگر این کارهاییست که فعلا دارند اینکارها مال وزارت مالیه است و دخالت در کار وزیر مسئول صحیح نیست و اگر از برای وظیفه راجعه بخودشان است که اینقدر کاری ندارند و این اندازه اعضاء لازم ندارد و نیز باید بدانیم که بودجه امسال بچه ترتیب خواهد بود این را هم اگر مثل سال گذشته بخواهندترتیب بدهند ضررش بیشتر از نفع آن خواهد بود و نیز ترتیب بودجه با وزارت مالیه است وما باید بدانیم که بودجه پارسال ما چه بوده و امسال چیست و آنهم تکلیف مجلس است پس خوبست کار کمیسیون مالیه معین بشود که چیست.

مؤتمن الممالک – بنده همین قدر عرض می‌کنم که تعجیل در این کار خیلی لازم است واهمیت دارد و وزیر مالیه کتابچه را مدتی است بآنجا آورده و همین طور مانده وبقول آقای حاج امام جمعه باید تادو ماه بآخر سال مانده بودجه بیاید بمجلس و بگذرد.

وکیل الرعایا – آن کاریکه وزیر مالیه باید بکند می‌کند وکسی نمی‌تواند او را مجبور نماید ولی این چند نفریکه نظارت در کار مالیه یک مملکت دارند خیلی اسباب فواید دولت و ملت خواهد بود و همه کار را می‌توانند از روی صحت مداقه کند.

آقا میرزاابوالحسن خان – آقای مبخرالملک صحیح فرمودند کمیسیون مالیه واجب است و خیلی هم اهمیت دارد اما اگر از ما بپرسند که کمیسیون مالیه چه باید بکند باید جواب بگوییم این سئوال که شده صحیح است باید جواب داد این کاریکه شما در پارسال کردید کار کمیسیون مالیه نبود این قطاعی بود که مواجب مردم را کمیسیون قطع کرد کمیسیون مالیه کارهای مهمتر از اینها دارد و بهتر می‌تواند کار بکند پس در جواب جناب مخبرالملک باید گفت کمیسیون مالیه پارسال بجهت اینکه وزیر مالیه خواست مسئولیت را از گردن خودبردارد این بود که هر روزه می‌آمد به آنجا و قطع مواجب می‌کرد ولی این فقره ربطی بکمیسیون مالیه و مجلس ندارد اینکار وزیر مالیه است هر که را و هرچه را میداند قطع می‌کند بعد از اصلاح وترتیب آن وقت یمرود بمجلس پس باید تکلیف کمیسیون مالیه معین بشود که چیست.

آقا سید حسن تقی زاده – بنده قول جناب مخبرالملک را تأیید می‌کنم اینکه می‌فرمایند کمیسیون مالیه تا حال اسمش کمیسیون مالیه بوده ولی در معنی وزرات مالیه بوده این مسئله تماما صحیح است وکمیسیون مالیه بعقیده بنده رسما مکلف است بلکه مجلس هم مکلف است هر چه که از طرف دولت و وزیر مالیه وارد می‌شود درآن گفتگو کرده رد یا قبول کند و بودجه حکما باید از طرف دولت رجوع بمجلس شود در سایر قوانین دو سر دارد یعنی هم مجلس می‌تواند بنویسد بدولت پیشنهاد کند یا اینکه از طرف دولت نوشته بمجلس بدهند اما مالیه فقط باید از طرف هیئت مجریه پیشنهاد شود و مجلس بجوع بکمیسیون مالیه نموده آن وقت کمیسیون نظریات خود را با دلایل بگوید کمیسیون مالیه ما تا حال برخلاف قانون رفتار شده و اغلب عرایض بوده است که بآنها رسیده بلکه در عرایض نوشته شده که خدمت اعضاء محترم کمیسیون مالیه که اجازه صد هزار تومان ضرب سکه مثلا داده شود و این که قانون کامل تا حال از مجلس نگذشته بواسطه این است که کمیسیونها بوظیفه خود رفتار نکرده‌اند و وزرا هم می‌خواستند که این طور باشد پس هر چه بمجلس می‌آید باید از طرف دولت بیاید اول بمجلس وارد شده بعد راجع بکمیسیون مالیه بشود و ما که وعده داده‌ایم بملت از سال پیچی ئیل بودجه صحیحی بدست مردم بدهیم باید امسال داده شود این بودجه‌های وزارتخانه‌ها باید منظماً وارد مجلس شده واز مجلس بکمیسیون مالیه رجوع شود که امسال بودجه منظم صحیحی داده شود و نیز بطوریکه آقای حاج امام جمعه گفتند و بنده هم در چند روز قبل عرض کردم که باید اعضاء این کمیسیون در شبعه شود یکی مخصوص بودجه باشد که امسال بیش از این بودجه را بتأخیر نیندازیم و یکی هم برای سایر کارهای متفرقه.

اسدالله میرزا – در این که کمیسیون مالیه و بعضی کمیسیونها از وظیفه خود خارج می‌شدند حرفی ندارم ولی اینقدر ایراد هم ندارم. اولا ایکه وزراء خواستند مسئولیت را از گردن خودبردارند چون ما هم از برای کمیسیونها قرار ودستوری نداده بودیم این بودکه آنها هم تقصیر ندارند حالا اگر باید حدود آنها محدود باشد خوب است یک دستوری نوشته شود که از روی آن کمیسیونها رفتار نمایند دیگر اینکه ما امروز نباید داخل انتخاب اعضاء کمیسیون مالیه بشویم زیرا که قرار نبود خوب است از جناب صینع الدوله وزیر مالیه که وجودشان در مجلس خیلی مغتنم است واین مطالب هم راجع به ایشان است اگر سؤالاتی هست توضیح بدهندواین انتخاب رابگذارند از برای فردا که از روی تأمل و دقت انتخاب شوند.

رئیس- چون انتخاب اعضاء کمیسیون مالیه قراربود بشودولی گفتند که آن دو نفر وکیل که باید انتخاب شوند بشوند بعد از آن اعضاء کمیسیون مالیه انتخاب بشوند و حالا آندونفرهم انتخاب شده اندواز این جهت گفتم که انتخاب شوند بهتر است و زیاد از این تأخیر نیفتند.

مخبرالملک – بنده همچو تصور می‌کنم که کمیسیون مالیه تصور کرده که امسال هم باید همان کار را بکند که پارسال کرده‌ایم یعنی اسامی در بودجه را یکی یکی خوانده وکم و زیاد آنرا اصلاح نمایند و حال اینکه این اینطور نیست و این کار کار وزیر مالیه ما است و باید بودجه را او نوشته بمجلس بفرستد و کار کمیسیون مالیه این است بودجه را که وزیرمالیه می‌فرستد ببینند جمع و خرج آن نسبت بسال گذشته کم شده یا زیاد و اگر کم شده محل آن را معین نمایندوهرگاه بخواهند تمام این کتابچه‌ها را ملاحظه نمایند آن بدرد امسال نخواهد خورد پس باین دلیل گمان می‌کنم که کمیسیون مالیه این قدر کار نداشته باشد و اعضاء زیاد هم لازم ندارد.

وزیر مالیه – چون صحبت در مسئله مالیه شده لهذا عرض می‌کنم که در سایر جاها معمول است که کمیسیون مالیه را دو شعبه تشکیل می‌دهند یک شعبه برای بودجه و یک شعبه برای امور متفرقه و خوب است در این جا هم لااقل دو شعبه موقتا انتخاب شود که یکی مشغول بقرائت واصلاحات بودجه باشد ویکی هم برای مطالب متفرقه.

آقا حاج امام جمعه – بنده گمان می‌کنم که واقعیت مطلب هر روزه تغییر می‌کند یک روز گفته می‌شود که برای قرائت و رسیدگی بودجه باید کمیسیون انتخاب شود همه تصدیق می‌کنند امروز طور دیگر گفته می‌شود باز تصدیق می‌کنند و در زمان جنگ ناصرالملک بنده خیلی اصرار کردم که بودجه‌ها را خودتان بنویسید و تنقیح کرده به مجلس بیاورید ولی آن طور که گفته شد نشد و بنده با اشخاصی که میگویند این کار کمیسیون مالیه نیست هم عقیده‌ام لکن اگرهمین طور که گفته شد کمیسیون مالیه دو سه شعبه نشودو بودجه امسال قرائت ورسیدگی نشود باز مثل پارسال می‌ماند برای آخر سال و فایده ندارد.

دکتر ولی الله خان – چون اهم تکلیف مجلس امور مالیه است لهذا باید حدود صحیحی برای این کار معین نمایید و باید سه شعبه تشکیل داد یکی برای وضع قوانین مالیه بالاختصاص و یکی مخصوص ببودجه و یکی هم برای بعضی قوانین مالیه که از خارج پیشنهاد مجلس می‌شود پس خوب است مجلس این سه شعبه از کمیسیون مالیه را معین نماید و اگر سه شعبه را اصلاح نمیدانند لااقل باید دو کمیسیون تشکیل شود یکی برای بودجه و یکی برای ارجاع قوانین و مطلب خارجه که بمجلس می‌آید.

وزیر مالیه – چون صحبت در مالیه است خوب است پروگرامی که بنده برای وزارت مالیه نوشته‌ام که یکی راجع بمالیات عمومی است ویکی راجع بمالیات خصوصی و بلدی قرائت شده تا اذهان آقایان وکلا مسبوق شده آن وقت از روی بصیرت رأی خود را اظهار دارید

(در این موقع دو لایحه مزبوره که جناب صنیع‌الدوله وزیر مالیه نوشته پیشنهاد کرده بودند قرائت شد.)

لایحه اول وزیر مالیه.

پوشیده نیست که مالیه مملکت بمنزله خون است در بدن همچنانکه فساد خون اسباب بروز مرض می‌شود اغتشاش امر مالیه هم باعث اختلال امور ملکی است متأسفانه دولت ایران سالها است گرفتار این اختلال و مریض امور مالی است اگر چه بسعی و توجه مجلس شورایملی درسنه ماضیه قوی ئیل تسویه جمع و خروج مملکت انجام پذیرفت ولی در عمل بواسطه چند علل مقصودو مطلوب بطور دلخواه صورت وقوع پیدا نکرد و بزرگترین عدل عدم انتظام ولایات بود که از پیش آمد وضع جدید واشتباهات عامه ناقص دراصل اولیای امور گرفتارسختی و تنگدستی بوده و هستند ولی باید دانست که خوشبختانه سرچشمه‌های عایدات دولتی اینملک تقریباً دست نخورده مانده است وهیمن قدر لازم است که تخمی کاشته شودتا نتیجه حاصل گردد نکته مهمی که باید گوشزد و مرکوز ذهن تمام اهل مملکت گردد این است که تصور ننمایند که از خودداری و امساک در ادای خراج ومایات صرفه می‌برند زیرا که وجودمالیاتی برای مصارفی است که تمام سعادت ونیکبختی اهالی مملکت بسته بانجام آنمصارف است و هر قدر در اینماده کوشش بیشتر شود رفاهیت زیادتر خواهد بود و برعکس عدم انجام حوائج موجب اختلال امر معیشت آنان است مثلا بموجب حساب دقیق بنده یقین کرده‌ام که هر نفری از افراد سکنه ایران پانزده قران کرایه نجارت خارجه یعنی کرایه امتعه که ازخارجه بایران وارد می‌شود واز ایران بخارجه می‌رود می‌دهند واهالی شهرها علاوه بر این سری شش تومان هم روی کرایه مایحتاج داخله خودرامیدهند بساخته شدن راه آهن میان شهرها این کرایه نصف می‌شود یعنی شهریها پس از دایر شدن راه آهن کلیتاً سری چهار تومان تقریباً کرایه خواهند داد وعموم اهالی سری هفت هزار و پانصد دینار شرط این صرفه کرایه وجود راهست و ساختن آن چنانکه بعد ذکر خواهد شد یک مبلغ وجه ضمانت ابتدایی می‌خواهد که بهر نفر شهری پنجهزار می‌رسد وبهر رعیتی یک هزار تا این اندازه فداکاری نشود هشت برابر آن صرف کرایه حاصل نخواهد شد قصور گذشتگان در ادای تکلیف خود مردم را بشبهه انداخته وادای مالیات رااز قبیل جریمه دانسته‌اند که هر قدر ممکن باشد از پرداخت آن باید شانه خالی کرد و غافلند که مالیات را برای چه وضع کرده‌اند واگر داده نشود و بمصارف خود نرسد چه مفاسدی درکار خود مردم دست می‌دهد موقع صرف وجوه مالیه اجمالا برای حصول سه مطلب است.

اول حفظ نظم دوم تربیت اطفال اهالی مملکت سیم تسهیل اسباب مراوه – یعنی آبادی طرق و شوارع هر یک از این سه فقره صورت نگیرد امر آسایش و ترتیب معاش اهل مملکت مختل خواهد بود در زمان گذشته فقط حفظ نظم تا یک درجه بعمل می‌آمد و در تربیت اطفال وتسویه راهها اقدامی نمی‌شد باین جهت مردم این خاک در یک حال توقف و بی خبری مانده و در هیچیک از شعب زندگی آنها حرکتی مشاهده نمی‌شد بعد از تغییر و تبدیل مسلک دولت بمشروطیت بواسطه جسارت اشرار از یک طرف و بی اسبابی دولت از طرف دیگران نظم هم از میان رفته و ترتیب ناگواری پیش آمده که اگر بزودی بتدابیر کافیه شافیه معالجه نشود توهم همه قسم مخاطره برای آتیه ملک در نظر است هیئت مجریه دولتی وهیئت مجتمعه مجلس شورای ملی باید آنی غفلت نورزیده تمام اوقات خودرا مصروف رفع معایب مزبوره بنمایند تا انشاءالله آنطور ترقی مطلوب که مقصود اصلی تمام زندگانی ملی است بعرصه شهود و ظهور بیاید برای اینکه مطلب درست شکافته شود باید دانست احتیاج فوری و فوتی مملکت چیست و در صدد انجام آن برآمد.

  • اولا برای حفظ نظم این مملکت امروزه اقلا چهل هزار نفر قشون مستعد از سواره و پیاده و توپخانه لازم است که بر روی هم از سوار و پیاده و صاحب منصب و تابین نفری اقلا از یکصد الی یک صد وبیست تومان مخارج دارد در صورتیکه عجالتاً همان یکصد تومان را مأخذ قرار بدهیم کلیتا چهل هزار نفر در سال هشت کرور تومان مصارف پیداخواهد کرد از این مبلغ امروزه در بودجه دولت شش کرور تومان تقریبا محل دارد بقیه آن که دو کرور می‌شود محل معلوم لازم دارد.
  • ثانیا تربیت اطفال است که از آن حیث امروزه می‌توان گفت هیچگونه اقدامی بعمل نیامده است و التزام امور مملکت داری شمرده می‌شود جمعیت شهرهای ایران برحسب تخمین چهار کرور نفر برآورده شده است وبنا بموازینی که از روی تجارت سایر ملل در دست است صدی پانزده نفر از کلیه عده اهالی اطفالی هستند که باید بمدرسه بروند مشغول درس باشند لهذا از ۴ کرور مزبور سیصد هزار نفر طفل مکتبی بیرون خواهد آمد که محتاج بتربیت خواهند بود واگر تصور نماییم که هر یک مدرسه بتواند سیصد نفر شاگرد در شش اتاق بپذیرد عده کلیه مدارس ابتدایی لازمه بیک هزار مدرسه بالغ می‌شود و هر مدرسه در سال هزار تومان مخارج برمیدارد بنابراین وقتی که بدایر کردن مدارس مزبوره موفق شویم می‌باید سالی شش کرور تومان خرج آنها کنیم چنانچه سایر ملل ودول رفتارکرده‌اند نصف این مخارج را باید اهالی بلاد بشکل مالیات بلدی بدهند و نصف دیگر را باید دولت کمک کند پس سه کروراز شش کرور بر عهده دولت وارد می‌آید ولی چون یک مرتبه تمام هزار مدرسه را بواسطه فقدان اسباب کار نمی‌توان دایر کرد باید برای این کار مدتی قرار داد مثلا ده سال که در ظرف آن بمرور مدارس دایر و ایجاد شود بنابراین رأی بنده این است که عجالتا سالی یک کرور تومان برای این مصرف در بودجه معین شود تا بعد متدرجا آن افزوده بحد کمال برسد
  • ثالثا وزارتخانه‌های ایران ترتیب اداره ندارند واین ترتیب هم از امور لازمه است ومصارف این کار را هم بر سبیل برآورد این بنده بیک کرور تخمین می‌نمایم که باید در بودجه منظور نمود
  • رابعا ایجاد طرق و شوارع است مبالغه این بنده را در لزوم راه بعضی راه آهن تمام اهل این شهر میدانند و رفته رفته بسایر بلاد هم نشر کرده و میکنند یقین بنده این است که مملکت دارای حفظ نظم نشر معارف و عدالت تولید ثروت بعبارت اخری تمام سعادت این مملکت منحصر و منوط بساختن راه آهن است

سنه ماضیه قوی ئیل از حیثیت زراعت سال رحمت بود بعضی حاصل تمام مملکت خوب بود معهذا سال بد یعنی زراعت کار شد چرا بدلیل اینکه هر رعیتی تقریبا درسال شش الی نصف این غله را خودش لازم دارد چه ارزان باشد و چه گران نگاه می‌دارند و صرف می‌کند وبقیه را باید بفروشد و صرف سایر مایحتاج خود از ملبوس و غیره کند وقتی که جنس مشتری داعیه باشد مثلا خرواری شش هفت تومان بفروشد از فروش جنس زائد معاش خودمی‌تواندچهل یا پنجاه تومان پول نقد بدست بیاورد و صرف حوائج خود نماید اما در سنه ماضیه این قیمت بدو تومان الی سه تومان رسید و آن عایدی رعایا بده و پانزده تومان بالغ شده و در بعضی از نقاط جنس اصلا خریدار ندارد رعیت بیچاره بکلی دستش خالی است نتیجه آنکه اولا رعیت غالبا اندوخته ندارد بی پا می‌شود و دلیش طبیعتا از کار خود سرد خواهد شود وشاید بسیاری از آنها خیال کنندکه سال دیگر قدری کمتر بکارند تا بتوانند حاصل خود را بقیمت بهتر بفروشند و اگر خدای نخواسته اتفاقا حاصل سال دیگر خوب نشود آن وقت دیگر بقد رحاجت خودش هم برنمیدارد و باید قیمت گران بخرد و بر فرض که رعایا نان داشته باشند شهریها گرفتار گرانی فوق الطاقه می‌شوند وتمام این معایب از بی راهی است و گرانی حمل ونقل اگر راه‌آهن باشد اولادر سال رحمت آنچه زاید بر حاجت مملکت است ولو کرورها خروار باشد بقیمت صحیح بخارج می‌رود انگلستان بتنهایی سالی بیست کرور خروار غله را مشتری است و از تمام نقاط عالم خیرده می‌برد ما بتوانیم یکقسم از این حاجت او را بعمل آورده بدهیم یمنت خواهد خرید.

و همین قسم بسیاری از ممالک پرجمعیت مشتری غله می‌باشند در هر حال اگر راه باشد چیزی بزمین نخواهد ماند و این فقره بهترین مشوقها است برای زیادشدن زراعت از بیست کرور نفوس این مملکت اقلا چهارده کرورش اهل زراعت و بستگان آنها است و آسایش و سعادت تمام اهالی بسته به آسایش و سعادت این طبقه است که تمام مایحتاج اهالی بسعی بازوی آنان حاصل می‌شود پس رعایت نیک بختی این گروه خدمت بکلیه ما ملت است واین مقصود حاصل می‌شود بساختن راه یعنی اسباب تسهیل فروش حاصل عمل رعایا که هم رعایا از آن منتج میشوندو همشهری‌ها ضمنا از آنچه ذکر نمودیم معلوم میشودکه سعی شهریها بارزانی ارزاق در واقع استفاده بیکارهای مملکت است از رنج کارکنان یعنی نفع بیکاره بضرر کارگر واین از هر قانون انصاف وعدالتی خارج است واز طرف دیگر شهری هم که مشتری زاید جنس رعایا است نباید بکلی اسیر آن طایفه باشد که بر حسب دلخواه بهر قیمتی که بخواهد جنس خودش را بهشریها بفروشد نظم و تعدیل این فقره بسته بوجود راه است که هر یک از طرفین بخواهند بهمدیگر تعدی نمایند مانع است یعنی اگر زارع بخواهد زیاده از اندازه نرخ جنس خود بالا ببرد شهری به استعانت راه می‌تواند حاجت خودرااز محل دیگر تدارک نماید و برعکس اگر جنس فراوان باشد وخریدار نزدیک نباشد زارع می‌تواند جنس خود رابجای دورتر و بالاخره بخارج مملکت بفروشد بالجمله مایه سعادت و آسایش مملکت از هر طبقه که باشد از زارع و تاجر وغیره بعقیده راسخ این بنده راه است واولین تکلیف سیاسی اولیای امور مملکت ادقام باین امر اساسی است و برای حصول این نتیجه لازم است که یک قطعه از راه ساخته شود بعد از حاصل آن قطعه اول اقدام بقطعات دیگر می‌توان نمود بلکه اهل مملکت وقتی بفایده فعلی برخوردند خودشان نیز در شرکت در راه مقدم خواهند شد وانشاءالله در اندک مدتی راههای اصلی مملکت مبدل براه‌آهن شده اسباب نیکبختی اهالی فراهم می‌آید قطعه اولی که بنظر این بنده اهم خطوط می‌آید خطی است که ازدریای خزر بخلیج فارس ممتد می‌شود و برای تدارک سرمایه آن چهار کرور محل ضمانت و پرداخت تنزیل و استهلاک لازم است که آنرا هم ملت ایران باید نقداً بر عهده بگیرد بنابراین کیه تنخواهی که امروزه طرف حاجت ملت و از ادای آن ناگزیر است هشت کرور تومان می‌شود که باید در ظرف دو سه سال بر عایدات دولتی افزوده شودتا مقاصد ملی باین شکلی که لازم است بعمل بیاید برای تدارک این هشت کرور دو ممر در نظر گرفته شده است یکی تحمیل مالیاتی بر قند و شکر و چای باندازه یک من تبریز دهشاهی بر قندو شکر و گیروانکه یک قران بر چای از این رهگذر بموجب حساب می‌توان چهار کرور تومان عایدات حاصل نمود و چهار کرور دیگر را باید از طریق تعدیل مالیات حاصر نمود و بنابر موازینی که در دست است این مبلغ از آن ممر در ظرف دو سه سال حاصل خواهد شد و باین شکل اقدام صحیحی در انجام امور مملکتی می‌توان نمود و پس از آنکه فایده و نتیجه این اقدامات را مردم دیدند البته اطمینان آنها زیادتر شده بهر قسم همراهی تازه برای تکمیل ابواب سعادت و راحت خود اقدام خواهند نود یک نکته دیگر باقی است که در اینجا باید مسکوت عنه نماند هیچ ملتی از صرفه و امساک در مخارج عمومی بجایی نرسیده و تاریخ تمام دول عالم بطور وضوع مینمایاند که هر قدر بر مصارف عمومی ملل مختلفه افزوده شده است درجات سعادتشان از هر جهت رو بتزاید گذاشته است چنانکه حال معاش اهالی آن دولتی که بیشتر مالیات می‌دهد و مصارف می‌نمایند بهتر از آنهایی است که نسبتاً کمتر می‌دهند وامروز دولتی هست که اگر عایدات دولتیش را بعده نفوسش بالسویه تقسیم نماییم بهر سری در سال چهل و پنج تومان می‌رسد وحال آنکه عایدات دولت ایران بهر سری هشت قران می‌افتد و بهمین جهت حال اهالیش هم در مقامی است که همیشه در پریشان حالی هستندو پس از آنکه هشت کرور دیگر بر عایدی دولت بیفزاییم تازه بهر سری بهمه جهت از مالیات قدیم وجدید دوازده قران می‌رسد و این سه عشر مالیاتی است که همسایه غربی ما یعنی دولت عثمانی از رعیتش اخذ می‌کند

خاتمه آنکه در بستن مالیات بر قند و چای چون پای دول خارجه بمیان می‌آید و موافق عهدنامه تجارتی با آنها قراری داده شده است رضایت دولتین مجاورتین روس و انگلیس لازم خواهد بود بواسطه مساعدت و همراهی که دولتین مزبورتین در پیشرفت امور این مملکت دارند و بنا به مذاکراتی که در این خصوص بعمل آمده است امیدواری کامل حاصل است که بحسن قبول دلیل فعلی بر همراهی خود اقامه کرده تمام ملت ایران را از این مساعدتت خوشنود سازند.


لایحه دوم وزیرمالیه:

واضح است هر یک دیناری که در مملکت صرف مخارج و مصارف عمومی بشود باید بشکلی از اشکال از اهالی آن مملکت اخذ شود اما تمام مخارجی که برای مصالح عامه می‌شود از یک جنس نیست یعنی بعضی از مخارج فایده اش عام است و بتمام افراد ملت تعلق می‌گیرد مثل مخارج قشونی وتسویه طرق وایجاد مدارس عالیه و غیره اینگونه مخارج رامسلم است که تمام اهل مملکت باید بشرکت همدیگر بدهند و بشکل مالیات عمومی گرفته و بمصرف می‌رسد اما مخارج دیگری در مملکت می‌شود وباید بشود که فایده اش خاص است یعنی بیک عده محدودی از اهالی تعلق می‌گیرد برای سایر اهالی نفعی ندارد مثل روشنائی و تنظیف کوچه‌های شهرها مکاتب ابتدایی تحصیل و تقسیم آب خوراکی و پلیس وپاسبان و مریضخانه و بسیاری دیگر مثلا چراغ برق خیابان لاله زار کوچه تبریز و شیراز را روشن نمی‌کند و قس علیهذا بنابراین در تمام دول متمدنه محل مخارج عام المنفعه را از مخارج خاصه تفکیک کرده‌اند یعنی مخارج عام المنفعه را از مالیات دولتی می‌پردازند و مخارج خاصه را از مالیات دیگری که بعنوان مالیات بلدی باهل بلاد بفراخور حوائج آن‌ها توزیع می‌شود بمصرف میرسانند در این دو سال مشروطیت بعضی از شهرهای ایران پس از شنیدن اسم انجمن بلدی و دیدن نظامنامه آن بخیال اقدامات بلدیه افتادند ولی هیچ این خیال بخاطر آنها خطور نکرده که اول بایدفکر محلی برای مصارف از خود شهر گردد بعد اقدام باجرای امور بلدی. و گویا چنین تصور کرده‌اند که عین مالیات دولتی را باید صرف حوائج شهری نمود و این اشتباه باندازه می‌شود که بسیاری جایز میدانند که سالی دویست سیصد هزار تومان از مالیات مملکت صرف توفیر قیمت گندم و نان شهرهای بزرگ بشود و حال آنکه معلوم نیست چرا باید مالیات قراء کرمان وخراسان را صرف تفاوت نان ساکنین طهران کرد و تا رفع این اشتباهات اساسی نشود هرگز کارها در رشته اصلاح داخل نمی‌شود از قدیم گفته‌اند (من کان له الغنم فعلیه الغزم) لهذا یکی از اصلاحات امور مالیه مملکت مخصوصا تشخیص و تفکیک مالیات بلدیه است از مالیات ملکی و در این موقع باید ذکر شود که اهالی بلاد از دادن مالیات دولتی معاف نمی‌شوند زیرا که اهالی بلاد مانند رعایای قراء بلکه بیشتر در حوائج عمومی سهیم و شریکند و بنابراین هم باید در مخارج عمومی شرکت نمایندو هم مخارج خصوصی را از عهده برآیند ترتیب قانونی برقرار کردن مالیات چه ملکی وچه بلدی چنانچه خاطر اعضاء محترم مجلس شورایملی مسبوق می‌باشد اینستکه از طرف وزیر مسئول باید لایحه قانونی در این خصوص پیشنهاد مجلس مقدس شود و مجلس آنرا قبول یا رد کند انجمن بلدی فقط اگر محلی بنظرش برسد باید بتوسط حکومت و وزارت داخله بمجلس مقدس اخطارکند نه آنکه خودش بالاستقلال مالیات طرح نماید برای آنکه شروطی در این امر مهم شده باشد این بنده پیشنهاد مجلس مقدس شورای ملی می‌نمایم که مقرر دارند عجالتاً خانه‌های شهرها ذرعی یکصد دینار و باغات ذرعی یکشاهی در سال بعنوان مالیات بدهند و همچنین کلیه مستغلات ده یک از مال الاجاره از کلیه عایداتی که از این رهگذر حاصل میشودنصف عاید دولت شود برای مصارف عمومی ونصف دیگر داخل خزانه شهر بشود برای امور بلدی از قبیل پلیس و احتساب و پاسبانی و آب روشنائی و مکاتب ابتدائیه وغیره برای اینکه این مطلب در نظر بعضی اشخاص فوق العاده جلو نکند بطور مثل اهظار می‌دارد که خانه‌های رعیتی شهرها غالباً صد الی دویست ذرع مساحت دارد لهذا بنا بپیشنهاد این بنده در سال یک تومان الی دو تومان مالیات خواهند داد در عوض گویا کمتر خانه باشد که اقلا یکنفر طفل مکتبی بمدرسه نفرستد بالفعل آن طفل را بمکتب‌خانه سرگذر می‌فرستند وماهی اقلا دو سه هزار پول به مکتب می‌دهند در صورتی که مقاصد بشکلی که منظور نظر است انجام بگیرد تدریس در مکاتب ابتدائی مجانی خواهد بود اگر از یک طرف از یک باب خانه رعیتی یک تومان دو تومان گرفته شود از طرف دیگر بیست وچهار قران یا سه تومان شش هزار حق تدریس از گردنشان برداشته می‌شود صرف نظر از اینکه تدریس در مدرسه منظم ربطی به مکتب‌خانه معمولی ندارد که غالباً اطفال از آنها بهره نمی‌برند.


آقا میرزا ابوالحسن خان – این لایحه که در مجلس قرائت شد و آن چیزی که جناب وزیر مالیه بمجلس پیشنهاد کرده‌اند در حقیقت معلوم کرد که کار کمیسیون مالیه چیست و باید دو کمیسیون باشد یکی برای بودجه و یکی هم برای همین گونه مطالب که پیشنهاد می‌شود واین مطلب که پیشنهاد کرده‌اند بسیار خوب است اما ما حالا نمی‌توانیم رأی بدهیم که صحیح است یا رد نماییم بلکه باید راجع بکمیسیونی که معین می‌شود بشود وآنها نظریات و دقت خود را نموده و ببینند صلاح است امروزه اقدام باین کار بشود یانه و با دلایل آن را بمجلس ارائه دهند.

حاج معین التجار – می‌خواستم از جناب وزیر مالیه سئوالی کنم و یقین است مدتیست در این خیال بوده با سفراء هم لابد مذاکره نموده‌اید خواستم بدانم آیا سفراء مساعدت فعلی دراین باب خواهند نمود یانه.

وزیر مالیه – بلی همان طور که گفتید مدتیست در این خیال هستم و با سفراء مذاکره کرده و امیدواری هم حاصل گردیده این بود که این لایحه را پیشنهاد کرده‌ام ولی امروز ما ناگزیریم از اینکه این راه را بپیمائیم و چاره امروز جز تحصیل پول نداریم پس باید مالیه را اصلاح نماییم لاعلاج باید این راه را پیش بگیریم.

حاج معین التجار – بنده عرض می‌کنم که با کمال جد باید در این باب اقدام کرد که وقت خیلی تنگ است واگر هم دراین باب همراهی نشود اظهار کنند بلکه فکر دیگری در نظر داشته باشیم ارائه نماییم.

وزیر مالیه – مسلم است که راه حصول افزونی عایدات طرق زیاد دارد ولی بدرد امروزه نمی‌خورد و راههایی هست که تا پنج سال دیگر ده کرور بر عایدی مملکت بیفزاید و یقیناً مملکت ما تا پنج سال دیگر باین وضع نخواهد ماند ولی امروزه باید راهی را پیش گرفت که پول نقدی عاید شود که رفع احتیاجات فوری ما را بنماید.

آقا سید حسن تقی زاده – این پیشنهاد وزیر مالیه را باید تشکر نمود زیرا که این لایحه اول لایحه مفیدی است که بمجلس آمده و در اینکه مالیات اصلاح شود و چیزی از ملت برای اصلاح این مملکت باید گرفت شبهه نیست و در اینکه کمیسیون هم باید دو شعبه باشد حرفی نیست و اما باید ما در حفظ مملکت قبل از اینکه این لایحه بمجلس بیاید فکر صحیحی بکنیم و باید برای بقا و استقلال مملکت از مردم بهر عنوان هست مالیات مستقیم یا غیر مستقیم گرفته شود وما باید اول ملاحظه این را بنماییم که بقای این مملکت منوط بمالیه است وباید قبل از وقت ملاحظه خفت و ثقل این بار را بر موکلین خودمان بنماییم چون مسئولیت آن را بعهده ما گذاشته‌اند پس باید از روی دقت برای حفظ و بقای مملکت راهی را پیش گرفته وبر موکلین خودمان تحمیلی بنماییم که بواسطه آن سعادت آتیه و ملیت ما محفوظ بماند.

وکیل الرعایا- بنده می‌خواستم بپرسم که درخصوص ممیزی علمی با آن ترتیباتی که مجلس لزوم آن را تصویب میکرد و خود جناب وزیر مالیه تأکید زیاد داشتند آیا در این لایحه اسم برده شده یا خیر؟

وزیر مالیه – مختصراً اسمی برده شده.

وکیل الرعایا- گمان می‌کنم فایده این ممیزی کمتر از چهار کرور نباشد و باندازه راه آهن هم مخارج مقدماتی لازم ندارد.

وزیر مالیه – یک ترتیبی بنده قرار داده‌ام و در سابق هم بجناب ناصرالملک عرض کردم که قبل از این نقشه کشی یک ورقه ترتیب بدهند که سئوال می‌شود از صاحبان املاک مقدار مالیات و محصول و غیره و بعد نقشه کشیده می‌شود وحالا بنده آن ورقه را ترتیب داده‌ام اما امروز نیاورده‌ام و خیال دارم که امسال در اطراف طهران سمنان و دامغان و دارالمرز قم و کاشان بفرستم و امیدوارم که تا دو ماه دیگر نتیجه بدست بیاید.

اسدالله میرزا – آنچه لایحه تاکنون بمجلس میامد مفادش خواستن پول بود و بنده در خیال بودم که اگر بودجه‌ها تمام شود پول آنها را از کجا باید پیدا کرد و تاکنون چنین لایحه که جناب وزیر مالیه آورده‌اند بمجلس نیامده است واین مسئله که باید راهی برای تحصیل پول پیدا کرد تاکنون غفلت شده بود و بعضی از جهال مملکت تصور می‌کردند که در دوره مشروطیت باید کمتر از میزان سابق مالیات بدهند پس این خیلی مسئله مهمی است وباید در او تأمل نموده واصلاح شود و درباب قند و چای اینکه فرمودند سفراء محترم را دیده وامید است که آنها هم همراهی نمایند مبلغی بر عایدات مملکتی اضافه شود بنده می‌خواهم که عرض کنم که شاید تأمل دراین داشته باشند که اگر چیزی بر مالیات قند و چایی افزوده شود از مقدار صرف قندو چایی کاسته گردد و حال آنکه گمان نمی‌کنم بواسطه فی الجمله اضافه از صرف قند و چایی چیزی کاسته شودوملت ایران همان مقدار که از سابق صرف می‌شد صرف خواهند کرد واین مسئله راجع بخود ملت است زیرا که این قند وچای را صرف می‌نمایند پس در صورتی که اضافه را خود ملت می‌دهند واز مقدار صرف قند و چایی هم چیزی نقصان نخواهد شد گمان می‌کنم سفراء دولتین هم دراین باب تأملی ننمایند والبته مساعدت خودشان را هم خواهند نمود.

آقا سید حسین – جناب وزیر مالیه فرمودند ورقه درباب ممیزی ترتیب داده شده نزد بنده حاضر است هر گاه لازم است برای اطلاع آقایان قرائت شود.

وکیل التجار- نظر باین لایحه بنده امروز یقین کردم که مملکت ما وزیر مالیه دارد و همه قسم اطراف مالیه مملکت راملاحظه نموده اندواین لایحه قبل از اینکه بکمیسیون مالیه برود وعودت بمجلس نماید در تصویب یا رد آن نمی‌شود اظهاری کرد ولی همین قدر من باب یادآوری عرض می‌کنم که یک چیزی هم برای تنباکو معین شود خیلی خوب است زیرا که آنهم جزو قند و چای است و در باب ممیزی هم بنده همین قدر عرض می‌کنم که اگر یک قانون در باب مالیات گذاشته شود که رعیت بداند چه می‌دهد آنوقت گمان می‌کنم که هر کس از روی مأخذ معینی با میل و رغبت مالیات خود را بدهد و گمان می‌کنم تفاوت مالیات بیش از اینها بشود و اقلا تفاوت مالیات بچهار کرور خواهد رسید.

امان الله میرزا – معلوم می‌شود مجلس ما ترتیب صحیحی پیدا کرده که اینگونه لوایح صحیح قرائت می‌شود و در حقیقت میوه مجلس همین لوایح است و این لایحه جناب وزیر مالیه در کمال صحت است و باعتقاد بنده نباید رجوع بکمیسیون مالیه شود و از روز سه شنبه شروع بقرائت آنشده و رأی گرفته شود که زحمت جناب وزیر مالیه بهدر نرود.

آقا میرزا ابوالحسن خان – بنده گمان می‌کنم که این لایحه بسیار لایحه خوبی است و خیلی هم لازم است و اما اینکه گفته شد لازم نیست بکمیسیون برود بنده صحیح نمیدانم این قانون است و در او نوشته شده که از فلان چیز فلان مبلغ باید مالیات گرفت وازبرای اجرای قانون خیلی چیزها لازم است واز برای مخالفین قانون شمشیر لازم است پس باید بکمیسیون برود و ملاحظه ودقت شود که امروز صلاح مملکت هست یا نه بنده می‌ترسم از همین امروز انتشار بدهند که مجلس می‌خواهد بر مبلغ مالیات بیفزاید و از اشجار مالیات بگیرد و اذهان مردم را مغشوش نمایند پس باید بکمیسیون برود دقت و تأملی در او بشودو بعد البته به مجلس علنی آمده و مطرح مذاکره شود نمیدانم این حرف که میگویند از روی چه مأخذ است اگرچه آنچه جناب وزیر مالیه نوشته انددر کمال صحت است معهذا نمی‌شود بدون دقت و تأمل او را مطرح مذاکره قرار داد و علاوه خلاف قانون است اگر بدواً رجوع بکمیسیون نشود.

آقا سید جعفر- این لایحه که جناب وزیر مالیه پیشنهاد کرده‌اند بسیار متین است و در حقیقت می‌توان گفت که امروز مجلس ما مجلس صحیحی شده است و عقلا هم همین طور رفتار کرده‌اند و حکما گفته‌اند که تحمل ضرر قلیل برای نفع کثیر جایز است و گمان می‌کنم که ملت هم با کمال خوبی تلقی نمایند واما احتمال بعضی مفاسد هم بطوری که آقا میرزا ابوالحسن خان گفتند ممکن است پس باید با ادله و براهین بمردم حالی کرد و از این طرف هم دفع ضرر را از ملت بنمایند.

وکیل الرعایا- چون فرمودید که مذاکرات در این باب کافی است باین اعتبار عرضی ندارم ولی اگر باز مذاکره خواهد شد اجازه دهید عرضی دارم اظهار کنم.

رئیس- اگر بخواهیم دراین باب مذاکره نماییم باید ماده بماده قرائت شده و هر کس ایرادی دارد بگوید و رأی گرفته شود و حالا می‌خواهیم ببینیم به کمیسیونی رجوع شود یا خیر؟

وزیر مالیه – مجدداً اظهار می‌دارم که باید در مطالب دقت کرد وبنده ابداً انتظار نداشته وعقیده ندارم یک مطلبی را که نوشته‌ام وکلا محترم فوراً قبول کرده ورأی بدهند اما درباب اظهاری که آقا میرزا ابوالحسن‌خان گفتند اگر بنا شد هیئت مجلس بگوید که تمام افراد ملت سری یک تومان بدهند یک نفر پیدا شود بگوید من راضی نیستم نباید خوب کرد واگر باین اندازه‌ها خوف در کار باشد این مجلس واین ملت و این مملکت ترقی نخواهند کرد و در این صورت مجلس هیچ مسئله را بخیال این که عده شاید قبول نکنند نباید تصویب نماید.

حاج معین التجار – اما در مسئله قند و چای سفراء دولتین انگلیس و روس نباید گمان کنند که نقصانی در تجارت آنها واقع خواهد شد زیرا که صندوق چای در سابق سی و دو شاهی گمرک داشت بعد که دوازده تومان داد دیدیم که بیشتر مصرف میشود و در این صورت که سفرای دولتین نباید حرفی داشته باشند اما در باب مستغلات البته هر کس از افراد ملت باید برای حفظ خود چیزی بدهد ولی نباید طوری باشد که تحمیل شود خوب است این لایحه چاپ شده و باطراف و ولایات منتشر شود و اهالی این جا هم عقاید خود را بنویسند که همه کس بخواند ونظریات خود را اظهار دارند و بزودی نمی‌شود این لایحه را مطرح قرار داد و رأی گرفت.

رئیس- امروز روز مذاکره ورأی نیست موضوع مذاکره امروز این است که لایحه بکمیسیون رجوع شود یا نه و بعد از کمیسیون که بمجلس آمد ماده بماده قرائت شده رأی گرفته می‌شود حالا رأی می‌دهند که بکمیسیون رجوع شود یانه.

(گفتند بلی باید بکمیسیون رجوع شود)

حاج معین التجار – این را نفرمودید که باید این لایحه قبل از تصویب کمیسیون طبع و منتشر شود یا بعد از تصویب کمیسیون.

رئیس- بعد از تصویب کمیسیون.

حاج معین التجار – پس باید آن وقت یک مدتی صبر کرد و بعد بمجلس آمده مطرح مذاکره شده و رأی گرفته شود.

اسدالله میرزا – آنچه شنیده می‌شود در تمام ممالک خارجه میگویند حالتی در ملت ایران در این دوساله پیدا شده که واقع محیرالعقول است پس چنین مردمی البته برای حفظ خود و استقلال مملکت خود این مبلغ جزئی را خواهند داد و درمیان آنها اگر ده نفر تمرد نمایند البته از آنها مجبوراً گرفته خودهد شد سرباز و سوار و توپخانه برای همین کارها است وملت اگر بقای استقلال مملکت و حفظ خود را طالب هستند نباید از این مبلغ جزئی مضایقه نمایند.

مخبرالملک – این صحبتها که در این جا می‌شود هر کس بشنود تصور می‌نماید که این لایحه یک مطلب مهمی بوده و بنده با آقای حاج معین التجار هم عقیده هستم باید این لایحه را فوراً روزنامه‌ها درج کنند تا اینکه مردم بدانند که چندان کار مشکلی نیست.

حاج سید عبدالحسین شهشهانی – در اینکه برای حفظ حدود مملکت باید مردم مالیات بدهند شبهه نیست و کسانی که قبول نکنند محل اعتنا نیست و دیگر اینکه این لایحه باید درج شود و مردم نظریات خودشان را بنویسند و در کمیسیون هم باید دقت شود بعد از آن بیاید بمجلس که بطور صحت از مجلس گذشته باشد.

آقا سید محمد جعفر- در این که این لایحه را باید چاپ کنند حرفی نیست ولی اگر از این مشروح تر و دلایل آن مبسوط تر باشد بهتر است که عامه بهفمند و نیز بجهت ادای تکلیف خود عرض می‌نمایم برای اینکه در اخذ کلیه مالیات از راه عدالت باشد باید رعایت کامل شود مثلا اشخاصی که سالی صد هزار تومان عایدی دارند پنجاه تومان متحمل ضرر نمی‌شوند ولی ضرر در ملک برعیت خیلی وارد می‌شود.

حاج معین التجار- محض تکمیل اظهارات سابقه خود می‌گویم که حق روزنامه مجلس است که این لایحه را درج نماید وعلاوه خواهش می‌کنم سایر روزنامه‌ها هم از روی این لایحه درج نموده و رأی خود را هم در محسنات این لایحه بنویسند.

رئیس- آن روز در باب تجدید کنترات (مسیوداشر) و همچنین در باب زیاد کردن دو کلاس درس علم تجارتی در مدرسه فلاحت وزیر تجارت لایحه تقدیم کردند مذاکره شده چون عده کامل نبود رأی گرفته نشد حال خوبست امروزه مذاکره شده رأی گرفته شود.

وکیل التجار- در باب تجدید کنترات مسیوداشر پریروز کسی که اصرار داشت بنده بودم ولی بنده کنترات او را ندیده بودم و آن اعتراضات سابقه هم ابداً وارد نیست زیرا که او را باسم ریاست مدرسه در تحت حکم صدارت و وزیر امور خارجه کنترات کرده‌اند در این صورت فایده ندارد ما باید بدانیم که این شخص بچه شروط کنترات خواهد شد اگر مثل سابق باشد فایده ندارد.

وزیر تجارت – تقدیم آن لایحه برای این بود که اضافه حقوق را مجلس تصویب می‌کند یا نه و اما در باب کنترات او، او را من خودم میدانم که چه قرار بدهم و میدانم که او معلم باشد چه باید بکند پیشنهاد لایحه فقط برای این بود که این چهارده هزار فرانک که مواجب او بود با آن اضافه که می‌خواهد تصویب می‌شود یا نه اگر می‌کنید بگویید والا بگویید مدرسه تجارت نباشد.

وکیل التجار – وکلای محترم تا ندانند که وجود این شخص برای چیست نمی‌توانند تصویب نمایند باید معلوم شود که برای چیست و شرایطش چیست آنوقت شاید بیشتر هم تصویب کنند.

وزیر تجارت – اگر بنا باشد تمام جزئیات کنترات را بگویم دیگر مسئولیت از برای بنده نمی‌ماند اختیار شرایط کنترات با من است آنوقت دوره دیگری بوده و ترتبیات دیگر داشت امروز بنده مسئولم و ترتیبات دیگر دارد اگر شما می‌خواهید مدرسه فلاحت صحیحی داشته باشید باید در سال یک مقدار زیادی هم بدهید که آن مدرسه اسبابی را که برای فیزیک و شیمی و سایر چیزهایی که لازم دارد مصرف کند تا آنکه مثل مدارس منظم ممالک متمده باشد والا با این مبلغ که تا حال داده شده مدرسه فلاحت آن طورها تکمیل نخواهد شد و جزئیاتش را نباید بنده بگویم.

آقا میرزا سید حسن- این لایحه که جناب وزیر تجارت پیشنهاد کرده‌اند ورود آن بمجلس موافق اصل نوزدهم قانون اساسی خلاف است زیرا که بدواً لوایحی که راجع بمدارس می‌باشد باید بنظر وزیر علوم و معارف رسیده ایشان تصویب نموده بعد بیاید بمجلس و مخارج آنرا هم وزیر علوم باید تصویب نمایند نه اینکه وزیر تجارت مستقیما بمجلس یا بکمیسیون مالیه بدهد.

وزیر تجارت – در این باب جنابعالی اشتباه کرده‌اید بعضی مدارس که مخصوص علمی و اداره ایست باید در تحت نظارت وزیر مسئول آن اداره باشد زیرا که شابد وزارت علوم از پروگرام آن کاملا مستحضر نباشند و درهمه جا هم معمول است مثل مدرسه نظامی که در تحت نظارت وزارت جنگ است.

احسن الدوله – این لایحه را وزیر تجارت باید مستقیما بمجلس بفرستند و از مجلس بکمیسیون برود نه اینکه بفرستند بکمیسیون مالیه و کمیسیون مالیه هم تصویب نماید باید اول بمجلس بدهد که از مجلس رجوع شده یا تصویب یا رد کند پس این لایحه برخلاف قاعده باینجا وارد شده است.

مخبرالملک – در اینکه مملکت محتاج بوجود مردمان با علم است شبهه ندارد خاصه مملکت ما ولی در این موقع باید یک رأی اساسی عرض کنم ما یک مدرسه دارالفنونی داشتیم و آن مدرسه بود خیلی عالی که تمام شعبات علم در آنجا تدریس می‌شد و آن بنا را هم مرحوم میرزا تقی خان امیر اتابک بنیاد کرده بود و قبل از آن که معلمین او از خارج وارد شوند رنود عذر آن وزیر بزرگ را خواستند و شاید می‌خواستند که درب آن مدرسه را هم ببندند ولی چون معلم را خواسته و بقائی برپا شده بود دیگر خجالت کششیدند آن بنا رامنهدم سازند و از قراری که ما از معمرین خودمان شنیده‌ایم مرحوم ناصرالدین شاه در اوایل خیلی همراهی به آن مدرسه فرمودند و اکثر روزها بآنجا تشریف برده و موجبات تششویق رانسبت بمعلم و معلمین از قبیل دادن انعام و مواجب و نشان بعمل آورده بعد بواسطه بی مبالاتی یکی دو نفر که آنزمان بعضی عنوانات بی موقع کرده و برخی حرفها گفته بودند و بسمع شاه رسید سلب میل شاه مرحوم را نمود زیا که آنوقت گوشهای مردم مستعد شنیدن آن اظهارات نبودواز آن ببعد دیگر به آن مدرسه اعتنایی نشد واز همه بدتر این بود که هر شاگردی که در آن مدرسه فارغ الحصیل شده و بیرون آمده بهیچوجه کاری باو رجوع نکردند و کم کم رجال دولت را از اشخاص بی سواد بی علم قرار دادند و بمقصود خود نایل گشتند و کار بجایی رسید که شاگردان آن مدرسه پس از تحصیل زیاد مجبور شدند بکاسبی مشغول شوند این بود تازمان ورود بلژیکیها باین مملکت ودر آن زمان عده از مردم از روی دانستن وندانستن عزیز شدند و چنانچه در سابق معمول این مملکت بود که کار را از برای شخصی می‌خواستند نه شخص را برای کار این بود که چون مسیوداشر بیکار بود گفتند خوب است مدرسه فلاحت تشکیل شود مبلغی هم پول دادند و تاکنون فایده از آن نبرده‌اند و در همان زمان مدرسه دارالفنون فریاد می‌زد که این همه پول می‌دهند به آن مدرسه اگر می‌خواهید این مدرسه صورت حقیقت پیدا کند برای ما هم بدهید ابداً گوش ندادند و بدیهی است چنانچه در سایر ممالک هم معمول است و هر سالی مبلغی هم خرج می‌نمایند اما ما امروز آن استطاعت را نداریم و علاوه بطوریکه جناب وزیر تجارت گفتند هر علمی اسباب عملیات مخصوص می‌خواهد مثلا مهندس نظام و مهندس فلاحت و مهندس معدن شناس لازم داریم وتمام اینها هم اسباب لازم دارند پس از برای اینکه صرفه منظور شود خوب است همه اینها در یک جا باشند و دروس مشترکه رادر یک جا بخوانند آنوقت برای تجارت یک اطاق لازم است و یک نفر معلم همچنین برای فلاحت یک معلم و یک اطاق لازم است بهمین ترتیب سایر علوم دیگر پس بعقیده بنده همین یک مدرسه را ما تکمیل نماییم بهتر است از اینکه چند مدرسه تأسیس شود و بعلاوه هیچکدام از این شاگردها مقدمات آنها کامل نیست پس در هر صورت اگر ما همین مدرسه دارالفنون را تکمیل نماییم بهتر است از تأسیس ده مدرسه دیگر.

وزیر تجارت – بنده هم دراین باب با جناب مخبرالملک هم‌رایم اینکه این لایحه را عرض کردم برای همین بود که یکباره یا درب این مدرسه را ببندید یا کنترات او تجدید شود و اینکه گفتند هفت هزار تومان مواجب می‌گیرد چنین نیست و اما اینکه در مدرسه فلاحت نباید مقدمات خوانده شود این تقصیری نیست برای اینکه شما مدرسه مقدماتی نداشتید چنانچه بنده خودم در مدرسه سیاسی که بودم دیدم آنجا که هر یک از شاگردان مقدمات یک علم را می‌دانستند و باقی را نمی‌دانستند و هکذا پس شما باید مدرسه مقدماتی داشته باشید تا اینکه شاگردان در آنجا تحصیل مقدماتی نمایند بنده که این مدرسه را دیدم گفتم دو کلاس مقدماتی تشکیل بدهند و اگر می‌خواهید که مدرسه صحیح داشته باشید این است که باید چند مدرسه صحیح داشته باشید این است که باید چند مدرسه بزرگ مقدماتی تشکیل نمایید که پروگرام آنها صحیح باشد و حالا هم اگر می‌خواهید این مدرسه دایر باشد بنده می‌توانم تا یک اندازه با دادن بعضی اسباب و داخل نمودن شاگرد در عملیات ترتیب بدهم و اگر نمی‌خواهید آنهم بنده تا یک درجه با این رأی هم عقیده هستم که درب این مدرسه را بکلی مسدود نموده و مدرسه مقدماتی صحیحی تشکیل کنند.

مخبرالملک – اینکه جناب وزیر گفتند تقریبا با عرض بنده یکی است بنده عرض می‌کنم که ما امروز نباید برای هر مدرسه یک معلم بیاوریم و چون قوه و استطاعت ما کم است تمام را در یک نقطه جمع کرده و آنجا را اصلاح نماییم که تماما در یک مدرسه دروس مشترکه را بخوانند و مقدماتی راهم در یک مدرسه جمع کنیم از روی پروگرام صحیح که کاملا از آنجا بیرون بیایند.

آقا میرزا فضلعلی آقا- شاگردان مدرسه فلاحت ایراد داشتند که چرا میگویید ترقی نکرده‌ایم و در روزنامه نوشته‌اند که ما حاضریم امتحانات خود را در تحصیلات خودمان بدهیم و معلوم بداریم که ترقی نموده‌ایم اما در باب تجدید کنترات داشر باید تا یک درجه از ترتیب و شروط کنترات مجلس مستحضر باشد که بتواند رأی بدهد.

حاجی معین التجار- مسئله دو تا است یکی در باب داشر است ویکی هم در اساس مدرسه فلاحت است واینکه در سابق نتیجه کامل حاصل نشده حرفی نیست حتی از مدرسه دارالفنون با آن توجهات ناصرالدین شاه بواسطه نواقصی که داشت نتیجه کامل حاصل نشد ولی حالا که بنا شد این مدرسه در تحت نظارت یک وزیر مسئول عالمی باشد باید امیدوار شد و ترتیب جزئیات آن با آن وزیر است و باید اموراتی را که ناقص است تکمیل نماییم این

مدرسه فلاحت راهم فرض می‌کنم که از آن مدارس ناقص است و باید نواقص را تکمیل کرد.

حسنعلی خان – بنده می‌خواهم که در این باب مسئولیت وزرا عرض نمایم چون در همه مطالب به آنها ایراد می‌نمایند لهذا عرض می‌کنم لایحه که بمجلس می‌آید آن حقیقت مالیه را باید ملاحظه نمایند و مجلس با شخص هیچوقت طرف نیست اگر هم چیزی از او دیده شود آن وقت با جناب مخبرالملک هم عقیده هستم و باید امروزه برای رفع این نواقص عده مدارس را کم کرده و همان عده قلیل را تکمیل نماییم.

آقا سید مهدی – اولا اینکه مدرسه که تاکنون صد هزار تومان مخارج او شده وجدان بنده حکم نمی‌کند بکلی بسته شود ودیگر ایرانی که تحصیل علم کرده گویا باید از گرسنگی بمیرد در چندی قبل یک نفر از اشخاص عالم این مملکت لایحه نوشته بود و تقبل نموده بود که این مدرسه را بهمین چهارده هزار فرانک دایر نماید و مبالغی از همین چهارده هزار فرانک را هم صرف اسباب عملیات آن بکند وآن لایحه قرائت نشد در صورتیکه یکنفر آدم عالمی چنین تعهدی بنماید دیگر سزاوار نیست که مبلغی بخارجه داده شود.

معتمدالتولیه – در تجدید کنترات او بنده عرض نمی‌کنم ولی اطلاعی که از کار او دارم عرض می‌کنم پس از اینکه بطهران آمد قریه بهشتی را برای عمل زراعت پسندید و اختیار کرد و آن ده قبل از اینکه باو داده شود پانصد خروارعملکرد داشت اینکه آنجا مشغول عملیات شد رفته رفته عملکرد آنجا رو بتخفیف گذاشت و عاقبت به بیست خروار رسید با این وصف اگر لازم است کنتراتش تجدید بشود.

امان الله میرزا- بعقیده بنده تمام این عیوبات از رؤسای بی علم ما بود و وقتیکه یکنفر ازخارجه برای کاری می‌آوردند آنها از روی علم هر چه صرفه خودشان را میدیدند بزبان لین اظهار می‌کردند و در کنترات نامه آنها نوشته می‌شد بعد هر چه می‌خواستند می‌کردند مثلا ما یکنفر را برای مدیری گمرک آوردیم کار جایی کشید که صدر اعظم شد و هرچه می‌کردند بموجب کنترات نامه که داشتندو معلوم است که اینها از روی بی‌علمی بوده ولی حالا که کار در دست وزیر عالمی است لابد اطراف کار را ملاحظه خواهند نمود اما اینکه گفته شد مدرسه تجارت در تحت اداره وزارت علوم باشد بنده عرض می‌کنم که بعضی مدارس است که باید در تحت نظارت وزیر مسئول آن کار باشد مثل مدرسه تجارت و نظامی که باید در تحت نظارت وزارت جنگ و تجارت باشد.

لسان الحکما – بنده عرض می‌کنم گذشته از اینکه از موضوع خارج شدیم در کار وزیر مسئول هم داخل شدیم و عقیده بنده این است که این مدرسه خیلی لازم است و در صورتیکه وزیر مسئول قبول این امر را نموده و مسئولیت جزئیات آن را بعهده می‌گیرد دیگر ما نبایددر جزئیات آن دخالت کنیم و حیات مملکت بسته به ثروت و تجارت است و توسعه ثروت و تجارت هم بسته بمدرسه فلاحت و تجارت است و آنچه جناب مخبرالملک فرمودند منافاتی با بودن این مدرسه ندارد ممکن است این علم را دراین مدرسه تدریس نمایند و دورس مشترکه را در آن مدرسه یا اینکه این علم را هم در آن مدرسه تدریس نمایند.

آقاسید حسن تقی زاده – معلوم می‌شود که اشتباه شده است درباب علم و مدرسه وداشر و در اینجا هیچکس منکر نیست که هرچه ما بتوانیم امروز باید در نشر معارف و علوم کوشش نماییم و اشخاص عالم را سر کار اورده تا بوجودآنها کارها در مجرای خود جاری شود در این مطلب هیچکس حرف نداشت و صحبت ما دراین مقام نبود بنده می‌گویم که ما نباید فرنگیهای بیکار که می‌خواهند با انواع واقسام حیل صورت کار در اینجا باشند و از وجود ایشان کاری ساخته نشود برای آنها کار درست کنیم و سالی مبالغی گزاف پول بآنها بدهیم تا می‌توانیم باید این اشخاص را بیرون نماییم و وزراء ما باید در این خط باشند نه اینکه تا موقع سرآمدن کنترات یکی شده تجدید کنترات نمایندوامروزه ما مدرسه فلاحت لازم نداریم و آنچه که لازم داریم باید در قری و دهات باشد که بچه‌های رعایا را بیاموزند تا مشغول بعملیات شوند و فعلا هم آن فلاحت عالی را ما لازم نداریم همین شاگردان مدرسه فلاحت را در ورازمین و ساوجبلاغ و غیره متفرق کنند و در هر نقطه از اینجاها مدرسه ترتیب بدهند که در اوالف و باء ابتدائی فلاحت ومقدمات گفته شودزیاده از این هم لازم نیست واین شاگردان برای این مسئله کافی هستند و هیچ احتیاج بمعلم فرنگی نداریم.

وکیل الرعایا – بعقیده بنده همانطور که جناب وزیر تجارت اظهار داشتند برای ترقی و توسعه تجارت و فلاحت مدرسه فلاحت نهایت لزوم را دارد و در خصوصیات آن مذاکره کردن ظاهراً مقتضی مجلس نباشد واین هم مسلم است که ما معلمین و مستخدمین که می‌آوریم باید کمال دقت را نموده واز آنها کار بخواهیم نه آنکه آنها را بحال خودشان واگذار نماییم و باید در همه حال نظارت در کارها واعمال آنهاداشته باشیم.

اسدالله میرزا- در اینکه ما امروز محتاج باشخاص عالم هستیم گویا اختلاف و شبهه نباشد اگر رداخله مملکت اشخاص عالم ایرانی داشته باشیم چه بهتر واگر نباشد لابد باید از خارجه جلب نماییم ودراینکه باید با تمام قوا در صدد تحصیل و تکمیل علوم باشیم و در هیچ مرتبه و مقامی تغافل نداشته باشیم دراین هم حرفی نیست و این که آابدی و خرابی یک مملکت بسته ببود و نبود فلاحت و تجارت آن مملکت است شبهه ندارد وآن هم محتاج به مدرسه و تحصیل علم است پس مدرسه فلاحت برای ما لازم است حالا این شخص نباشد شخصی دیگر و آنهم ما نباید بشخص کار داشته باشیم آنمطلب راجع بوزیر مسئول است هر گاه نقصان یا خلافی دیدیم به وزیر مسئول رجوع می‌کنیم و اینکه گفته شد این شاگردان بروند در اماکن متعدده مشغول تعلیم وتدریس شوند اینها همان اشخاصند که میگویید دراین مدت هیچ کاری نکردند و چیزی نیاموختند با این وصف چگونه می‌توانند مشغول تعلیم وتدریس بشوند گذشته از این کسیکه مدرسه تشکیل می‌کند باید کامل باشد و از مدرسه عالی خارج شده باشد و تمام شعبات آن علم را تحصیل کرده باشند گمان نمی‌کنم که این شاگردان دارای چنین رتبه باشند اما اینکه این مدارس مقدماتی را صحیح کرد و تمام قوای علمی را در یک نقطه جمع کنند و بعد از مدارس مقدماتی در آن مدرسه عالی بروند این حرف صحیحی است بنده هم عقیده‌ام همین است و باید امروزه محض تسهیل راه تحصیل این کار را کرد.

مخبرالملک – خوب است که بنده باز در باره محض توضیح آن مطلب خودم را تکرار نمایم چنین معلوم می‌شود که بنده منکر لزوم علم و آوردن معلم هستم بنده عرض می‌کنم که ما خیلی محتاج بآوردن معلمین هستیم و نهایت لزوم را هم بعلم داریم ولی بواسطه عدم استطاعت وکمی مالیه میگوییم باید تمام قوای مالی وعلمی خود را در یک جا جمع کنیم که دروس مشترکه در آن مدرسه خوانده شود و علم فلاحت هم یک نفر معلم لازم دارد برای آن مدرسه بیاوریم و یک اطاق هم کافی است نه اینکه علیحده یک مدرسه برای این علم داشته باشیم که چند نفر هم معلم و ناظم وغیره را هم مبالغی مواجب بدهیم با این ضعف قوه مالی و علمی که داریم و همچنین سایر علوم و دیگر اینکه قانون اساسی روح مملکت است نباید ازمجرای آن تخلف شود این لوایح که راجع بمعارف و علوم است باید بتوسط وزیر علوم و تصویب او بمجلس بیاید نه بتصویب وزیر تجارت.

حاج میرزا علی آقا – تمام این علوم برای این مملکت لازم است و بایدترتیبات آن را فراهم نمودولی از روی ترتیب صحیح بنده یکوقتی در مدرسه درس می‌خواندم و سالها هم تحصیل عربیت کردم ولی اگر از من یک لغت عربی بپرسند شاید ندانم واگر یک کتاب عربی که دارای لغت و اصطلاحات باشد بدهند که ترجمه کنم نمی‌توانم از جناب وزیر سئوال می‌کنم که اگر می‌شود این علوم را بزبان وطنی ترجمه کرده که همه کس بتواند تحصیل کند وزودتر بمقصود نایل گردد این کاررا بکنند بهتر است واگر اسباب آن فراهم و موجود نیست پس آن شاگردانی که درست تحصیل بزبان فرانسه کردند و عالم بلغات هستند آنها را وادارید برای تحصیل این علوم تا اینکه تحصیل شان کامل شده و بعد از آن هم بتوانند بدیگران تعلیم نمایند.

آقا سید حسن تقی زاده – بنده باز آن مطلب سابق خودم راتکرار می‌کنم از این که اصلا ما امروز چنین مدرسه فلاحتی لازم نداریم و دیگر اینکه جناب وزیر تجارت فرمودند در بر هم زدن این مدرسه و جمع کردن قوی در یکجا منهم تایک درجه هم رأیم معنی این را نفهمیدم وزیر باید رأی خود را ثابتاً بگوید دیگر درجه ندارد و مطلب دیگر اینکه این وزراء ما باید ما را از قید زنجیر این فرنگیها خلاص کنند واین زنجیر را از گردن ما بردارند نه اینکه دوباره این زنجیر را بگردن ما بگذارند و اهتمام وزراء در این امر باید در نهایت درجه جد و جهد باشد نه این که باز تجدید کنترات این اشخاص را تصویب نمایند.

وزیر تجارت – اینکه جناب مخبرالملک گفتند قانون روح مملکت است صحیح است بنده نخواستم برخلاف قانون رفتار کرده باشم اگر شما امروز بخواهید مدرسه نظامی تشکیل کنید باید بتصویب وزرات جنگ باشد یا بتصویب وزرات علوم البته وزارت جنگ باید باشد و چون مدرسه فلاحت راجع بتجارت است از این جهت بنده دخالت کردم وزیر علوم کاملا مسبوق بصلاح و فساد تجارت با نظم نیست اگرچه این وزیر علوم ما عالم بهمه اینها هست ولی ترتیب قانونی باید اینطور باشد زیرا که مسئول این امر بنده هستم بلی از جهت دیگر که داخل در معارف وعلوم است البته وزیر علوم باید در تمام اینها نظارت وسرکشی داشته باشد و معنی آن ماده از قانون اساسی هم باید این طور باشد اما اینکه جناب آقای تقی زاده فرمودند جواب آن را پیش هم عرض کردم که اگر نمی‌خواهید این مدرسه باشد لازم باین مذاکرات نیست بگویید از حالا در آن را ببندند و اگر باید باشد و محتاج بچنین مدرسه هستیم داخل در جزئیات شدن و اینکه این شخص فلان طور است راجع به بنده است و مسئولیت آن با من است.

مخبرالملک – قانون در این موارد حکم است نه اینکه هر کس بمیل خود او رامعنی کند صریح ماده نوزدهم قانون اساسی این است که کلیه مخارج علوم ومعارف باید تصویب وزیر علوم باشد و کلیه مدارس در تحت نظارت عالیه وزیر علوم خواهد بود و بهمین جهت بود که سابقاً از طرف وزارت علوم به داشر نوشته شد که شما از وضع مدرسه فلاحت و ترتیب آن اطلاع بدهید داشر بملاحظه این که خود را رئیس فلاحت می‌دانست ودرکنترات او قید شده بود ابداً از وضع مدرسه بوزارت علوم اطلاع و توضیحات نداد.

آقا سید حسن تقی زاده – ما فعلا کار نداریم که این مدرسه داخل در کدام اداره است در هر کدام می‌خواهد باشد اینکه گفتند داخل در جزئیات آن نباید شد صحیح است ولی بنده عرض می‌کنم که اساساً این مدرسه باین نحو و وجود اینگونه فرنگیهای بیکار لازم نیست و ما نمی‌خواهیم والا اگر اصل مدرسه توصیب می‌شد معلوم است جزئیات آن با وزیر تجارت است نه با ما حرف در این است که اساساً چنین مدرسه لازم نیست واینکه می‌گویم لازم نیست برای اینکه این وزرا باید ما را از قید زنجیر اینها خلاصی دهند و مکرر عرض می‌کنم که باید وزرا این اشخاص را از شغل خارج کنندواگر بخواهند وزراء این زنجیر استخدام این اشخاص را از گردن ما نگیرند می‌خواهم بگویم که مجلس باید عذر وزرا را بخواهد.

رئیس- دیگر مذاکرات باندازه کفایت شده حالا رأی می‌دهید که کنترات مسیو داشر تجدید شود

(گفتند خیر).

رئیس- این رقعه ایست از وزارت داخله رسیده قرائت شود.

قرائت شد قریب باین مضمون که:

نظامنامه مجلس سنا را که مدتی است نوشته شده و اعلیحضرت همایونی هم دستخط فرموده که تشکیل شود نهایت تأکید را در این خصوص می‌فرمایند لذا خوبست مجلس مقدس عطف نظر و توجهی نموده هر چه زودتر نظامنامه مزبوره را تصحیح و تصویب کرده بفرستند که بزودی در تشکیل مجلس سنا اقدام شود.


رئیس- این مطلب صحیح و لازم است وباید یک روزی را معین کرد که آن نظامنامه را بیاوریم مطرح کرده زودتر از مجلس بگذرد این مسئله قانونی است و دیگر جای رد و ایرادی هم نیست البته باید خوانده شود و بگذرد.

مخبرالملک – بلی مجلس سنا بموجب قانون اساسی باید تشکیل شود صحیح است ولازم هم می‌باشد ولی آن نظامنامه اگر همین طور بمجلس بیاید نخواهدگذشت خوب است اول ارجاع کنید بیک کمیسیونی یا در همان کمیسیون هیئت رئیسه تنقیح و تصحیح شود بعد از آن یاید بمجلس تا زودتر بگذرد.

رئیس- اگرچه کار هیئت رئیسه زیاد است ولی معهذا دقت نظر در این نظامنامه نموده و زودتر بمجلس خواهد آمد.

(مجلس ختم شد.)