مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ شهریور ۱۲۹۰ نشست ۲۸۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۳ شهریور ۱۲۹۰ نشست ۲۸۸

مجلس شورای ملی ۳ شهریور ۱۲۹۰ نشست ۲۸۸

صورت مشروح شب دویم شهر رمضان المبارک ۱۳۳۹

رئیس آقای مؤتمن الملک دو ساعت و نیم از شب گذشته به جای خود جلوس فرموده و پس از ده دقیقه مجلس رسماً افتتاح شد صورت مجلس روز پنچ شنبه ۲۱ شهر شعبان را آقای آقا میرزا رضا خان قرائت نمود غائبین جلسه قبل آقایان آقا سید محمد باقر ادیب و آقا شیخ ابراهیم بدون اجازه و آقایان ناصرالاسلام- و حاج آقا با اجازه غائب بودند و

آقایانی که از وقت مقرره تأخیر حضور کرده‌اند آقایان متین‌السلطنه- آقا شیخ حسین یزدی- آقا سید محمد رضای مساوات- حاج وکیل الرعایا- حاج امام جمعه- آقا سید حسن مدرس- دکتر لقمان – میرزا یانس هر یک نیم ساعت آقای معززالملک یک ساعت آقای دکتر اسمعیل خان- افتخار الواعظین پنجاه دقیقه آقای حاج مصدق الممالک چهل دقیقه.

رئیس- راجع به گیلان نماینده شش نوشته شده اشتباهاً هفت نفر خواندند.

دکتر سعید الاطباء- در خصوص پیشنهاد وزارت معارف در مادۀ دویم فقط مخالفت بنده را نوشته‌اند ولی تعیین نکرده‌اند که در چه خصوص مخالف بودم مخالفت بنده در خصوص آن مقرری بود که معین شده بود برای یک معلمی‌که سمت اگوزه داشته باشد بنده عرض کردم با پانزده هزار فرانک ما نمی‌توانیم یک معلمی‌بیاوریم که سمت اگوزه داشته باشد خوب است این مسئله در صورت مجلس همین طور قید شود.

آقا میرزا داود خان- در پیشنهاد آقای معززالملک به قیام و قمود رأی گرفتند نه با ورقه این جا نوشته‌اند که پیشنهاد آقای معززالملک بلا تکلیف ماند و حل آن که این در صورتی است که با ورقه رأی بگیرند.

رئیس- تفاوت نمی‌کند به هر حال تکلیفی معلوم نشده.

آقا سید حسن اردبیلی- گمان می‌کنم این که نوشته‌اند بلا تکلیف ماند صحیح نیست باید نوشت قبول نشد.

رئیس- نمی‌شود نوشت قبول نشد برای این که نصف به یک طرف رأی دادند نصف به یک طرف.

افتخارالواعظین- بنده برای دستور امشب تقاضائی کردم و قبول نشد ولی این جا ذکر نشده است و آن این بود که راپورتی از کمیسیون قوائد عامه مدتی است گذشته و بنا شد جزو دستور گذاشته شود و هیچ قید نشده است.

رئیس- نوشته می‌شود.

حاج وکیل الرعایا- یک نفر معاون رسمی ‌که در آن جا مذاکره شد عمل تجزیه ضرابخانه را هم معاون وزارت معارف ضمیمه شغل او تصریح کرد که تجزیه ضرابخانه هم به او راجع خواهد بود و این یک تخفیف مخارجی است برای دولت که تجزیه ضرابخانه را هم آن شخص به عهده بگیرد نمی‌دانم چرا در صورت مجلس عمل تجزیه ضرابخانه قید نشده است.

رئیس- اگر گفته شده است همین طور اصلاح می‌شود دیگر ملاحظاتی نیست (گفتند خیر) صورت مجلس با این اصلاحات تصویب شد قانون انتخابات شروع بشود و در بقیه قانون انتخابات گردید.

همدان و توابع- در جزین و بیشخور و سرزود- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد).

محل انجمن جزء- برای همدان و توابع- همدان برای جزین و بیشخور- ننین برای سر رود- دتق.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد).

محل انجمن نظار مرکزی همدان.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد).

حاجی لو و خداوندلو- مهربان- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد).

محل انجمن جزء برای حاجی لوء خداوندلو- کبوتر آهنگ- برای مهربان- قوخرد.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد).

محل انجمن مرکزی همدان.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) عده نمایندگان دو نفر مخالفی هست.

محمد‌هاشم میرزا- در باب اسد آباد که جزو این جا اسم برده نشده است عرضی دارم.

رئیس- در موقعی که حوزه انتخابیه را می‌خواندند می‌بایستی اظهار کرده باشید حالا راجع به عده است.

آقا سید محمد رضای همدانی- بله نمایندگان همدان را دو نفر نوشته‌اند و حال آن که در بیست سال قبل جمعیت خود همدان نزدیک به نود هزار نوشته‌اند و عده اطرافش هم از صد و پنجاه هزار نفر بیشتر است و حالا علاوه بر این اسد آباد را هم به آن اضافه کرده‌اند از این جهت گمان می‌کنم عده نمایندگان آن جا را کم کرده‌اند خوب است به همدان و اطراف همان دو نفر را بدهند و اسدآباد جزء کنگاور باشد.

حاج وکیل‌الرعایا- اسدآباد چنان چه سابقاً در قانون انتخابات نوشته شده بو امروز در این تقسیم بندی و گمان می‌کنم که برای همدان و اطراف دو نفر نماینده کافی است و بنده توفیق آن‌ها را از خداوند می‌خواهم که همان دو نفر انتخاب شوند و بیایند بروجرد

بروجرد و لرستان

بروجرد و سعید خور بختیاری چهار لنگ دو نفر.

رئیس- اختلافی نیست (گفتند خیر).

محل انجمن جزء- برای بروجرد- بروجرد- برای سعید خور بختیاری- چهار لنگ به تعیین حکومت.

حاج سید ابراهیم- بیشتر در بعضی موارد گذشت که عرض کردم به تعیین حکومت صحیح نیست اگر مجلس به نظر نمی‌آید باید واگذار کرد به انجمن مرکزی که او در هر جا لازم بدهند معین بکنند.

آقا میرزا مرتضی قلی خان- در این چند فقره که به تعیین حکومت نوشته شده است به اتمام بنده مخالفم به جهت این که سعید خور بختیاری چهار لنگ و این‌هائی که آن جا نوشته شده است تمامشان مرکز و حاکم نشین دارند و اگر می‌فرمایند بنده خود می‌گویم پیشنهاد می‌کنم که در کمیسیون نوشته شود.

آقا محمد- نسخه که در دست ما است با این اختلافی دارد این جا بروجرد و سعید خور بختاری چهار لنگ دو نفر نوشته‌اند و در این انجمن جزئش هم همان طور که فرمودید بی ترتیب نوشته شده است چنان چه اجازه می‌فرمائید بنده در کمیسیون حضور داشته باشم و یک ترتیب دیگری نوشته شود.

رئیس- قبل از شور دویم که به کمیسیون خواهد رفت محل انجمن مرکزی بروجرد

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر) چامتن و خرم‌آباد و توابع یک نفر.

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر)

محل انجمن جزء- چامتن به تعیین حکومت برای خرم‌آباد و توایع- خرم آباد.

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی- بروجرد- خرم آباد

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر) طوائف پیشکوه یک نفر.

محمدهاشم میرزا- اگر از حیث طایفه بودن و ایل بودن می‌خواهید نماینده به این‌ها بدهید باید جزء ایلات محسوب شوند و اگر جزء شهر نشین و دهات‌نشین‌ها می‌خواهند نماینده به آن‌ها بدهند گویا عقیده شان کافی نباشد که یک نفر نماینده به آن‌ها بدهند.

بهجت- این جا سوای شهر خرم آباد و توابع است و دو قسمت می‌شود یک قسمت را می‌گویند پیشکوه که تقریباً ممکن است پنجاه طایفه داشته باشد که هر یک اسم مخصوص دارند و دیگر پشت کوه که همان جائی است که منتهی می‌شود به خاک عثمانی این خاک پشت کوه که ما می‌گوئیم دهات زیاد دارد مثل سیسه آتش و غیره که دهات پیشکوه است و در آن جا به نظر اهمیت و طایفه گی ملاحظه نشده است نظر به همان محل و جمعیتی است که آن‌ها دارند و باید انجمن جزء آن‌ها را درهمان جا معین نمود حالا باید دید تعیین انجمن جزء باید با حکومت باشد یا با انجمن مرکزی حالا ببینیم نظر کمیسیون دراین خصوص به کدام است

محل انجمن جزء به تعیین حکومت

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر).

محل انجمن مرکزی- خرم آباد

رئیس- مخالفی هست (گفته شد خیر).

پشت کوه و توابع یک نفر.

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر).

محل انجمن جزء- به تعیین حکومت

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر).

محل انجمن مرکزی- به تعیین حکومت.

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر).

عده نمایندگان برای بروجرد و لرستان پنج نفر مخالفی نیست.

حاج سید ابراهیم- در بعضی از این جاهای این حوزه‌ها که ذکر شده است می‌شود تصدیق کرد که یک نفر نماینده می‌شود به آن‌ها داد مثل پشت کوه و طوائف ولی در سایر جاها به این ترتیبی که نوشته شده است که چهار نفر داده شود هیچ دلیلی بر این که چهار صد هزار نفر داشته باشند ندارد به او و ما بقی نمایندگان نقاط هم تناسبی ندارد شاید این‌ها تمام سی صد هزار نفر بیشتر نباشند که چهار هزار نفر می‌دهند مثلاً بروجرد و لرستان که بنده به این ترتیب عرض می‌کنم بیش از چهار نفر باید نماینده آن جا باشد.

بهجت- در ابتدائی که حوزه بندی‌ها تقدیم مجلس شد و بنده رأی دادن مجلس را در آن صحیح نمی‌دانستم برای همین مذاکرات بود. مثلا ًنمی‌دانیم در این موضوع که رأی به پنج نفر نباید بدهیم یا به چهار نفر ولی همین که ما نمی‌دانیم این را هیچ دلیل نمی‌دانیم بایستی بدانیم که این کم است هر کس می‌تواند دلیل بیاورد که جمعیت فلان جا شش صد هزار نفر است یا کمتر است اما در باب بروجرد و لرستان چون این‌ها را روی هم گذاشته‌ایم و گفته‌ایم که بروجرد و لرستان پنج نفر وکیل داشته باشند می‌گویند چرا این صفحه کوچکی که بروجرد و لرستان است پنج نفر وکیل داشته باشند جای این که یک قسمتش منتهی می‌شود به سر حد عثمانی و یکی به کرمانشاه و یکی به کردستان که این‌ها هشتاد طایفه هستند و یقیناً بیش از یک کرور جمعیت آن جا است حالا اگر بخواهند دلیل بیاورند نباید بگویند من نمی‌دانم باید بگویند من می‌دانم فلان جا جمعیتش فلان مقدار است فلان جا فلان مقدار و الا اگر ایشان بدانند این دلیل نخواهد شد بنده عرض می‌کنم که عده نمایندگان آن جا خیلی کم است برای این که عده جمعیت آن جا بیشتر از شش صد هزار نفر است.

آقا محمد- تقریباً در بیست سال قبل در زمان سلطنت ناصرالدین شاه مرحوم یک تعداد نفوس به طور ناقص شده بود و این که شهرت داشت و بر مردم اشتباه شده بود که این هم تعداد نفوس برای این که قرعه برای گرفتن سرباز بزنند یا این که مالیات سری بگیرند به آن واسطه هم خیلی کم نوشته‌اند با وجود این بروجرد و سیلاخوری‌ها متجاوز از صد هزار نفر شد و به علاوه بختیاری‌ها هم ضمیمه او نبود و به ملاحظه مالیاتی که از لرستان و بروجرد گرفته می‌شود و تا یک ‌اندازه عده نفوس معلوم شده است از یک کرور متجاوز است و به عقیده بنده از هفت صد هزار نفر اگر زیادتر نباشد کمتر نیست و پنج نفر اگر صد هزار نفر یک نفر را میزان می‌گیریم کم است برای آن‌ها هفت نفر حق دارند هفت نفر اگر باشد بنده مخالفتی ندارم.

رئیس- آقای حاج سید ابراهیم تقاضا کردند که عده نمایندگان بروجرد و لرستان چهار نفر باشد می‌فرستیم به کمیسیون.

کردستان- سنندج و حومه- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی سنندج.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر)

سقز بانه خورخوده دستبگو- یک نفر

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) محل انجمن جزء سقز بانه خورخوده.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی- سنندج.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر)

هوباتو و ساران کلاترزاک و کوماهی و ژادرود و اورامان تحت مریوان جوانرود ایل جاحب و اورامان مجنون و شاد آباد و روانسر- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) محل انجمن جزء قریه دیوان دره قریه ببادان قلعه مریوان- قلعه جوانرود.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی- سنندج.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) گاورود کوودیلوار و ایسر آباد و ییلاق و اسفند آباد و چهار دولی ایل شیخ اسمعیلی و حسین آباد و قراسو یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) محل انجمن جزء قریه سیغی- قریه سریش آباد- قریه نساره.

حاج عزالملک- به عقیده بنده عوض سریش آباد اسفند آباد بنویسند بهتر است.

عزالملک- چون سریش آباد ممکن است و از هر طرف پنج شش فرسخ خواهند آمد برای این که رأی بدهندآن جا مرکز باشد بهتر است.

محل انجمن مرکزی سنندج

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) عده برای کردستان چهار نفر است مخالفی هست (اظهاری نشد).

مازندران ساری و توابع کلبه کلا و توکندکاکلجان- رستاق- فرح آباد میاندورود و قره طوفان کو- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) محل انجمن جزء- برای ساری و توابع ساری- برای کلبه کلاونو کوکا- ماشین کلا- برای کلجان رستاق- پهنه کلا برای فرح آباد میاندورود و قره طوفان کو- فرح آباد.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) محل انجمن مرکزی- ساری.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) بارفروش و توابع آمل و توابع رابوی کوچک و بزرگ- مشهدسر- علی آباد بندپی- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) محل انجمن جزء- برای بارفروش و توابع بارفروش برای آمل و توابع رابوی کوچک و بزرگ- آمل برای مشهدسر- مشهدسر- برای علی آباد بندپی- علی آباد.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی- ساری.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) اشرف دودانگه سورت یخ کشی و کلباد و چهار دانگ- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) محل انجمن جزء- برای اشرف برای دودانگه و سورت کشی دودانگه- برای یخ کشی و کلباد- کلباد برای چهار دانگه- چهاردانگه.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی- ساری.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) سواد کوه فیروزکوه- لاریجان- یک نفر.

محل انجمن جزء- شیر کاء- قصبه فیروزکوه- اسک لاریجان.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی- ساری.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) نور کجور- تنکابن- کلارسناق- کلاردشت- یک نفر

محل انجمن جزء- بلده- میخ ساز- خرم آباد- ازلان.

رئیس- مخالفی نیست (گفتند خیر) عده نمایندگان برای مازندران پنج نفر- مخالفی هست؟

نیرالسلطان- از قراری که این جا اظهار شده که هر هزار نفر یک نماینده بدهد اقل جمعیت مازندران با معیت فیروزکوه و تنکابن مسلم است که بیشتر از هفت صد هزار نفر خواهد بود به این جهت بنده تقاضا کردم که عده نمایندگان آن جا را اقلاً شش نفر قرار بدهند و پیشنهادی هم در این باب کرده‌ام.

رئیس- پیشنهاد نرسیده هر وقت رسید می‌فرستیم به کمیسیون.

لواء‌الدوله- باز بنده می‌خواهم تکرار کنم عرایض پریروز خودم را این جا عنوان می‌شود شش صد هزار نفر هفت صد هزار نفر ولی وقتی ملاحظه می‌شود باز همان به عنوان این که تخمینی است می‌گویند شش صد هزار تا فلان جا هشت صد تا فلان جا هفت صد تا فلان جا آن وقت می‌بینیم به بعضی نقاط به‌اندازه ظلم شده است که نهایت ندارد چون بنده حقم این است که از بابت خودم دفاع بکنم یعنی آن جائی که بنده را نماینده خودشان قرار داده‌اند مخصوصاً به بنده حقی داده‌اند که از آن‌ها دفاع کنم حالا به جای پنج نفر شش نفر تقاضا شده است بنده تقاضا کردم پنج محل که تقریباً سی صد شصت هزار نفر بوده است به طور تخمین و شاید اگر تحقیق بشود و عده شماری بشود بیش از هفت صد هزار نفر است عرض کردم اگر باور ندارید بروید بشمارید تقاضا می‌کنم آن چهار نفری که تقاضا کردم همان چهار نفر را بدهند و مازندران هم چهار نفر بیشتر عقیده بنده نیست.

انتظام الحکما- مازندران تقریباً یک کرور و نیم جمعیت آن جا است برای این که در (۲۷) سال قبل مازندران تنها را بدون فیروزکوه چهار صد و پنجاه هزار نفر احصاء کرده بودند و نور خودش (۱۸) بلوک هست و آن کوچک ترین بلوکش پنج هزار تا شش هزار نفر جمعیت دارد که شصت هفتاد هزار نفر جمعیت خود (۱۸) بلوک کجور کلارستان و تنکابن را هم به او منضم کرده‌اند با این که تنکابن قطعاً چهل هزار نفر جمعیت دارد بنده عرض می‌کنم که اگر هفت نفر نماینده به مازندران بدهند

تقریباً پنجاه نفر حقوقشان از بین رفته است اگر به هر صد هزار نفر یک وکیل بدهند می‌باید هفت وکیل بدهند و یک پیشنهادی هم الان می‌نویسم تقدیم می‌کنم.

رئیس- مذاکرات کافی است (گفتند کافی است) (حوزه انتخابیه کرمان به عبارت ذیل قرائت شد.)

کرمان- سراسیابین- ماهان- لنگر قناتستان جوبار- یک نفر.

حاج سید ابراهیم- بنده باز به ملاحظه این که بی تناسب بندی حوزه بندی شده است عرض می‌کنم که کرمان و توابعش با این کارهائی که ذکر شد و انجمن جزء برایش قرار داده‌اند کمتر از دویست هزار نفر نباید باشد و گویا سهم ایران کرمان باشد و تصور نمی‌کنم سزاوار باشد به بروجرد و سیلاخور دو نفر وکیل بدهیم ولی شهر کرمان که ایالتی است یک نفر این بی تناسب شده است باید رفع کرد و یک نسبت متساوی قرار بدهند اگر یه تخمین است که همه یک قسم باشد و اگر از روی تحقیق است که باز هم یک نسبت باشد و الا این که در نظامنامه انتخابات بنویسید که بروجرد و سیلاخور دو نفر و کرمان یک نفر و این خیلی بی تناسب است بنده عقیده‌ام این است و پیشنهاد می‌کنم که برای کرمان و توابع دو نفر نماینده معین بشود.

بهجت- شهر کرمان یقیناً هفتاد هزار نفر بیشتر جمعیت ندارد این که می‌فرمایند کرمان ایالت است این دلیل نخواهد بود که باید مثل آذربایجان جمعیتش شش صد هزار نفر یا هفت صد هزار نفر باشد خیلی فرق دارد و این که ما می‌گوئیم یک ایالتی مثل کرمان چرا باید مرکزش یک نماینده داشته باشد در صورتی است که نتوانسته باشیم یک شهر دویست هزار نفری درست کرده باشیم که دو نفر وکیل بدهیم اما طرف بروجرد و لرستان مقصود آن جا شهرستان‌ها نیست به طوری که عرض شد چندین طوایف دهات نشین در اطراف هست هم چنین سیلاخور و غیره که بیش از دویست هزار نفر جمعیت دارد ولی این جا مقصود شهر کرمان است نه اطرافش نه ایالت کرمان به توابعش و شهر کرمان و اطرافش هم یقیناً بیش از صد هزار نفر جمعیت ندارد.

رئیس- مذاکره در این باب کافی نیست؟ (گفتند کافی است).

محل انجمن- کرمان- ماهان.

رئیس- آقای نجم آبادی پیشنهاد شما را بخوانیم یا بفرستیم کمیسیون.

نجم آبادی- همین طور که نوشته‌ام بفرستید کمیسیون بنده هم می‌روم در آن جا توضیحات می‌دهم و مذاکره می‌کنیم.

حاج سید ابراهیم- بنده در انجمن جزء مخالفم مکرر آن جا مذاکره شده است که در شهر‌هائی که هست برای هر محلی یک انجمن نظارت معین کنیم و به مقتضای که از مجلس می‌گذرد حق داشته باشد آن انجمن نظارت که شعبه معین کند در جاهائی که لازم بداند به این جهت بنده در کرمان عقیده‌ام این است که همان طور باشد که یک انجمن کل داشته باشد و توابعش هم هر کجا که لازم شد یک شعبه تشکیل بدهد که برای عملیات انتخاب سالم تر باشد و الا این که برای کرمان علیحده انجمن جزء قرار بدهند صحیح نیست به همان ترتیب باشد بهتر است.

محل انجمن مرکزی- کرمان

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) ختامان و خبیص و کوک و سیرچ- بم و نرماشیر در ختنجان راین تهرود- یک نفر.

دکتر حیدرمیرزا- خیلی بی تناسب حوزه بندی شده است ختامان و خبیص و کوک و سیرچ خود این ولایات تقریباً باید یک نفر باشد و به همه جهت نماینده آن جا باید دو بادش زیرا بم و نرماشیر نسبت به خبیص خیلی دور است و این بی تناسب شده است در شور ثانی باید اصلاح شود.

رئیس- دو نفر است اشتباه یک نفر خواندند محل انجمن جزء ختامان خبیص- بم

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) محل انجمن مرکزی بم

شیبانی- این که محل انجمن مرکزی را بم قرار داده‌اند صحیح نیست برای این که تمام این جاها مرکزش را کرمان قرار داده‌اند مثلاً سیرجان الی آخر همین طور رفسنجان الی آخر تمام را کرمان معین کرده‌اند مگر ختامان و خبیص را که انجمن مرکزیش را در بم معین کرده‌اند این تناسب ندارد و کلیه حوزه بندی‌های کرمان به طوری که اظهار کردند عقیده ندارم برای این که تماماً بی تناسب شده است و درست حوزه‌بندی نشده است و نسبت به جاهای دیگر کرمان را خیلی کم می‌دانم.

بهجت- این جا اشتباه شده است یعنی درست نخواندند برای این که اصلاً بم جزء این حوزه بندی نیست.

رئیس- بله اشتباه خواندند مجدداً درست خوانده شود (مجدداً قرائت شد به عبارت ذیل) ختامان و خبیص و کوک- سیرچ یک نفر محل انجمن جزء ختامان و خبیص- محل انجمن مرکزی کرمان بم و نرماشیر در ختنجان و راین تهرود یک نفر محل انجمن جزء بم- محل انجمن مرکزی- بم سیرجان و پاریز و اقطاع و افشار و برنجان و لک بردسیر و ساردوئیه و رابر یک نفر محل انجمن جزو سعید آباد- اقطاع رابر محل انجمن مرکزی کرمان و رفسنجان- انار- نوقات- زرند- کوهپتان و کوهپایه راور- یک نفر.

دکتر حیدرمیرزا- محل انجمن‌های مرکزی همه جا را کرمان قرار داده‌اند مگر بم و نرماشیر در صورتی که اگر همه را نسبت به کرمان که مرکز است بگیرند پس بم و نرماشیر را هم باید انجمن مرکزیش بم باشد جاهای دیگرش هم نسبت به خودش باید مرکز داشته باشد چون خیلی مسافت دارند تا شهر کرمان این‌ها باید درست بشود محل انجمن جزء رفسنجان- انار- نوق زرند- کوهپتان- راور- یک نفر- محل انجمن مرکز- کرمان.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) رودبار جیرفت- جبالباز- اسفندفه و مهنی و بشاگرد- یک نفر.

شیبانی- و بشاگرد که جزء خاک بلوچستان است و جزء حوزه بندی‌های کرمان معین شده است اگر چه بلوچستان هم جزء کرمان است ولی اسماً و بشاگرد محققاً جزو خاک بلوچستان است انجمن جزء رودبار جبالباز.

رئیس- مخالفی هست؟

دکتر حیدرمیرزا- غرضم این بود که و بشاگرد جزو رودبار است جزو بلوچستان حساب نمی‌شود. محل انجمن مرکزی کرمان.

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر)

بلوچستان یک نفر

رئیس- مخالفی هست (اظهاری نشد) محل انجمن جزو بمپور

رئیس- ایرادی هست (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی بمپور.

رئیس- ایرادی هست (گفتند خیر)

محل انجمن مرکزی بمپور- کسی ایرادی دارد (اظهاری نشد)

رئیس- عده کل نمایندگان- ۷ نفر مخالفی هست.

حاج سیدابراهیم- بنده هفت نفر را برای کرمان و بلوچستان کم می‌دانم برای این که هر چه کم فرض کنیم ساکنین این خاک و اقلاً هشت صد هزار نفر کمتر نمی‌شود فرض کرد بلکه نه صد هزار نفر هم می‌توان گفت و در واقع یک ایالتی که خیلی جمعیت دارد کرمان است و این صحیح است بنده عرض می‌کنم که عده نمایندگان کرمان را هشت نفر تعیین کنند با بلوچستان.

حاج شیخعلی- در ایالت کرمان چندان عده نماینده کم نوشته نشده است شش نفر نوشته‌اند اما اگر صد هزار نفر یک نفر نماینده را ملاحظه کنیم فقط تضییع حقوقی که شده است برای بلوچستان است.

رئیس- گویا مذاکرات کافی باشد (گفتند کافی است) یزد و حومه یک نفر.

رئیس- مخالفی هست (اظهاری نشد) محل انجمن جزء یزد.

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر) محل انجمن مرکزی یزد اردکان کزاب- رستاق میبد تدوش یک نفر.

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر) محل انجمن جزء اردکان- میبد تدوش.

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر)

محل انجمن مرکزی- یزد هرات- مرودشت- بافق- بهاباد- تفت- پشت کوه میان کوه شهر بابک یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) محل انجمن جزء- هرات بافق تفت شهر بابک

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) محل انجمن مرکزی یزد.

رئیس- کسی ایرادی دارد (گفتند خیر) نائین عقدا- انارک یک نفر

رئیس- مخالفی هست (گفتند خیر) محل انجمن جزء نائین عقدا انارک.

رئیس- مخالفی دارد (اظهاری نشد) محل

انجمن مرکزی نائین مخالفی نیست (گفتند خیر)

رئیس- عده کل نمایندگان یزد و توابع چهار نفر مخالفی هست (اظهاری نشد) ایل بختیاری یک نفر.

حاج شیخ علی- یکی از نواقصی که در نظام نامه انتخابات سابق بود همین مسئله انتخابات ایلات بو دکه نیک حوزه بندی معنی داشت و نه عده متناسبی و این جا هم ایلات را فقط یک نفر معین کرده است که هر کدام یک نفر انتخاب بکنند و دیگر نه حوزه بندی برای آن‌ها معین کرده‌اند و نه محل انتخابی در صورتی که عقیده بنده این است که یک محلی باید برای انتخابات آن‌ها معین کرد و این ایلات هم هم چو نیست که بی محل باشد و یک محل سکنای شهری یا قریه نداشته باشند خوب است آن جاها را مرکز از برایشان معین بکنیم و الا به این ترتیب که همه اش به نظر حکومت یا به نظر آن رئیس باشد نتیجه نخواهیم برد.

معززالملک- بنده تصور می‌کنم که به انتخابات ایلات به همان نظری که به سایرین نگاه می‌شود که در سایر انتخابات آن جهات ملحوظ نیست که باید به هر یک از آن‌ها حق انتخاب یک نفر را داد در صورتی که بسا می‌شود از حیث عده به صد هزار نفر نمی‌رسد یک نماینده به او می‌دهد برای این که یک کسی باشد که بتواند منافع آن ایل را حفظ کند و رابطه بین حکومت و آن ایل باشد و هم چنین شاید ایلات دیگر نباشد که از حیث عده شاید از صد هزار و دویست هزار زیادتر باشند باز هم به همین ملاحظه به آن‌ها حق یک نفر نماینده می‌دهد اما این که یک نقطه معین شود برای انتخابات ایلات این دیگر مربوط است به وضع زندگی ایلات چون هنوز معین نشده است که در چه زمان اعلان انتخابات می‌شود از مرکز و در آن موقع ایلات در چه نقطه خواهند بود در ییلاق باشند معلوم نیست علی ای حال یک نقاطی لازم خواهد بود برای آن‌ها به این جهت نمی‌شود هیچ نقطه برای انتخابات آن‌ها معین کرد چون آن‌ها ساکن نیستند و در یک جا نیستند که همه سکنی داشته باشند خود کیفیت زندگانی این است ما را مجبور می‌کند که به این طریق نماینده آن‌ها را معین کنیم یعنی به ایلات عده حق یک نفر نماینده را بدهیم حالا در چه نقیصه این انتخابات به عمل خواهد آمد آن را واگذار می‌کنیم به تربیت دولت به هر طور که مناسب بداند و مقتضی باشد حکم خواهد کرد که آن‌ها انتخاب نمایند پس دوباره تکرار می‌کنم که انتخابات ایلات نظری برای انتخابات سایرین داریم و شاید یک فلسفه مخصوصی هم داشته است.

میرزایانس- بنده عقیده خودم را عرض می‌کنم و مخالف هستم با این ترتیب که کلی به یک عده حق یک نفر نماینده داده شود ولی حالا در این موضوع نمی‌خواهم صحبت بکنم چون کمیسیون در عملیات بهتر دیده است که این کار را کرده است ولی در خصوص ایل بختیاری می‌خواستم یک عرضی بکنم که همه می‌دانید که ما در دوره سابق که حق یک نماینده به آن‌ها دادیم طوری شد که ایل بختیاری نماینده به مجلس نفرستاد آن‌ها یک اشکالات خانوادگی دارند جز این که دو نفر حق نماینده داشته باشند دیگر چاره نخواهد داشت خوب است کمیسیون به یک طوری این مسئله را اصلاح بکند که مجلس شورای ملی از ایل جلبل بختیاری خالی نباشد.

رئیس- گویا مذاکرات کافی باشد یک پیشنهادی از طرف آقا میرزا ابراهیم خان شده است قرائت و به کمیسیون فرستاده شود (پیشنهاد مزبور به عبارت ذیل قرائت شد) چون انتخابات یک نفر از ایل بختیاری ممکن نمی‌شود و مناسبات دیگر هم در پیش است این بنده پیشنهاد می‌کنم که از ایل بختیاری دو نفر نماینده قبول شود که اشکالی در انتخاب آن جا به عمل نیاید. ایل قشقائی- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست.

حاج شیخ اسدالله- بله این فرمایشی که آقای معززالملک فرمودند بنده نمی‌دانم تصدیق بکنم چون همین مطلب هم راجع است به فرمایش ایشان از این جهت عرض می‌کنم و در خصوص عده این ایلات هم حرف دارم که باید یک نظری به عده این ایلات که هر کدام که بیشتر است و سزاوارتر است که نماینده داشته باشند حق دو نفر به آن‌ها داده شود و هر کدام که عده شان کمتر است و اهمیت ندارد یک نفر به آن‌ها حق بدهند ولی عرضی که بنده دارم این است که ابداً هیچ انجمن نظارت شان را این جا معین نمی‌کنند حالا در چه نقطه معین می‌شود و کی انتخاب می‌شود کاری ندارم ولی انجمن نظار آن‌ها باید تعیین شود حالا آن‌ها در چه نقاطی باشند یا در قشلاق و یا ییلاق باشند باید در همان جا انجمن نظار تشکیل شود و به آن‌ها اطلاع داده شود که در همان جا مشغول انتخابات شوند به هر حال ترتیب انجمن نظار آن‌ها چه باشد و کیفیت آراء آن‌ها به چه ترتیب باشد این جا ساکت است و هیچ معین نمی‌کند تمامش را موکول به وزارت داخله می‌کند و بنده این‌ها را صحیح نمی‌دانم و باید یک انجمن نظار برای آن‌ها تعیین بکنیم و آن ترتیبی را که برای انجمن نظارشان لازم است و اشخاص را که باید در انجمن نظار ایلات باشند باید معین بکنیم که دوچار معظورات نشویم و اگر به همین حال باقی بگذاریم یا هست که یک نفر از طرف یک یا دو نفر رئیس ایل به مجلس می‌آید و این صحیح نیست و آن نماینده از طرف ایل نخواهد بود و نماینده از طرف یک نفر است.

لواء‌الدوله- از قرار مذاکره که در عده ایل قشقائی شده است دفتری آن‌ها را به طور تحقیق شصت هزار خانوار است و معین است که هر خانه چهار پنج نفر کمتر نمی‌شود و اگر حساب بکنیم از دویست هزار نفر متجاوز می‌شود و باید دو نفر وکیل داشته باشند و اگر حق یک نفر نماینده بدهیم به آن مناسب صد هزار نفری یک نفر به آن‌ها ظلم کرده‌ایم و اما آن فلسفه که در نظر اولیاء امور است که باید از هر ایلی یک نفر نماینده انتخاب شود ربطی به این ندارد ایل شاهسون که بیست هزار نفرند یک نفر بدهند ایل قشقائی هم یک نفر بدهد و این صحیح نیست باید دو نفر داشته باشند.

رئیس- مذاکرات کافی است- ایلات خمسه فارس یک نفر.

بهجت- نماینده ایلات به هر نظری که باشد باید در مجلس باشد ولی به این قسم نظامنامه که حالا وضع می‌کنیم ساکت است از ترتیب انتخاب هیچ تعیین نشده است سابق اقلاً درجه اول را وزارت داخله معین می‌کرد و با وزارت داخله باشد همین طور در خصوص ملل متنوعه یک ترتیبی باید پیش بیاید که اسباب زحمت نشود و نسبت به این ده تا یازده تا نماینده باید یک ترتیبی داد که اسباب زحمت نشود و اشکالات پیش نیاید چنان چه ما نسبت به ملل متنوعه دچار شدیم و خیلی هم تعویق افتاد و همین طور ایلات و در صورتی که زمینه ایلات هم در دستمان بوده و ترتیب آن‌ها باید به طور اجمال هم باشد معین شود و ما فقط نوشته ایم از فلان ایل یک نفر و از فلان ایل یک نفر و این صحیح نیست.

رئیس- این جا مطالبی است که درباره هر ایل تکرار می‌شود خوب است پیشنهادی کنید بفرستیم به کمیسیون.

ایل شاهسون- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد) ایل ترکمان صوت و کوکلان- یک نفر.

رئیس- عده کل نمایندگان پنج نفر (مخالفی نبود ملل متنوعه- زردشتی- یک نفر (اظهاری نشد) ارامنه- دو نفر.

رئیس- مخالفی نیست.

حاج شیخعلی- یکی از طوایف ملل متنوعه که خیلی هم متمدن هستند ارامنه هستند که بنده هیچ نمی‌توانم تصدیق بکنم که عده آن‌ها صد هزار باشد پارسال هم در این خصوص مذاکره شد و برای آن‌ها خیلی سهل بوده که عده خودشان را معلوم کنند و نکردند و ما نمی‌توانیم یک قسمت و یک نسبت غیر متساوی در این باب اتخاذ کنیم در انتخابات و باید در حقوق انتخاب تمام مساوی باشند و بنده جهت این که یک ملتی که عده آن‌ها به صد هزار نفر نمی‌رسد باید دو نماینده به آن‌ها داده بشود نمی‌فهمم و ملت دیگری که عده شان از آن‌ها هم کمتر است و یک نفر به آن‌ها داده‌ایم برای این که از یک نفر کمتر دیگر نمی‌شود داد و باید یک نفر از آن‌ها در مجلس باشد.

میرزایانس- ملت ارامنه عموماً و بنده مخصوصاً همیشه در این باب هر وقت مذاکره شده است گفته‌ایم که ما هیچ وقت راضی نیستیم برای ما نماینده علیحده انتخاب شود یعنی ما را یک ملتی مستثنی و خارجی از ایرانی‌ها تصور بکنند و به ما بگویند شما بروید یکی دو نفر نماینده علیحده انتخاب بکنید و ما به جهت شما یک نفر یا دو نفر یا سه نفر نماینده تعیین کرده‌ایم مقصود ما این بوده است که عرض می‌کنم و مکرر از تمام هیئت‌های رسمی ‌ارامنه عریضه داده شده است به مجلس شورای ملی که ما می‌خواهیم در انتخابات بلا هیچ فرقی حاضر باشیم و انتخاب بنمائیم مثلاً بگویند اهل طهران باید ده نفر یا پنج نفر نماینده انتخاب بکنند آن وقت اهل طهران شامل ارامنه و مسلمین که سکنه این شهر هستند علی‌السویه بشود و ارامنه هم مخلوط با سایرین بروند تذکره بگیرند انتخاب بکنند ارمنی در میان انتخاب کنندگان باشد در میان انتخاب شوندگان هم باشد هر کس اکثریت داشت انتخاب شود هر کسی اکثریت نداشت انتخاب نشود این مسئله را گمان نمی‌کنم یک نفر از نمایندگان محترم در این جا باشد که این مقصودات ارامنه از او پوشیده و پنهان باشد لکن برای بعضی ملاحظات کمیسیونی که وضع قوانین انتخابات در دست آن‌ها است متصل ارامنه هر شهری را استثناء می‌کنند ملل متنوعه و ایلات را از سایر ساکنین مملکت استثناء می‌کنند و می‌گویند شما بروید یک نماینده انتخاب بکنید ما که مخالف این ترتیب هستیم یعنی آن ملتی که من نماینده آن‌ها هستم مخالف این ترتیب هستند و این ترتیب را ما قبول کرده ایم و به ما می‌قبولانند حالا آمده ایم در این موقع که به جهت عملیات این مطلب را به ما می‌قبولانند و می‌گویند که باید هر ملتی یک نماینده داشته باشد آقای حاج شیخعلی ایراد می‌گیرند که هر صد هزار نفر یک نفر درست در این جا مسئله هر صد هزار نفر یک نفر وارد نیست و این ایرادی که آقای شیخعلی کردند به هیچ وجه وارد نیست به جهت این که بعد از آن که کلی گفتند باید ملت ارامنه یک یا دو نفر نماینده داشته باشند دیگر ملاحظه صد هزار نفر نمی‌شود بنده می‌پرسم از آقای شیخعلی که به یک ملتی که سی هزار نفوس دارد یک نماینده می‌دهند آن وقت یک ملتی که صد هزار نفوس دارد حق ندارد بیش از یک نماینده بخواهد پس اگر تساوی حقوق را ملاحظه می‌کنید ملاحظه بفرمائید در این جا چه طور تساوی حقوق را ملاحظه می‌کنید که یک ملتی که صد هزار نفوس دارد می‌گویند که یک نماینده بدهد یک ملتی هم که ده هزار نفوس دارد آن‌ها هم یک نماینده بدهند و یک ملتی که سی هزار نفوس دارند یک نماینده بدهند در این جا چه طور تساوی حقوق را درست می‌کنید.

رئیس- گویا مذاکرات کافی باشد (گفتند کافی است) کلدانی یک نفر.

حاج سیدابراهیم- بنده اشکال دارم در این که کلدانی‌ها را یک نفر بدهند به جهت این که کلدانی‌ها که علیحده کردند هم در این نظامنامه و هم در نظامنامه انتخابات سابق و این‌ها را مقابل ارامنه‌انداخته‌اند این ظاهرش این است که کلدانی یک مذهبی است علیحده غیر از ارامنه در صورتی که ظاهراً به این جهت که این‌ها هم جزء ارامنه هستند یعنی یک شعبه از مسیحی هستند و معلوم نیست که عده آن‌ها هم به سی هزار بالغ باشد و یک نماینده علیحده به آن‌ها دادن صحیح نیست و این که گفتند که یک ملتی که عده اش سی هزار شاید نشود یک نماینده به آن‌ها داده می‌شود و یک ملتی که صد هزار نفر.

رئیس- راجع به آن نیست در زیادی و کمی‌اگر نفری دارید بگوئید.

حاج سید ابراهیم- عرض این است که یک نفر نباید به آن‌ها داده شود و آن‌ها در جزو ارامنه هستند و جزو آن‌ها باید انتخاب نمایند.

معززالملک- بنده بر عکس تصور می‌کنم که کلدانی‌ها باید نماینده از خودشان داشته باشند به جهت این که ما اگر رجوع کنیم به فلسفه این که چرا یک نماینده به هر یک از ملل متنوعه می‌دهیم آن وقت این مسئله حل خواهد شد البته این جا هیچ جای شک نیست که هر یک از نمایندگان نماینده عموم ملت ایران هستند و حقوق عموم ملت ایران را مساوی حفظ خواهند کرد لکن قطع نظر از منافع عمومی‌هر یک منافع خصوصی دارند که باید یک کسی که یک بصیرت تام از حالات آن‌ها دارد باید آن منافع خصوصی را حفظ بکند برای همین ملاحظه است که قطع نظر از عده و سایر جهات که در باب انتخاب سایرین منظور می‌شده است در ملل متنوعه عموماً منظور شده است و به کلدانی‌ها هم یک نفر نماینده داده شده است و باز هم عرض می‌کنم که نظری که در دادن یک نماینده به آن‌ها بوده است نه از حیث قلت و کثرت عدد آن‌ها بوده بلکه نظر به این بوده که یک نفر از خودشان یعنی از طرف خود آن ملت یا طایفه این جا باشد که منافع خصوصی آن‌ها را حفظ کرده باشد منافع عمومی ‌آن‌هار که عموم نمایندگان حفظ خواهند کرد.

لواء‌االدوله- ما اگر بخواهیم به هر فرقه یک نماینده بدهیم ممکن است که فردا یک اشخاصی هم بیایند بگویند در میان ملت اسلام چند شعبه هستند صوفیه شیخیه هستند هر کدام کی وکیل بخواهند این که نمی‌شود کلدانی هم یک شعبه است از مسیحی همان طور که آقای میرزا یانس اظهار کردند انصاف دادند ارامنه در ایران هستند و ایرانی هستند باید آن ارامنه که سکنه طهران هستند جزء طهران انتخاب کنند آن‌هائی که جای دیگر هستند جزء جای دیگر انتخاب کنند که هم انتخاب بکنند و هم انتخاب شوند همین قسم در سایر شهر‌ها فرق نمی‌کند حالا که آمدند یک نفر به آن‌ها به طور تخمین دادند چه عیب دارد که کلدانی‌ها هم جزء آن‌ها بشوند و بنده صلاح نمی‌دانم که به کلدانی‌ها یک نفر علیحده داده شود.

دکتر سعید الاطباء- این جا مذاکره شد که کلدانی‌ها جزء ملل مسیحی هستند و نباید یک نفر به آن‌ها علیحده داده شود آقای معززالملک مطلب صحیحی فرمودند و آن این است که اولاً حالا ابتدای مشروطه است و تازه مردم می‌خواهند بفهمند که باید از خودشان یک نماینده انتخاب کنند و تا به حال هیچ با یک دیگر مربوط نبوده‌اند که حالا بتوانیم بگوئیم با یک دیگر مربوط شوند و یک نماینده انتخاب کنند و این که این جا نوشه شده نه این که تساوی حقوق نشده باشد در واقع این جا ملاحظه کردیم دیدیم اگر ملل متنوعه را جزء مسلمان‌ها قرار بدهیم که نماینده انتخاب کنند شاید هیچ نماینده از آن‌ها معین نشود به این نظر و به این فلسفه قرار دادند که هر ملتی از خودشان یک نماینده انتخاب کنند تا این که آن‌ها آن اطلاعات خصوصی خودشان را اظهار نمایند و حقوق مختصه آن‌ها را حفظ نمایند و با سایر نمایندگان هم در آن مطالبی که راجع به عموم ملت ایران است آن‌ها هم عده شان اگر چه ده هزار یا بیست هزار باشد باید داده شود و یک نماینده از خودشان معین بشود.

آقا سید حسن مدرس- گویا ملت محل اشتباه شده است خیلی تعجب می‌کنم ممکن است مذاهب مختلفه در تحت یک ملت و دارای یک ملت باشد ملت آن است که یک اصلی باشد باشد که آن مذاهب مختلفه در آن اصل شریک باشند مثل ماها که اهل سنت و جماعت در ملیت متحد هستیم یعنی اسلام یعنی اسلام اصلمان است می‌گویند ملت اسلام نمی‌توانند ما را دو قسمت بکنند در ملت از حیث ملت یکی هستیم و این فرمایشی که می‌فرمایند خیلی محل تعجب است خود مسیحن راضی به تجزیه نیستند و ما نشسته‌ایم این جا این‌ها راقطعه قطعه می‌کنیم و تجزیه یک مذهبی می‌کنیم ملت نصارا هم دارای مذهب مختلفه هستند لکن در اصل ملیت متحدند تمام مسیحی محسوب نمی‌شوند دیگر تکه تکه کردن آن‌ها رایک چیزی است که خود صاحبان مذاهبتان هم به آن راضی نیستند تمام از شعبات مسیحی حساب می‌شوند و از یک ملت هستند حالا اگر دو نماینده به آن‌ها داده شده است ضرری ندارد لکن به تمام آن‌ها به آن‌ها هم داده شود دیگر جدا جدا کردن جهت ندارد.

میرزایانس- از فرمایش آقای مدرس چنین معلوم می‌شود که انگلیس و فرانسه و روس یک یک ملت هستند ولی ملت که ما می‌گوئیم وقتی ملت می‌گوئیم که یک ملاحظه نژادی هم در نظر داریم و رأی مذاهب و وقتی ملاحظات نژادی را در میان بیاوریم و در نظر داشته باشیم خواهیم دید که کلدانی نژادی است علیحده غیر از ارامنه و از حیث مذهب هم یک فرستاده دارند که ارامنه با کلدانی‌ها یکی نیستند اگر درست در وضع زندگی آن‌ها داخل شویم می‌دانیم و میائیم که هر کدام یک احتیاجاتی مخصوص دارند که نماینده یک ملت نمی‌تواند نماینده احتیاجات یک ملت دیگر شود باید نماینده مخصوص هر ملت این جا باشد مرکز دارالشورای ملی می‌خواهند که هر ملتی این جا کی نماینده داشته باشد که احتیاجات و لوازم آن‌ها را ذکر بکند تا این که مجلس به جهت آن‌ها فکری بکند لازم است که از خود آن ملت یک نماینده در این جا باشد و هیچ وقت نمی‌شود که کلدانی و ارامنه را یکی کرد.

رئیس- مذاکرات ظاهراً کافی است (آقا سید حسن مدرس توضیحی لازم هست عرض می‌کنم)

رئیس- اگر توضیحی هست بفرمائید.

آقا سیدحسن مدرس- ما مسئله انتخاب از نژاد نداشتیم مسئله نژادی در کار نیست ما گفتیم فلان ملت که ایرانی هستند یک نماینده بدهند دیگر به هیچ وجه نظر به نژاد آن‌ها نداشتیم.

رئیس- این توضیح نیست.

آقای مدرس- توضیح است اشتباهی شده است باید عرض می‌کنم عرض کردم ملت را باید معین کرد ما گفتیم از ملت مسیحی انتخاب شود به این جهت اتحاد درملت ایران گفتیم نماینده انتخاب بکنند نژادشان فرق دارد ندارد مربوط به این مسئله نیست خصوصیات مذهبی شان اگر فرق دارد فرق ندارد دخلی به این ترتیب ندارد و اختلاف نژاد باعث اختلاف ملت نمی‌شود.

رئیس- باز هم عرض می‌کنم این توضیح نمی‌شود وقتی که ناطق نطقی می‌کند در نطق خودش سوء تفاهمی‌می‌شود و مقصود ناطق طور دیگری که خلاف مقصود او است فهمیده می‌شود می‌تواند از برای رفع سوء تفاهم توضیحی در نطق خودش بدهد کلیمی- یک نفر.

رئیس- مخالفی نیست (اظهاری نشد)

رئیس- ماده اول را بخوانید.

مادۀ اول- عده نمایندگان ملت برای مجلس شورای ملی در مملکت ایران ۱۴۵ نفر است.

رئیس- مخالفی نیست؟

میرزا مرتضی قلیخان- در باب کلیه عده نمایندگان که در این مادۀ معین می‌شود بنده مخالفم و مستدعی هستم که آقایان درست به عرایض بنده گوش بدهند رد یا قبول می‌شود درست دقت شده باشد قانون اساسی در مملکت ما که وضع شد ما هیچ ماده در قانون اساسی ننوشتیم که اگر بخواهیم یک مادۀ را تغییر بدهیم چه باید بکنیم به این جهت محتاج شدند به این که رجوع کنند به عموم ملت و اگر وقتی محتاج شدند به این که یکی از مواد اساسی را تغییر بدهند رجوع کنند به مجلس مثل این که در موقعی که قانون انتخابات را خواستند بنویسند رجوع کردند به مراکز مهمه و از تمام مراکز مهمه و اطراف رجوع شد به انجمن ایالتی آذربایجان و تمام مراکز وکالت دادند به انجمن ایالتی آذربایجان در تغییر چهار ماده قانون اساسی که راجع به انتخابات بوده و به تصدیق ملت تغییر کرد پس این چهار ماده که نوشته شده است قائم مقام آن چهار اصل قانون اساسی است یعنی به عبارت آخری اصل چهارم که در قانون اساسی می‌گوید عده نمایندگان در تمام ایران یک صد و شصت و دو نفر است این تغییر کرد و مادۀ اول قانون انتخابات که در آن جا می‌گوید عده نمایندگان یک صد و بیست نفر است به جای اصل چهارم قانون اساسی گذشته شد و این تغییر هم رجوع شده است تمام مراکز عمده و ملت تصدیق کرده است آن را و ما به تحصیل یک ملاحظات نمی‌توانیم قانون اساسی را تغییر بدهیم گفتیم که نمی‌توانیم به محض و خیال خودمان قانون اساسی را تغییر بدهیم اگر رأی می‌دهید مجلس که هر یک از مواد قانون اساسی را به مشاوره یک کمیسیونی تغییر بدهد این مطلبی است ممکن ما گفتیم که قانون اساسی را نمی‌توان تغییر داد مگر با رجوع عموم ملت پس این مادۀ هیچ ممکن نیست بگذرد به جهت این که به این ترتیبی که عرض کردم مخالف با قانون اساسی خواهد شد و باید به اخذ نمایندگان مجلس شورای ملی یک صد و بیست نفر باشد و این یک صد و بیست نفر باید تقسیم شود به تمام مملکت به قدری که ممکن است حالا با آن عده که در نظامنامه انتخابات معین شده است که صد و بیست نفر است اگر بخواهیم تقسیم بکنیم اگر جمعیت ایران را دوازده میلیون بگیریم به هر چند هزار نفر یک نفر می‌رسد و موافق همین میزانی که حالا در دست گرفته ایم که به هر صد هزار نفر یک نفر نماینده بدهند عمل خواهد شد و اگر جمعیت ایران را پانزده میلیون که سی کرور باشد بگیریم آن وقت بیشتر خواهد شد یعنی به هر صد هزار یک نماینده کمتر می‌رسد و هیچ فرق نمی‌کند کم و زیاد شدن مأخذ تغییر قانون اساسی نمی‌شود و بنده مخالفم با این که این صد و بیست نفر را تغییر بدهیم و یک نفر بر او نیفزایم.

ذکاء الملک مخبر کمیسیون انتخابات- در خصوص عده صد و بیست نفر بنده شخصاً اصراری ندارم شاید هم تمایلم به این که به آن عده از این دوره هم عمل شود و به همین عده اکتفاء شود لکن در مسئله این که فرمودند اگر ما غیر از این بکنیم مخالفت با قانون اساسی خواهد بود من تصدیق می‌کنم که ما نمی‌توانیم اصل قانون اساسی را تغییر بدهیم لکن این را تصدیق ندارم که اگر ما غیر از این بکنیم یعنی عده را بیش از صد و بیست نفر قرار بدهیم مخالفت با قانون اساسی کرده ایم عرض کردم بنده تصدیق دارم که ما نمی‌توانیم قانون اساسی را تفصیل بکنیم باید وقتی نقص شود باید به ترتیب دیگری بشود اما این که کمیسیون انتخابات تجاوز کرده‌اند از صد و بیست نفر نظر به این داشته است که نقص قانون اساسی نکرده است به این نظر که در آن اصل قانون اساسی که نوشته شده است عده نمایندگان یک صد و شصت و دو نفر است و بعد آن اصل فسخ شده است یعنی قانون انتخابات فسخ کرده است و طوری فسخ کرده است آن اصل را که خودش به منزله یک اصل از قانون اساسی شده است بنده تصدیق داشتم آن را لکن یک چیز دیگری هم قید شده است در قانون اساسی که یک حداقل و یک حداکثری برای عده نمایندگان معین کرده است می‌گوید که عده نمایندگان یک صد و شصت و دو نفر است و تا بیست نفر هم می‌توانند آن‌ها را برسانند که حداکثر دویست نفر است و از این قانون انتخابات که ذکر عده نمایندگان را می‌کند فقط یک امر را ذکر می‌کند که عده نمایندگان صد و بیست نفر است حالا هر گاه آن اصل چهارم قانون اساسی که تعیین عده نمایندگان را می‌کند امضاء کرده بود نه تعیین یک عده همین طوری که این مادۀ قانون انتخابات می‌گوید که عده صد و بیست نفر است آن‌ها گفته بود صد و شصت و دو نفر است آن وقت می‌توانیم بگوئیم این مادۀ جای او را گرفته است و تصدیق می‌کردم که این مادۀ حکم قطعی است بر این که عده نمایندگان باید صد و بیست نفر باشد و هیچ تغییری نباید داده شود ولی چون قرینه در دست است و آن قانون اساسی است که یک حداکثر و یک حداقل معین کرد و این مادۀ قانون انتخابات فقط یک حداقلی را معین کرد پس می‌توان قیاس کرد که این مادۀ قانون انتخابات که می‌گوید عده نمایندگان صد و بیست نفر است آن حداقل اصل چهارم قانون اساسی را نقص کرده است که بگوید عده نمایندگان صد و شصت نفر است نه حداکثر آن را و در حداکثر آن را فسخ نکرده است که بنابراین حق دارد مجلس شورای ملی که عده نمایندگان را مثلاً صد و ده نفر معین بکند بنابراین که حداقل را این مادۀ قانون انتخابات صد و بیست نفر معین کرده است پس می‌توانیم بگوئیم حداکثر همانست که سابق بود به این جهت کمیسیون تجاوز از صد و بیست نفر را مخالف با قانون اساسی ندانست و به این ترتیب رفتار کرد حالا هر گاه نظر به این باشد که کلیه عده را کم بکنیم و بگویند مصلحت در این است که عده نمایندگان کم باشد و مصلحت این طور تقاضا می‌کند بنده هم شاید مخالف نیستم و موافق هم شاید باشم ولی این است که اگر عده بیش از صد و بیست نفر باشد مخالفت با قانون اساسی ندارد این جا یک چیزی است که نمی‌توانم تصدیق بکنم و خواستم عرض کرده باشم بشرحی که معروض شد که به هیچ وجه مخالفت با قانون اساسی ندارد.

حاج امام جمعه- بنده تصور می‌کنم که در این جا دو نظر هست همان طوری که فرمودند یکی آن است که ببینیم اصلح کدام است زیاد کردن اصلح است یا اکتفا کردن به همان است که بوده است یکی این است که آقا میرزا مرتضی قلیخان فرمودند که از این زیاد کردن مخالف با قانون اساسی می‌شود یا نمی‌شود در آن کمیسیون سابق که نظامنامه انتخابات را می‌نوشتند بنده هم بودم و بنده را هم برده بودند به جهت این که این با دو تا ماده قانون اساسی مخالفت می‌کرد یکی آن که عجالتاً عده وکلای ایران صد و شصت و دو نفر در موقع اقتضا تا دویست نفر ممکن است بشود و این به هر دو مادۀ مخالفت می‌شد این بود که به همه جا تلگراف شد و همه جا اختیار دادند در تغییر این مادۀ و مواد دیگر از قانون اساسی به انجمن آذربایجان داده‌اند و با مذاکره و تصویب آن‌ها این طور قرار شد عده صد و بیست نفر باشند و به عقیده بنده این مادۀ هر دو چزء را فسخ کرده است در قانون اساسی یک حداقل و اکثریتی معین کرده بود لکن این جا دیگر حداقل و اکثر تعیین نکرده است نه این که این مادۀ قانون انتخابات به عوض جزء اول از قانون اساسی یک حداقل و اکثر معین کرده بود لکن این جا دیگر حداقل و حداکثر معین نکرده است نه این که این ماده قانون انتخابات به عوض جزء اول از قانون اساسی یک حداقل و حداکثر معین کرده بود لکن این جا دیگر حداقل و حداکثر معین نکرده است نه این که این مادۀ قانون انتخابات به عوض جزء اول از آن اصل قانون اساسی است این طور تصور نکرده است آن جا گفته بود عجالتاً یک صد و شصت و دو نفر و تا دویست نفر هم می‌شود هر دو جزء را یعنی روی هم این مادۀ را فسخ کرده است و عوض آن اصل این مادۀ را قرار داده است که می‌گوید یک صد و بیست نفر باید باشد این یک نظر بود نظر دیگر که او خیلی مهم است و باید آن را خیلی دقت بکنیم و ببینیم امروز اصلاح تکثیر عده نمایندگان است یا تقلیل عده نمایندگان است بنده تصور می‌کنم هر چه تکثیر بکنیم عده نمایندگان را علت تأخیر انتقاد مجلس خواهد شد و معلوم است که تأخیر در انتقاد مجلس چه معایب و مفاسد زیادی دارد این جا خیلی دقت لازم دارد خصوصاً که انتخابات را هم مستقیم قرار دادیم و به همه جا حق انتخاب داده ایم درست اطرافش را ملاحظه بفرمائید گمان می‌کنم اگر عده نمایندگان را زیاد قرار بدهیم در آتیه خیلی دچار اشکالات خواهیم شد. در موقع انعقاد مجلس

حاج وکیل الرعایا- اگر اشتباهی کرده‌اند گمان می‌کنم که اشتباه نکرده باشم اگر عرض کنم که قانون اساسی به جای خودش باقیست و تغییری اگر لازم شود بعد در مجلس در این خصوص مذاکرات خواهد شد و آن تغییر موقتی بود و در همان نظامنامه معین کردند که بعد از تشکیل مجلس آن رأی ثابت معلوم شود نگفتند این حکمت گفتند این موقتی است اما در خصوص زیاد شدن نمایندگان اگر این مملکت انس گرفته‌اند در انتخاب کردن که زود انتخاب خواهند کرد و فرقی در کم و زیادی عده نیست اگر هم انس نگرفته‌اند این چه اصراری است خودشان باید حق داشته باشند این حق را از آن‌ها نباید گرفت ما باید حق آن‌ها را در هر صورت به آن‌ها بدهیم که وکیلشان را انتخاب بکنند اگر نکردند که ما مقصر نیستیم عده هر چه باشد در هر صورت نصف از نمایندگان این جا حاضر می‌شوند که مجلس افتتاح باشد چه نصف از ۱۲۰ نفر باشد و چه نصف از ۱۴۵ نفر تفاوتی ندارد لکن آن قدرش را هم عرض می‌کنم که می‌توانیم تصویب کنم که تغییر قانون اساسی است قانون اساسی تغییری نکرده است و هر تغییری که بخواهید بدهید این رأی مجلس است که تغییر خواهد داد.

افتخارالواعظین- بنده هر چه در باب عده تفکر می‌کنم ببینم شاید یک فلسفه یا یک علتی سبب شده است که آقایان حوزه انتخابیه را کوچک تر کرده‌اند و عده نمایندگان زیاد کرده‌اند می‌بینم این طور نیست گویا هم چو تصور شده است در کمیسیون که چون مجلس شورای ملی رأی داد که انتخاب مستقیم و بلاواسطه باشد به این جهت حوزه انتخابیه را باید کوچک کرد و عده را زیادتر کرد بنده هر چه تفکر می‌کنم مناسبتی و مربوطیتی بین این دو مطلب نیست و هیچ فرق ندارد که انتخابات دو درجه باشد و عده نمایندگان ۱۲۰ نفر باشد یا آن که انتخابات مستقیم و بلاواسطه یک درجه باشد و معهذا عده نمایندگان ۱۲۰ نفر باشد هیچ فرق نمی‌کند محل در نظامنامه سابق به خراسان حق داده شده بود که ۲۳ نفر در درجه اول انتخاب نمایند و در مرکز حوزه انتخاب حاضر شوند و از میان خودشان یازده نفر انتخاب کنند و به مجلس بفرستند و کما این که همین شکل هم باشد حالا نمی‌دانم چرا وقتی که انتخاب شد باید زیاد باشد چه ضرر دارد که خراسان همان ۱۱ نفر باشد محل سابقاً به آن ترتیب ترشیز یا سبزوار وکیل خودش را انتخاب می‌کرد می‌فرستاد به مشهد در درجه ثانی احتمال داشت که او وکیل باشد و احتمال داشت که در درجه ثانی رد شود حالا این مسئله به واسطه رأی مجلس شورای ملی شده است و به ترتیب دیگر وکیل خودش را انتخاب می‌کند و می‌فرستد به مجلس وکلای سبزوار و قوچان را بنده هیچ علتی و سببی نمی‌بینم که عده نمایندگان آن جا زیاد بشود با مقتضیات امروزه مملکت با مقتضیات مالیه مملکت به این دو جهت ضرر خواهیم کرد و علاجی که از برای این مسئله هست عرض کردم به همان عده که سابقاً وکیل داده شده بود به ولایات و ایالات اکتفاء کنیم شاید آقایان هم چو خواهند فرمود که هیچ مناسبتی در سابق ملحوظ نشده بود خیر با کمک ملاحظه و مناسبت بوده است منتهی تخمین نمایندگان را آن کمیسیون سابق این طور تعیین کرده بود و بعد به هر صد هزار نفر تخمین حق یک نفر نماینده داده بود امروز هم ممکن است به همان نسبت تقسیم شود و حوزه بندی‌ها را یک قدری وسع تر بکنند تصور می‌کنم بهتر است به جهت این که اگر عده کمتر شود دو فایده خواهیم برد و اگر عده زیاد شود دو ضرر خواهیم بر اما آن دو فایده که داریم یکی این است که بدیهی است که اگر ۶۱ نفر بدهند یا ۷۷ مسلماً ۶۱ نفر زودتر خواهد رسید و مجلس زودتر تشکیل می‌شود یکی هم از حیث مالیه نفع خواهیم برد و اگر عده زیاد کنیم دو ضرر خواهیم داشت یکی این که اگر عده نمایندگان زیاد بشود اولاً یک ضرر مالیه داریم دیگر آن که قریب سه چهار ماه طول می‌کشد که نصف نمایندگان حاضر شوند و زیاد کردن نمایندگان این ضرر را دارد و بنده می‌ترسم ۱۴ میزان مجلس مدتش منقضی بشود و بعد دولت به اعلان انتخاب بدهد و با این مقتضیات امروزه نصف به علاوه یک را شرط کنیم انعقاد مجلس به تأخیر بیفتند و بنده با مصالح و مزاج امروزه ممکلت مضر می‌دانم که یک روز بگذرد و مجلس شورای ملی منعقد باشد به جهت این که امروز مرکز تمام قوای مملکت مجلس شورای ملی است ولی پایه ادله و شواهدی که عرض کردم بنده مخالفم که عده نمایندگان بیشتر از ۱۲۰ نفر باشد و باید همان ۱۲۰ نفر باشد به همان تقسیمات اولیه منتهی انتخابات باید بلاواسطه و مستقیم باشد.

رئیس- گویا مذاکرات کافی باشد شور اول از این قانون ختم شد ده دقیقه تنفس است مجدداً بعد از تنفس مجلس چهار ساعت و سه ربع از شب گذشته تشکیل گردید.

رئیس- چند روز قبل دست خطی از والاحضرت اقدس نایب السلطنه این جا قرائت شد و عریضه هم که هیئت وزراء به مقام والاحضرت عرض کرده بودند قرائت شد راجع به پلتیک داخلی و خارجی بنا بود جزئیات آن را به حضرت اقدس نایب السلطنه عرض بکنند و به مجلس شورای ملی هم پیشنهاد بکنند حالا جزئیات آن را به مجلس پیشنهاد کرده‌اند و طبع و توزیع هم شده است چون آقایان وزراء خواهش کرده‌اندکه از این جلسه به بعد جزء دستور شود باید رأی بگیریم اگر تصویب شد شروع به مذاکره این لایحه شود.

معززالملک- بنده عرض دارم.

رئیس- در موقع شور کلیات بفرمائید.

رئیس- آقایانی که تصویب می‌کنند این لایحه جزو دستور امشب شود قیام نمایند (بعضی اظهار کردند که جزو دستور نیست) خوبست قبلاً به کمیسیون رجوع شود.

رئیس- چون دستور تغییر می‌کند باید رأی بگیریم.

دوباره مسئله را تکرار نکنیم- آقایانی که تصویب می‌کنند که دستور تغییر بکند و لایحه که آقایان وزراء به مقام نیابت سلطنت عرض کرده‌اند جزئیات آن را به مجلس فرستاده‌اند و طبع هم شده است و بین نمایندگان هم توزیع شده است جزو دستور شود قیام نمایند (عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد- موافق دستوری که معین شده است رفتار می‌شود راپورت کمیسیون فواید عامه راجع به چرم سازی از قرار ذیل قرائت شد.

مادۀ واحده- وزارت تجارت مجاز است که به ترتیب ذیل در آوردن ماشین آلات چرم سازی جلالیانس مساعدت نماید.

ماشین آلات چرم سازی تا مبلغ ۳۰ هزار تومان ارزش از حقوق گمرکی معاف خواهد بود.

۲- هر مقدار دواجات و رنگ که برای صنعت چرم سازی لازم و مخالف با قوانین مملکتی نباشد جلالیانس مجاز است تا مدت پنج سال پس از امضاء به‌اندازه مصارف در کارخانه بدون پرداخت حقوق گمرکی از خارج وارد نماید.

۳- تا مدت دو سال پس از امضاء اگر جلالیانس ماشین‌آلات چرم سازی را تهیه نکرده و به کار بیندازد از این دو فقره اختصاص محروم خواهد بود.

۴- دو فقره اختصاص معافیت از حقوق گمرکی که دولت برای این اجازه به جلالیانس می‌دهد شخصی و به هیچ وجه قابل انتقال به غیر نخواهد بود.

فقره ۵- پیشنهاد وزارت تجارت را که حاوی معافیت جالایانس از تأدیه هر مالیاتی که به این صنعت وضع شود تا مدت ده سال بوده کمیسیون با اکثریت نپذیرفته و تصویب نکردند.

رئیس- در کلیات این لایحه مخالفی هست- آقایانی که تصویب می‌کنند که داخل در مواد شویم قیام نمایند (عده کمی ‌قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد و راپورت کمیسیون بودجه راجع به وراث میرزا جواد مقتول به مضمون ذیل قرائت شد.

لایحه وزارت مالیه راجع به میرزا جواد که سه روز قبل از ورود مجاهدین به طهران در درب مجلس شورای ملی مقتول شده است قرائت گردید وزارت مالیه پیشنهاد نموده‌اند مبلغ شش تومان ماهیانه دو برادر صغیر و مادر و پسر میرزا جواد برقرار شود پس از مذاکره لازمه کمیسیون بودجه عین پیشنهاد وزارت مالیه را با اکثریت آراء تصویب می‌نماید.

مادۀ- مبلغ شش تومان ماهیانه سه تومان درباره برادر و سه تومان درباره مادر میرزا جواد مقتول مادام الحیوه برقرار می‌شود.

رئیس- مخالفی هست اظهاری نشد رأی می‌گیریم آقایانی که تصویب می‌کنند ورقه سفید خواهند‌انداخت شروع به اخذ اوراق گردیده و آقای حاج میرزا رضا خان عده اوراق سفید را به شماره ۲۷ احصاء نمود.

رئیس- بلاتکلیف ماند- درباب لایحه وزراء آقای معززالملک پیشنهادی کرده‌اند قرائت می‌شود به مضمون ذیل قرائت گردید بنده پیشنهاد می‌کنم کمیسیونی مرکب از هشت نفر انتخاب شده لایحه وزراء به آن کمیسیون رجوع شود و با راپورت آن به مجلس می‌آید.

افتخارالواعظین- یک مشکلی است که تا وقتی که کمیسیونی را معین می‌کنیم به واسطه اعتمادی که به آن کمیسیون داریم انتخاب می‌کنیم که بروند بنشینند و مذاکره کنند و راپورت بدهند که وقت مجلس کمتر در آن موضوع صرف شود و به اعتماد این که کمیسیون به طوری که لازم است بررسی کرده مذاکرات در مجلس کرده شود ولی بدبختانه در تمام لوایح اگر عرض بکنم در بعضی عرض می‌کنم که وقتی که به کمیسیون رفت و راپورت هم داده شد هیچ ندیدم که مذاکرات مجلس کم شود اگر چنان چه مجلس نظر به آن اعتمادی که به آن کمیسیون دارد که خودش انتخاب مأمور کرده است برای رسیدگی به آن لایحه مذاکرات کمتر بشود و فوراً تکلیف او را معین کنند بنده تصور می‌کنم که خیلی لازم است هم چو کمیسیونی ولی تجربه به بنده نشان می‌دهد که وقتی که راپورت کمیسیون می‌آید گویا هیچ کمیسیون مطالب آن را رعایت نکرده و نرفته‌اند و ننشسته‌اند و مداقه نکرده‌اند باز ما خودمان بنشینیم و از تمام جزئیات آن مذاکره می‌کنیم چون بنده تجربه حاصل کرده ام تصویب نمی‌کنم و آن کمیسیون را ابداً لازم نمی‌دانم و تقاضا می‌کنم که جزء دستور آتیه گذارده شود و در خود مجلس شورای ملی مطرح بشود و به اکثریت قطعی این مطلب را رأی بدهند.

معززالملک- بنده تصور می‌کنم که اغلب لوایحی که رجوع به کمیسیون می‌شود که در آن مذاکره و مداقه شود فقط برای این نیست مذاکرات در مجلس کمتر شود بلکه برای یک مقصود عمده دیگری است که در ضمن این که آن کمیسیون مشغول مذاکره و مداقه است اذهان نمایندگان بتوانند در این مدت حاضر شده باشند که وقتی که این لایحه می‌آید به مجلس نمایندگان از روی کی تصویب نامه بتوانند اظهار عقیده در آن بکنند همان طور که گفتند از روی تجربه دیده‌ایم نشده تصور می‌کنم که تجربه به ما نشان داده است که اغلب مطالبی که به مجلس آمده است و فوری در مجلس مطرح شده است و گذشته است دچار اشکالات عمده شده‌ایم و چقدر اسباب زحمت فراهم شده است.

ولی اول برود به کمیسیون آن کمیسیون که می‌نشیند رسیدگی می‌کنند و یک مطلبی را تهیه می‌کند و به مجلس می‌آورد این یک چیز فوق‌العاده نیست و جهت این که امشب هم مجلس رأی نداد که جزء دستور امشب گذاشته شود این بود و البته من یقین دارم که مجلس تصویب خواهد کرد که جزء دستور آتیه گذاشته شود و تا جلسه آتیه هم البته راپورت آن از کمیسیون خواهد رسید.

رئیس- در این که هر لایحه باید به یک کمیسیونی برود حرفی نیست در این باب رأی نخواهیم گرفت باید رأی گرفت که یک کمیسیون مخصوص انتخاب شود یا نه آقایانی که تصویب می‌کنند که یک کمیسیون مخصوص برای این امر تشکیل شود قیام نمایند اغلب قیام نمودند.

رئیس- به اکثریت تصویب شد حالا در باب عده رأی می‌گیریم.

آقایانی که تصویب می‌کنند که عده ۸ نفر باشد قیام نمایند (اغلب قیام نمودند).

رئیس- به اکثریت تصویب شد. بعد از این که جلسه ختم شد آقایان باید این عده را انتخاب نمایند دستور شب چهارشنبه مطلب مهمی‌که جزء دستور بگذاریم نداریم جز این لایحه وزراء.

سلیمان میرزا- این را حالا اگر ما بخواهیم جزء دستور آتیه بگذاریم شاید تا جلسه آتیه راپورت کمیسیون حاضر شود و ممکن هم هست که اگر راپورتش هم آمده باشد راپورتش طبع و توزیع نشده باشد و وقتی بنا شد که در آن خصوص دقت شود این لایحه شامل مسائل مطالب اساسی مهمی ‌نیست و سرسری نباید و به او ملاحظه کرد باید خیلی دقت کرد بنابراین تا چند ساعت بیشتر از آن، آن لایحه را ندهند نمی‌توانند بفهمند اگر موافقت بکنند پس از طبع و توزیع جزء دستور بگذارند تا یک مطالبه و دقت درستی در آن بکنند.

رئیس- عرض کردم مسئله مهمی‌نداریم فقط راپورت کمیسیون بودجه و این قبیل چیزها هست اگر تصور می‌کنید که راپورت حاضر نمی‌شود جلسه را شب پنج شنبه قرار می‌دهیم و انشاء‌الله تا آن وقت راپورت رسیده است مخالفی نبود و جلسه آتیه به شب ۵ شنبه معین گردید مجلس ۵ ساعت و ربع از شب گذشته ختم گردید.