مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ شهریور (سنبله) ۱۳۰۱ نشست ۱۳۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ شهریور (سنبله) ۱۳۰۱ نشست ۱۳۹

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ شهریور (سنبله) ۱۳۰۱ نشست ۱۳۹

صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه سی و یکم برج سنبله ۱۳۰۱ مطابق اول صفرالمظفر ۱۳۴۱

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید.

صورت مجلس یوم ۵ شنبه بیست و نهم سنبله را آقای امیر ناصر قرائت نمودند.

رئیس- آقای مدرس (اجازه)

مدرس- اینکه دیروز پیشنهاد شد لایحه پیشنهادی کمیسیون عدلیه از دستور خارج شود مراد از دستور امروز بود.

رئیس- لفظ امروز اضافه می‌شود. دیگر اظهاری نیست؟

آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه - اینکه در صورت مجلس ذکر شده بنده معتقد بودم به شعبه اول مراجعه شود اگر مراد شعبه فعلی است که حرفی ندارم و اگر نیست بنده مرادم شعبه فعلی بود که راپُرت انتخاب پور رضا را بدهد.

رئیس- آن روز هم تصریح شد که مراد شعبه فعلی است دیگر ایرادی نیست؟

(گفته شد خیر)

رئیس- صورت جلسه با این دو فقره اصلاح تصویب شد. خاطر آقایان هست که راجع به آقایان نمایندگان آذربایجان در جلسه خصوصی مذاکراتی شد که قضایای آذربایجان مانع از حرکت آقایان بود و مدتی نتوانسته‌اند حرکت نمایند بدین لحاظ مدتی بعد از تصویب اعتبارنامه به تهران تشریف آورده‌اند و تصویب فرمودید غیبت آقایان با اجازه بوده باشد ولی برای اینکه قانونیت داشته باشد بنا شد در مجلس علنی رأی داده شود و چون باید تکلیف اداره مباشرت معلوم شود خوب است رأی گرفته شود.

ارباب کیخسرو- این‌جا بطور جمع فرمودید نمایندگان آذربایجان خوب است اسم برده شود.

رئیس- بلی راست است سه نفر هستند آقایان حاج سیدالمحققین، فیوضات، معتمدالتجار.

آقایانی که تصویب می‌کنند غیبت ایشان بواسطه محظورات و مشکلاتی که داشته اند با اجازه باشد قیام فرمایند.

(عده کثیری از نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.

لایحه ممیزی عمومی از ماده هفتم مطرح است.

آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو - این‌جا در ماده ۷ چندین قسمت است که خواستم توضیحاتی داده شود. در راپُرت نوشته‌اند (املاک مسلوب‌المنفعه و اراضی موات که جدیداً احیا و آباد شود) هیچ معلوم نیست که چند سال مسلوب‌المنفعه شده باشد. ممکن است یک ملکی فقط یک سال مسلوب‌المنفعه شده باشد و یک ملکی چندین سال. آیا هر دو در حکم واحد است یا خیر؟ بعلاوه ممکن است ملکی در یک سال یا دو سال مسلوب‌المنفعه شده باشد و در سال بعد جبران خسارتش بشود آیا باز هم تمام مدت معافیت که در لایحه معین شده است شامل حال این املاک هم می‌شود یا خیر؟ خوب است این‌ها توضیح داده شود چون بنده گمان می‌کنم اگر این مطلب درست تشریح نشود به یک دسته ظلم فاحشی بشود و نسبت به یک دسته عدالت سرریز شود. قسمت دیگر این‌جا نوشته شده است (و هم چنین دهاتی که در تحت تأثیر حوادث عایدات آن‌ها بخمس عایدی عادی تنزل کرده باشد از موقع ممیزی تا مدت پنج سال از پرداخت مالیات معاف خواهد بود) این هم همان طور است. معلوم نکرده‌اند در عرض چند سال اگر این تنزل را داشته باشد این معافیت شامل حال او می‌شود؟ ممکن است یک ملکی یک سال این تنزل را داشته باشد و ملک دیگر چندین سال. آیا این دو ملک در یک صورت یعنی تا پنجسال معاف خواهد بود؟ ممکن است ملکی از تاریخ ممیزی یک سال این حادثه برایش رو داده باشد در این حال چه صورت خواهد داشت؟ بنده تصور می‌کنم لازم باشد این‌جا یک توضیحاتی داده شود و یک مدتی معین شود که تمام به یک ردیف محسوب نشوند.

اقبال‌السلطان - املاک مسلوب‌المنفعه دو نوع است یک نوع دهات و املاکی است که بکلی خراب و رعیت و سکنه ندارد و زمین بایر است یک قسمت دیگر املاکی است که بواسطه آفت و صدمه یا بواسطه کم بارانی و تگرگ عایدات آن‌ها از بین می‌رود این‌جا مقصود آن دهات خراب است که هیچ سکنه ندارد و اگر مالکش بخواهد آن املاک را آباد کند و رعیت و سکته برایش بیاورد تا مدت هشت سال از پرداخت مالیات معاف خواهند بود و آن دهات و املاکی که بواسطه آفت مسلوب‌المنفعه شده یا بواسطه نبودن تخم و رعیت عایدی اش به خمس عایدی عادی تنزل کرده باشد باید به اداره مالیه اطلاع بدهند تا از نو ممیزی کنند و پنج سال معافیت بدهند.

رئیس- آقای سالار معظم (اجازه)

سالار معظم- بنده گمان می‌کنم این‌جا باید فرق گذاشت بین املاک قنات آب یا املاک رود آب و دیم زار و بایستی برای املاکی که با قنات مشروب می‌شود خیلی بیشتر از این‌ها دولت معافیت منظور کند چون هر چه بیشتر معافیت بدهد نتیجه و صرفه اش بیشتر به خود دولت توجه می‌شود و با وضعیت اقتصادی امروزه که احداث قنوات خیلی مشکل است باید اقلاً برای املاکی که با آب قنات مشروب می‌شوندده دوازده سال و برای رودخانه آب هشت سال و نیم و دیمزار شش سال تخفیف داده شود و همچنین این‌جا نوشته است دهاتی که در تحت تأثیر حوادث عایدی آن‌ها به خمس عایدی عادی تنزل کرده باشد آن‌ها هم پنج سال معاف باشند این‌جا هم لازم است قید شود که مالک باید ملزم شود آن دهکده را آباد کند واِلا اگر ملتزم نشود ممکن است دولت معافیت بدهد و تا پنج سال از مالیات معاف باشند و مالک هم ملک را آباد نکند و همانطور خراب بماند. راجع به کاروانسراها و طاحونه‌های جدیدالاحداث هم اگر دو سه سالی آن‌ها را معاف کند گمان می‌کنم مفید بلکه لازم باشد.

رئیس- آقای محمد هاشم میرزا موافقید؟

محمد هاشم میرزا- عرایض بنده گفته شد.

رئیس- آقای عمادالسلطنه خراسانی چطور؟

عمادالسلطنه طباطبائی- بنده موافقم.

رئیس- عمادالسلطنه خراسانی را عرض کردم.

عمادالسلطنه خراسانی- بنده مخالفم

رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی هم مخالفند.

حاج میرزا مرتضی - خیر موافقم.

رئیس- بفرمائید.

حاج میرزا مرتضی - این ماده یکی از مواد خوب این لایحه است و در واقع از روی عدالت وضع شده است برای املاکی که مسلوب‌المنفعه یعنی بایر و خالی از سکنه است و یا ملکی که به او آفت وارد شده است یک معافیتی قرار داده‌اند حالا فرق نمی‌کند چه یک سال ملکی مسلوب‌المنفعه شده باشد چه ده سال و این که آقای ارباب کیخسرو فرق می‌گذارند بین املاکی که یک سال یا چند سال مسلوب‌المنفعه شده باشد بنده که فرقی نمی‌بینم چه یک سال چه ده سال ملک مسلوب‌المنفعه شده باشد هر دو در حکم واحد است و این هشت سال را که دولت برای مالک تخفیف قرار داده برای این است که راحت باشد و با کمال آسودگی رفته ملک خود را آباد و جبران خرابی ها و خسارات گذشته اش را بنماید اما این که آقای سالار معظم فرمودند دولت مالک را مجبور و ملتزم کند که ملک بایر را آباد کند گمان می‌کنم دولت نتواند صاحب ملک را مجبور کند ممکن است مالک استطاعت نداشته باشد و نتواند ملکش را آباد کند دولت حق اجبار ندارد. اگر من ملکم را آباد کردم دولت حق گرفتن مالیات دارد واِلا خیر. و این ماده به عقیده بنده خیلی خوب ماده ای است و تفسیر و تغییری هم لازم ندارد.

رئیس- آقای عمادالسلطنه خراسانی (اجازه)

عمادالسلطنه - بنده تصور می‌کنم اینکه نوشته‌اند املاک مسلوب‌المنفعه و اراضی موات هر دو هشت سال معاف باشند فلسفه نداشته باشد چون املاک مسلوب‌المنفعه ممکن است که فقط به قنات آن‌ها جزئی خرابی وارد شده و با جزئی مخارجی ممکن باشد تعمیرشان کرد در این صورت هشت سال معافیت خیلی زیاد است (بعضی از نمایندگان- خیر، خیر اینطور نیست) ولی برای املاک موات هشت سال خوب است و البته یک مخارج عمده لازم دارد که آباد بشود و برای املاک مسلوب‌المنفعه بنده یک سال و دو سال را کافی می‌دانم و در این مدت هم ممکن است آن‌ها را آباد کرد.

اقبال‌السلطان- عرض کردم مقصود از املاک مسلوب المنفعه آن دهاتی است که سکنه ندارد وخراب است و از نو باید آن‌جا سکنه بیاید و آن املاک را آباد کنند برای این قبیل املاک هشت سال معافیت معین شده ولی ملکی که بواسطه آفت عایدی اش به خمس عایدی عادی تنزل کرده باشد باید مالک رجوع به مالیه بکند تا از نو ممیز بفرستند و ممیزی کنند و در صورت صحبت و استحقاق پنج سال به او تخفیف بدهند.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب موافقید؟

آقا سید یعقوب - بنده یک سئوالی دارم گمان می‌کنم مقصودتان از (اگر) به آن طرف است؟

رئیس- بفرمائید.

آقا سید یعقوب – همانطور که آقای ارباب کیخسرو بیان کردند این ماده خیلی مبهم است و به عقیده بنده باید اصلاح بشود مثلاً در این‌جا نوشته است از موقع شروع به انتفاع شروع به انتفاع کی است؟ یک ملکی مسلوب المنفعه است و امسال مالک یک بذری می‌آورد و از آن بذر تخمی یک تخم عاید او می‌شود این انتفاع اولش است سال دوم زیادتر همینطور بتدریج بالا می‌رود حالا این‌جا مراد از انتفاع چه چیز است؟ آیا مناط در انتفاع این است که مالک زائد بر آن خرجی که به جهت آباد کردن ملک نموده بدست بیاورد؟ یا اینکه مقصود همان مقداری است که سابق عایدش می‌شده است خوب است اینرا توضیح بدهند غرض بنده هم مخالفت نیست همینقدر خواستم سئوال کنم که موقع شروع به انتفاع کی و میزانش تا چه قدر است؟ تا اینکه نه اسباب زحمت مأمورین مالیه باشد و نه مردم از دست مأمورین مالیه در زحمت و فشار باشند.

اقبال‌السلطان- موقع شروع به انتفاع واضح است یعنی همان وقتی که دهکده را زراعت کردند و عایدی داد هر وقت که عایدی بدهد از همان سال باید حساب کرد و مالیات دریافت داشت.

رئیس- آقای کازرونی مخالفید؟

آقا میرزا علی کازرونی - بلی

رئیس- بفرمائید.

آقا میرزا علی کازرونی - بنده تصور می‌کنم در این ماده هم مثل سایر مواد این قانون رعایت صرفه و خیر دولت نشده است. به عقیده بنده این قانون ممیزی ابداً به حال دولت مفید نیست و اگر جسارت نکرده باشم ما با دولت که نقطه مقابل ما است در حال مبارزه و معارضه هستیم در صورتی که خود ما دولت هستیم و هر قدر دولت عایدی و منافعش زیادتر باشد استقلال، شرافت، حیثیت و بالاخره آبروی ما زیادتر است (بعضی از نمایندگان - صحیح است) اگر یک قدری در این قانون ممیزی که نوشته ایم دقیق بشویم خواهیم دید که بالاخره صدی دو هم عاید دولت نمی‌شود آنوقت هزار طرق استثناء هم قائل می‌شویم با این حال دیگر چیزی برای دولت باقی نمی‌ماند و عایدی دولت حکم صفر را پیدا می‌کند این‌جا معین شده است که از اراضی مسلوب‌المنفعه هشت سال مالیات نگیرند. چرا نگیرند؟ کسی که فایده می برد چه ضرر دارد که صدی دو هم به دولت مظلوم بدهد؟ استثناء یعنی چه؟ همانطور که وقتی عایدی هنگفت دارد بیش از صدی دو یا صدی سه به دولت نمی‌دهد در این‌جا هم اقلاً صدی دو به دولت بدهد خلاصه بنده معتقدم که به هیچ اسم و رسم نباید در این لایحه استثنائی قائل شد.

اقبال‌السلطان- اگر آقای کازرونی به اداره مالیه تشریف ببرند و آن راپُرت هایی که از مالکین دهات خراب می‌رسد ملاحظه بفرمایند تصدیق خواهند فرمود که این ماده حقاً وضع شده است. اقلاً تا کنون دو هزار پیشنهاد به مالیه فرستاده شده و تقاضا کرده‌اند که چون دهات ما خراب است و عایدی ندارد و از عهده اداء مالیات بر نمی آئیم اجازه بدهید که مأمورین دولت از ما مطالبه مالیات ننمایند که دستمان باز باشد و بتوانیم دهات خود را آباد کرده و رفع خسارتمان را بکنیم و چون اداره مالیه به آن‌ها جواب نداده (یعنی اجازه نداشته جواب بدهد) این دهات چندین سال است که خراب مانده و مالک منتظر است از طرف دولت در خصوص مالیات رعایتی نسبت به او بشود تا بتواند ملکش را آباد کند و تصور می‌کنم اگر این ماده را برداریم دهات خراب آباد نشود و به همین حال باقی بماند (بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است)

آقای سید فاضل- خیر کافی نیست بنده عرض دارم.

رئیس- (خطاب به آقای سید فاضل) اگر هم کافی نباشد شما در درجه دهم هستید و ده نفر پیش از جنابعالی اجازه خواسته‌اند.

آقا سید فاضل- اگر نوبت به بنده برسد عرایض خود را عرض می‌کنم.

رئیس- مذاکرات کافی است یا نه؟

(جمعی گفتند کافی است)

رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود

(آقای منتصرالملک به شرح ذیل قرائت نمودند)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده هفتم به ترتیب ذیل نوشته شود.

املاک مسلوب المنفعه و اراضی موات که جدیداً احیاء شده (تا دو سال قبل از ممیزی و مزارعی که در تأثیر حوادث قابلیت آن‌ها نقصان پیدا کرده یا بنماید و عایدات آن‌ها کم شده (به خمس رسیده) و املاکی که در بین مدت ممیزی احیاء می‌شود از مالیات دادن مستثنی است تا موعد ممیزی دیگر (مدرس)

بنده پیشنهاد می نمایم ماده ۷ به این ترتیب اصلاح شود.

املاک مسلوب المنفعه و اراضی موات که جدیداً احیاء شده از موقع شروع به انتفاع در صورتی که بوسیله احداث قنات آباد شده باشد دوازده سال در صورتی که از قنات و رودخانه مشروب می‌شود هشت سال در صورتی که فقط از رودخانه مشروب یا دیم باشد شش سال از مالیات معاف خواهد بود و همچنین دهاتی که در تأثیر حوادث عایدات آن‌ها به خمس عایدی عادی تنزل کرده باشد و مالک ملتزم شود آباد نماید از موقع ممیزی به ترتیب مذکور شش سال و پنج سال و چهار سال معاف خواهند بود کاروانسرا و طاحونه جدیدالاحداث تا سه سال معاف از مالیات است (محمد علی مافی)

ماده ۷ را بنده به شرح ذیل پیشنهاد می نمایم::

املاک مسلوب‌المنفعه از موقع شروع به انتفاع تا چهار سال از پرداختن مالیات معاف خواهد بود و نیز املاک موات که جدیداً احیاء و آباد شده تا هشت سال از دادن مالیات معاف است و همچنین دهاتی که در تحت تأثیر حوادث عایدات آن‌ها به خمس عایدی عادی تنزل کرده باشد از موقع ممیزی تا مدت سه سال از پرداخت مالیات معاف خواهد بود (عمادالسلطنه خراسانی)

بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده هفتم به ترتیب ذیل نوشته شود:

ماده ۷ املاک و اراضی موات که جدیداً احیاء و آباد شده از سال اول انتفاع تا هشت سال و همچنین دهاتی که بواسطه حوادث خراب شده و مسلوب‌المنفعه شده باشد تا سه سال از ادای مالیات معاف خواهند بود (سهام‌السلطان)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۷ حذف شود (شیخ اسدالله)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۷ حذف شود (م - ع. کازورنی)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده هفتم چنین نوشته شود:

ماده هفتم- املاک مسلوب‌المنفعه و اراضی موات که جدیداً احداث و آباد شده از موقع شروع به استفاده و انتفاع تا چهار سال و دهاتی که در تأثیر حوادث عایدات آن‌ها کمتر از نصف عایدی معمولی شده تا سه سال از پرداخت مالیات معاف است (سید فاضل کاشانی)

رئیس - این پیشنهادات به کمیسیون ارسال می‌شود. ماده هشتم مطرح است.

آقای دست‌غیب (اجازه)

حاج سید محمد باقر – بنده موافقم

رئیس- آقای گروسی چطور؟

حاج شیخ محمد حسن گروسی - بنده مخالفم

رئیس- بفرمائید

حاج شیخ محمد حسن - این‌جا نوشته شده است مستثنیات این قانون منحصر است به موقوفات مساجد و مشاهد متبرکه که بر حسب قوانین دولتی قبل از این تاریخ از تأدیه مالیات معاف بوده‌اند یا به تصویب مجلس شورای ملی معاف شوند. البته معلوم است که قبل از این تاریخ بر حسب قوانین دولتی بعضی از موقوفات مساجد و مشاهد متبرکه که محض تعظیم شعائر اسلامی از تأدیه مالیات معاف شده‌اند وقتی که ما همین فلسفه را منظور بداریم می‌بایستی موقوفات مدارس علوم دینیه را هم محض تعظیم شعائر اسلام از تأدیه مالیات معاف کنیم.

پیشنهادی هم در این خصوص کرده و تقدیم می‌دارم.

رئیس - آقای دست غیب (اجازه)

حاج سید محمد باقر دست‌غیب - آقای گروسی در اصل موضوع مخالف نبودند که بنده با فرمایشات ایشان مخالفت کنم فقط لفظ مدارس را اضافه کردند ...

رئیس- معنای مخالفت هم همین است که کردند.

دست‌غیب - بنده هم به همین دلیل موافقم و باید مدارس هم علاوه بشود.

رئیس- جنابعالی موافقید که به ماده چیزی اضافه یا از آن کم بشود؟

دست‌غیب- خیر

رئیس- پس بفرمائید

حاج سید محمد باقر - راجع به مدارس که آقای گروسی فرمودند از مالیات معاف باشند، راست است البته تعظیم شعائر اسلامی هم همین است که مدارس قدیمه دائر باشد و دولت هم به آن‌ها کمک کنند تا علوم دینیه ترویج پیدا کند ولی نه به آن اندازه که به مشاهد متبرکه خدمت می‌شود. چون مدارس قدیمه به اندازه مشاهد متبرکه که احتیاج ندارند و با اینکه کمک و مساعدت به آن‌ها تعظیم شعائر اسلامی است معهذا اگر مدارس از این قانون مستثنی باشند و مالیات بدهند ضرری ندارد.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب مخالفید؟

آقا سید یعقوب - خوب است آقای دست‌غیب توجه بفرمایند که مجلس یک اهتمام فوق‌العاده دارد که معارف مملکت را عموماً توسعه و ترقی دهد. باید دانست که معارف مملکت منحصر به مدارس جدیده نیست بلکه اعم است از مدارس قدیمه و جدیده و همانطور که ما در بسط مدارس جدید جدیت کردیم و در موقع گذشتن بودجه با صدای رسا از دولت خواستیم بر بودجه مدارس بیفزاید حالا هم باید سعی و اهتمام کنیم که مدارس قدیمه که تحصیل علوم دینی در آن‌ها می‌شود توسعه پیدا کند. فعلاً از دولت نمی خواهیم که چیزی بر بودجه مدارس قدیمه اضافه کند بلکه می خواهیم نهایت مواظبت را بطوری که به احتمال باید مواظب بوده بعمل آورد که آثار دیانت و اسلامیت ما از بین نرود و عموم نمایندگان باید در مجلس شورای ملی با یک میل مفرطی این مسئله را اظهار کنند که مجلس معقتد و علاقه مند ترویج دیانت و حفظ اصول اسلامی است و می‌خواهد این مدارس را در تحت یک اصول منظمی در آورد و موقوفات به همین حال فعلی باقی بماند بلکه جداً معتقدم که آن‌ها را باید در تحت تنظیم در آورده و نهایت مراقبت و مواظبت را در اداره کردن و ترویج آن‌ها بنمائیم. در این‌جا نوشته موقوفات مدارس که بر حسب فرمان دولتی معاف بوده است باید معاف باشد. آقای گروسی و رفقاشان که خود بنده هم یکی از آن ها هستم گفتند موقوفات مدارس مذهبی هم اضافه شده و آن‌ها هم از پرداخت مالیات معاف باشند. بنده هم عرض می‌کنم بطوری که نسبت به بعضی از مدارس از قبیل مدرسه سپهسالار که مثل الازهر مصر است و مدرسه خان مروی دولت یک مساعدت هایی می‌کند باید نسبت به بعضی مدارس دیگر هم توجه کند تا اصول دیانت کاملاً محفوظ بماند و عقیده دارم نسبت به مالیات آن‌ها هم تخفیفی داده شود. این است که بنده مخالفم. عرض دیگری هم دارم و آن این است که در آخر ماده نوشته شده (با تصویب مجلس شورای ملی معاف بشود) به عقیده بنده این کلمه زیادی است چون این ماده قانون، قانون اساسی نیست و قانون عادی است پس وقتی که قانون عادی شد مجلس می‌تواند هر وقت بخواهد معافیتش را برقرار کند یا تخفیف بدهد و دیگر ذکر این قید در این‌جا لازم نیست

رئیس- آقای محقق‌العلماء (اجازه)

محقق‌العلماء - بنده موافقم

رئیس- بفرمائید

محقق‌العلماء - موافقت بنده از این راه است که این ماده دو جزء دارد یکی موقوفات مشاهد متبرکه که به موجب قوانین دولتی معاف بوده‌اند و دیگری موقوفاتی است که بر حسب تصویب مجلس باید معاف شود. اگر فقط و فقط به موجب قوانین تنها بود قاعدتاً بایستی آن املاکی هم که فلان آقا و فلان بزرگ یا فلان عالم بر حسب فرمان دولتی در دست دارند معاف باشند پس معلوم می‌شود این استثناء منحصر به موقوفات است آنهم نسبت به مساجد و مشاهد متبرکه. بنده بر این مشاهد متبرکه مدارس قدیمه راه هم اضافه می‌کنم چون این مدارس یا فرمان دولتی دارند یا ندارند. اگر فرمان دولتی دارند فبها و اگر ندارند باید به تصویب مجلس برسد و ابتدا باید در مجلس صحبت شود که این‌ها مستثنی هستند یا نه؟

حاج شیخ محمد گروسی - بنده اجازه توضیح می‌خواهم.

اقبال‌السلطان- بنده هنوز نفهمیده ام که این لایحه چه مربوط است به اینکه از موقوفات مالیات نگیرند طورهای دیگر هم شعائر اسلامی را ممکن است حفظ و ترویج کرد شما فرضاً اگر از دهات موقوفه مالیات نگیرید آیا خرج مدرسه می‌شود؟

(همهمه از طرف نمایندگان - بلی البته)

اقبال‌السلطان- همان طور که دهات اربابی مالیات خود را می‌پردازد دهات موقوفه هم باید مالیات بدهند و پرداخت مالیات املاک موقوفه ربطی به شعائر اسلامی ندارد. پس معلوم می‌شود تا کنون که موقوفات مالیات می داده‌اند شعائر اسلامی حفظ نمی‌شده و به این وسیله می‌خواهند او را حفظ کنند.

رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا - در این موضوع خوب است خلط مبحث نشود. موضوع مذاکره این نیست که آن‌ها مالیات بدهند البته هر دهی که می‌خواهد محفوظ بماند باید مالیات بدهد. صحبت در این است که در هر قانون باید یک استثنائاتی قائل شد و البته مالیات را باید بر عایدات گذاشت. مثلاً در قانون ممیزی هم تا پنج رأس گوسفند را مستثنی کرده‌اند. این‌جا هم با این که از نقطه نظر مالیات گذاری حق با شما است ولی بواسطه مقتضیات و حفظ شعائر اسلامی و حفظ جامعه روحانیت و برای این که مقام روحانیت ترویج شده باشد بهتر این است که استثنائی قائل شویم و این هم اختصاص به مدرسه سپهسالار یا چهار نقطه دیگر ندارد بعلاوه تصور نکنید یک ضرر بزرگی متوجه دولت خواهد شد. غالب از این مدارس قدیمه به قدر چراغ شب موقوفه ندارد آقایان همین که اسم مدرسه می شنوند خیال می‌کنند که چندین هزار تومان موقوفه دارد در صورتی که اینطور نیست یکی از مدارس مهمه مدرسه خان مروی است که به طلاب آن‌جا ماهی هشت تومان هم نمی‌رسد و همین طور سایر مدارس دیگر که طلاب از ماهی یک تومان الی دو تومان الی ماهی پنج تومان بیشتر ندارند. بنده عرض می‌کنم حالا که دولت توجه به آن‌ها نمی‌کند اقلاً خوب است از آن‌ها مالیات نگیرد و از قدیم‌الایام کمک هایی به این مدارس می‌شد حتی از زمان سلاطین مغول و تیموری. مدارس چندی در خراسان هست که چه خودشان ساخته اند چه سایر اشخاص ساخته‌اند و به موجب فرمان از آن‌ها تشویق شده و از مالیات معاف شده‌اند خود بنده در خراسان پانصد ششصد فرمان راجع به این مدارس از سلاطین دیده ام و سلاطین صفوی مخصوصاً در این موضوع جدیت و اهتمام زیادتری داشته و علاوه بر این که از اشخاصی که مدرسه دائر می‌کردند مالیات نمی‌گرفتند تشویق هم از آن‌ها می نمودند و مناصبی به آن‌ها می‌دادند و سلاطین عظیم‌الشأن این سلسله یک قسمت از عمر خود را صرف ساختن ابنیه کرده و در امور خیریه اهتماماتی می نمودند حالا ما از دولت توقعی نداریم که مدرسه بسازد یا با بودجه آن‌ها کمک کند همین قدر می خواهیم این مدارس را که از سابق ساخته شده مجاناً حفظ فرموده و از موقوفات آن‌ها مالیات نگیرند و چنانچه عرض شد از این قبیل مستثنیات هم در قانون زیاد است و معنی مدرسه قدیم و جدید را هم که مطرح مذاکره است بنده نمی‌فهمم و مدارس باید اعم از مدارس قدیم و جدید بوده و نوشته شود کلیه موقوفات مدارس باید از پرداخت مالیات معاف باشند و این چیز زیادی هم نخواهد بود شما مسئله خانواری و سربازگیری را که بالغ بر دو کرور می‌شد در اثر دلسوزی و شفقت متروک و معاف داشتید خوب است موقوفات این مدارس را هم که رویهمرفته شاید پنجاه هزار تومان بیشتر نمی‌شود مستثنی فرمائید. بالاخره بنده عقیده‌ام این است که کلیه مدارس چه بی فرمان باشد چه فرمان داشته باشد مطلقاً باید از دادن مالیات معاف باشند ما نباید کمتر از سلاطین مغول باشیم و معارف بسیطی هم نداریم. پس گرفتن این مالیات چه اصراری است.

مخبر - بنده مخالف مدارس قدیمه نیستم بلکه معتقدم که دولت باید در توجه این مدارس کوشیده و در ترویج مراسم دیانتی و اشاعه شعائر اسلامی سعی کند ولی این استثناء ضرر بزرگی متوجه دولت خواهد کرد و اگر از اول ما این قبیل مستثنیات را در قانون مالیات قائل شویم اسباب نکث عایدات دولت فراهم خواهد آمد. به مدارس هم فایده نخواهد رسید.

رئیس- مذاکرات کافی است یا خیر؟

(جمعی گفتند کافی است)

(نه فقره پیشنهاد به مضمون ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده هشتم لفظ مدارس بعد از لفظ متبرکه زیاد شود و در آخر ماده زیاد شود زراعت چائی و نیشکر و کتان. (مدرس)

بنده پیشنهاد می‌کنم چنانچه مالیات از املاک موقوفه اخذ شود از سایر مالیات‌های مملکتی ممتاز و جدا شده و صرف مدارس ایتام همان محل هائی که دارای موقوفه است بشود. (ابراهیم قمی)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی - دامت شوکته
پیشنهاد می‌کنم که به جای عبارت (قبل از این تاریخ) مذکوره در ماده هشتم این جمله (قبل از مشروطیت نوشته شود) – سید محمد تدین

بنده در ماده هشتم و مدارس مذهبی را علاوه می‌کنم (محقق‌العلماء)

بنده پیشنهاد می‌کنم موقوفات مدارس مطلقاً اضافه شود. (محمد هاشم میرزا)

به مقام محترم پیشنهاد می نمائیم:

املاک موقوفه متعلقه به مساجد و مدارس علوم دینیه و مشاهد متبرکه که کلیتاً از پرداخت مالیات عشریه معاف و مستثنی باشد. (حاج شیخ محمد حسن- حاج میرزا مرتضی- هاشم آشتیانی- صدرالاسلام - عبدالوهاب- رضوی- عمیدالممالک- فرج‌الله- غضنفر- وکیل‌الملک- سلطان‌العلماء طباطبائی- ابراهیم قمی- اسدالله- یعقوب الموسوی تقی‌الطباطبائی)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده هشتم چنین تنظیم شود:

موقوفات مشاهد متبرکه و مساجد و مدارس علوم دینیه نصف آنچه را غیر موقوفات مالیات می پردازد خواهد پرداخت و چای و نیشکر و مواد گونی از مالیات معاف خواهد بود. (سید کاظم کاشانی)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده هشتم حذف شود. (شیخ اسدالله محلاتی)

مقام محترم ریاست مجلس

بنده پیشنهاد می‌کنم جمله اخیر ماده هشت: به تصویب مجلس معاف شوند حذف شود. (نصرالله شیبانی)

بنده پیشنهاد می‌کنم بعد از کلمه مساجد نوشته شود مدارس قدیمه و دینیه و حسینه ها و بعد از کلمه مشاهد متبرکه نوشته شود و سایر امور بریه (م. ع. کازرانی - هاشم آشتیانی)

رئیس - آقایان گروسی و دست‌غیب راجع به چه مطلب می‌خواستند توضیح بدهند؟

حاج سید محمد باقر دست‌غیب- آقای آقا سید یعقوب عرایض بنده را طور دیگر جلوه دادند اجازه می‌خواهم توضیحات عرض کنم.

رئیس- مطالبی که جنابعالی اظهار کردید طور دیگر جلوه داده‌اند؟

حاج سید محمد باقر - بلی

رئیس- بفرمائید.

دست‌غیب- فرمایشات آقای آقا سید یعقوب طوری عرایض بنده را جلوه گر نمود و همچو فهماند که بنده با مدارس قدیمه مخالفم در صورتی که چنین نیست. بنده کاملاً معتقدم و لازم می‌دانم نه تنها دولت بلکه افراد مردم همه باید در ترویج مدارس قدیمه سعی و کوشش نموده و در حفظ دیانت اسلامی اهتمام داشته باشند و در راه اشاعه و ترویج مذهب خودداری ننمایند.

رئیس- آقایان با چند دقیقه تنفس موافقند؟

(مخالفتی نشد)

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس- بقیه مذاکرات در لایحه ممیزی می‌ماند برای روز دیگر چون نزدیک ظهر است و آقای سلیمان میرزا هم اجازه خواسته‌اند که راجع به قضایای اخیر این دو سه روزه اظهاراتی نمایند بعد از اینکه ایشان اظهارات خودشان را فرمودند جلسه را ختم می‌کنیم.

آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا- البته محتاج تکرار نیست هر چند بنده این مطلب را همیشه تکرار کرده‌ام باز هم برای اینکه سوء تفاهمی نشود یک بار دیگر عرض می‌کنم. موضوع اقلیت و اکثریت و بی‌طرف در مجلس راجع به نظریات جزئی و طریق جریان قانون و مقتضیات وقت است واِلا در ترتیبات اساسی مملکت و اصول قانون اساسی و آزادی و ترتیباتی که اصول آزادی دائر مدار آن است اقلیت و اکثریتی در کار نیست این است که بنده به جرأت اجازه می‌خواهم که از طرف تمام رفقای مجلس خود که همه متفق‌الکلمه هستیم این عرایض را اظهار می‌کنم ...

(جمعی از نمایندگان - صحیح است)

سلیمان میرزا- چون عرایضی که می‌خواهم عرض کنم راجع به اصول آزادی مملکت و حقوق وکلا و ملت است از این جهت باز با کمال جرأت عرض می‌کنم که می‌توانم نماینده افکار تمام رفقای مجلس خود باشم ...

(از طرف نمایندگان- صحیح است)

سلیمان میرزا- البته آقایان بهتر از بنده مسبوقند که همیشه برای این مملکت همچنان که دوستانی هست دشمنانی هم هستند منتهی این است که عامه اهالی مملکت باید ملتفت باشند (و البته هم ملتفتند) دشمن هیچوقت نخواهد گفت ممن با تو دشمنم و کاری که به تو می گویم نکن از نقطه نظر ضرر است. دشمن همیشه یک خیالی در نزد خود می‌کند و آن خیال مضر خود را با یک نقش و نگار عالی جلوه گر می سازد و اشخاصی که آگاه هستند و منافع خود را در نظر دارند علاوه بر نظر سطحی باید در اینگونه مطالب یک دقت‌های عمیقی بفرمایند. بنابراین هر چند بنده کاملاً مطمئنم که عموم اهالی مملکت و توده ملت و جماعت پی به منافع خود برده و خیر و ضرر خودشان را تشخیص داده و می‌دهند لیکن باز از نقطه نظر اینکه سوء تفاهمی روی ندهد گر چه توضیح واضحات است عرض می‌کنم در این موقع بهتر این است تمام افراد مملکت کاملاً ملتفت باشند که اظهار تنفر در موقع توهین به یکی از مقامات مقدسه اسلامی یا یکی از علمای اسلامی مقدم بر همه چیز است

(جمعی از نمایندگان- صحیح است)

آیا فراموش فرموده اید که همسایه ما دو نفر از رؤسای مذهبی ما را از عراق عرب تبعید کرده‌اند؟ آیا مردم نبایستی اظهار تنفر و انزجار بکنند و بگویند ما با چنین اقداماتی که بر علیه دیانت و حیثیات اشخاصی است که مرجع تقلید ما هستند و توهین به اشخاصی که با ما در عقیده و مذهب یگانه و علاوه بر مقامات روحانی در اصول آزادی که عین حقیقت اسلام است با ما شریک هستند بکلی مخالفیم آیا این اشخاص چه می‌گفتند که آن‌ها را مجبور به مسافرت نموده‌اند؟ می‌گفتند باید مسلمان‌ها آزاد باشند و اشخاصی که در عراق عرب هستند استقلال و آزادی داشته باشند آیا در این موقع بهتر این نیست که تمام ماها با آن اشخاصی که در زندگانی منافع مشترکه داریم از این اقدام اظهار تنفر نمائیم؟ چنانچه من به خودم حق می‌دهم که نه فقط از طرف همقطارهای مجلسی و وکلا بلکه از طرف تمام ایرانی‌ها و کلیه مسلمانانی که در نقاط مختلفه ارض پراکنده اند بگویم ما از این اقدام متنفریم.

(از طرف نمایندگان- صحیح است)

و کاملا با کسی که با ما دشمن و مخالف آزادی ما است دشمنیم (صحیح است) و هیچیک از افراد ایرانی خواه مسلمان و خواه غیر مسلمان حاضر نیستند این توهینی را که نسبت به آزادی و مقام مقدس اسلامی وارد شده است ملاحظه نمایند. بنابراین حقاً و اصولاً برای اینکه این مطلب واضح شود یک دفعه دیگر از روی این کرسی خطابه به نام ملت گوشزد عامه می‌کنم و به خودم حق می‌دهم که تکرار کنم و بگویم ما به اشخاصی که با اسلامیت و آزادی دشمن باشند دشمنیم و دوست هستیم با اشخاصی که با اسلامیت و آزادی دوست هستند.

(جمعی از نمایندگان- صحیح است)

زیرا در حقیقت این دو کلمه یعنی اسلامیت و آزادی که به دو لفظ خوانده می‌شوندیک معنی دارند روحانیت اسلامی همان روحانیتی که به زودی جهانگیر شد برای آسایش بشر است و در واقع قوانین اساسی اسلامیت برای راحتی و آسایش نوع بشر تدوین گشته کی می‌تواند ادعا کند که در دین یک قانونی بهتر از قانون اسلامی اصل تقدم دیگری را بر خود تأمین می‌کند؟ نوع بشر بعد از اینکه خیلی زحمت کشیده‌اند تازه می‌گویند در دنیا باید همه با هم مساوی باشیم اما مذهب و قانون مقدس اسلام و نور امنیت واقعی و حقیقت اسلامی که شاید یک عده از ماها از آن غافل باشیم این است که دیگران را بر خودمان مقدم بداریم مطابق عقیده تساوی من اگر در یک بیابانی یک جرعه آب داشته باشم باید آن را نصف کرده نصف آنرا به رفیق خود بدهم اما قانون مقدس اسلام می‌گوید که رقیق خود را بر خود مقدم بدارم. آمناو صدقتا. اگر ما همین اصل را نگاهداری کنیم برای حفظ حقوق نوع بشر کافی است چه چیز بالاتر ازاین است که ما دیگری را بر خودمان مقدم بداریم آیا در تحت این اصل و حفظ این قانون مقدس و صریح قرآن که می‌فرماید (و یعسرون علی انفهسم ولو کان بهم خصاصه) یعنی سختی می‌دهند به خودشان ولو اینکه دنیا فقیر و بیچاره و در زمستان بی خانه و لانه پیدا می‌کنید؟ اگر تمام این متمولین این اصل را در نظر بگیرند و وقتی همسایه شان گرسنه است و خودشان هزاران رنگ اطمعه در سفره شان هست عالی جنابی نمایند و از این چند رنگ غذا و چندین دست لباس خودشان یک رنگ خوراک و یک دست لباس به همسایه فقیر و بیچاره خود بدهند دیگر آن همسایه گرسنه خواهد ماند؟ ما باید به این اصل عمل نمائیم و فقط به زبان نگوئیم مسلمانیم و به اسلامیت عمل ننمائیم همین قدر که من گفتم لاله الی الله علی‌العموم قائل به وحدانیت شده ام ولی وقتی واقعاً مسلمان هستم که حرف خود را با عمل موافقت بدهم نه اینکه به زبان خدا را قائل باشیم و از طرف دیگر هزاران بت‌ها در آستین داشته باشیم معلوم است این پول‌هایی که در جیب‌ها و کیف‌ها داریم بت‌های ما است و وقتی ما به این نقره و طلا آلات و به این پارک‌ها و سایر فضولات زندگانی سجده می‌نمائیم چگونه می‌توانیم ادعا کنیم که به خدای واحد هم سجده می‌نمائیم کسی که نمی‌تواند از این خداهای مصنوعی صرف نظر کند و در راه خداوند اتفاق نماید چگونه می‌توان گفت در راه عقیده خود سعی نماید و علاقه‌مندی نشان بدهد مثل عوامانه‌ای است که می‌گویند خواستن دل دادن است. کسی که نتواند در راه معشوق و در راه عقیده و مسلک و اصول مذهبی خودش از چند قران صرف نظر نماید آیا انصافاً چند قران خود را از مذهب خود بیشتر دوست ندارد وقتی که خداوند اموال و انفس مؤمنین و مسلمین را خریده است و در مقابل به آن‌ها بهشت داده است تا در راه خدا جنگ نمایند و اموالشان را اتفاق کنند البته اگر شخصی به این دستور عمل کرد و با بندگان خدا آنطور معامله کرد خداوند قهار هم رحم خواهد نمود و آن‌ها را اجر و مزد خواهد داد این است که عرض می‌کنم عمل باید داشت واِلا به زبان گفتن که من مسلمان هستم درست نیست هر وقت قول من با عمل من توأم شد البته مسلمانی در من صدق می‌کند در صرد اسلام هم چنانچه در تواریخ دیده‌ایم بواسطه اینکه به این دستور و قوانین مقدس عمل می‌کرده‌اند بزودی مسلمان‌ها در جمیع عالم نفوذ کردند و اعلای کلمه اسلامیت نمودند آن فیوضات کاملاً به واسطه ایمان به آن اصول مقدس بود نه به گفتن. استغفرالله در تمام ساعات روز پی در پی و آن هم به دروغ و به قول نه به عمل در هر حال اصول دیانت‌مان را عرض کردم حالا برگردیم به قانون اساسی. آنچه بنده اجازه گرفته بودم عرض کنم یک قسمتش این است که مردم باید شبانه روز نسبت به این اقدامی که درباره یک عده علماء و آزادیخواهان کرده‌اند اظهار نفرت نمایند دشمنان ما وقتی می‌خواهند ما را از تذکر فجایع و عملیاتی که مرتکب شده‌اند منصرف سازند چه کارها خواهند کرد البته هزاران مسائل و گرفتاری ها برای ما ایجاد و اختراع می‌کنند و ما را به آن مسائل مشغول می‌نمایند تا نه ما اظهار تنفر نمائیم و نه متذکر به اعمال و رفتار آن‌ها بشویم برای این کار یک وسائلی اختراع و دسایس ایجاد می‌کنند چون طرف خیلی استاد و ماهر است دسایس عجیب و غریب ایجاد می‌کند و با وجود این که قانون اساسی و مذهب مقدس اسلام حمایت فقرا و ضعفا و اشخاصی را که در تحت لوای اسلام هستند بر ما فرض می‌کند با تمام این‌ها ما را وادار می‌کند که بر خلاف این اصول رفتار ننمائیم اکنون که می‌خواهم داخل این مطلب شوم بدواً چند اصل از قانون اساسی می‌خوانم اول اصل دوم که می‌گوید مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مملکت ایران است که در امور معاش و سیاسی وطن خود مشارکت دارند و اصل سی ام از متمم قانون اساسی که می‌نویسد وکلای مجلس شورای ملی و مجلس سنا از طرف تمام ملت وکالت دارند نه فقط از طرف طبقات مردم ایالات و ولایات و بلوکاتی که آن‌ها را انتخاب نموده‌اند چون روی همین کرسی یکان یکان قسم خورده‌ایم که حافظ اصول قانون اساسی باشیم این دو اصل ما را وکیل و نماینده تمام اهالی مملکت می‌نماید بنده که از تهران انتخاب شده ام وکیل تمام ولایات و ایالات مملکت هستم این که می‌گویند وکیل تهران از این حیث است که از حوزه انتخابیه تهران انتخاب شده‌ام واِلا همه وکلا وکیل تمام افراد ایرانی هستند ما قسم خورده‌ایم که در حفظ حقوق تمام اهالی این مملکت سعی و کوشش نمائیم همه ما ها در امور معاش و سیاسی و قانونگذاری نماینده اهالی مملکت هستیم و در این‌جا گفتگوی مذهب نیست بلکه گفت و گوی سیاست است بنده خودم را نماینده زرتشتیان می‌دانم ولو این که آقای ارباب کیخسرو وکیل آن‌ها هستند آقایان وکلا هم آقای ارباب کیخسرو را نماینده عموم مسلمانان می‌دانند و هیچ تفاوتی نیست نه ایشان می‌توانند برای خودشان تخصص قائل شوند که من نماینده زرتشتی‌ها هستم و نه تو که سلیمان میرزا هستی نباید از طرف آن‌ها حرف بزنی و بنده به ایشان می‌توانم عرض کنم که شما نماینده زرتشتیان هستید و نمی‌توانید خود را نماینده سایرین بدانید و بنابراین از طرف سایر اهالی که مسلمان هستند نباید گفت و گو کنید همین طور کلیمی‌ها که مطابق قانون اساسی با ما متساوی‌الحقوق هستند و ما هم که حافظ حقوق آنها هستیم بزرگواری و عالی جنابی ما در این است که وقتی در این مملکت اکثریت داریم بیشتر حفظ حقوق اقلیت را بنمائیم (صحیح است) ما وکیل تمام افراد مملکت هستیم و هیچ تفاوتی از هیچ حیث در بین نیست در نظر ما که ملت هستیم هیچ تفاوتی فیمابین افراد این مملکت نیست (از طرف نمایندگان - صحیح است) فقیر و غنی، مسلمان و غیر مسلمان تماماً تبعه ایران هستند البته با وجود این که با آقای ارباب کیخسرو و یا سایرین نماینده تمام اهالی هستیم در امور مذهبی خودمان هم تابع امور مذهبی خود هستیم و این دو مسئله مانعه‌الجمیع نیست. سابقاً هم عرض کردم که در نهج‌البلاغه می‌نویسد حضرت علی علیه‌السلام در موقعی که به انبار قشون وارد شد شنید و دستبندی از دست کسی در تحت حمایت دولت اسلام بود بیرون آورده بودند به این جهت اعلان جنگ داد.

(از علی آموز اخلاص عمل)

سرمشق ما کارهای رؤسا و قائدین مذهبی ما است چون آن‌ها کاملاً در حفظ ضعفا و اقلیت مملکت کوشیده اند ما هم باید پیروی از آن‌ها کرده و به این وسیله مملکت داری کنیم و بیرق مقدس لاله الی اله را مستحکم کنیم بطوری که در سر این بیرق آنچه را که برای خود نمی پسندیم برای دیگران هم نپسندیم. باید به تمام دنیا نشان دهیم که ما مسلمان‌ها می‌توانیم با اصول مذهبی خودمان کاملاً آزادی را حفظ کنیم و حافظ جان و مال و شرف و ناموس و حیثیت تمام اهالی مملکت خود بشویم. بهترین اعمال ما و گفتار ما و اقدام ما در خیر و صلاح مملکت این است که به تبعه مملکت ذره‌ای تعدی نشود

(از طرف نمایندگان - صحیح است)

این چیز تازه این نیست که بنده بگویم اصول مذهبی و قانون اساسی ما که مطابق با مذهب ما است این مسئله را تأمین می‌کند. برای رفع اشتباه سایرین مجدداً اصول قانون اساسی را راجع به این مطلب می خوانم اصل هشتم می‌گوید اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی متساوی‌الحقوق خواهند بود اصل نهم می‌نویسد افراد مردم از حیث جان و مال و مسکن و شرف محفوظ و مصون از هر تعرض هستند و متعرض احدی نمی‌توان شد مگر به حکم و ترتیبی که قوانین مملکت معین می‌نماید. ما باید به عالمیان ثابت کنیم که مملکت آزاد و مشروطه و مستقل ایران مملکتی است که در زیر بیرق لااله الی اله و بیرق شیر و خورشید و سه رنگ جان و مال و تمام حیثیات افراد خود را حفظ می‌کند و موکلین ما هم باید فریب دست‌های خارجی را نخورند و البته نخواهند خورد و باید متوجه اعمال و افعال خود باشند زیرا که در مملکت ایران آزادی و قانون مسلمان را که در این مملکت اکثریت دارند امر می‌کند که حقوق اقلیت ملت خودشان را حفظ کنند. ما باید اشخاص نادانی را که یک مزاحمت هائی فراهم می‌کنند و ملتفت نیستند عواقب وخیمه این کار چیست متوجه بکنیم البته این وظیفه بیشتر متوجه به علماء است امر به معروف و نهی از منکر تکلیف همه است ولی اول باید فهمید امر به معروف و نهی از منکر چیست پس بر عهده علمای مذهب و سایر آقایان است که کاملاً به این مطلب آن‌ها را متوجه کنند که قانون اساسی و مذهبی آن‌ها، آن‌ها را از ظلم و تعدی به هر عنوان و صیغه که باشد منع می‌کند این وظیفه بیشتر متوجه کسانی است که دانا و عالمند افتخار و شرف و تمام حیثیت و موجودیت ما از وقتی است که می‌توانیم بگوئیم در مملکت ما آزادی است. انشاءالله همیشه این کلمه مقدس را خواهیم گفت و به همه دنیا ثابت خواهیم کرد که ما معنی آزادیخواهی را در حمایت از فقرا و ضعفاء ملل ضعیفه که در مملکت ما هستند می دانیم این را باید عملاً ثابت کنیم تا مثل گذشتگان خود و ایرانی‌های قدیم و صدر اسلام مطمئن باشیم که روز بروز جلو می رویم و هر کس دست به طرف ما دراز کرد باید متحدالکلمه دفاع کنیم تا سایرین هم بدانند همینقدر که تبعه ایران شدند ایرانی‌ها از هر حیث از آن‌ها دفاع خواهند کرد و آن‌ها را بر خود مقدم می دارند. هر قدر جمعیت یک مملکت زیاد شود آن مملکت بیشتر قوت و قدرت پیدا می‌کند اگر ما یک نفر بر اتباع مملکت خود بیفزائیم یک قدم به طرف پیشرفت و ترقی مملکت برداشته ایم سعی ما همیشه باید در کثرت جمعیت باشد نه اینکه به عناوین مختلفه اهالی مملکت خود را متفرق کنیم. ما باید لاینقطع در فکر ازدیاد قدرت و قوت و جمعیت مملکت باشیم و به همه ثابت کنیم که ما یک نظر بازی داریم و از اتباع خود بهتر از خودمان دفاع می‌کنیم وقتی که ما متحدالکلمه از برای صدمه به یک نفر ایرانی به هر عنوان که باشد دفاع می‌کنیم مثل این می‌ماند که چندین میلیون به عده اهالی مملکت خود افزوده ایم زیرا این سبب می‌شود که آن‌ها به طرف مملکت ما می‌آیند. این است اصول مملکت داری و قانون اساسی و مذهبی ما. اصل سیزدهم می‌گوید منزل و خانه هر کس در حفظ و امان است و در هیچ مسکنی نمی‌توان قهراً داخل شد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. این است اصول مذهبی و آزادی ما. احترام منزل ایرانی بر هر کس واجب و لازم است. هر قدر بیشتر در عقیده مذهبی غلو داشته باشیم باید بیشتر حفظ مردم را بکنیم این است آنچه که بنده لازم می‌دانستم از روی این کرسی خطابه به تمام موکلین خود و تمام دنیا تذکر داده و یادآوری کنم که مجلس شورای ملی ایران وکلای چهارم دوره تقنینیه متفق‌الکلام و متحداً بدون هیچ اختلاف نظر حزبی و مسلکی تمام اهالی ایران را متساوی‌الحقوق می‌دانند و حافظ حقوق و ناموس و جان و مال و شرف و منزل تمام تبعه ایران هستند. هر کس به طرف ایران دست دراز کند ما تماماً با هر قدر قوه و قدرتی که داریم حاضر هستیم برادرانه دفاع کنیم تا تمام دنیا بدانند ما اشخاصی نیستیم که در حقوق ملی تفاوتی بین افراد و اشخاص بگذاریم بنده بعد از این مقدمه طولانی می خواستم از آقای رئیس‌الوزراء یک سئوالی بکنم و یک تذکاری به ایشان داده باشم ببینم در این وقایع اخیره که در این دو سه روزه اتفاق افتاده و رای جلوگیری از نقض این مراد چه اقداماتی فرموده‌اند (و از قراری بنده شنیده‌ام بیشتر از روی جهالت و نادانی پیش آمده است) و البته باید کاملاً جلوگیری بکنند و عملاً ثابت کنند همانطور که مجلس شورای ملی در حفظ حقوق اتباع مملکت متفق‌الکلمه است دولت هم در این موضوع کاملاً موافق است و نظریات مجلس را تأیید می‌کند در خاتمه هم لازم می‌دانم این قسمت را عرض کنم که در این قضیه از طرف علماء و دانایان هم جلوگیری بعمل آمده است و تا حدی که توانسته‌اند به وظیفه خودشان عمل فرموده‌اند و به مردم نصیحت کرده‌اند و مابقی هم اگر تا بحال ساکت بوده‌اند واجب کفائی دانسته‌اند و شاید بعد از این واجب عمومی بدانند و ثابت کنند که مسلمان‌ها حقوق ملل مختلفه را که تابع ایران هستند حفظ می‌کنند و البته هیچکس این تصور را نمی‌کند که دشمنان اسلامیت بعض اوقات می‌گویند که نعوذبالله اسلامیت با حفظ حقوق و آزادی مخالفت دارد و بنده عرض می‌کنم آزادی نوع بشر کاملاً موافق با قوانین مقدسه اسلام است (از طرف نمایندگان - احسنت - احسنت)

رئیس الوزراء - فرمایشات شاهزاده سلیمان میرزا از جنبه نصیحت و ارشاد حقیقتاً قابل تقدیر و تحسین است البته افراد یک جمعیتی هر یک وظایفی دارند وظیفه آقایان نمایندگان و آقایان علماء این است که در یک چنین مواردی مردم را نصیحت کنند وظیفه دولت هم این است که مواظب قانون باشد و جلوگیری از نقض قانون کند و راجع به وقایع اخیر هم دولت فوق‌العاده متأسف است ولی هم به وظیفه نصیحت و ارشاد عمل کرده و هم بوسیله اعمال قوه از نقض قانون جلوگیری کرده و به آقایان علماء هم که دارای این عقیده هستند مذاکره شده و البته ایشان هم به وظیفه خود عمل می‌کنند و کرده‌اند و دولت هم بوسیله قوائی که در دست دارد همه طور اقدام در حفظ نظم و آسایش طبقه کلیمی‌ها که مقصود شاهزاده سلیمان میرزا هم آن‌ها بودند نموده است و معلوم است که در این قضیه بعضی تجاوزات مختصر از طرف عوام و اشخاصی که مطلع به حدود قانون نیستند شده است. ولی اشخاصی که نقض قانون را کرده‌اند تعقیب و تنبیه خواهند شد فعلاً یک وسائل کافی در حفظ نظم برقرار شده که کلیمی‌ها در کمال راحتی و آسودگی می‌توانند دکاکین خود را باز کرده مشغول کسب و کار خود شوند و بنده با کمال صراحت در مجلس شورای ملی عرض می‌کنم که بهیچوجه ناامنی برای آن‌ها نیست و در کمال آسودگی می‌توانند به کسب و کار خود مشغول شوند و یکی دو مورد هم که متأسفانه نسبت به آن‌ها مزاحمتی شده است دولت با کمال جدیت در تعقیب قضیه هست و مرتکبین را تنبیه می‌کنند.

از طرف نمایندگان - صحیح است - احسنت

رئیس- جمعی از آقایان اجازه خواسته‌اند ولی بعد از جواب آقای رئیس الوزراء گمان ندارم مذاکراتی لازم باشد.

از طرف بعضی از نمایندگان - صحیح است.

مدرس - مذاکرات یک کلمه کسر دارد اجازه می‌فرمائید عرض کنم؟

رئیس- دستور جلسه فردا اولاً بودجه وزارت فواید عامه، ثانیاً لایحه اعتبار برای مخارج بنای بروج اقامتگاه مستضعفین، امنیه در حدود کرمان. ثالثاً لایحه انتقال کارخانه چراغ برق سلطنتی به حضرت معصومه سلام الله علیها

آقا سید یعقوب- تقاضا می‌کنم راپُرت کمیسیون عرایض هم در جلسه آتیه قرائت شود.

رئیس- مسائل متفرقه جزو دستور پنجشنبه است.

آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- بنده در آن جلسه هم استدعا کردم که مستمریات جزو دستور شود که تکلیف فقراء هم معلوم شود.

رئیس- تقاضا بفرمائید مستمریات جزو دستور یک روز مخصوص شود زیرا با این ترتیب گمان نمی‌کنم وقت داشته باشیم.

آقای تدین (اجازه)

تدین- در ضمن بیانات شاهزاده سلیمان میرزا ...

رئیس- این مسئله حتم است و تصور می‌کنم تعقیب نشود بهتر است. آقای مدرس و جمعی دیگر هم اجازه خواسته‌اند ...

مدرس - پس اجازه بفرمائید در جلسه دیگر عرایض خود را بکنم.

(آقای رئیس حرکت فرموده و مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

مؤتمن الملک