مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۳۲۸ نشست ۱۷۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
مدیر سید محمد هاشمی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۵
جلسه: ۱۷۶
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه سی و یکم خرداد ماه ۱۳۲۸
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: امامی اهری - مهدی ارباب - دکتر مجتهدی و سؤال آقای رضوی از وزارت راه
۳ - تصویب طرح مربوط به اعلیحضرت فقید
۴ - طرح بودجه مجلس
دو ساعت و ۳۵ دقیقه قبل از ظهر مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱ - تصویب صورت مجلس
رئیس - نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای دکتر عبده بفرمایید.
دکتر عبده - بنده میخواستم توجه مقام ریاست را به این نکته جلب کنم که آقای دکتر متین دفتری پیشنهادی دادند نسبت به این پیشنهاد ۴۶ رأی موافق داده شد و ۱۶ رأی مخالف و ۳۶ رأی ممتنع، خواستم توجه مقام ریاست را به ماده ۱۶۶ نظامنامه جلب کنم به موجب این ماده هر یک از نمایندگان در کلیه مسایل مطروحه که منتهی به اخذ رأی میشود باید رأی خود را نفیاً یا اثباتاً اظهار کند در صورتی که امتناع نماید جزو موافق یا مخالف محسوب نخواهند شد و در هر مطلبی طبق قانون اساسی باید نصف به علاوه یک عده حاضر در جلسه نسبت برد یا قبول آن مطلب صریحاً رأی دهند و در غیر این صورت آن مطلب بلا تکلیف میماند. استحضار دارید که نصف به علاوه یک موافق این پیشنهاد رأی ندادند ولی نصف به علاوه یک هم برد این پیشنهاد رأی ندادند، بنابراین مشمول ماده ۱۶۶ آئیننامه است و بر طبق این ماده بلاتکلیف است تا نظر مجلس نسبت به این مورد روشن شود.
رئیس - در جلسه پیش نظر آقایان هست من مکرر گفتم که تصویب نشد و الان هم همین را میگویم تصویب نشده و اگر پیشنهاد دیگری باشد باید البته مطابق ماده ۱۶۶ عمل شود. آقای برزین بفرمایید.
برزین - بنده این عرض را میخواهم حضور محترم آقایان بکنم که پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری تصویب نشده است ما هم نمیگوییم که تصویب شده است ولی رد هم نشده است بلا تکلیف است
رئیس - آقای دکتر طبا فرمایشی دارید؟ بفرمایید.
دکتر طبا - مقام ریاست اطلاع دارند که جلسه قبل بنده اجازه خواستم که نیمساعت خارج بشوم چون در اداره مالیات بر درآمد کار داشتم و چون پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری که خیلی مهم بوده است و مطرح شد خواستم و لازم دانستم که عرض کنم بنده با پیشنهاد ایشان موافق بودم عده از آقایان خیال کردند که بنده نظری داشتم در صورتی که بنده با اجازه مقام ریاست در جلسه نبودم و اطلاعی هم از موضوع نداشتم ولی حالا اینجا نظر خودم را عرض میکنم که بنده با پیشنهاد ایشان موافق بودم.
رئیس - آقای ایلخان بفرمایید
ایلخان - چون آئیننامه در مرحله آزمایش است و اگر اصلاحی باشد باید تذکر داده شود بنده خواستم تذکر بدهم که قبل از مذاکره در صورت مجلس غائبین خوانده میشود که در صورت مجلس اگر کسی خواست تذکر بدهد که یا اشتباهاً او را غایب نوشتهاند یا این که دیر آمده یا نیامده یا غایب بوده بتواند در صورت مجلس جواب بدهد.
رئیس - بلی هر روز باید قرائت بشود.
ایلخان - منظور این بود که قبل از این که صحبتی بشود و این را تذکراَ عرض کردم که این کار اصلاح بشود.
رئیس - آقای آصف بفرمایید.
آصف - بنده در ضمن عرایضم عرض کردم اهل سنت و جماعت نظر به عقیده مذهبی شاه عادل را ذیشوکت میدانند این جا نوشته شده است ذی شوکت باید این موضوع اصلاح بشود یکی هم این است که نوشته شده است بنده عرض کردم که بدون رعایت نزاکت بعضی از آقایان فرمودند یک عده حیوانات
عده حیوانی نمیشود بنده عرض کردهام که آقایان بدون نزاکت فرمودند یک مقدار حیوانات
در صورتی که بنده عرض کردم یک هیئت انسانی به طرف صندوق میروند.
رئیس - آقای امیرحسین خان مسبوقند که این صورت مجلس قطعی مذاکرات نیست این برای همین است که اگر این جا اعتراضی هست و آقایان نظری دارند میگویند و بعد از اصلاح به روزنامه رسمی داده میشود منظور از اسامی غائبین و حاضرین هم که خوانده میشود این است که اگر اصلاحی لازم است در جلسه ذکر میشود بعد تصویب میشود، این صورت مجلس قبل از اصلاح قطعی نیست آقای ملک مدنی بفرمایید.
ملک مدنی - آقایان مسبوقند که از اول مشروطیت تاکنون این عمل مجری بوده که نصف به علاوه یک برای تصویب لازم بوده و اگر نصف به علاوه یک نبوده آن موضوع تصویب نشده است بنده خواستم این را عرض کنم.
بعضی از نمایندگان - صحیح است.
دکتر عبده - رد هم نشده است.
رئیس - در آئیننامه جدید یک تغییری راجع به رأی داده شده است در این جا میشود گفت که مورد ندارد چون در این آئیننامه بلا تکلیف گذاشته شده است یعنی نفیاً و اثباتاً باید اظهار نظر بشود آقای مکی بفرمایید.
مکی - آقای دکتر عبده فرمودند ولی قسمتی را که بنده خواستم توجه مقام ریاست را جلب کنم این است که همان طور که آقای رئیس هم فرمودند این بلا تکلیف است چون رد نشده است تصویب هم نشده پس پیشنهاداتی از این قبیل قابل طرح است و اگر مثل این پیشنهاد داده شود خوب است مقام ریاست اجازه بفرمایند مطرح شود.
رئیس - آقای امیر تیمور بفرمایید.
امیر تیمور - همکار عزیز بنده آقای دکتر عبده استعداد زیادی برای تکرار مطلب دارند و میخواهند آن چیزی که مورد عقیده ایشان است حتماً به کرسی عمل بنشانند. مقام ریاست در جلسه قبل با کمال صراحت تشخیص فرمودند که این نظر اکثریت حاصل نکرده است (بعضی از نمایندگان - رد هم نشده) تصویب نشده باز اینجا اعتراض میشود.
رئیس - آقایان هم اظهار نمیکنند که تصویب شده است.
امیر تیمور - و در این تذکر آقای ایلخان هم میخواهم عرض کنم در ماده ۷۸ مصرح است که صورت غایبین هم باید در صورت مذاکرات طبع و نشر شود اگر مقرر بفرمایید در صورت مذاکرات طبع و نشر کنند اشکال رفع خواهد شد.
رئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه - آقایان: محمدحسین قشقایی - محسن گنابادی - مهندس احمد رضوی - نصرالله لاهوتی - دکتر راجی - ابوالفضل تولیت - غلامحسین رحیمیان -علی اقبال - مهندس خسرو هدایت - محمدقلی قوامی - حسین وکیل - نیکپور- امامی اهری - عباس فاضلی - عدل اسفندیاری.
غائبین بیاجازه - آقایان: اردشیر شادلو - عبدالحسین اورنک - آقاخان بختیار - جواد گنجه - دکتر شفق - دکتر علی امینی - علی وکیلی - منوچهر گلبادی - عباس اسکندری.
دیرآمدگان با اجازه - آقایان: منصف - افخمی سزاوار - شریعتزاده - عباس اسلامی - اسدی - دکتر طبا.
دیرآمدگان بیاجازه - آقایان: محمدتقی بهار - مسعود ثابتی - خسرو قشقایی.
۲ - بیانات قبل از دستور آقایان امامی اهری - مهدی ارباب - دکتر مجتهدی و سؤال آقای رضوی از وزارت راه
رئیس - چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند. آقای نورالدین امامی بفرمایید.
نورالدین امامی - بنده نوبتم را دادهام به آقای امامی اهری.
امامی اهری - چنان که آقایان اطلاع دارند فراکسیون اتحاد ملی از طرفداران جدی کابینه حاضر بوده و نسبت به شخص جناب آقای ساعد که از افراد همین فراکسیون بودهاند کمال احترام و علاقه را نشان داده است، بنده هم که از اول دوره افتخار عضویت فراکسیون اتحاد ملی را داشتهام به همین جهت که عرض کردم و به جهات دیگری که موردی برای ذکر آن در اینجا نمیبینم از طرفداران کابینه و از علاقمندان شخص جناب آقای ساعد بودهام و چون در مجلس سعی داشتهام که در جریانات پارلمانی رعایت اصول پارلمانی را بکنم از نظر موافقت با دولت جایز ندانستهام که در مقام تعرض و اعتراض و سؤال و استیضاح از دولت برآیم و هر وقت موضوعی به نظرم رسیده به شخص جناب آقای نخست وزیر یا به سایر آقایان وزیران متذکر شدهام و اینک در تعقیب همان نظر لازم دانستم نکات چندی را در اینجا متذکر شوم و چون این تذکرات راجع به آذربایجان است و بنده هم افتخار نمایندگی آن سامان را دارم برای این که اظهارات بنده بر تعصب فوقالعاده نسبت به آذربایجان و خدای نکرده نداشتن آن تعصب و علاقه نسبت به سایر نقاط کشور حمل نشود عرض میکنم که ماها همه ایرانی و نسبت به کلیه نقاط ایران بدون استثنا همان عشق و علاقه را داریم (صحیح است) و اگر راجع به آذربایجان و آلام آن تذکرات بیشتری داده میشود برای آن است که آذربایجان از نقطه نظر موقعیت حساسی که دارد شایسته آن است که توجه بیشتری به آنجا مبذول گردد (صحیح است) و علاقه و محبت فوقالعاده که کلیه آقایان نمایندگان نسبت به آذربایجان و آذربایجانی در موارد مقتضی معمول داشتهاند قابل تقدیس و تشکر است (صحیح است) چنان که عرض کردم آذربایجان از نقطه نظر موقعیت جغرافیایی و غیره واجد اهمیت خاصی است و جا دارد که باز آقایان بیش از پیش در فکر آذربایجان بوده و در مقام رفع آلام و دردهای آنجا برآیند (صحیح است) و به نحوی که آقایان به خوبی استحضار دارند چنان که هر مریضی دو نوع معالجه دارد یکی معالجه آنی و فوری برای تسکین درد و رفع تب و دیگری معالجه قطعی و اساسی در مورد اصلاح اوضاع مملکت و از آن جمله آذربایجان هم دو راه ما در پیش داریم یکی اصلاح اساسی و تهیه نقشههای چند ساله عمرانی و آبادی و کشاورزی که فعلاَ مورد نظر من نیست و بنده درخواست خود را از دولت جناب آقای ساعد به حداقل تقلیل میدهم و با اتکاء به عشق و علاقه خاص کلیه آقایان نمایندگان آذربایجان می-خواهم که همه آقایان یا نمایندگان آذربایجان هم صدا شده و جناب آقای ساعد را که خود آذربایجانی هستند مخاطب قرار داده میگویم جناب آقای ساعد جنابعالی و سایر آقایان وزراء آذربایجانی شما با اطلاع کافی که از روحیه آذربایجانیها دارید با من هم عقیده هستید که آذربایجانی زحمتکش و قانع و نجیب و نسبت به ¬شاه و مملکت خود حداکثر علاقه را دارد (صحیح است) و تحت تأثیر هیچ گونه تبلیغاتی قرار نمیگیرد و آن احساسات پاک ملی آنها کلیه آثار تبلیغاتی خائنین به کشور و شاه و میهن را خنثی مینماید (صحیح است) ولی در مقابل انتظار دارد که لااقل موجبات حداقل زندگی را برای آنها فراهم دارید چنان که اطلاع دارید وضع محصول آذربایجان در اغلب نقاط بد است (بهادری - اصلاَ نیست) و نان در اغلب جاها غیر مأکول و نایاب است و مردم از این حیث در زحمت هستند آذربایجانی قانع و زحمتکش که از تولید کنندگان عمده گندم و جو میباشد و همواره دسترنج خود را در طبق اخلاص گذاشته و برای رفع نیاز هم¬ میهنان خود مردانه عرضه داشته است امروز انتظار کمک آنی و فوری را از شما آقایان نمایندگان دارد که از دولت جداً بخواهید در این باب اقدام لازم و فوری را معمول دارد و با ازدیادی که نسبت به سرمایه به آنک کشاورزی به عمل آمد در کلیه نقاط آذربایجان شعب به آنک کشاورزی تأسیس نموده به زارعین و کشاورزان آن ناحیه که بر اثر سختی زمستان گذشته و عدم امکان کشت و نیامدن به موقع باران به حال فلاکت باری افتادهاند کمک عاجلی مبذول دارند. چنان که اطلاع دارید اغنام و احشام ایلات آذربایجان به کلی از بین رفته و محتاج کمکهای فوری میباشند این افراد غیور و وطنپرست که در مواقع سخت میهنپرستی خود را نشان دادهاند از این مخمصه نجات پیدا کنند ضمناً از موقع استفاده کرده از توجه خاصی که اعلیحضرت همایونی همواره نسبت به آذربایجان مبذول داشته و با اعزام نماینده خاص خود در مقام تفقد و دلجویی و کمک به آذربایجانی بر آمدهاند از صمیم قلب سپاسگذاری مینمایم و از دولت جناب آقای ساعد میخواهم که منویات و اوامر اعلیحضرت همایونی را در آنجا به موقع اجرا گذارده سرو صورتی به اوضاع اقتصادی آنجا بدهند و صادرات را تشویق و به کارخانجات دستی و غیردستی کمک کنند که از بین نروند در خاتمه به استحضار دولت جناب آقای ساعد میرسانم که در مرز آذربایجان نقطهای واقع است به نام ارسباران که از لحاظ وسعت خاک و کثرت جمعیت و سایر جهات همان موقعیتی را که آذربایجان نسبت به ایران دارد همان موقعیت را ارسباران در آذربایجان دارد (برزین - صحیح است) و متأسفانه در بدبختیها و بیکاری و فقر و فلاکت هم سهم بیشتری را دارا میباشد (برزین - صحیح است) و چون راه آنجا تاکنون اصلاح نشده آمد و رفت به آنجا مشکل بوده و نتیجتاَ از کمکهایی که به سایر نقاط آذربایجان میشود آن ناحیه محروم میباشد (برزین - صحیح است) چنان که اخیراً چون حضرتعالی آقای برزین بسیار صحیح است میفرمایید و توجه میفرمایید بسیار متشکرم
والاحضرت شاهپور علیرضا از طرف اعلیحضرت همایونی به آذربایجان تشریف بردند، یک کمکهایی به ایلات شاهسون اردبیل و خیاو فرمودند تنها نقطهای که موفق نشدند تشریف ببرند ارسباران است در صورتی که این ناحیه سیصد هزار نفر جمعیت دارد (صحیح است) اغلب ایلات و عشایر در آنجا زندگی میکنند چنان که عرض کردم در بدترین مواقع وطنپرستی و علاقه و شاهدوستی خودشان را نشان دادند و کشور را حفظ کردند وضع بهداری آنجا به قدری خراب است که یک نفر قابله برای سیصد هزار نفر جمعیت معین شده، آن یک نفر هم در وزارت بهداری از محل آنجا حقوق میدهند و در تهران نمیدانم مشغول چه کاری است که در محل حاضر نمیشود و من از آقای وزیر بهداری سؤال کردم و باز در اینجا هم رسماً اظهار میکنم که اگر کسی را برای آنجا استخدام نمیکنند لااقل از محل حقوق آنجا استخدام دیگری نکنند، و محفوظ بماند.
بهادری - آقای امامی صحبت بهداری نکنید فایده ندارد.
ذوالفقاری - اول بودجه بدهید.
بهادری - فایده ندارد.
امامی اهری - از وزارت فرهنگ هم تقاضا میکنم که دبیرستان آنجا با عطیهای که اعلیحضرت همایونی لطف فرموده بودند تأسیس شده است و باید از این اقدام و از این عمل نتیجه گرفت پس تقاضا میکنم که در سال جاری کلاسهای چهار و پنج متوسطه آنجا دایر بشود (یمین اسفندیاری- در موقع بودجه هم آقای امامی اهری تقاضا بفرمایید) این بسته بلطف آقایان است و از وزارت راه هم تقاضا میکنم که یک چنین ناحیه بزرگی به علت نداشتن راه به کلی از آذربایجان آمد و رفت و ارتباط آن قطع شده با ساختن پل که تمام موجبات آن فراهم است یعنی سیمان آنجا حاضر است و اعتبار هم منظور شده استدعا میکنم زودتر انجام بدهند (احسنت) یک نکته کوچکی را که در خاتمه عرایضم به عرض آقایان میرسانم این است که همه نقاط آذربایجان این طور است مخصوصاً آن ناحیهای که عرض کردم ناحیه ارسباران مردمانی دارد زارع و کشاورز که زندگی آنها با نان و چای میگذرد استدعا میکنم در این موقع که ماه رمضان میرسد توجهی بکند که قند و شکر بدست اهالی آنجا برسد (بعضی از نمایندگان - به هیچ جا ندادهاند) عرض میکنم که هفت هشت ماهست آنجا .... (همهمه نمایندگان) (زنگ ممتد رئیس).
رئیس - آقایان چرا نمیگذارید صحبت کنند؟ این چه طرز رفتاری است؟ آقای امامی اهری وقت آقا از یک ربع بیشتر شده.
امامی اهری - استدعا میکنم که در این قسمت هم توجهی بفرمایید
نمایندگان - احسنت
رئیس - آقای مهدی ارباب بفرمایید.
ارباب - من از آقایان نمایندگان عزیز کمک میطلبم که به تظلم و استمداد کارمندان پست و تلگراف بلوچستان و سیستان و شاید آبادان و همچنین خرمشهر و این نقاط حاره، توجهی بشود این بدبختها که سر و کاری با پارچه ندارند، با قند و شکر ندارند با عمل تصفیه مالیات سر و کار ندارند از صبح تا آخر شب ناچارند عرق بریزند و چکش بزنند، با کاغذ سر و کار داشته باشند اینها از تمام مزایا و اضافاتی را که نسبت به سایر مأمورین داده میشود نسبت به اینها انجام و اجرا نشده است (صحیح است) (یمین اسفندیاری - بندرعباس را هم بفرمایید) و بندرعباس چون بدبختها مخصوصاً، این قسمت را تمنی میکنم آقایان توجه بفرمایید. بدبختهایی که در نقاط بلوچستان و سیستان انجام وظیفه میکنند اگر مریض بشوند دارو ندارند وسیله معالجه ندارند. اگر عیال یک نفر عیال از آنها وضع حملش بشود ماما وجود ندارد با یک چنین وضعیتی انجام وظیفه میکنند. مثلاَ مأمور گمرک مزایا و اضافاتی را میگیرد و به توسط همان تلگرافچی مخابره میکنند و همان تلگرافچی میداند و تلگرافی را مخابره میکند که به هم قطارهای دیگرش این مزایا پرداخت میشود و به آنها داده نمیشود من نمیدانم از اولاد صیغه دولت هستند و مأمورین دیگر از اولاد عقدی دولت هستند؟ آخر فرق فاحشی در عمل ملاحظه میشود آنها بهتر انجام میدهند حقوق و مزایا را دریافت نمیکنند، اینها جمع شدند دو روز پیش در فرمانداری بلوچستان و دست به اعتصاب زدند و تلگرافی رسیده است که ۹۰% مزایای سال ۲۷ و اضافات را دریافت نداشتهاند و فقط عده معدودی ۷۰% مزایا دریافت و عدهای هم به کلی محروم ماندهاند ۱۰% سال جاری هم برای هیچ یک نرسیده فرماندار محترم بلوچستان و سیستان به آنها نصیحت کرده و وعده داده برای مدت کمی تا بنتیجه برسد و آنها را قانع کرده که دست از اعتصاب بکشند و اعتصاب نکنند ولی اینها بیچارهاند بدبختند دو سال است التماس میکنند دو سال است التجا میکنند. هیچ توجهی به آنها نمیشود آیا فرق سایر مأمورین با این بدبختها چیست؟ چرا باید مزایا و اضافات به سایر مأمورین داده شود و به آنها داده نمیشود آیا هیچ توجهی مبذول هست که آنها در چه نقطهای انجام وظیفه میکنند؟ در نقاطی انجام وظیفه میکنند که آتش می-بارد و حتی آب سرد هم بدست آنها نمیرسد که بخورند بنده از جناب آقای دکتر طاهری وزیر محترم مشاور که از طرف دولت اینجا تشریف دارند و همیشه نسبت به افراد ضعیف خیرخواه بوده و هستند استدعا میکنم که توجه دولت را به این بدبختی آن طبقه مردم بیچاره مبذول داشته و ترتیبی بدهند که تبعیضی بین آنها و مأمورین دارایی و گمرک و سایر مأمورین ادارات بلوچستان نشود همان مزایا و اضافاتی که به آنها داده میشود به مأمورین پست و تلگراف بلوچستان و سیستان هم داده شود و بیش از این این مأمورین را دلسرد نکنند اینها را تشویق بفرمایید، اینها خدمتگزارترین افراد مأمورین دولت هستند (صحیح است) دیگر بنده عرضی ندارم
یمین اسفندیاری - انشاءالله جناب آقای جمال امامی هم کمک میفرمایند.
رئیس - آقای کهبد (تشریف ندارند) آقای دکتر مجتهدی بفرمایید.
دکتر مجتهدی - چنان که آقایان میدانند اینجانب اخیراً مسافرتی به آذربایجان کردم حال میخواهم نتیجه مشاهدات خود را فهرستوار حضورتان عرض کنم در این مسافرت آنچه بیشتر جلب توجه کرد این است که بیکاری و فقر عمومی به حدی رسیده که بیم آن میرود که بنیان جامعه را متزلزل سازد اوضاع اقتصادی آذربایجان بینهایت وخیم است در حدود ده هزار دستگاه بافندگی دستی تعطیل شده (صحیح است) و کارخانجات بزرگ در شرف تعطیل هستند (صحیح است) تجارت از بین رفته (احسنت) هر چه تاجر سرمایدار بوده برای تحصیل ارز ارزان و استفاده کلان رو به طهران آوردهاند و وضعیت بازار آنجا را میتوان از همین بازار طهران فهمید اینجا باید با کمال تأسف عرض کنم که تمام مساعی و اقدامات ما نمایندگان و مواعید دولت درباره تقسیم سهمیه و اختصاص مقداری از آن به آذربایجان بینتیجه مانده است مثلاَ برای یک تاجر آذربایجانی مقدور نیست حتی یک اتومبیل جیپ بدون مسافرت به طهران و صرف وقت و زد و بند با این و آن وارد کند. آنچه بیشتر اسباب تأسف است این است که طبیعت هم در ظرف این دو سال روی خوشی به آذربایجانیها نشان نداده است سال گذشته محصول آذربایجان خوب نبود و در نتیجه کشاورزان نتوانستهاند مثل سالهای قبل کشت کنند سرمای سخت امسال هم باعث از بین رفتن سردرخت و هم خود درختها شده است. در اثر سرمای شدید و ممتد بسیاری از اغنام و احشام تلف شدهاند (احسنت) عدم بارندگی امسال وضع جدیدی پیش آورد که بیشباهت به سال مجاعه ۱۳۳۶ قمری نیست و به این مناسبت کشاورزان به شهرها روی آور هستند.
موضوع خیلی قابل توجه بیکاری در شهرهای آذربایجان است مثلاَ برای یک کار هزاران داوطلب پیدا میشود. مزد کارگر در تبریز بیست ریال در مراغه هشت ریال (باتمانقلیج - کار باید تهیه بشود) آن هم اگر باشد تعجب اینجا است که وزارت راه هم از این بحران استفاده کرده و به عمله ۱۵ ریال مزد میدهد اگر این مزدها را با قیمت نان و سایر مایحتاج زندگی مقایسه فرمایند طرز زندگی کارگر در نظر آقایان مجسم خواهد بود
شهر تبریز چندین ماه است تقریباً در تاریکی به سر میبرد شرکت برق هم نه حاضر است دست از امتیاز انحصاری بکشد و نه برق را به شکل آبرومندی اداره کند (بعضی از نمایندگان - مثل همه جا) اهالی شهر تبریز از این وضع به تنگ آمدند و شرکت برق را تعقیب کردند و حکم محکومیت مدیر شرکت صادر شد اما وزارت دادگستری پرونده امر را به طهران خواست موضوع تعقیب منتفی شد این امر مردم تبریز را از دادگستری دلتنگ ساخته و میگویند میخواهیم بدانیم علت خواستن پرونده به طهران چه بوده از بنده که سؤال کردند جواب نداشتم بدهم به آقایان وعده دادم که موضوع را در مجلس عرض کنم خواهشمندم این قسمت از عرایض بنده را به منزله سؤال تلقی کنند و جواب بدهند. شهرداری تبریز پول ندارد در یک شهری که گرفتار بحران است نباید هم پول داشته باشد از بودجه حقیر شهرداری تبریز را صدی سه اداره کل امور شهرداریها برمیدارد و در عوض مداخلات بیجا در هر امر میکند و مانع اقدامات جزیی شهرداری است و ما نمایندگان ولایات هر چقدر زحمت کشیدیم نتوانستیم مداخله این اداره بیموضوع را رفع کنیم. جای تعجب است اعلیحضرت همایون شاهنشاهی میفرمایند که مردم باید کار خود را خود انجام دهند این اداره که منطق تأسیس آن معلوم نیست خود را قیم شهرداریهای کشور کرده است در تبریز مدت دو سال است میخواهند لولهکشی کنند مبلغی هنگفت هم
صرف کردهاند اما کار چنان چه لازم است پیشرفت نمیکند و مردم از نتیجه کار آن مأیوسند و آن اقدامات را هم حمل بر تظاهر میکنند. دو سه فقره ساختمان که در اثر مساعی آقای منصور شروع شده بود همه نیمه تمام مانده ساختمانهایی که از عطیه ملوکانه قرار بود ساخته شود به واسطه تقلب کنتراتچی آن همه ناتمام مانده است بنده مدارکی دارم که این کنتراتچی، یک قمار باز چطور آمده است کنتراتچی شده است مالیات سنگین آذربایجان درد بیدرمان شده من نمیدانم ایالتی که گرفتار قحطی و بحران است وزارت دارایی ما چه میخواهد سال گذشته محصول خوب نبود فعالیت اقتصادی وجود نداشت تازه وزارت دارایی سهمیه مالیات بر درآمد را اضافه کرده است.
وضعیت بهداری نقاطی را که دیدم در غایت درجه تأسف انگیز است وزارت بهداری عوض توجه به بهداشت مردم مأمورین بهداری را تغییر و تبدیل میدهد سال گذشته طبق مدارکی که موجود است آبله و امسال سرخک تلفات زیاد به اطفال دهات وارد کرده است. وضعیت آموزگاران فرهنگ اسباب تأسف است من باب مثال میگویم اینجانب یک باب دبستانی با خرج خود ساختهام اداره فرهنگ یک نفر آموزگار و یک نفر فراش به این دبستان داده - در این مسافرت تحقیق کردم معلوم شد که حقوق آموزگار دبستان که پنجاه و چهار نفر را تربیت میکند درست معادل حقوق پیشخدمت دبستان است. از وضعیت سایر ادارات صحبت نمیکنم آقایان از عدم نظم و ترتیب ادارت مرکزی پی به خرابی ادارات ولایات میتوانند ببرند فقط نمیتوانم کتمان کنم که وضع ارتش و ادارات لشگری در اثر توجهات ملوکانه و حسن اداره افسر لایق و محبوب تیمسار سپهبد شاه بختی مایه امیدواری است اینجانب با غالب طبقات تماس گرفتم بدون شائبه میتوانم عرض کنم که هیچ کس از نظام و ارتش شکایتی نداشت. (صحیح است)
باری مطلبی را که همشهریهای من سفارش کردهاند که حضور جناب آقای ساعد عرض کنم که آذربایجانیها از شخص جناب آقای ساعد که آذربایجانی هستند بیشتر از این انتظار دارند و میگویند در اثر عدم توجه دولت ایشان دیر یا زود شهرهای آذربایجان خرابتر و ویرانهتر در خاتمه عرض میکنم که امید مردم از همه جا سلب شده فقط چشم به ذات مقدس شاهانه دوختهاند چه میدانند فقط ایشان هستند که به حال رعیت دلسوزند و مهربه آنند امیدوارند که گزارش والاحضرت شاهپور علیرضا مورد توجه اعلیحضرتشان که از نزدیک اوضاع را مشاهده فرمودندهاند قرار گیرد اوامر اکید برای اصلاح امور صادر فرمایند و همچنین به برادر ارجمند خود والا حضرت شاهپور عبدالرضا که سمت نظارت عالیه اجرای برنامه ۷ ساله را دارند دستور فرمایند در طرحهای عمرانی آذربایجان را بر سایر طرحها مقدم دارند در خاتمه راه علاجی که به خاطرم میآید این است که اولیای امور قدری وسعت نظر داشته و از دریچه چشم خود تنها شهر طهران را ننگرند بلکه قدم فراتر گذاشته و به ولایات هم توجه داشته باشند و از مزایای زندگی طهران قدری به شهرستانها ارزانی دارید همه چیز را در طهران به خاطر طهران متمرکز نسازید امنیت مادی و قضایی را تأمین کنید خود به خود قسمت اعظم مشکلات حل خواهد شد (احسنت - احسنت)
رئیس - وارد دستور میشویم سؤالی از وزارت راه آقای رضوی کردهاند، آقای معتمد دماوندی هم دو سؤال کردهاند آقای رضوی بفرمایید.
امینی - بودجه مجلس را مطرح بفرمایید.
رضوی - بنده مدتی است که این سؤال را خودم دادهام به وزارت راه و تاریخ آن مصادف بود با همان موقعی که تازه از شیراز مراجعت کردم اهمیت راه و به طور کلی طرق و شوارع و جادهها در ازدیاد عمران و آبادی نواحی به اندازهای زیاد است که بنده برای گفتگو محتاج به تهیه مقدمه نیستم بنابراین اگر در یک استانی برای این که راهشان نامناسب است یا راه بهتر میخواهند سر و صدا داشته باشند و تقاضا زیاد بکنند و سؤال و جواب بکنند راه بیخودی و زیادی نرفتهاند وضعیت راه-های فارس را به دو کیفیت و به دو نوع میتوانم حضور آقای معاون محترم وزیر راه عرض میکنم یکی موضوع وعده وزارت راه بود راجع به آسفالت کردن جاده شیراز به تهران که قبل از سال ۱۳۲۷ داده و حتی در موقعی که ۷ و ۸ ماه قبل آقای اردلان وزیر راه بودند که الان استاندار محترم فارس هستند همان موقعی که بنده سؤال کردم ایشان در همین پشت تریبون وعده دادند و قول دادند که تا آخر سال ۱۳۲۷ لااقل ۱۵۰ کیلومتر از این راه آسفالته شده تحویل شما داده خواهد شد البته در صورت مجلس هست این را اخیراً که بنده از آنجا میآمدم دیدم آسفالته نشده که هیچ یک قسمتی از راه را روی قسمتی که شاید آسفالته خواهد شد و البته جادهکوبی و تسطیح جاده هم چون انجام نیافته معلوم نیست برای چکار دست بهش زدهاند، شاید برای این خیال که این درست بشود از شهر شیراز تا نزدیکی پلخان که هفت فرسخی شهر شیراز است جاده را زیر و رو کردهاند یک قسمت زیادی یک طرف جاده خاک زیادی خاکریزی شده در نتیجه جاده اتومبیل رو به دو قسمت یک قسمت مرتفعتر دو سه متر بلندتر است و یک قسمت پآئینتر است.
بهادری - بله صحیح است بنده خودم آنجا بودم و دیدم.
رضوی - و در این قسمت جناب آقای بهادری و آقای اسکندری و سایر آقایان که تشریف داشتند همه این نقاط را مشاهده کردند خوب این جاده علاوه بر این که عرض کردم آسفالت نشده در سال گذشته بنده نتوانستم احصائیهای بدست بیاورم که چقدر موجب شکستن اتوموبیلها و تلفات شده است به حدی رسیده است که اهالی فارس به بنده میگفتند از خیر وزارت راه گذشتیم اجازه بدهید این راهها به همان صورت اولیه خاکریزی بشود که ما بتوانیم با اطمینان بیشتری ایاب و ذهاب کنیم این آسفالتش که حالا من نمیدانم که چه شد و حالا بودجه آنجا در کجا مصرف شد و پادار بود یا نبود من نمیدانم و وزارت راه نسبت به ترمیم و اصلاح جاده چه نظری دارد، به نظر خودم باز به طور اختصار عرض میکنم که سه جاده تاریخی در فارس وجود داشته که این سه جاده تاریخی معمولاَ مرکز فارس را به نواحی مهم کشور و خارج کشور مربوط میکرده است یک راهی بوده است که میان بندر (طاهری) فعلی که سابقاً سیرات بود و شیراز وجود داشته و شاه جاده تاریخی بود یکی راه شیراز به اهواز است که در راه آن این دو پل فهلیان و شاهپور وجود دارد. دولت در صدد ساختن آن بوده و هنوز به هیچ وجه منالوجوه کار به جایی نرسیده است موضوع سوم که توجه نکردهاند جاده شیراز به ایزدخواست است عده زیادی از اهالی فارس تقاضایی کردهاند مشعر بر این که اگر این راه به حال قدیمی خودش که در سابق بوده است از ایزدخواست از طریق سرحد چهاردانگه به طرف شیراز کشیده شود، هم ارزانتر و هم نزدیکتر و هم آبادتر خواهد بود نه مخارج این طرف را دارد و طول جاده هم کمتر است و تمامش هم در بین آبادیها میگذرد. این موضوع اخیر که به هیچ وجه مورد توجه قرار نگرفته و با این که در آن دفعه هم بنده یادآوری کردم معذلک برای این که معلوم شود آیا این جاده عملی هست یا نه از طرف وزارت راه اقدامی نشده است اما از لحاظ جاده شیراز و اهواز موضوع دوپلی که بنا بوده است آنجا ساخته شود خود آقای معاون وزارت راه میدانند که الان قریب یک سال و نیم بلکه دو سال است که اعلان مناقصه ساختمان این پلها شده و محتاج نبوده که بنده یادآوری کنم که متصل شدن دو استان مهم جنوبی با همدیگر که نتایج گرانبهایی از نظر هر دو دارد و به خصوص از نظر فارس خوشبختانه این جاده خیلی مشکل و پر پیچ و خمی نیست با این که برای ساختن آن وقت زیادی هم نمیخواهد صرف بکنند برای این دو پل هم مدتها به ما وعده دادهاند به نمایندگان فارس، که اعتبار آن تضمین و تأمین شده و به مناقصه هم واگذار شده معذلک کله تا این اواخر به هیچ وجه خبری نبود اخیراً شنیدهام که یک مناقصه جدیدی از طرف وزارت راه یکی دو تا از شرکتها آمدهاند و تقاضا کردهاند و پیشنهاد دادهاند و معذلک نمیدانم به چه جهت هنوز از واگذاری به آن شرکت که اسمش شرکت فرکار است مسامحه شده است وعده زیادی از مردم فارس که الان در تلگرافخانه برای یک قسمت از همین احتیاجات متحصنند و مطالبشان را روزمره به دولت مرتب عرض میکنند منجمله سه تلگراف کرده بودند در این موضوع که ماحصل این شرکت فرکار که برنده مناقصه شناخته شده است سابقه بسیار خوب در ساختمانهای فارس دارد و بالاخره اگر بنا بشود در این وعده این مناقصه خاتمه نیابد و کار به این شرکت واگذار نشود کار این پل به هیچ وجه منالوجوه انجام نخواهد یافت دو مرتبه میرود در همان بوته اجمالی که سابقاً بود، بنده متأسفانه چون در اواخر عمر مجلس است از توضیح بیشتری که راجع به راه-های فارس دارم غالباً برای احترام و تضییع نکردن وقت مجلس عرضی نمیکنم بودجه راه فارس به طور کلی کم است بنده در این سفر از راه اصفهان تا بوشهر که رفتهام شاید اگر فراموش نکرده باشم فهمیدم ۳۰ نفر عمله فقط در راه میانه شیراز و بوشهر کار میکنند تصدیق میفرمایید یک چنین جادهای داریم که هر دقیقه اتومبیلهای سنگین باری از آنجا عبور و مرور میکنند. با این بودجه کم و با این عده قلیل به هیچ وجه منالوجوه نمیتوانیم اسم راه به آن گذاشت همین طور بود که با تزلزل کامل مسافر عبور میکند در روزی هم نیست که یک حوادث خطرناک آنجا اتفاق نیفتد بنابراین بنده فعلاَ به همین اندازه اکتفا کردم و در عین حال برای این که فراموش نکنم رئیس اداره راه بسیار آدم خوبی است و تا حدی
که برای او مقدور بوده کوشش خودش را میکند ولی نداشتن اعتبار و نداشتن وسیله دست او را بسته است و ما را هم از داشتن راه خوب محروم کرده است.
رئیس - آقای معاون وزارت راه.
معاون وزارت راه (آقای سعیدی) - بنده مقدمتاَ باید از همه آقایان اظهار امتنان بکنم برای این که توجه خاصی به موضوع راه دارند و متوجه هستند که مسئله راه و راهسازی مهمترین مسئله حیاتی کشور است (صحیح است) و مهمترین دلیل توجه آقایان هم این بوده است که امسال اول سال بعد از دو سال بعد از شهریور اولین دفعه بودجه وزارت راه را یک جا و دربست با اضافاتش و با آنچه که ما تقاضا کرده بودیم تصویب فرمودید و در اختیار ما گذاشتید و این یک کمک و مساعدتی است که هیچ وقت فراموش نمیشود (صحیح است) و همین تشویق کرده است ما را که هر قدر بتوانیم سعی کنیم وضع راه مرتب شود مقدمتاَ اگر خاطر آقایان باشد ما یک عمل دمکراتیک کردیم یعنی سال گذشته در اسفند ماه من از غالب آقایان یعنی از همه آقایان تقاضا کردم که تشریف آوردند در وزارت راه و برنامه ساختمانی و تعمیراتی هر استان و شهرستان را ملاحظه فرمودند (صحیح است) و این یک عمل بسیار مفیدی بود برای ما برای این که برنامه کارمان معلوم شد و از اول سال که تکلیف کار وزارت راه معلوم نبود، تکلیف ما معلوم شد و بلافاصله هم شروع به کار کردیم البته یک گرفتاری نابهنگامی پیش آمد و یک مقداری از برنامه وزارت راه را به تأخیر انداخت و آن مسئله بارندگیهای بسیار شدید و بیسابقهای بود که در اسفند سال گذشته و فروردین و اردیبهشت امسال جریان پیدا کرد و به طوری که آقایان همه مسبوقند ما تا دو ماه اخیر مشغول بودیم که بعضی راهها را مجبور شدیم از نو بسازیم مثل راه قزوین و زنجان که آقایان ذوالفقاریها خوب میدانند که این راه از نو ساخته شد و کمی هم برنامه ساختمانی ما را به تأخیر انداخت و عذر میخواهیم و سعی میکنیم که آن را جبران کنیم (احسنت) اما سؤال جناب آقای رضوی خیلی باعث امتنان بنده است برای این که به ما مجال میدهد که توضیحاتی در اطراف کارمان راجع به آسفالت راه عرض کنیم برای این که یک مطالبی جسته گریخته به عرض آقایان میرسد که اینها با حقیقت تطبیق نمیکند و بعدها هم ممکن است خدای نکرده راجع به اعمال ما یک قضاوتی بکنند که با اعمال ما تطبیق نکند مسئله آسفالت از این قرار است در سال ۱۳۲۵ دولت تصمیم گرفت که لیتری دهشاهی از بنزین عوارض اخذ بکند ولی منحصراً برای آسفالت جادهها و خیابه آنها اختصاص بدهند البته عوایدی که از این راه حاصل میشود خیلی زیاد نیست و سالی از ده میلیون تومان که بنده به خاطر دارم تجاوز نکرده در مقابل احتیاجات ما چقدر است ما قریب ۲۰ هزار کیلومتر الان راه داریم که این راهها را اگر حساب کنیم از قرار هر کیلو متری هشتاد هزار تومان که الان خرج آسفالتکاری است خود آقایان یک محاسبه دم دستی بفرمایند و سالیانه بدست ما میآید مصلحت نبوده است که شروع به آسفالتکاری بشود مگر این که یک اساس و شالوده محکمی برای این کار ریخته شود متأسفانه در اثر مراجعات متوالی که از طرف خود آقایان شده است شاید هم تا حدی حق میداشتند برای این که اشخاصی که پول میدهند حق دارند مراجعه کنند برای ارضای همین مراجعات وزارت راه از سال ۱۳۲۶ تصمیم گرفت که بعضی نقاط را آسفالت بکند و بعد هم برای این که رعایت اعتدال و موازنه را کرده باشد در هر شهرستانی یک قسمت کار را شروع کرده یک قسمت بین تختجمشید و شیراز از یک قسمت هم بین مورچه خورت و اصفهان یک قسمت هم بین بستان آباد و تبریز و بعضی نقاط دیگر اطراف تهران که باعث رضایت خاطر آقایان شد این کار در درجه اول لوازم فنی لازم دارد کار ساختمانی نیست که با بیل از این طرف یک مقدار خاکی بردارند بریزند آن طرف وسط جاده و این بشود راه آسفالتکاری ماشین میخواهد لوازم میخواهد آسفالت ریز میخواهد جادهکوب میخواهد هزار چیز دیگر میخواهد آقایان ملاحظه فرمودند که در این قسمت تخت¬¬جمشید چه پیش آمدهایی رخ داد در صورتی که کنتراتچیها را همه میشناسند که چه آدمهای شریفی بودند دیوسالار بود که در تمام فارس معروف است آقای نظام وفا که معروفیت به سزایی دارد و مهندس بسیار معروفی در آنجا نیز مشغول کار است ولی آنها لوازم کار نداشتند و این اواخر که ما بسیار فشار میآوردیم تازه بشکههای قیر را بر¬ میداشتند به اسب و گاری میبستند و آنها را روی جاده میکشیدند برای این که میخواستند آسفالتکاری بکنند در تمام این کشور بیشتر از ۱۵- ۱۶ تا جادهکوب سنگین نیست و با این ترتیب پراکنده کردن اسباب و لوازم کار نتیجه خوبی نمیتوان به دست آورد ما که نمیتوانیم بگوییم وقتی که قرارداد بسته شده وسط کار به نام این که کار پیشرفت نمیکند قراردادش را لغو کنیم ما مجبور بودیم تا آخر کار تأمل کنیم آن وقت جرایمی که به آن تعلق میگیرد از آن وصول کنیم ولی تصدیق میکنیم این جرایمی که وصول میشود خسارات و زیانهایی را که وارد شده است به هیچ وجه جبران نخواهد کرد خرابی راه شیراز امسال فجیعترین وضعی پیش آورد یعنی کامیونها وسط جاده ماندند و ما هیچ وسیلهای هم نداشتیم که آنها بروند جز این که ما صبر میکردیم تا این که مقاطعهکار کارش را تمام کند تا ما قانوناً حق داشته باشیم در آخر کار به او ایراد کنیم اخیراً هم همین طور شد به طوری که مقاطعهکار قسمتی از کار را انجام داد و قسمت دیگر را انجام نداده بود ما به همان ترتیبی که بود تحویل گرفتیم این آسفالتکاری را بکند و این قسمت کار انشاءالله شاید تمام شود ولی البته عرض کردم این بدترین تصمیمی بود که از طرف وزارت راه برای این که تازه تفکیک عمل زیرسازی آسفالت و روسازی آسفالت خودش یک مشکلاتی ایجاد میکند وقتی کار خراب شد مثل بین راه قم که آقایان ملاحظه فرمودهاند هنوز یک سال نیست که آسفالت شده است و به آن صورت افتضاح درآمده است و این برای این بوده است که از روی اصول فنی کار نشده است چرا کار نشده برای همین اشکالاتی بوده است که پیش آمده عرض کنم بر اثر همین پیش آمدها و همین کارهایی که نتیجه خوبی نداشت وزارت راه از دو سال پیش به فکر افتاد که این قضیه آسفالتکاری را بر یک اساس صحیحی بگذارد اولاَ با این مختصر ممکن نبود که آسفالت یکی از همین جادهها را انجام دهد همین راه شیراز و تختجمشید را که عرض کردم. جناب آقای رضوی درست توجه میفرمایید برای این کار مختصری که عرض کردم چقدر پول آسفالت آنجا خواهد شد بدون هیچ خرج دیگری که پیش بیاید تازه ما موفق نخواهیم شد این کار را بکنیم بنابراین آمدند چون کار مهم آسفالتکاری نظارت در آن است زیرا نظارت در آسفالتکاری بسیار دقیق است و لابراتوارهای متعددی میخواهد و هیئت فنی میخواهد که در درجه اول نوع آسفالت را رسیدگی کند و حتی خاک و شن جایی که میخواهد آسفالت بکند بازرسی بکند که مبادا بعدها خرابی حاصل کند چون این دستگاه را ما نداشتیم و فاقد آن بودیم برای نظارت دولت در نظر گرفت یک عمل نظارتی به وسیله یک دستگاه خارجی یا داخلی داشته باشد که مطمئن باشد آسفالتی که میکنند به طور صحیحی انجام بشود اینجا برای این که رفع هر گونه سوءتفاهمی بشود عرض میکنم که قرار بود هر گونه آسفالتکاری بدست ایرانی بشود ولی مسئله نظارتش را ما به مناقصه گذاردهایم که یک شرکت خارجی بیاید برای این که آنجا دست و بالشان بازتر است و وسایل آمادهتری دارند آنها میتوانند متخصصین خارجی بیاورند و از آنها در عمل نظارت استفاده بکنند در صورتی که ما نمیتوانیم بعد از مطالعات زیادی که این عمل به مناقصه گذارده شد و چند شرکت در این کار وارد شدند بالاخره کنسرسیوم کامپساکس که معروفیت زیادی در نزد آقایان دارد و راهآهن سرتاسری ایران را هم او ساخته در این کار موفق شد و برنده مناقصه شناخته شد با یک شرایطی قرار شد که عمل نظارت را کامپساکس به عهده بگیرد البته این تمام مراتب را پیمود در وزارت دارایی مورد رسیدگی قرار گرفت یک سال و نیم تمام طول کشید بالاخره رفت در هیئت دولت چندین وزیر در وزارت راه در این کار مداخله کردند نظر داشتند و بالاخره به صورت یک کار صحیحی درآوردند و تصویب شد بعد هم غالب آقایان که حاضر هستند در اینجا اگر خاطرشان باشد یک یک را دعوت کردیم و این مورد تمجید و تصدیق آقایان قرار گرفت (صحیح است) هنگام عمل، این نکتهای که میخواهم عرض کنم استدعا میکنم آقایان توجه بفرمایند برای این که این ملازمه دارد با پیشرفت کار و ارتباط دارد به اتمام دستگاه-های دولتی که میخواهند این کار مثبت را انجام بدهند بعد از این که این کار به اتمام رسید و مقدماتش انجام شد تازه روز اجرای قرار داد بلافاصله ما شنیدیم از گوشه و کنار سر و صدایی برخاست که امضاء قرارداد کامپساکس بنابر مصلحت نبوده و نظریاتی در این کار بوده است مقارن همین اوقات خوشبختانه یا بدبختانه این را هم عرض کنم که کامپساکس در موقع امضای قرارداد یک رزروی برای خودش قائل شده بود که چون شرایط را نمیدانست ۱۵ روز وقت گذاشته بود که اگر موافقت کردند ادارات مرکزی آن را امضاء بکنند والا لغوش بکنند در سر این موضوع هم گفتگوها بود تا بالاخره دولت از کامپساکس شنید که چون این قرارداد به نفع ما نیست نمیتوانیم امضاء کنیم و امضاء قبلی ما کان لم یکن است. این از یک طرف اسباب تأسف بود که این کار انجام نشده ولی از طرف
دیگر در اثر آن هو وجنجال راضی بودند چون گفته بودند که این عمل به صلاح نبوده است لااقل این قرارداد کامپساکس از بین رفت ولی باز گفتند که این هم یک علتی داشته است خوب حالا بفرمایید واقعاً چکار باید کرد و تکلیف این دستگاهی که میخواهد یک کاری بکند چیست؟ اینجا است که جواب میدهند راه خراب شد جهنم جاده خراب شد جهنم آسفالت خراب شد جهنم جز این چه میشود کرد؟
ابوالحسن رضوی - هر چه مصلحت کار است شما باید بکنید.
اردلان - شما مسئولیت دارید هر چه مصلحت مملکت است باید انجام دهید
معاون وزارت راه (آقای سعیدی) - ... دلیل این کار چیست این باید برای یک دفعه در این مملکت رسیدگی شود باید یک محیطی و افکار عمومی ایجاد شود که مردم به آن احترام بگذارند و خود این سبب جلوگیری سوءاستفاده مأمورین خواهد بود ولی قبلاَ باید افکار عمومی را تصفیه کرده باید تحت تأثیر هر رجالهای که به منافعش لطمه خورده در خارج در خانه این و آن رفت حمله کرد گوش نکردند که ما برای مردم قدم شایستهای برداریم در این سال گذشته دیدید که کوچکترین عمل مثبتی را نتوانستند با این کار انجام بدهند هیچ وقت دیده نشده که یک نفر که محکوم شد پسرش، نوهاش، نوادهاش در صدد این بر بیاید که اعاده حیثیت بکند برای پدرش برای این که به افکار عمومی اهمیتی نمیدهند و احترام لازمه را رعایت نمیکنند عرض میکنم خدمتتان اگر روی قضاوت صحیحی باشد آن وقت مردم ترس و واهمه دارند و این قدر مرتکب خلاف نمیشوند برای همین کار کامپساکس به آقای ذوالفقاری گفته بودند که ما هر کیلومتری ۳۶ هزار تومان حق-النظاره معین کردهایم برای کامپساکس بعد که خودشان تشریف آوردند و دیدند پنج هزار تومان بیشتر نیست توجه میفرمایید که غرض تا چه اندازه اینها را جری کرده است که میروند یک چیز پنج هزار تومانی را ۳۶ هزار تومان جلوه میدهند خوب آقای ذوالفقاری از آن کسی که این را به شما عرض کرده بود یک بازخواستی کردید که چرا بر خلاف حقیقت چنین دروغهایی را گزارش دادند در پشت همین تریبون چقدر نسبت به افراد خدمتگذار این مملکت نسبتهای ناروایی داده شده که بعداً بطلان آن به همه آقایان معلوم شد چقدر در پشت همین تریبون گفته شد. یک روز باید این وضعیت خاتمه یابد که افکار عمومی تصفیه شود و مردم به راستی از افکار عمومی بترسند و به آن احترام بگذارند حالا درباره همین عمل آسفالت-کاری عرض کنم چارهای نیست جز این که یک اساس منظمی برای آن گذارده شود با آن جریان گذشته قیمت آسفالت را از هر کیلومتری ۲۵ هزار تومان در سال ۱۳۲۴ رسانیدهاند به هشتاد هزار تومان برای جلوگیری از آن نمیشود جز این که یک نظارت خیلی دقیق در کارش بشود البته مقاطعهکاران هرگز نمیخواهند که چنین نظارتی بشود آنها میخواهند همان داستان راه قزوین و راه قم را که ملاحظه فرمودهاید تکرار کنند ولی ما نخواهیم گذارد که این چنین کاری بشود و هم آن کسانی را که به جرم عقیده سیاسی و یا به جرم کارهای بد از وزارتخانه طرد کردهایم آنها بروند در هر محفلی بنشینند و هزار گونه ناروا به ما نسبت بدهند ما اهمیتی به آن نسبتها نمیدهیم و کار خودمان را خواهیم کرد در مورد داوطلبه آن نظارت و کمپانیهایی که برای این کار پیشنهاد دادهاند وزارت راه از خودش سلب مسئولیت کرده و همه پیشنهادهای واصله را به دولت پیشنهاد کرد کسانی که داوطلب این کار هستند اعم از داخلی یا خارجی و هر کدام را مطابق مصالح دیدند آن را اقدام کنند ولی باز هم تکرار میکنم که عمل نظارت دولت وجب به وجب مسلماً و دقیقاً باید انجام شود ما بدون آن نخواهیم توانست کاری بکنیم بنده صریحاَ عرض کنم با ترتیبی که در راه قزوین در راه شیراز و در راه اصفهان شد بنده مخصوصاً حاضر نخواهم بود ولو هر قدر ملامتم کنند باز هم بنده نخواهم کرد (نبوی - صحیح است، احسنت) به عقیده بنده:
شعر ناگفتن به از شعری که باشد نادرست
بچه نازادن به از شش ماهه افکندن جنین
با این ترتیب جز این که پول مملکت را نفله کنیم و وقتمان را تلف نماییم چه کرده-ایم؟ اما راجع به راه شیراز که فرمودید یک جریان خاصی دارد که محتاج نیست بنده به آقایان عرض کنم همه آقایان در جریان وارد هستند و همه آقایان به وزارت راه و ادارات راه تشریف آورده و دیدهاند همین آقای دکتر مصباحزاده، آقای منصف، آقای ذوالفقاری نسبت به پولهایی که خرج شده و نتایجی که گرفته شده واردند آقای دهقان هم در قسمت خلخال خودشان اطلاع دارند اما همین قدر عرض کنم که آن تصفیهای که لازم است ما در دستگاه راه کرده آنهایی را که جز اخلال و خرابکاری کاری از ایشان بر نمیآمد و الان دلایل و براهین مسلمی پیدا شده که عمل سابوتاژ در کار راهها بوده و الان چون وقت نیست به عرض آقایان برسانم همین قدر عرض میکنم آن تصفیهای که لازم بوده ما کردهایم و دیگر اجازه نخواهیم داد که سابوتاژ بشود و مسئله راه آستارا که آقای قائم مقام الملک به خوبی واقفند و تاریخچهاش را مسبوقند که از بهترین راههای کشور بوده و بعد به چه کیفیت دچار شده است و یا در موضوع راه چالوس هم همین طور قصدی که داشتند آقا ما اینها را دیگر اجازه نخواهیم داد خاطر آقایان مسبوق باشد در مورد پل فهلبه آن ما دوباره اقدام کردیم و دو دفعه این کار را به مناقصه گذاردیم دو تا مقاطعهکار پیدا شدند و حتی سپردهای هم سپردند ولی بعد گویا چون شنیدند در آنجا امنیت نیست به این خیال از سپرده خودشان هم صرفنظر کردند بنده نمیگویم امنیت نیست آنها این طور خیال میکردند به همین جهت ما این را دو مرتبه در مناقصه گذاردیم ولی متأسفانه یک مقررات و موازینی هست که دست ما را بسته در این مناقصه اخیر مناقصه اصابت کرد به همین کسی که الان آسفالت شیراز را انجام میدهد و مقاطعهکار خوبی هم هست او برنده این کار شد ولی چون یک نفر بیشتر نبود وزارت دارایی از نظر حفظ مقررات اجازه نداد و دو مرتبه موضوع به مناقصه حضوری گذاشته شد یک شرکت دیگری که الان مشغول کار است آن شرکت برنده شد با تخفیف صد هزار تومان یا صد و پنجاه هزار تومان ما در صدد هستیم که قرارداد را با او منعقد بکنیم که این کار را برود انجام دهد البته بنده خودم تصدیق میکنم که چون کار آسفالتکاری شیراز خیلی خوب انجام شده بود بهتر آن بود که به همان شرکت واگذار شود ولی چون این شرکت برنده شد به آن واگذار شد ولی این را هم عرض کنم با نظارت بسیار دقیقی که میکنیم با مؤسساتی که الان داریم با تضمینات کافی که از مقاطعهکاران میگیریم دیگر جای این که کار را نیمه کاره بگذارند بنده گمان میکنم باقی نخواهد ماند و امسال این کار قطعاً خواهد شد برای این که مناقصهاش تمام شده شاید الان که اینجا خدمت آقایان عرض میکنم اداره مربوطهاش مشغول هستند و راجع به آسفالت هم مناقصه داده شده و شرط اولش کسانی که خواسته باشند بیایند وارد کار شوند این است که هر شرکتی برای آسفالتکاری و هر مقاطعهکاری اسباب و وسایل لازم را داشته باشد ولی تا تمام ماشینآلات را ارائه ندهد ممکن نیست که بپذیریم ولی همانهایی که تقاضایشان رد میشود میروند در خارج جار و جنجالی راه میاندازند ولی چارهای نیست چه میتوانیم بکنیم اینجا اشاراتی راجع به راه آذربایجان شد جناب آقای تقیزاده هم سؤالی فرموده بودند.
رئیس - آقای سعیدی هر وقت آقای تقیزاده سؤالشان را کردند بعد جواب بدهید.
معاون وزارت راه - چون جناب آقای نخست وزیر به بنده فرموده بودند که جواب سؤال ایشان را هم عرض کنم رئیس - خیر هر وقت ایشان سؤال کردند جواب بدهید.
سعیدی - آقای نورالدین امامی هم سؤال کرده بودند بعد از این که سؤال ایشان هم مطرح شد توضیحات کافی عرض خواهم کرد
یکی از نمایندگان - آقا راجع به راه همدان هم بفرمایید.
رئیس - بدون سؤال نمیشود ترتیب سؤال را دیگر بهم نزنید.
سعیدی - اما راجع به راه میاندواب یک قسمت از آن را به مقاطعهکار دادهایم و مقاطعهکار هم مشغول انجام آن شده است و از همین اعتبار اخیرمان که آقایان مسبوقند یک میلیون تومان اعتبار دادهایم تا راه میاندواب تمام شود در خاتمه لایحه-ای برای استخدام متخصصین خارجی تقدیم میگردد.
۳ - تصویب طرح مربوط به اعلیحضرت فقید
رئیس - بسیار خوب به کمیسیون مربوطه فرستاده میشود طرح آقایان نمایندگان راجع به اعلیحضرت فقید مطرح است آقای سلطانی راجع به این طرحی که دادهاید توضیحی اگر دارید؟ بفرمایید.
سلطانی - بسمه تعالی، به طوری که همه میدانیم انسان را خداوند طوری آفریده است که به هر حال و هر چیز و هر مکان به زودی انس میگیرد و معتاد میشود تا به حدی که وضع و حال و مکان سابق بر آن را به کلی از یاد میبرد و به همین نظر گفتهاند النفس عوادة فعودوه بالخیر و ورد زبه آن عامه است که بنی آدم بنی عادت است و بنابراین اصل اگر بعضی از ما وضع فعلی مملکت را وضعی همیشگی بپنداریم و تصور کنیم ملک و ملت همیشه به این حال بوده جای ملامت و اعتراضی نیست (یمین اسفندیاری - آقای سلطانی بلندتر بفرمایید) تا آن اندازه که صدایم برسد عرض میکنم اگر نمیشنوید تشریف بیاورید جلوتر. برای تمثیل عرض میکنم ما
امروز نرخ ارزاق و اجناس مورد احتیاج را به میزانی که مشهود است میدانیم و طوری به آن انس گرفتهایم که تصور میکنیم همیشه به این میزان بوده و فیالمثل اگر پارچه متری بیست تومان ۱۹ تومان بشود آن را نوعی از ارزانی میشماریم و یادمان نمیآید که همین پارچه در بیست سال پیش متری پانزده یا بیست ریال بوده است این اشتباه فکری ناشی از انس و عادت در تمام شئون زندگی جاری است و به همین سبب است که بعضی از ما نهایت علاقهای که به درستی عقاید و افکار و پایبندی به حقگویی و حقیقتجویی داریم ما خدمات گرانبهای بزرگان گذشته و آثار عظیمی را که مترتب به آن بوده است یا فراموش میکنیم و یا آن قسم که بوده و هست تصور نمیکنیم یعنی نمیتوانیم تصور کنیم زیرا با استفاده از آن خدمات و انتفاع از آن آثار عادت کرده و به قول عامه خوگرفتهایم و زمانی را که از آن آثار اثری مشهود نبوده نمیتوانیم به خاطر بیاوریم (صحیح است) برای جلوگیری از نتایج سوء این غفلت است که فن تاریخ یعنی مدون ساختن اوضاع نیک و بد هر عصر و زنده داشتن نام رجالی که در بوجود آوردن آن آثار عامل مهم بودهاند بوجود آمده و باز برای همین مقصود است که ملتهای هوشمند و عاقبت اندیش وسایلی برای فراموش نشدن خدمات و اعمال رجال گذشته فراهم آوردهاند تا فرزندان هر عصر به یاد بزرگان گذشته خود باشند و نه تنها خدمتگذاران به جامعه بلکه بدکاران نسبت به جامعه را هم فراموش نکنند و بیان اثری که این امر در تهذیب اخلاق عامه و افزودن عده خدمتگذاران و کاستن شماره تبهکاران توضیح واضحات است و گمان نمیکنم کسی منکر آن باشد، امروز در کشوری زندگی میکنیم که دارای راهآهن و انواع کارخانههای صنعتی و مدارس ابتدایی و متوسطه و عالی، منظم و دانشگاهی آبرومند با استادان عالی مقام و دکترهای در اروپا و آمریکا تحصیل کرده و هر یک در فن خود متخصص و کتابخانههای بزرگ و موزههای متعدد و راههای تسطیح شده و بناهای خیر و مؤسسات عامالمنفعه از بیمارستان و پرورشگاه ایتام و دارای قوانینی که حفظ حقوق عامه را به طور تساوی ضامن است و بناها و عمارات باشکوه که شایسته و درخور کشوری تاریخی و ملتی عظیمالشأن میباشد و مؤسسات اقتصادی از قبیل به آنکها و اطاقهای تجارت و شرکتهای مفید و نافع و بالاتر از همه دارای ارتشی به آنهایت نظم و قدرت و تجهیزات کامل که به رهبری و راهنمایی شاهنشاهی محبوب و بزرگوار و تعلیمات رؤساء و صاحبمنصبه آنی تحصیل کرده و وظیفه شناس حفظ و نگاهداری این کشور را با آثار و مؤسساتی که مختصری از آنها یاد شده بر عهده دارد میباشد بلی دارای اینها و بس آثار و مؤسسات آبرومند دیگر که احصاً نمیتوان کرد می-باشد و به حکم عادت و انسی که در مقدمه عرض شد تصور میکنیم که مملکت ما همیشه به همین حال و دارای همین آثار و مؤسسات بوده است و نه تنها جوانان بلکه مردان کامل و سالخورده نیز که سی سال پیش را خوب دیده و به خاطر دارند دچار همین اشتباه فکری یا توهم ناشی از انس و عادت هستند و جای بحث و ملامت هم نیست اما اگر ساعتی فکر کنیم و به راستی سی سال قبل را همان طور که بوده است به خاطر آوریم مملکتی به نظر ما میرسد که سرتاسرش را هرج و مرج و بینظمی و فقر و فاقه فرا گرفته است از یک طرف قشون بلشویک تا حدود قزوین پیش آمده و مرکز را تهدید میکند و لشگری که دولت در برابر آنها دارد از گرسنگی و برهنگی و نرسیدن حقوق به فریاد آمده در حال طغیان و شورش است از طرف دیگر انگلیسها سپاهیان بومی و هندی خود را در بیشتر نقاط کشور مستقر ساخته و برای سکنای آنها کنار بعضی از شهرها شهر دیگر به نام شهر نو ساختهاند در بعضی از نقاط مخصوصاً ولایات سرحدی و اماکن ایل نشین حکام خودسر و تقریباً نیمه مستقل بر جان و مال مردم مسلط شده و آتش بیداد برافروختهاند متنفذین و ملا نمایان و اعیان هر شهر همی به جز سرپیچی و تخلف از قوانین مملکت و مقررات دولت ندارند و به این عمل ناپسندیده بر یکدیگر مباهات و با یکدیگر رقابت میکنند در نهایت ضعف و عجز و مرعوب حزب-های خلقالساعه از قبیل حزب خنجر گذار و حزب آهن پوش دموکرات شرقی، دموکرات غربی و تشکیلی و ضد تشکیلی و امثال آنها است و قدرت و نفوذ او نه تنها از چهار دیوار تهران تجاوز نمیکند بلکه در خود تهران و حتی در خود وزارتخانه-ها اثری از آن دیده نمیشود طبقه روشنفکر که تعزیهگردان سیاست روز بودند ارتباط با بیگانگان و بدخواهان کشور را ننگ عار نمیداند روزنامهها هم از نشریات خود جز جلب نفع شخصی مقصود و منظوری ندارند و آنچه به خاطر هیچکس نمی-گذرد وطن و خدا و دین و ایمان است از مدرسه و دانشگاه و کارخانهها و دیگر مؤسسات که شرح دادیم اثری دیده نمیشود و راهآهن منحصر به راه مفتضح و رسوای شهر ری است و در قرن بیستم در پایتخت کشور واگون اسبی آن هم در نهایت کثافت و تنها در یک خط معین کار میکند و برای نمونه بدبختی و فلاکت دولت و ملت کافی است که برای مخارج حرکت والی آذربایجان به محل مأموریت خود دولت مدتها به انتظار استقراض مبلغی ناچیز مینشیند که سفرای بیگانه به به آنکهای منسوب به خود اجازه پرداخت دهند. احکام صادر از دادگاهها در هیچ یک از بلاد مجری و نافذ نیست و مختصر این که از آثار آبادی و عمران که امروز می-بینیم اسمی و رسمی مشهود نیست. قوانین موضوعه به کلی فراموش و کأن لم یکن شده و حاصلی که از مشروطیت اسمی عاید ملت شده این است که حکومت مرکزی به کلی از میان رفته و طبقات عامه ملت زیر بار ظلم و تعدی و تجاوزات مشتی متنفذ جانشان به لب آمده و جز پناه بردن به خداوند چارهای نیافته و به زبه آن حال و قال از درگاه او درخواست میکنند که نجات دهندهای توانا نظیر کوروش کبیر و داریوش و شاه عباس و نادر شاه برساند تا این اساس نکبت و مذلت را زیر و زبر و به جای آن اساس نو که پایهاش بر نظم و امن باشد مستقر سازد. تیر آه مظلومان به هدف رسید و دعا و استغاثه آنها از طرف پروردگار اجابت یافت، سربازی توانا و پاکدل و بلند همت قد مردانگی برافراشت و زمام کشوری را که شیرازهاش از هم گسیخته بود در کف کفایت گرفت و به سرعتی که در تاریخ کمتر نظیر دارد آن مملکت سی سال پیش را به صورتی که امروز میبینیم و به حکم انس و عادت تصور میکنیم که امر تازه و عجیبی نیست و همیشه چنین بوده است درآورد و بر تاریخ ایران صفحهای روشن و تابناک که الیالابد به نام تحول عظیم اجتماعی یا رنسانس علمی و ادبی و صنعتی و اقتصادی ایران باقی خواهد بود علاوه کرد. آقایان محترم از شما انصاف میخواهم و استدعا میکنم ۳۰ سال پیش را به نظر آورید و با امروز مقایسه کنید و منصفانه بفرمایید که آیا نباید مرد بزرگی که این تحول عظیم را بوجود آورده است از دل و جان ستایش کنیم؟ (صحیح است) و آیا روا است که به بزرگی او معترف نباشیم و او را به صفت و نعت کبیر و عظیم یاد نکنیم ممکن بود در حیات آن مرد بزرگ و عظیمالشأن در این امر به سبب معلوم نبودن عاقبت تردید داشته باشیم اما بعد از آن که آنمرد بزرگ دوره خدمت خود را به پایان رسانید (یا از بدبختیها به پایان رسانیدند) و دیدیم که بدخواهان کشور ما چگونه اسباب مهاجرت او را فراهم کردند و آن مرد بزرگ چگونه برای حفظ مملکت و ملت خود دوری از وطن و مرگ در غربت را اختیار کرد و حاضر نشد به نفع بدخواه و زیان کشور سخنی گوید یا زیر بار سخنیبرود.
آقایان ۷ سال است که رضاشاه کبیر از ایران رفته و چند سال است که دار فانی را وداع گفته و همه شما دیدهاید و شاهدید که روز به روز آثار و نتایج حیات بخش خدمات او نمایانتر و ارادت و محبت عامه مردم نسبت به او بیشتر میشود. او به مملکت خدماتی کرد که هیچ یک از سر سلسلههای پادشاهان ایران نکردهاند، خدمات آنها منحصر به یک امن و نظم بود که برای تحکیم سلطنت و بقای سلسله خود برقرار میکردند اما اعلیحضرت رضاشاه کبیر در خدمات خود تحول و ترقی نسلهای آینده را در نظر گرفته بود و نه تنها مملکت را نظم و آرامش بینظیر بخشید و مردمان عصر خود را به شاه راه ترقی و تعالی دلالت فرمود بلکه برای ترقی و تعالی نسلهای آینده اقداماتی اثر بخش از قبیل فرستادن جوانان برای تحصیل علم و هنر به خارجه بنای دانشگاه تأسیس به آنک ملی، ایجاد راهآهن، تسطیح طرق و شوارع، متحدالشکل کردن مردم و رفع حجاب و برقرار ساختن نظام وظیفه تشویق جوانان به ریاضت و ورزشهای بدنی و ایجاد قوانین بسیار نافع از قبیل قانون مدنی و بالاتر از همه الغاء کاپیتولاسیون که یگانه سد راه استقلال و حیات ملی ایران بود از آن مرد بزرگ به ظهور رسید که برای شرح و بیان تأثیر هر یک در ترقی و تعالی نسلهای آینده کتابی مفصل میتوان نوشت در نتیجه این خدمات است که ملت ایران عموماً (صرفنظر از سیاست بافان بیمغز که در هر عصر و زمان هستند و برای خودنمایی وسیلهای جز متهم ساختن بزرگان و خدام حقیقی مملکت ندارند) او را از جان و دل میستایند و هر روز که از زمان فقدان او میگذرد محبتشان شدیدتر و اعترافشان به بزرگی مقام و علوشان او محکمتر و راسختر میشود.
نظر به این حقایق بود که بنده در مقام ترجمه احساسات عامه ملت ایران برآمدم و پیشنهاد تصمیم تقدیمی را تهیه و بر همکاران محترم خود عرضه داشتم و دیدم که ایشان هم به آینده هم عقیده و در مترجم شدن از احساسات عموم شریکند و پیشنهاد بنده را که پریروز به مقام محترم ریاست تقدیم شد با عقیده و ایمان تمام حسن استقبال و با شوق و محبتی حاکی از وطنپرستی امضاء فرمودند امیدوارم که مورد قبول عموم همکاران معظم بشود.
و اما این که یکی از همکاران محترم با اعتراف
به خدمات بزرگ اعلیحضرت رضاشاه کبیر معتقد بودند که این امر به صد سال بعد از آن مرد موکول شود ظاهراً نظر به این داشتند که اشخاص بزرگ وقتی به خوبی شناخته میشوند که امتحان خود را تا آخرین لحظه عمر داده باشند ما هم همین عقیده را داریم با این تفاوت که مهلت صد سال را غیر لازم بلکه مضر میدانیم درست است که شخص بزرگ بعد از مرگش شناخته میشود اما این شناختن حق کسانی است که زمان آن مرد بزرگ و زمان بعد از او و بلکه زمان قبل از او را دیده باشند نه کسانی که صد سال بعد از او میآیند و به حکم انس و عادتی که در مقدمه عرض کردم ذهنشان مستعد برای مقایسه این سه زمان نیست یا این که اتفاقاً به نوشتههای بعضی سیاستبافان تهمت زن که سابقاً اشاره کردم بر میخورند و آنها را مطابق واقع میپندارند. ناپلئون را ملت فرانسه پس از مرگش کبیر نامید ما نیز اعلیحضرت رضاشاه پهلوی را به وصف کبیر یاد میکنیم و به انتظار صد سال نمینشینیم و از خدای ایران بقای سلطنت را در خاندان او و توفیق دودمان او را بر خدماتی نظیر خدمات او مسألت میکنیم بنابراین مقدماتی که عرض کردم آن طوری که همه میدانیم در عرض بیست سال اوضاع و اصول را به کلی تغییر داده و برای سپاسگزاری از یک چنین مردی بود که ما این طرح را تهیه کردیم و به دوستان عرضه داشتتم و همه از روی ایمان و از روی عقیده امضاء کردند به این جهت است که از پیشگاه مجلس شورای ملی استدعا میکنم که عموماً نسبت به این طرح پیشنهادی اظهار موافقت خودشان را با رأی موافق خود اعلام فرمایند (صحیح است، احسنت، احسنت)
رئیس - آقای حائریزاده.
حائریزاده - ۳۵ یا ۳۶ روز بیشتر به آخر دوره مجلس ۱۵ نمانده است با این تعطیلاتی که در پیش است هفت، هشت، ده جلسه دیگر ما بتوانیم گرد هم جمع شویم و در مسائل مهم مملکتی بحث کنیم و لوایح خیلی مهم در دستور و جریان هست که مملکت احتیاج فوری و فوتی به تصویب آن لوایح دارد یکی از آنها لایحه بودجه است که مهمترین کارهایی که مجلس عوام در دنیا دارد کار بودجه است و این هنوز آنجا خوابیده است یکی دیگر راجع به حقوق ملت ایران است به نام انتخابات که چند روز است ما مشغولیم و این جریانی است که ما تماشا میکنیم این طرح را من غیر تضییع وقت چیزی نمیدانم زیرا با صغیری را کبیر یا کبیری را صغیر گفتن تغییر وضع داده نمیشود (کشاورز صدر -تشویق خدمتگذاران است.) اجازه بفرمایید فامیل پهلوی رضاشاه یا رضا خان متعدد نداشته که یکی صغیر باشد تا دیگری را کبیر نامید فامیل صفویه شاه عباس متعدد داشتند یکی خدمات بیشتری کرده است شاه عباس کبیر شده است دیگری کمتر کرده صغیر شده همین حالا در همسایگی ما فیصل دوم یعنی این فیصل فعلی است آن فیصل مرحوم بزرگتر است و پسرش که قاضی بود کشته شد این پسر کوچکش شاه شد این فیصل دوم فیصل کوچکی است ولی ما رضاشاه متعددی نداشتهایم تا بیاییم یکیش را اینجا کبیر به نامیم این جور موضوعات یک چیزی نیست که ما بیاییم اینجا در این مملکت با این تنگی وقت و کارهای زیادی که داریم روی آن بحث کنیم که این کبیر است یا صغیر در وقایعی که دنیای امروزه ما بین جنگ اول و دوم بین-المللی اتفاق افتاد حوادث زیادی دیدیم دیکتاتورها، قلدرها و رؤسای جمهور زیادی در جریان آمدند و رفتند بعضی خودشان آمدند و بعضی را آوردند برخی خدماتی کردند و بعضی خدمت و خیانت با هم کردند تاریخ باید قضاوت کند نه فتوای ما در آخر مجلس که به صورت تملق بیشتر شباهت دارد تا به صورت قدردانی و قدرشناسی این حرف برای بچه گول زدن بد نیست ولی برای دیگران فایده ندارد و اساساً نتیجهای ندارد این موضوع امثال هیتلر موسولینی آتاتورک و دیگران در این فاصله دو جنگ آمدند هر کدام در ملت و مملکت خودشان یک اعمالی داشتند، پردههای زشت و زیبا البته زیاد بوده است اگر مقصود از این طرح این بوده است که من بیایم پردههای زشت را اینجا بگویم و آنها برای خود شیرینی استفاده کنند بنده ذکر نمیکنم پردههای زشت خیلی است اشخاصی که در محبس کشته شدهاند برای ضبط املاکشان زیاد هستند آقای برزین و آقای دکتر عبده دیروز آقای مکی تذکر دادند که اینها در محکمه حکم محکومیت رژیم گذشته را دادند اینها پردههای زشت و زیبا زیاد داشتهاند و ما وارد آن بحث نمیشویم باز هم باید این قسمت را روشن کنیم فرض کنید نادر افشار در این مملکت یک کار حسابی کرد وقتی مرد ماده تاریخ خیلی بدی روی او گذاشتند و گفتند نادر به درک رفت ولی روزگار کم کم او را معرفی کرد که نادر یک خدمات بزرگی به این مملکت کرده است و یک مرد بزرگی بوده است به عقیده بعضی نادر افشار جزو مفاخر این مملکت شمرده میشود به عقیده برخی دیگر هم ممکن است همان ماده تاریخ صدق بکند این است که این کار با این کار زیادی که مجلس دارد من این موضوع را یک چاپلوسی بیجایی میدانم یک کار بیربط و بیاثری است که با این نه صغیر کبیر میشود و نه کبیر صغیر.
رئیس - آقای نورالدین امامی.
نورالدین امامی - تصور میکنم زیاد احتیاج به مذاکره و بحث در اطراف این طرحی که اغلب و بلکه تمام آقایان نمایندگان با آن موافقند نیست و تصور میشد که بدون صحبت موافق و مخالف این طرح به فاصله چند دقیقه بگذرد و مجلس دوره پانزدهم این نام نیک را از خودش باقی بگذارد آقای حائریزاده فرمودند که ۵- ۶ روز بیشتر از وقت مجلس باقی نمانده برای چه ما این را انجام بدهیم و ما چه الزامی داریم این کار را بکنیم به عقیده بنده الزام داریم از خدمتگذاران تشویق بکنیم (صحیح است) الزام داریم قدردانی بکنیم الزام داریم که در مدت ۲۰ سال کسی که تمام آثار تمدن ایران را زنده کرده و در این هفت ساله هم آنچه دست بدست دادند که آثار او را از بین ببرند و هنوز نتوانستهاند بحمد الله از او قدر دانی و تشویق بکنیم (صحیح است) راهآهن از آثار مرحوم رضاشاه است تمام مؤسسههای کنونی از مرحوم رضاشاه است تمام این جوانهای تحصیل کرده فرهنگ ایران بهداشت ایران، تمام زحمات و خدمات مرحوم رضاشاه است دانشگاه ما مال رضاشاه است فرهنگ ما مال رضاشاه است (بهادری - ایران امروز مال رضاشاه است) تمدن ایران و تخت جمشید ما عظمت ما در نتیجه زحمات رضاشاه است چرا فراموش کردید آقایان عدلیه و دادگستری که جناب آقای حائریزاده از آنجا بیرون آمدهاند همین عدلیه را آن مرحوم بنا نهاد و چقدر مرحوم رضاشاه نسبت به قضات عدلیه علاقه به خرج میداد آقایان اگر هر روز که ما نسبت به خدمتگذاران تشویق بکنیم در آن روز مملکت پنج قدم جلو رفته است یک کاری کنید که دوست و دشمن نخندند شما چرا میآیید این صحبتها را میکنید در مقابل آن خدمات بزرگ رضاشاه مرد بزرگی بود ولی بشر جایزالخطا است خود پیغمبر اسلام میفرماید «انا بشر مثلکم» یعنی من بشرم مثل شما (قائم مقام الملک- خدا میگوید) (سلطان العلماء - خدا میگوید: قل انما انا بشر مثلکم) درست منظورم این بود که بشر جایز الخطا است و ممکن است در مقابل بیست سال خدمت اشتباههایی هم کرده باشد اما در مقابل آن همه خدمت، آنه مه جانفشانی، این ایجاد ارتش به این عظمت که همه به افسران رشید خود تعظیم میکنیم، افسرانی از قبیل سپهبد رزمآرا، شاه بختی که شب و روز در بیغولههای آذربایجان برای آسایش مردم میکوشد، همه اینها تربیت شده دست مرحوم رضاشاه است آقا باید تشویق کرد، قدردانی کرد تا بعدها هم بتوانند یک چنین فرزندانی تربیت کرده و به مملکت تحویل دهند (صحیح است - احسنت)
رئیس - آقای مکی.
مکی - میگویند وقتی که یعقوب لیث صفار در حال احتضار بود وصیت کرد (یکی از نمایندگان - کی آقا؟). عرض کردم وقتی که یعقوب لیث صفار در حال نزع و بستر مرگ بود وصیت کرد که بعد از او بر سنگ قبرش بنویسند:
«تلک آثارنا تدل علینا فانظر و ابعدنا الی الاثار یا ان آثار نا تدل علینا» یعنی به درستی که بعد از ما آثار ما شهادت میدهد، گواهی میدهد بر اعمالی که ما کردهایم و پس از ما به آثار ما نگاه کنید شاه عباس کبیر که امروز دنیا به او لقب کبیر داده است یکی از سلاطین فوقالعاده سفاک و خونریز این مملکت بود تاریخ سفاکیهای او را با خطوط درشتی ضبط کرده است به قدری این مرد سفاک بود (صفوی - خدماتش را هم ضبط کرده است) اجازه بفرمایید به قدری این مرد سفاک بود که از فرزند شش ماهه خود نگذشت و اولاد ۶ ماهه خودش را هم کشت ولی در قبال این سفاکیها و خونریزیها هزاران کاروانسراها و طرق شوسه و مدرسه-ها و دارالعلمها ساخت و جهانگشاییهایی هم کرد و از دانشمندان و هنرمندان تشویق نمود که پس از یک صد سال که از مرگ او گذشت اعمال زشت او کم کم محو شد و کارهای خوب او کم کم رو آمد و امروز شما به هر کجایی که بروید در ایران نگاه کنید آثاری از کاروانسراهای سنگی و جادههای شاه عباسی و مدارسی که او ساخته و تشویقی که از هنرهای زیبا مانند موزائیک و میناتور و کاشیکاری-های اصفهان و غیره نموده و پلهای عظیمی که بنا کرده خواهید دید و اینها به واسطه تشویق دوران سلطنت شاه عباس کبیر بوده است که به واسطه عظمت این کارها و فتوحات او کم کم تاریخ و مردم اعمال زشت او و سفاکیهای او را فراموش کردند و امروز دنیا و مورخین دنیا به او لقب گراند (Grand) یعنی کبیر به او میدهد پس این یک لقبی نبوده است که در عصر سلسله خودش به او لقب کبیری داده باشند همه آقایان میدانند که نادرشاه افشار در اواخر سلطنت خودش خیلی سفاکی کرد و بسیار خونریزی نمود ولی در قبال این خونریزیها و این سفاکیها فتوحات بسیار عظیم
و خدمات بسیار درخشانی به این مملکت کرد که یکی از آثار فتوحات او همین جواهرات گرانبهای سلطنتی امروز است و آثاری است که از او در موزه سلطنتی باقی مانده و موجب افتخار ایران و ایرانیان امروز است و خلاصه ایران از چنگال آن هرج و مرج و یکدسته افاغنه نجات داد و ایران بزرگی را بوجود آورد ولی کار نادرشاه افشار یک عیب داشت که چون به اصول دیکتاتوری بود به محض این که او را کشتند مملکت متلاشی شد و آن همه فتوحات بینتیجه ماند و دیکتاتوری همیشه در دنیا این نتیجه را میدهد به محض این که همان کسی که در رأس قرار گرفته از بین میرود به صورت هرج و مرج در میآید البته در رأس سلسلهها اشخاصی شایسته و باهوش قرار گرفتهاند هیچکس نمیتواند انکار بکند که شاه اسماعیل اول یک جوان یا طفل ۱۴ ساله بیش نبود این شخص دارای نبوغ و عظمت فکری و استعداد خارقالعاده بوده یک جوان ۱۴ ساله قیام میکند و ایران را از چنگال هرج و مرج نجات میدهد این جوان دارای نبوغ و عظمت فکری بوده رضاشاه سر سلسله پهلوی را هم هر کس بخواهد انکار کند که دارای نبوغ نبوده است کاملاَ اشتباه میکند او دارای نبوغ و دارای یک فطانت و یک هوش زیادی بوده است و این خاصه تمام سر سلسلههای سلاطین است که در ایران قبل از اسلام و یا بعد از اسلام سلطنت کردهاند و هر کس بخواهد راه بیانصافی به پیماید به عقیده بنده دنیا و تاریخ این بیانصافی را قبول نمیکند که بگوید رضاشاه آدم باهوشی نبود یا رضاشاه نابغه و با استعداد نبود- او مرد باهوش و با استعدادی بود ولی مشتی اشخاص ناباب و جمعی متملق دور او را گرفتند و از یک چنین هوش و استعداد نگذاشتند ملت ایران آن طوری که میبایست استفاده کند و کار را به جایی رساندند که مهر او را از دل مردم بیرون کردند (صفوی - بیرون نکردند آقا) (دهقان - تبلیغ خارجی را هم در نظر داشته باشید) بنده خواهش میکنم آقایان هر چه بعد از من میخواهند بگویند تشریف بیاورند اینجا بگویند ولی حالا اجازه بفرمایید که بنده عرایضم را بکنم (یمین اسفندیاری - اگر آقای رئیس اجازه بدهند) قطعاً آقای رئیس اجازه میفرمایند- کارهایی را که خوب بوده این هم گفته شود جانشینان و آیندگان از زندگی رضاشاه درس عبرتی بگیرند و کارهای خوب او را که متأسفانه کمتر دیگر در این دوره شده است از وی پیروی بکنند و از کارهای بد او احتراز نمایند - البته رضاشاه با تأسیس دانشگاه تهران به عقیده من یک خدمت فوقالعاده بزرگی کرد و قدم بزرگی در راه ترقی و تعالی این مملکت برداشت اعزام محصلین به اروپا یکی دیگر از خدمات بزرگ او است در هر روز از مدت سلطنت او آقایان اگر توجه کنند میدانند یک کار مهمی شده است (یکی از نمایندگان - این که خیلی واضح است) اجازه بفرمایید خواهش میکنم بعد شما هر فرمایشی دارید تشریف بیاورید اینجا بفرمایید....
رئیس - آقای مکی صحبت خودتان را بفرمایید
مکی - به عقیده بنده روح رضاشاه از این قبیل گفتهها و تملقات بیزار است برای این که اعمال او است، (باتمانقلیج - از گفتههای شما بیزار است) اعمال او است و بناهای او است که باید بعد از او قضاوت بکنند که کبیر یا صغیر بوده است و این تظاهرات به عقیده بنده به زیان او تمام خواهد شد زیرا اگر او امروز زنده بود و امروز از جزیره موریس برگشته بود نسبت به اعمال گذشته خود قطعاً تجدیدنظر میکرد و بر کارهای خیرش میافزود و کار بد نمیکرد و این قبیل تظاهرات را هیچ وقت زیر بارش نمیرفت و میگفت تاریخ و آینده و دنیا باید بعد از من قضاوت کند که من پادشاه کوچکی بودهام یا نه این است که به عقیده بنده در دنیا عنوان این که از طرف مجلس شورای ملی لقب کبیر به او داده شود این هیچ مورد و ضرورتی ندارد ممکن است آقایان به ابنیهای که در زمان سلاطین بزرگ ساخته شده مراجعه بفرمایند میبینند که در رأس آن ابنیه با کاشی و با خط خیلی خوب و درشت عناوین زیادی به آن سلاطین دادهاند از قبیل در عهد سلطنت اعلیحضرت قدر قدرت قوی شوکت جمجاه و فلان و فلان و هزاران تملق و القاب دیگر گفتهاند که سر مسجدها و ابنیه کاشیهایش هست ولی اعمالی که دلیل عظمت آن پادشاه باشد نبوده است و اگر پادشاهی چنین ابنیهای را نداشته دلیل بر کوچکی او نیز نبوده است چیزی که دلیل بر عظمت و قدرت یک سلطان میشود اعمال و فتوحات او است که بعد از ۱۵۰ سال دویست سال ۳۰۰ سال تاریخ در آن باره قضاوت میکند وقتی که حب و بغض از بین رفته و اعمال خوب کم کم نمودار میشود و آن وقت روی هم رفته میگویند فلان پادشاه وجودش برای یک ملتی مفید بوده یا وجودش به حال یک ملتی مضر بوده است این عنوانی که آقایان پیشنهاد کردهاند، این هیچ اشکالی ندارد که آن را روی طلای سفید بکنند و ببرند آنجا بگذارند و یا با الماس زینت دهند و ببرند آنجا بگذارند ولی این که مجلس شورای ملی این را بیاید و یک چنین عنوانی را بدهد مجلس شورای ملی مگر جامعه مورخین دنیا است یا متخصص تاریخ است که تمام وقایع زندگی را ثبت کرده باشد و تمام بدیهای او را هم ذکر کرده باشد بعد مجموعهاش را در یک شاهین و ترازوی فوقالعاده حساس گذارده باشند و بگویند ما سنجیدیم و مجموعه کارهای خوب او بر کارهای بد او میچربد خیر این طور نیست لقب کبیر را خارجیها و مستشرقینی که میآیند قضاوت میکنند و به آنها میدهند کما این که در دوره اسکندر یک کسی لقب کبیر به او نداد یا داریوش کبیر یا شاه عباس کبیر در دوره خودشان به آنها کبیر نگفتهاند خیر کارهای آنها بعداً مورد قضاوت قرار گرفته و دنیا به آنها در اثر فتوحات و جنگها لقب کبیر داده و عظمت کارهای آنها آنها را کبیر است - به علاوه این تصمیم از طرف مجلس شورای ملی ایران بنده خیال میکنم و از نظر خارجیها هم مسخره باشد که مجلس شورای ملی بنشینند و قیام و قعود کنند و بگویند کبیر بوده یا نبوده این را تاریخ باید قضاوت کند و دنیا باید قضاوت کند صد سال که گذشت ۱۵۰ که گذشت باید تصدیق کرد که قضاوت مورخین آن عصر هر چه باشد صحیح است و قضاوت امروز هم من گمان میکنم هر چه باشد درست نیست و این شتابزدگی است و عجله و بنده خیال میکنم روح رضاشاه هم از این شتابزدگی بیجا بیزار باشد برای این که کارهای بزرگ او را کوچک میکند و بدیهایش را بزرگ و نمودار میسازد بنده تصور میکنم اگر دقت شود به کارهای خوب رضاشاه خود آقایان میدانند یک دینار ارزی که از مملکت صادر میشد اهمیت میداد نمیگذاشت این همه پودر و ماتیک وارد این کشور شود تمام حسابها را تا آخرین دینار داشت و امروز شما میبینید تصویبنامهای که هیئت دولتها صادر میکنند چه جور ۵ هزار لیره ۸ هزار لیره ۶۰ هزار لیره خرج مسافرت فلان میکند رضاشاه ارز مملکت را دینار دینار جمع کرد و این کارخانجات را که امروز به این وضع فلاکت آوری افتاده است آنها را با یک وضعی وارد این مملکت کرد که قوه تولید مملکت را زیاد کند بنده خیال میکنم که این کارها ارزشش بیشتر از این است که ما بیاییم لقب کبیر و یا به قول آقای حائریزاده لقب صغیر به او بدهیم اگر رضاشاه زنده بود روح و جسمش از این تملقات بیزار بود و بنده هم چنین شنیدم که از کارهای بدی که در زمان او شد گردن اطرافیهای او بوده است، آن کسانی که از اطرافیهای او کارهای او را به خارجیها گزارش میدادند به عقیده من آنها خیانت کردند و یکی از مواردی را که بنده خودم اطلاع دارم یک روز یک سفیری میرود یک مطلبی را با نخست وزیر با تغیر و تشدد حرف میزند به گوش رضاشاه میرسد خیلی متغیر میشود میگوید میخواستی آن سفیر را از پنجره بیرون بیفکنی نیم ساعت بعد این خبر در لندن بود اینها هم خیانت کردند که اطرافش را گرفته بودند و جاسوسی و نمامی میکردند و این طور بین ملت و او را از همدیگر جدا کردند بله در دوره حیات رضاشاه و سلطنت او مستشرقین و مورخین به این مملکت آمدند و مخصوصاً من به خاطرم هست که یک کتابی گویا به نام لوسولی دولاپرس که تصور میکنم نویسندهاش یک نفر بلژیکی و یا فرانسوی باشد که عملیات او را نوشته است و نسبت به یک قسمت از عملیات رضاشاه شدیداً انتقاد کرده است و مخصوصاً راجع به راهآهن گفته است که از لحاظ ترانزیت این راهآهن مفیدی نیست و یک راهآهن استراتژیکی است و هر وقتی که یک جنگ عمومی در بگیرد این راهآهن مورد استفاده فاتحین جنگ قرار خواهد گرفت و باعث بدبختی ملت ایران خواهد بود برله این عقیده هم بعضی چیز نوشتهاند راجع به راهآهن شمالی به عقیده بنده و همچنین راجع به سایر کارها یک ترازو و شاهین حساسی پیدا نمیشود که مجموعاً کارهای خوب او را با کارهای بد او بسنجد و بگوید کارهای بد او زیاد بوده و یا کارهای خوب او و اصولاً یک چنین شاهینی در هیچ کجای دنیا نمیتوانیم پیدا کنیم مگر بعد از صد سال، مرور زمان این شاهین را در دسترس مورخین میگذارد که مجموعه کارهای خوب و بد او وحتی با آن قتلها و آن کشتارهایی که در مشهد و در زندانها و در آن محیط وحشت بیجهت شده است قضاوت کنیم که کارهای بزرگ او زیاد بوده است یا عملیات زشت او.
رئیس - راجع به کفایت مذاکرات پیشنهادی رسیده است.
(پیشنهاد آقای کشاورز صدر به شرح زیر قرائت شد)
چون دیگر مخالفی نیست پیشنهاد کفایت مذاکرات میدهم.
(پیشنهاد آقای صفوی هم به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که بعد از بیانات آقای مکی مذاکرات کافی است
یمین اسفندیاری - بنده مخالفم
کشاورز صدر - به نظر بنده به اندازه کافی
در اطراف این موضوع مذاکره شده است فقط یک نکتهای بنده به عرض آقایان میرسانم که آقایان دیگر به این مطلب اشاره نکردهاند و آن موضوع این است که در مقابل خدمات یا در مقابل خیانت تعظیم به آن خادم و تحقیر آن خائن تأثیر زیادی در روحیه دیگران میکند اگر ما به یک خائنی تحقیر و یا نسبت به خادمی تعظیم روا داشتیم مردم عموماً که مادی نیستند و نسبت به این معنویات بیشتر ترتیب اثر میدهند در این مملکت در نتیجه تصویب همین قانون ممکن است اشخاص فداکاری پیدا شوند که همه چیز خودشان را در راه مملکت بگذارند (صحیح است) یک نکته بسیار حساس دیگری هم که رفقای دیگر به آن اشاره نکردند این بود که آقایان به قدر کافی متذکر شدند که اعلیحضرت فقید در اصلاحات کشاورزی و خدمات اقتصادی ....
رئیس - آقای کشاورز صدر درباره کفایت مذاکرات بفرمایید.
کشاورز صدر - چشم، چشم یک نکته کوچکی را بنده متذکر میشوم و آن بسیار برای وضع ما و توجه آقایان مؤثر است این است که فراموش نفرمایند آقایان که پیش از اعلیحضرت فقید خارجیها برای عدم الغای کاپیتولاسیون بر ما حکومت میکردند و آن کسی که آمد حکومت خارجی را از روی سر ما برداشت و ما را به تمام معنی مستقل کرد این مرحوم رضاشاه فقید بود و آقایان میدانند که آخرین لحظهای که مقرر و وضع طوری شد که او برود از همه افراد وطنپرستیاش بیشتر بود و روی همه چیز پا گذاشت و مقاومت کرد، و او برای مملکت ایران رفت (صحیح است) این است که بنده بیش از این توضیح نمیدهم و استدعا میکنم که آقایان رأی بدهند به کفایت مذاکره تا این تعظیم نسبت به مرحوم رضاشاه که خدمت به ایران کرده بشود.
رئیس - آقای یمین مخالفید؟ بفرمایید
یمین اسفندیاری - اجازه میخواهم از آقای رئیس و آقایان نمایندگان که یک چند دقیقهای هم اجازه بفرمایند.
رئیس - نه آقا راجع به همان کفایت مذاکرات بفرمایید.
یمین اسفندیاری - خیلی خوب راجع به همان کفایت مذاکرات عرضی دارم. اولاً این پیشنهادی که آقای سلطانی و عدهای از نمایندگان تقدیم مجلس کردند این فقط منحصر به خودشان نبود و به موقع هم تقدیم کردند زیرا که این پیشنهاد مربوط به اشخاص باسواد بود اشخاص باسوادی که در سایه سلطنت اعلیحضرت فقید در این مملکت توانستهاند خدمت بکنند کسانی بودند در موقعی که به اروپا روانه شدند در دفعه اول بنده هم افتخار سرپرستی آنها را داشتهام اشخاصی بودند که در این شهر دبستان و دبیرستان و دانشکده نداشتند و رضاشاه پهلوی بود که از وجود او و از اثر اقدامات او این تشکیلات فرهنگی در این مملکت پیدا شد. اگر بخواهیم در اطراف رضاشاه صحبت کنیم مطلب زیاد است بنده چون دو مطلب را از خود آن مرد شنیدم و از خود آن پادشاه به گوش خودم شنیدم این نقل قول نیست، یکی فرمود که تو میروی مازندران با تمام افراد فامیل من با قدرت رفتار کن و با تمام مردم با عدالت آن حرفی است که از رضاشاه پهلوی شنیدم اگر شاه عباس کبیر را بخواهیم اسم ببریم که قریب چهل سال خدمت کرد در این مملکت ولی در عین حال هم همان طوری که خودتان میدانید شاه عباس کبیر از افرادی و از پادشاهانی بوده است که بدست خودش هم قتل میکرده است برای مصالح کشور. ما کاری به آن نداریم سیاست است و سلطنت است و کشورداری و شاه عباس در آن موقع هر تصمیمی را اتخاذ میکرد و قرار بود آن تصمیم اجرا شود از مورد بحث ما خارج است همین طوری که گفتید افرادی که خدمتگذار بودهاند به کشور باید تشویق شوند تا در آتیه هم نظیر آنها پیدا بشود در اصفهان میرفتم قراپط مرحوم پسر بوداغیانس میآمد گفتم ببینید این پل صد سال است باقی مانده حرف غریبی زد که این پل را تمام آنهایی که ساختهاند از شاه تا آن عملهای که اینجا خدمت کرده است تمام مقصودشان خدمت بوده است به این جهت آن پل باقی مانده است. رضاشاه پهلوی همان طوری که آقای مکی گفتند، آقای حائریزاده گفتند و بعضی از صحبتهایشان هم به موقع است و باید گفته شود اشخاصی بودند که منحرفشان کردند و به اسم خودشان استفادههایی میکردند و از اسم آن مرحوم سوءاستفاده میکردند برای این که بتوانند جیب خودشان را پر بکنند این است که بنده استدعا میکنم که به این پیشنهاد رأی داده شود.
رئیس - رأی گرفته میشود به کفایت مذاکرات آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهادی از آقای اردلان رسیده است که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
در طرح تقدیمی پیشنهاد اصلاحی زیر را تقدیم میکنم، به جای کلمه کبیر کلمه بزرگ نوشته شود
رئیس - در اصل موضوع صحبت بفرمایید.
اردلان - بنده فقط دو کلمه توضیح عرض میکنم، شاهنشاه ایرانی است، مملکت هم ایران است و زبان هم پارسی است به عقیده بنده این هم اگر پارسی باشد بهتر است.
سلطانی - آن معنی کبیر را نمیدهد.
رئیس - آقای رفیع مخالفید؟ بفرمایید.
رفیع - آقای اردلان اگر توجه بفرمایند معنای کبیر تنها بزرگ نیست این عنوان را که ملت میدهد به اعلیحضرت فقید برای این است که دنیای اسلام بفهمد. این کلمه کبیر را همه ملل اسلامی میفهمند کلمه بزرگ را نمیدانند. کلمه کبیر را میدانند.
رئیس - پس رأی بگیریم آقای اردلان؟
اردلان - نه خیر پس گرفتم.
رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم طرح تقدیمی به شرح زیر اصلاح شود، تصمیم مجلس شورای ملی از لحاظ ابراز حقشناسی ملت ایران در برابر خدمات بینظیر اعلیحضرت شاهنشاه فقید و تجلیل از تحول عظیمی که آن اعلیحضرت در کلیه شئون مملکت بوجود آوردهاند و فصل جدیدی در دوران مجد و عظمت تاریخی ایران باز کردهاند تصویب مینماید الی آخر ....
رئیس - آقای دهقان.
دهقان - بنده افتخار میکنم که اولین ایرانی بودم که در موقعی که تبلیغات خارجی بر علیه وطنپرستترین مرد این مملکت یعنی رضاشاه پهلوی سراسر این مملکت را فرا گرفته بود از حق آن مرد به نام یک ایرانی دفاع کردم (صحیح است) تا کم کم که امروز بر همه افراد ایرانی مشهود شده است که رضاشاه بزرگترین فرد خدمتگذار این مملکت بوده است (صحیح است) از این جهت میخواستم عرض کنم که رضاشاه قطعاً بزرگتر از زمان و مکان خودش بود. حالا یواش یواش هر چه عقب میرویم یک دفعه در یکی از مقالاتم هم عرض کرده بودم که رضاشاه را میتوان بیک کوهی تشبیه کرد که یک سر مجسمهای ساخته باشند که آدم پایش که ایستاده است درست چشم و گوش و ابروی آن مجسمه را نمیبیند ولی هر چه عقبتر و دورتر میرود این مجسمه و عظمت آن در برابر آدم بهتر مشهود میگردد آدم میفهمد که رضاشاه چه بوده است و چه خدماتی به این مملکت کرده است البته آقایان هر چه باید بگویند در این مورد گفتند و گمان میکنم این پیشنهاد آقای سلطانی که قرار بود در مجلس مؤسسان مطرح شود و در آنجا به جهاتی مطرح نشد و اینجا مطرح شد، عقیده همه نمایندگان (صحیح است) و نظر ملت ایران است که امروز به نام ملت ایران از دهن ما بیرون میآید و همان طور هم که گفتند باید از خدمتگذاران ملت تشویق کرد تا مردم برای خدمتگذاری تشویق شوند و همان طوری که میدانید این پیشنهادی که بنده کردم چون لایحه فعلی پیشنهادی آقایان تصویب میشود و در یک لوحه طلا حک میشود و در آرامگاه شاهنشاه فقید برای همیشه باقی میماند، بنابراین باید جامع نظر آقایان باشد. تصمیمی که آقایان نمایندگان پیشنهاد کردند و آنجا حک میشود که مجلس شورای ملی به پاس حقشناسی ملت ایران تصویب میکند، در صورتی که باید گفت که حقشناسی ملت ایران از چی؟ (سلطانی - تحولات) باید ذکر شود آن خدمت که ملت ایران به پاس چه خدمات این مرد حقشناسی میکند و الان موقع این است در آن لوحهای که ملت ایران به پاس خدماتش در مقبرهاش نصب میکند ذکر شود. این است که بنده چند جمله که شمهای از خدمات آن مرد است در این تصمیم ذکر کردم، دیگر بسته به رأی آقایان است، بنده عقیدهام این است که قسمتی از خدمات آن مرحوم در این تصمیمی که در آرامگاه آن مرحوم گذاشته میشود، ذکر گردد که چه خدماتی کرده است.
رئیس - آقای شریعتزاده.
شریعتزاده - پیشنهادی که از طرف عدهای از نمایندگان شده در حقیقت پیشنهاد قضاوت است به یکی از فرزندان تاریخی ایران که موجب تحولات عظیم در مملکت شده است، اگر شخصاً با من مشورت میشد وضوح این مطلب به درجهای بود که لزوم نداشت که پیشنهاد شود ولی حالا که شد مجلس شورای ملی باید اجازه بدهد که توضیحات کافی و منطقی که مثبت لزوم تصویب این طرح است بیان شود عمل نمایندگان هم نشان میدهد که ضرورت داشت اجازه داده شود در این باب بیشتر صحبت بشود، زیرا به علت شدت لزوم عدهای برخلاف نظامنامه به عنوان بیان دلایل کفایت مذاکرات راجع به اصل مطلب صحبت شده است و آن کسی هم که به عنوان مخالف نظامنامه با کفایت مذاکرات صحبت کرد باز در اصل موضوع توضیح داد و سکوت
مجلس نشان میدهد که این پیشنهاد کفایت مذاکرات مورد نداشته است (صحیح است).
رئیس - کسی دیگر اجازه نخواسته بود، خود شما هم خارج از موضوع صحبت نکنید حالا همین را هم خودتان رعایت بفرمایید.
شریعتزاده - بنابراین اظهار مقدماتی بنده در حکم اخطار نظامنامهای راجع به تخلف از نظامنامه بود اما راجع به این پیشنهاد. این پیشنهادی که شده است بنظر بنده هیچ نوع تصریحی لازم ندارد زیرا کلمات مندرجه در آن با مطالعه و با دقت تدوین شده که اجمالاً نشان میدهد که این قدردانی ناشی از چه علتی است و از حیثیت جنبه ادبی هم آن پیشنهاد قبلی مساعدتر است. به این مناسبت بنده معتقد هستم هیچ نوع اصلاحی لازم نیست و همان طرح اول جامع است و به همان رأی گرفته شود.
رئیس - استرداد میکنید یا رأی بگیریم؟
دهقان - پس گرفتم.
رئیس - رأی میگیریم به ماده واحده ....
رضوی شیرازی - بنده اخطار دارم، یک پیشنهاد اصلاحی دادهام.
بعضی از نمایندگان - نمیشود آقا، اعلام رأی شده است.
رئیس - بفرمایید آقای رضوی.
عدهای از نمایندگان - پیشنهاد را قرائت کنید.
رضوی - موضوع پیشنهاد بنده این است که کلمه به پاس که در سطر اول نوشته شده است به کلمه به نام تبدیل شود، بنده در عرف زبان فارسی این طور میفهمم که کلمه به پاس حقشناسی معنی ندارد بنابراین به پاس حقشناسی در زبان فارسی بیمعنی میشود از این جهت بنده تصور میکنم که اگر مجلس که خودش را مظهر ملت ایران قرار میدهد بنویسید به نام قدرشناسی ملت ایران این لقب را اعطاء میکند کلمه مناسبی شده و اصلاح مناسبی خواهد شد.
یمین اسفندیاری - چطور است آقای رضوی.
رئیس - آقای ملک در این قسمت به نام و به پاس توضیحی دارید؟
ملک مدنی - همان طوری که آقای شریعتزاده در اینجا بیان کردند طرحی که برای تصویب تقدیم مجلس شده است با مذاکره با اغلب آقایان تهیه شده و بنده خیال میکنم که جناب آقای رضوی هم موافقت بفرمایند همان طور که تهیه شده و اغلب آقایان امضاء کردهاند تصویب شود زیرا به پاس هم معنی میدهد و تغییر و اصلاح عبارت تأثیری ندارد. میخواهم عرض کنم که کارها و خدمات بزرگ شاهنشاه فقید بهترین عنوان و لقبی است برای او منتهی مجلس شورای ملی به نام ملت ایران از این خدمتگذار میهن میخواهد قدردانی کرده باشد و این آثار نتیجه افکار آن مرد است که در هر گوشه کشور باقی مانده به علاوه این همه دانشمندان و دکترها و فضلایی که ما امروز داریم آثار افکار شاهنشاه فقید است که همه هم خودشان میدانند بنابراین به نظر بنده کلمه فارسی است و ضرورت ندارد که اصلاح شود استرداد بفرمایید.
رئیس - رأی میگیریم به این اصلاح آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (جمعی برخاستند) مورد توجه نشد. رأی گرفته میشود به همان طرح به عنوان تصمیم، آقایانی که با این تصمیم مجلس شورای ملی موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
۴ - طرح بودجه مجلس
رئیس - دستور امروز دنباله قانون انتخابات است ماده ۶، ولی هم آقای وزیر کشور تشریف ندارند و هم برای تغییر دستور مجلس به امضای ۳۰ نفر پیشنهادی رسیده است که بودجه مجلس مطرح شود قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی بموجب ماده ۸۰ آئیننامه داخلی مجلس شورای ملی نظر به لزوم تصویب بعضی از اعتبارات بودجه مجلس شورای ملی و مواد مربوطه آن اینجانبان پیشنهاد مینماییم که بودجه ۱۳۲۸ مجلس شورای ملی جزو دستور گذاشته شده و مطرح گردد.
دکتر معظمی - مخالفم
رئیس - آقای ملک مدنی مخالفید؟
ملک مدنی - نه خیر موافقم.
رئیس - آقای دکتر معظمی مخالفید؟ بفرمایید
دکتر معظمی - بنده به دو جهت با این طرح مخالفم یکی برای این که تکلیف قانون انتخابات معین نشده است بعضی از اشخاص هستند که معتقدند بایستی نفیاً یا اثباتاً راجع به این موضوع مجلس شورای ملی تصمیم بگیرد. یکی دیگر صلاح نیست ما بودجه مملکتی یعنی الان تکلیف پرداخت حقوق مستخدمین را تعیین نکنیم و بودجه مجلس را مطرح کنیم.
رئیس - باید علاوه بر این ۳۰ نفری که پیشنهاد میکنند از مجلس رأی گرفت.
دکتر عبده - آقای وزیر دارایی توضیحی دارند.
رئیس - راجع به همین موضوع؟
وزیر دارایی - خیر راجع به برنامه بود.
رئیس - بعد از تصویب قانون انتخابات ولی حالا که سی نفر پیشنهاد کردند، باید مطرح شود
وزیر دارایی - دستور مجلس تصویب شده بود که لایحه سازمان و بعد بودجه مطرح شود.
رئیس - چون میخواهیم رأی بگیریم آقایانی که بیرونند مطابق آئیننامه بهشان ابلاغ شده و نیامدهاند مشمول جریمه خواهند بود، چون دو مرتبه اطلاع داده شده (عدهای از نمایندگان - آمدند) معهذا مشمول جریمه خواهند شد، نمیشود که اینجا نشست و منتظر آقایان شد.
فولادوند - عده کافی است قربان.
رئیس - آقایانی که با این پیشنهاد که به امضای سی نفر رسیده است موافقند که بودجه مجلس مطرح شود قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بودجه مجلس مطرح است، آقای کشاورز صدر مخالفید؟
کشاورز صدر - بنده موافقم.
رئیس - آقای دکتر عبده.
دکتر عبده - بنده با اساس بودجه مجلس مخالفتی ندارم البته این یکی از موضوعاتی است که باید در مجلس مطرح بشود ولی یک موضوعات مهمتری داشتیم که به اعتقاد بنده حق این بود که مجلس تکلیف آن موضوعات را تعیین میکرد بعد به بودجه مجلس میپرداخت یکی از موضوعاتی که چندین روز است در اطرافش مذاکره میکنیم و ذهن آقایان کما بیش حاضر است برای تصمیم قطعی همین لایحه انتخابات است بعد از آن که چندین روز مخالف و موافق در اطراف این موضوع مهم و اساسی صحبت میکنند و عقاید مخالف و موافق شنیده میشود ذهن آقایان مهیا است برای این که تصمیم بگیرند، اثباتاً و یا نفیاً یک وقت میبینم که یک طرحی با امضای عدهای از آقایان نمایندگان تقدیم مجلس میشود و این موضوع را دفن میکنند برای ابد و یک موضوع دیگر را که من خیال نمیکنم از لحاظ اهمیت به اندازه لایحه انتخابات باشد مطرح میکنند به علاوه مطلب دیگر که قابل توجه است این است که تصمیماتی که مجلس میگیرد باید یک هم آهنگی داشته باشد همین جلسه گذشته همین مجلس تصمیم گرفت که بلافاصله بعد از قانون انتخابات بنابر پیشنهاد آقای گلشاییان وزیر دارایی اول ماده واحده مربوط به برنامه مطرح بشود بعد هم بودجه عمومی کشور. (در این موقع یک ساعت به ظهر آقای رئیس صندلی ریاست را ترک کردند و آقای ایلخان نایب رئیس به جای ایشان قرار گرفتند.)
نایب رئیس - آقای دکتر عبده توجه بفرمایید که بایستی در کلیات صحبت شود مجلس رأی داده که بودجه مجلس مطرح شود فرمایشاتی که آقا میفرمایید مربوط نیست.
دکتر عبده - ... بنده راجع به کلیات هیچ عرضی ندارم ولی این طریقهای که بعضی از آقایان اتخاذ فرمودهاند به نظر من یک عمل غیر مستقیم برای دفن کردن قانون انتخابات است و این عمل از لحاظ مصلحت مملکت درست نیست.
رئیس - آقای مخبر.
مخبر (آقای اردلان) - بنده با این که خودم مخبر کمیسیون محاسبات هستم به این لایحه رأی ندادم برای این که معتقد بودم که اول لایحه انتخابات مطرح بشود ولی اکثریت مجلس رأی داد به این که امروز بودجه مجلس در دستور قرار گیرد و مطرح شود بنابراین ما هم تابع رأی اکثریت مجلس هستیم مخالفتی که نماینده محترم آقای دکتر عبده فرمودند با اصل موضوع نبود حالا که آقایان رأی دادهاند به این که بودجه مجلس مطرح شود نیم ساعت بودجه مجلس را تصویب بفرمایید بعد انشاءالله در اولین فرصت قانون انتخابات را هم مطرح میکنیم.
نایب رئیس - آقای ملک مدنی موافقید؟
ملک مدنی - بله.
نایب رئیس - بفرمایید.
ملک مدنی - آقای دکتر عبده با این که قبل از این که به مجلس تشریف بیاورند خیلی با منطق و خیلی با مقررات سر و کار داشتند. نمیدانم چطور شده از وقتی که تشریف آوردهاند به مجلس یک قدری فکرشان را تغییر دادهاند (دکتر عبده - مجال است قربان مجال است) با این که ایشان نماینده تحصیلکرده و دانشمند ما هستند توجه ندارند به این که همیشه مجلس میتواند دستور خودش مطابق آئیننامهای که دارد عوض کند (صحیح است) اولاً آقای وزیر کشور مادرشان مرحومه شده است و چون ایشان وزیر مسئول لایحه هستند و موضوع هم به طوری که خودتان فرمودید اهمیت دارد و باید
خوب در اطرافش بحث بشود و نظر وزیر مربوطه هم معلوم بشود به این جهت نمایندگان گفتند حالا که این طور است فعلاً بودجه مجلس که خیلی اهمیت دارد مطرح شود بنده هم بالصراحه اینجا عرض میکنم هیچ کاری از کار مجلس شورای ملی مقدمتر نیست مجلس شورای ملی مظهر اراده ملت ایران است همیشه هم دیده شده است بودجه مجلس مقدم بر بودجه مملکتی بوده و در چهارده دوره قانونگذاری اگر مراجعه بفرمایید همیشه بودجه مجلس از بودجه دولت زودتر تصویب شده این یک تشریفاتی بوده و سرمونی بوده که اجرا و انجام میشده حالا هم ما کاری نداشتیم اگر قبلاً آقای وزیر دارایی تشریف آورده بودند تقاضا میکردند که آن لایحه راجع به برنامه هفت ساله مطرح شود بنده خودم هم از اشخاصی بودم که با آن موافق بودم برای این که آن زیاد بحث و صحبتی نداشت یک ماده واحده بود و زود تصویب میشد ولی حالا ۳۰ نفر از آقایان نمایندگان تقاضا کردهاند که بودجه مجلس جزء دستور قرار گیرد و مطرح شود این هم زیاد بحث و گفتگو ندارد برای این که ادارات مجلس کار و وظایف خودشان را به خوبی همیشه انجام دادهاند و یک بودجه مدونی است و با بودجه سال گذشته خیلی فرق ندارد بنده خواهش میکنم که آقایان موافقت بفرمایند حالا که جزء دستور قرار گرفته زودتر تصویب بشود و از جلسه آینده هم همان قانون انتخابات که مورد علاقه جنابعالی و سایر آقایان نمایندگان است مورد بحث قرار گیرد.
نایب رئیس - پیشنهادی برای کفایت مذاکرات رسیده قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای فولادوند به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد کفایت مذاکرات میکنم.
نایب رئیس - آقای فولادوند توضیح بفرمایید.
فولادوند - بودجه مجلس یک بودجهای است منظم بدون کم و زیاد آقایان هم همیشه دیدهاند. و عبارت است از حقوق آقایان نمایندگان و حقوق کارگران چاپخانه و حقوق اعضاء اداری و اینجا یک چیزی اضافه و کسر نمیشود بنده خیال میکنم مذاکرات کافی است (صحیح است).
نایب رئیس - آقای امیر تیمور مخالفید؟ بفرمایید.
امیر تیمور - البته بودجه مجلس همان طوری که گفته شد همیشه قبل از بودجه دولت مورد توجه مجلس قرار میگرفته و البته حالا هم باید تصویب بشود بنده از این جهت مخالفتی ندارم خاصه این که آقایان کار پردازان محترم هم اظهار نظر در لزوم سرعت تصویب آن میکنند موضوعی که بنده میخواستم تذکر بدهم چاپ صورت مذاکرات ادوار گذشته مجلس بود که برحسب تصمیم دوره چهاردهم مجلس مقرر شد که اداره کارپردازی مجلس در طبع صورت مذاکرات ادوار گذشته بدون تأمل اقدام بکند آنچه که بنده اطلاع دارم یکی، دو دوره بیشتر از طبع خارج نشده و بقیه ادوار را نمیدانم چطور شد و حالا هم اگر در فراموشی بماند باز ما نمیدانیم در چه موقعی به این مقصود لباس عمل میپوشانند خواهش میکنم آقایان کارپردازان یک وعده قطعی بدهند که این دفعه یک وضعی داده بشود که این صورت مذاکرات مشروح حتماً طبع بشود.
نایب رئیس - آقای امینی کارپرداز توضیح بدهید.
امینی - بنده فقط از نظر روشن شدن ذهن آقای امیر تیمور عرض میکنم این قضیه در هیئت رئیسه مطرح شد و برای این که کارمند جدید برای استنساخ این صورت مذاکرات استخدام نشود قرار شد هر وقت که کارمندان مجلس فراغتی حاصل کردند این کار را بکنند علت طول کشیدن این کار همین است البته اجرا خواهد شد.
نایب رئیس - رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد رأی میگیریم بورود در شور مواد آقایانی که موافقند کنند (عده زیادی قیام نمودند) تصویب شد ماده اول مطرح است.
(ماده اول به شرح زیر قرائت شد)
قانون بودجه سال ۱۳۲۸ مجلس شورای ملی.
ماده اول - برای مقرری و هزینه ۱۲ ماهه سال ۱۳۲۸ مجلس شورای ملی مبلغ سی و دو میلیون و نهصد و یازده هزار و یکصد و هفتاد و هشت ریال (۱۷۸، ۹۱۱، ۳۲) مطابق فقرات یک تا پنج ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس داده میشود.
تبصره - به کارپردازی مجلس اجازه داده میشود کمک هزینه مربوط به مجلس شورای ملی و اداره چاپخانه مجلس و اداره روزنامه رسمی کشور را تا آخر سال ۱۳۲۸ از محل درآمد عمومی کشور از وزارت دارایی دریافت دارد.
نایب رئیس - آقای امیر تیمور.
امیر تیمور - آقای امینی کارپرداز محترم فرمودند که صورت مذاکرات ادوار مجلس گذشته را این طور تصمیم گرفته و قرار گذاردهاند که در ساعات بیکاری و ایام فراغت بعضی از کارمندان مجلس پاکنویس بکنند و برای طبع فوری آماده بشود خواستم به ایشان عرض کنم که اگر با این تصمیم بخواهند کار کنند شاید این عمل ۲۰ سال دیگر هم تمام نشود یک عده زیادی ما کارمند در اداره روزنامه رسمی داریم عرض میکنم که اداره روزنامه یک بودجه هنگفتی هم دارد و دارای عده زیادی کارمند است خوب از آنجا ده، پانزده نفر را معین کنید که علیالدوام پاکنویس کنند و صورت مذاکرات را برای طبع حاضر کنند تمنی میکنم بدون تأخیر و بدون تعلل این کار را انجام بدهند و اگر بخواهند بگویند ساعات بیکاری کارمندان مجلس باید این کار را انجام بدهند شاید ده سال دیگر این کار طول بکشد بهتر است چند نفر از کارمندان اداره روزنامه را معین کنند بگویند پاکنویس کنند و بدهند زودتر چاپ بشود.
نایب رئیس - آقای ملک مدنی.
ملک مدنی - بنده از آقایان کارپردازان محترم مجلس یک پرسشی داشتم و آن این بود که ما در بودجه سال گذشته یک تبصرهای گذاشتیم که بیمارستان ۱۲ تختخوابی برای مجلس تهیه شود هم مجلس کاملاً محتاج به یک چنین بیمارستانی است و هم این که شأن مجلس است که یک قدمی برای بهداشت کشور همان طوری که سایر مؤسسات برداشتهاند برداشته باشد و مجلس شورای ملی در این کار مفید اقدام کرده باشد خواهش میکنم که یک نفر از آقایان کارپردازان محترم توضیح بدهند تبصرهای که پیشنهاد شد و تصویب شد این کار ساختمان و تأسیس بیمارستان بکجا رسیده است.
نایب رئیس - آقای امینی کارپرداز توضیح بفرمایید.
امینی - آنچه که آقای امیر تیمور فرمودند راجع به طبع مذاکرات ادوار گذشته مجلس البته نظر ایشان تأمین خواهد شد در مورد بیمارستان هم که آقای ملک مدنی فرمودند که البته خیلی مفید بود برای مجلس از محل جرایم باید بودجه آن تأمین بشود چون محل جرائم بیش از هفتاد هزار تومان نبوده لذا هیئت رئیسه تصمیم گرفت که درمانگاه فعلی را تا حدی تکمیل کند و همان طوری که اطلاع دارید تا حدی هم تکمیل شده و حالا داروخانهای دارند و طبیب مجربی استخدام شده گرچه مطابق آئیننامه جدید کلیه جرایم مخصوص کتابخانه خواهد بود ولی قرار بر این شد که صدی پنجاه از برای جرایم کتابخانه تخصیص داده بشود و اضافه آن برای بیمارستان مجلس تخصیص داده شود.
نایب رئیس - آقایان تشریف بیاورند برای رأی، رأی میگیریم به ماده اول با تبصره آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده زیادی قیام نمودند) تصویب شد ماده دوم قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده دوم - برای حقوق و هزینه ۱۲ ماهه سال ۱۳۲۸ اداره چاپخانه مجلس مبلغ ده میلیون و ششصد و سی و پنجهزار و ده ریال (۰۱۰، ۶۳۵، ۱۰) مطابق فقرات ۱ و ۲ ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس داده میشود.
تبصره - به کارپردازی مجلس اجازه داده میشود کمک هزینه کارگران فنی چاپخانه مجلس را تا آخر سال ۱۳۲۸ از محل درآمد چاپخانه مجلس بپردازد.
نایب رئیس - مخالفی با این ماده نیست؟ (اظهاری نشد) رأی میگیریم به ماده دوم و تبصره آقایانی که موافقند قیام کنند (عده زیادی برخاستند) تصویب شد. ماده سوم قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده سوم - برای حقوق و هزینه ۱۲ ماهه سال ۱۳۲۸ اداره روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران مبلغ سه میلیون و سیصد و پنجاه و هزار سیصد و بیست ریال (- ۳۲۰، ۳۵۰ - ۳) مطابق فقرات ۱ و ۲ ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس داده میشود.
تبصره - به کارپردازی مجلس اجازه داده میشود از محل صرفهجوییهای بودجه سال ۱۳۲۸ مجلس صورت مشروح مذاکرات مجالس از دوره سوم تا ششم را طبع و منتشر نماید.
نایب رئیس - آقای شریعتزاده.
شریعتزاده - بنده عرضی ندارم.
نایب رئیس - آقای امیر تیمور.
امیر تیمور - کاغذی که به مصرف طبع مذاکرات مجلس میرسد از جنس مرغوب نیست و کاغذ بسیار پست است با این بودجه هنگفتی که مجلس شورای ملی در نظر گرفته جا دارد که مذاکرات مجلس
در کاغذ بهتری طبع و نشر بشود تمنی میکنم آقایان کارپردازان به این موضوع هم توجه بفرمایند حالا که ما بودجهای میدهیم طبعش هم قشنگ و خوب باشد.
نایب رئیس - آقای مخبر.
مخبر (آقای اردلان) - عرض کنم آقای امیر تیمور کاغذ خیلی خوب تصدیق میفرمایید برای ما گران تمام خواهد شد و ما صرفهجویی کردیم که برای ما گران تمام نشود کاغذش هم خیلی بد نیست معذلک بسیار کوشش میکنیم که کاغذی بهتر تهیه بشود که هم خوب باشد و هم ارزان.
نایب رئیس- یک پیشنهادی رسیده از آقای کشاورز صدر راجع به ماده سوم قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم قسمت سوم از ماده سوم قانون بودجه سال ۱۳۲۶ مجلس شورای ملی حذف و به جای آن به شرح زیر پیشنهاد میشود.
۳- آگهیهای وزارتخانهها و بنگاههای دولتی و شهرداریها و کلیه مؤسساتی که به سرمایه دولت اداره میشود باید در روزنامههای کثیرالانتشاری که در این تاریخ لااقل یک سال منظماً منتشر شده باشد درج شود.
نایب رئیس - آقای کشاورز صدر.
کشاورز صدر - به نظر بنده در بودجه سایق که مورد تصویب مجلس قرار گرفت یک ظلم فاحشی بر جراید شد عموم آقایان تصدیق میکنند که بایستی مطبوعات و جراید خوب خودمان را تقویت بکنیم مشروطیت بدون مطبوعات نمیشود البته در ضمن مطبوعات قبل از تصویب قانون جلوگیری از مطبوعات یک گلههایی بود ولی خوشبختانه بعد از تصویب آن قانون مشاهده کردیم که جراید خارج از حدود عفت و مسایلی که مفید به حال کشور است انحرافی پیدا نکردند این است که یکی از مسایلی که کمک میکند و جراید را به جریان میاندازد و خوشبختانه آقایان تصدیق میفرمایند که حالا دیگر آن روزنامههایی که کلاشی میکردند و پول میگرفتند از این ور و آن ور دیگر منتشر نمیشود و حالا باید به این جراید حقاً و انصافاً کمک کرد و آن ماده را تغییر داد و اجازه داد به دولت که به جراید کثیرالانتشار که لااقل یک سال مرتباً و منظماً انتشار پیدا کرده است و آنهایی که بعداً بخواهند روزنامه انتشار بدهند آگهی داده شود و آقای وزیر دارایی دستور بفرمایند که این کمک به مطبوعات بشود و ما که از مطبوعات استفاده میکنیم مطبوعات خوب را هم تقویت بکنیم.
نایب رئیس - آقای وزیر دارایی.
وزیر دارایی - البته توجه به روزنامهها و کمک به آنها یک امر خوبی است ولی صرفنظر از این که این پیشنهاد پیشنهاد خرج است برای بودجه مملکتی یک تفاوت هنگفتی دارد برای این که وقتی روزنامه رسمی کشور دایر شد گفتند که روزنامه رسمی در آمدش عبارت خواهد بود از پول اعلانات رسمی وزارتخانهها (مکی - روزنامه رسمی نمیخواند) و اگر مازاد درآمدی هم پیدا کرد به بودجه مملکت کمک خواهد کرد متأسفانه تا این تاریخ کمک به بودجه مملکت نکرده هیچ در سال مبالغ هنگفتی هم برای هزینه طبع اعلانات روزنامه رسمی کشور داده شده است اگر نظر آقایان بر این است که چون روزنامه رسمی کشور زیاد خوانده نمیشود و ممکن است یک اعلاناتی از طرف دولت بشود در روزنامه رسمی کشور که مورد توجه اشخاص واقع نشود بنابراین در روزنامههای دیگر هم درج شود این عملی نخواهد بود که در سال هفتصد هزار تومان به روزنامه رسمی بدهد و هفتصد هزار تومان هم به روزنامههای دیگر چون این مبلغ مؤثر در بودجه عمومی خواهد بود و ضمناً پیشنهاد خرج است و این قسمت را آقایان توجه بفرمایند برای دولت فرقی ندارد که به روزنامه رسمی بدهد یا به روزنامههای دیگر یعنی خلاصه وزارت دارایی دو جا پول نمیتواند بدهد.
نایب رئیس - آقای دکتر معظمی مخالفید؟ بفرمایید.
دکتر معظمی - عرض کنم منظور از مخالفت بنده این است که آنچه قرار شد در روزنامه درج شود در آن موقع منظور این نبود که اعلان به سایر جراید داده نشود منظور این بود که یک نسخه از اعلانات دولت همیشه در یک سند رسمی در یک روزنامه رسمی درج بشود ولی مانعی نبود که یک نسخه دیگر از اعلانات را به یکی از روزنامههای کثیرالانتشار بدهند که همین دو عیب از بین برود یکی این که مردم بتوانند اعلانات را بخوانند و هم این که بتوانند آن را کنترل کنند که مبادا تبانی در کار باشد پس بنابراین مخالفتی که بنده کردم روی این اصل بود و الا بنده مخالفتی ندادم که اعلان به جراید داده بشود ولی حتماً یک نسخهاش باید در روزنامه رسمی چاپ شود و یک نسخه دیگر را هم به روزنامههای دیگر بدهند که آنها هم کاملًا محروم نشده باشند برای این که محروم کردن آنها هم واقعاً خوب نیست چون روزنامههای دیگر با پول اعلانات اداره میشود ولی در هر صورت یک نسخه باید حتماً در روزنامه رسمی باشد یک نسخه دیگر به سایر روزنامهها داده شود دیگر بنده عرضی ندارم.
نایب رئیس - رأی گرفته میشود پیشنهاد آقای کشاورز صدر آقایانی که موافقند قیام کنند (جمعی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(پیشنهاد آقای دکتر عبده به شرح زیر قرائت شد)
آگهیهای مربوط به مناقصهها و مزایدهها و همچنین آگهیهای مربوطه به دادگستری که طبق مقررات قانون باید در روزنامه کثیرالانتشار منتشر شود در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر شود.
نایب رئیس - آقای دکتر عبده.
دکتر عبده - بنده این پیشنهاد را کردم برای این که خیال میکنم اگر ما به طور کلی حکم کنیم که تمام آگهیها در مجله رسمی منتشر شود این نقض غرض خواهد بود (صحیح است) و مسلماً اگر ما نظر داشته باشیم که به دولت کمک کرده باشیم از این راه نه تنها کمک نمیکنیم بلکه ضرر هم به دولت میزنیم مثلاَ در قسمت مزایدهها و مناقصهها منظور از آگهی مزایده و مناقصه این است که اشخاص ذینفع از آن اطلاع یابند و در آن مناقصه یا مزایده شرکت کنند آقایان تصدیق دارند که مجله رسمی را همه نمیخوانند (مکی - تازه غلط هم چاپ میشود) در هر صورت مجله رسمی طوری نیست که جلب نظر اشخاص ذینفع را بکند ملاحظه بکنید یک مجله رسمی ۲۴- ۲۵ صفحه است یک قسمت مذاکرات مجلس است و چند تا آگهی هم در تمام آن گم شده است و این طور نیست که توجه اشخاص را جلب بکند و نتیجه این شده است که اشخاص معینی در مناقصهها و مزایدهها شرکت میکنند و آن طوری که باید و شاید حقوق دولت تأمین نمیشود بنده خیال میکنم از لحاظ حفظ مصالح عمومی دولت باید کاری کرد که کلیه اشخاص ذینفع از مفاد آگهیهای مزایده و مناقصه مسبوق بشوند و این نظر تأمین نمیشود مگر این که آگهیهای مزایده و مناقصه در روزنامههای کثیرالانتشار که در دسترس مردم است منتشر بشود، اما در قسمت آگهیهای دادگستری ملاحظه میفرمایید اغلب آگهیهایی که میشود مبنی بر حصر وراثت یا احضار یا جلب متهمین، این قبیل آگهیها برای این است که اشخاص ذینفع از مفادش مستحضر بشوند و در موقع معین به دادگاه بیایند و در موقع معین به حکم دادگاه که غیاباً صادر شده اعتراض کنند و غالباً این قبیل اشخاص با روزنامه رسمی سر و کار ندارند نتیجه این میشود که حکم قطعی صادر میشود و یا اشخاصی جلب میشوند به دوایر قضایی و از مفاد این احضار و علت جلب استحضار پیدا نمیکنند حکم صادر میشود، حکم محکمه قطعی میشود در این صورت ما حقش را از او سلب میکنیم بدون این که واقعاً از مفاد آگهی احضار و جلب استحضار پیدا کرده باشد و نتیجه این عمل ما که میخواهیم پول برسانیم به یک دستگاه دولتی این میشود که حقوق مردم تضییع خواهد شد و به نظر من یک میلیون تومان هم شاید در قبال ارزش حقوق یک آدم که ممکن است در اثر عدم استحضار از مفاد یک آگهی تضییع شود ارزش ندارد قبل از هر چیز باید حقوق مردم را محترم شمرد به علاوه قوانین فعلی اصول محاکمات حقوقی هم همین طور است یعنی به موجب قوانین فعلی اصول محاکمات حقوقی و جزایی آگهیهای مربوط به جلب و احضار باید در روزنامههای کثیرالانتشار چاپ بشود بنده میخواستم استدعا کنم با توجه به مطالبی که عرض کردم نسبت به پیشنهاد بنده رأی بدهید.
نایب رئیس - آقای دکتر مصباحزاده موافقید با این پیشنهاد؟
دکتر مصباحزاده - بلی موافقم.
نایب رئیس - آقای امیر تیمور موافقید؟
امیر تیمور - بنده مخالفم.
عامری - بنده اخطار نظامنامهای دارم.
نایب رئیس - مطابق چه مادهای؟
عامری - عرض کنم که ماده ۳ مطرح است، راجع به حقوق و هزینه ۱۲ ماهه اداره روزنامه رسمی کشور به مبلغ سه میلیون و سیصد و پنجاه هزار و سیصد و بیست ریال اعتبار داده میشود آقایانی که در این ماده صحبت میکنند باید بگویند که این اعتبار یا کم است یا زیاد است ما رفتهایم روی حکم غیابی که اگر حکم غیابی صادر شود این حکم حق اشخاص ذینفع را از بین میبرد میخواهم عرض کنم که این چه ربطی به موضوع دارد.
نایب رئیس - اخطار آقا وارد است و بنده هم چند دفعه تذکر دادم که از موضوع خارج نشوید و حالا هم جداً جلوگیری خواهم کرد. آقای امیر تیمور بفرمایید.
امیر تیمور - نهایت خوشبختی است که مقام ریاست هم توجه فرمودند که این پیشنهاد وارد نیست و پیشنهادی قبل از این داده شد و مورد توجه مجلس قرار نگرفت و این پیشنهاد مشابه آن است و یکی از کارهای مجلس این است که مثلاَ مجلس تصمیم گرفت که کلیه آگهیهای رسمی وزارتخانهها و ادارات دولتی در روزنامه رسمی متمرکز و منتشر بشود (کشاورز صدر - این به ضرر دولت است) به اضافه روزنامه رسمی سه هزار آبونه دارد اگر در روزنامه رسمی اعلانات منتشر نشود در کجا باید منتشر بشود و به علاوه جایش اینجا نیست.
نایب رئیس - آقایان توجه کنید رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای دکتر عبده آقایانی که موافقند قیام کنند (جمعی برخاستند) مورد توجه نشد، پیشنهادات دیگری هم در این زمینه هست که فقط خوانده میشود چون مشابه است وارد نیست. پیشنهاد آقای کشاورز صدر قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم نصف آگهیها به جراید کثیرالانتشار داده شود.
نایب رئیس - پیشنهاد آقای صفوی قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی، پیشنهاد میکنم،
تبصره - یک نسخه از آگهیهای دولتی به مجله رسمی انتشار داده شود و بقیه در جراید کثیرالانتشار منتشر خواهد شد.
صفوی - در ماده ۶ این پیشنهاد را دادم.
نایب رئیس - پیشنهاد آقای دهقان قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم مبلغ مندرج در ماده سوم به نصف تقلیل داده شود.
نایب رئیس - آقای دهقان بفرمایید ولی خواهش میکنم در اصل موضوع صحبت بکنید.
دهقان - بنده یک پیشنهادی کردم خلاصه و مختصر و مفید که این سه میلیون و سیصد و پنجاه هزار و سیصد و بیست ریال بنصف تقلیل پیدا کند و اگر هم آقایان میترسند که این کار مجله رسمی بخوابد بنده حاضرم با تضمین بانکی این روزنامه رسمی را به نصف مبلغ فعلی ظریفتر و آبرومندتر به چاپ برسانم و زودتر و به موقعتر هم انجام بدهم. و به آقای امیر تیمور که تشریف ندارند این جا عرض میکنم (امیر تیمور - شرفیاب هستم) یکی از بدترین تصمیماتی که مجلس اتخاذ کرد و بدون مطالعه هم بود گرفتن آگهی از جراید بود این کار مفاسد بسیاری دارد شما آمدید مهمترین قانونی را برای محدود کردن جراید گذرانیدید ولی حق مشروع آنها را که همه دنیا به آنها داده است از بین بردید، حالا بنده مثل دیگری میزنم روی همین موضوع درج اعلانات و آگهیهای مزایده و مناقصه که در روزنامه رسمی چاپ میشود و کسی نمیخواند دستهبندیهای بسیاری بر ضد منافع مملکت میشود و آقایان هم چشم و گوش بسته رأی میدهید در حالی که روی مزایدهها و مناقصهها دستهبندی میکنند و به ضرر مملکت تمام میشود. در هر حال من باز تکرار میکنم که با یک میلیون و پانصد هزار ریال مجله رسمی اداره میشود بنده تضمین بانکی میدهم که این کار را انجام بدهم و به بهترین وجهی اداره بکنم.
نایب رئیس - آقای ملک مدنی مخالفید؟ بفرمایید.
ملک مدنی - موضوعی را که آقای دهقان پیشنهاد فرمودند شاید در اصل مطلب صحیح باشد ولی اگر روزنامه رسمی به جنابعالی و یا امثال جنابعالی که اهل هنر هستید واگذار کنیم اساساً این کار با همان مبلغ ممکن است اداره بشود ولی این مطابق شأن مجلس شورای ملی نیست، مجلس شورای ملی اساساً مؤسسات و اداراتش لازمه وجود خودش است وقتی ما آمدیم گفتیم یک روزنامه رسمی باشد و بعد هم جزو بودجه مجلس باشد اگر ۵ نفر ۱۰ نفر عضو زاید داشته باشد نظر شما این است .... (دهقان - بنده به اعضاء آنجا کاری ندارم) جنابعالی که واقعاً حسننیت و یک همچو نظر بلندی دارید به نظر بنده از شما متوقع این پیشنهاد نبودم (دهقان - بنده منافع مملکت را در نظر گرفتم) برای این که حضرتعالی نظرتان این است که به اشخاص کمک بکنید این کارمندان و اشخاصی که در روزنامه رسمی نشستهاند اینها هم جزو همان مستخدمین اضافی هستند که ۷۰ هزار نفر از سال ۱۳۲۰ به بعد اضافه شده است و دولت به آنها حقوق دارد میدهد (یک نفر از نمایندگان - اینها از اداره ثبت اسناد آمدهاند و اضافه شدهاند) و یا به فرمایش حضرتعالی از ثبت اسناد اینجا فرستاده شدهاند و آنها هم مستخدم دولت هستند و نشستهاند کار هم میکنند و بنده از جنابعالی که همیشه نظرتان با نظر این طبقات موافق بود منتظرم پیشنهادتان را پس بگیرید البته این مطلب اساسی که گفته شد خوب بود اعلانات به جراید داده شود و صحیح هم هست که بنده هم با آن نظر موافق بودم و بلکه با نظر آقای کشاورز صدر هم موافق نبودم که جرایدی که یک سال منتشر شده است به آنها داده شود بلکه بایستی به تمام روزنامهها داده شود ولی خوب معلوم شد که مجلس شورای ملی با این فکر موافق نیست یکی از آقایان تذکر دادند به من که عدهای را از وزارت دادگستری منتقل کردهاند به روزنامه رسمی آنها هم در اداره روزنامه رسمی هستند.
دهقان - بر میگردند به سر کارشان
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای دهقان آقایانی که موافقند قیام فرمایند (جمعی برخاستند) مورد توجه نشد پیشنهاد آقای صفوی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم از بودجه روزنامه رسمی یک میلیون کسر شود
نایب رئیس - آقای صفوی بفرمایید.
صفوی - عرض کنم توجه بفرمایید آقایان وقت گذشته است آقایان هم سه ساعت است که در این جا تشریف دارید و خسته شدهاید ولی توجه بفرمایید این گزارشی که آمده است و به آن رأی داده میشود بودجه آن از چه اشخاصی گرفته میشود و چطور صرف میشود، آقایان اگر وقت گذشته است ممکن است بنده عرایضم را بگذارم برای بعد.
نایب رئیس - به اختصار بفرمایید.
صفوی - عرض کنم به جمع این بودجه روزنامه رسمی که بنده نگاه میکنم میبینم روزنامه رسمی کشور که چند ورق مذاکرات مجلس را چاپ میکند آن هم در موقعی بدست آقایان میرسد که فرصت مطالعه ندارند بعد از ۴۸ ساعت چند ورق منتشر میکنند ملاحظه میکنید که در سال ۳ میلیون و سیصد و پنجاه هزار و سیصد و بیست ریال بودجه دارد برای یک مجلهای که چند ورق چاپ میکند و این جا صورت ریزش هم موجود است رئیس مجله ۸۰۰، ۵۸ ریال دبیر ۰۰۰، ۴۲ ریال اندیکاتور نویس یک نفر ۳۸۰، ۴۰ ریال باز اندیکاتور نویس دو نفر ۰۸۰، ۱۰، مدیر بایگانی یک نفر بایگان سه نفر، بایگان دو نفر مدیر بایگانی را که یک نفر مصحح ۴ نفر ماشین نویس یک نفر (بعضی از نمایندگان - تازه غلط هم چاپ میشود) آن وقت با این مقدار زیاد مصحح باز اعلاناتی که چاپ میشود شکایت دارند مردم، عرض کنم در آگهیها رئیس یک نفر رتبه ۹ معاون یک نفر رتبه ۶ کارمند یک نفر رتبه ۵ متصدی آگهیها یک نفر رتبه ۵ همین طور حسابدار و فلان و فلان بعد دایره حسابداری جمع این عدهای که در اداره روزنامه رسمی کار میکنند متجاوز از ۶۰ نفر است ملاحظه بفرمایید در تهران جناب آقای امینی خودتان روزنامه داشتید و از کارهای داخلی روزنامه اطلاع دارید بهترین روزنامهای که چاپ میشود ۸، ۱۰ یا ۱۲ صفحه شاید بیش از ۱۵ نفر عضو ندارد و خرج سه سال آنها برابر یک سال خرج اداره روزنامه رسمی نیست برای این که اشخاصی که خودشان مسئول یک روزنامهای هستند دقت دارند و توجه دارند و از روی مطالعه یک عملی را میکنند ولی اینها همین طور آمدهاند بدون رعایت این که این پول را از کی میگیرند و کجا خرج میکنند خوب میگویند یک عدهای هم از ثبت اسناد منتقل شدهاند در صورتی که وقتی که مجله در ثبت اسناد چاپ میشد مردم بیشتر از آن استفاده میکردند و این شأن مجلس نیست که مذاکرات مجلس را چاپ میکند و بعد زیرش میگذارند فلان سر دفتر به علت تخلفی که کرده بود معلق شده است به علاوه برای چاپ آگهیها این آگهیهایی که در مجله رسمی چاپ میشود به ضرر دولت است ملاحظه بفرمایید بیشتر از ۵۰ مراسله، بنده اطلاع دارم رسیده است به دفتر مجلس که میگویند این آگهیهایی که در روزنامه مجلس چاپ میشود خواننده ندارد و به ضرر دولت است اگر منظور این است که یک پولی همین طور از خزانه دولت گرفته شود و به صندوق مجله رسمی داده بشود این یک حرفی است ولی اگر با این ترتیب که یک پولی بگیرند و بعد سه میلیون و نهصد و پنجاه هزار ریال از آن را اختصاص بدهند به یک مجله و بخواهند مجله را اداره کنند این خیلی زیاد است و ۸۰% آن هم زیاد است این است که بنده پیشنهاد کردم یک میلیون از این مبلغ کسر شود و با بقیهاش بهتر و ظریفتر و اعلاتر که منظور آقای امیر تیمور هم هست چاپ بشود و هر روز به فاصله چند ساعت در دسترس مجلس گذارده بشود.
نایب رئیس - آقای مخبر.
مخبر - بنده خواستم به نماینده محترم آقای صفوی عرض کنم که این موضوع کارمندان اضافی تنها مختص مجلس شورای ملی نیست آقا توجه بفرمایید که این موضوع کارمندان اضافی اختصاص به هر وزارتخانهها و ادارات دولتی دارد و مبتلا به تمام آنها است
دولت شما چه کار میتواند بکند بودجه سال ۱۳۲۷ را با امسال مقایسه بفرمایید ما چیز اضافی پیشنهاد نکردهایم و این کار برای ما مقدور نیست بنابراین ما دو راه به نظرمان رسید یکی این که در بودجه سال ۱۳۲۸ یک موادی برای بازنشسته کردن کارمندان مجلس شورای ملی پیشنهاد کردیم و به این وسیله ما میتوانیم عده از کارمندان مجلس شورای ملی را بازنشسته کنیم و بعد هم در برنامه هفت ساله که اجرا خواهد شد یک عده از کارمندان مجلس را میفرستیم به آنجا و به این وسیله صرفهجویی خواهیم کرد و روزنامه رسمی تنها نیست که جنابعالی ملاحظه میفرمایید یکی هم راجع به آگهیها که فرمودید (صفوی - هیچ کس نمیخواند) درست است که عادت نکردهاند الان ۳۰۰۰ نفر آبونه شدهاند ولی البته به تدریج که عادت کردند بهتر خواهد شد و در تمام مملکت این مجله را خواهند خرید، ما کوشش خواهیم کرد که یک صرفهجویی کامل به عمل بیاید و از جنابعالی هم تقاضا میکنم که پیشنهاد خودتان را پس بگیرید برای این که ما نمیتوانیم این اشخاص را خارج کنیم.
نایب رئیس - آقای امینی اطلاع دارند و توضیحات لازمه را خواهند داد. بفرمایید آقای امینی
امینی - عرض کنم برای این که وقت مجلس را نگیرم مختصر عرض میکنم بنده قبول میکنم که کارمندان را نمیشود خارج کرد و حقوق به آنها داد برای این که کارمندان مجلس و اشخاصی که از دولت حقوق میگیرند اینها در حقیقت حقوق شما را میگیرند. چون یک عملهای وقتی که بیکار شد از آن دستگاه حق شماژ میگیرد این هم همان طور است دولت حقوق شوماژ میدهد، البته تمام معایب را اذعان دارم که یک دستگاهی که به صورت بازرگانی اداره میشود قطعاً به ثلث این کارمندان شاید بیشتر احتیاج ندارد بنابراین هیچ گونه تصمیمی نسبت به این گونه کارمندان درست نیست مگر این که تصمیم کلی در وضع مملکت گرفته شود اما راجع به این مجلهای که میفرمایید آقای صفوی با این وضعی که میبینید با این حروف ریز و مطالب زیاد بعد از این که آقایان ایرادات خودتان را کردید دو مرتبه برای طبع میرود و چاپ میشود و درنتیجه ضمیمه میشود به روزنامه رسمی و در سال شاید صد هزار تومان اعلان مجانی هم در آن چاپ میشود اعلاناتی که سابقاً هم بوده مال اشخاص بیبضاعت و غیره اینها ضمیمه میشود در صفحات زیاد روزنامه بعد هم ۳۰۰۰ آبونه دارد و بنده هم نمیگویم که خیلی خوب است و روزنامه جالب توجهی هم نیست نه کاریکاتور دارد و نه مطالب جالب توجهی یک روزنامه خیلی خشگی است که ۳۰۰۰ نفر خواننده دارد ممکن است بعد از این خواننده آن بیشتر بشود عواید این روزنامه به خزانه دولت برمیگردد بنده هم پیشنهاد حضرت عالی را تصدیق میکنم ولی ما ناچار یا باید مطابق پیشنهاد آقای دکتر معظمی مجله رسمی داشته باشیم یا نمیخواهیم.
نایب رئیس - آقای امینی کافی است وقت گذشته است.
امینی - چشم اطاعت میکنم بنده دیگر عرضی ندارم.
نایب رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای صفوی آقایانی که موافقند قیام کنند (جمعی برخاستند) تصویب نشد چند پیشنهاد دیگری هم رسیده است و بنده خیلی مایل بودم که این بودجه امروز تمام شود ولی متأسفانه ۱۱ ماده است که به این زودی تمام نمیشود مجلس را ختم میکنیم جلسه روز ۵ شنبه ساعت ۹ دستور هم بودجه مجلس (مجلس ۲۰ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت
تصمیم قانونی دایر به تصویب عنوان رسمی اعلیحضرت رضاشاه کبیر سر سلسله دودمان پهلوی مجلس شورای ملی به پاس حقشناسی ملت ایران تصویب میکند عنوان رسمی سر سلسله دودمان عظیمالشأن پهلوی اعلیحضرت رضاشاه کبیر خواهد بود. این تصمیم باید در لوحهای طلا حک و در آرامگاه شاهنشاه فقید نصب گردد تصمیم فوق در جلسه سه شنبه سی و یکم خرداد ماه یک هزار و سیصد و بیست و هشت از طرف مجلس شورای ملی اتخاذ شده است.
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت
شماره ۱۰۱۵/ ۱۱۲۱۶ ۲۲/ ۳/ ۲۸
نظر به مدلول ماده ۲۵ قانون وکالت مصوب ۱۳۱۵/ ۱۱/ ۲۵ مقرر میدارد.
کسانی که در مدت بیش از ۶ ماه به شغل قضایی یا بازرسی در شهری اشتغال داشتهاند نمیتوانند در آن شهر از تاریخ انتهاء مأموریت تا مدت ۵ سال مستقیماً یا به وسیله وکیل دیگر وکالت نمایند.
م ۱۶۶۶ وزیر دادگستری
شماره ۴۹۰۵ ۱۸/ ۳/ ۱۳۲۸
اصلاح آئیننامه
چون در مرحله تجدید نظر نسبت به رسیدگی به صلاحیت کارشناسان اشکال بود برای رفع اشکال و تعیین مرجع رسیدگی تبصره به ماده ۸ آئیننامه کارشناسان رسمی مصوب بهمن ماه ۱۳۱۷ به شرح زیر افزوده شده است که برای اطلاع عین ماده ۲۶ قانون کارشناسان و ماده ۸ آئیننامه و تبصره که به آن اضافه شده درج میگردد.
ماده ۲۶ - طرز رفتار و اعمال یک ساله کارشناسان رسمی در تجدید انتخاب آنان برای سال بعد مؤثر خواهد بود.
ماده ۸ - در شهرستان از رؤسای دادگاه و دادسرا و اداره ثبت کل در مرکز استان از رؤسای دادگاه و دادسرای استان و شهرستان و رئیس اداره ثبت کل - در مرکز از رؤسای دادسراها و دادگاههای استان و شهرستان و رئیس اداره فنی وزارت دادگستری و نماینده اداره ثبت کل.
تبصره - تجدید انتخاب مقرر در ماده ۲۶ قانون راجع به کارشناسان رسمی هم به وسیله کمیسیون معین در این ماده به عمل میآید.
م ۱۶۸۹ وزیر دادگستری
شماره ۲۲۶۰ ح ۷۶۱۹ ۲۶/ ۲/ ۲۸
بخشنامه به کلیه دادسراها
از قرار معلوم در مواردی که دادسرای دادگستری و نظامی هر یک نسبت به اتهام متهمی دارای صلاحیت تعقیب میباشند به استناد ماده ۹۸ قانون دادرسی و کیفر ارتش بدواً پرونده در دادسرایی که صلاحیت تعقیب مهمترین بزه را دارد مورد اقدام قرار گرفته و پس از خاتمه یافتن امر در دادگاه پرونده به دادسرای دیگر فرستاده میشود چون ماده نامبرده در مقام تعیین تکلیف دادگاهها بوده و نه دادسراها و اتخاذ این رویه موجب از بین رفتن آثار و دلایل بزه دیگر میگردد و ممکن است موضوع مشمول مرور زمان بشود لزوماً خاطر نشان میسازد دادسراها در این قبیل موارد باید بدون انتظار خاتمه رسیدگی بزه دیگر بزهی را که تعقیب آن در صلاحیت آنها است با نصبالعین قرار دادن مفاد ماده ۴۵ آئین دادرسی کیفری مورد پیگرد قرار دهند
م ۱۵۵۹ از طرف وزیر دادگستری
شماره ۲۵۹۱- ۵۵۴۸ ۹/ ۳/ ۲۸
آقای محمدعلی فاضلزاده حبیبآبادی سردفتر ازدواج و طلاق قصبه حبیبآباد برخوار اصفهان
نظر به این که بر اثر گزارش واصله تحت تعقیب دادگاه انتظامی سردفتران قرار گرفتهاید وزارت دادگستری طبق ماده ۳۹ قانون دفتر اسناد رسمی تا خاتمه رسیدگی به تخلف شما در دادگاه نامبرده شما را از تصدی دفاتر ازدواج و طلاق معلق مینماید.
وزیر دادگستری
شماره ۲۲۱۹- ۵۶۰۲ ۹/ ۳/ ۲۸
آقای حسین بیاتی
به موجب این ابلاغ دفتر شما را در قریه میانده (جزء دهستان قلقل رود تویسرکان) برای ثبت ازدواج رسمیت میدهد.
وزیر دادگستری -
شماره ۳۵۵۱- ۶۰۴۸ ۱۶/ ۳/ ۲۸
آقای مسیح جمارانی سردفتر اسناد رسمی شماره ۶۰ تهران
چون به موجب دادنامه قطعی مورخه ۲۰- ۲- ۲۸ دادگاه بدوی انتظامی سردفتران محکوم به توبیخ با درج در روزنامه رسمی شدهاید لذا اداره کل ثبت به این وسیله مفاد دادنامه مزیور را در مورد شما اجراء مینماید.
مدیر کل ثبت
شماره ۳۶۴۹- ۶۰۲۶ ۱۶/ ۳/ ۲۸
آقای رضا ولایی سردفتر اسناد رسمی آمل
پیرو ابلاغ شماره ۴۸۹۲- ۲۱۰۰ و ۱/ ۳/ ۲۸ به این وسیله رفع تعلیق شما را از شغل سردفتری اسناد رسمی اعلام میدارد طبق مقررات انجام وظیفه نمایید
وزیر دادگستری
شماره ۳۷۰۱- ۶۱۷۴ ۱۸/ ۳/ ۲۸
الیگودرز
آقای جمالالدین بربرودی کپیه ثبت شما به اتهام چند فقره جعل و تزویر از شغل سردفتری ازدواج و دفتریاری معلق میشوید.
وزیر دادگستری