مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ اردیبهشت ۱۳۲۱ نشست ۵۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
قانون راجع به دعاوی اشخاص نسبت به املاک واگذاری |
دوره سیزدهم قانونگذاری
جلسه ۵۷
شماره مسلسل - ۱۰۸۹
مذاکرات مجلس
صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۲۱
مجلس یک ساعت و نمی پیش از ظهر بریاست آقای حسن اسفندیاری تشکیل گردید
- تصویب صورت مجلس
۱ - تصویب صورت مجلس
صورت مجلس روز ۲۹ اردیبهشت ماه را آقای (طوسی منشی قرائت نمودند.
رئیس - درصورت مجلس نظری نیست؟ (خیر)صورت مجلس تصویب شد
- تقدیم یک فقره لایحه قانونی ازطرف آقای وزیردادگستری
۲ - تقدیم یک فقره لایحه قانونی ازطرف آقای وزیردادگستری
وزیردادگستری - خاطرآقایان مسبوق است راجع به املاکی که به ثبت داده میشود مطابق ماده دوازده قانون ثبت بعضی ازآنهاکه تقاضای ثبت نسبت بآنها نشده پس از انقضای مدت معینی آنها مجهولالمالک اعلان میشود درقانون هم ذکر شده که اگر تا مدت ده سال تقاضای سند مالکیت داده نشد آنوقت باید دادستان بعنوان دولت تقاضای ثبت بکند وعرض کنم این جا برای اینکه هم کمک بمردم شده باشد وهم اشکالاتی که ممکن است برای مردم ایجاد شده باشد رفع شودیک نظری اتخاذ شدهاست دراین مورد که ماده دوازده قانون ثبت اصلاح بشود ویک فرجهای داده
شود. دراین خصوص لایحهای تهیه شده وتقدیم مجلس میشود.(صحیح است)
- مذاکره درطرح قانونی راجع بنظاربانک وانتخاب دونفر نماینده جهت نظارت درذخیره اسکناس
۳ - مذاکره درطرح قانونی راجع بنظاربانک وانتخاب دونفر نماینده جهت نظارت درذخیره اسکناس
رئیس - شروع میشود بانتخاب دونفرنظار برای اسکناس قبلاً پنج نفر نظار اقتراع میشود.
صفوی - اجازه میفرمائید
رئیس - بفرمائید.
صفوی - عرض کنم که راجع بانتخاب دونفر برای نظارت درپشتوانه اسکناس که مطابق ماده نهم قانون مصوب ۲۲اسفند ۱۳۱۰تعیین شدهاست وپنج نفر هم ازطرف دولت درآن قانون معین شدهاست یعنی مذاکرات که دونفر ازطرف مجلس شورای ملی وپنج نفر از طرف دولت انتخاب شود واینها بایستی ماهی یکمرتبه دربانک ملی ایران حاضر شوند ودرپشتوانه اسکناس نظارت داشته باشند وباطلاع واستحضار عامه برسانند دیروز درجلسه خصوصی مذاکرات زیادی شد ازنظر اهمیتی که پشتوانه اسکناس دارداین موضوع ازچندی باینطرف مودرتوجه افکار عمومی آقایان نمایندگان وعامه مردم شدهاست وعلاقهمند هستند باینکه موضوع پشتوانه اسکناس رابدانند ونظارت داشته باشند وتوجه بیشتری باین موضوع شده باشد وچند وقت پیش هم یک حرفهائی دراین موضوع در اواسط شهریور زده شد وازنظراهمیت موضوع مجلس شورای ملی یک عده راانتخاب فرمودند رفتند بجواهرات وذخیره اسکناس رسیدگی کردند وموضوع را راپرت دادند به مجلس شورای ملی این موضوع خیلی موردتوجه افکار عمومی است وغالباً درجراید ودرخارج هم مذاکرات زیادمیشودومخصوصاً وقتی لایحه چاپ هفتادمیلیون اسکناس درمجلس شورای ملی مطرح شد باین موضوع بیشتر توجه شد وافکار عمومی نگران بود از اینکه شاید پشتوانه اسکناس بعدازچاپ هفتاد میلیون اسکناس تنزل خواهد کرد ومیزان پشتوانه کمتر خواهدشد درصورتیکه اینطور نبود وبطوری که بنده اطلاع دارم ازآن هفتاد میلیون تومانی که مجلس شورای ملی رأی داد اسکناس جدید چاپ شود وبدولت داده شود صدونودمیلیون ریال بیشتر هیئت ذخیره دردستگاه دولت نگذاشته وبقیه هنوز درذخیره هست وچون موضوع خیلی مورد افکار عمومی است وهمه علاقهمند هستند که خیلی بیشتر به پشتوانه اسکناس وجه بشود این است که عدهای ازآقایان صلاح اینطور دیدند که یک صرح قانونی تهیه شودوماده نهم قانون واحد ومقیاس پول که در۲۲اسفند۱۳۱۰ بتصویب مجلس شورای ملی رسیدهاست ودرآنجا برای تفاوت پشتوانه اسکناس ازمجلس دونفرانتخاب میشوداین دونفر پنج نفر بشود برای اینکه مجلس شورای ملی بیشتر توجه باین موضوع داشته باشد وپنج نفر راانتخاب کنیم که آنها هرماهه دربانک ملی حاضر شوند ونظارت داشته باشند در پشتوانه اسکناس اینجا طرح قانونی تهیه شدهاست بقید دوفوریت ویک عده زیادی ازآقایان هم امضا کردند بنده تقدیم میکنم چون این موضوع خیلی مورد توجهاست واهمیت داده میشود این طرح قانونی قبلا مطرح شود وبفوریت آن رأی داده شودکه بجای دونفر پنج نفر انتخاب کنیم که این پنج نفر هرماهه بروند ونظارت داشته باشند وگزارشش هم بعرض مجلس شورای ملی برسد واگر یک انتشارات سوئی هم یکوقت طرف بعضیها داده میشود راجع به پشتوانه اسکناس (با اینکه الان زیادتر ازهمه جاهم هست)این انتشارات هم جلوش گرفته شود.
طباطبائی - اگر این رامطرح میفرمائید اول بخوانند بعد بنده عرضی دارم واگر بکمیسیون میرودکه بنده عرضی ندارم
رئیس - طرح قانونی قرائت میشود:
نظر باینکه ماده ۹قانون واحد مقیاسها که در تاریخ ۲۲اسفند ۱۳۱۰بتصویب مجلس شورای ملی رسیده ازهفت نفر نظار پشتوانه اسکناس دونفر ازنمایندگان مجلس تعیین شدهاند ازنظرتوجه بیشتری باین موضوع واهمیت نظارت پشتوانه وجلب اطمینان عمومی امضاکنندگان طرح قانونی زیررا برای اصلاح ماده ۹ قانونی مزبور بقید دوفوریت تقدیم میدارید
ماده ۹ - برای نظارت درذخیره هیئت مخصوص مرکب ازده نفر بشرح زیر ازطرف مجلس شورای ملی ۵نفراز طرف هیئت وزیران یک نفر رئیس دیون کیفر ورئیس بانک ملی خزانهدارکل بازرس دولت دربانک ملی مأموریت خواند داشت که ماهی یک مرتبه بوضعیت حساب ذخیره مذکور رسیدگی کرده وگزارشی که حاکی از مبلغ اسکناسهای درجریان ومسکوکات طلا ونقره ونیکل وشمشهای طلا ونقره واسعار موجوده تهیه وتنظیم نموده بدولت بدهند. گزارشهای مزبور ازطرف دولت برای اطلاع عامه منتشر خواهدشد مدت مأموریت پنج نفر نمایندگان مجلس شورای ملی وهیئت وزیران دراردیبهشت هرسال واگر درآن موقع مجلس دایر نباشد دراولین جلسه مجلس شورای ملی که رسمی میشودانتخاب خواهدشد.
تبصره - این هیئت اعم ازنمایندگان برگزیده ازطرف مجلس شورای ملی ودولت این وظیفه راافتخاری انجام داده وبهیچگونه عنونی حقی بآنها پرداخته نخواهدشد. صفوی، دکتر ملکزاده، دشتی، روحی، اصفهانیان، نبیل سمیعی وعده دیگر قریب سی وچهار امضا
رئیس - آقای دکتر جوان
دکتر جوان - فوریت راجع به مواردی است که قضیه نباید به کمیسیون برود ونظیرش یک قانونی پیشنهاد شد برای اینکه درموضوعی که باید برود بیکی ازکمیسیونهای نه گانه چون فوریت داشت نرود این صحیح است ولی جاهائیکه باید برود به کمیسیون مبتکرات بعقیدة بنده آنجا فوریت رانمیشود اجرا کرد ولی بعد ازآنکه رفت بکمیسیون مبتکرات وکمیسیون موافقت کردآنوقت میآید به مجلس آنوقت ممکن است مجلس آنرا فوری بداند وبه کمیسیون نفرستد والا اینجا فوریت ندارد این طرح
رئیس - آقای طباطبائی
طباطبائی - بنده موافقم ومخالفت هم شددیروز درجلسه خصوصی ملاحظه فرمودند که این قضیه مطرح شد وصحبت کردیم البته این یک وظیفة جدی وعمومی است وبنده نظری هم که داشتم وخیال میکردم درلایحه تأئید نشدهاست موضوع هیئت نظارت است که منظور شدهاست وخیال میکنم که بسیار طرح خوبی است یعنی باب ضررش مسدود است وممکن است که دارای فوائد ومنافعی هم باشد درامورهرقدر نظارت راتقویت بکنیم وهرقدر دقت بیشتر بشود بنظرمن نتیجه بهتر حاصل میشود. مسئله بانک وپشتوانه اسکناس وذخایر ملی ازمسائل مهم ومورد توجه عموم مردم است دیروز صحبت شد مخالفتی هم ابراز نشد ازطرف آقایان چه ضرردارد بجای دونفر پنج نفر باشد گفته شد که دارای یک محاسن هم هست وممکن است دونفرگاهی یکی شان کسالت داشته باشد نتواندحاضرشوددرجلسات ولی وقتیکه پنج نفرباشد حتماً سه نفر یاچهارنفرشان همیشه حاضر خواهند بود بعلاوه عدة بیشتر ازدونفر آقایان داوطلب انجام این خدمت افتخاری بودهاند این طرح آن منظور راهم تأمین میکندوبنظر بنده صحبت زیادی ندارد آقایان موافقت میفرمایند که خوانده شودورأی گرفته شود.
رئیس - آقای فرمانفرمائیان مخالف هستید بفرمائید
فرمانفرمائیان - بنده اصولاً مخالف هستم ومخصوصاً البته برای اینکه فوریت تصویب شود هرکس دلایلی رادرنظرمیگیردچه ازطرف دولت پیشنهاد شود چه ازطرف نمایندگان مجلس راتحت یک تأثیراتی وارد میکند که فوریت وضرورت دارد یکی ازآقایان نمایندگان محترم درضمن بیانات خودشان فرمودند از نقطه نظراطمینان وعلاقهای که مردم به پشتوانه اسکناس ونشراسکناس واین مسائل دارندالبته این مسلم است وقابل تردیدنیست ولی بنده نمیدانم که چه تأثیری خواهد کرداگر بجای دونفر پنج نفر انتخاب بشوند ونظارت بکنند؟ بنده تصور میکنم برای این است که تصور میشوداین اسهل طرق است وبرای اینکه موضوعی که مورد اختلاف واقع شود بگویند عوض دونفر پنج نفر ممکن است باشند و درآتیه هم ممکن است داوطلب زیاد بشود بگویند عوض پنننج نفر ده نفر باشد این البته ضرری ندارد وبنده هم عرض میکنم ضرر دارد ممکن است تمام مجلس واشخاص دیگر هم نظارت بکنند ولی آن قانونی که برا یاین کارآمدهاست اگر یک من زر زیادتر بشود البته درملت تأثیرش زیادتر میشود که پانزده نفر ازماها اینجا نظارت کنیم ازاین نظر بنده بافوریت مخالف هستم وبالین اصل هم کاملاًمخالف هستم که برای اینکه اسهل طرق انتخاب شود نباید یک قانونی را برهم بزنند ویک قانون جدیدی راوضع کنند البته اگر مورد مهم وضروری بود بنده هم موافقت میکردم ولی همه تشخیص میدهند که مورد ازموارد ضروری اینست وبرای اقتضای مورد نیست که ما این راپیشنهاد میکنیم وبرای این است که توافق حاصل کنند برای انتخاب دونفر که عوض آن پنج نفر انتخاب کنیم چون پنج نفر داوطلب هست این همینطور ممکن است دور تسلسل پیدا کند وبنده مخالف هستم
رئیس - آقای مدنی.
ملک مدنی - عرض کنم اولاً راجع بفوریت گفته شد ودلایل فوریت اینست که نظر باینکه امروز ۳۱اردیبهشت است ومطابق قانون دراردیبهشت ماه باید انتخاب ایندونفر یا پنچ نفر انجام بشود باین جهت تقاضای فورت شدهاست برای اینکه مجالی ندایم که بکمیسیون مبتکرات برود وبعد ازانجام این تشریفات این طرح تصویب بشود وتقاضای فوریت هم مطابق نظامنامه اشکال ندارد ماده ۷۴ این حق را بمجلس شورای ملی میدهد که درمواقعیکه طرحی پیشنهاد میشود ممکن است تقاضای دوفوریت کردکه درمجلس مطرح بشود وبکمیسیون نرود. اما دراصل مطلب بعقیدةبنده مطلب پشتوانه اسکناس یک موضوعی است که هر قدر بیشتر اشخاص برای نظارت باشند خوبی آن محرز است زیرا چیزی است که طرف توجه عامه کشور ایران است البته آن دونفر آقایانی که بودند بنده اینجا صریحاً عرض میکنم اشخاص خیلی طرف اعتماد مجلس شورای ملی بودهاند ودرنهایت خوبی وظایف خودشانرا انجام دادهاند وانتخاب پنج نفر یا افزایش سه نفر دیگر دلیل عدم اعتماد بآن دونفر نیست بلکه مجلس شورای ملی دراین موضوع میخواهد نشان بدهد برای اینکه افکار عامه بیشتر راحت باشد پنج نفر برای پشتوانه اسکناس انتخاب بکند زیرا مجلس ونمایندگان بیشتر طرف اعتماد واطمینان جامعه هستند بنظربنده نظارت پنج نفر خیلی مفید است بلکه همینطور که گفته شد ضرری هم ندارد بنده عرض میکنم البته منفعت هم دارد نه تنها ضرر ندارد بلکه نفع هم دارد زیر اگر چنانچه یک هیئت پنج نفری دریک موقع یکنفر دونفر آنها مریض شدند ممکن است باچهار نفر کار انجام کنند وموضوع بیشتر طرف دقت وتوجه واقع شود خصوصاً اینکه اینها حقوق هم ندارند کارمزدی هم ندارند وآنطوری هم که آقای طباطبائی فرمودند رفع توهم میکند که اشخاص اگر داوطلب هستند فقط اشخاصی هستند که ازنظر وظیفه میروند آنجا کارمیکنند واین خیال میکنم چیز بیضرری است واستدعا میکنم آقایان موافقت بفرمایند رأی داده شود.
رئیس - آقای انوار
انوار - بنده ازآقایانی که امضا کردهاند تقاضا میکنم که این طرح راموافقت بکنند بکمیسیون مبتکرات برود (بعضی ازنمایندگان - وقت میگذرد) آقابگذارید من صحبت کنم بعد بگوئید باطل است آقا. معمول این کار مطابق قانون اساسی ونظامنامه این است که برود بکمیسیون مبتکرات آقا وزیر مالیه هم مسئول است چرا این حرف رامیزنید وزیر مالیه که مسئول این کار است باید درکمیسون مبتکرات بیاید ونظر اوراهم کمیسیون احذ کند. همینطور باید درمجلس رأی بگیریم آخر این فوریت برای چیست؟ بنده بانهایت تصریح استدعا میکنم مطابق مدلول نظامنامه وقانون اساسی یک طرحی که راجع بیکی از وزراء باشد باید آن وزیر راخبرداد بنده تقاصا میکنم مطابق اصول مسلمهای که همیشه دراین مجلس بودهاست واز حاصل نظامنامه وقانون اساسی استفاده میشود تقاضا کنند برود بکمیسیون مبتکرات وزیر میآید درآنجا وبعد از آنجا بیاید بمجلس شورای ملی مطرح شود این است عرض بنده و بنده قبل ازرفتن به کمیسیون مبتکرات مخالف هستم.
عدهای از نمایندگان - کافی است مذاکرات.
رئیس - موافقین باکفایت مذاکرات برخیزند….
روحی - کسی باکفیت مذاکرات مخالف نیست.
اورنگ - بفوریت رأی بگیرید.
رئیس - اول باید بکفایت مذاکرات رأی گرفته شود بعد بفوریت. موافقین باکفایت مذاکرات برخیزند(عده زیادی برخاستند) تصویب شد. رأی گرفته میشود بفوریت اول آقایان موافقین برخیزند (عده کمی قیام نمودند) تصویب نشد. پس رجوع میشود به کمیسیون مبتکرات آقای نقابت.
نقابت - استدعا میکنم توجه بفرمایند اول اردیبهشت باید این دونفر انتخاب شوند حالا روزآخر اردیبهشت است حالا خوب است آقایان موافقت بفرمایند همین دونفر فعلاً انتخاب شوند اگر طرح تصویب شد مطابق آن عمل میشود (صحیح است)
رئیس - اگر آقایان موافقت میفرمایند شروع کنیم بانتخاب دونفر(صحیح است) بدواً پنج نفر بقرعه برای نظارت دراستخراج معین میشوند.
طباطبائی - اجازه میفرمائید. بنده یک عرض کوچکی دارم. طبق مذاکراتی که درجلسه خصوصی شدخدمت آقایانی که انتخاب میشوند برای این کار خدمت رسمی نخواهد بود ودارای دستمزد نمیباشند وآن خدمت افتخاری است
(اقتراع بعمل آمده آقایان: فرخ - پارسا - صفاری لاریجانی - مؤیدثابتی معین شدند)
رئیس - شروع میشود بانتخاب دونفر نظار بانک آقایان رأی خودشان رااظهار خواهند نمود.
(اخذ رأی بعمل آمد)
رئیس - آقایانیکه بقرعه معین شدهاندآقایان:فرخ پارسا - صفاری - لاریجانی - مؤیدثابتی باتفاق آقای نبیل سمیعی استخراج میکنند که انشاءالله امروز نتیجهاش بعرض آقایان برسد.
- بقیه شور دوم ماده ۱۹لایحه املاک واگذاری
۴ - بقیه شور دوم ماده ۱۹لایحه املاک واگذاری
رئیس - شروع میشود بشور دوم لایحه املاک واگذاری گزارش کمیسیون راجع بماده ۱۹خوانده میشود
- ماده ۱۹ - قانون املاک واگذاری وتبصرههای آن که بموجب رأی مجلس شورای ملی موردتوجه قرار گرفته وبکمیسیون ارجاع شده بود درکمیسیون دادگستری باحضور آقای وزیردادگستری مطرح ومورد رسیدگی قرارگرفت پس ازمذاکرات مفصل منظور آقایان نمایندگان محترم درتلو چند فقره پیشنهاد طی تبصرههای زیرتأمین وبااصلاحات عبارتی وبعضی اصلاحات دیگر ماده ۱۹ وتبصرههای آن بشرح زیر تصویب وگزارش آن بعرض میرسد ضمناً تبصرةکه درمورد املاک مغصوبه درماده ۲۶پیشنهاد وقابل توجه شده بود بماده ۱۹ الحاق وموردتصویب واقع گردید وبنابراین ماده ۲۶بهمان صورتی که درجلسه اصلاح شده باقی میماند.
ماده ۱۹ - درمواردی که بموجب حکم قطعی این هیئتها ملک بتصرف شاکی داده میشود هرگاه قبل از تصرف اعلیحضرت شاه سابق سند مالکیت بنام شاکی یا ایادی قبل ازاوصادر شده باشد ویاجریان ثبت بنام شاکی یا ایادی قبل ازاوپایان یافته ومدت اعتراض آن گذشته باشد ملک مطابق مقررات ثبت بنام صاحب حق دردفتر املاک ثبت خواهد شدوسند مالکیت اعلیحضرت شاه سابق باطل میشود ودر غیر ایندو صورت چنانچه سندمالکیتی بنام اعلیحضرت شاه سابق صادر شده باشد ابطال وکسیکه حکم این هیئت بنفع اوصادر شدهاست طبق مقررات درخواست ثبت خواهد نمود ومطابق قواعد عمومی بااو رفتار خواهد شد - بدون درخواست ثبت نیز اشخاص میتوانند اگر حقی بریکدیگر داشته باشند نسبت باین املاک یا وجهی که دولت درعوض این املاک پرداختهاست دردادگاهها طبق مقررات عمومی اقامه دعوی نمایند -
تبصره ۱ - هرگونه نقل وانتقال وهرقسم قراردادی که بطورتبانی وبضرر صاحبان املاک ازتاریخ اول شهریور ماه ۱۳۲۰ تا تاریخ صدور رأی نهائی اعم ازرسمی وغیررسمی بهر عنوان راجع باین املاک انجام شده باشد از درجه اعتبار ساقط است دادگاهها وهیئتهای رسیدگی بآنها ترتیب اثر نباید بدهند ولی حقالوکاله یا کارمزد مطابق تعرفة وزارت دادگستری مشمول این قسمت نخواهد بود.
تبصره۲ - قرار سقوطهائیکه درخلال دادرسی راجع باملاکی که به تصرف پادشاه سابق درآمده صادر گردیده از تاریخ اجرای این قانون تا۲۰رو زقابل پژوهش وفرجام است بهر حال جریان کار دردادگاههای عمومی تعقیب میشود.
تبصره ۳ - هیئت رسیدگی درمورد املاک غصب شده مذکور دربند الف ماده ۱۴ضمن صدور حکم برد عین ملک نسبت بپرداخت عوائد ومحصول ملک نیز ازتاریخ تقدیم دادخواست تاروز اجراء حکم رأی خواهد داد.
رئیس - آقای طهرانچی.
طهرانچی - عرض بنده راجع به تبصره ۱ این مادهاست درتبصره که درجلسه گذشته پیشنهاد شد ومورد قبول دولت هم واقع شد درآن جملةتبانی ذکر نشده بود این جا آمدهاند گفتهاند هرنوع قراردادی که بطور تبانی شده باشد آنها راباطل دانستند درصورتیکه مطابق سایر قوانینی که ماداریم هر نوع معاملهای که باتبانی باشد یاقراردادهائی که باتبانی منعقد شود برعلیه شخص ثالث مطابق قانون باطل است. آقایانی که این پیشنهاد راتقدیم کردند منظورشان این بود که هرنوع معامله وصلحی وقراردادی که ازشهریور منعقد شده (آنهم برای یک مدت موقتی است تامدتی که اشخاص نمیدانستند صاحب ملک هستند)یعنی اگر اشخاصی آمدهاند ویک قراردادهائی گرفته باشند یا یک انتقالهائی گرفته باشند وآنها ندانسته دادهاند چون خودشان رامالک نمیدانستند وماخواستیم که آن اسناد راباطل کنیم که برعلیه آن اشخاصی که ندانسته آمدهاند یک قراردادهائی کردهاند سندی نباشد وکسی ازندانستن آنها سوءاستفاده نکنند اگر مااین رامفید به تبانی وچیز دیگری بکنیم آن منظور حاصل نمیشود وبازهم برعلیه آن اشخاصی که ندانسته ونفهمیده قراردادی دادهاند تمام میشود اشخاصی که سوء نیت دارند بنفع آنها تمام خواهد شد درصورتیکه نظر این بود که سوء استفاده نشود (اعتبار - صحیح است) این است که یک پیشنهادی است بازبامضاء جمعی از آقایان راجع باصلاح این تبصره که جملة(بطور تبانی وبضرر صاحبان آنها) برداشته شده ومطلق قراردادهائی که شده تاصدور رأی نهائی باطل است. قسمت دیگر عرض بنده راجع به آن تبصرهای بود که مورد توجه مجلس واقع شد ودراینجا نیست راجع بآن تبصره هم درمجلس وهم درخارج مجلس شورای ملی میشنیدم بعضیها میگفتند این موهن است برای آقایان نمایندگان درصورتیکه بعقیدة بنده برعکس است موهن نیست وبرتشخیص آنها میافزاید(صحیح است)بعضی اشخاص میگفتند خیر ترتیب اثر نباید داد بگفتههای مردم چرا نبایدداده شود؟مجلس شورای ملی باید ترتیب اثر بدهد به گفتههای مردم بعضی اشخاص اظهار میداشتند که این مطلب به شئون آقایانی که درمجلس سمت وکالت دادگستری هم دادند برمیخورد درصورتیکه مامیخواهیم به شئون آنها بیفزائیم وثابت کنیم که آنها نظری نداشتهاندواینطورها که شهرت داشتهاست نیست وهیچیک ازآقایان نمایندگان نظری نداشتهاند واین نظر به نفع آنها وحفظ شئون آنها است وبعقیدةبنده برای مجلس شورای ملی ونمایندگان مجلس علاوه براینکه بهیچوجه موهن نیست بلکه برعکس خیلی براهمیت آنها میافزایدوخلوص نیت آنها راثابت میکند که آنها هیچ قصدی ندارند فقط منظورشان این است که حق به منلهالحق برسد وپیشنهادی هم دراین موضوع بعضی ازآقایان کردهاند وتقدیم خواهند کردوتصور میکنم اگر تصویب شود بهتر است.
رئیس - آقای دکتر جوان. دکتر جوان - گرچه درمجلس یک اقلیتی هست ویک اکثریتی وبنده جزء هیچکدام نیستم ولی فکر خوب وقتی که ازطرف یکی از این دودسته گفته میشود وبنده وقتی بانظرخودم میبینم اصولاًصحیح است باآن موافقت میکنم واتفاقاً دراین ماده ۱۹چند فقره پیشنهاد ازطرف آقایان شدهاست که بنده صددرصد میبینم هم منطقی است وهم رفع بعضی اشکالات را میکند وهرجلوگیری ازیک سوء استفادههای احتمالی راخواهد کرد راجع به تبصره یک این ماده بعقیدة بنده اشکالی دارد وبنده لازم دانستم که توضیحاتی عرض کنم وآقای وزیر دادگستری هم به این مطالبی که لازم ایت وعرض میشود توجه خواهند فرمود. موضوعی راکه آقای طهرانچی فرمودند راجع به تبانی بنده میخواهم یکقدری بیشتر توضیح بدهم تامعلوم شود که این جمله که نوشته شده (هر قسم قراردادی که به تبانی انجام شده باشد ازدرجه اعتبار ساقط است) بدون این تبصره هم قانون مجازات عمومی ماهمین رامعین کردهاست یعنی اگر دونفر بایکدیگر تبانی کنند برضرردیگری مطابق قانون مجازات عمومی این عمل قابل تعبیربه کلاه برداری وموضوعات دیگری است که قابل تعقیب است واحتیاج به قانون مخصوص ندارد وآن جا که احتیاج به قانون مخصوصی دارداین است که یک کسی ممکن است بانتظار وامید این قانونی که درمجلس شورای ملی مطرح است بیاید یا بعضی اشخاص قراردادهائی را بنددکه متضرر شود البته اگر قانونی فعلاً آنرامنع نکند یک قراردادی است که بستهاست بضرر بخودش وبنده عقیدهام این است همینقدر که این جا نوشته شدهاست بطورتبانی وبضرر صاحبان املاک کافی است وآقایانیکه میفرماینداین جمله(بضررصاحبان املاک)برداشته شود این لزومی ندارد برای انکه حقیقت یک قراردادی شد ولی ببضرر صاحبان املاک نبود ضرری ندارد وقتی که تبانی نشد وبضررصاحبان املاک هم نبودعیب نداردجون منظوری که هست که کسی ازاین عمل سوءاستفاده نکند ومنتهی بضررصاحبان این املاک نشود اما ایرادی که این تبصره دارد وبنظربنده ایرادعمدهایست این است که مینویسد قراردادهائی که اول شهریور ماه تاصدور حکم نهائی. وقتی که این قانون گذشت وضعیت صاحبان این املاک مثل سایر افراد کشور است یعنی همانطور که سایر افراد کشور راجع به حقوق خودشان میتوانند هرگونه قراردادی بکنند آنها هم آزاد باشند هروقت که منافع خودشان راتشخیص دادند حقی راکه برای خودشان تصور میکنند بروند یک معامله وصلحی راجع بآن حقوق بکنند ومانباید جلوگیری کنیم بموجب این تبصره ازاینکه حقوق فرضیهای که اودارد برود نسبت بآن یک معاملات وصلحی بکند ونمیتوانیم جلوگیری ازحقوق اوبکنیم ولی این جا نوشتهاست از تاریخ اول شهریور تاصدور رأی نهائی وبنده درپیشنهاد خودم نوشتهام ازتاریخ اول شهریور تا تاریخ تصویب این قانون هرگونه قراردادی که بضرر صاحبان املاک شده باشد ازدرجه اعتبار ساقط خواهد بود علتش هم این است که بعقیدة بنده اگر یک چنین قراددادهائی هم شده باشد دراین مدتی که بنده عرض کردم اعتبار داده شود برای اینکه آقایان میدانند از شهریور تاامروز وضعیت املاک واگذاری روشن نبوده ومبهم بودهاست وصاحبان سابق این املاک نمیدانستند که وضعیت املاکشان وحقوقشان دردادگاهها چه جور خواهد بود(طهرانچی - بعد ازاین هم روشن نخواهدبود) حالا اگر دریک موضوعی یک کسی بیاید قراردادی به بندد تا قانون تصویب نشدهاست روی یک قانون مجهولی است نه موکل میداند که قانون چه جور وضعیت اورا حل خواهد کرد ونه وکیل میداندکه بالاخره روی چه قانونی میتواند باو کمک کند ولی وقتی که قانون گذشت دیگر وضعیت عمل روشن خواهد بود ازاین جهت بنده این قسمت رابااین اصلاح مفید میدانم. اما قسمت دیگری که بنده درپیشنهاد خودم قیدکردهام این است که درآخر این ماده مینویسد: ولی حقالوکاله یاکارمزد اولاً درتعرفة وزارتی کارمزد نیست تعرفة وزارتی منحصراً راجع بحقالوکالهاست وبعلاوه اگر قراردادی که شدهاست باطل است ومقید کنیم که کارمزد و حقالوکاله رابدهد این رابنده معتقد نیستم وقتی که ماکلیه قراردادها را تاامروز بیاعتبار دانستیم باید یان قسمت آخررا بکلی حذف کردوحقالوکاله وکارمزد هم مشمول عنوان تبصره یک است وقتی که این تبصره یک عملی شد آنوقت آن حقالوکاله وکارمزدهم جزء این میشود یعنی اگر مشمول این قانون شد وبضرر صاحبان املاک بود بیاثر است وکسی نباید حق داشته باشد مطالبه کند ولی اگر شامل این قانون نبود که البته حق داشته باشد.
رئیس - آقای اعتبار.
اعتبار - عرض کنم آقای دکتر جوان مخالف نبودندبا ماده بلکه باتبصره موافق بودند بنده هم موافق هستم فقط اشکالی که داشتم ومیخواستم بعرض آقایان برسانم یک سابقهای اول عرض میکنم بعد اشکال خودم را آقایان بخاطر دارنددر ادوارپیش دردوره چهارم وپنجم یک قانونی ازمجلس شورای ملی گذشته بودکه وکلای مجلس شورای ملی حق ندارندوکیل دادگستری بشوندبعددریک موقع مخصوصی که اگر آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی که وکیل دادگستری بودندومیخواستند بآنهایک کارهائی راجع به دربار وآستان قدس رارجوع کنند آمدند وگفتند که آنها رامستثنی کنند بعد ملاحظه شد که آن استثنا نسبت بیکی دونفر خوب نیست ماآمدیم آن قانون سابق را لغوکردیم وهریک ازآقایان هم میتوانندبه سابقة آن مراجعه کنند. باید دید واقعاً نمایندگانی که درادوار پیش بودهاند چرا این کار کردند و بنظر بنده حق باآنها بودهاست وصحیح هم بودهاست مجلس شورای ملی بایستی مبرا باشد ازاین که ممکن است یک اشخاصی فکر کنندوبگویندکه این جایک اعمال نظری میشود واعمال نفوذی میشود این نبایستی دراطراف نمایندگان مجلس شورای ملی بشود بهرحال حالا بنده کاری بآن قانون ندارم شایدحقیقت یک روزی مجلس شورای ملی برسد بآن مرحلة که مقتضی بداندکه آن قانون را دومرتبه ایجاد بکنند فقط دراینمورد بخصوص بنده معتقدم که آقایان همهمان مطالبی وصحبت هائی وحرفهائی درداخل وخارج شنیدهایم ومیگویند وبنده هم تصدیق میکنم که اینها جز اتهاماتی بیش نیست خوب برای چه مااین اتهامات رابخود بخریم وبرای چه بگذاریم برخلاف واقع وحیثیت یک مطالبی بگویند بااینکه هیچ منظور ومقصودی نیست؟مخصوصاً درجلسه خصوصی که آقایان تشریف داشتند وقتی که ماده ۱۴مطرح بود صحبت شد یکی از موافقین این فکرهستم چه درتبصرهای که آقای طهرانچی پیشنهاد کردیم وحقیقت هم باید اینطور باشد راجع به موضوع نظر کمیسیون دادگستری. البته کمیسیون دادگستری درهرمطلب وهر موضوعی میتواند وارد شود وبحث کند ولی بنده سابقه ندارم اگر آقایان دیگر سابقه دارند ممکن است به بنده بفرمایندکه یک مطلبی رایک طرحی رایک قانونی رامجلس شورای ملی واکثریت مجلس شورای ملی تصویب کرده باشد وقابل توجه بداند کمیسیون دادگستری اصلا وارد نشود وآنرا بیندازد دور بنده اصلا یک همچو سابقهای رادرمجلس ودرکمیسیونها ندارم راست است کمیسیون درعبارات اصلاحاتی میکند ممکن است درآنموقع که بنده پیشنهادی تقدیم میکند ومجلس قابل توجه میداند وقتی که میرود کمیسیون ممکن است عباراتش رادرست کند ولی اصل معنی رانباید ازبین ببرد بنده که همچو سابقهای را نداشتهام واز دوره پنجم هم که درمجلس بوده خاطر ندارم که مجلس شورای ملی یک چیزی راتصویب بکند وتصدیق بکند آنوقت برود به کمیسیون وکمیسیون بیندازد دور وبنظر بنده این اصلاًکار صحیحی نیست باضافه مخصوصاً دراین موضوع بخصوص که ماگفتیم نمایندگان مجلس شورای ملی آلوده باین کار نمیشوندودراین کار وارد نیستند ودراین کار املاک که مایک احساساتی بخرج دادیم که گفتیم برای مستمندان وبیچارگان داریم کمک میکنیم حقیقتاً احساساتی صرف بیش نیست وهمان احساسات خوب است آنوقت بیائیم این راوقتی که مجلس میگوید نمایندگان مجلس نبایستی دراین کار بعنوان وکیل یا حکم مداخله کنند وکمیسیون دادگستری بگوید نه خیر این غلط است نکنند بنظربنده این یک عکسالعمل خوبی ندارد برای مجلس شورای ملی وهمانطور که آقای طهرانچی فرمودند آنهائی که میگویند وگفتهاند که این یک اهانتی است برعکس یک تجلیلی است واهانت نیست ازاین جهت بنده میخواستم استدعا کنم از آقایان مخصوصاً ازاعضای کمیسیون دادگستری که موافقت بفرمایند زیرا این مطلب درمجلس شورای ملی بحث شده طرح شده ومجلس رأی داده وهیچ دلیل وجهتی برای این که این پیشنهاد کان لمیکن فرض شود بنظربنده نداشته وندارد وصلاح هم نیست یک همچوکاری شده باشد. موضوع دیگر عرض بنده راجع به تبصره ۱ است همانطورکه آقای دکتر جوان وآقای طهرانچی فرمودند مابرای تبانی یک قوانین مخصوص داریم ولازم نیست در اینجا ذکری بکنیم وهمینطور راجع به کلمة صاحبان املاک بنده هنوز نمیتوانم تشخیص بدهم صاحبان املاک را وصاحبان املاک رانمیشناسم قبل از این که قانون از مجلس شورای ملی تصویب شود وبالاخره امروز یک اشخاصی مدعی هستند وآنها رامدعی این املاک میشود گفت وصاحب ملک آن روزی است که آن محاکم یاآن هیئتها رسیدگی بادعای من بکنند وبگویند این ملک مال من است وآنوقت است که آنها رامیتوانیم بگوئیم صاحبان این املاک پس بنظربنده این اصلاحی راکه کمیسیون کردهاست وصاحبان املاک رااضافه کردهاست آنهم صحیح نیست. ازاین چهت بنده وعدة ازآقایان دیگر پیشنهادات اولیه خودمان راتجدید کردیم واگر چه بنظر بنده اکثریت آقایان بااین پیشنهاد ماموافق هستند واکثریت امضاء کردهاند ولی رویهمرفته بنده فکر میکنم اگر اول این پیشنهاد داده نمیشد واین پیشنهاد رامجلس متذکر نمیشد عیبی نداشت ولی حالا خوب نیست وحال اکه این پیشنهاد رااکثریت مجلس تصویب کردهاست وموافقت کردهاست حالا دیگر صلاح نیست که او راماکانلم یکن فرض کنیم واین به حیثیات وکیفیات مجلس برمیخورد. ازاین جهت بنده استدعا میکنم آقایان توجه باین معنی بفرمایند وبا آن پیشنهادات موافقت شود وآقای وزیر دادگستری هم دراینجا توجه بفرمایند ونظر اکثریت مجلس رااهمیت بدهند وبالاخره توجه بفرمایند وقتی که اکثریت مجلس یک موضوعی رامیخواهد ایشان هم موافقت بفرمایند.
نقابت (مخبر کمیسیون دادگستری) - قبلاً بنده عرض کنم توضیحاتی که بعرض آقایان میرسانم فقط بعنوان نمایندگی کمیسیون دادگستری است ونظریک کمیسیونی است که درآنجا بحث کردند واین نظررا اتخاذ کردند ازنظر شخص خودم نیست وحتی شخص بنده آنقدر هم برای جلوگیری ازیک تظاهری رعایت سیاست رانکردم وتابع منطق شدم که دراینجا که جلسة مجلس است وحرفها نوشته میشود مخالفت کردم ودرکمیسیون ودرجلسة خصوصی گفتم بااین نظر که وکیل مجلس رااز وکالت دادگستری ممنوع کنند بنده هم موافقم آنجاگفتم وباز هم اینجاتکرار میکنم که تااین ساعت نه من نه رفقائی که اطلاع دارم نه یک وکالتی ازمالکین مازندران پذیرفتهایم ونخواهیم پذیرفت اینها راگفتم که مطلب خاتمه پیدا کند وگفتم هرکس هر موردی راسراغ دارد نشان بدهد بنابراین آن جلسه که این موضوع صحبت شد فقط ازبرای اینکه تظاهر نشده باشد واظهار خودخواهی نشده باشداینجا تابع منطق شدم وعرض کردم آنچه درمجلس شورای ملی تصویب میشود بایستی درحدود منطق ومقررات وعمومیات کشور باشد وهیچوقت توجهی نداشته باشد باشخاص وافراد معین البته درکشورهای راقیه دنیا وکیل مجلس دارای همه سمتی درخارج هست ویک امتیازاتی دارد که درکشور ماندارد وکیل مجلس درهرراه آهنی سوارشود پول نمیگیرند و در هرجا که وارد شود باو احترام میکنند پست وتلگراف وکیل مجلس محانی است وهزارها امتیازات دیگر هم دارد وباز در ممالک راقیه وکیل مجلس میتواند وزیر بشود وبعد از ختام دورة وزارت میتواند بازبرگردد بکرسی وکالت مجلس بنشیند واگر آقایان فراموش نفرموده باشند درموقع بحران کابینه درجلسة خصوصی آقای دشتی تذکر دادند که یکی ازشرایط رشد هرملتی این است که اینطور فکر بکند حالا یکعده ازآقایان نمایندگان که اینطور علو مقام داشتهاند این اندازه بلندی نظرداشتهاند که موافق بودهاند باینکه وکیل وزیر هم بشود وبازبرگردد نمیدانم چه شد که اینقدر فکرها محدودمیشود که میگویند وکیل مجلس وکالت دادگستری هم نکند چرا؟برای اینکه اعمال نفوذ میکند اگر برای اعمال نفوذ است که دراینجاقانونی گذشت که هرکس اعمال نفوذبکند مجرم است وتعقیب میشود مگر معنی داردکه یکنفر جواز وکالت دادگستری نگیرد ودرمقابل کلامالله مجید ودرحضور قرآن قسم نخورد وکیل هم نباشد اماوکالت بگیرد از اشخاص واملاک اشخاص واموال صغار رابموجب وکالتنامه بردارد وتفریط کند ودر اموال اشخاص دخالت کند مگر نمیشود آقا؟ میشود مگر نمیتواند قبول وکالت بکند از اشخاص وبعد بگویدکه چون من حق حضور درمحکمه ندارم میروم بفلان وکیل وکالت میدهم پس باید آن روحش رااصلاح کند منطق خودش رااصلاح کند وقتی که این چیزها رااصلاح کرد جامعه اصلاح شدهاست وهرکس باو بطور احترام نگاه میکند لازم نیست درپیشانی خودش بنویسد که من آن چنان کسی هستم که مرتکب جعل نمیشوم، من آن چنین کسی هستم که مال ایتام وارامل رانمیخورم لازم نیست، این چیزها درقلب اونوشته شده درتمام قوانین ومقررات ذکر شده این مسائل واینها یک مطالبی نیست که امروز دارالشورای ملی بعنوان اینکه باید رعایت احساسات عمومی را بکنیم یک ماده قانونی بگذاراند که وکیل مجلس درمورد این املاک حق وکالت دادگستری را نداد. خوب آقایان هیچکدامتان مگر وکیل دادگستری هستید؟وکیل دادگستری درمجلس شورای ملی منحصر بسه چهار نفر است این هم کاریر سابق آنهااست اینها هم بمفت وکیل دادگستری نشدهاند ۲۱سال تحصیل کردهاند درس خواندهاند خدمت کردهاند جوازدارند سوابق دارند همینطور که جماعتی دربین آقایان طبیب هست مگر مفت میشود طبیب شد باید بیست سال سی سال زحمت بکشد چه بکند بادیپلم بگیرد وآنوقت طبیب شود وخدمت کند حالا بعد ما بگوئیم که وکیل مجلس اگر یک روزی یک قوانینی باشدت ماوضع کردیم ابراز احساسات کردیم وقانون برای اطباء گذراندیم گفتیم اطباء باید تحت یک تنسیقاتی باشند آنوقت بگوئیم که وکلای مجلس که طبیب هستند حق طبابت ندارند. یااگریک نظاماتی یک روزخواستیم برای تجارت بگذرانیم بعد فرداش بگوئیم وکیل مجلس شورای ملی که تاجر است حق تجارت ندارد اینها محدودکردن فکر است اینها پائین آوردن سطح فکراست نباید روی این کارها فکر کرد ومن خواهش میکنم تا آن اندازه که درمطلب بحث شدهاست برگویندگان خارج هم مسلم شده، آن گویندگان خارج هم دودسته هستند یااهل منطق هستند یااهل تقوی وپرهیزکاری هستند حرفهائی که زدهاند بادلیل گفتهاند آن ادله راهم اهل مملکت میخوانند. قانون بقول مونتسکیو نماینده افکارهر جامعهاست افکار هرجامعه رادر قانون آن جامعه میشود خوانداگر شما مثلاًدرقانون بازرگانی گذراندید که هرکس هرمالی راهر تاجری که ضاهراً مالی رابنام غیر وباطناً بنام خودش خریداری کردکلاه بردار محسوب است وقتی این قانون گذشت دنیای متمدن این قانون راخواند میگوید درآن کشوری که این قانون گذشتهاست درآن کشور ازاین قبیل اعمال وافعال بسیار است که این ماده قانون برای اینکار گذشتهاست واینجا عده وکلاء مجلس شما که وکیل دادگستری هستند سه چهار نفر است این سه چهار نفر هم بندوبستی بااملاک مازندران نگردهاند ندارند اگر هست بگویند حسن یاحسین اینهایک مشت مردمانی بودهاند که آمدهاند وشکایت کردهاند آقایان رابتلگرافخانه خواستند اکثراًهم آقایان مبرزین مجلس رامیخواستند نه بازوکلای دادگستری رااکثر آقایانی راکه وکیل دادگستری نبدند میخواستند ببینند تضرع میکردند التماس میکردند یک عده ازاینها بیچاره شدهاند وبالاخره آمدند اینجاو دچار فقر و فلاکت و گدائی شدهاند واین دروآن درمعطل شدهاند تااینکه این قانون بگذرد وتکلیف آنها روشن بشود این هم هنوز نگذشته وبنابراین آقایانی که درجلسات خصوصی آنقدر علو همت داشتند که میفرمودند وکیل مجلس بایستی وزیر بشود مانباید فکر رااینقدر پائین ببریم واینطور بگوئیم. بهرحال اگر هم مجلس رأی دادبرای همه کس مطاع است هرکجاهم خط مشی زندگانیش رابرحسب قوانین مصوب باید تدوین کندوپیش بگیرد وبرود واین یک چیزی نیست که ایجاد یک تشاجری بکند ویک اختلاف نظری پیش بیاید یادلیل این باشدکه خدای نخواسته بین بنده که برخلاف این نظرهستم یاآقای اعتبار که موافق این نظرهستند اختلافی هست وبنده بایشان سوءنظری دارم (اعتبارنهخیر. آقا. ابداً) بنده هیچوقت همچو نظری نداشتهام (صحیح است) وآقایان هم شاهدند که بنده دردورةکه درمجلس زندگانی کردهام باآقایان هرکدام که هرخدمتی به بنده رجوع کردهاند باکمال افتخار انجام دادهام (صحیح است) بدون اینکه انتظار پاداش داشته باشم همینطور درجای دیگر زیرا بنده معتقدهستم امروز مملکت ما محتاج بکمک است هرکس باید حس تعاون رادرخودش ایجاد کند هرکس دست همسایه خودش راباید بگیرد، دست بیچارگان رابگیرد، اگر گرسنة را دید نان بدهد اگر کمک کردیم وتفرقه نداشتیم این رویه مارابباد فناخواهد داد(صحیح است) بهرصورت بنده خیال میکنم که دراین قسمت تبصرة راکه آقایان امضا کردهاند وقدیم خواهند کردومطرح خواهدشد بنده نظرشخصی خودم ونظرکمیسیون هردورامحدود کردم وبعرض آقایان رساندم. امادرموضوعات دیگر تبصرههای تهرانچی منطقی داشت وقابل قبول بود زیرامجلس شورای ملی این جور فکر کرداین اشخاصی راکه امیدوار نبودند یک روز مالشان برسند حالاهم نمیدانند عاقبتش بکجا خواهد رسید ممکن است یک مردمان شیادی پیداشوند وبااینها یک اسنادی تنظیم کنند والبته اینکه گفته میشود که بعدازحکم معلوم میشود کی مالک است وکی مالک نیست این صحیح ولی صلح حقوق درقوانین مامعمولاً بهاست وجائز است سندی تنظیم میشود کسی حقوق متصوره خودش راصلح میکند…
اعتبار - ولی آن صاحب املاک نمیشود. اینجا نوشتهاید صاحب ملک…
مخبر - این عبارت قدری تسامح دارد البته مراد صاحب بالقوهاست، صاحب بالقوه بعد ازحکم است چون اینجا قید شدهاست تارأی نهائی بصاحبان املاک - پس نظرتان رأی نهائی است که او صاحب شناخته میشود وامروز صاحب دولت است مطابق مقررات تاصدور رأی نهائی. واین حرف خیلی منطقی ودرست وصحیح بود که هرکس هرقراردادی بااشخاص ببنددوبخواهد حقوق آنها راتضییع بکند وباصطلاح کلاه برداری بکند وبالاخره اینهمه احساساتی که درمجلس شورای ملی برای اعانت مظلوم واعانت ملهوف گفته شداینهاهمه برای این بود که حسن وحسین باهم کمبی نزون نکنند وملکی راببرند. برای اینکه این حرف گفته نشود. فرق نمیکند وقتی که گفتیم قراردادباهرکس ببنددباطل است ان هرکس اگر وزیر است. اگر وکیل است، طبیب است، تاجراست، همه داخل دراین هرکس میشود امادیگر چرا اسم ببریم وبگوئیم وکیل دادگستری بخصوص یا وزیر بخصوص باین جهت کمیسیون دادگستری ازلحاظ رعایت نزاکت عمومی ازلحاظ اینکه این انتسابات اشخاص مغرض رادربین وکلا صحیح نمیداندومواردی راپیدا نمیکندکه از وکلای مجلس شورای ملی کسی باصاحبان املاک بندوبستی کرده باشداین کاررا کردوگفت که هرقراردادی که بضرر این اشخاص باشد باطل است. اماآنچه که راجع به تبانی فرمودیدآقای وزیردادگستری وبنده هم ازطرف کمیسیون موافقم که کلمه تبانی ازماده برداشته شود ونوشته شود هر گونه قراردادی که بضرر صاحبان املاک. اماالبته این قید بضررلازم است زیرااگر بنفعش هم بگوئیم بازباطل است؟ اینکه نمیشود ازطرف دیگر وقتی که مبنای مجلس شورای ملی براین است که باین کارهارسیدگی کنندوحرفشان راگوش بدهندوحقشانرابگیرنددیگراقتضانداردکه مانع جلوی پای آنهابیاید وایجاد کند. اگربگوئیم آنهاوکیل تعیین بکنندفرض کنیدفلان آخوندده راده نفربیست نفروکیل کنند فلان کدخداراانتخاب کنندوبفرستندبطهران دیگرمانع نبایدایجادکنیم باقیداینکه مدت اعتراض هم محدودبزمان است که شش ماه باشداودیگربحقش نمیرسدواین نقض غرض است. البته غمل مسلم ناجوراست اگریک کسی وکیل شدازطرف یک عده مردم دهی که درلاریجان است واین آمدوخرج کردکارکردرسیدگی کردخوب این خرج کرده کرایه اتومبیل داده مطابق تعرفةکه وزارت دادگستری مقررمیکندکه تاچه مبلغ چقدروحق شرکت درملک راه نداردحق شرکت درمدعی به راهم نداردحق نداردزیادترارآن بگیرداگرگرفت مجرم است معذالک اگرآن قانون وکالت رابخوانیدپشت آدم میلزردکه چطورممکن است بااین قانون کسی وکالت کند. شخص وزیرعدلیه درآن قانون وکالت اختیارداردکه تادوسال یک کسی رابدون اینکه سئوالی ازش بکندممنوع کندبعد اردوسال ازش بپرسدآقااحوال شماچطوراست. بااین شدتی که ان قانون نوشته شدهاست دیگرانی حرفها موضوع ندارد. آن قانون چراگذشت؟برای اینکه وقتی که محاکمه متهمین وزارت طرق دردیوان جزا مطرح شدوکلای دادگستری آمدند گفتند آقا شهربانی دارای فجایعی است ظلم کردهاست شدت کردهاست بردهاست مردم راکشتهاست زجرکردهاست تااین اقاریر را گرفتهاست این حرف برخورد. بشهربانی وشهربانی هم باکل قدرت سرکاربودوکیل هم درمقابل کلام الله قسم خورده بودکه چون درپیشگاه دادرسی مجبورم حرفهایم رابزنم حرفهایش رازدآنوقت تمام وکلای عدلیه محروم وممنوع شدندازوکالت حبس شدندتبعید شدندآن قانون هم درهمان ایام آمددرمجلس وتغییرپیداکردشدیدترشدقضات هم معزول شدندوازکارافتادند وزراهم ارکارافتادندقانون هم آمداین جاعوض شدوباشدت نظرهرچه تمامتردراین جاتصویب شدوهنوزهم این قانون وکالت بااین شدت همینطور بقوت خودش باقی است شمادرمقابل یک همچوقانونی که برای وکیل دادگستری داریدبازهم ازش میترسید؟پس درهرحال آن کلمة تبانی رابرای اینکه موهم مقصودی نباشدوآقای تهرانچی فرمودندآقای وزیرموافقت کردندبنده هم از طرف کمیسیون موافقت میکنیم کلمة بطورتبانی ازماده حذف شودوبقیهاش هم بهمان صورت باقی بماندراجع بکلمه صاحبان املاک که آقای اعتبارتذکردادندعرض کردم درضمن عرایضم این جانوشته شدهاست هرنقل وانتقالی که باصاحبان املاک تارأی نهائی بحق آنها صادر شداین کلمه صاحبان برآنهاصدق میکنداین هم که این جانوشته شدهاست ازنظرمسامحه وتوجه به نتیجهاست که اشکالی نداردواشکال عبارتی است معذلک بازاگرعبارت بهتری نظرتان میرسدپیشنهادبفرمائید که اطلاح شود. درقسمتهای دیگرهم ضمن عرایضم بنده خیال میکنم که چیزی بی جواب نگذاشته باشد اگر توجه بفرمایندآقایان بااینکه خیلی معطل شدهاست این مسئله دراصل قضیه مقصودحاصل است ودراین تبصره هم (درمقدمةلایحه هم ذکرشد)آن مقاصدی که اینجابودتأمین شدهاست ودرقسمت حکمیت آقایان وزراءهم آن جادرکمیسیون صحبت شدومباحثه شدکه وقتی دونفربتراضی بیک ثالثی اطمینان داشته باشندوباو اختیاروحکمیت بدهنداولاًاین راهم عرض کنم دراین موضوع واین قانون جای حکمیت نداردزیرا یک فرمولهای معینی داردکه محکمه آن نکته که راجع به تغییراساسی ملک است وساختمانهای مهم که آنرا باید طبق قانون منظورنظرقراردهدوآن مسئله علاوه برهزارتومان که چطورباشدواقساط چطوراینهاهمهاش را در قانون معین کردهاست (طباطبائی چیزی باقی نماندهاست)بلی. رسیدگی چطوربکنندوهمه این مقررات در قانون مندج است بنابرانی کاری نیست که برودبحکمیت واصلاخیال آقایان راحت باشددرسایرامورهم بطوراطلاق حکمیت حکایت از توجه میکندحالااگرآقایان مواردی را درنظرداشته باشندکه یک وزیری یک کسی رابزورآورده باشدوازاوحکمیت گرفته باشدبایداوراتعقیب کردکه بعدازاین دیگراین قبیل مواردپیش نیایدبنابراین این یک موردی است که عرض کردم همانطورکه قانون نتیجه فکرجامعهاست پیداشدن این چیزهاهم درقانون ردپااست ومعلوم میشودکه خدای نخواسته این قضایاواقع میشودکه یک چنین چیزهائی برای آن ذکرمیشوددریک موادی ودریک قانونی درهرصورت وقتی اینجانوشته شدکلیه این قراردادهاباطل است مقصودمعین است وروشن هرکی که باشدوکیل عدلیه آمدوبست باطل است وکیل مجلس هم ببنددباطل است وزیرهم ببنددباطل است.
- اظهارات آقای رئیس راجع بعدم حصول نتیجه نسبت بانتخاب نظاربانک وتجدیدانتخاب
۷ - اظهارات آقای رئیس راجع بعدم حصول نتیجه نسبت بانتخاب نظاربانک وتجدیدانتخاب.
رئیس - برای نظارت دراسکناس انتخابی که شدهاست بدون اکثریت است لهذابایدتجدید انتخاب بشود.
اعتبار - بنده استدعا میکنم صورت رابخوانندهریک از آقایان که بیشتررأی دارندباورأی بدهیم. مؤیداحمدی - اجازه میفرمائید.
رئیس - بفرمائید. مؤیداحمدی - اگرخاطرمبارک آقایان باشددرهرسال دراردیبهشت ماه که دونفرنظارانتخاب میشدندبنده یک شرحی راجع باسکناس وپشتوانه اسکناس درمجلس میگفتم ولی عجالتاًچون هرهفته صورتش درجرائدمنتشرمیشوددیگرتوضیحات زیادی رالازم نداردوبنده عرض میکنم وهمین قدرمیگویم که اسکناس مابحمدالله تعالی ازحیث پشتوانه فلزی وهمچنین موضوع جواهرات بدجه ایست که میتوانم بگویم صدی صدپشتوانه داریم وازاین۷۰میلیون هم که اخیراًاجازه دادید۲۰میلیون بیشترش مصرف نشدهاست مابقیش راهنوز ازبانک نگرفتهاند. اکن البته خاطرآقایان مستحضر است که بنده دراین مدت ده سال خیلی زحمت کشیدهام درقضیه بانک بعلت اینکه بانک بشکل امروز نبودآن سردابهای زیرزمینی بودوقضایائی بودکه من خیلی درآنجاصدمه خوردم ومیتوانم عرض کنم که سینة بنده ازآنجااینطورشدودیگراین قوه برای بنده باقی نمانده فقط درازاءاین زحمت ده ساله یک تقاضاازآقایان دارم واستدعامیکنم آقایان توجه بفرمایندده سال بنده زحمت کشیدم برای شمایک تقاضاازشمادارم وآن این است که بمن رأی ندهیدمن قوهاش راندارم بنیهاش راندارم وسینهام دردمیکند.
(نتیجه استخراج آراءخوانده شد)
این جانبان که برحسب قرعه رای استخراج آراءمربوطه ببانک ملی انتخاب شده بودیم آراءرااستخراج نمودیم ونتیجه بشرح ذیل است.
آقایان: نراقی۴۶رأی - شاهرودی۳۸رأی - مؤیداحمدی۳۱رأی - اصفهانی۲۹رأی - افشار۱۲رأی - شیرازی۸رأی - اصفهانیان۲رأی - فروهر۲رأی چندنفرهم یک رأی دارند.
رئیس - آقای طهرانچی.
طهرانچی - البته زحماتی که آقای مؤیداحمدی نماینده محترم دراین مدت ده سال کشیدهاندبر هیچکس پوشیده نیست همه این رامیدانندحالاهم نظرآقایانی که بایشان رأی دادهاندونظرمجلس بایشان از لحاظ شخص ایشان نیست ازلحاظ سوابقی است که دراین امردارندوبنده خواستم همینطورکه صحبت شداز زحمات آقای لیقوانی هم تشکربشوددرمجلس برای اینکه ایشان هم زحمت کشیدهاندمنتهی خودشان هم بعنوان اینکه کسالت پیداکردهانددرموقع سوزاندن اسکناسهاارآن جهت بودعذرخواستندوالانظردیگری نداشتند وآقای مؤیداحمدی هم درخارج این رافرمودندولی بایددرمقابل تکمیل این زحمات بازاین راقبول بفرمایندو حالاهم آقایان استدعادارندبرای مصلحت مملکت هم که شده قبول بفرمایندوآقایانیکه بایشان عقیده مندندرأی خواهندداد.
اقشار - بلی استدعامیکنم قبول بفرمائید
مؤیداحمدی - مریض هستم نمیتوانم
رئیس - دومرتبه رأی میگیریم برأی انتخاب دونفرناظربانک. (اخذرأی بعمل آمد)
رئیس - آقایان مستخرجین آراءباتفاق آقای نبیل سمیعی استخراج آراءمنیکنند و بعرض مجلس میرسانندعده حضارهم موقع اعلام رأی۱۰۱نفربود.
- بقیه مذاکره درماده۱۹لایحه قانونی املاک واگذاری
۸ - بقیه مذاکره درماده۱۹لایحه قانونی املاک واگذاری.
رئیس - آقای دشتی.
دشتی - عرض کنم که بنده میخواهم یک اشارةبکنم به بیانات آقای مخبرکمیسیون قوانین دادگستری که فرمودندبنده درجلسه خصوصی گفتهام بایدوکیل وزیرهم بشودوبعدهم بتواندبرگرددبمجلس حق وکالت دادگستری راهم ندارداین یک قیاس معالفارق است آقای نقابت مجلس شورای ملی اساساًساخته شدهاست برای اینکه وکلاءدرسیاست مداخله کنندیعنی این دستگاه دستگاه سیاست است همچنین تمام افرادوکلای مجلس که درمجلس هستنددرحکومت ودرسیاست مملکت بایدصاحب رأی وعقیده باشنداین مسئله درتمام حکومتهای دمکراسی محرزواین اصل مسلم است درتمام حکومتهای دمکراسی دنیاکه ماایرانیان بتقلید آنها وازروی سبک آنهاحکومت ساختیم درپهلوی آنهااین اصل محرزاست. حکومت دمکراسی یعنی حکومت ملی یعنی حکومت ملت برخودش البته بیست میلیون سی میلیون نفرکه نمیتواندبرخودش حکومت کندناچاراست نماینده بفرستدپس این نمایندگان هم که همه نمیتواستندحکومت کنندبرملت لذااینهاهم یک عده راانتخاب میکنندورأی اعتمادمیدهندبهشان وباومیگویندحکومت کن واسم اودولت است. درتمام دنیااین اصل مورد قبول است ول یاین غیرازاین است که یک وکیل دادگستری وقتی وکیل مجلس شورای ملی شدبواسطه مقامی که داردوقتی که وکیل مجلس شدمکلف است پس ارقبول وکالت مجلس وکالت دادگستری رانکنند مخصوصاًدرممالکی که رشدونموسیاسی شان بحدکافی نرسیدهاست وممکن است قضات تحت تأثیراوواقع شوندوممکن است این وکیل دادگستری اعمال نفوذبکنداین شبهه هست نمیخواهم بگویم حتماًهم این کارمیشودولی این شبهه هست مخصوصاًدرموردقانئن استرداداملاک که دراین قانئم بنده اینطور تصورمیکنم حقیقت مجلس شورای ملی نیتش خالص است وقربتاًالی الله میل داردکه املاک مردم راپس بدهندحالاممکن است یک نفردونفرپیداشوندمن بکسی تهمت نمیزنم ولی حقیقتاًمجلس شورای ملی نیتش خالص است بنده یادم میآیددرموقعی که این قانون بواسطة کارهای مختلفی که مجلس داشت عقب میاقتادیک عده زیادی ازمازندارانیهابشبهه افتاده بودندکه این قانون رادولت نمیخواهدبگذراندآمدندپیش بنده بااینکه آن موقع بنده بادولت مخالف بودم باکابینه آقای فروغی مخالف بودم من قسم خوردم که همین کابینه فروغی برابااینکه من بااوخالف هستم نیتش این است که این املاک راپس بدهدهم دولت این نیت راداردهم مجلس این نیت راداردولی معذلک دراین مملکت یک حرفهائی زده میشودوهمه شماهاهم شنیدهاید میگویندیک عدةبندوبست کردهاندومیخواهندکارهائی بکنندویک حقه بازیهائی بکنندیک عدةازوکلاء برای اینکه این شبهه راازمجلس رفع کنندونگذارنددامن مجلس آلوده باین اتهامات بشودگفتندکه مااصلاًدراین کارهادخالت نمیکنیم ومنظورشان هم این نبودکه فلان وکیل دادگستری آقای نقابت یادیگری اینکارراکرده باشد(صحیح است)خداشاهداست مااین قصدرانداریم (صحیح است)ولی بطورکلی وبطورجدی برای اینکه رفع این شبهه شده باشد…ماچه داعی داریم آقابقول حدیث نبوی اتقوامن مواضع التهم بایدحتی القوه سعی کردکه ازتهمت برکنارماندپس بنابراین نیت بودهاست آن کسانی که این پیشنهادرادادهاندکه مجلس شورای ملی ازاین تهمت مبری بشودولی این سابقةراکه آقای اعتبارفرمودندصحیح است این قضیه هیچ درمجلس شورای ملی سابقه نداشتهاست ولی البته مطابق مثل معروف که میگویندشاه میبخشدوشیخعلی خان نمیبخشد اکثریت مجلس شورای ملی بایک پیشنهادی مواققت میکندوبآن رأی میدهدکمیسیون عدلیه نمیگویم ونمی خواهم بگویم حق نداردامعان نظربکندولی از نظرنزاکت سیاسی واجتماعی بایداین را ردنظربگیردکه اکثریت مجلس شورای مل ینظرش محترم است وبایدنظراکثریت مجلس راموردتوجه قراردهد (صحیح است)اکثریت مجلس شورای ملی هرچه رأی دادکمیسیون عدلیه بایدآنراتوجه بکندنه اینکه یکمرتبه بیندازدش دوروکان لم یکن فرض کندویک گزارش دیگری بدهدبمجلس شورای ملی. این شایسته نیست (صحیح است)بالاخره آن کسانیکه امضاکردهاندآن پیشنهادراومجلس شورای ملی هم آن رارأی دادیک نظری داشتندکه آن نظربایستی درکمیسیون دادگستری مطرح میشدویک جرح وتعدیلی هم اگرلازم میداشت میکردند عبارتش رااصلاح اگرلازم داشت میکردندوبه مجلس گزارش میدادند(صحیح است)ولی همینطور یکمرتبه بطورمطلق اورابیندازنددوراین خوب نیست (صحیح است)برای چه؟برای اینکه تمام قوت وقدرت شمااعضای کمیسیون عدلیه ازمجلس شورای ملی است اگرمجلس شورای ملی نباشدشماچه هستید؟
هاشمی - فرع زائدبراصل
دشتی - پس بناراین شمابایدملاحظه اکثریت مجلس ونظراکثریت مجلس راهمیشه بکنید. آقای نقابت اشاره کردندباینکه ممکن است که اگرمااین ماده رابگذرانیم دراین قانون بفول منتسکیوکه میگویدهمیشه قوانین هرملت روحیه واخلاق آن ملت رانشان میدهداستنادجستندوگفتنداین خوب نیست. خیرآقامابهمین دلیل این قانون واین ماده راپیشنهادمیکنیم اگراین شبهه نمیرفت واین حرف زده نمیشدماالزام نداشتیم که این قانون واین بصره راپیشنهادکنیم ولی وقتی این شبهه میرودومردم این حرف رامیزنندمابرای اینکه دامان خودراپاک نگاه بداریم بایدبه این پیشنهادرأی بدهیم چیزدیگری که میخواهم عرض کنم این است که قوت وقدرت هرجامعه مخصوصاًدردرجه تقوی وپرهیزکاری اوست (صحیح است)شمااگربخواهیدبراین ملت ومردم حکومت کنیدوحرف شمامثل قرآن درمردم تأثیرکندبایدسعی کنیدکه خودتان رامبراکنیدویکی ازراههایش این است که این پیشنهادراقبول کنید.
مخبر - بنده شخصاًبطوراختصارعرض میکنم وقتیکه آقای دشتی صحبت میکنندمن درخودم اینطوراحساس میکنم که سراپاگوش باشم زیراازطرز بیان وصداولهجه ایشان هم خوشوقت میشوم ولی متأسفانه آقای دشتی درسیاست دارای سوابق طولانی هستندودرنطق وبیان هم قوی هستندول یبایدبایشان عرض کنم که کمتردرکارهای قضائی بوداندیعنی درکارهای دادگستری و قوانین دادگستری تخصص زیادی نداشتهاندآنقدری که بنده یا آقای دکترجوان واردهستیم ایشان وارد نیستند والبته این هم عیب نیست مثلاًاگربگوئیم که آقای دشتی ساعت سازی نمیدانندایشان اوقاتشان تلخ نخواهد شد چون کارشان این نبوده بنابراین بنده خلاصخ میکنم فرمایشات ایشان راباین مطلب که میفرمایند دامن مجلس مبری باشدوبایستی که مجلس آلوده نباشداین ماحصل بیانات ایشان است این صحیح است همینطورکه آقایان هم تصدیق فرمودندامایک ضمائمی دارداین کاراولاًوکیل دادگستری که فرمودیددرجریان سیاست نیست ووکیل مجلس هست عرض میکنم که پایه هرسیاستی درتمام ممالک متمدنه وکالت دادگستری است مراجعه کنیدبه لیست اشخاص که دردنیادرفرانسه درانگلستان درجاهای دیگروکیل، وزیر، رئیس الوزراءبوده وواردسیاست بودهانداینهاهمه پایه شغلشان وشروع بزندگانیشان کار آوکاو وکالت دادگستری بودهاست چرابرای اینکه این کاراولاًتحصیلات حقوقی لازم داردوحداقل تحصیلاتش باید لیسانسیه باشدوباین اقتضادرتمام شئون حقوقی واجتماعی مداخله میکندوکارهائی هم که بااینهاعرضه میشود کارهای مختلفی است. فرضاًدریک کارمهم جزائی گیرمیکندکه ممکن است مجنیعلیهباسم مرده باشد این جا وکیل باید در این قسمت مطالعه طبی بکند و با طیب برخوردکندوواردبشودیادرامورتجارتی بایدمطالعات دفترداری وتجارتی کرده باشدیاوقتیکه یک نفروزیررامجلس شورای ملی رأی بتعقیبش میدهدوهیئت عمومی دیوان کشورتشکیل میشودآن هیئت صاف آنجاسراپاگوش میشودویکنفرازوکلای دادگستری رامیگویندازاین آدم دفاع کن واین وکیل بایدتمام کوران زندگانی آن وزیررادرنضربگیردوبمحکمه ثابت بکندکه این جریان ازکجاشروع میشودوبکجامنتهی میشودبنابراین این وکیل بایدکاملاًوارددرسیاست هم باشدواینکه فرمودندنمایندگی مجلس مقتضی دخالت درسیاست است واگروکیل مجلس وکیل دادگستری هم باشدممکن است قاضی راتحت تأثیرقراربدهدبنده ازآقاانصاف میخواهم ممکن نیست وزیرقاضی راتحت تأثیربگذارد؟ ممکن نیست رئیس شهربانی قاضی راتحت تأثیربگذاردیارئیس فلان اداره یافلان ناحیه ممکن نیست؟اینهاراندیدهایم نشنیدهایم؟پس بنابراین نمیشودگفت وکیل دادگستری فقط این کارراممکن است بکندبعلاوه برای این کارشمایک سوپاپهائی گذاردهایدسوپاپ دوسورته دارداین کاروآن قانون وکالت است که هروکیلی عرض میکنم که سندی یگیرد، حقی زائدبرمیزان تعرفه بگیرد، تبانی کنددفاترمرتب وحساب منظم نداشته باشدکلاه برداری بکند؟باقضات بسازدهرکس است مسئول است. هرکس وکیل مجلس راهم شامل است واگروافعاًوحشت ازاین است که وکلای مجلس دراینقانون یخصوص دخالت نکننداین رابایدموافقت کردکه اینطورنگوئیم که وکالت دادگستری است. چیزی که به اونوروکالت میخورداین بودن کلمه دادگستری است دراین پیشنهادبنویسیدهیچیک ازنمایندگان مجلس شورای ملی درامورمخصوص باملاک حق دخالت بهیچ عنوانی نخواهدداشت نه به سمت وکالت نه بسمت وصایت (صحیح است)وقتی شمامیگوئیدکه وکیل حق نداردبسمت وکالت دادگستری دخالت کنداین حصرمیشودبچهارنفربنابراین صلح کنیم باشمااین مطلب که فرمودیدموردقبول هم هست همه رابنویسید. وکیل دادگستری که خونش رنگینترازسایرین نیست همه رابنویسیدچهارتاوکیل دادگستری خوب نیست یک کسی یاتاجرهست یاطبیب هست وفت پیش قاضی وگفت من وکیل گرگان هستم یاازفلان جاآمداینجاپیش بنده ویاپیش آقای محمدآخوندیکنفرترکمن آمدتوی خانه ایشان وگفت برای من اقدام بکن اوهم ازنظروظیفه خودش بایدمداخله کندآنوقت بایدبگویدمن حق ندارم پس ازنظرتعمیم قوانین بنده انتقادی کردم نه ازنظرخصوصی ولیکن ازنظرانتقادی که بنده کردم که این کلمه هم یک ردپاویک نشانه ویک علامتی است درست عرض کردم برای اینکه اگردراینقانون مابنویسیم که وکلای مجلس دخالت نکنندنه تنهاماوکلای مجلس شورای ملی راتبرئه نکردهایم زیراوکلای مجلس مگرافراد این جامعه نیستندمگرقوانین عمومی مامثل سایه همراه آنهانیست هروکیلی که راهمیرودقوانین هم دنبال اوست اگرجعل کرداگررشوه گرفت وبرخلاف قانون کاری کردبموجب قوانین عمومی قابل تعقیب است نه تنهاوکیل مجلس بلکه هرکس درهرمقامی غیرازشخص شاه درحدودقانون اساسی مصون است ازتعرض هیچکس دیگرنیست که مصون ازتعرض باشدوحالابناباشدکه ماانگشت بگذاریم روی این یک قسمت بقول یک کسی میگفت که مایک سیدحیدری داشتیم درمشهداین آدم مردم رالعن میکردمیگفت کبوتربازکرک بازچه بازفلان بازوقتی که فلان بازرامیگفت آنوقت میگفت باستثنتی نیرالدوله، لعنت این علامت است. این رداست ماوقتی که گفتیم تمام افراداین مملکت رابایدتعقیب کردآنوقت بگوئیم نبایدافراددخالت کننددراین کار مخصوصاً وکلااین نشان میدهدواین ردپااست بنده دراین خصوص یک تعرض منطقی دارم وهمانطورکه عرض کردم مون تسکیومیگویدقانون نماینده فکرجامعهاست قانون مامیرودراروپااین رامیخوانندوخارجیها خواهندگفت که این همه ماده قانون برای شماهست امامذاکراتی که ماکردیم بجائی گفته نمیشوددفع آن سوءتفاهم تمیشودمع الوصف بنده برای اینکه بدانندمخالفتی ندارم باپیشنهادآقایان ان کلمه دادگستری راازآن پیشنهادحذف بفرمائیدکه بنوع وکلای دادگستری وبیک شغل ویک پروفسیون محترمی برنخورد(اعتبار - اینطورنیست آقا)چرادرپیشنهادکه در کمیسیون بوداینطوربود(اعتبار - دراین پیشنهادنیست)خوب آقاپیشنهادی که بکمیسیون آمداین قیدراداشت یعنی وکالت دادگستری وآنوقت هم کمیسیون دادگستی بی احترامی ره رای عمومی مجلس نکردواحترام خودش راگذاشت وگفت که هرکس بموجب قراردادی هرگونه صلحی نقل وانتقالی قراردادی باعرض بی عرض بهرعنوان به بنددوبه اینهاضرربزنداین باطل است جزاینکه وکیل بگیردودرحدودتعرفه یاکارمزدی هم که اینجانوشتهاست وحضرت عالی فرمودیدچیست برای این است که این مردم بتوانندبوکلای دادگستری مراجعه کنندچون اینجامحکمهاست استدعامیکنم آقای دکترتوجه بفرمایندگویاآقاتذکردادیدیاآقای اعتبار بودندراجع به کارمزدمذاکره اینطورشدکه انیجادادگاه نیست یک هیئت مخصوصی است لازم نیست دراین هیئت که حتماًوکیل عدلیه بایک جریانی وکیل شودممکن است فلان آقابرادرش راوکیل کندپدرش راوکیل کندبرودآن جاشکایت کندآنوقت این آدم دارای تعرفه قانونی نیست اطلاق حقالوکاله صحیح نیست بهش میگویندکارمزدراجع به تعرفه هم نظری که درکمیسیون بودواین نظریه راآقای وزیردادگستری اصلاح کردندهمان تعرفه وزارت دادگستری است که تاچه متلغی صدی چندتافلان مبلغ فلان یک تعرفه بقاعدة داردوبازهم درآن آئین نامه منع کردهاست که کسی دراین املاک شریک نشودبامدعی وحق ندارد شریک باشدودرجای دیگرهم هست درماده۲۳۹قانون مجازات عمومی هم هست هرکس ازضعف نقس وضعف اراده اشخاص سوءاستفاده کندوبدین وسیله مالی بدست بیاوردیاسندی بگیردازشش ماه تاسه سال حبسش و محکوم بتأدیه پانصدتاپنج هزارریال وجه میشوداین مقررات هم هست اینکه عرض کردم توجه نفرمودید بسایرقوانین ومقررات قضائی وبقدری هم وضع شدهاست که واقعاًهیچ مماکتی دروضع قوانین غنی ترازمملکتهانیست واینهاهم بجای خودش هست ودرهرموقعی که آقای وزیردادگستری که طرف اعتمادهستندخواستندیقةیک کسی رابگیرندبموجب این قانون دست این رامیگیرندومیدهندبه پارکه که انگارکن عزرائیل است وتعقیب میشوددرهرصورت اگراینطوراصلاح میکنیدبنده موافقم آن جوراصلاح میکنیدموافقم حرف هم بقدری زده شده که دیگرهیچکدام بهم حرفی نداریم
- اعلام نتیجه انتخاب نظار بانک
۹ - اعلام نتیجه انتخاب نظار بانک.
رئیس - آقایان مؤیداحمدی ونراقی برای نظارت اسکناس باکثریت انتخاب شدهاند
- بقیه مذاکره درماده۱۹لایحه املاک واگذاری
۱۰ - بقیه مذاکره درماده۱۹لایحه املاک واگذاری.
جمعی ازنمایندگان - مذاکرات کافی است
بهبهانی - بنده مخالفم
رئیس - آقای بهبهانی بفرمائید
بهبهانی - انیجایک مذاکراتی راجع به کمیسیون دادگستری شدچون بنده درآن کمیسیون عضویت دارم یک چیزهائی بنظرم رسیدچون برای بعضی ازآقایان اشتباه شده بودلازم دانستم دراین باب دوسه کلمه عرض کنم حالااگراجازه میفرمائیدعرض کنم (بفرمائیدآقا)بنده دراصل این مذاکرات نه میتوانم مخالفتی کنم ونه میتوانم موافقت کنم ونظری ندارم والبته هرچه مجلس رای بدهدآن مطاع است ولی چون گفته شدکه کمیسیون نمی تواندیک چیزی که درمجلس قابل توجه شده ردبکنداولاًهیچ قانونی این مطلب راعنوان نکرده ومنع قانونی هم نداردوفلسفه اینکه هرطرحی که درمجلس قابل توجه میشودبایدبکمیسیون رجوع شودهمین است که کمیسیون بایددرش نظرکندیاموافق میشودیامخالف یااصلاح میشوددرهرصورت این ایرادرا نمیتوانند ازکمیسیون بگیرندهمانطورکه آزادی رانمیتوانیدازآقایانیکه درمجلس شورای ملی میدهندواکثریت راتشکیل میدهندبگیرندهمانطورکه اینهاآزادندنظرخودشان رادرمجلس شورای ملی بگوینددرکمیسیون هم آزادندنظرخودشان رابگویندمنتهااین ممکن است تطبیق کندباآنچه درمجلس قابل توجه شده اگرنشدالبته حق مخبراین است که بگویدنظرکمیسیون بااین طرحی که درمجلس شدمخالف بودهاست واین بهیچ جای قانون وقوانین ضرری نمیزندودرقانون هم منعی ازاین کارنیست وبعلاوه بنده نمیدانم چه فرق میکندمابین اینکه اکثریت مجلس دریک چیزی رأی به قیام وقعودمیدهدیااکثریت کمیسون یااینکه یک اکثریت هفتادهشتادنفری پیشنهادی راامضاکرده اندآنوقت یکنفردرمجلس بااین یپیشنهادمخالفت میکندحالاما بگوئیم بااکثریت مجلس مخالفت کرده ایت آقاکمیسیون که حق قانونی دارددرلوایحی که درمجلس مطرح میشودرأی بدهدیارأی ندهد(صحیح است)این ممنوع نیست بنابراین بنده تصورمیکنم که آقایان یکقدری بیالتفاتی کردندبکمیسیون دادگستری که گفتنداین حق رانداردوعلاوه براین همانطورکه آقای مخبرتوضیح دادندکمیسیون اگرتکلیفی داشته باشدتکلیف اواین است که حقیقت ومعنای آن پیشنعادرادرنظربگیردوحتی المقدورازآن صرفنظرنکنداینجاتوضیحاتی ازطرف بعضی ازآقایان اعضاءکمیسیون داده شدومخصوصاًازطرف آقای وزیردادگستری یک توصیحاتی هم داده شدکه رویهمرفته تصدیق شدکه روح ومعنای پیشنهادآقایان درتبصره اول محفوظ شدومحتاج باینکه تبصره باین نحوازمجلس بگذردنباشداین بودکه کمیسیون روی همین نظررأی دادومخبرکمیسیون هم راپرت راتهیه کردوبنابراین نه کمیسیون اعمال غرض کردهاست ونه برخلاف قانون رأیی دادهاست این واخواستم توضیح داده باشم
جمعی ازنماینده گان - مذاکرات کافی است
رئیس - تبصره پیشنهادی قرائت میشود
این جانبان تبصره۱رااینطورپیشنهادمینمائیم هرگونه نقل وانتقال صلح وهرقسم قراردادی که ازتاریخ اول شهریورماه۱۳۲۰تاتاریخ صدوررأی نهائی دادگاههاهیئتهای رسیدگی اعم ازرسمی وغیره بهرعنوان راجع باین املاک انجام شده باشدازدرجه اعتبارساقط است وهیچگونه ترتیب اثرقانونی درهیچ یک ازدادگاههابآنهاداده نمیشودوحقالوکاله یاکارمزدمطابق تعرفه وزارت دادگستری مشمول این قسمت نخواهدبود
طوسی - تقریباًچهل وشش امضادارد
رئیس - آقای طهرانچی
طهرانچی - عرض میکنم این همان پیشنهاداست که عرض کردم تفاوتی که بالایحه دارداین است که آنجاتبانی برداشته شدهاست اینجاصلح هم اضافه شده ویکی هم (بضررصاحبان املاک است)آقایانیکه امضاکردهاندنظرشان این است که اگرمقیدکنیم بضررصاحبان املاک باشداین یکقدری اسباب چیزمیشوداین است که بنده عقیده مندهستم که هرقراردادی چون مطلق هم هست این طورباشدبهتراست.
مخبر - تقاوتش سه کلمهاست یکی اینکه بطورتبانی بایدحذف شودیکی هم صلح رااضافه کردندویکی بضررصاحبان املاک رابرداشتهاندکلمه بطورتبانی راقبول کردیم که حذف شودصلح هم چون هرنقل وانتقالی صلح هم تویش هست آنهم اشکال ندارداماکلمه ضررازنقطه نظرعلمی بایدتویش باشدچرابرای اینکه فرض کنیدصلح ونقل وانتقال رابهرعنوان درمورداین املاک باطل بدانندملاحظه بفرمائیدکه یک کسی درشهرتهران نشستهاست واین کاررامیکندممکن است که یک کسی درمحل خودش اسن کاررابکندصلح محاباتی بنفع صغیرجایز است یک مردی سه پسرارث نمیبردفقط یک قاعده درقانون فرانسه هست بنام قاعده فیکسیون که بورثه آن پسرهم یک چیزی میدهندیک سهم فیک تیف فرض میکنندومیدهندولی درقانون اسلام نیست حالاچه میدهدپدربزرگ سمت ولایت داردبقاعدةولایت بایدحق اوراحفظ کندحالااین پدردرآن ایام که مامیخواهیم تکلیف معین کنیم درشرف موت بوده میخواهدیک صلح محاباتی بنفع اولادآن پسرش کند(اعتبار - مانعی ندارد)آخرآقاشمانوشتهایدصلح وکلمه بیضررراهم برداشتهایداگربضررش است باطل است امااگربنحومطلق که قرارنبودوچنین صحبتی نبودگفتیم که کسی بااین هانسازدکلاه اینهارارداردبااین توصیحاتی که درمجلس داده شدوخوداین توضیحات بمنزلة تفسیرقانون است دراین تفسیرحکایت کردکه قصودمان صلح وانتقالی است که بخواهندکلاه این مردم رابردارندوحق بمن لهالحق نرسد. این مقصوداست وچیز دیگری نیست ول یبین مردم یک نقل وانتقالاتی بین پدرومادروبرادروخواهروخاله ودائی میشودچون این کلمه بضرررابرمیداریداین نتیجه بنفع هم برداشته میشودعنوان اطلاق بخودش اطلاق میگیردواین صلاح مانیست باین جهت بنده باآن کلمه بضررمخالف هستم.
رئیس - آقای اعتبار
اعتبار - بنظربنده این اشکال آقای نقابت واردنیست بدلیل اینکه برادرپدریامادریکعده نقل وانتقال یاگذشتهائی بهم کردهاندوروی رضایت واقعی هست این توی محکمه نمی رودمااینجانظرمان این است که اگرنقل وانتقالهائی درحین تصویب قانون شده باشددرحین اجرای قانون شده باشداینهابقوت خودش باقی نمی تواندبماندوالاموضوع انتقال پدربه پسرویابرادربه برادراین رامااینطورنمیتوانیم بگوئیم صاحب ملک است تاوقتی که آن رأی نهائی داده شود وقتیکه باوداده شدالبته هرکاری که میخواهدبکنداگفتیم قبل ازاینکه حکم صادرشده باشداین حق رانداشته زیرااین طرز معاملات غالباًیک اسبابی پیداکردهاست ویاوعدة کمک ومساعدتهائی داده سده وطرف مجبورشده این بودکه ماگفتیم که بطوراعم وبطورکلی باطل است ولی این قسمت برادروخواهرکه فرمودند بجای خودش محفوظ است بنده اگربه پسرم صلحی کرده باشم واگرعمل غیرقانونی وافع نشده باشدکه بمحکمه نمیروم اگربمحکمه رفتم وگفتم آنوقت محکمه بیایدبپذیردباین جهت بنظربنده این اشکال واردنیست
رئیس - آقای مؤیداحمدی
مؤیداحمدی - بنده گمان میکنم آقای نقابت دریک موضوع اشتباه کردنداین املاک مال دولت است هیچکس نمی تواندنقل وانتقال بکندوممکن نیست معامله بکندسندرسمی اینهاالان به اسم شاه سابق است ودولت وقتی میتواندنقل وانتقال پیدابکندکه حکم نهائی صادرشودوسندباسم اوصادر شود.
جمعی ازنمایندگان - رأی
وزیردادگستری - بنده عبارت که بضرراشخاص راگذاشتم درآنجاهم توضیح دادم که این بنفع آنهااست ومنطق هم داردوآقای نقابت هم گفندومقصودهم این است که جلوگیری شود وبضرراشخاص یک نقل وانتقال وقراردادهائی واقع نشودولی مواددیگراینطورنیست اگربنفع صاحب ملک یاصاحب حق یک قراردادی بشوداشکالی نبایدداشته باشدبنظربنده اقتضااینطورداردکه عبارت بضررصاحب حق. باشدوحالاکه بنده میبینم اختلاف نظراست دوتامیکنیم پیشنهادرایکی باعبارت بضرر. ویکی بدون عبارت ورأی میگیریم
اعتبار - اینطورنمیشودآقاپیشنهادی شدهاست ومجلس رأی میدهدوتکلیفش معلوم میشود
رئیس - رأی میگیریم به این پیشنهادآقایانیکه بااین پیشنهادموافقت دارندبرخیزند(اغلب برخاستند) تصویب شد
- موقع ودستورجلسه آتیه - ختم جلسه
۱۱ - موقع ودستورجلسه آتیه - ختم جلسه.
رئیس - اگرتصویب فرمائیدجلسه راختم کنیم (صحیح است)جلسه آینده روزیکشنبه دستوربقیه شورهمین لایحه.
(مجلس یکساعت وده دقیقه بعدازظهرختم شد).
رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری