مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ فروردین ۱۳۲۱ نشست ۴۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ فروردین ۱۳۲۱ نشست ۴۴

دوره سیزدهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۳

جلسه: ۴۴

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۳۰ فروردین ماه ۱۳۲۱

فهرست مطالب:

۱- تقدیم لایحه معافیت یک قسمت خواربار ورودی از هرگونه عوارض

۲- تصویب صورت مجلس

۳- شور و تصویب لایحه معافیت خواربار ورودی از عوارض

۴- اعلام اسامی کارمندان منتخبه جهت دیوان محاسبات

۵- بقیه شور و تصویب لایحه بودجه سال ۱۳۲۱ کل کشور

۶- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس دو ساعت و ربع پیش از ظهر به رپاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید.

صورت مجلس روز گذشته را آقای (طوسی) منشی خواندند. (اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غائبین با اجازه- آقایان: حمزه‌تاش، فاطمی

غائبین بی‌اجازه- آقایان: تولیت، نوبخت، نواب یزدی، ناصری، یمین اسفندیاری، شجاع، جلایی، شیرازی، دکتر ادهم، دبستانی، آصف، تهرانچی، صادق وزیری، بوداغیان دیرآمدگان بی‌اجازه- آقایان: موقر، اکبر)

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟

دکتر طاهری- عده کافی نیست برای رأی

- تقدیم لایحه معافیت یک قسمت خواربار ورودی از هرگونه عوارض

{۱-تقدیم لایحه معافیت یک قسمت خواربار ورودی از هرگونه عوارض}

وزیر دارائی (آقای بدر)- عرض کنم لایحه ایست مربوط بمعافیت خوارباری که وارد کشور می‌شود مخصوصاً برنج و خرما و گندم و جو از هر گونه عوارض. چون این موضوع مهم است در نظر داشتم ابتدا در قانون متمم بودجه باشد ولی از نظر اهمیت و فوریت موضوع بطور لایحة علیحده تهیه شد که بقید دو فوریت تقدیم و تقاضای تصویب آن می‌شود (صحیح است) (لایحه را تقدیم مقام ریاست نمودند)

- تصویب صورت مجلس

{۲- تصویب صورت مجلس}

رئیس- عده برای رأی کافی شد. در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد

جمعی از نمایندگان- دستور دستور

- شور و تصویب لایحه معافیت خواربار ورودی از عوارض

{۳- شور و تصویب لایحه معافیت خواربار ورودی از عوارض}

رئیس- لایحة که آقای وزیر دارائی داده‌اند فوریت هم دارد واقعاً. قرائت می‌شود آن وقت رأی می‌گیریم بفوریت آن:

مجلس شورای ملی از لحاظ کمک بتأمین خواربار کشور ماده واحده ذیل را پیشنهاد و تصویب آن را بقید دو فوریت تمنی دارد

ماده واحده- مجلس شورای ملی بوزارت دارائی اجازه می‌دهد:

برنج- خرما- گندم- جو- آرد و سایر حبوبات که از خارجه وارد ایران می‌شود از پرداخت کلیة حقوق و عوارض گمرکی ورودی و غیره معاف بدارد نخست وزیر وزیر دارائی

نمایندگان- صحیح است. بسیار خوب است

رئیس- فوریت اول لایحه مطرح است. آقایان موافقین برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد فوریت دوم لایحه مطرح است آقایان موافقین قیام نمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد

ماده واحده پیشنهادی مطرح است. قرائت شده است.

امیر تیمور- یکبار دیگر هم خوانده شود (بشرح سابق خوانده شد)

رئیس- آقای طباطبائی

طباطبائی- عرض کنم که این یک نظر بسیار صحیحی است و بنده چند مرتبه هم اینجا این عرض را کردم که مقررات سابق (با صرف نظر از اینکه در آن موقع چقدر ضرورت داشته و لازم بوده یا نبوده) با وضعیت امروز از لحاظ واردات و صادرات بهیچوجه متناسب نیست البته یک روزی شاید مقتضی این بود مقرراتی باشد و واردات را جلوگیری کنند و از طرفی تشویق هم می‌شد بوسائل مختلفه که اجناس از کشور صادر شود البته آن شدت و حدت عاقلانه نبود و قابل ادامه هم نبود و بر خلاف حزم و احتیاط هم بود و موافق مصلحت هم نبود و این است که نتیجتاً ملاحظه میفرمائید کار مملکت را باینجا کشاند که ما حتی برای قوت لایموت خودمان هم باید دست بجاهای دور دست دراز کنیم و از سمت اقیانوسها و دریاها منتظر باشیم برای ما گندم بیاید اینها یک فکر پلید و غلطی بود که در مغزها پیدا شد و نتیجه این است که ملاحظه میفرمائید و این اقدام عاقلانه و صحیحی که می‌بایستی لااقل از ششماه پیش که ممکن بود دست باین جور کارها زد ایجاد و انجام و اجرا شده باشد متأسفانه دیر شده است حالا هم با همان دستی که ما باید جلوگیری کنیم از صادر کردن اجناس باید متشبث شویم بهر وسیلة که ممکن است برای خودمان جنس بیاوریم بنظر بنده این ماده واحده خیلی خوبست و صلاح هم هست ولی ممکن است همانطور که ما به گندم احتیاج داریم باین مغازه هائیکه قماش می‌فروشند ملاحظه بفرمائید مثل نانوائی‌ها است در این چند روزة که نان کم بود و دیشب هم باز دیدم جنجال و غوغا است در دکانهای نانوائی همین طور دیدم جنجالی است و درب دکان قماش فروشی هم ازدحام است برای این دو متر پارچه (مؤید احمدی- سه متر می‌دهند) همان سه متر را هم که کسی می‌خواهد برود بگیرد باید مدتها معطل بشود و هستند اشخاص زیادی که صرف نظر می‌کنند و این نتیجه ایست که حاصل شده و این نتیجه برای همان ترتیبی است که در زمان سابق اتخاذ شده است. البته در زمان سابق دولت هر چه را که آن روز جلوگیری می‌کرد امروز میسر نیست دیگر و به نظر من بهتر است موافقت بفرمایند که در این جا یک قسمت اجناسی را هم که بنظر می‌آید امروز مفید و ضروری است و حالا مبتلا شده‌ایم ضمیمه بکنند منجمله لاستیک و وسائل اتومبیل و دوا و قند و شکر و قماش

اعتبار- پس عایدات تان از کجا تأمین می‌شود آقا؟

طباطبائی- عایدات؟ عرض می‌کنم بمن اجازه بدهید آقای اعتبار که عرایضم را بکنم بعد هم شما فرمایشاتتان را بفرمائید و جواب بدهید.

اعتبار- بشرط اینکه شما هم این کار را بکنید.

طباطبائی- چشم. من اینجا یک تلگرافی را مال دو ماه سه ماه پیش بود آوردم خواندم که یک تاجری در کرمانشاه قند و شکر وارد کرده بود و جنسش را بردند گمرک خودش را هم تحت تعقیب قرار دادند همان وقتی بود که اینجا در خارج شهر تهران بیرون دروازه گمرک که یک جائی معین کرده بودند برای گرفتن قند چند نفر کشته شدند یک حرفی را آقا زدند و رد شدند که عایدات دولت چه می‌شود این حرف خیلی سهل است زدنش ولی قیمت جان مردم را هم شما حساب کنید. امّا وقتی بود که برای مریض اگر طبیب چهار مثقال شکر برای شربت تجویز می‌کرد که بخورد یا برای شیر طفل شیر خوار شکر گیر نمی‌آمد اگر شما بچه داشتید و می‌خواستید شیر به او بدهید شکر پیدا نمی‌شد حالا شما میفرمائید که دولت چه بکند؟ مردم چه بکنند آقا بنده عرض می‌کنم مردم چه بکنند آقا؟ تا کی آخر انحصار قند و شکر تا کی؟ تا قیامت؟ دیگر رمقی هم باقی نیست.

هاشمی- حالا که آزاد است ۶ تومان می‌فروشند.

طباطبائی- کی می‌دهد شش تومان؟ کجا گیر می‌آید؟ اینطور نیست آقا. شما چشمتان به طهران افتاده خیال می‌کنید که جاهای دیگر هم همینطور است از تهرانی بدبخت بگذرید بخارج هم نگاه کنید به بینید آیا قند می‌آید از خارجه.

هاشمی-بنده از حضرت عالی بیشتر اطلاع دارم به حال مردم.

طباطبائی- خیال نمی‌کنم (خنده نمایندگان) ولی خدا کند اینطور باشد. عرض کنم خدمت آقا شما از حال خودتان خبر دارید و حال طهران که الحمداللّه در طهران همه از هر حیث در مهد آسایش و نعمت و راحتی هستند ولی از خارج هم کسب اطلاع بیشتری بکنید به بینید نیازمندیها و احتیاج هائیکه من اینجا عرض می‌کنم هست یا نه؟ البته اگر بقدر کافی داشتیم من هم موافق نبودم که گندم مجانی هم وارد شود ولی وقتی که در عسرت هستیم و نیست باید فکری کرد که مردم هم باید زندگی بکنند. چای خوردن چای باصطلاح یک قاتق عمومی است در این مملکت. همه کس که دسترسی به گوشت و روغن و این چیزها که الحمداللّه زیاد است در طهران ندارند و دستشان به این نعمت‌ها نمی‌رسد اگر گیر اشخاص بدبخت و اشخاص رعیت و پا برهنه و آنهائی که با یک پیراهن آقا زندگی می‌کنند بیاید چه عیبی دارد؟ این فقط عیبش این است که نان داشته باشد و بزند توی یک استکان چائی و بخورد ولی راجع به قند و شکر…

رئیس- آقا یک قدری مختصر کنید چون وقتمان تنگ است …

طباطبائی- این دیگر جزء هیچ نظامنامه و مقرراتی نیست من وقتی که اجازه گرفتم حق دارم صحبت کنم

رئیس- خوب تا قیامت که نمی‌شود

طباطبائی- تا قیامت هم اگر شد جلسه را ختم می‌کنیم فردا دو مرتبه بنده می‌آیم و شروع می‌کنم بصحبت کردن و ادامه می‌دهم بصحبت خودم. عرض کنم یکی دیگر مسئله قماش بود که عرض کردم نیست آقا، مردم کشور به پارچه احتیاج دارند و نیست گیر نمی‌آید الان آقای مؤید احمدی فرمودند سه متر بیشتر نمی‌دهند آنچه را هم که می‌دهند گیر نمی‌آید و این را هم نمی‌شود گرفت این را هم قرار بگذارید تشویق بکنید باینکه وارد بکنند بهر اندازة که ممکن است و یکی دیگر هم موضوع لوازم اتومبیل است و اگر موافقت کنید آقا چند قلم دیگر یعنی آنچه که بنظر رسیده است که ضروری است ضمیمة این ماده داخل این لایحه بشود و تصویب شود بهتر است و فقط تقاضای بنده از هیئت دولت همین است که از این جور مواد از این قبیل لوازم که مورد احتیاج عمومی است و در مملکت هم نیست ضمیمه بکنند یا باز یک لایحه قانونی تهیه و پیشنهاد بفرمایند تا تصویب شود. (صحیح است)

وزیر دارائی- عرض کنم البته همانطور که آقای طباطبائی فرمودند خیلی چیزها مورد احتیاج کشور است ولی باید دید از برداشتن گمرک آیا این چیزها وارد کشور خواهد شد یا نه؟ (صحیح است) عرض کنم ما این چیزهائی را که در این ماده واحده قرار دادیم برای این است که شاید در اطراف مملکت ما و در نزدیکی‌های کشور ما باشد از این اجناس و این چیزها مثلاً در خلیج فارس مکرر گفته شده خرما را خوب ممکن است از آنطرف بخرند یا آرد گندم هم همینطور ممکن است سابق ممنوع بود و نه فقط ازش گمرک گرفته می‌شد بلکه جزو اشیاء ممنوعه هم بوده الان هم هست و ضمن تصویب نامه که صادر شده ممنوعیتش برداشته شده یک موقعی بود که خودمان در مملکت چیز داشتیم و اگر از خارج هم اجناسی وارد می‌شد و بقیمت هائی بفروش می‌رفت این بضرر کشور بود ولی حالا نه فقط ممنوعیتش برداشته شده بلکه گمرکش هم برداشته شده که تسهیل بشود مخصوصاً برای ولایات سرحدی که از آن طرف سرحد از این نوع اجناس وارد کنند و استفاده کنند از مصرفش اما قند و شکر آقا آزاد است الان و هر کس می‌تواند وارد کند و جزو انحصار هم نیست ولی آقایان باید بدانند ما که دولت هستیم باید به هزار زحمت و مرارت اقدامات مجدانه بکنیم برای اینکه بتوانیم مقداری قند وارد کنیم (صحیح است) آنوقت یکنفر تاجر محلی چطور می‌تواند قند و شکر وارد کند؟ همچنین دوا. دوا که در کشورهای مجاور ما وجود ندارد این دواها باید از یکجا‌های دورتری وارد شود و این را خود دولت اقدام کرده است و اقدام می‌کند و وارد می‌کند و باین جهت بنظر بنده هر قسمتی را که دولت به بیند و مشاهده کند که هم ضروری است و هم ورودش امکان دارد از ممنوعیت آن جلوگیری کرده و نسبت به حقوق گمرکی و هر نوع عوارض هم کمک خواهد کرد تا وارد شود و بواردات خواربار افزوده شود و مطمئن باشند آقای طباطبائی که هر نوع اقدامی را دولت می‌کند و کاملاً هم متوجه هست و آنچه هم که در این لایحه نوشته شده خیلی عجالتاً ضروری است ولی آنچه را که آقا فرمودید بفرض اینکه شما گمرکش را هم ببخشید تازه کمک نخواهد شد به وارد شدنش برای چه؟ برای اینکه موجود نیست و اینها بایستی از ممالک دور دست دنیا خریده شود و وارد شود در دسترس ما و جوار ما که نیست (صحیح است) و بنده تمنی می‌کنم عجالتاً این قدم اولی را که پیشنهاد شده است برداریم و این را زودتر تصویب بفرمائید تا بعد برای آتیه باز هم فکری خواهیم کرد.

جمعی از نمایندگان- صحیح است. مذاکرات کافی است. رأی بگیرید.

رئیس- چند تا پیشنهاد رسیده است خوانده می‌شود: پیشنهاد آقای نقابت:

پیشنهاد می‌کنم کره و روغن و سیب زمینی هم بر ماده افزوده شود. (صحیح است)

وزیر دارائی- اگر استعجابی در خارج ایجاد نمی‌کند بنده حاضرم قبول کنم ولی ممکن است مورد استعجاب بشود این روغن هم کجاست که وارد بشود؟ بنده ضرری نمی‌بینم که قبول شود ولی می‌ترسم که وارد نشود چون نیست…

نقابت- بنده توضیح عرض می‌کنم خیلی کوچک و مختصر است عرایضم. اجازه بفرمائید؟

رئیس- بفرمائید.

نقابت- خیال نمی‌کنم عرایض بنده اینقدر مزاحم باشد اگر دو دقیقه هم وقت صرف بفرمائید مطلب روشن می‌شود و آن این است که البته در کمیسیون بودجه و سایر جاها این مطلب زیاد تکرار شده که بعضی از دول دیگر این کار را می‌کنند و در این موقع نحس و قحطی معاف می‌کنند مواد خواربار را کلیة عوارض البته این اقدام دولت هم خیلی بجا و بموقع است ولی یک تذکر بنده داشتم و آن این است که دولت بعضی قرار دادها که در خرید خارج دارد و این ماده متشکل می‌کند آنرا زیرا در آن قرار دادها فروشنده نظر بگمرک و عوائد و عوارض هم داشته و اینها جزو قیمت بوده است و اگر فلان مقدار تن گندم می‌فروختند با در نظر گرفتن مقررات گمرکی بوده است و بعضی‌ها هم معاملات سیف است یعنی تحویل بندر بدون رعایت عوارض البته توجه خواهند فرمود که این معاملات باینکه عوارضش اسقاط می‌شود طبق این ماده تأثیری در قیمتهایش می‌کند که دولت ضرری نکند؟ این یکی دیگر اینکه بنده در خواست کردم کره و روغن و سیب زمینی هم اضافه شود امیدوارم موافقت بفرمائید و اگر هم قبول بفرمائید که نوشته شود و سایر مواد خواربار که اطلاق داشته باشد بهتر است تا در یک موردی هم که ما اسم نبرده باشیم بتوانند از ماده استفاده کنند عقیده دیگرم هم این است که در ماده قید شود بطور موقت که تا وقتی دولت صلاح میداند زیرا ممنوعیت اینها اصلاً برای حمایت محصول وامتعه داخلی است اگر انشاء اللّه روزی رفع این حوادث شد دولت هم می‌تواند (چون قانون بقوت خودش باقی است) جلوگیری بکند از ورود آنها و نوشته شود بطور موقت تا وقتی که دولت صلاح میداند.

وزیر دارائی- عرض می‌کنم خرید هائیکه ما می‌کنیم تمام سیف است باینجهت بیم اینکه شاید از این قانون دولت متضرر شود نیست و اینکه خواربار در ماده نوشته نشده برای این بود به اگر خواربار نوشته شده بود ممکن بود حتی قوطی‌های ساردین و غیره هم که اصلاً مطلوب نیست وارد کشور شود بقیمت‌های گزافی ولی روغن و کره را ممکن است بنویسیم مواد نسبی … اعتبار- مواد نسبی چیزهای دیگر هم هست پنیر، شیر و غیره.

وزیر دارائی- پس همانطور نوشته شود روغن و کره و سیب زمینی.

رئیس- پیشنهاد آقای امیر تیمور.

بنده پیشنهاد می‌کنم بر ماده واحده دامهای زنده نیز علاوه شود.

امیر تیمور- بنده خیلی خوشوقت هستم و تشکر می‌کنم از دولت که بیکی از موضوعات اساسی توجه فرموده‌اند و این لایحه را بمجلس تقدیم داشته‌اند و اقعاً هم از جناب آقای نخست وزیر و هم از جناب آقای وزیر دارائی متشکرم و پیشنهادم هم این است که بماده واحده علاوه شود و دامهای زنده و توضیح زیادی هم لازم ندارد زیرا همه مسبوق هستند که اگر وسیلة فراهم شود…

نبیل سمیعی- از کجا بیاید؟

امیر تیمور- بنده چه عرض کنم اگر وسیلة فراهم شد از هر جا که شد کسی وارد کرد معاف باشد والا بنده نگفتم از کجا بیاید. از آسمان بیاید اگر از آسمان هم آمد مانعش نشوند. (عدة کمی نمایندگان- صحیح است).

وزیر دارائی- بنده قبول می‌کنم اشکالی ندارد که پیشنهاد آقای امیر تیمور هم علاوه شود

رئیس- پیشنهاد آقای اعتبار.

پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده دارو هم اضافه شود.

اعتبار- عرض کنم بنده با آقای وزیر دارائی موافق هستم که این برداشتن عوارض کمک نمی‌کند ولی از یک جهت تصور می‌کنم کمک می‌کند و آن را از نظر قیمت دارو است اگر عوارض برداشته شود ممکن است با یک قیمت ارزان تری دارو وارد شود و بفروش برسد از این جهت بنده تقاضا می‌کنم با این پیشنهاد موافقت بفرمایند که اگر کسی داروئی هم وارد کرد از عوارض معاف باشد. وزیر دارائی- دارو خودش قیمت زیادی دارد و باین جزئی عوارض کمک بارزانی آن نمی‌شود و اگر از عوارض هم صرف نظر کنیم و عوائد آن را چشم بپوشیم باز هم فرقی نمی‌کند و فائده ندارد ولی این چیزهائی که نوشتیم چون قیمت زیادی ندارد اگر عوارضش هم کم شود در ارزانی قیمتش تأثیر می‌کند و وارد هم می‌شود از خارج اما دارو از نقاط دور دست باید بیاید و قیمتش هم گران است و عرض کردم این موضوع چندان تأثیری در داخله در قیمتش نخواهد کرد اگر چه بنده اصولاً مخالفتی ندارم ولی تصدیق بفرمائید که نظایر هم پیدا می‌کند مثل قماش و سایر چیزها و اسباب اشکال می‌شود و خواهش می‌کنم موافقت بفرمائید و پیشنهادشان را مسترد کنند.

اعتبار- بسیار خوب مسترد می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد آقای آزادی:

پیشنهاد می‌نمایم ماده واحده بشرح ذیل اصلاح شود: مجلس شورای ملی بوزارت دارائی اجازه می‌دهد برنج و خرما و گندم و جو و آرد و سایر حبوبات را از پرداخت کلیه حقوق و عوارض گمرکی ورودی و مالیات صدی سه و مالیات شهرداری و غیره معاف بدارد.

آزادی-عرض کنم که البته مقصود از پیشنهاد دولت این است که مواد خواربار ورودش تسهیل بشود بکشور وقتی که از قسمت گمرک معاف شد وقتی که وارد شهر می‌شود مالیات صدی سه و عوارض شهرداریها هم بآنها اضافه و تحمیل می‌شود و این منظوریکه دولت دارد که این اجناس و مواد خواربار زیاد وارد شود و ارزان باشد و در دسترس همه باشد تأمین نمی‌شود و باین منظور لطمه می‌زند و نقض غرض می‌شود این است که بنده پیشنهاد می‌کنم این اجناس از عوارض و حقوق گمرکی ورودی و مالیات صدی سه و عوارض شهرداری و سایر عوارض معاف باشد.

وزیر دارائی- مالیات و عوارض شهرداریها هنگام ورود بشهر‌ها وصول می‌شود و این اعم از این است که جنس از خارج وارد بشود یا از داخل کشور و این قسمت بنظر بنده خیلی اشکال تولید می‌کند و قبول این پیشنهاد بعقیدة بنده در آتیه خیلی تولید اشکال خواهد نمود و بهتر است مسترد بفرمائید (صحیح است).

آزادی- مسترد می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد آقای دکتر جوان:

این جانب پیشنهاد می‌نمایم در ماده واحده بجای عبارت دولت اجازه دارد ورود گندم، برنج و غیره را از عوارض معاف بدارد نوشته شود مجلس شورای ملی ورود گندم، برنج … را از عوارض معاف می‌دارد.

دکتر جوان- تفاوتی در معنی ندارد قبول بفرمائید.

وزیر دارائی- تفاوتی در اصل موضوع ندارد صحیح است فقط تبدیل عبارت است چون اصل موضوع یکی است. رئیس- رأی گرفته می‌شود بماده واحده با اصلاحاتی که شد…

مؤید احمدی- اجازه بفرمائید یکمرتبه خوانده شود آنوقت.

رئیس- بسیار خوب خوانده می‌شود.

ماده واحده- مجلس شورای ملی ورود برنج- خرما- گندم- جو و آرد و سایر حبوبات را از عوارض معاف می‌دارد

مؤید احمدی- نشد. اصلاح نشد.

امیر تیمور-دامها چه شد؟

نبیل سمیعی- رفت بآسمان (خنده نمایندگان)

طوسی- بلی دامها- و سایر حبوبات و دامهای زنده را از عوارض معاف می‌دارد.

هاشمی- همان ماده واحده پیشنهادی دولت بهتر است

(اعتبار- صحیح است).

دکتر جوان- اجازه میفرمائید؟ رئیس- بفرمائید.

دکتر جوان- بنده یک پیشنهادی کردم که چون در ماده واحده نوشته شده بود دولت اجازه دارد بنده دیدم این زحمت برای دولت ایجاد خواهد نمود و فردا مواد و موضوعاتی هم که نوشته نشده یک یک مشمول معافیت می‌شود این است که پیشنهاد کردم اساساً این حبوبات و خواربار از پرداخت عوارض معاف باشد ولی چون فعلاً آقای وزیر دارائی می‌فرمایند که نظر دولت هم همین است …

وزیر دارائی- صحیح است.

دکتر جوان- و این کار را خواهند کرد و در عمل همین رفتار را خواهند نمود بنده برای حفظ جریان عمل و مقررات اداری خودشان پیشنهادم را استرداد می‌کنم.

وزیر دارائی- پس ماده واحده پیشنهادی دولت را بخوانید ماده واحده را آقای طوسی خواندند:

مجلس شورای ملی بوزارت دارائی اجازه می‌دهد گندم- برنج- خرما- جو- آرد و سایر حبوبات و کره و روغن و سیب زمینی و دامهای زنده را از پرداخت کلیه حقوق و عوارض گمرکی ورودی و غیره معاف بدارد.

افشار- البته آنچه که از خارج وارد کشور می‌شود

وزیر دارائی- بلی صحیح است آنچه که از خارج وارد کشور می‌شود

(مجدداً آقای طوسی خواندند)

مجلس شورای ملی بوزارت دارائی اجازه می‌دهد گندم- برنج- خرما- جو- آرد و سایر حبوبات و کره و روغن و سیب زمینی و دامهای زنده را از پرداخت کلیه حقوق و عوارض گمرکی و غیره که از خارج بایران وارد می‌شود معاف بدارد.

هاشمی- عبارت خوب نشد. بس که بحث در الفاظ می‌شود عبارت خوب در نمی‌آید. یک دقیقه صرف وقت کردن بهتر است و عبارت بهتر و سلیس تر می‌شود بالاخره فارسی که فراموشمان نشده ماده را خوب تنظیم کنید که چیز صحیحی بیرون برود این عبارت که خوب نیست. باید مرتب و منظم بشود.

رئیس- عبارتی است که خود دولت نوشته است آقا این حرفها چیست؟

وزیر دارائی- آقای طوسی یکمرتبه دیگر قرائت بفرمائید

طوسی- چشم:

ماده واحده- مجلس شورای ملی بدولت اجازه می‌دهد برنج- خرما- گندم- جو- آرد- سایر حبوبات- کره- روغن- سیب زمینی- و دامهای زنده را که از خارجه وارد می‌شود از پرداخت کلیة حقوق و عوارض گمرکی ورودی معاف بدارد.

طوسی- فقط کره و روغن و سیب زمینی و دامهای زنده را علاوه کرده‌اند.

رئیس- رأی گرفته می‌شود بماده واحده پیشنهادی دولت با اضافه کره و روغن و سیب زمینی و دامهای زنده که قبول شد. آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد (اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۹۷ ورقه سفید شمرده شد)

رئیس- لایحة پیشنهادی دولت با ۹۷ رأی باتفاق آراء تصویب شد (نمایندگان- صحیح است بسیار خوب).

-{اعلام اسامی کارمندان منتخبه جهت دیوان محاسبات}

۴-{اعلام اسامی کارمندان منتخبه جهت دیوان محاسبات}

رئیس- صورت اسامی منتخبین برای دیوان محاسبات قرائت می‌شود:

مقام عالی ریاست محترم مجلس شورای ملی نتیجه آراء متخذه در جلسه ۲۹ فروردین راجع بانتخاب ده نفر کارمندان دیوان محاسبات بشرحی است که در زیر بعرض می‌رسد:

عدة حضار موقع اعلام اخذ رأی ۱۰۰ عده آراء مأخوذه ۸۲

یکی از نمایندگان- عده کافی نیست

رئیس- خواندن را پرت است اشکالی ندارد بخوانید آقا (آقای طوسی قرائت نمودند)

حائزین اکثریت. آقایان: کمال هدایت- جلالی- دکتر احمد محسنی…

مؤید احمدی- آراءشان را هم بخوانید.

طوسی- بسیار خوب.

آقای کمال هدایت ۷۴ رأی «جلالی ۷۲ رأی «دکتر احمد محسنی ۶۶ رأی «فخیم ۵۹ رأی «وثیق ۵۸ رأی «منوچهر منوچهریان ۵۷ رأی «رضوی ۴۵ رأی

نسبت به سه نفر دیگر اکثریت حاصل نشده است

امیر تیمور- اکثریت نسبی کافی است

آزادی- خیر. تجدید رأی باید بشود.

رضوی- عده حاضرین چند نفر بوده‌اند؟

طوسی- صد نفر

رضوی- پس آقای رضوی هم حائز اکثریت نیست.

طوسی- عدة رأی دهنده ۸۲ نفر بوده است

رضوی- باشد اکثریت حاصل نیست. مناط عده حضار است (صحیح است)

اعتبار- اجازه می فرمائید؟

رئیس- بفرمائید.

اعتبار- آقای وزیر دارائی هم موافق هستند که انتخاب این بقیه کارمندان دیوان محاسبات بماند برای جلسه دیگر (صحیح است)

- بقیه شور و تصویب لایحه بودجه سال ۱۳۲۱ کل کشور

{۵- بقیه شور و تصویب لایحه بودجه سال ۱۳۲۱ کل کشور}

رئیس- بسیار خوب. لایحه بودجه مطرح است. آقای ثقة الاسلامی.

یکی از نمایندگان- نیستند.

رئیس- آقای آزادی.

آزادی- البته همه آقایان نمایندگان توجه دارند که اوضاع اقتصادی کشور خوب نیست تعدیات و فشار مالیات و سیستم غلط اقتصادی باعث شده است که هزینه زندگی روز افزون ترقی کرده و همه را بفقر و بدبختی و فلاکت کشانیده است ایران تهران نیست بعمارات ۴ طبقه و ۵ طبقه و اتومبیلهای لوکس و براق و لباسهای شیک و گران بهاء و ازدحام مردم در کافه و رستوران و سینماها نگاه نکنید اینها نمونه وضعیت اقتصادی کشور نیست قدمی از طهران فراتر نهید در اغلب شهرها وقتی در خیابانها قدم می‌زنید کمتر لباس نو در تن مردم می‌بینید و کمتر مردم را بشاش و شاد مشاهده خواهید کرد در بسیاری از دهات و قصبات مردم از فقر و بینوائی علف صحرا می‌خورند – مردم لارستان فارس هسته خرما را آرد کرده نانی درست می‌کنند و یکمن پنج ریال آن نان را می‌خرند و می‌خورند قسمتی از دشتستان مردم از ملخهای مصری تغذیه می‌کنند و در تمام دهات زن و مرد لباس ندارند و اغلب لخت عور یا با لباس ژنده و پاره پاره می‌باشند. بیست سال مأمورین (مالیه و افسران ارتش و افراد امنیه شهربانی) بجان و مال (و حتی ناموس) این مردم دست درازی کرده از مال و دارائی این مردم بدبخت ثروتی گرد کرده در تهران به تهیه املاک و ساختن کاخهای رفیع پرداخته‌اند این شکوه و جلال تهران نتیجه دسترنج مردم بدبخت ولایات است که اکنون از گرسنگی جان می‌دهند و بهیچوجه کسی بفکر آنها نیست. اخیراً مراسلات رقت آوری از لارستان فارس داشتم که در ایام عید نوروز که اغلب شهر نشین‌ها در عیش و غرق در مسرت و شادمانی بوده‌اند عدة از مردم لار از گرسنگی مرده‌اند مردم بچشم خود می‌بینند که جو باسبهای ارتش می‌دهند و با تقاضاها و عجز و التماس‌های مکرری که شده لااقل قسمتی از این جوها را بمردم نمی‌دهند که بخورند و از گرسنگی نمیرند باید فهمید که چرا مردم اینطور بدبخت و پریشان روزگار شده‌اند و چرا فقر و گرسنگی سرتاسر کشور را فرا گرفته است بنظر بنده عوامل چندی دست بهم داده تا این فقر و ناتوانی در کشور فراهم شده است سیاست دولت در این بیست ساله این بوده است که از هر راه و هر وسیله است عایدات پیدا کرده و مخارج هنگفت این کشور را که بیشتر صرف تجمل و تشریفات و ظاهر سازی میشده بپردازد دولت بهیچوجه نظری به تقویت بنیه اقتصادی کشور نداشته است وزارت دارائی در سنوات اخیر برای هر یک از پیشکاران و رؤسای دارائی بتناسب قلمرو مأموریت مبلغی تعیین کرده است که بایستی در سال آن مبلغ را تعهد کنند که بپردازند اگر موفق می‌شدند انعام و جایزه و ترفیع رتبه می‌گرفتند و اگر موفق نمی‌شدند محکوم بعدم لیاقت بودند و منتظر خدمت می‌شدند در نتیجه این تعهد مأمورین مالیه مجبور بودند اولاًمردم را وادار کنند که تریاک زیاد بکشند و عرق زیاد مصرف کنند تا مصرف خرید تریاک و رسومات زیاد شود ثانیاً در گرفتن مالیات بر درآمد از کسبه و بازرگانان مراعات حساب و عدالت و انصاف و قانون را ننموده و بدون توجه بدفاتر جمع و خرج و بدون رعایت استطاعت افراد مبلغی را تعیین کرده از او دریافت دارند و باستدلال‌های حسابی و عجز و لابه او اعتنائی نکنند و ثالثاً به ثبت کلیه املاک اعتراض داده و ادعای خالصه بودن املاک مردم را بنمایند تا حاضر شوند باز خرید نموده و مقداری از این بابت بصندوق دولت عاید گردد رابعاً مالیات سالهای گذشته را مجدداً مطالبه نمائید تا اگر بیچارة بخت بر گشتة قبوض مالیاتی را مفقود نموده و وسیله برای اثبات پرداخت مالیات در دست نداشته باشد مجبور شود مالیات مورد مطالبه را دوباره بپردازد اینها که گفته می‌شود اغراق نیست تمام آقایان نمایندگان ولایات از این جریان مطلع و از تعدیات مأمورین مالیه مستحضرند. چند روز قبل در جرائد شیراز اعلانی از طرف مالیه شیراز دیدم که اسامی قریب دویست نفر از پیشه وران شیراز از قبیل بقال و علاف و سبزی فروش و خیاط و کفش دوز و غیره را نوشته که هر کدام مبلغی بابت مالیات بر درآمد مدیون بوده‌اند و اعلان کرده بودند که این اشخاص محل اقامتشان معلوم نیست و باینوسیله بآنها اخطار می‌شود چنانچه تا فلان مدت بدهی خود را نپردازند مشمول جریمه شده و گذشته از وصول مالیات جرائم دیر کرد هم از آنها اخذ خواهد شد بنده تعجب کردم که تمام این کسبه اهل شیرازاند چطور محل اقامت آنها معلوم نیست اگر خانه آنها را نمیدانند دکانشان که معلوم است چرا بدکان آنها مراجعه نمی‌کنند معلوم شد تمام این بیچاره‌ها در اثر فشار مالیات بر در آمد دست از کسب و کار کشیده سر به بیابان گذاشته یا بنقاط دور دست مهاجرت کرده‌اند اخیراً مراسلاتی از لار و بندر لنگه داشتم که نوشته بودند در سالهای اخیر دست کم پنجاه هزار نفر از اهالی لار و لنگه و عباسی و سایر بنادر خلیج فارس در اثر فشار مأمورین و تعدیات آنها (امنیه و شهربانی و ارتش) به بحرین و کویت و عمانات مهاجرت کرده‌اند متجاوز از دویست نفر از پیشه وران و بازرگانان شیراز را سراغ دارم که هر کدام بتفاوت از هزار تا بیست هزار تومان سرمایه داشتند و عائلة را اداره میکرده‌اند در اثر فشار مأمورین مالیات بر در آمد و زور گوئی و بیحسابی آنها از هستی ساقط شده بطهران آمده تقاضای شغلی در ادارات دولتی داشتند – عامل مهم دیگری که باین فقر و بدبختی کمک کرده این است که مالیات بیشتر بر طبقه فقیر و بی بضاعت تحمیل می‌شود چون عمده مالیات مالیات غیر مستقیم است و اغلب ما یحتاج مردم در انحصار دولت است شاه و گدا و توانگر و ناتوان هر دو مثلاً قند را بیک قیمت می‌خرند و قماش را یکسان بدست می‌آورند در حالی که پرداخت قیمت قند و قماش تحمیلی بر طبقه توانگر نیست ولی پشت طبقة ناتوان را در زیر این بار خم می‌نماید بنظر بنده بایستی از مالیات قند و شکر و کبریت و قماش که مورد احتیاج عامه است کسر شده و مالیات عمده بر اتومبیل و رادیو و یخچال الکتریکی و بخاری برقی و پارک و کاخهای چند اشکوبه و باغ ییلاقی و پارچه‌های پشمی و ابریشمی و مشروبات فرنگی و سایر اشیاء تجملی بسته شده و چندین برابر کسر مالیات قند و قماش از این محل جبران گردد. موضوع دیگر بودجه خرج این کشور است که بکلی با توانائی و وضعیت اقتصادی مردم تناسب نداشته است این بودجه خرج بزرگترین عامل افلاس و ورشکستگی این ملت بوده است. از پانزده سال باینطرف لوکس پرستی و هوا و هوس تجمل بادارات و وزارتخانه‌ها سرایت کرده ساختمانهای مجلل و با شکوه برای ادارات و وزارتخانه‌ها بنا نموده و دفاتر وزارتخانه‌ها را با بهترین و عالی ترین مبل‌ها تزیین کرده خانه ملت را خراب و خانه مستخدمین ملت را آباد و زیبا نموده‌اند. دکتر ملسپو که بعقیده افراد اصلاح طلب و میهن پرست این کشور یکی از مستشارانی بوده است که بمالیه کشور ما خدمات گرانبهائی نموده وزارت مالیه را در همان عمارت بی ریخت جا داده و با همان اثاثیه و صندلی‌های کهنه و شکسته مالیه مملکت را اداره می‌کرد وزارت دارائی و سایر وزارتخانه‌ها در هر اطاقی ده الی بیست نفر انجام وظیفه می‌نمودند اکنون چه شده و از کجا پول باین مملکت وارد شده و چقدر قوة تولید زیاد شده است که باینهمه عمارات و ساختمانها و خانه‌های کرایه و مبلهای گران قیمت و اینهمه دستگاه تلفن و چراغ و ساعت و لوازم التحریر لوکس و فرش‌های عالی محتاج شده‌اند. یکی از اعضاء ادارات نقل می‌کرد که تصادفاً شش ماه در کار پردازی یکی از وزارتخانه‌ها بودم در این مدت دو مرتبه وزیر تغییر کرد به مجردی که وزیر جدید آمد گفت میز تحریر من خوب نیست و مبل اطاق را نیز باید عوض کنید دستور دادند میز تحریر خیلی شیکی ساختند که قیمت آن یکهزار و پانصد تومان شد و یک دست مبل هم بقیمت دو هزار تومان برای اطاق وزیر خریدند اتفاقاً بعد از سه ماه این وزیر تغییر کرد وزیر جدید آمد وزیر جدید از ریخت و قواره این میز تحریر خوشش نیامد دستور فرمودند که میز تحریر دیگری تهیه نمایند اداره کار پردازی ناچار شد هزار و هفتصدو پنجاه تومان یک میز تحریر دیگر خرید و برای اطاق وزارت فرستاد. تمام وزارتخانه‌ها و ادارات که بایستی معمولاً اثاثیه اش ساده باشد به شیک ترین و لوکس ترین مبلها و فرشها که در خانه‌های اعیان کمتر یافت می‌شود مزین شده است این تجملات برای ملتی متمکن و ثروتمند بسیار خوب است ولی برای یک ملت فقیر که قسمتی از آنها علف صحرا و هسته خرما و ملخ می‌خورند جز اینکه مأمورین را بسوء اخلاق و تجمل پرستی و بالنتیجه انحراف از طریق راستی سوق می‌دهد نتیجه نخواهد داشت. تکیه بر جای بزرگان نتوان زد بگزاف – تا که اسباب بزرگی همه آماده کنی. یکی از افسران ارشد نقل می‌کرد که در یکی از جشنها که در باشگاه افسران بر پا شده بود با یک مأمور عالیمقام خارجی تصادف کردم خواستم با او صحبتی کرده باشم گفتم وضعیت باشگاه ما بنظرتان چطور است گفت بسیار خوب و در منتها درجه شیکی و قشنگی است ولی بنظر من برای افسران متناسب نیست افسران بیشتر باید در میدان مشق یا در میدان جنگ بسر برند باید بزندگی ساده سربازی عادت نمایند وقتی افسران به این باشگاه می‌آیند و این ساختمان عالی و این تجملات را می‌بینند هوس می‌کنند که عین این تجملات را در خانه خود فراهم نمایند میدانید که این هوس چقدر بضرر کشور تمام خواهد شد ؟! اتفاقاً در قضایای شهریور پیش بینی آن مأمور عالیمقام درست درآمد اغلب افسران ما که در زمان صلح زور می‌گفتند و تعدی می‌کردند و جمع مال و ثروت می‌نمودند در زمان جنگ و هنگام دفاع از میهن بیچاره سربازان و مردم بی دفاع و اسلحه را در زیر بمباران بیرحمانه گذاشته اثاثیه خود را در کامیونهای دولتی که مخصوص اعزام نیرو به جبهه جنگ بود جا داده بسرعت برق فرار کرده موجبات بدبختی و سرشکستگی ما را فراهم نمودند. از قرار معلوم در تهران ماهی ۲۰۰ هزار تومان کرایه خانه ادارات و وزارتخانها را می‌دهند شنیدم آقای امیر خسروی در دورة وزارت دارائی خود بیکی از بانکها دستور داده‌اند. که صد هزار تومان بسر لشکر کریم آقا خان بوذر جمهری قرض بدهند که خانه خود را چهار اشکوبه بنا نماید پس از اتمام ساختمان آن خانه را در ماهی دو یا سه هزار تومان برای یکی از ادارات وزارت دارائی پنجساله اجاره کرده‌اند که از مال الاجاره خانه قرض خود را ببانک بپردازند البته سایر خانه‌های کرایة وزارتخانه‌ها هم مبتنی بر همین مصالح بوده است!! ! با این همه عمارات که برای وزارتخانه‌ها و ادارات ساخته شده چرا پولی که با این سختی از مردم بدبخت می‌گیرید اینطور حیف و میل مینمائید. آیا این حاتم بخشی‌ها از جیب این ملت فقیر بی انصافی و خیانت نیست؟ و آیا هنوز مجلس و دولت در محاکمه این قبیل خیانتکاران اهمال و مسامحه را جایز میشمارد؟ موضوع دیگر اتومبیل وزارتخانهاست که مکرر گفته شده و معهذا می‌خواستم در این قسمت بیشتر صحبت کنم اما شنیدم آقای وزیر دارائی وعده فرمودند که اتومبیل‌های وزارتخانها را تقلیل دهند که یکصد اتومبیل بیشتر نداشته باشیم یعنی کلیه اتومبیل‌های دولتی اعم از دربار و وزارت جنگ و سایر وزارتخانها و ادارات و بانکها و شهرداریها و استانداریها و فرمانداریها و رؤسای ادارات شهرستانها را بگیرند و بصد اتومبیل محدود نمایند این عمل بسیار خوبی است و اگر موفق شوند خدمت مهمی انجام داده‌اند و از این خرج بیهوده که موجب بغض و خشم ملت شده است جلوگیری کرده‌اند. باید آقایان این قسمت را متوجه باشند که وزیر آمریکا یا انگلستان نیستند وزیر کشور فقیر و تهی دست ایران می‌باشند. این تجملات خوب و اسباب آبرومندی کشور است اما بشرط آنکه ملت آنقدر استطاعت داشته باشد که بتواند این مخارج هنگفت را بپردازد. ترقی سطح زندگی یعنی زندگی خوب و آبرومند کردن مطلوب و هدف دسته روشن فکر و متجدد این کشور است ولی باید طوری باشد که اکثر افراد ملت بتوانند وسائل زندگی خوب و مرفه را فراهم نمایند. اگر این همه پول که از این ملت فقیر با زور گرفته شده و صرف راه آهن و کارخانجات و ساختمانهای عالی و خرید مهمات و غیره شده خرج توسعه فلاحت و سد بندی و آبیاری می‌شد قوه فعالة فلاحتی کشور بکار می‌افتاد زمینهای بایر را مزروع و کشور را آباد و بنیة اقتصادی مردم را تقویت می‌کردند و بتولید ثروت کمک می‌نمودند طولی نمی‌کشید که تمام این بنگاهها بخودی خود با سرمایه افراد ملت تشکیل و بدون آنکه بملت تحمیل شود راه آهن و کارخانجات و غیره همه تأسیس می‌گردید و این تجملات و ظاهر سازیها تا این حد بر دوش این ملت سنگینی نمی‌کرد. اکنون وزارت دارائی باقتضای اوضاع اسف آور اقتصادیات دنیا بایستی جلوی مخارج زائد را بگیرد و حتی الامکان صرفه جوئی نموده و از مخارج تجملی و تشریفاتی حتی الامکان بکاهند بودجه سیصد میلیونی فوق توانائی این ملت است و مردم از عهده پرداخت آن بر نمی‌آیند تا بنیة اقتصادی تقویت نشده و قوة تولید ثروت افزایش نیافته است این مردم استطاعت پرداخت بیش از دویست میلیون ندارند و صد میلیون از بودجه کشور باید کسر کنند نصف بودجه وزارت جنگ حذف و صرف فرهنگ و بهداری و کشاورزی بشود. در مالیاتها مخصوصاً مالیات بر در آمد و تعرفه گمرکی بایستی تجدید نظر بعمل آید و از تحمیل بر طبقه فقیر و بی بضاعت کاسته گردد تا در طبقات فقیر گشایشی پیدا شده پایه زندگی پائین آید. موضوع دیگر که عامل اصلی اوضاع اسف آور فعلی است بدی تشکیلات وزارتخانها و ادارات و سوء اداره است و با آنکه مطابق قانون اساسی بایستی تشکیلات وزارتخانها بتصویب مجلس برسد اغلب وزارتخانها قانون تشکیلات ندارند ادارات بیهوده و من در آوردی فقط به نظر کار دادن باشخاص تشکیل شده و منحل می‌گردد و بواسطه نداشتن قانون تشکیلات وضعیت مستخدمین هر ساعت متزلزل و دستخوش میل و اراده و نظریات خصوصی وزیر و مقامات عالیه است یکی از نتایج عمدة سوء اداره و سوء تشکیلات تبعیض است که در تمام جریانات این کشور معمول است ترفیع‌ها و مرخصی‌ها و مأموریتهای ولایات و اقامت در مرکز و انتقالات و غیره همه تابع نظریات شخصی و خصوصی است و هیچ قسم قانون و آئین نامه نیست که مستخدمین با اتکاء بلیاقت و صحت عمل مطمئن باشند که نسبت بآنها بی عدالتی نخواهد شد اگر قانون و آئین نامه هم وجود دارد اجرا نمی‌شود و در اجراء همه قسم تبعیض در کار است بایستی تشکیلات وزارتخانها بتصویب مجلس برسد و آئین نامه‌های مخصوص برای وضعیت مستخدمین تنظیم شده و از تبعیضات جلوگیری شود اگر از این تبعیضات جلوگیری شود افراد خادم و صالح تشویق و خائنین بکیفر برسند مستخدمین تنها بصحت عمل و لیاقت خود تکیه کرده و بعدالت مقامات عالیه دربارة خودشان امیدوار می‌شوند و وقتی دربارة آنها بی عدالتی نشد آنها هم دربارة مردم بی عدالتی نخواهند کرد. موضوع دیگر که مربوط به بدی تشکیلات و انعکاس بدی در روحیه مستخدمین بخشیده این است که در انتخاب اشخاص برای کار تناسب و تخصص رعایت نمی‌شود چه بسا لیسانسیه‌ها و دکترهای علوم تربیتی که بجای تدریس در مدارس بکارهای اداری و امور مالی مشغول و دکتر در حقوق رئیس کارخانه یا رئیس دفتر وزارتی شده و مهندس فلاحتی یا مهندس معادن که برای کارهای حسابداری تعیین گردیده نمونه این رویه در تمام وزارتخانها موجود اگر لازم باشد آنها را باسم و رسم معرفی خواهم کرد این روش ثابت می‌کند که کار را برای اشخاص می‌خواهند نه اشخاص را برای کار و بعلاوه بر ضد تحصیلات عالیه است این رویه مسلم می‌نماید که تخصص و لیاقت شرط کار نیست اگر کاردانی مورد نظر بود هرگز دکتر فلسفه متصدی امور مالی و پزشک حسابدار نمی‌شد و بنابراین چون متصدیان هر کار اهل آن کار و خبره و متخصص نیستند و تناسبی ملحوظ نمی‌شود هیچ کاری در این کشور خوب و آنطور که باید و شاید انجام نمی‌گیرد- تبعیض دیگری که سر آمد تمام تبعیضات و روی همان نظریات خصوصی و خاصه خرجی است تبعیضی است که نسبت بولایات می‌شود تمام ولایات را در قسمت اصلاحات بیک چشم نگاه نمی‌کنند و در آمد هر استانی با هزینة که برای بهبودی اوضاع فرهنگی و اقتصادی و بهداری آن استان می‌شود تناسب ندارد و همان اصل تبعیض در این قسمت هم حکمفرماست نمونة بارز این تبعیض فارس است که در اینجا وحدت ملی و تمدن و ادبیات این کشور سهم بزرگی دارد و اکنون هم در قسمت پرداخت مالیات از سایر استانها کمتر نیست معهذا در این بیست سال که در اغلب شهرستانها ساختمانهائی برای فرهنگ و کارخانجات و غیره شده سهمی بفارس نداده‌اند و بودجه فرهنگ و بهداری و کشاورزی و راه سازی و سایر قسمتهای آن از تمام استانها و حتی از بعضی از شهرستانها هم کمتر است. اغلب نقاط فارس هنوز سیم تلگراف ندارد و پست را با وسائل قرون وسطی میرسانند و هنگامی که در بعضی نقاط کم اهمیت که بیست یا سی خانوار دارد تلگرافخانه دائر است نواحی مهمی از فارس که سیصد هزار نفر جمعیت دارد از داشتن تلگراف محروم و بهمین مناسبت از تمدن دور و از ارتباط با مرکز بی نصیب است. توجه دولت را باین قسمت معطوف می‌نماید که مراعات این نظریه را فرموده و بوسائل ممکنه از تبعیضی که در کلیة شئون مملکت حکمفرماست جلوگیری نمایند.

رئیس- آقای سزاوار

سزاوار- چون در اطراف لایحه بودجه خیلی مذاکره شده بنده باختصار عرایضم می‌کوشم. از مجموع بیاناتی که آقایان نمایندگان اعم از اینکه بنام موافق یا مخالف اجازه خواسته و در اطراف لایحه مربوط ببودجه بیاناتی فرمودند ما می‌توانیم بیک نتیجه برسیم و آن این است که همة آقایان درخواست دارند و انتظار دارند بودجه را به بینند که آن بودجه از حیث در آمد نسبت بوضعیت عمومی کمر شکن و طاقت فرسا نباشد و از حیث هزینه هم بمصارف لازم و ضروری کشور برسد و البته نمی‌توان منکر شد که هر کشوری یک تشکیلات و بودجة لازم دارد مطلب در این جا است که می‌گویند این تشکیلات عریض و وطویل ما این بودجة که همراه دارد و بیشتر در آمدش هم از دسترنج زحمت کشان این کشور گرفته می‌شود غیر متناسب با وضعیت عمومی و وضعیت اجتماعی ما است و این قسمت را نیز البته نمی‌توان انکار کرد که وضع مالیاتها و پرداخت هزینه‌های گزاف در این بیست ساله اخیر غالباً روی تمایل اشخاص و نظریات خاص بوده است و بلکه می‌توان تصدیق کرد که حتی یک قسمت ا زسازمانها هم بر روی مصالح یک اشخاص و منظور بعضی‌ها تأسیس شده است در این کشور. بنابراین البته از دولت که مورد اعتماد مجلس شورای ملی است انتظار می‌رود که هر چه زودتر شروع کنند بیک سلسله اصلاحاتی و نتیجة آن اصلاحات را بمجلس شورای ملی بیاورند ولی از طرفی باید تصدیق کرد که این نواقص و معایبی که بعنوان شکایت گفته می‌شود مربوط بزمان گذشته است و البته در زمان حاضر فقط من باب تذکر بدولت گفته می‌شود (صحیح است) زیرا دولت حاضر دو ماه بیشتر نمی‌شود که سر کار آمده و با کارهای زیادیکه مجلس شورای ملی تصدیق دارد که دولت در پیش داشته است نمی‌توانسته است کاملاً این بودجه را مورد دقت قرار داده و با تشکیلاتی که مجلس شورای ملی انتظار دارد با آن تطبیق کند و مطابق وضعیت امروزه به مجلس شورای ملی بیاورد ولی همان طور که عرض کردم همه انتظار دارند که دولت در موقع نزدیکی تجدید نظری در این قسمت بکند و نتیجة آنرا بمجلس شورای ملی بیاورد و پیشنهاد کند بنابراین بطوریکه آقای وزیر دارائی فرمودند تصویب بودجه امریّه همراه ندارد که حتماً اگر بمنظور یک اعتبارات یک ارقامی در بودجه نوشته شده است حتماً باید بمصرف آن اعتبارات برسد البته دولت نهایت صرفه جوئی را بقدری که میسر است باید در وزارتخانها نسبت باین قسمت توجه مخصوص کرده و از هرگونه تفریط و تعدی و تجاوز و مصارف غیر ضروری خودداری کند (صحیح است) اما بنده چند قسمت تذکر کوچکی داشتم که این را خواستم عرض کنم که خیلی کوچک و خلاصه است. مبلغ ۷۰ میلیون تومان در بودجه بنام ارتش و وزارت جنگ نوشته است البته این کشور احتیاج بارتش کامل و نیرومند و توانائی دارد که تحت نظر افسران و صاحبمنصبان رشید و شایسته و لایق و میهن پرست اداره شوند ولی باید دانست که رقم ۷۰ میلیون یا ۷۰۰ میلیون ریال پرداختش از طرف این ملت ناتوان فوق العاده قابل اهمیت است و بنابراین بنده این را من باب تذکر عرض می‌کنم که در میان ارتش ما صاحبمنصبان رشید شایسته لایق و تحصیل کرده هستند که البته باید آنها بدانند که این پولی را که در مدت عمرشان گرفته‌اند و باز هم این ملت بدبخت و سختی و شاید از اعاشه خودش باز می‌گیرد و بآنها می‌پردازد آنها را برای روزی می‌خواهد که صیانت جان و مال و اعراض و نوامیس آنها را در عهده بگیرند و این قسمت را باید ارتش و افسران و صاحبمنصبان ارتش بدانند بنابراین چون تا کنون هر چه دیده‌اند بر خلاف انتظارشان غالباً بوده است این است که هر چه در اطراف ارتش صحبت می‌شود تصور می‌شود که اینطور نیست البته ارتش لازم است ولی ارتشی لازم است که بمعنی ارتش و بمعنی آن وظیفة که دارد و در عهده اش هست آن وظیفه را نسبت بمردم بموقع عمل بگذارد. یکی از موضوعاتی که بنده باز می‌خواستم تذکر بدهم استدعا می‌کنم آقای وزیر دارائی هم توجه بفرمایند حتی المقدور بنظر بنده دولت بایستی که از مالیاتهائی که سرو کارش یعنی سر و کار مأمورین با مؤدیان خیلی زیاد است و شاید ما هر چقدر سعی و کوشش که می‌شود یک ثلث از آن عایدی که گرفته می‌شود بخزانه دولت نمی‌رسد از آن عایدات صرف نظر کنند و بیک مالیات دیگری آنرا تبدیل کنند و یک مالیات دیگری وضع کنند و یا که اصلاً صرف نظر کنند من جمله مالیات صدی سه دم دروازه‌ها است چون یک مالیات قپان هم شهرداری می‌گیرد و بنده با سابقة که دارم انجمن شهر و شهرداری موافقت کرد که این مالیات قپان که همینطور یک مزاحمت کلی برای مردم دارد برداشته شود و روی الکل یعنی مسکرات و روی سیگارت و سیگار گذاشته شود حالا بر فرض اینکه این مورد قبول واقع بشود یا نشود بنظر بنده آقای وزیر دارائی بایستی در نظر بگیرند چون ای شصت میلیون ریال بیشتر نیست از این مالیات صدی سه از این محل در آمد صرف نظر کنند و مالیات دیگری بجایش بگذارند یا ازش صرف نظر کنند چون این خیلی فوق العاده قابل اهمیت است. یکی دیگر اینکه آقای دکتر ملک زاده در ضمن بیاناتشان سه چیز را در درجه اول اهمیت قرار دادند و بنظر بنده هم صحیح بود یکیش موضوع بهداری بود البته بهداشت مردم در درجه اول اهمیت است و البته در درجه اول در هر کجا آبی هست یعنی آب مشروب افراد اهالی آن شهرستان یا دهکده باید از یک کثافات و آلودگی‌ها مصون باشد و ما متأسفانه که اینقدر میگوئیم و می‌نویسیم در این بیست سال مشعشع پیش رفته‌ایم هنوز نتوانسته‌ایم وسائل لوله کشی تهران را که پای تخت این کشور است فراهم کنیم و این واقعاً از مسائلی است که اگر آقایان دقت بکنند بنظر بنده از هر یک از این ارقامی که در بودجه نوشته شده است ضروری و مهم تر است لیکن از آنطرف خوشبختانه در این موقع از طرف اعلیحضرت همایونی مبلغ پنج میلیون تومان یا پنجاه میلیون ریال از عطیة ملوکانه باین قسمت تخصیص داده شده است و بنده این جا از جناب آقای نخست وزیر و وزیر دارائی می‌خواستم تقاضا کنم که این قسمت را نیز مورد توجه مخصوص قرار بدهند و این مبلغ را هم در اختیار شهرداری بگذارند و وسائل این کار را آنها بعهده شهرداری بگذارند خودشان هم کمک کنند که هر چه زودتر این موضوع بموقع عمل در بیاید و از آن نتیجة مطلوبه گرفته شود و یکی هم بنده در خاتمه عرایضم می‌خواستم عرض کنم که این جا ما بطور کلی شکایت زیاد از وضعیت و افراد و ادارات داریم البته بنده باید تصدیق بکنم که نسبت بیک قسمتی شاید همینطور باشد ولی یک قسمت دیگر کار خودشان را می‌کنند از زمانی که آقای وزیر دارائی تشریف آورده‌اند بوزارت دارائی شنیده شده و بنده تحقیق کرده‌ام که کار وزارت دارائی هم در قسمت اقتصادی و هم در قسمت دارائی کار خودشان را می‌کنند ولی باید عرض کنم که یک قسمتهائی هم مربوط است بیک کارهائی که بنظر بنده جدیت دولت تنها کافی نیست بلکه بایستی که مردم هم کمک کنند بدولت و پیشرفت کار دولت و مردم یک عدةشان علاوه بر اینکه کمک نمی‌کنند کار شکنی هم می‌کنند برای دولت دیگر تنها دولت چه بکند مثلاً این جا در موضوع پارچه و قند و شکر صحبت شد مردم آقا کوپن جمع می‌کنند گرفته شده است. شناسنامه متعدد می‌گیرند در شهر قم ۵۳ هزار نفر سر شماری شده ولی ۷۳ هزار کوپن توزیع شده خوب این بیست هزار تا کوپن چطور شده و بکی داده شده و این بیست هزار نفر دیگر از کجا پیدا شده‌اند؟ (یکی از نمایندگان- از زوار) اما راجع بکشاورزی که بنده می‌خواستم بسهم خودم تشکر بکنم از آقای وزیر کشاورزی نسبت به بهاره کاری از وقتی که وزیر جدید کشاورزی که بنده هیچوقت سابقه خصوصی نداشتم با ایشان تشریف آورده‌اند نسبت باین قسمت آنچه را که بنده در این قسمت از ایشان شنیدم خیلی خیلی کمک شده است و مخصوصاً یک دستوری داده‌اند که از فرمول اداری خارج شده یعنی گفته‌اند که کاغذ پرانی و تلگراف کردن واین چیزها نباشد در کار آن هیئتی که در هر شهرستانی تشکیل می‌شود تصمیم که گرفتند تصمیم آنها را باید بموقع عمل و اجرا بگذارند و همینطور نسبت به بهاره کاری عمل شده و نتیجه مطلوب هم گرفته شده و بنابراین بعقیده بنده هیئت دولت تا حدی که رئیس محترم دولت که در رأس دولت تشریف دارند و میدانم که مشغول این کار هستند امید داریم که انشاءاللّه بعد از تصویب این بودجه تشکیلات و سازمانهای ما را که منظور و مقصود اصلی است که مطابق وضعیت عمومی باشد آن را زودتر تنظیم و بمجلس شورای ملی بیاورند.

نمایندگان- صحیح است. مذاکرات کافی است.

رئیس- پیشنهادی راجع بکفایت مذاکرات رسیده است

اعتبار- مخالفی ندارد

هاشمی- چرا بنده مخالفم

معدل- بنده هم مخالف هستم با کفایت مذاکرات زیرا مذاکره در بودجه مذاکره در کلیات امور است این مذاکره برای این اطاق که نمی‌شود برای عموم مملکت می‌شود چرا وحشت دارید از حرف زدن؟ اعتبار- وحشتی نیست. بفرمائید حرف بزنید

نخست وزیر (آقای علی سهیلی)- بنده خیلی خوشوقت و مفتخرم موقعی کار بعهده بنده واگذار شده است که در لوایح دولت مجلس شورای ملی آزادانه اظهار عقیده و اظهار نظر می‌کند مخصوصاً در لایحه بودجه که حقیقتاً یکی از مهمترین لوایحی است که در هر دورة مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود دولت البته از مذاکرات و بیانات آقایان نمایندگان محترم اعم از مخالف یا موافق خوشوقت است و خیلی هم استفاده می‌برد اگر آقایان می‌فرمایند مذاکرات در کلیات هم کافی نیست باز ما حاضر هستیم جلسات زیادتری تشکیل شود و مذاکرات آقایان را بشنویم بنده نمی‌خواهم وارد جزئیات بعضی از مطالب بشوم که بعضی از آقایان نمایندگان محترم فرمودند البته آقای وزیر دارائی در آن باب توضیح داده‌اند و باز هم خواهند داد ولی از مجموع آن بیانات بنده دو جمله اش را یک توضیحات مختصری عرض می‌کنم شاید تا حدی برای ختم مذاکرات مؤثر باشد بطور کلی آقایان نمایندگان محترم مخصوصاً آقایانی که در تحت عنوان مخالفت بیاناتی فرمودند یک سلسله گله‌ها و دلتنگی‌ها و تذکرات از دوره و رژیم سابق بوده و از نتیجه اقداماتی که در آن وقت بعمل آمده بود اشاره فرمودند ولی یقین دارم که دور از عدالت خواهد بود که اینها را حالا بخواهند بپای ما بنویسند و به پای ما حساب کنند (صحیح است) ما البته نه بنده بلکه همه هم میدانیم که سوء جریان اداره اصولاً یک نتایج بدی هم می‌دهد دولت فعلی نه هر دولتی که در آتیه بیاید همانطوری که بارها مذاکره شده است با کمک مجلس شورای ملی باید حقیقتاً سعی و اهتمام کند که اصلاحاتی بعمل آید (صحیح است) و اگر یک معایبی در کار بوده آن معایب رفع شود و یک اصلاحاتی در کلیه امور بشود (صحیح است) ما بطور کلی آنچه بنده تصور می‌کنم باید سعی کنیم باید اهتمام کنیم در درجه اول دولت و در درجه دوم مجلس شورای ملی و در درجه سوم مردم حقیقتاً اهتمام کنیم و بفهمانیم که بهترین رژیم و بهترین اصول مملکت داری اصول دیگر است و آزادی است (احسنت احسنت) باید ما حقیقتاً طوری عمل کنیم طوری حرف و عمل را بهم تطبیق کنیم که مردم بدانند از آزادی و دمکراسی فایده می‌برند و سعادت ملت در این است که حقیقت آزادی و دمکراسی بدبختی و ذلت نمی‌آورد بلکه برای مملکت خوشی و سعادت می‌آورد ما باید گذشته را هر چه شده است صرفنظر کنیم البته در گذشته آنچه که شده است ما میدانیم تذکراتش هم شاید مفید است بعضی از آقایان می‌شنوم و می‌بینم که حقیقتاً متأثرند و در نتیجة آن تأثرات یک بیاناتی می‌فرمایند ولی ما بایستی اهتمام کنیم و بفهمانیم و عمل کنیم که آنچیزی که بما داده شده است حفظ کنیم و روی آن شالوده و پایه و اساس مملکت را استوار کنیم. اما آمدیم سر مطلب دوم باز یک سلسله بیانات و اظهارات و اعتراضاتی از طرز تشکیلات ادارات و میز و صندلی زیاد یا اتومبیل یا اعضای زیادی و آنچه که مربوط است بطرز تشکیلات ادارات شد بنده هم صد در صد با آقایان موافق هستم که ادارات خیلی عیبش زیاد است و باید اصلاح شود (صحیح است- احسنت) بنده مخصوصاً از همکاران خودم تقاضا کردم که قانون تشکیلات هر وزارتخانه را با سرع اوقات حاضر کنند و بیاورند بمجلس شورای ملی (صحیح است) و این کار خواهد شد اگر آقایان اطمینان نداشته باشند بنده موافقم ممکن است مدت هم قرار بدهند برایش بنده با کمال میل قبول می‌کنم که برای یک مدت معین این آقایان را ملزم بکنند و بنده هم در سهم خودم فشار می‌آورم که قانون تشکیلات را بیاورند بمجلس شورای ملی. البته آنطوریکه اظهار شده است و اظهار نگرانی هم می‌شود حق هم هست همه روز حقیقتاً تشکیلات یک وزارتخانه را عوض کردن خوب نیست نباید باعث هرج و مرج و ملعبه بشود باید روی یک اساس متین و استواری برقرار شود و کارش را بکند (صحیح است- احسنت) اما آنچه که مربوط است بزیادی عده اعضاء ادارات بعضی از آقایان رشته سخن را باینجا رساندند که فرمودند درب وزارت کشور را باید بست و همه را بیرون کرد و چه کرد و چه کرد البته عرض کردم در تحت یک تأثیراتی این بیانات را فرمودند ولی یک قدری جنبة افراط داشت. نبایستی حقیقتاً تصور کرد که از بستن درب وزارت کشاورزی (ببخشید قبلاً هم کشور عرض کردم مقصودم کشاورزی بود. کشاورزی را فرمودند) و یک مشت دهاتی را آوردن آنجاها اصلاح کارها می‌شود؟ اینطور که نیست (صحیح است) کار کشاورزی یک مملکت آقا. مملکت ما مملکت کشاورزی است ما باید سعی و جدیت کنیم و مملکت را آباد کنیم امر کشاورزی را این تنها بکشت و کار نیست ملاحظه بفرمائید چقدر آفات نباتی در این مملکت است دفع این آفات اداره می‌خواهد متخصص می‌خواهد (صحیح است) اینها را باید درست کرد اصلاح کرد خوب آقا ما یک مشت دهاتی را بیاوریم وزارت کشاورزی را درش را به بندیم این صحیح نیست آقا این طرز فکر بعقیده بنده درست نیست و باید تشخیص داد که کدام یک از دوائر و ادارات بحال کشور مفید است و آنرا باید تقویت کرد و بعقیدة بنده یکی از آنها همین وزارت کشاورزی است (صحیح است) اما آنچه که راجع بوزارت جنگ گفته می‌شود و کراراً هم گفته شده است بنده هم تصدیق می‌کنم که یک بی عدالتی‌ها و صدماتی در دوره گذشته از بعضی از افسران وزارت جنگ شده است اما بایستی در نظر گرفت و خوب و بد را از هم تمیز داد حق و باطن را از هم جدا کرد (صحیح است) ما هر وقت باین مرحله رسیدیم بعقیدة بنده آنجاست که ما می‌توانیم خوب در امر قضاوت کنیم و خوب… از گذشته نمی‌خواهم اسم ببریم همه آقایان اطلاع دارید که چه شده است و جریاناتی بوده است ولی آقایان در بین همین افسران ارتش آقای ثقة الاسلامی بفرمائید به بینم که سر لشگر امین چه داشت در زندگی خودش؟

ثقة الاسلامی- هیچ.

نخست وزیر- هیچ. هیچ نداشت با داشتن اولاد زیاد وچقدر قرض داشت و چه قدر دانی هم از او شد

نمایندگان- صحیح است.

نخست وزیر- شما باید بدانید که در بین اینها چه اشخاصی بوده‌اند و هستند ولی نباید بقول آقای اعتبار واقعاً خشک و تر را همه را با هم سوزاند و همه را یک جور دانست و همه را با یک چوب راند باید حق را تمیز داد باطل را هم تمیز داد (صحیح است) و آن کسی که واقعاً تعدی کرده اعم از لشکری و کشوری باید پای حساب بیاید و رسیدگی شود و مجازات شود (صحیح است) ولی آنهائی هم که واقعاً خدمت کرده‌اند باید تشویق شوند (صحیح است) امروز همه مان تصدیق می‌کنیم که وزارت جنگ یکی از تشکیلات لازمه کشور است ولی امروز یکی از آقایان می‌فرمایند که در او را به بندید و واقعاً بعضی از آقایان مخصوصاً آقای افشار. من تعجب می‌کنم اینجا نیستند و من حقیقتاً از ایشان گله دارم که این فرمایشات را می‌فرمایند هر وقت یکی حرف می‌زند راجع بوزارت جنگ ایشان در وسط حرف او هی تند تند تصدیق می‌کنند در حالتی که در بالای پله و پائین پله‌های سرسرای مجلس هی به بنده می‌گویند آقا برضائیه کی قوای دولتی می‌رود قوا فرستادید بآنجا؟ بنده نمیدانم اگر واقعاً ایشان عقیده دارند که باید در این وزارتخانه را بست پس این چه توقعی است که می‌کنند؟ (صحیح است) اگر واقعاً لازم است پس چرا تقویت نمی‌کنند مطلب را باید آقا از هم شکافت و مطلب را باید طوری گفت و طوری قضاوت کرد که در نظر مردم در افکار عامه بدانند که واقعاً یک مرکزی هست که آن مرکز جز در جستجوی حقیقت در جستجوی چیز دیگری نیست و آن مرکز هم مجلس شورای ملی است (صحیح است- احسنت) بنده همینطور که عرض کردم چه البته در قسمت کشوری و چه در قسمت لشکری معایب زیادی است معایب هم باید اصلاح شود و خواهد هم شد و تا زمانی که بنده سر این کار باشم و تقویت و کمک آقایان باشد مطمئن باشند که چهار اسبه رو باین کار خواهم رفت تا آنجائی که اگر هم مقتضی شد با مشورت آقایان و تصویب آقایان بنده مصمم هستم مستشارهای خارجی بیاورم (صحیح است) و در جاهائی که مقتضی باشد و لازم باشد و احتیاج داشته باشیم و آقایان تصویب بفرمایند ما متخصص خارجی بیاوریم و بنشانیم و از وجودشان استفاده کنیم (صحیح است – احسنت) مسئله بیرون کردن اعضاء از وزارتخانه‌ها و اینها آقا اینجا همانطور که آقای اعتبار هم گفتند پریروز این امر با اوضاع و جریان امروزی مملکت متناسب نیست آقا (صحیح است) ما می‌بایست کاری کنیم که عده بیکار و بیچاره را کم کنیم نه اینکه زیاد کنیم و مردم را رو گردان کنیم از دولت و مجلس و بیخود یک حسابهائی را بکنیم که امروز شاید اقتضا نداشته باشد (صحیح است – احسنت) اما مطلب سوم بنده راجع به موضوع خود بودجه بود آقای وزیر دارائی توضیح دادند کاملاً- ما یکماه و خوردة بیشتر نیست که در سر کار هستیم و در این یکماه و خوردة هم که البته با کثریت کار که البته نمی‌خواهم تذکر بدهم و اظهار عجز بکنم ولی تصدیق بفرمائید که خیلی این دولت فعلی مواجه با کارهای زیاد و مشکلات زیاد شده است (صحیح است) معهذا ما توانستیم که بودجه مملکتی را نصف کنیم و تقدیم مجلس شورای ملی بکنیم. این رقم رقم باصطلاح تظاهری نیست بیائید به بینید برسید ملاحظه بفرمائید ما بودجه را نصف کردیم برای حالا تا چرخهای کار کشور را که آنها را هم باید در نظر بگیرید و آنها هم باید بگردد و کار کند (صحیح است) والا نمی‌توانستم که یکمرتبه بیائیم و همه را بهم بزنیم که فلان مالیات را حذف کنیم و فلان قلم یا فلان اداره زیاد است آنوقت همه کارها و چرخها می‌خوابد (صحیح است) بنده اصولاً در کمیسیون بودجه هم عرض کردم و حالا هم اشاره می‌کنم و مفصل آنرا بموقع دیگر می‌گذارم اصولاً بنده و همکاران بنده معتقد هستیم بیک طرز دیگری از بودجه. اگر اوضاع زمان اجازه داد و ما موفق شدیم کاری خواهیم کرد که بودجه ما معتدل بشود و اگر توانستیم آنطور که ما عقیده داریم عمل کنیم بنده اطمینان می‌دهم بودجه چه از حیث در آمد تخفیف بیابد و کم شود از حیث خرج هم معتدل تر بشود بالاخره از لحاظ کارهای صنعتی کشور هم ما می‌توانیم استفاده‌های بیشتری بکنیم (صحیح است- احسنت) ولی چون حالا موقعش نیست می‌گذاریم برای موقع خودش و در این باب توضیح زیاد عرض نمی‌کنم یک توضیحی هم بنده موقع را مغتنم میشمارم و در جواب صحبت هائی که آقای مؤید احمدی فرمودند عرض می‌کنم خیلی بنده تحقیق کردم و خواستم بعرض شان برسانم راجع به نظامیهای عشرت آباد که آنها را حمام نمی‌برند و بآنها بد می‌گذرد آنچه که بنده تحقیق کردم اینطور نیست و نتیجه تحقیقات بنده این است آنطور که به آقا گزارش داده‌اند اینطور نیست برای افراد نظامی در عشرت آباد بقدر کافی حمام هست حمام دارند و استحمام می‌کنند و مرض تیفوس هم در آنجا نیست و طبق اطلاعی که بنده دارم از چهار ماه باین طرف فقط ۱۸ نفر مبتلا به تیفوس بیشتر نبوده است و مخصوصاً خواهش می‌کنم آقا این هیچ عیبی ندارد بنده از آقای معاون وزارت جنگ خواهش کردم خوب راستی آقا چرا نمی‌روید به بینید. چرا آقایان تشریف نمی‌برید باینجاها یک سری بزنید؟ این عشرت آباد است نزدیک است و سایر قسمتها هم همینطور چرا نمی‌روید مشاهده کنید. حالا که دیگر مانعی ندارد گاهی بروید قبول زحمت بفرمائید واقعاً به بینید غذای شان چیست آیا درست عمل می‌کنند یا نه حمام شان چه جور است هست یا نیست خوب اینها هم کار است دیگر (صحیح است) باید تشریف ببرید و از نزدیک به بینید دیگر (صحیح است) اگر دیدید واقعاً بد عمل می‌کنند بعقیده بنده اول مراجعه بکنید بوزیر مسئول که آقا ما رفتیم و دیدیم و این کار اینجاش بد بود اگر وزیر مسئول انجام نداد بنده در خدمت آقایان حاضرم که هر وقت امری می‌فرمایند گوش بدهم و بالاخره تا آن روزی هم که این کارها اینجا بحال تذکر یا سئوال یا بالاخره استیضاح برسد و آقایان بفرمایند ما حاضریم ولی باین گزارشهائی هم که یکقدرش هم شاید خالی از تحریکات نیست نباید گوش داد و اهمیت باین حرفها ندهید و باید حقیقت امر را رسیدگی بکنید (صحیح است) وقبل از رسیدگی زیاد شاید یک مطالبی متناسب نباشد که در مجلس شورای ملی علناً گفته شود و اظهار شود (صحیح است) این را اول باید رسیدگی کرد بوزیر مسئول مراجع کرد توضیح از وزیر مسئول خواست اگر واقعاً دیدیم اینطور است از هیئت دولت سؤال و استیضاح می‌توانید بکنید و هر طور که مطابق مقررات و اصول پارلمانی است عمل بفرمائید. بیاناتی آقای آزادی فرمودند که تمام آن البته مربوط بیک تذکراتی بود و لازم نیست بنده جوابی عرض کنم چون تذکر بود حق هم دارند در یک قسمتی ایشان هم البته چون نماینده فارس هستند و علاقمند می‌باشند امروز هم یک شرحی آقایان نمایندگان فارس به بنده دادند و بنده باید عرض کنم که من بسهم خودم تا آن اندازة که میسر بشود میدانم که فارس حقیقت یک وضع خاصی دارد و یک وضع خاصی پیدا کردن و خیلی هم از اصلاحات و اینها دور مانده بود سعی خواهد شد البته در فارس هم آنچه که میسر بشود در کار فارس بیشتر دقت. بنده دیگر عرض ندارم و بیانات خودم را خاتمه می‌دهم فقط یک قسمت کوچکی هم نسبت بآنچه که آقای امیر تیمور و آقای طوسی تذکر دادند باید عرض کنم و آن راجع باین چند نفری بود که در جرائد ملاحظه فرمودید که از طهران دور شده‌اند بنده بایستی اینجا فقط یک کلمه تذکر بدهم که متأسفانه بعضی از اهالی این کشور درست مثل اینکه متوجه اوضاع ما نیستند و متوجه مشکلات فعلی نیستند و مثل اینکه نمی‌خواهند هم بفهمند که امروز روزی است که ما باید صبر و حوصله و متانت را پیشه خود قرار دهیم و بی خود وارد کارهائیکه ما را بمشکلات می‌اندازد نشویم من البته وعده می‌دهم که نسبت باین اشخاص مشغول تحقیقات هستم نه اینکه تحقیقات نشود البته تحقیقات می‌شود و البته اگر بیگناه باشند و این اتهامات بی سبب باشند جبران می‌شود ولی بطور کلی بایستی که یک قدری بیشتر با احتیاط باشیم و دست بیک عملیات و یک اقدامات نزنیم و در تحت تأثیر بعضی تحریکات واقع نشویم که یک مشکلاتی برای دولت ایجاد نشود (صحیح است- کافی است مذاکرات)

رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است

مخبر فرهمند- بنده مخالفم اجازه میفرمائید توضیح بدهم؟

روحی- بنده پیشنهاد کرده‌ام اجازه می‌خواهم توضیح بدهم بعد از آن رأی گرفته شود. الان آقایان اعضاء ادارات در این ماه حقوق نگرفته‌اند از طرفی ماه گذشته هم که نوروز بود و هزینه شان علاوه شده…

معدل- یک دوازدهم تصویب کنید

روحی- خوبست آقایان موافقت بفرمایند که مذاکره در کلیات کافی باشد و وارد در شور مواد بشویم و هر کس هر نظری دارد در مواد بدهد

رئیس- آقای مخبر فرهمند مخبر فرهمند- عرض کنم که متأسفانه ما همان رویه سابق را داریم دنبال می‌کنیم مقدرات مالی مملکت ما همین بودجه است که آمده است و باید مجلس شورای ملی درش غور و رسیدگی کند و بدست دولت بدهد و دولت هم روی آن عمل کند

معدل- بیست سال است این عادت مانده است. بگذارید حرفها زده شود

مخبر فرهمند- سه جلسه است که بودجه مطرح است و هر جلسه یکساعت و نیم این جا صرف وقت شده برای یک بودجة ک یکسال جمع و خرج مملکت است آقایان خوبست اجازه بدهند که ما آن رویة قدیم را ترک کنیم و آقایان اگر نظریاتی دارند اظهار بفرمایند و نظری هم که می‌دهند برای این است که راهنمائی بدولت کرده باشند و اگر مشکلاتی هست گفته شود والا مذاکرات کافی است و بعد هم رأی بدهند و بودجه را بدهند بدست دولت که برود عمل کند (معدل- مثل قدیم) بلی همانطورایکه نمی‌شود و بنده مخالف این رویه هستم اجازه بدهید مطالب گفته شود جلسه امروز کافی نیست عصری هم بیائید فردا هم بیائید پس فردا هم بیائید مجلس که کار دیگری ندارد و مهیای عمل است و اولین وظیفة مجلس هم دقت در بودجه و مذاکره در بودجه کشور است آنرا هم اگر آقایان اجازه ندهند که دیگر بعقیده بنده کار خوبی نیست

رئیس- رأی گرفته می‌شود بکفایت مذاکرات آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد رأی گرفته می‌شود بورود در شور مواد آقایان موافقین برخیزند (اکثر قیام کردند) تصویب شد ماده اول خوانده می‌شود:

ماده اول- مجلس شورای ملی بودجه سال ۱۳۲۱ کشور را که مطابق صورت ضمیمه از حیث در آمد بمبلغ سه هزار و یکصد وسی هفت میلیون و هشتصد و بیست و دو هزار و نهصد و چهل ریال (۳۱۳۷۸۲۲۹۴۰ ریال) و از حیث هزینه بمبلغ سه هزار و یکصد و سی و هفت میلیون و ششصد و نود و پنج هزار و پنجاه وسه ریال (۳۱۳۷۶۹۵۰۵۳ ریال) بالغ می‌باشد تصویب شد و در مورد وزارتخانها و ادارات بوزارت دارائی اجازه می‌دهد مصارف جاری آنها را در دو ماه و نیم اول سال ۱۳۲۱ در حدود اعتباراتی که در بودجه‌های تفصیلی سال ۱۳۲۰ منظور بوده و حقوق کارمندان و خدمتگذاران آنها را مطابق با مبلغ پرداخته شده و یا تعهد شده اسفند ماه ۱۳۲۰ از محل اعتباراتی که برای آنها در بودجه ۱۳۲۱ تصویب شده است بپردازد پرداخت اعتبارات از ۲۵ خرداد ببعد موکول براین خواهد بود که وزارتخانها بودجه تفصیلی خود و بودجه‌های تفصیلی ادارات مربوطه بخود را با موافقت وزارت دارائی بکمیسیون مجلس شورای ملی پیشنهاد نمایند پرداخت بودجه از تاریخ تقدیم بمجلس منتهی تا دو ماه طبق بودجه‌های پیشنهادی (در صورتی که بودجه بتصویب کمیسیون نرسیده باشد) و بعد از دو ماه طبق تصویب کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی بعمل خواهد آمد

تبصره- وزارت دارائی مجاز است علاوه بر یکصد و پنجاه میلیون ریال که در بودجه برای اداره کل امنیه پیش بینی شده تا میزان پنجاه میلیون ریال اضافه اعتبار از محل اضافه در آمد و یا صرف جوئی‌های بودجه در صورت احتیاج پرداخت نماید

رئیس- چون عده زیادی از آقایان در مواد اجازه خواسته‌اند اجازه شان محفوظ است در مواد. آقای طباطبائی

انوار- بنده در ماده اول و دوم هر دو اجازه خواسته‌ام آقا. بنده مقدم هستم

رئیس- آقایان طباطبائی و امیر تیمور قبل از شما اجازه خواسته‌اند

انوار- من جلوتر در مواد اجازه خواسته‌ام

رئیس- جنابعالی در ماده اول و دوم اجازه خواسته‌اید بعد از دو نفر و نمره سوم هستید

طباطبائی- آقای انوار بنده اجازه‌ام پیش از شما است

انوار- من نمیدانم شاید آقا شب اجازه می‌گیرند (خنده نمایندگان)

طباطبائی- عرض کنم که در ماده اول…

جمعی از نمایندگان- عده برای مذاکره کافی نیست.

طباطبائی- بسیار خوب صبر می‌کنم (در این موقع عده کافی شد)

رئیس- بفرمائید

آقا طباطبائی- عرض کنم که در ماده اول بنده عمده نظری که دارم این است که چون بحث در کلیات بالاخره زورمان نرسید ومطالبی که گفتیم با اینکه ملاحظه فرمودید مورد تصدیق هیئت محترم دولت هم بوده است معهذا طرز قضاوت در امور این است که تمام آن مقدمات و صغری و کبری پذیرفته می‌شود و قبول می‌کنیم و تصدیق می‌کنیم بعد با یک امای استثنائی کلک صاحب حق و صاحب حرف را می‌کنیم و میگوئیم که مملکت دچار زحمت است و فقر است و پریشانی است صحیح است ادارات وضع تشکیلات از حیث کار و از حیث نفرات خوب نیست اینهم صحیح است. سوء جریان امور را تصدیق می‌کنیم.

ثقة الاسلامی- عده کافی نیست آقا.

هاشمی- بگذارید حرفشانرا بزنند آقا.

طباطبائی- بلی. وظیفه ناشناسی مأمورین را ملاحظه میفرمائید مورد تصدیق همه است بعد از آنکه همه این مطالب را تصدیق کردیم آنوقت میگوئیم اما حالا موقع باریک است تاریک است بودجه دیر می‌شود ادارات معطل هستند چه می‌شود و چه می‌شود چه کار کنیم؟ سیصد میلیون تومان تصویب می‌کنیم بدهیم بادارات. من از یک معمائی سر در نمی‌آورم که می‌گویند بودجه نصف شده است.

اعتبار-آخر آقا اضافات را هم در نظر بگیرید.

دکتر طاهری- نصف شده و با در نظر گرفتن اضافات شده سیصد میلیون.

طباطبائی- بنده این را برای آقا می‌خوانم.

اعتبار- بخوانید.

طباطبائی- عرض می‌کنم خدمت آقا در آمد مبلغ سه هزار و یکصد و سی و هفت میلیون و هشتصد و بیست و دو هزار و نهصد و چهل ریال.

اعتبار- هزینه را بخوانید.

طباطبائی- من که هزینه را اسم نبردم می‌گویم بودجه و بودجه اعم است از هزینه و در آمد.

اعتبار- عجب ؟!

طباطبائی- بنده دارم این را می‌خوانم این را اول نوشته‌اید اول هزینه را ننوشته‌اید می‌نویسد در آمد مبلغ سه هزار و یکصد و سی و هفت میلیون و هشتصد و بیست و دو هزار و تا فردا صبح هم که بگوئید تمام نمی‌شود هزینه را نوشته‌اید سه هزار و یکصد و سی و هفت میلیون و ششصد و نود و پنج هزار و پنجاه و سه ریال.

بودجه سال ۱۳۲۰ در آمدش سه هزار و ششصد و سیزده میلیون و هفتصد و شصت و هشت هزار و هفتصد و هیجده ریال

بودجه سال ۱۳۲۰ هزینه مبلغ چهار هزار و سیصد و بیست و سه میلیون و نهصد و یازده هزار و الی آخر.

در آمد سال ۱۳۲۱ مبلغ سیصد و سیزده میلیون تومان در آمد پارسال پیش بینی شده بوده ۳۶۱ میلیون تومان هزینه امسال هم ۳۱۳ میلیون تومان پیش بینی شده. خوب میفرمائید نصف شده کجایش نصف شده؟

اعتبار- بلی تقریباً نصف شده است آخر هفتاد میلیون اضافات را هم در نظر بگیرید آقا.

طباطبائی- چرا در نظر بگیرم؟ دو تا سیصد تا می‌شود ششصد تا.

اعتبار- عجب. هزینه را هم در نظر بگیرید که نصف شده.

طباطبائی- این پولی است که بعنوان در آمد از مردم در پارسال گرفته‌اند امسال هم می‌گیرند شما پارسال سیصد و چند میلیون تومان اداراتتان از مردم گرفته‌اند وصرف کرده‌اند حالا هم سیصد میلیون تومان کسری می‌گیرند صرف ادارات می‌کنند چه فرقی کرد و کجایش نصف شد؟ بنده پارسال که پنج تومان داده‌ام امسال هم ۵ تومان می‌دهم چه فرقی کرده است؟

دکتر طاهری- امسال ده تومان می‌دهید.

طباطبائی- چرا؟ من که راستی سر از این حرفها در نمی‌آورم از این حساب سر در نمی‌آورم و حالی نمی‌شوم. دشتی- امسال شما ۴۷۵ تومان در هر ماه می‌گیرید (خنده نمایندگان). طباطبائی- اجازه بدهید وقتی که اضافات قانونش آمد اینجا ما نگفتیم که این محظور و مشکل و این بدبختی درش هست؟ ولی گوش نکردند همینطور هم بی لطفی آقایان نگذاشت حرف حساب زده شود و بالاخره آن روز ممکن بود این اضافه راتصویب نکنیم و طوری هم نمی‌شد حالا هم دست دولت باز بود و ممکن بود آنروز جلویش گرفته شود اگر هم می‌کردیم عیبی نداشت ولی امروز برگشتن آن مشکل است البته بنده وقتی که کلیات مطرح بود یکمقدار یادداشتهائی داشتم که عرض کردم بعضیها از بس زیاد بود فراموش کردم و ماند …

(در این موقع چند نفر از آقایان از مجلس خارج شدند)

رئیس- آقایان کجا می‌روید؟ اگر نمیآئید جلسه را ختم می‌کنم معنی ندارد که هی می‌روید بیرون.

اعتبار- بفرمائید آقا. اکثریت است.

طباطبائی- بلی یادداشتها ماند.

رئیس- اجازه بدهید آقا. آقایان این تابلوئی که اینجا جلوی ما گذاشته شده تنها برای رئیس که نیست این برای اینست که آقایان بدانند در وقت مذاکرات و در وقت رأی عده کافی باشد و از مجلس خارج نشوند و این البته موضوع ندارد که هر ساعت مجلس بگوید عده کافی نیست و بفرستیم خارج که بیایند تا عده کافی بشود و با این وقت کم مدتی صبر کنیم و اتلاف وقت کنیم این واقعاً اسباب تأسف است هر دقیقه که نمی‌شود ده مرتبه این کار را کرد. حیثیت مجلس را این کار می‌کاهد (صحیح است) بفرمائید.

طباطبائی- عرض کنم که خوب مسئله بودجه ادارات را اگر میفرمائید چارة نیست و باید بآنهائی که هستند حتماً پول داد تصدیق هم کردند آقای اعتبار مخبر کمیسیون بودجه عرایض بنده را منتهی گفتند که در این موقع با این مضیقه‌ای که از حیث معیشت هست اگر بیرون بکنیم اینها را چه بکنند بنده می‌خواستم که یک جواب نقضی بدهم بایشان که خوب مردم چه بکنند. شما از یک آدم لخت و بدبخت پول می‌گیرید و می‌دهید بیک آدم بدبخت دیگری که توی اداره هست و میگوئید اگر هم ندهیم این آدم چه کار بکند فکر آن دیگری را هم بکنید او چه بکند؟ بسیار خوب حالا بودجه ادارات را نمی‌شود دست زد بنده عرضی ندارم اما یک قسمت مخارجی هم هست که اینها را می‌شود جلویش را گرفت. کمیسیون ارز صد و نود هزار تومان عایدیش هست و سیصد هزار تومان بیشتر مخارجی است این که آن روز بنده اینجا تذکر دادم که کمیسیون ارز را منحل کنید و بگذارید از بین برود از لحاظ لیره و نرخ لیره فقط نبود از لحاظ مخارجش هم بود اصلاً خود این بساط که درست شده است تحمیل بر بودجه کشور است. ساختمانها این جا چند قلم است که باسم تعمیرات است اعتبار ساختمان. ساختمان و تعهدات ده میلیون اعتبار عمران و آبادی سیصد هزار تومان اعتبار تعمیرات صد هزار تومان و کسری در بودجه منظور کرده‌اند. بنده یک هفته پیش از خیابان ناصریه ساعت ده بود که می‌گذشتم دیدم در آن بالا در کلة عمارت وزارت دارائی در طبقه هفتم و هشتم دیدم چراغ‌های برق روشن است و بناء مشغول کار است اول بنده واقعاً از حوصله دولت و متصدی تعجب کردم که با این همه گرفتاری و ابتلاء زندگی به بینید چه حوصلة دارند که ساعت ده شب چراغ برق گذاشته‌اند و شب کار می‌کنند…

امیر تیمور- مقاطعه کار است

طباطبائی- باشد مقاطعه کار باشد بالاخره با پول دولت است این حوصله می‌خواهد پول مردم را گرفتن و دادن بمقاطعه کار که شب کار کند از پول مردم در صورتیکه بنده از یک خیابان دیگر می‌گذشتم دیدم که چندین قصر خالی افتاده است فقط یک پاسبان آنجا گذاشته‌اند و خالی افتاده است خوب آقا آنجا را بدهید بادارات دولتی و بنائی تان را موقوف کنید بگذارید برای روزیکه آهن وارد این مملک بشود مصالح بیاید پول داشته باشید عرض کنم که حوصلة که باین عمارات نگاه کنیم برای ما باشد ده میلیون هم از بودجه کسر می‌شود. یکی دیگر اینکه اینجا در ماده اول مثل سابق که مرسوم بوده نوشته است که بودجه تفصیلی بیاید بکمیسیون بودجه حالا آقایان موافقت می‌فرمایند پیشنهادی بنده داده‌ام که بودجه‌های تفصیلی هم بیاید بمجلس و مطابق اصل ۱۸ قانون اساسی که جرح و تعدیل در بودجه اصلاً با مجلس است اسمی از کمیسیون بودجه در قانون اساسی نیست در اصل ۱۸ قانون اساسی تصریح شده است که جرح و تعدیل در بودجه مملکت با مجلس است معنی جرح و تعدیل هم همین است آقا که ما بتوانیم بوزارت مالیه بگوئیم شما چند تا مدیر کل دارید و چقدر رتبه نه و ده و یازده درست کرده‌اید در آنجا و علتش چیست و زائد است حالا در این بودجه بطور کلی ما تصویب کردیم و گفتیم که صورت جزء و بودجه تفصیلی برود بکمیسیون بودجه و در آنجا البته یک صحبت هائی می‌شود و صورتهائی هم می‌آورند و تصویب می‌شود و می‌رود فرصت هم از دست ما می‌رود و باید بیاید بمجلس… (دکتر طاهری- می‌آید بمجلس)

معدل- اگر بمجلس بیاید شاید بولایات هم سهم بدهند

طباطبائی- بلی باید بیاید بمجلس و باید بشود این کار اگر بمجلس آمد همه کارش می‌شود کرد و خوبست آقایان موافقت بکنند که یک اثر تاریخی از مجلس شورای ملی در این دوره پر اهمیت باقی بماند و واقعاً این یک فکر صحیحی است که تذکر داده شد که ما اصلاً فرمول را موافقت کنیم که عوض شود و اینطور نباشد که در اسفند سال ۱۳۱۹ یک بودجه آمد برای سال ۱۳۲۰ اینجا همینطوری و با یک قیام و قعود با ورقه (چون مالی بود) ما تصویب کردیم حالا هم فقط تفاوتی که پیش آمده است این است که یک قدری می‌گویند بیشتر صحبت کرده‌اند. صحبت نیست آقا توجه بفرمائید باوضاع اقتصادی مملکت بابواب بسته از نقطه نظر تجارت ما با همه جا که دستمان از همه جا کوتاه شده است باینها توجه بفرمائید یک قسمت از مملکت که اصلاً تکلیفش روشن نیست ازین بیشتر بنده نمی‌خواهم تصریح کنم توجه بکنید بگرفتاری عمومی از نظر معیشت و از حیث خواربار و از هر حیث این بودجه همانطور که آقای نخست وزیر هم تصدیق فرمودند واقعاً بابنیة مالی ما متناسب نیست هنوز، در قسمت کشاورزی بیانی فرمودند البته اداره کشاورزی باید باشد و اگر بوظائف خودش عمل بکند همه موافق هستیم بنده هم آن روز اساساً عرض نکردم که هیچ توجهی لازم نیست بشود بکشاورزی ولی متأسفانه وضعیت طوری بود که تا بحال فرصت نمی‌داد مجال نمی‌داد که اداره کشاورزی کاری بکند برای مردم بر عکس برای مردم برای املاک برای صاحبان ملک صاحبان کشت و زرع جز زحمت و خسارت و جز ضرر چیزی ایجاد نمی‌کرد و نتیجة این اداره کشاورزی که حالا وزارت کشاورزی شده است نگرفته‌ایم. یک مسئلة که من از آقای وزیر مالیه خواستم بپرسم اگر خاطرشان باشد جوابی هم بدهند پارسال چهل میلیون تومان از شصت و چند میلیون تومانی که در اختیار اعلیحضرت همایونی بود گویا بدولت داده شده این را جزو بودجه گذاشته‌اند و بنده شنیدم مصرف هم شده است و تمام شده است بنده معتقدم که این چهل میلیون تومان را قرض گرفتند یا مرحمت کردند و همینطور بخشیدند چه جور شده این پول

یکی از نمایندگان- قرض گرفته‌اند

طباطبائی- اگر قرض گرفته‌اند فرع می‌دهند یا فرع نمی‌دهند و ترتیب آن چه جور است بنده نظرم

معدل- گروی هم دارند؟ (خنده نمایندگان)

طباطبائی- ترتیب آن چه جور است بنده نظرم نیست که بتصویب مجلس هم رسیده باشد این پولی را که قرض گرفته‌اند… بنده بیش از این دیگر عرضی ندارم.

وزیر دارائی- عرض کنم یک مسائلی بود که در جلسه گذشته مطرح شد و چون جلسه ختم شد موفق نشدم توضیحی عرض کرده باشم حالا برای اینکه مبادا مجدداً مطرح شود بنده قبلاً توضیح می‌دهم که موجب نشود آقایان سئوال بفرمایند و این چند نکته را توضیح می‌دهم یکی راجع به بقایای مالیات ارضی است این را یک عده از آقایان پیشنهاد فرموده بودند که از بودجه حذفش کنیم بنده تحقیقات دقیقی کردم بیش از ۱۲ میلیون ریال از بقایای مالیات ارضی باقی نیست از این مبلغ هفت میلیونش را اشخاص هستند که تعهد داده‌اند و البته داده می‌شود پنج میلیونش هم نزد اشخاص است که خورده پا هستند و در متمم بودجه هم پیشنهاد شده که اینها معاف شوند (صحیح است- احسنت) البته این موضوع در متمم بودجه حل خواهد شد و یکی هم راجع بمالیات بر در آمد بود که یک قسمت از آقایان فرمودند که بدفاتر تجار ترتیب اثری داده نمی‌شود بند گفتم شاید در این دو سه ساله که بنده نبوده‌ام تغییری داده شده ولی بعد معلوم شد اینطور نیست و مطابق ماده ششم قانون اصلاح قانون مالیات بر در آمد مصوب سال ۱۳۱۷ که در اسفند گذشته است اصل دفاتر مدرک تشخیص است و همینطور هم عمل شده است و بعد از این هم عمل می‌شود البته بعضی از اوقات مثل هر مدرکی که تصور شود درش خللی یا نقصی است بآن تخلف و نقص ایراد می‌کنند ولی همیشه دفاتر مدرک و ملاک عمل بوده و خواهد بود و نسبت به پیشه وران شکایتی شد منجمله آقای آزادی گفتند نسبت بیک عده از پیشه وران فارس که جلای وطن کرده‌اند راجع به پیشه وران بنده آن موقعی که در وزارت دارائی بودم سابق بر این برای اینکار یک مالیات مقطوعی معین کردم و آنهم تشخیصش با کمیسیون‌های محلی بود که معین می‌کرد فلان پیشه ور و فلان درجه چقدر باید مالیات بدهد و بطور مقطوع از او مالیات گرفته می‌شد و یک مبلغ خیلی عادلانة هم بود تشخیص مأمورین دارائی هم در آن نبود بلکه به تشخیص یک کمیسیون محلی بود و این ترتیب هنوز هم باقی است و خیلی هم از آن پیشه وران جزء نمی‌گیرند و از هر یک مبلغ خیلی جزئی می‌گیرند و راجع به فارس صورتی رسیده بود و بنده دیدم ۴۰ ریال ۵۰ ریال و رقم بزرگ و مهم آن ۳۰۰ ریال بیشتر نبود و آن را هم تحقیق کردم و باز هم گفتم تحقیق کنند از محل راجع باعلانی که کرده بود مالیه محل که به بینیم این اشخاص که محل اقامت شان معلوم نیست کجاست آیا جلای وطن کرده‌اند واقعاً یا برای فرار از دین جای شان را تغییر داده‌اند. منظورم این است که نسبت به پیشه وران جزء هم کمال ارفاق شده و می‌شود (صحیح است) و خواهد هم شد از این قسمت هیچ نگرانی نیست. موضوعی را که آقای طباطبائی فرمودند راجع به بنّائی وزارت دارائی این بنّائی وزارت دارائی آقا مقاطعه است و امسال هم یک عملیات خیلی کمی دارد ولی البته مقاطعه کار مخیر است و می‌تواند در هر موقع شب و روز کار کند و تمام کند کارش را عجالتاً در تمام وزارتخانه‌ها بطوری که بنده صبح عرض کردم شاید عنوان بنّائی‌ها که در برنامه بنّائی‌های وزارتخانه‌ها بود پیش بینی نشده است امسال و امسال فقط یک قلم در حدود صد میلیون ریال نوشته شده است در بودجه که هر وزارتخانه برای جلوگیری از خسارت یا تعمیرات لازم و فوریت زیادی که باشد هیئت دولت آنرا مطالعه می‌کند و می‌بیند که اگر نکند موجب ضرر است از آن اعتبار اجازه خرج می‌دهند و شاید سنوات قبل لااقل شش مقابل هفت مقابل این مبلغ مخارج بنّائی می‌شد و تمام آنرا ما امسال کسر کردیم و باز هم آقای طباطبائی فرمودند که موقع و وضعیت کشور یک وضعیت فوق العاده است و بهمین جهت بنده خواستم عرض کنم که همین وضعیت فوق العاده است که ایجاب می‌کند که یکقدری نسبت به بودجه کشور آزادی به دولت بدهند که دولت در این سال فوق العاده بتواند کارهائی در کشور انجام بدهد اگر سال عادی بود که اشکالی نداشت و بنده هم عرضی نداشتم ولی در یک همچو وضع غیر عادی و در یک همچو سال فوق العاده مجلس باید همانطور که در سایر جاها معمول است کلیه اختیارات را به دولت تعویض کند که دولت بتواند کار کند نه اینکه در یک چنین موقعی مجلس شورای ملی بیاید و یک سخت گیریهائی بکند و یک کارهائی بکند که دست دولت بسته شود و نتواند با یک وضعیت فوق العاده مواجه شود. راجع به طرح شدن بودجه جزء این را باید عرض کنم مطرح شدن بودجه جزء در مجلس هیچ موقعی در ادوار مختلفه سابقه نداشته است و هیچوقت بودجه جزء در مجلس مطرح نشده است فقط یکی دو مرتبه شد آنهم نه تمام بودجه و ملاحظه بفرمائید این بودجه که در مجلس مطرح شده چقدر طول می‌کشد تا برسد به بودجه‌های جزء که یک کتابی است بلکه بودجه هر وزارتخانه یک کتاب است که چندین جلد کتاب خواهد شد و اگر تمام بودجه‌های وزارتخانه‌ها در مجلس مطرح شود شاید شش ماه وقت مجلس را بگیرد تا قلم به قلم تصویب بفرمایند و البته این اختیارش با خود مجلس است و هر نوع که مقتضی بدانند همانطور عمل می‌شود در باب آن چهل میلیون عطیه ملوکانه هم آن البته بعنوان قرض بوده است وزارت دارائی آنرا بعنوان قرض گرفته است و گویا فرع معمولی هم همانقدر که بانک‌ها می‌دهند داده می‌شود مصرف هم شده است فعلاً هم نمیدانم که وضع آن چه خواهد بود که بعرض برسانم.

رئیس- آقای امیر تیمور.

امیر تیمور- عرضی ندارم.

رئیس- آقای انوار.

انوار- بنده خیلی متأسفم که روز اول که آقای طباطبائی آنهمه حمله کردند مخبر کمیسیون وقت پیدا نکردند زحمات کمیسیون و اقدامات کمیسیون را بعرض مجلس برسانند از این حیث حقیقتاً بنده خیلی متأثرم و ناچارم اول این را عرض کنم بعد نظریات خودم را عرض کنم. آقایان به خدای واحد احد قسم است که در این ادواری که من در مجلس بودم در آن چهار دوره بنده هم در کمیسیون بودجه بودم آنوقت هم خیلی آزاد بودیم هیچ دورة مثل این دوره کمیسیون بودجه با دقت با ملاحظه اطراف وارد بودجه نشد بودجه در نهایت انتظام و انظباط و آزادی تمام نه ضرب و شحنه و نه بیم عسس بدون ترس این که خبر دهندة در بین باشد تمام عوائد را در تحت نظر گرفت و در هر یک از آنها با تمام قدرت و قوة که داشت اظهارات خودش را کرد و واقعاً یک وزیر مالیه خون سرد و خوش بیانی هم بود که ما با یک حرارتی وارد می‌شدیم ولی ایشان با یک متانت و حوصلة یک آبی بحرارت ما می‌ریختند همینطور وزرای دیگر در تمام موارد و تمام مواد هم مذاکره شد. در باب مالیات بر درآمد که من همیشه از مالیات بر درآمد فریاد می‌زدم چنانچه اگر آقایان مستحضر باشند اول لایحه‌ای که راجع به مالیات بر درآمد آمد در مجلس من پشت همین تریبون با آن عبارتهای شرعی که در سابق می‌گفتم گفتم که این لایحه خبیث را بردارید از مجلس ببرید بیرون ولی در کمیسیون آقای وزیر دارائی با یک عبارتی که مسلماً فلسفه هم داشت و دلیل داشت و منطق داشت ما را تا اندازة قانع کردند و تا اندازة هم وعده دادند که این نظامنامه‌های بی پیر این بخش نامه‌ها این متحد المآل‌ها که در هر دورة یک وزیری آمده است از بین ببرند که هر راپرتی که از یک جائی برایش آورده‌اند مطابق آن راپرت یک بخش نامة صادر کرده یک متحد المالی صادر کرده اینها را وعده دادند قول قطعی دادند در این مسئله و در این قسمت که نهایت اهتمام را بکنند و کاری کنند که این مالیات بر درآمد واقعاً سهل الوصول باشد و سخت نباشد و همانطور که آقای آزادی بیان کردند بنده جرائد شیراز را که نوشته بود کسبه‌های شیراز دکاکین خود را گذاشته‌اند و از ایران آواره شده‌اند چون رئیس مالیه نوشته بود که اینها مالیات نداده‌اند این را نشان آقای وزیر مالیه دادم و فرمودند که رسیدگی می‌کنیم. یکی از مطبوعات کثیر الانتشار نوشته بود که در سه جلسه کمیسیون بودجه صرف وقت کرد در سه جلسه خیر در پنج جلسه متوالی هر جلسة هم پنجساعت و کاملاً هم همه حاضر می‌شدیم نه این که حاضر نمی‌شدیم چون سال اول بود که بودجه به آزادی مطرح می‌شد و با آزادی صحبت می‌شد همه حاضر می‌شدیم با نهایت انظباط مطالعه می‌شد. چیزی که در طی همین قسمت‌ها عملی نشده است گاهی وزیر مالیه گاهی رئیس الوزراء یک اشاره می‌کردند و رد می‌شدند سه موضوع در کمیسیون تصمیم ما بود یکی اینکه اتومبیلهای بی پیر که یک کردار مه تشکلیل داده است که در هر وزارتخانة که رد می‌شویم یک گردان سواره اتومبیل آن جا هست این اتومبیلها را روز اول آقای وزیر مالیه فرمودند که من کلیة اتومیبل‌های دولتی را اعم از اتومبیل‌های وزارتخانه‌ها و استاندارها و فرماندارها را محدود می‌کنم و اتومبیلهائی که فعلاً چهار صد و پنجاه تا است در فکر هستند به صد تا محدود کنیم و بیشتر از این لازم نداریم بعد آقای دیگری از وزراء بلند شد که نه آقا بیشتر لازم داریم اگر تغییری کرده در جلسة هیئت وزراء تغییر کرده است (نخست وزیر- خیر تغییر نکرده است) تغییر نکرده خدا عمرتان بدهد پس این قدم اول بود که ما برداشتیم و دولت هم وعده داده است و عمل هم می‌کنند و تصدیق بکند که عملی شدن اینکار چه اندازه به مملکت خدمت می‌کند و فایده دارد این یک موضوع – موضوع دیگر گرفتن حقوقات مختلفه و باسامی مختلفه است این مسئله هم مطرح شد که ما اطلاع داریم که از ادارات مختلفه حقوقات مختلقه گرفته می‌شود به آقای وزیر دارائی هم خبر کردیم ایشان هم صحبت کردند آقایان اعتبار و ملک مدنی و آقایان دیگر هم در کمیسیون بودجه بیاناتی کردند و بنده خودم کاملاً در نظر دارم در زمان دکتر میلسپو این پیشنهاد را کردیم آن وقت آقای دکتر خلیل خان معاون وزارت فرهنگ بود این پیشنهاد شد و تا یک اندازة هم پیشرفت کرد اما بعد دیگر آن روح ملی مصادف شد با یک کابوس دیگر و دیگر نتوانستیم پیش ببریم و چون نتوانستیم پیش ببریم رفت بالا هی نه در یک جا و کم کم این یک موضوع رسمی شد این است که در این باب هم آقای وزیر دارائی قول دادند و وعده دادند که جدیت کنند و در بودجه‌های تفصیلی وزارت خانه‌ها تا آن قدری که ممکن است و تا اندازة که مزاحمت درش واقع نشود در اینکار هم یک اقدام اساسی بعمل آورند و کاملاً آقایان تصدیق دارند که اینکار در بودجة ما خیلی تأثیر دارد هم در بودجه تأثیر دارد هم تأثیر در خدمتگذاران مملکت برای اینکه وقتی می‌بینند عدة که واقعاً پاک هستند و کارشان هم رضایت بخش است و یک حقوق بیشتری نمی‌گیرند و بعضی‌ها هم هستند که ترهات و اباطیلی مندرج می‌کنند باسامی مختلف و حقوق می‌گیرند اینها باعث دلتنگی دستة اول می‌شود این است که این را هم در نظر گرفتند وقول قطعی دادند که تا آن اندازة که اکثریت مجلس تصویب کند ما تقلیل می‌دهیم. موضوع سوم که کاملاً آقای بیات در این باب جدیت کردند مسئله امنیه بود که بیان کردند که این پانزده میلیون که ما به امنیه تخصیص داده‌ایم تأمین نمی‌کند امنیه تمام مملکت را و ما تأمین می‌خواهیم از دو جهت تأمین مالی و تأمین جانی تأمین مالی را از یک راه تأمین جانی را از یک راه که آن را هم وارد می‌شویم آنرا هم آقای وزیر دارائی بعد از آنکه گرفتاریهای خودشان را در بودجه دیدند و وزرای دیگر هم دیدند در اطراف آن مباحثه شد و آقای وزیر جنگ هم بودند و بیاناتی کردند که قشون در یک محل هائی هست هر وقت قوة امنیه محتاج باشد قوة قشون هم کمک می‌کند و بیانات دیگری هم کردند و باز ما قانع نشدیم و گفتیم که ما کاملاً عنایت داریم که یک امنیه کاملاً مجزا و منفرد و خارج از قشونی با تشکیلات کاملی داشته باشیم یعنی همان جوری که قوة قشونی برای مرزها دادیم قوة امنیه هم برای امنیت مملکت باشد و این مبلغ پانزده میلیون برای امنیه کافی نیست شاید سه روز در این مسئله در اول جلسه در وسط جلسه در هر قلم که مناسب بود و می‌توانستیم در آن جا یک اتخاذ سندی از وزیر دارائی بکنیم مذاکره می‌کردیم سندهایش هم هست و اتخاذ سند کردیم که یک قلم‌های درشتی برای امنیه قرار بدهند بلکه در این باب هم بتوانیم امنیه مان را کامل کنیم اسمش را هم تغییر بدهند لباسش را هم تغییر بدهند بلکه موفق شویم که انشاء اللّه اخلاقشان را هم تغییر بدهیم. این کارهائی بود که کمیسیون بودجه در پنج جلسه متوالی زحمت کشید و کارهای خودش را کرد و این بودجه ایست که تنظیم شده و حالا بنظر مجلس می‌رسد و ملاحظه میفرمائید ولی با همة اینها بنده در مادة اول رأی ندادم برای خاطر اینکه مخالفتی داشتم و عرض کردم که کمیسیون بودجه همیشه راپرت خودش را که می‌داد بودجه تفصیلی را تقدیم مجلس می‌کرد و باید بودجة تفصیلی هم برود به مجلس و بنده متوجه باین هستم فقط نگرانی که بنده دارم از رفقا و همکاران محترم است که باید تصمیم بگیرند و جدیت کنند و بایستند که در ظرف یک هفته از اول آفتاب چهار ساعت پیش از ظهر تا دو ساعت بعد از ظهر و از سه بعد از ظهر بیائیم تا غروب بودجه را بگذرانیم و اگر این جور باشد تصدیق میفرمائید که عملی خواهد شد چون ما همه با دولت تشریک مساعی داریم ما باید کارشان را کم کنیم من پیشنهاد کردم بودجه‌های تفصیلی بیاید به مجلس و این را عرض کنم که نگرانی بنده از همین است که بیائیم این جا و آقای رئیس بنشینند آن وقت هم ما معطل شویم هم مجلس حالا چنانچه اکثریت از روی عقیده موافقت می‌کنند ما فشار بیاوریم که وزراء در ظرف دو هفته بودجة تفصیلی خودشان را بیاورند و لازم هم نیست در هر جلسه تمام آقایان وزراء بیایند هر موقع بودجة هر وزارت خانه می‌آید آن وزیر بیاید فعلاً من عرایضم را خاتمه می‌دهم و یک چیزی که برای من یکبار گرانی اینجا بود آن موضوع چهل میلیون و آن صحبت هائی بود که آقای وزیر دادگستری آمدند اینجا و صحبت شصت میلیون پول کردند که اعلیحضرت همایونی داده‌اند بعد گفتند آن را هم تقسیم کرده‌اند حالا آقای وزیر دارائی تشریف آوردند و اظهار مرحمت فرمودند که چهل میلیون هم برایمان قرض درست کردند

وزیر دارائی- عرض کنم راجع بمسائلیکه آقای انوار فرمودند گویا نظر عموم نمایندگان هم این موضوع حقوقات مختلفه و اتومبیل و امنیه است که باز هم بنده تکرار می‌کنم و یکمرتبه دیگر باطلاع آقایان میرسانم که نسبت باتومبیلهای دولت نظر بنده این است که تقلیل بدهیم و صورتی هم که وزارت دارائی تهیه کرده و بتصویب هیئت دولت هم خواهد رسید صد اتومبیل است از ۴۵۹ اتومبیلی که در تمام ادارات دولتی و غیره هست (یکنفر از نمایندگان- برای کلیة کشور و وزارت جنگ ؟) وزارت جنگ خیر اتومبیلهای وزارت جنگ باری است و شامل نمی‌شود (طباطبائی- سواریها چطور ؟) سواری‌ها البته مشمول است. در قسمت حقوقهای مختلفه در این باب هم کاملاً دولت موافق است و فقط عرض کردم نظری که هست این است که مبادا از اینکه استفاده نشود از وجود بعضی از اشخاص در ادارات دولتی مخصوصاً بنگاه‌های فرهنگی که در کارهائی که دارند معطل شوند و نتوانند از وجود بعضی استادان و پزشکانیکه حالا دو کار انجام می‌دهند استفاده کنیم و این قبیل اشخاص که الآن دو کار انجام می‌دهند اگر آنها را منحصراً برای یک کار بگماریم شاید کار معطل شود و نداشته باشیم اشخاصی را که سر آن کار بگماریم فقط اشکال ما در این است که آنرا هم مشغول رسیدگی هستیم ولی اصولاً ممکن نیست بگذاریم که یک نفر آدم متصدی دو سه شغل شود و از دو سه محل حقوق بگیرد و این هم البته در ضمن بودجه‌های تفصیلی که در کمیسیون بودجه مطرح خواهد شد حل می‌شود نسبت به امنیه هم که یک موضوع حل شده ایست فقط یک موضوع بود که بنده خواستم تذکر بدهم که مبادا سوء تفاهم بشود و مربوط بود باین چهل میلیون البته صورتش صورت وام است و این برای مصارفی است که در حقیقت آن مصارف هم مصارف عام المنفعه و مخارج دولت است مثلاً پنجاه میلیون ریال آن مرحمت شده است برای مریضخانه پانصد تخت خوابی که آنرا از دولت خریداری کردند و یک مقداری از اراضی دانشگاه را هم که لازم بود برای توسعة دانشگاه آن اراضی را با همین وجه خریداری کرده‌اند و بالاخره کلیة این وجه بمصرف این طور مصارف خواهد رسید…

طباطبائی- قانونش بتصویب مجلس رسید. مریضخانه را بفروشند و زمین را بخرند این تصویب کیست؟

وزیر دارائی- اینها البته قانونش در موقع خود خواهد آمد. آنچه راجع به زمین است خوب وقتی که اعلیحضرت همایونی می‌خواهند زمینی به دانشگاه اعطاء کنند خودشان می‌خرند و اعطاء می‌کنند خرجی نیست که برای دولت باشد که ما بیائیم پیشنهاد کنیم اما آنچه که مربوط بفروش از دارائی دولت است البته مطابق مقررات قوانین رفتار خواهد شد منظور این است که گر چه این بصورت وام است این چهل میلیون ولی برای تمام این مبلغ یک هزینه هائی تخصیص داده شده که این هزینه‌ها مربوط می‌شود بکارهای عام المنفعه از قبیل بهداشت و مریضخانه‌ها و آن چیزهائی که منظور نظر اعلیحضرت همایونی بود که از همین وجوه کارهای عام المنفعه که بتصویب اعلیحضرت همایونی خواهد رسید مصرف خواهد شد ولی اینکه در این موقع چرا وزارت دارائی این وجه را مصرف کرده است آقایان اطلاع دارند این راجع بیک موقعی بوده است که فوق العاده مهم بوده است در شهریور ماه گذشته و در آنموقع وزارت دارائی از این وجه استفاده کرده و شاید حق این بود که مجلس راهم مستحضر می‌داشتند از این کار ولی نظر بفوریت امر این کار را نکردند و این وجه را مصرف کردند البته بموقع خودش لایحة خواهیم آورد و نسبت باستردادش اجازه مجلس را جلب خواهیم کرد خلاصه این توضیحی بود راجع به چهل میلیون تومان برای رفع سوء تفاهم که آقای انوار تذکر دادند برای قرضی که کرده و مانده است رفع آن سوء تفاهم بشود.

رئیس- آقای ثقة الاسلامی.

ثقة الاسلامی- عرض کنم که بنده در کلیات اجازه خواسته بودم رفتم و نوبت به بنده نرسید. اول چیزی که می‌خواستم عرض کنم راجع به تشکیلات وزارتخانها بود که آن روز آقای رئیس الوزراء وعده دادند انشاء اللّه عنقریب عملی خواهد شد. بنده یک چیزی که می‌خواستم عرض کنم این بود که سابق بر این بین دولت‌ها یک معمولی بود که می‌گفتند مابین مردم تفرقه بیاندازید که حکومت قوی و خوب شود این یک مثلی است ولی بنده عقیده‌ام این است امروز دولتی که سر کار است در حقیقت دولت این ملت است و این دولت باید با ملت نهایت اتحاد و یگانگی را داشته باشد چنانچه حالا هم نتایجش معلوم می‌شود و تصور می‌کنم اگر این کار عملی شود دولت اقتدارش بیشتر می‌شود و مردم بیشتر در آسایش خواهند بود. راجع به اتومبیل هم که تذکر دادند و بنده دیگر چیزی عرض نمی‌کنم راجع به اتومبیل انشاء اللّه یکی از چیزهای انجام شده و رفته است که انشاء اللّه مردم راحت خواهند شد. یکی از آن کارهائی که می‌خواستم عرض کنم چند روز قبل در کمیسیون بودجه آقای وزیر دارائی هم وعده دادند بستن دکانهای نوشابه فروشی بود که خواستم در مجلس شورای ملی هم تذکری بدهم که این مسئله بر خلاف مقررات شرع است و هم بر خلاف مقررات اخلاق و عرف این را در تمام ممالک عالم بموقع اجرا گذاشته‌اند و بنده می‌خواستم اینجا هم عملی شود و تمنا می‌کنم آقای وزیر دارائی در اینجا تصریح بفرمایند که عنقریب تمام این دکانها بسته خواهد شد و این تجاهر به فسق نخواهد شد و مردم دیگر در خیابانها این کار را نمی‌کنند زیرا واقعاً بعضی چیزها است که بر خلاف شئون ملی است و واقعاً اسفناک است. اصل اساس مذاکرات بنده راجع به کشاورزی بود راجع به کشاورزی این جا زیاد صحبت شد و بعضی از رفقا گفتند اصلاً این کشاورزی را به بندیم ولی بنده عقیده‌ام این است که این کشاورزی بدبختانه تا چندی قبل بسته بود ولی حالا ما باید سعی کنیم و تا قوه داریم کوشش کنیم که کشاورزی را باز کنیم (صحیح است) چون اساس زندگانی مملکت و ملت ایران روی کشاورزی است و مملکت ایران یک مملکت کشاورزی است ولی بدبختانه مثل آنکه از هر طرفی یک وزارتخانة یک دستش را بریده از طرف دیگر یک وزارتخانه یک پایش را بریده بنده اینجا خواستم مخصوصاً از هیئت دولت خواهش کنم و استدعا کنم کشاورزی باید دست و بالش باز باشد و تمام این کارها دست کشاورزی باشد چغندر کاری، توتون کاری، پنبه کاری، آبیاری، سد سازی، کرم ابریشم…

طباطبائی-همة اینها خراب می‌شود میرود پی کارش.

ثقة الاسلامی- بعکس تمام اینها اصلاح می‌شود فعلاً بعضی از اینها با وزارت پیشه و هنر است بعضی با وزارت دارائی است و همچنین خالصجات و بهره برداری این جا مثلاً وزارت دارائی برای بهره برداری در قسمت اقتصادی وزارت دارائی صد میلیون ریال مخارج ملاحظه بفرمائید اگر تمام اینها دست وزارت کشاورزی باشد هم وزارت کشاورزی یک وزارتخانة می‌شود که واقعاً دنیا پسند باشد و هم وزارت دارائی که سابقاً تمام دستش را روی این منابع گذاشته بود این منابع را خشک کرده بود و مردم را هم مستأصل کرده بود از تمام اینها وزارت مالیه راحت می‌شود مردم هم راحت می‌شوند و وزارت کشاورزی این کارها را اداره می‌کند. مثلاً چندی قبل چند نفر از مالکین دهات ورامین به بنده شکایت کردند که یکنفر میراب هست رودخانه کرج را می‌بایستی بدهد بمردم آبیاری کنند و هر سنگی هم تقریباً چهار تومان پول می‌گرفتند این بواسطة اغراضی که داشته است یا بواسطه بعضی چیزهائی که منتظر بود یا باید باو برسد چندین روز آب را ول کرده است به نمکزار می‌رود و حاصل املاک مردم از دست رفته است اگر هم آقای وزیر دارائی شاهد هم خواسته باشند خیلی‌ها هستند حتی یکی از مأمورین وزارت کشاورزی شاهد همین کار هست و یکی هم راجع به رودخانه کن چندی است آب رودخانه کن می‌رود بدهات شاهزاده عبدالعظیم چند روز است یکی از مأمورین شهرداری جلوی این آب را گرفته است باستناد اینکه در خود شهر شروع شده است به سیب زمینی کاری و حبوبات کاری و این آب باید بشهر بیاید و این کار نتیجه شده است که حاصل آنجاها دارد بکلی از بین می‌رود اینست که باید هیئت دولت و آقای نخست وزیر تصمیم بگیرند این کارها باید به وزارت کشاورزی و یه یکنفر وزیر لایقی که واقعاً در وزارتخانه اش تخصص دارد باو رجوع کنند مثلاً یک املاکی دست کشاورزی است در ورامین بنده رفتم دیدم آن دهات را صد و شصت هزار درخت آنجا کاشته‌اند و بمردم مجانی داده‌اند همچنین حبوبات آنجا می‌کارند و بمردم مجانی می‌دهند مثل فرم مدل این کارها را می‌کنند و اگر عمومیت بدهیم می‌توانیم در تمام مملکت یک کشاورزی آبرومندی داشته باشیم بنده مثلاً یکی از آن مسائلی که چندی قبل تحقیق کردم مسئله سن است مسئله سن بین سه وزارتخانه تقسیم شده بود یک وزارت کشاورزی بود که متخصص می‌فرستاد و یکی وزارت کشور بود که عمله می‌داد یکی هم وزارت دارائی بود که پول می‌داد یک روز وزارت دارائی می‌گفت که من پول می‌دهم وزارت کشاورزی هم متخصص می‌داد از وزارت کشور عمله می‌خواستند دو نفر امنیه وزارت کشور می‌فرستاد در آنجاها که لازم می‌دانستند سر راهها را می‌گرفتند سر این راه را می‌گرفتند سر آن راه را می‌گرفتند و مردم را بزور به عملگی می‌گرفتند و آنها را بی نان و جو و بی آب می‌فرستادند برای این کار و وزارت کشور می‌گفت که من صد تا عمله فرستاده‌ام بعضی جاها یک مرتبه پانصد عمله فرستاده بودند تا محل بیشتر از پنج تا نبود و همه در رفته بودند و آن عمله‌ها می‌گفتند که ما یک چیزی هم می‌دهیم و ما را رها کنید اینهم کشاورزی بود در سابق و این کار مربوط بکشاورزی هم نبود مربوط بوزارت دارائی و کشور بود. عرض دیگر بنده راجع به وزارت بازرگانی و پیشه و هنر است من نمیدانم همه می‌گویند در فلان جا حیف و میل شده است نمیدانم چه چیزها شده است و مسئولین را چه بکنیم در وزارت پیشه و هنر اگر ما ملاحظه کنیم خیلی از مأمورین هستند که از روی تخصص یا عمداً بعضی تصمیمات را گرفته‌اند از آن تصمیمات یکی کارخانه روغن کشی است که در ورامین درست کرده‌اند این کارخانه ظاهرش خیلی خوب است گفته شده آقا در مملکت نباید یک کارخانه روغن کشی داشته باشیم؟ گفته‌اند خیلی خوب است ولی این کارخانه روغن کشی را نخواسته‌اند که یک کارخانه‌ای بسازند که هم خودش خرد بکند و هم خودش روغن بکشد و هم تصفیه بکند این کارخانه روغن کشی را آورده‌اند در حدود یک کارخانه خیلی بزرگ عجیب و این تقریباً روزی ۲۵ یا ۳۰ تن روغن می‌تواند تصفیه کند و بدبختانه این کارخانه را یک ثلثش را خریده‌اند و آورده‌اند و سوار کرده‌اند و ما بقی آنرا نمیدانم برای اینکه ارز نداشته‌اند یا بعضی جهات دیگر اصلاً نیاورده‌اند و این کارخانه دو ثلث اسبابهایش مانده است در فرانسه و یک بنای عالی هم ساخته‌اند و حالا تقریباً دو سال سه سال است ساخته می‌شود و اعضایش هم بعضی‌ها آنجا هستند و بعضی نیستند و تقریباً ماهی هزار تومان خرج دارند و این کارخانه روغن کشی بنده به آقا عرض می‌کنم هیچوقت روغن کشی نخواهد شد برای اینکه در تمام مملکت وقتی حساب کنید روزی بیست تن روغن کشیده نمی‌شود و باید این روغن کشیده شده را بیاورند آنجا تصفیه کنند و این عملی نخواهد شد. یکی هم کارخانه قند است ما یک کارخانه قند در ورامین داشتیم و گفتند در ورامین چغندر عمل نمی‌آید چغندر کاری خوب نمی‌شود چنین می‌شود، چنان می‌شود و آن کارخانه بآن معظمی را آوردند نصفه کردند بعضی اسبابهایش را بردند طرف شیراز و بعضی دیگرش هم دو سه سال است جلوی خاک و باران و آفتاب افتاده است مثل این است که مال پدر مرده ایست اگر می‌خواهید بروید کارخانة قند ورامین را به بینید و آنوقت آورده‌اند این کارخانه را تخصیص داده‌اند که در سایر کارخانه‌ها یک عملی بکنند و بعد بیاورند این جا که معلوم نیست با کدام کارخانه بکنند و با کدام ماشین بیاورند که در این کارخانه می‌خواهند تصفیه کنند. آمدیم سر وقت کارخانه مس ما می‌خواهیم کارخانه مس درست کنیم کارخانه مس روزی بیست تن سنگ مس می‌خواهد ولی به بینید این بیست تن را وقتی حساب کنیم می‌شود شصت هفتاد خروار این هفتاد خروار را با راه آهن بخواهند بیاورند نیست با اتومبیل بخواهند بیاورند نیست و لاستیک ندارد آنهم در آن جای بسیار بد کارخانه درست می‌کنند و حالا تازه دارند کارخانه اش را درست می‌کنند این هم کارخانه مس. چندی قبل آقای رئیس الوزراء در کمیسیون بودجه فرمودند که برای تمام این کارخانجات یک بودجة مختصر خیلی مختصر می‌خواهد و آنهم برای این مملکت چیزی نیست تقریباً چهل و پنج میلیون آن هم برای درست کردن و بکار انداختن کارخانه هائیکه دولت می‌تواند استفاده کند چهل و پنج میلیون یا چهل و سه میلیون لازم است ولی این استفاده کردن نه از روی ادارة دولتی باید دولت کارخانه‌ها را از روی ادارة که یکنفر تاجر اداره می‌کند اداره کند و عمل کند. راجع به کارخانه گلیسرین سازی عرض کنم یکوقتی یکنفر از تجار آذربایجانی یک کارخانه صابون سازی حاضر کرد با دست خالی در بابل این چندین هزار تن صابون می‌دهد یک وقتی در وزارت پیشه و هنر پیشنهاد کردند که دولت گلیسرین لازم دارد این شخص آمد گفت که من گلیسرین که می‌خواهید میدهم شما تخم پنبه به من بدهید یا اینکه مرا آزاد بگذارید که تخم پنبه بخرم و آن اسبابی که لازم است برای گلیسرین سازی آنرا با صد و پنجاه هزار تومان می‌شود تهیه کرد اگر می‌خواهید اسعارش را بدهید من این اسباب را با حساب خودم وارد می‌کنم و اگر اینطور نمی‌خواهید اسبابش را بیاورید و به من بدهید و این گلیسرین را از کارخانه من که صابون می‌پزم نصف می‌دهم بشما و کارخانه را شما نسازید چون آنهائیکه در خرید این کارخانه ذی نفع بودند و می‌خواستند پولی بخارج برود و از آن خرید استفاده کنند دیدند که ممکن نیست استفاده‌ای که می‌خواهند بکنند با این ترتیب بشود قبول نکردند و این کارخانه قابل است با کارخانه صابون سازی و گلیسرین سازی دولتی رقابت کند با این خرج کمی که او کرده و خرج زیادی که دولت برای کارخانه خودش نموده است برای او خودش هم صابون می‌پزد هم خودش دفتر داری می‌کند هم انبارداری می‌کند و سالی هم چند میلیون صابون می‌دهد در تهران هم هست و آقایانی هم که به بابل رفته‌اند دیده‌اند ولی این کارخانه صابون سازی چون دولتی است یک رئیس دارد متخصص دارد صد تا منشی دارد چه دارد چه دارد و تمام عوائد این کارخانه بیشتر خرجش می‌شود و اگر این‌ها را بخواهند از نظر تجارتی اداره کنند می‌شود ولی اگر بخواهند با ترتیب دولتی و بودجه دولتی اداره کنند نصف بودجه می‌رود برای این کارخانه‌ها و مردم هم نمی‌توانند نفعی ببرند و دولت هم نمی‌تواند از این کار استفاده کند. بنده با رئیس کارخانه روغن سازی صحبت کردم می‌گفت می‌خواهیم راه بیندازیم گفتم برای شما خیلی خوب است چون می‌خواهید حقوق ببرید ولی دولت از کجا روغن بیاورد اینجا تصفیه کند فقط کارخانجاتی که می‌تواند دولت استفاده کند و در این موقع واقعاً بدرد مردم می‌خورد یکی کارخانه چیت سازی بهشهر است که آنرا هم باید از نقطة نظر تجارتی استفاده کرد و اداره کرد یکی هم کارخانه شاهی است یکی هم کارخانه چالوس است و یکی هم کارخانه سیمان که اینها یک کارخانه هائی است که بدرد مملکت می‌خورد ولی باید اینها را با وضع تجارتی عمل کرد. یک مطلب دیگر را بنده می‌خواستم تذکر بدهم و یادم رفت راجع به بخشدارها و معاونین استاندارها بنده عرض کردم شاگردان دبیرستان کشاورزی خیلی زیاد هستند و شاگردان دانشکده کشاورزی هم هست.

جمعی از نمایندگان- ختم جلسه.

ثقة الاسلامی – تصور می‌کنم که دیگر این مجلس مسخره بازی شده است یا اینکه در بین مذاکرات صحبت می‌کنند یا می‌گویند جلسه ختم شود. معلوم می‌شود راضی هستند دوره سابق برگردد (همهمة نمایندگان- زنگ رئیس) ما لایق آزادی نیستیم.

وزیر بازرگانی و پیشه و هنر- آقای ثقة الاسلامی در پایان فرمایشاتشان یک مطلب فرمودند که از کارخانه هائیکه بدرد مملکت می‌خورد یکی کارخانه بهشهر است یکی هم شاهی و یک هم چالوس البته این مطلب کاملاً صحیح است و بایستی در اینموقع از این کارخانه‌ها استفاده کرد ولی بنده نمیدانم سایر کارخانه‌ها چطور خوب نیست. یک فرمایشی ایشان فرمودند راجع به کارخانه‌ها و سایر آقایان هم فرمودند راجع به کارخانه ذوب آهن و سایر مؤسسات مربوط به وزارت بازرگانی و پیشه و هنر. بنده لازم دانستم یک توضیحی خدمت آقایان طباطبائی خوشبختانه کار را آسان کردند و یک بلوک گردشی در تمام وزارتخانه‌ها فرمودند و بالاخره یکی یکی فرمودند لازم نیست من جمله راجع بوزارت پیشه و هنر هم فرمودند اینها چه می‌کنند و چه میل دارند بنابراین معتقد و خلاصه فرمایش ایشان اینطور می‌شد که بودجه را هم تصویب نکنیم یعنی درست به تب بگیریم که آخر الامر اعضای ادارات بگویند که مهرمان حلال و جانمان آزاد این خلاصه فرمایش ایشان بود. بنده در آن قسمت اگر تصمیم مجلس بر این باشد عرضی ندارم ولی در جزئیاتی که مربوط بود به کارخانه ذوب آهن عرض می‌کنم که دولت چندین میلیون تومان تا بحال خرج این کارخانه کرده است حالا چه ضروریاتی ایجاب میکرده است که این فکر چندین سال در مجلس و در خارج و همه جا در تحت مطالعه و نظر آقایان باشد و بعد از مرور کردن زیاد و متخصص آوردن‌ها بالاخره تصمیم بگیرند که این را بسازند آن بجای خودش محرز است و وارد آن نمی‌شویم ولی بعد از آن که یک قسمت کارخانه وارد شده است و یک ساختمانهائیکه شده است و یک مقدار زیادی پول صرف آن شده است هر کدام از آقایان که میل دارند خوب است دو ساعت صرف وقت بفرمایند و تشریف ببرند به کرج به بینند آنچه که وارد شده است به آنجا چه بکنیم؟ اگر فرمودند که اصلا لازم نیست خرجی برای نگاهداری این بناها و سایر مصالح ولوازمی که آنجا هست بکنیم این اختیار با آقایان است تمام مسائلی مالی اختیارش دست آقایان است میفرمائید هیچ خرجی نکنیم خرج پاسبانی و حفاظتش هم اگر لازم است نکنیم و بگذاریم کنار و باشد بامان خدا و اگر از بین رفت هیچ. ولی بنده تصور نمی‌کنم که نظر آقایان این باشد (صحیح است) پس معلوم می‌شود که نظر آقایان این است که آنچه خریده شده است باید حفظ کرد و مخارج حفاظت آنها را هم باید در نظر گرفت و پاسبان و مأمورین هم برای حفاظت آن معین کنیم (صحیح است). عرض کنم راجع به چغندر کاری و ابریشم کاری که آقای ثقة الاسلامی فرمودند بنده خیال می‌کنم نظر آقایان در تقویت وزارت بازرگانی هر قدر هم بسط داشته باشد بالاخره این نباشد که مردم و زارعین خودشان کشاورزی نکنند و همه اش را بدهند بدست وزارت کشاورزی خیر وزارت کشاورزی باید هادی و راهنمای مردم باشد یعنی وسائل بهبودی بذر را برای مردم فراهم کند سد سازی برای مردم بکند که بتوانند استفاده کنند و چغندر کار چغندر کاری خودش را بکند و وزارت کشاورزی کار چغندر کاری را از لحاظ استفاده که باید کرد برای کارخانه‌های قند و مورد توجه دولت است توجه کند و کاری هم که وزارت پیشه و هنر می‌کند این است که یک مساعده هائی بدهند به مردم که چغندر برای کارخانه‌ها تهیه کنند و وزارت پیشه و هنر کمال تشکر را دارد و از مساعدتهای ذی قیمتی که وزارت کشاورزی و اداره کشاورزی در سنوات عدیده راجع به دفع آفات و بذر و اینها کرده است حالا ما بیائیم چغندر کاری را از اینجا ببریم و بآنجا بدهیم این را نمیدانم مقصود چیست همینطور راجع به ابریشم بالاخره این یک چیزی که تقویت بکند سازمان وزارت کشاورزی را نخواهد بود وزارت کشاورزی را باید سرمایه کافی تر داد که کمک بکنند به کشاورزان مملکت و کار کنند (صحیح است) امّا راجع بفرمایشاتی که آقای ثقة الاسلامی فرمودند در باب کارخانه‌ها یک نکته را خواهش می‌کنم که آقایان توجه بفرمایند بر فرض آنکه کارخانه روغن کشی ورامین یا کارخانه قند ورامین یا کارخانه مس یا سایر کارخانجات را بنظر ایشان سفارش ندادند و مطالعه کافی هم برایش نشده باشد حالا امروز میفرمائید چه بکنیم آقایان یک اختیاراتی در مواقع معین داده‌اید یک اعتباراتی را تصویب فرموده‌اید یک کارخانه‌ای خریده شده و آورده‌اند این جا نصب شده البته بنده تأثرات آقایان را ملتفت می‌شوم کاملاً بجای خودش صحیح است ولی یک دفعه دیگر هم تذکر دادم و حالا هم تکرار می‌کنم آقایان مثل یک مادر مهربانی هستند که بچة خودش را داده است به یک پرستاری دلسوز یا نادلسوز که شست و شو بدهد و خودش کنار رفته است و بعد یک دفعه می‌بیند آب کثیفی در آن طشت است برای اینکه بچه آلوده بآن کثافات آب نشود یک دفعه آب و بچه را ببرد بریزد بیرون اینطور که نمی‌شود تأمل بفرمائید مساعدت بفرمائید ما بچه را برداریم ببریم و خشک کنیم بعد هم اگر آب کثیف است بیرون بریزیم والا اینطور که میفرمائید عملی نیست کارخانه مس یا کارخانه فلان را یکمرتبه به بندیم و در و تخته بکنیم برود پی کارش که این عملی نیست تمام این زحمات و مساعدتهائی که آقایان و دولت در ظرف این مدت کرده اگر کثیف است بالاخره بچه را باید متوجه بود ما باید در آتیه کارخانه روغن کشی و سایر کارخانجات و اینها را هر چه هست نگاهداری کنیم و حفاظت کنیم چاره هم نداریم (صحیح است) امّا راجع به کارخانه روغن کشی که خرید این را چه جور سفارش داده‌اند یک قسمت زیادیش هم آمده است و نصب هم شده است بعد جنگ اتفاق افتاده است و نتوانسته‌اند آنها را بیاورند و بکار بیندازند که روغن تصفیه شده تهیه کنیم و آن روغن تصفیه شده هم برای یک کارخانه کنسرو سازی دیگری که در بندر عباس است ضرورت دارد بنابراین یک چیز زائد و بی مصرفی نیست. اما راجع بکارخانه مس این کارخانه برای احتیاط قشون لازم بود و ایجاد گردید حالا هم هست معادن مختلف هم در مملکت در انارک و خراسان و زنجان هست وارد هم کرده‌اند و بالاخره موادش هم در مملکت هست حالا اگر لاستیک یک روزی در مملکت نباشد این دلیل نمی‌شود که ما در کارخانه مس را به بندیم برای اینکه لاستیک نیست و ما نمی‌توانیم سنگ مس را حمل کنیم؟ راجع به کارخانه گلیسرین که فرمودند من از آدمی که با صد و پنجاه هزار تومان می‌توانسته است کارخانه دائر کند که روزی سی تن صابون و گلیسرین بدهد بنده از آن آدم اطلاع ندارم آدم معجزه دار شاید در مملکت باشد ولی بنده سراغ ندارم که با صد و پنجاه هزار تومان بشود یک چنین کارخانه‌ای دائر کرد این یک کارخانه ایست که روزی سی تن می‌تواند صابون بما بدهد و در این کشور که امروز تمام مواصلاتمان گیر کرده و وارداتمان باشکال برخورده بنده خیال می‌کنم که یکی از ضروریات زندگانی مردم صابون است و یکی از کارخانه‌های خوب ما همین کارخانه است (صحیح است) راجع به گلیسرین هم عرض می‌کنم که گلیسرین یکی از مواد مورد احتیاج بوده است و بنده خدمت آقا اطمینان می‌دهم که اگر این کارخانه گلیسرین و این صابون نبود آن شخص بابلی هم حاضر نبود این چیزها را باین قیمت بشما بدهد (صحیح است)

بعضی از نمایندگان- ختم جلسه.

رئیس- آقای مخبر فرهمند.

مخبر فرهمند- بنده عرایض زیادی ندارم یک موضوعی لازم بود و می‌خواستم عرض کنم و آن این بود که در گذشته مجال اینکه در بودجه مملکت زیاد دقت شود نبود یا مقتضیات اجازه نمی‌داد یا اجازه نمی‌دادند ولی حالا بعقیدة بنده بایستی آن رویه را فراموش کرد. کمیسیون بودجه یک مقرراتی دارد که فقط می‌تواند باعضاء خودش اجازه بدهد و در اطراف بودجه صحبت کنند در باز است اشخاص هم می‌توانند حاضر شوند و می‌آیند ولی مجاز باینکه صحبت بکنند نیستند مثل اینکه دو روز خود بنده بودم و آنجا صرف وقت می‌کردم وقتم را هم تلف کردم و خواستم اظهار نظری کرده باشم ولی مقررات کمیسیون بودجه اجازه نداد می‌گویند وکیل نمی‌تواند در کمیسیون بودجه اظهار نظر بکند و بودجه‌های تفصیلی هم اگر بمجلس نیاید چه می‌شود؟ این نقض غرض است. بنده پیشنهاد کردم که ماده یک را اصلاح کنند و تمام بودجه‌ها بمجلس بیاید یا این کار را باید بکنند یا این که اجازه بدهند که در کمیسیون بودجه هر کس می‌رود اجازه بدهند و مجال بدهند که در آن جا حرف بزنند اینجا هم همان آقایانی که در کمیسیون بودجه عضو هستند وقت مجلس را می‌گیرند بدیگری هم مجال نمی‌دهند و اگر کسی یک فکری داشته باشد و یک کمکی بخواهد بدولت بکند از بین می‌رود. راجع بارقام بودجه که مذاکره شد این نکته را هم باید در نظر داشت که بودجه رقمش نصف شده درست است که از حیث ظاهر نصف شده ولی اینرا هم باید متوجه باشیم که ما یک عوایدی هم داشتیم که سابق بر اینها محاسبه خاصی داشت و وارد بودجه کل کشور نمی‌شد مثل عوائد نفت جنوب و حالا در بودجه وارد شده است سیصد و چهل و هفت میلیون و دویست هزار ریال از این بابت است این یک قلم و یک قلم دیگر در آمد کارخانجات و املاک واگذاری است که در سال قبل نبوده است و اینهم صد و پنجاه میلیون اعلام شده است که از این دو قلم تنها پانصد میلیون تقریباً علاوه شده است. یکی از آقایان اظهار کردند که عایدات مالیات بر در آمد سی میلیون تومان بوده است و ۱۱ میلیون کسر کرده‌اند این را کسر نکرده‌اند که بگویند ۱۱ میلیون تومان از مردم نگیرند و فقط نوزده میلیون تومان بگیرند این نوزده میلیون تومان در آمد یعنی وصولی سال گذشته بوده است که عیناً ببودجة در آمد امسال گذاشته شده است عین همان است. بنده می‌خواستم این را توجه بدهم که این مالیات بر در آمد بکلی یک رویه بخودش گرفته است که بر خلاف عدالت است. مالیات را یکجا از در آمد می‌گیرند یک جا از مقرری می‌گیرند یک جا از مستغلات می‌گیرند بعد از آنکه از همه اینها گرفتند از سهام یک جا در موقعی که سود ویژه را می‌دهند مالیاتش را کم می‌کنند و یک جا هم از عوائد سهام هر شخص کم می‌کنند و باینهم اکتفا نکرده تمام اینها که جمع شد حساب می‌کنند و یک جا هم از مجموع مابه التفاوت می‌گیرند این عمل کاملاً برخلاف عدالت است (صحیح است) بالاخره هر در آمدی یک مالیات مستقلی دارد و باید بدهد دیگر از مجموع بدهد خوب نیست (صحیح است) سال گذشته آقای وزیر دارائی وقت یک ماده درست کردند و در متمم بودجه گذاشتند و این عمل را کردند و حالا خاطر آقای وزیر دارائی باشد که در متمم بودجه که می‌آورند آنرا اصلاح بفرمایند (مؤید احمدی- درست است. موضوع مجموع اصلاح می‌شود) موضوع دیگر عوائد راه آهن است. تمام وزارتخانه‌ها یک عوائدی داشته است یا نداشته است اگر داشته است در قسمت در آمد گذاشته‌اند ولی در قسمت وزارت راه و راه آهن هیچ در آمدی ذکر نشده است و یک قلم مخارج به مبلغ بیست و نه میلیون تومان قید شده است و هزینه گذاشته شده است این در آمدش کجا است (اعتبار جزء بودجه نمی‌آید در آمدش) این کار خوبی نیست باید بیاید هر در آمد مخصوصی هم که هست باید جزء جمع بودجه بیاید و مخارجش هم نوشته شود. یک رقم بنده دیدم در توی این ارقام بعقیدة بنده بر خلاف شئون مملکت است دولت را در سابق وارد هر کاری کردند تاجر بود کاسب بود کارخانه چی بود صنعتگر بود دولت خودش را در هر کاری انداخت ولی اینجا بنده یکرقم دیدم قلم ۷۴ است می‌نویسد یک میلیون بابت سهام شرکت نوشابه سازی حالا اگر کلمه نوشابه را که رنگ و روغنش زدند برداریم و برگردانیم بهمان اصطلاح اول می‌شود شیرک چی که ملاحظه میفرمائید الفاظ را برداشتیم رنگ زدیم لباسش را عوض کردیم ولی معنی همان است دولت شأنش نیست که بیاید شرکت بکند در یک چیزی که بر خلاف شأن دولت و بکلی مخالف بهداشت و اخلاق و شرع و عرف مملکت است هر چه می‌خواهد باشد شرکتش و تشویقش هم هیچ مناسب نیست و دولت حتی المقدور باید جلوگیری کند (صحیح است) نه اینکه تشویق هم بکند یک میلیون هم اعتبار بگذارند برای این کار که بیشتر باشد و بهتر باشد و فراوان تر باشد این رقم را باید حذف کرد. موضوع دیگر این است که بیست سال است در این کشور از ابتدائی که بودجه مملکت را مجلس تصویب می‌کند تا حالا هیچ لایحه تفریغ بودجه به مجلس نیامده است و همه اش به وعده بر گذار شده است که عجالتاً اینطور بشود و بودجه بگذرد و این را بدهید بعد حسابمان را تفریغ می‌کنیم و بعقیدة بنده اگر لایحه تفریغ بودجه به مجلس بیاید و معلوم شود عایدات و مخارج چیست و چگونه خرج شده است اینهمه مذاکره هم در اطراف بودجه هائی که به مجلس می‌آید نخواهد شد. اینکه زیاد صحبت می‌شود برای این است که حسابی اصلاً از آن اعتباراتی که در این بودجه‌ها تصویب می‌شود نیست و معلوم نیست چه قسم خرج می‌شود چه قسم گرفته می‌شود و باید توجه بفرمائید که لایحه تفریغ بودجه به مجلس بیاید و اعتماد مجلس را نسبت بدولت زیادتر کند و بعداً هم در خاتمه عرایضم عرض می‌کنم چون وقت آقایان را زیاد گرفتن مقتضی نیست و مخالف عقیده من است این است که معتقدم بالاخره مجلس از هیئت دولت با اینکه بودجه را تصویب می‌کند سه چیز می‌خواهد که در اینجا هم مکرر مذاکره شده دولت دولت باید قوت خودش را روی این سه موضوع بیندازد. امنیت، خواربار، بهداری و امیدوار هستیم که با کمک و موافقت مجلس شورای ملی و با اعتمادیکه بدولت دارد و انتظاریکه مردم دارند از مجلس و دولت لااقل این سه موضوع را بطور کامل در نظر بگیرند که بالاخره مقداری از فشارها و گرفتاریها و بدبختی هائی که دامنگیر مردم است رفع گردد.

جمعی از نمایندگان- ختم جلسه.

عدة از نمایندگان- تنفس.

دکتر سنگ- بنده یک پیشنهادی کرده‌ام اگر اجازه میفرمائید حالا تنفس بدهیم سه ساعت و نیم بعد از ظهر مجدداً جلسه تشکیل شود.

جمعی از نمایندگان- خیر فردا.

دکتر سنگ- فردا صبح جلسه بشود خوب نیست دیر می‌شود عصر جلسه بشود و حالا هم تنفس داده شود چون موضوع مذاکرات خیلی زیاد مکرر شده و خیلی هم تکرار می‌شود قربان باید کاری کرد که این بودجه زودتر بگذرد و مردم هم باید تکلیف خودشان را بدانند و استدعا می‌کنم که موافقت بفرمائید امروز عصر جلسه تشکیل بشود و جلسه بعنوان تنفس تعطیل شود که این کار بگذرد.

رئیس- آقای طالش.

طالش- آقایان همه خسته‌اند و الآن هم یکساعت بعد از ظهر است و مدتی است کار کرده‌اند عصر نمی‌توانیم کار کنیم آقایان موافقت بفرمایند فردا جلسه را تشکیل بدهیم (صحیح است).

رئیس- آقای طوسی.

طوسی- بطوری که خاطر آقایان متذکر است یک کارهای هم راجع بصورت مجلس و غیره داریم که بایستی در خلال این کارها حاضر شود مثلاً یکی تهیه صورت مجلس است که اگر جلسه ختم شود صورت مجلس بایستی تهیه شود و این کار مشکل است ولی اگر تنفس شود هم کار زودتر می‌گذرد و تهیه صورت مجلس هم لازم ندارد و تنفس که شد رفع این محظور هم می‌شود پس بنابراین آقایان اجازه بفرمایند چهار بعد از ظهر جلسه شود (صحیح است).

رئیس- فعلاً تنفس داده می‌شود و جلسه چهار و نیم بعد از ظهر تشکیل می‌شود (صحیح است).

در اینموقع (یکساعت و ربع بعد از ظهر) جلسه بعنوان تنفس تعطیل و پنجساعت و ربع بعد از ظهر مجدداً تشکیل گردید.

رئیس- آقای دهستانی.

دهستانی- عرض کنم آقای انوار و همینطور آقای اعتبار از وقتی که در کمیسیون بودجه شد بعرض بعرض مجلس رساندند و بنده لازم نمیدانم بیشتر از این بعرض برسانم و از لحاظ اینکه می‌بینم وقت ندارند آقایان راضی نخواهم شد که وقت مجلس را تلف کرده باشم. بنده خواستم بر خلاف بعضی از آقایان اظهار قدر دانی بکنم برای چه؟ برای اینکه کابینة فعلی باسرع وقت توانست بودجه اش را تنظیم و به مجلس تقدیم کند و این البته مورد توجه و قدر دانی آقایان باید واقع شود همینطور کمیسیون بودجه هم علاوه از آنکه تصور کنیم و مورد مقایسه قرار دهیم خود بنده رفتم دیدم که دقت‌های کافی می‌شود و شده است معذالک می‌بینم در اطراف بودجه یک حرفهائی زده می‌شود کدام حرفها؟ همان حرفهائی که عکس او را پشت این تریبون اظهار می‌کردند دلیل کافی برای آن حرفهائی که از دورة دوازدهم و قبل همان صورت جلسات است یک بودجه سنگینی که می‌آمد پشت همین تریبون باسلام و صلوات مورد تصدیق واقع می‌شد. امروز بهر جهت یک اوضاعی شده است که همان عظمت و همان قدرت بدست مجلس و دولت افتاده است آنوقت ما می آئیم این جا می‌نشینیم گاهی تنقید از گذشته می‌کنیم گاهی تنقید از امروز می‌کنیم هیچ تصور نمی‌کنیم که دیروز چه گفتیم و امروز چه میگوئیم. عرض کنم اگر در گذشته خدمتی نسبت باین مملکت شده است مثل آفتاب روشن است و اگر خیانتی هم شده است روشن است تکرار لازم ندارد در و دیوار و آسمان و زمین همه گواهند دیروز از چراغ موشی و واگن اسبی ناله می‌کردیم حالا میگوئیم ترن و قطار دیر حرکت می‌کند. بنده می‌خواستم از آقایان تمنا کنم در مجلس نگوئیم (برای من شرم آور است کاری به آقایان ندارم) که یکمرتبه مستخدمین را مثل گوسفند بیرون بریزند یا اینکه گفته شود دربار حقوق نمی‌خواهد یعنی اگر کسی متمول شد نباید حقوق بگیرد (چند نفر از نمایندگان- مطلب را بفرمائید) آقایان استدعا می‌کنم همه میدانید من بهمة آقایان ارادت دارم هیچوقت هم زیادگوئی نکرده‌ام مدرکی هم در صورت جلسات ندارم که گفته باشم قائد عظیم الشأن و امروز بگویم فاقد. من دارای ثروت هستم ولی مربوط بتشکیلات کشور نیست حقوق می‌خواهم باید حقوق بگیرم نباید گفت که حقوق نمی‌خواهم من در یک قسمت از فرمایشات آقایان که در فلان جا سختی است موافقم باید البته مردم راحت باشند و همة مردم را باید دید نظر خاصی نباید باشد در این لایحه بودجه اغلب آقایان نمایندگان نظریاتی دارند که دولت خیلی استفاده کرد و مسبوق شد ولی سعی بفرمائید که در خارج بعضی حرفهای زننده نباشد بعضی از آقایان می‌گویند فلان تشکیلات نباشد من کشاورز هستم و در قسمت کشاورزی حرف می‌زنم حرف دیگری را نمی‌زنم وقتی که میگوئیم کشاورزی نباشد و کشاورزی هیچ کار نمی‌کند به بینید سایر ممالک دنیا چه می‌کنند وزارت تبلیغات دارند این را هم وزارت تبلیغات فرض کنید گذشته میدانم و میدانید این عرایض را که می‌کنم یک چیزهائی نیست که قصد خاصی داشته باشم من فقط از روی صداقت و از روی خدمت عرض می‌کنم (صحیح است) من از روزی که پهلوی به سلطنت رسید هیچ او را درتحت توجهات اعلیحضرت همایونی خطاب نکردم ولی امروز هم از او تنقید نمی‌کنم چرا؟ برای اینکه اگر خدمتی کرده یا خیانتی کرده اظهر من الشمس است لازم به تکرار نیست. بنده الآن در وزارت دارائی بودم یک عده اشخاص گله مند بودند و می‌گفتند (سیر از گرسنه خبر ندارد و نمیدانند که ما بودجه می‌خواهیم حقوق می‌خواهیم و این مذاکرات و اعتراضات شما باعث می‌شود حقوق ما پس می‌افتد و اسباب زحمت می‌شود و بعضی اظهارات ما بین شما و افراد نگرانی حاصل می‌کند. ما و دولت تصمیم گرفته‌ایم جان فشانی کنیم خدمت کنیم آنوقت شما میگوئید ما را مثل گوسفند از وزارتخانه‌ها بیرون بریزند) من بیش از این وقت آقایان را تلف نمی‌کنم و نظر خاصی ندارم و طرفدار کسی هم نیستم آنچه هم می‌گویم از روی وجدان می‌گویم شما خدمت و خیانت را زیر پا نگذارید هر کس خیانت کرده است مؤاخذه کنید حبس کنید و هر کس هم که خدمت کرده است تشویق کنید که باعث امیدواری کشور و جامعه باشد (صحیح است- احسنت)

رئیس- آقای فیاض.

فیاض- بنده می‌خواستم یک تذکری راجع بمدارس ملی عرض کنم. بطوریکه آقایان اطلاع دارند امروز قسمت عمده خدمت فرهنگی این کشور را مدارس ملی انجام می‌دهند و در اثر سختی زندگانی اینها دچار سختی شده‌اند. موقعی که آقای تدین وزیر فرهنگ بودند شرحی خدمتشان عرض شد و شکایت مدارس ملی بعرضشان رسید و استدعا شد که در بودجه مساعدتی با این مدارس بفرمایند بنده هم باز همان مطلب را تذکر می‌دهم باز هم یک شرحی رسیده و هر هفته هم باز می‌رسد و شکایت می‌کنند و انصافاً حق هم دارند این مدارس بر اثر وضع گرانی و افزایش حقوق دچار یک محظور بزرگی شده‌اند لایحه افزایش حقوق بکلی آن تعادلی که بین مدارس ملی و مدارس دولتی بود از میان برد آموزگار در مدارس دولتی یک حقوقی می‌گیرد کافی که مدارس ملی بهیچوجه نمی‌توانند آن حقوق را بدهند بنابراین هیچکس دیگر تن بزیر آموزگاری مدارس نمی‌دهد و با این تفصیل بیم آن می‌رود که این مدارس حقیقتاً منحل شود و انحلال این مدارس یک فقدان اسفناک و ضایعة بزرگی برای فرهنگ ایران خواهد بود. بنده تصور می‌کنم لازم است که در بودجه یک قلم کافی برای مدارس ملی منظور کنند که بتوانند آنها اعاشه کنند و امرار حیات کنند که اگر یک روزی وضعیت زندگانی بهتر شود بتوانند تا آنروز بمانند و لااقل یک کمکی بهشان از محل اوقاف بشود راست است یک قسمت از عوائد اوقاف را در وزارت فرهنگ در نظر دارند به مصارف مقرره برسانند ولی بنده تصور می‌کنم باز هم از عایدات اوقاف یک چیزهائی باشد بعنوان متعذر المصرف اینها را خود وزارت فرهنگ و اداره اوقاف بهتر می‌توانند تشخیص بدهند شاید عوائد یک قسمت عمده از مدارس قدیمه در ولایات معتذر المصرف می‌شود (هاشمی- صحیح است) که امروز نشود مصرفی برای آن پیدا کرد و اینها را باید حتماً خرج مدارس ملی بکنند و مسلماً اقرب بنظر واقف هم همین است و در قانون وقف اقرب نظر واقف مسلم است و باید عایدات هر محل هم خرج خود آن محل بشود. بنابراین بنده تصور می‌کنم بهتر است عایدات متعذر المصرف اوقات را وزارت فرهنگ صرفاً تخصیص بدهند بمدارس ملی (صحیح است) علاوه بر این از محل صرفه جوئی‌ها و از سایر محلهائی که خودشان بهتر می‌توانند تشخیص بدهند و بهتر میدانند یک مبلغی هم تخصیص بدهند به کمک مدارس که این سازمان فرهنگی که حقیقتاً با عشق و علاقه معارف خواهی یک عده مردم ملی از افراد این مملکت تأسیس شده است از میان نرود. عرض بنده همین بود.

وزیر فرهنگ- (آقای مصطفی عدل) با وجود این بار سنگینی که قانون افزایش حقوق به بودجه وزارت فرهنگ وارد آورده است و در بودجه جزء امسال هم بنده یک مقداری باعتبار کمکی که بمدارس ملی می‌شد بنده اضافه کردم ولی البته در حد مقدور علاوه بر این در نظر گرفته شده در ولایات و در طهران اگر بتوانیم آموزگارهای مدارس دولتی را اگر ساعات اضافی داشته باشند کمک بدهند بمدارس ملی و از این حیث گشایش می‌شود بکار آنها و راجع به در آمد متغذر المصرف اوقات این را البته بنده قبول دارم و همین کار را می‌کنم (صحیح است- بسیار خوب)

رئیس- آقای هاشمی.

هاشمی- یک عرض بنده همین فرمایشی بود که آقای فیاض فرمودند با توجه به ماده ۶۵ نظامنامه که نمی‌خواستم بعنوان اضافه خرج پیشنهادی کرده باشم که با آن مخالف باشد. زیاد گفتگو شده در موضوع بودجه دولت و بعضی گفتگوها از قبیل واریز کردن تشکیلات و سازمانها گویا یک حرفی بوده است که قدری مطالعه درش کمتر شده است بجهت این که ما در این چند ساله اخیر اگر از یک قسمتهائی خوب نتیجه نگرفتیم علت این بود که زود زود معتقد به تشکیل جدیدی می‌شدیم این دردی که در مرکز بود بولایات هم سرایت کرده بود در هیچ شهری نبود که دو سال سه سال روی یک برنامه‌ای مأمورین دولت یا اقلاً شهرداری تنها کار کند تا منتج نتیجه‌ای بشود باید افراد بکار بیفتند این سازمانها را بهم زدن و واریز کردن معلوم نیست کاری اصلاح کند. در موضوع اوقاف بنده عقیده دارم اصلاً اوقاف را دولت از گردة معارف و فرهنگ انتزاع کند استمرار براین جاری شده است چندین سال لفظ معارف و اوقاف مترادف هم باشد و غالباً معارف را هم مقدم بر اوقاف میدانند و می‌گویند رئیس معارف و اوقاف، رئیس فرهنگ و اوقاف ولی در عمل اوقاف بر فرهنگ مقدم است همة هم رؤسای فرهنگ و اوقاف در ولایات صرف اوقات تنها می‌شود و در برابر لطمة به حیثیات علمی و فرهنگی وارد می‌آید. بنده معتقد به آزادی اوقاف آن قسم که اظهار می‌شود نیستم از قدیم حتی از زمان صفویه همیشه موقوفات تحت نظر دولت بود برای آن مجاری خیری که مرسوم زمان بود باز مقامات دولتی ناظر بودند برای تجربه چندین سال اخیر به بینیم عملاً متولیان اوقاف اوقاف را از بین بردند تا منجر باین شد اوقاف را به ثبت دادند عوائد آنرا نصف کردند در سایر ممالک یک همچو خیرات و مبراتی در بسیاری از جاهای دیگر یک حق معلومی برای آنکسی که مباشر خرج است ندارد ولی ایرانیان از قدیم یک حق قابلی برای آن کسی که مباشر خرج اینگونه خیرات هستند قرار داده‌اند معذلک کلیه آنها بحق خود قانع نبودند حتی اقداماتی هم می‌کردند که مخالف باصرفه آن خیرات بود ای بسا که منجر بویرانی وقف می‌شد یعنی از وقتی که احساس کردند دولت نظارتی دارد اگر می‌توانستند یک قناتی هم در کنار کاریز وقف حفر می‌کردند و آب کاریز وقف را می‌بردند و ملک را طبعاً خراب می‌کردند که بتوانند عنوان فروش و مسلوب المنفعگی را روی آن بگذارند و او را از بین ببرند تجربه شد در همین امساله در وزارت آقای تدین بنده در همین اطاق خدمتشان عرض کردم که وجوهی که برای اطعام مساکین در اوقاف بوده است امسال ممکن است آنرا آزاد بگذارند بدهند بولایات دولت و وزارت معارف هم این کار را کرد ولی آیا در ولایات متولیان این کار را کردند؟ خیر هیچوقت نکردند پس به آزادی آن بنده بهیچوجه عقیده ندارم اصل معلوم است از این همه اوقاف منظور خیرات و مبرات بوده است ولی آن را بصورتی در آوردن که متکدی و مرتزق درست کردن خوب نیست با شئون اجتماعی مملکت جور در نمی‌آید در ایران شاید چهار صد پانصد کمتر یا بیشتر ما مدارس قدیمه داریم بدیهی است امروز دیگر نه محصل دارد نه طلبه نه کسی می‌رود پی اینگونه تحصیلات و همینطور که آقای فیاض فرمودند آموزشگاههای ملی که پیشقدم فرهنگ جدید ما بودند امساله دچار مضیقه بسیار شده‌اند اینها به دو نوع اداره می‌شدند یکی کمکهائی که دولت از حیث دادن دبیر باین نوع آموزشگاه‌ها می‌کردند و حالا هم آقای وزیر فرهنگ فرمودند ولی این کمک نمی‌شد برای اینکه غالب ساعاتی که مقرر شده بود این دبیران نمی‌رفتند و علاقه زیادی نداشتند بجهت اینکه دبیرستانهای دولتی ساعات رسمی آنها را اشغال می‌کردند چند ساعتی هم از آنها خواهش می‌کردند بروند در مدارس ملی درس بدهند و چون نمی‌رفتند غالباً دانشپایه دچار وقفه و تعطیل می‌شد یکی هم از محل اعانه که دولت میداده است ولی بالاخره امروز مدارس قدیمه و اوقاف مدارس قدیم مصرفی ندارد بنان آن معطل افتاده است چه بهتر از این که از محل آنها منظور واقف تأمین شود زیرا این مدارس و اوقاف آنها برای تحصیل بوده است آنروز آنقسم تحصیل می‌کردند روی زیلوی مدرسه می‌نشستند و امروز روی نمیکت می‌نشینند و آنچه مطابق مقتضیات عصر است تحصیل می‌کنند. می‌خواستم عرض کنم که جمع بهرة حق النظاره بکلی بعهدة فرهنگ نباشد فرهنگ ایران بعد از سالهای سال تمام کارش برگردد روی فرهنگ و تعلیم دادن فرهنگ و عوائد اوقاف بوسائل دیگری جمع شود و به فرهنگ بدهند. در مثلهای حکیمانه غالباً بعضی امثال خوب یافت می‌شود (وقت آقایان را نگرفته باشم به بخشید) دو گنجشک نر و ماده با هم جنگ کردند دعوی کردند یکی توپ و تشر زد بدیگری بالاخره ماده گفت من می‌روم شکایت به سلیمان می‌کنم گفت برو اهمیت ندارد من تاج و تخت سلیمان را هم بباد می‌دهم گنجشک ماده شکایت کرد سلیمان احضارش کرد و گفت خوب با زنت نزاع داشتی چکار بکار من داشتی گفت ای پیغمبر در بین زن و شوهر از این توپ و تشرها خیلی هست و از آن گذشته اگر بخواهم تخت و تاجت را هم بباد دهم می‌توانم سلیمان گفت چه می‌کنی گفت می‌روم از خاک وقف می‌آورم و روی تخت و تاجت می‌ریزم تا بباد رود وقتی وقف تاج و تخت سلیمان را بباد می‌دهد فرهنگ ما را هم بطریق اولی. پس خوب است آقایان محترم مطالعه بفرمایند و موافقت بفرمایند بکلی عوائد اوقاف را از فرهنگ جدا کنند و فرهنگ را از مادیات و جز از موضوعات علمی خالی کنند و این وابستگی را بدهند بجای دیگر وقتیکه فرهنگ آلوده بمادیات شد درست در نمی‌آید. موضوع دیگر این که این بنگاه‌های فرهنگی که هر وزارتخانه‌ای دارد حتی شهربانی و راه و غیر ذالک دارند آنها را واگذار کنند بمعارف و تحت نظر فرهنگ باشد برای اینکه در قسمتهای امتحانی و قسمتهای عمومی فرهنگی بهتر است برای اینکه از فرهنگ دو نتیجه منظور است مخصوصاً اینگونه آموزشگاهها که اختصاصی است بدیهی است قسمت تخصص آن باید تدریس شود تردید نیست ولی در عین حال دولت هم باید اینمنظور عالی یک ایده آلی که عبارت از کمال اخلاقی یک ملت باشد داشته باشد وقتی تحت نظر فرهنگ باشد در عین که امور تخصص و دروس تخصص تدریس می‌شود در عین حال آن منظور را تأمین می‌کند والا در این آموزشگاهها مسئله دوم تصدیق بفرمائید تأمین نمیشده است بهیچوجه من الوجوه این هم یکقسمت که نظارت کلی بنگاههای فرهنگی اعم از تخصص و غیر تخصص تحت نظر وزارت فرهنگ باشد و بهمین تناسب هم بنگاههای متناسب هر وزارتخانه‌ای ملحق بآن وزارتخانه بشود از قبیل بانک کشاورزی که تناسبش با وزارت کشاورزی شاید بیشتر باشد ولی در این قسمتها بنده چندان تخصص ندارم. راجع به موضوع ارتش که صحبت شد بقدر کافی مذاکره شد فقط بنده می‌خواستم این مسئله را عرض کنم و موضوعی است که خوشبختانه جناب آقای نخست وزیر صبح فرمودند گاهی حرفهای زننده در اینجا گفته می‌شود چندین ماه است می‌بینیم نسبت به مأمورین دولت مطالبی گفته می‌شود مثل اینکه آنها خارج از ملت ایران بوده‌اند اولاً ملت ایران خیلی زود رنگ پذیر است در واقع به محض اینکه دید دولت صالحی حکمفرما است بر او مأمورین تغییر رویه می‌دهند بیشتر هم صحبت از استفاده‌های گذشته شد آنرا بنده حرفی ندارم بنده بیشتر در قسمت رفتاریکه سابقاً داشتند انتقاد دارم چون بیشتر غالب مأمورین بهمان خوی خود رأی و استبداد با مردم سلوک می‌کردند و دلها را میرنجاندند و یک چیزهای دیگری هم بود که رسیدگی خواهد شد و آن خوی مأمورین تقریباً زیانش بیشتر بود و باعث انقطاع و جدائی دولت از ملت بود و باعث دو رنگی بود مثل اینکه مردم دولت را یک چیزی غیر از خودشان تصور می‌کردند و این را هم در ضمن باید تصدیق کنیم بعد از آنکه چندین بار در اطراف مأمورین دولت انتقاد شد بنده این حرف را می‌زنم که شاید یک قسمت خرابی مأمورین برگشت به خود مردم بکند وقتی که می‌خواستند گرده از زیر بار قانون خالی کنند بالطبع متشبث بیک وسائلی می‌شوند که مأمور نه بلکه عیسی ابن مریم را از جادة راستی منحرف می‌کردند اگر مردم درست شدند هیئت حاکمه او هم طبعاً عوض می‌شود. کما تکونویّول علیکم همان طور که هستند بر شما حکومت خواهند کرد و حکومت نمونه رشد اخلاقی یک ملت است مردم باید تغییر اخلاق بدهند نباید برای فرار از نظام وظیفه بهر گونه وسائل تشبث کنند باید برود خدمتش را بکند اینهم یک مالیاتی است بدنی که بدون تبعیض باید بروند افراد و مالیات خودشان را ادا کنند. بنده در قسمت نظام و ارتش عقیده مندم که باید بتمام معنی باشد ولی قدرتمند تر دارای منظور عالیتر با مردم مهربان تر و قسمت دیگری را که تکرار می‌کنم و رفتار افسران است با افراد وظیفه که سابق خوب رفتار نمی‌شد و حکم یک مستخدم فردی را غالباً داشت شاید مردم هم بیشتر که از زیر این بار فرار می‌کردند برای همین بود و بالطبع افراد نظام وظیفه هم از این ببعد بهتر نسبت بآنها عمل شود

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است

دکتر جوان-بنده توضیح دارم اجازه بفرمائید بنده در کلیات اجازه گرفته بودم نوبت نرسیده در ماده اول اجازه گرفتم و حالا می‌فرمایند مذاکرات کافی است اجازه بدهید بنده عرایضم را عرض کنم…

رئیس- شما مخالفت خودتان را با کفایت مذاکرات بکنید برای اینکه پیش از شما چند نفر اجازه خواسته‌اند

دکتر جوان-آقایانی که مخالف هستند با کفایت مذاکرات که صحبت کرده‌اند

بعضی از نمایندگان- خوب صحبت کنند چه مانعی دارد رئیس- آقای فرمانفرمائیان

محمد ولی میرزا فرمانفرمائیان- بنده چون سالها است افتخار حضور در مجلس را نداشته‌ام با اسلوب و رویة جدید شاید خیلی آشنا نباشم ولی چیزی که بنده این چند روزه بنظرم رسید این است که واقعاً اقلیتی بآن معنی که سابق در مجلس دیده‌ام وجود ندارد (صحیح است) بنده می‌دیدم در آن زمان (البته بعضی آقایان هم هستند و بخاطر دارند) که عده‌ای در واقع اقلیت نفی در مطالب را یک پیشه و هنری برای خودشان قرار داده بودند و همیشه یک دسته‌ای بودند بهر شکل و بهر صورتی که هر لایحه مطرح بود مخالف می‌شدند ولی در این دوره بنده می‌بینم که واقعاً همچو چیزی نیست و در حقیقت موقعیت دولت فعلی بعقیدة بنده یک موقعیت ممتازة ایست با وجود اینکه آقای نخست وزیر چند مرتبه از سنگینی و مشکلات پیش آمدها تذکری فرمودند و حقیقت هم همین است ولی بنده چون احساس می‌کنم که همه وکلا و پشت سر وکلا اکثریت ملت در واقع امروز با این دولت موافق هستند این است که بنده معتقد هستم که هر بار گرانی هم که در پیش باشد بسهولت می‌تواند از پیش ببرند (صحیح است) در مسئله بودجه البته بنده تصور می‌کنم که این رویه (چنانکه مجلس هم در حقیقت اتخاذ فرمودند) که هر کس صحبت بکند بهتر است برای اینکه این مطالب که در بودجه پیش می‌آید و می‌شود گفت این مطالب در جلسات آتیه ممکن است جلوگیری بکند از تقویت وقت چون همه مطالب را در موقع بودجه می‌توان اظهار کرد و هر کس هر نظری داشته باشد راجع باطلاعاتی که از حوزه‌های انتخابیه خودش و ولایات و سایر جاها داشته باشد می‌تواند اظهار کند و برای رویه و روش دولت مفید است بنده در این بودجه‌ای که تنظیم شده است به کمیت اقلامش کار ندارم چون یقین دارم که آقای وزیر دارائی خودشان از متخصصین این فن هستند و در حقیقت هوسرانی و یک نظریات خاصی ندارند البته تا آن اندازه‌ای که در این مدت قلیل که سر کار هستند دقت لازم بوده فرموده‌اند موضوع سر این است که اگر واقعاً همین مبلغ از مردم گرفته شود بنده می‌توانم اینجا به جرأت قسم بخورم که مردم راضی و شادمان و خوشنود خواهند بود (صحیح است) اگر همین باشد. ولکن بدبختانه اگر در سابق بنده هم که نمی‌گویم در سابق اینطور نبود در سابق هم البته بوده است ولی در این سنوات آن اندازه که بنده خودم اطلاع دارم این رقم که سهل است بنده بجرأت می‌توانم عرض کنم یک برابر (اگر راه اغراق نکرده باشم) که بطور مسلم از کیسة مردم و ملت خارج میشده است همین مالیات بر در آمد که در جمع گذاشته شده است بنده یکی از تجار تبریز که خودش برای من دیروز حساب می‌کرد یک موضوع نقل و انتقالی بوده است مالیات بر میراث درباره او تعلق میگرفته است پس از آنکه یک مبلغ هنگفتی از آنها مطالبه میکرده‌اند بالاخره عمل در نوزده هزار تومان خاتمه پیدا کرده است بعد بنده تحقیق کردم (تصادفاً نه اینکه دنبال این کار بروم) و اطلاع پیدا کردم که از این نوزده هزار تومان دو هزار تومان بکیسة دولت رفته است و بقیه اش در آن میانه‌ها حیف و میل شده است پس ملاحظه بفرمائید بچه عناوین از این مردم آقا خارج می‌شود و این مردم آقا استطاعت و بنیه مالی شان بقدر کافی نیست که بتوانند این تحمیلات را قبول کنند البته این است که یک گله مندی و یک شکوه هائی بین مردم ملت و دولت ایجاد می‌شود. بنیه اقتصادی ملت آقا روی دو چیز است در این مملکت یا روی اصل کشاورزی است یا روی بازرگانی، آنچه که کشاورزی است بنده در اینجا ثابت می‌کنم که در این مدت پانزده سال اخیر با آن اقلامی که در بودجه می‌نوشتید کم یا زیاد کاری ندارم ولی در عمل خود بنده بودم و در خارج بوده‌ام و تقریباً ده نشین بودم بنده دیدم دیگران هم که اطلاع داشتند بنده از آنها هم کسب اطلاع کردم که ابداً در این مملکت اگر گفته شود کشاورزی ترقی کرده این قسمت را بنده می‌توانم عرض کنم که کذب محض است (صحیح است) هیچ ابداً در قسمت کشاورزی در این مملکت یک قدم برداشته نشده است بنده کار ندارم بقسمت‌های دیگر و این تنگی خواربار اگر درست توجه بفرمائید و بریشة امر بر بخورید این از سوء عملی است که در امور کشاورزی تولید کرده‌اند (صحیح است) ایجاد کرده‌اند این تصنعی است آقا این مملکت هیچ وقت احتیاج نداشته است از هندوستان گندم بیاورد شاید در بندر عباس یا بوشهر این احتیاج پیدا بشود ولی آذربایجان هیچ تاریخی نشان نمی‌دهد که احتیاج باین داشته باشد که از خارج گندم حمل کنند بآنجا یا از گرگان گندم حمل کنند بآنجا هیچ آذربایجان بهر سنی که رسیده باشند همچو چیزی را بخاطر نمی‌آورد. آنچه که بازرگانی است البته بنده آن اندازه اطلاعات کافی شاید نداشته باشم ولی عمل را بنده دیده‌ام و می‌بینم و با مردم تماس دارم البته آنهم در تحت این انحصارات واقعاً یک صورت خاصی پیدا کرده است ممکن است در مرکز و بعضی نقاط بنیة افراد بازرگانان خیلی پیش آمده باشد ولکن اصل بازرگانی در ولایات رمقی برایش باقی نمانده است بدرجات وضعیت بازرگانان از وضعیت کشاورزان هم بدتر شده است در این قسمت هم فقط بنده یک تذکری بود که عرض کردم از اینهم بگذرم. راجع بامنیت خیلی مذاکره در اینجا شد بنده استماع می‌کردم آقایان همه در امنیه فرمایشات خیلی مفصلی فرمودند البته امنیت دو قسم است یکی صحبت از امنیة جاده‌ها است وقتی که صحبت از امنیه می‌شود همه در نظرمان مجسم می‌کنیم هیولای یک نفر امنیه را ولکن بنده تصور می‌کنم بعقیدة بنده مخصوصاً با آن بیانی که آقای نخست وزیر راجع باصول دمکراسی و ترویج این اصل فرمودند که باید مردم باین اصل آشنا باشند و واقعاً محب این اصل باشند بنده تصور می‌کنم امنیت قضائی در تمام از این گفتارها اهمیتش بیشتر است (صحیح است) و اگر امنیت قضائی ما خلل پذیر بشود تمام این بنیان تمام این مذاکرات تمام این مباحث روی یک پایه سست و ضعیفی نهاده شده است ولی اگر امنیت قضائی مان را تأمین کنیم و امنیت قضائی خودمان و نسبت بخودمان داشته باشیم بنده تصور می‌کنم بزرگترین ترقی که باو می‌شود فخر کرد این خواهد بود و بدبختانه چیزهائی … البته بنده نظر تنقید نسبت بگذشته ندارم برای اینکه بعقیدة بنده این تنقید مورد ندارد زیرا ما زیاد در تحت احساسات واقع هستیم و با این احساسات نمی‌توانیم قضاوت بتمام معنی و بیطرفانه نسبت بگذشته بکنیم این کار مورخین و تاریخ است که بگویند در این بیست سال وضعیت ما وضعیت واقعاً مشعشعی بوده است یا این است که لفظاً مشعشع گفته شده است این کار کار مورخین است ولی یک چیزهائی گفته می‌شود از نقطه نظر تنقید نیست از نقطه نظر تذکرات از نقطه نظر این است که پی ببریم و بر بخوریم بآن معایب و آن مفاسد که از آن معایبی که در این مملکت بوده است می‌توانیم بر کنار باشیم. وضعیت قضائی ما ریشه قضاوت و قانون و خود قانون یک چیز مرده ایست یک چیز حی و زنده‌ای نیست قانون را واقعاً قاضی روح می‌دهد قاضی است که از فکر و بیان او قانون یک حیاتی پیدا می‌کند و این قضاتی که ما داریم باور بفرمائید آقا که طرف اعتماد این ملت نیستند بواسطه اینکه در بین اینها شهامت دیده نشده است بنده هیچ نفهمیدم که اگر یک قاضی بوظیفة خودش عمل می‌کرد کدام یک آنها را بردند حبس کردند و بدار کشیدند که سایرین که بوظیفة خودشان عمل نمی‌کنند ترسیده باشند و بوظایف خودشان عمل نکنند این هیچ دیده نشده است که یک نفر دادستان یک نفر قاضی در یک کار جزئی واقعاً قانون بتمام معنی را در مد نظر گرفته و مطابق وجدان مثلاً کوچکترین مقاومت و ایستادگی را در مقابل یک فشار و زور از خودش بظهور رسانده باشد. اشخاصی که شهرتی داشته‌اند در این مملکت که واقعاً آنها را نور و فروغ محاکم قضائی می‌نامیدند ما دیدیم که در این ده پانزده سال چگونه برای حفظ مقام خودشان برای حفظ صندلی خودشان و برای اینکه ماهی پانصد تومان و شش تومان خودش را حفظ کرده باشند چه عملیاتی را مرتکب شدند (معدل- صحیح است) و این باید گفته شود که از نقطة نظر (رهبری- صحیح نیست) بله آقا صحیح است یا صحیح نیست این نظر بنده است (خنده نمایندگان) بنده مخصوصاً برای اینکه می‌فرمایند صحیح نیست ناچارم یک مطالبی را بی پرده عرض بکنم: البته آقایان بخاطر دارند حال مدت مدیدی نیست در ۱۳۰۹ محکمه‌ای تشکیل دادند و در آن محکمه قرار بر این بود که مرحوم نصرت الدوله محکوم بشود و هیئت حاکمه تمیز که باین کار رسیدگی می‌کرد جلسه تا نصف شب و بعد از نصف شب ادامه داشت فشار کاملی هم وارد آمده بود که حتماً رأی محکمه قبلاً معلوم بشود از آن عده‌ای که بودند اشخاصی که باز هم شهامت و جسارت این را داشتند که بر خلاف وظیفه و وجدان خودشان رأی ندهند یکی همین آقای آهی هستند که در آنوقت از قضات عالیمقام بودند یکی حاج شیخ اسد اللّه ممقاتی یکی مرحوم فلسفی چه شد اینها را چه کردند ممکن است آقا چندین سال و چندین ماه بیکار شدند ولی حفظ حیثیات خودشانرا کردند و مطابق وجدان خودشان حاضر نشدند که رأیی بر خلاف حق بدهند اینها چیزهائی نیست که فراموش بشود ولو اینکه آقا می‌گویند صحیح نیست. (خندة نمایندگان) در مملکت اینها یک تأثیراتی داشته است اینها یک چیزهائی است که در هر گوشة این مملکت هر کسی که کوچکترین فکری را دارد می‌گوید عیب دارد تنها فرقی که با سابق دارد این است که پیش نمی‌گفتند امروز می‌گویند که فرق دیگری ندارد. بنده نتیجه‌ای که می‌خواهم بگیرم این است که آقای وزیر دادگستری را می‌خواهم توجه کنم که راجع باین امر جدیتی بکنند و یک نام نیکی از خودشان بگذارند و در نظر بگیرند که این مرغان بهشتی چون در آن مقام هستند نباید تا ابد بمانند هیچ دلیل ندارد آقا یکروزی آقا می‌رفتند تقاضا می‌کردند بنده خودم بخاطر دارم اشخاصی را دعوت می‌کردند باینکه بیایند یک مقامات عالی قضائی را اشغال کنند فقط از نظر اینکه مردم اعتماد بکنند و آن اشخاص چون می‌دانستند چه خبر است زیر بار نمی‌رفتند و قبول نمی‌کردند ولی امروز آن موانع نیست چه ضرر دارد اگر آقای وزیر دادگستری تصمیم بگیرند این اشخاص را امسال آقای دکتر مصدق آقای علاء دیگران هستند چنین نیست که نباشد در واقع آنها را بیاورند در رأس امور قضائی ما بگذارند آقا تا مردم و عامه اعتماد پیدا بکنند زیرا آن تصوراتی که می‌فرمایند نیست آن اعتماد از بین رفته است (صحیح است) البته چنانکه مخصوصاً ناطق محترم اخیر آقای هاشمی فرمودند این مردم آقا مستخدم و غیر مستخدم همه از یک ملت هستیم همه از یک گروه هستیم بالاخره فرقی در بین نیست بین وکیل و مستخدم چه فرق است بالاخره ولی مسئله سر این است که همین رویه که مستخدمین داشتند همین برای آنها یک رویه‌ای شده است بنده هم نمی‌خواهم تنقید کنم البته بدون مستخدم دولتی که معقول نیست این سازمانی که هست امروز گله و شکوه‌ای که مردم دارند آقا از سازمان و رفتاری است که آنها با مردم می‌کنند در اطراف این مسئله البته خیلی حرفها زده شده است ولکن در همین قضایای اخیر بنده خودم بیرون‌ها در ولایات آن اشخاص که بایستی حافظ مال خود دولت باشند مثلاً تصور بفرمایند امروزه هیئت تفتیشیه رفته است در آذربایجان و سایر نقاط تصور بفرمائید که مثلاً لوله‌های تریاک که در فلان شهر در انبار بود این چه شده است این را کی آمده است غارت کرده است این را بنده اطلاع دارم از همه جا حالا اطلاع ندارم ولی از بعضی جاها اطلاع دارم حتی به وزارت دارائی هم اطلاعاتی که داشته‌ام صلاح خودم و صلاح جماعت را در آن دیده‌ام که بروم و بآنها بگویم مطلب را خودشان اینها را برداشته‌اند لوله‌های چهار تومان پنج تومان بمعتادین فروخته‌اند بالاتر از این بنده عرض کنم در یک محلی رئیس شهربانی آنجا گاری و دوچرخه راه انداخته بودند شبها می‌رفتند خط آهن و ریل‌ها می‌آوردند در بازار می‌فروختند (انوار- بارک اللّه از این شهربانی) باور بفرمائید این را که عرض می‌کنم در یک حوزه‌ای بود که خود بنده در آنجا بودم این یک چیز پنهانی نیست همه میدانند البته ما در این موقع که عرایضی را عرض می‌کنم شاید بعضی آقایان بفرمایند که چه تناسب دارد این برای این است که در این بودجه بنده می‌بینم نه میلیون قلمی است که بشهربانی باید داده شود این نه میلیون را ما به کی باید بدهیم شما اسمی که برای اینها گذاشته‌اید این است که پاسبان است پاسبان باید یک شخصی باشد که همه با اطمینان خاطر عزیز ترین چیز خودشان را ببرند باو بسپارند ولی اینها در یک موقع مخاطره هم باید پیدا بشوند اگر در موقع مخاطره دزد آمد خانة انسان آوا کشیده بود پاسبان پشتش را بر گرداند برود بخیابان دیگر این چه پاسبانی است همینطور است در همه قسمتها امروز آقا با دادن این بودجه با اینکه در زمان قدیم در همین مجلس در دوره چهارم می‌گفتند راجع به قضات آنوقت به مستخدم مخصوصاً آنوقت بیشتر مسئله قضات مطرح بود فلان وزیر داد گستری می‌آمد در پشت تریبون می‌گفت که شما چطور می‌توانید با ماهی چهل تومان از یکنفر قاضی توقع داشته باشید آمدند و آن قضیة اشل استیناف آمد و آن تشکیلات که حالا بنده درست در نظرم نیست ولی در دوره پنجم حالا نمیدانم چهارم بود یا پنجم بهر حال بنده حضور داشتم بعد هم یکی از مسائلی که بنده تصور می‌کنم شخص آقای وزیر دارائی متوجه هستند خودشان هم البته عمل کرده‌اند بنده تصور می‌کنم در اینکه در این سنوات قانون استخدامی که در دورة چهارم گذشته آنرا بکلی بر هم زدن و بکلی دگرگون کردن این هیچ نتیجه‌ای برای مملکت ندارد و در دورة چهارم با یک دقت کاملی بنده خودم بودم در آن دوره قانون وضع شد و در آن شالوده و بنائی ریخته شد و در آن تعبیر کردند که مستخدم دولت کیست بعد آمدند مستخدم دولت را محدود کردند خود این یک خدمت بزرگی است بعقیدة بنده سپس برای مستخدم یک حقوقی قائل شدند که نسبت باو ایجاد اطمینان و اعتمادی کردند آنوقت تنقید می‌کردند که هر وزیری می‌آید روی کار یک عده مستخدم را بیرون می‌کند و یک عده را از توی خیابان می‌آورد مستخدم می‌کند یا کس و کارش را وارد کار بکند این تنقیدات بود بعد از آنکه قانون وضع شد برای مستخدم یک شخصیت و یک اعتماد بنفس خودش پیدا کرد که اگر کار بد نکند و خلاف قانون نکند کسی نتواند او را معتزل کند تغییر بدهد در این اقدامات اداری ولکن بنده می‌بینم در این سنوات همانوقت هم بنده خودم باز بودم در دوره پنجم و ششم شروع شد این ترتیبات و این ضربت‌ها واقعاً بر پیکر قانون از همان وقت شروع شد هر وزیری آمد در تحت ماده واحده‌ای بکلی یک دروازه باز کرد و بنده نمیدانم حالا قانون استخدام چیست قانون استخدام مدونی را بنده ندیدم که در تحت چند ماده است در سابق همه قانون را می‌دانستند و می‌توانستند مطالعه بکنند ممکن بود موادش را در نظر بگیرند این بابی که مفتوح شد باندازه‌ای گشاد شد که در واقع هیچ حد و حصری نداشت همه دوباره مثل همان مستخدمین سابق شدند مثل مستخدم شخصی و حالا بنده تصور می‌کنم که باین قسمت مخصوصاً آقای وزیر دارائی یک توجه مخصوصی بفرمایند و اگر مقتضی است یک اصلاحاتی در تحت عنوان قانونی بمجلس در این باب بیاورند چون این یک خدمت عمده ایست برای اینکه این ایرادات و شکایات و گله هائیکه مردم دارند رفع بشود امروز مستخدم نه اعتماد بخودش دارد و نه معلوم است که مستخدم اصلاً کیست همانطور که البته ما و دولت در واقع از مردم و ملت مخصوصاً امروز با این روزگاری که داریم انتظاراتی از آنها داریم و نمی‌خواهیم که در واقع حکومت خود سری تولید شود و بهتر از همه ما که در این قرن زندگی می‌کنیم و از این محل هستیم بهتر تشخیص می‌دهیم که اگر بر گردیم بقضایای گذشته دیدیم چه قضایائی تولید کرد آن شدت و حدتی که پانزده سال بلکه بیشتر این ملت با یک محرومیتی در واقع بردباری می‌کرد آن وضعیت البته در اثر انقلاب و اغتشاش و در اثر اصول خود خواهی و خود پسندی بود امروز البته ما که طالب این وضع هستیم با کمال صمیمیت این مردم (اینکه عرض کردم امروز وضعیت دولت ممتازه است بهمین نظر است) که مردم هم چون این فشار را کشیده‌اند بنده تصور نمی‌کنم امروز افرادی باشند که نفهمند که اگر بیک عملیاتی دست بزنند و یک خود سری هائی بکنند باز هم وضع بر می‌گردد بهمان خبری که ارتش فرار می‌کردند بنده تصور می‌کنم همه باین امر معتقد هستند از این نظر است که امروز دولت و مجلس و اکثریت مردم یکی هستند یک جهت و یکرنگ برای اینکه بتوانند هم مملکت را حفظ کنند و هم پرهیز بکنند که یک اغتشاشاتی در مملکت تولید نشود که مبادا باز مبتلا بشویم بهمان چیزی که از او فراری هستیم ولی البته این دلیل نمی‌شود که اینجا این مطالبی که عرض می‌کنم بعضی‌ها تصور می‌کنند که این خودش ایجاد وحدت می‌کند و آن گله‌ای که مردم دارند بعرض می‌رسد تا واقعاً آنها را مرتفع نمایند نظر و غرض دیگری البته نیست. در قسمت کشاورزی که همه واقعاً امروز علاقه مند بآن هستیم و همه میدانیم که چه ابتلائی برای این مملکت ما تولید می‌شود اگر نسبت باین امر توجه کامل نکنیم این مسئله یک وقتی مسلم شده است در یکی از ادوار گذشته این مجلس که بنده بودم این مسئله را بحث می‌کردند که ایران یک مملکت کشاورزی است یا صنعتی البته تصور می‌کنم که وطول مدت ثابت کرده است که ایران مملکت کشاورزی است و نسبت باین کشاورزی هم اگر توجهی نشده است البته امروز دولت کاملاً توجه دارد می‌بینیم علائم و آثار آن کاملاً ظاهر است که دولت متوجه است و واقعاً می‌خواهد مجدداً سوق بدهد این مملکت را که از راه کشاورزی تأمین احتیاجات خودش را بکند سهل است بلکه بازارهائی هم پیدا بکند چیزی که کشاورزی را در واقع مختل کرده بعقیدة بنده همان مداخلة دولت است بعضی چیزها بود مثل مسئلة انحصارهای دولتی و اینکه در فلان محل شلتوک بکارند یا نکارند بنده باندازه‌ای متاسف هستم اگر عرض کنم قحطی تصنعی که در آذربایجان ایجاد شد و در سال ۱۳۱۷ و ۱۳۱۸ بدون دلیل مردم آنجا مثل امروز در دکان نانوائی طهران اقلاً باز اینجا قرص نانی پیدا می‌کنند آنجا را هم پیدا نمی‌کردند در صورتیکه در آذربایجان در سال ۱۳۱۶ و ۱۳۱۵ متجاوز از دویست هزار خروار گندم بخراسان و فارس و اصفهان حمل شده بود برای این بود که همین مقررات و مداخلات باعث شد که در فلان نقطه شلتوک بکارند در صورتیکه اراضی آنجا باید شلتوک کاشته شود صیفی جات کاشته شود تا سال بعد استعداد داشته باشد که گندم بکارند از طهران دستور مطلق دادند که نکارید در نتیجه آن نکاشتن‌ها مردم دچار این سختی و صعوبت در زندگانی شدند و البته امروز اینکه بنده عرض می‌کنم برای این است که تذکری باشد که دولت ترویج کند و پرهیز بکند از مداخله در این قبیل امور و بگذارند خود مردم بهتر میدانند که چه باید بکارند و در چه موسم بکارند و در چه موسم درو کنند مداخله دولت در این امور بجز اینکه سیر قهقرائی بکند هیچ نتیجه ندارد و بزیان مملکت و ملت خاتمه پیدا بکند (صحیح است). در قسمت معارف بنده تذکری داشتم در اینجا توجه آقای وزیر فرهنگ را معطوف بداریم و آن این است که در این بودجه‌ای که تدوین می‌شود با بعدها هم تدوین بشود باید در نظر گرفت که ولایات هم خودشان را ذیحق میدانند که از یک مراکزی که هست در مشهد در شیراز در تبریز دلیلی نیست که در آنجاها مدارس عالیه وجود نداشته باشد آذربایجان مطابق احصائیه در حدود چهار میلیون نفوس دارد دلیل ندارد در شهر تبریز یک مدرسه طب نباشد مدرسه طب نشد یک مدرسه فلاحتی نباشد الآن اگر شما احصائیه مدرسه کرج را نگاه کنید می‌بینید دو ثلث این شاگردان همه از ولایات آمده‌اند بلکه بعشق از ولایت آمده‌اند از طهران کسی پا نمی‌شود برود بکرج برای امور فلاحتی کمتر ذوق این کار را دارند بروند دنبال کارهای دیگر اغلب این شاگردان اهل تبریز هستند یا از کرمان و سایر جاها ولی اکثریت آنها اهل آذربایجان هستند تحقیق بفرمائید این مسئله روشن و واضح می‌شود چه دلیل دارد جوانها وقتی بیایند اینجا عائله شان مادرشان باید پاشند پشت سرشان بیایند اینجا یا نگران از حال و احوال آن جوان باشند که در طهران تنها زیست می‌کند و این مسئله را جداً تحت توجه قرار بدهند چه ضرر دارد که در شهر تبریز یک مدرسه عالی بنا شود در شیراز هم بشود در مشهد هم بشود فرض بفرمائید از این طول و تفصیلی که در طهران داده شده است کاسته شود مانعی ندارد. در قسمت کارخانجات هم بنده مختصر تذکری داشتم البته اینهم از آن مطالبی است که قابل بحث نیست بنظر بنده نیست که امروز ما کارخانه داریم خوبست یا خوب نیست داریم البته بهتر از این است که نداشته باشیم مسئله‌ای هست این است که این کارخانه بدست دولت باشد بنده اینجا یک مقایسه‌ای کردم در این ارقامی که هست بنده می‌بینم که بعضی از این کارخانجات صدی هفتاد صدی هشتاد مخارج دارد در مقابل در آمدشان بنده نمی‌توانم بفهمم که یک کارخانه چرا صدی هفتاد صدی هشتاد مخارج باید داشته باشد در اینکه کارخانه لازم است حرفی درش نیست ولی چرا این اندازه مخارج باید داشته باشد بنده نفهمیدم البته معلوم می‌شود که یک عیب داخلی و عیب انتظامی در اینکار هست والا هیچ فلسفه و حکمتی ندارد دیگران کارخانه تأسیس می‌کنند استفاده می‌کنند دولت نظر استفاده نداشته باشد دولت می‌خواهد سمنت را بیک قیمت محدودی نگاهدارد که مردم استفاده کنند خیلی خوب قابل تقدیر است ولی چرا در بعضی قسمتها ضرر می‌کند یا چرا صدی هفتاد و هشتاد خرج دارد اینها یک مطلبی است اما واقعاً یکقدری نقص اداره کردن ما را ثابت می‌کند مثلاً تلفن خانه یکی از مؤسساتی است که در همه جا باید انتفاع ببرد انتفاع خیلی گزافی می‌برد در ایران مثلاً ضرر می‌کند این برای این است که اداره می‌شود برای این است که آن نظری که باید در اداره کردن باشد در اینجا نیست و این معایب پیدا می‌شود و باید این معایب را مرتفع کرد بنده بیش از این مزاحم اوقات نمی‌شوم.

وزیر دادگستری- بنده بدواً از اظهار محبتی که آقای نمایندة محترم نسبت به شخص بنده و چند نفر از قضات دیگر فرمودند تشکر می‌کنم و سپاسگزارم (محمد ولی میرزا- اظهار محبت نبود آقا یک حقیقتی بود) راجع به تذکراتی هم که فرمودند و باید داده شود البته در موقع بودجه بهترین مورد است برای دادن تذکرات و بهترین موقع برای شنیدن تذکرات و باید هم استفاده کرد و بنده مکرر این را عرض کرده‌ام که احتیاج باصلاحات داریم اصلاحات هم در همه جا مخصوصاً در کشور ما یکی از بدیهیات است که بنده دیگر نباید آن را تأئید بکنم. البته در همه قسمتها بطوری که تذکر دادند و تذکر داده می‌شود باید اصلاحات به عمل بیاید و البته در قسمت کادر قضائی هم باید اصلاحات بشود ولی بنده نظر به نتیجه‌ای که آقای نمایندة محترم گرفتند از مقدمه‌ای که خودشان چیدند و اختلافی که بین مقدمه و نتیجه بود خواستم یک مختصری عرض کرده باشم آقای نماینده محترم شکایت کردند و فرمودند که محیط قضائی ما و کادر قضائی ما دارای آن صفاتی که باید باشد نیست و آن اعتمادی که باید به قضات باشد نیست و حال آنکه خودشان فرمودند و مثل هم زدند یک مثل بارزی را در یک موقع شاید خیلی مهمی که نمونه هم زیاد دارد نظایر و امثال هم در موارد دیگر بسیار دارد (جمعی از نمایندگان- خیلی کم) همین نمونه‌ای که خود آقای نمایندة محترم ذکر کردند دلیل بر این است که حوزه قضائی آن طور نیست که ایشان تصور فرمودند و خوشبختانه محیط قضائی ما دارای عناصر با تقوی و نیکو کار و با شهامت است (صحیح است) و تصور می‌کنم آقایان هم همه تأئید خواهید فرمود. یک مطلبی را ما فراموش می‌کنیم وقتی که می‌خواهیم در این جور مطالب قضاوت کنیم مخصوصاً راجع به قاضی فراموش می‌کنیم که بقاضی که می‌رویم لامحاله دو نفر هستیم از این دو نفر هم یکی باید ناراضی باشد آن وقت ملاحظه بفرمائید یک قاضی که باید قضاوت در کار جمعی بکند این چقدر ناراضی ممکن است تولید کند این ناراضی‌ها قهری و طبیعی است با کمال عدالتی که می‌خواهد قاضی بکند؟ البته قاضی عادل نمی‌تواند در عین حال دو طرف را راضی نگاه دارد و یک طرف مسلماً ناراضی خواهد بود و البته این ناراضی ممکن است شاکی باشد حق هم دارد شاکی باشد اما این دلیل براین نیست که ما سلب اعتماد قضائی نسبت بقضات خودمان بکنیم و نسبت بکسانی که فداکاری می‌کنند زحمت می‌کشند و واقعاً کارهائی را انجام می‌دهند و خدماتی را انجام می‌دهند و در مشکلاتی واقع می‌شوند که شاید فرضش هم برای نمایندة محترم پیش نمی‌آید اینکه بنده این مثل را عرض کردم نه برای این است که خواستم دفاعی کرده باشم از اشخاص خیر این برای این است که کلیةً طبقه مستخدمین عموماً و مخصوصاً جامعة قضائی ما دلسرد نشوند. آقایان نمایندگان البته روا نمی‌دارند کسانیکه در موارد مشکلی واقع شده‌اند و دارای احساسات پاکی هستند و می‌خواهند هم از روی کمال وجدان و عدالت قضاوت کنند البته مصلحت جامعه و کشور نیست که آنها را دلسرد کنیم بنده تصور می‌کنم همانطور که آقای نمایندة محترم در مقدمه بیان خودشان فرمودند که ما نباید تابع احساسات باشیم و با داشتن یک احساساتی نمی‌توانیم قضاوت عادلانه بکنیم اگر چه ایشان دارای صفات کاملة بسیاری هستند ولکن بطور کلی در اینمورد قضاوتشان راجع بقضات کار بسیار مشکلی است برای این که ایشان شاید حقاً در تحت تأثیراتی هستند متأثر هستند و با آن تأثری که دارند نمی‌توانند قضاوت عادلانه در اینمورد بکنند و این مطلب نبایستی باعث این شود که ما سلب اعتماد از قوة قضائیه خودمان بکنیم و مطلب را طوری اظهار بکنیم مثل اینکه حقیقت داشته باشد در صورتی که خوشبختانه اینطور نیست و این امر حقیقت ندارد، جامعة ایرانی هم بجامعة قضائی خودش اعتماد دارد البته بنده نمی‌گویم که تمام افراد و اشخاصی که در این جامعه قضائی واقع شده‌اند همه نیکوکار و همه خوب هستند ولکن اکثریت آنها را مسلماً اشخاص نیکوکاری تشکیل می‌دهد (صحیح است) البته افرادی هم که احتیاج باصلاح دارند احتیاج باین دارند که جامعة آنها را اصلاح بکند و هم خودشان خودشان را اصلاح بکنند هستند و آنها هم طبیعتاً اصلاح می‌شوند. بنده در سایر مطالبی که آقای نماینده محترم فرمودند عرض نمی‌خواهم بکنم آقایان رفقای دیگر بنده مطالب را خواهند فرمود فقط خواستم عرض کنم تشکیل مدارس عالی در ولایات اگر توجه داشته باشید اینهم امری است خیلی مشکل بلکه الان محال است برای اینکه بنده حالا از جنبه‌های دیگرش نمی‌گویم در تبریز در شیراز ما تجربه کرده‌ایم آزموده‌ایم و دیده‌ایم که عده کافی شاگرد پیدا نمی‌شود اگر شاگرد هم پیدا شود معلمش نیست برای اینکه بشود یک دانشکده علمی یا دانشکده فلاحتی در تبریز یا شیراز درست کرد. اما در کرج از همه نقاط مملکت می‌آیند و می‌شود آن مؤسسه را نگاه داشت ولی در سایر جاها نمی‌شود.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

معدل- بنده مخالفم بنده در کلیات اجازه خواستم.

رئیس- آقای محیط فرمایشی دارید.

محیط- بنده عرضی ندارم آقایان عرایض بنده را فرمودند.

رئیس- آقای معدل.

معدل- بنده همانطوریکه اینجا هم مذاکره شد می‌خواهم عرض کنم در آن صورت نام موافق و مخالف شاید فرقی گذاشته شده است ولی در واقع و حقیقت مخالفی در میان نیست موقعیت کشور ما و وضعیت ما اجازه نمی‌دهد که هیچ ایرانی با دولت مرکزی و حکومت خودش مخالفت بکند (صحیح است) هر گونه اشتباهی هم که در پایتخت مملکت ما هست و یا اشخاصی از خودشان و یا بقلم خودشان در جراید منتشر می‌کنند و تصور می‌کنند که بخصوص مردم ولایات با حکومت مرکزی مخالفت دارند بنده از یک قسمت از کشور بنادر فارس میایم و از آن سرزمین چیزهائی بگوش شما میرسانند این مطلب را تکذیب می‌کنم (صحیح است) شاید اختلاف سلیقه‌ای بین افراد باشد ولی هیچکس هیچ آدمی که خون ایرانی در رگ داشته باشد هیچ آدمی که از پدر ایرانی باشد امروز وجود ندارد که با حکومت مرکزی طهران مخالفت داشته باشد بخصوص اگر از نظر وحدت ملی بخواهیم صحبت کنیم بعرض شما میرسانم که ما فارس‌ها نسبت به آذربایجان که یک قسمت از عزیزترین قسمتهای کشور ما است چه علائقی داریم من آنجا شاهد و ناظر بودم که از آلام آنها از آلامی که بر مردمان آنجا وارد شده بود صحبت هائی می‌داشتند همه مردم فارس متأثر بودند برای اینکه میدانیم و همه میدانند که برادران آذربایجانی ما عزیزترین برادران ما هستند ما نه تنها خودمان مالمان جانمان اولادمان را در راه آذربایجان فدا می‌کنیم روی این قسمت وحدت ملی است که بآقای نخست وزیر و هیئت دولت که همه از افراد خوب تشکیل شده‌اند عرض می‌کنم که عرایض ما روی مخالفت نیست هر کس امروز در رأس حکومت باشد او محبوب است همه دور او حلقه می‌زنیم و در تحت لوای شیر و خورشید ما باید معتقد ملی مان را که عبارت از حفظ ایران تاریخی و ایران بزرگ است پیش ببریم و به این جهت جای هیچ نگرانی از این حیث نیست و بنده مخصوصاً از رفقائی که کافی است می‌گویند بیشتر نگرانم که نمی‌گذارند همه صحبت‌ها گفته شود تصور می‌کنند که یک عده مخالفی وجود دارد که اینها اگر حرفهاشان را بزنند شاید ایجاد یک ناراحتی هائی شود (جمعی از نمایندگان- خیر همچو نیست) بنده می‌خواستم از آقایان تقاضا کنم که بگذارند همه صحبت کنند تا آنچه که باید گفته شود حتی بنده از یکی از ارکان مهم مشروطیت که جراید باشد نگرانی دارم که مذاکرات مجلس شورای ملی را به تفصیل نمی‌نویسد این مذاکرات تنها برای این اطاق و این مجلس نیست برای تمام کشور است این مذاکرات باید در سرخس در زابل در بوشهر در بنادر در اقصی نقاط کشور منتشر بشود تا تصور نکنند که حرفها زده نمی‌شود یا دولتی نیست که این حرفها را بشنود نظر دیگری از این عرض بنده این است که مأمورین سابق یعنی مأمورینی که حالا داریم بوضع سابق آشنا شده‌اند آنها باید این حرفها را بشنوند جواب دولت را بشنوند تا مانوس بوضع جدید بشوند وقتی که یک نفر مأمور دارائی در اقصی نقاط کشور هستند می‌شنود که وزیر دارائی در مقابل ملت چه می‌گوید او هم رویه خودش را عوض می‌کند باین جهت بنده خواهش می‌کنم از جراید که بیشتر در این باب صحبت بکنند تا اینکه اقلاً سرمشقی برای مأمورین باشد. اما عرایض بنده برای اینکه آیندگان و آنهائیکه بعدها راجع به بودجة امسالة کشور می‌خواهند عرایض ما را متوجه باشند عرض می‌کنم که روی مقتضیات امسال و روی مقتضیات امروز کشور من این عرایض را می‌کنم و اگر این مقتضیات نبود عرایض دیگری می‌کردم بنده عرایضم را روی بودجه (که مجالی می‌دهد بهر نماینده که در کلیات اوضاع کشور صحبت بکند) تقسیمات کردم که جزء بجزء بطور اختصار عرض کنم: اول در سیاست خارجی بنده انتظار دارم که دولت پیمان اقتصادی را که بعقیدة بنده متمم پیمان سیاسی است زودتر منعقد بکند و به مجلس تفصیل و تشریح او را بیاورند برای اینکه ما نه تنها از پیمان اقتصادی این انتظار و نتیجه را داریم که امروز بما گندمی داده شود سایر مایحتاج امروزی ما رفع شود بلکه ما فکر می‌کنیم که فردا جنگ تمام شد و ورشکستگی و کسادی بازار دنیا را بیشتر از امروز در مضیقه انداخت آنوقت یک کسی باشد که بداد ما برسد بکمک ما برسد ما آنچه که توانستیم در طبق اخلاص گذاشتیم و به همسایگان خودمان عرضه داشتیم ملاحظه کنید که ما حتی آن رویه مهمان دوستی و آن چیزی که شأن ما بود آنرا هم از کف دادیم و برای خاطر همسایگان مان مهمان‌های خودمان را از خانه مان بیرون کردیم و در مقابل این آن توقع سیاسی نداشتیم و انتظار ما این است که در مقابل این دو همسایه بزرگ دو همسایة نیرومند دو همسایة قوی با ما کمک بکنند انتظار ما از دولت این است که در مقابل مشکلات طاقت فرسا با نیروئی که ملت بآنها می‌دهد به پشتیبانی افکار عمومی و به پشتیبانی همین مجلس شورای ملی که بنده می‌بینم که صدی صد موافق با دولت هستند با سیاست بالاخره منظور خود را انجام بدهد و پیمان اقتصادی را بامضاء برسانند دوم موضوع قانون وام و اجاره است دولت بزرگ آمریکا دولتی که امروز بآنهائی که هنوز تکلیفشان معلوم نیست بآنهائی که بقول معروف چو بید بر سر ایمان خویش لرزانند کمک و مساعدت می‌کند و قانون وام و اجاره را دربارة آنها اجرا می‌کند و نسبت بما که صمیمانه تا حال انجام وظیفه کرده‌ایم و راهی را که میل داشتند رفتیم هنوز این قانون را شامل نکرده انتظار ما از دولت این است که در سیاست خارجی این دو قسمت را نصب العین خود قرار بدهند و جلب موافقت سه دولت را در این قسمت بکنند مخصوصاً دولت آمریکا که افراد ایرانی نسبت باین دولت و این ملت حسن روابط دارد و دوستی صمیمانه دارد و انتظار زیاد دارد. از قسمت سیاست خارجی که بگذریم راجع بکشاورزی که مقدم میدانم و شغل خود من هم هست بنده تصور می‌کنم فصل اول و آخر کشاورزی آبیاری است و آن چیزی که ما تا حالا ازش غفلت کرده‌ایم و کاش این پولهائی را که در این مدت خرج کردیم باین مصرف رسانده بودیم این مرد بزرگوار امریکائی را که آوردند من هم او را ملاقات کردم مرد توانا و دانا و فهیمی است اگر اسباب وسایل کار برای او فراهم نکنیم کاری از پیش نمی‌رود و بنده اول پیشنهادم به وزارت کشاورزی انفکاک کار آبیاری از سیاست وزارتخانه است باین معنی که اداره آبیاری اداره مستقلی باشد که هر وزیر کشاورزی می‌آید نتواند در برنامه عملی آن مداخله کند و این مرد در تمام ولایات و در تمام استانها و شهرستانها نمایندگانی داشته باشد و متخصصینی داشته باشد و برای خودش برنامه پنجساله ده ساله‌ای تنظیم بکند. عمل آبیاری را تقریباً باید بدو قسمت کنیم یکی قسمتهائی که از وظیفه افراد جامعه می‌شود یعنی افراد می‌توانند عمل بکنند یکی هم آنهائی که باید با سرمایة عمومی و سرمایة ملی انجام بشود مثل کارهای بزرگ آنها که کار دولت است یا باید از بودجه کشور یا باید بوسیله استقراض انجام بشود. بنده فکر می‌کنم که در سال دولت یکیش را انجام کند و آنهائیکه وظیفه عمومی هست آنها را میخصصینی تهیه پروژه اش را بکنند بودجه کشاورزی هم مساعدت لازم را بکنند و اداره آبیاری یک اداره‌ای باشد که نظارت بکند بر عمل آنها که در سال بدانند چقدر کار پیشرفت کرده است هر گاه ما وسایل این کار را فراهم نکنیم به نتیجه قاطعی نخواهیم رسید دوم لزوم تهیه نقشه فلاحتی برای وزارت کشاورزی است وزارت کشاورزی شاید هنوز نداند که چه می‌خواهد از ما کشاورزان که انجام بدهیم یکروز یک نفر می‌آید و می‌گوید چغندر را می‌خواهم توسعه بدهم یک روز یکی می‌آید میگوید گندم را زیاد کنید در صورتیکه یک آب و یک زمین و یک عده رعیت محدودی و معدودی است باید این وزارتخانه از نظر احتیاجات تشخیص بدهد که بالاخره چه حاجاتی داریم در کدام نقطه کشور کدام محصول بهتر عمل می‌آید و بچه مقدار عمل می‌آید و این را جزء برنامه خودش قرار بدهد و این را اعلان کند تا هر کس آن گفته را در سهم خودش انجام بدهد. سوم موضوع برزگران نسبت بزارع و کشاورزان کوچکترین توجهی نه از طرف دولت و نه از طرف مالکین و نه از طرف دلسوزهای ملت برای اینها نشده و نمی‌شود بنده خودم را هم جزء آنهائی میشمارم که البته در اینکار قاصر و مقصرم من متأسفانه باید باستحضار دولت و مجلس شورای ملی برسانم که در قسمت فارس که اینطور است خیال نمی‌کنم جاهای دیگر بهتر از این باشد کشاورزها لباس به تن ندارند لخت و عور هستند (بعضی از نمایندگان- سایر جاها بهتر است) من آن قسمت را عرض می‌کنم، بهداشت ندارند (ملک مدنی- طرف ما اینطور نیست) (لیقوانی- آذربایجان هم اینطور نیست) اگر طب و دوا و حکیمی هم بطور فرض هست اینها برای شهر نشین‌ها است هنوز برای رعیت و ده نشین نه دوا نه حکیمی وجود ندارد و در قسمتهای جنوب این را هم عرض می‌کنم که همه تقصیر را ما بگردن دولت نیندازیم بهره و سهم رعایا کم است باید بر بهره و سهم برزگران افزود تا توانائی آنها بیشتر بشود و این امر را هم ما بایستی زودتر انجام کنیم و بدست خودمان مالکین انجام بکنیم یعنی مالکین فهمیده و دانای هر قسمتی باید بنشینند و خودشان رسیدگی باین کار بکنند و آنچه که لازم است خودشان انجام بدهند یکی دیگر از تذکرات بنده موضوع دفع آفات است در قسمت کشاورزی دفع آفات چه از نظر نباتی و چه از نظر حیوانی توسعه پیدا نکرده در کشور ما بیشتر از زحمات کشاورزان و مالکین را آفات هدر می‌دهد و از میان می‌برد بایستی وزارت کشاورزی مملکت را از نظر آفات تقسیم کند و در هر نقطه هر آفتی زیاد تر است برای آن جا یک تشکیلات مخصوص بدهد تا این همه زحمت و انرژی و کار و آب و زمین و تابش خورشید بهدر نرود و از میان نرود. اما راجع بمدارس کشاورزی با این که جناب آقای وزیر دادگستری فرمودند که در استان‌ها و در شهرستان‌ها شاید بمقدار کافی دانش آموز و دانشجو وجود نداشته باشد ولی این در شعب دیگر و رشته‌های دیگر است بنده مطمئنم که برای کشاورزی در استانها و شهرستانها شاگرد بیش از سایر رشته‌ها است و بهترین وسیله برای آشنا کردن مردم بسواد و آشنا کردن مردم بعلوم یعنی آن علم و موادی که بدردشان می‌خورد و آموختن اصول کشاورزی و فن کشاورزی در استانها و شهرستانها است. درقسمت بهداری بنده می‌خواهم عرض کنم که از این سیصد و کسری میلیون تومان بودجه ملاحظه بفرمائید که پنج میلیون اعتبار بوزارت بهداری داده شده است، اگر حساب دقیق بکنید از صدی دو کمتر است بنده خیال می‌کنم از آقای نخست وزیر گرفته تا آن مرد مستخدمی که این جا ایستاده اگر به بودجه خانه اش نگاه کنید می‌بینید که دوا و حکیم خانه اش از صدی دو بودجه خانه اش نگاه کنید می‌بینید که دوا و حکیم خانه اش از صدی دو بودجه زندگیش بیشتر است بنده فکر می‌کنم که آیندگان ما اولاد ما فرزندان ما نسبت باین بودجة ما با این رقم بهداری چه قضاوتی خواهند کرد می‌گویند این‌ها که بحال خودشان دلشان نمی‌سوخت چطور بحال ما و آینده و بحال کشور دلشان می‌سوزد اصلاً چه انتظاری از وزارت بهداری با پنج میلیون تومان اعتبار در مقابل س صد و کسری میلیون تومان اعتبار بودجه داشته باشیم خاصه در این موقعی که جنگ هست و در اینموقعی که طوفان بدبختی از چهار طرف ما برخاسته و خواه و ناخواه ما را در میان خواهد گرفت قرانطیه هائیکه ما اجبار داریم برای اینکه بگذاریم و وسایلی را که از نظر مبارزه با آفاتی که دیگران بطور اجبار برای ما تهیه کرده‌اند باید فراهم کنیم حالا البته بنده بطور کلی این را عرض کردم که هرگاه کمیسیون بودجه که دوست گرامی و محترم من آقای ملک مدنی رئیس هستند و آقای اعتبار هم که با فصاحت و بیان خودشان هر مسئله‌ای را هر رقم بخواهند ممکن است جلوه بدهند عرضی ندارم ولی بنده عرض می‌کنم آقای انوار حضرتعالی را چه جور قانع کردند این زحماتی که در کمیسیون بودجه کشیدند که در طول عمر مشروطیت فرمودید کشیده نشده بود نتیجه اش جه بود یعنی کدام هشت تا را نه تا کردید قبول کردیم بسیار خوب شما را قانع کردند بچه چیز ده ما شیرازی‌ها همینجور زود باور هستیم که همیشه اینجور کلاهمان پس معرکه است خوب آقا این کمیسیون بودجه چه کرده این لایحه دولت را آورده خوانده خوب با سابق چه فرق کرده سابق می‌گفتند حق نداری حرف بزنی و صدا هم نده ولی حالا می‌گویند هر حرفی داری بگو ولی جواب ترا نمی‌دهم ولی این را بنده عرض می‌کنم که برای تمام استان هفتم یعنی فارس و بنادر در سال سیزده هزار و هفتصد تومان بودجه بهداری می‌دهید آخر اگر شما در آنجا یک عده حیوان ول کرده بودید گاو و گوسفند ول کرده بودید آیا تصدیق میفرمائید که برای آنها بیش از سیزده هزار و هفتصد تومان خرج بهداری می‌دادید! آقا شما که وکیل فارس هستید و نماینده شیراز هستید چه دلیل دارید که برای بهداری تمام آن استان سیزده هزار و هفتصد تومان در سال داده‌اند و این فقط برای مصرف کرایه اطاق آنجا و خانه آنجا و کرایه درشکة آنجا نمی‌رسد. آخر چرا تصدیق نمی‌کنید. بنده عرض می‌کنم اگر دولت امروز نخواهد این اوضاع گذشته را بهم بریزد و عوض کند فرقش با دولت قدیم چیست. بنده عرض می‌کنم اگر آقای نخست وزیر که بنده معتقدم بار سنگینی بروی دوششان است و مجال ندارند تمام این کارها را دقیقاً برسند ولی یک اصل کلی را شعار خودشان قرار ندهند و آن این است که یک خط بطلان روی گذشته بکشند و یک حساب تازه‌ای درست کنند پس ما به چه چیز امیدوار باشیم من عرض نمی‌کنم فارس برای اینکه فارس و خراسان و کردستان و لرستان فرق نمی‌کند فقط برای این است که من از نظر اینکه اطلاعم از آنجا بیشتر است عرض می‌کنم اگر درشکه چیهای طهران می‌خواستند برای بهداری فارس اعانه بدهند بیش از این می‌دادند. من عرض می‌کنم اگر یک نفر فارسی بخواهد صدقه بدهد بیش از این می‌دهد آخر این چه رفتاری است با ما می‌کنند مگر ما انسان نیستیم مگر ما مالیات نمی‌دهیم! مگر حقمان نمی‌رسد که اینقدر بما می‌دهند در جواب من آقای وزیر بهداری که سمت اولویت و آقائی بهمة ما شیرازی‌ها دارند می‌گویند که ما نمی‌توانیم از جای دیگر کم کنیم وبشما بدهیم اینهم که هست باید بهمان مصارف سابق برسد پس باز همان آش و است و همان کاسه فقط امنیت را از ما گرفتند آخر می‌خواهیم بفهمیم فرق دوره حاضر با دوره گذشته چیست این کابینه این هیئت دولت این آزادی این مشروطیت هیچکدامش این بالاخره کمیسیون بودجه چه آورده است برای ما. کرمانی‌ها موفق شدند رفتند از آنچه ازشان غصب شده بود گرفتند و بردند ما چه توانستیم بگیریم بنده می‌خواهم این را عرض کنم که هیئت دولت ما این اصول دیرینه و کهن را دور بریزند و یک اساس نوی در کار از نظر تقسیم آنها بر روی اساس عدالت بگذارند فقط گرفتن مالیات روی عدالت تنها کافی نیست تقسیم هم باید بر روی عدالت باشد یا روی جمعیت است یا روی خاک است یا روی سابقه است یا روی استان است یا روی شهرستان است در هر حال باید روی یک اصلی تنظیم و تعدیل شود حقوق مغصوبه فارس باید بهش بر گردد بهش برسد و بی جهت و بی سبب مردم آنجا را که اینجور مردمان دد و وحشی جلوه داده‌اند و فکری کنند که یک مشت مردم وحشی آنجا ریخته‌اند اینطور جلوه ندهند تمام مردم فارس از بی توجهی دولت از گرسنگی از بی دوائی از بی عدالتی از بی امنیتی دارند فریاد می‌کنند هیچکس با دولت مخالف نیست کوچکترین اثری از عمران و آبادی در آن حدود وجود ندارد اگر تنها یک کارخانه قند و یک سیلوئی نیم ساخته را از اینجا بردارند در بیست سال و هیجده سال بفارس چیزی و سهمی داده نشده این را که بنده عرض می‌کنم نه این است که دفاع از حقوق و از مسقط الرأس خود می‌کنم. خیر بنده می‌خواهم که دور نمای یک گوشة از خاک ایران را بشما نشان بدهم و بنمایانم تا بفهمید که چرا اهالی ولایات با شما هم آهنگی و هم صدائی نمی‌کنند شما اوضاع را با این سی چهل فرسخ اطراف تهران مقایسه نکنید آقا بفرمائید بروید آن جا به بینید اگر کسی پول هم دارد در فارس قماش نیست که بخرد اگر کسی پول هم دارد در آن جا نان نیست که بخرد بنده الآن تلگرافی دارم که در شهر جهرم نان یک من ۱۲ قران یا ۱۸ قران است شما فکر کنید که اگر در تهران این طور بود راحت توی خانه تان می‌نشستید؟ چون من معتقد هستم باید حرف‌ها را زد و تمام این معایب از نگفتن‌ها است من خودم خبر رسمی فرماندار لار را خواندم و اطلاع موثقی از آن جا داشتم که در لارستان فارس مردم در مدفوع سگ هسته خرما را پیدا کرده می‌شویند دو مرتبه آرد می‌کنند و می‌خورند

همهمه بین نمایندگان= آقا این حرف را نزنید …

معدل- آخر آقایان باین مردم بدبخت که این جور دچار بدبختی هستند چرا می گوئید غارتگر چرا میگوئید دزد چرا می‌گویند یاغی؟ بلند شوید برای آنها وسائل راحتی و آسایش فراهم کنید آن وقت به بینید که چطور در مقابل حکومت مرکزی سر تعظیم خم می‌کنند. مردم آقا آسایش می‌خواهند نان می‌خواهند وسیله می‌خواهند شما اینها را بآنها نمی‌دهید خرج آنها نمی‌کنید آنها هم بصدا در می‌آیند آن وقت نام یاغی برویشان می‌گذارید. بنده در قسمت وزارت جنگ یک عرایضی دارم که چون می دانم که تند هستم و چون می دانم که عصبانی هستم و چون خبر دارم که ناروائی هائی از طرف این وزارتخانه بما شده حتی المقدور بکوتاهی سخن می‌پردازم و مختصر عرض می‌کنم و فقط تذکری می‌دهم و آن این است که بطوری که دیده می‌شود ۷۰ میلیون برای وزارت جنگ در نظر گرفته شده است که بودجه درست بشود بنده عرضم این است که تجربه گذشته برای ما اقلاً می‌تواند یک سرمشقی باشد. رفقا و دوستان من استدعا می‌کنم بعرایض من توجه کنید شما مدتی است که صدای وکلای فارس را نشنیده‌اید فارس این حق را دارد از شما ما طلب داریم از شما استدعا می‌کنم با این حقایقی که لازم است ذهن تان متوجه بشود گوش بدهید بنده عرضم این است که ۱۶ یا ۱۷ یا ۱۸ سال یا ۱۵ سال تجربه کافی است برای اینکه وضع گذشته را دیدید سکوت کردیم مالیات دادیم بما گفتند قوائی داریم که دنیا در مقابلش تکریم و تعظیم می‌کند این تجربه کافی است برای این که یک ساعت هم شما عرض ما را بشنوید و مطابق نصیحتی که ما می‌کنیم عمل کنید. کیست که از سرباز ایرانی خوشش نیاید کیست که از عظمت و جلال ارتش مملکت خودش لذت نبرد ما فارسی‌ها و شیرازی‌ها هنوز به صورتهائی که از سنگ در تخت جمشید از دوره هخامنشی کشیده‌اند تعظیم می‌کنیم تا چه رسد بسربازهای جان دار که برادران و فرزندان ما هستند. کیست که منکر شرافت و حیثیت نظام باشد کیست که مخالف اینکارها باشد ؟! مگر این درفش که بلند می‌شود جز برای آسایش‌ها است؟ مگر این نظامی که درست شده جز برای تأمین استقلال ماست. نه این است که برای رفاهیت ما است ؟! اما وقتی اینها خوب است که برای ما باشد ۲۰ سال است مالیات دادیم و تشکیل این قشون را دادند و یک روز بما نشان دادند و ملتفت شدیم که تمام این قدرتها و عظمتها برای نشان دادن بما داخلی‌ها بود شما این افسرها را در شهر تهران نه بینید با این شکل توی خیابان لاله زار این‌ها وقتی که پای شان را از این تهران بیرون می‌گذارند به بینید چه بادی توی آستین شان می‌اندازند؟ این زرق و برق‌ها این ستاره‌ها این هائی که خودمان درست می‌کنیم و روی دوششان می‌زنند این‌ها بلای جان برادران ولایاتی شما می‌شوند. این آقایان وزراء واللّه باللّه بهتر از من و شما میدانند که این افسران مطیع قانون نیستند و این‌ها خودشان را بالاتر از قانون می دانند ما فوق قانون، قانون مملکت می دانند … همهمه نمایندگان- این طور نیست آقا (زنگ رئیس)

رئیس- آقای معدل اجازه نمی‌دهم این حرفها را بزنید. یعنی چه؟ من به شما عرض می‌کنم مجلس شورای ملی برای خدمت بمملکت است نه برای اظهاراتی که هتک آبروی ملت و دولت بشود. قابل تحمل نیست این حرفها معدل- من وظیفة خودم را میدانم آقا …

رئیس- این حرفها قابل نیست آقا …

معدل- برای شخص جنابعالی نیست. برای ملت است. در هر عملی همانطور که عرض کردم یک استثنائی هست بنده اول عرض کردم که احترام هر سرباز هر افسر هر ارتش را محترم می شماریم واجب میدانم ولی آنهائی که استثناء هستند آنها باید امروز مورد توجه باشند. هفتاد ملیون تومان برای آنها بودجه معین شده است پانزده میلیون تومان برای امنیه بودجه معین شده بنده مقصودم این است که سی میلیون تومان از مال ارتش را ضمیمه امنیه بکنند و با ۴۵ میلیون تومان یک افرادی استخدام بشوند افراد خوبی که بتوانند امنیت داخلی را تأمین کنند و امنیت ما را اداره بکنند که ما مطمئناً بدانیم که داخله خودمان رامی‌توانیم اداره کنیم ما جنگ با کسی نداریم که بخواهیم یک ارتش قوی را ایجاد کنیم ما یک ارتشی تهیه می‌کنیم که آن ارتش نمی‌تواند جنگ با خارجه بکند و همچنین مداخله در امنیت داخلی هم نمی‌کند ولی اگر یک امنیه قوی درست کنیم که بتواند داخلة ما را منظم کند هزار رجحان دارد براین ارتش قوی و این امنیه نیم ناقص. چون در قسمت نظام وظیفه رفقای دیگر بنده صحبت‌های خودشان را داشتند بنده دیگر از آنها صرف نظر می‌کنم در قسمت وزارت دارائی هم اکتفا باین نکته می‌کنم که وزارت دارائی باید اکتفا بکند بآنچه را که قانون گفته است آن را از مردم بگیرید و بس نه اینکه اضافه هم بگیرد من یک مثالی در این باب می‌زنم که خاطر آقای وزیر دارائی روشن شود معمول است مطابق قانون می‌بایستی دم دروازه‌ها صدی سه مالیات از اجناس وارده برای دولت گرفته شود خود وزارت دارائی هم برای این کار آئین نامه درست کرده است که این را بر حسب کشید من از مردم نگیرند یعنی نکشید و از مردم بگیرند بلکه معین کرده است که دم دروازه‌ها از روی بار گرفته شود و حالا معین می‌کنند که بار چقدر حساب می‌شود قاطر چطور الاغ چطور خوب حالا آیا خبر دارید که این عمل در مورد گندم و در مورد جو و در مورد سایر چیزها رعایت نمی‌شود و از آنها کشیمن گرفته می‌شود بنده این را برئیس دارائی آنجا گفتم که دولت احتیاجی باین کار ندارد اگر این صدی سه را بکنید صدی چهار صدی پنج ولی آنچه را که قانون می‌گوید همان را بگیرید یعنی دولت خودش اول کسی باشد که بکار خودش عقیده داشته باشد و خودش مجری قانون باشد هر گاه دولت اینطور قانون را اجرا کند از دیگران نباید این توقع را داشته باشد که اجرا کنند حالا تذکرات بنده در قسمت وزارتخانها این‌ها بود که عرض کردم در کلیات هم عرایضم همین بود که عرض کردم تصوراتی را که آقای رئیس دربارة عرایض بنده می‌کنند بنظر بنده روی فکر خودشان است و اگر بخواهم در مجلس جواب خاصی بفرمایش ایشان بدهم خلاف ادب است و نباید به نصیحت یکی از دوستان وظیفه بنده کوچکی است نسبت بایشان ولی فقط این جمله را عرض می‌کنم که هر کس برای عصری ساخته شده است

رئیس- بنده خیلی متأسفم که وقتی بعضی آقایان داخل صحبت می‌شوند تصور نمی‌کنند که صحبت را باید طوری کرد که بضرر کشور و بضرر کشور و بضرر همان ملتی که می‌خواهند از آن دفاع کنند تمام می‌شود (صحیح است) مملکت آبرو دارد یک وقایعی که واقع می‌شود که تذکر آن بنظر لازم نمی‌آید باید بطور شایسته بدولت تذکر داد و طوری صحبت نشود که شایسته مجلس شورای ملی باشد نه اینکه اظهاراتی بشود که اسباب سر شکستگی همه باشد (صحیح است) بنده نمی‌خواهم ایراد کرده باشم البته حق صحبت کردن دارند ولی صحبت را باید با ترتیب و نزاکتی که بصرفه و صلاح مملکت باشد و البته مقتضی نیست یک مذاکراتی بشود که هم برای دولت سرشکستگی داشته باشد و هم برای ملت. شما آقایان میدانید که بنده و فلان کارمند و فلان نظامی و آقای معدل دیگران در یک زمان باریک که در یک اسلوبی واقع بود داخل بودیم حالا یک قضیة گذشته را منطبق با امروز نباید کرد و امروز یک دولتی بر سر کار آمده است و وظایفی را بعهده گرفته است که همگی باید کمک کنیم که بتوانند آن وظایف را انجام دهند و معایب گذشته را تدرجاً رفع نماید نه اینکه هر ساعت برگردیم باوضاع گذشته و وارد مطالبی بشویم که خلاف مصلحت و خلاف صرفه دولت است (صحیح است) بایستی کمک کرد و باتفاق دولت باید جدیت کرد که معایب مرتفع شده و افراد ملت بتوانند با سعادت و خوشی زندگانی کنند. بنده عرضم این است بی ادبی هم بسر کار نکردم و این حرف را بسر کار گفتم بهمه هم می‌گویم و از روی عقیده ملی است نه از روی عقیدة شخصی.

وزیر دارائی- همانطوری که آقای فرمانفرمائیان تذکر دادند فرمایشات آقایان در واقع مخالفت نیست عرایضی هم که حالا می‌شود من باب توضیح است برای اینکه خاطر آقایان روشن بشود و اگر یک سوء تفاهمی در بعضی مسائل هست مرتفع بشود آقای فرمانفرمائیان اینطور تذکر دادند که رقمی که در بودجه بعنوان در آمد نوشته شده و پیش بینی شده اگر همین مبلغ گرفته شود خیلی مردم خوشنود می‌شوند و بلکه یک برابر شاید بیشتر گرفته شود بنده عرض می‌کنم که بنده نمیدانم و بطور قطع عرض می‌کنم که مأمورین البته تا آن دینار آخری که می‌گیرند وارد خزانة دولت می‌شود و همینطور هم مأمورین بد اگر باشند ملاحظه میفرمائید که دائماً دادگاه وزارت دارائی و دادگاه دیوان کیفر عمال دولت اینها مشغول هستند محاکمه می‌کنند محکوم می‌شوند اینها هست البته در یک کشوری که شاید در حدود سی هزار نفر مأموریت وزارت دارائی دارد خوب بین اینها اشخاص بد و خوب هستند باین جهت بنده بطور کلی عرض می‌کنم سیاست دولت و وزارت دارائی این بوده (سابقاً هم البته این بوده) حالا که قطعاً همین است که همانطور که اجازه ندارند یک دینار کم بگیرند و در واقع فوت شود از حق دولت همینطور هم اگر یک دینار علاوه بگیرند بهمان اندازه مورد تعقیب و مجازات خواهند شد و این موضوع مکرر از آن زمانی که بنده وزیر دارائی بودم بطور خیلی روشن بتمام مأمورین گفته شده و حالا هم بآنها گفته خواهد شد و بآنها خاطر نشان می‌کنم که دولت هیچوقت از مأموری رضایت نمی‌دهد که چیزی از جانب دولت علاوه بگیرد بطریق اولی برای خودش هم همینطور وآن موضوع بخصوصی را که تذکر دادند که از مالیات ارثی که نوزده هزار تومان بوده است دو هزار تومان بصندوق دولت رسیده است بقیه اش بکیسة آن مأمور رفته است خوب اولاً معلوم می‌شود آن شخص که اینطور رفتار کرده ما بقی را بعنوان رشوه داده به مأمورین خود او هم باید مبلغ بیشتر از این داده باشد که راضی شده پول را باین ترتیب تقسیم کند و بعد از آنهم تمنی دارم بطور خصوصی این مورد و مأمور را به بنده معرفی بفرمایند که این یک خدمتی است و همانطور که در سایر موارد اطلاع بدولت می‌دهند این را هم به بنده اطلاع بدهید یک موضوع دیگر بود قانون استخدام. تذکر دادند که قانون استخدام در این سنوات اخیر بواسطه یک قوانین دیگری که وزارتخانه‌ها داشته‌اند از بین رفته است این را بنده تصدیق می‌کنم قانون استخدام از بین رفته است و تا این اندازه مشکل شده و اجرایش هم برای دولت مشکل است برای اینکه قوانین مختلفه استخدامی برای هر قسمتی از وزارتخانه‌ها آمده است و بعضی از اینها شاید متضاد باشد و شاید بعضی‌ها عادلانه نباشد و این را هم دولت در نظر دارد که تجدید نظری بکند و آنچه را که لازمه اصلاح است اصلاح کند و بعد هم البته تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم. دیگر قسمت کارخانجات بود که تذکر دادند که کارخانجات بعضی دیده می‌شود که مخارجش بعضی دیده می‌شود که مخارجش از در آمدش زیادتر است بنده در جلسه قبل توضیح عرض کردم این کارخانجات آنچه در آمد دارد یک در آمد حقیقی که بنا بشود شما این جنس را در بازار بفروشید و از آن بهره ببرید این نیست اکثر این در آمد‌ها یک در آمدی است که معاملات با خود دولت می‌شود فرض بفرمائید معادن زغال این معادن زغالش فروخته می‌شود بکارخانجات ممکن است که ما قیمت این زغال را بالا ببریم دخل کارخانه زیاد می‌شود اگر پائین بیاوریم در آمد معدن کم می‌شود همچنین یک چیز‌های دیگر خود آقای وزیر پیشه و هنر در جلسه قبل مشروحاً بیان کردند این کارخانجات که ملاحظه میفرمائید روی کاغذ آمده این در آمد حقیقی نیست این کارخانه اگر مال یکنفر شخص بود البته در آمدش بیش از این بود ولی تردیدی درش نیست که این کارخانجات بنحوی که الآن اداره می‌شود شاید طوری نیست که آن مبلغی که باید و شاید یعنی با مبلغ کم بهترین فایده ازش برده شود نمی‌شود و بهمین جهت هم هست که وزارت دارائی و پیشه و هنر اخیراً طرحی را در نظر گرفته‌اند که یک رژیم مخصوصی برای کارخانجات در نظر گرفته شود که روی اصول بازرگانی کارخانجات اداره شود و این طرح هم البته بموقع خودش بعرض مجلس خواهد رسید. شرحی هم آقای معدل فرمودند البته این را بنده نظر بیک قسمتهایی که مربوط به وزارت دارائی است توضیح عرض می‌کنم در قسمت‌های دیگر هم آقایان همکارن محترم بنده خواهند فرمود. یکی در قسمت پیمان‌های اقتصادی بود که هرچه زودتر در نظر بگیرید و بسته شود این را گویا در جلسات قبل هم عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم که دول متفقه در این باب مأمور مخصوصی فرستاده‌اند الآن هم در تهران است و هر روز هم باوزارت دارائی در تماس است و مشغول تهیة زمینة این قرار داد هستیم حتی در جلسه گذشته هیئت دولت هم طرحی که وزارت بازرگانی تهیه کرده بود مطرح بود و مرتباً هم مذاکرات در این باب می‌شد و البته در این طرح و این پیمان که ما در نظر خواهیم گرفت آنچه را که دولت و مردم انتظار دارند که از طرف این دو همسایه کمک باید بشود البته در آنجا پیش بینی خواهیم کرد. و البته همانطور که در پیمان اصلی پیش بینی شده در این پیمان اقتصادی هم آنچه مشکلات اقتصادی داریم تصفیه می‌شود و نسبت به کمکی که از آمریکا تذکر دادند که ما از امریکا انتظار داشتیم که مشمول قانون وام و اجاره شویم حالا در این قسمت هم اگر مشمول قانون وام و اجاره نشویم ولی بعناوین دیگر اطمینان داریم که کمک‌های جالب توجهی از طرف آن کشور نسبت بایران بشود و آنرا هم البته بموقعش بعرض خواهیم رسانید. دو موضوع دیگر آقای معدل اظهار داشتند که بنده بآن جواب عرض می‌کنم یکی راجع به بهدرای بوده که فرمودند در حدود صد و بیست سهم بهداری می‌شود ولی توجه نفرمودند که در وزارتخانه‌های دیگر هم بهداشت هست و مخارج بهداشت می‌شود مثلاً یکی دو قلم را عرض می‌کنم یکی دانشکدة پزشکی که جزو وزارت فرهنگ است و سی میلیون بودجه اش است و همچنین انستیتو پاستور است و همچنین در وزارتخانه‌های دیگر مثل وزارت راه و قشون و جاهای دیگر هر یک بسهم خودشان برای بهداشت کارهائی می‌کنند که اگر مجموع اینها را در بودجه‌های جزء استخراج کنیم و جمع کنیم ملاحظه خواهید کرد که تناسبش خیلی بیش از این می‌شود ولی البته هیئت دولت هم با همیت بهداری کاملاً متوجه هستند و هر موقعی که اجازه بدهد و واقعاً توانائی و استطاعت دولت اجازه بدهد کمک خواهد کرد بلکه زیادتر خواهند کرد این را باید عرض کنم اینکه امروز نوشته‌ایم این بودجه ایست که آن بنگاهها و سازمانی که برای کشور اساساً لازم است ما آنها را نگاهداشتیم اینجا موضوع توسعه نبود اگر موضوع توسعه در بین بود البته حق داشتید. میفرمائید چرا در راه سازی توسعه داده شده ولی در بهداری داده نشده و چرا در دادگستری شده و در بهداشت نشده ما امسال با این وضع نکس مالی توانستیم آنچه داشته‌ایم نگه داریم ملاحظه بفرمائید حتی در یک قسمتهائی در سال ۱۳۲۰ شما برای راه و راه آهن تقریباً در حدود یک هزار میلیون ریال خرج می‌کردید بلکه بیشتر امسال آمدید رسانده‌اید به دویست و پنجاه میلیون ملاحظه میفرمائید این را که بنده عرض کردم ما از بودجه متجاوز از دو هزار میلیون ریال کسر کردیم البته از همه جا کسر کردیم ما چیزی اضافه نکردیم که شما میفرمائید در فلان جا اضافه کردید و فلانجا اضافه نکردید ما خیلی توانستیم وضعیتی که داشتیم حفظ کنیم و بعد هم البته باز هم عرض کردم نظر دولت این است که اگر در وسط سال دیدیم که وضعیت مالی بهتر شد و یک امیدواریهائی پیدا شد البته مضایقه نخواهیم کرد آنچه که بدست ما پول زیادی بیاید البته بطریق الاهم فالاهم آنرا هم تقسیم خواهیم کرد و منظور تأمین می‌شود این بودجه ایست که با حفظ آن چیزی است که داریم حفظ مدارس، مریضخانه‌ها و ارتش آنچه داشتیم حفظ کردیم والا تا بحال نداشتیم که توسعه بدهیم اینها را و این را هم البته آقایان تصدیق می‌فرمایند که ما نمی‌توانستیم درب مدارس را ببندیم درب مریضخانه‌ها را ببندیم یا یک کارهای مهم دیگری که داشتیم قطع کنیم و به بهداری بیفزائیم باندازه‌ای که مقدور بود کردیم ولی بنظر بنده بعد از ملاحظة بودجه‌های جزء خود آقای معدل هم اگر توجه می‌کردند میدیدند که آنچه ما کم کردیم بیش از آن نمی‌توانستیم و یکی هم راجع باوضاع ارزاق جهرم و لارستان فرمودند بسیار اسباب تأسف بنده شد (انوار- تکرارش لازم نیست) برای خاطر اینکه خودشان اطلاع دارند در همین قلیل مدتی که بنده بودم آنچه را که لازم بود خودشان آمدند در وزارت دارائی برای خاطر آنچه که می‌توانستیم زیرا البته بنده که نمی‌توانم وضعیت را تغییر بدهم یعنی یک مرتبه تمام انبار هم مملو از گندم بشود. یک همچو اعجازی از هیچ دولتی ساخته نیست (صحیح است) ولی اندازه که مقدور بود و توانستیم از خارج گندم وارد کردیم آن اندازه که توانستیم جمع آوری کنیم جمع آوری کردیم و بنقاطی که خیلی لازم بود رساندیم خود جنابعالی هم اطلاع دارید این را هم باید عرض کنم که ادراة تثبیت غلّه در یک جاهای معدودی تأسیس شده و دولت هیچوقت همچو داعیه‌ای نداشته است که نان تمام مملکت را تهیه کرده باشد همچو چیزی نبوده است ما در نقاط متعدد و محدودی ادارة تثبیت تهیه کرده بودیم برای یک منظوری و یک نقاطی من جمله جهرم و لار واینها ادارة تثبیت نداشته ولی معهذا دولت نمی‌تواند ببنید که در یک نقطه مملکت مردم دچار قحطی و فلاکت و بدبختی شوند هر طور شده باید برساند معذلک خودتان اطلاع دارید که برایشان فرستادیم و باز هم اطمینان می‌دهم که خواهیم فرستاد معذلک نمیدانم گله و شکایت از کیست؟ از گذشته است یا از ماست. از ما که همچو شکایتی نیست و تازه مشغول کار شده‌ایم و داریم کمک می‌کنیم یک مسئلة دیگر هم تذکر فرمودند که وزارت دارائی از آنچه قانون اجازه می‌دهد زیادتر نکند اگر بکند مقصر است چون مطابق قانون اساسی دولت نمی‌تواند بگیرد جز آنچه را که بموجب قانون معین می‌شود و این چیزی است که فرض بفرمائید مالیات صدی سه را باید از وزن نگیرند از بار بگیرند این برای این است که در بعضی اوقات بار الاغی که فرض بفرمائید باید بیست و پنج من باشد و تا بیست و پنج من دو ریال گرفته می‌شود طرف بگوید این یک بار نیست و فرض بفرمائید بگوید ده من است آنوقت مجبور می‌شوند پائین بیاورند و وزنش کنند که واقعاً این بیست و پنج من هست یا نیست آنوقت است که وزن می‌شود والا از لحاظ تسهیل بطور عادی روی بار و بارنامه گرفته می‌شود که تسهیل شده باشد و روی سیستم و نصاب خودش گرفته می‌شود حالا چون مالیات صدی سه مالیات بدی است عرض می‌کنیم چون شاخص آن چهار نفر مأمور دون رتبه یا شاید آدمهائی هستند که خیلی هم نسبتاً اطمینان به عملش نمی‌شود کرد دیگر ما نمی‌توانیم در تمام اداره‌های ایران یک مأموریت عالی رتبه بگذاریم. نمی‌شود ممکن است کار دیگر بکنیم بهمین جهت هم هست که مالیات بدی تشخیص داده شده و در اولین فرصت هم تغییر داده خواهد شد این عرایضی بود که بنده در جواب آقایان لازم دانستم عرض کنم. معاون وزیر جنگ (سر تیپ ریاضی)- بنده عرایضم خیلی مختصر است نمی‌خواهم دفاع از ارتش بکنم ولی خواستم خاطر محترم آقایان را مستحضر کنم که در اینموقع که وضعیت ما در حال بحران است و از کردستان تا فارس تمام افسران باید اجرای وظیفه بکنند چنانچه همه روزه می‌بینید یکی دو نفر کشته می‌شوند و زخمی‌ها هم هر روز در بیمارستانهای ما هستند بنظر بنده خیلی بعید است که از طرف نمایندگان محترم اهانتی باین نوع لباس بشود (نمایندگان- صحیح است) بنده این دو سه روزه که کارهای زیادی در وزارت جنگ بود آقای وزیر جنگ به بنده فرمودند برای دفاع بودجه برو در پارلمان بنده عرض کردم برای اینکه مبادا اهانتی باین لباس بشود. (نمایندگان- خیر اهانت نمی‌شود) چون با حفظ مقام بوزارت جنگ منتقل شدم اجازه بفرمائید لباس کشوری بپوشم که اقلاً فحشی اگر می‌شنوم همرنگ جماعت باشم فرمودند بروید و چون باندازة من عصبانی نیستید البته بهتر انجام وظیفه خواهید کرد. بنده می‌خواستم بآقای معدل عرض کنم که بنده چهار سال رئیس فرهنگ فارس بودم هم شما بنده را می‌شناسید هم بنده شما را می‌شناسم شما باین لباس من حق اهانت ندارید برای اینکه شما در تمام مدت وکالتتان استفاده می‌کردید برای اینکه نفوذ محلی تحصیل کنید. با این وضعی که شما دارید شما حق ندارید بمن توهین بکنید. افسر در تمام دنیا محترم است (نمایندگان- صحیح است) اگر افسری خیانت کرده باسم بگوئید ما تعقیب می‌کنیم مجازات می‌کنیم اما اهانت بافسر مخصوصاً بافسری که نمایندة دولت باشد شما حق ندارید بکنید (صحیح است).

رئیس – آقای اعتبار.

اعتبار (مخبر کمیسیون بودجه)- بنده قبل از اینکه عرایضی دارم عرض بکنم یک اصلاحی از آقایان خواهش می‌کنم بفرمایند یک موافقتی شده است بین وزارت فرهنگ و وزارت راه که دو میلیون و پانصد هزار ریال از بودجة وزارت راه کسر می‌شود و ببودجة وزارت فرهنگ افزوده می‌شود یعنی از قسمت ۴۸ هزینه کسر می‌کنیم از ساختمان راه آهن یک قسمت دو میلیون و پانصد هزار ریال کسر می‌کنیم و می‌شود ۰۰۰’۱۷۲’۱۶۵ ریال و اضافه می‌کنیم بقسمت ۲۱ که می‌شود ۰۰۰’۵۰۰’۱۴۲ ریال. این جا دولت موافقت کرده‌اند و کمیسیون هم موافقت کرده. موضوع دیگر اینکه متأسفانه آقایان محترم بدواً شروع می‌کنند و اظهار می‌دارند که ما بنام مخالف صحبت نمی‌داریم بلکه بنام موافقت یک تذکراتی داده می‌شود اگر حقیقتاً نیت و رویه این باشد بنظر بنده بحث مطلوب است خیلی هم خوب است زیرا این مملکت از یک بار شدت و یک بار بیست ساله بیرون آمد و خیلی خوب است و خیلی بجاست که هر کس تذکراتی دارد گرفتارهائی که در سابق بوده است آن‌ها را به دولت حاضر بدهد و بگوید ولی مجلس هم انصافاً تا بحال مجال داده است و ملاحظه فرمودید چند جلسه است که ما اینجا نشسته‌ایم و هر وقت هم گفتند مذاکرات کافی است خواهش کردم و تمنی کردم که بگذارند آقایان تذکراتشان را بدهند ولی باید انصاف داد که در عمل و در بیان و در جریان صحبت دیده می‌شود که این حرف یعنی آن مقدمه‌ای که آقایان می‌چینند با آنچه می‌گویند که می‌خواهند یک تذکراتی بدهند و مخالف نیستند بنده نمی دانم که اگر بناشان بر مخالف بود چه می‌خواستند بگویند. اینجا آقای محترم نمایندة فارس آقای معدل خودشان می دانند من بایشان ارادت دارم بیاناتی فرمودند در قسمت کشاورزی و آبیاری و نقشه که همة آن‌ها کاملاً صحیح است بایستی گفت که کشاورزی مدت لازم دارد فرصت لازم دارد و وضعیت کشاورزی باید تدریجاً اصلاح شود. ما یک مؤسسه کشاورزی داشتیم که بعد هم وزارت کشاورزی شد اگر وضعیت کشاورزی را در سابق ملاحظه می‌فرمودید اگر بکمیسیون بودجه تشریف بیاورید بنده بهتان ثابت می‌کنم که صدی هفتاد این کشاورزی صرفاً خرج یک قسمت از املاک اختصاصی بود و بالاخره کشور از کشاورزی استفاده نمی‌کرد و ما حالا یک وزارتخانه‌ای داریم وزارتخانه‌ای تأسیس کردیم و تشکیل دادیم و باید البته هر کس هم نقشه اصلاحی و نقشة تکمیلی دارد بدهد بنده هم قطع دارم وزیر کشاورزی و سایر آقایان همه با کمال میل آن نقشه‌های خوب و طرح‌های خوب را می‌پذیرند و راجع باینکه برزگرها لباس ندارند بنده این قسمت را تصدیق می‌کنم ولی فقط در قسمت فارس و در قسمت جنوب بچه دلیل حالا عرض می‌کنم اینجا آقای وزیر دادگستری تشریف دارند ما کمیسیونهائی با ایشان تشکیل دادیم برای معاملة رعیت و مالک چند ماه تمام (یک روز هم آقای قوام در این کمیسیون تشریف داشتند) کمیسیون کردیم بنده تصدیق می‌کنم که وضعیت فارس و معاملاتی که مالکین فارس با زارعین فارس می‌کنند غیر عادلانه است برای اینکه ما آنجا نشستیم دیدیم که وضعیت فارس معامله‌ای که مالکین فارس می‌کنند نسبت به مالکین سایر نقاط کشور هیچ متناسب نیست اصلاً زارع فارس عمله است یک نان بخور و نمیری مالک باو می‌دهد و او هم رعیتی می‌کند پس اگر لباس ندارد گناه بر کی است؟ بر خود آقا است بر شماست بر مالکین فارس است که باید معاملاتشان را تعدیل کنند اگر قبول ندارید تشریف بیاورید آن صورت مجلس و آن پروندة باین بزرگی را که سه ماه تمام ما نشستیم در کمیسیون دادگستری و تهیه کردیم بگیرند و بخوانید تا ملاحظه بفرمایند عیب کار کجاست والا زارعین مملکت تمام لباس دارند تمام زندگی دارند و اینکه ملاحظه می‌کنید زراعت کم شده اگر انصاف بدهید ملاحظه خواهید فرمود وضعیت رعیتی یک قسمت شاید همان طور است که آقای فرمانفرمائیان تذکر دادند روی یک دستورات غلط دستوراتیکه روی نفهمیدگی سابقاً داده می‌شد مثلاً در همدان خود بنده وارد بودم چهار سال تمام فشار آوردند که آنجا پنبه بکارند هر چه گفتیم همدان سرد سیر است و پنبه کاری نمی‌شود در توی صورت نوشتند همدان شانزده هزار هکتار پنبه کاری برای اینکه یک ارقام و یک لیستهائی را درست کنند آمدند یک رعیتی و زراعت معمولی را از بین بردند این بود صدمة مهم را به موضوع رعیتی و موضوع کارگری زد. موضوع کارگری امروز رعیت استفاده می‌خواهد و می‌خواهد هر چه برایش برایش بیشتر صرف می‌کند دنبال او برود شما اهل رقم و حسابید بگیرید یک رعیتی که یک جفت گاو بندی داشته باشد در قسمت شما که هیچ ولی در قسمت ما که حساب کنیم ملاحظه میفرمائید که اگر او با سه ماه کارگری (سه ماه را با دوازده ماه حساب می‌کنیم تا جناب عالی ملاحظه بفرمائید) سه ماه از قرار روزی یک تومان یا هشت قران که حالا بیشتر می‌دهند هفت قران هشت قران هم که بگیرند ملاحظه میفرمائید در این مدت کارگران در قسمت ساختمان راه آهن بهتر استفاده می‌کنند تا دوازده ماه بیایند رعیتی شما را بکنند. این قسمت البته کارهای راه سازی و اقتصادی و راه آهن در قسمت کشاورزی ما مؤثر بود و بهمین دلیل که عرض کردم یک قسمت از گاو بندیهای ما و زارعین ما دنبال کارگری رفتند و هنوز این وضعیت هست این هم یک چیز طبیعی است و نمی‌شود گفت بردند خوب بالاخره راه آهن مملکت را باید مردم این مملکت بسازند راهش را هم مردم این مملکت باید بسازند بالاخره بنده و جناب عالی که نمی‌رویم همین عمله و رعیت باید برود این را هر چه اسمش را بگذاریم کارگر است اینجا به آقای انوار فرمودید و خیلی آقا عصبانی بودید که در کمیسیون بودجه بودید و چرا به داد فارسی‌ها نمی‌رسید بالاخره در تمام فارس ۷۰۰’۱۳ تومان به قسمت بهداری داده می‌شود اینجا بایستی به آقا عرض کنم که ما در مقابل یک رقم درشتی بودیم به نام وزارت بهداری (ملک مدنی- بودجة تفصیلی هنوز نیامده) البته وقتی که بودجة تفصیلی آمد به مجلس شورای ملی ما باین قسمتها مراجعه می‌کنیم خود آقا هم لطف بفرمائید که تشریف بیاورید حرفهایمان را آنجا می‌زنیم و بهمان نسبتی که فرمودید بهمان نسبت ما تقسیمات قائل می‌شویم ولی بنده خیال می‌کنم که اگر بسایر استانها مراجعه کنید غیر از آذربایجان، (آذربایجان یک وضعیت خاصی داشته و در همان دوره‌ای که برای بنده و جناب عالی مجال حرف نبود در همان اوقات به آذربایجان یک سهام بیشتری داده شده در قسمت بهداری و فرهنگ (پارسا- بتناسب فارس بیشتر داده شده) البته نسبتاً عرض می‌کنم عرض نمی‌کنم کافی بوده ولی سایر استانها در مقابل رقمی که بفارس می‌دهند ملاحظه خواهید فرمود که خیلی کمتر است بنده این جا به آقای وزیر بهداری عرض می‌کردم که آقا چه ضرر دارد که این بودجه‌های کوچک کوچکی که به وزارتخانه‌ها می‌دهیم بنام بهداری و از آنها کوچکترین استفاده‌ای هم انصافاً نمی‌شود آن‌ها را جمع کنیم و تمرکز بدهیم به وزارت بهداری مستخدم وزارت کشور و پست و تلگراف و دارائی چه فرق می‌کند او هم مثل بنده است وزارت بهداری وضعیت بهداشت کشور را باید در نظر بگیرد و تمام مؤسساتیکه هست مراجعه می‌کنند و استفاده می‌کنند بچه دلیل وزارت کشور و دارائی و راه یک ادارة بهداری داشته باشد و یک پولهائی از این بابت خرج بکنند این بنظر بنده صحیح نیست این پول دور ریختن است در هر صورت این قسمت را ما فرصت داریم موقع داریم که در بودجه تفصیلی وزارتخانه‌ها دقت کنیم تا آن اندازه‌ای که بصلاح و خیر این کشور است کمیسیون بودجه اقدام می‌کند اما اگر توقعی باشد از کمیسیون بودجه که بخواهیم فکر کنیم وضعیت حاضری را ما بهم بریزیم و بیرون بکنیم اینجا و آنجا این تشخیص ممکن است مال یکی دو نفر باشد ولی مجلس شورای ملی با این فکر موافق نیست این فکر این و آن ممکن است باشد ولی باصطلاح مجلس شورای ملی مجلس انقلابی نیست (نمایندگان- صحیح است) مخصوصاً فرمودند در قسمت فارس سیلو داریم و کارخانه قند و سایر استانها را هم ملاحظه کنید ببینید هست یا نیست. به نظر بنده صحبت فارس و غیر فارس و خراسانی و اینها نباید بکنیم باید تمام کشور و احتیاجات کشور و شهرستانها بدون اینکه بنده نماینده کجا هستم شما نمایندة کجا باید مورد نظر و مورد توجه باشد و البته هر جا که بیشتر محتاج باشد باید زودتر بآنجا توجه شود اعم از اینکه فارس باشد یا غیر فارس. در قسمت تنگی معیشت و خواربار در قسمت جهرم و جاهای دیگر بیاناتی فرمودند بنده حقیقتاً متأثر شدم واقعاً متأثر شدم و من انتظار نداشتم از آقای معدل یک همچو بیانی بکنند اساساً بنده از آقای معدل می‌پرسم که سگ هم خرما می‌خورد که مدفوع او را کسی بگیرد و هسته اش را آرد کند (مؤید احمدی- تکرار نکنید آقا) این بیان برای یک نماینده‌ای اصلاً زیبنده نیست جز ایجاد وحشت و نگرانی کردن آیا نتیجة دیگری دارد؟ خیر و حال آنکه این اغراق است فارس و اهل فارس حافظ و سعدی دارند و اهل شعرند و اغراق هم یک اندازه‌ای دارد ولی تا این اندازه بنظر بنده لازم نبود زیرا نگرانی تولیدکردن و ایجاد وحشت در کشور کردن به نظر بنده خوب نیست، اینجا بنده لازم میدانم عرض بکنم که ما بحمد اللّه وضعیتشان از حیث خواربار خیلی خوب است ما احتیاج نداریم کسر نداریم این را بنده حضور آقای نخست وزیر هم عرض کردم و ثابت هم شد ثابت هم می‌شود چیزی که ما ناقص داریم و کسر فقط وسیلة حمل و نقل است اگر وسیلة حمل و نقل را تهیه بفرمایند در هیچ جا دچار زحمت و مشقت نخواهند شد همه جا بهشان می‌رسد. البته در یک محلی هست حاصلخیز است مثل قسمت غرب و شمال ما آنجا محصول بیشتر می‌شود در قسمت جنوب کمتر است بایستی از آنجا فرستاد بآن نقاط و دولت باید توجه بکند باینکه حمل و نقل منظم شود هر وقت حمل و نقل منظم پیدا کرد بنده به آقا قول می‌دهم در اقصی نقاط این کشور کوچکترین نقیصه‌ای نباشد. (صحیح است) اما در قسمتی که آقای سرتیپ ریاضی متأثر شدند این تأثر تنها مال ایشان نبود این تأثر مال تمام مجلس بود (صحیح است) و حقیقت این نغمه این بیان باید اینجا گفته شود که اگر یک کسی یکنفری می‌آید اینجا بارتش اهانت می‌کند این شخص او است مجلس شورای ملی نیست (صحیح است) مجلس شورای ملی بارتش احترام می‌گذارد و افراد ارتش خودش را دوست دارد بالاخره بافسران خودش نهایت احترام و تکریم و تعظیم می‌کند (صحیح است) همانطور که گفته شد در جلسات قبل هم گفتیم افسرانی که خیانت کرده‌اند فرق نمی‌کند چه افسر چه مستخدم کشوری چه من آنکه خیانت کرده خائن است و باید حقیقتاً رسیدگی شود، تعقیب شود تنبیه شود ولی اگر چنانچه واقعاً ما یک مردمانی که خودمان میدانیم خودمان می‌شناسیم اینها مردمان شریفی هستند اشخاص خدمتگذاری هستند یکی از آنها را امروز جناب آقای نخست وزیر بطور مثال و فرمودند مرحوم سر لشگر امین آیا ترا بخدا انصاف هست که ما روح او را متأثر و متزلزل بکنیم از این بیاناتی که آقا اینجا کردند از اینجهت بنده استدعا می‌کنم واقعاً مجلس شورای ملی که همیشه بایستی رویه اش سر مشق تمام کشور باشد تمام مؤسسات باشد همانطور که مکرر عرض شده رعایت احترام اشخاص، رعایت احترام مؤسسات را بکند (صحیح است) از دولت خودش بخواهد که قانونی به مجلس شورای ملی پیشنهاد بکند که این اشخاص که تصور می‌رود آنها انجام وظیفه نکرده‌اند آنها را بیاورند و تحت تعقیب قرار بدهند و بالاخره بتمام کشور هم اعلان بکنند (صحیح است) این بود عرایض بنده و موضوع صدی سه هم که اینجا صحبت شد راجع به مالیات صدی سه لازم بود که خدمت آقایان عرض بکنم که این موضوع در کمیسیون مذاکره شد و آقایان اعضاء کمیسیون بودجه نراقی بودند و آقای وزیر دارائی هم موافقت کردند و وعده کردند که این مالیات را بردارند و الغاء کنند. البته آقایان هم بایستی این نظر را داشته باشند که بجای آن ما باید یک مالیات یا عایدات دیگری بگذاریم یعنی مالیات مزروعی را ملغی کردیم بجای آن صد سه گذاشتیم حالا در عمل دیدیم مالیات صدی سه هم خوب نیست او را هم برمیداریم ولی باید متوجه بود که جایش باید یک مالیاتی گذاشته شود که بالاخره بودجة کشور را مردم این کشور باید بدهند.

نخست وزیر- بنده خیلی خودداری کردم نسبتاً سعی کردم پشت تریبون نیایم و اسباب زحمت آقایان را فراهم نکنم ولی بنا بمسئولیتی که مجلس شورای ملی بعهدة بنده گذاشته است دیدم که کار بر من دارد مشکل می‌شود یک بیاناتی اینجا آقایان می‌فرمایند که بعقیدة بنده یا می‌خواهند ابراز فصاحت و بلاغت کنند یا می‌خواهند زمینه‌ای برای وکالت آینده فراهم کنند (نبیل سمیعی- که حالا وقت بسیار است) یا می‌خواهند حقیقتاً رویه‌ای اتخاذ کنند که امروز بهیچوجه مقتضی و صلاح این مملکت نیست (جمعی از نمایندگان- صحیح است) و آن تخم نفاق کاشتن در این مملکت است (صحیح است) بنده آقا بنا بمسئولیتیکه دارم چون رئیس مستخدمین دولت هستم و وزارت جنگ هم جزو آنست شما دارید آقا با این حرفها شکاف بزرگی بین ملت و دولت ایجاد می‌کنید. بین مجلس و دولت دارید ایجاد می‌کنید…

چند نفر از نمایندگان- نظر مجلس نیست. نظر شخصی است.

نخست وزیر- اجازه بفرمائید آقا. این طرز بیانات اینجا حقیقتش را می‌گویم امروز که یک قسمت از مملکت را نا امنی گرفته و اغتشاش تولید شده برای بنده کار را مشکل می‌کند که بتوانم آنجا امنیت ایجاد کنم. بنده نمی‌توانم امروز که یک کسی می‌رود کشته می‌شود بچه ا ش یتیم می‌ماند زنش بی سرپرست می‌ماند ببینم باو اهانت شود (صحیح است) نمی‌توانم آقا نمی‌توانم به بینم. این رویه صحیح نیست آقا (صحیح است) ما یا در حال افراط هستیم یا در حال تفریط. آقای معدل بفرمائید ببینم بیست سال قبل تا حالا ثروت شما چند مقابل شده؟ میدانید در تحت چه است. در تحت امنیت در تحت امنیتی که برای فارس ایجاد شد من می‌خواهم عرض کنم این سرمایه‌ای که شما تحصیل کردید و البته از راه مشروع بوده برای امنیتی بوده است که در فارس ایجاد شده آقایان بیائید احصائیه نظامیانی که در این مدت کشته شدند به بینید در فارس بیشتر کشته شدند یا در جای دیگر؟ (صحیح است) چرا قدر نمیدانید آقا؟ چرا نمی‌خواهید تقدیر کنید؟ (صحیح است) بنده صبح عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم شما بیائید قدر دانی کنید از اشخاصی که صحیح کار کرده‌اند این بزرگترین چوب و تنبیهی است برای اشخاص که بدکار کرده‌اند (صحیح است) این را درست کنید. تا زنده هستند قدر دانی کنید تشویق کنید وقتی که مردند مجسمه شانرا بریزید. یاد بگیرید از کسان دیگر. اینکه زندگانی نیست. وقتی که بشما آزادی دادند پا می‌شوید میآئید اینجا در پشت تریبون دستتان را می‌گذارید پشت کمرتان و بنا می‌کنید حرفهائی زدن که من واقعاً شرم دارم دیگر پا توی وزارتخانه بگذارم. شما آمدید رأی به من دادید مسئولیت بزرگی بگردن من گذاشته‌اید من باید با ارتش کار کنم. با امنیه کار کنم. یک روز میگوئید امنیه بد است و آن حرفها و یکروز میگوئید تمام پول قشون را بدهید به امنیه ؟! من چطور می‌توانم حق و حقوق مستخدمین را دفاع کنم. شما آمدید به من رأی دادید اظهار اعتماد کردید من یکماه و نیم است سر کار آمده‌ام تمام بلایا تمام ذلت‌ها تمام خفتها را می‌خواهید باسم موافقت بر سر من بریزید. این طرز کار کردن نیست. مجلس اگر اعتماد می‌کند بدولتی باید محکم بایستد دولت هم که اعتماد مجلس را دید محکم می‌ایستد. مطمئن باشید آقا. بنده آنروز عرض کردم وقتیکه می‌خواستند رأی بگیرند که وقتی من نصف بعلاوة یک رأی داشته باشم مثل کوه می‌ایستم. تا زمانیکه شما اعتماد بمن دارید و پشت سر من ایستاده‌اید مطمئن باشید جز اجرای عدالت جز حقگذاری چیز دیگری از من نخواهید دید ولی وسیله و مجال بدهید من کارم را بکنم ما یک بودجه‌ای را آوردیم در مجلس در یک همچو تنگنائی یکماه از سال گذشته و کارهای مملکت باید بجریان بیفتد. تمام دلتنگیها تمام گله گذاریها آشفتگیها گذشته‌ها آمده است البته بنده صبح عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم خیلی هم خوشوقت می‌شوم که آقایان تذکر بدهند. سئوال بکنند. حتی استیضاح بکنند ولی بدانید این بیاناتی که شما می‌کنید در ولایات سوء اثر دارد و یا قدرت دولت را کم می‌کند. من دیگر نمی‌توانم به کسی بگویم که آقا سر جایت بنشین. آقا این ترتیب ترتیبش نیست. مملکت، آزادی، مشروطیت صحیح اما اگر ما میهن دوستیم، وطن پرستیم باید ترتیب کار خودمانرا طوری بدهیم که دولتمان را قوی کنیم نه ضعیف (صحیح است- احسنت).

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

دکتر ملک زاده- من مخالفم با کفایت مذاکرات

رئیس- بفرمائید.

دکتر ملک زاده- عرایض بنده یک جمله بیشتر نیست اگر اجازه بدهید و آن این است که بنده بنام سعادت کشور بنام امنیت کشور که بیش از هر چیز کشور بآن محتاج است با در نظر گرفتن وضعیت روز از اظهاراتی که نسبت به ارتش مملکت شده است از طرف مجلس شورای ملی اظهار تأسف می‌کنم. (نمایندگان- صحیح است) اگر دولت وقت متوجه سیاست دنیا نبود اگر فرمانده کل قوا قشون و ارتش را بلاتکلیف گذاشت در مقابل آن مهاجمه اگر یک عده خیلی معدودی پنجاه نفر صد نفر دویست نفر از صد و بیست هزار نفر قشون ایران انجام وظیفه نکردند نباید یک ارتش صد و بیست هزار نفری که بنده می‌شناسم که بسیاری از عناصر صالح وطن پرست فداکار که الان از وضعیت پیش آمد ارتش متأثرند مورد مذمت و ملامت و سرزنش و این مذاکراتی که می‌شود واقع شوند با اینکه نمی‌خواهم وارد در شخصیات بشوم معهذا یکی از افرادی که وارد در ارتش است (اشاره بمعاون وزارت جنگ) همین مردی است که الان اینجا نشسته است من سی سال است این مرد را بشرافت بپاکدامنی و بزرگواری و تقوی (نمایندگان- صحیح است) در انجام وظیفه و تحصیل می‌شناسم (صحیح است) این است که اجازه بدهید تأسف و تأثر خودم را از طرف مجلس شورای ملی نسبت باظهاراتی که در موضوع ارتش شد اظهار کنم استدعا کنم از طرف حضرت آقای رئیس دولت و همینطور از ارباب جراید که این اظهار تأسف مجلس را در جراید بنویسند و بارتش مملکت ابلاغ شود. نمایندگان- صحیح است. صحیح است.

جمعی دیگر- مذاکرات کافی است.

طباطبائی- اجازه بفرمائید بنده عرض دارم.

رئیس- رأی گرفته می‌شود بکفایت مذاکرات. موافقین با کفایت مذاکرات برخیزند (اکثر برخاستند)

رئیس- تصویب شد به پیشنهادها قرائت می‌شود:

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده یک را از سطر هفتم بترتیب زیر اصلاح شود. مخبر فرهمند پرداخت اعتبارات از ۱۵ خرداد به بعد موکول بر این خواهد بود که وزارتخانه‌ها بودجة تفصیلی خود و بودجه‌های تفصیلی ادارات مربوط بخود را با موافقت وزارت دارائی بمجلس شورای ملی پیشنهاد نماید. پرداخت بودجه از تاریخ تقدیم بمجلس منتهی تا دو ماه طبق بودجه‌های پیشنهادی و بعد از دو ماه طبق تصویب مجلس شورای ملی بعمل خواهد آمد.

رئیس- آقای مخبر فرهمند

مخبر فرهمند- بنده صبح هم عرض کردم عقیده‌ام این است که بالاخره یکی از وظایف مجلس رسیدگی ببودجه‌ها است بایستی در درجة اول تمام نمایندگان از بودجة جزء مملکت مستحضر باشند و همینطور کلیة اهالی کشور باید اطلاع پیدا کنند والا یک رقم‌های در بست اینجا بیاورند و رویش مذاکره شود و از بودجة جزء وزارتخانه‌ها نه تنها مردم مطلع نیستند وکلا هم اطلاع پیدا نمی‌کنند این بود که بنده خواستم پس از مدتها که از مجلس شورای ملی یک وظیفه‌ای طرد شده بود دو مرتبه آن وظیفه را انجام بدهند حالا بسته بنظر مجلس است

مخبر- عرض کنم این نظری که آقای فرهمند و بعضی دیگر از آقایان دارند با اینکه ملاحظه میفرمائید این مادة واحده مخصوصاً امروز صبح ملاحظه فرمودید با اینکه یک قانونی بود که همه با او موافق بودند با یک نظرهای مختلف و یک پیشنهادات زیادی تصویب شد خود آقای فرهمند که اهل فن و بالاخره شخص اداری هستند خدمتشان عرض می‌کنم که واقعاً معتقدند که ممکن است یک بودجة تفصیلی از مجلس شورای ملی بگذرد. بنظر بنده که ممکن نیست برای اینکه ملاحظه میفرمائید در این مجلس هر یک از آقایان نمایندگان در طرز تشکیلات هر اداره‌ای سلیقه‌های مختلف دارند یکی رتبة هشت شود یکی رتبة نه شود یکی رتبة یک شود و نتیجه این خواهد بود که بودجه‌ها تصویب نمی‌شود و اما اینکه فرمودید آقایان اظهار نظر بفرمایند این را خود آقا که غالباً در کمیسیون تشریف داشتید و حالا هم که می‌بینیم غالب جلسات تشریف می‌آورید مانع ندارد هر یک از آقایان میل داشته باشند تشریف بیاورند در کمیسیون بودجه اظهار نظر بفرمایند و اگر نظر اصلاحی دارند اگر مقررات کمیسیون بودجه اجازه نمی‌دهد که آقایان صحبت بدارند به بنده و آقایانی که آنجا هستند نظر اصلاحیشان را بفرستند و تصدیق بفرمائید که کمیسیون بودجه اگر همچو پیشنهادی را مجلس تصویب کند بنفع کمیسیون است که از سنگینی کار راحت شود ولی از نظر عمل تصدیق بفرمائید که عملی نیست.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای مخبر فرهمند موافقین برخیزند (چند نفری برخاستند)

رئیس- تصویب نشد.

پیشنهاد آقای طباطبائی: پیشنهاد می‌کنم سطر ما قبل آخر مادة اول قانون بودجة ۱۳۲۱ بشرح زیر اصلاح شود:

«بودجه‌های تفصیلی ادارات مربوطه بخود را با موافقت وزارت دارائی بمجلس شورای ملی پیشنهاد نمایند»

جمعی از نمایندگان- مثل همان است. رد شده است.

طباطبائی- بنده صبح عرض کردم مطابق اصل هشتم قانون اساسی که تصریح شده اگر بنا شد در بودجه مملکت جرح و تعدیلی بشود باید بمجلس بیاید بنده آنجا دقت کردم اسمی از کمیسیون ندیدم بنده که پیشنهاد می‌کنم یا آقا یا هر کدام از آقایان که در این صدد باشند یعنی معتقد باشند که باید در بودجه جرح و تعدیل بشود ناچار باید این پیشنهاد را بکنند و اصرار هم بکنند و تقاضا بکنند از مجلس که موافقت کند بودجه بیاید بمجلس. این یکی. دلیل دیگر بنده این است که متأسفانه با همة این فرمایشاتی که شد کمیسیون بودجه بر خلاف انتظار و عقیده بنده که معتقد هستم بودجه زیاد است عمل نکرده است وقتیکه کمیسیون بودجه این جمع و خرج را تصویب کرد و پذیرفت مسلماً در بودجه‌های تفصیلی هم می‌آید و همانجا ملاحظه خواهید کرد که بودجه‌های تفصیلی هم می‌آید اینجا ادارات زیادی خواهد بود مستخدمین زیادی خواهد بود و قانون استخدام که از بین رفته است باز همینطور خواهد بود باز درهای استخدام بعناوین مختلفه باز خواهد شد و ببهانه‌های عجیب و غریب بروی ادارات باز است یعنی هیچ عایق و مانعی نیست باز هم بعنوان کنترات نمیدانم و فنی و عناوین دیگر تحمیل می‌شود بخزانة مملکتی تصدیق بفرمائید که در مرتبة اول اصل بودجه که نوشته‌اند برود بکمیسیون مطابق قانون اساسی باید جرح و تعدیل بودجه بیاید بمجلس میفرمائید که طول می‌کشد هر کاری یک مدتی دارد ناچار ما یا باید با شما همعقیده باشیم که همین بودجه بهمین شکل تصویب و اجرا شود ما اگر عقیدة خودمانرا بگوئیم تعدیل بودجه است و باید بیاید بمجلس و تصویب شود نظر این است که ادارات این مملکت را با مقتضیات و استعداد امروزی مملکت تطبیق کنیم اگر این پیشنهاد را که بنده تقدیم کردم اطمینان داشته باشم و امیدوار باشم ای کاش بکنند اما اطمینان ندارم بکنند خوب چون مأیوس هستم که تصویب بشود این است که از کمیسیون بودجه و دولت تقاضا می‌کنم که لااقل آقای وزیر دارائی توجه بفرمایند که استخدام جدید در ادارات نشود چون این را بنده می‌بینم که هر رئیس اداره کوچکی هم بعناوین مختلفه هر روز وارد می‌کند آقایان می‌فرمایند مقتضی نیست که ما یک عده‌ای را از ادارات بیرون کنیم لااقل اضافه نکنید زیاد نکنید نگذارید زیاد شود.

رئیس- آقای ملک مدنی

ملک مدنی- آقایان توجه دارند باصل قانون اساسی بنده هم برای رفع اشتباه ایشان می‌خواهم عرض کنم این موضوع مربوط است بهمین قانون بودجه که الآن مطرح است و اصل بودجه اصل قانون اساسی که اختیار به مجلس شورای ملی داده است برای جرح و تعدیل هائی که آقا فرمودند آن برای این است که این مبلغ هائی که فعلاً در مواد بودجه هست مجلس می‌تواند کسر کند و باندازه‌ای که مصلحت بداند و بنیة کشور را در نظر بگیرید این مربوط ببودجة تفصیلی نیست که کمیسیون بودجه می‌تواند جرح و تعدیل بکند یا نه آن موضوع مربوط است بسازمان و تشکیلات کشور باین جهت اگر مجلس عملی می‌کند و پیشنهاد آقای مخبر فرهمند را قابل توجه قرار نداد بر خلاف قانون اساسی عمل نکرده است بلکه بر حسب سوابق و عملی بوده است که در همین مجلس شده است و قسمتی را که فرمودند راجع باستخدام جدید اشخاص گمان می‌کنیم آقای وزیر دارائی توضیح دادند که حتی المقدور سعی می‌کنند در هر جا که ممکن باشد تشکیلات و سازمان را کوچک کنند مضافاً باینکه قانون استخدام اجازه نمی‌دهد اشخاصی که دارای سوابق استخدامی نباشد وارد شوند از این حیث نگرانی نداشته باشند بعلاوه خود حضرتعالی می‌توانید در موقع طرح بودجة تفصیلی تشریف بیاورید هر جائی که مورد توجهتان است نظر اصلاحیتان را بدهید و البته قبول می‌کنم.

جمعی از نمایندگان- رأی بگیرید.

رئیس- استرداد کردند- آقای دکتر ملکزاده

دکتر ملکزاده- بنده اینجا یک راه حلی بنظرم رسید برای اینکه از نظریات کلیه آقایان و نمایندگان محترم که حقیقتاً حق نظارت و رسیدگی ببودجه دارند استفاده شود و بودجه هم زودتر بگذرد بنظر من اینطور رسید که مجلس شورای ملی اجازه بدهد که کلیه نمایندگان نظریاتی که دارند بطور پیشنهاد بکمیسیون بودجه بفرستند (اعتبار- مانعی ندارد) اجازه بدهید عرضم را تمام کنم و بعلاوه مقصودم این است آقایانیکه پیشنهاد می‌دهند این حق بهشان داده شود که در کمیسیون حضور پیدا کنند و در پیشنهاد خودشان و نظریات خودشان توضیح بدهند و دفاع کنند. از این جهت خواستم مجلس شورای ملی این حق را بآنها بدهد و بنظر بنده این جمع بین تمام نظریاتی است که در مجلس شورای ملی اظهار شده است.

رئیس- آقای اعتبار

اعتبار- البته در صورتیکه مجلس شورای ملی با این نظر موافق باشد مانعی ندارد ولی البته باید نظامنامه‌ای را که داریم عرض می‌کنم مادة نظامنامه اصلاح شود بعد این پیشنهاد بموقع اجرا گذاشته شود از این جهت کمیسیون بودجه اصراری ندارد که تمام بودجه را خودش ببیند و بالاخره عمل بکند و اقدام بکند آقایان هم هر وقت بخواهند تشریف بیاورند این مانعی ندارد و هر نظری که اتخاذ کنند البته قبول می‌شود.

رئیس- پیشنهاد که رد شده. پیشنهاد دیگر را بخوانید.

پیشنهاد آقای دکتر ملکزاده پیشنهاد می‌کنم که بودجه‌های جزء با این قید در کمیسیون بودجه طرح شود آقایان نمایندگان که در ارقام بودجه نظر دارند پیشنهادهای خود را بکمیسیون بدهند و از طرف مجلس بآنها اجازه داده می‌شود در کمیسیون حضور پیدا کنند و از نظریات خود دفاع کنند. دکتر ملکزاده

امیر تیمور- این برخلاف نظامنامه است

رئیس- آقای بیات.

بیات- عرض کنم بر حسب سابقة نظامنامه کمیسیونهای دیگر را البته در بسته معمول داشته ولی کمیسیون بودجه را همیشه باز گذاشته است برای اینکه تمام نمایندگان می‌توانند در کمیسیون بودجه حاضر شوند و از مذاکرات و مطالبی که در کمیسیون بودجه مطرح است اطلاعات پیدا کنند و البته آقایان هم هر پیشنهادی هر نظری داشته باشند اگر چنانچه خودشان نتوانند صحبت کنند ممکن است برفقایشان بگویند و نظریات و پیشنهادات شان را برفقا بدهند و رفقائی که در کمیسیون بودجه هستند آن نظریه را اظهار کنند و تأیید بکنند و چون این رویه بر طبق نظامنامه است و حالا اگر بخواهیم یک ترتیبی بدهیم باید آن مادة نظامنامه هم اصلاح شود و راه عمل هم نیست برای اینکه مقصودی که آقای دکتر ملک زاده دارند انجام شود یعنی پیشنهاداتی که آقایان دارند بکمیسیون داده شود و مطالبشان هم بوسیلة اعضاء کمیسیون مذاکره شود البته آقایان اعضاء کمیسیون هم با کمال میل حاضر هستند هر مطلبی رفقای ایشان داشته باشند اظهار بدارند مورد مداقه قرار دهند و دقت کنند بنابراین بنده گمان می‌کنم چون نظریه ایشان هم تأمین شده است از این پیشنهاد صرفنظر کنند عملاً ما این را اجرا خواهیم کرد بعد هم اگر لازم بشود باز هم در نظامنامه اصلاحی بشود آنوقت آن نظر ایشان تأمین می‌شود.

دکتر ملکزاده- مسترد می‌دارم.

طوسی- سه فقره پیشنهاد است مربوط باینکه بودجه درمجلس مطرح شود.

نمایندگان- رد شد

طوسی- صاحبانش باید بگویند.

رئیس- رأی می‌گیریم بمادة اول.

بیات- بنده پیشنهاد داده‌ام.

رئیس- بخوانید. پیشنهاد آقای بیات.

مقام ریاست مجلس شورای ملی

تبصرة مادة اول را بشرح ذیل اصلاح و پیشنهاد می‌نمایم.

تبصره- وزارت دارائی مجاز است علاوه بر یکصد و پنجاه میلیون ریال که در بودجه برای ادارة کل امنیه پیش بینی شده تا میزان پنجاه میلیون ریال اضافه اعتبار از محل اضافه در آمد و یا صرفه جوئیهای بودجه بر حسب تقاضای وزارت کشور بادارة کل امنیه پرداخت نماید. مرتضی بیات.

بیات- بنده معتقدم که امروز حقیقتاً وظیفة مجلس شورای ملی و عموم آحاد و افراد این مملکت این است که در قسمت وحدت ملی هر قدر می‌توانند سعی کنند و امروز متأسفانه یک صحبت هائی شد که البته با مذاکراتی که بعد شد رفع آن سوء تفاهمات شد و بالاخره همة طبقات بایستی نظرشان این باشد که با یک فکر و یک عقیده‌ای برای اصلاحات مملکت سعی و کوشش کنیم و قسمت اصلی که امروز برای ما لازم است موضوع امنیت مملکت است که بایستی بوسیلة دو قسمت یکی ارتش و یکی امنیه در مملکت برقرار شود ما باید با کمال شعف واقعاً آنقدر که لازم است نسبت بارتش و نسبت بادارة امنیه قدردانی کنیم که آنها بتوانند از روی صفای نیت و از روی صداقت همانطور که عمل کرده‌اند حالا هم برای امنیت ما اقدام و عمل بکنند و خیال ما را از این قسمت راحت کنند بنده مخصوصاً در این بودجه از نقطة نظر اینکه می‌بینم یک قدری بودجة ادارة امنیت مطابق احتیاجات ما شاید کم باشد در کمیسیون بودجه با دولت مذاکره کردیم آقای نخست وزیر آقای وزیر دارائی هم موافقت فرمودند که پنج میلیون بر بودجة ادارة کل امنیه اضافه بفرمایند که بتواند ادارة تشکیلات امنیه تا آن اندازه‌ای که لازم است حفظ امنیت را کرده باشد ولی در آن تبصره این یک کلمه در آخرش بود در صورت احتیاج چون این قضیه محرز است که احتیاج هست برای این مخارج که باید اضافه شود و باید گرفته شود بنده پیشنهاد کردم که این کلمة احتیاج برداشته شود و بر حسب تقاضای وزارت کشور بادارة کل امنیه پرداخته شود این است که خواستم آقای وزیر دارائی این قسمت را قبول بفرمایند که رفع این اشکال که ممکن است ایجاد شود شده باشد.

وزیر دارائی – بنده موافقم که این اصلاح در قسمت آخر تبصره بشود.

رئیس- پیشنهاد آقای امیر تیمور.

بنده پیشنهاد می‌کنم در قسمت هزینه از رقم ۱۸ مبلغ ده میلیون ریال از اعتبار وزارت خارجه کسر و به بودجه ارتش علاوه بشود. امیر تیمور

امیر تیمور- این پیشنهاد را بنده تقدیم کرده و تمنی می‌کنم جناب آقای نخست وزیر هم توجه بفرمایند بودجة سال قبل وزارت خارجه که از تصویب مجلس گذشته و مورد عمل هم قرار گرفته یعنی بودجه ۱۳۲۰ بیست و نه میلیون و چهار صد هزار ریال بوده و بودجة امسال ۳۶ میلیون ریال شده است و در واقع مبلغی بر بودجة وزارت خارجه امسال اضافه شده در صورتیکه بر اثر پیش آمد‌های دنیا ما با اغلب ممالک دنیا روابط سیاسیمان مقطوع شده و سفارتخانه‌های ایران هم در آن نقاط بر چیده شده که بالطبع مخارجشان هم از بین رفته است و یک صرفه جوئی برای وزارتخانه شده بعلاوه بطوریکه اخیراً هم در روزنامه خواندم روابط دولت ایران با دولت ژاپن هم قطع شده و سفارتخانة ایران هم بالطبع از آنجا خواهد رفت از این جهت هم باز صرفه جوئی در بودجة وزارت خارجه خواهد شد این است که این پیشنهاد را کردم و در صورتیکه مقتضی باشد راجع بقطع روابط هم توضیحی داده شود و امیدوارم که علل سیاسی نداشته باشد و یک علل اقتصادی باعث شده باشد که دولت را مجبور باین قطع روابط نموده باشد در هر حال منظور بنده این است که چون صرفه جوئی هائی در بودجة وزارت خارجه شده است این مبلغ از بودجة آنجا کسر و ببودجة ارتش علاوه شود.

وزیر دارائی- عرض کنم بنده در کمیسیون بودجه هم در همین قسمت توضیحاتی خدمت آقایان عرض کردم که چه علت دارد که بودجة وزارت خارجه با اینکه عده‌ای از سفارتخانه‌ها هم بسته شده معذلک اضافه شده است یکی از علل عمده اش این است که در اروپا هم مثل ایران مخارج زیاد شده روی همین خرج زیاد است که این اضافه پیش بینی شده است و این خرج را بنده خودم وقتی پیشنهاد کردند بدقت مطالعه کردم البته در آنموقع هنوز تعطیل سفارت ایران و ژاپن در بین نبود ولی معهذا اضافة که پیشنهاد کردند و تقاضا نمودند بنده دیدم مخارجی است که باید بشود از این جهت تمنی می‌کنم پیشنهادشان را آقای امیر تیمور مسترد بفرمایند زیرا با قبول این پیشنهاد یک قسمتی از مخارج وزارت خارجه معوق خواهد ماند.

امیر تیمور- بنده مسترد کردم پیشنهاد دیگرم را بخوانید

رئیس- پیشنهاد آقای مؤید احمدی.

تبصرة زیر را بمادة اول پیشنهاد می‌کنم.

عایدات موقوفات مجهول التولیه و مجهول المصرف و موقوفات وقف بر تعلیم و تربیت و موقوفات متعذر المصرف هر محل کمک و مساعدت بمدارس ملی همان محل بشود.

رئیس- آقای مؤید احمدی.

مؤید احمدی- البته آقای وزیر فرهنگ خوب متوجه هستند که مدارس ملی در ایران زیاد داریم در همین طهران هم مدارس ملی خیلی هست در ولایات هم هست البته دولت مدارس خود را پول می‌دهد اما معلمینی که در مدارس ملی هستند یا مدیران و ناظمین آنها آنها هم اهل این مملکت هستند در مدارس دولتی حقوق‌ها شانرا دو برابر کرده‌اند اما این بیچاره‌ها هیچ گیرشان نمی‌آید از آنطرف در بودجة دولت چیزی نیست که محل داشته باشد و بنده پیشنهاد کنم از این جهت بنده پیشنهاد کردم که موقوفات مجهول التولیه و مجهول المصرف موقوفاتی که برای تعلیم و تربیت است اینها را اختصاص بدهند بمدارس ملی.

وزیر دارائی- بنده اصولاً با پیشنهاد آقای مؤید احمدی موافق هستم ولی این مخالف با بعضی مقررات و قوانینی است که تصویب شده است در قانون متمم بودجه باید این موضوع مطالعه شود و تقدیم مجلس شورای ملی شود.

مؤید احمدی- چون فرمودند در قانون متمم بودجه تأمین می‌شود بنده مسترد می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد دیگر.

بنده پیشنهاد می‌کنم رقم ۶۶ که سه میلیون اعتبار عمران است نوشته شود برای آوردن آب مشروب بشهر بوشهر. امیر تیمور.

رئیس- بفرمائید.

امیر تیمور- تمنی می‌کنم آقای وزیر دارائی توجه بفرمایند و اگر این پیشنهاد را قبول بفرمایند حقیقتاً خدمتی بعمران و آبادی کشور خواهد شد. بوشهر یکی از بنادر کشور و مهمترین شهر جنوبی ایران که دارای استعداد کافی و جمعیت نسبتاً زیادی می‌باشد و متأسفانه آب خوردن ندارد و آب مشروب آن منحصر بآب باران است که اگر یکسال بارندگی نشود مردم آب خوردن ندارند و دچار عسرت و تنگی می‌شوند در صورتیکه در نزدیکی بوشهر چندین رودخانة بزرگ از قبیل رود شاپور و رودخانه‌های دیگر جریان دارد و با مختصر خرجی می‌شود آب آنجا را باین شهر آورد و یک قدم اساسی برای عمران و آبادی کشور برداشت مخصوصاً بنده استدعا می‌کنم آقای وزیر دارائی که مستحضر می‌باشند دولت می‌خواهد قدمهائی در راه عمران و آبادی بردارد در این باب موافقت بفرمایند و سه میلیون ریالی که برای آبادی و عمران منظور شده این را برای آوردن آب به بوشهر اختصاص دهند و این یک قدم خوبی است و بنده بنام تمامی اهالی جنوب تشکر خواهم کرد.

وزیر دارائی- عرض کنم این سه میلیون که اینجا نوشته شده برای اسکان یک عده طوایف و عشایر است که الان اسکان شده‌اند و خرج آنها است مخصوصاً در لرستان که الان داریم می‌دهیم و همینطور در جاهای دیگر خرج می‌شود ولی بنده نظر آقا را بوجه دیگری ممکن است تأمین کنم و از اعتبار دیگری که برای عمران و آبادی داریم موضوع آب مشروب بوشهر تأمین گردد و ممکن است خود آقای امیر تیمور هم تشریف بیاورند بوزارت دارائی و در این باب مطالعه کنیم و مشاهداتی شده یکی آب رودخانه شاپور است که از شبانکاره برمیگردد بآنجا مطالعه می‌کنیم اگر چیزی بود که مقدور بود بنده اقدام می‌کنم که بانک فلاحتی شروع کند و بعد هم در بودجه تأمین خواهیم کرد.

امیر تیمور- چون فرمودند نظر بنده را تأمین خواهند فرمود بنده پیشنهادم را مسترد می‌دارم و امیدوارم انشاء اللّه این موضوع عملی گردد.

رئیس- پیشنهاد دیگر:

بنده پیشنهاد می‌کنم رقم ۷۴ اعتبار بهای سهام دولت در شرکتهای نوشابه سازی حذف شود مخبر فرهمند.

رئیس- بفرمائید

مخبر فرهمند- بنده صبح هم حضورتان عرض کردم هر کاری را که دولت برخلاف مصالح ملت و اخلاق ملت و مذهب مردم بکند بنده مخالفم مجلس هم مخالف است برای اینکه دولت اگر جلو را نگیرد یک جرم کرده اگر کمک کند دو جرم کرده. جلوش را باید بگیرد در خیابانها این مغازه‌ها را ملاحظه بفرمائید آنوقت تو جه باشخاص بکنید به بینید چه اشخاصی آنجا هستند. این جوانانی که باید مرد فردا باشند همینهائی که باید ادارة مملکت شما را بچرخانند آنها تمام خودشان را مسموم می‌کنند. بنده خجالت می‌کشم بگویم از چه طبقه هستند تشریف ببرید به بینید. نباید کمک کرد و نباید سرمایه داد و مردم را مسموم کرد، مردم را به بداخلاقی سوق داد بنده پیشنهاد کرده‌ام آقایان می‌خواهند رأی بدهند می‌خواهند ندهند خود بنده بلایحه رأی نخواهم داد

وزیر دارائی- برای این پیشنهاد لازم است یک توضیحی بنده عرض بکنم این شرکتهائی است که برای بهتر کردن وضع این چیزها و برای بهبودی ساختمان نوشابه مخصوصاً صادرات نوشابه تأسیس شده است دولت کمک کرده است حالا هم یک درآمدی از این شرکتها برده می‌شود و این بنظر بنده یک در آمدی است برای دولت که به هیچکس هم ضرری وارد نمی‌کند. منظور این است که برخلاف حفظ الصحه و بهداشت چیزی دست نکنند و اینها یک شرکتهائی است که برای دیگران مثل نمونه است و حالا بسته است بنظر آقایان

رئیس- آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری- بنده خواستم عرض کنم راجع به منظور آقای فرهمند که جلوگیری از توسعه فروش مشروبات بطور خورده فروشی و باصطلاح پیاله فروشی در کمیسیون بودجه مذاکرات مفصل شد و ضرر اخلاقی و مزاجی آن تذکر داده شد و دولت هم قبول نمودند بنابراین منظور آقای مخبر فرهمند تأمین است و خوب است از پیشنهاد خودشان صرف نظر کنند. رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای مخبر فرهمند موافقین برخیزند (عدة قلیلی برخاستند)

رئیس- تصویب نشد. رأی گرفته می‌شود به مادة اول قسمت در آمد سه هزار یکصد و سی و هفت میلیون و هشتصد و بیست و دو هزار و نهصد و چهل ریال (۳۱۳۷۸۲۲۹۴۰ ریال) موافقین برخیزند (اکثر برخاستند)

رئیس- تصویب شد. رأی گرفته می‌شود به قسمت هزینه بمبلغ سه هزار و یکصد و سی و هفت میلیون ششصد و نود و پنج هزار و پنجاه و سه ریال (۳۱۳۷۶۹۵۰۵۳) موافقین برخیزند (اغلب برخاستند)

رئیس- تصویب شد. رأی گرفته می‌شود بمجموع ماده با تبصره که ضمیمه شد و اصلاحاتی که شد موافقین برخیزند (غالب نمایندگان برخاستند)

رئیس- تصویب شد. مادة دوم:

مادة دوم – مواد متمم بودجه سال ۱۳۲۰ تا آخر اردیبهشت ۱۳۲۱ بقوت خود باقی خواهد بود.

رئیس- آقای انوار.

انوار- هم وقت ضیق است هم آقایان کسل و خسته هستند یک موضوعی را در نظر داشتم بعرض هیئت دولت و آقای وزیر دارائی برسانم این است که در اینجا عرض می‌کنم. راجع بقانون استخدام… (اعتبار- موضوع صحبت مادة دو است مربوط به اینجا نیست) عرضم راجع به قانون استخدام است قانون استخدامی که در ۱۳۱۳ گذشته است و تحقیقاً همه اطلاع دارند آقای بیات و دیگران این قانون یک شهدای زیادی ایجاد کرد بی جهت یک اشخاصیکه سوابق خوبی در خدمت داشتند مقابل قانون استخدام واقع شدند. قبل از این کابینه در کابینة سابق در مجلس و کمیسیون مذاکره شد آقای وزیر دارائی سابق قول دادند که اینقانون استخدام را اصلاح کنند بطوری که اشخاصی که اینقانون بی جهت قلم نه روی این بیچاره‌ها کشیده است آن را جبران کنند این موضوع را بیان کردند در اینجا هم نوشته است که مواد قانون گذشته بقوت خودش باقی است یکی از موادش راجع است به باز نشستگان برای خاطر اینکه تجدید نظرهائی خواهند کرد در اینجا و اینها را جزو متقاعدین قرار داده‌اند در قانون استخدام در نظر بگیرند این اشخاص را که از وزارت کشور و وزارتخانه‌های دیگر بموجب آن قانون اصلاحی متقاعد کرده‌اند چیز غریبی است این قانون آمده است آدم چهل و پنج ساله را شصت ساله حساب کرده است این است که بنده از آقای وزیر دارائی تمنی می‌کنم چون قصد دارند قانون استخدام را تصحیح کنند این نقیصه ازش برداشته شود.

وزیر دارائی- چشم اطاعت می‌کنم. موقعی که قانون استخدام را اصلاح می‌کنیم در آن موقع رعایت می‌شود

مخبر- اینکه بنده به آقای انوار عرض کردم مربوط برقم بودجه نیست مربوط بقانون متمم بودجة کشور است در آن جا یک اختیاراتی به وزارت کشور دادند بعد هم در تجدید نظری که کردند در آن قانون و به مجلس آمد این مطلب انجام شد و اما بنده خودم شخصاً یک عرضی داشتم و آن این بود که در ضمن بیاناتی که در اینجا شد چند نفر از آقایان که بهمه شان ارادت دارم به همة نمایندگان محترم فارس خودشان هم می دانند که بنده همیشه نظر احترام به همه شان داشته‌ام و اگر تصور کردند که من منظوری داشته‌ام و حال آنکه منظوری نبوده است و اگر قدری تند صحبت شده است باور بفرمائید صرف تأثر بوده است و هیچ منظوری نداشته‌ام و اگر بیانی هم خارج از رویه بوده است معذرت می‌خواهم

مهذب- بلی مالک فارس برعیت ظلم نمی‌کند

ذوالقدر – صحیح است

رئیس- آقای بهبهانی

بهبهانی- عرضی ندارم

رئیس- آقای صفوی

صفوی- عرض کنم در مادة دوم نوشته است که مواد متمم بودجة سال ۱۳۲۰ تا آخر اردیبهشت ماه ۱۳۲۱ بقوت خود باقی است. در متمم بودجة سال ۱۳۲۰ مادة نهم مربوط به قسمت مالیات بر در آمد و ما به التفاوتی است که امروز بعضی از آقایان هم در جزو بیاناتشان فرمودند و بنده خیال می‌کنم آقای وزیر دارائی هم متوجه این قسمت هستند. این موضوع مابه التفاوت در عمل اسباب زحمت مردم شده است وصولش برای مأمورین و دادن اظهار نامه هم برای مؤدیان مالیاتی اسباب زحمت است حالا در این جا وقتی که به مادة دوم رأی بدهیم باید به موجب قانون متمم بودجة سال گذشته مؤدیان این ما به التفاوت را که از راه دیگر هم مالیات آن را پرداخته‌اند تا آخر اردی بهشت ماه بادارات مالیه صورت بدهند و مالیاتش را هم بدهند برای اینکه در مادة ۹ مخصوصاً تصریح شده است کسانی که مالیات مستغلاتشان پرداخته‌اند همین طور مالیاتهای دیگر را پرداخته‌اند باید جمع آن‌ها را در اظهار نامه بنویسند و مابه التفاوت را هم حساب کنند مقصود این است که این ماده مصرح است می‌نویسند: (در آمد مستغلات از نظر مالیات مستغلات مشمول قوانین مخصوص بخود می‌باشد لیکن صاحبان این نوع در آمدها مکلفند تا ۱۵ خرداد ماه هر سال کلیة اجاره بهائی را که از مستغلات خود در سال پیش دریافت داشته‌اند ضمن سایر در آمدهای مشمول مالیات بر درآمد خود در اظهار نامة رسمی نوشته و بادارة دارائی محل تسلیم و پس از وضع آنچه که به شهرداری‌ها پرداخت می‌شود چنانچه میزان در آمد آنها با در نظر گرفتن نرخ‌های مقرر در مادة اول قانون اصلاح قانون مالیات بر در آمد مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۱۷ مشمول مالیات بیشتری شناخته شود ما به التفاوت مالیات متعلقه را بپردازند) بنده خیال می‌کنم وقتی که از یک عایداتی یک مالیاتی گرفته شد دیگر آن را جمع کردن و در یک جای دیگر مالیات گرفتن این خوب نیست. این قسمت را پارسال در متمم بودجه گذاشته‌اند و وصولش هم برای ادارات مالیه اسباب زحمت شد و همین طور مؤدیان هم با مأمورین وصول در کشمکش بودند. خیال می‌کنم آقایان هم در ضمن بیاناتشان متذکر این قسمت شدند و آقای وزیر دارائی هم با آن حسن نیت و نظری که دارند توجه و وعده فرمودند که این قسمت را اصلاح بفرمایند حال وقتی که ما باین مادة دوم رأی دادیم تصدیق می‌شود که این مابه التفاوت را مؤدیان بایستی بپردازند چون وعده فرمودند و ممکن است زحمت هم برای مؤدیان باشد و آن کسانی که عایدی مستغلات دارند و بعلاوه امروز هم یک گرفتاری از حیث گرانی و تعمیرات و مخارج زیاد بنائی دارند بهتر این است که این قسمت را اصلاحش بفرمایند که ما در ضمن اینکه به مادة دوم رأی می‌دهیم این را تصدیق ضمنی نکرده باشیم.

وزیر دارائی- اگر ملاحظه فرموده باشید این جا در مادة اول مجلس به دولت اجازه می‌دهد که مخارج دو سه ماه اول را طبق بودجة سنة گذشته بپردازند و این دلیل بر این نیست که عین بودجة سابق را تصدیق ضمنی کرده باشد این قسمت برای این است که دولت مجالی داشته باشد و بتواند قانون متمم بودجه را تهیه کند چون الآن مجالی نیست که در قانون متمم بودجه جرح و تعدیلی بکند این است که اجازه داده می‌شود قانون متمم بودجه تا آخر اردی بهشت ماه که چیزی هم نمانده است بقوت خودش باقی باشد تا قانون متمم بودجه جدید نوشته شود و بتصویب مجلس برسد باین جهت این تصدیق ضمنی به مادة نهم نیست بلکه متمم این مواد بعداً مورد مطالعه قرار می‌گیرد و بشکل یک لایحة قانونی تقدیم مجلس می‌شود. بودجة سال گذشته را هم برای سه ماه مجلس تصویب کرد و این دلیل نیست که این مخارج را تصدیق ضمنی کرده باشد برای این است که مجالی باشد که دولت و مجلس بتوانند بودجة ۱۳۲۱ را در کمیسیون بودجه اصلاح کنند و تصویب کنند و اجرا شود و همچنین مواد قانون متمم بودجه سال گذشته برای یک مدت قلیلی که تقریباً یک ماه بیش نمانده تا آخر اردی بهشت ماه به قوت خودش باقی باشد برای چه برای اینکه وقت باشد تا قانون متمم بودجة جدید نوشته شود و تقدیم مجلس شود. بنابراین تصدیق ضمنی نشده. عجالتاً همان قانون هست و به علاوه خودتان ملاحظه فرمودید که اظهار نامه باید در پانزدهم خرداد داده شود نه حالا. این است که تا آنوقت مجال هست و متمم بودجه می‌آید و هر نظری آقایان داشته باشند خواهند فرمود

رئیس- آقای شاهرودی.

شاهرودی – بنده یک عرض مختصری داشتم. در برنامة دولت راجع به آبیاری و سد سازی البته خیلی اهمیت دادند و راجع به سد سازی قزوین چند سال قبل از این بنده پیشنهادی کردم بدولت و طرف توجه واقع شد و مهندس بلدی فرستاد آنجا بازدید کردند در حدود هشت میلیون تومان بازدید مخارج کردند پس از سد بندی که خواهد شد در حدود بیست و مخارج کردند پس از آن سد بندی که خواهد شد در حدود بیست و پنج هزار هکتار زمین در آنجا آبیاری خواهد شد و چند میلیون تومان بصادرات کشور افزوده خواهد شد (نبیل سمیعی- گیلان خشک می‌شود) خواستم تذکر بدهم که آقای وزیر دارائی این قسمت را در متمم بودجه در نظر بگیرند این موضوع عملی شود و آب شاهرود سد بندی شود و بقزوین بیاید.

وزیر دارائی – عرض کنم این جایش در متمم بودجه نیست راجع بموضوع آبیاری بود که بنده عرض کردم مطالعه خواهد شد و اگر عملی باشد بانک کشاورزی مطالعه خواهد کرد.

نبیل سمیعی- عملی نیست. بگیلان صدمه می‌زند.

رئیس- موافقین با ماده دوم برخیزند. (اکثر برخاستند)

رئیس- تصویب شد ماده سوم خوانده می‌شود:

ماده سوم – اجازة که بموجب قانون ۲۸ دیماه ۱۳۲۰ بوزارت بازرگانی و پیشه و هنر داده شده بود دائر باینکه مطابق حداقل احتیاجات و در حدود بودجه‌های مصوب سازمان اداری خود را تا آخر اسفند ماه ۱۳۲۰ بدهد برای دو ماه و نیم تمدید می‌شود تا در ظرف اینمدت وزارت نامبرده سازمان خود را بطوریکه در قانون مذکور مقرر شده است اصلاح و تکمیل نموده و در ضمن بودجة تفصیلی ۱۳۲۱ بمجلس شورای ملی پیشنهاد نماید.

رئیس- موافقین با مادة سوم برخیزند. (عده کثیری برخاستند)

رئیس- تصویب شد. مذاکره در کلیات دوم است. مخالفی نیست. رأی گرفته می‌شود بکلیة لایحة بودجه موافقین ورقة سفید خواهند داد. (اخذ آراء شده ۷۶ ورقة سفید شماره شد .)

رئیس- عدة حاضر در موقع رأی ۹۳ با ۷۶ رأی بودجة دولت تصویب شد.

رئیس- آقای وزیر دارائی.

وزیر دارائی- بنده خواستم از اینکه آقایان توجه فرمودند و بودجه را با این عده تصویب فرمودند اظهار تشکر بکنم و عرض کنم که منظور و منویات مجلس شورای ملی اولاً آنچه بنده فهمیدم صرفه جوئی کامل در مخارج کشور است و دوم اینکه آنچه باید وصول شود مطابق قاعده و جلوگیری از هر گونه تعدی باشد این کاملاً از طرف وزارت دارائی رعایت خواهد شد و منظور مجلس شورای ملی از هر جهت تأمین می‌شود و خواستم اظهار امتنان بکنم از اینکه در اینموقع در این جلسه همة فرمایشاتیکه آقایان فرمودند برای بنده کمک بود و همچنین اتود بود و امیدوارم هستیم که بتوانیم امسال کاملاً این بودجه را اجرا کنیم و بر خلاف انتظار هم وصولی ما خوب باشد و هم مخارجی که می‌شود در واقع مخارجی باشد که مفید بحال مملکت باشد.

- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

{۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه}

جمعی از نمایندگان- ختم جلسه.

رئیس- اگر تصویب میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آینده روز سه شنبه اول اردیبهشت ماه سه ساعت قبل از ظهر. دستور شور دوم لایحة املاک (مجلس هشت ساعت و سه ربع بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری

قانون

معافیت برنج و گندم و جو و حبوبات وارده از خارجه از حقوق و عوارض گمرکی

ماده واحده – مجلس شورای ملی بوزارت دارائی اجازه می‌دهد: برنج- خرما- گندم- جو- آرد و سایر حبوبات و همچنین روغن- کره- سیب زمینی و دامهای زنده که از خارجه وارد ایران می‌شود از پرداخت کلیه حقوق و عوارض گمرکی ورودی و غیره معاف بدارد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه سی ام فروردین ماه یکهزار و سیصد و بیست و یک بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- حسن اسفندیاری

قانون

بودجه کل سال ۱۳۲۱ کشور

ماده اول- مجلس شورای ملی بودجه سال ۱۳۲۱ کشور را که مطابق صورت ضمیمه از حیث در آمد بمبلغ سه هزار و یکصد و سی و هفت میلیون و هشتصد و بیست و دو هزار و نهصد و چهل ریال (۳۱۳۷۸۲۲۹۴۰ ریال) و از حیث هزینه بمبلغ سه هزارو یکصد و سی هفت میلیون و ششصد و نود پنج هزار و پنجاه و سه ریال (۳۱۳۷۶۹۵۰۵۳ ریال) بالغ می‌باشد تصویب و در مورد وزارتخانه‌ها و ادارات بوزارت دارائی اجازه می‌دهد مصارف جاری آنها را در دو ماه و نیم اول سال ۱۳۲۱ در حدود اعتباراتیکه در بودجه‌های تفصیلی سال ۱۳۲۰ منظور بوده وحقوق کارمندان و خدمتگزاران آنها را مطابق با مبلغ پرداخته شده و یا تعهد شده اسفند ماه ۱۳۲۰ از محل اعتباراتی که برای آنها در بودجه ۱۳۲۱ تصویب شده است بپردازد. پرداخت اعتبارات از ۱۵ خرداد ببعد موکول براین خواهد بود که وزارتخانه‌ها بودجه تفصیلی خود و بودجه‌های تفصیلی ادارات مربوطه بخود را با موافقت وزارت دارائی بکمیسیون مجلس شورای ملی پیشنهاد نمایند. پرداخت بودجه از تاریخ تقدیم بمجلس منتهی تا دو ماه طبق بودجه‌های پیشنهادی (در صورتیکه بودجه بتصویب کمیسیون نرسیده باشد) و بعد از دو ماه طبق تصویبی کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی بعمل خواهد آمد.

تبصره- وزارت دارائی مجاز است علاوه بر یکصد و پنجاه میلیون ریال که در بودجه برای اداره کل امنیه پیش بینی شده تا میزان پنجاه میلیون ریال اضافه اعتبار از محل اضافه در آمد و یا صرفه جوئیهای بودجه بر حسب تقاضای وزارت کشور با دارة کل امنیه پرداخت نماید.

ماده دوم- موارد متمم بودجه سال ۱۳۲۰ تا آخر اردیبهشت ۱۳۲۱ بقوت خود باقی خواهد بود

ماده سوم- اجازة که بموجب قانون ۲۸ دیماه ۱۳۲۰ بوزارت بازرگانی و پیشه و هنر داده شده بود دائر باینکه مطابق حداقل احتیاجات و در حدود بودجه‌های مصوب سازمان اداری خود را تا آخر اسفند ماه ۱۳۲۰ بدهد برای دو ماه و نیم تمدید می‌شود تا در ظرف این مدت وزارت نامبرده سازمان خود را بطور یکه در قانون مذکور مقرر شده است اصلاح و تکمیل نموده و در ضمن بودجه تفصیلی ۱۳۲۱ بمجلس شورای ملی پیشنهاد نماید.

این قانون که مشتمل بر سه ماده وصورت پیوست می‌باشد در جلسه سی ام فروردین ماه یکهزار و سیصد و بیست و یک بتصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری

جدول