مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ شهریور ۱۳۵۰ نشست ۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و سوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ شهریور ۱۳۵۰ نشست ۶

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۳۰ شهریور ۱۳۵۰ نشست ۶

فهرست مطالب:

مجلس ساعت نه صبح بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید

- قرائت اسامی غائبین جلسة قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسة قبل.

رئیس ـ اسامی غائبین جسله قبل قرائت می‌شود. غائبین با اجازه

آقایان دکتر رهنموی ـ خانم مزارعی ـ خانم آصف زاده ـ مهندس خسروی ـ دکتر امین ـ جوانشیر ـ مهرزاد ـ دکتر تنکابنی ـ تیمسار همایونی ـ دکتر گاگیک ـ موقر ـ خانم دکتر دولتشاهی.

غائبین بی اجازه

آقایان پرویزی ـ محمد علی آموزگار.

غائبین مریض

آقایان دکتر یگانگی ـ اسمعیل خزیمه‌ـ قضائلی ـ اخوی ـ دکتر صالحی ـ فروتن.

- تصویب صورت جلسه قبل

۲- تصویب صورت جلسه قبل.

رئیس ـ نسبت به صورتجلسة قبل نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نصورت جلسه تصویب می‌شود.

- طرح و مذاکره در برنامه دولت آقای امیر عباس هویدا

۳- طرح و مذاکره در برنامه دولت آقای امیر عباس هویدا.

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم برنامهدولت مطرح است دکتر صدر بعنوان مخالف صحبت می‌کند بفرمائید.

دکتر صدر ـ جناب آقای رئیس، نمایندگان گرامی؛ خانمها و آقایان، من امروز به توصیه رئیس گرامی مجلس آنچه که در ساحت مقدس مجلس شورای ملی بیان می‌کنیم یادداشت برداشته‌ام چون این سخن پیش نیاد آنچه که می‌گویم برآمده از احساسات زودگذر یا تحت تأثیر انگیزه‌های آنی است من بآنچه می‌گویم از صمیم دل اعتقاد دارم و همه وجود من در گرو این سخن‌ها است و مسئولیت هرواو وهر کلمه‌ای از این سخنان را با جان و دل می‌پذیرم و پیش از آنکه وارد مطلب بشوم از حوصله ایکه نمایندگان گرامی که بی گمان دل و جان همه آنها در گرو عشق باین سرزمین و بزرگیهای این سرزمین این سرزمین است تشکر می‌کنم.

امروز بی اندازه خوشحالم که بعنوان تنها نماینده حزب ایرانیان در مجلس شورای ملی در مخالفت با برنامه دولت صحبت می‌کنم و صدای مردمی را که جزبمصالح و منافع ملت ایران و پایداری و استحکام هر چه بیشتر مبانی رژیم مقدس این مملکت به چیز دیگری نمی‌اندیشد و در زیر سقف این ساحت مقدس طنین انداز کنم. من امروز در مجلسی صحبت می‌کنم که گوش تا گوش نمایندگان حزب دولت نشسته‌اند دولتی که من امروز در صدد تجزیه و تحلیل بیلان کار چند ساله اش می‌باشم.

من امروز از دیدگاهی، یعنی از دیدگاه ناسیونالیسم ایران که برخاسته از دامان «شاهنشاهی ایران» و برآمده از دل آئین‌ها و سنتها و ویژگیهای این سرزمین موجودیت دولت حزب ایران نوین را تجزیه و تحلیل می‌کنم و بر معایب و نقایص و نارسائی هائیکه به یقین چشم گیرترین معایب و نقایص و نارسائی‌ها است انگشت می‌گذارم.

به سمهم خود دو بار و برخی چند بار و بعضی از شما نمایندگان گرامی برای نخستین بار و در این چند روز گذشته در این ساحت مقدس سوگند یاد کرده‌ایم که نسبت به شاهنشاه ایران وفادار باشیم و مصالح و منافع ملت ایران را تا سرحد امکان پاسداری کنیم منافع ملی را به منافع شخصی خود مقدم بشماریم.

من شخصاً به سوکند مؤکدی که در این مجلس یاد کرده‌ام تا پای جان وفادارم و به همین جهت است که اگر کوچکترین انحرافی، کمترین خطایی را مشاهده کنم وظیفه خود می دانم که بحکم سوگندی که یاد کرده‌ام همه را بازگو کنم پس وظیفة ما از این برهه از زمان که به علل بسیار از حساسترین دقایق تاریخ ملت ما است بی اندازه خطیر و بیاندازه مشکل است و اگر در این موقعیت نتوانم وظیفة خود را در پیشگاه رژیم و در برابر ملت ایران انجام دهیم مرتکب بزرگترین گناهان شده‌ایم و نسبت به نسل فردای این سرزمین چنان گناهی را مرتکب شده‌ایم که در حکم خیانت نابخشودنی است.

پیش از این که وارد مطلب شوم لازم است نکته‌ای را بعرض برسانم.

شاید اغراق نباشد که اگر بگویم کسی که امروز با مخالفت با برنامه دولت بنا بر وظایف ملی و بحکم سرنوشت سخن می‌گوید بدور از هر گونه غرض شخصی است.

چون منافع شخصی موقعیت اجتماعی و کشمکشهای مادی و برخورد منافع مادی است که زائیده غرض و کینه توزی و دگر صفاتی از این قبیل است و من خدا را شکر می‌کنم که تهی از همه آن صفاتی هستم که موجب نظرات شخصی و ایجاد کنندة غرض ورزیها و کینه توزیها است.

اصولاً برای اینکه انتقادی می‌کنم صادق و مؤمن باشیم می‌بایست از ورای یک جهان بینی خاص و از پس یک عینک ویژه و بر محور افکار و عقاید خاص پدیده‌ها و رویدادهای ملی و جهانی را بنگریم و تجزیه و تحلیل کنیم. اگر شخص یا جماعت یا حزب یا حتی ملتی تهی از این ویژگیها باشد دراین راه نمی‌تواند به تجزیه و تحلیل رویدادها دست یابد اگر چه از صمیم دل مشتاق صداقت باشد به همبن دلیل حزب یا شخص انتقاد کننده ابتدا می‌بایست چارچوبی برای افکار و عقاید خود بشناسد ظوابطی در دست داشته باشد تا بتواند از دیدگاه خود خوب و بد هر پدیده‌ای را محک بزند و تجزیه و تحلیل کند همة نمودها و پدیده‌های اجتماع و جهان پیرامون خویش را.

حزب ایرانیان نیز برای اینکه بتواند در زمینه انتقاد به نتیجه سالمی برسد و در بررسی رویدادها و حوادث ملی و جهانی دسترسی به یک تجزیه و تحلیل درست و اساسی داشته باشد در چارچوب فلسفه فکری و مبانی عقیدتی و ویژگی جهان بینی خود که مکتب ناسیونالسم است به بررسی و نقد مسائل اجتماعی و جهانی می‌پردازد.

از نظر ما ناسیونالیسم ایران بعنوان تنها چراغ راهنما و روشنگر همه مسائل ملی و اجتماعی ماست که برآمده از متن و بطن «شاهنشاهی ایران» است و در ازای تاریخ دسراپا افتخار ملت ایران شاهنشاهان ایران بزرگترین منبع تغذیه فکری این مکتب و نگهبان ویژگیهای آن بوده‌اند.

بسخن دیگر حزب ما خوب و بد هر پدیده ملی و جهانی را در چهار چوب نظام «شاهنشاهی ایران» بعنوان یک مکتب راهنما جستجو می‌کند.

پس ما امروز مفاهیمب بنام نظام «شاهنشاهی ایران» ناسیونالیم ملت ایران و انقلاب «شاه و مردم» می‌شناسیم که سرنوشت همة آنها با هم یکی شده است یعنی هر یک از این مفاهیم را می‌توانیم در مفهوم دیگر جستجو کنیم.

پس وقتی می گوئیم «انقلاب «شاه و مردم» در آن مفاهیم «نظام شاهنشاهی» ناسیونالسیم ملت ایران و جاودانگی مت ایران در آن نهفته است و هر لطمه‌ای که بمبانی یکی از این مفاهیم وارد شود مفهوم دیگر نیز بسختی آسیب می‌پذیرد و ما برای آسان شدن نحوه قضاوت خود دست بدامان یکی از آن مقاهیم یعنی نظام «شاهنشاهی ایران» زده‌ایم.

از این روست که قضاوت ما بررسی‌های ما نقدها و انتقادات ما بر محور نظام «شاهنشاهی ایران» یا در مفهوم دیگر رژیم ایران است.

یعنی که ما خوب و بد کار هر دولتی را بدین گونه بررسی کنیم که آیا آن دولت توانسته است در زمینه تحکیم هر چه بیشتر مبانی رژیم موفقیت داشته باشد یا خیر؟ و جز این هر گونه تجزیه و تحلیلی که بخواهد ملت ایران را از قضاوت درست خود منحرف کند بمبارزه برمیخیزیم و چون ما برای نمونة «شاهنشاهی ایران»یعنی رژیم مقدس میهن خود را محور سنجش همه پدیده‌ها و قضاوت دوباره خوب و بد هر رویدای قرار داده‌ایم لازم است که دربارة شناسایی رژیم و اقتراق کامل آن با سیستم یعنی سیستم دولت به اختصار مطالبی را عنوان کنم.

«نظام شاهنشاهی ایران»

از نظر حزب ایرانیان نظام «شاهنشاهی ایران» تجسم همه ویژگیهای تاریخی فرهنگی و سیاسی و اجتماعی ملت ایران است که بصور بدیعه‌ای گرانبها در طول هزاره‌های بسیار استوار و پابرجا مانده است.

«شاهنشاهی ایران» را با هیچ یک از رژیم‌های دنیای کهنه و نو نمی‌توان مقایسه کرد.

جمهوری‌ها رژیمهای پادشاهی کشورهای شرق و غرب و دیگر شکل‌های حکومتی هیچیک آن پیوند طبیعی و اصیلی را که «شاهنشاهی ایران» با تاریخ و ملت خود دارد با ملت و تاریخ خویش ندارند (صحیح است).

«شاهنشاهی ایران» با خود رازهای زندگی ملت ایران را در ازای تاریخ پرافتخارش بهمراه دارد.

«شاهنشاهی ایران» حامل همه ساخته‌ها و آفریده‌های ملت ایران در طول این هزارهاست.

«شاهنشاهی ایران» نماینده فرهنگ درخشان ایران زمین و برخاسته از دامان سنن و شیوه‌های گوناگون ملتی است که از روزگاران نخست از کار ساختن و آباد کردن و آفریدن بوده است.

«شاهنشاهی ایران» با خود ارزشها و مفاهیم و رسالتهائی را حمل می‌کند که ملت ایران باید در شناخت این ارزشها و مفاهیم از جان و دل بکوشند.

«شاهنشاهی ایران» در دنیای پر کشش و کوشش امروز بمنزلة ایدئولوژی ملت ماست که می‌تواند در برابر مکتب‌های فکری و سیاسی قد بیافرازد و در پیکار اندیشه‌ها سربلند از معرکه‌ها بدر آید حزب ایرانیان معتقد است پیش از آنکه شاهنشاه آریا مهر درفش رستاخیز بزرگ اجتماعی ایران را بر دوش کشند.

«شاهنشاهی ایران» بیشتر نمودار یک آئین انسانی و بشری بوده است که از تلفیق آئین انسانی و طریقت معنوی شاهنشاهی ایران با رستاخیز سپید «شاه و مردم» در زمینه کوشش‌های اجتماعی مکتبی ساز گشته است که راهنمای هر گونه مبارزه اجتماعی در میهن ما خواهد بود.

پس می‌بینیم آنچه که در دور نمای مبارزات ملی ما را ترسیم می‌کند و ستادی که هدفهای استراتژیک ملت ما را نمودار می‌سازد و مرکزی که برای نیل به آرمانهای ملی و جهانی ملت ایران همه عوامل و عناصر را تلفیق و هماهنگ می‌سازد رژیم میهن ماست.

رژیم برای رسیدن به پیروزیهای ملی ناگزیر نیاز به لوازم و ابزار و دستاویزهای مطمئن و کار آمد دارد. مجموعه این لوازم و ابزار و دستاویزها سیستم و یا در مفهوم دیگر دولت است که در عین حال در مقام واسطه و القا کننده معنویات و خواسته‌های دو سطح رژیم و ملت وظیفه‌ای بی حساس و خطیر بعهده دارد.

و اما سیستم یا دولت عبارت است از مجموعه سازمانهای مملکتی برای رفع نیازمندیهای یک ملت و منعکس کننده منویات یک رژیم به ملت ایران و بازتاب کننده خواسته‌ها به ملت ایران به سطح رژیم و همچنین وسیله‌ای برای نیل به هدفهای ملی که رژیم طراح و مبتکر آنست.

پس می‌بینیم که یستم از یک سو بصورت وسیله و ابزای در دست رژیم برای نیل به هدفهای ملی است و از سوی دیگر می‌بایست بصورت یک آئینه تمام نما منعکس کننده منویات رژیم و بازتاب کننده خواسته‌های ملت ما باشد.

اگر این وسیله و ابزار کهنه و فرسوده باشد نمی‌تواند رژیم را برای رسیدن به هدفهای ملی استراتژیک ملت ایران نزدیک کند و اگر این آئینه بعوض آنکه بدون ذره‌ای کدورت نمایاننده آرمانهای والای رژیم و خواسته‌های مردم باشد تبدیل به یک سطح تیره و عایقی گردد هر چه زودتر رژیم ما در صدد تبعویض این ابزار و آلات کهنه و فرسوده و این آئینه سراپا غبار و کدورت بر می‌آید و تاریخ میهن ما بخصوص در این سه ده گذشته که عمر ما بدان قد می‌دهد چیزی جز این نبوده است.

پس اگر برخی از عناصر وابسته به سیستم بخواهند چنین وانمود کنند که سرنوشت رژیم با سرنوشت سیستم یکی است این گناهی در حد خیانت است.

چون رژیم جز جاودانگی هاست و سیستم چیزی گذر اومیرا و نماندنی است و بیقین یک عنصر جاوید و باقی با سرنوشت یک عنصر فانی و گذرا نمی‌تواند بهم پیوسته باشد بهمین دلیل است که اگر سیستم بخواهد از این همه نفوذ معنوی و شرافت و حیثیت رژیم بسود خود استفاده کند و هرگونه نقطه ضعف خود را با بردن نام رژیم و بویژه نام رهبر ملت ایران بپوشاند این گناهی است غیر قابل بخشودن. بهمین علت است که شاهنشاه و ملت ایران اجازه نمی‌دهند از این همه نفوذ و اعتبار بی اندازه رژیم و نام معجزه گر «شاه» بسود دولت و برای پوشاندن نقاط ضعف سازمانهای مملکتی استفاده شود.

برای ملت ایران سخن «شاه» آخرین داوری هاست و نام معجزه گر گراست بخاطر داریم که در واقعه شوم شهریور ۲۰ در فتنه آذربایجان در روز ۲۸ مرداد و در ششم بهمن نام شاه و سخن «شاه» معجزه کرده است.

ملت ایران اجازه نمی‌دهد که سوای رژیم شخص و یا گروه و یا دولتی بخواهد از این همه اعتبار نام «شاه» استفاده کند زیرا این عمل را برخلاف مصالح رژیم میداند.

پس آقای نخست وزیر شما اجازه ندارید گاه و بیگاه در سخنان خود باین نکته اشاره کنید که اگر دولت وظیفة خود را انجام نمی‌داد مورد تأیید «شاهنشاه» قرار نمی‌گرفت این گناهی است که جنابعالی مرتکب می‌شوید.

عباس میرزائی ـ این گناه نیست این افتخار است.

دکتر صدر ـ اتفاقاً من خیلی دوست دارم شما بین الاثنین صحبت بکنید و من جواب این صحبت‌های شما را بدهم شاید بعداً خودتان پشیمان بشوید که بین الاثنین صحبت کردید این گناهی است که جنابعالی مرتکب می‌شوید (همهمه نمایندگان) برای اینکه شما می‌خواهید بدینوسیلة مردم را به این امر راضی بکنید که دولت شما از جمیع جهات وظائف خود را انجام داده است.

خانم جهانبانی ـ بیاناتتان را اصلاح کنید.

عباس میرزائی ـ بسیار خدمت کرده است.

دکتر صدر ـ این گناهی است که جنابعالی مرتکب می‌شوید (همهمه نمایندگان) شما معتقدید که دولت وظایفش را انجام داده و من معتقدم که نداده این خیلی ساده است شما در ابراز عقیده خود آزادید من هم آزادم کشور ما دموکراسی است، این گناهی است که جنابعالی مرتکب می‌شوید (همهمه نمایندگان) جناب آقای رئیس وقت را توجه بفرمائید.

رئیس ـ جنابعالی یک دفعه فرمودید به بقیه بیاناتتان ادامه بدهید.

قراچور لو ـ این شاه بیت نطق ایشان است.

دکتر صدر ـ و برای این منظور از نام مقدس «شاه» این نام معجزه گر سوء استفاده می‌کنید و یا حق ندارید بگوئید چون هر زمان که بخواهید شرفیاب می‌شوید منویات شاهنشاه را بهتر از دیگران درک می‌کنید.

درک منویات شاهنشاه مبتنی بر شناخت واقعی رژیم این سرزمین و رسالتهای ویزه‌ای است که این رژیم در سطح ملی و جهانی با خود حمل می‌کند و متأسفانه دولت شما و حزب شما در مسیر چنین شناسائی ژرف از واقعیت رژیم ایران قرار نگرفته و پرورش نیافته است.

(عده‌ای از نمایندگان ـ چنین چیزی نیست).

رئیس ـ هر نماینده‌ای در اظهار عقیده اش آزاد است آقایان حق دارند بیایند جواب بدهند.

(قراچورلو ـ در حد معقول).

دکتر صدر ـ با تجزیه و تحلیل رژیم و سیستم و وجه تفارق آنها بخوبی دریافتیم که اگر سیستم توانست به عنوان ابزار کار و بصورت وسائل تاکتیکی برای نیل به هدفهای استراتژیک مورد استفاده رژیم قرار گیرد بنام دولت و بنام عنصر هماهنگ کننده سازمانهای وابسته بخود می‌ماند و هرگاه این ابزار و وسائل کهنه زنگ زده و فرسوده شد بکناری گذاشته می‌شود و از وسائل بهتر و تازه تری که بتواند همواره مورد بهره وری قرار گیرد استفاده خواهد شد.

پس آقای نخست وزیر هیچگاه نگوئید که دولت حزبی شما ابدی و جاوید است و همه چیز در این سرزمین گذران و نماندنی است افراد احزاب دولتها همه روزگارشان سپری می‌شود ولی آنچه که ماندنی و از جاودانی هاست سرزمین ایرانیان و این ملت بزرگ و این رژیم مقدس و جاویدان است.

دکتر دادفر ـ آقای دکتر کی گفته است ابدی است؟

دکتر متین ـ پادشاهی ایران پایدار است.

دکتر صدر ـ من این مطلب را بدین لحاظ عنوان کردم که مبادا دولت شما برای مردم این شبهه را ایجاد کند که شما و دولت شما خدای نخواسته انتقاد از رژیم این سرزمین است بهمین دلیل کسی که امروز در پشت ایت تریبون شدیدترین انتقادها را از دولت شما و حزب دولتی شما خواهد کرد با همه وجودش معتقد به رژیم و رهبری بی چون و چرای «شاهنشاه» می‌باشد (احسنت) هر فرد ایرانی که بیقین دلش بجز در راه بزرگی این سرزمین و جاودانگی رژیم مقدس آن می‌تپد می‌تواند بر روی معایب و نقایص کار دولت شما که از هار افزون است انگشت بگذارد و انتقاد کند.

مهندس عبد الحمید معینی ـ اشتباه می‌کنید.

مهندس صائبی ـ اشتباه محض است.

دکتر صدر ـ و من امروز از چنین دیدگاهی در برنامه دولت و بعنوان مخالف و بعنوان نماینده حزبی که در مجلس شورای ملی در اقلیت محض است صحبت می‌کنم.

یکنفر از نمایندگان ـ شما یک نفر بیشتر نیستید.

دکتر صدر ـ فرقی نمیکند چه یکی چه صد تا ابتدا باید بگویم که در آستانه برگزاری جشنهای شاهنشاهی این بزرگترین پدیده قرون و اعصار، ملت ایران با وحوت و یگانگی کامل و با سرافرازی و احساس غروری قیر قابل توصیف به پیشتاز آن می‌شتابد و در این راه با همة عناصر ضد ایرانی و عوامل استعمار و بلند گویی‌های استعماری چه سرخ و چه سیاه شدیداً مبارزه می‌کند و این همه تلاشهای مذبوحانه را با پشتیبانی از رژیم و جانبازی در راه شاهنشاه بچیزی نمی‌انگارد. و با تجزیهخ و تحلیلی که از سیستم یعنی دولت کردم مخالفت مردم با شیوه‌های اتخاذ شده از سوی سیستم به هیچوجه من الوجوه نمودار عدم هماهنگی و اتفاق و اتحاد همه گروه‌های ملت ایران نمی‌باشد بلکه نمودار آنست که در آستانه جشنها یعنی برگزاری مراسمی که در دو هزار و پانصد سال پیش کوروش بزرگ نخستین اعلامیه حقوق بشر را در زمینه دموکراسی و آزادی بجهانیان عرضه کرد سرزمین مقدس ما در حال حاضر برخوردار از آنگونه دموکراسی است که ملتی با همه وجودش به ستایش نظام شاهنشاهی خود بر می‌خیزد و در عین حال و بخاطر استحکام هر چه بیشتر مبانی رژیم بر روی نقاط ضعف دولتی که بحق نتوانسته است منویات طراح انقلاب ملت ایران را بخوبی درک کند انگشت می‌گذارد.

مهندس صائبی ـ اشتباه می‌کنید.

دکتر صدر ـ و همه جهانیان خواهند دانست که ایرانزمین سرزمین آزادگان است و در راه اعتلاء این سرزمین همه آحاد این مرز و بوم با الهام از پایمردی و آزادگی شاهنشاه خود هیچگونه نقطه ضعفی را هر اندازه کم نمی‌بخشایند و بخصوص در این شرایط لازم است که جهانیان بدانند که اگر حزبی بمخالفت با دولت ر می‌خیزد و بر معایب و نقایص آن انگشت می‌گذارد صرفاً بخاطر وحدت ملی و استحکام مبانی رژیم است بدین گونه است که من پیشاپیش زبان هر یاوه گوی بی اعتقاد به مبانی ملی و مملکتی را می‌بندم.

مدت هشت سال است که دولت‌های حزب ایران نوین برسر کارند. حزبی که یکباره در پهنه سیاست ایران بمانند قارچ روئید و در اندک مدت تبدیل بحزب حاکم شد.

مهندس صائبی ـ آقای دکتر صدر قارچ مثل حزب ایرانیان است.

دکتر صدر ـ حزب ایران یک نماینده در مجلس دارد و آن طبیعی ترین نماینده است که می‌تواند باشد.

مهندس صائبی ـ حزب ایران نوین عنوان پاسداری انقلاب را دارد قارچ نیست (زنگ رئیس).

رئیس ـ با این ترتیبی که همکاران صحبت می‌کنند یقیناً تند نویسان نمیدانند چه بنویسند.

دکتر الموتی ـ آقای رئیس، اجازه نفرمائید کلمات موهن بگویند.

دکتر صدر ـ یعنی آنکه این حزب در روزگاری که هریوای ملت ایران برای در هم شکستن همه سنتهای پوسیده استعماری و برای درهم ریختن اساس فئودالیسم هر شهر و روستا را میلرزاند وجود خارجی نداشت.

یکنفر از نمایندگان ـ حزب ایرانیان در موقع انقلاب وجود داشت.

دکتر صدر ـ هیچوقت نگفتم که حزب ایران در موقع انقلاب وجود داشت یک سال است که تأسیس شده. یعنی حزبی که به گزاف لاف پاسداری از انقلاب «شاه و مردم» می‌زند (همهمه نمایندگان ـ لاف نمی‌زند) خود انقلاب شاه و مردم را ندیده است.

دکتر متین ـ دیده و عمل کرده.

دکتر صدر ـ و ویژگیهای انقلابی و دگرگون بخشی گروهها گروه مردم این سرزمین را از نزدیک لمس نکرده است.

قراچورلو ـ شما باین عنوان حساسیت دارید.

دکتر صدر ـ عجیب حساسیت دارید نسبت به انتقاد متأسفانه دولت شما هم بتازگی حساسیت پیدا کرده است.

دکتر بیگلری ـ آقا این نطق را کی نوشته، این درست نیست.

دکتر صدر ـ من هم می‌نویسم و هم صحبت می‌کنم هم از صمیم دل صحبت می‌کنم و از هر یک از سخنرانان شما در مجلس بهتر صحبت می‌کنم بهر حال حزب ایران نوین بر سرخوان گسترده‌ای نشست که به همت و پایمردی رهبر انقلاب و ملت ایران آماده شده بود. نام معجزه گر «شاه» با کوشش مردم هم توطئه‌های استعماری را در نطفه خفه کرد و اساس زندگی شایسته‌ای را در پناه نام انقلاب برای ملت ایران تعبیه دید.

قراچورلو ـ پاسداران انقلاب، این عنوانی است که اعلیحضرت همایونی شخصاً بحزب نیرومند ما مرحمت فرمودند.

دکتر صدر ـ منشور انقلاب نمودار تفکر انقلابی در سطح رژیم و ملت ایران بود در اینجا لازم بود که سطح واسطه شایسته‌ای که همانا دولت و یا سیستم است بتواند برای بثمر رسانیدن کوششهای سازنده انقلاب نقش خود را در بستر حیات ملی و برخوردار از ویژگیهای انقلابی ایفاء نمایند.

حزب ایرا نوین که پس از پیروزی انقلاب و بصورت خلق الساعه در صحنه سیاست ایران قد افراشته بود با چنین داعیه‌ای در آستانه قدرت دولتی قرار گرفت و هرگز نتوانست حزبی انقلابی و دولتی با تفکر انقلابی باشد چون انقلابی بودنو مفهمو انقلاب را درک کردن از اهم مسائلی بود که می‌بایست برای دوران سازندگی انقلاب «شاه و مردم» بآن توجه داشت.

نه تنها چنین روحیه‌ای در سطح حزب و دولت ایران نوین وجود نداشت بلکه با خصائص ضد انقلابی بسیاری از سازمانها و افراد سطح بالای دولت یعنی اعضای کابینه روبرور شدیم تا بدان حد که بعد از پنجاه سال سپری شدن از عمر دولت حزبی «شاهنشاه» فرمان اجرای انقلاب اداری را صادر فرمودند (همهمه عده‌ای از نمایندگان ـ صحیح نیست ـ صحیح نیست) برایتان نام خواهد گفت که وزیر کابینه انقلابی شما در هر جلسه قمار یک میلیون و دو میلیون تومان بر دو باخت می‌کند (همهمه نمایندگان ـ توهین نکنید درست نیست) اجازه بدهید مطالبم را بگویم شاهنشاه فرمان اجرای انقلاب اداری را صادر فرمودند و بر اصول منشور انقلاب اصل دیگری نیز افزوده شد این بدین معنی بود که در طول پنجاه سال عمر دولت حزبی نه تنها کوچکترین قدمی در راه بهبود وضع سازمانهای اداری برداشته نشده بود بلکه نابسامانی و در هم ریختگی و بویژه فساد در سازمانهای مزبور بیشتر و چشمگیرتر شده بود.

کمالاتی ـ آقا جان اینطور نیست.

دکتر صدر ـ اگر اینطور نبود شاهنشاه در مصاحبه تاریخی خود در سازمان برنامه راجع باین موضوع صحبت نمی‌کردند و حتی کشوی میز را نمی‌کشیدند. حزبی که در آستانه تشکیل دولت قرار داشت و ادعا می‌کرد که دوهزار صفحه برنامه دارد بگذریم از این که این برنامه در عالم خیال تنظیم شده بود و در طول پنج سال حکومت خود کوچکترین قدمی را در راه بهبود سازمانهای مملکتی برنداشت سهل است با اتخاذ شیوه‌های نادرست موجد فساد بی حد و حصر در سازمانهای مملکتی گشت.

(نمایندگان اینطور نیست صحیح نیست).

ما اینجا اگر بخواهیم از این خطاها چشم پوشی کنیم و بگویم که دولت بر خلاف ادعای خود برنامه‌ای نداشت و نمی‌دانست از کجا شروع کند و چگونه این سازمانهای ناراضی تراش را اصلاح نماید ولی وقتیکه فرمان «شاهنشاه» که برای ملت ایران فرمانی است یزدانی و بجان پذیر درباره انقلاب اداری صادر شد باز هم که در حدود چهار سال از این فرمان می‌گذرد نه نتها کوچکترین قدمی را در این راه برداشته نشده است ناراضی تراشی کندی و فساد بیش از پیش در سازمانهای مملکتی فزونی یافته است.

(عده‌ای از نمایندگان ـ صحیح نیست)

دکتر صدر ـ در اینجا دو نکته بچشم می‌خورد نخست آنکه این دولت و این حزب معتقد بکار انقلابی نیست و انقلابی فکر نمی‌کند و اصولاً خصوصیت انقلابی بودن را نمی‌تواند داشته باشد زیرا اگر قرار باشد که انقلاب اداری در مفهوم واقعی خود که پایان بخشیدن بحیات فئودالیسم اداری است اجرا شود نخستین کسانیکه گیوتین انقلاب اداری برای تصفیه آنها بکار می‌افتد عده زیادی از گردانندگان طراز اول دولت هستند.

مهندس صائبی ـ اینها که انشاء است.

دکتر صدر ـ مثلی است که می‌گوید چاقو دستة خودش را نمی‌برد چگونه می‌توان انقلاب اداری را که از نظر من بزرگترین اصل انقلاب و ضامن پیروزی کامل انقلاب ایران است بادست عده‌ای که خود را سد راه انقلاب و عاجز از درک مفاهیم انقلاب اند عملی ساخت.

عباس میرزائی ـ شما حق ندارید خدمات دولت را نادیده بگیرید شما حق ندارید بگوئید فرامین شاه را اجرا نکرده‌اند.

دکتر صدر ـ بارها شاهنشاه دربارة انقلاب اداری صحبت فرمودند این صورت جلسات شورای اقتصاد را بخوانید به بینید که یکبار حتی شاهنشاه فرمودند و نشستید و گفتید و برخاستید نکته دوم که مهمتر و بالاتر از نکته نخست است که ملت ایران در طول این هزاره‌های تاریخ پر افتخارش همیشه فرمان شاهنشاه را بجان پذیرفته بوده است و همیشه این اعتقاد را داشته که یا «شاه» سخن نمی‌گوید و اگر گفت بزرگترین مصلحت سنجی‌ها در آن نهفته است و برای اجرای آن فرمان و نیوشیدن آن سخن تا پای جان کوشش و فداکاری می‌کند این ویژگی ذاتی ملت ایران است ولی وقتی که می‌بینید که دولت به فرمان شاهنشاه را نه تنها در مورد انقلاب اداری بلکه در بسیاری از موارد دیگر اجراء نکرده است چگونه می‌تواند چنین دولت سنت شکن و گستاخی را ببخشاید و احساس جدائی و فاصله بسیار با آن نکند.

با وجود آنکه در هر فرصتی شاهنشاه بمناسبتی درباره این امر خطیر صحبت می‌فرمایند تو گوئی که اصلا و ابداً گوش شنوائی وجود ندارد که این اندرزهای گران را بخاطر پیروزی ملت ایران بنیوشد.

درباره انقلاب اداری که باز هم شاهنشاه در شرفیابی هیأت دولت و با دلی که آکنده از غم بسیار است عنوان فرمودند سکوت محض همچنان ادامه دارد. دوباره فساد سازمانهای اداری که زائیده عدم توجه به اصل انقلاب اداری است هیچگونه اقدامی بدست نیامده است بکرات «شاهنشاه» عنوان فرموده‌اند و باز هم تأکید فرمودند. آیا دولتی که در طول حیات خود از نقطه نظر اشاعه فساد تالی و ثانی ندارد و خود تا گردن در گرداب فساد غوطه خورده است می‌تواند با فساد مبارزه کند. اصولاً اگر بنا بر فرضه فرض محال محال نیست فرض می‌کردیم که دولت در طول این مدت در همه برنامه‌های اقتصادی بالاتر از مجموع رشد و توسعه اقتصادی آمریکا و ژاپن نصیب این مملکت کرده است باز هم او را متهم می‌کردم که با اشاعه فساد و بی اعتقادی و بی تفاوتی در میان توده‌های مردم بویژه نسل جوان بر ریشه‌های این رژیم مقدس خلل وارد کرده است.

اسعد رزم آراء ـ چنین چیز نیست شما مغرض هستید.

دکتر صدر ـ دید من و دید هر ایرانی معتقد به این سرز من صرفاً یک دید سوداگرانه و اقتصادی نیست ملت ایران اقتصاد سیاست فرهنگ و آموزش و پرورش و اخلاق ملی را بدین خاطر می‌خواهند در این دنیای پر از هراس و آشوب و دلهره بر پایه‌های رژیم مقدسش که حافظ تمامیت این سرزمین در مفهوم واقعی کلمه است لطمه‌ای وارد نیاید و اصولاً همانگونه که جلوتر گفتم خوب و بد هر پدیده و هر کاری را به این ظابطه می‌سنجم که آن کار یا آن پدیده در راه تحکیم مبانی رژیم بوده است یا نه؟

هیچ دولتی به اندازه دولت شما از فرصت‌های طلائی و منابع مادی و بیش از همه پشتیبانی طراح انقلاب ایران برخوردار نبوده است. آنچه که انجام گرفته است و به یقین باصرار و فشار و نظارت مدام و خستگی آور رهبر ملت ایران بوده است (صحیح است) همه آن چیزی نبوده است که مطمح نظر «شاهنشاه» و ملت ایران می‌باشد.

دولت شما همه طرحهای عمرانی را گرانتر از حد پیش بینی شده بانجام رسانیده است بنحوی که «شاهنشاه» ناگزیر در افتتاح دوره قانونگذاری پیشین ضرورت بازگو کردن آن را احساس فرمودند. این بدین معنی است که به علت اعتقاد بمبانی انقلاب و بعلت وجود فساد با زده کارها بمراتب کمتر از آن بوده است که ملت ایران میخواسته است و بهمین دلیل است که من امروز بیشتر از زاویه دید ناسیونالیستی خود معایب دولت را بازگو می‌کنم زیرا از این زاوه این دید است که ما می‌توانیم بیلان عمل کرد دولت را در چند سال گذشته بررسی کنیم.

جلوتر تذکر دادم این کارهای بزرگی که در طول این مدت انجام گرفته است نباید بحساب خودتان بگذارید.

عباس میرزائی ـ بحساب شما بگذاریم؟ بحساب حزب ایرانیان بگذاریم مگر آقای هویدا را جلوی چشمت نمی‌بینی شما خواب بودی این مجری است.

دکتر صدر ـ اگر سدها بپا شده است اگر راههای بسیار در این سرزمین پهناور ساخته شده است اگر در صنایع نفت بطور آسائی پیشروی کرده‌ایم اگر صنعت ذوب آهن علیرغم مخالفت‌های عناصر هیأت حاکمه وقت و همه عوامل بیگانه و توطئه‌های استعماری در این سرزمین ایجاد شد جز اراده و خواست شاهنشاه که فساد سازمانهای اداری شما همه آنها را گرانتر تمام کرده است بحساب دیگری نباید گذاشت در زمان کابینهعلاء بود که شبی در جائی مهمان بودیم کسی هم آنجا بود صحبت از ایجاد صنایع سنگین شروع شد صحبت از ذوب آهن شد (رضوی ـ شما با آقای علاء چکار داشتید) آقای علاء انجا نبودند آنشخص با همه وجودش داشت که ۱۵ میلیون نفر کورو کچل اصلا چگونه حق دارد که صحبت از این حرفها می‌کند و صحبت از ذوب آهن می‌کند ما ما باو اعتراض کردیم تا جائیکه این آدم جلسه را ترک کرد و قهر کرد و رفت ۱۵ روز بعد وزیر صنایع و معادن این مملکت شد پس می‌بینید که کار ذوب آهن در سطح داخلی با چه مخالفهائی روبرو شد و این از بزرگترین کارهای انقلابی شاهنشاه بود.

دکتر متین ـ همین دولت آقای هویدا ذوب آهن را تأسیس کرد و تا ۶ ماه دیگر بهره برداری می‌شود.

دکتر صدر ـ ما سالیان سال و قرنها ذوب آهن نداشتیم.

دکتر الموتی ـ آقای رئیس اجازه ندهید این حرفها زده بشود هیچ نوع اهانت برای ما قابل قبول نیست.

رامبد ـ گر چه من هم با قسمتی از مطالب آقای دکتر صدر موافق نیستم (احسنت) ولی تصدیق میفرمائید که این رو نمایندگان محترم اکثریت هم مغایر اصول آزادی و مشروطیت است.

رئیس ـ آقای دکتر صدر خواهش می‌کنم در حدود برنامه این دولت صحبت کنید.

دکتر صدر ـ من می‌خواهم جنابعالی بفرمائید چه مطلب ناشایستی گفتم.

عباس میرزائی ـ احسنت بر رئیس مجلس.

قراچورلو ـ اگر کسی بحثی کرده شما نباید اینجا بازگو بکنید.

دکتر صدر ـ ملت ایران دگر بار در آستانه جشن‌های پر شکوه «شاهنشاهی ایران» همه کوشش‌های شبانه روزی و رهبری‌های آکنده از خرد و بینش شهریار عادل و دانای خود را میستاید.

خنک شهر ایران که تخت ترا
پرستند و بیدار بخت ترا

آقای نخست وزیر:

سخن از این بود که در طول حیات این دولت بعلت اعتقاد و پرورش ملی برخی از گردانندگان دولت و بعلت وعده هائی که هیچوقت عمل نشده است و بسبب سخنانی که در مردم نتیه سوء داشته است بعلت سازمانهای ناراضی تراش و از همه مهمتر بعلت فساد سازمانهای اداری برشته‌های وحدت و یگانگی ملت ایران و مبانی عقیدتی گروه‌ها گروه نسل جوان و روشنفکر و دگرگونیهای وابستة بملت ایران خلل وارد آمده است و این بزرگترین اتهامی است که بر دامان دولت حزبی شما می‌نشیند.

اخلاقی ـ این لفاظی است.

عده‌ای از نمایندگان ـ اینطور نیست. چرا توهین می‌کنید.

شیخ رضائی ـ آقای نخست وزیر خودشان جواب خواهند داد شما چرا داد و فریاد می‌کنید.

دکتر صدر ـ اما درمورد انقلاب اداری و اینکه عده‌ای سوء استفاده‌های کلان ….

عباس میرزائی ـ این حرفها را نزنید ـ چرا توهین می‌کنید. (زنگ رئیس).

رئیس ـ آقای عباس میرزائی بفرمائید بنشینید.

دکتر صدر ـ اگر نمی‌توانید انتقادات من را بشنوید من صحبت نمی‌کنم من همه آنچه را که راجع به سوء استفاده‌های وزارت منابع طبیعی و اوقات و اکثر سازمانهای مملکتی یادداشت کرده بودم کنار می‌گذارم فساد سازمان هائی مثل وزارت منابع طبیعی و اوقات را با مدارک در اینجا دارم، مدارک زنده آورده‌ام اینجا متر به متر زمینهائی که سوء استفاده شده همه مدار کش در اینجا هست.

رئیس ـ آقای دکتر صدر جای ارائه این مدارک اینجا نیست، شما نماینده هستید می‌توانید سوال کنید و بموقع خود مدارک را در اختیار کمیسیون رسیدگی به سوالات بگذارید و در کمیسیون در این باره توضیح بفرمائید.

دکتر الموتی ـ شما با سوال از دولت می‌تواند این مسائل را روشن کنید، بعد هم دادگستری هست نباید اهانت کرد.

دکتر صدر ـ دولت مسئول است و نه تنها دولت بلکه کلیه وزراء هم مسئولیت مشترک دارند.

دکتر الموتی ـ این طرز بیان عوامفریبی است.

دکتر صدر ـ خیال نکنید اگر یک وزیر عملی بر خلاف انجام داد وزرای دیگر مصون هستند همه مسئولیت مشترک دارند.

پس بحث در برنامه دولت چیست و چگونه باید داوری بشود نسبت باعمال دولت اسنادی موجود است راجع به سوء استفاده‌های وزارت منابع طبیعی و اوقات که در موقع خود ارائه خواهد شد.

مهندس صائبی ـ صحبت شما عزیز از توهین چیز دیگری ندارد.

دکتر صدر ـ اینها مدارکی است متقن درباره وزارت منابع طبیعی و اوقات اگر نمی‌خواهد صحبت نمی‌کنم و تمام این مدارک را می‌گذارم کنار اما بنظر من و بنظر تمام ملت ایران باید باین اعمال رسیدگی بشود حالا فقط می‌پردازم به مسئله آموزش و پرورش در برنامه دولت. چون در آستانه مهر ماه مسئله آموزش و پرورش برای ملت ایران مطرح است مسئله‌ای که در یک نظام ملی بزرگترین نقش را در سازندگی و ارشاد یک جامعه ایفا می‌کند من نخست نظر حزب ایرانیان را در مورد سیاست آموزشی بیان می‌کنم و بعد انگشت می‌گذارم روی معایب و نقایصی که در برنامه دولت موجود هست.

اخلاقی ـ شما دو روز طول می‌کشد که برنامه دولت را بخواند کی خواندید که حالا انگشت می‌گذارید؟

دکتر صدر ـ از نظر حزب ایرانیان مهمترین عامل در شکل دادن یک جامعه دستگاه آموزش و پرورش آنست و اجرای سیاست کلی آموزش و پرورش باید در قالب یک برنامه جامع ملی که همه آرمانهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی این کشور را در بردارد انجام پذیرد.

ایجاد تحول در بنیان آموزش و پرورش بدون انجام طرحهای اساسی و سنجیده ممکن نخواهد بود.

هدف نهائی دستگاه آموزش، آموزش دادن نوجوانان ایران برای بدست آوردن مهارتهای گوناگون و کیفیت لازم بر حسب نیازمندیهای شغلی است.

تبدیل نیروی انسانی خام به نیروی انسانی پرورده شده و آموزش یافته از وظائف اساسی آموزشی است.

کودکان و نوجوانان این کشور را باید برای آینده‌ای روشن و بمنظور شرکت دادن آنها در سازندگی جامعه فردا آموزش دهیم.

هر فرد ایرانی باید در تارو پود حیات ملی خویش بیاموزد و پورش یابد و سپس انجام خدمتی را بعهده گیرد. آموزش اخلاقی در کانونهای آموزشی باید بر اساس فلسفه زندگی فرد برای خدمت بملت و نظام شاهنشاهی ایران باشد برنامه‌های آموزشی باید منطبق با نیازمندیهای اساسی و ضروری ملت ایران تنظیم شوند و هر گونه تغییر و تبدیلی باید بر این اساس صورت گیرد. هر کانون آموزشی و هر رشته تحصیلی باید هنگامی پدید آید که قبلاً برای آن ضرورتی احساس شده باشد.

باید ترتیبی داده شود که تحصیلات پیش از آنکه وسیله مشاغل و امتیازات ناروا باشد وسیله احراز و کیفیت و مهارت گردد. واگذاری کار مردم به مردم بدین معنی نیست که باید با ایجاد مدارس پولساز و همه امتیازات تحصیلی نصیب گروهی اقلیت پولدار گردد و عامل پول با عامل استعداد در مقام رقابت و ستیز بر آمده و مآ لا عامل استعداد را منکوب نماید. باید ترتیبی داده شود که امکان شکوفا شدن همه نوجوانان این کشور در هر سطح اجتماعی فراهم باشد و برای پذیرفته شدن بهر مرحله تحصیلی فقط استعداد و کوشش منظور گردد.

برای حفظ یکپارچگی و تأمین وحدت ملی لازم است همگان احساس کنند که طی کردن راه پیشرفت و ترقی و سهیم شدن در برنامه‌های سازندگی یک ملت صرفاً داشتن استعداد و کوشش و کسب دانش است.

هیچ فردی نباید به علت نارسائیهای دستگاه آموزشی و عدم امکانات مادی مجبور به ترک تحصیل شود. ظرفیت مدارس و دانشگاه‌ها را باید با نیازمندیهای برنامه جامع ملی تطبیق داد.

برای انتخاب رشته تحصیلی نباید تنها تمایل شخصی ملاک قرار گیرد.

حزب ایرانیان معتقد است که آموزش دادن همه افراد جامعه ایرانی از وظایف اصلی و حتمی دولت در یک نظام ناسیونالسمی است و این کار باید در هر زمانی هر چه کوتاهتر با همکاری سپاهیان انقلاب و سازمانهای آموزشی کشور انجام گیرد.

داشتن سواد و آگاه بودن مردم شرط اصلی رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی است.

حزب ایران معتقد است که می‌توان با انجام طرحهای عملی همه سدها و موانعی را که اکنون سر راه جوانان با استعداد میهن وجود دارد از میان برداشت و هر کس که استعداد دارد باید بتواند تا آخرین مدارج دانشگاهی بتحصیل و تحقیق بپردازد.

باید برای تربیت و آماده کردن آموزگارن و دبیران و مربیان شایسته روشی برگزیده شود که هر کس برای اینکار تربیت می‌شوند با اشتیاق هر چه بیشتر بکار آموزش بپردازد. فراهم ساختن وسائل رفاه و تأمین امنیت شغلی رهبران و مربیان آموزشی از مهمترین هدفهای حزب ایرانیان است.

سیاست دانشگاهی و برنامه‌های تحصیلات عالی باید بر اصول روشن و مشخصی استوار گردد.

نقش و ظیفه دانشگاه در حقیقت جزئی از نقش دستگاه آموزشی در چهارچوب برنامه جامع ملی است.

دانشگاه بطوردقیق باید بداند برای انجام چه نوع برنامه هائی متخصص و کارشناس تربیت می‌کند و نسبت آنها در رشته‌های مختلف سنجیده شود و اصل پیوستگی تعلیمات و مشاغل رعایت گردد.

تدوین قوانین و مقررات مفید و اتخاذ روشهای تازه دانشگاهی متناسب با موقعیت اجتماعی ایران مشخص کردن نظام استخدامی و هماهنگ ساختن وضع خدمتی کادر آموزشی.

پیروی از روشهای نوین آموزش و افزایش بازده کار دانشگاهی و کوشش در راه کار گروهی.

ایجاد تهسیلات در امر تحقیق و تتبع و تحقیقات آکادمیک و اصیل دانشگاهی باید ر چه بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

دانشگاههای ایران باید در همه حال در راه تکامل و تحول گام بردارد و هدفها و برنامه‌های تازه دانشگاهی در چهارچوب انقلاب آموزشی پیاده شوند.

برنامه کار دانشگاهها و مدارسفنی و مؤسسات تحقیقاتی باید جلوه احتیاجات هر جامعه در زمینه توسعه و پیشرفت باشد.

تقلید کورکورانه از روشها و مواد درسی کشورهای گوناگون کاری بیهوده است.

حزب ایرانیان معتقد است که توجه به مناسبات استاد و دانشجو و سازمان دادن صحیح و اساسی انجمنهای دانشجوئی از اهم مسائل دانشگاهی است که باید به آنها توجه دقیق مبذول گردد.

انجمنهای دانشجوئی باید روی اصول و ضوابط معین و مشخصی تشکیل و سازمان داده شوند.

ایجاد همبستگی بین کادر آموزشی و دانشجویان کمک مؤثری برای جلوگیری از بحرانهای دانشگاهی است.

محیط دانشگاه ایران اید یک محیط کاملا ایرانی باشد و اندیشه‌های ضد ملی و ضد ایرانی در آن راه نیابد باید خلاء آرمان خواهی دانشجویان را با شناسائی هر چه بیشتر و دقیق تر به «نظام شاهنشاهی» پر کنیم.

دانشجوی ایرانی باید عمیقاً و با تمام وجودش برای حفظ میراث فرهنگی و بزرگی ایران بیاندیشد و بموقعیت ایران و اوضاع و احوال جهان پیرامون خود بخوبی واقف باشد.

انجمنها و سازمنهای دانشجوئی باید محور تعلیمات ارشادی نسل جوان قرار گیرد.

به اعتقاد حزب ایرانیان باید سیاست پرورش تن و روان نسل جوان ایرانی به موازات سیاست دانش مورد توجه کامل قرار گیرد و هر جوان ایرانی باید دریابد که نیرومندی تن و روان او بخاطر سربلندی ایران و در خدمت رسالت ملی و جهانی «نظام شاهنشاهی ایران» است.

باید نسل جوان را از کودکستان تا دانشگاه در بستری از واقعیات امروز و با تکیه بر میراث غنی و فرهنگی ملت ایران پو با وی و خصیصه ایرانی پرورش داد. پرورش جوانان ایران درچنین بستری هماهنگ باعث وحدت ملی و یکپارچگی و همدلی و همفکری هر چه بیشتر آنها خواهد شد. سیاست پروش ونحصراَ نمی‌تواند معطوف به فعالیت مربیان کانون آموزشی باشد بلکه اینکار باید در سازمان وسیع دیگری متمرکز گردد و شیوة کار مراکز آموزشی را هم زیر نظر گیرد. عواملی از قبیل مطبوعات، رادیو، سینما، تلویزیون، باشگاههای ورزشی و تفریحات سالم و خانه‌های جوانان باید از دیدگاه سیاست پرورش ملی مورد ارزیابی قرار گیرند.

هدف اصلی از سیاست پرورش ایجاد شخصیتهای اجتماعی، تقویت روح ابتکار، اعتماد به نفس و آزادمنشی می‌باشد. باید به نقش ارزندة کانون خانواده برای پرورش فرزندان ایران توجه کامل نمود.

هم اکنون که در آسانة گشایش کودکستانها، دبستانها، دبیرستانها و دانشگاهها هستیم بسیاری از خانواده‌های ایرانی نگران آموزش و پرورش فرزندان خود می‌باشند و بسیاری دیگر با دلی آکنده از غم و دلی آزرده و پریشان بفکر آنند که چگونه بار این هزینه سنگین آموزشی را باین بخش‌های خصوصی بپردارند طی تشریفات خاصی روز اول مهر آقای نخست وزیر شما زنگ دبیرستان دارالفنون را به صدا در می‌آورید آیا میدانید که پشت این دبیرستانهای نایاب دولتی هزاران نفر بعلت کمبود جا و بعلت آنکه نظام آموزشی ما بهیچ وجه در سیر ملی حیات ایران شکل نگرفته است و بدنبال چاره کار هم نیست درمانده و سرگردانند (دکتر متین ـ یک نفر هم پشت در نخواهد ماند) کاش بمصاحبه دو شب بیش رپرتر آگاه و قوی تلویزیون ملی ایران را با دو معاون وزرات آموزش و پرورش گوش می‌دادید تا ببینید که چطور این مصاحبه گرنقادو آگاه انگشت روی معایب گذاشت که هیچکدام از دو معاون نتوانستند واقعاً جواب سؤال این مصاحبه گر را بدهند. شما چگونه زنگ دبیرستان دارالفنون را بصدا در می‌آورید در صورتی که صدای این زنگ بصورت پتکی گران بر خانواده‌های ایرانی فرود می‌آورد.

دولت شما بدلیل آنکه پرورش ملی و دید ملی ندارد هر چیز را از دریچه بخش خصوصی می‌نگرد یا آنکه الگوهای نادرست و مغایر با موفقیت اجتماعی و سنن و آداب این سرزمین را همواره در مد نظر دارد.

یکی از بزرگترین معایب این دولت پس از فسادهای سازمانی اداریش این بوده که توانسته است از زیر بار مسئولیت‌های ملی شانه خالی کرده است.

آنجا که وظیفه دولت ارشاد مسئولیت است سخن از سپردن ار بدست مردم می‌آورد. کجای این کار آقای نخست وزیر سپرن کار مردم بدست مردم است کخ شما سرنوشت فرزندان این کشور را که ذخیره‌های فردای این سرزمین اند بدست مشتی عناصر سود جو و سوداگر می سپارید و هیچگونه نظارتی هم بر این سازمانهای سود جو ندارید.

دولت شما بگونة یک سوداگر بخش خصوصی فکر می‌کند، هیچگاه ملت ایرانی در این چند سال گذشته حتی یک لحظه خود را در زیر چتر حمایت دولت مشاهده نکرده است (عده‌ای از نمایندگان ـ اینطور نیست) (اخلاقی ـ روی یک فرض پوچ دارید بحث می‌کنید کی در پشت در دبیرستانها مانده است؟) آموزش و پرورش یک ملت یعنی سیستمی که باید فرزندان این مملکت را در ترقیات ملی خود پرورش دهد و آنان را هر چه بیشتر با تاریخ این سرزمین با رژیم این سرزمین و با آینده بزرگی که در پیش خواهیم داشت آشنا سازد و بگذشته‌های این مملکت پیوند دهد.

سیستم آموزشی یعنی آنکه در بستر خود مواد خامی را که همان فرزندان بی گناه و پاک این سرزمین اند تبدیل بمواد پرورده‌ای سازد که بتواند بار مسئولیت‌های فردای ایت سرزمین را با قدرت هر چه بیشتر بر دوش کشند.

هر نو باوه، ایرانی هر نوجوان ایرانی، هر جوان ایرانی از دبستان تا دانشگاه باید در بستری از افکار و اندیشه‌های ملی و شناخت واقعی میهن خود و شناسائی ژرف مسئولیت‌ها و وظائفی که در پیشگاه ملت خود و تاریخ خود دارد آموزش می‌بیند و پرورش یابد که سیستم ناقص و نارسای آموزشی ما که پدیداری است که از بی هدفی و بینش نادست دولت از مسائل اجتماعی سرنوشت فرزندان این مملکت را از کودکستان تا دانشگاه بدست بخش خصوصی یعنی بخش سوداگر و سودجو سپرده است.

شما در این شهر تهران صدها گونه دبستان و دبیرستان و دانشگاه و مدرسه عالی با ویژگی‌های گوناگون می‌بیند همه این سازمانها بعلت آنکه هیچگونه ارشادی از سوی هیچگونه سازمانی نمی‌شود هدفی جز فروختن دانشنامه ندارد.

در عصری که در میان جهان دشمن در هر گوشه‌ای از جهان بکمین فرزندان این سرزمین نشسته‌اند نسل جوان امروز ما که چه نخواهیم باید مسئولیت‌های فردای این مملکت را قبول کنند و بهیچگونهآمادگی لازم را از برکت سیستم آموزشی ما در مفهوم وسیع کلمه که همة سطوح آموزشی را در بر می‌گیرد ندارد.

سیستم آموزشی چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی نه تنها قابل دفاع نیست بلکه محکوم است.

دولت حتی آن تعهدی را که بنا بحکم قانون بعهده دارد فراموش کرده است. فراموش کرده استکه اقلاً می‌بایست مسئولیت آموزش و پرورش شش ساله ابتدائب با تعلیمات اجباری را بعهده بگیرد. بگذاریم از اینکه دولت از لطائف الحیل و تحت عنوان نظام آموزشی جدید که بهیچ وجه وزارت آموزش و پرورش پیاده کردن این نظام نیست یکسال از بار مسئولیت خود کاسته است. و با همة این اصول بررسی کنید و آمار بگیرید که اطفال لازم التعلیم این سرزمین را تا چه حد توانسته است مدارس دولتی به خود جذب کند. جز این است که باید بگوئیم که دولت از زیر بار مسئولیت قانونی خود هم شانه خالی کرده است.

در عوض وزارت آموزش و پرورش که می‌توان آنرا وزارت دبستانها و دبیرستانها نام برد آنهم که دبستانها و دبیرستانهائیکه بیشترشان از تحت نظارت مستقیم آن خارج است ببینید در این چند سال گذشته تا چه اندازه به کادر و پرسنل آن اضافه شده است. این وزارتخانه ایکه که آموزش و پرورش را بعهدة بخش خصوصی واگذار کرده است تنها چهار معان و ده مدیر کل و چندین پست مشاور و کارشناس و غیره و غیره بساازمان خود اضافه کرده است.

تنها از هزینه ایجاد سازمانهای معاونین منطقه‌ای طبق آمار فعلی شما می‌توانید ۱۵۰ معلم استخدام کنید که لااقل ۷۰۰ کودک لازم التعلیم را آموزش بدهند. و کار این معاونین این است که نامه‌های ادارات منطقه را با خود بتهران بیاورند و پس از چند روز استراحت در تهران پاسخ آن نامه‌ها را با خود بادارات منطقه برگردانند.

آقای نخست وزیر طبق آمارهای منتشره از طرف یونسکو تعداد کارمندان سرویس دهنده بکادر تعلیماتی باید حداکثر ۲٫۵ تا ۳ درصد باشد در صورتیکه برابر آمارهای منتشره در آذر ۴۹ این نسبت در آموزش و پرورش ایران ۱۲ درصد است. این کارمندهای اضافی که پاداش مستمر می‌گیرند، فوق العاده می‌گیرند، محل می‌خواهند، میز می‌خواهند هزینه اداری می‌خواهند چون کار هم نداردند موجب دردسر و ناراحتی هم می‌شوند در حدود ۸۰۰۰ نفر می‌باشند و باعث مفتوح نشدن ۸۰۰۰ کلاس و محروم شدن حداقل ۳۰۰۰۰ از فرزندان کشور از تحصیل می‌باشد. از طرف دیگر با پرداخت هائی که در این مورد صورت می‌گیرد به موقع خود به بالا بردن نرخ آموزش کمک می‌کند از سوی دیگر برابر آمارهای منتشره در آذر ۴۹ از طرف وزارت آموزش در سطح روستاها ۴۰ درصد و در سطح شهرستانها حداکثر ۷۳ درصد از اطفال لازم التعلیم جذب شده‌اند. یعنی در حقیقت وزرات آموزش و پرورش در سطح روستاها ۶۰ درصد و در سطح شهرستان ۲۷ درصد از وظایف خود انجام نداده است و برابر کارهای موجود در سطح شهرستانها بویژه تهران از این ۷۳ درصد ۳۵ درصد در مدارس خصوصی و هزینه شخصی تحصیل می‌کنند و وزارتخانه بی جهت آنرا بحساب خود می‌گذارد صرفنظر از اینکه آن عده دیگر که در دبستانهای دولتی مشغول تحصیل اند در کلاس‌های ۹۰ نفری، نیمه وقت و گاهی از اوقات یک روز در میان و همچنین شهر تهران یعنی پایتخت درس می‌خوانند و شما خود خواهید دانست که تحت این شرایط کیفیت کار آموزش و پرورش و بازده آن چه خواهد بود.

خانم جهانبانی ـ اطلاعات آموزشی شما بسیار کم و ناچیز است.

دکتر صدر ـ از نظر حزب ایرانیان در این عصر انقلاب هر ایرانی که در دامان این سرزمین پا به عرصه حیات می‌گذارد باید از موهبت آموزش و پرورش و بهداشت و درمان استفاده کند و هیچ منطقی را از ملت ایران سوای اصل یاد شده نمی‌پذیرد.

مگر می‌شود که در دوران انقلاب دولت دربارة عظیم ترین مسأله اجتماعی ما احساس مسئولیت نکند.

دولت مسئول آموزش و پرورش و بهداشت و درمان ملت ایران است.

شما که بعناوین مختلف مالیلت و عوارض می‌گیرید و بجا هم خرج نمی‌کنید چرا درباره یک کاسه کردن امر آموزش و پرورش و درمان و بهداشت تصمیم عاجل نمی‌گیرید.

شما با این سیستم آموزش طبقاطی باصول انقلاب شاه و مردم که اولین هدفش از بین بردن فاصله طبقاتی بوده اس پشت پا زده‌اید. امروز مدارس ایران مشخص شده است مدارس پولدارها و بی پولها. و این خطری است که به یقین فردای ایران را مواجه با بحران خواهد کرد.

افرادی که در این مدارس رنگارنگ تحصیل می‌کنند اگر یکدیگر را تصادفی در جائی ببینند با یکدیگر بیگانه‌اند گوئی اینها از یک سرزمین واحد و از یک ملت یگانه با رسوم و عادات و سنت‌های مشترک نیستند. چون آن کسی که در مدرسه آمریکائیها، مدرسه آلمانیها، مدرسه الیتالیها مدرسه ایران سویس مدرسه فرانسوی‌ها تربیت شده است با کسی که در مدرسه مروی، دارالفنون و علمیه و یا مدرسه میدان شوش تحصیل کرده است زوایای دیدشان و برداشت‌های اجتماعی شان بکلی با هم متفاوت است.

این آموزش و پرورش فعلی یعنی آموزش و پرورش طبقاتی وحدت ملی ما را بمخاطره می‌اندازد.

رئیس ـ آقای دکتر صدر وقت جنابعالی تمام شد. در برنامه دولت یک ساعت می‌توانید صحبت بکنید.

دکتر صدر ـ نگذاشتید صحبت بکنم من بیشتر نوشته‌هایم را کنار گذاشتم اجازه بفرمائید بقیه مطالب آموزش و پرورش را تمام کنم بگذارید چونان گذشته فرزندان بقال سر محل با فرزند وزیر در روی یک نیمکت بنشینند و درس بخوانند و با همرفیق باشند، تا همه احساس کنند که با هم برادرند و هم میهن اند و در مواقع خطر و در مواقع بحرانی بیکسان باید از این سرزمین مقدس تا سر حد امکان و تا پای جان دفاع کنند و بگذارید فرزندان این آب و خاک همه یک سرود سر بدهند و آنهم سرود بزرگی و پایداری این سرزمین باشد.

نتیجه این آموزش طبقاتی چند سال گذشته همین بحرانها و عصیانها و فریب خوردگی‌های نسل جوان است.

شما چه تن پوشی از ایمان و اعتقاد و شناسائی ژرف این سرزمین بر تن ایت نو جوانان و جوانان ایران کرده‌اید.

شما چه زره دفاعی به تن جوانان امروز پوشانده‌اید تا بتوانند در برابر تهاجمات تبلیغاتی عناصر ضد ایرانی و همه بلند گوهای استعماری چه سرخ و سیاه ایمن و مصون باشند.

شما جوانان این سرزمین را بدون تن پوش و برهنه از همه مسائل ملی و اجتماعی به کمینگاه دشمن رها کرده‌اید هر تیری که از شست دشمن رها شود بر اعماق وجودشان می‌نشیند.

بر زمینه خالی این نوجوانان و جوانان هر رنگی که بخواهید می‌زنید و هر نقشی که بخواهید می‌آفرینند چرا ما خود نقش آفرین این زمینه هایپاک و خالی نباشیم.

چرا ما اینها را بصورت یک جوان مبارز، معتقد بمصالح ملی و بصورت یک پارتیزان تربیت نکنم تا خود هر نغمه ناموزون را در گلوی دشمن خفه کنند و هر بیگانه پرست و هر عامل استعمار را مواجه با شرمساری و شکست سازند.

همه اینها باین دلیل است که دولت شما برداشتی نادرست از مسائل آموزشی و انقلاب آموزشی دارد.

ملت ایران آموزش صرف و تخصص صرف را اگر درخدمت آرمانهای والای رژیم نباشد نمی‌پذیرد هدف از آموزش و پرورش تربیت نسلی است که آگاهانه بتواند از منابع ملت ایران در هر شرایطی دفاع کند. ملت ما بدانگونه آدمهای متخصص که در این چند ساله در دولت شما موجبات بی اعتقادی و بی ایمانی شده‌اند نیازی ندارد بدلائی که گفتیم ملت ایرن سیستم آموزشی را در زمینه امر آموزش و پرورش انقلاب آموزشی نمی‌بخشاید.

و سخن حزب ایرانیان با الهام از فلسفه انقلاب شاه و مردم و امر انقلاب آموزشی این است که برای سامان دادن بمسأله آموزش و ایجاد وحدت ملی در بین همه گروه‌های ملت ایران باید کار آموزش و پرورش یکپارچه گردد و دولت مسئول برآوردن نیازهای آموزشی ملت ما باشد و از دبستان تا دانشگاه هزینه امر آموزش را که اگر از دوباره کاریها و سازمانهای زائد و حیف و میل‌ها و لوکس و تجمل و وصول حق مالیتها امکان پذیر گردد جلوگیری کرد حتی به بودجه مملکت نیز باری گران نخواهد بود متقبل شود و هر ایرانی می‌تواند رایگان از آموزش و پرورشی که در بتر حیات ملی قرار گرفته است بهرمند شود.

درباره آموزش و پرورش و اصولاً ارزیابی سازمانهای وزارت آموزش و پرورش سخن بسیار است که فرصت بازگو کردن آن در یک جلسه امکان ندارد. امید است که بتوانیم بعدها در این باره با هم صحبت بیشتری داشته باشیم.

رئیس ـ آقای صدر وقت جنابعالی تمام شده است.

دکتر صدر ـ اجازه بدهید خداحافظی بکنم و اقلا تشکر بکنم از آقایان درباره بسیاری از مطالب که اکثریت طاقت شنیدنش را نداشتند (یکهزار نماینده ـ و نه صحیح نبود) از اقلیت تشکر می‌کنم که گاهگاهی مرا تأیید کردد و من را از یک اقلیت محض در یک لحظات خاصی بیرون آوردند.

رئیس ـ آقای دکتر دادفر بفرمائید.

دکتر دادفر ـ با اجازه مقام ریاست، برای من کمال افتخار است که در دوره ۲۳ قانون گذاری مقارن ایام جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و آغاز سی و یکمین سال سلطنت شاهنشاه آریامهر بعنوان موافق برنامه دولت صحبت کنم و خیلی خوشحالم که از این جهت تنها نیستم و با ۲۲۹ نفر هستم (صحیح است) ۲۲۹ نفری که ملت ایران در داوری اخیر خود صله به صلاحیت آنها گذاشت صحنه بر جانبازی آنها، فداکاری آنها و وفاداری آنها در راه رژیم انقلاب ایران و ایرانی گذاشت (آفرین ـ احسنت) باید اول بدانم که برنامه دولت یعنی چه؟ و درباره آن چطور باید صحبت بشود و روتین پارلمانی است یعنی که چطور صحبت می‌شود این یک رویه مشروطیت است و در تمام پارلمانهای دنیا هم رسم است اگر ما دولت سابق را در این مجلس استیضاح بکنیم که چرا این کار را کردید یا نکردید صحیح نیست دکتر صدر هشت سال است که این دولت سرو کار است شما که در دوره قبل نماینده بودید چرا در همان مجلس وقت اینکار را نکردید؟ این مجلس و این دولت، مجلس و دولت نوی است.

دکتر صدر ـ عرض کردم ۸ سال است که این دولت سر کار است.

دکتر دادفر ـ اگر شما در مجلس و دولت گذشته خطائی، اشتباهی دیدید باید آن دولت را استیضاح می‌کردید حالا که تمام شده و رفته این دولت، دولت دیگری است و دلیلش اینست که برنامه اش برنامه دیگری است و لواینکه اشخاص همان اشخاص قبلی باشند (دکتر صدر ـ پس حزب ایران نوین هم تغییر ماهیت داده است) و این قاعده پارلمانی است و ما از آن هراسی نداریم البته شما می‌توانید در روزنامه تان انتقاد بنویسید ما هم در روزنامه مان جواب عرض خواهیم کرد ولی در پشت تریبون مجلس و از مصونیت پارلمانی استفاده کردن و به مقامات مملکت تهمت سوء استفاده زدن دور از جوانمردی است شما مدرک دارید در روزنامه تان بنویسید ما دیوان کیفرداریم دیوان کشور داریم اعلام جرم بکینید رسیدگی می‌شود اما برسیم به برنامه دولت و بفرمایشاتی که گفته شد چون تمام مطالبی که همکار عزیز من جناب دکتر صدر بیان کردند و حقیقتاً من خوشحالم که یک نماینده اقلیت بیاید انتقاد کند نسبت به برنامه دولت ولی جز بحثی از سیستم آموزش و پرورش که در گذشته هم خودشان باز عنوان کرده بودند چیز دیگری نگفتند (دکتر صدر ـ تاب شنیدن را نداشتید نگذاشتید بگویم) و البته جواب فلسفه جنابعالی ا عرض خواهم کرد و این فرمایشات تحت تأثیر افکار حزب پان ایرانیست بود که شما از آن انشعاب کردید و ما بکرات پاسخ آن را در قبال فرمایشات آقایان پزشکپور و دکتر عاملی گفته‌ایم و باز خواهیم گفت (دکتر صدر ـ من به خواست ملت ایران از آن حزب آمدم کنار) نیمساعت از وقتی را که بعنوان صحبت در اطراف برنامه دولت سخنرانی گفتند فقط مربوط به توضیح آرمانهای حزب ایرانیان بود ولی کسی منکر این آرمانها نیست شاهنشاهی ایران را هیچکس انکار نمی‌کند در مملکت ما یک مسائلی هست که همه ملت ایران در این مسائل اتفاق نظر دارند و این در انحصار این حزب و آن حزب نیست شاهنشاهی ایران برای همه مقدس است پرچم ایران، حدود و ثغور ایران و مجد عظمت ایران برای همه مقدس است من تصور می‌کنم ما نمایندگان هم ما در این ساحت مقدس چه در صف اقلیت و چه در صف اکثریت در این اصول مقدش اختلاف نظر نداریم انقلاب ایران هم مال همه است و ما هیچوقت از کسان دیگری که بخواهند پاسداری انقلاب را بکنند جلوگیری نکرده‌ایم کماینکه اگر کسی خانه اش را بوسیله ده سرباز حفاظت میکرده ۵ تا دیگر هم به محافظین کند کسی مخالفت نمی‌کند. شما هم اگر انقلاب پاسداری بکنید خیلی متشکر می‌شویم ولی این لقبی است که منحصراً شاهنشاه به ما عنایت فرمودند (صحیح است) و این افتخار بزرگی برای حزب ما است که رهبر بزرگ مملکت ما را بآن مفتخر فرمودند (صحیح است) و ما سعی خواهیم کرد شایستگی آنرا برای همیشه برای خود محفوظ داشته باشیم (صحیح است ـ احسنت) گفته شد که هویدا گفته است من جاوید و ابدی هستم این آقای هویدا که اینجا نشسته است کی چنین حرفی گفته است. کی گفته است آقای دکتر صدر ایشان که در همه جا در هر محفل گفته است جوابها بیائید و ما رفتنی هستیم شما باید این مملکت را تحویل بگیرید این را صدها بار شنیده‌ایم صادقانه از زبان این مرد چرا حرف غیر واقعی می‌زنید چون هر کسی میداند که اگر دولتش هم ابدی باشد عمرش ابدی نیست هیچ آدم عاقلی هم این حرف را نمی‌زند پس باین ترتیب چرا شما میگوئید آقای هویدا گفته است من جاوید هستم کی گفته است در کدام مجلس گفته است ما وقتی صحبت می‌کنیم باید انصاف داشته باشیم مطلبی را که اشاره می‌کنیم باید بشکافیم باید بگوئیم این برنامه شما در صفحة ۸۲ در بند فلان این اصلش درست نیست و بنظر ما این طرز انتقاد درست تر است مجلس هم می‌شنود قضاوت می‌کند دولت هم می‌شنود اگر پی برد بایراد و اعتراضی که در فلان قسمت هست می‌رود اصلاح می‌کند و یا بدلیل قانع کننده ارائه می‌کنند ولی مطالبی را اینجا گفتن و بگذشته اشاره کردن درست نیست من باید نکته ایرا در اینجا عرض کنم و آن اینست که دشمنان مملکت ما یعنی استعمار و استعماری که ما با آن مبارزه می‌کنیم آن استعماری که با ساختن حشیش و تریاک و انواع و اقسام دسیسه‌ها و حقه‌ها کشور ما را بخواب خرگوشی فرو برد اینها دیسیه هایشان انواع و رنگهای مختلف دارد و یکی از آنها این است که مردم را نسبت به رهبری مملکت و خدمتگذاران مملکت بدبین کند اخیراً که این طوفان بازی و کمونیست بازی و آب تایمز خوردن و کادیلاک سوار شدن در کشورهای اروپائی ما و ایران دوست شدن، و باصتلاح نقلابی شدن مد شده است یکی از تاکتیک هایشان اشاعه شایعات است مثلاً می‌گویند فساد هست، کدام فساد؟ در مملکت در کشوری که بازرسی شاهنشاهی و سازمانهای مختلف وجود دارد شما با شهامت و شجاعت بگوئید.

دکتر صدر ـ آقای رئیس آیا ایشان دربارة برنامه دولت صحبت می کننند تا بحال یک کلمه دربارة برنامه دولت صحبت نکرده‌اند.

رئیس ـ آقای دکتر صدر بین الا ثنین صحبت نکنید.

دکتر دادفرـ مطالبی را نگوئید در پشت تریبون مقدس مجلس شورای ملی که بلندگو و ایادی آنها می‌گفتند (صحیح است).

دکتر صدر ـ من بلندگو هستم ـ بلندگوها را می‌شناسند.

دکتر دادفر ـ مجلسی که سربازان انقلاب در آن نشسته‌اند شما یکنفر را نشان بدهید در اینجا که بهزار فامیل بستگی داشته باشد همه افرادی خود ساخته هستند (صحیح است) همه استادان و روزنامه نگاران و کارگران شریف هستند (صحیح است) و غیره و غیره و اینها همه یک ملت یک پارچه و متحدی را بوجود آورده است که دنیا بعظمت شاهنشاهی ما احترام می‌گذارد و ملت ما را میستاید. پیشرفتها و ترقیات مملکت ما را تمام جراید دنیا اعم از چپ و راست اعم از چین کمونیست و شوروی و آمریکا ستایش می‌کنند و بتحریک ما بسوی آزادی و آبادی ارج می‌گذارند آنوقت شما با آن کلماتی که اشخاص خائن ۲۰ سال قبل که شما هم متأسفانه در ان جلسه شرکت داشتید می‌گفتید اینجا صحبت می‌کنید؟ (صحیح است) گفت من بگو که همنشینی تا بگویم کیستی (احسنت ـ احسنت). این برنامه با برنامه‌های گذشته یک وجه امتیازی دارد و آن این است که برای بار در تاریخ مشروطیت ایران برای اولین بار بعد از تأسیس این سازمان سیاسی و بوجود آمدن مجلس یک دولتی رسماً دولتی حزبی بمجلس معرفی کرد حتی دولت جناب آقای هویدا در دوره گذشته که وزرایش حزبی بود بعنوان دولت حزبی بمجلس معرفی نشده بود ولی این مرتبه بعنوان دولت حزبی معرفی شد (آفرین) میدانید معنای این کار چیست برای اینکه بدانید معنای این کار یعنی چه بشهادت این صورت جلسات که در دوره گذشته نوشته شده ثابت خواهیم کرد و برای سعادت و سلامت این مملکت از هر برنامه‌ای خواهم خواند و حالا قسمتی از آن را صورت جلسه ۱۸ اسفند ۱۳۲۸ می‌خوانم تصادفاً در برنامه دولت ناطق مخالف جناب آقای آشتیانی زاده است که نمی دانم زنده است که خدا سلامتشان بدارد و اگر مرده است خدا رحمتشان کند می‌گویند «بنده باید صریحاً بگویم که هیچ قدرتی نمی‌تواند در وضع حاضر از تشنجات پارلمانی و سیاسی ایران جلوگیری کند این تشنجات پیش می‌آید و در همین مجلس هم مسلماً پیش خواهد آمد ـ طبیعت حکومت پارلمانی ما این قبیل تشنجات و بحرانها را می‌پذیرد این تشنجات ناشی از وضع مخصوص دموکراسی مملکت ما است شاید عده‌ای باشند و تصور کنند که اساساً در حکومت پارلمانی و دموکراسی مبارزه سیاسی و بحرانها و کشمکشها و دیگر جز و لوازم این رژیم است ولی آنها متوجه نیستند که غالباً مبارزات پارلمانی ما جنبه اصولی و پارلمانی ندارد دموکراسی ایران یک دموکراسی ایرانی است در هیچ یک از کشورهای جهان نظیر ندارد ما در ایران مجلس داریم ولی حزب نداریم این ملیت اساسی و اهم مشروطیت ایران است. مجلس ما از نمایندگان مسئول احزاب نمایندگانیکه هدف و مرامشانرا پیش از وقت بوسیله فبول عضویت احزاب اعلام کرده باشند تشکیل نمی‌شود. در ایران انتخابات را اشخاص اداره می‌کنند بیسواد رأی بدهند یا با سواد پولدار رأی بدهندیا فقر در هدف انتخابات فرق نمی‌کند، اشخاص را احزاب انتخاب نمی‌کنند بلکه پول، زور، بست و بند و یا بصورت خیلی عادی تر و مشروحتر چند نفر مالک و متنفذ محل انتخاب می‌کنند ـ این وضع مجلس نیست و کلائیکه بمجلس ما می‌آیند کمتر می‌تواند هدف مشخص اجتماعی و اقتصادی داشته باشد صرف اینکه همه وطن پرست هستند که معقول نست، اصل اینست که تمام افراد ایرانی وطن پرست باشند و انشاء الله هستند وکیل مجلس باید معلوم شود برای نجات وطن از بحران اقتصادی برای بهبود حال مردم برای حفظ مشروطیت چه نقشه دارد چه هدفی دارد، هدفهای فردی ـ مقاصد شخصی هر اندازه قوی و صادقانه باشد نمی‌تواند معتبر در سرنوشت مملکت واقع شود.

اگر پارلمان ایران از نمایندگان یک یا چند حزب واقعی تشکیل می‌شد اکثریت و اقلیت حزبی منطقی داشت این وجه تشنجات گذشته و حال پیش نیامد حزب اکثریت دولت تشکیل می‌داد یا دو حزب ائتلاف می‌کردند و دولتی می‌آوردند برنامه برنامه دولت اعلام شده حزب اکثریت بود که مردم بآن برنامه رأی داده بودند زیرا در انتخابات بدینوسیله احزاب مردم به افراد رأی نمی‌دهند و به برنامه حزب و بکاندیداتوری حزب رأی می‌دهند» این مطلب مربوط به دورة ۱۶ است و یک لیدری گفت وای بزودی که مرده شور خودش عزا بگیرد بنده بقیه اش را نخواندم از دوستان خواهش می‌کنم چون یک مطلب فلفی است و چندین سال قبل گفته شده است و یکی از آرزوهای مردان و رجال ما این بوده است که کاش مجلسی داشتیم متشکل از احزاب تا بتوانیم به مملکت خدمت کنیم تا پارلمان و دولت بصورت متشکل پیروی از یک اصول بکند» چون اساساً بهیچ وجه پیشرفت اقتصادی ـ اجتماعی و صنعتی میسر نیست خوشوقتم و من افتخار می‌کنم که امروز در آستانه و آغاز قرون سال کورش کبیر را مبداً یکسال تحول برای تاریخ ایران و برای نسل آینده بدانیم در آغاز این سال یک دولت آمده است به مجلس که بعنوان دولت حزبی معرفی شده است ۲۲۹ نفر نماینده که نماینده حزب بوده است هیچکدام از ما ادعای نماینده بودن فردی و زور شخصی و نفوذ شخصی به معنی آنچه قبل از انقلاب بوده نداریم همه ما مثل یک سرباز در سنگرحزب روی اصول و عقاید مشخص با برنامه‌های مشخص جمع شده‌ایم و دولت حزبی ما را که یک برنامه کاملاً عملی و منطقی و مدرن خود را که بصورت یک کتابچه است بما داده است دولت هر برنامه‌ای در ایران در بعد از این مشخص است و اصول برنامه این دولت هم مشخص است به بینید تأمین بهداشت تأمین آموزش و پرورش تأمین آب و برق و علاوه بر آن ما یک برنامه‌ای داریم که عبارت است از اصول دوازدهگانه انقلاب، که ممکن است بیشتر هم بشود و یک هدف داریم و آن رسیدن به تمدن بزرگ است که ۲۰ سال برای آن وقت معین شده است و حالا یک برنامه منظم مملکتی داریم که عبارت است از برنامه اول برنامه دوم برنامه پنج ساله سوم و چهارم و انشاءالله یک دو سال بعد برنامه پنجم. تمام اقدامات عمرانی و اجتماعی و اقتصادی ما در غالب این برنامه‌ها مشخص شده است یک برنامه‌های دارد. کار دولت مراقبت و نظارت در اجرای این برنامه‌های طرح شده است که خوشبختانه تمام این برنامه‌ها با اهداف و ایده آل‌های حزب ما که همان افتخار پاسداری انقلاب است منطبق می‌باشد و هدف دیگری ندارد کمااینکه وقتی دولت برنامه اش را به مجلس تقدیم کرده اصول ۱۲ گانه اش را تشریح و توضیح داده و گفته که در گذشته که خدمتگذار بودم هر چه کردم و در آینده چه خواهم کرد برای هر کدامش به شما رقم داده عدد داده آمار داده جز به جز نوشته که اگر بخواهم اینها را بخوانم با آن یکساعت وقتی که برای من مقرر است نمی‌توانم و گفته است در آینده هم در این زمینه‌ها چه نقصی است و چه خواهم کرد اما در مورد آموزش و پرورش که جنابعالی اشاره فرمودید من باید اشاره‌ای بکنم گفتن اینکه پولدار می‌رود به مدرسه‌ای که پول می‌گیرند و بی پول مدرسه‌ای که فقرا می‌روند درست نیست سیاست آموزش و پرورش ما می‌تواند این باشد که از مالیات پیر زن و پیرمرد حتی خرج لباس عیان زاده‌ها را هم فراهم بکند ما اگر درآمدی داریم و مالیات می‌گیریم هنوز تمام اطفال لازم التعلیم در گوشه دهات و کوهپایه‌ها را نتوانسته‌ایم برایشان مدرسه تهیه کنیم بنده نمی‌توانم موافق باشم که برای عیان زاده‌های شهر هم که پول دارند و می‌تواند بچه شان را مدرسه بگذارند مدرسه تأمین کنیم وقتی برنامه تدریس و امتحان یک است برنامه دروس و کتابهائی که چاپ شده است یکی است شما می فرمائید که بنده بیام آن ۱۵۰ هزار نفری که در تهران با پول خودشان امکان دارد در مدرسه خصوصی درس بخوانند ببرم در مدرسه‌های دولتی آنوقت به بچه‌های مراغه بگوئیم که اعتبار نداریم که برایتان مدرسه بسازیم روستائیان مملکت دیگر بیشتر از این اجازه نمی‌دهند (صحیح است ـ آفرین) من دیدم در یکی از روزنامه‌ها انتقاد شده که تلفن شهر تهران هنوز حل نشده بلی که هنوز تلفن هنوز حل نشده ما اجازه نمی‌دهیم بدولت که در مراغه تلفن نباشد و در هر تجارتخانه در تهران ۱۲ شماره تلفن بدهند باید در نوبت بیستاند شهرستان هم حق دارد روستا هم حق دارد (صحیح است ـ احسنت) برای ما در شهر عنوان می‌کند ترافیک خراب است برق خراب است تهران شما ۳ میلیون جمعیت دارد ۲۵۰ هزار وسیله نقلیه دارد اگر بر اساس هر پنج نفر یک خانوار بطور متوسط در این شهر از هر دو یا سه نفر یکنفر اتومبیل دارد و این نظیر امریکا است و فعلاً شامل تهران است این افتخار ملت ماست.

دکتر موسوی ـ آیا هشت سال برای ایجاد مترو کافی نبود؟

دکتر دادفر ـ البته مشکلاتی هم هست این را حل خواهیم کرد شما یک مسأله بگوئید که ترافیک شلوغ است اما این را هم بگوئید که ۲۵۰ هزار خانوار داری ماشین سواری شده‌اند که ده سال قبل حتی ۵۰۰ نفر هم نداشتند ده سال قبل تماشای یک ماشین سواری برای مردم ایران آرزو بود و مردم در ماشین را باز می‌کردند که ببینند چه جوری است الان هر دو خانوار یک ماشین سواری دارند این افتخار اقتصاد ایران و حزب ماست که لااقل سطح زندگی اجتماعی و رفاه اجتماعی مملکت ما را تا این حدی بالا برده البته هر پیشرفت و هر ترقی مشکلاتی هم دارد کمااینکه خیلی از کشورهای در حال توسعه و رشد با مسائل و مشکلاتی بغرنج و پیچیده هستند ما خودمان در زندگی خصوصی خودمان ملاحظه می‌کنیم یک مسائل و مشکلاتی پیش آمد می‌کند که تا بحال سابقه نداشته تا چند سال پیش دانشگاه نبود بچه‌ها تا متوسطه درس می‌خوانند بنده چند روز قبل در روزنامة اطلاعات در ستون چهل سال قبل می‌خواندم که نوشته بود هزار نفر مدرسه ابتدائی را تمام کردند برای اینها مدرسه و کلاس اول متوسطه نیست فقط ۳۰۰ نفر می‌توانند در مدرسه متوسطه اسم بنویسند ۱۰۰۰ نفر چهل سال قبل فارغ التحصیل مدرسه ابتدای ما بوده‌اند حالا صد هزار نفر فارغ التحصیل دبیرستانها هست می‌خواهیم بدانیم که برای دانشگاهیان باید چه بکنیم پیشرفت ایجاد مشکلات می‌کند مشکل که بوجود آمد باید راه حل پیدا کرد مگر جامعه متمدن امریکا و شوروی مشکل ندارند مگر در آنجاها که می‌گویند مترقی ترین کشورها هستند و می‌گویند که دو غول بزرگ دنیا هستند مشکلات نیست؟ گر چه بنظر بنده اینجا از بعضی جهات متأسفانه این غولها از عقب ترین کشورها هستند و این مطلب را من باید اینجا بگویم و ملت ایران باید بداند ملتی عقب افتاد نیست (صحیح است) و متمدن است من قبول ندارم که امریکا از ما متمدن تر است و انگلیس متمدن تر است قبول دارم که او در رشته صنایع و اقتصاد و صنعت پیشرفته تر است ولی تمدن را تا چه تعبیر کنیم اگر تمدن بمعنای این است که یک اجتماعی بتواند راحت با اصول برابری و برادری و در واقع با یک نظام صحیحی زندگی بکند کورش کبیر ۲۵۰۰ سال قبل فرمانی داد که ناشی بود از اینکه وضع فکر آنزمان طوری بوده است که کسی که تابع یک مذهب بوده آن دیگری را که مذهب دیگر داشته تحمل می‌توانستهاست بکند که پادشاه وقت گفته من معابد را آزاد کردم این روحیه وجود داشته وقتی در قرن بیستم یک سفید امریکائی یک سیاه امریکائی را تحمل نمی‌کند چه تمدنی دارند؟ این انگلیس که می‌گویند مشعلدار تمدن است در قرن بیستم ۲۰ تا ۲۰ تا همیدیگر را می‌کشند این چه تمدنی است؟ اینها نمدن ندارند در کشورهای که بعد از ساعت ۸ نمی‌شود رفت و آمد کرد اینها متمدند؟ ما را تحقیر ما را تحقیر کرده‌اند یک عمر در ما عقده ایجاد کردند وقتی یک کسی که موی زرد و چشم زاغ داشت همه ما از وزیر گرفته تا وکیل فکر می‌کردیم که چیزی بارش است والا چیزی بیشتر از شما نمی داند بیشتر از شما مدینت و قدرت ندارد ما باید خودمان باشیم ایرانی باشیم و خدمتگذار باشیم من این را بکرات دیدم ما مشاور برای آموزش و پرورش آوردیم ۷ سال آمدند به اندازه یک معلم ابتدائیچیز بارشان نبود این مسائل را در کشور ما ایجاد کردند تا اینکه عقده حقارت حس کنیم و پیشرفت نکنیم خوشبختانه پیشرفت ما انقلاب ما خیلی چیزها به ما آموخته سیاست مستقل ما خیلی چیزها به ما آموخته وقتی نخست وزیر می‌گفت ما باید چشم به اقیانوس هند داشته باشیم و حافظ منابع خودمان در خلیج فارس باشیم بخدا اشک شادی در چشمان من حلقه زد بخدا این ایران ماست ما هم مطن پرستیم ما هم در این آب و خاک زندگی می‌کنیم و صادقانه در پی عظمت ایران و رسیدن به دروازه تمدن بزرگ و جشنهای شاهنشاهی هستیم و این همه برای این است که ملت ایران بتواند آن شخصیت بزرگ حیاتی خودش را احساس بکند و آن عقده‌های حقارتی که آقای سرریدر بولارد اشره می‌کرد ۱۵ وکیل می‌فرستاد مجلس آقای لیتونیف اشاره می‌کرد ۱۷ وکیل می‌فرستاد مجلس دیگر تمام شده ما تابع فلسفه ایران هستیم و از این تز دفاع خواهیم کرد بنده در برنامه دولت می‌دیدم دولت اعلام کرده در سیاست خارجی به دفاع اهمیت می‌دهند چر به دفاع اهمیت می‌دهند چرا به نیروی دفاعی و سیاست مستقل ملی اهمیت می‌دهیم روشن است هر کس باسد بتواند از تز و عقایدش دفاع کند با حرف خالی نمی‌شود بحمدالله امروز ارتش ما یک ارتش قوی و نیرومند است بهترین مهندسین، بهترین اطبا، بهترین فرماندهان در ارتش پیدا می‌شوند و باید مجهزتر باشد برای اینکه بتواند سیادت ایران را حفظ کند ما با کسی سیر جنگ نداریم اما دنیا باید بداند که جنگ کردن با م هم آسان نیست اگر ترکیه در جنگ بین الملل دوم قوی نبود آقای هیتلر و چرچیل آنجا را اشغال می‌کردند چرا نتوانستند برای اینکه ترکیه قوی بود ارتش داشت.

فرهاد پور ـ بما هم ناجوانمردانه حمله کردند.

دکتر دادفر ـ اگر روزی آقای خروشچف طوری صحبت می‌کرد برای این بود که آنروز این انقلاب اصیل این افکار و بزرگی وطن ما در مملکت نضج نگرفته بود برای اینکه بتواند مردم را نسبت به سیر سرنوشت خودشان معتقد و آشنا نبودند ولی ما دیدیم با اینکه وقتی از سه طرف مورد تهاجم قرار گرفتیم غیر تمندان قیام کردند غیر تمندانی مثل کهنموئی‌ها و امین‌ها شهید شدند و دفاع کردند و تسلیم نشدند در آنزمان که چیزی نداشتیم اما امروز فرق می‌کند امروز ملت ایران به مصالح سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خودش آشناست و امروز دیگر ملت یران بقول روانشناسان عقیده خود کوچک بینی خود را فراموش کرده امروز آن بزرگ بینی چشم زاغ و موی خارجی فراموش شده و آنکسان که هنوز فراموش نکرده‌اند نوکر بیگانه‌اند (احسنت) هدف و سیاست دولت خیلی مشخص است رسیدن به دروازه تمدن بزرگ اجرای اصول ۱۲ گانه انقلاب اهداف و ثمراتی که این اصول ترسیم کرده‌اند بدیهی است حزب پاسدار انقلاب و دولت پاسدار انقلاب نمی‌توانند جز اجرای اجرای اصول ۱۲ گانه انقلاب هدف دیگری داشته باشد برای اینکه ما معتقدیم اساس سعادت و عظمت کشور ما در اصول انقلاب نهفته است باین ترتیب دولت تمام هم خودش را مصروف این کار می‌کند بنده در برنامه دولت می‌خواندم همان و همان برنامه‌ای که بنده الان صحبت یکی از ناطقینش را خواندم در بند ۸ برنامه دولت قوام که مصادف با ۲۵ شهریور ۲۶ بود یعنی ۲۴ سال قبل می‌گوید موضوع مسکن مورد توجه خاص دولت قرار گرفته قوام السلطنه مرد قوی و استخوانداری بود و خودش را مصلح می‌دانست و قطعناً هم بود من نمی دانم می‌نویسند:

موضوع مسکن مورد توجه خاص دولت قرار گرفته و چون آنرا یکی از مسائل اساسی زندگی مردم می داند و تأثیر آن در هزینه زندگانی غیر قابل انکار است دولت با ایجاد چهارصد خانه کوچک و ارزان قیمت اولین قدم را برای أمین مسکن مردم شهر تهران برداشته و امیدواری کامل حاصل است که به کمک مجلس شورای ملی در تکمیل آن برداشته شود.»

در ۲۴ سال قبل دولتی مثل دولت قوام در بند ۸ برنامه دولت وعده ساختن ۴۰۰ خانه ارزان قیمت را به مردم می‌دهند که آنهم موضوع ساختن ۴۰۰ دستگاه شد که ۶ سال بعد ساخته شد امروز دولت ما مسئله مسکن را وقتی مطرح می‌کند تا بحال هر چه ساخته کار ندارم وزارت مسکن و بانک رهنی چه ساخته‌اند کاری ندارم ولی امروز اشل ۱۰ هزار خانه است اما مسأله مسکن را مطرح می‌کنیم از زوایا و اصول خاصی مطرح می‌کنیم یک نکته ممکن است گفته بشود و این سؤال مقدری است بنده جواب می‌دهم ممکن است بگوئید اگر این کار اولویت داشت چرا دو سال قبل نکردید و الان می‌کنید بنده جواب عرض می‌کنم برای اینکه پیشرفت اقتصادی مملکت مشکلاتی را ایجاد می‌کنند بایدئ موقعیکه بوجود آمد معالجه کنیم مثل اینکه تو که سرطان گرفتی چرا ۷ سال پیش نیامدی خوب آقا من احساس درد در آنروز نمی‌کردم وقتی پیش طبیب رفتم دیدم یک عضوم فاسد شده قطع کردم و بیرون انداختم بگوئید چرا به داروخانه زودتر نیامدی آمپول بزنی خوب بنده که در خیابان غش نکردم که زودتر بیایم سرم درد گرفت آمدم باین ترتیب آمدم اگر بگویند چرا این مسائل را قبلاً حل نکردید یک وقتی اصول انقلابی بود، چیزهای دیگر بود ۴۰۰ خانه بود، بند و بست بود، جواز دادن و جواز گرفتن بود، فساد بود، آقای آشتیانی زاده در نطقش شنیدید که می‌گوید در مجلس که اکثریت می‌شود و نمیداند چکار کند این چه جور برنامه می‌تواند پیاده کند ما امروز یک دولت ثابت داریم و دارای یک برنامه و هدف مشخص هستیم در این هدف مشخص احتیاطاً مشکلاتی پیش میاید که باید حل کرد بنده دیشب در روزنامه خواندم که تهران را کانال کشی می‌کند و از زیر شهر تهران فاضلاب را رد می‌کند رسیدند بجای که لجن است اصلاً‌زمین نیست در اینجا ناچار می‌شوند که بتون بریزند کسی پیش بینی نمی‌کرد این را ممکن است دو کیلومتر آجر چیده باشند و یک کیلو متر لجن باشد و ناچار بشوند بتون کنند این قابل پیش بینی نیست وقتی پیش آمد باید حل کرد حالا بگوئیم چرا روزی که مقاطعه می‌دادند پیش بینی نکردند که اگر لجن پیدا شود بتون سیمان بریزند باید پیدا بشود و چاره جوئی بشود مسائل مملکتی با اشل بزرگتری نظیر اینست باید برنامه هدف مشخص داشته باشد در اجرای برنامه مشکلاتی پیش می‌آید همه ما خانه ساختهایم برای خودمان یار فقایمان که ساخته‌اند تماشاچی بوده‌ایم مگر در این مورد مشکلاتی پیش نمی‌آید آدم در روز اول می‌گفت پول داریم زمین ۳۰۰ متر داریم مهندس هم که نقشه داده ساختمان می‌کنم و ۶ ماه دیگر تمام می‌شود یک وقتی پی را می‌کنند می‌بینند که این زمین خاک دستی ریخته‌اند با ۲ متر پی نمی‌شود باید ۱۰ متر پی کند آهنی که فکر می‌کردیم نمره ۱۰ می‌خواهد نمره ۲۰ می‌شود حالا بنده با پول خودم دشمن خودم بودم برنامه نداشتم نتوانستم به آن قیمت که پیش بینی کردم بسازم این مسأله در ساختمان یک خانه است و در ساختمان یک مملکت بمراتب بیشتر است اگر بعضی اولویتها تغییر می‌کند باید به این اولویتها پی برد که چرا تغییر کرد اینجا عبارتی ذکر شد نمی‌توانم تکرار کنم ولی می‌توانم بگویم اگر کسی در زندگی خصوصی خودش مرتکب گناه می‌شود از نظر عرفیات بحساب جامعه باید گذاشت بخصوص اگر چنین چیزی مدلل باشد جای طرحش اینجا نیست بنده می‌توانم بگویم که شما چرا وقتی که به اروپا رفتید برای مطالعات دانشجوئی چرا به فلان کاباره تشریف بردید خیر به کار مجلس چه ارتباط دارد باید اصولاً بگویم فلان کس در مدت خدمتش چه گناهی کرده چه خطائی کرده باین دلایل باید تعقیب بشود حتم بدانید ما نه تنها دفاع نمی‌کنیم بخدا و شرافتم قسم اگر هر کدام از این وزیرها اگر یکیشان را من بدانم مرتکب فساد می‌شوند من نه تنها از او دفاعی نمی‌کنم بلکه توی خیابان هم بی اعتنائی می‌کنم ما اجازه نمی‌دهیم ما اصل انقلاب را داریم در این مملکت شاهنشاه اصول انقلاب را ترسیم فرموده‌اند برای اینکه این مملکت را بسوی تمدن و پیشرفت و ترقی ببریم.

دکتر صدر ـ در مورد فساد اوقات و منابع طبیعی اعلام جرم کنید.

دکتر دادفر ـ در ایران ما از این حرفها گذشته ما اجازه انحراف بکسی نمی‌دهیم متشکریم اگر سوابق و اسنادی و مدارکی ارائه بدهید من بشما قول می‌دهم بعنوان وکیل عدلیه تعقیب کنم اما اداعای خیال و تهمت جنائی بعنوان آب و تاب و روغن دادن به نطق درست نیست در اصل اول برنامه بقدری جالب نوشته برنامه دولت یعنی اول کارهای گذشته را ذکر کرده باستثنای اینکه بنده نوشتن این برنامه را کار یک آدم کج سلیقه‌ای میدانم مثل تاریخ و صاف نوشته خیلی مغلق نوشته که بنظر من بیسواد بوده است بگذریم واقعاً مفهوم و محتوای این برنامه عمیق و آموزنده است کارهای گذشته را شرح داده و کارهای آینده را یکی یکی شرح داده همین خانم وزیر آموزش و پرورش می‌گوید امسال ۴/۵ میلیون نفر را به مدرسه می‌فرستم و ۱۵۰ هزار نفر در بخش خصوصی است و اعلام کرده است در روزنامه‌ها که لابد همه خواندید که هر کس می‌گوید جا نیست بیاید بخش فرهنگ من باو جا می‌دهم اگر شما ۱۰ نفر ۲۰ نفر را فردا آوردید در این مجلس گفتید مدارس جاندارند و ما جا تهیه نکردیم حرفهایم را پس می‌گیرم ما در کشور امروز بحدی از پیشرفت رسیدیم که ۵۰ درصد سطح بیسوادی ما پائین آمد، و تا آخر برنامه پنجم حداکثر وقت معین شده که بیسوادی بکلی از مملکت ما ریشه کن شود میدانید یعنی چه؟ این آرزوئی بود که برای ما یک قرن بود داشتیم و برای دولت سابق هم قابل تصور نبود دوستان عزیز ما خوب مستحضرید چه وضعی داشتیم، در کجا بودیم و به کجا رسیدیم این وزرائی که می‌بینید تک تک آنها می دانیم که چه کسانی هستند که فقط و فقط بخاطر صلاحیت و بخاطر فضیلت و بخاطر وفا داری و فداکاری در راه خدمات ملی باین مقامات رسیده‌اند، همین خانم وزیر آوزش و پرورش تا پنج سال قبل رئیس دبیرستان بودند اگر انقلاب نبود صد سال دیگر هم نمی‌توانست خواب این روزها را ببیند (صحیح است) همین دکتر سام آموزگار بود این آقای دکتر هدایتی که من در پاریس با ایشان همکلاس بودم معلم بودند این آقای دکتر شاهقلی یک طبیب معمولی مملکت بود، اینها سربازان انقلابند، انقلاب این امکان را داد که این چهره‌ها پشت این میزها بنشیند هنوز در انگلستان بعد از ۷۰۰ سال خواب وزارت را کسی چه از کارگرو چه از محافظه کار اگر تا چهار پشت لرد و سر و آقا نباشد نمی‌تواند بیند مگر می‌شود؟ لرد چرچیل لرد هامیلتون می‌آید سر می‌رود آقا می‌آید مگر می‌کنند این کار را این فقط از خصوصیات انقلاب ایران و عظمت نبوغ و فکر شاهنشاه ایران است که یک زارع زاده مراغه‌ای امروز در این جا راجع به برنامه دولت صحبت م کند من افتخار می‌کنم که نه از هزار فامیلم و نه با این بستگی دارم و نه با آن پیوستگی دارم، کسی هستم که به کار علاقمندم و امروز وکیل و نماینده هستم نه تنها امروز هستم بلکه در چند دوره دیگر هم بوده‌ام این خصوصیت انقلاب ماست چرا می گوئیم شما پاسداری نکردید، تمام عوامل و تمام اقداماتی که می‌شود طراح بزرگ و نقشه کشنده اصلی و مغز متفکر کشور ما حقیقتاً بدون ریا همه قبول داریم که شخص شاهنشاه است و در این بحثی نیست هر کدام از ما اصولاً‌از نظر تفکر و آینده نگری و برنامه ریزی و دور اندیشی نمی‌توانیم در مقام مقایسه باشیم اما شاهنشاه طراح بزرگی هستند مثل یک مهندس عالیقدری که یک نقشه شهز سازی و یا ساختمانی را طرح می‌فرمایند همانطور که مهندس می‌خواهد کارگر هم می‌خواهد بتون زیر هم می‌خواهد سنگ چین هم می‌خواهد همه اش طراح نمی‌شود طراح طرح فرموده‌اند ما هم بناها و عمله‌ها و پاسداران انقلاب هستیم (احسنت) که این نقشه‌ها را به هدف رسانده‌ایم، این انقلابی‌ها اینها که با جان مبارزه می‌کنند اینها که بکارشان ایمان و اعتقاد دارند من بارها گفته‌ام من یک شخصی هستم که قبلاً بدولت جناب آقای هویدا و بدولت و حزب خودم علاقه دارم من از این حزب چیزی نگرفته‌ام من قبل از این حزب هم سه دفعه وکیل مجلس بوده‌ام پس باین ترتیب بنده چنین آدمی نیستم که بیایم بی جهت تملق دولت را بگویم اگر بدولت و نخست وزیر اعتقاد نداشته باشم بشما عرض می‌کنم بدانید که بی جهت حمله نکنید و داستان نگوئید اینست که من اگر چنانچه امروز بعنوان موافق اسم نوشتم و صحبت می‌کنم اعتقاد دارم که در شرایط موجود و با وضع موجود زمان با اتحاد و اتفاقی که در جامعهه پیدا شده و نفوذ و رسوخی که تخریب بطور کلی و حزب ما بطور خصوصی در مملکت ما پیدا کرده و مردم را به کار دستجمعی عادت داده، این احزاب باید با همدیگر بتوانند همکاری کنند، یکی در اعتقاد و یکی در دفاع بهترین راهها برای پیشرفت مملکت آماده شود این اصول وادار می‌کند ما را که از این دولت حمایت کنیم تا بتواند برنامه‌ها را اجرا بکند، آن زمانهای زنده یاد و مرده باد و این در بر و بالا این در را بکش پائین دیگر سپری شده است مملکت ما اجازه معذرت می‌خواهم اینگونه عوامفریبی‌ها را و این حرفهای پوچ را دیگر نمی‌دهد من با آن دسته از افرادی که در خارج از مملکت از ترس تعقیبشان یا از حقد و حسد آماده نیستند به کشور بیایند یا کسانی که در عراق نشسته‌اند و به تحریک انگلیسها در مملکت ما اختلال می‌کنند می کوئیم باید تکلیف را روشن کنیم از دولت استدعا داریم در سیاست خارجی می‌خواهیم از شما نگوئید موضوعاً و منطقاً نمی‌تواند جز نوکر انگلیسها باشد و نباید ما زا انگلیسها موتور لیلاند بخریم ببندید در این تجارت را که انگلیسها بیایند به زانوی شما بیفتند، ولی ملت ایران این تحریکات را می داند از کجاست از کیست، ببرید این ریشه‌ها را و بریده خواهد شد، این آقای لوس در خلیج فارس چه لوس بازی در می‌آورد، خودش نمی‌خواهد خلیج فارس را و نمی‌تواند حفظ کند آنجا را ما نمی‌فهمیم چرا ول کن نیست، آقا ول کن بور به او چه مربوط است تا کی می‌خواهد آنجا را داشته باشد تمام شد استعمار ما دیگر به استعمار اجازه نخواهیم داد در کار ما دخالت کند، خلیج فارس ما ماست و مال کشورهای ساحل نشین خلیج فارس است نفتش ماست ما نمی‌ترسیم ملت ایران نمی‌ترسد بخدا کشورهای بزرگ بزرگی ندارد باید به هر قیمتی شده حقوق خود را بدست آورد، اگر اینها تحریک می‌کنند یک روز و دو روز مملکت ما بحدی از قدرت رسیده بحدی از تشخیص رسیده است که جانبازان کشور ما حاضر به جانفشانی هستند همانطور که مردانه در جلوی کشور شمالی ایستاده‌ایم و نمی‌ترسیم و جبهه متحد تشکیل دادیم و نترسیدیم روسیه خروشچف که یک روز می‌گفت با ایران کاری نداریم یک روز خودش خودش می‌افتد به دامان ما، گوینده بز باله تاریخ فرورفت و ایران درخشش بیشتری گرفت شوروی فهمید باید با ما دوست باشد اینکه هنگ دارم توپ دارم طیاره دارم ایرانی از میدان در نمی‌رود ولی وقتی این را فهمید که با هم دوستیم و رفیقیم، صلح هم عزیز صلح هم محترم اما اگر روزی بخیال اینکه ما ۳۰۰ میلیون و شما ۳۰ میلیون بخیال تجاوز و بهرگیری بیفتد با هم می استیم، همه می‌ایستیم من عرایضم را تمام می‌کنم چون فرصت برای طول کلام بیشتر نیست یک مطلب را در آخر باستحضار می رسانم و آن این است که ما در سال مقدسی هستیم گاهاً ایراد می‌گیرند که این هزینه چراغانی تهران از کجا آمده این هزینه چراغانی را بخش خصوصی پرداخته حتی شهرداری هم نپرداخته اما آن تحریک کننده هائی که این مطلب را می‌گویند و می‌خواهند اذهان ساده را مشوب کنند و اختلال کنند و عوامفریبی بکنند، می‌گویند مگر نمی‌شود یک درمانگاه ساخت این چقدر عوام فریبانه است اگر چهار نفر به عشق وطنش و تمام مردم این مملکت و اصناف و تجار و بانکها آمدند و پول دادند تهران را چراغانی کردند.

معیری ـ اصناف و بازرگانان دادند.

دکتر دادفر ـ برای کشوری که سال کوروش کبیر و جشن بزرگ ملی می‌گیرد این چه عیبی دارد ما در آستسانه چشنهای بزرگ شاهنشاهی هستیم و قریباً کشور ما شاهد پذیرائی مقامات بالای جهانی خواهد بود و مهمانان ارجمندی به کشور ما خواهند آمد و همه مردم وطن ما بخاطر آن عرق ملی و صمیمیت قومی خود و آن خصلت مهمان نوازی که از خصایص نژادی ماست مکلفیم که هر کس در حدود وسع خودش کاری بکند که این جشن باشکوه تر برپا و مهمانها بهتر پذیرائی شوند چون این آبروی کشور ماست و ما آبروی کشورمان را دوست داریم من در خاتمه عرایضم از خداوند متعال توفیق می‌طلبم که دولت حزبی ما را در انجام وظایف خطیر ملی و رساندن این کشور باستانی و بزرگ بدروازة تمدن بزرگ یاری و مدد فرماید من برای دولت جناب آقای هویدا و وزیران محترم آرزوی موفقیت می‌کنم چون موفقیت آقایان بالمال متضمن موفقیت وطن ما و هموطنان ماست ما برای شاهنشاه بزرگمان سلامتی و طول عمر آرزو می‌کنیم برای اینکه رهبری ایشان و سایة ایشان بر سر ما موجب سرافرازی ماست (احسنت).

رئیس ـ آقای دکتر موسوی بفرمائید.

دکتر موسوی ـ با اجازه مقام ریاست، احزابی که در تشکیل دولت شرکت ندارند یعنی ظاهراً قیافه اقلیت دارند اگر چنانچه به هدفهای اساسی مملکتی بشتر توجه داشته باشد اگر چنانچه از خود خواهیها و جاه طلبیها برون از حد اعتدال مصون باشند و بالاخره از این احزاب به وظیفه سازندگی خود و رسالت خود آشنائی داشته باشند و لواینکه در تشکیل دولت شرکتی ندارند موفقیت دولت را در اجرای برنامه‌های اصلاحی آرزو می‌کنند، چرا که این احزاب هیچوقت هدف را قربانی وسیله قرار نخواهند داد. اگر بخواهیم کمی با جرات صحبت کنیم و اگر چنانچه مواجه با حساسیت نمایندگان محترم حزب ایران نوین نشویم می‌توانیم بگوئیم در این خواست و آرزوی موفقیت، احزاب غیر دولتی صمیمانه تر و بی ریاتر و صادق تر از اعضای احزاب اکثریت هستند.

دکتر الموتی ـ اگر کمک کنید متشکریم.

کاظم مسعودی ـ احزاب دولتی نداریم حزب اکثریت داریم.

کاظم مسعودی ـ دولت حزبی نه حزب دولتی.

دکتر موسوی ـ بنده از حزب صحبت می‌کنم نه از دولت، خوب می‌گویم حزبی را که دولت را تشکیل داده است تا راضی باشید، ولی اجازه بدهید این جمله را اضافه کنم که ن به خودم حق خواهم داد که اگر برون از حد اعتدال وسط صحبت من صحبت بشود در مورد شخصی و فردی که چنین رفتار می‌کند اطلاعاتم را بگویم.

کام مسعودی ـ اینها کهنه شده مال دوره چهاردهم بود.

معیری ـ همه خوش نام هستند.

دکتر موسوی ـ جناب آقای رئیس بهر حال دقت خواهید فرمود که اینها نباید بحساب وقت من گذاشته شود.

قراچورلو ـ جناب آقای موسوی اینجا کسی مرعوب نمی‌شود فرمایشاتتان را بفرمائید.

دکتر موسوی ـ چرا می گوئیم حزب اقلیت صادقانه تراین در آرزوی موفقیت دولت، برای اینکه حزب اکثریت حق دارد بمناسبت اینکه اکثریت است در ضمن آنکه در اندیشه توفیق دولت که هست در فکر تقسیم مناصب و مقامات دولتی هم باشد ولی آنچه مسلم است برای افراد حزب اقلیت چنین فکری نیست بنابراین اگر من امروز در این مقام آرزو می‌کنم که دولت جناب آقای هویدا موفق بشود مسلماً در نهایت صداقت و صفاست. چرا برای اینکه من بهیچوجه حاضر نیستم ببهای شکست دولت در برنامه‌هایش زمان و عمر مملکت تلف بشود (صحیح است) اما بالافاصله اضافه می‌کنم که این آرزوی موفقیت دولت برای ما آرزوست نه امید و شما می دانید بین امید و آروز فاصله زیاد است. آرزو منشاً احساسی و عاطفی دارد و آمید منشاً استدلالی و منطقی. ما بجناب آقای هویدا که یکبار دیگر مورد اعتماد شخصیتی قرار گرفتند از قلوب ۳۰ میلیون مردم ایران برای خاطر او در طپش است تبریک می گوئیم و در عین حال آرزوی موفقیتشان را داریم اما برای برآوردیکه ببینیم می‌توانیم این آرزو را تبدیل به امید کنیم باید بررسی کنیم.

اخلاقی - امید قاطع داریم.

دکتر موسوی ـ امیدوارم بررسی کنیم و به نتیجه مطلوب برسیم. همه تصدیق می‌کنند با توجه به گذشته هشت سال حکومت حزب ایران نوین، اگر بخواهیم در برنامه موجود با توجه باینکه افراد تشکیل دهنده دولت هم جز یکی دو نفر همانها هستند، اظهار نظر کنیم ناگزیریم به گذشته برگردیم و ارزشیابی کنیم اعمال گذشته را. برای اینکه این برنامه هائی که می‌خواهید امروز پیاده کنید این برمامه در گذشته هم بوده یا نیوده و چگونه این برنامه پیاده شده یا خواهد شد. باید ارزشیابی کنیم شاید از این گفته من بدتان نیاید، البته حزب ایران نوین، برای اینکه در این مملکت در عرض این مدت بعد از انقلاب همه می دانیم خیلی کارهای افتخار آمیز شده است سدها ساخته شده سیاست مستقل ملی را مستقر کردیم ما از منافع خودمان در همه جا با نهایت شهامت و قدرت دفاع کردیم و باز هم دفاع خواهیم کرد، همانطور که در برنامه دولت هم عنوان شده است و از این حیث صددرصد موافقیم ولی دوستان عزیز ما خوب میدانند که در ارزشیابی مسائل مسئله تثبیت مطرح است بدینمعنی که هر پدیده اجتماعی را بدون در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان نمی‌توان بررسی کرد. روزی که بشر از دوران زندگی صید وارد زندگی کشاورزی شد آن کسیکه خیش را ایجاد کرد خدمت خیلی بزرگی کرد برای بشریت، برای اینکه زندگی را از یک برابر به ده برابر رسانید. اما اگر امروز کسی ادعا بکند من چنین کاری می‌کنم و خیشی می‌سازم که نوکش از الماس است باو خواهیم داد که متأسفانه سعی بیهوده کرده‌ای و رنج بی فایده برده‌ای چون امروز روزی یست که کشاورزی مکانیزه شده است و مسئله کنترل اتوماتیک مطرح است. جناب آقای نخست وزیر جنابعالی مصاحبه‌ای چندی پیش فرمودید که روز یکشنبه هفته گذشته بعد از اینکه بار دیگر این افتخار به شما محول شد فیلم این مصاحبه را در تلویزیون نشان دادند وقتی خبرنگار سؤال کرد این همه ترقی که شده است واقعاً در پیاده کردن آن باید دچار مشکلات بسیاری شده باشید، جوابی دادید که تبریک می‌گویم به شما و بسیار خوشم آمد. هم خبرنگار و هم تماشاگران تلویزیون که یکیش هم من بودم بشما احسنت گفتند به این پاسخ که گفتید با مشکلاتی مواجه نبودیم. بسیار منصفانه نظر دادید و گفتید مواجه نبودیم با مشکلات، برای اینکه از رفاه کامل مالی برخوردار بودیم و از یک امنیت کامل و ثبات کامل در اثر درایت و رأی خردمندانه شاهنشاه رخوردار بودیم. از همه بالاتر رئیس دولت در شرفیابیهائی که خدمت رئیس مملکت داشت از راهنمائیهای خردمندانه ایشان برای پیاده کردن برنامه استفاده می‌کرد. بسیار مطلب درستی است و من واقعاً خوشم آمد دوستان عزیز تمام این برنامه‌ها و ترقیات که گفته می‌شود در این مملکت پیاده شده استدر تحت چنین شرایطی بوده است.

اخلاقی ـ مگر چه عیبی دارد؟

دکتر موسوی ـ عیبی ندارم من دارم آنها را ارزشیابی می‌کنم. شما میفرمائید که بودجه مملکتی که آخرش نمیدام به ۴۴ میلیارد تومان رسیده است.

دکتر الموتی ـ ۴۸ میلیارد تومان.

دکتر موسوی ـ به ۴۸ دمیلیارد تومان رسیده است این پول و این امکانات مالی می‌بایستی تغییر وضع پیدا بکند یا بصورت اسکناس در انبارها بماند یا مانند رودخانهای هشترود بهدر برود.

مسعودی ـ دهسال پیش که دولت وقت می‌گفت ورشکست شده‌ایم.

دکتر موسوی ـ آنچه مسلم است این شرایط مالی که نخست وزیر خودشان تصدیق می‌فرمایند و ملت هم تصدیق می‌کنند، منحصراً در اثر راهنمائیهای خردمندانه شاهنشاه بوده است این پول می‌بایست تغییر شکل پیدا بکند این تغییر شکل نه نخست وزیر ما چنان نخست وزیری بوده که بگذارد در غیر مسائل مملکتی باشد در اینکه حرفی نداریم و نه رهبر بزرگ ملت چنین غفلتی را امکان می‌دادند. مسلماً این پول بایستی تغییر شکل پیدا کند این تغییر فرم در موردی که تحت نظر مستقیم شاهنشاه و بر اثر پیاده کردن اصول انقلاب عملی می‌شد بسیار عالی شده است البته باید عنایت هم بفرمائید بسیاری از این اصول قبل از اینکه حزب ایران نوین بیاید پیاده شده و تمام شده مثل اصل مربوط به آزادی بانوان. اما آن قسمت از مشکلات مملکت که مربوط به روتین کار ما بوده و دولت می‌بایستی این گرفتاریهای روزمره ما را حل کند حالا که بررسی می‌کنیم می‌بینیم این از حیث مواجه با ناکامیها و نارسائی‌هایی هستیم. آقای دادفر دوست بسیار ارزنده و دانشمند من مطالبی را گفتند که برای من تعجب آور بود. جناب آقای دکتر دادفر شما برنامه‌ای از سال ۱۳۲۴ آوردید که نشان دهنده گرفتاریهای دولت و مملکت در آن سال بوده.

اخلاقی ـ ایشان سال ۱۳۲۶ را گفتند.

دکتر موسوی ـ بله سال ۲۶ قبل از آنهم این گرفتاریها را داشتیم ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ و ۲۸ هم و بعد از آن تا حالا داشتیم و داریم. از سی سال باین طرف شاید از شهریور ۲۰ باین طرف گرفتاری مسکن را ما داشتیم این گرفتاری روتین ماست گرفتاریهای آب، برق، تلفن، ترافیک گرفتاریهای مربوط به قیمت ارزاق همه گرفتاریهای رویتن و یومیة ماست انصاف بدهید به بینید در عرض ۸ سال حکومت حزب ایران نوین که حکومت داشته است چه شده است؟ یا نه؟

دکتر دادفر ـ یک شهرستان نشان می‌دهید که لوله کشی آب نداشته باشد علاوه بر دهات که دارای آب لوله کشی شده است.

دکتر موسوی ـ اجازه بدهید یادداشتهایی که از جنابعالی کردم در بیاورم و عرض کنم امروز همان گرفتاری‌های را داریم مشکل ارزاق را داریم، گرفتاری ترافیک، تلفن، گرانفروشی داریم.

اینکه می گوئیم هماهنگی در کارهای دولتی نیست یکی میاید اسفالت می‌کند دیگری میاید خیابان را می‌کند وقس علیهذا. اینجا مسائلی هست که می‌بایستی از مسیر معمول اداری و پائین تر از سطح بالا و انقلاب مملکتی اجراء بشود ولی متأسفانه نشده، چرا نشده؟ بنده در اینجا اگر انتقادی می‌کنم اگر درد را می‌گویم دوایش را هم می‌گویم (احسنت) علت اینکه این کارها انجام نشده است که عیب از کارمندان ادارات نیست از کارمند شرافتمند ما نیست. باساس مطلب توجه کنید، از کسانی هست که در رأس سازمانهای اداری قرار گرفته‌اند من برای اولین بار در مقابل فرمایشاتتان که گفتید راهی نشان بدهید زاهی نشان می‌دهم تا شاید بتوانیم گرهی از کار فروبسته بگشائیم. عیب هر چه هست در سطح بالای دولت است برای اینکه همانطور که خود شما فرمودید ولی از همه بالاتر شاهنشاه هم بکرات در موارد متعدد فرموده‌اند: تلقی متصدیان دولتی از اداره امور مملکتی تلقی اعمال قدرت و حکومت است. اینها خیال می‌کنند خالق مردم هستند نه مخلوق. این برگترین درد است. وقتی که وضع اینطور شد وقتی مقامات عالی دولتی این چنین فکر کردند، بلافاصله در کارمند زیر دست این روحیه پذیرا می‌شود. و همانطور در کارمندان پائین تر تزریق می‌شود. یک قاعده فیزیکی داریم که اگر فشاری بر جسمی وارد شود باید آن فشار را واپس بزند یا منتقل کند یا تحمل کند اگر چنانچه بر چرخ کارخانه فشاری بیاید با گردش خود بوسیله دندانه‌های خود تا حدودی آن فشار را منتقل می‌کند بچرخ دیگر و تا حدودی که ممکن است خود جذب می‌کند و اگر بیشتر شد واپس می‌زند در مورد کارمندان وقتی این روحیه حکومتی بود کارمند این روحیه را بترتیب به پائین منتقل می‌کند و آنهم به پائین تر تا برسد بمردم. امروز در این مملکت سیصد هزار کارمند هست این سیصد هزار نفر در هر لحظه با این روحیه با مردم برخورد می‌کنند. در همان مصاحبه جناب آقای نخست وزیر فرمودند من وقتی کودک بودم از دولت برای ما تعبیری کرده بودند که خیال می‌کردیم دولت غول و هیولائی است. آقای نخست وزیر، با این روحیه‌ای که در کارمندان و در اثر اینکه خودشان مسئولیت ندارند ناچارند فشاری که بر آنها آمده عیناً به مردم و پائین تر منتقل کنند و منتقل می‌کنند. در نظر مردم همان غول و همان هیولاست اما یک غولی که فرق دارد با چهل سال پیش اکنون چهل سال این هیولا بزرگتر شده و آن کودک شیرین آن روزی این توفیق را پیدا کرده که امروز بر شاخ این بنشیند و آن را مهار کند حال وقت آنست ایکه دست می‌رسد کاری بکن پیش از آن از تو نیاید هچ کار بله جناب آقای نخست وزیر ای کا ش این فشار بهمین جا خاتمه پیدا می‌کرد این کارمند نمی‌تواند این فشار را تحمل کند. این فشار بالا اساسش از طرز حکومت است که این طرز حکومت طریق تحکیم است نه اعطای مسئولیت ما در حقوق اصلیداریم و همه آقایان آنرا بهتر از بنده می دانند مادامی به کسی اختیاری داده نمی‌شود مسئولیت نمی‌شود خواست ما چطور می گوئیم کارمند دولت احساس مئولیت بکند وقتی اساساً مسئولیت ندارد. وقتی آتش نباشد من از کجا احساس گرما بکنم. متأسفانه وضع این است. و نتیجه کار این است که اینها وقتی فشاری از بالا می‌آید یک مقدارش را منتقل می‌کنند و یک مقدار معینی را تحمل می‌کنند. تحمل فشار روحیه را تغییر می‌دهد و باین وضع در می‌آید کهملاحظه می فرمائید که تمام برنامه‌های دولت که تنظیم می‌شود از جهت اساس برنامه و اجرا مواجه می‌شود با مشکلاتی و این امر بحدی رسیده است که امروز در نطق خود جنابعالی حتی در برنامه تان مشهود است و همه ناشی از آن است که همه کارمندانتان دلسوزی ندارند دفع الوقت می‌کنند و دیگر برنامه‌ها را آن طور که باید اتود نمی‌کنند نتیجه اش چه می‌شود، نتیجه اش اشتباهاتی می‌شود که حتی در نطقی که جناب آقای نخست وزیر داشتند آقایان ملاحظه فرمودند. لابد مینوت نوشته شده نطق ده مرتبه ماشین شده و مطالعه شده شاید شخص ایشان آخرین دفعه نگاه کرده‌اند برای اینکه در اینجا بخوانند و در آنموقع توجه کرده‌اند که مساحت مرزهای کشور ۰۰۰/۶۰۰/۱ کیلو متر نوشته‌اند و آنوقت قلم زده‌اند. این چیز مهمی نیست ولی نشان دهنده روحیه کارمندان است که جنابعالی در رأس دولت هیستید و از آنها کار می‌خواهید اینان دیگر دلسوزی ندارند و این عیبش هم از مقامات بالای اداری است نه کارمندان جزء کجاست آقای دکتر دادفر که فرمودند این برنامه واقعاً عملی است. من متأسف شدم و حتی این برنامه را خواندم تردید نیست که جناب آقای نخست وزیر مجال نداشته‌اند که این برنامه را بخوانند والا اینطور نمی‌شد. اجازه بدهید بنده عرض میکنمدر همان انقلاب اداری نوشته شده است که: روانشانسی یک ملتی را در عرض یکی دو سال نمی‌شود بکلی تغییر داد همه استادند و می داند که روانشناسی یک علمی است. مسلماً نظر آقای نخست وزیر و یا نویسندگانی که آن را نوشته‌اند روانشناسی نبوده و منظور روحیه بوده یا شرایط روانی بوده با این مطلب خواستم نشان بدهم که سرسری گرفتن برنامه‌های دولت بجائی رسیده است که حتی کار به بیخ گوش رئیس دولت هم رسیده است اینجاست که می گوئیم انقلاب اداری لازم است و چیزی از این حیث نشده است. چرا؟ برای اینکه همین‌ها هستند که برنامه‌های دولت را طرح می‌کنند و می‌آورند خدمت آقای نخس وزیر و ایشان هم در هیئت دولت مطرح می‌کنند و می‌گویند که باید اجراء بشود. نتیجه این کار هم همین می‌شود که در برنامه فعلی مجلس از جهت اجرای اصولانقلاب اداری داده گفته شده است که ما این انقلاب را اجراء خواهیم کرد.

یکی از اصول و یکی از مواردی که برای اجراء و تحقق بخشیدن خش انقلاب اداری رویش تکیه کرده‌اند ایجاد تشکیلات متناسب با نیازهای انقلابی روز است. در مقام توضیح این تشکیلات متناسب با نیازهای انقلابی روز چه گفته‌اند؟ گفته‌اند ایجاد چهار وزارت خانه تولیدات کشاورزی، تعاون روستائی، منابع طبیعی و کشاورزی، من می‌گویم امروز روزی نیست امروز دیگر سال ۱۳۲۶ یا قبل از انقلاب نیست که بگوئیم متخصص نداریم بیایند بررسی کنند و مطالعه کنند. ماشاءالله حزب اکثریت هست و پنج و شش میلیون نفر هم برایش رأی دادند و امروز هم در کادر حزبی آنقدر متخصص هست که دانشکده سیاسی حزبی هم تشکیل می‌دهند در دولت هم که همیشه متخصصین و کارشناسان فراوان هستند، آیا برنامه دولترا باید اینطور تهیه کرد که در برنامه‌های بعدی ککه اینطور تقدیم می‌شود لزوم انقلاب اداری حذف این وزارتخانه‌ها را ایجاب کند؟ آیا مملکت برای اینست که بنشینیم با اینگونه برنامه‌ها هر روز تجربه روی تجربه اندوزیم؟ امروز روزی نیست که بنشینیم و کار را به تجربه واگذار کنیم. در عالم سیاست اشتباه گناه است این اشتباه شده است و اشتباه محض است. سخن از برنامه خانه سازی بمیان آمد و گفته شد که خانه‌ها ساخته شده است یا ساخته می‌شود همانطور که عرض کردم گرفتاریهای روزمره این مملکت مسائلی بوده است که حتی به عنوان نمونه یکی از آنها تا کنون حل نشده است و امروز برای یک ملتی که در چنین افتخاری هست که ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی خودش را جشن می‌گیرد و رهبر خردمند و بزرگوارش دنیا را در اثر انوار درخشان نظراتش بسوی خود جلب کرده است، در چنین کشوری ما برای مسائل روتین روز معطل بمانیم. مایه تأسف است خانه سازی جزء برنامه دیرین ماست که تا امروز حل نشده و یک خانه ایجاد نشده است. این خانه سازی را همین دولت هم خیلی وقت است شروع کرده منتهای مراتب تمام دستگاهایش بجای اینکه برنامه درست پیاده بشود برایش اشکالتراشی کردند. در برنامه خانه سازی دولت که مسئولینش از یک جهت سازمان مسکن است، از یک جهت ثبت اسناد است که باید اسناد را ثبت و صادر کند و از یک جهت بانک رهنی و از یک جهت هم شهرداریهاست، وضع همه این مؤسسات را اجمالاً بررسی می‌کنیم تا به بینیم این برنامه خانه سازی چه بوده و چه شده و چه امیدی می‌توانیم داشته باشیم. جناب آقای نخست وزیر همزمان با وقتی که در همین شهر در همین بهجت آباد و پارک ساعی شروع به ساختن خانه کردید مشابه آنرا بخش خصوصی شروع کرد ولی آن چه شد و این چه؟ مرحوم قوام السلطنه همان چهار صد خانه را که گفت ساخت و داد تمام حکومتش چقدر بوده؟ بسیار کوتاه. تصدیق می‌کنیم طولانی ترین دولت مشروطیت حکومت حزب ایران نوین است. در دوره این دولت چند سال است که خانه‌های بهجت آباد شروع شده است؟ ساختنش کجا رسید همزمان با آن که این ور میدان ولیعهد است آنطرف میدان ولیعهد هم یک بخش خصوصی شروع کرده است.

پریروز که مجلس رفتم پیش دوستی رفتم دیدم کسی تلفنی می‌کند و آدرسی می‌دهد گفتمش مگر آنجا درست شد گفتمش بلی. این خانه هائی هست که در خیابان الیزابت میدان ولیعهد بخش خصوصی درست می‌کند. ولی این طرف که با کار دولت ارتباط دارد در چه وضع است؟ بعد از چندین سال امروز می‌گویند اگر چنانچه تمام پول این آپارتمان را ندهید و بعداً بدهید ما در سال.

(یکی از نمایندگان ـ آقا این مطلب صحیح نیست).

دکتر موسوی ـ اجازه بدهید گوش کنید اگر چنانچه شما می‌خواهید آپارتمان‌های انتخابیتان را داشته باشید اگر امروز تمام پولش را بدهید تازه در اسفند ۱۳۵۱ ممکن است خانه را تحویل بدهیم. مسلم است اسفند ۵۱ که سهل است اسفند ۶۱ هم باین ترتیب که می‌رویم خانه‌ای نخواهیم داشت. چرا بدلیل اینکه یکی دیگر در آنطرف خیابان الیزابت بنام ساختمان وزارت کشاورزی است که ۱۵ میلیون تومان شاید خرج شده است اکنون ۱۵ سال است حتی قبل از انقلاب است و در زمان این حکومت هم هست هنوز که هنوز است همینطور خوابیده. من نمیدانم چطور شده و چرا تا حال نتوانسته‌اید تکلیف این ساختمان دولتی را تعیین کنید. پس دولت یارای انجام این خدمت را ندارد. سازمان مسکن که مأمور خانه سازی هست نه تنها خانه نمی‌سازد بلکه مردم را خانه خراب می‌کند. من در پرونده‌ای خوانده‌ام، وقت کوتاه است و داستان این بوده است که بیک بدبختی زمین داده شده است. این رفته از یک نفرپول گرفته که آنجا را بسازد موقعی که رفته زمین را بسازد این پرنده اش در شبعه ۱۸ دادرسی تهران است، وقتی رفته قراردادی بسته آجر ریخته یک نفر آمده گفته زمین مال من است بموجب این سند. کار کشیده است به دادگستری و چند سال است در دادگستری ادامه دارد بدبخت که پول قرض کرده بود در عرض این مدت پول نفله شده آن کس که پول داده بود باو اجرائیه صادر کرده، اجرای ثبت برای اینکه زمین را بفروشد و پول طلبکار را بدهد اقدام کرده و دید زمین مال دیگری است. قرض دهنده بعنوان کلاهبرداری بعنوان اینکه زمین را که مال دیگری بوده بوثیقه گذاشته است، تحت تعقیب قرار گرفته. نتیجه این که این بدبخت هم قرض کرده است و هم پول را از دست داده است و هم بعنوان کلاهبرداری در شعبه ۱۸ بازپرسی تحت تعقیب است.

(دکتر متین ـ این امر یک امر خصوصی است) بعنوان مثال عرض کردم این مربوط به دولت است که مسأله انقلاب اداری راتا امروز نتوانسته است حل کند و روحیه انقلابی را در کارمندانش طوری تلقین بکند که با دقت و دلسوزی به کار مردم رسیدگی کند که این چنین اشتباهات خانه خراب کننده پیش نیاید.

یکی از سازمانهای دیگر شهرداری است. شهرداری خودش بزرگترین مانع است در این مملکت برای اینکه خانه ساخته بشود. خودتان در دوره بعد از انقلاب میدانید چند سال برای اینکه محدوده شهر را تعیین کند اجازه نمی‌داد که ساختمان بشود. بعد که محدوده تعیین شد آن چنان محدوده مثل تهرانپارس قسمت شرقیش داخل محدوده است و قسمت غربیش خارج محدوده یعنی آنچه که بطرف تهران است خارج از محدوده است و آنطرف بطرف بیابان است داخل محدوده است. بهر حال این چنین محدوده‌ای درست شد بعد که محدوده آماده شد و خواستند ساختمان کنند گفتند باید طرح جامع تهیه شود. طرح جامع که تهیه شد گفتند دیروز اینجا طرح جدید نداشتیم امروز طرح جدید داریم مردم صبر کردند تا آن را هم درست کردند مسأله حریم پیش آمد. بعد از اینکه این یکی هم تمام شد موضوع تراکم جمعیت را پیش کشیدند.

گفتند اینجا برنامه‌ای بوده که تراکم جمعیت باشد حالا باید ببینیم تراکم باشد یا نه؟

سپس گفتند فضای سبز است کار بجائی رسیده که ۸ سال که مردم این شهر در جا زده است امروز عقب عقب برو وجلو بیا امروز کوچه را دو متر جلو ببرید و فردا دو متر عقب ببرید من واقعاً با یک دلسوزی این را عرض می‌کنم که واقعاً تأسف آور است. در دولتی که گفته شد اینها همه وحدت دارد این همه نیرو دارد و ۲۲۹ نفر نماینده در مجلس دارد حزب هم این همه طرفدار دارد این همه متخصص دارد اینهم برنامه دولتی است این هم سازمانهایش.

دکتر متین ـ برنامه دولت را بفرمائید.

دکتر موسوی ـ آیا اینها برنامه دولت نیست؟ برنامه دولت انقلاب اداری نیست؟ جناب آقای نخست وزیر یکی در برنامه‌هاتان یکی از مؤسساتی که می‌تواند در امر خانه سازی مؤثر باشد ثبت اسناد است. آقای وزیر دادگستری تشریف ندارند من به جرأت می‌توانم بگویم که این تشکیلات و در این دستگاه کاری بدون نظر باشکال مسیر است ثبت طبق قانون در عرض ۲۴ یا ۴۸ ساعت باید باستعلام جواب بدهند ولی محال است. من استدعا می‌کنم جنابعالی یک نفر از دوستانتان بفرمائید برود بیک دفترخانه‌ای که مأمور آن دفترخانه با مأمورین ثبت اسناد بندو بست نداشته باشد ولی نگوید زمینی را می‌خواهم بجناب آقای نخست وزیر بفروشم اگر چنانچه نماینده دفتر با ثبت اسناد یک رابطه خاصی نداشته باشد یا نام نخست وزیر پیش نیاید یا نرود بطور خصوصی ببیند به پاسخ استعلام نه ۲۴ ساعت، نه ۴۸ ساعت، نه ۴۸ روز، نه ۴۸ هفته، حتی ۴۸ ماه هم جواب داده نمی‌شود.

پوربابائی ـ لایحه اصلاح قانون ثبت به مجلس داده شده.

دکتر موسوی ـ یکی از سازمانهای دیگری که در امر خانه سازی مؤثر است بانک رهنی است بانک رهنی روشی که اخیراً پیدا کرده است اینست که من وقتی می‌خواهم وام بگیرم می‌گویند من پول ندارم ولی تضمین نامه می‌دهم بانک دیگر به تو پول بدهد بنده می‌روم ملکم را پیش بانک رهنی وثیقه می‌گذارم بانک رهنی تضمین نامه صادر می‌کند. بانک دیگر به بنده پول می‌دهد با یک ربح معمولی دو درصد یا سه درصدی هم بانک رهنی بعنوان اینکه من در اینجا کارمزد باید بگیرم برمیدارد مثل اینکه تمام سازمانهای مملکتی این چنین شده است که فقط و فقط سر مردم را بتراشند و اشکال تراشی بکنند. این پول مردم است در بانک وتو هم که مؤسسه مملکت هستی، خدمتگذار مردم هستی جناب آقای نخست وزیر چنانچه در یک کار بخصوصی که یک بینوای بدبخت که ۵ ـ ۱۰ ـ ۱۵ هزار تومان می‌خواهد قرض بگیرد و سر در خانه اش را درست بکند از این اگر ۳٪ بعنوان کارمزد نگیرد چه می‌شود؟ چرا به این کار خیلی جزئی و کوچک مردم را می‌آزارد. برای اینست که گفتیم واقعیت است که از دید مردم دولت غول است و غول بسیار قوی که ۴۰ سال بزرگ شده در برنامه خانه سازی بنظر من گناه بزرگی است بگوئیم ۱۰ هزار خانه می‌سازیم در ۱۰ کیلو متری تهران! مگر خود دولت نمیداند مگر شاهنشاه بکرات نفرموده‌اند که تهران ما از جهت قدرت آب فقط می‌تواند ۵/۵ میلیون نفر را باصطلاح تکافو کند؟ حالا اگر ما برویم در ۱۴ ـ ۱۵ کیلو متری تهران بفرض اینکه موفق باشیم خانه بسازیم.

یکنفر از نمایندگان ـ ۱۵ کیلومتر زیاد نیست.

دکتر موسوی ـ این خانه هائیکه ساخته شد فردا بین ۱۵ کیلو متر و خود تهران زمینها قیمتش چند برابر خواهد شد و بلنتیجه مردم هجوم خواهند برد بر دو ساختمان خواهند کرد آنوقت آیا این مساحت برای ۵/۵ میلیون نفر زیاد نیست؟ و آیا اصلاً می‌تواند آب تهران این مقدار زمین را که بین اینجا و آنجا است تکافو بکند؟ مسلماً نه یک مطلب بسیار سادهای بنده اینجا دارم و فکر می‌کنم خیلی کار دولت را راحت خواهد کرد سازمانهای وابسته بدولت مثل دوخانیات یا مؤسسات فراوان پولهائی دارند که در بانکها مانده است با ربح ۶/۵٪ یا راکد است یا ربح می‌گیرند. این پیشنهاد را چه اشکالی دارد بپذیرد که تمام این وجوه را بگذارند در یک مؤسسه مثل بانک رهنی یا جای دیگر بجای اینکه این سازمانهای دولتی با ربح ۶٪ و ۷٪ از بانکها پول بگیرند و آن بانکها با این پولها میلیاردها ثروت بدست می‌آورند همین پولها را آن مؤسسه با همین ربح بدهد بمردم برای خانه سازی. من قول می‌دهم در عرض ۲ سال در همین تهران در همین تهران زمینهای خالیش پر خواهد شد و نه تنها شهر تهران بلکه تمام شهرهای تهران آباد خواهد شد و نیازی با اینهمه برنامه‌ها که دولت می‌خواهد برای خانه سازی طرح کند موفق نخواهد شد، نخواهد بود. اما در سایر مسائل یکی از مسائل مبتلا به مسئله مبارزه با گرانفروشی است. ما از روز اول هر روز می‌بینیم که برنامه تازه‌ای برای گرانفروشی یک روز وعده می‌دهند که می‌بندیم امروز کار به جائی رسیده است (از یادداشت دهنده متشکرم) امروز کار بجائی رسیده است که آخرین مبارزه‌ها رسیده است به بستن یک مغازه سبزی فروشی و میوه فروشی برای یک یا دو روز. یک پیشنهاد بسیار ساده، چرا اینهمه خودتان را به زحمت می‌اندازید؟ شما ابتدا بیائید کالاهائی که در اختیار خودتان هست کاری بکنید که گرانتر فروخته نشود، این خود بخود هزینه را پائین خواهد آورد. اصلا بین شما چه کسی هست کره پاستوریزه را کمتر از دو تومان می‌خرد؟ هیچکس. آیا کارخانه چند می‌دهد؟ کارخانه ۱۲ ریال می‌دهد و ۱۵ ریال قرار است بفروشد.

یکنفر از نمایندگان ـ ما ۱۵ ریال می‌خریم.

دکتر موسوی ـ همین کره را دستور بفرمائید گران نفروشند.

یکنفر از نمایندگان ـ نوکر شما را سرش کلاه می‌گذارند.

دکتر موسوی ـ ما هنوز کارمان به کره خریدن نرسیده از بس گران است آقای دادفر راجع به تلفن صحبتی کردند که این مرا وادار کرده که یک توضیحی بدهم با همه احاطه‌ای که ایشان به مسائل دارند وقتی تشریف آوردند این جا بفرمائید گاهی هم به من مغالطه پرداختند.

اخلاقی ـ کسی حق ندارد بوکیل ایراد بگیرد.

دکتر موسوی ـ ایشان کلیاتی راجع به وطن پرستی فرمودند که مورد قبول همه است اما راجع به تلفن ایراد ما این نبوده است که در تهران چرا بهمه تلفن داده نشده است. من یک محاسبه بسیار کوچک در فراکسیون مان کردم که الان عرض می‌کنم من تحقیق کردم، سؤال کردم در این مملکت چند عدد تلفن هست با تحقیقاتی که کردم و نمیدانم که صحیح باشد یا نباشد گفتند در تمام مملکت ۴۰۰ هزار تلفن هست.

یکی از نمایندگان ـ ۷ سال قبل چقدر بود.

دکتر موسوی ـ ما بحثمان این نیست که کم است یا زیاد است بحثمان این است در دنیائی که از تمام امکانات تکنیکی استفاده می‌شود ما دردست این مسأله و وسیله کوچک اسیریم محال است روزی یکی از شما آقایان تلفن بزنید و برایتان در عرض ۲۴ ساعت اتفاق نیفتد که وقتی شمارة اول را گرفتید بوق اشغال نزد. حتماً برای آقایان پیش آمده. یا این اتفاق نیفتد که در عرض ۲۴ ساعت یک دقیقه اقلا نشود که وقتی این شماره را گرفتید ببینید با جای دیگری تماس گرفته‌اید. من می‌گویم اگر در هر یک از ۴۰۰ هزار شماره تلفن در عرض روز فقط یکبار آن اتفاق بیفتد و یکدفعه هم این یکی. و برای هر کدام فقط یکدقیقه وقت تلف بشود روزی می‌شود ۸۰۰ هزار دقیقه. این چند ساعت است؟ از قرار روزی ۸ ساعت می‌شود در حدود سه سال. ملاحظه فرمائید که فقط از جهت نقص فنی یک تلفنی در دنیائی که ثانیه اش بحساب می‌آید ۸ روز سه سال عمر مملکت تلف می‌شود. خودتان میدانید اگر در فرستادن این موشکها یک ثانیه اختلاف بشود بهدف نخواهد رفت ورد خواهد شد یا اشعه لایزر که می‌رود به ماه و برمیگرد مردم آنچنان کار می‌کنند که ۱/۱۰۰۰ ثانیه بحساب می‌آید آیا صحیح است که مملکت ما آنچنان باشد که در عرض روز باندازه سه سال وقت این مملکت تلف بشود آیا این هماهنگی با انقلاب است؟

یکی از نمایندگان ـ سه سال برای یکنفر نیست.

دکتر موسوی ـ اینهائی که عرض کردم ناشی از عدم دقت است در اجرای برنامه‌های دولت سازمانهای اداریمان. متأسفانه تنها عیبشان این عدم دقت نبوده است.

مسائل دیگر نیز تأثیر داشته است. عمده ترین آنها که باز در بیانات حکیمانه شاهنشاه اشاره شده است موضوع تبعیض است. من می‌خواهم بدانم آیا گردانندگان چرخ دولت میداند که برای تمشیت امور باید بکارمندان اختیار داد یا نمی‌داد؟ حتماً میداند. هر روز می‌گویند ما اختیارات بیشتری خواهیم داد در برنامه گذشته هم بود در برنامه فعلی هم عیناً تجدید شده است. چه شده است که نمی‌دهند. چرا هر روز می‌گویند با انجمنهای محلی اختیار می‌دهیم ولی می‌بینیم که از انجمن فلان شهر مثلاً از رشت برای من چند نامه رسیده است. در فراکسیون صحبت کردیم و شنیدند و در نتیجه چند نامه رسیده است که می‌نویسد اینها که می‌گویند بانجمنها اختیار می‌دهیم چرا شهرداریها را خود تعیین می‌کنند؟

مهدی احمدی ـ آقای دکتر خلاف نوشته‌اند.

یکی از نمایندگان ـ از رشت چرا؟

دکترموسوی ـ آنجا که دلسوختگی بیشتر است ناله هم بیشتر است.

دکتر عدل ـ از هشترود بگوئید.

دکتر موسوی ـ چشم راجع به هشترود با اجازه تان عرض می‌کنم مدینه گفتی و کردی کبابم. آقای دکتر دادفر صحبتی کردند راجع به آموزش و پرورش بنده هم یک نمونه عرض می‌کنم. آقای دکتر دادفر شما با حرارت میفرمائید که ما این مالیاتهائی را که از پیرزنان می‌گیریم بیائیم بدهیم به این ثروتمندان که بچه هایشان بروند تحصیل بکنند! نه آقای دادفر ما این را نمی‌خواهیم بیائید در کوره دهها و شهرستانهای دور افتاده مدرسه دایر بکنند. خانم وزیر آموزش و پرورش که تشریف ندارند بشوند. آماری که مربوز به سال ۴۷ ـ ۴۸ است و آموزش و پرورش منتشر کرده محصلین دبیرستانها را در مملکت ۸۰۰ هزار نفر می‌گوید بحساب ۸۰۰ هزار نفر برای هر صد هزار نفر مردم این مملکت می‌شود سه هزار نفر هشترود منطقه‌ای است که دو نفر وکیل دارد یکی بند هستم و یکی آقای کورانلوی عضو حزب اکثریت بنا بر این در حدود ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارد بر مبنای تعداد دانش آموزان دبیرستان که طبق آمار آموزش و پرورش ۸۰۰ هزار نفر در سال تحصیلی ۴۷ ـ ۴۸ محصل بودند، باید هشترود حدود ۶ هزار نفر در دبیرستانهایش محصل داشته باشد. بخدا بغرور میلم بر می‌خورد ولی چکنم اگر نگویم می‌گویند نگفت. چقدر محصل دارد؟ ۸۰ نفر.

این است آن عدالت اجتماعی که شاهنشاه ما، جناب خانم فرخر و پارسای، دائماً متذکر می‌شوند. می‌گویند عدالت اجتماعی مفهومش این است که همه از امتیازات دولتی بطور مساوی برخوردار بشوند. شما چطور راضی می‌شوید که در یک مملکتی شهرستانی که ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و این را آمار رسمی نشان می‌دهد دبیرستانش ۸۰ نفر محصل داشته باشد؟

دکتر دادفر ـ سراسکند ۵ هزار نفر جمعیت دارد.

دکتر موسوی ـ عرض می‌کنم برای شهرستان ۲۰۰ هزار نفری اینقدر محصل دارد نه شهر سراسکند پنجهزار نفری. بگذریم بوزارت بهداری متأسفانه بنده هر چه گشتم در تمام مملکت نتوانستم آمار بیمارستانهای ایم مملکت را بدست بیاورم گویا از برکت وزارت بهداری چنین آماری نبود. تعداد بیمارستانهای مملکت بدست من نیامده ولی یک آماری پیدا کردم از سازمان بیمه‌های اجتماعی که برای سه میلیون نفر در حد ۹۰ بیمارستان در اختیار دارد باین قیاس برای صد هزار نفر ۳ بیمارستان و برای ۲۰۰ هزار نفر هشترود باین حساب می‌رسد ۶ بیمارستان. آقای کورانلو شما که نخواهید گفت بگذارید من بگویم آیا هشترود ۶ بیمارستان دارد؟ نه. ۵ تا دارد؟ نه. ۴ تا دارد؟ نه. ۳ تا دارد؟ نه ۲ تا دارد؟ نه. یکی دارد؟ نه. والله ندارد. (احسنت).

دکتر زهرائی ـ ما در سطح مملکت میگوئیم.

دکتر موسوی ـ جناب آقای دکتر عدل فرمودند از هشترود بگو. در سطح مملکت همین را مقایسه می‌کنیم من اطلاعاتی بقدری است که تا نیمه‌های شب اگر بخواهید برایتان خواهم گفت پزشکانی که در سطح مملکت تقسیم شده‌اند نمیدانم آمارش را جناب آقای وزیر بهداری بخاطر دارند یا اصلاً نمیدانند. اگر بمیدانند بدانند در حدود ۸ هزار نفر پزشک در تمام مملکت داریم. این تقریبی است.

دکتر متین ـ بخش دولتی یا خصوصی.

دکتر موسوی ـ بطور کلی در تمام مملکت ۸ هزار پزشک داریم آیا این در سطح مملکتی صحیح است؟ این با اصول عدالت اجتماعی منطبق است و از جهت هماهنگی در برنامه‌ها صحیح است که از این ۸ هزار نفر فقط ۴ هزار نفر در شهر تهران متمرگز باشد؟ (احسنت).

دکتر زهرائی ـ وسیله کارشان در روستاها نیست اطلاعاتشان ناقص است آنها مشخص هستند متخصص قلب که نمی‌تواند بده برود در مرکز می‌ماند.

دکتر موسوی ـ هر چه بگوئید جوابش را آماده دارم این پزشکان در سطح مملکتی چقدر تقسیم شده‌اند و چگونه تقسیم شده‌اند در سطح مملکتی گوش کنید تا اقلا به معلوماتتان اضافه شود (خنده نمایندگان).

دکتر زهرائی ـ معلوم بود معلومات طبی شما ناقص است).

دکتر موسوی ـ معلوم شد آمار هم جزء معلومات طبی است آقای نائب نخست وزیر که در امور اقتصادی وارد هستند باید جواب بدهد که آیا پیغام جزء طب هست؟ این را بدانید در هر حال در سطح مملکتی تهران را تنها مقایسه نمی‌کنم در تهران بهر ۷۵۰ نفر یک طبیب می‌رسد. در شهرهای متوسط مثل نطنز یا سردشت در حدود ۳ هزار یا ۴ هزار نفر یک طبیب دارد ببینید این عدالت اجتماعی را دستگاههای اداری چطور عمل کرده است در سردشت و نطنز و لنگرود در حدود یکهزار طبیب برای ۳ یا ۴ هزار نفر است در نقاط دور افتاده تر در چاه بهار که دورتر از آن نداریم برای هر ۹ هزار نفر یک طبیب هست.

دکتر زهرائی ـ برای طبیب شدن ۲۷ سال وقت لازم است چیزی نیست که بزودی تهیه شود.

دکتر موسوی ـ هر عده که باشد تقسیم عادلانه بین افراد این مملکت که مفهوم اصلی عدالت اجتماعی است باید بشود. آقای دکتر شاهقلی شما می دانید که در هشترود برای چند نفر یک طبیب هست؟ دور افتاده ترین نقاط چاه بهار است چاه بهار برای ۹۰۰۰ نفر یکنفر، در هشترود شما یا ما برای ۳۳ هزار نفر فقط یک طبیب هست. جائی که راه برای اینکه اگر کسی مریض شد طبیب نرسید و تبریز و مراغه اش برسانند نیست. میفرمائید آقای دکتر دادفر این هم دروغ است؟

مهندس صائبی ـ سپاه بهداشت دارند.

دکتر موسوی ـ طرح مربوط براه هشترود در برنامه چهارم با رعایت الویت در سال اول قید شده است بعد که من آمدم تهران رفتم خدمت آقای وزیر راه که واقعاً از روح انسانی ایشان تشکر می‌کنم. ایشان اطلاعات کافی داشتند وقتی مطالب را شنیدند و دیدند واقعاً خیلی دیر شده است تلفن زدند به مشاور مربوط و گفتند چه شده؟ گفت تا این ساعت این طرح که در طرح برنامه چهارم جزء طرحهای با اولویت است هنوز اقدام نشده و گفته شد که هنوز با من قرار داد این که من چنین راهی را درست کنم بسته نشده است. فرمودند بخاطر من بخواهش شخص من اقدام کنید. البته متشکریم البته من می‌گویم سازمانهای مملکت طوری باید باشد که به خواهش عمر و وزید و خصوصی کارها انجام نشود باید اتوماتیک کارش را بکند ولی جناب آقای وزیر راه می داند الان وضع چیست و تا الان چکار کرده‌اند؟ تا امروز این دستگاه گرفتار این است که نقشه برداری این راه در سال ۴۴ شده و تا امروز اقدام نشده و نتیجه عدم اقدام این است که میخها از بین رفته حالا خود جنابعالی بهتر از بنده می دانید که باید افرادی بفرستند بروند در بیابانهای هشترود میخها را پیدا بکنند. آیا می‌شود یک کسی که سیخی بزند که این کمیسیون میخها زودتر بجریان بیفتد؟ (خنده نمایندگان).

عباس میرزائ ـ مته برقی می‌خواهد.

دکتر موسوی ـ همینطور است مسأله آب این مملکت باز هم بر اثر نقایصی که در کار انقلاب اداری مان رخ داده است ما گرفتار خشکسالی که می‌شویم بیچاره می‌شویم ـ این نطق شاهنشاه ما در سازمان برنامه بود که فرمودند دیگر دنیای امروز آن دنیائی نیست که زارع ما دستش بر زمین و چشمش به هوا باشد که خدایا باران ببارد که من بتوانم در روی زمین تخمی بکارم.

رئیس ـ آقای دکتر موسوی متأسفانه وقت شما تمام شده است.

دکتر موسوی ـ متأسفانه سخن گفتنی زیاد داریم چه بکنم که جناب اقای رئیس می‌فرمایند وقتم تمام شده است و نمی‌توانم از مقررات آئین نامه داخلی مجلس عدول کنم ولی این مقدمه و بیانات را از این جهت آورده بودم که ببینیم آیا ما می‌توانیم با این برنامه انقلاب اداری که داشته‌ایم امروز این آرزوی خودمان دا بامید تبدیل کنیم.

ده‌ای از نمایندگان ـ صد درصد).

دکتر موسوی ـ ولی می‌بینیم که نه تنها نمی‌توانم بلکه می‌بینم که این آرزو، آرزوی خام است و باید بگوئیم بسوختیم در این آرزوی خام و نشد.

رئیس ـ آقای صدری کیوان بفرمائید.

صدری کیوان ـ بنام خداوند توانا

با اجازه مقام محترم ریاست و نمایندگان محترم بعنوان موافق با برنامه دولت آغاز سخن می‌کنم قبل از بیان هر مطلب وظیفه دار هستم به پیشگاه با عظمت وجود مقدس محمد رضا شاه آریا مهر شاهنشاه افتخار آفرین که دین و دانش و سعادت و سلامت و بهروزی و ترقی و تعالی و حیثیت و اعتبار جهانی و همه چیز را در کنف حمایت خود قرار داده‌اند سر تعظیم فرود می‌آورم (احسنت) زیرا در سایه تلاشهای مداوم، کوششهای همه جانبه و رهبری‌های حکیمانه معظم اله عوامل مهم پیشرفت و موفقیت برای ما فراهم شده و امروز مملکت عزیز ما از چنان ثبات سیاسی مستحکم، استقلال اقتصادی کم نظیر، امنیت کامل و حاکمیت قاطعی برخوردار است که نه تنها در کشورهای کمتر توسعه یافته بلکه در بین مملکت صنعتی جهان نیز کم نظیر است (صحیح است).

سیاست مستقل ملی ما که مولود تابناک و اندیشه‌های بلند شاهنشاه بزرگ است بما این مکان را داده است که تنها با رعایت مصالح ملی مملکتی خود در زمینه بازرگانی خارجی و روابط اقتصادی بین المللی بهترین راه و روشها را انتخاب کنیم (صحیح است).

تعالیم حکیمانه و رهبری‌های واقع بینانه شاهنشاه آریا مهر نه تنها در مملکت و سطح ملی و داخلی موجب تغییرات بنیادی تحولات و دگرگونیهای عظیمی در شئون مختلفه زندگی ما شده و اثرات نمایان و بارزی در حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ما بجا گذارده بلکه در مقیاس بین المللی هم هر جا شخصیت ممتاز و قدرت رهبری شاهنشاه عالیقدر ما بر مسائل جهانی سایه افکن شده پیشرفتها و موفقیت‌های بسیار ببار آورده که موجبات اعجاب و تحسین جهانیان را فراهم ساخته است (صحیح است).

موفقیت اخیر کشورهای اوپک در مسأله نفت مظهر و نموداری از رهبرهای واقع بینانه شاهنشاه عزیز ما بود که بشهادت مراکز رسمی بین الملی و نشریات خارجی آنچنان باحسن قبول در محافل سیاسی و اقتصادی بین الملی تلقی گردید و مورد تحسین قرار گرفت که تا کنون کمتر نظیر داشته است (صحیح است).

حیثیت جهانی و اعتبار بین المللی که امروز مملکت عزیز ما بحد اتم و اکمل از آن برخوردار است و مظاهر عالیه آن بکرات در مجامع بین المللی تجلی کرده است جزئی از حجم عظیم موفقییت‌ها و پیشرفتهائی است که در عصر پر افتخار سی سال سلطنت شاهنشاه آریا مهر نصیب ملت و مملکت گردیده است (صحیح است ـ احسنت).

امروز در آستانه سی و یکمین سال سلطنت پر میمنت شاهنشاه آریا مهر خدای بزرگ را سپاسگذاریک که کشور ما از برکت رهبری‌های شاهنشاه بپایه‌ای از پیشرفت‌ها و ترقیات نائل آمده که احترام همه جهانینان را بخود جلب کرده است زیرا سی سال سلطنت پرشکوه شاهنشاه آریا مهر سرشار از پیروزیهای درخشان ملی خدمت صادقانه به جامعه بشریت و تلاش خلقه در طریق تأمین صلح جهانی و بهبود زندگی مردم محروم است که اسباب افتخار و سربلندی ایران و ایرانی است (صحیح است).

امیدواریم خداوند منان سالهای سال سایه بلند پایه شاهنشاه آریا مهر را بر سر ملت خوشبخت، ملت سرافراز مستدام بدارد و بهه ی ما توفیق عنایت فرماید تا در تحقق بخشیدن در آرمانهای بزرگ رهبر داهی و اندیشمند خود موفق و مؤید باشیم (انشاءالله).

در مورد فرمایشات همکاران اقلیت و مخالفین با برنامه دولت مقدمه‌ای باید عرض کنم و آن اینست که یک اصل کلی و اجتناب ناپذیر بر اعمال و کردار جامعه بشریت حکومت می‌کند که مورد قبول همه است و آن اینست که هر بنائی که ساخته می‌شود دارای دو جبهه و دو جنه است یک جنبه مثبت و سازنده و آفتابی و یک جنبه سایه زیرا کمال مطلق مختص ذات واجب الوجود باریتعالی است و آنچه آدمیان فراهم می‌آورند نمی‌تواند عاری از نقص و عیب باشد و از همین جا است که وظایف اقلیت و اکثریت روشن می‌شود باین معنی که اقلیت باید برود با دقت و مراقبت و تجسسات علمی در جنبه سایه کارها تفحص کندو اگر معایب اصولی و صحیح و منطقی بنظرش رسید با ذکر شواهد و مدارک با اکثریت متذکر شود و اگر بتواند راه چاره را هم رهنمون گردد و این درست آن مطلبی است که تحت عنوان انتقاد ارشادی انتقاد اصولی انتقاد سازنده مورد احترام همه جناح‌ها است (صحیح است) حال بررسی می‌کنیم به بینیم مخالفین برنامه دولت انتقادشان در چه حد است ناطق اول ما آقای دکتر صدر بیاناتشان شامل چند قسمت بود قسمتی از مقدمه پر از سجع و قافیه و عبارت پردازی که کمترین ارتباطی با برنامه دولت نداشت (صحیح است) یک قسمت مربوط به اتهامات ناوارد بدون دلیل و مدرک و صرف ادعا بعضی از مقامات مملکتی بود که عنوان چنین مطلبی با این موضوع موهن نه در خور و شأن یک دبیر کل حزب است نه در خور و شأن مجلس انقلاب است و نه در خور و شأن نمایندگان انقلاب است یک قسمت از فرمایشاتشان هم مربوط به اصول عقائد حزب ایرانیان بود که عنوانش در برنامه دولت صحیح بنظرنمیرسد در آخر فرمایشاتشان راجع به آموزش و پرورش مطالبی داشتند که در موقع خود پاسخ می‌گوید (احسنت) پس ملاحظه فرمودید نه انتقادی شد نه راهنمائی شد نه وظیفه اقلیت بودن بمرحله اجرا درآمد (صحیح است) در مورد ناطق مخالف دوم بدواً از اینکه توفیق دولت خدمتگذار حزبی مار را آرزو کردند و به نخست وزیر تبریک گفتند کمال تشکر را داریم (احسنت).

آقای دکتر موسوی فرمودند «اگر مواجه با احساسات اعضاء حزب ایران نوین نشوم» باید حضورشان عرض کنم که ما بهیچ وجه اجازه نخواهیم داد بدون جهت و بدون دلیل عده‌ای را متهم کنند اجازه نخواهیم داد در پشت تریبون مجلس انقلاب قلب ماهیت باشد اجازه نخواهیم داد خدمات گذشته یک مشت سربازان انقلاب را زیر پا بگذارند در مقابل همانطور که نخست وزیر حزبی بارها از پشت تریبون عنوان و اعلام کرده ما عاشق افکار خود نیستیم و سخنان اصولی و منطقی را می‌پذیریم واقعاً اگر شما توانائی دارید برای سخنان خود راه چاره نشان دهید ما آماده استماع هستیم و با برخورداری کارشناسان و متخصصان اگر چاره جوئی شما را اصولی تشخیص دادیم بکار می‌بندیم (صحیح است ـ احسنت).

بنده از ناطقی که ادعای سخندانی و سخنرانی می‌کنند انتظار نداشتم که لفظ «حزب دولتی را از پشت تریبون عنوان کنند همکاران عزیز حزبی که متشکل از دانشگاهیان ـ روشنفکران ـ فرهنگیان ـ کارگران ـ کشاورزان و طبقات مختلف ملکتی است و همة این افراد با طیب خاطر و با اعتقاد راسخ به اصول عقائد حزب اکثریت با افتخار عضویت آن را پذیرفته‌اند آیا سزاوار است باکثریت باین قاطعی این عنوان داده شود (احسنت) «ناطق دوم فرمودند در مورد اشخاص مطالبی اگر داشته باشم می‌گویم» باید عرض کنم ۲۲۹ نفر اعضاء فراکسیون اکثریت همه از چهره‌های شناخته شده همه از افراد خدمتگذار مملکت ما هستند و سوابق همه روشنا است مثلاً خود بنده که از معلمی ده شروع کرده و تا مقام نمایندگی مجلس رسیده‌ام و سوابقی جز سوابق فرهنگی ندارم و همه مسلکان هم هر کدام بهمین نحو سوابق خدمتی دارند چه سابقه‌ای می‌توانید عنوان کنید و اصولاً این چه فرمایشی است.

در مورد مصاحبه نخست وزیر تشکر کردید ما هم از شما تشکر می کینم.

دکتر موسوی ـ برای تشکر شما نبود.

صدری کیوان ـ راجع به دکتر دادفر مطالبی فرمودید باید عرض کنم دکتر دادفر از چهره‌های درخشان فراکسیون ما است و همه گفتارش متکی بارقام و اعداد مستند و منطقی است دلیلم هم صورت مذاکرات دوره بیست و سوم است که موجود است. (صحیح است ـ احسنت).

راجع به گرفتاریهای ترافیک، تلفن صحبت فرمودید آقا مملکت ما مانند سایر ممالک پیشرفته هر چه سطح زندگی مردم بالاتر می‌رود تقاضاهایشان بیشتر می‌شود و مشکلات فراهم می‌گردد این مشکلات در پیشرفته ترین ممالک عالم هم وجود دارد مسلماً دولت با اعمال سیاست دقیق و عنایت اولویت‌ها اقداماتشان در زمینه احتیاجات واقعی بطور الاهم فالاهم دنبال می‌شود انشاء الله تلفن و ترافیک هم بزودی حل می‌شود.

ناطق فرمودند برنامه دولت عملی نیست باید عرض کنم بعلاوه بر اینکه دولت در تنظیم برنامه رعایت کلیه اصول برنامه ریزی علمی را کرده به راه حلهای ملی منطبق با مقتضیات و سنت‌ها و نهادهای جامعه هم توجه داشته است و برنامه دولت از این لحاظ در خور تقدیر است.

باین ترتیب ملاحظه میفرمائید که انتقادها جنبه انتقاد سازنده و اصولی ندارد.

در مورد فرمایشات آقای دکتر موسوی یادداشت‌های زیادی دارم که حضورشان توضیح عرض کنم اما بمناسبت اینکه وقت صحبت محدود است و امارها و ارقام هائی از خدمات دولت تهیه کرده‌ام که گویای پیشرفت‌های همه جانبه است بهمین حد اکتفا می‌کنم و دنبال بحث را می‌گیرم. همکاران گرامی در آغاز بحث در برنامه دولت لازم میدانم بچند مناسبت حضور جناب آقای هویدا نخست وزیر ارجمند و همکارانشان که همه از چهره‌های فعال و پرکار هستند تبریک عرض کنم.

مناسبت اول آنکه هم مسلک گرامی ما با اتکاء بالطاف باریتعالی و استظهار بعنایات خاص شاهشناه آریامهر در یکی از پرثمره ترین و درخشان ترین ادوار تاریخ ایران برای سومین بار افتخار پیدا کرده‌اند که مجری نیات عالی رهبر گرانقدر ایران و اصول انقلاب مقدس اجتماعی ما باشند و سومین دولت خود را در زمانی تشکیل دهند که مقارن با سال تاریخی و غرور انگیز دو هزار و پانصدمین سال بنیان گزاری شاهنشاهی ایران است. این موقعیت ارزنده که در سایه اجرای صحیح تعالیم رهبر بزرگ ایران بدست آمده برای حزب ایران نوین که متشکل از گروههای عظیم کارگران، کشاورزان، روشنفکران، اصناف، بانوان، دانشگاهیان و سایر طبقات مملکتی است توفیق عظیمی است زیرا با تشکیل این دولت چهارمین بار است که مباهی بجلب اعتماد شاهنشاه آریامهر و اقبال عمومی شده صداقت و فداکاری اعضاء حزب و برنامه‌های دولت حزبی مورد توجه و علاقه رهبر عالیقدر انقلاب و ملت حقشناس ایران قرار می‌گیرد (صحیح است ـ احسنت).

مناسبت دوم آنکه دوران حکومت حزبی و دولت‌های حزبی جناب آقای هویدا مصادف با دو واقعه مهم و غرورانگیز تاریخی شده که یکی تاجگذاری فرخنده و مسعود اعلیحضرتین و دیگری برگزاری جشنهای دو هزار و پانصدمین سال بنیانگزاری شاهنشاهی گرانقدر ایران است. این دو واقعه در تشیید و تحکیم هر چه بیشتر قومیت و ملیت و پیوند ناگسستنی شاه و مردم و معرفی عظمت‌های باستانی و ترقیات و پیشرفتهای معجزه آسای عصر حاضر ایران بجهانیان فوق العاده مؤثر بوده و برای حزب ایران نوین و دولت خدمتگزار حزبی افتخاری جاویدان و موهبتی غرور آفرین است (صحیح است ـ احسنت).

تبریک سوم من به این مناسبت است که فرمایشات جامعه و مبسوط شاهنشاه آریاهر در روز گشایش مجلسین که کارنامه درخشانی از پیشرفتها و جشن‌های اعجاب آور عصر حاضر ایران و ترسیم راه فردای جامعه ما بود در واقع افتخاری بزرگ برای همه ملت ایران مخصوصاً دولت حزبی مجری انقلاب بشمار می‌آید زیرا رهبر داهی ما ضمن بر شمردن فهرست طولانی و غرور انگیز پیشرفت‌ها و ترقیات سالهای انقلاب کراراً بچهار سال گذشته اشاره فرمودند که خود تأیید ضمنی اجرای تعالیم شاهنشاه وسیله دولت انقلاب در پیشبرد و تحقق هدفهای انقلابی شاه و ملت است که مایه مباهات افتخار و سربلندی همه ما اعضاء حزب ایران نوین است (صحیح است).

همکاران گرامی چون سخن از خدمات گذشته دولت حزبی بمیان آمد برعایت این اصل کلی که ابزار حقشناسی و تکریم درباره خدمتگزاران واقعی جامعه نه تنها موجب دلگرمی آنان بخدمتگزاری بیشتر می‌گردد بلکه باعث تشویق و تحریض دیگرانن بخدمت می‌شود از انجا که نخست وزیر گرامی ما طی هفت سال گذشته با درک صحیح منویات مبارک شاهنشاه و اسفاده کامل از تعالیم و رهبری‌های حکیمانه معظم له توفیق یافته‌اند که صادقانه و با خلوص نیت برنامه‌های عظیمی را در چارچوب نیازمندیهای واقعی مملکت و اصول ۱۲ گانه انقلاب بمرحله اجرا درآوردند و با کمک همکاران و حزب ایران نوین و اشتراک مساعی مجلسین کارنامه درخشانی محشون از خدمات متعدد و متنوع در زمینه‌های مختلف بملت ایران عرضه نمایند جا دارد با ذکر شواهد و نمونه هائی از این خدمات در ساحت مقدس مجلس شورای ملی در مقام حقشناسی برآئیم. (صحیح است ـ احسنت).

مطالعه وضع عمومی کشور در هفت سال گذشته بطور قطع و یقین مشخص می‌سازد که دولت حزبی با الهام از نیات و رهبری‌های حکیمانه شاهنشاه در اجرای اصول و هدفهای مقدس انقلاب اجتماعی ایران که سرلوحه کارش بوده اقدامات مفید و مؤثری انجام داده و در قالب یک برنامه جامع و ملی همه امکانات مملکتی را اعم از نیروهای مادی و معنوی و انسانی تجهیز و بکار گرفته است (صحیح است).

در زمینه بارنامه‌های رفاه اجتماعی می‌توان از توفیق دولت در امور مربوط به نوسازی شهرها و روستاها و تهیه مسکن ـ گسترش فرهنگ ـ تعمیم بهداشت ـ توسعه تعلیم و تربیت ـ افزایش تأمین‌های اجتماعی ـ اشاعه فنون و علوم و دهها برنامه دیگر نام برد (صحیح است).

در زمینه اقتصاد کشور دولت حزبی با الهام از تعالیم شاهنشاه توفیق یافته است در امور به توسعه کشاورزی علمی ـ تشویق صنایع خصوصی ـ تجهیز نیوری انسانی ـ بالا بردن منابع مالی ـ توسعه تعلیمات حرفه‌ای ـ تقویت کارخانه‌ها و صنایع داخلی ـ تجدید واردات ـ تشویق صادرات اقدامات قابل تقدیری انجام دهد و با ایجاد تعادل در بودجه مملکتی و کوشش فراوان در حفظ ثبات نسبی قیمت‌ها و افزودن بر ذخائر ارزی کشور توفیق یافته است که رشد اقتصادی با آهنگی سریع ادامه داشته باشد. (صحیح است ـ احسنت).

دولت خدمتگزار خزبی با الهام از تعالیم عالیه شاهنشاه توفیق یافته است صنایع پایه‌ای و مادر مانند ذوب آهن و پتروشیمی و ماشین سازی را پایه گذاری و سرمایه گذاریهای معقول و منطقی صنعتی و معدنی در بخش‌های خصوصی و دولتی انجام دهد و تمرکز و توسعه صنعت برق و گسترش شبکه آبیاری و ارتباطات و مخابرات را بدست آورد. (صحیح است).

همکاران گرام به شهادت سوابق موجود و اعداد و ارقامی که ضمن عرایضم معروض خواهم داشت این خدمات بیشتر در جهت ارتقاء جامعه ایرانی و افزایش رفاه عمومی و برخورداری عامه از فرهنگ و بهداشت و سایر مواهب و مزایای مملکتی بوده است (صحیح است ـ احسنت) که چند مورد به عرض می‌رسد.

۱ـ دولت حزبی در چهارچوب اصول انقلاب توفیق یافته است که زندگی نو و مظاهر تمدن جدید را در روستاها رسوخ دهد و آسایش فراوانی برای روستانشینان فراهم آورد. در این زمینه می‌توان از تأمین آب آشامیدنی ـ لوله کشی ـ بهسازی محیط ـ ایجاد سیل بند ـ تأسیس مدارس ـ ساختمان مسجد ـ ساختمان حمام ـ ساختمان رخشویخانه ـ ایجاد زمینهای ورزشی ـ تسطیح میادین و معابر ـ تأمین برق ـ ساختمان غسالخانه و دهها مورد دیگر نام برد آمار نشان می‌دهد که طی هفت سال گذشته دولت خدمتگذار حزبی تنها در چند مورد ۵۳۵۵۱ طرح معادل چند هزار میلیون ریال در روستاها اجرا کرده است (صحیح است ـ احسنت).
۲ـ در دنباله عمران روستائی دولت حزبی توفیق یافته است راههای فرعی زیادی احداث نماید تا کشاورزان عزیز ما محصولات خود را بسهولت و سرعت بمراگز فروش و بازارها برسانند آمار موجود نشان می‌دهد که طی هفت سال گذشته جمیعاً ۷۵۴۹ کیلومتر راه فرعی بمبلغ ۴۴۴۵ میلیون ریال ساخته و اختیار دهقانان عزیز قرار دهد (صحیح است).
۳ ـ در زمینه ارتقاء سطح زندگی دهقانان دولت حزبی توفیق یافته است شرکتهای تعاونی روستائی را تقویت و گسترش داده اعتبارات بیشتری در اختیار کشاورزان و خانواده‌های آنان بگذارد بطوریکه تنها در سال ۱۲۸۷ شکت تعاونی روستائی با ۷۰۰۰۰۰ خانوار زارع و دو میلیارد ریال سرمایه تشکیل داده است (صحیح است).
۴ ـ دولت مجری انقلاب توفیق یافته است با الهام از تعالیم شاهنشاه مراحل مختلف اصلاحات ارضی را با دقت و مراقبت کامل بانجام برساند و برای نمونه تنها در چهار سال گذشته ۱۲۰۰۰۰۰ خانوار زارع ایرانی از برکت اصل اول انقلاب شاه و مردم صاحب آب و ملک شدند و این هموطنان عزیز و شریف ما که قبل از انقلاب و در سالهای شوم قدرت فئودالها زیر سرپوشهای قرون و اعصار مخفی بودند. امروز همه زمین دارند ـ‍ همه آب دارند ـ همه صاحب شخصیت هستند. همه تأمین اجتماعی دارند و در سرنوشت خود سهیم و شریک هستند. در امور سیاسی صاحب رأی و عقیده هستند و همه از مزایا و مواهب دوران پر افتخار سلطنت شاهنشاه آریامهر بهره‌ها گرفته و می‌گیرند و شاد کام و خوشحال دورنمای روشن و امید بخشی در مقابل دیدگان خود مشاهده می‌کنند (صحیح است ـ احسنت).
۵ ـ دولت حزبی توفیق یافته است که اصول و شیوه‌های تعاونی و همکاریهای اقتصادی را چه در سطح جهانی و چه در مقیاس ملی توسعه و گسترش دهد و فعالیتهای همه جانبه‌ای در توسعه و گسترش انواع مختلف تعاونی‌ها معمول دارد بطوریکه طی ۴ سال گذشته ۵۰۰ شرکت تعاونی جدید مصرف تولید و اعتبار و مسکن تشکیل گردیده است. (صحیح است ـ احسنت).
۶ـ کوششهای مستمر و مداوم دولت حزبی در هفت سال گذشته در زمینه تعمیم و توسعه آموزش و پرورش در مفهوم کلی آن کم کم آثار و نتایج خود را نمایان می‌سازد زیرا توسعه کمی و کیفی آموزش موجب بیداری مردم و اعتلاء سطح دانش و بینش آنان گردیده علاوه بر اینکه راه را برای نیل یزندگی بهتر و تأمین رفاه فردی همواره ساخته و در تکامل امور صنعتی و تولیدی و رشد ملی فوق العاده مفید واقع شده است ـ با مقایسه آمارهای سال تحصیلی ۴۳ ـ ۱۳۴۴ با آمارهای سال تحصیلی ۴۹ ـ ۱۳۵۰ این مسأله بخوبی روشن می‌شود که دولت حزبی با الهام از تعالیم شاهنشاه در ارتقاء سطوح مختلف تعلیمات عمومی موفقیت‌های شایانی کسب کرده و با اعمال نظام جدید آموزش و پرورش منطقه‌ای و تشکیل کلاسهای کارآموزی و کنفرانسها و سمینارها متعدد برای آموزگاران و دبیران و مدیران و مسئولان در بالا بردن سطح کیفی آموزش و پرورش هم توفیق کامل بدست آورده است. برای استحضار بیشتر نمایندگان بعرض میرساند که در سال ۴۳ ـ ۱۳۴۴ تعداد ۲۳۹۷۲۰۲ دانش آموز در ۱۴۹۴۰ دبستان و دبیرستان به تحصیل اشتغال داشته‌اند در صورتیکه در سال تحصیلی ۴۹ ـ ۱۳۵۰ تعداد ۴۵۵۲۷۷۶ نفر دانش آموز در ۲۶۹۲۶ دبستان و دبیرستان مشغول تحصیل بوده‌اند که این آمارها نشاه توسعه عظیمی است (صحیح است).
در زمینه تعلیمات حرفه‌ای در سال ۴۳ ـ ۱۳۴۴ تعداد ۶۹۴۸ نفر در آموزشگاههای حرفه‌ای و هنرستانها مشغول تحصیل بوده‌اند در صورتیکه در سال تحصیلی ۴۹ ـ ۱۳۵۰ این تعداد به ۵۰/۴۶۴ نفر یعنی بیشتر از ۸ را بر بالغ گردیده است ـ این ارقام بیسار امیدوار کننده است زیر مثلاً در زمینه تعلیمات حرفه‌ای و فنی و هدف نهائی برنامه عمرانی چهارم سال آخر برنامه (۱۳۵۲) ۵۰/۰۰۰ پیش بینی شده که دولت در سال ۵۰ تعدادی هم پیش بینی بیشتر داشته است (صحیح است) بدیهی است در این آمارها نوآموزان تحت تعلیم سپاهیان دانش منظور نشده است.
۷ ـ در زمینه تعلیمات عالیه در سال تحصیلی ۴۳ ـ ۱۳۴۴ در ۱۴ دانشگاه و مدرسه عالی مملکت جمعاً تعداد ۲۴۸۸۵ نفر دانشجو به تحصیل اشتغال داشته‌اند. این ارقام در سال تحصیلی ۴۹ و ۱۳۵۰ به ۸۳ باب دانشگاه مدرسه عالی و ۷۶/۰۰۰ نفر دانشجو بالغ گردیده مقایسه این دو آمار ترقی سطح تعلیمات عالیه را در مملکت بخوبی نشان می‌دهد (صحیح است).
دولت حزبی توفیق یافته است در شهرها طرح‌های وسیع عمرانی را اجرا نموده موجبات آسایش بیشتر رفاه عمومی را فراهم آورد سوابق و آمارهای موجود نشان می‌دهد که دولت حزبی تنها در چهار سال گذشته ۳۹۰۸ طرح بزرگ و کوچک در چند رشته عمرانی معادل چند هزار میلیون ریال در امور عمران شهری از قبیل اسفالت فاضلاب ـ خیابان سازی ـ کشتارگاه ـ تأسیسات آموزشی ـ کاخ جوانان ـ انبارهای غله بمرحله اجرا بگذارد (صحیح است).
۹ ـ در زمینه سهیم کردن کارگران در منافع کارگاههای صنعتی و تولیدی پیشرفتهای قابل توجهی حاصل شده و طی چهار سال گذشته ۱۱۹۴ پیمان در صنایع مختلف منعقد گردیده و جمعاً ۶۸۳۳۷ کارگر از مزایای قانون سهیم شدن برخوردار شده‌اند (صحیح است).
دولت حزبی توفیق یافته است که بیمه‌های اجتماعی را توسعه داده و خدمات بهداشتی و درمانی وسیعی در اختیار کارگران شریف و خانواده‌های آنان قرار دهد بطوریکه طی چهار سال گذشته قریب ۱۲۳/۷۲۷ نفر به بیمه شدگان افزوده شده و در پایان سال ۴۹ تعداد کل کارگران بیمه شده بالغ بر ۶۵۸ هزار نفر بوده که با افراد خانواده آنان از مرز ۲/۵۰۰/۰۰۰ نفر خواهد گذاشت.
۱۱ ـ در زمینه فرهنگ و هنر مقدمتاً باید عرض کنم بشهادت تاریخ مدرن و دقیقی که آئینه تمام نمای اوضاع سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی و هنری کشور عزیز ما از چند قرن قبل از میلاد تا کنون است کشور ما قرنها سالار علوم و فنون و فرهنگ و تمدن جهانیان بوده طی قرون و اعصار یکی از ارکانهای اصلی فرهنگ و دانش بشری بشمار میرفته است. بمنظور احیاء این عظمت‌های باستانی و سوابق درخشان هنری در چند سال گذشته با بذل نیروهای مادی و تجهیز نیروهای انسانی موجود کوشش پی گیر بعمل آمده است که در خور قدردانی است از اقدامات درخشان وزارت فرهنگ و هنر در چند سال گذشته می‌توان:
۱ـ انجام بررسی و حفارهای علمی در تجسس آثار و بناهای باستانی.
۲ـ تعمیرات بناهای تاریخی.
۳ـ حفظ و احیای آثار هنری و تاریخی ۴ ـ بررسی فرهنگ عامه را نام برد (صحیح است).

خدمات دولتی حزبی در بخش رفاه اجتماعی از قبیل فعالیتهای بهداشتی ـ بهره‌های اجتماعی ـ امور پزشکی و درمانی، تشکیل شوراهای داوری و خانه‌های انصاف ـ راهها و ارتباطات و مخابرات ـ واگذاری کار مردم به مردم ـ رادیو و تلویزیون ـ امور مربوط باستقبال سرشار از آمارهای گویا است که برای جلوگیری از اطابه کلام در این بخش از عرایضم بهمین حد اکتفا می‌کنم.

در بخش اقتصادی موفقیت‌ها و پیشرفت‌های دولت حزبی با الهام از تعالیم شاهنشاه آریامهر بحدی متعدد و متنوع است که ذکر حتی جزئی از آنها متضمن ساعتها وقت است بدین مناسبت شواهد این بخش را بصورت گلچینی از موارد مختلفه بعرض میرسانم.

۱ـ دولت حزبی توفیق یافته است که قدرت تولید ملی را از طریق توسعه صنایع اساسی و مصرفی بالا ببرد و مخصوصاً در چهار سال گذشته آمارهای دقیق نشان می‌دهد که میانگین توسعه صنعتی که قبلاً ۱۲٪ در سال بوده به ۱۶٪ در سال رسیده و در نتیجه سهم صنایع در مجموع تولیدات ملی به رقم ۲۱٪ بالغ گردیده است.
۲ـ در هفت سال گذشته دولت حزبی توفیق یافته است که صنایع اساسی و پایاه‌ای مانند ذوب آهن و پتروشیمی و ماشین سازی را طرح ریزی نموده بمرحله اجرا در آورد در مقام ذکر اهمیت این موفقیت که تحت تعالیم شاهنشاه بدست آمده کافی است بگوئیم که ذوب آهن ما بظرفیت اولیه ۶۰۰۰۰۰ تن و در مرحله نهائی بظرفیت ۱۲۰۰۰۰۰ تن می‌باشد. (صحیح است).
۳ـ در امور اقتصادی سیاست حزبی آن بوده که ضمن ایجاد تعادل در بودجه مملکتی و کوشش در حفظ ثبات نسبی قیمتها و افزودن بر ذخائر ارزی کشور رشد اقتصادی بآهنگی سریع ادامه داشته باشد که سوابق امرو آمارها مشعر بر موفقیت کامل دولت است بطوریکه در مدت سه سال و اندی که از برنامه بامکانات و اولویتها سریع بوده است و رشد اقتصادی بطور متوسط سالانه ۱۰٪ به قیمت ثابت بالغ شده که ۶٪ درصد از هدف سال آخر برنامه بیشتر است (صحیح است).

ایمان زهرائی ـ بهترین شاهد رشد ۱۲ درصد افزایش درآمد سرانه است.

صدری کیوان ـ منظورم حد متوسط است.

۴ـ در دنباله این قسمت اید مخصوصاً از تلاشهای همه جانبه دولت در سالهای گذشته در زمینه حفظ ارزش پول که یکی از مهمترین و اساسی ترین مسائل اقتصادی است یادی بکنیم زیرا در این مدت و هم در این زمان بشهادت معتبر ترین نشریات اقتصادی دنیا و نشریات صندوق بین اللملی پول مملکت ما امروز یکی از قوی ترین و محکم ترین پولهای دنیا را صاحب است زیر امروز ریال ایران را در همه نقاط عالم با هر پولی به نرخ بانک مرکزی معاوضه می‌کنند و دارای اعتبار بین المللی کم نظیر است. دولت خدمتگذار حزبی این افتخار را در سایه عرضه معقول و منطقی پول ـ برقراری تعادل طراز پرداختهای خارجی و نیز تنظیم اعتبارات بانکی متناسب با احتیاجات اقتصادی کشور بدست آورده است خوشبختانه استحکام پول ایران بحدیست که تغییر وضع دلار کوچکترین لطمه‌ای بپول و سیاست پولی ایران در مقابل دلار در خور تمجید و قدردانی است. (صحیح است).
۵ـ خوشبختانه ثبات ارزش پول کشور در سالهای اخیر و اهنگ رضایت بخش توسعه اقتصادی سبب گردید که حتی با توجه به میزان جمعیت قوه خرید و سطح رفاه عمومی رو به بهبود باشد که در خور سپاس است. (صحیح است).
۶ـ همزمان با تدابیری که از طرف دولت حزبی بمنظور بهبود وضع اقتصادیو اجتماعی کشور اتخاذ گردیده اقداماتی نیز برای یدست آوردن در آمدهای بیشتر در جهت اجرای برامه وسیع خود بعمل آورده است که عبارتند از:
۱ـ با انتشار اوراق قرضه و اسناد خزانه قسمت اعظم وجوه و سرمایه‌های مردم را که تا کنون راکد و بلا استفاده مانده بود جمع آوری نموده و در خدمت فعالیتهای دولتی قرار داده است (صحیح است).
۲ ـ آمار مربوط بفعالیت‌های دولت حزبی طی هفت سال گذشته نشان می‌دهد که برنامه‌های پیش بینب شده در زمینه افزایش مالیاتها مخصوصاً (مالیاتهای مستقیم و نیز دریافتی گمرکی بنحو مطلوب اجرا شده است (صحیح است).
۳ـ تحولات صنعت نفت و صنایع وابسته در کشور ما با پیروزی درخشانی که در شئون مختلفه این صنعت عظیم نصیب ما ملت شده در وضع درآمده‌های ایران فوق العاده مؤثر بوده است (صحیح است).
۷ ـ در این بخش از سخنانم باید اضافه کنم که میزان موجودی خزانه داری کل بخوبی نشان دهنده این واقعیت است که طی چند سال گذشته خزانه کشور همواره از منبع قابل ملاحظه‌ای موجودی برخوردار بوده است بنحوی که همواره میزان این موجودی بین ۳۰ تا ۶۸ میلیارد ریال در نوسال بوده و آمارهای موجود نشان می‌دهد در پایان هر سال میزان موجودی خزانه بیشتر از ابتدای سال بوده است (صحیح است).
۸ ـ همکاران گرامی اکنون کهفهرست وار جزء بسیار کوچکی از خدمات و موفقیت‌های دولت حزبی را که در سایه تعالیم حکیمانه شاهنشاه آریامهر بدست آورده برشمردم عرایضم مستند شیقر و آمار و ارقام و اعداد بود بنظر می‌رسد موقع آن رسیده که عرض کنم دولت حزبی در هفت سال گذشته توفیق یافته است که توسعه اقتصادی ایران را بمعنای علمی کلمه با ترقی اجتماعی کامل همراه و هماهنگ سازد و موجب افتخار و سربلندی خود و حزب ایران نوین گردد (صحیح است ـ احسنت).

و اما درباره برنامه دولت حزبی باید عرض کنم دولت برنامه‌ای کاملاً ابتکاری و جامع سرشار از نکات برجسته و علل و موجبات خوش بینی و امیدواری تقدیم مجلس شورای ملی کرده است زیرا برای اولین بار برنامه‌ای را مورد بررسی قرار می‌دهیم که بخشی از آن شامل تشریح پیشرفت هائی است که در اجرای اصول انقلاب مقدس ایران در سالهای گذشته بدست آمده و قسمتی از آن هدفهای عمده دولت را در سالهای آینده تشریح می‌کند و بالاخره قسمت سوم آن خط مشی دولت را در زمینه اصول انقلاب روشن می‌سازد که در نوع خود ابتکاری و جالب است. (صحیح است).

چنانچه این برنامه را با یک دید کاملاً علمی مورد بررسی قرار دهیم باین نتیجه می‌رسیم که دولت برنامه خود را با عنایت کامل به نیازهای زمان و آینده جامعه سرافراز ایرانی تنظیم و تدوین نموده و برای جامعیت ان مقاصد و هدفهای جزئی و کلی خود را خیلی صریح و فوق العاده روشن و بی نهایت دقیق و سنجیده بدست داده است (صحیح است).

در بررسی برنامه دولت بخوبی متوجه می‌شویم که وسائل و ابزار نیل بهدفهای دولت چه از نظر منابع مادی و چه از لحاظ امکانات انسانی وقتی بخوبی تعیین و برآورد گردیده و معلوم شده است که این برنامه بچه ترتیب و از چه طریق بمرحله اجرا در خواهد آمد (صحیح است).

برنامه دولت مشعر است بر اینکه دولت قویاً تصمیم دارد مانند گذشته بخاطر وصول بهدفهای مالی و اقتصادی و اجتماعی ترکیب مطلوبی از سیاست‌های مالی و پولی و بازرگانی فراهم آورد تا بتواند خیلی بیشتر از کلیه ی امکانات مملکتی بهره برداری نماید (صحیح است). در این برنامه دولت حزبی ضمن توجه خاص به بخش صنایع و توسعه تولید و نیرو و گسترش ارتباطات و مخابرات پیشرفت و توسعه کشاورزی و افزایش بهره وری در این بخش و ازدیاد درآمد کشاورزان و زیادتر بهره مند ساختن آنان را از مواهب و مزایای مملکتی نیز محفوظ داشته است (صحیح است).

از هدفهای عمده دولت در برنامه تأمین بیشتر رفاه عمومی و بسط و گسترش خدمات اجتماعی در میان قشرهای مختلف جامعه مخصوصاً گروههای کم درآمد اجتماع است. (صحیح است).

نکته جالب دیگری که از مطالعه برنامه دولت استنباط می‌شود اینست که هدف دولت در آینده تنها جهشهای عظیم مادی نیست بلکه این جهش‌ها و این پیشرفت‌ها و این رونق‌ها وسیله‌ای خواهد بود برای ترقی و تکامل امور معنوی و روحانی و خلقی جامعه و تقویت روحانی جامعه همگام با تقویت جهانی ان. (صحیح است).

دولت حزبی قویاً مصم است با تأمین رشد اقتصادی درخشانتر و ایجاد جهش‌های عظیم تر کمافی اسابق از ترقی قیمت‌ها جلوگیری کند و بموازات اقداماتی که در این زمینه معمول می‌دارد برای اشتغال تام و جلوگیری از بیکاری در مقیاس وسیع تری اقدام نماید. (صحیح است).

توجه عمیق و دقیقی که دولت حزبی به مسائلی از قبیل عادلانه تر درآمد ملی بین گروههای مختلف مردم، تأمین حقوق فردی و اجتماعی سپردن کار مردم به مردم ـ بسط عدالت اجتماعی مبذول داشته نمودار و نشانه بارزی از علاقه مندی دولت برفاه عمومی است که یکی از ضروریات توسعه اقتصادی مترقی بشمار می‌رود. (صحیح است).

نحوة تنظیم برنامه و روشنی و صراحت هدفهای عمده آن این نکته را روشن می‌سازد که دولت در تنظیم و تدوین این برنامه علاوه بر این که عنایت تام بروشهای برنامه ریزی علمی داشته از راه حل‌های اصیل ملی و منطبق با امکانات و مقتضیات و نهادهای جامعه ایرانی هم غافل نبوده است. (صحیح است).

توجه و عنایت که دولت حزبی به تقویت هر چه بیشتر بنیه دفاعی در برنامه خود مبذول داشته در خور تمجید و امتنان فوق العاده است زیرا تا موفعیکه خلع سلاح عمومی انجام نشده و دنیا پر از آشوب و غوغا است آحاد و افراد ملت سرفراز ایرانی اعتقاد راسخ دارد که بنیه دفاعی کشور باید بدانجا پیش رود که نه فقط آماده دفاع از کشور مقدس و تأمین صلح و آرامش منطقه باشد بلکه در عرصة جهانی بتواند نقش خوبی را ایفا کند در اینجا از ذکر این نکته ناگزیرم که با وجود اینکه در حال حاضر سهمی در مقایسه با کشورهای همپایه خیلی کمتر است لهذا ارتش ما تحت حمایت شاهنشاه آریامهر بانگیزه یک نیروی صلح طلب از نظر کیفی و کمی آنچنان دانش و بینش نظامی و کارآئی لازم را حاصل نموده است که انشاء الله در آتیه نزدیک از حد یک قدرت منطقه‌ای خارج شده و در عداد قدرت‌های نظامی جهانی در خواهد آمد و در حفظ ثبات و آرامش این منطقه و رونق بیشتر اقتصادیات نقش خود را ایفا خواهد نمود.

هدفهای عمده دولت در توسعه منابع طبیعی در خورند کار و فوق العاده امیدوار کننده است زیرا اقداماتی از قبیل احداث کارخانههای بیشتر چوب بری و اشباع چوب ـ تأسیس جاده‌های جنگلی ادامه عملیات تثبیت شن‌ـ حفاظت آنجیزها اجرای طرحهای مرتع داری ـ اصلاح مراتع ـ ازدیاد و تکثیر ماهی و بذور مرتعی ـ تولید نهال ـ توسعه پارک‌های جنگلی و تربیت کادر فنی تا عالی ترین تحصیلات موجود انجام خواهد گرفت.

در زمینه کشاورزی اقداماتی از ققبیل تمرکز عوامل تولید در نقاط مستعد ـ ادامه بررسی‌ها و تحقیقات در منابع آب و خاک ـ افزایش تولیدات کشاورزی و دامی و افزایش عملکرد محصول در هکتار ـ افزایش سطح درآمدها و کارآئی کشاورزان برنامه دولت در زمینه بهداشت مبتنی بر تعمیم بیشتر بهداشت عمومی و تأمین غذاهای سالم ـ فراهم کردن محیط زیست مناسب به توجه به معیارهای بهداشتی ـ حفاظت افراد در برابر عوامل بیماری زا و چند هدف دیگر. در اینجا لازم میدانم که از کوششهای پیگیر و فعالیت‌های همه جانبه‌ای که وزارت بهداری طی هفت سال گذشته در زمینه پیشگیری به معنی و مفهوم وسیع کلمه معمول داشته‌اند تشکر بکنم زیرا کوششهائی که در این چند سال از طرف مسئولان و مذموران وزارت بهداری انجام شده فوق العاده وسیع و در خور قدر دانی است. (صحیح است).

در زمینه فرهنگ و هنر مسائلی از قبیل پیشرفت و اعتلای هنر بالا بردن سطح فرهنگ همگانی از راه بکار بردن صحیح وسایل سمعی و بصری تقویت همبستگی‌های ملی از طریق بالا بردن سطح شناسائی مردم از فرهنگ ملی اعتلای ذوق و درک هنری ـ چاپ و نشر نتایج بررسی‌ها از آثار هنری و فرهنگی ـ تربیت هنر مندان و کارشناسان حفظ میراث ملی و غیره تعقیب خواهد شد. (صحیح است).

امیدواریم دولت خدمتگذار حزبی که در این برهه ی از زمان در قبال جامعه سرافراز ایران که هدفش پیشرفت برق آسا و جهش بسوی دروازه‌های طلائین تمدن بزرگ است وظایف سنگینی دارد باستظهار عوامل یاری ذهنده اش که در درجه انوار تابناک تعالیم شاهنشاه آریا مهر که همچون خورشیدی فروزان فرا راه ملت و دولت قرار دارد و نیز همکاری و اشتراک مساعی قوه مقننه و پشتیبانی بیدریغ فراکسیون اکثریت قاطع و قوی ایران نوین و نیز تجربیات ارزندة دوران حکومت هفت ساله گذشته و کوششهای حزب پاسدار انقلاب و عوامل مهم پیشرفت و ترقی که در مملکت ما فراهم هستند توفیق کامل خواهد یافت تا آرمانهای شاهنشاه بزرگ و هدفهای مقدس انقلاب اجتماعی ایران را به مرحله تحقیق کامل برساند و مردم را با سرفرازی بسوی تمدن بزرگ رهنمون شود و انشاء الله برنامه پنجم ابادانی را که به فرمایش شاهنشاه آریا مهر مورد اعجاب جهانیان خواهد بود کلا بمرحله اجرا در آورد در پیشگاه شاهنشاه و ملت ایران همچون گذشته رو سفید و سر بلند باشد (انشاء الله ـ احسنت ـ احسنت).

آمارهای دیگری دارم که با ۵ ـ ۶ دقیقه نمی‌شود عنوان کرد این است که با اجازه خانه‌ها و آقایان بعراضم خاتمه می‌دهم و از حوصله و تأییداتی که فرمودید کمال تشکر را دارم (احسنت ـ احسنت).

- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه.

رئیس ـ چون وقت دیر است و از چهار ساعت وقت جلسه فقط پنج دقیقه باقی نیست بنابر این جلسه امروز را با اجازه خانم‌ها و آقایان ختم می‌کنم جلسه آینده ساعت ۹ صبح روز پنجشنبه و دستور جلسه دنباله بحث در برنامه دولت خواهد بود.

(پنج و پنجاه و پنج دقیقه بعد از ظهر جلسه خاتمه یافت).

رئیس مجلس شورای ملی ـ عبدالله ریاضی