مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ دی ۱۳۳۳ نشست ۸۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ دی ۱۳۳۳ نشست ۸۶

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۸۶

مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۳۰ دی ماه ۱۳۳۳

فهرست مطالب:

۱) تصویب صورت‌مجلس‏

۲) جواب آقای معاون وزارت دادگستری در مورد دعاوی املاک واگذاری در مورد سؤال آقای خلعتبری‏

۳) بیانات آقای هدی راجع به راهسازی اطراف اردبیل و انصراف از سؤال‏

۴) سؤال آقای فرود راجع به نفت قم و جواب آقای معاون وزارت دارایی‏

۵) سؤال آقای عمیدی نوری راجع به قطع جنگل‌ها و جواب آقای وزیر کشاورزی‏

۶) تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای مهندس جفرودی‏

۷) طرح گزارش کمیسیون محاسبات مجلس راجع به بودجه سال ۱۳۳۳

۸) تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس دو ساعت و پانزده دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای سردار فاخر حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت‌مجلس

رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان حشمتی. امیدسالار. شادلو. سعیدی. سلطانی. محمود ذوالفقاری. نقایت. کی نژاد. عبدالرحمن فرامرزی. هدی. خاکباز. عبدالحمید بختیار. اورنک. دکتر سعید حکمت.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: اریه. سرمد. مشایخی

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: صارمی. ارباب. دولت آبادی. مسعودی. قنات آبادی. غضنفری. شوشتری. دکتر شاهکار. استخر. علم. سلطانمراد بختیار. دکتر افشار. یارافشار. بزرگ‌نیا. باقر بوشهری. عرب شیبانی. موسوی. بزرگ ابراهیمی. امیرتیمور کلالی. پیراسته. احمد صفایی. کیکاوسی. دیرآمدگان و زودرفتگان بی‌اجازه آقایان: برومند. محمودی. فرید اراکی. تفضلی. ثقه‌الاسلام. کاشانیان. زنگنه. دکتر حمزوی. تیمور تاش. تجدد. سنندجی. صراف‌زاده.

رئیس- آقای کریمی.

کریمی- در عرایض جلسه گذشته بنده راجع بعدم وصول مالیات‌ها یک اشتباهات چاپی هست که اصلاح کرده‌ام و تقدیم می‌کنم.

رئیس- بسیار خوب- آقای عبدالرحمن فرامرزی‏

عبدالرحمن فرامرزی- بنده دو تا سؤال کرده‌ام از دولت یکی راجع بعدم بازگشت بازنشستگان مخصوصاً افسران و یکی هم راجع به رفراندوم چپ‌ها ولی تا به حال جواب به من نداده‌اند.

رئیس- سؤال‌ها به ترتیب شروع می‌شود و سؤال جنابعالی عقب است یعنی شاید دو سه جلسه دیگر نوبت شما برسد (فرامرزی- شش ماه دیگر؟) چون هفته‌ای سه سؤال بیشتر نمی‌شود مگر این‌که یک جلسه فوق‌العاده برای سؤال‌ها معین کنیم (خلاف آئین‌نامه است) آقایان وزراء که حاضر می‌شوند و ایرادی به ایشان نیست.

شمس قنات آبادی- منتهی جواب سؤال‌ها را نمی‌دهند و هر چه دلشان بخواهد می‌گویند.

رئیس- در صورت‌مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌مجلس جلسه قبل تصویب شد.

۲- جواب آقای معاون وزارت دادگستری در مورد دعاوی املاک واگذاری راجع به سؤال آقای خلعتبری‏

رئیس- آقای ارسلان خلعتبری سؤالی از وزارت دادگستری نموده‌اید بفرمایید.

خلعتبری- ایشان جواب را بدهند اگر قانع نشدم عرض می‌کنم‏

رئیس- آقای معاون دادگستری معاون وزارت دادگستری (میرمطهری)- عرض کنم خلاصه سؤال جناب آقای خلعتبری (نمایندگان- بلندتر بفرمایید) این است که در مورد پرونده‌های مربوط به املاک واگذاری هنوز پرونده‌های زیادی در هیئت تجدیدنظر باقی‌مانده و باتمام نرسیده و چون مردم مازندران قدرت تحمل و صرف مخارج برای رفت و آمد به مرکز را ندارند پیشنهاد فرموده‌اند که هیئت‌های سیاری به محل بروند و در آن‌جا کارهای باقیمانده را باتمام برسانند این خلاصه سؤال است (شوشتری- واقعش هم این‌طور است) بنده هیچ تردیدی در حسن‌نیت جناب آقای خلعتبری ندارم و واقعاً روی کمال اعتقاد عرض می‌کنم که ایشان خیلی علاقمندند که این کارهای املاک زودتر به پایان برسد و مردم از این گرفتاری رهایی پیدا بکنند. بنده هم تصدیق می‌کنم تا حدی انجام این کارها به طول انجامیده ولی در عین حال هم نمی‌توان از حجم کار مربوط به این هیئت‌ها چشم‌پوشی کرد زیرا بعد از وضع قانون املاک ظرف مدت ۶ ماه که برای تقدیم شکایات تعیین شده بود در حدود ۱۰۳۰۰ فقره شکایت به هیئت‌های نخستین داده شده که در این بین البته اشخاص ثالث هم (صدرزاده- خیلی‌ها هم موفق نشدند شکایت بدهند) وارد آن دعاوی شدند. این‌که فرمودید موفق نشده‌اند عرض کنم ۶ ماه ظرف مدت برای تقدیم شکایات در این قانون معین شده و هر که استفاده کرد از مدت و دادخواست به هیئت‌ها داد تحت رسیدگی قرار گرفت و آن‌هایی که غفلت کردند و ندارند دیگر تجدیدش ممکن نیست خلاصه این‌که درحدود ۱۰۳۰۰ فقره شکایت به هیئت‌ها داده شد و دراین بین اشخاص ثالثی هم وارد در این جریان محاکمات شدند و تاکنون بیش از ۱۳۰۰ فقره از این پرونده‌ها باقی نمانده یعنی تقریباً در حدود ۹۰۰۰ فقره اش تمام شده و این ۱۴۰۰ فقره هم مرحله نخستین را پیموده و در مرحله تجدید نظر معطل است حالا چرا معطل است؟ بنده عرض کردم به آقا حق می‌دهد که در این کار آن طور که باید و مورد انتظار بود فعالیت نشده خود بنده پنج سال رئیس این هیئت‌ها بودم و در بحبوبه کار هم وارد می‌شدم اطاق انتظار و تشریفات نداشتم از صبح اول وقت می‌رفتم پشت میز محاکمه می‌نشستم و کار می‌کردم و کارهای عده‌ای هم در ظرف این ۵ سال صورت گرفت ولی در سال ۲۵ تغییراتی پیش آمد هیئت‌های تجدید نظر که در حدود ۴ شعبه بود به یک شعبه تقلیل داده شد و در طرز رسیدگی هیئت‌ها تصرفات کردند آئین‌نامه را تغییر دادند اعاده دادرسی قبول کردند بالاخره این‌ها موجب تأخیر و اطاله کار شد و البته آن طور هم که باید دقت در گرفتن آمار از هیئت‌ها نمی‌شد این کار به تعویق افتاد تا این‌که در این اواخر جناب آقای خلعتبری به وزارتخانه مراجعه کردند و همین پیشنهاد سیار کردن هیئت‌ها را تأکید می‌فرمودند بنده به ایشان عرض کردم که ما نظرمان این است که زودتر این کارها تمام بشود حالا در انتخاب طریق برای رسیدن به این مقصود اختلاف نظر داریم جنابعالی می‌فرمایید که هیئت‌های سیار از این جا برود به آن‌جا برای رسیدگی و بنده عرض کردم که خیر در همین جا هم ممکن است که ما یک تدابیری اتخاذ کنیم که زودتر به مقصود برسیم و آن تدبیر هم از این قرار است که اتخاذ شده اولاً یک شعبه به هیئت تجدیدنظر افزوده شده است (صدرزاده- مؤثر است) و به اضافه تصدیق می‌فرمایید که در مرکز بهتر می‌توان کار این هیئت‌ها را کنترل کرد و از آن‌ها آمار خواست و کار خواست و یک معطلی دیگر مربوط به کیفیت ابلاغ اوراق مربوط به این هیئت‌ها به اشخاص در شهرستان‌هاست که آن را هم ما به وسیله بخشنامه‌ها به دادگاه‌های شهرستان‌ها تأکید کرده‌ایم که اوراق مربوط به این هیئت‌ها را حتی‌المقدور رسمی کنند در موقع به صاحبان شکایت ابلاغ کنند. این‌که فرمودند آمد و شد مردم برای آن‌ها اسباب زحمت است بنده هم تصدیق می‌کنم واقعاً همینطور است یک فردی اگر بخواهد از مازندران بیاید این‌جا ده روز معطل بشود یا نشود این اسباب زحمت است ولی بنده این نکته را تذکر می‌دهم که این ۱۳۰۰ فقره پرونده که در مرحله تجدیدنظر باقی‌مانده در واقع می‌توان گفت که ۱۳ سال از عمرش گذشته است (صحیح است) چیزی ناگفته باقی نمانده هرکس دلیلی می‌خواسته در ظرف این مدت داده شوخی نیست ۱۳ سال گذشته مرحله بدوی این پرونده‌ها سیر کرده و فعلاً همه این‌ها در مرحله تجدیدنظر سیر می‌کنند و فقط بایستی هیئت‌های رسیدگی فعالیت کنند، کار کنند و این پرونده‌ها اکثراً مهیای صدور رأی است حالا اتفاقاً اگر در بعضی پرونده‌ها جزیی تعویق برای صاحبان شکایت پیش آمده باشد صفیری در کار باشد، محل اقامت معلوم نباشد این‌ها خیلی معدودند ولی پرونده‌های دیگر آماده برای رأیند و به عقیده بنده در همین مرکز بایستی به این هیئت‌ها تذکر داد تأکید کرد سفارش کرد که این‌ها کار کنند دادستان کار کند (عمیدی نوری- پس چرا رأیشان را صادر نمی‌کنند) و از آن‌ها باید کار کشید بنده تصور می‌کنم که با همین رویه در ظرف یک مدت کوتاهی ما می‌توانیم کارها را انجام بدهیم و محتاج به فرستادن هیئت‌های سیار نشویم چون اگر هیئتی فرستادیم کنترل آن‌ها در خارج مشکل است اشخاصی که فعلاً مهیا برای قبول این پست بشوند حالا نداریم و این کار بیشتر به نظر بنده موجب تعطیل و تعویق می‌شود (شوشتری- پس ملزم به مدت کنید آقا) بنده تصور می‌کنم با این تفصیلی که عرض کردم و خود جناب آقای خلعتبری هم از کم و کیف کاملاً مستحضر هستند قانع شوند به عرایض بنده و اگر چنانچه ایشان حس کردند که آن طور که باید کار در جریان نیست آن وقت در خدمتشان می‌نشینیم و فکری می‌کنیم گمان می‌کنم با این توضیحاتی که بنده دادم خاطر ایشان راحت شده باشد.

رئیس- آقای خلعتبری‏

خلعتبری- عرض کنم بعد از واقعه شهریور هر کس در ایام گذشته هرچه گیرش آمده بود دو دستی نگهداشت شاه با نهایت جوانمردی هرچه به او رسیده بود تمام را گذاشت (صحیح است) هرچه ملک بود گفت به مردم بدهند هرچه پول داشت گفت صرف امورخیریه بشود واقعاً اگر غیر از این است بفرمایید (صحیح است) اما ۱۵ سال است مردم مازندران همینطور در کشمکش هستند هی می‌آیند به تهران هی از تهران برمی‌گردند به خانه‌هایشان (صحیح است) این املاک دو عاقبت دارد. یک مقدار از این املاک باید به مردم برگردد. آنچه بمردم برگردد مردم آبادی می‌کنند درخت می‌کارند توسعه می‌دهند زراعت را و آنچه را که با علیحضرت همایونی برگردد واگذار می‌کنند به زارعین و خرده مالک زیاد می‌شود در مملکت بنابراین هر چقدر زودتر این کار تمام بشود به نفع مملکت است هم نیت اعلیحضرت همایونی اجرا شده و هم مردم از دولت راضی می‌شوند این بود که من این سئوال را کردم گفتم آقا مطابق قانون املاک واگذاری ماده‌ای هست که محاکم املاک واگذاری محتاج به تشریفات و رعایت اصول آئین‌نامه دادرسی نیست معذالک ۱۵ سال است که این دعاوی در محاکمه تجدیدنظر باقی است و محاکمه‌ای هست که ده سال است دوازده سال است در دادگاه تجدیدنظر باقی مانده است این است که از خود آقای میر مطهری هم بسیار متشکرم که منصفانه گفتند بلی خوب کار نشده حالا ما دادگاه سیار نمی‌گوییم دادگاه بفرستید در مازندران در همان مرکز مردم از نزدیک معاینات بکنند تحقیقات بکنند ابلاغات را از نزدیک بکنند این مردم بیچاره از مازندران پا نشوند بیایند تهران و در مسافرخانه‌ها زندگی بکنند و این موجب عدم رضایت بشود و در خاتمه عمل همه آقایان نمایندگان مازندران و گرگان و رشت و همه در این تقاضا شریک هستند (صحیح است) یک کاری بکنید که همینجا در پنج ماه شش ماهه این قضات باین دعاوی رأی بدهند، مردم نتیجه می‌خواهند و منظور از این سؤال اخذ نتیجه بود، ضمناً برای تذکر آقایان اولیای اموری که این‌جا نشسته‌اند یک مطلبی را عرض می‌کنم. در زمان جنگ آقای فطن‌السلطنه مجد مأمور خرید اشیا در برلن بودند دولت آلمان به ایشان گفت از این مقدار طلبی که دولت ایران دارد اگر از این مقدار صرف‌نظر بکند ما بلافاصله بقیه‌اش را ارز خارجی در اختیارش می‌گذاریم آقای مجد می‌گوید تلگراف کردم به تهران که یک همچو کاری هست قبل از گذشتن ۲۴ ساعت تلگراف آمد تصویب فرمودند همین طور عمل کنید. این کارهای بسیار مهم را در ظرف ۲۴ ساعت انجام می‌دادند آقایان هم یک تکانی بخورید. یک همتی بکنید.

۳- بیانات آقای هدی راجع به راه‌سازی اطراف اردبیل و انصراف از سؤال‏

رئیس- آقای هدی‏

هدی- از اوایل سال هزار و سیصد و سی و یک که این‌جانب سمت نمایندگی شهرستان اردبیل را دارم لزوم تسطیح و تعمیر راه‌های آستارا و گرمی و مغان تا اردبیل را که از راه‌های مهم اقتصادی کشور است به اطلاع وزارت راه و سازمان برنامه رسانده و در ظرف این مدت دفعات عدیده مکاتبه و مذاکره بین این‌جانب و وزارت راه به عمل آمده و نظر وزارت راه به لزوم راه‌سازی در نقاط معینه اردبیل جلب و روشن شده است که از گرمی و مغان سالانه مقادیر زیاد غله و حبوبات و دانه‌های روغن و پشم و گوسفند و روغن به اردبیل نیز مقدار کافی جنس به اجناس صادره از گرمی و مغان اضافه شده به تهران و گیلان حمل می‌شود و مضافاً شرکت شیار که عملیات دامنه‌داری در دشت مغان شروع نموده و در آتیه نزدیک مقدار قابل توجه غله و حبوبات و پنبه و بذرهای روغنی قطعاً از آن‌جا صادر خواهد نمود و تمامی این محصولات باید از نزدیک‌ترین راه که فقط همان راه گرمی و مغان می‌باشد به اردبیل و از اردبیل از راه خلخال به میانه حمل شده و از میانه به وسیله راه‌آهن به نقاط لازم فرستاده شود با کمال تأسف باید عرض کنم راه گرمی تا اردبیل همان کوره راه قدیمی بوده که در ظرف دوازده ماه اقلاً هشت ماه بسته می‌باشد و در این مدت کوتاه ماشین‌های باری محصولات را با هزاران زحمت به اردبیل می‌رساند با این وصف در این مدت این موضوع مهم مورد توجه واقع نشده و با این که در تیرماه سال سی و دو در ششمین جلسه کمیسیون راه ساختمان راه گرمی و مغان و آستارا و آسفالت خیابان پهلوی اردبیل به تصویب رسیده و وزارت راه صدور دستور اجرای عملیات را طبق نامه ۴۴۹۲- ۴۱۱- ۳۲ در پاسخ نامه مورخه ۳- ۳۲۴ به این‌جانب ابلاغ نموده است باز از دایره مذاکره قدم به مرحله عمل نگذاشته است من ناچار بودم جناب آقای وزیر راه را مستحضر نمایم که عدم توجه به ساختمان راه گرمی نه تنها وضع اقتصادی شهرستان اردبیل را فلج کرده است بلکه اهالی دهات گرمی و مغان و ساکنین مرز را به کلی پریشان و مستأصل نموده است و در فصل زمستان به واسطه نبودن راه که نفت هم به آنجاها نمی‌رسد اهالی آنجا شب‌ها را اکثراً در دل تاریکی بسر می‌برند و حتی مأمورین مرزبانی در پاسگاه‌ها گاهی به واسطه نرسیدن خواربار شب را در تاریکی و بدون غذا سحر می‌نمایند باری توضیح بیشتر را در این مورد مقتضی نداسته و خواستم به وسیله سؤال نظر و مساعدت جناب آقای وزیر راه را بیشتر به اهمیت ساختمان راه‌های اردبیل جلب نموده و به اطلاع ایشان برسانم که ساختمان راه اردبیل از بهترین یادگاری‌های دوره وزارت ایشان خواهد بود بعداً یعنی بعد از ارسال خلاصه سؤال باز با جناب آقای وزیر راه در این باره صحبت نمودم جناب آقای وزیر راه ضمن تشریح گرفتاری‌های خود وعده دادند کمکی به آسفالت خیابان پهلوی اردبیل نموده و اعتبار قسمتی از راه‌های اردبیل را تأمین نمایند بنابراین بنده از سؤال خود انصراف حاصل نموده و کمال تشکر را از ایشان دارم و امیدوارم در ساختمان راه‌های اردبیل که اهمیت حیاتی برای ساکنین آن شهرستان دارد توجه بیشتر مبذول فرمایند.

رئیس- آقای وزیر راه‏

وزیر راه- انصراف حاصل فرمودند از سؤالشان

۴- سؤال آقای فرود راجع به نفت قم و جواب آقای معاون وزارت دارایی‏

رئیس- آقای فرود

فرود- سؤال بنده از وزارت دارایی است چون از زمان حکومت سابق راجع به نفت قم و استخراج نفت آنجا در جراید یک چیزهایی نوشتند بنده خواستم به عرض مجلس برسانند که الان وضع نفت قم از حیث استخراج و کار و مبلغی که در آنجا خرج شده چیست فقط خواستم به عرض مجلس شورای ملی راجع به این موضوع یک گزارشی بدهند

رئیس- آقای معاون وزارت دارایی

معاون وزارت دارایی (انواری)- جناب آقای وزیر دارایی میل داشتند برای عرض جواب آقای فرود خودشان توضیحاتی به عرض مجلس برسانند چون گرفتار بودند بنده شرفیاب شدم و گزارشی که نوشته شده است می‌خوانم؛

شرکت سهامی نفت ایران به موجب تصویب نامه شماره ۱۸۸۲۵ به تاریخ ۲۸/ ۵/ ۱۷

بند ب ماده واحده مصوبه ۲۰ مهرماه ۱۳۳۶ و بند چهارم قانون بر ماده مصوب ۲۶ بهمن ۱۳۲۷ تشکیل گشته در مهر ماه ۱۳۲۸ وارد عمل شده و از آن تاریخ به بعد با سرعت هرچه تمام‌تر وظایف مرجوعه را انجام داده و در ظرف این مدت کوتاه موفق گشته است که عملیات زیر را انجام دهد.

۱- عملیات زمین‌شناسی را در سراسر ایران شروع نموده و به مرور کلیه کشورها را به استثنا آنچه سابقاً جزء امتیاز شرکت سابق نفت انگلیس و ایران بوده است از لحاظ پیدایش نفت مورد مطالعه قرارداده و نقشه زمین‌شناسی کشور را به مقیاس یک ۵۰۰۰۰۰ هزارم تهیه و برای چاپ آماده نموده است و این نقشه نه فقط از لحاظ نفت قابل اهمیت است بلکه از لحاظ معادن آبیاری کشاورزی- سدسازی- راه‌سازی- ساختمان راه‌آهن و غیره نیز موورد استفاده زیاد قرار خواهد گرفت. همچنین درظرف این مدت محل سدهایی را که از طرف بنگاه آبیاری تعیین گشته بود از لحاظ زمین‌شناسی بررسی نموده است زمین‌شناسان شرکت به سایر دستگاه‌های دولتی و غیردولتی نیز مانند بنگاه راه‌آهن- بنگاه اکتشاف معادن و غیره کمک‌های ذیقیمتی نموده‌اند. عده‌ای از مهندسین جوان ایران را به منظور کارآموزی در اختیار متخصصین سوییسی قرار داده و اینک عده‌ای از این مهندسین دوره کارآموزی را طی نموده و مستقلاً مشغول عملیات زمین‌شناسی می‌باشند.

۲- قراردادی با یکی از شرکت‌های متخصص در مقاطعه حفاری آمریکا منعقد نموده و به وسیله شرکت مزبور درناحیه قم عملیات اکتشافی نفت را انجام داده و تا به حال بیش از شش حلقه چاه عمیق حفر نموده است چاه شماره ۳ البز شرکت در تیرماه سال ۱۳۳۱ به طبقه نفت‌خیز قابل توجهی در عمق ۲۳۰۰ متری بخورد نموده که فشار آن بیش از دو برابر مقدار مورد انتظار و دستگاهی که در سر این چاه مشعغول کار بود استعداد حفر چاه به عمق بیشتری در داخل سنگ مخزن نفت را نداشت و اصولاً کوچک بودن این دستگاه باعث شده بود که قطر چاه کوچک‌تر از حداقل لازم برای بهره‌برداری باشد و نظر به این‌که در همین حال فشار بیش از حد انتظار تعبیه وسایلی را در سر چاه ایجاد می‌کرد که در ایران وجود نداشت ادامه حفاری به منظور بهره‌برداری مقدرور نگردید. چون با کمبود ارز در کشور خرید وسایل لازم از خارجه میسر نبود بالاخره تصمیم گرفته شد که دستگاهی با ظر فیت مناسب از شرکت ملی نفت به ریال خریداری شود و چاه دیگری با این دستگاه در فاصله کوتاهی از چاه شماره ۳ حفر شود. دستگاه مزبور در اواخر سال ۱۳۳۱ از طرف شرکت ملی نفت تحویل گرفته شد و حفاری چاه شماره ۴ در سال ۱۳۳۲ شروع گردید و در اواخر آبان ماه آن سال تا عمق ۲۵۱۶ متر پیشرفت کرده و فقط فاصله کمی از طبقه نفت خیز داشت که متأسفانه در این عمق مته و ساقه مته حفاری در اثر ریزش ناگهانی چاه گیر کرده و پیشرفت عملیات را غیر ممکن نمود. چندین ماه کلیه سعی و اهنمام ممکنه به کار رفته تا بتوان به حفاری ادامه داد و به هر طریقه و وسیله که در دفن حفاری برای این قبیل موانع تاکنون در دنیا اعمال شده برای بیرون کشیدن مته و انحراف چاه توسل شد ولی نتیجه مؤثری به دست نیامد و در طی این مدت متجاوز از ششصد مرتبه وسایل و ادوات مخصوص به عمق ۲۰۰۰ الی ۲۵۰۰ متری چاه فرستاده شد و بالاخره پس از این که متبحرترین متخصص این گونه امور از آمریکا برای مشورت و اقدام در این امر به ایران خواسته شد بنابر نظریه ایشان دستگاه حفاری ۹ متر تغییر محل داده و حفاری چاه از سر شروع شد. فعلاً در تاریخ تحریر ۱۹- ۷- ۳۳ تا عمق ۱۴۰۶ متر حفاری شده است و عملیات حفاری با سرعت پیش می‌رود و امید است تا بهمن ماه به عمق موردنظر برسیم به طوری که ملاحظه می‌فرمایند عملیات حفاری در سال گذشته پیشرفتی ننموده و با اشکالات عدیده فنی که همواره باید در حفر چاه عمیق‌تر از ۲۰۰۰ متر انتظار داشت دست به گریبان بوده و عدم موفقیت در این زمینه بیشتر به علت کمبود وسایل و محدودیت بودجه حفاری شرکت می‌باشد. زیرا همان طوری که توضیح داده شد چاه شماره ۴ با دستگاهی حفر می‌شد که از شرکت ملی نفت خریداری شده و مشخصات آن برای حفر چاه مزبور در شرایط استثنایی این ناحیه کاملاً کافی نبود مثلاً قدرت موتور و تلمبه‌های حفاری دستگاه‌های مزبور برای بالا آوردن خورده سنگ‌های از بیشتر از ۲۵۰۰ متر در صورتی که زیرش طبقات زیاد باشد کافی نبود و مهندسین شرکت مجبور بودند با وسایل محدود موجود آنچه که مقدور بوده انجام دهند و چنانچه تعداد بیشتری دستگاه حفاری در ناحیه قم مشغول به کار می‌شد و یا برای همین دستگاه تلمبه‌های قوی‌تر و موتورهای پر قوت‌تر تهیه می‌گردید به سرعت عملیات بلاشک افزوده شده و نتیجه مطلوب زودتر به دست می‌آید. اتفاق غیرمترقبه سال قبل که یک سال نتیجه مطلوبه را به تأخیر انداخته صرفاً معلول نبودن وسایل برای جلوگیری از ریزش‌های متوالی طبقات سست در اعماق زمین بوده و راه چاره آن هم داشتن وسایلی بوده که در دسترس نبود این وسایل اینک فراهم گردید و حفاری مجدد چاه به سرعت قابل ملاحظه‌ای پیشرفت می‌کند و امید است حتی زودتر از تاریخی که ذکر شد نتیجه مطلوبه به دست آید شرکت برنامه کارآموز مفصلی نیز در این رشته تنظیم نموده و سه نفر از کارآموزان شرکت در آمریکا مدت یک‌سال مشغول فراگرفتن و تکمیل فن حفاری بوده‌اند اخیراً از آمریکا مراجعت نموده‌اند و هشت نفر در قم مشغول فراگرفتن فن حفاری می‌باشند.

۳- در سال گذشته برنامه پنج ساله مفصلی برای استخراج و تصفیه سالیانه به یک میلیون تن نفت در ناحیه مرکزی ایران و پخش و توزیع آن نواحی شمالی- شرقی و مرکزی ایران تهیه شده این برنامه به تصویب کمیسیون برنامه مجلس شورای ملی نیز رسیده است ولی متأسفانه به علت وضع مالی وخیم دولت وقت به مرحله اجرا گذارده نشده است. برنامه مزبور عبارت است از حفر ۳۲ حلقه چاه به عمق ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ متر در ناحیه البرز قم- استخراج سالیانه یک میلیون تن نفت خام از این ناحیه ایجاد چهار کارخانه تصفیه نفت در اطراف تهران قزوین- قم- اصفهان ایجاد چهار رشته لوله برای حمل نفت خام از قم به تهران- قزوین و اصفهان و دو لوله برای حمل گاز نفت به تهران و اصفهان جمع وجوه مورد احتیاج برای انجام برنامه مزبور عبارت خواهد بود از ۳۲ میلیون دلار و در حدود ۷۶۳ میلیون ریال این برنامه در مدت ۵ سال قابل اجراست. بدیهی است که این برنامه فقط پس از کسب اطمینان کامل نسبت به وجود ذخیره کافی در میدان قم به مورد اجرا گذاشته خواهد شد و تا حفاری اکتشافی که هم اکنون در منطقه قم در جریان است نتایج رضایت بخش حاصل نشود برنامه مورد اشاره شروع نخواهد شد. چنانچه امیدواری‌های زیادی که نسبت به ذخایر نفتی این منطقه داریم عملاً به ثبوت برسد و برنامه تنظیمی عیناً به مرحله اجرا گذارده شود از سال دوم پس از شروع به اجرای آن توزیع نفت سیاه در ناحیه مرکزی و از سال سوم فروش کلیه مشتقات نفتی از قبیل بنزین- نفت لامپا- گازوئیل و مازوت شروع گشته و چنانچه کلیه مواد نفتی به نصف قیمت فعلی به فروش رود درآمدهای زیرا را تحصیل خواهد نمود. سال دوم پس از شروع به اجرای برنامه ۲۰ میلیون ریال سال سوم ۱۱۰ میلیون ریال سال چهارم ۲۲۲ میلیون ریال سال پنجم ۲۲۲ میلیون ریال و پس از ختم برنامه سالیانه مبلغی در حدود ۱۳۲۰ میلیون ریال درآمد خواهد داشت. به طوری که ملاحظه خواهند فرمود وجوه مصروفه در این برنامه چنانچه دلار را به نرخ رسمی احتساب نماییم در سال اول پس از ختم و چنانچه به نرخ روز احتساب نماییم دو سال و نیم پس از ختم آن کاملاً مستهلک گشته و از سال هفتم یا نهم (بسته به نرخ روز) همه ساله به میزان قابل توجهی به بودجه دولت کمک خواهد شد. تأثیر این برنامه نه از لحاظ مالی قابل توجه است بلکه از لحاظ اقتصادی نیز تأثیر فراوان خواهد داشت. زیرا پایین آوردن قیمت مواد نفتی و تهیه سوخت ارزان امکان خواهد داشت که صنایع جدید به کار افتاده و از وسایل موتوری در کشاورزی و آبیاری استفاده شود و از استعمال ذغال چوب و بوته و کود حیوانی برای سوخت جلوگیری شود و بالنتیجه در اساس زندگی افراد این کشور تغییر قابل ملاحظه‌ای رخ داده و میزان تولید و سطح زندگی آن‌ها بالا خواهد رفت. جمع کل هزینه‌هایی که از تاریخ تأسیس تا اول مهر ماه ۱۳۳۳ طبق دفاتر شرکت در عملیات حفاری قم به خرج رسیده است به مبلغ۹۰/ ۹۲۲۹۴۵۹۵ ریال بالغ می‌شود (احسنت)

رئیس- آقای فرود.

فرود- بنده خیلی متأثر شدم از این بیاناتی که فرمودند (عبدالرحمن فرامرزی- مگر شما فهمیدید چه فرمودند) دلیلش هم این بود که اگر خاطر آقایان باشد آن روزهایی که در روزنامه‌ها نوشتند که نفت قم خارج شد حتی جشن گرفتند و والاحضرت شاهپور عبدالرضا تشریف بردند معلوم شد متأسفانه کارشان به نتیجه نرسیده است و انشاءالله بعداً به نتیجه مطلوب می‌رسد.

قنات آبادی- از کنسرسیوم نرسیده رفته جا.

۵- سؤال آقای عمیدی نوری راجع به قطع جنگل‌ها و جواب آقای وزیر کشاورزی‏

رئیس- آقای عمیدی نوری‏

عمیدی نوری- سؤال بنده راجع به بنگاه جنگل‌ها بود. در چند ماه پیش سؤالی شد در این خصوص و به نظر بنده موضوع جنگل یک مسئله بسیار مهمی است برای این که هم با زندگی ۲ میلیون مردم گیلان و مازندران و گرگان تماس دارد و هم یکی از گرانبهاترین ثروت‌های مملکت است (صحیح است) برای تأمین آسایش مردم شمال که از این ثروت خداداد به سهم عادلانه و عادی بهره‌برداری بکنند و به منظور حفظ جنگل‌ها در کشور در سال ۴۲ یک آئین‌نامه‌ای تنظیم شد و قرار شد که از هر متر کوب درختی که از جنگل قطع می‌شود

۶۰ ریال وزارت کشاورزی به صورت عوارض دریافت بکند و در مقابلش هم بنگاه جنگل‌ها تشکیل شده باشد که هم حراست بکند و نظارت و هم این مقدار درخت‌هایی که قطع می‌شود به جای آن درختکاری بشود. این فلسفه و اساسش بود. در آئین‌نامه و در تصویب نامه‌هایی که صادر شد همین هست و اگر ما قائل شدیم که همچو چیزی نیست بنگاه جنگل‌ها برای خودش خرج بکند و برای خودش یک دولت مستقلی باشد و برای خودش خرج بکند پس معلوم می‌شود که پول ظالمانه‌ای است خلاف اراده ملت ایران و مجلس شورای ملی برای این‌که تنها مقامی که باید وضع مالیات بکند مجلس شورای ملی است و چنین عملی مجلس شورای ملی نکرده و آقایان ده سال است به عنوان متر کوبی ۶۰ ریال بنگاه جنگل‌ها از مردم مازندران پول می‌گیرد و بنده سؤال کردم از جناب آقای وزیر کشاورزی که اولاً صورت ریز وجوهی را که در ظرف ۱۰ سال از مردم شمال گرفته شرح بدهند ببینم چیست ثانیاً این چه جور خرج شده متأسفانه وضع اداری ما در بعضی از بنگاه‌ها و مؤسسات طوری شده است که از آن نظم عادی و کنترلی که بایستی در بین باشد خارج شده ما در مملکت خودمان یک مؤسساتی داریم که هر کدام دولت در دولت هستند بنگاه جنگل‌ها یکی از این مؤسسات است. بنده هیچ تصور نمی‌کنم بر این که درآمد بنگاه جنگل‌ها و هزینه‌هایی که بخواهند به حساب بیاورند خارج از رسیدگی دیوان محاسبات باشد یا خارج از مطالعات دیگری باشد متأسفانه وضعی در بنگاه جنگل‌ها هست که هیچ معلوم نیست صورت درآمدش چیست و صورت هزینه‌هایش چیست و البته ما بایستی تصدیق بکنیم که یک چنین وضعی را ما نباید قائل باشیم. بنگاه جنگل‌ها مثل سایر مؤسسات است. عوارض اگر می‌گیرد جزو عوارض مملکتی است و هزینه‌ای هم که به کار می‌برد می‌بایستی جزو هزینه دولتی باشد و حساب آنها در دیوان محاسبات رسیدگی بشود و معلوم باشد که به چه صورت است. هنوز این مسئله روشن نیست از نظر مردم شمال که این وجه رسمی را که متر کوبی ۶۰ ریال است می‌پردازند و متأسفانه بنده دلایل ثبوتی دارم که اگر واقعاً دیوان کیفری در این مملکت بود و رسیدگی می‌کرد معلوم می‌شد چه کارهایی شده البته چند سال است که این موضوع از بین رفته و بازار رشاء و ارتشاء در این مملکت بی‌اندازه رواج گرفته من ثابت می‌کنم که مأمورین بنگاه جنگل‌ها در سراسر شمال به جای متر کوبی ۶۰ ریال رسمی بگیرند متر کوبی دویست ریال از مردم پول می‌گیرند. جناب آقای کاشانی قطعاً اطلاع دارند (کاشانی- بلی) در قسمت آستارا و حدود خودشان طالش و همینطور در گرگان آقای شوشتری و در رشت آقای جفرودی تمام اطلاع دارند باور کنید در شمال این یک مسئله مسلمی است چون در دفاتر فروشندگان و صادرکنندگان پروانه‌ها منعکس است که به جای یک متر کوب ۶۰ ریال متر کوبی دویست ریال می‌پردازند حتی صورت ریزش که ۳۰ ریال برای نشانه‌گیری پول می‌گیرند آن مأمورینی و ۱۵ ریال هر متر کوبی برای چیز دیگر و آن وقت یک پاسگاه‌هایی درست کرده‌اند در بین راه که این پاسگاه‌ها وقتی این کامیون‌ها پر از درخت‌های جنگلی شد و خواست عبور بکند مسلماً الوار ۸ متری را ۶ متر حساب می‌کنند و پول می‌گیرند آن وقت به جای فرض کنیم ده تن ۵ تن حساب می‌کنند (کاشانی- عین واقع است) و نتیجه این است که بنده سند رسمی دارم در این موضوع که خواهش می‌کنم جناب آقای وزیر کشاورزی توجه کنند روزنامه اطلاعات اعلامیه‌ای منتشر کرده از طرف سر جنگلداری خود مازندران یک اعلامیه‌ای منتشر می‌کند و خود او می‌گوید و اعتراف می‌کند که در مناطق سواد کوه ۷۲۰۸۷ متر مکعب برای استحصال بوده ولی به طور قاچاق دویست‏ هزار متر مکعب را برده‌اند که ۱۲۳۰۰۰ متر مکعب آن قاچاق بوده این را کی می‌برد؟ (عبدالصاحب صفایی- این را سر جنگلداری تکذیب کرد و اینها را مخبر روزنامه نوشته است) حتی این را هم گفته‌اند که اینها در نشانه‌گذاری آن چکشی را که باید بزنند و برای ارتش الوار ببرند با آن چکش و علامتی که مربوط به الوارهای ارتش است که برای ارتش می‌خواسته‌اند ببرند چوب‌های دیگری برده‌اند و دویست هزار متر کوب برده‌اند و با این کیفیتی که ملاحظه می‌فرمایید هیچ نمی‌توان اغماض کرد (صحیح است) که این چه ترتیب شرب الیهودی است که جنگل‌های کشور را مأمورین جنگلبانی به آسانی با اشخاصی می‌برند می‌خورند خودشان هم اعتراف دارند که ۰۰۰/ ۷۰ متر پروانه صادر شد و به جای آن دویست هزار متر کوب صادر شده است بنده تا سال گذشته احصائیه‌ای دارم که ۲۴ میلیون ریال بنگاه جنگل‌ها از مازندران پول گرفته به عنوان متر کوبی ۶۰ ریال ببینیم چه کرده برای مازندران در ظرف این ۱۰ سال در مقابل سیصد میلیون ریالی که پول گرفته شده تنها کاری که شده آقایان آمده‌اند یک مقدار سیم کشی به عنوان قرق در بعضی از جنگل‌ها بکنند. بنده تقاضا می‌کنم جناب آقای وزیر کشاورزی آن پرونده سیم کشی را بیاورند بگذارند روی میز، سیم سفیدی گالوانیزه بایستی خریداری بکنند که در ده سال در رطوبت آن‌جا می‌ماند محفوظ می‌ماند. آن وقت سیم سیاه معامله کرده‌اند ۴۰ تن رسید داده‌اند ۲۵ تن تحویل گرفته‌اند و ۵/ ۱۷ تنش هم سیم سیاه کهنه و ۵ تن دیگر ریخته دور، این طرز کار کردن است، سیصد میلیون ریال از مازندران و گیلان و گرگان پول گرفته شده است به عنوان رسمی متر کوبی ۶۰ ریال و غیر رسمی آن خدا می‌داند به کجا سر می‌زند و چه کرده‌اند و در نتیجه فشارهایی که آورده شده است و البته آقای وزیر کشاورزی در این یکی دو سال هم توجه کرده‌اند و این موضوع قرق بعضی از جنگل‌ها هم نتیجه عمل ایشان بوده (یک نفر از نمایندگان- کاملاً صحیح است) بنده تصدیق می‌کنم ولی این جنگل‌های قرق دم چشم هست و جلوی نظر عابرین است که عابرین بگویند یک چیزی قرق شده است در حالی که جنگل‌های شمال عمیق است و شاید فرسخ در فرسخ عرض و طول دارد که اصلاً مأمور جنگل خبر ندارد که آن‌جا چیست و این‌که کوره‌های زغال زده می‌شود و از بین رفتن تمام جنگل‌ها هم ناشی از منافعی است که این‌ها می‌برند آن وقت برای این‌که جنگل‌ها را قرق بکنند به اسم سیم‌کشی مبالغ بسیار زیادی اسناد خرج تهیه کرده‌اند و به حساب گذاشته‌اند همینطور به اسم دیده بانی یک اطاق‌های کوچکی در جلو بعضی از جنگل‌ها با چوب ساخته‌اند و اینها را جناب آقای اکبر ملاحظه فرموده‌اند که چوب‌هایش را هم از جنگل قطع می‌کنند بنده می‌پرسم از جناب آقای وزیر کشاورزی که هر کدام از این اطاق‌ها را چند به حساب آورده‌اند تا آن وقت روشن بشود که این محاسبه چیست از جمله کارهایی که می‌کنند مثلاً درخت بایستی طبق اصول فنی خودشان در یک مرتعی جنگل داشته باشد تا آن‌جا را بیایند و قطع کنند. می‌آیند پروانه صادر می‌کنند با تبانی بعضی از اشخاصی که آن‌جا دست دارند به نام یک مرتعی که این مرتع اصلاً جنگل ندارد بعد این پروانه را می‌برند در یک مرتعی که جنگل دارد و جنگل آن‌جا را قطع می‌کنند (شوشتری- آن هم جنگل دیگران را) احسنت بنده چند تا از این از این اسامی را می‌برم جناب آقای وزیر کشاورزی جوابش را لطف کنند به اسم اسکوله سردر نزدیکی کلارآباد شهسوار ۷۰۰ متر کوب پارسال پروانه صادر شده امسال هم سه هزار متر کوب صادر کرده‌اند بعد دیدند که آن مرتع اسکوله سر اصلاً درخت جنگلی قابل قطع ندارد رفته‌اند در کلاردشت در پشت نکارود درخت‌های آن‌جا را قطع کرده‌اند مالک آن‌جا هم شکایت کرده اعتنا نکرده‌اند لرک‌سرا یک مرتعی است در بلوکک لنکا جناب آقای وزیر کشاورزی به اسم آن‌جا پروانه گرفته‌اند آمده‌اند نزدیک نکارود که جنگل‌های آن‌جا انبوه بوده جنگل‌های آن را قطع کرده‌اند (مهندس اردبیلی- کی؟) همین پارسال (کاشانی- بعد از ۲۸ مرداد بود؟) بلی این جریان مال همین پارسال است قربان برای کوتی تیگه هم پروانه صادر کرده‌اند و رفته‌اند در کلاردشت قطع کرده‌اند نتیجه این جریان این شده است که بنگاه جنگل‌ها قائل بود در سال ۳۱- ۱۵۰۰۰۰۰ متر کوب برای سراسر شمال‏ که قابل قطع است در حالی که پرونده‌اش اگر بیاورند خود بنگاه جنگل‌ها اعتراف می‌کند که ۱۵۰ هزار متر کوب زیاد است در سال ۱۳۳۳ چهار صد هزار متر کوب اجازه قطع داده‌اند و اجازه رسمی است بنده سؤال می‌کنم این جنگل‌هایی که در سال ۱۳۳۲ معتقد بودید که ۱۵۰ هزار متر کوب بیشتر استعداد ندارد چطور شد که در سال ۱۳۳۳ شد چهار صد هزار متر کوب این‌ها همه پرونده‌اش هم موجود و حاضر است مسلماً طبق قواعد و آئین‌نامه جنگل بانی استحصال جنگل از مهر ماه هرسال شروع می‌شود تا آخر اسفند که اداره جنگلبانی اعلان می‌کند که در این مدت پروانه می‌دهد در سال ۳۲ با این‌که دستور دادند جناب آقای وزیر کشاورزی که تا آخر اسفند بیشتر نمی‌شود پروانه قطع داد بنده یک پرونده‌ای است که ممکن است خواهش کنم بیاورند پشت این تریبون نشان بدهند که چرا در فروردین و اردیبهشت و خرداد امسال باز اجازه صدور پروانه دادند و جنگل را قطع کردند اگر طبق آئین‌نامه و مقررات باید تا آخر اسفند هر سال پروانه صادر بشود چه شد که این پرونده‌ای که بنده عرض می‌کنم در مرداد اجازه قطع داده شد البته بحث خیلی زیاد در اطراف این موضوع در سراسر مازندران می‌شود گفته‌ها خیلی زیاد است و اگر مقام رسیدگی باشد بنده می‌توانم اثبات بکنم که در این ماجرا یک جرمی واقع شده است چون گفته می‌شود که پانصد هزار اصله برای تراورس راه‌آهن اجازه داده شده است در خردادماه که از جنگل‌های شیرگاه قطع بشود برخلاف آئین‌نامه و مقررات و گفته می‌شود با این قرار قبلی که از هر اصله آن یک ریال پول پرداخت شود و گفته می‌شود که پانصد ریال برای این پانصد هزار تراورس به دفعات تقسیم شده و پول پرداخت شده این مسائلی که بنده عرض می‌کنم مسائلی است که در سراسر شمال و مازندران منعکس است شاید اقلام ریزش را شرح می‌دهند شاید افرادش را معین می‌کنند متأسفانه ما فعلاً مقام تعقیب جزایی نداریم در این کشور و دستگاه‌های ما هم طوری شده است که حقیقت خود جناب آقای نخست‌وزیر که آماده شنیدن هرگونه اعتراض و انتقاد هستند و دستور رسیدگی می‌دهند در موضوع همین جنگل‌ها شاید دو ماه پیش بود با وکلای مازندران خدمت‌شان که عرض کردیم خیلی تعجب کردند و دستور رسیدگی دادند و بازرسی نخست‌وزیری دستگاهش به کار افتاد و رفت رسیدگی کرد یکی از آن‌ها در خود بنگاه جنگل‌ها بود که ملاحظه فرمودید که خبری منعکس شد که یکی از اعضای هیئت مدیره بنگاه جنگل‌ها را چون جرم مشهود بود گرفتند و توقیفش کردند و بعد هم در سراسر مازندران رسیدگی‌هایی

شده و ثابت شده است که این حرف‌هایی که مردم مازندران می‌زنند صحیح است و از هر متر کوب به جای شصت ریال دویست ریال گرفته می‌شود

رئیس- آقای عمیدی نوری شما پنج دقیقه هم اضافی صحبت فرمودید وقت‌تان تمام شد دیگر بگذارید برای بعد.

عمیدی نوری- چون مطلب مهم است از نظر مملکت این را بنده بعد عرض می‌کنم در جوابشان حالا جواب بفرمایید بعد بنده دو مرتبه باقی عرایضم را می‌کنم (عاملی- اسمی هم از قناد نبردید) موضوع پانصد هزارتراورس مال همان قناد بود این پانصد هزار ریال مال قناد بود.

رئیس- آقای وزیر کشاورزی

وزیر کشاورزی (عدل)- جناب آقای عمیدی نوری در چند ماه پیش سؤالی فرمودند راجع به موضوع جنگل‌ها که امروز شرحش را فرمودند و اگر در عرض جواب تأخیری شده است تقصیر بنده نیست سؤالات زیاد است نوبت نمی‌رسد و الّا بنده همان دوسه روز اول سؤالشان حاضر به عرض جواب بودم. مطالبی که ایشان فرمودند بسیار مهم است از لحاظ مملکتی و از لحاظ بنگاه جنگل‌ها و بنده خودم اعتراف صریح می‌کنم که وضع بنگاه جنگل‌ها خوب نیست (صحیح است) و به نظرم آقایان تصدیق می‌فرمایند که هر گاه در دستگاهی که بنده مسئولیت سرپرستیش را دارم یک نقص باشد خودم صریحاً اعتراف می‌کنم و اگر هم قصوری شده است آن را هم قبول می‌کنم ولی باید دید که این قصور و این نقص دستگاه است یا تقصیر وضعی است که ایجاد شده است بنده حالا شاید عرایضم قدری طولانی بشود و باعث تصدیع خاطر آقایان باشد ولی در مقابل فرمایشات جناب آقای عمیدی نوری اجازه می‌خواهم که عرایضم را به طور مفصل عرض بکنم بنگاه جنگل‌ها به موجب ماده ۴ قانون متمم بودجه ۱۳۳۱ در ۱۳۲۷ تأسیس شده است و بنابراین یک مجوز قانونی دارد و هیئت مدیره آن یک نفر مدیرعامل است به انتخاب وزارت کشاورزی یک عضو هیئت مدیره به انتخاب وزارت دارایی یک عضو هیئت مدیره به انتخاب وزیر کشاورزی یک بازرس مالی هم از طرف وزارت دارایی و یک بازرس فنی از طرف وزارت کشاورزی و رئیس حسابداری را وزارت دارایی تعیین می‌کند و کلیه امور حسابداری آن‌جا مطابق مقررات عمومی انجام می‌شود بنابراین در جریان کارها از لحاظ احوال فرقی بین این دستگاه و دستگاه‌های عادی کشور نیست و در این مدت پنج سال و نیم از این محلی که سؤال فرمودند این مبالغ وصول شده است. وصولی از بابت متری ۶۰ ریال تا آخر اسفند ۳۲ چهل و پنج میلیون ریال و کسری از بابت عوارض چوب‌های صادراتی ۳۲ میلیون ریال و کسری از بابت پروانه‌های قطع و صدور سی میلیون ریال جمع ۱۰۷ میلیون ریال در پنج سال و نیم که از تاریخ تأسیس بنگاه تا آخر سال ۳۲ صد و هفت میلیون ریال وصول شده است یعنی سالی بیست میلیون ریال و در مقابل اقداماتی که به عرض می‌رسانم انجام شده است. یکی هزینه جنگل‌کاری ساعی است در تپه‌های عباس‌آباد البته این عمل به نظر بعضی از آقایان ممکن است کوچک بیاید ولی به نظر ما کاشتن درخت دیم در یک ناحیه‌ای که خشک است و آبی به جز آب باران و برف زمستان ندارد عملی است که شایسته دقت است و باید در این قسمت اقدام بشود (کاشانی- بسیار کار خوبی است) و به همین لحاظ است که ما در قسمت عمده ایران آزمایش‌هایی از این قبیل داریم در همدان داریم در سیستان داریم در خوزستان داریم عمل دیگر احیای قرق جنگل‌های راه مخصوص، احیای قرق جنگل‌های اطراف دره تالار احیا و قرق جنگل‌های طرفین سفیدرود گبلان قرق جنگل‌های فندق اردبیل قرق و احیای جنگل‌های نمک آبرود و چماکسر و شهر پشت و پلنگ چال و غیره و قرق و احیای جنگل‌های لرک‌سرا ایجاد جنگل مصنوعی در نوشهر، ایجاد جنگل‌های مصنوعی شاخه‌زار و شاخه و دانه‌زاد در شهسوار و گرگان جنگل‌کاری در خوزستان و شبانکاره و سیستان و خاش، پرورش اشجار جنگلی و گردو در بنگاه‌های کشاورزی شمال و جاهای دیگر ایجاد نهالستان از درختان جنگلی در کرج و چماسرای رشت و شلمان و نوشهر و شاهی و سایر جاها و همچنین در اراک و اصفهان و شیراز و مشهد و غیره بودجه بنگاه جنگل‌ها یک قسمتش از این معر پرداخت شده است یک موضوع مهمی که بعد علتش را عرض می‌کنم موضوع اصلاح وضع ذغال‌گیری است (شوشتری- آه آه آه) که بنده به تفصیل عرض خواهم کرد یک قسمت این پول صرف تأسیس مراکز ذغال‌گیری به طرز جدید است که با اسباب‌هایی که ما ساخته‌ایم محصول ذغال آن دو برابر و نیم کوره‌های معمولی ایران می‌شود یعنی اگر با کوره‌های معمولی از یک خروار چوب ده من ذغال گرفته می‌شود با اسباب‌هایی که‏ ما ساختیم ۲۳ من گرفته می‌شود اگر ما این را بتوانیم تعمیم بدهیم در واقع برای ذغالی را که لازم داریم از نصف کمتر چوب مصرف خواهد شد (شوشتری- تنه درخت چه می‌شود؟) آخر باید در مراکز مخصوصی ذغال گرفته بشود و انشاءالله بنده موضوع ذغال را عرض می‌کنم و به عرض آقایان خواهم رساند که چه فاجعه‌ای در این مملکت سر ذغال می‌شود. بنده این را خواهم گفت و مجلس باید فکری بکند و چاره‌ای بکند ایراد گرفتن کافی نیست و مجلسی که ایراد می‌گیرد باید چاره‌اش را بکند (میراشرافی- چاره‌اش با دولت است جناب آقای عدل) بودجه می‌خواهد، دستمزد قرق بانان از این محل پرداخت شده سر جنگلداری‌های گرگان و نوشهر و سایر جاها از این محل ساخته شده است و کمکی شده است برای لابراتوار صنایع چوب کرج و از این پول ده میلیون ریال در خزانه است برای نقشه‌برداری هوایی جنگل‌ها و ده میلیون ریال هم باز در خزانه است برای تأسیس کارخانه چوب‌بری و فعلاً موجود است.

نورالدین امامی- آقای عمیدی نوری متقاعد شدند بس است دیگر

عمیدی نوری- فرمایشاتتان را بفرمایید قربان‏

وزیر کشاورزی- بنده اعتراف می‌کنم که وضع جنگل‌ها و جنگلبانی خوب نیست (صحیح است)

عمیدی نوری- پس چرا اصلاح نمی‌فرمایید

وزیر کشاورزی- حالا عرض می‌کنم بنده این را در کمیسیون مشترک هم عرض کردم و حالا هم عرض می‌کنم اگر عرایضم طولانی است معذرت می‌خواهم در ایران ما ۱۸ میلیون هکتار جنگل داریم که از آن ۳ میلیون هکتار در شمال است و ۱۵ میلیون هکتار در فلات ایران یعنی کردستان و پشتکوه و لرستان و بختیاری و فارس و یک قسمت کرمان و یک قسمت خراسان است. البته این‌ها جنگل‌های تنک و کم درخت است و ۳ میلیون هکتار جنگل‌های شمال که از بجنورد شروع شده تا آستارا برای نگهبانی تمام این جنگل‌ها ما ۴ سر جنگلداری داریم، یعنی گرگان و بجنورد و مازندران و شهسوار و گیلان و طوالش و افرادی که در بنگاه جنگل‌ها ما داریم در تمام ایران از حیث کارمند فنی و غیره ۸۹۱ نفر است که از این عده ۲۴۳ نفر جنگلبان و قرق بان و مهندسین جنگل هستند (کاشانی- جنگل‌های فعلی خیلی کم است) (عمیدی نوری- شکر کنید که کم است تمام آن‌ها توده‌ای هستند) ترکیه نصف ایران جنگل دارد ده میلیون هکتار در مقابل ۱۵ سرجنگلداری دارد ما چهار تا داریم (مسعودی- ترکیه آقا) بله (مسعودی- ده میلیون جمعیت دارد؟) ده میلیون هکتار جنگل دارد یعنی نصف ایران جنگل دارد ۹۶۰۰ نفر کادر جنگلبانی آن‌جا است مامن حیث‌المجموع از حیث اعضا اداری و حسابداری و مهندسین و فلان و فلان ۸۵۱ نفر داریم یک جنگلبان در اروپا چهارصد هکتار جنگل را اداره می‌کند در جنگل‌های شمال دوازده هزار هکتار را به یک جنگلبان می‌دهند یک سر جنگلدار در اروپا از ۴۰ تا ۸۰ هزار هکتار را اداره می‌کند در ایران ۷۵۰ هزار هکتار، بنابراین تفاوت ده تا بیست برابرر بین کادر جنگلبانی اروپا و ایران و ده برابر بین ترکیه و ایرانست که به نسبت کادر جنگلبانی هر دو مملکت و نصف مساحت جنگلی که ترکیه دارد نسبت به ایران ده برابر می‌شود حالا اگر یک جنگلبانی که تحصیل کرده است در اروپا چهارصد هکتار را اداره می‌کند در ایران ۱۲۰۰۰ هکتار را بخواهد اداره بکند آقایان تصدیق می‌فرمایید که کار آسانی نیست سؤال دیگرشان راجع به این است که چه اقداماتی برای تکثیر جنگل‌ها شده است به طور کلی روش جنگلداری این است که وقتی که در یک جنگلی درخت قطع شد از خود درخت‌های بزرگی که می‌برند تخم می‌ریزد و دوباره جوانه می‌ترکد و درخت جوانی می‌روید و جنگل‌کاری که در ایران می‌شود و اینقدر سر زبان‌ها است در سایر جاهای دنیا هم فقط در نواحی که به اصطلاح درخت‌های ماده نیست همینطور عمل می‌شود فقط به طور استثنایی در جاهایی که درخت ماده نیست درخت کاری می‌کنند ولی در جنگل‌های معمولی یک جنگلی که قطع می‌کنند چند تا درخت می‌گذارند این‌ها پره‌هایش می‌ریزد و دوباره درخت سبز می‌کند منتهی به مرور زمان آن درخت‌ها را حفظ می‌کنند و نمی‌گذارند که گاو و این‌ها به آن صدمه بزند در ایران هم این کارها شروع شده همان طور که خود آقا هم فرمودند قرق‌هایی که الان به عرض آقایان رساندم در جنگل‌های گرگان و گیلان و غیره برای همین کار است و اخیرا تصمیم گرفته شد جنگل‌های جیران یعنی از آستارا تا جیران قرق شود قرق ما عبارت از این است در ایران که سعی می‌کنیم در این منطقه‌ای که قرق اعلام می‌شود درخت قطع نشود و حتی‌الامکان هم چرای دام‌ها را اجازه ندهیم و نهال‌ها بتوانند رشد کنند موضوع سوم که راجه به تعقیب افراد متخلف فرمودند این چیز تازه‌ای نیست این را الان یک‌سال است که بنده دستور داده‌ام و تحت تعقیب است در هر جای این مملکت تقلب و دزدی می‌شود اگر شده این هم یکیش (کاشانی- شما اعتراف می‌کنید دیگر خود دولت که قبول ندارد) چرا بنده عرض می‌کنم که این پرونده‌ها مشکوک بود دستور رسیدگی دادم آن بازرس‌های نخست‌وزیری که جنابعالی روانه کردید این‌ها خودشان گزارش دادند که بنگاه جنگلبانی و وزارت کشاورزی را تعقیب کرده‌اند حالا در دادسرا یعنی از محکمه کی در بیاید بنده نمی‌دانم کی مجازات بشود کی تبرئه بشود این هم از عهده بنده خارج است (عمیدی نوری- مگر بنگاه جنگل‌ها قاضی مستقل است؟) نه خیر بنگاه جنگل‌ها رسیدگی می‌کند مطابق مقررات معمولی اگر مأمور مقصر بود پرونده می‌رود به دادگاه خودشان بازرس فرستادند از طرف بنگاه جنگل‌ها و پرونده را دادند تعقیب می‌کنند. در زمان جنگ که مملکت ما اشغال شد و تشکیلات جنگلبانی تازه شروع شده بود تجاوز زیادی به این‏ ثروت ملی ما شد و ما آنچه که توانستیم سعی کردیم که جلوی این غارت و تجاوز را بگیریم ولی قدرت‌مان نمی‌رسید جنگل‌های قرق گرگان را که حقیقتاً یکی از نقاط با صفای ایران بود و از جنگل‌های

بسیار خوب ایران بود قطع کردند جنگل‌های راه چالوس را با خاک یکسان کردند جنگل‌های زیادی را از بین بردند (اکبر- عمداً این کاررا کردند) ما خواستیم نگذاریم به ما گفتند فاشیست کدام قدرتی قادر بود جلویش را بگیرد همان جنگل‌ها را الان بروید ببینید آن‌جاها که این طور شده بود قرق شده آقایان تشریف ببرید ملاحظه کنید جنگل‌های بین چالوس و ولی‌آباد را ببینید در این چهل سال که این جا قرق شده آیا وضع همان است که بعد از جنگ و حین جنگ بود یا غیر از این است انصاف داشته باشید که غیر از این است جنگل‌های قرق را صاف کرده بودند کار جنگلکاری کاری نیست که فوراً بشود انجام داد دینامیت نیست که بگذاریم زیر سنگ فوراً بترکد جنگل صدسال موقع بهره‌برداریش است نه جنابعالی خواهید بود نه بنده که برویم نشان بدهیم انشاءالله اعقاب ما خواهند بود و خواهند دید که درست شده و دلیلش هم این جنگل‌های فین است که الان مشهور است که نتیجه گرفته‌ایم تخریب جنگل‌های ایران دو عامل عمده دارد یکی ذغال یک چرای دام است و بعد خود مالکین وضع ذغال را حالا بنده عرض می‌کنم توجه بفرمایید و راه حلش را بفرمایید در ایران ۵۰۰ هزار تن ذغال چوب مصرف می‌شود ۵۰۰ هزار تومان ذغال چوب با روش معمول ذغال‌گیری ۵ میلیون تن چوب سوخته می‌شود ۵ میلیون تن چوب وزن مخصوص را اگر ۵۰ بگیریم نصف می‌گیریم می‌شود ۱۰ میلیون متر مکعب چوب اگر ده میلیون متر مکعب چوب برود به کوره ذغال معادل آن از بین می‌رود در نتیجه این ذغال‌گیری و سایر مصارف ۲۰ میلیون متر مکعب در ایران ذغال‌گیری در سال نفله می‌شود و در صورتی که حداکثر جنگل‌های ایران ۵ الی ۶ میلیون متر مکعب در سال است بنابراین اگر فرض کنیم که بنگاه جنگل‌ها در سال ۲۰۰ هزار متر مکعب اجازه قطع چوب داده است برای احتیاجات راه‌آهن و برای احتیاجات ساختمانی این در مقابل ۲۰ میلیون متر مکعب چوب که در نتیجه ذغال‌گیری از بین می‌رود در حکم صفر است بایستی برای ذغال سوزانی یک فکری بکنید این راهش این است که این طرز ذغال‌گیری عوض شود کوره‌های جدیدی که ما ساختیم معمول شود بنده دستور دادم امسال در تمام پروا نه‌های قطع چوب که داده می‌شود برای ذغال این شرط را بگذارند که صاحبان کوره‌ها مجبور بشوند از این کوره‌های فلزی که ما ساخته‌ایم تهیه کنند و روش ذغال‌گیری را عوض بکنند و به این ترتیب امیدوار هستیم که این بیست میلیون مترکوب برسد به ۸ میلیون متر کوب موضوع دوم چرای دام است در جنگل‌های مازندران و گیلان می‌گویند مرتع ما می‌گوییم جنگل مرتع یک جایی است که یک درخت این‌جا باشد یک درخت آن‌جا باشد هر جنگلی که هست می‌گویند مرتع است صدها هزار گاو و دام در این جنگل‌ها می‌برند و چرا می‌کنند و هر چه نهال و جوانه است پایمال می‌کنند ما هرچه خواستیم در این قرق‌ها جلوی این چراها را بگیریم تا بحال موفق نشده‌ایم فقط بنده دستور دادم که بعضی قسمت‌ها این قرق‌ها را باز نگذارند سیم بکشند که اینها نتوانند آنجا چرا بکنند تا موقعی که روش ذغال‌گیری و مصرف سوخت تأمین نشود و این چرای دام از بین نرود با دستور بنده و نطق در مجلس محال است که بشود جلویش را گرفت راهش این است که نفت ارزان باشد فراوان باشد و در تمام دهات ایران نفت در دسترس همه باشد کارخانه‌های چای‌سازی که الان با هیزم کار می‌کند مبدل شود به ذغال‌سنگ یا نفت شرکت ملی‌نفت نفت را در تمام نواحی ایران به خصوص در نواحی جنگلی به قیمت مناسب و در تمام مدت سال به اختیار مردم بگذارند تا نه یک دفعه بلکه به تدریج در ظرف ده الی بیست سال سی سال نفت جای ذغال را بگیرد موضوع دیگری که باید به عرض آقایان برسانم این است که در این تخریب جنگل‌ها خود آقایان صاحبان جنگل‌ها دست دارند و خیلی معذرت می‌خواهم با قاچاقچی‌ها شریکند جنگل‌بانی حکم شهربانی را دارد یعنی باید مراقبت بکند ولی اگر آقایان علاقه دارند به‏ جنگل‌هایشان به چه مناسبت با قاچاقچی‌ها می‌سازند که بعد بیایند شکایت کنند مثل این‌که بنده ببینم که در خانه‌ام یک پاسبان ایستاده نمی‌گذارد دزد بیاید بروم با یک دزدی بسازم درب خانه‌ام را باز کنم بگویم آقا بیا خانه من را بدزد و برو بعد بروم شهربانی شکایت کنم اگر صاحب جنگلی علاقه دارد به جنگلش چرا اجازه می‌دهد برخلاف پروانه بروند و اجازه قطع بدهند پس خود آقایان که داد می‌زنند و خود آقایان که ایراد می‌گیرند خودشان شریک قاچاقچی هستند اگر علاقه به جنگل‌هایشان دارند بیش از آن‌که بنگاه جنگل‌بانی اجازه قطع داده اجازه قطع ندهند (عمیدی نوری- ما که استاد قاچاق بنگاه جنگل‌ها را نشان دادیم کی داد می‌زند؟) آقا قاچاق را صاحب ملک می‌کند که با قاچاقچی می‌سازد اگر صاحب ملک حاضر نشود که درختش را ببرند بنگاه جنگل‌ها سرش را که نمی‌برد صاحب ملک اجازه ندهد اگر به جنگلش علاقه دارد جنابعالی اطلاع دارید که در جنگل حسن‌آباد درخت قطع شد بنده دستور دادم چوب‌ها را توقیف کردند و قرق بان را هم بیرون کردم (عمیدی نوری- هر روز قطع می‌کنند) موضوع دیگری که فرمودند که از یک جنگلی اجازه قطع می‌دهند از جنگل دیگری می‌برند البته این بوده است ولی این بیشتر منوط بود به آن کمیسیون‌های احراز مالکیت که خود آقا بیشتر اطلاع دارید و در نتیجه راهنمایی که کردید ما این تصویب نامه را عوض کردیم کمیسیون‌های احراز مالکیت را از بین بردیم و حالا فقط از روی سند مالکیت و روی احکامی که دادگاه‌های تجدید نظر می‌دهند و تحویل صاحب ملک است اجازه قطع داده می‌شود بنده نمی‌گویم که دیگر نمی‌شود ولی استدعا دارم از حضورتان که اگر هم همچو پیشامدهایی بشود به بنده بفرمایید اگر تعقیب نکردم بنده را شخصاً تعقیب بفرمایید (احسنت) یک عرض دیگری دارم این است که راجع به بازرسی فرمودید صورت‌هایی دارد که باعث تصدیع می‌شود و بازرسی‌های نخست‌وزیری اعزام شدند به جنگل‌های شمال بنده تاکنون خبری ندارم که یک جرم‌هایی کشف کرده باشند و مأمورین تحت تعقیب قرار گرفته باشند در هر حال بنده خیلی خوشوقت می‌شوم و اطمینان می‌دهم (بنده بازرس‌ها را ندیده‌ام و آنها را نمی‌شناسم) اگر گزارش‌هایی دادند که برخلاف قانون و برخلاف اصول عملی شده و یک چنین جریاناتی شده است بنده شدیداً تعقیب می‌کنم راجع به توده‌ای‌ها که آقای شوشتری فرمودند در موقعی که این دولت تشکیل شد یک گزارش‌هایی رسید راجع به مأمورین جنگلبانی که توده‌ای بودند در حدود بیست نفر که مقامات مسئول دولتی و نظامی و شهربانی صورت داده بودند آن‌ها را از خدمت اخراج کردیم یک عده از آن‌ها رفتند در دادگاه‌ها تبرئه شدند با این‌که مراجع صلاحیتدار نوشتند این‌طور نبوده است عده‌ای از آن‌ها برگشتند سر کارشان ولی یک عده‌ای را هنوز برنگردانده‌ایم و خارج از خدمت دولت هستند (شوشتری- پسر شما اکنون آن‌جا مشغول تبلیغ هستند این کمک شماست) آقا حالا هر مأموری وظیفه‌اش را انجام بدهد تهمت توده‌ای بودن بهش می‌چسبانند بنده که نمی‌توانم تشخیص بدهم اگر از طرف فرمانداری‌ها و شهربانی‌ها و مقامات ستاد ارتش گفته شده که این شخص توده‌ای است اگر بنده او را از کار برکنار نکردم مقصرم (احسنت) عرض کردم یک عده‌ای را ما بیرون کردیم و بعد معلوم شد این‌طور نبوده و اشتباه بوده بنده معذرت می‌خواهم که عرایضم طولانی شد ولی لازم بود که این مطالب را به عرض برسانم.

رئیس- آقای عمیدی نوری‏

عمیدی نوری- عرض کنم بنده آنچه مطالعه کردم در توضیحات جناب آقای وزیر کشاورزی استنباطم این‌طور شد که جناب آقای وزیر کشاورزی یک مرد خیلی مطلعی هستند در امور کشاورزی و جنگلی در این هیچ تردیدی نیست طرز بیاناتشان هم واقعاً طوری است که از نظر من و اطلاعات کشاورزی بسیار خوب است اما مثل این است که ایشان وزیر نیستند یک آدمی در خارج نشسته یک پرونده‌ای را مطالعه می‌کند می‌گوید این کار بی‌خودی بود آقایان وقتی گفتند دولت و وزرا معنیش چیست؟ معنایش این است که آقایان مسئول هستند جنابعالی ۱۸ ماه وزیر کشاورزی در این دولت هستید مرد مطلعی هم هستید وارد هم هستید در کارتان قدرت هم دارید طرز بیانتان هم منصفانه است بنده عرضم این است که شما مطلع هستید وارد هستید منصفانه صحبت می‌کنید چرا جلوی این‌کار را نمی‌گیرید تمام این عرایضی که بنده کردم تمام مثال‌هایی که عرض کردم و انگشت رویش گذاشتم به شهادت آقایان تصدیق فرمودید گفته شد خارج از اسفند ماه اجازه پروانه قطع داده‌اند تصدیق فرمودید و این‌که می‌فرمایید این مسائل باید خودش برود رسیدگی بشود بنده می‌گویم جناب آقای وزیر کشاورزی (تجدد- خودشان بروند آن‌جا) عیبی ندارد، دارای چنان اختیاراتی هستید که بتوانید جلو فساد را بگیرید ایشان می‌فرمایند که من اطلاع ندارم بنده نتیجه تحقیق یک پرونده‌ای را که بازرسی نخست‌وزیری کرد و گزارشش را برای ایشان هم شاید فرستاده باشد برای بنده هم فرستاده است بنده در روزنامه منتشرش نکردم ایشان دیده‌اند اگر وزیر بی‌غرضی باشد همان موقع بنگاه جنگل‌ها را به هم می‌زند یک پرونده‌ای هست که ۹ تن پسته جنگلی را در مشهد فروخته‌اند این پرونده‌اش هست ۹ تن پسته جنگلی در مشهد بوده است در مزایده برای این پسته از قرار کیلویی ۶ تا ۷ تومان خریدار پیدا شد رئیس کشاورزی می‌خواست بفروشد برای این‌که گویا معاملات بنگاه جنگل‌ها با آن‌ها حل نشد مانع شدند از فروختنش بنگاه جنگل‌ها دستور داد مبلغ زیادی کرایه دادند این ۹ تن پسته را از مشهد حمل کردند آوردند تهران یک‌سال ماند انبار و انبارداری دادند پسته پوسید و فروش نرفت ۹ هزار تن پسته جنگلی مشهد به وسیله بنگاه جنگل‌ها که آقای گنجوی دوست و قوم و خویش آقای وزیر کشاورزی در رأسش هست از بین رفت (بهادری- بسیار مرد خوبی است) (داراب- مرد درست و پاکی است) این موضوع مورد رسیدگی واقع شد بازرسی نخست‌وزیری گزارش داد تصدیق کرد که این تخلف از طرف بنگاه جنگل‌ها شده و ضرر به کشور خورده چرا این اعضای هیئت مدیره آقای بنان

و آقای گنجوی که در رأسش بوده‌اند و صد هزار تومان در یک مورد به دولت ضرر زده‌اند شما که وزیر کشاورزی هستید چرا مأموریت‌تان را عزل نمی‌کنید تعقیب نمی‌کنید؟ (تجدد- باید ثابت شود یا نه؟) ثابت شده پرونده این‌جا هست پرونده‌اش موجود است.

رئیس- وکیل که مدعی وکیل نباید باشد خود آقای وزیر جواب می‌دهند.

عمیدی نوری- خود آقایان دکتر امینی هم تشریف می‌آورند این‌جا و از معایب وزارت دارایی‌شان انتقاد می‌فرمایند بنده معتقد هستم که آقایان وزرا قدرت دارند دولت قوی هست مسلط بر کارش است قادر است اشکالات و عیب‌هایی که در اداراتشان می‌بینند خودشان اصلاح کنند ما که حربه‌ای جز چند کلمه از این صحبت‌ها که اطلاعاتی به شما می‌دهند نداریم می‌آییم این‌جا پشت تریبون سؤال می‌کنیم و بعد از چهار ماه امروز شما جواب می‌دهید فرمایشاتتان هم بسیار کلی و فنی از لحاظ اصول صحیح است ما وسیله دیگری نداریم شما آقایان هستند که می‌توانید با یک ابلاغ دستگاه‌هایتان را اصلاح بکنید موضوعی که می‌فرمایید تصدیق فرمودید بر این‌که بعضی از مالکین هستند که در این کارها شریکند بنده عقیده دارم غیر از این هم نیست اما علت این‌که بنگاه جنگل‌ها درست شد علت این‌که پاسگاه‌ها در دایره مأموریت ساخته شد برای چیست؟ برای این است که جلو آن‌ها را بگیرند نه این‌که بفرمایید آن‌ها با هم تبانی می‌کنند و بنده هم وزیر کشاورزی هستم ناظرم و بعد می‌آیم و تصدیق می‌کنم که این عیوب هست بنده معتقد هستم که همان طور که فرموید دستگاه جنگلبانی ما جوان است کوچک است توسعه پیدا نکرده نسبت به ترکیه به طوری که توضیح فرمودید نسبت به کشورهای دیگر (تجدد- بودجه ندارند وسیله ندارند) اما اگر توسعه پیدا بکند بنده قطع دارم که این مقدار جنگلی هم که الان در مملکت هست از بین می‌رود بنده عرض می‌کنم در پرونده افسران توده‌ای که محاکمه شدند شاید تحقیقات از سرهنگ مبشر را که در روزنامه‌ها منتشر شد دیده باشید در آن‌جا در تحقیقاتش می‌گوید ما تصمیم داشتیم که بعد از ۲۸ مرداد به وسیله مأمورین جنگلبانی جنگ پارتیزانی بکنیم دستگاه جنگلبانیتان از این افراد تشکیل شده هنوز هم همینطور است هر روز می‌گذرد همین افراد سرجایشان نشسته‌اند این‌ها مسئول فعل و انفعالات هستند این‌ها مسئول سوء‌استفاده هستند (تجدد- این مربوط به مأمورین انتظامی است نه وزارتخانه) بنده معتقد هستم که جناب آقای تجدد هم توجه بیشتری بفرمایند بنده راجع به سواد کوه که صحبت نمی‌کنم موضوع جنگل‌ها مربوط به گیلان و مازندران و همه جا است بنده یک عرایضی می‌کنم آقای وزیر هم فرمایشاتی دارند البته به موقعش بیان خواهند فرمود موضوعی که راجع به این ۵۰۰ هزار تراورس فرمودند البته بنده هیچ حرفی ندارم که اگر یک مقداری لازم می‌دانید بگیرید ولی وقتی معتقد هستید که تا اسفند ماه بیشتر نباید استحصال بشود چرا در خردادماه پروانه صادر می‌کنید این مسئله مهم است و الّا اگر جنابعالی در خردادماه به همه پروانه بدهید کسی حرفی ندارد ولی این همه پروانه‌ای که بنده عرض می‌کنم شاید نمره اش را خدمت‌تان بدهم در مرداد صادر شده بنده سعی می‌کنم عرایض بنده هیچ‌وقت بی‌دلیل نباشد و جنابعالی را هم منصف می‌بینم و آن عرایضی که حق است تصدیق می‌فرمایید و حقیقتاً بنده از جنابعالی متشکر هستم در مرداد ماه امسال جناب آقای وزیر کشاورزی به نمره ۱۰۳۳- ۳۳/ ۵/ ۱۶ پروانه صادر شده (یک نفر از نمایندگان- به اسم کی؟) برای بنگاه راه‌آهن ۵۰۰ هزار تراورس که مقاطعه کارش هم قناد بوده است توجه فرمودید و شهرت دارد در سراسر مازندران که برای این‌کار برای هر تراورس یک ریال پول داده شده تا پروانه صادرشده این حقایق گفته می‌شود البته من نباید گوش بدهم به این حرف ولی وقتی که می‌بینم که اصلاً هیچ پروانه‌ای بعد از اسفند صادر نمی‌شود و این پروانه بعد از اسفند صادر می‌شود اسباب سوء‌ظن می‌شود این مطالبی را که می‌بینید اطلاعاتی است که یکی از سرجنگلدارهای مازندران صورت ریزش را به من داده و اشخاصی که دخالت داشته‌اند و صورت ریزش هم هست و صورت حساب‌هایی که در دفاتر قناد موجود است که نشان می‌دهد برای این‌کار پنجاه هزار تومان پول داده شده است بنده عرض می‌کنم اگر این بنگاه جنگل‌ها مرتب باشد تا وقتی که تعداد افرادشان هم به ۹ هزار نفر مثل ترکیه نرسیده اقلاً این چند نفری که دارد درست اداره بکنند یک وضعی باشد که این صورت پیش نیاید و الّا بنده هیچ غرضی ندارم خودتان میدانید نه نظری دارم نه پروانه می‌خواهم نه چیزی خودتان توجه بفرمایید که این دستگاه اصلاح بشود که بیش از این فسادش در سراسر مملکت منعکس نشود (احسنت)

رئیس- آقای وزیر کشاورزی‏

وزیر کشاورزی- وسیله‌ای که ما داریم برای تعقیب قاچاق فقط از راه دادگاه‌ها است ۱۶ هزار پرونده در دادگاه‌های شمال راجع به قاچاق تنظیم شده که هنوز تعقیب نشده است (شوشتری- چقدر آقا) شانزده هزار تا قاچاقی که مأمور بگیرد و بعد از بیست سال پرونده دردادگاه مطرح نشود همینطور می‌شود ما آمدیم خواهش کردیم خارج از نویت رسیدگی کنند دادگستری گفت آقا چیزی که ۱۶ هزار تا باشد خارج از نوبتش داخل نوبت می‌شود یک کمیسیونی رفت از طرف دادگستری یک هیئت بازرسی رفت به شمال که رئیسش آقای احمدی بودند خدمت کردند کمک کردند یک قدری تسریع شد در محاکمات بنده از ایشان این‌جا رسماً تشکر می‌کنم ولی این کاری نیست که به این آسانی بشود انجام داد و تسریع در محاکمات از قدرت بنده شخصاً خارج است بنده منصف هستم جناب آقای عمیدی نوری ولی زورم به دادگاه بابل نمی‌رسد که پرونده قاچاق را امروز مطرح کند یا سه سال دیگر تا سه سال دیگر هم خدا می‌داند اصلاح این وضع بودجه می‌خواهد برنامه‌ای که ما نوشته‌ایم و امروز عصر در کمیسیونی که از طرف مجلسین تعیین شده مطرح خواهد شد ۱۶ میلیون تومان بودجه سالیانه بنگاه جنگل‌ها باید بشود این‌کار لازمه‌اش تربیت جنگلیان است تربیت کمک مهندس جنگل است تربیت مهندس جنگل است که هر کدام از دو سال تا ۶ سال باید درس بخوانند تا تربیت بشوند کار آسانی نیست ولی پسته مشهد که فرمودید یک پسته‌ای از جنگل‌های مشهد موجود بوده آمده‌اند اعلان مزایده دادند و تا شش تومان خریدار داشته است بنگاه نمونه خواست نمونه را آوردند تهران بردند بازار ارائه دادند گفتند که بیشتر از این می‌خریم شاید نمونه خوب بوده تلگراف کردند بفرستید تهران در تهران به فروشیم آوردند تهران معلوم شد آن طور که نمونه بود این ۹ هزار تن به آن مرغوبی نبوده ارزان‌تر فروختند بازرسی نخست‌وزیر تصدیق کرده که این ضرر خورده ولی قصوری از طرف اداره مربوطه نشده این‌ها وظیفه‌شان را انجام داده‌اند منتهی ضرر خورده و اما راجع به آقای مبشر یا مرحوم مبشر یا هرچی که گفتند (اتکا ما به جنگلبانانی بود که جنگ پارتیزانی می‌خواستیم راه بیندازیم) بنده عرض کردم هرگاه مقامات انتظامی از هر قسمی که باشد به وزارت کشاورزی گزارش بدهند که فلانی توده‌ای است آناً منتظر خدمت خواهد شد (صحیح است) دیروز دو نفر اخراج شدند از جنگلبانی ولی وقتی که بنده شخصاً صلاحیت تشخیص این‌که فلان کس توده‌ای است یا نیست ندارم معذالک اگر گزارش بدهند که این مأمور توده‌ای است بنده بیرونش می‌کنم (صدرزاده- مأمور ناصالح را هم به همین ترتیب بیرون کنید) حتی همین چند روزه مقامات انتظامی نوشته‌اند که فلان مأمور متهم بود تبرئه شده است بنده گفتم اشکالی ندارد ولی بنده در کار وزارت کشاورزی به این کار نمی‌دهم حالا می‌فرمایید که هر کسی هست بگویم تو توده‌ای هستی چون مبشر این حرف زده؟ اما راجع به تراورس که تقاضای تراورس در اسفند ماه شد آقایان می‌دانند که در دولت سابق در حدود دو سال و کسری راه‌آهن به وضع بسیار اسفناکی افتاده بود که بازرس‌هایی که رفته بودند گفته بودند که تراورس‌ها پوسیده است و حتی گفتند پیچ‌ها بیرون می‌آید و اقرار کردند که به فوریت تراورس‌ها باید عوض شود گویا در اسفند ماه بود یا کی بود که پروانه صادر شد و استثنائاً اجازه داده شد که در فصل بهار درخت قطع شود حالا پولی داده باشند بنده نمی‌دانم ولی این تصویب‌نامه دولت بود و به تقاضای راه‌آهن که چون فرصت کم است و اگر به قدر کافی تراورس تهیه نشود راه‌آهن اصلاً می‌خوابد این اجازه به طور اختصاصی از هیئت وزرا داده شد که این تراورس‌ها تهیه شود که در کارخانه شیرگاه اشباع شود و الّا در غیر این صورت محال و ممتنع است اگر هم بشود بفرمایید که بنده تعقیب بکنم اگر تعقیب نکردم بنده را شخصاً تعقیب بفرمایید. (احسنت)

۶- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای مهندس جفرودی‏

رئیس- آقای مهندس جفرودی‏

مهندس جفرودی- چون از طرف کنسرسیوم در اجرای بعضی از موارد قرارداد مسامحه می‌شود بنده سؤالی از وزارت دارایی کرده‌ام تقدیم می‌کنم.

رئیس- ابلاغ می‌شود

۷- طرح گزارش کمیسیون محاسبات مجلس راجع به بودجه ۱۳۳۳ مجلس شورای ملی‏

رئیس- گزارش کمیسیون محاسبات راجع به بودجه ۱۳۳۳ مجلس شورای ملی مطرح است. گزارش کمیسیون قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

بودجه سال جاری ۱۳۳۳ مجلس شورای ملی که از طرف کارپردازی تقدیم مجلس شده بود و قبلاً در هیئت محترم رئیسه مورد رسیدگی و دقت لازم قرار گرفته در کمیسیون محاسبات نیز با حضور آقایان کارپردازان مورد بحث و رسیدگی واقع و با اصلاحاتی که به نظر می‌رسید مورد موافقت واقع و اینک گزارش آن برای تصویب مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود.

مخبر کمیسیون محاسبات- پیراسته

رئیس- کلیات مطرح است آفای بهادری.

بهادری- در بودجه مجلس بنده وقتی که بودجه را دیدم روی سوابقی که داشتم در ورقه به عنوان مخالف اسم‌نویسی کردم و چند دوره خدمتگذاری و تجربیاتی که کارم به من اجازه می‌دهد حقایقی را که به نظرم می‌رسد به عرض مجلس شورای ملی برسانم بنده انتظار داشتم که هیئت محترم رئیسه مجلس شورای ملی و کمیسیون محاسبات این دوره نسبت به بودجه توجه بیشتری مبذول می‌کردند (یکی از نمایندگان- یعنی چه می‌کردند) عرض می‌کنم مع‌الوصف ملاحظه شد بودجه‌ای را که آورده‌اند به هیچ وجه مناسب نبوده و همان بودجه سابق است به اضافه یک اضافات و ترفیعات و یک عده رتبه به کسانی که در مجلس شورای ملی مشغول خدمت هستند و یک عده هم کارمند جدید در صورتی که مجلس شورای ملی به نظر بنده کارمند خیلی زیاد دارد و می‌شود تمام این دستگاه را با ۵۰ نفر اداره کرد تمام مجلس را به عقیده بنده می‌شود با ۵۰ نفر اداره کرد (کریمی- نمی‌شود) بنده ثابت می‌کنم که می‌شود با این همه کارمندی که توی مجلس هست مجدداً یک عده‌ای تحمیل کردن به بودجه مجلس به نظر بنده تناسب نداشته و ندارد ما باید کاری بکنیم که این جوآن‌ها بروند دنبال کارهای زراعت و فلاحت و صنعت نه این‌که ما همه را بیاوریم تحمیل به بودجه مملکت بکنیم با یک حقوق چندرغاز یک عمری زندگی بکنند و بگویند ما کارمند دولتیم شأن مجلس شورای ملی این است که تشویق بکند که این جوآن‌های مملکت دنبال کارهای صناعت و کشاورزی و فلاحت بروند ولی هی هر سال ما بیاییم با وجود این همه کارمندی که در مجلس هست که اکثر زائد هستند یک عده دیگری را هم اضافه کنیم و تحمیل کنیم به بودجه مملکت یا بودجه مجلس به نظر من مصلحت نیست حق این بود کمیسیون محاسبات و هیئت رئیسه یک کارهای اساسی این دوره برای مجلس می‌کردند آقایان تصدیق دارند این محلی که ما فعلاً داریم متعلق به ۵۰ سال قبل است مال امروز نیست ما سالن مناسب نداریم دستگاه، کتابخانه و بهداری نداریم بهتر این بود که قسمت اعظم بودجه برای این کارها و ساختن یک مجلس مدرن و چاپخانه آبرومند و سایر قسمت‌هایش صرف می‌شد فقط برای ساختن یک مجلس پیش‌بینی بکنید ولی آقایان به هیچوجه توجه نفرموده‌اند همه‌اش رفته‌اند روی اضافات روی رتبه روی کارمند جدید البته آقایان تصدیق می‌فرمایید که این چند سال تمام شئون مملکت ما به هم خورده شیرازه کارها گسیخته شده و تمام مملکت از آن محور اصلی خود منحرف شده متأسفانه داخلی مجلس شورای ملی هم به تصدیق آقایانی که آن وقت تشریف داشتند و الان هستند در اثر اغراض هیئت رئیسه آن وقت مبدل شده بود به یک دستگاه زنده باد مرده باد این‌ها وظایف خودشان را انجام نمی‌دادند و همه دنبال زنده باد مرده باد گفتن بودند در چاپخانه اگر کسی زنده باد مرده باد نمی‌گفت او را اخراج می‌کردند از دستگاه طرد می‌کردند منتظر خدمت می‌کردند و مجبور بودندکه نان را به نرخ روز بخورند حق این بود که هیئت محترم رئیسه بعد از این دوره مخصوصاً مقام ریاست جناب آقای سردار فاخر که در رأس مجلس تشریف دارند یک تجدیدنظری در کارهای داخلی مجلس می‌فرمودند (پورسرتیپ- یعنی این هیئت رئیسه همان کار هیئت رئیسه سابق را بکند؟ پس این‌ها را منتظر خدمت کنید.) نه یک تجدیدنظری بایدکرد کسانی که نایابند باید این‌ها را از دستگاه طرد کرد (صحیح است) بنده این را لازم است عرض کنم البته ما در داخل مجلس شورای ملی کارمندان بسیار صدیق و علاقمند داریم (صحیح است) این‌ها همه شان کنارند دورند عزت نفس دارند مجال ندارند ویک کسان نایابی هم داریم بنده نمی‌خواهم در این باب آنچه اطلاع دارم به عرض مجلس برسانم بنده این‌ها را سربسته می‌گویم و می‌گذرم جناب آقای میراشرفی که در دوره گذشته هم تشریف داشتند و بهتر از من می‌دانند جنابعالی که کارپرداز بودید حق این بود که در تصفیه این آقایان یک اقداماتی می‌فرمودند یک کارهایی می‌فرمودند (پورسرتیپ- در پی انتقام‌جویی نباید بود) (بزرگ‌نیا- باز هم اداره مجلس از همه جا بهتر است) (صدرزاده- آقا در این دستگاه مردان دانشمندی هستند که در کمتر ادارات دولتی هستند) به عقیده بنده باید سعی کرد کارمندان مخصوصاً در مجلس شورای ملی و چاپخانه مجلس وظایف خودشان را انجام بدهند کارمند مجلس و دستگاه مقننه بایستی مورد اعتماد باشد این‌ها باید بی‌نظر باشند بی غرض باشند متأسفانه بنده نمی‌خواهم از گذشته حرفی بزنم که ما چه‌ها دیدیم و چه‌ها کشیدیم از گذشته دیگر حرف‌زدن مورد ندارد باز هم من عرض می‌کنم واقعاً باید ما به آقای سپهبد زاهدی احترام بگذاریم و فراموش نکنیم از خدماتی که این مرد در دوران بد این مملکت برای نجات مملکت انجام داده است (صحیح است) مگر نبودید آقای پورسرتیپ که ما برای بعضی کارها قرار بود که یک عده‌ای را برای جلسه اقلیت دعوت بکنیم غیر از آقای سردار فاخر حکمت و آقای امیر نصرت اسکندری کسی نیامد و رو نشان ندادند همه از ما دوری می‌کردند (میراشرافی- رو گردان بودند) روگردان بودند (پورسرتیپ- حالا هم جنابعالی باید سه ساعت پشت در اتاقشان سر پا بایستید) (شوشتری- مجاهدین شنبه آمدند جلو) به نظر بنده تنها دستگاهی که واقعاً توی مجلس خوب کار می‌کند این روزنامه رسمی است این روزنامه رسمی وظیفه خودشان را خوب انجام می‌دهند و همه ساله هم یک درآمدی برای مجلس شورای ملی از این‌جا حاصل می‌شود در صورتی که هیچ انتظاری نبود که روزنامه رسمی که برای مذاکرات مجلس است درآمد داشته باشد خوشبختانه این دستگاه که با یک نظم و ترتیبی اداره می‌شود یک عوایدی هم برای مجلس دارد (پورسرتیپ- اعلانات را به هر که بدهند چاپ می‌کند و درآمد هم دارد) صحیح است آگهی‌ها به به آن‌جا داده می‌شود یک عوایدی هم می‌دهد ولی متأسفانه یک مطلبی که هیچ به آن متوجه نشده موضوع چاپخانه است چاپخانه مجلس شورای ملی یکی از خدمات برجسته مرحوم ارباب کیخسرو است (بعضی از نمایندگان- خدا بیامرزدش) (خرازی- خیلی از این بناها نتیجه خدمات او است) این چاپخانه عالی‌ترین چاپخانه است خدا بیامرزد از خدماتی که ارباب کیخسرو برای مجلس شورای ملی کرده است یکی همین چاپخانه است این چاپخانه مجلس شورای ملی یکی از بهترین و مدرن‌ترین چاپخانه‌های دنیا است متأسفانه چند سال است که وضعیت آن‌جا به هم خورده خوب اداره نمی‌شود خوب توجه نمی‌شود اگر آقایان بیلان چاپخانه بانک ملی ایران را بخواهند و ملاحظه بفرمایند تصدیق خواهند فرمود که حق این است که چاپخانه مجلس شورای ملی سالی دو میلیون تومان عایدی بدهد مع‌التأسف این چاپخانه خوب کار نمی‌کند و دخل و خرج نمی‌کند سرپرست ندارد مردی هم که سرپرستی چاپخانه را دارد مرد خوبی است مرد شریفی است مرد فاضلی است ولی برای این‌کار مناسبت ندارد ایشان بهتر است بروند بنشینند این کتابخانه را اداره بکنند به مراتب فضل‌شان را به مردم نشان بدهند نه این‌که بیایند و سرپرست چاپخانه باشند حق این بود که این دوره آقایان نسبت به چاپخانه توجه بیشتری بکنند آقایان این چاپخانه یک بار سنگینی برای بودجه مجلس شده اگر نمی‌توانید این دستگاه را اداره بکنید چه بهتر این را بدهید به دستگاه وزارت دارایی خودتان را راحت بکنید و از این کشمکش‌ها هم خلاص بشوید هر وقت پیش آمدی می‌شود این کارگرهای چاپخانه برای ما اسباب دردسر و زحمتند آقای صدرزاده در دوره گذشته هر وقت دولت گذشته می‌خواست یک لوایحی را با زور از مجلس بگذراند تمام این کارگرها را می‌آورد توی خیابان و ما از این‌ها تأمین نداشتیم کارگر چاپخانه باید وظیفه خود را در چاپخانه انجام بدهد نه این‌که بیاید زنده باد و مرده باد بگوید حالا که شما نمی‌توان ید یک دستگاهی را اداره بکنید چه بهتر که این را بدهید به وزارت دارایی تا هر ترتیبی که لازم است به آن بدهند اگر این را لازم دارید باید این را طبق اصول روز مثل یک سازمان تجارتی اداره کنید یک دستگاهی باید تشکیل داد یک هیئت مدیره‌ای باید باشد که این‌جا را اداره بکند این‌جا را باید یک دستگاهی جداگانه اداره بکند فعلاً این چاپخانه یک وبالی شده به گردن مجلس شورای ملی اگر آقایان توجه نداشته باشند بزودی زود این چاپخانه از دست می‌رود عرض کردم مدرن‌ترین چاپخانه است و در ایران این چاپخانه نظیر ندارد چند روز قبل عده‌ای از کارگرهای چاپخانه به آقای مرآت اسفندیاری نمی‌دانم تشریف دارند یا نه مراجعه کرده بودند ایشان هم به من فرمودند شما که اسم‌نویسی کرده‌اید عده‌ای از این کارگرها بدبخت‌ها عمرشان را در خدمت به چاپخانه گذرانده‌اند و حالا از کارافتاده و محتاج شده‌اند ولی به عرایض آن‌ها هیچگونه توجهی نشده (بعضی از نمایندگان- کمک بایستی بکنند) من مخصوصاً از رئیس کمیسیون محاسبات تقاضا دارم که این‌ها را بخواهند عوض این‌که برای سایرین بیخود یک رتبه‌هایی منظور شده به عرایض حقه اینها توجه بشود اگر به این‌هایی منظور شده به عرایض حقه این‌ها توجه بشود اگر به این‌هایی که در حین انجام وظیفه زندگی خودشان را از دست داده‌اند کمک می‌شد این بهتر بود من به آقای مرآت اسفندیاری هم عرض کردم در موقعی که لایحه بودجه مجلس مطرح می‌شود بنده عرایض آن‌ها را به عرض مجلس می‌رسانم استدعا می‌کنم که نسبت به عرایض این‌ها آقایان کارپردازان واقعاً توجهی بفرمایند که این‌ها زندگی‌شان را در راه خدمت از دست داده‌اند یکی هم موضوع بهداری است در مجلس شورای ملی یک دستگاه بهداری است در مجلس شورای ملی یک دستگاه بهداری ما داریم که البته سالیانی جناب آقای دکتر امید نیرومند سرپرستی آن را داشته‌اند خوشبختانه ایشان هم الان سرپرستی آن را دارند آقای دکتر ما به جنابعالی همه ارادت داریم ولی دستگاهی که در مجلس است کافی نیست وقتی که در مجلس عده زیادی کارمند دارید کارگر دارید کتابخانه دارید حالا که جنابعالی در مجلس تشریف دارید و سرپرستی بهداری را هم دارید حق این بود که توجه بیشتری

می‌فرمودید و بودجه بیشتری برای آنجا منظور می‌شد که این دستگاه تکمیل می‌شد به حال و وضعیت مرضای کارگر چاپخانه و مجلس شورای ملی می‌رسیدند الان آنجا چیزی ندارید غیر از قرص آسپرین یا نورالژین من چیز دیگری ندیدم بهتر این است که به بهداری توجه بیشتری می‌فرمودید و وضع آنجا را بهتر می‌کردید شما که در اصلاحات بهداری بیشتر از ما توجه دارید این دستگاه را تکمیل بکنید در مملکت هر قدر دستگاه بهداشت ما تکمیل‌تر باشد بهتر است برای این که مملکت ایران فاقد بهداشت است فاقد فرهنگ است نسبت به بهداشت و فرهنگ هر قدر کمک بشود به نظر بنده به وسیله هر دستگاه باشد بهتر است این دستگاهی که ایجاد شده است این را درست بکنید تکمیلی کنید تختخواب زیاد بگذارید وسایل جدید بیاورید به وضعیت مرضای اینجا آقایان می‌توانید بپرسید اتفاقاً من از این آقای دکتر اسدی خیلی خوشم آمده و دیده‌ام که مرتب از صبح تا ظهر سر وظیفه خودش مشغول انجام خدمت است برای مریض‌ها خیلی خوب خدمت می‌کند نمی‌دانم جنابعالی هم با عقیده بنده موافق هستید یا نه؟ این‌ها یک کلیاتی بود که بنده به نظرم رسید و برای این که وظیفه‌دار بودم به عرض مجلس رسانیده امیدوارم که مورد توجه قرار بگیرد آقایان توجهی داشته باشند این معایبی که عرض شد برای اصلاح آن توجه داشته باشند (احسنت)

رئیس- آقای عمیدی نوری

عمیدی نوری- مطالبی که همکار محترم جناب آقای بهادری فرمودند البته یک کلیاتی بود که به عنوان تذکر فرمودند و البتهن مخالفت اصولی با بودجه سال ۱۳۳۳ مجلس شورای ملی اظهار نکردند که محتاج به جواب باشد البته موضوع استخدام راجع به کارمندان مجلس شورای ملی تشخیص صلاحیت و لزوم آن به هیئت محترم رئیسه است که جناب آقای رئیس مورد اعتماد همه آقایان هستند (صحیح است) از ایشان و از حسن اداره‌شان متشکریم البته هرگونه تذکراتی را که همکاران محترم داده و یا خواهند داد در نظر می‌گیرند اما راجع به یک عده‌ای که فرمودید که استخدام جدید و غیره آنچه که بنده مطالعه کردم جز ۷ یا ۸ نفر نیست و اینها کسانی بوده‌اند که استحقاق داشته و به علاوه در آخر دی یعنی آخر سال ۱۳۳۳ ما داریم بودجه سال ۳۳ را رسیدگی می‌کنیم بدین معنی که تمام بودجه به صورت یک دوازدهم تا حالا پرداخت شده و در واقع ما یک عمل تصویبی می‌کنیم برای بودجه و اصولاً این طرز بودجه‌نویسی نیست همانطوری که در بودجه مملکتی عرض کردم ما امیدوار هستیم که برای بودجه سال ۳۴ قبل از این که سال ۳۴ برسد بودجه داده بشود که یک مطالعات بیشتری بکنیم که این نکاتی که جناب آقای بهادری فرمودند و نکاتی که مورد نظر هست در بودجه ۳۴ مورد توجه واقع بشود بنده خودم هم که در این بودجه نگاه می‌کنم اقلامی می‌بینم که مورد توجه بیشتری است مثلاً یک قلمی است که اینجا مبلغ یک میلیون و خورده‌ای به اسم کتاب دهخدا یک همچو چیزی اینجا نوشته شده و تاریخچه این موضوع را شنیده از دوره چهاردهم همینطور به تدریج هر سال چند میلیون در بودجه مجلس شورای ملی به این اسم پول داده شده و یک هیئتی هم نشسته‌اند و کار می‌کنند خود آقای دهخدا هم که هیچ‌وقت تشریف نمی‌آورند ماهی ده‌هزار ریال حقوق می‌گیرند و خلاصه یک اداره‌ای شده است در حالی که به نظر بنده اولاً چاپ یک کتابی هر قدر مفید باشد انسیکتوپدی هم باشد این مربوط به مجلس شورای ملی ایران نیست (دکتر جزایری- انصافاً خدمت کرده است) مربوط به وزارت فرهنگ است جناب آقای دکتر جزایری دانشگاه و آقا هم که علاقه دارند در بودجه دانشگاه این را بگذارید (عبدالرحمن فرامرزی- موضوع دانشگاه که مطرح نیست) و حالا هم که آمده است اینجا یک کار اداری شده است (کریمی- همین یک کار حسابی شده است) این یک کار حسابی را اقلاً درست انجام بدهید نه این که به صورت یک کار اداری دربیاید و امیدوار هستم که در سال ۱۳۳۴ هم که بودجه سال ۳۴ مطرح شد این مسئله را رویش یک فکر قطعی بکنیم که همانطوری که آقای دکتر جزایری و مجلس شورای ملی علاقه دارند این موضوع تمام بشود و به طور قطع یک رقم گذاشته بشود و این یک حساب قطعی بشود و بعد هم آقای دکتر امتیازش مربوط به ورثه‌اش نباشد بالاخره تکلیف این کار معلوم بشود همینطور راجع به چاپخانه یک تذکراتی فرمودند اصولاً چاپخانه مجلس شورای ملی یک چاپخانه خیلی مجهزی است که از حیث وسایل و دستگاه این است که خیلی از کارهایی که قابل توجه است به این چاپخانه واگذار می‌کنند و چاپ می‌کند ولی بنده نمی‌دانم که اداره چاپخانه چه صورتی دارد که می‌گویند در حدود چهارصد هزار تومان ضرر نشان داده (میراشرافی- آقای عمیدی امسال ضرر ندارد منفعت هم دارد) امسال هم در این بودجه یکصد هزار دلار اجازه داده شده که به نرخ دولتی وسایل بخرد جناب آقای میراشرافی این اجازه از بزرگترین ارفاقاتی است که به یک چاپخانه‌ای داده می‌شود برای این که چاپخانه‌هایی که هست باید به نرخ آزاد ماشین‌هایشان را بخرند و بیاورند با چنین کمکی که در بودجه این چاپخانه می‌شود بایستی طوری اداره بشود که ضرر نکند بلکه یک رقم عواید برای مجلس شورای ملی باشد امیدواریم که با توجهی که آقایان کارپردازها دارند در بودجه ۳۴ این نکته طوری مورد ملاحظه قرار بگیرد که مطلب حل بشود بنابراین بنده دیگر اعتراضی و تذکری از ناحیه آقای بهادری ندیده که محتاج به جواب باشم و اصولاً هم معتقدم که بودجه‌ای که ده ماهش گذشته و دو ماهش مانده جای این بحث‌های مفصل را ندارد و بهتر این است که مجلس شورای ملی تکلیف این بودجه را زودتر تعیین بکند (احسنت)

رئیس- پیشنهادی برای کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد کفایت مذاکرات می‌کنم. صدرزاده

رئیس- آقای صدرزاده

صدرزاده- این پیشنهادی که برای کفایت مذاکرات تقدیم کردم بیشتر از این جهت بود که این نکته را به عرض مجلس برسانم. شخص دهخدا یکی از فضلا و دانشمندان این مملکت است و یکی از خدمتگذارهای راه آزادی این مملکت است (صحیح است) (عبدالصاحب صفایی- صحیح نیست آقای صدرزاده اشتباه می‌فرمایید بر علیه ملت قیام کرد) آقای دهخدا یکی از بزرگان و دانشمندان این مملکت است این فرمایش را نفرمایید مجلس شورای ملی از لحاظ تجلیل علم و کمک به علما چاپ این لغت‌نامه را تصویب کرد (عبدالصاحب صفایی- این کار را برای خودش و یک عده‌ای دکان درست کرده، می‌خواست جمهوری دموکراتیک درست کند) (زنگ رئیس)

رئیس- آقای صدرزاده در کفایت مذاکرات بفرمایید

صدرزاده- جناب آقای صفایی توجه بفرمایید (عبدالصاحب صفایی- من از شما خواهش می‌کنم صرف‌نظر بفرمایید) روزنامه صوراسرافیل شاهد فداکاری‌ها و خدمات ایشان به مشروطیت است، بنده در اظهار این مطلب به روزنامه صوراسرافیل استناد کردم روزنامه صوراسرافیل را خود جنابعالی ملاحظه فرموده‌اید (عبدالصاحب صفایی- حالا پیر شده‌اند و فراموش کرده‌اند) بنده خودم هم در هیئت رئیسه بوده‌ام از نظر تشویق علم و معرفت مجلس شورای ملی قسمتی از بودجه خودش را اختصاص داده است به چاپ این فرهنگ (عبدالصاحب صفایی- ماهی چندهزار تومان پول می‌گیرند برای این کار ایشان قیام علیه مشروطه کردند) (زنگ رئیس- دعوت به سکوت)

صدرزاده- اما راجع به کفایت مذاکرات (عبدالصاحب صفایی- از کسی که قیام بر علیه مشروطیت کرده حمایت نکنید)

(زنگ رئیس)

رئیس- گوش بدهید آقای صفایی

صدرزاده- اما راجع به کفایت مذاکرات چون این گزارش این بودجه مربوط به مجلس شورای ملی است مربوط به کار مجلس شورای ملی است مربوط به یک اداره دولتی نیست طبعاً آقایان نمایندگان محترم از اوضاع مجلس باخبر و با اطلاع هستند و دیدن این لایحه هم اطلاع آنها را بیشتر می‌کند بنابراین می‌خواهم استدعا بکنم که در کلیات دیگر مذاکره کافی باشد و بحث در مواد شروع بشود که این کار تمام بشود (میراشرافی- آقای دهخدا علیه مشروطیت قیام کرد) (مهندس جفرودی- علیه فرهنگ و علم که قیام نکرده) (میراشرافی- از لغت‌نامه و شهرت خودش سوءاستفاده کرد)

رئیس- آقای شوشتری مخالفید؟ (شوشتری- بله) بفرمایید

شوشتری- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم بنده با کفایت مذاکرات مخالفم چرا؟ برای این بیاناتی که شد اولاً در بودجه مجلس شورای ملی از نظر تأثیر خارجی آن که مایه و پایه بودجه مملکت و سرمشق باشد اگر در اطراف او حل و تجزیه‌ای بشود تحلیل بشود اظهاراتی بشود روی اصول کلی و بودجه مملکتی مفید واقع می‌شود (رضایی- مملکت که بودجه ندارد) اجازه بده آقای رضائی گوش کن من بله مهمه نظریات را می‌دانم اگر در بودجه مجلس شورای ملی بیاناتی بشود و آقایان بخواهند نظریاتی را ابراز کنند که مفید واقع بشود چه ضرر و مانعی دارد؟ مگر به گاو و گوسفند کی بر می‌خورد؟ یک کسی می‌گوید فلان آقا فاضل است عالم است من خود در دوره ۱۶ دفاع کردم ولی اگر یک وکیلی بیاید بگوید که غرض از چاپ این لغات جمع کردن و گران کردن و هر روز مجلس شورای ملی پول دادن و حبس کردن و انبارهای مجلس را اشغال کردن نیست اگر این را به قیمت نازل بگذارید در دسترس مردم کفر گفته؟ (عبدالصاحب- کسی نمی‌خرد آقای شوشتری) یا بخرد یا نخرد وزارت فرهنگ یک وظیفه‌ای دارد دانشگاه یک وظیفه‌ای دارد مجلس شورای ملی در اطراف بودجه خودش نباید جلوگیری

از مذاکره بکند فرمایشاتی جناب آقای بهادری فرمودند

رئیس- آقای شوشتری راجع به کفایت مذاکرات بفرمایید

شوشتری- بله همین است فرمایشاتی جناب آقای بهادری فرمودند این فرمایشات از نظر اصول این‌جا باید صحبت بشود همین طور گفته شود کفایت مذاکرات موردی ندارد راست می‌گویند دردوره ۱۷ اقلیت ۱۷ و در دوره ۱۶ اقلیت ۱۶ در خود مجلس در داخل مجلس داشتند ترور می‌شدند مجلس باید منشاء اصلاحات باشد مجلس باید منشاء حسن خلق باشد باید منشأ علم وتربیت باشد ما چطور شد این سروصدا را راجع به دانشگاه در آوردیم گفتیم دانشگاه باید منزه از سیاست و هوچی‌گری بشود باید محیط آرام محیطی که بتوانند اطفال ما ابناء ما برادران ما درس بخوانند مجلس شورای ملی هم کارمندانش باید طوری رفتار کنند که سرمشق دیگران باشد این بیانات صحیح است بایستی رویش حرف بزنیم به عقیده بنده مذاکره یک موافق و اظهارات یک مخالف دراین بودجه کافی نیست وآنگهی این بودجه مطالبی دارد یکی موضوع روزنامه رسمی است یکی چاپخانه است‏

رئیس- این کلیات است شما در مواد دارید صحبت می‌کنید

شوشتری- اجازه بفرمایید ما که از جوشقان نیامده‌ایم می‌دانم نمی‌شود یک نفر در کلیات صحبت کند و رأی بدهند بدون این‌که قضیه روشن بشود (صدرزاده- در مواد صحبت نفرمایید) کجای مواد آقای صدرزاده شما که توجه کردی این‌جا آقا واردی من الان می‌خواهم راجع به حقوق وکلا صحبت کنم در خارج منعکس می‌کنند وکیل ماهی سه هزار تومان می‌گیرد باز هم می‌گویند کافی نیست برای مخارجش این را کجا صحبت کنم؟ چطور صحبت کنم؟ همین مذاکرات کافی است؟ این انجام وظیفه است؟

رئیس- آقایان توجه دارند این گزارش موادی دارد که ۷ یا ۸ ماده است الان صحبت روی کلیات است در ماده اول هم مثل کلیات رویش موافق و مخالف می‌توانند مفصل صحبت کنند یعنی نیم‌ساعت می‌توانند صحبت کنند آقایان که با کفایت مذاکرات در کلیات موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد رأی می‌گیریم به ورود در شور مواد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول مطرح است قرائت می‌شود (پیراسته- آقای رئیس اجازه می‌فرمایید توضیحی عرض کنم؟) ماده خوانده شود بعد بفرمایید ماده اول قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده اول- برای مقرری وهزینه دوازده ماهه سال ۱۳۳۳ مجلس شواری ملی مبلغ پنجاه وچهار میلیون و دویست و نود و چهار هزار و نهصد و شصت ریال (۵۴۲۹۴۹۶۰) مطابق فقرات ۱ تا ۵ صورت مشروح ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس داده می‌شود

تبصره- به کارپردازی مجلس اجازه داده می‌شود کمک هزینه مربوط به مجلس شورای ملی و اداره چاپخانه مجلس و اداره روزنامه رسمی کشور را تا آخر سال ۱۳۳۳ از محل درآمد عمومی کشور از وزارت دارایی دریافت دارد.

رئیس- آقای پیراسته (مخبر کمسیون محاسبات عرض کنم بنده با کمال دقت فرمایشات آقای بهادری مخالف و آقای عمیدی نوری موافق را شنیدم همین طور اظهارات آقای صدرزاده و آقای شوشتری را (بلندتر عرض کنم که بنده با کمال دقت اظهارات آقایانی را که این‌جا بیاناتی کردند استماع کردم و لازم می‌دانم که چند کلمه‌ای به عرض آقایان برسانم در کمیسیون محاسبات با کمال دقت رسیدگی در این کار شد جلسات عدیده‌ای تشکیل شد و هر کس هر حرفی داشت آمد در کمیسیون ما فرصت دادیم تمام حرف‌ها را زدند و تا آن‌جا که توانستیم درش دقت شده است و آقایان هم توجه دارند حالا آخر سال ۳۳ است این بودجه هم مربوط به سال ۳۳ است ما تصمیم گرفته‌ایم برای سال دیگر تفاضا بکنیم از مقام ریاست زودتر بودجه سال ۳۴ را به مجلس بیاورند تا اگر کم و کسری لازم است توضیحاتی لازم است (صارمی- لازم است) در آن‌جا داده بشود و الّا بودجه سال ۳۳ که حالا در آخر سال هستیم و همه آقایان هم حقوق‌هایشان را گرفته‌اند طبق همین بودجه زیاد ضرورت ندارد و بنابراین ما تحصیل مجوز می‌کنیم برای این پرداخت‌ها نه این‌که چیز تازه‌ای از مجلس خواسته باشیم اما راجع به فرهنگ دهخدا که آقایان صحبت کردند بنده لازم می‌دانم و استدعا می‌کنم ازآقایان که قبلاً عرایض بنده را استماع بفرمایند در کمیسیون محاسبات راجع به فرهنگ دهخدا شاید چند جلسه متوالی بحث شد عقیده مخالف و موافق زیاد بود بنده حالا به طور خلاصه عقاید آقایان موافق و مخالف را به عرض می‌رسانم یک عده‌ای می‌گفتند که دهخدا مرد فاضلی است خدماتی هم به فرهنگ این مملکت کرده است از نظر این‌که در این اواخر کاری کرده است که احساسات ملت ایران را جریحه‌دار کرده است (مهندس جفرودی- چه ربطی به فرهنگ اودارد؟) بنده استدعا کردم که به من فرصت بدهید که عقاید مخالف و موافق و عقیده کمیسیون را عرض بکنم و بگویم چرا کمیسیون این تصمیم را اتخاذ کرده، بعضی می‌گویند چون آقای دهخدا در دوره اخیر در دوره مصدق‌السلطنه رویه‌ای اتخاذ کردند که احساسات ملت ایران را جریحه‌دار کردند یعنی داوطلب شورای عالی سلطنتی گردید این است که نسبت به او یک عده‌ای نظر خوبی نداشتند یک دسته‌ای می‌گفتند که آقای دهخدا در اواخر کار خوبی نکرده است و این کار به هیچ‌وجه ارتباط به فرهنگش ندارد یک کتابی است که به درد مملکت می‌خورد و از طرف دیگر ما فکر کردیم که تا به حال مقدار زیادی پول داده شده و اگر جلویش را بگیریم این پول‌ها از بین می‌رود خدا انشاءالله آقای دهخدا را صد سال دیگر عمر بدهد ولی ما فکر کردیم اگر این فیش‌ها همینطور بماند بعد نمی‌دانم اینها چه خواهد شد گفتیم که این فیش‌ها بهتر است در اختیار مجلس قرار بگیرد (دکتر جزایری- وقتی اهانت می‌کنند که تقدیم نمی‌کند باید تقدیر بکنید که تقدیم کنند) یک نامه‌ای هم آقای دهخدا نوشته‌اند به مقام ریاست که اگر اجازه بفرمایند بخوانم در این نامه خطاب به مقام ریاست نوشته‌اند که این فرهنگ و آنچه که فیش باقیمانده است بخشیده‌اند و هدیه کرده‌اند به مجلس شورای ملی که در اختیار مجلس باشد (صدرزاده- سه میلیون فیش است) بنده مخصوصاً این‌جا تصریح می‌کنم که در صورت‌مجلس قید بشود ما با این شرط که تمام فیش‌هایی که موجود است یا تهیه می‌شود متعلق به مجلس شورای ملی ومتعلق به ملت ایران باشد وقابل تملک دیگران نباشد به این شرط رأی می‌دهیم مطلب دیگر این است که آقایان برمی‌خورند به چند مستخدم جزء که تبدیل رتبه‌ای درباره آنها شده است و رتبه‌ای به آنها داده شده عرض می‌کنم که نظر کمیسیون این است که اینها ازحقوق بازنشستگی و از مزایای دیگر استفاده کنند ولی به این شرط این رتبه بر این اشخاص داده شده که در این مشاغلی که هستند در همین مشاغل بمانند و الّا یک کسی که فرض کنید که کارش حالا کار فنی لامپ‌های مجلس است این را ما رتبه‌اش را تبدیل کردیم صحیح نیست که جای دیگری برود فقط ما از نظر بازنشستگی و از نظر مزایای دیگر این‌کار را کردیم و الّا شغل آنها همان کار سابق است و تصور می‌کنم که نظر مقام ریاست هم همین است مطلب دیگر این است که مختصر اشتباهی شده است در چاپ که لازم است توضیح بدهم در آن‌جایی که مشاور قضایی نوشته‌ایم مقصود مشاور قضایی فعلی است برای این‌که بعد معلوم نیست که چه خواهد شد و یکی هم این‌که مشاور قضایی را از قسمت ارسال مراسلات جدا کردیم و یک قسمت مستقلی است خودش و این باید در صورت‌جلسه قید بشود عرض دیگری ندارم و ضمناً هم به اطلاع آقایان می‌رسانم که تمام آقایان مستخدمین مجلس به کمیسیون مراجعه کردند صحبت‌هایی کردند و تقاضاهایی که داشتند ما شنیدیم و تقاضا می‌کنم که حتی‌المقدور آقایان پیشنهادهایی که بی‌جهت وقت مجلس گرفته می‌شود و باعث بطوء کار بشود و نمی‌توانم موافقت کنم ندهند و مطلب دیگری هم که می‌خواهم به عرض‏ مجلس برسانم این‌که علت آن‌که گفتیم که چند نفر این‌جا استخدام بشوند نه این‌که این‌ها استخدام جدیدی است چون در مجلس هم مثل جاهای دیگر یک دسته‌ای متقاعد می‌شوند و می‌روند باید یک دسته دیگر جایشان را بگیرند این را چکار بکنیم؟

رئیس- آقای دکتر شاهکار مخالفید (بعضی از نمایندگان- نیستند آقا) آقای امیر تیمور کلالی‏

امیرتیمور کلالی- بنده عرایض مفصلی ندارم و از همین جا مختصر عرض می‌کنم. یادم هست در دوره ۱۴ یا دوره ۱۵ مجلس شورای ملی موقعی که بودجه مجلس تقدیم مجلس شده بود بنده پیشنهادی تقدیم کردم که صورت مذاکرات مجلس شورای ملی مربوط به دوره اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم و چند جلسه از دوره ششم که نسخه خطی و منحصربه‌فرد بود این‌ها از محل صرفه‌جویی مجلس شورای ملی طبع و توزیع بشود (میراشرافی- در این بودجه پیش‌بینی شده) چون تا قبل از دوره ۶ صورت مذاکرات مجلس نوشته می‌شد و یک نسخه هم بیشتر نبود ممکن بود وقتی که نسخه منحصربه‌فرد باشد به واسطه مرور زمان یا حریق محو بشود در صورتی که صورت مذاکرات مجلس شورای ملی به عقیده بنده تاریخ سیاسی مشروطیت ایران را شامل است و بایستی تاریخ مضبوط بماند و از این جهت مجلس شورای ملی با پیشنهاد بنده موافقت کرد که این صورت مذاکرات طبع و توزیع بشود اما دیگر اطلاع ندارم که چقدر از این را طبع نموده‌اند و الان در چه مرحله است خواستم راجع به این موضوع توضیحاتی داده بشود و اگر از طبع این‌ها چیزی ناتمام مانده است طبع کنند عرض دیگر بنده موضوع نگاهداری از ورثه مرحوم طوسی قریب سی وچند سال از عمر خودش را صرف خدمت مشروطیت و مجلس شورای ملی کرده (صحیح است) (رئیس- در بودجه منظور شده) و آن مرحوم به هیچ‌وجه ازخودش اندوخته‌ای جز حسن خدمت و صداقت باقی نگذاشته و حالا هم که رفته اطلاع دارم بازماندگان

و وراث آن مرحوم فوق‌العاده در زحمت و عسرت هستند وظیفه مجلس شورای ملی این است که از بازماندگان مستخدمین خودش نگاهداری کند من از مقام ریاست و مجلس تقاضا دارم که به بازماندگان و ورثه مرحوم طوسی توجهی بشود و مبلغی اضافه بشود که بتوانند فقط زندگی روزانه خودشان را بگذرانند مطلب دیگر بنده مربوط به مستخدمین جزء و کارمندان سرپایی مجلس شورای ملی و اضافه کار این‌ها است که توجهی بشود با این گرانی زندگی از اضافه خدمتی که انجام می‌دهند یک اضافه‌ای به این‌ها داده بشود (صحیح است)

رئیس- صورت جلسات مجلس همان طور که آقای امیر تیمور فرمودند از دوره اول و دوم و سوم و یک قسمت از چهارم به طبع رسیده پنجم و ششم هم در تحت طبع است که خارج می‌شود و البته قوانین دوره ۱۶ و ۱۷ هم که هنوز طبع نشده آن‌ها را هم در اداره مطبوعات مشغول طبع هستند راجع به مرحوم طوسی هم که فرمودید مرحوم طوسی خدمتگذار قدیمی بوده است بازماندگان او عبارت است از دو نفر عیال و اولادی نداشته در هیئت رئیسه آن حقوقی که می‌گرفتند مضاعف کردند کمک هم شده اما راجع به کارمندها چه کارمندان و چه مستخدمین جزء آنچه مقدور بوده هیئت رئیسه و بنده کوشیده‌ام که با این وضع گرانی اسباب رفاه خاطر این‌ها فراهم بشود (احسنت) و مزایایی که داشتند و اضافاتی که می‌گرفتند این‌ها را صد درصد بهشان دادیم و باز هر کمکی که مقدور باشد در آتیه به آن‌ها می‌کنیم و اما این‌جا آقای بهادری راجع به اعضا و اجزای مجلس فرمودند کارمندان مجلس همه کارمندان قدیمی هستند (صحیح است) و همه هم گمان می‌کنم جزء در جاده صداقت قدمی بر نداشته‌اند (صحیح است) و آنهایی هم که بیشتر خدمت کرده‌اند بیشتر مورد توجه هستند (صحیح است) اگر کسی ایرادی یا اعتراضی دارد مدلل و موجه به بنده بدهد من مورد رسیدگی قرار می‌دهم اما راجع به کارمندان اضافی که می‌گویند من شخصاً راضی نبودم که به کارمندان مجلس از خارج کسی اضافه بشود و استخدامی به عمل بیاید ولی یک وقت الزامی پیش می‌آید و شاید بعضی از این‌ها راهم خود آقایان نمایندگان معرفی کردند و یک عده ۷ یا ۸ نفری استخدام شده‌اند البته من خودم هم سعی کرده و سعی می‌کنم که در مجلس شورای ملی مثل وزارتخانه‌ها بی‌ترتیب کارمندان اضافه نشود و حتی‌الامکان با همان دستگاهی که دارد خودش را اداره بکند، راجع به چاپخانه، چاپخانه در دوره ۱۷ به بعد ضررهایی داد علتش هم این بودکه کارگرها کار نمی‌کردند در خارج مشغول زنده باد و مرده باد بودند ولی با ترتیبی که دادیم و هیئت مدیره‌ای که برای چاپخانه درنظر گرفته‌ایم امسال ضرری نداشته است و امسال هیئت مدیره با یک وضع بهتری تجدید خواهد شد و امیدوارم که چاپخانه کارهایش را به جریان بیندازد و نه تنها ضرر ندهد بلکه عوایدی هم داشته باشد (صحیح است- احسنت)

خرازی- قربان کارمندان و مستخدمین مجلس عوض دو سره سه سره کار می‌کنند این مستخدمین باید بهشان اضافه کارداده بشود.

رئیس- به هر کدام که کار اضافه بکنند و استحقاق داشته باشند داده می‌شود آقای امیرتیمور به عنوان مخالف صحبت کردند آقای دکتر شاهکار مخالفید یا موافق؟ (دکتر شاهکار- مخالفم) آقای دکتر جزایری موافقید یا مخالف؟ (دکتر جزایری- موافقم) بفرمایید

دکتر جزایری- عرض کنم بنده در کلیات لایحه به عنوان موافق اسم نوشتم که در بودجه مجلس مذاکره بکنم غرض بنده از این عرض و مزاحمت این است که برای اولین مرتبه که افتخار نمایندگی مجلس را پیدا کردم و تماس با اعضا و رؤسای ادارات مختلف مجلس پیدا کردم بین خود و خدا با آن عده از آقایان که من با آن‌ها تماس دارم می‌بینم حقیقتاً زحمت می‌کشند (صحیح است) همین قسمت تندنویسی و آقایان تندنویس‌ها که در این‌جا تشریف دارند با این طرز کارشان می‌بینم حقیقتاً زحمت می‌کشند اداره قوانین رئیس و معاونش و اعضایش همین طور اداره بازرسی همین طور ادارات دیگری که من با آن‌ها تماس پیدا کرده‌ام من اتفاقاً می‌بینم که خوب انجام وظیفه می‌کنند و عصرها و شب‌ها کار می‌کنند واقعاً باعث امیدواری برای بنده شده است که می‌بینم یک دستگاهی واقعاً در مملکت انجام وظیفه می‌کند برای خدمت زیادی تقاضاهای زیادی ندارد بنده اولاً وظیفه‏ خودم می‌دانستم که این مطلب را به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم و از مقام ریاست و هیئت رئیسه تقاضا کنم که نسبت به آن‌ها توجهی بفرمایند یا به عنوان این‌که این‌ها را کارمند فنی حساب بفرمایند یا به هر صورت دیگری که خودشان صلاح می‌دانند واقعاً موجبات تشویق آقایان را فراهم کنند (صحیح است) آقایان خودتان با دستگاه‌های اداری این مملکت تماس دارید خودتان هر روز به وزارتخانه‌ها مراجعه می‌فرمایید به دستگاه نخست‌وزیری مراجعه می‌فرمایید می‌بینم که متأسفانه آن‌ها انجام وظیفه نمی‌کنند ولی بین خود و خدا باید گفت دستگاه‌هایی از مجلس که من باهاشان تماس دارم حتی از دستگاه نخست‌وزیری بهتر کار می‌کنند (صحیح است) و حقاً بایستی از این‌ها تشویق کرد از طرف دیگر عده‌ای هم از مستخدمین جزء هستند که همه این‌ها از مشروطه‌خواهان این مملکت بوده‌اند همین اداره حسابداری چون آقای مهر رئیسش این‌جا نشسته بود نمی‌خواستم چیزی عرض کنم ولی باید بگویم که به خوبی وظایف خودشان را از هر جهت انجام می‌دهند واقعاً با آن ادب و احترام و حسن انجام وظیفه را که من در تمام اعضای مجلس سراغ دارم استدعای من این است که به هر صورتی که می‌دانید اگر شده باشد از اضافه حقوقی که شاید برای آقایان نمایندگان پیش‌بینی شده از او بزنند و به حساب آقایان بگذارند بنده به سهم خودم موافقم (احسنت)

رئیس- آقای شوشتری‏

شوشتری- باز هم بسم‌الله الرحمن‌الرحیم. بنده که مخالفت می‌کنم ناچارم مشکلات زندگانی را که تمام مردم این کشور به آن آشنا هستند و برخورده‌اند نسبت به نمایندگان محترم هم تذکر بدهم مخالفتی که کردم از این جهت است این‌که تعریف از کارمندان مجلس شد این مورد انکار احدی نیست ولی در عین حال آقای بهادری فرمایشی فرمودند اگر خاطر محترمتان باشد دردور ۱۶ مقام سلطنت مقام وزارت مقام وکالت یک تشریفاتی دارد که آدم عادی این تشریفات را ندارد مجلس شورای ملی اگر کارمندانش و مستخدمینش به یک عدد نصابی برسد باید برسد زیرا حیثیت و شرافت و شخصیت مجلس شورای ملی ملازمه دارد که پیشخدمت داشته باشد مأمور خوب داشته باشد که هیچ‌کاری راکد نشود مثل یک تجارتخانه نیست که بگوییم مته را باید به خشخاش بگذاریم و این‌طور کنیم این نمی‌شود دیگر این که در مجلس ۱۶ جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی آقا را متذکر می‌سازم من یک نماینده‌ای هستم که ترس از اظهار عقیده نداشته و نمی‌ترسم در مجلس ۱۶ کشاورز صدر پیشنهاد کرد که مقداری ازحقوق وکلا کاهش یابد بنده صریحاً آمدم پشت این میز عرض کردم که به الفاظ نباید گول زد مردم را مردم‌فریبی چیزی نیست که از نماینده مجلس پسندیده باشد مقام نمایندگی اشرف از این مقام است بیایید حقوق نمایندگان را متناسب با تعیین نمایندگی بکنید که خرج آن‌ها بگذرد من خانه ندارم ماهی نهصد تومان باید کرایه خانه بدهم سیصد تومان صاحب‌خانه تخفیف داده است ماهی پانصد ششصد تومان می‌دهم باید پول تلگراف و تلفن بدهم در وزارتخانه‌ها و مؤسسات چندین هزار کارمند قراردادی و غیره هست که بیش از ماهی دو هزار تومان حقوق می‌گیرند چطور وکیل مجلس باید ماهی ۱۱۵۰ تومان حقوق بگیرد بنده باید صریح بگویم و هر قدر در اطرافش بحث می‌کنند بکنند بنده عقیده‌ام این است که بوکیل باید آن قدر حقوق داده شود تا بتوانند زندگی کند و آن وقت که وکیل نتواند زندگی کند مجبور می‌شود تشبث پیدا کند و از خارج پیدا کند من دارم شأن آقایان را عرض می‌کنم وزیر بقدر وکیل فحش نمی‌شنود به قدر وکیل مورد مهاجمه نیست بیایید درمنزل من به بینید خدا شاهد است هفته‌ای اقلاً ۴۵۰ نامه دارم بیش از صد تلگراف به من می‌رسد و من باید به آن‌ها برسم من اگر زندگانیم تأمین نباشد ناچارم تشبث کنم تشبث که کردم با مزاج ملایم موکلین سازش ندارد صحیح هم هست حق هم با مردم است ناچارم تشبث کنم همینطور بسیره سابق مثل مالیات گرفتن است در ۳۰ سال قبل مالیات اراضی گرفته می‌شد ۵ میلیون تومان وقتی آمدند حساب کردند دیدند ۴ میلیون و سصدهزار تومان خرج می‌کنند ۵ میلیون تومان می‌گیرند آن وقت این ۵ میلیون تومان چه می‌شد؟ خدا رحمت کند مرحوم داور را در زیر درخت انار در بجنورد با او صحبت کردم مشکلات را گفتم مقداری گریه کرد گفتم آقاجان حساب کنید روی حساب و قاعده عمل کنید یک وقتی مالیات این‌جور بوده است تا بتوانید باید تماس مأمورین را با این بیچاره‌ها کم کنید. بروید فکر دیگری بکنید ریاست مجلس شورای ملی آقایان نمایندگان محترم ملاحظه کنید در حقیقت گفتن این مطالب برای این است که در ماده اول من نفهمیدم چرا شما ما را این‌طور سوق دادید به قبل از جنگ قبل از جنگ هزینه زندگی چه بود؟ حالا هزینه زندگی چیست؟ اگر بگوییم ما همان خرج را می‌کنیم دروغ بگوییم این پسندیده است؟ نه. یکی دیگر هم موضوع کارمندان است همینطور که رئیس محترم توضیح فرمودند درآن ماده اول که کلی است گنجانده شده همینطور هم که فرمودند صحیح است ما در دوره سابق در دوره ۱۶ اگر خاطر آقای صدرزاده باشد ۶ نفر اضافه کردیم آن هم اجبار بود و لازم بود چون چند نفر فوت کردند و چند نفر هم متقاعد شدند مجلس اضافه‌ای نکرده است بنا علیهذا اگر مجلس شورای ملی و هیئت رئیسه محترم که در رأس آن‌ها جناب آقای سردار فاخر قرار گرفته نظر می‌دهند و مصلحت می‌دانند و این کمیسیون محاسبات نظر می‌دهد ۳ نفر

را اضافه می‌کنند ابداً نباید در اطراف او بحث کرد و باز هم عرض کردم کل‌الصیدفی جوف‌الفرا هم نتیجه توی این ماده اول است عرض کردم فرهنگ آقای دهخدا را بگذارید در دسترس مردمان ایالات و ولایات نگذارید در انبار مجلس شواری ملی (صحیح است) غرض از تدوین کتاب از تألیف کتاب غرض از جمع لغات این نیست که در یک انبار جمع بشود و درش را ببندند بگذارید در دسترس مردم ولایات و بعد هم برود وزارت فرهنگ یا خود مجلس شورای ملی یک قلم برای این‌کار بدهد نه این‌که سالی ۵ میلیون تومان و شش میلیون تومان آوردن و گذاردن برای این کار این در خارج ناصحیح است اگر آن آقا طرفدار جمع لغات فرهنگند مگر من بیچاره پیرمرد می‌گویم مملکت ایران لغاتش نباید جمع بشود نیست این طور بنده عرض می‌کنم عمل ما باید طوری باشد که کسی نتواند انتقاد کند (صحیح است) بنا علیهذا عقیده‏ من این است عرض کنم که آقای رئیس مجلس برای بودجه وکلا برای حقوق وکلا فکری بکنند و الّا بنده به این بودجه رأی کبود می‌دهم (احسنت)

رئیس- آقای مخبر پیراسته- عرض کنم که آقایان توجه بفرمایند راجع به حقوق آقایان نمایندگان در کمیسیون مفصل بحث شد (میراشرافی- به آن ماده که نرسیدیم) البته مشکلات زندگی برای همه‏ طبقات هست گرانی زندگی برای همه طبقات هست آقایان نمایندگان غیر از ۱۲ نفر که از تهران انتخاب می‌شوند بقیه نمایندگان از ولایات انتخاب می‌شوند این نمایندگان باید بیایند در تهران پول بگیرند زندگی برای خودشان درست بکنند خرج نمایندگی خیلی چیزها است تلگراف است و پست و جواب کاغذها است خواهش می‌کنم آقایان توجه بفرمایند خرج عنوان نمایندگی از ماهی هزارتومان بیشتر است برای این‌که ملاحظه فرمودید هرکس هر کتابی چاپ می‌کند برای نمایندگان می‌فرستد هر روزنامه‌ای چاپ می‌شود برای نمایندگان می‌فرستند اول هم قبضش را می‌فرستند هر شب‌نشینی که دایر می‌شود اول قبضش را برای نمایندگان می‌فرستند به علاوه ملاحظه فرموده‌اید که ماهی سیصد چهار صدتومان جریمه کم می‌کنند از صبح که ما می‌آییم این جا در این کمیسیون‌ها و سوکمیسیون‌ها تا نیم ساعت ۱ بعد ازظهر ۴ بعد از ظهر هم می‌آییم تا ساعت ۷ و گاهی هم تا ساعت ۱۲ شب این‌جا هستیم برای این‌که در عین حال که در این کمیسیون عضویت داریم در کمیسیون دیگری دعوتمان کرده‌اند و جریمه‌مان می‌کنند بنده در هفته گذشته که حقوقم را گرفتم دیدم دویست و نود تومان جریمه‌ام کرده‌اند در صورتی که بنده، در هفته گذشته غایب نبوده‌ام این بود که در کمیسیون راجع به این مسائل زیاد صحبت شد زندگی با روزی صدتومان نمی‌گذرد ولی بودجه مملکت هم بیشتر از این اجازه نمی‌داد آقای شوشتری که این‌جا فرمودند ما گفتیم به این‌که یک مبلغی به عنوان هزینه آن هم موقت اگر هزینه زندگی انشاءالله آمد پایین آن را هم آقایان نمایندگان باید کم بکنند ما گفتیم که در حدود ماهی پانصد تومان به نمایندگان کمک هزینه موقت داده شود و با بودجه مملکت که بسیار فقیر است و این هزینه سنگین ما نمی‌توانستیم که سه هزار تومان حقوق نمایندگی بدهیم این بود که ما جمع بین همه نظرها را گرفتیم البته یک مستخدم دولتی که ماهی هزار تومان حقوق می‌گیرد اتومبیل هم دارد شوفر هم دارد و کلاً نه اتومبیل دارند نه شوفر دارند با توجه به بودجه مملکت گفتیم در حدود ماهی پانصد تومان به حقوق نمایندگان اضافه شود بعدها که انشاءالله گشایش در مملکت بشود بودجه بیشتر بشود زیادتر بشود ولی فعلاً ما دیدیم که بیشتر از این نمی‌توانیم اضافه کنم

رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم مذاکرات در ماده اول کافی است جلیلی‏

رئیس- آقای جلیلی

جلیلی- البته آقایان تصدیق می‌فرمایند با این دقتی که جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی در هر کاری دارند این بودجه هم با کمال دقت و مطالعه زیر نظرایشان در هیئت رئیسه تنظیم شده آقایان کارپردازها که سابقه هم داشته‌اند در این‌کار مخصوصاً آقای میراشرافی دقت بیشتری کردند سابقه هم داشتند که این بودجه به آن صورت نوشته شد و بعد تقدیم مجلس شد و بعد هم دادیم به کمیسیون محاسبات آقایان اعضای کمیسیون محاسبات هم آنچه لازم بود جرح و تعدیل کردند و با بیاناتی هم که الان جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی فرمودند با این تفصیل بنده فکر نمی‌کنم که دیگر مذاکرات زیادی روی این ماده اول لازم باشد استدعا می‌کنم موافقت بفرمایید که مذاکرات در این ماده کافی باشد و اگر آقایان نظری دارند پیشنهاد می‌کنند

رئیس- آقای دکترشاهکار

دکتر شاهکار- بنده مخالفتی که با ماده ۱ دارم از این موقعیت یعنی از این مخالفت با کفایت مذاکرات استفاده می‌کنم و به عرض آقایان می‌رسانم جناب آقای شوشتری فرمودند که در اظهارنظر خودشان بدون هیچگونه ریا و با کمال شجاعت عقیده‌مند بودند که حقوق نمایندگان مجلس برای زندگی امروزی آن‌ها کافی نیست بعد مقایسه‌ای فرمودند بین آقایان وکلا و آقایان وزراء البته کسی که این مخالفت را می‌کند و به عرض‌شان می‌رساند کسی است که الان بودجه نمایندگان مجلس فرانسه را دارد یک نفر وکیل مجلس فرانسه ماهی دویست هزار فرانک یعنی ۲۴۰۰ تومان حقوق می‌گیرد (یک نفر از نمایندگان- چهار هزار تومان) به علاوه تمام مسافرت‌هایش در ترن‌ها مجانی است به علاوه اگر خانه نداشته باشد ازخانه‌هایی که مال کمپانی بیمه است استفاده می‌کند در دوره نمایندگیش تلفنش هم مجانی است (عاملی- شب برای اسم‌نویسی این جا می‌آیند رختخواب ندارند) البته نماینده مجلس وظیفه‌اش نظارت و مراقبت در بیت‌المال مردم است و باید سعی کند همینطور که سعی می‌کند دیناری اضافه خرج نشود در بین نمایندگان مجلس هم اشخاصی هستند که زندگی آن‌ها از حقوق نمایندگی مجلس نمی‌گذرد یعنی یا تاجرند یا وکیل دادگستری هستند یا مالک هستند (بعضی از نمایندگان- یا وکیل عدلیه) آن را عرض کردم این‌جور آقایان اشخاصی هستند که واقعاً یک مقداری از فعالیتی که برای زندگی خودشان داشته‌اند کم می‌کنند می‌آیند برای خدمت به مملکت و مردم این آقایان البته به طور قطع هزینه زندگی‌شان بیش از حقوق نمایندگی است و همینطور که جناب آقای شوشتری تذکر دادند با ۱۱۵۰ تومان نمی‌توانند زندگی کنند مسلماً با سه هزار تومان هم نمی‌توانند زندگی کنند اما اشخاصی هستند در بین ما که عوایدی دارند و از عواید مشروع خودشان می‌توانند زندگی خودشان را تأمین کنند.

رئیس- آقای دکتر شاهکار این‌ها خیلی با کفایت مذاکرات تناسب ندارد

دکتر شاهکار- و این آقایان زندگی‌شان تأمین است از این جهت بنده پیشنهادی تقدیم کردم که اضافه حقوقی که به آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی تعلق می‌گیرد فقط به آن‌هایی داده شود که دارای خانه ملکی در تهران یا حوزه انتخابیه خودشان باشند در این صورت‏

رئیس- موضوع اضافاتی در کار نیست آقای دکتر

دکتر شاهکار- از این جهت بنده تقاضا کردم آقایان اجازه بفرمایند که در اطراف ماده ۱ بیشتر توضیحات داده بشود که واقعاً اساس مطلب است و در واقع بین حقوق آقایان نمایندگان محترم و بودجه کشور بتوانیم صحبت کنیم

رئیس- رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات در ماده اول آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد. پیشنهاداتی رسیده قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌نمایم اعتبار ردیف ۲۰ از فقره ۵ بمبلغ پانصد هزار ریال تقلیل یابد جلیلی‏

رئیس- آقای جلیلی‏

جلیلی- این فقره درصفحه ۱۰ است در این قلم یک اعتبار ذخیره برای اضافات پیش‌بینی شده که طبق تصویب هیئت رئیسه مجلس پرداخت خواهد شد و رقمش هشت میلیون و پانصد هزار ریال است وقتی مجلس رسمی شد هیئت رئیسه مجلس به فکر بودجه افتاد این مال ۸ ماه پیش است و این اعتبار در آن موقع گذاشته شد بنابراین به نظر بنده حالا که دو ماه بیشتر به آخر سال نداریم آن هشت میلیون ریال زاید است و همان پانصد هزار ریال کافی است و بودجه هم باید طوری باشد که برای سال بعد مدرک عمل باشد و اما موضوع دیگری (پناهی- اگر اضافه می‌دهند شما نگیرید) اجازه بدهید آقای پناهی و اما اضافه شدن حقوق آقایان نمایندگان محترم در هیئت رئیسه مجلس شورای ملی مطرح شد بنده مخالفت کردم جناب آقای رئیس هم تأیید فرمودند حالا هم بنده مخالفم با اضافه شدن حقوق آقایان نمایندگان محترم و اگر آقای شوشتری می‌دانستند که بنده این عرض را می‌کنم نمی‌فرمودند برای عوام‌فریبی است چون بنده عوام‌فریب نیستم (شوشتری- من کی گفتم من به شما ارادت دارم آقای جلیلی به شما همچو نسبتی نمی‌دهم) بایستی مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی در هر کاری نمونه و سرمشق باشند ما در وضعی هستیم که این‌طور گرفتاریم و می‌بینیم و همه‌اش فریاد می‌زنیم صرفه‌جویی اول خودمان باید این کار را بکنیم چرا خودمان صرفه‌جویی نکنیم بنده باید در زندگیم در کراواتم در کفشم صرفه‌جویی بکنم ما اگر این حقوق را اضافه کنیم سطح زندگی بالا می‌رود پشت سر آن هم باز باید اضافه کنیم این مربوط به این قسمت اما بیشتر مخالفم که یک قلمی را مجلس تصویب کند و بعد هیئت رئیسه مجلس روی آن تصمیمی بگیرد استدعا می‌کنم از آقایان برای حذف این رقم یعنی برای تقلیلش به ۵۰۰ هزار تومان رأی بدهند

رئیس- آقای فرازی مخالفید بفرمایید

عبدالرحمن فرازی- خدا رحمتش کند آن مرحوم را که گفت من نمی‌خوردم اما برای هر که کشیدید کم است راجع به این‌که نماینده مجلس نباید عوام‌فریبی کند اما بدبختانه در تمام دنیا نمایندگی با عوام‌فریبی توأم است برای این‌که اگر عوام‌فریبی نکند عوام به هش رأی نمی‌دهند (صحیح است- احسنت) حالا مال ما خوبیش این است که در ایران بیشتر خواص رأی می‌دهند خیلی احتیاج به عوام نیست. ما نمی‌خواهیم که خودمان را گول بزنیم ما می‌خواهیم در مقابل حقیقت که قرار گرفتیم حقیقت را قبول داشته باشیم یک حرفی زدند جناب آقای شوشتری که چون خیلی بلند گفتند خیلی‌ها نشنیدند (خنده نمایندگان) متوجه نشدند این وکیل مجلس یک آدمی است که احتیاجات دارد احتیاجات اولیه این

حداقل وضعش این باید تأمین باشد تا بتواند وظیفه‌اش را انجام بدهد. محال است آدمی که وسیله داشته باشد گرسنه بخوابد غیرممکن است یک وکیل مجلس که واقعاً حقوقش کفاف مخارجش را نمی‌کند کار دیگری بکند حتماً یک کارهای دیگر می‌کند اگر نکند که می‌میرد نمی‌گذارد که زن و بچه‌اش گرسنه بخوابند پس در حدود امکان حداقل را باید برای او تأمین کرد چرا باید خودمان را گول بزنیم این قسمتی که ایشان فرمودند که حذف بشود که راجع به این قسمت گفتند مخالفم ممکن است که جناب آقای جلیلی احساس احتیاج به پانصد تومان نکنند (صحیح است) ولی خیلی از وکلا هستند که این پانصد تومان در زندگی‌شان مؤثر است اگر تأمین نکردید می‌روند ۵ هزار تومان ۵۰ هزار تومان ۵ میلیون تومان درمی‌آورند بیایید پانصد تومانش را تأمین کنید که لااقل مجبور نشود برود کارهای دیگر کند پس من با فرمایش‌های آقای جلیلی که عوام‌فریبی هم با آن توأم نبود مجبورم در زندگیم مقداری عوام‌فریبی کنم معذالک من با نظر ایشان مخالفم.

دکتر جزایری- تعهد می‌فرمایید که بعد از این پانصد تومان از آن کارهای دیگر نکنند.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقای جلیلی آقایانی که موافقند قیا م کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود: (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم که مجلس شورای ملی با نظر موافقت آقایان نمایندگان که بی‌نیاز از دریافت اضافه حقوقند اضافه حقوق آنان را در صندوق مجلس ذخیره کنند و به نام آقایان آسایشگاهی در یکی از نقاط مناسب برای مسلولین ساخته شود که این امر خیر یادگار آقایان متولین این مجلس برای کشور بماند. دکتر جزایری‏

رئیس- آقای دکتر جزایری‏

دکتر جزایری- بنده این پیشنهاد را به عنوان تذکر عرض کردم خود آقایان تصدیق می‌فرمایید که رفقا و همکاران ما دو دسته هستند یک دسته خوشبختانه و امیدوارم که همیشه این بی‌نیازی را داشته باشند بی‌نیاز هستند ولیکن یک دسته هستند که احتیاج دارند همینطور که آقا فرمودند آقای فیروز آبادی با این‌که نیاز داشت حقوقش را نگرفت و عجالتاً یک بیمارستانی در حضرت عبدالعظیم هزار تختخوابی دایر کرده است بنده عرض می‌کنم که با موافقت آقایان یک صندوقی این‌جا تأسیس بشود برای ساختن یک آسایشگاهی آقایانی که نیاز ندارند این یادگار راز خودشان بگذارند که این سرمایه بشود آن هم با موافقت خودشان استدعا می‌کنم خود آقایان با این پیشنهاد موافقت کنند (داراب- این کار احتیاج به قانون ندارد)

رئیس- آقای رضائی.

رضائی- در مورد این اضافه حقوق این فرمایش جناب آقای فرامرزی هم صحیح است که هزینه زندگی بالا رفته است و اضافه بکنید فرمایشات آقای شوشتری هم صحیح است ولی به نظر بنده این تز در مورد تمام کارمندان دولت صحیح است نه فقط درباره نمایندگان اجازه بفرمایید تمام آن کسانی که از بودجه دولت حقوق می‌گیرند امروز حقوق‌شان کفاف خرج آن‌ها را نمی‌دهد متأسفانه بودجه کشور وضع مالی کشور هم اجازه نمی‌دهد که ما بتوانیم حقوق آنها را بالا ببریم‏

رئیس- آقا راجع به پیشنهاد صحبت کنید.

رضائی- در مورد پیشنهاد جناب آقای جزایری دلیل مخالفتم این است چون جناب آقای دکتر جزایری نظرشان را منوط کرده‌اند به تمایل خود آقایان نمایندگان وقتی خودشان مایل باشند احتیاج به پیشنهاد ندارد کما این‌که یک عده از آقایان نمایندگان هستند که آنها حقوقشان را حقوق فعلی‌شان را هم بخشیده‌اند به بهداری حوزه انتخابی‌شان یا مؤسسات دیگر حوزه انتخابیشان منظور بنده این است که اگر بنا شد بدهند خودشان مختارند که هر کار دلشان بخواهد بکنند.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر جزایری آقایانی که موافقند قیام کنند عده کمی (برخاستند) تصویب شد

رئیس- دیگر پیشنهادی نیست در ماده اول رأی گرفته می‌شود به ماده اول آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد ماده دوم قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده دوم- برای حقوق و هزینه دوازده ماهه سال ۱۳۳۳ اداره چاپخانه مجلس مبلغ چهارده میلیون و دویست و بیست و سه هزار و هفتصد و شصت و هفت ریال مطابق فقرات ۱ و ۲ صورت مشروح ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس داده می‌شود.

تبصره ۱- به کارپردازی مجلس اجازه داده می‌شود کمک هزینه کارگران چاپخانه را تا آخر سال ۳۳ از محل درآمد چاپخانه‏ مجلس بپردازد.

تبصره ۲- به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود معادل یکصد هزار دلار ارز برای خرید لوازم چاپخانه مجلس به کارپردازی مجلس بپردازد و هم ارز ریالی آن را به نرخ دولتی دریافت دارد.

تبصره ۳- به استثنای کارگران و مأموریتی که باید به عنوان خدمت فوق‌العاده نمایند و اضافه‌کاری شامل آن‌هانیست اضافه کاری بر طبق قانون سابق و آئین‌نامه‌ای که به تصویب هیئت رئیسه خواهد رسید به تناسب حقوق ثابتی که دریافت می‌دارند بیش از سه ساعت در روز نباید محسوب گردد و این نظر نیز در سایر قسمت‌های مجلس باید رعایت شود.

رئیس- آقای فرامرزی

عبدالرحمن فرامرزی- چون این مربوط به چاپخانه و چاپ است گمان می‌کنم که آقای رئیس نمی‌فرمایند که خارج از موضوع است می‌خواستم بگویم که این دهخدای بیچاره چه تقصیری کرده است که هر روز می‌آورند این‌جا و به اسم فرهنگ دهخدا هی به او فحش می‌دهند عرض دیگری نداشتم یک مرد عالم دانشمندی یک کتابی نوشته خرج توی این مملکت خیلی می‌شود کتاب این را هم چاپ کنید این‌که گناهی نکرده است.

عبدالصاحب صفایی- خجالت ندارد گفتن این مطلب چرا سرتان را پایین انداختید؟

فرامرزی- وقتی که می‌گفتم سرم بالا بود.

رئیس- کس دیگری اجازه نخواسته پیشنهاد قرائت می‌شود پیشنهاد آقای دکتر بینا:

(به شرح زیرخوانده شد)

پیشنهاد می‌نمایم اضافه‌کاری در تمام ادارات مجلس شورای ملی بر طبق قانون سابق و آئین‌نامه‌ای که به تصویب هیئت رئیسه خواهد رسید به تناست حقوق ثابتی که دریافت می‌دارند بیش از سه ساعت در روز نباید محسوب گردد به استثنای کارمندان و مستخدمین جزء مجلس و کارگرانی که در چاپخانه مجلس ضرورتاً باید به عنوان کشیک و یا برای انجام کار اضافی خدمت نمایند علاوه بر سه ساعت به نسبت ساعات اضافه‌کاری و کشیک فوق‌العاده دریافت دارند اشخاص می‌توانند در صورت احتیاج کاراضافی انجام و فوق‌العاده دریافت کنند که در تمام ساعات اداری رسمی هم انجام خدمت کرده باشند

رئیس- آقای دکتر بینا

دکتر بینا- متأسفانه آقای منشی طوری پیشنهاد بنده را قرائت فرمودند که نه خود بنده فهمیدم و نه آقایان (جلیلی- و نه خود بنده) اجازه بفرمایید که پیشنهاد را خود بنده یک مرتبه بخوانم و گمان هم نمی‌کنم که بعد از خواندن پیشنهاد احتیاج به تذکرات زیادی باشد آقای مخبر کمیسیون توجه بفرمایید پیشنهاد را می‌خوانم توضیح مختصری می‌دهم اگر آقایان قبول فرمودند رأی می‌دهند پیشنهاد این است

تبصره ۳- اضافه‌کاری در تمام ادارات مجلس شورای ملی بر طبق قانون سابق و آئین‌نامه‌ای که به تصویب هیئت رئیسه خواهد رسید به تناسب حقوق ثابتی که دریافت می‌دارند بیش از سه ساعت در روز نباید محسوب گردد به استثنای کارمندان و مستخدمین جزء مجلس و کارگرانی که در چاپخانه مجلس ضروری باید به عنوان کشیک و یا برای انجام کار اضافی خدمت نمایند می‌توانند بر سه ساعت به نسبت ساعات اضافه‌کاری و کشیک فوق‌العاده دریافت دارند. اشخاصی می‌توانند در صورت احتیاج کار اضافی انجام و فوق‌العاده دریافت دارند که در تمام ساعات اداری رسمی هم انجام خدمت کرده باشند طبق تبصره سوم وقتی که این ماده را خواندند معلوم شد که مستخدمین جزء فوق‌العاده دریافت نمی‌دارند و همان طور که جناب آقای امیر تیمور توضیح دادند با آن ماده‌ای که گذاشتند اضافه‌کاری آنها را از بین برده‌اند وانگهی تبصره را طوری درست کرده‌اند که استثناء را نوشته‌اند بعد مستثنی نوشته‌اند اول استثناء را نوشته‌اند بعد مستثنی منه را نوشته‌اند بنده با این پیشنهادی که کرده‌ام هم این ماده را درست کرده‌ام و با این ترتیب کارمندان جزء که تا ساعت ۹ و ۱۰ کار می‌کنند آن‌ها هم اضافه‌کار دریافت خواهند داشت.

رئیس- آقای ارباب مخالفید بفرمایید.

ارباب- عرض شود که خود پیشنهاد دهنده هم پیشنهاد را طوری قرائت کردند که نه خودشان متوجه شدند و نه سایرین و از طرفی آن استثناء و مستثنی به را بنده نفهمیدم. عرض کنم راجع به این یک جزء بنده مخالفت دارم و آن این است که می‌گویند که کارمندان جزء هر وقت کاری کنند اضافه‌کار دریافت دارند اما سایر کارمندان بیش از سه ساعت دریافت نکنند البته آن‌ها هم اگر ۵ شش ساعت کار کردند شش ساعت دریافت کنند البته این معنی ندارد که آن‌ها هم زحمت بکشند وقت تلف کنند و حقشان را نگیرند

رئیس- آقای مخبر

مخبر کمیسیون- عرض کنم در همه جا هر قدر هم که کارشان زیادتر باشد طبق مقررات استخدامی کشور بیش از روزی سه ساعت اضافه نمی‌شود داد برای این‌که خود خدمت هفت ساعت است و دیگر بیشتر از این هم صحیح نیست و هیچکس هم نمی‌تواند بیش از این میزان کار کند اگر کار می‌کند کار مفید نیست (ارباب- اگر تا ساعت ۱۲ کار کردند چطور؟) شش ساعت را عرض کردم که مفید نیست و در مجلس هم همین طور است و به علاوه

به نظر بنده توضیحی که جناب آقای دکتر بینا دادند کافی است که با این شرط که اضافه بر سه ساعت نشود می‌شود اضافه‌کار کرد برای این‌که در هیچ جای دنیا نمی‌شود بیش از این کار کرد و به علاوه کاری نکنید آقایان که این آقایان مستخدمین جزء با بنده بی‌لطف بشوند (خنده نمایندگان) ولی به نظر بنده بیش از سه ساعت اضافه‌کار در هیچ جا داده نمی‌شود و با پیشنهاد آقای دکتربینا با این اصلاح که اگر بیش از سه ساعت را بزنند بنده موافقم‏

رئیس- به این پیشنهاد با اصلاحی که آقای مخبر قبول کردند رأی می‌گیریم آقایانی که با این پیشنهاد اصلاحی موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم جمله اضافه‌کاری از تبصره سوم ماده دوم حذف شود- قنات آبادی‏

رئیس- به این ترتیبی که تبصره اصلاح شد دیگر این پیشنهاد مورد ندارد پیشنهاد دیگری هم نیست رأی گرفته می‌شود به ماده‏ دوم با اصلاحی که شده آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده سوم قرائت می‌شود.

عده‌ای از نمایندگان- ختم جلسه.

رئیس- تأمل بکنید یک پیشنهادی رسیده از آقای عبدالصاحب صفایی که برای بودجه مجلس روز شنبه هم مجلس باشد ولی به نظر بنده این لازم نیست برای این‌که ما یک جلسه را برای کارهای کمیسیون‌ها تعطیل کردیم. ولی حالا کارهای زیادی در دستور جمع شده است اگر آقایان موافقت دارید جلسه آینده یکشنبه خواهد بود دستور هم همین بودجه مجلس بعد هم اگر لازم باشد سه شنبه هم جلسه خواهیم داشت‏

(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد) رضا حکمت‏