مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ تیر ۱۳۲۲ نشست ۱۸۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ تیر ۱۳۲۲ نشست ۱۸۴

دوره سیزدهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۳

جلسه: ۱۸۴

صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه ۳۰ تیر ماه ۱۳۲۲

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- بیانات آقای وزیر فرهنگ

۳- سؤال آقای ثقةالاسلامی از آقای وزیر راه و پاسخ ایشان

۴- بقیه شور دوم لایحه آموزش و پرورش عمومی

۵- موقع و دستور جلسه آتیه- ختم جلسه

(مجلس دو ساعت و ربع پیش از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید)

صورت مجلس روز ۲۸ تیر ماه را آقای (هاشمی) منشی قرائت نمودند.

(اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:

غایبین با اجازه- آقایان: دکتر سمیعی، دکتر سنگ، دادور، فاطمی

غایبین بی‌اجازه- آقایان: تولیت، فیاض، طوسی، شهدوست، دکتر تاج‌بخش، مشیردوانی، شجاع، عطاءالله پالیزی، معتصم سنگ، فرشی، یاراحمدی، سلطانی، صادق وزیری، نقابت، کامل ماکو، حریری، مهذب، فرمانفرماییان

دیرآمدگان بی‌اجازه- آقایان: مسعودی خراسانی، سزاوار، لیقوانی، ناصری، اکبر، نیک‌پور، خسروشاهی، نصرتیان)

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- در صورت مجلس نظر نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

- بیانات آقای وزیر فرهنگ

{۲- بیانات آقای وزیر فرهنگ}

وزیر فرهنگ (دکتر سیاسی)- توجه آقایان نمایندگان محترم را یکبار دیگر بلزوم تسریع تعیین تکلیف قانون تعلیمات اجباری که مطرح است جلب می‌کنم عده کثیری از مردم انتظار تصویب این قانون را دارند بنده عرض نمی‌کنم همه ملت ایران در انتظار هستند زیرا که بدبختانه همه ملت ملتفت این نیستند که این قانون اجرایش در سرنوشت این کشور و اوضاع و احوال آنان چقدر موثر است ولی هزاران آموزگار و معلم و کارمندان فرهنگی هستند که همه در انتظار و نگرانند این قانون پس از آنکه تصویب شد باید آئین نامه‌های آن از کمیسیون فرهنگ بگذرد و این کار هم البته وقت می‌خواهد در صورتیکه ما چند روز بیشتر بشهریور ماه یعنی آغاز کار مداری نداریم این است که تقاضا می‌کنم نمایندگان محترم امروز را لطفاً از نطق قبل از دستور صرف نظر بفرمایند (صحیح است) شاید امروز با لطف آقایان محترم بقیه مواد مواد این قانون بتصویب برسد.

- سئوال آقای ثقه الاسلامی از آقای وزیر راه و پاسخ ایشان

{۳- سئوال آقای ثقه الاسلامی از آقای وزیر راه و پاسخ ایشان}

رئیس- آقای ثقه الاسلامی از آقای وزیر راه سئوالی داشتید ایشان برای جواب حاضرند بفرمائید.

ثقه الاسلامی- عرض کنم که یک ماه قبل بنده از آقای وزیر راه بتوسط مقام ریاست سئوالی کرده بودن راجع براه آهن بین میانه و زنجان بافقدان وسائل حمل و نقل و نبودن لاستیک و اتومبیل آذربایجانی‌ها و کسانیکه بآذربایجان رفت وآمد می‌کنند بین زنجان و میانه و آذربایجان خیلی در زحمت هستند و این راه آهن سال گذشته تمام شد و می‌بایستی در هما پارسال هم افتتاح بیابد حالا هم این خط حاضر است ولی بدبختانه نمیدانم بچه علت بهره برداری و مسافرت با آن بتاخیر افتاد و با اینکه این راه حاضر است متاسفانه بواسطه اینکه آمد و رفت نمی‌شود این ایستگاههای بین راه را دارند خراب می‌کنند تمام اشخاصی که رفته‌اند و دیده‌اند میدانند از جمله آقای مجدضیائی که میگونید ایستگاههای راه آهن را در عرض راه در و پنجره‌هایش را درمیآورند و خراب می‌کنند و می‌برند آهن‌هایش را می‌کنند و می‌برند حالا دیگر حقیقت دارد یا ندارد نمیدانم در هر حال وقتی راه آهن متروک شد و رفت و آ، د با آن نشد طبیعی است در و پنجره و چوب و تخته و آهنش را می‌کنند و می‌برند و بنده می‌خواستم از آقای وزیر راه خواهش کنم چون آذربایجان و کسانیکه بآذربایجان رفت و آمد می‌کنند و اهالی زنجان علاقمندند باین راه و البته در واقع این راه را از خودشان میدانند و نمیدان چرا بهره برداری نمی‌شود البته این راه باید باز شود و هفته دو دفعه یا ماهی سه دفعه چهار دفعه این راه بین زنجان و میانه آمد و رفت کنند تا بقیه راه را هم دولت بتواند درست کند و از میانه تا زنجان عجالتاً رفت و آمد بکنند و بقیه راه را هم که سی و پنج فرسخ است تا تبریز سرویس اتوبوس رانی درست کنند که این خط از زنجان تا میانه و تبریز لااقل هفته دو مرتبه ماهی سه چهار مرتبه کار کند و این موضوع را باید مورد توجه قرار بدهند (صحیح است) آقایان نمایندگان آذربایجان و زنجان همه باین موضوع و اصلاح آن علاقه مند هستند (صحیح است) این یکی. دیگر اینکه از قراریکه مهندسین خود راه آهن اظهار می‌کردند از میانه تا مراعه هم تقریباً خط تمام شده و فقط ریل گذاری و یک قدری ساختمان پلهایش مانده است این را هم در نظر داشته باشند که ساخته شود چون خیلی طرف احتیاج است و اهمیت حیاتی برای مملکت و برای یک ایالت پرجمعیت و بزرگ ایران دارد که آذربایجان را بمرکز مملکت متصل می‌کند (صحیح است) و این راه خیلی درآمد و رفت مسافر و تجارت وخواربار تسهیل و کمک می‌کند خصوصاً با فقدان وسائل فعلی با ساختمان و اهتمام این را شما می‌توانید از آذربایجان حبوبات غله، روغن پنیر بیاورند به تهران و حالا چون راه نیست و وسیله نیست بزحمت هستند و وسائل نقلیه فعلی اگر هم باشد و گیر بیاید بقدری گران است که صرف نمی‌کند مثلاً پنیر یک من ده تومان در این جا سی تومان تمام می‌شود و اگر این راه درست بشود برای عموم مفید است هم از حیث تجارت و اقتصاد هم برای رفاهیت حال عموم و من مخصوصاً از آقای وزیرراه خواهش می‌کنم هر چه زودتر تصمیم بگیرند و مخصوصاً تمام نمایندگان آذربایجان و نمایندگان محترم مجلس هم خواهش می‌کنند (صحیح است) که این کار عملی شود و حرف نباشد یک قدری فعالیت بخرج بدهند راه درست است فقط باید تکمیل شود و یک مختصری کار دارد آن را هم درست کنند که هم برای دولت و کارهای آن اهمیت و ضرورت دارد هم برای مردم که در رفاهیت می‌افتند و راحت میشودند (صحیح است).

وزیر راه (آقای هژیر)- شرحی که از طرف مقام ریاست به بنده مرقوم شده بود راجع باین بود که جنابعالی سئوالی فرموده‌اید درباب بکارنداختن راه آهن بین میانه و زنجان و همانطور که فرمودید در حدود بیست و پنج روز قبل این نامه بنه بنده رسید ولی اگر زودتر شرفیاب نشدم برای ان بود که می‌خواستم بلکه بیک نتیجه رسیده باشم که وقتی که خدمات آقایان می‌رسم عرض کرده باشم که مشغول شده‌ایم ولی چون مجدداً یادآوری کردند لازم دانستم قبل از اینکه بنتیجه برسیم شرفیات شده و توضیحاتی عرض کنم البته همانطوری که یادآوری فرمودید دولت هم همیشه همین نظر را داشته است که آنچه در قوه مالی و توانائی اقتصادی مملکت باشد بمصرف برساند برای اینکه روابط آذربایجان و تهران از هر حیث تامین بشود و مرتباً رفت و آمد بین مرکز و آنجا چه از نظر باربری و چه مسافری امکان پذیر باشد اما اگر تا بحال این نتیجه انجام نگرفته علتش این بودهه که قراردادهانی که قبل از شهریور ماه گذشته با مقاطعه کاران گذاشته شده بود در نتیجه حوادث شهریور ۳۲۰ قطعه شد و قیمتها هم مرتباً بالا رفت و وضع مالی مملکت هم اجازه نمی‌داد که مبلغ دیگری بر آنها اضافه شود یعنی بر آن اصول قراردادهائی که بسته شده بود با مقاطعه کاران ولیکن هر طور شد یک قراری راجع باینکار داده شد و راهآهن بین زنجان و میانه هم مدتی است تمام شده و بطور آزمایش بتدریج بهره برداری بوسیله واگن‌های باری هم شروع شده است. از حیث مسافربری که مضیقه داشتیم یکی نداشتن واگن مسافری بقدرکافی، یک بار دیگر هم حضور آقایان عرض کردم که ما بالفعل فقط دارای ۴۲ واگن درجه یک و دو و سه د تمام کشور هستیم که با این ۴۲ واگن باید ۲۵۰۰ کیلومتر راه را بکار بیندازیم البته این کافی برای این که گفته شود مرتب با آسایش کافی مسافر در تمام این خطوط رفت و آمد بکند نبود یک اشکال دیگر هم این است که وقتی بنا باشد مسافر بین زنجان و میانه حمل شود اگر یک روز اتفاق افتاد لوکوموتیف بقدر کافی نبود و برای کشش بار و مسافر یا خراب شد و باید در سه روز در وسط بیابان بماند تصدیق میفرمائید بار اشکال ندارد ولی مسافر را که نمی‌شود در وسط بیابان معطل کرد از جهت لازم شد کارخانه تعمیرات لوکوموتیف در زنجان و میانه دائر شود برای تعمیرات و برای لوازم و مازات و آبگیری و غیر آن اینکار هم مدتی طول کشید و همانطور که خودشان سابقه دارند اینکار مدتی طول کشید فعلاً هم ما مشغول هستیم که این که عیب را بترتیب عملی فعلی و تا حدی که ممکن است رفع کنیم و عنقریب آن وسائل کارخانه تعمیر که اگر لوکوموتیف عیب پیدا کرد بتوانند تعمیر کنند و مسافر و بار معطل نماند تکمیل خواهد شد و عیب دیگر که نداشتن واگن بود آنرا هم یک تریبی برایش داده‌ایم که اگر واگن‌های مسافربری فعلاً نمی‌توانیم تهیه کنیم سایر واگنها را تخته بندی کنند که چهار پنج ساعت بیشتر نیست ببرند و بیاورند ولی خاطر آقایان نمایندگان محترم آذربایجان مستحصر باشد که اگر ما این کار را شروع کردیم بدانند همینقدر که وزارت راه مشغول عمل است و با اقدامات دیگری هم که شده است شاید بتوانیم وسائل راحت تری در اختیارشان بگذاریم ولی مشکل خواهد بود در عمل که بگوئیم حتماً‌از روز اول شاید از ای دیگر برداریم و در این خط بگذاریم و این کار زحمت دیگری دارد اما از حیث قسمت دوم که فرمودید اشکال ما دو چیز است یعنی راه میانه را بخواهیم امتداد بدهیم و فرمودید راه حاضر است یک اشکال ما نداشتن ریل است که مدتی است در این خصوص با متفقین مشغول صحبت هستیم و در هر حال ممکن است انتظار داشته داشتیم وسیله‌ای فراهم شود که ریل بگذاریم و یکی دیگر موضوع تامین مخارج این کار است در بودجه و مدتی است با وزارت دارائی در این باب داریم صحبت می‌کنیم البته رئیس کل دارائی هم خودش متوجه این مطلب بود که اگر الان ما نخواهیم شروع کنیم بریل گذاری که به نتیجه برسیم ممکن است خرابیهائی در آن قسمتی که ساخته شده است وارد بیاید بهمین جهت خودشان بطیب خاطر یک مقدار اعتباری منظور داشتند برای نگاهداری این قسمتهای ساخته شده و نیم ساخته که از این حیث خرابی و ضرری پیش نیاید تا وسیله تامین اعتبارات کافی برای تهیه و کشیدن ریل بدست بیاید بهر صورت در قسمت اول مشغول هستیم و امیدواریم هر چه زودتر در این قسمت نیتجه مقدماتی گرفته شود که مردم بتوانند استفاده کنند و همانطور که فرمودید از میانه تا تبریز را هم همه یک سریس اتوبوس رانی باید برایش تامین کنند که مردم وسیله داشته باشند و بتوانند بآسانی در این خط مسافرت کنند.

- بقیه شور دوم لایحه آموزش وپرورش عمومی

{۴- بقیه شور دوم لایحه آموزش وپرورش عمومی}

رئیس- ماده ششم لایحه آموزش و پرورش عمومی خوانده می‌شود:

ماده ششم – هرگاه ولی طفل در موعد مقرر بدون داشتن عذر موجه طفل خود را برای تحصیل منظم بدبستان نسپارد علاوه بر اینکه مجبور است غفلت خود را جبران کند بحبس تأدیبی از یک هفته تا یک ماه و پرداخت مبلغی از صدو تا هزار ریال محکوم می‌گردد وجوه حاصل از این جرایم بمصرف تهیه کتاب و لوازم تحصیل برای دانش آموزان بی بضاعت خواهد رسید چنانچه ولی طفل زن باشد باشد فقط بجزای نقدی محکوم خواهد شد.

رئیس- آقای نراقی

نراقی- ماده شش قانون تعلیمات عمومی مهمترین مواد این قانون است و اسمش که تعلیمات اجباری شده است بواسطه وجو همین ماده است که ملزم کرده است و اولیای اطفال را که بچه‌های خودشان را بمدرسه بگذارند و تحصیل کنند ولی اینقدر این ماده کش دار نوشته شده است که هیچ موردی برای اجرای اینقانون پیدا نخواهد شد نوشته است هرگاه ولی طفل در موعد مقرر بدون داشتن عذر موجه طفل خود را برای تحصیل بدبستان نسپارد الخ. این کلمه عذر موجه خیلی کش دار است از جمله عذرهای موجه در مملکت ما که خود عدم اجرای این قانون خواهد شد عدم بضاعت مردم است الان در طهران کمتر بچه ایست که بضاعت داشته باشد و بمدرسه نرود آقایان درست مطالعه بفرمائید بچه هائی که در دکانهای ارسی دوزی – نجاری – آهنگری – کله پزی – پالان دوزی – لحاف دوزی و غیر آن مشغول کارند اینها تمام اطفال بی بضاعت هستند که یا ولی ندارند یا خودشان ملزمند نان خودشان را شخصا بدست بیاورند یا ولی شان فقیر است و الا بچه ایکه صاحب ولی متمکن باشد محال است از رفتن بمدرسه خودداری کنند یا کسانش او را ملزم نکند که بمدرسه برود واقعاً اگر عدم بضاعت را عذر موجه بگیرید بنده اطمینان می‌دهم در تمام سراسر ایران صد نفر بر تعداد دانش آموزان فعلی اضاهف نخواهد شد الان در طهران نصب بچه‌ها بمدرسه می‌روند و نصف دیگرشان بلکه بشتر مشغول کسب و کار و پیدا کردن نان هستند (صحیح است) اگر عذر موجه عدم بضاعت باشد این نصفی که مشغول کسب و کار هستند همین طور سرجا خودشان باقی خواهند ماند و آن عده‌ای که هم که بالفعل بمدرسه می‌روند باز هم خواهند رفت بنابراین عدم بضاعت را نباید عذر موجه دانست و باید توجه کرد بیک موضوع مهمی و آن این است که یک کسی که ۵ تا ۶ بچه دارد هیچ چیز هم ندارد چطور می‌شود او را بموجب اینقانون حبس و جریمه کرد که چرا بچه‌هایت را بمدرسه نگذاشتی؟ و این ظلم است باید دید سایر ممالک دیگر دنیا در این قبیل موارد چه می‌کنند هیچ مملکتی قانون آموزش خشک و خالی را نمی‌برد بمجلس شورای ملی که دیگر توأم است اول قانون کار را گذرانده‌اند که هیچ هنگامی نباید طفلی را که کمتر از ۱۵ سال داشته باشد بعنوان کارگر نپذیرند بعد قانون بیمه کارگران باید گذشته باشد که قبله حیات کارگران و کشاورزان را تأمین کند تا اینکه یک کارگر و کشاورز از عده برآید که بچه اش را بمدرسه روانه کند بعلاوه بنگاههای خیریه و وسایل مفید عمومی باندازه‌ای در جامعه هست که اگر طفلی بی بضاعت در جامعه باشد باتکاء آن بنگاههای خیریه می‌تواند برود و به تحصیل ادامه دهد آقایان همه توجهشان معطوف بتهران نباشد که قسمت عمده‌ای از متمکنین ساکن طهرانند بلکه ولایات ایران که قسمت اعظم از بچه‌های آنجا خودشان متصدی پیدا کردن آنانشان هستند باید منظور نظر قرار بدهند. اولین صنعت ملی ما در مملکت قالی بافی است آقایان میدانند این قالیها را کی تهیه می‌کند این قالی را دست بچه‌های شش ساله و هفت ساله و هشت ساله تهیه می‌کند همان بچه هائی که باید بروند بدبستان و درس بخوانند باید بروند از صبح تا غروب در دخمه‌های تاریک این قالیها را تهیه کنند تا از دسترنج آنها سالی چهل پنچاه میلیون عاید این مملکت بشود پس باید کاری کرد که هم تمام اطفال بمدرسه بروند و هم عدم بضاعت عذر موجه نباشد و باید نگاههای خیریه و وسایل دولتی و ملی این قدر فراهم بشود در هر شهرستانی که هر پدر و مادریکه نتوانستند بچه شان را نگهداری کنند یا بدبستان بفرستند و برای تامین نانشان ناچار شدند آنها را بکار بفرستند با آنها کمک کنند که پدر و مار بتوانند از اطفالشان تا ۱۵ –۱۶ سالکی نگاهداری کنند که آنها بروند و درس بخوانند و زنده بمانند و الا بدون این مقررات و صرفاً باینکه ما قانون تعلیمات عمومی و اجباری داریم و هر پدری هم بچه اش را بمدرسه نگذاشت قانون او را مجازات و جریمه خواهد کرد تعلیمات اجباری عمومی در مملکت راه نمی‌افتد امروز پدری که پنج تا پسر و چهار تا دختر دارد بار روزی دو تومان و سه تومان چطور می‌تواند بچه اش را بمدرسه بگذارد و اگر نگذاشت جریمه هم بشود الان یک ورق کاغذ در این شهر دو ریال قیمت دارد و یک مداد ارزشش پنج ریال است چطور می‌شود این‌ها را بر بودجه قلیل یک مزدور تحمیل کرد تا هزینه گزاف تحصیل دبستانی اولادش را تامین کند؟ پس این قانون صرفاً یک دل خوشی است پس فردا هم می‌آیند و می‌گویند بیا برو حبس چون بچه ات را بمدرسه نگذاشتن او هم می‌گوید فقیرم غذرم موجه است محلکه هم قبول می‌کند هیچکس هم نمی‌تواند باو اعتراض کند پس گذاشتی این همه چه ضرروتی دارد و غیر از تعارف با مردم چه نتیجه‌ای از آن عاید خواهد شد؟ این قضیه درست مثل این است که آقای وزیر بهداری هم پس فردا بیاید این جا و لایحه‌ای بیاورد و بگوید برای جلوگیری از مرض (تیفوس) لازم است که تمام ایرانی‌ها هفته‌ای کی بار باید بروند بحمام و خودشان را صابون بزنند و هر کدام نرفتند مجازاتشان می‌کنیم باید گفت آقای وزیر بهداری با صابون یک من سی تومان کدام مزدور ایرانی می‌تواند یک قالب صابون بخرد و برود بحمام یا لباس خودش را بشوید پس این هم شد تفریح و شوخی بنابراین تعارف نباید کرد باید اول موجبات اجرا را فراهم کرد مؤسسات خیریه دولتی و و سایل مساعدت را قبلاً در دسترس مردم گذاشت آنوقت بولی طفل گفت که اگر بچه ات را بمدرسه گذاشتی جریمه و مجازات می‌کنیم و الا همین جور یک دفعه بگویند چون بچه ات را مدرسه نگذاشتی باید مجازات شوی او هم ابداً اعتنا نمی‌کند و در موقعش هم هیچ محکمه‌ای قدرت ندارد او را محکوم کند چون عدم بضاعت عذر موجهی است که هیچکس نمیتوند رد کند این بود عرایضم و حالا آقایان توجه بفرمائید که این ماده با این وضعیت آیا صورت یک تعارفی بیشتر دارد

وزیر فرهنگ- اظهارات نماینده محترم اگر از طرف یکی از آقایانی بود که خودشان عضو کمیسیون فرهنگ نبودند این اندازه اسباب تعجب نمی‌شد ولی آقای نراقی که خودشان عضو کمیسیون فرهنگ هستند میدانند که در آنجا این موضوع مفصل بحث شد و رویش اظهار نظر شد و بالاخره قبول شد و باین صورت درآمد که بنده تعجب می‌کنم که این اظهارات را می‌فرمایند ایکه فرمودند در جاهای دیگر همه ممالک دنیا بنده شاید اطلاع نداشته باشم ولی تا آن حدی که اطلاع دارم اول در هیچ کجای دنیا نیامده‌اند قانون بیمه و قانون کار و این‌ها را بگذرانید بعد بروید سر قانون تعلیمات اجباری قانون بیمه و قانون کار یک قوانین تازه ایست که از بیست سال باین طرف پیدا شد و حال آنکه قانون تعلیمات اجباری در بعضی از کشورها از ۲۰۰ سال پیش تهیه شده است و اگر ما بخواهیم تمام محظورات و مشکلاتی که برای اجرای این قانون هست در نظر بگیریم البته هیچوقت نخواهیم توانست این قانون برای این است که فعلا دولت وسایل کار را فراهم کند و دولت را مجبور باین کار می‌کند از لحاظ تهیه آموزگار و مربی و مدرسه و همین طور بتدریج راجع بسایر قسمت‌ها اما اینکه فرمودید بچه‌ها وسیله کسر معاش کسانشان هستند و بنابراین اگر ما آنها را بمدرسه بگذاریم آنها از زندگی باز می‌مانند بنده سابقاً در شور اول هم عرض کردم که ما حق نداریم بچه شش هفت ساله را بفرستیم بکارخانه که کار بکند که هم مسلول بشود و هم مریض بشود و هم بمیرد (صحیح است). افراد این کشور چرا باید این قدر کم باشند توجه نمی‌شود آن پدر و مادر آن ولی طفل که بچه شش ساله را از صبح تا غروب بکار وامیدارد جنایت می‌کند و حق ندارد این کار را بکند سابق هم عرض کردم دولت باید حمایت بکند از اطفال کی باید اطفال این کشور را حمایت بکند؟ در سایر جاها انجمن هائی برای حمایت حیوانات هست که زیاد از حد معمول حیوان را ببارکشی نبرند و اذیت نکنند در این کشور ما می‌خواهیم اطفال را حمایت کنیم و وادار کنیم که بیایند و در س بخوانند و تربیت شوند و اولیاء آنها مجبور باشند که این کار را بکند آنوقت اشکالاتی فراهم می‌کنیم که این قالی بافی کند البته صنعت قالی خیلی مهم است برای مملکت ولی اگر بقیمت جان نوباوگان این کشور تمام شود اصلا فایده ندارد و وجودش ابداً لازم نیست (صحیح است) پس باید اول کاری کرد که اطفال این کشور تربیت شودند و سواد داشته باشند خواندن و نوشتن را یاد بگیرند آنوقت بعداً یقین داشته باشید در صدد تهیه کار‌های خوب برخواهند آمد و اقتصادیات مملکت خوب خواهند شد (صحیح است). در تمام کشورهای دنیا بنده تصور می‌کنم که هیچکس امروز نمی‌تواند منکر این بشود که تعلیمات عمومی اجباری مهمترین کارهای مفید و ضروری مملکت است حتی از بهداری هم واجب تر است چرا؟ بدلیل اینکه تا افراد بمدرسه نروند ندانند بهداشت چه فوایدی دارد و آب آلوده نباید بیاشامند و مفید نباشد. باین که سلامتی خود را تامین کنند هیچ فایده‌ای ندارد و شما تمام وسایل بهداشت را هم که در دست آنها بگذارید باز بحمام خزانه دار خواهند رفت وآب آلوده خواهند آشامید بنابراین اگر بتاریج تمدن ملل رجوع کنید خواهید دید که هر جامعه‌ای که در مراحل تمدن بالاتر رفته است موضوع فرهنگ درآن جا لزومش و ضرورتش بیشتر شده است چرا؟ دلیل اینکه تمام کارهائی که در یک جامعه متمدن می‌شود در زمینه اقتصادیات، بهداشت، اجتماعات در هر زمینه‌ای که تصور بفرمائید روی یک اصول علمی و فنی است دیگر مثل زمان قدیم نیست مثل دوره‌های بدوی نیست که بدون ترتیب و بدون قاعده و قانون یک کارهائی بکنند وجامعه‌های متمدن امروزی دنیا هر قدر که پیشرفت می‌کنند وهر قدر تمدن جلوتر می‌رود و ترقی مکیند این امور هم روی اصول علمی و فنی قرار می‌گیرد و باین جهت است که در جامعه‌های متمدن امروز دیگر هیچ کاری بدون فرهنگ پیشرفت نمی‌کند چنانکه در یکی از جلسات گذشته هم عرض کدرم حتی حمالی هم در مملکت متمدن امروزی دیگر بدون داشتن حداقلی از سواد و معلومات ممکن نیست بنابراین بنده عرض می‌کنم که با وسایل و مقدماتی را که در جامعه تعلیمات عمومی و اجباری بشود تا حدی فراهم دارند و بازهم فراهم می‌کنیم و نباید ………… ما مشکلاتی را در نظر بگیریم و از این کار اجتناب کنیم و استدعا می‌کنم آقایان محترم بیش از این در این کار مار نترسانند و محتاطمان نکنند و اجازه بدهند که این قانون بگذرد و بنده اطمینان دارم که در ظف این ده سال مهلت اگر قدری همت بخرج بدهیم آن را اجرا خواهیم کرد تمام محظورات و مشکلاتی که این کار دارد بنده تصدیق کردم که خیلی محظورات دارد و بنده خودم مسبوق هستم زیرا هفت هشت ماه است که مشغولیم برای تهیه آئین نامه‌ها و امیدواریم در آئین نامه‌ها یک راه حلی در نظر بگیریم و اگر همت بکنیم این کار عملی خواهد شد (صحیح است)

رئیس- آقای منشور

منشور- بنده موافقم و نظری که داشتم در لایحه کمیسیون تامین شده است عرضی ندارم.

رئیس- آقای انوار

انوار- با اینکه نهایت ارادت را بآقای معدل دارم آنروز آقای معدل نمیدانم چرا خارج از موضوع شدند و بمن تعرض کردند شما میگوئید بنده عرض کردم که تکلیف من است خیر تکلیف همه است آقای رئیس هم توجه دارند بنده خراج از رویه هیچوقت عرض نمی‌کنم (صحیح است) مثلاً الان ماده ششم مطرح است و شور دوم هم هست صحیح است؟ با این که شور دوم است باز آقای نراقی که یک از فضلای مجلس است و رفیق محترم بنده است وارد می‌شود در کلیات که ما معارف عمومی داریم تعلیمات عمومی حالا موقعش نیست آقا مجلس رأی داد و ما وارد شور کلیات شدیم و از شور کلیات هم گذشتیم بمواد وارد شدیم حالا شور دوم است ماده ششم است ..

نراقی- آقای شما حق وارد شدن بمذاکرات بنده را ندارید بنده عرض نکردم حالا موقعش نیست، با آقای رئیس است این کارها.

انوار- خوب آقای رئیس اجازه می‌دهند. بنده عرض کردم حالا شور دوم است نه شور در کلیات آقای رئیس هم باز جلو نگرفته و خارج از موضوع شد و من ناچارم عرض کنم چون می‌ترسم این لایحه بماند این دوره هم تمام بشود و بنده حاضر نیستم که این تعلیمات عمومی از مجلس نگذرد این است عرض بنده (صحیح است) یک پیشنهاداتی راجع باین ماده بنده دارم و خیلی باجمال عرض می‌کنم و می‌گذرم پنچ شش تا پیشنهاد دارم در این ماده یکی کلمه نسپارد است که نوشته شده هرگاه ولی طفل در مودر مقرر طفلش را به دبستان نسپارد عقیده بنده این است که بجای نسپارد باید نوشته شود روانه ننماید برای اینکه این قانون برای اجراء بدست مأمورین خارج که افتاد آنوقت یقه این بچه‌ها را می‌گیرند که باید در مدرسه بماند و حال آنکه مقصود راونه کردن است این را تصدیق بفرمائید آقای وزیر معارف که عیبی ندارد. یکی دیگر اینجا باید بعد از کلمه نسپارد علاوه شود پس از اخطار از طرف دبستان چون میدانند هنوز مردم این قدر آشنائی قوانین ندارند که تکلیف خود را عمل کنند ابتدا باید اذان بگویند مؤذن صدا بکند تا بعد مدرم برخیزند برای نماز. پس باید از طرف دبستان اول اخطار بشود بعد از اخطار اگر نیاورد آنوقت بگویند چقدر جریمه. یکی دیگر مبلغ جریمه است که بعقیده من از ده تومان تا صدتومان خیلی زیاد است (صحیح است) مردم ندارند آقای وزیر فرهنگ توجه بفرمائید من پیشنهاد کرده‌ام از یک تومان تا ۵ تومان باشد (صحیح است) یکی دیگر راجع بآخر ماده است که نوشته‌اند چنانچه ولی طفل زن باشد فقط جریمه نقدی بدهد چون بحسب قواعد رشعی زن را ولی قرار نمی‌دهیم مگر اینکه از طرف حاکم شرع باشد (صحیح است) اینرا هم پیشنهاد کردم از چنانچه ببعد را تا آخر ماده را حذف کنید و زاید است یک پیشنهاد دیگری هم دارم به عنوان تبصره است که اگر در دهات و قراء یک نفری است کدخداست یا دیگری است که می‌تواند در خارج از دبستان طفل خودش را به تحصیل وادارد که تحصیلات شش کلاسه را مطابق برنامه وزارت فرهنگ تمام کند بعد هم در امتحانات نهائی شرکت کند اگر امتحانش را داد آنرا از آن عقاب و کیفری که برایش معین شده است معاف بدارید و دیگر کیفر نداشته باشد این پیشنهادات شده است که تقدیم می‌کنم.

رئیس- آقای رضوی

رضوی- بنده با کمال موافقتی که با این لایحه دارم معتقدم که اساساً ماده ششم ضرورت ندارد اگر احیاناً ماده ششم از این قانون برداشته شود باصول تعلیمات اجباری هیچ خللی وارد نخواهد آمد برا اینکه امروزه یک حس فرهنگی در عموم مردم پیدا شده بطوریکه هیچ پدری نیست که میل نداشته باشد طفلش درس بخواند و مدرسه را تمام کند و اصولاً بعقیده بنده و اکثر از آقایان نمایندگان پیداست که هر عملی که با جبر و زور و فشار انجام بگیرد و مجازات پیدا کند این نه تنها موجب رغبت نمی‌شود بلکه مردم نفرت پیدا می‌کنند (صحیح است). بعلاوه کیفیت جرائمی هم که در این ماده پیش بینی شده است ناقص است بنظر بنده برای اینکه ما نوشتیم اگر بچه‌ای شش ساله شد و ولی طفل آنرا بمدرسه نگذاشت یک جریمه‌ای بدهد و غفلت خودش را جبران کند بنده عرض می‌کنم بسیار خوب این گناه کرده است وظیفه اش هم این است که بیاید و غفلتش را جبران کند خوب این ندارد اگر درصدد جبران بود از اول غفلت نمی‌کرد سال اول گذشت سال دوم باز جریمه شد سال سوم باز جریمه اش می‌کنند اینکه نمی‌شود و عملی نیست باید کاری کرد که کلیه مأمورین و اشخاص برجسته‌ای که در دهستانها و بخش‌ها هستند موظف باشند بوسایل تبلیغات و روشن کردن فواید و منافع تعلیمات عمومی مردم را تشویق و تحریک بکند که خودشان برغبت بچه‌ها را بمدرسه بسپارند و الا بصورت مجازات درآوردن این چه طور می‌شود و اگر ما بخواهیم برای اشخاص بی بضاعت وسائل فراهم شود و خودشان راغب باشند این ماده شش باید حذف شود و با حذف آنهم غرض کردم هیچ نقصی در قانون پیدا نمی‌شود حتی معتقدم که موجب می‌شود اساساً جریان معمولی قانون هم بهتر و بیشتر خواهد شد.

هاشمی- (بجای مخبر کمیسیون)- قانونی که بطور عموم باید در کشور اجرا شود البته برای ترک ان باید یک مجاراتی هم داشته باشد اینکه فرمودید یک حس اقبال برای فرهنگ در همه کشور هست صحیح است اما باز یک شهرستان‌ها و یک محل هائی از این حس فاقدند و آن شهرستانهائی است که فقر و فاقه در آن جاها شیوع دارد و بفرمایش اقای نراقی همان جاهائی که قالی بافی روا دارد بچه را پدر و مادر از شش و هفت سالگی از نهایت فقر و فاقه می‌برند و می‌فروشند باستاد کار و پولی به عنوان تقدمه میگرند و متعهد می‌شوند که حق نداشته باشند آن بچه را بجای دیگر ببرند آنوقت این بچه شش ساله از اوایل عمر دست وپایش کج و معوج می‌شود و بانواع امراض مبتلا می‌شوند و همان قالی هائی که زینت قصرهای مجل دنیاست از زیردست همین بچه‌های ضعیف و نحیف بیرون می‌آید این فرهنگ را هم نمی‌فهمد آقای رضوی و باید پدر و مادر او را ملزم کرد و تا یک اجباری نباشد ممکن نیست این بچه را از قالی بافی بر دارد و بمدرسه بگذارد و این وضع هم البته نباید ادامه یابد و باید موقوف شود بر فرض اصلاً صنعت قالی از بین برود قابل تحمل است (صحیح است) ولی وضع این اطفال در دنیای امروز قابل تحمل نیست اما آن اشکالاتی که آقای نراقی فرمودند بسیار اشکال بموقعی است و همانطور که در قانون هست بعداً باید وسایل فراهم شود و یکی از وسایل هم همین است مادامی که این فقر و فاقه عمومی شیوع دارد و بدون الزام قانونی برداشتن بچه‌ها از قالی بافخانه و گذاشت بمدرسه امکان پذیر نیست ولی با بودن موجبات و تهیه کردن وسایل بدیهی است یکی از وسایل بنا بفرمایش ایشان مبارزه کردن با بیکاری و فقر عمومی و گرسنگی است و بدون آن اجرای قانون امکان پذیر نیست ولی بدیهی است یکی از وظایف حتمی دولت در آینده این است که با بیکاری و فقر و گرسنگی با هر وسیله‌ای هست مبارزه کند و با بر طرف شدن آنها این قانون هم اجرا می‌شود.

رئیس- آقای معدل

معدل- آقای وزیر فرهنگ حقیقتاً کمال استادی را بخرج دادند که در جواب بیانات منطقی و حسابی آقای نراقی فقط با ذکر محاسن تعلیم عمومی خواستند که جوابی نفرموده باشند البته وقتی که مرد دانشمند و فهمیده وزیر فرهنگ باشد نمی‌آید اگر یک جائی جواب ندارد بیاید خود آن موضوع را بگیرد بلکه می‌رود یک موضوع دیگری را می‌گیرد که مخالفی نداشته باشد وقتی که تعریف می‌کنند از تعلیم عمومی همه هم می‌گویند صحیح است- احسنت آقای نراقی اظهار می‌کند که آقای این طفلی که امروز نمی‌رود درس بخواند نان ندارد بخورد بابایش هم نان ندارد بهش بدهد آقای وزیر می‌فرمایند من عقیده‌ام این است که تعلیم عمومی از بهداری هم واجب تر است حالا این مخالفش کیست؟ ولی آیا موافق بودن با بیانات آقای وزیر فرهنگ یعنی مخالف بودن با بیانات آقای نراقی؟ نه بنده عرض می‌کنم که یک وقتی است یک قانونی مثل سایر قوانین که در مجلس گذشته است مثل قوانین جلوگیری از خلاف انتظامات یا جلوگیری از تخلفات قانونی که برای هرگونه خلاف انتظامی که در کشور رخ می‌دهد مجازاتی معین شده نباشد این قوانین را ماهم گذراندیم خیلی هم خوب بود هی پشت سر هم دادید و ما هم گذراندیم خیلی هم صرف وقت شد چاپ هم شد در دسترس همه مردم کشور هم گذاشته شد با وصف این آیا اجرا شد؟ خیر هنوز هم چاقو کش‌ها و دزدها مشغول چاقوکشی و دزدی هستند آدم کش‌ها آدم می‌کشند و مشغول کار خودشان هستند و هیچکس هم جلوگیری نمی‌کند اگر می‌خواهید این قانون هم آن جوری باشد ما هم اطلاعات می‌کنیم خیلی خوب باشد اصلاً دیگر خواندن ندارد ممکن است همه اش را یکدفعه رأی بدهیم اگر نیت اجرا نارید خوب چه فایده دارد چه نتیجه‌ای دارد ولی اگر واقعاً می‌خواهید اجرا کنید که اینجا باید معین بشود و ذکر بشود اگر ابین اندازه محیط استعداد پیدا کرد که اگر کسی توانائی دارد که فرزندش را ببر تخلف کند و نبرد جرم و سیاستی را هم برای انکار فراهم کرده است با اینکه تمام وسایل برایش حاضر و آماده است طفلش را بدبستان نبرده است ولی خودمان شاهد و ناظر هستیم که در مملکت ما در دهات ما آن حاجی ریش سفیدی هم که یک وسیله‌ای فراهم کرده است بچه اش را یکقدری سواد یاد داده است ولی همه مردم که وسیله ندارند این موضوع را که آقای هاشمی فرمودند خودشان توجه دارند که می‌گویند بچه اش را می‌برد می‌فروشد در حقیقت بعنوان تقدمه یا غیر آن هر چه می‌خواهید اسمش را بگذارید بچه اش را می‌برد می‌فروشد آیا این عمل سببش این است که چون قانون نگذشته بود و فقط لنگیش برای همین بود و فردا که فهمید قانون گذشته دیگر بچه اش را نمی‌برد بقالی بافی بگذارد و تقدمه بگیرد؟ بنده عرض می‌کنم اینطور نیست شما اصلاً وسایل کار را ندارید وسایل را فراهم بکنید وقتی فراهم کردید آنوقت همه استقبال می‌کنند فردا در یک بلوکی که بیست سی پارچه ده است شما یک اطاق هم درست می‌کنید یک آدم هم می‌آید آنجا اسمش را هم می‌گذارید مدرسه بحدیکه در هشت فرسخی ده فرسخی بیست فرسخی سی فرسخی آنجا است مکلفش می‌کنید که فقط پا شوید بروید آنجا مثلاً این اطاق گنجایش بیست تا بچه داشته باشد و این بلوک که هزار تا بچه دارد آن وقت این یک عنوانی می‌شود که اسباب زحمت مردم و اسباب زحمت جریمه کردن اولیاء اطفال و حبس کردن آنها خواهد شد حالا نظام وظیفه نه اینکه یکقدری سست شده است این قانون جانشین آن می‌شود و آدم تا جریمه نظام وظیفه را می‌دهد نوبه این یکی می‌رسد این یکی را که داد بازنوبت آن یکی می‌رسد بنده نمی‌گویم که خدای نکرده جنابعالی سوء نیت دارید البته ندارید خیلی هم حسن نیت دارید و این هم مزید بر افتخاراتتان است که این قانون مهم را میگذرانید و ما را مشمول عواطفتان قرار می‌دهید و ما هم متشکریم که در دوره وکالت مان این اتفاق افتاد ولی آقا عرض می‌کنم اشخاص باریک بینی هم نشسته‌اند که مار متوجه می‌کند که این قانون با این ترتیب عملی نمی‌شود با این حرفها درست نمی‌شود و همانطور که گفته شده است قرمه سبزی را چه باغین چه با قاف می‌نویسد فرقی ندارد گوشت و سبزی و روغن می‌خواهد یعنی اگر می‌خواهید این قانون تعلیمات عمومی به نفع عموم در تمام مملکت درست بشود معلم و کتاب و خرج می‌خواهد و بنظر بنده خوب بود ما بجای این می‌نوشتیم هر دهیکه دارای یک مالک عمده ایست و اصلاً مالکی که ۲۰-۳۰ گاو زراعت دارد ملکف باشد که در دهش یک مدرسه درست بکند والا مالک جریمه و مجازات می‌شود والا الزام آن رعیت بدبخت بیچاره و مجازات و جریمه او چه فایده‌ای دارد که او را شکم گرسنه و بدن عریان از ۷-۸ فرسخ راه مجبورش بکند که بچه اش را بیاورد تحصیل کند شما مالک را بفرستید بیاید آن جا و بگوئید آقا شما که سالی ینجهزار تومان – ده هزار تومان از این ده استفاده می‌کنید چرا در این جا یک دبستان درست نکرده‌اید اگر ما این را می‌نوشتیم اصلاً یک عده کمتری بما اعتراض می‌کردند تا یک عده زیادتری.

یکی از نمایندگان- این مالیات است آقا. پیشنهاد کنید.

معدل- بسیار خوب پیشنهاد می‌کنم ولی این مالیات نیست این اصلاً تحمیل معقول تر و معتدل تری است که مجلس شورای ملی به یک طبقه‌ای در کشور بکند و من معتقدم و مطمعنم آن پدر و مادری که دست وپای بچه اش کج و معوج می‌شود در توی قالی بافخانه یا علیل و مریض می‌شود او هم متوجه اینکار است. او هم غصه می‌خورد دلش هم می‌سوزد بیشتر هم می‌سوزد ولی چاره ندارد آقا. شکم بچه گرسنه است بدن بچه هم عریان است از سرما هم می‌لرزد ناچار است این را روانه بکند که کار کند. آقای وزیر فرهنگ می‌فرمایند که این یک شالوده ایست برای انجام منظور و ما باید تا می‌توانیم این مطلب را انجام بدهیم خیلی خوب این کلمه اول این خشت اول روز بروز و ساعت بساعت جلو بروید و بمصداق اینکه اگر انسان نمی‌تواند یک مطلبی را کاملا انجام بدهد همه اش را هم نباید ترک کند بسیار خوب این هم یک حرفی است الان از ایشان تمنا دارم یک وسیله‌ای ندهند بدست افراد ناجنس در مملکت که این‌ها مزاحم مردم بشوند یعنی اگر ما نتوانستیم از این بابت خدمتی بکنیم زحمتی را هم یجاد نکنیم برای آن‌ها این‌ها را که عرض کردم از این نظر است که قطع دارم ایشان حسن نیت دارند ولی دلم میخوهد این حسن نیت را آیندگان هم از خلال سطور این قانون متوجه و متذکر باشند ولی حالا اگر اصراری داشته باشند باینکه این ماده قانون بهمین ترتیبی که هست و درست شده بگذرد پیش نهاد مرا قبول کنید و آن پیش نهاد این است که وزیر فرهنگ حق داشته باشد که این مجازات‌ها را در هر مرحله‌ای که هست تعلیق نماید یعنی اگر بنده خبر شدم که رئیس نظمیه با امنیه فلان جا یک نفر را که بدبخت و بیچاره است آورده است بفلان جا به عنوان اینکه تو چرا بچه بدبخت را با بدن عریان و شکم گرسنه بمدرسه نفرستادی باید مجازات بشوی و حبس بشوی و بایشان اطلاع دادیم که این جریان این طور است و این مرد قابل مجازات نیست ایشان دیگر مانع قانونی نداشته باشند که بگویند باید برود به (محبس) و جریمه هم بدهد بلکه ایشان حق تعلیق داشته باشند در هر حال آقای وزیر فرهنگ حضرتعالی طوری بفرمائید که آیندگان سوء استفاده از این قانون نکنند و ما همه این عرایضی را که بعنوان مخالفت می‌کنیم این را مطمئن باشید هیچ فرد ایرانی که سواد فارسی داشته باشد و خون ایرانی در رگ داشته باشد ممکن نیست با قانون تعلیمات عمومی مخالفت داشته باشد و همه ما شکر گزار جنابعالی هستیم که پیش قدم شدید در این کار ولی افرادی هم در این کشور هستند که از هر چیز خوبی سوء استفاده می‌کنند و این هم بهترین وسیله خواهد شد برای اینکه مردم بتوانند مرد مرا اذیت کنند.

وزیر فرهنگ- بنده فقط تقاضائی که داشتم این است که آقایان محترم در خود مواد صحبت بفرمایند آقای معدل قسمت اخیر بیاناتشان کاملاً صحیح و منطقی بود پیشنهادشان هم که رسید بنده شاید بپذیرم ولی قسمت اول بیاناتشان خارج از این ماده و ناظر به کلیات بود و اگر در هر ماده‌ای بنا باشد در کلیات صحبت بشود هیچوقت این قانون نخواهد گذشت اینجا همه می‌گوید اگر فلان کار را نکرد فلانقدر باید جریمه بدهد اگر زیاد است پیشنهاد کنید کمتر شود اگر زائد است پیشنهاد بفرمائید حذف شود این بحث زیادی ندارد در خود این ماده البته راجع به کلیات بحث زیاد است زیاد هم بحث شده است ممکن است بعد از تصویب مواد بار هم در کلیات مذاکره بفرمائید ولی استدعای بنده این است اگر در خود مواد آقایان پیشنهادی دارند بفرمایند تا مطرح شود بنده هم یا قبول می‌کنم یا بنظر مجلس واگذار می‌کنم تا زودتر این ماده بگذرد.

رئیس- آقای بهبهانی

بهبهانی – عرض کنم در موضوع قانون تعلیمات اجباری بنده و یا سایر آقایان هیچکدام بعنوان مخالف صحبت نمی‌کنیم برای اینکه یکی از آرزوهای دیرین عموم ایرانیان تعلیمات اجباری و عمومی است (صحیح است) حالا وضعیت قانون طوری است که ما را مجبور می‌کند به عنوان مخالت این قانون صحبت کنیم اینجا یک قدری باید درست به وضعیات مملکت و وضعیات عمومی اجراء مملکت توجه کنیم وضعیت مردم امروز طوری است که همه در فشارند و هیچکس غیر از یک عده معدود وسیله زندگی ندارند وسیله معشیت ندارد فرمایشات آقای نراقی هم فرمایشات اساسی و صحیحی است فقط یک عده اشخاص محدودی هستند که می‌توانند زندگی خود را بگذرانند و باقی مردم ناچارند خودشان بزحمت با فلاکت و سختی کار کنند هرکاری که باشد زراعت و غیر آن اولادشان را هم بفرستند که کار بکنند تا بتوانند جانی بدر ببرند و این قانونی که گذاشته شده است و مخصوصاً این ماده ششم خیلی ماده کش داری است و نظامنامه هائی را هم که آقای وزیر فرهنگ اینجا وهده دادند که با نظر کمیسیون فرهنگ نوشته می‌شود نمیدانم چه جوری است مطالعه نکردیم یکی از چیزهایش این مسئله عذر موجه است. بنده این را طوری خیال می‌کنم که شما جور دیگری خیال کنید. امروز باید این عذر موجه را منطبق کرد با احتیاجات مردم. آقای نراقی گفتند عدم بضاعت و نداشتن یکی از عذرهای موجه است و راست هم گفتند واقعاً مردم ندارند چطور می‌توانند بچه شانرا بفرستند بمدرسه؟ او ممکن است یک کمی بمعیشت پدر خودش بکند و شما این را می‌گیرید و می‌برید بمدرسه و میگوئید باید حتماً این بچه تو برود بمدرسه و اگر هم نگذاشت جریمه بشود؟ دولت باید فکر کند دولتی که هنوز نتوانسته است معیشت مردم را بطوری که صورت ظاهری هم پیدا کند اداره بکنید و هر روز نرخ هزینه زندگی و گرانی معیشت زیادتر می‌شود و اشخاص هر چه درآمد داشته‌اند امروز چندین برابر آن باید خرج بکنند نمی‌شود گفت به فلان زارع یا فلات رعیت که چون پسرت را نیاوردی بمدرسه باید فلان مقدار حبس بشوی یا فلان مقدار پول بدهی. این قانون هم حبس دارد و هم مجازات و جریمه دارد علاوه بر این هر کاری در دنیا در آن اول وهله و اول اجرایش یک رفاهیتی برای اشخاص باید داشته باشد مثلاً در دین اسلام هم در اول دین اسلام گفته شده قولوا لاالله الاالله تفلحوا و اول فقط همین بود دیگر بعداً‌که یک قدری نضج گرفت و مردم موافقت کردند کم کم احکام دیانت درش باز شد مسئله تعلیمات اجباری هم در این مملکت یک مسئله تازه‌ای است و تمام مردم امرو متوجه این هستند که اطفالشان اگر باسواد باشند بهتر است از این که بی سواد باشند و اگر یک جائی مدرسه باش خودشان عاشق ترند و راغب ترند که اطفالشان را بمدرسه بگذارند. این کار هم عیناً مثل مسئله تعلیمات سالخوردگان بود که دیدیم که یک عده زیادی متوجه شدند و رفتند و حالا وضعیت یک طوری بود که اجرا نشد کاری نداریم و نتوانستند درست از عده برآیند. حالا هم توجه عامه هست که اطفال خودشان بفرستند بمدرسه که روزگار آتیه شان روشن تر باشد و همانطور که آقای وزیر فرهنگ فرمودند باید دقت نمایند که اگر یک وقتی مدارس تشکیل شد و مردم خودشان متوجه کردند اطفالشان را بیاورند ولی اگر یک نفر نیاورد یا نتوانست بچه اش را بفرستد بمدرسه در گرمای تابستان یا سرمای زمستان نتوانست بچه اش را یک کیلومتر دو کیلومتر راه ببرد این دیگر جریمه نباید داشته باشد. نظر بنده و عقیده بنده این است که همانطور که آقای رضوی فرمودند ای ماده اگر هم نباشد بمسئله تعلیمات اجباری ضرری وارد نمی‌آید حالا اگر وزارت فرهنگ شدیداً احتیاج خودش را باین ماده احساس می‌کند بنده عقیده‌ام این است که حتی المقدور این جریمه را برداند و این جریمه را برداشتن مانعی هم ندارد و وقتی که مردم متوجه شدند و زمینه‌ای پیدا کرد این قانون بعداً آنوقت ممکن است جریمه هم کرد والا حالا فرض هم جریمه هم خواستید معین بکنند این شخص که معیشت خودش را نمی‌تواند تامین کند چطور می‌تواند جریمه بدهد؟ چرا هم بدهد؟ برای چه؟ جریمه مال عملیات خلاف قانون است که و مال یک کسی است که کاری بر خلاف قانون بکند. این فقط تقصیرش این است که برای نداشتن معیشت زندگی نتوانسته است بچه اش را بفرستد بمدرسه این تقصیر او نیست این است که بنده خواستم خواهش کنم اگر ممکن است آقای وزیر فرهنگ مساعدت بفرمایند که این ماده یا حذف بشود یا اینکه جریمه را بردارند این بهتر است و خیلی متشکر می‌شوم و پیشنهادی هم بنده می‌کنم

وزیر فرهنگ- بنده فقط در جواب آقای بهبهانی این را عرض می‌کنم و استدعای سابق را تکرار می‌کنم که در موضوع این ماده دو مطلب است با عنوان دین است که حذف بشود و یا اینکه جریمه و مجازاتش تخفیف پیدا کند هر هر حال پیشنهاد بفرمائید بنظر مجلس است یا قبول می‌شود یا رد می‌شود.

رئیس- آقای امیرتیمور

امیرتیمور- عرض کنم بنده در شور اول پیشنهاد حذف این ماده را کرده بودم متاسفانه کمیسیون توجه نکرد و با حسن نیتی که آقای وزیر فرهنگ در گذراندن این قانون دارند نمایندگان محترم مجلس هم موافقت دارند که تعلیمات عمومی عملی بشود این را اطمینان می‌دهم که با همه این حسن نیت‌ها دهاتی ایران را بآتش خواهد کشید. این ماده ۶ می‌گوید که اگر ولی طفل بچه اش را نفرستد بمدرسه این باید این را جبران کند و بعد هم بحبس تأدیبی از یک هفته تا یک ماه و پرداخت مبلغی از صد تا هزار ریال محکوم می‌شود. این جریمه از صد تا هزار ریال که تعیین شده بنده آقای وزیر فرهنگ بجنابعالی اطمینان می‌دهم که دهاتی ایران سالی هزار ریال عایدی ندارد اینکه عرض می‌کنم و الله از روی کمال عقیده عرض می‌کنم بنده حتم دارم که دهاتی ایران سالی ۱۰۰۰ ریال عایدی ندارد و اگر این مبلغ گیرشان بیاید کلاهشان را بآسمان می‌اندازند ولی الآن در زیربار زندگانیشان دارد خورد می‌شود. آقای وزیرفرهنگ مگر مجری این قانون در تمام دهات آقای دکتر سیاسی وزیرفرهنگ هستند؟ مجری این قانون امنیه است مجری این قانون یک شخصی است که در تمام عروق و شریان آن حس تجاوز و تعدی و حس مردم آزاری جریان دارد حالا یک همچو گرگی منتظر یک همچو وسیله‌ای و فرصتی است که دست بدهد این هر کسی که بتواند می‌گوید آقا بچه تو نیامده است بمدرسه و تو متخلف شناخته شده‌ای او را می‌فرستد بحبس و شلاق بر سر او زدن و بدهان او زدن و مبلغی هم او را جریمه می‌کنند آقا خدارا خوشش نمی‌آید. شما از اوضاع ایران و دهات ایران اطلاع ندارید شما حسن نیت دارید ولی همانطور که عرض کدرم از اوضاع ایران اطلاع ندارید. تعلیمات اجباری عبارت از این است که شما مدرسه درست بکنید کتاب درست بکنید که تمام اطفال بیایند آنجا و درس بخوانند الآن در شهرستانهائی که معارف مدرسه دارد بروید به بینید که عده داوطلب زیادتر از جائی است که شما دارید. هر سال مقدار زیادی داوطلب هست که جا نیست برای آنها بنده اطمینان می‌دهم بشما که اگر در دهات موجبات تحصیل فراهم بشود همه مردم اطفال خودشان را می‌آورند این هی جریمه آن هم دست این مأمورین خداشناس و متعدی این اهالی دهات ایران را بآتش خواهند کشید. ما که نیامده‌ایم برای مردم اسباب روسیاهی و خانه خرابی درست کنیم و جنابعالی هم که نیستید که بنده دست شما را بگیرم و در دهات ببرم و نشان شما بدهم آقای دکتر سیاسی به بینید وضعیت مردم چقدر رقت آور است. آقا شما را بخدا این کار را نکنید بگذارید که این مردم بدبخت سر کارشان باشند این هزار ریال جریمه را که شما در نظر گرفته‌اید این هزار ریال را یک دهاتی از کجا بیاورد که بدهد آقا؟ ندارد والله ندارد (صحیح است) اگر داشته باشد کلاهش را به آسمان می‌اندازد.

مخبر- عرض کنم آق فایده قانون دنیا این است که جریان‌های کج و معوج گذشته را اصلاح بکند نه اینکه قانون را وقتی وضع می‌کنم همه اش را سعی داشته باشیم که اگر بچه شش ساله می‌رود به قالی بافی و کمرش کج و دولا می‌شود حتماً این الی الابد در این وضع باقی بماند. آقای این یکی از معایبی بوده است که در این کشور بوده است این عیناً مثل این است که بگوئیم اگر تعلیمات اجباری را قرار دادیم این بچه که لخت توی کوچه و توی خاک‌ها می‌غلطد تکلیفش چه است همین موضوع باید توسط قانون تعلیمات اجباری اصلاح بشود می‌آیند آقا از این بچه‌ها عکس بر می‌دارند و در جراید دنیا این عکسها منتشر می‌شود. دختر ۱۶ یا ۱۷ ساله موقع وضع حمل می‌میرد این‌ها یک چیزهائی است که باید اصلاح شود یعنی باید بوسیله فرهنگ عمومی اصلاح شود و برای اعاشه هم باید وسیله دیگری غیر از بچه شش ساله پیدا کنند (بعضی از نمایندگان – ندارد آقا) اگر ندارد خودش برود پیدا کند (همهمه نمایندگان) اجازه بفرمائید عرض کنم دولتی که بمقتضیات و مطابق احتیاج یک مملکت درست می‌شود و باید برای مدرم اول کار پیدا کند و هر جا که کار پیدا شد باری بزرگترها و تشویق از کار شد و توانستند اولیای اطفال کار پیدا کنند و اطفال خودشان را بمدرسه بفرستند آن جا تعلیمات اجباری اجرا می‌شود و الا اینکه نشد الی الابد ما وضع مان این باشد ولی مطلبی که حضرت آقای بهبهانی راجع با احکام اسلام فرمودند خواهش می‌کنم ایشان یک جا را به بنده نشان بدهند که مذهب اسلامی متوسل به مجازات نشده باشد آقای بهبهانی آقای انوار به بنده نشان بدهید (انوار- بنده که حرفی نزدم آقا) (خنده نمایندگان)

رئیس- چندین جلسه است در سر این موضوع صحبت می‌شود و پنج ماده اش گذشته است و این صحبتهائی که در این موضوع می‌شود. همه یک طرز صحبت می‌شود. بطوری که آقای وزیرفرهنگ هم اظهار کردند آقایانی که پیشنهاد دارند پیشنهاد خودشان را بدهند یا قبول می‌شود یا رد می‌شود آنوقت کار هم انجام می‌گیرد و الا هر کدام هم تذکری که می‌خواهید اظهار کنید بفرمایند و بالاخره پیشنها هم بدهید این که نمی‌شود بلاخره چندین جلسه گذشته است و چهار ماده تصوب شده است شما پیشنهادات خودتان را بدهید برای اصلاح قبول کردند که خیلی خوب است و اگر مجلس قبول نکرد که هیچ چیز دیگر پیشنهادات قرائت می‌شود: پیشنهاد آقای مؤید احمدی.

پینشهاد می‌کنم ماده ۶ حذف شود.

مؤیداحمدی- عرض کنم بنده نمی‌خواهم نه بآن تندی که آقای امیرتیمور فرمودند و نه بآن وضعی که آقای هاشمی فرمودند عرض کنم. نقداً عرض می‌کنم وضع مملکت را باید در نظر گرفت با قانون تعلیمات عمومی عرض کردم احدی مخالف نیست و در کلیات هم که نمی‌خواهیم حرف بزنیم ما حرف در عمل داریم در ماده ۶ می‌گوید چنانچه بدون عذر موجه اطفالشان را بمدرسه نیاوردند از ۱۰ تومان تا ۱۰۰ تومان جریمه بدهند و چند روز هم حبس بشوند بنده در نظر می‌آورم فلان ده نرماشیر را که میخودهند بآقای فلان وزیر شکایت کنند اگر پول داشت که جریمه را می‌داد چطور می‌تواند تلگراف کند یا وضعیت دیگری نظایر اینها که برای او پیش می‌آید یا باید طوری رفتار کنید که فلان طفل را نفرستاده است بمدرسه حالا بروند این پیرمرد را صدتومان ازش بگیرند و جریمه کنند و حبس کنند؟ آخر این قانون عملی نیست آن عملی نمی‌شود و از آن طرف یک عده مردم فقیرند و معاش ندارند و خرجی ندارند و شب شام ندارند بخورند و باید بروند در مزرعه تخم کاری کنند و پول بگیرند و معاششان را تامین کنند. خیلی خوب بروند بمدرسه بنده مخالف نیستم ولی می‌گویم باید وسیله برایش فراهم بشود یا باید گرسنگی بخورد و برود بمدرسه؟ البته آقای وزیرفرهنگ هم همچو عقیده‌ای ندارند که گرسنگی بخورد و برود بمدرسه. من عقیده‌ام این است که اصولاً باید اینهمه اوقافی که در این مملکت وقف شده است بدانیم کدام مدرسه هست که از عایدات این موقوفات بهره مند می‌شود؟ این عایدات موقوفات را به گذارند برای خرج تحصیل و صرف کنند برای اطفال بی بضاعت و معاشش شان را بدهند ما این ماده را تصویب می‌کنیم که آقای گرسنه بیا بمدرسه گر نیامدی بمدرسه تو را حبس می‌کنم این بنظر بنده عملی نیست؟ پیشنهاد بنده این است که این ماده را حذف کنیم و بقیه اش را بگذرانیم و تصویب کنیم.

اوحدی- بنده باپیشنهاد ایشان مخالفم اجازه میفرمائید؟

رئیس- قاعده پیشنهاد این است که پیشنهاد دهنده یک اظهاری می‌کنند و توضیح می‌دهند و بعرض مجلس می‌رسد و اعضاء کمیسیون فقط می‌توانند اظهار نظر بکنند ولی شما که عضو کمیسیون نیستید نمی‌توانید پیشنهادات دیگر قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای بهبهانی- بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۷ بجای ماده ۶ گذاشته شود.

جمعی از نمایندگان- اینهم که پیشنهاد حذف است آقا.

وزیرفرهنگ- این هم پیشنهاد حذف است وقتی می‌گذرد آقا.

رئیس- آقای بهبهانی

بهبهانی- اجازة بدهید آقا در نظامنامه هست که پیشنهاد حذف را رأی نمی‌دهند ولی برای طرح این پیشنهاد یک پیش بینی شده است در نظامنامه که اگر کسی بخواهد باین طریقه پیشنهاد کند ممکن است رویش رأی گرفته شود ای صریح نظامنامه است لهذا است که بنده بموجب همان نظامنامه پیشنهاد کردم که ماده ۷ بجای ماده ۶ برقرار شود بنابراین روی این پیشنهاد می‌شود رأی گرتف پیشنهاد حذف را نمی‌شود رأی گرفت و از این جهت بنده توضیح دادم که آقایان بدانند که این پیشنهاد حذف نیست که بموجب نظامنامه نشود بآن رأی گرفت این یک پیشنهادی است که نظامنامه این را تصریح کرده است و حالا بسته برأی آقایان است.

رئیس- پیشنهادات دیگر خوانده می‌شود: پیشنهاد آقای طباطبائی

پیشنهاد می‌کنم از ماده ۶ حبس تأدیبی حذف شود و مبلغ جریمه از ۵۰ تا پانصد ریال تعیین شود.

رئیس- آقای طباطبائی (وزیرفرهنگ – بنده قبل از فرمایش آقای طباطبائی پیشنهادشان را قبول می‌کنم)

طباطبائی- اجازه بفرمائید. (همهمه نمایندگان آقای وزیر قبول کردند دیگر حرف ندارد آقا) اجازه بفرمائید اگر مجلس موافق باشد با حذف این ماده بنده این پیشنهاد را پس می‌گیرم بنده معتقدم که جریمه‌ای نباشد با آقای وزیر فرهنگ قبلاً صحبت کردم که حبس حذف شود و جریمه همه تخفیف پیدا کند آنوقت که آقا موافقت کردند بنده این پیشنهاد را کردم که مبلغ جریمه از ۵۰ تا ۵۰۰ ریال باشد. ولی حالا که عواطف آقایان را دیدم و همه موافق هستیم که جریمه اصلاً نباشد یا خیلی کم باشد این بود که از آقا تقاضا کردم که پیشنهاد من را اصلاح کنند از ۵۰ تا ۱۰۰ یال کنند و این را بنده یک یادداشتی هم دادم خدمتتان که تا ۱۰۰ ریال باشد و این چیزی نیست که مورد نگرانی باشد خواهش می‌کنم با این پیشنهاد موافقت کنید. (بعضی از نمایندگان – رأی رأی)

مخبر- بنده استدعا کردم از آقایان که به پیشنهاد آقای بهبهانی رأی گرفته نشود چون اگر رأی گرفته شود و تصویب سایر پیشنهادهائی که در این موضوع شده است هیچ می‌شود اما از آقای طباطبائی بنده تعجب می‌کنم که این پیشنهاد را کرده‌اند در صورتیکه ما قبول کردیم دیگر احتیاج بتوضیحی نداشت. (بعضی از نمایندگان دو مرتبه قرائت شود)

رئیس- پیشنهاد آقای طباطبائی دو مرتبه قرائت می‌شود (بشرح سابق قرائت شد)

طباطبائی- همانطور که عرض کردم یادداشت هم دادم تا صد ریال باشد. همان زیر پیشنهاد مبلغ را نوشتم تا صد ریال. آقای سمیعی اصلاح بفرمائید.

رئیس- آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری- مطابق نظامنامه پیشنهاد پولی که می‌شود در مواد از اول باید مبلغ کمتر را رأی بگیرند یکی یکی اگر قبول شد که قبول می‌شود و دیگر بالاترش خوانده نمی‌شود ولی اگر قبول نشد مبلغ بالاتر را رأی می‌گیرند بنابراین پیشنهادهائی که در این ماده برای جریمه شده است آن که از همه کمتر است اول باید رأی گرفت اگر قبول نشد آن که یک قدری بیشتر است آن قرائت می‌شود و رأی گرفته می‌شود همانطور بتدریج پیش می‌رود این را بنده خواستم تذکری داده باشم.

نبیل سمیعی- اینجا پیشنهادی از آقای انوار است که کمتر از مال آقای طباطبائی است.

رئیس- پیشنهاد آقای انوار:

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۶ در سطر دوم بعد از کلمه نسپارد اضافه شود پس از اخطار از طرف دبستان.

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۶ کلمه نسپارد تبدیل به کلمه روانده نکند بشود.

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۶ مبلغ از ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ ریال تبدیل بشود به از ۱۰ تا ۵۰ ریال.

پیشنهاد می‌کنم در آخر ماده ۶ چنانچه ولی طفل زن باشد تا آخر ماده حذف شود:

دشتی- پیشنهاد آقای بهبهائی را بخوانید و رأی بگیریم.

رئیس- پیشنهاد آقای بهبهانی: بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۷ بجای ماده ۶ گذارده و مطرح بشود.

مخبر- فایده ندارد این باید یکی یکی خوانده شود و رأی گرفته شود تا تکلیف معلوم شود. بنده تقاضا می‌کنم اول به پیشنهاد آقای طباطبائی که مورد قبول شد رأی گرفته شود.

رئیس- پیشنهادی که کمتر باشد از حیث مبلغ پیشنهاد آقای انوار است.

دشتی- من فقط یک تومان کرده‌ام مال بنده را اول باید رأی بگیرید.

رئیس- پیشنهاد آقای دشتی

من پیشنهاد می‌کنم مبلغ جریمه فقط ۱۰ ریال باشد.

رئیس- آقای دشتی.

دشتی- عرض کنم که اولا این را جسارت می‌کنم که عرض می‌کنم و از آقایان خواهش می‌کنم که توجه بفرمایند مجلس شورای ملی مجلس مناظره و مجادله و سخنوری نیست موضوع حل قضیه است و باید با این نظر موافقت کرد که مطلبی را که دولت قبول کرد دیگر معنی ندارد شخصی باز برود پشت تریبون و حرف بزند. چیزی که مسلم است این است که مجلس موافق نیست یک جریمه زیادی از برای این که تهیه بشود چرا؟ برای اینکه معمولاً مأمورین ما خیلی استعداد دارند برای شمر خوانی و این یک وسیله خوبی است که برای شمرخوانی بدست مأمورین دولت می‌دهیم که بچه بدبخت که نرود بمدرسه مأمورین می‌روند میزنند توی سرش یک مبلغی هم ازش پول می‌گیرند و نظر مجلس عموما این است. از طرف دیگر آقای وزیرفرهنگ یک نظر صحیحی دارند و می‌گویند قانون بی مجازات نمی‌شود و از طرف دیگر می‌خواهیم که اجباری باشد پس این یک حرف صحیحی است و اینکه بنده عرض کردم که مسکوت بماند برای این بود که گفتم ای از سال اول کار باینجاها نرسد که وزارت فرهنگ مجبور شود بچه‌های مردم را بگیرد بیاورد درس بدهد برای اینکه ممکن است ۷ سال یا ۸ سال دیگر طول بکشد تا کار باینجا برسد که وزارت معارف برود و مجبور کند مردم را. ولی گمان نمی‌کنم حالا اینقدر وسائل داشته باشد وزارت معارف که برود این کار را بکند و بچهای مردم را بگیرد ببرد مدرسه درست بکند و بهشان درس بدهد بعداً در حین عمل هر قانونی که لازم شد بیاورد بمجلس و تصویب شود. زیرا بهترین قوانین آن است که در موقع عمل و احتیاجات وضع شود پس هر وقت که دیدند لازم است یک مجازاتی برای متخلفین در این قانون وضع شود آنوقت یک قانونی می‌آورند ولی حالا در این موقع جایز نیست که این ماده تصویب شود. اگر از اول از این ماده شش صرف نظر کرده بودند راحت می‌شدند الآن در این ماده هم نظرتان کاملاً صحیحی است باید سانکسیون و مجازاتی در ماده باشد ولی تصور نمی‌کنم باین زودی‌ها اینقدر وسایل ندارد که بتواند تمام اطفال را بیاورد و درس بدهد و در نتیجه یکعده متخلف خواهند شد و بنظر بنده باید حتی متخلف را هم در یکی دو سال اول مجازات نکنند سالهای بعد اگر وسایل فراهم شد و شاگرد هم کم بود و البته چون باید تمام بچه‌های مملکت را درس بدهند آنوقت ممکن است وزارت فرهنگ یک ماده مجازاتی بیاورند اینجا اگر هم موافق هستند که این جریمه بشود خوبست مختصر بکند بجریمه نقدی که از یک تومان شروع بشود و حبسش را هم حذف بکنیم و استدعا می‌کنم سایر پیشنهادها را هم آقایان صرف نظر بکنند و بگذارند این ماده بگذرد و راحت بشویم (صحیح است)

رئیس- پیشنهاد آقای دشتی با وضع حاضر دهات ما خیلی مناسب تر است و چون وزارت فرهنگ هم می‌تواند در ضمن عمل اگر یک چیزهائی می‌بیند پیشنهاد اصلاح بکند مانعی نخواهد بود همین پیشنهاد را قبول بکنند و بعد اگر وزارت فرهنگ لازم دید پیشنهاد بکند فعلا مانعی ندارد که همین مقدار باشد. رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دشتی.

وزیرفرهنگ- اجازه میفرمائید حقیقیت امر این است که پیشنهاد آقای دشتی موافق نظر بنده نیست ولی چون بنده جسارتاً باید عرض کنم خسته شدم از این ماده و مواد دیگر جلسه قبل هم یک ماده تصویب شد آنجا هم همچو دلسوزی بحال مردم نبود که جریمه در کار باشد در این ماده هم تصدیق می فرمائید خیلی زیاد مذاکره شد پیشنهادات زیادی هم هست اگر قرار بشود بهمه رأی گرفته شود تا جلسه دیگر هم طول خواهد کشید بنده برای اینکه زودتر این قانون بگذرد پیشنهاد آقای دشتی را قبول می‌کنم بشرط اینکه سایر پیشنهادات را آقایان پس بگیرند.

مخبر-چون نظر مجلس محترم است بنده هم قبول می‌کنم.

رئیس- موافقین با ماده شش با این اصلاحی که شد برخیزند.

امیرتیمور- حبس حذف شده است حبس حذف شده است.

مخبر- بلی حبس حذف شد آقا.

وزیرفرهنگ- بلی حذف شده است.

(اکثر برخاستند)

رئیس- تصویب شد. ماده هفتم:

ماده ۷- در هر نقطه که دبستان دائر می‌شود که وزارت بهداری و شهرداری محل باید با نظر وزارت فرهنگ وسایل معاینه طبی دانش آموزان را بقسمی فراهم سازد که هر یک از آنان در عرض سال تحصیلی لااقل دوبار معاینه پزشک واقع شود و نیز مکلفند وسایل مداوای مجانی دانش آموزان بی بضاعت خاصه مبتلایان تراخم را فراهم سازند.

رئیس- آقای اوحدی.

اوحدی- در عین حالی که این ماده را خیلی ماده خوبی میدانم فقط سؤال می‌کنم از آقای وزیرفرهنگ که ضامن اجرای این ماده کیست زیرا در اینجا قید شده است وزارت بهداری و شهرداری ملکف هستند که این کارها را بکنند وزارت بهداری اگر عذر آورد که من نه طبیب دارم که باین دهات بفرستم و نه دوا دارم برای این بچه‌ها ارسال کنم چه مجازاتی برای وزارت بهداری در نظر گرفته شده است یا اگر شهرداری‌ها گفتند حاضر نیستیم چه مجازاتی برای شهرداری هست؟ این نکته را تامین بفرمائید بنده هم با این ماده موافقم.

رئیس- آقای دکتر ملکزاده.

دکترملک زاده- قبلا بعرض برسانم و حقیقتاً با حسن نیتی که مجلس راجع باین قانون دارد بر طبق اطلاعی که بنده دارم لوایح خیلی مهمی هم در کمیسیونها هست که شاید برای جلسات آتیه تقدم مجلس بشود و من می‌ترسم که این لایحه باین مهمی بالاخره معطل بشود و استدعا می‌کنم آقایان موافقت بفرمایند چون در کمیسیون که از شانزده نفر آقایان تشکیل شده کاملا این قانون تحت رسیدگی و دقت قرار گرفته شاید اگر بشود در این جلسه یا جلسه آتیه تمام بشود. اما چیزی که خواستم تذکر بدهم این است که بعقیده بنده و یک پیشنهادی هم کرده‌ام که آقایان توجه بفرمایند مسئله بهداشت یک مدرسه از خود مدرسه و تعلیم و تربیت در آن مدرسه مهمتر است و بدبختانه باید گفت که عموما مرکز بروز امراض مخصوصا امراض مسریه در جاهائی است که تجمع در آنجا می‌شود و مخصوصاً مدارس که اجتماع با هم دارند و کمتر توجه به وضع بهداشت شان هست این است که بعقیده بنده این موضوع باید در درجه اول از اهمیت واقع شود یعنی حالا که ما می‌خواهیم بچه‌ها را تربیت کنیم نیائیم و هزارها کانون امراض مسریه در مملکت تولید کنیم بنابر این آقا توجه بفرمائید بنده یک پیشنهادی کرده‌ام که سه نکته است و قابل توجه است اولش این است که بدبختانه از حیث محل هر منزلی که دیگر قابل سکونت نبود و دیگر کسی اجاره نمی‌کرد میرفتند برای مدرسه اجاره می‌کردند و اغلب این منازل از نقطه نظر صحی بقدری مضر است که اگر در بعضی ولایات و شهرهای کوچک بروید واقعاً تعجب می‌کنید که این منازل از آن کارخانه‌های قالی بافی هم بمراتب مضرتر است، دوم آب مشروب آنها است آب مشروبی که تمام اطفال می‌خورند باید مورد توجه قرار بگیرد و بر طبق اصولی صحی آب آنها اداره بشود و اصولی هم که امروز در دست هست برای تصفیه آب خیلی کار مشگلی نیست سوم این است که کلیه مامورین صحی را بنده پیشنهاد کردم از ولایات و دهات مکلف باشند مراقبت کامل در وضعیت صحیه مدارس بکنند و این جزء وظیفه و ماموریت آنها باشد این عرض بنده بود.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای دکرت ادهم

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۷ بجای (در عرض سال تحصیلی لااقل دوبار) نوشته شود (لااقل ماهی یک بار) مورد معاینه پزشکی واقع شود الی آخر.

رئیس- آقای دکتر ادهم

دکتر ادهم- چون اینجا دارد که در عرض سال دوبار لااقل معاینه بشوند ممکن است در این فاصله اطفالی مریض باشند از قبیل امراض مسریه تراخم کچلی و غیره باین جهت دوبار خیلی کم است بهتر این است که لااقل ماهی یکبار و در صورتی که ممکن بشود باید اقلاً هفته‌ای یکبار بشود ولی چون وسایل کافی نیست همان ماهی یکبار باشد.

وزیرفرهنگ- با وجود اینکه مداری ما امروز خیلی کم است بنده خواستم عرض کنم سالی دوبار هم ما موفق نمی‌شویم و اینکه اینجا نوشته شده است لااقل سالی دوبار برای این است که حتی الامکان بعمل نزدیکتر باشد ولی مانعی نخواهد داشت که هفته‌ای یکبار هم بچه‌ها را معاینه بکنیم و البته باید سعی بکنیم که بچه‌ها در دربستانها هفته‌ای یکبار معاینه بشوند و این که در قانون گذاشته شده است برایا ین است که الزام باشد و سالی دوبار را مجبور باشد و الا ممکن است اگر وسایل فراهم شد هفته‌ای یکبار هم باشد؟

دکتر ادهم- با این ترتیب که می‌فرمایند بنده پس می‌گیرم:

پیشنهاد آقای دکتر ملک زاده:

بنده این را پیشنهاد می‌کنم- مامورین بهداشت عمومی مکلفند که در هر محل بهداشت دبستانها را مخصوصاً آب مشروب و مکان و بهداشت اطفال را مخصوصاً از نظر امراض واگیر تحت مراقبت کامل قرار بدهند.

پیشنهاد آقای رضوی:

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر بماده هفت اضافه شود تبصره دولت و مخصوصاً وزارت بهداری مکلف است هر جا تعلیم اجباری شروع می‌شود وسایل اولیه بهداری را تهیه و در دسترس استفاده وزارت فرهنگ بگذارد!

رئیس- آقای رضوی.

رضوی- چیزی که باید در شهرستانها محل توجه باشد نماینده وزارت بهداری است اساساً وزارت بهداری در مملکت ما وزارت نوزادی است و حال آنکه قدم اول عمران وآبادی و مهمتر از همه قسمت‌ها کار بهداشت بوده که باید تحت مراقبت قرار بگیرد و بایستی بودجه کافی برای این کار تصویب شده باشد برای اینکه بتواند این بچه‌ها را نگاه بدارد تا بسن شش سالگی برسند و بتوانند مدرسه بروند و اگر بر سبیل قضا و قدر اطفالی بسن شش رسیده باشند لااقل برای این‌ها وسایل امراض د رمدرسه فراهن نکرده باشند بکله جلوگیری بکنند که مدرسه کانون امراض نشود خطرناک ترین موضوعی که ممکن است تعلیمات اجباری برای مملکت پیش بیاورد این است که اگر با بهداشت توأم نباشد این بچه‌ها که با هوای آزاد می‌توانند با امراض یک قدری مقاومت بکنند وقتی در مدرسه اجتماع کردند وسایل بهداری شان فراهم نبود بطور قطع وسیله سرایت امراض بهتر و بیشتر فراهم می‌کرد باین مناسبت بنده عقیده دارم که این تعلیمات اجباری که یک عملی نیست که تفنناً انجام بگیرد بالاخره بودجه‌ای خوهد داشت و باید بودجه‌ای در نظر گرفته شود تا بتوانند این کارها را انجام بدهند بنده معتقدم که بودجه‌ای برای جاهائی که تعلیم اجباری می‌خواهد شروع شود و در اختیار وزارت بهداری بگذارند تا وزارت بهداری هم وسایل بهداری و اساس را از لحاظ پزشک فراهم بکند بنده مکرر عرض کرده‌ام نمونه وضع قوانین ما درمملکت نوعاً شهر تهرا ناست همه ما تهران را می‌بینیم و آنوفت فکر می‌کنیم وقتی قانون می‌نویسیم همه را روی این اصل می‌شود اقدام کرد و پیشرفت هم داشته باشد بنده عرض می‌کنم صد فسخ که از تهران دور شویم حالا جائی را که بنده خودم بلد هستم از چهل فرسخ که از سر حد فارس عبور کنید یک محیطی وجود دارد که اساساً تهران آن را نمی‌شناسد در آنجا پست نیست تلگراف نیست سایر وسایل فراهم نیست ….

رئیس- آقا توضیحات شما ربطی به پیشنهادتان ندارد.

رضوی- آقا توجه بفرمائید ارتباط کافی دارد مقصود بهداری بود بنده باید توضیح بدهم برای اینکه ارتباط بدهم شما تعلیمات را وسیله قرار می‌دهید و می‌خواهید وضع قوانین برای ولایت بکنید آنوقت این قوانین در شهرستانها موجب سوء استفاده می‌شود بنابراین چون ما در ماده حرف می‌زنیم آقای وزیرفرهنگ تصور می‌کنند که ما مخالف این قانون هستیم ما خودمان بجنابعالی پیشنهاد کردیم اصرار کردیم که این قانون بگذرد ولی باید قانون عملی باشد نه اینکه روی کاغذ بیاید اگر منظوری روی کاغذ نوشتن است که خیلی بیش از این مواد هم می‌شود روی کاغذ نوشت ولی واقعاً باید قانون عملی باشد. باید در این موضوعاتی که تذکر داده می‌شود مطالعه و دقت کرد.

رئیس- همینطوری که فرمودند باید قانون عملی بشود ولی باید طوری عمل شود که آن کسی که موظف باین کار است از عهده برآید اگر بنویسیم وزارت بهداری مکلف است این کار را بکند ممکن است از عهده بر نیاید.

مخبر- دو پیشنهاد شده است یکی مال آقای دکتر ملکزاده که با جناب آقا وزیر مذاکره کردیم قدری اشکال دارد قبولش بدیهی است آن چیزی که جنابعالی پیشنهاد کرده‌اید الان در شهرستانها مورد عمل است الان در دبیرستانها و دبستانها سالی چند مرتبه اطفال را معاینه می‌کنند نسبت بسایر جاهائی که وسایل بهداشت نیست در قانون دارند پیش بینی می‌کنند و باید دولت همه وسایل ار فراهم کند این تردید ندارد حالا این قسمت را مطالعه بفرمائید اگر ممکن است پس بگیرید. آقای رضوی هم پیشنهادی کردند اینها در واقع مربوط باجرا می‌شود ما یک قانون کلی می‌نویسیم برای اینکه قانون اساسی تعلیمات عمومی را مجلس وضع می‌کند حالا کیفیت اجرای این مربوط بهریک از وزارتخانه باشد وسایل آن را تامین می‌کند ولی ما اگر حالا ترتیب اجرا و تهیه وسایل را در انیجا پیش بینی کنیم این وسوسه قانونی است و ما را معطل می‌کند.

رئیس- آقای دکتر ملکزاده

دکتر ملکزاده- آقای وزیر فرهگ گویا توجهی به پینشهاد بنده نفرمودند من عرض کردم در جاهائی که شما ماموریم صحی دارید اغلب در قصبات مامورین صحی هستند و آنها هم بدهات رسیدگی می‌کنند یکی از وظایفشان این باشد که باید رسیدگی بکنند بوضعیت صحی این دبستانها که محلی که انتخاب می‌شود مطابق اصول صحی باشد بنده نمیدانم این چه مانعی دارد قبولش من خواهش می‌کنم از دولت و مجلس که نظر اهل فن را هم در کارها قبول کنند.

وزیر فرهنگ- پیشنهاد آقای دکتر فرمودند موضوع را مورد توجه قرار داده‌ایم در آئین نامه هم باشد بهتر است.

دکتر ملک زاده – بسیار خوب پس می‌گیرم.

رضوی- بنده هم مسترد کردم.

رئیس- موافقین با ماده هفتم برخیزند (اکثر برخاستند) تصوب شد ماده هشتم:

ماده ۸- دولت مکلف است همه ساله اعتبار لازم را در بودجه کل کشور برای ساختمان و تاسیس و نگاهداری دبستانها و تربیت آموزگار و بطور کلی تامین اجرای این قانون در مدت مقرر پیش بینی نماید.

تبصره ۱- شهرداری‌ها ملکفند در حدود قوانین مربوطه در

تهیه وسایل ساختمان مدارس و توسعه معارف طبق آئین نامه مخصوص با وزارت فرهنگ تشریم مساعی نمایند.

تبصره ۲- ساختمان همه دبستانها مطابق نقشه هائی خواهد بود که مهندسین مخصوص وزارت فرهنگ باید متناسب با آب و هوا و موقعیت نقاط مختلف کشور تهیه نمایند در قری و قصبات ساختمان دبستانها با مساعدت مالی مالکین طبق آئین نامه مخصوص بعمل خواهد آمد.

رئیس- آقای افشار

افشار- عرضی ندارم موافقم

رئیس- آقای مهدوی

مهدوی- بنده هم عرض ندارم

رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود

پیشنهاد آقای دکتر ادهم:

در تبصره ۲ ماده هشت بعد از نقاط مختلفه کشور اضافه شود (با رعایت اصول بهداشتی در ساختمان) تهیه نمایند الی آخر

رئیس- آقای دکتر ادهم

دکتر ادهم- بنده راجع به تبصره دو ماده هشت پیشنهاد کردم ساختمانهائی که می‌شود برای دبستانها طبق اصول بهداری بشود برای اینکه خاطر آقایان مستحضر است مدارس و دبستانهائی که ما داریم اغلب طوری است که رعایت اصول بهداری در آنجاها نشده است جاهای مرطوب و تاریک از نظر صحی اطاقها سقفش کوتاه و مطابق بهداشت نیست یا بتعداد مترمکعب که برای تنفس لازم است نیست این است که بنده پیشنهاد کردم بعد از آنجائی که نوشته شده است مطابق نقشه هائی خواهد بود که مهندسین وزارت فرهنگ تهیه نمایند نوشته شود با رعایت اصول بهداشت یعنی از حیث تنفس روشنائی آب و هوا متناسب با نقاط مختلف کشور باشد که نظر صحی در آن رعایت نشده باشد.

رئیس- آقای امیرتیمور

امیرتیمور- این چون مربوط به کمیسیون بودجه است و بنده مخبر هستم باید جواب عرض کنم گویا آقای دکتر خاطرشان نیست که بنده در شور اول توضیحات عرض کردم اینکه نوشته می‌شود ساختمانها مطابق نقشه هائی است که مهندسین مخصوص وزارت فرهنگ ترسیم می‌کنند مقصود این است که این نقشه‌ها با مقتضیات محل و آب و هوای هر نقطه وفق بدهد و چون ساختمان همه جا تحت نظر متخصص فنی خواهد بود تمام جهات رعایت خواهد شد و نظر جنابعالی هم از هر جهت تامین خواهد شد معذالک مانعی ندارد.

مخبر- بنده قبول می‌کنم

وزیرفرهنگ- بنده هم قبول می‌کنم.

پیشنهاد آقای رضوی

پیشنهاد می‌کنم در تبصره دو ماده هشت کلمات (مخصوص وزارت فرهنگ) حذف شود

رئیس- آقای رضوی

رضوی- بنده عقیده خودم است خواستم عرض کنم آیا وزارت فرهنگ یک اداره مهندسی دارد یا ندارد اگر ندارد البته باید تاسیس بکند و مهندسین معین بکنند که برای دبستان چه بنائی لازم دارد و هر نقطه از ایران یک مقتضیات مخصوص دارد این ضرری ندارد قبول بکنند قبول نکنند پس می‌گیرم.

مخبر- بلی فعلاُ یک قسمت برای مهندسی است و باید تکمیل شود چون این قسمت لازم است.

رضوی- مسترد می‌کنم

رئیس- رأی می‌گیریم بماده هشت با اصلاحی که شد آقایانی که موافقند برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

ماده نهم

ماده ۹- برای تربیت و تهیه آموزگاران بعده کافی از اول سال تحصیلی ۱۳۲۲ وزارت فرهنگ مکلف است اقدامات زیر را بعمل آورد.

الف- در سال اول دانش سراهای مقدماتی لااقل یک ثلث بیشتر از سالهای پیش دانش آموز واجد شرایط بپذیرد و در صورت لزوم کلاسها را متعدد کند

ب- در شهرهائی که فعلاً دانشسرا نیست در صورت لزوم بتاسیس آن مبادرت نماید.

ج- در دانشسراها یا دبیرستانها یا دبستانها کلاس بنام کلاس کمک آموزگاری تاسیس کند که شرط ورود بآن داشتن گواهی نامه تحصیلات شش ساله ابتدائی و دوره اش یک یا دو سال باشد آموزگارانی که لااقل پنجسال تدریس متوالی یا ده سال تدریس متناوب داشته باشند می‌توانند بودن شرط مذکور در این کلاس‌ها پذیرفته شوند یا دو سالی که برای دوره کلاسها معین گردیده جزو سابقه خدمت آنان محسوب خواهد شد.

رئیس- آقای انوار

انوار- این ماده ماده اساسی است و بنده توجه می‌دهم مجلس شورای ملی را باین ماده برای خاطر اینکه اساس تعلیم و ترقی که انشاءالله سعادت آتیه برای اولادها است از این ماده بر می‌آید این ماده بحسب تحصیلاتیش خوب است اما آن چیزی که بنده در شور اول عرض کدرم که ما باید معلمینی را بکار بگماریم که دارای اخلاق و ایمان و دیانت (که انشاءالله که هست) باشند اینها را باید ملاحظه بفرمائید خواستم تذکر بدهم که در نظرتان باشد مخصوصاً اولیای وزارت فرهنگ بیشتر توجه داشته باشند که فساد اخلاق ریشه ما را دراد می‌کند اینهم ناشی نشده است مگر از عدم دیانت، عدم توجه بآداب بایمان که این ملت داشته است نظر وزارت معارف بیشتر متوجه این باشد و ملاحظه سعادت آتیه ایران را بکند یک حال خیلی خیلی خطرناکی در جامعه ما پیدا شده است این است که من آقای وزیر معارف را که امروز دامن بکمرزده است و انشاءالله خدا او را موفق بدارد تذکر می‌دهم که یک شالوه برای تربیت اخلاقی اولاد ما ایجاد بکند تربیت اخلاقی با درس خوانده نیست باید معلمی را انتخاب بکند تربیت اخلاقی با درس خواندن نیست باید معلمی را انتخاب بکنند ولو هر چه کم باشد باید اخلاق پسندیده داشته باشد که بتواند اولاد ما را تربیت بکند والا فایده ندارد

رئیس- آقای امیرتیمور

امیرتیمور- بنده با این ماده کاملاً موافق هستم فقط این قسمت ج را که نوشته است کلاس کمک آموزگاری تاسیس می‌کنند که تحصیلات شش ساله ابتدائی داشته باشد و دوره اش یک یا دو سال باشد خواستم ببینم واقعاً با دوره یکساله انجام این کار کافی خواهد بود یا خیر و چه ضرر دارد که همان دو سال باشد که یکسال را حذف کنند چون از نظر فنی آقای وزیرفرهنگ باید بفرمایند هر طور عقیده شان باشد بنده هم موافقم.

وزیرفرهنگ- یک یا دو سال مراد این است که اگر تحصیلات شش ساله ابتدائی داشته باشند دوسال و آنهائی که تحصیلاتشان بیش از آن باشد دوره اول یا دوم متوسطه باشد و داوطلب شدند برای آنها یکسال و این دو سال برای کسانی است که بیشتر از شش ابتدائی سواد ندارند باین جهت نوشته شده یکسال یا دوسال.

رئیس- رأی می‌گیریم بماده نهم موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده دهم

ماده ۱۰- تحصیل درکلاسهای کمک آموزگاری مجانی خواهد بود بعلاوه کمک هزینه تحصیل که میزان آنرا وزارت فرهنگ معین خواهد کرد بدانش آموزان پرداخته می‌شود دانش آموزان هنگام ورود تعهد کتبی خواهند سپرد که پس از فراغ از تحصیل که برابر مدت تحصیل را موظفاً آموزگاری کنند و الا سه برابر کمک هزینه دریافتی را بصندوق دولت بپردازند.

رئیس- آقای رضوی

رضوی- در شور اول این ماده دهم یک ماده دیگری داشتک ه در این قانون هیچ نیست و آن یک کمکی بود راجع به استادید وآموزگاران که آنها در جنبه استخدامی شان یک فرجی و گشایشی حاصل شده بود بنده خواستم بپرسم که آن ماده اصلی چه شده است؟ کجا رفته است؟

مخبر- آن ماده سیزده بود در اول طرح این قانون عرض کردم در کمیسیون آن ماده برداشته شد که در ضمن لایحه جداگانه به مجلس بیاورند

رئیس- موافقین با ماده دهم برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده یازدهم

ماده ۱۱- دولت موظف است کسانی را که از کلاس آموزگاری گواهینامه فراغ تحصیل گرفته‌اند و کمک آموزگار خوانده خواهند شد با رعایت شرایط مقرره در فقرات ۱و۳و۴ ماده دوم قانون استخدامی کشوری در دبستانها بخدمت گمارند حقوق این کمک آموزگاران در آغاز کار از نصف حقوق آموزگارانی که گواهینامه دانشسراها را دارند کمتر و از دو ثلث آن بیشتر نخواهد بود این میزان همه ساله در قانون بودجه معین خواهد شد.

رئیس- آقای انوار

انوار- آقای وزیر معارف کمک کنند والله من از این را مطالعه نکرده‌ام نفهمیده‌ام خواهش می‌کنم جلسه را ختم کنیم برای جلسه بعد باشد

وزیر فرهنگ- این ماده خیلی واضح است در کمیسیون هم مطرح شده در شور اول هم که صحبت شده موافقت بفرمائید ماده بسیار مفیدی است

رئیس- موافقین با ماده یازدهم برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده دوازدهم:

- موقع و دستور جلسه آیته – ختم جلسه

{۵- موقع و دستور جلسه آیته – ختم جلسه}

جمعی از نمایندگان- ختم جلسه

رئیس- آقای دشتی فرمایشی دارید؟

دشتی- بنده بعد از هرگز اجازه خواستم که دو کلمه قبل از دستور عرض کنم شاید بر خلاف رأی یکی از آقایان که کم حرف می‌زنم شاید یک دو سال است قبل از دستور حرف نزده‌ام امروز از آقای رئیس اجازه قبل از دستور خواستم آقای رئیس هم زود وارد دستور شدند حالا هم می‌بینم آقایان رفقا خیلی خسته هستند اگر اجازه می‌فرمایند بنده در اول جلسه آینده عرایض خودم را عرض کنم.

بعضی از نمایندگان- بفرمائید

رئیس- آقای دشتی خودشان می‌خواهند در جلسه آتیه صحبت کنند. تصویب میفرمائید جلسه را ختم کنیم

جلسه آینده روز یکشنبه چهار ساعت قبل از ظهر دستور بقیه این لایحه

(مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری