مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ بهمن ۱۳۳۷ نشست ۲۷۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۷
سال چهاردهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۲۷۴
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه سیام بهمنماه ۱۳۳۷
فهرست مطالب:
۱-طرح صورت مجلس
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر بینا-نخستوزیر- مهندس جفرودی- خلعتبری
۳- اعلام تصویب صورت مجلس
۴- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به اجازه تحصیل وام از بانک عمرانی آمریکا و ارسال به مجلس سنا
۵-تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس ساعت ده و پنج دقیقه به ریاست آقای عماد تربتی (نایب رئیس) تشکیل گردید
۱-طرح صورت مجلس
نایب رئیس- صورت اسامی غایبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غایبین بااجازه- آقایان: مسعودی- امید سالار- دیهیم- دکتر دادفر- سعیدی- مهندس فروغی- شادلو- عبدالحمید بختیار- ساگیان- قناتآبادی- ذوالفقاری- مهندس فیروز- اورنگ- صرافزاده- عرب شیبانی- اخوان- بزرگنیا- تربتی- پردلی- محمودی- سنندجی- بوربور- امامی خویی- بیات ماکو
غایبین بدون اجازه- آقایان: دکتر طاهری- قرشی- کورس- اریه- دکتر فریدون افشار
دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازه- آقایان: صارمی- مشار- جلیلوند- مهندس سلطانی- ثقهالاسلامی- قراگزلو
نایب رئیس- اعتراضی به صورت جلسه نیست (اظهاری نشد) پس از حصول اکثریت تصویب صورت جلسه اعلام خواهد شد.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر بینا-نخستوزیر- مهندس جفرودی- خلعتبری
نایب رئیس- نطقهای قبل از دستور شروع میشود آقای دکتر بینا، آقای بهبهانی فرمایشی دارید؟
بهبهانی- دو فقره شکایت است یکی مربوط به مهندسین شهرداری و یکی هم مربوط به محصلین دانشکده معقول و منقول که تقدیم میشود.
نایب رئیس- به جریان گذاشته میشود، آقای دکتر بینا بفرمایید.
دکتر بینا- بنده عرایضم خیلی مختصر است. البته از جریان قطع آب این هفته نمایندگان محترم اطلاع دارند (صحیح است) بنده قبل از اینکه شروع به مطلب بکنم و تذکراتم را بدهم خواستم از فداکاری و جدیت و زحمتی که مهندسین جوان ایران متحمل شدهاند (محسن اکبر- بیتجربهاند) اجازه بفرمایید از پشت تریبون مجلس شورای ملی تجلیل بکنم (احسنت) من اطلاع دارم چهل و هشت ساعت و یا سه شبانهروز است اینها نخوابیدهاند و گرسنه و تشنه دارند کار میکنند حتی شخص اول مملکت که برای کارهای مردم فوقالعاده علاقه دارند اطلاع دارم دقیقه به دقیقه با تلفن رسیدگی میکنند و نظارت میفرمایند و حتی سر کار هم تشریف بردهاند اما بنده تذکراتی که دارم راجع به این است که این قضایا نباید پیش بیاید (صحیح است) این جریان با زندگی مردم مربوط است که دو میلیون نفر جمعیت در تهران نمیتوانند یک هفته بیآب بمانند نتایج این جریان را اجازه بدهید بگویم آقا فکر این را بکنید که شب در بیمارستان یک نفر بیمار احتیاج باب دارد چکار بکند؟ چرا به مردم دروغ میگویند و چرا هر ساعت میگویند آب به لولهها رسیده بنده الان که از منزلم میآیم ساعت ۹ است آب در خانه من نیست در خیلی جاها نیست چرا مردم را گول میزنید اگر این جریان در نتیجه نقص فنی بود من حرفی ندارم اگر لولهها در اثر زیادی اتمسفر ترکیده بود من حرفی نداشتم و اگر ماشین خوابیده بود من حرفی نداشتم نمیشود با برف آب تهران قطع شود و با باد برق خاموش شود آخر ما چراغ فتیلهای که نداریم که باد آن را خاموش میکند و برف هم آب را قطع میکند اگر قرار باشد با برف و سرما آب قطع شود در ممالک اسکاندیناو در ممالکی که چهل درجه زیر صفر است مردم باید هشت ماه از بیآبی بمیرند این مطلقاً قابلقبول نیست (محسن اکبر- بیتجربهاند) (یک نفر از نمایندگان- تقصیر دولتهای گذشته است) بنده از این مصاحبهها سر درنمیآورم، هرکدامشان مصاحبه میکنند یکی مصاحبه میکند و میگوید که آن کرده است و یکی مصاحبه میکند و میگوید که این کرده است من نمیدانم که کی کرده این کار شده آقایان چرا کارهایی را که به این اهمیت است و چرا کارهایی را که مورد توجه شخص اول مملکت است فقط و فقط در نتیجه بیعلاقگی و بیتجربگی از بین میرود بنده برای این بیعلاقگی سند دارم و حالا این را میخوانم اگر تصدیق نکردید روزنامه اطلاعات مینویسد هیجده درجه زیر صفر مأمورین سازمان دیشب در بیلقان حرارت آب را زیر نظر داشتند چرا پریروز زیر نظر نگرفتند، دیشب حرارت آب را زیر نظر داشتند که مبادا دوباره ببندد و امروز صبح مأمورین اعزامی اطلاع دادند که درجه آب در بیلقان به ۱۸ درجه زیر صفر رسیده و بدین جهت وضع آب را در بیلقان زیر نظر گرفتهاند تا به محض اینکه به مرحله یخزدن رسید فوراً لوله را ببندند اگر شما این را میدانستید که وقتی لوله شروع به یخ زدن کرده باید شیر لوله را ببندید چرا لوله را آن ساعت نبستید که فقط دو ساعت تهران آب نداشته باشد، چرا شما برای آب تهران در هر صد متر یک نفر مستخدم نمیگذارید و شما آب تهران را کنترل نمیکنید امروز یخ فرستادهاند فردا تنه درخت میفرستند توی لوله آن وقت ما چهکار میکنیم، چرا این کارها را توجه نمیکنید چرا بیعلاقگی در کار مردم نشان میدهید و چرا خودتان را مسئول نمیدانید این قابلقبول نیست برای یک مملکتی و برای یک چنین کاری قابلقبول نیست بنابراین قابل کنترل بود و قابل حفظ بود و بایستی توجه میکردند میگویند که با عجله کار لولهکشی انجام شدهاست اگر ما از ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۷ با مورچه هم راه میرفتیم ۸۰۰ کیلومتر راه میرفتیم این نمیشود قابلقبول نیست چی با عجله شده اگر آن کسی که قبل از این کرده خراب کرده چرا بیاحتیاطی کرده؟ مسئولیت نباید لوث شود بیاورید ببینید این دو میلیون تومان که برای لولهکشی از نهر کرج و غیره خرج شده از کدام بودجه خواهند داد شما آمدهاید گفتهاید که یک لوله یک کیلومتری از نهر کرج آب به مخزن رسی آقا آب شهری که یک میلون و نیم جمعیت دارد با یک نهر بیلقان نمیتوانید اداره بکنید چرا به جای لوله یک کیلومتر و نیمی که گذاشتید پنج حلقه چاه نکندید که به مجرد قطع شدن آب فوراً با یک سویچ آب به مخزن برسانید شما جواب دادید؟ نه جواب ندادید شمایی که میخواهید با ۱۸ درجه زیر صفر سه کیلومتر راه را ببندید چرا قبلاً نیستید که یخ نبندد اینها قابلقبول نیست (دکتر عدل- پنج سال پیش آب نبود) آب را فوقالعاده گران میفروشند بنده تحقیقاتی که کردم خرجشان زیاد است اما من اطلاع دارم من از خودشان پرسیدم جناب آقای نخستوزیر اینجا هستند من پرسیدم این کنتورهایی که به شما فروختند شما از دست اول خریدید گفتند نه گفتم من اطلاع دارم که شما این کنتورها را از دلال خریدهاید گفت بله گفتم من اسامی آنها را میدانم گفت برو به مسئولین مملکت بگو که به من فشار آوردند و این کنتورها را به ما تحمیل کردند چرا نباید از دست اول خرید من میگویم اینهاست که باید کنترل شود اینها است که باید جلوگیری شود به آقای روحانی از اینجا من اطلاع میدهم که گفت اگر من اسمشان را بگویم از اینجا بلندم میکنند شهامت داشته باشید بگویید دیگر که فلانکس به من فشار آورده که مناقصه نگذارید، بنده مجدداً از زحماتی که در این سه روز کشیده شدهاست و آب را تا حدی به بعضی از خانهها رساندهاند مجدداً تشکر میکنم و امیدوارم با این تجربه تلخی که پیشآمده و با این جریانی که اتفاق افتاده چشمشان را باز کنند و با زندگی مردم و بهداشت مردم اینطوری بازی نکنند باز هم عرض کردم که اگر کار فنی بود من حرفی ندارم این کار فنی نبود در نتیجه بیاحتیاطی و عدم توجه آنها بود ما الکساندر کیپ را آوردیم که برای ما لولهکشی کنند اگر تجربه لولهکشی داشتیم که مهندس مشاور نمیآوردیم چرا از او بازخواست نمیکنند ما در لولهکشی ناشی بودیم اطلاع و تجربه نداشتیم حالا هیچکدام را مسئول نمیدانند چرا مهندس مشاور را مسئول نمیکنید و چرا از او بازخواست نمیکنید و چرا به او اطلاع نمیدهید که این چه وضعی است که برای ما ایجاد کردهاید این است که بایستی رسیدگی بشود که انشاءالله بعداً چنین اتفاقی نیفتد و مردم را بدین ترتیب نگران و سردرگم نکنید و بقیه وقتم را به آقای مهندس جفرودی میدهم.
نایب رئیس- آقای نخستوزیر.
نخستوزیر (دکتر اقبال)- البته بنده در آییننامه و مقررات داخلی مجلس حق دخالت ندارم ولی برای اینکه فرمایشاتی که آقایان نمایندگان محترم مجلس در پشت این تریبون میکنند اینها شاید یک اثرات خوب ویا بدی در بیرون داشته باشد و وقتی یک دولتی در رأس کار هست و مورد اعتماد مجلسین هم هست بنده صلاح میدانم یعنی اینطور تشخیص بنده است که آقایان مطالبی که دارند یا بیایند بیرون از دولت سئوال کنند تا توضیحات بهشان بدهیم اگر قانع نشدند بیایند اینجا فرمایشاتی بکنند و یا اینکه اگر میخواهند فرمایشاتی بفرمایند به صورت سؤال بفرمایند که چرا آب اینطور شده ما تمام جوابهای خودمان را حاضر میکنیم و میآییم اینجا به عرض آقایان میرسانیم و مجلس شورای ملی هم قضاوت میکند خیال میکنم که نطق قبل از دستور تکلیفش با بنده نیست نمایندگان محترم آزاد هستند این تریبون را دادهاند هم به نمایندگان محترم و هم به ما که مطالب را اینجا بگوییم ولی خیال میکنم از لحاظ طرز عمل اینطور نباشد که البته ابتدا به ساکن یک مطالبی نگویید که متأسفانه قسمت اعظم آن با حقیقت وفق نمیدهد این به نظر بنده اذهان را مشوش میکند حالا توضیحاتی بنده خواهم داد و یک سؤالاتی هم یکی از سناتورها کرده است که جوابش را خواهم داد ولی اینطور که میشود مثل این است که دستگاه ما غافل است خیر، در حالی که در ظرف این چند روزه این اشخاص فداکار که بنده امیدوار شدم بدانید این مملکت که یک اشخاصی در این مملکت هستند که ۷۲ ساعت نخوابند (دکتر بینا- من از زحمات آنها تقدیر کردم) فعلاً در نتیجه زحمات آنها در لولهها آب وارد شده ولی مردم به واسطه ترسی که داشتهاند الان روی گزارش رسمی که مدیر کل آب داده است دوبرابر و سه برابر مصرف تابستان آب مصرف کردهاند در ظرف این چند روزه برای اینکه مردم وحشت کردهاند که آب نیست (صحیح است) روزی که این اتفاق افتاد و البته این اتفاقات در همه دنیا میافتد و من خیلی متأسفم و متأثرم که ما چیزهای دیگران را نمیبینیم در حالی که در آنجا هم بودیم در خود پاریس که بنده بودم روزهایی بود که آب نرسید (دکتر بینا- برای سه ساعت بوده است) ولی در مملکت خودمان که یک اتفاق کوچکی میافتد داد و بیداد میکنیم که چرا این اتفاق افتاد (دکتر بینا- کوچک نیست) این را کی پیشبینی میکرد باید با متانت و خونسردی اقدام نمود البته در صحبت کردن جنابعالی آزاد هستید هرچه بگویید وکیل مجلس هستید هرچه میتوانید میگویید بحث ندارد ولی تنقیدکردن همینطور راحت و آسوده مایه نمیخواهد بنده اگر بنا بشود تنقید کنم از صبح تا غروب توی خیابانها میروم و میگویم این آجر چرا اینطور است و یا فلان کار چرا نشده این خیلی آسان است باید شما ببینید مشکلات ما چیست شما ملاحظه بفرمایید خود جنابعالی میدانید که ما در این شهر چه آب کثیفی میخوردیم و حالا چرا بیلطفی میفرمایید و این را با سابق مقایسه نمیکنید رضایت مردم را در نظر نمیگیرید زحمات افراد را همینطور هدر ندهید (دکتر بینا- بنده هدر ندادم) و اما آب به واسطه بهمنی که آمده آب که وارد لوله شدهاست خود محیط لوله را یک یخچال درست کرده است به واسطه ذرات یخ خرد لوله یخ زده است یخ که توی لوله نرفته است برف هم توی لوله نرفته است درجه حرارت آب به اندازهای پایین آمده است که یخ زده خود جنابعالی هم که اهل فن هستید باید بدانید و آبی که وارد لوله شدهاست یخ زده است این بود که کسی نتوانسته است پیشبینی بکند و این دستگاه را مهندسین ما زحمت کشیدهاند و همانطور که فرمودید مهندسین مشاور دنیا آمده است و این کار را انجام داده است این است که پیشبینی نمیشد که این اتفاق بیافتد (دکتر بینا- از او استیضاح کنید) سر مردم را که نمیشود برید (دکتر بینا- پول گرفته) خلافی نکرده کارش را درست انجام داده این است که اگر آب دیر به منزل شما رسیده خیلی متأسف هستم (دکتر بینا- بنده برای خودم که نمیگویم) بنده خیلی خیلی متأسفم متأثرم که آب دیر رسیده است برای اینکه میدانم چقدر مردم در زحمت هستند این موضوع شخصی است (دکتر بینا- ابداً شخصی نیست) اجازه بفرمایید (دکتر بینا- استدعا میکنم) جنابعالی فرمایش خودتان را فرمودید مهندس شیبانی- یک شهری آب ندارد بنده نمیتوانم زحمات یک عده چهارصد، پانصد نفر کارگر را که شب و روز زحمت کشیدهاند ندیده بگیریم نیم ساعت در این لولهها نمیشود رفت تنفس باید بکنند باید بیایند بیرون اینها زحمت کشیدهاند روزی که شما ملتفت شدید که آب توی لوله نیامده پنج روز بود که آب در لوله از کرج به تهران نیامده بود به بنده اطلاع دادند گفتم چند روز کار دارد گفتند چهار روز گفتم اگر امروز به اطلاع مردم برسانید فردا آب نخواهد بود برای اینکه فردا مردم آب انبارها را پر میکردند و شما سه روز هم اگر زحمت میکشیدید به جایی نمیرسید هنوز بنده تأسیسات را یک بعد از نصف شب آن موقعی که شما در خواب ناز تشریف داشتید (دکتر بینا- بنده باید بخوابم و جنابعالی بیدار باشید) در همان موقعی که جنابعالی استراحت میفرمودید (دکتر بینا- بنده ساعت ۵ صبح بیدار میشوم) وظیفهای که بنده داشتم تا ساعت یک بعد از نصف شب آنجا ایستادهام تا این آب وارد لوله کرد (دکتر بینا- برای بنده نیست برای بیمارستانها است) (بوربور- آقای دکتر بینا بگذارید صحبت خودشان را بکنند) شما غصه بیمارستانها را نخورید دولت مسئول است و آب میرساند.
نایب رئیس- آقای دکتر بینا اجازه بفرمایید.
دکتر بینا- بنده عرایضم تحریف شده باید عرض کنم صحبتهای من جنبه خصوصی نداشته من تجلیل کردم از مهندسین و کارگران که چهل و هشت ساعت یا سه شبانهروز کار کردند منتهی تذکراتی دادم که در آتیه این اتفاقات نیفتد کار بدین بزرگی و کار بدین اهمیت با یک بیانضباطی و یا یک لاابالی گری نباید این کار را خراب کنند هیچوقت من نظر شخصی نداشتم و همیشه ساعت پنج صبح هم بیدار میشوم و زحمتکش هم هستم.
نایب رئیس- آقای مهندس جفرودی
مهندس جفرودی- من تصور میکنم که وظیفه وکیل مجلس از نظر مردم این است معایبی که میبیند با نهایت متانت و شهامت از پشت تریبون مجلس تذکر بدهد و وظیفه دولت هم این است که بیاید با توضیحات قانع کننده در حدود متانت جواب وکیل را بدهد برای اینکه اذهان عامه روشن شود و ابهامی در این کار باقی نماند چون آقای دکتر بینا در ابتدا از زحمات مهندسین فعلی تجلیل کردند آن موقع جناب آقای نخستوزیر در مجلس تشریف نداشتند که بیان ایشان را بشنوند این محیط کمی عصبانی پیش آمد (احمد طباطبایی- عصبانیتی نبود) بنده خیال میکنم که بااجازه همکاران محترم اگر چند نفر مهندس در این مجلس هستند یک چنین پیش آمدهایی که میکند وظیفه آنها است که توضیحاتی چند از نظر نمایندگان محترم و چه از نظر مردم باید بدهند و دولت هم البته یک توضیحات قانع کنندهای باید بدهد و مسئولیت را روشن بکند بنده تصدیق میکنم در شهری که آب انبار را خراب کردهاند یا تبدیل به زیر زمین کردهاند
حوضها را از بین بردهاند و آب مردم شهر منحصر شدهاست به یک تأسیسات منحصربهفرد و اگر آب قطع بشود و خراب شود این تأسیسات این حق مردم است که گله بکنند و نگران باشند بنده موقعی که درس میخواندم شنیدم که یک پلی که روی کانال آلبرت که از بروکسل رد میشود شکست این پل را بزرگترین دانشمند اروپایی به نام ویرندل حساب کرده بود خیلی اسباب تعجب بود که کاری را که یک پرفسور عالیمقام و به نام حساب کرده بود بشکند رفتیم به محل دیدیم بعداً گزارش دانشمندان دیگر را در این باب خواندیم دیدیم که این پل در محلی که شکسته است جوش داده بودند و تا آن زمان تئوریهای جوش کامل نشده بود و حساب موجود غلط بوده است و از این تاریخ به بعد در اثر این حادثه تئوری جوش هم کامل شد و بسیاری از ساختمانها را بر آن اساس میسازند و پیش آمدهای ناگوار نمیکند میخواهم بگویم که اگر در یک مسائل فنی جمعی دانشمندان درجه اول هم مداخله داشته باشند ممکن است براثر نقص قسمتی از تئوریها که در بین دانشمندان هنوز حل نشدهاست نقائص و حوادثی پیش بیاید که مسئولش هیچ کس نیست مسئولش چهل است، چهلی است که تا آن موقع رفع نشدهاست و اما در مورد این حادثهای که در تهران پیش آمد بنده توضیحاتی خیلی مختصر عرض میکنم درجه برودت آب پایین آمد به حدود صفر یا یک یا دو درجه پایین صفر و در این حدود بهطوری که اگر آن روزها کسانی برحسب تصادف سطح آب نهر کرج را نگاه میکردند این تیغههای بسیار نازک یخ مثل سایه روی آب شناور بود و این تیغههای یخ برخورد به پنجرهای دهانه لولهای که در بیلقان گذاشتهاند که مواد خارج وارد لوله نشود سرعت آب در داخل لولهها بستگی دارد به میزان مصرف آب یعنی اگر در هر ساعت در تهران پنج هزار متر مکعب آب مصرف بکنند سرعت آب در داخل لوله دو متر در ثانیه است و اگر دوهزار و پانصدمتر مکعب مصرف بکنند سرعت آب پایین میآید به هشتاد سانتیمتر در ثانیه در حدود یک تقسیم بر دو و نیم یعنی دو برابر و نیم کسر میشود اگر سرعت بیاید پایین همانطوری که در استخرها میبینید بسیاری از موادی که در آب شناور است تهنشین میشود و دانههای یخی که در بیلقان دو یا سه میلیمتر بوده است و روی آب شناور بوده است و اینها در اثر کمی مصرف آب تهران چسبید به جدار لوله و یخ بست و اگر سطح لوله را فرض بفرمایید ۴۰ اینچ یعنی در حدود یک متر قطر لوله است این را رساند به ۲۵ سانتیمتر این اندازه لوله است بنابراین سرعت شاید راهش این بود که این را ببندند، در همان موقع شیر ورود آب را میبستند صحیح این بود راه حل دیگری در حال حاضر با این تأسیسات موجود نبود (دکتر بینا- همین کاری که الان میخواهند بکنند) (نخستوزیر- نتیجهاش این بود که آب به تهران نمیرسید) اما ببینیم که چه راه حلی بوده است که عملی نشدهاست بنده آقایان اطلاع دارند که خودم تصفیهخانه آب تهران را ساختهام تا حدی به امر آب تهران وارد هستم به علاوه مهندس هستم وظیفه من این است که از تأسیساتی که در یک شهر بوجود آمده است اطلاع داشته باشم، پروندههایی که در اختیار بنده است این است که در ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ به امضای همین مهندس روحانی که الان مدیر کل آب تهران است گزارشهایی است به امضای ایشان یکی خیر متعدد که برای مهندس میکده و آقای مهندس بازرگان که آن روز مدیر کل لولهکشی بودند پیشنهاد کرده است که آقایان بیایید در محل کن ۹ حلقه چاه بزنید در نقاط مختلفش در هر حلقه چاه ۵۰۰۰ لیتر آب رزمانیه بگیرید که ۹ حلقه مجموعاً میشود ۴/ ۵ متر مکعب و این آب در حوادثی مثل امروز و یا اگر مصرف آب تهران بالا رفت این چاهها کمک بکند این گزارشها هست آقای مهندس میکده به عقیده بنده مسئول این کارند مطلقاً اقدامی در این زمینه نکردهاند (دکتر بینا- بنابراین قابل پیشبینی بود) و امروز هم آقایان از نظر تأسیسات فعلی راه این است که این کاری که ۷- ۸ سال پیش دستگاه لولهکشی نکرده است امروز باید همین کار را بکنند یعنی باید چند حلقه چاه در مسیر لولهکشی در نقاط مختلف بزنند که اگر احیاناً پیشآمدی کرد و متوجه شدند که از کرج ممکن است برفش همانطوری که ایشان فرمودند داخل لوله بشود و مسدود بشود باید همان موقع از آن چاهها استفاده کنند هیچ راه حل دیگری ندارد ولی این کار به موجب گزارشهایی که هست مقصر اصلیش آقای مهندس میکده است که به هیچوجه بدین گزارشها ترتیب اثر نداده این چاهها احداث نشد کاری که امروز بالضروره باید بکنند هیچ راه حل دیگری ندارد و آنچه که باعث تأخیر رساندن آب به دست مصرف کننده بوده است این است که شهر تهران فرض بفرمایید ۶۰ هزار متر مکعب در روز آب مصرف میکند اگر این مصرف برود به ۱۲۰ هزار متر مکعب قاعدة اخلالی پیش میآید در تهران از نظر مخازن آب شهر تهران به شش منطقه تقسیم شده که شش مخزن دارد وقتی میخواهند از مخزن آب به شهر بدهند با رعایت یک نکات فنی را بکنند که از جمله وجود هواست وقتی میخواهند شیر را باز کنند سازمان آب شیر را به تدریج باز میکند تا آب در داخل لوله به تدریج جریان پیدا کند و مقداری از این هواها از طریق شیرخانهها خارج بشود والا حادثه مسلم دیگر ترکیدن لوله است هیچ راه حل دیگری ندارد این است که هر مخزنی را که باز میکنند در ظرف ۲۴ ساعت باید به تدریج شیرها را باز بکنند ۵ روز پیش در اثر همت این جوانان که زحمتشان مورد تقدیر و تجلیل جناب آقای دکتر بینا هم قرار گرفت آب به داخل لوله آمد و این معجزه بود ولی مخزن را باید یکی یکی باید راه بیاندازند بدین ترتیب که عرض کردم تا فردا صبح هر شش مخزن راه خواهد افتاد و مردم هم چون نگران شده بودند مجبور بودن همانطوری که جناب آقای نخستوزیر فرمودند مصرف آب را از نظر ذخیره در آب انبار و بشکهها به دو برابر رساندهاند به همین جهت سازمان لولهکشی به واسطه زیادی مصرف آب دچار زحمت شد امیدوارم نگرانی از این به بعد وجود نداشته باشد (احسنت، احسنت.)
رئیس- آقای خلعتبری.
خلعتبری- بنده با تأسفی که از مشاجره که شد دارم راجع به بیانات آقایان وکلا عقیده دارم وقتی که یک مطلب مفیدی نظرشان میآید به آقای نخستوزیر در خارج بفرمایند و چه در پشت تریبون مجلس نخستوزیر و دولت باید از آن استفاده کنند بنده امروز مطلبی دارم که از لحاظ اهالی شمال خیلی با اهمیت است و در ضمن تذکراتم به دولت اجازه میخواهم که تقاضا بکنم که یک کمک و استمدادی از آقایان نمایندگان بگیرم چون مجلس پناهگاه مردم است. عرض کنم آقایان محترم نسبت به مسئله جنگل خیلی مطلب میشنویم و میخوانیم این مسئله جنگل تأثیر در زندگی دوسه میلیون نفر از برادران و خواهران شما دارد یعنی زندگی ۸۰ یا ۹۰ درصد مردم مازندران و گیلان ارتباط و بستگی به جنگل دارد (صحیح است) و اشخاصی که در تهران هستند و از احتیاجات مردم شمال خبر ندارند خیلی مشکل است که بتوانند احتیاجات مردم را در وضعی که مردم شمال دارند درک کنند بنده این را باید اعتراف بکنم که در نتیجه عمل یک عده نفعپرست و بیانصاف از طریق قطع چوب البته تا حدود زیاد با کمک مأمورین مربوطه و همینطور در نتیجه اعمال خلاف اصول و رویه یک قسمت از جنگلهای ایران از بین رفته است و یک مقدار از جنگلها هم هم در زمان توقف قشون خارجی با کمال تأسف قشون همسایه مجاور قسمت عمده جنگل را محو کردند یا بردند. (صحیح است)
چند سال قبل که شخص اول مملکت توجه پیدا کرد به اصلاح وضع جنگلها و دستوراتی داد برای جنگل و حفاظت چوب در جنگل دولت هم برنامهای را شروع کرد برای اصلاح وضع جنگل، البته هرکس که به مازندران و گیلان علاقمند است معتقد است که باید این جنگلها نگهداری بشود و یک نفر نیست که مخالف این اصل باشد ولی از آن طرف با کمال تأسف وقتی که دستورهایی از مرکز داده میشود و در مرکز دقت نمیکنند که آن دستورها در جنگل قابل اجرا هست یا نه مأمورین سوءاستفاده میکنند و به مردم تعدی مینمایند و آن دستورها هم از مجرای خودش منحرف میشود در مازندران و گیلان ۲۰ سال پیش مقرراتی در امر جنگل بود مردم هم راضی بودند شش هزار تن به محصول چای اضافه شد برای اینکه مردم جنگلها را تبدیل به باغ چای کردند مرکبات شهسوار به اندازهای توسعه پیدا کرده است که اگر همینطور تا ده سال دیگر پیش برود ما رقم صادرات عمده خواهیم داشت با کمال تأسف من اطلاع صحیحی دارم با وجود اینکه جناب آقای نخستوزیر و دولت دستورهایی دادهاند مأمورین برای جلب رضایت مردم برای جلب محبت مردم ولی با کمال تأسف چون دردستگاههای دولت هماهنگی نیست یک عدهای برای نفع شخصی کار میکنند و حتی من شنیدم در مورد جنگلهای مازندران و گیلان رفتاری که با کشاورزان میشود علم و اعتقاد دارم که خراب کاری میکنند مأمورینی هستند که فکر دیگر دارند یا با جاهای دیگر مرتبط هستند و در دستگاههای دیگر بودهاند امروز در اعماق جنگل کارهایی میکنند که کاملاً برخلاف مصلحت و نظر دولت است و با کمال تأسف میگویند که دستور دولت است من در اینجا میگویم که مردم بدانند این کارها دستور دولت نیست شکایت بکنند اظهار عدم رضایت بکنند و حق خودشان را دنبال بکنند چون منظور و دستور دولت و نیت شخص شاه خلاف این است و دستور حسن رفتار دادهاند حالا من باب مثال عرض کنم مردم مناطق کشاورزی مازندران تماماً و عموماً از وضع خودشان ناراضی هستند هر چند هم بگوییم کشاورزها احتیاجاتی از لحاظ کشاورزی به جنگل دارند قانون حفظ جنگلها اجازه میدهد برای احتیاجات روستایی کشاورزها بدون مانع و بدون تشریفات زیاد استفاده کنند ولی به عنوان حفظ جنگل یک عده از مأمورین ستمگری میکنند و مردم را ناراضی میکنند و به نظر بنده این مأمورین به دولت هم خیانت میکنند برای اینکه سوءنیت در این کار هست حالا من باب مثال عرض کنم مردم مازندران و گیلان چه احتیاجاتی دارند با چوب باید زراعتشان محصور بشود باغهای چای و مرکبات باید محصور بشود از دست حیوانات وحشی و اهلی این
چوبها در ظرف دوسال پوسیده میشود و باید دور ریخته شود در مازندران و گیلان هوا مرطوب است، در زمستان بلکه در بیشتر ایام سال باید مردم برای رفع رطوبت و رفع سرما از ذغال و چوب استفاده کنند چون برای همه این چیزها لازم است مأمورین میگویند اینها را با آهن بسازید آخر مگر رعیت میتواند برای یک هکتار زمین هزارها تومان خرج کند تا بتواند با آهن حصار بکشد ما که وسیله نداریم ما که کارخانه نداریم این سختگیریها که مأمورین در محل میکنند و نمیگذارند زارعین احتیاجات خود را در محل تأمین بکنند موارد متعدد دیگری دارد که بنده فعلاً نمیگویم مثلاً برای شالی تر خشک کردن چوبتر لازم است که دود بدهند شالی را ولی نمیگذارند از شاخهتر استفاده کنند چوب مورد احتیاج مردم و کشاورزان است این سختگیری بدون جهت مأمورین موجی از عدم رضایت در بین طبقات کشاورز بوجود آورده است و خدا شاهد است اینها به مردم میگویند که ما تقصیر نداریم تقصیر دولت است تقصیر مقامات بالاتر است من برای نفع دولت و مردم عرض میکنم که نگذارید این تعدیات بشود جلوی این تعدیات را بگیرید این یک عرضم بود عرض دوم این است که برای این کارها باید یک فکر اساسی بشود مردم مازندران احتیاج به سوخت دارند باید در اختیار مردم وسایلی گذاشت که سوخت خودشان را تأمین بکنند بعد منع کرد که هیزم مصرف نکنند سرما هست مردم ناچارند الان ملاحظه کنید در شهرهای گیلان مخصوصاً سرما به اعلی درجه شدت رسیده است و مردم نه ذغال دارند نه هیزم راه هم بسته است و نفت نمیرسد و مردم احتیاج به هیزم و ذغال دارند در شهر مردم بخاری دارند وسایل دارند ولی در دهات وسیله ندارند احتیاج به ذغال و هیزم دارند بنابراین این به نظر بنده در ضمن اینکه یک برنامهای دارید برای تبدیل ذغال برای تبدیل چوب یک برنامهای باید داشته باشید برای اینکه سوخت مردم تهیه شود و وسایل سوختی در اختیار مردم گذاشته شود که مردم به تدریج احتیاجاتشان را با نفت و وسایل دیگر رفع کنند و بدون وسیله در مقابل سرما و چیزهای دیگر قرار نگیرند مسئله دیگر مسئله ذغال گرفتن است در مازندران و گیلان الان قدغن کردهاند که کورههای ذغال قسمت عمده بسته شود به نظر بنده بسیار کار خوبی است از نظر حفظ جنگل، اگر مردم نمیفهمند نباید مخالفت کرد باید به مردم گفت که کورههای مدرنی از کشورهای خارجه بیاورند و اینجا به تدریج کار کنند ولی الان مردم به ذغال احتیاج دارند احتیاج را باید به تدریج رفع کرد در ظرف چهار سال پنج سال باید به تدریج رفع کرد نه اینکه مردم در زحمت بیافتند نه اینکه یک مرتبه جلوی ذغال را بگیرند و به اشخاصی که برای ذغال اجازه میدهد دولت باید رعایت طبقات پایین را بکند به یک عدهای بدهد به یک عدهای ندهد باید به همه با رعایت تناسب و رعایت اصول بدهد نه اینکه یک عدهای بیکار شوند بدین مسئله باید توجه شود بنده مخصوصاً مطرح کردم و خوشحالم که جناب آقای نخستوزیر تشریف دارند و این مطالب را مورد توجه قرار خواهند داد در مملکت در سال مقداری چوب باید مصرف بشود بنده خودم این عقیده را دارم که اگر چوب در داخل داریم نباید آهن از خارج وارد کنیم و برای این پول به خارجه بدهیم این مورد احتیاج مملکت است ما نباید تخته از خارج وارد بکنیم خودمان داریم اما از قطع چوب هم جلوگیری شود به نظر بنده بسیار مفید است ولی این برنامه را باید طوری اجرا کرد که برای مردم قابل تحمل باشد من باب مثال عرض میکنم در مازندران و گیلان یک عدهای هستند که به کار چوب اشتغال دارند چنانچه اگر قطع چوب به تدریج و در ظرف چند سال عملی شود به مردم صدمهای وارد نمیشود اما اگر یک مرتبه بشود به مردم صدمه وارد میآید در یک منطقه کجور قریب ده هزار قاطر و یابو است که مشغول حمل الوار هستند این مال چهار یا پنج هزار آدم است ۱۲ هزار ۱۵ هزار نفر آدم فقط چوب حمل میکنند نجار، تبرزن، اره کش عملهجات دیگر مکاری وقتی که حساب بفرمایید یک جمعیت زیادی از مردم بدین کار ارتباط دارند و وارد در این کار هستند همینطور در شهرها عدهای کاسب عدهای ذغال فروش عدهای چوب فروش و عدهای از مردم شهرها ارتباط با کار چوب دارند شما وقتی به مصرف چوب که در سال ۳۰۰ هزار متر است یک مرتبه کسر کردید و به یک ثلث تقلیل دادید دو سوم از مردم باید بیکار شوند من از رودبار گیلان عبور میکردیم در رفت و آمد دیدم تمام مردم آنجا بیکار شده بودند بیکار و دست روی دست گذاشتهاند و سال دیگر در منطقه مازندران پیشبینی میکنم دویست سیصد هزار نفر بیکار وجود داشته باشد اینها بیکار خواهند شد در صورتی که منظور دولت و منظور ماست که اینها بیکار نشوند کارخانه عرقکشی تهران را ده سال مهلت دادند که از تهران منتقل شود به بیرون شهر دو هزار دوره گرد را ده سال مهلت دادند که از این خیابان بروند به آن خیابان و الان این کار به صورت صحیحی درآمده است در مازندران و گیلان دو سه میلیون جمعیت چندین صد هزار رعیت از لحاظ اینکه نمیتوانند از جنگل برای احتیاجات روستایی استفاده کنند در زحمتاند و ناراضی هستند چندین هزار نفر رعیت بیکار گشته و بایستی به اینها کار داد عده زیادی مردم شهرنشین که ارتباط به این کارها دارند بیکار میشوند و باید به اینها کار داد خردهمالکین هم در زحمت هستند مالک عمده کم داریم، پس مطلبی که مأمورین دولت در ۵ یا ۶ ماه دیگر باید گزارش بدهند و باید به عرض دولت برسانند اینجا به عرض دولت میرسانم برای شش ماه دیگر این مردم فکری بکنید پیشنهاد میکنم یک برنامه سوخت تهیه بشود و به مردم بخاری نفتی بدهید اجاق نفتی بدهید وسایل دیگری بدهید در جنگلها راههای فرعی درست کنید که نفت به مردم برسد در مازندران و گیلان بعد از یک هفته باران تا زیر شکم اسب در گل فرو میرود عبور و مرور قطع میشود و بنابراین در این راهها بایستی راههای فرعی درست شود که مردم بتوانند محصولات کشاورزی خودشان را به بازار برسانند وقتی نفت بود و بخاری نفتی دیدند ذغال نمیآورند برای اینکه هیزم و ذغال آوردن صدمه دارد برای رعیت چندین روز زحمت دارد اینها یک مسائلی هست که خواهش میکنم دولت راجع به مازندران و گیلان توجه بکند و از اقداماتی که الان مأمورین میکنند باید جلوگیری شود و پیشنهاد میکنم استاندار مازندران و استاندار گیلان را مأمور بکند بروند در شهرها و دهات و ببینند چه عدم رضایتی مردم دارند و چه میخواهند آقایان وضع مملکت الحمدالله امن است ولی الان دنیا در وضع بحرانی است الان که وضع همسایههای ما اینطور است و تبلیغات سوء در مملکت ما میکنند و خواهند کرد و وظیفه مردم وطنپرست این است که در هر کدام از نقاط کشور بیعدالتی دیدند به دولت تذکر بدهند، من اینجا از پشت تریبون به اهالی حوزه انتخابیه خود مازندران میگویم که فریب تبلیغات را نخورند نسبت به دولت امیدوار باشند من اظهارات آنها را یکی یکی خدمت جناب آقای نخستوزیر نوشتهام مردم نوشتهاند باید به این شکایتها هم رسیدگی شود اگر مأمورین به آنها صدمه میزنند هیئت دولت باید خبر داشته باشد و جلوگیری کند یک قسمت دیگر میخواهم عرض کنم که در مازندران و گیلان یک عده مردم خردهمالک هستند و یک عده متوسطین هستند مالک عمده نداریم اینها برای کشاورزان و خردهمالکین است مردم ایران وطنپرست هستند جناب آقای نخستوزیر خودتان شاهد هستید که همانطور که در جاهای دیگر ایران مردم فداکاری میکردند مردم مازندران و گیلان با بودن قشون خارجی مبارزه میکردند اسلحه به دست گرفتند مردم شاهدوست هستند مردم برای دفاع از مملکت و سلطنت خودشان را به خطر انداختند جناب آقای نخستوزیر در آنجا یک حرفهایی میزنند و یک تبلیغاتی میکنند که میخواهند جنگل را بگیرند این حرفها مردم را به وحشت انداخته مأمورین دولت اعمالی میکنند که این حرفها را تأیید میکنند ورقه مالکیت اشخاص را نمیدهند به حرفهای حسابی مردم توجه کنید آقایان در این مرزی که ما با کمونیستها مجاور هستیم اگر در کنار این مرزها مردم مطمئن شوند که آب و خاکی دارند و زندگی دارند و همه چیز مال دولت نمیشود و مردم میتوانند از آب و خاک و از زحمت خودشان منتفع بشوند اینها بهترین سربازند برای مملکت اینها سربازانی هستند که اگر خدای نکرده حوادثی پیش آمد و دولت نتوانست سرباز بفرستد اینها به شیوه قدیمی خودشان نسبت باب و خاک اجدادی خودشان از پشت خراسان گرفته تا آخر منطقه آذربایجان و از بوشهر گرفته تا مازندران همه دست به تفنگ میگیرند برای سلطنت برای مملکت فداکاری خواهند کرد، این سربازها را باید والله نگاهداشت بنده یادم هست که مرحوم اعلیحضرت فقید به خوانین مازندران فرمانهایی داده بود که شما خدمت کردید و خدمتتان منظور است جناب آقای بزرگ ابراهیمی اینجا تشریف دارند میدانند در دو نوبت در همین سی سال مردم مازندران جلوی خارجی را گرفتند والله احساناللهخان با ده هزار نفر میآمد برای گرفتن تهران همینها که امروز گرفتار مأمورین تودهای جنگل هستند و به آنها سرنیزه فرو میکنند همینها همین شاهپرستها اینها جلوی احسانالله خان را با ده هزار نفر گرفتند وقتی که قوای دولت شکست خورده بود پایه سلطنت اعلیحضرت فقید را همین مازندرانیها و برادران گیلانی ما گذاشتند نگذارید کاری بشود که مردم بگویند و دشمنان مملکت به مردم تلقین کنند کهای مردم وقتی که خطر هست دولت با شماها همراه است وقتی که خطر دور شد دولت از شما دور میشود و به درد شما نمیرسد به حال شما نمیرسد من وظیفه وطنپرستی خودم میدانم که این مطالب را در اینجا پشت تریبون مقدس مجلس عرض بکنم این تعدیات در هر کجای مملکت بشود دولت باید توجه بکند مرز ما در صورتی محفوظ است که مردم اعتماد به عدالت داشته باشند و بدین دستگاه دولت اعتماد داشته باشند مردم حاضر برای دفاع از مملکت خودشان هستند همین افرادی که امروز این مطالب را من از طرف آنها عرض میکنم همین مردم و کشاورزان زیر هر بوته و درخت جنگل سه سال ای استادند و تفنگ به دست گرفتند و حالا مأمورین حزب توده در بنگاه جنگلها از آنها انتقام میگیرند اگر من این حرف را نزنم خلاف شاهدوستی است من به شاه قسم خوردهام من طرفدار دولت هستم من این را میخواهم گفته شود که جنگل خوب است ولی جنگل برای مردم است نه مردم برای جنگل جنگل را حفظ بکنید برنامههایی درست بکنید که در ظرف چهارسال و ۵ سال و ۱۰ سال این برنامه اجرا شود مردم کار پیدا کنند مردم وسایل بهتر داشته باشند کسی که پول و درآمد داشته باشد ممکن نیست که ببرد و ذغال درست کند و از درآمد آن زندگی کند و بعد در قسمت قطع چوب که موجب بیکاری صدها هزار نفر میشود دولت باید مراقبت بکند که به جای اینکه به چند نفر پروانه بدهد اگر پروانه قطع چوب میدهد به اشخاصی بدهد که وضعشان بد و زندگیشان عقبتر است نه آنهایی که چند میلیون ثروت دارند و از این راه ثروت عمدهای به دست
آوردهاند بنده بیش از این عرضی ندارم و امیدوارم که جناب آقای نخستوزیر آقای استاندار مازندران و آقای استاندار گیلان را مأمور خواهند کرد که بروند رسیدگی بکنند و مردم هم بدانند که مأمورین عالیمقام دولت میآیند به عرایض مردم رسیدگی میکنند انشاءالله شکایتشان برطرف میشود و اگر مردم دیدند که خبری نشد باید خودشان شکایت بکنند باید به عدلیه شکایت بکنند و مأمورین متعدی را رسوا کنند تا به نام دولت مأمورین نتوانند تعدی کنند و این را هم باید عرض کنم که در جنگلبانی عدهای از مأمورین بسیار درستکار هستند بسیار صحیحالعمل هستند اما مقررات و دستورات مرکز و کارشکنی در کار آنها نمیگذارد که کاری بکنند و خدمتی بکنند آقای نخستوزیر بنده مجدداً عرض میکنم که منطقه مرزی را از لحاظ اهمیت مرزی مورد توجه قرار بدهید و دیگر بیش از این عرضی ندارم (یکی از نمایندگان- و آذربایجان) همه جا حضرتعالی راجع به آذربایجان میفرمایید بنده گفتم که همه جا را
۳- اعلام تصویب صورت مجلس
نایب رئیس- چون عده کافی است تصویب صورت مجلس اعلام میشود.
۴- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به اجازه تحصیل وام از بانک عمرانی آمریکا و ارسال به مجلس سنا
نایب رئیس- مجلس وارد دستور میشود. دنباله گزارش کمیسیون بودجه راجع به اخذ وام از بانک عمرانی آمریکا مطرح است، آقای فلیکس آقایان به عنوان موافق میتوانند صحبت کنند.
فلیکس آقایان- بنده نمیخواهم که فعلاً وارد بحث در مورد عملیات گذشته سازمان برنامه بشوم چون امیدوارم که با واگذاری امور اجرا سازمان برنامه به وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی دولت معایب و نواقص سازمان برنامه مرتفع بشود بنده خودم مخصوصاً نسبت به عملیات گذشته سازمان برنامه که فعلاً مطرح نیست خیلی بدبینتر از آقایان رفقا هستم برای من یک معمایی است که چطور این شش هفت هزار میلیون تومان پول را خرج کردند اتفاقاً دوست عزیزم جناب آقای خسرو هدایت به من فرمودند که نصف برنامههای مصوبه اجرا شدهاست آن هم به نظر بنده بیلطفی بود نصف پول خرج شدهاست ولی به عقیده بنده ده درصد مصوبه هم اجرا نشدهاست ولی موضوعی که امروز مطرح است این نیست که سازمان برنامه بد یا خوب کار کرده است موضوعی که امروز مطرح است این قرارداد وام است مجلس شورای ملی اجازه داده که دولت برود یک وامی را تحصیل بکند محلش را تأمین کرده است مجلس امروز باید قضاوت بکند که شرایط این وام اگر خوب است تصویب بکند و اگر شرایط وام بد است آن را رد بکند بنده معتقدم که این قرارداد بسیار قرارداد خوبی است و مزایای زیادی نسبت به قراردادهای سابق وام دارد و از مطالعه قرارداد اینطور فهمیدم که وامدهنده نظر مساعد و موافق دارد ولی مقدمتاً باید عرض بکنم که نظر آقایان باشد در موقعی که اجازه تحصیل این وام را مجلس میداد بنده یک پیشنهادی کرده بودم که منحصراً برای امور تولیدی و اموری که از محل درآمد آنها قرضه را به توان مستهلک کرد قرض بشود و برای امور عمرانی قرض نکنید که تحمیل نسل آینده بشود متأسفانه نظر بنده در آن روز تأمین نشد برای اینکه بعضی از آقایان این بیم را داشتند که ممکن است وقفهای در برنامه عمرانی شهرستانها پیش بیاید به هر حال در این قرارداد این نظر بنده تأمین شده برای اینکه وام را برای یک کارهای مشخص و معینی تخصیص دادهاند یعنی این پول وام را سازمان برنامه نمیتواند خرج مطالعه خرج مسافرت خرج فوقالعاده خرج ساختمان خرج مطالعه یا حقوق بکند سازمان برنامه مطابق این قرارداد بهش تکلیف شدهاست این پول را فقط و فقط در موارد مشخص و معینی خرج بکند و آن هم مشاورین اقتصادی آمدهاند و احتیاجات مملکت را سنجیدهاند به یک عدهای از این پروژهها حق تقدم دادهاند و این پول را تخصیص به این کار دادهاند خوشبختانه این وام مثل وام قبلی که بلاشرط نیست یعنی سازمان برنامه اختیار مطلق نخواهد داشت که این پولها را هر طوری که خواست خرج بکند یا به هر مصرفی که خواست برساند اگر این وام بلاشرط بود یعنی محل خرجش تعیین نمیشد باز هم خرج مطالعه یک پروژههای خیالی میشد و باز هم ممکن بود ما از آن پولها نتیجه نگیریم آقایان آمدهاند و این شرایط را خوب مطالعه کردهاند و در این قرارداد یک کنترل خیلی جدی از طرف وامدهنده میشود یعنی یک نظارت و رسیدگی به حسابها در این قرارداد گنجانیده شده و تمام خریدهاشان گفته شدهاست که بایستی با مناقصه انجام بشود اینجا نوشته که کمیسیون نبایستی پرداخت بشود اسناد و پروندهها بایستی در اختیار وامدهنده گذارده بشود و آنها بتوانند رسیدگی بکنند که این پولها دیناری حیف و میل نشده و خارج از آن مصرفی که تعیین شده خرج نشود این کنترلی که در این پولها میشود این کنترل که هست ارزشش خیلی بیشتر از این سه و نیم یا چهاردرصد نزولی است که ما میدهیم برای اینکه اگر ما خودمان میخواستیم به این حسابها و خریدها رسیدگی بکنیم اولاً آن متخصص فنی که آنها دارند ما نداریم اگر بدین دقت میخواستیم رسیدگی بکنیم خرج زیادی داشت حالا آمدهاند و این کنترل مجانی را برای ما انجام میدهند و بنده اینجا مخالف این مطلب نیستم که چرا اجازه کنترل بدهیم برای اینکه یک کارهای اقتصادی است و قرضدهنده میخواهد بفهمد که این پولش به چه مصرفی میرسد و به مصرف صحیحش برسد اینجا موضوع بهره مطرح شده بهره این قرارداد در حدود سه و نیم درصد است برای وامهای طویل المدت ۳/ ۵ درصد ۴ درصد زیاد نیست بلکه منصفانه است البته در آن قسمت چیتسازی بنده مخالفم و شخصاً معتقد نیستم که دولت در کار چیتسازی دخالت داشته باشد یا کارخانه چیتسازی وارد کند ایراد شد از طرف جناب آقای عمیدینوری که چرا این قرارداد دیر به مجلس شورای ملی آمده است این را باید پاسخ عرض بکنم که مشکلاتی در کار بود که سازمان برنامه نتوانست دولت نتوانست زودتر از این پول را تأمین بکند ولی امروز تأمین شدهاست و اگر آقایان مایلند که در اجرای عملیات سازمان برنامه وقفهای پیش نیاید بایستی که این وام را که منصفانه هم هست و به صلاح مملکت هم هست این وام را تصویب بفرمایید در خاتمه عرایضم بایستی عرض بکنم که این پولها درد ما را درمان نخواهد کرد یعنی با پول دولت نمیشود یک مملکتی را به آن درجه ترقی که آقایان همه مایلند رسانید (صحیح است) ما هم بایستی به پیروی از ممالک دیگر اقدام بکنیم یعنی چند کار بکنیم دولت بایستی پول را از مردم قرض بکند و صرف ترقی مملکت بکند در چند هفته پیش بحث شد جناب آقای دکتر شاهکار راجع به قرضه ملی یک پیشنهاداتی کردند که مورد تأیید آقایان واقع نشد اتفاقاً تنها راهی که ما داریم همان قرضه ملی است ایجاد یک بورس ملی است با نظارت دولت و بالاخره بایستی پول مردم بیاید و وارد کار بشود والا با پول دولت تمام این احتیاجات مرتفع نمیشود نکته دیگری را هم میخواستم عرض بکنم به طوری که آقایان مسبوقند این قرضه بایستی از محل درآمد نفت مستهلک بشود اینجا بنده میخواستم یک گله دوستانهای از کنسرسیوم بکنم چون بنده یک احصاییهای میخواندم که در حدود بیست درصد نفت خاورمیانه در ۱۹۵۹ نسبت به ۱۹۵۸ اضافه شدهاست سهم ایران فقط پنج میلیون تن بوده است یعنی در حدود پانزده درصد در صورتی که سهم مملکت عراق تولیدش ۱۴ میلیون تن اضافه شدهاست من این گله را برای این میکنم که با وضع سیاسی ثابتی که ما داریم با احترامی که به قراردادهایمان میگذاریم با این احتیاجاتی که ما داریم آنها بایستی بیشتر توجه بکنند که در درجه اول ما بایستی تولید نفتمان افزوده بشود و به هر ترتیبی که ممکن است تولید نفت ما را بالا ببرند دیگر عرضی ندارم. (احسنت)
نایب رئیس- پیشنهادی مبنی بر کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که مذاکرات در کلیات کافی است-
مهدی ارباب
نایب رئیس- آقای ارباب
مهدی ارباب- آقای مسعودی از ژنو نوشته است که پیشنهاد کفایت مذاکرات را بنده تقدیم بکنم صحبت بیش از آنچه لازم بود در اطراف این لایحه شد و چیزی که بنده تعجب میکنم این است که هنوز یک ماه یا چهل روز نگذشته که یک لایحه وام آورده بودند و ما تصویب کردیم با سود شش درصد حالا در وامی که ۳/ ۵ درصد آمده است ما حرف میزنیم و به عقیده بنده با این سوابق دیگر موردی ندارد که معطل بکنیم و یک کارهای عمرانی تأخیر بشود و استدعا میکنم که اگر صلاح بدانید مذاکرات کافی باشد.
نایب رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد رأی میگیریم به ورود در ماده واحده آقایانی که با ورود در ماده واحده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده واحده مطرح است آقای عمیدینوری به عنوان مخالف با ماده واحده قبلاً اسم نوشته بودند بفرمایید.
عمیدینوری- بنده موقعی که اسم نوشته بودم در این لایحه موقعی بود که هنوز وضع سازمان برنامه با لایحهای که تقدیم کردند و ما تصویب کردیم تغییر پیدا نکرده بود یعنی این تصمیم مهمی که دولت گرفت بهقدری سریع و ناگهانی بود که تصور نمیرفت و چون یک جوابی بود به افکار عمومی که بیاندازه حسن اثر کرد به این جهت مجلس شورای ملی استقبال کرد و تصویب کرد و بعد این لایحه وام مطرح شد و در آنجا هم چون نام نوشته بودم هم در کلیات و هم در ماده صحبت نمیخواستم بکنم ولی جناب آقای خسرو هدایت یک توضیحاتی دادند که برای بنده یک ابهامات جدیدی پیش آورد برای رفع آن ابهامات خواستم که عرایضی بکنم تا در رفع آن ابهامات که به نظرم میآید مطلب تشریح بیشتری شده باشد و از توضیحات ایشان شاید استفاده بیشتری کرده باشیم بنده این صورت مجلس را امروز میخوانم به توضیحات ایشان راجع به یکی از کارهای سازمان برنامه توجه کردم و آن ساختمان همان بنایی بود که در جلسه گذشته مورد بحث قرار گرفت درباره ساختمان این بنا فرمودند (در صورت جلسه هست) که سازمان برنامه این بنا را که تقریباً دوازده هزار متر میشود به ۹ میلیون و هشتصد هزار تومان ساخته است و بعد هم فرمودند که این بنا بیش از ۳۳۰
تومان در متر تمام نشدهاست البته نظرشان به آن خشت و گل بوده است ما حساب کردیم ۳۳۰ تومان هر متر را در ۱۲ هزار ضرب کردیم دیدیم تقریباً چهار میلیون تومان میشود آن وقت تا ده میلیون شش میلیون دیگر میماند آن میشود مخارج تهویه و برق و آسانسور این خرجها را روی هم بکشیم میشود هشتصد تومان پس اینکه فرمودند هیچکس پیدا نمیشود که سه برابر این تمام بکند صحیح نبود و نفرمایید متری ۳۰۰ تومان بفرمایید متری ۸۰۰ تومان چون بنده با عدد سروکار دارم اما متناسب بودنش فرمودید که ما تا بهحال ماهی چهل هزار تومان اجاره میدادیم حالا که این بنا را ساختیم برای ما مناسبتر تمام شد، فرع ده میلیون تومان از قرار صدی شش میشود در سال ششصد هزار تومان و در ماه میشود ۵۰ هزار تومان بنابراین شما یک فرع شش درصدی در ماه برای یک سرمایه ۱۰ میلیون تومانی میدهید که چهل هزار تومان اجاره ندهید اما از نظر سازمان برنامه هم همانطور که عرض کردم.
بهبهانی- تازه گفته که ما اینجا را اجاره میکنیم.
عمیدینوری- عرض کنم سازمان برنامه شدهاست یک مقاطعه کار ساختمانی این را ساخته است و بعد هم فروخته است به بانک اعتبارات و بعد هم سازمان برنامه آمده و اجاره کرده است و معلوم شد سازمان برنامهای که بایستی هدف ملت ایران را در افزایش تولید و سعادتمند بکند کارش شدهاست ساختمان سازی و تهیه ساختمان و بعد واگذار کننده به بانک اعتبارات و بعد اجاره کننده از آن جناب نخستوزیر در این موقعی که خودتان تشریف دارید و این لایحه هم مطرح است و همانطوری که فرمودید با کمال حسننیت و فداکاری این مسئولیت بزرگ را به عهده گرفتهاید ما میخواهیم این مسائل روشن بشود و در آینده شما فکرتان روشن بشود و در آینده فکرتان راحت باشد و ما که طرفدار و مدافعتان هستیم بتوانیم وظیفه خودمان را با کمال وجدان انجام دهیم بنابراین مطلب را خواستم عرض بکنم که خوب نیست که سازمان برنامه در یک چنین کاری که آن هم سرمایهاش را فرمودید که از سود بعضی کارخانهجات ما به کار بردیم در صورتی که شما حق این کار را ندارید سازمان برنامه هر کاری که میکند باید به موجب قانون ۷ ساله دوم باشد و غیر از این هیچ حقی ندارد و طبق قانون فعلی غیر از این نمیشود کاری کرد اما راجع به اصل این وام یک توضیحی فرمودند که بر ابهام بنده افزوده شد جناب آقای نخستوزیر در جلسه قبل اینجا صحبت شد که در بولتن سازمان برنامه در ۹ بهمنماه ۳۷ قبل از اینکه اختیارات به خودتان تفویض شده باشد منتشر کرد و در این بولتن راجع به این قرارداد وام توضیحاتی داده شده از جمله توضیحاتش این است که نوشته است که متجاوز از ۳۶/ ۵ میلیون دلار از این ۴۷ میلیون دلار مال سال ۳۷ است و بنده عرض کردم وقتی که قرار شد از ۴۷/ ۵ میلیون دلار ۳۶/ ۵ میلیون دلار آن مربوط به سال ۳۷ باشد و سال ۳۷ هم در معرض تمام شدن است پس این ۳۶/ ۵ میلیون دلار مصرفی در سال ۳۷ ندارد و به این جهت ما چطور یک وامی را با یک شرایطی که به عقیده آقای فلیکس آقایان خوب و به عقیده بنده قابل ایراد است تصویب بکنیم؟ یک توضیح عجیبی فرمودند که برای بنده خیلی عجیب بود و آن این بود که فرمودند که بانک ملی این پولها را داده است و سازمان برنامه خرج کرده است و از اردیبهشت ماه امسال بیش از این ۳۶/ ۵ میلیون دلار بلکه قریب به ۴۷/ ۵ میلیون دلار را صورت آن را لطف کنید که بنده بدانم جای دیگر است اینها را ما خرج کردهایم و میخواهیم از بانک عمران وام بگیریم بنده رفتم قوانینی که در این ماده واحده ذکر کرده است گرفتم ببینم و خواندم که ما چه تصویب کردهایم چون در ماده واحده مینویسد دولت مجاز است در اجرای قانون مصوب ۲۹ اسفند ۳۶ و قسمت آخر بند یک ماده ۲۷ بودجه کل کشور این ۴۷/ ۵ میلیون دلار را از صندوق وامهای عمرانی وام بگیرد و در صفحه ۲۷ آقای دکتر اردلان که امضاء کرده است این قرارداد را در ذیل امضایشان نوشتهاند به شرط تصویب پارلمان آقای اردلان این را تصریح کردهاند به تاریخ قرارداد هم نگاه کردم در تاریخ ۷ ژانویه ۱۹۵۹ تطبیق کردم هفدهم دیماه امسال یعنی یک ماه و سیزده روز پیش این قرارداد امضاء شدهاست آن هم موکول به تصویب پارلمان شده پس قراردادی که یک ماه و سیزده روز پیش امضاء شدهاست و قطعی هم نیست من خیال نمیکنم بشود بشود از این قرارداد قبل از تصویب پولی گرفت دولت آمریکا یا صندوق عمرانی هم قبل از تصویب پارلمان به ما نمیدهند و نه ما میتوانیم بگیریم گفتم که بروم و قوانینی که این قرارداد عطف بر آنها شدهاست ببینم که در آنجاها اجازهای که داده شده چه چیز است.
بند (ب) قانون بودجه سال ۳۷ را که تصویب فرمودید آخرش اینطور گفته است که (ضمناً دولت میتواند بقیه وجوه مورد احتیاج سازمان برنامه را برای اجرای برنامههای مصوب که در فصل چهارم همین بودجه ذکر شدهاست از محل وام بعد از تصویب مجلس تأمین نماید) آن هم بعد از تصویب مجلس دارد یعنی نمیشود قبلاً گرفت و بعد تصویب کرد بعد رفتم نگاه کردم ماده دوم قانون راجع به اصلاح ماده که قانون برنامه ۷ ساله دوم مصوب اسفند ۳۶ آنجا هم یک اختیار کلی برای همیشه داده شدهاست که بنده شنیدم خوشبختانه با حسن مناسباتی که بین ایران و آمریکا هست این امید هست که در سنوات آینده بشود با شرایط خوبی برای پروژههای صحیحی وام گرفت برای اینکه ماده هم خیلی مطلق و کلی است که میگوید (به دولت اجازه داده میشود از اول سال ۳۷ تا خاتمه برنامه ۷ ساله یعنی تا سه سال دیگر در حدود برنامههای مصوب برای تحصیل وام مذاکره نماید و در هر مورد لایحه وام را برای تصویب به مجلس تقدیم نماید) پس این دو استدلالی که در ماده واحده شدهاست یکیش اجازه مطلق مذاکره است به دولت تا سه سال و نیم دیگر وام با شرایط خوب به نفع اجرای پروژههای صحیح تحصیل بکند یعنی مذاکره بکند و بعد بیاید مجلس تصویب کند در این یکی قانون هم گفته است که به شرط تصویب مجلس تأمین میشود پس این دو استنادی که در ماده واحده شدهاست همهاش بعد از تصویب مجلس است و غیر از این هم تصوری نمیشود کرد و احتیاجی نداشتم که مطالعه بکنم ولی من گفتم شاید مسامحهای یا اشتباهی شده یا عبارتی مورد استفاده سازمان برنامه قرار گرفته و معتقد است که این ۳۶/ ۵ میلیون دلار را قبلاً پیشخور کرده است از این جهت هم خیال نمیکنم که بانک عمران پولی بدهد حالا ببینیم از کدام بانک این پول را گرفتهاند و تا حالا خرج کردهاند مثل اینکه بانک ملی را اسم بردهاند بنده نمیدانم بانک ملی به چه دلیل این کار را میکند بانک ملی اگر خاطر آقایان باشد من متأسفانه این صورتهای ۱۵ روزه بانک ملی را نیاوردهام من اغلب این وضعیت ۱۵ روزه بانک ملی را مطالعه میکنم بانک ملی طلب زیادی از دولت دارد شاید مجموع بدهی دولت بیش از سرمایه بانک باشد بنده یک روزی ممکن است در این موضوع بحث بکنم روی همان صورتهای ۱۵ روزه ولی در هر مورد بانک اجازه قانونی دارد جناب آقای ناصر خودشان مدیر کل بانک ملی بودهاند و قروضی که میدادند بااجازه قانونی بود هیچ وقت بدون اجازه قانونی وام نمیدهند و حالا هم حتم دارم که جناب آقای کاشانی قرض به دولت یا مؤسسات دیگر نمیدهند بنابراین این بیان جناب آقای مهندس خسرو هدایت مبه هم است که چطور شدهاست که این ۳۶/ ۵ میلیون دلار پولش را از بانک ملی گرفتهاند و خرج کردهاند اگر ممکن است این مطلب را روشن کنند و توضیح بدهند و اگر طبق یک قانونی گرفتهاند بنده را قانع کنند از این حرفها گذشته حالا فرض کنیم که حرفشان صحیح است و این وجوه را گرفتهاند خرج هم کردهاند خوب آقا اگر ما بتوانیم از منابع داخلی خودمان مثل بانک ملی منظم محترمی که دارای چنین اعتبارات و ذخایری است که میتواند همه کار بکند قرض بگیریم چرا ما دیگر برویم قرض خارجی بکنیم با این شرایط جناب آقای آقایان فرمودند شرایط عالی هست البته جناب آقای ارباب هم که نظرشان بسیار وسیع و بالاست فرمودند که فرع ۳/ ۵ درصد که این حرفها را ندارد (ارباب- ما شش درصد تصویب کردیم و حرفی هم نزدیم) قبول من هم میگویم خیلی خوب است جناب آقای ارباب اما باقیش را نخواندهاید که چه تعهدی از جنابعالی میگیرند من این قرارداد وام را برایتان میخوانم بند ۱/ ۳ میگوید جز در موردی که به نحو دیگری که مورد توافق صندوق وامهای عمرانی قرار بگیرد این ترجیعبند همیشه هست یعنی توافق یک طرفی که تعجب فرمودند و گفتید فلان کس معجزه و شعبده میکند یک عبارت را میخواند و بقیهاش را میخواند بنده چشم بندی نمیکنم تمام این را میخوانم جناب آقای مهندس خسرو هدایت اینجا هست جز در موردی که به نحو دیگری که مورد توافق کتبی صندوق وامهای عمرانی قرار بگیرد اینکه یک طرفی است یعنی هر وقتی که دلش خواست غیر از این چه بکند؟ وام گیرنده اهتمام خواهد نمود که وام مورد بحث چنانکه در بند ۳/ ۰۵ (ج) مندرج است طبق شرایط این قرارداد منحصراً برای تأمین هزینههای لازم توسط سازمان برنامه البته به منظور تأمین وسایل و لوازم و تدارکات (که از این پس کالاها) خوانده میشود و همچنین خدمات لازم برای اجرای طرحهای مصوبه به کار ببرد) پس این وجوه را جناب آقای ارباب که ۳/ ۵ درصد نزول میدهند و نزولش هم کم است حق هم دارید با سود معاملات ۲۰ درصد بازار که خیلی ربحش زیاد است و امیدواریم که تعرفه هم بیاید پایین باید به دو مصرف برسد یکی تهیه کالاها و یکی خدمات و بعد هم مقید هست از کشورهای به خصوص این کالاها خریده بشود و با کشتی آمریکایی حمل شود این شرایط درش هست بنده معتقدم که اگر آنطور که جناب آقای مهندس هدایت در جلسه قبل توضیح دادند که از بانک ملی ایران این وجوه را گرفتهاند خرج کردهاند خوب یک معاملهای داریم بین سازمان برنامه خودمان و بانک ملی خودمان چرا ما که از یک منبع داخلی خودمان میتوانیم بگیریم و در کشور خودمان هم خرج کنیم بیاییم متعهد بشویم که این قرضه تهیه کالاها و خدمات محل مصرفش است و آن هم از کشورهای خاص و آن هم با وسایل حملونقل معین این البته عاقلانه نیست و مقایسه این دو با هم به نظر عجیب میآید این بود که بنده عرض کردم با فرض صحت بیان جناب آقای مهندس هدایت باز هم ۳۶/ ۵ میلیون دلار از این وام موضوع ندارد مگر اینکه کار دیگری بکنیم جناب آقای مهندس خسرو هدایت شما بیایید این وامی را که میگیرید برای یک پروژههای صحیح برای سال آینده بگیرید والا اگر دستگاه سازمان برنامه اینطوری باشد که الان داریم وام برای سال ۳۷ میگیریم و سال ۳۷ گذشته است و بعد آخر سال که شد این را میبندد و میگوید تمام ۳۶/ ۵ میلیون وام را من در سال ۳۷ خرج کردم وام را ما باید برای پروژه خاص بگیریم که بعد انجام بشود مخصوصاً قرارداد تاریخش هفدهم دی ماه است و بعد هم مکلف کرده است که تا آوریل ۵۹ که یک ماهونیم، دوماه دیگر مانده است پروژههای مربوطه ۴۷/ ۵ میلیون را سازمان برنامه باید بفرستد به صندوق و صندوق عمران باید تصویب کند که پولش را بپردازد (دکتر رضایی- چه عیبی دارد؟) من نمیگویم که عیبی دارد بنده میگویم پس پیدا است که محل مصرف این پول برای آینده است برای اینکه تاریخ امضای وام و عقد قرارداد یک ماهونیم پیش است زمان پذیرفتن پیشنهادها برای اینکه طرحها را مطالعه بکنند تا آوریل است پس هنوز که نگذشته است بعد آنجا که تصویب کردند به سازمان برنامه ابلاغ کنند بعد در قبال مخارج آنها حواله میکنند یعنی اگر چنین چیزی هست این به سال ۳۷ مربوط نیست جناب آقای دکتر رضایی محال است بانک آمریکا قبل از تصویب و امضای شما پولی بدهد سفیرکبیری که نماینده دولت ایران است نوشته است موکول به تصویب پارلمان البته بیان خیلی میشود بنده هم خیلی حرفها میزنم اغلب را خواهید فرمود وارد نیست اما بیان راباید با سند و دلیل تطبیق کرد شخص را هم باید نگاه کرد این است که باید ببینیم سند چیست این قرارداد که هنوز پارلمان تصویب نکرده تاریخش هم یک ماهونیم پیش است برای پروژههایی هم هست که تا دو ماه دیگر قبول میکنند و باید طبق ماده ۲ مطالعه کرد و بشود طرحهای مصوبه و بعد که طرحهایی مصوبه حاضر شد بانک عمران پول میدهد یعنی زمان را که نمیشود برگرداند زمان ارزش و اهمیتش از عدد بیشتر است و مسلم است که سال ۳۷ گذشت گذشت پس این مطالب باید حل شود بین ما که وامی که بدین کیفیت تصویب میکنیم جناب آقای نخستوزیر هم خودشان رسیدگی خواهند فرمود دستور اجرا میدهند برای پروژههای سال ۳۷ باشد که به نفع مملکت تمام بشود نه اینکه با این ابهام قانون تصویب شود من خیال میکردم که اینجا اشتباه است ولی جناب آقای مهندس خسرو هدایت اینجا آمدند و فرمودند مال سال ۳۷ است آن وقت این وام را مجلسین تصویب کنند بعد هم طبق همین بولتنها سازمان برنامه یک تسویه حساب بدهد و بگوید تمام این ۴۶/ ۵ میلیون دلار را ما خرج کردهایم در سال ۳۷ این صحیح نیست این را بنده میخواهم توضیح بدهید که در وضع سازمان برنامه به اوضاع جدید و تجدیدنظر که پیش آمده یک وضع تازهای پیش بیاید ما میتوانیم از این گونه اعتبارات و اعتبارهایی که از منابع بینالمللی به ما داده میشود و ما میتوانیم در سایه حسن تفاهم و دوستی از آنها وجوهی بگیریم این وجوه به مصرف واقعی خودش برسد به نفع ملت ایران و در راه سعادت ایران مصرف شود و به همین جهت است که بنده بسیار خوشوقت میشوم اگر از این به بعد طوری بشود که سازمان برنامه لااقل کار انجام شده خودش را با اعتباراتی که مصرف کرده در سال صورت بدهد نه اینکه آنقدر پول خرج کرده که ماندانیم در آن سال چه کرده است سازمان برنامه طبق قانون میتواند ۲۰ درصد از اعتباراتش را درهر سال کم وزیاد بکند برای اینکه دستش باز باشد ما در قانون برنامه دوم این اجازه را دادهایم اما از آن طرف هم ما مکلفش کردهایم و برنامهها را الاهم فالاهم هم برایش قایل شدهایم که کدام برنامه را زودتر اجرا بکند و چه برنامههایی را دیرتر اگر بتوانید مرا روشن بکنید که در نتیجه عدم انجام بعضی از برنامهها و کاری که در اختیار خودتان بوده است توانستهاید این پروژههایی که فرمودید کدام یک را اجرا کردهاید، چون تنها چیزی که بنده توانستم پهلوی خودم فکر بکنم این است که عرض کردم عقیده من این است که سازمان برنامه تا بهحال به طور دلخواه کار میکرده است یعنی هر کار که دلش میخواسته میکرده هرکار هم که دلش نمیخواست نمیکرد تنها راه حلی که بنده میدانم این است و اعتباراتی که در اختیارتان بوده است و خرج نکردهاید البته این را حدس میزنم و نمیدانم که خرج نشدهاست ای کاش اینطور بود و این امید بنده رفع نمیشد شاید از آن وجوه پروژههای سال ۳۷ که بنا بود برایش قرض بکنید خرج کردهاید اگر همینطور باشد من خوشوقتم که اقلاً برای این ۴۷/ ۵ میلیون دلار فردا یک صورت حساب تسویه نمیدهید و این پول برای سالهای ۳۸ خرج میشود این باشد من حرفی ندارم با تمام این شرایطی که من عقیده دارم که میشد بهترش کرد حرفی ندارم فقط میخواستم جنابعالی یک توضیحات کافیتر و وافیتری به ما لطف کنید وما را روشن بکنید که ببینم این ۴۷/ ۵ میلیون دلار واقعاً پیش خود شدهاست و از کجا شده و به چه دلیل و آیا این به مصرف کارهای خوب آینده زیر نظر جناب آقای نخستوزیر خواهد رسید یا خیر.
نایب رئیس- آقای مهندس هدایت معاون نخستوزیر.
مهندس خسرو هدایت (معاون نخستوزیر)- عرض کنم این را جناب آقای فلیکس آقایان هم فرمودند جناب عمیدینوری هم در جلسه پیش فرمودند که تا این تاریخ نصف مخارج سازمان صورت گرفته بدون اینکه در مقابل این مخارج نصف عملیات شده باشد بنده یک گزارشی در آخر مهر ماه سال حاضر در اینجا به استحضار آقایان محترم رساندم و در اینجا عرض کردم تا اول مهرماه سازمان برنامه سی میلیارد و ۳۹ میلیون و فلانقدر ریال خرج کرده است و از این سی میلیارد ۱۶ میلیاردش به دست دستگاههای دولتی خرج شده یعنی که در اول مهر که ۳۰ میلیارد خرج کرده بودیم و بیش از نصف آن مخارجی بوده است که به دست وزارتخانهها صورت گرفته است یعنی کمتر از نصف ۱۴۰ میلیارد تا اول مهرماه سازمان برنامه برای پروژههای وزارتخانهها داده است. این مربوط به اول مهر بود حالا که اول اسفند است خرجی که شدهاست ۳۶ میلیارد است و بیش از نصف مخارجی که ما کردهایم مخارجی است که طبق تصویب مجلسین در اختیار وزارتخانهها گذاشتهایم مثلاً در مان سال ۳۷ ما ۴۰ میلیون تومان به وزارت بهداری دادهایم که ۲۲ میلیون تومان آن صرف مبارزه با مالاریا شدهاست پس نباید تصور برود که تمام این ۳۶ میلیارد را مباشر خریدش ما بودهایم و نمیتوانیم عملیاتش را نشان بدهیم صرفنظر از اینکه عملیاتی هست که نمیشود نشان داد جناب آقای عمیدینوری ابراز نگرانی فرمودند نسبت به وضع مسلولین در گیلان و مازندران بنده خودم نه سال در مازندران رئیس راهآهن بودم در آن موقع شاید جنابعالی تشریف نداشتید که اکثریت مردم مازندران و تمام محصلین مالاریا داشته و امروز ندارند این صحیح است و این خرجی که برای مالاریا شدهاست فقط امسال در مقابل یک نتیجهای قرارگرفتهایم که بسیار آبرومند و مورد تأیید همه محافل خارجی است (عمیدینوری- خوب است ولی به سازمان برنامه مربوط نیست) آقای عمیدینوری میدانید که انصاف هم یکی از شرایط بسیار پسندیده است جنابعالی که میفرمایید ۳۶ میلیارد خرج شدهاست همین کارها شدهاست یک کارهایی انجام شده منتهی چون انجام شدهاست فراموش شدهاست مثلاً وقتی که دوره دوم سازمان برنامه شروع شد درآمد مسافر راهآهن تهران به میانه و تهران به شاهرود قبل از اردیبهشتماه هشت میلیون بود حالا امسال چهل میلیون است این کاری است که شده و چیزی است که سازمان برنامه کرده است و منافعش هم میرود به دستگاه ذیصلاحیت همین فرودگاه مهرآباد کارخانه سیمان لوشان که سیمانش اول اسفند بیرون میآید و صدها کار که در جریان است و مدارس ساخته شده و یا کارخانههای قند که در سال ۳۴ پنجاه هزار تن قند از خارج وارد شده در سال ۱۳۳۰ محصول قند داخلی ۲۲ هزارتن بوده است ما در سال ۱۳۳۶ صدوپنج هزار تن قند داشتهایم (بهبهانی- در مقابل چقدر خرج؟) در مقابل این کارهایی که شده و کارخانهای که بوجود آمده است ۳۶ میلیارد خرج شده یک وقتی میگویید خرج شده کار نشده یک وقت هم هست که میشود گفت خرج شده و کار هم شده ولی گران شدهاست اما این طور نیست که این سازمان وجود داشته است و پول در اختیارش بوده و کار نمیکردهاست اما نسبت به یک نکتهای که جناب آقای عمیدینوری در موقع مذاکره در کلیات در بیاناتشان فرمودند این است که این وام برای سال ۳۷ است و سال ۳۷ که پایان یافته است یعنی یا اصلاً وام نگیریم یا در ۳۸ خرج کنیم باید در جواب ایشان عرض کنم که مذاکرات برای اخذ وام از آن موقعی شروع شد که قانون سال گذشته گذشت آن صندوقهای وامهای عمرانی آمریکا که یک مؤسسه دولتی است که این اصلاً نمیتواند وام بدهد مگر به ممالکی که بتواند ضرورتش را تشخیص بدهد منتهی شرطش هم آن است که برای طرحهایی که پول میدهد خرج بشود و از همان وقت ما مشغول مذاکره با بانک هستیم هیئت فرستادند ما هیئت فرستادیم طرحهای ما را دیدند پس از مذاکراتی که کردند روی این چند تا طرحی که ملاحظه میفرمایید موافقت کردند گفتند که مثلاً ما برای مکانیزهکردن سیلوهای ایران وام میدهیم آن وقت ما گفتیم که این به کار ما نمیخورد ما داریم خرج میکنیم حتی آمدند این موافقت را کردند و این موافقت در مورد ایران شدهاست و آن عبارت از این است که پس از آنکه وام را مجلسین تصویب کردند ما حاضریم از مخارجی کهاز اردیبهشت ۳۷ شدهاست بابت این طرح ما بدهیم (دکتر رضایی- پولش را از کجا آوردهاید؟) حالا عرض میکنم بنده یکیش را میگویم ما برای مکانیزه کردن سیلوهای مشهد و اهواز و کرمانشاه به مناقصه گذاشتیم و یک کمپانی آلمانی برنده شده و ما قرارداد تسلیم و تعهد کردیم و باید پول را بپردازیم این پول را در ظرف سال ۳۸ از محل همین وام خواهیم پرداخت ولی هنوز شروع پرداخت نشدهاست قرارداد منعقد شدهاست و تعهد صورت گرفته است جزء مخارج هست یا ماشینهای کشاورزی است اینها یک طرحهایی است که تعهد خرج شدهاست و باید اول اینها را بپردازیم اما ما یک قرارداد تضمینی هم در بانک ملی داریم چون تمام درآمد نفت سهم ما ریخته میشود به بانک ملی یک قرارداد تضمینی با بانک ملی داریم که تضمینش همان پولی است که مستمرا به حساب ما ریخته میشود که اگر ما ده میلیون دلار پول در بانک داریم حواله ما رسید به یازده میلیون دلار ما میتوانیم طبق قراری که با بانک ملی داریم دریافت
بکنیم چون تمام درآمد ما ریخته میشود به بانک ملی این هم در اصطلاحات خودشان میگویند اورگراف ما یک چنین قرارداد تضمینی آنجا داریم این یک قراری هست که در همه جای دنیا مرسوم است وما هم طبق قراردادی که داریم به تضمین همان پولهایی که به حساب ریخته میشود بیشتر از حساب همان چک میتوانیم بکشیم بانک ملی هم بیش از حساب همان هم به ما پول میدهد این مان چیزی است که من آن روز عرض کردم (عمیدینوری- این وام را به چه مجوزی میدهند) وام نگرفتهایم (دیهیم- اعتبار گرفته است) هر سه ماهی یک مقدار پول به حساب ما ریخته میشود مثلاً هر سه ماه پانزده میلیون لیره ریخته میشود به حساب ما اصلش هم درآمد نفت است اگر از چند میلیون تومان بیشتر بشود چک را برمیگردانند به وزارت دارایی. پس نباید تصور کرد وام گرفتهایم قسمت اعظمش تعهداتی است که کردهایم و باید پول بدهیم و مربوط به سال ۳۷ است بنده باید به استحضارجناب آقای عمیدینوری برسانم که ما برای کارهای سال ۳۸ هم تقاضای وام خواهیم کرد و اگر مجلس محترم موافقت کنند خدمتتان تقدیم میکنیم ملاحظه بفرمایید ما الان در حال حاضر درآمدی که داریم یعنی مبلغی که درآمد نفت به ما میدهد کافی برای اجرای برنامهها نیست یک هیئتی باید بنشینند برنامههایی را حذف کنند و یا اگر بنا بشود برنامههایی که شروع شدهاست اجرا شود احتیاج به وام است اما اگر نکاتی را که راجع به وام جناب آقای عمیدینوری فرمودند، این وام یکی از مزایایش این است که وقتی که احتیاج به خرید پیدا بکنیم منحصر به هیچ مملکتی نیست هر مملکتی میتواند به ما بفروشد ما میتوانیم از هر مملکتی بخریم البته یک عده از ممالک بلوک شرقی هستند که با ما طرف معامله نیستند ولی از سایر ممالک میتوانیم بخریم و ما به هیچوجه ملزم نیستیم که از یک کشور بخریم. دوم خدمات که میفرمایید این خدمات ترجمهاش از زبان انگلیسی به فارسی تازگی ندارد مقصود از این خدمات و ترجمهاش کار است یعنی آن کسی که کار میکند برای ایستگاه راهآهن تبریز و مشهد آن کارگری که کار میکند آن مهندسی که کار میکند این را بهش میگویند خدمات آنها را هم از این محل میپردازیم و به هیچوچه این وام کمترین تحمیلی از لحاظ خرید و یا مملکت خرید ندارد و به کلی کمال آزادی را دارد فقط گفته است که اگر چیزی از آمریکا خریدند یعنی مناقصه به عمل آمد و آمریکا برنده شد و از آمریکا خریداری شد نصفش را با کشتیهایی حمل بکنند که پرچم آمریکا دارد و متأسفانه تا این تاریخ ما مناقصهای نداشتیم که آمریکا برنده شود حالا فرض میکنیم آمدیم یک موتور خریدیم و برندهاش هم آمریکا شد این را با کشتی آمریکایی میآوریم به طور خلاصه این را بنده صادقانه خدمت آقایان عرض میکنم که این وامی که تهیه شده دارای شرایط بسیار خوب است و به هیچوجه تحمیلی در آن وجود ندارد و اختیاراتی که این وامدهنده دارد حتی از وامدهندههای داخلی هم کمتر است یعنی از اختیاراتی که یک وامدهنده دارد حتی از این اختیارات هم صرفنظر کردهاند شما اگر بخواهید از بانک ملی هم قرض کنید یک شرایطی روی کاغذ به شما میدهد اگر قبول کردید قرض میدهد اگر نکردید نمیدهد (پرفسور اعلم- اصلاً نمیدهد) این بانک هم قرارهایی دارد ولی در مورد ما این قرارها را تخفیف دادهاند از جمله آمدهاند برخلاف هرگونه سابقهای میگویند به محض اینکه وام تصویب شد به شما آوانس میدهیم به دلیل اینکه از وضعیت مالی ما استحضار دارند. پس بنده با تذکر این مطلب در اصل این وام کمال دقت به عمل آمده برنامههای معین مورد قبول قرار گرفته و در دست عمل است و شرایط وام بسیار مناسب است استدعا دارم که آقایان این را تصویب بفرمایند.
نایب رئیس- آقای مهران
مهران- بنده از جملههای همکار محترم آقای عمیدینوری شروع به عرایضم میکنم و آن این است که گفتند اصل سعادت و ترقی و پیشرفت و نیرومند ساختن کشور ایران است (صحیح است) بنده اینجا یکی دو بار از سازمان برنامه انتقاد شدید کردم علتش این بود که هیچ وقت سازمان برنامه گذشته مطالبی را که امروز به عرض آقایان محترم میرسانم به ما نگفت و اطلاعاتی درباره پیشرفت کارش که مالاً پیشرفت و ترقی مملکت است بیان نکرد امروز در دنیا نیرومندی به اصطلاح ارباب فن به لوله نیست یعنی عده تفنگ و توپ و سایر وسایل تسلیحات کشوری را نیرومند نمیکند. نیرومندی آن است که از وسایل صنعتی و قدرت صنعتی و کشاورزی و قدرت تولید و توسعه فرهنگ و قدرت بسط و تأمین بهداشت یک مملکتی به چه نحو و به چه ترتیب استفاده کنند میخواهم تشریح کنم سازمان برنامه از نظریات همکار شما به چه شکلی دیده میشود و در آینده بنده انتظار دارم به چه شکلی دیده بشود. اولاً برنامه یک امری بسیار عادی است و برای هر کشوری که ادعای ترقی و زیست و زندگی میخواهد بکند لازم است و به همین دلیل کشورهای بسیار مترقی مثل آمریکا و شوروی اینها هم برنامه دارند و سازمانی دارند که مسئول نیرومندتر ساختن آن کشورها است والا همانطور که در مقدمه عرض کردم اگر وسایل دیگری اسباب نیرومندی بود این کشورهای بزرگ دنیا به فکر مزید ترقی و نیرومندتر ساختن خودشان نمیافتادند ولی عرض کردم وضع سازمان برنامه از نظر بنده به چه شکلی تعبیر میشود. سازمان برنامه پولهای نسبت به تناسب جنبه اقتصادی مملکت ما بزرگی و ارقام درشتی را عرض ۳ سال که برنامه هفت ساله دوم شروع به کار کرد خرج کرد و بنده بسیار خوشوقتم که جناب آقای نخستوزیر و مقامات ارجمند دولتی در مجلس تشریف دارند و در این موقع که جناب آقای نخستوزیر قبول زحمت فرموده بنده اگر لازم نمیدیدم این عرایض به سمعشان برسد اصلاً مصدع خاطر همکاران محترم نمیگردیدم ولی مطلب اینجا است که با خرج این ارقامی که اشاره کردم تا این دقیقه سازمان برنامه به ما نگفته است که چه مقدار آب مهار شده و افسارزده تا این دقیقه چند میلیون متر مکعب آب به اختیار مملکت گذارده است و یا در پایان برنامه هفت ساله دوم چه عددی از حیث آب در مقابل وجوه مصرف شده به اختیار مملکت خواهد گذاشت تا این دقیقه سازمان برنامه دو سه سال از آن گذشته به ما نگفته است چه مقدار برق و چه مقدار نیروی برق که یکی از عوامل نیرومندی دنیای امروز است به اختیار ما گذاشته یا چه مقدار خواهد گذاشت تا اینکه ما بدانیم این وامهایی که تصویب میکنیم و این ارقامی که میپردازیم در مقابل اینها دولت و سازمان برنامه چه ارقامی را مقابل ما خواهند گذاشت و پشت این تریبون عنوان خواهند کرد اگر واقعاً آن ارقام، ارقام بزرگی است و اسباب نیرومندی مملکت شدهاست یا خواهد شد ما بیاییم از سازمان برنامه و دستگاه دولت نهایت تشکر را بکنیم. تا این دقیقه سازمان برنامه به ما نگفته است چه مقدار به وسعت تحت کشت در این کشور اضافه شده و اگر اضافه شده چه تأثیری در افزایش محصولات مملکت داشته است اما افزایش پنبه که اینجا اشاره شد فقط آیا پنبه زیاد تولید و صادر شدهاست مغز زیادتر تولید و صادر شدهاست و سایر ارقام مهم مملکتی چه جور صادر شده و چه جور تولید شده و آیا در زندگی مردم تأثیری داشته است یا خیر هنوز سازمان برنامه به ما نگفته است که در نتیجه اقدامات آن سازمان چه عدهای به محصلین این مملکت علاوه شده چند مدرسه به وسیله سازمان برنامه ساخته شده سازمان برنامه تا این دقیقه به ما نگفته است چند بیمارستان و چند درمانگاه ساخته با چه امراضی مبارزه کرده است و عملاً نتیجه این مبارزهها چه بوده است ایضاً سازمان برنامه به ما نگفته است چه نوع معادنی را تا این دقیقه استخراج کرده آیا به محصولات معدنی افزوده اگر افزوده چه قسم افزوده و چه بهرهای به دست آمده است آقای نخستوزیر بنده از یک اعدادی فقط راجع به سازمان برنامه اطلاع دارم و آن وامهایی است که در مجلس شورای ملی به تصویب میرسد ولی از اعداد و ارقام مربوط به ترقی و نیرومندی مملکت تا این دقیقه هیچ اطلاعی ندارم (احسنت) بنده یقین دارم فکری که موجب شد شخص جناب آقای دکتر اقبال نخستوزیر ارجمند این مملکت به فکر دادن ترتیب برای سازمان برنامه بیفتد همین فکر است. بدون اینکه هیچ انتقادی نسبت به گذشته داشته باشم. من شک ندارم که ایشان بایستی این وجوهی که در این مملکت به مصرف میرسد خواه مال خود مملکت خواه به صورت وام در این اندیشهاند و بیان من ایشان را به فکر فرو برد که باید یک روزی تشریف بیاورند اینجا و بگویند در نتیجه این اعمال و این ارقام و این پولها و اینها این ارقام مربوط به نیرومندی کشور عاید ما شدهاست والا در غیر این صورت تصدیق بفرمایید که پول خرج کردن کار زیاد دشواری نیست راجع به سیمان و چیت و قند و شکر که فرمودند بنده نمیدانم که در عرض این سه سال چه گذشت و در ۴ سال آینده چه پیشبینی سازمان برنامه برای ما خواهد کرد اجمالاً یک چیزی چون همه آقایان اکثراً نماینده شهرستانها هستند میدانند در شهرستانها که اقدامات عمرانی قابل توجهی بنده که سراغ ندارم (صحیح است) و ناگزیرم عرض کنم که یک خرج شش میلیونی در بروجرد شد برای لولهکشی شهر بروجرد که آن هم تا این دقیقه اقدامی که اقدام باشد نشد. چاه آزمایش هم زده شد و قبلاً در بروجرد آب کافی بود که مشروب کند چاه آزمایش یعنی سه تا چاه که هرکدام ۷۰ لیتر در ثانیه آب میداد و ۲۱۰ لیتر آب میدادند و تا این دقیقه برای لولهکشی اقدامی نشدهاست بنده فکر میکنم حالا که جناب آقای دکتر اقبال زمام کار سازمان برنامه را به دست گرفتهاند میخواهم از عینک یک وکیل مجلس که به ایشان ارادت دارد و ایشان هم او را میشناسد سازمان برنامه با رقم و اعداد نه با پول خرج کردن باید جواب بدهد و خدمت جناب آقای مهندس هدایت میگویم که ما از شما رقم میخواهیم هر مملکتی که برنامه دارد و نیرومند میشود موقعی که برنامه را طرح میکند اینطور میگویند که در نتیجه پرداخت این پول برای کشاورزی ۲ هزار تراکتور در مملکت مثلاً به کاری رفته میگویند با داده این پول ۵ میلیون اصله درخت در مملکت کاشته میشود میگویند در نتیجه پرداخت این پول اینقدر آب برای کشاورزی تهیه میشود و این مقدار زمین زهکشی میشود. میگویند در نتیجه پرداخت این پول این قدر به محصولات این مملکت اضافه میشود و ما این روش را در سه سال گذشته از سازمان برنامه ندیدهام ولی جناب آقای دکتر اقبال توقع مجلس از جنابعالی این است که از جنابعالی این روش را در ۴ سال آینده مشاهده کنند و عرض میکنم که به همین دلیل به نام ترقی مملکت و به نام نیرومند ساختن مملکت و پیشرفت مملکت بنده با دریافت این وام موافقم و
عقیده دارم که کارهای بزرگ تصمیمات بزرگ هم لازم دارد و دریافت امری است قهری و مسلم بایستی ما در این موقع که دنیا به ما فرصت صلح و سلم داده است حداکثر پیشرفت و ترقی را در شرایط حاضر بکنیم والا روزی اگر خدای نخواسته این فرصت از دست ما برود و توقعات از حیث نیرومندی همانطور که اشاره کردم تأمین نشود آن وقت خواهیم دید که بزرگترین فرصتها را از دست دادهام ولی من خواستم در پایان یک جمله معترضهای عرض کنم که رفع خستگی همه همکاران عزیزم هم بشود که همانطور که دولت به آسانی آنقدر وام میگیرد به مراکز وامدهنده خودش هم دستور بدهد به سهولت و یکقدری به آسانی به مردم بپردازند به دستگاههای وامدهنده خودش مثل بانک رهنی و بانک کشاورزی دستور بدهند در این زمینه که برای مردم در موقع دادن وام تولید اشکال نکند و من امیدوارم در این موقع که سازمان برنامه را تحویل گرفتهاند یک ترتیباتی اتخاذ بفرمایند که به نیروی لیاقت و حسن تدبیر جنابعالی و انتخاب همکارانی که با شما کار میکنند بفرمایید یک روزی تشریف بیاورید پشت این تریبون و اعداد و ارقام درخشان و قابل توجهی را برای پیشرفت مملکت عنوان بفرمایید و در پایان اضافه میکنم که بنده هیچ انتقادی نسبت به سه سال گذشته برنامه نداشتم و فقط منظور این بود که از دریچه چشم یکی از همکاران آقایان عرض کنم که به زعم من سازمان برنامه یعنی چه و چه گفته و چه کار کرده و چه معایبی دارد.
نایب رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد کفایت مذاکرات در ماده واحده مینمایم مشایخی.
نایب رئیس- آقای مشایخی
مشایخی- بنده در کلیات برای مذاکره نامنویسی کردهام در ماده واحده هم نامنویسی کردهام و مطالعاتی هم کردهام که در اطراف این لایحه وام حداقل در نیم ساعت موجب مزاحمت آقایان بشوم اما در ضمن بیاناتی که آقایان کرده و توضیحاتی که آقای مهندس هدایت فرمود معتقد شدم که نبایستی وقت مجلس را تلف کرد زیرا مطالب و مسائل اساسی و مؤثر در زمینه اینکه این وام باید دریافت شود آنچه لازم بود گفته شد فقط یک مطلب را بنده تقاضا میکنم که ما یک برنامه مصوب هفت ساله داریم که به تفصیل در ضمن تصویب قانون برنامه ۷ ساله دوم کشور در چهار فصل کارهایی که باید در ظرف هفت سال انجام شود تصویب شدهاست و ملت ایران هم علاقمند به اجرای این برنامهها بود و هست و بنده به نام ملت ایران (بهبهانی- خواهش میکنم از زبان ملت نفرمایید) بنده به نام ملت به نام نماینده واقعی ملت ایران که مورد تأیید همه همکاران محترم است عرض میکنم کارهای تولیدی مورد نظر و مورد توجه مخصوص شخص بندگان اعلیحضرت همایونی است و ملت ایران هم میخواهد این کارها جلو برود و کارهای عمرانی انجام بشود و کارهای ذیقیمتی هم در سنوات اخیر در این مملکت شدهاست و باید بشود و این برنامه هفت ساله اجرا خواهد کرد بنابراین با توجه بدینکه این پول را میگیریم برای اجرای جزیی از برنامههای مربوط به برنامه هفت ساله که صورت جزئش هم در این قانون نوشته شده و با توجه به اینکه همه اینها کارهای مفید به حال مملکت است و نرخ نزول آن هم فوقالعاده نازل است یعنی نرخ سه و نیم درصد برای کارهای عمرانی و نرخ پنج و ربع درصد برای کارهای تجارتی و این پول هم به مصرف کارهای عمرانی میرسد به نظر بنده این وام مفیدی است و گرفتن آن ضرورت دارد و پیشنهاد کفایت مذاکرات تقدیم داشتم تا از بحث و مذاکره بیشتری در کلیات خودداری شده و هرچه زودتر تصویب شود.
نایب رئیس- آقای خلعتبری با پیشنهاد کفایت مذاکرات مخالفید؟ بفرمایید.
خلعتبری- راجع بدین لایحه که کفایت مذاکرات پیشنهاد شدهاست و اصولاً راجع به وامهایی که مربوط به معملات خارجی است و از مسائل مهم مملکتی است به نظر بنده باید اجازه داد آنها که مخالفند صحبت کنند و موافقین و همچنین مسئولین امور توضیحاتی بدهند چنانکه اگر این صحبتها نمیشد و آقای مهندس هدایت بعضی از توضیحات را نمیدادند و به خصوص حالا که دولت رأساً امور سازمان برنامه را زیر نظر میگیرد و در آینده باید به نظریات و نکاتی که از طرف نمایندگان اظهار میشود کمال دقت و توجه را مبذول بدارد بنده معتقدم هرچه بیشتر بحث بشود بهتر است و به هیچ جایی هم برنمیخورد که روز یکشنبه تصویب شود این است که بنده استدعا میکنم موافقت بفرمایید که بیشتر روی این لایحه بحث بشود.
نایب رئیس- آقای مرآت اسفندیاری موافقید بفرمایید.
مرآت اسفندیاری- عرض کنم بنده خیال میکنم در این لایحه آنچه بحث لازم بوده است شدهاست و اگر واقعاً مطالبی باقی مانده باشد که لازم باشد در آن مورد بحث شود در آتیه موارد دیگری پیش میآید که میشود صحبت کرد آقایان بنده ضمناً خواستم موقع را مغتنم بشمارم و عرض کنم همکار محترم ما جناب آقای مشایخی یکی از نمایندگانی هستند که واقعاً نسبت به حوزه انتخابیه خودشان خیلی خدمت کردهاند و حقایق را نمیشود کتمان کرد اما باید فراموش نفرمایید که سایر اشخاصی که حوزه انتخابیهشان از مرکز فرسنگها دور افتاده است از همه چیز محرومند و از جزئیات آن جناب آقای مهندس هدایت بهتر از هرکس مطلع میباشند و بهتر از هرکس از درد دل مردم مستحضر هستند من استدعا میکنم لطف و توجهی بفرمایند.
نایب رئیس- رأی میگیریم به نکات مذاکرات در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد رأی میگیریم به ماده واحده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است آقای خلعتبری در کلیات آخر فرمایشی دارید؟
خلعتبری- چون بنده مخالف هستم و ماده واحده هم تصویب شدهاست نمیخواهم وقت آقایان را تلف کنم و در موقع رأی نهایی رأی نخواهم داد.
نایب رئیس- چون دیگر کسی تقاضای صحبت نکرده است بنابراین مذاکره در کلیات خاتمه است و اخذ رأی نهایی موکول است به برگشت از مجلس سنا بنابراین برای مجلس سنا فرستاده میشود که پس از برگشت با ورقه رأی نهایی گرفته شود. فعلا اعلام رأی نهایی میکنم.
۵ -تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
نایب رئیس- جلسه را با موافقت آقایان ختم میکنیم
جلسه آینده روز یکشنبه سوم اسفند خواهد بود
(مجلس بیست دقیقه بعدازظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی