مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ بهمن ۱۳۳۷ نشست ۲۷۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ بهمن ۱۳۳۷ نشست ۲۷۴

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۷

سال چهاردهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۹

جلسه: ۲۷۴

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه سی‌ام بهمن‏ماه ۱۳۳۷

فهرست مطالب:

۱-طرح صورت مجلس‏

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر بینا-نخست‏وزیر- مهندس جفرودی- خلعتبری‏

۳- اعلام تصویب صورت مجلس‏

۴- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به اجازه تحصیل وام از بانک عمرانی آمریکا و ارسال به مجلس سنا

۵-تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

مجلس ساعت ده و پنج دقیقه به ریاست آقای عماد تربتی (نایب رئیس) تشکیل گردید

۱-طرح صورت مجلس‏

نایب رئیس- صورت اسامی غایبین جلسه قبل قرائت می‏شود.

(به ‏شرح زیر قرائت شد)

غایبین بااجازه- آقایان: مسعودی- امید سالار- دیهیم- دکتر دادفر- سعیدی- مهندس فروغی- شادلو- عبدالحمید بختیار- ساگیان- قنات‏آبادی- ذوالفقاری- مهندس فیروز- اورنگ- صراف‏زاده- عرب شیبانی- اخوان- بزرگ‏نیا- تربتی- پردلی- محمودی- سنندجی- بوربور- امامی خویی- بیات ماکو

غایبین بدون اجازه- آقایان: دکتر طاهری- قرشی- کورس- اریه- دکتر فریدون افشار

دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازه- آقایان: صارمی- مشار- جلیلوند- مهندس سلطانی- ثقه‏الاسلامی- قراگزلو

نایب رئیس- اعتراضی به صورت جلسه نیست (اظهاری نشد) پس از حصول اکثریت تصویب صورت جلسه اعلام خواهد شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر بینا-نخست‏وزیر- مهندس جفرودی- خلعتبری‏

نایب رئیس- نطق‏های قبل از دستور شروع می‌شود آقای دکتر بینا، آقای بهبهانی فرمایشی دارید؟

بهبهانی- دو فقره شکایت است یکی مربوط به مهندسین شهرداری و یکی هم مربوط به محصلین دانشکده معقول و منقول که تقدیم می‌شود.

نایب رئیس- به جریان گذاشته می‌شود، آقای دکتر بینا بفرمایید.

دکتر بینا- بنده عرایضم خیلی مختصر است. البته از جریان قطع آب این هفته نمایندگان محترم اطلاع دارند (صحیح است) بنده قبل از اینکه شروع به مطلب بکنم و تذکراتم را بدهم خواستم از فداکاری و جدیت و زحمتی که مهندسین جوان ایران متحمل شده‏اند (محسن اکبر- بی‌تجربه‌اند) اجازه بفرمایید از پشت تریبون مجلس شورای ملی تجلیل بکنم (احسنت) من اطلاع دارم چهل و هشت ساعت و یا سه شبانه‌روز است اینها نخوابیده‌اند و گرسنه و تشنه دارند کار می‏کنند حتی شخص اول مملکت که برای کارهای مردم فوق‌العاده علاقه دارند اطلاع دارم دقیقه به دقیقه با تلفن رسیدگی می‏کنند و نظارت می‏فرمایند و حتی سر کار هم تشریف برده‏اند اما بنده تذکراتی که دارم راجع به این است که این قضایا نباید پیش بیاید (صحیح است) این جریان با زندگی مردم مربوط است که دو میلیون نفر جمعیت در تهران نمی‏توانند یک هفته بی‌آب بمانند نتایج این جریان را اجازه بدهید بگویم آقا فکر این را بکنید که شب در بیمارستان یک نفر بیمار احتیاج باب دارد چکار بکند؟ چرا به مردم دروغ می‏گویند و چرا هر ساعت می‏گویند آب به لوله‏ها رسیده بنده الان که از منزلم می‏آیم ساعت ۹ است آب در خانه من نیست در خیلی جاها نیست چرا مردم را گول می‏زنید اگر این جریان در نتیجه نقص فنی بود من حرفی ندارم اگر لوله‏ها در اثر زیادی اتمسفر ترکیده بود من حرفی نداشتم و اگر ماشین خوابیده بود من حرفی نداشتم نمی‏شود با برف آب تهران قطع شود و با باد برق خاموش شود آخر ما چراغ فتیله‏ای که نداریم که باد آن را خاموش می‏کند و برف هم آب را قطع می‏کند اگر قرار باشد با برف و سرما آب قطع شود در ممالک اسکاندیناو در ممالکی که چهل درجه زیر صفر است مردم باید هشت ماه از بی‌آبی بمیرند این مطلقاً قابل‏قبول نیست (محسن اکبر- بی‌تجربه‏اند) (یک نفر از نمایندگان- تقصیر دولت‏های گذشته است) بنده از این مصاحبه‌ها سر درنمی‌آورم، هرکدام‏شان مصاحبه می‏کنند یکی مصاحبه می‏کند و می‏گوید که آن کرده است و یکی مصاحبه می‏کند و می‏گوید که این کرده است من نمی‏دانم که کی کرده این کار شده آقایان چرا کارهایی را که به این اهمیت است و چرا کارهایی را که مورد توجه شخص اول مملکت است فقط و فقط در نتیجه بی‏علاقگی و بی‌تجربگی از بین می‏رود بنده برای این بی‏علاقگی سند دارم و حالا این را می‏خوانم اگر تصدیق نکردید روزنامه اطلاعات می‏نویسد هیجده درجه زیر صفر مأمورین سازمان دیشب در بیلقان حرارت آب را زیر نظر داشتند چرا پریروز زیر نظر نگرفتند، دیشب حرارت آب را زیر نظر داشتند که مبادا دوباره ببندد و امروز صبح مأمورین اعزامی اطلاع دادند که درجه آب در بیلقان به ۱۸ درجه زیر صفر رسیده و بدین جهت وضع آب را در بیلقان زیر نظر گرفته‏اند تا به محض اینکه به مرحله یخ‏زدن رسید فوراً لوله را ببندند اگر شما این را می‌دانستید که وقتی لوله شروع به یخ زدن کرده باید شیر لوله را ببندید چرا لوله را آن ساعت نبستید که فقط دو ساعت تهران آب نداشته باشد، چرا شما برای آب تهران در هر صد متر یک نفر مستخدم نمی‎گذارید و شما آب تهران را کنترل نمی‏کنید امروز یخ فرستاده‌اند فردا تنه درخت می‏فرستند توی لوله آن وقت ما چه‏کار می‏کنیم، چرا این کارها را توجه نمی‏کنید چرا بی‏علاقگی در کار مردم نشان می‏دهید و چرا خودتان را مسئول نمی‏دانید این قابل‏قبول نیست برای یک مملکتی و برای یک چنین کاری قابل‏قبول نیست بنابراین قابل کنترل بود و قابل حفظ بود و بایستی توجه می‏کردند می‏گویند که با عجله کار لوله‏کشی انجام شده‏است اگر ما از ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۷ با مورچه هم راه می‏رفتیم ۸۰۰ کیلومتر راه می‏رفتیم این نمی‏شود قابل‏قبول نیست چی با عجله شده اگر آن کسی که قبل از این کرده خراب کرده چرا بی‌احتیاطی کرده؟ مسئولیت نباید لوث شود بیاورید ببینید این دو میلیون تومان که برای لوله‏کشی از نهر کرج و غیره خرج شده از کدام بودجه خواهند داد شما آمده‏اید گفته‏اید که یک لوله یک کیلومتری از نهر کرج آب به مخزن رسی آقا آب شهری که یک میلون و نیم جمعیت دارد با یک نهر بیلقان نمی‏توانید اداره بکنید چرا به جای لوله یک کیلومتر و نیمی که گذاشتید پنج حلقه چاه نکندید که به مجرد قطع شدن آب فوراً با یک سویچ آب به مخزن برسانید شما جواب دادید؟ نه جواب ندادید شمایی که می‏خواهید با ۱۸ درجه زیر صفر سه کیلومتر راه را ببندید چرا قبلاً نیستید که یخ نبندد اینها قابل‏قبول نیست (دکتر عدل- پنج سال پیش آب نبود) آب را فوق‏العاده گران می‏فروشند بنده تحقیقاتی که کردم خرج‏شان زیاد است اما من اطلاع دارم من از خودشان پرسیدم جناب آقای نخست‏وزیر اینجا هستند من پرسیدم این کنتورهایی که به شما فروختند شما از دست اول خریدید گفتند نه گفتم من اطلاع دارم که شما این کنتورها را از دلال خریده‏اید گفت بله گفتم من اسامی آنها را می‏دانم گفت برو به مسئولین مملکت بگو که به من فشار آوردند و این کنتورها را به ما تحمیل کردند چرا نباید از دست اول خرید من می‏گویم اینهاست که باید کنترل شود اینها است که باید جلوگیری شود به آقای روحانی از اینجا من اطلاع می‏دهم که گفت اگر من اسم‏شان را بگویم از اینجا بلندم می‏کنند شهامت داشته باشید بگویید دیگر که فلان‏کس به من فشار آورده که مناقصه نگذارید، بنده مجدداً از زحماتی که در این سه روز کشیده شده‏است و آب را تا حدی به بعضی از خانه‏ها رسانده‏اند مجدداً تشکر می‏کنم و امیدوارم با این تجربه تلخی که پیش‏آمده و با این جریانی که اتفاق افتاده چشم‏شان را باز کنند و با زندگی مردم و بهداشت مردم این‏طوری بازی نکنند باز هم عرض کردم که اگر کار فنی بود من حرفی ندارم این کار فنی نبود در نتیجه بی‌احتیاطی و عدم توجه آنها بود ما الکساندر کیپ را آوردیم که برای ما لوله‏کشی کنند اگر تجربه لوله‏کشی داشتیم که مهندس مشاور نمی‏آوردیم چرا از او بازخواست نمی‏کنند ما در لوله‏کشی ناشی بودیم اطلاع و تجربه نداشتیم حالا هیچ‏کدام را مسئول نمی‏دانند چرا مهندس مشاور را مسئول نمی‏کنید و چرا از او بازخواست نمی‏کنید و چرا به او اطلاع نمی‏دهید که این چه وضعی است که برای ما ایجاد کرده‏اید این است که بایستی رسیدگی بشود که ان‏شاءالله بعداً چنین اتفاقی نیفتد و مردم را بدین ترتیب نگران و سردرگم نکنید و بقیه وقتم را به آقای مهندس جفرودی می‏دهم.

نایب رئیس- آقای نخست‏وزیر.

نخست‏وزیر (دکتر اقبال)- البته بنده در آیین‏نامه و مقررات داخلی مجلس حق دخالت ندارم ولی برای اینکه فرمایشاتی که آقایان نمایندگان محترم مجلس در پشت این تریبون می‏کنند اینها شاید یک اثرات خوب ویا بدی در بیرون داشته باشد و وقتی یک دولتی در رأس کار هست و مورد اعتماد مجلسین هم هست بنده صلاح می‏دانم یعنی این‏طور تشخیص بنده است که آقایان مطالبی که دارند یا بیایند بیرون از دولت سئوال کنند تا توضیحات بهشان بدهیم اگر قانع نشدند بیایند اینجا فرمایشاتی بکنند و یا اینکه اگر می‏خواهند فرمایشاتی بفرمایند به صورت سؤال بفرمایند که چرا آب این‏طور شده ما تمام جواب‏های خودمان را حاضر می‏کنیم و می‏آییم اینجا به عرض آقایان می‏رسانیم و مجلس شورای ملی هم قضاوت می‏کند خیال می‏کنم که نطق قبل از دستور تکلیفش با بنده نیست نمایندگان محترم آزاد هستند این تریبون را داده‏اند هم به نمایندگان محترم و هم به ما که مطالب را اینجا بگوییم ولی خیال می‏کنم از لحاظ طرز عمل این‏طور نباشد که البته ابتدا به ساکن یک مطالبی نگویید که متأسفانه قسمت اعظم آن با حقیقت وفق نمی‏دهد این به نظر بنده اذهان را مشوش می‏کند حالا توضیحاتی بنده خواهم داد و یک سؤالاتی هم یکی از سناتورها کرده است که جوابش را خواهم داد ولی این‏طور که می‌شود مثل این است که دستگاه ما غافل است خیر، در حالی که در ظرف این چند روزه این اشخاص فداکار که بنده امیدوار شدم بدانید این مملکت که یک اشخاصی در این مملکت هستند که ۷۲ ساعت نخوابند (دکتر بینا- من از زحمات آنها تقدیر کردم) فعلاً در نتیجه زحمات آنها در لوله‏ها آب وارد شده ولی مردم به واسطه ترسی که داشته‏اند الان روی گزارش رسمی که مدیر کل آب داده است دوبرابر و سه برابر مصرف تابستان آب مصرف کرده‏اند در ظرف این چند روزه برای اینکه مردم وحشت کرده‏اند که آب نیست (صحیح است) روزی که این اتفاق افتاد و البته این اتفاقات در همه دنیا می‏افتد و من خیلی متأسفم و متأثرم که ما چیزهای دیگران را نمی‏بینیم در حالی که در آنجا هم بودیم در خود پاریس که بنده بودم روزهایی بود که آب نرسید (دکتر بینا- برای سه ساعت بوده است) ولی در مملکت خودمان که یک اتفاق کوچکی می‏افتد داد و بیداد می‏کنیم که چرا این اتفاق افتاد (دکتر بینا- کوچک نیست) این را کی پیش‏بینی می‏کرد باید با متانت و خونسردی اقدام نمود البته در صحبت کردن جنابعالی آزاد هستید هرچه بگویید وکیل مجلس هستید هرچه می‏توانید می‏گویید بحث ندارد ولی تنقیدکردن همین‏طور راحت و آسوده مایه نمی‏خواهد بنده اگر بنا بشود تنقید کنم از صبح تا غروب توی خیابان‏ها می‏روم و می‏گویم این آجر چرا این‏طور است و یا فلان کار چرا نشده این خیلی آسان است باید شما ببینید مشکلات ما چیست شما ملاحظه بفرمایید خود جنابعالی می‏دانید که ما در این شهر چه آب کثیفی می‏خوردیم و حالا چرا بی‌لطفی می‏فرمایید و این را با سابق مقایسه نمی‏کنید رضایت مردم را در نظر نمی‏گیرید زحمات افراد را همین‏طور هدر ندهید (دکتر بینا- بنده هدر ندادم) و اما آب به واسطه بهمنی که آمده آب که وارد لوله شده‏است خود محیط لوله را یک یخچال درست کرده است به واسطه ذرات یخ خرد لوله یخ زده است یخ که توی لوله نرفته است برف هم توی لوله نرفته است درجه حرارت آب به اندازه‏ای پایین آمده است که یخ زده خود جنابعالی هم که اهل فن هستید باید بدانید و آبی که وارد لوله شده‏است یخ زده است این بود که کسی نتوانسته است پیش‏بینی بکند و این دستگاه را مهندسین ما زحمت کشیده‏اند و همان‏طور که فرمودید مهندسین مشاور دنیا آمده است و این کار را انجام داده است این است که پیش‏بینی نمی‏شد که این اتفاق بیافتد (دکتر بینا- از او استیضاح کنید) سر مردم را که نمی‏شود برید (دکتر بینا- پول گرفته) خلافی نکرده کارش را درست انجام داده این است که اگر آب دیر به منزل شما رسیده خیلی متأسف هستم (دکتر بینا- بنده برای خودم که نمی‏گویم) بنده خیلی خیلی متأسفم متأثرم که آب دیر رسیده است برای اینکه می‏دانم چقدر مردم در زحمت هستند این موضوع شخصی است (دکتر بینا- ابداً شخصی نیست) اجازه بفرمایید (دکتر بینا- استدعا می‏کنم) جنابعالی فرمایش خودتان را فرمودید مهندس شیبانی- یک شهری آب ندارد بنده نمی‌توانم زحمات یک عده چهارصد، پانصد نفر کارگر را که شب و روز زحمت کشیده‏اند ندیده بگیریم نیم ساعت در این لوله‏ها نمی‏شود رفت تنفس باید بکنند باید بیایند بیرون اینها زحمت کشیده‏اند روزی که شما ملتفت شدید که آب توی لوله نیامده پنج روز بود که آب در لوله از کرج به تهران نیامده بود به بنده اطلاع دادند گفتم چند روز کار دارد گفتند چهار روز گفتم اگر امروز به اطلاع مردم برسانید فردا آب نخواهد بود برای اینکه فردا مردم آب انبارها را پر می‏کردند و شما سه روز هم اگر زحمت می‏کشیدید به جایی نمی‏رسید هنوز بنده تأسیسات را یک بعد از نصف شب آن موقعی که شما در خواب ناز تشریف داشتید (دکتر بینا- بنده باید بخوابم و جنابعالی بیدار باشید) در همان موقعی که جنابعالی استراحت می‏فرمودید (دکتر بینا- بنده ساعت ۵ صبح بیدار می‏شوم) وظیفه‎ای که بنده داشتم تا ساعت یک بعد از نصف شب آنجا ایستاده‌ام تا این آب وارد لوله کرد (دکتر بینا- برای بنده نیست برای بیمارستان‏ها است) (بوربور- آقای دکتر بینا بگذارید صحبت خودشان را بکنند) شما غصه بیمارستان‏ها را نخورید دولت مسئول است و آب می‏رساند.

نایب رئیس- آقای دکتر بینا اجازه بفرمایید.

دکتر بینا- بنده عرایضم تحریف شده باید عرض کنم صحبت‏های من جنبه خصوصی نداشته من تجلیل کردم از مهندسین و کارگران که چهل و هشت ساعت یا سه شبانه‏روز کار کردند منتهی تذکراتی دادم که در آتیه این اتفاقات نیفتد کار بدین بزرگی و کار بدین اهمیت با یک بی‌انضباطی و یا یک لاابالی گری نباید این کار را خراب کنند هیچ‏وقت من نظر شخصی نداشتم و همیشه ساعت پنج صبح هم بیدار می‏شوم و زحمتکش هم هستم.

نایب رئیس- آقای مهندس جفرودی‏

مهندس جفرودی- من تصور می‏کنم که وظیفه وکیل مجلس از نظر مردم این است معایبی که می‌بیند با نهایت متانت و شهامت از پشت تریبون مجلس تذکر بدهد و وظیفه دولت هم این است که بیاید با توضیحات قانع کننده در حدود متانت جواب وکیل را بدهد برای اینکه اذهان عامه روشن شود و ابهامی در این کار باقی نماند چون آقای دکتر بینا در ابتدا از زحمات مهندسین فعلی تجلیل کردند آن موقع جناب آقای نخست‏وزیر در مجلس تشریف نداشتند که بیان ایشان را بشنوند این محیط کمی عصبانی پیش آمد (احمد طباطبایی- عصبانیتی نبود) بنده خیال می‏کنم که بااجازه همکاران محترم اگر چند نفر مهندس در این مجلس هستند یک چنین پیش آمدهایی که می‏کند وظیفه آنها است که توضیحاتی چند از نظر نمایندگان محترم و چه از نظر مردم باید بدهند و دولت هم البته یک توضیحات قانع کننده‏ای باید بدهد و مسئولیت را روشن بکند بنده تصدیق می‏کنم در شهری که آب انبار را خراب کرده‏اند یا تبدیل به زیر زمین کرده‏اند

حوض‌ها را از بین برده‏اند و آب مردم شهر منحصر شده‏است به یک تأسیسات منحصربه‏فرد و اگر آب قطع بشود و خراب شود این تأسیسات این حق مردم است که گله بکنند و نگران باشند بنده موقعی که درس می‏خواندم شنیدم که یک پلی که روی کانال آلبرت که از بروکسل رد می‌شود شکست این پل را بزرگ‏ترین دانشمند اروپایی به نام ویرندل حساب کرده بود خیلی اسباب تعجب بود که کاری را که یک پرفسور عالی‏مقام و به نام حساب کرده بود بشکند رفتیم به محل دیدیم بعداً گزارش دانشمندان دیگر را در این باب خواندیم دیدیم که این پل در محلی که شکسته است جوش داده بودند و تا آن زمان تئوری‏های جوش کامل نشده بود و حساب موجود غلط بوده است و از این تاریخ به بعد در اثر این حادثه تئوری جوش هم کامل شد و بسیاری از ساختمان‏ها را بر آن اساس می‏سازند و پیش آمدهای ناگوار نمی‏کند می‏خواهم بگویم که اگر در یک مسائل فنی جمعی دانشمندان درجه اول هم مداخله داشته باشند ممکن است براثر نقص قسمتی از تئوری‏ها که در بین دانشمندان هنوز حل نشده‏است نقائص و حوادثی پیش بیاید که مسئولش هیچ کس نیست مسئولش چهل است، چهلی است که تا آن موقع رفع نشده‏است و اما در مورد این حادثه‏ای که در تهران پیش آمد بنده توضیحاتی خیلی مختصر عرض می‏کنم درجه برودت آب پایین آمد به حدود صفر یا یک یا دو درجه پایین صفر و در این حدود به‏طوری که اگر آن روزها کسانی برحسب تصادف سطح آب نهر کرج را نگاه می‏کردند این تیغه‌های بسیار نازک یخ مثل سایه روی آب شناور بود و این تیغه‏های یخ برخورد به پنجره‏ای دهانه لوله‌ای که در بیلقان گذاشته‏اند که مواد خارج وارد لوله نشود سرعت آب در داخل لوله‏ها بستگی دارد به میزان مصرف آب یعنی اگر در هر ساعت در تهران پنج هزار متر مکعب آب مصرف بکنند سرعت آب در داخل لوله دو متر در ثانیه است و اگر دوهزار و پانصدمتر مکعب مصرف بکنند سرعت آب پایین می‏آید‏ به هشتاد سانتیمتر در ثانیه در حدود یک تقسیم بر دو و نیم یعنی دو برابر و نیم کسر می‌شود اگر سرعت بیاید پایین همان‏طوری که در استخرها می‏بینید بسیاری از موادی که در آب شناور است ته‏نشین می‌شود و دانه‌های یخی که در بیلقان دو یا سه میلیمتر بوده است و روی آب شناور بوده است و اینها در اثر کمی مصرف آب تهران چسبید به جدار لوله و یخ بست و اگر سطح لوله را فرض بفرمایید ۴۰ اینچ یعنی در حدود یک متر قطر لوله است این را رساند به ۲۵ سانتیمتر این اندازه لوله است بنابراین سرعت شاید راهش این بود که این را ببندند، در همان موقع شیر ورود آب را می‌بستند صحیح این بود راه حل دیگری در حال حاضر با این تأسیسات موجود نبود (دکتر بینا- همین کاری که الان می‏خواهند بکنند) (نخست‏وزیر- نتیجه‏اش این بود که آب به تهران نمی‏رسید) اما ببینیم که چه راه حلی بوده است که عملی نشده‏است بنده آقایان اطلاع دارند که خودم تصفیه‏خانه آب تهران را ساخته‌ام تا حدی به امر آب تهران وارد هستم به علاوه مهندس هستم وظیفه من این است که از تأسیساتی که در یک شهر بوجود آمده است اطلاع داشته باشم، پرونده‏هایی که در اختیار بنده است این است که در ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ به امضای همین مهندس روحانی که الان مدیر کل آب تهران است گزارش‏هایی است به امضای ایشان یکی خیر متعدد که برای مهندس میکده و آقای مهندس بازرگان که آن روز مدیر کل لوله‏کشی بودند پیشنهاد کرده است که آقایان بیایید در محل کن ۹ حلقه چاه بزنید در نقاط مختلفش در هر حلقه چاه ۵۰۰۰ لیتر آب رزمانیه بگیرید که ۹ حلقه مجموعاً می‌شود ۴/ ۵ متر مکعب و این آب در حوادثی مثل امروز و یا اگر مصرف آب تهران بالا رفت این چاه‌ها کمک بکند این گزارش‌ها هست آقای مهندس میکده به عقیده بنده مسئول این کارند مطلقاً اقدامی در این زمینه نکرده‏اند (دکتر بینا- بنابراین قابل پیش‏بینی بود) و امروز هم آقایان از نظر تأسیسات فعلی راه این است که این کاری که ۷- ۸ سال پیش دستگاه لوله‏کشی نکرده است امروز باید همین کار را بکنند یعنی باید چند حلقه چاه در مسیر لوله‏کشی در نقاط مختلف بزنند که اگر احیاناً پیش‏آمدی کرد و متوجه شدند که از کرج ممکن است برفش همان‏طوری که ایشان فرمودند داخل لوله بشود و مسدود بشود باید همان موقع از آن چاه‏ها استفاده کنند هیچ راه حل دیگری ندارد ولی این کار به موجب گزارش‏هایی که هست مقصر اصلیش آقای مهندس میکده است که به هیچ‏وجه بدین گزارش‏ها ترتیب اثر نداده این چاه‏ها احداث نشد کاری که امروز بالضروره باید بکنند هیچ راه حل دیگری ندارد و آنچه که باعث تأخیر رساندن آب به دست مصرف کننده بوده است این است که شهر تهران فرض بفرمایید ۶۰ هزار متر مکعب در روز آب مصرف می‏کند اگر این مصرف برود به ۱۲۰ هزار متر مکعب قاعدة اخلالی پیش می‏آید‏ در تهران از نظر مخازن آب شهر تهران به شش منطقه تقسیم شده که شش مخزن دارد وقتی می‏خواهند از مخزن آب به شهر بدهند با رعایت یک نکات فنی را بکنند که از جمله وجود هواست وقتی می‏خواهند شیر را باز کنند سازمان آب شیر را به تدریج باز می‏کند تا آب در داخل لوله به تدریج جریان پیدا کند و مقداری از این هواها از طریق شیرخانه‏ها خارج بشود والا حادثه مسلم دیگر ترکیدن لوله است هیچ راه حل دیگری ندارد این است که هر مخزنی را که باز می‏کنند در ظرف ۲۴ ساعت باید به تدریج شیرها را باز بکنند ۵ روز پیش در اثر همت این جوانان که زحمت‏شان مورد تقدیر و تجلیل جناب آقای دکتر بینا هم قرار گرفت آب به داخل لوله آمد و این معجزه بود ولی مخزن را باید یکی یکی باید راه بیاندازند بدین ترتیب که عرض کردم تا فردا صبح هر شش مخزن راه خواهد افتاد و مردم هم چون نگران شده بودند مجبور بودن همان‏طوری که جناب آقای نخست‏وزیر فرمودند مصرف آب را از نظر ذخیره در آب انبار و بشکه‏ها به ‏دو برابر رسانده‌اند به همین جهت سازمان لوله‏کشی به واسطه زیادی مصرف آب دچار زحمت شد امیدوارم نگرانی از این به بعد وجود نداشته باشد (احسنت، احسنت.)

رئیس- آقای خلعتبری.

خلعتبری- بنده با تأسفی که از مشاجره که شد دارم راجع به بیانات آقایان وکلا عقیده دارم وقتی که یک مطلب مفیدی نظرشان می‏آید‏ به آقای نخست‏وزیر در خارج بفرمایند و چه در پشت تریبون مجلس نخست‏وزیر و دولت باید از آن استفاده کنند بنده امروز مطلبی دارم که از لحاظ اهالی شمال خیلی با اهمیت است و در ضمن تذکراتم به دولت اجازه می‏خواهم که تقاضا بکنم که یک کمک و استمدادی از آقایان نمایندگان بگیرم چون مجلس پناهگاه مردم است. عرض کنم آقایان محترم نسبت به مسئله جنگل خیلی مطلب می‏شنویم و می‏خوانیم این مسئله جنگل تأثیر در زندگی دوسه میلیون نفر از برادران و خواهران شما دارد یعنی زندگی ۸۰ یا ۹۰ درصد مردم مازندران و گیلان ارتباط و بستگی به جنگل دارد (صحیح است) و اشخاصی که در تهران هستند و از احتیاجات مردم شمال خبر ندارند خیلی مشکل است که بتوانند احتیاجات مردم را در وضعی که مردم شمال دارند درک کنند بنده این را باید اعتراف بکنم که در نتیجه عمل یک عده نفع‏پرست و بی‌انصاف از طریق قطع چوب البته تا حدود زیاد با کمک مأمورین مربوطه و همین‏طور در نتیجه اعمال خلاف اصول و رویه یک قسمت از جنگل‏های ایران از بین رفته است و یک مقدار از جنگل‏ها هم هم در زمان توقف قشون خارجی با کمال تأسف قشون همسایه مجاور قسمت عمده جنگل را محو کردند یا بردند. (صحیح است)

چند سال قبل که شخص اول مملکت توجه پیدا کرد به اصلاح وضع جنگل‏ها و دستوراتی داد برای جنگل و حفاظت چوب در جنگل دولت هم برنامه‏ای را شروع کرد برای اصلاح وضع جنگل، البته هرکس که به مازندران و گیلان علاقمند است معتقد است که باید این جنگل‏ها نگهداری بشود و یک نفر نیست که مخالف این اصل باشد ولی از آن طرف با کمال تأسف وقتی که دستورهایی از مرکز داده می‌شود و در مرکز دقت نمی‏کنند که آن دستورها در جنگل قابل اجرا هست یا نه مأمورین سوءاستفاده می‏کنند و به مردم تعدی می‏نمایند و آن دستورها هم از مجرای خودش منحرف می‌شود در مازندران و گیلان ۲۰ سال پیش مقرراتی در امر جنگل بود مردم هم راضی بودند شش هزار تن به محصول چای اضافه شد برای اینکه مردم جنگل‏ها را تبدیل به باغ چای کردند مرکبات شهسوار به اندازه‏ای توسعه پیدا کرده است که اگر همین‏طور تا ده سال دیگر پیش برود ما رقم صادرات عمده خواهیم داشت با کمال تأسف من اطلاع صحیحی دارم با وجود اینکه جناب آقای نخست‏وزیر و دولت دستورهایی داده‏اند مأمورین برای جلب رضایت مردم برای جلب محبت مردم ولی با کمال تأسف چون دردستگاه‏های دولت هماهنگی نیست یک عده‏ای برای نفع شخصی کار می‏کنند و حتی من شنیدم در مورد جنگل‏های مازندران و گیلان رفتاری که با کشاورزان می‌شود علم و اعتقاد دارم که خراب کاری می‏کنند مأمورینی هستند که فکر دیگر دارند یا با جاهای دیگر مرتبط هستند و در دستگاه‏های دیگر بوده‏اند امروز در اعماق جنگل کارهایی می‏کنند که کاملاً برخلاف مصلحت و نظر دولت است و با کمال تأسف می‏گویند که دستور دولت است من در اینجا می‏گویم که مردم بدانند این کارها دستور دولت نیست شکایت بکنند اظهار عدم رضایت بکنند و حق خودشان را دنبال بکنند چون منظور و دستور دولت و نیت شخص شاه خلاف این است و دستور حسن رفتار داده‏اند حالا من باب مثال عرض کنم مردم مناطق کشاورزی مازندران تماماً و عموماً از وضع خودشان ناراضی هستند هر چند هم بگوییم کشاورزها احتیاجاتی از لحاظ کشاورزی به جنگل دارند قانون حفظ جنگل‏ها اجازه می‏دهد برای احتیاجات روستایی کشاورزها بدون مانع و بدون تشریفات زیاد استفاده کنند ولی به عنوان‏ حفظ جنگل یک عده از مأمورین ستمگری می‏کنند و مردم را ناراضی می‏کنند و به نظر بنده این مأمورین به دولت هم خیانت می‏کنند برای اینکه سوءنیت در این کار هست حالا من باب مثال عرض کنم مردم مازندران و گیلان چه احتیاجاتی دارند با چوب باید زراعت‏شان محصور بشود باغ‏های چای و مرکبات باید محصور بشود از دست حیوانات وحشی و اهلی این

چوب‏ها در ظرف دوسال پوسیده می‌شود و باید دور ریخته شود در مازندران و گیلان هوا مرطوب است، در زمستان بلکه در بیشتر ایام سال باید مردم برای رفع رطوبت و رفع سرما از ذغال و چوب استفاده کنند چون برای همه این چیزها لازم است مأمورین می‏گویند اینها را با آهن بسازید آخر مگر رعیت می‏تواند برای یک هکتار زمین هزارها تومان خرج کند تا بتواند با آهن حصار بکشد ما که وسیله نداریم ما که کارخانه نداریم این سختگیری‏ها که مأمورین در محل می‏کنند و نمی‏گذارند زارعین احتیاجات خود را در محل تأمین بکنند موارد متعدد دیگری دارد که بنده فعلاً نمی‏گویم مثلاً برای شالی تر خشک کردن چوب‏تر لازم است که دود بدهند شالی را ولی نمی‏گذارند از شاخه‌تر استفاده کنند چوب مورد احتیاج مردم و کشاورزان است این سختگیری بدون جهت مأمورین موجی از عدم رضایت در بین طبقات کشاورز بوجود آورده است و خدا شاهد است اینها به مردم می‏گویند که ما تقصیر نداریم تقصیر دولت است تقصیر مقامات بالاتر است من برای نفع دولت و مردم عرض می‏کنم که نگذارید این تعدیات بشود جلوی این تعدیات را بگیرید این یک عرضم بود عرض دوم این است که برای این کارها باید یک فکر اساسی بشود مردم مازندران احتیاج به سوخت دارند باید در اختیار مردم وسایلی گذاشت که سوخت خودشان را تأمین بکنند بعد منع کرد که هیزم مصرف نکنند سرما هست مردم ناچارند الان ملاحظه کنید در شهرهای گیلان مخصوصاً سرما به اعلی درجه شدت رسیده است و مردم نه ذغال دارند نه هیزم راه هم بسته است و نفت نمی‏رسد و مردم احتیاج به هیزم و ذغال دارند در شهر مردم بخاری دارند وسایل دارند ولی در دهات وسیله ندارند احتیاج به‏ ذغال و هیزم دارند بنابراین این به نظر بنده در ضمن اینکه یک برنامه‏ای دارید برای تبدیل ذغال برای تبدیل چوب یک برنامه‏ای باید داشته باشید برای اینکه سوخت مردم تهیه شود و وسایل سوختی در اختیار مردم گذاشته شود که مردم به تدریج احتیاجات‏شان را با نفت و وسایل دیگر رفع کنند و بدون وسیله در مقابل سرما و چیزهای دیگر قرار نگیرند مسئله دیگر مسئله ذغال گرفتن است در مازندران و گیلان الان قدغن کرده‏اند که کوره‏های ذغال قسمت عمده بسته شود به نظر بنده بسیار کار خوبی است از نظر حفظ جنگل، اگر مردم نمی‏فهمند نباید مخالفت کرد باید به مردم گفت که کوره‏های مدرنی از کشورهای خارجه بیاورند و اینجا به تدریج کار کنند ولی الان مردم به ذغال احتیاج دارند احتیاج را باید به تدریج رفع کرد در ظرف چهار سال پنج سال باید به تدریج رفع کرد نه اینکه مردم در زحمت بیافتند نه اینکه یک مرتبه جلوی ذغال را بگیرند و به اشخاصی که برای ذغال اجازه می‏دهد دولت باید رعایت طبقات پایین را بکند به یک عده‏ای بدهد به یک عده‏ای ندهد باید به همه با رعایت تناسب و رعایت اصول بدهد نه اینکه یک عده‏ای بیکار شوند بدین مسئله باید توجه شود بنده مخصوصاً مطرح کردم و خوشحالم که جناب آقای نخست‏وزیر تشریف دارند و این مطالب را مورد توجه قرار خواهند داد در مملکت در سال مقداری چوب باید مصرف بشود بنده خودم این عقیده را دارم که اگر چوب در داخل داریم نباید آهن از خارج وارد کنیم و برای این پول به خارجه بدهیم این مورد احتیاج مملکت است ما نباید تخته از خارج وارد بکنیم خودمان داریم اما از قطع چوب هم جلوگیری شود به نظر بنده بسیار مفید است ولی این برنامه را باید طوری اجرا کرد که برای مردم قابل تحمل باشد من باب مثال عرض می‏کنم در مازندران و گیلان یک عده‏ای هستند که به کار چوب اشتغال دارند چنانچه اگر قطع چوب به تدریج و در ظرف چند سال عملی شود به مردم صدمه‏ای وارد نمی‌شود اما اگر یک مرتبه بشود به مردم صدمه وارد می‏آید در یک منطقه کجور قریب ده هزار قاطر و یابو است که مشغول حمل الوار هستند این مال چهار یا پنج هزار آدم است ۱۲ هزار ۱۵ هزار نفر آدم فقط چوب حمل می‏کنند نجار، تبرزن، اره کش عمله‏جات دیگر مکاری وقتی که حساب بفرمایید یک جمعیت زیادی از مردم بدین کار ارتباط دارند و وارد در این کار هستند همین‏طور در شهرها عده‏ای کاسب عده‏ای ذغال فروش عده‏ای چوب فروش و عده‏ای از مردم شهرها ارتباط با کار چوب دارند شما وقتی به مصرف چوب که در سال ۳۰۰ هزار متر است یک مرتبه کسر کردید و به یک ثلث تقلیل دادید دو سوم از مردم باید بیکار شوند من از رودبار گیلان عبور می‏کردیم در رفت و آمد دیدم تمام مردم آنجا بیکار شده بودند بی‌کار و دست روی دست گذاشته‏اند و سال دیگر در منطقه مازندران پیش‏بینی می‏کنم دویست سیصد هزار نفر بیکار وجود داشته باشد اینها بیکار خواهند شد در صورتی که منظور دولت و منظور ماست که اینها بیکار نشوند کارخانه عرق‏کشی تهران را ده سال مهلت دادند که از تهران منتقل شود به بیرون شهر دو هزار دوره گرد را ده سال مهلت دادند که از این خیابان بروند به آن خیابان و الان این کار به صورت صحیحی درآمده است در مازندران و گیلان دو سه میلیون جمعیت چندین صد هزار رعیت از لحاظ اینکه نمی‏توانند از جنگل برای احتیاجات روستایی استفاده کنند در زحمت‏اند و ناراضی هستند چندین هزار نفر رعیت بیکار گشته و بایستی به اینها کار داد عده زیادی مردم شهرنشین که ارتباط به این کارها دارند بیکار می‏شوند و باید به اینها کار داد خرده‏مالکین هم در زحمت هستند مالک عمده کم داریم، پس مطلبی که مأمورین دولت در ۵ یا ۶ ماه دیگر باید گزارش بدهند و باید به عرض دولت برسانند اینجا به عرض دولت می‏رسانم برای شش ماه دیگر این مردم فکری بکنید پیشنهاد می‏کنم یک برنامه سوخت تهیه بشود و به مردم بخاری نفتی بدهید اجاق نفتی بدهید وسایل دیگری بدهید در جنگل‏ها راه‏های فرعی درست کنید که نفت به مردم برسد در مازندران و گیلان بعد از یک هفته باران تا زیر شکم اسب در گل فرو می‏رود عبور و مرور قطع می‌شود و بنابراین در این راه‏ها بایستی راه‏های فرعی درست شود که مردم بتوانند محصولات کشاورزی خودشان را به بازار برسانند وقتی نفت بود و بخاری نفتی دیدند ذغال نمی‏آورند برای اینکه هیزم و ذغال آوردن صدمه دارد برای رعیت چندین روز زحمت دارد اینها یک مسائلی هست که خواهش می‏کنم دولت راجع به مازندران و گیلان توجه بکند و از اقداماتی که الان مأمورین می‏کنند باید جلوگیری شود و پیشنهاد می‏کنم استاندار مازندران و استاندار گیلان را مأمور بکند بروند در شهرها و دهات و ببینند چه عدم رضایتی مردم دارند و چه می‏خواهند آقایان وضع مملکت الحمدالله امن است ولی الان دنیا در وضع بحرانی است الان که وضع همسایه‏های ما این‏طور است و تبلیغات سوء در مملکت ما می‏کنند و خواهند کرد و وظیفه مردم وطن‏پرست این است که در هر کدام از نقاط کشور بی‌عدالتی دیدند به دولت تذکر بدهند، من اینجا از پشت تریبون به اهالی حوزه انتخابیه خود مازندران می‏گویم که فریب تبلیغات را نخورند نسبت به دولت امیدوار باشند من اظهارات آنها را یکی یکی خدمت جناب آقای نخست‏وزیر نوشته‏ام مردم نوشته‏اند باید به این شکایت‏ها هم رسیدگی شود اگر مأمورین به آنها صدمه می‏زنند هیئت دولت باید خبر داشته باشد و جلوگیری کند یک قسمت دیگر می‏خواهم عرض کنم که در مازندران و گیلان یک عده مردم خرده‏مالک هستند و یک عده متوسطین هستند مالک عمده نداریم اینها برای کشاورزان و خرده‏مالکین است مردم ایران وطن‏پرست هستند جناب آقای نخست‏وزیر خودتان شاهد هستید که همان‏طور که در جاهای دیگر ایران مردم فداکاری می‏کردند مردم مازندران و گیلان با بودن قشون خارجی مبارزه می‏کردند اسلحه به دست گرفتند مردم شاهدوست هستند مردم برای دفاع از مملکت و سلطنت خودشان را به خطر انداختند جناب آقای نخست‏وزیر در آنجا یک حرف‏هایی می‏زنند و یک تبلیغاتی می‏کنند که می‏خواهند جنگل را بگیرند این حرف‏ها مردم را به وحشت انداخته مأمورین دولت اعمالی می‏کنند که این حرف‏ها را تأیید می‏کنند ورقه مالکیت اشخاص را نمی‏دهند به حرف‌های حسابی مردم توجه کنید آقایان در این مرزی که ما با کمونیست‏ها مجاور هستیم اگر در کنار این مرزها مردم مطمئن شوند که آب و خاکی دارند و زندگی دارند و همه چیز مال دولت نمی‌شود و مردم می‏توانند از آب و خاک و از زحمت خودشان منتفع بشوند اینها بهترین سربازند برای مملکت اینها سربازانی هستند که اگر خدای نکرده حوادثی پیش آمد و دولت نتوانست سرباز بفرستد اینها به شیوه قدیمی خودشان نسبت باب و خاک اجدادی خودشان از پشت خراسان گرفته تا آخر منطقه آذربایجان و از بوشهر گرفته تا مازندران همه دست به تفنگ می‏گیرند برای سلطنت برای مملکت فداکاری خواهند کرد، این سربازها را باید والله نگاهداشت بنده یادم هست که مرحوم اعلیحضرت فقید به خوانین مازندران فرمان‌هایی داده بود که شما خدمت کردید و خدمت‏تان منظور است جناب آقای بزرگ ابراهیمی اینجا تشریف دارند می‏دانند در دو نوبت در همین سی سال مردم مازندران جلوی خارجی را گرفتند والله احسان‏الله‏خان با ده هزار نفر می‏آمد برای گرفتن تهران همین‏ها که امروز گرفتار مأمورین توده‏ای جنگل هستند و به آنها سرنیزه فرو می‏کنند همینها همین شاهپرست‏ها اینها جلوی احسان‏الله خان را با ده هزار نفر گرفتند وقتی که قوای دولت شکست خورده بود پایه سلطنت اعلیحضرت فقید را همین مازندرانی‏ها و برادران گیلانی ما گذاشتند نگذارید کاری بشود که مردم بگویند و دشمنان مملکت به مردم تلقین کنند که‌ای مردم وقتی که خطر هست دولت با شماها همراه است وقتی که خطر دور شد دولت از شما دور می‌شود و به درد شما نمی‏رسد به حال شما نمی‏رسد من وظیفه وطن‏پرستی خودم می‏دانم که این مطالب را در اینجا پشت تریبون مقدس مجلس عرض بکنم این تعدیات در هر کجای مملکت بشود دولت باید توجه بکند مرز ما در صورتی محفوظ است که مردم اعتماد به عدالت داشته باشند و بدین دستگاه دولت اعتماد داشته باشند مردم حاضر برای دفاع از مملکت خودشان هستند همین افرادی که امروز این مطالب را من از طرف آنها عرض می‏کنم همین مردم و کشاورزان زیر هر بوته و درخت جنگل سه سال ای استادند و تفنگ به دست گرفتند و حالا مأمورین حزب توده در بنگاه جنگل‏ها از آنها انتقام می‏گیرند اگر من این حرف را نزنم خلاف شاهدوستی است من به شاه قسم خورده‏ام‏ من طرفدار دولت هستم من این را می‏خواهم گفته شود که جنگل خوب است ولی جنگل برای مردم است نه مردم برای جنگل جنگل را حفظ بکنید برنامه‏هایی درست بکنید که در ظرف چهارسال و ۵ سال و ۱۰ سال این برنامه اجرا شود مردم کار پیدا کنند مردم وسایل بهتر داشته باشند کسی که پول و درآمد داشته باشد ممکن نیست که ببرد و ذغال درست کند و از درآمد آن زندگی کند و بعد در قسمت قطع چوب که موجب بیکاری صدها هزار نفر می‌شود دولت باید مراقبت بکند که به جای اینکه به چند نفر پروانه بدهد اگر پروانه قطع چوب می‏دهد به اشخاصی بدهد که وضع‏شان بد و زندگی‏شان عقب‏تر است نه آنهایی که چند میلیون ثروت دارند و از این راه ثروت عمده‏ای به دست

آورده‏اند بنده بیش از این عرضی ندارم و امیدوارم که جناب آقای نخست‏وزیر آقای استاندار مازندران و آقای استاندار گیلان را مأمور خواهند کرد که بروند رسیدگی بکنند و مردم هم بدانند که مأمورین عالی‏مقام دولت می‏آیند به عرایض مردم رسیدگی می‏کنند ان‏شاءالله شکایت‏شان برطرف می‌شود و اگر مردم دیدند که خبری نشد باید خودشان شکایت بکنند باید به عدلیه شکایت بکنند و مأمورین متعدی را رسوا کنند تا به نام دولت مأمورین نتوانند تعدی کنند و این را هم باید عرض کنم که در جنگلبانی عده‏ای از مأمورین بسیار درست‏کار هستند بسیار صحیح‏العمل هستند اما مقررات و دستورات مرکز و کارشکنی در کار آنها نمی‏گذارد که کاری بکنند و خدمتی بکنند آقای نخست‏وزیر بنده مجدداً عرض می‏کنم که منطقه مرزی را از لحاظ اهمیت مرزی مورد توجه قرار بدهید و دیگر بیش از این عرضی ندارم (یکی از نمایندگان- و آذربایجان) همه جا حضرتعالی راجع به آذربایجان می‏فرمایید بنده گفتم که همه جا را

۳- اعلام تصویب صورت مجلس‏

نایب رئیس- چون عده کافی است تصویب صورت مجلس اعلام می‌شود.

۴- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به اجازه تحصیل وام از بانک عمرانی آمریکا و ارسال به مجلس سنا

نایب رئیس- مجلس وارد دستور می‌شود. دنباله گزارش کمیسیون بودجه راجع به اخذ وام از بانک عمرانی آمریکا مطرح است، آقای فلیکس آقایان به عنوان‏ موافق می‏توانند صحبت کنند.

فلیکس آقایان- بنده نمی‏خواهم که فعلاً وارد بحث در مورد عملیات گذشته سازمان برنامه بشوم چون امیدوارم که با واگذاری امور اجرا سازمان برنامه به وزارتخانه‏ها و دستگاه‏های اجرایی دولت معایب و نواقص سازمان برنامه مرتفع بشود بنده خودم مخصوصاً نسبت به عملیات گذشته سازمان برنامه که فعلاً مطرح نیست خیلی بدبین‏تر از آقایان رفقا هستم برای من یک معمایی است که چطور این شش هفت هزار میلیون تومان پول را خرج کردند اتفاقاً دوست عزیزم جناب آقای خسرو هدایت به من فرمودند که نصف برنامه‏های مصوبه اجرا شده‏است آن هم به نظر بنده بی‌لطفی بود نصف پول خرج شده‏است ولی به عقیده بنده ده درصد مصوبه هم اجرا نشده‏است ولی موضوعی که امروز مطرح است این نیست که سازمان برنامه بد یا خوب کار کرده است موضوعی که امروز مطرح است این قرارداد وام است مجلس شورای ملی اجازه داده که دولت برود یک وامی را تحصیل بکند محلش را تأمین کرده است مجلس امروز باید قضاوت بکند که شرایط این وام اگر خوب است تصویب بکند و اگر شرایط وام بد است آن را رد بکند بنده معتقدم که این قرارداد بسیار قرارداد خوبی است و مزایای زیادی نسبت به قراردادهای سابق وام دارد و از مطالعه قرارداد این‏طور فهمیدم که وام‏دهنده نظر مساعد و موافق دارد ولی مقدمتاً باید عرض بکنم که نظر آقایان باشد در موقعی که اجازه تحصیل این وام را مجلس می‏داد بنده یک پیشنهادی کرده بودم که منحصراً برای امور تولیدی و اموری که از محل درآمد آنها قرضه را به توان مستهلک کرد قرض بشود و برای امور عمرانی قرض نکنید که تحمیل نسل آینده بشود متأسفانه نظر بنده در آن روز تأمین نشد برای اینکه بعضی از آقایان این بیم را داشتند که ممکن است وقفه‏ای در برنامه عمرانی شهرستان‏ها پیش بیاید به هر حال در این قرارداد این نظر بنده تأمین شده برای اینکه وام را برای یک کارهای مشخص و معینی تخصیص داده‏اند یعنی این پول وام را سازمان برنامه نمی‏تواند خرج مطالعه خرج مسافرت خرج فوق‏العاده خرج ساختمان خرج مطالعه یا حقوق بکند سازمان برنامه مطابق این قرارداد بهش تکلیف شده‏است این پول را فقط و فقط در موارد مشخص و معینی خرج بکند و آن هم مشاورین اقتصادی آمده‏اند و احتیاجات مملکت را سنجیده‏اند به یک عده‏ای از این پروژه‏ها حق تقدم داده‏اند و این پول را تخصیص به این کار داده‏اند خوشبختانه این وام مثل وام قبلی که بلاشرط نیست یعنی سازمان برنامه اختیار مطلق نخواهد داشت که این پول‏ها را هر طوری که خواست خرج بکند یا به هر مصرفی که خواست برساند اگر این وام بلاشرط بود یعنی محل خرجش تعیین نمی‏شد باز هم خرج مطالعه یک پروژه‏های خیالی می‏شد و باز هم ممکن بود ما از آن پول‏ها نتیجه نگیریم آقایان آمده‏اند و این شرایط را خوب مطالعه کرده‏اند و در این قرارداد یک کنترل خیلی جدی از طرف وام‏دهنده می‏شود یعنی یک نظارت و رسیدگی به حساب‏ها در این قرارداد گنجانیده شده و تمام خریدهاشان گفته شده‏است که بایستی با مناقصه انجام بشود اینجا نوشته که کمیسیون نبایستی پرداخت بشود اسناد و پرونده‏ها بایستی در اختیار وام‏دهنده گذارده بشود و آنها بتوانند رسیدگی بکنند که این پول‏ها دیناری حیف و میل نشده و خارج از آن مصرفی که تعیین شده خرج نشود این کنترلی که در این پول‏ها می‏شود این کنترل که هست ارزشش خیلی بیشتر از این سه و نیم یا چهاردرصد نزولی است که ما می‏دهیم برای اینکه اگر ما خودمان می‏خواستیم به این حساب‏ها و خریدها رسیدگی بکنیم اولاً آن متخصص فنی که آنها دارند ما نداریم اگر بدین دقت می‏خواستیم رسیدگی بکنیم خرج زیادی داشت حالا آمده‏اند و این کنترل مجانی را برای ما انجام می‏دهند و بنده اینجا مخالف این مطلب نیستم که چرا اجازه کنترل بدهیم برای اینکه یک کارهای اقتصادی است و قرض‏دهنده می‏خواهد بفهمد که این پولش به چه مصرفی می‏رسد و به مصرف صحیحش برسد اینجا موضوع بهره مطرح شده بهره این قرارداد در حدود سه و نیم درصد است برای وام‏های طویل المدت ۳/ ۵ درصد ۴ درصد زیاد نیست بلکه منصفانه است البته در آن قسمت چیت‏سازی بنده مخالفم و شخصاً معتقد نیستم که دولت در کار چیت‏سازی دخالت‏ داشته باشد یا کارخانه چیت‏سازی وارد کند ایراد شد از طرف جناب آقای عمیدی‏نوری که چرا این قرارداد دیر به مجلس شورای ملی آمده است این را باید پاسخ عرض بکنم که مشکلاتی در کار بود که سازمان برنامه نتوانست دولت نتوانست زودتر از این پول را تأمین بکند ولی امروز تأمین شده‏است و اگر آقایان مایلند که در اجرای عملیات سازمان برنامه وقفه‏ای پیش نیاید بایستی که این وام را که منصفانه هم هست و به صلاح مملکت هم هست این وام را تصویب بفرمایید در خاتمه عرایضم بایستی عرض بکنم که این پول‏ها درد ما را درمان نخواهد کرد یعنی با پول دولت نمی‌شود یک مملکتی را به آن درجه ترقی که آقایان همه مایلند رسانید (صحیح است) ما هم بایستی به پیروی از ممالک دیگر اقدام بکنیم یعنی چند کار بکنیم دولت بایستی پول را از مردم قرض بکند و صرف ترقی مملکت بکند در چند هفته پیش بحث شد جناب آقای دکتر شاهکار راجع به قرضه ملی یک پیشنهاداتی کردند که مورد تأیید آقایان واقع نشد اتفاقاً تنها راهی که ما داریم همان قرضه ملی است ایجاد یک بورس ملی است با نظارت دولت و بالاخره بایستی پول مردم بیاید و وارد کار بشود والا با پول دولت تمام این احتیاجات مرتفع نمی‏شود نکته دیگری را هم می‏خواستم عرض بکنم به طوری که آقایان مسبوقند این قرضه بایستی از محل درآمد نفت مستهلک بشود اینجا بنده می‏خواستم یک گله دوستانه‏ای از کنسرسیوم بکنم چون بنده یک احصاییه‏ای می‏خواندم که در حدود بیست درصد نفت خاورمیانه در ۱۹۵۹ نسبت به ۱۹۵۸ اضافه شده‏است سهم ایران فقط پنج میلیون تن بوده است یعنی در حدود پانزده درصد در صورتی که سهم مملکت عراق تولیدش ۱۴ میلیون تن اضافه شده‏است من این گله را برای این می‏کنم که با وضع سیاسی ثابتی که ما داریم با احترامی که به قراردادهای‏مان می‏گذاریم با این احتیاجاتی که ما داریم آنها بایستی بیشتر توجه بکنند که در درجه اول ما بایستی تولید نفت‏مان افزوده بشود و به هر ترتیبی که ممکن است تولید نفت ما را بالا ببرند دیگر عرضی ندارم. (احسنت)

نایب رئیس- پیشنهادی مبنی بر کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت می‌شود. (به ‏شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‏کنم که مذاکرات در کلیات کافی است-

مهدی ارباب‏

نایب رئیس- آقای ارباب‏

مهدی ارباب- آقای مسعودی از ژنو نوشته است که پیشنهاد کفایت مذاکرات را بنده تقدیم بکنم صحبت بیش از آنچه لازم بود در اطراف این لایحه شد و چیزی که بنده تعجب می‏کنم این است که هنوز یک ماه یا چهل روز نگذشته که یک لایحه وام آورده بودند و ما تصویب کردیم با سود شش درصد حالا در وامی که ۳/ ۵ درصد آمده است ما حرف می‏زنیم و به عقیده بنده با این سوابق دیگر موردی ندارد که معطل بکنیم و یک کارهای عمرانی تأخیر بشود و استدعا می‏کنم که اگر صلاح بدانید مذاکرات کافی باشد.

نایب رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‏گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد رأی می‏گیریم به ورود در ماده واحده آقایانی که با ورود در ماده واحده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده واحده مطرح است آقای عمیدی‏نوری به عنوان‏ مخالف با ماده واحده قبلاً اسم نوشته بودند بفرمایید.

عمیدی‏نوری- بنده موقعی که اسم نوشته بودم در این لایحه موقعی بود که هنوز وضع سازمان برنامه با لایحه‏ای که تقدیم کردند و ما تصویب کردیم تغییر پیدا نکرده بود یعنی این تصمیم مهمی که دولت گرفت به‏قدری سریع و ناگهانی بود که تصور نمی‏رفت و چون یک جوابی بود به افکار عمومی که بی‌اندازه حسن اثر کرد به این جهت مجلس شورای ملی استقبال کرد و تصویب کرد و بعد این لایحه وام مطرح شد و در آنجا هم چون نام نوشته بودم هم در کلیات و هم در ماده صحبت نمی‏خواستم بکنم ولی جناب آقای خسرو هدایت یک توضیحاتی دادند که برای بنده یک ابهامات جدیدی پیش آورد برای رفع آن ابهامات خواستم که عرایضی بکنم تا در رفع آن ابهامات که به نظرم می‏آید‏ مطلب تشریح بیشتری شده باشد و از توضیحات ایشان شاید استفاده بیشتری کرده باشیم بنده این صورت مجلس را امروز می‏خوانم به توضیحات ایشان راجع به یکی از کارهای سازمان برنامه توجه کردم و آن ساختمان همان بنایی بود که در جلسه گذشته مورد بحث قرار گرفت درباره ساختمان این بنا فرمودند (در صورت جلسه هست) که سازمان برنامه این بنا را که تقریباً دوازده هزار متر می‌شود به ۹ میلیون و هشتصد هزار تومان ساخته است و بعد هم فرمودند که این بنا بیش از ۳۳۰

تومان در متر تمام نشده‏است البته نظرشان به آن خشت و گل بوده است ما حساب کردیم ۳۳۰ تومان هر متر را در ۱۲ هزار ضرب کردیم دیدیم تقریباً چهار میلیون تومان می‌شود آن وقت تا ده میلیون شش میلیون دیگر می‏ماند آن می‌شود مخارج تهویه و برق و آسانسور این خرج‏ها را روی هم بکشیم می‌شود هشتصد تومان پس اینکه فرمودند هیچ‏کس پیدا نمی‏شود که سه برابر این تمام بکند صحیح نبود و نفرمایید متری ۳۰۰ تومان بفرمایید متری ۸۰۰ تومان چون بنده با عدد سروکار دارم اما متناسب بودنش فرمودید که ما تا به‏حال ماهی چهل هزار تومان اجاره می‏دادیم حالا که این بنا را ساختیم برای ما مناسب‏تر تمام شد، فرع ده میلیون تومان از قرار صدی شش می‌شود در سال ششصد هزار تومان و در ماه می‌شود ۵۰ هزار تومان بنابراین شما یک فرع شش درصدی در ماه برای یک سرمایه ۱۰ میلیون تومانی می‏دهید که چهل هزار تومان اجاره ندهید اما از نظر سازمان برنامه هم همان‏طور که عرض کردم.

بهبهانی- تازه گفته که ما اینجا را اجاره می‏کنیم.

عمیدی‏نوری- عرض کنم سازمان برنامه شده‏است یک مقاطعه کار ساختمانی این را ساخته است و بعد هم فروخته است به بانک اعتبارات و بعد هم سازمان برنامه ‏آمده و اجاره کرده است و معلوم شد سازمان برنامه‏ای که بایستی هدف ملت ایران را در افزایش تولید و سعادتمند بکند کارش شده‏است ساختمان سازی و تهیه ساختمان و بعد واگذار کننده به بانک‏ اعتبارات و بعد اجاره کننده از آن جناب نخست‏وزیر در این موقعی که خودتان تشریف دارید و این لایحه هم مطرح است و همان‏طوری که فرمودید با کمال حسن‏نیت و فداکاری این مسئولیت بزرگ را به عهده گرفته‏اید‏ ما می‏خواهیم این مسائل روشن بشود و در آینده شما فکرتان روشن بشود و در آینده فکرتان راحت باشد و ما که طرفدار و مدافع‏تان هستیم بتوانیم وظیفه خودمان را با کمال وجدان انجام دهیم بنابراین مطلب را خواستم عرض بکنم که خوب نیست که سازمان برنامه در یک چنین کاری که آن هم سرمایه‏اش را فرمودید که از سود بعضی کارخانه‏جات ما به کار بردیم در صورتی که شما حق این کار را ندارید سازمان برنامه هر کاری که می‏کند باید به موجب قانون ۷ ساله دوم باشد و غیر از این هیچ حقی ندارد و طبق قانون فعلی غیر از این نمی‏شود کاری کرد اما راجع به اصل این وام یک توضیحی فرمودند که بر ابهام بنده افزوده شد جناب آقای نخست‏وزیر در جلسه قبل اینجا صحبت شد که در بولتن سازمان برنامه در ۹ بهمن‏ماه ۳۷ قبل از اینکه اختیارات به خودتان تفویض شده باشد منتشر کرد و در این بولتن راجع به این قرارداد وام توضیحاتی داده شده از جمله توضیحاتش این است که نوشته است که متجاوز از ۳۶/ ۵ میلیون دلار از این ۴۷ میلیون دلار مال سال ۳۷ است و بنده عرض کردم وقتی که قرار شد از ۴۷/ ۵ میلیون دلار ۳۶/ ۵ میلیون دلار آن مربوط به سال ۳۷ باشد و سال ۳۷ هم در معرض تمام شدن است پس این ۳۶/ ۵ میلیون دلار مصرفی در سال ۳۷ ندارد و به این جهت ما چطور یک وامی را با یک شرایطی که به عقیده آقای فلیکس آقایان خوب و به عقیده بنده قابل ایراد است تصویب بکنیم؟ یک توضیح عجیبی فرمودند که برای بنده خیلی عجیب بود و آن این بود که فرمودند که بانک ملی این پول‏ها را داده است و سازمان برنامه خرج کرده است و از اردیبهشت ماه امسال بیش از این ۳۶/ ۵ میلیون دلار بلکه قریب به ۴۷/ ۵ میلیون دلار را صورت آن را لطف کنید که بنده بدانم جای دیگر است اینها را ما خرج کرده‏ایم و می‏خواهیم از بانک عمران وام بگیریم بنده رفتم قوانینی که در این ماده واحده ذکر کرده است گرفتم ببینم و خواندم که ما چه تصویب کرده‏ایم چون در ماده واحده می‌نویسد دولت مجاز است در اجرای قانون مصوب ۲۹ اسفند ۳۶ و قسمت آخر بند یک ماده ۲۷ بودجه کل کشور این ۴۷/ ۵ میلیون دلار را از صندوق وام‏های عمرانی وام بگیرد و در صفحه ۲۷ آقای دکتر اردلان که امضاء کرده است این قرارداد را در ذیل امضای‏شان نوشته‏اند به شرط تصویب پارلمان آقای اردلان این را تصریح کرده‏اند به تاریخ قرارداد هم نگاه کردم در تاریخ ۷ ژانویه ۱۹۵۹ تطبیق کردم هفدهم دی‏ماه امسال یعنی یک ماه و سیزده روز پیش این قرارداد امضاء شده‏است آن هم موکول به تصویب پارلمان شده پس قراردادی که یک ماه و سیزده روز پیش امضاء شده‏است و قطعی هم نیست من خیال نمی‏کنم بشود بشود از این قرارداد قبل از تصویب پولی گرفت دولت آمریکا یا صندوق عمرانی هم قبل از تصویب پارلمان به ما نمی‏دهند و نه ما می‏توانیم بگیریم گفتم که بروم و قوانینی که این قرارداد عطف بر آنها شده‏است ببینم که در آنجاها اجازه‏ای که داده شده چه چیز است.

بند (ب) قانون بودجه سال ۳۷ را که تصویب فرمودید آخرش این‏طور گفته است که (ضمناً دولت می‏تواند بقیه وجوه مورد احتیاج سازمان برنامه را برای اجرای برنامه‏های مصوب که در فصل چهارم همین بودجه ذکر شده‏است از محل وام بعد از تصویب مجلس تأمین نماید) آن هم بعد از تصویب مجلس دارد یعنی نمی‏شود قبلاً گرفت و بعد تصویب کرد بعد رفتم نگاه کردم ماده دوم قانون راجع به اصلاح ماده که قانون برنامه ۷ ساله دوم مصوب اسفند ۳۶ آنجا هم یک اختیار کلی برای همیشه داده شده‏است که بنده شنیدم خوشبختانه با حسن مناسباتی که بین ایران و آمریکا هست این امید هست که در سنوات آینده بشود با شرایط خوبی برای پروژه‏های صحیحی وام گرفت برای اینکه ماده هم خیلی مطلق و کلی است که می‏گوید (به دولت اجازه داده می‌شود از اول سال ۳۷ تا خاتمه برنامه ۷ ساله یعنی تا سه سال دیگر در حدود برنامه‏های مصوب برای تحصیل وام مذاکره نماید و در هر مورد لایحه وام را برای تصویب به مجلس تقدیم نماید) پس این دو استدلالی که در ماده واحده شده‏است یکیش اجازه مطلق مذاکره است به دولت تا سه سال و نیم دیگر وام با شرایط خوب به نفع اجرای پروژه‏های صحیح تحصیل بکند یعنی مذاکره بکند و بعد بیاید مجلس تصویب کند در این یکی قانون هم گفته است که به شرط تصویب مجلس تأمین می‏شود پس این دو استنادی که در ماده واحده شده‏است همه‏اش بعد از تصویب مجلس است و غیر از این هم تصوری نمی‏شود کرد و احتیاجی نداشتم که مطالعه بکنم ولی من گفتم شاید مسامحه‌ای یا اشتباهی شده یا عبارتی مورد استفاده سازمان برنامه قرار گرفته و معتقد است که این ۳۶/ ۵ میلیون دلار را قبلاً پیش‏خور کرده است از این جهت هم خیال نمی‏کنم که بانک عمران پولی بدهد حالا ببینیم از کدام بانک این پول را گرفته‏اند و تا حالا خرج کرده‏اند مثل اینکه بانک ملی را اسم برده‏اند بنده نمی‏دانم بانک ملی به چه دلیل این کار را می‏کند بانک ملی اگر خاطر آقایان باشد من متأسفانه این صورت‏های ۱۵ روزه بانک ملی را نیاورده‏ام من اغلب این وضعیت ۱۵ روزه بانک ملی را مطالعه می‏کنم بانک ملی طلب زیادی از دولت دارد شاید مجموع بدهی دولت بیش از سرمایه بانک باشد بنده یک روزی ممکن است در این موضوع بحث بکنم روی همان صورت‏های ۱۵ روزه ولی در هر مورد بانک اجازه قانونی دارد جناب آقای ناصر خودشان مدیر کل بانک ملی بوده‏اند و قروضی که می‏دادند بااجازه قانونی بود هیچ وقت بدون اجازه قانونی وام نمی‏دهند و حالا هم حتم دارم که جناب آقای کاشانی قرض به دولت یا مؤسسات دیگر نمی‏دهند بنابراین این بیان جناب آقای مهندس خسرو هدایت مبه هم است که چطور شده‏است که این ۳۶/ ۵ میلیون دلار پولش را از بانک ملی گرفته‏اند و خرج کرده‏اند اگر ممکن است این مطلب را روشن کنند و توضیح بدهند و اگر طبق یک قانونی گرفته‏اند بنده را قانع کنند از این حرف‏ها گذشته حالا فرض کنیم که حرف‏شان صحیح است و این وجوه را گرفته‏اند خرج هم کرده‏اند خوب آقا اگر ما بتوانیم از منابع داخلی خودمان مثل بانک ملی منظم محترمی که دارای چنین اعتبارات و ذخایری است که می‏تواند همه کار بکند قرض بگیریم چرا ما دیگر برویم قرض خارجی بکنیم با این شرایط جناب آقای آقایان فرمودند شرایط عالی هست البته جناب آقای ارباب هم که نظرشان بسیار وسیع و بالاست فرمودند که فرع ۳/ ۵ درصد که این حرف‏ها را ندارد (ارباب- ما شش درصد تصویب کردیم و حرفی هم نزدیم) قبول من هم می‏گویم خیلی خوب است جناب آقای ارباب اما باقیش را نخوانده‏اید که چه تعهدی از جنابعالی می‏گیرند من این قرارداد وام را برای‏تان می‏خوانم بند ۱/ ۳ می‏گوید جز در موردی که به نحو دیگری که مورد توافق صندوق وام‏های عمرانی قرار بگیرد این ترجیع‏بند همیشه هست یعنی توافق یک طرفی که تعجب فرمودند و گفتید فلان کس معجزه و شعبده می‏کند یک عبارت را می‌خواند و بقیه‏اش را می‏خواند بنده چشم بندی نمی‏کنم تمام این را می‏خوانم جناب آقای مهندس خسرو هدایت اینجا هست جز در موردی که به نحو دیگری که مورد توافق کتبی صندوق‏ وام‏های عمرانی قرار بگیرد اینکه یک طرفی است یعنی هر وقتی که دلش خواست غیر از این چه بکند؟ وام گیرنده اهتمام خواهد نمود که وام مورد بحث چنانکه در بند ۳/ ۰۵ (ج) مندرج است طبق شرایط این قرارداد منحصراً برای تأمین هزینه‏های لازم توسط سازمان برنامه البته به منظور تأمین وسایل و لوازم و تدارکات (که از این پس کالاها) خوانده می‌شود و همچنین خدمات لازم برای اجرای طرح‏های مصوبه به کار ببرد) پس این وجوه را جناب آقای ارباب که ۳/ ۵ درصد نزول می‏دهند و نزولش هم کم است حق هم دارید با سود معاملات ۲۰ درصد بازار که خیلی ربحش زیاد است و امیدواریم که تعرفه هم بیاید پایین باید به ‏دو مصرف برسد یکی تهیه کالاها و یکی خدمات و بعد هم مقید هست از کشورهای به خصوص این کالاها خریده بشود و با کشتی آمریکایی حمل شود این شرایط درش هست بنده معتقدم که اگر آن‏طور که جناب آقای مهندس هدایت در جلسه قبل توضیح دادند که از بانک ملی ایران این وجوه را گرفته‏اند خرج کرده‏اند خوب یک معامله‏ای داریم بین سازمان برنامه خودمان و بانک ملی خودمان چرا ما که از یک منبع داخلی خودمان می‏توانیم بگیریم و در کشور خودمان هم خرج کنیم بیاییم متعهد بشویم که این قرضه تهیه کالاها و خدمات محل مصرفش است و آن هم از کشورهای خاص و آن هم با وسایل حمل‏و‏نقل معین این البته عاقلانه نیست و مقایسه این دو با هم به نظر عجیب می‏آید این بود که بنده عرض کردم با فرض صحت بیان جناب آقای مهندس هدایت باز هم ۳۶/ ۵ میلیون دلار از این وام موضوع ندارد مگر اینکه کار دیگری بکنیم جناب آقای مهندس خسرو هدایت شما بیایید این وامی را که می‏گیرید برای یک پروژه‏های صحیح برای سال آینده بگیرید والا اگر دستگاه سازمان برنامه ‏این‏طوری باشد که الان داریم وام برای سال ۳۷ می‏گیریم و سال ۳۷ گذشته است و بعد آخر سال که شد این را می‏بندد و می‏گوید تمام ۳۶/ ۵ میلیون وام را من در سال ۳۷ خرج کردم وام را ما باید برای پروژه خاص بگیریم که بعد انجام بشود مخصوصاً قرارداد تاریخش هفدهم دی ماه است و بعد هم مکلف کرده است که تا آوریل ۵۹ که یک ماه‏ونیم، دوماه دیگر مانده است پروژه‏های مربوطه ۴۷/ ۵ میلیون را سازمان برنامه باید بفرستد به صندوق و صندوق عمران باید تصویب کند که پولش را بپردازد (دکتر رضایی- چه عیبی دارد؟) من نمی‏گویم که عیبی دارد بنده می‏گویم پس پیدا است که محل مصرف این پول برای آینده است برای اینکه تاریخ امضای وام و عقد قرارداد یک ماه‏ونیم پیش است زمان پذیرفتن پیشنهادها برای اینکه طرح‏ها را مطالعه بکنند تا آوریل است پس هنوز که نگذشته است بعد آنجا که تصویب کردند به سازمان برنامه ابلاغ کنند بعد در قبال مخارج آنها حواله می‏کنند یعنی اگر چنین چیزی هست این به سال ۳۷ مربوط نیست جناب آقای دکتر رضایی محال است بانک آمریکا قبل از تصویب و امضای شما پولی بدهد سفیرکبیری که نماینده دولت ایران است نوشته است موکول به تصویب پارلمان البته بیان خیلی می‏شود بنده هم خیلی حرف‏ها می‏زنم اغلب را خواهید فرمود وارد نیست اما بیان راباید با سند و دلیل تطبیق کرد شخص را هم باید نگاه کرد این است که باید ببینیم سند چیست این قرارداد که هنوز پارلمان تصویب نکرده تاریخش هم یک ماه‏ونیم پیش است برای پروژه‏هایی هم هست که تا دو ماه دیگر قبول می‏کنند و باید طبق ماده ۲ مطالعه کرد و بشود طرح‏های مصوبه و بعد که طرح‏هایی مصوبه حاضر شد بانک عمران پول می‏دهد یعنی زمان را که نمی‏شود برگرداند زمان ارزش و اهمیتش از عدد بیشتر است و مسلم است که سال ۳۷ گذشت گذشت پس این مطالب باید حل شود بین ما که وامی که بدین کیفیت تصویب می‏کنیم جناب آقای نخست‏وزیر هم خودشان رسیدگی خواهند فرمود دستور اجرا می‏دهند برای پروژه‏های سال ۳۷ باشد که به نفع مملکت تمام بشود نه اینکه با این ابهام قانون تصویب شود من خیال می‏کردم که اینجا اشتباه است ولی جناب آقای مهندس خسرو هدایت اینجا آمدند و فرمودند مال سال ۳۷ است آن وقت این وام را مجلسین تصویب کنند بعد هم طبق همین بولتن‏ها سازمان برنامه یک تسویه حساب بدهد و بگوید تمام این ۴۶/ ۵ میلیون دلار را ما خرج کرده‏ایم در سال ۳۷ این صحیح نیست این را بنده می‏خواهم توضیح بدهید که در وضع سازمان برنامه به اوضاع جدید و تجدید‏نظر که پیش آمده یک وضع تازه‏ای پیش بیاید ما می‏توانیم از این گونه اعتبارات و اعتبار‏هایی که از منابع بین‏المللی به ما داده می‏شود و ما می‏توانیم در سایه حسن تفاهم و دوستی از آنها وجوهی بگیریم این وجوه به مصرف واقعی خودش برسد به نفع ملت ایران و در راه سعادت ایران مصرف شود و به همین جهت است که بنده بسیار خوشوقت می‏شوم اگر از این به بعد طوری بشود که سازمان برنامه لااقل کار انجام شده خودش را با اعتباراتی که مصرف کرده در سال صورت بدهد نه اینکه آنقدر پول خرج کرده که ماندانیم در آن سال چه کرده است سازمان برنامه طبق قانون می‏تواند ۲۰ درصد از اعتباراتش را درهر سال کم وزیاد بکند برای اینکه دستش باز باشد ما در قانون برنامه دوم این اجازه را داده‏ایم اما از آن طرف هم ما مکلفش کرده‏ایم و برنامه‏ها را الاهم فالاهم هم برایش قایل شده‏ایم که کدام برنامه را زودتر اجرا بکند و چه برنامه‏هایی را دیرتر اگر بتوانید مرا روشن بکنید که در نتیجه عدم انجام بعضی از برنامه‏ها و کاری که در اختیار خودتان بوده است توانسته‏اید این پروژه‏هایی که فرمودید کدام یک را اجرا کرده‏اید، چون تنها چیزی که بنده توانستم پهلوی خودم فکر بکنم این است که عرض کردم عقیده من این است که سازمان برنامه تا به‏حال به طور دلخواه کار می‏کرده است یعنی هر کار که دلش می‏خواسته می‏کرده هرکار هم که دلش نمی‏خواست نمی‏کرد تنها راه حلی که بنده می‏دانم این است و اعتباراتی که در اختیارتان بوده است و خرج نکرده‏اید البته این را حدس می‏زنم و نمی‏دانم که خرج نشده‏است ای کاش این‏طور بود و این امید بنده رفع نمی‏شد شاید از آن وجوه پروژه‏های سال ۳۷ که بنا بود برایش قرض بکنید خرج کرده‏اید اگر همین‏طور باشد من خوشوقتم که اقلاً برای این ۴۷/ ۵ میلیون دلار فردا یک صورت حساب تسویه نمی‏دهید و این پول برای سال‏های ۳۸ خرج می‌شود این باشد من حرفی ندارم با تمام این شرایطی که من عقیده دارم که می‏شد بهترش کرد حرفی ندارم فقط می‏خواستم جنابعالی یک توضیحات کافی‏تر و وافی‏تری به ما لطف کنید وما را روشن بکنید که ببینم این ۴۷/ ۵ میلیون دلار واقعاً پیش خود شده‏است و از کجا شده و به چه دلیل و آیا این به مصرف کارهای خوب آینده زیر نظر جناب آقای نخست‏وزیر خواهد رسید یا خیر.

نایب رئیس- آقای مهندس هدایت معاون نخست‏وزیر.

مهندس خسرو هدایت (معاون نخست‏وزیر)- عرض کنم این را جناب آقای فلیکس آقایان هم فرمودند جناب عمیدی‏نوری هم در جلسه پیش فرمودند که تا این تاریخ نصف مخارج سازمان صورت گرفته بدون اینکه در مقابل این مخارج نصف عملیات شده باشد بنده یک گزارشی در آخر مهر ماه سال حاضر در اینجا به استحضار آقایان محترم رساندم و در اینجا عرض کردم تا اول مهرماه سازمان برنامه سی میلیارد و ۳۹ میلیون و فلان‏قدر ریال خرج کرده است و از این سی میلیارد ۱۶ میلیاردش به دست دستگاه‏های دولتی خرج شده یعنی که در اول مهر که ۳۰ میلیارد خرج کرده بودیم و بیش از نصف آن مخارجی بوده است که به دست وزارتخانه‏ها صورت گرفته است یعنی کمتر از نصف ۱۴۰ میلیارد تا اول مهرماه سازمان برنامه برای پروژه‏های وزارتخانه‏ها داده است. این مربوط به اول مهر بود حالا که اول اسفند است خرجی که شده‏است ۳۶ میلیارد است و بیش از نصف مخارجی که ما کرده‏ایم مخارجی است که طبق تصویب مجلسین در اختیار وزارتخانه‏ها گذاشته‏ایم مثلاً در مان سال ۳۷ ما ۴۰ میلیون تومان به وزارت بهداری داده‏ایم که ۲۲ میلیون تومان آن صرف مبارزه با مالاریا شده‏است پس نباید تصور برود که تمام این ۳۶ میلیارد را مباشر خریدش ما بوده‌ایم و نمی‏توانیم عملیاتش را نشان بدهیم صرف‏نظر از اینکه عملیاتی هست که نمی‏شود نشان داد جناب آقای عمیدی‏نوری ابراز نگرانی فرمودند نسبت به وضع مسلولین در گیلان و مازندران بنده خودم نه سال در مازندران رئیس راه‏آهن بودم در آن موقع شاید جنابعالی تشریف نداشتید که اکثریت مردم مازندران و تمام محصلین مالاریا داشته و امروز ندارند این صحیح است و این خرجی که برای مالاریا شده‏است فقط امسال در مقابل یک نتیجه‏ای قرارگرفته‏ایم که بسیار آبرومند و مورد تأیید همه محافل خارجی است (عمیدی‏نوری- خوب است ولی به سازمان برنامه مربوط نیست) آقای عمیدی‏نوری می‏دانید که انصاف هم یکی از شرایط بسیار پسندیده است جنابعالی که می‏فرمایید ۳۶ میلیارد خرج شده‏است همین کارها شده‏است یک کارهایی انجام شده منتهی چون انجام شده‏است فراموش شده‏است مثلاً وقتی که دوره دوم سازمان برنامه شروع شد درآمد مسافر راه‏آهن تهران به میانه و تهران به شاهرود قبل از اردیبهشت‏ماه هشت میلیون بود حالا امسال چهل میلیون است این کاری است که شده و چیزی است که سازمان برنامه کرده است و منافعش هم می‏رود به دستگاه ذی‏صلاحیت همین فرودگاه مهرآباد کارخانه سیمان لوشان که سیمانش اول اسفند بیرون می‏آید و صدها کار که در جریان است و مدارس ساخته شده و یا کارخانه‏های قند که در سال ۳۴ پنجاه هزار تن قند از خارج وارد شده در سال ۱۳۳۰ محصول قند داخلی ۲۲ هزارتن بوده است ما در سال ۱۳۳۶ صدوپنج هزار تن قند داشته‏ایم (بهبهانی- در مقابل چقدر خرج؟) در مقابل این کارهایی که شده و کارخانه‏ای که بوجود آمده است ۳۶ میلیارد خرج شده یک وقتی می‏گویید خرج شده کار نشده یک وقت هم هست که می‏شود گفت خرج شده و کار هم شده ولی گران شده‏است اما این طور نیست که این سازمان وجود داشته است و پول در اختیارش بوده و کار نمی‏کرده‏است اما نسبت به یک نکته‏ای که جناب آقای عمیدی‏نوری در موقع مذاکره در کلیات در بیانات‏شان فرمودند این است که این وام برای سال ۳۷ است و سال ۳۷ که پایان یافته است یعنی یا اصلاً وام نگیریم یا در ۳۸ خرج کنیم باید در جواب ایشان عرض کنم که مذاکرات برای اخذ وام از آن موقعی شروع شد که قانون سال گذشته گذشت آن صندوق‏های وام‏های عمرانی آمریکا که یک مؤسسه دولتی است که این اصلاً نمی‏تواند وام بدهد مگر به ممالکی که بتواند ضرورتش را تشخیص بدهد منتهی شرطش هم آن است که برای طرح‏هایی که پول می‏دهد خرج بشود و از همان وقت ما مشغول مذاکره با بانک هستیم هیئت فرستادند ما هیئت فرستادیم طرح‏های ما را دیدند پس از مذاکراتی که کردند روی این چند تا طرحی که ملاحظه می‏فرمایید موافقت کردند گفتند که مثلاً ما برای مکانیزه‏کردن سیلوهای ایران وام می‏دهیم آن وقت ما گفتیم که این به کار ما نمی‏خورد ما داریم خرج می‏کنیم حتی آمدند این موافقت را کردند و این موافقت در مورد ایران شده‏است و آن عبارت از این است که پس از آنکه وام را مجلسین تصویب کردند ما حاضریم از مخارجی که‏از اردیبهشت ۳۷ شده‏است بابت این طرح ما بدهیم (دکتر رضایی- پولش را از کجا آورده‏اید؟) حالا عرض می‏کنم بنده یکیش را می‏گویم ما برای مکانیزه کردن سیلوهای مشهد و اهواز و کرمانشاه به مناقصه گذاشتیم و یک کمپانی آلمانی برنده شده و ما قرارداد تسلیم و تعهد کردیم و باید پول را بپردازیم این پول را در ظرف سال ۳۸ از محل همین وام خواهیم پرداخت ولی هنوز شروع پرداخت نشده‏است قرارداد منعقد شده‏است و تعهد صورت گرفته است جزء مخارج هست یا ماشین‏های کشاورزی است اینها یک طرح‏هایی است که تعهد خرج شده‏است و باید اول اینها را بپردازیم اما ما یک قرارداد تضمینی هم در بانک ملی داریم چون تمام درآمد نفت سهم ما ریخته می‏شود به بانک‏ ملی یک قرارداد تضمینی با بانک ملی داریم که تضمینش همان پولی است که مستمرا به حساب ما ریخته می‏شود که اگر ما ده میلیون دلار پول در بانک داریم حواله ما رسید به یازده میلیون دلار ما می‏توانیم طبق قراری که با بانک ملی داریم دریافت

بکنیم چون تمام درآمد ما ریخته می‌شود به بانک‏ ملی این هم در اصطلاحات خودشان می‏گویند اورگراف ما یک چنین قرارداد تضمینی آنجا داریم این یک قراری هست که در همه جای دنیا مرسوم است وما هم طبق قراردادی که داریم به تضمین همان پول‏هایی که به حساب ریخته می‌شود بیشتر از حساب همان چک می‏توانیم بکشیم بانک ملی هم بیش از حساب همان هم به ما پول می‏دهد این مان چیزی است که من آن روز عرض کردم (عمیدی‏نوری- این وام را به چه مجوزی می‏دهند) وام نگرفته‏ایم (دیهیم- اعتبار گرفته است) هر سه ماهی یک مقدار پول به حساب ما ریخته می‏شود مثلاً هر سه ماه پانزده میلیون لیره ریخته می‌شود به حساب ما اصلش هم درآمد نفت است اگر از چند میلیون تومان بیشتر بشود چک را برمی‌گردانند به وزارت دارایی. پس نباید تصور کرد وام گرفته‏ایم قسمت اعظمش تعهداتی است که کرده‏ایم و باید پول بدهیم و مربوط به سال ۳۷ است بنده باید به استحضارجناب آقای عمیدی‏نوری برسانم که ما برای کارهای سال ۳۸ هم تقاضای وام خواهیم کرد و اگر مجلس محترم موافقت کنند خدمت‏تان تقدیم می‏کنیم ملاحظه بفرمایید ما الان در حال حاضر درآمدی که داریم یعنی مبلغی که درآمد نفت به ما می‏دهد کافی برای اجرای برنامه‏ها نیست یک هیئتی باید بنشینند برنامه‏هایی را حذف کنند و یا اگر بنا بشود برنامه‏هایی که شروع شده‏است اجرا شود احتیاج به وام است اما اگر نکاتی را که راجع به وام جناب آقای عمیدی‏نوری فرمودند، این وام یکی از مزایایش این است که وقتی که احتیاج به خرید پیدا بکنیم منحصر به هیچ مملکتی نیست هر مملکتی می‏تواند به ما بفروشد ما می‏توانیم از هر مملکتی بخریم البته یک عده از ممالک بلوک شرقی هستند که با ما طرف معامله نیستند ولی از سایر ممالک می‏توانیم بخریم و ما به هیچ‏وجه ملزم نیستیم که از یک کشور بخریم. دوم خدمات که می‏فرمایید این خدمات ترجمه‏اش از زبان انگلیسی به فارسی تازگی ندارد مقصود از این خدمات و ترجمه‏اش کار است یعنی آن کسی که کار می‏کند برای ایستگاه راه‏آهن تبریز و مشهد آن کارگری که کار می‏کند آن مهندسی که کار می‏کند این را بهش می‏گویند خدمات آنها را هم از این محل می‏پردازیم و به هیچ‌وچه این وام کمترین تحمیلی از لحاظ خرید و یا مملکت خرید ندارد و به کلی کمال آزادی را دارد فقط گفته است که اگر چیزی از آمریکا خریدند یعنی مناقصه به عمل آمد و آمریکا برنده شد و از آمریکا خریداری شد نصفش را با کشتی‏هایی حمل بکنند که پرچم آمریکا دارد و متأسفانه تا این تاریخ ما مناقصه‏ای نداشتیم که آمریکا برنده شود حالا فرض می‏کنیم آمدیم یک موتور خریدیم و برنده‏اش هم آمریکا شد این را با کشتی آمریکایی می‏آوریم به طور خلاصه این را بنده صادقانه خدمت آقایان عرض می‏کنم که این وامی که تهیه شده دارای شرایط بسیار خوب است و به هیچ‏وجه تحمیلی در آن وجود ندارد و اختیاراتی که این وام‏دهنده دارد حتی از وام‌دهنده‌های داخلی هم کمتر است یعنی از اختیاراتی که یک وام‌دهنده دارد حتی از این اختیارات هم صرف‏نظر کرده‏اند شما اگر بخواهید از بانک ملی هم قرض کنید یک شرایطی روی کاغذ به شما می‏دهد اگر قبول کردید قرض‏ می‏دهد اگر نکردید نمی‏دهد (پرفسور اعلم- اصلاً نمی‏دهد) این بانک هم قرارهایی دارد ولی در مورد ما این قرارها را تخفیف داده‏اند از جمله آمده‏اند برخلاف هرگونه سابقه‏ای می‏گویند به محض اینکه وام تصویب شد به شما آوانس می‏دهیم به دلیل اینکه از وضعیت مالی ما استحضار دارند. پس بنده با تذکر این مطلب در اصل این وام کمال دقت به عمل آمده برنامه‏های معین مورد قبول قرار گرفته و در دست عمل است و شرایط وام بسیار مناسب است استدعا دارم که آقایان این را تصویب بفرمایند.

نایب رئیس- آقای مهران‏

مهران- بنده از جمله‏های همکار محترم آقای عمیدی‏نوری شروع به عرایضم می‏کنم و آن این است که گفتند اصل سعادت و ترقی و پیشرفت و نیرومند ساختن کشور ایران است (صحیح است) بنده اینجا یکی دو بار از سازمان برنامه انتقاد شدید کردم علتش این بود که هیچ وقت سازمان برنامه گذشته مطالبی را که امروز به عرض آقایان محترم می‏رسانم به ما نگفت و اطلاعاتی درباره پیشرفت کارش که مالاً پیشرفت و ترقی مملکت است بیان نکرد امروز در دنیا نیرومندی به اصطلاح ارباب فن به لوله نیست یعنی عده تفنگ و توپ و سایر وسایل تسلیحات کشوری را نیرومند نمی‌کند. نیرومندی آن است که از وسایل صنعتی و قدرت صنعتی و کشاورزی و قدرت تولید و توسعه فرهنگ و قدرت بسط و تأمین بهداشت یک مملکتی به چه نحو و به چه ترتیب استفاده کنند می‏خواهم تشریح کنم سازمان برنامه از نظریات همکار شما به چه شکلی دیده می‌شود و در آینده بنده انتظار دارم به چه شکلی دیده بشود. اولاً برنامه یک امری بسیار عادی است و برای هر کشوری که ادعای ترقی و زیست و زندگی می‏خواهد بکند لازم است و به همین دلیل کشورهای بسیار مترقی مثل آمریکا و شوروی اینها هم برنامه دارند و سازمانی دارند که مسئول نیرومندتر ساختن آن کشورها است والا همان‏طور که در مقدمه عرض کردم اگر وسایل دیگری اسباب نیرومندی بود این کشورهای بزرگ دنیا به فکر مزید ترقی و نیرومندتر ساختن خودشان نمی‏افتادند ولی عرض کردم وضع سازمان برنامه از نظر بنده به چه شکلی تعبیر می‌شود. سازمان برنامه پول‏های نسبت به تناسب جنبه اقتصادی مملکت ما بزرگی و ارقام درشتی را عرض ۳ سال که برنامه هفت ساله دوم شروع به کار کرد خرج کرد و بنده بسیار خوشوقتم که جناب آقای نخست‏وزیر و مقامات ارجمند دولتی در مجلس تشریف دارند و در این موقع که جناب آقای نخست‏وزیر قبول زحمت فرموده بنده اگر لازم نمی‌دیدم این عرایض به سمع‏شان برسد اصلاً مصدع خاطر همکاران محترم نمی‏گردیدم ولی مطلب اینجا است که با خرج این ارقامی که اشاره کردم تا این دقیقه سازمان برنامه به ما نگفته است که چه مقدار آب مهار شده و افسار‏زده تا این دقیقه چند میلیون متر مکعب آب به اختیار مملکت گذارده است و یا در پایان برنامه هفت ساله دوم چه عددی از حیث آب در مقابل وجوه مصرف شده به اختیار مملکت خواهد گذاشت تا این دقیقه سازمان برنامه دو سه سال از آن گذشته به ما نگفته است چه مقدار برق و چه مقدار نیروی برق که یکی از عوامل نیرومندی دنیای امروز است به اختیار ما گذاشته یا چه مقدار خواهد گذاشت تا اینکه ما بدانیم این وام‏هایی که تصویب می‏کنیم و این ارقامی که می‏پردازیم در مقابل اینها دولت و سازمان برنامه چه ارقامی را مقابل ما خواهند گذاشت و پشت این تریبون عنوان خواهند کرد اگر واقعاً آن ارقام، ارقام بزرگی است و اسباب نیرومندی مملکت شده‏است یا خواهد شد ما بیاییم از سازمان برنامه و دستگاه دولت نهایت تشکر را بکنیم. تا این دقیقه سازمان برنامه به ما نگفته است چه مقدار به وسعت تحت کشت در این کشور اضافه شده و اگر اضافه شده چه تأثیری در افزایش محصولات مملکت داشته است اما افزایش پنبه که اینجا اشاره شد فقط آیا پنبه زیاد تولید و صادر شده‏است مغز زیادتر تولید و صادر شده‏است و سایر ارقام مهم مملکتی چه جور صادر شده و چه جور تولید شده و آیا در زندگی مردم تأثیری داشته است یا خیر هنوز سازمان برنامه به ما نگفته است که در نتیجه اقدامات آن سازمان چه عده‏ای به محصلین این مملکت علاوه شده چند مدرسه به وسیله سازمان برنامه ساخته شده سازمان برنامه تا این دقیقه به ما نگفته است چند بیمارستان و چند درمانگاه ساخته با چه امراضی مبارزه کرده است و عملاً نتیجه این مبارزه‌ها چه بوده است ایضاً سازمان برنامه به ما نگفته است چه نوع معادنی را تا این دقیقه استخراج کرده آیا به محصولات معدنی افزوده اگر افزوده چه قسم افزوده و چه بهره‏ای به دست آمده است آقای نخست‏وزیر بنده از یک اعدادی فقط راجع به سازمان برنامه اطلاع دارم و آن وام‏هایی است که در مجلس شورای ملی به تصویب می‏رسد ولی از اعداد و ارقام مربوط به ترقی و نیرومندی مملکت تا این دقیقه هیچ اطلاعی ندارم (احسنت) بنده یقین دارم فکری که موجب شد شخص جناب آقای دکتر اقبال نخست‏وزیر ارجمند این مملکت به فکر دادن ترتیب برای سازمان برنامه‏ بیفتد همین فکر است. بدون اینکه هیچ انتقادی نسبت به گذشته داشته باشم. من شک ندارم که ایشان بایستی این وجوهی که در این مملکت به مصرف می‏رسد خواه مال خود مملکت خواه به صورت وام در این اندیشه‌اند و بیان من ایشان را به فکر فرو برد که باید یک روزی تشریف بیاورند اینجا و بگویند در نتیجه این اعمال و این ارقام و این پول‏ها و اینها این ارقام مربوط به نیرومندی کشور عاید ما شده‏است والا در غیر این صورت تصدیق بفرمایید که پول خرج کردن کار زیاد دشواری نیست راجع به سیمان و چیت و قند و شکر که فرمودند بنده نمی‏دانم که در عرض این سه سال چه گذشت و در ۴ سال آینده چه پیش‏بینی سازمان برنامه برای ما خواهد کرد اجمالاً یک چیزی چون همه آقایان اکثراً نماینده شهرستان‏ها هستند می‏دانند در شهرستان‏ها که اقدامات عمرانی قابل توجهی بنده که سراغ ندارم (صحیح است) و ناگزیرم عرض کنم که یک خرج شش میلیونی در بروجرد شد برای لوله‏کشی شهر بروجرد که آن هم تا این دقیقه اقدامی که اقدام باشد نشد. چاه آزمایش هم زده شد و قبلاً در بروجرد آب کافی بود که مشروب کند چاه آزمایش یعنی سه تا چاه که هرکدام ۷۰ لیتر در ثانیه آب می‏داد و ۲۱۰ لیتر آب می‏دادند و تا این دقیقه برای لوله‏کشی اقدامی نشده‏است بنده فکر می‏کنم حالا که جناب آقای دکتر اقبال زمام کار سازمان برنامه را به دست گرفته‏اند می‏خواهم از عینک یک وکیل مجلس که به ایشان ارادت دارد و ایشان هم او را می‏شناسد سازمان برنامه با رقم و اعداد نه با پول خرج کردن باید جواب بدهد و خدمت جناب آقای مهندس هدایت می‏گویم که ما از شما رقم می‏خواهیم هر مملکتی که برنامه دارد و نیرومند می‏شود موقعی که برنامه را طرح می‏کند این‏طور می‏گویند که در نتیجه پرداخت این پول برای کشاورزی ۲ هزار تراکتور در مملکت مثلاً به کاری رفته می‏گویند با داده این پول ۵ میلیون اصله درخت در مملکت کاشته می‏شود می‏گویند در نتیجه پرداخت این پول اینقدر آب برای کشاورزی تهیه می‏شود و این مقدار زمین زه‌کشی می‏شود. می‏گویند در نتیجه پرداخت این پول این قدر به محصولات این مملکت اضافه می‌شود و ما این روش را در سه سال گذشته از سازمان برنامه ندیده‏ام ولی جناب آقای دکتر اقبال توقع مجلس از جنابعالی این است که از جنابعالی این روش را در ۴ سال آینده مشاهده کنند و عرض می‏کنم که به همین دلیل به نام ترقی مملکت و به نام نیرومند ساختن مملکت و پیشرفت مملکت بنده با دریافت این وام موافقم و

عقیده دارم که کارهای بزرگ تصمیمات بزرگ هم لازم دارد و دریافت امری است قهری و مسلم بایستی ما در این موقع که دنیا به ما فرصت صلح و سلم داده است حداکثر پیشرفت و ترقی را در شرایط حاضر بکنیم والا روزی اگر خدای نخواسته این فرصت از دست ما برود و توقعات از حیث نیرومندی همان‏طور که اشاره کردم تأمین نشود آن وقت خواهیم دید که بزرگ‏ترین فرصت‌ها را از دست داده‌ام ولی من خواستم در پایان یک جمله معترضه‌ای عرض کنم که رفع خستگی همه همکاران عزیزم هم بشود که همان‏طور که دولت به آسانی آنقدر وام می‏گیرد به مراکز وام‏دهنده خودش هم دستور بدهد به سهولت و یک‏قدری به آسانی به مردم بپردازند به دستگاه‏های وام‏دهنده خودش مثل بانک رهنی و بانک کشاورزی دستور بدهند در این زمینه که برای مردم در موقع دادن وام تولید اشکال نکند و من امیدوارم در این موقع که سازمان برنامه را تحویل گرفته‏اند یک ترتیباتی اتخاذ بفرمایند که به نیروی لیاقت و حسن تدبیر جنابعالی و انتخاب همکارانی که با شما کار می‏کنند بفرمایید یک روزی تشریف بیاورید پشت این تریبون و اعداد و ارقام درخشان و قابل توجهی را برای پیشرفت مملکت عنوان بفرمایید و در پایان اضافه می‏کنم که بنده هیچ انتقادی نسبت به سه سال گذشته برنامه نداشتم و فقط منظور این بود که از دریچه چشم یکی از همکاران آقایان عرض کنم که به زعم من سازمان برنامه یعنی چه و چه گفته و چه کار کرده و چه معایبی دارد.

نایب رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده که قرائت می‏شود.

(به ‏شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد کفایت مذاکرات در ماده واحده می‏نمایم ‏مشایخی.

نایب رئیس- آقای مشایخی‏

مشایخی- بنده در کلیات برای مذاکره نام‌نویسی کرده‏ام در ماده واحده هم نام‏‎نویسی کرده‏ام و مطالعاتی هم کرده‏ام که در اطراف این لایحه وام حداقل در نیم ساعت موجب مزاحمت آقایان بشوم اما در ضمن بیاناتی که آقایان کرده و توضیحاتی که آقای مهندس هدایت فرمود معتقد شدم که نبایستی وقت مجلس را تلف کرد زیرا مطالب و مسائل اساسی و مؤثر در زمینه اینکه این وام باید دریافت شود آنچه لازم بود گفته شد فقط یک مطلب را بنده تقاضا می‏کنم که ما یک برنامه مصوب هفت ساله داریم که به تفصیل در ضمن تصویب قانون برنامه ۷ ساله دوم کشور در چهار فصل کارهایی که باید در ظرف هفت سال انجام شود تصویب شده‏است و ملت ایران هم علاقمند به اجرای این برنامه‏ها بود و هست و بنده به نام ملت ایران (بهبهانی- خواهش می‏کنم از زبان ملت نفرمایید) بنده به نام ملت به نام نماینده واقعی ملت ایران که مورد تأیید همه همکاران محترم است عرض می‏کنم کارهای تولیدی مورد نظر و مورد توجه مخصوص شخص بندگان اعلیحضرت همایونی است و ملت ایران هم می‏خواهد این کارها جلو برود و کارهای عمرانی انجام بشود و کارهای ذی‏قیمتی هم در سنوات اخیر در این مملکت شده‏است و باید بشود و این برنامه هفت ساله اجرا خواهد کرد بنابراین با توجه بدینکه این پول را می‏گیریم برای اجرای جزیی از برنامه‏های مربوط به برنامه هفت ساله که صورت جزئش هم در این قانون نوشته شده و با توجه به اینکه همه اینها کارهای مفید به حال مملکت است و نرخ نزول آن هم فوق‏العاده نازل است یعنی نرخ سه و نیم درصد برای کارهای عمرانی و نرخ پنج و ربع درصد برای کارهای تجارتی و این پول هم به مصرف کارهای عمرانی می‏رسد به نظر بنده این وام مفیدی است و گرفتن آن ضرورت دارد و پیشنهاد کفایت مذاکرات تقدیم داشتم تا از بحث و مذاکره بیشتری در کلیات خودداری شده و هرچه زودتر تصویب شود.

نایب رئیس- آقای خلعتبری با پیشنهاد کفایت مذاکرات مخالفید؟ بفرمایید.

خلعتبری- راجع بدین لایحه که کفایت مذاکرات پیشنهاد شده‏است و اصولاً راجع به وام‏هایی که مربوط به معملات خارجی است و از مسائل مهم مملکتی است به نظر بنده باید اجازه داد آنها که مخالفند صحبت کنند و موافقین و همچنین مسئولین امور توضیحاتی بدهند چنانکه اگر این صحبت‏ها نمی‏شد و آقای مهندس هدایت بعضی از توضیحات را نمی‏دادند و به خصوص حالا که دولت رأساً امور سازمان برنامه را زیر نظر می‏گیرد و در آینده باید به نظریات و نکاتی که از طرف نمایندگان اظهار می‏شود کمال دقت و توجه را مبذول بدارد بنده معتقدم هرچه بیشتر بحث بشود بهتر است و به هیچ جایی هم برنمی‏خورد که روز یکشنبه تصویب شود این است که بنده استدعا می‏کنم موافقت بفرمایید که بیشتر روی این لایحه بحث بشود.

نایب رئیس- آقای مرآت اسفندیاری موافقید بفرمایید.

مرآت اسفندیاری- عرض کنم بنده خیال می‏کنم در این لایحه آنچه بحث لازم بوده است شده‏است و اگر واقعاً مطالبی باقی مانده باشد که لازم باشد در آن مورد بحث شود در آتیه موارد دیگری پیش می‏آید که می‏شود صحبت کرد آقایان بنده ضمناً خواستم موقع را مغتنم بشمارم و عرض کنم همکار محترم ما جناب آقای مشایخی یکی از نمایندگانی هستند که واقعاً نسبت به حوزه انتخابیه خودشان خیلی خدمت کرده‏اند و حقایق را نمی‏شود کتمان کرد اما باید فراموش نفرمایید که سایر اشخاصی که حوزه انتخابیه‌شان از مرکز فرسنگ‌ها دور افتاده است از همه چیز محرومند و از جزئیات آن جناب آقای مهندس هدایت بهتر از هرکس مطلع می‌باشند و بهتر از هرکس از درد دل مردم مستحضر هستند من استدعا می‏کنم لطف و توجهی بفرمایند.

نایب رئیس- رأی می‏گیریم به نکات مذاکرات در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد رأی می‏گیریم به ماده واحده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است آقای خلعتبری در کلیات آخر فرمایشی دارید؟

خلعتبری- چون بنده مخالف هستم و ماده واحده هم تصویب شده‏است نمی‏خواهم وقت آقایان را تلف کنم و در موقع رأی نهایی رأی نخواهم داد.

نایب رئیس- چون دیگر کسی تقاضای صحبت نکرده است بنابراین مذاکره در کلیات خاتمه است و اخذ رأی نهایی موکول است به برگشت از مجلس سنا بنابراین برای مجلس سنا فرستاده می‌شود که پس از برگشت با ورقه رأی نهایی گرفته شود. فعلا اعلام رأی نهایی می‏کنم‏.

۵ -تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

نایب رئیس- جلسه را با موافقت آقایان ختم می‏کنیم‏

جلسه آینده روز یکشنبه سوم اسفند خواهد بود

(مجلس بیست دقیقه بعدازظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی‏