مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۲۴ نشست ۱۲۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم

فرمان همایونی دایر به انتصاب آقای ابراهیم حکیمی نخست‌وزیر و هیات وزیران

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۲۴ نشست ۱۲۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویبنامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات- اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آئین‌نامه‌ها - بخش نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

سال اول - شماره ۷۸ مدیر - سیدمحمد هاشمی نماینده مجلس شورای ملی - دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

دوره چهاردهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۱۳۸۹

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۲۴ نشست ۱۲۷

فهرست مطالب:

۱) قرائت و مذاکره و تصویب صورت خلاصه جلسه پیش

۲) طرح برنامه دولت

مجلس پنجاه دقیقه پیش از ظهر بریاست آقای دکتر معظمی نایب رئیس تشکیل گردید.

- قرائت و مذاکره و تصویب صورت خلاصه جلسه پیش

۱- قرائت و مذاکره و تصویب صورت خلاصه جلسه پیش

صورت مجلس روز سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴ را آقای (طوسی) منشی بشرح زیر قرائت نمودند:

مجلس یکساعت و نیم پیش از ظهر بریاست آقای دکتر معظمی نایب رئیس تشکیل و صورت جلسه قبل قرائت و تصویب شد.

اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده‌است.

غائب با اجازه – آقای ذکائی.

غائبین بی اجازه –آقایان. مرآت ۰ افخمی – صفوی – فاطمی – امینی – دکتر اعتبار – شجاع – کفائی – دولت آبادی – صدر قاضی – امیر ابراهیمی – صمصام – فتوحی – سلطانی – ساسان – سیف پور – دکتر شفق – دکتر عبده – عباس مسعودی – یمین اسفند یاری – تهرانی – معدل – دهقان – آشتیانی – عدل – گله داری – قشقائی.

دیرآمدگان بی اجازه – آقایان. اخوان – مهندس پناهی – جمال امامی – دکتر کیان – اریه – پور رضا.

صورت غائبین جلسه شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه

غائبین با اجازه – آقایان: طوسی – جلیلی – دهستانی – اعتمادی – لنکرانی ذکائی.

غائبین بی اجازه - آقایان: امیر تیمور – افخمی – صفوی – امینی – دکتر اعتبار – مؤید ثابتی – شجاع – نقابت – کفائی – دولت آبادی – امیر ابراهیمی – صمصام – فتوحی – سلطانی – ساسان – سیف پور – دکتر شفق – دکتر عبده – علی دشتی – عباس مسعودی – تهرانی – معدل – دهقان – رضا تجدد – گله داری – جمال امامی – اریه.

دیرآمده با اجازه – آقای نبوی.

دیرآمدگان بی اجازه – آقایان. عماد تربتی هاشمی – تیمور تاش – بهبهانی – تهرانچی.

بدوا آقای هاشمی تلگراف آقای ابراهیم آشتیانی واصله از گرمسار دائر بخرابی و خسارات ناشیه از زلزله و استمداد اهالی آسیب دیده را از آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی قرائت نموده پس از آن بطوری که قبلا در دستور معین شده بود آقایان: سید ضیاءالدین طباطبائی – دکتر رادمنش - رفیعی – دکتر آقایان – مجد – تجدد – جمال امامی – دکتر کیان – دکتر فلسفی – دکتر مجتهدی – اوانسیان – مراداریه – ایپکچیان – لنکرانی – پوررضا و دری بر طبق اصل یازدهم قانون اساسی در مقابل کلام الة مجید قسم نامه را قرائت و امضاء نموده و بعدا برای نظارت در استخراج آراء مربوط بانتخاب دو نفر ناظر اندوخته اسکناس اقتراع بعمل آمده، آقایان: بوشهری – اوانسیان – ظفری – سنندجی – نبوی بحکم قرعه و از طوف هیئت رئیسه آقای طوسی تعیین گردیده و آقای بوشهری عضو سابق هیئت نظارت با تقدیر از زحمات مرحوم ابوالقاسم نراقی در هیئت اندوخته اسکناس گزارش مشروحی راجع بوضع اسکناس و پول کشور ایران و استحکام کامل آن از لحاظ پشتوانه قانونی و آثار مترقبه بر قانون ۲۸ آبان ۱۳۲۱ و خروج مقداری اسکناس از گردش برای اولین بار در شش ماهه آخر سال ۱۳۲۳ به منظور تنزل و تعدیل هزینه زندگی عمومی و تاثیر آن و ضرورت مراقبت تام دولت در حفظ این ثروت ملی بعرض مجلس شورای ملی رسانده پس از آن نسبت بانتخاب دو نفر ناظر هیئت اندوخته اسکناس بانتخاب جمعی اخذ آراء بعمل آمده و قرار شد در خارج استخراج شده و نتیجه آن در جلسه آتیه بعرض مجلس شورای ملی برسد.

گزارش کمیسیون قوانین دادگستری راجع بآقای تدین مطرح و چون در جلسه قبل در خصوص پیشنهاد آقای صادقی دائر بکفایت مذاکرات اعلام رأی شده بود نسبت به آن رای گرفته شده تصویب و نسبت باصل گزارش کمیسیون پیشنهادی از طرف آقایان: دکتر مصدق – مهندس قریور – دکتر شفق – مظفر زاده – شریعت زاده – فرمند – بهادری – رحیمیان، دکتر عبده، فرخ دائر باخذ رأی با ورقه و پیشنهاد دیگری از طرف آقایان: تهرانچی – شریعت زاده – دکتر طاهری – تجدد – ذوالقدر – مخبر فرهمند – امیر تیمور – محمد علی مجد – مجد ضیائی – محیط – فرهودی – پوررضا – روحی – نمازی – یمین اسفندیاری و طهرانی راجع باخذ رأی مخفی قرائت و چون سه نفر نامبرده اخیر غایب و آقای مجدضیائی نیز امضاء خود را مسترد داشتند آقایان: نقابت – سنندجی و خاکباز نیز این پیشنهاد را امضاء و چون عده بحد نصاب مندرجه در آئین نامه رسیده بود اخذ رأی مخفی بر طبق آئین نامه مقدم شمرده شده و پس از توضیح مقام ریاست دائر به کیفیت اخذ رأی و آقایان دکتر مصدق و مهندس فریور و جمعی دیگر از آقایان نمایندگان با حال تعرض از مجلس خارج و نظر به اینکه عده برای اخذ رأی و مذاکره کافی نبود ده دقیقه قبل از ظهر جلسه به عنوان تنفس تعطیل و نیم ساعت قبل از ظهر روز شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه مجدداً به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل و نتیجه استخراج آراء مربوط به انتخاب نظار ذخیره اسکناس قرائت و فقط آقای مخبر فرهمند با ۴۸ رأی از ۸۷ نفر عده رأی دهندگان حائز اکثریت شده و نسبت به یک نفر دیگر قرار شد بعداً تجدید انتخاب بعمل آید. چون عده برای اخذ رأی نسبت به گزارش کمیسیون دادگستری مربوط به آقای تدین کافی نبود برنامه دولت مطرح و آقای دکتر رادمنش به عنوان مخالف راجع به انتقاد از اوضاع عمومی کشور و جود بحران در شئون اجتماعی و تحدید آزادی افراد و تسلیح عشایر و خرابی دستگاه انتظامی و تأمینی و قضائی و اظهار تأثر از ادامه جریان سابق و عدم توانایی هیئت دولت فعلی به حل معضلات امور و ضرورت توجه واقعی مجلس شورای ملی به انتخاب هیئت دولتی متناسب با اوضاع و بصیر به حقایق و معایب امور اجتماعی و قادر رفع آن و لزوم جلوگیری از کوتاهی عمر دولت‌ها برای تهیه نقشه صحیح و اجرای آن با پشتیبانی مجلس شورای ملی طرح مبسوطی ایراد و ضرورت اجراء اصول واقعی مشروطیت و قوانین اساسی و هم آهنگی با نهضت جدید دنیا و کوتاه کردن دست عناصر غیر صالح را از اداره امور کشور تذکار داده و در قسمت مسائل اقتصادی معتقد به تقویت انحصارهای دولتی و استخراج معادن و اصلاح امور کارگران و توسعه کارخانجات و نگهداری و ازدیاد آن‌ها برای بهره برداری و تشویق محصولات و صنایع داخلی و حمایت از آن‌ها بوده و نسبت به سیاست خارجی لزوم تجدید نظر در آن و تنظیم قراردادهای متکی به احترام متقابل و متناسب با استقلال و آزادی کشور رعایت سیاست توازن و تعادل و ایجاد حسن تفاهم بین دو سیاسیت همسایه‌های معظم شمالی و جنوبی را خاطرنشان و آقای فرهودی پیشنهاد نمودند تا خاتمه شور در برنامه دولت جلسات مرتبا صبح و عصر تشکیل شود.

چون پیشنهاد ختم جلسه شده بود جلسه آتیه به روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه سه ساعت قبل از ظهر موکول و دستور آن بقیه دستور همین جلسه مقرر و مجلس پنجاه دقیقه بعداً ظهر ختم شد.

نایب رئیس- آقای طهرانچی در صورت مجلس نظری دارید (طهرانچی- بلی) بفرمائید.

طهرانچی- عرض کنم که البته آقایان تصدیق می‌فرمایند که تصویب این صورت جلسه متضمن تصویب صورت مجلس کل یعنی صورت مشروح مجلس است که نوشته می‌شود به این جهت بنده اعتراض دارم. چون در جلسه گذشته که این صورت جلسه راجع به او است آقای دکتر مصدق در موقعی که پیشنهادی از طرف جمعی بر حسب یکی از مواد آئین نامه مجلس شورا ملی تقدیم شده بود برای اجرای یکی از مواد قانون آقای دکتر مصدق در موقع خروج از جلسه اظهاری فرمودند که به عقیده بنده اگر در موقع تصویب صورت جلسه اظهاری نشود این وهن به مجلس شورای ملی خواهد بود البته با سوابقی که جناب ایشان دارند بنده به هیچوجه توقع نداشتم که ایشان نسبت به مجلس یک هچمو بیانی را بفرمایند که مجلس دزد بازار است (صحیح است) البته اگر ایشان نظرشان به مجلس شورای ملی بوده‌است که تکلیف این را قانون اساسی و قوانین دیگر معین کرده‌است اگر مقصودشان اعضای مجلس است باز همان قانون اساسی تکلیف را معین می‌کند واِلا در مجلس شورای ملی اشخاصی هستند فوق‌العاده محترم و همه جور هم … (نایب رئیس- جنابعالی اگر چیزی گفته شده و در این صورت جلسه ذکر نشده‌است می‌توانید ایراد کنید) (محمد طباطبائی- در صورت جلسه مشروح است) بلی در صورتجلسه مشروح مجلس هست و اگر جوابی در این قسمت داده نشود این را بنده برای مجلس شورای ملی وهن می‌دانم و تصویب این صورت مجلس را اگر این مطالب گفته نوشد صحیح نمی‌دانم (صحیح است) و بیانات ایشان چون در صورت مشروح مجلس ذکر شده‌است بنده ناچارم که این مطلب را جواب عرض کنم. بنده حیثیت خودم را دوست دارم و شخصاً هم حاضر نیستم که حیثیت خودم بی جهت مورد حمله قرار بگیرد. بنده یکی از اعضای این مجلس هستم و بنده و تمام نمایندگان بالاخره نمایندگان مجلس شورای ملی و نماینده ملت هستی و در همین جا خود جناب آقای دکتر مصدق به تمام آقایان رأی داده‌است. این است که بنده ناچارم این عرایض را عرض کنم اگر ایشان نظرشان این است بنده که یکی از اعضای مجلس هستم خواستم از ایشان سئوال کنم که در تمام زندگانی بنده اگر چیزی از بنده سراغ دارند بفرمایند (محمد طباطبائی – از هر کس سراغ دارند بگویند) بنده در قسمت خودم عرض می‌کنم و البته میل دارم نسبت به کس هم که سراغ دارند بگویند. بنده هیچوقت خودستائی را دوست ندارم ولی باید عرض کنم که این سابقه هم نداشته‌ام بنده در تمام مدت زندگانی سیاسی و غیر سیاسی خودم چیزی سراغ ندارم حتی در زندگی سیاسی از زندگانی تجاری خودم که حرفه آباء و اجدادی بنده تجارت بوده‌است دست برداشته‌ام که در موقعیتی که دارم و به یک قضایائی مطلع می‌شوم از آن قضایا استفاده نکنم که مبادا به ضرر عموم و به ضرر همنوع من تمام شود (صحیح است) و در این صورت البته هیچ وقت توقع ندارم از شخصی مثل ایشان یا هر شخص دیگری که بیابند در مجلس شورای ملی که در اینجا فقط بنده و سایر آقایان برای خدمت به مملکت حاضر شده‌ایم و هیچ نظر دیگر نداشته و نداریم مطالبی را بفرمایند و در عوض تقدیر یک همچو بیانی بشود. استدعا می‌کنم اگر ایشان هم چنین چیزی را سراغ دارند توضیح بدهند اگر سراغ ندارند بنده که توقع ندارم (پور رضا- هیچ‌کس توقع ندارد) و بنده نمی‌توانم قبول کنم که بدون جهت آلوده باشم و لازم می‌دانم در این قسمت توضیح بدهند یا عذر بخواهند.

نایب رئیس- آقای دهستانی

دهستانی- بنده را در صورت مجلس غائب بی اجازه نوشته‌اند خواهشمندم تصحیح بفرمایند. (خنده تماشاچی ها- زنگ رئیس)

نایب رئیس- آقایان تماشاچی‌ها باید رعایت نزاکت را بفرمایند.

مجد ضیائی- بفرمائید ماده ۱۴۴ نظامنامه را بخوانند.

نایب رئیس- آقای طباطبائی

محمد طباطبائی- در جلسه گذشته اسامی امضاء کنندگان تقاضای رأی مخفی خوانده شد و حالا هم خوانده شد. در اکثر روزنامه‌ها هم دیدم اسم من جزء تقاضا کنندگان رأی مخفی نوشته شده‌است. این اشتباه از این جاست که امضای پیشنهاد تجدد مطلق بود جون آقای رئیس هم گاهی ضمیمه می‌کنند کلمه تجدد را به محمد طباطبائی. این سوء تفاهم و این اشتباه رخ داده‌است با اینکه تقاضای رأی مخفی حق مشروع و مسلم و صحیح هر وکیلی است و به عقیده من سالم ترین طرز در رأی گفتن رأی مخفی است معهذا خواستم توضیحاً عرض کنم که من آن تقاضای رأی مخفی را امضاء نکرده‌ام و مراد از آن امضاء تجدد آقای رضا تجدد هستند.

نایب رئیس- اصلاح می‌شود. آقای دکتر مصدق به موجب ماده ۱۰۹ می‌خواهند توضیحاتی بدهند. بفرمائید.

(آقای دکتر مصدق در محل نطق حاضر شدند)

نایب رئیس- اجازه بفرمائید قبلاً ۲ ماده نظامنامه‌است خوانده شود (دکتر مصدق- اگر راجع به بنده‌است گوش می‌کنم) ماده ۱۴۳ و ۱۴۴ آئین نامه خوانده می‌شود:

(مواد ۱۴۳ و ۱۴۴ آئین نامه داخلی مجلس شورای ملی بوسیله آقای طوسی (منشی) بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۴۳ - مخبرین جراید و تماشاچیان باید ساکت بنشینند و اگر از طرف یکی از آن‌ها علامت تکذیب یا تصدیق مشاهده شود فوراً اخراج خواهد شد.

ماده ۱۴۴- هر تماشاچی که باعث اغتشاش مذاکرات یا اختلال نظم شود فوراً به محاکم مرجع جلب می‌شود.

محمد مصدق

دکتر مصدق- از فروردین ۱۳۲۳ چندی اعلام جرم بر علیه آقایان تدین و سهیلی به مجلس داده شده و کمیسیون دادگستری که می‌بایست گزارش خود را طبق ماده ۴ قانون محاکمه وزرا در ظرف یک ماه تقدیم مجلس کند چندین ماه است که قانون را زیر پا گذارده و به وظیفه خود عمل نکرده‌است. اگر برای توقیف آن‌ها دلایلی هست خوب است آقایان اعضاء کمیسیون در این جلسه بفرمایند تا مردم قانع شوند واِلا به مردم حق می‌دهند آنچه در اطراف بعضی از اعضاء کمیسیون می‌گویند باور نمایند.

مردم می‌گویند که عده زیادی از نمایندگان که در انتخابات دوره ۱۵ زمینه ندارند در انتخابات کمیسیون دادگستری اعمال نفوذ کرده‌اند و کمیسیون از این نظر انتخاب شده که اعلام جرائم را توقیف کند تا اینکه آقای سهیلی نخست وزیر شوند و با ایشان داد و ستد نمایند یعنی مجلس ایشان را تبرئه کند و ایشان هم نمایندگان را انتخاب نمایند و دوره آینده را هم به صورت این دوره در آورند.

مردم می‌گویند که ۲۷ دی ماه ۱۳۲۳ در مجلس قانونی گذشت و ۵ نفر از نمایندگان انتخاب شدند که راجع به معاملات بعضی از نمایندگان و سوء استفاده آن‌ها از کارهای انحصاری تحقیقات کنند و اکنون چهار ماه می‌گذرد کوچکترین گزارشی به مجلس نداده‌اند. امیدوارم که آقای حکمت نماینده محترم و عضو کمیسیون مضایقه نفرمایند و اطلاعاتی که در جلسه خصوصی ۲۷ اردیبهشت به مجلس شورای ملی دادند در این جلسه هم به اطلاع جامعه برسانند و باز می‌گویند که هفت نفر از نمایندگان به حکم قرعه برای تحقیقات واقعه روز ۱۵ اسفند تعیین شدند و در مدت یک ماه که معین شده بود کاری نکردند و اکنون متعذرند که موقع منقضی شده و دیگر نمی‌توانند اقدامی نمایند.

و همچنین می‌گویند وقتی که مجلس شورای ملی یعنی مرکز ثقل مملکت تا این درجه نسبت به مصالح عامه بی علاقه‌است کار وزراء و ادارات دولتی هیچ‌وقت اصلاح نمی‌شود و من باب مثال خبری که روزنامه مهر ایران در شماره ۹۱۲-۱۹ اردیبهشت منتشر نموده‌است نقل می‌کنم:

«پس از کناره گیری آقای دکتر میلیسپو رئیس کل دارائی و بعد از انتخاب هیئت مدیره اقتصادی هیئتی مرکب از آقایان قضات وزارت دادگستری مأموریت یافتند که به وضعیت امور مربوطه به اداره غلات و انحصارهای کشاورز رسیدگی نموده و گزارش جامعی تقدیم دارند. هیئت نامبرده اخیراً گزارش مبسوطی در این باره تهیه و تقدیم مقام نخست وزیر نمود. در بودجه انحصارهای کشاورزی پنبه و ابریشم و توتون و غله که یکی از ارقام مهم اقتصادی محسوب می‌شوند در بودجه آن بالغ بر ۱۳۰ میلیون ریال حیف و میل شده و در قسمت معاملات غله در حدود هفتاد میلیون تومان به ضرر دولت عمل کرده‌اند و نیز در قسمت حمل غله از شهرستان‌ها به تهران ۲۶ میلیون تومان اختلاس شده‌است و بعلاوه نسبت به تبدیل آرد به نان اختلاس‌های مهم دیگری شده‌است که هنوز مابه التفاوت آرد و نان را مورد استفاده قرار می‌دهند و در قسمت قماش نیز معلوم گردیده‌است که یک هزار عدل قماش را یکمرتبه برده‌اند و چون قسمت‌های اختلاس زیاد بود قسمتی از آن‌ها را هیئت بازرسی به دیوان کیفر فرستاده و لزوم تعقیب بقیه مختلسین را به نظر دولت واگذار کردند.»

آقایان محترم، جمع کل اختلاسات غیر از هزار عدل قماش صد و نه میلیون تومان می‌شود و اگر به جمله آخر این خبر درست توجه فرمائید و نظریات مردم را بخواهید این است که می‌گویند آن قسمتی که در آن بعضی از وزراء و یا پاره‌ای از نمایندگان مجلس و اشخاص محل ملاحظه شریک نبوده‌اند هیئت بازرسی به دیوان کیفر فرستاد (آقایان فاطمی – روحی- مجد طباطبائی- اسم ببرید آقا) (بلی چشم و تعقیب قسمت‌های دیگر را منوط به نظر دولت کرد و مطلب بقدری اهمیت دارد که هیئت بازرسی نتوانست نام هیچیک از مختلسین را انتشار دهد اگر ما مجلسی داشتیم خیرخواه و علاقمند، دولت را مجبور می‌کردیم صورت اسامی مختلسین را و مبلغی که اختلاس کرده‌اند منتشر نماید.

مجلس که به تکلیف خود عمل نمی‌کند دولت هم اگر بخواهد کاری کند بجای اینکه بازرسان را در انجام وظیفه تشویق کند کار دولت را خنثی می‌نماید. مثل اینکه عده‌ای پیشنهاد کرده‌اند به گزارش کمیسیون دادگستری راجع به آقای تدین رأی مخفی گرفته شود در صورتی که رأی مخفی برای این نیست که از آن بر علیه مصالح مملکت استفاده شود و آن هائی که نمی‌خواهند در جامعه رسوا شوند آقای تدین را مخفیانه تبرئه کنند بلکه برای این است که در مصالح مملکت بکار برده شود. اخذ رأی مخفی برای تبرئه یک متهم مثل این است که با اسلحه دولت راهزنی کنند. رأی مخفی مواردی است که نمایندگان اگر رأی بدهند دچار مخاطره شوند و اگر ندهند از انجام وظیفه باز بماند. پس متوسل برای مخفی می‌شوند که هم انجام وظیفه کنند و هم خود را از خطر حفظ نمایند و از این نظر است که قانونگذار رأی مخفی را به سایر آراء مقدم داشته‌است و یا اینکه نمایندگان اگر رأی بدهند دچار محظور شوند مثل اینکه در موقعت رأی به اعتبارنامه آقای سید ضیاءالدین طباطبائی برای رفع محظور از بعضی نمایندگان من پیشنهاد رأی مخفی نمودم و غافل بودنم از اینکه آن‌ها را مجبور می‌کنند که مهره سفید را قبل از انداختن در ظرف رأی نشان بدهند و بعضی از شخصیت‌های مجلس هم که تحت نظارت واقع نشدند خودشان برای اظهار صمیمیت مهره سفید را ارائه کنند پس وقتی که مجلس به وظیفه خود عمل نکند در سایر ممالک با آنچه معامله‌ای می‌کنند؟ مجلس را منحل می‌نمایند

انحلال مجلس شورای ملی

آقایان محترم می‌دانند که دُوَل عالم از نظر تنظیم قانون اساسی و طرز حکومت به قسم عمده تقسیم می‌شوند:

۱- در بعضی از ممالک قوه مقننه از مجریه کاملاً تفکیک و مجزا است یعنی وزراء با مجلس کاری ندارند مجلس قانون وضع می‌کند و دولت اجرا می‌نماید و عزل و نصب وزیر با رئیس جمهوری است این طرقه در ممالک متحده آمریکا شمالی معمول است و سایر کشورهای دیگر آمریکا از آن اقتباس نموده‌اند.

۲- طریقه مملکت سوئیس که قوه مقننه بر قوه مجریه مزیت دارد و مجلسین با هم ۷ نفر مدیر برای مدت ۴ سال انتخاب می‌کنند که که مملکت را اداره کند و آن‌ها هر سال یک مرتبه رئیس دولت را از بین خود انتخاب می‌کنند.

۳- توازن قوه مقننه و مجریه که این طریقه را اصطلاحاً حکومت پارلمانی گویند که انگلیس مبتکر بوده را اکثر ممالک آنرا با تغییراتی که مناسب با وضعیت خودشان بوده‌است قبول کرده‌اند و مراد این است که بین قوه مجریه و مقننه همیشه تعادل باشد و هیچیک از آن‌ها بر دیگری مزیت پیدا نکنند و عامل مؤثر این موازنه مسئولیت وزراء در مجلس و حق انحلال مجلس برای دولت است.

هر وقت دولت از حدود خود تجاوز نمود مجلس دولت را استیضاح می‌کند و با به لوایح آن رأی نمی‌دهد تا از مجلس رأی اعتماد بخواهد و در نتیجه عدم رأی اعتماد ساقط شود و اگر مجلس از مقام خود سوء استفاده کند و یا اینکه مجلس طوری مشتت باشد که اتخاذ هرگونه تصمیم دچار مشکلات و چرخ‌های قانونگذاری فلج شود در این صورت مجلس را منحل می‌کنند و ملت را به قضاوت و حکمیت دعوت می‌نمایند.

اگر ملت رویه نمایندگان را به اصلاح جامعه توأم دید مجدداً همان‌ها را انتخاب می‌کند در این صورت دولت دیگری روی کار می‌آید که با مجلس بتواند کار کند واِلا اشخاص دیگری را انتخاب می‌کنند که رویه مجلس را تغییر دهند تا بتوانند با دولت کار کنند و مملکت را اداره نمایند.

در انگلیس اگر دولت پیشنهاد نمود و پادشاه موافقت کرد مجلس منحل می‌شود و در فرانسه اگر مجلس سنا موافقت نمود رئیس جمهوری فرمان انحلال مجلس را امضا می‌نماید ولی در ایران اصل ۴ع۸ قانون اساسی از این نظر که محمد علی شاه مجلس شورای ملی را که نماینده حقیقی ملت باشد منحل نکند انحلال را به شرایطی موکول نمود که هیچوقت عملی نمی‌شود و واضعین قانون تصور نمی‌کردند روزی پیش آید که اعضای مجلس را مردم انتخاب نکنند و انحلال لزوم پیدا کند تشکیل اقلیت ثابت و با ایمان:

پس وقتی که انحلال مقدور نیست و مجلس هم به مصالح عمومی توجه نمی‌کند یا باید مملکت از مجلس استفاده نکند و ضرر آن را تحمل کند کما اینکه قریب ۱۴ ماه از این دوره بدین منوال می‌گذرد و یا اشخاص بی نظری تشکیل اقلیت دهند و در کار دولت دخالت نکنند و منتظر بشوند که اکثریت دولت صالحی روی کار بیاورد و اگر به وظیفه خود عمل ننمود مجلس را تهدید به تعطیل کند.

با اینکه این‌جانب می‌خواستم تا آخر دوره منفرد بمانم و یقین داشتم که هیچوقت در این مجلس اکثریتی تشکیل نمی‌شود که با آن بتوانم تشریک مساعی نمایم مصالح مملکت ایجاد نمود که برای تشکیل چنین اقلیتی مقدم شوم زیرا در این موقع که چند ماهی به تهیه مقدمات انتخابات بیشتر نماینده‌است و دولت خوب مخصوصاً وزیر کشوری که مطلقاً بی‌طرف باشد و انجام وظیفه را فریضه خود بداند روی کار بیاید تا اینکه وضعیت دوره ۱۵ مثل این دوره نشود و برای تشکیل این اقلیت باید در حدود سی نفر متفق شوند زیرا مطابق اصل هفتم قانون اساسی «در موقع شروع به مذاکرات باید اقلاً دو ثلث از اعضای مجلس حاضر باشند و هنگام تحصیل رأی سه ربع اعضا و چون نمایندگان مجلس قریب ۱۲۵ نفرند چنانچه عده اقلیت از سی نفر کمتر باشد بلا اثر است و مجلس را می‌توان از رسمیت انداخت و مراد از اقلیت ثابت این نیست که مجلس را تعطیل کنند بلکه حربه‌ای است در مقابل اکثریت برای اینکه رویه خود را تغییر دهد و مصالح عمومی را از نظر دور نکند. یکی از روزنامه‌های مرکز چنین اقلیتی را اقلیت دیکتاتور نامیده‌است و در صورتی که فرق بین دیکتاتور و این اقلیت از زمین تا آسمان است زیرا دیکتاتور هیچ‌وقت عمل منفی نمی‌کند و از هر چه می‌کند مثبت است در صورتی که اقلیت غیر از منفی و انتقاد نظری ندارد.

موانع تشکیل اقلیت

(موانع تشکیل اقلیت)

من بسیار متأسفم که در مجلس سی نفر نخواست تا آخر دوره یا لااقل تا یک مدتی از نظریات خصوصی صرف نظر کند زیرا بعد از سقوط کابینه بیات قطعنامه تنظیم نمودم و به امضا چند نفر رساندم ولی فراکسیون آزادی (البته بعضی از اعضای آن) موافقت ننمود از جناب آقای طباطبائی رئیس مجلس هم تقاضا نمودم موافقت آن عده از اعضاء فراکسیون اتحاد ملی را که اکنون فراکسیون ملی تشکیل داده‌اند به تشکیل اقلیت جلب کنند اظهار نمودند که اعضاء این فراکسیون برای این ساخته نشده‌اند که رل اقلیت بازی کنند و من یقین دارم که با این قطعنامه موافقت نمی‌کند. (نایب رئیس- آقا این‌ها راجع به موضوع توهین نبود) این راجع به رفع توهین است. آقای دکتر معظمی بنده چهارده ماه است در این مجلس آمده‌ام برای چه آمده ام؟ بنده نیامده‌ام حقوق بگیرم، بنده نیامده‌ام سوء استفاده بکنم اگر یک وزیر آمد و گفت من از یک کسی توسط کرده‌ام چیزی خواسته‌ام حق به جانب شما است بنده آمده‌ام به مملکت خدمت کنم بنده آمده‌ام که یک استفاده‌ای به مملکت بدهم. ما چهارده ماه است در این مجلس آمده‌ایم اگر نمایندگانی که به صلاحیت خودشان اعتقاد دارند و عقیده دارند که مردمان صحیح العملی هستند یک خدمت کوچی را ارائه دهند که به این مملکت کرده‌اند بنده تصدیق می‌کنم که حق به جانب آنها است من نخواستم بگویم که در این مملکت همه خوب نیستند وقتی که من می‌گویم مجلس خوب نیست مراد آنهائی هستند که در خوبی و بدی مؤثرند والا ینده به شخص آقای طهرانچی عقیده دارم ایشان نماینده طهران هستند نماینده ملت هستند و بسیار شخص صحیح العملی هستند و نظرم نسبت بایشان نیست بنده نظرم این است که وقتی می‌گویم مجلس خوب کار نمی‌کند نظرم آن اشخاصی هستند که در اکثریت مؤثرند و اکثریت مجلس را نمی‌گذارند کار کنند. یکی از آقایان نمایندگان سه روز قبل در جلسه خصوصی گفت که ما در دوره سیزدهم یک مجلسی داشتیم بدون سر و صدا ولی از اول دوره چهاردهم که دکتر مصدق باعتبارنامه سیدضیاء مخالفت کرد وضع مجلس را بهم زد بنده با این قسمت کاملا مخالف هستم بجهت اینکه مجلس مجلس دوره سیزدهم کاملا دنباله دوره‌های دیکتاتوری بود هر چه می‌گفتند می‌کرد وکلا انیسیآتیو نداشتند الان چرا وکلا کار نمی‌کنند برای اینکه عادت بآن دوره و آن رژیم کرده‌اند هر چه گفته‌اند کرده‌اند حالا هم هر چه بهشان می‌گویند اطاعت می‌کنند اگر بهشان می‌گویند نمی‌توانید کار کنید برای همین است والا دوره چهاردهم خیلی مزیت دارد بر دوره سیزدهم، در دوره سیزدهم قوانینی بر علیه این مملکت گذشته (همهمه نمایندگان – اینطور نیست) (آقا سید ضیاءالدین - پیمان در دوره سیزدهم گذشت توهین نکن، پیمان با متفقین در دوره سیزدهم گذشت و ایران را تجات داد) در دوره سیزدهم قرارداد مالی گذشت که اقتصادیات مملکت را باین روز نشاند و دکتر میلسیو آمد وضعیت مملکت را باین وضع فعلی کشانید قانون مالیات بر درآمد وضع شد این قانون مالیات بر درآمد بضرر مملکت بود ما یک قانون مالیات بر درآمدی داشتیم که یک عایداتی از آن قانون می‌بردیم ولی قانون مالیات بر درآمد فعلی بر علیه مصالح این مملکت به مجلس آمد و اشخاصی هم ندانسته پروپاگاندهایی بر علیه این قانون کردند و این قانون گذشت و عایدات مملکت را از بین برد الان مطابق صورت وصولی عایدات ۱۳۲۲ که با قانون پیش وصول شده ده میلیون از قانون ۱۳۲۳ بیشتر است و قانون ۱۳۲۳ با اینکه صدی هشتاد مالیات می‌گیرد عایداتش ده میلیون کمتر است آقای دکتر میلسیو در دوره سیزدهم آمد و ۳۹۸ میلیون در دوره عمل کسر آورد و کسر گذاشت الان این کسر را بانک ملی مسئول است (صحیح است) این کسر کجا است هر روزی آقای آقا سید ضیاء ما بخواهیم این پول را قرض بکنیم و به بانک ملی خودمان بدهیم آن وقت باید این مملکت را بوثیقه شما بگذاریم (عده از نمایندگان – احسنت) (کف زدن تماشاچیان)

نایب رئیس – آن ردیفی که آنجا هستند (قسمت شمالی تالار جلسه) همه آنها بایستس توقیف بشوند آن درب را می‌بندید وقتی که خواستند بروند همه باید توقیف شوند، حق ندارید آقا شما تظاهر بکنید مگر شما پشت بلیط‌ها را نخوانده‌اید، بخوانید پشت بلیط‌ها را، شما حق ندارید دست یزنید

سید ضیاءالدین – اینها باید از مجلس خارج شوند

نایب رئیس – اجازه بفرمائید ما بوظیفه خودمان عمل می‌کنیم

سید ضیاءالدین – آقا تا این‌ها را خارج نکنید ما در مجلس نمی‌مانیم

نایب رئیس – آقای طباطبائی بشما اخطار می‌کنم، شما حق ندارید برای رئیس تکلیف معین کنید. آقای پوررضا نسبت بصورت جلسه اعتراضی دارید؟

پوررضا – بلی نسبت بصورت جلسه اعتراض دارم.

طباطبائی – حالا دیگر صورت جلسه نیست آقا

نایب رئیس – اجازه بفرمائید. بنده موقعی که آقای طهرانچی صحبت می‌کردند گفتم که این در صورت جلسه نیست ولی آقایان تصدیق کردند که راجع بصورت مجلس است و بنده ناچار بآقای دکتر مصدق هم اجازه دادم چون حالا عده کافی است بصورت مجلس رای گرفته می‌شود. آقای پوررضا اگر بصورت جلسه اعترای دارید بفرمائید.

پوررضا – اجازه بفرمائید – بله، بصورت جلسه ۲۵ اردیبهشت است، خود جناب عالی هم اداره می‌فرمودید.

نایب رئیس – بفرمائید

پوررضا – بنده قبل از اینکه عرایضم را عرض کنم ماده ۱۲۸ را می‌خوانم. (سید محمد طباطبائی آقا منحصرا بصورت جلسه اعتراض کنید) (بعضی از نمایندگان – آقا بفرمائید پشت تریبون) بنده صدایم رساست به همه جا می‌رسد. فعلا ماده ۱۲۸ را می‌خوانم: اول و دوم هیچ ثالثا – نماینده که در مجلس منشاء غوغائی شده یا اینکه محرک امتناع جمعی از کار بشود.

رابعا – نماینده‌ای که بیک یا چند نفر از نمایندگان دیگر فحش داده یا تهدید نماید.

آن روزیکه حضرت عالی جلسه را اداره می‌کردید نسبت بگزارش کمیسیون دادگستری راجع به رای مخفی که با مهره سفید و سیاه رای گرفته شود صحبت کردید یکعده از نمایندگان محترم خارج شدند از آن جمله آقای دکتر مصدق السلطنه بودند که جوابشان را هم آقای طهرانچی بنحو اتمل و اکمل دادند و دو نفر دیگر هم بودند که یکی آقای فریور بودند که در موقعی که از جلسه خارج می‌شدند به تقلید جلسه یازدهم اسفند گفتند مجلس دزدگاه است (یکنفر از نمایندگان – ایشان اینطور نگفتند) یکی هم آقای دکتر کشاورز بودند که گفتند کسانی که رای مخفی را امضاء کرده‌اند شهامت ندارند (در اینموقع آقای دکتر کشاورز بوسیله زدن ته مداد بروی میز اجازه خواستند) ۰۰۰ اجازه بفرمائید روی میز نزنید.

این دو موضوع در صورت مجلس قید نشده‌است و باید قید شود و علت اینکه من اصرار می‌کنم در صورت مجلس قید شود از دو لحاظ است، یکی از لحاظ اینکه بنده خودم از امضاءکنندگان آن پیشنهاد بودم و دیگر اینکه وکالت و قضاوت توام با شهامت است و بنده که امضاء کردم خواستم از فشاریکه اقلیت می‌خواهد بر اکثریت وارد کند و فکر آنها را تحت تأثیر قرار دهد جلوگیری شود والا اشخاصی که با مهره سیاه یا سفید رای می‌دهند بوجدانشان مراجعه می‌کنند نه اینکه تحت تأثیر آقای دکتر مصدق السلطنه که زمینه برای وکالت خودشان فراهم می‌کند بروند، دیگر اینکه آقای فریور فرمودند که این جا دزد بازار است بنده فرض محال را محال نمی‌گیرم، فرض می‌کنیم که بزعم آقای دکتر مصدق دو یا سه نفر هم در این مجلس باشند اولا چرا اسم نمی‌برند ثانیا اگر یک سگی در یک مسجدی وارد شود آیا آن مسجد را می‌شود گفت سگستان که مجلس شورای ملی را اینطور ملوث می‌کنند این نسبتهائی که داده شده توهین شده یا باید توضیح بفرمائید یا اینکه شخصا بنده از حق خودم دفاع می‌کنم، دیگر هم عرضی ندارم.

نایب رئیس – اجازه بفرمائید در آنجلسه که بنده خودم اداره می‌کردم وقتی که آقایان خارج می‌شدند باندازه‌ای جلسه شلوغ شد که بنده شخصا مطالبی را که آقایان می‌فرمایند نشنیدم و به تابلو هم که نگاه کردم دیدم عده کافی نیست که بآقایان احظار بکنم و اگر بمجلس توهینی شده باشد آنها را بمقررات آشنا کنم و آقایان مطمئن باشند تا موقعی که بنده اینجا نشسته‌ام وظیفه قانونی خودم را اجرا می‌کنم. بعد هم که در خارج صحبت شد بصورت مجلس مراجعه کردم در روزنامه رسمی سه کلمه بود یکی مربوط بآقای دکتر مصدق بود و یکی مربوط به آقای مهندس فریور و یکی هم مربوط بآقای دکتر کشاورز که آقای دکتر کشاورز گفتند نماینده باید شهامت داشته باشد و آقای مهندس فریور هم گفته بودند از دزدها حمایت می‌شود. آقای دکتر مصدق هم نفرمود دزدگاه گفتند دزد بازار است این عباراتی است که در روزنامه رسمی نوشته شده و جریان آنروز است. چند نفر از آقایان اجازه خواستند اگر اجازه میفرمائید راجع بصورت مجلس رای گرفته شود.

دکتر کشاورز – اجازه میفرمائید من مطابق ماده ۱۰۹ توضیح مختصری عرض می‌کنم

نایب رئیس - بفرمائید.

دکتر کشاورز – در ضمن مذاکراتی که آقای پوررضا که خیلی هم عصبانی بودند فرمودند نسبتی به بنده دادند بشهادت آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی هر وقت تاکنون من صحبتی کرده‌ام سعی کرده‌ام که نسبت باشخاص توهین نشود و این را هم اکثریت مجلس شورای ملی تصدیق دارند و عادت من نیست که باشخاص توهین بکنم چون این عمل را صحیح نمیدانم و عین آن عبارت را که آقای پوررضا ببنده نسبت دادند و عین آن در صورت جلسه مجلس شورای ملی و در روزنامه رسمی درج شده برای اقایان می‌خوانم و اصرار هم می‌کنم که این حرف را زده‌ام و باز هم اگر لازم باشد خواهم گفت، آن عبارت این است: دکتر کشاورز در حال خروج وکیل باید شهامت داشته باشد رأی خودش را علنا بدهد. این را گمان نمی‌کنم کسی منکر باشد که وکیل باید بطور کلی اینقدر شهامت داشته باشد که رأی خود را در قضایا علنا بدهد باز هم این عبارت را تکرتر می‌کنم و گمان نمی‌کنم هیچ عیبی هم داشته باشد

مهندس فریور – بنده مطابق ماده ۱۰۹ نظامنامه عرضی دارم

نایب رئیس – اجازه بفرمائید

مهندس فریور – ماده ۱۰۹ بلافاصله‌است و خارج از نوبت است اجازه بفرمائید

محمد طباطبائی – بنده هیچیک از اینها را صحیح نمیدانم مربوط به صورت مجلس نیست

نایب رئیس – اجازه بفرمائید. آقای مهندس فریور

مهندس فریور – بنده خورسندم که آقای نایب رئیس خودشان تذکر دادند آن چیزی را که می‌بایستی من تذکر می‌دادم ولی من هم از این موقع استفاده می‌کنم برای تکذیب بیانات آقای پوررضا که خود آقای نایب رئیس هم تکذیب کردند زیرا آنچه من گفتم در صورت مشروح مذلکرات مجلس نوشته شده‌است، باکی هم ندارم از اینکه هر گونه مجازاتی هم که مجلس برای من قائل است تعیین کند ولو بامتنع از حضور در جلسه ولو بخروج از مجلس ریش و قیچی در دست آقایان است هر کار می‌خواهند بکنند (صحیح است. احسنت)

نایب رئیس – آقای شریعت زاده راجع به صورت مجلس فرمایشی دارید؟

شریعت زاده – چون آقای دکتر مصدق راجع باعضاء کمیسیون قوانین دادگستری اظهاراتی کردند من که عضو آن کمیسیون هستم اجازه می‌خواهم

نایب رئیس - بفرمائید

شریعت زاده – بنده خیلی متاسف هستم در موقعی که ملت ایران احتیاج بتمرکز یک قدرت معنوی ملی خواه در خارج و خواه در مجلس دارد جریاناتی ایجاد می‌شود که این مقصود اساسی بازیچه اراده یک اشخاصی می‌شود (صحیح است) امروز وضع دنیا یک وضعی است همان طوریکه دولت در برنامه اش نگاشته‌است بعضی از خورده حساب‌ها را بمواقع عادی باید محول نمود باید نمایندگان ملت اختلافات جزئی را کنار گذارده و از دولتی پشتیبانی کنند که این دولت حاضر باشد برای سعادت ملت ایران و استفاده از وضع کنونی دنیا به نفع ملت خدمتگذاری کند.

حالا می‌بینم در یک مسائل جزئی اوقات گرانبها در وضع فعلی دنیا بی جهت صرف می‌شود یکی از مصادیق مهم بازیچه حقوق و سرنوشت ملت ایران همین جریاناتی است که این چند روزه راجع به طرح گزارش کمیسیون قوانین دادگستری راجع به اقای تدین ایجاد شده‌است برای اینکه بنظر بنده این یک مطلب ساده ایست خواه تبرئه شود خواه برود و محکوم شود هیچکدام این‌ها مجوز این نیست که اوقات مجلس باین کیفیت صرف شود. بنده هیچوقت عادت ندارم که از نظر شخصی صحبت کنم ولی من می‌گویم که شخصا هیچگونه مناسبات و تبانی با آقای تدین ندارم اما این معنی موجب نیست که اگر کسی شهرت ببدی دارد قوانینی که باید در قضاوت حاکمیت داشته باشد بازیچه قرار داده شود (نمایندگان - صحیح است) عرض کنم که امروز ما باید کوشش کنیم یک محیط مساعدی در این مملکت ایجاد بکنیم و ایجاد محیط مساعد این است که جنایتکاران و مختلسین و کسانیکه وضع اقتصادی ملت ایران را باین روز رسانیده‌اند مجازات بشوند، این با تعقیب تدین نمی‌شود آقای دکتر مصدق (دکتر مصدق – با تعقیب همه می‌شود اول او بعد یکی یکی) استدعا می‌کنم گوش بدهید، شما خودتان اینجا گفتید که چندین میلیارد در اداره باربری در مؤسسات اقتصادی بر علیه ملت ایران اختلاس شده‌است شما می‌بایستی یک طرحی تنظیم بکنید که با یک سازمان ساده قضائی و با یک پروسدور ساده این جنایتکاران در یک محکمه باز خواست و تعقیب بشوند و هر کدامشان در ظرف دو ساعت تکلیفشان معلوم بشود (نمایندگان - صحیح است) اینست کار ۰۰۰ (مهندس فریور – چند تا امضاء می‌شود؟) (جمعی از نمایندگان - بفرمائید آقا) الان شما بجای طرح این مسائل موضوع گزارش کمیسیون دادگستری را که از عده‌ای که اکثرشان کارشناس هستند و از قضات پاکدامن هستند تشکیل شده میگوئید که چرا کمیسیون دادگستری تعقیب نکرده‌است آقا جناب عالی تشریف آوردید صورت جلسات کمیسیون دادگستری را دیدید و تشخیص دادید که امتناع از انجام وظیفه شده‌است؟ البته جواب این سؤال منفی است برای اینکه جناب عالی تشریف نیاوردید (دکتر مصدق - بله) آقای تدین را در یک موضوعی برعلیهش کمیسیون قوانین دادگستری رای داده‌است و ارجاع به دیوان کشور هم کرده‌است در قسمت دیگر هم مطابق موازین اتخاذ تصمیم کرده‌است، و گزارش آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم کرده‌است، خوب اینجا گفته می‌شود که باید با ورقه اخذ رای شود تا خائن از خادم تشخیص داده شود بنده عرض می‌کنم مجلس شورای ملی جایگاه بحث و استدلال است باید در سایه پیروی از اعجاز علوم حقایق را کشف کرد و رای داد مثل یک قاضی همان طوریکه آقای شهاب فردوسی گفتند یکعده اشخاص شرافتمندی این پرونده را در تحت نظر آورده‌اند و رای داده‌اند این رای باید در مجلس مورد بحث واقع بشود بحث در این یعنی استدلال از نظز قوانینی که باید حاکمیت داشته باشد. والا داد و بیداد و اینکه اکثریت خادم ملت ایران نیست و انحصار وطن پرستی بیکعده چند نفریکه بعنوان اقلیت تصمیم دارند مجلس را از انجام وظیفه باز دارند این استدلال نیست (صحیح است) رأی مخفی مولود اصل حاکمیت قانون است (محمد طباطبائی – صخیخ است) همان قانونی که بآقایان اجازه داد رای باورقه تقاضا کنند همان قانون هم نمایندگان ملت را مجاز کرده‌است که برای مصونیت وجدان خودشان از تأثیرات رذی محفی بخواهند بچه دلیل آن متبع است و بچه دلیل این متبع نیست؟ اگر حاکم نظامنامه‌است اینجا هم حکومت دارد پس بنده خواستم عرض کنم و استدعا کنم از اقایان مطالب خصوصی و خرده حساب‌ها را بیندازیم دور و در وضع فعلی مملکت نسبت باصولی که هیچ فردی نمی‌تواند اظهار اختلاف بکند توحید مساعی کنیم (صحیح است) استقلال مملکت، برقراری امنیت، محاکمه و بازخواست مختلسین و دزدانی که میلیونها مال این مردم را برده‌اند ولی این باید با روح اتحاد باشد ولی نه اینکه یک عده را متهم می‌کنند و اکثریتی که هستند مرتجع معرفی کنند. (ایرج اسکندری – ما میگوئیم، ماادعا می‌کنیم، ما ثابت می‌کنیم) شما بیائید پشت تریبون بگوئید.

نایب رئیس – آقا شما باید برای دفاع از کمیسیون دادگستری حرف بزنید.

شریعت زاده – خلاصه بنده برای دفاع از کمیسیون دادگستری این مطلب را از نظر مقدمه عرض کردم و عرض می‌کنم که کمیسیون کاملا وظایف خودش را انجام گرده‌است کمیسیون راجع به سهیلی رأی داده‌است منتها برای اینکه اعلام جرم دیگری هم نسبت باو شده بود باراده م رأی مجلس قرار شد دوباره برگردد به کمیسیون دادگستری که تماما یکجا بیاید به مجلس اینهم تقصیر کمیسیون نیست و در آن قسمت هم کمیسیون با نهایت جدیت مشغول انجام وظیفه‌است عده بسیاری را از خارج خواسته شهودی را آوردند و به ادارات و شهرداری نامه هائی نوشته‌اند منتظرند جوابش برسد تا گزارش اینرا تقدیم بکنند همانطوری که نسبت به پنج نفر اعضائی که مأمور شدند برای تحقیق انتشارات نسبت بنمایندگان اعتراض شد و اخیرا معلوم شد که نسبت بیکی از آنها کمیسیون نتوانست تصمیم بگیرد و قریبا رأی خواهد داد و رأی منفی بر علیه آن نماینده خواهد داد و قریبا هم به مجلس خواهد آمد.

ایرج اسکندری – آن یکنفر کیست، آقا

نایب رئیس – چون عده کافی است رأی می‌گیریم بصورت مجلس دیگر مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

- طرح برنامه دولت

۲ – طرح برنامه دولت

نایب رئیس – برنامه دولت مطرح است آقای اردلان بفرمائید.

اردلان – بنده از درگاه احدیت مسئلت می‌کنم که یک توجه خاصی نسبت باهالی مملکت ما مبذول دارد (بعضی از نمایندگان - انشاء لله) موقعی که در مجلس شورای ملی برای اظهار تمایل نسبت به نخست وزیر رای گرفته می‌شد بنده نسبت بجنایب آقای حکیم الملک اظهار تمایل کرده برای اینکه شخص ایشان را یک مرد شریف صالحی میدانم و معتقد هستم که ایشان با پشتیبانی مجلس شورای ملی موفق خواهد شد کلیه مشکلاتیکه در مملکت است انشاءلله حل کنند، و نسبت به برنامه ایشان هم رأی اعتماد خواهم داد لیکن این حق را برای خودم از حالا محفوظ می‌دارم که اگر دولت آقای حکیم الملک تصویب یک لوایحی را از مجلس شورای ملی بخواهند که بنده تشخیص بدهم که صلاح نباشد بیایم اینجا و با دلایل و براهین مخالفت خودم را اظهار نمایم این حق را از حالا برای خود محفوظ می‌دارم برای آتیه بنده بنام موافق فقط یک تذکراتی را بمیزان اینکه وقت اجازه بدهد اینجا بعرض هیئت محترم دولت میرسانم:چند روز قبل یک نامه دعوتی به بنده رسید از کمیته هندی‌های مقیم ایران این آقایان بمناسبت خاتمه جنگ و پیروزی متفقین از بنده دعوتی کرده بودند و چون متفقین ما بودند و بحمدا لله در جنگ پیروزمند شده‌اند منهم با نهایت میل در این جشن رفتم و شرکت کردم وقتی که رفتم آقایان دیگری هم تشریف داشتند جشن در میدان جلالیه بود در آنجا یک چادرهائی بر پا کرده بودند موقعی که جشن بر پا بود و مراسم سرور و شادمانی بود و از واردین پذیرائی می‌کردند و موسیقی نواخته می‌شد فکر بنده متوجه گذشته و حال بود بنده فکر می‌کردم که یک دولت متجاوزی در دنیای امروز ظهور کرده بود (در این موقع اکثریت برای مذاکره کافی نبود و پس ازجند دقیقه کافی شد).

نایب رئیس – بفرمائید آقای اردلان

اردلان – بنده عرایضم زیاد طولانی نخواهد بود از آقایان نمایندگان استدعا دارم یک چند دقیقه بنشینیم صحبت کنیم و مجلس را هم از اکثریت انداختن بنظر بنده کار شایسته نیست خلاصه عرض کردم که فکر بنده متوجه گذشته و حال بود بنده فکر می‌کردم که یک دولت متجاوزی در دنیا ظهور کرده بود و سه دولت بزرگ روی زمین که دولت اتحاد جماهیر شوروی ودولت انگلستان و دولت آمریکا بود مردانه قد علم کردند بر ضد دولت زورگوو متجاوز قیام کردند و بالاخره او را زمین زدند بطوری که او بلاشرط تسلیم شد ما هم چون یک ملت کوچکی بودیم در این قسمت آنچه درقوه و اختیار داشتیم با این سه دولت کمک کردیم بطوری که از مملکت ما در ظرف مدت جنگ معادل پنج میلیون تن مهمات از یک دولت متفق ما که آمریکا باشد برای دولت دیگری که شوروی باشد فرستاده شد و همین مهمات بود که از راه آهن‌های ایران و از جاده‌های ایران و بوسیله رانندگان ایرانی برای دولت متفق ماشوروی فرستاده شد که امروز آن دولت موفق شد پرچم خود را در پایتخت دشمن در اهتزاز درآورد بنابراین طبیعی بود که من هم که در آن مجلس بودم چون اهل این مملکت بودم و شرکت در این مجاهدات کرده بودم خیلی خوشحال بودم و لیکن اگر بگوییم که بالاخره جنگ تمام شده‌است و دولت متجاوز هم تسلیم شده‌است دیگر بنظر بنده موجباتی نمی‌آید که قشون بیگانه در مملکت من توقف داشته باشند (صحیح است) این بود که با نهایت مسرتی که از این جشن داشتم چون اینجا محل پذیرائی هم در میدان جلالیه بود محلی بود که همیشه مرکز رژه سالیانه ارتش ما بود من اینطور میل داشتم که جز ارتش خودمان ارتش دیگری در آنجا نباشد (صحیح است) در واقع ایران، سرتاسر ایران در نظر من میدان جلالیه بود این است که من امیدوارم که باتکاء فصل پنجم پیمان سه گانه دولت دوست متفقین ما اتحاد جماهیر شوروی و همچنین دولت انگلستان و همچنین دولت آمریکا قشونشان از ایران با یک خاطره‌های بسیار خوشی که در مدت توفقشان در این مملکت از میهمان نوازی‌های ما از پذیرائی‌های ما که از آن‌ها نموده‌اند بسلامتی به وطن خودشان مراجعت نمایند (صحیح است) (جناب آقای نخست وزیر) انتظار یکایک افراد ملت ایران از حضرت عالی این است که فصل پنجم قرارداد سه گانه را اجری کنید بنده از انتخاب آقایان وزراء بسیار خوشحالم وزرای حاضر مخصوصا از انتخاب جناب آقای رهنما وزیر محترم فرهنگ، این انتخاب را به جناب آقای نخست وزیر تبریک می‌گویم (و در این موقع همهمه‌ای از جایگاه جراید بلند شد)

نایب رئیس – صحبت نفرمائید آقایان مدیران جراید.

اردلان - و انتظار دارم که ایشان در وزارت خودشان موفقیت حاصل نمایند یک وظیفه ملی بمن حکم می‌کند یک مطالبی را در اینجا بآقای وزیر محترم فرهنگ عرض کنم در همین مجلس شورای ملی یک چندی پیش بود که بنده اظهار کردم دانشجویان و دانش آموزان این مملکت را مثل تخم چشم خودم دوست دارم و این یک حقیقتی بود که عرض کردم و اگر یک مطالبی را اینجا نسبت به دانشجویان و دانش آموزان، معلمین اظهار می‌دارند این خود یکنوع علاقمندی است که نسبت بآنها دارم جناب آقای رهنما وزیر فرهنگ تشریف داشتند در تهران که یک جشنی بر پا شده بود در دانشگاه بمناسبت تشریف داشتن آقای هریو رئیس الوزرای سابق مملکت فرانسه و ایشان در ضمن صحبتشان و سخنرانی شان یک مثل فرانسوی را زدند و این مثل بسیار شیرین معمولی است و کسانیکه آشنا بزبان خارجه هستند این مثل را بسیار شنیده‌اند و آن مثل اینست که گفت کسی با لباس کشیش نمی‌شود (لابی نوفه پالوموئن) بنده خواستم حالا بجناب آقای وزیر فرهنگ عرض کنم که که دانشجویان با تصدیق وزارت فرهنگ دانشمند نمی‌شوند باید توجه کنند بآن درسی که می‌خوانند تا بتوانند دانشمند بشوند و برای این مملکت مفید واقع شوند جناب آقای دکتر مصدق فرمودند توجه دادند بواقعه ۱۵ اسفند که گزارشش باید به مجلس برسد البته هر گزارشی که بمجلس برسد بنده هم مثل سایر آقایان استماع خواهم کرد ولی من تصور می‌کنم که اگر آقایان دانشجویان در کلاس درس مانده بودند و اگر مشغول درس خواندنشان بودند و اگر کلاس درس درس را رها نمی‌کردند و نمیامدند در خیابان و در جلوی مجلس تجمع و ازدحام نمی‌کردند آن جوان بخت برگشته بناحق کشته نمی‌شد (صحیح است) این عقیده بنده‌است که جناب آقای وزیر فرهنگ توجه خاصی بکنند که دانشجویان ما بدرس خواندن متوجه و متمایل بشوند و بدرس خواندن و تحصیل علم بپردازند بنده ابته کاملا معتقد هستم که از کلاس متوسطه ببالا دانشجویان ما از جریان مملکت باید کاملا مطلع باشند ولی برای اینکه از جریان مجلس شورای ملی مطلع شوند لازم نیست که حتما چند ساعت در این مجلس حضور پیدا کنند بلکه کافی است که وقتی درس را خواندند و روان کردند آن وقت یک نظری هم بیکی از جراید روزانه بکنند و از جریان مجلس شورایملی اطلاع پیدا کنند علاوه بر این بنده نسبت به معلم هم بهمان اندازه که نسبت به دانش آموزان و دانش جویان علاقه دارم بهمان درجه هم بآنها علاقه دارم زیرا که این معلمین چه در قسمت ابتدائی که متصدی پرورش فکر و تربیت اطفال خوردسال هستند چه بالاتر که استاد باشند که بتربیت بزرگترها می‌پردازند ولی بدبختانه در مملکت ما یکعده‌ای هستند که از ایجاد اختلاف سوءاستفاده می‌کنند یعنی شخصیت آنها روی همین جریان سیر می‌کند و ترقی وتعالی خودشان را روی این می‌دانند که بیایند و بین این دو دسته که هر کدام یک وظیفه بسیار عالی در پرورش نسل این مملکت دارند ایجاد اختلال کرده باشند و من یقین دارم که طبقه روشنفکران ایران هیچوقت بین خودشان هیچ اختلاف و مشاجراتی نیست فقط همین عده اشخاص ماجراجو هستند که بعقیده بنده آنها را می‌شود پارازیت جامعه نام نهاد و فاسد هستند و باید جلوی آنها را گرفت مثلا خدمت آقای وزیر فرهنگ عرض می‌کنم که چندین مرتبه با این که من بآنها نصیحت کردم معهذا دیدم باز ایجاد دوئیت و ایجاد اختلاف می‌کنند یکی را می‌گویند استاد است یکی را می‌گویند فرهنگی است این حرفها چیست همه اهل این مملکت هستند هیچوقت مملکت ایران باتحاد و اتفاق و یگانگی بآن اندازه‌ای که امروز احتیاج دارد نداشته‌است (صحیح است) بسیار فرمایش صحیحی آقای شریعت زاده نماینده محترم مازندران فرمودند و حقیقة هیچ انتظاری ما نباید داشته باشیم جز اینکه جامعه ایران از هر طبقه که هستند مخصوصا فرهنگیان و از هر طبقه که باشند باید دست اتحاد و اتفاق بهم دهند (صحیح است) این است که بنده از جناب آقای وزیر فرهنگ تمنی می‌کنم که توجهی باین پارازیت‌های اجتماعی که عرض کردم نفرمایند و حتما هم نخواهند کرد برای اینکه ایشان توجهشان بی اندازه باین مطلب زیادتر است از دیگران.

بنده یک مطلبی را در جزو یادداشتهایم گذلشته بودم که امروز صحبت بکنیم و البته خیلی مختصر عرض خواهم کرد که باعث ملالت آقایان نشود و آن مسئله خیلی مهمی است که امروز ما بان دست بگریبان هستیم و هر فردی از افراد مملکت را که شما نگاه بکنید گرفتار و مبتلای باین موضوع است و آن این نکته‌است که چرا سطح زندگی این مملکت این اندازه بالاست و پائین نمی‌آید و یک وضعیت عادی برای افراد این مملکت فراهم نمی‌شود مطابق آماری که بنده مطالعه کرده‌ام امروز وضع زندگی ما من حیث المجموع اگر با ۱۳۱۹ مقایسه بکنیم ۹ برابر و اگر با قبل از شهریور مقایسه بکنیم ۶ برابر زندگی گرانتر شده‌است خوب شما یک کارمندی را که بنده بطور مکرر آنجا عرض کرده‌ام که باو ده روز از یکماه را حقوق می‌دهید اگر بهترین قوانین را هم تصویب بکنید وقتی برای اجرا بیک اشخاصی بدهید که حقوق آنها را تامین نکرده‌اید ممکن نیست که ما بتوانیم حسن عمل را از آن اشخاص انتظار داشته باشیم بقیه دارد

که پیشوای اجتماع بوده‌اند ما نمی‌توانیم بمحصلین بگوئیم آقا شما حق اجتماع ندارید. البته بین استادان هم پیدا می‌شوند که تابع اصول این دستگاه‌های فرهنگی نیستند. دستگاه وقتی می‌گویم الیته منظورم معلمین و اشخاص جزءنیست وقتی که دستگاه می‌گویم منظورم آن کسانی هستند که بایستی دستگاه فرهنگی را اداره کنند، اصولا فرهنگ ما خوب اداره نمی‌شود وقتی که یک معلمین آزادیخواه و یک معلمین دموکرات باشند و از آزادی صحبت کنند باو می‌گویند برو درست را بده شاگردت را خوب تربیت کن این شاگردی که تربیت می‌شود طبق گفته یکی از فیلسوفهای یونانی هر شاگردی باید در یک علم بخصوص متخصص باشد و از علوم دیگر تا حذی اطلاع داشته باشد و باید خشک و جامد نباشد بنظر من نهت محصلین و نهضت معلمین مایه افتخار ملی است هیچوقت، بضرر مملکت نیست اما اغتشاش و شلوغی یک چیز دیگری است تمام مملک دنیا را که می‌بینید همه شان برای آزادی خون ریخته‌اند و زحمت کشیده‌اند. آزادی را که مفت و مسلم باشخاص نداده‌اند این پیش آمدها همیشه می‌کند چیزهای دیگری می‌دانم که گمان می‌کنم لازم نیست یادآوری کنم بطور کلی اینطور است در یک شهری فرض کنید رئیس فرهنگ یک حرفی که می‌زند عینا مثا رئیس پلیس مثلا بمعلم می‌گوید که شما حق ندارید فلان حرف را بزنید یا اینکه محصلین وقتی که یک صحبتی می‌کنند یا شکایتی می‌کنند می‌گویند که تو حق شکایت نداری حتی شنیدم که چندی قبل در بانک کشاورزی گفته‌اند و هیئت عامه دستور داده‌است که کارمندان اصولا حق شکایت کردن ندارند و هر کس شکایت کرد باید اخراج شود اخیرا هم یک عده را باین اسم اخراج کرده‌اند آیا اصول پلیسی در دولت هم رسوخ کرده‌است؟ من از آقای حکیمی می‌پرسم آیا شما قادر هستید عقیده دارید که این رژیم این بساطی را که اسمش را دموکراسی گذاشته‌اند عملا از این قبیل عناصریکه بر علیه دموکراسی کار می‌کنند تصفیه کنید؟ من می‌بینم که در پروگرام دولت آقای حکیمی این نکات ابدا گفته نشده‌است و از این لحاظ است که ما مخالف با دولت و این پروگرام دولت هستیم.

دیگر چیزی که تا بحال نگفته‌ایم این است که دنیا روزبروز رو بترقی می‌رود امروز از فنلاند گرفته از هنگری گرفته، از فرانسه گرفته تمام خائنین را دارند دار می‌زنند، قوانین مضر را لغو می‌کنند ما میدانیم یک مقدار از قوانینی در دوره دیکتاتوری وضع شده‌است که با اصول و قوانین مشروطه وفق نمی‌دهد و ما باید این قوانین مضره را لغو کنیم و نسخ کنیم مثلا در تمام ممالک دیگر تمام احزاب و اجتماعات آزادانه حرفشان را می‌زنند ومی نویسند ما یک قوانین سیاسی داریم که صددرصد بر خلاف اصول مشروطه‌است که اینها در دوره رضا شاه تصویب شده‌است مخصوصا قانون تیرماه ۱۳۱۰ که این قبیل قوانین بر علیه اصول مشروطه‌است و باید لغو شود و قانون احزاب باید بیشتر روی مشروطیت و دموکراسی وضع شود (جمال امامی - قوانین مراعات هم بشود) البته مراعات هم بشود.

دیگر یک چیز دیگری که در اطرافش مختصری می‌خواهم صحبت کنم این حکومت نظامی است هر کس میداند حکومت نظامی را وضع می‌کنند برای حفظ اساس مشروطه و آزادی نه برای اختناق آزادی. دنیا برای آزادی آمد و جنگید و جنگ تمام شد ولی ما هنوز حکومت نظامی داریم برای چه داریم؟ بنظر بنده از روز اولی که این حکومت نظامی تأسیس شد برای اختناق آزادی بود و باید قانون تأسیس حکومت نظامی لغو شود من عجالتا صحبت‌هایم را تمام می‌کنم و در خاتمه می‌خواهم بگویم که در عرض سه سال و نیم اخیر ملت ایران ثابت کرد که ملت زنده ایست و برای حق خودش مبارزه می‌کند و دموکراسی در این ممالک دارد قوت پیدا می‌کند و مردم حق خودشانرا خواهند گرفت بچه معنی؟ بین معنی که ما می‌آئیم این جا می‌گوئیم تقصیر با مجلس بود یا با دولت بود همینطور وقتمان تلف می‌شود ولی عملا نتیجه‌ای برای اصلاح مملکت گرفته نمی‌شود و این دستگاهی که ما میگوئیم باید اصلاح شود این دستگاه یکی از معایبش خود مجلس شورای ملی است موقغی وضع این مملکت خوب می‌شود که خود اهالی جمع شوند و قدرت و نیروی ملی را تشکیل بدهند و جبهه واحد ملی تشکیل بدهند و خودشان مقدرات خودشانرا بدست بگیرند یعنی تا وقتی که تشکیلات احزاب درست نشود کارها درست نمی‌شود احزاب هم فرق نمی‌کند راست و چپ فرق نمی‌کند در مملکتی که دموکراسی هست باید تمام احزاب باشند از محافظه کار، از محافظه کار آزادیخواه، چپ و راست همه باید باشند این علامت دموکراسی است (حاذقی - ولی بشرطی که همدیگر را نکشند) این حرف صحیح است و این حرف را عملا حزب توده ثابت کرده‌است و ثابت کرده‌است همیشه طرفدار آزادیست و این شایعاتی است که شما می‌خواهید صحبت کنید و من مجبورم این جا صحبت کنم اولا تصدیق میفرمائید یک حزبی که دستگاه حاکمه (بعضی از نمایندگان - اکثریت نیست) (نایب رئیس - آقای پوررضا تشریف نیرید اکثریت نیست) (در اینموقع چند نفر از آقایان نمایندگان وارد شدند و عده برای مذاکره کافی شد)

اوانسیان - یک حزبی که دستگاه حاکمه بر علیه آن مبارزه کرد حزب توده بود ما چرا علاقه زیادی به آزادی داریم برای اینکه عده‌ای که در حزب توده جمع شده‌است از همه احزاب بیشتر است ولی هیچوقت با زور و چماق و فحاشی کاری نمی‌کند ومیداند که کاری باین ترتیب پیشرفت نمی‌کند و دلیلش هم این است که در این مدت که از طرف حزب توده نمایشات داده شد. در این نمایشات که شاید در چهل، پنجاه شهر از اصفهان گرفته، یزد گرفته، تبریز گرفته تا نمایشاتیکه داده شد این طبقه‌ای را که بعضی عملشانرا نمی‌پسندند طوری رفتار کردند که ثابت کرده‌اند خیلی منظم هستند و ابدا طرفدار اغتشاش نیستند حتی از اسلامبول وقتی اینکار کرها عبور می‌کنند بیستهزار ده هزار پنجهزار توی آنها البته روشنفکر هم خیلی هست و اینها ثابت کردند که خیلی طرفدار نظم هستند در صورتیکه در اسلامبول طلا ریخته میوه‌های خیلی هم آنجا پر است که اینکار گران شاید در سال یکدانه از آنرا نمی‌خورند ولی اینکارگران نگاه نمی‌کنند و با کمال آرامش عبور می‌کنند یک نفر کارگر را می‌شناسم که یک انگشت خود را از دست داده آمد شکایت کرد بعد گفتند لازمه این کار این است که یک نفر از نمایندگان کارگران باید برود از ارباب تقاضی کند که یک مبلغی برای جبران این انگشت بدهد چون هنوز قوانین ما از انگشت بریده دفاع نمی‌کند بعد گفت نمی‌ارزد با ینکه یک نماینده کارگر برود از دیگری خواهش بکند من خیلی خوشم آمد از این کارگری که گرسنه‌است و انگشت خودش را هم از دست داده‌است و حاضر نیست که کسی برای او برود خواهش بکند ما جدا مخالف اغتشاش و فحاشی و این چیزها هستیم و گمان نمی‌کنم که دیگر اینجا لازم باشد که صحبت بشود و تکرار بشود (هاشمی - صحیح است) دیگر اینکه در اول ماه مه و روز جشن پیروزی طبقات ستمدیده این کشور نمایش دادند و نظر خودشان را گفتند اول ماه مه یک روزی است در عین حال ملی و در عین حال بین المللی، ملی از این جهت است که در هر جا که کارگر است این جشن کارگری است، در ایران هم سابقه دارد وقتی که من خودم شاگرد مدرسه بودم در بیست و پنج سال قبل در مشهد در کوه‌های اطراف مشهد، در تبریز در تهران و در شهرهای دیگر این جشن را همیشه می‌گرفتند.

در خاتمه می‌خواستم یک چیزی بگویم بنظر من تمام این کارها اصلاح می‌شود فقط از یک راه. آن فقط موقعی می‌شود که تمام مردم ایران تشکیات بدهند و مبارزه کنند و حق خودشانرا بگیرند اما اگر یک روزی چنانکه گفتم برای اصلاح مملکت لازم شد که یک عده را مجازات کنند و دار بزنند البته اشخاصی را که طبق همین قوانین مملکت ما مجرم هستند مملکت را غارت کردند مسموم کردند دستشان آلوده بخون است این عده را اگر روزی بدار بزنند این هیچ بحال مملکت مضر نیست و بهتر است از این وضعی که فعلا ما داریم و مردم تلف می‌شوند و نسل کم می‌شوند کدام یک از نمایندگان می‌توانند بیایند اینجا پشت تریبون بگویند که نسل ما زیاد می‌شود یعنی احصائیه کامل ما میرساند که که در این کشور نسل ما روزبروز زیاد می‌شود و اتفاقا بر عکس است چندی قبل یک احصائیه از شیراز در دست آقای دکتر کشاورز دیدم که میرساند نسل کم می‌شود و در شیراز (فرمند - از تریاک کشیدن است که نسل کم می‌شود) بله آقا یک علتش هم این است و عتهای دیگر هم دارد حالا که ما می‌خواهیم اوضاع را اصلاح کنیم برای اینکه صدها هزار نفر از راه فقر و بیچارگی و گرسنگی نمیرند بگذاریم بیست سی نفر گردن کلفت را دار بزنیم تا بقیه راحت بشوند (پوررضا - مگر دیوان بلخ است؟) نه، مطابق قانون.

نایب رئیس - آقای ایپکچیان

اپیکچیان - در این موقع که برنامه دولت مطرح است و مجلس شورای ملی می‌خواهد زمام امور کشور را در این روزهای تاریخی که جنگ عالم سوز اروپا با فتح و پیروزی کامل متفقین ما خاتمه یافته و ستاره صلح از افق طالع گشته‌است بدست آقای حکیمی نخست وزیر و دولت جدید بسپارد و با تصویب برنامه دولت وقدرات امور کشور و مسئولیت تام و تمام آن را بعهده ایشان واگذار نماید لازم میدانم که در این موضوع نظریات خود را یعرض آقایان محترم برسانم: آقای نخست وزیر در جلسه علنی روز یکشنبه بیست و سوم اردیبهشت ماه بیاناتی فرمودند و برنامه دولت را تقدیم مجلس شورای ملی نمودند گرچه از مندرجات برنامه مقصود دولت کاملا روشن نیست و بیشتر به مرامنامه حزبی شباهت دارد و کرات عملا هم دیده شده هر دولتی که روی کارآمده و با گنجانیدن مواد بیشتری برنامه خود را بتصویب مجلس رسانیده پس از آنکه شروع بکار نموده‌اند.

هیچیک از آن مواد و حرعها لباس عمل بخود نپوشیده‌است، اکنون هم که آقای حکیمی نخست وزیر فعلی در چنین موقع باریک و مهم دولتی تشکیل داده و خود شان هم در رأس آن قرار دارند تصور نمی‌رود که بتوانند کوجکترین قدمی در راه اصلاحات کشور و سعادت ملت بردارند زیرا بطوریکه در ضمن بیانات خود اظهار داشتند (جمعی از نمایندگان ـ شما که موافق بودید)صبر کنید موافقت هم خواهم کرد مدتی است از مشاغل دولتی کنار بود و وارد در جریان سیا ست جهان فعلی نمی‌باشند بعلاوه از نظر کهولت سن و فرسودگی قوای روحی و جسمی چگونه می‌توانند در این موقع باریک کشتی طوفان زده کشوررا که بیک سلسله عملیات ممتد خستگی ناپذیر احتیاج دارد بسا حل نجات برسانند، حسن ظن آقایان نمایندگان درباره انتخاب ایشان و عهده دار شدن مسئولیت این بار سنگین را ما فوق قدرت و طاقت ایشان میدانم بجای اینکه در اوضاع اقتصادی کشور و حل کار گران بهبودی حاصل شود بیم آن خواهد رفت که فقر و فلاکت و بیکاری صد درجه بیش از این دامن گیر جامعه بوده و چرخهای اقتصادی کشور مزیدا علی ماسبق دچار بطو، جریان و وقفه گردد خوبست اقای نخست وزیر خودشان در این موقع باریک و پر مسئولیت این بار سنگین کناره گیری نمایند تا این حسن طن آقایان و عموم بدون این که بفاصله کمی بواسطه عرم موفقیت در پیشرفت کار از بین برود بر قرار و جاویدان بماند (در این موقع عده برای مذاکره کافی نبود و بعد کافی شد)آقای نخست وزیر جنا بعالی صرفنظر از پست نخست وزیری پست وزارت کشور را هم عهده خود گرفته‌اید در صورتیکه پست این وزارتخانه بفعالیت و صرف وقت بیشتری احتیاج دارد و انجام این عمل ار نیز از قوه جنابعالی خارج میدانم بعلاوه وزیر پست و تلگراف را هم تعیین و معرفی نفرموده‌اید این عمل نیز موجت نگرانی است زیرا در کشور ما آیا غیر از این اشخاص کس دیگری بوجود خواهد آمد که انتظار پیدا شدن آنها را دارید تا بسمت وزارت کشور و پست و تلگراف معرفی کنید چون حالا تلگرافات بواسطه پست و محمولات پستی هم بواسطه مکاری ارسال می‌شود (خنده نمایندگان)می‌خواهیم بدانیم که وزیر جدید در این مورد اصلاحاتی را قائل خواهند شد یا نه؟ علاوه بر این فعلا ۴ نفر از وزراء در خارج کشور بوده و یا عدم تما یل خود را اعلام داشته‌اند در واقع می‌توان گفت از ۱۴ نفر وزراء فقط هشت نفر حاصر خدمت هستند آیا با این کابینه ناقص سیار می‌توان کاری از پیش برد (پوررضا – آقا شما موافقید یا مخالف؟) صبر کنید آقا بموافقت هم می‌رسد.

موضوع دیگری که در درجه اول دولت باید مطمح نظر و مورد کمال توجه قرار دهد این است که نسبت بوضع کنونی آذربا یجان توجه خاصی مبذول داشته و عدایضم را با نظر دقت مطالعه فرموده و اقدام نمایند زیرا مدتهای مدید است هر دولتی که روی کار آمده وزمام امور کشور را بدست گرفته کوچکترین توجهی نسبت بآذربایجان ننموده در صورتی که آذربایجان یکی از ایالات مهم و حاصلخیز ایران بشمار می‌رود و اکنون بطور کلی دچار بحران اقتصادی و بیکاری شده و اغلب کارخانجات آن تعطیل نموده و عده زیادی از کارگران بیکار و سرگردان مانده‌اند با وصع این حال مامورین مالیات بر در آمده در نتیجه طرز عمل بسیار خشن و اجرای قانون مالیات بر در آمد که تصویب آن کار نا صواب بوده گویا در آن موقع بنا بمقتضیات جنگ وضع شده و جز فلج کردن چرخهای اقتخادی کشور قایده نشده و حالا بمناسبت اختتام جنگ مستلزم اصلاحات ضروری است مردم را دچار فشار و زحمت بیشتری نموده‌اند با اینکه کرات اهالی آذربایجان مخصوصا تبریز در این باب به آقایان نمایندگان و وزارت دارائی شکایت نموده‌اند مع التاسف اقدامات آقایان نمایندگان بلااثر و عقیم مانده و از طرف دولت ابدا عظف توجه نشده و تمامی طبقات تجار و کسبه و اصناف و صاحبان سهام کارخانجات و شرکتها از بین می‌روند و چنانکه آقایان اطلاع دارند یگانه محصول آذربانجان خشکبار است امرار معاش عده زیادی از اهالی آن سرزمین منحصر با ین کالا می‌باشد و در حقیقت یکی از اقلام مهم صادراتی کشور محسوب می‌گردد ولی در اثر سوء سیاست دولت با داشتن یگانه خریدار این کالای صادراتی در انبارها متراکم و درشرف پوسیدن وضایع شدن است و دولت تا کنون در تامین معاش عده کثیری آذربایجان کمک موثری نموده باشد و از خسارت اقتصادی کشور جلو گیری شود ساختمان را ه آهن فیما بین میانه و تبریز که بیشتر از بیست و جهار فرسخ نیست ناقص مانده و کار خانهای قالی بافی یکی بعد از دیگری تعطیل نموده کارگرانش بیکار ما نده‌اند و معدن مس سونگون ارسباران که سا بقا عده زیادی کارگر مشغول کار بودند فعلا بحالت وقفه مانده و کارگرانش بیکار مانده‌اند از بهداری و فرهنگ نیز در تبریز و شهرهای دیگر آذربایجان فقط اسمی بیشتر نیست در قصبات و دهات هم ابدا وجود ندارد استاندار و فرماندار و شهر دار تبریز و فرماندار بعضی شهرهای آذربایجان مدتی است بدون جهة بمرکز احضار شده (دکتر مجتهدی –با جهت بوده‌است)و تا کنون اجازه مراجعت به محل ماموریت ایشان داده نشده و یا مامور دیگری بعوض آنها تعیین و اعزام نکرده‌اند و اهالی بدون سر پرست بوده و تمامی کار هارا که مانده‌است و اغلب ادارات دولتی دچار هرج و مرج است وضع شهربانی تبریز ابدا رضایتبخش نیست بواسطه ضعف قوه قضائی کسی صاحب و مالک حقوق خود نمی‌باشد.

شهرداری تبریز هیچ گونه اصلاحاتی بعمل نیاورده و اهالی عموما دچار بلای بی آبی هستند و دولتهای وقت همواره و عده‌های دروغ برای تهیه آب تبریز داده‌اند مع التأسف تا کنون اقداماتی نشده‌است کثافات شهر باندازه‌ای است که فصل زمستان از کثرت گل و لای و در فصل تابستان از فرط گردو غبار رفت و آمد در داخل شهر مشکل است چون بودجه شهر داری باندازه ناچیز می‌باشد که بحقوق مستخدمین خود شهر داری تکاعوء نمی‌کند کجا مانده که آبادی و عمران شهر و موضوع دیگر پخش سیگار و تو تون آذربایجان است در اثر اقدامات مغرضا به بعضی‌ها که آلت انتخاباتی دوره پانزده فرض می‌کنند اداره پخش سیگار مرکز بشرکتی که طبق مقررات دولتی با سرما یه شش میلیون ریال تاسیس شده نداده و هر روز به بهانه‌ای امروز و فردا نموده و اهالی آذربایجان از این قسمت هم خیلی در مضیقه می‌باشد رفتار مأمورین نظام وظیفه با ندازه‌ای ننگ آور و غیر قابل تحمل است که زبان از گفتارش عاجز است و خیابانهای شهر تبریز تا کنون اسفالت نشده با همان خرابی باقی است آذربایجانیان تقریبا یک چهارم نقوس ایران را تشکیل می‌دهند انتظار دارند که دولت هر چه زود تر بتقاضاهای ایشان ترتیب اثر داده و برای راحتی اهالی و عمران و آبادی آنسامان اقدام مؤثری تعمل بیاورند تا برای بیکاران کار پیدا شده و این بحران اقتصادی که هم اکنون در آذرتایجان جکمفرماست خاتمه داده شود و بهتر است که دولت مدتی در آمد حاصله آذربانجان از انتقال آن بطهران صرف نظر نموده و برای عمران و آبادی (پور رضا ـ چه فرمودید؟ دو مرتبه تکرار کنید) عرض کردم مدتی در آمد حاصله آذربایجانیان را از انتقال آن بتهران صرف نظر نموده و برای عمران و آبادی و رفع احتیاجات ان استان صرف نماید تا احتیا جات آذربایجانیان تامین شود (فرهودی ـ باید بگیرد که خرج کند)اگر آقای حکیمی در مجلس شورای ملی متعهد باشند که تقاضاهای اذربایجانیان را عاجلا عملی نمایند بنده با کابینه ایشان موافق بوده و رأی خواهم داد.

نایب رئیس – آقای گرگانی.

گرگانی – مخالفت بنده برای شخصیت آقای حکیم الملک نبوده چون با این وضعیت فعلی و با این هئیت دولت امیدوار نیستم نواقصات کشور اصلاح شود. بنده شخصا بجناب اقای حکیم الملک ارادت دارم چونکه از ابتدای دور ه ششم یعنی از بدو ورود بمرکز تا بحال مختصر آشنائی پیدا کرده‌ام که یک نفر از وزراء سابق و رجال محترم و فعال و وطن پرست می‌باشند اظهارات بنده از روی تظاهر نیست زیرا که خودشان جبله دارند امیدوارم حق جل جلاله بجناب ایشان توفیق افطا فرماید که بهمدستی و همفکری آقایان نمایندگان و همگاران خود دولت ایشان خدمات برجسته بکشور نموده و اسم نیکی در تاریخ یاد گار بگذارند. باری عرایض بنده راجع بامنیت و فرهنگ است البته دولت خیلی مایل است که امورات فرهنگی بطور خوبی اصلاح و توسعه پیدا کند. چنانکه جناب آقای صدیق وزیر سابق فرهنگ یکروز نمایندگان کلیه ایلات را خواستند در این خصوصو مذاکرات مفصل بعمل آمد باری اجرای این منطور ماده به ماده پرسش هائی فرمودند مبنی بر این که فرهنگ جامعی در ایلات دائر شود:

خلاصه در این مسافرت بدشت گرگان با آن که در اول وقت خیلی نا امن بوده آقای مظفر بخرد از آمدن میان ایلات خود داری نکرده خوشبختانه با تفاق ایشان در تمام دشت نقطه بنقطه حتی بسرز هم رفته آنچه شایسته و لازم بود برای پیشرفت فرهنگ با هالی از ایشان و بنده نصایح بعمل آمد. ایلات تراکمه فوق العاده با اشتیاق استقبال کردند بلکه از انتظار ما زیاد تر شوق و ذوق دارند فقط از معلمین بی لیافت و از بی تربیتی اطفال عدم رضایت داشتند. دلیل می‌آوردند که چرا اخلاق رفتار شاگرد مدرسه که شش کلاس ابتدائی یا نه بلکه ۱۱ کلاس درس خوانده موجب عدم رضایت اولیایشان بشود چنانکه با شخاص بزرگ و حتی به پدر و مادر خود احترام نمی‌کنند زیرا از شخص تحصیل کرده بالاتر از اینها انتظار داریم تمنای ما این است که با ظفال ما تربیت جامع مؤثری بدهند یعنی معلم متدین که از هر حیث خوب باشد انتخاب نمایند که سر مشق حسن اخلاق و رفتار اطفال ما بشود.

باری بنده در این خصوص بقاضای خودم را بوزارت فرهنگ گزارش می‌دهم و از جناب وزیر فرهنگ تمنا دارم توجه کامل فرمایند رضایت اهالی را جلب نموده که در آتیه اشخاص وطن پرست متدین خدمتگذار دولت و ملت در نتیجه این تحصیلات پیدا شود. البته آقایان نمایندگان محترم و اولیاء دولت و اشخاص فاضلتراز بنده بهتر میدانند که از دانش و فرهنگ هر چه تعریف و توصیف نمائیم کم است. مخصوصا در این زمان کسیکه علم و هنر ندارد عدمش بهتر از وجود است زیرا که داشتن علم و هنر است که بشر را با علا درجه ترقی میرساند. بحمد الله در این زمان در کشور ما اشخاصی هستند که داران علم و هنرند ولی با اینحال دولت آنطوریکه برای فرهنگ اقدام لازم است نمی‌کند چونکه ما امروز هر چه داریم باید برای فرهنگ خرج نمائیم یک ثلث بودجه کشور هزینه ارتش می‌شود با این وصف امنیت نداریم. عقیده بنده اینست که همان خرج را مدتی مصرف فرهنگ نمازیم که توسعه و پیشرفت تامی حاصل کند. وقتیکه فرهنگ ما تکمیل شد البته ارتش هم تکمیل می‌شود و امنیت از هر حیث بر قرار و کلیه نواقص مرتفع خواهد شد.

عرض دیگر بنده راجع به امنیت است. در این مسافرت اخیر که وارد بندرشاه شدم کلیه رؤسای ایلات جعفر بای بااصطلاح استقبال کرده بودند ضمنا شکایت و داد و فرناد از عدم امنیت داشتند و همچنین کلیه ایلات اعم از هر طایفه از نداشتن امنیت نگران بودند که در واقع تا بحال جنین ناامنی در آنجا دیده نشده بود چونکه سابقا که سلب امنیت می‌شد مقصود مفسدین و سارقین بردن اغنام و احشام و این قبیل چیزها بود ولی این دفعه عدم امنیت کار را بجائی رسانیده بود که شب و روز توی خانه مردم بطور آشکار رفته و اظهار می‌کردند که هزار یا دو هزار بومان بدهید اگر ندهید شما را می‌کشیم مردم هم برای حفظ جان خودمی دادند.

حتی بعد از ورود بنده هم این اتفاق چند مرتبه برای مردم واقع شد که امید بجان خودشان نداشتند.

نداشتن امنیت از عدم لیاة ژاندارمری محل است. مسلم است مفسدین و سارقین وقتیکه ببینند کسی مانع از شرارت آنها نیست خورده خورده شرارت آنها بزرگتر می‌شود. بالاخره اقداماتی که بعمل آمد. روسای ایالت را دیده با نهایت شهامت با کمک نظامیان اتحاد جماهیر شوروی اشرار را قلع و قمع کرد چند نفر از آنها هم عودت کردند ما بقی هم تسلیم شده اسلحه شان را تحویل داده و مشغول زرع و زراعت گردیدند.

حال در عوض آنکه دولت در پاداش خدمات بنده که بدون خسارت این نا امنی بزرگ مرتفع و خاتمه یافته اظهار رضایت فرماید بعضی از روزنامه‌ها که فکرشان کوچک است بدون غور در اطراف کار بر خلاف انتشار می‌دهند که محمد گرگانی اسلحه تقسیم می‌کند و تحریک بایجاد اغتشاش می‌نماید. نتیجه این قبیل انتشارات خالی از صحت چنین معلوم است که خود این روزنامه‌ها عرض مخصوصی و سیاستی دارند چونکه عقاید بنده با عملیاتم یکی بوده و مکرر امتحان خود ار بدولت نشانداده و می‌دهم که ظاهر ساز نیستم. با این تفصیل قدردانی نشنیده بر عکس انتشارات بر خلاف که در جراید درج می‌کنند می‌بینم اما کارمندان وظیفه شیاس دولت متفق اتحاد جماهیر شوروی از این اقدامات وطن پرستی این جانب و کیان بنده اظهار قدردانی فرمودند.

بنده از دولت تقاضای اسلحه نکرده بودم که گرفته بمردم بدهم بلکه همانطور که فرض شد اسلحه اشرار را گرفته و تسلیم نمودم و تعحب می‌کنم که روز نامه ظفر چطور آشکارا توهین وارد می‌کند باین معنی که گرگانی مشغول پخش اسلجه و تحریکات ارتجاعی می‌باشد. البته تخدیق میفرمائید که این توهین را فقط تنها ببنده وارد نیاورده بلکه بدولت خودمان و بدولت همسایه اتحاد جماهیر شوروی هم وارد می‌کند زیرا که بنده کارخانه اسلحه ساز ی ندارم اگر چنین عملی کرده باشم بایستی اسلحه یا از دولت متبوعه خودم یا از مأمورین اتحاد جماهیر شوروی گرفته و بمردم داده باشم. تعجب این جاست که دولت چرا این قبیل انتشارات بی صحت که معنیش غرض سیا ست و هوچی گری را می‌بخشد تعقیب نمی‌کند.

خلاصه اگر یکوقت خدای نخواسته تقاضای اسلحه کنم آنهم صلاح و خیریت کشور را می‌بینم. چنانکه قبلا امتحان خود را بدولت و ملت دادم و چند مرتبه اسلحه گرفته و کارهای برجسته را انجام دادم که یکی دو قسمت آنرا برای استحضار بسمع اولیای دولت و نمایندگان ملت میرساند.

در موقع اغتشاش و جنگ جنید خان حسب الامر اعلیحضرت سابق مرحوم تیمورتاش وزیر دربار وقت ببنده دستور دادند برای کمک فکری فرمانده تیپ و قلع و قمع جنید خان بدشت گرگان بروید. عرض کردم بشرط آنکه بفرمانده تیپ دستور فرمائید که نظریات بنده هم دخیل باشد بعد قبول فرمودند و (آقای فلسفی شما هم وکیل گرگان هستید گوش بدهید) بفرمانده تیپ هم آنطور که لازم بود دستور دادند. سپس موقع زمستان در هوای سرد با هزاران مشقت و زحمت زیاد وارد گنبدکاوس شدم دیدم فرمانده تیپ کلیه روسای ایلات را احضار کرده بتصور اینکه آنهار با آدمهای جنید که بمیان ایلات آمده مردم را غارت می‌کردند همدست می‌باشند می‌خواستند تحت نظر بگیرند. بنده بفرمانده تیپ که جناب آقای سرتیپ زاهدی بودند عرض کردم که خوب است عوض تحت نظر گرفتن با یشان اسلجه بدهید من خودم ضامن می‌شوم که وقتی که اینها مسلح شدند یکنفر از عمال و آدمهای جنید خان باقی نماند. ایشان هم تقاضای بنده را قبول فرمودند از آن ساعتی که بآنها اسلحه دادند ده روز طول نکشید که جنید و اتباعش فراری و بافغانستان رفتند و همین طور در دوره هشتم وکیل نبودم یک اغتشاش در دشت بعمل آمد.

آقای سرهنگ حکیمی که فرمانده تیپ و حکو مت نظامی بودند بنده را خواسته و فرمودند که بدون اینکه سرو صدایی باند شود بچه وسیله باید رفع این اغتشاش کرد و اظهار کردم قشون کشیدن و سر و صدا بلند شدن گذشته از آنکه طولانی می‌شود بعلاوه خسارت زیاد وارد می‌شود بایستی که بیک عده تراکمه اسلحه بدهیم. که خودشان مثل جنگ و دعوای ترکمنی اشراررا تعقیب کنند که باسرع وقت نتیجه حاصل شود.

چون ایشان هم شخص سیاستمداری بودند پیشنهاد بنده را قبول فرموده فورا ترتیب اثر دادند. در مقابل خود بنده مخصوصا باسب سوار شدم برای تسلیم و نصایح اشرار در ظرف ۲۴ ساعت ۳۶ فرسخ را ه را طی کرده و اشخاصیکه از اول بهمراهی بنده آمده بودند با آنکه اسب سوار قابلی بودند خسته شده و طاقت نیاورده بین راه ماندند سپس از محل دیگر همراهی گرفتیم این طاقت و توانائی که در آن روز از بنده ظاهر شد فقط مقاومت اسب سواری بنده بوده که از هر جیث اسب درجه اول بود بهر حال هر کجا که لازم بود رفتم و اقدامات و نصایح لازمه را کردم خلاصه ده روز طول نکشید آن اشرار قلع و قمع شدند. بعد از طرف دولت دو نفر سرهنگ برای بازرسی این پیش آمد بدشت گرگان آمدند که یکی از آنها آقای سرهنگ شاهقلی بودند و قتی که عملیات بنده را مشاهد ه فرمودند اظهار کردند خوب شد که شما در این دوره وکیل نبودید زیرا که اگر در تهران بودید کسی نبود که این اقدام و عملیات را بنماید.

قسمت دیگرراجع به نظام وظیفه بود که ایلات از دادن سر باز خودداری می‌کردند. وضعیت دشت برای این پیش آمد خیلی بد شده بود. همانطور که عرض کردم چون آقای سرهنگ حکیمی مرد کاری سیاسی از روی فکر اصلاح الطلب بودند بوسیله دفتر مخصوص شاهنشاهی بنده را خواستند که شش ماه در دشت گرگان ماندم با روسای ایل همدست شده بهر وسایل بود ملت را تشویق کدره برای دادن نظام مقدس وظیفه راضی کردم والا ممکن بود به مثل واقعه مشهد مقدس پیش آمد بدی ایجاد شود. البته تصدیق میفرمائید واقعه پیش آمد خراسان و ریختن خون مردمان بی گناه از عدم لیاقت مامورین و روسای محل بود زیرا اگر نمایندگان خراسان را بمشهد احضار می‌کردند این وقایع پیش نمیامد چونکه آن نمایندگان سیاست ایام را در دست داشتند بهر وسیله‌ای بود مردم را قانع و از خون ریزی چلوگیری می‌فرمودند. خلاصه مقصود اینست که هر وقت هر کجا امنیت سلب می‌شود از کارمندان دولت ایجاد می‌شود همین طور قتل و غارت در ولایات در سال گذشته از قبیل شاهرود و کاشان و سایر جاهای دیگر که از آفتاب روشنتر و لازم بتذکر نیست.

باز هم عرض می‌کنم عدم امنیت را غالبا مامورین و کارمندان دولت ایجاد می‌کنند که در این خصوص عرایضی دارم ان این است بعد از پیش آمد شهریور ۱۳۲۰ امنیت حوزه گرگان و د شت گرگان بطوری محفوظ ماند که جناب مرحوم فروغی نخست وزیر وقت از بنده و جمیع اهالی انجا اظهار تشکرفرمودند و نیز فرمودند که در این موقع بایستی تمام افراد کشور برای حفظ امنیت ساعی باشند بنده جواب بان مرحوم عرض کردم بیست سال است داخل سیاست هستم با خلاق و رفتار مامورین و کارمندان دولت صالح باشند و مردم را اذیت نکنند شخصا از هر حهت امنیت آن محل را عهده دار می‌شوم آن مرحوم عرایض بنده را تصدیق کرده فرمودند ما هم سعی می‌کنیم که کارمندان و مامورین صالح و خوب باشند و شما هم برای حفظ امنیت ساعی باشید باری بطوری که عرض کردم امنیت دشت گرگان تا کنون محفوظ بوده و آن هم از اصالت و نجابت ملت تراکمه‌است. متاسفانه مدتی است از تراکمه حوزه بجنورد شکایت متواتر تلگرافا و کتبا که بعضی به دفتر مخصوص شاهنشاهی و مجلس شورایملی و نخست وزیر و غیره بوده رسیده تمام حاکی از عملیات نا شایسته و خلاف قانون نظامی‌ها و ظلم و ستم آنها با هالی است و گویا تا کنون دولت اقدام مؤثری در این خصوص ننموده اموال و اشیاء و وجوهی که با زور از اهالی گرفته‌اند بصاحبا نش پس نداده‌اند بنده با کنون از رفتار و عملیات زشت شرم آور مامورین دولت در مقابل نمایندگان محترم محلس خودداری نمودم و اظهار ی نکردم ولی چون تعدیات انها از حد گذشته و بعملیاتی دست زده‌اند لذا در حضور نمایندگان محترم بسمع دولت میرسانم اگر پیش آمدی شود مسئول خود دولت است نه ملت.

یکی از اشخاصی که تعدیان زیادی به مردم نموده (سروان جمیدی نام است) (یکی از نمایندگان – کی؟) سروان جمیدی که با یکعده سرباز در میان ایلات بمنظور جمع آوری اسلجه دفته و تولید اغتشاش نموده و مردم را چپاول و غارت کرده غرض شخص مذکور جمع آوری اسلجه نبوده که باین عنوان در میان ایلات رفته بلکه فکرهای دیگری داشته بعرض آقایان میرسانم از وجوه و گوشفندو قالی که مشارالیه از قریه‌های مختلف گرفته با ذکر اسامی معین و معلوم

۱-از قریه نخورلی هزارپا (مربع) قالی و ۲۰۰ (دویست)رأس گوسفند

۲- از قریه دویدق هشتهزار تومان و جه نقد

۳- از طایقه گرکز دو هزار تومان وجه نقد

۴- از حصارچه و بچه دره تخته قالی عبارت از صد و پنجاه پا (مربع)

۵- از قریه طالار صد (مربع) قالی و

همچنین (سروان شریف زاده)که کلانتر غلامان (در مرز می‌باشد)از ملامراد نام یکهزار تومان وجه و بمساجت صد پا (مربع) قالی گرفته‌است. و نیز در قریه مذکور سرهنگ قهرمان نام بعنوان اخذ مالکانه از اهالی مطالبه مالکانه نموده که بدلایل زیر دولت حق مطالبه مالکانه ندارد که بدون جهت آقایان مامورین می‌روند اسباب اذیت و خسارت رعیت بی چاره را فراهم می‌آورند. (آقای هژیر شما وزیر دارائی هستید گوش بدهید).

  • اولا کلیه اهالی نامبرده خورد ه مالک هستند و هفتصد سال است که اجداد ا ویدا بید متصرف بود ه و می‌باشند. فقط در زمان شاه سابق اجبارا وجوهی بعنوان مالکانه از آنها در یافت می‌داشتند که آنهم مطلب معلوم و لازم بتذکر و تکرار نیست.
  • ثانیا کلیه مالکین آن حوزه عریضه بداد گاه مربوطه در موعد مقرره دادند که اکنون در جریان است و تکلیف قطعی معلوم خواهد شد و تا تعیین تکلیف قطعی دولت نبایستی عملیات زمان قبل از شهریور ۱۳۲۰ را تکرار نماید.

ملت از رویه و طرز رفتار مامورین دولت نگرانند. بجای آنکه سیاستمداران و زمامداران کشور در مقابل نماینده بر عکس مردم را میرنجانند عرض دیگرم راحع به هیئت رسیدگی دادگاه املاک است تمنی دارم دولت مردم را داده و بیش از این مردم را سر گردان نکنند که بهانه در دست مامورین نالایق گردیده سوء استفاده نمایند.

جناب اقای نخست وزیر خواهش می‌کنم توجه بفرمائید من برای جنابعالی عر ض می‌کنم. گوش (در این موقع چون چند نفر از آقایان نمایندگان از جلسه خارچ شده بودند اکثریت برای مذاکره کافی نبود)

عده از نمایندگان ـ عده کافی نیست تنفس داده شود.

یمین اسفندیاری ـ بقیه اظهارات شان را فردا تفرمایند.

- ختم جلسه - جلسه آتیه

نایب رئیس ـ آقایان تشریف برده‌اند اگر اجازه می‌فرمائید جلسه را بعنوان تنفس ختم کنیم (صحیح است)

جلسه آتیه فردا صبح ساعت ۹ دستور هم بقیه شور در برنامه دولت (صحیح است)

(در این موقع پنجاه دقیقه بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل گردید)

نایب رئیس مجلس شورای ملی - ملک مدنی

سواد فرمان همایونی دائر بانتصاب آقای نخست وزیر

هیئت وزیران جناب آقای ابراهیم حکیمی نظر بکمال اعتماد و اطمینانیکه بمراتب کاردانی و کفایت و دولتخواهی شما حاصل است بموجب این دستخط مقام نخست وزیری را بشما محول و مقرر می‌داریم که در تعیین هیئت وزیران مطالعه نموده نتیجه را هر چه زودتر به اطلاع ما برسانید. ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست وزیر بموجب این دستخط جناب غلامحسین رهنما را بسمت وزارت فرهنگ منصوب و مقرر می‌داریم بانجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ اردیبهشت ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست وزیر بموجب این دستخط جناب دکتر اسمعیل مرزبان را بسمت وزارت بهداری منصوب و مقرر می‌داریم بانجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ اردیبهشت ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست وزیر بموجب این دستخط جناب ابراهیم زند را بسمت وزارت جنگ منصوب و مقرر می‌داریم بانجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ اردیبهشت ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست وزیر بموجب این دستخط جناب حسنعلی کمال هدایت را بسمت وزیر مشاور منصوب و مقرر می‌داریم باجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ ۱ردیبهشت ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست وزیر بموجب این دستخط جناب نصرالله خلعت بری را بسمت وزارت کشاورزی منصوب و مقرر می‌داریم بانجاه وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست وزیر بموجب این دستخط جناب انوشیروان سپهبدی را بسمت وزارت امور خارجه منصوب و مقرر می‌داریم بانجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست وزیر بموجب این دستخط جناب نادر آراسته را بسمت وزارت راه منصوب و مقرر می‌داریم بانجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست مزیر بموجب این دستخط جناب ابوالقاسم نجم را بسمت وزارت بازرگانی و پیشه و هنر منصوب و مقرر می‌داریم بانجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست وزیر بموجب این دستخط جناب عبدالحسین هژیر را بسمت وزارت دارائی و مقرر می‌داریم بانجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

نظر به پیشنهاد جناب ابراهیم حکیمی نخست وزیر بموجب این دستخط جناب الهیار صالح را بسمت وزارت دادگستری منصوب و مقرر می‌داریم بانجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

اخبار مجلس

از امریکا پاسخ تلگراف تسلیت آقای رئیس مجلس شورای ملی مجلس جمهوری امریکا

جناب آقای طبا طبائی – رئیس مجلس شورای ملی ایران.

آقای رئیس محترم مجلس. اجازه می‌خواهم تشکرات صمیمانه خودرا به آن جناب در باره تسلیتن که راجع به فوت مرجوم فرانکلن روز ولت اظهار فرموده بودید تقدیم کنم با احترامات رئیس مجلس جمهوری متحده آمریکا. سام ریبورن

گزارش کمیسیون عرایض و مرخصی مجلس شورای ملی

کمیسیون عرایض و مرخصی در این هفته نیز روزهای شنبه ۲۲ و سه شنبه ۲۴ و پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت بریاست آقای محمد علی امام جمعه شیراز و سایر آقایان در ساعت ۸ صبح تشکیل و بتعداد دویست و سی و هفت برگ عرایض رسیدگی و به وزارتخانه‌های مربوطه رجوع شد ضمنا (شصت) پاسخنامه مرجوعات مجلس که از وزارتخانه‌ها رسیده بود از اداره دبیر خانه قانونگذاری برای رفع نگرانی به متظلمین ابلاغ گردید جلسه آینده کما فی السابق روز شنبه ۲۴/۲/۲۹خواهد بود. شعبه دوم در ساعت ۹ صبح یکشنبه ۲۴/۲/۳۰ تشکیل و پروند ه انتخابات سقز مطرح و پس از شنیدن گزارش سو کمیسیون نسبت بصحت انتخابات آن شهر و اعتبارنامه آقای محیط رأی گرفته و با کثریت تصویب گردید ـ

منشی شعبه دوم ابوالفضل حاذقی کمیسیون‌ها. روز شنبه ۲۲ اردیبهشت ۲۴دو ساعت قبل از ظهر کمیسیون قوانین دارائی با حضور آقای معاون وزارت دارائی و مستر مانک رئیس اداره در آمدها بریاست آقای رفیع تشکیل شکایات واصله راجع چون موضوع مورد توجه واقع گردید پس از مذاکراتی سو کمیسیونی از آقایان زیر: فاطمی – اردلان –صادقی –امیر تیمور – دکتر آقایان. انتخاب که با حضور نمایندگان وزارت دارائی در قانون و آئین نامه آن تجدید نظر نموده نتیجه را بکمیسیون مزبور روز دوشنبه ۲۴اردیبهشت دو قبل از ظهر تشکیل شود غائبین با اجازه – آقایان دکتر شفق – موید قوامی – کاظمی – دهستانی – معدل. رئیس اداره کمیسیونها. وزارت دارائی ۳۷۰۲ تصویبنامه ۲۴/۲/۵ هیئت وزیران در جلسه بیست و پیجم اردیبهشت ماه ۱۳۲۴ بنا بر پیشنهاد شفاهی جناب آقای وزیر دارائی تصویب نمودند ک‌جناب آقای جسنعلی هدایت وزیر مشاور جناب آقای دکتر مرزبان وزیر بهداری و جناب آقای هژیر وزیر دارائی بسمت نمایندگی دولت در مجمع عمومی عادی صاحبان اسهام بانک ملی ایران که بموجب ماده (۷)اساسنامه بانک مزبور مقرر است حاضر شوند. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است. م – ۱۵۸۲ نخست وزیر.

اخبار کشور اخبار دربار شاهنشاهی

۱- آقای دکتر عباس نفیسی که از طرف شیر و خورشید سرخ مأمور رسیدگی بحادثه زلزله گرمسار ورامین بودند ساعت ۱۰ در کاخ مر مر برای عرض گزارش به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی شرفیاب شدند.

۲- ژنرال پوز ژنرال بسن و کلنل استتسن افسران امریکائی که در راه آهن دولتی ایران همکاری نموده‌اند امروز ساعت ده و نیم در کاخ مرمر به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی شرفیاب شدند ژنرال بسن باخذ نشان مفتخر شد.

۳- آقای وزیر مختار عراق برای اجازه مرخصی امروز ساعت ۱۱ در کاخ مرمر به پیشگاه ملوکانه شرفیاب شده و باخذ نشان مفتخر گردیدند آقای سفیر کبیر امریکا برای اجازه مرخصی امروز ساعت ده نیم صبح در کاخ اختصاصی به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهیشاهی شرفیاب شدند

شنبه ۱۳۲۴/۲/۲۹

۱-روز گذشته آقای اکبر مسعود ساعت ده و نیم صبح در کاخ مر مر به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی شرفیاب شدند.

۲- ساعت ۴ بعد از ظهر جناب مستطاب آقای حاج میرزا احمد خراسانی در کاخ اختصاصی به پیشگاه ملوکانه شرفیاب شدند.

۳- روز گذشته ساعت ۵ بعد از ظهر موکب اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و علیا حضرت ملکه فوزیه پهلوی به بانک ملی نزول اجلال فرموده پس از بازدید جواهرات سلطنتی بمحل ورزش بانک ملی تشریف فرما شده و انجا را افتتاح فرموده‌اند.

روز یکشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۲۴

۱- بمناسبت فوت حجةالاسلام آقای آقا میرزا مهدی خراسانی مجلس ختمی در مسجد شاه از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برگزار شد و در محلس ختم حضور بهم رسانیده و تفقدات ملوکانه را بجناب مستطاب آقای احمد خراسانی اخوی آنمرحوم ابلاغ نمودند.

۲- بمناسبت ورود آقای میرزا محمد رضا کفائی پسر مرحوم میرزا مهدی خراسانی به تهران آقای شکرائی عواطف ملوکانه را با یشان ابلاغ نمودند.

روز دوشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۲۴

۱- امروز ساعت ۱۱اقای علی نصر وزیر مختار شاهنشاهی در چین در کاخ مرمر به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی تشرف حاصل نمودند.

۲- آقای سلطان العلماء زنجانی ساعت ۳ و نیم بعد از ظهر امروز در کاخ اختصاصی به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی شرفیاب شدند.

انتصابات و احکام

آقای علی مهذب بخشدار داور زن بسمت بخشدار جغتای منتقل شده‌اند. آقای احمد جلیلی بخشدار جغتای بسمت بخشدار داورزن منتقل شده‌اند.

آقای محمد مقتدر مژدهی کارمند منتظر خدمت بسمت فرمانداری شفارود منصوب شده‌اند. کار گزینی.

آقای عزیز الله محمد زاده کارمند اداره امور شهرداری‌ها بسمت بخشداری گمیشان منصوب گردید.

از طرف وزارت کشور. آقای عبدالرحیم رود بارمحمدی کارمند فرمانداری تهران بسمت بخشداری علی اباد کتول منتقل شده‌اند. شماره ۴۵۱۸ تغییرات ۲۴/۲/۲۳.

از ۲۴/۲/۱۵ لغایت ۲۴/۲/۲۲.

۱- آقای محمد رضا سلامی معاون اداری دادسرای مشهد بسمت امانت دادگاه بخش فردوس.

۲- آقای محمد علی شیر دل معاون اداری دادسرای شهرستان تهران بسمت کارمندی علی البدل دادگاه شهرستان شیراز

۳- جعفر افتخاری کارمند اداره نظارت بسمت کارمندی علی البدل دادگاه بخش تویسرگان.

۴- آقای احمد ایزد پرست بازپرس شعبه اول اردبیل بسمت دادستانی شهرستان اردبیل

۵- آقای علی بلیغ کارمند دادگاه املاک واگذاری ساری بسمت بازپرسی دادگستری ساری

۶- تقی شیوا دادستان شهرستان اردبیل بسمت دادستانی شهرستان کاشان

۷-آقای مرتضی طیبی دادستان شهرستان بسمت کارمندی دادگاه املاک واگذاری ساری

۸- آقای ابوالفضل گودرزی کارمند علی البدل دادگاه شهرستان تهران بسمت بازپرسی شعبه ۲دادسرای تهران

۹-آقای عبدالله کبانا دادیار دادسرای شهرستان تهران بسمت کارمندعلی البدل دادگاه شهرستان تهران

۱۰-فرج الله رند بازرس دفتر بارزسی و سازمان و کلاء بسمت دادیار دادسرای تهران

۱۱- آقای باقر ثباتی بازپرس شعبه ۲ دادسرای تهران بسمت بازرس دفتر بازرسی و سازمان و کلاء

۱۲- آقای موسی مجتهدی کارمند علی البدل دادگاه استان ۳ و ۴ بسمت مستشاری دادگاه استان ۳ و ۴








        • ۷-۱۴

شماره مسلسل ۱۳۸۹

مذاکرات مجلس بقیه جلسه ۱۲۷

بقیه صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

و باید توجه کنیم که موضوع هزینه زندگی را حتما پائین آورده و یک تعادلی برایش قائل شویم.

بنده در این قسمت مطالعه کردم و دو عامل مهم برای این کار پیدا کردم که غیر از این دو عامل دلیل دیگری برای گرانی بطور کلی نیست البته دلایل دیگری هست ولی مهم نیستند و تحت الشعاع هستند. این دو عامل دو عامل اصلی گرانی زندگی است یکی قراردادیست که در دوره مجلس سیزدهم با متفقین منعقد کردیم و یکی هم بدهی دولت است ببانک ملی ایران البته بنده خیلی مختصر عرض خواهم کرد عرض کنم مجلس دوره سیزدهم عالما عامدا با چشم باز این قانون را تصویب کرد چرا؟

برای اینکه می‌خواست متفقین پیروزمند بشوند مجلس سیزدهم می‌دانست که اگر این قانون را تصویب کند زندگانی گران خواهد شد مردم ایران در زحمت و سختی خواهند بود و لی هر کس که بخواهد با متفقین کمک کند که او پیروزمند شود باید فداکاری بکند ما اگر سربازان خود را در میدان جنگ نفرستادیم اقلا می‌بایستی کمک مالی بکنیم و ما عالما عامدا این کمک را کردیم برای اینکه امروز نمایندگان ما در انجمن سانفرانسیسکو بتوانند بگویند که ملت ایران چه کمکهائی کرده‌است پنج میلیون تن مهمات. (آقا سید ضیاء الدین - دوازده میلیون) گرچه که بنده در روزنامه دیلی نیوز دیدم پنج میلیون تن است حالا آقایان ارقام دیگری دیده باشند بنده اطلاعی ندارم من اطلاعات خودم را می‌گویم اگر ما پول نمی‌دادیم کمک نمی‌کردیم. (کام بخش – اکثریت نیست آقا) (پس از یکدقیقه اکثریت حاصل شد) اگر ما پول نمی‌دادیم چطور ممکن بود این دستگاه بگردد درست است که این چندین میلیاردی که ما دادیم در مقابل هزینه جنگی که متفقین کردند زیاد نیست تنها دولت انگلستان در روز ۱۵ میلیون لیره خرج جنگ می‌کرد ولی باید گفت در خانه مور شبنمی طوفان است ما ملت کوچک بواسطه استطاعت و توانائی خودمان آنچه که ممکن بود و مقدور بود کمک کردیم بنده یک نامه‌ای بوزارت دارائی نوشتم و پرسیدم که در روز آخر اسفند ۱۳۲۳ از متفقین ما چقدر ارز موجود داشتیم که در مقابل آنها پول داده‌ایم آقایان مستحضرند که قرارداد مالی خلاصه اش این است که در مقابل هر لیره که در لندن بحساب ما بگذارند ما دوازده تومان و هشت قران اینجا به متفقین می‌پردازیم و هر دلاریکه در آمریکا بگذلرند ما سه تومان و دو هزار می‌پردازیم مطابق صورتیکه ببنده رسیده اذزهای موجوده تا آخر اسفند بنرخ فروش بفروش برسانیم ۲۳۲۳۷۶۷۳۹۲ ریال و دو میلیاردوسیصدو بیست و سه میلیون و هفتصدو شصت و هفت هزارو سیصدو نود و دو ریال پول عاید ما می‌شود یعنی ما آنچه که به متفقین پول داده‌ایم تتمه اش دو میلیارد و کسری کسری باز بآنها پول دادیم که الان پول ما در دست آنهاست و ارز آنها در دست ما است البته همانطور که عرض کردم این کاریکه ماتوانستیم بکنیم و این فداکاری که ما کردیم در حکم آن است که در لانه مور شبنمی طوفان است برای یک مملکت کوچکی این یکبار بسیار سنگینی بود حالا عالما، عامدا ما این کار را کردیم و حالا حق این است که دول متفق بما کمک متقابل بکند این است که بنده از دولت حاضر تقاضا می‌کنم که بنمایندگان ما در کنفرانس سانفرانسیسکو نسبت باین موضوع توجه بدهند درست است که دولت هلند. دولت بلژیک. دولت لوکزامبورک اینها همه با دولت انگلستان و آمریکا سمپاتی و دوستی قدیمی دارند ولی نباید آنها را در درجه لول بگیرند و حقی که ما برای آنها قائل شدیم تضییع بکنند خدای ناکرده.

اگر کالاهائی هست مال التجاره عائی هست باید ما هم نصیب ببریم چون ما هم بقدر مقدور بآنها کمک کرده‌ایم (صحیح است) (نایب رئیس – آقای اردلان اکثریت نیست) (پس از یکدقیقه اکثزیت شد) آنها هم حالا باید بما کمک متقابل بکنند این است که بنده امیدوارم که هیئت دولت در قسمت توجه بفرمایند و اما عامل دومی که بنده توجه دولت را بآن معطوف می‌دارم بدهی دولت است ببانکملی ایران. بانکملی ایران یک مؤسسه ملی اسن که باید طرف توجه و حمایت مجلس شورای ملی واقع شود خوب اگر بانکملی ایران از یک شخصی طلبکار باشد چه می‌کند؟ بدادگستری مراجعه می‌کند و اجرائیه صادر می‌کند و بالاخره بقدرت دولت پول خودش را وصول می‌کند ولی لینجا بالاخره بانکملی طلبکار از خود دولت است هر چه هم صدا کند ناله کند صدایش بجائی نمی‌رسد مجلس شورای ملی باید توجه باین قسمت بکند بنده از مجلس شورای ملی تقاضا کردم که یک کاغذی بوزارت دارائی نوشته و صورت خواستند که ببینیم مملکت ما یعنی وزارت دارائی ما ببنکملی ایران چقدر بدهکار است اینصورت برای بنده رسیده و البته بنده همه اقلامشرا نمی‌خوانم فقط عرض می‌کنم غیر از یک قانونی که مجلس شورای ملی در ۱۳۱۳ رأی داده‌است که دو میلیون ریال از بانک ملی ایران برای ایجاد گورستان قرض بگیرند تمام این قروض مربوط به بعد از شهریور ۱۳۲۰ است یعنی بعد از آن مدتی که این گرانی در مملکت ما ایجاد شده‌است و بعبارت ساده تری تمام این قرضها در دوره تصدی این دانشمند اقتصادی بود که ما برای این مملکت بدبختانه استخدام کردیم اگر یک ایرانی بود یا با موافقت یک ایرانی بود صدا بلند می‌شد که چرا بدار نمی‌زنید ولی حالا او رفته‌است و دیگر ما دستمان بجائی نمی‌رسد رقم عجیبی است این بدهی تعجب خواهید فرمود از اینکه چهار میلیارد و صدو پانزده میلیون و سیصدو نود هزار و چهار صدو شصتو هشت ریال در آخر آذر ۱۳۲۳ بدهی دولت ببانکملی بوده‌است چهار میلیارد می‌شود بیش از هشتصد کرور تومان خوب ما دو عامل بزرگ داشتیم یکی قرارداد مالی که بنده رقمش را عرض کردم دو میلیاردو خورده‌ای مانده بود که بمتفقین پول داده بودیم چهار میلیارد هم بانک ملی ایران مقروض بودیم وقتیکه این دو رقم را جمع بکنیم می‌بینیم که یک رقمی بدست ما می‌رسد شش میلیاردو چهار صدو سی و نه میلیون و صدو پنجاه و هفت هزارو هشتصدو شصت ریال (حاذقی این را باید تفریق کنید نه جمع) (طهرانچی - بلی این را باید تفریق کنید نه جمع) اجازه بفرمائید ایست اینطور این دو تا را باید جمع بکنیم برای اینکه ما اگر لیره مان را بفروشیم پول ببانک ملی ایران بر می‌گردد اگر دولت هم بدهیش را ببانک ملی ایران بدهد باز پول ببانک برمی‌گردد پس ۶۴۳۹۱۵۷۸۶۰ ریال مجموع این دو تا پول می‌شود یعنی از صندوق بانک ملی ایران دو میلیارد و خوردهای بمتفقین پوا داده شده و ۴ میلیلرد هم بدولت پول داده شده و مجموع این که از صندوق بانک ملی ایران بیرون رفته و اسکناس زیادی منتشر شده عبارتست از ۶ میلیاردو خورده‌ای، نماینده محترم آقای بوشهری در گزارشی که اینجا قرائت نمودند اشاره کردند که باید کاری کرد که هزینه زندگی پائین آمده و اسکناس ببانک ملی برگردد و یک تذکر خوبی دادند که ۲۰۰ میلیون ریال اسکناس برگشته‌است بانک پس دولت باید یک توجهی بکند در جزء بودجه خودش ۰۰

بنده از نماینده محترم آقای دکتر رادمنش بسیار تأسف خوردم که دیروز موافقت فرمودند که باز هم این انحصارها باقی و برقرار باشد این انحصارها بلای جان ماست اینها باعث بدبختی ما است همین باربری که اینجا درست کرده‌اند همین انحصارهای دیگر تمام باعث این شده‌است که اسکناس هائی که دولت از بانک ملی گرفته‌است خرج کند هما هنوز این صورت را نخوانده‌اید شما این صورت را بخوانید اینصورت را دانه دانه مطالعه بفرمائید یکایک عبارت از قوانینی است که از مجلس شورای ملی گذشته‌است که برای خرید یک کالای انحصاری یک پولی از بانک قرض بگیرند آقا کالای انحصاری صد در صد منافع داشته پس چرا پول بانک را پس نداده‌اند؟ برای اینکه این انحصارها ضرر داشته مخارج زیاد داشته (دکتر کشاورز - دزدی زیاد داشته) درست است آقای دکتر کشاورز توجه بفرمائید دویست و چهل میلیون ریال بودجه تثبیت قیمت هااست چطور این را ممکن است مملکت ما تحکل کند؟ بنابراین تمام اینها باعث گرانی شده‌است (صحیح است) حالا این حسابی که بنده درست کردم اتفاقا یک نتیجه بسیار مثبتی داده یعنی شما اسکناسی که امروز در دست مردم دارید عبارت است از ۷ میلیارد و بنده صورت حسابس که امروز در دست دارم مال آخر اسفند ۱۳۲۳ است صورتی که نماینده محترم آقای بوشهری قرائت فرمودند تازه تر بود. این صورت بنده اگر ارقامش با ارقام ایشان اختلاف دارد برای این است که تاریخ صورت بنده با تاریخ آقا جور نمود تاریخ بنده آخر اسفند است در تازیخ اسفند ۱۳۲۳ ۰۰۰ ر۰۰۰ ر۷۶۲ ر۷ ریال اسکناس در دست مردم بوده‌است این دو فقره عامل بزرگ گرانی است و اگر ما این اسکناسها را ببانک برگردانیم یعنی اسکناسهای اضافی را کم بکنیم عینا همان اسکناس بدست ما می‌آید که قبل از شهریور ۱۳۲۰ در دست مردم بوده‌است یعنی بطور واضح ارقام ریاضی روشن می‌کند که عامل مؤثر گرانی این دو وجود شریف بوده‌است (خنده نمایندگان) حالا این دو رقم را که از اسکناس موجود کسر کنیم ۱۴۰ ر۸۴۲ ر۳۲۲ر۱ ریال اسکناس است این همان اسکناسی است که قبل از شهریور ۱۳۲۰ بدست مرده بوده اتفاقا مسائل ریاضی بقدری انترسان است که انسان وقتی یکقدری درش غور می‌کند می‌بیند تمام نتایج مثبت و صحیح می‌دهد بنده عرض کردم هزینه زندگی نسبت به شهریور شش برابر شده و همین رقم اسکناک را شما قبل از شهریور و حالا بگیرید درست ۶ برابر شده‌است اسکناس شش برابر شده‌است زندگی هم شش برابر شده‌است حالا وظیفه دولت مااین است که در بودجه خودش سال بسال یک رقم هنگفتی بگذلرد که ما بتوانیم این بدهی‌ها را بپردازیم در قسمت ارزی ما نگرانی نداریم یک سلسله مذاکراتی که انشاءاااه دولت ما موفق می‌شوند با دوبتهای متفق ما بکنند ما این ارزهائی که در آمریکا وانگلیس داریم بآنها می‌دهیم آنها بما جنس می‌دهند و آنوقت این اسکناس بر می‌گردد ولی یک نکته مهم بدهی ما است ببانک ملی ایران بنده هر وقت یاد بودجه می‌آیم واقعا دلم آتش می‌گیرد که در مجلس شورایملی استدعا کردم که این صورت ریز بودجه را چاپ کنند ما همه ببینیم که چه هزینه‌های زیادی در مملکت ما می‌شود خوب مجلس رأی نداد به پیشنهاد من اگر چاپ شده بود ماکاملا میدیدیم که چه هزینه هائی زیادی هست آقایان، تصور نفرمائید که وقتی من می‌گویم هزینه زیادی هست عضو را بیرون کنیم خیر اینطور نیست، یک مخارج زائدی در این بودجه هست که اگر ما بتوانیم اینها را قیچی دست بگیریم و قیچی کنیم و در مقابل ببانک بدهیم و هزینه زندگی را بیاوریم پائین وقتی هزینه زندگی را آوردیم پائین یک وضعیت معتدلی در مملکت ما ایجاد می‌شود بنده خیلی عذر می‌خواهم درد سر دادم بیشتر از این مزاحم نمی‌شوم (یمین اسفندیاری – آقا راجع به محبوسین هم بفرمائید، آقای اردلان یادتان رفت؟)

نایب رئیس – آقای اوانسیان نوبتشانرا دادند بآقای دکتر رادمنش و امروز نوبت ایشانست بفرمائید.

اوانسیان – هر نماینده‌ای هم وظیفه از حقوق ملت دارد و هم وظیفه از موکلین بخصوص ولی در ممالک دموکراسی یک ترادیسیون دیگری هم معمول شد و آن این است که احزاب و اجتماعات در واقع طرفدار یک طبقات مخصوصی هستند برای اینکه فرض کنید دهقانان و کارگران در امور اقتصادی و اجتماعی یک حقوق مخصوصی دارند بابراین آقایان مسبوقند حزب توده و فراکسیونش که در مجلس تشریف دارند اینها یک امور خصوصی هم که راجع به اجتماع حزب توده ایران و اتحادیه کارگران و طبقات ستمدیده زارع و کارگر است در امور اقتصادی و اجتماعی بعضی نظریات دارند، ما وقتی که اینجا پشت تریبون صحبت می‌کنیم همه ما اعضای حزب توده نظرمان در واقع یکی است بنابراین مملکت مشروطه، رشد سیاسی و سعادت مملکت موقعی تامین می‌شود که انتقاد در مملکت در مجلس صددرصد حکمفرما باشد البته انتقاد نه بآن معنی که فحاشی کنند و بد بگویند (صحیح است) بلکه از این لحاظ فرض کنید که یک حزبی در امور اقتصادی می‌گویند نظر ما اینست و برای رسیدن باین هدف باید این پروژه عملی بشود ما برای نمونه برمی‌داریم و می‌بینیم در مملک انگلستان و آمریکا به بزرگترین اشخاص مثل چرچیل و روزولت حملاتی کرده‌اند ولی چه حملاتی؟ نه حملات خصوصی بلکه حملات سیاسی و حملات اقتصادی بنابراین وقتی ما در اینجا یک انتقادی کردیم این را بدانید که نه از لحاظ خصوصی است بلکه از لحاظ سیاسی است و هیچکس هیچوقت از هیچکس از ماها فحش و یا حرف بدی نسبت به کسی نشنیده‌اند حزب توده ایران و اتحادیه کارگران شاید در حدود دویست هزار نفر دویست و پنجاه هزار نفر عضو رسمی دارد حزب توده ایران شاید صدها هزار نفر اعضاء سمپاتیزان دارد وقتی حساب کنیم شایددر حدود نیم میلیون کمتر یا زیادتر اعضاء رسمی بعلاوه سمپاتیزان دارد بنابراین در این مملکت چنانچه احزاب رشد کنند ترقی کنند امور اجتماعی شان بحد کمال برسد این علامت رشد دموکراسی مملکت ومایه افتخار ملت ایران است حالا شاید در اینجاما شدیدترین حملات خود را بدولت بکنیم ولی نباید تصور شود که من ورفقای من کوچکترین نظر شخصی خواهیم داشت بنده هم که مثل سایر رفقا مخاللف دولت آقای حکیمی هستم شاید ایشانرا بنده اصلا ندیده باشم و شاید هم شخصا آدم خوبی باشند چنانچه ما حملاتی کردیم آقایان بدانند که این حملات شخصی نیست مخصوصا اینکه غالب این آقایان هم مردمان مسن و قابل احترام هستند چنانچه یکی از وکلا صحبت می‌کرد که اگر سه چهار تا وزیر دیگر هم وارد کابینه شود شاید عمرشان هزار سال می‌شود بنابراین اینها قابل احترامند از لحاظ شخصی ولی از لحاظ سیاسی البته مطالب و نظریاتی داریم چه از نظر اقتصادی چه از نظر اجتماعی که اینجا باید بطور کلی گفته شود وقتی یک دولتی یک پروگرامی می‌دهد این پروگرام برای ملت ایران است و دستگاه عاملی که باید این پروگرام را اجراءکند آن دستگاه دولت است من زیاد فکر کردم که آیا این دستگاهی که ما فعلا داریم که باید اعتراف کنیم که باقیمانده دستهای دوره دیکتاتوری است آیا این دستگاه قابل اجرای این برنامه دولت است؟

باید اعتراف کنیم که نیست واقعا از شهریور ببعد دولتهائی که آمدند هر یکی آمدند و یک کاغذی نوشتند و آوردند در اینجا و این پروگرام‌ها تمام با هم شبیه‌است پس اینکه تاکنون این پروگرامها اجراء نشده علتش چیست البته این دولتهاو وزرائی که میایند اینها بایستی بوسیله بوسیله آن دستگاه دولتی این کارها را انجام دهند وقتی بنده فکر کردم دیدم دستگاه فاسد است دستگاه ناقص است پس می‌بایستی در این پروگرام قید کنند که دستگاه دولتی فعلی را از عوامل دیکتاتوری عواملی که اختلاس کردند و خیانت کردند وتمام ملت آنها را می‌شناسند پاک کنند پس تا این کار انجام نشده آقای رئیس دولت با چه دستی می‌توانند کار کنند اینجا یک سؤالی است چنانچه آقای دکتر رادمنش گفت از موسولینی پرسیدند اسمت چیست گفت موسولینی گفتند بس. بعقیده من هر کس مخصوصا هر نماینده باید شهامت داشته باشد و وقتی مه میاید پشت تریبون از یکطرف با نمایندگان مجلس شورایملی صحبت می‌کند و از طرفی با ملت ایران آنوقت وکیلی که شهامت نداشته باشد نمی‌تواند وکیل باشد این را آقایان بدانند من نظری ندارم ولی بطور کلی این را بنده در معاشراتی که با مردم امروزی کرده‌ام از دهقانانش گرفته از کارگرانش گرفته از روشنفکرانش گرفته یک عده اشخاصی هستند که مثل موسولینی معروفند پیش هر کس وقتی که اسمشان را می‌برند زن و بچه‌ها می‌گویند اینرا باید اعدام کرد چرا برای اینکه در دوره گذشته اینها دست شان آلوده بخون بوده‌است یکعده مسموم شدند غارت شدند و ما خودمان شاهد بودیم بین وضعیت کی رسیدگی می‌شود و کجا حساب می‌شود فقط یکنفر مختاری محاکمه شد شاید صدها هزار نفر دارند آزاد می‌گردند و محاکمه نشده‌اند و در این دستگاه نفوذ دارند مادامی که این اشخاص محاکمه نشوند ملت ایران نمی‌توانند اطمینان باین دستگاه پیدا کنند و اگر اینکار را بکنند این عملیات بعدا تکرار نخواهد شد.

یکی از بزرگان سوسیولوژی می‌گوید که انتقاد بزرگترین اسلحه ایست که هر ملتی که در دست نداشته باشد ملت بدبختی است انتقاد وسیله بسیار خوبی است برای تشریح مرض اجتماعی مثل اینکه در یک جای بدن اگر یک چرکی پیدا شد طبیب فورا آنجا را می‌برد و دور می‌اندازد بدون اینکه ترسی داشته باشد و البته بایستی فورا برید و انداخت دور مبادا تمام بدنش از بین برود (صحیح است) این یک عمل طبی است که طبیبی که خیلی شهامت دارد باصطلاح زیاد فکر نمی‌کند فوری او را می‌برد که بدنش سالم بماند در دستگاه ما هیچوقت از یک وزیری یا مستخدمی برای ما فرق نمی‌کند نظری باشخاص نداریم ولی مادام که این قبیل اشخاص بمحاکمه دعوت نشده‌اند و این کار عملی نشده باین دستگاه نمی‌شود اطمینان پیدا کرد البته از طرفی ما یقین داریم که در دستگاه ما اشخاص شریفی هم هستند ولی تا ما دیده‌ایم این اشخاص تو سری خور هستند و هیچوقت میدانی باینها نداده‌اند که بیایند و خدمتی بکنند اگر در یک گوشه کسی بخواهد کار بکند فوری برایش دوسیه درست می‌کنند البته من وارد جزئیات نمی‌شوم ولی نظائر زیاد دارد بنابراین در پروگرام صحبت می‌کنم احتیاجات این مملکترا وقتی که در نظر بگیریم می‌بینیم بطور کلی یک جواب داده می‌شود ولی بدبختانه طبقه حاکمه را هیچ توجهی باوضاع طبقه زحمتکش این مملکت ندارد نماینده ملت بنظر ما بایستی نوکر ملت باشد (صحیح است) (افشار صادقی - نوکر ملت هم هستسم) نوکر ملت یعنی چه؟ یعنی باید خودش را موظف بداند که در هر جائی که برای مردم یک بدبختی رخ دهد و یا احتیاجی دارند فوری بروند دنبالش یک چیزی بگویم شاید در نظرتان تعجب آور است مناز وکلای توده یک چیزهائی دیده‌ام در یک نقطه یک متبنکی داشتیم یک صحبتی داشتیم که یکنفر بنا بود برود آنجا صحبت کند البته حزب توده اتومبیل ندارد یک اتومبیلی رسید که بارش ذغال بود این شخص روی بار ذغال سوار شد و رفت برای اینکه آن کاری که از دستش بر می‌آمد بکند از وکلای خودمان از این قبیل عملیات خیلی دیده‌ام و باید هم همین طور باشند وقتی که یک نماینده مجلس اینطور باشد ابته وزراء هم همینطور خواهند شد بنده پیش خودم فکر می‌کنم که خیلی خوب فلان وکیل یا فلان وزیر ده دارد یک ده دو ده چهارده آیا آن وکیل یا وزیر خودش را نوکر آن دهقانان می‌داند یا این که ارباب آنها می‌داند وقتی که این سؤال را می‌کنم جواب این سؤال را نمی‌توانم بدهم.

برای اینکه ما خودمان را بزرگتر حساب نکنیم قبل از همه باید بدانیم این مملکت صدی نودو پنجش همان کارگران ودهقانانی هستند که شاید لباس حسابی ندارند و بهیچوجه زندگانیشان تامین نیست. ما اگر واقعا می‌خواهیم خدمت بکنیم باید خودمان را نوکر بدانیم اگر این نشد همه حرف‌ها بیخوداست. جنگ شد میلیونها خون ریخته شد آیا ما متوجه شدیم که در دنیا دینامیسم نهضتها بکجا می‌رود و چه تغییراتی حاصل شده چه تحولاتی حاصل شد؟ دستگاه دولت ما وزرای ما وکلای ما مادامیکه سواد سیاسی اجتماعی اقتصادی نداشته باشند و از اوضاع دنیا باخبر نباشند البته خیلی مشکل است مملکت را اداره کردن باید ما دقیق باشیم و ببینیم اوضاع دنیا را مخصوصا اوضاع تجارتی اوضاع اقتصادی اش در چه حالت است آیا ما می‌توانیم در یک مملکتی که با خارجه تجارت دارد علائق فرهنگی ارتباط سیاسی دارد بطور مستقل زندگانی کنیم؟ حتما نمی‌توانیم و حتی آمریکای باین بزرگی هم نمی‌تواند مستقل زندگی بکند و مجبور است با تمام دنیا ارتباط داشته باشد. قبل از جنگ یک جریان ارتجاعی و دیکتاتوری در اغلب ممالک حکمفرما بود شما بدارید حکومت فنلاند را رومانی را ایطولی را آلمانرا ببینید و همینطور بیائید بطرف مشرق که ممکن است ما هم جزوش باشیم در همه اینجاها آزادیرا خفه کردند و دیکتاتوری حکمفرما بود و مردم در واقع خفه می‌شدند (محیط – این موضوع با حکومت ایران قابل مقایسه نیست) البته مانعی ندارد این عقیده شما است ولی عقیده من غیر از این است. البته بسیار خوب است و مانعی ندارد من میل دارم بیایند با کمال متانت جواب حرفهایم را بدهند و بدم نمی‌آید ولی این از نظر سیاسی است اجتماعی است و من باید عقاید خودم را بگویم ولو اینکه بعضی از آقایان نمایندگان خوششان نیاید.

جنگ شد مردم اروپا تشنه آزادی بودند تشنه نان بودند فرهنگ می‌خواستند بطور مختصر بگویم از فرانسه گرفته و حتی در ایطالیا مردم یک چیز می‌گویند می‌گویند باید قانون صددرصد اجراء بشود و باید بمردم حق داده شود حق اقتصادی حق فرهنگی حق سیاسی و عملا این موضوع را ما می‌بینیم و در خیلی جاها این کار را عملی کرده‌اند همینطور ملت ایران پس از شهریور ما می‌بینیم که یک جنبش‌های آزادی که مردم حرفشان را می‌زنند. بطور کلی می‌شود در یک مملکتی اقتصادیات آن مملکت را در عرض ۵ سال ۱۰ سال تغییر داد و تکنیک بزرگی وارد کرد و تغییرات کلی داد ولی در ایده اولژی و پسی اولژی مردم خیلی مشکل است که در سه سال تغییرات عمده‌ای داد و علت اصلی آن این است که خیلی از سیاسیون این مملکت هنوز طرز فکرشان عوض نشده و هنوز هم آن حسابهای کهنه و بی اطلاعی از دنیا و آن طریقی که من باقا عرض کردم دارند مثلا بکارگر بگویند که چه فضولی بتو رسیده که از سیاست اصلا صحبت بکنید و یا بدهقان چه فضولی رسیده که از سیاست اصلا صحبت بکند هنوز این افکار در این مملکت حکمفرما است مادامیکه این افکار عوض نشود و مادامیکه بیک دهقان ایرانی احترام نگذاریم غیر ممکن است بتوانیم صحبت از نمایندگی ملت بکنیم این عقیده من است. معمولا می‌گویند آقا ولش کن این یک کارگر لاتی بیشتر نیست یا یک دهقان لاتی بیشتر نیست او را چه بسیاست و این حرفها در صورتیکه قبل از همه بایستی گفتاینکه ما این دهقانان و کارگران را میگوئیم که طبقه سوم و چهارم هستند من می‌گویم اینها طبقه اول هستند بچه دلیل؟ بدلیل اینکه همین کارگران شهرهای مارا آباد می‌کنند کارگر این پارچه‌ها را که شما پوشیده‌اید درست کرده کارگر درست کرده‌است همچنین دهقانان این نانی که می‌خوریم تخم مرغی را که می‌خوریم تمام این چیزهائی که می‌بینید و این خوراکیها را تمام این دهقانان بعمل می‌آورندو بما می‌دهند پس این دو طبقه طبقه عالی است که در واقع سرچشمه طلا و ابادی کشور هستند مادامیکه ما اینها را احترامی برایشان قائل نشویم و حق حیات بآنها ندهیم نتنها از این حیث احترامشان بکنیم بلکه تا بهمه قسمتهای کار آنها توجه نداشته باشیم هیچ پیشرفتی در این مملکت نخواهد شد من با بعضی از مالکین صحبت می‌کردم و گفتم شما مالک خوبی نیستسد پرسیدند بچه دلیل گفتم بدلیل اینکه شما فکر می‌کنید چهار یا پنج تا ده دارید و سالی پنجاه هزار تومان عایدات دارید و بهمین اندازه راضی هستید و هیچوقت فکر توسعه کار خودتان نیستید و حاضر نیستید که یک ماشین توی این ده بیاورید و مثل آمریکائیها و جاهای دیگر یک تغییرات عمده در زراعت بدهید این تغییرات از چه لحاظ است از این جهت ات که خودت هم استفاده بیشتری بکنی و آنوقت دهقانت هم یک چیزی داشته باشدموقعی که دهقان گرسنه‌است مریض است دوا ندارد چنین شخصی قادر بکار نیست و وقتی که آزادی ندارد غلام است برده‌است ۰۰۰ (فرمند. دهقان ایرانی غلام و برده نیست) ۰۰۰ نمی‌تواند مملکت را آباد بکند اجازه بفرمائید تا بنده عرض کنم.

نایب رئیس – آقای فرمند اجازه بفرمائید صحبتشان را بکنند

اوانسیان – دو جور غلام و برده داریم یکی اینکه در دوره ۰۰۰

نایب رئیس - آقای اوانسیان عده کافی نیست

اوانسیان - من بآقایان عرض می‌کنم که ۸ ورقه نوشته‌ام یک ورقه اش را خواندم و ۷ ورقه دیگر باقی است بنابراین اگر آقایان خسته هستند بگذارید برای فردا

جمعی از نمایندگان - جلسه را ختم کنیم

نایب رئیس - اکثریت است آقای اوانسیان شما بصحبت خودتان ادامه دهید.

اوانسیان - حرفهایم را اگر من بخواهم بزنم شاید یکساعت بیشتر طول بکشد چون من در یک سال یک مرتبه بیشتر حرف نمی‌زنم در این صورت باید خیلی حرف یزنم و آن صحبتهائی که یکدفعه دیگر کردم نمی‌شود گفت که پارلمانتر بود بلکه یک دفاعی بود بنابراین بنده حق دارم تمام مطالبی را که دارم بگویم (تهرانچی - نگفتیم که شما صحبت نکنید) بنده عرض کردم پیشنهاد بدهید تا رای بگیرند. عرض کنم برده دو جوراست البته یکی اینکه از لحاظ حقوقی کسی برده باشد و یکی هم دفاکتو یعنی عملا برده باشد. این چیزهائی که بنده می‌گویم دلایل زیاد دارم در آذربایجان در یک دهی مالک آن ده یکی از دهقانان خودش را گرفت و ارباب آن ده هم الان توی این مجلس نشسته (جمعی از نمایندگان - صریح بفرمائید کیست) اختلاف خوب نیست که برده شود

- ختم جلسه

جمعی از نمایندگان - اکثریت نیست ختم جلسه

نایب رئیس – اگر اجازه میفرمائید جلسه را بعنوان تنفس ختم کنیم (صحیح است)

جلسه آتیه فردا دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ساعت ۹ دستور هم بقیه شور در اطراف برنامه دولت،

دراین موقع یکساعت بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس ختم گردید،