مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ آبان (عقرب) ۱۳۰۰ نشست ۴۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ آبان (عقرب) ۱۳۰۰ نشست ۴۳

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ آبان (عقرب) ۱۳۰۰ نشست ۴۳

صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه سی ام عقرب هزار و سیصد مطابق بیست و یکم ربیع الاول ۱۳۴۰

مجلس یک ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید.

صورت مجلس یوم ۵ شنبه بیست و پنجم عقرب را آقای تدین قرائت نمودند.

رئیس ـ ایرادی نسبت به صورت مجلس هست یا خیر؟

(اظهاری نشد)

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد. چون ماده که راجع به عایدات مجلس بوده و در جزو بودجه نوشته نبود در جلسه گذشته رد شد اداره مباشرت بودجه علیحده نسبت به جمع تهیه و پیشنهاد کرده‌اند به کمیسیون محاسبات فرستاده می‌شود و بعد نتیجه اش مجدداً به عرض خواهد رسید.

دو نفر راپورت راجع به اعتبارنامه آقایان:

وکیل الملک و آقا سید محمد باقر دست غیب جزء دستور است بدواً راپورت راجع به آقایا وکیل الملک مطرح بحث است.

آقای محمد هاشم میرزا مخالفید بفرمائید.

محمد هاشم میرزا ـ راپورتی که از شعبه راجع به اعتبارنامه آقای وکیل الملک رسیده بود خیلی به نظر بنده مجمل بود بنده مخالفت کردم و برای اینکه تصور نشود بنده در طرز جریان انتخابات مخالف هستم عرض می‌کنم که چون در راپورت نوشته شده بود جریان انتخابات کردستان به یک منوال بود و انتخاب آقای وکیل الملک هم مثل آن دو نفر نماینده است که سابقاً در مجلس نمایندگی شان تصویب شده لهذا شعه صحت نمایندگی ایشان را تصدیق می‌کند.

خیر نظر بنده به طرز جریان انتخابات نبوده بلکه اشکالی که داشتند از نقطه نظر صلاحیت شخصی ایشان بود چه در روزنامة ایران موخه ۱۱ شعبان تلگرافی از شریف الدوله حاکم کردستان به آقا سید ضیاء الدین مخبره شده بود درج و منتشر شده بود به این مضمون که اهالی کردستان خیلی از اوضاع نگران بودند و مطالب به نظرشان مبهم می آمده آقای وکیل الملک که تشریف آوردند توضیحاتی دادند اهالی کردستان در صسن جریان امور اطمینان دادند و اهالی هم موافقت نامه حاصل نمودند و شرحی هم از ایشان تمجید کرد و این شرح را منتسب به آقای وکیل الملک کرده بودند چون در همان زمان آقایان نمایندگان کردستان اجازه خواسته بودند به کردستان بروند به آنها اجازه نداده بودند و به ایشان اجازه داده بودند این بود که بنده مخالفت کردم زیرا که بنده تصور نمی‌کنم که یک نفر وکیلی حق داشته باشد در موقعیکه مخالفت بر ضد حکومت ملی شروع می‌شود در صدد ترویج آن بر آید اگر این طور شده یک چنین شخصی را برای مقام محترم نمایندگی صالح نمی دانم اما بعد شنیدم که آقای وکیل الملک بر حسب اجبار ی مذاکراتی کرده‌اند و حاکم کردستان از نقطه نظر شخصی خود این تلگراف را مخابره کرده است حالا خوب است آقایان نمایندکان گردستان تشریف داشته‌اند بفرمایند که تربیت اخلاقی آقای وکیل الملک چطور است و آیا این نسبته که به ایشان داده‌اند حقیقت و صحت دارد یا خیر؟ و هم چنین آقای مخبر شعبه چون تحقیقاتی کرده‌اند ولابد بهتر میدانند توضیح دهند که ایا این مطلب راجع به ایشان بوده است یا نه؟ تا پس از آن بنده یا قانع بشوم یا مخالفت خود را شدیدتر کنم.

اقبال السلطاه ـ اگر چه امروز مقتضی این است راجع به حکومت ملی و مخالفت با آن توضیحی داده شود تا مخالفین حکومت ملی معلوم شوند لکن برای اینکه دامنه مناقشات کوتاه شود تصدیق می‌کنم که یک حکومت ملی وجود داشته و با آن حکومت ملی هم مخالفت شده ولی باید مخالفین حکومت ملی مخالفت شده ولی باید مخالفین حکومت ملی را شناخت که چه اشخاصی بوده ند بعقیده بنده اشخاصی که توطئه کرده‌اند و اسباب کودتا رافراهم کردند همان اشخاص مخالفین با حکومت ملی هستند و بس در آن موقع پس از آنکه بندگان اعلیحضرت اقدس شهریاری ارواحنافداء در تعیین رئیس الوزراء که سید ضیاء الدین بود دست خط صادر فرمودند و او را به اختیارات تامه رئیس الوزراء قرار دادند بر همه معلوم و واضح است که در آنوقت اگر کسی اطاعت امر او را نموده باشد یا قبول شعلی کرده باشد بعقیده من شاید تقصیری نکرده بشد معترض محترم می‌فرمایند آقای شریف الدوله حکمران کردستان تلگرافی کرده‌اند که وکیل الملک که به کردستان که وارد شدند لدی الورور به دارالحکومه تشریف آورده بیاناتی کردند و مردم را از اوضاع تهران مسبوق و تشویق نمودند در آن ایام که خود بنده در کردستان بودم اثراتی را که ریاست وزرائی آقای سید ضیاء الدین در کردستان کرد لازم است به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم.

ریاست وزرائی ایشان آنقدر اثرات خوشی نداشت که یک نفیر نمایند که از تهران وارد می‌شود عملیات ایشان را تمجید نماید در روز ششم حوت شریف الدوله حکمران کردستان رؤسای دوایر را در دیوانخانه دعوت کردند و تلگراف اعلیحضرت اقدس شهریاری را در تعویض ریاست وزرائی به اقا سید ضیاءالدین قرائت نمودند چنان بهت و حیرت حاضرین را گرفت که چندین دقیقه مجلس ساکت ماند که آیا چه شده و چه پیش آمده است که ریاست وزرائی را به بک نفر مدیر جدیده واگذار کرده‌اند آن هم با یک اختیارات تامه که تا امروز معمول نبوده است که به هیچ رئیس الوزرائی داده شود اثری نبخشد و انتظام کردستان گسیخته نشود بالاخره قرار شد یک عده محترمین را دعوت بکنند تلگراف اعلحضرت شهریاری را برای آنها قرائت نماتیند بعد هم بگویند که چون در ممالک شوروی معمول است که در تعضی موارد یک نفر مدیر جریده را بواسطه اطلاعاتی که در امور مملکتی دارد رئیس الوزراء بنمایند و این اولین دفعه‌ای است که اعلیحضرت شهریاری توانسته‌اند یک نفر مدیر جدیده را به ریاست وزراء انتخاب نمایند.

رئیس ـ از موضوع خارج نشوید.

اقبال لسلطان ـ بلی به همین ترتیب هم تلگراف برای اهالی خوانده شد و اهالی هم در بهت و حیرت فرو ماندن و از اوضاع تهران اطلاع نداشتند که چه قضایا و اتفاقاتی پیش آمده است که سید ضیاء الدین رئیس الوزراء شده است تا وقتی که وکیل الملک از تهران مراجعت کرد آن روز بنده در دیوانخانه حاضر بودم و جماعتی هم از اهالی بودند فقط در جواب سئوالاتی که از وکیل الملک شد راجع به اوضاع تهران یک عبارت مختصری جواب دادند و آن عبارت این بود که متنفذین را به استثنای چند نفر حبس کرده‌اند حالا اگر آقای شریف الدوله تلگرافی مخابره کرده‌اند که وکیل الملک اظهاراتی کرده و مردم خیلی خوشحال و شایق هستند ابداً این طور نبوده فقط همین عبارت را گفتند که متنفذین به استثنای چند نفرمحبوس کره‌اند و ابداً چیزی دیگری نبوه است البته حکمیت و قضاوت باید حالا در پارلمان منصفانه و عادلانه باشد و تصور نکنیم بر اثر تلگراف حکومت کردستان که وکیل الملک هم آن تلگراف را تکذیب کرده لطمه به انتخاب ایشان وارد بشو و تقصیری متوجه ایشان بشود دیگر بسته به نظر اقایان نمایندکان محترم است.

سردارمعظم خراسانی مخبر شعبه ـ اگر چه مقتضی نبوده در بابد سید ضیاءالدین و زمینه رسیدگی به اعتبارنامه اقای وکیل الملک حرفهائی زده شود ولی چون حرفهائی زده شد که قابل سوء تعبیر بوده و باید مطلب روشن بشود لهذا اول راجع به همین موضوع بنده عرایضی می‌کنم و بعد داخل مطلب می‌شوم از خیانت کاری سید ضیاء نسبته به مملکت ایران هیچ تردیدی نیست (صحیح است) در اینکه او خائن مملکت خود و قیام کننده بر ضد حکومت ملی و خائن وطن خودش است هیچ شکی نیست (صحیح است) و هیچ نماینده‌ای نمی‌تواند غیر از این عقیده داشته باشد که سید ضیاء الدین خائن به ایران است و فرزند ایران نیست و وظیفه تمام مامورین دولتی این بود که بر ضد سید ضیاء که بر علیه ممکت خودش قیام نموده به بعضی از هم کاران خودشان تاسی نموده و اقدام کنند نه اینکه تلکراف تملق آمیز مخابره و با او همدستی بکنند و به نقشه تهران عمل نمایند چنانچه مصدق السلطنه در فارس اقدام کرد و قوام السلطنه هم در خراسان همین کار را کرد ولی سایرین اینکار را نکردند حکمران کردستان هم اینکار را نکرد لبته آنها قاصرند مقصرند. اما در اصل مطلب به عقیده بنده تلگرافی که خود وکیل الملک مخاره می‌کند برائت ذمه او را حاصل می‌کند اجازه می‌خواهم که عین تلگراف را بخوانم.

(به مضمون ذیل قرائت نمودند)

توسط حضرت اشرف والا شاهزاده سلیمان میرز نماینده محترم مجلس شورای ملی حضور حضرت اشرف آقای موتمن الملک رئیس مجسل ملی به موجب خیر کتبی با پست پری روز رسیده گویا در مرکز نسبت به بنده انتشار داده‌اند که موقعی که از تهران مراجعت کردم در کردستان تقدیر و تحید عملیات سیدضیاء الدین را نموده‌ام جداً این فقره را تکذیب می‌کنم تهمت محض است نسبته به بنده داده‌اند لیکن به اندازه از آن کودتا و عملیات ظالمانه منزجر و متوحش بودم که چهل روز در مرکز متحمل زحمت خسارت اقدام بودم تا از حکومت نظامی موفق به گرفتن اجازه خروج از تهران شم بولایت برگشتم بعد از ورود به کردستان به شهادت اهالی هم شرح آن عملیات و آتیه تاریکی که به عقیده خودم در نتیجه آن عملیات برای مملکت پیش بینی می‌کردم به تمام اهالی خاطر نشان نمودم متاسفانه حالیه مسئله را به کلی واژگون انتشاراتی کرده‌اند اگر هم شکی در صدق عرایض فوق برای ذات اشرف عالی و نمایندگان محترم مجلس باقی است ممکن است از اهالی کردستان تلگرافاً استفسار و تحقیق فرمایند که موقعی بنده به کردستان مراجعت نمودم در ورود یا بعد از ورود در مجالس و محافل عمومی و خصوصی عقیده و اظهاراتم نسبت به عیوب سیدضیاء الدین چه بوده حقایق معلوم خواهد شد آن روز هم مفصلاً تکذیب این فقره با پست توسط جناب اجل آقای حاج میرز اسدالله خائن نماینده محترم کردستان به عرض رسانیده‌ام.

وکیل الملک و آقا سید محمد باقر دست غیب جزء دستور است بدواً راپورت راجع به آقایا وکیل الملک مطرح بحث است.

آقای محمد هاشم میرزا مخالفید بفرمائید.

محمد هاشم میرزا ـ راپورتی که از شعبه راجع به اعتبارنامه آقای وکیل الملک رسیده بود خیلی به نظر بنده مجمل بود بنده مخالفت کردم و برای اینکه تصور نشود بنده در طرز جریان انتخابات مخالف هستم عرض می‌کنم که چون در راپورت نوشته شده بود جریان انتخابات کردستان به یک منوال بود و انتخاب آقای وکیل الملک هم مثل آن دو نفر نماینده است که سابقاً در مجلس نمایندگی شان تصویب شده لهذا شعه صحت نمایندگی ایشان را تصدیق می‌کند.

خیر نظر بنده به طرز جریان انتخابات نبوده بلکه اشکالی که داشتند از نقطه نظر صلاحیت شخصی ایشان بود چه در روزنامة ایران موخه ۱۱ شعبان تلگرافی از شریف الدوله حاکم کردستان به آقا سید ضیاء الدین مخبره شده بود درج و منتشر شده بود به این مضمون که اهالی کردستان خیلی از اوضاع نگران بودند و مطالب به نظرشان مبهم می آمده آقای وکیل الملک که تشریف آوردند توضیحاتی دادند اهالی کردستان در صسن جریان امور اطمینان دادند و اهالی هم موافقت نامه حاصل نمودند و شرحی هم از ایشان تمجید کرد و این شرح را منتسب به آقای وکیل الملک کرده بودند چون در همان زمان آقایان نمایندگان کردستان اجازه خواسته بودند به کردستان بروند به آنها اجازه نداده بودند و به ایشان اجازه داده بودند این بود که بنده مخالفت کردم زیرا که بنده تصور نمی‌کنم که یک نفر وکیلی حق داشته باشد در موقعیکه مخالفت بر ضد حکومت ملی شروع می‌شود در صدد ترویج آن بر آید اگر این طور شده یک چنین شخصی را برای مقام محترم نمایندگی صالح نمی دانم اما بعد شنیدم که آقای وکیل الملک بر حسب اجبار ی مذاکراتی کرده‌اند و حاکم کردستان از نقطه نظر شخصی خود این تلگراف را مخابره کرده است حالا خوب است آقایان نمایندکان گردستان تشریف داشته‌اند بفرمایند که تربیت اخلاقی آقای وکیل الملک چطور است و آیا این نسبته که به ایشان داده‌اند حقیقت و صحت دارد یا خیر؟ و هم چنین آقای مخبر شعبه چون تحقیقاتی کرده‌اند ولابد بهتر میدانند توضیح دهند که ایا این مطلب راجع به ایشان بوده است یا نه؟ تا پس از آن بنده یا قانع بشوم یا مخالفت خود را شدیدتر کنم.

اقبال السلطاه ـ اگر چه امروز مقتضی این است راجع به حکومت ملی و مخالفت با آن توضیحی داده شود تا مخالفین حکومت ملی معلوم شوند لکن برای اینکه دامنه مناقشات کوتاه شود تصدیق می‌کنم که یک حکومت ملی وجود داشته و با آن حکومت ملی هم مخالفت شده ولی باید مخالفین حکومت ملی مخالفت شده ولی باید مخالفین حکومت ملی را شناخت که چه اشخاصی بوده ند بعقیده بنده اشخاصی که توطئه کرده‌اند و اسباب کودتا رافراهم کردند همان اشخاص مخالفین با حکومت ملی هستند و بس در آن موقع پس از آنکه بندگان اعلیحضرت اقدس شهریاری ارواحنافداء در تعیین رئیس الوزراء که سید ضیاء الدین بود دست خط صادر فرمودند و او را به اختیارات تامه رئیس الوزراء قرار دادند بر همه معلوم و واضح است که در آنوقت اگر کسی اطاعت امر او را نموده باشد یا قبول شعلی کرده باشد بعقیده من شاید تقصیری نکرده بشد معترض محترم می‌فرمایند آقای شریف الدوله حکمران کردستان تلگرافی کرده‌اند که وکیل الملک که به کردستان که وارد شدند لدی الورور به دارالحکومه تشریف آورده بیاناتی کردند و مردم را از اوضاع تهران مسبوق و تشویق نمودند در آن ایام که خود بنده در کردستان بودم اثراتی را که ریاست وزرائی آقای سید ضیاء الدین در کردستان کرد لازم است به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم.

ریاست وزرائی ایشان آنقدر اثرات خوشی نداشت که یک نفیر نمایند که از تهران وارد می‌شود عملیات ایشان را تمجید نماید در روز ششم حوت شریف الدوله حکمران کردستان رؤسای دوایر را در دیوانخانه دعوت کردند و تلگراف اعلیحضرت اقدس شهریاری را در تعویض ریاست وزرائی به اقا سید ضیاءالدین قرائت نمودند چنان بهت و حیرت حاضرین را گرفت که چندین دقیقه مجلس ساکت ماند که آیا چه شده و چه پیش آمده است که ریاست وزرائی را به بک نفر مدیر جدیده واگذار کرده‌اند آن هم با یک اختیارات تامه که تا امروز معمول نبوده است که به هیچ رئیس الوزرائی داده شود اثری نبخشد و انتظام کردستان گسیخته نشود بالاخره قرار شد یک عده محترمین را دعوت بکنند تلگراف اعلحضرت شهریاری را برای آنها قرائت نماتیند بعد هم بگویند که چون در ممالک شوروی معمول است که در تعضی موارد یک نفر مدیر جریده را بواسطه اطلاعاتی که در امور مملکتی دارد رئیس الوزراء بنمایند و این اولین دفعه‌ای است که اعلیحضرت شهریاری توانسته‌اند یک نفر مدیر جدیده را به ریاست وزراء انتخاب نمایند.

رئیس ـ از موضوع خارج نشوید.

اقبال لسلطان ـ بلی به همین ترتیب هم تلگراف برای اهالی خوانده شد و اهالی هم در بهت و حیرت فرو ماندن و از اوضاع تهران اطلاع نداشتند که چه قضایا و اتفاقاتی پیش آمده است که سید ضیاء الدین رئیس الوزراء شده است تا وقتی که وکیل الملک از تهران مراجعت کرد آن روز بنده در دیوانخانه حاضر بودم و جماعتی هم از اهالی بودند فقط در جواب سئوالاتی که از وکیل الملک شد راجع به اوضاع تهران یک عبارت مختصری جواب دادند و آن عبارت این بود که متنفذین را به استثنای چند نفر حبس کرده‌اند حالا اگر آقای شریف الدوله تلگرافی مخابره کرده‌اند که وکیل الملک اظهاراتی کرده و مردم خیلی خوشحال و شایق هستند ابداً این طور نبوده فقط همین عبارت را گفتند که متنفذین به استثنای چند نفرمحبوس کره‌اند و ابداً چیزی دیگری نبوه است البته حکمیت و قضاوت باید حالا در پارلمان منصفانه و عادلانه باشد و تصور نکنیم بر اثر تلگراف حکومت کردستان که وکیل الملک هم آن تلگراف را تکذیب کرده لطمه به انتخاب ایشان وارد بشو و تقصیری متوجه ایشان بشود دیگر بسته به نظر اقایان نمایندکان محترم است.

سردارمعظم خراسانی مخبر شعبه ـ اگر چه مقتضی نبوده در بابد سید ضیاءالدین و زمینه رسیدگی به اعتبارنامه اقای وکیل الملک حرفهائی زده شود ولی چون حرفهائی زده شد که قابل سوء تعبیر بوده و باید مطلب روشن بشود لهذا اول راجع به همین موضوع بنده عرایضی می‌کنم و بعد داخل مطلب می‌شوم از خیانت کاری سید ضیاء نسبته به مملکت ایران هیچ تردیدی نیست (صحیح است) در اینکه او خائن مملکت خود و قیام کننده بر ضد حکومت ملی و خائن وطن خودش است هیچ شکی نیست (صحیح است) و هیچ نماینده‌ای نمی‌تواند غیر از این عقیده داشته باشد که سید ضیاء الدین خائن به ایران است و فرزند ایران نیست و وظیفه تمام مامورین دولتی این بود که بر ضد سید ضیاء که بر علیه ممکت خودش قیام نموده به بعضی از هم کاران خودشان تاسی نموده و اقدام کنند نه اینکه تلکراف تملق آمیز مخابره و با او همدستی بکنند و به نقشه تهران عمل نمایند چنانچه مصدق السلطنه در فارس اقدام کرد و قوام السلطنه هم در خراسان همین کار را کرد ولی سایرین اینکار را نکردند حکمران کردستان هم اینکار را نکرد لبته آنها قاصرند مقصرند. اما در اصل مطلب به عقیده بنده تلگرافی که خود وکیل الملک مخاره می‌کند برائت ذمه او را حاصل می‌کند اجازه می‌خواهم که عین تلگراف را بخوانم.

(به مضمون ذیل قرائت نمودند)

توسط حضرت اشرف والا شاهزاده سلیمان میرز نماینده محترم مجلس شورای ملی حضور حضرت اشرف آقای موتمن الملک رئیس مجسل ملی به موجب خیر کتبی با پست پری روز رسیده گویا در مرکز نسبت به بنده انتشار داده‌اند که موقعی که از تهران مراجعت کردم در کردستان تقدیر و تحید عملیات سیدضیاء الدین را نموده‌ام جداً این فقره را تکذیب می‌کنم تهمت محض است نسبته به بنده داده‌اند لیکن به اندازه از آن کودتا و عملیات ظالمانه منزجر و متوحش بودم که چهل روز در مرکز متحمل زحمت خسارت اقدام بودم تا از حکومت نظامی موفق به گرفتن اجازه خروج از تهران شم بولایت برگشتم بعد از ورود به کردستان به شهادت اهالی هم شرح آن عملیات و آتیه تاریکی که به عقیده خودم در نتیجه آن عملیات برای مملکت پیش بینی می‌کردم به تمام اهالی خاطر نشان نمودم متاسفانه حالیه مسئله را به کلی واژگون انتشاراتی کرده‌اند اگر هم شکی در صدق عرایض فوق برای ذات اشرف عالی و نمایندگان محترم مجلس باقی است ممکن است از اهالی کردستان تلگرافاً استفسار و تحقیق فرمایند که موقعی بنده به کردستان مراجعت نمودم در ورود یا بعد از ورود در مجالس و محافل عمومی و خصوصی عقیده و اظهاراتم نسبت به عیوب سیدضیاء الدین چه بوده حقایق معلوم خواهد شد آن روز هم مفصلاً تکذیب این فقره با پست توسط جناب اجل آقای حاج میرز اسدالله خان نماینده محترم کردستان به عرض رسانیده‌ام.

مخبر ـ تصور می‌کنم وقتی خود آقای وکیل الملک بوسطه این تلگراف این شایعات را تکذیب می‌کنند دیگر بحثی بر ایشان وارد نباشد و یرادی بر ایشان باقی نمی‌ماند منتهی باید پرسید که چطور شده اظهارات ایشان بقالب تلگرافات تملق آمیز ریخته شده در طهران منتشر شده است از این جهت هم اشکال و ایرادی نسبت به نمایندگی آقای وکیل الملک باقی نمی‌ماند گمان می‌کنم آقایانیکه اشکالشان در نمایندگی آقای وکیل الملک مسئله موافقت با کابینه سید ضیاء الدین بوده همین تلگراف اشکالشان را رفع می‌کند.

رئیس ـ مذاکات کافی است.

جمعی گفتند کافی است.

رئیس ـ رای می‌گریم.

محمد هاشم میرزا ـ بنده عرض دارم.

رئیس ـ این دفعه دوم است که در این باب مذاکره می‌شود.

آقای سردارمعظم کردستانی موافقید.

سردارمعظم کردستانی ـ بلی با راپورت موافقم.

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو موافقید.

ارباب کیخسرو ـ بلی موافقم

رئیس ـ آقا سید یعقوب موافقید.

آقا سیدیعقوب ـ خیر بنده مخالفم.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا ـ بنده نخواستم عرض کنم که البته نماینده که باید در مجلس باشد نباید به هیچ وجه ایرادی باشد و چون این تلگراف را در راپورت ننوشته بودند و بنده ندیده بودم خواستم مسبوق شوم حالا که آقای مخبر تلگراف را قرائت فرمودند بنده قانع شدم.

رئیس ـ به همین جهت بود که بنده عرض کردم مذاکرات کافی است گفتند صحیج است بنابراین رای می‌گیریم بوکالت آقای و کیل الملک آقایانیکه وکالت ایشان را تصویب می‌کنند قیام نمایند عدة کثیری از نمایندگان قیام نمودند.

رئیس ـ تصویب شد نسبت به نمایندگی آقای آقا سید محمد باقر دست غیب مخالفی نیست.

محمدهاشم میرزا ـ بنده در دو ماه قبل از نقطه نظر طرز جریان انتخابات با نمایندگی آقای دست غیب مخالفت کردم ولی بعد که تلگراف توضیح آمیز رسید بنده قانع شدم.

رئیس ـ مخالفی نیست رای می‌گیریم آقایانیکه نمایندگی ایشان را تصویب می‌کنند قیام نمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند.)

رئیس ـ تصویب شدر در این موقع آقای رئیس الوزراء لایحه به مضمون ذیل قرائت به مجلس تقدیم نمودند.

چون یکی از مواد مهمه پروگرام دولت استخراج منابع ثروت مملکت است که به این وسیله موجبات از دیاد منافع عمومی و تکثر عایدات دو لت و ترفیه حال اهال فراهم شده ضمناً برای عدة کثری از اشخاص که فعلاً برای اعاشه خود وسیله جز توسل به دوایر دولتی ندارند تهیه شغل و کار شده باشد به طوری که در موقع مذاکره پروگرام خاطر آقایان نمایندگان محترم را توجه داشته‌ایم آنچه را دولت برا سعادت مملکت و رفاه عامه به انجام مقاصد مقدم میداند موضوع استخراج معادن و جلب سرمایه‌های خارجی است که بوسیله آن منابع ثروت مملکت به جریان افتاده اوضاع اقتصادی رو به بهبودی گذارد آقایان نمایندگان تصدیق خواهند فرمود که در این مدت قلیل که کابینه حاضر به مجلس معرفی شده موفقیتهای عده را در نظم و امنیت مملکت حاصل نموده و در نتیجه فداکاریهای خستگی ناپذیر قوای نظامی بحمدالله امینت شروع و اقدام می‌شود چنانچه آقایان نمایندگان محترم در نظر دارند چند سال قبل در یکی از کابینه‌های ایام فترت امتباز معادن شمال ایران بخوشتاریا واگذار شده بود که پس از انتفصال کابینه مذکور دولتهای وقت هر یک به نوبت خود بی اعتباری امتیاز مزبور را اعلام نمودند و نظر به اینکه امتیاز مزبور مدار قانونی را طی نکرده و به تصویب مجلس شورای نرسیده بود آن را غیر معتبر دانسته و ابطال نموده بودند بدیهی است دکر این مسئله در مقدمه فقط برای تدکر نمایندگان محترم است والا ملغی بودن امتیاز مذکور بطوریکه چند روز قبل نیز در مجلس در جواب یکی از نمایندگان محترم اظهار شد محل تامل و تردید نبوده است اینک برای آنکه این ثروت خدادا بیش از این در قعر زمین مدفون و مستور نماند و مورد استفاده مملکت گردد تقاضائی را که کمپانی فقط از نفط معروف آمریکا موسوم به استاندارد اویل آقایان کمپانی از نماینده ایران در واشنگتن نموده است به اطلاع محترم میرسانم کمپانی مزبور یکی از بزرگترین کمپانی‌های عالم و متمول ترین کمپانی‌های آمریکا است که خوشبختانه حاضر شده است مبالغ هنگفتی برای استخراج معادن نفط در قسمتی از مملکت به مصرف رسانیده موجبات احیاء این ثروت طبیعی را فراهم نماید و به این وسیله برای یک قسمت عمده از هموطنان تا تهیه کار و وسائل زندگانی شده و حقوق دولت را به نهایت عایدات فقط زائد بر حقوقی که در نظایر آن دریافت می‌شود تامین نماید این است که با ذکر این مقدمه و بعد از آنکه دولت مطالعات لازمه را در این باب به عمل آورده است از مجلس شورای ملی تقاضا می‌نماید که امتیاز معادن نفت آذربایجان ـ مازندران ـ گیلان ـ استر آباد ـ خراسان ـ برای مدت ۵۰ سال به کمپانی مزبور واگذار گردد و مطابق مواد ذیل دولت مجاز باشد که شرایط امتیاز مزبور را به شرحی که ذکر می‌شود با توافق نظر کمپانی تهیه نموده به مجلس شورای ملی تقدیم دارد.

نظر به مراتب فوق مواد چهار گانه ذیل را به مقام محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد نموده تصویب فوری آن را تقاضا می‌نماید.

ماده اول ـ مجلس شورای ملی واگذاردن امتیاز استخراج نفت را در ولایات آذربایجان و خراسان و گیلان و استرآباد و مازندران به کمپانی استاندار داویل آمریکائی شرایط ذیل تویب می‌نماید.

ماده دوم ـ مدت این امتیاز بیش از ۵۰ سال نخواهد بود.

ماده سوم ـ حقوق دولتی زائد بر صدی در کلیتاً نفت و مواد نفتی است که کمپانی از چاهها خارج نماید قبل از اینکه هرگونه خرجی بر آن تعلق گیرد.

ماده چهارم ـ شرایط دیگری این امتیاز از قبیل تغییر سهم دولت و طرز تادیه آن و طرز نظارت دولت و سایر شرایط لازمه برای حفظ حقوق دولت و مملکت را دولت تهیه و پس از توافق نظر با کمپانی مزبوره به مجلس شوای ملی پیشنهاد خواهد نمود.

رئیس ـ چون تقاضای فوریت فرموده‌اند بایستی اول در فوریتش رای بگیریم بعد به کمیسیون ارجاع شود (گفتند صحیح است) رای می‌گیریم آقایانیکه فوریت این لایحه را تصویب می‌کنند قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد گمان می‌کنم باید بدو کمیسیون ارجاع شود کمیسیون خارجه و کمیسیون فوائد عامه و بهتر این است هر دو کمیسیون در یک جا جلسه بکنند چون فوریتش تصویب شد اگر ابتداء به یک کمیسیون رجوع بشود و بعد به کمیسیون دیگری طول می‌کشد پس بهتر است در یک چا جلسه نمایند و مذاکره نموده راپورت دهند.

(بعضی اظهار نمودند همین امشب در موقع تنفس)

رییس- بسیار خوب اگر آقایان تصویب بفرمایند چند دقیقه تنفس می‌شود که کمیسیون خارجه و فواید عامه جلسه نموده و راپورت دهند مخالفی نیست.

(اظهاری نشد)

رئیس ـ بسیار خوب اگر آقایان تصویب بفرمایند چند دقیقه خارج و پس از یک ساعت مجدداً جلسه تشکیل گردید.

رئیس ـ اگر راپورت کمیسیون خارجه حاضر است قرائت بفرمائید.

نصرت الدوله مخبر کمیسیون خارجه ـ بلی حاضر است

(به مضمون ذیل قرائت نمودند)

به تاریخ ۳۰ عقرب ۱۳۰۰ کمیسیون خارجه و پست و تلگرف و فوائد عامه تواماً تشکیل و لایحه دولت موخه همان روز را راجع به اعطای امتیاز استخراج نفت ایالات مفصله الاسامی در ماده اول از مواد ذیل را به کمپانی استاندارد اویل امریکائی را تحت مطالعه در آورده و به اتفاق آراء چهار ماده پیشنهادی دولت را که ذیلاً ذکر می‌شود تصویب نمودند به علاوه کمیسیون یک ماده اضافی پیشنهاد و با تصویب و قبول آقای رئیس الوزراء به مواد پیشنهاد شده دولت الحاق گردید اینک مواد پنچگانه ذیل برای تصویب مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌شود.

ماده اول ـ مجلس شورای ملی واگذردن امتیاز استخراج نفت را در ایالات آذربایجان و خراسان و گیلان و استر آباد و مازندران به کمپانی امتناع

ندارد اویل آمریکائی به شرایط ذیل تصویب می‌نماید.

ماده دوم ـ مدت آن امتیاز بیش از ۵۰ سال نخواهد بود.

ماده سوم ـ حقوق دولت زائد بر صدی ده کلمه نفت و مواد نفتی است که کمپانی از چاه‌ها خارج می‌نماید قبل از آنکه هرگونه خرجی بر آن تعلق گیرد.

ماده چهارم ـ شرایط دیگران امتیاز از قبیل تغییر سخن دولت و طرز تأدیه آن و طرز نظارت دولت ایران که عوائد کمپانی و شرایط ابطال کننده امتیاز و سایر شرایط لازم برای حفظ حقوق دولت و مملکت را دولت تهیه وپس از توافق نظر به کمپانی مزبور به مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد نمود.

ماده پنجم ـ کمپانی استاندارد اویل نمی‌تواند به هیچ وجه این امتیاز را به هیچ دولت یا کمپانی یا شخص انتقال بدهد و همچنین شراکت با سرمایه داران دیگر شرط به تصویب مجلس شورای ملی است عدم رعایت این ماده باعث سقوط امتیاز از درجه اعتبار خواهد بود.

رئیس ـ آقایان موافق هستند جزو دستور امشب بشود.

(مخالفتی نشد)

رئیس ـ در شور کلی این لایحه مخالفی هست؟

آقای شیخ اسدالله ـ اجازه

رئیس ـ راجع به کلیات است؟

حاج شیخ اسدالله ـ راجع به کلیات است در مواده هم عریضی دارم که بعد عرض خواهم کرد.

رئیس ـ بفرمائید.

حاج شیخ اسدالله ـ اگر چه اصولاً بنده با این طرز پیشنهادها که به مجلس شورای ملی بیاید و تقاضا می‌شود بفوریت جزء دستور بشود و مجلس بفوریت آن رای بدهد بنده مخالفم ولی نسبت به این پیشنهاد بخصوص چون صلاح مملکت است موافقت می‌کنم زیرا اگر ما در پنجاه سال قبل از این یا بیشتر این امتیازات را داده بودیم و معادن این مملکت استخراج شده بود امروز دولت و ملت ایران بی نیاز از هر چیز بود و بخوبی می‌توانست در مقابل دل دنیا عرض اندام کند اگر چه الحمدالله حالا هم خواهد کرد ولی از حیث ثروت و تمول عرض کردم ولیکن خواستم از مخبر کمیسیون توضیح بخواهم که بعضی از قرارها و شرایطی که دراین جا نوشته شده که برود به مجلس پیشنهاد خواهد شد آقا قبلاً زمینه آن را در نظر گرفته‌اند و کمیسیون مسبوق است یا خیر مثلاً نسبت به اختلافاتی که در امور این کمپانی یا مستخدمین ایرانی حاصل می‌شود و در طرز رسیدگی و کیفیت محاکمات راجع به این قبیل اختلافات با دولت ایران قراردادی دارند البته اگر معاهده دارند که در تحت آن معاهده این ترتیبات معلوم است و اگر هر آینه نداشته باشند آقا پیش بینی شده است که در آن موقع قضایا به چه کیفیت و ترتیبی باید حل شود که اسباب زحمت و اشکال برای دولت ایران فراهم نشود و اما راجع به مستخدمین که در این ادارات مستخدم می‌شوند فکری کرده‌اند چون عقیده بنده این است غیر از متخصصین فنی که از خود آنها خواهد بود مابقی اجزاء باید تمام ایرانی باشند حالا آیا دولت نسبت به این ترتیبات نظری اتخاذ کرده است و مذاکراتی که در این جزئیات با کمپانی به میان آورده است یا خیر و در صورتیکه اتفاقاً موافق نظر بین کمپانی و دولت در شرایطی که بعد باید پیشنهاد شود حاصل نشد آن وقت کیفیت چه خواهد بود دیگر اینکه بنده نسبته به مواد این قرارداد هم نظریات و مطالعاتی دارم که در موقع خود به عرض خواهم رسانید ولی عجالتاً نسبت به این قرارها که به عرض شد استدعا دارم آقای مخبر جواب بنده را بفرمایند تا آنوقت که داخل در مواد شدیم عرایض دیگرم را عرض کنم.

مخبر – یکی از اشکالات اقای حاج شیخ اسدالله به پیش آمد این قبیل مسائل بود که گمان می‌کنم تمام آقایان با ایشان موافقت دارند البته اگر در این پیشنهاد هم یک دلائل خاص و اهمیت فوق العاده نبود لازم بود که در آن بیشتر وقت صرف کرد و مطالعات عمیق تری به عمل آید ولی خودشان هم فرمودند که در این مورد بالاختصاص همراه و موافق هستند و اما قسمت‌های دیگر که راجع به مستخدمین و طرز رسیدگی راجع با اختلافات فاصله بین کارگران و کمپانی و غیره فرمودند البته خودشان تصدیق خواهند فرمود که اینها یک شرایطی است که در موقع خودش باید مذاکره شود و مخصوصاً در ماده چهارم پیش بینی شده که بعد به مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد شد و بایستی این مذاکرات را در آن موقع بفرمایند ولکن برای استحضار خاطر محترم آقایان عرض می‌کنم بموجب اطلاعی که کمیسیون از طرف دولت حاصل نموده نماینده ایران در آمریکا با کمپانی مشغول مذاکره شده و برای منافع ایران اقداماتی به عمل آورده و نسبت به شرایط هم با کمپانی داخل مذاکره شده و کاملاً اظهار اطمینان نموده ومسئله رضایت بخش است و البته وقتی اساس آن تصویب شد جزئیات را باید به هر نحو که مقتضی باشد تلگرافاً بدولت اطلاع دهد پس از آن رد کمیسیون مربوطه مطرح و تحت مطالعه آمده و کمیسیون هم به مجلس پبیشنهاد خواهد کرد و در نتیجه امید است موافقت کامل بین دولت و کمپانی و دولت در شرایط فرمودند ینده ایشان را مراجعه و تذکر می‌دهم به ماده چهارم ماده مزبور مخصوصاً قید می‌کند که شرایط باید به مجلس پیشنهاد شود و خود آن ماده گمان می‌کنم جواب فرمایش ایشان را بدهد.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا و آقای سردارمعظم خراسانی موافقید؟

سردارمعظم خراسانی ـ بلی بنده موافقم.

رئیس ـ آقای امین الشریعه هم موافقید؟

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب چطور

آقا سید یعقوب ـ بنده توضیحی می‌خواستم

رئیس ـ بفرمائید.

آقاسید یعقوب ـ مسلم است بنده بقدری از این پیش آمد خوشحال هستم که مافوق ندارد لکن باید این مطلب در نظردولت باشد که اگر انشاءالله موافق بحصول این نتیجه شدیم و کمپانی تشکیل شد و سهام چاپ کرده نسبت به ملت ایران چه فکر کرده‌اند و دولت چه چیز را در نظر گرفته است مقصودم این است که آیا ملت ایران در سهام کمپانی شرکت خواهد کرد یا خیر و چه مقدار شرکت خواهد کرد؟

مخبر ـ این قسمت هم به عقیده بنده جزو شرایط بعد است که باید مطمح نظر آقایان بشود و همانطور که نمایندگان محترم مسئله سهام را در نظر گرفته‌اند البته دولت هم فراموش نخواهد کرد و این فرمایش آقای اقا سید یعقوب هم تذکر بسیار به موقعی برای دولت خواهد بود.

رئیس ـ آقای دولت آبادی مخالفید؟

حاج میرزا علی محمد دولت آبادی ـ عرض بنده این بود که در اینجا باید یک چیزی اضافه شود.

رئیس ـ اضافه به مواد بشود؟

حاج میرزا علی محمد ـ بلی

رئیس ـ پس بنویسید و بفرستید تاقرائت شود.

حاج میرزا علی محمد ـ یلی از چیزهائی که خیلی مهم و فوق العاده لازم است این است که مدت اشغال کمپانی را باید معین کنند که این امیاز هم مثل امتیازهای سابق احتکار نشود.

مخبر ـ این نظر هم البته در ضمن شرایط بعد رعایت و ملحوظ خواهد شد و اطلاع هم داریم که نمایند دولت دراین خصوص هم با کمپانی مذاکره کرده و در ضمن پیشنهادهای بعد انشاءالله ملاحظه خواهید فرمود.

رئیس ـ تصویب شد ماده اول قرائت می‌شود.

(آقای تدین ماده اول را به مضمون ذیل قرائت نمودند)

ماده اول ـ مجلس شورای ملی واگذاردن امتیاز استخراج نفت را در ایالات آذربایجان گیلان و استرآباد و مازندران به کمپانی استاندارد اویل آمریکائی به شرایط ذیل تصویب می‌نماید.

رئیس ـ در ماده اول مخالفی نست (اظهاری نشد) پس رای می‌گیریم آقایانی که ماده اول را تصویب می‌کنند قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده دوم قرائت می‌شود آقای تدین به مضمون ذیل قرائت کردند

مدت این امتیاز بیش از پنجاه سال نخواهد شد

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـ آیا ممکن است مدت این امتیاز را کمتر کنند یا خیر؟

مخبر ـ تصور نمی‌کنم مدت پنجاه سال یاد باشد علی الخصوص اگر عطف توجهی به امتیازات دیگر که داده شده بکنید ملاحظه خواهید فرمود که امتیازهائی که داده شده مدت آن کمتر از هفتاد سال نبوده و مخصوصاً برای امتیاز نفت چون خیلی خرج دارد مدت زیادی لازم است سرمایه هائی که گذاشته می‌شود استهلاک شود مدت پنجاه سال زیاد نخواهد بود.

رئیس ـ آقای فهیم الملک (اجازه)

فهیم الملک ـ اینجا فقط نوشته شده است مدت این امتیاز پنجاه سال خواهد بود ولی کی شروع می‌شود اشاره کردند که آیا از تاریخ تصویب مجلس است یا از تاریخ دیگری.

مخبر ـ علت این که ذکر نشده است این است که الغای این امتیاز بعد از تصویب آن پیشنهاد اخیر است.

رئیس ـ آقای ملک الشعراء (اجازه)

ملک الشعراء ـ عرایض بنده در ماده دیگر است حال عرض ندارم.

رئیس ـ پس رای می‌گیریم به ماده دوم آقایانیکه ماده دوم را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(غالب نمایندگان قیام نمودند) رئیس ـ تصویب شد ـ ماده سوم خوانده می‌شود.

(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)

ماده سوم ـ حقوق دولت زائد بر صدی ده کلیه نفت ومواد نفتی است که کمپانی از چاه‌ها خارج می‌نماید قبل از آن که هر گونه خرجی بر آن تعلق گیرد.

رئیس ـ آقای ملک الشعراء (اجازه ۹

ملک الشعراء ـ عبارتی که می‌نویسد زائد بر صدی ده اولاً این عبارت صحیح نیست ما باید عایدی دولت را صریحاً بدانیم بعد رای بدهیم.

ثانیاً ـ عر بنده از میزان عایدی و حق دولت است که از این امتیاز استفاده می‌کنند تا وقتی که مراجعه به امتیازات دیگر از قبیل امتیاز نفت جنوب و امتیاز خوشتاریا که برخلاف قوانین داده شده می‌کنم می بینیم عایدی این امتیاز بهمراتب کمتر از عایدی امتیاز هائی است که تا به حال از طرف دولت داده شده. مثلاً عایدات نفت جنوب صدی ۱۶ است آن هم از عایدات خالص همچنین عایدی دولت از همان امتیاز خوشتاریا که لغو شد صدی شانزده بود ه به دولت می‌داد و به علاوه صدی سه به عنوان کمک به معارف می‌داد و صدی سه دیگر هم به ملاکین و صاحبان اراضی بعناوین مختلف میداده که روی هم رفته صدی بیست و دو عایدی باشد ولی حالا در اینامتیاز ما می‌بینیم که عایدی دولت صدی ده منظور شده آن ا بطور صریح تعیین نکرده و در این موضوع بنده اعتراض داشتم یا باید آقای مخبر ثابت کنند این میزان که فعلاً تعیین شده مطابق صرفه دولت هست؟ یا اینکه بعد یک مذاکراتی بشود که حتی دولت درنتیجه آن مذاکرات منظور و محفوظ گردد در هر حال بنده میزان این عایدای را خیلی کم می‌دهم.

مخبر ـ اولاً لازم است که خاطر آقای ملک الشعراء را متوجه به این نکته می‌کنم که مقایسه بین این دو ماخذ یعنی این عایدی بیش از صدی ده که فعلاً برای دولت ملحوظ شده با آن صدی شانزده موهوم که ذکر فرمودند هیچ قابل مقایسه نیست زیر برای تحصیل عایدی که طرز مختلف هست در آن امتیازات سابق سهمی که برای دولت تعیین شده از عایدی خالص کمپانی است به این معنی که کمپانی نفت را استخراج کرد مقدماتی را که برای مالی التجارهشدن این نفت لازم است تهیه می‌کنند و پس از آن آن را بصرت مال التجازه در آورده و انتفاعی که از فروش این نفت حال خواهد کرد تمام مخارجی را که از برای این کار کرد از عوائد آن موضوع می‌کنند این مخارج هم خواه از حیث بنا باشد خواه از حیث استهلاک سرمایه یا از حیث افزایش ماشین آلات و خرابی ابنیه و یا بالاخره هر خرجی که تصور فرمائید مشروع باشد (زیرا حلا حرف از مخارج نامشروع و اختلافاتی که ممکن است بین دولت و کمپانی روی دهد نمی‌زنیم) کلیه مخارج را موضوع می‌کند بعد یک عایدی پیدا می‌شود که عایدی خالص کمپانی هست آنوقت از آن عایدی کمپانی نفت جنوب صدی شانزده به دولت می‌دهد ولی در این امتیاز دونوشته شده صدی ده به دولت داده شود از عایدات خالصی نیست در این امتیاز نظر کمپانی و نظر دولت این است که دولت ایران سهم خود را از عایدی مطلق یعنی از اصل مواد نفتی و نفت خالص که از چاه‌ها بیرون می‌آید اخذ کند بدون اینکه هیچ خرجی بر آن تعلق بگیرد حالا اگر بخواهیم مقایسه کنیم و ببینیم این ترتیب باصدی شانزده از عایدی خالص کدام رجحان دارد و چون فرمودند مخبر باید ثابت کند بطور تحقیق اثبات این قضیه قدر ی مشکل است زیرا تصدیق می فرمائید برای اثبات این امر اول می‌بایستی ببینیم مخارج در معادن شمالی که امتیاز می‌دهیم چه خواهد شد و عایدی چه خواهد شد آنوقت ببینیم عوض صدی ده عایدات مطلق که از چاه بیرون می‌آید اگر از صدی شانزده یا صدی بیست از عایدات خالص بعد از وضع ان مخارج بگیریم کدام بهتر است لکن با اینکه هنوز معلوم نیست مقدار این مخارج که می‌شود چه خواهد بود معهذا به دلائی داریم که می‌تواند به ما ارائه طریق بکند و رجحان این ترتیب را به ما ثابت نماید یکی از نقطه نظر اصول سهم الشراکه از خود نفت خود این مسئله منافعی دارد که از جمله سهولت کار است زیرا در این صورت دولت گرفتار حساب و رسیدگی و دچار اختلافات متعدده با کمپانی نخواهد شد ولی اگر بخواهد سهم الشراکه خود را از عایدی خالص اخذ کند هزار مشکلات و مواع خواهد داشت که در این صورت ندارد به علاوه اطلاع داریم کمپانی در ضمن مذاکراتی که کرده است و البته بعد به مجلس پیشنهاد می‌شود و مسئله صریح تر و روشن تر اظهار خواهد شد به نمایندگان دولت اطلاع داده است که این صدی ده را که تصفیه نشده است کمپانی تعهد می‌کند اگر دولت بخواهد عین آن را بدون هیچ زحمتی به کمپانی به قیمت معموله به نرخ عادی بازارت نفت دنیا بفروشد و پول بگیرد این مسئله خیلی سهل است برای این که نفت هم در دنیا یک نرخ معینی دارد دولت مطابق آن نرخ نفت را به کمپانی می‌فروشد و از کمپانی پول می‌گیرد و کمپانی برای مزید اطمینان دولت به نماینده دولت گفته است گذشته از این که شما مختارید سهم خودتان را بگیرید و هر کار می‌خواهید بکنید لوله هائی را که من خواهم کشید (چون پیش بینی شده است که در اول امر بیست و پنج ملیون دلار برای لوله کشی خرج خواهد کرد) به اختیار شما مجاناً واگذار می‌کنم که شما نفت خودتان را از همین لوله‌ها به هر کجا می‌خواهید ببرید و بفروشید فلاوه بر این در تلگرافی که میرزا حسین خان علائی از آمریکا مخابره کرده است نسبت به این امتیاز با مستر شوستر یک حسابی هم کرده است و این حساب هم از نقطه نظر مدارکی است که در دست هست یعنی نسبت به امتیاز نفت دیگری که ما داده‌ایم حساب شده است و می‌گویند منافع دولت مطابق این ترتیب خیلی بیشتر از صدی شانزده و یا صدی بیست و پنج می‌شود یعنی اگر صدی ده این امتیاز را با صدی شانزده یا صدی بیست و یا صدی بیست و پنج از عایدات خالص مقایسه کنند این منافع بیشتر و به صرفه دولت نزدیکتر است یک علت دیگری هم است این است که ما آن صدی ده را به صرفه دولت نزدیکتر می دانیم و آن این است که در تمام معادن نفت دنیا و امتیازاتی که در ممالک دیگر داده شده این صورت را وقتی مقایسه کنیم می‌بینیم در خیلی نقاظ صدی شانزده از عایدات خالص کمتر از صدی ده عایدات مطلبق است در صورتیکه دولت می‌گوید زائد از صدی ده خواهد بود.

اما اینکه آقای ملک الشعراء فرمودند زائد بر صدی ده صریح نیست و نمی‌توان رای داد تصور نمی‌کنم از نقطه نظر رای دادن اسباب اشکال باشد چون فعلاً حد اقل را معین کرده‌اند که از صدی ده باید بیشتر باشد شاید صدی دوازده باشد یا صدی چهارده معین شود.

در موقعی که مواد این امتیازنامه به مجلس پیشنهاد می‌شود البته معلوم خواهد شد عجالتاً عایدات دولت را زائد بر صدی ده معین کرده و من هیچ از این ترتیب ضرری نمی‌بینم.

رئیس ـ آقای فتح الدوله (اجازه)

فتح الدوله ـ بنده عرضی ندارم

رئیس ـ آقای میرزا ابراهیم قمی (اجازه)

آقا میرزا ابراهیم قمی ـ بنده می‌خواستم راجع به لوله‌ها و وسائل نقلیه سؤال کنم که آقای مخبر توضیح دادند ولی اگر عبارت (قبل از آنکه خرج به او تعلق بگیرد) (بدون اینکه خرج به او تعلق بگیرد) نوشته شود واضحتر و صریحتر است.

مخبر ـ همان عبارت (قبل از آنکه) بهتر است.

زیرا به محض استخراج دولت حق دارد سهم خود را دریافت دارد.

رئیس ـ آقای محقق العلماء پیشنهاد کرده‌اند که نفت (زائد) تبدیل به نفت (بیشتر) شود.

مخبر ـ قبول می‌کنم عیبی ندارد.

رئیس ـ پس رای می‌گیریم به ماده سوم با این اصلاح عبارتی آقای محقق العلماء آقایانیکه ماده سوم را با این اصلاح تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شده. ماده چهارم قرائت می‌شود.

آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند.

ماده چهارم ـ شرایط دیگر این امتیاز از قبیل تغییر سهم دولت و طرز تأدیه آن و طرز نظارت دولت ایران در عواید کمپانی و شرایط ابطال کنند امتیاز و سایر شرایط لازمه برای حفظ حقوق دولت و مملکت را دولت تهیه و پس از توافق نظر با گمپانی مزبوره به مجلس شورای ملی پنشنهاد خواهد نمود.

رئیس ـ نسبت به ماده چهارم مخالفی نیست؟

حاج شیخ اسدالله ـ اجازه میفرمائید؟

رئیس ـ بفرمائید.

حاج شیخ اسدالله ـ بنده راجع به شرایط این امتیاز خیلی نظریات دارم که بعضی از آنها در این ماده ذر شده و بعضی ذکر نشده و نمی‌توانم تمام شرایطی را که لازمه حفظ منافع دولت و ملت است قبلاً در نظر گرفته‌اند یا اینکه بعد مذاکره خواهد شد؟ و اگر اختلافی راجع به این شرایط پیدا شد با اینکه مجلس رای داده است این امتیاز به کمپانی داده می‌شود چه خواهند کرد بالاخره اگر هر آینه توافق نظر در شرایط حاصل شده به مجلس می‌آید و مجلس هم رای می‌دهد اگر توافق نظر پیدا نشود آیا این امتیاز برای خودشت باقی است کمپانی شروع به عملیات می‌کند یا لغو خواهد شد.

تشخیص این مطلب خیلی لازم است باید مذاکره شود پس از آن این امتیاز تصویب شود دیگر آنکه باید معلوم شود پس از چند ماه باید شروع به عمل بکند و در یک مدت زودی عملیا خود را خاتمه دهد نه آنکه همانطور که بعضی از آقایان فرمودند احتکار کند و ده سال یا پانزده سال بگذرد و شروع به عملیا یکند و بالاخره مدتش منقضی شود و ما هم از یک استفاده بزرگی محروم بمانیم.

راجع به استخدام هم عرض کردم که در این خصوص لازم است با کمپانی مذاکراتی بشود که مستخدمین این اداره حتماً ایرانی باشند نه مثل سایر امتیازاتی که از ما گرفته‌اند اگر شغل حمالی باشد اصطراراً به ایرانی رجوع می‌کنند ولی برای سایر کارها مستخدمین را بر خلاف قراردادی که با دولت بسته‌اند ازخودشان سرکاز می‌آوردند اینها یک چیزهائی است که باید خود دولت مذاکره نماید. اگر چه دولت امریکا نقطه نظر انتقاع است که می‌خواهد امتیاز بگیرد و بالنتیجه دولت ایران هم متمتع می‌شود ولی بعضی از امتیازاتی که داده شده است و عملیاتی که شده است ما را وادار نموده است یک مذاکراتی بکنیم که پس از این مبتلا به آن اشکالات نشویم زیراز انتخابات گذشته ما را به خیال می‌اندازد و در این خصوص دولت باید نظریات خود را توسعه بدهد زیرا اول امتیازی است که دولت و ملت ایران به یک دولت سرمایه دار بی طرفی می‌دهد برای اینکه برای امتیازات دیگر که بعد داره می‌شود سابقه باشد دولت باید حیثیت خود را در ضمن قرارداد و شرایط محکم کند و نظریات خود را توسعه دهد زیرا اگرما در این امتیازی که اول امتیاز است که به یک دولت غیر هم جوار داده می‌شود سست بگیریم شاید برای امتیازات دیگر سابقه شود بنده لازم میدانم دولت هر چه می‌تواند باید سعی کند و افراد ایرانی را در این عملیات شرکت بدهد و مخصوصاً دولت را تذکر می‌دهم بطوری که آقای سید یعقوب فرمودند باید به ملت ایران حق بدهند که هر وقت از سهام این شرکت بخواهند بخرند آن کمپانی با کمال اشتیاق بدهد و این امر اجباری باشد نه اختیاری که هر وقت ملت ایران بخواهد از سهام این شرکت بخرد کمپانی مجبور باشد بدهد.

مخبر ـ یعقین دارم دولت با این نظریه آقای حاج شیخ اسدالله در لزوم مطالعه کامل و دقت زیاد در باب شرایط موافق است و البته تمام ملاحظاتی را که اظهار فرمودند مراعات می‌شود در موقعی که شرایط به مجلس پیشنهاد می‌شود خود ایشان و سایر آقایان دیگر تصدیق خواهند فرمود که تمام این مطالب مراعات شده مطابق اطلاعاتی که داریم شرایط تایک اندازه تحت مذاکره آمده و نمایندگان ما امیدواری داده‌اند و انشاءالله به زودی آن شرایط از نظر آقایان خواهد گذشت و اینکه در بین فرمایشاتشان فرمودند ما امتیاز به دولت امریکا نداده‌ایم بلکه به کمپانی استاندارد اویل که یک کمپانی بزرگ امریکائی هست می‌دهیم نه به دولت امریکا.

رئیس ـ آقای آقا میرزا ابراهیم قمی توضیحی می‌خواستند؟

آقا میرزا ابراهیم قمی ـ توضیحی که بنده می‌خواستم این بود که آیا پس از انقضاء مدت امتیاز اثاثیه و لوله هائی که کمپانی کشیده است متعلق به دولت ایران خواهد بود یا خیر؟

رئیس ـ آقای تدین (اجازه)

تدین ـ در ماده چهارم اینطور قید شده است که دولت حق خودش را با کمپانی تسعیر خواهد کرد بعقیده بنده ذکر کلمه تسعیر سلب آزادی از دولت می‌کند و بنده عقیده دارم که لفظ تسعیر در این ماده نباشد و اختیار با دولت باشد یعنی در ضمن شرایط قید شود که دولت مختار خواهد بود در هر موقع که صلاح دولت و مملکت باشد تسعیر کند و در هر موقع که صلاح نباشد سهم خود را عیناُ دریافت دارد لیکن کلمه تسعیر که اینجا قید شده سلب آزادی از دولت می‌کند و عقیده بنده این است که لفظ تسعیر از اینجا حذف شود.

مخبر ـ اساساً با نظر آقای تدین موافق هستم و برای رفع اشکال ایشان بعد از لفظ (تسعیر) لفظ (در صورت لزوم) را اضافه می‌کنم و با اضافه این لفظ نظریه ایشانم کاملاً رعایت می‌شود نسبت به توضیحی که آقای آقا میرزا ابراهیم خواستند چنانکه عرض کردم در موقع پیشنهاد شرایط به مجلس تمام این مطالب به عرض آقایان خواهد رسید.

رئیس ـ آقای تدین (اجازه)

تدین ـ خوب است اینطور اصلاح شود تسعیر سهم دولت در صورتی که دولت مایل باشد یا صلاح بداند اینطور واضحتر است.

مخبر ـ مخالفتی ندارم.

رئیس ـ آقای آصف الممالک (اجازه)

آصف الممالک ـ بنده می‌خواستم عرض کنم اگر چه شرائط جزئیه را قرار گذاشته‌اند که بعد به مجلس پیشنهاد شود ولی در ضمن همان شرایط بعضی چیزهای مهم است از قبیل سهم مالکین که آنها باید منظور شود.

مخبر ـ آقای رئیس الوزراء ایطور پیشنهاد می‌کنند (راجع به استیفای حق دولت) عوض تسعیر نوشته شود

رئیس ـ آقای فهیم الملک پیشنهاد می‌کنند نوشته شود (ترتیب اخذ سهم دولت) آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو ـ بنده عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای سردارمعظم خراسانی (اجازه)

سردارمعظم ـ به عقیده بنده پیشنهاد آقای رئیس الوزراء مقصود را ادا می‌کند نه پیشنهاد آقای فهیم الملک باید دانست عایدات دولت چیست وقتی مجلس شورای ملی تصویب کرد و کمپانی تقبل کرد که سهمی از عایدات جنسی خود را بدهد حقاً عایدی دولت همان صدی ده لفظ است که از چاه خارج می‌شود این سهم دولت است حالا ممکن است در آن موقع دولت صلاح خود را در رفتن عین جنس بدهد یا یک وقتی صلاح بداند و همانطور که مذاکره شد با لوله هائی که می‌کشد سهم دولت را مجاناً حمل کند و در جاهای دیگر بفروشند یا خیر پس از تعیین هرخ نفت با خود کمپانی معامله و تسعیر کند بالاخره حق دولت ایران چیست! ده در صدعین نفت است که از چاه خارج می‌شود کمپانی هم یک خریداری خواهد بود مثل سایر خریداران شاید خریدار دیگری پیدا شود که شرائطش برای دولت بهتر باشد بنابراین باید ترتیبی قرار داد که اگر دولت مایل باشد و صلاح بداند عین جنس اخذ کند و اگر مایل نباشد آن را تسعی کند این است نظریه بنده و اگر متوسل به نفت استیفای سهمدولت و پیشنهاد آقای فهیم الملک بشویم این مقصود را نمی رساند عقیده بنده این است همانطور که در دو کمیسیون تصویب شده باقی بماند در صورتی که دولت خودش صلاح بداند اضافه شود تا رفع این اشکلات بشود.

در موضوع شرائط هم البته این مذاکراتی که در اینجا می‌شود از نقطه نظر اینکه ما هم متوجه به این نکات را یاداشت کنند و در موقعی که شرائطش به مجلس می‌آید آن وقت مذاکره کنند زیرا حالا حرف زدن فایده ندارد اگر چیزی هم گفته شود ممکن است فراموش شود اگر آقایان در کتابچه یادداشت خودشان یاداشت کنند که ماده چهار فلان و فلان عیب را دارد هم امروز وقت مجلس کمتر صرف این موضوع می‌شود هم آن روز مذاکرات کاملتر و روشن تر خواهد شد.

رئیس ـ آقای فهم الملک (اجازه)

فهیم الملک ـ اگر لفظ تسعیر از این ماده حذف شود بنده کاملاً با نظریه اقای سردار معظم موافقم علاوه مذاکراتی که اینجا شد که کمپانی سهم دولت را با لوله‌های خود به جاهای دیگر حمل و نقل می‌کند و در آنجاها می‌فروشد این در هیچ یک از مواد نوشته نشده همین قدر که لفظ تسعیر نوشته شود معنایش این است که دولت حتماً باید سهم خودشان را تسیر کند ولی این نظریه آقای سردار معظم چون طرز گرفتن سهم دولت را تصریح می‌نماید مرا قانع کرد.

مخبر ـ با توافق نظر آقای رئیس الوزراء اینطور از طرف کمیسیون پیشنهاد می‌شود که بر لفظ (تسعیر سهم دولت) اضافه شود (در صورتی که دولت صلاح بداند) و تصور می‌کنم با این ترتیب مسئله حل شود

رئیس ـ ماده اصلاح شده قرائت می‌شود

(به مضمون ذیل قرائت شد)

ماده چهارم ـ شرائط دیگر این امتیاز از قبیل تسعیر سهم دولت در صورتی که دولت صلاح بداند و طرز تادیه ان و طرز نظارت دولت ایران در عواید کمپانی شرائط حقوق دولت و مملکت را دولت تهیه پس از توافق نظر با کمپانی مزبور به مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد نمود.

رئیس ـ چند فقره پیشنهاد دیگر هست قرائت می‌شود.

(پیشنهاد از طرف آقای سدیدالملک به مضمون ذیل قرائت شد

اخذ سهم دولت جنساً با تسعیراً موافق ترتیبی که خود دولت صلاح بداند.

رئیس ـ خطاب به اقای سدیدالملک اصلاحی که کمیسیون کرده شما را قانع می‌کند یا نه

سدیدالملک ـ یک مرتبه دیگر قرائت شود.

مجدداً ماده چهارم قرائت شد

سدیدالملک ـ بنده قانع شدم

رئیس ـ پیشنهاد آقای سردارمعظم هم همینطور است.

سردارمعظم ـ بنده پیشنهاد خود را پس می‌گیرم

رئیس ـ پیشنهاد آقای مستشارالسلطنه قرائت می‌شود

(خطاب به مستشار السلطنه) این پیشنهاد جناب عالی طوری است که اگر به ماده چهارم اضافه شود بکلی معنی آن تغییر می‌کند.

(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند

دولت در اخذ و استیفای سهم خود مختار است عیناً تسعیر دریافت دارد.

مستشار السطنه ـ اصلاح کمیسیون مرا قانع کرد.

رئیس ـ رای می‌گیریم به ماده چهارم به ترتیبی که اصلاح شد آقایانی که ماده چهارم را به این اصلاح تصویب می‌کنند قیام نمایند

(اغلب قیام نمودند) تصویب شده

ماده پنجم قرائت می‌شود (به مضمون ذیل قرائت شد)

ماده پنجم ـ کمپانی استاندارد اویل نمی‌تواند به هیچ وجه این امتیاز را به هیچ دولت یا کمپانی یا شخصی انتقال بدهد و همچنین شرکت با سرمایه داران دیگر منوط به تصویب مجلس شورای می است عدم رعایت این ماده به تصویب مجلس شورای ملی است عدم رعایت این ماده باعث سقوط امتیاز از درجه اعتبار خواهد بود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقای سید یعقوب ـ در ماده پنج نوشته است کمپانی نمی‌تواند انتقال دهد اگر دولت یا ملت ایران و خدا خواست متمول شدند چرا نمی‌توانند سهام مملکت خود را بخرند.

مخبر ـ این قضیه راجع به انتقال است مربوط به سهام نیست ولی بنده با این نظریه آقای آق سید یعقوب کاملاً موافقم و گمان می‌کنم نهایت موافقت در این گونه مطالب خواهد شد علاوه بر این مسئله راجع به انتقال بخارجه است.

رئیس ـ آقای آصف الممالک (اجازه)

آصف الممالک ـ نوشتن مجلس شورای ملی بطور مطلق کافی نیست (اگر لفظ ایران) بعد از (مجلس شورای ملی) نوشت شود کافی تر خواهد بود.

مخبر ـ بنده مخالفتی ندارم.

رئیس ـ آقای زنجانی (اجازه)

آقای شیخ ابراهیم زنجانی ـ بنده همین مسئله این رکه آقای آصف الممالک فرمودند می‌خواستم عرض کنم.

رئیس ـ پس با اضاف لفظ (ایران) دیگر مخالفی در ماده پنج نیست

(اظهاری نشد)

رئیس ـ رای می‌گیریم به ماده پنج آقایانی که ماده پنجم را با این اصلاح تصویب می‌کنند قیام نمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد آقای حاج میرزا علی محمد دولت آبادی پیشنهاد کرده‌اند که اگر تصویب شود باید به عنوان ماده ۶ نوشته شود

(آقای تدین پیشنهاد مزبور را به مضمون ذیل قرائت نمودند)

کمپانی بعد از امضای امتیازنامه نهایت تا یک سال مهلت خواهد داشت که به کار اشتغال نماید.

مخبر ـ متاسفانه بنده ناچازم این پیشنهاد را رد کنم زیرا این کمپانی که این امتیاز را گرفته است البته برای انتفاع این کار را می‌کند در این صورت نباید تصور کرد که کمپانی این امتیاز را گرفته و ما را معطل خواهد کرد علاوه بر این مقصود دولت این بود که در این امتیاز نامه روشن مطالب نوشته شود و کمیسیون هم با نظریه دولت موافقت کرده که مسائل اصلی ذکر شود و الا اگر بنا شود این مسئله در امتیاز نامه ذکر شود چرا سایر جزئیات و شرایط را که از همین قبیل است ننویسیم.

رئیس ـ آقای حاج میرزا علی محمد اگر توضیحی دارید بفرمائید تا رای گرفته شود.

حاج میرزا علی محمد ـ بنده عقیده‌ام این است که این یکی از مواد مهم است و باید نوشته شود و این ماده از موادی نیست که جزو شرایط به مجلس پیشنهاد شد جزو مطالب اصلی است و باید مطرح شود.

رئیس ـ آقای سردار معظم (اجازه)

سردارمعظم ـ بنده هم با این پیشنهاد مخالفم زیرا اولاً یک سال را کافی نمی دانم زیرا نه تنها استاندارد اویل امریکائی که هیچ اطلاعی از نفت شمال ما ندارد نمی‌تواند بلکه اشخاص هم که خیلی مربوط هستند نمی‌تواند بلکه اشحاص هم که خیلی مربوط هستند نمی‌توانند در ظرف یک سال وسایل این کار را مرتب کنند در یک قسمت تلگرافی که آقای علائی وزیر مختار ما در امریکا کرده است گویا این نکته را پیش بینی بکند و مدت ۵ سال برای اینکه کار معین کرده است و این مدت یک مدت عادلانه است که از نقطه نظر کشف کردن محلهای نفت و تهیه مقدمات کار زیاد نیست به علاوه فراموش نفرمایند نظریاتی که سابق در پیش بوده از حیث گرفتن امتیازات آن نظریات در کمپانی امریکائی وجود ندارد سابق بر این در مملکت امتیازات منفی زیاد می‌گرفتند ولی از نقطه نظر سیاسی بوده لیکن این کمپانی هیچ نظریه سیاسی ندارد در تمام دنیا می‌گردد و برای منفعت خودش هر جرا را پیدا کند امتیاز می‌گیرد هم خودش استفاده می‌کند هم به آن مملکت منفت می رساند بنابراین نباید تصور کرد که کمپانی امتیاز گرفته بعد ما را معطل خواهد کرد علاوه بر ماده چهارم که شرایط امتیاز می‌نویسد مقصودش چیست؟ مقصودش این است که هر چه زودتر شروع به عملیات بکند ولی در ظرف یک سال یا دو سال یا سه سال ممکن نیست این کار انجام گیرد و محتاج به یک مطالعاتی است که بایستی آقایان یادداشت کنند در موقعی که شرایط به مجلس پیشنهاد می‌شود مذاکره بشود در هر حال این پیشنهاد خیلی قابل مطالعه است و باید در موقع خودش مطرح شود.

رئیس ـ رای می‌گیریم در قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام نمایند (عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد. در کلیات مخالفی نیست؟

(اظهاری نشد)

رئیس ـ رای می‌گیریم بمواد پنجگانه این لایحه آقایانی که این پنج ماده را تصویب می‌کنند قیام نمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد.

وزیر معارف ـ در ماده دهم قانون وزارت معارف هیئتی به عنوان هیئت مشاوره پیش بینی شده و چند وظیفه هم برای آن هیئت تعیین شده ولی متاسفانه این وظایف بطرز روشن نوشته نشده. از طرفی ماده مزبوره بفرض طرز تشکیل شورای عالی معارف نشود و از طرف دیگر وجود یک هیئت مشاوره برای وزارت معارف خیلی لازم است معهذا وزارت معارف لایحه متضمن ۹ ماده برای پیشنهاد مجلس شورای ملی تهیه نموده که هم طرز تشکیل شورای عالی معارف و هم وظایفی را که شورای عالی معارف بید در عهده داشته باشد و باید به عمل آورد در آن مصرح است که فعلاً حاضر است و تقدیم می‌دارم و امیدوارم زودتر به تصویب مجلس شورای ملی برسد که هیئت مزبوره تعیین شده و ظایفی که در عهده دارد به موقع اجراء بگذارد.

رئیس ـ باید به کمیسیون وزارت معارف فرستاده شود.

پیشنهادی از طرف سی نفر از آقایان نمایندگان رسیده قرائت می‌شود

(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)

نظر به اینکه نظامنامه داخلی معایبی دارد که مجلس سوم نیز متوجه و مصدق آن بوده و برای رفع معایب مذکوره کمیسیونی نیز تعیین شده بوده ولی بواسطه تعطیل مجلس سوم موفقیت در اصلاح نظامنامه داخلی حاصل نشد مقتضی است که مجلس شورای ملی عطف توجه در اصلاح نظامنامه مزبوره به عمل آورد بنابراین پیشنهاد می‌شود که مجلس شورای ملی به هیئت رئیسه و یا کمیسونی مخصوص ماموریت بدهد که در نظامنامه داخلی مطالعه کرده و اصلاحات تقنینیه را راپورتاً به مجلس شورای ملی تقدیم دارد.

رئیس ـ در جلسه دیگر رای گرفته می‌شود فقط برای اطلاع آقایان قرائت شد.

رقعه‌ای است از طرف هیئت اتحادیه تجار رسیده است بدواً فرستاده شد به کمیسیون عرایض چون خواهش کرده ند در مجلس قرائت شود لهذا قرائت می‌شود

(آقای سهام السلطان به مضمون ذیل قرائت نمودند)

(ساحت مقدس مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه)

هیئت تجار تهران بعد از آنکه یقین کردند که اگر چندی دیگر تجارت ایران با حال مالیه رو به انحطاط و تنزل برود حیات اقتصادی مملکت بطوری ضعیف و به مسطوره عدم رهسپار می‌شود که هیچ معالج ماهر و حکیم حاذق را قوه معالجه نخواهد بود لهذا در صدد کشف علت و جستجوی چاره بر آمده بعد از مطالعات عقیقه و تدقیقات عمیقه با ملاحظه احصائیه گمرکی کاملاً معلوم کردند همانا علت این فقر رزو افزون فلاکت اقتصادی زیادی و واردات تجارتی و قلت بلکه عدم صادرات است و این نکته را کاملاً حس بلکه یقین کردند بلکه بیشتر از تمام ثروت نقدی آن در صورتی که آن ثروت هم خیلی محدود و در نزد ارباب خبرت و بصیرت به یک مقدار جزئی پیش تخمین شده است که صادراتش باشد غیر از پرتگاه هلاکت راهی و به جز وداع حیات اقتصادی سرنوشتی نخواهد داشت و بالاخره چاره را بطوریکه ممالک پر ثروت عالم در احساس بلکه احتمال مختصر فزونی وارد است بر صادرات مملکت خود اعمال نموده‌اند فقط و فقط از جلوگیری از ورود امتعه تجملی خارجه دیده و این نظریه را نه تنها بر تعادل صادرات بر واردات علاج منحصر به فرد دانسته بلکه برای ترقی صنایع داخلی و ایجاد کار به جهت بی کاران بیشمار مملکت عامل مؤثری فرض کده و در زمان کابینه حضرت اشرف آقای مشیرالدوله مدظله با کمال امیدواری نتیجه نظریات خود را با صورت جامعی از اجناس غیر لازم و تفنی که یک نسخه از آن تلویحاً تقدیم می‌شود مستقیماً و به وسیله وزارت جلیله تجارت و مجلس شورای عالی تجارت به هیئت دولت تقدیم و اجرای فوری آن را تقاضا و استدعا نمودند از آنجائی که حضرت معظم الیه و اعضای کابینه شان رفع موانع ترقیات مملکتی را و جهت همت عالی خود قرار داده بودند و پیشنهاد تجار را عملی و قابل توجه دانسته و بهترین علاج برای جلوگیری از تهاجم سیل فقر و فاقه عمومی دیدند و صریحاً و غیره اجرای سریع آن را دادند ولی بدبختانه قبل از اینکه داخل عملیات در این موضوع مقدس شوند کابینه ایشان مستغنی و تجار با یک دنیا اسف و بی طاقتی منتظر تشکیل هیئت دولت وطن خواه فعالی بودند حالیه که به حمدالله تعالی مجلس شورای ملی منعقد و هیئت دولتی از اشخاص مملکت دولت در تحت ریاست عنصر فعالی مثل حضرف اشرف آقای قوام السلطنه دامت شوکته مصدر کار است موقع را مقتضی دیده با کمال بی صبری در نهایت امیدواری استدعا و انتظار داریم از طرف مجلس مقدس به هیئت دولت توصیه و تاکید شود هر چه زودتر به پیشنهاد معروضه عطف توجه فرموده داخل عملیات شوند و از این را خدمت شایانی به ثروت مملکت فرموده و منت بزرگی بر اهالی فقیر و پریشان ایران بگذارند زیاد جسارت است.

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو ـ بدیهی است هیئت تجار که این پیشنهاد را کرده‌اند فی الواقع این پیشنهاد بر ضرر خودشان است و نقطه نظرشان به منافع عمومی داده است.

این همان مسئله‌ای است که بنده در موقع معاهده چنین متذکر شدم و عرض کردم باب تفننات باید بسته شود نه اینکه باز شود فعلاً هم بخواهیم از مقام محترم ریاست مجلس سؤال کنم که از خواندن این عریضه که مجلس شورای ملی چه قصدی دارند و در این خصوص چه نظریه اتخاذ فرموده‌اند و مجلس چه قسم اقدامی خواهد کرد بدبختانه ما با اینکه سالهاست وزارت تجارت داریم فقط به چیزی که وجود نداشته یک اداره صحیحی بوده است که در مورد تجارتی در مواقع لازمه نظریاتی اتخاذ کند اگر نظرشان این باشد که به وزارت تجارت ارجاع بفرمیند بنده نمی دانم در وزارت تجارت کدام اداره عملی موجوداست که بتواند در این باب نظری اتخاذ کند و بتواند از این مقصود عالی که تجار پیشنهاد کرده‌اند نتیجه بگیرد و بیش از این بدست خودمان ضرر وارد نکنیم همین قسم که نوشته‌اند صادرات نداریم وارداتمان زیاد است ولی فراموش کرده‌اند که یک قسمت از صادرات را بنویسند و بد بختانه آن قسم به ضرر مملکت است که متصل از سر حدات مملکت خاج می‌شود و می دانم آیا کسی در صدد هست از این مسئله جلوگیری کند؟ در خاتمه عرض می‌کنم که مقصود بنده این بود که مجلس شورای ملی یک نظر عملی اتخاذ کنند که در واقع مقصود تجار حاصل بشود و اگر ریاست محترم مجلس هم یک نظر خاص اتخاذ فرموده‌اند استدعاء دارم بفرمایند.

رئیس ـ این رقعه که آقایان تجار تقدیم کرده بودند یک صورتی هم از مال التجاره هائی که به عقیده آنها باید قدغن شود به آن ضمیمه نموده بودند این رقعه مراجعه شد به کمیسیون تجارت مجلس بعد به وزارت تجارت نوشته شد وزارت تجار شرحی می‌نویسد که اخیراً به کمیسیون در وزارت مالیه تشکیل شد و از طرف وزارت تجارت هم عده در آن کمیسیون بوده‌اند و صورتی نوشته ارسال نموده‌اند صورتی که از طرف وزارت تجارت رسیده جامع به اجناس تجملی است در هر صورت عقیده بنده این است که این رقعه و صورتی که تجار نوشته‌اند با صورت وزارت تجارت به کمیسیون تجارت و هیئت تجار چند نفر نماینده بخواهد بعد از آنکه حاضر شدند مذاکرات لازمه دارند.(جمعی گفتند صحیح است)

رئیس ـ گمان می‌کنم در این خصوص مذاکرات کافی باشد (گفتند صحیح است)

بعد از ختم جلسه باید آقایان دو کمیسیون انتخاب بفرمایند یکی کمیسیون شش نفری برای تعیین طرز رسیدگی به عملیات دوره فترت و دیگری برای تجدید نظر در قانون انتخابات کمیسیون تحقیقی هم که برای انتخابات غار فشاپویه تعیین شده بود چون مخبر آن کمیسیون استعفاء نموده باید کمیسیون تشکیل شود و مخبر جدیدی تعیین نماید جلسه آتیه هم روز شنبه چهارم قوس دو ساعت به غروب و دستور آن هم اگر مخالفی نباشد ادای مراسم تحلیف از طرف بعضی از آقایان وکلاء دستور در عهدنامه ایران و افغانستان خواهد بود.

مؤتمن السلطنه ـ استدعا می‌کنم مقرر فرمائید آقایان در ساعتی که مقرر می‌شود تشریف بیاورند.

مجلس دو ساعت از شب گذشته ختم شد