مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ خرداد ۱۳۰۶ نشست ۱۰۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ خرداد ۱۳۰۶ نشست ۱۰۹

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۶

جلسه: ۱۰۹

صورت مشروح مجلس سه‌شنبه ۲ خرداد ماه ۱۳۰۶ مطابق ۲۲ ذیقعده ۱۳۴۵

فهرست مطالب:

۱- سؤال آقای عباس میرزا از دولت راجع به اقداماتی که نسبت به تجارت شمال شده است و جواب آقای وزیر معارف

۲- بقیه شور اول نسبت به خبر کمیسیون معارف راجع به قانون طبابت و تصویب ورود در شور ثانی لایحه مزبوره

۳- شور اول خبر کمیسیون فوائد عامه راجع به تمدید مدت امتیاز کبریت‌سازی آذربایجان و تصویب ورود در شور ثانی لایحه مزبوره

۴- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات سنه ۱۳۰۵ بودجه وزارت امور خارجه

۵- تصویب تشکیل جلسات مجلس شورای ملی سه روز در هفته

(مجلس سه ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس یکشنبه سی و یکم اردیبهشت را آقای بنی‌سلیمان قرائت نمودند)

بنی‌سلیمان- چون غائبین آن روز خوانده نشده بود امروز خوانده می‌شود.

غائبین جلسه ۱۰۷

غائبین با اجازه - آقایان: عمادی - میرزا حسین خان

موقر - نظام مافی - سیدابراهیم ضیاء - حشمتی - پالیزی - نوبخت- بهبهانی - معظمی - آیه‌الله زاده اصفهانی- نظامی عباس میرزا

غائبین بی‌اجازه - آقایان: علی خان اعظمی - یاسایی - حاج حسن آقا ملک

دیرآمدگان با اجازه

آقایان: ملک‌مدنی - افخمی - شریعت‌زاده - روحی

دیرآمدگان بی‌اجازه

آقایان: فهیمی - مرتضی قلی خان بیات- میرزا محمد تقی بهار

غائبین جلسه ۱۰۸

غائبین با اجازه - آقایان: عمادی - معظمی - میرزا حسین خان موقر - اسفندیاری - نظام مافی- سید ابراهیم ضیاء - شریعت‌زاده - حشمتی- حیدری مکری- نظامی پالیزی- قوام شیرازی- نوبخت- بهبهانی- میرزا محمد تقی بهار- دکتر لقمان - زعیم

غائبین بی‌اجازه

آقایان: اعظمی - یاسایی - حاج حسن آقا ملک

دیرآمدگان با اجازه

آقایان: عراقی - عدل

رئیس- صورت مجلس ایرادی دارد یا خیر؟

(گفته شد خیر)

رئیس- صورت مجلس تصویب شد. آقای عباس میرزا

عباس میرزا- قریب یازده ماه است که مجلس افتتاح شده است. از آن موقعی که اهالی آذربایجان ما را فرستادند اینجا خیلی نگران بودند از وضعیات تجارت و اوضاع اقتصادی خودشان و مکرر در اینجا عرایض آنها را به عرض نمایندگان محترم رسانده‌ایم و همیشه امیدوار بوده و هستیم که از طرف دولت یک اقدامی در کارهای آنها بشود و حالا که یازده ماه می‌گذرد ....

بعضی از نمایندگان- نه ماه

عباس میرزا- نه ماه یا ده ماه می‌گذرد و آنها تحمل یک وضعیات بدی را با کمال صبر می‌کردند و از قراری که هر روز می‌نویسند خصوصاً در آن حدودی که یک عده از آقایان آذربایجانی‌ها وکیل شده‌اند که کلیه محصول‌شان محصولی است که حمل به خارج می‌شود. مجدداً اظهار نگرانی کرده و عنوان می‌کنند که ما قریب یک سال است در مقابل فقر و فلاکت و ورشکستگی واقع شده‌ایم. محصول گذشته آنها به کلی فاسد شده است به طوری که به دریا و رودخانه‌ها ریخته‌اند حالا البته موقعی است که محصول جدید به دست می‌آید و متصل به وسیله مکاتبات و تلگرافات از ما سؤال می‌کنند که مذاکرات آقای وزیر امور خارجه به کجا رسید؟ آیا ما امیدواری داریم یا نه؟ این است که بنده ناچاراً در اثر مکاتباتی که به بنده شده و اطلاعاتی که از بنده خواسته‌اند این مسائل را خدمت آقایان عرض می‌کنم اگر آقای وزیر معارف در این خصوص اطلاعاتی دارند و از مذاکراتی که شده است مستحضرند هر قدر مقتضی است بفرمایند و ما را مطلع کفیل وزارت امور خارجه زودتر تشریف بیاورند و ما را مطلع کنند این مذاکرات علنی که ما اینجا می‌کنیم برای این است که اهالی مطلع شوند همان روابطی را که ما با هیئت دولت داریم اهالی با ما دارند همان طور که ما حق سؤال داریم آنها هم متصل تلگراف می‌کنند، کاغذ می‌نویسند، این است که خواهش کردم که یا آقای وزیر معارف در این جلسه با آقای کفیل وزارت امور خارجه در جلسه آتیه ما را مستحضر کنند که اهالی هم مسبوق شوند.

وزیر معارف- از زمانی که آقای وزیر امور خارجه به روسیه رفته‌اند برای حل مسائلی که ما بین ایران و روسیه محل اختلاف بوده است مذاکرات در جریان است و چند فقره تلگراف هم ایشان کرده بودند به هیئت دولت راجع به یک موادی که محل اختلاف واقع شده بود و هیئت دولت هم تلگرافاً مرام خودش را

اطلاع داده است با آقای وزیر امور خارجه و خبر جدیدی هنوز نرسیده است.

رئیس- ماده دوم قانون طبابت در جلسه گذشته مطرح بود ولی چون عده کافی نبود ماند برای امروز. لکن آقای عراقی و دادگر و کازرونی پیشنهاد کرده‌اند خبر کمیسیون فوائد عامه راجع به کبریت‌سازی آذربایجان مطرح شود. آقای عراقی

عراقی- عرض کنم این لایحه مدتی است آمده و در آذربایجان هم مدتی است آن بیچاره‌ها منتظرند و یک چیز مختصری است اگر این مسئله مطرح شود هم آذربایجان‌ها خیال‌شان راحت می‌شود و هم تشویقی از آنها شده و مجلس هم علاقه به آنها نشان داده است.

وزیر معارف- همان طور که مقام محترم ریاست اظهار کردند ماده دوم قانون طبابت تحت شور بود مذاکرات هم کافی شده است چیزی نیست خوب است آقایان موافقت بفرمایند شور اول هم هست آن قضیه بعد از این مطرح شود.

رئیس- مخالفی ندارد؟

عراقی- بسیار خوب بعد از این

رئیس- در ماده دوم دیگر اظهاری نیست؟ آقای افسر.

محمدهاشم میرزا افسر- بنده در ماده دوم مخالف بودم ولی تمام عرایضم را عرض نکردم حالا اگر مطرح است و اجازه می‌فرمایند عرایضم را عرض کنم

رئیس- بفرمایید

افسر- آن روز یک قسمتی از عرایضم را عرض کردم ولی جواب‌هایی که آقای معاون وزارت معارف دادند معلوم نشد عرایض بنده را ملتفت نشدند یا نخواستند جواب مرحمت بفرمایید. بنده عرض کردم با کلمه دکتر که اینجا نوشته شده است مخالفم یا امتیاز لازم است یا لازم نیست و همین طور که تاکنون بوده که اگر هر کس می‌خواسته است به طبیب مراجعه کند خودش تشخیص می‌کرده که تا درجه معلومات طب جدید می‌داند، طب قدیم می‌داند، متخصص فنی است یا نه. امروز که می‌خواهید امتیاز قائل شوید که یک قسمتی حق استعمال کلمه دکتری را نداشته باشند و یک قسمت حق استعمال آن را نداشته باشند پس نباید درجات را مخلوط کرد. همان امتیازی که شما قائل هستید برای یک کسی که در مدرسه طب اینجا تحصیل کرده و دیپلم گرفته با آن اطباء قدیم البته برای آن کسی که می‌رود در مدارس عالیه فرنگستان تحصیل می‌کند و عملیات مفصلی می‌بیند و متخصص فنی می‌شود و تصدیق‌نامه مفصلی می‌گیرد وقتی که می‌آید اینجا باید با دیپلمه‌های مدارس اینجا همان امتیاز را دارا باشد. خوب است پنج درجه چهار درجه معین کنند که آن کسانی که در مدارس عالیه در اعلی درجه تحصیل کرده‌اند اسم خاصی داشته باشند و آنهایی که از مدارس اینجا بیرون می‌آیند یک اسمی داشته باشند و آنهایی که دیپلم از مدارس اینجا ندارند یک اسم دیگری داشته باشند نه این که لفظ دکتر را به یک عده اختصاص بدهند. آن اطبایی که در خارجه تحصیل کرده‌اند با اطبایی که در اینجا دیپلم گرفته‌اند همان نسبت را دارند که اطبای قدیم با اطبایی که از اینجا دیپلم گرفته‌اند دارند و اینهایی هم که در اینجا دیپلم گرفته‌اند سمت شاگردی آنهایی که در اروپا تحصیل کرده‌اند دارند. اگر باید امتیاز قائل شد باید درست قائل شد والا هیچ محتاج نیست و باید بگذارند به تشخیص خود مرضاء و اشخاصی که مراجعه می‌کنند و عقیده بنده این است سه یا چهار یا پنج درجه قائل شوند. یا آقایانی که در این خصوص تخصص دارند با آقای وزیر معارف توضیح بدهند یا این که لفظ دکتر را از اینجا بردارند والا بنده مخالفم.

وزیر معارف- کلمه دکتر در ممالک متمدنه یک مفهوم و معنای خاصی را دارد و به هر کسی دکتر نمی‌گویند و اجازه هم نمی‌دهند که این لغت را استعمال کند.

یکی از مواردی که کلمه دکتر استعمال می‌شود نسبت به

عامای طب است. اشخاصی که در مدرسه طب رسمی دولتی را تمام می‌کنند و دیپلم می‌گیرند به آنها اجازه استعمال کلمه دکتری داده نمی‌شود به صرف این که تحصیلات مدرسه طبی را تمام کرده نمی‌تواند کلمه دکتر را استعمال کند و بگوید من دکترم بلکه یک شرایط دیگری لازم است که از جمله آنها این است که بعد از آن که از مدرسه بیرون آمد و امتحان داد یک رساله بنویسد که می‌توانم تعبیر کنم به رساله اجتهادیه و یک موضوع عامی را باید مطرح کند و از روی استدلال ثابت کند آن موضوع را با عقاید شخصی خودش و اسم آن رساله تز است و به قول ما رساله اجتهادیه و بعد باید آن رساله در محضر علماء درجه اول طل و مجتهدین برود و آنها مطالعه کنند اگر تصدیق کردند که صاحب این رساله صلاحیت دارد برای این که دکتر باشد و به عباره اخری تصدیق کردند که مجتهد است آن وقت می‌گویند آقا شما دکترید والا فلان حالا خواه در علم طب باشد. خواه در علم حقوق باشد خواه در شعب دیگر بنابراین امروز وضعیت مملکت ما از این حیث شباهت به جاهای دیگر ندارد جاهای دیگر دکتر که دارند باید این طور باشد ما یک مدرسه طبی داریم و حقاً آنهایی هم که از این مدرسه بیرون می‌آیند و تحصیل کرده‌اند و تصدیق دارند حق استعمال کلمه دکتری را ندارند ولی تا به حال رعایت این نکته نشده است در موقعی که قانون سابق در دوره دوم از مجلس گذشته است عملاً دو قسم طبیب در ایران منظور شده است یکی آن که دیپلم داشته از مدارس طبی داخلی یا خارجه او شده است دکتر. یکی دیگر آن که چند سال بر طبق آن قانون سابقه داشته و امتحان داده است او شده است طبیب مجاز. الان ما در این مملکت این دو قسم طبیب را داریم. یک طبیب است دکتر و یکی طبیب است طبیب مجاز و وزارت معارف هم به آنها تصدیق داده است که طبیب مجازند. یک قسم هم دکترهایی هستند که دارای شرایط دکتری هستند و آنها دکتر به مفهوم حقیقی خودش می‌باشند. ولی رعایت نشده و رفته رفته آن اطبای مجاز دکتر شده‌اند. شاگردهایی که از مدرسه طب بیرون آمده‌اند دکتر شده‌اند آنهایی هم که تحصیلاتی کرده و صاحب تز هستند آنها هم دکتر هستند و البته این را هم تصدیق می‌فرمایید که این وضعیت وضعیت غیر مطلوبی است ولی این عمل شده و امروز هم در مملکت معمول است. و به قول یکی از اطباء که استدلال می‌کرد برای بقاء این کلمه می‌گفت کلمه دکتر به جای لغت حکیم‌باشی قدیم شده است. در سابق حکیم‌باشی می‌گفتند امروز می‌گویند دکتر بنده معتقد هستم از حیث عمل اگر یک عملیاتی در سابق شده است فعلاً مصلحت نیست دست به ترکیب آن زد و داعی ندارد هر چه شده شده. ولی از این تاریخ به بعد باید آقایان موافقت بفرمایند که از این مسئله جلوگیری بشود. اصل مقصود این است آن اشخاصی که طبیب مجاز هستند و مطابق این قانون آنهایی که پس از امتحان طبیب مجاز می‌شوند حق استعمال کلمه دکتری را نداشته باشند. سابقین هستند و تا موقعی که زنده هستند همان طور خواهند بود و بعد از صد و بیست سال که فوت کردند آن وقت این اسم هم با آنها خواهد رفت.

رئیس- آقای احتشام‌زاده

احتشام‌زاده- بنده مخالفتم از این راه بود که یک عده از اطباء هستند که مشغول طبابت بوده‌اند و شاید در طب ایرانی مخصوصاً یک مقام ارجمندی را دارا هستند بنده مقتضی نمی‌دانستم نسبت به آنها این عمل بشود و آنها را از استعمال کلمه دکتری منع کنند ولی مطاق فرمایشاتی که آقای وزیر معارف فرمودند اشخاصی که هستند از این به بعد حق استعمال کلمه دکتری را ندارند بنده هم موافقم و پیشنهادی هم تقدیم کرده‌ام.

رئیس- آقای کازرونی

کازرونی- عرضی ندارم.

رئیس- آقای یاسایی

یاسایی- عرضی ندارم

رئیس- آقای آقاسید یعقوب

آقا سیدیعقوب- بنده خیلی میل دارم که یک دولت جدی و انقلابی باشد با یک وکلای انقلابی. اما متأسفانه ما یک ملت بردباری هستیم و قدم‌های خیلی کندی برمی‌داریم. اگر ما یک دولت انقلابی داشتیم که این الفاظ را می‌زدند عقب و یک الفاظی سر جایش می‌گذاشتند خیلی خوشم می‌آمد ولی می‌بینم عملی نیست ما در دوره پنجم آمدیم القاب را ملغی کردیم ولی کلمات را زیاد کردیم. آن کلمه را می‌نویسند و در بین الهلالین می‌نویسند فلان فلان سابق و در کتابت هم زیادتر شده است و این نشد چرا؟ برای این که ما می‌خواهیم قانون وضع کنیم و در عادات مردم مداخله کنیم و این ممکن نیست که ما قانون وضع بکنیم و مداخله در عادات مردم بکنیم. خوب است همین طور که قدم‌های ما قدم‌های تکاملی و تدریجی است یک قوانینی وضع نکنیم که در موقع عمل عملی نشود. بنده عرض می‌کنم ذکر این ماده دو در اینجا محتاج نیست برای این که هر فرنگی‌هایی که می‌گوید من طبابت می‌کنم من به او می‌گویم آقای دکتر هر چه هم آقای وزیر معارف بگویند ما قانون وضع کرده‌ایم و دکتر نگویید من دکتر می‌گویم من که در قانون دخالت نمی‌کنم بلی ممکن است دولت در امتیازاتی که می‌دهد در احکام و فرامینی که می‌دهد اسم دکتر را نگذارد ولی مردم می‌گویند همچو عقیده تامی ندارند و عقیده وضع کرده است اگر ما نگوییم می‌رویم به جهنم حق هم دارند زیرا این قانون که مجازات هم ندارد. بنده هیچ معتقد نیستم که این ماده دوم اینجا نوشته شود. این یک چیزی است که در حقیقت ما مداخله در عادات مردم می‌کنیم بلی دولت باید خودش را محدود کند که نسبت به آن اطبایی که اجازه می‌دهد کدامش را دکتر بنویسد و کدام را ننویسد. اگر مقصود از وضع این قانون این است که دولت نگویند نمی‌شود ولی اگر مقصود این است که دولت بگوید هر کس از فلان مدرسه دیپلم داشت دکتر است آن یک چیزی است والا مردم به حرف شما گوش نمی‌دهند صبح کم الله هم نمی‌گویند.

وزیر معارف- اینجا آقای آقاسید یعقوب توجه نفرمودند. فرق است بین تشخیص مردم و خوب طبیب

مردم آزادند هر چه می‌خواهند به طرف بگویند ولی اینجا مقصود این است آن شخصی که طبیب مجاز می‌شود بر طبق این قانون او خودش حق ندارد دکتر امضا بکند و در تابلو هم خودش بنویسد دکتر فلان. و البته باید قائل شد که کلمه دکتر لقب نیست رتبه و منصب است. آیا شما راضی می‌شوید که به هر کس بگویند مجتهد؟!

جمعی از نمایندگان- پیشنهادها قرائت شود یا ارجاع شود به کمیسیون؟

بعضی از نمایندگان- ارجاع شود به کمیسیون

رئیس- ارجاع می‌شود. ماده سوم قرائت می‌شود

(به شرح ذیل خوانده شد)

ماده سوم- وزیر معارف مأمور اجرای این قانون است.

رئیس- آقای آقا سیدیعقوب

آقا آقاسید یعقوب- بنده خواستم در این خصوص مساعدت آقای وزیر معارف را جلب کنم و عقیده دارم پس از این که ما صحیه را مستقل کردیم و اختیاراتی به او دادیم در این خصوص هم اختیاراتی به او بدهیم و در واقع وزارت معارف با مسئولیت مشترکه اداره صحیه این کار را بکند و هر دو مسئول باشند دیگر حالا بسته به نظر خودشان است

وزیر معارف- لازم است عرض کنم قانونی که سابقاً مجلس در دوره دوم تصویب کرده تصریح دارد که

وزارت معارف مأمور اجرای این کار است. از نقطه‌نظر این کار ربطی به وزارت معارف ندارد و کار او نیست اما قانون این طور است و عمل هم بر این شده در اختیاراتی هم که به صحیه کل مملکتی در چندی قبل داده شده خاطر آقایان هست که راجع به الحاق مدرسه طب به صحیه کل مملکتی بالاخره موافقت حاصل نشد ولی البته همچو تصور می‌کنم که در مواقع امتحانات یک کمک‌های فکری و عملی از اداره صحیه خواهیم خواست ولی اگر بخواهیم صورت قانونی به این کار بدهیم تصور می‌کنم مشکل است.

رئیس- آقای زوار

زوار- بنده تصور می‌کنم با توضیحاتی که آقای وزیر معارف اظهار داشتند خود آقای سید یعقوب متقاعد شده باشند. عرض کنم این موضوع موضوع فنی نیست تا راجع به اداره صحیه باشد یک مسئله علمی است و باید تحت نظر وزارت معارف باشد و امیدوارم آقای آقاسید یعقوب موافقت بفرمایند تا این کار عملی شود.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

رئیس- شور اول تمام شد. رأی می‌گیریم به شور دوم آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام کردند)

رئیس- تصویب شد. لایحه کبریت‌سازی مطرح است. خبر کمیسیون فوائد عامه.

(به شرح ذیل قرائت شد)

ماده واحده- در تعقیب قانون پانزدهم جدی ۱۳۰۱ مجلس شورای ملی به دولت اجازه داده می‌شود که پانزده سال بر مدت امتیاز کارخانه کبریت‌سازی آذربایجان افزوده و در تمام مدت امتیاز محصول و مواد خام و مایحتاج کارخانه را از پرداخت حقوق گمرکی و کرایه خط‌آهن آذربایجان و کشتیرانی دریاچه رضائیه معاف نماید.

رئیس- این لایحه دو شور دارد. در این باب اختلافی نیست؟ یک نفر از نمایندگان - یک شوری است.

رئیس- آقای کازرونی

کازرونی- موافقم

رئیس- آقای عراقی

عراقی- موافقم

رئیس- آقای تقی‌زاده

تقی‌زاده- موافقم

رئیس- آقای حق‌نویس

حق‌نویس- بنده هم موافقم

رئیس- آقای افشار

افشار- بنده هم موافقم

کازرونی- مخالفی ندارد

رئیس- آقای آقاسید یعقوب

آقا سیدیعقوب- اولاً می‌خواستم عرض کنم که گویا مجلس قبول کرد لایحه دو شوری باشد. ثانیاً بنده عبارت را خواندم و محتاج به اصلاح است نوشته مجلس شورای ملی به دولت اجازه داده می‌شود این عبارت صحیح نیست و باید نوشته شود به دولت اجازه داده می‌شود

غرض این است که اصلاح عبارتی لازم است. والا مخالفت دیگری نداشتم مقصودم تذکر بود.

دادگر- عرض کنم آقای آقاسید یعقوب گویا سطر اول را ملاحظه نفرموده‌اند و عبارت با التفات به مقدمه خوب نوشته شده. عبارت مقدمه می‌گوید در تعقیب قانون پانزدهم جدی هزار و سیصد و یک مجلس شورای ملی به دولت اجازه داده می‌شود. یا اجازه می‌دهد هم باشد فرق نمی‌کند و بالاخره عبارت مزاحمتی ندارد.

رئیس- دیگر مخالفی ندارد

(گفته شد خیر)

رئیس- رأی می‌گیریم به شور دوم آقایانی که تصویب

می‌کنند قیام فرمایند

(عده کثیری قیام کردند)

رئیس- تصویب شد. خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات وزارت خارجه مطرح است

(به شرح ذیل قرائت)

ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است بودجه اضافی ۱۳۰۵ وزارت امور خارجه را که مبلغ آن بالغ بر شصت و پنج هزار و نهصد و شصت و دو تومان و پنج قران و چهارصد و پنجاه دینار می‌باشد بر طبق صورت ضمیمه پرداخت نماید.

تبصره اول- مؤسساتی که در بودجه اضافی مزبور پیش‌بینی شده و هنوز تأسیس نشده است بودجه آنها از محل اعتبار ۱۳۰۶ و از تاریخ تأسیس آن پرداخت خواهد شد.

تبصره دوم- وزارت خارجه مکلف است از اول تیر ماه ۱۳۰۶ اداره محاکمات مرکزی وزارت امور خارجه و کارگذاری‌های ولایات را منحل و به آنها احظار نماید که بودجه از تاریخ مذکور پرداخته نخواهد شد.

رئیس- آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی- عرض می‌شود بنده آن رویه خود مرا هیچ نمی‌توانم تغییر بدهم بنده کلیه با این اضافاتی که به مجلس می‌آید با این حال اسفناک مملکت و مردم همیشه مخالفت کرده و خواهم کرد حتی با حقوق اجزا مجلس و حقوق وکلا هم مخالفت کردم و حالا هم مخالفم و امیدوارم خود آقایان مساعدت کنند و حقوق‌شان را به صد و پنجاه یا دویست تومان برگردانند و بنده اساساً به اضافات مخالفم و همان طوری که عرض کرده‌ام خدا شاهد است که نظر خاصی با کسی ندارم. و آن نظری که راجع به دولت‌ها هست که وقتی با دولت‌ها موافقند پیشنهاد او را قبول می‌کنند و وقتی موافقت ندارند لوایح او را رد می‌کنند بنده این نظر را ندارم. حتی عقیده بنده این است که این نظر ممکن است بر ضرر مملکت باشد و معتقدم بر این که هر چه خوب است آقایان وکلاء بدون نظریه حزبی و فراکسیونی باید قبول کنند و هر چه برای مملکت بد است رد کنند.

این اضافات از چند جهت برای مملکت مضر است یکی این که حال و وضعیت این مملکت بر همه ماها مکشوف است و همه می‌دانیم که اهالی این مملکت چه قسم زندگانی می‌کنند و جز معدودی باقی تمام اهالی با ذلت و سختی زندگانی می‌کنند باید برای مردم کار پیدا کرد. و هر روز نباید اینجا آمد و اضافاتی آورد و مجلس هم بدون تأمل رأی بدهد اگر به این ترتیب اوضاع پیش برود بنده عرض می‌کنم عنقریب بودجه مملکتی از تعادل خواهد افتاد بلکه کسر هم پیدا خواهیم کرد. از این گذشته مردم دیگر عقب کسب و کار نخواهند رفت و تمام سعی خواهند کرد که در وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی یک صندلی اشغال کنند و روزی دو سه ساعت آنجا بروند و کار بکنند یا کار نکنند و ماهی پنجاه تومان صد تومان دویست تومان سیصد تومان پانصد تومان بگیرند و به مصارف با هوده یا بیهوده برسانند بنده نمی‌توانم این قسم اضافات را تصدیق کنم و وقتی تصدیق می‌کنم و موافق می‌شوم که انشاالله به جهت تمام مردم کار پیدا شود تا همه از این فقر و پریشانی نجات پیدا کنند آن وقت البته اگر یک محلی پیدا شد ضرر ندارد که قسمت کنند.

ولی وقتی که مردم امروزه با این وضعیت زندگانی می‌کنند مقتضی نیست که هر یک از وزارتخانه‌ها همه ساله به جهه خودشان یک اضافاتی منظور کنند. سال گذشته اضافه کردند امسال هم اضافه سال دیگر هم اضافه بالاخره تا دیدند پولی رسید اول مجلس سهمش را گرفت بعد هم دیگران سهم‌شان را می‌خواهند بگیرند و امیدوارم بعد از این این طور نشود و دولت پیشنهادات اضافاتی را به مجلس نیاورد.

و اگر آورد مجلس به مقتضای عدالت و انصاف و دیانت خودش رأی ندهد.

رئیس- تبصره دوم را کمیسیون مجدداً اصلاح کرده است قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل خوانده شد)

تبصره دوم- وزارت خارجه مکلف است کارگذاری‌های ایالات و ولایات را از اول تیر ماه ۱۳۰۶ و اداره محاکمات وزارت خارجه را از نوزدهم اردیبهشت ۱۳۰۷ که تاریخ انقضای مدت و موعد فسخ عهدنامه‌هایی است که از طرف دولت اعلام گردیده منحل نماید.

رئیس- آقای آقاسید یعقوب

آقا سیدیعقوب- بنده مخالفم چون آقای حاج سید رضا مخالف بودند، باید موافق حرف بزند.

شیروانی (مخبر کمیسیون بودجه)- البته ما همیشه نظریات نماینده محترم آقای فیروزآبادی را در صرفه‌جویی برای مملکت تقدیس می‌کنیم. و باید تصدیق کرد که ایشان کاملاً به وظیفه نمایندگی خودشان عمل می‌کنند.

لکن ضمناً تصدیق باید کرد که وظیفه ما تنها صرفه‌جویی در خرج نیست. یک وظایف مهم‌تر دیگری هم داریم که شاید از نقطه‌نظر مصالح مملکت مهم‌تر دیگری هم داریم که شاید از نقطه‌نظر مصالح مملکت مفیدتر از صرفه‌جویی باشد. نکته که باید عرض کنم این است که این لایحه که (به نام اضافی اصطلاح کرده‌ایم) یک لایحه اضافه خرج یا اضافه حقوق نیست بلکه برای یک مؤسساتی است که برای مملکت ما هر روزی که به طرف تمدن و تجدد پیش می‌رویم لازم می‌شود. و البته به مقتضای پیش رفتن به طرف تمدن خارج ما زیاد خواهد شد. نماینده محترم آرزومند هستند که مخارج مملکت هر روزه کمتر شود. ولی بنده آرزومندم که مخارج ما زیاد شود و به جایی برسد که مملکت ما دارای دویست میلیون بودجه باشد...

کازرونی- همین امروز

شیروانی- آن روزی می‌شود که دیگر به درد آقای کازرونی نمی‌خورد. و البته باید دولت تمام وسائلی را که امروزه دنیا دارد و با او دارد زندگانی می‌کند یک روزی هم برای ما تهیه و تدارک کند. اتفاقاً در این لوایح اضافی اگر یک لایحه باشد که از نقطه‌نظر آبروی مملکت و ملت مفید باشد منحصراً همین لایحه وزارت خارجه است. اولاً عرض می‌کنم که دقت کامل در این لایحه شده به طوری که یک دینار اضافه حقوق به اشخاصی که الان در داخله مشغول خدمت هستند داده نشده و از حدود قوانین مملکتی به قدر سر سوزنی تجاوز نشده یک سفارتخانه‌هایی ما در تمام دنیا داریم و آقایان هم تصدیق دارند که تا امروز آقای فیروزآبادی و سایر آقایان مخالفین تصدیق دارند که ما هم امروزه باید مثل سایر ملل دنیا در تمام ممالک سفارتخانه و نماینده آبرومند داشته باشیم باید قائل شویم همان طوری که سایرین در ممالک ما خرج می‌کنند و آبروی بیرق خودشان را حفظ می‌کنند ما هم باید حفظ کنیم. اگر ما به همسایه جدید و دولت هم کیش خودمان افغانستان ملاحظه کنیم می‌بینیم وضعیت نمایندگان سیاسی آن دولت چه در مملکت ما و چه در سایر ممالک خیلی بهتر از وضعیت نمایندگان سیاسی است.

وضعیت نمایندگان سیاسی ما حقیقاً تا امروز بد و شرم‌آور بوده و حتماً باید اصلاح شود یا باید تمام نمایندگان خارج را حذف کنیم یا باید مؤسسات شرافتمندانه در خارج تأسیس کنیم. خوب وقتی بنا شود که ما مؤسسات آبرومندانه داشته باشیم این کار خرج دارد. باید مخارج آنها را بدهیم و اعتباراتی که برای آنها لازم است کارسازی کنیم و بالاخره باید حقوق کافی به آنها بدهیم و اشخاص لایق و آبرومند بفرستیم و آنها را بگوییم بروند و برای مملکت کار کنند. امروز تمام مسائل دنیا روی سیاست و پولتیک است و دیگر با سر نیزه و تفنک و توپ نمی‌شود استقلال یک مملکتی را حفظ کرد و با سیاست خارجی باید این کار را کرد کمیسیون بودجه قطع نظر از این که تمام نکات لازمه را

در نظر گرفت کما این که امتحان داده‌ایم که هیچ وقت ما و رفقایمان خرج بیهوده را تصویب نمی‌کنیم ولی در این موضوع یک قدمی در تعقیب تصمیم اعلیحضرت راجع به الغای عهدنامه‌هایی که با دول داشته‌ایم برداشته‌ایم. و آن عبارت بود از حذف مؤسساتی که تا امروز برای استقلال مملکت مضر بوده است اینها را کمیسیون بودجه ضمیمه این لایحه کرده و به مجلس شورای ملی تقدیم کرده است و اشاره کرده که کارگذاری‌ها و محاکمات خارجی وزارت خارجه باید لغو شود پس خوب است آقایان موافقت بفرمایید که این لایحه به اتفاق بگذرد و اگر یک مقاصد و نظریات سیاسی در کار است بنده عقیده دارم که در سایر لوایح بودجه اظهار شود.

رئیس- آقای آقاسید یعقوب

آقا سیدیعقوب- بنده خیلی میل داشتم که مدافع این لایحه آقای شیروانی نباشد و دولت باشد. ولی فرقی ندارد بنده به برادرم هم باشد می‌زنم ما در حال جنگیم آقای شیروانی یا آقای یاسایی هم باشند فرقی برای بنده ندارد و مخالفت می‌کنم بنده فرمایشات آقای شیروانی را به دقت مطالعه کردم نقطه‌نظر ایشان آن قسمتی که راجع به منافع مملکت است صحیح است و منافع و عظمت و ابهت مملکت را البته باید در نظر داشت ولی هیچ یک از این اقلامی که در این لایحه نوشته شده برای ابهت و عظمت مملکت نیست. بنده و آقای یاسایی و شاهزاده فیروز میرزا وقتی که در کمیسیون بودجه بودند بودجه وزارت خارجه را به دقت ملاحظه کردیم. یک قلم برای سعادت مملکت زیاد نکرده‌اند بلکه برای اجزاء و اعضاء داخلی وزارت خارجه اضافاتی قائل شده‌اند بنده با شما در این عقیده شریک هستم که وضعیت نمایندگان ما در خارجه باید آبرومند باشد. و همین طور وضعیات و روزگار اتباع ما در خارجه نباید مثل سابق به حال نکبت باشد و در خارجه باید نمایندگان قوی داشته باشیم تا بتوانند بیرق شیر و خورشید را حفظ کنند و آن چیزهایی که در دوره‌های سابق دیده‌ایم دیگر تجدید نشود. ولی این کارها منحصراً با زیاد کردن مصرف و خرج پست برای اشخاص صورت نمی‌گیرد. ملاحظه بفرمایید قبل از این که اداره دربار سلطنتی این جور منظم باشد انوشیروان خان در وزارت خارجه هم رئیس کابینه و تشریفات بود و هم کار جامعه ملل را اداره می‌کرد و به خوبی هم از عهده بر می‌آمد بدون این که یک مخارج فوق‌العاده برای مؤسسه جامعه ملل در نظر گرفته باشند. ولی حالا آمده‌اند و سالی شش هزار تومان یک قلم برای جامعه ملل معین کرده‌اند. خوب! این چه ربطی به ابهت و حفظ استقلال ما دارد؟ ما البته همه به حفظ استقلال و عظمت خودمان علاقه‌مندیم. ولی این چه ربطی دارد در اینجا یک ترتیبی شد و سالی شش هزار تومان به اعتبار یک اخوی که آقای دیبا داشته است.....

بنده نمی‌خواهم وارد یک چیزهایی بشوم که حقیقه شرم‌آور است ولی باید حقایق را عرض کنم در کمیسیون هم عرض کرده‌ام و نمی‌خواهم نقض قول بشود. مقصودشان این است که ایجاد پست بکنند و ماهی سیصد تومان سالی شش هزار تومان خرج کنند.

یک مسئله دیگر راجع به محاسبات است. وزارت خارجه نوزده نفر محاسب برای چه می‌خواهد؟ وزارت خارجه کارش جمع مال و اموال است چه کار دارد که نوزده نفر محاسب باید داشته باشد. در کمیسیون ما زحمت کشیدیم و الحمدالله موفق شدیم که کارگذاری‌ها را به یک ترتیبی منحل کردیم. با این که ما کارگذاری‌ها را منحل کرده‌ایم معذلک آقا چهار ماهه شصت هزار تومان که سالیانه صد و هشتاد هزار تومان می‌شود بر بودجه وزارت خارجه اضافه کرده‌اند - آن وقت برای ما مامورین خارجه چه منظور کرده‌ایم؟ برای ژنرال قونسول‌ها در جاهایی که تبعه ما زیاد است چه کرده‌ایم؟ بنده در حلب بودم در خدمت آقای مدرس بودم در آنجا تبعه ایران زیاد بود و کسی نبود آنها را اداره کند. فقط در شام یک ژنرال قنسول

داشتیم ولی در سایر جاها که شما بروید در حلب و سوریه و فلسطین و هندوستان در همه جا اتباع ایران زیاد است و از عدل و انصاف دولت‌ها همه در این نقاط رفته‌اند ولی از طرف دولت و وزارت خارجه مأمور و سرپرستی نیست. دولت باید قنسول و ویس قنسول در این نقاط بفرستد تا اتباع ایران را حفظ کنند. آن وقت به جای این که این کار را بکنند می‌آیند و در عوض بر عرض و طول و عمق وزارت خارجه می‌افزایند بنده با برهان و دلیل عرض می‌کنم پس از این که اداره کارگذاری و محاکمات را منحل کردیم معذالک چهار ماهه شصت هزار تومان اضافه کرده‌اند و در سال صد و هشتاد هزار تومان می‌شود در صورتی که ما از آن طرف کارگذاری‌ها را به وزارت داخله منتقل کردیم بلی. یک چند قلمی نسبت به وزیر مختار پاریس و بعضی دیگر اضافه کرده‌اند - همان مسئله‌ای است که بنده در موضوع بودجه وزارت فوائد عامه عرض کرده‌ام وزارتخانه‌های ما با هم قشه گذاشته‌اند. مثلاً می‌گویند چون وزارت جنگ هیجده کرور بودجه دارد ما هم باید اضافه داشته باشیم. وزارت فوائد عامه می‌گوید چون راه دست من است باید فلان قدر اضافه داشته باشیم وزارت مالیه هم که دیگر حالش معلوم است. رب‌النوع اموال مردم است وزارت خارجه که چهار نفر منشی و محاسب کارش را اداره می‌کند می‌گوید چرا من باید کمتر از آن باشم. آن وقت آقای شیروانی می‌فرمایند ما باید خیلی اهمیت بدهیم.

بنده عرض می‌کنم در این قسمت من با شما همراهم ولی اضافه خرج کردن در وزارت خارجه کار تبعه ما را اصلاح نمی‌کند. وزارت خارجه انگلستان شصت و یک نفر کارش را اداره می‌کند. و به طوری که بنده اطلاع دارم اداره پولتیکی آن را شصت و یک نفر اداره می‌کند حالا شما می‌خواهید بفرمایید ما مثل انگلیس هستیم و همان اندازه که آنها لازم دارند ما هم لازم داریم؟

خیر ما مثل آنها نیستیم. و ما به اندازه آنها نمی‌توانیم بپریم. مکرر بنده عرض کرده‌ام که ما باید به اندازه گلیم خودمان پایمان را دراز کنیم بنده به حضرت والا عرض می‌کنم شما یک نگاه اجمالی به این لایحه بکنید قلم به قلم آن را به عرض می‌رسانم تا این که بدانید چه مخارج غیر لازمی است. بنده اگر یک مخارجی را محتاج الیه مملکت بدانم اول کسی خواهم بود که ورقه سفید بدهم و در آنجاهایی که سیادت و سعادت مملکت من اقتضا کند مته به خشخاش نمی‌گذارم و در هر جا که ببینم برای مصالح سیاسی و اقتصادی مملکت دولت یک ملاحظاتی کرده بنده هم موافقت خواهم کرد. ولی در این قسمت بنده عرض می‌کنم تمام بودجه مرکزی وزارت خارجه است چه طور می‌توانم موافقت کنم که سالی صد و هشتاد هزار تومان به بودجه مرکزی وزارت خارجه اضافه شود؟! این قانون استخدام مثل اژدها دهانش را برای بلعیدن مملکت باز کرده و سالی ده میلیون بر بودجه مملکت اضافه می‌کند. ملاحظه بفرمایید سالی دویست هزار تومان برای هر وزارتخانه اضافه کردن بعد از ده سال دیگر چه خواهد شد؟ آن وقت همین حضرت والا وزیر مالیه می‌آیند اینجا و چوب حراج مملکت را می‌گذارند با این قانون و با این نظریات شما و این تعدیات و تجاوزاتی که نسبت به حقوق ملت می‌شود بنده نمی‌دانم بالاخره چه خواهد شد؟

وزیر مالیه- چون نماینده محترم خیلی میل داشتند که بنده مدافع باشم تا مورد سخط و غضب ایشان بنده و رفقایم باشم نه همکارهای مجلسی ایشان لذا خودم را حاضر کرده‌ام خدمت‌شان جواب عرض کنم. بنده همیشه نظریات خودم در مورد بودجه این است که اگر یک مخارجی گزاف و بیهوده است آن را نباید قبول کرد و خود بنده هم با این مسئله موافقم.

آقای آقاسید یعقوب باید نظرشان باشد که همین بودجه وزارت خارجه را ایشان و آقای یاسایی و بنده در سوء‌کمیسیون بودجه با هم مطالعه کردیم و این لایحه اضافی هم که حاضر شده نتیجه همان مطالعات است و

بنده اینجا شهادت می‌دهم که با روح صمیمی نسبت به مصالح مملکت همه روزه آقای آقاسید یعقوب ما را در کمیسیون بودجه تحریص می‌کردند که در بودجه وزارت خارجه هیچ گونه اضافه خرجی قائل نشویم ولی حالا بنده نمی‌دانم چه شده که بعد از رفتن و محرومیت بنده در ادامه به شرکت در کار و با این که قطعاً از جدیت ایشان و رفقای ایشان هم هیچ کاسته نشده امروز نارضایتی دارند.

این اضافات همان طور که آقای شیروانی اظهار داشتند و خود آقای آقاسید یعقوب هم تصدیق کردند که برای ترقی و توسعه و اهمیت مملکت است در اینجا یک اشاره به سفارتخانه‌های خارج شد و اظهار داشتند در این اضافاتی که شده نسبت به آنجاها چیزی منظور نشده بنده هم خیلی تأسف دارم ولی باید در حقیقه یک اضافه شده که همه‌اش آنجا مصرف نشده یا آن که اگر اضافه شده یک قسمتش آنجا مصرف نشده و آیا آن قسمت دیگرش که در مرکز مصرف شده صرف چه شده است؟ بنده در تمام این لایحه آن طوری که خاطرم می‌آید (چون تازگی مراجعه به این لایحه اضافه نکرده‌ام) ما در سو کمیسیون هیچ جا اضافه حقوق برای اجزاء وزارت خارجه در مرکز منظور نکرده‌ایم. غیر از این است آقا؟ خود آقای آقاسید یعقوب این مسئله را تصدیق می‌فرمایند پس اضافه حقوق که قائل نشدیم پس چه شده؟ اگر این اضافات در مرکز و خارجه پیش آمده برای این بوده است که وزارت خارجه یک مؤسسه یا مؤسساتی را برای جریان کار خودش و برای پیشرفت امور اداری لازم دید و این پیش‌بینی را کرده و علاوه نمود. اگر یک همچو چیزی باشد و هست البته تصدیق می‌فرمایید که این خودش مربوط می‌شود به این مسائل اصولی و اساسی که آقایان تصدیق می‌کنند که باید با آنها موافقت کرد. ابهت مملکت را تنها نمایندگی در خارجه حفظ نمی‌کند.

ابهت مملکت را (از حیث وزارت خارجه) این حفظ می‌کند که در دائره مرکزیش در آنجایی که حکم مغز را نسبت به تمام مؤسسات و سفارتخانه‌های خارج دارد در آنجاهایی که باید تمرکز بدهد تمام این سیاست‌ها را و دستورالعمل‌هایی را که به آنها صادر می‌کند باید مؤسساتی باشد که آن مؤسسات استعداد و وسیله این را داشته باشد که بتواند تمام این امور را تمرکز بدهد بنده مکرر این را در مجلس عرض کرده‌ام. در وقتی هم که در کار بوده‌ام عرض کردم و خودم هم که وزیر خارجه بودم تجربه کرده‌ام و وقتی هم که در سایر وزارتخانه‌های دیگر بودم در هیئت دولت تجربه کرده‌ام که بزرگترین نکس کار ما نه تنها از حیث خارجه بلکه در داخله هم همیشه این است که ما نسبت به دیگران وسائل اطلاعی‌مان کم است. اسباب کار آن تحقیقات و مقدماتی که لازم است در دست باشد برای یک آدمی که می‌خواهد نقشه بکشد و فکری بکند و با داشتن آن اسباب و ادوات یک نقشه خوب و روشنی پیدا بکند این را ما همیشه کم داشته‌ایم. اگر عرض نمی‌کنم نداشته‌ام برای این است که نمی‌خواهم اغراق گفته باشم. برای این است که از چند سال به این طرف ترقیات زیادی پیدا کرده‌ایم و یواش یواش هم داریم پیدا می‌کنیم. مثلاً اگر وزارتخانه برای رسیدن به همین مقصود در نظر گرفته است که در اداره مرکزی یک مؤسسه خاصی به عنوان جامعه ملل تشکیل بدهد و این مؤسسه خاصی به عنوان جامعه ملل را اداره می‌کند از اداره تشریفات وزارت خارجه که یک کارهای دیگری دارد مجزا بکند این برای چه بوده؟ می‌خواهم ببینم این مبتنی بر یک منطق و حقیقتی هست که قابل قبول باشد یا نه؟ بنده از روی اطلاع عرض می‌کنم که امروز قضیه جامعه ملل در دنیا تقریباً مرکز است نه تنها سیاست خارجی بلکه تمام سیاست‌های اقتصادی و بین‌المللی در دنیا یک وضعیتی پیدا کرده که در جامعه ملل و در دالانشاء و دوائر

جامعه ملل تمرکز پیدا کرده. اگر مراجعه بفرمایید به لوایح و کتابچه‌ها و کتبی که همه ماهه از اداره جامعه ملل برای اطلاع و بصیرت افراد و اعضاء جامعه ملل چاپ می‌شود تصدیق خواهید فرمود که اینها از قدرت پنج نفر و ده نفر و پانزده نفر هم که همان خواندن و مطالعه کردن و استفاده کردنش باشد خارج است.

و اگر دقت بفرمایید خواهید ید که در این کتابچه‌ها و در این لوایح یک چیزهای مفیدی از نقطه‌نظر اطلاعات برای اشخاصی که می‌خواهند کار بکنند و در جریان باشد موجود است که ما فوق ندارد. پس بنده تصور می‌کنم وقتی که وزارت خارجه برای اداره کردن این قسمت یعنی سر و کار ایران با جامعه ملل اشتباه نشود کارهای شخصی دولت ایران با جامعه ملل محتاج به اداره خاصی نبود و همان طور که سابقاً در جزو یک اداره دیگری اداره می‌شد ممکن بود ولی در عمل دیده شد که ما با نداشتن یک وسایل از این اخبار و از این قسمت اقتصادی و معنوی که از برای کارهای ما مفید بوده محروم مانده‌ایم.

آقا سیدیعقوب- فایده‌اش چه بوده؟ کار اساسیش چه بوده؟

وزیر مالیه- حالا اینجا داخل در آن مبحث نمی‌شویم که جامعه ملل کار مفیدی دارد یا نه ولی این را عرض می‌کنم به ایشان و تمنا می‌کنم یک قدری توجه بفرمایند می‌دانند که بنده نهایت ارادت را به ایشان دارم و میل دارم عرایضی که می‌کنیم بر طبق حقیقت و منطق یا بپذیرند یا رد کنند اما حقیقت درش حکمفرما باشد اسمش را جامعه ملل نگذارید. فرض کنید یک اداره در یک جایی و در یک نقطه از دنیا پیدا شده بود که این اداره بر خودش حتم کرده بود سیاست بین‌المللی و اقتصادیات و تجارت و کلیه امور دنیا را تمرکز بدهد و جمع کند و برای اطلاع افراد اعطاء بفرستند و تقسیم کند آیا اگر یک همچو چیز مفیدی پیدا می‌شد یک کسی یک وزارت خارجه که می‌خواهد در جریان امور باشد مکلف نبود برای خواندن اینها و برای ترجمه کردن اینها و اطلاع دادن به وزارتخانه‌هی دیگر یک مؤسسه را تأسیس بکند و اینها را ترجمه کند و خبر بدهد؟ اجازه بدهید یک چیز عملی عرض کنم: در موقعی که تجار ایرانی ما به فیلادلفی مال‌التجاره می‌فرستادند در آنجا به یک اشکالی دچار شدند در امریکا آمدند و گفتند مطابق تعرفه گمرکی ۱۹۲۲ که تعرفه جدید گمرکی ما است هر مال‌التجاره که روی هر قسمتی از آن کنده و نوشته نشده است که این از چه مملکتی می‌آید باید علاوه بر حق گمرک معمولی صد ده هم اضافه بدهد. تمام مال‌التجاره که از ایران برده بودند.

قالی که دیگر غیر از مال ایران نبود - قلمدان یا نقره کار اصفهان اینها که مال جای دیگر نبود و از جای دیگر هم نیامده بود مال ایران بود ولی چون رویش کنده نشده بود که در ایران ساخته شده است می‌گفتند باید صد ده اضافه بدهید.

آقای تقی‌زاده که در آن موقع تشریف داشتند اقدام کردند. به سفارت ایران نوشتند ه یک چنین چیزی واقع شده است و خساراتی تولید می‌کند شما اقدام و عمل کنید برای این که این مسئله رفع بشود سفارت ما در آنجا مراجعه و اقدام کرد. گفتند راست است ولی ما یک قانونی گذراندیم که تعرفه گمرکی است و استثناء بردار نیست و متأسفیم که شما چرا اطلاع از این قضیه ندارید.

بالاخره با یک زحمات زیادی یک قسمت از این اشیاء را به اسم این که مال خود دولت بود و شاید همین طور هم بود توانستند آقایان را از این صد ده معاف بکنند و شاید یک قسمت دیگری هم محکوم شد که علاوه بر گمرک معمولی صد ده را هم بدهد. این را بنده برای چه مثل زدم؟ برای این بود که اگر یک مراکزی بود که مطلع می‌کردند و تجار مملکت ما توانسته بودند از آنجا استطلاع و استخبار کنند و توانسته بوند تبلیغ کنید و یک مراکزی

بود که آنها را انتشار و اشاعه بدهد برای این که فلان تاجر اصفهانی که در اصفهان نشسته مسبوق شود یک همچو ضرری به تجار وارد نمی‌شود حالا اگر یک همچو ضرری وارد بشود باید حساب کرد که چقدر است؟ این قسمتی بود که به طور مثل کوچک و جزئی خواستم عرض کنم برای این که تأیید کنم عرض خود را که یک دولت و وزارتخانه‌هایی که می‌خواهند در جریان امور دنیا باشند باید ساعی باشند هر موضوعی در هر کجا پیش می‌آید به هر وسیله که هست استطلاع نمایند. تمام مسائلی که چاپ می‌شود راجع به اقتصادیات راجع به تعرفه‌های گمرکی. راجع به قوانین داخلی ممالک دیگر راجع به رأیی که در مجالس نسبت به مواد می‌دهند اینها را تمام اطلاع پیدا کنند. انتشار بدهند. تبلیغ کنند که هم اشخاص استفاده کنند و هم اگر چیز خوبی است و به درد تجارت و اقتصادیات می‌خورد از آن استفاده کنند حالا این دائره که در وزارت خارجه هست و مورد تنقید آقا بود یک چنین دائره است که برای این قبیل کارها تأسیس شده. این اگر با دو هزار تومان یا سه هزار تومان.....

عصر انقلاب- یا شش هزار تومان این را نمی‌شود گفت یک خرج گزاف و بیهوده است و بنده مخصوصاً میل ندارم گفته شود که از نقطه‌نظر نبوده است یک نکته را آقای آقاسید یعقوب اشاره فرمودند که این را توضیح می‌دهم بعد مرخص می‌شوم: فرمودند ما کارگذاری و محاکمات را لغو کردیم و حال آن که صد و هشتاد یا صد و شصت هزار تومان در چهار ماه آخر سال اضافه می‌دهیم....

آقا سیدیعقوب- در سال

وزیر مالیه- این بودجه راجع به اضافه مخارج بودجه ۱۳۰۵ است ما کارگذاری محاکمات را از تیرماه ۱۳۰۶ و از اردیبهشت سیصد و هفت لغو کردیم این را هنوز ما موقع پیدا نکردیم که حساب کنیم و ببینیم از الغای او چقدر کسر می‌شود تا آقا بتوانند اینجا بگویند این را که لغو کرده‌ایم چیزی کسر نشده است البته با حساب آنچه راجع به کارگذاری بوده است در تیرماه حذف خواهد شد آن مبلغ از این بودجه که نقل خواهد شد به بودجه ۱۳۰۶ قطعاً کسر خواهد شد. حالا اگر در یک جای دیگر اضافه بشود بازمی‌گردیم به همان اصل اولیه و احتیاجات مملکتی و همان چیزهایی که خود آقا تصدیق کردند. روی هم رفته و به طور خلاصه تصور می‌کنم بدبختی که در این بودجه‌ها پیدا شده و آقای فیروزآبادی را هم خیلی متأثر کرده است این لفظ «اضافه» است. این اصطلاح لوایح اضافی یک بدبختی است برای این بودجه اداری بودجه ۱۳۰۴ است و بودجه سیصد و پنج به صورت جزء در مجلس مصوب نداشت. برای سرعت کار گفته شد ک دوازدهم را در سیصد و پنج تکمیل کرده و ادامه می‌دهیم و آن وقت اگر یک احتیاجات و مؤسساتی راجع به سیصد و پنج داشتند که در سیصد و پنج اضافه کرده‌اند اینها را به اسم لوایح اضافی می‌آوریم و تصویب می‌کنیم. در حقیقت اگر درست ملاحظه بفرمایید این لوایح اضافی اضافه حقوق و خرج نیست. اضافه خرج هست ولی از نقطه‌نظر تأسیس بعضی مؤسسات و این قائم‌مقام بودجه سیصد و پنج است. از این که بگذرید تمام بودجه سیصد و پنج مثل بودجه سیصد و چهار است و بنده می‌خواهم استدعا کنم که آقایان موافقت بفرمایند اینها را تصویب بفرمایند برای این که زودتر بودجه سیصد و شش تقدیم شود و در بودجه ۱۳۰۶ اینجا قلم به قلم اگر یک مؤسسه را آقایان می‌بینند زیادی است آن را بفرمایند.

آقا سیدیعقوب- امروز تنفس نیست؟

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

(بعضی دیگر می‌گفتند کافی نیست)

رئیس- رأی می‌گیریم آقایانی که مذاکرات را کافی می‌دانند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد. آقای احتشام‌زاده

احتشام‌زاده- مخالفت بنده با این لایحه نه از نقطه‌نظر تأسیسات جدید با اضافاتی است که برای سفارتخانه‌ها منظور شده بلکه معتقدم در اغلب ممالک و نقاط مهمه دولت ایران بایستی نمایندگان سیاسی و قنسولی داشته باشد که بتوانند یک وظایفی را که بر عهده آنها است انجام دهند. ولی مخالفت بنده از این نقطه‌نظر است که یک نواقصی در کار مأمورین دولت ایران در خارجه هست که چون موقع دیگری مجال ذکر آن نبود و حالا موقع تصویب این بودجه است استفاده و عرض می‌کنم: مامورین دولت ایران در خارجه دو وظیفه مهم دارند یکی از نقطه‌نظر مملکت و یکی از نقطه‌نظر اتباع ایران از نقطه‌نظر مملکت باید حافظ منافع سیاسی و اقتصادی مملکت باشند و هر وقت یک خسارت‌ها و مخاطره‌هایی ممکن است از نقطه‌نظر سیاست یا اقتصاد برای مملکت پیش بیاید با وسایل موجوده که دارند اقدام و رفع بکنند و دولت را مطلع نمایند و کاملاً از هر گونه ضرری که ممکن است برای مملکت پیش بیاید جلوگیری شود یکی دیگر از وظایف مهمه که دارند این است که مامورین دولت ایران در خارج باید مراقب اتباع ایران باشند و مراقب باشند هر گون اطلاعی را جمع‌آوری کرده و به وزارت خارجه اطلاع دهند. یکی دیگر از وظایف مأمورین سیاسی و قنسولی در خارج این است که مبلغ اوضاع اقتصادیات ایران باشند. امروز شاید هنوز در اغلب ممالک اطلاع از اوضاع اقتصادی ایران ندارند و نمی‌دانند که در ایران چه منابع مهمه هست که می‌توانند بیایند هم خودشان استفاده‌هایی از منابع طبیعی ایران بکنند و هم به وظایف ما منافعی بدهند و فوائدی برسانند.

اینها وظایف وزارت خارجه و دولت است که در خارجه باید انجام بدهند یکی دیگر هم حفظ حقوق و منافع و ضمانت اتباع ایران هست که مأمورین وزارت خارجه بایستی در ممالک خارجه خیلی مراقب باشند که از حقوق اتباع ایران دفاع و ضمانت کنند و آنها را از هر گونه زحمت و تجاوز و تعدی نجات بدهند اما در قسمت‌های اولیه یعنی از نقطه‌نظر حفظ حیثیات دولت و جمع‌آوری اطلاعات متأسفانه طوری نیست که ما بتوانیم از مأمورین وزارت خارجه راضی باشیم. اغلب ما می‌بینیم که مأمورین وزارت خارجه طوری رفتار می‌کنند که عملیات‌شان برخلاف حیثیت مملکت است و حیثیت مملکت و دولت را ضایع می‌کنند و از بین می‌رود و در قسمت اتباع ایرانی هم متأسفانه کمتر توجه دارند به این که حقوق اتباع ایرانی را حفظ کنند و بلکه بنده می‌خواهم عرض کنم که مأمورین سیاسی وزارت خارجه به جای این که حافظ حقوق آنها در خارجه باشند بیشتر مزاحم اتباع ایران می‌شوند. ملاحظه بفرمایید که اتباع ایران در بین‌النهرین چه وضعیتی دارند گرفتار ذلت هستند گرفتار فشار و تضییقات هستند و بالاخره هر نوع تعدی و تجاوزی نسبت به آنها می‌شود و بنده نمی‌دانم مأمورین دولت ایران چه می‌کنند؟! تماشاچی هستند؟! و بالاخره همان طور که عرض کردم در بعضی از نقاط شاید خود مأمورین دولت ایران اسباب زحمت اتباع ایران را فراهم می‌کنند به این ملاحظه از نقطه‌نظر حقوق اتباع ایران در این موقع از مخالفت استفاده کردم و این نواقص که در وزارت خارجه هست به طور اختصار عرض کردم که دولت باید درصدد باشد این نواقص را رفع کند والا بنده موافقم که باید به سفارتخانه‌های ما در خارجه خیلی با ابهت و عظمت باشد و مأمورین ما دارای آبروی زیادی باشند که بتوانند آبروی مملکت را حفظ کنند.

مخبر- معایب و نواقصی را که نماینده محترم راجع به وزارت خارجه ذکر فرمودند تقریباً

قابل انکار نیست. برای این که اغلب وزارتخانه‌های ما یک نواقص و معایبی دارند که کاملاً احتیاج به اصلاح دارند و یکی از مهمترین وزارتخانه‌های ما که حتماً باید یک نظر اصلاحی نسبت به او داشت و به عقیده شخص بنده باید آنجا را هم مثل عدلیه منحل کرد و یک وزارتخانه آبرومندی تأسیس کرد وزارت خارجه است. وزارت خارجه تمام مؤسسات مرکزیش امروز یک (بوروگراسی) میز بازی بیشتر و ما یک استفاده‌های سیاسی از او نمی‌کنم همین طور از شعبش در خارجه ما نتوانسته‌ایم نه استفاده‌های سیاسی بکنیم و نه اقتصادی. ولی در عین حال هم بزرگترین نقص وزارت خارجه کمی بودجه بوده است. وزارت خارجه ایران که باید در تمام دنیا همین طوری که فرمودند شعبه داشته باشد و اشخاص لایق و وزین از طرف او مأمور شوند و بروند و اشخاص کارهایی بکنند این بودجه‌اش است! و با این بودجه ناقص به عقیده بنده اصلاح نخواهد شد. وزارت خارجه را باید قبلاً در درجه اول یک بودجه کافی برای او در نظر گرفت و در درجه دوم هم یک اشخاص کافی برای او در نظر گرفت و در درجه دوم هم یک اشخاص کافی و لایق و بنده تصدیق می‌کنیم که با این (المان‌هایی) که در آنجا هستند آن نتایجی را که شما انتظار دارید نمی‌توان گرفت مسئله بین‌النهرین یک مسئله بقرنج مهم اساسی است برای این مملکت هنوز تکلیفی برای ما با بین‌النهرین معین نشده است! کاسه گرم‌تر از آش شده‌ایم نماینده هم رسماً آنجا نداریم فقط در اینجا یک قنسولی برای بصره پیش‌بینی کرده‌ایم. این یک قضیه‌ای است که باید دولت و مخصوصاً وزارت خارجه ما نسبت به آن یک نظر اصلاحی داشته باشد. اگر همکارهای ما که در کمیسیون بودجه تشریف داشتند نظرشان باشد بنده در همین موضوع در کمیسیون بودجه به آقای وزیر خارجه حمله کردم و گفتم شما باید بالاخره یک روزی تکلیف این مملکت را با بین‌النهرین معلوم کنید. همین طور امروز و فردا کردن و اتباع ما در آنجا گرفتار و تحت مضیقه باشند که نمی‌شود بنده در یکی از جرائد خواندم از اتومبیل که در آنجا می‌رود حق‌الکفاله می‌گیرند! و در هر صورت اینها یک مسائلی است که باید اصلاح شود و برای اصلاح همین قضیه راجع به بین‌النهرین به عقیده بنده یک وزیر مختار کافی که لایقترین وزیر مختارها و مأمورین باشد در آنجا باشد و مهمترین مؤسسات خارجی هم باید در بین‌النهرین باشد و بودجه کافی هم لازم داریم این اضافات را هم به طوری که بعضی از آقایان مخالفین فرمودند راجع به اضافه مرکز است هیچ این طور نیست بلکه راجع به مخارج خارج است اگر ملاحظه بفرمایید راجع به آمریکا و پاریس و برلن و بین‌النهرین و کابل و هرات و ارض روم و جاهایی است که اتباع زیاد داریم و در آنجاها یک مختصر اضافه حقوق و یک اعتباری داده‌ایم بنده معتقدم در بودجه ۱۳۰۶ (برخلاف عقیده آقای فیروزآبادی) ما باید اگر جا داشته باشیم دو میلیون بودجه برای وزارت خارجه در نظر بگیریم که یک مأمورین خیلی عالی داشته باشیم.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

(بعضی می‌گفتند کافی نیست)

رئیس- چون عده کافی نیست نمی‌شود رأی گرفت چند دقیقه تنفس داده می‌شود.

(دو این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و به فاصله نیم‌ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس- آقای مدرس

مدرس- عرض می‌شود در این چند سال که در مجلس بودیم آرزو داشتیم که یک وقتی یک بودجه بیاورند اینجا یک چیزی از بودجه ماقبلش کم باشد امروز هم که آمده‌اند یک چیزی را کم کرده‌اند یک جوری کم کرده‌اند که معلوم نیست.

کارگذاری‌ها منحل است اما پولش چه جور می‌شود؟

ساکت است. چون این بودجه است و مناسب بودجه

این است که کم و زیاد پول و خرج را بنویسند. چیز دیگری که ربطی به این مسئله ندارد و مناسبتش را نفهمیدم و بالاخره گمان من این است که در این بودجه‌ها هر بودجه را که می‌خواهند بنویسند آن بودجه سال پیش می‌گذارند جلوی خودشان و هر چه در آن هست عیناً می‌نویسد. خاطرم می‌آید (گویا در دوره چهارم بود) یک بودجه دیدم که در تمام سال یخ نوشته بود و در تمام سال هم ذغال بخاری این همین که دیده بود توی بودجه است این روزی یک تومان سالی سیصد و شصت تومان را نوشته بود. مثلاً ما در تمام این بودجه‌ها مخارج روشنایی داریم. بنده هر چه تحقیق می‌کنم که یک وزارتخانه شب مشغول کار باشد چیزی دستم نیامده یا این که شب چراغ داشته باشد. اما یک بودجه نیست که مخارج روشنایی درش نباشد! به منشی می‌گویند یک نسخه از بودجه سنه فلان بنویس. او هم باز به طوری که یدا به ید هر سال مخارج روشنایی در بودجه بوده است در بودجه سال بعد می‌نویسند و دیگر ملتفت این که حالا وزارتخانه‌ها شب نیستند که کار کنند نمی‌شوند. خیلی دوست داشتم یک کسی با آقای مخبر یا شخص دیگری که اطلاع دارد معرفی کند در آن وزارتخانه که شب چراغ می‌سوزد کجا است؟ حالا برویم وارد اصل موضوع شویم زیرا در این جزئیات مقتضی نیست والا کلمه به کلمه عرض می‌کردم مسئله سر وزارت خارجه است حقیقه و فی نفس الامر مملکت مستقل بودنش به دو چیز است یکی وزارت خارجه و یکی هم این که مملکت به همه جا داشته باشد. به عقیده من مملکتی که در به همه جا دارد و وزارت خارجه‌اش محکم است در دنیا استقلال دارد و این معنی استقلال است. حالا (در همه جا داشته باشد) معنی این را یک وقتی به مناسبت می‌گویم که باید ملتفت شد که هر کس بخواهد از استقلال دولتی بکاهد از درهایش می‌کاهد. وزارت خارجه را باید ابهت داد باید سفارتخانه‌ها و قنسولخانه‌ها را در دنیا عظمت داد و هر مأمور فوق‌العاده خوب و عالی داشت به خارج فرستاد. مجلس شورای ملی باید قانون وزارت خارجه را مقدم بر تمام وزارتخانه‌ها بنویسد. بنده چه رفته‌ام و چه شنیده‌ام یک مامور وزارت خارجه را ندیدم وقتی که از اینجا می‌خواهد برود از او بپرسند که آنجا می‌روی می‌خواهی چه کار کنی؟ بنده پرسیدم و دیدم که یک مامور وزارت خارجه نیست که از این دروازه که بیرون می‌رود چیزی دستش باشد که برود به آن چیز عمل کند. ولی هر مأموری که از خارجه‌ها می‌آید توی این شهر من که یک نفر وکیل و آخوندم و با هیچ کسم مربوط نیستم مرا می‌شناسد! تاریخم را می‌دادند! سجل احوالم را می‌داند! خوارکم را حتی زمان که کوهستان بوده‌ام و شغلم می‌خورده‌ام می‌داند! اما مامور ما، من نرفته‌ام، اما دیده‌ام. آقای آقاسید یعقوب هم فرمودند هر کدامش را می‌دیدیم با آنها داخل مذاکره می‌شدیم که چه می‌کنید؟ می‌گفتند حفظ تبعه ایران. هر کجا هم می‌رفتیم می‌دیدیم تبعه ایران می‌آیند شکایت می‌کنند از دست مامور ایران. راست است اگر چه خوب نمی‌دانم که مأمورین خارجه بد باشد اما مأمورین خارجه‌مان بد است ولی از باب اتفاق خوب شده است که مأمورین خارجه‌مان بد است والا تمام اهل مملکت می‌رفتند بیرون. این را هم غفلت نکنید که به مقتضای روز این بدی خوب شده. چرا؟ به جهت این که تحقیق کردیم قریب بیست هزار نفر از کردستان ایران در خارج بودند می‌گفتیم چرا آمدید می‌گفتند از دست ظلم. در ایران زن می‌گرفتیم بیست تومان از ما می‌گرفتند پدرمان می‌مرد یک چیزی ازمان می‌خواستند. حالا وارد در آن مسئله نمی‌شویم چون یکی از آقایان (آقای تقی‌زاده) بودند فرمودند در بودجه جا دارد که خیلی مطالب مملکتی صحبت شود لذا بنده عرض می‌کنم چون این مسئله جای دیگر نداشته از این جهت خواستم امروز عرض کنم یک دفعه من آرزو داشتم که یک بودجه وزارت خارجه بیاید بگوید صد

هزار تومان به من بدهید می‌خواهیم یک سفارتخانه در لندن درست کنیم. با یک سفارتخانه در فلان جا بنا کنیم عظمت سفارتخانه ما به این نیست که صد دینار به حقوق منشی آن اضافه کنیم و مأمورین ما بروند در کاروانسرا و توی هتل منزل کنند و هر که وارد می‌شود عوض این که پذیرایی کنند یک توقعی از او بکنند. اینها را دیده‌ام و عرض می‌کنم چرا ما باید وزیر مختار نداشته باشیم در تمام ممالک آسیایی؟! در ژاپن داشته باشیم در چین داشته باشیم. اما بدبختانه ما هنوز حلاوت استقلال و حلاوت سطوت و سلطنت را نچشیده‌ایم همین را فهمیده‌ایم که صد دینار زیاد یا صد دینار کم کنیم بنده موافقم که وزارت خارجه را باید توسعه داد اهمیت و عظمت داد. ما در ممالک خارجه بین مامور ما و دولت خارجه فیصل می‌یابد؟!...

بعضی از نمایندگان- هیچ

مدرس- کدام؟ پس وزیر مختار غلط است پس سفیر غلط است اگر ما آن سفیری که از اینجا می‌فرستیم دستور این باشد که اگر آن دولت بخواهد با ما صحبت کند با نماینده ما داخل مذاکره بشود؟ بنده می‌گویم سالی صدهزار تومان هم خرج آن سفیر بکنیم ارزش دارد. اما یکی برود آنجا عیدهای مرسومه کلاه ایرانی سرش بگذارد آنجا بنشیند این چه فایده برای ما دارد! اما آنها راجع به یک مسئله دو غازی که می‌خواهند صحبت کنند اینجا باید مأمور آنها با وزارت خارجه و دولت ما داخل مذاکره بشود پس همان طوری که آقای شیروانی مخبر فرمودند باید وزارت خارجه را عظمت داد. و روح داد شما عظمتش را در این می‌دانید که بودجه‌اش را زیاد کنید. اما بودجه به جهه اجرای کار است به جهت اجرای قانون است. چرا باید وزارت خارجه که حقیقه استقلال نامه دولت و ملت بسته به وزارت خارجه است یک قانون صحیح از مجلس گذشته نداشته باشد؟ پول را باید خرج قانون کرد آن وقت کی مضایقه دارد؟ آقا این پولی را که از مردم می‌گیرند برای مخارج مملکت است لکن اسم و رسم خالی فایده ندارد.... به جز اسلامبول و بران و شاید یک جای دیگر سفارتخانه‌های ما عمارت ندارد....

بعضی از نمایندگان- اغلب دارد

مدرس- دو سه جا را بنده شنیده‌ام لکن جاهای دیگر را نشنیده‌ام بلی وزارت خارجه باید عظمت داشته باشد.

اما روح هم باید داشته باشد از این مسئله بگذریم یک عبارتی اینجا دارد نوشته است: شش هزار تومان اضافه اعتبار برای تهیه دولت در جامعه ملل....

بعضی از نمایندگان- چهار هزار تومان

مدرس- بلی چهار هزار تومان مضاف هست مضاف‌الیه نیست.

شیروانی- سهمیه است

مدرس- کتاب ما تهیه دارد و مضاف‌الیه در او نیست. البته بودجه جامعه بین‌الملل خیلی است. این اضافه است که علاوه کرده‌اند؟....

وزیر مالیه- همین است

مدرس- هیچ خرجی دیگر جز این چهار هزار تومان ندارد؟....

وزیر مالیه- سهمیه است

مدرس- سهمیه را من نمی‌گویم بودجه مامور ما در جامعه ملل تمامش همین است؟....

وزیر مالیه- خیر

یک نفر از نمایندگان- بیست و چهار هزار تومان

مدرس- خوب ما حساب که کرده‌ایم با لوازماتش می‌شود سالی تقریباً بیست، سی هزار تومان: این هم یکی از مسائل مهم است حل این هم به عقیده من مشکل است هر کس عقیده خودش را می‌گوید در دوره چهارم بود ظاهراً بنده موافق نبودم اما ناخوش شدم و اینجا نبودم که مخالفت کنم و آقایان هم تصویب کردند. در هر صورت

ما در قبول عضویت پیشقدم شدیم و در درجه اول بودیم از خیلی از دول دیگر ما بیشتر اقدام کردیم جزای ما این شد که هنوز کرسی دائمی به ما نداده‌اند، بنده با این عضویت مخالفم، وقتی که دولت ایران پیشقدم شد و از خیلی دول دیگر که کرسی دائمی به آنها دادند اعتباراتش زیادتر است در نجابت زیادتر است در همه چیز زیادتر است ولی حالا به واسطه این که ما مردمان نجیب معقول ساکتی هستیم باید کرسی دائمی به ما ندهند؟! بخوانید کسانی را که کرسی دائمی داده‌اند بسنجید با ما که نداده‌اند.....

غلامحسین میرزا مسعود- فایده‌اش چیست؟

مدرس- فایده‌اش چیست؟!!! پس اصلش فایده ندارد، وقتی فایده دارد که ما را آن طور که هستیم بشناسند، وقتی فایده دارد که ما در آنجا عضو دائمی باشیم. وقتی فایده دارد که ما در آنجا عضو دائمی باشیم. شما وقتی در یک مجلس در بالای مجلس راه‌تان ندهند چرا وارد می‌شوید؟ می‌گویید من شاهزاده هستم باید بالای مجلس بنشینم ما در دنیا مملکت ایران، ملت ایران، دولت ایران، با دنیا، با دول دنیا، با ملل دنیا چه وقت نظر مخاصمه داشته است؟ ما با تمام دول نظر دوستی داشته و داریم آن وقت در عضویت مقدم هم شده‌ایم جزای ما این است که به دولی که خیلی از ما پست‌تر هستند کرسی دائمی بدهند و به ما ندهند....

شیروانی- به چین داده‌اند و به ما نداده‌اند.

مدرس- علیهذا بنده عرض می‌کنم جایی برو که قدر تو را بدانند. گر چه من یک حسن ظن خوبی نسبت به خودمان به جامعه ملل ندارم. لکن خودم تنها نمی‌توانم استقامت کنم به این که حالا عضویت را به هم بزنیم استقامت کنم به این که حالا عضویت را به هم بزنیم اما می‌گویم که من می‌میرم و شما می‌مانید همین قدر می‌گویم حسن ظن خوبی به جامعه ملل برای خودمان ندارم اما چه وقت نتیجه برای ما ببخشد بعد معلوم خواهد شد این حدس است حدس آخوندی است یک مسئله آقای شیروانی فرمودند بنده عقیده‌ام این است که جای صحبتش اینجا نبود و آن موضوع بین‌النهرین است اجمالاً عرض می‌کنم اگر خیوه را ناصرالدین شاه به روسیه نمی‌داد حالا مال ما بود، آدم ضعیف ملکش را به کسی نمی‌بخشد صبر می‌کند ببیند دنیا چه می‌کند.

وزیر مالیه- بنده تمنا می‌کنم که آقایان محترم تصدیق بفرمایند که ادعای آمدن پشت تریبون وجواب دادن به آقای مدرس یک کار بزرگی است و کار کوچکی نیست و بنده هم همچو ادعایی ندارم برای این که ایشان معمولی دارند با نهایت زبردستی و با آن مقام و نفوذی که شخصاً دارا هستند در قضایایی که می‌خواهند مخالفت کنند همیشه یک کلیاتی را اتخاذ می‌کنند برای مذاکره که آن کلیات متفق علیه موافق و مخالف است. حالا از ذکر این کلیات برای مخالفت با آن موضوع چه طور نتیجه می‌گیرند گاهی بنده حقیقه با نهایت ممارستی که به خدمت ایشان دارم نمی‌توانم بفهمم....

مدرس- با این بودجه مخالفم

وزیر مالیه- بنده آقای مدرس را مخالف با این بودجه استنباط نکردم. ایشان را این طور استنباط کردم که دارای عقیده هستند که بنده هم دارای همان عقیده‌ام و اینجا هم که آمده‌ام همان عقیده را می‌خواهم تأیید کنم و آن این است که وزارت خارجه را باید روح داد آیا تصور می‌فرمایید که بنده با آقای کفیل وزارت امور خارجه که در اینجا تشریف دارند با هیچ کدام از موافقین که می‌خواهند به این لایحه رأی بدهند ادعا کردیم و گفتیم وزارت خارجه ما آن طوری است که باید باشد؟ پس از اظهار این مطلب بنده نمی‌دانم که آیا نتیجه این می‌شود که یک چیز ناقصی هم اگر هست باید کشت و خفه کرد و از میان برداشت؟ بنده این را راه رسیده به مقصود نمی‌دانم و تطبیق این صغری و کبری را هم نفهمیدم مثلاً راجع به مأمورین می‌فرمودند که من از مامورینی که از اینجا بیرون می‌روند پرسیده‌ام که کار شما چیست؟

می‌روید چه کنید؟ دستور شما چیست؟ این را باید تصدیق کنیم که مامورین دولتی علی‌الخصوص مامور دیپلماسی و وزارت خارجه وظیفه‌اش چیست؟ وظیفه‌اش معلوم است این است که به هر جایی که می‌رود منافع مملکت خودش را در آنجا از نقطه‌نظر اتباعی که آنجا هستند یا از نقطه‌نظر سیاسی که در آنجا بین دولت خارجی یا دولت خودش در جریان است آن را حفظ کند. حالا اگر آقای مدرس تلقی کردند که یک مأموری یا به واسطه تقصیر خودش یا قصور وزیری که او را اعزام داشته دستورالعمل به جزء به او نداده است که به آقا نشان بدهد و آن دستورالعمل را به آقا ارائه نداده باید بگوییم در خارج مأمور نداشته باشیم؟ خیر. باید بگوییم مأمور داشته باشیم و وزارت خارجه به آنها به این ترتیب و رویه که آقای مدرس می‌فرمایند دستورالعمل بدهد بنده تصدیق دارم و قابل انکار نیست اما ببینیم که این مطلب دلیل بر این می‌شود که این بودجه اضافی وزارت خارجه را باید رد کرد؟

یک نفر از نمایندگان- بلی

وزیر مالیه- بنده که عقلم قاصر است بلکه بنده بر عکس تصدیق می‌کنم که ایشان می‌فرمایند این بودجه کم است و باید زیاد کرد و می‌گویند یک میلیون دو میلیون بودجه می‌خواهیم برای این که تمام سفارتخانه‌های ما جاهای عالی داشته باشد، برای این که سفرای ما که می‌روند یک اشخاص عالیمقامی باشند و به آنها هم حقوق مکفی بدهیم که بتوانند مثل وزیر مختارهای ممالک دیگر یا اقلاً مثل شارژدافرهای دول دیگر با تجمل زندگی کنند، با تجمل از مردم پذیرایی کنند، این خیلی خوب است بنده هم موافقم اما اجازه بفرمایید که عرض کنم این مستلزم یک دارایی و یک عایدات مملکتی است که آن را ما متأسفانه هنوز نداریم، اینها یک چیزهایی است که باید به مرور درست شود. اشاره فرمودند به خانه، در موقع جنگ استفاده از ارزانی مارک کردند و یک خانه برای سفارت آلمان خریدند ولی آیا تصور می‌فرمایید که اگر ما بخواهیم امروز در واشنگتن برای سفارت ایران یک خانه مجلل خوبی تهیه کنیم چقدر باید پول بدهیم؟

مدرس- دویست هزار تومان

وزیر مالیه- عذر می‌خواهم خوب است مراجعه بفرمایید، تحقیق بفرمایید بنده نمی‌خواهم یک رقمی را بدون تحقیق عرض کنم زیرا می‌خواهم با تحقیق عرض کرده باشم ولی همین قدر به طور قطع می‌توانم عرض کنم که این طور نیست، و دو برابر و سه برابر و چهار برابرش هم شاید کم باشد ولی باید به تمام این مقامات رسید اما باید برای اینها تهیه اساس و پایه کرد، چرا تنقید می‌شود؟ البته این بودجه وزارت خارجه است و همان طوری که فرمودند وقتی که بودجه در مجلس شورای ملی در تحت مذاکره است تمام مسائل مملکتی را می‌شود بحث کرد چرا تنقید می‌شود از مامورین خارجه و چرا گفته می‌شود که مأمورین خارجه کافی نیستند و خوب نیستند؟ شاید در بعضی مواقع این مسئله وارد باشد و در بعضی مواقع وارد نباشد چون ما مأمورین خوب هم داریم و مأمورین لایق که وظیفه خودشان را نسبت به سیاست مملکت انجام بدهند داریم. اما درست فکر بفرمایید ببینید اگر مرکز شما و دولت بخواهد اشخاصی برای این مأموریت‌ها و انجام آن مقاصدی که شما دارید خوب هستند روانه کنند آیا ممکن است اینها را با این بودجه‌هایی که داریم روانه کنند؟ می‌گویند باید بودجه را زیاد کرد. بنده هم موافقم لکن شما ببینید از وزارت مالیه تحقیق کنید، (بنده اینجا سمت وزیر مالیه دارم وریز مالیه خارجه نیستم) ولی می‌دانم که وزیر خارجه هر چه سعی می‌کند که اضافه از آن اعتباری که ما برای ۳۰۶ توانسته‌ایم سهم او قرار دهیم بیست هزار یا پانزده هزار تومانی که همه هم تصدیق می‌کنیم لازم است به او بدهیم به واسطه نداشتن محل نمی‌توانیم بدهیم. پس باید کار کرد و منبع عایدی درست کرد

تا رسید به آن بودجه‌هایی که آقا می‌خواهند ولی فعلاً تا به آنجا نرسیم باید از همین قسمت‌هایی که هست استفاده کرد و سعی کرد و یک اصلاحاتی در همین حدود کرد که باید بکنیم و نباید از آنها صرف‌نظر کرد مثلاً اشاره فرمودید به این که هیچ وقت امور در آنجاها خاتمه نمی‌یابد و در اینجا خاتمه پیدا می‌کند: اولاً این یک رویه و قاعده کلی نیست. مخصوصاً این اواخر ملاحظه بفرمایید نه تنها مامورین عادی ما این کار را نمی‌کنند بلکه در بعضی مواقع و در اغلب نقاط وقتی یک مسائل مهمه است مامورین فوق‌العاده به محل می‌فرستیم ولی این قاعده کلی نیست و اگر قاعده کلی بود دیگر ابداً مستحسن نبود و باید روی این اصل برویم که در دو مرکز باید کار کرد نه در یک مرکز.....

مدرس- آنها خبر ندارند

وزیر مالیه- خبر دارند بنده این مسئله را نمی‌توانم تصدیق کنم، ولی این را عرض می‌کنم که اگر این مطلب این طور می‌بود مربوط می‌شد به همان صنف اشخاصی که می‌فرستادند چون هر کسی را نمی‌شود گفت بیاید این کار را بکند پس اینها را نمی‌شود گفت بیاید این کار را بکند. پس اینها باید به مرور درست شود، بودجه درست بشود، عواید زیاد شود، مامورین مهم هم اعزام شود وسائل کامل هم برای آنها فراهم شود و کار از آنها بیشتر خواسته شود. به علاوه آقا باید به خاطرتان باشد که این بودجه که درش مذاکره می‌شود مال ۱۳۰۵ است، بودجه ۱۳۰۶ وزارت خارجه اینجا می‌آید و در آن موقع بنده حاضرم و تقاضا می‌کنم که با حضور تمام هیئت دولت (اگر آقا لازم بدانند و صلاح بدانند) همین عقیده را که راجع به جامعه ملل اظهار فرمودند مطرح بفرمایند مسئله جامعه ملل و ایران یکی از قضایای مهمی است که باید با شرکت همه و توافق نظر همه و با روشن بودن فکر مجلس و اکثریت مجلس که باید در کارها مؤثر باشد و حکومت داشته باشد مطرح شود. بنده معتقد نیستم که دولت عضویت جامعه ملل را به عقیده داشته باشد و مجلس معتقد نباشد همچو چیزی نمی‌شود بنده می‌گویم اگر در این باب اختلاف نظری باشد باید اینجا حل شود، بنده از معتقدین به این اصل همیشه بوده‌ام و دفاع هم کرده‌ام. در مجلس چهارم هم بنده مخبر و مدافع این کار بوده‌ام آقا هم یک قسمتش را تشریف داشتند و یک قسمتش را تشریف نداشتند و خوب بود که ما مقدم هم شدیم....

آقاسید یعقوب- نتیجه‌اش چیست؟

وزیر مالیه- نتیجه هم گرفتیم، عرض کردم برای بحثش مفصل و طولانی در موقع بودجه ۱۳۰۶ وزارت خارجه که در اینجا مطرح می‌شود در این موضوع که مورد حذف است یا نیست و این که می‌خواهیم یا نمی‌خواهیم باید بحث کرد و باید داخل بشویم و ببینیم که حقیقه ضرر دارد یا نفع و حکمیت و قضاوت را هم به مجلس واگذار می‌کنیم. بنده هم شریکم و معتقدم که یک قصورهایی از طرف آنها نسبت به ما شده است حالا منتها بنده یک وظیفه دارم و باید یک طور حرف بزنم و آقا طور دگر می‌توانند حرف بزنند ولی عبارات و اظهارات مختلف باشد منظور همه ما همیشه استفاده زیادتر برای عظمت و ابهت مملکت است و از هر راهی دولت همیشه موافقیم با آن راهی که شما در نظر دارید و آن مقاصدی را که شما می‌خواهید از این راه تحصیل کنید. ولی اینهایی را که عرض کردم و هیچ کدام از فرمایشات آقا که تمام مورد تصدیق و قبول است هیچ کدام دلیلی برای مخالفت با این بودجه بدبخت بیچاره ۱۳۰۵ نیست و در این موقع بنده می‌خواهم یک تذکری نسبت به فرمایشات آقای مدرس و برای آقایانی هم که بعد می‌خواهند صحبت کنند بدهم. بنده مخصوصاً این صورت را اینجا یادداشت کردم که قلم به قلم عرض بکنم و حاضرم اگر آقایان بخواهند (چون شاید همه دارند لازم نباشد) قلم به قلم عرض کنم که ملاحظه بفرمایند. غیر از سه چهار

قلم اکثرش بلکه غیر از آن چند قلم تمامش مربوط به تکمیل نواقص نمایندگی‌های ما در خارجه است که همه آقایان هم تصدیق می‌کنند. پس بنابراین بنده مخالفتی نمی‌بینم.

بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

رئیس- آقای آقاسید یعقوب پیشنهاد کرده‌اند که این لایحه از دستور خارج شود و لایحه راجع به چمن کمال‌آباد مطرح شود آقای آقا سیدیعقوب

آقا سیدیعقوب- بنده آقایان را توجه می‌دهم به یک مسئله در این لایحه یک مسئله‌ای است که همه فوق‌العاده علاقه‌مندیم و آن مسئله الغاء کاپیتولاسیون است. یعنی قدمی که کمیسیون بودجه برداشت و به حمدالله موافقت کرد با توجهات اعلیحضرت و فوق‌العاده هم علاقه‌مندیم.

این را آقایان در این لایحه پیش آورده‌اند که در این بین دولت متزلزل را ثابت کنند. بنده این را کاملاً موافقم لکن آقای دکتر مصدق بعضی صحبت‌ها در خارج کردند بنده برای این که این لایحه برود به کمیسیون و آقای دکتر مصدق و دیگران هم بیایند آنجا و صحبت کنیم، برای حل این مسئله این پیشنهاد را کردم والا بنده هم مخالفتی ندارم گفتیم برود در کمیسیون مذاکره بشود دو مرتبه بیاید به مجلس برای خاطر این بود که این پیشنهاد را عرض کردم و این بود نظر من

وزیر مالیه- بنده اگر اجازه بفرمایید می‌خواهم از آقای آقاسید یعقوب و سایر آقایانی که با نظر ایشان موافقند استدعا کنم که مخالفتی را که با یک لایحه دولت دارند به طور مستقیم بفرمایند. هیچ مانعی ندارد. مخالفین مخالفت بفرمایند و رد بکنند و آقایان موافقین هم موافقت بفرمایند و از روی عقیده یا رضا رأی بدهند ولی از راه غیرمستقیم از قبیل از دستور خارج شدن! امروز بماند برای فردا! اینها شایسته مقام مجلس و مقام نمایندگی نیست. و این را باید به آقایان عرض کنم این که آقای آقاسید یعقوب فرمودند که اینجا مسئله کاپیتولاسیون را متصل کرده‌اند این موضوع هیچ ارتباط مستقیمی با بودجه اضافی وزارت خارجه ندارد. قضیه‌ای است در خارج حل شده ولی در این لایحه کمیسیون بودجه خواسته است یک تأییدی بکند و از این نقطه نظر هم یک کار خیلی صحیحی و محکمی است اما برای این نیست که این لایحه را خواسته‌اند به زور این مطلب بگذرانند این لایحه چه عیب دارد؟ آن را بفرمایید، چرا این قدر در حاشیه صحبت می‌کنید؟ در کلیات صحبت می‌کنید؟ بنده تا به حال این طور ندیده‌ام غیر از مؤسسه جامعه ملل که آقا فرمودند و بنده جواب عرض کردم قلم به قلم لایحه را ملاحظه بفرمایید چه عیبی دارد که به آن جهت ما بخواهیم از این راه‌ها لایحه را معوق بگذاریم؟

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای آقاسید یعقوب آقایان موافقین قیام فرمایند

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس- تصویب نشد.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است

آقا سیدیعقوب- بنده با کفایت مذاکرات مخالفم

ختم جلسه را پیشنهاد می‌کنم

یاسایی- بنده مخالفم

رئیس- با کفایت مذاکرات مخالفید؟

یاسایی- خیر با ختم جلسه مخالفم. با ماده واحده موافقم.

رئیس- رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. پیشنهاد ختم جلسه شده است

آقای آقاسید یعقوب

آقا سیدیعقوب- بنده استدعا می‌کنم از آقای یاسایی که تازه تشریف آورده‌اند و ما که از اول وقت اینجا

بوده‌ایم بنده هنوز نگفته ایشان مخالفت نفرمایند. مذاکرات که کافی شد. استدعا می‌کنم یک شبهه که در این موضوع شده ممکن است عصری در کمیسیون صحبت بشود این اشکال رفع بشود والا مذاکرات کردند. یا این که چیز دیگر را پیشنهاد کنید بگذارید این شبهه رفع شود و همه متفقاً رأی بدهیم از این جهت بنده پیشنهاد کردم جلسه ختم شود عصر هم که کمیسیون بودجه تشکیل می‌شود آقایانی که نظری دارند می‌آیند آنجا نظرشان اصلاح می‌شود بعد روز پنجشنبه می‌آید به مجلس.

رئیس- آقای زوار

زوار- مطابق فرمایشات آقای نماینده محترم بر فرض هم که آقای مصدق تشریف ببرند در کمیسیون و یک نظریاتی داشته باشند مانعی ندارد حقیقه با آن ترتیباتی که فرمودند راجع به وزارت خارجه این لایحه راجع به استقلال مملکت است و آقایان خوب است توجه بفرمایند اگر نسبت به وزراء آقایان کم لطفی دارند نسبت به مملکت که ندارند.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای آقاسید یعقوب آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. یک فقره پیشنهاد راجع به جلسات است باید رأی گرفته شود

(به شرح ذیل قرائت شد)

امضاکنندگان ذیل تقاضا و پیشنهاد می‌کنیم که جلسات رسمی مجلس شورای ملی عوض هفته چهار روز هفته سه روز عبارت از یکشنبه و سه‌شنبه و پنجشنبه باشد.

رئیس- آقای رفیع

حاج آقارضا (رفیع)- عرض کنم جمعی از آقایان اظهار کردند برای گرفتاری‌های خودشان اسباب زحمت است برای این که هم در کمیسیون‌ها کار دارند هم بایستی به اوقات مجلس برسند و هم برای رفتن در کمیسیون‌های ادارات که لازم می‌شود و از آنها دعوت می‌کنند به این جهه این طور مقتضی دیدند که شنبه را صرف‌نظر کنند و روزهای دیگر به همان ترتیب باشد ولی این طور هم قرار دادند که همان طوری که مقرر است که در ساعت چهار به ظهر حاضر شوند انشاالله در ساعت چهار و نیم حاضر شوند و معطلی‌های وقت آمدن مبدل شود به کار کردن که سه ساعت و نیم در خود مجلس کار شود.

رئیس- آقای دادگر

دادگر- عرض کنم که پیش ما معهود است که ما تابستان را نمی‌توانیم کار بکنیم در تابستان بالاخره باید سی چهل پنجاه روزی، چهل روزی، سی روزی وقتی که حرارت زیاد است از کار کناره بگیریم و تنفس مدیدی بکنیم. برای این که مشروع باشد باید کارهایمان را جلو بیندازیم بنده نظرم این است که آقای رفیع معتقد بشوند بیندازیم بنده نظرم این است که آقای رفیع معتقد بشوند این چهار جلسه را که بیشتر از یک ماه زمان ندارد آن یک ماه هم چهار پنج روز کم است ادامه بدهیم و صرف وقت بکنیم قدری کارها را رو به راه بکنیم بعد یک تنفس مدیدی بکنیم.

رئیس- رأی می‌گیریم به این پیشنهاد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عده کثیری برخاستند)

رئیس- تصویب شد پیشنهاد دیگر

(به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم لایحه فروش خالصه‌جات جرو دستور پنجشنبه باشد

مدرس

رئیس- آقای مدرس

مدرس- عرض می‌شود این خالصه‌جات ما باید فروش برود یا نرود باید مسئله معلوم باشد چون عقیده بنده این است که اگر خالصه‌جات فروش می‌رود باید با زراعت موجوده فروش برود که هر کس می‌خرد یا رعایای ضعیف که می‌خواهیم به آنها بفروشیم برای سال بعد یک بذری هم داشته باشند که

بکارند اگر صبر کنید و این زراعت را دولت برداشت و آن وقت این خالصه‌جات را خواستیم بفروشیم حکم یا بیانان بی‌ثمری خواهد داشت بنده عقیده‌ام بر این است که آقایان خوب است تصدیق بفرمایند جزو دستور باشد (البته چیزهای دیگر هم هست) که یک مسئله ختم بشود یا رأی بدهند که باید فروخت یا رأی بدهند که نباید فروخت.

رئیس- مقصود این است که این لایحه در عوض خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات وزارت خارجه باشد؟

مدرس- خیر در درجه دوم

اعتبار- اضافات وزارت فوائد عامه هم هست خوب است در درجه سوم باشد.

رئیس- رأی می‌گیریم به این که در درجه سوم باشد

آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.

(مجلس یک ربع ساعت بعدازظهر ختم شد)