مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ اردیبهشت ۱۲۸۹ نشست ۸۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲ اردیبهشت ۱۲۸۹ نشست ۸۳

مجلس شورای ملی ۲ اردیبهشت ۱۲۸۹ نشست ۸۳

جلسة ۸۳

صورت مشروح مجلس روط شنبه ۱۲ شهر ربیع الثانی ۱۳۲۸

مجلس دو ساعت و نیم قبل از غروب آفتاب به ریاست آقای مستشار الدوله تشکیل شد.

صورت مجلس روز پنج شنبه ۱۰ را آقای معاضد الملک قرائت نمود.

رئیس ـ در صورت مجلس ملاحظه هست.(اظهاری نشد و رئیس صورت مجلس را امضاء نمود.)

راپورت کمیسیون عرایض قرائت شد که کمیسیون به واسطه تکمیل نبودند عده و عده اکثریت شروع به کار نکرده تا روز یک شنبه ۶ که جلسه منعقد و آقای میرزا علی اکبر خان دهخدا با اکثریت ۴ رأی نایب رئیس و ادیب التجار به مخبری منتخب شدند و از شعبه اول آقای شیخ اسمعیل هشترودی انتخاب نمودند و ایشان استعفا داده تاکنون از شعبه اول منتخب نیامده است.

رئیس ـ شعبه اول یک نفر را باید انتخاب نمایند.

وحیدالملک ـ ما از شعبه اول یک دفعه از آقای شیخ اسمعیل هشترودی را انتخاب کردم و فرستادیم.

رئیس ـ گویا ایشان استعفا دادند.

وحیدالملک ـ بنده عرض می‌کنم شعبه دیگر نمی‌تواند تجدید انتخاب کند.

شیخ اسمعیل هشترودی ـ بنده همان روز که مرا انتخاب کردند در شعبه و در یک مجلس علنی عرض کردم که نمی‌توانم در دو کمیسیون کار کنم بنده در کمیسیون عدلیه هستم و کار هم خیلی است.

وحید الملک ـ بنده عرض کردم که در شعبه فقط دو نفر قابل انتخاب هستند یکی آقای شیخ اسمعیل هشترودی و یکی آقا صدرالعلما که آقای صدرالعلما استعفا دادند یعنی متعذر شدند که نمی‌توانم این بود که آقا شیخ اسمعیل هشترودی را انتخاب کردیم حالا اگر ایشان هم قبول نکنند دیگر تکلیفی نداریم.

رئیس ـ از آقایان شعبه چهارم خواهش می‌شود که جلسه خود را تشکیل نمایند که به زودی آن کار که به آنجا رجوع شده است تمام شود.

میرزا ابراهیم خان ـ بنده راجع به کمیسیون عرایض عرض دارم می‌خواهم از حضرت رئیس سئوال کنم که فایده تاسیس کمیسیون عرایض چه چیز است.

رئیس ـ معلوم می‌شود مطلبی دارید.

میرزا ابراهیم خان ـ چون می‌بینم نتیجه بر آن کمیسیون مترتب نیست.

ادیب التجار ـ کمیسیون عرایض سابق البته نتایج کارهایش را آقایان دیده‌اند کمیسیون عرایض حالیه هم همان طوری که در راپورت نوشته شده است از روز یک شنبه که اعضاء منتخب جمع شدند تشکیل شده و تا امروز جلسات فوق العاده تشکیل شده و عرایض جدید خیلی به کمیسیون رسیده است و به همان طوری که در نظامنامه داخلی مجلس نوشته شده عرایضی که به کمیسیون می‌رسد بعضی را به کمیسیون‌ها می‌فرستند و بعضی را به وزارت خانه‌ها رجوع می‌کنند که نتیجه اقدامات خودشان را بفرستند و بعضی هم بلا جواب می‌ماند برای آنکه عرایضی است که جواب ندارد.

رئیس ـ از وزارت عدلیه راپورت کارهای دو ماهه آن رسیده است از سایر وزارت خانه‌ها هم می‌رسد.

(راپورت کمیسیون معارف راجع به قانون اساسی معارف قرائت شد.)

رئیس- چون چند روز است طبع و توزیع شده البته اقایان مطالعات خود را کرده‌اند حالذدر کلیات مباحثه می‌شود اقایانی که در کلیات فرمایشات دارند می‌فرماید بعد داخل شور در مواد می‌شویم ( گفته شد مخالفی ندلرد.)

رئیس ـ پس رأی می‌گیریم هر کس تصویب می‌کند که کلیات این قانون مباحثه لازم ندارد و باید داخل شود مواد شویم قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند و با اکثریت تصویب شد.)

رئیس ـ با اکثریت تصویب شد که داخل شور مواد شویم شروع به شور در مواد شد.

در ماده اول کلمه ادارات مبدل به تاسیسات شد.

در ماده دوم که نوشته بود پروگرام مدارس و مکاتب از طرف وزارت معارف معین می‌گردد و باید در پروگرام حیثیت علمی و صنعتی و نشو و نمای بدنی ملحوظ باشد.

مؤتمن الملک ـ از قرار ذیل پیشنهاد نمود:

این بنده پیشنهاد می‌نماید که ماده ۹ و ۵۹ لایحه وزارت معارف به ماده دوم راپورت کمیسیون به طور ماده الحاقیه ضمیمه شود.

ماده ۹: مدارس شخصی باید همچنان تابع پروگرام رسمی بوده طابق النعل بالنعل از روی دستور دولتی مراتب خود را منظم و مقرر دارند.

ماده ۵۹: مدرسه‌ای که بر خلاف پروگرام رفتار کند یا استطاعت اجرای پرورگرام را نداشته باشد مورد مواخذه خواهد شد وزارت علوم حق دارد درب آن مدرسه را ببندد و موسسین و مدیرانی که قصد تعلیمات خصوصی دارند باید پروگران خودشان را به تصویب وزارت معارف برسانند اطفالی که در منزل تحصیل می‌کنند تحصیلاتشان باید از روی پروگرام وزارت معارف باشد والّا اولیای اطفال مسئول خواهند بود.

مؤتمن الملک ـ مقصود بنده از این پیشنهادی که تقدیم کرده‌ام این است که پروگرام در مدارس باید اجباری باشد برای اینکه دولتی که تعلیم را اجباری میداند باید پروگرام هم اجباری باشد مقصود بنده آن مدارس است که شخصی است و اگر نوشته پروگرام را به اولیای مدارس واگذار کنیم(زیرا آنها تمام اطراف کار و ترتیبات را که برای نوشته پروگرام لازم است نمیدانند.)و شاید پروگرام صحیح نمیدانند بنویسند لکن در وزارت معارف البته اشخاص عالی کافی به اطلاع برای نوشتن هستند و با ملاحظه تمام اطراف پروگرام صحیح نویسند و اگر به مدیران و اولیای مدارس واگذار نمائیم اولاً شاید بد بنویسند و ثانیاً مدرسه امروز در این مملکت کسب است و برای دخل این کار را می‌کنند به این جهت پروگرام مفصلی می‌نویسند و برای تشویق مردم که اطفال خود را به این مدرسه بفرسند چیزها می‌نویسند در یکی از روزنامه‌ها دیدم که زنی برای مدرسه نسوان پروگرامی نوشته که در این مدرسه(فیزیک و شیمی و پاتولژی و ژیولوژی تعلیم می‌شود.)و از نوشتن این پروگرام خجالت نکشده است اشخاصی که در این مدارس برای تحصیل می‌روند مدتی وقت خود را صرف می‌نمایند بالاخره بدون اخذ نتیجه خارج می‌شوند و عمرشان مدتی بیهوده صرف شده مقنن باید ملاحظه تمام اطراف را نموده و قانون را صحیح بنویسد مثلاً طفلی که وارد مدرسه می‌شود ملاحظه مقدمات را بنمایند و به واسطه عجله که در طفل هست مقدمات تحصیل را ملاحطه نمی‌کند یک مدتی تحصیل نموده و برای او هیچ نتیجه نبخشیده این است که عرض می‌کنم باید پروگرامی که وزیر معارف می‌نویسد در تمام مدارس اجرا شود دیدم شخصی تاریخ شورش فرانسه را ترجمه کرده بود و به دیگری نشان داد و گفت خیلی خوب است ولی خوب بود در چند سال قبل ترجمه کرده بودند نه در سنه ۱۸۵۲ که بحبحوحه استبداد ناپلئون سوم بود آن شخص گفت بلی صحیح است الا اینکه ترجمه کرده‌ام و مدتی زحمت کشیده‌ام نمی‌توانم آن زحمات را به هدر داده دوباره ترجمه کنم غرض این است باید طوری کرد که اطفال صحیحا تحصیل کند و به واسطه صحیح نبودن پروگرام بعد از چند سال نه ببیند که بد تحصیل کرده‌اند به علاوه مردم این شهر منزلشان را اغلب از محله به محله تغییر می‌دهند و در مدرسه دیگر که وارد می‌شوند مدیران مدرسه به واسطه اختلاف پروگرام نمیدانند که آن طفل را به کدام کلاس داخل نمایند این است که مجبور می‌شود طفل را مجبور کند از مرتبه ابتدائی آن مدرسه تحصیل نماید و این ترتیب باعث زحمت اطفال می‌شود و اگر پروگرام تمام مدارس یکی باشد تمام این زحمات رفع می‌شود این است که بنده گفتم ماده ۵۹ به لایحه وزیر که نوشته است پروگرام باید اجباری باشد ضمیمه ماده ۲ راپورت کمیسیون شود و ضمنا در آنجا قید شده است که اگر هم مدیران و اولیای مدارس خودشان بخواهند پروگرام بنویسند باید به نظر وزارت معارف برسانند و البته بهتر این است که پروگرامی هم که خودشان می‌نویسند به نظر وزارت معارف برسد که اگر ملاحظه‌ای داشته باشند در آنجا ملحوظ نمایند.

وحیدالملک ـ اینجا دو نقطه نظر است یکی اینکه پروگرام اجباری باشد و یکی اینکه آزاد باشد در اینکه پروگرام مدارس دولتی اجباری است حرفی نیست در این راپورت هم مطرح شده است حرف در این است که پروگرام مدارس خصوصی هم اجباری باشد یا اینکه آزاد باشد کمیسیون در ماده ۵۹ وزیر خیلی مذاکره کرد و نظرات بیان کرد بالاخره نظرش بر این قرار گرفت که پرگرام تحصیلات را اجباری نکرد و شاید نقطه نظر آقای مؤتمن الملک که می‌فرمایند باید پروگرام اجباری باشد که شاید پروگرام که سایرین برای مدارس خصوصی می‌نویسد یک حد اقلی است که از برای مدارس عمومی می‌نویسند و پروگرامی که در خارج نوشته می‌شود چون به واسطه امتحانات یک نوع رقابتی پیش می‌آید که هر کس ساعی می‌شود که پروگرام مدرسه خود را جامع تر و بهتر بنویسد و می‌خواهد که نتایج آن رابه خوبی بیابد این است که بسا می‌شود از پروگرام وزارت علوم هم بهتر می‌نویسد اما ایرادی که در خصوص تغییر مکان شاگرد گفتند که شاگردی از یک محلی برود به محل دیگر در مدرسه دیگر داخل شود مسلم است که اگر مدرسه دولتی باشد آن یک پروگرام مخصوصی دارد و تمام آنها روی یک ترتیبی پیش می‌روند و اگر مدرسه خصوصی باشد وقتی که ملاحظه کنیم می‌بینیم که آنها هم یک نتیجه را در نظر دارند مثلاً تمام مدارس مجبورند که امتحان جغرافی بدهند لابد باید این علم را هم در آنجا تعلیم نمیاند حالا در یک مدرسه یک کتاب را درس می‌دهند و در مدرسه دیگر کتاب دیگر را از جغرافی که خارج نمی‌شود فرض در یک مدرسه یک طور فیزیک درس می‌دهند و در مدرسه دیگر معلم دیگر طور دیگر درس می‌دهد از اصل مطلب که خارج نمی‌شوند منتهی سلیقه مختلف است چنانچه خودمان دیدیم و به تجربه معلوم کردیم که بعضی از معلمها اهمیت در نوشتن می‌دهند بعضی دیگر اهمیت در تقریر می‌دهند و در اینجا دو نقظه نظر تولید می‌شود یکی این است که وضع تحصیلات را در مدارس خصوصی بگذاریم دست اشخاص مخصوص که وقتی که می‌خواهند مدرسه را تاسیس کند که مطابق قدرت و به اندازه معارف پروری خود پروگرام بنویسند و یکی اینکه بگوئیم که تمام مدارس از دولتی و خصوصی باید از روی پرگرامی که دولت و وزارت معارف معین می‌کند رفتار نمایند باید وضع مملکت را دید اگر باید مثل بعضی از ممالک که پروگرام آنها آزاد است اینجا هم مثل آنجا آزاد باشد و به اختیار موسیسن مدارس باشد که تصویب شود و اگر باید اجباری و از روی پروگرام دولت باشد که آن طور تصویب شود بنده جدیت در هیچ کدام از این دو قسم ندارم.

مؤتمن الملک ـ بنده خیلی تعجب می‌کنم از این مخبر محترم چندی قبل به من وعده دادند که از عقیده بنده در این باب تقویت و تائید کنند بر عکس حالا که موقع شده است ضدیت می‌کنند بنده عرض نکردم که کتاب در تمام مدارس باید یکی باشد عرض کردم در پروگرام یک مدرسه می‌نویسند که در اینجا تاریخ مصر باید خوانده وشد و واضح است که تا اندازه تاریخ مصر و یونان برای مبتدی لازم است آن وقت یک نفر شارلاتان برای اینکه دخلی از برای خود فراهم کند به مردم چیزها نشان می‌دهد که ما در کمال زودی شماها را عالم می‌کنیم مثل اینکه در مسئله شرکت سابق معمول بود که مردم را گول می‌زدند و می‌گفتند که ما می‌خواهیم پول بگیریم و کارخانه راه بیندازیم و منافعش به شما عاید خواهد شد همین طور در معارف هم این شیوه را پیش خواهند گرفت ولی مقنن باید ابتدا چلوگیری نماید بنده امروز میدانم که در این شهر ۴۸ مدرسه هست و تما ورشکست شده‌اند برای اینکه تمام مسئله گول است و شاگردها بیرون نمی‌روند از مدرسه مگر بی علم و ضایع در سایر ممالک ترتیب معارف مختلف است و در هر جائی یک نوع ترتیباتی دارد فلان مملکت که پروگرام معارفش آزاد است برای این است که تا اندازه نتایجی را که باید از معارف بگیرد گرفته است و شاید بعد از چندین سال آزاد کرده است ولی به عقیده بنده برای وضع امروزه مملکت ما اگر پروگرام اجباری باشد بهتر خواهد بود.

وحیدالملک ـ بنده اولاً عذر می‌خواهم از اینکه به ایشان وعده کرده بودم که عقیده ایشان را تایید کنم ولی مقصود از عرض بنده این بود که خواستم توضیح بدهم که کمیسیون از چه نقطه نظر ماده ۵۹ وزیر را حذف کرده است و عرض کردم که ضدیت با پیشنهاد آقای مؤتمن الملک ندارم.

ذکاءالملک ـ این مسئله خیلی غامض است و گمان می‌کنم که به این آسانی‌ها حل نشود اولاً مسئله اساسی ما هست یا نیست و ثانیاً باید بدانیم که معنی آزادی پروگرام در تعلیم و تعلم چیست آزادی تعلیم معنیش این است که هر کس آزاد باشد که هر چه می‌خواهد و هر طوریکه می‌خواهد درس بدهد و معنی آزادی تعلم این است که هر چه هر کس بخواهد و هر طور میل داشته باشد درس بخواند و خیلی از اشخاص هستند که میگویند که دولت باید مجبور کند که مدارس را که پروگرام او را عمل کنند حالا این مصلحت این است یا مصلحت نیست مسئله‌ای است علیحده ولی در این که مخالف که مدارس این شهر تمام ورشکست هستند و هر کسی از آنها بیرون می‌آید جاهل و بی علم است بنده این را نتیجه این میدانم که دولت خودش تاکنون یک قدم برای ترقی معارف برنداشته است دلیل این عرض بنده این است که در تمام مملکت یک مدرسه ابتدائی ندیدیم که دولت تاسیس کرده باشد آنچه هست امروز مردمان مختلفه دائر کرده‌اند و دولت منتهی کاری که کرده است یک وقتی وزیر علومش یک سر کشی به یک مدرسه کرده است یا اینکه بعضی از مدیران را خواسته است که این طور بکنید و یک دستوری داده است و بزرگترین کاری که کرده است به بعضی مدارس مقداری اعانه داده است وقتی که دولت از خودش مدرسه داشت که از روی سلیقه خود و پروگرامی که می‌نویسد اداره کرد آن وقت مسلم است که دیگران یا نمی‌توانند مدارس ابتدائی اداره کنند یا اگر می‌کنند بهتر از دولت می‌کنند در ممالک مشروطه حقیقی آزادی دعیم و تعلم است لیکن تما پروگرامشان متفق است نه اینکه دولت آنها را مجبور کرده است که از روی پروگرام او عمل بکنند آنها قهرا مجبور شده‌اند که مدارسی که تاسیس می‌کنند از روی پروگرام دولت خود تاسیس کنند برای چه برای اینکه مامورین و مستخدمین از روی پروگرام دولتی تحصیل کنند و امتحان بدهند لابد به مدارس دولتی میرودند وقتی که این طور شد صاحبان مدارس دیدند که کسی نمی‌رود در مدارس آنها که از روی پروگرام خود را تغییر بدهند آقای مؤتمن الملک در ضمن اظهارات خود فرمودند که چون تعلیم اجباری است باید پروگرام هم اجباری باشد بنده عرض می‌کنم که این طور نیست معنی تعلیم اجباری این نیست که هر کس تمام علوم را تکمیل نمیاد بلکه باید دارای درجه ابتدائی تحصیلات باشد یعنی سواد مختصر خواندن و نوشتن و یک قدری سواد مختصر ریاضی و جغرافیائی دیگر دولت هیچ مدرسه را مجبور نمی‌کند که باید در فلان مسئله فلان طور باشد مدرسه در سایر جاها هم کسب است لیکن چون می‌بینند که اگر شخصی از مدرسه بیرون بیاید و دیپلم دولت را نگیرد آن شخص حقوقش باطل است نه مدرسه می‌رود و حالا که این مسئله مطرح شد متوجه می‌کنم خاطر آقایان را که در این خصوص فقط ما دچار پروگرام خواهیم خواهیم شد بلکه دچار زحمات تاسیسات مدارس هم خواهیم شد دیگر اینکه یاد آوری می‌کنم که اگر بخواهیم چیزی را بر راپورت کمیسیون بیفزائید یا الحاق کنید ماده ۹ پیشنهاد وزیر را باید اضافه کنم و یک چیز دیگری که گفته شد کمیسیون و بنده شخصا منکر هستم که حدی قرار بدهیم که در یک محله باید یک مدرسه باز شود نه دو مدرسه(اظهار شد این طور کسی نگفت.)بنده شخصا مخالف هستم باید تاسیس مدارس آزاد باشد ولی دولت اعلان کند که قبول کردن کسانیکه در این مدارس تحصیل می‌کنند منوط است به داشتن دیپلم از دولت و دولت هم دیپلم ندهد مگر مطابق پروگرامی که خودش معین کرده وقتی که این طور شد قهرا تحصیلات بر یک پروگرام و از روی یک قانون خواهد شد و شاید کسانی باشند که صرف نظر کنند از مزایائی که از دولت می‌برند و نخواهند به پروگرام دولت عمل کنند و به سلیقه خود پروگرامی معین کنند و بسا می‌شود که ترتیب آنها بهتر از پروگرام دولت میشود و دولت هم مجبور می‌شود از پروگرام آنها عمل نمیاد برای اینکه معلوم نیست که دولت بهتر از همه کار کند و ممکن است که دولت خیلی ترقی به معارف بدهد در هر صورت عقیده بنده این است که باید پروگرام آزاد باشد ولی به ترتیبی که عرض کردم و احتمال می‌دهم که اغلب از آقایان خلاف این عقیده را داشته باشند ولی بنده به عقیده خود باقی بوده و هستم.

وکیل التجار ـ اولاً بنده عرض می‌کنم این ترتیباتی را که در آزادی مملکت فرمودند خوب است ولی نه برای حالیه ما برای یک مدتی خیلی بعد از این یعنی برای وقتی که ممالک ما دارای یک مقامات خیلی عالی علمی باشد و معارف پیشرفته باشد آنچه راجع به قانون اساسی است د راصل ۱۹ می‌گوید تاسیس مدارس به مخارج دولتی و ملی و تحصیل اجباری باید مطابق قانون وزارت علوم و معارف مقرر شود و تمام مدارس و مکاتب باید در تحت ریاست عالیه و مراقبت وزارت علوم و معارف باشد و گمان می‌کنم وقتی که از تحت ریاست وزارت معارف خارج شود خیلی از چیزهائی که به کلی مخالف است با وضع امروزه دولت تدریس می‌شود و تا یک اندازه گمان ندارم که امروزه برای مملکت و دولت اشکالی داشته باشد که بگوئیم به طوری که در ماده ۱۹ قانون اساسی مطرح است مدارس چه از طرف اشخاص باشد و چه دولتی که تحت یک پروگرام باشد که مردم متفقا در تحت یک دستور عمل نمایند.

مؤتمن الملک ـ اولاً استدعا می‌کنم ماده ۵۹ و ماده ۹ لایحه وزیر به ماده ۲ ضمیمه شود ثانیاً تجزیه شود و جزء به جزء رأی گرفته شود.

رئیس ـ قسمت اول قرائت شود.(از قرار ذیل قرائت شد.)

این بنده پیشنهاد می‌نمایم ماده ۹ و ۵۹ لایحه وزارت معارف به ماده دوم راپورت کمیسیون به طور ماده الحاقیه ضمیمه شود.

ماده ۹ مدارس شخصی باید همچنان تابع پروگرام رسمی بوده طابق النعل بالنعل از روی دستور دولتی مراتب خود را منظم و مقرر دارند.

ماده ۵۹ مدرسه که بر خلاف پروگرام رفتار کند یا استطاعت اجرای پروگرام را نداشته باشد مورد مواخذه خواهد شد وزارت علوم حق دارد در آن مدرسه ببندد موسسین و مدیریتی که قصد تعلیمات خصوصی دازند باید پروگرام خودشان را به تصویب وزارت معارف برسانند.

رئیس ـ خوب در این قسمت اول رأی می‌گیریم هر کس تصویب می‌کند قیام نماید.

(اغلب قیام نمودند و با اکثریت تصویب شد.)

رئیس ـ حال در قسمت دوم رأی می‌گیریم اول خوانده شود.(قرائت شد.)

اطفالی که در منزل تحصیل می‌کنند تحصیلاتشان باید از روی پروگرام وزارت معارف باشد والّا اولیای اطفال مسئول خواهند بود.

رئیس ـ هر کس این قسمت دوم از پیشنهاد آقای مؤتمن الملک را تصویب می‌کند قیام نماید.(اغلب قیام نکردند.)

رئیس ـ قسمت دوم رد شد.

تقی زاده ـ در تمام مسائلی که اختلافی است می‌شود رأی گرفت و رأی با اکثریت حجت است ولی وقتی که در یک مسئله اشکالاتی شد که مثلاً آن اشکالات اساسی بود که اصلا در این مسئله آیا می‌شود رأی گرفت یا خیر آن وقت باید آن اشکال را اول رفع کرد بعد از آن رأی گرفت لکن مادامی که آن اشکال باقی است نمی‌شود اخذ رأی گرد در چه رأی می‌گیریم در چیزی که معلوم نیست اخذ رأی بشود کرد یا خیر آنچه آقای مؤتمن الملک پیشنهاد کردند در این نمشد اصلا رأی گرفت در قابلیت بود یک چیز تازه نبود که در آن بتوان رأی گرفت وزیر هم طرح خودش را پس نگرفته بود تا این طرح جدیدی باشد که بتوان در قابلیت توجه آن رأی گرفت چیزی که می‌شود در آن رأی گرفت آن است که یک وکیل می‌دهد حالا این یک اشکال است یک اشکال بزرگی هم هست آن این است که اصلا این مسئله مخالف با قانون اساسی است و نمی‌شود هر روز ما یک رأی مخالف با قانون اساسی بدهیم و یک قانون بر خلاف قانون اساسی وضع کنیم و به این ترتیب روح آزادی را از خودمان بگیریم در قانون اساسی یکی از اصول آزادی که به مردم داده شده است آزادی در تعلیم و تعلم است و این که ما می‌خواهیم مقید کنیم که تمام مردم مجبور باشند به عمل پروگرام دملتی مخالف با قانون اساسی است بعضی از آقایان فرمودند که نظر شما مخالف با قانون اساسی است بدیهی است اگر در نظر دیگران هم مخالف نبود بنده اینجا نیمامدم در نظر بنده مخالف این است لیکن اول باید رفع این مخالفت را کرد بنده را هم متقاعد کنید آن وقت رأی بگیرید لکن مادامی که یک چنین مخالفی هست نمی‌شود رأی گرفت ولو اکثریت مجلس هم رأی بدهد رأی اکثریت هم غلط است بنده تصور می‌کنم که این ترتیب در هیچ یک از ممالک متمدنه مشروطه هست یکی همین است که در دولت مستبده مردم آزاد به تعلیم و تعلم نیستند و در دولت مشروطه در تعلیم و تعلم آزاد هستند معلوم است طبایع بشری و استعدادها مختلف است دماغها هم مختلف است بدیهی است وقتی که طفلی را مجبور کند به یک رشته و یک ترتیب تحصیلی که مخالف با میل و احساسات او است او کد رمیشود و نمی‌توان فکر کند و آن هوش طبیعی که برای او خلق شده است اعمال کند آن طور فکر کند که طبیعت برای آنها گذاشته این همان است که آقای ذکاءالملک با یک بیانی وافی فرمودند که ممکن است اشخاصی آراء صائبه داشته باشند و فکرهای خوب کرده باشند دولت با آنها نباید مخالفت نمیاد فقط چیزی که باید جلوگیری از پاره‌ای شارلاتانیها نماید که آقای مؤتمن الملک بیان کردند آن مدارس دولتی است که در هر جا باید تاسیس بشود برای اینکه وقت مثلاً در تهران بیست یا سی یا پنجاه مدرسه دولتی تشکیل شد هیچ ضرر ندارد که چندین مدرسه ملی هم باشد در این صورت بدیهی است که مدیران آن مدارس ساعی هستند به اینکه مدارس آنها در مقابل مدراس دولتی طوری مرتب باشد که مردم بیایند به مدارس آنها و اگر غیر از این باشد که آزاد درتعلیم و تعلم نباشند مملکت در جاده ترقی نخواهد افتاد اما اینکه با یک صراحت و وضوح بیائیم اصل ۱۸ را از نظر بیندازیم و اصل ۱۹ را مخصوص قرار بدهیم همیشه مستثنیات هست در همین اصل قانون اساسی هم راجع به آزادی تعلیم و تعلم یک استثنا قرار داده که می‌گوید مگر تعلیم و تعلم چیزی که مخالف با قانون شرع است دیگر هر قسم تعلیم و تعلم آزاد است و اینکه تعلیم و تعلم را راجع به ترتیب آن بکنیم خلاف ظاهر است هیچ همچو قیدی ندارد مطلقا تعلیم و تعلم آزاد است لکن در مقام مخافظت از اینکه بر خلاف قانون شرع تعلیم شود یک ماده نوشته شده که تمام مدارس در تحت مراقبت عالیه وزارت علوم و معارف خواهد بود و به عقیده بنده بزرگترین فایده مشروطیت همین آزادی تعلیم و تعلم است که ما حالا می‌خواهیم از مردم بگیریم به این ترتیب عقاید نمو نمی‌کند فقط چیزی که جلوگیری از مفاسدی که آقایان تصور می‌کنند در آزادی تعلیم و تعلم حاصل می‌شود می‌کند این است که دخول در خدمات دولتی است در این صورت بدیهی است مردم آن تحصیلاتی را خواهند کرد که دولت آنها را خواهد امتحان کرد و به آنها دیپلم داد مثلاً قدری فارسی دانستن و عربی و فرانسه و جغرافی و حساب لکن دیگر اینها را به چه ترتیب تحصیل کند این با خود اوست در موقع گرفتن دیپلم ممکن است این علوم را امتحان بدهد به هر قسم که می‌خواهد تحصیل نماید پس اگر می‌خواهیم دارای مدارسی باشیم باید پول بدهیم به معارف مثل اینکه به اداره پست تلگراف و غیره می‌دهیم و اگر در این دو سه ساله بودجه وزارت علوم به یک کرور نرسد تصور نمی‌کنم ترقی لازمه را بنمائیم دیگر اینکه در صورتیکه بنده مخالف این دو ماده را با قانون اساسی در حد بداهت و وضوح میدان همان قسم که آقای ذکاءالملک فرمودند نمی‌شود در آن رأی گرفت و به عقدیه بنده باید این به یک کمیسیون رجوع شود که اولاً مخالفت با قانون اساسی معین شود که این دو ماده دارند یا خیر در صورتی که مخالفت دارد رد می‌شود و در صورتی که مخالف ندارد باقی می‌ماند با رأی تا این به کمیسیون نرود نمی‌شود در آن رأی گرفت باز تکرار می‌کنم این را در آخر عرایض خودم که آزادی هائی که به مردم داده شده است آزادی‌های معنوی در قانون اساسی مطرح است نمی‌شود مخالفت کرد و از مردم به این سهولتها گرفت.

اسدالله میرزا ـ بنده فرض می‌کردم پس از اخذ رأی مطلب تمام شده ولی حالا که تمام نشده است بنده هم عرایض خودم را باید می‌کنم در واقع مطلب بسیار مهم است و خیلی باید دقت کرد که پس از رأی دادن عیبی پیدا نشود در اینجا مذاکره شده که آیا خیلی مهم است در صورتیکه حل شد که این مسئله مخالفت با قانون اساسی ندارد آن وقت می‌شود در این داخل شد لکن مادامی که این مسئله اساسی حل نشده است نمی‌شود داخل این مذاکره شد لکن به عقیده بنده مخالفت با قانون اساسی ندارد به جهت اینکه آنچه در قانون اساسی است که آزادی تعلیم و تعلم است درست است و مقصود در آن اصل این است که هر یک نفری هر چه می‌خواهد درس بگوید و هر کی نفری هر چه می‌خواهد درس بخواند فرضا یک نفر می‌خواهد علم جفر تحصیل شود یا بخواهد در پروگرامش داخل کند از طرف وزارت علوم پروگرام مدارس معین می‌شد که فرضا حساب و جغرافی و فیزیک تدریس نمایند ترتیب تدریس با خود مدیر است غرض این است که آن آزادی که در قانون اساسی است راجع به اشخاص است و آنچه در قانون اساسی می‌نویسد تاسیس مدارس به مخارج دولتی و ملی د تحصیل اجباری باید مطابق قانون وزارت علوم و معارف مقرر شود غرض از این قانون چیست همین است که پروگرام او را وزارت علوم باید تعیین نماید لکن یک چیز آقای مؤتمن الملک اظهار کردند که واقعا خیلی جای تعجب و حیرت است اینکه فرمودند اگر کسی در خانه اش تحصیل نماید آن هم باید در تحت پروگرام وزارت علوم باشد آن خیلی غریب است هیچ وقت دولت نمی‌تواند تفتیش در خانه‌های مردم نماید که چه تحصیل می‌کنند و آنها را مجبور به یک قسم تحصیل نماید اما در خصوص این ماده که تاسیس مدارس به مخارج دولتی و می در مدارس ملی بعضی اظهار کردند مقصود از مدارس که به مخارج دولتی و ملی افتتاح می‌شود نه این است که یک نفر مدرسه باز کند بلکه چون فرق بین دولت و ملت نیست و در مملکت مشروطه دولت و ملت در واقع یکی است به این جهت نوشته‌اند دولتی و ملی و غرض همان مدارس است که دولت از پول ملت تشکیل می‌کند در این صورت همان مدارس دولتی می‌شود و همان مدارس را دولت حق دارد که مجبور به عمل به پروگرام خودش نماید لکن بنده عرض می‌کنم این طور نیست مقصود همین مدارس است که افراد ملت از پول خودشان تاسیس می‌کنند یا از موقوفات یا وصیت می‌کنند فلان قدر از مال من را صرف تاسیس مدرسه نمایند آن مدارس را هم دولت مجبور به عمل کردن به پروگرام خودش می‌نماید و آن مطلب در امریکا خیلی شایع است و مخصوصا نظر بنده هست که وقتی این قانون را می‌نوشتیم لفظ ملی نداشت فقط مدارسی که به مخارج دولتی تاسیس می‌شود نوشته شده بود و گویا خود بنده اظهار کردم که لفظ ملتی نوشته شود به همین ملاحظه که شاید مردم همراهی کنند با معارف و این لفظ را افرودند غرض این است که این دو ماده در نظر بنده مخالفت با قانون اساسی ندارد و اصل ۱۸ و ۱۹ قانون اساسی هم آن چه راجع به آزادی تعلیم و تعلم است راجع به اشخاص است لکن آنچه راجع به اجبار است در کلیه تاسیسات است چه در مدارس که به مخارج دولت تاسیس شود یا مدارسی که به مخارج ملت تاسیس شود حالا این اختلاف نظری است که حاصل شده حالا این همان قسم که فرمودند خوب است رجوع به یک کمیسیون شود که در این کمیسیون رفع اختلاف شود که آیا موافق با قانون اساسی است یا مخالف با قانون اساسی است بنده بنده که این دو ماده را مخالف نمی‌بینم لکن اگر همین قسم که بنده تصور می‌کنم که مخالف نیست آن کمیسیون هم همین قسم دانست آن وقت این یک صحبت دیگری است که ببینیم مناسب مقتضیات مملکتی ما چیست آیا مقتضی این است که پروگرام مدارس را دولت بدهد یا اینکه آزاد باشد در مدارسی که از پول اشخاص تاسیس می‌شود این یک مطلبی است که بعد از رفع این اختلاف باید صحبت شود آن هم معلوم است که مقصود از تاسیس مدارس ترقیات علمی عمومی است و بدیهیه است وقتی که دولت یک پروگرامی وضع می‌کند این را یک نفر نخواهد نوشت از مردمان با اطلاع چه از اطلاع از چه اشخاص عالم که در خارج هستند در یک جا جمع نموده با استشاره از آنها پس از تاملات بسیار یک پروگرامی که به درد عموم محصیلن بخورد می‌نویسند و فایده حال عموم را ملاحظه می‌کنند ولی کسی که یک پروگرام خصوصی می‌نویسد غرضش این است که عموما اشخاصی که مطابق آن پروگرام رفتار نمایند به درد عموم خواهند خورد و بنده این را از اهم مطالب در معارف میدانم که پروگرام تمام مدارس متحد باشد و عمده نظری که در این خصوص در همه جا حاصل شده این است که مثلاً طفلی در این محله تحصیل می‌کند پس از دو سال تحصیل آن وقت پدر و مادرش از این محله نقل مکان به محله دیگر می‌کنند معلوم است به ملاحظه نزدیکی به منزلش به مدرسه که در آن محله است می‌رود چون پروگرام این دو مدرسه یکی نیست به او میگویند باز باید به اطاق اول برود که به ترتیب پروگرام آن مدرسه به کلاسهای بالاتر برسد در این صورت زحمات دو ساله این طفل به کی از بین می‌رود ولی در صورتی که پروگرام مدارس متحد باشد آن وقت به هر طرف شهر در هر مدرسه که برود به همان اطاقی که بوده خواهد رفت یک مسئله که خیلی مهم است مسئله اخلاق است که بنده تصور می‌کنم اگر یک روزی مملکت ما باید ترقی کند از راه اخلاق می‌باید ترقی کند غرضم این است که ترقی این مملکت بیشتر از راه اخلاق باید باشد و اخلاق در مدرسه کسب می‌شود و دولت به این مسئله خیلی اهمیت خواهد داد و مدرسه که نه به پول دولت تشکیل شده به پروگرام دولت هم بنا بشود رفتار نکند در این صورت دولت نمی‌تواند نظری در آن مدرسه داشته باشد که از راه اخلاق هم در آن مدرسه اهمیتی داده شود بالاخره در آخر عرض خودم عرض می‌کنم که اول آن مسئله مخالفت و عدم مخالفت چنانچه آقای تقی زاده فرمودند باید حل شود به عقیده بنده مخالفی ندارد.

وحید الملک ـ تمام آقایان راپورت کمیسیون را ملاحظه فرموده‌اند که وزیر پیشنهاد خودش را پس نگرفته و اینکه ما رأی بگیریم در اینکه فلان ماده از پیشنهاد وزیر در فلان جا باشد در قابلیت توجه آن نمی‌شود رأی گرفت به جهت اینکه هر چه وزیر پیشنهاد کرده قابل توجه است و محتاج به رأی گرفتن در قابلیت توجه نیست به عقیده بنده این رأی که گرفته شد بی محل بود دیگر اینکه این رأی این طور میفهماند که پیشنهاد وزیر را رد کرده باشیم در صورتی که پیشنهاد وزیر را رد نکرده‌ایم.

رئیس ـ حالا مذاکره در این ماده کافی است.(گفتند از برای حل آن اختلاف خوب است به کمیسیون معارف رجوع شود پذیرفته شد شروع به قرائت ماده سوم شده و تا ماده چهارم قرائت شد و پاره‌ای مذاکرات به عمل آمد بعد از طرف رئیس اجازه یک ربع تنفس داده شود مجلس متفرق شد مجددا جلسه به ریاست آقای مستشار الدوله تشکیل و راپورت کمیسیون فوائد عامه راجع به امتیاز طلا شوئی عراق قرائت و شروع به شور آخری در آن گردیده در ماده یک مذاکرات لازمه اخذ رأی شده با اکثریت تصویب نگردید ثانیاً به تقاضای آقای منتصر السلطان مخبر کمیسیون فوائد عامه راپورت به کمیسیون معاودت نمود.

راپورت کمیسیون پست و تلگراف راجع به پیشنهاد آقای حاج میرزا آقا در خصوص تخفیف اجرت حمل مراسلات در باب جراید قرائت گردید.

پیشنهاد حاج آقا میرزا:

دو ماده یک ماده شود به این طور اجرت پستی جراید از نقطه به نقطه دیگر در داخله اعم از یک نمره یا بسته نصف قیمت معمولی دریافت شود کمیسیون این قسم اصلاح کرده بود.

ماده ۳: اجرت پستی یک نمره روزنامه مطلقا در داخله یک شاهی است در این خصوص مذاکرات شده عده‌ای از آقایان نمایندگان تصویب کمیسیون را صلاح ندانسته بنابراین مقرر شده ابتدا به پیشنهاد آقای حاجی میرزا آقا رأی گرفته شود.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای حاجی میرزا آقا هر کس تصویب می‌کند ورقه سفید خواهد انداخت.(ورقه توزیع شد.)

معاضد الملک ـ عده حضار ۶۰ نفر ورقه سفید علامت قبول ۴۵ ورقه آبی علامت رد ۸ امتناع ۷.

رئیس ـ با اکثریت تصویب شد.( آقایانی که رد کردند: دهخدا ـ منتصر السلطان ـ وکیل الرعایا ـ

صدیق حضرت ـ طباطبائی ـ فهیم الملک ـ اسدالله میرزا ـ حسن علی خان.

اسامی تصویب کنندگان:

ممتازالدوله ـ حاجی آقا ـ ارباب کیخسرو ـ متین السلطنه ـ آدینه محمد خان ـ فاتح الملک ـ وزیر زاده ـ معتمد التجار ـ شیخ علی ـ ابوالقاسم میرزا ـ وکیل التجار ـ شیبانی ـ میرزا داوود خان ـ دکتر علی خان ـ صدر العلما ـ شیخ رضا ـ هشترودی ـ سید جلیل ـ نجات ـ ابراهیم زنجانی ـ میرزا ابراهیم خان ـ مصدق الممالک ـ سلیمان میرزا ـ موتمن الملک ـ مرتضی قلی خان ـ مرتضی قلی خان سعادت ـ سید حسین کزازی ـ سید محمد رضا ـ دبیر الملک ـ ناصر الاسلام ـ محمد هاشم میرزا ـ حکیم الملک ـ نوبری ـ سید ابراهیم مدرسی ـ وحید الملک ـ حاجی شیخ علی خراسانی ـ اسدالله خان ـ عز الملک ـ معزز الملک ـ معاضد الملک ـ مستشارالدوله.)

رئیس ـ حال در کلیه این قانون به طوریکه خوانده شد رأی گرفته می‌شود هر کس تصویب می‌کند ورقه سفید خواهد انداخت.(ورقه توزیع شد.)

معاضد الملک ـ عده حضار ۶۰ ورقه سفید علامت قبول ۶۰.

رئیس ـ بالاتفاق تصویب شد.(اسامی تصویب کنندگان:

فاتح الملک ـ آدینه محمد خان ـ شیخ علی شیرازی ـ شیخ محمد ـ قوام الاسلام ـ محمد هاشم میرزا ـ هشترودی ـ نجات ـ موتمن الملک ـ دبیر الملک ـ مرتضی قلی خان بختیاری ـ حسن علی خان ـ مصدق الممالک ـ اسدالله میرزا ـ میرزا ابراهیم خان ـ دکتر اسمعیل خان ـ صدیق حضرت ـ ناصر الاسلام ـ منتصر السلطان ـ حاجی آقا ـ وکیل التجار ـ اقا سید ابراهیم ـ معاضد السلطنه ـ متین السلطنه ـ عز الملک ـ ممتاز الدوله ـ وحید الملک ـ دهخدا ـ اسدالله خان ـ طباطبائی ـ اردبیلی ـ ارباب کیخسرو ـ ذکا الملک ـ نوبری ـ ابوالقاسم میرزا ـ فهیم الملک ـ شیخ علی خراسانی ـ وزیر زاده ـ معاضد الملک ـ معزز الملک ـ مرتضی قلیخان ـ مستشار الدوله ـ دکتر علی خان ـ ادیب التجار ـ وکیل الرعایا ـ حاجی میرزا اقا ـ سید جلیل ـ میرزا داووخان ـ تربیت ـ معتمد التجار ـ شیخ ابراهیم زنجانی ـ سید حسین کزازی ـ تقی زاده ـ شیخ رضا ـ حکیم الملک ـ شیبانی ـ کاشف ـ سلیمان میرزا ـ صدر العلما ـ سید محمد رضا.)

راپورت شعبه چهارم راجع به نمایندگان عربستان قرائت شد کمیسیون تصدیق صحت انتخاب نمایندگان آنجا را نموده به مجلس پیشنهاد کرده بود.

رئیس ـ خوب در این باب که مخالفی نیست باید رأی بگیریم.

وکیل الرعایا ـ اگر مذاکره می‌کنید بنده عرضی دارم.

رئیس ـ اگر مخالف هستید مذاکره نمی‌شود.

وکیل الرعایا ـ بلی بنده مخالف این راپورت هستم.

رئیس ـ این راپورت طبع و توزیع می‌شود که در جلسه دیگر مطرح مذاکره شود.

حاجی آقا ـ بنده عرض می‌کنم کمیسیون قوانین مالیه فعلا کاری ندارد اگر طرح قانونی راجع به نوافل بحری که بنده پیشنهاد کرده بودم از کمیسیون مبتکرات خارج شده یعنی راپورت داده‌اند به کمیسیون قوانین مالیه ارجاع شود برای این است که این یک منبع ثروتی است و هر قدر زودتر بگذرد بهتر است.

رئیس ـ دستور روز سه شنبه.

وکیل الرعایا ـ بنده باز می‌خواهم از آقایان استدعا کنم که از هیئت رئیسه تقاضا کنند که طرح قانونی بنده که به کمیسیون قوانین مالیه رفته و راپورت داده شده است در دستور جلسه آتیه منظور شود.

رئیس ـ منظور می‌شود دستور جلسه آتیه شور اول در بقیه قانون اساسی معارف طرح قانونی آقای مؤتمن الملک راجع به قانون شرکتها راپورت کمیسیون قوانین مالیه راجع به عمل روده طرح قانونی دکتر امیر خان در اخذ تومانی یک قران از مالیات وسائط نفلیه برای حفظ الصحه طرح قانونی راجع به قانون مالیات نوافل بحری.

وکیل الرعایا ـ بنده باز می‌خواهم استدعا کنم راپورت کمیسیون قوانین مالیه بر قانون شرکتها مقدم داشته شود.

رئیس ـ اینها که در دستور منظور شده چیزی نیست فقط دو مسئله اساسی است یکی قانون معارف دیگر مسئله روده باقی فقط خوانده می‌شود و در قابل توجه آن رأی گرفته می‌شود.

نجات ـ بنده می‌خواستم عرض کنم فردا جلسه خصوصی خواهد بود یا خیر؟

رئیس ـ بلی آن طوری که دیروز مذاکره شده است یک جلسه خواهد بود.

(رئیس حرکت کرد و مجلس یک ساعت و ربع از شب گذشته ختم شد.)