مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ بهمن ۱۲۸۵ نشست ۴۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ بهمن ۱۲۸۵ نشست ۴۴

مذاکرات دارالشورای ملی روز سه شنبه ۶ شهر محرم الحرام ۱۳۲۵

مستشار الدولهچند روز قبل مستدعیات اهالی آذربایجان در هفت ماده بدولت پیشنهاد شد یکی عزل مسیونوز و مسیو پریم است که قبول شد برای اینکه بدانیم بجهت چه معزول شدند لازم است بدانیم که مسیونوز و مسیو پریم را و دو نفر دیگر را برای چه کار باینجا آوردند بجهت این بود که بواسطه علم و تجربه آنها اداره گمرک مرتب شود لاغیر یعنی اولا اداره گمرک را ترتیب صحیحی داده دائر نمایندوثانیاً معلم باشند برای کسانی که در آن اداره هستند لکن نه برای اشخاصیکه از کار عاری هستند عوض اینکه اداره گمرک رامنظم نموده و بسایرین هم علم و تجربه خودشان را بیاموزند شش اداره دیگر را در تحت اداره خود آورده و عنوان وزارت را هم بدست آورند نزدیک بود مسیونوز را شیخ الوزرا و یا صدرالوزرا بگویند این بود که کم کم رعب مسیونوز در قلوب اثر کرده چنان تصور کردند که عزل مسیونوز از محالات است اگر عزل مسیونوز را بخواهیم آسمان بزمین میآید این شد عزل آنها را خواستند دولت هم عزل آنها را قبول کرد قرار شد بجای مسیونوز مسیو کینه یا مسیو نالار بعنوان ناظمی یا مستشاری در گمرک باشند منتهی اختلاف مانده بود که اسم مدیری هم داده شود یا رئیس و مدیر ایرانی باشد فقط آن فرنگی را باسم مستشاری قبول نماییم حالا معلوم میشود در حقیقت معزول نکرده اند بلکه یک فرنگی دیگر را آنجا آورده بر آنها افزوده اند این دو نفر مسیونوز و پریم دستورالعمل بآن یکنفر میدهند و خانه مسکونی آنها هم همانجا است این شد سه نفر رئیس (رزاد فی الطنبور نغمه آخری) پس معلوم میشود ازمسئولیتی که داشتند بیرون رفتند آن یک نفر را برای خودشان راپورت چی و خبرآور قرار داده اند و چندروز قبل معلوم شده در انهدام و سوختن اسنادی که مطالب فهمیده میشود سعی دارند که آن اسناد را خراب بکنند برای اینکه آنها را خارج کردند لازم بود آن روزی که اینها را عزل نمودند تحویل بگیرند بوزیر مالیه یا یک نفر رئیس ایرانی بدهند و علت دیگر که شده میترسیم با این اهمال و هرج و مرجی که شده فردا خواهند گفت که موعد قسط وجه استقراض روس رسید و آنها خواهند گفت شما این دو نفر را برداشتید کار آنها عقب افتاد اعتقاد من این است که مجلس یکی از این دو شق را اختیار نماید یا وزیر مالیه را رسماً بخواهید و مسئول نمایید چرا وقتی که آنها را برداشتید تحویل نگرفتید و ادارات را تحویل بکس دیگر ندادید این ایضاحات را از او بخواهیم و حفظ کنیم یا اینکه شرحی بصدارت بنویسیم و این ایضاحات را بخواهیم.

حاجی شیخ علی – شق اخیر بهتر است وزیر مالیه خواهد گفت بمن ندادند.

مستشارالدوله – وزیر مالیه نمیتواند عذب بیاورد عزل آنها برای این شد که وزیر مالیه نگوید وزارت گمرک با من نیست لهذا آنها را معزول کردند که در تحت نظارت او بیاید معلوم میشود اینها حرف ظاهری برای اسکات مردم بوده.

حاج شیخ علی – تسلیم بوزیر مالیه ملزم بود یا خیر فقط عزل آنها بود.

آقا سید محمد تقی- بعد از شناسانیدن دولت وزرا را این حرفها پذیرفته نیست.

حاجی شیخ علی – کلام در این است باو بگویند بتو تفویض کردیم باو نگفتند بتو دادیم و تفویض نمودیم.

آقا میرزا فضلعلی آقا – بوزیر مالیه اگر امروز تکلیفی بکنیم میتواند بگوید ریاست سابق با من نبود و قرار شد نظامنامه و قوانین و دستورالعملی مرا بدهید آنوقت از من مسئولیت بخواهید پس بصدر اعظم بهتر است.

احسن الدوله – معزول نمودن مسیونوز و مسیو پریم بهوای نفس شد و بی تهیه و تدارک بود نه فکر اداره را نمودیم و نه فکر نقدی اداره و ملاحظه نکردیم آنها را معزول کردیم یک نفر آدم داریم یا نداریم یا در ولایات و اطراف آدم گذارده ایم تصاحب کند اگر سابق اجزاء گمرکات بوشهر و سایر سرحدات یک واهمه داشتند حالا آن واهمه هم وقت خواستیم یک دروازه را ببندیم دروازه ها باز نمودیم. یقین بدانید اگر اقدامی نشود ترتیب حساب و کتابی هم نداریم مسئولیت آنها از میان خواهد رفت هر ساعتی که اقدامنشود دار وندارمان از میان خواهد رفت نه مفتشی داریم ونه اظهاری کردید.

حاجی شیخ علی – چون عزل او فوری بود و فوتی دولت باید حفظ اموال خودش را بکند.

احسن الدوله – صریحاً عرض میکنم اگر دولت این ملاحظات را میکرد واین ادارات را باین طور واگذار بآنها نمیکرد حالا اینها نمیگفتند که تا حال وزرا را سیر میکردیم اکنون وکلا را باید سیر نماییم.

حاجی شیخ علی – تا حال مجلس متوقع چیزی نبوده.

مستشارالدوله – اینهاییکه آقای احسن الدوله گفتند در دست دوا میخواهیم باید به علاج پرداخت اولا مسیونوز را که سر اینکار آوردند مسیو کینه حاضر بود منتها مسیونوز نباشد مسیو کینه باشد نگفتند تمام بلژیکی ها معزول باشند حتی مسیون لاورس را هم تلگرافا خواستیم توقیف باشد تا خیانات او ثابت بشود پس هیچ ادارات گمرک خالی از مدیر بلژیکی نبوده با این شکل معایب سابقه اگر یکی بود حالا زیادتر شده اگر هم بی موقع بود عزل مسیونوز درست عزل شده دولت هم قبول کرد حالا باید چاره کرد که اسناد از میان بیشتر نرود بهتر این است که پیش آمد و گذشته یکی از ایندو شق را که گفتیم عمل نمایند.

حاج شیخ علی- شق ثانی بهتر است .

شیخ ابراهیم – بهتر اینست از وزیر مالیه سئوال شود.

سعدالدوله – بنده عقیده دارم غیر از اینها نوشته شود بجناب ناصرالملک بیایند اینجا ایضاحات خود را بدهند بدانیم آیا مسئولیت را بگردن میگیرند یا نمیگیرند اگر بعهده بگیرند حق سئوال و جواب نداریم.

آقا میرزافضلعلی- یعنی مسئولیت بعد از امروز را.

سعدالدوله – بلی مسئولیت بعد از این را.

آقا سید حسن تقی زاده – این جزئیات همه اش افواهی است مطلب کلی این است که وزیر مالیه را خواهید ترتیب اینکار را بگوید و مسئولیت خود را قبول نماید چنانچه آنشب در مجلس صدارت تشریف داشتید بصدراعظم گفتیم وزیر مالیه میگوید من مسئولیت ندارم صدر اعظم گفتند که من صدر اعظم هستم رسماً میگویم از مسئولیت دارد باید اینجا بیایند بمکاتبات نمیشود.

رئیس- همان خواستن وزیر مالیه صحیح است.

سعدالدوله – علم خارجی دارم اگر چه نمیشود سند قرارداد ولی از قرار معلوم لاورس که توقیف بود پریشب تلگراف رسیده از سرحد جلفا رد شده حالا نمیدانم بفرنگ رفته یا اینجا خواهد آمد ترتیب گمرک هم در تحت اداره مسیو کینه نام است و او ضبط کرده آنها را شنیدم.

آقا میرزا طاهر – بصدر اعظم بنویسیم وزیر مالیه بیاید.

حاج شیخ علی – اگر وزیر مالیه همین جواب را داد چه میگویید؟

صدیق حضرت – نمیتواند بگوید.

سعدالدوله – طرف ما وزیر مالیه است بنابر فرمایش صدر اعظم.

میرزا ابوالحسن خان – آن روز خاطر شماها هست محتشم السلطنه در جواب من گفتند ما هشت نفر وزیر معین میکنیم در هر کاری رجوع بآنها نموده توضیح بخواهید بنده گفتم مسیونوز وزیر مسئول است یا خیر ایشان فرمودند این هشت نفر وزیر مسئول هستند چون این عمل راجع بوزیر مالیه است ایشانرا بخواهید و توضیحات خودشانرا بگویند آن دستخط و اینهم شفاهی.

آقا میرزا طاهر – اینها صحیح است ولی تا پنجروز طول بکشد در این چند روز خواهند برد.

آقا سید مهدی – مجلس تعطیل نباید بشود چه ثوابی از این بالاتر که بکار مسلمانان رسیدگی شود.

سعدالدوله – در این خصوص و در این ماده در باب تشکیل کمیسیون که بمحاسبات آنها رسیدگی نمایند و تشکیل اداره تفتیش که بهر شهر که گمرک است بفرستند و مناسب حال ایران یکنفر ایرانی بسمت مدیری و یکنفر بلژیکی بسمت مشاوری معین نمایند این سه فقره را بنده بدولت اخطار کردم حالا باید وزیر مالیه بیاید جواب این مذاکرات را بدهد.

میرزا ابوالحسن خان – خوب بود اول به مجلس بفرمایید بعد بدولت اخطار کنید.

سعدالدوله – من خیرخواهی و پیش دستی کردم که از مال دولت حیف و میل نشود آنوقت به گردن مجلس بگذارند چون نظامنامه مالیه بمن راجع شده که بنویسم و مشغول هستم لهذا اخطار نمودم در کاغذ نوشته شود هم تحقیقات از صدارت بخواهیم و هم وزیر مالیه بیاید تکلیف معلوم شود.

حاج شیخ علی – اگر صلاح بدانید هم به صدارت شرحی نوشته شود و هم وزیر مالیه را بخواهید؟

حاج سید مرتضی – در این خصوص که فرمودند گذشت در خصوص دخترهای قوچان نتیجه بکجا رسید.

رئیس- هنوز این مطلب تمام نشده آقای تقی زاده مطلبی دارد.

آقا سید حسن تقی زاده – یا در این خصوص یا در خصوصهای دیگر مکاتبه بصدراعظم را باید تقلیل کرد و آن عنوان صحیح که پیش گرفته اید نباید از دست داد و ترتیب صحیح این است هر وزیری میتواند مسئولیت را بعهده بگیرد اگر نمیگیرد استعفا بدهد.

سعدالدوله – این صحیح است .

حاجی سید مرتضی – در خصوص دخترها باید ترتیبی داد که نتیجه داشته باشد.

رئیس- طرف حاکم است و آنهم در خراسان است باید بیاید.

امین التجار – طرف وزیر داخله است.

آقا سید مهدی – شجاع الدوله که متصدی این امر بوده درتهران است .

حاجی سید محمد- او معزول است.

سعدالدوله – در این مورد باحکام حق گفتگو نداریم طرف ما وزیر داخله است.

آقا سید مهدی- پس چه انتظاری از آصف الدوله دارید؟

رئیس- آن اسباب کار است باید بیاید.

آقا سید حسن تقی زاده – در اینمدت بواسطه تجربه بعضی چیزها میفهمیم بعضی از تحقیقات و توضیحات که وزراء بما میدهند نباید گول بخوریم چنانچه وزیر خارجه در مسئله کربلا توضیحات دادند و وزیر داخله در خصوص پسر سپهدار شاید آصف الدوله تا ششماه نیاید باید مدت معین کرد واصلاح اینکار از وزیر داخله باید خواست.

حاجی سید عبدالحسین – آنچه زمان گذشته است گذشته ودر این ششماهه اخیره هم هر چه کرده باشد بیاید طهران شاید آنهم مثل اشخاصی شد که از سرحد جلفا رد شده.

حاجی سید محمد- پس وزیر مالیه را که میخواهید همان روز وزیر داخله را هم بخواهید.

سعدالدوله – آن روز که وزیر مالیه را میخواهید خیلی کار دارید حالا از برای چه روز وزیر مالیه را میخواهید.

رئیس- روز پانزدهم.

آقا سید حسین – دو مسئله است یکی فروش اطفال و یکی مسئله غارت و بردن آن شصت و یکنفر در خصوص اینها سالار مفخم اینجا حاضر است راهنمایی میکند که بدون جنگ و جدال و خرج برگردانند اما استرداد اطفال موقوف باینست که حکم از طرف دولت بشود چون امروزه دیگر این امورات با وزیر داخله است وزیر داخله حکم نماید آصف الدوله همانجا است اطفال را برگرداند وقتیکه اینجا آمد بمجازات قانونی برسد و خانه نشین بشود که عبرت سایرین باشد اگر بیاید اینجا و بعد از اینجا یکنفر برود میان ترکمان هیچ فایده نخواهد داشت وزیر داخله را بخواهید با اسنادیکه در وزرات خارجه داریم خیانت او را ثابت کنیم بعد از آنکه علم الیقین حاصل شد حکم شود برای برگردانیدن اطفال ندارد هر ساعتی از او بگذرد دیر شده است چه کاری مهم تر از این دارید مجلس دیگر فوق العاده روز پنجشنبه تشکیل بدهید بهتر است.

حاجی سید محمد – تا روز پانزدهم طول میکشد پنجشنبه بیایند.

حاجی شیخ علی – هیچکس در این ایام عزاداری حاضر نمیشود.

حاجی سید اسمعیل – اگر اقدامی بشود بهتر است کار بگذرد.

حاجی سید محمد – روز پنجشنبه هم وزیر مالیه بیاید هم وزیر داخله .

رئیس- مطلبی است باید عرض کنم نوشتن بوزراء آسان است ولی نمیشود از این روز بروز دیگر خبر کرد بیایند این اطفال امروز فروخته شده اند بلکه مدتی است. این آقایان وکلا در این ایام نمیآیند قرارش را اینطور بگذارید که روز یازدهم وزیر داخله بیاید و روز سیزدهم وزیر مالیه.

حاجی سید محمد – هر دو در یک روز چه طور است؟

آقا سید محمد تقی – نمیشود.

سیدالحکما- هر ساعت بگذرد ضررش زیادتر است برای ملت باید نوشته شود آنوقت بخواهیم اگر مجلس فوق‌العاده تشکیل شود چه ضرر دارد.

آقا میرزا فضلعلی آقا – چه ضرر دارد که هیئتی از مجلس تشکیل بدهید توضیحات هر کس میداند بگوید.

رئیس- این نمیشود تمام آقایان باید باشند در این مجلس مذاکره شود.

آقا سید حسین – برای پس فردا همه حاضرند مطلبی نیست که از خارج چیزی تحقیق کنیم باید هر دو مطلب اقدام شود هم وزیر داخله بمجلس بیایند و هم وزیر مالیه هر دو واجب است و فوری هر کس رأی دارد بگوید.

مشارالملک – رأی اینست که حاضر شوند.

آقا سید مهدی – از چه عبادتی بالاتر نیست رسیدن بامور مسلمانان؟

آقا سید ولی الله خان – ابداً مجلس وقت ندارد هر وقت کاری مرتب و منظم پیدا کردید ولو هر روز باشد فردا هم ممکن است ولی وزیر مالیه زودتر بیایند بهتر است از روی غفلت ما کاری میکنیم ما خدا خدا می‌کردیم که بلژیکیها استعفا بدهند که پولهای ما نرود بدون مشورت نباید کاری بکنیم بعقیده بنده فردا وزیر مالیه بیاید (تمام تماشاچیان احسنت گفتند).

آقا سید ولی الله خان- در تمام مجالس تصوری انسان پیدا بکند حق این مجلس است برسد این حق توبیخ و سرزنش با همه ماها است احسنت گفتن اسباب توبیخ است . (بعضی از وکلا: کسی بشما توبیخ نمیکند محض شیرینی کلام شما احسنت میگویند. )

سیدالحکما- باید وزیر مالیه را احضار فرمایید و این کار مقدم است.

احسن الدوله – در فقره دخترها چند روز است امنای تذکره در اطراف مسئولیت وزیر مالیه را میدانند یا نه که این طور حرکت نموده اند.

آقا سید حسین – تمام بظلم آصف الدوله است.

احسن الدوله – صبح تا نهار صدو شصت نفر دختر باکره فروخته‌اند برده‌اند در تفلیس در مهمانخانه اسیر کرده‌اند.

حاجی شیخ محمد تقی وکیل الرعایا – دیگر میتوانیم راحت بنشینیم.

احسن الدوله – گذشته ها گذشته است از برای آتیه باید کاری کرد.

آقا سید محمدتقی- میفرمایند بمباشرین تذکره بگویند و بنویسند.

آقا سید حسین – فرمودید از تذکره کاری شده یا خیر از سر حد بوزیر خارجه بنویسند که آصف‌الدوله بطوری سخت گرفته که این دخترها را رعیت بمالیات فروخته اند بکار پرداز هم نوشته اند جواب نوشته‌اند نمیتوانیم جلوی او را بگیریم و در فرنگستان کنیز و غلام فروخته نمیشود چه شده دخترهای ایرانی را اینطور میفروشند.

سعدالدوله – این بدعت را او گذاشت.

آقا سید حسین – با تمام احکام که در دفتر وزارت خارجه ثبت است این ترکمانها سپورسات برده‌اند داده‌اند شصت و دو نفر زن آبستن را برده اند تحقیق کنید این سپورسات را چگونه داده اند تعطیل نباید بشود مجلس. یکروز وزیر مالیه بیاید یکروز وزیر داخله بیاید.

آقا میرزا فضلعلی آقا – شب هم مجلس بشود حاضریم.

آقا سید حسین – سالار مفخم را بخواهیم.

حاجی شیخ محمد تقی – وزیر داخله مسئولیت دارد.

آقا سید حسن تقی زاده – در نظامنامه اساسی نوشته شده که ده روز میتواند هر وزیری برای مطلبی جواب بدهد الا مطلب فوری که فوری باید بیاید یا جواب بدهد بعقیده بنده فقره وزیر مالیه لازم‌تر است شب هم باشد یازدهم دوازدهم وزیر داخله عیبی ندارد وزیر مالیه فردا بیایند بهر ملاحظه که میدانید (۸-۹-۱۰-۱۱-۱۲) باید تعطیل باشد ولی وزیر مالیه فوری است که فردا بیاید میخواهید وزیر داخله را عقب بیندازید بهتراست.

سعدالدوله – نباید ترتیب مجلس را بر هم زد پس فردا وزیر مالیه بیایند.

آقا شیخ حسین – وزیر مالیه بیاید لازمتر است بتأخیر میندازید که مالها را میبرند.

آقا سید مهدی- در مسئله کاغذ سوزانیدن باید فکری کرد.

حسام الاسلام- امروز حال ایران حال غریق را دارد.

حاجی سید محمد- رأی را بر چه قرار دادید وزیر مالیه پنج شنبه بیاید؟

رئیس- بسیار خوب همان ۵شنبه بیایند هردو باشند.

سیدالحکما- خستگی در نباید کرد.

سعدالدوله – خستگی از برای نبودن کار و یأس ما بود.

حسام الاسلام – اساس تعرفه وزرا که بما رسیده از دست نباید بدهیم بیست کرور نفوس سرگردان است و تکلیف خودش را نمیداند.

سعدالدوله – در باب بانک ملی یکی از خوانین قزوین کاغذی برای من نوشته خوب است در روزنامه نوشته شود آقای سید محمد تقی بخوانید بدانند.

(آقا سید محمد تقی کاغذ را خواند).

حضور مبارک پدر مهربان ملت ایران حضرت آقای سعدالدوله دامت شوکته:
بنده کمینه که جان ناقابل خودم را با نهایت افتخار برای پیشرفت مقاصد امنای دارالشورای ملی حاضرم فدا نمایم در روزنامه مبارکه مجلس دیدم که در خصوص تأخیر مراقبت عموم در بانک ملی کم کم خواطر مبارک وکلای محترم دارد مکدر و مأیوس میشود ایجان این کمینه فدای آنساحت مقدس باد که گویا هنوز از فقر و پریشانی ملت اطلاع ندارید والله و بالله که ظلم و تعدی چیزی از برای ما باقی نگذارده است والا تا این درجه ایرانیان بی غیرت و همت نیستند بعلاوه همه کس دسترس بطهران ندارد که بتواند باندازه استطاعت سند اسهام بانک را دریافت نمایند. و این کمینه مقدار ناقابل از زیورآلات خودم را که برای این ایام سخت ذخیره کرده بودم فقط برای افتخار بتوسط حضرت ۰۰۰ بجهت بانک ملی فرستادم از حضور عالی عاجزانه استدعا دارد که هدیه مختصر کمینه را با نظر بلند خودتان دیده بفرمایید اشتباه مرسوله را اعضاء محترم بانکملی بامانت و شرافت خودشان فورخته و هر چه قیمت آنها شد سند اسهام بانک برای کمینه روانه فرمایند چه کنم که زیاده از این قادر نبودم مگر آنکه جان خودم را در موقع فدای ترقی وطن عزیز بنمایم امضای کمینه در خدمت شما در دفتر بانک محفوظ باشد زنی هم از همسایگان کمینه همت و غیرت نموده با آنکه شوهر ندارد و یک پسر صغیر دارد این بیچاره هم پول نقد نداشت سه فقره اسباب که در صورت علیحده ثبت شده بتوسط کمینه تقدیم حضور مبارک نمود که آنها را هم فروخته سند اسهام بانک ملی باست صغیر مشارالیها مرحمت فرمایید استدعا دارد کمینه را از قبول اینها و تسلیم ببانک ملی قرین شرف و افتخار بزرگ فرمایید زنده بمانید خیلی نیک بختی و افتخار این کمینه خواهد شد که اشیاء ناقابل را مخصوصا در دارالشورای مقدس ملی بوکلای محترم ملت حراج فرمایید و قیمت هر چه شد اسناد بانک بخرند که ذخایر ناقابل کمینه پیرایه وجودات بسته کان اشراف ملت باشد این مطلب فضولی بود آنچه اراده حکیمانه خود حضرتعالی اقتضا فرماید برای کمینه سعادت و شرف خواهد بود.
(امر امر قدس عالی مطاع).


سعدالدوله – در نظر همه شماها نیست؟ دولت میخواست استقراض از خارجه نماید اهل مجلس و ملت میگفتند ما نمیخواهیم خارجه را شرکت بدهیم راضی نشدند یعنی چه یعنی همت ما مقتضی نیست و بهیجان آمده بودند که در اسلامیت غیرت ما قبول نمیکند یک قسمت از پنج قسمت خارجه را شریک خود قرار بدهیم جوش و خروشها نمودند بعد امنای ملت بعضی شروطات میخواستند با دولت بگذارند حالا اطمینان پیدا نموده اند این محرتمه هم ملهم شده دیگر چرا اقدام نمیکنند شما وکلا بتمام موکلین خودتان از وضیع و شریف و خوانین اعلان نمایید . عمده موکلین شما سرمایه دارند معروف هستند ثروت دارند مگر دعوی غیرتمندی نمیکنید باید دست خارجه را کوتاه نمود.

حاج سید عبدالحسین – وکلا احق بر این مطلب هستند ابتدا وکلا باید اقدام نمایند.

سعدالدوله – مقصود بنده این است آقایانیکه با ثروت هستند و آن ثروت را از چه راه پیدا کرده‌اند خوب است وکلای همه جا که آمده اند در این بابنک سرمایه تعیین نمایند والا این محترمه با گوشواره و النگو و جیقه اندوخته خودش اقدام نموده وکلا آذربایجان وکلاء اصفهان و همدان باید بتوسط تلگراف اقدام بکنند ماها از همه از شاه چیز میخواهیم که مشروطیت بدهد و فلان چیز بدهد این طرق و شوراع که میخواهیم خودمان تعهد کردیم که از خارجه قرض نکنیم این غیرت است غیرت این است که این محترمه بخرج داده.

ادیب التجار- هر روزه بتوسط بنده سهام خواسته اند مشغول هستیم که سهام بگیریم و بفرستیم علی‌العجاله صدو بیست هزار تومان حاضر شده.

آقا سید محمد تقی- شرحی از طرف صدارت رسیده که سابق چهار کرور برای قرض بخارجه وجه خواستیم که لازم فوری است البته در مجلس مذاکره نمایید زودتر انجام داده برسانید.

سعدالدوله – وصول این کاغذ کرامت است یعنی کرامت مجلس است نه کرامت دولت دلالت میکند بر صحت عقل. این است کار فوری که عرض میکردم اقدام نمایید بموکلین خودتان تلگراف کنید هر کس میخواهد پول بدهد هزار شعبه دارد. پیش حاجی امین الضرب پیش کسی دیگر برساند، یک مطلبی میخواهم عرض کنم معلوم دیگران بشود یکی از بزرگان به بنده وکالت داده بقدر پنجهزار تومان قرض بکنید و باسم من باین بانک بدهید و حال آنکه خودشان خیلی صاحب ثروت هستند خواهش بخصوص دارم چون عنوان این بانک را خود بنده ننموده ام قرض از خارجه را موقوف نمایید اگر عاجلا این پول نرسد رشته کار مملکت از میان میرود.

حاجی سید اسمعیل- آقا نجفی نوشته اند به بنده عنقریب صورت میگیرد.

ادیب التجار- همه حاضرند.

سعدالدوله – این که فرمودید صد و بیست هزار تومان حاضر است اسم نباید بیاورید آذربایجان و اصفهان هر کس بقدر مقدور باید همراهی نماید من نمیخواهم مطلب فرنگیها را بگویم که فرنگیها گفته‌اند شما پول ندارید.

آقا سید حسن تقی زاده – تکلیف همه است همراهی نمایند تکلیف وکالت وکیل نیست بگوید خودشان باید اقدام نمایند ولی وقتیکه این بانک سرمایه اش درست شود بموجب نظامنامه این چهار کرور را بگیرند موسسین از مجلس آنوقت بدهند باید دانست برای چه مصرفی می خواهند.

سعدالدوله - این مذاکرات شد صورت هم فرستادند در همان مجلس قبول شد و وکلا هم حق دارند به مصارف استقراض رسیدگی کنند.

آقا میرزا ابوالحسن خان - رفع حوائج دولت به ملت است باید آنها محل مخارج خودشان را نشان بدهند.

سعدالدوله - امروز از دولت بخواهید تجدید از سابق که می خواهند دوایر خودشان را محدود نمایند ترتیب این دوایر مخارج می خواهد حالا ما جای دور نمی رویم فقط در همین مجلس چقدر خرج دارید که گفته می شود مجلس شورای ملی حالا نخ مواجب دارند این اجزا نه چیز دیگر هر وقت از پله های این عمارت بالا می آیید نمام اجزا جلو شما را می گیرند که ما چند ماهست آمده ایم یک پول به ما نداده اند من نمی توانم روی قالی خشن بنشینم صندلی این مجلس کو این مجلس یک کرور پول لازم دارد.

آقا میرزا ابوالحسن خان - از برای این مجلس پول می خواهید و از برای هر شهری ترتیب بلدیه از طرف دولت باید گذارده شود باید بگویید مصارف آنها چیست که ملت تدارک کنند حالا که گفته اند راه بیندازید و بدهید شاید ملت هم از برای رفع حوائج اظهاری بکند و بخواهد برای چه مصرف می خواهند شاید گفتند از برای مصارف شخصی می خواهیم.

آقا سید ولی الله خان - یک جمله از حرف های زیاد شما صحیح است.

سعدالدوله - این چهار کرور از برای قرض سابق است هنوز سفرا را هیچ راه نداده اند.

آقا سید حسن تقی زاده - معلومات شخصی جایز نیست که شما اظهار می کنید خودشان بگویند.

سعدالدوله - آقا در مجلس خواندند همه می دانند.

آقا سید حسن تقی زاده - تنها تنها بدانند نمی شود به علم الیقین هم نمی شود باید معلوم نمایند ما بدانیم.

سعدالدوله - شما نبودید آن روز شرحی به مجلس طرح نمودند که ملت ایستاده اند ما راضی نمی شویم از خارجه قرض نمایید مجانی می دهیم من این میانه برخاستم گفتم مجانی چرا قرض بدهید از آن طرف تا دینار آخر بر می دارید.

آقا سید حسن تقی زاده - به این شرط قرعه داده شد باید تازه برسند.

سعدالدوله - یعنی برای چه شرط قرعه؟

آقا سید حسن تقی زاده - باید در تحت رسیدگی بیاید برای چه می خواهند.

رئیس - این ها تکرار مطلب است وزیر مالیه می آید معلوم می شود.

سعدالدوله - حالا مذاکره استقراض نیست حالا اینست که مذاکره قرض از خارجه را رفع نمایید و بانک ملی را قوت بدهید ما می خواهیم سرمایه خودتان را معلوم نمایید.

رئیس - حالا رقعه از صدارت رسید آقای تقی زاده هم مطلب دیگر دارند ولی فرمایش جنابعالی را باید صورت داد که سرمایه معین شود ولی رقعه موخر است مذاکرات مالیه که به میان آمد معلوم می شود.

آقا سید حسین - هستندبعضی ها که صاحبان فهرست می باشند به بانک بدهند.

آقای شیخ حسین - سرباز که سهام نمی خواهد.

سعدالدوله - مطلبی که عرض کردم راجع به کاغذ قزوین مقصود این بود طوری در قلوب اثر بکند که اعیان و اشراف و رجال کمک به بانک نمایند.

حاج شیخ محمد تقی - از همدان چند نفر قبول کردند که اینها پول پول بدهند از قبیل ضیاءالملک، ناصرالملک و عنایت الملک ولی نمی دانیم به چه مجری داخل شویم.

سعدالدوله - خطاب من به اشخاص نیست که بعضی از متمولین را مجبور بکنیم خطاب من و طرف من غیرت و حمیت این مردم ایران بود.

حاج شیخ محمد تقی - چه کار داریم به اسامی اشخاص.

آقا شیخ حسین - چرا به شخص صحبت می کنید که یک نفر خواهد گفت چرا ناموس مرا به باد می دهید این مرد محترم جناب سعدالدوله به قدری کوشش نمود که چه بگویم هیچ کس قبول کردند ابدا اقدامی ننمودند.

حاج شیخ محمد تقی - اسم لازم بودکه مجرای او معلوم شود بی ربط نگوییم.

آقا شیخ حسین - آقای حاجی شیخ علی یک عبارت خلاف شرع در این نظام نامه بلدیه بود که قلم کشیدید اعانه به آنها خلاف شرع است این گردن کلفت ها بخورند و به وافور کشیدن مشغول بشوند این خلاف شرع نیست که یک نفر واعظ برود بالای منبر بگوید این مذاکرات مجلس خلاف شرع است.

آقا سید مهدی - حالا خلاف شرعی نشده.

آقا سید ولی الله خان - به موجب اکسیون معین است از روی تاریخ من می توانم ثابت نمایم از چند سال قبل ثروت ایران نزد چه اشخاص جمع شده از وکلای اعیان استدعا می کنم که به آنها بگویند کمک نمایند.