مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ امرداد ۱۲۸۶ نشست ۱۴۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه و متمم آن
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ امرداد ۱۲۸۶ نشست ۱۴۱

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ امرداد ۱۲۸۶ نشست ۱۴۱

مذاکرات روز پنجشنبه ۱۲ رجب ۱۳۲۵ دارالشورای ملی

خلاصه مذاکرات روز سه شنبه ۱۰ را آقا میرزا طاهر قرائت کردند و شروع بقرائت نظامنامه وزارت داخله شد پس از قرائت چندین فصل، دستخطی از طرف اعلیحضرت شهریاری در جواب لایحه که از طرف مجلس بصحابت شش نفر از وکلا بحضور اقدس علی تقدیم شده بود بمجلس مقدس شرف وصول ارزانی داشت که ذیلا درج می‌شود:

دستخط اعلیحضرت همایونی در جواب لایحه مجلس مقدس که به صحابت هیاتی از وکلا تقدیم شده بود

جناب اشرف اتابک اعظم
لایحه‌ای که از مجلس شورای ملی خودمان به توسط منتخبین از وکلای محترم به پیشگاه ملوکانه ما تقدیم افتاده باعین رضا در مندرجات آن ملاحظه و با نظر قبول در مدلولات آن مطالعه فرمودیم مسلم است که تذکر و تذکار ارباب دول را تصفیه و از لوازم اولیه است چنانکه فرموده‌اند ان‌الذکری تنفع المومنین اما در این موقع شاید مناسب باشد که ما نیز مجلس ملی و وکلای عزیز خودمان را قویا متذکر فرمایم که اولا بدانند شخص همایون ما رعیت را بزرگترین ودایع پروردگار و ملت را گرامی ترین عطیه آفریدگار دانسته و بهترین وقت خود را ساعتی تصور می‌فرماییم که صرف آسایش عباد است و در پی امنیت بلاد اولاد عزیز خودمان افراد رعیت را میدانیم و نزدیک ترین مطلوب خودمان نوع ملت را میشماریم چرا که بر هر ذی نفسی واضح است که قائمه دولت بسته به قوام رعیت است و دوام سلطنت منوط بر بقای ملت پس با مسلمیت این قضیه و حصول این نتیجه اگر کسی تصور نماید که پادشاه یکی را بر هزار و اندک را بر بسیار ترجیح می‌دهد و از عامه بخاصه قناعت می‌کند عموم ملت را به معدودی از نزدیکان خود اگر چه آنها هم از ملتند می‌فروشد خیالی خام است و اشتباهی است فاحش که باید از آن احتراز کرد و از این استغفار نمود زیرا که راعی محتاج برعیت است و دولت ناگزیر از ملت ثانیا بر هیچیک پوشیده نباشد که وقتی پدر تاجدار من پادشاه ماضی‌انارالله برهانه دولت و ملت ایران را به تاسیس مجلس شورای ملی اختصاص داد و شخص همایون ما هم پس از ورود به طهران چه قبل از جلوس به اریکه سلطنت و چه بعد از آن به این اساس مقدس کمک فرمودیم و نواقص آنرا تکمیل خواستیم بدان امید بود که وکلای ملت عزیز ما طوری ساعی خود را در تکریم سلطنت و قوام دولت و ترقی ملت و رفاه رعیت و ابادی مملکت مبذول بدارند که ممالک محروسه ما سر مشق سایر ممالک و ملت محبوب ما پیشرو سایر ملل بشود و گمان می‌فرماییم که محصول باین نیات مقدسه را جز به صیانت مقام سلطنت و وفاق وکلا با وزرا و جلوگیری از مواد فساد و بستن راه طغیان و دلالت افراد رعیت به عادات حسنه و نگاهداری زبان و قلم از بیانات غیر مرضیه راهی نباشد پس بر اعضای مجلس ملی که از منتخبین و مختارین ملت مسول هستند فرض است که در پی علاج درد و چاره کار و جلوگیری انقلاب باشند و تصور ننمایند که به مجرد القای شبهه و یا سوءظنی از وظایف اولیه باید کناره جویند و وزرای دولت را تنها گذارند و یا رفع شبهات را از عوام که به اندک چیزی متمایل می‌شود ننمایند اگر پیش از این مملکت را یک دست بود امروز بحمدالله دو دست کاری است که هر کدام از معاونت دیگری اگر تهاون ورزند در پیش خدا و پادشاه و بندگان خدا و رعیت پادشاه مسول خواهند بود لهذا با خاطری پر از مهر و مرحمت نسبت به ملت خود و با اراده علیه مشحون از مساعدت و التفات درباره مجلس ملی خودمان تکرار می‌کنیم که مجلس ملی ما به هیچوجه توجهات ملوکانه ما را در حق خود آلوده به شبهات اهل غرض ندانسته و از مساعدت خسروانه در پیشرفت وظایف مجلس محترم هیچ تردیدی ننمایند چنانکه تا امروز دیدند قوانین و مقرراتی که از مجلس شورای خودمان صادر شده هیچیک متروک نمانده و تمام به موقع اجری گذارده شده است پس وظیفه خود را متروک نگذارند و از ایجاد قوانین مفیده و قواعد نافعه و استحکام روابط ما بین دولت قویم و ملت قدیم و پاک کردن رنگ شبهه از خیال ملت خودداری نورزند و خدا را در همه حال ناظر و توجهات پادشاه را درباره خود حاضر بدانند و در عهده شناسند.
شهر رجب ۱۳۲۵

آقای میرزا سید محمد مجتهد اظهار فرمودند که دیروز اعلیحضرت قدر قدرت همایونی مرا بحضور اقدس اعلی احضار و مشروحی از بیات مقدسه و همم عالیه ملوکانه را اظهار فرمودند بطوریکه مرا کاملا اطمینان بخشودند هر یک از وکلا در اینموقع از بروز مراحم و الطاف ملوکانه بدعای بقای آن شاهنشاه رطب اللسان کردید.

آقا میرزا محمود خوانساری - چند روزی است عموم وکلا و ملت منتظر بودند که جوابی که از طرف قرین الشرف همایونی بر لایحه مجلس مقدس صادر شوند در روزنامه ملاحظه کنند الحمدالله که ما فوق آنچه در خاطر می‌پنداشتیم بطور اکمل نایل گردیدیم

پس از مدتی شروع بمذاکرات شد.

حاجی سید مرتضی - مجلس شکایت می‌کرد که در این مملکت مجازات نیست اگر از طرف ملت هر قدر کشته شود مجازاتی در بین نیست اما همینکه یک نفر در مقام تقاص خون پدر خود بر آید و قاتل پدر خود را بکشد فورا سر او را می‌برند من به آواز بلند می‌گویم که این مطلب بطلان دستخط مشروطیت است اگر چه با قلم روی کاغذ نیامده ولی با کارد و خون روی خاک ریخته است.

حاجی میرزا علی آقا- مادامی که به دست حکام قانون داده نشده آنها باید رفع فساد را بهر طور صلاح میدانند بکنند تا قانون بدست انها داده نشده ما حق ایراد نداریم تا اینطور نباشد برای ما امنیت نیست. عرض دیگر قوانینی که این مجلس وضع می‌کند نه وضع قانون است بلکه ارائه طریق اجرای آنست و قانون شرع مقدس است و لکم فی القصاص حیوه این شخص پیش حجج اسلام اقرار کرده است. و واجب القتل بوده

حاجی میرزا آقا- اگر کسی در این قتل ایرادی دارد از این راه است که در ممالک مشروطه بر فرض شخصی را علنا بکشد و شاه هم ببیند یک نفر اعلیحضرت نمی‌تواند حکم قتل او را بدهد باید بموجب قانون عدلیه و شرع پس از استنطاق کشته شود تا مخالف مشروطیت نباشد.

آقا میرزا سید محمد مجتهد - آقا سید عبدالله حکم فرمودند.

وکیل الرعایا- البته عقیده مسلمانان این است که قاتل را باید کشت و اینکه سلب امنیت را مستمسک کردند آیا امنیت فقط باید در ربع فرسخی دربار باشد یا اینکه باید در تمام مملکت باشد خوب ایت نظری هم بسایر جاها معطوف دارند طهران پایتخت است علنا گلوله میاید در خانه بر آن ضعیفه می‌خورد و هیچ تحقیق نمی‌شود.

آقا شیخ حسین- پریروز هم این حرف زده شد این ضعیفه همسایه ما بود تحقیق شد گلوله از خارج آمده بود بپای او خورده کسی در حق او قصدی نداشت و عمدا نبود.

وکیل الرعایا- آیا نباید در این باب رسیدگی و تحقیق شود.

آقا میرزا مرتضی قلیخان- این مسئله مشتبه نشود اولا این شخص بر فرض که پدرش را هم کشته باشند خودش نمی‌تواند اجرا نماید باید حاکم اجری کند. ثانیا این اشخاص که ایراد دارند از آن باب نیست که نباید کشته شود البته باید کشته شود ولی باید استنطاق شود.

رئیس التجار - البته پس از ثبوت در نزد حجج اسلام و صدور حکم باید کشته شود ولی اشتباه در این شده که آقا حکم نداده‌اند و گفته‌اند باید استنطاق شود از اینها گذشته در همچو مملکتی که پر است از هرج و مرج احتمال دارد که این شخص محرک داشته است و به جهت بر پا نمودن مفسده این کار را کرده چرا باید استنطاق نشود تا معلوم گردد که محرک کی بوده است.

احتشام الاطباء- این مسئله باید راجع بعدلیه باشد و پس از استنطاق راجع بحکام شرع و بعد از صدور حکم باز حکم را عدلیه مجری سازد.

آقا میرزا محمود خوانساری- گویا مسئله مشتبه شده باشد این شخص حکم در دست داشت که همین شخص پدر او را کشته بود چند ماه هم بود که عارض بوده مملکت ما مشروطه است یا خدای نخواسته مشروطه نیست در مسئله سالارالدوله چقدر مجاهدت شد که باید در مجلس رسیدگی شود چرا در انجا نباید تحقیق و مجازات شود.

رئیس التجار- همان شب که این شخص بصیر خلوت را کشت علیرضا خان را گرفتند به اسم اینکه محرک بوده و همان ساعت حبس کردند خیلی خوب کردند زیرا که متهم بود باید توقیف شود ولی همین شخص شش ماه عارض بوده که این بصیر خلوت قاتل پدر او بوده چرا توقیف نکردند تکلیف بعدها چیست آیا باید همین طور بدون استنطاق کشته شود.

مخبر الملک- پریروز در این باب گفتگو شد و بالاخره قرار شد که به وزرا نوشته شود این مسئله خلاف قانون اتفاق افتاده حالا هم اگر ده ساعت گفتگو شود تکلیف همان است باید به وزرا نوشته شود.

حاج امین الضرب- عقیده بنده این است که چون این مسئله دو روز مطرح مذاکره شده صلاح این است که رای گرفته شود که این پرتست به وزرا بشود یا نه.

آقا سید حسن- تمام اعتراضات برای این بود که این شخص قاتل بوده پس در باب سالار الدوله و سالار مفخم و آصف الدوله چرا سیاست نیست.

آقا میرزا سید علی نقی- عقیده بنده این است که هر جایی که فتنه بر پا می‌شود باید خوابانید پس می‌توانید گفت که در اینجا نزاع لفظی است اشخاصی که میگویند باید حتما کشته شود بموجب آیه ولکم فی القصاث حیوه است اینهایی هم که ایراد دارند از آن باب است که چرا استنطاق نشده حال این خونی است که ریخته شده و جمع نمی‌شود باید بجهه بعدها دقت کرد هیچکس بدون قانون کشته نشود.

حاج میرزا آقا- با خود وزرا هم گفتگو شد گفتند خبط شده است ولی رسما پرتست شود.

احسن الدوله- تمام این گفتگو‌ها سر دو کلمه است سلطنت مشروطه فقط در حقوق شخصی حق عفو و اغماض دارد ولی در این گونه از موارد هیچ کس حق ندارد باید در علیه استنطاق شده مجازات شود.

(جمعی گفتند حاجت برای گرفتن نیست لایحه پرتست بوزرا نوشته شود.)

تلگرافی از اصفهان رسیده بود قرائت شد قریب بدین مضمون:

به توسط شریعتمدار وکیل علمای اصفهان حضور وکلای مجلس مقدس. مجلس مقدس رای داد که حضرت والاظل السطان به اصفهان بیاید ولی عرض هشتصد هزار جمعیت این است که ما اطاعت از قوانین مشروطیت داریم اما غرض عاجزانه ما این است که میدانیم حضرت والا غیر از سرکشی به املاک خود غرضی ندارند ولی چه چیز امنیت برای ما حاصل خواهد کرد از دست سرباز و توپچی که آسایش نداریم آیا اسم مشروطیت برای ما کفایت است آیا شخصی که کشته شود مجازات نباید شود آیا آن شخصی که مادر خود را کشت مجازات خواهد شد که اسباب عبرت سایرین شود آیا اموال منهو به مسترد خواهد شد آیا نباید گفت که این خلاف مشروطیت از کجا پیدا شده آیا نفوس اهالی اصفهان بموجب مشروطیت محترم هستند یا خیر جواب فرمائید.
حاج شیخ نورالله و جماعتی

اهالی انجمن تصدیق مینمائند که این عرایض اهل اصفهان صحیح است.

حاج بحر العلوم- در این صورت معلوم نیست شاهزاده هم برود.

حاج سید محمد- معلوم می‌شود مجازات فقط در همان یک جا بوده در جاهای دیگر نخواهد شد.

اق میرزا فضعلی آقا- در این تلگراف نوشته شده پس از آمدن ایشان اگر صدمه به ما وارد آمد کی جواب خواهد داد اگر شاهزاده هم برود باید این گفتگو‌ها در بین باشد و نه این مذاکرات بشود.

آقا میرزا طاهر- فرمایشات آقا میرزا فضعلی آقا صحیح است این اظهارات که از طرف شاهزاده شد از طرف اهالی اصفهان این احتمال‌ها بیشتر است در باب محصول شاهزاده اگر نقصانی پیدا شد از بلیات آسمانی با خداست و اگر از طرف رعیت مسامحه شد حاکم باید بگیرد و بدهد و اگر رعیت او همدیگر را بکشند انهم حاکم مسئول است اما اگر شاهزاده برود و انجمن بر هم بخورد و اسباب قتل بشود مسئول کیست و چه باید کرد؟

وکیل الرعایا- باید فرق گذاشت از اینکه چند هزار نفر میگویند از دست یک نفر می‌ترسیم که از روی حرکات سابق باید تصدیق کرد ولی شاهزاده از کی شکایت دارد آقا میرزا محمود اصفانی عریضه که شاهزاده به خاکپای همایونی عرض کرده بود از اهل اصفهان شکایت ننموده بود.

حاجی بحرالعلوم- از رفتن شاهزاده خوف فساد است لازم نیست برود.

اسد الله میرزا- من کار برفتن شاهزاده ندارم اما می‌پرسم آیا از تمام ولایات فشار میاورند که قانون اساسی را چرا نمی‌دهید حال آنکه فصل اول قانون اساسی آزادی سکنی است و در هیچ قانون نیست که کسی را از رفتن بجایی ممنوع دارند.

صدیق حضرت- اسدالله میرزا گفتند که به موجب قانون نمی‌شود ممنوع داشت کسی را از رفتن بجائی بنده عرض می‌کنم ما نباید که از جمهوری فرانسه جلوتر بیفتیم کنت دو کرین یک نفر از محترمین بود که می‌خواست داخل در نظام شود چون فرانسه وجود او را مفسده دیدند در بیست و چهار ساعت او را بیرون کردند.

اسد الله میرزا- باید اثبات نمایند که رفتن شاهزاده اسباب فساد خواهد شد. (جمعی گفتند معلوم است.)

آقا میرزا طاهر- شما میگوئید که موجب فساد نخواهد شد؟ اولا در این تلگراف نوشته شده که پسر شاهزاده مادرش را کشته از کجا مجازات شد دیگر اینکه حاجی آقا نورالله که از علمای معتبر انجاست تلگراف کرده‌اند که آمدن شاهزاده اسباب فساد خواهد شد

تلگراف حاجی آقا نور الله قرائت شد قریب باین مضمون:

الوار و اشرار جری شده ده نفر را مجروح و چند نفر مفقود و مردم در اضطراب و منتظر جواب هستند آمدن شاهزاده اسباب اغتشاش و وحشت مردم شده.

حاج سید عبد الحسین شهشهانی- جمعی از آقایان گفتند مشروطیت اقتضا دارد که شاهزاده یا دیگری بخواهند بروند خانه شان باید آزاد باشند البته صحیح است و باید مجری شود جمعی هم میگویند تولید فتنه می‌شود البته آنهم باید مراعات شود. ولی من می‌گویم وقتی که تمام قوانین شما مجری شد آنوقت باید این نتیجه را خواست ولی حالا که یک قانون مجری نشده چه باید کرد ما مشروطه شده‌ایم ولی تازه متولد شده‌ایم باید ملاحظه کرد

حاج امین الضرب- از آقایان کسب تکلیف می‌کنم جواب تلگراف را چه باید داد؟

آقا میرزا محمود اصفهانی- باید بوزارت داخله فرستاده شود باصفهان هم جواب داده شود که رجوع بوزارت داخله شد.

دکتر ولی الله خان- این مطلب شهرت یافته حتی به اصفهان هم رسیده است که مجلس رای داد برفتن شاهزاده و این غلط است کدام یک تصدیق دارید که مجلس رای داده محض رفع این اشتباه باید باصفهان جواب داده شود که مجلس رای نداد و بسکوت گذراند در حرکت یکنفر مجلس رای نمی‌دهد.

اسد الله میرزا-چون میگویند رفتن شاهزاده موجب فساد است خوب است تلگراف فرستاده شود به وزارت داخله زیرا که تامین بلاد با ایشان است.

دکتر ولی الله خان- بتده عرض می‌کنم که شاهزاده امروز تقریبا شخص اول اینمملکت است و نمی‌گویم که نروند ولی عرض می‌کنم اگر باید بروند هئیت کابینه ملتزم بشوند و ضمانت بکنند آنوقت بروند.

آقا میرزا محمود- گویا این مطلب هم تمام شد.

مخبر الملک- در اینجا مسئله که گفتگو می‌شود بدوا تصدیق می‌کنیم باز فردا پشیمان می‌شویم.

آقا شیخ حسین- با ینطور که مخبر الملک گفتند بنده هم یکی از انها هستم انروز گفتم که فسادی مترتب نخواهد شد ولی می‌بینم بواسطه رفتن ایشان تولید فساد می‌شود حالا می‌گویم نروند.

دکتر ولی الله خان- بعضی مطالب اخلاقی است که باید فرق بگذاریم میانه انها و مطالب دیگر میگویند سکوت موجب رضاست بعضی اوقات مقصود این است که این مطلب قابل جواب نیست مثلا در پارلمان اشخاصی که سکوت می‌کنند در یک مطلبی مقصود این است که دراین خصوص رای ندارند نه اینکه دلالت باشد.

اسدالله میرزا- بعد از آنکه از مجلس تلگراف شد به اصفهان که مجلس تصویب کرد آمدن ایشان را نمی‌شود بگویید که ما امتناع داشتیم.

مخبر الملک- حالا که قانونا حرف می‌زنید من عرض می‌کنم که این مطلب نباید در مجلس گفتگو شود باید تمام این مطلب رجوع به وزارت داخله شود.

حاج میرزا علی آقا- بنده از آ‌ن اشخاص هستم که در آن مجلس در باب رفتن حضرت والاظل السلطان رای نداشتم بروند ولی چون آقای حجه اسلام و حاجی سید اسمعیل تفسیر فرمودند ساکت ماندم و اظهار رایی نکردم

آقا سید مهدی- حضرت والا در این دولت و مملکت مقامات عالیه دارند و خدمات صادقانه خود را همه وقت می‌خواهند نسبت به دولت و ملت ظاهر سازند به موجب این دستخط همایونی که امروز از طرف قرین الشرف صادرشده رعیت بمنزله فرزند پادشاهند و ایشان انها متزلزل شوند و هیچ صحیح نیست بیش از این در مجلس از برای چنین شخص بزرگی گفتگو شود.

مخبر الملک- خوب است بجهت نوشتن کاغذ بوزیر داخله رای بگیزید ز یرا که حالا ساکت شدند فردا میگویند ما رای نداریم اگر چه در مجلس نباید از برای همه چیز رای گرفت.

حاج امین الضرب- بالاخره رای مجلس در این خصوص چه شد.

حاج محمد تقی- بوزارت داخله باید نوشته شود

وکیل الرعایا- آقایان در نظر داشته باشند که این تلگراف از اصفهان در جواب تلگراف مجلس رسیده است جواب باید داده شود.

آقا میرزا محمود خوانساری- به عقیده بنده نباید جواب بدهد که شاهزاده برود یییا نرود رجوع بوزارت داخله شود.

آقا میرزا محمود اصفهانی- اگر هئیت وزرا ضمانت می‌کنند برود.

آقا شیخ حسن- اینکه کی گویند بوزرا داخله یا بهئیت وزرا نوشته شود که انها ضمانت کنند در صورتی که اهل اصفهان متزازلند نباید بروند بر فرض مجلس هم آنشب رای داد حالا که هفتصد هزار زن و مرد متزلزلند رای می‌دهند که نرود.

حاج امین الضرب- آنچه بنده از این‌ها فهمیدم این است که ظاهرا رای این شد شاهزاده نروند.

حاج سید محمد- قریب یک هفته است اصناف لایحه نوشته‌اند و جواب خواسته‌اند اگر امشب جواب داده نشود فردا فساد خواهد شد

لایحه انجمن اصناف قرائت شد:

حضور حجج اسلام و وکلا عظام
غرض از عرض عریضه که چند روز قبل شده بود در خصوص رفع فساد ساکنین حضرت عبدالعظیم بواسطه نشر روزنامه جات که نزدیک است القای اختلاف بین مسلمین نماید توقیف سنگ طبع را خواسته بودیم حال هم عرض ما این است که تاخیر این مطلب زیاده از حد شده از دولت جدا بخواهید که بزودی رفع فساد را بهر طور که صلاح میدانند بکنند تا اصناف آسوده مشغول کسب شوند اظهار این مطلب نه از روی تحکم بل از راه استدعا است.

حسنعلی خان- به بنده هم لایحه داده‌اند که در زاویه حضرت عبد العظیم بطبع رسیده حالا می‌خواهم بر حسب وکالت خودم چند دقیقه عرایض خودم را اظهار نمایم از وقتی که ما امروز در این مجلس نشسته‌ایم یک قسمت آنرا بوظیفه خود عمل نموده‌ایم باقی بکلی از وظیفه مجلس خارج بوده این ملت بعد از آنکه از فشار ظلم و استبداد به تنگ آمده و نزدیک بود قطره از خون آنها هم گرفته شود گرد آمده جمعی را انتخاب کرده که در امورات آنها رسیدگی و اصلاح نمایند عجاله ما بهمین قناعت کرده‌ایم که می‌آییم اینجا دو ساعتی نشسته و مذاکرات می‌کنیم وظیفه ما تنها این نیست که به وزرا ایراد بگیریم بلکه باید مواظب خودمان هم بشویم و این مشروطیت و پارلمنت اول مرتبه از مملکت انگلیس سرازیر شده به تدریج در همه جا سرایت کرد تا حالا رسیده است بایران و من تکلیف خودم را می‌گویم یکی از نویسنده‌های بزرگ می‌نویسد که در مملکت فرانسه در اوایل امر بیست و یک میلیون جمعیت داشت هفتصد هزار نفر آنها صاحب سواد و دارای کله بودند و یک میلیون ازآنها مجمل سوادی داشتند آن هفتصد هزار نفر تصور می‌کردند که هرچه آنها میدانند آن یک میلیون هم میدانند همچنین آن یک میلیون تصور می‌کردند که هر چه آنها میدانند آن بیست میلیون هم میدانند آزادی قلم و گفتار مادامی است که به اساس مشروطیت و اسلامیت صدمه نزند و به مردم ضرر وارد نیاورد و همچنین مال و جان آزاد است مادامی که صدمه از او به سایرین نرسد حالا شما ببینید که باید به وظیفه خود عمل نماید وکلا هم باید بوظیفه خود عمل کنند نطق را فقط بجهه نوشتن در روزنامه نکنند.

حاج سید محمد- جواب لایحه اصناف چه شد؟

آقا سید حسین- باید نتیجه از باب عرایض اصناف و این روزنامه که هر روزه بیک طوری تولید فساد می‌نماید گرفته شود لائحه اصناف که بمجلس مقدس عرض شده در خصوص رفع فتنه ساکنین زاویه مقدسه قرائت شد.

آقا سید مصطفی-باید نتیجه گرفته شود.

حاج سید عبد الحسین شهشهانی- از اول تاکنون هر وقت گفتگوی این مطلب در میان می‌آمد بنده می‌گفتم سکوت بهتر است ولی حالا بموجب اینکه در این روزنامه نسبت هائی بتمام مسلمین تا حال توقیف سنگ آنها را نخواسته بودیم ولی حالا باید خواست.

دکتر ولی الله خان- در این روزنامه بنده هم مکرر نظر کرده‌ام که نسبت کفر و زندقه باکثر داده‌اند و این خطاب من بتمام کلت است که این وکلا را شما انتخاب کرده‌اید اگر از جنس اصناف وکیل داده شود فی الواقع آن نسبت بآن صنف داده شده و کذا هر طبقه مطلب دیگر مکرر لائحه از طرف اصناف آمده که اظهار دلسوزی کرده‌اند صحیح است من وکیل یکصنف هستم باید بگویم این انجکن اصناف که لایحه نوشته و جواب خواسته‌اند مقصودشان این است که این ساکنین زاویه مقدسه می‌خواهند هم سلکان ما را منحرف نمایند مردم عوام هستند هنوز اساس مشروطیت قوام نگرفته باید جلوگیری شود.

آقای حاج امام جمعه- پریروز اغلب وکلا در انجمن اصناف یا محترمین اصناف حضور داشته‌اند بنده گفتگوی روز یکشنبه را بآنها جواب دادم که باید مجلسی از وکلا و وزرا و علما تشکیل شود هر چه رای دادند عمل شود.

حاج سید عبد الحسین شهشهانی- این فرمایش آقای امام جمعه صحیح است ولی عرض بنده در خصوص توقیف سنگ است.

آقا سید مصطفی- هزار و سیصد سال است که ما مسلمان بودیم و همین شخص که حجه الاسلام بود ما را تکفیر کرد اگر امروز جلوگیری نشود تا هزار و سیصد سال دیگر اخلاف ما را هم تکفیر می‌کنند.

وکیل الرعایا-کسانیکه احتمال می‌دهند که یخ حجه الاسلام است اکتفا بهمان روز نکنند سه ساعت از شب گذشته بروند به بینند آنجا چه خبر است.

آقا سید مصطفی- در آن مجلسی که تشکیل می‌شود خوبست از وکلای اصناف هم بیایند.

آقا سید حسین- همانطور که آقا فرمودند صحیح است وکیل اصناف هم باشد خوبست ولی سنگ را وزیر علوم باید بفرستند امشب توقیف کنند.

مخبر الملک- برادر من که وزیر علوم است مسئول انطباعات است باینطور که همین قدر یک روزنامه مطلبی برخلاف قانون درج کرده و نشر داد باید یکنفر فراش بفرستدو بگوید که این روزنامه توقیف است نه اینکه اگر ده نفر فراش هم بفرستد نتوانند و کتک بخورند آنوقت محتاج بقوه جبریه است در این موضوع بحکومت نوشت که شما بفرستید جلوگیری کنید و سنگ را توقیف نمایید جواب داد که همان قدری که حرکت خودش اشکال دارد همانقدر توقیف سنگ مشکل است در این صورت نمی‌شود باین دو کلمه وزیر علوم را مسئول نمود.

آقا میرزا محمود تاجر- عملیات آقا شیخ فضل الله را این مردم و پدرانشان میدانند این ملت وجه مصالحه آقایان شده‌اند چون او در این میانه ریاستی پیدا نکرده اینست که راه مخالفت پیش گرفت که شاید از این راه ریاست پیدا کند حالا که این این مردم وجه مصالحه آقایان هستند بر شخص آقایان لازم است که رفع و دفع نمایند در این خصوص بعضی را عقیده این بود که مجلسی از وزرا و علماء و وکلا تشکیل شود مذاکره نموده هر طور که صلاح دیدند اقدام شود.

آقا میرزا سید علینقی- خوبست روز شبنه این مجلس از وزراء وکلا و علما تشکیل شود تا زودتر در مقام عمل برآیند.

آقا میرزا مرتضی قلیخان- دو مطلب در اینجا گفته شد یکی توقیف سنگ و یکی رفع آنها و هر دو اینها مسئولیتش با وزیر داخله است اما آن مسئله کمیسیون را باید وزیرداخله بخواهند و تشکیل شود نه ما زیرا که اگر ما اینکار را بکنیم مسئولیت از او می‌رود پس ما باید رفع این غائله را از او بخواهیم هر طوری که خودش صلاح بداند اقدام کند شاید یک کاغذی بنویسد او را بیاورد.

رئیس التجار-عقیده بنده اینست که تمام مشروطیت و مشروطه خواهی را نباید منحصر باشخاصی که در اینجا هستند بنامکئیم ما باید قانون وضع کنیم اگر مفسده در مملکت پیدا شد باید وزرای مسئول آنرا رفع نمایند و هرگاه دولت مسامحه و کوتاهی نماید ملت اگر مشروطه خواه هستند خودشان رفع کنند.

آقا سید مهدی- اینکه شما راجع بملت می‌کنید ملت حاضر بودند که اقدام نمایند ولی جلوی آنها را تا حال نگه داشته و نگذاشتیم پریروز هم جلوی انها را گرفتیم حال هم نمی‌گذاریم که آنها اقدام نمایند زیرا که نباید مجادله و محاربه کرد باید کار را تا ممکن است بطور اصلاح و بآسانی پیش گرفت همانطوری که آقا فرمودند باید مجلس کرده ورای اصلاح رامین نمود.

حاج امین الضرب- آخر رای مجلس در این باب چه شد.

آقا سید اسمعیل- این مطلب به وزارت داخله اظهار شد گفت باعلماست معلوم می‌شود که از ایشان بر نمی‌آید پس خوبست این مجلس را تشکیل بدهند و ایشان را بخواهند بیایند نامعلوم شود راه صلاح چیست.

آقا سید مصطفی- کرارا گفته شد مجلس نباید بر خلاف قانون رفتار نماید باید از وزارت داخله خواست او خودش میداند.

رئیس التجار- چرا وقت خودتان را تضییع می‌کنید و حرف زیاد می‌زنید دو ساعت روز بیایند این مطلب را تمام کنند.

آقا سید حسین- دو کلمه مجلس به وزیر داخله بنویسد که خودش اقدام نماید.

حاجی امین الضرب- از قرار همچو معلوم می‌شود که اکثریت آرا بر اینست که به وزیر داخله نوشته شود و عقیده بنده همین است که باید بخودشان محول کرده هر طور صلاح دانستند اقدام نمایند.

فتح الله خان- در روز سه شنبه بنده از آن صورتی که در باب خالصه خوانده بودند هزار خروار افزوده کردم.

حاجی امین الضرب- این لایحه مال امسال نیست.

فتح الله خان- میدانم با امسال هفت سال می‌شود آن لایحه که میرزا مرتضی قلیخان نوشته از قرار سه سال اول ده و یک و در سه سال آخر ده و دو اضافه کرده بودند بنده از آن علاوه با امسال هزار خروار اضافه می‌کنم.

موتمن الممالک- امساله را اقبال الدوله هزار خروار اضافه کرده بود حالا این آقا می‌گوید در مدت هفت سال هزار خروار از تمام این عمل کرد اضافه می‌دهند باید آنشخص را بگوید کیست.

فتح الله خان- حالا نمی‌گویم وقتی که قبول شد و اجازه دادید باید وزیر مالیه او را قبول کند.

آقا سید حسین- ما باید در اینجا تصویب شخص بکنیم یا اجاره اگر تصویب اجاره است ما باید معین کنیم و مبلغ او را معلوم نمائیم آنوقت وزیر مالیه آنشخص را قبول کند.

وکیل الرعایا- اولا باید وکلا بدانند که از اقبال الدوله باید خارج باشد.

آقا سید حسین- چرا او مگر چطور است اعتبار او که بیشتر است.

آقا میر عماد- اگر این طور بود چرا از او گرفتید.

مخبر الملک- من کسی هستم که ملاحظه شخص می‌کنم هر کس معتبر و درست است باید باو داده شود.

حاجی محمد اسمعیل آقا- این وجه اجاره که تا باینجا رسیده است نه این که مقاطعه بود اقبال الدوله خیانت کرده این مبلغ که حالا علاوه می‌دهند نه برای امسال این برای اینست که چون مملکت قانونی پیدا کرد و مردم مطمئن شدند می‌خواهند در مدت شش سال آبادی کنند و انتفاع ببرند حالا عقیده بنده این است که یک کسی پیدا شد هزار خروار علاوه می‌دهد چندان اهمیت ندارد ولی باید این صورتها را باید پیش وزیر مالیه هر کدام را که تصویب کرد و صلاح دانست باو داده شود.

رئیس التجار- وقتی که صدیق الدوله و نصرت‌الممالک صورتی داده بودند و در مجلس مذاکره شد جمعی پیدا شدند و بآن صورتی که داده بودند افزودند دو پاره خود آنها حاضر شدند و بهمان ده و یک و ده و دو در شش سال علاوه کرده قبول کردند و برای امسال هم هزار خروار بر عمل کرد اقبال الدوله اضافه کرده بودند ولی گفته شد که امسال منازعه می‌شود که او می‌گوید محصول را اقبال الدوله برده و اقبال الدوله می‌گوید آنها بردند اکنون شش ساله قبول شده حالا اقبال الدوله پیدا شده و این اضافه را قبول تا حال کجا بود و چرا قبول نمی‌کرد اینکه میگویند بوزیر مالیه رجوع شود وزراء ما هنوز ملاحظه می‌کنند و نمیگویند وزیر مالیه کرارا فریاد زده که من مختار نیستم مجبورم از من بر نمی‌آید ولی باز ما که در اینجا نشسته‌ایم میگوئیم و نباید بترسیم مگر همین اقبال الدوله نبود که برای هشت هزار خروار جنس در دربار دعوا می‌کرد و بخباز خانه نمی‌داد چه ملاحظه دارید و نمی گوئید.

وکیل الرعایا- باقبال الدوله و مثل او بعد‌ها نباید کار داده بشود.

لایحه از اقبال الدوله در باب خالصجات بمجلس رسیده بود قرائت شد قریب باین مضمون:

رفعه از طرف مجلس بتوسط وزیر مالیه رسیده بود بر اینکه چند نفر حاضر شدند و خالصه اب میزان صورتی که دادند قبول می‌نمایند اگر مدیر خالصه حاضر است که با ایشان گفتگو شود و هر گاه حاضر نیستند بدیگران داده شود بعد از صور صدیق الدوله و نصرت الممالک دیگر بواسطه گرفتاری‌ها نتوانستم که حاضر شوم عریضه نوشته و مهر کرده بآن میزان قبول نموده ارسال شد خبری نرسید حالا دوباره عرض می‌نمایم که حاضرم به آن میزان قبول کرده هزار خروار هم علاوه می‌دهم.

حاج محمد اسمعیل آقا-از این لایحه چنین معلوم می‌شود که مجلس نوشته است اگر او قبول می‌کند مقدم است بعد لایحه گه از مجلس در این باب بوزارت مالیه نوشته شده بود صورت آنرا قرائت کردند مذکور بود که اگر مدیر خالصجات حاضر است با او گفتگو شود والا بصدیق الدوله و نصرت‌الممالک که حاضر شده‌اند داده شود.

رئیس التجار- روزنامهای مجلس را در این چند وقت اگر ملاحظه کنید معلوم می‌شود که آنها حق تقدم دارند و باید بآنها داده شود.

حاجح محمد اسمعیل آقا- من می‌گویم اقبال الدوله هم مقدم تر و هم معتبر تر است باید با او باشد

مخبر الملک- باید بآن کسیکه داده می‌شود مجلس اطمینان داشته باشد حال چون عده وکلا کافی نیست گمانم این است که این مذاکره فایده ندارد.

حاجی محمد اسمعیل آقا- حالا انصاف می‌خواهم که آیا مجلس این حق را دارد که بگویداطمینان ندارم یا نه پس وزارت مالیه برای چیست؟

مخبر الملک- فرقست میان مشروطه که قانونش موضوعه و اداراتش صحیح باشد یا مشروطه که تمام ادارات متزلزل باشند حالا مااین حق را داریم.