مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ آذر ۱۲۹۰ نشست ۳۳۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۹ آذر ۱۲۹۰ نشست ۳۳۲

مجلس شورای ملی ۲۹ آذر ۱۲۹۰ نشست ۳۳۲

جلسه ۳۳۲

صورت مشروح شب پنجشنبه ۲۹ شهر ذی حجه‌الاحرام ۱۳۲۹

مجلس پنج ساعت و نیم از شب گذشته در تحت ریاست آقای مؤتمن‌الملک افتتاح گردید. صورت مجلس روز دو شنبه را آقای میرزا رضاخان نائینی قرائت نمودند.

غائبین جلسه گذشته بدون اجازه آقایان زنجانی- حاج آقا - دهخدا- منیرالسلطان- اعتصام‌الملک - فرزانه

مریض، آقای سید محمد باقر ادیب- لواءالدوله- میرزایانس

رئیس- در صورت مجلس ملاحظاتی هست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد چون دون فقره تقاضاهای آقایان وزراء پریروز بلاتکلیف ماند و وقت خیلی تنگ است بنا شد که امشب جلسه تشکیل شود و تکلیف این فقره معین شود. این است که جلسه علنی را تشکیل دادیم چون مذاکرات زیاد در این باب شده است خواهش دارم از آقایان برای اینکه تکلیف این مطلب هر چه زودتر معلوم شود مذاکرات را مختصر بفرمائید.

آقا شیخ محمد خیابانی - دیشب دیروز پریروز دو پیشنهادی که از طرف وزراء شده بود یکی اختیار داده می‌شود به آقایان وزراء که هر نحوی که صلاح می دانند این مسئله را حل کنند. یکی هم اختیار دادن به کمیسیون که از طرف مجلس منتخب شود که هر طوری که صلاح می دانند مسئله را ختم کنند و در جلسه گذشته قبول نشد و بلاتکلیف ماند و از اشخاصی که با این ترتیبات چه اختیار دادن به خود وزراء و چه به کمیسیون مخالف بودند متعدد بودند که از آن جمله یکی بنده بودم چون حالا در همان مخالفت خودم باقی هستم و می‌بینم عده‌ای که برای تصویب کمیسیون رأی داده بود کافی نبود و شاید حالا کافی شده باشد این است که امشب را چنانچه اظهار شد بنده با کمال صمیمیت می‌گویم امشب را شب تاریخ می‌دانم خیلی شب تاریخی است که عقیده خودم را می‌خواهم بگویم و بفهمانم این است که بنده راضی نیستم به این اختیار و علاجی هم در نظر داشتیم و بدبختانه موفق نشدیم چون معنی کننده را خیلی عاقل نیست که از او دلیل یا یک علاجی بخواهد یا اینکه اگر یک علاجی را بگوید و ممکن باشد نباید قبول کرد و پذیرفت. معذالک این قاعده به من اجازه می‌دهد که بگویم که امروز ۲۲ روز است مسئله اولتیماتوم پیش آمده است یکی دو روز آن مشغول صحبت بودیم تا برسیم به آن ۴۸ ساعت. کمیسیونی که منتخب شده بود و بعد در مجالس سری صحبت شد بالاخره آمده به مجلس و در مجلس مذاکره شد و قبول نشد یعنی به اتفاق وکلا رد کردند و امروز رأی هیئت وزراء در این باب که نماینده و دفاع کننده از آن رأی هم آقای وزیر امور خارجه بودند که در واقع این کار هم راجع به ایشان بود دفاع نمی‌کردند و خیلی هم جدیت داشتند و مایل بودند که این کار تصویب شود نه اینکه واقعاً مایل بودند همان پیش آمدها و فشارها را که می دیدند عقیده شان این بود که باید قبول شود یعنی البته هر شخصی وقتی که یک عقیده پیدا کرد منطق تصدیق می‌کند که هر چه عقیده دارد باید تصدیق بکند البته یک شخص وطن خواه عالمی تمام آن راه‌های محتمله را که غیر از قبول ممکن است طی کرده و غیر از قبول فکر دیگری به نظرش نرسیده چون مأیوس شده است این است که عقیده اش این شده است که باید قبول بشود و من می‌بینم و خیال کردم که دیگر این آقای وزیر امور خارجه غیر از اینکه قبول بکند چیز دیگری بنظرش نمی‌رسد. این بود که ما هم علاج غیر از قبول می‌دانستیماز قبیل تبدیل یا چیزهای دیگر که معاوضه بکنیم یا بعضی چیزها ما هم یک دولت آن‌ها هم یک دولت و مملکت ما هم خالی نبود از اشخاصی که این عقیده را پیش ببرند این بود که ما هر طور بود رساندیم که علاج این کار این بود که این وزراء با اینکه در امورات جاریه مملکتی متحمل اطمینان هستند چون این کار از آن‌ها پیشرفت نمی‌کند باید این‌ها کنار بکشند و یک اشخاص دیگر روی کار بیایند بله اوائل چنانچه صحبت شد مردد بودیم و آن کمیسیون هم تشکیل شده بود ولی هر وقتی آقای وزیر امور خارجه تشریف آوردند اظهار نکردند که غیر از دادن دیگر علاجی نمی‌دانیمآن وقت ما قاطع و جازم شدیم که باید وزراء داخل این کار نشوند چرا؟ برای اینکه آن نظراتی که دیگران دارند می‌ماند بلاتکلیف که باید در آن‌ها داخل شد و آن‌ها را ببینیم چه اثر می‌کند حالا چه شد من نمی‌خواهم بگویم و موقع تفصیل نیست مختصراً عرض می‌کنم که لازم بود در همان وقتی که اولتیماتوم رد شد وزراء استعفای رسمی بدهند یعنی رسماً از طرف والاحضرت آقای نایب‌السلطنه اخطار بشود که وزراء استعفا داده یا رئیس الوزراء استعفا داده و مجلس کاندیدای خود را معین کند. نمی‌دانم چه بود که اینطور نشد و ما ندیدیم بله استعفا دادند ولی استعفای رسمی صحیح کامل نشد از کار کناره کشیدن و کار را معوق گذاشتن شد. پس علاجی که در نظر ما بود و رد می‌کردیم این بود که یک عده اشخاص دیگر می‌توانند این امور را به شکل اصلح انجام بدهند و نشد در این ۲۲ روز تا حالا که رسید به این‌جا که در شش ساعت از شب گذشته مجبور هستیم که به این کار یک رأی یک طرفی بدهیم برای آن فشارهائی که از طرف دولت روس داده می‌شود پس به این نقطه رسیدن تقصیر آن اشخاصی نبود که یک علاجی داشتند حالا که کار به این‌جا رسیده است و گویا اشخاص که داخل به کمیسیون بودند شاید رأی بدهند به آن کمیسیون یا برای اختیار وزراء که هر طور صلاح می دانند عمل کنند و از آنجائی که ما رأی وزراء را از اول فهمیده‌ایم و هیچ نگفته‌اند که از آن عقیده مان برگشته‌ایم از این جهت منطق ما اجازه نمی‌دهد که غیر از آن رأیی که داده‌ایمردی بدهیم و در آن رأی باقی هستیم چرا که خودمان مختار هستیم و باید بدانیم این مسئله خیلی خیلی مهم چطور خواهد گذشت این است که ما رد خواهیم کرد یعنی بنده با آن اشخاصی که رفقای بنده هستند رد خواهیم کرد و رأی نخواهیم داد و از آن جائی که من در خارج دیده‌ام کسانی را که رد کرده‌اند در آن‌ها کسی را ندیده‌ام که متمایل به قبول باشد پس هر کس رأی می‌دهد متمایل است به قبول شدن و من نمی‌توانم این رأی را بدهم و چون احترام مجلس لازم است بنده امشب حاضر شده‌ام برای اینکه ورقه آبی خودم را بدهم از برای این مسئله و هر چه پیش آمد به عهده آن‌هائی است که قبول خواهند کرد.

رئیس- موضوع مذاکره آن فقره اولی تقاضاها است یا فقره دویم است. این را وزراء باید بفرمایند که معلوم شود.

وزیر امور خارجه- موضوع عجالتاً تشکیل کمیسیون است با اختیار برای تمام کردن این مسئله.

معززالملک – چنانچه این‌جا مکرر گفته شده است مسئله اولتیماتوم دولت روس که پیش آمده و به دولت ایران پیشنهاد شد در باب اولتیماتوم ممکن بود نظریات مختلفی پیدا شود ولی همه تصدیق خواهند کرد که این مسئله بقدری بزرگ و مشکل است که فقط آتیه می‌تواند ثابت بکند و نشان بدهد که کدام یک از این نظرها صحیح بوده و کدام غلط بوده کدام موافق منافع خصوصی مملکت بوده و کدام مخالف بوده است. چنانچه در این‌جا ذکر شد در جلسه گذشته هم ذکر شد اگر چه این‌جا هم بنده عرض کردم حالا هم تکرار می‌کنم که وقتی که یک اولتیماتومی رد شد وزراء باید استعفا بدهند این حرف خیلی صحیح است این یکی از اصول مشروطیت است وقتی که یک اختلاف نظری بین هیئت وزراء و مجلس حاصل می‌شود باید یکی از آن‌ها دو تا منحل بشود طبعاً همینطور هم شد و وزراء همین کار را هم کردند و دوباره یادآوری می‌کنم چنانچه آنروز گفتم که همان کمیسیونی که معین شد برای این کار همان کمیسیون هم از طرف مجلس مأمور شد که وزراء را بیاورد روی کار پس از این جهت نمی‌توان تقصیری به وزراء وارد آورد خاصه اینکه آن‌ها به همین وظیفه پارلمانی خودشان هم عمل کردند پس از این حیث هم نمی‌توانیم بگوئیم آن‌ها تصور کردند خیر آن‌ها تصور نکردند لکن مجلس شورای ملی هیئتی را معین کرد از برای آوردن آن‌ها و در صورتیکه خود مجلس یک هیئتی مأمور اقدام این کار می‌کند خود همین مأموریت معلوم می‌کند که مجلس شورای ملی به این وزراء اعتماد دارد واِلا هیچ معنی و دلیلی نداشت که وزراء بروند دومرتبه باز مشغول کار شوند و با وجود اینکه این کار شد بعضی آقایان گفتند راه چاره این بود که کابینه دیگری که نظرش غیر از کابینه حالیه باشد متصدی امور شود بنده مجبورم عرض کنم بواسطه اطلاعاتی که در این پانزده شانزده روز حاصل کرده‌ام و در این امر شرکت داشته‌ام می‌توانم عرض بکنم که از این حیث هم قصوری و مسامحه‌ای نشده است و تصور نشود که نمایندگان در این باب هم نخواسته‌اند اقدام بکنند در این خصوص هم اقدامات مجدانه با موافقت تمام نمایندگان بدون غرق احزاب و بدون ملاحظه و نظریات حزبی شده است و حتی خواستند یک چنین کاری متفقاً بکنند حتی اینکه یک قسمت عمده از نمایندگان که اعتماد کامل به این کابینه حاضره داشتند حاضر شدند که برای جلب رضایت خاطر یک عده دیگری یک کابینه تشکیل بدهند لکن موفقیت حاصل نشد یعنی در کلیات و در تئوری ممکن بود ولی داخل در عملیات این کار که شدند دیدند موانعی در پیش است که داخل شدن در آن کار مشکل است پس این مختصری که عرض کردم یک تاریخچه بود از این چند روزه حالا می‌رویم سر خود مطلب. مجلس شورای ملی چنانچه وظیفه اش بود آن اولتیماتوم را رد کرد ولی همین مجلس وظیفه دیگری هم داشت که داخل مذاکره شود و راه چاره پیدا کند به این جهت یک راه مذاکره را باز گذاشت یعنی گفت وزراء بروند مذاکره بکنند و شاید یک شکل دیگری ترتیب بدهند و نتیجه مذاکرات خودشان را به مجلس بیاورند. حالا که خود مجلس شورای ملی این راه را باز گذاشت و این نظر را داشت دولت داخل مذاکره شده حالا امر دائر است بین دو چیز یا این است که چون این مسئله به اطلاع خود مجلس بوده است باز هم جزئیات آن به اطلاع خود مجلس باشد این قسمت را همه تصدیق می‌کنند (یعنی به عقیده بنده) که عملی نیست یا خیلی کم عملی است به جهت اینکه با این تنگی وقت یک چنین چیزی را با یک هیئت هشتاد یا هفتاد نفره مذاکره کردن بدیهی است نتیجه به سرعت حاصل نخواهد کرد و یکی از شرایط حسن جریان کار شاید تندی و سرعت در بعضی اقدامات باشد پس بنده عرض می‌کنم این شق عملی نیست در این صورت اگر دولت تقاضائی بکند که همان مجلسی که باید مطالب به اطلاع او حل شود کمیسیونی را معین کند از طرف خودش برای اینکه آن عده هفتاد هشتاد نفری نباشد و عده کمتر باشد تا زودتر نتیجه گرفته شود این نکته هم باید گفته شود که وقتی که مجلس یک کمیسیونی منتخب می‌کند در واقع آن کمیسیون مجلس کوچکی است یعنی کمیسیونی است که محل اعتماد مجلس است و آن هیئتی که طرف اعتماد مجلس است می‌تواند قائم مقام مجلس باشد و داخل مذاکرات بشود و نتیجه اخذ بکند و کمک فکری با وزراء بکند و پس از حصول نتیجه آن امر را انجام کند و این مسئله پریشب به مجلس آمد و بلاتکلیف ماند ولی از خود این مسئله که یک عده از نمایندگان تغییر عقیده داده‌اند و موافق شده‌اند معلوم می‌شود و ثابت می‌کند که این کار کارِ بدی نیست و این را هم عرض کنم که آن عده که حاضر شده‌اند این رأی را بدهند از یک حزب معینی نیستند احزاب مختلفه در این کار شریک هستند بدون فرق احزاب این نکته را هم باید بگویم که در مجلس آن دسته‌های احزابی هست و هر یک از نمایندگان برای خودشان واگذار شده‌اند و به همین جهت در ظرف این دو روزه افکار پخته شده است و در تشکیل این کمیسیون احزاب شرکت خواهند کرد و به همان جهت که عرض کردم که وقت غنیمت است و باید یک نتیجه گرفته شود و یک خاتمه به این مسئله داده شود به این جهت بنده هیچ بد نمی‌بینم که یک مجلس ۷۰ نفری یک مجلس یک مجلس کوچکی تشکیل بدهد که با وزراء داخل مذاکره شده به این کار خاتمه بدهند و این مجلس کوچک از حیث اعتماد همان مجلس خواهد بود که از حیث شور با هیئت وزراء همراه بشوند و این مسئله را خاتمه بدهند و هیچ فرق نمی‌کند.

آقا میرزا احمد قزوینی- بنده نمی‌خواستم چیزی عرض کنم ولی فرمایش آقای معززالملک مرا مجبور کرد که یک چیزی عرض بکنم اما آنکه فرمودند مساعدت شد در تشکیل کابینه دیگر و موفق نشدیم بنده این را قبول ندارم. یک مسئله مسلم است در همه جای عالم که با بودن یک هیئتی در سر کار آن هم با اقدامات مخصوصه البته یک دسته دیگری روی کار نخواهد آمد ولی در اصل مطلب بنده هم همعقیده هستم با آقای خیابانی و کاملاً موافق هستم با ایشان و عرض می‌کنم که این مملکت مال وکلا نیست مال وزراء هم نیست مال تمام اهالی این مملکت است بعد از آنکه مجلس این را رد کرد به تمام اهالی گوشزد کرد و تمام اهالی تصدیق کردند و امروز که کمیسیونی معین می‌کنیم و اختیار به آن‌ها می‌دهیم معنی این کمیسیون این است که اگر لازم شد قبول نکنند مخالف آن رأی که مجلس داده است خواهد بود و البته ما نمی‌توانیم تصدیق کنیم که یک عده مختصری منافع یک مملکتی را بیشتر از عموم اهالی آن مملکت می دانند.

معززالملک- فقط یک قسمت نطق بنده راجع است به تشکیل کابینه. بنده عرض کردم باز هم عرض می‌کنم و اگر بخواهند دوباره هم توضیح می‌دهم که در خصوص تشکیل کابینه دیگر بهیچوجه از طرف نمایندگان اشکالی پیش نیاید و خود بنده موافقم که اشکالات عملی پیش آمد که موفق نشدیم و بنده دیگر واضح تر از این نمی‌توانم چیزی عرض کنم.

حاج سید ابراهیم- بنده می‌خواهم عرض کنم در آن مسئله که فرمودند ولی عرض می‌کنم که پس از آنکه تقاضاها را مجلس رد کرد وکلاء و دولت تمام طرق و راه‌هائی را که برای اجراء این مقصود باید پیمود طی کردیم و از هر اقدامی که باید بکنیم تغافل ننمودیم. راه هائی که ممکن و منظور بود برای حل این مسئله در این ۲۲ روز پیمودیم و استدعا می‌کنم که شرح جلسات سری و خصوصی این مسئله را هم چاپ کنند تا اینکه همه بدانند و عامه ملت هم بفهمند که کما کوتاهی نکردیم روزها و هم چنین شب‌ها تا ساعت هفت و هشت مشغول بودیم چه در مجلس و چه در جاهای دیگر و هیچ راهی برای حل این مسئله پیدا نکردیم حتی اینکه بعضی از کاندیدها و اشخاصی که در نظر داشتند برای وزراء آتیه بیان کردند معلوم شد که آن‌ها هم نظرشان مخالف با این نظر نبود و مساعد بودند بنده عرض می‌کنم بیش از این نباید این مسئله را لاینحل گذاشت که از این جهت زحمت دیگر پیش آید فرضاً یک مریض را اگر ببینیم که در حالت احتضار است آیا این را باید گذارد و به مسامحه گذرانید تا بمیرد یا باید یک دوائی و طبیبی برای او آورد و فکر چاره از برای او کرد البته باید فکر چاره کرد ساکت نشستن که فایده ندارد در این خصوص هم همین طوری که عرض کردم بعد از آنی که راه‌های منصوره تعقیب کردیم فکر و چاره مان منحصر شد به اینکه یا به همین وزراء اختیارات بدهیم هو ختم عمل به آن‌ها رجوع بشود یا اینکه یک کمیسیونی تشکیل شود از طرف مجلس که با وزراء تبادل افکاری نمایند و هر طور صلاح بدانند و ممکن باشد این مسئله را حل می‌کنند که به یک جائی خاتمه پذیرد اینکه می‌فرمایند از ایالات و ولایات از عموم ملت تلگرافات شده است که در همراهی با جان و مال خودشان حاضرم قبول دارم و تصدیق می‌کنم ولی از آنطرف هم تصور بکنم اگر شرح این وقایع را به ملت اعلام بکنید تصدیق خواهند کرد که چاره همین است و خواهند گفت چرا زودتر این کار را نکردید و چرا به تأخیر انداخته‌اید که دچار صدمات دیگر بشویم و عرض می‌کنم اگر ملت این نمایندگان را نمایندگان خودشان می دانند و این‌ها نماینده آن‌ها هستند باید بدانند که این‌ها هیچ قصوری در خدمت خودشان نکرده‌اند و امروز صلاح مملکت را در انعقاد این کمیسیون می دانند که اقدامی بشود و هر اقدامی که بکند هیچ بنده را متزلزل نمی‌کند و عرض می‌کنم خوب بود که این کمیسیون سه روز پیش انتخاب می‌شدکه اموراتش زودتر و بهتر صورت می‌گرفت. آن کمیسیونی هم که پس از رد از طرف مجلس رفت و وزراء حالیه را به سر کار آورد بعضی از اعضاء آن همین مخالفین بودند مثل آقای شیخ محمد خیابانی و آقای سلیمان میرزا و آقای وحیدالملک و چند نفر دیگر که مأموریت داشتند و رفتند این وزراء را آوردند پس دیگر نباید اشکال کرد و اگر باز بعضی اشکال می‌فرمایند خواهش می‌کنم که اگر راه حلی برای این مسئله دارند که سایرین در آن قصور کرده‌اند و همراهی نکرده‌اند آن را بفرمایند و اگر راه دیگری برای ملاحظه صلاح مملکت بود و تعقیب نشد پس آنرا بفرمایند لکن پس از آنکه معلوم و معین شد که هیچ راه حل دیگری ندارد پس گمان می‌کنم که همین کمیسیون تشکیل بشود ولو اینکه از بعضی جهات بعضی نمایندگان موافق نباشند معهذا به عقیده بنده تصور می‌کنم که صلاح باشد.

رئیس- گویا مذاکرات کافی باشد. (اظهار شد کافی است)

هشترودی - بنده مدتی است اجازه خواسته‌ام

رئیس- شما هم بفرمائید دیگر اجازه داده نمی‌شود برای اینکه پریروز هر چه لازم بود در این خصوص گفته شد.

هشترودی - بنده ساعتم را که حالا ملاحظه کردم نصف شب است یعنی ۵ دقیقه یا ده دقیقه مانده است تا نصف شب و خود این حاکی است که این مطلب خیلی اهمیت دارد حالا تاریخی بودنش را عرض نمی‌کنم یعنی این مطلب از آن مسائل اساسیه مملکت است و شاید بتوانم عرض بکنم که تقدیر این مملکت در این شب تمام می‌شود این است که بنده هم چون سابقاً دو سه روز پیش از این در مورد پیشنهادی که در این خصوص هیئت وزراء به مجلس کردند بنده مخالف شدم و یک راهی آن روز عرض کردم و پیشنهادی که داشتم گفتم ولی طرف توجه نشد. امشب هم عرایض خودم را عرض می‌کنم بنده عرض نمی‌کنم که باید حکماً حرف بنده قبول بشود به جهت اینکه بنده هم یک نفر از این وکلاء هستم بلکه یک قدری هم ضعیف تر جهتش هم این است که معلوم است دیگر سن بنده هم گذشته است و آرزوی مرگ هم می‌کنم ای کاش مرده بودم و در این موقع این‌جا نمی‌آمدم ولی عرض می‌کنم این پیشنهاد را که آقای وزیر امور خارجه این‌جا آوردند بنده یک راه چاره آن روز عرض کردم که اگر همان روز قبول کرده بودید آن پیشنهاد بنده را شاید چند راه دیگر هم تا حالا پیدا کرده بودند چنانچه عرض کردم من هم یک کمیسیونی را عقیده دارم ولی زمینه سازند که این اختیارات در سند باشد چون بنده وکیل شده‌ام که این‌جا رأی بدهم نه این که اختیار خودم را به دیگری بدهم که او برود در یک کاری رأی بدهد آن کمیسیونی را که بنده عقیده داشتم و حالا هم عقیده دارم آن همان کمیسیونی است که زمینه ساز باشد صریحاً هم در نطق خودم نوشته شده است چون می دانند آقایان که کمیسیون برای این است که مذاکرات کنند و مباحثه کنند و بعد بیاورند به مجلس رأی کمیسیون هیچوقت قطعی نمی‌شود تا حالا که بنده اینطور دیده‌ام از انگلیس و هندوستان هیچ خبر ندارم ولی این‌جا اینطور دیده‌ام.

بنده عقیده‌ام این بود که کمیسیون زمینه بسازد یعنی چند نفر منتخب شوند و زمینه درست بکنند چند تا راهی را معین کنند در یک راهش هم بنده داخل می‌شدمو رأی می‌دادم این را نکردند تا امشب و حالا امشب مثل این است که بنده را بیاورند پشت بام و بخواهند پرت کنند در آن جا ناچار هستم مختار نیستم تا اختیار بدهم اگر ملتفت عرض من بشوید می‌دانید که این کلمه خودش منطقی است حالا شرعی بودن یا نبودنش را عرض نمی‌کنم چون این مقام رسمی است و این مطلب هم تا امشب مانند حالا بنده بدون اختیارم چطور اختیار به دیگر بدهم برای اینکه با این ترتیب من خودم مسلوب‌الاختیار شده‌ام و اگر این ضیق‌ها مرا بی‌اختیار نکرده بود در این دل شب این‌جا چکار می‌کردم پس معلوم می‌شود که بنده در کمال اختیار خودم را مجبور می‌دانم و چون بنده وکیل و نماینده هستم و در اظهار عقیده نباید مجبور باشم این است که آن عقیده خودم را اظهار می‌کنم که کمیسیون باید زمینه ساز باشد و دو سه ساعت بنشینند و زمینه بسازند بنده هم این‌جا هستم جائی نمی‌روم بعد از دو سه ساعت باز مجلس علنی بشود زمینه را بیاورند من هم هستم بعد از مذاکرات رأی خودم را خواهم داد شاید چند نفری هم باشند که با من همعقیده باشند واِلا غیر از این اگر باشد مخالفم با اختیار دادن به وزراء و نه کمیسیونی که مجلس انتخاب می‌کند به جهت اینکه اختیار دادن ماها فرع بر این است که ما خودمان اختیاری داشته باشیم واِلا ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش.

بنده الآن مضطربم چطور اختیاری به دیگری بدهم وقتی که دست مرا ببندند چطور ممکن است که اختیار به دیگری بدهم این است که بنده با این ترتیب مخالفم و مخالفت خودم را اظهار می‌کنم و این راه هم لازم است عرض کنم که اینجا یک اشاره شد که فرق سیاسی منحل شده است بنده عرض می‌کنم چنانچه تشکیل فرق در پارلمان شده باید انحلالش هم در پارلمان بشود آن وقت رسمی می‌شود واِلا در مجلس مخفی یا در خارج رفتن و استعفا دادن رسمی نیست و فرق همان طور بحال خودشان باقی هستند و بنده ایشان را از باقی می‌دانم مگر اینکه در مجلس رسماً استعفا بدهند و در اصل مطلب هم همان طوری که عرض کردم به آنطور مخالفم و مخالفت خودم را عرض کردم.

وزیر امور خارجه - در اظهارات آقای معززالملک مطلبی بود که گفتند اثرات خوب باید رأی حالیه آینده معین خواهد کرد و حالا معلوم نیست که ما چه جور رأی بدهیم که اثرش خوب خواهد شد یا نه بنده عرض می‌کنم اثرات رد یا قبول از همین حالا معلوم است و تمام منشاء اختلافی که بین رأی وزراء و بعضی نمایندگان محترم هست سر همین مسئله است که وزراء و بعضی آقایان تصور می‌کنند که ورود قشون اجنبی به پایتخت و قلب مملکت یک مضار خیلی خیلی بدی دارد و معلوم است که البته رفع این مضار و محظورات بهتر است پس فایده قبول این مطلب عجالتاً وارد نشدن قشون اجنبی است در پایتخت مملکت که مسلماً پس از ورود یک نتایج بد دیگری بر آن متصور خواهد بود که قبل از این که وارد شود آن نتایج را نمی‌توانم عرض کنم و امیدوارم با همراهی نمایندگان محترم از آن نتایج ایمن باشیم اولاً خواستم این نکته را خدمت آقایان عرض کنم و بعد در سر یک مسئله که پریروز هم این‌جا عرض کردم که اگر واقعاً یک شبهه در خاطر آقایان هست رفع شوند می‌گویند کابینه که آن روز لایحه اش رد شد استعفا نداد این مسئله یک شبهه در خاطر آقایان هست رفع شوند می‌گویند کابینه که آن روز لایحه اش رد شد استعفا نداد این مسئله یک شبهه غریبی است و یک مغالطه‌ای است که بنده نمی‌دانم چطور در رفع او توضیحات بدهم بعد از اینکه کابینه وزراء در دفعه اول آمدند در مجلس و پیشنهاد کردند که بایستی اولتیماتوم قبول شود و مجلس رد کرد وزراء استعفا دادند و همانطور که آقای معززالملک گفتند کمیسیونی که بعضی اشخاص هم که حالا رد می‌کنند و اظهار عدم اعتماد به وزراء می‌کنند در آن کمیسیون بودند و اشخاص هم که خارج از مجلس بودند در آن کمیسیون بودند و بدون اختلاف مخصوصاً عرض می‌کنم با خیلی خیلی مبالغه و اصرار و الحاح آن کمیسیون بالاتفاق وزراء را حاضر کردند که در کارهای خودشان حاضر شوند و مداومت بدهند و مذاکره بکنند که بلکه کار را به یک جائی منتهی بکنند و نگذارند این رشته بکلی گسیخته شود وزراء هم رفتند و یک مذاکراتی کردند و اقداماتی نمودند که اگر بنده بخواهم آن‌ها را شرح بدهم خیلی مفصل و اسباب زحمت و تصدیع خواهد شد ولیکن اوراق و نوشتجات و دوسیه‌ها همه حاضر است و ممکن است یک وقتی حاضر کنم نمایندگان محترم ملاحظه بکنید و بدانید وزراء هیچ کدام از کار خودشان کوتاهی نکرده‌اند مخصوصاً وزارت امور خارجه که خیلی اقدامات کرده است اما آمدیم سر مسئله پریروز که وزراء آمدند و دو سه پیشنهاد کردند به مجلس شورای ملی یکی اینکه اختیارات تامه به وزراء داده شود یکی اینکه یک کمیسیونی معین شود و اختیاراتی به آن کمیسیون داده شود یکی اینکه این کابینه وزراء کنار بروند که مسئله اول و دوم که دادن اختیارات تام به وزراء و کمیسیون بود بلاتکلیف ماند و مسئله دیگر که تشکیل یک کابینه دیگر باشد بنده همان روز این‌جا عرض کردم در صورتی که آن دو مسئله رد شد می‌باید یک کابینه دیگر را تشکیل داد و این هیئت استعفا بدهند ما از این‌جا رفتیم به خیال اینکه استعفا بدهیم و خیلی امیدوار بودیم که شاید انشاءالله کابینه دیگری تشکیل بشود که واقعاً بتوانند نقطه نظر بعضی از آقایان را پیش ببرند و یک مصلحتی بهتر از آن چه این کابینه می‌توانند برای مملکت تهیه کنند ولی چونکه لابد یک مسئولیتی وجدانی هم داشتیم و نبایستی کار مملکت را هم یک باره معوق بگذاریم که دیگر هیچ طور اصلاح نشود سعی کردیم و مطالعه کردیم که آیا یک کابینه دیگری تشکیل می‌شود یا نه پس از اینکه درست در این امر مطالعه کردیم و درست در این کار تحقیق نمودیم و دیدیم که واقعاً خیلی خیلی مشکل است و تقریباً مثل آن توپچی است که از او پرسیدند که چرا توپ نینداختی؟ گفت به دوازده دلیل، دلیل اولش این است که باروت نداشتم گفتند دلایل دیگر را لازم نیست اقامه کنی. دیدیم کار مملکت به این رسیده که خیلی نزدیک است قشون اجانب به پایتخت مملکت وارد شود آنوقت یک وزرائی نباشد و شاید والاحضرت آقای نایب‌السلطنه هم که وضع را اینطور ببیند (و سابقاً هم گاهی مذاکرات از استعفا می‌فرمودند) ایشان هم استعفا بفرمایند بعضی نمایندگان مجلس هم استعفا بکنند و ترتیب مملکت طوری بشود که نه نایب‌السلطنه و نه وزیر و نه مجلس بماند در این صورت معلوم است کسی نبود که جواب اولتیماتوم را بدهد قشون روس وارد می‌شود در تهران در صورتی که نه مقنن بود نه مجری و یک مخاطبی نبود که طرف مذاکره واقع بشود و معلوم است که چه حالتی داشت حالا در صورتیکه یک مخاطبی هست چه حالتی داریم وای به وقتی که هیچ مخاطبی هم نباشد. در ضمن مذاکرات آقای خیابانی گفته شد که وزراء گفتند که استعفا می‌کنیم و نکردند ولی کار را معوق گذاشتند اینطور نیست باز می‌گویم که وزراء استعفا دادند ولیکن در همان حین استعفا هم کار را معوق نگذاشتند و قبل از اینکه آن‌ها را دو مرتبه به کار وا داشتند آن‌ها مشغول کار بودند یا اینکه خودشان را وزیر نمی‌دانستند باز هم با کمال جدیت برا رفع همین محظورات کار می‌کردند یک مطلب دیگر اظهار کردند گفتند که اگر وزراء استعفا می‌کردند شاید اشخاص دیگری بودند می‌آمدند و راه‌های دیگری به نظرشان می‌آمد و کارها را اصلاح می‌کردند بنده عرض می‌کنم اگر آن اشخاص خیلی خیلی وطن پرست بودند و یک راه‌های بهتری در نظرشان بود چه ضرر داشت که می‌آمدند به شخص بنده که وزیر خارجه بودم با کمال بی غرضی آن مطلب را اظهار می‌کردند و بنده هم شاید اقدام می‌کردم اگر مؤثر بود که مقصود آن‌ها هم حاصل می‌شدو اگر مؤثر نبودآن‌ها هم مثل بنده پس بهتر این بود که آمده به وزراء می‌گفتند که یک چنین راهی هست برای اصلاح که شما متوجه نشده‌اید و ما به شما می گوئیم شاید به مقصود برسید گمان می‌کنم که چون نیامدند و نگفتند خیلی تقصیر بود و حالا هم اگر آقای خیابانی همان راه هائی که به نظرشان می‌رسد بگویند و با آن‌هائی که می‌گویند راه‌هائی به نظرشان می‌رسد بگویند و آنچه لازمه اقدام است بکنیم و شاید مطالبی را که آن‌ها می‌گویند و راه هائی که به نظرشان می‌رسد اگر بگویند ما پیموده باشم حالا ببینیم رسیده‌ایم یا نرسیده‌ایم بماند اما اینکه گفتند وزراء کار را معوق گذاردند و کار نکرده‌اند بنده عرض می‌کنم که اینطور نیست بر عکس است از ابتدا روس‌ها اظهارشان این بود که در صورتی هم که اولتیماتوم قبول بشود فقط نتیجه قبول این بود که قشون از قزوین به سمت تهران تجاوز نکند و هیچ نگفتند و نمی‌توانستیم این مسئله را از آن‌ها بیرون بیاوریم که در صورتی که قبول شود قشون از قزوین معاودت کند و یک مسئله دیگر هم یک توهم و یک توحش باقی بود که تقاضاهای دیگری هم بشود نه اینکه و هم حرف بود بعضی مأخذها داشت که جای این بود که این توهم برود از اقداماتی که شده است در این مدت آنقدر نتیجه حاصل شده است که اگر قبول شود قشون از خاک ایران خارج شود یعنی قشونی که برای این کار آورده‌اند مراجعت خواهند کرد و اطمینان حاصل شده است که تقاضاهای دیگری هم نخواهد بود که از برای آن‌ها هم یک اولتیماتوم بدهند و از برای آن‌ها هم زحماتی داشته باشیم. بنده نمی‌گویم که به یک نتیجه بزرگی رسیده‌ایم و یک موفقیت فوق‌العاده تحصیل کرده‌ایم ولی همینقدر هم که نتیجه حاصل شده است تا یک اندازه قابل توجه است آقای آقا میرزا احمد گفتند مملکت مال وزراء و وکلا نیست نباید راضی بشوند که مملکت را در خطر بیندازند. بنده عرض می‌کنم به همان دلیلی که مملکت مال آن‌ها نیست نباید در یک همچو موقعی مملکت را در خطر بیندازند باید فهمید که امروز در تأخیر کردن انتخاب کمیسیون از مضایقه کردن اختیار دادن به یک وزرائی از تعطیل در قبول عضویت کمیسیون مملکت در خطر می‌افتد یا از مقیم کردن در یک چنین موقعی آیا ساکت نشستن و ضدیت کردن و کار را معوق گذاشتن کار اصلاح می‌شود مثل اینکه حالا هم همینطور نشسته و فرصت خیلی کم و وقت خیلی تنگ شده است در باب کمیسیون معروف زمینه‌سازی هم که آقای هشترودی آن شب فرمودند و امشب هم باز تکرار فرمودند آنوقت هم بنده عرض کردم که کمیسیون زمینه‌سازی عیبش این است که وقت را تلف می‌کند مدتی آن کمیسیون مذاکره می‌کند باز همان تذکرات در مجلس در تحت مذاکرات در می‌آید و بالاخره یک وقتی که خیلی عزیز و گرانبها است تلف می‌شود پس بهتر است که اختیاراتی به کمیسیون داده شود وانگهی اینکه نمایندگان مردم رأی ندادند به کمیسیون زمینه‌ساز این تقصیر وزراء نیست اگر رأی می‌دادند و آن کمیسیون تشکیل می‌شد نتیجه آراء خودش را می‌آورد به مجلس و دیگر در باب چیزهای دیگر عرضی ندارم همینقدر عرض می‌کنم تعجیل بفرمائید در انتخاب این کمیسیون و این کمیسیون هم بایستی در یک جلسه رأی خودشان را بدهند و کار را تمام کنند برای اینکه هیچ موقع نداریم قشون روس بنا شده است فردا از قزوین حرکت بکنند یعنی یک هفته بلکه هشت روز قبل بنا بوده است حرکت کند و بواسطه اقدامات جدی که در این چند روزه شده است تأخیر افتاده است و بنا بود فردا که ۲۱ دسامبر است حرکت کنند ولی باز یک اقداماتی شده است که شاید یک ساعاتی به تأخیر بیفتد پس باید خیلی خیلی تعجیل بفرمایند که شاید زودتر کمیسیون را امشب انتخاب بفرمایند و آن کمیسیون هم در یک نشست و برخاست کار را تمام کند و نباید طول بکشد و بیشتر از این به تأخیر بیفتد.

معززالملک - سوءتفاهمی شده است اجازه بفرمائید جواب آقای هشترودی را بنده بدهم.

رئیس- بله گویا مقصودشان این نبود حرف جنابعالی را تکذیب نکردند تصور کردند حرف ایشان را تکذیب کردند یا نسبتی به ایشان دادند یعنی نسبت عدم صحت اظهار مقصودشان این نبود مقصودشان این بود که وقتی که جای دیگر استعفا داده‌اند باید این‌جا استعفا بدهند.

معززالملک- بله مقصود این بود که این مطلب واقع شده است.

رئیس- در موقع کمیسیون تقاضای رأی مخفی شده است بایستی رأی مخفی بگیریم. آقایانی که همچو کمیسیونی را که چنین اختیاراتی داشته باشد که با وزراء این مسئله را تصفیه بکند تصویب می‌کنند مهره سفید خواهند انداخت. آقایانی که تصویب نمی‌کنند مهره سیاه خواهند انداخت.

(شروع به اخذ رأی گردید و آقای حاج میرزا رضاخان به قرار ذیل احصاء نمود. مهره سفید علامت قبول ۳۹ مهره سیاه به علامت رد ۱۹)

رئیس- به اکثریت سی و نه رأی از ۶۰ نفر نمایندگان حاضر تصویب شد حالا عده اعضاء آن کمیسیون را هیئت وزراء چطور پیشنهاد می‌کنند.

وزیر امور خارجه- از حیث عده می‌فرمائید؟

رئیس- بله هیئت وزرا چه عقیده دارند؟

وزیر امور خارجه- شش هفت نفر کافی است.

رئیس- در این باب پیشنهادی هم هست خوانده می‌شود.

(پیشنهاد آقای دکتر سعیدالاطباء به عبارت ذیل خوانده شد)

این بنده پیشنهاد می‌کنم که عده اعضاء کمیسیون پنج نفر و حق داشته باشند که از خارج هم به خود منضم نماید.

رئیس- اول رأی می‌گیریم به اینکه از خارج ضمیمه بشود. آقایانی که تصویب می‌کنند که کمیسیون حق داشته باشد که چند نفر را از خارج بخود ضمیمه کند قیام نمایند. (عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد. پیشنهاد شده است که اعضاء کمیسیون ۵ نفر باشد ولی آقای وزیر امور خارجه ۶ نفر عقیده دارند.

وزیر امور خارجه - من هم پنج نفر را قبول دارم.

رئیس- پس به همان ۵ نفر رأی می‌گیریم. آقایانی که ۵ نفر را تصویب می‌کنند قیام نمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس- به اکثریت تصویب شد. می‌خواهید کمیسیون را حالا معین بکنید می‌خواهید بعد از تنفس

(آقای وزیر امور خارجه با جمعی اظهار داشتند که حالا معین کنید)

رئیس- ۵ دقیقه تنفس داده می‌شود بعد انتخاب می‌کنیم.

(در این موقع که شش ساعت و نیم از شب گذشته بود رئیس حرکت کردند و مجلس ختم شد)