مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ آبان ۱۳۰۵ نشست ۳۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ آبان ۱۳۰۵ نشست ۳۱


جلسه ۳۱


مجلس دوساعت ونیم قبل از ظهر به ریاست آقای تدین تشکیل وصورت مجلس سه شنبه بیست وچهارم آبان ماه قرائت وتصویب شد

غائبین بااجازه –آقایان میرزا عبدالباقی جمشیدی مازندرانی ،حاج میرزا حبیب الله امین ،علی خان اعظمی ، آقا سید سید حسن مدرس ، طباطبا ئی دیبا .

غائبین بی اجازه –آقایان :محمد ولی خان اسدی ، میرزا ابراهیم خان قوام ،محمد هاشم میرزا افسر

دیر آمده بااجازه –آقای حاج حسن آقا ملک

دیر آمدگان بی اجازه –آقایان فیروز میرزا فیروز ، مرتضی قلیخان بیا –حاج شیخ بیات ، میرزا حسینخان پیرنیا .

آقای احتشام زاده راجع بلزوم حفظ عجزه وفقرا شرحی تقریر وتقاشضا نمودند بدولت تذکر داده شود مبلغی از اضافه عایدات طرق وشوارع از طرف وزارت مالیه به بلدیه داده شود که عجزه ونفقرا را جمع آوری نموده ووسائل آسایش انها را دراین فصل زمستان فراهم نماید

آقای حاج آقا رضا رفیع راجع به حبس عده از تجار ایرانی در بادکوبه ولزوم اقدام عاجل اط طرف دولت دراین موضوع واقدام درااختتام انتخابات گیلان شرحی اظهار ویک فقره خبر از کمیسیون عرایض ومرخصی راجع به مرخصی بیست روزه آقای عدل قرائت ونسبت به آن رای گرفته تصویب شد

خبر شعبه اول سابق راجع به نمایندگی آقای آقا میرزا حسنخان وثوق مطرح وآقا ی دشتی شرحی مشعر به عدم صلاحیت ایشا برای نمایندگی مجلس شورای ملی اظهار وآقای فاطمی مخبر شعبه شرحی دفاعا تقری رنموده ونسبت به راپورتش مزبور اخذ رای شده نمایندگی ایشان تصویب گردید

آقا یرییس اظهار نمودند لایحه اتوبوس رانی که درجلسه قبل جز دستورمعین شده بود ونقایسصیدارد ولکن خبر به کمیسیون داخله راجع بهقانون بلدی اضر است چنانچه مجس موافق باشد جز دستور شود

آقای دا دگر اظهار مینمودند نظر به اینکه طرز انتخاب هیئت رئیسه کمیسیون داخله بین اعضا کمیسیون مورد اختلاف واقع شده بهتر این استاین موضوع فعلا جز دستور نشود تا قیه مختلف فیه حل شود وبالاخره بای اینکه خبر مزبور جز دستتور شود رای گرفته تصویب ودرضمن شور کلی آقا یفهیمی مخلف بوده واظهار مینمودند دراین قانون بطور کلی مسائل عید شده کبا وضعیت فعی مملکت متناسب نبوده واز طرف دیر بعضی مسائل لازمه از قبیل تعیین خوزه های بلدیه ووظائف هیئت شوروی وهیئت اداری بلیه ها دراین قانو معین نشده وبالاخره قابل اجا نخواهد بود

آقای آقا سید یعقوب اظهار مینمودند این مساله سبب مخالفت نمی تواند بشود وبدیهی است درضمن شور هریک از آقای نظریه داشته باشند ممکن است پیشنهاد نمایند وقانون اصلاح شود

ورود درشور موا تصویب ودرماده اول آاقی شریعت زاده نیز مختصری مشعر بلزوم تجدید نظ رداین انون وارجاع به کمیسیون تقریر وآقای شیروانی اظهار نمودند فعلا شور اول است وطبعا به کمیسیون ارجاع خواهد شد ولازم است اصلاحاتی ه که به نظر آقایان میرسد پیشنها ودرکمیسیون اصلاح شود

آقای فهیمی مجددا درتعقیب اظهارات سابقه خود وآقای معاون وزار داخله توضیحات شرحی تقریر وچند فقره اصلاح از طرف آقایان بهبهانی –شیروانی –یاسئی ، امامی ، عصر انقلاب وساگینیان پیشنها وبه کمیسیون ارجاع شد

درماده دوم آقای یاسائی عقدیه شان این بود مناقشات صنفی که درقسمت چهاردهم ماده ذکر شده توضیح داده شود که در آتیه بین وظائف بلدیه وعدلیه اصطکاکی واقع نشود

آقا یان :حائی زاده ، معاون وزارت داخله ،شیروانی ، فاطمی واتشام زاده اظهار مینمودند مناقشات صنفی معین است از چه قبیل اموری اس ومربوط به امورحقوقی نخواهد بود

آقای شریعت زاده عقیده شان این بود درضمن عمل برای تسویه امور صنفی محکمه اختصاصی تشکیل شود

آقای آقا سید یعقوب درقسمت پنجم مادهشرحی راجع بلزوم رعایت اصل مالکیت خصوصی تقریر وآقای معاون وزارت داخله اظهار نمودند بدیهیاست این مسال همیشه راعایت شده وبعدهم خوانده شد

چهارفقره اصلاح ازطرف آقایان :یاسائی ،آقا سید یعقوب ،فهیمی ومهرانجان ساگینیان قرائت وبه کمیسیون ارجاع شد

دراین موقع جلسه بای تنفس تعطیل وبه فاصله بیست دقیقه مجددا تشکیل ودرماده سوم قانون فوق الذکر آقای یاسائی عقدیه شان باین بود بعداز اموال غیر منقول مندرجه درماده کلمه عمومی اضافه شود وآقای آقا سید یعقوب اسسا ماده رازائد دانسته وآقای حائری زاده اظهار مینمودند مقصود نظارت بلدیه است که بتواند وسائل حفظ الصحه وآسایش اهالی را فراهم کند آقای شیروانی نیز مخالف بوده وآقای احتشام زاده اظهار مینمودند بدیهی است مقصود اموال متعلق به شهر است چنانچه درماده هم قید شده وهیچ اشکالی ندارد

آقای ضیا مخبر کمیسیون اظهار نمودند این ماده عینا درقانون موب بیستم ریبق الثانی ۱۳۲۵قمری ذکر شده ومادام که این قانون نسخ نشده این ماده به ه خودش باقی است نه فره پیشنهاد از طرف عده از آقایان نمایندگان قرائت به کمیسیون ارجاع شد درماده چهارم آقای یاسائی عبارت ماده را باقانون الغا نواقل وباج راها متضاد تصور نموده وآقای حائری زاده اظهار مینمودند قانون گذشته مادام که ملغی نشده به قوت خودباقی است وبایاین ماده هم منافاتی نخواهد داشت

درماده پنجم وششم وهفتم مختصلر مذاکره بعمل آمده وبقیه مذاکرات به جلسه دیگر موکول شد

آقای وزیر مقارف دوفقره لایحه راجع به کنترات دونفر از معلمین مدرسه حقوق تقدیم وبه کمیسیون بودجه ومعارف وخارجه ارجاع گردید آقای مرتضی قلیخان بیات شرحی راجع به تخصیص صدنیم مالیات ارضی برای تاسیس مدارس ابتدائی ولایات اظهار واز آقای وزیر معارف سوال نمودند آیا وجوه مزبور وصول شده یاخیر ووترتیب آن چگونه بود ومدارس چه وقت افتتاح خواهد شد ؟

آقای وزیر معارف اظهار نمودند دراین خصوص با رییس


کل مالیه مذاکر شد وقرار شده است مبلغ یکصد هزار تومان برای هذه السنه وسنه آتیه از طرف وزارت مالیه پرداخته ودر آتیه از بابت صد نیم مالیاتها محسوب شود وصورت مارس وترتیبات آنهم عنقریب به مجلس شورای ملی تقدیم شروع به عمل خواهد شد

آقای معاون وزارت داخه درجواب سوال آقای احتشام زاده ارجع به تصر فاراضی ورثه مرحوم شیخ عبدالحسین از طرف اداره انیه اظهار نمودند به اداره مزبرواخطار شده است موجبات رضایت مالین را فراهم آورند وبا آنها مشغول مذاکره هستند

جلسه آتیه به روز سه شنبه اول آذر ماه سه ساعت قبل ازظهر ودستور آن قانون بلدی ولایحه اتوبوس رانی درشه تهران وره شمیران مقرر ومجلس سهربع ساعت بعدازظهر ختم شد

اقای عدل تذکر داده اند که درصورت مجلس مرخصی ایشان بیست روز قید شده وحال انکه بیست وپینج روز بوده است آقا یرئیس فرمودند اصلاح میشود

نسبت به صورتمجلس دیگر مخفی بنود ونصویب گردید سه شنبه اول اذر ماه ۱۳۰۵

رییس مجلس شورای ملی –سیدمحمد تدین

(منشی سید ابراهیم ضیا )(منشی میرزا محسن خان موقر )

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه بیست ونهم آبان ماه ۱۳۰۵ مطابق پانزدهم جمادی الاولی ۱۳۴۵

مجلس دوساعت ونیم قبل از ظهر به ریاست آقای تدین تشکیل گردید

صورت مجلس روز سه شنبه بیست وچهارم آبان ماه راآقا یآقا سید ابراهیم ضیا قرائت نمودند

رییس –آقای احتشام زاده (اجازه )

احتشام زاده –قبل از دستور

رییس –آقای رفیع (اجازه )

حاج آقا رضا رفیع قبل ازدستور

رییس –آقا عباس میرزا (اجازه )

عباس میرزا –بعداز تصوی بصورت مجلس

رییس –آقای دولتشاهی (اجازه )

دولتشاهی –قبل از دستور

رییس –نسبتبه صورتمجلس مخالفی نیست

(گفتند خیر )

رئیس –صورت مجلس توصیب شد آقای احتشام زاده (اجازه )

احتشام زاده –بنده تصمیم داشتم حتی المقدور سعی کنم از نطق قبل از دستور استفاده نکنم برای اینکه تضییع اوقات نمایندگان محترم نشده باشد ولی چون یک مساله این روزها در جریان است ونظر به اطلاعاتی که از حیث وضعیت فقرا درضشهر تهران دراین موقع زمستان دارم بنده را وادار کرد که خاطر نمایندگان محترم را به اوضاع رقت آور فقرا مخصوصا عده که از دهات دراین موقع زمستان بواسطه عدم وسائل زندگانی مجبورا به شهر حمله میکنند مستحضر کنم وضعیت فقرا درزمستان فوق العاده بدست همه ساله اولیای امور بلدیه وحکومت اقداماتی می کردند وبه یک وسایلی که شاید خوب هم نبود آنها ر نگهداری میگردند به این معنی که یک اعانه هائی که درنتیجه اجبار بود وصول وجمع اوری میشد وبالاخره باز بخر بلدیه وبخرج دولتفقرا را جمع اوری میشد وبالاخره را بخرج بلیه وبخرج دولت فقرا را جمع آوری میکردند امسا هم بیچاره ها با کمال سختی بیچاره گی درشهر پراکند هستند بنده چند روز قبل یک عده فقرای بیچاره را دیم که پریشان حال وبا یک وضعیت رقت آوری درخیابانها وکوچه ها وکاروانسراها افتاده اند که حقیقتا هر ناظری را رقت میاورد وخیلی هم تشکر می کنم بای که بلدیه بودجه اش کفایت نیم کرد ولی برای اینکه ذکری داده شده بود به نسبت ان برای انها تهیه نموده وآنها را یک قدری جمع آوری کرده ولی البته این عده خیلی کمی است که بیشتر شان هم قعلا درشهر با حال پریشانی بسرمیبرند وشایددر آتیه یک عده زیادی هزار نفر هزار وپانصد نفر دوهزار نفر از اطراف از فرط بیچارگی وفقدان وسایل زندگانی بییاندبه شهر وباید ما باری آنها فکر بکنیم وراهی که به نظر مارسید این بود که تقاضا نماییم از هئیت دولت که یک مساعدتی با بدلیه بکنندواز محل اضافه عایدات راه بابت سنه هزار وسیصود وشش یک قرضی وزارت مالیه به بلدیه بدهدبطوریکه بلدیه قادر باشد فقرا را جمع آوری کند بنده نه از نقطه نظر اینکه نماینده هستم ووظیفه نمایندگی مرا وادار کرد که یک عرضی بکنم خیلر بلکه حس انسانیت واسلامیت مرا ناگزیر کرد که این عرایض را اینجا عرض کنم وامیدوارم ازطرف آقایان نمایندگان یک توجهی در این موضوع بشود تا یک درجه وسایل آسایش فقرا فراهم شود

رییس –آقای رفیع (اجازه )

حاج آقا رضای رفیع –اخیرا تلگرافاتی از تجار گیلان برای اغلب آقایان رسیده است راجع به موضوع حبس چند نفر از تجار ایرانی درباد کوبه (بعضی ازنمایندگان –صحیح است )با آن موافقت نظری که ما بین دولت ایران ورسیه حاصل است وبا نظر اصلاحی که بین ملت ایران وملت ورسیه است گمان میکنم این مسائل خیلی مسائل غیر منتظره باشد (صحیح است )ومن خیلی خوشوقت هستم که ازطرف مقام ریاست اقداماتی شد ولی استدعا میکنم درتعقیب اقدامات به هیئت دولت تذکر بدهند واز راههائی که خودشان بهتر میدانند داخل دریک مذاکراتی بشوند که باری استخلاص آنها یک اقدامات عاجل سریعی بشود والببته این آقایان هم باید بدانند ر این موقع که ملت ایران مخصوصا آذربایجان وگیلان حاضرند که با یک آغوش بازی اتحاد تجرتی خودشان را مستحکم نمایند (آقا سید یعقوب – همیشه باز بوده


است ) البته آنها هم خیلی باید با تجار مساعدت نمایند (صحیح است ) عرض دیگر بنده راجع به انتخابات گیلان است که اغلب از آقایان نمایندگان محترم اطلاع حاصل کرده اند که اوضاع آنجا چیست برای اینکه یک جمعیت ده بیس هزار نفری (تقریبا تمام اهالی رشت )حاضر شده اند درتلگراف خانه ون تمام با فریاد های زنده باد علیحضرت شاهنشاهی –زنده باید مجلس شورای ملی با یک متانتی عرایض خودرا به مجلس شورای ملی رسانیده اند استدعا می کنم به هیئت دولت تذکر داده شود یکترتیبی دبهند که موافق قانون انتخابات آنجا جریان پیدا کند گرچه اعزام مفتش گمان نمیکنم قانونی باشد ودرقانون باشد ودرقانون سابقه ندارد

آقا سید یعقوب –غلط است آقا فقط میخواهند یک پولی بدهند به هیئت دولت تذکر داده شود که مطابق درخواست انها دستور داده شود انتخابات رااز روی قانون وباکمال بی طرفی انجام بدهند حتی دریکی از رونامه اتشا نوشته بودند که ماحاضریم آقای سرتیپ فضال اللخان (چون در آنجا خوب رفتار کرده است )درانتخابات نظر کند حتی نوشته اند پیشکار مالیه امریککائی که درانجا هست ونوکر دوستاست وباکمال بیطرف رفتار میکند به اوب گویند نظارت کند خلاصه غضشان این است که انتخابت از روی بیطرفی خاتمه یافته وفقط یک آدم بیفرضی ناظر درامر انتخابات بشد درهر صورت خواهش می کنم دولت دراینباب هم اقدام سریعی بکند

جمعی از نمایندگان –دستور

رییس –خبر کمیسیون رعایض مرخصی راجع به مرخصی بیست وپنج روزه آقای عدل کمیسیون هم تصویب کرده است قرائت میشود

(به شرح ذیل قرائت شد )

آقای عدل نماینده محترم اذربایجان از مقام منیع ریاست مجلس مقدس برا یزیارت استان مقدس حضرت ثامن الائمه علیه السلام بیست وپنج روزه مرخصی درخواست نمودند کمیسیون عرایض ومخرص تصویب مینماید

رییس –رای گرفته میشود به مقاد این خبر آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند

(اغلب برخاستند )

رییس –تصویب شد خبر شعبه اول سابق راجع بنمایندگی آقای میرزا حسنخان وثوق مطرح است

آقای دشتی –مخالف بودند

دشتی –امروزصبح قبل از اینکه به مجلس بیایم یکی از رفقا به بنده رسد ی وگفت اگر هفت سال قبل اقای وثوق الدوله شمارا تبعید کردند لازم نیست مروز مخالفت نمایید احتمال کلی هم میهدم که این سوظن درخیلی بادشد که تصور کنند چون ایشان برحسب یک نظاریاتی بنده را تبیعید کرده اند بنده هم از این لحاظ با ایشانن مخالفم وموقع را مغتنم میشمارم ودرحضور تمام آقایان نمایندگان محترم خداوندرا به شهادت میطلبم که نسبت به آقای میرزا حسنخان وثوق ابا غرض شخص ندارم وبه هیچ وجه کینه از ایشاندردل ندارم واغراض شخصی را هم وجک تراز آن میدانم که درمسائل سیاسی دخیل بشود همه میدانند که در کابینه آقای سید ضیا الدین از اول تا آخر بنده درحبس بودم معذلک با ایشان چندان مخالفتی ندارم بنده بدلایل زیادی با عتتبار نامه اقای میرزا حسنخان وثوق مخالفم یادداشت های زیادی هم دراینباب تهیه کرده بودم ولی دراین سه چهار روزه خیلی به بنده مراجعه شد وگفتند هیچ ضرورت ندار لازم نیست تمام چیزهائیکه از هفت سال قبل باین طرف نوشته شده وگفته شده است تکرار بشود از اینجهت بنده هم ایز یک قسمت از آنها طرف نظر میکنم وفقط درصلاحیت آقای وثوق الدوله که مشکوک هستم چهار نقطه نظر باصلاحیت ایشان مخالفم نقطه نظ اول بنده این است که درقانون انتخابات مینویسد که شخص باید مرتکب جنحه وجنایت نشده باشد تا صلاحیت انتخاب شدن را داششت باش آقای وثوق الدوله درکابینه ودشان عده زیادی را اعدام کردند بنده حالا کار ندارم به اینکه یک اشخاص بودند که جائی بودند یا نبودند حتی بعضی از انها هم همین امروزه درنظر عده از طلحا مورد تقدیس واحترام هستند بنده وارد دراین سئله نیم شوم ولی عرض میکنم که دریک مملت مشروطه رییس الوزرا حق ندار حکم اعدام یک کسی را بدهد پول یکی از دکترهای حقوق میگرفت که اگر یک شخص حکومی را وقتی میبرند بطرف سیاست گاه که اعدام نمایند وتا نیم ساعت دیگر هم کشته میشود اگ ریک شخصی اورا درراه بکشد آن شخص قاتل حساب میشود با اینکه محکوم ابعدام است ومحکه هم حکم اعدام اورا صادر کرده است دراین صورت این اشخاص را که هیچ محکمه هم حکم اعدام انها را امضا نکرده به چه مناسبت دریک مملکت مشروطه آقای رییس الوزرا حکم اعدام آنها را میدهد برای اینکه آقایان نمایندگان خیال نکنند که بنده میخواهم هو بکنم یا خلاف واقع چیزی بگویم دو نفرشان را میگویم (که برحسب اطلاعات شخصی بنده است ) یکی از آنها حسن خان لله است که بنده شنیدم عدلیه اورا تبرئه کرده بوده است معذلک آای وثوق الدوله ورا بچوبه دار تسلیم کردند یکی دیگر منشی زاده است منشی زاده را هم حکم تبعیدش را صادر کرند یعنی نمی توانستند اورا بکشند انوقت دراره به بهانه اینکه میخواسته است قرار کند اورا هم کشتند علی ای حال این یک مسئله ایست که مجلس میتواند تقیق بکند وحقیقتا بوسیله دوسیه وسوابقی که دراین باب درنظمیه وعدلیه هست این مسئله را کشف کنند که اگر واقعا این قضایا دروغ است اقلا لکه خیانت از دامن یکی از رجال مهم سیاسی مملکت پاک شده باشد نقطه نظر دوم بنده این است که باز در قانون انتخابات می نویسد که یکی از شرایط صلاحیت انتخاب غدم قیام واقدام برعلیه حکومت ملی است بنده حالا نمی دانم آقایان قیام واقدام برعلیه حکومت ملی را چه تصور میکنند ولی بنده تصور میکنم که تنها مثل سالار الدوله عده ای را دور خود جمع کردن وتفنگ دستشان دادن وطرف


حکومت مرکزی جمله کردن قیام واقدام برعلیه حکومت ملی نیست عدم اعتنا به مبادی مشروطیت پامال کردن حقوق اساسی اینها اگر قیام برضد حکومت ملی نباش اقلا اقدم برعلیه حکومت ملی هست وآقای وثوق الدوله درزمان تصدی خودشان از این قبیل اقدامات خیلی مرتکب شدند درزمان تددی آقای وثوق الدله هرکسی که سلیقه سیاسی ایشان را نمی پسندید وبا سیاست ایشان مخالف بود یا باید کاشان وقزوین وسای رنقاط دور دست تبعدید شود یا اینکه درب سیاه چالهای نظمیه بروی آنها گشوده شود آزادی مسککن که یکی از مصرحات قانون اساسی است ودرزمان زمام داری آقای وثوق الدوله بکلی چیز الغوی شه بود وهر کسی را مخالف مسی رخودشان میدیدند تبعدی وحبس میکردند بنده تصور نمی کنم درهیچ ممکن وحشی هیچ قانون ظالمانه ای به یک نفر زمامدار اجازه بدهد که فقط ملاک تبعید وحبس اشخاص مخالفت با سبلیقه وسیاست او باشد نقطه نظر سوم بنده این است که با زدرقانون مصرح است ک اشخاصی میتوانند وکیل شوند که به فساد اخلاق معروف نباشند البته فساد اخلاق مفاهیم زیادی دارد یعنی مفهوم خیلی وسیعیاست که مصادیق بیشمار دارد ولی بنده تصور میکنم نقطه نظر شارع قانون اخلاقی است که مستقیما با مصالح اجتماعی مملکت تماس کند والا اخلاق خصوصی شخصی آنقدرها اهمیت ندارد وبیشتر اخلاقی که انتظامات عمومی واحتمعی تماس یم کند آن اخلاق منظور نظر شارع قانون بوده استراجع بآقای وثوق الدوله دراین باب خیلی حرف زده شد شده وومتاسفانه یادداشتهایی هم که بنده دراین باب داشتم همه راول کرده ام وفقط یک مورد را اعتراض بنده دراین باب داشتم همه را ول کرد ام وفقط یک یک مورد رااعتراض یم کنم وآن مسئله ارباب جمشید است ارباب جمشید مدعی مالکیت یک ملکی بوده موسوم به مرد آباد آقای وثوق الدوله صدوپنجاه هزار تومان یا صدو پنجاه ودوهزار تومان از خزانه دولت برداشتند که این ملک را برای دولت بخرند طلب کارهای راباب جمشید هم بعداز آنکه شنیدند ارباب جمشید صدوپنجاه ودوهزار تومان پول گیرش امده آمدند سروقتشش ولی چیزی عایدشان ند ومعلوم شد از این صدوپنجاه ودوهزار توومان فقط پنجززار تومن بدست ارباب جمشید رسیده سی وهفت هزار وپانصد تومان خود آقای وثوق الدوله برداشت کرده ومابقی هم بین عده دیگر غرما شده است درزماینکه آقای وثوق الدوله درفرنگ بودند دومرتبه هم احضاریه برای ایشان رفته واین هم یک قضیه نیست که هووجنجال درش باد یک مسله ایست که دعدلیه سابقه دارد وممکن الان از عدلیه تحقیق بشود شاید دربانک ایران هم سابقه اش باشداز این جاها ممکن است تحقیق نمایید نقطه نظر چهارم بنده مسئله قرارداد است بنده وارد نیم شود که قرارداد بد بود هیچ دراین باب حرف نمی زنم چون ممکن است بگویندکه صلاح ممکن دراین بوده ومقتضی اینطور بوده ک این قرارداد بست بشود البته خوداین مسئله هم محل بحص است یعنی میشود درآن حرف زد که مصالح مملکت قتضی نبود والبته اگر بایستی یک قراردادی هم بسته شود بایستی طوری باش که بصلاح وخیر مملکت نسبتا ملایم باوضاع اجتماعی ملت باشد معذلک بنده وارد دراین قشیه نیم شوم بوول آاق یوثوق الدوله تسلیم میشوم وتنزل میکنم ومیگویم خیلی خوب اوضاع سیاسی ومجبات آن زمان این اقتضا راداشت که این قرارداد باین شکل حاضر وبااین شرائط بسته بشود فقط بنده دراین جا دونقطه نظر دارم که رعض میکنم یکی اینکه دراین قراداد واجرای ان را تعجیل کردند درصورتیکه هرمعاهده وهر قرار دادی بدون اینکه از تصویب مجلس شورای ملی بگذرد از درجه اعتبار ساقط است ودو پول هم ارزش ندارد ودوپول هم ارزش ندارد وخودشان هم درپیالیه های خودشان این نکتکه را متذکر شدند که ما این قرارداد راالبته بنظر مجلس خواهیم رسانید وار مجلس تصویب کرد رسمی است والارسمی نیست ولی با وجود همه اینها اولا درافتتاح مجلس شوارای ملی تسریع وکوشش نکردند وثانیا در مقام اجرای آن قرارداد بر آمدند مثلا بیک کمپانی خارجی گفتند که نقشه برداری بکند برای راه آهن مملکتی (چون یک قست از مواد قرارداد او راجع براه آهن بود )حتی آن کمپانی هم آمد ونقشه هم برداشت والان هم صدوپنجاه هزار لیره دعوای واهی دارد وحالا بان قسمت کار ندار مالبته دعوای واهی است مستشار مالیه آوردند سرپرست برای نظام آوردند ودرواقع روی هم رفته اینطور بنظر میرسید که میخواسته اند مجلس چهارم را درمقابل یک کار تمام شده قراردبهند ینی این کارها را تمام بکنند بعد که مجل سرباز شد بگویند خوب کاری ایست تمام شده ویک ماست مالی بشود وبرود پی کارش مقصوداین است یاین مسئله از نقطه نظر یک دیپلمات بنود که به بیند اوضاع مملکت مقتضی است امروز قراردادی بسته شود وبعداز دوساله هم آن قرارداد از بین بورد خیر اینطور نیم خواستند بکنند میخواستند این قرارداد با تمام موادش قبلا درمملکت اجرا شده باشد نقطهنظر ددوم بنده درمسئله قرارداد راجع بیک صدوسی هزار لیره است که اگر چنانچه اوضاع دنیا ایجاب میکرد واگر سیاست بین المللی مقتضی بود که دولت ایران بای ک دولت خاصی توافق نظری حاصل نماید وقراردادی باین شکل واین ترتیب به بندد خوب آونقت این صدوسی هزار لیره دراین بین چه میگوید چه عنوان از عناوین را دارد اگ رمال دولت ایران بودچرا اصلا جز مواد قرارداد نیست یعنی اگر یعنی اگر جزو مواد قرارداد بود معلوم بود همچنانکه این طرف یک تعهداتی دارد وآن طرفهم یک تعهداتی دار یکی از تعهداتهم این است که آن طرف هم صد سی هزار لیره پول بدهد پس اگراین طور است چرا جرزو قرارداد او تایی نیم کند واین مسئله هم ابدا مشکوف نشد وکسی هم متعاقب آن حرف نزد هیچ کس هم درآن باب اطلاعی حاصل نکرد مگر بعداز آنکه کابینه آقای مشیر الدوله افتاد وکابینه سپهدار آمد روی کار ومستر نرمان سفیر انلیس مراسله رسمی نوشت به سپهدار ودرنتجه نوشتن آن مراسله کابینه سپهدار وارد دریک سلسله اقداماتی شد وتلگرافاتی بآقای وثوق الدوه مخابر ه شد (آنوقت درفرنگ تشری ف داشتند بعداز آنکه این تلگراف سپهدار


بایشان رسید تلرافی از ایشان بکابینه رسید ویک تلگراف هم از لرد کرزن سفیر خودشان درایران رسیدکه موادش را برای سپهدار فرستادند مفاد هردو تلگراف این بود که چون تجارت خانه طومانیانس درشرف ورشکست بود ویف بود که این تجارت خانه از بین بود از این جهت من سهم هودم ار که دویست هزار تومان بود پایشان دادم ودرمقاب لاملاک مازندران طومانیانس ر ا برا یدوت براشتم وخریدم پسمعلوم یمشود که این پول بطور حتم گرفته شده است ومعلوم هم شده است که این پول بعنوان وبنام دول ایران گرفته نشده است وبنام شخصی خودشان بوده است وبنده متحیرم که حقیقتا این پول واین مبلغ چه عنوانی را داشته است چون که جزو قرارداد نبوده جزو مراسله ضمیمه هم که بنوده است قرارداد هم که مسئلهتجارتی وامتیاز نبوده است که بگوییم این پول حقلالی بوده است علاوه براینها چرا تقسیم کرده اند اگر این پو لمال دولتایران بود را تقسیم کردند از همه اینها گذشته دولت ملک میخواست چه بکند دولت خاصجات خودش را نمی تواند ادارهبکند ملک میخواهد چه کند بعلاوه چرا اینملک را دردفتر خاصجات دولتی وارد نکردن بعداز آن که تلگراف سپهدار درفرنگستان پبایشان رسید آنوقت جواب دادند که ملک خریدم بالاخره آنهم سابقه شدرکابینه ریاست وزرا است ملکت است بخواهید وتحقیق نمایید اینها هوو جنجال وپرت بلا گفتن نیست مسائلی است که درکابینه رایست وزرا سابقه دارد بخواهید ورسیدگی نمایید روی هم رفته عرایضم را باین جا خاتمه میدهم وتصور هم میکنم ربوظیفه وجدانی خودم همینقدر که تذکر داده ام عمل کرده باشم واستدعائی که از مجلس دارم اسن است که تحقیق کند اگر حقیقت این قضایا دروغ است چرا این همه حرفهای ملت وبی ربط دراطراف یکی از رجال ساسی ملکت که صفات ممتازه هم دارد زده شو واگر هم راست است آنوقت معلوم شود تا چه اندازه راست است وچقدر عمل شده وبالاخره باین صحبتها وکشمکشها خاتمه داده شود

فاطمی مخبر شعبه –آقای دشتی نماینده محترمفرمودند که یک یادداشتهای مفصلی کرده بودم ولی نظر به یک ملاحظاتی تمام آنها را بیان نخواهم کرد بعد درضمنی که صحبت میفرمودند بنده دیدم چیزی دیگری باقی نماند وهرچیزی را که دراین مدت دیگران گفته بودند ایشان بطور خلاصه درضمن چهار فقره اظهار فرمودنداول فرمایشی که کردند راجع به این بودکه آقای وثوق الدوله درزمان زمام داری شان مرتکب جنحه وجنایت شده اند بله ما هم تصدیق داریم که یاشاندرزمانریاست وزارتی شان نایب حسن کاشی ماشاالله خان دزد وپهلوان رضا کاشی واز این قیلل اششرار دزد چپوچی وغارتگر را که اسباب زحمت برای تمام این مملکت شده بودند بدار زدند وبنده شخصا نسب بشخص خودم عرض میکنم خوب کاری کردند بلکه یکی از خدمات برجسته ایشان درزمان ریاس وزرائیشان این بودکه این قبیل اشخاص را معدوم کردند وملکت را از چنگال آنها رها نمودند (بعضی از نمایندگان –صحیح است )فرمودند که نمیشود بدون قانون حتی به قتل این قبیل اشخاص مبادرت کرد ومجازاتشان نمود بنده هم کاملا موافقم درآنموقع اگر ملاحظه میفرمودید میدیدید ک هما یک قانون مجازات عمومی نداشتیم وچون دران موقع مجلس شورایملی هم نبوده باز ایشان برای اینکه کارشان براشبیه بصورت قانون کردنه باشند یک نظمنامه مجازات عمومی درهمان موقع درکابینه خودشان تنظیم کردند که بازهم از روی همان نظامنامه این قبیل مجازاتا رااعمل نمایند که بیشتر ششبیه به قانون باشد وآنوقت هم هیچ قانون مجازات عمومی درمملکت نبود که ما بتوانیم اعتراض بکنیم که چرا برخلافآن قانون عمل شده است البته یک مدت خیلی قلیلی است یعنی از چندی پیش ما قانون مجازات عمومی داریم که رهکسی برخالف ن عمل شده است البته یک مدت خیلی قلیلی است یعنی ازچندی پیش ما قانون ما قانون مجازات عمومی داریم که هرکسی بر خلاف آن عمل نماید مجازات میشود فرمودند یکی از شرائط انتخاب شدن عدم قیام واقدام بر علیه حکومت ملی است ولی در این قسمت دلائلی ذکر نفرمودند ودلائشان فقط راجع به همین اشراری بود که بعضی از آنها را توقیفوحبس یا اعدام کرده بودند یکی دیگر ارجع به افتتاح مجلس بود درصورتیکه ما میدانیم که درمزامانریاست وزارتی آقا یوثوق الدوله مخصوصا یکی از جدیتهائی که ایشان داشتند مخصوصا افتتاح مجلس شورای ملی بود که درآن موقع با چه مشکلاتی تصادف میکردند معذلک کله دران موقع با جدیت فوق العاده در انتخابات مملکت تسریع فرمودند ومشغول بودند وشاید تا موقعیکه ایشان رییس الوزرا بودند نصف وکلا انتخاب شده بودند دیگگر چیزیکه فرمودند راجع به فساد اخلاق بود واینجا فقط دلیلی که ذکر فرمودند این بود که گفتند دراین موضوع حرف خیلی زیاداست البته حرف درمقاب لاشخاص ممکن است خیلی زیاد باشد ولی دلیلیکه بایستی آقا اقامه بفرمایند وودشان هم آنرا قبول داشته باشند ذکر نفرمودند یعنی بنده که نففهمیدم

دشتی –ارباب جمشید

فاطمی –بلی راجع به مرد آباد فرمودند که مرد آباد ملکی بود مال ارباب جمشید که صدوپنجاه هزار تومان از دولت پول گرفته اند وبعد پنج هزار توومانش را به ارباب جمشید داده اند درصورتیکه بنده چیزی را که خود اطلاع دارم این است که مرد آباد یک ملکی است که قریب هزار خروار جنس انجا بود بنده نیم دانم چطورممکن میشود این ملک را به پنج هزار تومان از ارباب جمشد بخرند

دشتی –صدوپنجاه ودوهزار تومان

فاطمی –بعلاوه این ملک هم جزو خالصجات دولتی است وفرضا که ارباب جمشید هم دعاوی نسبت به آقای وثوق الدوله داشته باشد هیچ مربوط به صلاحیت ایشاندراینجا نیست ارباب جمشید ممکن است برود به عدلیه رع ضحال بدهد عارض هم بشود واحضاریه هم برای آقای وثوق الدوله بفرستند وبالاخره محکوم علیه بشوند یا حکوم له ولی هیچ مربوط به صلاحیت وعدم صلاحیت یک وکیلی نیست وممکن است همه ما ها یک محاسبات شخصی یبا اشخاصی داشته باشیم قسمت آخر مساله قرارداد بود که چون این مساله دوسه مرتبه درمجلس شورای ملی مذاکره شده ومفصلا


هم سوال وجواب شده بنده داخل این قسمت نمیشوم ومجلس هم قضاوت خودش رادرهمان موقع کرد راجع بهپو هم که فرمودید اگر خاطرتان باشد درهمان روزیکه آقای وثوق الدوله این جا تشریف آوردند جدا تکذیب فرمودند پس دراینصورت ار یک همچو پولی کسی میگوید به ایشان داده اند باید اول یک دلائل مثبتی نشان بدهد تا تکلیفش معلوم شود

جمعی از نمایندگان –مذاکرات کاففی است

رییس –رای گرفته میشود بنمایندگی آقای میرزا حسنخان وثوق از تهران آقایانن موافقین قیام فرامیند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند )

رییس –تصویب شد خبر راجع به اتوبوس رانی جزو دستور بود ولی چون نقایصی دارد حاضر نیست اگر آقایان موافق باشند قانون بعدی جزو دستور شود

جمعی از نمایندگان –صحیح است دادگر بنده عرض دارم

رییس –بفرمایید

دادگر –خاطر محترم خود آاقی رییس مستحضرت است کهدرکمیسیون داخله نظریاتی پیدا شد واین مساله که به مجلس امده مربوط به آن نظریاتس حالا اگر این لایحه را از دستور خارج بشود واگر هم ازدستور خاری نمیشود بنده رعایضی دارم که باید عرض کنم

رییس –راپورت رسمی از طرف کمیسیون داده شده است

دادگر –بنده دلائلی دارم که باید رعضشود جازه میفرمایید عرض کنم

آقا سید یعقوب –بنده عرض دارم

رییس –آقای حائی زاده (اجازه )

حائری زاده –بنده بعد از ایشان عرض میکنم

رییس –(خطاب به آقای آقا سید یعقوب )مقصود اقای دادگر این است که جز دستور نشود مخالفید که جزو دستور شود

آقا سید یعقوب –خیر

رییس –بفرماید

آقاسید یعقوب –بنده میخواهم به آقای دادگر عرض کنم شما میفرمایید جزو دستور نشود حالا این راپورت به مجلس /ده است ما چکار کنیم یک قانونی هم هست که لانهشت روز است طبع وتوزیع شده است حضرتعالی اگر مخالف هستید ممکن استتحت عنوان مخالفت فرمایشاتیکه درید بفرمایید موافقین هم جواب میدهند

دادگر –اجازه میفرمایید بنده عرایضی دارم

رییس –بفرمایید

دادگر عرض کنم حضور مبارک آقایان دراین باب که بنده میخواهم بحث کنم فقط حمایت از قانون ومنظورم اصلاح آنست وهیچ نظری هم ندارم وآن کس هم که دراین موضوع با بنده طرف است پیش بنده محبوب وخیلی طرف احترام است قانون باید از طرف کسی تقدیم مجلس شود که صلاحت تقدیم را داشته باشدکمیسیون داخله وقتی که منعقد میشود برای انتخاب هیئت رییس ه ولالاخره امور داخلی آنجا نه نفر حاضر پنج نفر از نه نفر که اکثریت قطعی کمیسیون است رای میدهد بیک اشخاص دیگری واین مئله را تردید میکنند که باید تمام اعضا کمیسیون حاضر باشند تا اکثریت من حضر از تمام اعضا کمیسیون درانتخابات حاصل شود وتعمقی درش نمیشود وعمل هم میشود بعد ما متذکر شدیم که این برخلاف قوانین وسابقه هردواس این بود که هفت نفر از ما با اینکه مقتضی هم نبوده این مسئله به مجلس کشیده شود ولی چون حمایت از قانون ایجاب کرد بنده این عرایض را عرض کردم وهفت نفراز مایعنی از دوازده نفر اعضا کمیسیون که این روقه را امضا کرده اند عقیده مان این است آن انتخابات اولیه معتبر است پس وقتی که ما این عقیده را داشته باشیم مخبر وهیئت رییسه این ار معلق میشود یعنی غیر معلوم یمشود یا معلوم یمشود دیگری است بنابراین کسیکه این سمت را حائز نباشد نمیتواند راپرت را امضا کند واین راپرت راهم تقدیم آقا یرییس میکنم تا تکلیف معلوم شود وبنده نمی خواستم این رایض را بکنم حالا دیگر عض شد (ورقه بمقام ریاست تسلیم نمودند)

رییس –آقای حائری زاده (اجازه )

حائزی زاده –بنده میل نداشتم بعضی چیزهائی که جنبه شخصی پیدا یم کند مجلس عنوان شود خصوص وقتی که طرفی قضیه بنده وآقای عدل الملک باشیم خدا شاهد است بنده هیچ راضی نبودم ولی حالا ناچارم تاریخچه این قسمت را عرض کنم انوقت استدعای خود را عرض کنم

رییس –اجازه میفرمایید بنده ه خیال میکنم مطرح شدن این موضوع درملس مقبضی نیتس (نمایندگان –صحیح است )راجع باینقسمتها اگر اعتراضی هست بایستی یه هیئت رییس مراجعه کرد اگر هیئت رییسه قادر نشد وصلاح دانست درمجلس مطرح شود آنوقت بیاید درمجلس لیکن علی الاصول اعتراضی که آقای دادگر دارند باید رسیدگی شود ولی وارد براین راپر است واین راپرت مقدم بوده است بنا براین بعقیده بنده این راپرت باید مطرح شود آن قسمت هم رسیدگی شود (صحیح است )معذلک رای میگیریم به اینکه جزو دستور شود آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

(عده از نمایندگان قیام نمودند )

رییس –اگر لین لایحه هم مطرح نشود چیزی دردستور نداریم وبایدجلسه ختم

(عده دیگری نیز قیام نمودند )

رییس –تصویب شد شور درکلیات است درکلیات کسی مخالف نیست رای میگریم برود درشور مواد

فهیمی –بنده درکلیات مخالفم

رییس –بفرمایید


فهیمی – درکلیات لایحه انجمن واداره بلدی بنده بعد از مطالعه راپورت کمیسیون ظر موافقی پیدا نکردم مخصوصا توضیحات آقای دادگر هم بیشتر بنده را درعقیده خودم ثابت کرد ومیخواستم عرض کنم انطوری که لازم بوده است دراین لایحه دقت کامل بعمل نیامده یکی از مواردی را که هیمشه درضمن اظهار عقاید سیاسی تکرار کرده واصرار میکنم استقلال بلدیه هاوتکیل بلدیه های قانونی برایتنظیم امور محلی اشخاص استواین مسئله دراول تنظمی تشکیلات مملکتی است وهمان اندازه اهمیت دارد که تشکیلات مملکتی را باید اهمیت بدهیم زیرا تشکیلات مملتی از درجه پائین اول حوزه بلدی است بعد حوزه های ایالتی وولیتی وسوم تشکیلات حزوه مملکتی امور باید متدرجا از درجه پائی تصفیه شود اول حوزه بلدی که از مجموعه آنها حوزه ایالتی واز مجموعه آنها حوزه مملکتی تشکیل میشود وهر یک ازاین تشکیلات البته دارای یک هیئت مشاوره ویک هیئت اجرائیه خواهد بود چنانچه برای مملکت یک هسئت شوروی هست که مجلس شورای ملی است ویک هیئت اجرائیه که یئتدول است برا یحوزه ایالتی هم هم هیئت شوروی انجمنهای ایالتی ولایتی است وهیئت اجرائیه حکام وولات ومامورین دولت وبرای قسمت بلدی هسئت شوری انجمن بلدی است وهیئت اجرائیه اداره بلدیه یا مامورین نظمیه وغره ولی دراین قانون یک ترتیبی که تکیلات واستقلال واختیارات بلدی را دردرجه خودش کاملا معین کند ذکر نشده ولازم بود وقتی که قانون بلدیه را می نویسند اول حزوزه بلدیرا معین کنند که از چه قرار خواهد بود وتا چه حدی است شهر است بلوک است قرا است قسبات است وال حداین قسمت را معین میکردند بعد هیئت بلدی را تعیین میکردند زیرا هیئت بلدی فقط انجمن بلدی واداره بلدی نیست هیئت بلدی آن هیئتی است که مامور انتظامات وحفظ یک حوزه شهری یا قصبه است است این هیئت مامورین نظمیه هستند مامورین امنیه هستند حکام هستند کداخداها هستند وهمچنین مامورین دیگر اولا این حوزه باید تعیینن شود ومعلوم شود که مسئول امور این حوزه چه اشخاصی هستندد وی این مسئه معین نشده دراین قانون وطور کی یک وظائفی را ذکر کرده که شاید الان درمملکت ما اصلا موضوع ندارد مثلا اموال منقول وغیر منقول وبنا های متعلق به بدلی ی ک چیزیهای است که نوز درمملکت ما ساخته نشده اصلا یک خمچو چیزهایی است که نوز درمملکت ما ساخته نشده اصلا یک همچو چیزیهائی وجود ندارد همچنین دراین جا یک وظائف دیگری که باید انجمنهای بلدی راجع بامور حوزه بلدی داشته باشند آنها را ذکر نکرده اند وبنده بطور کلی که نگاه میکنم این قانونی که فعلا برای بلدیه ها نوشته اند تقریبا یک قانونی خواهد شد شبیه بهمان قانون بلدی که درابتدا نوشته ویک مدتی درموعقع اجرا با اشکالات واختلافاتی دچار میشوندکه بالاخره غیر مجرا میماند هرقانونی را باید برروی اصل مقتضیات محل نوشت قانون را وقتی روی مسائل واحتیاجات احساس شده که حتما محتاج الیه است تدوین کردند وبتصویب مقامات عالیه قانونی رساندند قانون میشود هرکس هم مجبور باطاعت آن خواهد بود دراین قانون اشکالات وبهامات بدرجه زیاد است که اشخاص نمی توانند تشخیص بدهند حتی مامورین دولت وحکام وسایرین که مامور اجرا یاین قانون هستند هیچکدام از روی این قانون تکلیف خودشان را نمی دانند حتی دریکی از مواد بنده دیدم طوری نوشته اند که انجمن بلدی وموسسه بلدی یک موسسه مستقلی خواهد شد که شاید تصور خواهند کرد درمقابل حکام ایالات وولایات باید یک دکان مستقلی باز کنند

شیروانی –باید همین طور هم باشد

فهیمی –باید بالاخره درادارات بلدی مامورین عالی آنها حکام وولات باشند همانطور که ادارات مملکتی یک رییس مستقل مافوق دارند وحکام وولات همیشه نماینده شخص پادشاه هستند درامورات محلی وسایر موسسات هم مامورین بایددر رعایت فوانین واجرای وظایف قانونی خودشان تابع نظریات حاکم ورییس مافقوق باشند ولی اگر آقایان مطالعه ودقت بفرمایند تصدیق خواهند فرمود این قسمتهائی که باید دراین قانون تنظمی شود پیش بینی نشه بونده این تشکیلات وظائفی را که دراین قانون فعلی معین شده کافی نمی دانم چون مدتها است ما سعی می کنیم که یک انجمنها وادارات بلدی منظم مستقلی که کاملا رفع حوائج محلی افراد را بنماید از این قانون بدست بیاوریم واین قانون آن طوری که باید تنظیم نشده وبالاخره بلا اجرا خواهد ماند

رییس –آقا ی آقا سید یعقوب (اجازه )

آقا سید یعقوب –بنده خیلی متاسفم که یک چیزیهائی را تصورمیکنم وحقیقتا جرات نیم کنم حرف بزنم دردوره چهارم وپنجم ورد زبان تمام آقایان نمایندگان این بود که بای قانون بلدیه بیاید بمجلس وبلکه شهر تهرا نبصدای بلند این جمله را میگفتند که قانون بلدیه بایستی بمجلس بیاید وتجدید نظر شود ومجلس هم رای داد که تجدید نظر بشود وقانونی بنویسند وبیاورند بمجلس و نقائصی هم دارد درمجلس رفع شود حالا از آقای فهیمی سوال میکنم آقا این بلدیه قانونی است خواهید گفت خیر نیست پس بنده عرض میکنم قانون بلدیه چطور باید مرتب بشود میفرمایند باید قانونش بیاید بمجلس واگر نقصانی دارد درمجلس گفته است درقانونش تجدید نظر شود این قانون رفته است درکمیسیون تجدید نظر هم شده است وآمده است در مجلس الان درمجلس است میگویید موادش محل ایراد است آمده است بمجلس برای اینکه شما ایرادتان را وارد کنید کمیسیون داخله اقداماتش را کرده است اگر بنا بود که هرقانونی فقط براپورت کمیسیون تمام بشود که دیگر درمجلس نیم آمد وهمانوقت که راپورت کمیسیون نوشته میشد می گفتند راپورت کمیسیون تمام است وباید اجرا شود پس راپورت کمیسیون باید بیاید بمجلس برای اینکه مجلس درآن وارد شود ودر موادش نظر کند وهر ماده که دید مخالف بامنافع


عمومی است وصحیح نیست رد کند ونظریات خودش را بگوید آقا درقانون دوشور قرارداده اند میگویند شور اول شور دوم این ترتیبات برای چیست من نمی فهمم تازه مثل اینکه دوره بیست وچهار سال پیش از این است وتازه میخواهد مجلس شورای ملی تشکیل شود ویک کلیاتی از کره مریخ وزمرد صحبت کنیم خیر آقا این دوره آن دوره نیست در دوره اول یک بلدیه هائی تشکیل شد وآن بلدیه ها بهم خورد بعد موسساتی تشکیل شد که گفتن این موسات موسسات ملی نیست وباید ملت درحقوق خودش اختیار داشته باشد بلدیه وانجمنهای ایالتی وولایتی وانتخابات آنها ز حقوق ملت است چطور برای انتخابات وبرای وکیل شدن این همه سروودست میشکنیم اما برای حقوق شهر که میخواهیم بلدیه اش را درست کنیم هی اشکال تراشی می کنیم که اینجا شدرست نیست آنجایش درست نیست موادش درست نیست آق اینجا آورده ایم که درست کنید واما مطلب دیگر (جسارت نمی کنم ))ولی گویا آقایان درست مطالعه نکرده اند چون دیروز تعطیل بو این قانون روز پنجشنبه بین تمام آقایان منتشر شد ومطابق نظامنامه راپورتی که از کمیسیون داد میشود باید بیست وچهار ساعت قبل از اینکه درمجلس مطرح شود طبع وتوزیع شده وبآقایان برسد این قانون هم در موقعخودش رسیده است حالا اگر آقایان مطالعه نکرده اند نباید درمجلس مطرح شود درصورتیکه لان هفتاد ودوساعت است طبع وتوزیع شده حالا اگر کسی بتکلیف خودش عمل نکرده است یا درست مطالعه نکرده است ایرادی بربنده وآقای حائری زاده وبرعده که طرفدار مطرح شدن این قانون هستند وارد است اما راجع بتقسیماتبلدیه بحسب قاعده آمده اند بلدیه را بدوقسمت تقسیم کرده ان یک هیئت اداری ویک هیئت شوروی و هریک ازاینها موادش علیحده است است فعلا مواد اداریش رامعین میکند وضمنا دربیان مواد اداریش فوائد ومنافع بلدیه راهم معین میکند ومیگوی دبلدیه آن است که اموال شهر را حفظ کند واین لفظ برسبیل کلی است میگویند اموال منقول وغیرمنقول را چرا حفظ کند ودراینجا تعیین تکیلف نکرده است خیر آقا دماده اولش کهنوشته است موضوع آن حفظ منافع شهرها وابقا حووائج عمومی وتامین آسایش اهالی شهرنشین استاین تکلیف است دیگر کجا معین نکرده است موضوع بلدیه را معینکرده است وباصطلاح ما که درمدرسه بودیم موضوع وفائده ونتیجه اش رامعین کرده است پس خوب است وقتی که درمقام مخالفت برمیایند یک سیر اجمالی درمواد بفرمایند ولو اینکه سیر حکومتانه هم باشد وبه بینند دراین مواد محل وموضعش را معین کرده است تمام این قانون بلدیه درتعقیب رای دوره پنجم است که معتقد شدند باید درقانون بلدیه تجدید نظر شود حالا این امر واقع شده است واین قانون آمده است د رمجلس برای اینکه درش نظر بشود چنانچه خود بنه هم ایراداتی دران دارم درماده پنج ایراد دارم درماه ده وهفت ایراد دارم اینها چیزهائی است که میاید درمجلس ومطرح شو واقعمیشود برای همین هاصلاح شود وباصطلاح بعضیها می گویند حقایق جستن میکند از تصادم کلمات متضاد شما یک نظریاتی دارید دیگری هم یک نظریاتی داردالبته درتحت نظریات نقایص رفع میشود واگر ما بخواهیم باین جور چزها یک قوانین که اینقدر بحال ملت ومملکت نافع است از بین ببریم بالاخره چه میشود اول قدیم که برای یک ملت زنده برداشته شود همان تاسیس اساس بلدیه اش است که کم کم روح حیاتوزنده شدن درملت دمیده شود بعداز بلدیه بقیده بنده انجمنهای ایالتی وولایتی وبعد زا آن مجلس شورای می است ما همشه از عقب میایم جلو از بالا یکدفعه میاییم اپائی سوسیالیست هنستیم ولی مگوییم بلدیه وانمن بلدی نمی خواهیم آقا چنین چیزی نیم شود شما منر انجمن بلدی میشوید منکر تاسیسات بلدی میشوید آنوقت میگویید م درمسلک دارای فلان مقام هستم چه طور همچو چیزی میشود ما باید اول بلدیه مان را درست کنیم این این طفال لختمان را جمع آوری کنیم این شهر کثیف وخرابمان را درست نیم انوق بیاییم درمجلس شورای ملی بنشینیم شما از اول میگویید ماقانون بلیه رانمی خواهیمچون بعضی موادش درست نیست موادشدرستنیست اصلاح کنید من خیل تاسف میخورم که یک نماینده نسبت بتاسیس اساس بدلیه ونسبت بقانون بلدیه مخالف کنداگر مخالفت از جهت نقصان درمواد است البته قنصان درمواد باید درمجلس پیشنهاد شود تا رفع شود چیز غریبی است میگویند بلدیه نمی خواهیم

جمعی از نمایندگان –مذاکرات کافی است

رییس –رای گرفته میشود بورود درشور مواد آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند )

رییس –تصویب شد ماده اول قرائت میشود ماده اول –بلدیه موسسه ایست که موشوع ان حفظ منافع شهرها وابغا حوائج عمومی وتامین آسایش اهالی شهر نشین است

رییس –آقا ی شیروانی

شیروانی –موافقم

رییس –مخالفی ندارد

آقای شریعت زاده (اجازه )

شریعت زاده –البته دربادی نظر دراین ماده چیزهائی نوشته شده است که نمیتوان گفت یبا ان نبایدموافقت کرد ولی دراینجا این چیزهائی را که نوشته است موضوع بلدیه است این طور نیست اینها موضوع بدلیه نیست بلکه نتایج آن است وبالاخره درنتظیم مواد همانطور که آقای دادگ رفرمودند شور کافی بعمل نیامده است وهمین مسئله ممکن است موجب اختلافات شود وتمام مواد را بنده تحت نظر آورده ام وهمین طور است از این جهت ودرهرصورت بنده مخالفم

رییس –آقای شیروانی (اجازه )


شیروانی –چون معمولا درماده اول میشود در کلیات مذاکره کرد این است که بطور اختصار میخواهم یکقدری فرمایشات آقای فهیمی را جواب عرض کنم وضمنا البته آقای نماینده محترم هم اگر نظری درمواد دارند چون شوراول است میرود بکیسیون وپیشنهاداتی هم یمشود والبتته درکمیسیون بآنها مراجعه میشو ومواد را اصلاح میکنند ولی بنه این نکته را میخواستم رعض کنم وممکن است اشتباه هم کرده باشم بعقیده بنده فلسفه تشکل دولت دریک مملکتی اساسا برای تامین آسایش آن جامعه صدی هفتاد وپنج عملیات هردولتی دربلدیه تمرکز پیدا میکند وصدی بیست وپنج درسایر موسسات بنا براین بلدیه یک موسسه ایس که بنده خیال میکنم هرکسی دعوی نمایندگی ملت را میکند باید با تمام قوا خود درحفظ ونگاهداری آن بکوشد درابتدای مشورطیت رجال آنوقت یک اصولی از حکومت ملی را درنظر گرفتند وآنها را دادند بدست مجلس ها وافراد مشورطه طلب این مملکت وازجمله آن اصول اکلی یکی همین تشکیل بلدیه بود که از آن روز اول بدلیه را جزو اصول و اساس میدانستند وحقیقتا هم یکی از رشته های اصولی مشروطیت بلدیه بود که قانونش را نوشتند یا ترجمه کردند ودادند بدست مردم وگفتند شما بای از این موسسه استفاده کنید ولی همینطور که خیلی از آثار حکومت ملی ومشروطیت ما درنتیجه بعضی پیش آمده ها وفترتها وزیر وبرها تعطیل شد ومتروک ماند کم کم مووضع بلدیه هم اثلا از بین رف وما دیگر آثار بلدیه ملی را درهیچ نقطه از این مملکت نیم بینید بلدیه شده یک اداره دولتی بلدیه که بعقیده ما یک موسسه ایست که دردرجه دوم بایا سوم مجلس شورای ملی اس شده یک اداره دولتی دردست وسیله تامن ی معیشت یکعده میز نشین نتیجه این شدهه ودرعو ضاینکه ما تامین آسایش عمومی را بکنیم تامین آسایش یک عده میز نشینهای تهرانی را ه درمرزک وچه درولایات کرده ایم وهرزوی هم یک مالیاتهای جدید محلی وضع کردند ویک تحمیلات بزرگی بدوش مردم گذاشتند وپولهایش را گرفتند وبین یکدسته مفتخور تقسیم کردند خوردند دردوره پنجم آمدند بعقیده بنده یک کاردرخشان اساسی کردند واین مالیاتها ی انه برانداز رعیت کش وبالاخره رنجبر کش را برداشتند ویک مالیات سرحدیبجای آن گذاشتند که خیلی عایداتش زیادتر وبهتر است وهیچکس هم احساس سنگینی آن رانمی کند برای خرج کردن آن مالیات البته تا یکدرجه نظارتمالیه را دخالت دادیم ولی درهمان قانون هم پیش بینی کردیم کهاین پول باید بانجمنهای بلدی وبلدیه های قانونی برسد بلدیه قانونی کدام است ان بلدیه ایست که انجم داشته باشد وملت انها را انتخاب کرده باشد ودرتمام ممالک متمدنه دنیا آقایان غالبا تشریف داشته اند واطلاع دارند که موضو بلدیه یک موضوع عادی مثل مالیه یا عدلیه نیست البته عدلیه یکی از فوای اصولی است ولی مثل مالیه یا فلان وزارتخانه نیست ولدیه خودش یک اداره مستعلی است که دردست مردم اداره میشودمنتها ما عوائد ش را از نقطهنظر اینکه فعلا دراین مملکت فقر عمومی درکار است ونیم شود عوارض ابشخاص تحمیل کرد گفتیم مالیات سرحدی گرفته شود والا بایداین پول درتحت نظر اهالی هر شهر بصرف احتیاجات همان شره برسد یکموضوعی را که میخواستم بنماینده مترم تذکر بدهم این اس که یکی از کارهای مرتب شبهای بنده یکساعت مخصوصی است برای مطالعه فوانین که درحاشیه قانون ایرادات وپیشنهاداتی را که میخواهم بکنم یادداشت میکنم که اگر بحسب اتفاق جزو دستور شد بنده مطالعه ام را کرده باشم والبته خیلی از آقایان نمایندگان هم این کار را میکنند ولابد نماینده محترم هم یک نظر اکجمالی کرده اند ه اینجا ایراد گرفتند بالاخره هرقانونی هم اول که نوشته میشود بی غیب وبی نقص نوشته نمی شود فلسفه مجلس شورای ملی وکارای شوروی هم این است که قوانین یا امورات نتیجه دماغ شخص واحدی نباشدد ودرتحت شور بیاید ونظریات اشخاص گفته شود وچیز خوبی بیرون بیاید البته ممن است این قانون خیلی نواقص داشته باشد ولی جلوی پیشنهادات بنده وجنابعالی را نبسته اند نظامنامه حق داده است که بنده وجنابعالی هر پیشنهادی داریم بکنیم که رفع معایب قانون را بکند ویک نکته کخ مخصوصا بنده را اینجا کشید موضوعی بود که فرمودند ما یک دکانی درمقاب لحاکم میخواهم تاسیس کنیم بله بنده مخصوصا جزوآن پیشنهاداتی که درنظر گرفته ام بکنم وامیدوارم که آقایان هم موافقت بفرمایند این است که چون فعلا زمینه تاسیس انجمنهای ولایتی درولایات حاضر نیس وقانون آنهم قابل تجدید نظر است وشاید حالا تا درجه عملی نست درجزو مواد این قانون یک حتی بانجمنها بلدی داده شود که درتمام ادارات دولتی نظارت کنند که این دکان یک دهنه توی دهن این مامورین خودسربی لگام بزند بله آقا باید تودهنی زد بماموری که میخواهد برود آنجا مردم را بجاپد میخواهیم یک افساری باشد که از تجاوزات مامورین جلوگیری نماید ومن از آقایان خواهش میکنم که فعلا چون انجمنهای ایالتی وولایتی نداریم بانجمنهای بلدی حق بدهیم که درتمام ادارات نظارت کنند

رییس –آقای فهیمی (اجازه )

فهیمی –بنده اولا میخواستم عرض کنم که اگر اقای آقا سید یعقوب میل دارند که اظهار حرارتی بفرمایند وصحبتهائی کبنند لازم نبود که از قوب لنده حرف درست کنند

آقا ی سید یعقوب –فرمودید همه اش درصورت مجلس است فهیمی –بنده مخالف قانون بلدی نیستم ده مرتبه دیگر هم جنابعالی تکرار بفرمایید بنده مخالف قانن بلدی نیستم شاید عرض کنم مخالف قانون بدلی هستم که شما میخواهید تاسیس نما یید بنده مخالف آن نظر هستم بنده عرض میکنم قانون بلدی ترتیبی نوشته شود که بلدیه هائی که تشل میشود مستعل باشند آقای شیروانی میفرمایند که باید دکان باشد بنده عرض


میکنم که حکام محلی درجات پائی باید به انتخاب بلدیه باشد باید حکام را مردم معین کنند بایستی استقلال بلدیه ها معین باشد ومداخلاتشان معلوم باشد آن قسمتی را که فرمودید بلدیه باید ناظر عملیات ادارات دولتی باشد بنده بااین قسمت مخالفم انجمن محلی وهیئت محلی هیچوقت ناظر عملیات مملکتی نمی شود نظارت عملیات مملکتی با مجلس شورای لملی است که نماینده قاطبه اهالی مملکت است انجمهای محلی فقط برای امور محلی است یک قسمتهائی هست از امرومملکتی که درمجلس باید اداره بشود زیرا بالاخره هر حوزه ایالتی یا بلدی دورشته اموردارد یک رشته موری است که مخصوص ان نقطه بخصوص است معاملات دولتی از قبیل اجاره واستجاره وملک خریدن وفروختن باید با نظر بلدی بشود درموقع سرباز گیری باید صورت از بلدیه بخواهند امامساله سیاستخارجی یامساله وضع مالیات مربوط به بدلیه نیست فقط درموقع وضع تقسیم مالات نظر بلدیه باید خواسته شود این قسمت هائیکه هرروز آقایان از مالیه شکایت میکنند وهیمشه فریاد زده میشود وهمشه هم مبتلا به است آن قسمتهائی که اید بلدیه درموقع بداد مردم برسداین قسمت های مفید ومهم دراین قانون ذکر نشده است در قسمت اول این قانون مینویسد لبلدیه موسسه ایست که موضوع آن حفظ منافع شهرها وابغا حوائج عمومی وتامین آسای شاهالی شهر نشین است ماهرروز از برای دهاتی درغیبت غصه میخوریم آنوقت قانون بلدیه هم که مینویسم برای شهرها است وآقای آقا سید یعقوب هم با همه حرارتشان رداینخوص حرف نزدند

آقا سید یعقوب –بلی بلدیه برای شهر هاس است

فهیمی –غرض این است که بنده هم ممن است دادبزنم ولی نمی خواهم داد بزنم

آقا سید یعقوب –بنده جواب شما را میدهم بنده وکیلم که قانون وضع کنم پس وکیل چه هستم

فهیمی –التفات بفرمایید عرض بنده درابتدا....

رییس توجه کنید درضمن بیاناتتان کلمات نیش دار نزنید اسباب زحمت میشود

فهیمی –اینکه بنده عرض کردم برای این است که دراینجا بلدیه را مخصوص میکند بشهرها درصورتیکه بلدی عبارت از شهر باقرا وقصبات ودهاتیکه دراطرا فشرهند میبا شکه تمام بایددرتحت مسائل اساسی وقانون بلدی آ محل یباشد که تمام باید درتحت مسائل اساسی وقانون بلدی آن محل باشند از حیث امور حف ظالصحهاز حیث امور مکاتب وغیره وباید بلدیه نظارت کند درکارهای همه آنها وچون عجالتا ما یک تقسمیات قاطعی برای تقسمیات اداری مملکت نداریم کهمعلوم شو چند قریه یا قصبه یا بلوک باید یک بلدیه داشته باشد بلدیه ها را فعلا متحصر به مراکز ی شهرها کرده ایم ولی دهات وقصبات ار هم که فعلا بلدیه ندارند نباید محروم بنیم باید شعبهحافظ الصحه درتمام آن حوزه رسیدگی کند درقوچان منتها درسال گذشته قریب پانزده هزار تچه از آبله وسرخه مردند فقط یک طبیب طرحی درمزکز فوچان نشتسته است کی باید به این امور رسدیی کند دردهات اطارف که نمی شود اداره بلدیه وحفظ الصحه درست کرد منحصر به اهالی شهر نشین هم که نباید باشد پس باید طوری بشود که اساس حوزه بلدیه محدودبه شهر نباشد یک قسمت بلوک که درعمل مالیات وحومت جز آن شهر هستند باید رعایت آنها هم درضمن تاسیس بدلیه قاننی بشود وبازهم درختمه عرض میکنم که بنده اساسا مخالف تاسیس انجمن بلدی یا قانون بلدیه نیستیم بلکه رعض میکنم حالا که ما بلدیه تاسیسمیکنم باید یک بلدیه مستقلی باش انتظامات محلی بنظمیه محلی امنیه محلی مکابتمحلی اینها تمام باید یا بلدیه باشد یک حدودی از دهات وقرا وقصبات که جزو حوزه یک شهری است واز هر حیث جز آن شهر محسوب میشود باید جز بلدیه آن شهر محسوب بشود

رییس –آقای حائری زاده (اجازه )

آقاسید یعقوب –بنده اخطار دارم اجازه بفرمایید

رییس-بفرمایید

آقا سید یعقوب –آقای فهیمی درضمن صحبتشان فرمودند بنده مخالف هستم باآن قانونیکه شما مینویسید یبنده وکیل هستم یا نیستم آیا این توهین نسبت یه یک نماینده هست یا نیست بنده حق نظر درقانون دارم یا ندارم اگر دار مآقای فهیمی چرا اگر دارم اقای فهیمی چرا اینطور اظهار کردن چرا وبچه حق سلب وکالت از من میکنند درصورتیکه خودش صریحا میگوید ما نیم خواهیم دکانی درمقاب لحکومت درست بکنیم همین دلیل مخالف با بلدیهاست این عرایض بنده است وبنده از مقام مجلس وریاست دادخواهی میکنمچرا سلب حق ومداخله درقانون ووضع قانون از من میکنند

فهیمی –بنده توضیح دارم

رییس –بفرمایید

فهیمی –بنده عرض کردم اینکه آقای آقا سید یعقوب فرمودند فلانی مخالف با فانون بلدی است بنده مخالف برقانون بلدی نیستم بنده با مواد این قانونی که وضع شده است مخالف بودم این قانونی است که البته ایشان هم درکمیسیون داخله بوده اند ونوشته اند والا عرض نکردم ایشان میخواهند یک قانونی بدی برای بدلیه وضع نمایند

رییس –از توضیحاتشان مقاوم یمشود که قصد نداشته اند اهانتی به جنابعالی بکنند

معاون وزارت داخل –فرمایشات آقای فهیمی راجع بکلیات تشکیلات بلدی دریک قسمت البته صحیح است وممکن است درضمن مذاکره مواد البته اصلاحاتی بشود ولی راجع به یک قسمت بنده برای توضیح عرض میکنم که استقلال بلدیه را که خاطرنشان فرمودند البته این استقلال درقانون هم محفوظ است ولی با یک کیفیتی که د عمل هم نتیجه خوب بدهدمقصود از این استقلال چیست مقصود این است که بلدیه طوری تاسیس بشود که کار خودش را بکند وبتواندکار مفیدی هم بکند دراین لایحه بطوری که ملاحظه میفرمایید ما قائل شده ایم به موسسه بلدیه به این ترتیب که دارای دوقسمت باش یک قسمت قسمت شوروی و


یک قسمت قسمت اداری که مجموع این دوقسمت موسسه بلدیه راتشکیل میدهد قسمت شوروی نظارت میکند در امور مالی بلدیه بخصوص دروضع عوارض بلدی وتصویب بودجه بلدیه وکلیه مخارج بللاخره نظارت درجریان اموری اداری بلدیه وآنچه متعلق به شهر است قسمت اداری هم که یک اندازه اتصال بدولت خواهد داشت او دراواقع قسمت اجرائی است که تصمیمات بلدیه را اجرا میکند وبالاخره مامور انجام امور بلدیه است با این شکل بنده تصور نمی کنم بلدیه استقلال نداشته باشد چون درتحت امر شخصی نیست حالا اگ رکیفیت استقلال را بطور دیگر تصور میفرمایید باید پیشنهاد کندی که معلوم شود از چه قرار است والبت اگ رقابل قبول باشد پذیرفته میشود اما اینکه فرمودند حکام بعضی نقاط مثلا از طرف بلدیه انتخاب شوند بنده عرض میکنم البته شاید درآتیه به این ترتیب برسیم وبه اندازه ورزیده شویم دراموراداری واهالی شهر همامان آشنا شوند به این کیفیات که حقیقتا بتوانند مامورینی را انتخاب کنند ک درآن واحد هم درامور للدی نظر داشته وهم دراامور حکومتی ک کیفیت سیاسی دارد اقدام نماینده بجهت اینکه الان حکام مامرین سیاسیی ماهستند درصورتی که فرض ما این است که بلدیه راجع به اموری شهری فقط نظر دارد البته کم کم این قانون را به موقع اجرا بگذرایم وآشنا شویم به این ترتیبات وتاسیسات البته مممکن است یکروزی هم به ا،جا برسیم که حکام هم دربقضی شهر ها از اهل شهر انتخاب شوند اگر چه این منافات با اصلی هم دارد وآن این است که مامورین درحوزه ولایتی ماموریت دارند ویک وظائفی دارند که فقط مربوط به شهر نیست به جهت اینک دریک حوزه ولایتی فرض بفرمایید که یک شهر واقع است درصورتیکه قسمت عمده اش را دهات وبلوکات وقصبات تشکیل میدهند ومن حیث المجموع بایستی ماموریکه درتمام امور داخالت دارد از طرف دولت معین شود نه از طرف بخصوص بعلاوه امور بلدی که مربوط به شهر است ارتباطی با دهات نمی تواندداشته باشد اهالی شره بلدیه دارند برای خودشان چون بلدیه اختصا صا راجع به محل ودر امور خارج از حورج از حوطه شهری بلدیه نمی تواند نظر داشته باشد البته دهات وقصبات هم باید یک ترتیباتی داشته باشند از حیث صحیه وتنظیفات عمومی وغیره اما اینها مربوط به تشکیلات عمومی مملکت باید باشد یا اینکه ترتیبات علییحده داشته باشد بلدیه شهر درحوزه ایالتی صالح نیست دخالت کند باید مربوط به همان همان حوزه شهری باشد والبته دهات وقصبات هم نباید از ترتیباتیکه لازمه زندگانی آنها است محروم باشند بلکه باید یک قراری هم راجع باعمال دهات وقصبات داده شود بعلاوه بلدیه باید از عایدی خودش اداره شوددولت که به بلدیه از مالیه عمومی خودش چیزی نمیدهد چطور میشود فرض کرد که بلدیه را یک شهری از عادیات خودش تاسیس کند وآن بلدیه مجبور باشد که احتیاجات عمومی یک ولایت را ایفا نماید این عملی نیست پس باید برای دهات وقصبات هم بفراخور حال خودشان یک ترتیبات مخصوصی معین کرد نه اینکه آنها را تابع بلدیه شهر که مرکولایت است قرار داد راجع به امور سرباز گیری واینها که فرمودند مربوط به بلدیه است از چه جهت مربوط به بدلیه است از جهت دفتر احصائیه وسجل احوال درقانون سجل احوال داریم دکه دفت رسجل احوال شهر مرکزش دربلدیه است البته هر موقع که وقت سرباز گیری شد مراجعه به آن دفتر میششود واسامی را استخراج مینمایند وبالاخره این ارتباطی است که بین امر سربازگیری وبلدیه هست از حث دیگری بنده ارتباطی نمی بینم وریهمرفته اگر مطالعه بفرمایید دراین لایحه می بینید که یک ترتیبی اتخاذ شده که کاملا عملیا عملی است ودرموضوع نظارت اهالی شهر دامور بلدی خودشان کاملا رعایت شده است وتمام کاره بوسیله نمایندگان شهر میشودکه انجمن بلدی را تکیل میدهند ودر تحت نظارت آنها خواه بود البته قسمت اداری هم که متصل بددولت است از حیث اینکه باید اموری اداری را انجام بدهد یک طوری تشکیل میشود که از یک طرف چون صلاحتی اداری یک امر علیحده ایست یک وظایفی برایش فرض شده است که کاملا حس ن جریان کا را تامین میکند ونتیجه مطلوبه احاصل میشود درقسمت انتخابات بلدی هم یک اصولی اتخاذ شدهاست که به عقیده بنده کاملا عملی وسهل وساده وبون طول وتفصسل است وبالاخره ما از یک تشکیلات بدلی که تازه میخواهیم شورع کنیم چه انتظاری داریم آن وجه ماحسنی که به نظرمان میاید الان درقانون مینویسیم وبه موقع عمل میگاریم اگر درضمن عمل باز هم یک نواقصی دیدیم (برای اینکه البته برا یما دوره ورزش وامتحانست باز اصلاح میکنم واین ترتیب البت بهتر است از اینکه قبل از شروع بمل یک ل یک مقاصد عالی را درنظر بگیریم که شاید درعمل متناسب با احتیاجات مانبادش پس بهتر این است که این قانون بگذرد والبته هر اصلاحی هم لازم دارد درحدود احتیاجاتی که لان حس میکنیم بوشد بعد درعمل ودر من یک دوره ودو دوره به نواقصش برمیخوریم واصلاح میکنیم

جمعی از نمایندگان –مذاکرات کافی است

رییس –پیشنهادات واصله قرائت وبه کمیسیون ارجاع میشود پیشنهاد آقای بهبهانی

(مضمون ذیل خوانده شد )

پیشنهاد میکنم که درماده اول کلممه ملی بعداز موسسه ایست اضافه شود

رییس –پیشنهاد آقایان شیروانی ، یاسائی ، عصر انقلاب وامامی وساگینیان مبتنی براین است که کلمه قصبات هم اضافه شود ارجاع به کمیسیون میشود ماده دوم آقای یاسائی موافقند

یاسائی –خیر مخالفم

رییس –بفرمایید

یاسائی –مخالفت بنده دراین ماده راجع به فقره چهاردهم است که مینویسد تسویه کلمه مناقشات صنفی وقتیکه ما این عبارت را می بینیم مثل این است که میخواهیم حق بدهیم به انجمن بلدیه که یک دخالت هائی درامور قضائی یعنی یک قضاوتهائی در امور صنفی بکند واین با استقلال قوه قضائیه منافی است یعنی


خورده خورده درعمل مخصوصا درولایات طوری خواهد شد که ممکن اس یک اصطکاکی بین بلدیه ها وعدلیه ها تولید شود بنده هنوز درست معنی این عبارت را نفهیمیده ام ونیم دانم مقصود چیست مناقشات صنفی چطور مناقشاتی است وبالاخره مناقشات اصناف یعنی صنفی یا صنف دیگر است یا ناقشات افرادیکه داخل صنف هستند مثلا اگر یک قصبی بدهکار باشد به یک چوبداری مثل اینکه غالبا مبتلا به بلدیه تهران است این گفتگو را آیا خود بلدیه باید خ تمه بدهد یا مقصودشان چیزهای دیگری است اگر مقصود این است که دعاوی اصنفا باید اصلاح کنند بنده مخالفم دعاوی هرنوع باشد رسیدگیش مخوص به محاکم عدلیه ومحاکم عومی است واینگونه گفتگوها یصنفی هم باید به محکمه تجارت مارجعه شود وقانون محالکم تجارت را هم که که ملاحظه بفرمایید اصنفا هم درردیف تجار هستند ودعاویشان باید به محلمه تجارت احاله شود این است که بنده با نوشتن این فقره دراین جا ترتیب مخالف هستم مگر اینکه توشضیح شود که مقصود چه نوع مناقضاتی است

رییس –آقای حائری زاده (اجازه )

حائری زاده –همین مثلی که نماینده محترم زدند وامثال آن موجب شده است که این فقره چهاردهم نوشته شود محکمه فقط نظرش نظر حق است که به بیند دونفری که با هم نزاع دارند حق با کدام است بلدیه نظرش نظر تامین آساایش اهالی است که زندگانیشان را به اوسپرده اند معین ومرتب کند مثلا مسساله چوبدار وقصاب چوبدار عبارتست از آن آدمی که گوسفند از نقاطی برای شهر میاورد ومیفروشد یک آددم غریب مییاد توی شهر و یک عده گوشفند میاورد بین قصابهائی که نمی دانند سرمایه دارند ی ندارند توزیع میکند که مثلا یک ماه دیگر بیاید پولش را بگیرد اگر چانانچه این چوبدار وقتی که برگشت به اوگفتند بروعدلیهاین شخص سال دیگر گوشفند نیماورد وشهر بدون گوسفند میماند دراین قبیل مناقضات باید بلدیه دخالت کند که اگر یک قصابی ورشکیت شد با سایر همکا ران او قراری بدهد کدخدا منشی کند که پول این چوبدار را بدهند که سال دیگر این چوبدار گوسفند بیاورد دراختلافات صنفی باید تا یک درجه به بلدیه حق بدهیم از نقطه نظر آسایش عمومی دخالت نماید واختلافات را حل کند بدیهی است یک قوانین فرعی ونظاماتی هم برای این موضوع باید برقرار شود ولوایحش بعدا از تصویب مجلس بگذرد

رییس –آقای آقا سید یعقوب (اجازه )

آقا سید یعقوب –بنده دراین مادهدوم که مشتمل برهارده جز است درجز پنجمش که نوشته شده (ساختمان وتنظیف مقابر ، مجاری سیاه ، زیر آبها ، پل ها وغیره )خواستم عرض کنم بلی حقیقتا درسال گذشته با این کم آبی گرچه یک عملیات خوبی از طرف بلدیه از حیث مشورب کردن شهر شد وحقیقتا خیلی حق گردند شهر پیدا کرد ولی نظر به آن مساله که درقانون اساسی داریم که مداخله دراملاک غیر ممنوع استخواستم آقای مقعاون هزارت داخله راجع به نظامنامه مخصوص که خواهند نوشت توضیح بهند که یک ترتیبی واقع شود که خوب باشد البته بلدیه باید حفظ منافع عمومی را بنماید وکاللا بنده هم موافق هستم که مثلا در موقع فحطی یا سختی بی آبی یک مدافعاتی که یک عنوان مشروعی داشته باشد واقع بشود به ترتیبی که ملک مردم را هم بدون اجازه تصرفنکرده باشند خواستم بنه بینم این بعبارت (درتحت نظامنامه مخصوص )نظامنامه اش را بلدیه خواه نوشت یا انجمن بلدی یا کمیسیون داخله که این جور چیزها درتحت نظر گرفته شود که منافات بیا اصل مالکیت نداشت باشد نظر بنده رعایت این مساله است

معاون وزارت داخله –بلبته این نکته را درنظر داشتیم وکاملا اصل ماکیت مترم است مقصود فقط تنظیم ونظامات بوده است البته نظامنامه هم که وضع میشود روی همین اصل است وانجمن بلدی تصویب میکند به تصویب دولت هم خواهد رسید وزارت داخله هم البته باید تصویب وامضا کند از این جهت البته نگرانی نخواهد بود اما راجع به مساله مناقضات صنفی که مذاکره شد بنده یک توضیحی اضافه میکنم وآن این است که نوع مناقضه فرق میکند مسائل حقوقی بطور مطلق شامل مناقشات صنفی هست ولی فرض نمایید که درکیفیات صنفی معمول است که ی دکانی که درکی محلی هست دیگری بدون اینکه رعایت یک فاصله معینی را بکند نمی تواند همان دکان را باز کند اینها نوع امور صنفی است وتصدیق میفرمایید که این گونه امور یک جنبه اختصاصی دارد وجنبه حقوق عمومی را ندارد وحل فصلش به توسط بلدیه آسانتر است برای آسایش اهالی شهر هم بهتر است

رییس –آقای احتشام زاده (اجازه )

احتشام زاده –موافقم

رییس –آقای فهیمی (اجازه )

فهیمی –خواستم استدعا کنم که اگ رآقایان موافقت بفرمایند چون مذاکره دراطراف این فقرات خیلی زیاد است یکی یکی مذاکره شود

رییس –تجربه مذاکره معمول نبوده است

فهیمی –چون اینطور خیلی درهم است ونظریات میامند درقسمت اول نوشته اند (جمع وخرج عایدات وعوارض نقری وجنسی بلدی که بموجب قانون وضع میشود اما معلوم نیست مقصود از این جمع وخرج چیست باید ذکر شود که غرض از این عبارت چیست وتوضیجا عرض میکنم که اظهاری که که آقای حائری زاده وضع میشود کردند گفتگوی ما بین چوبدار وقصاب این مساله حقوقی است وباید بعدلیه برود وجزو مسائل صنفی حساب نمیشود مسائل صنفی همان بود که آقای معاون وزارت داخله توضیح دادند که ما بین افراد یک صنف درمحل گفتگو میشود

رییس –آفای احتشام زاده (اجازه )

احتشام زاده –درقسمت جع وخرج که آقای فهیمی فرودند مقصود چیست بنده عرض میکنم مفهوم آن کلمه بودجه است که انجمن بلدی باید حق داشته باشد بودجه بلدیه عایدات ومخارج آن را تنظیم بکند البته عایدات بلدیه وعوارض بلدیه


باید به تصویب مجلس شورای ملی وضع واجرا شود ودر قسمت اعتراض هم که آقای یاسائی فرمودند یعنی مساله مناقشات صنفی بنده خیال میکنم همیشه فوانین را روی مقتضیات واحتیاجات مردم واهالی باید وضع کرد امروز ملاحظه میفرمایید وضعیت اصناف ما مخصوصا صنفف قصاب درشهر تهران طوری است که یک عادت وجریاناتی هست که ما مجبور هستیم از نقطه نظر حفظ اسایش اهالی وتامین آن چیزهائی که برطبق عادت در مملکت ما جریان دارد آنها را قانونی بکنیم که برخلاف قانون رفتار نشود شما میفرمایید که آن چوبدار اگر محاکمه دارد باید برود بعدلیه هیچوق او نخواهد رفت وبه حق خودش ننخواهد رسید ودیگر هیچوقت او نخواهد رفت وبه حق خودش نخواه رسید ودیگر هیچوقت هم گوسفند بشهر نخواهد آورد باین جهت بنده موافقم که برطبق احتیاجات ومصالحی که امورز ایجاب میکند این حق را بدهیم به بلدیه که برای تامین احتیاجات مردم این حق دخالت را داشته بادشد

رییس –آقای شیرواین -ا(اجازه )

شیروانی –یک توضیحی نماینده محترم آقای حائری زاده دادند ویک تاییدی هم آقای احتشام زاده کردند که مسئله دارد کم کم خلط میشود چون بموبجب قانون اساسی هیچ جائی صلاحیت رسیدگی به دعاوی را ندارد مگر عدلیه (نمایندگان صحیح است )مرجع تظلمات عمومی دیوان عدالت عظمی است این عین عبارت قانون اساسی است مناقشات صنفی انطوری که ما در شهر ها میدیدیم از قبیل همان چیزهائی که آقای معاون فرمودند عبارت است از اولا عدم رعایت فاصله معینی بین دکانها وسرفقلی وغیره بوده یانها چیزهائی است که توید مناقشات صنفی میکند مسائله باز کردن دکاکین لسمانی وحمامها حتی که حمام یا دوسلمانی اگر یک محل پهلوی باز کنند یک نوع مناقضات صنفی تولید میکند البته آنها یک قسمت هائی است که عدلیه نمی تواند رسیدگی کند یعنی ما لی وحقوقی نیست که صلاحیت ارجاع بآن جا را داشته باشد والبته از این قبیل چیزها خیلی زیاد است که قضایای حقوقینیست وبا بلدیه است واین قبیل چیزها را اشخاصی که دربلدیه کارکرده اند بهتر از بنده میدانند یعنی چیزهائی است که جنبه حقوقی ندارد وبا بلدیه است ولی درعین حال عرض میکنم که اگر چب دار از قصاب مطلب دارد باید برود بعدلیه گفتگو هم ندارد بلدیه نمی تواند محکمه حقوقی درست کند مسئله مناقضات صنفی ارتباط بمسائل حقوقی ندارد یعنی آنچیریکه قسمت حقیقی بهش مربوط میشود باید برود برود بعدلیه

رییس –آقای شیروانی توضیح دادند ومعلوم نش موافق بودند یا مخالف

شیروانی –بنده موافق بودم

رییس –آقا فاطمی (اجازه )

فاطمی –موافقم

رییس –آقای غلامسن میرزا غلامحسن میرزا –عرض ندارم

رییس –آقای شریعت زاده.

شریعت زاده –نسبت بشقوقی که دراینماده ذکر شده است التبه باید موافقت کرد ولی این قسمت که مربوط است بقسمت مناقضات صنفی بایستی بقید همین نوشته شود زیرا به موجب اصولاگر یک حق مورد دعول واختلاف واقع شود خواه این حق صنفی باشد یا هرحق دیگری بایددید که رای آن حق رسیدگی وانشا حکمی ضرورت دارد یا نه واز این واز این نقطه نظر است که بنده مخالفم ومعتقدم که باید از یک کلیاتی که ممکن است تماس بکند با قوانینی که مربوط به اصول حقوقی است احتراز کرد مضافا به اینک به موجب قانون اساسی م توا معتقد شد که این قبیل امور از وضائف قوه قضائیه است که یکی از تقسیمات مطلق قوا ما می باشد بنابراین پیش بینی هائی میشود دراین قانون کرد که عبارت باشد از تشکیل محکمه صنفی درروی یک مقرراتی که الان هم بلدیه همان متوجه شده است چنانکه الان صلحیه بالا ختصاص برای امور بلدی دربلدیه هست بنابراین هر قسم مسائلی که لازم برای حل یک اختلافی که یکی از اصنفا یا یک فرد صنفی آن را حق خودش می داند ودیگری حق او نمی داند باید محکمه وحکم باشد وبهتر این است که آقای معاون موافقت کند ک در شور دوم راجع به این سمت پیشنها محکمه بوشد که اختلافات صنفی را حل کند تا به این ترتیب این قضیه تامین شود که ما مجبور نشویم دراینجا بنویسیم که بدلیه که یک موسسه شوروی است درامورحقوق یقضاوت خواهد کرد

فاطمی –عرض میکنم این مساله مناقضات صنفی که دراینجا ذکر شده است صحیح است پریروز هم طرح را که آقای حئری زاده تهیه کرده بودند وامضا کردیم ودراینجا هم قابل توجه شد راجع به الغا مالیاتهای صنفی بود کهواین مناقشات صنفی یک قسمتش راجع به همان مالیات صنفی است ویک قسمت دیگر مساله دکاکین است که دراینجا گفته شد ک بدون یک طرز وقاعده ای کسی نمی تواند برود یک دکان پهلوی دکان کس دیگر باز کند ویکی دیگر مساله سرقفلی است که آقای شیروانی فرمودند حقیقتا یک دردسری است والبته باید یک فکری برایش بشود وبالاخره قسمت اعظم مناقضات صنفی که اینجا نوشته شده است راجع به مالیاتهای صنفی است که سابق هرساله اصناف دراخر سال با اطلاع کلانتر می نشیتند ومالیاتها را معین م یکردن وحالا التبه ب اطلاع بلدیه این کار انجام میشود وبعداز اینکه ما مالیات اصنفا را ملغی کردیم مناقشات صنفی عبارت از همین قضایائی است که دراینجا ذکر شد ولی سایر مناقضات صنفی که عبارت از مسائل حقوقی است البته باید به عدلیه برودوتوضیح هم لازم ندارد وبنده نمی دانم چرا درسر این مساله یک مذاکرات بی جهتی میشود

جمعی از نمایندگان –مذاکرات کافیست

رییس –پیشنهادات قرائت میشود

(به شرح ذیل قرائت شد )

پیشنهاد آقای یاسائی –بنده پیشنهاد میکنم فقره ۱۴ ماده


دوم به این نحو اصلاح شود تهیه قراردادها راجع به معاملات صنفی

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب –پیشنهاد میکنم درجز هفتم ماده دومبعداز کلمه (دار المجانین ))اضافه شود (ودار العجره )

پیشنهاد آقای فهیمی –بنده پیشنهاد میکنم درماد دوم مسائل ذیل اضافه شود

۱-تهیه بودجه جمع وخرج بلدی به نسبت عایدات وعوارض نقدی وجنسی بلدی که به موجب قانون وضع میشود

۷- مراقبت در امور صحی شهر ودهاتیکه درحوزه آنست

۱۶- اقامه دعوی یا مدافعه درمحاکم صالحه درمسائل حقوقی که یک طرف آن شهر باشد

پیشنهاد آقای سهراب خان ساگیننیان –بنده پیشنهاد میکنم درآخر بند ۶ اضافه شود وتعیین وسائل برای آراستگی تدریجی شهر

رییس –به کمیسیون ارجاع میشود اگر آقایان موافقند چنددقیقه تنفس داده میشود

(دراین موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس از یک ربع ساعت مجددا تشکیل گردید )

رییس –پیشنهادات آقایان رفیع وزار معظمی هم به کمیسیون فرستاده میشود ماده سوم مطرح است

(ماده مزبور به شرح آتی قرائت شد )

ماده ۳- اراضی کوچه ها ، میدانها ، باغها ، پیاده روها ،ممعابر ، رودخانه ها ، سواحل رودخانه ها ، زیرآبها وغیره وهرچه تعلق به شهر است محل استفاده عموم یم باشد

رییس –آقای یاسائی (اجازه )

یاسائی –عبارت این ماده به نظر بنده وافی به مقصود نیست زیرا به طور مطلق نوشته شده است اراضی کوچه ها وباغها ورودخانه ها وغیره درصورتیکه هریکی ازاین ها تقسیم میشود به خاص وغام کوچه خاص محل استفاده عموم نمی تواند بشود زیرا آن کوچه ملک آن شخص است که وصل به خانه اش است وهمین طور درغالب شهر های کوچک که رودخانه از کنار یا از وسط شهر عبور می کند میا ه آن هم مال مالکین است که دراطراف آن رودخانه ملک دارند وهیچ مربوط به شهر نیست بنابراین چون عبارت ناقص است بنده پیشنهاد کردم که لفظ عمومی بعداز این کلمات اضافه شود حتی باغات وسایر چیزها

رییس –آقای آقا سید یعقوب (اجازه )

آقا سید یعقوب –بنده مخالفم

رییس –آقای شیروانی (اجازه )

شیروانی –مخالفم

رییس –آقای شریعت زاده

شریعت زاده –بنده هم مخالفم

رییس – آقای روحی

روحی –بنده هم مخالفم

رییس –آقای احتشام زاده .

احتشام زاده –اگرآقای یاسائی توجهبفرمایند درآخر این ماده نوشته شده است (هرچه متعلق به شهر است )البته اگر یک ملک خاصی باشد ویا مالک خاصی داشته باشد متعلق به شهر نیست ووقتی متعلق به شهر باشد متعلق به عموم خواهد بود

رییس –آقا ی آقا سید یعقوب (اجازه )

آقا سید یعقوب –بنده میخواستم به اعضا محترم کمیسیون وآقای معاون وزارت داخله تذکر بدهم که این ماده دراینجا جیش نیست برای اینکه ما وقتی ک دراینجا می نویسیم (بلدیه )مقصود بلدیه مملکت خودمانست ودرواقع بنده به مجرد اینکه بلدیه می گویم چشمم باز میشود به بلدی موجود یا بلدیه ای که سرجای این بادش واین طوریکه دراین ماده نوشته شده است درواقع دیگر چیزی باقی نمی ماند درصورتیکه چیزی درشهر ما نیست که مالک نداشته باشد مثلا باغهای این شهر بردوقسم است بادولتی است یا شخصی اگر دولتی است که مامورین مالیه نمی گذارند کسی از آنجا عبور نماید اگر هم شخصی است کک ه من رفته ام زحمت کشیده ام ویک باغی درست کرده ام هیچوقت نمی گذارم مورد استفاده عموم واقع شود وهمین طور ساحل رودخانه ها سال رودخانه آنجائی است که آن کسیکه نزدیک آن است رفته است وغرس اشجار کرده است این چه ربطی به عموم دارد همینطور سایر چیزها بنابراین بنده اصلا با ذکر این ماده مخالفم زیرا هرچه فکر می کنم یک چیزی که موضوع متعلقه به شهر باشد دراینجا نیست درشهر ما که پایتخت ایران است چه چیز آن متعلق به شهر است بله میدان کاه فروشها یا بنده می بینم که این ماده هیچ فایده ای ندارد مگر اینکه یک خصوص ملاحظات عمومی هم شده باشد مخصوصا آقای یاسائی خوب فرمودند کوچه خاص متعلق است به همان اشخاصیکه خانه شان درآن کوچه است وهمچنین سایر چیزه دیگر اینکه دراینجا که بیان وظائف بلدیه را میکنیم یعنی موریکه درتحت نظر بلدیه اداره میشود وظائفی را که بلدیهدار آنوقت بیاییم ویک همچو کاری بکنیم چه معنی دارد این است که با اساس این ماده بنده مخالفم وپیشنهادی هم تقدیم کرده ام وعقیده ام این است که این ماده بود بکمیسیو وتجدید نظردرش بشود این بود عرایض بنده

رییس –آقای حائری زاده (اجازه )

حائری زاده –یک جمله ای را متذکر میشوم بآقایان وآن این است که این لایحه شور اول شاست وحتما تجدید نظر خواهد شد چه توقع ارجاع بکمیسیون بشود چه نشود وپیشنهاداتی هم که آقایان تقدیم میکنند همه بکمیسیون میاید وثانیا با این مواد تحت شور قرار میگیرد وراپرت ثانوی که آمد بمجلس انوقت رای قطعی گرفته یمشود وبهمین دلیل هم مقام ریاس دراین پیشنهادات رای نیم گریرند واله میدهند بکمیسیون اما راجع بباین کلمه باغها وغیره خیال میکنم بغهای ملی وعمومی بود واین جمله یا در


طبع ویا درضمن نوشتن راپرت اشتباه شده اس تاما رااضی وکوچه ها چه اص باشد وچه عام بلدیه باید دراینها نظارت کند تمیز نگاهدارد یک کوچه ای که خاص است نمی شود مزبله دان کرد که کثافات را در آنجا بریزند وتولید امراض بکند وراجع بباغات هم آن باغهائی که درشهر هست وملی است هیچ وار هم شخصی با دشوویک دریاچه هائی داشته باشد که تولیدامراض بکند باید بلدیه درتحت یک قواعد واقوانینی از آنها جلوگزیری کند ما اگ رخواسته باشیم بلدیه داشته باشیم ووطائل آسایش مردم شهر نشین را فراهم کنیم بایداجازه بدهیم که بلدیه درکوچه ها ومیدانها ومعابلر خصوصی وعمومی وسواحل رودخانه ها اعمال نظر کند وکثافاتش را پاک کند واگر غیر از این باشد بلدیه معنی ندارد

رییس –آقای شیروانی (اجازه )

شیروانی –توضیحاتی که نماینده محترم دادند یبا مفاد این ماده بکلی تباین دارد نظارت غیر از تعلق است تمام اینهائی چنانچه مینویسد راضی کوچه ها ، میدانها ، باغها ، پیاده روها معابر ، رودخانه ها ، سواحل رودخانه ها ، زیرابها وغیر هرچه متعلق بشهر رسات محل استفاده عموم میباشد واگر ما بخواهیم این ماده راتصویب کنیم بعقیده بنده ما دخالت درخیلی چیزها که وظیفه بلدیه نیست کرده ایم ولی التبه اگر بگوییم نظارت درمقابر اعم از خصوصی وعمومی یانظارت درباغها وردخانه ها وسواحل آن از وظائف بلدیه است این صحیح است ودرواقع همان توضیحی است که آقای حائری زاده دادند ولی این ماده با توضیحی که ایشان دادند بهیچوجه تناسبی ندارد زیرا تمام چیزهائی که ممکن است که ثلثش مالی مردم بادشد ما میگوییم محل اسفتاده عموم است ونمی گوییم درتحت نظارت بلدیه است مثلا مجرا آب مال یک شخصی است دراینجا نوشته شده محل استفاده عموم است وبالاخره بنده تصورمیکنم از این ماده مبهم هزار سواستفاده بشود کرد والبته بای اصلاح شود

ضیا مخبر کمیسیون –بنده توجه آقایان را جلب میکنم باینکه اساسا این ماده با کمل قوت درقانون مصوب بیستم ربیع الثانی ۱۳۲۵ مصرح است هیچ تغییری دراین ماده داده نشده اصل مادهاین است

ماده ۵۰- اراضی کوچه ها ومیدانها ، باغها ، پیاده ورها ،معابر ، رودخانه ها ، سواحل رودخانهها ، زیر ابها وغیره وهرچه متعلق بشهر است محل استفاده عموم است مادامیکه این اقنون نسخ نشده است این ماده بوقت قانونی خودش باقی است ودرآخر این قانون هم یکماده ایست که قانون مصوب بیستم ربیع الثانی ۱۳۲۵ نسخ والغا خواهد شد البته آقایان متوجه هستند که این قانون شور اول شاست ویک قانونی است که دردوره چهارم ودوره پنجم مورد مطالعه تمام کمیسیونها داخله واقع شده دولت هم دراین خصوص یک توجه خاصی داشته است ونماینده وزارت داخله هم یک صدقه مخصوص نسبت به این قانون نشان داده است برای چه برای اینکه بلدیه (که یکی از مهمترینآقثارمیلی است وتمام مشروطه طلبه انسبت به این قبیل اصلاحات پبی علاقه بوده اند از این حالت فعلی بیرون بیاید کمیسیون هم دقت کرده است که برا یی شور اول هرچه زودتر این لایحه تقدیم مجلس شود وآقایان مطالعه مینمایند ونظریات خودشان را درضمن مواد پیشنهاد وتقدیم مقام ریاست میکنند به کمیسیون مرجوع میشود آنوقت تمام آاقیانی که پیشنهاد کرده اند میتونند به کمیسیون تشریفبیاورند وبا حضور نماینده وزارت داخله نظریاتشان را اظهار مینمایند تا درموقع شور ثانی یک قانونی ک از نظر همه آقایان گذشته است به مجلس بیاید وتصویب شود

رییس –پیشنهادات واصله قرائت میشد

(به شرح ذیل قرائت شد )

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب –مقام محترم ریاست پیشنهاد میکنم ماده سوم حذف شود

رییس –پیشنههاد آقای آقا میرزا یدالله ان هم درهمین زمینه است سایر پیشنهادات قرائت میشود

(اینطور خوانده شد )

پیشنهاد آقای یاسائی –مقام محترم یاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم درماده سوم بعدا زکلمه کوچه ها وغیره کلمه (عمومی )اضافه شود

پیشنهاد آقای دکتر طاهری –مقام نیع ریاست مجلس شورای ملی –پیشنهاد میکنم کلمه عمومی بعداز لفظ باغها ازیاد شود

پیشنهاد آقای میرممتاز –مقام محترم ریاست مجلس بنده پیشنهاد میکنم بعداز وغیره نوشته شود آنچه به مالک ومتعلق به شهر است محل استفاده عموم است

پیشنهاد آقای عدل –بندده پیشنهاد میکنم در ماده ۳ لفظظ میدانها وبا غها نوشته شود عمومی عمومی

ایضا پیشنهاد اقای شیرواین –پیششنهاد میشود بعداز جمله متعلق به شهر است اضافه شود تحت نظارت بدیه

پیشنها دآقای حقنویس –این جانب پیشنهاد میکنم کلمه باغها وکلمه سواحل رودخانه ها از ماده سوم حذف شود

رییس –پیشنهادات به کمیسیون ارجاع میشود ماده چهار فرائت میشود

(به شرح ذیل خوانده شد )

ماده ۴- عوارض واعیدات بلدی به مصرف شهر میرسد و متصدی وصول خرج آن بلدیه است

رییس –آقای یاسائی (اجازه )

یاسائی –این ماد به ترتیبی که نوشته شده است خوببست ولی ما یک قانون ی دردوره پننجم گذراندیم ویک عوائدی را از محل دیگر اختصاص دادیم برای بلدی وحالا نمی توانیم بگوییم آن عوار ض عایدات مربوط به بعدلیه نیست زیرا ما در آنجا قید کردیم به بلدیه داده شود حالا دراینجا نوشته شده دومتصدی


وصول وخرج آن بلدیه است درصورتی که متصدی وصول آن مالیات مالیه است لهذا بنده خیال میکنم که بایستی این ماده را اصلاح بفرمایند که منافاتی با آن قانون نداشته باشد

رییس –آقای حائری زاده (اجازه )

حائری زاده –اصلا بلدیه چند نوع عایدی ممکن است داشته باشد مثل مالیات نواقل که بیشتر درکحت نظر بلدیه بود وبلدیه آنرا وصول میکرد بعد مجلس پنجم صلاح دانست ک آنرا مالیه وصول کند ودرمقابل یک معامله با بلدیهها کردند که آنها ا زاین قبیل مالیاتها چشم بپوشند ودولت از عایدات خودش به بلدیه ها بدهد ومافاتی هم بااینماده ندارد دراینجا هم نمی نویسد که چون دولت به بدلیه ها دستی بده است باید عایدات دولتی را بلدیه وصول کند چنین چیزی را ما دراینجا ننوشته ایم وآن اقنونی هم که آقای ایسائی فرمودند به قوت خودش باقیست وتزلزلی درآن پیدا نشد لی یک عوارض شهریست که ممن است بلدیه بوسیله وزارت داخله پیشنهاد کند ومجلس هم تصویب کند وآن عبارت از این است که هرشهری که هرشهری برای خوش یک عوارض پیش بینی کند مثلا بعضی شهرها کنار وردخانه است بعضی کنار جنگل است وبعضی معبر قوافل است ممکن است برا یخودشان از این چزها یک رقم عایدات پیش بینی کنند آنوقت آن عایدات را دولت نباید جمع اوری کند زیرا عایدات شهر را باید خود خود شهر جمع اوری کند ودخل وخرجش را انجمن بلدی باید تصویب کند وهیچ منافاتی هم با آن قانون ندارد وآقی یاسائی هم ممکن است نظریه خودشان را پیشنهاد بفرمایند ودرکمیسیو صحبت شود

رییس –آقای شیروانی (اجازه )

شیروانی –موافقم

رییس –آقای محمد ولی میرزا (اجازه )

محمد ولی میرزا –موافقم

رییس –آقای بامداد (اجازه )

بامداد موافقم

جمعی از نمایندگان –مذاکرات کافی است

رییس –ماده پنج قرائت میشود

(به طریق ذیل خوانده شد )

ماده ۵-حوزه بلدی عبارتست از شهر واطراف آن تا حدود معینه وتعیین وتغییر حوزه بلدی هر شهر با پیشنهاد اداره بلدیه وموافقت حکومت وتصویب انجمن بحکم وزارت داخله خواهد بود رییس –آقای آقا سدی یعقوب (اجازه )

آقا سید یعقوب –بنده میخواستم به آقای مخبر وآقای معاون وزارت داخله تذکر دهم که عبارت این ماده مجمل است وبنده نظرم این بود که لااقل درانیجا معین نمایند که شهرهای مظم چقدر وشهرهای کوچک غیر معظم چقدر وکرسی ایالت چقدر وکرسی ولایت چقدر ومرکزپایتخت چقدر وتا چه حدود حوزه بلدیه شان خود بودوبالاخره باید معین شود که عیین اینها از وظایف مجلس اوکجا باید این حدود معین شود

معاون وزارت داخله –حدود را بطورکلی درین جا نمیشود معین کر برای اینکه هرشهری کی وضعیتی دارد وتا یک حدود معینی بلدیه میتواند مراقبت نماید وبه هیچ وجه نمی شود درتحت بلدیه آن شهر است چیزی که هست درتعیین حدود وترسیم نقشه آن بایستی دقت کرد ک ماهم پیش بینی کرده ایم که باید انجمن بلدی با موافقت حکومت حدود را تعیین کند ووزارت داخله هم تصویب کند

جمعی از نمایندگان –مذاکرات کافی است

رییس –ماده شش قرائت میشود

(به شرح ذیل قرائت شد )

ماده ۶-منابع انحصارات وامتیازات شهری ومنافع حاصله از آنه به لدیه اختصاص دارد وبه مباشرت مستقیم یا نظارت بلدیه اداره نمیشود

ماده ۷- علامت مخصوص بلدیه عبارتست از دورنمای دروازه که نقشه شیروخورشید با شمشیر درجلو آن روی کنید ایستاد اشد وبلدیه هر شهر مهر مخصوصی به نام آن شهر خواهد داشت رییس –آقای یاسائی (اجازه )

یاسائی –باملاحظه سوابق وقوانین ونظاماتی که قبل از تصویب این قانون بوده است تصور میکنم که اینها درعمل اشکالاتی تولید میکنند وبهتر اسن است ک ما درموقع تدوین قانون اینها راپیش بینی کنیم وقیدهائی بشود مثلا نوشته شده منابع انحصار وامتیازات شهری بابلدیه است واگر عوائدی هست که مربوط به شهر است بلدیه وصول کند این درست ولی امتیاز واگون شهری تهران را بلدیه نداده است ودولت داده است و بللاخره این ترتیبیکه دراینجا ذکرش با آن چیزهائی که سابق مقرر بود مننافی است همینطور مساله چراغ برق تهران وسایر چزیها وبنده تطور میکنم که درین ماده یک اصلاحاتی بشود که دولت درآن منابع مداخلاتی نکند ومنحصر شود به بلدیه .

رییس – آقای حائری زاده (اجازه )

حائری زاده –اگر مراجعه بفرمایند به ماده سی وسوم که امور راجعه به انجمن بلدی را تشخیص میدهد درآن ماده اینها پیش بینی شده است وظائفش هم معین شده است وبدیهی است طرح این قبیل لوایح را خود شهر باید بکند زیرا غیر از این باشد فلسفه ندارد وهمین طور مساله اتوبوس رانی که کمیسیون را پرتش داده است البته یکی از منابع شهری است ومملت درآن دخالت ندارد ویک شهر خاصی دخالت دار زیرا درکوچه ها وخیابانهای تهران که عبور میکند خانه های مردم تهران را خراب میکند خانه های شهر رشت راخراب نمی کند که وکلای آنها بنشینند وقضیه راحل بعضی چیزها هست که درقانون اساسی اختیارات ر از شهرها گرفته است وحقا هم بایستی آن اختییارات گرفته شود


مثلا اگر خواسته باشند انحصاری به شعبه خارجی بدهند این قبیل مسائل چون به حیت مملکتی بسته است باید مجلس شورای ملی درآن نظر داشته باشد ولی چون عوائدش مربوط به شهر است وضررش هم متوجه شهر میشود باید منافعش عاید آن شهر بشود همین طور واگونها وچرا غ برقهای شهری باید عایداتش بخود شهر برسد حالا جریانش اگر مربوط بداخله است باید به توسط وزارت داخله بادش واگر اتباغ خارجه هستند بایستی با مجلس باشد واینها یک مباحص علیحدهایست والبته هیچ تردید ندارد که منافع اینها بایستی به همان شهر عاید شودزیرا ضارش متوجه آن شهر میشود

رییس –آقای شریعت زاده (اجازه )

شریعت زاده –از نطقهنظر مفهوم کلیکه این ماده دار وراجع است باختصاص منابع انحصارات وامتیازات شهری به بلدیه نمی توان مخالفت کرد ولی نظر آقای یاسائی نمایند محترم این بود که باید سعی کرد که همیشه تماس واصطکاکهایی که درنتیجه تشخیص نشود ممکن است امتیازات دیگری که یک موسسه دیگر مملکت آن رامشمولاین ماده نداند بلدیه بخواهد دراین دخالت کند آن وقت این اختلافات را کی رفع میکند بنابراین هیچ دلیلی ندار که ما بهطور کلی درقانون یک چیزهائی را بنویسیم که درآتیه اسباب زحمت شود والبته چچون مشکل نیست وآقای معاون وزارت داخله هم اطلاعاتشان خوبست بهتر اسین است این قبیل مسائلل را تعیین کنند

معاون وزارت داخله –البته اگر محتاج بتوضیح بادش توضیح داده خواهد شد ضرریی هم ندارد ولی این اصلی که دراینجا نوشته شده است خوب مطلب موضوع را تعیین که امتیازات وانحصارات شهری مثل ترا موای شهر مثلچراغ برق شهر اینها یک منابعی است که ممکن است موضوع امتیازات وانحصارات واقع شود وسلم است ک اینها راع بعموم مملکنیست واجع بشهر است وبا وجود این اگر محاج بشبدانند که یک ذکری هم از نوع این امتیازات وموضوعات بشود هیچ اشکالی ندارد والبته احتیاطا ذکر میکنیم

جمعی از نمایندگان –مذاکرات کافی است

رییس –ماده هفت قرائت میشود

(بشرح ذیل قرائت شد )

ماده هفت –علامت مخوص بلدیه عبارتست از دورنمای دروازه که نقشه شیر خورشید با شمشیر درجلو ان روی کلید ایستاده باشد وبلدیه هرشهر مهر مخصوص بنام آن شهر خواهد داشت رییس –آقا ی فرشی (اجازه )

فرشی این موضوع دروازه که اینجا نوشته شده مناسبتی ندارد وبنده عقیده ام این است که با یی از آثار تاریخی ایران باشد با سردرب مجلس شورای ملی زیرا بعضی شهرهاست که هیچ دروازه ندار بنابرین بنده معتقدم که که بایکی از ابنیه تاریخی مثل تخت جمشید باشد وبا سردرب مجلس شورای ملی دروازه معین ندارد

رییس –آقای احتشام زاده

احتشام زاده –مقصود از این علامت این است که یک نماینده باشد برای هویت بلدیه ها وبنده تصور میکنم که بهترین چیزی که شهر را تظاهر میدهد همان دروازه است وتصدیق میکنم که بعضی شهرها دروازه ندارد ولی بطوی کلی معلوم اس که مقصود از دروازه اینست که علامت شهر است وبالاخره برای بلدیه بهترین علامت همین علامت است

جمعی ازنمایندگان –مذاکرات کافی است

رییس –پیشنهاد ختم جلسه شده است آقای وزیر معارف فرمایشی دارید

وزیر مفارف –دوفقره تجدید کنترات دونف از معلمین مدرسه حقوق است که دردوره سابق بکمیسیون رفته بود وتمام هم شده بود وچون مجلس درشرف اختتام بود همین طور ماند عجالتا تقدیم میشود که تصویب شود

رییس –بکمیسیون بودجه ومعارف وخارجه فرستاده میشود آقای بیات بیات بنده سوالی از وزارت معارف کرده بودم خواستم ببینم اگر ممن است جواب بدهند والا بماند برای جلسه بعد

رییس بفرمایید

بیات =-راجع بقانون ممیزی املاک در دوره پنجم گذشت یک صد نیم برای تاسیس مدارس ابتدائی دربلوکات ودهات درآن قانون مقرر شد واز قراری که بنده اطلاع دارم دربعضی قسمتها آن قانون بموقع اجرا گذاشته شده است چون مدت آن را مجلس دوسال قرارداده بود وارت مالییه بطور تبقیض آن قانون را دربعضی نقاط شورع باجرا کرده بعضی جا ها اجرا شده وبعضی جاها نشده خواستم از آقای وزیر معارف سوال کنم که آن مبلغی که صول ده بچه صورتی است ودرچه موقعی درصدد هستند آن مدارس را افتتاح کنند وبالاخره نقشه را که برا یاجرای این کار شیده اند چیست واز چه تاریخ آن وجهی که گرفته میود بمصرف میرسد واین مدارس افتتاح میشود یا خیر

وزیر معارف –درچندی قبل همانطور که اظهار فرمودند راجع بصد نیم که مجلس شورای ملی برا ی مدارس ابتدائی هرجائی تخصیص داده است خود بند با دکترمیلیسپو مذاکره کردم وتقریبا همین بیاناتی را که آقا بیات فرمودند گفتم که میگویند دربعضی جا ها شروع شده است بگرفتن آن مالیات جدید که صدنیم هم جز آنست وبنا براین لازم است وزارت معارف از حالا تهیه ترتیب ان مدارس را بدهد که این وجوهیکه اخذ میشود درمحل خود بمصرف برسد آقای دکتر مییلسپو گفتند بله دربعضی جا ها شروع شده ولی بطور عموم نیست واز حالا نمی توانیم مبلغی که از این راه حاصل میود بطور کی بگوییم چه مبلغ خواهد بود که برطبق آن وزارت معارف بتواند یک


تاسیسات محلی بکند ولکین من حاضر هستم که هذه السنه مبلغ صد هزار تومان از این بابت بدهم یعنی پنجاه هزار تومان از بابت هذه السنه وپنجاه هزار تومان از بابت سنه آتیه که شروع بشود بتاسیس مدارس ولایات وبعد درسال بعد هرقدر شد بموجب صورت حساب میکنیم کا رصد نیم زیادتر شد محصوب میکنیم واگر کسر شد کسر میگذاریم فعلا بنده مشغول هستم برای تهیه مقدمات آن والبته لایحه آن صد هزار تومان بمجلس خواهد آمد صدهزار تومان هم یک صورتیکه تقسیمات جز آن معین شد باشد یعنی برا یهرجائی چقدر آنرا هم تقدیم مجلس میکنیم که پس از تصویب شورع شود

رییس –آقای احتشام زاده (اجازه )

احتشام زاده –بنده چندی قبل سوالی از وزارت داخله راجع باراضی که جلب اداره امنیه است کرده بودم که بدون جهت تصرف کرده اند وآقای معاون وزارت داخله فرمودند تحقیق میکنم درصورتیکه صحت داشته باشد جلوگیری میکنیم وتا بحال هیچ اقدامی نکرده اند واراضی یکعده صغیر بدون جهت درتصرف اداره امنیه است استدعا میکنم دراینموضوع اگر تحقیقاتیکرده اند جواب دهند معاون وزاتر داخله همانطور که رعرض کردم باداره امنیه اخطار شد که یا دراین اراضی دخالت ننمایند یا اینکه موجبات رضایت مالکین را بعمل بیاورند ویک توضیحاتی هم داده اند وفعلا مشغول مذاکره با آنها هستند دراینصورت تصدیق میفرمایید که اقدام شده وتصفیه خواهد شد

رییس –آقای ملک مدنی سوالی دارید

ملک مدنی –خیر درموضوع این صد نیم معارف که آقای وزیر معارف اظهار کردند این برخلاف آن قانونی است که گذشته مثلا درولایت ما الان شروع کرده اند بگرفتن این مالیات حالا پس از اینکه گرفتند بخواهند برای جای دیگر تخصیص بدهند اینکه نمیشود ملایر وتویسرکان صد نیم معارف بدهند آنوقت بمصرف خراسان رسد بقیده بنده این برخلاف قانون است مجلس هم نباید همچو موافقتی بکند

رییس –جلسه آتیه روز سه شیبه سه ساعت قبل از ظهر دستور اولا قانون بلدی ثانیا اتوبوس رانی

(مجلس سه ربع ساعت بعداز ظهر ختم شد )

رییس مجلس –سید محمد تدین

منشی امیر تیمور کلالی منشی