مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آذر ۱۳۵۰ نشست ۲۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و سوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آذر ۱۳۵۰ نشست ۲۲

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۸ آذر ۱۳۵۰ نشست ۲۲

فهرست مطالب:

مجلس ساعت چهار بعد از ظهر بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود. (بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان اخلافی- ایلخانی پور- مهندس بدیعی- دکتر حبیب بهبهانی- دکتر جزایری- دکتر خطیبی- ذوالفقاری- دکتر رشتی- رشیدی- دکتر رهنوردی- خانم زاهدی- ساگینیان- خانم دکتر سرخوش- شاخوئی- دکتر شمس- شیخ بهائی- طباطبائی دیبا- دکتر فروزین- فیصلی- مهندس قادرپناه- خانلر قراچورلو- دکتر کفائی- کلانتر هرمزی- کمالاتی- دکتر کیان- دکتر موثقی- موقر- مهاجرانی- خانم آصف زاده- عبدالحسین آموزگار- دکتر عظیمی.

غائبین مریض

آقایان اخوی- اسلامی نیا- خانم اقبال- دکتر پرتو اعظم- پرویزی- پسیان- خانم دکتر دولتشاهی- سید کاظم مسعودی- دکتر مشایخی- مهندس نصر- دکتر یگانگی.

- ادامه بحث در کلیات گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع بلایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور

۲- ادامه بحث در کلیات گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع بلایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور.

رئیس- وارد دستور می‌شویم کلیات لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور مطرح است آقای مظهری تشریف بیاورید.

مظهری- با اجازه جناب آقای رئیس، همکاران محترم، ما زنده از آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ما است (احسنت) بنده قبل از بیان هر مطلبی اجازه می‌خواهم ماده ۱۳۱ آئین نامه داخلی مجلس را قرائت کنم.

«ماده ۱۳۱ – هریک از نمایندگان در صورتیکه تخلف در اجرای آئین نامه مجلس مشاهده نماید حق دارد مورد تخلف را با استناد بماده مربوط در همان جلسه بوجه اختصار و بدون خروج از موضوع ظرف ۵ دقیقه تذکر دهد و در صورتی که از موضوع خارج شود مورد اخطار رئیس مجلس واقع می‌شود و در صورت ادامه بیانات خارج از ادامه نطق او جلوگیری می‌شود این در مورد اخطار نظامنامه‌ای بود هدف من از قرائت این ماده این بود که این موضوع را عرض بکنم که متأسفانه دوست و همکار عزیز ما که الان در جلسه تشریف ندارند از این ماده استفاده کردند و آمدند اینجا مطالبی فرمودند خلاف واقع مطلبی که بنده امروز صبح عنوان کردم و در صورت مجلس هم هست عیناً مجدداً عرض می‌کنم «دولت خدمتگزار حزبی ما توفیق انجام آرزوهای رؤیایی مردم ما را پیدا کرده است و ۸ سال است بر سر کار مانده و انشاءالله با تأیید شاهنشاه و حمایت مردم سالهای دیگری هم خواهد بود» اصل ۴۶ قانون اساسی که جناب رامبد به آن استناد کردند را هم اجازه بفرمایید قرائت کنم «عزل و نصب وزراء به موجب فرمان همایون پادشاه است» بنده نفهمیدم مطلبی که اینجا عنوان کردم و دوباره قرأئت کردم کجایش مخالف اصل قانون اساسی بود که آمدند اینجا و اخطار نضامنامه‌ای کردند به هر حال بنده لازم بود اینجا این مطلب را عرض کنم فکر خلاف این ماده قانون اساسی به مخیله هیچ فرد ایرانی و هیچ ایرانی وطنپرستی اصلا خطور نمی‌کند (صحیح است- احسنت) و عنوان کردن این مسائل هم صحیح نیست و دیدیم کسانی هم که خواستند خلاف این مسئله را به مغزشان خطور بدهند مردم ما مردم پا برهنه کوچه و بازار آنها را سر جای خودشان نشاندند و قانون اساسی را با خون خودشان امضاء کردند (احسنت) ما بحفظ قانون اساسی سوگند خوردیم ولی باید این نکته را عرض بکنم این سوگند و پیوند ناگسستنی شاه و مردم سوگند امروز و دیروز نیست این یک ریشه غریزی دارد و مربوط بقرون و اعصار است و ملت ما از ۲۵۰۰ سال پیش این سوگند را خورده و به آن وفادار است (صحیح است) دلیلش هم این است که در طی این ۲۵۰۰ سال رژیمهای متفاوتی در دنیا بودند که محو و نابود شدند ولی رژیم شاهنشاهی ما پایدار ماند و انشاءاللهتحت توجهات شاهنشاه پایدارتر خواهد شد بکوری چشم دشمنان (احسنت) بحث پیرامون بودجه و توجه دولت به نیروهای دفاعی مملکت بود که عرض کردم خوشبختانه نیروهای دفاعی مملکت ما چتر امانی بر سراسر خاک کشور ما گسترده‌اند که مایه افتخار و مباهات ملت ایران است (آفرین) و من از این موقعیت استفاده می‌کنم و به نیروهای انتظامی بیدار دل ما که چشمان باز و بیدار آنها تأمین کننده خواب آرام شبانه و زندگی نو روزانه ومرفه ملت ما است (صحیح است) و برهبری فرمانده بزرگ خودشان توانستند بخوبی وظیفه‌ای را که دارند انجام بدهند تبریک میگوئیم (آفرین) و بعنوان یک فرد ایرانی در این ساحت مقدس از آنها سپاسگزاری می‌کنم.

آقایان ما قدر نعمت امنیت و آرامشی که داریم بخدا قسم آنطور که باید و شاید نمیدانیم، و به ارزش واقعی مواهبی که درسایه رهبری پادشاهمان بما ارزانی شده پی نمی‌بریم شاید هم علتش آنست که خوشبختانه در دوران سی سال سلطنت پهلوی ما بمسائلی که همین حالا مردم کشورهای دوروبرمان گرفتارند مواجه نبودیم و انشاءلله در آینده هم نخواهیم بود و اگر هم باد مخالفی وزیده سکاندار توانائی داشتیم که ما را بسهولت به ساحل نجات رسانیده و گر نه قدر این نعمت‌ها را بیشتر می‌دانستیم و می‌فهمیدیم در حالیکه در ممالک باصطلاح پیشرفته با آن بقول خودشان سطح فرهنگ مردم با چه نا امنی هائی مواجهند و هم چنین زیر گوش خودمان وسط روز روشن مردم را توی مغازه و خانه شان بیرون میاورند و از هستی ساقط می‌کنند و شکنجه و آزار می‌دهند و آواره بیابانها می‌کنند ما چقدر زندگی آرامی داریم که از ساحل ارس تا ساحل خلیج فارس باراحتی خیال سفر می‌کنیم و پلیس و ژاندارممان روز بروز در اندیشه مجهز شدن بآمبولانس و بیمارستان و سایر لوازمند تا اگر خدای نکرده تصادفی برایمان پیش آمد بکمکمان بیایند و تبریک میگوئیم بدولت خدمتگزاری که برای حفظ نظم امنیت شهرها و خارج از شهرها در این متمم بودجه بفکر ژاندارمری و پلیس بوده است. شاید توجه به این مسائل نشود ولی این نشانه قدر و منزلتی است که رهبر انقلاب برای رفاه حال مردم دارند و اوامری است که صادر می‌کنند و نیروی انتظامی ضمن اینکه همه هم و غش در حفظ تمامیت عرضی مملکت است در فکر کمک به نوسازی و تأمین آسایش و رفاه مردم هم هست.

درباره مسکن که در این متمم بودجه چهارصد میلیون ریال برای آن در نظر گرفته شده بهنگام طرح برنامه دولت در مجلس جزوه مفصل و مستدلی تقدیم نمایندگان شد که ملاحظه فرمودند:

در صفحه ۸۹ این برنامه ۸ دولت خط مشی خودش را در مورد مسکن چنین اعلام کرده بود:

ساختن مسکن برای کارمندان دولت، برای کارگران و کارکنان صنایع و برای همه قشرهای کم درآمد مورد توجه ذات ملوکانه قرار گرفت و بهمین مناسبت بود که دولت مصمم گردید شدیداً با بورس بازی زمین مبارزه کند و موجبات را چه بطور مستقیم و چه از طریق تشویق و حمایت بخش خصوصی جهت اجرای برنامه بسیار وسیع تهیه خانه‌های متوسط و ارزان قیمت فراهم نماید.

این خط مشی درست بود، حالا کار ندارم که پیرامون مبارزه‌ای که دولت با بورس بازی شروع کرد چه مطالبی گفته شد و از آن بعنوان یک شوک خطرناک یاد شد.

شاید هم حق با آنها بود چون بالاخره هر برنامه و طرحی که در جهت تأمین منافع اکثریت مردم و بخصوص طبقات کم در آمد تهیه و اجرا شود مسلم است که منافع معدودی را بخطر می‌اندازد و صدایشان در می‌آید.

به هر حال دولت اولین قدمها را از همان روز برداشت و تا آنجا که من اطلاع دارم اقدامات مهمی برای سرمایه گزاری بخش خصوصی در کار مسکن در گوشه و کنار مملکت شده و در متمم بودجه هم ملاحظه می فرمائید رقم قابل توجه‌ای البته نسبت به کل مبلغ متمم بودجه منظور شده است و علاوه بر اینها همه سازمانها و امکانات بسیج شده‌اند تا این مشکل، توجه می‌فرمایند جناب فرهاد پور این مشکل، باز نفرمائید ما گفته‌ایم هیچ مشکلی نیست.

فرهادپور- انشاء الله این شرکت تعاونی مسکن کارکنان مجلس یک سر و صورتی پیدا بکنند و این کارمندان به خانه‌ای برسند بقیه را باور می‌کنیم.

مظهری- بلی دولت می‌خواهد این مشکل را حل کند و انشاءالله حل خواهد کرد هین دیروز صبح خود من حامل تقاضائی از طرف فرهنگیان کرمان برای هم مسلک فعال و عزیزمان دکتر آزمون معاون نخستوزیر و سرپرست اوقاف بودم که از ایشان خواسته بودند برای تأمین مسکن فرهنگیان به آنها کمک کند و این چهره انقلابی دولت هویدا ضمن اینکه تقاضای مردم را پذیرفت و اعلام کرد هرگونه کمکی چه بصرت واگذاری زمین و چه بصورت کمک به سرمایه گزاری به شرکت تعاونی مسکن فرهنگیان کرمان خواهد کرد طرحها و برنامه هائی که این سازمان برای شرکت در این برنامه وسیع و ارزشمند در همین مدت کوتاه تهیه کرده ارائه داد که واقعاً خوشحال و سربلند شدم.

شیخ رضائی- بفرمائید به فرهنگیان تهران هم توجهی بفرمایند.

مظهری- اجازه بدهید مقداری به شهرستاها برسیم همه اش راجع بتهران صحبت نکنیم ایشان وعده داد که علاوه بکمک و همکاری در تأمین مسکن فرهنگیان کرمان برای تأمین مسکن کارمندان دولت و کارگران بخش دولتی آماده همه گونه کمک و همکاری است و جا دارد در ساحت مقدس مجلس شورای ملی ضمن تأیید و تجلیل برنامه‌ای که سازمان اوقاف برای شرکت در کارخانه سازی و تأمین مسکن برای کارمندان، فرهنگیان کارگران مملکت با سرعت تهیه کردند و انشاءلله با سرعت هم پیاده و عملی خواهد شد (فرهادپور- دودفعه انشاءالله بگوئید) از شخص دکتر آزمون تشکر و سپاسگزاری کنیم (فرهادپور- از رئیس اوقاف قزوین هم یک تشکر بفرمائید) و امیدوارم همانطور که رویه دولت هویداست و بجای حرف زدن عمل می‌کند بزودی خبر آغاز برنامه‌های وسیع ساختمامسکن را بشنویم و نتیجه این برنامه ازرشمند را بچشم به بینیم (محمد علی آموزگار – روزنامه‌های امروز هم نوشته بودند میلیونها خانه برای مردم ساخته می‌شود) درست توجه کنید متمم بودجه‌ای که هم اکنون مطرح است و با رقمی بیش از چهار میلیارد و هفتصد میلیون ریال تهیه شده قریب۱/۲بودجه‌ای کل سالیانه مملکت مادر سال ۱۳۳۵ است و با توجه به اینکه اصل بودجه سال پنجاه پیش از ۴۸۱ میلیارد ریال بوده ما حالا به مرز ۴۸۶ میلیارد ریال بودجه سال ۱۳۵۰ رسیده‌ایم یعنی بیش از سی و دو برابر بودجه سال ۱۳۳۵ یعنی مدت ۱۵ سال بودجه مملکت ما ۳۲ برابر شده حالا اگرکسانی باشند که منکر آمار و گزارشهائی که منابع داخلی و خارجی منتشر می‌کنند باشند بحثی است جداگانه یکی ار مشکلات که ما شهرستانیها همیشه با آن مواجه بودیم تمرکز امور در تهران است که بهمت دولت حزبی ما با ارشاد رهبر انقلاب این سیستم تمرکز شکسته شد و با واگذاری اختیارات باستانداران آرزوی دیرینه مردم این مملکت را عملی ساخت و این کار بسیار بزرگی بود ما الان در سطح ده انجمن ده داریم خانه انصاف هم داریم در سطح شهرها شورای داوری داریم – انجمن بهداری داریم، شورای آموزش و پرورش منطقه داریم این واحدها در سراسر مملکت ایجاد شده کار مردم بخودشان واگذار شده.

فرهاد پور – در شهرری هم دارید؟

مظهری – بنده اطلاعی از شهرری ندارم.

فرهاد پور- تشریف ببرید هم برای زیارت و هم برای کسب اطلاع.

مظهری – نهصد میلیون تومان در برنامه چهارم برای عمران روستاها اختصاص داده شده و این از افتخارات دولت حزبی است. البته ما منکر این مسئله نیستیم که هنوز در همه روستاهای مملکت آن رفاهی را که مورد نظر طراح مملکت است برای روستاها فراهم نشده کار کوچکی نیست امکانات و اعتبارات زیادی می‌خواهد ولی این نکته قابل توجه است که دولت فقط در اندیشه آن نبود که کسانیکه دور و برش توی تهران و شهرهای بزرگ نشسته‌اند آنها را باصطلاح راضی کند و سر بقیه را به طاق بکوبد دولت دولتی است که برنامه دارد خطوط اصلی این برنامه‌ها را شاهنشاه ترسیم کرده‌اند و دولت بر اساس تعالیمی که طراح انقلاب داده‌اند برنامه هائی تنظیم کرده و بخصوص توجه کرده بسطح روستا (فرهاد پور – یعنی ۹۰ میلیون تومان برای ۶۱ درصد مردم مملکت) و اما در مورد تعاون و امور روستاها:

۷۳ شرکت تعاونی جدید با ۶۸۳۲۴ عضو و با سرمایه حدود ۲۵ میلیون ریال تشکیل شده که ۵۷۴ ده از فعالیت آنها بهره مند می‌شوند.
آمار شرکهای موجود در پایان مهرماه به قرار زیر است:
شرکت: ۸۳۷۶
عضو: ۱۶۷۷۸۱۱
سرمایه: ۲۴۴۵۴۰۲۹۵۰ ریال
دهات حوزه عمل: ۲۷۸۶۵

بیش از یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون ریال به ۱۸۴۶۴۲ کشاورز وام پرداخت شده است. برای کمک به تولید ۱/۲ ۲۶ میلیون کیلو کود شیمیایی و حدود ۸۶ هزار کیلو سم به رایگان در اختیار کشاورزان گذارده شده است.

۲۱۱ خانه فرهنگ روستائی جدید تأسیس گردیده است.

در مورد آموزش و پرورش همانطور که عرض کردم خواست دوست ما این بود که یکی از فرهنگیان بایشان جواببدهند ولی من از ارقام کمک می‌گیرم چون فکر می‌کنم تنها مسئله‌ای که دوستان نمی‌توانند منکرش بشوند ارقام و اعداد است و الا منکر همه چیز می‌شوند مثلا تعداد کودکستان در سال ۱۳۴۶، ۱۴۶۸۵ و در سال ۵۰، ۱۹۳۰۸ و تعداد دبستان در ۴۶، ۲۳۷۸۰۸۲ و در سال ۵۰، ۳۰۰۲۸۵۸ شده است دبیرستان ۵۷۹۷۱۶ نفر بود به ۱۰۱۲۹۲۰حرفه‌ای ۱۶۰۴۶ نفر بود به ۵۰۴۶۴ نفر رسیده تربیت معلم ۵۶۹۲ نفر به ۱۳۲۸۸ نفر رسیده (فرهاد پور – خیلی رقم بزرگی است با حروف درشت بنویسید)(سمیعی - آمار معلمین را بفرمائید) مسلم است که تأمین همه امکانات برای ۲ میلیون دانش آموز که در طول ۵ سال اضافه شده بصورت ایده آل و بصورتیکه باید باشد و مورد نظر شاهنشاه هم هست کار آسان و ساده‌ای نیست بودجه مملکت چند روز دیگر مطرح می‌شود و شما ودوستان شما تشریف دارند پیشنهاد بفرمائید که از کدام قسمت بودجه حذف کنند و به آموزش و پرورش اضافه کنند چرا پیشنهاد از دوستان اقلیت می‌بینم هر چقدر پیشنهاد در موقع طرح لایحه می‌بینم از دوستان اکثریت است از دوستان اقلیت چیزی نمی‌بینم و توی کمیسیونها هم هر چه پیشنهاد می‌بینم از دوستان اکثریت می‌بینم فرمایشات امروز صبح شما چون در صورت قید شده آنرا نمی‌توانید منکر شوید یکمرتبه فرمودید معلم برای دوره راهنمائی تربیت نکردند ولی پشت سرش فرمودید که معلمینی که تربیت شده‌اند هنوز بیکارند کدامیک از این دو مطلب صحیح است (شیخ رضائی – هردو) بنده که نمی دانم از یکطرف میگوئید معلم تربیت نکرده‌اند از آن طرف می فرمائید معلمینی که تربیت کرده‌اند سر کار نگذاشته‌اند میفرمائید طرح جدید آموزش بدون هیچ مطالعه‌ای شروع شده بنده خودم افتخار می‌کنم بعکس آنچه که دوست عزیزم گفتند رئیس تبلیغات بودم (شیخ رضائی – پس همان تبلیغات است) از ۵ سال پیش طرح آموزش مطرح بود و رویش بحث شد حالا اگر آقایان نشیندند و تشریف نداشتند بنده اگر لازم بود آماری با اطلاعشان میرسانم آماری از برنامه هائیکه سازمانهای روابط جمعی روی طرح جدید آموزشی از پنج سال پیش بصورت مصاحبه، بصورت میز گرد بصورت کنفرانس‌ها و انتشارات و درج مقالات منتشر شده، بحث شده، گفته شده، تقدیم می‌کنم ولی آنوقت می‌گویند بدون هیچگونه آمادگی طرح پیاده شده است (شیخ رضائی – این فقط در اداره تبلیغات آماده شده است (اداره اداره تبلیغات عمل می‌کند مطالعه نمی‌کند من یکتعداد آمار و ارقام عرض کردم (قدردان – از واقعیت خوششان نمی‌آید) ولی خوب من یک شهرستانی هستم امروز اینجا می‌گفتند یک شهرستانی آمده تهران گفته‌اند جون تهرانی نیستی و اگر یک تهرانی باشد عیبی ندارد مگر شهرستانی چه فرقی دارد (شیخ رضائی – بنده نظر توهین نداشتم) اینکه همه نیرو صرف این بشود که یک عده معدودی بهرهمند شوند خلاف انقلاب بنیادی و اجتماعی ایران است انقلاب مملکت در جهت اکثریت مردم روستاها است (شیخ رضائی – شما سفسطه می‌کنید) بنده سفسطه نمی‌کنم عین این مطلبی است که صبح فرمودید که بشهرستانیها توجه نمی‌کنید (دکتر رئیسی – روی اصل موضوع صحبت بفرمائید مطلب را تهرانی و شهرستانیش نکنید بفرمائید چرا حقش از بین رفته) مسائلی مطرح کردید در مورد اشخاصی بنده اینجا مقدمتاً این مطلب را عرض می‌کنم تکیه می‌کنم روی این مطلب که هستند افراد معدود و انگشت شماری در گوشه و کنار که ممکن است خاطی باشند و باید تعقیب شوند ما وحزب ما اعتقاد باین داریم که هر کس در این مملکت خیانت بکند باید تعقیب بشود و ما در مقام دفاع از آنها نبوده‌ایم و بازهم تکرار می‌کنم تازمانیکه دستگاه قضائی مملکت مسئله‌ای را رسیدگی نکرده و نتیجه قضاوتش را اعلام ننموده اصولی و منطقی نیست که از تریبون مجلس استفاده کنیم و مسائلی را که بیشتر نشانه تبغض و خدای نکرده مسائل فردی است اینجا مطرح کنیم (شیخ رضائی – اینها تبلیغات است سفسطه می‌کنید، خوتان گفتید کارمند تبیلغات بودید) کارمند تبلیغات بودن برای من افتخار است خود ما هم نطق هایتان را پخش کردیم تفسیر هم رویش گذاشتیم عنوان کردن این مسئله که چرا فلان مسئول اطاقش را کاغذ دیواری چسبانده بنظر من در سطح خیلی پائین است (شیخ بهائی – بنازم باین سفسطه) البته ما نکر این مسئله نیستیم که باید جلو این افراط و تفریط‌ها گرفته شود ولی عنوان کردن این مسئله بعنوان یک مشکل اساسی که چسباندن کاغذ دیواری باشد یک انتقاد سازنده نیست و اصولاً سفسطه را آن کسی می‌کند که راجع به کاغذ دیواری صحبت می‌کند (فرهاد پور – سفسطه نیست، نمونه‌ای است از طرز کار و طرز تفکر دستگاهها) در آمد سرانه مردم مملکت در طول مدت کوتاهی به ۴۰۰ دلار رسیده منکر این رقم که نمی‌توانید باشید ای نمونه‌ای است از به ثمر رسیدن منشور انقلاب تکیه می‌کنیم در جهت حفظ منافع اکثریت مردم این مملکت یعنی طبقات زحمتکش طبقاتی که با محو فئودالسم و اجرای اصل اول انقلاب از یک زندگی نوین برخوردار شده‌اند و با پیاده کردن برنامه‌های انقلابی و کمکهای همه جانبه‌ای که بروستاها شد و بخصوص با بردن مشعل دانش و بینش بروستاها بوضعی مملکت ما رسیده که در مدت ۵ سال ۲ میلیون به تعداد دانش آموزان اضافه شده است (صحیح است) اینها همه خدمات دولتی است که ۸ سال پیش از طرف شاهنشاه مأمور اجرای برنامه‌های انقلابی شده و تا امروز هم مورد تأیید شاهنشاه بوده و اگر مورد تأیید نبوده یک روز هم سر کار نمی‌توانست باشد (آفرین) این مسئله را تکرار کردم که ۸ سال بر سر کار بود با تأیید شاهنشاه کدام دولت بدون تأیید شاهنشاه می‌تواند یک روز توی این مملکت کار کند این یک مسئله بدیهی است بهرحال فراکسیون ما که نماینده واقعی طبقات زحمتکش و اکثریت قاطع مردم ایران است توفیق دولت خدمتگزار حزبی خود را که در راه خدمت بمردم و عملی ساختن منشور انقلاب شاه و مردم و اجرای تعالیم طراح و پرچمدار انقلاب تلاش پی گیری می‌کند خواستار است و آرزومندیم که روزبروز در انجام خدمات خودش توفیق بیشتری داشته باشد و هر سال بودجه‌ای بهتر و با کارنامه‌ای درخشان تر به قوه مقننه تقدیم کند و ما هم افتخار دفاع و تأیید قاطع آنرا داشته باشیم (احسنت- احسنت).

رئیس- آقای نامور بفرمائید.

نامور- با اجازه مقام ریاست، همکاران عزیز و ارجمند، بنده تصور می‌کنم همانطور که انسان از یک تابلوی زیبا خوشش می‌آید همانطور که از موسیقی کیف می‌برد و همانطور که زیبائیهای طبیعت را دوست دارد حقیقت را هم دوست دارد البته اگر حقیقت با ملایمت عنوان بشود خیلی شیرین است شما هم دوست دارید و اگر جنبه خشونتش بیشتر باشد موجب ناراحتی می‌شود و آنوقت می‌گویند حقیقت تلخ است بنده شنیده‌ام که کارگردانهای تئاتر وقتی می‌خواهند یک پیسی را اجرا کنند قبل از اجرا آخرین مرتبه دوستان صمیمی خودشان را صدا می‌زنند کاغذ و مداد بدستشان می‌دهند می‌گویند ببینید عیب ما در کجا است و همین دوستان عیب گیر است که می‌تواند یک پیسی را صحیح و سالم بکارگردان تحویل بدهند (رزم آرا آنها کارشناسند) برای نونه حضور آقایان عرض می‌کنم چند روز پیش بنده آقای دکتر نهاوندی رئیس دانشگاه تهران را دیدم صحبت از بیمارستانهای وابسته بدانشگاه بود بنده بایشان عرض کردم در بیمارستان هزار تختخوابی یک نارسائیها و کمبودهائی است گفتم مردم کم توان اطراف تهران بامید اینکه این بیمارستان هزار تختخواب دارد می‌آیند تهران ولی هیچ دستگاهی نیست اینها را راهنمائی کند در نتیجه اینها بعد از چند ساعت تقلا و تلاش تقسیم می‌شوند توی درمانگاهای مختلف ۵ تومان از آنها می‌گیرند و توی صف می‌ایستند عده‌ای نوبتشان نمی‌شود باز فردا می‌آیند و دوباره پول می‌دهند شما تصور می‌کنید عکس العمل رئیس محترم دانشگاه تهران که فرد منصفی است چه بود آیا جنجال کرد و اوقاتش تلخ شد و سروصدا راه انداخت یا ناسزا گفت ابداً از من تشکر هم کرد بخاطر اطلاعاتی که به ایشان دادم خوشبختانه رئیس دولت حزبی شما که رئیس دولت مملکت است و ما هم بایشان احترام می‌گذاریم منباب اینکه نخست وزیر مملکت است در طی این ۸ سال انتقادات فراوانی از دستگاههای دولتی کرده که اگر یک روزی این انتقادات جمع آوری شود و بصورت جزوه منتشر بشود اسم جالبی هم خواهد داشت که می‌توان گفت انتقادات رئیس دولت از دولت، بنده تصور می‌کنم همانطوری که جناب آقای هویدا در کار ریاست وزرائی شان پر تجربه هستند با این رویه‌ای که در مورد انتقاد پیش گرفته‌اند اگر یک روزی هم رهبری اقلیت را عهده دار شوند تصور می‌کنم رهبر اقلیت خوبی بشوند (عباس میرزائی- آفرین باین انصاف شما) برای اینکه رئیس دولتتان را بشناسید که گاهی برای تحرک دستگاههای تابعه خودش چگونه انتقاد می‌کند بنده انتقادی را که ایشان در کنفرانس ملی کار کردند عرض می‌کنم. نمایندگان م وحترم کارگر اینجا تشریف دارند می دانند کنفرانس ملی کار تشکیل شد بعد از پیام شاهنشاه آریامهر قرار بود جناب آقای نخست وزیر صحبت بفرمایند ولی ایشان عدول کردند و بعد از وزیر کار صحبت کردند متن سخنرانی که برای نخست وزیر تنظیم شده بود ایشان نخواندند و یک یادداشتهائی را خودشان برداشتند در ضمن سخنرانی که ایشان در آن کنفرانس فرمودند رو کردند به نمایندگان کارگر و همچنین بوزیر کار که مرد نجیبی است و در آن مورد هم بی گناه بود جناب آقای نخست وزیر گفتند آقای وزیر کار پول هست، زمین هست، متقاضی خانه هم هست چرا برای اینها خانه نمی‌سازید گوشهای وزیر کار قرمز شد لبخند محزونی که بر لبانش ظاهر شد بعد از رفتن جناب آقای نخست وزیر کنفرانس تحت تأثیر این صحبت قرار گرفت نمایندگان کارگر مرتباًاز مسئولین وزارت کار سئوال می‌کردند وقتی نخست وزیر مملکت گفته باید خانه می‌ساختید تحویل ما می‌دادید چرا خانه نساختید؟ کار اداره امور کنفرانس مشکل شده بود ناچار آقای دکتر علی آبادی پشت تریبون رفت و یک توضیحی داد گفت آقایان کارگران فرمایش جناب آقای نخست وزیر درست بود ما زمین داریم متقاضی خانه هم داریم پول هم البته داریم ولی بالقوه، (مفهوم مخالفش را می دانید چی بود یعنی بالفعل نداریم) هر وقت دولت ودستگاههای اعتباری مملکت پول در اختیار ما گذاشتند؟ برای کارگران خانه می‌سازیم ملاحظه می‌فرمایند وقتی رئیس دولت یک انتقادی را می‌کند بیرای تحرک دستگاه پس باید قبول کرد دریک حکمومت دموکراسی، صحیح این است که انتقاد بشود و ضرورت دارد. یکی از سخنرانان محترم ضمن فرمایشاتشان فرمودند که شما منکر پیشرفتهای مملکت هستید؟ ابداً چنین چیزی نیست منکه خودم صدها مقاله راجع به پیشرفتهای اقتصادی مملکت نوشته‌ام چطور ممکن است منکر پیشرفتهای اقتصادی ایران باشیم چطور می‌شود درخشندگی ایران را در سیاست خارجی نادیده گرفت ما چطور می‌توانیم نقشه‌های عظیم عمرانی را انکار کنیم ابداً این نقشه‌ها و این برنامه‌ها در سطح عالی مملکت تدوین می‌شود و دولتها مأمور اجرایش هستند و دولت جناب آقای هویدا افتخار دارد که توانسته است یک قسمتی از این برنامه‌ها را بموقع به اجرا در بیاورد گفتند که شما بیائید پشت تریبون پیشنهاد می‌دهم و راهنمائی هم می‌کنم و طرح هم ارائه می‌دهم امیدوارم که در مسئولین دولت هم گوش شنوا باشد هم نسبت به کار بعضیاز وزرا ءکابینه هویدا خوشبین هستیم تصور نفرمائید ما نسبت به همه اعضای کابینه بدبین هستیم ابداً همین کار که آقای دکتر ولیان درباره انحلال شرکت گوشت و تخم و مرغ کرد بسیار کار خوبی بود ما تقدیر می‌کنیم ما در این روزنامه راه مردم دوسال راجع به این مسئله گوشت چیزی می‌نوشتیم (رزم آرا - راه مردم دو ساله نیست) منظورم روزنامه ارگان حزب مردم است لفاظی نمی‌خواهم بکنم چرا مسئولین قبلی تحت مؤاخذه و تعقیب قرار نگرفته‌اند شما فکر می‌کنید این شرکت سهامی زراعی که در مملکت درست شده است ما منکرش هستیم این شرکتها یکی از پدیده‌های بزرگ انقلاب سفید ایران است شرکت سهامی زراعی در گرمسار توانسته است سطح در آمد مردم کشاورز گرمسار را (البته اعضاء شرکت را) به ۳ برابر افزایش بدهد این مطالب قابل انکار نیست اما در مورد همین وزارت تعاون و امور روستاها ما صحبت داریم پیشنهاد داریم عرایض بنده نسبت باین وزارتخانه که تحرک دارد جنبه انتقاد ندارد ما پیشنهاد کردیم در چند ماه قبل که ضرورت دارد بموزات تشکیل شرکتهای سهامی زراعی واحدهای صنعتی در روستاها تشکیل بشوند تا کارگران آزاد شده و زائد روستاها جذب این واحدهای صنعتی بشوند کنفرانس اخیر سازمان بین المللی کا در منطقه آسیا که جناب جوانشیر اطلاع دارند یکی از توصیه‌هایش این است که جمعیت ممالک آسیائی در ۱۰ سال آینده ۶۰۰ میلیون نفر اکثراً افرادی هستند که از روستاها بسوی شهرها می‌روند یکی از وظائف دولتها تهیه شغل برای این نیروها آزاد شده انسانی است و بالا بردن سطح اشتغال است وزارت تعاون و امورروستاها باید بموازات شرکتهای سهامی زراعی بتأسیس واحدهای صنعتی در روستاها مبادرت کند از جهت اینکه در شهرها هم تجمع صورت نگیرد و واحدهای صنعتی در روستاها پخش بشوند و اجرای این برنامه از نظر اقتصادی و اجتماعی مفید است خیلی خوشوقتم که در لایحه تعاون و امور روستاها این مطلب تا اندازه‌ای گنجانده شده مطلب دیگری که در مورد این وزارتخانه باید بگویم کمبود کادر تعاونی آن است برای یک شرکت تعاونی مدیر عامل مهم است در این مورد میدانم کوشش شده با دانشگاهها قرارداد بسته‌اند حتی دانشکده تعاونی هم درست شده ولی اینها کافی نیست در این مورد خاص اعتقاد ما این است که این وزارتخانه در مورد گسترش آموزش تعاونی اقدام جدی تری بکند البته بنده اعتقاد دارم که این وزارتخانه باید با وزارت اقتصاد همکاری بیشتری داشته باشد زیرا در اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی مملکت باید بین برنامه توسعه صنایع در شهرها و توسعه در صنایع در روستاها هماهنگی وجود داشته باشد حالا که صحبت از اقتصادشد بد نیست که راجع به وزارت اقتصاد هم صحبتهائی بکنم جناب آقای وزیر اقتصاد در کنفرانس اقتصادی مشهد یک نطقی ایراد کردند نطقشان این بود که در دهه آینده صادرات ایران (صادرات غیر نفتی) باید به سرحد یک میلیارد دلار برسد و فرمودند که یکی از هدفهای اقتصادی وزارت اقتصاد حمایت از سرمایه‌های کوچک و متوسط است در دو مورد اول عرض بنده این است که مرکز توسعه صادرات که محور اصلی این تحرک است و بایستی صادرات ما را به سرحد یک میلیارد دلار برساند تحرکش کافی نیست البته نمی‌گویم که فعالیت بیشتر نشده است بلکه می‌گویم کافی نیست در مورد حمایت از سرمایه‌های کوچک و متوسط پیشنهاد ما بوزیر اقتصاد این است که بهترین راه حمایت از سرمایه‌های کوچک تقویت سندیکا و اجرای توصیه‌ای است که کنفرانس ملی کار ایران و سازمان بین المللی کار کرده است و آن در نظر گرفتن نقش سندیکا در توسعه اقتصادی است ولی ملاحظه می‌شود در بعضی از وزارتخانه‌ها فردیکه عضو سندیکا نیست کارهای خود را زودتر انجام می‌دهد بنظر بنده این مطلبی است که باید مورد توجه وزیر محترم اقتصاد قرار بگیرد مطلب دیگر در چهار چوب اقتصاد مملکت عدم توازن مبادلات بازرگانی ایران با بازار مشترک است واردات ما از این بازار در حدود ۵۰۰ میلیون دلار است صادرات ما کمتر از ----- است این عدم توازن صحیح نیست این باید جبران شود بنده مطمئن هستم که آقای وزیر اقتصاد در این باره کوشش کرده‌اند و بنده از کوشش ایشان اطلاع دارم امیدوارم این کوشش نتیجه بگیرد و ما را هم مطلع بکنند در مورد وزارت کار با اینکه من دکتر مجیدی را یکی از چهره‌های بسیار خوب و درخشان کابینه میدانم با اینکه این مرد محجوب و دانشمند و دموکرات برخوردش با نمایندگان کارگران و یا کار فرمایان بسیار خوب است و در صحنه‌های بین المللی به ایشان احترام می‌گذارند کما اینکه در سال گذشته رئیس کمیسیون اشتغال بودند و در این کنفرانس منطقه آسیائی نیز بریاست کنفرانس انتخاب شدند و در اثر فعالیت ایشان ایران توانست بعد از چند سال عضویت علی البدل کنفرانس کار را بدست بیاورد با همه اینها در مورد وزارت کار نارسائیهائی به بینیم باید تذکر بدهیم و اطمینان دارم که شخص ایشان و معاون محترمشان رنجشی پیدا نخواهند کرد اگر خاطر مبارک آقایان باشد کنفرانس ملی کار در دوساله اخیر نقش حساس و ارزنده‌ای در پیش برد و بهبود کار داشت یکی از شعارهائیکه در کنفرانس ملی کار سال گذشته مطرح شد تفاهم بین کار گر و کارفرما بود و من فکر نمی‌کنم در مورد تفاهم بین کارگر و کارفرما ما احزاب سیاسی ایران باهم اختلافی داشته باشند هه با هم معتقدیم که باید اختلافات از طریق مذاکره حل شود همه ما معتقد هستیم تفاهم بین کارگر و کارفرما موجب بهبود کار می‌شود بین حزب مردم وحزب ایران نوین و دیگر احزاب سیاسی ایران هیچ نوع اختلافی در اینمورد نیست برای اینکه اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی مملکت معلق به بهبود کار است و اصل رسیدن بآن تفاهم است البته شعاری که کنفرانس ملی کار داد این همان شعاری است که در کنفرانس بین المللی بنام صلح در کارگاه عنوان شده است در کنفرانس ملی مکار امسال شعار بالاتری مطرح شد و آن انسانی شدن روابط کارگر و کار فرماست اینست آنچیزی که ما را تمدن بزرگ میرساند اگر روابط انسانها بر مدار انسانیت قرار بگیرد هیچوقت اختلافی بیش نخواهد آمد و برای اولین بار در تاریخ روابط بین المللی کار این شعار در کنفرانس ملی کار ایران مطرح شد اما این اصل مهم تفاهم بین کارگر و کارفرما را بعضی از رؤسای اداره کار در شهرستانها درک نمی‌کند این نقص در وزارت کار هست در یک شهرستان یک رئیس اداره کار فرما حمایت می‌کند در یک شهرستان دیگر از کارگر در مورد گسترش تعلیمات حرفه‌ای و افزایش سطح دانش کارگر وزارت کار متأسفانه موفقیتی نداشته از وزیر نداشته از وزیر کار سئوال بفرمائید به بینید آیا در اینمورد توانسته‌اند توصیه سازمان بین المللی کا را اجرا کند؟ بنده تصور می‌کنم در اینمورد خاص باید توجه بیشتری بشود مطلب دیگر و مهم تر اشکالاتی است که در اجرای قانون بیمه‌های اجتماعی وجود دارد با اینکه در این چند سال اخیرسازمان نامبرده تحرک بیشتری داشته است ولی آقایان قبول بفرمائید که سازمان بیمه‌های اجتماعی هنوز مورد اعتماد کامل کارگران و کارفرمایان ما نیست عرض کردم مورد اعتماد کامل باید در قضاوت منصفانه عمل کرد بنده در مورد اصناف ایران و ارتباطشان با قانون بیمه‌های اجتماعی نواقضی هست که عرض می‌کنم مثلاًخیاط‌ها یک صنفی هستند که همه آقایان اطلاع دارند که زحمت کش هستند وقتی یک خیاط مزدی می‌گیرد بابت لباس این را را مقاطعه می‌دهد بیک شاگردش ۶۰ تومان یا ۷۰ تومان یا ۴۰ تومان و آن کارگر هم می‌رود یک دستیاری برای خودش انتخاب می‌کند متأسفانه قانون بیمه‌های اجتماعی طوری است که یک بازرس بیمه‌های اجتماعی درست شب عید و سر بزن گاه می‌رود صورت برداری می‌کند و پرونده غیر منصفانه‌ای تشکیل می‌شود و این صحیح نیست در قانون سازمان بیمه‌های اجتماعی نارسائی وجود دارد و خود آقای وزیر کار معتقدند که در این مورد باید توجه بیشتری بشود و باید مشکل اصناف ایران در مورد پیاده کردن قانون بیمه‌های اجتماعی مورد توجه قرار بگیرد و این مورد وظیفه کمیسیون کار مجلس است در مورد راههای مملکت من نمی دانم معاون وزرات راه اینجا هستند یا نیستند نمیدانم این آقای شالچیان را چرا حزب اعضاءاقلیت و اکثریت هردو دوست دارند از هر کس از افراد حزب اقلیت پرسیدم این مرد بزرگوار برای شما کاری کرده گفتند نه بنده دوسه ماه قبل راجع به اتمام راه بوشهر ایشان را دیدم وعده فرمودند در آبانماه شروع می‌شود بنده دوبار هم در مجله تشکر کردم آبان ماه گذشت و آذر هم گذشت هیچ آثاری نمی‌بینم بنده تحقیق کردم عین همین فرمایش را سال پیش به یکی از دوستان فرموده‌اند خدا توفیقشان بدهد بنده توجه وزیر راه را به نگاهداری و اسفالت راه پر اهمیت ساحلی که توسط سازمان امداد و عمران شیر و خورشید سرخ ساخته شده و دروضع زندگی اهالی ساحل نشین خلیج فارس بسیار مؤثر است جلب می‌کنم تقاضا می‌کنم نسبت با تمام راه بوشهر و اسفالت راه ساحلی توجه بیشتری بفرمائید در مورد وزارت آب وبرق بنده باید باز عرض کنم طرز رفتار مأمورین وزارت آب وبرق با اهالی تنگستان و دشتستان خوب نیست فرد خشنی گذاشته‌اند آنجا با مردم درست رفتار نمی‌شود در مورد گرفتن حقا به ظلم می‌شود بنده توجه وزیر آب و برق را برفتار مأمورین شان با افرادی که در ساحل خلیج فارس می‌شد جلب می‌کنم (مظهری – این را شما میفرمائید طرح آقای نامور؟) در مورد ایجاد سرد خانه موند که می‌تواند قسمتی از سواحل خلیج فارس از جمله بندر بوشهر را آنقدر آباد نماید که بندری بشود شبیه بندر ناپل بنده تصور می‌کنم وزارت آب و برق در این مورد کوتاهی کرده اگر روی رودخانه مذکور رودی ساخته شود آنقسمت سواحل خلیج فارس آباد می‌شود و در زندگی مردمش تغییراتی فاحشی پیدا خواهد شد و باز هم توجه ایشان را به این نکته جلب می‌کنم راجع به وزارت آموزش و پرورش جناب آقای شیخ رضائی دوستو همکار ما فرمودند وزارت آموزش و پرورش وزارت خانه بسیار مهمی است و برای یک خانم (گو اینکه خانمها این روزها مثل یک مرد رفتار می‌کنند) در اول وزارتشان اداره این وزارتخانه هم بود مشگل است و باید در انتخاب همکارانشان دقت بیشتری می‌فرمودند و اشخاص خوشنام را در رأس کارها می‌گذاشتند و اگر ایشان توصیه‌های آقای شیخ رضائی را انجام بدهند شاید یک تحرکی در آن وزارتخانه پیدا بشود ولی بنده توجه ایشان را بدو نکته جلب می‌کنم اخیراًدر بنده لنگه دانشسرای آنجا را منحل کردند و تعدادزیادی از مدارسی که بوسیله سازمان عمران آنجا ساخته شده بدون معلم و خالی از شاگرد است در مورد وزارت کشاورزی بنده باید عرض کنم بکیفیت محصول تا بحال هیچ توجهی نکرده و از یک نکته مهم هم غافل مانده است و آن مسئله تعمیر ماشینهای فلاحتی در سطح روستاها است و این نقصی است در کار کشاورزی در ترکیه آمده‌اند از مؤسسات مهندسی زراعی استفاده کرده‌اند ولی در ایران هنوز هیچ اقدامی نشده و من امیدوارم که آقای مهندس روحانی باین مطلب توجه کافی بکند تنها زیاد شدن سطح زیر کشت کافی نیست صحیح این است که کیفیت محصول هم بهبود یابد آقای کشاورزیان را بنده اینجا نمی‌بینم ولی حتماً بقیه معاونین بایشان پیغام می‌برند وضع پست و تلگراف متأسفانه هنوز درست نشده این نامه را ملاحظه بفرمائید این نامه را از بوشهر ۲۰ تومان داده‌اند به هواپیمائی ملی ایران که زودتر به بنده برسانند و چیزی مهمی هم تویش نوشته‌اند فقط راجع بانجمن شهر است ولی این نشان دهنده خرابی وضع پست است این مدیران جرایدی که اینجا هستند هیچکدام روی مشترک مطبوعات حساب نمی‌کنند برای اینکه میدانند که پست مطبوعات را بدست مشترکین نمیرسانند و از همه بدتر خدا نکند یک نفر را توی خیابانی بشناسند مثل آقای الموتی آن وقت الموتیان، الموت زاده و الموت پور را می‌آورند پیش ایشان حتی حسن صباح و قلعه الموت را هم اگر باشد می‌آورند پیش آقای الموتی نمی‌پرسید چرا وضع پست اینطور است و چرا درست نمی‌شود نمیدانم یکی از اعضای انجمن شهر بابل ادعا کرده بود که یک نامه از ساری تا آمل ۳۵ روز طول کشیده بدست من رسیده این مطلب منعکس در روزنامه هم شده است (دکتر متین – این هیچ نیست) آقای دکتر متین روزنامه اش هست و ارائه خواهد شد که اگر حضرتعالی این را تحقیق فرمودید و دیدید درست نیست بنده همه صحبتهایم را پس می‌گیرم (دکتر متین درست نیست) آقای دکتر متین درست است و خدا کند درست نباشد اما شما معتقدید پست درست است؟ تشریف بیاورید پشت تریبون بگوئید. (دکتر متین – بلی) (دکتر ناوی – ۴ فرسخ که سی روز نمی‌شود).

دکتر متین – اگر یک کاغذی گم شده دلیل نمی‌شود.

نامور – در مورد وزارت کشور بنده می‌خواستم صحبت کنم دیدم آقای دکتر سام خودشان حربه انتقاد را برداشته و از خودشان شروع کردند در مورد گرفتاریهائی که همه ما با شهرداریها داریم مثل اتوبوس، ترافیک و ارزاق که مربوط به شهرداری است با این مطالب قابل حل نیست، با خرید چهار صد دستگاه اتوبوس، اتوبوسرانی تهران حل نمی‌شود باید راههای هوائی و مترو درست بشود جمعیت کنترل بشود بنده در یک مورد خاص از شهرداری تهران تشکر می‌کنم و آن ایجاد قبرستان است اقلا شهردار تهران توانست مشکل قبرستان تهران حل نماید و زمین آن هم کافی است البته آلودگی هوای تهران بگذارد و قبرستان زود پر نشود اما از آلودگی هوای تهران صحبت شد بگذارید بنده برایتان خبری را که شنیدم نقل کنم لیدر محترم فرکسیون حزب توجه کنند روز شنبه بیست آذر بنده نشسته بودم دیدم آقائی دارد این مطلب را می‌گوید این آقا عضو حزب ایران نوین بود و عضو وزارت اطلاعات هم هست شنیدم خطاب به پروفسور الایسن رئیس مهندسی بهداشت دانشگاه استانفورد آمریکا می‌گفت جناب آقای پرفسور شما تصور می‌کنید ما نسبت به آلودگی هوا تهران رسیدگی نکرده‌ایم ما در این مورد خاص در سال ۱۳۴۲ و در سال ۱۳۴۵ سمینار تشکیل دادیم و مسئله آلودگی هوای تهران را مورد بررسی کامل قرار دادیم آقای پرفسور شما فکر می‌کنید که ما از خطرات ناشی از آلودگی هوای تهران بی اطلاعیم و نمیدانم که این آلودگی هوا موجب سرطان و برنشیت و ریزش آب چشم می‌شود آقای پرفسور ما در اثر انتقاد نمایندگان مجلس سنا متوجه شدیم که باید دستگاه هائی روی اتوبوس‌های شرکت واحد کار بگذاریم که دود اتوبوسها را تبدیل بمایع کند نا برای اینکار از آخرین اختراعات موجود در دنیا استفاده کردیم شما تصور می‌کنید برای تعویض هر دستگاه چقدر باید پول میداید فقط دو هزار ریال (دکتر ناوی – هر که این حرف را گفته دروغ است) این نقل قول است – سخنرانان همچنین می‌گفت آقای پروفسور ما در مورد مبارزه با آلودگی هوا طرح داریم ولی مجری نداریم این مطلبی بود آقایان در رادیو تهران گفتند گوینده این رادیو عضو تبلیغات حزب شما است نود درصد از دستگاههای دودزای وسایل نقلیه دولتی است ششصد و شصت کارخانه در منطقه تهران دود بحلق مردم می‌کنند سی درصد از وسائط نقلیه تهران دود زا است اینها را که گفته؟ گوینده ایکه عضو تبلیغات حزب ایران نوین است نادیده نگرید نگوئیددروغ است منصفانه قضاوت کنید شما احساس دارید همه شما انسان هستید آیا از این تصادفاتیکه مرتب می‌شود متأثر نمی‌شوید (رزم آرا – تقصیر دولت است؟ تقصیر آنهائی است که ناشی هستند و پشت فرمان می‌نشینند) آقای رزم آرا این جواب منطقی شما است جواب شما بملت ایران است بیائید پشت تریبون بگوئید (یکی از نمایندگان – این تصادفات تقصیر دولت نیست در تمام دنیا وجود دارد) آخر چقدر تصادف در طی یکسال چه ضابطه‌ای هست برای مؤسسات حمل ونقل؟ کی مسئول این تصادفات است؟ میدانید کی مسئول است شما و من نماینده مجلس که باید پشت ایت تریبون بگوئیم معذرت می‌خواهیم آدم تحت تأثیر احساسات قرار می‌گیرد (عباس میرزائی – آب هست) خیلی متشکرم، انصاف و مروت شرط لازم تحرک یک احتماع است همه اش نمی‌شود با خشونت و تندی جناب مظهری صحبت کرد بالاخره کمی هم ملایمت ضرورت دارد (اسعد رزو آرا – درشتی و نرمی بهم در به است) شما اعتقاد دارید که در معاملات تهران یک وفقه‌ای ایجاد شده است یا اعتقاد ندارید؟ جناب آقای دکتر دادفر متأسفانه در کار معاملات تهران در کار امور ساختمانی تهران وفقه وجود دارد اصناف تهران واصناف ایران متأثر از این رکود هستند در زندگیشان مؤثر است البته دولت حسن نیت داشت برای اینکه می‌خواست پولهائی را کا در قسمت زمین بکار می‌رود در کارهای تولیدی بکار بیاندازد ولی در این مورد موفق نگردیده زیرا پولهائی که بابت زمین بکار می‌رود در سه کانال مصرف مشود یا دوباره بنزول برمیگردد یا پنهان می‌شود یا تبدیل به ارز خارجی می‌شود می‌رود بیرون ولی نتیجه این شوک باز هم می‌گویم شوک که خیال نکنید آنچه می‌گویم منکرش هستم شوک اقتصادی یعنی متوقف شدن معاملات مستغلات و کارهای ساختمانی حتی مالیات بردر آمد شما از زمین و عوارض در کارهای ساختمانی کمتر وصول می‌شود نتیجه این است که یک وعده از اصناف بیکار هستند و این واقعیت وجود دارد مسئله مسکن را مطرح فرمودید بنده باید عرض کنم که دولت جز در مورد ایجاد خانه‌های سازمانی آنهم بطور ناقص متأسفانه موفقیتی نداشته (صحیح است) ما در کمیسیون کار متوجه شدیم کارگران ایران می‌خواهند صاحب زمین بشوند یعنی مالک خانه بشوند و دولت برنامه صحیحی هنوز ارائه نداده است آیین نامه‌ای هم که برای خانه‌های سازمانی تنظیم شده ناقص است در مورد تنزل نرخ دلار دولت هیچگونه اطلاعات در اختیار مردم ایران نگذاشته است و این مسئله مهم اقتصادی از نظر ما و دید مردم پنهان است معلوم نیست چرا؟ شما که مدعی هستید اکثریت ملت ایران عضو حزب ایران نوین هستند. توجه بفرمائید اصلاحیه جدیدی که برای کارمندان دولت در نظر گرفته شده است ماده ۵۹ و ۷۶ قانون استخدام امنیت شغلی کارمندان دولت را متزلزل می‌کند (صحیح است) یک کارمندی که سه هزار تومان میگرفته به تشخیص وزیر یا معاون باید بازنشسته شود و فقط هفتصد تومان یا هشتصد تومان بگیرد کارمندان دولت تقاضا دارند که بعد پیاده شدن مرحله دوم قانون استخدام این اصلاحیه انجام شود و در پنجسال پیش همین جناب نخست وزیر مانع از اجرای این اصلاحیه شد ولی متأسفانه دوباره دستگاهها به کار افتادند و این اصلاحیه را پیشنهاد کردند این وضع زندگی کارمندان دولت را متزلزل می‌کند توجه بفرمائید ما نمی گوئیم که کارمندان جدید استخدام نشوند ولی راه حلش این نیست مرحله دوم قانون استخدام را پیاده بکنید و بعد عده‌ای را بازنشته کنید در مورد روابط عمومی وزارتخانه‌ها باید عرض کنم این سازمانها ی دولتی مرتب به شرکت تبدیل می‌کنید شرکت بذر چغندر شرکت جوجه کشی و غیره بعد اینها می‌آیند یک عمارت هفت طبقه اجاره می‌کنند یک روابط عمومی هم درست می‌کنند خوب کار این روابط عمومی چیست جزء انعکاس پیشرفتهای آن موسسه است؟ خوب این کار را که وزارت اطلاعات در سطح مملکتی می‌کند چرا این بودجه‌ها را به هدر می‌دهید چرا این بودجه‌ها را صرف کمک به مطبوعات کشور نمی‌کنید؟ اخیراً می‌بینم در تلویزیون تبلیغات مداومی برای مجله تماشا می‌شود چندین ساعت در هفته برای مجله تماشا تبلیغ می‌شود خوب گناهی که ندارند پول که نمی‌دهند ولی این صحیح نیست اخیراً هم مجله نام برده تفسیر سیاسی هم می‌نویسد و تفسیرش را هم قبل از همه در تلویزیون می‌خوانند به نظر بنده یکی از کارهائی که دولت باید تصمیم قبلی بگیرد تجدید نظر در کادر روابط عمومی وزارتخانه هاست (یکی از نمایندگان- اینها هم شیرین بود شیرینیش حالا مانده برای اینکه از میزان احساسات مردم ایران مطلع باشید و بدانید که ایرانیان چه مقیم ایران و چه مقیم خارج از کشور مملکتشان را دوست دارند بنده سه چهار نمونه برایتان عرض می‌کنم در یک کشور خارجی که اسم نمی‌برم نمایشگاهی دائر بود از آثار پیشرفتهای صنعتی ایران یک ایرانی که سالها پیش از ایران رفته بود دو تا بچه از زن خارجیش داشت این را یکی از اشخاصیکه با آن شخص در تماس بود برای من گفت. گفت ایستاده بودم آن ایرانی آمد تماشا کرد پیشرفتهای ایران را و آمد از من پرسید که بچه‌های من سئوال می‌کنند که این پیشرفتها و این محصولات مال ایران است؟ این فرد ایرانی که شاید روی وضع خاصی از مملکتش رفته وقتی این مطلب را می‌گوید اشک از چشمانش سرازیر می‌شود و به بچه‌هایش می‌گوید بلی این مربوط به ایران است بچه چهار ساله شما وقتی عکس پادشاه را از تلویزیون می‌بیند بدون اینکه تعلیمی دیده باشد می‌رود عکس پادشاه را می‌بوسد ایرانیان در خارج از مملکت وقتی یک قهرمان ایرانی فاتح می‌شود و پرچم ایران بالا می‌رود و سرود شاهنشاهی نواخته می‌شود از شدت شوق گریه می‌کند دانشجویان خارجی مقیم انگلستان وقتی می‌شنوند جزایر تنگه هرمز دوباره به ایران مسترد شده است استقبال می‌کنند آقایان این احساسات در همه افراد ایرانی وجود دارد اما آیا دولت فعلی سعی می‌کند که این احساسات را درک کند؟ بنده تردید دارم (عباس میرزائی – آقا جغرافیش را اصلاح بفرمائید جزایر تنگه هرمز نیست جزایر هرمز است) دلایلش را هم عرض می‌کنم شما صحبت از موفقیت‌های حزبی تان می‌کنید و صحبت از گسترش حزب در میان مردم می‌کنید بسیار خوب شما توجه بخواستهای اصناف، کارمندان دولت و فرهنگیان که خواسته هائی دارند نمی‌کنید شما مدعی هستید حزب اکثریت هستید و اینها عضو حزب شما هستند اصناف جزو اعضاء شما هستند نباید توجه بخواسته اصناف بکنید؟ ناطق محترمی آمد پشت تریبون و راجع به نقش حزب ایران نوین در انقلاب ایران سخن گفت حزب ایران نوین و سای احزاب ایران چه نقشی در انقلاب ایران داشته‌اند؟ هیچکدام از احزاب سیاسی ایران در انقلاب ایران سهمی نداشتند حتی روشنفکران ایران سهمی نداشتند فقط یک نفر بود که توانست این نقش را داشته باشد که انقلاب را بوجود آورد شخص شاهنشاه است و ملت ایران هم تأیید و پشتیبانی کرد هیچ حزب سیاسی و هیچ روشنفکری حق ندارد این ادعا را بکند که در انقلاب ایران نقشی داشته است شما که مدعی پاسداری انقلاب هستید در تفهیم انقلاب ایران چه کرده‌اید؟

(مهندس عبدالحمید معینی – نقش مهمی داشتیم) – (دکتر الموتی – تمام افراد ملت ایران نقش شاهنشاه رادر پیش برد انقلاب ایران تأیید کردند) هنوز بعضی از کارمندان دولت در خارج معنی خانه انصاف را نمیدانند هنوز به طرز کار شرکت سهامی زراعی وارد نیستند با این ترتیب چطور می‌خواهید مفهوم انقلاب را برای ایرانیان مقیم خارج بگوئید اینها بجای اینکه بروند پیشرفتها و اصول انقلاب را با ایرانیان در میان بگذارند مشغول خرید و فروش عتیقه می‌شوند این مطلبی است که قابل گذشت نیست و همه ما در این مسئولیت سهیم هستیم و من که نماینده مجلس هستم در این مسئولیت سهیم هستم که باید در مقابل انقلاب ایران بیش از اینها مقالات بنویسم این آقای سعید وزیری که مقالات زیاد نوشته باز هم بنویسد او هم مسئول است ولی تیغه اصلی مسئولیت متوجه دولت است هنوز خیلی از افراد ایرانی از پیشرفتهائیکه در ایران انجام شده اطلاع ندارند.

دکتر علومی- رادیو، تلویزیون سازمان مستقلی است.

نامور- بنده این مطلب را نمی‌توانم قبول کنم برای اینکه دولت نظارت دارد بر کار این دستگاه و دولت مسئول این کار است، من منکر تحرک تلویزیون و کارهای مفیدی که نموده نمی‌شوم فقط در مورد مجله تماشا مطالبی گفتم اقدامات تلویزیون در چند ماه اخیر قابل توجه است.

دکتر علومی- طرح تحلیلی تفهیم اصول انقلاب را که با عده‌ای از اساتید دانشگاه تهیه شده به رادیو تلویزیون داده‌ایم و بر طبق قانونی که تصویب شده سازمان رادیو تلویزیون مستقل است.

نامور- بنده احساسات جنابعالی را تحسین می‌کنم ولی من فکر می‌کنم دولت حق نظارت دارد و از این حق نظارت شاید استفاده نمی‌کند ولی جناب آقای دکتر علومی یک واقعیت وجود دارد و آن این است که بعضی از مأمورین مملکت ما در خارج از برخورد با ایرانیان مقیم خارج احتراز می‌کنند هم اینها هستند که موجب سوءتفاهم می‌شوند تمام ایرانیان در داخل و خارج دارای احساسات پاک هستند از این احساسات دولت باید در راه وحدت ملی از آن استفاده کند این مطلبی است که بنده وظیفه دارم بگویم و استدعا می‌کنم به آن توجه بفرمائید (عباس میرزائی- دولت کاملاً بیدار است و کمال استفاده را هم می‌کند) من مطالب بیشتری دارم ولی به همین جا خاتمه می‌دهم.

دکتر الموتی- اگر مطالبی دارید بفرمائید.

نامور- من می‌بینم یک عده‌ای متأثر شدند بیش از این نمی‌خواهم متأثر شوند.

رئیس- آقای صدری کیوان بفرمائید.

صدری کیوان- به نام خداوند توانای جهان آفرین با اجازه مقام معظم ریاست و نمایندگان محترم. در آغاز گفتار وظیفه دار هستم در این محضر مقدس ملی خدای بزرگ را سپاس گویم که توفیق یافته‌ام در عصر پر افتخار و پر برکت و پر میمنت سلطنت وجود مقدس محمد رضا شاه آریامهر شاهنشاه افتخار آفرین ایران زندگی کنم (احسنت).

زیرا در سایه تلاشهای مداوم، رهبری‌های حکیمانه و کوششهای پیگیر معظم له امروز ما ملت خوشبخت، ملت سعادتمند، ملت سرافراز احساس عظمت و غرور و افتخار می‌کنیم و بسی سربلند و مباهی هستیم (صحیح است- احسنت).

بحق موضوع «احساس عظمت» در خور و شایسته آن است که دقیقاً مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا معلوم شود از برکت سلطنت خاندان پهلوی و مخصوصاً سی سال سلطنت پر افتخار شاهنشاه آریامهر که مشحون از پیروزیهای درخشان ملی چه در سطح داخلی و چه در مقیاس بین الملی و کوشش خلاقه در راه تأمین صلح جهانی و خدمت به بشریت است ما تا چه حد پیش رفته‌ایم و از کجا بکجا رسیده‌ایم، انشاءالله در فرصت مناسب دیگری طی گفتاری این موضوع مهم را به عرض همکاران گرامی و ملت ایران خواهم رسانید (انشاءالله- احسنت) همکاران گرامی در مسافرت شاهنشاه آریامهر و شهربانوی محبوب به خوزستان که مثل همه مسافرتهای داخلی و خارجی معظم له منشاء خیر و برکت و بهروزی و سعادت و پیشرفت و ترقی بوده و می‌باشد واحدهای صنعتی بزرگ و سازمانهای علمی و آموزشی تازه‌ای گشایش یافت چون بنده شاهد عینی بوده‌ام واقعاً در موقع گشایش هر طرح آنچنان شور و شوق و نشاط و غروری سراپای همه ما را فرا می‌گرفت که حدی بر آن متصور نبود (صحیح است- احسنت) عالیترین احساسات شاهدوستی و وطن پرستی که در این چند روز از طرف مردم خوزستان عموماً و دانشجویان عزیز دانشگاه جندیشاپور خصوصاً بروز و ظهور کرد نموداری از حق شناسی و امتنان بسیار ملت ایران از اقدامات مشعشعانه و پر ثمر شاهنشاه آریامهر است که اسباب افتخار و سربلندی است (صحیح است- احسنت) ای کاش همکاران گرامی این توفیق را پیدا می‌کردند که هنگام نزول اجلال شاهنشاه و شهربانو به دانشگاه جندیشاپور حضور داشته باشند. دانشجویان عزیز که مانند سایر احاد و افراد ملت ایران با شاهنشاه بزرگ خود پیوند ناگسستنی دارند همچون انگشتری بدور پدر تاجدار خود حلقه زدند و در تمام مدت توقف اعلیحضرتین در دانشگاه هلهله و شادی و ابراز احساسات این فرزندان برومند ما ادامه داشت (صحیح است) واقعاً چه منظره آسمانی و با شکوهی بود موقعی که شاهنشاه عزیز ما برای دانشجویان فرمایشاتی فرمودند و اهمیت وجودی دانشگاهها و اثرات وجودی دانشجویان را در این برهه ی از زمان در زمینه توسعه و ترقی مملکت تشریح فرمودند (صحیح است- احسنت) (مهندس صائبی- از تلویزیون ملی ایران مستقیماً پخش شد و همه در تهران و سایر شهرستانها احساسات بی شائبه را دیدند) امیدوارم خداوند منان سالهای سال سایه بلند پایه شاهنشاه آریامهر را بر سر ما ملت ایران مستدام فرماید و به همه ما توفیق عنایت فرماید تا راه سازندگی ایرانی مترقی تر ایرانی مرفع تر، ایرانی نو تر گامهای بلندی برداریم و دین خود رد بتمام وطن اداء کنیم (انشاءالله- احسنت).

همکاران گرامی قبل از آنکه به عنوان موافق در مورد متمم بودجه سال ۱۳۵۰ عرایضی بکنم وظیفه دار هستم درباره مطالب دوست ارجمندم جناب آقای شیخ رضائی که سالها در زی و کسوت معلمان افتخار همکاری با ایشان را داشته و اخیراً بعلت انتخاب شدن ایشان به نمایندگی مجلس همکاری نزدیک پیدا کرده‌ایم توضیحاتی بعرض برسانم (احسنت) فرمایشات همکار ارجمند ما شامل دو قسمت متمایز بود یک قسمت مبتنی بر تأیید اقدامات و موفقیتهای چشمگیر دولت خدمتگزار حزبی ما بود که در سایه تعالیم خردمندانه شاهنشاه آریامهر بدست آورده‌اند که از ایشان کمال تشکر را داریم (احسنت) و از اینکه با انصاف و روشن بینی درباره موفقیتهای دولت حزبی مطالبی عنوان کردند ایشان را مورد تمجید و تشویق قرار می‌دهیم (صحیح است- احسنت).

قسمت دوم مطالب ایشان چند مسأله کلی بود و مقداری از جزئیات کار وزارت آموزش و پرورش که توضیحاتی بعرضشان میرسانم.

۱- فرمودند انتقاد را باید گفت و معایب را باید نمود... ما با این فرمایش همکار خود کاملاً موافقیم و تشنه و جویای انتقاد هستیم به شرطی که انتقاد سالم، سازنده و فارغ از هر گونه شائبه و غرض عنوان گردد. در این مورد رئیس دولت حزبی ما بکرات از پشت این تریبون اعلام داشته است ما عاشق افکار خود نیستیم، من حاضرم جانم را بدهم تا اقلیت انتقادش بکند اینها همه دلایل زنده‌ای است که ما انتقاد صحیح را لازم میدانیم.(صحیح است – احسنت) (رامبد- شوخی کردند).
۲- فرمودند دوستان آقای هویدا آمادگی انتقاد را ندارند... این فرمایش دوست عزیز ما قدری با بی مهری عنوان شده زیرا به شهادت صورت مذاکرات مجلس شورای ملی اتفاق افتاده است که جناب آقای رامبد لیدر محترم اقلیت متجاوز از ده ساعت انتقاد فرموده‌اند و ما در کمال حوصله به فرمایشاتشان گوش داده‌ایم و بعد پاسخ لازم را بعرض ساحت مقدس مجلس شورای ملی رسانده‌ایم آیا آمادگی شنیدن انتقاد از این بیشتر و بهتر می‌شود (صحیح است- احسنت).
۳- همکار گرامی ما ضمن فرمایشاتشان از مقام شامخ معلم تجلیل فرمودند و با خواندن اشعار بلند پایه‌ای عظمت و اهمیت مقام والای معلم را تشریح نمودند باید خدمتشان عرض کنم که این فرمایشات از زبان همه ملت ایران بود زیرا به پیروی از نیات بلند شاهنشاه آریامهر همه مردم قدر معلم را میدانند و این وجود عزیز وشریف را گرامی می‌دارند زیرا ما معتقدیم که ترقی و پیشرفت هر کشوری تنها به داشتن منابع طبیعی سرشار و ذخائر فوق العاده زیر زمینی موکول نبوده بلکه بهتیرن ثروتها داشتن نیروی انسانی کارآمد و جوانان تحصیل کرده با ارزش است که بدست معلم و با رنج و زحمت معلم این ثروت بیکران و این جوانان برومند ساخته و پرداخته می‌شوند و تحویل جامعه می‌گردند پس ما هم با ایشان همصدا هستیم و زحمات و کوششهای معلمان عزیز را ارج می‌گذاریم و به تجلیل و تکریم معلم می‌پردازیم (صحیح است- احسنت) (سمیعی- عملاً ثابت کنید) در مورد وزارت آموزش و پرورش یک مشت آمار و اخبار و اطلاعات در اختیار دوست ما گذارده‌اند که هر کس این اطلاعات و آمار را داده است در کمال بی دقتی تنظیم نموده است (سمیعی- سند بود) مثلاً فرمودند در عصر رنسانس فرهنگی آریامهر جمعاً ۳۰۰۰ دبستان در دهات ساخته شده است در صورتی که طبق آمار صحیحی که از رادیو و تلویزیون پخش گردید و در جراید هم منعکس شد فقط مدارس یادبود جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی گرانقدر ایران ۳۷۱۷ باب بوده‌اند و در عصر انقلاب و رنسانس فرهنگی آریامهر طبق آمارهای موجود ۱۸۰۰۰ باب دبستان فقط در روستاها ساخته شده و در اختیار روستائیان و دهقانان عزیز گذارده شده است (صحیح است- احسنت).
۴- در مورد اطفال کارگران وابسته به حزب ایران نوین هم قضاوت دوست ارجمند ما قدری با بی مهری عنوان شد زیرا از چندین بخشنامه که در مورد اطفال کارگران سراسر کشور شده است فقط اکتفا به خواندن بخشنامه مدیرکل فرهنگ تهران نمودند توضیح آنکه وزیر محترم کار از وزیر محترم آموزش و پرورش تقاضا کرده است تا ضمن بخشنامه‌ای بتمام مدارس مملکت سفارش اطفال کارگران را بکنند تا موقع ثبت نام قدری تخفیف در شهریه‌ها قائل بشوند این بخشنامه را وزیر آموزش و پروش بتمام مدارس مملکت اعم از ملی یا دولتی صادر کرده است و همه اطفال برومند و عزیز کارگران شریف ما مشمول این بخشنامه می‌شوند. شرکت ملی نفت هم چنین تقاضائی داشته که باز یک بخشنامه دیگر در این مورد صادر شده است. در این زمینه هیئت رهبری کننده حزب ایران نوین هم که در همه حال و احوال بفکر آسایش کارگران وابسته بخود می‌باشد از مدیرکل فرهنگ تهران تقاضا کرده است که بخشنامه‌ای به مدارس برای تخفیف شهریه اطفال کارگران بکند که مدیرکل تهران هم با توجه به بخشنامه کلی وزیر آموزش و پرورش در این مورد بخشنامه‌ای کرده است. (فضائلی- برای همه باید بشود نه برای یک دسته معینی) مسلماً اگر هیئت رهبری کننده حزب مردم بفکر کارگران وابسته بخود بود (عباس میرزائی- اگر کارگر وابسته‌ای داشته باشند) و چنین تقاضائی می‌کرد مسلماً بخشنامه‌ای برای حزب مردم می‌شد با این مراتب همکاران گرامی و عزیز بنده تصدیق می‌فرمایند که نه تبعیضی بوده و نه بخشنامه‌ای خاصی (دکتر رئیسی- چرا بخشنامه بفرمائید) صرفاً و تنها برای خاطر کودکان کارگران عزیز ما صادر شده است. بهرحال دوست ارجمند بنده نگران نباشند چون بخشنامه وزیر شامل حال همه ی کارگران شریف مملکت شده و می‌شود (صحیح است، احسنت).
۵- در مورد اشتباه درج نمرات تحصیلی بنظرم در مملکتی که فرهنگش در کلیه سطوح متحول و دگرگون شده و جهش‌های عظیم داشته است بطوریکه هم اکنون میلیون نفر مشغول تحصیل می‌باشند اگر در درج نمرات یکی از اینها اشتباهی رخ دهد بنظرم همکار عزیز بنده موافق باشند که یک اشتباه قابل اغماض است زیرا انسان جائز الخطا است و این موضوع آن اهمیت را ندارد که بعنوان مدرک کوبنده‌ای در ساحت مقدس مجلس شورایملی سایر خدمات و کوششها را تحت الشعاع قرار دهد (صحیح است- احسنت) (فرهادپور- یکنفر هم قابل اغماض نیست).
۶- در مورد کسری معلم که فرمودند با توجه به توسعه کمی و کیفی سطوح مختلفه آموزش و پرورش کسری معلم غیر قابل تصور نیست و به همین لحاظ است که هم اکنون در وزارت آموزش و پرورش کوششهای پیگیری جریان دارد تا هر چه زودتر مسئله کمبود معلم مرتفع گردد و انشاء الله بتوانیم همه اطفال لازم التعلیم را به مدارس جلب کنیم اما کسری معلم در تهران وضع خاص بخود دارد زیرا در تهران همه ساله بجای استخدام متقاضیان انتقال به تهران را از ولایات می‌آورند و ردیفهای حقوقی را به شهرستانها می‌دهند تا در محل استخدام نمایند عده‌ای از این معلمین عزیز وقتی منتقل می‌شوند بعلت مشکلاتی گاه منصرف می‌شوند و دوباره به شهرهای خود برمی گردند این است که در اوایل سال تحصیلی گاهی کمبود معلم در مدارس تهران احساس می‌شود اما این کمبود اگر هم موجود باشد حداکثر تا اواسط مهرماه است و از آن ببعد به هیچ وجهه کسری معلم در تهران نداشته و نداریم (صحیح است).
۷- در مورد اشکالات راهنمائی به نظرم همکار ارجمند در این مطلب با من هم عقیده باشند که در هر جامعه‌ای وقتی نظام آموزشی متحول می‌شود در ابتدای کار قدری اشکال وجود دارد این اشکالات برای جامعه‌های مترقی و بسیار پیشرفته به سرمایه گزاریهای زیادی هم موقع تغییر نظام آموزشی کرده‌اند موجود بوده است پس اگر در زمینه راهنمائی مشکلاتی موجود باشد غیر منطقی و بی سابقه نیست اما اطلاعات دوست ما در این مورد هم ناقص بودند زیرا:
الف- دانشسرای راهنمائی از دو سال پیش افتتاح شده و امسال ۱۳۰۰۰ معلم راهنمائی فارغ التحصیل داشته است.

شیخ رضائی- کافی است؟

صدری کیوان- اجازه بفرمائید عرض می‌کنم جنابعالی اگر این آمار را می‌دانستید مسلماً مطلبی در این مورد نمی‌فرمودید.

ب- ۱۱۰۰۰ معلم کلاس ششم، کلاس مخصوص راهنمائی را دیده‌اید که هم اکنون مشغول تحصیل هستند.
ج- ۲۰۰۰ نفر دیپلمه آزاد کلاس ۴۲۰ ساعته را دیده‌اند که جمع کل آنها می‌شود ۲۶۰۰۰ نفر و باین ترتیب کمبود معلم راهنمائی صحیح نیست (احسنت).

سمیعی- این ۱۳ هزار نفر را که میگوئید یک نفر را بفرستید به فومن.

صدری کیوان- در فومن شرایط وجود ندارد بطوریکه خانم وزیر آموزش و پرورش صبح می‌گفتند ۱۲ نفر شاگرد دارد و بر طبق قانون افتتاح کلاسهای راهنمائی در اختیار وزارت آموزش و پرورش است.

سمیعی- خلاف بعرضتان رسانده‌اند، پانصد نفر دانش آموز کلاس راهنمائی از کوهستانهای مختلف ماسوله منتظر هستند تلگراف هم در این مورد رسیده که به خانم وزیر آموزش و پرورش داده شده است.

صدری کیوان- در مورد کارگاه مدارس راهنمائی چون سئوال فرمودند باید عرض کنم که اکثریت قریب باتفاق این مدارس کارگاه دارند و برای بقیه هم تأمین اعتبار شده است که تا پایان سال دائر خواهد شد.

مهروش صفی نیا- این مدارس در سال اول احتیاج به کارگاه وسیع ندارند شناخت حرفه و فن فقط در برنامه آنهاست.

صدری کیوان- با وجود این من با همکارم موافقم که هر چه زودتر باید کارگاهها تأسیس شود و طبق اطلاعی که وزارت آموزش و پرورش به من داده است تا پایان سال جاری همه مدارس راهنمائی کارگاه خواهند داشت (احسنت).

۹- فرمودند مدارس راهنمائی بازده ندارد، من از ایشان بعنوان یک همکار فرهنگی سئوال می‌کنم آیا دوست عزیز موقع ارزشیابی کار مدارس راهنمائی در آذرماه است یا خرداد ۱۳۵۱ ما چطور در ۳ ماهه اول سال تحصیلی می‌توانیم عنوان کنیم که مدارس راهنمائی بازده ندارد (شیخ رضائی- من چنین چیزی نگفتم) بنده تمام فرمایشات جنابعالی را دقیقاً نکنه به نکته یادداشت کرده‌ام و صورت مذاکرات هم حاکم و شاهد بین ماست.
۱۰- فرمودند کلاس مدیریت برای آمادگی معلمان کافی نیست، باید حضورشان عرض کنم که این کلاسها هدف علامه کردن معلمین عزیز ما را ندارند بلکه فقط در کلاسها معلمان گرامی با نظام جدید و نحوه کار و اجرای آموزش و پروش منطقه‌ای آشنا می‌شوند و نیازی به صرف سالهای متمادی و تأسیس دانشکده بخصوص نیست (صحیح است- احسنت).
۱۱- در مورد بودجه راهنمائی باید بعرضتان برسانم که بودجه راهنمائی طی بودجه عمرانی چهارم ملحوظ و منظور و تصویب شده است و حتی هدفهای راهنمائی تا سال ۱۳۵۲ هم تعیین و مشخص گردیده است (صحیح است- احسنت).

(شیخ رضائی- دوست عزیز در مورد انتصابات بفرمائید) اگر صبر کنید به آنجا هم می‌رسیم چون یادداشت دارم و تمام را نوشته‌ام.

۱۲- در مورد محصور کردن زمین باید عرض کنم که هر دعوائی دو طرف دارد و قضاوت باید استماع سخنان هر دو طرف بعمل آید پس با شنیدن سخنان مدعی تنها ما نباید مدعی علیه را محکوم را محکوم کنیم از این گذشته اگر در اینمورد دعوائی باشد آنچه محاکم دادگستری عنوان و اقامه فرمایند و حکم بدهند برای همه ما لازم الاتباع و محترم است (صحیح است- احسنت)
۱۳- در مورد انتصابات تعدادی از فرمایشات همکار عزیز ما مطالبی نظری بودند زیرا در حال حاضر برای انتصابات در وزارت آموزش و پرورش کمیسیونی وجود دارد تا به صلاحیت افراد رسیدگی کند و از چندی پیش به این طرف هم هیچ رئیس فرهنگی بدون دیدن کلاس مدیریت منصوب نمی‌شود (صحیح است- احسنت).
۱۴- در مورد حق الزحمته امتحانات بعرض دوست عزیزم می رسانم که آیین نامه جدید در دست تهیه است و قریباً برای تصویب نهائی فرستاده می‌شود.

(فرهادپور- قریباً چه مدت است) من به شما قول می‌دهم که موقع امتحانات امسال بر اساس این آیین نامه جدید حق الزحمته امتحانات تقسیم خواهد شد (انشاء الله).

۱۵- در مورد خانه سازی ب رای معلمان عزیز با توجه عمیقی که به فرمان مبارک همایونی دولت خدمتگزار هویدا نسبت به رفاه معلمان مبذول می‌دارد انشاء الله در آتیه نزدیکی این مسئله به نحو مطلوب حل خواهد شد. دوست عزیز ما هم معتقدیم که در تمام مملکت انشاء الله باید به مسئله مسکن معلمان توجه خاص مبذول گردد و در تهران هم نه تنها در یک نقطه بلکه در کلیه نقاطی از شهر که امکانات موجود باشد با خانه برای معلمین ساخته شود فرمودید در این مورد قدمی برداشته نشده باید عرض کنم که اولین گام را دولت خدمتگزار حزبی ما برداشته البته هنوز اول کار است و با گذشتن مدتی قدمها سریع تر می‌شود (صحیح است- احسنت).
۱۶- در مورد دفتر کار مدیر کل اصفهان و ماشین آریا باید عرض کنم که شهرهای اصفهان و شیراز قدری مستثنی هستند زیرا در منظر و مرآی توریست‌ها و رجال درجه اول دنیا قرار دارند (رضوی- بسیار متشکریم) بدیهی است اگر دفتر کار قدری مرتب و آبرومند باشد اشکالی مترتب نیست مضافاً به اینکه در چند سال گذشته در اصفهان مدارس بسیار مجهز و زیبائی با خودیاری مردم هم ساخته شده و از این نظر هم اعتبار ساختمان مدارس به مصرف تزئینات نرسیده است (صحیح است) (مستفوی نائینی- بسیار کار صحیحی بوده است).
۱۷- در مورد حق العلاج هم آمار صحیحی به دوست ارجمند بنده نداده‌اند زیرا چهارصد هزار تومان نبوده بلکه چهارصد هزار ریال است و از این چهل هزار تومان از شورای منطقه‌ای تقاضا شده است ۲۰ هزار تومان بعنوان تنخواه گردان در اختیار مدیرکل باشد تا اگر موارد فوتی پیش آید بمصرف برسد با توجه به این مطلب که قصاص قبل از جنایت صحیح نیست و با توجه به این مطلب که حتی یک شاهی از اعتبارات بدون نظر و موافقت شورای منطقه‌ای خرج نمی‌شود (فرهادپور- در مقام هم مسلکی از این موافقت‌ها می‌کنند) از این نظر نباید نگرانی برای دوست ما موجود باشد مسلم بدانید که اگر این بیست هزار تومان بطور صحیح و بجا و بمورد مصرف نشود بنده هم با شما هم صدا می‌شوم و شدیداً انتقاد می‌کنم (صحیح است- احسنت).
۱۸- در مورد بخشنامه نفت چون بنده سالها رئیس فرهنگ بوده‌ام بعرض همکار عزیزم می رسانم که مصرف نفت تابع تغییرات جوی است یعنی ممکن است ده روز هوا طوری باشد که ابداً نیازی بمصرف نباشد و بعضی روزها هم آنچنان سرد باشد که بجای ۴ لیتر ۱۰ لیتر مصرف شود پس تعیین مقطوع روزی ۴ لیتر دلیل این نیست که حتماً باید ۴ لیتر مصرف شود و از این نظر هم اشکالی مترتب و متصور نیست (صحیح است- احسنت).
۱۹- هیئت‌های امناء و مدیره در مدارس آموزش و پرورش و در مدارس عالی افتخاری است کما اینکه سالها است اینجانب و دوست بسیار عزیزم جناب زهتاب فرد و لیدر بسیار ارجمندم جناب دکتر الموتی هر سه عضو هیئت امناء مدرسه عالی دختران هستیم (زهتاب فرد- مدرسه‌ای در سطح عالی و بسیار ارزنده است) متشکرم و در عرض این هشت سال دیناری از این بابت دریافت نداشته‌ایم (دکتر الموتی- صحیح است) (دکتر رئیس- ایشان راجع به دبیرستان هراتی گفتند).
۲۰- در مورد فرمایشات و پیشنهادات هم مسلک و دوست ارجمندم جناب آقای معیری مقدمتاً باید عرض کنم افتخار تشکیل شوراهای منطقه‌ای آموزش و پرورش نصیب دولت حزبی ما است که در اجرای نیات بلند پدر تاجدار ما و در زمینه سپردن کار مردم به مردم انجمن‌های ده شهرستان، استان و شوراهای منطقه‌ای آموزش و پرورش را تشکیل داده است در این شوراها کلیه امور آموزشی و مالی و تعلیماتی مطرح می‌شود و مردم بوسیله مبعوثان خود در سرنوشت فرهنگ خود شریک و سهیم هستند. (صحیح است- احسنت).

در مورد پیشنهادات آقای معیری باید توضیح عرض کنم که پیشنهادات مشابهی از شهرستانها رسیده است و هم اکنون در وزارت آموزش و پرورش کمیسیونی مشغول رسیدگی است تا ضوابطی برای تمام کشور تهیه و اعلام دارد (فرهادپور- ممکن است وقتی تعیین بفرمائید) جناب فرهادپور اینها باید از جهات عدیده مورد بررسی قرار گیرند و عوارض یا قانون می‌خواهد یا انجمن شهر باید تصویب شود که خود متضمن فرصت برای بررسی و مطالعه است و این مراحل باید طی شود.

عباس میرزائی- آفرین واقعاً این مراحل باید طی شود.

صدری کیوان- هم اکنون شمه‌ای از کار آموزش و پرورش منطقه‌ای تهران را به عرض می رسانم تا برادران عزیز به اثر وجودی این مناطق و این شوراها توجه و عنایت بفرمایند تعداد جلسه شورا ۴۴ جلسه، کمیسیون مالی ۳۷ جلسه، کمیسیون آموزش ۳۵، کمیسیون بهداشت ۵ جلسه، کمیسیون اداری دو جلسه و کمیسیون روابط عمومی یک جلسه، صدور اجازه نامه ۱۸۴ باب آموزشگاه غیر دولتی به شرح زیر، دبستان ملی ۱۰۹ باب، دبیرستان ملی ۳۰ باب، هنرستان ملی ۱۸ باب، کودکستان ملی ۵ باب، دوره راهنمائی تحصیلی ۱۰ باب، کلاسهای شبانه ۱۶ باب و چهار باب آموزشگاه بعلت عدول از مقررات مردود و تخلف امتیازشان ملغی شده.

تعداد شش دبیرستان نیمه دولتی بوسیله شورا اداره می‌شود البته بطور غیر انتفاعی.
دبیرستان پسرانه: دبیرستان رهنما، دبیرستان تخت جمشید.
دبیرستان دخترانه: دبیرستان شاهدخت، دبیرستان ۲۵ شهریور، دبیرستان آزرم، دبیرستان دکتر ولی الله نصر و کارهائی از قبیل:
  • تصویب پرداخت دستمزد ماهانه آموزگاران دو وقته بمبلغ ۲۵۰۰ ریال.
  • تصویب خرید اتوبوس برای رفت و آمد آموزگاران جنوب شهر.
  • تصویب مبلغ ۸۰۰ ریال شهریه سالانه دوره راهنمائی تحصیلی.
  • تعقیب و وصول ۵۰% سهمیه شهریه دبیرستانهای نیمه ملی برای ساختمان دبیرستانها و فعالیتهای امور تربیتی و کمک بمدارس خط مرزی و کمک به دانش آموزان ممتاز کم بضاعت.
  • پیشنهاد دریافت کمک فرهنگی (عوارض) از مسافرین خارجی و نمره اتومبیلها.
  • تصویب طرح پیشنهادی آقای دکتر نخعی معاون منطقه‌ای در مورد تشکیل بانک فرهنگیان.
  • تصویب هزینه‌های جاری آموزش و پرورش منطقه تهران.
  • تصویب پرداخت حقوق و مزایای معلمان و کارکنان آموزش وپرورش منطقه تهران.
  • تهیه طرح جدید صدور اجازه نامه تأسیس به آموزشگاه‌های غیر دولتی.
  • تهیه طرح برای بیمه فرهنگیان و خانواده آنان.
  • تصویب دریافت حق صدور اجازه نامه تأسیس از آموزشگاه‌های غیر دولتی.

در مورد تعلیمات حرفه‌ای و فنی مقدمتاً بایدعرض کنم در اجرای تعالیم شاهنشاه آریامهر و کنفرانس انقلاب آموزشی ۱۳۴۷ رامسر و بمنظور تحقق اصل دوازدهم انقلاب طرحها و برنامه‌های جدید وزارت آموزش و پرورش برای گسترش سریع تعلیمات فنی و حرفه‌ای تنظیم شده و بمرحله اجرا در آمده (صحیح است- احسنت).

با اجرای این طرحها و بکار بستن اصولی که مایه پیشبرد مقاصد آموزشی است سازمان تعلیمات فنی و حرفه‌ای موفق شده است فقط در طی دو سال تحصیلی (دوسال اخیر) تعداد هنرجویان مدارس فنی وحرفه‌ای را از ۷۲۲ / ۱۶ نفر به ۴۶۴ / ۵۰ نفر برساند در حالیکه هدف نهائی برنامه عمرانی چهارم کشور وصول به رقم ۵۰۰۰۰ نفر را در آخرین سال برنامه (۱۳۵۲)در زمینه تعلیمات فنی و حرفخ ای پیش بینی کرده است (صحیح است- احسنت).

در مورد جرئیات کار مسئولان فنی وحرفه‌ای ماهم با شما هم عقیده‌ایم که خاطی در هر کجا و در هر مقامی باشد باید بشدت تعقیب و محاکمه و مجازات شود معرفی آن عده که می‌فرمودید به دیوان کیفر و صدور کیفر خواست و معلق شدن از خدمت هم دلیل زنده‌ای است که دستگاههای ما کاملا هوشیار و بیدارند و خودتان هم این مطلب را متذکر شدید (صحیح است- احسنت).

۲۱- در مورد استعفای ۴۰۰ دبیر باید عرض کنم باز آمار صحیح نیست زیرا سال گذشته ۴۲۳ نفر دبیر استعفا کرده‌اند اما سال جاری در سایه توجهات شاهنشاه آریامهر بعلت اصلاح قانون استخدام، اجرای مرحله دوم، و تعیین حق فنی فقط ۲۷ نفر استفا داده‌اند که ملاحظه میفرمائید استعفا به۱/۱۹تقلیل یافته است برای خوشحال کردن دوست عزیزم باید عرض کنم که امسال برخلاف سالهای گذشته ۱۰۰۰نفر دبیر لیسانسیه برای استخدام مراجعه کرده است و ما امیدواریم در سال آینده حتی ناظر یک مورد استعفا هم نخواهیم بود.
۲۲- در مورد سازمان و ۹ معاون وزارت آموزش و پرورش قویاً تکذیب می‌شود (شیخ رضائی- خودتان به آقای دکتر بطحائی فرمودید پیشنهاد شده است).

بنده به آقای دکتر بطحائی گفتم منظور دوست ما شاید اینست که پیشنهاد شده است در واقع فرمایش شما را برای آقای بطحائی تشریح کردم.

بهر حال اگر هم پیشنهاد باشد روزانه خیلی پیشنهادات بمقامات داده می‌شود البته این طرح‌ها و پیشنهادات بررسی می‌شود و اگر عملی است و مفید است پذیرفته می‌شود (صحیح است).

(فرهادپور- الان چند معاون دارد؟)

دوست و همکار عزیزم مطالب جزئی زیادی راجع بکارها و اشخاص فرمودند که بنده صلاح نمیدانم وقت مجلس مقدس را با این مطالب جزئی تلف کنم اینست که توضیحات را بهمین حد اکتفا می‌کنم و بسایر مطالب می‌پردازم دوست ارجمند دیگرم جناب آقای صمد نامور که خیلی منصفانه و با کمال بلند نظری و صداقت اقدامات دولت حزبی ما را مورد توجه و تأیید قرار دادند و کار عده‌ای از وزیران کابینه را ثمربخش دانستند از اظهار مراحم و توجهشان کمال تشکر را داریم (حی- ایشان که همه را تعریف فرمودند) (صحیح است- احسنت) اما چند مطلب در فرمایشاتشان موجود بود که برای استحضار ملت ایران لازم به توضیح و تشریح است.

۱- در مورد مبادلات بازرگانی با بازار مشترک باید باین موضوع نیز توجه داشت که کالاهای وارداتی از این کشورها کالاهای سرمایه‌ای مورد نیاز توسعه صنعتی کشور است و خوشبختانه در این مورد باید عرض کنم که میزان صادرات ما خوشبختانه مرتباً در حال افزایش است (صحیح است- احسنت).
۲- در مورد بازار مشترک و موازنه بازرگانی با بازار مزبور مطالبی فرمودند با وجودیکه در برنامه دولت بنده توجه عمیق دولت را بمسأله برقراری تعادل طراز پرداخت‌ها تشریح کرده‌ام معهذا اینجا هم باید عرض کنم موضوع مورد کمال توجه دولت و وزارت اقتصاد قرار دارد.
۳- درباره سندیکای صنایع مطلبی فرمودند که بنظر می‌رسد با بی مهری بسیار عنوان کرده باشند زیرا درخواستهای اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی و سندیکا و غیر آن بیک صورت، بیک نحو و بطور یکسان مورد بررسی قرار می‌گیرد و پاسخ مثبت یا منفی داده می‌شود و چنین مطلبی که کارهای غیر عضو سندیکا سریعتر انجام می‌شود ابداً مطرح نیست و درست نمی‌باشد (صحیح است- احسنت)
۴- ضمن فرمایشات جناب آقای نامور بین دو سه نفر از همکاران درباره رادیو و تلویزیون مطلبی عنوان شد.

(صمد نامور- از طرف خود اکثریت عنوان شد)

بهر حال از طرف هرکس عنوان شد باید عرض کنم که رادیو و تلویزیون طبق قانون مستقل است ولی وزیر اطلاعات و دولت مسئول کارهای آن می‌باشد (صحیح است).

این مطلب را هم بنظرم همه همکاران گرامی تصدیق داشته باشند که سازمان ملی رادیو و تلویزیون در اینمدت خیلی خوب کار کرده است و در سرتاسر مملکت گسترش شبکه داشته است و باید بیش از پیش مورد توجه تقویت قرار گیرد (صحیح است- احسنت).

کوششهای مستمری که از رادیو و تلویزیون برای تفهیم اصول مقدس انقلاب اجتماعی ما شبانروز در جریان است در خور تمجید و تقدیر است (صحیح است- احسنت).

مسلماً وقتی دستگاههای خوب بچرخند در اثر تدبیر و کوشش مسئول آن دستگاه می‌باشد.

بهر حال در آخرین کلام باید عرض کنم که کوشش‌های مسئولان محترم رادیو و تلویزیون از هر جهت مورد تمجید است و ما موفقیت روز افزون این دستگاه آموزشی و ارتباطی جمعی را از درگاه احدیت خواستاریم (احسنت) و اما در مورد لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ مقدمتاً باید عرض کنم که بموازات تحولات دگرگونیها و پیشرفت‌های همه جانبه‌ای که در سایر تعالیم شاهنشاه در کلیه شئون اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی و سیاسی ما فراهم شده است امر بودجه بندی و بودجه نویسی هم بطور شایسته‌ای متحول شده و دولت حزبی ما توانسته است بودجه‌های مملکت را بر اساس برنامه ریزی علمی تهیه کند بطوریکه هرکس بودجه کل کشور را مطالعه کند متوجه می‌شود که آئینه تمام نمائی از اوضاع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مملکت است که با بودجه‌های سابق که سیاهه دخل و خرج مملکت بود بسیار متفاوت است در این بودجه‌ها بقدری خوب اصول و فنون نو بودجه بندی با نهادها و سنتهای اجتماعی و ملی ما تطبیق داده شده که در نوع خود چیزی تازه و ابداً تقلیدی نیست نتیجه پیش بینی صحیح و محتاطانه در آمدها همه ساله تقدیم متمم بودجه‌ها را ایجاب می‌کند که هم اکنون در ساحت مقدس شورای ملی مطرح است (صحیح است).

لایحه متمم بودجه سال ۵۰ که با رعایت کامل بند (۱) ماده ۲۹ قانون محاسبات عمومی و تبصره (۲) ماده ۲۶ آئین نامه داخلی مجلس شورای ملی وسایر موازین قانونی تنظیم و تقدیم شده است علل و موجبات امیدواری فراوانی را داراست (صحیح است).

زیرا علاوه بر این که مبین وضع ممتاز اقتصاد مملکت است نشانه‌ای کامل از سلامت دستگاه مالی دولت هم می‌باشد (صحیح است- احسنت) در این متمم بودجه دولت توجه کاملی به بهبود وضع معلمان گرامی کشور مبذول داشته که در خور قدردانی است.

توجه بامر مسکن و خانه سازی نیز در خور تذ کار است که انشاء الله دولت با برنامه‌ای مفصل و منظمی که دارد این مسأله حیاتی و مهم را به انجام خواهد رسانید (انشاء الله) یکی از مواردی که ذکرش لازم است این است که دولت وظیفه خودش را در امر وصول درآمدها آنچنان با دقت انجام داده است که با وجودیکه پیش بینی درآمدها خیلی بیشتر از سال ۱۳۴۹ بوده و منابع هم تغییری نکرده است اضافه وصولی پیدا شده است باید گفته شود که این متمم بودجه برای ما احساس اعتماد بیشتری از پیش بینی‌های دولت فراهم می‌کند زیرا متوجه می‌شویم که دولت تا چه حد محافظه کارانه پیش بینی درآمدها را انجام داده است.

بالاخره آخرین مطلبی که باید درباره متمم بودجه عنوان کنم این است که این متمم گویای این مطلب است که رشد اقتصادی ما از آنچه دولت هنگام تقدیم لایحه بودجه سال ۵۰ عنوان کرده بیشتر شده است زیرا با حساب صحیح اقتصادی وقتی منابع ثابت و مقررات وصول درآمدها هم ثابت بود ولی درآمد تغییر کرد و اضافه وصولی نشان داد پس عامل دیگری تغییری کرده است و آن رشد اقتصادی است.

در این باره سخن بسیار دارم و مطالب متعددی متکی به ارقام و اعداد و آمار تهیه کرده‌ام که برای جلوگیری از اطناب از ذکر آنها خودداری می‌کنم و باز هم تکرار می‌کنم امیدواریم خداوند منان به همه ما توفیق عنایت فرماید تا با درک بیشتر منویات مبارک همایونی بتوانیم برای ساختن ایرانی آبادتر- ایرانی مرفه تر- ایرانی مترقی تر گامهائی مؤثری برداریم و در تحقق آرمانها و آرزوهای بزرگ رهبر عالیقدر ایران که وصول به دروازه‌های طلائین تمدن بزرگ است و بحمدالله خیلی نزدیک به آن رسیده‌ایم موفق و مؤید باشیم متشکرم (احسنت- احسنت- آفرین).

- تقدیم یک فقره لایحه بوسیله تیمسار سپهبد کاتوزیان معاون وزارت جنگ

۳- تقدیم یک فقره لایحه بوسیله تیمسار سپهبد کاتوزیان معاون وزارت جنگ.

رئیس- تیمسار سپهبد کاتوزیان بفرمائید.

سپهبد کاتوزیان (معاون وزارت جنگ)- با اجازه مقام محترم ریاست و نمایندگان محترم اصلاح ماده ۳۰ آئین نامه هزینه سفر و فوق العاده مأمورین خارج از کشور را تقدیم می‌کنم تا برای بررسی و تصویب به کمیسیون‌های مربوط ارجاع گردد.

رئیس- لایحه به کمیسیونهای مربوط ارجاع می‌شود.

- ادامه بحث در کلیات گزارش یک شورای کمیسیون بودجه راجع به لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور

۴- ادامه بحث در کلیات گزارش یک شورای کمیسیون بودجه راجع به لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور.

رئیس- آقای عبدالحسین طباطبائی بفرمائید.

طباطبائی- بنده اجازه می‌خواهم صحبتم را با یک جمله غیر مربوط به بودجه شروع کنم و آن این است که لایحه متمم بودجه به مبلغ چهار میلیارد و چندصد میلیون ریال در جلسه مجلس شورای ملی مطرح است عده حاظر نمایندگان محترم ملت در این جلسه ۱۰۵ نفر است یعنی کمتر از نصف نمایندگان ملت، از آقایان وزراء حتی یکنفر حضور ندارد و از آقایان معاونین محترم پارلمانی ۸ یا ۹ نفر لطف کرده‌اند و به مجلس شورای ملی تشریف آورده‌اند به اعتقاد بنده این خلاء مفهومی دارد که نمی دانم در نفع مملکت هست یا نه؟ ولی آنقدر هست که می‌شود از همکاران محترم تقاضا کرد که درباره مفهوم این خلاء اندیشه‌ای بفرمایند سخن سربسته گفتم با رفیقان (احسنت) و اما من در این لایحه متمم بودجه بعنوان مخالف اسم نوشته‌ام ولی شخصاً اعتقاد ندارم که مطالبم تا به اطلاق کلمه مخالفت را داشته باشد چون در چند مسأله جزئی صحبت می‌کنم به این خاطر که توجه دولت ابد مدت را بدو موضوع جلب کنم امکاناً و احیاناً یکی جان مردم و دیگری شرف مردم که هر دو در گروی سیستم اداری این مملکت است و اما برای دخول در مطلب بدنیست با اجازه همکاران محترم نامه‌ای را که چندی قبل مثلاً یک ماه و چند روز پیش به آقای وزیر بهداری نوشته‌ام اینجا عیناً قرائت کنم متن نامه این است که حضورتان عرض می‌کنم.

جناب آقای وزیر بهداری دوهفته قبل، ضمن نامه دیگری که از طریق نامه رسانی مجلس ارسال شد و منضم به عین تلگرام انجمن شهر کازرون بود، بعرضتان رساندم که وزارت بهداری دفعتاً و بدون اعزام یا تعیین جانشین، جراح منحصر بفرد کازرون را احضار و بکلاس مدیریت بهداشت معرفی و بالنتیجه چند نفر از مرضا آنجا صرفاً بخاطر بی طبیبی و بی جراحی مرده‌اند و گمان می‌رفت که اطلاع بر مرگ عده هم وطن بی گناه توجه کرسی نشینان آن وزارت خانه را جلب خواهد کرد ولی متأسفانه معلوم شد حتی مرگ مردم این مملکت نیز پنبه را از گوش اولیاءآن وزارت بیرون نمی‌کشد سهل است ترحم کسی را هم برنمیانگیزد.

بهرحال تلگرام اخیر انجمن شهر کازرون را مجدداً بضمیمه ارسال می‌دارد و چنانچه ملاحظه خواهید فرمود این تلگرام نیز بشارت از مرگهای جدیدی می‌دهد و بهر صورت تقاضا دارد ولو بعنوان صدقه هم باشد برای نجات جان بیماران بی پناه کازرون و حومه آن چاره بیندیشید والا ناچار مراتب را از شرف عرض اعلیحضرت همایون شاهنشاه خواهد گذرانید.

اردتمند عبدالحسین طباطبائی.

صرفنظر از این نامه، در طول این دو سه ماه اخیر که کازرون بدن جراح و طبیب باقیمانده تلگرامهای متعدد دیگری نیز از طرف مردم آنجا و از طرف انجمن بهداری و انجمن شهرستان و انجمن شهر و انجمن شیر وخورشید محل بوزارت بهداری مخابره شده و ضمن همه آنها بعجز و الحاح از وزیر با تدبیر بهداری تمنای عطف توجه و ترحم کرده‌اند شاید بی مناسبت نباشد در اینجا این نکته را هم بگویم که اگر از مردم کازرون همه چیز هم سلب شده یقیناًهنوز و تا این تاریخ یک چیز برای آنها باقی است و آن عنوان هم وطن است و ادعای دولت باینکه همه چیز را برای هم وطنان عزیز می‌خواهد ولی آقایان نمایندگان محترم ملت! آقایان کرسی نشینان بهارستان! آیا میدانید پاسخ وزیر بهداری بنامه و استغاله من و بعجز و الحاح هم وطن و هم وطنان عزیز بوده است؟

هیچ، آری هیچ، ولی هیچی که بسا معناها در آن نهفته است آیا معنی این هیچ این نیست که از نظر این دولت آنچه که در حساب نمیاید مردمند و جان مردم؟ آیا معنی این هیچ این نیست که حتی مرگ مردم این مملکت نیز پنبه از گوش دولتیان بیرون نمی‌کشد (احسنت) و ترحم آنها را بر نمی‌انگیزد؟ آیا این هیچ، مصداق مرگ مسئولیت و وظیفه نیست؟ آیا معنی این هیچ، این نیست که بر خلاف همه رجزخوانیها حکومت حزبی بفکر مردم نیست؟ آیا معنی این هیچ، این نیست که مردم ول معطلند و هم وطن معطلتر.

من چه گویم توخود از اهل دلی میدانی

دکتر دادفر- جمعیت شیرو خورشید سرخ بیمارستان درمانگاه دارد یا خیر، از شیر خورشید بپرسید نه از وزارت بهداری.

طباطبائی- جناب آقای دکتر دادفر و جناب آقای نماینده محترم مجلس جناب آقای دکتر ناوی که خوشبختانه اسمتان را از قدیم شنیده بودم ولی خوشبختانه حالا ارادت خدمتتان پیداکردم یک تمنی می‌کنم آقا آن موقعی که صحبت از جان مردم این مملکت است قضایا را جدی تر بگیرید.

دکتر دادفر- می‌خواهم به بینم جمعیت دیگری هست یا نه.

دکتر موسوی امین – مسئولیت با وزارت بهداری است.

طباطبائی- عیبی ندارد توضیح می‌دهم خدمتتان کازرون بعد از شیراز بزرگترین شهر فارس است جمعیت آن بر اساس آماری که دیدم نزیک به چهل هزار نفر است ولی عملا بیش از پنجاه هزار نفر است بدلیل اینکه تعداد دانش آموزان موجود داخل مدرسه‌های کازرون ۱۴ هزار و خورده‌ای نفر است واگر فرض کنیم از هر چهار نفر یک نفر درس می‌خواند چهار در ۱۴ هزار نفر بیش از پنجاه هزار نفر را بوجود می‌آورد حومه کازرون بیش از ۶۰ هزار نفر جمعیت دارد تا چند سال پیش ممسنی با تمام طول وعرضش جزوکازرون بود که در آن جا هم نود و چند هزار نفر زندگی می‌کنند مجموعاًجمعیتی در حدود دویست هزار نفر بوجود می‌آورد از نظر جغرافیائی طول این نقطه بعضاًتا ۷۰ فرسخ است و عرض آن بعضاً تا ۴۰ فرسخ است در چنین منطقه‌ای وسیع و مردمی چنین کثیر فقط یک بیمارستان ۲۵ تختخوابی وجود دارد اخیراًبر اساس قانونی که شما لطف کردید وضع کردید بنا شده این بیمارستانها تحویل شیر وخورشید بشود این مطلب را قبلاًعرض کنم که این مسأله را بر خلاف میلم بعرض میرسانم چون نمی‌خواهم زبان بد گوئی داشته باشم ولی خود این قانون و لزوم تحویل بیمارستانها از وزارت بهداری بشیر وخورشید سرخ سر فصل یک رشته مطالب زشت در سطح مملکت شده است یعنی وزارت بهداری را متأسفانه متهم می‌کنند که کوشش می‌کند بیمارستانها را لخت کند و بعد بشیر و خورشید سرخ تحویل بدهد من عهده دار صحت و سقم این مطلب نیستم العهده علی الراوی.

دکتر الموتی- یکی از قوانین خوب همین است.

طباطبائی- خوشبختانه و متأسفانه قانون فراوان داریم نقص ما در قوانین نیست نقص ما در طریق اجرای قوانین است.

دکتر ناوی- فکر شاهنشاه بود امر شاهنشاه است.

دکتر الموتی- فکر بسیار عالی است.

طباطبائی- بنده اطلاع دارم همه متشکریم ولی متأسفانه در اجراءچه مسائلی را بوجود می‌آورند بنا شده که بیمارستانهای فارس در پائیز امسال تحویل شیرو خورشید بشود درست مقارن با اجرای این تصمیم منحصر جراح این بیمارستان را که می‌بایست بر سلامت ۲۰۰ هزار نفر مردم که در آن منطقه پراکنده‌اند نظارت کند بعنوان دیدن کلاس مدیریت بهداشت احضار می‌کنند نمی‌خواستیم وارد این مباحث جزئی بشوم.

دکتر ناوی- با داشتن بیشتر بر می‌گردد، آقا چرا با پیشرفت علم مخالفت می‌کنید؟

طباطبائی- حیف از شما جناب آقای دکتر ناوی عزیز دلم در آن موقع که خلاء وجود دارد این جراح وجود دارد و هم وطن من و شما بسبب یک آپاندیسیت ساده می‌میرد آیا این جوابیک نماینده مجلس است آنهم یک طبیب. زه بر شما، آفرین بر دولت شما. بهرحال من از همه همکاران محترم استدعا می‌کنم در وسط صحبت من صحبت نفرمایند تا مطلب اطاله پیدا نکند.

دکتر الموتی- این تذکر را هم بدوستان اقلیت بفرمائید که در وسط صحبت ما صحبت نفرمائید پارازیت ندهند خیلی ممنون می‌شویم.

طباطبائی- چشم، بهرحال بد نیست آقایان دنباله مطلب را هم بشنوند. وقتیکه معلوم شد وزیر با تدبیر بهداری مردم را قابل ندانسته‌اند که بتلگرافهای آنان پاسخ منفی هم بدهند ناچار موضوع را بصورت سؤال در آوردم و در جلسه ۶/ ۹ / ۵۰ بریاست مجلس تقدیم داشتم ولی تا این تاریخ حتی وصول سؤال را اعلام نداشته‌اند و این را از این جهت عرض کردم که ملاحظه بفرمائید در دولت فعلی و در دوران نمایندگی بنده و شما احترام بقانون اساسی تا کجا مد نظر است و تا کجا بدان عمل می‌شود.

رئیس- آقای طباطبائی وزارت بهداری نامه نوشته است و برای پاسخ بسؤال حاضر است منتهی چون متمم بودجه در دستور مجلس بود در دستور مجلس بود به بعد موکول شده است.

طباطبائی- بنده در این مورد بی اطلاع بودم و اما در خلال این ایام شخصاً بوزارت بهداری رفته و به استدعا و تمنی خواسته‌ام تا برای کار چاره بیندیشند و فقط جواب شنیدم جناب آقای دکتر ناوی که کاری خلاف مقررات نشده توجه بفرمائید خواستم بگویم خلاف مقررات نشده باشد ولی آیااحضار جراح منحصر بفرد کازرون و ممسنی خلاف وجدان و خلاف نوعدوستی و خلاف مدیریت و خلاف اخلاق و از آن بالاتر خلاف تعالیم شاهنشاه هم نیست؟ و خواستم برای آنها توضیح بدهم که بنا بقول همه جامعه شناسان و عموم متفکرین یکی از معیارهای عقب افتادگی یک اجتماع و یک حکومت اینست که در آن هدفها فدای شکل و فرمالیسم شده و منظورهای نهائی قربانی ظواهر پرونده‌ها بشوند. دیدم بهتر آنست ساکت بمانم زیرا اولاً به تجربه دریافته‌ام که در دولت فعلی آنچه البته بجائی نرسد فریاد است (اکثریت- اینطور نیست) (اقلیت- احسنت) و ثانیاًدر جائیکه وجدانها منجمد شده و بخواب رفته و احساس مسئولیت مرده و بیم از مسئولیت و بازخواست از میان رفته و هیچ ضابطه برای الزام مسئولین بانجام وظیفه باقی نمانده ادامه گفتگو و بحث جز اینکه احتمالاً کرسی نشینان را بغضب و لجاج وا دارد فایده ندارد و لذا ساکت ماندم و بیرون آمدم و حالا فکر می‌کنم چه خوب شد که سکوت کردم چون از ارقام گفته‌اند «سرخم می سلامت شکند اگر سبوئی» سر وزیر بهداری سلامت باشد چه غم اگر در اینجا و آنجا بعلت تدابیر او کسانی مرده باشند و باز هم بمیرند.

بهرحال اینها گذشت تا اینکه چند روز قبل دولت لایحه متمم بودجه را بمجلس آورد و من بفکر افتادم از فرصت استفاده کرده و با طرح موضوع، بدامان شما نمایندگان محترم ملت چنگ بزنم و از شماها خواهش کنم که اگر برایتان میسر باشد شماها کاری بکنید و اگر بحرفتان ترتیب اثری می‌دهند بدولت بگوئید که حضرت آقای دولت تو مالیات می‌گیری که دانشکده و کلاس مدیریت بسازی، دانشکده و کلاس مدیریت می‌سازی که طبیب و مدیر تربیت بدنی، طبیب و مدیر تربیت می‌کنی که جان مردم حفظ شود و مملکت خوب اداره گردد ولی پس از آنکه همه مقدمات فراهم شد آنوقت دست صاحب این عباد و خواجه نظام الملک را از عقب می‌بندی و با یک تصمیم خلق الساعه همه چیز را بهم می‌ریزی.

آقایان گمان نکنید که تنها کازرون است که چوب این تدابیر خیر. در همه گوشه و کنارهای مملکت آثار سوءبیتوجیها و بی علاقگیها و نا آشنائیها بچشم می‌خورد. مثلاً در سال‌های قبل از انقلاب در ممسنی دو درمانگاه وجود داشت که طبیب داشت و دارو داشت و کارمند داشت و بمردم محل خدمت می‌کرد ولی در دوران دولت انقلابی یکی به مسکن شخصی بخشدار محل اختصاص داده شد و در دیگری یک جا بسته شد و شماها می‌توانید فکر کنید وضع نود و چند هزار نفر هم وطن ما که در ممسنی زندگی می‌کنند و سالهاست فاقد هرگونه وسیله درمانی هستند در چه اوضاع و احوالی هستند؟ و در چه وضعی قرار دارند؟

البته وزارت بهداری در این مملکت یک وزارت خانه ضعیف بوده ولی در دوره‌های گذشته اگر دست وبال وزارت بهداری برای عرضه خدمات بهداشتی، برخلاف زمان حاضر، بسته بود لااقل در دل مسئولین آن ترحمی هم موج می‌زد که حالا از این جنبه عاطفی و نوعدوستی هم خبری نیست و این نقص و کمبودها بانتقاد من فسادی است که از دامان فساد بزرگتری که فساد سیستم اداری و کهنگی و فرسودگی این سیستم است زائیده شده است.

البته غرض من من از کلمه فساد منحصر برشاه و ارتشاء نیست بلکه غرضم مجموعه نابسامانیهای اداری از قبیل عدم درک مسئولیت، بیعلاقگی بکار، عدم تحرک و رویه باری بهر جهت، دفع الوقت، برخورد تحقیر کننده و دیکتاتور مآبانه با مردم و از همه بالاتر عدم باز خواست و تشویق ضمنی است.

برای توضیح مطلب بی آنکه بمشهودات و مسموعات این وآن استناد کنم دوسه مورد را که شخصاً شاهد بوده و لمس کرده‌ام توضیح می‌دهم.

آقایان پنج شش سال قبل شهدار وقت کازرون قسمتی از جدول سازی کنار یک خیابان را باصطلاح بصورت امانی شروع کرد و با حجم شصت، متری ۴۰ تومان بانجام رسانید و درهمان موقع وزارت آبادانی و مسکن بساطش رادر فارس پهن کرد و بجانشینی شهرداری کار را بمناقصه گذاشت و از جمله سیمان کاری جدول را در حجم ۴۰ بقرار متری شصت تومان بمناقصه واگذار کرد یعنی بیش از دو برابر گرانتر از آنچه خود مردم می‌توانستند بسازند.

آقایان نمایندگان ملت. شماها که وظیفه نظارت بردخل و خرج مملکت را بعهده گرفته‌اید و سوگند یاد کرده‌اید که بوظیفه خود عمل کنید این تفاوت قیمت که بضرر شهرداری مستمند و ورشکسته یک شهر فقیر این مملکت تمام شد پیش کش قدم مسئولین و فدای سر شما ولی مسئله اینست که از آنچه که باتناسب ابعاد و حجم بقرار متری نود تومان ساخته شد حالاجز شکستگیها اثر چشم گیری باقی نیست و آن چند متری که بقرار ۴۰ تومان ساخته شد بحال خود باقی است و در همه این مدت حتی یک نفر بآن مأموری که آن شاهکارها را در فارس زد و رفت نگفته است بالای چشمت ابروست.

تازه این شاهکار و این امانت و این درک مسئولیت هم فدای سر آن مدیر کل ولی چه می‌توان کرد وقتی که می‌بینم متأسفانه همین رویه و همین طرز کار هنوز هم در همه نقاط مملکت ادامه دارد. مگر همین خیابان پهلوی طهران را در طول این چند سال، با عکس و تفصیلات سه بار و هربار بعنوان کار اساسی نکنده و اسفالت نکرده‌اند و مگر تکرار این کندنها و این اسفالتها دلیل بر این نیست که در اجرا کارها امانت و علاقه وجود نداشته است؟

دکتر دادفر- دلیل عدم امانت نیست.

طباطبائی- امیدوارم که اینطور باشد بدین مژده جان فشانم رواست.

دکتر دادفر- این‌ها دلیل پیشرفت است فردا لوله گاز می‌رسد باید خیابان کنده شود.

فرهاد پور- خیابان بکنند ولی بعد اسفالت کنند نه اینکه همینطور بگذارند.

طباطبائی- آقای دکتر دادفر اجازه بفرمائید گفتگوی بین الاثنین بین من و حضرتعالی نباشد به آن جمله استناد می‌کنم نظر قضائی است تحمیل نظر قضائی نمی‌شود نظر جنابعالی برای خودتان نظر بنده هم برای خودم لکم دینکم ولی دین البته در سایر نقاط جهان ممکن است نابسامانیهائی از این قبیل وجود داشته باشد ولی یقیناً در آن نقاط برای کسانی که در خدمات عمومی سهل انگاری و یا خدای نخواسته سوء نظر و جرمی مرتکب می‌شوند باز خواست و تعقیب و کیفر وجود دارد و این تنها در مملکت ماست که در سالهای اخیر باین تخلفات با دیده اغماض نگریسته می‌شود و از بازخواست و تعقیب خبری نیست و آیا همین اغماض تشویق ضمنی تخلفات و ترغیب ارتکاب جرائم اداری نیست؟

من نمیدانم این چگونه قابل توجیه است که ما امروزوزیری، یا معاونی، یا کارمندی را با اتهام مسامحه یا ضعف و عجز و یا با اتهامات دیگر ازکار برانیم، اگر برانیم، و فقط چند هفته و یا حداکثر چند ماه بعد همان وزیر یا همان معاون و یا همان کارمند را بکار بهتر بگماریم و بآلاف و الوف بیشتر برسانیم.

البته بهتر اینست از این موضوع بگذریم و اسم کسی بمیان نیاید از عواقب سوء و عوارض خطرناک این رویه غافل بود زیرا مملکت ما هنوز هم بکوشش و امانت همه مأمورین خدمات عمومی نیاز دارد و چنان رویه‌ها پای امانت و کوشش دیگران را سست می‌کند و آنها را براههای دیگر می کشاند.

مثال دیگری که در خصوص نارسائی سیستم اداری مملکت شخصاً شاهد بوده‌ام موضوع ساختمان یک مخزن ۷۵۰ متری برای تأمین آب مشروب شهر کارزون است که از چهار پنجسال قبل مقدمات آن فراهم شده و تا این تاریخ صورت وقوع و وجود خارجی بخود نگرفته است و در این مورد برای آنکه وجه قیاسی وجود داشته باشد روایتی را که از دیگران شنیده‌ام برایتان توضیح می‌دهم و چون روایت برای خود مخلص نیز کمی دور از ذهن بود قبلاً سلسه روال را که بحمدالله هم زنده و هم سالمند برمی شمارم.

راویان این روایات آقایان افشار و ایرج سعید وزیری برادر همکار عزیز آقای منوچهر سعید وزیری و جواد مختاری و داود طباطبائی وزیر مختار و رایزن و دبیر و کارمند سفارت ایران در بلژیک هستند و از میان این آقایان، آقای جواد مختاری هم اکنون در طهران و در وزارت امور خارجه‌اند که می‌توان به ایشان مراجعه کرد و کم و کیف مطلب را از دهان خودشان شنید.

خلاصه روایت، با تصریح بضابطه العهده علی الروای این است که سالهای اخیر در بروکسل پلی از آهن ساخته‌اند که طول چند صد متر و بر سطح آن دو راه برای عبور پیاده و دو راه برای عبور اتومبیل وجود دارد خود مسئله پل مهم نیست. مطلب مهم مدت زمانی است که پل ساخته شده آقایان بنا بر روایت هر چهار نفر اشخاص ثقه مزبور این پل فقط در مدت ۲۴ ساعت ساخته شده است آری فقط در ۲۴ ساعت (ایمان زهرائی- مونتاژ کرده‌اند) (عباس میرزائی- ثقه روایتی است که شما می فرمائید) حالا برگردیم به نوع کار در مملکت خودمان و بطرز کار ادارات حکومت انقلابی خودمان گفتم که از چند سال قبل بنا بگزارش فرمانداران، بنا به پیشنهادهای مکرر استاندار فارس، بنا بگزارش مأمورین اعزامی سازمان برنامه و وزارت آبادانی و مسکن که دال بر ضرورت و فوریت قضیه بود از طرف سازمان برنامه و وزارت آبادانی و مسکن تصمیم گرفته شد برای تأمین و رفع کمبود آب مشروب کارزون یک مخزن به گنجایش فقط ۷۵۰ متر مکعب و مبلغ ۲۳۰ هزار تومان ساخته شود و سازمان برنامه قبول کرد که این پول را به شهرداری قرض بدهند و تأمین اعتبار کرد و به وزارت آبادانی و مسکن نوشت که کار را شروع کند و وزارت آبادانی و مسکن تنظیم و ترسیم نقشه را به مؤسسه فنی و دفتر مشاوره دکتر علی ادیبی و هاریس ارجاع کرد و مؤسسه مزبور پس از چند ماه نقشه ترسیم کرد و بوزارت آبادانی و مسکن فرستاد و دفتر فنی وزارت آبادانی و مسکن به این نقشه ایراد گرفت و آن را بمؤسسه دکتر ادیبی برگرداند و دفتر فنی و مؤسسه دکتر ادیبی نقشه را تصحیح کرد و بوزارت آبادانی و مسکن عودت داد و وزارت آبادانی و مسکن به سازمان برنامه گزارش داد که نقشه اماده است اعتبار بدهید و سازمان برنامه پاسخ داد که از مطلب بی خبریم و اعتبار هم نداریم و وزارت آبادانی و مسکن نوشت که خیر مأمورین شما بی توجهی کرده‌اند و اعتبار هم چند سال تأمین کرده‌اید و سازمان برنامه پاسخ داد چون مقررات وآئین نامه عمران عوض شده بماند برای بعد و خلاصه سال قبل که سمینار منتخبین انجمنهای استان و شهرستان و استاندارها و فرمانداران در طهران تشکیل شد این طرح و اعتبار آنرا در طرح موسوم به طرح مجتمع گذاشتند و گفتند که زیر نظر انجمنها اجرا خواهد شد و مجموع این مکاتبات و این گفتگوها زائد بر پنجسال زمان را در بر گرفت و بعد از پنجسال هنوز هم این کار با موفقیت در دست انداز مکاتبات و تشریفات است و صورت عمل بخود نگرفته. البته مردم کازرون هم سپاس گزار و دعاگویند چون اگر آب منظمی ندارند در عوض در فرمانداری و شهرداری آنها در استانداری فارس و در سازمان برنامه و در وزارت آبادانی و مسکن و در اداره آبادانی و مسکن فارس و همچنین در دفاتر فنی دکتر ادیبی پرونده هائی بوجود آمده که قطر هر کدام از یک مثنوی مفصلتر و بیشتر است. البته حاجت ندارد بگویم که بعضی اوقات ارسال یک نامه پس از نوشته شدن و نمره خوردن و بنامه رسانی تحویل شدن روزهای متمادی طول کشیده تا از این مرجع به آن مرجع ارسال گردیده است ولی بهرحال بد نیست آقایان وزراء و معاونین و نمایندگان ملت و خبرنگاران و بازرسان شاهنشاهی و غیره سری باین مراجع زده و این پرونده یا نظئر آنرا از قبیل پرونده برق فیروزآباد، آب مشروب اصطهبانات، سیل گیر جهرم، عمران خرامه، درمانگاه کنار تخته و غیرهم، مطالعه کرده و نتایج کار و مضامین و محتویات پرونده‌ها را با ماجرای پل آهنی بروکسل بسنجند و قیاس کنند و ملاحظه فرمایند که امور مملکت در وراء حماسه‌های انقلابی دولت چگونه می‌گذرد و سپس هر گونه که دلشان خواست قضاوت کنند.

موضوع دیگری که هم من و هم شما و هم همه مردم رنج و تحقیر آنرا تا اعماق روحمان چشیده‌ایم مسئله رفتار زننده و دیکتاتور مآبانه عدة از کارمندان اسن که متأسفانه در بین همة ردهای اداری، از رده وزیر تا کارمند ساده، وجود دارند و نوع رفتار آنها موجب بیشترین نارضائی و دل آزرده گی در همه سطوح اجتماع گردیده است عدم رضایتی که موجب آن از دورترین دهات تا قلب پایتخت را فرا گرفته.

یقیناً آقایان خود به کم و کیف موضوع و تحقق مطلب واقفند ولی برای نمونه عرض می‌کنم که دو سال قبل پس از مدتها رفت و آمد به خانه من انشعاب آب داده شد و مقرر شد قسمتی از حق انشعاب را باقساط بپردازم چندی بعد پولی برایم رسید و اقساط معوقه و آینده را یک جا فرستادم. حامل پول صبح رفت و ظهر باز آمد و پول را با خود برگرداند. پرسیدم چرا پول را باز گرداندی؟ گفت بهر میزنشینی مراجعه کردم برایم قیافه گرفت و تحقیرم کرد و به بهانه ایمکه به او مربوط نیست از خویشم راند، مستأصل ماندم و پرخاش کردم و به اخطار پلیس بیرونم کردند (دکتر انوشیروانی- سازمان آب سازمان منظمی است سازمانهای منظم را انتقاد نفرمائید مخلوط می‌شود) من با وجودیکه به کج تابی و سوء خلق و رفتار زننده عده از کارمندان واقف بودم باورم نشد که حتی زمانیکه یک بدهکار می‌خواهد قرض موعد نرسیده به دستگاه دولت بپردازد با چنین اوضاعی روبرو شود ولی صبح فردا که خودم پول را به بنگاه آب طهران واقع در کنار پارک فرح بردم دیدم که حق با آن فرد بیچاره بوده است زیرا آنچه را که او گفته بود و من باور نکرده بودم بچشم خویش دیدم تا جائی که کارم را به اعتراض و پرخاش کشاندند و به صدای من و کارمندان یکی از مدیران آمد و دخالت کرد و کریمانه گفت ببخشید شما را نشناخته‌اند گفتم این عذر بدتر از گناه است و معنی این حرف اینست که اگر ناشناختگان تحقیر شوند بلامانع است در حالی که از هر هزار نفر مردم این مملکت لااقل ۹۹۹ نفر ناشناخته‌اند که دیگران و بخصوص دولت نه نام آنها را می‌شناسد و نه رسمشان را و نه فکرشان را و نه اعتقادشان را و همین نا شناختگان هستند که ملت واقعی ایران را تشکیل می‌دهند البته این یک مثال جزئی و شخصی بود ولی چه می‌توان کرد که همه مردم حتی در و دیوار گواهی می‌دهند که این رویه عمومی دولت و سیره اداری آن است که مردم هر چه بیشتر تحقیر شوند و هر چه بیشترسرگردان بمانند یک روز دیگر در مرداد همین امسال به اداره تابعیت وزارت امور خارجه واقع در خیابان حافظ رفته بودم، پس از خروج از این اداره سوار اتومبیلم شدم وبه قصد رفتن بوزارت کشور دور زدم افسر پلیس راهنمائی کمک کرد تا دور زدم و سپس فرمان ایست داد. ایستادم. همان افسر گفت ده تومان جریمه بده گفتم چرا؟ گفت در محل ممنوع دور زدی گفتم اینجا نشانه و علامتی بر ممنوعیت دور زدن وجود ندارد. پاسخ دادند انحراف از خط بسته وسط خیابان تخلف است. گفتم معذرت می‌خواهم و ده تومان تقدیم ولی اضافه کردم که آیا بهتر نبود در همان ابتدا کار بمن تذکری می‌دادید که نباید دور بزنم پاسخ دادند این دیگر به تو مربوط نیست در دلم به ایشان حق دادم و رفتم چون حالا چند سال است که در این دولت هیچ چیز به مردم مربوط نیست و دولت بقوامت و ولایت در همه امور جانشین مردم شده است. از طرف آنها نظر می‌دهد از طرف آنها حزب می‌سازد. از طرف آنها قانون وضع می‌کند. از طرف آنها ریخت و پاش می‌کند و حتی از طرف آنها شرکت تعاونی پرتقال باز می‌کند.

(عباس میرزائی دولت همه مسائل را بمجلس ارائه می‌دهد) گفت این پیداست از زانوی تو (عباس میرزائی- عجب شعری خواندی) و اما همانطور که گفتم همه این مطالب و این وقایع از امور جزئیه هستند که اگر منحصر بودند و نظائر کمی داشتند هیچ بحثی راجع به آنها نبود ولی چه می‌توان کرد که اولاً هر کدام در جای خود برای مردم سر فصل یک رشته مشکل و یک رشته کمبود و یک رشته گرفتاری و یک رشته عصبانیت هستندو ثانیاً منحصر و معدود و محدود نیستند بکه هر کدام مشتی هستند که نمونه خروارها می‌باشند من یقین دارم که همه مردم و حتی شما نمایندگان ملت هر روز نمونه هائی از این وضع را درک و لس می فرمائید از من شما گذشته خود دولت و دولتیان هم ظاهراً از آسیب و گزند این اور جزئیه در امان نیستند و الا خود رئیس محترم دولت به کرات به لزوم انقلاب اداری اشاره نمی‌فرمودند انقلابی که وظیفه دولت بود و وظیفه که هیچگاه جدی گرفته شد و بهرحال این تنها جائی است که در ای مملکت در سالهای اخیر شاکی و متشکی عنه یعنی ملت دولت، به هم می‌رسند با این تفاوت که یکی از دل دردمند می‌گوید و دیگری به مصلحت روز، یکی پیاده و دیگری سوار سواری که از حال پیاده خبر ندارد، (عباس میرزائی- خود ایشان سوار بودند که از پیاده خبر دارند) و اما حالا برگردیم به اصل لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰که من با کمال تأسف از بحث در نکات تاریک و یا نقاط روشن آن پرهیز می‌کنم چون معتقدم که این متمم بودجه نیز هیچ وقت به هدفهای خود نخواهد رسید کما اینکه دولت با پرداخت ۱۳۰ میلیون تومان توفیق جلب رضایت معلم را پیدا نخواهد کرد. ویا با انتقال ۵۰ میلیون تومان از پس انداز وجوه درمانی به بانک کشاورزی زراعت راکد مملکت بحرکت در نخواهد آمد ویا با پرداخت چند ده میلیون تومان اضافه حقوق فساد در داخل ادارات ریشه کن نخواهد شد.

من در اینجا و در تأکید این مطالب بد نمی‌بینم نظر آقایان نمایندگان محترم و خاطر آقایان دولتمداران حاضر در جلسه را به یک نقطه بدیهی جلب کنم و آن اینست که هیچ هدفی از مقدمه خود جدا نیست و یا به زبان ساده تر با یک مقدمه بد هیچگاه به هدف خوب نمی‌توان رسید.

همانگونه که با تفنگ و گلوله به درمان کسی توفیق نمی‌یابیم و یا با گاری و کجاوه به آسمان نمی‌توانیم رفت و متأسفانه اجرا هر بودجه و هر متمم بودجه در همه ممالک دنیا یک مقدمه دارد که آن سیستم اداره و دستگاه اجرائی آن مملکت است و متأسفانه تر آنکه این مقدمه در مملکت ما همانگونه که گفتم و همانطور که مستحضرید فاسد و فرسوده است و بالنتیجه امید اینکه بودجه‌ها و متمم بودجه‌ها به کمال مطلوب خود برسند خیالی عبث است کما ابنکه بودجه سالهای اخیر نیز بشهادت اوراق قانون و شرح برنامه‌های خود آن بودجه‌ها، بهدفها نرسیده‌اند و اینجاست که من وظیفه خود می دانم در کمال خیرخواهی و با کمال صمیمیت بدولت توصیه کنم که انقلاب اداری را فراموش نکنید، چه رضایت خاطر شاه و بهبود زندگی مردم در گرو همین انقلاب است. انقلابی که برای زاویه‌های متعدد آن راه حلهای آسانی وجود دارد.

راه حلهائی که هرگاه دولت بخواهد با کمال علاقه مندی به اختیارش خواهیم گذاشت. از طول کلام عذر می‌خواهم (عده‌ای از نمایندگان احسنت- احسنت).

رئیس- آقای دکتر بهزادی بفرمائید.

دکتربهزادی- بنام خداوند، بنام شاهنشاه آریامهر آغاز سخن می‌کنم و برای اینکه مجلس مدت طولانی در جریان صحبتها است برای رفع خستگی شعری می‌خوانم که پشتوانه من است و توکل به این شعر دارم:

همتم بدرقه راه کن ای طاهر قدس
که دراز است ره مقصد و من نو سفرم

در دید ما تربیت شده یک مکتب سیاسی بررسی تمام پدیده‌ها، لوایح، طرحها پیشنهادها بر اساس سنجشها با یک معیار و ضوابط معینی است که فلسفه انقلاب ایران آنها را تأئید کرده است و ایجاد کرده است انقلاب سفید ایران که به رهبری شاهنشاه آریامهر و مشارکت تمام ملت ایران تکرار می‌کنم چون در اینجا سخنی گفته شده است که مسئله انقلاب ایران بنحو دیگری توجیه شده است به رهبری شاهنشاه آریامهر و مشارکت تمام ملت ایران بوقوع پیوسته است انگیزه هائی دارد و معیارهائی بدست ما می‌دهد تا مسائل را بررسی بکنیم بنده از زاویه خیلی کوچک کاغذ دیواری یا مسائل دیگر نمی‌توانیم بحث کنیم بنده باید الزامات انقلاب ایران را در اینجا بعرض برسانم و از موضوع مورد نظر نتیجه گیری کنم انقلاب ایران توزیع عادلانه امکانات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و آموزشی برای تمام ملت ایران آرزو دارد و در همین مسیر انقلاب ایران باید طی طریق کند و به مقصد برسد اما نکته دیگری در انقلاب ایران، هر پدیده‌ای مثل پدیده انقلاب با عظمت خودش مثلاً آنتی تزها و ضد انقلابیهائی هم وجو دارد که این ضد انقلابها گاهی بصورتهای مختلف خیلی ساده بصورت احتکار ارزاق بصورت گرانفروشی بصورت دامن زدن به نیازهای جامعه مصرف و بصورت اینکه موفقیت انقلاب ایران را بطوردیگری جلوه بدهد و به مسائل کوچک و از دید کوچک و زاویه کوچک بنگرد اینها را مواضع ضدانقلابی ایران می گوئیم مسئله دیگر مسئله ضد انقلابی هائی است مسئله انتی تزهای انقلاب با اجازه آقای عباس میرزائی من این آنتی تز را عرض می‌کنم آنتی تزهای انقلاب ایران را آنها اداره می‌کنند که یأس و بدبینی در مردم ایجاد می‌کنند که ما باید بمردم بفهمانیم و از مردم استدعا کنیم که اگر می‌خواهید به عظمت برسید به کمال برسید اینقدر فکر جامعه مصرف نداشته باشید مسائلی اینجا مطرح شده است من یک کلمه اسم آنها را نمی‌برم برای اینکه در شأن انقلاب ایران نیست مسئله دیگری که خیلی بطور خلاصه می‌خواهم عرض بکنم آیا ممکن است دولت ایران یک مسئله کوچکی از مسائل مهم مملکت را معطل بگذارد و آنگاه مورد عنایت شاهنشاه باشد؟ غیر ممکن است چنین امری داور عادل و بزرگ و دوراندیش ما شاهنشاه بزرگ ما است (صحیح است) اما درباره احزاب سیاسی بنده بحکم تربیت حزبی اعتقاد دارم که همکاران حزب مردم تشریف بیاورند و صحبتهایشان را بکنند ما هیچ اصراری نداریم که حتماً انتقاد سازنده داشته باشند یا طرحی ارئه بکنند بدیهی است آنچه را که دارند و در استطاعت دارند اینجا عرضه می‌کنند اما احزاب سیاسی ایران یک وجه مشترکی دارند احزاب سیاسی ایران تمام تابع فلسفه انقلاب ایران هستند (صحیح است) تمام ۱۲ اصل انقلاب را قبول دارند اما حزب ایران نوین که تصدی دولت را بعهده گرفته است چیزی برای شما جز برنامه تاکتیکی نداشته تمام کوشش شما بحث در تاکتیکی است که چگونه شما بهدف برسید در مسئله تاکتیک آرزوی ما این است که جانب انصاف و جانب حق را رعایت بفرمائید و بمسائلی از نوع کاغذ دیواری مطرح نفرمائید و اگر میل دارید خوب اشکالی ندارد کما اینکه همه راما شنیدیم، عرض کردم هر پدیده‌ای را باید با معیارهای انقلابی بسنجیم که در اینجا هست متمم بودجه است در آمدی که در اینجا ملحوظ شده است از در آمد پذیره‌های نفت است این مسئله تداعی می‌کند یک سلسله مبارزات ضد استعماری را در طول سلطنت دودمان پهلوی (آفرین) طرد نفوذ استعمار اساسی ترین قسمت آن مبارزه با استعمار اقتصادی این مبارزه در زمان سر دودمان پهلوی اعلیحضرت رضا شاه کبیر پایه گذاری شده است در شرایط و مقتضیات آن زمان که آفتاب دولت امپراطوری غروب نمی‌کرد رضاشاه کبیر عهد نامه دارسی را به بخاری انداخت لذا مبارزه ضد استعماری ما و موفقیت ما ترقی ما بهیچ وجه خلق الساعه نیست تابع یک سلسله فعالیتها و شکستها و فتحها و بالاخره موفقیت امروز است در مسئله الغاء عهد نامه دارسی دولت ایران از طرف امپراطوری آن زما با همه قدرت تهدید شده ولی رهبر آزاده آن روز ایران موافقت کرد تا عهدنامه‌ای با رعایت آن زمان بنفع ایران تهیه شد و قابل قبول برای مراجع حقوقی بین المللی بود اگر شما عهد نامه دارسی را فقط داشتید دیگر در دیوان داوری لاهه قابل طرح نبود اگر عهدنامه دارسی بود شما موفق نمی‌شدید در شورای امنیت حرفتان را بکرسی بنشانید این خدمت رضاشاه کبیر بود در مسئله اروند رود که مبارزه با استعمار مرزی است قدم اول را رضا شاه کبیر برداشت باز هم عرض می‌کنم با مقتضیات آنزمان تا پای اسکله خرمشهر وآبادان مال میراث خواران حکومت عثمانی و بعد هم امپراطوری انگلستان بود با همت والای آن رادمرد بزرگ موقعیتی پیدا شد که وضعیت اروند رود بصورتی که بما رسیده است در بیاید و آن در مقام خودش یک کار بسیار مترقی و یک نوع مبارزه با استعمار بود ملی شدن صنعت نفت به همت ملت ایران و رهبری شاهنشاه آریامهر و توجیه بعدی و تدبیری که در بررسی نتایج آنداده شده است یک مبارزه ضد استعماری بود و بعد برای اینکه بسرعت بگذریم و جنبه تاریخی دارد و همه تان متوجه هستید موفقیت رهبر اندیشمند ایران در استیفای حقوق ملت ایران از کنسر سیوم نه تنها برای ملت ایران بلکه برای تمام ملتها و دولتهائیکه تولید نفت می‌کردند یعنی سازمان او یک محدود کردن سیطره فعالیت کنسر سیوم جدا کردن زمینها برای دادن به کمپانیها و مؤسسات دیگر و تدبیر در تعیین فلات قاره ایران و نتیجه اش موفقیت در گرفتن این پذیره‌های نفتی بود که قسمت اعظم درآمد این بودجه را تشکیل می‌داد اما هزینه هائی که برای این کار در نظر گرفته شده است و سخنران بسیار مأیوس و بدبین قبل از من حتی حاضر نشده است جسارت نمکنم بیانشان واقعاً یأس آور بود حتی در جریان آنوارد نشدند بنده واقعاً خیلی متأسفم که در جبه حزبی نظرات پراکنده مطرح می‌شود جناب آقای نامور واقعاً مطالبی فرمودند که برای بنده آموزنده بود در قسمت قانون استخدام اشاره کردند به موادی که نگران بودند که مبادا بضرر کارمندان دولت باشد بدیهی است حزب ایران نوین و فراکسیون حزب باین مسئله توجه دارد بنده در این مورد توضیح می‌دهم ولی در مقابل یکی از همکاران دیگر بطور کلی خط بطلان بروی تمام کارمندان دولت کشیدند آقای محترم همان طبیبی که شما میگوئید از آنجا رفته و عده زیادی نیازمند شده‌اند کارمند دولت بوده قضات کارمند دولت هستند همه مردمانی شریف هستند نباید بطور اعم این مسائل را در اینجا مطرح کرد در مورد هزینه هائی که در این متمم پیش بینی شده است بنده تعبیر می‌کنم یک قسمت آن را به پرورش نیروی انسانی نیروی انسانی عالم عاقل انقلابی و کاردان این نیرورا در سطوح مختلف آموزش وپرورش و دانشگاههای مملکت در نظر دارند تربیت کنند کدام سرمایه گذاری در مملکت از این مهمتر و بهتر است که به پرورش نیروی انسانی اختصاص داده شود مسئله دیگر کمکی است بنیروی مسلح ارتش شاهنشاهی بقاء و دوام و ثبات و امنیت و صیانت مملکت مربوط است به رهبر خردمند ایران و ارتش مسلح شاهنشاهی بنابراین که چیزی نیست اگر ملت ایران برای حفظ مملکت و امنیت کشور شبانه روزی فقط یک بار خوراک بخورند و بقیه را برای ارتش شاهنشاهی بدهند کم داده‌اند و مسلماًخواهند داد (صحیح است) تدبیرشاهنشاه من بکامه تدبیر فوق العاده اتکاءدارم تدبیری که در حل مسئله بحرین نشان دادند که نتیجه الزامی آن موفقیت در استقرار ارتش ایران در جزائر تنگه هرمز بود اگر ما یک نیروی دفاعی... ما نیروی مهاجم نداریم نیروی دفاعی مقتدر با اسلحه مدرن صاحب کارائی نداشتیم آیا بهمین سادگی انتقال داخلی صورت می‌گرفت البته نه (دکتر موسوی امین- این دو موضوع بهم ارتباط ندارد اشتباه نشود) من عادت ندارم بین الاثنین جواب بدهم هر وقت شما خواستید بیائید این موضوع را اینجا بفرمائید (شیخ رضائی- پس وقایع آذربایجان را هم بفرمائید) واقعه آذربایجان یکی از وقایع بزرگ وقایع تاریخی ایران است مسئله‌ای است مربوط به تمامیت ارضی ما آنجا که رهبر خردمند ما مبتکر بوده طراح بوده استراتژیست بوده و نیروی مسلح شاهنشاهی و در کنارش مردم آذربایجان بودند چیزهای بدیهی و تاریخی که ما در عمر خودمان لمس کردیم من ضروری نمیدانم که تمام زیر و بم‌های موفقیت‌های ارتش شاهنشاهی را بحث کنم من تعجب می‌کنم منکه زیاد بسخنان نمایندگان اقلیت حمله نکردم فقط درباره مفاخر ملی مملکت صحبت کردم من راجع بارتش شاهنشاهی صحبت کردم من راجع بشاهنشاه عزیزمان صحبت کردم دلیلی نمی‌بینیم که در شما ایجاد ناراحتی شده باشد و مسلماً شما با من هم عقیده هستید (دکتر موسوی امین- تذکر لازم بود حمله نبود) مسئله‌ای هست که یک مقداری دولت بصدوق بازنشستگی کمک کرده است چون در اینجا در این باره از طرف اقلیت مطلبی عنوان نشده است بنده مسکوت می‌گذارم بعد اگر در این رهگذر در بحث مواد صحبتی شد بعرض می رسانم اما پاسخی چند بصحبتهای همکاران محترم اقلیت که در اینجا بنده مختصری را یادداشت کردم قول می‌دهم با کمال نزاکت و رعایت انصاف در صدد پاسخ بر آیم و مشکل عصبی یا خستگی برایتان ایجاد نکند بنده مهمترین اتکائی که بسخنان اقلیت دارم مطالبی است که از طرف جناب آقای صمد نامور عنوان شده ایشان بسیاری از فعالیتهای دولت حزبی را ستودند این دلیل بر انصاف و عدالتی است که همه می‌گویند در ایشان وجود دارد (صحیح است) آقای صمد نامور درباره شرکت سهامی زراعی صحبت کردند بنده در مسافرتی که مأموریت حزبی داشتم و به آذربایجان غربی رفتم دو تا از این شرکتها را در نزدیک مهاباد دیدن کردم باتفاق هم مسلکان و دوستانمان، من مسئله و موضوع شرکت سهامی زراعی را شنیده بودم و از لحاظ آکادمیک و تئوریک آنرا مفید می‌دانستم ولی وقتی رفتم آنجا را دیدم چه از نظر بالا آمدن شخصیت و غرور چون انقلاب ایران تنها باینا زمین نهاده و حیثیت و غرور داده و شرفشان را تأمین کرده در مسائل سیاسی که یک اختلاف نظر کوچکی بنده با نماینده محترم پیدا کردم بحق می‌گویم که اینها بهتر از ما می‌فهمیدند خوب درک می‌کردند مطالب را بقدری دقیق وصف می‌کردند که باعث استعجاب ما بود بنده نه دستوری دارم نه الزامی که راجع باین شرکتهای سهامی زراعی صحبت کنم یک واقعیتی است که من در آنجا شنیدم و دیدم در یکی از بخشها یکی از بانوان صحبت کرد راجع به سه جزیره بود همه صحبت از ۸۰ سال سلطه استعمار در آن نقاط می‌گفتند آنزن کفت ما دقیقاًنشسته‌ایم و حساب کرده‌ایم ۷۸ سال است زیر نفوذ استعمار بوده است لذا مردم ایران خوب می‌فهمند خوب متوجه هستند و بخصوص در اینجا باید یادآور شوم که آن آنتی تزها انقلاب از روستاها بیرون رفته‌اند و آنها ولی متأسفانه در شهرها سنگر گرفته‌اند در مورد وزارت اقتصاد و توسعه صادرات جناب نامور فرمودند که وزیر محترم اقتصاد مطالبی فرمودند که من این یادداشت را می‌خوانم البته من تصدیق می‌کنم که همه اش را تأیید نمی‌کنید ولی قسمتی از نظرات شما با این گزارش تأمین می‌شود.

کوششهائیکه از سال قبل برای افزایش صادرات کالاهای غیر نفتی کشور بخصوص کالاهای صنعتی آغاز شده بتدریج قابل ملاحظه بدست می‌دهد این کوششها در جبهه‌های مختلفی صورت گرفته است از یکسو آقای هوشنگ انصاری وزیر اقتصاد با مذاکره با مقامات کشورهای بزرگ خریدار از قبیل شوروی، هند، رومانی و امیر نیشنهای خلیج فارس، راه را برای افزایش خرید از ایران فراهم ساخت چنانکه دولت هندوستان موافقت کرده است که بیش از یک هزار میلیون تومان کلاطی پنجسال از ایران خریداری کند. صادرات بشوروی نیز طی پنج سال به ۷۰۰ میلیون دلار خواهد رسید که در تاریخ روابط تجاری ایران بیسابقه است. دولت رومانی نیز موافقت کرده است که امسال ۹ میلیون دلار کالا از ایران وارد کند و حال آنکه سال پیش فقط صد هزار دلار جنس از ایران خریده بود. در مذاکراتی که با ژاپن بعمل آمد این کشور حاضر شد که صادرات خود را از ایران در سال جاری ۵۰ درصد فزایش دهد همچنین مذاکراتی با چندین کشور دیگر از جمله کشورهای بازار مشترک صورت گرفته تا مقدماتی برای افزایش صادرات فراهم شود.

اما تنها کافی نیست که برای کالاهایصادراتی بازار فراهم گردد بلکه لازم است که در داخل کشور نیز مشکلات تولید و صدور مرتفع گردد. از ین رو دو سازمان از مؤسسات تابعه وزارت اقتصاد یعنی مرکز توسعه صادرات و مؤسسه استاندارد کوششهائی تازه برای رفع مشکلات آغاز کرده‌اند. این کوششها متوجه تولید بیشتر مرغوبیت بالاتر است.

آمار صادرات کشور نشان می‌دهد که بر اثر این کوششها، افزایش ارزش اقلام اصلی صادرات صنعتی کشور در ۹ ماهه اول سال جاری در مقایسه بادوره مشابه افزایش بسیار جلب توجه برابربا بیش از ۳۳% داشته است.

وقتیکه یکسال پیش دهه آینده بعنوان دهه توسعه صادرات اعلام شد و افزایش در آمدهای صادراتی بمیزانی فوق العاده هدف قرار گرفت بسیاری باور نمی‌کردند که حصول نتایج در زمانی کوتاه تر از یکسال آغاز گردد در هر حال خیلی مفصل است وقت شما را نمی‌گیرم وزرات اقتصاد با این اقدامات که کرده است امیدوار است که در این دهه صادرات بآن مبلغی که شما فرمودید برسد و همانطور که خدمتتان عرض شده است در سال گذشته از لحاظ تناژ و قیمت صادرات ایران افزایش داشته است در مورد وزارت کار مطالبی فرمودید آن قسمتی که در تأیید محبتی که نسبت به وزیر کار داشتید باعث افتخار ما است ولی ایراداتی داشتید که بنده بطور خلاصه خدمتتان عرض می‌کنم شما مسئله‌ای را مطرح فرمودید که تفاهم بین کارگر و کار فرما بود و بعد آن را به درجه عالیتر رسانیدید که رابطه انسان بین کارگرو کار فرما باید بعرضتان برسانم که روابط هیچوقت از لحاظ پند و اندرز اخلاقی بهبود صورت نمی‌گیرد روابط وقتی انسانی می‌شود که مناسبات اقتصادی درست باشد تردیدی نیست که اگر ریشه اقتصادی مسئله را در نظر نگیریم موفق نخواهیم شد اگر بگوئید بخلقیات توجه داشته باشید این از لحاظ زیادی به روحیات و مسئله کیفیت اجتماعی مردم مربوط می‌شود اما در مناسبات کارگر و کار فرما بدیهی است یک وقتی هم اگر حقی تضییع بشود مسلماً حق کارگر خواهد بود شما کدام کار فرما را سراغ دارید که خدای نکرده اینقدر بی نیرو و قدرت باشد که کارگران حق اورا ضایع کنند نتیجه می‌گیرم که شما فرمودید در بعضی از شهرستانها عده‌ای از رؤسای کار طرفدار کار فرما هستند چنین چیزی غیر ممکن است شاید حمل بر مبالغه بفرمائید تا آنجا که من مطالعه دارم هیچ رئئیس اداره‌ای قدرت ندارد با بودن حزب ایران نوین حقی را از کارگر تضییع کند (صحیح است) این را برای تیلیغ نمی‌گویم در محیطی که من فعالیت کردم ما در نزاد آن کار فرمائی را که بخواهد در حق کارگر تضییعی ایجاد ولی اگر دل کسی برای کار فرما می‌سوزد بنده برایش تسلی می‌طلبم مسئله پست را فرمودند من چون اتکا به صحبت شما می‌کنم مطلبی که باید جواب داده شود در مورد پست فرمودید که پست تهران یا پست ایران چنانکه باید کار خودش را انجام نمی‌دهد و بعد کاغذ از جیبتان در آوردید که این در فاصله ۳۵ روز از فلان جا به فلان جا رسیده (نامور- مدرک را به آقای دکتر متین دادم شما خودتان باین مسائل واقف هستید اینها اتفاقی است آیا منطقی هست که آدم یک دستگاهی را تخطئه بکند خدا نکرده اگر شما سالکی در گوشه لبتان باشد بنده باید زیبائی شما را انکار بکنم؟ راجع بمسئله ترافیک فرمودید خوب من بمطبوعات احترام می‌گذارم (شاهنده- آفرین) راجع باین تصادفات البته عکسهای درشت می‌گذارند و ما هم متأسفم اما این حرفها عددو رقم می‌خواهد و امیدوارم این کشت و کشتار درراهها نشود اینطور که شما گفتید ما فکر کردیم در جنگ اخیری که متأسفانه بین دول همجوار ما پیدا شده است کشت کشتارش از آن جنگ بیشتر است (نامور- ارقامش را از شهربانی بگیرید) این شما هستید که باید بروید و بگیرید شما طرح کردید و شما ادعا کردید و چون این ارقام را ارئه ندادید حرفتان را مسکوت می‌گذارم.

فرهاد پور- در مورد بیمه شخص ثالث صحبت می‌کنیم بعد آمار را از آن می‌گیریم.

دکتر بهزادی- جناب آقای فرهاد پور بنده معنائی برای حرف بین الاثنین دارم و آن مغالطه است و من بمغالطه جواب می‌دهم اما نقطه ضعفی که در صحبت شما آقای نامور پیدا کردم خیلی معذرت می‌خواهم چون اولین دیدار بود شما مسئله زمین را خیلی درباره اش صحبت کردید و برای آزاد شدن بورس زمین دلایل اقتصادی ارئه فرمودید و آن شوک اقتصادی را که یک اصطلاح خیلی بجا هم نیست عنوان فرمودید شما خیال می‌کنید که دولت ما بورس زمین را دو مرتبه رایج می‌کند پول از جیب مردم برود فقط برای اینکه ۴ تا کارگر و معمار مشغول کار شوند ما چنین اشتغالی را نمی‌خواهیم و بضرر مملکت است و قبول نداریم (صحیح است- احسنت)(فرهادپور- ۸ سال بورس بازی کردید حالادیگر نکنید) بنده از آقای فرهاد پور استدعا می‌کنم قدری ملایمتر باشند و بعد بیایند اینجا بفرمایند این حرفها که سر قفلی ندارد.

رئیس- آقای دکتر بهزادی از فرمایشات شما خیلی باقی مانده است؟

دکتر بهزادی- تقریباً نیم ساعت.

- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه.

رئیس- چون وقت دیر است بقیه صحبتتتان را در جلسه بعد بیان بفرمائید با اجازه خانمها و آقایان جلسه امشب را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ۹ صبح سه شنبه خواهد بود و دستور ادامه بحث در گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور می‌باشد.

(ساعت ۸ و پنج دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- عبدالله ریاضی.