مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آبان ۱۳۴۲ نشست ۱۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ۲۸ آبان ۱۳۴۲ نشست ۱۳
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۲۱
جلسه: ۱۳
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - بیانات قبل از دستور بانوان و آقایان: فولادوند - فرخ روپارسای - شوکت ملکجهانبانی - غلامرضا ایلخان
۳ - بیانات بعد از دستور آقایان: سیفی - حاذقی - مجید محسنی
۴ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت ده صبح بریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید. |
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود. (بشرح ذیل خوانده شد)
غائبین با اجازه –
- آقایان پزشکی – مهرزاد – دکتر غلامرضا عدل – آموزگار – نیری – بوشهری – دکتر غنی – دکتر پورهاشمی – پرویزی
غائبین بی جازه –
- آقایان: ساگینیان – رهبر.
رئیس – راجع بصورت جلسه قبل اگرنظری هست بفرمائید. آقای حاذقی.
حاذقی – تذکراتیکه در جلسههای گذشته راجع بصورت مجلس داده شده باین منظور بوده که تاثیری بکند در بهبود این دستگاه اگرما بخواهیم درهر جلسه بگوئیم که اشتباهات و غلط هائی دارد مخصوصا اشتباهاتیکه نشان میدهد کمتر دقت شده اگر مقام ریاست دستور بفرمایند یک شخصی که هم سواد داشته باشد و هم علاقه بکار مسئول تصحیح آخری صورت جلسه بشود دیگر اشتباه چاپ نمیشود. در جلسه گذشته همکار محترم آقای والا فرمودند که دولت در حدود ششصد و ده لایحه به مجلس سنا داده من عرض کردم چنین چیزی نیست دولت هیچیک از این لوایح ششصد و دهگانه را به مجلس سنا نداده بلکه اجازه خواسته است که ظرف یک ماده دولت مجاز باشد آن تصویب نامهها را کماکان مورد عمل قرار بدهد بعد از یک ماه تمام لوایح را انچه که مالی است به مجلس شورای ملیی تقدیم خواهد کرد و انچه غیر مالی است ممکن است بمجلس سنا بدهد برای این بود که رفع سوء تفاهم بشود برای آقایان نمایندگان که دولت هیچ لایحهای از تصویب نامههای خودش را به مجلس سنا نداده است، دیگر اینکه در عرایضی که عرض کردم گفتم مجلس شورای ملی میتواند که نظر مشورتی مجلس سنا را رد کند و عرض کردم ولی بکن هر آنچه بشاید نه آنچه بتوانی این جا چاپ کرده است بکن همانطور که شاید نه انچه بتوان کرد. این را همه میدانند معلوم میشود کسی که تصحیح میکند سواد ندارد بعد هم غلطهای املائی دارد مثلا احتراز و کلماتیکه که خیلی ساده است غلط نوشته شده باین مسائل باید توجه بشود و برای یکبار این غلطها تصحیح شود و یک صورت جلسه مرتب و صحیحی چاپ بشود و بدست نمایندگان برسد.
رئیس- اصلاح میشود. آقای مرتضوی.
مرتضوی – این جا در صورت غائبین با اجازه برای جلسه پنجشنبه اسم بنده را نوشتهاند در صورتیکه خود جنابعالی میدانید که بنده اینجا بودم.
رئیس- این صورتی که خوانده شد مربوط به سه شنبه است.
مرتضوی – درست است معذرت میخواهم.
رئیس- آقای معتمدی.
معتمدی – در جلسه گذشته ضمن عرایضم جمله در حدود یک قرن بعلت هیاهوی مجلس اشتباه لفظی شد. در حدود نیم قرن صحیح است. خواهش میکنم اصلاح بفرمائید.
رئیس- اصلاح میشود. آقای دیهیم.
دیهیم – در عرایض جلسه قبل بنده چند جا اشتباهی شده که عرض میکنم در صفحه ۲۲ سطرآخر (در اینصورت) باید اضافه شود و در سطر ۲۸ (ایحاب میکند) تکرار شده و اولی اضافه است.
رئیس- اصلاح میشود. آقای مهندس افراسیاب کیا
مهندس افراسیاب کیا – بنده موقع رأی دادن اشتباهی کردم چون جای آقای رهبر نشسته بودم رأی سفید آقای رهبر بجای بنده است، این را خواهش میکنم اصلاح کنند.
رئیس- اصلاح میشود آقای رهبر غائب بودند. آقای زهتاب فرد.
زهتاب فرد – تقاضا میکنم که صورت جلسات مجلس درهر جلسه بلافاصله بمطبوعات فرستاده شود ودر حال حاضر فرستاده نمیشود.
رئیس- اجازه بفرمائید این کار مطالعه شود. آقای دکتر معتمدی وزیری.
دکتر معتمدوزیری – در یک قسمت از فرمایشات آقای حاذقی یک ایرادی بنظر بنده رسیده که خودشان توضیح فرمودند، در عرایض بنده هم اشتباهاتی است. که با اجازه مقام ریاست به اداره تند نویسی میدهم که اصلاحات لازم بعمل بیاید.
رئیس- اصلاح میشود. آقای مهندس والا.
مهندس والا – درعرایض بنده یک اشتباهات چاپی هست که اجازه بفرمائید به تندنویسی بدهم.
رئیس- اصلاح میشود. آقای طالب زاده رودسری.
طالب زاده رودسری – در جلسه گذشته عریضهای که رسیده بود بحضور مقام ریاست تقدیم کردم درصورت جلسه اصولا قید نشده است.
رئیس- یقینا اگر عریضهای بوده است به کمیسیون عرایض فرستاده شده است تعقیب بفرمائید. آقای نیاکان.
غلام نیاکان – نامهای از کارمندان غیررسمی ریشه کنی مالایاری کرمانشاه رسیده است عینا تقدیم میشود.
رئیس- آقای ارسنجانی.
آقای ارسنجانی – بنده در این جا عرض کردم که استانداران هم باید مقام نمایندگان را درنظر بگیرند.
رئیس- آقای ملک زاده آملی.
ملک زاده آملی – تلگرافی از صاحبان مراتع غیر جنگلی رسید ه است که عینا به مقام ریاست تقدیم میشود.
رئیس- آقای پروین.
پروین – آنچه که بنده راجع بشهرداری عرض کردم برای شهردار قدیم بوده است برای شهردار جدید سوء تفاهم نشود.
رئیس- آقای دکتر سعید.
دکتر سعید – درمتن عرایض بنده در ستون اول (اشارهای نشده) اقدامی نشده درست است و چند اصلاح کوچک هست که به تندنویسی میدهم.
رئیس – بسیار خوب. آقای روستا.
روستا – عریضه ایست از طرف اصناف خیابان شهباز رسیده که عینا تقدیم مقام ریاست میشود.
رئیس- آقای دکتر رهنوردی.
دکتر محمد حسن رهنوردی – بنده میخواستم تذکری بدهم که اسم بنده محمد حسن است و اغلب محمد حسین مینویسند.
رئیس- بسیار خوب اصلاح میشود. آقای ریگی.
ریگی – بنده میخواستم ازمقام ریاست استدعا کنم که راجع باین صورت جلسه تذکراتی که داده میشود تندنویسی توجهی بکند وغلط گیری حسابی بکند که اینقدر وقت مجلس گرفته نشود چاپ کردن چند سطر که کاری ندارد یک قدری بیشتر دقت بکند.
رئیس- آقای کهزادی البرزی.
کهزادی البرزی – عریضه ایست که به بنده رسیده تقدیم مقام ریاست میکنم.
رئیس – آقای حبیبی.
حبیبی – تلگرافی از اهالی بابل رسیده و یکی هم از طرف اهالی فریدون کنار که تقدیم مقام ریاست میکنم اما میخواستم عرض کنم ک جواب نماینده مجلس را باید یک نمانیده بدهد یا اگر سؤالی کرده است از یک مرجع یا وزارتخانهای وزارتخانه مربوطه باید جواب بدهد؟
رئیس- در صورت مجلس دیگر نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب میشود.
- بیانات قبل از دستور بانوان وآقایان: فولادوند – فرخ روپارسای – شوکت ملک جهانبانی – غلامرضا ایلخان
۲- بیانات قبل از دستور بانوان وآقایان: فولادوند – فرخ روپارسای – شوکت ملک جهانبانی – غلامرضا ایلخان
رئیس – آقای فولادوند.
فولادوند – بنام خدا – اولا قبل از اینکه چاکر این جا عرض بکنم توی سرسرا یکی از دوستان میفرمود که بنده اینجا نیابتا و وکالتا خواهش کنم که وقتی ناطقی این جا یک عرایضی به محضر مجلس شورای ملی ایران عرض میکند آقایان اجازه بفرمایند که ایشان عرایض خودش را بکند و باصطلاح خودشان تک مضراب نزنند، یکی دیگر از نمایندگان به بنده نوشته است که عدهای تقاضای سکوت مینمایند بنده خیر، تمنی میکنم هر تک مضرابی هست غفلت نفرمایند انشاءالله جوابی خواهم داد آن نماینده خود چاکراست، یکی دیگر یک خاصیتی است در این عالیجناب میکروفن که بانسان تنگی نفس میدهد. انشاءالله از این به بعد دعا کنیم که نفسها را باز کند، بنده میخواستم به بینم نماینده محترمی از دولت هست؟ ولی میبینم که تشریف ندارند خیلی خوشوقت میشدم اگر یکی از معاونین پارلمانی جناب آقای نخست وزیر تشریف میداشتند که البته عرایض بنده را استماع میفرمودند، بهر صورت با اجازه نمایندگان محترم عرایضی امروز دارم که بسمع مبارکتان میخواهم برسانم.
درود بشاهنشاه جلیل القدریکه در زمان سلطنت پرافتخارش سران کلیه ملتهای بزرگ عالم یک یک برای زیارت معظم له و دیدار ملت اصیل و تاریخدار ایران پابعرصه خاک ما نهادهاند (احسنت) هیچگاه در تاریخ ما ایرانیان چنین حادثات افتخار آمیزی رخ نداده بود و این خود مستوجب قدردانی عموم مردم این مرز وبوم و دعای تمام ملت ایران برای سلامت شاهنشاه و خاندان عزیز سلطنت و دوام توفیقات عالیه معظم له میباشد یقین دارم که همه ملت نجیب ایران و نمایندگان محترم با من از ته دل هم آوازند وقتی میگویم خداوند ایران شاهنشاه ایران را زنده وسلامت بدارد انشاءالله الرحمن (صحیح است).
بجهات عدیده امروز کاملا تناسب دارد که از ورود مهمانان عالیقدر شاهنشاه و شهبانو و ملت ایران یعنی حضرت صدر هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیری شوروی و بانو برژنوا اظهار مسرت نموده ضمن تبریک ورود بمغری الیهم – ورود رؤسای ممالک بزرگ دنیا و حضرت صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیری شوروی بهترین نشانه احترام کلیه ملل عالم به شاهنشاه ایران و سیاست ترقیخواهانه معظم له انقلاب بزرگ سفید شاه و مردم است و مایه بسی سپاسگزاری ما ایرانیها است که در اثر توجهات عالیه و رأی رزین و گامهای بلند مجددا نائل باحیا و اکتساب حقوق حقه خود گردیده و در بین ملل راقیه عالم مقام شامخ و شأن و شوکتی که همواره میراث تاریخ درخشان و پیش کسوتی انسان ما بوده دوباره بدست آورده است. انشاءالله تعالی سفر حضرت صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیری شوروی و بانو برژنوا بوطن عزیز ما و بازدید اعلیحضرت همایون شاهنشاه از کشور دوست و همسایه نیرومند شمالی ما متضمن نتایج عالیه و میمون برای هر دو ملت بوده و طرفین بتوانیم در سایه یک دوستی پایدار و حسن تفاهم و صمیمیت متقابل خدمات برجستهای به پیشرفت موازین سیاسی و اقتصادی هر دو قوم و تمدن دنیای امروز و صلح پایدار بین المللی بنمائیم.
عرض میشود بحضور نمایندگان محترم مطلب دیگری که خواستم باستحضار سروران محترم برسانم قرائت تلگرافی است که برای بنده رسیده است و جوابی که بنده باین تلگراف دادهام و چون قرائت این تلگراف بعقیده بنده جزء موضوعات جاری مملکت است کاملا سزاوار است که متن آن و مفهوم آن باستحضار نمایندگان محترم برسد البته اجازه میخواهم امضاء آن آقائی که این تلگراف را کرده عرض نکنم که آن را وادار کردهاند این تلگراف را به بنده بکند ولی مفهومش کافی است برای اینکه خانمها و آقایان اطلاعی از وضع محل ما پیدا بکنند و بنده باید عرض کنم که بنده برای نظر نمایندگان محترم و عموم ملت ایران اهمیت قائل هستم. نوشته است ‹‹ الیگودرز - تجریش، نیاوران پلاک شماره فلان جناب آقای فولادوند (چند نفر از نمایندگان – شماره را بفرمائید) شماره ۱۸۱ آش جوهم تقدیم میکنم، چون زارعین قربه ده نصیر (مهندس والا – چی آقا ؟) چون زارعین قربه ده نصیر ‹‹ انشاءالله در تهران مصور منعکس خواهید فرمود خیلی ممنون هستم، با اطلاع کاملی که این جانب دارم در سال جاری بحقوق مالک تجاوز کرده یعنی سرفه نماینده (خنده نمایندگان) و میخواهند با تشبث بعناوینی مختلف موجبات ضرر و زیان مالک خود را فراهم نمایند، سرفه نمایندگان، خواهشمند است به تشبثات آنان توجه نفرمائید که باعث تضییع حق مالک میشود. امضاء ›› جواب چاکر را هم میل داشتم بعرض مجلس محترم برسانم ‹‹ الیگودرز ››دارائی، توسط فلان آقا به آدرس فلان آقا پاسخ تلگراف جنابعالی، هشت نفر دهقانان ده نصیری در اثر اقدام مالک فعلا ۱۶ روز است که با امروز میشود ۱۷ روز جناب آقای قراچورلو که بدون حکم محکمه برای یک امر حقوقی در زندان هستند و چون لاشیئی هستند احتمال میرود ماههای دیگر هم زندانی بمانند در حالیکه مالک سالها است چندین برابر حق خود را برده است، لطفا از قول من بمالک بفرمائید ممکن بود در طول یک عمر قماربازی بازدن یک پت و چیپ کمتر از این عمل مشعشانه صرفنظر فرمائید. (احسنت) تا خدا چه خواهد و مجلس شورای ملی ایران و آنها که پشتیبان انقلاب سفید شاهنشاه و مردم هستند (احسنت) درین یادداشت هائی که خواستم بعرض نمایندگان برسانم نوشتم آنچه که دوای مملکت است سیاست عالیه شاهنشاه است، و آنچه که درد این مملکت است شیخ علیخانها هستند. پس امان از دست این شیخ علیخانها البته بعدا خدمتشان میرسیم، انشاءالله نمایندگان محترم دوره بیست و یکم، (یکی از نمایندگان – از حاجی خانها چیزی نفرمودید) حاجی خانها مال ولایت حضرتعالی است خودتان حسابشان را برسید و اما مطلبی که میخواستم عرض کنم راجع به دهی است که در حوزه انتخابیه چاکر است، اسم این ده عزیز آباد است. این جا پنجاه سال است و شاید بیشتر تا آنجائی که ما میدانیم اینجا دزدگاه رسمی ثبت شده است تقریبا تمام اهالی این ده رسما دزدند یعنی هر شب لااقل یکنفر یا چندنفرشان بیرونند و در تمام سر حدات خوزه انتخابیه بنده اینها به دزدی میروند و خانهها را میزنند بنده دوره ۱۹ که وکیل بودم نتوانستم یک پست ژاندارمری آنجا بگذارم نمیدانم خجالت بنده است یا کس دیگر دوره بیستم هم نشد در دوره بیست ویکم چند روز قبل تیمسار سپهبد مالک تشریف بردند آنجا امر فرمودند که این پست بایستی دایر شود و مردم امنیت پیدا کنند (محسنی – یک پست اضافه در آب سرد است این را بردارند ببرند آنجا) این را بفرمائید در صورت جلسه بنویسند دوست عزیزم طبابت فرمودند عرض کنم حضور مبارکتان۲۰ روز است با وجود اینکه خود تیمسار مالک تشریف بردند آنجا و تیمسار مشاور رئیس اداره امنیه دستور دادند این پست برقرا بشود آن آقا که رئیس این دزدها است فرخی نامی است که باندازه دو بسته پرونده دزدی و قتل و غارت دارد و هنوز هم جناب آقای زهتاب فرد کسی نمیگوید بالای چشمش ابرو است این شخص یکی از آنها است متنهی باتجاهل کارش را میکند عرض شود این آقا اجازه نداده است ژاندارمری برود و به تمام دزدها دستور داده است که خانه در اختیار پست ژاندارمری نگذارند اگر معاون پارلمانی وزارت کشور اینجا تشریف داشتند خواهش میکردم امر بفرمایند ژاندارمرها بروند آنجا و یک چادر بآنها بدهند ما این کار را میکنیم تمام مردم ولایت اگر یکی یک قران روی هم بگذارند یک خانه برای پست آنجا ساخته میشود علیرغم این آقا، ولی اگر امر سپهبد مالک را یک مالک زور گو میتواند نقض بکند این قابل عبرت است. جناب آقای محسنی آب سرد را نفرمائید آب سرد را نباید برای دزدها نگاهداشت استمرار امنیت را رسما آقایان تاکید و تقویت میفرمایند برای انیکه آسایش وامنیت ما در ترقی اقتصادی وسیاسی است وقتی امنیت نبود ترقی سیاسی و اجتماعی – فرهنگی اقتصادی متصور نیست و در ولایت ما سالها است که یک ده را نتوانستهاند ژاندارم بگذارند من خجالت میکشم که بگویم دولت نتوانسته به ژاندارمری دستور بدهد آقایان این حقیقت است اگر کوچکترین اختلافی در عرایضم بود این دو دست گرو حرف من است همین جا بفرمائید قطع کنند عرض میشود خدمتتان جناب آقای دکترناصر بهبودی توجه میدانی از آن درد که در جان تو نیست- تو چه مینالی از آن خار که در پای من است. بنده آرزوها کردم که بتوانم خادم و سرباز شاهنشاه باشم و در این مجلس راه پیدا کنم وبه یمن همت شاهنشاه بتوانم به حوزه انتخابیه خودم خدمت بکنم و باستظهار نیت شاهانه ریشه این فسادها را در قرن بیستم واقعا امثال این مالکینی که مثل یک میوه گندیدهای است که در بردالعجوز بدرخت آویزان هستند باید بیفتد بنده حساب اینها را برسم و خدمت بمردم و وطن و شاهم بکنم (انشاءالله) ولی پشتیبانی از شما نمایندگان شریف و آبرومند و پاک و درست ملت ایران است بنده استدعا میکنم همه پشتیبان نظریات اصلاح طلبانه همدیگر متفقا و دسته جمعی باشیم.
رئیس – آقای فولادوند جنابعالی وقتتان تمام شد.
فولادوند – اگر اجازه بفرمائید بنده یک دقیقه از وقت خانم دکتر پارسای استفاده میکنم.
دکتر پارسای – بفرمائید.
فولادوند – اینجا است که خانمها به داد ما مردها میرسند، خداوند طول عمر به شاه بدهد من دیگر در این مورد عرضی نمیکنم و فکر میکنم به مجلس محترم شورای ملی توجه داده باشم فقط دو کلامی بود که باز هم چون تأکید مطالب قبلی است ان شاءالله امیدوارم که درست بشود و آن مسأله گرفتاری تاکسیها و فتارخشن وبی ادبانه رانندگان است که هنوز بهبود نیافته (صحیح است) و ما این حرفها را می گوئیم تا این فریاد بجائی برسد و یک موضوع دیگر گواینکه شخصا حضور حضرت علیه خانم نفیسی وکیل محترم بافت عرض میکردم ولی از پشت این تریبون عرض میکنم که این شهرداری و مجلس ساعتی داشتند و ساعتی در اینجا بود که ما بی ساعتها یک نگاهی باین ساعتها میکردیم حالا اگر شهرداری ساعتهائی در میادین شهر بگذارد هم هم به زیبائی شهر وه م باصطلاح به بی ساعتها (دکتر مهر انگیز دولتشاهی – به دوکیل بافت چه ربطی دارد) به شوهر محترم ایشان که شهردار تهران هستند عرض کردم ایشان فقط ناقل پیغام هستند.
رئیس – خانم دکتر پارسای.
دکتر فرخ روپارسای – برای اینکه خیلی فقط آقایان را نگیرم و زیاد طول نکشد و منحرف نشوم از آنچه باید بگویم اینست که نوشتهام و از رو میخوانم.
البته با سپاس وتشکر بی پایان از خداوند متعال و عنایات مخصوص اعلیحضرت همایون که به ما زنان ایران نیز توفیق خدمتگزاری به میهن عزیز را عنایت فرموده و با کسب اجازه از ریاست مجلس از همکاران عزیزم استدعا دارم به عرایض من که جنبه کاملا مملکتی دارد توجه کامل مبذول بفرمایند و نه تنها فعلا آنرا استماع فرمایند بلکه درباره چاره آن نیر بیندیشند شاید اولین مجلسی باشیم که یک درد بزرگ ملی را با یک طرح مترقیانه شفا بخشیم.
مطلب زیاد تازه نیست از ابتدای شروع مجلس تا کنون همه نطقها و صحبتهای قبل از دستور و کلیه نامهها که بدست نمایندگان محترم رسیده از عدم اجرای قوانین بطرز صحیح نالیدهاند.
آقای محسنی دوست عزیز من از کسانی نالیدند ک زمین اعطائی اعلیحضرت همایونی را غصب و تصرف کردهاند. جناب آقای زهتاب فرد از گرفتاری بازرسین قتل و آزادی قاتل شکایت داشتند و دوستان دیگر بهمین ترتیب و بنظرم اغلب آقایان مواردی را تذکر دادند که همه و همه از بی نظمی دستگاه اداری ما شکایت میکرد و تا آنجا که یکی از همکاران عزیز در جلسه گذشته روش دستگاه دولت ر ایک نوع فئودالیسم نامید.
نمایندگان عزیز بخاطر دارند که دولت برنامه خود را در یک جمله بثمر رساندن انقلاب شاهنشاه خلاصه نمود و پیداست که هدف نمایندگان مجلس هم نیز جز این نیست.
اما آیا با این تشکیلات دولتی و اداری که ما داریم و با این دستگاه اجرائی که موجود است امکان این امر میسر است؟ تصور نمیرود.
آیا تاکنون قانونی اجازه داده است که قاتل آزاد باشد و قاضی دربند؟ و یا مقرراتی اجازه داده است که یک نامه ماهها در یک اداره از این میز بآن میز از این اطاق به آن اطاق برود ویا پیدا کردن پرونده از اشخاص شاغل بکار مدتها هفتهها و ماهها طول بکشد؟ ابدا، بنابراین اگر این قبیل اتفاقات روزانه بتفصیل دیده میشود عیب از دستگاه اجرائی است. در وزارتخانه و ادارات ما آنقدر اختلاف طبقاتی بوجود امده که به نظر من این اختلاف طبقات که بدست شاهنشاه در طبقات مختلف مردم از بین رفت به انجا منتقل شده و بین طبقه دستور دهند و طبقه مجری چنان خلائی ایجاد شده که هرگز مجریان مقصود و منظور اصلی قانون گذار ومجری کل را بخوبی احساس نمیکنند.
دور وبروزراء را همیشه چند نفر بخصوص که متاسفانه همیشه همانها هستند هر روز تغییر زنگ و لباس میدهند میگیرند و مطالبی را باوی در میان میگذارند که درد اصلی نیست و بنظر من فقط سر وی را گرم میکنند و از مراجعات دیگران او را برکنار میدارند و در نتیجه بغض و کینه و عنادی بین طبقات دیگر وجود میآورند در حالیکه شاهنشاه ما با مردم تماس میگیرند وزراء از کارمندان خود میگریزند البته اینها همه درد است و همه آقایان بخوبی آنرا میدانند اما علت چیست؟
بنظر من علت سوء ادارة مدیریت و سازمان است فن اداره فنی است که مجری کل بایستی بآن وارد و با اطلاع باشد و چندین قسمت را بخوبی بداند و انرا هدایت نماید در اجرای هرکار بطور خلاصه قسمتهای زیر بایستی مراعات شود:
طرح ریزی – سازمان دادن – رهبری – هم آهنگ کردن – گزارش دادن – تهیه بودجه.
این است آنچه که علماء فن ادارة آن را اداره صحیح میدانند یعنی یک مجری حقیقی قانون پس از آنکه بدقت و طرح کار خود را تنظیم نمود و خط مشی خود را منظم کرد سازمان میدهد و سازمان عبارتست عمل ترکیب کردن کار افراد و دستهها به نسبت استعدادهائی که برای اجرای ان امر لازم است و دستگاه را مؤثر جلوه میدهد و سازمان در حقیقت ماشین مدیریت است.
پس از تشکیل آنرا به نسبتی که فکر میکند و احتیاج موجود است متمرکز میسازد و سپس رهبری انرا بدست میگیرد بطوریکه میتواند بکوچکترین قسمت آن به هر وسیله که مقتضی بداند آشنا بوده وحال آنکه بعضی ادارات ما بصورت همان دهات اضافهای در آمدهاند که در تصرف مالکین سابق بود و از وجود آن جز هنگام پول گرفتن اصلا اطلاعی نداشتند ده خود را نمیشناختند سالها میگذرد و مجری کلی سؤال از وجود یا عدم آن اداره و لزوم وجود یا عدم لزوم ان نمینماید. مجری بایستی ادارات خود را هم آهنگ نماید این موضوع را همه تصدیق دارید که حتی در یک اداره کوچک در کشورما هم آهنگی وجود ندارد چه برسد در دستگاه بزرگتر.
مثالی از شهر تهران برای شما میزنم:
شهرداری تهران را به ۱۰ ناحیه تقسیم کرده
فرهنگ نیز تهران را به ۱۰ ناحیه
دادگستری نیز به ۱۰ ناحیه
دارائی به ۱۰ ناحیه
شهربانی نیز به کلانتریهای مختلف تقسیم کرده اما هر یک از این تقسیمات با دیگری متفاوت است اگر مثلا خانه شما در برزن ۲ است در بخش فرهنگی یک است در دادسری ۳ و منطقه دارائی ۵ و کلانتری ۱۰ و این عدم هم آهنگی که مثال بسیار کوچک است همه را در کارخود گیج نموده است.
آقایان نمایندگان اغلب تصور میکنند که تهرانیها همه چیز دارند و چون مرکزند در رفاه زندگی میکنند در حالیکه درتهران ادارات و وزارتخانهها تواما کلاف سر گمی است که در شهرستانها هرگز چنین نیست خدانکند کسی کاری داشته باشد و مرتبا از منطقه و ناحیه به شهرستان و استان و از شهرستان و استان به وزارتخانه برود و سرگردان بماند (دکتر شفیع امین – در شهرستان هم انجام نمیشود تهران نزدیک است با تلفن انجام میشود) پس از رهبری و هم آهنگی کار موقع آنست که مجری کار را بقانون گذار گزارش دهد و برای انجام آن بودجه بخواهد.
حالا ملاحظه میفرمائید که چگونه کار ما برعکس است و همیشه اول بودجه است و بعد هم سایر کارها انجام نمیگیرد.
سازمان وزارتخانهها منطبق با هدف و طرح آنان نیست ادارات یک شکل و اضافی که غالبا هم با هم منازعه دارند و فقط وسیلهای هستند برای اینکه من و شما را سرگردان بکنند برای سرگردان کردن مردم هستند و از این اداره بآن اداره بفرستند اداراتی که فقط برای خاطر افراد وقوم وخویشان و دوستان بوجود بیاید و با رفتن یک وزیر و رئیس آن فرد بدبخت هم باید برود (احمدی – متاسفانه همه اش رفیق بازی است) کاغذ بازی هائی که بارها مورد انتقاد و تنفر شخص اول مملکت قرار گرفته است همه و همه نتیجه نداشتن سازمان صحیح است. شرایط اشخاص برای احراز مقامهای مختلف معین نیست و گاهی یک بزرگ بعهده یک عضو کوچک رتبه ۲ یا ۳ گذارده میشود و بدلیل آنکه مورد لطف رئیس و وزیر است مقامی را اشغال میکند بدون آنکه شرایط کافی آن را داشته باشد و دیگران از او اطاعت نمیکنند و با عوض شدن رئیس و وزیر همه کار او نیز از بین میرود. اگر از قدیم بمناسبت کمبود کادر متخصص و تحصیل کرده عده افرادی در رأس کارهای فنی و تخصصی گذارده نشدهاند بایستی بتدریج از تعداد آنان کم نمود و جای آنها را بافراد متخصص و تحصیل کرده داد.
برای کارمندان بیکاره و زیادی که فقط تلف کننده بودجه دولت هستند و از بیکاری وقت خود را بکارهای نامناسب و تحریکات مختلف اختصاص میدهند و عجب آنکه در اواخر سال معمولا پاداش هم دریافت میکنند بایستی تلکیف تعیین شود.
تشویق خادم و تنبیه خائن از مسائلی است که هرگز عملی نشده تشویق آن نیست که پس از مرگ پولی به ورثه او داده شود.
تنبیه کنار کردن از یک شغل بدون ذکر علت این برکناری و قراردادن کارمند درشغل دیگر تنبیه نیست بلکه حداقل اگر بمناسبت حرمت اداری بعضی تنبیهات علنی میسر نیست لااقل بخود او میتوان گفت که کار تو بدین علت مورد رضایت دستگاه نبوده و باین علت کارها خراب میشود و آنوقت حتما در آخر سال منتظر پاداش و رتبه نیست در حالیکه ما کاملا به عکس عمل میکنیم و چون تعویض مشاغل همیشه بدون علت است ویا روی غرض شخصی پاداش و ترفیع و همه چیز هم پرداخته میشود و از همین جاست که مسئله معامله روی مشاغل نیز پیش میآید. مسئله بغرنج دیگر مسئله اضافه کار و پرداخت مقرری آنست که اگر از بودجه دولت نشد وزارتخانهها بسراغ مؤسسات ملی و آزادتری میروند که بدون هیچ علتی اضافه کار پرداخته شود کارمندی که ۶ ساعت صبح وقتش را به چای خوردن و از این اطاق بآن اطاق رفتن گذرانده بعد ازظهر هم دو ساعت بنام اضافه کار بیاید و بهزار نام پول بگیرد و در نتیجه عده زیادی را ناراضی کند و اگر واقعا کار اینقدر زیاد است کارمند تازه که تحصیل کرده هم هست از همان محل اضافه کار استخدام بفرمایند تا موجبات عدم رضایت یک عدهای را فراهم نفرمایند بنظر بنده پس از آنکه هر کارمندی مثل مهرة معقولی در جای خودش قرار گرفت بایستی از او انتظار کار خوب و صحیح داشت و مزد مناسب و کافی نیز باو پرداخت و امنیت داد و واقعا خودش وشغلش متزلزل نباشد تا بداند که ترفیعات او چگونه انجام میگیرد برای احراز مقام بعد و بالاتر چه شرایطی باید داشته باشد تا احساس امنیت کند دائما صندلیش و شغلش در تزلزل نباش آنوقت است که کارمند دولت همکار من و شما است و کارش را به بهترین وجه انجام میدهد و مجری صحیح قوانین تصویب شده است.
بنده از ذکر این مطالب جز این مقصودی ندارم که همکاری مجلس شورایملی ونمایندگان آن را بدولت ابلاغ کنم وتقاضا کنم طرحی تهیه شودو روشی اتخاذ گردد که هدف وسازمان وزارتخانهها مشخص باشد کارمندان دولت را روی هوس بیهوده و بیجای این و ان جابجا نکنند و مقام اشخاص درکار به نسبت لیاقت آنها باشد تا دولت نیز در کار خود آزادی و آرامش احساس کند انروز دیگر توصیه من و شما لزومی ندارد گله و شکایتی هم نیست چون هر کس مقام و محل خود را میشناسد و بآینده خود مطمئن است بنظر من برای اولین دفعه است که مجلس شورای ملی ایران از افراد متخصص در امور مختلف اداری – اقتصادی – فرماندهی – کارگری – کشاورزی – فرهنگی وغیره بوجود آمد و حق این است که روش کار را در کشورما روی اصول صحیح پایه گذاری کنند و در اینکار بنده منفرد و مستقل و ائتلافی نمیبینم همه باید شرکت کنند زیرا بنظر من اگر مجلس این بار با مجالس دیگر متفاوتست بایستی کاری را هم که انجام میدهد عظیم و قابل ملاحظه باشد بنابراین استدعا میکنم روی تنظیم این طرح فکر کنید عدهای مأمور شوند تا سازمانهای وزارتخانهها را بریزند و از اشخاص به نسبت اطلاعات و تخصص آنها استفاده کنند.
آنچه که من اطلاع دارم زمانی نظیر چنین پیشنهادی شده بود و به وزارتخانهها نیز دستور تهیه سازمان داده شد وشاید بعضیها نیز واقعا بفکر این افتادند اما مثل همیشه جامه عمل نپوشید و در زوایای فراموشی دفن گردید.
مطلبی را که در آخر عرایضم عرض میکنم در مورد نگرانی است که از مدتی پیش فرهنگیان در مورد لایحه استخدام کشوری دارند و نامههای متعددی هم باینجانب فرستادهاند و آقایان نمایندگان و این بنده چون هنوز موفق بمطالعه لایحه استخدام بطور کامل نشدهایم فقط عرض میکنم و مطمئن هستم که مجلس شورای ملی کاری نخواهد کرد که منافع این طبقه شریف پایمال شود (صحیح است – احسنت).
رئیس- وقت شما تمام شد. دکتر پارسای – یکی از آقایان نمایندگان مرقوم فرمودهاند که تلگرافی رسیده است که دانش آموزان دبستانهای تربت حیدریه هنوز بواسطه نداشتن کتاب سرگردان هستند (همهمه نمایندگان – همه ولایات همینطور است).
رئیس- خانم پارسای وقت شما تمام شد.
دکتر پارسای – فقط یک یادداشتی رسیده که قرائت میشود. آقای مهندس صائبی نوشتهاند که بعرض رئیس مجلس وبعرض مجلس برسانم که دستور جناب وزیر را در شهرستانها نمیخوانند و نبده نمونهای دارم دیگر عرضی ندارم (احسنت – احسنت).
رئیس – خانم شوکت ملک جهانبانی بفرمائید.
شوکت ملک جهانبانی – بنام خداوند بخشنده مهربان.
چون اولین بار است که در این مکان مقدس یعنی خانه ملت سخن میگویم وظیفه خود میدانم مراتب سپاسگزاری خود و کلیه بانوان ایرانی را بحضور شاهنشاهی که برای گسستن زنجیرهای اسارت از دست و پای زن ایرانی نهایت مجاهدت و مرحمت را مبذول فرمودند تقدیم دارم و عرض کنم شاهنشاها امیدوارم ما در همین دورة تقنینیه ثابت کنیم که لایق این موهبت ملوکانه بودهایم و با بثمر رسایندن انقلاب سفید شاهنشاه خدمتگزاری خود را عملا ثابت کنیم.
و اما آنچه که امروز میخواهم بسمع نمایندگان محترم برسانم راجع بفرهنگ است. شاید ما بتوانیم بگوئیم مثلا همه مردم با وزارت اقتصاد یا وزارت دارائی یا سایر وزارتخانهها تماس دائم ندارند اما کدامیک از ما میتوانیم بگوئیم که با وزارت فرهنگ تماس دائم نداریم زیرا لااقل در هر خانه یکنفر محصل وجود دارد پس مردم بیش از تمام وزارتخانهها یا فرهنگ سروکار دارند و این وزارتخانه است که باید بیش از همه مورد توجه ما باشد زیرا خانه دوم همه ماست. ما هم که اینجا گرد آمدهایم بدون استثناء با فرهنگ سروکار داشته و داریم. هرکدام حداقل ۱۵ سال از عمرمان را صرف تحصیل کردهایم و اکنون بوسیله اطفالمان با فرهنگ سروکار داریم. بنده خودم شخصا شاهد زندة فرهنگ شما هستم زیرا از۴۸ سال پیش که اولین قدم را بمدرسه گذاردهام تا امروز هنوز در مدرسه هستم الان هم از مدرسه خدمتتان رسیدم شاید هیچکس باین اندازه با فرهنگ تماس دائم نداشته باشد باین دلیل اجازه میخواهم انچه میدانم باطلاع برسانم. خانمهاو آقایان فرهنگ ما با توجه بمقدورات مملکت بقدری ترقی کرده و بقدری خوب کار کرده و محصول خوب داده است که جای خوشوقتی است. نمونه آن خود شما هستید هزاران زن ومرد تحصیل کرده، مهندسین عالیرتبه، معلمان قابل وفداکار، قضات با شخصیت، نویسندگان زبردست و پزشک عالیقدر داریم که اغلب آنها قدمی هم بخارج ازکشور نگذاردهاند شاگردانی داریم که موجبات سربلندی ما را فراهم کردهاند و محصول همین فرهنگ هستند و واضح است ک ما هم مانند همه دنیا شاگرد مستعد و بی استعداد هم داریم. بنده نیمخواهم با ارائه آمار و ذکر اعداد وقت نمایندگان محترم را بگیرم زیرا همه از من بهتر آگاهند بطور خلاصه عرض میکنم روزیکه بنده بمدرسه رفتم در طهران ۴ مدرسه وجود داشت آنهم نه بمعنای کامل مدرسه، بلکه اسمی از مدرسه داشت و امروز در هر کوی و بر زن چندین مدرسه مجهز دایر است بنده ادعا نمیکنم که فرهنگ ما یا فرهنگ سایر ممالک عیب و نقصی ندارد اگر چنین بود هر سال در دنیا کنگرهها تشکیل نمیدادند و برای بهتر نمودن وضع فرهنگشان سعی و کوشش نمیکردند در ایران هم در کادر آموزشی و بخصوص در کادر اداری نقائص زیادی بچشم میخورد ولی ما و شما هستیم که باید مشکلات را از سر راه فرهنگ یا خانه دوممان برداریم. اولیاء فرهنگ ما دارای حسن نیت هستند. در همین مدت کوتاه لایحه بسیار مفیدی از طرف جناب آقای وزیر فرهنگ بمجلس شورای ملی داده شدکه از محل فروش زمینهای ضرابخانه که قابل استفاده فرهنگ نیست چندین دبستان ساخته شود و بقیه بمصرف اتمام ساختمانهای نیمه تمام بعضی از مدارس برسد و این لایحه درمدت کوتاهی یعنی ۲۴ ساعت از طرف اعضای محترم کمیسیون فرهنگ تصویب شد و برای تصویب نهائی از نظر مالی بکمیسیون بودجه ارسال گردید در آنجا نیز بتصویب رسید شرح مفصل آن از طرف کمیسیون فرهنگ باطلاع مجلس شورایملی خواهد رسید مقصود اینست که ما میتوانیم با کمک وزارت فرهنگ و راهنمائی مفید همکارانمان هر روز قدمهای مؤثری برداریم و بآرزوی خودمان برسیم.
اما بالا بردن سطح فرهنگ عمومی و مساعدت و همکاری با فرهنگ در دنیا چگونه انجام میگیرد شاید بتوان گفت مزیتی که تصور میرود فرهنگ دنیا بر ما دارد از این جهت باشد که درکشور ما تمام توقعات مردم فقط و فقط از فرهنگ است و وقتی طفلی را بمدرسه میگذارند تصور میرود معلم و مدرسه جانشین پدر و مادر هستند درصورتیکه در ممالک دیگر اینطور نیست و فرهنگ با همکاری خانه و مدرسه پیشرفت میکند اجازه فرمائید بطور مثال عرض کنم یکسال تابستان میخواستم از کتابخانه هاشت پاریس مقداری لوازم برای کودکستان بخرم دیدم صف بسیار طویلی بستهاند ناچار بترتیب صف ایستادم تا بعد از مدتی طولانی نوبتم رسید از فروشنده پرسیدم حالا که تابستان است چرا آنقدر کودکستانا لوازم میخرند جواب داد اینها مربیان کودکستان نیستند پدران و مادران هستند که برای گذراندن تعطیلات بکنار دریا یا بنقاط خوش آب وهوا میروند و برای اطفالشان سرگرمی میبرند که هم تفریح کنند و هم برشد اجتماعی و معلومات عمومی آنها که بزودی بمدرسه یا کودکستان خواهند رفت کمک شده باشد البته در تماسی که بنده با خانوادهها دارم باید گفت اکثر خانواد ههای ایرانی واقعا مفید باین اصول هستند و با همکاری این قبیل خانوادههای مؤمن و معتقد است که فرهنگ ما تا این حد توانسته است پیشرفت کند ما مدیون این خانوادهها هستیم اما راجع به بقیه متاسفانه باید عرض کنم اینعده از خانوادهها اکثر شبها را بتفریحات ناسالم میپردازند و هیچگونه نظارتی بر فرزندانشان ندارند سهل است اگر احیانا بچه سوالی هم بکند چون فرصت ندارند طفل مواجه با تغیر شدید اولیاء خود میشود نمایندگان محترم اطلاع دارند که مرضی بنام قمار اخیرا مثل سرطان دررگ و پی قسمتی از اجتماع ما ریشه دوانده است (صحیح است) و در حال پیشروی است و بصورت مد روز درآمده (صحیح است) و بعضی از خانوادهها را بخود مشغول داشته است اینها نه بمنزل نه باطفال ونه بکار اجتماع بهیچ یک توجهی ندارند (صحیح است) اوقاتشان در قمار خانهها میگذرد آیا معلم و مدرسه هر قدر هم قادر باشند چه معجزهای میتوانند برای اطفال این قبیل اشخاص بنمایند و آیا طفلی که تا نیمه شب پهلوی بزرگتر خود نشسته و شاهد جریانات بوده صبح چگونه بکلاس میرود و مدرسه روی او چه اثری دارد (صحیح است) و آیا این مراکز فساد که زنها را بی شوهر و اطفال را بی سرپرست میکند بچه مجوزی در این شهر علنا دایر است (صحیح است) و آیا نمیخواهند فکری بحال این مرضی مسری بنمایند بخدا از وبا از طاعون از هر مرضی مسری تر و خانمانسوز تر است (دیهیم – آفرین) بیائید بانوان – آقایان نمایندگان ترتیبی بدهیم و بخواهیم که این اماکن فساد بسته شود و محیط مساعد بوجود آید و خانوادهها را از این بدبختی نجات دهیم و بکمک این قبیل اطفال معصوم بشتابیم تا اولیاء آنها هم بخانه برگردند وبفکر خانواده خود باشند. همه میدانیم اطفال معلومات عمومی و اجتماعی را باید اول خانواده کسب کنند برای داشتن فرهنگی کاملا مترقی و نمونه محیطی مساعد و همکاری خانه و مدرسه لازمست (صحیح است) در این زمینه باز هم مطالب لازمی بعرض نمایندگان محترم خواهم رسانید این یادداشتی است که یکی از آقایان نمایندگان مرقوم فرمودهاند که این مطلب را بفرمائید تا موقعی که اصول تربیتی صحیحی برای نوجوانان ایرانی وضع و فراهم نشود فرهنگ هیچ وظیفه ایرا انجام نداده است اگر تمام مردم این مملکت هم باسواد شوند ولی تربیت صحیح نداشته باشند چه استفادهای مملکت میتواند از معلومات آنها بکند (احسنت).
رئیس- آقای غلامرضا ایلخان بفرمائید.
ایلخان – با اجازه مقام محترم ریاست برای اولین بار میخواستم چند کلمه بعرض نمایندگان محترم برسانم و چند دقیقه از وقت همکاران محترم را اشغال نمایم. موضوع عرض بنده نتیجه وضعی است که در فارس بر اثر مسافرت اخیر جناب آقای نخست وزیر چند تن از آقایان وزیران و اولیاء سازمان برنامه که بر حسب امر ملوکانه به فارس انجام شد و بنده در سفر چند روزه شاهد آن بودهام میباشد بطوریکه استحضار دارید حسب الامر شاهنشاه آقای نخست وزیر و چند تن از آقایان وزیران اخیرا مسافرتی بفارس نمودند و با مطالعه اوضاع واحوال مردم و رسیدگی بوضع آنان اقدامات قابل ملاحظهای مبذول داشتند که در خور توجه است. چه مشکلاتی که بعلت خشکسالی چند ساله درفارس وجود داشت با مسافرت جناب آقای نخست وزیر و همراهان تامین بذر و واگذاری بلاعوض مقدار زیادی گندم بروستاها و سایر کارهای عمرانی که با توجهات ملوکانه انجام شد مایه امیدواری عموم گردید بویژه اینکه قرار است در حدود چهل حلقه چاه عمیق درنقاط مختلف فارس حفر شود و مساله کم آبی در فارس تقریبا منتفی گردد و همچنبن با ساختمان صدها خانه سارمانی مشکل بیکاری تقلبل خواهد یافت با اینکه چند سال است که فارس با خشکسالی مواجه میباشد و میزان محصول رضایت بخش نبوده معهذا تاثیر انقلاب ششم بهمن بقدری امید بخش بوده است که زارعین فارس موضوع خشکسالی را فراموش کردهاند و احساس آزادی و اینکه خود صاحب آب و زمینی هستند که در آن به کار اشتغال دارند غبار غم و اندوه را از چهره آنان زدوده است. راجع باهمیت انقلاب ششم تهمن تا کنون هم از طرف مطبوعات خارجی و هم از جانب جرائد داخلی ریاد بحث شده است ولی حقیقتا باید معتقد بود که موضوع بقدری مهم است که اگر سالها پیرامون آن گفتگو شود باز هم کارایی جائی انجام نگرفته است. مسئله اصلاحات ارضی اعطای حق انتخاب شدن و انتخاب کردن به بانوان و آزادی نیمی از جمعیت کشور، ملی کردن جنگلها، تشکیل سپاه دانش، سهیم کردن کارگران در سود کارخانجات از جمله اقداماتی است که در هیچ کشوری باین سهولت و آسانی انجام نیافته است وبرای انجام هر کدام ملتها سالها مبارزه و فداکاری کردهاند، شاید تعداد کمی از مردم یعنی آنهائیکه در نتیجه این انقلاب سعادت بخش قسمت کوچکی از منافع خود را از کف دادهاند نتوانند بفهمند که اهمیت این نهضت از چه قرارر است وحاصل مقاومت در مقابل جبر تاریخ یعنی چه و اگر شاهنشاه به رهبری داهیانه خود جامعه مارا در مسیر ضرورت تاربخ قرار نمیدادند چه آینده وخیمی در پیش داشته، اما بالاخره آنها هم دیر یا زود به ضرورت آنچه در این یکی دو سال اخیر انجام گرفته واقف شده و خواهند شد. و شکر خدای را بجا خواهند آورد. آنچه مسلم است و نمیتواند مورد انکار قرار گیرد اینست که در این عالم همه چیز در حال تحول و تغییر است و جامعه نیز که جزئی ازعالم میباشد نمیتواند از این قانون کلی مستثنی باشد و دائما و بکمال و پیشرفت سیر مکند. نظام فئودالیته برای قرنها نظامنام عادلانه محسوب میشد ولی دیگر در هیچ نقطه از عالم نمیتواند دوام داشته باشد و خواه ناخواه بایستی جای خود را به نظام عادلانه تری واگذار نماید و اینکه دیدیم شاهنشاه بفرمان تاریخ پاسخ مثبت دادند از این نظر بود که ایشان براز بقاءملتها آگاه میباشند و برای حفظ موجودیت ایران انجام این اصلاحات را لازم تشخیص دادند و هدف از این انقلاب استقرار عدالت اجتماعی و فراهم ساختن موجبات سعادتمند زیستن ملت ایران میباشد.
با پیروزی انقلاب ششم بهمن ملت و دولت و مجلس در برابر وظائف بزرگتری قرارگرفتند و آن کوشش برای ساختن کشوری آباد است که یک ملت مرفه در آن زندگی میکند که هر کس مطابق استعداد و در برابر کارش از مواهب سعادت برخوردار گردد.
همانطور که در ابتداء عرض کردم مسافرت اخیر جناب آقای نخست وزیر و همراهان هم از نظر روانشناسی و هم از لحاظ دیگر تاثیر بسیار مطلوبی بخشید و اهالی فارس بیش از پیش به عنایات خاصه شاهنشاه مستظهر شدند و اما آنچه که بنده میخواهم در خواست کنم اینست که علاوه بر اقدامات مبذوله و پروژه هائیکه در دست اقدام است مسئله تاسیس یک کارخانه چینی سازی در اصطهبانات و یک کارخانه قند درنی ریز مورد مطالعه و توجه قرار گیرد و درصورت اقتضا با نصب این دوکارخانه که هم از نظر توسعه صنعت و هم از لحاظ بسط کشاورزی مؤثر خواهد بود و تعداد زیادی افراد در آن بکار مشغول خواهند شد و با برنامه کلی شاهنشاه که صنعتی کردن کشور است نیر هم آهنگی دارد.
ضمنا از توجهی که دولت برحسب اراده ملوکانه در حوزه انتخابیه و اعزام مأمورین شایسته وپاک دامن بفارس مبذول میفرمایند بویژه انتخاب استانداری مانند آقای پیرنیا که حقا مردی لایق و بی غرضی هستند و با رفتار متین و سنجیده خود مردم فارس را بیش از پیش بمراحم عالی شاهنشاه امیدوار میسازند و امیداست این روبه کماکان ادامه داشته باشد و مأمورینیکه بهر نقطهای از کشور میروند واقعا بفکر خدمت بمردم باشند و رضایت شاهنشاه را درخدمت بمردم جستجو کنند.
درخاتمه از جناب آقای رئیس محترم مجلس که به بنده فرصت دادند چند دقیقه صحبت کنم صمیمانه تشکر مینمایم و امیدوارم همه ماها در انجام وظیفههای خود موفق باشیو و بتوانیم در راهی که شاهنشاه مفخم جلوی پای ملت ایران گذاشته و بسعادت و رستگاری ختم میشود پیش برویم - (احسنت – انشاءالله) بنده موضوع دیگری که میخواستم حضور نمایندگان محترم عرض کنم و گویا قبلا هم جناب آقای دیهیم حق مطلب را اداء فرمودهاند و جواب نماینده محترم را دادند این است که یکی از آقایان همکاران محترم در جلسه مطالبی راجع بحوزه انتخابیه خود اظهار کردند (پروین – بنده عرض کردم) که واقعا به عقیده بنده بی انصافی است بنده در این سفری که بفارس رفتم و از مرکز استان به نقاط دور دست و دهات مسافرت کردم دیدم در تمام این دهات بهداشت هست فرهنگ هست وخیلی تغییرات بنده دیدم و این بی انصافی است که بگویم این دولت کاری نکرده دولت کارهائی کرده است ملاحظه بفرمائید راه تهران شیراز راه تهران بفارس در زمان همین دولت اسفالت شد که سابقا که ما میرفتیم گرد وخاک نمیگذاشت ما عبور کنیم و این بی انصافی است که ما اینقدر تنقید بکنیم و بگوئیم هیچ کاری انجام نشده چون فرمودند واقعا در آن حوزه انتخابیه هیچ نیست و بنده خیلی متاثر شدم و معتقدم تکه در زمان این دولت کارهائی انجام شده است.
پروین – بنده عرض کردم هیچ نیست و ارائه هم کردم.
- بیانات بعد از دستور آقایان: سیفی – حاذقی – مجید محسنی
۳- بیانات بعد از دستور آقایان: سیفی – حاذقی – مجید محسنی
رئیس – چهارنفر خانمها و آقایان قبل از دستور صحبت کردند و چون دستوری نداریم اجازه بفرمائید بعد از دستور صحبت کنند اگر صلاح میدانید ادامه بدهیم هریک از اقایان ده دقیقه صحبت کنند. آقای معتمدی.
معتمدی – بنده امروز منصرفم از صحبت.
رئیس- آقای سیفی فرمایشی دارید بفرمائید.
سیفی – بنده اول یک نامهای از اهالی بابل مازندران رسیده که خدمت مقام ریاست تقدیم میکنم. بنام خداوند متعال عرایض بنده امروز بطور اختصار دراطراف بیکاری است که در مملکت ما بوجود آمده است و شاید اکثر آقایان علت این رکود اقتصادی و بیکاری را که بوجود آمده در سه چهار سال باینطرف بدانند توضیحی نمیدهم ولی چون در اصل مطلب نمیتوانم وارد بشوم برای اینکه آقای منصور در نطقشان که موافق برنامه دولت صحبت میفرمودند تشریح کردند ما هم معتقدیم که یک برنامه مرتب و منظم و صحیحی برای ریشه کن کردن بیکاری بایستی بوجود بیاید (صحیح است) آن یک بحث دیگری است که ما حالا وارد آن بحث نمیشویم و خودمان هم باید امکانات را در نظر بگیریم این صحبتهائی را که اینجا عرض میکنم خداوند متعال را شاهد میگیریم که هیچ نوع جنبه منفی بافی یا عوامفریبی ندارد و نخواهد داشت برای اینکه عوام فریبی منسوخ شد و بصورت مبتذل درآمده، واقعا چون محیط و قرن و دوره دورهای نیست که با حرفهای ظاهرپسند بتوانند مردم را اغفال بکنند و خود عوام فریبی یک نوع خیانت است که انچه که هست بآن اشاره نکنند و چیزهای دیگری را برای گمراه کردن مردم بگویند و آنچه ما اینجا میگوئیم همه را نمیشود بحساب انتقاد ازدولت گذاشت بلکه بحساب مشورت و همکاری و توجه دادن دستگاه دولت بیشتر ارتباط دارد تا انتقاد از دولت (صحیح است) و یک عیوباتی اگر درمملکت ما هست این مربوط بدولت فعلی نمیشود گفت هست که یکی بیاید دفاع کند که این دولت این کار را کرد و آندولت آن کار را، بلکه انشاءالله با کمک مجلسین و همت دولت در چهارچوب این شش ماده باید برطرف شود بنده چون منتخب از طرف کارگران این مملکت هستم تلگرافات و نامه هائی که امده مجبور هستم برحسب وظیفه نمایندگی اینجا در اطراف تقاضای آنها صحبت کنم آقایان توجه دارند که در عرض یکی دو ماه دو سه تا کارخانه تعطیل شده ورفته جزء آن کارخانه هائی که یکی دو سال است با کمال تاسف تعطیل است اینها را ضمن یک یادداشتی تقدیم حضور هیئت رئیسه خواهم کرد تا اگر یک فردی یک مسئولیتی را در دستگاه دولت بعهده دارد و قصور در وظیفه اش نمود بایستی تذکر بدهند و دولت ان شخص مسئول را تنبیه بکند و اگر کسی واقعا قصور وظیفه کرد این را نمیشود بحساب دولت یا انتقاد از دولت گذاشت ولی باید دولت را توجه داد آن کسی که در وظیفه قصور کند آنرا باید برای اصلاح مملکت تنبیه بکنند ما معتقد هستیم دو جناح لازم و ملزوم همدیگر است و هیچکدام بدون داشتن آن یکی هیچ کاری را نمیتواند انجام بدهد، آن کارگر و کارفرما است کارگر و کارفرما لازم و ملزوم یکدیگر است ما کارفرمایانی داریم بسیار مردمان شریف بسیار وطن پرست و بسیار مردمان شریف بسیار وطن پرست و بسیار مردمان با ایمانی هستند که از آنها بنده بعنوان یک نماینده منتخب کارگر تقدیر میکنم و بعقیده بنده دستگاه اداره کننده مملکت اولیای امور هم بایستی از کارفرمایانی که هدفش برای عظمت این مملکت است سرمایه اش را بکار انداخته جب وطن پرستی او هم بیشتر کمک میکند برای پیشرفت اقتصاد باین مملکت باید از آنها تشویق و تقدیر بکند (صحیح است) و برعکس کار فرمایانی که با ایجاد صنایع، نداشتن مدیریت خوب فقط فکر تجارت هستند و متصدی ایجاد این صنعت شده اگر لازم شد اسم میبرم ولی صحیح نیست اسم ببرم همین طور میگویم کارفرمایانی هستند در این مملکت که وامهای بسیار گزاف و طویل المدت از دولتها گرفتهاند برای تبدیل به احسن کردن ماشین کارخانجات (صحیح است) و اینها را بردهاند و چیزهای دیگری خریدهاند (صحیح است) الان هم موجود است بعد آمدهاند بدون اینکه دست به ترکیب این کارخانه بزنند هرچه سود داشته خوردهاند وزیر بدهی ماندهاند زیربدهی چرا ماندهاند بدولت میگویند بیا اداره کن جای بسیارتاسف است بنده اینرا درکنفرانس اقتصادی هم عرض کردم درتمام دنیا همچو صنایع بدون داشتن مسئول صحیح از طرف دولت اداره میشود که بفهمند این کارسود و زیانش چقدر بوده این بیلانی که این کارفرما داده صحیح است یا غلط است در این قسمت بنده اعتراض شدید دارم بمسئولین امری که برای کنترل این کارخانجات در هر دستگاه هستند این قصور در کار آنها هست (ریگی – دولت باید این کارخانهها را ملی کند) بنده دهسال افتخار سخنگوئی از طرف کارگران در حضور اعلیحضرت همایونی داشتم در دولت سابق یکی از این کارخانجات یک وضع مصنوعی بوجود آورده بود و کارخانه را خوابانده بود بنده از حضور اعلیحضرت همایونی استدعا کردم آقای نخست وزیر وقت هم تشریف داشتند و مختصر تشریح کردم حضور مبارکشان که وضع این کارخانجات اینجوری است اعلیحضرت همایونی فرمودند اگر این کارخانجات تا مدت کمی خودشان را با برنامه دولت تطبیق ندهند، دولت خودش راسا اقدام خواهد کرد الان کارخانه نور اصفهان کارخانه زاینده رود اصفهان کارخانه گونی بافی رشت کارخانه اتحاد شهرضا کارخانه کلکته چی تبریز تمام اینها تعطیل شده آقایان برگزیئه یک تحول عظیمی در این مملکت هستیم که چشم جهانیان بر آن است آن تحول بوسیله و با شجاعت و باخردمندی یک رهبر عالیقدر بوجود آمد و ما را آورده این جا ما با گذشتهها خیلی فرق داریم ما حرفی که اینجا میزنیم خدای ما باید ناظر باشد حرفمان نظر خصوصی نظر شخصی نظر نفع و نظریات دیگری نیست جز نظر سعادت این ملت و عظمت این مملکت (احسنت) پس نمیشود بی توجه بود که بگوئیم اگر یک حرفی اینجا بزنیم بگوشه ابروی کسی بربخورد آقا بگذار بربخورد، مصالح مملکت از منافع فردی خیلی بالاتر است هر کس در وظیفهای قصور کرد در هر مقامی که باشد باید تذکر داد تا تنبیه بشود (احسنت) بنده یک مثالی در تهران میزنم.
رئیس- آقای سیفی وقت شما تمام شد.
سیفی – ولی اسم نمیآورم شاید بعضیها حتی جناب آقای دکتر شادمان بیش از همه توجه بکنند (دکتر شادمان – آقای رئیس از بنده بیشتر توجه کردند چون فرمودند وقتتان تمام شده است)
رئیس- وقت شما تمام شده است.
سیفی – به بنده اجازه بدهید.
رئیس- ممکن است از وقت آقای رامبد استفاده بکنید.
رامبد – بنده تقاضائی و عرضی ندارم.
سیفی – اگر اجازه بفرمائید اینها ذکرش ممکن است لازم باشد.
رئیس – بفرمائید.
سیفی – واقعا ببینید سرمایه این مملکت چه جوری در اختیار یک فرد یک رئیس اداره قرار میگیرد و این رئیس اداره وقتی نظر خصوصی دارد ببینید چه کارهائی میکند که هیچکس توجه ندارد اینها را بایستی جزء جنایتکاران باین ملت در این مملکت معرفی کرد دوتا کارخانه دولت در اینجا خرید محصول آن کارخانجات طوری بود که میآمدند یک سپردهای میدادند پیش خرید میکردند مدتی محصولش بسیارزیاد بود خوب بفروش میرفت و استفاده میکرد یک رئیس آمد و رأس آن دستگاه چنان متهورانه و چنان بیباکانه با یک جائی با یک صنعتی بسته بندی کرد در هر دو کارخانه را بست (فولادوند – ماشاءالله) کارخانهای که دولت میلیونها تومان پول داده بود بعدا خصوصیات و اسم آن کارخانه را خواهم گفت چون حالا بازرسان دولت مشغول رسیدگی هستند بنده حرفی نمیزنم یک چنین مسئول از یک دزد گردنه بدتر است و بسیار هم خطرناک است بعنوان کارمند دولت اگر یک چنین آدمهائی را معرفی بکنم و تذکر بدهم دولت باید متشکر باشد این را بحساب خودش نگذارد همچنین درمقابل آنها افراد و کارمندان بسیار باشرف وبسیار باحسن نیتی هم هست یک چنین کارمندان جنایتکاری باید تسلیم عدالت شود و در مقابل از افراد لایق و صادق تشویق بشود تا مملکت روبترقی برود بنده راجع به یک دستگاهی که مربوط بامور کارگری است بحث مفصلی دارم ولی اینجا نمیگویم آن دستگاه افرادی را که در زندان بودند اغتشاش کردهاند برعلیه مملکت، تمام حقوق مدت زندانی را دادهاند ولی اگر آمپول یک تومانی برای کار گر بخواهید میگویند نیست اینها را بنده برای بعد میگذارم چون مفصل است از رئیس محترم تشکر میکنم که وقت اضافی به بنده دادند مطالب دیگر را میگذارم برای بعد از دستگاه خودش را با برنامه انقلابی شاهنشاه تطبیق کرد فبها نسبت بگذشته چیزی نخواهم گفت و اگر این وضع را ادمه بدهند این وضع برای ما قابل تحمل نیست و اینها را مفصل بعرض آقایان خواهم رسانید.
رئیس- آقای ریگی.
ریگی – بنده یک توضیحی عرض کنم راجع بعرضی که اینجا کردم درهمه جای دنیا رسم است که یک کارخانهای را که متصدیان آن نتوانستند اداره کنند دولت آنرا تصرف میکند و اداره میکند منظور بنده ملی کردن نبود تصرف کردن بود.
رئیس- آقای دکتر شادمان.
دکتر شادمان – آقای فولادوند راجع بساعت شهر تهران فرمودند از روزی ک آقایان هیئت رئیسه مشغول بکار شدند بکارپردازان مجلس مخصوصا تذکر دادند (فولادوند – کاشکی همه جا باین زودی جواب میدادند) درمورد ساعت دستور فرمودند اقدام لازم شده ساعتی مناسب با شأن مجلس تهیه شود و در جای سابقش نصب خواهد شد اینجا که خانه امید ملت است دیدگاهشان هم خوب باشد و با وقت صحیح بکارشان برسند.
رئیس- آقای حاذقی.
حاذقی – بعضی از آقایان استادان دانشگاه آمده بودند اینجا عرایضی داشتند اگر اجازه بفرمائید عرض میکنم.
رئیس- بفرمائید.
دکتر رهنوردی – مطابق آئین نامه در یک ماه یک نماینده بیش از دوبار نمیواند قبل از دستور صحبت کند.
حاذقی – بنده نه قبل از دستور نه بعد از دستور حرفی نزدم راجع بجلوگیری از نشان دادن فیلمهای خلاف اخلاق و اینکه این فیلمها موجب فحشا و فساد در خانوادهها میشود این یک امر خیلی فوری و آنی است زیرا این فیلم هائی است که در حقیقت همانطور که قانون میگوید عفت عمومی جامعه را تهدید میکند و این موضوع قبلا اینجا بحث شد و خواهش شدکه وزارت کشور در انتخاب اعضای کمیسیون بازدید کننده فیلمها تجدید نظر کند و پنج نفر اشخاصیکه اولا دارای ایمان باشند و عقیده صحیح داشته باشند، تطمیع نشوند انتخاب کنند چون صاحبان سینماها که فیلم را از خارج وارد میکنند میخواهند آنها را تطمیع کنند ثانیا داری حسن تشخیص و بصیرت و توجه باحساسات عمومی از نظر نفریحات سالم باشند که فیلمهای مخالف عفت عمومی را که حتی در خود کشورهای تولید کننده هم نشان نمیدهند درایران نشان میدهند و خانوادههای ما را به فساد تشویق و ترغیب میکنند نمایندگان محترم توجه دارند که روز بروز آثار فساد اخلاق و جنایت و جنحه و کارهای زشت که هر روز اعصاب ما را خرد میکند زیادتر میشود خود وزارت دادگستری هم گزارش داده است که میزان جرائم مرتب دارد قوس صعودی را طی میکند ومن در کی عرایضی که در برنامه دولت عرض کردم، عرض کردم که باید عوامل و علل این فساد را از بین برد و مخصوصا اخیرا یک فیلم تازهای آمده به اسم لولیتا که در کشور اصلی آن اجازه نمایش تمام آن را ندادهاند این قدر مناظر فاسد و پست و رذل و بی عفتی در انها هست که محال است خانوادهای برود آنجا انرا ببیند و تاثیر بد در او نگذارد (یکنفر از نمایندگان – شما ازکجا دیدهاید ؟) من خودم این فیلم را ندیدهام، مقصود این است که من چند نوبت هم تلفن کردم بمسئولین کار اطلاع بدهم متاسفانه موفق نشدم حالا میخواهم استدعا بکنم از ریاست مجلس که این نظر را فورا بوزارت محترم کشور ابلاغ کنند وجناب آقای وزیر مشاور هم اینجا تشریف دارند که این کمیسیون را از چند نفر اشخاص واجد شرایط حتما انتخاب بکنند که اجازه داده نشود نظیر این فیلم بایران بیاید علاوه بر این بگذارید صنعت فیلم سازی در خود ایران توسعه پیدا بکند یک فیلمهائی که بارسوم و آداب و سنن ما وفق میدهد نشان دهند چه ضرورت دارد که این نوع فیلمهای جنائی و یا فیلمهائی که منافی عفت عمومی است با پول این ملت بیاورند و اخلاق خانوادههای ما را فاسد بکنند و هر شب در روزنامهها بخوانیم که جوانهای ما رفتهاند و این فیلمها را دیدهاند و منحرف شدهاند و دست به جنایت زدهاند و خانوادهها عزادار شدهاند و دادگستری یک پروندههای جنائی تازهای بدست آورده و بالاخره مردم ما را درخارج از مملکت بفساد اخلاقی معرفی بکنند آقا باید عوامل فساد را از بین برد، جلوی مشروبات الکلی را بگیرند، فیلمهای بد را نگذارید بایران بیاید (یکی ازنمایندگان – لولیتا را کدام سینما میداد ؟) یکی از نمایندگان فرمودند چرا دولت در امر قوانینی ک باید نظارت کند کوتاه میآید، امروز هم بیاناتی که شد این بود که قوانین را باید اجرا کرد وقتی قانون اجرا بشود جلوی این فسادها گرفته میشود.
رئیس- آقای مجید محسنی فرمایشی دارید بفرمائید.
مجید محسنی – بنده همانطوریکه در آن نطق قبل از دستور چند جلسه پیش تقاضا کرده بودم عرض کردم راجع به فیلم، چه فیلم خارجی و چه فیلم داخلی درباره فیلمهای ایرانی یک گزارش جامعی دارم تهیه میکنم خواست که بعرض همکاران محترم خواهم رساند و از دولت خواهم خواست که اگر خانمها و آقایان تصویب کردند اجرایش را بخواهیم، ولی اینک جناب آقای حاذقی فرمودند فلان فیلم، اسم نمیبرم، برای اینکه زیاد برای آن فیلم پروپا کاند نشود و اینکه میفرمایند فلان فیلم را چرا نشان میدهند با کمال تاسف باید عرض کنم همانطوریکه عرض کردم اقداماتی دارد میشود و آئین نامه ئی برای اینکار تنظیم میشود و تاکنون اینطور بوده که اولا اجازه دادن فلان فیلم که آیا خوب است یا بد است، نشان بدهند یا نشان ندهند روی یک نظر صحیحی نبوده بیشتر پول، زور، رو از این قبیل باعث میشده که یک فیلمی بیاید و بمعرض نمایش قرار بگیرد فلان صاحب سینما چون قدرت اجتماعی داشته نفوذ داشته شاید بتوانم بگویم دستور میداده که این فیلم با همین وضع برود سینما و میرفته یا فلان شخص پول خوب خرج می کرده فیلمش را نشان میدادهاند یا اینکه می آمده تقاضا میکرده خواهش و تمنی میکرده که من زندگیم را گذاشتهام روی این فیلم واگر اجازه ندهید من زندگیم پاشیده میشود و بهر حال دلشان می سوخته اجازه میدادند و روی این اصل همانطور که جناب آقای حاذقی فرمودند فیلم و سینما باتربیت و اخلاق نسل جوان ما سروکار دارد و باید اصلاح بشود و راجع به فیلم فارسی تنها امید و ملجاء فیلم سازان ایرانی شاهنشاه است برای اینکه ایشان درچند ما قبل امر فرمودند که فیلم فارسی جزو صنایع ملی محسوب بشود.
این اولین اقدام مؤثر بود ولی تنها جزو صنایع ملی محسوب شدن دلیل ما نمیشود باید تشویق هم بشود در فیلم فارسی تنها کلمه ئی که معنایش این باشد که مثلا یک مادری روی شوخی و دلسوزی به پسرش یک فحش مرسوم بدهد یا پدره را فحش بدهد یا مثلا میگوید که پدر صلواتی حتی پدر صلواتی را هم ایراد میگرفتند که یک قدری رکیک است ولی در فیلمهای خارجی بنده اینجا نمیتوانم عرض کنم خود آقایان آنرا دیدهاند رکیک ترین کلمات در آن فیلم ادا میشود ولی کسی نیست که بگوید که پس چطور در فیلم فارسی طوردیگری عمل میکنند برای اینکه فیلم فارسی را اشخاصی میسازند که انقدر نفوذ ندارند یا آنقدر پول ندارند البته در آئین نامه هائیکه دارند تنظیم میکنند انشاء الله اصلاح میشود این توضیحی بود که بنده خواستم راجع به فیلمهای فارسی بدهم یک توضیح هم خانم فرخ روپارسای فرمودند راجع به دستگاههای تهران که اگر در این ناحیه، ناحیه ۳ فرهنگ است ناحیه ۱۰ دادگستری است ناحیه ۸ دارائی است بنده میخواهم عرض کنم که در بخش فیروز کوه که یک بخشی از دماوند است دارائیش مربوط بدماوند است دادگستریش مربوط به مازندران است فرهنگش مربوط به تهران است آماروثبتش مربوط به سمنان است حالا ببینید یک زارع بینوائیکه نه وسیله رفت وآمد دارد نه جاده دارد و نه راه حسابی دارد اگر گرفتاری مالیاتی دارد باید برود به شاهی و ساری و اگر راجع به ثبت اسناد است باید برود به سمنان مغذرت میخواهم چطور میتواند کار خودش را انجام دهد.
رئیس- آقای سرلشگر نکوزاد فرمایشی دارید بفرمائید.
سرلشگر نکوزاد – دوفقره تلگراف و نامه ایست از اهالی خرم آباد که مفصل است به بنده رسیده راجع به پزشک و فرهنگ کل لرستان یکی هم شکایت یک نفر است از سازمان برنامه که تقدیم میکنم.
رئیس- آقای صالحیان بفرمایئد.
صالحیان – نامهای است از طرف لیسانسیههای مشمول از ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۵ رسیده که تقاضائی دارند خدمتتان تقدیم میکنم.
- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
رئیس- چون فعلا مطلبی در دستور نداریم جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۹ خواهد بود و دستور لایحه وزارت فرهنگ است.
رئیس مجلس شورای ملی – مهندس عبدالله ریاضی