مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ فروردین ۱۳۰۶ نشست ۸۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ اسفند ۱۳۰۶ نشست ۷۰

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۸۸

صورت مشروح مجلس یکشنبه ۲۷ فروردین ماه ۱۳۰۶ مطابق ۱۴ شوال‌المکرم ۱۳۴۵

فهرست مندرجات:

۱- طرح خبر شعبه ششم راجع به انتخابات سیرجان و نمایندگی آقای کاظمی و ورود نمایندگی ایشان

(مجلس سه ساعت قبل ازظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(وصورت مجلس روز گذشته راآقای بنی سلیمان قرائت نمودند)

غائبین با اجازه جلسه قبل

آقایان: موقر – ضیاء- حشمتی- محمد آخوند- پالیزی- عباس میرزا- نوبخت

غائبین بی اجازه:

آقایان: علیخان اعظمی- محمد تقی اسعد- حاج حسن آقا ملک- حاج غلامحسین ملک

دیر آمدگان بااجازه

آقایان: روحی- مرتضی قلیخان بیات- حائری زاده –میرزا ابراهیم خان قوام – بهار

دیرآمدگان بی اجازه

آقایان :دشتی- زعیم

رئیس- آقای زوار

زوار- علاوه براینکه اظهارات دیروزبنده تمام نشد ودرصورت مجلس هم ذکر نکرده‌اند معذلک چون سوء تفاهمی رخ داده ناچارم که عرض کنم بنده درشخصیات نمی‌خواستم دخالت کنم وعرایض بند هراجع بنوعیات ومحض حفظ حیثیات مجلس شورای ملی بود

رئیس- این فرمایشات راجع بصورت مجلس نبود آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب- بنده نمیدانم بصورت مجلس آقای رئیس توجه داشتند یانه؟ بنده کاملا باای نصورت مجلس مخالفم. برای اینکه صورت مجلس امروز رابنده بعینه مثل روزنامه جات دیدم که سؤال آقایان نمایندگان را خیلی مختصر وازآقایان وزراء بقدری آپ وتاپ بهش می‌دادند که چه عرض کنم. بنده درسهم خودم (حالا دیگران راکه سؤال کردند کاری ندارم) این راعقیده ندارم. اصلا سؤال بنده وآقا میرزا علی راجع بممیزی دوموضوع مختلف بود ولی درصورت مجلس هردوی اینها رایکی کر ده‌اند وبطور مختصر نوشته‌اند درجوابفلان وانوقت شروع کرده‌اند بمدایح وزیروبنده مخالفم

رئیس- صورت مجلس دیگر ایرادی ندارد؟

زعیم- اجازه میفرمائید

رئیس- بفرمائید

زعیم- بنده را درضمن قرائت صورت مجلس دیر امد ه بی اجازه نوشته‌اند درصورتی که بنده غیبت خودم رابعرض مقام ریاست رسانده ودرخواست اجازه کرد ه بودم. استدعا می‌کنم مقررفرمائید اصلاح شود

رئیس- اجازه هائی که خواسته می‌شود ارسال می‌شود بکمیسیون اگرکمیسیون تصویب نکند البته غائب بی اجازه می‌نویسند

رئیس- خبرشعبه ششم راجع بانتخابات سیرجان مطرح است. آقای حائری زاده

حائری زاده- بنده خیلی احتراز داشتم ازاینکه درکارهایی که جنبه شخصی ممکن است پیدا کند واردشوم وبهمین دلیل اولین دفعه ایست ک هراجع بانتخابات نماینده بنده پشت این تریبون حاضر شده‌ام دراین دوره بنده خیلی ازانتخابات راعقیده نداشتم ولی به رأی قناعت میکر دم ورأی نمی‌دادم واین اولین دفعه است که خودرا حاضرکرده‌ام وخیلی برای من ناگواراست. اگرچه نتیجه برای عموم دارد این مذاکرات ولی چون انشان مجبور است وارد درشخصیات بشود برای من خیلی ناگوار بوده وهست

موضوع انتخابات سیرجان وچیزیکه من رابشود تحریک کرد که برای مذاکره خودم راحاضر کنم این کتابچه بود که نوشته شده بود ودراین کتابچه یک حمله شده بود بان شعبه که دراین کارقضاوت می‌کند وچون بنده یکی از افراد آن شعبه بودم مرا متأثرکرد که دراین مملکت علاوه براینکه باید ما کمک کنیم بآزادی فکروعقیده واین مملکت احتیاج مفرطی بقاضی دارد وهمین سروصدائی که چندی پیش بود وعدلیه رامنحل کردند برای این بود ک هقضات ماکاملا بوظائف خودشان که بیطرفی وبی غرضی است عمل نمی‌کردند. شعبه یک قضاوتی دراینجا کرد واعضاء شعبه طرف حمله شخصی که اینکار بضرراو تمام شده است واقع شده است. بند ه حالاناچارم اولا یک مختصری ازتاریخ این مسئله عرض کنم بعد وارد در

موضوع شوم ..

آقا سید یعقوب- اول مخالفت رابکن

حائری زاده- اسامی اعضاء شعبه شش رابنده برای یادآوری عرض می‌کنم :شعبه شش دارای نوزده عضو بوده است

آقای دکتررفیع امین- آقای میرزا صادقخان نوری- آقای افشار- آقای میرزا عبدالله خان وثوق- حائری زاده- آقا سید ابراهیم ضیاء- آقای طباطبائی وکیلی- آقای میرزا حسن خان وثوق- آقای سهراب خان ساکینیان – آقای حاج شیخ عبدالرحمن – آقای محمد آخوند- آقای آقا سید زین العابدین فومنی- آقای شیروانی- آقای بامداد- آقای معظمی- آقای حاج آقا رضا رفیع- آقای دشتی- آقای داور- آقای فرهمند

اینها اعضاء این شعبه بوده‌اند. بنده در جلسات اول ودومش موانعی برایم پیش آمد که نتوانستم حاضر شوم. فقط سه جلسه بنده حاضر شدم که یک جلسه اکثریت حاصل نشد ودر دوجلسه دیگر اکثریت بود ووارد دراین موضوع شدیم. در جلسه اولی که بنده حاضرشدم ازاین نوزده نفرپانزده نفرشان حاضربودند که آقای وثوق الدوله و آقای معتمد السلطنه ودیگران بودند. دوسیه را آقایان اعضاء شعبه کاملا مطالعه کردند بنده کاملا بنده کاملا نکرده بودم ویک مطلعه مختصری در آنجا کردم. روح شکایت این بود که آراء اقطاع وافشار در آن مدتی که انجمن آنجا اشتباه شده است زیرا در شعبه هم هیچ اختلافی بین اعضاء شعبه نبود که این اعتراض وارد نیست. برای اینکه ختم انتخابات یکدفعه این است که آراء که توی صندوق ریخته شد ودیگر انتخابات ختم شده است وحالا وصول نتیجه اش اگریک مدتی طول بکشد نمی‌شود آن آراء راباطل دانست وبالنتیجه گفت این انتخابات خاتمه یافته است. بعلاوه در تهران وسایر نقاط هم سابقه داشته است که مدترا تمدید می‌دادند واین مطلب بدیهی است که حقوق یک جماعتی رابرای یک ضرب الاجلی نمی‌شود از بین برد وپایمال کرد وتهران خودم نظرم هست که چند مرتبه تمدید داده شد انتخابات تهران تمام می‌شد آنوقت فلان قریه شکایت می‌کرد یکهفته هم برای او تمدید داده می‌شد که حقوق آنها پایمال نشود. این بود که افراد شعبه هیچکدام این اعتراض راوارد ندیدند یعنی باتفاق آراء تقریبا این شکایت واین جمله طرف توجه نبود که دراطرافش صحبت بشود

درجمله ثانی اعتراض شده بود که اختلافی پیدا شده راجع بمقدار تعرفه که درحوزه اقطاع وافشار مصرف شده است واین اختلاف بین نائب الحکومه آنجا وایالت کرمان بوده است. یک تلگرافاتی بین انها رد وبدل شده واسنادی بودکه درست ما نتوانستیم حقیقت امر رادرانجا کشف کنیم وبرای اختلافاتی که بین مأمورین دولت بود ازنماینده وزارت داخله میرزا احمد خان که متصدی عمل انتخابات است توضیحاتی خواستیم ایشان هم بی اطلاع بو ند بالاخره باتفاق آراء تقریبا درشعبه که پانزده شانزده نفربودند تصمیم گرفته شد که ازافجه که برای کشف قضیه وبرای اختلافی که بین والی وحکومت اقطاع وافشار تولید شده بود رفته تحقیق بشود که ایا عده تعرفه که درحوزه اقطاع وافشار مصرف شده چقدربوده است واین عده تعرفه مصرف شده یا نشده باشد این مطلب هم درشعبه باتفاق آراء تصویب شد نتیجه هم معلوم بود که اگراو تصدیق کرد که این تعرفه‌ها بوده است ومصرف شده است آراء آنجا صحیح است واگر خلافش راتصدیق کردباطل است. این یک تصدیق تعلیقی بود تقریبا. بعد ازچندی از طرف شعبه خیرشد که حاضر شوید برای رسیدگی باین کار وجوب آقای افجه امده. بعد بوسائطی اصرارمیشد که درشعبه حاضر نشوید. این جمله بیشتر

بنده راتحریک کرد که اگرچنانچه بنا باشد درمجلس شورای ملی برای یک مسئله کوچکی ماها ازآن حق قضاوتی که بما واگذار شده است طفره بزنیم وتعلل نمائیم درکارهای مهم مملکتی چه باید بکنیم؟ این بودکه بنده یکی دوجلسه حاضرشدم ودرآن یکی دوجلسه آنهائی که بضررشان بود موفق شده بودند ونگذاشته بودند اکثریت پیدا کند ولی دریک جلسه اکثریت شد. حالا بنده عده اعضاء شعبه راعرض می‌کنم از نوزد هنفری ک هبند هقرائت کردم اقای داور که درآنموقع وززرعدلیه شده بودند وازعضویت شعبه خارج شده بودند می‌ماند هیجده نفر ازاین هجده نفر آقایان: فرهمندوبامداد وفومنی ومحمد آخوند وآقا سید ابراهیم ضیاء مسافر بودند وازتهران تشریف برده بودند بفارس وگیلان وعتبات ونقاط دیگر..

امامی- بنده اخطار نظامنامه دارم

رئیس- بفرمائدی

امامی- بنده تصور می‌کنم کتابچه که آقای بدر طبع وتوزیع کرده‌اند مطرح نیست الان خبر شعبه ششم مطرح است ولی ایشان دارند دراطراف کتابچه صحبت می‌کنند. خوبست مخالفت خودشان راباخبر شعبه شش بفرمایند ولی ایشان باخبر شعبه موافقند

شیروانی- این اخطار مطابق کدام ماد ه بود؟

رئیس- آقای حائری زاده کاررامشکل نکنید

حائری زاده- بنده تا مقدمات امررا صحبت نکنم وآقایان درست اطراف قضیه راملتفت نشوند نمی‌توانم مقصود خودم را بعرض آقایان برسانم. بدون جهت بگویم مخالفم که نمی‌شود

(همهمه بعضی ازنمایندگان – صدای زنگ ..)

رئیس- (خطاب بحائری زاده) بفرمائید

حائریزاده- درنظامنامه راجع بشعب وکمیسیونها یک ماده که معلوم کرده باشد که آیا چند نفر که حاضر شد تکثریت هست وممکن است رأی گرفته نیست ولی درمجلس شورای ملی دراقنون صراحت دارد که اساس روی عده حاضردرتهران است وازان رو اکثریت راتعیین می‌کنند وتشخیص می‌دهند. مثلا اگر در تهران صد نفر حاضر هستند ازان عده اکثریت مجلس راتشخیص می‌دهند ونمی گویند که عده وکلا چون صدو سی وشش نفر است وسی وشش نفرش ک ههنوز باانتخاب نشده‌اند یادرولایات هستند وهنوز نیامده‌اند جزو عده رسمی مجلس شورای ملی محسوب می‌شوند. این امر درقانون اساسی درنظامنامه داخلی مجلس شورای ملی محسوب می‌شوند. این امر درقانون اساسی ودرنظامنامه داخلی مجلس شورای ملی صراحت دارد ولی راجع به کمیسیونها وشعب این قضیه درنظامنامه مسکوت است وهیچ صراحتی دراین موضوع ندارد ازاین جهت م ابسابقه که درکمیسیونها وشعب بود مراجعه کردیم دیدیم ازروی هم که دارای نوزده نفرعضو بود یک نفرش وزیر شده بود که جزو اعضاء محسوب نمی‌شد پنجنفرشان هم که مسافر بودند ودرتهران نبودند باقی سیز ده نفر ازاین سیزده نفر هشتنفرشان حاضربودند وپنج نفرشان غائب بودند این هشت نفرکه اکثریت داشتند دراین باب یک تصمیمی اتخاذ کردند ازاین جهت چون شعبه طرف حمله واقع شده بود وبنده هم یکی ازاعضاء آن شعبه بودم لذا ابتدا خواستم دفاع ازشعبه کرده باشم

خطیبی- کسی که بشعبه اعتراض نکر ده بود

حائری زاده- چرا- درکتابچه بشعبه اعتراض کرده بودند ...

شیروانی- صحیح است

حائری زاده- حالا وارد می‌شویم دراساس انتخابات سیرجان

درکرمان تقریبا دوپارتی دخالت داشته است یکی پارتی اسفندیاری یکی پارتی احرا ر..

حاج میرزا مرتضی – همچو چیزی نیست

حائری زاده-آن پارتی اسفندیاری که درتهران نماینده شان آقای حاج میرزا مرتضی هستند تشریف دارند ولی پارتی ثانوی که احراز باشند نماینده شان درتهران کسی نیست که دفاع بکند.

آقا سیدیعقوب- نماینده مجلس است نه نماینده اسفندیاری

حائری زاده- بنده اگرهیچ اطلاعی نداشته باشم لااقل یزدی هستم وهمسایه مرکان هستم واطلاعات من شاید بیش ازآقایان باشد. درانتخابات آنجا دوپارتی کاملا درمحل بوده‌اند ودوسیه را استدعا می‌کنم ازآقای مخبراول تا بآخر بخوانند تا آقایان مسبوق شوند ازقضیه. ازتلگرافاتی که ردو بدل می‌شود بین جکومت اقطاع وافشار ووالی کرمان کاملا قضیه روشن می‌شود که والی ازانتخاب آقای بدر حمایت میکرده است وحکومت اقطاع وافشار درانتخاب آقای کاظمی. ازمکاتبات و. مراسلات این مأمورین دولت قضیه خوب معلوم می‌شود. ماها هم که اینجا نشسته‌ایم قضاوت کنیم باید ازسیاق مطلب وروح مراسلاتی که بهمدیگر نوشته‌اند بفهمیم و. استنباط کنیم که قضیه چه رنگی داشته است. والی وحاکم سیرجان وانجمن نظارتی که درسیرجان تشکیل شده بود تمایلاتشان بطرف آقای بدر بوده واین مطلب ظاهر وروشن است. حاکم اقطاع وافشار برخلاف طرفدار کاظمیوبده است وعمل مأمورین دولت درآنجا بوده است عمل محلی‌های آنجا هم درتهران اثراتش هست. آقایان اسفندیاری وحاج میرزا مرتضی بابدرموافق بوده‌اند وآقایان میرزا شهاب ودرگاهی موافقند باانتخاب کاظمی ومخالفند بابدر. این جریان عملی بوده است که درکرمان رخ داده است

حاج شیخ بیات- شما باکه مخالفید؟

حائری زاده- این جریان انتخابات آنجا بود که عرض کردم. بنده با این طرز انتخاب کاملا مخالف هستم معتقدم که باید انتخابات شکلی باشد که مأمورین دولت ابدا درآن دخالت نکنند وتمایلی نسبت به زیدو عمرو بروز ندهند. من فقط عیبی که دراین انتخاب می‌بینم فقط تمایلی است که والی وحکومت اقطاع وافشار باشخاص داشته وحب وبغض هائی نسبت باین دونفر نشان داده‌اند ولی اگرآقایان این عیب راعیب ندانند بنده انتخابات راباکاظمی میدانم

رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی

حاج میرزا مرتضی- نماینده محترم اولا یک مقداری داخل درشخصیات شدند وبنده نمی‌خواهم مطابق آنچه که ایشان عمل فرمودند عمل کنیم والابنده هم کاملا ازانتخابات یزد وعملیات خان شوکت درموقع انتخابات آنجا مسبوق هستم- بنده عرض کردم نمی‌خواهم مثل ایشان داخل درشخصیات شوم. حضور مبارک آقایان عرض کنم که انتخابات سیرجان کاملا بطور صحت انجام گرفته است. دلیل صحت انتخابات هم درمرحله اول تصدیق انجمن نظارت محل بوده است ودرمرحله ثانی تصدیق حکومت محل ووالی ایالت کرمان. یعنی انجمن مرکزی سیرجان وحکومت سیرجان راکرده‌اند که جریان آن کاملا مطابق باقانون بوده وهیچ مشکلی درآن نبوده است. چیزی کهه ست درحوزه اقطاع وافشار که یکی ازحوزه‌های جزء انتخابیه سیرجان است درآنجا یک عده تعرفه که مطابق صورتیکه حکومت نظامی که اول درسیرجان بوده وبعد اوبرداشته شده وحاکم غیرنظامی گذاشته شده وهر دوهم امضاء کرده‌اند دوهزار وهفتصد تعرفه برای قطاع وافشار فرستاده شده است وفقط وفقط این دوهزار وهفتصد تعرفه دراقطاع وافشار بوده است ازاین دوهزار وهفتصد تعرفه هزاروصدو هشتادو یک ورقه تعرفه به بافت وزنجان ورا برفرستاده شده که این سه محل بلوک عمده اقطاع وافشار است وسایر جاهای دیگرش یک قصبات وقراء خیلی کوچکی است. این سه محل انتخاباتشان راخاتمه داده‌اند وصورت آراء شان راهم فرستاده‌اند

بسیرجان وجزوآراء سیرجان محسوب می‌شود. درادوار سابقه هم اگر آقایان مراجعه بفرمایند بدوسیه‌های سابقه دوره سوم وچهارمو پنجم ملاحظه خواهند فرمود که هیچ وقت دراقطاع وافشار بیش از هزار وپانصد تعرفه دوهزار تعرفه دوهزاروپانصد تعرفه داده نشدهاست ومصرف نشده است. یعنی می‌خواهم عرض کنم که بیش از سه هزار نفرجمعیت تعرفه بگیر ندارد. آقایان شاید مسبوق نباشند ولی مااهل کرمام کاملا به وضعیت آنجا آشنا هستیم. ومیدانیم که عده کسانیکه درهرجا رأی می‌دهند چقدراست. همه وقت تقریبا دوهزار وهفتصدو یا ششصد یا پانصد ورقه تعرفه بآن جا بیشتر فرستاده نمیشده ولی حکومت اقطاع ازدوهزار وهفتصد ورقه تعرفه که داده شده است پنج هزار رأی ازآنجا بیرون آورده است بقیه این آراء معلوم نیست. چطور وازکجا بیرون آمده ویاکدام تعرفه داده شده وازچه اشخاص رأی گرفته شده است هیچ معلوم نیست. واینجا آقایان اعضاء شعبه آمده‌اند وحقیقتا بی مرحمتی فرموده‌اند ویک قضاوت غیرعادلانه کرده‌اند تمام تصدیق هائی که انجمن نظارسیرجان ووالی ایالت کرمان برصحت انتخابات آنجا وبطلان انتخابات افشارواقطاع کرده اد همه راکنار گذارده‌اند وآنوقت آمده‌اند وازاینجا یک تلگرافاتی کرده‌اند به یک نفر مفتش که اصلا رفتن آن مفتش بکرمان برخلاف قانون بوده وبرای انتخابات نبوده است. یک نفر مفتش ازاینجا برای مذاکراتی که بین والی کرمان ونائب –الحکومه اقطاع بوده وزارت داخله می‌فرستد به کرمان بنده همان وقت مطلع شدم وهمچو مذاکره کردند که این مأمور برای تفتیش انتخابات است. بنده سؤالی کردم وتقدیم مقام ریاست رکدم که بعدازختم انتخابات کرمان فرستادن مفتش بهیچوجه قانونی نیست وپس از خاتمه انتخابات وصدور اعتبارنامه حکمیت بامجلس شورای ملی است ودراین موقع مفتش هیچ محلی ازاعراب ندارد. درخارج به بنده جوابی دادند ولی جواب کتبی نبود جواب شفاهی بود که این مفتش نه برای تفتیش انتخابات به کرمان می‌رود بلکه برای رفع اختلافی است که بین حکومت اقطاع ووالی کرمان اتفاق افتاده است. مفتش ازاینجا به کرمان می‌رود تلگراف می‌کنند وسؤالی ازاو می‌شود واو جوابی می‌دهد که مضمون آن این است که پنجهزار وخورده تعرفه دراقطاع مصرف شده ولی هیچ اسم ندارد که این پنجهزار وخورده تعرفه که مصرف شده درمقابلش آراء گرفته شده است یانه؟ وهیچ اظهار عقیده دیگرنمیکند دراخرتلگراف می‌گوید اگرپول برای من رسید ومن آمدن بتهران نظریات خودم رامیگویم آقایان اعضاء شعبه تمام ادله مثبته اعضای انجمن نظار سیرجان وتصدیقهائی که برصحت انتخاباتدراین دوسیه هست یک طرف گذارده‌اند وفقط تصدیق یک نفر مفتش را مدرک قرارداده‌اند وآنوقت آمده‌اند می‌گویند انتخابات اقطاع مطابق قانون بوده درصورتیکه این مقدارتعرفه باقطاع نرفته. درهمان تلگراف هم می‌گویند که شاید مقدار زیادی ازتعرفه هائی که برای مجلس مؤسسان به دهات وقراء آنجا ابدا تعرفه نفرستاده‌اند فقط درمراکز شهرهای ایالات وولایات تعرفه بوده ودرقراء واطراف هیچ تعرفه نفرستاده‌اند که درآنجا تعرفه باشد. فقط حکومت آنجا یا باتهدیدی که باو شده یا باترتیبات دیگری خودسرانه یک اقداماتی کرده ونوشته است که آنقدر آقای کاظمی رأی دارد. بنده حقیقتا خیلی تعجب می‌کنم ازاین قضاوت عادلانه که آقایان اعضاء شعبه کرده‌اند تمام ادله ومدارکی که دلالت برصخت انتخابات سیرجان می‌کند پشت پاانداخته‌اند ..

شریعت زاده- دلائل رابفرمائید چیست؟

حاج میرزا مرتضی- درمرحله اول تصدیق انجمن

نظار که بالاترین چیزها است برای صحت انتخابات هرجا. واگرتصدیق انجمن نظار یاوالی نباشد شما چه مدرکی برای صحت انتخابات دردست دارید؟

باید انجمن نظارکه مسئول صحت جریان انتخابات است او تصدیق کند که یک انتخابات صحیح است یا صحیح نیست، اگرادله آقایان برخلاف انجمن نظار داشته باشند آنرا باید اقامه کند که خیر این تصدیق انجمن غرض آمیز بود ه یاخطا کرده است یا برخلاف قانون است. اما مسئله ابطال آرائی که درموقع نرسیده است یعنی آراؤء حوزه‌های اقطاع وافشار: ماده سی وشش وسی وهفت قانون انتخابات می‌گوید اگرچنانچه درموقعیکه انجمن برای انجام امرانتخابات تعیین می‌کند انجمن‌های فرعی انتخابات خودشانرا انجام نداده وصورت انتخابرا بحوزه مرکزی نفرستادند انجمن بانتخابات خاتمه داده ونتیجه آراء رااعلان می‌کند ولی این حق مانع از شکایت کردن شاکیان نمی‌شود. انجمن سیرجان هم مطابق ماده ۳۶ و۳۷ عمل کرده است وچون درآن موقع ضرب الاجل که تقریبا هشت یاده روز گذشته بوده است آراء راعمدا معطل کرده بودند که ببینند نتیجه آراء سیرجان چه می‌شود که اگرچنانچه درآنجا آقای بدر اکثریتشان باندازه رسید که تقریبا زیادتر ازچه چیز هست بازبرعده تعرفه بیفزیاند باین جهت معطل کرده‌اند وبسیرجان نفرستاد هاند تا اینکه معلوم شود عده آرائی که آقای بدر دارند چقدراست وآنقوت اندازه که زیاد شد آن اندازه رابآراء بیفزایند وباین جهت درموقعیکه انجمن ضرب الاجل کرد ه بود برای فرستادن اراء وآراء آنجا نرسیده بود وآراء آنج اراباطل دانسته واینکارمطابق قانون انتخابات است. اگر چنانچه قانون انتخابات صححی نیست شما اعتراض بقانون بکنید والاعملیات انجمن نظار سیرجان کاملا مطابق باقانون وحق بوده وهیچ اشکالی ندارد راجع بفرستادن مفتش هم مراسله ازوزارت داخله درمجلس هست که درتاریخ ۱۸ دی ماه درتحت نمره ۱۵۰۶۸ می‌نویسد: که این مفتش فقط برای رفع اختلاف بین والی وحکومت اقطاع رفته است وابدا هیچ مدخلیتی درامر انتخابات نداشته است پس بنابراین تصدیق مفتش دراینجا هیچ سند ومدخلیتی ندارد که درمقابل تصدیق انجمن ووالی کرمان بگویئم انتخابات سیرجان هم باطل است. یا اینکه بگویند آقای کاظمی اکثریت دارند. بعلاوه بند ه ازحیث صلاحیت آقای کاظمی هم یک عرایضی دارم که عجالتا عرض نیمکنم واگر آقایان اجازه دادند بعدبعرض خواهم کرد

شیروانی- بفرمائید. بفرمائید

زوار- (خطاب بآقای حاج میرز امرتضی) نسبت بصلاحیت خود شما هم تردید است

رئیس- آقای زوار: بشما اخطار می‌کنم. آقای شیروانی

شیروانیـ مخبر شعبه) – دراینجا چون موضوع روی جریان دوسیه ودفاع ازنظریه شعبه است. بند ه میل ندارم مثل نماینده محترم داخل درصلاحیت وعدم صلاحیت اشخاص بشوم. البته اگرمذاکره شد دراین باب طرفین حرفهائی دارند که می‌زنند. ئلی فقط بنده چون اشاره بصلاحیت آقای کاظمی شد شخصا هویت ایشان رایکقدری به آزادی خواهان این مملکت یاد آوری می‌کنم. آقای کاظمی آن کسی است که بیرق یا مرگ یا استقلال رادرتهران دردست گرفت ودرمقابل آن کسانیکه به او اولتیماتوم روسها کمک می‌کردند. فریاد وطن پرستی زد. کاظمی درموقع قرارداد۱۹۱۹ دستگیر شد ودرقزوین شش ماه حبس شد. درهمانموقع به تحریک اجنبی پرستها درهمان کرمان که وطن آقا است کاظمی پای دار رفت..

بعضی ازنمایندگان- صحیح است

حاج میرزا مرتضی- صحیح نیست

شیروانی- بالاخره کاظمی از اشخاصی نیست که محتاج بمعرفی باشد. دراین مملکت آقای کاظمی اعم ازاینکه

مجلس شورای ملی به او رأی بدهد یاندهد. وکیل بشود یانشود هویت آقای کاظمی طوری است که دراین مملکت کوچکترین لکه به دامن او چسبیده نمی‌شود این موضوع شخصی او بود البته بنده آنطرف قضیه راهیچ داخل نمی‌شوم مملکت وتاریخ خودش قضاوت می‌کند. اما شخصا خود بنده واعضاء شعبه که برأی به این دوسیه دادیم. بنده خودم راعرض می‌کنم وخدای خودم را شاهد می‌گیرم که دراین قضیه ودراین دوسیه کوچکترین غرض شخصی بخرج نرفته است وشخصا هم بنده باآقای بدر هیچ سابقه سوئی ندارم بلکه بایشان ارادت دارم وابدا نظریات شخصی مدخلیت دراین دوسیه نخواهد داشت. معذلک نکته که گمان می‌کنم مخالف وموافق دراین مجلس تصدیق می‌فرمایند ونباید فراموش کرد این است که انتخابات مملکت ما اصولا یک صورتهای خاص بخودش گرفته اینرا نه می‌شود تقصیر مردم دانست ونه می‌شود تقصیرآن اشخاصی ک همیخواهند وکیل شوند فرض کرد واین البته یکقدری نتیجه جهل عمومی است که امیدوارم بزودی رفع شود ویک نقص قانون که اینها سبب شده است وانتخابات دراین مملکت مخلوط وبالنتیجه اینطور چیزها از تویش بیرون می‌آید مخصوصا انتخاباتی ک هیکقدری تأخیر بیفتد ومصادف شود باافتتاح مجلس ویک نفوذی هم که فوق تصور ما است دخالت درامر انتخابات بکند. ما دردوره پنجم هرچه خواستیم این فکر راایجاد کنیم کهم أمورین دولت مخصوصا مأمورین عالیه دولت که کاندیدا شدند حقیقتا نباید امیدوار به حسن جریان انتخابات شد (فرق نمی‌کند طرفین قضیه مأمور دولتند) اینرا ماهرچه خواستیم دردوره پنجم یک علاجی برایش بکنیم پیشرفت نکرد برای اینکه مأمورین دولت هم البته حق دارند ازحقوق ملی استفاده کنند وما یک منطق اساسی نداریم که بتوانیم بگوئیم استفاده نکنند ولی بالاخره دخالت مأمورین دولت درانتخابات اینطور چیزها ازتوش بیرون می اید.

انتخابات سیرجان درنتیجه شرحی که درصورت مجلس انجمن نظاری که نمایندگی آقای بدر راتصدیق کرده اگر بخوانیم (چون صورت مجلس راخیلی خلاصه ومرتب نوشته‌اند که بلکه زودتر تصویب شود) مطابق چیزهائی که نوشته شده اگرملاحظه بفرمائید ازاوایل تشکیل کابینه گذشته صورتش عوض شده است. یک وضع طبیعی که درموقع اعلان عمومی انتخابات درتما م مملکت بود انتخابات سیرجان هم داشته است. کاندیدای متعدد داشته است که آقای آیت الله کرمانی بوده است وچند نفر دیگر ازاشخاص صحیح دیگرکرمان. آقای کاظمی هم که چندین سال است ازدوره چهارم به اینطرف همیشه درکرمان وحوالی کرمان کاندیدا بوده اندومبارزه میکرده‌اند کاندید بوده‌اند. کابینه سابق که تشکیل می‌شود یک چند ماهی که ازعمر کابینه می‌گذرد صورت انتخابات سیرجان بکلی تغییر می‌کند. انجمنش عوض می‌شود. حاکم ومعلم انتخابات عوض می‌شود. طرز تعرفه دادن عوض می‌شود وبالاخره انتخابات ازحالی به حال دیگر انتقال پیدا می‌کند. طرز خود دوسیه وخود صورت مجلس نشان می‌دهد که عوض شده است. درمملکت آقایان تصدیق می‌فرمایند که انتخابات دوقسم است (اینرا ازنقطه نظر هیچیک ازآقایان عرض نمی‌کنم) اولا یک انتخاباتی است که دولتها یعن دولت مرکزی آنقدر‌ها درش نظرندارند بین کاندیداهازد وخورد می‌شود بالاخره یک کاندیدا رأیش بیشتر می‌شود اعم ازاینکه آن جریان خوب باشد یانباشد (اینها راازروی دوسیه خوب می‌شود تشخیص داد) یک انتخاب انتخاب دولتی است که منشاء آن شروع می‌شود ازیک تلگرافی وبعد انجمن نظارمیگوید ک هشما وکیل هستید، بعد هم یک اعتبار نامه میدهدوبعد هم خرج انتخابات واینقبیل چیزها وقبل ازآن یک سوابقی درش نیست. این دوسیه تا آنجائیکه عرض کردم یعنی تا موقعیکه تغییرکابینه درمرکزپیدا شده است یک اسنادی درش هست که

انتخابات درست جریان داشته است ازآن وسطهایش انتخابات دولتی می‌شود یک تلگراف ویک اعتبارنامه است وبعد تمام می‌شود. قضاوت این دوسیه بامجلس است والبته قضاوت مجلس فوق تمام اینها است. دراینجا نماینده محترم فرمودند که شعبه بی انصافی کرده است ونسبت به شعبه اظهار بیمهری فرمودند. قطع نظر ازاینکه سایرشعبات هم قضاوتهایشان همینطوربوده است وچندین شعبه دیگریرا ملاحظه فرموده‌اند که دوسیه هائی راآورده‌اند وخوانده‌اند وبالاخره عقیده خودشانرا گفته‌اند. مرحله شعب یکمرحله استینافی انتخابات است وحق خواهدد اشت که هرچیزی بنظر او می‌آید رأی بدهد وبالاخره یک محکمه عالی دیگری که مجلس شورای ملی است رأی قاطع خواهد داد. البته مجلس بارأی انجمن نظار سیرجانرا تأیید می‌کند یا رأی شعبه را. ماهردو رأی را درحضور مجلس می‌خوانیم میخواهم اوقات شریف آقایان را تضییع نکنم مختصرا بعرض میرسانم. انتخابات درشهر رمضان ۱۳۰۴ ..

یکنفر ازنمایندگان- شهرشعبان

شیروانی- بلی شهر شعبان ۱۳۰۴ شروع می‌شود یعنی اعلان منتشرمیشود. انجمن هم درآنموقع تشکیل می‌شود ومطابق قانون انتخابات انجمن مشغول تعیین معلمین می‌شود (این صورت مجلسی است که نمایندگی آقای بدررا تصدیق می‌کند) بعد ازیکماه ونیم دوماه که می‌گذرد وانجمن مشغول بوده وکارخودش رامیکرده است یکوقت یک تلگرافی می‌آید وانتخابات توقیف می‌شود دراین بی اعضاء انجمن استعفا می‌دهند. طرز استعفایشان هم معلوم می‌شود که درتحت یک تأثیراتی است. علی البدل رامعین می‌کند استعفا می‌دهند آن یکی علی البدل راانتخاب می‌کنند مستعفی می‌شود بالاخره یک وضعیت غیرطبیعی انجمن رابکلی ازجریان می‌اندازد وتا آخرین لحظه هم متمم این انجمن راکه پنج نفر بوده‌اند بکلی درتحت فشار گذارده ومنحل می‌کنند. یک انجمن جدیدی بایک حاکم جدید می اید. دراعتراضاتی همکه آقای کاظمی می‌کند شرح حال این حاکم رامی گوید که چقدر ادم کشته است وچه کرده است ولی بنده داخل درهویت حاکم نمی‌شوم. این حاکم مأمور انتخابات جدید می‌شود همانطور که عرض کردم ازانوقت امرانتخابات استحاله می‌شود این حاکم می‌آید مطابق ذوق وسلیقه خودش وضعیات راتغییرمیدهد یعنی مطابق وضعیتی که درماه دوم کابینه جدید درمملکت بوده ایجاد می‌کند ومعلوم است اوامر صادرمیشود. حکام جزء راعوض می‌کنند. فقط حکومت اقطاع وافشار رابمناسبت اینکه یکقدری دوردست بوده تغییر نمی‌دهند شاید انراهم فکرکرده بودند که اخر اراء آنجا راباطل می‌کنند. درصورتیکه این قانون انتخابات رابنده می‌گذارم جلوی تمام آقایان یک ماده پیدا کنند که یک انجمنی حق داشته باشد یک عده اراء راابطال کند حالا این دوسیه که پرازتلگرافات شکایت است که کجا توی سرمازده شد. کجا حاکم فلان کاررا کرد وتلگرافات. والی که الان خواهم خواند تمام دال براین است که آقا یحاکم باتمام قوا عملایت خودشان را صرف انتخاب آقای بدر کرده‌اند واین هیچ محل گفتگو نیست ویک تلگرافات دیگری هم هست که اگربنا شد یک محکمه جمع تری ازمجلس شورای ملی تشکیل شد یا سایر اسناد دیگری که ماداریم بعرض خواهم رساند که والی نه تنها تمام قوایش راصرف انتخاب آقای بدر کرده است بلکه دراین ضمن‌ها میخواسته است دوسره بارکند یک تلگراف دیگر همهست ک هبموقع خودش هرض می‌کنم وتمام اینها دلیل است براینکه والی وسایر مأمورین بغیر ازحاکم اقطاع وافشار مأمور انجام انتخاب آقای بدر بوده‌اند معهذا کاظمی درهیم نقسمت دوهزار وپانصد رأی پیدا می‌کند وانجمن اقطاع وافشار هم چون نسبتا بیطرف بوده زیربار انجمن مرکزی آنقدرها نمیرفته

وهمه روزه بامرکز، باوالی، باانجمن نظارت مرکزی مشغول مکاتبه وتلگرافات ودادن راپرت بوده است وبالاخره تلگرافخانه اقطاع وافشار ازراپرتهائی که هرروزه انجمن داده است پراست وبرای همین نظریه بودکه دردوره گذشته خود آقای مدرس وسایر آقایانی که علاقمند باصلاح قانون انتخابات بودند برای اینکه انجمنهای فرعی را انجمن مرکزی خفه نکند یک اختیاراتی درتحت ماده هفده به انجمن‌های فرعی دادند. ماده ۱۷ می‌گوید: انجمن‌های نظارت هرحوزه انتخابیه درتحت نظارت حاکم محل متصدی ومسئول صحت جریان انتخابات آن حوزه خواهند بود وانجمنهای مزبور غیرقابل تغییرو انحلال می‌باشد. این ماده رامخصوصا درموقع اصلاح قانون انتخابات درنظر گرفتیم که وقتی که انجمن مرکزی میبیندکاندیدای خودش پیشرفت نمی‌کند آنها راتحت فشار خودش قرارندهد. انجمن اقطاع وافشار ازاین ماده استفاده کرده وزیر بارفشار انجمن مرکزی ووالی وحکومت کرمان رفته وزد وخوردها کرده توی سری خورده‌اند وهزاران شدائد به آنها واردشده وازمیدان درنرفته‌اند وبالاخره آراء آراشان رابه کاظمی داده‌اند. انجمن نظارت مرکزی سیرجان که ازفحوای صورت مجلس مجلس خودشان معلوم می‌شود واکثریتشان خوشبختانه یا بدبختانه رأی بآقای بدرداده‌اند دونظریه پیدا کرده اندو یکدسته می‌گفتند بموجب ۳۷ و۳۸ ما اراء آنجا را (همانطورکه نماینده محترم فرمودند) باطل میدانیم (همانطور که درخبر هم بنده نوشته‌ام) درصورتیکه لفظ ابطالی درقانون ذکرنشده است. ماباید اول فلسفه قانون رابفهمیم بعد آن قانون را طبق فلسفه تفسیر کرده ودرموقع ازقانون استفاده کنیم. ما می‌خواهیم بفهمیم درماده ۳۷ و۳۸ چرا این قید را کرده است. این قید بالاخره برای چه بوده؟ برای این بوده است که یک انجمن جزء یا یک انجمن فرعی اگر نظرمخصوصی بیک. کیل دیگرداشت ودراقلیت بود وخواست انتخاباترا معطل کند انرا تایک مدتی که ضرب الاجل برایش قرارمیدهند مسلوب الحق بکند وبگویند حق ندارید معطل کنید ودرعین حال صریح ماده ۳۶ است که الان می‌خوانم میگوید نباید حق شکایت ازانها سلب شود وباید عین صورت مجلس وجریان دوسیه وهمه چیز آنها راضمیمه دوسیه کنند وبرای قضاوت بمجلس شورای ملی بفرستند. مادراین دوسیه ازطرف انجمن مرکزی سیرجان جزیک سطر که درصورت مجلس می‌نویسد که ما بآنها گفتیم اراء آنها صحیح نیست جزاین یک سطر ازدوسیه اقطاع وافشار دراین دوسیه چیز دیگری نیست پس انجمن مرکزی بوظیفه خودش رفتار نکرده است. انجمن مرکزی هم اگر عقیده اش این بوده که برطبق ماده ۳۶ و۳۷ باید آراء اقطاع وافشار را ابطال کند بفرمایش حضرتعالی باید دلایلش را ضمیمه صورت مجلس نموده و بفرستد اینجا که مجلس قضاوت کند شما چطور می‌توانید قسم حضرت عباس را بخورید که انجمن اقطاع وافشار دوسیه رادیر آورده است؟ شما کجا می‌توانید این قسم رابخورید؟ یک انجمنی که اینطور طرف بوده شاید دوسیه راهم در ساعت معین آورده‌اند ودر دوسیه انجمن مرکزی نگذارده است. کدام دلایل محکمی راشما دارید که آنها دوسیه شان رانیاورده‌اند انجمن نظار بالاخره اظهار نظار نوشته است نیاورده‌اند؟ انجمن نظار بالاخره اظهار عقیده اش مبتنی به یک مدارک ودلیلی نیست. همینقدر می‌گوید بموقع نیاورده‌اند. انجمن اقطاع می‌گوید من فرستاده‌ام. بعلاوه در ماده ۳۷ قانون صریح است می‌گوید: اگر دریک محلی انتخابات بعمل نیامد. نمی‌گوید انتخابات قسمتهای دیگر رابکلی زیر پا بگذارید چون ۴۸ ساعت با ۲۴ ساعت دیرتر رسیده است می‌گوید در هر یک از حوزه‌های انتخابیه که چندین نقطه آن در انتخابات شرکت دارند هرگاه بعضی از آن نقاط در مدتی که

انجمن مرکزی در حدود همین قانون معین می‌کند انتخابات خود رابعمل نیاورند. یعنی تعرفه منتشر نکنند، اخذ رأی نکنند، صورت مجلس ننویسند، اعتبار نامه امضاء نکنند خبرندهند اینهاعمل آوردن است، عمل انتخابات رأی ملت است وپس بقیه همه فورمالیته است وبرای این است که رأی ملت رامراقب جریانش باشند پنجهزار رأی ملت راانجمن دلش نخواسته است حساب کند! من تصور نمی‌کنم که وجدان آقایان بتواند یک همچو رأئی راتصدیق کند. عمل عمل انتخاب است، باید فهمید که انتخابات درآنجا بعمل آمده است یانه اقطاع وافشار دهات دوردستش شصت فرسخ فاصله داشته است وسائل حملونقل یا شتربوده است. بالاخره یک همچو حوزه وسیعی باشتر می‌خواهد دوسیه وزندگانیش رابیاورد به قول خودشان نوزدهم نیاورده بیستو سوم آورده است. چهار روزتأخیر وصول دوسیه یک حوزه انتخابیه که پنجهزار وپانصد رأی داده است گمان نمی‌کنم ابطال آن مطابق منطق باشد. خود آقا فرمودند درهمه سالها دوهزار وهفتصد، دوهزار وهشتصد تعرفه به اقطاع وافشار می‌فرستادند. یعنی جیره بآنها می‌دادند

خیلی خوب. این جیره راچرا پای آنها حساب نکرده‌اند؟ این دوهزار وهفتصد تاراچرا حساب نکرده‌اند؟ اگرانجمن نظرخصوصی نداشت می‌خواست این جیره راپاشان حساب کند. این دوهزار وهفتصد رأی ضمیمه کند وبگوید آقای کاظمی صد رأی راکه این دوهزار وهفتصد تا هم جزوش است همه رایکمرتبه ابطال کند. پس لااقل آن معمولی سنواتی رامیخواستند بهشان اجازه بدهند که رأی بدهند. اما اینکه فرمودند عقیده مفتش ملاک نمیشودورأی انجمن صحیحی است بنده تا یک درجه تصدیق می‌کنم فرمایش آقا را. البته باید بانجمن اقتدارات داد وچاره هم نداریم کس دیگر رانداریم جزانجمن که باید ناظر انتخابات باشد. اگر چه بقول یکی ازرفقای ما که دراصفهان می‌گفت انتخابات اولادی است ازیک پدر ومادر، پدرش حاکم است ومادرش هم انجمن نظار بقیه راباید صرف نظرکرد. ملت رانباید ملاحظه کرد. معهذا برای این جریان غیرعادی برای یک جریانی ک هیک قسمت ویک حوزه مهم مملکتی را ازحق رأی محروم می‌کند. دراین ممکلت وسیع بی وسیله که ما از هیچ جا نمی‌توانیم اطلاع کامل پیدا کنیم یک همچو دوسیه عجیبو غریبی درانجا تشکیل می‌شود. انتخابات سه چهارماه درمجرای طبیعی خودش سیر می‌شود. بعد کابینه که تشکیل می‌شود انتخابات هم عوض می‌شود ازوسط یک همچو جریانی راسیرمیکند. البته طرف مقابل هم حتی الامکان باید مقاومت کند وبگذارد حقوق خودش درنتیجه اقتدارات حکومت یا هیئت دولت ازبین برود. باید این جور آدم راتقدیس کرد که درمقابل یک وزیر مقتدری که تلگراف مکتوب وانجمن ومأمورین همه زیردست خودش است مقاومت می‌کند وزیر پشت میز وزارت نشسته وهی تلگراف میکندو او توی خیابان راه میرفته وفریاد میزده. درمقابل یک همچو چیزی بایدمقاومت خودش رابکند. مقاومت هم کرده وثابت کرده است که این دوسیه جریانش عوض شده است. یکنفر آدمی هم که (بند ه خیلی حقیقتا تشکرمیکنم ازنماینده محترم آقای وثوق که خودشان درشعبه فرمودند آقای افجه کسی نیست که بیکی ازطرفین نظرسوء داشته باشد) همه اورا آدم خوبی میدانند وبالاخره ماهم ازاو یک سؤالی کردیم او هم جواب داده گفتیم آنجا پنجهزار وپانصد تعرفه منتشرشده؟ گفت بلی وردعین حال می‌گوید خودم اگر بیایم توضیحاترا بامدارک می‌دهم ولی شعبه بیش ازاین احتیاج نداشت. حالا مجلس شورای ملی لازم بداند که بیشتر حرفهای اورا گوش بدهند مطلبی است ولی ما دراین دوسیه جزتردید وشکی که دراختلاف تعرفه داشتیم دیگرشکی

درنمایندگی کاظمی نداشتیم آنرا هم مجبور بودیم ازیک آدم امینی که اتفاق آراء اعضاء شعبه امانت اورا تصدیق کرده بپرسیم که درآنجا پنجهزاروپانصد تعرفه وجود داشته وتوزیع شده ودرمقابل رأی گرفته‌اند یاخیر؟ اوهم یک همچوتصدیقی کرده است مادیگر خودرا بینیاز دانستیم که تصدیقات دیگر ازاولبخواهیم. عرض کردم اگرجریان عادی می‌بود البته مفتش هم لازم نبود ومفتش هم هیچ محل اعراب نداشت ولی متأسفانه جریان یک جریان عادی نبوده است. شما درمرکز وپای تختتان نتوانستید جریان عادی برطبق مواد قانون انتخابات طی کنید بالاخره مجبورمیشدید یک حوزه که آرائش رانیمداد سه روز تمدید بدهید. این درست است که اندک تجاوزی بقانون شده ولی مقصود ازقانون این است ک همردم همه آرائشان راآزادانه بدهند اگردوروز هم انجمن نظارت اخذ آراء راتمدید داده کفرنکرده است. اگردرآنموقع که جریان غیرعادی شده دولت یک مفتشی ازمرکز فرستاده است درآنجا ویک حقایقی راکشف کرد بند ه خیال می‌کنم برخلاف اصول نشده وتصدیق آقای افجه راه مبنده خیال می‌کنم تصدیق صحیحی باشد ودیگر بیش ازاین بنده مصدع اوقات نمایندگان محترم نمی‌شوم ودرخاتمه عرض می‌کنم که دراینجور مواقع دراین قبیل دوسیه‌ها واین قبیل جریاناتی که کاملا آقایان درذهن وفکرخودشان می‌توانند قضاوت کنند آن چیزیکه بیشتر ازهمه چیز باید اهمیت داشته باشد ودراینجا قضاوت همه چیز راباید باو واگذار کنند وجدان است

رئیس- آقای شریعت زاده

شریعت زاده – موافقم

رئیس- آقا سیدیعقوب

آقا سید یعقوب- مخالفم

رئیس- بفرمائید

آقا سید یعقوب- گمان نمی‌کنم موافقین و مخالفین که دراین موضوع صحبت می‌کنند راجع بصلاحیت منتخب باشد راجع به آقای کاظمی وآقای بدرمجلس شورای ملی هردوشان راصالح میداند. پس آقای شیروانی که یک شرح مشبعی ازمدایح آقای کاظمی بیان فرمودند مدخلیتی درانتخابات نداشت بلی آقای کاظمی حقیقتا یک جوان آزادیخواه مشروطه طلب علاقمند بمملکت است ولی علاقمند بمملکت هم خیلی است. اگرانتخاب صحیح نباشد علاقمندی بمملکت انتخابات راصحیح نمی‌کند. دوموضوع است یکی صلاحیت منتخب است یکی موضوع جریان انتخابات است. ما این دوموضوع را باید ازهم منفک نمائیدم. هیچوقت اوصاف شخصی مدخلیت درقانون دارد. قانون برای تمام افراد است یکوقتی است که این قانونیکه برایتمام افراد است یکفردی که مصداق این قانون واقع می‌شود امام زمان است یک فردش کس دیگر است پس افراد خارجی رامدخلیت درجریان انتخاب ندهید آقای شیروانی. همین طورآقای بدررا هم تصدیق دارید دردوره اولی که وزیرعلوم شد به تصدیق تمام مطبوعات وصداهائی ک هازهمه بلند شد چه خدماتی بمعارف کرد حقایق که ازبین نمی‌رود. بنده نگویم ولی دست حقیقت وتاریخ همه اینها رابیان می‌کند .(فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید. شرمنده رهروی که نظر برمحازکرد) حقیقت مخفی نمی‌ماند. پس د اخل درشخصیات نباید شد. حقیقت رابایددرنظرگرفت. بفرمایش آقایشیروانی مجلس عنوانش مقام تمیز رادارد. مقام شعبه مقام استیناف است. بنده بااینکه فوق العاده علاقمند بآقای شیروانی هستم ومثل برادر دوستشان دارم اما درمسائلی که محل نظرمان واقع می‌شود اختلاف سلیقه داریم ولی کاملا درمقام سیاست باهم هستیم. اینجا اختلاف سلیقه درقضاوت است والا ما هیچ با همدیگر جنگ نداریم وباهم غراب نمی‌شویم. حالاوارد می‌شوم دراین مسئله. بنده مکرر درپشت همین تریبون عرض کرده‌ام

یک قضایائی هست درواقع ونفس الامر ولی یک قضایائی هست که ازروی دوسیه است. ما قضات محکمه استیناف وتمیز هستیم. انجمن نظار که بمنزله قاضی استیناف است وماهم که درواقع راپرت شعبه ومحکمه استیناف رادر اینجا مطرح قرارمیدهیم بمنزله تمیز هستیم. می‌خواهم عرض کنم که شعبه نباید غیزاز دوسیه که ازطرف وزارت داخله (که مأمور انتخابات است) تقدیم می‌شود چیزدیگری رادرنظربگیرد. علم واقعی ربطی ندارد قاضی نباید بعلم واقعی خودش عمل کند ومطابق مدارک ودوسیه بایدعمل کند. بلی حقیقتا یک اشخاصی صالحند ولی دوسیه راجع بآنها نیست. ماقاضی مدرک ودوسیه‌ایم. قاضی قوانین هستیم. ازروی این قوانین باید قضاوت کنیم واین قوانین راباید مصدر ودستورالعمل خودمان قراربدهیم فرمایشات دیگرمطاع است ولی وقتی این قانون آمد بایدفرمایشات درتحت این قانون درذیل این قانون باشد اگر بخواهیم مملکت روبسعادت برود قانون مقدم برهمه است قضاوت ما هم باید بررروی قانون باشد. بنده عرض می‌کنم شعبه دوسیه را ازهیئت رئیسه می‌گیرد. هیئت رئیسه دوسیه را از وزارت داخله برایش می اورند.

وزارت داخله دوسیه را ازانجمن می‌آورد. پس مناط تمام اینها انجمن واقع می‌شود. اگرانجمن مرکزی محل عدم اعتبار است بایدوزارت داخله آن دوسیه که می اید بمجلس شورای ملی بنویسد که این اعضا انجمن مرکزی غیر معتبرند. اگرایرادی داشتند آقایان قضات محترم شعبه بایدایراد کنند که این انجمن مرکزی واین قضاتی که درآنجا معین شده‌اند مطابق قانون نیستند. ازمعتمدین محل نیستند. نماینده محل نیستند پس از آنکه انجمن تمام درست شد هرچه گفت باید گوش داد چرا؟ چون انجمن که پایه اول است درست است ومطابق قانون که باید سی و شش نفر معین شود ونه نفرعضو اصلی ونه نفر هم علی البدل ازبین آنها معین شود عمل شده. دراینجا که اشکال نفرمودند چون درراپرت شعبه باآن زبردستی که آقای شیروانی داردوتمام نکات راملاحظه کرده است دیدم چنین ایرادی نشده است. پس این انجمن درست است. حالا که درست شد آقا: این انجمن می‌گوید انتخابات اینطورواقع شده است. قانون هم میگویدآقای انجمن تو مجبوری اینکاررابکنی. اگراینکاررانمیکرد فحش می‌دادید. می‌گوید انجمن تو مجبورهستی این ماده رااجرا کنی. انجمن می‌گوید درانموقعیکه من اعلان کردم که باید درانموقع آراء بیاید آراء نیامد. انتخابات راختم کردم. مدتی هم معطل شدم نیامد. بنده از کجا اطمینان پیدا کنم که این آراء بعد ازتوی راه پیدا نشد ه است؟ خیر که نداده‌اید. می‌گوید من ظرف مدت معین کردم که انتخابات تاچندروز است. ازبافت که محل انقطاع وافشاراست تا سعید آباد هفده فرسخ است یعنی شنیده‌ام کرمان که نرفته‌ام. تمام این حد راهم انجمن معین کرده است گفته است آقایان اقطاع وافشار شما که حق انتخاب رادارید دراین موقع مقرر بموجب این قانون که دستورالعمل اجرائیات ما است وماباید مطابق این عمل کنیم دراین موعد معین باید اراء رابیاورید. این بعینه مثل نمازاست اگرشما قبل ازآفتاب نمازنخوانیدباطل است

حائری زاده- قضا کند

آقا سید یعقوب- دراینجا تصدیق بفرمائید که دیگر قضا قبول نمی‌شود. مگرقضاوت حضر تعالی باشد که حالا دومرتبه ازبافت کرمان ی ایزد بیایند بگویند ما وکیلیم. دیگرقبول نیست. دروقت معین نیاورده‌اند. چکار باید کرد. انجمن تکلیفش چه چیزاست. حالا این ماده رامیخوانم فارسی همنشوته است (هرگاه بعضی ازانجمن‌های نظارت جزء صورت مجلس انتخاب خودرا درمدتی که انجمن مرکزی برای آنها معین کرده بانجمن مزبور نفرستادند انجمن مرکزی انتخابات آن حوزه را

خاتمه داده نتیجه رامعین می‌کند) حالا هم نتیجه رامعین کرده است بلی بند ه هم با فرمایش آقای شیروانی موافقم که چرا لفظ ابطال می‌گوید ولی انتخاباترا خاتمه داده. یک کفری هم گفت. یک رده گفت. یک مرند فطری درقانون شد که چراگفت باطل است. اما انتخابات راخاتمه داده است ..

شیروانی- مجازات باید بشود

آقا سید یعقوب- یک کفری گفته است. یک رده اززبانش جاری شدکه گفت باطل است ولی مدخلیت ندارد. انتخابات خاتمه پیدا می‌کند. خبرمیدهد بوزارت داخله- وزارت داخله برمیداردخبرمیدهد بمجلس شواری ملی. مجلس شورای ولی کاملا مطابق ترتیباتی که ازوزارتداخله امرمی آید عمل می‌کند. اگردریک جائی بفرمائید وزارت داخله بد کرده است بنده درآن مورد دیگروارد نمی‌شوم. چون گفت بعضی جاها هست که حرف شیطان راباید شنید حالا اینجور نمی‌شود که دربعضی جاها بشنویم آن شخص می‌گفت کهشیطان گفت برو برای فلان آقا کلاه برداربیاور. گفت عیب ندارد بعضی حرفهاش رابشنو آقا: وزارت داخله هرچیزی داد ناچار است مجلس شورای ملی عمل کند. وزارت داخله راپرت می‌دهد که سید یعقوب وکیل است. بعد معلوم شد که سید یعقوب وکیل نبوده است. مجلس کارخودش راکرده است. اینجا هم همینطوراست. پس نسبت باین جریانی که انتخابات پیدا کرده است اشکالی نیست عرض کردم ما درصلاحیت منتخب هم وارد نمی‌شوم. حقیقتا یکی ازآزادیخواهان وزحمت کشهای اول مشروطیت همین آقا سید کاظمخان بوده است بینی وبین الله ...

عمادی- سید مصطفی خان

آقا سیدیعقوب- اما عرض کردم مدخلیت ندارد دراینجا. این جریان انتخاب است. جریان که واقع شده درموعد معین دیگر چه باید کرد؟ اما ارجع بتعرفه بنده وارد دراین جزئیات نمی‌شوم که این تعرفه که انجمن مرکزی تصدیق نیمکند ازچه زمان بوده است اززمان مجلس مؤسسان همینطور تعرفه باقی مانده است وتعرفه که اززمان مجلس مؤسسان باقی مانده است بخرج داده است یا آیا اجازه داده‌اند یانه؟ وارد اینها نمی‌شوم اما انجمن اینجا کارش راتمام کرده است. یک مسئله دیگری که بنده وآقای شیروانی حقیقتا متوجه هستیم که باید آنرا خاتمه داد مشئله مفتش است. اینجا قانون انتخابات دردست ماا ست. مفتش چه رسمی دارد ؟هرکس می‌خواهد باشد. آقا افجه خیلی خوب ومقدس اما درمقام خودش است ومدخلیت ندارد. درکجای قانون مفتش معین شده است؟ این است که بنده می‌گویم قانون که ازمجلس بیرون می‌آید وبدست قوه مجریه می‌افتد یک چیزهائی که ابدا مدخلیت درقانون ندارد باو می‌بندند کجای این قانون (ازاول تا آخرورق بزنید) مفتش هست؟ ما چرا می ائیم دریکجائی که منافع داریم بوجود مفتش مدخلیت می‌دهیم که پس فردا تمام انتخابات ما درچنگال مفتش بیفتد؟ مفتش که چه مدخلیت داردکه ما تصدیق وتکذیب ازاو بخواهیم؟ بنده که جرئت نیمکنم استیضاح کنم ولی آن دولتی که مفتش روانه می‌کند باید استیضاح کنید این دولتی که مفتش می‌فرستد پس فردا نمی‌گذارد یکنفرمشروطه طلب وکیل بشود. این دولت محبوب جنابعالی است آقای شیروانی. بچه جهت مفتش رامدخلیت بدهیم؟ کدام ماده ازقانون مفتش رامدخلیت داده است بچه جهت بنده که یکنفر ازقضات هستم عقیده مفتش را دررأیم مدخلیت بدهم؟ درآن دوسیه که بمجلس شورای ملی می اید وتحت نظر شعبه ونمایندگان می‌آید ابدا نظر مفتش مدخلیت ندارد. کاغذ پاره باید اورا فرض کنیم. ما چرا امور غیرقانونی رااینقدر تعقیب می‌کنیم که پس فردا نتوانیم جلوش رابگیریم؟ این است که بنده کاملا بااین مسئله مخالفم. بعد از این عرایضی که بنده

کردم خود آقای حائری زاده حفظه الله وآقای شیروانی تصدیق می‌فرمایند که این رأی که داده‌اند مبتنی بریک مدارک قانونی نبوده است چون انجمن تصدیق نکرده است. وزارت داخله هم تصدیق نکرده است یکنفرمفتش که غیر مسئول وغیرمتناسب واجنبی نسبت بانتخابات است. یک کلاغی ازآنجا پریدمن عقیده‌ام اینطور بشود؟ بنده ازراه صلاحیت وارد نشدم. بنده عرض میکن مقضاوت ماباید درتحت مدارک قانونی باشد. مفتش درعقیده شعبه مدخلیت ندارد. مفتش مساس بقانون ندارد. صحیح هم گفته باشد رأی بشعبه باید متکی بمدارک قانونی باشد

جمعی ازنمایندگان- مذاکرات کافی است

شریعت زاده- بنده مخالفم

رئیس- آقای شریعت زاده راجع بعدم کفایت مذاکرات اگرمطلبی داریدبفرمائید

شریعت زاده- بنظربنده مطلب طوری است که یک قیافه تعصب وتقید آمیزی متأسفانه درمجلس شورای ملی راجع باین موضوع احساس ومشاهده می‌شود والبته تعصب وتقید همیشه ممکن است درموقعی مرتفع شود که اطلاعات عمیقی دراصل موضوع بوسیله بیان توضیحات کافیه تحصیل شود تاطرفین موضوع متوجه شوند بلزوم خودداری ازتعقیب یک مسائلی که شاید مؤثر باشد درقضاوت عادلانه وبنظر بنده یک نکات مؤثر ومهمی درتوضیحات رعایت نشده است زیرا یک قسمتش را متأسفانه آقای مخبر اشتباه کردند ک هراجع بود بوصول دوسیه‌ها ودفاتر حوزه‌های فرعی اقطاع وافشار که دردوسیه رسیدش موجود است اینها یک مسائلی مؤثری است بعقیده بنده هرقدر توضیح شود آقایان بهتروآزادانه ترمی‌توانند قضاوت وجدانی کنند ازاین جهت بنده معتقدم که اگر قدری هم طول بشود بصلاح نزدیکتر باشد

رئیس- رأی گرفته می‌شود. آقایانیکه مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند (عد ه قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد. آقای شریعت زاده

شریعت زاده- قبل ازاینکه بنده توضیح مطالبی که جلب توجه نمایندگان محترم بآنها لازم است بپردازم این جمله رابعرض میرسانم وانتظار دارم که وجدان وعدالت پروری آقایان مستلزم قضاوت عادلانه دراینقسمت باشد. بنظر بنده عظمت مقام مجلس شورای ملی نه درجه ایست که ماهیچیک اجازه داشته باشیم دراین قبیل مسائل ازنقطه نظر یک خصوصیات وشخصیات باحالت عصبانی وبالاخره تعصب وتقید مسائلی راتوضیح بدهیم وبنظربنده مجلس شورای ملی وضع شده برای حل مسائل نظری درحل مسائل نظری طبعا اختلاف نظر تولید می‌شود زیرا از نقطه نظر روحیات ونفوس وطرز فکرو سنخ معلومات وترتبیت طرزافکار وقضاوت مختلف است. علت تشکیل وتأسیس مبانی اجتماعی مشروطیت این است که درنتیجه مباحثه مضراتیکه ازاین حیث ممکن است تولید شود. بنابراین بنده باکمال خصوصیتی که باقای بدردارم وباکمال علاقمندی که بآقای کاظمی دارم خدا رابشهادت می‌طلبیم که من مثل یک مرد بیطرفی دراین مسئله قضاوت کردم وقول می‌دهم که اظهارات من فقط نتیجه هما ن مطالعات بیطرفانه باشد هیچ در نظرندارم که آقا کی است با کاظمی کی است. آقای آقا سیدیعقوب یک شرحی فرمودند که مجلس شورای ملی نباید بصلاخیت اشخاص درامر انتخابا تمدخلیت بدهد. بنده برعکس عقید ه دارم اگردریک انتخابی یک شخص صالحی معلو م شد که حق د ارد وجهات ترجیحیه دردلایل او هست مجلس شورای ملی باید کمال علاقمندی رانسبت باو ابراز نماید. البته نمی‌خواهم عرض کنم که دراینجا چه نحو باید قضاوت کرد. تاریخ زندگانی اشخاص خوب تکالیف افراد نمایندگان را درمورد این قبیل قضاوتها معین مکیند ولی در

این موضوع حالا موقع نیست عرض بکنم بعد از بیان توضیحات راجع باصل موضوع انتخابات این جمله راهم تذکر می‌دهم که آقای آقا سید یعقوب شرحی فرمودند که انجمن نظارت مرکزی محکمه ابتدائی است ووقتی هم که رعایت مراسم قانونیه درتشکیل آن بعمل آمده تشخیصات این انجمن قطعی وغیرقابل اعتراض است بنده خیلی متأسفم ازاینکه ن هفقط این توضیح مخالف مواد صریحه قانون انتخابات است بلکه بااصول مسلمه هم که مربوط بحکومت ملی است مخالفت داردزیرا اساسا طرزتشکیلات که مأمورقضاوت دراعتبارنامه‌ها است درقانون انتخابات طوری معین شده است که مدلل می‌دارد که اگر یک انجمن نظارتی برخلاف حقو برخلاف قوانین اقدامی کرده است شعبه بامجلس شورای ملی اوارجبران کند. بنابراین اگرفرض کنیم انجمن مرکزی صحیح تشکیل شده این مسئله مستلزم این نیست که مجلس هم مجبور باشد بتبعیت یک رأئی باید همیشه احتراز کند که درتاریخ خودش ازقبیل نمونه‌ها را نگذارد بعلاوه اگربنا باشد این عقیده راتصدیق کنیم ضرورتی ندارد که شعبه تشکیل شود ومجلس رأی بدهد زیرا درموقعیکه انجمن نظار تشکیل شده ومجلس رأی بدهد زیرا دروقعیکه انجمن نظارتشکیل شده وطرف اعتراضی همو اقع نشده واعتبار نامه هم بیکنفر داده است وشکایتی هم ازحیث صلاحیت آن شخص نداشته است دیگر ضرورتی ندارد که اعتبارنامه اش رامجلس تصویب کند. پس این موضوع بطور صراحت میرساند که این صحبتها درمجلس صحیح نیست وباید مجلس نسبت به اعتبارنامه‌ها قضاوت کندو اگر جریان انتخابات مطابق موازین قانونیه بود وتشخیص هیئت نظار برطبق قوانین بعمل آمده بود تصویب کند والا رد کند. این حق رانمیشود ازمجلس شورای ملی سلب کرد. اما آمدیم راجه به استناد آقای آقا سید یعقوب بماده ۳۶ و۳۷ قانون انتخابات. چون آنطوریکه بنده فهمیدم طرز استدلالشان این بود که نظر باینکه نمی‌توان اعتراض کرد برعملیات انجمنی که تشکیل آن وصلاحیت اشخاص آن مورد اعتراض نشده پس استناد آنها باین ماده صحیح است درصورتیکه بنظرب نده چون عدم صحت دلیل آنها مسلم است پس مجلس ملتزم نیست که بتشخیص آنها اتباع کند واین استدلال آقا صحیح نیست وازاین حیث بنده احتیاجی ندارم که تفصیلا دراین باب عرایضی بکنم ودرعین حال لازم میدانم توجه آقایان را بماده ۳۶ و۳۷ قانون انتخابات جلب کنم این دوماده راجع بدو مفهوم متفاوت است. ماده ۳۶ راجع است بدیر رسیدن نتیجه عملیات انجمن یعنی اگرفرض کنیم که یک انتخاباتی دریک جائی بعمل آمده ولی وصول نتیجه اش دیر شده باشد انجمن مرکزی مجبور نیست که منتظر شود تا وقتیکه او نتیجه انتخابات آن حوزه رابدهد ودرعین حال درهمان ماده مصرح است که اگربعد ازتعیین نتیجه درانجمن مرکزی نتیجه انتخابات انجمنهای فرعی به انجمن مرکزی آمد شکایت اشخاص ذی نفع نسبت به آن وارد است وانجمن درمدت مقرر باید رسیدگی کند. معنیش این سات که اگرنتیجه انتخابات حوزه فرعی بعد ازرسیدگی صحیح در آمده باید اورا ضمیمه کند واگر غلط درآمده بادلائلش بایستی بگوید قدرمسلم این است که ماده ۳۶ بهیچوجه مربوط نیست باسقاط حق انتخاب بلکه مربوط است بوظائف انجمن مرکزی درموردی که نتیجه عملیات یک حوزه فرعی دیربیاید ماد ه۳۷ مفهوم دیگری دارد وان این سات که اگرانتخابات بعمل نیامد یعنی اگراهالی شرکت نکنند درآنصورت البته حق آنها ساقط خواهد شد. بنده هم معتقد بانی عقیده هستم ولی درصورتیکه انتخابات بموقع بعمل آمده وآراء داده شده منتها بواسطه یک عللی یک روز دوروز دیرتر آمده است البته بطور وضوح ثابت است که مشمول این ماده نیست ونمی‌توان اهالی یک نقطه راباین جهت از حق مشروع خودشان محروم کر دپس دراین قسمت

تردیدی نیست که تشخیص انجمن نظار سیرجان باستناد ماده ۳۶ و۳۷ صحیح نیست وازاین حیث بهیچوجه اعتراضی بر انتخاب اقطاع وافشار نمی‌توان کرد. واما ارجع بموضوع نرسیدن دوسیه‌ها ودفاتر حوزه‌های فرعی افشار واقطاع. اینطور نیست که آقای مخبر فرمودند میرزا عبدالله خان طاهری یعنی معلمی که انجمن مرکزی سیرجان باقطاع وافشار فرستاده است درتا ریخ هشتم آذر ۱۳۰۵ شانزده جلد دفتر راجع بانتخابات اقطاع وافشار بانجمن مرکزی تسلیم نموده است که متأسفانه بواسطه اعتراضی که درکاربود آن دفاتر رابمجلس نفرستادند وهرقدرماو خود کاظمی سعی کردیم که والی حاضرشود وآن اسناد رابمجلس شورای ملی بفرستد بالاخره نفرستاده است منتها یکی ازاسنادی که درضمن یک جریاناتی اتفاقا ازکرمان بوزارت داخله منتقل شده است رسید انجمن مرکزی است که نسبت به شانزده جلد دفتر مینوسد (درصبح روز ۲۸ آذرماه ۱۳۰۵ موازی شانزده جلد دفتر راجع بانتخابات اقطاع و افشار توسط میرزا عبدالله خان معلم بانجمن سیرجان واصل شده. امضاء: رئیس انجمن سیرجان: یحیی محل مهر انجمن) پس معلوم می‌شود که تمام مراسم قانونیه درانتخابات اقطاع وافشار بعمل آمده وبنابراین باید دلیل برای ردش داشته باشیم. دلیلش چیست؟ دلیلش علاقه یکعده متنفذین وطرفدارن آقای بدراست ممکن است آقای کاظمی هم یکعده طرفداردیگری داشته باشد. اینکه دلیل نیست. قسمت دیگری که آقای آقا سید یعقوب فرمودند موضوع مفتش است که فرمودند مفتش بهیچوجه مدخلیت قانونی نداردالبته آقا خوب میدانند که وزارت داخله درمقابل انتخابیه است وسیله وزارت داخله هم دراعمال این نظارت حکام هستند. وقتیکه حکام ازحدود آن وظائف مقرره تجاوز کردند واعمال غرض کردند موضوع انتخابات مورد شکایت واقع می‌شود ودولت ناچار است تحقیقات بکند که اینطورهست یانیست؟ وبالاخره دولت درحدود صلاحیت خودش این مفتش رافرستاده است. مفتش هم که یک آدم معتمد درنزد همه است رفته است وتحقیقات کرده است. اولا معلوم شده است پنجهزار وچهارصد ورقه تعرفه شده است ومثبت برصحت اظهارات او دفاتری است که شانزده جلد داده شده است به انجمن مرکزی. پس ازاین حیث مفتشی که خودش مورد اعتماد است وبرخلاف مقررات قانونیه هم اعزام نشده است یک وسیله ایست ازبرای تحقیق وتشخیص اینکه موضوع ازچه قرار است، وخود این و سیله در قضایا مؤثر وقابل استناد است. پس از این جهت هم اشکالی بنظر نمی‌رسد وچیزی که لازم است بنده مورد توجه آقایان قراربدهم موضوع تعرفه است که دراین باب هم یک اشتباهی واردمیشود وآن این است ک هازسیرجان پنجهزار وپانصد تعرفه بموجب مراسله حکومت درتحت نمره ۵۵۰۰ برای حکومت اقطاع وافشار فرستاده شده بود قبل از حاکمی که اخیرا متصدی درامورانتخابات بو وتعرفه درآنجا موجود بوده واینکه گفته می‌شود (دوهزار وهفتصد تعرفه) صحبت ازاینجا برخاشته شد که پس ازاینکه آقای والی تصمیم گرفته است که آقای بدر ازآنجا انتخاب شوند درنقطه برد سیر مأموری معین کرده است عبارتست از آقای رفغت الدوله برای اینکه آراء زیاد در آنجا تهیه کنند امر داده‌اند بحاکم اقطاع که از آن تعرفه هائی که شما در آنجا دارید برای ماهم بفرستید او هم گفته است که خیر تعرفه کم بوده است ومصرف شده است وباز هم این مسئله را وزارت داخله از حاکم اقطاع استیضاح کرده است واو هم جواب داده است وسواد مراسله حکومت آنجا را هم فرستاده است که بموجب آن مراسله

پنجهزار وپانصد ورقه تعرفه بوده است پس مطابق این مراسله پنجهزار وپانصد ورقه تعرفه بوده است پس وقتی که تعرفه بوده ووقتی هم که قراربراین باشد که درمدت معین اشخاصی که می‌آیند تعرفه می‌خواهند باید به آنها تعرفه داد بنده حتی معتقدم (حضرت آقای مدرس وسایر آقایان توجه بفرمایند باین مطلب) که تعرفه درقانون عنوانی نداردزیرا تعرفه عبارتست ازورقه که اسم انتخاب کننده ومهرانجمن نظاررا دارد فرض کنید که ازیک نقطه بنقطه دیگر پانصد ورقه تعرفه چاپی فرستاده شده بنده حتی مدعی هستم که مطابق موازین قانونیه اگران عده تعرفه دریک مدت کمی گرفته شد درباقی مدت باهالی نیمتوان گفت چون تعرفه چاپی نیست شما بایدرأی بدهید بالاخره مجلس بای دجنبه علمی قضایا راد رتحت قضاوت درآورد اینهم مسئله تعرفه. پس رأی داده شده است وشانزده جلد دفتر هم فرستاده شده است وتمام مراسم قانونی رعایت شدهو اشکالی هم نیست واگرنظر آقایان محترم این است که تحقیقات ناقص است ممکن است اظهار بفرمایند که مورد نقض چیست؟ تا تکمیل بشود والبته اگربه این اصل جواب صحیحی دارند بفرمایند بنده حاضرم که اگر مطابق موازین قانونیه یک جوابهائی مؤثری راجع باین توضیحات بند ه بدهند بنده هم موافقت کنم ورأئی بدهم به آقا وبالاخره عظمت مجلس هم اجازه نمی‌دهد زیرا مملکت احتیاج به آرامش وتعاطی فکر نمایندگان بایکدیگر دارد ونباید یکعده ازنقطه نظر اعمال نفوذ سعی کنیم که یک کسی تحمیل شود یکعده درمجلس شکست بخورند بنده این اصول رانمی پسندم والبته اگردرمسائل نوعی باشد بنده هم حاضرم واستدعا می‌کنم آقایان عصبانی نشوند. این مسائل یک مسائل عادی است. ما می‌توانیم تحقیق نمائیم اگربنده صحیح نگفته باشم البته متقاعد می‌شوم واگر آقایان صحیح نگفته باشند متقاعد می‌شوند وبالاخره بنده امیدوارهستم با این توضیحاتی که بعرض آقایان رساندم دیگرمشاهده یک جریانات تعصب آمیزی دراینموضوع بکنم ومطابق عدالت وانصاف دراین موضوع رأی داده شود

رئیس- اقای دادگر

دادگر- عرضی ندارم

رئیس- آقای آقا سید یعقوب

آقا سیدیعقوب- عرضی ندارم

جمعی ازنمایندگان- مذاکرات کافی است

رئیس- عده پیشنهاد کرده‌اند که بااوراق رأی گرفته شود. عده دیگر تقاضای رأی مخفی کرده‌اند

(دوفقره پیشنهاد مزبور بشرح ذیل قرائت شد)

امضا کنندگان ذیل تقاضا مینمائیم نسبت به راپرت شعبه ششم درموضوع انتخابات سیرجان مطابق ماده ۸۹ باورقه رأی گرفته شود. احتشام زاده- محمود رضا- شریعت زاده- جمشیدی- خواجوی- حائری زاده- افشار- عمادی- دکترسنک- نجومی

ماا مضا کنند گان پیشنهاد می‌کنیم که راجع براپرت شعبه مربوطه بانتخابات سیرجان واراء اقطاع وانتخاب آقای کاظمی رأی مخفی بامهره گرفته شود

کازرونی- نگهبان – ابراهیم آشتیانی- جواد امامی- امیرحسین- حاج میرزا مرتضی – غلامحسین مسعود- حسن اسفندیاری- مرتضی بیات- حاج شیخ بیات- معتمد التولیه ذوالقدر- حسین جلائی- امیرتیمور- فیروز آبادی- علی زارع- آوانس – یعقوب الموسوی- حبیب الله امین- حسین وزیری

رئیس- برای اینکه سوء تفاهمی رخ ندهد احتیاطا باید چیزهائی که بنظربنده می‌رسد عرض کنم اولا رأئی که گرفته می‌شود بخبر شعبه است یعنی بنمایندگی آقای کاظمی- ثانیا ترتیب رأی مخفی ازقراریست که عرض می‌کنم بهریک ازآقایان دو مهره رأی داده می‌شود یکی سیاه یکی سفید بعد ازاینکه هریک از آقایان

تشریف آوردند اینجا اول مهره رأی خودشان را در ظرف فلزی که درروی کرسی نطق درطرف دست راست بنده گذارده شده است می‌اندازند بعد ازاینکه یکی از مهره‌های رابمیل خودشان درتوی ظرف انداختند ازیکی از آقایان منشیها یک مهره تفتیشیه می‌گیرند تشریف می‌آورند بالا آن مهره نفتیشیه رامی اندازند توی این ظرف چینی ویک مهره دیگر ی که مهره رأئی است ودر نزدشان باقی است آنراخواهند انداخت درظرف چرمی ک هدردست آقای دیوان بیگی است. آقای کازرونی

کازرونی- چون راپرت شعبه نظر بسابقه بنظر بنده قدری پیچیدگی دارد. بنده تکلیف خودم را بعد از اینکه نتیجه آراء معلوم شد دریک قسمتش نمیدانم عرض می‌کنم اگرچنانچه اکثریت حکم کرد که آقای کاظمی وکیل است که معلوم است ولی اگربعکس دراینصورت تکلیف چیست ؟ایا آقای بدرتصویب می‌شود یاخیر؟

رئیس- عجالتا دراین باب مذاکره نمی‌شود چیزی که مطرح است راپرت شعبه است وباید رأی گرفته شود براپرت. عده حضار ۱۰۵ نفراست

(اخذ آراء بعمل آمده نتیجه بقرار ذیل حاصل شد)

مهره تفتیشیه ۱۰۲

مهره سیاه (علامت رد) ۵۷

مهره سفید (علامت قبول) ۴۵

رئیس- عده حضار ۱۰۵ نفرهستند باکثریت ۵۷ رأی رد شد چند دقیقه تنفس داده می‌شود

(دراینموقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس از نیمساعت ثانیا تشکیل گردید)

رئیس- آقای کازرونی

کازرونی- بنده عرضی ندارم

رئیس- آقای عراقی

عراقی- بنده راجع بانتخابات سیرجان یک عرایضی دارم

رئیس- بفرمائید

عراقی – بند ه تصور می‌کنم که راجع بانتخابات سیرجان یک رأئی انجمن نظار سیرجان داده بود ویکنفر را وکیل می‌دانست وفرستاده بود وشعبه یک رأئی داده که بعقیده بنده دلائل التزامی رأی شعبه رأی شعبه رأی انجمن نظار سیرجان راطرد کرده بود یعنی اعتبار نامه نصیرالدوله را طرد کرده بود مجلس هم دراین باب یک حکومتی کرد یعنی شعبه رارد کرد حالا دراین باب یک حکومتی کرد یعنی رأی شعبه راردکرد حالادراین رأئی که مجلس داده است آیا رأی شعبه رابالتمام حتی آن دلالت التزامی راهم که رأی شعبه دراین قسمت داشته رد کرده یا اینکه خیردلالت التزامی نداشته بلکه بدلالت منطوقی نمایندگی آقای کاظمی رارد کرده ونسبت بنمایندگی آقای بدر ساکت است یا تصویب کرده است ؟بنده خیال می‌کنم این یک صحبتی است که باید درش صحبت کرد

رئیس- آقای حائری زاده

حائری زاده- بنده تصور می‌کردم که این موضوع ابدا مسئله نظری نیست وبدیهی است ولی بنظرنماینده محترم آقای عراقی نظری است بنده سه دوره است افتخار عضویت مجلس رادارم وسوابقی راکه نظایر این امر بوده است بعرض آقایان میرسانم دردوره چهارم چند نفر ازمجلس رد شدند. آقای مشیر معظم والی کرمان که همین انتخابات بدست ایشان بوده ردشدند وبجای ایشان آقای نظام مافی که الساعه درمجلس هستند انتخاب شدندوآمدند اینجا نماینده بعدی را هیچکس نپرسید کی بوده ؟اقای عامری ازنائین انتخاب شده بودند وپس ازاینکه ردشدند بجای ایشان حاج میرزا تقی خان آمد اینجا هیچکس هم نپرسید بعد ازعامری کی بود؟ چهار روز قبل راجع به امیرهمایون وامین الاسلام اختلاف بود هیچ مجلس نپرسید که دیگری که رقیب امیر همایون است کی است؟ حالا ما خواسته باشیم یک سوابق

جدیدی برای اینکار ایجاد کنیم بعقیده بنده سزاوار نیست بنده به آقای بدرارادت دارم ولی قانون رابیش ازآقای بدر دوست دارم اگرهم قانون رادوست نداشته باشم خودم رابیش از آقای بدر دوست دارم بالاخره این سوابق بکلی مقام نمایندگی رامتزلزل می‌کند. یک نماینده که درحوزه انتخابیه دردرجه دوم بوده ولی درمجلس برای اینکه خویش دارد، کس وکار دارد، وزیر بوده یا چه بوده این باعث شود که اولی رد شود ودومی بیاید درمجلس این یک سابقه خیلی کثسفی است که استدعا می‌کنم آقایان همچو سوابقی درمشروطیت نگذارند دیگر عرضی ندارم

رئیس- آقای زوار

زوار- بنده تصور مکینم یا قانون بایستی حکمفرما باشد یاسابقه بنده قانون انتخاباترا دراین موضوع ساکت می‌بینم وحتی حضرت عالی هم مراجعه کردم فرمودید ساکت است بند ه تصورمیکنم که بایدبسابقه رجوع شود اگرسابقه داشته مطابق آن سابقه رفتار شود چون خود بنده متأسفانه افتخار نمایندگی را درادوار سابقه نداشتم درهرحال عقیده‌ام این است که بایدبسابقه رجوع شود واگرسابقه ندارد انهم بامجلس است

رئیس- آقای کازرونی

کازرونی- بنده نسبت برفیق محترم خودم آقای کاظمی کمال ارادت دارن وراستی هم نسبت بآقای بدر علاقه ندارم ولی همانطور که آقای حائری زاده فرمودند علاقه به اساس مشروطیت ومجلس دارم کم کم می‌بینم یک جریان هائی پیدا می‌شود که بکلی اساس مشروطیت که عبارت ازانتخاب وکیل باشد ازبین می‌رود چرا؟ وکیل یعنی آن کسی که حق دارد وارد این محوطه بشود. وکیل کیست وباید چه مدارجی را طی کند. اولا انحمن نظارت مرکزی باید تصدیق کند ودوسیه تشکیل بدهد وصورت مجلس داشته باشد که اعضا انجمن آنرا مهر وامضا کنند ویک اعتبار نامه وکیل بدهند بعدوزارت داخله ازان شخص وکیل سؤال کند ببیند برطبق قانون این شخص داوطلب برای وکالت هست یا نیست؟ اگر هست بانجمن مرکزی بگوید اعتبار نامه صادر کند پس ازاینکه دارای اعتبار نامه شد بایستی آن اعتبار نامه بیاید بمجلس شواری ملی وبرود بشعبه شعبه هم درحدود آن اعتبار نامه باید قضاوت کند. ولی شعبه اینکاررا نکرده. حالا چرااینطور شده؟ نمیدانم یکی کسی که دارای اعتبار نامه بوده ودرمجلس بوده ووزارت داخله او رامعرفی کرده این رافراموش کرده وکنار گذاشتند ویک کس دیگر که درمرحله دوم بوده است راپرتش راآورده است بمجلس. یعنی تصدیق وزارت داخله وانجمن مرکزی رارد کرده است ومجلس شواری ملی هم این راپرت رارد کرده بنابراین آن کسی که وکیل بوده ودارای اعتبارنامه است معین شده ومحتاج به رأی ثانی نیست..

شیروانی خیلی عجب است! بچه دلیل؟

کازرونی- بدلیل اینکه راجع بانتخابات سیرجان درمجلس مذاکره شد وجریانش مباحثه شد وتجدید رأی لازم نیست نهایت شعبه همچو دانست که کاظمی وکیل است مجلس رد کرد. پس بطور التزام بدرتصویب شد. بله یک چیزی باقی می‌ماند وآن راجع بصلاحیت آقای بدر است که ببینیم مجلس رأی بدهند یا خیر اگراینطوری که آقای حائری زاده فرمودند که حالا که ماراپرت راجع بکاظمی راردکردیم بدر هم رد شده باشد انوقت ممکن است یک کسی که دردرجه دوم وسوم یا چهارم یا پنجم انتخابات بوده یک راپرتی هم باسم او بیاورند بمجلس مجلس اگر البته هم اورا وکیل نیمداند ورد میکن دپس آن وکیل ه مبطور التزام رد شده وباید تجدید انتخاب شود انوقت قیاس کردند وبه مشیر معظم آقا: مشیر معظم دارای اعتبار نامه بود آمد درمجلس شعبه انتخابات اورا رد کرد البته

حق دارد ردکند ..

شیروانی- مجلس رد کرد شعبه تصویب کرد

کازرونی- بله مجلس انتخاب مشیرم عظم رارد کرد والبته باید تجدید انتخاب شود آیا مجلس انتخاب آقای بدر را ردکرده که محتاج بتجدید انتخاب باشد؟ هرگز همچو چیزی نشده است. درهرصورت اگراینطور سوابق را گذاشتید راستی اساس انتخابات متزلزل می‌شود بنده هم که آمدم دراینجا یک عرایضی بکنم راجع باین قسمت است ودیگر عرضی ندارم

رئیس- آقای شیروانی

شیروانی- بنده این موضوع رابقدری غیرقابل مذاکره می‌دانستم که حتی اینجا هم نمی‌خواستم به آقایان زحمت بدهم مجلس شورای ملی مبتنی برراپرت شعبه باید قضاوت کند راپرت شعبه برطبق دلائل واسناد وآرائی که مردم داده‌اند روی انتخاب آقای کاظمی بوده است. مجلس هم رد کرده است. این دیگر قابل ذکرنیست اصلا دراینجا بنده تصور می‌کنم هراعتبار نامه را که مجلس رد کند ما بخواهیم تجدید مذاکره دراو بکنیم این ازبرای مجلس شورای ملی مضراست ودرآتیه شما تمام انتخابات راوقتیکه مجلس شورای ملی رد کرده است می‌توانید مطابق یک مباحثی که دردوسیه هست درش حرف بزنید

کازرونی- اعتبارنامه داشته است

شیروانی- اجازه بفرمائید ممکن است بنده اعتبارنامه رادرکوچه پیدا کنم واسمم رارویش بنویسم وبیاورم اینجا. اینکه ملاک نیست. انتخاب ملت ملاک است پس دوسیه یعنی چه؟ رأی مردم یعنی چه؟ جریان انتخابات یعنی چه؟ وزارت داخله صریحا نوشته است دعوتی که ازشما شده کان لم یکن است باز آقا آمدند دراینجا ونشستند واعتبارنامه یاهرچه که دردست هرکه باشد بالاخره بنده سؤال می‌کنم که تجدید انتخاب چه وقت خواهد شد؟ مطابق نص صریح قانون انتخابات چند موقع تجدید انتخاب می‌شود. وقتیکه یک وکیلی بمیرد وقتی کی وکیلی رامجلس رد کند. وقتیکه وکیلی بعد ازاینکه اعتبارنامه بگیرد مستعفی شود. دراین سه مور دتجدید انتخابات بعمل می اید. پس مجلس شورای ملی راپرت شعبه راکه به مبتنی برنمایندگی یک شخص بوده است رد کرده است دراینصورت باید انتخابات تجدید بشود آقای کازرونی فردا شما از بندر عباس وکیل وکیل می‌شوید مجلس اعتبارنامه شما را رد می‌کند آنوقت دومی باید در مجلس؟ این سابقه رادر مجلس نگذارید

رئیس – آقای امامی

امامی – عرضی ندارم

حمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – اگر آقایان فراموش نکرده باشند در خارج از بنده سؤالاتی می‌شود وبنده هم نمیدانم چطور جواب بدهم. حالا اگر عقیده تان این است که بایک ترتیب صحیحی مذاکره شود ممکن است یک عبارتی. فورمولی پیشنهاد نمائید که بطور موافق ومخالف دران صحبت شود

مدرس- جزء دستور جلسه اتیه بگذارید

رئیس- بعد ازنطق آقای افشار جزء دستور می‌شود آقای افشار

افشار- انجمن مرکزی سیرجان دردرجه اول آقای بدر ودردرجه دوم آقای کاظمی راوکیل دانسته بود حالا به چه مناسبت بدر دردرجه اول وکاظمی دردرجه دوم وکیل شده بودند اینها یک مسائلی بود دردوسیه یعنی قضاوتی که انجمن مرکزی سیرجان درقسمت اقطاع واقشار کرده بود این قضاوت بهیچوجه تطبیق باروح ومفهوم قانون نمی‌شد ودرحقیقت کاظمی دردرجه اول وکیل بود بدردردرجه دوم بدلیل اینکه باستناد مواد ۳۶ و۳۷ نظامنامه آمده بودند ویک عده از آراء کاظمی رازده بودند وبدر رادردرجه اول وکیل کرده بودند شعبه قضاوت انجمن

را ازنقطه نظر قانون رد کرد ومطابق همان جریان اصلی انتخابات دردرجه اول کاظمی راوکیل کرد وراپرت داد وقتی راپرت شعبه رد شد درواقع منتخب سیرجان از مجلس رد شده بنا براین باید تجدید انتخابات بشود وهمانطوریکه آقای حائری زاده فرمودند موضوع انتخابات ما هم همین حال راداشت وقتیکه امیرهمایون رد شد متعاقب امیرهمایون کسی نیامد اینجا وایشان هم مأیوس شدند والبته بایستی انتخابات تجدید شود

رئیس- چون مقداری ازظهر گذشته است اگرتصویب بفرمایند اینموضوع بماند برای جلسه روز سه شنبه که دراین موضوع مذاکره شود بعد راجع بان لایحه قبلی

شیروانی- بند هراجع بدستورع رض دارم

رئیس- بفرمائید

شیروانی- بنده این موضوع رایک موضوعی نمی دانم که جزء دستور گذارده شود. اگرچنانچه جلسه آتیه این موضوع راقابل مذاکره دانستند همانطور که مقام ریاست فرمودند پیشنهاد می‌کنند ودرروی آن پیشنهاد صحبت می‌شود والا این یک موضوعی نیست که جزء دستور شود

رئیس- خوب- اگر مذاکراتی بشود لابد یک ترتیبی می‌کنیم که بترتیب موافق ومخالف صحبت شود. آقای وزیرداخله

وزیرداخله- بنده استدعا می‌کنم بعد ازلایحه اعتبار پنج میلیون مقرر فرمایند آن لایحه اضافات وزارت داخله که راپرتش هم بین آقایان توزیع شده دستور شود

رئیس- مخالفی ندارد؟

(گفتند خیر)

(مجلس نیم ساعت بعد ازظهر ختم شد)