مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ اسفند ۱۳۱۹ نشست ۸۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوازدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوازدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوازدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ اسفند ۱۳۱۹ نشست ۸۶

دوره دوازدهم قانونگذاری

مجلس یکساعت و چهل دقیقه پیش از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید

صورت مجلس روز ۱۵ شهریورماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند

- تصویب صورت مجلس

(۱ـ تصویب صورت مجلس)

رئیس در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد

- شور و تصویب لایحه فوری وزارت دارائی راجع باجارة انتشار سیصد میلیون ریال اسکناس

(۲ـ شور و تصویب لایحه فوری وزارت دارائی راجع باجارة انتشار سیصد میلیون ریال اسکناس)

رئیس آقای وزیر دارائی فرمایشی داشتید؟

وزیر دارائی از موقعی که حکومت فعلی تشکیل شده و یکی از مسائل مهمی که جلب توجه آنرا نموده امور مالی و اقتصادی و پولی کشور و لزوم اصلاحات آنها بوده‌است و مطالعاتی برای اتخاذ بهترین و مناسب‌ترین طرق اصلاحی آنها در جریان و تمام دستگاه فنی مربوطه دولت در تکمیل آنها و تقدیم لوایح آن بمجلس شورای ملی حاصل گردد. عجالتاً تا این لوایح حاضر و تقدیم نشده دو احتیاج فوری و ضروری دولت را وادار بمزاحمت آقایان نمایندگان محترم و مراجعه بمجلس شورای ملی نموده‌است یکی از آن دو احتیاج مسئله تهیه و جمع‌آوری خواربار و تأمین آذوقه عمومی کشور است که در رأس تمام اقدامات حکومت قرار گرفته‌است و اهمیت آن بر احدی مستور نیست و چون اقدامات خیلی فوری و سریع از طرف دولت برای خرید و جمع‌آوری گندم و جو و برنج و سیب‌زمینی و خرما و حبوبات و غیره شروع شده و نهایت مراقبت در تهیه اجناس ضروری مورد احتیاج عامله بعمل می‌اید ناچار احتیاج به داشتن مقدار کافی ریال لازم و حاصل است که بهیچ صورتی تأخیر آن جایز نیست. احتیاج دیگر مسئله راه انداختن احتیاجات ریالی دولت متفق ما انگلستان در ایران می‌باشد البته آقایان محترم بخاطر دارند که در ۱۲ خرداد ۱۳۲۱ از طرف حکومت وقت لایحه قرار داد مالی با دولت انگلستان بمجلس شواری ملی تقدیم شده‌است که هنوز جریان آن در کمیسیونهای مربوطه تمام نشده و امید است بزودی جزء دستور مذاکرات مجلس گذاشته شود. بموجب ماده ۱۵ این قرارداد از تاریخ امضاء که پنجم خرداد ۱۳۲۱ بوده اجرا شده و حکومت فعلی هم که دو ماه نیم بعد از امضاء و اجرای این قرارداد سرکار آمده مصلحت کشور را در تعقیب این امر تشخیص داده و احتیاجات ریالی دولت انگلستان را برآورده کرده و می‌کند تا مراحل تصویب قرارداد مالی در مجلس تمام شود ولکن چون برای انجام این امر و معامله با احتیاجات خوارباری کشور احساس می‌شود که میزان اجازه انتشار اسکناس که تا بحال بتصویب مجلس شورای ملی رسیده کافی نیست و ناچار باید بزودی بمیزان اجازه انتشار اسکناس افزوده شود لایحه برای کسب این اجازه تهیه شده و اینک بقید دو فوریت تقدیم می‌شود عللی که دولت را وادار بتقاضای دو فوریت نموده از عرایضی که عرض کردم واضح می‌شود و اگر باز هم توضیحاتی ضرور باشد بعرض خواهد رسید.

رئیس لایحه خوانده می‌شود:

(لایحه را آقای طوسی بشرح زیر خواندند)

مجلس شورای ملی بموجب قرارداد مالی ایران و انگلستان که در تاریخ ۵ خرداد ۱۳۲۱ بامضای نمایندگان دولتین رسیده و در جلسه نوزدهم خرداد ۱۳۲۱ برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی گردیده‌است دولت ایران در آخر هر شش‌ماه معادل صدی چهل تفاضل خرید و فروشهای ارزی خود بنرخ رسمی طلا دریافت می‌دارد و باین حساب اولین طلائی که دولت انگلستان باستناد قرارداد مزبور بایران تحویل می‌دهد علی‌الحساب در حدود دو میلیون لیره معین شده‌است که بلافاصله پس از تصویب قرارداد مزبور از طرف مجلس شورای ملی تحویل می‌شود و از حالا دولت درصدد تهیه وسایلی برآمده‌است که بتواند آنها را بایران بیاورد از طرف دیگر اولیای دولت انگلستان حاضر شده‌اند که علاوه بر آنچه در ضمن قرارداد مزبور تعهد کرده بودند بنا بتقاضای دولت ایران مقدار معتنابهی نقره بدولت بفروشند و وسایل حمل آنرا نیز بایران فراهم آوردند. بدیهی است که علاوه بر طلا و نقره مزبور از ۵ خرداد ۱۳۲۱ ببعد بطوری که در خود قرارداد قید شده بنا بارقام ذیل مقدار معتنابهی جنس نیز از ممالک امپراطوری انگلستان و امریکا بایران وارد شده و بامور اقتصادی کشور کمک مهمی نموده‌است.

موجودی اسعار دولت در تاریخ ۵ خرداد

۵۵۸۵۰۰۰ لیره

۱۳۲۱ تخمیناً

خرید اسعار تازه از ۵ خرداد ۱۳۲۱ تا

۱۶ شهریور ۱۳۲۱ ۲۷۵۷۸۱۲ لیره

۸۳۴۲۸۱۲ لیره

موجودی اسعار دولت در تاریخ ۱۶

شهریور ۱۳۲۱ ۶۲۵۹۳۷۷ لیره

تفاوت که صرف خرید کالا از امپراطوری

انگلستان و امریکا شده‌است ۲۰۸۹۴۳۵ لیره

مطابق ارقام دیگری در دست است عمل واردات کشور در ظرف ماههای اخیر بقرار ذیل خلاصه می‌شود:

وزن بتن ارزش بریال

واردات بازرگانی ۱۹۶۹۶ ۲۰۷۵۲۰۰۰۰

دولتی ۱۹۴۸۲ ۷۷۲۳۰۰۰۰

جمع ۳۹۱۷۸ ۲۸۴۷۵۰۰۰۰

از مراجعه باین ارقام تأثیر قرارداد مالی که برای تعاون دو مملکت متحد تنظیم یافته وضامن رفع احتیاجات مالی دولت انگلستان در ایران و تا حدی که اوضاع فعلی دنیا اجازه می‌دهد تأمین اجناس مورد احتیاج کشور ایران می‌باشد بخوبی آشکار و بخودی خود مبرهن می‌شود که دولت ایران با همان حسن نیتی که در موقع امضای پیمان اتحاد و قرارداد مالی ابراز داشته و بنا بضرورتی که مناسبات یک جهتی و همکاری اقتصادی طرفین ایجاب می‌نماید اسکناس مورد احتیاج کارگزاران دولت انگلستان را بر طبق مقررات قرارداد مالی سابق‌الذکر مرتباً در اختیار ایشان می‌گذارد و هر قدر ممکن باشد وسایل افزایش واردات جنس را از امپراطوری انگلستان فراهم می‌سازد. نظر باینکه میزان اسکناس مورد احتیاج دولت انگلستان در ایران با توجه بمعاملاتی که خود دولت می‌بایستی مرتباً انجام بدهد و بالخاصه وجوهی که باید دولت فوراً و حتماً بمصرف جمع‌آوری خواربار در تمام کشور برساند از میزان اجازه انتشار اسکناس تجاوز می‌کند و از طرف دیگر وضع و طبیعت هیچیک از دو فقره احتیاجات مزبور طوری نیست که بانتظار برگشت اسکناس بتوان تأخیری در پرداخت آنها قائل گردید ضرورت افزودن مبلغی بمیزان مجاز اسکناس احساس شده‌است ضمناً لازم میداند این نکته را نیز توضیح نماید که دولت از چندی قبل مشغول مطالعه در اساس امور مالی و مبانی پول کشور شده و امیدوار است که زمینه تصمیم قطعی در این امر و وسائل اجرای آن عنقریب تکمیل و لایحه قانونی آن هرچه زودتر تقدیم شود لیکن تا موقع تنتظیم قانون مزبور که امید می‌رود تا آنوقت قرار داد ۵ خرداد ۱۳۲۱ نیز جریان تصویب خود را در مجلس شورای ملی به پیماید ماده واحده ذیل بقید دو فوریت تقدیم و تصویب آنرا تقاضا دارد:

ماده واحده بانک ملی ایران مجاز است علاوه بر دو هزار و هفتصد میلیون ریال اسکناسی که تاکنون اجازه انتشار آن داده شده‌است تا میزان سیصد میلیون ریال اسکناس بجریان بگذارد مبلغ سیصد میلیون ریال مزبور از حیث پشتوانه تابع مقررات قانون ۲۱ اسفند ۱۳۱۸ خواهد بود.

نخست وزیر وزیر دارائی

رئیس مذاکره در فوریت است. فوریت اول. آقای امیر تیمور.

امیر تیمور اجازه می‌فرمائید؟ بنده هم در فوریت عرض دارم هم در اصل لایحه

رئیس اول باید در فوریت رأی گرفت بعد وارد اصل مطلب شد.

امیر تیمورـ اجازه می‌فرمائید بنده در کلیات لایحه عرض دارم در فوریت عرض ندارم

یکی از نمایندگان کلیات ندارد. ماده واحده‌است

رئیس - رأی گرفته می‌شود بفوریت….

افشارـ مخالف هستم اما. حرف داریم.

نوبخت - باید صحبت شود در فوریت….

رئیس - فوریت اول مطرح است. آقای امیر تیمور

امیر تیمور - بنده در اصل لایحه حرف دارم. در کلیاتش اجزاه بنده محفوظ بماند

رئیس - آقای نوبخت فرمایشی دارید؟

نوبخت - بلی هم در فوریت و هم در اصل ماده واحده مخالفم

رئیس - بفرمائید.

نوبخت - عرض می‌کنم کلیه لوایحی را که دولت می‌دهد بمجلس شورای ملی فلسفه‌اش روی این است که در اطراف آن شور و دقت بعمل آید و حقیقتاً بررسی بشود و مخصوصاً تعمق بشود و هر موضوعی که هست بحث بشود. دقت بشود مخصوصاً در لوایح مالی و خصوصاً در این لایحه این است که بنده تقاضا می‌کنم اجازه بفرمائید که مقرر شود در اطراف لایحه فعلی صحبت شود لایحه طبع و توزیع شود برود به کمیسیون و در مجلس تحت شور و مداقه قرار گیرد تا ما هم وقت داشته باشیم و بهتر بتوانیم رسیدگی و مطالعه کنیم تعمق کنیم اگر خوب باشد و صلاح باشد آنرا تصویب می‌کنیم اگر خوب نباشد و صلاح نباشد رد می‌کنیم.

رئیس - آقای دکتر جوان

دکتر جوان - بنده در اصل لایحه عرض دارم

رئیس - آقای انوار موافقید؟

انوار - بلی با فوریت موافقم. لایحه طرح است و صحبت در سر فوریت آن است حالا کسی که مخالف سات در فوریت صحبت می‌کند. آقای نوبخت در فوریتش فرمایش فرمودند که این لایحه برود بکمیسیون و در کمیسیون در اطرافش صحبت بشود بنده گمان می‌کنم که برای ما دیگر شبهة در فوریت این لایحه نباشد چرا؟ چون اولاً این ماده متمم قانونی است که در چهار ماه پیش از مجلس گذشت و آن چهار ماه قبل درست و مفصل در جلسات خصوصی صحبت کردیم با دولت سابق و دولت ادلة برای این ذکر کرد و هر کس از ما موافق و مخالف در آن جا مفصل صحبت کردند و اجازه داده شد به دولت و آن دولت سابق رفت و امضا کرد و بجریان انداخت آنها صد میلیون می‌خواستند بعد هفتاد میلیون داده شد در موقعی که این لایحه در آنجا مطرح شد و ما صحبت کردیم و مخالف و موافق هر کس صحبت کرد پس این را یک لایحه نمی‌شود گفت که لایحه جدیدی است که اولاً و بالذات باشد این اولا ثانیاً وقتی که بگوئیم این لایحه جدیدی است در دو جلسه روز پنج‌شنبه پریروز مفصلاً صبح و عصر صحبت کردیم در آنجا در جلسه خصوصی منافع و مضار این کار را در کمال دقت مطالعه و ملاحظه کردیم منافع آنرا موافقین بیان کردند دولت هم گفت حالا که موافق هستید من تقاضای فوریت آنرا دارم چون مسئله خرج است و احتیاج و مسئله این است که شما خودتان نفع این را تشخیص دادید با تشخیص دادن نفعش و با سابقة که داشته و عملی که شده‌است با اینکه الآن تصدیق می‌کنید که عملی نیست که مضر برای ما باشد و نافع است برای ما تقاضای فوریت آن شده‌است و بنده هم موافق هستم. با فوریت آن و اگر بکمیسیون هم برود در ده کمیسیون هم برود بیش از این مذاکراتی که در دو جلسه خصوصی صبح و عصر کردیم صحبت و مطالعه نخواهد شد

رئیس - آقای افشار.

افشار - بعقیده بنده این لایحه فوق‌العاده مهم است و تأثیر فوق‌العاده زیادی در حیات اقتصاد ما دارد یک همچو لایحه باین مهمی را در جلسه علنی و عمومی بخواهیم با قید فوریت و بدون اینکه در آن مطالعاتی بکنیم بگذرانیم بنده مخالفم بنده خودم الآن که اینجا نشسته‌ام نمیدانم چطور این لایحه تنظیم شده‌است و بعقیده بنده باید این لایحه برود بکمیسیون شور شود لایحه طبع و توزیع شود حتی در کمیسیون چند نفر از متخصصین مالی را هم بخواهند و احضار بکنند و در این موضع بررسی و مطالعه بکنند تا مجلس از روی فهم و دانسته بداند که بچه چیز رأی می‌دهد رأی بدهند والا یک لایحة که ما درست آنها را مطالعه نکرده‌ایم و در کمیسیون هم مورد مطالعه واقع نشده‌است همینطوری بیاید و با قید دو فوریت بگذرد بنده این را مخالف مصالح ایران میدانم و رأی نخواهم داد.

رئیس - شما پریروز در مجلس نبودید گویا. آقای افشار.

افشار - بنده مخالف هستم با فوریتش عرض کردم.

رئیس - آقای منشور موافقید؟

منشور - بلی.

رئیس - بفرمائید.

منشورـ بنده کاملا موافقم و دلیل موافقم هم این است که بقدر کفایت در روز پنچ‌شنبه در جلسه خصوصی صبح و عصر مذاکره شد و بعقیده بنده مذاکرات کافی شد و اگر برود بکمیسیون در کمسیون فقط ده نفر دوازده نفر مذاکره می‌کنند و حال آنکه در جلسه خصوصی که بعقیده بنده پیش از این هم رسمیت داشت در آنجا قریب هفتاد یا هشتاد نفر بودند خواندند لایحه را در دست همه گشت همه هم مطالعه کردند یک امری نبود که تازگی داشته باشد بلکه مسبوق بسابقه بوده‌است دلیل فوریتش هم در همان جلسه خصوصی بیان شد و کاملاً صحبت شد دولت هم بیان کردند برای موضوع خواربار و مخارجی که نهایت لزوم را دارد این لایحه تنظیم و تقدیم شده و با این ترتیبی که آقایان فرمودند اگر ما بخواهیم زیاد معطل کنیم این لایحه را بضرر احتیاجات کشور خواهد بود ما الآن محتاج محصول خارجی و کالاهای خارجی هستیم که باید حمل شود و بیاید بازارهای ما هم تکلیفش معلوم است بنده معتقد هستم باید با فوریتش موافقت بفرمایند.

جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.

رئیس - جمعی از آقایان اجازه خواسته‌اند.

عدة از نمایندگان مذاکرات کافی است. رای بگیرید

رئیس رأی می‌گیریم بفوریت اول این لایحه آقایان موافقین برخیزند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. فوریت دوم مطرح است. آقای امیر تیمور.

امیر تیمور بنده در اصل لایحه عرض دارم. اجازه بنده محفوظ بماند.

رئیس آقای اورنگ.

اورنگ بنده موافقم. رأی بگیرید.

رئیس رأی گرفته می‌شود بفوریت دوم. آقایانی که موافقند با فوریت دوم برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است. آقای امیر تیمور.

امیر تیمور - عرض می‌کنم مشکلاتی ک دولت فعلی با آن مواجه شده‌است و این لایحه را بمجلس تقدیم می‌کند میراثی ایت که از دولتهای گذشته بارث برده‌است

خشت اول چون نهد استاد کج تا ثریا می‌رود دیوار کج

البته آقای دکتر مشرف نفیسی مقرر داشته قیمت لیره که شش تومان و هفت قران بود چهارده تومان معین شود و علاوه بر تعیین قیمت مقرر داشته که لیره خریداری شود بهراندازة که توانائی باشد این اولین قدمی بود که ایشان برداشته و تا آن اندازه که بودجه مملکت و خزانه مملکت اجازه می‌داد اسعاری تهیه شد از ایشان که گذشت و نوبت بدولت بعد رسید آقای بدر وزیر دارائی وقت بعد از ایکه چندین جلسه مباحثه و مذاکره شده بنده یک مرتبه دیگر هم در این مجلس اشاره کردم که در کمیسیون‌های متعددی که در وزارت دارائی منعقد شد و بنده با یک عده از همکاران محترم خودم در آن کمیسیون دعوت داشتیم و نظر ما را استفسار کردند بنده مخالف بودم و با اینکه هیچیک از آقایان همکاران هم موافق نبودند یک مرتبه متوجه شدیم که رفته‌اند و آن قرارداد را امضا و منعقد کرده‌اند گو اینکه این قرارداد مورد بحث نیست و تا هنگامی که از تصویب مجلس شورای ملی نگذشته‌است طبق قوانین اساسی ما هیچگونه اثری نداشته‌است لکن از همان موقع متأسفانه شروع باجراء کردند اگر ایشان هم باز مثل آقای دکتر مشرف نفیسی تنها شروع بخرید لیره می‌کردند بمقداری که پول دولت و خزانه ما اجازه می‌داد حرف و صحبتی نبود ولی ایشان طوری در قرارداد کار را بازگرفته‌اند که تعهد کرده‌اند تمام احتیاجات ریالی دولت انگلستان را در ایران تأمین اول نکرده‌اند که این تعهد فوق قوه و بنیة مالی کشور ایران است و فوق قوه و بنیة مالی خزانه دولت است بلکه فوق قوه و بینه و قدرت و توانائی مالی تمام اهالی کشور ایران است. دولت فعلی هم بر اثر همان دچار یک تشنج و مشکلی شده‌است که این لایحه را بمجلس شورای ملی تقدیم کرده‌است آقای بدر یک مرتبه در فروردین ماه آمدند ۷۰ میلیون تومان اجازه طبع و انتشار اسکناس را گرفتند که تحویل متفقین شود و حالا دولت آمده و سی‌میلیون دیگر اجازه می‌خواهد که اضافه بکند بنده در آن موقع در خراسان بودم هم آن ۷۰ میلیون و هم این سی‌میلیون برای این است که بمتقین تسلیم و تقدیم شود اگر کار باین جا تمام شود بنده هم هیچ عرضی ندارم و الان سرجای خودم می‌نشینم و کاری ندارم ولی این رفع مشکل را نمی‌کند و متفقین بواسطه این جنگی که در این دنیا در گرفته‌است و در این مملکت هستند و متأسفانه نمی‌شود هم پیش‌بینی کرد که این بدبختی و جنگ که تمام خواهد شد ممکن است خدای ناکرده دو سال دیگر طول بکشد سه سال طول بکشد چهار سال طول بکشد پنج سال دیگر طول بکشد یک دولت یک مملکت یک کشوری تمام اینها را باید برای خودش پیش‌بینی کند و برای یک همچو مدت طولانی همینطور اوورت اصلاً تعهد کردن که تمام احتیاجات مالی انگلستان را در ایران در موقع جنگ در این موقعی که ارتش دهم هم در ایران در این مملکت تشکیل می‌شود بنده تصور نمی‌کنم عملی باشد و ممکن باشد از عهده آن برآید. این سی‌میلیون تومان را که شما می‌دهید این خرج یک ماه‌است بعد از یک ماه تمام می‌شود، نه خرج دو ماه‌است بعد از دو ماه باز دولت دچار همین مشکل و همین محظور خواهد شد و مجبور است که یک لایحه دو مرتبه تهیه کند و بیاورد بمجلس شورای ملی و برای دولت یک زحمت فوق‌العاده همیشه فراهم خواهد بود و این مسئله سبب می‌شود که سطح زندگی هم بالا می‌رود و زندگی غیرممکن خواهد شد و این فوق قوه و توانائی ما است البته بنده بدولت هم خودم تأکید می‌کنم بلکه نصیحت می‌دهم که دولت از نظر همکاری که با متفقین دارد صمیمانه با آنها همکاری می‌کند و باید تمام موجبات کار آنها را در ایران فراهم کند در عین حال باید قوه و قدرت مالی ما هم اجازه بدهد که همکاری بکنیم و بقدر توانائی‌مان باید با آنها همکاری کنیم و دولت باید این قضیه را حقیقتاً حل کند امروز سی‌میلیون فردا صد میلیون پس‌فردا دویست میلیون خواهد شد آنها هم احتیاج دارند باید هم داده شود بنده معتقدم الآن یک قراردادی ببندند یعنی بنشینند و وارد مذاکره بشوند با آنها و قراری بگذارند که در حدود صدمیلیون دویست میلیون سیصد میلیون هر چقدر ریال که مورد احتیاج آنهاست معادل آن ریال طلا و نقره بدولت بفروشند و این طلا و نقره را لازم هم نیست بایران بیاورند بنده عقیده‌ام این است و عرض می‌کنم بگذارند در آمریکا یا سویس یا سوئد یا یکی از ممالک بی‌طرف عالم بماند و باعتبار آن پول البته شما اسکناس انتشار بدهید و بجریان بیندازید و تقدیم متفقین بشود که رفع احتیاج آنها هم بعمل بیاید والا الان شما این سی‌میلیون را می‌دهید باز بعد از دو ماه دیگر این زحمت ایجاد خواهد شد و خود دولت هم دچار اشکال خواهد شد سطح زندگی مردم هم بالاخره بالا خواهد رفت و بجائی خواهد رسید که برای مملکت و مردم غیر قابل تحمل و طاقت فرساست می‌شنوم میگویند بعضی از آقایان که دولت نمی‌تواند و البته در مقام متفقین چون مورد تقاضایشان است دولت مجبور است بنده این حرف را مطلقاً قبول ندارم چون آقایان ما با یک دولتی سر و کار داریم و با یک دولتی پیمان بسته‌ایم که امپراطوری ربع کره ارض را دارد امپراطوری بزرگی مثل انگلستان که ربع کره زمین امروز حکمفرمائی می‌کند و حکومت دارد و تسلط دارد و مملکتی است که روزی ۱۲ میلیون لیره خرج روزانه اوست برای اینجور چیزها نمی‌آید اشکال کند که یک متفق او دولت ایران باشد و او را تحت فشار بگذارد و او را ناتوان کند و بزانو درآورد اگر چنانچه دولتهای گذشته ما مشکلات ما را صمیمانه باین متفق میرسانیدند یا اگر حالا هم برسانند و بالاخره اثبات کنند که این رویه فوق قوه مالی و طاقت بینة ما است بنده قطع ارم که آنها هم موافقت خواهند کرد این را وقتی دیدند فقو قوة مالی ما است چه می‌کنند؟ آنها چه می‌خواهند بکنند؟ واقعاً از یک آدم لخت چه چیزی گرفته می‌شود این است که بواسطه علوم شهامت یک مرتبه دیگر هم در این مجلس گفتم که بواسطه عدم شهامت نخواستند این قضیه را حل کنند تا باین جا کشید حالا هم عرض می‌کنم مملکتی که روزی ۱۲ میلیون لیره خرج روزانه اوست برای این چندرقاز این که اهمیتی ندارد برای او ولی برای ما البته در خانه مور شبنمی طوفان است این ترتیب خوب نیست از این جهت بنده معتقدم این است که دولت را متوجه می‌کنم که با این سی‌میلیون تومان که اجازه انتشار اسکناس می‌خواهند علاج اساس نمی‌شود و کار را حل نمی‌کند و اشکال سر جای خودش باقی می‌ماند باید یک علاج اساسی بکنند و راه حل پیدا کنند و بهترین طریق راه حل هم همین عقیده بنده‌است که صد میلیون دویست میلیون سیصد میلیون ریال هر چه احتیاج‌شان است از ایشان طلا و نقره خریده بشود به بیع قطع و این طلا و نقره را در خارج بگذارند و باعتبار آن بیایند اسکناس منتشر کنند اما اینکه گفته می‌شود قراردادی که آقای بدر گذاشتند بنده عرض می‌کنم آن قرارداد هنوز مورد شور مجلس شورای ملی قرار نگرفته و باطلاع مجلس شورای ملی هم نرسیده‌است و بنده که اطلاعی از چگونگی آن ندارم و این قرارداد هم باز روی همان پایة کار آقای دکتر مشرف نفیسی است و روی لیرة ۱۴ تومان است… (انوار اطلاع ندارید؟) و البته بنده اطلاع ندارم والله بالله تالله اطلاع ندارم بخدا اطلاع ندارم بحمد رسول الله که بنده اطلاع ندارم بنده ملسمان هستم و می‌گویم این لایحه را ندیده‌ام و از آن اطلاع ندارم باور کیند(صحیح است) یکنفر مسلمان بعرض یک مسلمان دیگر میرسناند من در تمام اظهاراتی که در مجلس شورای ملی کرده و می‌کنم و خواهم کرد ناشی از غرض نیست آقا (صحیح است) و روی فقط و فقط مصلحت مملکت و ملت و دولت است نه از نظر موافقت با آقای قوام‌السلطنه‌است نه از نظر مخالفت با آقای قوام‌السلطنه‌است و الله بخدا قسم همین است که می‌گویم (صحیح است) آقای قوام‌السلطنه کار خوب بکنند با ایشان موافقم کار بدهم بکنند اول مخالف بنده خواهم خودش محفوظ است کار مملکت باید مربوط بمطالب و نظریات اساسی باشد و مربوط بخصوصیت و شخصیات نیست که جنابعالی می‌خواهید بمن سخریه یا شماتت کنید اجازه هم می‌توانید بگیرید و بعد از من حرف بزنید ولی من بشما هیچوقت اجزاه نخواهم داد با من اینطور حرف بزنید.

انوار - در جلسه خصوصی نبودید؟

امیر تیمورـ آن قرارداد آقای بدر را هم گفتند روی خرید لیره ۱۴ تومان است و بالاخره ما حرفمان این است که باید ارز را آزاد بگذارید تا ارز تابع عرضه و تقاضا بشود خدا کند که لیره پنجاه تومان بشود در این مملکت بر فرض که دو تومان هم بشود این بما مربوط نیست این را کنار بگذارید. بما طلا و نقره می‌فروشند بدهند قبول داریم ما آنچه احتیاج داریم احتیاج آنی داریم بما بدهند البته عرض کردم طلا و نقره می‌دهند قبول داریم، نقره می‌دهند قبول داریم، گندم می‌فروشند قبول داریم، چو بفروشند قبول داریم، برنج می‌فروشند قبول داریم، قند می‌فروشند قبول داریم هر چه دلشان می‌خواهد بفروشند ما قبول داریم کالا می‌فروشند قبول داریم هرچه دلشان می‌خواهد بفروشند ما قبول داریم که باعتبار آن اسکناسی منتشر کنیم این کار هم اگر نمی‌شود یک قرضة با ما منعقد بشود که ما بگوئیم اصلاً یک لیره هم آنها نیاورند در ایران خرج کنند یک قرضة منعقد بشود دویست میلیون سیصد میلیون چهارصد میلیون بآنها قرضه داده شود و آنها بروند باعتبار آن قرضه اسکناس منتشر کنند وبدهند بدست‌شان این هم یک طریق حل است اگر اینطور حل نشود شما این سی‌میلیون را امروز می‌دهید دو ماه دیگر باز گرفتار هستید سه ماه دیگر باز گرفتار هستید همیشه یک تشنجی شما دارید و خدای ناکرده اگر جنگ دو سال سه سال پنجسال طول بکشد با این تعهدی که آقای بدر کرده‌است که تمام احتیاجات ریالی دولت انگلستان را کشور ما تأمین کند خزانه دولت که هیچ اگر تمام این کشور هم مملو از طلا باشد از عهده برنخواهد آمد. بنده باز خدا را بشهادت می‌طلبم که در این عرایض خودم نه نظر خصوصی دارم (صحیح است) نه غرضی دارم و کمال ارادت و بندگی را هم بشخص آقای قوام‌السلطنه دارم و با تمام آقایان وزراء هم دوست هستم خصوصیت دارم، رفاقت دارم همه‌شان مردمان صالح هستند همه‌شان مردمان شریفی هستند همه‌شان مردمان نجیبی هستند همه‌شان مردمان وطن‌پرستی هستند مردمان ایراندوستی هستند (صحیح است) و این عرایضی که می‌کنم از نظر تأیید و توفیق آنها است از نظر همفکری و موافقت با آنها است که فعلاً بروند و روی این زمینه فکر کنند و عمل کنند. (صحیح است)

وزیر دارائی - اظهاراتی که آقای امیر تیمور فرمودند مورد توجه دولت بوده‌است اگر فراموش نفرموده باشند پریروز هم در جلسة خصوصی مفصل عرض شد اقداماتی بعمل آمده و مشغول هستیم اینجا هم در ابتدای عرایضم عرض کردم که یک اقداماتی را ما مشغول هستیم برای مسائل مالی و اقتصادی دولت که در جریان است و هنوز تمام نشده‌است. همان قسمتهائی که میفرمائید با متفقین‌مان ما مشغول صحبت و مطالعه هستیم تلگراف کرده‌اند منتظر جواب هستند ما هم مشغول مطالعات دیگر هستیم منظور اصلی حضرت‌عالی هم انشاءالله بعد بعرض مجلس می‌رسد. مقصود این است که در این قسمت قصوری نشده‌است.

رئیس آقای نوبخت

نوبخت بنده قبل از عرایض خودم لازم است دو کلمه عرض کنم یکی راجع بخودم است که الان تب دارم و ناخوش هستم و آقای دکتر غنی هم اطلاع دارند (بعضی از نمایندگان بلندتر) بنای گفتن بنده برای این بود که آقایان نمایندگان یکقدری مراعات کسالت بنده را بکنند و یکی دیگر اینکه بنده با این لایحه‌ای که آقای کاظمی تقدیم مجلس شورای ملی کردند با آن ارادت کاملی که بایشان دارم و ایشان را هم مرد وطن‌پرستی میدانم مخالف هستم از این جهت اجازه می‌خواهم عرایضی که دارم و یادداشهائی که دارم بعرض مجلس برسانم و امیدواریم که این نظریات بنده حمل بر این نشود که مخالف با دولت آقای قوام هستم. برای اینکه در قراردادی که آقای فروغی به مجلس آوردند در آنجا بیاناتشان و جوابهایشان حاکی از این بود که بنده یک غرض خصوصی بایشان دارم در صورتیکه اینطور نبود حالا که نسبت بآقای وزیر دارائی و آقای قوام هم کاملا ارادت دارم البته این نظر ملحوظ نمی‌شود عرض می‌کنم فوق‌العاده مایة تأسف من است که در امور اقتصادی مالی تخصصی ندارم و وقت کافی نیز در پیش نیست ت بتوانم در اطراف این لایحه بطوریکه شایسته‌است بررسی نموده زیانی را که ممکن است بما وارد آورد ثابت کنم لیکن این قضیه سلبی نمی‌تواند مرا از اظهار عقیده باز داشته یا موجب بشود که از ابراز آنچه از روی منطق می‌فهمم خودداری کرده یا آنکه چون بتمام ادله که ممکن است نتوانم احاطه کردن از آنچه بتوان بدو دست یافت نیز صرف نظر کنم. جای بسی تأسف است که از چندی باین طرف دولتهای وقت عادت کرده‌اند بعضی لوایح حساس و قابل تردید را بقید دو فوریت بمجلس تقدیم کنند و در عین حال این قاعده را فراموش کرده‌اند که تقدیم هر لایحه بمجلس شورای ملی نه برای آن است که ظاهری بعمل آید یا قاعدة که مرسوم است بکار برده شود بلکه برای آن است که در اطراف آن شور بشود و نمایندگان بخوبی دقت و بررسی نمایند تا هرگاه نفع آن بیش از زیان آن باشد تصویب گردیده والا رد شود. این است که هرگاه نمایندة برای امعان نظر در این موقع وقت کافی نداشته باشد یا آنکه لایحة کاملا و بطوریکه شایسته‌است در معرض شور قرار نگیرد تصور نمی‌کنم تصویب یا رد آن مقبول عامه واقع گردد و بعقیدة من مجلس باید در این موضوع دقتی بیشتر مبذول دارد تا شوری که لازمة یک موضوع دقتی بیشتر مبذول دارد تا شوری که لازمة یک پارلمان واقعی است در اطراف لوایح دولت بکار رود و از آقای کاظمی وزیر محترم دارائی که شخص مجرب و آزموده هستند و من هم بایشان ارادت دارم انتظار چنین است که این نظریه را همیشه مراعات فرمایند باید دانست که این لایحه دارای یک مقدمه طولانی است در اطراف یک قرارداد مالی این مقدمه بیک حماسه و رجزی بیشتر شباهت دارد و آن قرارداد مالی هم چنانکه میگویند بمجلس شورای ملی تقدیم شده‌است اما نه تصویب گردیده و نه مردود شده‌است و نه در اطراف آن مذاکره و شوری وقوع یافته و پس از اینمقدمه ماده واحده‌ایست مبتنی بر کسب اجازه جریان سیصد میلیون ریال اسکناس که بعقیده من میان این ماده واحده و آن مقدمه طولانی هیچگونه وجه ارتباطی موجود نیست. مقدمه مذکور چنین میفهماند که یک قرارداد مالی میان ایران و انگلستان در تاریخ پنجم خرداد بامضای هر دو دولت رسیده و در جلسه نوزدهم خرداد بمجلس تقدیم شده اما بهمین حال باقی مانده و حتی مورد مذاکره نیز واقع نشده‌است بموجب این قرارداد مالی دولت ایران در آخر هر شش ماه معادل سدی چهل تفاضل خرید و فروشهای ارزی خود بنرخ رسمی طلا دریافت می‌دارد و نیز اولین طلائی که دولت انگلیس باید بدهد در حدود دو ملیون لیره تعیین شده که باید بلافاصله پس از تصویب قرارداد مذکور بپردازد علاوه بر اینها دولت انگلستان حاضر شده‌است مقداری نقره بدولت ایران بفروشد و بالاخره قرارداد مذکور چنین است و چنان است این است خلاصه مقدمه که قسمت اعظم این لایحه را تشکیل می‌دهد اما ماده واحده چنین میفهماند که علاوه بر دو هزار هفتصد میلیون ریال سیصد میلیون ریلا باید از کیسه تهی و جیب خالی این ملت بآقایانی پرداخته شود که بر ثروت دنیا احاطه دارند تا بوسیلة این مبلغ‌ها بتوانند وجوه نیروی خود را در ایران برخلاف رضایت عموم ایرانیان ادامه بدهند و این است معنی ماده واحده بین قرارداد مالی و این مادة واحده که حاکی از پرداخت سیصد میلیون ریال است وجه ارتباطی موجود نیست و نام طلا و نقره که در مقدمه این لایحه ذکر شده‌است نباید گوش ما را تیز و چشم ما را خیره نماید زیرا وجود یافتن آن در خارج مربوط بتصویب یک قرارداد مالی است که پایه اتکاء این ماده واحده‌است اما هنوز تصویب نشده و اگر هم تصویب بشود در صورتی عملی خواهد بود که بتوان آن طلاهائی را که میگویند از خارج بایران حمل نمود اولا قرارداد مذکور که این ماده بر آن اتکاء دارد نه تنها تصویب نشده بلکه مورد شور مجلس شورای ملی نیز قرار نگرفته‌است و در واقع این ماده واحده معلولی است که علت آن یک قرارداد مالی است که چون تصویب نشده‌است وجود خارجی ندارد و چون علتی موجود نباشد البته معلولی است که علت آن یک قرارداد مالی است که چون تصویب نشده‌است وجود خارجی ندارد و چون علتی موجود نباشد البته معلولی برای آن نمی‌توان قائل شد در اینصورت نمیدانم مطابق کدام منطق ممکن است مجهولی را که موضوع ندارد قابل تصویب دانست و یا بوجود فرعی قائل گردید که اصل و شالودة آن مورد تردید و وجود آن حتمی نیست ثانیاً در صورتیکه فرض کنیم قرارداد مزبور تصویب شده باز هم فرض کنیم که آن طلاها و نقره‌ها و پولها الآن حاضر است و منتظر ما هستند که تحویل بگیریم آیا چطور می‌توان مطمئن بود که حمل آن باین کشور میسر است و بر فرض که رئیس محترم دولت چنین اطمینانی بدهند و باز هم فرض کنیم که دلایل ایشان قانع‌کننده باشد باز جای آن است که گفته شود چه مانعی دارد که آن طلاها و نقره‌ها و لیره‌ها که بناست پس از تصویب قرارداد مالی بلافاصله پردازند که با همان سرعتی که قائل هستند بایران وارد نمایند و در صورتیکه قرارداد مالی بین ایران و انگلستان تصویب شده باشد بما تسلیم کنند و باز هم از ما اسکناس بخواهند و اگر هم قراردادی در بین نباشد همان طلاها و نقره‌ها را با پول ایران تبدیل نموده خرج کنند تا بگرفتن این وجوه معتنابه از ما احتیاجی نداشته باشند و پس از همة این مطالب عبارتی که در مقدمه این لایحه ذکر شده‌است و مشعر بر این است که جریان میلیونها اسکناسی که دولت اجازه آنرا می‌خواهد مورد احتیاج دولت انگلستان است بکلی نامفهوم بنظر می‌رسد. و معلوم نیست که این بنیان بر روی چه اصلی متکی است آیا باید دولت ایران هرچه دولت انگلیس پول می‌خواهد بپردازد؟ آیا این احتیاج را حدی و اندازه‌ایست یا آنکه این مسیر را ابداً ایستگاهی نیست اینها باید معلوم شود که بر روی چه قاعده‌ایست و ما هرگز چنین قراردادی نداریم و اکنون که این مبلغ‌ها را دولت می‌دهد چرا تصریح نمی‌کند که بر سبیل قرض است با همه اینها اگر مسئله بهمین جا ختم می‌شد یعنی این پول را می‌دادیم و خود را خلاص می‌کردیم باز زیانی بود که دشواری و سختی آن حد معینی داشت اما اولا این نوع خواهش‌ها چنانچه مشهود است تمامی ندارد و ثانیاً باید این را بدانیم که با پرداخت این پول کاغذ و اسکناس نپرداخته‌ایم تا عوض آن برق طلا را از دور بما نشان بدهند ما قوت یومیه خود را خدمت آقایان گذاشته‌ایم ما با پرداخت این نوع پولها نان را از دست مردم گرسنه ایران گرفته به سربازان خارجی تقدیم نموده‌ایم زیرا با این اسکناس خواربار و قوت مردم این کشور خریده می‌شود و این از انصاف و مروت دور است و هیچ فکر منصفی آنرا بعدالت نزدیک نمیداند مکرراً در ضمن اخبار خارجی همه خوانده‌ایم که دولت انگلستان مایحتاج نیروی خود را حتی برای مهاجرین خارجی نیز از خارج وارد می‌نماید تا آنجا که ادعا می‌کنند گندم و بعضی از مواد خواربار هم بایران می‌فروشند و از اینرو بآذوقه ما نیز کمک و همراهی می‌نمایند اگر اینطور است دولت انگلستان در ایران چه احتیاجی دارد که علاوه بر آنچه سابقاً دریافت داشته باز هم سیصد میلیون ریال از ما بگیرد هرگاه این پولها که از کیسه یک ملت فقیر گرفته می‌شود برای مخارج نیروی خارجی است پس آن اخبار و اطلاعات و ادعاها چیست؟ و چرا یک مطلبی که اصل ندارد می‌باید اینهمه تکرار شود و اگر آن اخبار که بسمع دنیا می‌رسد صحت دارد پس احتیاج دولت انگلستان باسکناس ایران که در مقدمه این لایحه ذکر شده‌است چه معنی دارد اینها دلائلی است که بعقیده من می‌باید از تصویب این لایحه جلوگیری کند و تصور نمی‌کنم که برای خرج آنها براهینی قانع‌کننده موجود باشد حالا جریان آنقدر اسکناس آیا در طرز زندگانی و اقتصاد مردم چه عملی خواهد کرد مسئله‌ایست اقتصادی و البته آنها که تخصص بسزا دارد بهتر می‌توانند زیان آنرا توضیح داده و تشریح نمایند.

رئیس - آقای دکتر جوان.

دکتر جوان - مخالفم بنده.

رئیس آقای انوار.

انوار ما وقتی در مدرسه بودیم در علم منطق می‌گفتیم که قضیة شرطیه صدق مقدم لازم ندارد یعنی شرطیه لازم است ولو اینکه مقدمه هم صادق نباشد. در وقتی که آقای بدر این لایحه را با آقای سهیلی آوردند در مجلس خصوصی حالا آقای امیر تیمور فرمودند قسم هم خوردند که اطلاع ندارم چند جلسه هم واقع شد و ایشان هم از جمله کسانی هستند که غیبت نمی‌کنند (هاشمی ایشان خراسان بودند) با اینکه ایشان تشریف داشتند چرا اطلاع ندارند (امیر تیمور عرض کردم ندیدم قرارداد را) این است که اگر بنده عرضی که کردم با توافق فکری که با ایشان دارم نمی‌توانم کلام ایشان را حمل بر خلاف واقع بکنم ولی نکته‌ای را که در جلسه خصوصی صحبت شد همینجور آقای افشار که فرمودند در زمان کابینه دو روز ایشان ناخوش بودند ولی از کابینه آقای سهیلی در آن قضایائی که در اینجا صحبت شد ایشان حاضر بودند و تمام مطالب گفته شد خوب حالا دو مرتبه تکرار می‌کنیم ما که موافق هستیم از تکرار آن هیچ ابائی نداریم و آقای امیر تیمور و آقای نوبخت و بعضی از رفقا اطلاع دارند که در آن قراردا سیاسی که در اینجا مطرح بود بنده و آقای امیر تیمور و آقای نوبخت مخالف بودیم ورقه آبی بنده هم هست از همه هم پررنگ‌تر و ما از روی کمال علاقه به مصلحت مملکت و از روی بی‌غرضی قضایا را حل می‌کنیم حالا دیگر بعد از مدتها من محتاج نیستم بآقای امیر تیمور بگویم که هستم یا آقای امیرتیمور حمله کنند که نخیر آقا من اینجور هستم. حالا آمدیم سر این موضوع بنده عرض کردم آقا که اگر این قضیه صادق باشد یعنی چه؟ یعنی صد تومان اسکناس از ما بگیرند و در ازاء آن شصت تومان قند و چای ولاستیک وگندم و اینها بما بدهند و امور تجارت مارا مرتب بکنند، امروزی که دنیا بر ما بسته شده‌است که نه از دولت آلمان می‌توانیم جنس بیاوریم نه از ایطالیا نه از ژاپن (افشارـ از ترکیه بیاورید) آقا بگذار ٍصحبت بکنم! آقای رئیس زنگ بزن بگذار مجلس یک روحی پیدا بکند! مجلس هم مثل محکمه دٍادستان شده‌است بهیج جا راه نداریم (نوبخت‌- ترکیه در جوار ما است می‌توانیم از آنجا بیاوریم) ترکیه دارد آقا!. چرا مغالطه می‌کنید! مگر این ترکیه نیست که هر روز از انگلیس مهمانی می‌کند؟‌! الآن مهماندار است چرا این حرف‌ها را می‌زنی مملکت ما باید زنده بماند آقا!. (اورنگـ آقا صحبت بفرمائید) آخر شما میفرمائید صحبت بفرمائید. در وسط صحبت کسی نباید حرف زد! (خنده نمایندگان)…

رئیس آقای نوبخت ساکت شوید آقا! یعنی چه! عجب!

انوار– عرض کنم بنده گفتم در صورتیکه راه تجارت بر ما بسته‌است زندگانی ما هم زندگانی است که امروز محتاج تجارت هستیم چه کارکنیم؟ آیا ما محتاج بتجارت نیستیم‌؟ بکالای خارجه محتاج نیستیم؟ یکساعت اگر صابون فکل‌تان پیدا نشود دنیا را زیروزبر می‌کنید. یکساعت و پنج دقیقه اگر کارت و چنگال‌تان پیدا نشود دنیا را را زیر و زبر می‌کنید ولی بنده دستها را بالا می‌زنم غذا می‌خورم! چرا آقا غیرواقع میگوئید چرا چیزی میگوئید که حقیقت غیر از این است ما تشخیص دادیم احتیاجات خودمان را بعد از آن قرارداد که ما یک ملتی هستیم که دنیا بر ما سخت شده‌است اطراف بسته شده‌است باید یک راه مخرجی برای صادرات ما باشد واردات‌مان باشد مملکت نمی‌تواند بدون واردات و صادرات زندگی کند اینها هم آمدند گفتند ما می‌آئیم از شما صد تومان اسکناس (یعنی کاغذی که اعتبارش را داریم هم بحمدالله طلا داریم هم نقره داریم هم جواهر داریم هم خالصجاتمان پشتوانه اسکناس ما است که نماینده‌های ما آقای نراقی و آقای مؤید احمدی کاملاً اطلاع دارند) با این اعتباری که شما دارید صد تومان کاغذ می‌گیریم شصت تومان جنسی که محتاج‌الیه شما است بدهد و چهل تومان طلا بدهد قبول نمی‌کنی کاغذ بدهی طلا بگیری؟ این مقدمه اول است مقدمه دوم این است که این کاغذهای ما نمی‌رود از مملکت بیرون که برود در بغداد و شامات و در پاریس و آن جاهائی که کعبة فرنگی مآب‌ها است. و آنجاها صرف نمی‌شود در همین جا می‌ماند (افشارـ سطح زندگی بالا می‌رود) چکار می‌کنید؟ آقای افشار چه میگوئید؟ صبر کنید عمله‌های ایران در شرق و غرب مشغول کار هستند الان در کرمان سی‌هزار نفر مشغول راه‌سازی هستند در فارس سی‌چهل هزار نفر مشغول راه‌سازی هستند در بین تهران و آذربایجان در راه خراسان همینجور چهل هزار نفر مشغول راه‌سازی هستند اینها عمله ایرانی هستند اینها مخارج می‌خواهند در مقابلش نه اینکه فعالیت در کشاورزی ایجاد کرده‌است؟ بنده خودم امسال ذرت کاشتم برای اینکه خوب می‌خرند یک یک ما را وارد زندگی کرده‌است حالا من بگویم چون روز اول گفتیم این شخصی است نباید نزدیکش شد اگر طلا هم می‌دهد باید بگوئیم زهرمار توی دهانمان می‌ریزد پس بنده بعد از آنکه این مقدمات را تشخیص دادم و وقتی دیدم که ملت احتیاج دارد به قند و شکر و گندم و لاستیک و دارو و غیره که باید وارد بکنند کامیون باید وارد بکند برای حمل و نقل و ما محتاجیم بهمة اینها از آنطرف (اینها همه مقدمات است نظرتان باشد) راهها بسته‌است و از یکطرف هم این معامله را با ما می‌کنند که کاغذهای ما را می‌گیرند البته کاغذهای ما اعتبار دارد پشتوانه دارد نقره می‌دهند یعنی صدی شصت را بما آذوقه، امتعه، کالا می‌دهند، صدی چهل باقیش را طلا می‌دهند و این طلا می‌آید در مخزن ما می‌ماند و ما از خدا می‌خواهیم و من در نظان استجابت دعا از خدا خواستم که این سوءتفاهمی که در بشر تولید شده‌است مبدل به حسن تفاهم بشود و زودتر جنگ خاتمه پیدا بکند، ما دارای یک لیره‌هائی هستیم این کاغذها را هم در موقع خودش پاره می‌کنیم و کنار می‌ریزیم و چیزی که در ما پیدا شده‌است یک قوة عملی و یک فعالیتی برای بازرگانی ما برای کشاورزی ما برای تمام طبقاتی که وارد زندگانی هستند و کار می‌کنند بنده می‌بینم در دهات چطور آن دهاتی که حاضر نمی‌شد سنگهای مزرعه را بردارد الآن شب و روز مشغول است و سنگها را برمیدارد مشغول برزگری شده‌است زمنیش را چیست؟ خودتان میدانید، آنها میگویند ما پیاز را از شما می‌خریم خروای صد و بیست تومان پیاز خروای چهار تومان به صدو بیست تومان رسیده‌است، این بجیب چه کسی می‌رود؟ این کشاورز ما مشغول کار می‌شود این فعالیتش به کجا می‌رود؟ چه ضرری ما می‌کنیم؟ ما فعالیتمان در کار بیشتر می‌شود کشاورزی ما خوب می‌شود تمام طبقات ما مشغول کار می‌شوند مشغول کار هستند، این چه ضرری دارد برای ما؟ چه چیز از ما می‌برند؟ کجا می‌برند؟ سرحدات ما که بسته‌است یکدانه گندم و جو خارج نمی‌شود این دولت ما که مثل دولت‌های سابق نیست...

افشار از قسمتهای ما خیلی می‌رود بعراق.

نوبخت از همه جا می‌رود.

انوار دلیل باور. از کجا؟

افشارـ از تمام اطراف آذربایجان غربی ارزاق می‌رود.

انوارـ غیر واقع میگوئید دلیل بیاورید. بنابراین این معامله را که ما گفتیم قضیه شرطیه‌است و صدق مقدم است. این طلا را بما می‌دهند مطابق این ماده‌ای که الآن قرائت شد و بعد از امضای قرارداد در مجلس شورای ملی دو میلیون لیره می‌پردازند طلا و نقره ما نسبت باسکناس بیشتر می‌شود، یک صحبتی هم در جلسة خصوصی آقای وزیر دارائی بیان کردند که یک مقدار زیادی هم نقره از هندوستان می‌خرند و وارد می‌شود در اینجا و نقره رواج پیدا می‌کند، طلا و نقره در مملکت ما زیاد می‌شود در مقابلش کار زیاد می‌شود کجای این مربوط باستقلال مملکت است و کجای این ضرر باستقلال مملکت است یا ضرر به سیادت مملکت؟ ولی ضرر به تنبلها است که تنبلها را بکار وامیدارد، چیزی که هست همین است که تنبل‌های ما را بکار وامیدارد پس از این جهت روی حقیقت (چون غرض آمد مرض پوشیده شد صد حجاب از دل بروی دیده شد) قضاوت کنید، بهر مجلس بهر محفل بهر انجمنی بروید قضایا را اینجور بگوئید که این سات معاملة ما متاع ما این است و در مقابلش امر بر این مترتب می‌شود، ترقی کشاورزی ما آبادی راههای ما امنیت در مملکت ما و زیاد شدن طلا و نقره. ببینیم کیست که منکر این باشد. مثل کریم‌خان‌زند که ازش نقل می‌کنند که از یک لری پرسید که چرا این کار را کردی گفت تو اگر بودی نمی‌کردی گفت نه گفت دروغ میگوئی.

رئیس آقای دکتر جوان

دکتر جوان بنده اساساً راجع باین لایحه مذاکره در اطراف قرارداد را خیلی بی‌ثمر می‌بینم برای اینکه فعلاً قراردادی مطرح نیست و هرکس موافق یا مخالف صحبتهائی بکند بهوا می‌رود. فعلاً مجلس هر رأئی راجع باصل لایحه بدهد هیچ تأثیری در قرارداد ندارد چون قراردادی منعقد نشده و مورد بحث نیست مطرح نیست و دولت هم چنین تقاضائی نکرده‌است. ماده‌ای که تقدیم شده منحصراً راجع به نشر سیصد میلیون ریال اسکناس است از این جهت بنده در اطراف قرارداد صحبت نمی‌کنم ولی چون آقای انوار ضمن فرمایشاتشان یک چیزهائی تذکر دادند که هیچکدام آنها صحیح نیست نه طلائی در بین هست و نه بما طلا می‌دهند اگر در کانادا هم بدهند آن عناوینی دارد در هر صورت فعلاً مطرح نیست که عرایضی بکنم و اگر خدای نکرده یکروزی این قرارداد مالی که می‌فرمائید در مجلس شورای ملی مطرح شد آنروز آقایان موافقین خواهند دید که دلایلشان روی چه پایه‌است ولی یک عمل خلاف قاعده دولت و یک عمل بی‌سابقه‌ای را که دولت در پیشنهاد این لایحه متأسفانه اتخاذ کرده‌است مرا مجبور می‌کند صحبتی بکنم که تاکنون دیده شده‌است که دولتهای وقت یک عملیات خلاف قانون از روی اشتباه یا روی نظرهائی انجام بدهند ولی تاکنون دیده نشده‌است که دولت خود عملی بر خلاف قانون بکند که هیچ مبنای قانونی را نداشته باشد.

رئیس چرا خلاف قانون کرده‌است درست بگوئید آقا

دکتر جوان‌- صحیح می‌گویم آقا گوش کنید تا بگویم آن عمل خلاف قانون را تاکنون دیده شده‌است که در ضمن یک عملی را بکند ولی خوب نیست در مجلس شورای ملی طرح کند آن موضوع را و آن این است که آقایان میدانند مطابق قانون اساسی و مطابق قوانین کشور ما قراردادی که از تصویب مجلس نگذشته قابل اجرا نیت حتی در پیمان هم تصریح شده‌است که این قرارداد باید بتصویب مجلس برسد ولی قراردادی را که دولت در مقدمه این لایحه خودش ذکر کرده خودشان هم در اینجا تصدیق کرده‌اند که بتصویب نرسیده‌است اجرایش خلاف قانون است. آقای رئیس حالا ملاحظه بفرمائید که خلاف قانون بوده‌است؟

رئیس - سابقه‌اش را شما نگاه کنید خلاف قانون نکرده‌اند

دکتر جوان - این قرارداد باید بتصویب مجلس شورای ملی برسد و چون بتصویب مجلس شورای ملی نرسیده و دولت هم تصدیق می‌کند در لایحه خودش که بتصویب مجلس نرسیده پس اجرایش ولو اینکه کابینه ساق هم اجرا کرده باشد و این کابینه آنرا یک عملی انجام شده تصور کرده باشد باز برخلاف قانون است و حتی در مقدمة یک لایحه پیشنهادی هم استناد بیک چنین قراردادی خودش خلاف قانون است این است که عرض می‌کنم مخالف هستم که در این لایحه اشاره بقراردادی بشود که تصویب نشده‌است. اگر بهانه و مستمسک دولت این است که کابینه سابق این قرارداد را برخلاف قانون اجرا کرده عمل کابینه سابق مجوز کار خلاف قانون این دولت نمی‌تواند واقع بشود، این دولت وظیفه داشته وقتی چنین امری را ملاحظه می‌کند در همان دقیقه موقوف بکند و در مجلس تعقیب بکند و منتظر تصمیم مجلس باشد. اگر خدای نکرده نظر دولت در استناد باین قرارداد این باشد که یک عمل غیر قانونی را که کرده‌اند و می‌خواهند اگر فردا ملت ایراد گرفت که چرا برخلاف قانون اجرا کردید بفرمایند که چون در مجلس مذاکره شد در اطراف قرارداد می‌خواهم عرض بکنم که این هم قابل استماع نخواهد بود زیرا امروز مجلس آنچه رأی خواهد داد و بنده هم میدانم که روی این تقاضای دو فوریت تصویب خواهد شد این ماده واحده ولی همیشه تصویب مجلس روی ماده واحده و روی سوادی است که در مجلس مطرح می‌شود و مورد شور قرار می‌گیرد و بهیچوجه تصویب یک قانون اثری در مقدمه آن ندارد، زیرا ممکن است یک قانونی روی یک عللی تقدیم مجلس بشود ولی نمایندگان روی یک علل کلی دیگری بآن رأی بدهند بنابراین اگر رأیی هم داده می‌شود بنده عرض کنم در آن هیچ تأثیری نخواهد داشت و در هر صورت دولت مسؤل است اگر این قرارداد را اجرا کرده باشد و متأسفانه چون آقای انوار نکته‌ای را فرمودند که این قرارداد چون امضا شده‌است از تاریخ امضا قابل اجرا بوده این قسمت را هم عرض می‌کنم اگر دولتی آمد و قراردادی را که باید بتصویب مجلس برسد از تاریخ امضاء اجرا کرد آنهم خلاف قانون است، قرارداد پس از تصویب مجلس قابل اجرا است. در هر صورت بنده فقط مقصودم راجع باصل لایحه بود با اینکه با اصل لایحه مخالف هستم ولی مذاکره را بی‌ثمر میدانم زیرا میدانم تصویب خواهد شد ولی این قسمت را عرض کردم که بالاخره این مقدمه‌ای که ذکر شد و این اشاره‌ای که بقرارداد شده بالاخره رفع مسئولیت از دولت نخواهد کرد.

رئیس آقای معدل

معدل - متأسفانه بنده با تمام این مذاکراتی که در اطراف این لایحه شد موافقت نداشتم چه آقایانی که مخالفت کردند و چه آقای انوار که موافقت فرمودند سببش هم این است که باید متذکر و متوجه باشیم که مذاکراتی که ما می‌کنیم تأثیر شدیدی در اذهان عمومی دارد. مذاکرات ما مسبوق بیک سوابقی است که فقط خود ما مستحضر هستیم ولی دیگران که این مذاکرات را در روزنامه می‌خوانند از آن سوابق استحضار و اطلاع ندارند و از این جهت یک تشویش خاطری در اذهان باقی می‌ماند بخصوص که این قضیه مربوط باسکناس است که تمام زندگانی مردم و ثروت مردم را تشکیل می‌دهد و روزانه مورد حاجت آنها و داد و ستد آنها است فکر بفرمائید این صحبت‌هائی که امروز مخالف و موافق در اینجا کرده‌اند اینها چاپ می‌شود و بدست مردم می‌رسد آن مردی که بکلی از سیاست برکنار است و آن شخصی که از سوابق موضوع اطلاع ندارد یک باره تصور می‌کند که زیر پای اسکناس خالی شده و شالوده نداشته و حالا هم یک نگرانی و تزلزل شدیدی در مجلس شواری ملی و یک اختلاف نظری بین نمایندگان و دولت در این باب هست در حالی که چه آقایان موافقین و چه مخالفین همه میدانیم که این موضوع حقیقت ندارد و همه ما ایمان کامل داریم بر اینکه اسکناس ما روی یک اساس صحیحی است (صحیح است) یک نکته دیگری را که بنده قبل از ورود بموضوع می‌خواستم متوجه و متذکر شوم این است که ما در جلسات خصوصی این قضیه را حل کردیم که امروز مملکت محتاج بیک وحدت فکر و یک معاضدتی است که ما باید داشته باشیم چار جنبة مخالف و موافق را کنار گذاشتیم و همه بالاتفاق بیک دولتی رأی دادیم؟ برای اینکه دیدیم کشور ما در معرض یک واقعاتی واقع شده که لزوم همکاری دقیق را ایجاب می‌کند (صحیح است) دولتی که امروز روی کار آمده‌است یک دولت مختلطی است که توانسته‌است افکار عمومی را نسبت بخودش متوجه کند و مرکز یک وحدت ملی باشد ما در این جا نبایستی از نظر افکاری که در روزهای آزاد می‌توانیم داشته باشیم صحبت بکنیم یعنی اگر امروز جنگ نبود اگر دامنة جنگ به پشت دروازة کشور ما کشیده نشده بود اگر آتش جنگ را ما احساس نمی‌کردیم و از گرمی آن نمی‌سوختیم ما می‌توانستیم افکار خودمان و عقاید خودمان را آزادتر بیان کنیم و روی مصالح دقیق‌تر و جزئی صحبت کنیم اما یک مصالح عالیتر و یک مطالب دقیق‌تر یک پیش آمدهائی که امروز همة ما از آن استحضار داریم هست که بنظر بنده خلاف وطن‌پرستی است که ما دولت را در مضیقه بگذاریم و بخواهیم در مقابل آنها یک مشکلات داخلی هم ایجاد بکنیم (صحیح است) و اینها را بیاوریم در مجلس و بصورت مخالف و موافق صحبت کنیم و تقریباً این جور در اذهان عمومی نتیجه بگذاریم که آنهائی که رأی می‌دهند و آنهائی که موافقت می‌کنند با این اصول آنها مردمان وطن‌پرستی نیستند و آنها مصالح کشور را در نظر نمی‌گیرند ما تنها نیستیم که اینها را می‌فهمیم و ما تنها نیستیم که این مطالب را دقت می‌کنیم خیر همه آقا همه چیز را میدانند و همه‌همه چیز را می‌فهمند ولی باید فهمید که این دولت انگلستان و آلمان قبل از جنگ نیستند که روبروی هم ایستاده باشند و بخواهند یک معاهده ببندند الآن موقع جنگ است و ما این هستیم که با دولت انگلستان باید مذاکره کنیم و وضعیت طوری نیست که ما ملاحظه کنیم که ببینیم در خورد توانائی این ملت چیست بهمان اندازه انتظار داشته باشیم بسیاری از مطالب هست که در زندگانی شخصی ما هم اینطور هست که بایستی به رو نیاورد و نباید روی آنها بحث کرد خود بحث کردن روی او اول حرف است یعنی اساساً لازم نیست یعنی مطلب وجود ندارد که روی آن بحث کنیم رأی اعتمادی که ما بدولت دادیم باتفاق (یعنی قریب باتفاق) موقعی بود که ما از این مشکلات استحضار داشتیم اگر آقایان نوبخت یا امیر تیمور می‌فرمایند که آن قرارداد تصویب نشده و بعقیدة بنده هم تصویب نشده ولی این مسئله طرح بود و این مسئله ذهنی ما بود و ما استحضار داشتیم که این قضیه را دولت دارد اجرا می‌کند (دکتر جوان در مجلس مطرح نبود) در مجلس خصوصی مطرح بود اجازه بفرمائید و بنظر بنده مخالفین بیشتر دارند این مسئله را ثبت می‌کنند تا موافقین برای این که وقتی روی این مسئله بحث نشود این قسمت اخیر فرمایش آقای دکتر جوان تقریباً عمل شده‌است یعنی این جا ما فقط یک ماده واحده را تصویب کردیم و این ماده واحده پیشنهادی دولت است و نوشته می‌شود که این مادة واحده با چند رأی تصویب شد مقدمة لایحه را که در مصوبات مجلس شورای ملی نمی‌نویسند اما این تأیید شما این تصریح این نیت شما ناچار می‌کند که این مسئله را در مذاکرات مجلس شورای ملی وارد کنند در حالی که بقول خودتان میدانید که نتیجه نمی‌شود از این مذاکرات گرفت اگر این را میدانید چرا آنقدر تصریح می‌کنید چرا اینقدر تبیین می‌کنید یک مطلبی را ما رأی اعتمادی که بدولت دادیم روی چه اصل دادیم؟ گفتیم بدولت تا آن اندازة که قدرت داری تا آن اندازة که میسرت هست تا آن اندازة که ممکن می‌شود به نمایندگی ما برو این مسائل را حل و عقد کن (دکتر جوان در حدود قانون) البته در حدود قانون او هم که آمد مشکلات خودش را بما گفت اگر مقصود این است کمر دولت را در زیر بار مشکلات ما هم بیشتر فشار بیاوریم او که یک بار فشاری رویش هست اگر می‌خواهید که از این حیث ما هم یک چوبی بزنیم آن یک امری است علیحده ولی ما باید مشکلات را بهتر از این حس کنیم تصور می‌کنم همان مقتضیاتی که موجب این مسائل شده‌است میدانید و همان موجبات است که میفرمائید نمی‌توانید و اگر میدانیم که ما بایستی ضمناً بدانیم مشکلات جنگ چیست یکی از مشکلات جنگ تحمل این ناملایمات است یکی زیر بار رفتن همین حرفهائی است که ملت ایران میل ندارد آنها را قبول کند ولا چیز دیگری نیست اگر ما اینجا نشسته باشیم و موافق دلخواه خودمان هرچه بخواهیم بگوئیم پس نه جنگی است و نه اوضاع نامرتبی است پس ما باید متوجه باشیم صحبت‌هائی که می‌کنیم به منفعت کشور باشد موافقتمان به منفعت کشور باشد مخالف هم به منفعت کشور یک نفر وکیل یعنی یک نفر سیاسی چرا؟ برای این که وکیل شخصی سیاسی است و در سیاست کسی است که طوری صحبت کند که از موافقت و مخالفتش هر دو نفعی عاید کشور شود نه اینکه فقط نظریات خودش را ابراز کند و رد شود بنده مخصوصاً این جا یک توضیحاتی را لازم میدانم داده شود که این توضیحات پایه واقع شود برای افکار عمومی و سوء تفاهمی اگر باشد از اذهان مردم خارج شود و آن این است که مردم تصور نکنند اگر گفته می‌شود سی میلیون تومان اسکناس چاپ می‌شود و به متفقین داده می‌شود این را رایگان می‌دهند بدست آنها و این از دست ما خارج می‌شود و بهمین میزان هم از پشتوانه اسکناس کم می‌شود در حالی که مطلب اینطور نیست مطلب این است که متفقین ما میگویند ما در کشور شما برای ساختمانها برای راه‌ها برای مصارف ارتش خودمان بایستی یک پولی را خرج کنیم حالا البته صرف نظر می‌کنیم از اینکه این کار خوب است که بسر ما آمده‌است که ارتش آنها در مملکت ما آمده‌است و آیا این حق را دارند یا ندارند و این را عرض کردم بطوری که خود آقای دکتر جوان هم تصدیق کردند جای بخشش توی لایحة اجازه نشر سی میلیون تومان اسکناس نیست این پیش‌آمدی است واقع شده اینها میگویند ما این پول را باید مصرف کنیم در مقابل هم صدی چهل طلا می‌دهیم و صدی شصت هم حاجات شما را برمیآوریم (دکتر جوان اینطور نیست) صدی چهل طلا می‌دهند وصدی شصت هم جنس می‌دهند اگر گفته شود که خلاف میگویند و طلا را نمی‌دهند در هر امری و در هر عقدی ممکن است این اتفاق بیفتد ولی تا وقتی که واقع نشده نمی‌شود پیش‌بینی کرد و نمی‌شود گفت بآنها که خلاف میگوئی دروغ میگوئی زیرا ما که بدولت اختیار داده‌ایم با همین قید و با همین شرط و با همین ترتیب می‌دهم بنده خودم در این باب پیشنهادی تهیه کرده‌ام که اگر دولت قبول کند و اصلاح شود در این ماده بنظر بنده راه این تصورها و این ایرادگیری‌ها بسته می‌شود و آن این است که زر و سیمی را که متفقین در مقابل صدی چهل آنچه را که از ما می‌گیرند و بما می‌دهند این را در ممالک متحدة امریکای شمالی در بانکهای معتبر آنجا بامانت بسپاریم و مجلس شورای ملی تصویب کند آنچه از این بابت می‌گیریم جزء پشتوانه اسکناس محسوب شود و جزء معاملات عادی نرود برای این که صدی چهل آنچه که از واقع شود جای هیج نگرانی نیست باین جهت بنده تصور می‌کنم چه آقایان مخالفین و چه آقایان موافقین که در این باب صحبت می‌کنند خوب است رویه صحبت و مذاکرات خودشان را روی فهم عامه قرار بدهند و طوری نشود که در اثر این مذاکرات ما ایجاد یک نگرانی و اضطرابی در خاطر عامه پیدا شود (صحیح است)

رئیس آقای اورنگ.

اورنگ موافقم اگر مخالفی بود عرض می‌کنم.

رئیس آقای دکتر ملک زاده.

دکتر ملک‌زاده موافقم.

رئیس آقای ملک مدنی.

رئیس آقای فرمانفرمائیان.

فرمانفرمائیان بنده هم از آن قسمت هستم که با طرز و ترتیب لوایحی که دولت پیشنهاد می‌کند و دولت سابق هم شروع کرده بود پیشنهاد می‌کرد بنده با این طرز و اصول مخالف هستم چرا؟ برای اینکه آقااین مسئله چنانچه گذشته و میدانیم این پایان این مطلب با این لایحه و با این رأی مجلس شورای ملی نخواهد شد این مسلم است از طرفی ما همه میدانیم و واقف هستیم و چیزی بر ما پوشیده نیست که امروز یک وضع خاص و خارق‌العاده چه این دولت چه دولت قبل چه دولت بعد هر صورتی داشته باشد تا اوضاع جهان بدین منوال است این اشکالات و محظورات نه فقط برای ما است برای قوی‌ترین دولتها فراهم و موجود است از طرفی هم البته بحثی که می‌شود با اطلاعاتی که می‌شنویم بوسیله نشریات و جراید ملاحظه میفرمائید ببینید در سایر نقاط که دولتشان هست قوة مقننه‌شان هست آیا اینگونه مذاکرات برای یک میلیون دو میلیون تومان نشر اسکناس هیچ پیش آمده‌است؟ هیچ شنیده‌اید آقایان که اینها را بیاورند در مجلس و مطرح کنند و مباحثه کنند؟ آن مذاکراتی که می‌شود در اطراف موضوعات دیگری است آیا دیده‌اید که در مملکت انگلستان دولت رفته باشد در مجلس و از مجلس تقاضای انتشار دو میلیون لیره اسکناس بکند و مجلس هم بموجب لایحه‌ای اجازه بدهد؟ بنده مخالفتی که دارم و بعنوان مخالفت خواستم عرض کنم این است که دولت این‌جا یک معامله‌ای می‌کند این یک معاملة خزانه‌داری است یک اسکناسی است دولت می‌دهد و در مقابل یک مقدار طلا می‌گیرد و مقداری هم جنس می‌گیرد و مسلم است هیچکس هم نمی‌خواهد منکر شود نهایت احتیاج را بآن اجناس داریم و اگر از آنها گرفته نشود در این جا فراهم نمی‌شود امروز محل اعتماد ما است و طرف اعتماد ملت است در صورتیکه ما و شما و ملت دولت را طرف اعتماد ملت است در صورتیکه ما و شما و ملت دولت را طرف اعتماد خودمان قرار می‌دهیم بنده شخصاً ولواینکه تمام مجلس مخالف باشند اظهار نظر خودم را می‌کنم و بنده خودم شخصاً به دولت اختیار می‌دهم که اینگونه معاملات خزانه‌داری را البته برای مدت محدود برای دو ماه سه ماه بکند در این معاملات گمرکات ما را که گرو نمی‌خواهند بگیرند این معاملات صرفاً یک معاملة خزانه‌داری است و بنده عقیده‌ام این است که این مباحثاتی که می‌کنیم همانطور که یکی از آقایان گفتند بمراتب خودش چه از نظر اقتصادی در داخله مملکت و چه از نظر سیاست عمومی مملکت خودش بیشتر از این اجازه نشر اسکناس است این عقیده بنده‌است که دولت اگر مورد اعتماد است بنده که بهیچوجه شرکت نمی‌کنم و ضرورت هم ندارد که با این فرمول عمل کند این یک معاملة خزانه‌داری است دولت چیزی گرو نمی‌گذارد دولت یک کار خارق‌العاده نمی‌خواهد بکند یک قانونی است آورده‌است و آن اجازة نشر اسکناس است و ما به دولت اختیار می‌دهیم که تا دو ماه سه ماه این کار را بکند و این معامله را بکند والا وقتی که دولت قرار شد بیاید اینجا و جلسه خصوصی کند خیلی بمراتب نگرانی بنده زیادتر شد و خودتان میدانید این بیاناتی که آقای شیخ‌الاسلام ملایری کردند و دیگران هم دنباله آنرا گرفتند آن مهمتر است برای ما یا یک مشت اسکناس می‌خواهند نشر کنند؟ این مباحثات و مذاکراتی که ما می‌کنیم تأثیر اقتصادی دارد والا اگر دولت فرض بفرمائید یک اختیار تامی داشت در یک مدت محدودی و یک عمل خزانه‌داری هم می‌کرد هیچکس هم متوجه نبود هیچ تأثیر هم نمی‌کرد برنج هم خرواری سیصد تومان نمی‌شد والا فعلاً این مذاکرات دنباله‌اش این است که فلان چیزی که جزء ارزاق عمومی است مثلاً بامیه و گوجه‌فرنگی هم نرخش بالا می‌رود چرا؟ برای اینکه در مجلس نشستیم و یک صحبتی کردیم و همه اظهار علم کردیم که این قضیه چه اندازه مضر است از نقطه‌نظر اقتصادی والا فرض بفرمائید چندی قبل در اوائل همین دوره مگر وزیر مالیه وقت نیامد و تقاضا نکرد که اوراق بهادار خزانه منتشر شود بمبلغ سی یا چهل میلیون تومان؟ مگر این تقاضا را نکرده بود و شما این اجازه را ندادید مگر ما امروز این اجازه را ندادیم که همان اوراق را اجازه بدهیم؟ مگر با همان اوراق رفع احتیاجات نمی‌شد و آنوقت چه تأثیری از نظر عمومی می‌کرد؟ البته متفقین از نظر احتیاجاتشان یک پولی می‌خواهند اینها یک حقایقی است یک پولی می‌گیرند و در این مملکت خرج می‌کنند ولی امیدوار هستم آن بیانات آقای انوار پیش نیاید و پیاز خرواری صد تومان نشود بلکه دو تومان بشود گندم هم خرواری پنج تومان بشود و زارعین ما هم عملگی نکنند و روزی دوازده قران اجرت بگیرند بلکه زارع وکشت کاری که رفته‌است در راهها کار می‌کند و لابد مزرعة او بیکار مانده‌است بیاید در زراعت کار بکند فعلا زارع همان جمعیت محدود این مملکت است که یا باید در مزارع کارکنند یا در جاده‌ها و این چیز هیچکدام برای ما اسباب دلخوشی نیست آقای انوار خوب بود گندم به خرواری چهار تومان می‌رسید پیاز هم خرواری دو تومان می‌شد ولی در مقابل پارچه هم متری سی‌شاهی می‌شد نه متری دو تومان قند هم یکمن دو قران می‌شد نه یکمن هشت تومان پس بنده شخصا عقیده‌ام این است که اگر دولت این را فرض کند که ممکن است با این ترتیب احتیاجاتشان رفع شود نمی‌شود باز هم محتاج هستند باید یک ترتیبی معین کنند بعنوان معاملات خزانه‌داری که دولت یک اختیاری داشته باشد و طبق آن اختیار این معاملات را بکند و الا با این ترتیب و این عملی که می‌شود و مذاکراتی که می‌شود روی این قانون مضراتش خیلی بیشتر از منافعش است.

جمعی از نمایندگان-کافی است مذاکرات.

رئیس-پیشنهادات خوانده می‌شود. پیشنهاد آقای معدل پیشنهاد می‌کنم جمله زیر ضمیمه شود. زر و سیمی که از متفقین در مقابل اسکناس گرفته می‌شود در بانکهای معتبر ممالک متحدة امریکا بامانت سپرده شود.

دکتر ملک زاده ـ این مربوط به این لایحه نیست مربوط به معاهده‌است.

ملک مدنی- بنده مخالفم این پیشنهاد از موضو ع خارج است.

معدل- بنده اصلا توضحی ندارم اگر مربوط به این بماده واحده نیست پس می‌گیریم.

رئیس- پیشنهاد آقای نراقی:

برای اینکه انتشار اسکناس نامبرده در ماده واحده موجب بالارفتن نرخها و گرافی بهای زندگی نشود پیشنهاد می‌نمایم تبصرة زیر به مادةواحده ضمیمه شود.

تبصره-دولت مکلف است نرخ کلیة مواد ضروری مورد احتیاج عموم را تثبیت نموده و از بالا رفتن بهای مواد ضروری جلوگیری نماید.

رئیس-آقای نراقی.

نراقی-بنده باصل موضوع دخالت نمی‌کنم که عمل مفیدی است یاغیر مفیدی است ولی آنچه معلوم است این است که انتشار اسکناس زیاد باعث بالا رفتن نرخها خواهد شد و اگر هم دولت این عمل را خودش نکند خود بخود این عمل انجام میشودچنانکه در موقع لایحه اجازه انتشار هفتاد میلیون تومان اسکناس این مطلب تذکر داده شد و آقای وزیر دارائی قبول نکردند ولی بلافاصله این عمل انجام شد و آقایان تصدیق می‌فرمایند ومحسوساست که اگر مردم حساب کنند و باحساب نرخ را بالا ببرند اهمیتی ندارد و تومان اسکناس در جریان داریم واین سی میلوین تومان یک نهم آن اسکناس و یک دهم کل اسکناسی است که در جریان خواهد بود اگر باندازة یک دهم یعنی ده در ضصد نرخ‌ها افزوده شود اشکالی نیست اما چون مردم اهل حساب نیستند و غالبا وظیفه شناسی و نوع پروری علاقمندی بکشور ندارند بیشتر بالا می‌برند و تعدی خواهند کرد بکسانی که بایک حقوق معینی زندگانی می‌کند و منحصرا این فشار به طبقه مزدور و حقوق بگیر وارد می‌شود این است که نرخهای مواد ضروری زندگی را همانطور که نرخ نان ثابت است نرخ قند و شکر وچای ثابت است ذغال و هیزم و سایر موادی که مورد احتیاج عموم است حتی الامکان تثبیت کنند و جلوگیری کنند از بالا رفتن نرخها واز سوءاستفادة که محتکرین از بال رفتن قیمت اجناس می‌خواهند بکنند و مخصوصا بنده تذکر می‌دهم که دولت خودش نباید در مسابقه بالا رفتن نرخها شرکت کند یک وقتی صحبت در این بود که دولت دربارةچای اقدام بی‌رویة کرده‌است چای مردم را بزور ضبط کرده و با چوب حراج نرخ اورا بالا می‌برد آقای وزیر دارائی وقت فرمودند ماتاجر هستیم و تاجر هر عملی ازش شایسته‌است بنده عرض می‌کنم نباید دولت در بالا رفتن نرخها شرکت کند بلکه باید نزخها را تثبیت کند در جلسه گذشته هم آقای وزیر پیشه و هنر فرمودند که چرا نرخ تمام اجناس بالا می‌رود ولی مواد انحصاری که در اختیار دولت اسشت بال نرود و قیمتش را ثابت نگاه داریم ما هم قیمت را بالا می‌بریم این غلط است دولت مکلف است که مواد ضروری عامه را قیمتش را تثبیت کند و در درجه اول اعتبار پول خودش راخودش حفظ کند.

رئیس-آقای ملک مدنی

ملک مدنی-بعقیدة بنده اصل مطلبی را که آقای نراقی بیسان کردند صحیح است محل تردید هم نیست و بعقیدة بنده هم دولت باید جلوی محتکری رابگیرد و از هر اجحاف و تعدی که بخواهند بکنند بوسیله قانون احتکار جلوگیریکند ولی بنده خیال می‌کنم برای دولت وسیلةکافی در دست هست و احتیاجی به این چیزها نیست برای اینکه آن قانونی که ما از مجلس گذرانده‌ایم هر نوع اختیاری را بدولت داده‌است که هر کس که بخواهد سونإاستفاده کند بهر عنوان و بهر اسم جلوگیری کند و این وظیفه دولت است که آن قانون را جلوبگذارد ومطابق آن دولت عمل بکند و ا گر مطابق آن قانون عمل شود از همان اشخاصیکه آقای نراقی فرمودند جلوگیری بکنند و چهار نفری را هم که بدادگاه بفرستند سایرین دست و پای خودشان راجمع می‌کنند. چیزی را که بنده می‌خواستم این جا عرض کنم یک بیانی این جا آقای فرمانفرمائیان کردند که بنظر بنده باید یک جوابی و توضیحی از طرف مجلس شورای ملی داده شود این مطلب راخیال می‌کنم بنظر بعضی از آقایان شاید ایشان اشتباه لفظی کردند که فرمودند عمل اسکناس را خود دولت بکند واین یک عمل خزانه‌داری است بنظر بنده اینطور نیست انتشار اسکناس باید با اجازه مجلس شورای ملی باشد(صحیح است)

فرانفرمائیان-هر وقت دولت خواست که انتشار اسکناس بکند مطابق قانونی که از مجلس گذشته‌است باید از مجلس اجازه بگیرد و همینطور هم مربوط به قرارداد معاملات با خارجی است که مطابق قانون اسای خود دولت نمی‌تواند مستقیما و بدون اجازه مجلس شوای ملی اقدام باینکار بکند دلیسش هم این است که پس از اینکه قرارداد را متفقین بست به مجلس شورای ملی آورده و الان هم در جریان کار است بنده خواستم این نکته را عرض کنم جون این دوموضوع روی یک تکلیف اسای است البته دولت هم رعایت می‌کند ولی چون گفته شد قطع هم دارم آقای فرانفرمائیان هم نظرشان به این مطلب این طور نبوده‌است و شاید بندهدرست مطلب را متوجه نشدم خواستم این را توضیح بدهم که این دومطلب مطلب اساسی است که انتشار اسکناس باید بااجازه مجلس شورای ملی باشد و همینطور قرارداد خارجی هم باید بمجلس شورای ملی بیاید و پس از تصویب مجلس آنوقت قابل اجرا است

بعضی از نمایندگان-مذاکرات کافی است

وزیر دارائی-در این موضوع را جع بتأثیر اضافه شدن اسکناس در قیمت‌ها صحبت کردند بنده خواستم مخصوصا این توضیح را خدمت‌شان عرض کنم که پشتوانه اسکناس ایران خیلی قوی است و از سایر ممالک بیشتر است و ازصدی ۶۰ هم بیشتر است(صحیح است)وجای نگرانی هم از این حیث نیست و در قسمت تثبیت نرخ اجناس که آقای نراقی فرمودند دولت خودش این فکر را دارد و منظورشان هم تأمین است و دولت دارد اقدام می‌کند تا آن حدی که مقتضی امور اقتصادی است بنابراین منظور ایشان بعمل می‌اید و در قسمت کامل و خیلی کافی است وخیلی بیشتر از آن چیزی است که در سایر ممالک است.(صحیح است)

رئیس-پشنهاد آقای انوار:

پیشنها می‌کنم تبصره اضافه شود بماده واحده:

دولت مکلف است در ظرف ده روز حساب هفتم ژوئن را تمام کرده و در صورت حساب آنرا بمجلس تقدیم دارد.

انوار-این نکته را عرض می‌کنم بعد هم شاید استردادش کردم اولا در رد فرمایشات آقای فرمانفرمائیان تمام این مطالب کاملا مخالف بانص قانون اساسی است نمی‌شود این را بدولت اختیار داد ودر واقع ۱۰ اصل از آن اصول قانون اساسی را شما زیر پا گذاشتید و نمی‌شود گفت بدولت آقای وزیر دارائی هر چه می‌خواهی در خزانه دولت بکن نه آقا نه آقا نمی‌شود اما راجع به پیشنهادم در قرارداد کلمه ژوئن نوشته شده بنده نمیدانم ژوئن چه وقت است بعضی‌ها گفته‌اند ماه تیر است (یکی از نمایندگان-۱۷ خرداد است)یا آخر خرداد ما می‌شود. گفته شد بعد از مدت ۶ آنچه که ماباید از دولت انگلستان در مقابل اسکناس بگیریم جاش معلوم باشد حالا از ۵ خرداد ماه ۶ ماه نشده‌است ولی ژوئن مطابق می‌شود با تیرماه حالا خواستم که دولت را ماذکر کنم که حساب این سابق را مطابق چه چیز تطبیق می‌کنند مطابق آن می‌خواهند تمام کنند یا لایحة که بعد می‌خواهیم دو میلون لیره را از آن‌ها بگیریم در هر صورت بایان چطور تطبیق می‌کنند؟اگر بگوئیم ژوئن بعد می‌آید گمان نمی‌کنم که مجلس با آن موافقت بکند چون ژوئن گذشته‌است پس تکلیف این را اول باید معلوم کنید و پیشنهاد خودم را هم استرداد می‌کنم که کسی مهالفتئ نکند(ملک مدن-پیشنهاد را پس گرفتیدرأی بگیرند بماده.)

رئیس-باز هم پیشنهاد هست. پیشنهاد آقای اورنگ تبصره زیر را پیشنهاد می‌کنم:که دولت معدل مبلغ سی میلیون تومان اسکناس پول نقره انتشار دهد. اورنگ

اورنگ-بنده خیلی مأسقماز اینکه موافقین و مخالفین وضع صحبت‌شان طوری شد که مجال نرسسد بآن آقایانیکه اجازه باری صحبت خواستند و صحبت باقی ماند این معامله در دنیا و هر معامله که در عالم می‌شود اگر بزیان یک طرف نباشد خیلی ناله ندارد معاملاتی کهناله دارد این است که یک طرف که معامله می‌کند زیادتر پول دهد و کم تر جنس بگیرد و یا زیادتر جنس بدهد و کمتر پول بگیرد و یک چنین معامله در دنیا برای آن کسی که زیان دیده‌است ناله دارد و آن کس ممکن است ناله کند ولی در معاملات جاری و عادی باعتقاد شخص بنده زیاد ناله ندارد خاصه از اینکه یک مواقعی اتفاق می‌افتد که در یک معاملة اشخاص اجبار داشته باشند که آن معامله را بکند مثل روز تگی ون یقطحی آدم یک گندم یا آرد را زیادتر از ایام سعه و فراوانی می‌خرد این دیگر ناله ندارد مجبور است بخرد حالا یک اسکناس در ایران داده می‌شود به یک دولتی و مادر عرض ۶ ماه اجناسی که احتیاج داریم برای خودمان از آن دولت بتدریج می‌گیریم بنرخ معتدل دنیا آخر شش ماه حساب مکنیم که ما چقدر پول داده‌ایم و آنها چقدر بما کالا داده‌اند قیمت آن کالا چقدر است جمع مبلغی که ماداریم چقدر است از یکدیگر تفکیک که می‌کنیم متممش باقی می‌ماند اگر باقی ماند آن متممرا از صد تومان چهل تومان آنرا طلا بدهند بقیمت و نرخ متعارف و معمول دنیا و صدی ۶ آن را هم کالای مورد نیاز بما بدهند این معامله با این کیفیتی که من تفسیر کردم من خیال می‌کنم بد نیست پولی دادیم و کالائی گرفتیم اضافه‌ای هم اگر داشتیم طلا را گرفتیم بقیمت متعارف دنیا نهایت امری که آقایان رفقا در این معامله برای مازیان تشخیص می‌دهند و میگویند این پولی که امروز ما می‌دهیم کاغذ انتشار اسکناس است انتشار اسکناس در داخله‌ما جنسمان را بالامیبرد پس تنها مضرتی که از این معاملیه مافرض می‌کنیم برای ما موجود باشد این است که سطح زندگی بالا می‌رود بواسطه انتشار اسکناس زیاد. شد؟اگر ما این ضرر و زیان ندیده‌ایم و این ضررو زیان چنانچه در جلسه خصوصی عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم این ضررو زیان منحصرا راه بسته شدنش را انسدادش این است که مابمقداری که الان انتشار می‌دهیم اسکناس بهمان مقدار مانقره سکه کنیم و دردست انتشار بگداریم چنانکه دولت وقت هم در حلسه خصوصی توضیح فرمودند صدو چند تن بالا در مقابل این کالاها وادرمقابل این ریال‌ها خریده شده‌است نقره‌است آنجا ذکر شده که این نقزه خریداری شده الان مقدور نیست که از محلی که خریداری شده‌است فورا وارد ایران بشود بنده آنجا عرض کردم جائی که این نقره در دست شما موجود است یعنی برای مملکت موجود است برای رفع این زیان احتمالی در داخله یک کشور دولت قبول بکند یک مقداری از نقره شمش را بطرزی که تقلب و قاچاق نشود از مملکت بقسمی که برای قاچاق صرف نکند سکه بکنند و بین مردم انتشار بدهند اگر دولت این مبلغ را موافقت بکند همانطوریکه آنجا موافقت فرمودند را این مضرت و ضرر مسدود است و راه این مضرت که مسدود شد دیگر این معامله اشکالی ندارذد و زیانی هم ندارد یک جمله معترضه هم در ضمن توضیح پیشنهاد خودم عرض می‌کنم …. از این جمله معترضه هم می‌گذرم. سخن سر این است که اگر چنانچه معادل انتشار این اسکناس همان مقداراگر نقره سکه بشود در دست انتشار گذاشته شود رفع این مضرت عمومی می‌شود این توضیح بنده‌است حال بسته بنظر آقایان است.

وزیر دارائی-این پیشنهادی که فرمودند فعلا مورد مطالعه دولت است و امیدواریم که عملی بشود ولی استدعا می‌کنم که پیشنهاد خودشان را پس بگیرند منظور جنابعالی تأمین می‌شود.

اورنک-پس می‌گیرم.

رئیس-پیشنهاد آقای اوحدی:

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم جمله پس از تصویب مجلس که در مقدمه لایحه قید شده‌است حذف شود. اوحدی

اوحدی-خیل خوشوقت هستم که انعکاس عمل مجلس در تصویب دو فوریت لایحه ثابت کرده که اکثریت مجلس موافق با نظر دولت و لایحه دولت است واگر چند نفری یک صحبتهائی دیگری کرده‌اند روی عیقاید شخصی خودشان بوده‌است و عقیده مجلس نبوده‌است(افشار –شما هم عقیده شخصی خودتان است)مستند من اکثریت مجلس است عرض می‌کنم صلاح هم بنده نمی‌دانستم که انتشار اینقدر اسکناس را موجب ترقی اجناس داخلی معرفی بکنیم آن روزی که کبریت یکی یکشاهی شذ هفت شاهی و دو عباسی صحبت انتشار اسکناس که نبود آقا آن روزی که تخم سه عدد یک صد دینار رسید بیکی ده شاهی صحبت انتشار اسکناس که نبود پس اصل انتشار اسکناس هیچوقت موجب ترقی جنس و آذوقه نخواهد بود باید فهمید که علت العلل چه بوده‌است اصل قضیه که موجب ترقی شده‌است چیست؟و روی اسن اصل هم ممجلس قانون گذارند و حق داد بدولت که دولت تمام اشیاء ضروری جمعه را قیمتی برایش بشکلی که صلاح میداند بگذارد و مردم هم متابعت بکنند بنابراین این قسمت هم اشکالی ندارزد حالا آقایان می‌فرمایند که این پیشنهادی که کردم مطابق اصول و جزءماده واحده نیست و مقدمه جزءقانون نیست وماده واحده غیر از مقدمه‌است من صلاح ندانستم چون این مقدمه با این ماده واحده غیر از ضبط می‌شود بنده نخواستم در اینجا اتخاذ سندی شده باشد از این نجهت بنده پیشنهادی کردم که این جمله را حذف بکنند زیرا در خود آن قراردادی که شما در مقدمه بآن اتکاءکردید در آنجا نوشته شده‌است این قراداد از فالن تاریخ بموقع اجراگذاشته می‌شود یکی از موادش هم این است که سر شش ماه که رسید باید حساب کنند آن چه که باقی ماند یعنی آنچه را که دولت ایران طلبکار شد هر چقدر که باید طلا بدهند بدهند هر چقدر که باید جنس بدهند بدهند والسالم والاکرم و پس می‌گیرم پیشنهاد خودم را.

رئیس-پیشنهاد آقای مؤید احمدی:

پیشنهاد می‌کنم در لایحه دولت قیدشود که پس از یک سال دولت این اسکناس را از جریان خارج کند.

مؤیداحمدی-بنده در سابق اجازه گرفته بودنم نوبت بمن نرسید این پیشنهادی که کردم ائول توضیح پیشنهادم را عرض می‌کنم بعد دو سه کلمه دیگر در جواب بعضی از آقایان خواستم عرض کنم اولا لازم میدان چون بنده با آقای نراقی از طرف مجلس شورای ملی انتخاب شدیم برای نظارت در پشتوانه اسکناس بعرض آقایان برساننم که این صحبتهائی را که می‌کنند تصور نفرمایند که پشتوانه اسکناس ما برای انتشار کم است بنده بآقایان اطمینان می‌دهم که امروز اسکناس ما ز حیث پشتوانه اگر طلا را به قیمیتی که امروز در بازار دنیا هست حساب کنیم پشتوانه خیل خوبی داریم(صحیح است)حتی می‌توانم بگویم از صدی ۶۰ هم بیشتر است برای اینکه ماطلارا ۶ تومان و ۲ هزار حساب می‌کنیم و پشتوانه حساب می‌کنیم لیکن در بازار تهرلان الان طلا ۳۳ تومان است و یادر بازارهای خارجه قیمتش دو برابر شده‌است پس قیمتنش آن (این پشتوانه)هم از حیث طلا و هم از حیث نقره کاملا کافی است(صحیح است)بااین سی میلیون هم تفاوتی نمی‌کند خاصه با لاآن قانونی که گذراندیم که بقیه پشتوانه اسکناس از جواهرات سلطنتی است و اینها بحمدالله بمقدار خیلی کافی است و اثری در اسکناس ندارد اما این را که بنده پیشنهاد کردم چون در قانون سابق در آن ۷۰ میلوین (دویست میلیون این شرط را نداشت)لیکن در ۷۰ میلیون که در کابینه سابق پیشنهاد شد و گذشت شرط شد که در ظرف ۱۸ ماه دولت آنها را جمع آوری کند یک نظری هم دادند چون تمام اسکناس‌ها برای خرید کالای خارجی نیست و یک مقدار اسکناس مورد احتیاج خود دولت است الان برای خرید گندم برای خرید تریاک و عینا اینها راباید دولت اسکناس بدهد و باید در تمام شهرها و دهات اسکناس بدهد و این اجناس را بگیرد لکن بالاخره اینها بر می‌گردد همه به بانگ برای اینکه گندم نان می‌شود نانواپولش راپس می‌دهد کالاهائی که از خارج وارد می‌شود قندیک که وارد می‌شود فروخته می‌شود به اسکناس واسکناس بر می‌گردد ببانگ در قانون سابق چون این بود بنده لازم دانستم ای را تذکر بدهم لیکن بنده با اینکه کاملا از موافقین لایحه هستم و عرض کردم و لیکن یک مسئله خواستم خدمت آقای نخست وزیر عرض کنم که اگر می‌توانند این مسئله راحل کنند بعقیدة بنده اتمام اشکالات مرتفع شود و آن اینست که دولت اگر حسابش را باهمسایه‌ها ریالی قرار بدهد یعنی خریدهائی که ازشان می‌کنیم و کالاهائی که بمامیدهند جنس‌هائی که می‌دهند به ریال بفروشند و جنسی را که از ما می‌خرند بریال بخرند و پای ارز دربین نباشد یعنی دولت مجبور نباشد امروز لیره کاغذی را در۱۳ تومان و فالان بردارد و در ازایش اسکناس بدهد این لطمه بما می‌زند بعلت اینکه اگر ارز را آزاد بگذارند البته خیلی خیل قیمتش پائین می‌آید هیچ شبه درش نیست این نکته را بنده عرض کردم و آقای امیر اتیمور هم همینطور فرمودند بنده عقیده‌ام اینستکه دولت مبادلاتش را با همسایه‌های ما (البته محل احتیاج شان است در مملکت ما راهسازی دارند و کار دارند پول باید بهشان داد پول هم اسکناس است لکن از آنها طلا را با اسکناس بخرید هرچه که می‌گیرید قند و چای قماش اینها را هم بریال بهشان داده شود. اینجا ارز مصرف ندارد بالاخره یا باید البته در اینجا بماند اگر چه اینموضوع جایش اینجا نیست و اینرا باید تصویب کرد لکن آقای نخست‌وزیر و هیئت دولت باید با همسایه‌های ما صحبت کنند و صحبت لیره را از میان بردارند آزاد باشد.

وزیر دارائی این موضوع که آقای مؤید احمدی فرمودند موضوع نسبتاً مهمی است و بعد در این خصوص مطالعه می‌کنیم. (مؤید احمدی پس گرفتم بنده)

رئیس رای گرفته می‌شود بماده واحده پیشنهادی دولت آقیان موافقین ورقه سفید می‌دهند.

اعتبارـ اجازه می‌فرمائید:

رئیس بفرمائید

اعتبار این رأی گرفتن با ورقه سفید لازم ندارد و سابقه هم نداشته‌است چون وقتی با ورقه رأی گرفته می‌شود که تأثیر در بودجه مملکت داشته باشد و سابقه هم نداشته‌است این دفعه اول نیست و سابقه اول نیست موضوع مالی نیست و رأی ما ورقه لازم ندارد.

رئیس مالی است.

اعتبارـ خیر مالی نیست.

دکتر جوان مالی است.

رئیس آقای انوار

انوارـ بنده عرض می‌کنم تعجب می‌کنم از آقای اعتبار هر چیزی که در اصل مالیه دولت مدخلیت داشته باشد لایحه مالی است و باید با ورقه رأی گرفته شود. آقا این مدخلیت در اصل مالیه مملکت دارد و ناچار است که با ورقه رأی گرفته شود این مدخلیت در اصل مالیه دولت دارد معامله‌است این مربوط می‌شود به مالیه مملکت و بایستی با ورقه باشد این روش عملی هم شده‌است و مالی است.

رئیس - ما در این قبیل لوایح همیشه با ورقه رأی می‌گرفته‌ایم (صحیح است). آقای سزاوار

سزاوارـ بنظر بنده این یک مسئله بین و واضحی است و در اطرافش این قدر مذاکره و صحبت لازم ندارد این لایحه جنبه خرج که ندارد فقط اجازه انتشار اسکناس است آنهم که جائی که نمی‌رود و این یک عملی است که اگر عملی کنیم سابقه می‌شود و این لایحه را مالی از اینجهت میگویند که تصور می‌شود نشر اسکناس است ولی از جهت هزینه و خرج که اختیاری بدولت داده نمی‌شود بنابراین نمی‌شود آنرا مالی دانست و بنظر بنده این سابقه صحیح نیست.

اعتبارـ (صحیح است)

دکتر جوان - صحیح نیست. لایحه مالی است باید با ورقه رأی گرفته شود

دکتر طاهری - اجازه می‌فرمائید

رئیس بفرمائید

دکتر طاهری - اصلاً لوایح مالی آن لوایحی است که یک شور دارد لوایح خرج است که یک شور دارد این لایحه دلیل بر اینکه خرج می‌شود این بود که دو فوریت داشت اگر لایحه لایحه خرج بود یک فوریت داشت و بایستی با یک فوریت مطرح شود و دلیل اینکه مجلس قبول کرد که دو فوریت و دو شور داشته باشد این است که لایحه خرج نیست اسم اینکه اسکناس است که موجب خرج نمی‌شود بی‌جهت که پول بکسی نمی‌دهند فقط نشر اسکناس است و هیچ جنبه مالی هم ندارد و دو شوری هم هست و اگر لایحه را همینطور داده بودند بمجلس دو شور می‌شد و لایحة که دو شور بشود درش لایحه خرج نیست و این از نقطه نظر نظامنامه والا اهمیت ندارد که با ورقه هم رأی بگیرید یا با قیام و قعود منظور رعایت تکلیف نظامنامه‌است و لایحه هم مالی نیست

رئیس آقای طباطبائی

طباطبائی بنده هم موافقم که با قیام و قعود رأی گرفته شود.

رئیس آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی بنده فقط سابقه را عرض می‌کنم راجع بآن ۷۰ میلیون با ورقه رأی گرفته شد

رئیس آقای دشتی

دشتی اصولاً همینطور است که آقای دکتر طاهری و آقای اعتبار فرمودند یعنی لایحه وقتی که مالی است باید حتماً با ورقه رأی گرفت اما این نکته را فراموش کرده‌اند که لوایح غثر مالی را هم ممکن است با ورقه رأی گرفته شود البته لوایح مالی را حتماً بایستی با ورقه رأی گرفت ولی مانعی نیست که لوایح غیر مالی را هم با ورقه رأی بگیرند بنابراین بنده تقاضا می‌کنم با ورقه رأی گرفته شود.

نقابت - باید پنج نفر تقاضی کنند.

یمین اسفندیاری بنده هم تقاضا می‌کنم.

هاشمی ـ بنده هم تقاضا می‌کنم

طوسی بنده هم پیشنهاد می‌کنم

انوار بنده هم پیشنهاد می‌کنم

رئیس رأی می‌گیریم با ورقه. آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۷۴ ورقه سفید شمرده شد)

رئیس عده حاضر در موقع رأی ۸۷ نفر باکثریت ۷۴ رأی تصویب شد.

وزیر دارائی از طرف هیئت دولت از مجلس شورای ملی تقاضا می‌کنم که لایحه قرارداد مالی مراحل خودش را در کمیسیونهای مربوطه طی بکند و جزو دستور مجلس گذاشته شود.

رئیس آقای طباطبائی

طباطبائی عرض کنم یک قانونی که مورد توجه و علاقه همه آقایان است قانون نظام وظیفه‌است این قانون برای شور دوم به کمیسیون نظام احاله شد و چندی است که در کمیسیون با حضور نمایندگان دولت و عده‌ای از آقایان نمایندگان محترم علاوه بر اعضاء کمیسیون تشریف آوردند و مطالعات کامل بعمل آمد و شور دوم خاتمه یافت و گزارش آن هم داده شد و طبع و توزیع هم شد و بنظر آقایان هم رسیده عرض کنم بنده با آقای اعتبار هم صحبت کردم مذاکره کردم ایشان هم موافقت فرمودند که قانون متمم بودجه که قسمتی از آن گذشته و هنوز چندین ماده دیگر از آن باقی است بماند برای جلسات بعد و آقایان اجازه بفرمایند که قانون نظام وظیفه را جزء دستور جلسه آتیه بگذاریم (صحیح است).(معدل بشرط اینکه خود آقای نخست‌وزیر تشریف بیاورند برای مدافعه‌اش). این قانون عرض می‌کنم شاید زائد باشد که بگویم این قانون مورد ابتلاء و علاقه تمام اهالی مملکت است و چون این قانون در شور اول که تصویب شد ملاحظه فرمودید که دارای تسهیلات و ارفاق‌های بسیاری است و هنوز نگذشته‌است و وزارت جنگ و اداره نظام وظیفه هم ناچار روی همان قانون سابق الآن عمل می‌کند و اگر تصویب نکنیم موقعش می‌گذرد این است که استدعا دارم موافقت بفرمائید جلسه آتیه جزو دستور واقع شودـ (صحیح است).

- اقتراع برای شرفیابی حضور همایونی

{۳ـ اقتراع برای شرفیابی حضور همایونی}

رئیس عرض کنم چون روز چهارشنبه ۲۵ شهریور ماه عید جلوس اعلیحضرت همایونی است و البته هیئت دولت و مجلس برای عرض تبریک بایستی شرفیاب شوند و ساعت ده و نیم صبح روز مزبور در قصر سعدآباد هیئت رئیسه مجلس شورای ملی با آقایان نمایندگانی که معین خواهند فرمود شرفیاب می‌شوند برای اظهار عرض تبریک. بنابراین ۱۲ نفر با قرعه تعیین خواهند شد که با هیئت رئیسه شرفیابی حاصل کنند.

(آقای نبیل سمیعی اقتراع نمودند و نتیجه بقرار ذیل حاصل شد

آقایان: رهبری دکتر قزل ایاغ مشیر دوانی ذوالقدرـ دولتشاهی اوحدی گیو اورنگ ملک مدنی اسکندر مقدم هدایت دادور.

رئیس آقایان منتخبین باتفاق هیئت رئیسه روز مزبور برای شرفیابی یکساعت زودتر در سعدآباد حاضر خواهند شد.

- موقع و دستور جلسه بعدـ ختم جلسه

{۴ـ موقع و دستور جلسه بعدـ ختم جلسه}

رئیس اگر اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آتیه روز سه‌شنبه ۲۴ شهریور ماه سه ساعت بعدازظهر دستور هم شور دوم لایحه نظام وظیفه.

(مجلس یکساعت بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی حسن اسفندیاری

قانون اجازه انتشار سیصد میلیون ریال اسکناس اضافی

ماده وادحده بانک ملی ایران مجاز است علاوه بر دو هزار و هفتصد میلیون ریال اسکناس که تاکنون اجازه انتشار آن داده شده‌است تا میزان سیصد میلیون ریال اسکناس بجریان بگذارد مبلغ سیصد میلیون ریال مزبور از حیث پشتوانه تابع مقررات قانون ۲۱ اسفند ۱۳۱۸ خواهد بود.

این قانون که مشتمل بر یک ماده‌است در جلسه بیست و یکم شهریور ماه یکهزار و سیصد و بیست و یک بتصویب مجلس شواری ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی ـ حسن اسفندیاری