مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۴۰۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۴۰۷

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۴۰۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی روز سه‌شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۹

فهرست مطالب:

۱ - طرح صورت‌مجلس

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان خلعتبری - صدرزاده‏

۳ - اعلام تصویب صورت‌مجلس‏

۴ - شور دوم گزارش کمیسیون کشور راجع به اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس سنا و ارجاع مجدد به کمیسیون‏

۵ - طرح و تصویب یک فوریت لایحه واگذاری اراضی جهت مسکن کارگران‏

۶ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس دو ساعت و پنج دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای دکتر عمید (نایب‌رئیس) تشکیل گردید.

۱ - طرح صورت‌مجلس

نایب‌رئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه - آقایان: کاظم شیبانی - دکتر امین - صادق بوشهری - سنندجی - محمودی - دکتر دادفر - مهندس اردبیلی - سعیدی - بهادری - مجید ابراهیمی - دکتر عدل - موسوی - ذوالفقاری - دکتر ضیایی - اورنگ - اریه - ساگینیان - طباطبایی قمی - کورس - مهندس فیروز - دکتر امیر نیرومند - سراج - حجازی - عباسی - بزرگ ابراهیمی - عرب شیبانی‏.

غائبین بی‌اجازه - آقایان: دکتر طاهری - قرشی‏.

نایب‌رئیس - نسبت به صورت‌مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) تصویب صورت‌جلسه پس از حصول اکثریت اعلام می‌شود.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان خلعتبری - صدرزاده‏

نایب‌رئیس - نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود. جناب آقای خلعتبری‏.

ارسلان خلعتبری - چندی قبل نطقی در مجلس ایراد کردم راجع به سیاست آمریکا در خاورمیانه بعضی اوقات بعضی انتقاداتی درخارج از مجلس می‌شود که جواب دادنش صلاح است تا سکوت، گفته شد، یا نسبت داده شد در خارج از مجلس، بنده که قرارداد کنسرسیوم را در مجلس حمایت و طرفداری کردم چطور است که راجع به سیاست آمریکا در ایران و در خاورمیانه انتقاد می‌کنم نظر آقایان هست بعضی از مسائل از لحاظ تاریخ باید روشن بشود چون حق فردی نیست حق مملکت است وقتی که قرارداد کنسرسیوم در تهران نوشته شد یک روز تیمسار سپهبد زاهدی بنده را خواست و رفتم خدمت ایشان فرمود من می‌خواهم ده نفر از وکلا و ده نفر از سناتورها را دعوت کنم که راجع به این قرارداد قبلاً مطالعه بکنند و تصویب بکنند بعد ببریم به مجلس گفتم خوب شد که با من این موضوع را صحبت کردید این خلاف مصلحت است برای این که شما برخلاف سیاست مرحوم رزم‌آرا نباید از قرارداد دفاع بکنید این اولین حرف را بنده زدم به شهادت تیمسار سپهبد زاهدی، گفتم این قرارداد در شرایط زمان برای ما چاره‌ای نیست اما دفاع هم نمی‌کنیم یک قراردادی است و ملاحظه فرمودید که این موضوع در هیئت دولت صحبت شد و این فکر قبول شد دکتر امینی آمد در اینجا گفت این قرارداد ایده‌آل نیست انگلیس و آمریکا نمایندگانشان گله کردند از دولت سپهبد زاهدی آمد اینجا بعد از نطق دکتر امینی یک دو سه جمله‌ای گفت ولی حرف را نفی نکرد خراب نکرد و گفت قراردادی است بعد در مجلس موقعی که کمیسیون خاص خواستند رأی بگیرند بنده و مرحوم لسانی ما دو نفر رأی ندادیم آقای معتصم‌السلطنه فرخ از اطاق بیرون رفت بعد کمیسیون خاتمه یافت بنده اعتراض کردم که من اجازه صحبت خواستم چرا ندادید من می‌خواهم یک مطالبی را صحبت کنم گفتند حالا تمام شد در همان حین ده دقیقه نگذشته بود که تیمسار سپهبد زاهدی آمد رنگ پریده گفت شما مخالفت کردید و رأی ندادید گفتم فرصت نشد صحبتی بکنم‏ گفت هر مطلبی دارید بگویید من خودم هم با این قرارداد موافق نیستم آمد نشست و گفت آقایان اجازه بدهید صحبت کنم آمد نشست و گریه کرد و در حین گریه گفت اگر من سه درصد راه برای نجات اقتصادی این مملکت داشتم خودم این قرارداد را تصویب نمی‌کردم و بعد این قرارداد آمد به مجلس انصافاً آنها که مخالف قرارداد صحبت کردند منجمله آقای شمس قنات‌آبادی داد سخن را دادند همین طور در کمیسیون خاص آقای جمال امامی آن نامه‌ای که امروز می‌گویند که کنسرسیوم می‌گوید که من میزان نفت را بالا می‌برم این نامه به فشار آقای جمال امامی نوشته شد و سایرین هم تأیید کردند بعد هم قرارداد آمد به مجلس بنده در مجلس موافق مشروط اسم نوشتم یک قسمتی از بیاناتم را در صورت‌مجلس برای آقایان از لحاظ تاریخ می‌خوانم «میل باطنی ما که قرارداد بهتری داشته باشیم قابل نیل به مقصود نیست، به کار افتادن این دستگاه را ولو بر طبق قراردادی که حق کامل ما را تأمین نمی‌کند بر تعطیل ترجیح می‌دهیم‏.

با این که به مقداری از شروط این قرارداد اعتراض دارم معذالک بر خلاف میل قلبی به حکم ضرورت موافق هستم که فعلاً نفت ایران جریان یابد» و بعد آقایان در همین جا بنده رو به قبله کردم و قسم خوردم به این عنوان و وقتی قسم خوردم دیدم که آقای دکتر عمید که خیلی کم‌حرکت است دو مرتبه مثل فنر از جایش بلند شد و گفت که صحیح است و همه آقایان هم گفتند صحیح است گفتم «خدایا تو شاهدی که این قرارداد مطابق میل باطنی بنده که نیست و گمان می‌کنم آقایان هم همین طور باشند همه گفتند صحیح است هر آدم عاقلی در وضع موجود آن مقداری که هست می‌گیرد و خود را مهیا و تجهیز می‌کند که بعد تمام حق را بگیرد و روزی بیاید که تمام حق ملت ایران گرفته شود انشاءالله روز خواهد رسید در خاورمیانه که ۷۰ یا ۸۰ درصد بدهند».

این را خواستم از لحاظ تاریخ عرض کنم که حالا از لحاظ بنده اگر حرفی یا انتقادی نوشته می‌شود حق مملکت تضییع نشود اینجا گفتم که ما تسلیم هستیم به این شرایط برای این که راه دیگری نداریم چاره دیگری نداریم مثال آلمان را آوردم بعد از جنگ اول به قرارداد ورسای تسلیم شد راه دیگری نداشت حالا بنده هم انتقاد می‌کنم و اهل جار و جنجال نیستم در یکی از روزنامه‌ها پیغام امروز یک مقاله مستدلی راجع به نفت نوشته بود که حقوق ایران از همین قرارداد کنسرسیوم باید بیشتر بشود و کنسرسیوم رعایت آن شروط خودش را نمی‌کند حالا هم ما نمی‌خواهیم نه نفت بفروشیم و نه نفت استخراج بکنیم نه بازار داریم‏ همه اینها بی‌خود است جار و جنجال هم به‌هیچ‌وجه صحیح نیست باید از حقوقی که داریم و از این قرارداد استفاده بکنیم و از آن نامه‌ای که داریم و سعی کنیم که نفت بیشتر استخراج بشود حالا هم معتقدم که بایستی نفت ما را ببرند و بفروشند و ما استفاده کنیم این عرض اولم بود عرض دومم راجع به اظهارات بنده است راجع به سیاست آمریکا همان روزی که بنده اینجا این نطق را کردم همان روز در دانشکده ویرجینیا استونسن رهبر حزب دمکرات آمریکا راجع به سیاست آمریکا نطق کرده و حرف بنده را تأیید کرده گفته است آمریکا و جهه خودش را در خاورمیانه و در آمریکای لاتین از دست داده بنده نطق کردم گفتم تحقیق بکنید ببینید آمریکا وجهه ده سال پنج سال پیش را دارد یا ندارد این حرف در آنجا زده شد و بعد هم خود وزارت خارجه آمریکا خودشان حرف‌های بنده را راجع به این که وجهه خودشان را در دنیا از دست داده‌اند تصدیق و تأیید کردند بنابراین بنده چیزی نگفتم عرض کردم دول آمریکا در خاورمیانه آمد برای کمک به ملل و ما هم از ورود دولت آمریکا برای کمک استفاده کردیم ملت قدرنشناسی هم نیستیم‏ از ما هم در مواقع سخت حمایت کردند بنده این را هیچ تردیدی ندارم بنده معتقد هستم که دوستی با آمریکا باید محفوظ باشد برای بقای دوستی است که تذکراتی می‌دهم و این تذکرات برای این بود که ما دوستی‌مان فایده داشته باشد یعنی بعد از چند سال که حساب بکنیم ببینیم که ما از آمریکا چه استفاده‌ای کرده‌ایم آمریکایی‌ها از ما چه استفاده‌ای کرده‌اند اگر محاسبه طوری شد که ما هیچ استفاده نکردیم و آنها استفاده کردند بنده معتقدم باید در این سیاست تجدید نظر بشود بنده این عرض را کردم خدمت آقایان فردا شبش هم رفیق الکساندروف با کمال وقاحت به بنده افتخار داد و من را مورد فحش و ناسزای

خودش قرار داد برای این که من می‌دانم آنچه که اینجا می‌گویم عقیده من است اظهارات من به نفع مملکت و ملت و به نفع سلطنت است و اگر غیر از این بود من را تجلیل می‌کرد اما بنده به دولت آمریکا از پشت تریبون گفتم و به دولت خودمان هم پیشنهاد کردم و گفتم آقا بیایید در سیاست هر دو طرف تجدید نظر بکنید بنده باز هم در اینجا می‌گویم آقایان دوستان آمریکایی از لحاظ نتیجه دوستی شما یک محاسبه‌ای می‌خواهیم بکنیم یک وقتی قرارداد وثوق‌الدوله در ۱۹۱۹ بسته شد ملت ایران اعتراض کرد قرارداد این بود که برای مالیه و برای ارتش چند تا مستشار بیاورند و دو میلیون لیره هم دولت انگلیس قرض بدهد این قرارداد بود که چه جنجالی ایجاد کرد من می‌گویم‏ چرا یک سیاستی بی‌خود اتخاذ می‌کنید که چهارصد پانصد تا مستشار در این چند ساله به ما تحمیل کردید و خرجشان را ما تحمل کردیم هزینه زندگی را در این مملکت بالا بردید شما آنچه دادید ما به مستشاران شما دادیم آن پول‌هایی که به ما دادید دلار دادید شما از آن طرف آزادی تجارت را پشتیبانی کردید هی واردات کردیم دلارهای شما را دادیم جنس وارد کردیم به صادرات ما لطمه خورد می‌خواهم بگویم که اگر شما به ما کمک می‌کنید کمک صحیح بکنید اگر هیچ من که امروز به دولت می‌گویم در سیاستت تجدید نظر بکن برای این که ما ارزش داریم ارزش ما از مصر کمتر نیست که هم روس‌ها بهش کمک می‌کنند هم آمریکایی‌ها به آن کمک می‌کنند برای این که دولتش محکم حرف می‌زند باید در مقابل خارجی محکم حرف زد ما شل حرف می‌زنیم و چون شل حرف می‌زنیم نتیجه این می‌شود بدنام می‌شویم که از آمریکا کمک زیاد گرفتیم ولی وقتی حساب بکنیم می‌بینیم‏ اعلیحضرت همایونی در نطق‌هایشان ایراداتی می‌کنند که در روزنامه‌ای خود آمریکا منعکس می‌شود ناراضی هستند از این که کمکی که به ممالک بی‌طرف می‌کنند به ما نمی‌کنند هرجا می‌روید می‌بینید ملت ایران ناراضی هستند من می‌گویم شما که می‌گویید خرج کردیم و به این مملکت کمک کردیم چرا بعد از پنج شش سال یک سیاستی اتخاذ بکنید که مردم ناراضی باشند این دوستی است یا دشمنی است بیایید تحقیق کنید آئینه گر عیب تو بنمود راست خود شکن آئینه شکستن خطا است و بنده این مطلب را تازه نگفتم بنده آن روز خدمتتان عرض کردم روزی که در روز ۱۷ اسفند قرارداد ناظمی آمریکا بسته می‌شد این مطالب را گفتم‏ حالا چطور شد که می‌گویند چرا فلانی اینها را حالا می‌گوید نه آقایان توی روزنامه‌ها همه حرف‌ها را نمی‌نویسند شما خیال می‌کنید که من حالا دارم می‌گویم گرچه آلمان از لحاظ وضع دنیا باید به اقتضای وضع زمان تذکر داد باید به اقتضای زمان آنها را هوشیار کرد باید به اقتضای زمان بیدار بود و مراقب بود بنده به آنها گفتم به شهادت صورت‌مجلس در این صورت‌مجلس هست گفتم که شما افکاری را حق ندارید در مملکت ما وارد کنید در مملکت ما دخالت بکنید به کار ما نباید کار داشته باشید آمریکایی‌ها ده سال توی این مملکت وجهه داشتند هر کس حالا توی خیابان در این مملکت راه می‌رود فحش به آمریکایی می‌دهد من دروغ نگفتم این مال ۱۵ ماه پیشتر است در همین جا گفتم در پشت این تریبون بعد از این، آن نطق چند هفته پیش را کردم بنده این حرف‌ها را آن موقع گفتم اینها را بایستی تذکر داد چون تذکرش ضرر ندارد و احتمال نفع درش هست‏ من اگر اشتباه کردم بیایید بگویید که من الآن اینجا بگویم معذرت می‌خواهم ولی اگر دیدید سیاست شما مبتنی بر اشتباه است باید سیاستتان را عوض کنید اما تذکرم به دولت تیمسار سپهبد زاهدی بودجه وزارت جنگ را نوشته بودند.....

نایب‌رئیس - آقای خلعتبری وقت خود شما تمام شد. از وقت آقای بهبهانی استفاده می‌کنید.

خلعتبری - عرض کنم سپهبد زاهدی وزیر جنگ را خواست گفت این بودجه را شما برای چه قبول کردید ما قشونمان اگر زیاد شود برای حفظ صلح است و برای همکاری بین‌المللی باید خرجش را آمریکایی‌ها بدهند قهر کرد با هندرسن فردایش آقای هندرسن رفت پیش سپهبد زاهدی با یک چک ده یا بیست میلیون دلاری این را از آقای سپهبد زاهدی بپرسید برای این که هر وقت رجال ایران در مقابل خارجی‌ها محکم حرف زدند همیشه به نفع مملکت تمام شد ممکن است خودشان صدمه ببینند ولی عاقبت برای مملکت مفید بوده است امروز ایران یک وضع بسیار مهمی دارد ما از مصر خیلی مهم‌تر هستیم ما از تمام ملل خاورمیانه به عقیده من خیلی مهم‌تر هستیم منتها اگر شل و ضعیف صحبت بکنیم قضیه فرق می‌کند شما ببینید کمک‌هایی که به کشورهای بی‌طرف کردند کمکی که به یوگسلاوی کردند چقدر است هزار میلیون دلار بیشتر است به اسرائیل ۱۴۰۰ میلیون دلار کمک کردند حساب کنید که هر چقدر هم به ایران می‌دهند باید از آن طرف خرج مستشاران بکنیم این حرف را اگر بنده اینجا

می‌گویم این همان است که گفتم.

آئینه گر عیب تو بنمود راست خودشکن آئینه شکستن خطاست

عرض کنم امروز برای یک مملکتی که از بی‌طرفی می‌خواهد خارج بشود حاضرند غوغایی به پا کنند حاضرند هزار جور منت بکشند ما آمدیم وارد یک قرارداد دفاعی و نظامی شدیم شوخی نیست بنده عرض می‌کنم که دوست عزیز و صمیمی ما آمریکا باید قدر این را بداند و ما باید احتراممان بیشتر از سایر ممالک باشد و بنده عرض می‌کنم به دولت که شما در سیاستتان تجدید نظر بکنید و این برای این است که جلب احترام بیشتری برای مملکت و ملت ایران کرده باشید و امروز اگر ما به آنها احتیاج داریم آنها هم به ما احتیاج دارند بنابراین یک معامله دوسره است بنده هم از طرفداران جدی دوستی با آمریکا هستم ولی آمریکا باید در سیاستش راجع به ما و رفتاری که کرده است تجدید نظر بکند و بیش از این در این موضوع عرضی نمی‌کنم یک نطق دیگر کردم در لایحه انتخاباتی و از دو سرور محترم خودم جناب آقای دولت‌آبادی و جناب آقای دکتر شاهکار خیلی ممنونم واقعاً خیلی خوب صحبت کردند ممکن است از لحاظ بنده صحبتشان عدم توجهی شده باشد و به بنده ارتباط داشته باشد ولی من این رویه صحبت کردن در پارلمان را تمجید می‌کنم یک منفرد هر وقت اکثریت مجلس تصمیمی می‌گیرید باید تابع باشد بنده تابع نظر آقایان هستم و بنده تشکر می‌کنم که راجع به مسائلی که بنده گفتم ایشان هم یک مطالبی اظهار کردند البته گله کوچکی هم می‌توانم از دوستانم بکنم ولی جایش تریبون نیست که بنده بخواهم وقت آقایان را اشغال کنم اما نطق دوم بنده بعضی از روزنامه‌ها نوشته‌اند که منفردین اینجا می‌خواهند تبلیغ انتخاباتی بکنند و یک روزنامه‌ای نوشته که این بیانات برای تبلیغ انتخاباتی است‏ بنده آقایان در دوره ۱۷ از مازندران کاندید بودم و آن موقع در انتخابات چند مقاله نوشتم سیاست نفتی دولت وقت را خیلی شدید انتقاد کردم که چرا با بانک بین‌المللی کنار نیامدید و چرا این اشتباه را مرتکب شدید و من آن موقع کاملاً معتقد بودم که کار نفت باید هر چه زودتر خاتمه پیدا بکند و در آن موقع خیلی خلاف عقل بود که انسان در آن موقع و در آن دستگاه بیاید چنین مقالاتی بنویسد و آن وقت رقبای انتخاباتی من در دولت وقت مورد توجه بودند یک عده‌ای از دوستان بسیار قدیم من در جبهه ملی بودند مردم مازندران پنج ماه مقاومت کردند و دولت ناچار شد انتخابات را تعطیل کرد ما موفق نشدیم طرف هم موفق نشد حالا هم عرض می‌کنم این مربوط به انتخابات نیست اصلاً و ابداً بنده از روز اول که آمدم همیشه معتقد بودم که مجلس بایستی خیلی قوی باشد و بنده همیشه به دولت اعتراض می‌کردم به رویه هیئت دولت که مطابق مفهوم حکومت پارلمانی عمل نمی‌کند اعتراض می‌کردم این یک نطقی است که بنده کردم در شهریور ماه ۳۷ این هم یک نطقی است در همین مجلس کردم در ۲۴ اسفند ۳۴ یعنی دو هفته به انتخابات دوره ۱۹ مانده، آن موقع این نطق را کردم موقعی که لایحه انتخابات مطرح بود و به مناسبت لایحه بنده اظهاراتی کردم آن موقع هم دو هفته داشتیم به شروع انتخابات دوره ۱۹ بنده در مجلس ۱۸ در ۲۴ اسفند ۳۴ این عرایض را کردم.

«یک چیز آقایان می‌خواهم به عنوان خداحافظی از پشت تریبون عرض کنم و آن این است آقایان برای مملکت ما حکومت طبق قانون اساسی بهترین حکومت‌ها است مجلس اگر قوی باشد مملکت را همیشه حفظ می‌کند در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی مملکت را حفظ کرد... من این تذکرات را برای این می‌دهم که عمر این مجلس در شرف اختتام است ولی قانون اساسی عمرش در شرف اختتام نیست دولت اگر فکر می‌کند با ضعیف بودن مجلس بهتر می‌تواند کار کند اشتباه است دنیا حوادث دارد این قانون اساسی بهترین حافظ شاه و مقام سلطنت است خدمت آن است که شما وزرا مطابق قانون اساسی عمل کنید مسئولیت به عهده بگیرید شجاعت و شهامت داشته باشید سعی کنید مجلس باشد که بتواند جلوی اشتباهات شما را بگیرد اگر روزی شما دچار محظوری شدید آن مجلس سد باشد». آقایان مجلس ۱۷ یک چند نفری مثل آقای قنات‌آبادی داشت آن وضع را به وجود آورد آقای قنات‌آبادی یادت نیست چقدر دوره ۱۷ مؤثر بودی؟ مجلس اگر وکیلش مؤثر باشد شاه و دولت و مملکت را می‌تواند حفظ بکند اگر نباشد نمی‌تواند من که این عرایض را می‌کنم آنقدر شهامت دارم که اگر خدای نکرده یک کسی نگاه چپ به مقام سلطنت بکند مثل یک سرباز فداکار بیایم اینجا بایستم برای این که آقایان دیدید من می‌آیم با نهایت شدت انتقاد می‌کنم می‌گویم اول برای ایران سلطنت مشروطه لازم است سلطنت مشروطه و قانون اساسی دو پیوندی است که از هم جدا نباید بشود و نباید اشخاصی بیایند و بتوانند ولو از روی نفهمیدگی حرفی

بزنند آقایان اسکندر میرزا در پاکستان چه خبطی کرد گفت قانون اساسی هیچ، احزاب هم هیچ، اجتماعات هم هیچ، بعد چه؟ خودم. چطور شد مارشال ایوب خان آمد و گفت خود حضرتعالی هم تشریف ببرید این قانون اساسی و این مجلس سنا و شورا و این مقررات این قیودی است که از این قید نمی‌توان خارج شد سال‌ها می‌خواهد که از این قید خارج بشود اعلیحضرت فقید با تمام قدرتش در مقابل احمد شاه فقید با تمام ضعفش آن قدر کوشید پنج سال تمام کوشید و تلاش کرد تا توانست یک پادشاه ضعیف را کنار ببرد برای این که مجلس بود مشیرالدوله بود تقی‌زاده بود مدرس بود خدا شاهد است که من این حرف‌ها را از روی قلب عرض می‌کنم‏ من در این موقع این مطالب را می‌گویم که خدای نکرده در این امنیت مملکت مبادا اخلالی پیش بیاید مبادا حادثه‌ای پیش بیاید آقایان در سوم شهریور مملکت ما در کمال امنیت بود حادثه یک دفعه می‌آید قدرت پیش‌بینی ما باید سریع‌تراز قدرت حادثه باشد باید سریع‌تر فکر کنیم برای جلوگیری از حادثه اگر اعلیحضرت فقید در سال آخر سلطنتشان به مجلس بیشتر قدرت می‌دادند با مجلس مشورت می‌کردند آقایان همان طوری که بعد از اشغال مجلس ۱۳ توانست مملکت را حفظ بکند با نظر مرحوم فروغی و با نظر رجال شاید و به نظر بنده حتمی‌تر بود که اعلیحضرت فقید با آن قدرتش بهتر می‌توانست یک راه حل دیگری برای مملکت پیدا بکند آقایان در مجلس چهارم آن قرارداد ۱۹۲۱ را که ماده ۶ آن را روس‌ها استناد می‌کنند این قرارداد را دولت وقت آورد به مجلس ماده ۶ آن به همان کیفیتی بود که روس‌ها می‌خواستند در مجلس در کمیسیون مجلس در جلسات مجلس نمایندگان مجلس مرحوم تیمورتاش، مرحوم ملک‌الشعرای بهار، مرحوم تدین (عمیدی‌نوری - مرحوم مدرس) مرحوم مدرس یک عده‌ای گفتند که این ماده ۶ مضر به حال مملکت است مضر به حال استقلال ما است اگر مجلس مجلسی باشد که دست نشانده باشد دیگر مجلس قدرت مقاومت ندارد به دولت می‌گویند امر کن آنها اطاعت می‌کنند اما اگر خارجی دید مجلس قوی است جرئت نمی‌کند چنین حرفی را بزند خارجی فرق نمی‌کند ممکن است خارجی دوست باشد و ممکن است خارجی دشمن باشد خارجی دوست را هم که رودادید آن قدر عمل می‌کند که صدای بنده و شما و همه را بلند بکند بنابراین آن روز در این مجلس شورای ملی جلوی آن ماده ۶ را گرفتند و قرارداد رفت به کمیسیون بعد رتشتین سفیر تام‌الاختیار دولت شوروی آن نامه معروف را نوشت به مجلس که منظور از این ماده ۶ همان مطالبی است که تاکنون مکرر بحث شده و بنده دیگر حرفی نمی‌زنم و مجلس شورای ملی وقتی رأی داد گفت به استناد مراسله سفیر تام‌الاختیار دولت شوروی به این قرارداد رأی می‌دهیم (صحیح است) ببینید آقایان در مجلس چهاردهم من خودم آن روز با کمال تأسف با دسته‌ای کار می‌کردم که در مقابل مجلس ۱۴ بود ولی خدا شاهد است و آقایان می‌دانند همیشه توصیه می‌کردم مجلس را باید تقویت کرد یک روز مرحوم یمین اسفندیاری و مرحوم سید مصطفی‌خان کاظمی آمدند منزل من گفتند در موضوع آذربایجان و در قضیه ابستروکسیون تو برو با آقای دکتر مصدق صحبت بکن من رفتم دو ساعت و نیم صحبت کردم من همیشه نظر خودم را داشتم‏ اگر با اشخاصی هم کار می‌کردم نظر خودم برای خودم محفوظ بود در جبهه ملی آقایان شاهدند من همیشه عقیده‌ام محفوظ بود نامه دارم که نخواستم که نامه‌اش را بیاورم اینجا بخوانم برای این که رویش نوشته بود خصوصی من ۱۶ و ۱۷ روز قبل از ۲۸ مرداد نوشتم به رئیس دولت وقت نوشتم که این کار شما این مبارزه با آمریکایی‌ها این تبلیغات صحیح نیست خطر دارد من اگر با آمریکایی مخالفت داشتم که این نامه را نمی‌نوشتم و او هم به من جواب داد که من هم با شما هم‌عقیده هستم و این کار ممکن است از لحاظ سیاست خارجی برای ما خطر داشته باشد و دیدید که چه خطری داشت بنابراین، این مسائلی که در این موقع از دنیا عرض می‌کنم چون همان طور که عرض کردم امروز وضع دنیا با شش سال پیش و ده سال پیش تفاوت دارد (دکتر مشیر فاطمی - با دو روز پیش) با دو روز پیش تفاوت دارد هر زمان وضع دنیا طور دیگری است فرق می‌کند حساب دو روزش دو روز است‏ بنده می‌گویم خدا شاهد است انتخابات دوره آینده چه حزبی باشد چه فردی باشد این را برای شخص بنده اشتباه نکنید من اسم منفرد در مجلس نیاوردم من گفتم انتخاب‌کنندگان (طباطبایی قمی - مگر اسم منفرد آوردن گناه است) انتخابات باید وسیله باشد هدف نیست برای من هیچ وقت انتخابات هدف نمی‌تواند باشد برای این که اگر انتخابات هدف باشد انسان ناچار است خودش و عقیده‌اش و همه چیزش را فدا کند برای این که وکیل بشود اما اگر وسیله شد آن وقت می‌آید عقیده خودش را با کمال درستی و شهامت بیان می‌کند آن روز اینجا مکرر گفتم آن روز به آقای قنات‌آبادی گفتم که بسیار خوب کاری

کردی که با نفت مخالفت کردی حالا هم می‌گویم بسیار عمل شرافتمندانه‌ای کردی که با نفت مخالفت کردی و رأی کبود دادی من وآقای دکتر عمید هم روی ورقه رأی اتادونسسیته Etat de necessité نوشتیم یعنی به حکم ضرورت موافقیم که همان قاعده الضرورات تبیح المحظورات است موافق هم بود مخالف هم بود حالا ما می‌توانیم به نطق ایشان یک روزی استناد بکنیم به نطق بنده هم استناد بکنید آن روز تابع کسی نبودیم‏ حالا هم تابع کسی نیستیم و از شما هم خیلی متشکرم به عنوان اکثریت مجلس عرایض بنده را گوش می‌کنید برای این که من هیچ انتظاری ندارم که صحیح است و احسنت بگویید همین قدر استماع بکنید کافی است من از شما متشکرم برای این که این مطالب باید گفته شود بنده آقا غرض ندارم آن روز که این حرف را زدم در شهریور ۱۳۳۷ هم گفتم که سیستم حکومت پارلمانی یک سیستمی است که ما به آن علاقه‌مند هستیم چرا به آن علاقه‌مند هستیم این یک صورت‌مجلس دیگری است‏ از نطق خودم که برای آقایان می‌خوانم «سیستم حکومت پارلمانی یک سیستمی است که به آن علاقه‌مند هستیم چرا باید از این سیستم در نتیجه غفلت خارج شویم؟ تمام مسئولیت را به گردن یک نفر بگذاریم و او را با تمام مردم طرف کنیم و مردم را با او طرف کنیم کار خوب به حساب خودمان بیاید و کار بد به حساب او. این مطلبی که من عرض می‌کنم بهترین دلیل صداقت و ارادتم است. در موضوع قانون دولت باید بیاید با ما مشورت کند دیگر نباید بیاید بگوید این را ما کردیم و به عرض رساندیم و تصویب فرمودند ما اگر این حرف‌ها را قبول کنیم والله به خدا به آن مقام خیانت کرده‌ایم برای این که ما حافظ قانون اساسی هستیم سلطنت وقتی محفوظ است که قانون اساسی محفوظ باشد اشخاص جاه‌طلب زیادند - سنا و مجلس و افکار مردم و صفوف مختلف و مشورت و مذاکرات و سیستم پارلمانی است که مقام سلطنت را حفظ می‌کند» حالا هم می‌گویم حکومت پلیسی سلطنت را حفظ نمی‌کند هر قدر در مملکتی سازمان‌های پلیسی زیادتر باشد امنیت واقعی بیشتر متزلزل می‌شود مردم باید دولت و شاه و سلطنت را حفظ بکنند مردم باید طرفدار دولت باشند آن وقت هیچ کس نمی‌تواند نفس بکشد مثال می‌زنم برایتان ژنرال فرانکو را مثال می‌زنم که در بین اکثریت مردم اسپانیا، کلیسا، مسیحیت، اصناف، تجار، صاحبان مشاغل آزاد و بورژوازی یک تکیه‌گاه طبیعی اجتماعی دارد روس و انگلیس و آمریکا فتح نکردند اسپانیا را فتح کردند خوب بفرمایید چطور شد ژنرال فرانکو سر جایش باقی ماند و نتوانستند کاریش بکنند چون او یک تکیه‌گاه اجتماعی داشت همان آمریکا و انگلیس گفتند باشد بنابراین اگر تکیه‌گاه یک دولتی در بین مردم خدای نکرده ضعیف شد و مردم ناراضی شدند آن وقت است که اجنبی حمله می‌کند اجنبی همیشه می‌خواهد نقطه ضعف پیدا کند همیشه نقطه ضعف درست می‌کند آن وقت یک روز مبادا روی آن نقطه ضعف انگشت می‌گذارد ابداً هم رعایت دوستی را نمی‌کند ابدا رعایت سوابق را نمی‌کند رضاشاه فقید در زمان جنگ به انگلیس‌ها فشار آورد که چهار میلیون شرکت سابق نفت بدهد حالا که رفت کنیه انگلیس‌ها با رضاشاه سر همین مطلب بود.

نایب‌رئیس - آقای خلعتبری از حالا از وقت آقای فرود استفاده می‌کنید.

خلعتبری - عرض کنم‏ آقایان: در ممالکی که وضع صحیح اجتماعی و سیاسی دارد نظامی مستهلک در کشور است یعنی هیچ عنوانی ندارد و هیچ کاری نمی‌تواند بکند ژنرال ملک آرتور باترومن سر کره اختلاف پیدا کرد ترومن امر کرد که نباید به چین شمالی، چین کمونیست حمله کنی مک آرتور جواب داد نه ترومن جواب داد من با انگلیس و فرانسه و با سایر دول قرار داد دارم من باید اعلان جنگ کنم تو نمی‌فهمی کارهای کشوری را تو باید تابع فرمان باشی برای این که اختیار کشوری با من است انگلیس و فرانسه اگر به کمک من نیایند با مملکت چین شمالی تو چکار می‌کنی من تنها که نمی‌توانم بجنگم حالا خواستم عرض کنم که قدرت نظامی هیچ کجا قابل تکیه نیست نه در اینجا نه در فرانسه در فرانسه نظامی‌ها خواستند ژنرال دوگل را بیندازند من در آن موقع در فرانسه بودم بچه‌ام را برای معالجه برده بودم ژنرال ماسو موفق نشد برای این بود که ژنرال دوگل تکیه‌گاه کشوری شد بورژوازی فرانسه طبقات مختلف فرانسه رادیکال‌ها سوسیالیست‌ها همه اینها ژنرال دوگل را تقویت کردند و نظامی‌ها در مقابل آنها نتوانستند کاری بکنند این نوری‌السعید چرا این طور ذلیل شد برای این که به طبقات مملکت تکیه نداشت متهم بود آلت خارجی است متهم بود به این که طرفدار و نوکر خارجی است والا خیلی کارهای مثبت هم کرده بود کارهای عمرانی سدسازی کشاروزی برق همه این کارهایش صحیح و درست بود فقط به این نقطه ضعف توجه نداشت اصلاً خود نظامی‌ها در هر مملکتی نقطه خطر خود آنها هستند که ما به اتکای آنها می‌بالیم

من خیلی خوشوقتم و نظر اعلیحضرت همایونی را می‌ستایم و از ۱۵ سال پیش به این طرف همیشه طرفدار این رویه بودم که شاه باید در ارتش نفوذ داشته باشد زیرا که شاه فرمانده کل قوا است شاه باید مملکت را حفظ کند ومن تصدیق می‌کنم که شاه در این قسمت تاکنون وظیفه خودش را خوب انجام داده، من تا آن جایی که اطلاع دارم یک وقتی سازمان نظامی حزب توده بود که به آن صورت درآمد آقایان همیشه باید دستگاه کشوری آماده باشد، یک دفعه چشم به هم زدید دیدید که یک دسته جنایتکار و توطئه‌گر آمدند و کار مملکت را تمام کردند باید دستگاه‌های اجتماعی و سیاسی سر جایش باشد تا کسی نتواند اخلالی بکند به این دلیل است که بنده این مطالب را عرض می‌کنم‏ پس در مملکت ما باید رژیم رژیم پارلمانی باشد و سلطنت مشروطه و این دو تا از هم جدانشدنی باید باشند از این جهت است که من می‌خواهم این وظیفه مقدس خودم را انجام داده باشم. امروز دو چیز بیش از هر چیز دیگر مورد ضرورت است یکی امنیت که باید با تمام قوا امنیت را حفظ کرد (صحیح است) این امنیت موجود برای ما ارزش دارد این امنیت را ممالک دیگر آرزویش را می‌کشند مردم گرفتاری‌هایی دارند تعدیاتی دستگاه‌های دولتی می‌کنند تمام اینها درست است ولی این امنیت آقایان قدرش خیلی زیاد است بنده برای این که این امنیت متزلزل نشود این حرف‌ها را می‌زنم اگر بگوییم که مردم همه‌شان راضی هستند دروغ گفته‌ایم بروید توی خیابان این طرف و آن طرف ببینید دارا ناراضی ندار ناراضی البته هزینه زندگی همه جا زیاد است اسپانیا ۴۰ درصد هندوستان ۱۲ درصد اسرائیل ۱۴ درصد هزینه زندگی‌شان زیاد شده است در ترکیه ۱۱ درصد همه جا هزینه زندگی زیاد شده است ولی نسبت را باید سنجید بنابراین مجلس باید باشد تا حقایق آنچه که هست گفته بشود به قول انگلیسی‌ها شاه مشروطه هیچ گونه خطا نمی‌کند باید رئیس‌الوزرا وزرا مسئولیت را قبول کنند اینها باید مرد باشند بیایند کارهایشان را مستقیم به شاه بگویند بروند کسب فیض بکنند ارشاد بشوند و این رویه پارلمانی را هم نباید ضعیف کنند چون عدم رضایت مردم از دستگاه‌های دولتی باید در اینجا منعکس بشود زیرا شاه خدا نیست امام نیست معصوم هم نیست یک نفر نمی‌تواند تمام شئون مملکت را کنترل کند دو نفر و سه نفر هم نمی‌توانند ژنرال آیزنهاور صدها نفر متخصص درجه اول در کارهایش دخالت می‌کنند آنجا وزیر مسئول است دیدید تا دالس زنده بود ژنرال آیزنهاور نمی‌توانست در کار سیاست خارجی دخالت کند دالس که مرد هرتر به جای او آمد و سیاست خارجی را در دست گرفت در سابق وزرا عنوانی داشتند پیش شاه با عصا می‌رفتند سلاطین ایران برای این که از دست یک صدر اعظم خلاص بشوند می‌کشتنش آخر این اعلیحضرت مورچه را هم نمی‌کشند آنهایی هم که خیلی بهشان تعدی کردند دو سال سه سال حبس کردند و بعد هم بخشیدند از بنده هم که کدورت پیدا کنند تا بگویم قربان بنده این افتخار را دارم که بنده را ببخشید می‌گویند تو را هم بخشیدم حال می‌خواهم عرض کنم که در یک همچو شرایطی فرضاً که تو وزیر از وکیل چغلی بکنی چه می‌شود آخر یک همچو چیزی می‌شود که در ظرف سه سال چهار سال چهار تا قانون مالیات بر درآمد بنویسید؟ هی قانون هی قانون آخر این حساب را بکنید که هزینه زندگی هر روز زیاد می‌شود این کارها را موقوف کنید اینها درست نیست بیایید با کمال رشادت جرئت داشته باشید همه کارها را خودتان بکنید اعلیحضرت همایونی هم بیایند افتتاح کنند زیرا که شخص ایشان را باید برای مملکت حفظ کرد خدا شاهد است باید حفظ کرد اگر روزی نباشند آن وقت خواهید دید که مملکت چه جور می‌شود بنده با این جور مالیات‌ها مخالفم با این لایحه اصلاحات ارضی به این صورت مخالفم به بعضی از پیشنهادات مشاورین مخالفم راجع به پاره‌ای از عملیات سازمان‌ها مخالفم ولی امیدوارم که وجود اعلیحضرت همایونی همیشه برای مملکت باقی باشد خدا سایه‌اش را از سر ما کم نکند البته وجود ایشان برای قوام و بقای تشکیلات صحیح اجتماعی و سرپرستی، لازم است در اجرای قانون اساسی همین طوری که بعد از جنگ تازه به آن انس گرفته بودیم ولی چهار پنج سال است‏ ما را از این قانون دارند جدا می‌کنند به تدریج و به تدریج که جدا شدیم آن وقت حادثه می‌آید مردم ناراضی می‌شوند ما احتیاجات مملکت را تأمین نکردیم برای این که مقدار عمده از پول‌های ما به حساب سازمان برنامه بیهوده مصرف شد بعد هم سازمان برنامه می‌گوید که چرا این حرف‌ها را می‌زنی تمام این حرف‌ها را آمدم‏ اینجا عرض کردم حالا بعد از پنج سال دیدید که حرف من صحیح است چهار پنج هزار میلیون تومان پول ما خرج شده است و تازه سازمان برنامه اظهار نظر می‌کند کارهای تولیدی لازم است کشاورزی در درجه اول است شرکت‌های خصوصی لازم است دولت نباید سرمایه‌گذاری کند آقا من

بی‌سواد ۵ سال است این حرف‌ها را می‌زنم تو چرا گوش نکردی مثل یک مریضی که می‌برند پیش طبیب و طبیب باید به مریض مالاریایی گنه‌گنه بدهد تا معالجه شود نمی‌دهد مریض می‌میرد بعد فردا در آن مجله طبی شهر یک مقاله‌ای می‌نویسد که گنه‌گنه برای مالاریا مفید است و آن را از بین می‌برد حالا که احتیاجات مردم را تأمین نکردی هر شهرستانی یا راه ندارد یا نیمه تمام است شهرداری‌ها ناقص این پول‌ها را گرفتی حالا به بنده تئوری تحویل می‌دهید چرا یک شاهی به بانک کشاورزی اعتبار ندادی هر روز من اینجا داد می‌زنم‏ یکی از آقایان روزنامه‌نویس‌ها در یک مقاله‌ای نوشته است که فلانی در این چهار سال دو تا نطق فقط کرده یکی راجع به انتخابات یکی هم راجع به آمریکایی‌ها این طور است آقایان؟ بنده چقدر نطق کردم راجع به کشاورزی، اقتصاد مهندسین ایرانی مهندسین خارجی حمایت از صنعت داخلی؟ اینها را گوش نکردند البته همه‌اش رفتند نزد شاه دروغ گفتند که خاطر مبارک آسوده باشد و اگر ژنرال آیزنهاور یک همچو مشاورینی داشت یک همچو وزرایی داشت درست سر ۲۴ ساعت سقوط می‌کرد باز این شاه چه مردی است که این قدر دوام آورده. اینها درددلی بود که من خواستم به مجلس بکنم و هیچ نظری هم ندارم و آنچه عرض می‌کنم به صلاح مملکت و سلطنت است این ایراد بنده بود که با نهایت خلوص نیت عرض کردم دلیل هم لازم نیست بیاورم چه دلیل بالاتر از این که مردم قضاوت می‌کنند مردم وضع اقتصادی را می‌بینند وضع اقتصادی را در این چهار پنج سال نگاه کنید آزادی تجارت بسیار خوب آزادی تجارت نتیجه‌اش این است در این چهار سال پنج سال ۵ تا وزیر بازرگانی عوض کردید کجای دنیا این طور است ارهارد لودویک وزیر تجارت آلمان الآن ۱۱ سال است که وزیر تجارت آلمان است‏ (قنات‌آبادی - دنبال جمال احسن می‌گشتند) (خنده حضار) عرض کنم که آقای قنات‌آبادی کم می‌فرمایند وقتی هم می‌فرمایند دُر می‌فرمایند خوب این وضع اقتصادی ما است قسمت اعظم پول‌های ما از بین رفته صادرات نکث پیدا کرده حالا بعد از چند سال می‌گویند واردات محدود شود این حرف را که ۵ سال پیش ما گفتیم چرا گوش نکردید چه پول‌هایی از بین رفته مقاطعه‌کارهای خارجی مشاورین فروشگاه این هزینه زندگی آن معامله با خارجی، مردم بد می‌گویند، آقا عمله که روزی ۷ -۸ تومان می‌گیر مستخدمی که ماهی ۳۰۰ تومان دارد او نمی‌تواند با روزی ۱۰ تومان یا ۸ تومان زندگی کند والله دروغ است اگر بگوییم او راضی است چطور می‌تواند راضی باشد باید سعی کرد در آمد مردم برود بالا عوض این که هزینه برود بالا، در این ۵ سال در این قسمت چه اقدامات مفیدی شده است سیاست داخلی این طور، سیاست خارجی هم آن طور بعد از انقلاب عراق دولت ما اعلام کرد که اینها همچو هستند آن اعلامیه اول یادتان هست؟ بعد از ۴۸ ساعت سیاست دولت عراق را شناختند چرا شناختی تو؟ تو که می‌دانی به مقدسات ما فحش می‌دهند به اعلیحضرت فحش می‌دهند به هیئت حاکمه ما فحش می‌دهند ترک‌ها می‌گویند رفتند با روس‌ها مذاکره کنند شما از کجا خبر دارید مگر مذاکره با شوروی همین طور در ظرف یک ساعت می‌شود اقلاً دو ماه مقدمه می‌خواهد تا این که یک رئیس‌الوزرایی برود با رئیس‌الوزرای شوروی صحبت کند باید مقدمات کار خاصی بشود عراق این طور رفتار می‌کند ترکیه این طور عمل کرد آمریکایی‌ها هم که به ما فحش می‌دهند چند ماه پیش در آمریکا به ما فحش می‌دادند خودشان می‌گویند در چند ماه پیش در آمریکا به هیئت حاکمه ایران فحش می‌دادند حالا دو ماه بود که موقوف کرده بودند از کجا اطمینان دارید که دو مرتبه شروع نکنند دو تا خبرنگار را چند هزار دلار بهشان می‌دهند می‌گویند دو مرتبه فحش بده باید اینجا را درست کرد که اگر به ما فحش دادند مردم توی دهن آنها بزنند آن هم دستگاه اقتصادی مردم دستگاه‌های اداری به مردم ظلم می‌کنند هر وقت قدرت دولت زیاد شود به همان نسب تعدی دولت به مردم زیاد می‌شود باید جلو این تعدیات را گرفت کی باید بگیرد کنترل صحیح از طریق مجلس باید بشود وزرای مسئول را بخواهید در دوره اول مجلس استانداران را می‌خواستند و محاکمه می‌کردند در مقابل عمرو و زید شما مجلستان این است حالا خوب آقایان هستند بنده راجع به خودم از لحاظ انتخابات حزبی باشد یا نباشد کار ندارم ولی در این مملکت انتخابات حزبی و غیرحزبی را دیدیم به همه آقایان هم ارادت دارم باشم یا نباشم، زیرا علاقه و دوستی و رفاقت قبل از موضوع حزب است این علاقه را باید همه جا حفظ کرد این حق دوستی را باید همیشه حفظ کرد حق نمک‌خوارگی حق دوستی برای همیشه هست و هیچ وقت نمی‌شود از گردن سلب کرد و من همیشه سلامت و موفقیت شما را می‌خواهم و این عرایضی که می‌کنم خدا شاهد است برای این است که در ایران قانون اساسی محفوظ بماند اگر آن محفوظ ماند شاه محفوظ می‌ماند سلطنت ایران محفوظ است سلطنت مشروطه باید باشد

اگر اشتباهی شده آن اشتباهات را باید خودتان جبران کنید اگر خودتان جبران کردید دهن خصم بسته می‌شود نمی‌تواند برعلیه ما تبلیغات کند شاید ۵ سال پیش اقتضا می‌کرد که این طور باشد اما امروز دنیا اقتضا نمی‌کند اگر غیر از این باشد در مملکت حادثه پیدا می‌شود بنابراین باید در داخله یک جبهه متحد داشت باید تمام صفوف مردم ایران متحد باشند در دوره ۱۴ و بعد از جنگ آقایان اتحاد مردم مردم را حفظ کرد در مملکت اختلاف طبقاتی نبود جنگ بین زارع و مالک نبود توده‌ها در هر دهی که می‌رفتند دسته دیگر می‌آمدند و آنها را می‌کوبیدند اما ایجاد اختلاف طبقاتی کردند کارفرما را به جان کارگر انداختن مالک را به جان زارع انداختن والله این کارها عاقبت ندارد این کارها خصم ما را قوی می‌کند و در موقع حادثه کسی نیست به میدان بیاید، سیاست غلط دولت‌های ما ناراضی‌ها و آنهایی را که علاقه‌مند به این رژیم هستند و خودشان، پدرانشان مقید به مذهب هستند همه اینها را ناراضی و پژمرده و متزلزل کرده آن وقت ناراضی‌ها هم سر جای خودشان هستند کفاره این اشتباه را روزی خواهید داد که آن وقت دیگر پشیمانی سودی ندارد و من امیدوارم آن روز نرسد و اگر چنانچه تصور بفرمایید که متکی به قدرت هستید آنها خودشان قابل اتکاء نیستند و به عوال قدرت هم تکیه نباید کرد اگر خطری به ما برسد در موقع حادثه ممکن است آنها توطئه کنند ممکن است که ضربت بزنند همان طور که در سایر ممالک کردند من می‌خواهم آن قدر قوی باشیم که هیچ وقت این خیال را نکنند راهش را هم من و شما می‌دانیم پس نباید کاری کنیم که برای مملکت ایجاد اختلاف بکند مردم را به جان هم نیندازیم مردم اختلافات محلی دارند آماده این کارها هستند در خیلی جاها به علت وجود این دو حزب امنیت به هم خورده مخصوصاً در موقع انتخابات اگر در مجلس اکثریتی باشد و این اکثریت در مجلس متکی به مردم باشد به خدا سلطنت و قانون اساسی و دیانت و همه چیز محفوظ می‌ماند والا بعد از انتخابات دوره ۲۰ تازه اول کشمکش و تازه اول جنجال هستیم خدایا تو شاهدی که من هر چه لازم بود گفتم و از روی صداقت هم گفتم.

نایب‌رئیس - آقای صدرزاه بفرمایید.

صدرزاده - امروز هم باز صحبت نفت به میان آمد بنده با این که برایم گرفتاری‌های محلی راجع به لارستان هست در این خصوص هم یک چند کلمه‌ای صحبت می‌کنم اگر نظر آقایان باشد در ماه گذشته در همین مجلس شورای ملی ضمن نطق قبل از دستور راجع به مسئله نفت مباحثه شد و تذکر دادم یکی از روزنامه‌ها به نام پیغام امروز مقالات متعددی نوشته است راجع به نفت و ما هم لازم است که در این خصوص در مجلس شورای ملی صحبتی کنیم و نسبت به حق ایران تذکری بدهیم، ممالک متعددی با ما ادعای دوستی دارند و روابط دوستانه دارند ما هم همیشه این روابط را محترم می‌شماریم‏ ولی مثلی است معروف که می‌گویند دوستی را حساب نگاه می‌دارد وقتی حسابی در بین باشد و آن حساب را درست نگاه دارند طبعاً دوستی هم برقرار می‌ماند بحثی که ما اینجا شروع کردیم برای این نبوده است که جار و جنجالی به نام نفت در بیاید حتی بنده به آقایان معظم همان روز تذکر ددم که منظور حاجت است و حجت نیست و دکان سیاست‌بافی نفت را نمی‌خواهیم باز کنیم اما به موجب همین قراردادی که در دو سال قبل تنظیم شده است ملت ایران حقوقی دارد که استیفای آن را خواستار است و ما از ممالکی که آن کنسرسیوم و شرکای او متعلق به آنها هستند تقاضا داریم که عادلانه در این خصوص رفتار نمایند و حقوق ملت ایران را محفوظ و محترم بشمارند مطلبی که باز بنده می‌خواستم‏ عرض کنم راجع به مسئله لارستان است‏ رئیس شیر و خورشید سرخ محل با عده‌ای از اهالی آنجا به تهران آمده‌اند و مخصوصاً دیروز با جناب آقای سردار فاخر حکمت رئیس مجلس شورای ملی ملاقات کردند و از مساعدت شیر و خورشید سرخ و توجهاتی که اعلیحضرت همایونی فرموده‌اند و احساساتی که مجلس شورای ملی در این مورد ابراز داشته‌اند ابراز تشکر کرده‌اند و راستی این است که یک احساساتی در این قضیه از طرف مردم ایران ابراز شد که درخور قدردانی و تشکر است‏ اما خلاصه تقاضای این آقایان چند مطلب است که بنده اینجا عرض می‌کنم و تقاضا دارم که جناب آقای دکتر کیان که در اینجا از طرف دولت تشریف دارند اینها را یادداشت بفرمایند اینها می‌گویند که یک عده‌ای از اهالی لارستان خانه آنها ویران شده است که استطاعت تجدید بنای خود را ندارند این اشخاص مطمئناً از کمک دولت و اعاناتی که مردم می‌کنند باید بهره‌مند شوند ولی یک عده دیگر از همان مردم هستند که احتیاج به این ندارند که به آنها پول دستی داده بشود اینها طبقه کشاورزی به اینها یک وام‌های طویل‌المدت در اختیار اینها بگذارند تا اینها بتوانند خانه‌های خراب شده خودشان را آباد و مرمت بکنند و دهاتی که در

اثر این زلزله ویران شده مرمت کنند بنده می‌خواستم تذکر بدهم که این آقایانی که در بانک رهنی و بانک کشاورزی هستند به قوانینی که دارند مراجعه کنند اگر قوانین موجود وافی به این مساعدت هست که بسیار خوب اگر نیست حال چند روز به پایان این مجلس باقی مانده اگر قوانین لازم دارند به قید دو فوریت به مجلس بیاورند و از مجلس اجازه دریافت کنند تا بتوانند این مساعدت‌ها را به مردم لارستان بکنند و این از اهم مسائل است مطلب دیگری که آنها تقاضا داشتند این است که قرض‌هایی از بانک ملی کرده‌ایم که اکنون موعد تأدیه آن‌ها رسیده مردم بیچاره آنجا که تمام خانه‌هایشان ویران شده اکنون توانایی پرداخت دیون خود را ندارند و باید بانک ملی ارفاقی نسبت به آنها مبذول بدارد و دیون آنها را تمدید کند تا این که وضع به صورت عادی برگردد و بتوانند دیون خود را به بانک بپردازند مطلب دیگری که می‌خواستم عرض کنم راجع به مسئله اقتصادی ما بود اینجا باز همان روزنامه پیغام امروز می‌نویسد که رقابت اقتصادی دول بزرگ در ایران این طور است که به دنبال مسافرت قائم‌مقام وزیر بازرگانی انگلیس به ایران وزیر بازرگانی آمریکا اعلام کرد که آمریکا یک هیئت اقتصادی برای افزایش صادرات خود به تهران می‌فرستد امروز مسئله اقتصادی یک مسئله‌ای که همه مسائل جهان وابستگی به آن دارد ملاحظه بفرمایید که انگلیس و آمریکا که خودشان در مراحل مقدم اقتصاد هستند آنها خودشان برای به دست آوردن بازار کوشش می‌کنند آن وقت یک ملتی مثل ما که یک حوادثی را پشت سر گذاشته است احتیاج دارد که بیش از این برای توسعه امور اقتصادی خود تقلا و تلاش بکند همان طوری که صادراتی در ایران دارند و مال خودشان را در ایران می‌فروشند ما هم باید بتوانیم اموالی صادر کنیم که یک تعدیلی در وضع اقتصادی ما بشود این تلگرافی است که اطاق بازرگانی شیراز کرده است و بنده توجه جناب آقای دکتر کیان را به این مسئله معطوف می‌دارم اینها می‌نویسند ما اکثر تجاری هستیم که صادرکننده هستیم ولی اعتبارات کافی به ما داده نمی‌شود و ناچار هستیم که به بازار برای تهیه اعتبار مراجعه کنیم و بهره صدی ۲۴ را متحمل بشویم و با این وضع ما نمی‌توانیم وضع اقتصادی و صادرات خودمان را تأمین کنیم بنده در چندی قبل در اینجا بیان کردم که این بانک‌های مختلفی که در اینجا تشکیل شده است این بانک‌ها وسیله‌ای است برای ترویج تجارت خارجی در ایران طبیعی است که آنها غالباً به تجاری اعتبار خواهند داد که اموال و مال‌التجاره و مصنوعات آن مملکت را در اینجا وارد و مصرف کنند در مقابل این وضع باید بانک ملی ایران اعتباراتی به تجار ایرانی که متاع ایرانی را صادر می‌کنند بدهد تا آنها هم بتوانند رقابت کنند و مال‌التجاره و صادرات ایران را بالا ببرند و با آنها برابری کرده باشند این تلگرافی را که خطاب است به آقای کاشانی مدیر کل بانک و رونوشتی به عنوان مجلس شورای ملی فرستاده شده است که بنده به مقام ریاست تقدیم می‌کنم و تمنی می‌کنم که در این خصوص و هم در مورد نامه‌ای که رئیس جمعیت شیر و خورشید لار راجع به لارستان نوشته‌اند توجه سریع مبذول بفرمایند و دیگر هم بیش از این تصدیع آقایان را فراهم نمی‌کنم‏.

۳ - اعلام تصویب صورت‌مجلس‏

نایب‌رئیس - چون عده کافی است تصویب صورت‌مجلس اعلام می‌شود.

۴ - شور دوم گزارش کمیسیون کشور راجع به اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس سنا و ارجاع مجدد به کمیسیون‏

نایب‌رئیس - حالا وارد دستور می‌شویم لایحه مربوط به اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس سنا مطرح است، شور دوم است ماده واحده قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

ماده واحده - مواد ۱۶ و ۲۴ و ۲۵ از نظامنامه انتخابات مجلس سنا حذف و ماده ۴ و بند ۴ ماده ۹ و مواد ۱۸ و ۱۹ و ۲۲ و ۲۳ و ۳۴ و ۳۹ آنکه ضمن ماده واحده مصوب اردیبهشت ماه هزار و سیصد و بیست و هشت به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است‏ به شرح زیر اصلاح می‌شود:

ماده ۴ - انتخاب اعضاءی مجلس سنا در محل‌هایی که یک نفر نماینده انتخاب می‌شود به طور فردی و در نقاطی که بیش از یک نفر نماینده باید انتخاب نمایند جمعی خواهد بود.

بند ۴ ماده ۹ - مسلمان باشد مگر یک نفر که ممکن است از اقلیت‌های مذهبی مسیحی زرتشتی کلیمی باشد.

ماده ۱۸ - بلافاصله بعد از شماره و استخراج آرا رئیس انجمن نظارت منتخبین آن حوزه را معین و به صدای بلند اعلام می‌دارد اوراق انتخابات تا موقع انحلال انجمن محفوظ مانده و در آن هنگام با حضور فرماندار و جمعی از وجوه محل آنها را معدوم می‌کنند به استثنای اوراقی که باید ضمیمه صورت‌مجلس گردد.

ماده ۱۹ - انجمن‌های نظارت فرعی نیز به طریقی که برای انجمن‌های مرکزی مقرر است آراء خود را استخراج نموده بلافاصله رئیس انجمن نظارت منتخبین را تعیین و به صدای بلند اعلام می‌دارد - صورت‌مجلس انتخابات فرعی باید به امضا اعضاء انجمن نظارت رسیده و به انجمن مرکزی فرستاده شود تا در آنجا با ملاحظه صورت‌مجلس‌های انتخابات کلیه نقاط مشترک آن حوزه منتخبین با منتخب معین و اعلام گردند.

ماده ۲۲ - منشی انجمن نظارت مرکزی باید صورت‌مجلس انتخابات را در سه نسخه حاضر کرده به امضاء فرماندار و اعضاءء انجمن رسانیده یک نسخه به فرمانداری تسلیم نموده و نسخه دوم را به وسیله فرماندار به وزارت کشور و نسخه سوم را توسط وزارت کشور به دبیرخانه مجلس سنا بفرستد. ماده ۲۳ - اسامی انتخاب‌شدگان بعد از اتمام انتخابات از طریق فرماندار حوزه انتخابیه مرکزی اعلام می‌شود.

ماده ۳۴ - هرگاه یک یا چند نفر از سناتورهای انتخابی زودتر از یک سال به آخر دوره عضویت باقیمانده فوت کنند یا استعفا دهند در این صورت به جای عضو متوفی یا مستعفی طبق مقررات این قانون تجدید انتخاب به عمل خواهد آمد.

هرگاه عضو متوفی یا مستعفی از سناتورهایی باشد که از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی معین شده است مراتب را فوراً وزارت کشور مستقیماً یا به درخواست رئیس مجلس سنا به شرف عرض ملوکانه می‌رساند تا در صورتی که بیش از یک سال به عضویت دوره سناتور متوفی یا مستعفی باقیمانده باشد جانشین او معین گردد.

ماده ۳۹ - مجلس سنا مقررات مربوط به امور داخلی خود را تصویب کرده و به موقع اجرا خواهد گذاشت ولی نظامنامه‌های سنا طبق اصل ۴۴ قانون اساسی باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد.

نایب‌رئیس - آقای عمیدی نوری مخالفید بفرمایید.

عمیدی نوری - اصلی در قانون اساسی هست به نام اصل ۴۴ که در اینجا صراحت دارد نظامنامه‌های مجلس سنا به تصویب مجلس شورای ملی باید برسد (عماد تربتی - صحیح است) بر اساس همین اصل بود که در ۱۳۲۸... (ابتهاج - نظامنامه‌ها یا نظامنامه؟) تصریح دارد نظامنامه‌های مجلس سنا باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد بر اساس این اصل بود که در سال ۱۳۲۸ نظامنامه مجلس سنا به موجب لایحه‌ای از طرف دولت وقت که جناب آقای دکتر اقبال خاطرم می‌آید آن روز وزیر کشور بودند تقدیم مجلس شورای ملی شد و به صورت قانونی وضع و تصویب شد و اجرا کردند و مجلس سنا برای اولین دوره تشکیل شد حالا این مطلبی که آمده است‏ آن طوری که بنده در مقدمه می‌بینم نوشته شده است اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس سنا در ماده واحده هم می‌گوید مواد ۱۶ و ۲۴ و ۲۵ از نظامنامه انتخابات مجلس سنا حذف می‌شود پس مثل این است که این لایحه به دلیل صراحت ماده واحده یکی از نظامنامه‌های مجلس سنا است سؤال و بحثم از مقام محترم مجلس شورای ملی این است که آیا این را یکی از آن نظامنامه‌های مجلس سنا می‌دانیم یا نمی‌دانیم ظاهر امر این است که یکی از نظامنامه‌های مجلس سنا است به دلیل این که اولین نظامنامه مجلس سنا را مجلس شورای ملی منحصراً وضع کرد و اجرا شد و سنا به وجود آمد و حالا داریم مواد ۱۶ و ۲۴ و ۲۵ همان نظامنامه سنا را اصلاح می‌کنیم‏ در این صورت باید رعایت اصل ۴۴ قانون اساسی شده باشد یا خیر اگر رعایت اصل ۴۴ قانون اساسی را باید بکنیم معنی‌اش این است که این را فقط باید مجلس شورای ملی تصویب کند نمی‌بایستی دولت لایحه‌ای به این عنوان به مجلس سنا بدهد و بعد مجلس سنا به صورت قانون مثل قوانین عادی دو مجلس آن را رسیدگی کند و تصویب کند بعد هم بیاید به مجلس شورای ملی و مجلس شورای ملی یا عیناً آن را تصوب کند یا به موجب این ماده واحده یک اصلاحاتی درش بکند دو مرتبه برود به مجلس سنا در واقع حکم یک قانون عادی بدهد در حالی اصل ۴۴ قانون اساسی تصویب نظامنامه‌های مجلس سنا را منحصراً از وظایف اختصاصی مجلس شورای ملی دانسته که مجلس شورای ملی آن را باید تصویب کند ولی سیر اصلح این نظامنامه از وضع اصلی خودش به نظر بنده یک تغییری پیدا کرده یعنی به صورت قانون عادی تلقی شده که مثل یک قانون عادی رفته به مجلس سنا از آنجا هم آمده به این جا دو مرتبه چون اصلاح شده است می‌رود به مجلس سنا ممکن است از آنجا به مجلس بیاید تا توافق بشود و خیال می‌کنم خود کمیسیون کشور هم دارای این عقیده بوده است و این ماده ۳۹ است که باز در این ماده در کمیسیون کشور جناب آقای صدرزاده این تصریح کردند ولی نظامنامه‌های سنا طبق اصل ۴۴ قانون اساسی باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد پس در همین گزارش یک تناقضی وجود دارد هم در ماده ۳۹ که یکی از اجزای ماده واحده است و در کمیسیون کشور اضافه شده چون

این ماده در لایحه‌ای که از سنا آمده نبوده، این را کمیسیون کشور اضافه کرده ولی نظامنامه‌های سنا طبق اصل ۴۴ قانون اساسی باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد بنده خواستم عرض کنم که این اختلاف و این مطلبی که عرض می‌کنم مورد توجه و نظر کمیسیون کشور واقع شود گفتند یک اختلافی هم بین سنا و شورا پیش آمد بعد هم بنده شنیدم یک جلسه مشترکی یعنی یک روز ما جلسه مشترک داشتیم دیدم که یک عده از آقایان سناتورها رفتند بیرون جریان را پرسیدیم گفتند رفته‌اند وزارت کشور آنجا کمیسیونی است‏ بین اعضاءی کمیسیون کشور ما و کمیسیون کشور و سنا و می‌خواهند مشکلی راحل کنند بنده دیگر نرفتم دنبالش که آن مشکل چه بود بعد چند روز پیشتر در یک روزنامه خواندم که انتقاد کرده بود که بله بعد از این که یک چنین اختلافی در بین سنا و شورا پیش آمد رفتند یک کلاه شرعی گذاشتند یعنی گفتند کاری کنید که این از دو مجلس بگذرد و هم این که بگوییم نظامنامه‌های سنا را مجلس شورای ملی باید تصویب کند من باور نکردم حالا که این لایحه را دیدم، دیدم‏ همین طور شده یعنی هم اسم این نظامنامه سنا است به صراحت خود ماده واحده که می‌گوید مواد ۱۶ و ۲۴ و ۲۵ از نظامنامه مجلس سنا اصلاح می‌شود و هم آن گذاشته شده ولی نظامنامه‌های سنا طبق اصل ۴۴ قانون اساسی باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد این اشکال و ابهام و تناقض را تمنا می‌کنم مجلس توجه کند یا معتقدید که نظامنامه‌های انتخاباتی مجلس سنا مثل قوانین عادی است که می‌رود به سنا و می‌آید به شورا و باز برمی‌گردد و بالاخره قانون می‌شود به هر صورت این را حل کنید یا اگر معتقدید نه پس این یکی از نظامنامه‌های مجلس سنا است که تصویبش منحصراً از وظایف مجلس شورای ملی است‏ پس نبایستی به صورت لوایح عادی به سنا برود و تذکر بنده از این نظر بود چون این امر را درخور بحث می‌دانستم و اختلافی پیش آمده بود و کمیسیون کشور سعی کرد که این امر را به جایی برساند و به نظر بنده به جایی که نرسیده هیچ بلکه تناقض بیشتر نمایان شده، به این جهت بود که وظیفه نمایندگی خودم می‌دانستم که این مطلب را اینجا تشریح کنم و از آقایان استمداد بطلبم که این مشکل حل بشود تا ما کاری برخلاف قانون اساسی نکرده باشیم.

رئیس - آقای دولت‌آبادی موافقید بفرمایید.

دولت‌آبادی - در بدو مشروطیت و موقعی که رجال پاک‌دامن و علاقه‌مند به آزادی قانون اساسی را تدوین می‌کردند متوجه بودند که مملکت ایران باید روزی برای تکمیل قوه مقننه‌اش مجلس سنا داشته باشد البته انجام این مقصود سال‌ها طول کشید و چند سالی بیش نیست که مجلس سنا داریم بنابراین در همان موقع ودر فصل و باب خاص راجع به تشکیل و مقررات آن در قانون اساسی مطالبی نوشته شد و مطلبی ک اینجا مورد توجه جناب آقای عمیدی نوری قرار گرفت و همه متوجه آن بودیم اصل ۴۴ قانون اساسی است اطلاق نظامنامه در آن زمان با آنچه که ما الآن در ذهنمان متصور است با هم فرق دارد ما حالا باید این را حل بکنیم تردید نیست که اصل ۴۴ قانون اساسی به نیروی خودش باقی است و هیچ وقت نمی‌تواند یک قانون عادی آن را از بین ببرد بنابراین کمیسیون کشور فکر کرده است که ضمن حفظ حقش یک کاری هم که مورد احتیاج مجلس سنا است و مورد احتیاج مملکت است حل بکند در صورتی که به نظر بنده همین الآن رسید که راه حل دیگری داشت به نظر بنده این طور رسید که نظامنامه در عرف این زمان آن دستور اجرایی قانون است و غیر از آن چیزی نیست و ما برای انتخابات مجلس سنا نظامنامه نمی‌خواهیم. قانون می‌خواهیم بنابراین به نظر بنده دولت هم این توجه را آن روز نداشته است و چون در ابتدای تأسیس سنا متوجه این نکته نبوده‌اند حالا خواسته‌اند این کار را از مجرای مجلس شورای ملی حل کنند. بعد از این که مجلس سنا آمد چه مانعی دارد که به این عنوان قانون انتخابات مجلس سنا بدهند و بیاورند جریان قانونی بدهند و این را تصویب کنیم به نظر بنده هیچ اشکالی ندارد و تجاوزی هم به قانون اساسی و نظامنامه‌های مجلس سنا نرسیده اگر دولت و نماینده دولت به این اشکال توجه بفرمایند فکر می‌کنم هم مشکل حل شده باشد و هم تناقضی که با مفاد اصل ۴۴ قانون اساسی دارد از بین برود.

نایب‌رئیس - آقای ارباب بفرمایید.

ارباب - موضوعی را که جناب آقای عمیدی نوری تذکر فرمودند کمیسیون کشور کاملاً توجه کرده حتی رسیدگی به این لایحه که در یک جلسه بلکه بیش از یک ساعت وقت لازم نداشت شاید ۵ - ۶ جلسه طول کشید که راه حلی برای این موضوع پیدا کنند راه حلی که پیدا شد این است (صدرزاده - مشکل چی بود) مشکل این لایحه این بود که دولت آورده بود و موادی که سابق

تصویب شده بود در مجلس هم تصویب شده بود و توجه به اصل ۴۴ قانون اساسی نشده بود، دو نفر از آقایان نمایندگان پیشنهاد کردند یکی جناب آقای مهندس سلطانی و یکی هم جناب آقای سعیدی این دو نفر پیشنهاد کردند که این ماده مخالف اصل ۴۴ قانون اساسی است ماده‌ای که تصویب هم شده بوده، مجدداً هم دولت به مجلس آورده بود توجه کردیم دیدیم این مطلب وارد است بعداً آنچه نظامنامه مجلس سنا تشخیص شده اینجا هم تأیید شد طبق اصل ۴۴ قانون اساسی و هیچ تغییری داده نشد منتهی توجه شد که مجلس سنا یک مقررات داخلی دارد مثلاً رئیس مجلس سنا دعوت می‌کند در ساعت سه قبل از ظهر فلان کمیسیون تشکیل بشود یا عده‌ای از سناتورها تشریف بیاورند با طرز پذیرایی‌های داخلی یا انتظامات داخلی که فلان مأمور چه عملی انجام بدهد و چه وظیفه‌ای را از عهده برآید این امور داخلی که از لحاظ ما نظامنامه منظور در اصل ۴۴ قانون اساسی نیست این در اختیار خود مجلس سنا هست‏ بنابراین آنچه مربوط به اصل ۴۴ قانون اساسی است عنوان تفسیر دارد و کمیسیون هم تغییری نداده فقط اضافه کرده برای این که تفسیر شده باشد آن ماده اولیه که دولت آمده و به تصویب رسانیده بود که امور داخلی مجلس از قبیل آنچه که عرض کردم آن را خود مجلس اجازه داد که آن مقررات را خودش وضع کند و از لحاظ ما مخالفتی با اصل ۴۴ قانون اساسی ندارد.

نایب‌رئیس - آقای مهندس هدایت مخالفید بفرمایید.

مهندس هدایت - عرض کنم حضور محترم آقایان اصل ۴۴ قانون اساسی یک مطلبی است که قابل تغییر نیست و به موجب هیچ قانون عادی هم قابل تغییر نیست بنابراین هر چه راجع به این اصل بخواهیم صحبت کنیم غیر از آنچه در قانون اساسی ذکر شده است هیچ حق مداخله‌ای نداریم بعد از اصل ۴۴ اگر در شرایط تشکیل مجلس سنا در قانون اساسی توجه بفرمایید اصل ۴۳ می‌گوید مجلس دیگری به نام سنا مرکب از ۶۰ نفر تشکیل می‌یابد و اجلاسات آن مقارن اجلاسات مجلس شورای ملی خواهد بود بعد اصل ۴۴ می‌گوید نظامنامه این چنین مجلسی که تشکیل خواهد شد با ید به تصویب مجلس شورای ملی برسد در آن روز سنایی وجود نداشته است‏ پس باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد این تردیدی نیست و به تصویب مجلس شورای ملی هم رسیده اصل ۴۶ که بعداً می‌آید می‌گوید پس از انعقاد سنا تمام امور باید به تصویب هر دو مجلس برسد. بنابراین این موضوع دیگر نظامنامه مجلس سنا نیست این قانونی است که از طرف دولت تقدیم شده این اصلاح نظامنامه مجلس سنا نیست یک قانون جدید تغییر انتخابات مجلس سناست از دو درجه به یک درجه بنابراین اطلاق این امر به نظامنامه صحیح نیست بنابراین باید طبق اصل ۴۶ به تصویب هر دو مجلس برسد اما آنچه من می‌خواهم عرض کنم ماده ۳۹ است که آقایان آمده‌اند درستش بکنند کورش کرده‌اند ماده ۳۹ چیز عجیبی می‌گوید مجلس سنا مقررات مربوط به امور داخلی خودش را تصویب کرده و اجرا خواهد کرد یک صحه پای این گذاشتند ما اینجا صحه پای کار مجلس سنا نمی‌توانیم بگذاریم. مطلب دوم که مهم‌تر است می‌گوید ولی نظامنامه‌های سنا طبق اصل ۴۴ قانون اساسی در قانون عادی چه تفسیری است که می‌کنید علاوه بر این که یک مطلبی که در قانون اساسی است در قانون عادی می‌آورید یک حقی هم می‌دهید پیشنهاد آقایان که این طور نبود پیشنهاد آقایان طور دیگری بود اینجا آمدید کورش هم کردید بنده استدعا می‌کنم که ماده ۳۹ اصلاحذف بشود و آقایان حق داشتند در امور داخلی خودشان نظامنامه تصویب بکنند یا نکنند بحث دیگری است در این قانون من استدعا می‌کنم همان طوری که مجلس سنا تصویب کرده همان طور تصویب بفرمایند نه این که چیزی هم بدهید.

نایب‌رئیس - آقای معاون وزارت کشور.

معاون وزارت کشور (فرهودی) - چون مذاکره شد که چه شده است که دولت این لایحه را پیشنهاد کرده لازم بود توضیح مختصری در اطراف خود لایحه عرض کنم البته همان طور که جناب آقای مهندس سعید هدایت فرمودند مجلس سنا تشکیل شده و البته در این دو دوره مطابق قانون انتخابات آن انجام شده دولت با تجربه‌ای که در دو دوره کرد ملاحظه کرد که این قانون انتخابات مجلس سنا که به صورت دو درجه‌ای است نواقصی دارد و عیوبی دارد و این بر اثر تجربه است یکی این که اساساً انتخابات دو درجه از مواریث قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ است و هرچه دمکراسی جلوتر آمده ثابت شده که انتخابات یک درجه مفیدتر است یعنی مردم مستقیماً نمایندگانی انتخاب کنند و در این کار دخالت کنند و تولیت و دخالت به شخص یا جماعت دیگری ندهند دوم این که در این دو دوره که تجربه شد معلوم شد

که در دو درجه شدن انتخابات مجلس سنا مستلزم خرج هم هست یعنی یک عده از سناتورهای درجه ۱ اول در هر دوره انتخاب و تعیین می‌شوند بعد اینها را با خرج دولت جمع می‌کنند در یک جای بزرگ‌تری و در آن مرکز منتخبین درجه دوم را انتخاب می‌کنند و اینها برمی‌گردند به مرکز اصلی این کاری بود که علاوه بر این که با روح دمکراسی سازگار نبود تولید خرج هم می‌کرد و عیب سومش این بود که اسباب تأخیر انتخابات می‌شد یعنی باعث این می‌شد که سناتورها یعنی نمایندگانی که می‌بایستی به مجلس سنا بروند و از طرف ملت کار بکنند و اظهار عقیده بکنند این تشریفات دو درجه بودن این کار را به تأخیر می‌انداخت گمان می‌کنم که صواب‌ترین طریق در این امر این است که انتخابات ساده و سریع انجام بشود و مشکلاتی در قوانین انتخابات ایجاد نشود روی این اصل بود که دولت توجه کرد که اگر انتخابات مجلس سنا یک درجه بشود و مردم مستقیماً نمایندگان خودشان را انتخاب بکنند بهتر است هم انتخابات سریع‌تر انجام می‌شود و هم به روح دمکراسی نزدیک‌تر است و چون این مسئله مستلزم تصرف در قانون بود و کلیه قوانین باید به تصویب ملجسین برسد این بود که این لایحه به مجلس سنا داده شد اما این ماده ۳۹ چیزی است که به پیشنهاد مجلس درست شده و پیشنهاد دولت نبود و دولت هم بر خلاف آنچه که گفتند و در بعضی از روزنامه‌ها نوشته شد که نظامنامه مجلس سنا را چه جور تصویب کنند دولت اصلاً وارد این کار نشد چون یک امر کلی قانونی است و مربوط به خود مجلسین است آنچه دولت داد همین بود که انتخابات سنا از صورت دو درجه به یک درجه در بیاید و طی این گزارش این مسئله تأمین شد تا ماده ۳۴ این ماده ۳۹ به یک صورتی اینجا پیشنهاد شد و در کمیسیون کشور با مشاوراتی که شد و دولت هم شرکت نداشت به این صورت در آمد حالا دیگر بسته به این است که آقایان هر طور میل دارند عمل بفرمایند.

صدرزاده - آن ماده ۳۹ که این ماده را به جای آن تصویب کرده‌اند دستور بفرمایید قرائت شود.

دولت‌آبادی - پیشنهادی تقدیم کرده‌ام اگر بخوانید مشکل حل می‌شود.

نایب‌رئیس - چون در شور دوم است پیشنهاد قبول نمی‌شود.

دولت‌آبادی - اصلاح است‏.

نایب‌رئیس - دو پیشنهاد رسیده که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

اینجانب پیشنهاد می‌نماید لایحه ارسالی از سنا به عنوان قانون انتخابات سنا تصویب و تبصره ۳۹ هم حذف شود. - دولت‌آبادی

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم‏ ماده ۳۹ لایحه اصلاح قانون انتخابات مجلس سنا حذف شود. - مهندس سعید هدایت

دولت‌آبادی - اینجا یک محظوری در بادی امر به ذهن می‌رسد که چون این لایحه در شور دوم است پیشنهادی نمی‌شود داد در صورتی که در خود آیین‌نامه دو مطلب مجاز است یکی حذف است و یکی اصلاح عبارتی است. این است که پیشنهاد آقای مهندس هدایت و بنده هر دو آسان است و اشکالی ندارد اما پیشنهادی که بنده کردم به عنوان پیشنهاد تلقی نمی‌شود چون پیشنهاد اصلاح عبارتی است و ما در مطلبی که نام قانون حقاً بایستی تلقی بشود روی یک سابقه‌ای که آن را توضیح می‌دهم آن را عنوان قانون می‌دهیم یعنی تعبیر دیگری می‌شود کرد که پیشنهاد مرا بشود پذیرفت‏ مشکل این است که یک روزی که سنا نبوده برای این که طریق انجام کار باز باشد طبق اصل ۴۴ قانون اساسی نوشته‌اند نظامنامه‌های مجلس سنا به تصویب مجلس شورای ملی برسد چرا برای این که راهی جز این نداشتند خودش موجود نبوده است تا بتواند آیین‌نامه تصویب کند این اصل مطلب حالا در وضعی هستیم که مجلس سنا هم بعد از سه دوره عمل موجود است امروز باید انتخابات آن قانون داشته باشد و قانون انتخابات اسم آن را گذاشتند و ماده ۳۹ را کنار گذاشتند همه مشکلات برطرف می‌شود مجلس هم مواجه با تفسیر قانون اساسی نخواهد بود آنچه منظور مجلس سنا ودولت است که انجام انتخابات سنا می‌باشد آن منظور هم اصولاً انجام می‌شود. (عمیدی‌نوری - یعنی نظامنامه تبدیل بشود به قانون این درست است‏). (صدرزاده - ماده ۳۹ را بفرمایید قرائت شود).

نایب‌رئیس - ماده ۳۹ سابق قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۳۹ - مجلس سنا آیین‌نامه داخلی خود را تصویب کرده و به موقع اجرا خواهد گذارد.

تیمورتاش - این مخالف قانون اساسی است.

مهران - پیشنهاد آقای مهندس سلطانی و سعیدی را بخوانید.

نایب‌رئیس - این پیشنهاد قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

چون ماده ۳۹ قانون انتخابات مجلس سنا با اصل ۴۴ قانون اساسی مخالف است پیشنهاد حذف آن را می‌نماید. مهندس سلطانی - سعیدی.

نایب‌رئیس - آقای عمیدی نوری اسم نوشته‌اند راجع به پیشنهاد صحبتی دارید؟ (عمیدی‌نوری - در خود لایحه عرض دارم) آقای تیمورتاش جنابعالی در پیشنهاد صحبتی دارید؟ (تیمورتاش - بنده در اصل ماده صحبت دارم نه در پیشنهاد) بفرمایید.

تیمورتاش - عرض کنم پیشنهادی که مطرح است و در اطرافش صحبت می‌شود و یکی از گرفتاری‌هایی است که راجع به مجلس سنا بود که بنده فعلاً عرض می‌کنم چون پیشنهادی شده آقایان اظهار نظر خواهند فرمود آنچه بنده اطلاع حاصل کردم در کمیسیون یک موضوع دیگری بود که به نظر بنده بسیار مهم‌تر از این پیشنهاد است که مطرح مذاکره بوده است و بدبختانه به آن ترتیب اثر کافی داده نشد طبق تمام نوامیس پارلمانی دنیا اصولاً قوه مقننه را می‌گویند کور لژیسلاتیو یعنی هیئت مقننه یک چیزی نیست که ناظر به فرد باشد یک عده‌ای که قانون اساسی هر کشوری تعیین می‌کنند می‌نشینند که بر طبق آن قانون اساسی وظایفی را بر عهده دارند این ناظر بر فرد و شخص نمی‌تواند باشد یعنی یک فرد به خودی خود نمی‌تواند مستثنی از این اصل کلی باشد بنده زیاد نمی‌دانم بلکه آن طور که شنیدم پاره‌ای از آقایان محترم از شیوخ و بزرگان شخص بنده این طور استنباط می‌کنند که از هر موقعی که اعتبارنامه‌شان تصویب شد تا شش سال سناتور هستند به عبارت دیگر یعنی اگر به علتی از علل پنج نفر امروز، شش نفر چهار ماه دیگر ۱۹ نفر یک سال دیگر ۲۳ نفر ۲ سال دیگر انتخاب شدند استدلالی که می‌شود این است به عبارت اخری این کور کنستیوئه ۶۰ نفر در طی یک سال دو سال سه سال انتخاب می‌شوند انتهای این مطلب هم همین طور است یعنی هر یک از این آقایان که فرض بفرمایید روز ۲۶ اردیبهشت ۳۹ انتخاب شدند تا ۲۶ اردیبهشت ۴۵ سناتور هستند این خلاف نص صریح و اصل مسلم هر قوه مقننه است و قوه مقننه عبارت است از یک هیئت متشکله که یک موقعی وقتی که عده‌شان به اندازه کافی رسید افتتاح می‌شود قدر مسلم این است که در یک موقع باید تمام بشود بنده می‌خواستم استدعا کنم که این موضوع مورد توجه قرار بگیرد شنیدم مشکلاتی در کار است که من این مشکلات را درست نفهمیدم از جمله این که چون گفته‌اند که این مجلس سنا فترت‌بردار نیست ناگزیریم این کار را بکنیم این تز به نظر من به‌هیچ‌وجه منطقی نیست به دلیل این که منظور قانون‌گذار این است که بعد از دوره اول مجلس سنا که بعد از سه سال نصفشان به حکم قرعه بیرون آمدند نصف دیگر باقی بماند و بنابراین هر عده که انتخاب بشوند ناظر بر شش سال خواهد بود ولو این که دو سال بعد انتخاب بشوند مجلس سنا دوره دارد به دلیل این که عرض کردم یک هیئت متشکله است یک هیئتی که ناظر به شخص باشد نیست مثل مجلس شورای ملی با این تفاوت که اینجا این ۱۳۶ نفر یا ۲۰۰ نفر یک باره می‌رویم و آنجا نصفشان می‌روند بنده نمی‌دانم این را در کجا باید عرض کنم ولی باید به آن توجه کنند و این اصل یک اصلی است که خیال می‌کنم‏ اگر غیر از این بکنیم در تاریخ قوه مقننه دنیا یک چیز انگشت‌نمایی خواهیم بود و چیزی خواهیم بود که تالی نخواهیم داشت این بود که خواستم توجه آقایان را جلب کنم اصراری هم ندارم که زیر و زبر این کار عوض بشود ولی این یک اصل کلی و اصل مسلم و غیر قابل انکار است این را خواستم عرض کنم‏.

نایب‌رئیس - آقای مهران بفرمایید.

مهران - بنده پس از ادای کمال احترام نسبت به سناتورهای محترم و شخصیت‌های ارجمندی که در مجلس سنا هستند مطلب را از این نظر تجزیه و تحلیل می‌کنم که سنا یعنی مجلس سنایی که در قانون اساسی تعریف شده و به این مطلب توجه ندارند که در حال حاضر یک عضو مجلس سنا است و کسی عضو مجلس سنا نیست بنده هر گاه می‌گویم مجلس سنا مردم آنچنان مجلسی است که در قانون اساسی تعریف شده پس از ذکر این مقدمه راجع به این ماده ۳۹ به شهادت آقایان اعضاءی کمیسیون کشور بنده تذکر دادم که آن ماده ۳۹ که موجود است موافق با اصل ۴۴ قانون اساسی نیست و پیشنهاد همکاران محترم آقایان مهندس سلطانی و سعیدی به نظرم صحیح آمد حالا می‌خواهم اینجا یک عرضی بکنم و یک نتیجه‌ای بگیرم آن این است که بنده را این طور متقاعد کرده‌اند که بیایم بگویم نظامنامه داخلی مجلس سنا را خود مجلس سنا تصویب بکند بر طبق اصل ۴۴ نظامنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها که آیین‌نامه را کلمه فارسی نظامنامه دانستیم اینها باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد و عبارتی که

نوشتند طبق ماده ۳۹ فعلی است که اینجانب نظر همکاران محترم را این طور می‌دانم که اصلاً تصویب نظامنامه‌های مجلس سنا اگر به تصویب مجلس شورای ملی نرسد موافق اصل قانون اساسی نخواهد بود اینجا عرضم این است که دو تا ماده ۳۹ داریم یکی ماده ۳۹ که الآن مورد توجه آقایان واقع شد و پیشنهاد حذف دادند و یکی هم ماده‌ای که در کمیسیون کشور تصویب شده و الآن قرائت شد و آقایان مهندس سلطانی و سعیدی پیشنهاد حذفش را کردند آن هم هست اگر بنا است حذف بشود هر دو ماده ۳۹ باید حذف بشود یکی این ماده ۳۹ و یکی آن ماده ۳۹ که بود و در تغییر آن ماده ۳۹ این ماده ۳۹ نوشته شده است اینجا فقط توجه همکاران محترم را جلب می‌کنم بنده عقیده‌مندم و در صورت حذف هر دو ماده ۳۹ باید حذف بشود.

نایب‌رئیس - آقای صدرزاده بفرمایید.

صدرزاده - عرض کنم ما اینجا یک گله‌ای از مجلس سنا داریم که حالا وقتش است که این گله را بکنیم، این آقایان بزرگان که آنجا نشسته‌اند اغلب لوایح ما را برای یک کلمه برمی‌گردانند این کار درست نیست. مثلاً فرض بفرمایید در فلان لایحه نوشته شده شرایط صلاحیت فلان مستخدم دولت باید فلان طور باشد می‌گویند نباید باشد این چه تأثیری دارد یا کلمه «مکلف» «مجاز» باشد، برای این چیزها نباید این قدر وارد بحث بشویم آخر انسان برای حسن روابط دستگاه مقننه برای حسن روابط، باید یک اغماض‌هایی که ضرری به دین و دنیا نمی‌خورد نسبت به همدیگر داشته باشند، این یکی، مطلب دیگر این است که گاهی بر سر بعضی مسائل اختلافی پیش می‌آید که با حدت و شدتی آنجا بیان می‌کنند که ایجاد عصبانیت و ناراحتی در مجلس شورای ملی می‌کند این هم درست نیست یعنی پسندیده نیست مطالبی مطرح می‌شود بحث می‌کنیم، صحبت می‌کنیم، له و علیهش مذاکره می‌کنیم نه آنها باید تعصبی داشته باشند نه‏ ما، عقیده بنده این طور است و اما در اینجا نظامنامه‌ای که مذکور در قانون اساسی است یعنی قانون انتخابات ملاحظه بفرمایید در فرمان مرحوم مظفرالدین شاه که در مقدمه قانون اساسی هست او هم به قانون انتخابات نظامنامه اطلاق کرده است آن تعبیری که آیین‌نامه را ترجمه نظامنامه قرار داده‌اند این الآن درست نیست دو مفهوم پیدا می‌کند، در قانون اساسی سال ۱۳۲۴ قمری نظامنامه انتخابات یعنی قانون انتخابات و امروز که آیین‌نامه می‌گوییم یعنی دستور اجرای یک قانون خیلی با همدیگر فرق می‌کند و ما باید اصطلاحات را با آن معنای زمان خودش محفوظ بداریم من الآن باز یک کلمه دیگر می‌گویم که معنایش عوض شده است در قانون اساسی سال ۱۳۲۴ وقتی می‌گوید «موظف» یعنی «حقوق بگیر» و «پول بگیر» می‌گوید مستخدم نمی‌تواند، نماینده مجلس نمی‌تواند موظفاً در یک جای دیگر کار بکند یعنی حقوق نباید بگیرد، امروز وقتی «وظیفه» می‌گوییم یعنی تکالیف اداری، پس باید هر کلمه‌ای را که استعمال می‌کنند باید به معنایی که در زمان خودش متبادر به ذهن شده از آن استفاده کرد، در آنجا وقتی می‌گویند نظامنامه یعنی قانون انتخابات این یک مطلب‏، مطلب دوم اصل ۴۴ قانون اساسی خیلی واضح است می‌گوید نظامنامه‌های مجلس سنا باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد درست است یعنی مجلس سنا نمی‌تواند بگوید چون یک قانونی است مربوط به انتخابات خودم، خودم باید منحصراً تصویب کنم و شما درش دخالت نکنید سنا نمی‌تواند یک همچو حرفی بزند باید حتماً بیاید اینجا ما تصویب کنیم اما قبل از این که مجلس سنا به وجود بیاید تنها یک مجلس در ایران بوده است و آن مجلس شورای ملی بوده است، فرض کنیم که ما قانون انتخابات مجلس سنا را تصویب بکنیم و مجلس سنا هم آن را تأیید بکند چون مجلس سنایی نبوده این است که در ماده قانون اساسی که موجود است می‌گوید قبل از این که مجلس سنا به وجود بیاید تمام کارها منحصراً به تصویب مجلس شورای ملی می‌رسد درست است مجلس سنا در دوره ۱۵ خواست به وجود بیاید، نظامنامه‌اش، یعنی قانون انتخاباتش را آوردند و مجلس شورای ملی منحصراً تصویب کرد و دولت به موقع اجرا گذاشت‏ اما حالا که اصلاح قانون انتخاباتش را می‌آورند بنده عقیده‌ام این است شاید بعضی از آقایان نظرشان غیر از این باشد ولی بنده چون نمی‌خواهم تعصبی به خرج بدهم عقیده‌ام این است که بعد از انعقاد مجلس سنا تمام آن باید به تصویب هر دو مجلس برسد بنابراین این قانون حاضر که حالا آمده است و اصلاح آن قانون است ما باید تصویب کنیم یعنی مجلس سنا نمی‌توانسته است ادعا بکند چون راجع به کار خودم است و راجع به انتخابات خودم است شما نباید دخالتی بکنید نخیر، ما هم باید دخالت بکنیم اما راجع به آن ماده‌ای که اضافه کردند بنده نفهمیدم می‌گویند در قانون دوره ۱۵ جناب آقای دولت‌آبادی امور

داخلیش با خودش است حالا هم با خودش است اما اگر تسجیل می‌خواهید بکنید ماده ۴۴ قانون اساسی را که لازم نیست ما در قوانین عادی تسجیل بکنیم و نمی‌توانیم هم بکنیم یعنی قانون اساسی ما فوق اینهاست، در یک سطح بالاتری است، قانون اساسی محترم است هر مفهومی دارد محترم است و من تصور می‌کنم این ماده ۳۹ را حذف بفرمایید ضرری به این قانون نخواهد زد.

نایب‌رئیس - آقای صارمی‏.

صارمی - بنده قبلا باید عرض کنم که با احترامی که نسبت به بسیاری از آقایان سناتورها قائل هستم، به شخص خودشان ولی بایستی بگویم رویه‌ای که اتخاذ کرده‌اند رویه مطلوبی نبوده است و همان طوری که همکار محترم آقای صدرزاده متذکر شدند اصولاً در موارد خیلی بین و صریح قائل به تأویل و و تفسیرهای بی‌مورد شده بودند و هیچ توجه به این امر نکردند که اگر قدرت و قوتی قوه مقننه داشته باشد مجلس شورای ملی داشته باشد قدرت خودشان است و تعارض بین آنها آن هم توسل به تفسیر و تعبیرهای بی‌مورد بسیار غلط بوده است بنابراین با توجه به این موضوع که می‌دانیم اگر آقایان رفقا و دوستان و همکاران محترم مجلس از رویه مجلس سنا گله‌مند هستند و چرا؟ برای این که موجب وقفه در امور را فراهم کرده‌اند در قانون اعزام محصل به خارج، ما خواستیم دولت را مکلف و مجبور به اجرای قانون بکنیم گفتند به این که دولت مکلف است عمل بکند، برای این کلمه مکلف یا می‌تواند که باور بفرمایید که خود دولت اگر بخواهد محصل به خارج بفرستیم بتواند بفرستد اعتبارش را هم می‌تواند بگیرد دولت هم می‌خواست «می‌تواند» باشد برای این که الآن هم مقرراتی وجود دارد که می‌تواند بفرستد گفتیم که مکلف است که این کار را انجام بدهد خواستیم ایجاد تکلیف برای دولت کرده باشیم‏ به این مناسبت برای یک چنین کلمه‌ای موجب شده است که این قانون به موقع اجرا گذاشته نشود و واقعاً حق یک عده‌ای که ممکن است در آتیه افراد مفیدی برای جامعه ایران باشند از بین رفته بنابراین من شخصاً معتقدم بایستی حق و انصاف را در نظر گرفت و سعی کرد این توافق‌ها وجود داشته باشد اختلافاتی بین دو رکن از قوه مقننه در مملکت وجود نداشته باشد البته عرض کردم گله وجود دارد برای این که به موجب توافقی که کردیم گفتیم آنچه در مجلس شورای ملی بقیه فوریت تلقی بشود بایستی در مجلس سنا هم همان ترتیب عمل بشود در حالی که لوایحی که ما اینجا با فوریت تصویب کردیم رفته آنجا، آنها سلب فوریت کرده‌اند بر عکس باید بگویم ما رعایت این توافق‌ها را کردیم در هر حال اینها به جای خودش محفوظ و من یک موضوعی را خواستم تذکر بدهم و آن این است که اگر در اصل ۴۴ قانون اساسی عنوان نظامنامه شده است علت این است که در موقعی که قانون اساسی تدوین شده و تصویب شده کلمه قانون مصطلح نبوده است و همیشه به جای کلمه «قانون» «نظامنامه» قید می‌کرده‌اند چنانچه در مقدمه فرمان مشروطیتی که صادر شده حتی می‌گوید به این که نظامنامه اساسی فرمان را که مظفرالدین شاه صادر کرده است و قانون اساسی را توشیح کرده است نوشته است نظامنامه اساس یعنی به جای قانون اساسی گفته شده نظامنامه اساسی بنابراین منظور از نظامنامه آنچه در قانون اساسی تصریح شده به اصطلاح امروز همان قانون خواهد بود و اگر در اصل ۴۴ هم نوشته شده است که نظامنامه داخلی نخواهد بود یعنی می‌گوید قانون مجلس سنا بایستی به تصویب مجلس شورای ملی برسد بنابراین خیال می‌کنم قانونی که منظور است قانون انتخاباتی است که مجلس سنا مطابق آن بایستی انتخابات را شروع بکند و البته بدیهی است که خیال می‌کنم اگر آقایان موافق باشند به این که آیین‌نامه داخلی که ساعات حضور تشکیل جلسه و امور داخلی را معین می‌کند مربوط به عمل خودشان است معنی ندارد که ما بگوییم به این که ما قانونی وضع کنیم که سر ساعت ۹ یا سر ساعت ۸ بیایند یا ظمیسیونشان فلان باشد بنابراین آیین‌نامه داخلی خودشان بایستی با تصویب خودشان باشد حالا مجلس سنا که عرض کردم یک رکن اساسی است و یک رکن از قوه مقننه مملکت فرض بفرمایید آیین‌نامه داخلی ادارات و شرکت‌ها یک اموری است که مربوط به حسن انتظام امور داخلی خودشان است بنابراین بایستی قبول کرد که این آیین‌نامه داخلی‌شان به تصویب خودشان باشد ولی البته قانون انتخابات باید با تصویب مجلس شورای ملی باشد و اگر چنانچه این ماده را هم در اینجا قید کردیم همان طوری که آقای صدرزاده فرمودند ماده ۳۹ را اصلاً حذف کنیم بلااشکال خواهد بود زیرا در قانون انتخابات ما گفتیم که آیین‌نامه داخلی خودشان را خودشان باید تصویب کنند بنابراین اگر این طور باشد با در نظر گرفتن این که اصل ۴۴ قانون اساسی نظامنامه قید کرده منظر از نظامنامه با توجه به عرف اصطلاح آن روز و اصطلاح امروز که قانون جایگزین نظامنامه شده است بلامعارض خواهد بود و بلااشکال خواهد بود، البته

به استثنا آیین‌نامه داخلی خودشان همه باید با تصویب مجلس شورای ملی باشد و این هیچ مورد بحث نیست‏ بنابراین اگر به این ترتیب عمل شود تعارض با قانون اساسی نخواهد داشت و معقول هم به نظر خواهد رسید.

نایب‌رئیس - پیشنهادی رسیده به امضا ۱۵ نفر قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد)

اینجانبان پیشنهاد می‌نماییم لایحه مربوط به انتخابات سنا برای دقت و اصلاح به کمیسیون کشور برگردد. دولت‌آبادی - عمیدی‌نوری - دشتی - قراگزلو - امیربختیاری - بوربور - فرود - صارمی - مهران - هدی و چند امضای دیگر.

نایب‌رئیس - آقای دولت‌آبادی بفرمایید.

دولت‌آبادی - عرض کنم اگر تمام اصلاحات در متن لایحه همین جا میسر بود انجام بشود، هیچ وقت بنده و رفقا پیشنهاد نمی‌کردیم که برگردد به کمیسیون کشور زیرا بعد از آن دقتی که بنده کردم دیدم سوای دقتی که باید بکنیم در قانون آنچه هم در خود ماده نوشته شده و استناد به نظامنامه شده باید در آن هم بحث بشود و اصلاح بشود از این جهت چون مجلس شورای ملی همیشه نهایت احترام را به مجلس سنا و عقاید و افکارشان داشته است و ما مجلس سنا و مجلس شورای ملی را یکی می‌دانیم اصلاً دوتا نمی‌دانیم‏ در تصویب قانون و نظارت‌های قانونی ما وظیفه مشترک داریم و همیشه هم با احترام و اعتقاد مورد توجه مجلس شورای بوده‌اند و خواهند بود و حرف‌های کوچک هم جای تأسف است که گاهگاهی عنوان بشود و امور نظری کوچک را باید بنشینند مجلس شورای ملی و سنا مطابق آیین‌نامه داخلی که داریم اختلافاتی فرضاً باشد حل بکنند و جا ندارد که در پشت تریبون در این باره حرفی زده بشود و ما اگر بخواهیم طبق نظری که بنده و بعضی از آقایان رفقا دارند که این ماده ۳۹ را حذف بکنیم و آن اصلاحات در خود ماده واحده نشود این قانون ناقص است‏ با این پیشنهادی که ما کردیم من استدعا می‌کنم کمیسیون کشور همین امروز یا فردا بدون تأخیر تشکیل بشود و این منقح بکنند و بیاورند به طوری که یک قانون جامع و مانع باشد برای انتخابات مجلس سنا که مجلس شورای ملی تصویب بکند بفرستند به مجلس سنا و حتی به فردا و پس فردا هم تأخیر نشود و این اصلاحی است ودقتی است که باید بشود و اگر می‌شد که در این جلسه تمام بکنیم حتما رفقا این پیشنهاد را نمی‌کردند ولی کاری است که احتیاج به دقت و مطالعه و تنقیح دارد اگر آقایان موافقت بکنند که کمیسیون کشور هم فردا تشکیل بشود و به این کار رسیدگی بکنند با یک روز تأخیر یک کار اساسی انجام می‌شود.

نایب‌رئیس - آقای ارباب.

مهدی ارباب (مخبر کمیسیون کشور) - بنده با این که حقاً نمی‌بایستی بر خلاف نظر جناب آقای دولت‌آبادی که مرشد بنده هستند و سایر آقایان عرضی بکنم‏ ولی با توجه به این که وقت مجلس کم است و تا برود به کمیسیون کشور و برگردد آنچه هم تسریع بشود زودتر از یک هفته عملی نخواهد بود اینجا نظر اصلاحی یکی حذف ماده ۳۹ است که جناب آقای دولت‌آبادی و جناب آقای مهندس هدایت هر دو پیشنهاد کردند و مجلس هم مثل این که با توضیحاتی که داده شد که ارتباطی با اصل ۴۴ قانون اساسی ندارد با حذف آن موافق هستند یکی هم یک عبارت اصلاحی اینجا دارد ماده واحده ماده ۱۶ ماده ۲۴ و ماده ۲۵ از نظامنامه را از قانون حذف شود (عمیدی‌نوری - اشکال نظامنامه دارد) این دو چیز هم اشکالی ندارد که اصلاحی بکنیم اگر منظور این دو چیز است که همین جا پیشنهاد بفرمایید برای اصلاح پیشنهاد نمی‌شود داد ولی اصلاح می‌شود کرد و حذف می‌شود کرد (دکتر مشیر فاطمی - حذف می‌شود) (قنات‌آبادی - کار صحیحی است) که برود به کمیسیون دیگر این عبارت در ماده واحده اشکالی ندارد باشد حالا بسته به نظر مجلس است‏.

نایب‌رئیس - حالا رأی گرفته می‌شود به این پینشهاد یک موافق و یک مخالف صحبت کرده است‏. (صدرزاده - آقای ارباب مخبرند، مخالف صحبت نکرده) آقای مهندس هدایت. ‏

مهندس سعید هدایت - بنده با کمال احترامی که به فرد فرد آقایان معظم که این پیشنهاد را فرمودند دارم ولی یک مطلبی است که به نظر بنده کاملاً روشن است اینجا هم بحث شده است و قابل اصلاح هم هست، ما اینجا بحث کردیم که اصل ۴۴ قانون اساسی لایتغیر است و کسی هم نمی‌تواند آن را تفسیر کند و در هیچ قانون عادی نمی‌شود تفسیر کرد بنابراین ذکرش بی‌مورد است و بعد اینجا صحبت شد آیین‌نامه داخلی مجلس سنا طبق ماده ۴۹ نظامنامه سابق یک امر داخلی مجلس سنا است و مربوط به خود مجلس سنا در این مطلب هم بحثی نیست‏ بنابراین اگر ماده ۳۹ سابق به قوت خودش باقی بماند و این ماده ۳۹ حذف بشود مشکل حل شده است (مهران - چنین چیزی نیست) جناب آقای مهران توجه بفرمایید در قانون اساسی نظامنامه درش تلویحاً

تفسیر شده که به چه چیزی گفته می‌شود نظامنامه یعنی قانون بنده برای جنابعالی الآن می‌خوانم «سواد دست خط مبارک همایونی متمم نظامنامه اساسی ملاحظه شد تماماً صحیح است و شخص همایون ما انشاءالله حافظ و ناظر آن خواهیم بود» آقا متمم نظامنامه اساسی یعنی چه؟ یعنی متمم قانون اساسی، اینجا مطلب خیلی روشن است نظامنامه در این اصطلاح مجلس یعنی قانون و در اصطلاح حقوق... (همهمه نمایندگان) (قنات‌آبادی - آنجا قرینه وجود دارد اما اگر بدون قرینه باشد نظامنامه فی‌نفسه قانون نیست).

نایب‌رئیس - بین‌الاثنین صحبت نکنید.

مهندس سعید هدایت - جناب آقای قنات‌آبادی حضرتعالی بیرون تشریف داشتید.

بنده عرض کردم طبق اصل ۴۳ قانون اساسی می‌گوید مجلس دیگری به عنوان سنا مرکب از ۶۰ نفر اعضاء تشکیل می‌یابد که اجلاسات آن بعد از تشکیل مقارن اجلاسات مجلس شورای ملی خواهد بود بلافاصله بعد از این اصل اصل ۴۴ است که می‌گوید نظامنامه‌های مجلس سنا که هنوز تشکیل نشده که آن وقت فقط مجلس شورای ملی بوده باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد و رسید و تمام شد نظامنامه‌ها یعنی هر قانونی که راجع به مجلس سنا باشد تمام به تصویب مجلس شورای ملی برسد آیین‌نامه داخلی را استدعا می‌کنم با نظامنامه مخلوط نفرمایید یک مطلبی که اصلاً مورد بحث نباید باشد بین دو مجلس اختلاف نیندازید آنها هم مجلس مقننه هستند سروران ما هستند برای مملکت هستند و بی‌خود اختلاف راه نیندازید آن آیین‌نامه داخلی است، آیین‌نامه داخلی یعنی فلان ساعت روز جلسه تشکیل بشود فلان قدر جریمه بشود این قدر جریمه نشود خودشان نشسته‌اند تصویب کرده‌اند این را ما بگوییم ما تصویب می‌کنیم؟ ماده ۳۹ فعلی می‌گوید آیین‌نامه داخلی مجلس سنا را خودشان تصویب می‌کنند هیچ صحبت نظامنامه نیست، ما می‌گوییم ماده ۳۹ که تصویب شده به قوت خودش باقی است‏، این جا در ماده ۳۹ نوشته، آیین‌نامه را ول کرده یک چیز دیگری گذاشته نوشته است مجلس سنا مقررات مربوط به امور داخلی خود را تصویب کند این چه لزومی دارد اینجا ما گفتیم آیین‌نامه داخلی با خودتان آنها هم توقع دیگری ندارند، اینجا یک اسم دیگری یک لفظ دیگری بیاورید، این دیگر صحیح نیست‏ دوم این که آمدیم گفتیم اصل ۴۴ قانون اساسی به قوت خودش باقی است البته به قوت خودش باقی است، بنابراین این ماده ۳۹ که به این صورت نوشته شده زاید است و با یک قیام و قعود اگر تصویب بفرمایید قابل حذف است اما یک مطلب دیگر هست که آن لغت نظامنامه است که آقای دولت‌آبادی فرمودند این هم به پیشنهاد آقای مخبر و قبول آقای معاون وزارت کشور قابل اصلاح است، یک اصلاح است، و لازم نیست برود به کمیسیون بنده استدعا می‌کنم برای این که این توهم ایجاد نشود که ما خواستیم این قانون را معطل کرده باشیم (دولت‌آبادی - چنین نظری نیست) بنده نظر خودم را می‌گویم برای این که این توهم ایجاد نشود این ماده ۳۹ را حذف بفرمایید لغت «نظامنامه» را هم «قانون» بفرمایید که مغایر با اصل ۴۶ هم نباشد این هم یک قانون عادی است به تصویب خواهد رسید و به پیشنهاد مخبر کمیسیون و قبول معاون وزارت کشور و رأی مجلس همیشه در شور دوم هم می‌شود پیشنهاد داد.

نایب‌رئیس - آقای عمیدی نوری با پیشنهاد موافقید؟ (عمیدی‌نوری - بله) بفرمایید.

عمیدی نوری - این پیشنهاد در راه تأمین همین منظور است که هم قانونی تنظیم بشود که موافق اصول قانون اساسی باشد و هم این کار بگذرد به استناد این که توهم نرود که تأخیر می‌شود البته ما نباید خلاف قانون اساسی کاری بکنیم این صراحت دارد و مواد ۱۶ - ۲۴ - ۲۵ نظامنامه انتخابات سنا، از آن طرف هم در ماده ۳۹ گفتیم که نظامنامه‌های سنا طبق اصل ۴۴ قانون اساسی باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد بنده می‌پرسم پس این نظامنامه‌ها که در اصل ۴۴ قانون اساسی است کدام است اگر آیین‌نامه داخلی را نظامنامه می‌خوانیم‏ پس این ماده ۳۹ زاید است، اگر برای نظامنامه معنی قانون می‌دانید پس این قانون نمی‌بایستی در سنا تصویب بشود و بایستی این تصویب بشود و بعد چرا اینجا نظامنامه گذاشته؟ در هر حال آقایان هم با ما موافقند که باید این اصلاح بشود منتهی شما می‌گویید می‌شود در مجلس اصلاح کرد بنده تمنی می‌کنم از مقام ریاست که آن ماده آیین‌نامه را بخوانند که در شور دوم جز حذف پیشنهادی نمی‌شود کرد ما که می‌گوییم برود به کمیسیون برای این است که امروز یا فردا، ما خودمان هم حاضر هستیم بنشینیم اصلاح کنیم که از نظر قانون

page 20 missing