مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ خرداد ۱۳۲۸ نشست ۱۷۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
مدیر سید محمد هاشمی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۵
جلسه: ۱۷۴
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۶ خرداد ماه ۱۳۲۸
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورت مشروح مذاکرات
۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: معتمد دماوندی - حاذقی - باتمانقلیچ - کشاورز صدر - ملک مدنی
۳ - قرائت صورت غایبین جلسه قبل
۴ - طرح و لایحه اصلاح قانون انتخابات
مجلس دو ساعت نیم قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل شد
۱- تصویب صورت مشروح مذاکرات
رئیس - نسبت به صورت مجلس جلسه پیش نظری نیست؟ آقای دهقان.
دهقان - در جلسه گذشته همکار محترم آقای عبدالقدیر آزاد این طور استنباط کردند که خدا نکرده بنده ضمن بیاناتم نسبت به ایشان اهانت یا جسارتی کردم میخواستم عرض کنم که با ارادت و سوابقی که به ایشان دارم و احترامی که برای ایشان قائل هستم قصد جسارتی نداشتم و توهم ایشان مورد نداشته (صحیح است) و آقای دکتر عبده هم که اخطار کردند مطابق ماده ۹۰ نسبت به عرایض بنده صحبتی بفرمایند نسبت به ایشان هم بنده قصدی نداشتم میخواستم عرض کنم استدلالی که کردند وارد نیست.
رئیس - آقای دکتر بقایی
دکتر بقایی - بنده یک تذکر ی میخواستم عرض کنم: به طوری که مقام ریاست در سه جلسه قبل وعده فرمودند بنا بود آن موضوع روزنامهها در مجلس تمام شود چون الان متجاوز از یک ماه و نیم است که بنده تقاضای یک روزنامه کردم و وزارت فرهنک به بهانه نامهای که به مجلس نوشته اجازه نمیدهد و البته آقایان محترم تصدیق میفرمایند که شایسته نیست در یک مملکت مشروطه و آزادی یک نماینده مجلس نتواند از قانون استفاده کند و روزنامه بنویسد در حالی که نمایندگان دیگری در مجلس روزنامه مینویسند این یک تبعیض خیلی ظالمانهای است این را میخواستم خواهش کنم که بنده زودتر بتوانم روزنامهام را منتشر کنم و یکی هم یک موضوع دیگر بود که میخواستم عرض کنم که مقرر بفرمایید یک جلسه خصوصی تشکیل بدهند که عرایضی در جلسه خصوصی به هیئت دولت تذکر بدهم چون مصلحت نمیدانم که در جلسه عمومی گفته بشود.
رئیس - در قسمت اول همان طوری که در مجلس مذاکره شد مطابق نظامنامه مانعی ندارد که پس از تصویب قانون انتخابات مورد بحث و مذاکره قرار گیرد و در قسمت جلسه خصوصی هم به بعد موکول میشود. آقای حائریزاده بفرمایید.
حائریزاده - موقعی که در دوره ششم مجلس قانون برای طبع و نشر صورت مشروح مذاکرات مجلس میگذشت من افتخار عضویت مجلس را داشتم نظرم هست که در اطراف این بحث شد و این نطقهای قبل از دستور که بیشتر آن موقع انتخابات که شروع میشد البته حالا حاجت نیست، فرمان انتخابات که صادر میشود آن موقع نطقهای آنها برای تبلیغات بود و وکلا هر چه بود نطقهای خود را میکردند، در این جا تصریح شد در قانون که صورت مشروح مذاکرات به استثنای نطقهای قبل از دستور طبع و توزیع شود برای این که خودنمایی که در روزنامهها هم ممکن است آقایان بکنند لازم نیست وقت مجلس مشغول شود این صورت جلسههایی که به من داده میشود میبینم در تمام اینها نطقهای قبل از دستور هم طبع میشود میخواستم تذکر بدهم که این بر خلاف قانون است.
رئیس - آقای حائریزاده این که مربوط به صورت مجلس جلسه پیش نیست.
حائریزاده - نوشته شده است که نطقهای قبل از دستور، ولی برخلاف قانون است.
رئیس - تغییر کرده است.
حائریزاده - تغییری نکرده است حالا میگویم بیاورند (حائریزاده - خیلی ممنون میشوم که به من بدهید ببینم) دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ صورت
مجلس تصویب شد ماده ششم قانون انتخابات مطرح است آقای تقیزاده.
یکی از نمایندگان - حضور ندارند.
رئیس - قبل از دستور هم چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند.
نمایندگان - دستور دستور.
معتمد دماوندی - آقای رئیس اخطار نظامنامهای دارم.
رئیس - بر طبق چه مادهای؟
معتمد دماوندی - مطابق ماده ۱۶۸ و ۱۶۹ راجع به سؤال نمایندگان از آقایان وزراء است بنده در دو موضوع که یکی مخصوصاً راجع به اقتصاد مملکت بود و از نقطه نظر اقتصاد مهم بود و یکی هم راجع به خساراتی بود که به مردم در نتیجه پیش آمد شهریور شوم رسیده بود از آقایان وزرای خارجه و اقتصادملی سؤال کردم و بیش از دو هفته است که از تاریخ سؤال بنده گذشته و مقام ریاست هم در خصوص سؤالی که از آقای وزیر امورخارجه کردم حتی تذکر هم فرمودند ولی آقایان وزراء طبق آییننامه داخلی مجلس عمل نمیکنند.
دکتر بقایی - جواب ندارد.
رئیس - سؤالاتی که از آقایان وزراء شده است بر طبق آییننامه جدید جوابش نباید بیش از یک هفته طول بکشد والا مورد مواخذه باید قرار بگیرند من این تذکر را امروز به وسیله یک نامهای بآقای نخست وزیر دادهام اگر بازرعایت نشد اینجا بحث خواهد شد.
دکتر بقایی - اگر جوابی نداشته باشند چه بکنند؟
رئیس - اگر آقایان اجازه میفرمایید قبل از دستور یک مذاکراتی به عمل بیاید.
نمایندگان - دستور، دستور.
اردلان - راجع به ماده ششم بنده عرضی دارم.
رئیس - بلی اسامی آقایان اینجا ذکر شده است.
دکتر طبا - بنده اخطار دارم.
جمعی از نمایندگان - قبل از دستور.
رئیس - قبل از دستور آقایان ثبت نام کردهاند آقای معتمد دماوندی بفرمایید ولی خواهش میکنم که به اختصار صحبت بفرمایید.
معتمد دماوندی - بنده از حضور آقای معاون - وزارت راه اگر توجهی بفرمایند استفاده میکنم و راجع به اداره بندر پهلوی و موضوع کانال بندر پهلوی تشریف برده باشند میبینینند که یک کانالی ارتباط بندر پهلوی را با دریا حفظ میکند این کانال در زمان سلطنت اعلیحضرت فقد میلیونها خرج شده است (یکنفر از نمایندگان - خدا رحمتش کند) مخصوصاً در سالهای اخیر برای این که کانال را حفر بکنند، از نقطه نظر تجارت کشتیهای تجارتی بیاید وارد بشود و از طرف دیگر چون ماهیهایی که در دریای خزر و دریاچه هستند و صید میکنند نوعاً از نژادی هسیتند که در آب شیرین زندگی میکنند و تخمگذاری میکنند و این یک ودیعه خدادادی است که خداوند به ما مردم ایران عطا کرده است برای این که آب شیرینی که راکد باشد و این نژادهای مختلف ماهیها که شاید میلیاردها باشد در تمام حوزه دریاچهُ خزر غیر از ساحل ایران جای دیگری، ندارد، این تخمگذاری ماهیها و صید ماهیها یکی از عوامل اساسی اقتصادی بندر پهلوی است (صحیح است) زیرا در نتیجه سوءسیاستی که دولت همجوار ما داشته این بندری را که یک روز در تمامیت ایران، البته از نقطه نظر اعاشه و ارتزاق مردم سرحد یعنی مردمی که همیشه حافظ تاج و تخت این مملکت بودهاند (صحیح است) این را باید تصدیق بفرمایند آقایان که بیشتر مصائب و بلایایی که به این مملکت وارد میشود در درجه اول سینههای آزموده و سینههای بیکینه مردمان وطنپرست سرحد است که از آن دفاع میکنند (صحیح است) یکی از آن نقاط همین بندر پهلوی است و در درجه اول دولت بایستی یک فکری بکند که صید ماهی بشود زیرا اعاشه مردم آنجا از صید ماهی است، متأسفانه این کانال آقا دو سال است که خشک شده است با این که اعلیحضرت فقید شاید میلیونها خرج کردند و حتی کشتی از آلمان سفارش دادند که اگر بخواهند این کشتی را دوباره بخرند شاید با صد میلیون تومان هم نتواند این کشتی را بخرند،، این کشتی وسیله ندارد یعنی پول نمیدهند، نمیدانم چه حکایتی است، ما دو سال است داد میزنیم در وزارت راه که آقا بودجه اداره بندر پهلوی را ابلاغ کنید ولی معلوم نیست چه حکایتی است آنجا که این بودجه همین طور در لفافه پیچیده شده است و بالنتیجه بودجهاش را ندادهاند و خرج نمیشود و امروزه کانال خشک شده و جریان طوری است که هر روز در معرض خشک شدن است، دلیلش این است که مسیر شن در بحر خزر از طرف روسیه است به طرف ایران و این شن در نتیجه طوفانها سیر میکند در تمام سواحل، بنابراین آقای معاون استدعا میکنم جنابعالی یک قدری توجه بفرمایید این عرایض بنده از نقطه نظر مملکت بسیار مفید است (صحیح است) و از نظر و کالت برای بنده وسیله پروپاکاند نیست حتی این عرض بنده برای بوشهر هم مسلماً مفید است و برای بندرشاه هم همین طور است بندر شاهی که کشتی میآمد کنار اسکله میماند اکنون باید چهار فرسخ بیرون بماند و به وسیله کرجیها بارگیری بکند. بنده عرض میکنم که بودجه اداره بندر را نمیدهند و بهش ابلاغ نمیکنند اگر این بودجه باید صرف بنادر بشود چرا نمیدهند و بهش ابلاغ نمیکنند؟ این کانال دارد خشک میشود و از حرکت شن در سواحل بحر خزر تمام بنادر ایران که با زحمت درست شده است و با یک مخارج بسیار سنگینی این کار انجام گرفته این شنها پر میکند بنادر را یعنی آنچه که شن به آنجاها میریزد پاک نشده و بالا خره سطح کانال بالا آمده نتیجهُ غائیش چیست؟ نتیجه غائیش این است که اگر بخواهند خرج بکنند دوباره باید میلیونها تومان خرج بکنند و مردم یک منطقهای که شاید سی هزار نفرند و زراعتی ندارند جز نوغان و کنف آن هم خیلی مختصر و اعاشهشان فقط از صید میگذرد و این ماهی نمیتواند در نتیجهُ خشک شدن خودش را برساند آنجا و تخمگذاری بکند و این مردمی هم که عرض کردم ماهیها را در فصل معین صید میکنند تا بتوانند اعاشه مدت سالشان را تأمین بکنند مقصود بنده این است که دستور بفرمایید این بودجه را بدهند به بنادر بنده در بودجه هم خواهم گفت و علتش را هم خواهم گفت جناب آقای معاون محترم وزارت راه و اگر عللی هم داشته باشد بی پرده خواهم گفت توجه بفرمایید نگذارید بنده در بودجه حرفهایی هم که صلاح نیست بزنم استدعا میکنم شما شخص خوبی هستید بودجه بنادر را بگیرید و برای بنادر بفرستید و آن کشتیهای شنکش مازندران را به راه بیاندازید، عرض دیگر بنده راجع به ماده ششم بود آقایان میدانند که ماده ششم طرفدار دارد (بعضی از نمایندگان - صحیح است) و شاید طرفدارهای سرسختی هم دارد از طرفی هم ما میشناسیم مخالفینی هم هستند یعنی عدهای که واقعاً میخواهند این ماده اجرا بشود منتهی یک دلایلی دارند که آن دلایل را میگویند شاید الان برای حال مملکت مفید نباشد و برای آینده باید گذاشت و باید فرصت داد که تمام مملکت باسواد بشوند این هم یک منطقی است که به جای خودش صحیح است آنها هم در مقابل ما هستند ولی ما هم استدعا میکنیم که آنها اجازه بدهند طبقه باسواد کشور به آن آمال نهایی خودش برسد و این ماده شش هم بدون دغدغه تصویب بشود والا ما اینجا به آن آقایانی که آمدند گفتند ما موافق باسوادها هستم ولی بعداً رفتند رأی مخفی امضاء کردند ما اینجا میگوییم که با ابستروکسیون خواهیم کرد و ابستروکسیون را ادامه خواهیم داد تا آخر دوره مجلس و اجازه ندهند آقایان که این وضع پیش بیاید زیرا آقایان خودشان میدانند که بودجه دولت در پیش است و ما هم عدهمان زیاد است از مجلس میرویم بیرون اجازه بفرمایید در یک محیط صمیمی و در یک محیط دوستانهای این ماده بگذارد.
دهقان - آقای دماوندی ابستروکمیسیون را از همین حالا شروع بفرمایید.
رئیس - آقای حاذقی.
حاذقی - من میخواستم صحبتی بکنم راجع به روابط ایران و عراق ولی چون دستور لازمتر است اجازه بفرمایید وارد دستور بشویم و آقای رئیس دولت هم نظرشان را نسبت به این لایحه بفرمایند.
دهقان - این چه حرفی است میزنید.
یک نفر از نمایندگان - دولت چه حقی دارد که دستور بدهد.
دکتر اعتبار - دولت یک لایحهای آورده است شما باید تصمیم بگیرند.
رئیس - آقای باتمانقلیج.
باتمانقلیج - بنده وقت آقایان نمایندگان را زیاد نمیگیرم چون بعضی سوءتفاهماتی پیش آمده است بنده میخواهم رفع بکنم در موقع مذاکره در اطراف لایحه تأسیس دانشگاهها در ولایات بنده پیشنهاد کردم که دانشگاههای حرفهای باشد و از نظر مصالح کشور و احتیاجاتی که داریم به مهندس، به کشاورز، به دکتر، به جراح و کارهایی که مفید باشد برای مملکت بعضی از آقایان مخالفین بیانات بنده را طور وانمود میکنند که بنده مخالف علم و ادب هستم در صورتی که بر خلاف این هست زیرا من با علاقه مفرطی که به اولاد خودم دارم ۶ اولاد خودم را دور کردهام و آنها را فرستادهام در بهترین دانشگاهها تحصیل
بکنند که بیایند با ین مملکت خدمت کنند (بعضی از نمایندگان - احسنت) (محمدعلی مسعودی - تمام اولادهای رعیتها هم باید بتوانند) در موضوع این که باسوادها رأی بدهند ولی باسواد واقعی، ملاحظه بفرمایید آقایان بنده ۵ دقیقه وقت مجلس را میگیرم و عرض میکنم که معنی باسواد یعنی رشد فکری داشتن یعنی تشخیص بدهند که چه اشخاصی میهنپرست هستند و خدمتگذار جامعه هستند و به مملکت خدمت میکنند این اشخاص باید رأی بدهند و الا اگر بنا باشد با نقاشی اسم باتمانقلیج را نوشته این دلیل نیست که شخص صحیحی باشد، هر کس بهتر بتواند بیاید اینجا با هوچیگری و حرفهای عوامفریبانه بزند و رأی به اینها بدهند من میخواهم یک اشخاصی رأی بدهند که بشناسند افراد این مملکت کیها هستند و آیا سابقه و گذشتهشان برای این مملکت مفید بوده است یا نه و یا این که هر روز یک لباسی به تن کردهاند و هر پیش آمدی که کرده است خودشان را به آن لباس در آوردهاند، بعضیها خیال میکنند خدمتگزاری این است که یک مرتبه طیاره سوار بشوند و بروند به سانفرانسیسکو و برگردند یا خدمتگزاری به این جامعه این است که بتوانند چهار کلمه ملقلق صحبت بکنند خدمتگزار واقعی را همان دکتر و استاد دانشگاه باید تشخیص بدهد و رأی بدهد اگر بنا باشد که نقاشی را مقدم بدانیم به بیسوادهاپس مهلت بدهند که عشایر ایران هم نقاشی را یاد بگیرند (معتمد دماوندی - حالا یادگرفتهاند) من یک مثال برای آقایان میزنیم (دکترفلسفی - نقاشی میکنند آقای باتمانقلیج) یعنی یک مثال میزنم از عشایر ایران بعد هم قضاوت را به نظر آقایان محترم نمایندگان میگذارم در موقعی که بعضی از وزراء گیلاسهای خودشان را به سلامتی پیشهوری مینوشیدند (یک نفر از نمایندگان - دوغ میخوردند) بلی دوغ میخوردند، به من ۲۲ هزار عشایر رأی داده است دو هزار شهری رأی داده است و من وظیفه وجدانی خودم میدانم که این جا عرایضی را عرض کنم.
رئیس - نطقهای قبل از دستور باید برای موارد مهم و ضروری باشد اگر این طور نباشد من باید جلو گیری کنم زیرا آقایان باید قبلا فکر کنند که چه میگویند.
باتمانقلیچ - مقام ریاست اجازه بفرمایند، از نظر بنده مهم است اجازه بفرمایند توضیح باسواد رأی دادن یعنی یکی از صدها نظرهای اصلاحی شخص شخیص اعلیحضرت همایونی است (صحیح است) (حاذقی - شما و آقای دهقان و بنده بیایید این را اجرا بکنیم) بنده چون گذشتها و خدمات و جانبازیهایی که در شخص شاه مشاهده کردم خودم و نه نفر اولادم فداییترین افراد ایران برای شاه هستیم (صحیح است) و حق ندارم بر خلاف منویات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی صحبتی بکنم و نخواهم کرد ولی از نظر خدمت و وظیفه و همان فدایی بودن این عرایضم را میخواهم عرض کنم، عشایر ایران وقتی بعضی از وزراء به نفع اجانب و به نفع وطن فروشان به سلامتی آنها گیلاس دوغ مینوشیدند به قول آقا، عشایر را دعوت کردند در یک جلسهای و نطقهای غرایی کردند به نفع پیشهوری یکی از این عشایر بلند شد و گفت من شاهسون هستم همین موکلین آقای دکتر متین دفتری یکی گفت من شاهسون هستم و شماها خائنین به این مملکت هستید زنده باد شاه، زنده باد ایران، من چه دکتر متین- دفتری را که به ایشان رأی داده است و ایشان را شناخته اشت، افراد عشایری که رأی دادهاند و میخواهند یک تلگرافی بکنند به آقای دکتر متین دفتری که فلان کار را انجام بدهند در مجلس آیا شما میگویید که این افراد وکیل نداشته باشند اینها افراد این مملکت هستند اینجا مجلس عوام است حتی یک نفر بقال هم باید بتواند نمایندهاش را معین بکند که اینجا بنشیند و اظهار عقیده بکند و از حقشان دفاع بکند (معتمد دماوندی - اتفاقاً بقالها هم سواد دارند) من دو پیشنهاد دارم یا واقعاً بگذارند کسانی که معلومات متوسطه مدارک تحصیلی متوسطه را دارند اینها وکیل معین کنند که من هم بگویم، آقایان موکلین من، قرار شد کسانی که معلوماتشان به پایه رسیده که میتوانند تشخیص بدهند چه کسانی خدمتگذار جامعه هستند اینها رأی میدهند یا لا اقل این قانون را بگذارند و دو دوره به آنها وقت بدهند و در اختیارشان بگذارند که نقاشی یاد بگیرند این نظر بنده است دیگر بسته به نظر خود آقایان نمایندگان محترم است
بعضی از نمایندگان - احسنت، احسنت.
رئیس - آقای کشاورز صدر (بعضی از نمایندگان - دستور، دستور) بعد از صحبت ایشان وارد دستور میشویم.
کشاورز صدر- چون جناب آقای رئیس فرمودند و یک مطلب اساسی هم هست که نطقهای قبل از دستور یک جنبه اساسی داشته باشد اول حضور آقایان عرض کنم که اگر مقتضی نمیدانند صحبت نکنم بنده به طور اختصار میخواهم راجع به تهیه و تدوین قانون روابط مالک و کشاورز و حفظ حقوق زارع صحبت بکنم، چون جناب آقای نخست وزیر هم تشریف دارند. چند دقیقه هم بیشتر صحبت نمیشود گمان میکنم که این موضوع اهمیت داشته باشد و آقایان هم توجه بفرمایند بنده از حضور جناب آقای نخست وزیر و آقایان هم توجه بفرمایند بنده از حضور جناب آقای نخست وزیر و آقای وزیر کشور که البته در این امر دخیل هستند و قطعاً علاقه باطنیشان این است که نسبت به حفظ حقوق زارعین که از مسایل داخلی کشور است و همیشه بندگان اعلیحضرت همایونی تأکید و سفارش فرمودهاند اقدام بکنند اینجا بنده به طور قبل از دستور صحبت میکنم و یک مقداری یادداشت کردهام که به عرض آقایان میرسانم. خاطر آقایان مستحضر است که راجع به تعیین روابط مالک و زارع و راجع به حقوقی که زارع بایستی طبق آن کشت و زرع بکند ما هنوز یک قوانین مدونی پیدا نکردیم و این نکته هم مورد تصدیق آقایان است که تقریباً طبقهای که این مملکت را اداره میکند یعنی زحمت میکشد و عایدی میدهد و سعادت و آسایش برای افراد این مملکت فراهم میکند طبقه کشاورز است (صحیح است) طبقه زارع یک طبقه ایست که هیچ وقت هیچ توقعی نداشته است و همیشه بار را به دوش کشیده است و با نهایت رنج و زحمت تحمل مشقت کرده و دسترنج خودش را تقدیم آقایان شهرنشینها نموده اقتضا دارد آقایان نمایندگان محترم که اکثر فریب به اتفاقشان نماینده همین کشاورزان و رعایا هستند برای آنها هم یک حقوقی قائل شوند آقایان مستحضرند که قواعد و ترتیبی که ما الان داریم آن عوامل پنجگانه است که میشود آن عوامل را به این ترتیب تقسیم کرد: نفر، بذر گاو، زمین، آب، به نظر بنده در عصر اتم و در این دوره بایستی یک حقوق بیشتری یک حقوق معنوی، میخواهم بگویم که مثلاً ده یک یا نصف یا چهار خمس بدهند به زارع و یک خمس بدهند به مالک بنده معتقدم که از حیث روابط حقوق معنوی و واقعی زارع بایستی یک توجه مخصوصی بشود مسایلی که به نظر بنده میآید و لازم است به این که دولت زودتر این را مدون بکند و این را به صورت یک لایحهای در بیاورد برای دوره پانزدهم این را بنده از بودجه کل کشور لازمتر میدانم این را با چهار ماده بیاورد و به تصویب مجلس دوره پانزدهم برسانند که این افتخار برای آقایان نمایندگان باشد برای موکلینی که اینها را انتخاب کردهاند و الان هم ممکن است که قانون تصویب بشود آنها هم هیچ گناهی ندارند و از فرهنگ محروم هستند بایستی حقوق آنها هم حفظ بشود که با بسط فرهنگ بتوانند از حقوق خودشان استفاده کنند، آن مسایلی که به نظر بنده آمده است استدعا میکنم جناب آقای نخست وزیر یادداشت بفرمایند البته در ضمن این لایحه مسایل لازمتر هم ممکن است باشد که به نظر دولت برسد ولی آن چیزهایی که خیلی مهم است این است که حتی یک حقوق ثابتی برای زارع از محصول قائل بشود که معین بکند با موقعیت محل با وضع زارع با منافعی که از ملک برداشته میشود یک حق ثابتی برای زارع معین کند که این حصهاش چقدر است (صحیح است) دوم مالک حق نداشته باشد بدون علت و جهت یک زارعی که بیست سال در آنجا زحمت کشیده این را خارجش بکند بنده این را عرض میکنم که آقانی که مالک هستند یعنی از قدیمالایام به اصول مالکیت آشنا هستند آنها این اصل را رعایت میکنند ولی متأسفانه اشخاصی که اخیراً ملاک شدهاند که به نظر بنده آنها خیلی آشنایی ندارند بایستی یک قانونی وضع بشود که متذکر باشند و بدانند که وقتی که ملک به یک مستأجر داده میشود و ملک خود را اجاره میدهند به یک زارعی که بیست سال رنج میبرد در آفتاب، باید حق داشته باشد و نشود بدون علت و جهت او را از سر کار و ملکش بردارند (صحیح است) سوم مالکین موظف باشند که بهداشت و باسواد کردن رعایای خود را تأمین کنند به نظر بنده اگر این قانون گذشته بود یک عدهای نمیآمدند اینجا بگویند باسوادها رأی بدهند یک عدهای بگویند اکثریت قریب به اتفاق به اینکه رعایا و کشاورزان و ایلات هستند و بیسواد هستند اگر این قانون را فکر کرده بودند و آورده بودند حالا مقصود تأمین میشد و به عقیده بنده این از بودجه کشور لازم نیست خود مالک مکلف باشد برای خواندن و نوشتن زارع و برای بهداشت او یک اقداماتی بکند و به نظر بنده این مخارج هنگفتی نمیخواهد خود مالکین هم قبول میکنند وقتی که عادلانه وضع شود زیرا در زمان حکومت آقای قوامالسلطنه گفتند که ۱۵ درصد گرفته شود مردم هم دادند حرفی هم نزدند منتهی بد گرفته شد و خوب اجرا نشد و بالاخره یک رعیتی ۱۵. ر. اگر بدهند تأثیری به حالش ندارد ولی
اگر آن ۱۵. ر. یا ۱۰. ر. را دولت معین بکند و به مصرف بهداشت و باسواد کردن رعایای خودشان برسانند آن وقت دیگر این مخمصه و این گفتگو و این حرفها را ندارد مطلب چهارم مالکین موظف باشند وسیله تعلیم کشاورزان را با اصول جدید کشاورزی فراهم آورند و لازم نیست که دانشکده باز کنند باید وسایل فراهم بکنند و رعیت را آشنا بکنند و مقرر دارند مالکی که چهار ده دارد یک متخصص فنی ببرد آنجا در ظرف یک ماه یا دو ماه طریقه کشاورزی جدید را به رعایای خود بیاموزد و بعد هم برای تهیه وسایل جدید کشاورزی مالک مکلف باشد در ظرف مدت معنی عوامل جدید کشاورزی را بخرد در دسترس کشاورزان بگذرد، هم خودش سود زیادی ببرد هم رعایا بیشتر منتفع بشوند مطلب آخری که بنده نکتهای به نظرم آمده این است که در ضمن این قانون دولت پیشبینی بکند که برای وراث یک زارع برای وراث یک کشاورز حقوقی قائل شوند یعنی اگر ما الان داریم میگوییم که اگر یک مستخدم دولت که حقوق میگیرد و کار میکند خدای نخواسته در ضمن عمل بمیرد و یا بعد از ۲۰ سال ۳۰ سال خدمت فوت کند حقوق تقاعد به ورثهاش میدهند بنابراین در اینجا به طریق اولی حقی برای ورثه یک زارعی داده میشود که مالکین مکلف باشند که برای وراث زارع حقی قائل باشند یعنی اگر یک زارعی مرد مالک نتواند ورثه او را خارج بکند، البته به شرط آن که آن وراث یعنی آن پسر زارع قادر با دامه شغل پدرش باشد و برای کشاورز در آنجا نسبت به دیگران حق تقدیم داشته باشد و این به نظر بنده یک مطلب بسیار اساسی است و التماس میکنم و استدعا میکنم از جناب آقای نخست وزیر و جناب آقای وزیر کشور که این را تا همین دوره پانزدهم تمام نشده است لایحهاش را بیاوردند با قید دو فوریت آقایان هم همه حسننیت دارند و تصویب میکنند (احسنت).
رئیس - آقای ملک مدنی.
ملک مدنی - اگر اجازه میدهند بنده هم قبل از دستور عرایضی بکنم.
رئیس - بفرمایید صحبت بکنید، آقای حاذقی که صحبت نمیکنند.
حاذقی - من نفر چهارم هستم و از حق خودم صرفنظر کردم که وارد دستور بشویم.
ملک مدنی - بفرمایید آقا جناب عالی بفرمایید.
رئیس - چون چهار نفر میتوانند صحبت کنند بفرمایید آقای ملک مدنی.
ملک مدنی - دیروز عصر یک نفر کارمند دولت آمد به منزل بنده و مذاکراتی کرد که من مجبور شدم مذاکراتی قبل از دستور در اینجا بکنم خوشبختانه دولت هم در این جا حضور دارد. من هیچ وقت از مذاکرات قبل از دستور استفاده نکردهام اینجا باز هم صورت جلسات محفوظ است و همیشه در لوایح اگر توضیحاتی لازم بوده عرض کرده اموالی چون در باب یک مطالبی است که راجع به یک لوایح خاصی نیست و ناچار باید گفته شود حالا که یک تحولی در وضع کشور پیدا شده است و با نبات اعلیحضرت همایونی و نمایندگان و هیئت دولت بنای اصلاحاتی هست و شروع به اصلاحاتی شده است و با برنامه هفت ساله بهبودی داده میشود تعجب میکنم که چطور دولت و نمایندگان نسبت به کرایهخانه یک توجه اساسی نمیکنند کرایهخانه در این شهر یکی از مسایل مهمی است که همه کس را در مضیقه گذاشته که همه آقایان نمایندگان هم خیال میکنم به این مطلب توجه دارند. آن کارمند میگفت که من یک اطاق در شمال تهران اجاره کردهام ماهی صد تومان خودم و زنم و بچهام و دو بچهام توی همین اطاق زندگی میکنیم و اگر دولت توجه کند به این اراضی خوشبختانه جناب آقای نخست وزیر تشریف دارند، اراضی زیادی در شهر تهران افتاده است قطعات بزرگی که ملاحظه فرمودهاید در نقاط مختلف هست شمال فرض بفرماید در خیابانهای اطراف منازل همه اراضی ۱۰۰۰۰۰ متری، و ۲۰ هزار متری و ۵۰ هزار متری همین طور افتاده است آن کارمند مرد فهمیدهای بود و میگفت اگر دولت با این اراضی مالیات سنگینی تحمیل کند و مجبور کند که این اراضی را به فروشند خود به خود قیمت زمین پایین میآید برای این که مالک قادر نیست که مالیات سنگین را پرداخت کند و از این ترقی روز افزون زمین جلوگیری میشود و در نتیجه یک فرجی برای ماها مردم فقیر و بیچاره پیدا میشود. اقتصادیات را درست کردن و دستوری دادن باید به حال مردم نافع باشد آن کارمند میگفت من ۲۵۰ تومان میگیرم یک اطاق گرفتهام صد تومان آقا کارمندی که معاون وزارتخانه است یکی از آقایان وزرا مثلاً فرض کنید آقای منصورالسلطنه عدل که از وزراء هم هستند و سوابق هم دارند خانه نداشته باشند در این شهر وقتی خانه ندارد الان که حقوق ایشان ۲۵۰۰ تومان شده آیا اگر یک خانهای که قابل سکونت باشند برای ایشان و بخواهند اجاره بکنند آیا کمتر از ۸۰۰ تومان، ۱۰۰۰ تومان میدهند به ایشان؟ محال است یک کارمندی که ۲۵۰ تومان سیصد تومان حقوق میگیرد چقدر باید بدهد در هر صورت ثلث حقوق کارمند و اشخاصی که جز و دستگاه دولت هستند جناب آقای نخست وزیر به اجارهخانه داده میشود و صدی ۷۵ کارمندان دولت هم بیخانه هستند بنده عقیدهام این است که یک توجه مخصوصی به این مطلب بفرمایید و این را جز و دستور هیئت وزراء قرار بدهید و رویش تصمیم بگیرید و منتشر کنید به وسیله رادیو همه کارمندان و مردم را خشنود کنید که واقعاً دولت اقداماتی کرده، و قدمهای اساسی برداشته یکی این که مالیات سنگینی برای اراضی که در شهر تهران واقع کنید (صحیح است) که از همان فردا مالیاتی که آنها را مجبور کند که این اراضی را بفروشد از این اسپکولاسیون آنها دست بردارند (صحیح است) و یکی آن که به عقیده بنده عوض این بناهای عظیمی که دارد در این شهر درست میشود، دولت باید در بودجه خودش سالی ۱۰، ۱۵ میلیون برای ساختمان خانههای کوچک در اعتبار بگذرد و این خانهها را بسازند و در یک مدت طولانی به کارمندان دولت در درجه اول به اقساط بفروشند مثل سایر ممالک که این کار را کردهاند (صحیح است) و به عقیده بنده اگر این عمل اساسی را دولت بکند - در زندگی اکثریت طبقه پایین یک اثر بسیاری داشته باشد و برای آن طبقه که گرفتار اجارهخانه هستند و موجرین هم متأسفانه خیلیهاشان مردمان بیانصافی هستند (صحیح است) قانون هم در کشور ما تاکنون آن طور که لازم بوده است بدبختانه اجرا نشده است. همیشه متوجه ضعیف بوده است قوی و پولدار با وسایل فرار میکرده است بنده استدعا میکنم چون من بیان آن کارمند را خواستم به عرض هیئت دولت و نمایندگان محترم مجلس برسانم و خیال میکنم تمام آقایان نمایندگان هم با این نظر موافق هستند که اقدام اساسی در این کار بشود (صحیح است) یکی از آقایان اینجا تذکر دادند که همین چهارصد خانهای که این جا ساخته شده هنوز مسکون نیست و اساساً بلا تکلیف مانده است، امر بفرمایید که این چهارصد خانه را تمام کنند و زودتر به مستخدمین بیبضاعت بدهند (یکی از نمایندگان - درست کردهاند سه سال است) این مطلب لازم بود که خواستم قبل از دستور استفاده کنم و به عرض مجلس برسانم (احسنت)
۳ - قرائت صورت اسامی غائبین جلسه قبل
رئیس - صورت غایبین جلسه قبل قرائت میشود و وارد دستور میشویم.
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین بااجازه - آقایان: مهندس رضوی - لاهوتی - دکتر راجی - رحیمیان - علی اقبال - مهندس خسرو هدایت - حسین وکیل - دکتر مجتهدی - نیکپور - امامی اهری - عدل اسفندی یاری.
غائبین بیاجازه - آقایان: محمدحسین قشقایی - اردشیر شادلو - بیات - اورنک - عبدالرحمن فرامرزی - قوامی - گنجهای - بهار - دکتر شفق - دکتر امینی گلبادی - عباس اسکندری - عباس فاضلی - خسرو قشقایی
دیر آمد گان بااجازه - آقایان: شریفزاده - قبادیان - صاحبجمع - وثوق - منصف - دکتر طبا - افخمی - سزاوار - امیر تیمور - دکتر آشتیانی - صادقی اسدی.
دیر آمدگان بیاجازه - آقایان: مهدی ارباب - زنگنه آقاخان - مسعود ثابتی - شهاب خسروانی - علی وکیلی - دکتر ملکی - هراتی - کهبد.
۴ - طرح لایحه اصلاح قانون انتخابات
رئیس - آقای تقیزاده ماده ششم مطرح است، بفرمایید.
تقیزاده - در آخر جلسه گذشته نوبت به بنده رسید که در باب ماده ششم چند کلمه مطلب داشتم میخواستم عرض کنم ولی چون موقع نبود و به امروز ماند و فرصتی پیدا شد یک قدری آنها را به صورت یادداشتی در آوردم لازم نیست بنده از اهمیت عظیم این ماده صحبت بکنم. البته آقایان همه توجه دارند بنده امیدوارم در این مطلب هر یک از ماها فرداً فرد تأمین کاملی بکنیم و خود را برای چند دقیقه از همه نوع تعصب در عقیده و یا منظور مجرد نموده درست بیننا و بین الله به خاطر حق و منافع آینده مملکت و ملت رأی بدهیم یعنی رأی جامد همراه نیاورده باشیم و خود را باصفای قلب مستعد سازیم که پس از شنیدن حرفهای موافق و مخالف و استدلال آنها آنچه حق یابیم ولو برخلاف رأی اولی خود قبول کنیم. بیایید در آخر این مجلس که لابد همه ما حس میکنیم که بیقصور نبودهایم کفارهای بدهیم و این مجلس دوره پانزدهم را رو سفید کنیم (صحیح است) و در
این آخر عمر مجلس ثوابی بکنم. منظور از این بحثها را آقایان میدانند که البته در مقام منطقی و استدلال و اجتماع یا به قول منطقیون برهان و جدول و مغالطه هر کس البته دلایل خودش را میگوید اما واقعاً بیایید ما مطلب را روشن کنیم حلاجی کنیم بحث کنیم و تفکیک کنیم مطلب چیست؟ ... مطلب خیلی روشن است و بگذارید محض روشنتر ساختن آن را توضیح و تفکیک کنیم. لایحه دولت و رأی کمسیون کشور شبیهترین چیزهایی است که جمعی از مردم فقیر و برهنه و گرسنه این مملکت در گودالها و زاغههای تاریک کثیف زیرزمینی به بدترین وضعی زندگی میکنند و دولت محض رفاه حال آنها میل داشته عماراتی پاکیزه و عالی در محل باصفایی برای آنها بنا کند ولی چون آن کار هم خرج کلی و هم وقت ممتدی لازم داشته بدون آن که از آن خیال بزرک و عالی منصرف شود فعلاً برای تسریع کار و نجات مردم از ذلت زندگی کثیف دولت قصد فوری کرده بلافاصله و تأخیر چند صد یا چند هزار خانههای متوسط الحال پاکیزه و بیتجمل ولی موافق صحت و راحت و رفاه برای آن مردم در چند ماه بنا کرده این بدبخت را به آنجا انتقال بدهند و این نیت پاک خود را به ما عرضه داشته است، کمیسیونی از خود ما ناله کنندگان از بدبختی فقرا برای تدقیق امر تعیین میشود و نتیجه رأی آنها آن میشود که خیر این مردم باید در همان زاغهها بماند تا روزی که پس از چندین سالها قصوری برای آنها با آسانسور و دست شوری مرمری درست شود (احسنت) آیا مثل کار فعلی ما غیر از این است؟ و آیا چنین کاری با سم و بهانه این که ما برای فقرا قصر پاریسی میخواهیم رواست ما میگوییم باید این فساد فاحش طریقه انتخابات در ایران یک قدم هم اصلاح نشود و همان طور بماند تا به وسیله کارت انتخاباتی اصلاح کاملتری شود تأمین طریقهای که به واسطه آن هر فرد از مردم این مملکت رأی خود را (نه رأی دیگر را) در انتخابات وکیل برای حفظ مصالح و منافع مملکت خود بدهد قدمی است خیلی اساسی (صحیح است) برای حقیقت دادن به مشروطیت و حکومت ملی (صحیح است) و معادل خواهد بود با مساعی مجلس اول و مؤسسین مشروطیت و قوانین اساسی.
اینجا خیلی صحبت از باسواد و بیسواد شده و میشود و بنده دیدم در مجلس که مکرر و به تفصیل و پشت سر هم این حرف میآمد میخواهم عرض کنم که از اول تا آخر این یک اشتباهی بوده است که وارد این مطلب شده است بنده هم طرفدار رأی دادن با سوادها نیستم، صحبت از باسواد و بیسواد اصلاً نیست ما میخواهیم یک تکنیکی درست کنیم که هر کس رأی خودش را بدهد ما میخواهیم کاری بکنیم که خودش بنویسد و بعضی از دخالت دادن به باسوادها و حتی طبقه منور و مردمان کتاب و روزنامهخوان و یا محروم کردن بیسواد از حق دخالت در امور مملکت حرف زدند و بعضی دیگر به بیسوادها دلسوزی کرده و آنها را مردمان شریف و توده اصلی ملت دانسته و گفتند چرا جمعی از ملت را از حق خود محروم کنیم اگر واقعاً بخواهیم از مغالطه و سفسطه و تفسیر مطلب حقی به خلاف مقصود احتراز کنیم باید درست توجه شود که ابداً مقصود نه حق انتخاب دادن به یک طبقه است و نه محروم کردن طبقه دیگر مقصود اصلی فقط و فقط آن است که هر فرد دارای شرایط انتخاب بدون هیچ استثناء برود و بدون مانع رأی خود را به صندوق بیندازد و هیچ کسی به عنوان انتخاب کاغذی را که نمیداند در آن چه نوشته شده و بدست او دادهاند به صندوق نیندازد و حق دیگران را به این وسیله باطل نکند و مقصود از نوشتن در محل انتخاب و انداختن به صندوق ابداً آن نیست که شخص انتخاب کننده سواد به معنی معروف کلمه داشته باشد و بتواند شرحی بنویسد یا بخواند مقصود تشخیص الف با است و نقش کلمات ملفوظه در کاغذی به اقل درجه امکان پس هر نادانی کم معرفت و کتاب و روزنامه نخوانده و عامی هم که بتواند حروفات را بنویسد و لو به خط کودکانه باید به انجمن انتخابات برود و رأی خود را بدهد (صحیح است) و اگر کسی نمیتواند رأی خود را بدهد چه فایدهای در فروختن آن زبان بستهها به یک استثمار کننده است مثلاً اگر وقتی در محلی صلای عام داده شود که فلان جا یک تماشایی است و اینک هزاران هزار دو چرخه به همه مردم و هر کسی که مایل است بدون اسثنای احدی مجاناً توزیع میشود که سوار شده آنجا برود و آنگاه جمعی سوار شده بروند و بعضی دیگر آه و ناله راه بیندازند که ما دوچرخهسواری بلد نیستم و چرا ما را از حق تماشا محروم میکند و اضح است که به آنها گفته خواهد شد که تقصیری بر توزیع کننده دوچرخه نیست و شما فقط میخواهید سوار ترک یک دوچرخهران شده بروید و او هم شما را پشت خود سوار کرده ببرد تا در محل تماشا شما را نشانیده. خود بر دوش شما برود و خوب ببیند (بهتر از دیگران) و شما اصلاً هیچ نبینید (احسنت - صحیح است)
پس وقتی گفته میشود با شرط مباشرت ذاتی و خود نوشتن رأی خود جمعی دیگر را محروم میکنند این جز مغالطه چیزی نیست زیرا که احدی از حقی که داشته و استعمال میکرده محروم نمیشود بلکه از حق و همی که اصلاً هیچ وقت نداشتهاند محروم میشوند.
محرومیت از حق انتخاب در بعضی موارد ذاتی و در بعضی دیگر عرضی است مثلاً زنها در این مملکت ذاتاً در حالت فعلی از حق انتخاب محروم هستند (در خوب و بدی این محرومیت فعلاً حرفی ندارم) ولی جوانان ۱۶ ساله و افراد نظامی هم محروم هستند اولی پس از اکمال سن رشد و دومی پس از خروج از نظام فوراً دارای حق ذاتی خود میشود مردم بدبختی که حالا گله بیزبان کارفرمایان و ارباب هستند برای این که الفباء فارسی را (صحیح است) و تا نوشتن یاد نگرفتهاند محروم خواهند بود فقط چیزی که ما حالا میخواهیم بیخدعه و آشکار بکنیم و مطلب موجود و پوشیده را فاش و برملا سازیم آن است که شمشیری را که برای جهاد در راه حقوق خود بدست جمعی عاجز از استعمال آن داده بودند و آنها نه استعمال نمیکردند بلکه غالباً مال خود را بدست ظالمی که بر خلاف حقوق آنها استعمال میکند میدادند اقلاً از دست آنها بگیریم (صحیح است) که ظالم صاحب دو شمشیر و یا هزار شمشیر نشود و بر آنها که فقط یک شمشیر دارند و استعمال آن را نیز بلندند به این وسیله ناحق غلبه نکنند و ملاکین مقاصد خود را به اسم دفاع از حقوق زارع زبان بسته و کارفرمایان به اسم کارگران بی سواد اجرا نکنند واقعاً آیا انصاف است که در یک قصبهای ۹۵ نفر آدم با سواد و تحصیل کرده و دانا باشند و ۵ نفر باسواد نادان که دارای ۵۰۰ نفر رعیت یا نوکر بیسواد هستند آن وقت این ۵ نفر ۵۰۵ رأی مشابه بدهند و ۹۵ نفر منور را که در عدد ۱۹ برابر آنها هستند بیایند و حق آنها را از بین برده به ظلم محض مغلوبشان کنند بعضی از آقایان میفرمایند در صورت نوشتن مستقیم رأی از طرف انتخاب کننده عده انتخاب کنندگان کم میشود مثل این که تا حالا زیاد بودند اگر عده مطلوب است چرا به هر کسی به عدد گوسفندان خود حق رأی نمیدهید که عده آراء عدد ایران به صد میلیون برسد و ما هم خوشحال شویم (باتمانقلیج - مردم گوسفند نیستند) رأی مضاعف که فرهنگیها وتپلورال Vote Plurale گویند و در بعضی ممالک دو و سه و چهار رأی برای یک نفر مرسوم بوده. عادلانه نیست زیرا که هر کسی زائیده این خاک است و حق یک رأی بیشتر نباید داشته باشد و اگر در این گونه رأی مضاعف که ما حالا در این مملکت داریم و بعضی افراد هزار یا صد هزار رأی برای خود دارد اصرار کنیم و برقرار بماند میترسم که عاقبت کار ما هم مانند کار مملکت بلژیک در ۳۷ سال قبل بشود.
در بلژیک کسانی که مدارس عالیه تمام کرده بودند حق چند رأی در انتخابات داشتند (یعنی بر عکس مملکت ما که آنجا با سوادان رأی متعدد داشتن نه بیسوادان) در آن مملکت دو حزب قوی از قدیم بود که مجلس ملی تقریباً از نمایندگان آنها مرکب بود و بعدها اجتماعیون نیز به تدریج پیدا شده و نمو کردند سالیان دراز حزب مسوم به کاتولیک در اکثریت بود و حزب آزادی خواه در اقلیت و این نه همیشه به واسطه رأی دادن اکثریت ملت به حزب کاتولیک بود بلکه بیشتر به واسطه قانون رأی مضاعف بود که مخصوصاً کاتولیکها مدارس عالیه و متوسطه زیادی تأسیس نموده و بنا به مشهور در امتحان هم عمداً سختگیری نکرده و زود تصدیقنامه میدادند و به این طریق عده کثیری از پیروان آنها هر کدام چندین رأی داشتند حزب آزادیخواه از این کار خیلی شاکی بود و همیشه سعی کردند این قانون رأی مضاعف را که یک دسته را به طور دائم در مجلس نگاه میدارد به هم زنند ولی چون اکثریت مجلس دست حزب کاتولیک بود منظور خود را در اصلاح قانون پیش نمیبردند و نتیجه آن شده بود که به مرور دهور همیشه اکثریت مجلس با حزب کاتولیک مانده بود بنا حق دایمی شده بود عاقبت در سال ۱۹۱۲ مسیحی حزب آزادیخواه به جان آمده با اجتماعیون که تا آن وقت سازشی نداشتند محض همین کار و سر این موضوع اتحاد کردند و انقلابی به راه افتاد یعنی اعتصاب عمومی هولناکی در تمام مملکت شروع شد که تمام وسایل نقلیه و زندگی خوابیده و عاقبت اولیای امور بلژیک یعنی در واقع حزب کالوتیک مجبور به تسلیم شد و به طور انقلابی قانون رأی مضاعف را منسوخ کردند حالا خوب است آقایان ملاکین و کارفرمایان ما نیز به یک رأی فردی خودشان قناعت فرموده رأی ما تهیدستان را خفه نفرمایند و در عوض سعی در باسواد
کردن اتباع خود به این اندازه بکنند که کلمه هژیرالممالک را بتوانند بنویسند و به صندوق بیندازند (صحیح است)
ناصر ذولفقاری - آقای چه قدر باید صحبت بکنند؟.
رئیس - نیم ساعت میتوانند صحبت کنند بفرمایید آقای تقی زاده.
تقیزاده - قسمت عظیم مردم این مملکت از طرف خود نماینده انتخاب نمیکنند بلکه چنان که همه میدانیم و آنجا که عیان است چه حاجت به بیان آنها را کسی دیگر و صاحب مقصودی دیگر به بیکاری میبرند و پای صندوقی که خود آنها نمیدانند چیست و برای چیست؟ سوق میدهند.
اینجا بعضی حرفها از قانون اساسی و حقوق ملت در ان صحبت شد که قانون اساسی حقی به مردم داده و حالا میخواهد آن را از دست آنها بگیرند من اگر به حسننیت گویندگان این حرف اعتماد نداشته و احتمال مغالطه عمدی میدادم جوابی به آن نمیدادم لکن میخواهم از آقایان تمنا کنم بنده را هم جزو آنهایی که قانون اساسی خودمان را میفهمند حساب کنند چون در این مجلس تنها بقیه افراد کمیسیونی هستم که قانون اساسی را پس از ۸ ماه بحث و دقت تدوین کردن قانون اساسی هیچ حقی به ایرانیانی که به اعمال آن حق قادر نیستند نداده ولی به هر ایرانی حق دخالت با شعور در امور مملکت داده است (صحیح است) چون دلیل قانون اساسی و توسل به آن بیش از آن ضعف و سست است که محتاج به جواب تفصیلی باشد و بحث در این گونه تفسیرات به جدل و مغالطه شبیهتر میشود تا برهان لذا تفصیل زیادی در این باب نمیدهند.
بنده در عقیده خود هیچ نوع تعصب مخصوصی ندارم و همیشه حاضرم با دلیل صحیص عقیده مغایر را بپذیرم و نیز هیچ تعصب و نظر ناموافقی نسبت به متمولین مملکت و ملاکین ندارم لکن اگر کسی به من بگوید که باید ملاکین بزرگ حق مخصوص بیشتر از سایر افراد مملکت داشته باشند با آن که چنین اعتقادی ندارند باز ترجیح میدهند که مانند بعضی ممالک شخص آنها فقط به واسطه ملاک یا فرمانروا بودن در سنا کرسی مخصوصی داشته باشند که حق واضح آنها باشد تا آن که به خدعه و به اسم رعیت زبان بسته و اجبار هزاران نفر به گرفتن ورقه مجهولی و انداختن آن در صندوق و ابطال اصول رأی مخفی کرسی در مجلس شورای ملی بدست بیاورد و اسم خود را انتخاب شدگان ملت بگذارند.
بیایید از راه وجدان و به خاطر مصالح حقیقی ملت رأی به پیشنهاد دولت که در این باب حسننیت کامل نشان داده بدهیم و یادگار خیری که باقیات صالحات باشد از وکلای مجلس پانزدهم بگذاریم (صحیح است - احسنت). امیدوارم اعضا حکومت هم که در مجلس حاضر میشوند قدری بیشتر از لایحه خود مدافعه نمایند (احسنت).
جمعی از نمایندگان - رأی، رأی
رئیس - آقای دکتر فلسفی مخالفید؟ (دکتر فلسفی - مخالفم) آقای محمدعلی مسعودی مخالفید؟ (محمدعلی مسعودی - مخالفم) آقای مخبر.
مخبر - در جلسه قبل و این جلسه در ماده ۶ که مطرح شد مطالب زیادی بحث شد و استدلالاتی شد یک دفعه آقای دکتر عبده توضیح دادند (همهمه نمایندگان) و نظر به این که در ضمن بیاناتشان نسبت به کمیسیون کشور اعتراضاتی کردند، بنده لازم میدانم از نظریات کمیسیونی کشور در مجلس شورای ملی که بیطرفانه در اینجا تشریف دارند و مدتی بحث کردند و اظهار نظر کردند دفاع کنم.
محمدعلی مسعودی - ۶ نفر از اعضا بودند
مخبر- اولاً تعقیب این نظر به نظر بنده مطرود است و همان طوری که جناب آقای تقیزاده توجه کردهاند غیر قابل تردید است منظور از باسواد این بوده است کسی که صاحب رأی است خودش را ببرد در صندوق انتخابات بدهد نه این که به این عنوان ببرد در توی یک اطاق رأیش را بنویسد، باز یک سری ممکن است به وسیله یک شناسنامه برود ده جا همان فرد با سواد رأی بدهد. اجازه بفرمایید آقا بنده خودم اولین کس بودم طرفداری این قسمت و حالا هم طرفدار این قسمت. کمیسیون هم میداند، اکثریت قریب با تفاق کمیسیون طرفداران این قسمت بودند آقایان ببخشید مطالبی میگویند در این قسمت واقع مطلب این طور نیست برای این که اینجا توسط آقای رئیس کمیسیون کشور روز اول که این کمیسیون تشکیل میشد بیست نفر از آقایان نمایندگان را علیحده دعوت کردند در جلسه آمدند نفیاً و اثباتاً صحبت کردند مضار و منافع رویه را سنجیدند تا این ماده به این صورت در آمده کسی در کمیسیون کشور مخالف باسواد نبوده است که آقایان هو میکنند این بنده مطلب را الان روشن میکنم اینجا که هیچ همچو کاری در کمیسیون کشور نبوده (دماوندی - اگر مخالف نبودید چرا رأی مخفی گرفتید؟) کمیسیون کشور بعد از این که اولین جلسه خودش را تشکیل داد، صورتی داریم که قریب ۲۰ نفر از آقایان نمایندگان را از جمله آقای دکتر متین دفتری آقای بهبهانی و آقای کفایی و آقایانی که اینجا حضور داشتند دعوت کردند و در جلسه اول راجع به این قسمت صحبت کردند و منظورشان هم از این دعوت همین ماده ۶ بود. راجع به ماده ۶ صحبت زیادی شد و بعد از آن کمیسیون شروع کرد به کار ماده ۶ با آن طرزی که آورده بودند، بلکه به عنوان این که و تذکر این که این بایستی به استناد اصل دوم قانون اساسی و بنده هم موافقم با جناب آقای تقیزاده که اصل دوم قانون اساسی همچو حقی را نداده است، تمام قاطبه ملت بایستی که شرکت داشته باشد در انتخابات بنابراین پیشنهاد ی شد به این که به وسیله کارت الکترال که کارت انتخاباتی در قانون اسم گذاشته شد تا به این وسیله بتوانند کنترل کنند که رأی دهند گان در کشور ایران چند نفر هستند اگر آقایان بخواهند در اینجا پردهپوشی کنند بنده به طور صراحت عرض میکنم که بوده است در سابق گاهی در یک شهرستانی یا در مرکز استانها در جایی که صندوق انتخابات بوده است اگر دو هزار رأی دهنده بوده است گاهی بوده است که رأی دهندگانی که شرکت میکردند شاید نمیدانم بیش از ۲۰۰ نفر ۳۰۰ نفر تموده، بوده است از این چیزها، بنابراین برای جلوگیری از این کار. تنها رفتن آنجا و نوشتن رأی آنجا این عمل را تکمیل نمیکند صحبتی که هست همان آدم میتواند به وسیله شناسنامه معتمدد در نقاط مختلف رأی بدهد این غلط است.
اردلان - آن تقلب است تقلب در قانون مجازات دارد (زنک رئیس).
رئیس - هر یک از آقایان اینجا که میآیند صحبت بکنند میل دارند که دیگران گوشی بدهند ولی خودتان برخلاف آن عمل میکنند.
مخبر - اما راجع به کارت انتخاباتی این کارت را گفتند تمام افرادی که طبق قانونی انتخابات شایستگی و صلاحیت دارند که آنها رأی بدهند باید کارتی داد البته این کارت را از نمره یک شروع میکنند حالا بازهم بنده اینجا که شمارهاش یک میلیون، ید میلیون و نیم، دو میلیون، نمیدانم حالا این را با داشتن این کارت که مشخص و معرف آن شخص است، یعنی میتواند با آن کارتی که دارد یک رأی بنویسد و بیندازد توی صندق و این را بعد از آن که کمیسیون مطالعه کرد با حضور جناب آقای وزیر کشور دیدند که در موقع عمل یک زمان طولانی لازم دارد کمیسیون کشور اگر در آن ماده گفته است که دولت اگر موفق شد برای تهیه این کارت در دوره ۱۶ والا در دوره هفدهم برای تهیه کارت انتخاباتی اقدام کند والا کمیسیون کشور مخالف نبود با این که همین الان هم اجرا شود کمیسیون کشور الان هم موافق است که کارت را دولت در همین دوره اگر بتواند این کارت را تهیه بکند و به آنهایی که باید شرکت در انتخابات بکنند بدهد و بروند رأیشان را در صندق بیندازند (اردلان - آقای سزاوار تعلیق به محال است) (دکتر فلسفی - سنبل کردن لایحه است) این را بایستی گفت که کیها بودند در کمیسیون کشور بنده افرادش را ذکر نمیکنم این که مالک و سرمایهدار و کسانی که استثمار میکنند بوده برای بنده فرق نمیکند که اینجا رأی ندهند همه متهم بکنند کمیسیون کشور را. کمیسیون کشور مخالف با طبقه باسواد نیست در این مجلس بنده تصور میکنم که عقیده اکثریت قریب به اتفاق این باشد که بایستی در انتخابات اشخاص باسواد که لااقل دارای سواد نوشتن و خواندن باشند شرکت بکنند. هیچ غیر از این نظری نیست. و اگر این جا منظور تظاهر است (بعضی از نمایندگان - تظاهر نیست) اینها صحیح نیست کمیسیون را چرا بد نام میکنند کمیسیون کشور آمده است وظیفهاش را انجام داده است و نظرش این بوده که مجلس شورای ملی در عین حال برای تأمین منظورش که هم با سواد رأی بدهند و هم این که تقلب نکنند در انتخابات راهی پیدا بکنند و رأی بدهند (اردلان - همان شناسنامه است) کمیسیون کشور مخالفتی ندارد و بهترین طرزی که کمیسیون کشور راه صواب و عملی دید این بود که پیشنهادی میشود و این به نظر بنده برخلاف عدالت است که آقایان ضمن این که یک بیاناتی دارند و روی عقیده باطنیشان هست یا خدای نکرده نیست به کمیسیون کشور اعتراض بکنند بنده خواستم که از کمیسیون کشور دفاع کنم و بنده خودم از کسانی هستم که با ایمان و عقیده راسخ معتقدم که باید آن کسی در انتخابات شرکت بکنند که امید داشته باشد دیگری رأی او را توی دستش نگذارد که نفهمد، حق کیست، خائن کیست.
تقی زاده - اشتباه بود من حمله به کمیسیون کشور نکردم.
اردلان - مذاکره کافی است.
رئیس - آقای دکتر عبده موافقید یا مخالف؟
دکتر عبده - بنده صحبت کردم.
رئیس - آقای صدرزاده مخالفید یا موافقید-
صدرزاده - مخالفم.
رئیس - آقای دکتر طبا.
دکتر طبا - بنده مخالف بودم.
مسعودی - بنده مخالف بودم و صحبت نکردهام.
رئیس - آقای تقیزاده صحبت کردهاند باید یک موافق صحبت کند، آقای نخست وزیر فرمایشی دارید؟ بفرمایید:
نخست وزیر - بعد از بیانات جناب آقای تقیزاده واقعاً بحث در اطراف این موضوع زائد است (صحیح است) آن طور که لازم بود جناب آقای تقیزاده فرموند (صحیح است - احسنت) و دولت این لایحه را با حسننیت آورده (احسنت) و میخواست به احساسات مردم ایران با نظر تشویق و تعظیم نگاه کند برای تعظیم و تکریم احساسات مردم ایران دولت این لایحه را آورده (صحیح است) ما خواستیم اراده مردم ایران در این کار اجرا بشود، اشخاص با اراده خودشان بیایند و رأی بدهند در انتخابات با ایمان خودشان شرکت بکنند (احسنت) همین طور که فرمودند اینجا صحبت باسواد و بیسواد نبود خواستم که هم رأی مخفی باشد هم رأی مستقیم باشد خود شخص بدون این که تحمیل شده باشد رأی دیگران در انتخابات شرکت بکنند و در مقدرات مملکت شریک باشد همین طور هم مشهور است میگویند در ایران بیسواد زیاد است که نمیتوانند بنویسند این غلط مشهور است در ایران کسانی که میتوانند اسم خودشان را بنویسند و مقدرات مملکت را در دست خودشان بگیرند زیاد از حد است آن طوری که میگویند ۱۰ درصد از مردم ایران باسوادند و نود درصد بیسواد، بنده اینجا میگویم ۹۰. ر. باسواد یعنی میتوانند (صحیح است) اسم خودش را بنویسد بنده تمنی میکنم که آقایان توجه بفرمایید و این ماده را بگذارید که مردم بتوانند رأی بدهند. (در این موقع والاحضرت امیر عبدالاله نایبالسطنه عراق در لژ سلطنتی حضور یافتند و حضار به احترام ایشان قیام کردند).
رئیس - تشریف فرمایی والاحضرت امیر عبدالاله نایبالسلطنه کشور دوست و همسایه و همکیش ما عراق به تهران و شرف حضور در مجلس شورای ملی موجب مسرت و تشکر آقایان نمایندگان ملت گردیده است (نمایندگان - صحیح است) موقع را برای عرض تبریک و تهنیت صمیمانه از خود و آقایان نمایندگان مغتنم میشمارم (صحیح است) روابط تاریخی و حسن مناسبات و علایق زیادی که در طی قرون متمادی بین ملتین ایران و عراق وجود داشته طوری پایههای آن محکم و متین بوده که هر گز حوادث ایام نتوانسته است خللی در بنیان آن وارد سازد از این لحاظ اماکن مشرفه و مشاهد متبرکه و قبور ائمه اطهار و آثاری که ایرانیان در کشور عراق دارند حقاً آن کشور را وطن ثانوی خود و مردم آن را برادر میدانند (صحیح است) ما همواره طالب مجد و عظمت کشور عراق و ترقی و تعالی ملت آن هستم و از خداوند متعال سعادت و موفقیت خاندان جلیل سلطنتی را مسئلت داریم (صحیح است - احسنت)
اردلان - آقای رئیس مذاکرات کافی است.
رئیس - آقای وزیر امور خارجه بفرمایید.
وزیر امور خارجه - بنده متأسفم که یک مذاکره مهمی که مؤثر در تاریخ مملکت و سیاست آینده کشور ایران است موقه منقطع شد ولی در برابر این تأسف بسیار مشعوف هستم که موقع به بنده اجازه میدهد که در خدمت نمایندگان محترم و در ساحت مجلس شورای ملی راجع به تشریف فرمایی مهمان عزیزی که امروز شرف حضور در این مجلس دارند چند کلمه به استحضار مجلس شورای ملی برسانم (نمایندگان - بفرمایید) البته مورد تردید نیست که در ادوار تاریخی ما بین ملت ایران و عراق یک روابطی است بسیار قدیم و کهنسال و میتوان گفت در تحویلاتی که در تاریخ سیاسی مملکت ایران پیدا شده اصلاً تأثیری در ملیت این ایجاد نکرده ممکن بوده است که حکومتها مختلف باشد. پایتختها مختلف باشد ولی هم در پیش از اسلام و هم بعد از اسلام تاریخ ایران و تاریخ ما گواه است که یک ملت در این سرزمین حکومت میکرده و یک روح بودهاند در دو بدن (صحیح است) یک ادبیات یک عقاید یک معتقدات در دو مملکت جریان داشته. این روابط به وسیله حوادثی ممکن بوده است منقطع شود. و در همان حال که این انقطاع حاصل میشده است هم ملت ایران و هم ملت عراق متأسف بوده است و یکی از حوادث بزرگی که اتفاق افتاده است در تاریخ این منطقه از دنیا عبارت از مسئله هجوم مغول است و خرابی بغداد و در همان موقع ما میبینیم که شاعر بزرک ایران سعدی مرثیه بسیار سوزناکی از برای بغداد گفته است آنجا میگویند:
نسیم صبا بغداد بعد خرابها
تمنیت لو کانت تمر علی قبری
این کلام شاعر فارسی احساسات سراسر ملت ایران بوده است (صحیح است) که نسبت به عراق ابراز شده (صحیح است) همین احساسات در طول مدت این هزار سال ادامه داشته است و حالا هم در نتیجه حسننیت و مالاندیشی و دوربینی اولیای هر دو حکومت و مخصوصاً اعلیحضرت همایونی شاهنشاهی (صحیح است) و والاحضرت نایبالسلطنه عراق این روابط دارد تجدید و تحکیم میشود (صحیح است) ما وظیفهمان این بوده است که در این موقع که این مهمان گرامی در مملکت ما وارد میشود لازمه احترام و پذیرایی را انجام بدهیم ما موظف هستم به حسب قانون اسلام که ما را به اکرام ضیف امر میکند منتهای احترام را نسبت به میهمان اجرا داریم خاصه که مهمان منتسب باشد به یک خاندان قدیمی اسلام هاشمی علوی (صحیح است) و پادشاه یک مملکت اسلامی است که اینک مهمان فرخنده و محبوب ما میباشد.
مملکتی که آثار مقدسه ما آنجایی که برای ما قبله دوم است، در آنجا واقع شده (صحیح است) مملکتی که نجف اشرف و کربلای معلی که در روح هر ایرانی هست در آن خاک واقع شده مملکتی که استخوانهای اجداد ما و خانوادهای مملکت ما در آنجا است و ما به آن مملکت علاقه قلبی داریم و به رئیس آن مملکت نهایت ادب و او احترام را باید رعایت بکنیم (صحیح است) و به همین دلیل اعلیحضرت همایونی که خودشان سرمشق اتم و اکمل در حسنسیاست و حسناخلاق و ادب هستند اینجا و همچنین بهترین نمونه و سرمشق را به ما دادند (صحیح است) ما امیدوارم هستم که در نتیجه تشریف فرمایی والاحضرت امیر عبدالاله نایبالسطنه عراق این روابط تاریخی قدیم تجدید و تأیید بشود مشکلاتی که در مابین دو مملکت هست از میان برداشته شود و آمد و شد مسافر و زوار در بین دو مملکت تسهیل شود (صحیح است) مسایل مختلفی از قبیل مسایل سرحدی و غیره که فیمابین هست به نحو احسن و به طور دوستانه حل شود و طوری شود که روابط ما با مملکت عراق سرمشق سایر ممالک واقع شود (صحیص است) و دیگر ممالک بدانند که با همسایگان باید چه جور رفتار کرد.
بنده در این قسمت به حکم وظیفه عرض کرده ولی در خاتمه عرایضی خودم به مناسبت این که این پیش آمد باعث انقطاع یک بحث و لایحه خیلی مهمی شد و آقای تقیزاده هم از دولت گله فرمودند که آن طوری که باید و شاید دفاع نمیکند و بنده وظیفه خود میدانم که به حکم اتحاد کاملی که بین اعضای دولت هست عرض کنم که دولت در تنظیم این لایحه نه فقط تناسبات سیاسی و اداری و حفظ حقوق ملت ایران را رعایت کرده بلکه تمام مناسبات را رعایت کرده این قانونی که دولت تهیه کرده در مرحله اول یک قانون ترتیبی است (صحیح است) زیرا که این قانون تشکیلات حزبی و سیاسی را میآموزد (صحیح است) و از صورت خصوصی و من در آوردی بیرون میآید احزاب و در عین حال وسیله تعلیم و تربیت و معارف را تأئید میکند (صحیح است) اگر چه گفتند که صحبت باسواد بیسواد نیست ولی بنده میگویم اگر هم باشد البته حق دارد باسواد که بر بیسواد حکومت کند. در قرآن هست که (هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون؟) خوشا به حال مملکتی که حکومت آن در دست طبقه دانشمند و عالم آن باشد.
بنابراین امیدوار هستم که آقایان نمایندگان محترم در این آخر دوره تقنینیه اثری از خودشان بگذارند که لااقل اثری از دوره مشروطیت در این دوره باقی بماند و ملت ایران همیشه دعاگو باشد. (احسنت)
رئیس - آقای دکتر طبا پیشنهاد کفایت مذاکرات را کردهاند بفرمایید.
دکتر طبا - بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات را کردم چون این لایحه مدتی است که مطرح است و در کمیسیون هم تحت مداقه قرار گرفته و آقایان نمایندگان هم بدون استثناء علاقه داشتند به این لایحه و مدتی تحت مطالعه قرار دادند و خیلی هم خوشوقتیم که آقایان موافقین آن بیاناتی را که بنده میخواستم عرض کنم و نوبت گرفته بودم به عرض مجلس رساندند و خیال میکنم اغلب آقایان تقریباً قانع شدند که استدلالشان خیلی قوی بود و از دفاع دولت هم خیلی متشکرم که دفاع خیلی متینی هم در این مدت آقای دکتر اقبال فرمودند آقای نخست وزیر و آقای وزیر
خارجه هم نظر دولت را بدون هیچ تردیدی به معرض مجلس رسانیدند یعنی تردیدی که نبود چون لایحه خیلی واضح و روشن بود ولی اگر هم در خاطر بعضی از آقایان نمایندگان یک تردیدی بود حالا گمان میکنم که با توضیح دولت از بین رفت. اعلیحضرت همایون شاهنشاهی را بنده به خاطر دارم که چندین بار که بنده به حضورشان شرفیاب شده بودم (دهقان - این به کفایت مذاکرات جه مربوط است ؟) اجازه بفرمایید (دولتشاهی - اعلیحضرت را چرا نمیگذارید در مجلس نفرمودند) نظر اعلیحضرت را چرا نمیگذارید در مجلس بگویم چیز غریبی است مخصوصاً فرمودند که من یک مژدهای برای طبقه تحصیلکرده و منور مملکت دارم و میخواهم که وکلای خوب به مجلس بروند میخواهم که مردم با نظر خودشان انتخاب کنند (دکتر بقایی - همه طرفدار نظر اعلیحضرت نیستند) (همهمه نمایندگان) آقایان چرا نمیگذارید که من عرضم را بکنم چیز غریبی است خود شما هم در آنجا رأی مخفی میدهید برای این که شهامت ندارید در کمیسیون کشور رأی مخفی خواستید حالا هم در مجلس رأی مخفی میخواهید این چه موضوعی است که رأی مخفی میخواهید بدهید آقایان؟ یقین بعضیها گفتند کمان مطلوب در این است که سواد کامل داشته باشند یک عده از مخالفین و دوست محترم من آقای دهقان فرمودند که بیسوادها هم باید رأی بدهند آقایان مخالفین نظرهایشان متضاد است ولی گمان میکنم که جواب همه را آقای تقیزاده با کمال روشنی دادند اینجا موضوع باسواد بیسواد نیست آقا اینجا موضوع این است که آن رعیت بیچاره رأیی را که دستش دادهاند و نمیداند چیست برای این که ندهد به یک کسی و بگوید آقا اسم کی درش نوشته او را مراقبت میکنند که از کسی هم نپرسد اسم کی درش نوشته شده یک عده را مثل گله ردیف میکنند میبرند پای آن صندق و آن کاغذها را بدون این که اجازه داشته باشند از یکی بپریند آقا اسم کی توی این هست میبرند میاندازند توی صندق حالا اگر یکی به قول آقای باتمانقلیچ میرود نقاشی یاد میگیرد که اسم آقای مسعودی را بنویسد پس معلوم میشود علافه دارد به آقای مسعودی که اسمش را یاد گرفته است و میتواند بنویسد چرا نمیخواهید که منطق و استدلال گفته شود این قانون یک تحول عظیمی در این مملکت ایجاد میکند (صحیح است) اعلیحضرت همایونی مقدم آن بودند و دولت جناب آقای ساعد و آقای وزیر کشور هم خواستهاند با کمال حسننیت خدمتی به مملکت بکنند اجازه ندهید مجلس پانزده بیش از این بد نام باشد (جمعی از نمایندگان - بد نام نیست) (همهمه نمایندگان) بنده دیگر بیش از این عرضی نمیکنم (یمین اسفندیاری - آقای دکتر طبا حرفتان را اصلاح بفرمایید) یسیارخوب اصلاح میکنم یک نام نیکی از خودش یادگار بگذارد در تاریخ که بعد از این به نام نیک از آن یاد کنند (احسنت).
(در این موقع یک ساعت به ظهر آقای رئیس از جلسه خارج شدند و آقای ایلخان (نایب رئیس) به جای ایشان جلوس نمودند)
نایب رئیس - امیر تیمور.
امیر تیمور - موضوع بسیار اهمیت دارد و به اعتقاد بنده حقایق به طوری که باید و شاید در اینجا اظهار نشده (صحیح است) البته مطالبی گفته شد ولی در ضمن اظهار این مطالب یک قسمت مطالب خلاف واقع و سفسطهآمیز هم بیان شده که از نظر حقیقت امر به اعتقاد من باید آقایان موافقت بفرمایند که مذاکره بشود (صحیح است) و حقیقت گفته شود این قانونی است که اگر تصویب بشود تأثیر به سزایی در سرنوشت کشور خواهد کرد و اگر پنج جلسه روی آن صحبت بشود وقت زیادی نبوده است و من یقین دارم که آقایان موافقت نمیفرمایند که مذاکرات کافی باشد و میگویند که مطرح بشود و حقیقت اظهار بشود و بعد دانسته و فهمیده اتخاذ تصمیم بفرمایند (صحیح است) در هر حال به طوری که عرض کردم استدعا و تمنای بنده فقط برای این است که آقایان حوصله داشته باشند و اجازه بدهند ولو این که سه جلسه هم وقت بخواهد صحبت بشود.
نایب رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام کنند (جمعی برخاستند) تصویب نشد، آقای دکتر فلسفی (دکتر فلسفی - مخالفم) آقای محمدعلی مسعودی (محمدعلی مسعودی - مخالفم) آقای صدرزاده (صدرزاده - مخالفم) آقای دکتر طبا (دکتر طبا - مخالف با گزارش کمیسیون) آقای شریعتزاده (جمعی از نمایندگان - تشریف ندادند) آقای مکی (مکی - با گزارش کمیسیون مخالفم) آقای مشایخی.
مشایخی - بنده با گزارش کمیسیون موافقم عرض میشود که جناب آقای دهقان هم که پریروز تشریف آوردند اینجا صحبت بکنند از آقایان تمنی کردند که به توضیحات ایشان توجه کنند در پشت این تربیون باید اشخاص آزادانه صحبتهایشان را بکنند. دماگوژی و عوامفریبی را تصدیق خواهید فرمود که مخالف شأن نمایندگان است و یک نفر نماینده باید آزادانه افکار و عقاید خودش را اظهار بکند و آقایان نمایندگان هم استماع بکنند اینجا برهان، منطق، استدلال است و قضاوت نهایی هم با نمایندگان مجلس شورای ملی است به این جهت است که بنده با گزارش کمیسیون موافق هستم و در اطراف آن هم صحبت میکنم بنده عقیده دارم که اکثریت قریب به اتفاق آقایان نمایندگان محترم با انحصار دادن حق شرکت در انتخابات را به باسوادها کمال موافقت را دارند خود بنده هم یکی از آنها هستم منتهی عدهای از آقایان نمایندگان که باز من هم یکی از آنها هستم عقیده داشتیم که باید نحوه انتخاب، نحوه عمل طوری باشد که آن نتیجهای که مورد نظر هست از شرکت دادن باسوادها در انتخابات و محروم کردن بیسوادها از حق انتخابات عاید مملکت بشود (صحیح است) منظور این است که با شرکت دادن باسوادها در انتخابات از فعل و انفعالات از تقلبات، از خدشهها و از حیله و تزویرهایی که در ادوار گذشته در انتخابات این کشور اعمال شده است با لایحه اصلاح قانون انتخابات جلوگیری بکنند (صحیح است) منظور کمیسیون کشور در تدوین این لایحه و اصلاح ماده ۶ و گنجانیدن کارت الکترال ورقه انتخاباتی همین منظور بوده است کمیسیون کشور با اساسی موضوع که عبارت است از انحصار حق رأی به طبقه باسواد کمال موافقت را ابراز داشته است (صحیح است) زیرا در اجرای منویات پاک و مقدس اعلیحضرت همایونی شاهنشاهی که همیشه صلاح و رفاه ملت ایران را در نظر دارند کلیه آقایان نمایندگان هم از منویات اصلاحطلبانه ایشان پیروی میکنند و کمیسیون کشور هم با توجه به منظور پاک اعلیحضرت همایونی شاهنشاهی و با توجه به مقتضیات فعلی کشور و با رعایت این که حق رأی را به باسوادها بدهند درنظر گرفته است مادام که موجبات توزیع کارت الکترال فراهم نشده است انتخابات براساس قانون سابق جریان پیدا کند آقایانی که در گذشته طرفدار این بودند که طبقه بیسواد در انتخابات شرکت کند، امروز موافق نیستند میگویند با شرکت طبقه بیسواد مالکین: سرمایهدارها و پولدارها امیال خودشان را بر افراد بیسواد تحمیل میکنند و آنها را به طرف صندوقها روانه میکنند و این اشخاصی که به طرف صندوقها روانه میکنند و این اشخاصی که به طرف صندوقها میآیند و رأی میدهند نمیدانند به کی رأی میدهند نمیدانند مقصود از انتخابات چیست نمیدانند انتخاب و کیل چه تأثیری در سرنوشت کشور دارد بنابراین انتخاباتی که بیسوادها در آن شرکت میکنند و وکلایی که بیسوادها تعیین میکنند انتخاباتی نیست که براساس صلاح مملکت و رفاه مردم ایران گذاشته شده باشد و در ضمن اظهار عقیده میکنند که اگر با سوادها شرکت کنند این موانع، این مشکلات، این سوءجریان از بین خواهد رفت بنده از این طبقه آقایان سؤال میکنم که آقایان محترم اگر چنانچه طبقه باسواد شرکت بکنند و طبقه بیسواد محروم از حق انتخاب کردن باشند و اگر بنا باشد با ارائه شناسنامه بخواهند رأی بدهند و کارت الکترال در بین نباشد آیا ممکن نیست که افراد باسواد از شناسنامههای دیگران، از شناسنامههای افراد بیسواد، از شناسنامه متوفی استفاده بکنند؟ و به جای یک رأی بیایند به دفعات و به کرات در صندوقهای مختلفه رأی بدهند (اردلان - آن تقلب است آقا) اجازه بدهید اولاً در قوانین ما از نقطه نظر تقلب برای قانون انتخابات مجازاتهای کافی و وافی منظور نشده ثانیاً آقای مخبر کمیسیون در این سه چهار جلسهای که این لایحه مطرح بوده است تشریف آوردهاند پشت تریبون و تذکر دادهاند که باید طرز عمل را درست کرد با قانون کار درست نمیشود و بنده در این قسمت طرفدار نظر مخبر کمیسیون هستیم و عقیده دارم که با قانون نمیتوانیم انتخابات این مملکت را درست کنیم بایستی حسننیت به تمام معنی در طبقه حاکمه این مملکت حکمفرما باشد، هیئت نظارت صالح انتخاب بشود در این صورت با فرض این که قانون و مجازاتی هم برای متخلفین نباشد انتخابات جریان پیدا نمیکند ولی اگر این شرایط تأمین نشده باشد شما نمیتوانید با قانون از تقلباتی که در انتخابات میشود جلوگیری کنید به هر حال منظور بنده از تذکر این نکته این بود که اگر شما کارت الکترال را شرط قرار ندهند و بخواهید به وسیله شناسنامه اشخاص با سواد رأی بدهند هیچ مانعی نخواهد داشت که یک فرد با سواد در صندوقهای متعدد رأی بدهد و از شناسنامه اشخاص متوفی و از شناسنامه دیگران سوءاستفاده بکند. حالا با تصور این موضوع ما بیاییم تودههای واقعی ملت ایران را از حق انتخاب کردن محروم بکنیم و به باسوادها حق شرکت در انتخابات را بدهیم بدون این که ذاتاً سوءاستفاده کرده باشد و بدون این که هیچ نتیجهای عاید ما شده باشد این به عقیده بنده نقض غرض است و این صحیح نیست. اگر شما توانستید راه سوءاستفاده از اشخاص بیسواد را مسدود بکنید بنده عقیده دارم افرادی که در کمیسیون کشور هستند و کارت الکترال را قبول کردهاند که یکی از آنها هم من هستم از نظر خودشان عدول میکنند و با ابراز شناسنامه موافقت میکنند ولی در اینجا میگویم محال و ممتنع است که با شناسنامههای قبلی و با مقررات قبلی کشور و با طرز عمل، طرزتربیت و طرز فکر امروز ما بتوانیم از تقلبات انتخاباتی جلو گیری بکنیم بنابراین چرا
ما بیاییم یک اکثریت و یک جمعیت قریب به اتفاق از ۱۵ میلیون جمعیت ایران را محروم بکنیم. بایستی الان ده درصد، بیست درصد از این مردم در انتخابات شرکت کنند. انتخابات در تهران که یک میلیون نفر جمعیت دارد ۸۰ هزار نفر شرکت میکنند شما میخواهید ۸۰ هزار نفر را از حق انتخاب کردن محروم بکنید و فقط ده هزار نفر در انتخابات شرکت کنند در صورتی که معلوم نیست این ده هزار نفر از شناسنامه خودشان استفاده بکنند. تصور نمیکنم ما با این قانون و اصلاحاتی که درش کردهایم هنوز هم راه تقلبات گرفته بشود نکته دوم که خیلی قابل توجه است این است که برای این که یک کاری انجام بشود بایستی مقدمات و وسایل آن کار را طوری فراهم بکنیم که از آن نتیجه مطلوب حاصل بشود در ممالک راقیه در ممالک متمدن که میگویند باسوادها در انتخابات شرکت میکنند و به طبقه تحصیلکرده، به کسانی که تحصیلات عالیه دارند، حق دو رأی وسه رأی میدهند در این ممالک اول گفتهاند فرهنگ برای همه، بهداشت برای همه، در انگستان میگویند تمام اشخاصی که مریض میشوند به هزینه دولت معالجه میشوند شما هم اگرمیخواهید از باسوادان رأی بگیرید باید اول مردم را با سواد کنید و آن وقت بفرمایید از طبقه با سواد رأی بگیرید دولت در ظرف این چهل و چند سال مشروطیت برای باسواد کردن مردم چه اقدامی کرده است کلاس اکابر دایر کرده؟ تعلیمات اجباری را تعلیم داده؟ چرا امروز وقتی وسایل باسواد شدن را برای مردم فراهم نکردید تودههای زحمتکش ملت ایران یعنی همان اشخاصی که مالیات میدهند، همان اشخاصی که تولیدکنندگان واقعی هستند، همان اشخاصی که فداکاری میکنند برای حفظ استقلال استقلال مملکت، از رأی دادن محروم کنیم برای چه؟ بنده این اقدام را عادلانه نمیدانم، خلاف انصاف، خلاف عدل، و خلاف انسانیت میدانم آقایان بروند در دهات و قصبات مملکت که به موجب قانون معلوم میشود کلاس اکابر باز بکنند، دهقانان را با سواد بکنند در شهرها تعلیمات اجباری را تعمیم بدهند، مردم را با سواد بکنند آن وقت بگویند به بیسواد اجازه نمیدهیم در انتخابات مداخله بکند. این بیسواد حق ندارد، حق حاکمیت ندارد که در انتخابات شرکت بکند و نبایستی نماینده انتخاب بکند اما مادامی که وسایلی در اختیار آنها نگذاشتهاید تصدیق بفرماید که دور است انصاف و خلاف و خلاف اصل قانون اساسی است که میگوید مجلس شورای ملی نماینده قاطبه ملت ایران است شما با این قانون انتخابات عشایر، همان کسانی که مرزهای این مملکت را حفظ کردهاند، تمام ساکنین دهات (صحیح است) را از حق انتخاب کردن محروم میکنند (نورالدین امامی - آهسته تر صحبت بفرماید) بنده صحبتم را میکنم بعد هم شما تشریف بیاورید هر کس در طرز بیان خودش از نظر تن صدا هم آزاد است بنده میخواهم با ین نتیجه برسم که ما نبایستی اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران را از حق انتخاب کردن محروم کنیم زیرا با این قانون حق انتخاب کردن منحصراً به شهرنشینها داده خواهد شد آن هم تازه نه تمام شهرنشینها بلکه باید یک بیستم شهرنشینها در انتخابات شرکت کنند. اگر منظور این است که بایستی در قانون انتخابات از نظر تعیین تعداد وکیل به نسبت شهرستانها، به نسبت نقاط مختلف کشور هم تجدید نظر بکنیم اصلاً بیایید بگویید.
ساکنین دهات حق انتخاب ندارند. این را صریح بگویید، نمیتوانید این حرف را بزنید قانون اساسی به مجلس شورای ملی چنین حقی را نداده است. هر فردی از افراد این مملکت حق دارد که در سرنوشت کشورش دخالت کند. ما که فرهنگ را برای مردم فراهم نکردهایم انحصار حق شرکت در انتخابات را به طبقه با سواد که بدون کارت الکترال و مستقیماً بدون کارت الکترال شرکت کنند یعنی هزار گونه تقلبات انتخاباتی بیشتر خواهد شد، یعنی به ضرر مملکت است و بنده از این نظر مخالفم.
اردلان - این طور نیست آقا.
رئیس - آقا ی دکتر فلسفی.
دکتر فلسفی - در ممالک دموکراسی وضع هر ملتی، سرنوشت هر ملتی، ارتباط با قوه مقننه دارد و به عقیده بنده ما بایستی دقت کنیم در این قانون انتخابات برای این که پایه و اصول قوه مقننه روی این قانون گذاشته میشود. وضع سی ساله انتخابات ما طوری بوده است که همه اعم از نمایندگان یا افراد مردم از طرز جریان انتخابات شکایت داشتهاند یعنی نواقصی در قانون انتخابات بوده است. به همین جهت هم دولت این لایحه را داده است آقایان ببینم که در این لایحه چه میخواهیم و چه نمیخواهیم به عقیده بنده بایستی یک قدری از روی انصاف صحبت کرد که ما میخواهیم این است که انتخابات آزاد باشد (صحیح است) آنچه که ما میخواهیم این است که مردم مختار در آرا ء خودشان باشند (صحیح است) آنچه که ما میخواهیم اینست که آنهایی که روی این صندلی مینشینند نمایندگان واقعی و حقیقی مردم باشند و مورد علاقه مردم باشند و خودشان را مدیون مردم بدانند و در نتیجه در تحت تأثیر افکار و نظریات مردم خارج باشند (صحیح است) این چیزی است که ما از قانون انتخابات میخواهیم اما آنچه که ما نمیخواهیم این است که انتخابات با حیله و تزویر بگذرد، با تهدید و تطمیم بگذرد، با خدعه و تزویر بگذرد، با پول و زور بگذرد، میخواهیم که آراء مردم بر خلاف وقوف و اطلاعشان توی صندوق ریخته نشود اینها است که ما نمیخواهیم حالا آن چیزی است که ما از این لایحه خواستهایم و این چیزی است که نمیخواهیم اینجا دو شق بیشتر نیست یکی این است که افراد بروند پای صندوق آراء خودشان را به دست خودشان بنویسند میاندازد توی صندوق، اینجا نه پایه پول هست، اینجا نه پای زور هست، اینجا نه پای مالک و کارفرما و رئیس کارخانه هست اینجا است که میتوان به واقعیت رأی اطمینان داشت این یک چیز واضح روشن حقیقی واقعی است منکرش نمیشود شد. اگر بخواهیم از این شکل بگذاریم جریان گذشته است تهدیدش را دیدیم تطمیعش را دیدیم همه گونه دسایسی که بر اثر انتخابات مشاهده میشود دیدهایم. در این لایحه انتخابات در هر امری باید دید کمال مطلوب چیست در اینجا مسئله بیسواد و باسواد نیست مسئله در اینجا آزادی انتخابات و صرف اختیار این حق است بنده رأی خودم را میآورم با دست خودم میاندازم توی صندوق، میخواهم به اسم هر کس بنویسم مینویسم نمیخواهم هم ننویسم و سفید میاندازم، این برای این است که این اختیار از من گرفته نشود ولی در وضع گذشته یک مالک پنج هزار نفر را گسیل میداشت به طرف صندوق ما میخواهیم که این عمل نباشد ما میخواهیم که اختیار دست اشخاص باشد به هر حال بنده خیال میکنیم نظارت در این مسئله خیلی آسان و روشن است و این لایحه محاسن زیادی دارد از نظر حزب هم که جناب آقای ملک مدنی فرمودند این لایحه اگر تصویب شود مسئله حزب در این مملکت حل میشود یعنی همه میروند دنبال افراد منور و تحصیل کرده و لذا احزاب قهراً تشکیل خواهد شد به عقیده بنده اینجا بایستی عرض کنم که مسئله اینجا بین دو مطلب است که بایستی ما قضاوت بکنیم یا باید بگوییم که مردم از روی اختیار و علم و وقوف و اطلاع بیایند رأی خودشان را بدهند و یا علیالعما بدون علم، این قصاوت ما بین ظلمت و نور، ما بین علم و جهل است. دولتی آمده است روی تجارب گذشتهاش لایحهای داده است و گفته است که ما میخواهیم انتخابات را بر یک موازین صحیح بگذاریم حالا ما بیاییم و این لایحه را قبول نکنیم این به عقیده بنده بر خلاف شأن مجلس شورای ملی است (احسنت)
رئیس - آقای ملک مدنی.
ملک مدنی - بنده دیگر نمیخواستم اینجا صحبت کنم ولی متأسفانه صحبتهای جناب آقای تقیزاده و جناب آقای ساعد و جناب آقای حکمت وزیر امور خارجه بنده را مجبور کرد که بیایم اینجا یک مطالبی را عرض کنم زیرا به عقیده بنده شایسته وضعیت و مقام و شأن این سه نفر آقایان نبود که بیایند اینجا و تحت تأثیر احساسات واقع بشوند حالا عرض میکنم که چطور تحت تأثیر احساسات واقع شدهاند جناب آقای تقیزاده یکی از اشخاصی هستند که از صدر مشرطیت بودهاند و به قول خودشان تنها کسی هستند که از کمیسیون تهیه قانون اساسی برای ما به یادگار باقی ماندهاند. ایشان انصافاً سزاوار نبود که یک مشت ملت ایران و آن کسانی که با فداکاری و با دادن سرباز (صحیح است) و با دادن مالیات، عوارض و با نشان دادن هر موقعی نسبت به کشور و میهن و شاهنشاه که تنها طبقه وظیفهشناسی هستند که بدون پاداش فداکاری کردند اینها را گوسفند حساب کنند (صحیح است) از جناب آقای تقیزاده شایسته نبود که این حرف را بزنند اینها گوسفند نیستند آقای تقیزاده اینها همان مردمی بودند که شما و امثال شما را انتخاب کردند و الان آمدهاید توی این مجلس شورای ملی نشستهاید و از اول مشروطیت تا حالا بدوش اینها سوار هستید و دارید این بیچارهها را از گردهشان بارکشی میکنند (صحیح است) کدام گوسفند؟ گوسفند کدام است؟ دنیا آمده است برای کار گر حقوق قائل شده شما کارگر را گوسفند حساب میکنید، دنیا برای کشاورز حقوق قائل شده است در سالی یک بار کنفرانسهای عمومی تشکیل میشود، الان آقای مهندس خسرو هدایت آقای مهندس نفسی را با دم و دستگاهی که دارند و از پول همان گوسفندها گرفتهاند فرستادهاند رفتهاند به ژنو که آنجا مذاکره کنند این مذاکره برای چیست. اگر اینها گوسفند باشند که حقی برای آنها قائل نیستند (صحیح است) (دکتر مجتهدی - این طور نیست آقای ملک مدنی راه افراط و تفریط را نباید پیش بگیریم) گفتن این حرف به نظر بنده شایسته موقعیت و مقام ملی ما نیست (صحیح است) ما نباید این راه را پیش بگیریم و عمل بکنیم اینها مردمانی هستند
که در موقع سختی در هر موقع فداکاری میکردند الان همان سربازی که اینجا فرستادهاند از همان مردم است وقتی میگویند گوسفند به این سربازی که اینجا ایستاده تأثیر میکند، پدر او زارع و رعیت است نشسته است توی ده پس او گوسفند است حق ندارد، چرا باید خارج از نزاکت صحبت شود اینها حقایقی است که گفته میشود به خدای لا شریک له قسم اگر این حرفها زده نشده بود من این حرفها را نمیزدم همه آقایان میدانید من اگر باسواد باشد با بیسواد باشد وکیل طبیعی محل هستم (صحیح است) و افنخار میکنم که به آراء طبیعی مردم انتخاب میشود گمان نمیکنم هیچ بیانصافی بتواند بگوید که من وکیل طبیعی مردم نیستم با یک مرد اجنبیپرست هستم یا یک مردی هستم پول بگیر و بیتقوی: من اگر این حرفها را میزنم برای این است که به خدا مثل این که تخماق به مغز من میزنند حرفهای آقای تقیزاده به من اثر کرد، گوسفند کدام است، مردمی هستند که نشستهاند زحمت کشیدهاند اگر شما میخواهید حقشان را از آنها بگیرند چرا گوسفندشان میکنید، حالا جواب آقای دکتر فلسفی. آقای نخست وزیر را عرض میکنم که بیلطفی کردند ایشان یک مطلبی را اینجا اظهار کردند که من آن را اینجا شروع میکنم ایشان گفتند آقا کاری کنید که آزادی باشد، مگر ما فراموش کردیم که هر وقت دولت خواسته در انتخابات مداخله کرده جناب آقای ساعد مگر فراموش کردید وقتی که شما میخواستید وکیل بشوید دستگاه دولت با شما مخالف بود، ممکن است فراموش کرده باشید، توی مسجد ختم بود بنده هم پهلوی شما نشسته بودم که من از آن روز به شما احترام بیشتری قائل شدم فرمودید که من میخواستم وکیل بشوم ولی دستگاه دولت گفته نباید آقای ساعد وکیل بشود برای این که دیگران نمیخواهند آقای ساعد وکیل بشود درست است یا نه؟ و چون به من این حرف را زدهاند باید پاشوم بروم به آذربایجان در آنجایی که مردم به من اعتقاد دارند فعالیت کنم و انتخاب شوم، تشریف بردید فعالیت هم کردید انتخاب هم شدید دولت باید توجه کند که انتخابات صحیح عمل شود، از اول مشروطه جز اوائل دورههای اول و مردم و سوم که یک قدری موقعیت طوری بود که مداخلاف دولت در کار نبود، ولی در تمام ادوار بعد بنده به صراحت عرض میکنم که دولتها باعث سوءجریان انتخابات بودهاند نه باسواد بوده و نه بیسواد باسوادها گناهشان بیشتر است حالا این جا ثابت میکنم، بیسواد پول نداشت روزنامه نداشت وسیله نداشت دکتر و آگرژه هم نبود ولی باسواد همه اینها را داشت تشبث به تمام مقامات میکرد که انتخاب شود الان هم توی این مجلس داریم، جناب آقای قائم مقام شما که یک مرد خداپرست و مسلمانی هستید ما این جا حقایق را میگوییم باید حقایق را گفت شاهنشاه ما اعلیحضرت محمدرضاشاه پهلوی شاهنشاه عادل بیطمعی است و مترقی (صحیح است) مترقی است چون میل دارند که مملکت ایران درجه اول ممالک مترقی جهان باشد این به جای خودش صحیح است اولی شاهنشاه برای تمام افراد مملکت است مال یک دسته به خصوصی نیست (صحیح است) آن زارع و آن کارگر علاقهاش به شاهنشاهی بیستر از سایر طبقات است در سانحه ۱۵ بهمن نشان دادند که این طبقات چه فداکاریهایی کردند، چرا شاهنشاه را به یک دسته اختصاص میدهید (صحیح است) شاهنشاه مترقی است تحصیل کرده است، دنیا دیده است، میل دارد مملکت ایران بالاخره راه کمال را پیش گیرد (صحیح است) ولی او هیچ وقت بی عنایت به کارگر و کشاورز نیست همه رعیت شاهنشاه هستند و شاهنشاه به همه آنها عنایت دارد، به عقیده بنده این جا نباید سفسطه کرد، افکار دیگران را هم نباید این جا خراب کرد (احسنت) من به جناب آقای ساعد که همیشه برای وطنپرستی شان به ایشان احترام میکنم به شرافتم قسم که این را از روی ایمان و اعتقاد میگویم زیرا آقای ساعد در دوره گذشته نحستوزیریشان نشان دادند که یکی از رجال سرسختی هستند که در جلوی خارجیها برای حفظ وطن مقاومت میکنند (صحیح است) از تهدید هم هیچ وقت تحت تأثیر واقع نمیشوند (صحیح است) و بنده حالا از ایشان که یکی از رجال مشروطیت ایران میدانند حق به خودم میدهم در این مجلس گذشته از این که ۲۴ سال تمام است وکیل بودم و عمرم الان به ۵۵ رسیده (دهقان - بیشتر آقا) من اینجا حق آب و گل دارم حالا به قول آقایان بیشتر از هفتاد سال دوره دیگر هم بنده را کردم بنده را منع بکنید از انتخاب شدن وای حضرت مستطابعالی که از رجال مشروطیت ایران هستید نباید اینجا تشریف بیاورید و یک بیانی بفرمایید که تصور بشود از یک دستهای حمایت میکنید و در مجلس خدای نکرده اعمال نفوذ بکنید حرف بنده این جا است توجه بفرمایید جنابعالی و وزیر خارجه شما، یک لایحهای آورید به مجلس و وظیفه خودتان را انجام دادید در برابر آن معتقداتی که داشتید رد و قبول لایحه شما به شما مربوط نیست، مگر ما به دولت شما رأی ندادیم، مگر ما به شما رأی اعتماد ندادیم؟ بنده این عرض را به صراحت میکنم این اشخاصی که دولت را وادار میکنند برخلاف بیطرفی و وظیفهای که دارد اینجا صحبت کند آنها به شما خادم نیستند جناب آقای نخست وزیر، هر کس که میخواهد باشد، از وزیر وکیل بنده این را به صراحت عرق میکنم خادم کسی است که شما را وادار کند طبق قانون رفتار بکنید، مگر دولت میآورید مگر شاهنشاه مال یک اشخاص معینی است ما نسبت به شاه فداکارتریم برای چه؟ برای این که ما در عمل دیدیم وقتی که کار سخت شد دیگران فرار میکنند از سرحد خارج میشوند پول دارند میروند خرج میکنند من ندارم من ده اولاد دارم تمام وظیفهشان را انجام میدهند اگر خدای نکرده در مرزهای مملکت فشاری پیدا شود من و اولاد و خانوادهام باید اینجا بمانیم و فداکاری کنیم و کشته شویم ولی دیگران پا میشوند و میروند (همهمه نمایندگان) (زنک رئیس) (نورالدین امامی - این چه فرمایشی است که میکنید) آقای امامی جنابعالی خودتان را داخل این صحبتها نکنید شما خودتان میدانید که من به خانواده شما احترام میگذارم، شما مردمان اصیلی هستید به خدا نمیگذارند حقایق را بگویند (امامی - رئیس دولت نظر دولت را اینجا میگویند) در نتیجه این بدبختیها برای مملکت پیدا میشود من بندای وجدان و وظیفه عرایضی را کردم اگر میخواهید قبول کنید نمیخواهید نکنید اگر میخواهید نماینده مجلس شورای ملی نماینده طبیعی و حقیقی ایران باشد باید در انتخابات مداخله نشود.
نایب رئیس - پیشنهادی از طرف آقای عبدالرحمن فرامرزی رسیده است که این لایحه از دستور خارج بشود.
معتمد دماوندی - بنده مخالفم.
بعضی از نمایندگان - نمیشود مخالف آییننامه است.
نایب رئیس - اجازه بدهید موارد جدید آییننامه خوانده میشود که ایشان هم متوجه باشند.
(ماده ۱۲۵ به شرح ذیل قرائت گردید)
ماده ۱۲۵ - اصلاحاتی که ضمن مداکره شور نهایی طبق ماده ۱۲۳ نسبت به لوایح پیشنهادی میشود در صورت تقاضای مخبر یا وزیر یا معاون او به کمیسیون ارجاع میگردد و کمیسیون مکلف است در ظرف یک هفته نظر خود را به مجلس اطلاع دهد و نیز مجلس میتواند اصل طرح یا لایحه و کلیه پیشنهاد را بدون تفکیک به کمیسیون ارجاع نماید.
نایب رئیس - اجازه بفرمایید ماده ۱۴۷ هم قرائت شود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱۴۷- هر یک از نمایندگان حق دارد از مجلس کتباً تقاضا نماید که طرح یا لایحه قانون که به مجلس مراجعه شده است موقتاً یا دائماً مسکوت بماند در این قبیل موارد در خصوص رد یا قبول این تقاضا قبل از آن که در موضوع اصلی بحث شود پس از توضیح مختصر پیشنهاد کننده و پاسخ آن از طرف یک مخالف که بایستی با رعایت اختصار کاملی به عمل آید و محدود به بحث در موضوع باشد رأی گرفته میشود در صورتی که تقاضاهای متعددی بشود و منجر به اخذ رأی گردد تعیین حق تقدم و تأخر با رئیس مجلس است مگر در مواردی که تقدم آن مطلب در نظامنامه تصریح شده باشد. نایب رئیس - مانعی ندارد به شرط این که به طور اختصار بفرمایید.
عبد الرحمن فرامرزی - بنده میخواهم پیشنهاد کنم که به کمیسیون برود برای من فرقی نمیکند برای شما هم فرقی نمیکند عرض کنیم البته من هم تصور نمیکنم که اگر این قانون تصویب بشود یا رد بشود در موقع انتخابات تغییری حاصل بشود (صحیح است) چون شماها از کجا میدانید که این قانون موجود غلط است؟ مگر کسی تا حالا اجرا کرده است و غلط در آمده است؟ یک قانون که تا حالا اجرا نشده است از کجا میشود فهمید که صحیح بوده تست یا غلط بوده است (صحیح است) مثل این است که یک دکتری نسخه بدهد به من من این دوا را نخورم و بعد بگویم که فایده ندارد برو نسخه دیگر بیاور وقتی که مجری قانون قانون را نقض میکند قانون هر نوعی باشد فایده ندارد.
جمال امامی (وزیر مشاور) - ما میخواهیم قابل نقض نباشد آقای فرامرزی.
عبدالرحمن فرامرزی - پس من انتظاری ندارم اما چون دولت یک لایحهای آورده که تا حدی حسن نیت او را نشان میدهد البته من معتقدم که مجلس شورای ملی از این
حسننیت دولت استفاده کند و این یک قدمی که تا حدی امید میرود فایده داشته باشد برای حسن انتخابات مجلس شورایملی، چون بگفته بعضی از آقایان که فرمودند چطور توده ملت، اکثریت ملت دهاتی، عشایر را از حق انتخابات محروم کنیم مگر به اینها تا حالا این حق را دادهاید؟ مگر حالا دهاتیها رأی میدهند این قانون برای این است که حق آنها را حفظ کند با آنها بازی نکنند، حالا شما میگویید که یک اشخاص را مثل گوسفند، نمیگویم آنها گوسفندند جانب آقای ملک مدنی مثل گوسفند آنها را یله کنند و بفرستند پای صندوق انتخابات که برخلاف مصلحت خودشان و برخلاف حق خودشان اجباراً رغماً علی انوفهم و اشارة رأی بدهند به اسارت خودشان، اشخاصی خواستند آنها را آزاد کنند از این وضعیت، حالا شما میفرمایید که زود است اینها آزاد شوند ولی اگر حقیقة عقیده داشته باشید به آزادی انتخابات باید همه آزاد باشند فرمودید که شما میخواهید به همه ملت ایران حق داده شود رأی بدهند پس چرا طبقه نسوان حق رأی دادن ندارند مگر آنها خواهران ما نیستند، مگر آنها تحصیلکرده نتستند یک زن فاضل باسواد به قدر یک دهاتی تشخیص خوب و بد را نمیدهد؟ واقعاً این را البته بنده پیشنهاد هم کردهام و دفاع هم میکنم که باید به آنها حق رأی داده شود، چرا اصلاً طبقه نظامی از حق رأی محرومند مگر آنها ایرانی نیستند؟ میگویند چون نظامی تابع فرمانده خود میباشد فرمانده او هر چه بگوید میکند روی مصلحت آن افسر دانشکده دیده، آن افسر فرنگ رفته حق رأی ندارد برای این که وقتی فرماندهاش گفت مجبور است رأی بدهد مگر دهاتی نسبت به مالکش این طور نیست؟ پس آقایان مغالطه به کنار شما دلتان میخواهد به شکل اول باید ملت ایران و آن دهاتی که شما برایش سینه میزنید حق رأی داشته باشد و باز هم اسیر باشد من هم مخالف این هستم برای این که ممکن است این لایحه او را آزاد بکند و چون ممکن است آزاد بشوند پس رأی به آن ندهیم من هم عرضی ندارم پیشنهادم را پس گرفته (احسنت)
مسعود ثابتی - من قبول کردم.
نورالدین امامی - همچو چیزی نمیشود باید کتباً پیشنهاد کنند.
نایب رئیس - چون این پیشنهاد را ایشان عیناً تصدیق کردند و قبول کردند توضیح لازم نیست آقای صدرزاده مخالف میکند و رأی میگیریم.
صدر زاده - تصور میکنم که اهمیت این قانون ...
یک نفر از نمایندگان - آقای رئیس آقای مسعود ثابتی هم پس گرفتند.
نایب رئیس - آقای فولادوند پیشنهاد کردهاند که لایحه از دستور خارج شود.
حاذقی - بنده مخالفم.
اردلان - بنده اخطار نظامنامهای دارم مطابق نظامنامه پیشنهاد دومی اگر مشابه بود توضیح ندارد رأی بگیرید.
حاذقی - مطابق نظامنامه جدید قابل طرح نیست ۱۵ نفر باید امضاء کنند.
نایب رئیس - بفرمایید آن ماده در این مورد به خصوص نیست.
فولادوند - من اصراری ندارم اگر جناب آقای اردلان خیال میکنند خلاف نظامنامه است پس میگیرم یک بحث دیگری است این که میفرمایید حق ندارند صحبت کنند اگر واقعاً مطابق نظامنامه حق ندارم صحبت کنم ماده را نشان بدهند چون من نمیخواهم برخلاف نظامنامه کاری کنم.
اردلان - مطابق نظامنامه فقط باید رأی بگیرند.
نایب رئیس - بفرمایید.
فولادوند - ماده مهم این قانون ماده ششم است، نسبت به این ماده قریب پنجاه، شصت پیشنهاد شده است، پیشنهاد شده است که باسوادها رأی بدهند، پیشنهاد شده است بیسوادها رأی بدهند، پیشنهاد شده است اسامی منتخبین را چاپ کنند و اعلام کنند و اشخاص بیایند در ردیف هر یک از کاندیداها علامت بگذارند، پیشنهادات زیادی شده است، پیشنهاد رأی مخفی شده است، پیشنهاد رأی علنی شده است، شاید شصت، هفتاد فقره پیشنهاد شده است بنده از جهت این که این لایحه به کمیسیون بر و دو همان طور که آقای ملک مدنی در دفعه پیش هم علاوه بر افراد کمیسیون کشور عدهای از نمایندگان متجاوز از سی نفر را دعوت کردند و با نظر آنها این لایحه را تنظیم کردند حالا که نظر مجلس هم معلوم شده است لایحه مجدداً به کمیسیون برود در آنجا یک لایحه جامع الاطرافی با توجه به این پیشنهادات زیاد تنظیم بشود و به مجلس بیاید، الان آقایانی که اظهار میکنند موافق با باسوادها هستند مخالف این پیشنهاد بنده هستند عکسش هم مخالف هستند اگر هم واقعاً این طور است مضر میدانید بنده پیشنهاد خودم را پس میگیرم چیزی که لازم است عرض کنم این است که طرح این پیشنهادها ده روز طول خواهد کشید و مجلس هم متشنج خواهد شد.
نایب رئیس - آقای حاذقی.
فولادوند - بنده پس گرفتم.
نایب رئیس - یک پیشنهادی آقای دکتر عبده کردهاند راجع به کفایت مذاکره چون قبلاً هم این پیشنهاد شده است توضیح لازم ندارد عده هم برای رأی کافی است، آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادات قرائت میشود؛ پیشنهاد آقای نورالدین امامی قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی: پیشنهاد میکنم در ماده ۶ جمله (پس از ارائه کارت انتخاباتی) حذف و جمله ذیل به جای آن نوشته شود پس از ارائه ورقه هویت و در آخر ماده پس از جمله (به صندوق میاندازد) نوشته شود:
(و انجمن پس از ملاحظه ورقه را با مهر مخصوص انتخابات آن دوره ممهور و به صاحبش مسترد میدارد) و تبصرههای یک و دو ماده ۶ به کل از قانون حذف شود.
نایب رئیس - آقای نورالدین امامی بفرمایید
نورالدین امامی - استدعا میکنم توجه بفرمایید ماده ۶ را میخوانم دادن رأی مخفی است بنابراین همین که رأی دهنده به اطاق انجمن وارد شد پس از ارائه کارت انتخاباتی یکی از اوراق مذکوره در بالا را از انجمن میگیرد و رأیش را در صندوق میاندازد چون در تبصره ۲ ماده ۶ این کارت انتخاباتی قبل از شروع انتخابات دوره ۱۶ باید تهیه شود و ممکن است تأخیری پیدا کند بنده پیشنهاد کردم که این کلمه کارت انتخاباتی بر داشته شود و به جایش پس از ارائه ورقه هویت گذاشته بشود دیگر این که در آخر ماده نوشته شود که انجمن پس از ملاحظه ورقه هویت ورقه را با مهر مخصوص انتخاباتی ممهور و به صاحبش مسترد میدارد. و تبصرههای یک و دو هم که اصل تمام دعوا هم بر سر آن دو تبصره است اصلاً حذف شود از ماده و یک پیشنهادی هم که دادهام و بعداً قرائت میشود دولت را مکلف خواهد کرد مجلس شورای ملی که تا شهریور ۱۳۳۰ سر شماری را در تمام مملکت خاتمه بدهد و کارت انتخاباتی را به باسوادها بدهید که ورقه هویت آنها از بین نرود. جناب آقای تقیزاده با بیانات کافی و وافی خودشان بار مرا و آقایان موافقین با رأی دادن با سوادها را سبک کردند (صحیح است) و بدبختانه در اطراف پیشنهاد هم بیش از چند دقیقه نمیشود صحبت کرد و من هم میترسم این مجلس دوره پانزدهم بزرگترین افتخاری را که در آخر دوره نصیبش شده است برای تکمیل مشروطیت ایران پس از چهل و چند سال و اجرای یکی از منویات خیرخواهان شاهنشاه این قدم را هم بر ندارد و ما رو سیاه از این مجلس برویم.
نایب رئیس - آقای مکرم مخالفید؟ بفرمایید.
مکرم - مخالفت بنده با پیشنهاد آقای امامی نماینده محترم از این جهت است که تبصرههای ماده ۶ را در کمیسیون کشور من پیشنهاد کردم، بنده در جلسات گذشته هم اجازه خواسته بودم صحبت کنم، یادداشتهای زیادی هم داشتم ولی چون به قدر کافی توضیحات از طرف آقایان نمایندگان مخالف و موافق داده شده است و به خصوص جناب آقای ملک مدنی رئیس محترم کمیسیون کشور و آقای منصف فرمودند بنده را بینیاز کرد از این که توضیحات زیادتری بدهم، بنده پیشنهاد کردم در کمیسیون کشور در این که لایحهای را که دولت تقدیم کرده است با کمال حسننیت بوده است هیچکس تردید ندارد و با توضیحاتی که الان داده شد که کمیسیون کشور با توجه به افکار عمومی و نظر اکثریت آقایان نمایندگان مجلس این لایحه را اصلاح کرده است (معتمد دماوندی - نظر اکثریت نبود) نظر اکثریت قاطع است خواهش میکنم دخالت نفرمایید، کمیسیون کشور به اکثریت این نظر را تصویب کرده و به مجلس آورد. (معتمد دماوندی - این نظر اکثریت نیست) بیلطفی بعضی از آقایان و اصرار به این که میخواهند فکر و عقیده خودشان را تحمیل کنند به نظر بنده اسباب تأسف است، اینجا جای استدلال جای منطق و جای دلیل است و بعد هم حاکم بر سرنوشت این لایحه رأی اکثریت مجلس شورای ملی است اینجا به نظر بنده دو راه خیلی ساده است که باید روی آن صحبت کنی به طور اختصار یکی این که آیا باید حتماً باسوادها رأی بدهند در مملکت و بیسوادها رأی ندهند؟ و دیگر این که اگر این مطلب انجام شود کارت الکترال یعنی کارت انتخاباتی باید اجرا شود یا نه؟ بنده خیال نمیکنم کسی مخالف باشد که کارت انتخاباتی کار خوبی است هیچکس مخالف نیست و یقین هم دارم که هیچکس نخواهد گفت که من مخالفم با کارت انتخاباتی همان طوری که هیچکس مخالف نیست
که طبقه باسواد رأی بدهند اما مشکلاتی که به نظر آقایان رسیده این است که کارت انتخاباتی را اگر بخواهند حساب بکنند پنجسال طول خواهد داشت چند سال زحمت خواهد داشت تعلیق بر محال است عملی نیست این به نظر بنده خیلی عجیب میآید (اردلان - عجیب؟ چرا؟) مضافاً بر این که دولت یا جناب آقای وزیر کشور هم ضمن تمام بیانات مفید و روشنی که اینجا فرمودند کوچکترین اشاره نکردند که نمیشود کارت انتخاباتی تهیه کرد بنابراین به عقیده بنده به جای این همه بحث خوب است آقایان یکی از دو تصمیم را بگیرند آقایانی که این همه دلسوزی میکنند که باید باسوادهای کشور رأی بدهند خوب است که یک طرحی تهیه کنند و میزان سواد و باسوادها را تعیین کنند که چه باسوادی باید رأی بدهند یعنی چه کسی باسواد است (دکتر فلسفی - فقط بنویسد) عرض کردم این را یک طرحی هم الان تهیه کنید و این پیشنهاد را بدهید و ضمناً اینجا هم گفته شود که کارت الکترال لازم نیست نقض غرض که نمیشود کرد کوسه و ریش پهن که نمیشود این پیشنهاد را بدهید و واگذار به رأی اکثریت مجلس کنید کارت الکترال را اگر قبول دارید و میدانید کار صحیحی است سفسطه که نبایستی بکنیم باید برویم روی این قسمت که آیا ممکن است کارت الکترال را تهیه کرد و به این دوره میرسد و فترت هم پیش نمیآید آیا این که ممکن نیست خلاصه این دو نظر را اگر حلاجی بکنید به عقیده بنده دیگر هیچ احتیاجی بخواندن پیشنهادها که آقای فولادوند فرمودند ده روز وقت لازم دارد نخواهید داشت و احتیاج به خروج از دستور هم نخواهیم داشت به هر صورت باز هم تکرار میکنم ممکن نیست کسی مخالف شرکت باسوادها در انتخابات باشد و هیچکس هم نیست که مخالف با کارت الکترال انتخاباتی باشد
(در این موقع در ساعت ۱۱ و ۵۵ دقیقه آقای ایلخان ظفر بختیاری نایب رئیس صندلی ریاست را ترک گفتند آقای حکمت به کرسی ریاست جلوس نمودند)
مکرم - روی این دو نظر یک نظر قطعی بگیرید و یک طرح قانونی هم تهیه کنید بدهید مجلس و بدون تردید رأی اکثریت هم قاطع است.
سزاوار - اگر آقای امامی توجه بفرمایند این ماده و ماده ۶ و تبصرههای آن دو ماده فقط تغییری در این قانون داده از نظر این که اشخاص بتوانند آراء خودشان را بدهند با این تبصرههای این موارد ۵ و ۶ همه به هم ارتباط دارند و این تبصرهها قابل انفکاک نیست و ماده هم قابل اصلاح و پیشنهاد نیست (آزاد - آقای مخبر تبصرهها مربوط به ماده نیست) اجازه بدهید در تبصرهها نوشته است که دولت میتواند کارتهای انتخاباتی را قبل از شروع انتخابات دوره ۱۶ تهیه نماید و برای این که تأخیری در انتخابات روی ندهد اجرای ماده ۵ باید عرض کنم ماده پنجمش از قلم افتاده پس برای اجرای ماده ۵ و ۶ موکول به انتخابات دوره ۱۷ خواهد بود بنابراین بدون بحث نمیشود یا باید لایحه پیشنهادی دولت را تصویب کرد یا پیشنهاد کمیسیون کشور و اگر دولت موفق نشود یا تصویب این قانون کارت انتخاباتی برای دوره ۱۶ تهیه کند ماده ۵ و ماده ۶ و تبصرههای این ماده موکول میشود به دوره ۱۷ که مقدمات آن فراهم شود بنابراین به نظر بنده اگر توجه داشته باشد این پیشنهاد شان را باید مسترد کنند زیرا این پیشنهاد به عقیده من عملی نیست.
رئیس - این پیشنهاد آقای نورالدین امامی مجدداً قرائت میشود در قسمت اولش میشود رأی گرفت ولی در قسمت دوم که حذف ماده و حذف تبصره است و نمیشود پیشنهاد کرد نمیتوان رأی گرفت.
(پیشنهاد آقای نورالدین امامی به شرح سابق مجدداً قرائت شد)
یکی از نمایندگان - بنده موافقم.
رئیس - در پیشنهادات یک مخالف بیشتر صحبت نمیکند (اردلان - بنده موافقم) موافق ندارد در آییننامه جدید یک مخالف بیش ندارد حالا رأی گرفته میشود به قسمت اول این پیشنهاد بدون حذف تبصرهها ... (نورالدین امامی - آقای رئیس پیشنهاد کردهام با ورقه رأی گرفته شود) پیشنهاد کنید تا با ورقه رأی گرفته شود و در این اصلاح ماده ۱۳۵ هم قرائت میشود که آقایان هم در طی پیشنهادات توجه کنند.
(ماده ۱۳۵ به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱۳۵- به پیشنهاد با حذف ماده مستقلاً نمیتوان رأی گرفت و پیشنهاد حذف قسمتی از ماده در حکم تجزیه ماده است.
آزاد - این تبصره است ماده که نیست.
فولادوند - در آخر میشود این کار را کرد.
رئیس - موقع تجزیه در آخر ماده است تقاضای رأی با ورقه کردهاند نسبت به این اصلا ح (صحیح است).
نورالدین امامی - ۵ نفر امضاء کردهایم بنده آقای دکتر متین دفتری و آقای دکتر ملکی و آقای مسعودی.
رئیس - پیشنهاداتی که رسیده هر کدام که جامعتر باشد با نظر رئیس مطرح میشود.
اردلان - اجازه میفرمایید بنده توضیح برهم پیشنهادها نمره ترتیب خورده پیشنهادات مشابهی که دادهاند ما تقاضایمان از آقای رئیس مطابق ماده ۱۲۶ این است که دستور بفرمایید آن پیشنهادی که جامعتر است مطرح شود.
رئیس - پیشنهادها به ترتیبی است که قرائت میشود اگر یکی از سه تا قبول شد دیگر رأی گرفته نمیشود.
اردلان - ما تقاضایمان این است که جناب عالی آن که جامعتر است ...
رئیس - بله گفتیم اگر مشابه شد دیگر به آنها رأی گرفته نمیشود .. من پیشنهاد رأی با ورقه اینجا نمیبینم.
نورالدین امامی - بسیار خوب قربان رأی بگیرید.
عده از نمایندگان - بفرمایید قرائت شود.
(پیشنهاد آقای نورالدین امامی به شرح سابق مجدداً قرائت گردید).
رئیس - آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (عدهای برخاستند) مورد توجه واقع نشد پیشنهاد دیگری قرائت شود: (پیشنهاد آقای دهقان به شرح زیر قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم ماده ۶ و تبصرههای آن مسکوت بماند و نسبت به بقیه لایحه رأی گرفته شود.
رئیس - آقای دهقان.
دکتر عبده - بنده اخطار دارم این برخلاف نظامنامه است که مسکوت بماند.
رئیس - یک ماده نظامنامه مخصوص همین است که آقایان نمایندگان میتوانند پیشنهاد مسکوت ماندن بدهید.
دهقان - تمام استدلالات شما آقای دکتر عبده همین طور است.
رئیس - تأمل کنید ماده ۱۴۷ قرائت میشود:
(ماده ۱۴۷ آییننامه به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۴۷- هر یک از نمایندگان حق دارد از مجلس کتباً تقاضا نماید که طرح یا لایحه قانونی که به مجلس مراجعه شده موقتاً یا دائماً مسکوت بماند
دکتر عبده - به نظر بنده به موجب این ماده نماینده میتواند پیشنهاد نماید تمام طرح یا تمام لایحه مسکوت بماند و ناظر به این نیست که یک قسمتی از لایحه مسکوت بماند برای این که چنین پیشنهادی حذف قسمتی از ماده یا لایحه است ولی این بر خلاف آییننامه است.
رئیس - در صورتی که تمام لایحه را یک نماینده حق داشته باشد یک قسمتش را هم میتواند.
دکتر اعتبار - نیست آقا.
دهقان - چرا غرض نشان میدهید آقا؟ (دکتر اعتبار - صحبت اصول است) شما که خیلی اصولی هستید عرض کنم حضور آقایان که اینجا موافق و مخالف بسیار صحبت کردند. چیزی که مسلم است یک عدهای میخواهند از این موضوع ماده ۶ این لایحه استفاده تبلیغاتی بکنند (یکی از نمایندگان - کی میخواهد استفاده تبلیغاتی کند؟) من نمیدانم یک تفسیر خیلی بچگانهای دیشب دیدم در یکی از جراید نسبت به اصل دوم قانون اساسی که مورد استفاده بنده است شده بود که گفته بودند اصل دوم قانون اساسی ناظر بر این موضوع است که نماینده مجلس نماینده تمام ملت ایران است یعنی اگر یکی از یک جایی انتخاب شد او نماینده تمام ملت ایران است این صحیح ولی اصل دوم ناظر بر این مورد نیست اصل دوم میگوید که مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی ملت ایران است که در امور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند پس این ماده ناظر به این است که تمام مردم این مملکت همان طور که برای آقایان تشریح کردم که استفاده از مشروطیت میکنند یعنی در مملکت خودشان و در صلاح خودشان اظهار نظر میکنند چون تمام نمیتوانند در یکجا جمع شوند نمایندهای از خودشان میفرستند بنابراین نمیتوان در یک مملکت مشروطه گفت که حق انتخاب نماینده منحصر به یک عده مخصوص است این خلاف اصل دوم قانون اساسی است ما چنین حقی را نداریم که تعیین وکیل را به یک دسته مخصوص اختصاص دهیم و چون این خلاف اصل دوم قانون اساسی است و به علاوه پیشنهادات زیادی هم روی این موضوع شده است که به عقیده بنده بحثش مدتها به طول میانجامد و موجب تعویق انتخابات میشود و نظر آقایان هم تأمین نمیشود این است که بنده استدعا کردهام که این ماده فعلاً مسکوت بماند و به بقیه لایحه رأی بدهیم و تصویب شود بعد در این خصوص با یک نظر جامعی تصمیم مقتضی گرفته شود که مغایرت با حقی که مورد احترام تمام ملت ایران است نداشته باشد و ما هم حقی از مردم ایران سلب نکرده باشیم.
ابوالقاسم امینی - رأی سکوت بحث ندارد موافق و مخالف نباید صحبت کنند.
رئیس - آقای صدر زاده.
صدرزاده - بنده خیلی تعجب میکنم (دهقان - تعجبی ندارد آقا) (خنده نمایندگان) در مقابل یک موضوع مهمی که در مجلس مطرح شده و باید از روی منطق و استدلال و دلیل و برهان نسبت به آن رسیدگی و اتخاذ تصمیم کرد آقایان یک وسایلی به کار میبرند که آن موضوع اصلاً طرح نشود و بنده گمان میکنم که این برای دوره پانزده و برای مجلس اساساً زیبنده نیست (صحیح است) آقایانی که موافق هستند استدلال میکنند آقایانی هم که مخالف دارند استدال میکنند یک لایحهای که چندین روز وقت مجلس را گرفته و در آن بحث شده و شروع بپیشنهادات شده تازه حالا پیشنهاد میکنند که مسکوت بماند و این اساساً مخالف با نظامنامه است زیرا ماده ۱۴۷ میگوید هر یک از نمایندگان میتوانند از مجلس کتباً تقاضا کنند که آن قانونی که به مجلس مراجعه شده موقتاً یا دائماً مسکوت بماند و آن وقت میگوید رد یا قبول این تقاضا قبل از آن که در موضوع اصلی بحث شود پس از توضیح مختصر پیشنهاد کننده و توضیحی که از طرف مخالف به عمل میآید رأی میگیرند- منظور از این ماده این است که اوقات مجلس تلف نشود که چندین روز بحث کنند و بعد آن را از دستور خارج کنند- اگر کسانی نظر دارند که این لایحه باید مسکوت بماند باید قبل از این که طرح شود در همان موقع پیشنهاد بکنند و بنده این پیشنهاد جناب آقای دهقان را اساساً مخالف با ماده ۱۴۷ آییننامه میدانم و اساساً قابل رأی گرفتن نمیدانم (صحیح است).
رئیس - نظامنامه همین طور که اینجا تذکر دادم راجع به تمام لایحه یا طرح است که تقاضا میکنند یک طرحی تمام مسکوت بماند اما جزء جزئش بنده تصور میکنم که مورد نداشته باشد.
دهقان - بنده پیشنهاد به تمام آن میکنم.
اردلان - آخر ماده ۱۴۷ نوشته است قبل از طرح شدن باید پیشنهاد کرد.
دهقان - یک لایحه را وقتی میشود به تمامش پیشنهاد کرد (حاذقی - قبل از مطرح شدن) اجازه بده آقای حاذقی، پس به طریق اولی حق دارد یک جزء از آن ماده را هم تقاضا کند.
رئیس - ولی یک تفاوت هست یک لایحهای که مطرح میشود، البته همه اینها با رأی مجلس است مجلس میتواند رأی بدهد که این لایحه مسکوت بماند ولی جزء جزئش را که نمیشود رأی بدهد این سابقه میشود پیشنهاد دیگری قرائت شود. (پیشنهاد آقای دولتشاهی به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی: نظر به این که اجرای موارد ۵ و ۶ لایحه کارت انتخاباتی قطعاً به طول خواهد انجامید و مدت عمر مجلس دوره پانزدهم قریب با تمام است و فترت هم صلاح مملکت نیست علیهذا پیشنهاد مینمایم که انجام مقررات مربوط به ماده ۶ برای انتخابات دوره ۱۷ موکول گردد و دولت مکلف است انتخابات دوره ۱۶ را هر چه زودتر کمافی السابق به جریان گذارد.
دولتشاهی - لایحهای که دولت تقدیم مجلس کرد و به کمیسیون کشور رفت اولین لایحهای است که در دوره قانونگذاری به مجلس داده شده است زیرا که در لایحه از ابراز تصریح و مقصود کاملاً خودداری شده منتهی لایحهای است که از مفهوم مخالفش فهمیده میشود که منظور محرومیت یک عدهای است (اردلان - این طور نیست) در ماده ۶ مواردی را که قبل از آن ماده ۶ هست اجرای یک قسمت از تشریفات است که اکثراً در قوانین گذشته انتخابات بوده است فقط در خلاف ماده ۶ یک مرتبه معلوم میشود که ۱۵ میلیون را اجازه بدهید که همین جا به ۱۵ میلیون ختم کنم که ۱۵ میلیون مردم این مملکت از حق حکومت خودشان محروم میشوند (حاذقی - نه آقا اینطور نیست) ما که دعوا نداریم اگر به احترام متقابل هم شده است ۱۶ ماه است بنده فرمایشات آقایان را شنیدهام حالا هم بنده ده دقیقه عرض میکنم اینجا جای تبادل نظر و اختلاف عقیده است آقایان موافقت نمیکنید مختارید بنده موافقم عرض خودم را میکنم تنها ارفاقی که توانسته است کمیسیون کشور نسبت به این موضوع بکند فقط برای آن مدت و زمانی قائل شده است گرچه این مدت و زمان خیلی ناچیز است ولی باز هم اسباب تأثر خیلی از آقایان است آقایان ملاحظه بفرمایید در محاکم دادگستری برای چند ریال محکومیت یا برای چند روز حبس چه مزایایی برای جلوگیری از تضییع حق مردم قائل شدهاند چند روز مهلت است برای ابلاغ حکم، چند روز رعایت میشود برای رعایت مسافت محل سکونت محکوم بعد از تمام این تشریفات باز چند روز وقت دارد که استیناف یا تمیز بدهد آیا تصور میفرمایید این عملی که امروز در دست قضاوت مجلس شورای ملی است از این قضاوت کوچک وزارت دادگستر ی هم کوچکتر است؟ محروم کردن یک عده بزرگی از یک حقوق اجتماعی کار سهل و آسانی نیست با کمال تأسف جز آن روز که صحبتی روی اصل موضوع شد تا امروز در مجلس شورای ملی ابداً صحبتی هم روی این موضوع نبود تمام روی تشریفات اجرای حکم بود بیشباهت نبود که در یک محکمهای وکیل مدافع، وکیل، قاضی، مدعی پیش از آن که جرمی پیدا شود و حکم محکومیتی صادر شود مذاکرهشان در اطراف این است که چگونه حکم را اجرا بکنند (معتمد دماوندی - قیاس معالفارق است حضرت والا) تأمل بفرمایید آقا جونم، عزیزم ما که دعوا نداریم با هم (معتمد دماوندی - ما دعوا داریم) اصل دوم قانون اساسی که آقای دهقان الان قرائت کرد و اصل هشتم متمم قانون اساسی که در فصل حقوق ملت توصیف شده و بدبختانه آقای دکتر عبده که باز خدا عمرشان بدهند که اقلاً باز شما حقوق را به وظیفه تعبیر کردید حضرت آقای تقیزاده وظیفه هم قائل نشدید برای مردم واقعاً اگر دقت بفرمایید علت اجتماع این آقایان در این مجلس، آقایان اجازه بفرمایید علت اجتماع این آقایان در این محل شریف جز به عنوان تفویض حق حکومت ملت به وسیله منتخبین چه عنوان دیگری دارد؟ جز این که طبق تعریف قانون حکومت دموکراسی ملت نمایندگانی انتخاب میکند و حق حکومتش را به آنها میدهد مگر مشاهده نمیفرمایید همه روزه در محاکمه دادگستری وکلای مسخر هم از موکلین خودشان ولو جانی و سارق هم باشند دفاع میکنند (صحیح است) ما با قرآن مجید قسم یاد کردهایم که حقوق ملت را حفظ کنیم (صحیح است) کدام حقوق دیگر برای ملت باقی است اگر حق حکومت را از او سلب کردیم.
معتمد دماوندی - کدام حق را سلب کردهایم؟
رئیس - آقای دولتشاهی در اصل پیشنهاد مذاکره بفرمایید.
دولتشاهی - امروز در پیشگاه حضرتعالی یک عملی مطرح قضاوت است که تا این ساعت در ۱۴ دوره سابقه ندارد به علاوه ۱۵ دقیقه هم نشده است.
رئیس - پس آنچه را که نوشتهاید بفرمایید. دولتشاهی نخیر یادداشت است اینها گفتم که ما قسم خوردهایم از حقوق مردم دفاع کنیم این قضاوت روی تشخیص طبقهای از طبقهای نیست البته اگر منحصر قرار باشد هر بی شعور میتواند تصدیق کند که آقایان تحصیل کرده آقایان باسواد آقایان فاضل به مراتب بهترند اینجا مقام قضاوت است یک حق مهمی قانون اساسی برای یک افرادی تعیین کرده است نمیشود از ایشان پس گرفت به علاوه شأن کسانی که کلید دستشان است شکستن قفل نیست هنوز یک ماه نگذشته که همان مردمی که امروز حقوقشان در حال ابطال است به شما اختیار دادند که اگر قوانین را و موادی را در قانون اساسی لازم میدانید تغییر بدهید این هم از اصولی نیست که غیرقابل تغییر باشد صبر کنید از در وارد شوید مجلس سنا که تشکیل شد از روی قاعده و اصول این ماده را لغو کنید والا تا موقعی که قانون اساسی حکومت میکند و حقی برای مردم قایل است نمیشود این کار را کرد و بازعرض کردم یک دفعه دیگر از آقای دکتر تشکر میکنم که اقلاً برای مردم یک وظیفهای قائل شده باید از حضرت آقای تقیزاده با کمال آزادیخواهیشان گله کنم که ایشان این حق را هم قائل نشدهاند و تازه مردم را گوسفند هم خطاب کردند (معتمد دماوندی -تشبیه کردند آقا) در خاتمه هم میخواستم عرض کنم ما و مجنوند همسفر بودیم در دشت جنون.
رئیس - پیشنهاد آقای دولتشاهی قسمت آخر مخالف رأیی است که مجلس به مواد ۱ و ۲ و ۳ و ۴ داده است بنابراین مطابق قانون نمیشود به این رأی گرفت چون مجلس آنها را قبول کرده است.
امیر تیمور - یک مرتبه دیگر قرائت شود.
(مجدداً به شرح سابق قرائت شد)
رئیس - بالنتیجه این پیشنهاد سرکار اگر تصویب شود مواد قبلی همه به هم میخورد با ین ترتیب نمیشود رأی گرفت مگر این که همهاش لغو شود.
دولتشاهی - بنده میخواستم در مقدمه ماده ۵ صحبتی کرده باشم چون اعتراض شد در ماده ۶ حرف زدم.
رئیس - پس آن قسمت آخرش یعنی کمافیالسابق باید حذف شود تا بتوان رأی گرفت یک مرتبه دیگر قرائت شود بدون آن قسمت کمافیالسابق
(پیشنهاد آقای دولتشاهی مجدداً به شرح زیر قرائت شد:)
نظر به این که اجرای مواد ۵ و ۶ لایحه کارت انتخاباتی قطعاً به طول خواهد انجامید و مدت
عمر مجلس دوره پانزده قریب به اتمام است و فترت هم صلاح مملکت نیست علیهذا پیشنهاد میکنم که انجام مقررات مربوط به ماده ۶ برای انتخابات دوره ۱۷ موکول گردد.
سزاوار (مخبر کمیسیون کشور) - بنده برای مرتبه سوم عرض میکنم ماده ۵ و ۶ مربوط به هم است (یکی از نمایندگان - حذف ماده است نمیشود رأی گرفت) عرض کردم که ماده ۵ و ۶ مربوط به هم است دیگر نمیشود به یکی تنها رأی گرفت، و این دو ماده را از هم جدا کرد اگر قرار اجرا باشد باید ماده ۵ و ۶ با هم اجرا شود ماده ۵ را قرائت بفرمایید ماده ۵ هم شماره ردیف اوراقی است که در اختیار انجمن میگذارند و آنها را وقتی میگذارند که کارتها تهیه شود در ماده تصریح شده که اگر دولت موفق نشود برای دوره ۱۶ برای دوره ۱۷ باید اجرا شود بنابراین اگر برای دوره ۱۶ آماده نشد طبق قانون سابق عمل میشود دیگر این موردی ندارد خواهش میکنم استرداد کنند.
آزاد - آقای رئیس وقت گذشته است.
رئیس - گرچه دو دقیقه دیگر مانده است ولی چون پیشنهادی که شده از آقای دکتر متین دفتری نسبتاً مفصل است میماند برای جلسه بعد، جلسه بعد هم روز یکشنبه.
(مجلس نیمساعت بعد از ظهر ختم و به روز یکشنبه موکول گردید.)
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت
شماره ۷۰۹ رد روز و دستور جلسه آینده ۲۸/ ۳/ ۲۸
بر حسب دستور ریاست محترم مجلس شورای ملی نظر به ماده ۹۳ آییننامه داخلی مجلس شورای ملی روز و ساعت تشکیل جلسه آینده و دستور آن برای درج در روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی اطلاح داده میشود:
روز تشکیل جلسه - یکشنبه ۲۹ خرداد ماه ۱۳۲۸
ساعت تشکیل جلسه - سهساعت قبل از ظهر
دستور جلسه:
۱- بقیه شور در گزارش مربوط به اصلاح قانون انتخابات
۲- گزارش راجع به آموزش و پرورش اجباری و مجانی
۳- گزارش راجع به اصلاح قانون تأسیس دانشگاه
۴- گزارش راجع به معافیت ماشینهای کشاورزی از عوارض گمرکی
۵- گزارش راجع به مالیاتهای مستقیم
۶- بودجه سال ۱۳۲۸ کل کشور
۷- گزارش راجع به تعویض املاک
۸- انتخاب دو نفر کسری اعضاء دیوان محاسبات
اداره دفتر مجلس شورای ملی