مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ اسفند ۱۳۰۵ نشست ۷۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ اسفند ۱۳۰۵ نشست ۷۶

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۶

جلسه: ۷۶

صورت مشروح مجلس لیله جمعه ۲۶ اسفند ماه ۱۳۰۵ مطابق ۱۴ رمضان ۱۳۴۵

فهرست مندرجات:

۱- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون محاسبات مجلس راجع به بودجه سنه ۱۳۰۶مجلس شورای ملی (ماده۱)

(مجلس سه ساعت ازشب گذشته بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس لیله سه شنبه بیست وسوم اسفند ماه راآقای ابراهیم ضیاء قرائت نمودند)

رئیس- نسبت بصورت مجلس اعتراضی هست یانه ؟(گفته شد خیر)

رئیس- صورت مجلس تصویب شد

جمعی از نمایندگان – دستور.

وزیر مالیه – بودجه تلیگراف بی سیم است که تقدیم مجلس می‌شود.

رئیس – ارسال می‌شود بکمیسیون بودجه. وارد دستور شویم. ؟

بعضی از نمایندگان – بلی

رئیس – دستور لایحه تعلیمات عمومی است و لی پیشنهادی رسیده است. قرائت می‌شود. (بشرح ذیل خوانده شد)

مقام منیع ریاست مجلس مقدس شورای ملی دامت شوکته امضاء کنندگان ذیل تقاضا و پیشنهاد می‌کنیم بودجه مجلس در درجه اول جزو دستور امشب شود عمادی – زوار

رئیس – آقای عماد

عمادی – بواسطه اینکه آنچه را که آقای یاسائی هم قبلا در این خصوص شرحی فرمودند این بودجه از امر لازمی است که اولا مسئله محاسبلات مجلس برای سال آینده سیصد و شش باید تکلیفش معین شود. ضمنا اضافه از روی یک اصول زندگانی که امروز بر عموم وکلا سخت است از لحاظ بودجه این است که استدعا دارند این بودجه را مقدم بدارند که طرح شود.

آقا سید یعقوب – بنده مخالفم

رئیس – بفرمائید

آقا سید یعقوب – بنده نه اینکه بخواهم خود نمائی کنم خدای من شاهد است این را نمی‌خواهم عرض کنم. بنده عرض می‌کنم این لایحه معارف دو ماده اش بیشتر باقی نمانده و این یک کاری است که ما در دوره پنجم و ششم یک قدمی بر داشته‌ایم و این آقای وزیر معارف لایحه اش بر داشته‌اند و آورده‌اند بمجلس و دو ماده اش بیشتر باقی نیست. یک لایحه هم هست راجع بوزارت عدلیه. این عدلیه که منحل شده است. اعضائش خانه‌هاشان بهم ریخته و این وزیر عدلیه خواسته است باین بیچاره‌ها که بکلی آواره شده‌اند امشب یک پولی برسد. بودجه ما از دستمان در نمی‌رود. مجلس مال خودمان است. قباله خودمان است فردا میآئیم. بنده عقیده‌ام این است که این را حالا بگذاریم لایحه وزارت عدلیه را بگذرانیم که این بیچاره‌هایی که متوجه ما هستند آسوده شوند. بودجه ما را از دست ما نگرفته‌اند. هم بنده و هم همه آقایان اینجا هستیم ممکن است بعد بیاییم و بگذرانیم

رئیس – رأی می‌گیریم به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب بر خاستند)

رئیس – تصویب شد. بودجه مجلس بابت هزارو سیصد و شش مطرح است.

مذاکرات راجه بکلیات است. آقای مدرس

مدرس بنده در ماده اول عرضی دارم.

رئیس – پس وقتی که ماده اول مطرح شد اجازه بخواهید. آقای کازرونی

کازرونی – بنده بطور اختصار وبطور کلی عرض می‌کنم که باید به فکر احتیاج و بد بختی مردم بود و کسیکه اولی بهمه کس است مجلس شورای ملی است که باید یک کاری بکند که تطبیق بکند بین زندگانی مردم و اگر چنانچه خدای نخواسته مجلس شورای ملی که عملش باید دستور العمل برای سایر ادارات باشد برای حد خودش تخطی و تجاوز کرد و بطرف افراط و اسراف رفت نبایستی توقع داشته باشد که دیگران نکنند. از همین نقطه نظر است که بنده عرض می‌کنم در این بودجه خیلی زیباد روی شده است و خیلی اجحاف شده. ملت قوه تحمل این بارهای گران را ندارد بایستی برای رضای خدا، برای حفظ حیثیات خودمان، برای حفظ آتیه خودمان، یک ملاحظه بکنیم که واقعا می‌شود این طور مملکت را اداره کرد یا نه؟ این بود عقیده بنده ....

رئیس- آقا ی آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب- بنده مخالفم

رئیس- آقای احتشام زاده

احتشام زاده – مخالفم

رئیس- آقای دکترمصدق هم مخالفند

دکترمصدق- درماده اول عر دارم

رئیس- آقای حاج شیخ بیات

حاج شیخ بیات – مخالفم

رئیس- آقای محقق

آقا سید جواد (محقق) – بنده موافقم یک عرایضی هم دارم

رئیس- بفرمائید

محقق – یک مجالی بدست بنده که امده به بعضی ازآقایان مخالفین بگویم ول کنید تا ول کنیم. عرض کنم دران جلسه خصوصی آقا مدرس یک بیانی فرمودند. بنده ازآن جمله اشخاص هستم که آنساعتی که طبیعت ایارن ایجاد کرد مشروطیت برای ایران وآن طبیعت ایجاد کرد این ادارات باین عرض وطول را برای اینکه دربیت المال مسلمین چیزی نماند من باتمام این ادارات عرض وطول اشل وزارت خانه‌ها مخالفم. جدا هم مخالفم. نهایت تنها وبی کس هستم. یارهم ندارم مگر یک عده مخصوص. حالا چه شده است که آقایان می‌بینند یک بودجه برای مجلس تشکیل می‌شود یکمرتبه یا برای ظاهرسازی یا برا ی فلان. ای برای خدا! ای برا ی فلان!...(همهمه نمایندگان)

محقق- قریب چهل نفرازاین مجلس منتظر الوزراء هستند باید بیرون بروند. حقوق وزیر ووکیل یکی است بنده باپیشنهاد می‌کنم که حقوق وکلاء هم پانصد تومان باشد بنده می‌گویم با این است که آقایان مخالفین یک قدم باما موافقت کنند ... بخدای وحده لاشریک له بنده حاضرم همین حقوق ناقابلی که بوکلاء وازراههای دورهم آمده‌اند این را نصف بکنم. اما کی؟ مادام که مخالفین دام نبکمر بزنند وباما مساعدت بکنند که اشل وزارت خانه‌ها پائین بیاید. این وزارتخانه‌ها یباین عرض وطول اشهد کم بالله شما را بخدا قسم وقتیکه مالیات انحصاری ...

آقا آقا. آقای مدرس نمایندگان محترم. وقتیکه مالیات انحصاری دراین مملکت تجویز کردید وقانونش گذشت یک قانونی گذشت که گفتند این جزو گمرکات است ودیگرمستخدم لازم نداشت ومالیه برای این کار سه نفر مستخدم درست کرد حالا سه نفر شده است سی ودونفر! این ازکجا می‌آید؟ ازکدام محل باینها پول می‌دهند؟ آقایان: شما بیائید پائین تا ما هم بیائیم هرچقدر که دلتان می‌خواهد

رئیس- آقای آقا سید یعقوب

آقاسیدیعقوب- بنده خیلی مایلم که نمایندگان محترم دقت بفرمایند. مادرحقیقت عد ه هستیم که اینجا امده‌ایم که بایک روح وحدت وبرادری یکقدم هائی برای اصلاح مملکت برداریم. امیدوار هستیم عرایض بنده هم هیچ عنوان تعریض وکنایه نداشته باشد. قسم هم نمی‌خورم گمان می‌کنم اگرحرف هم بزنم اشخاصیکه با بنده مأنوس بوده‌اند وقد مزده‌اند میدانند که غیر واقع عرض نمی‌کنم. بنده عقیده‌ام این است که اینقانون استخدام واین ترتیبات یکنوعی کرد ه است که زندگانی ایرانیها رازندگانی اشرافی کرد ه است وبینی وبین الله طوری شده است که رشته زندگانی آنها ازدستشان رفت هاست. چرا؟ برا ی اینکه سرماه که می‌شود مدیرکل یارئیس اداره یارئیس دائره می‌بیند یک پول بقاعده گیرش می‌آید دیگرهیچ نیمداند که این پول به چه ترتیب تهیه می‌شود وروش زندگانی که ماها داشتیم وعادت کرده بودیم از دستشان می‌رود. بنده خودم طلبه بوده‌ام. میدانم که ما خیلی خیلی خوب می‌توانیم باصد تومان صدو پنجاه تومان یک عائله ویک خانواده رااداره کنیم. وقتی که ما

نظر بفقر ومسکنت مردم بکنیم. بنده نمایندگان محترم رادعوت می‌کنم که باین بلدیه بروند وببینند این دارا لعجزه ودارا لمساکین که ازفشار مأمورین دولت ووزارت مالیه درست شده وبینی وبین الله بلدیه اینها راجمع اوری کرده است ومحلی برای آنها نیست. ما نماینده ملت هستیم. اول خوبست نماینده ملت یک سوزن بخودش بزند بعد یک جوال دوز بملت بزند این اندازه ما حاضر شویم شهامت کنیم علیجنابی کنیم (وانذر عشیسرتک الاقربین) این اندازه بخودمان فشاربدهیم. آن مسئله راهم که آقای محقق فرمودند کاملا محل تصدیق اعضاء کمیسیون بودجه هست که این قضیه رادرکمیسیون بودجه تحت نظربگیرند که به پشتیبانی مجلس ونمایندگان محترم اشل راکم کنندو اگر ماه متوانستیم ازبودجه وصرفه جوئیهای مملکت چیزی پیدا کنیم البته باید مؤسساتی تشکیل بدهیم. ما ناچاریم مؤسسات صحیه رادرتمام مملکت بسط بدیهم. ما فقر افرادی داریم. مملکت ایران افراد ندارد. پس فردا اگربنا شودراه اهن تأسیس واداره شود ما آدم نداریم برود کارکند. اگر چها رتا کارخانه درایران ایجاد کردیم محتاج به عمله می‌شویم. چرا؟ برای اینکه اولاد ایران کم شده است. این برای این بوده است که صحیه نداشته‌ایم. ما خوبست این صدو هشتاد هزار تومان را که بحقوق نمایندگان افزوده شده بخرج صحیه بکنیم. پریشب بود که بنده اینجاراجع به ناامنی که طرف فارس واصفهان واقع شده بود مذاکره کردم. آقای وزیرداخله اظهارکردند که چون بودجه امنیه کم است برای یک مملکت ایران باین بزرگی درسرتاسرش با این بودجه نمی‌توانیم امنیه تشکیل بدهیم این افراد ایر انی که نماینده‌های آنها هستیم درعذاب هستند واشرار اطراف آنها را گرفته‌اند وم اقوه نداریم که در آنجا امنیه تشکیل بدهیم. درجای امن وآسوده نشسته‌ایم. می‌رویم بخانه مان وبرمی گردیم و هر روز هی میل می‌کنیم امسال سیصد تومان! سال دیگر چهار صد تومان سال دیگر پانصد تومان! حد یقف هم که ندارد. ما نمایندگان تمام مصائب را (بنده که نیستم ولی) شما هم نماینده ملت هستید تمام مصائب را برخودتان تحمیل کنید. نماینده یعنی برگزیده ملت. برگزیده ملت باید متاعب ومصائب ملت را درنظر بگیرد. باید برای ملت کاربکند. بنده تصدیق دارم میدانم. اما یک شهامت وعالی جنابی وآقائی وبزرگواری ازاکثریت محترم مجلس تقاضا می‌کنم ودرخواست می‌کنم که امسال این قدم رابرندارند وباما مساعدت بکنند. عالی جنابی بکنند واین صد وهشتاد هزارتومانی راکه بربودجه زیاد کرده‌اند این را ما بدهیم بصحیه. بهمین اداره دارالعجزه که در بلدیه هست (پاشوید بروید بلدیه ببینید) بامنیه بدهیم به یکی ازاین مؤسساتی که عام المنفعه است بدهیم ه مخیر دنیا است ه مخیراخرت. هم آن مطالبی که دراول مشروطیت گفتیم دموکرات واینها تمام حقیقت وواقعیت پیدا می‌کند. بنده هیچ لسان سوء ندارم خدا نکند جسارت کنم. استرحان می‌کنم. التجاء می‌کنم که حاضر شویم هریک ازما که سالی هزارودویست تومان برحقوق ما افزوده شود وصدوهشتاد هزارتومان بربودجه مملکت اضافه کنیم. آنوقت دولت پس فردا بیاید درمقابل این افراط وتفریط یک مخارج گزافی راتحمیل کند. انوقت میفرمائید ما رأی نمی‌دهیم؟

بنده خیلی مشکل میدانم وقتیکه ما این طرز افراط کاری داشته باشیم بتوانیم جلو انها رابگیریم. اگر ما اینجا توانستیم جلو خودمان رابگیریم درکمال قوت می‌توانیم همانطوریکه آقای محقق العلما فرمودند جلو انها رابگیریم. پول ه مپیدا کینم مخارج مؤسسات کنیم بصحیه بدهیم، بمعارف بدهیم، ما یک جماعتی باشیم که دردوره ششم یگ بزرگواری ازما باقی بماند. اخلاف ما سر فراز خواهند شد از یگ بزرگواری که امشب ما هرمضان شما اکثریت می‌کنید که دولت وقتی یک مخارج فوق العاده خودرا بیاورد اینجا بتوانیم جلو اورا بگیریم

گذشت کنید. شما برای حفظ استقلال وحیثیت مملکت ازهزارودویست تومان گذشت. میفرمائید خودت نگیر. خود نگیرم اما صدوبیست نفر همه بگیرند؟ این غلط است. معنی ندارد. نسبت بقانونی که ازمجلس گذشته تبعیض می‌شود. بنده می‌گویم شما بیائید نگیرید بامن موافقت کنید. اگرمن غیرواقع گفتم. حکایت مرحوم شیخ مرتضی است. گفتند عوام فریبی میکندگفت تو مسلمان واقعی باش. من عوام فریبی می‌کنم. حالا شما هم راست بگوئید. من دروغ می‌گویم. این دروع راازبنده قبول کنید. شما راستش رابگوئید.

جلائی- من چهل نفر نان خوردارم بادویست تومان امرم می‌گذرد.

آقا سید یعقوب آنوقت بنده تصدیق می‌کنم که آقای جلاءا لسلطنه یکی ازباشهامت ترین افراد ایرانی بودند آمدند اینجا وگذشت کردند

زوار (مخبرکمیسیون محاسبات) نماینده محترم سه اقرار کردند که من انها رابمنزله اقرار العقلاء علی انفسهم جایز میدانم. اول گفتند من صدو بیست تومان برایم کافی است وهشتاد تومان زیادی مییرم. اگرحقیقتا ایشان دلشان بحال ملت می‌سوخت این هشتاد تومان ازاول سشال تخصیص می‌دادند به معارف باصحیه. ثانیا فرمودند من نماینده نیستم. البته کسیکه اقرارمیکند نماینده نیست چراا وقات مجلس راتلف می‌کند؟ ثالثا فرمودند من دروغ می‌گویم. حساب پاک است دیگر! (خنده نمایندگان) بنده بنام موافقین این ماده اول عرض می‌کنم که یک پیشنهادی آقایان مخالفین بکنند اگرحقیقتا راست می‌گویند؟ که حقوق نگیرند. بنده هم بنام مخبری کمیسیون فورا قبول می‌کنم که انرا ازبودجه کسرکنیم. بایک کاردیگری بکنند. اگر می‌خواهند صحیه تشکیل بدهند. خیلی خوب. دربهترین نقاط این شهر صحیه راتشکیل بدهند که محل عبور ومرور موافقین باشد که موافقین ازان نقطه که میگذردند خجالت بکشند. آن راهم قبول می‌کنم اگر این کار رانکردند ومجلس تصویب کرد این حقوق را وانها زودتر تشریف بردند باداره مباشرت وپول گرفتند آن قضاوتش دیگربامجلس وتاریخ است

آقا سید یعقوب- بنده اخطار دارم. اجازه میفرمائید؟

رئیس- راجع بچه؟

آقا سید یعقوب- راجع بفرمایشات نماینده محترم

رئیس- برطبق کدام ماده؟

آقا سید یعقوب- اخطار راجع بعباراتی که نسبت بمن فرمودند گویا حضرت آقای رئیس توجه نداشتند – (خنده نمایندگان) خوب آقای زوار فحش هم می‌دهند حرفی ندارم ...

مخبر- بنده جدا تکذیب می‌کنم. عرضی نکردم

رئیس- (خطاب بآقای آقا سیدیعقوب) خوب اگر توضیحی دارید بفرمائید

آقا سیدیعقوب- توضیحی ندارم. توضیحش باحقیقت است.

بعضی ازنمایندگان- مذاکرات کافی است (بعضی گفتند کافی نیست)

رئیس- رأی می‌گیریم. آقایانیکه مذاکرات راکافی میدانند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. چون راجع بمخارج وبودجه مجلس آقایان مباشرین اطلاعات کافی دارند اگرمجلس موافق باشد وقتیکه یکی از آقایان مباشرین اجازه خواستند بدون رعایت نوبت حرب بزنند؟

بعضی ازنمایندگان- صحیح است

رئیس- ماده اول قرائت می‌شود (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده اول- برای مخارج دوازده ماهه سال ۱۳۰۶

مجلس شورای ملی مبلغ پانصد وپناه وچهار هزار ویکصدو نود وهشت تومان موافق فقرات (۱) الی(۴) ضمیمه اعتبار باداره مباشرت مجلس شورای ملی داده می‌شود

رئیس- فراموش شد برای ورود درشورمواد رأی گرفته شود. رأی می‌گیریم به ورود درشور مواد آقایانی که تصویب میکنندقیام فرمایند (اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. آقای مدرس

مدرس- اغلب روزها از جانب دولت بودجه‌های زیادی می اید درمجلس. پول‌های زیادی هم تصویب می‌شود این اختلاف نظری که حس می‌شود که دربودجه مجلس مابین آقایان وکلاء موجود است وحال آنکه صدو هشتاد یا دویست هزارتومان نسبت ببودجه هائی که دولت می اورد خیلی کم است معذلک همچو اختلافی حس نمی‌شود وخیلی ازآنها راهم تصویب می‌کنیم. همینقدر که یکی ازآقایان وزراء بادولت اظهارکرد بواسطه مصالح مملکتی ومخارج مملکتی است تصویب می‌کنیم. ورقه سفید هم می‌دهیم واین مبلغی که سالیانه تقریبا صدو هشتاد هزارتومان ..

ارباب کیخسرو- صد وچهل وپنجهزار تومان

مخبر- صدو چهل هزارتومان

مدرس- بله؟ صدو چهل هزارتومان؟ بسیارخوب صد وچهل هزارتومان بقدری عنوان داردو بعنوان پیدا کرده است که توی کوچه‌ها هم که ادم می‌گذرد ومی گویند وکلاء می‌خواهند حقوقشان رازیاد کنند واینمسئله جزئی اینقدر عنوان پیدا کرده. باید تعمق کرد که چرا. این صدو چهل هزارتومانی که فرمودند نسبت باین بودجه هائی که مادائما تصویبمیکنیم وخیلی ازآنها راهم اجمالا میدانیم به غیر مورد خرج می‌شود خیلی کم است. مثلا من یک اداره راسراغ دارم که پنجاه هزار تومان بودجه اش است وماهی شصت هزارتومان خرجش است. معذلک شاید بیاید در مجلس تصویب هم بشود. ولی این دقتی که بین مخالفین یا موافقین یا درمیانه مردم نسبت ببودجه مجلس اتفاق افتاده است وحال آنکه یک وجه جزئی است نسبت بمخارج سالیانه مملکتی بایدتأمل وتعمق کرد که چرا. کایت است ازانوشیروان که گفت. فرمود اکرناقلی ازبرای من نقل کند که بفلان کس درهم ودیناروطلا ونقره می‌دهند وقبول نمی‌کند من باراوی راتکذیب می‌کنم یا می‌گویم آنشخصی که طلا ونقره راقبول نمیکندسفیه است. انسان تا دردنیا است این منزل دنیا منزل متاع دنیا است. البته من تا در این نشأه هستم عبا می‌خواهم، قبا می‌خواهم، امتعه دنیا را می‌خواهم مثلی اینکه درنشأه قبل یعنی درشکم مادر ک هبودیم خربوزه گرگاب نمی‌خواستیم. انجا خون می‌خواستیم. نمو ما ازخون بود. درهر عالمی شخص بمقتضای آنجا لوازم آنجا رامیخواهد پس اگر یک شخصی تارک شد وازمال دنیا گذشت یاقبول نکرد این خلاف مقتضیات است. باید علتش رافهمید. ماباید حسابش رابکنیم که آیا این سیصد تومان یاکمتر یازیادتر راکه برای آقایان وکلاء مجلس می‌خواهد تصویب بکند سیصد تومان. چهارصد تومان. هرچه زیادتر بهتر. اما چرا بعضی عقیده شان براین است که صلاح نیست؟ واز جمله عقیده بنده هم این است که صلاح نیست. خوبست حتی برای من هم خوبست. بنده این چند سال که تهران آمده‌ام ازماهی هفت تومان توی این تهران خرج کرده‌ام تا ماهی هفت هزارتومان اماامروز عقیده‌ام این است که صلاح نیست حقوق وکلا اضافه شود مقتضی هم نیست بعضی ازآقایان هم که فرمودند مخارج ما زیاد است شما کدامتان شنیدید که حقوق وکالت زیادتر ازدویست تومان است ووکالت راقبولکردید؟ تمامتان درولایات که بودید

ووکیل شدید هم هراه می‌بردید که حقوق وکلاء دویست تومان است. حالا آمده‌اید اینجا باقی اورده‌اید؟ مگر گرانی شده است تهران؟ بااینکه تصدیق دارم که شاید بین آقایان اشخاصی هستند که از خودشان مالیه ندارند وممکن است دویست تومان هم کافی نباشد برای آنها ومخارجشان زیاد است لیکن بقول حضرات (الا متناع بالاختیارفی الا ختیار) شما همه شنیدید دویست تومان بیشتر نمی‌دهند. آنجا قبول کردید. حالا این جا آمده‌اید فسخ کرده‌اید؟ فسخ وقتش باقی است. پس بعقیده بنده اولا مقتضی برای زیاد کردن نیست ثانیا مانع هم هست. مقتضی که نیست مانع هم هست.

اولا دربودجه مجلس گمان ندارم که سابقا باوزیر ما لیه یا رئیس مالیه صحبت داشته باشند که آیا این صدو هشتاد هزارتومان که می‌خواهیم زیاد کنیم محلدارد یانه آقای وزیرمالیه باشما مذاکره کرده‌اند ؟...

وزیر مالیه –مجلس دربودجه اش آزاد است

مدرس- خیلی خوب- ازاد است. پس ردا اگر ازطرف وزارت مالیه یک مالیاتی پیشنهاد کردند وبگوئید به چه جهت این مالیات راپیشنهاد کرد ه‌اید؟ می‌گویند برای بودجه مجلس ...

یکنفر ازنمایندگان- حق ندارد

مدرس- چرا؟ می‌گوید شما اینجا امدید دویست هزارتومان زیاد کردید ملاحظه نکردید که محلش کجا است. آیا محل هست ونیست. جون نحل می‌خواهد. پریروز بوددرلایحه بانک هی بنده وآقای شیروانی وسایر آقایان دیگر پیشنهاد می‌کردیم که ازاین پولهائی که هست چند کروربدهند بجهت سرمایه مقدماتی بانک وواب می‌دادند محل خرج دارد. شاهزاده دیروز وزیر مالیه شده است. همین وزیر مالیه دیروز می‌گفت محل خرج دارد. اگرفردا آمدند ویک مالیاتی پیشنهاد کردند برای شانزده ماده دیگر که ازمدت مجلس مانده است؟ چون شانزده ماه می‌شود دویست هزارتومان رئیس مالیه می‌گوید یک محل دویست هزار تومانی می‌خواهم. ازکجا؟ به چه جهت؟ بجهت بودجه مجلس شما میگوئید مالیات را تصویب نمی‌کنیم؟ می‌گوید پول هم نخواهید – میگوئید صرفه جوئی ازجای دیگربکن بمن بده؟ وثالثا تقریبا درسال پنجاه کرور عجالتا ما ازمردم می‌گیریم وصرف مملکت می‌کنیم – عرض بنده این است که آیا دراین بیست سال که ازعمر مشروطه می‌گذرد ان منبع عادیاتی که ما از این بیست سال برا ملت درست کرده‌ایم کدام است ؟...

کازرونی- قانون استخدام

مدرس- من مذاکراتم شوخی نیست. یک حقایقی رامی گویم. کاری هم ندارم می‌خواهند رأی بدهند یا ندهند. ان منبع عایداتی که دراین بیست سال برای این ملت درست کردیم که صد وبیست هزار تومانش راخودمان برداریم ۰ مثل نفت جنوب که الان سالی ده کرور می‌دهد) کدام است؟

غیر ازاینکه یکشاهی ازجیب مردم درمی آوردیم حالا یک قران درمی اوریم

پانزده کرور درمی آوردیم غیرز ازاینکه تمام راازجیب مردم درمی آوریم چه منبع عایداتی دراینمدت بیست سال درست کردیم که درمقابل یک قدریش هم عاید خودمان بشود؟ مدرس هم عوض الاغ یک درشکه یا یک اتومبیل داشته باشد که بگویم صدهزار تا اتومبیل برای ملت درست کردیم یکی مال خودم باشد – یک پول منبع عایدات برای ملت درست نکردیم. مالیات منبع عایدات نیست. پول توی جیب آن یکی است درمی اوریم می‌ریزیم توی یب این یکی – اززمان استبداد یک منبع عایدات نفت جنوب درآوردند که حالا سالی ده کرور بشما می‌دهد. اما ما یک عایدات پنج تومانی دراینمدت بیست ساله نتوانستیم درست کنیم. ثوابی که امسال (اگرمن

بمیرم) خواهم برد این است که مالیات اصناف رابرداشتن مالیات اصناف کردیم ویک منبع عادیاتی هم خیال کرده‌ایم. صبرکنید معدن آهن استخراج بشو د راه آهن بجریان بیفتد. کم کم این منبع بروز کند. آنوقت عوض دستمان دامن مان وکلا هما ن رابگیریم – بابازیاد شد ما هم پانصد تومان هزارتومان ببریم – من آرزو می‌کنم یک روزی بیاید که وکیل هزارتومان حقوق ببرد. همینطور که خبری هست که اگر تمام دنیا لقمه بشود وبدهن عالم یاعملی گذارده شود خقش وفا نشده. همین قسم اگر هزار کرور وبیک وکیلی که حق وکالتش رانسبت رفتار کرده باشد داده شود حق وکالتش رانسبت بموکلینش رفتار کرده باشد داده شود حقش ادا نشده است. اما ببینیم وحساب کنیم آیا ما چیزی پیدا کرده‌ایم که ازان منبع ثروت یک قدریش هم عاید خودمانبشود؟ هرچه هم بدبگذرد. هرچه هم من بگویم مخارجم زیاد است. اما چاره چیست؟ دویما، سیما، چهارما (بنده خیلی حال ندارم) باید تشخیص داد ما که صدو بیست. صد وپانزده. صدوده نفریم وازاین محل مقدس که محل توجه عموم است. این محل خیلی مکان بزرگواری است که توجه عموم باینج ا است. مایک مفهوم وکالتی داریم یک مفهوم ولایتی. گمان می‌کنم ما که امده‌ایم اینجا می گوئیم ولیلیم. ولی نیستیم. ولی ان کس است که آنچه خودش مستقلا صلاح میداند اجرابکند وکیل این است که نظر موکلینش راهم بداند. بنده ازتمام موکلین خودم که سی کرور باشند یکی را نمیدانم که راضی باشدما حقوقمان راسیصد تومان بکنیم. چرا برای اینکه ندارند وندارند !فقیرند! بی چیزند! دیشب م نباحال کسالت پشت کرسی نشسته بودم یک تلگراف اوردند. پاکت تلگراف راکه دست من دادند (یکی ازآقایان هم تشریف داشتند) گفتم این تلگراف مثل تلگرافهای جمهوری می‌ماند پرسنگین است. او گفت چیست؟ گفتم این تلگراف را پولش را ملت نداده است باز کردم دیدم مال محمره است. بان مؤمن گفتم دیدی این راملت پولش رانداده است. در ایران کسی وجود ندارد که این قدر پول تلگراف بدهد. موکلین مافقیرند. من میدانم که موکلین من یک کدام میل ندارند من قرض داشته باشم اما بدانید ما که میگوئیم از باب نداشتن ملت می گوئیم آنها میل ندارند ما حقوقمان رازیاد کینم. خدا میداند میل ندارند. ما وکیلیم. ما ولی نیستیم. یک مسئله دیگرمی گویم که متعلق بشخصی است که رو بروی خودم نشسته است وان این است که وزارت عدلیه ازروز تأسیس تا حال ده کرور پانزده کرور خرجش شده یکنفرآدم پیدا شد یا خواب دیده بود. یااستخاره کرده بودند. گفت می‌خواهم وزارت عدلیه رامنحل کنم. یکنفر (حق با باطل) نگفت چرا؟ چون ملت متنفر بود ده کرور پانزده کرور اگرحساب کنیم خرج این عدلیه شده – بدهم هست. اما تایک همچو عدلیه بدی هم بخواهد در ست شود خیلی پولمیخواهد – مدرس بداست. اما تایک مدرس بدی هم پیدا شود دوقرن لازم دارد بنده هزار عیبدارم اما تایک مدرس هزار عیبی هم بنا شود پیدا شود باز دوسه قرن طول دارد –پس کاری نکنیم که مجلس شورای ملی هم مثل عدلیه بشود.

بعضی از نمایندگان- صحیح است

مخبر- حضرت آیت الله (نماینده محترم) خیلی بخودشان زمت دادند برای رفع کسالت ایشان بنده می‌خواهم یک مثلی عرض کنم :یکنفر ازآقایان محترم یک اقا زاده داشت این را گذاشته بودند پیش یک ملائی که اورا درس می‌داد ازقضای اتفاق این ملا یک دماغ بزرگی داشت بچه‌ها وقتیکه بیکارمیشدند ریک را برمیداشتند می‌انداختند بدماغ این ملا بالاخره آخوند آمد وشکایت کرد که این بچه‌ها مرااذیت می‌کنند. صاحب خانه بچه هارا خواست وگفت قدغن می‌کنم که دیگر این کاررانکنید. گفتند مطلقا این کاررانکنیم یا بااخوند این کاررا نکنیم؟ گفت درخارج

ممکن است ولی درموقع درس این کاررا نکنید گفتند ما بهرجا که سنگ بیندازیم بدماغ آخوند میخودر (صدای زنک رئیس)

رئیس- با این طریق نمی‌شود شما حرف بزنید. تشریف ببرید

مخبر- راجع بآن قسمتش عرض می‌کنم ...

رئیس- اینها صحبت پارلمانی نیست. تشریف ببرید پائین

(آقای زوار ازمحل نطق مراجعت وبصندلی خود جلوس نمودند)

رئیس- آقای بامداد مخالفند؟

بامداد –بلی

رئیس- آقای احتشام زاده

احتشام زاده – مخالفم

رئیس- آقای ثابت

ثابت – مخالفم

رئیس- آقای دکترمصدق

دکتر مصدق- بنده هم مخالفم

رئیس – آقای فرشی

فرشی- مخالفم

شریعت زاده – بنده اجازه خواسته بودم

رئیس- موافقید؟

شریعت زاده –بلی

رئیس- بفرمائید

شریعت زاده- البته بنده خودم تصدیق می‌کنم بعد از توضیحات ناطق محترم (آقای مدرس) تا حدی برای هر کسی مشکل است که تأثیر استدلالات ایشان رادرمقابل وضعیاتی که فعلا هست برطبق یک دلائل دیگری مرتفع کنند. ولی درعین حال انتظار دارم آقایان نمایندگان محترم از نقطه نظر آثاری که ازشخصیت اشخاص توضیحات ناشی است قضاوت نکنند بلکه نقطه نظرشان قوت وضعف استدلال وتوضیحات مربوطه بموضوع باشد فرمودند مجلس شورای ملی پیشنهاد‌ها. بودجه‌ها وبالاخره اعتبارات مختلفه راکه ازحیث مبلغ واهمیت تأثیر آن درزندگانی مادی مملکت قابل توجه است تصویب می‌کند ودرعین حال هیچ مخالفت‌های مهمی نسبت باین نمی‌شود لیکن درمورد این وجه مختصر احساس یک مخالفتی می‌شود واظهارکردند که باید فهمید علت مخالفت چیست. بنده نظرم این است که توضیحات آقا نسبت باینموضوع نباید معتبر تلقی شود زیرا که مجلس شورای ملی بدون اینکه درقضایا تشخیص بدهد که مصلحت مملکت اقتضا می‌کند چیزی را تصویب نمی‌کند

بعضی ازنمایندگان – صحیح است

شریعت زاده- بنده خیلی متأسف هستم که ازطرفی اهمیت آثارعظمت مجلس شورای ملی طرف صحبت ناطق محترم بود وازطرف دیگرنسبت دادند که دریک مسائل مهمه بدون یک توجهات خاص یک تصویباتی می‌شود درصورتیکه اینطورنیست. درتمام مسائل تصمیمات مجلس شورای ملی مطابق صلاح مملکت استو اختلافاتی هم که اظهار می‌کنند درمجلس هست البته مطابق موازین مشروطیت مجلس وضع شده است که درمسائل نظری مخالف وموافق حرف بزنند. دریک مسائلی عده موافق بیشتر است ودریک مسائلی عده مخالف. زیادی عده مخالف دلیل نیست که مانظر موافقین راغیر مصاب بدانیم وبرعکس ممکن است دریک مسائلی عده زیادی موافق باشند درصورتیکه مخالفین هم باحسن عقیده اظهار مخالفت بکنند اینها هیچکدام دلیل مؤثر قانونی برای تشخیص یک موضوعی نیست. قسمت دیگری که فرمودند این بود که ممکن است بعد ازتصویب یک چنین قانونی دولت بارئیس کل مالیه (که بنظر من باید گفت هشودت وزیرمالیه زیرا

مسئول مجلس شورای ملی وزیر مالیه است) خواهند گفت این پول داده نمی‌شود وباید شما محل این پول رانشان بدهید. بنده تصور نمی‌کنم درایران هیچ مؤسسه یا هیچ شصی وجودد داشته باشد که درمقابل تصمیمات مجلس شورایملی صلاحیت تمرد داشته باشد .(بعضی ازنمایندگان صحیح است) زیرا که درحدود قانون اساسی مرجع صلاحیت داربرای تشخیص مصالح مملکت تنها مجلس شواری ملی است وبطوریکه وقتی تصمیم گرفت آن تصمیم قطعیالاجرا است وهیچکس نمی‌تواند چنین اجازه رابخود بدهد که تصورکنند یک فردی درمملکت وجود دارد که می‌تواند برضد تصمیمات مجلس رفتار وقیام کند. بعلاوه این تصور هم یک استدلالی که مربوط باصل موضوع باشد نیست واین تصوری است که بنظر بنده درقضاوت امراز او هیچ اثر قطعی نمی‌تواند ناشی بشود حالا بنده درقضاوت امراز او هیچ اثر قطعی نیمتواند ناشی بشود حالا بنده می‌خواهم یک مسائل دیگری رابدون اینکه متوالیا بجواب اظهارات ناطق محترم پرداخته باشم عرض کنم. مخصوصا ازحاضرین تقاضامیکنم که توجه مخصوصی بفرمایند. برای اینکه یک حقی ویک اجرتی که همیشه بیک فردی که مأمور انجام وظیفه ایست داده می‌شود بایدبین آن حق وآن خدمتی که انجام می‌دهد تناسبی وجود داشته باشد. دراینجا همیشه درهرموردی دو ستون حساب باید تشکیل بشود ودرمملکت باید این اصول رعایت شودباید دید که حقوق ومقرریبرای چه داده می‌شود؟ برای انجام خدماتی که دریک مدت معینی برطبق یک مقرراتی انجام می‌شود بایدپرداخته. وقتی که درست ملاحظه وقیاس کنیم می‌بینیم نمایندگان مجلس شواری ملی که ازولایات دوردست می ایند شب وروزآنها یعنی چقدر از شب وروز آنها برای انجام وظیفه صرف می‌شود؟ اولا آقایان میدانند لااقل درهفته سه روز جلسه علنی است ودرتمام ایام هم تمام نمایندگان باید درکمیسیون‌ها حاضر شوند ومشغول انجام وظیفه هستند وقتی که قیاس کنیم می‌بینیم یک مأمور اداره چهار ساعت درروز کار مکیند چهارصد تومان می‌گیرد ویک نماینده که ده پانزده ساعت درشبانه رورز کار می‌کند زیرا ده ساعت برای وظائف مجلس وپنجساعت دیگر برای رفع بدبختی ازآن بدبخت هائی که غالبا در تحت تأثیر این ادارات بی اساس واقع می‌شوند کارمیکند وبرای مظالمی که بآنها واردمیشود مشغول دوندگی هستند بنابراین باید گفت که حقا واستدلالا وازروی این حساب حق یک نفر نماینده یعنی مقرری او باید سه برابر اشخاص معمولی باشد یعنی مستخدمین. حالا اگر اینطور نیست. اولا باید عرض کنم که این مطلب مربوط بشخص بنده نیست وبنده از نقطه نظر مصالح اجتماعی یک مجلسی که نسبت افراط وتفریط باو داده می‌شود برای دفاع مجلس این عرض رامیکنم والا شخص بنده اعم ازاینکه مقرری بنده کم شود یا زیاد در زندگانی بنده هیچ تأثیری ندارد. در هر صورت آقایان فرض بفرمایند یک نماینده مثلا آقای امام جمعه ازیک راه دوری بمرکز آمده‌اند وقدرمسلم برای تهیه اثاثیه ولوازم زندگیشان هزارتومان لازم دارند. بنده یکنفر راعرض می‌کنم وقتیکه روی همرفته حساب بشود (حساب هر نماینده دراداره مباشرت معلو ماست) معلوم می‌شود که یک ثلث ازحقوق ومقرری آنها برای رفع احتیاج قطعی یعنی برای قوت لایموت آنها صرف می‌شود. این یک حساب خیلی دقیق وصحیحی است که در اداره مباشرت هست وهرکس می‌تواند بآن رجوع کند. اما اینکه فرمودند باید صرفه جوئی کرد تااینکه وضعیت اقتصادی مملکت رونق بگیرد بنده هیچ نمیدانم را در موقع تدوین بودجه وآن اقلامیکه اصول مفت خوری را تثبیت می‌کند این نظر راچرا درآن موقع رعایت نمی‌کنند؟ (بعضی ازنمایندگان –صحیح است) بالاخره باید همیشه در نظر آورد آن قدم هائی راکه مجلس برای زندگانی جامعه برمیدارد آن قدم‌ها مستلزم اصلاحات عمیق واساسی باشد. در هر حال ماباید از نمایندگان تشویق کنیم.

ودرعین حال باید با آن اصول وترتیبی موافقت کنیم که دردنیا درنتیجه قبول واجرای آن اصول آبادشده است نه اینکه دریک مسائل جزئی اختلاف نظرپیدا کنیم.

عده ازنمایندگان- صحیح است

شریعت زاده – ماباید درنتیجه کمک وفداکاری یک امنیت قضائی ایجاد کنیم وبرای تولید ثروت یک کارهایی بکنیم ویک قدمهای مفیدی برداریم که این ملت باکمال گشاده روئی مارادرآغوش خودبگیرد وبیش ازاین مقرری رادرباره ما روا ندارد. البته اگر چنین کارهائی بکنیم اشکالی نیست ولی درصورتیکه ما بخواهیم همینطور بنشینیم وهمان وضعیات سابقه واصول قهقرائی راتعقیب کنیم البته مورداعتراض است ولو اینکه حقوق ما کمتر ازاینهم باشد.

چیزدیگری که لازم است بعرض آقایان برسانم این است که فرمودند چون ما منابع عایدی مسلمی دراین مدت بیست سال برای ملت ایجاد نکرده‌ایم لذا حق نداریم حالا برمقرری خودمان اضافه کنیم بنده دراین مسئله باایشان موافق نیستم ومطلب اینطور نیست. حالا بنده وادردرجزئیات نمی‌شوم ولی همینقدر عرض می‌کنم وآقایان رابشهادت می‌طلبم که مجلس ایران ازوقتیکه دراین مملکت تشکیل شده تا کنون هنوز آن مراحل اولیه را طی کرده است. یعنی همیشه درمقابل مشکلاتی که برای این مملکت ایجاد شده است مقاومت وایستادگی کرده وآقایان خوب میدانند که مجلس تمام اختناق‌ها ومشکلاتی که برای این مملکت ایجاد شده همه را درهم شکسته وتمام انها درتحت تأثیر همین مجلس ازبین رفته است ...

عده ازنمایندگان- صحیح است

شریعت زاده – پس تصدیق میفرمائید که همین مسئله بزرگترین خدماتی بوده که مجلس کرده بعلاوه مسائل مفیده دیگر از قبیل تصویب خطوط اهن ولایحه نظام اجباری. تمام اینها کارهائی است که دردوهر پنجم صورت گرفته. واین کارها شوخی نیست واینهایک کارهائی است که اگر بجرا ئد مراجعه شود اسباب غبطه وحسد دیگران شده وما باید سعی کنیم که درنتیجه حسن استعمال این قوانین آن نتایجی که منظور است بدست آید. مطلب دیگری که فرمودند اینست که درموقع انتخاب آقایان نمایندگان محترم می‌دانستند که حقوق نمایندگی دویست تومان است وبا آن وصف قبول کردند گرچه توضیح دادند ولی می‌خواستند اینطوراستدلال کنند که درنتیجه این اطلاع یک قرارداد والزان عملی برای آقایان نمایندگان تولیدشده والبته آقایان تصدیق می‌فرمایند که این استدلال صحیح نیست. زیرا اگر اینطور باشد باید مجلس شورای ملی وافراد نمایندگان با جریاناتی که قبلا درمملکت واقع شده واطلاع داشته‌اند موافق بوده وهیچ تغییری درآنها ندهندوالبته این استدلال صحیحی نیست. مجلس شواری ملی حق تغییر هروضعیتی راخواهد داشت مخصوصا درمسائل مالیکه تنها مرجع صلاحیت داراست واین راهم عرض می‌کنم که ازنقطه نظر اخلاقی بنده حالا نیمخواهم توضیح بدهم ولی مخصوصا باید آن قسمت اززندگانی ولوازمی که برای یک نفر نماینده ضرورت دارد کاملا رعایت وتذمین شود. زیرا کسیکه دخل وخرجش مساوی نیست نمی‌تواند با فراغت بال انجام وظیفه بکند راجع به وزارت عدلیه هم که فرمودند. وزارت عدلیه یک کارهائی کرده والبته قیاس این مسئله بامجلس شواریم لی چندان تناسب نداشت .(بعضی ازنمایندگان صحیح است) زیرا مجلس شواری ملی تاکنون جزحفظ استقلال مملکت وانجام خدمات کاردیگری نکرده است

جمعی ازنمایندگان- مذاکرات کافی است

رئیس- مذاکرات کافی است

عده ازنمایندگان -بلی مذاکرات کافی است

رئیس- عده برای رأی گرفتن کافی نیست. عجالتا تنفس داده می‌شود

(دراین موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس از یکساعت ونیم مجددا تشکیل گردید)

رئیس- درموقعیکه آقای مخبر کمیسیون محاسبات ازلایحه بودجه مجلس دفاع می‌کردند یک مذاکراتی کردند که بنده همچو بنظرم آمد که یک قدری ازموضوع خارج شده‌اند یعنی ازمطلب ما نحن فیه خارج شدند این بود که بنده مجبورشدم بایشان تذکربدهم گویا برای ایشان سوء تفاهمی حاصل شده لازم است عرض کنم که بنده مجبورشدم بایشان تذکربدهم گویا برای ایشان سوء تفاهمی حاصل شده لازم است عرض کنم که بنده بهیچ وجه نظر سوئی نسبت بایشان نداشتم ومقصود بنده اساسا این است مذاکراتی که می‌شود حتی المقدور باید درموضوع وازروی تناسب وحتی الامکان بایدمقرون به نزاکت باشد. والا غرض دیگری درکارنیست.

زوار (مخبرکمیسیون محاسبات) – ازاحقاق حقی که فرمودید تشکر می‌کنم

رئیس – راجع بماده اول گفته شد مذاکرات کافی است. حالا آقایان مذاکرات را کافی میدانند یاخیر؟

دکتر مصدق – بنده مخالفم

رئیس – بفرمائید

دکتر مصدق – بنده می‌خواستم عرض کنم راجع بحقوق نمایندگان مجلس شورای ملی باید ما یک نظری هم بقوانین سایر ممالک بیندازیم وببینیم در جاهای دیگر فلسفه حقوق نمایندگان معین شده واگر آقایان مذاکرات کافی ندانند وصلاح بدانند بنده نظریات خودم را عرض می‌کنم

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – رأی گرفته می‌شود بکفایت مذاکرات آقایانی که مذاکرات راکافی میدانند قیام فرمایند (عده کثیری قیام نمودند)

رئیس – اکثریت است. دو فقره پیشنهاد شده است راجع بماده اول، لیکن آقای خطیبی پیشنهاد کرده‌اند جلسه ختم شود مخالفی دارد یاخیر؟

جمعی از نمایندگان – خیر

رئیس – پس جلسه راختم می‌کنیم، جلسه آتیه شب یکشنبه. دستور اولا بودجه مجلس و بعد لایحه تعلیمات عمومی

بعضی از نمایندگان – لایحه عدلیه

رئیس – پس دردرجه ثانی لایحه عدلیه

(ملس شش ساعت ونیم از شب گذشته ختم شد)