مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ اردیبهشت ۱۳۰۴ نشست ۱۶۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ اردیبهشت ۱۳۰۴ نشست ۱۶۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ اردیبهشت ۱۳۰۴ نشست ۱۶۶

جلسة۱۶۶

صورت مجلس یوم شنبه بیست وششم اردیبهشت هزاروسیصدوچهارمطابق بیست ودوم شوال هزاروسیصدوچهل وسه

مجلس ۳ ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای آقامیرزاحسین خان پیرنیاتشکیل گردید.

(صورت مجلس۵شنبه بیست وچهارم اردیبهشت راآقای آقامیرزاشهاب قرائت نمودند)

رئیس-آقای آقاشیخ جلال (اجازه)

آقاشیخ جلال-قبل ازدستور عرض دارم.

رئیس-آقای روحی (اجازه)

روحی-بنده هم قبل ازدستورعرض دارم.

رئیس-آقای آقاسیدبعقوب (اجازه)

آقاسیدبعقوب-آن کلمة سرداراجل راخواستم عرض کنم به اسم تبدیل شودچون قانون ازمجلس گذشته است.

رئیس-آقای کاشانی راجع به صورت مجلس است؟

آقامیرزاسیدحسن کاشانی-خیربنده قبل ازدستورعرض دارم.

رئیس-نسبت به صورت مجلس معارضی هست یانه؟

(گفته شدخیر)

رئیس-آقای آقاشیخ جلال (اجازه)

آقاشیخ جلال-من چون سیاست استتاررامنافی باحکومت ملی میدانم دراین موقع مقتضی میدانم چنددقیقه وقت مجلس رامشغول نموده وبعضی مطالب رابه عرض آقایان برسانم. درجلسة اسبق که نمایندة محترم مازندران دراطراف تعدیات تراکمه بیاناتی فرمودند انتظار می‌رفت که نمایندة حکومت یک توضیحاتی بدهدکه لااقل این انتشاراتی که درشهرهست ازبین برودمع التأسف آقای منصورالملک معاون وزارت داخله مثل یک نفر دیپلمات درپشت کرسی خطابه آمدندویک بیاناتی فرمودندکه مزیدنگرانی شد. قبل ازجلسة گذشته بنده اعتقادداشتم که این انتشارات درردیف همان انتشارات معمولة درشهراست.

نجات-همه دروغ است.

آقاشیخ جلال-ولی آقای منصورالملک اگرچه چیزی راتصدیق نکردندولی ضمناًمطالب راهم به طورروشن نفرمودندکه ماکاملاًمستحضرشویم این انتشارات اساس ندارد.

همهمة نمایندگان،

آقاشیخ جلال-خوب اگرمجلس اجازه نمی دهدعرض نمی‌کنم.(دراین موقع آقای رئیس چندکلمه باایشان آهسته مذاکره نمودند)

آقاشیخ جلال-مامیشنویم تقریباًیک عدة چهارپنجهزارنفری ازتراکمه بابیرق سرخ درحدودتجاوزکرده ورنجبران صلح طلب ایران راموردتاخت وتازخودشان قرارداده‌اند.

بعضی ازنمایندگان باهمهمه-این طورنیست.

آقاشیخ جلال-بیاناتتان رابعدبفرمائیدمامیشنویم که بجنورددرحال محاصره است.

نجات-آقادروغهای مردم راکه نمی شوددرمجلس گفت.

همهمه، بین نمایندگان،

آقاشیخ جلال-اگراجازه نمی دهیدعرض نمی‌کنم بنده عقایدشخصی خودم راعرض می‌کنم ازطرف آقایان عرض نمی‌کنم مامیشنویم که در حدود ل ف آباد تضییعات به اهالی ورعیت به اندازه‌ای رسیده است که مردم فاقدآنندکه بخورندبه همین جهت مجبورشده اندمهاجرت کنند بلکه عده‌ای ازتشنگی هلاک شده‌اند. البته یک دلیل قاطعی هنوزاقامه نشده است که این انتشارات تاچه اندازه صحت داردو همینطور می‌شنویم که ازطرف روسهادرتشکیلات بحرخزربدون مراجعه به دولت مامداخله می‌شود.

همهمةنمایندگان،

رئیس-بنده ازآقای آقاشیخ جلال پرسیدم نطقی راکه می‌خواهند بکنندازروی تأمل وفکراست یاخیر؟ فرمودندبلی. مجلس شورای ملی به ایشان اجازه می‌دهد که دراین زمینه صحبت کنندیاخیر؟

جمعی ازنمایندگان-خیر.

تدین-ازوزیرسؤال کنندبیایدجواب بدهد.

آقاشیخ جلال-رأی بگیرند.

رئیس-رأی می‌گیریم ببینیم ایشان می‌تواننددراین زمینه صحبت کنندیاخیر؟

مدرس-حالاحرف نرنندولی سابقه می‌شود.

رئیس-آقایانی که تصویب می‌کنند ایشان می‌تواننددراین زمینه صحبت کنندقیام بفرمایند. ـ

چندمفری برخاستند)

رئیس-تصویب شد

بعضی ازنمایندگان-وارددستوشویم.

رئیس-وارددستورمیشویم. لایحة مستخدمین آمریکائی ازمادة نهم مطرح است. مادةنهم به شرح ذیل قرائت شد.

مادة نهم-هریک ازمستخدمین امریکائی که تحت مقررات این قانون استخدام میشوددرهریک سال حق یک ماه مرخصی بااستفاده ازتمام حقوق راخواهدداشت این حق مرخصی رااگرازآن استفاده نشده باشدمیتوان مجموعاًبه عدة سالهاکه درکنترات مذکور است ذخیره نموده لیکن جمع مدت مرخصی نبایداز۴ ماه تجاوز نماید

رئیس-آقای آقاسیدیعقوب (اجاره)

آقاسیدیعقوب-بنده یک مسئله رادرتحت قضاوت وحکمت آقایان نمایندگان ومجلس شورای ملی قرارمیدهم که این مسئله راازروی نظرعلمی وعدالت حل کنند. فلسفة این که کارفرمایان وکاردانان مرخصی راازبرای کارکنان قرارداده انداین است که آن شخص کارکن که مستخدم است درکارکسالت پیدامیکندودرسال برای اومرخصی قرارمیدهندکه دماغ اوراحت باشد. ششماه کارمیکندوبعدیکماه مرخص می‌شود و تفریح میکندوقوای خودش راازبرای کارکردن حاضرمیکنداصل فلسفة این که آمده اندمرخصی رابرای مستخدم قرارداده اندکه دریکسال یکماه برای اومرخصی باشداین است که حالات روحی و نشاط دماغ اوباقی باشد که کاربکند. نظربه این قسمت بنده با این قسمت اول موافقم که یک ماه مرخصی داشته باشداما این رانبایدجمع بکندوسال اول ازمرخصی خودش استفاده نکندو سال دوم وسوم هم استفاده نکند آن وقت بیایددرسال چهارم چهارماه استفاده کندوازمدت کم کنداین یک ضرری برای مااست برای این که دراین سالها که این مرخصی برای اومعین شده بایدخودش رابرای کارآماده کندوقطعاًدوسال کار کندکسل میشودخستگی دماغ پیدامیکندودرسال سوم آن نشاطی که برای کار کردن بایدداشته باشدنداردبنده موافقم که سالی یکماه مرخصی داشته باشدامااین رابخواهدذخیره کند وصرفه بکندبنده موافق نیستم واگرگفت من امسال از مرخصی خودم استفاده نکرده‌ام بایدازبین برودکه بتواندچارسال استفاده نکندوبعدچهارماه به آخردوره مانده بگویدچهار ماه مرخصی دارم ومدت من تمام شدپولم رابدهیدبه این ترتیب بنده مخالفم، بایددرهرسال مجبوراًمرخصی راقبول کندزیرااین مرخصی که وضع شده است برای این است که با حال نشاط وعدم کسالت مشغول کارباشنداین است که بنده پیشنهادکرده‌ام قسمت ثانی حذف شود

وزیرمالیه-این ترتیب همیشه مقرربوده است برای مستخدمین داخلی ومخصوصاًازبرای مستخدمین خارجی که حق داشته‌اند مرخصی خودراکه راجع به دوسال میشودجمع کنندواگردقت بفرمائیدتصدیق خواهیدکردهمینطورهم بایدباشد. ضرری هم نداردملاحظه بفرمائیددرسال اول ممکن است شخص هیچ خسته نشده باشدیک سال کارکردن مستلزم این نیست که انسان راخسته بکند. البته ممکن است به واسطة یک امور واتفاقاتی بعدازیکسال کارکردن خسته شده باشدوالبته آن آدم خستگی رااحساس خواهدکردبالاخره تقاضای مرخصی خواهدکرداماازآن طرف هم ملاحظه بفرمائیدکه یکماه مرخصی آنقدرها هم اثری نداردوممکن است بنده فکرکنم این یکماه مرخصی امسال رااستفاده نکنم بگذترم دوماه بشودسال آینده بتوانم اقالاًیک مسافرتی به ییلاق بکنم که قدری بیشتررفع خستگی بکنم وهمان فلسفه راکه میفرمائیددراین است که بایدحاصل شودوبرای کارحاضرشودنسبت به مستخدمین خارجی به طریق اولی بایدباشدزیراغالباًکسی که سه سال چهارسال درمملکت خارجی توقف کندعلاوه بر خستگی کسالتی ازغربت پیدامیکندکه محتاج میشودیک مسافرتی به وطن خودش برای سرکشی به کسان خودبکندوضمناًخستگیش رفع شوددرکنتراتهای سابقه هم همینطوربوده اعمال هم برهمین جاری شده است وظن غالب این است که اگراین گاررابکنیم شایدکسی اصلاً حاضرنشودبرای استخدام واگرکسی هم حاضرنشودشایدکسی باشدکه پاره استفاده هائی که ما ازاومیخواهیم نشود. به علاوه اینجااقای مخبر به آقایان اطلاع خواهنددادکه یک چیزدیگری ماتقاضاکرده بودیم ودرلایحه دولت هست وکمیسیون بودجه هم بعدتصدیق کردوآن این است که اگر دولت آن وقتی که اومیخواهدمرخصی بگیردمحتاج باشداورادرخدمت نگاه بدارد (همانطورکه فرمودیدمیخواهیم ازاواستفاده کنیم) به رضایت اودولت حق داشته باشدورانگاه داردومنتهی درازاءآن مدتی که مرخصی داردحقوق به اوداده شودوتصورمیکنم هیچ ایرادی وارد نباشد.

رئیس-آقای آقاسیدیعقوب پیشنهادکرده اندماده تجزیه شود. بدواًرأی می‌گیریم به مادة نهم ازاول ماده تا (خواهدداشت)

مدرس-این که فرمودیدبخوانند.

حاج میرزاعبدالعلی-بنده پیشنهادی داشتم.

رئیس-بلی این پیشنهادمقدم است.(به شرح ذیل قرائت شد)

. پیشنهادآقای طباطبائی دیبا-پیشنهادمی نمایم درمادة نهم درسطرچهارم بعدازجملة

(درکنترات مذکوراست علاوه شودفقط درمدت کنترات ذخیره نمودومرخصی گرفت الی آخر)

رئیس-این راجع به قسمت دوم است پس بایدرأی گرفت به قسمت اول مادة نهم. (به شرح آتی قرائت شد)

هریک ازمستخدمین آمریکائی که تحت مقررات این قانون استخدام میشوددرهریکسال حق یکماه مرخصی بااستفاده ازتمام حقوق خواهد داشت.

رئیس-رأی می‌گیریم به این قسمت، آقایان موافقین قیام بفرمایند.

(عدة کثیری قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. درقسمت دوم پیشنهادآقای طباطبائی دیباقرائت می‌شود.(به شرح سابق قرائت شد)

طباطبائی دیبا-ظاهراین ماده این است که اگراین مستخدمین درآخرکنترات ازمرخصی استفاده نکردندآن وقت چهارماه بایدبه آنهاحقوق بدهند، دوازده نفرندچهل وهشت ماه بایدبه آنهاحقوق علاوه داده شود. بنده مخالفم که دوحقوق بدهندچون ممکن است مستخدمی عمداًاستفاده ازمرخصی نکندتاکنتراتش به آخربرسدآن وقت حق مطالبه خواهدداشت این است که بنده این پیشنهادرابرای رفع این محظورکردم والادوحقوق بایدداده شودیعنی چهل وهشت ماه حقوق علاوه داده شود.

مخبر-این طورنیست که فرمودید، اینجادومطلب است. یکی این که سالی یکماه حق مرخصی دارندامااگرسال به سال استفاده نکردند کمااین که این مرخصی راهم این مستخدمین آمریکائی ازش نمی‌تواننداستفاده کنندبرای این که یک ماه مرخصی که برای مستخدمین خودمان است اینهادرداخله مملکت ویک مرخصی یکماهه میگیرندکه بروندبه شمیران ورفع خستگی کنندوبرگردند. ولی یکنفرآمریکائی نمی‌تواند در آخر سال یکماه مرخصی بگیردوبرودوسط راه که رسیدایام مرخصیش تمام شود. پس مجبوراست اقلاًسه ماه مرخصی بگیردودرسه سال هم بیش ازسه ماه حق مرخصی نداردواین که دراینجا نوشته شده است بیش ازچهارماه نشود راجع به آن پنج سالیهاونه سالیها است ممکن است یک مستخدمی را که سه سال کنترات گردیددراین سه سال ازحق مرخصی استفاده نکردبعدیک پنج سال هم اوراکنترات کردیددرآن مدت پنج سال هم استفاده نکردولی این هشت سال خدمت کرده وآن وقت هشت ماه به آخرمدت خدمتش مانده میگویدمن هشت سال خدمت کرده‌ام هشت ماه حق مرخصی دارم ومیخواهم بروم این به نفع دولت است وبرای اینست که یک مستخدم نتوانددفعتاًده ماه یاهشت ماه مرخصی بخواهدماگفتیم اگرده سال هم خدمت کردپیش ارچهارماه نمی‌تواندمرخصی بگیردولی اگرسه سال باشدسه ماه دوسال باشددوماه حق مرخصی خواهدداشت. واین قسمت هم که ثانیاًپیشنهادشده این هم به عقیدة بنده خیلی لازم است واگرتوجه بفرمائیداین موضوع هم بایدرأی داده شود.

رئیس-رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهادکه قرائت شدآقایانی که این پیشنهادراقابل توجه میدانند قیام بفرمایند

(عدة قلیلی قیام نمودند)

رئیس-قابل توجه نشد. پیشنهادآقای طهرانی (به ترتیب ذیل خوانده شد)

این بنده پیشنهادمینمایم که بعداز مذکوراست نوشته شوددرصورتی که استفاده ازحقوق ننموده باشند

رئیس-آقای طهرانی (اجازه)

آقاشیخ محمدعلی طهرانی-این راکه بنده اضافه کردم تقریباًتوضیحی است ازبرای اصل مطلب، عبارت ماده این طوراست (که اگرازمرخصی استفاده نکرده باشد) ومعلوم نیست مرخصی نگرفته باشدیاحقوق نگرفته باشد؟ این عبارت مجمل است ممکن است به عقیدةبنده نقض غرض است زیراچنانچه درابتدابرای کنترات آنهامجلس رأی داده است درموقع الغاءکنترات هم بایدبه تصویب مجلس شورای ملی باشداین است که بنده پیشنهادکردم دولت باپیشنهادرئیس کل مالیه وتصویب مجلس شورای ملی کنترات رافسخ کند.

وزیرمالیه-آقاتوجه نمی فرمایندکه این مسئله ازوظایف قوةمجریه است ودولت خودش بایدتشخیص بدهدکه وجودمأمورلازم است یانیست اگرمااجازةکنتراتهاراازمجلس شورای ملی می‌گیریم برای این است که به طورکلی کنترات نمودن مستخدمین خارجی بایدبااجازةمجلس شورای ملی باشدنه این که بیائیم بگوئیم فلان شخص راشمابرای فلان کارصالح میدانیدیاخیر. این طورنیست مابه طورکلی ازمجلس اجازه می‌خواهیم که چندنفر مستخدم امریکائی می‌خواهیم استخدام کنیم اجازه دادند استخدام می‌کنیم اجازه ندادنداستخدام نمی‌کنیم. ولی پس ازآن که مجلس اجازه دادواستخدام نمودیم آنوقت اگریک موانعی پیش آمدکه هیئت دولت لازم دانست فلان مستخدم راجواب بدهداین بسته به تشخیص دولت است ودیگرلازم نیست ازمجلس اجازه بخواهدومجلس تصویب کند.

رئیس-آقایانی که این پیشنهادراقابل توجه میدانندقیام فرمایند.

(چندنفری برخاستند).

رئیس-قابل توجه نشد. پیشنهادآقای شیروانی (اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهادمیکنم درمادةچهاردهم بعدازکلمةکنتراتهااضافه شودمستخدمین مذکوره دراین قانون.

شیروانی- چون دراینجامطلق نوشته شده واسم برده نشده است درصورتی که درسایرموادمخصوصاًقیدشده است. درمادةپانزده نوشته شده مستخدمین امریکائی که به موجب این قانون استخدام شده‌اند. وهمینطوردرسایرموادهم اسم برده شده ولی دراینجابه طورمطلق نوشته شده لذابنده پیشنهادکردم که دراینجاقیدشودکه معلوم شودمقصودمستخدمین امریکائی جدیدهستند.

مخبر-این قانون هم مخصوص مستخدمین جدید امریکائی است که تازه استخدام میشوندومقصودماهم همین است معذالک این پیشنهاد را قبول می‌کنم برای این که مقصودآقاتأمین شود.

رئیس-پیشنهادآقای آقاسیدیعقوب (به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهادمیکنم بعدازکلمةرئیس کل مالیه اضافه شود:باتصویب هیئت وزراء.

رئیس-آقای آقاسیدیعقوب (اجازه)

آقاسیدیعقوب-مقصودبنده این است که این دائرةاوسع راکه به قدردائرةمنطقه البروج است قدری محدودکنم تاحق مداخله هم از برای دولت باشدوضررنداردکه باتصویب هیئت دولت باشد.

مخبر-اینجاگفته میشودبرحسب پیشنهادرئیس مالیه. دولت کیست؟ همان هیئت وزراءهستندوغیرازهیئت وزراءدولت کسی نیست اختیارهم به دولت میدهندنه به دیگری مقصوداین است که دولت باموافقت رئیس کل مالیه می‌توانداین کاررابکند.

رئیس-به این پیشنهادنمیشودرأی گرفت.

آقاسیدیعقوب-رأی هم گرفته شودرأی نمی‌دهند.

رئیس-پیشنهادآقای یاسائی (به این ترتیب قرائت شد)

بنده پیشنهادمیکنم قسمت اول مادةچهاردهم تااینجا (دولت برحسب پیشنهادرئیس کل مالیه) حذف شود.

رئیس-آقای یاسائی (اجازه).

یاسائی-درمادةچهارده نوشته شده است :به وزارت مالیه اجازه داده میشودماده‌ای درهریک ازکنتراتهادرج ومفادمادةمزبوراین خواهدبودکه دولت، بنده عقیده‌ام این است که این عبارت زیادی است واین ماده بایداین طورباشدکه دولت برحسب پیشنهادرئیس مالیة ایران می‌تواندالی آخرزیراتمام کنترات مستخدمین بایدمطابق مواداین قانون باشدراکه مامینویسیم کنتراتی برطبقآن ازطرف دولت معین می‌شود وبین دولت ایران وآن مستخدم امضاءمیشودوالااگراین طورباشدوقتی هم که حقوق فلان مستخدم راهفت هزاروپانصددلارمعین می‌کنیم بایدبنویسیم که یک ماده درآن کنترات نامه خواهدبودکه حقوق اوهفت هزاروپانصددلاراست. یااین که بنویسیم یک ماده درآن کنترات خواهد بودکه مرخصی فلان طوراست یافلان قدرداده خواهدشد. درصورتی که این عبارت لازم نیست وبایدبه طورکلی اینطورباشدکه دولت برحسب پیشنهادرئیس کل مالیه می‌توانداین کاررابکندوالااگراین عبارت دراین ماده قیدشودآن وقت مثل این خواهدبودکه اگرسایرموادکم و زیاد شودعیبی ندارد.

مخبر-اگراین قانون به دست مستخدمینی که استخدام می‌شوند داده میشداین ایرادواردبود. ولی این طورنیست واین قانون به دست دولت داده میشودو به دست هریک ازآن مستخدمینی که استخدام میشوندیک کنترات نامةعلیحده داده میشودبه این جهت میگوئیم دولت درکنترات نامه که به دست مستخدمین میدهداین ماده رابایدقیدکندکه دولت مجازاست باپرداخت ششماه حقوق ومخارج معاودت کنترات این مستخدمین رافسخ نمایدواین اجازه ایست که به دولت داده می‌شود.

رئیس-آقایانی که پیشنهادآقای یاسائی راقابل توجه میدانندقیام فرمایند (معدودی قیام کردند). رئیس-قابل توجه نشد. آقای طهرانی پیشنهادکرده انداین ماده حذف شود. آقاشیخ محمدعلی طهرانی-چون پیشنهادآقای حائری زاده قابل توجه شدبنده مستردمیدارم. رئیس-مادةچهاردهم مراجعه میشودبه کمیسیون. مادةپانزدهم قرائت می‌شود.(این طورخوانده شد). ماده پانزدهم-هراختلاف نظری که بین دولت ایران ویکی ازمستخومین آمریکائی که به موجب این قانون استخدام شده است راجع به تفسیرکنترات اوتولیدگرددوبه طورخصوصی رفع شودبه حکمیت حل خواهدشد. بدین طریق که وزیرمالیه ومستخدم مزبورهرکدام یک یادونفرحکم معین خواهندکردوسرحکم به تراضی حکمها معین خواهدشدوهرگاه تراضی درتعیین سرحکم به عمل نیایدسرحکم راوزیرمالیه باموافقت رئیس کل مالیه معین خواهدنمود. رئیس-آقای آقاسیدیعقوب (اجازه) آقاسیدیعقوب-بنده خواستم ازآقای مخبرسؤال کنم این که ما می‌نویسیم حقیقتاًکنترات یاعهدنامه مسلم است این یک کنترات واجاره‌ای است که وزارت مالیه بایک عده مستخدمینی میبنددوعهدنامه نیست. پس آوردن یک عده مستخدمین وآوردن آنهاازآمریکاباهمان شرائط وترتیباتی که خودرئیس کل مالیه انشاءکرده وموادش ازمجلس گذشته است خواهدبود. دیگراین همه کیفیات لازم ندارداین عهدنامةگلستان یاترکمانچای نیست که این همه طول وتفسیرلازم داشته باشد. یک اشخاصی رابرطبق یک موادوشرائطی استخدام می‌کنیم که بیایندومالیةمارااداره واصلاح نمایندآنوقت اگربناشودمااینجاحکم قراربدهیم وبگوئیم اگراختلاف مرتفع نشدبرویم به صلح لاهه وبازاگرقضیه حل نشد مراجعه به مجمع اتفاق ملل کنیم این ترتیب کنترات نیست. ماخیلی کنتراتهاهم دردوره‌های سابق گذرانده‌ایم وهیچوقت این طورنبودکه اگربین موجرومستأجراختلافی حاصل شدرجوع به حکمیت کنند. این موادی است که خودرئیس مالیه تزتیب داده واودرواقع مسئول این کنترات است حتی وقتی ماخواستیم دربعضی مواداینهارامسئول وزراءقراربدهیم جواب دادندمخالف آن موادی هستندکه دردورةچهارم ازمجلس گذشته است. بااین ترتیب وبااین که خودرئیس مالیه این اشخاص رامعین وکنترات میکندمعذلک دیگردرموقع بروزاختلاف رجوع به حکمیت موردنداردوبنده هیچ فلسفه‌ای برای این ترتیبات که حکم قراربدهندیاسرحکم معین کنندنمیبینم. مااگربناشودازحالااین باب رامفتوح کنیم آنوقت همیشه دچارزحمت خواهیم بودوهرروزه دولت بامستخدمین بایددست به گریبان باشد. دولت میگویددرفلان موضوع تقصیربه استخدام است مستخدم میگویدبادولت است پس خوبست این ماده رابرداریدوچیزدیگری به جای آن بگذارید. مخبر-بنده خیلی مسرورشدم که درآخراعتراضاتی که فرمودنداشاره کردند که ممکن است یک وقتی اختلافی پیش بیاید. خوب اگرفرضاًیک موقعی یک اختلافی پیش آمدآن راچطوررفع کنند؟ این ماده هم برای همین مقصوداست واین طورقرارداده که اگرفرضاًیک وقتی اختلافی حاصل شدرجوع به حکمیت کنند. حکمیت چیست؟ این است که یکنفرراوزیرمالیه ویک نفرهم آن مستخدم معین میکندوقضیه راحل می‌کنند. مخصوصاًدراین قسمت درکمیسیون خیلی مذاکره ودقت شدواین قسمت اخیرکه الآن مطرح است پیشنهادی است که آقای مشیرالدوله مرقوم داشتندودرکمیسیون هم قابل توجه وتصویب شدودرباب سرحکم مخصوصاًدراینجاقیدشده که اگردرباب سرحکم رضایت حاصل نشدآن راهم دلایلی که عرض کردم وخودآقای وزیرمالیه ازنقطة نظرحقوق دانی تصدیق عرایض بنده راکردندمنتهی فرمودنداینطور واقع شده است ونظربه سابقه است ولی حقیقتاًیک مستخدمی که چهارسال پی درپی کارکندوآن وقت بازدولت بخواهد اورانگاهدارددرواقع ما به یک شخص می‌خواهیم سه حق بدهیم..

بعضی ازنمایندگان-دوحق.

آقاسیدیعقوب-الآن عرض می‌کنم. آن ماههائی که مرخصی داشته که فرمودنددوازده ماه حق میگیردلیکن یازده ماه کارمیکنداین یکی اینجاهم یکی که جمع میکنددومرتبه حقوق میگیردیک دفعه هم که دولت میخواهداورانگاه داردآن وقت سه حقوق می‌گیرد.

(همهمة نمایندگان)

آقاول کنیدبازهم آمریکائی هستندبگذاریداین چهارنفربروندبازهم درآن وقت مجلس هست. غالب ماها هم که رأی می‌دهیم مسلماًآن وقت هم خواهیم بودورأی خواهیم داداین چه الزامی است که ما یک نفرراسه حق بدهیم بنده عقیده‌ام این است که این پیشنهادراآقای مخبر کمیسیون استردادکندبعداگرلازم شدمجلس هم هست ممکن است یک لایحه‌ای تصویب کنندتصویب هم میشوداین است که چون افراط است بنده نسبت به این حقوق مخالفم.

رئیس-آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی-مخالفم

رئیس-آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی-مخالفم.

رئیس-آقای تدین (اجازه)

تدین-بنده تصورنمیکردم که دراین قسمت مخالفتی بشودبه دلیل آن که یکی ازموادبه حق ومطالق فلسفه وبرهان است. فرض می‌کنیم یک نفررااجیرمیکنیم برای یک مدتی ماهی دوازده تومان حقوق به او می‌دهیم باقیداین که روزهای جمعه مرخص باشد وقتیکه این قیدرا کردیم معنایش این است که روزجمعه راحقوق بگیردوکارنکند حالااگرازاوخواهش کردیم که روز جمعه رابیایدکاربکنداین فوق العاده است وبایدپول به اوداداین یک مسئلة عقلانی است وقابل تردیدنیست واین قسمت که درلایحة دولت که تقدیم شده است وطبع وتوزیع هم شده عیناً درج شده درکمیسیون بودجه درموقعی که این راپرت تنظیم میشدازنظرافتاده بوداین بودکه ثانیاًازطرف دولت تقاضاشداین جزء را در کمیسیون مطرح کنیم ودرصورتی که کمیسیون موافقت بکندراپرتش رابه مجلس بدهیم بعدازآن که درکمیسیون مطرح شدبه آن اصلاحی که در آنجا شده و به عرض آقایان میرسدقبول شدوآن اینست که اگرچنانچه درموقعی که آن مستخدم میخواهدازمرخصی خودش استفاده کند اگر دولت وجوداورالازم دانست وقائم مقامی راهم که بتواندازعهدة کارهای اوبرآیدبین ایرانی هاپیدانکرددراین صورت دولت ازاو خواهش میکندکه این چندماه رابمان وکاربکن اگراوقبول گردبایدبه اوحق دادعلاوه برآن حقی که قانوناًبه اوتعلق گرفته است این یک موردی است که درکمال حقانیت است وهیچ جای تردیدنیست شایدهم درآن موقعی که بخواهندبه مرخصی بروندیک قائم مقام ازایرانیها یارئیس اداره یامدیرکل وزارتخانه بتواندکاراوراانجام دهددراین صورت دولت البته صرفنظرخواهدکردوپول هم نخواهدداد.

جمعی ازنمایندگان-مذاکرات کافی است.(بعضی گفتندکافی نیست)

رئیس-رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات. آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اکثربرخاستند)

رئیس-اکثریت است. این ماده علیحده میشودبه عنوان ماده دهم رأی می‌گیریم آقایانی که تصویب میکنندقیام فرمایند.

(عدة قلیلی برخاستند)

رئیس-تصویب نشد. مادة دهم: (به شرح ذیل قرائت شد)

مادة دهم-حقوق مستخدمین آمریکائی که تحت مقررات این قانون استخدام میشوندهرماهه درپانزدهم همان ماه ازقراردودلارطلای ممالک متحده پرداخته خواهدشد قیمت دلارکمترازیک تومان وبیشترازیازده قران درصورت ترقی وتنزل محسوب نخواهدشدوهرگاه نرخ دلارمابین این دومبلغ باشدبه نرخ روزاحتساب می‌شود)

رئیس-آقای آقاسیدیعقوب (اجازه)

آقاسیدیعقوب-بنده نظیرعرایض راکه دراین ماده نیخواهم بکنم سابقاًهم کرده بودم دراین کنترات هاحساب کرده‌ام همیشه به ضرر ما تمام میشودمثلاًفرانک وقتی که قیمتش دوریال بوددوریال میگرفتندوفتی که تنزل کردآمدندگفتنددوقران باشدفرانک آمدرسیدبه سیصد دینار بازیخة مارا گرفتندوهمان دوقران رادادیم همه جابه ضررماتمام میشودبنده پیشنهادمیکنم همان طوری که ملتی میخواهدآثارملیت خودش باقی بماندبنده هم مایلم اسم تومان باشدچه عیب دارد؟ بنده نفع هم نمی‌خواهم یک تومان باشدچون یقین دارم که به ضررماتمام خواهد شدوهمان یازده قران خواهندگرفت ولواین که دلارهم هشت قران بشودهمان یازده قران را خواهند گرفت. حالابنده پیشنهادمیکنم همان تومان باشدوالآن هم کمتراست ویکی این که مقیاس هاقران است وتومان وبایدمستخدم رابه لفظ تومان بگیریم آخرماهم یک ملتی هستیم قوانینی که می‌گذاریم به لفظ خودمان باشدمیگوینداین مستخدمین نمی‌توانندتومان مارابفهمندآن وقت اینهامیخواهندمالیه رااداره کنند جزءجمع مارامطلع بشوند!!کسانی که بایدبه اصطلاح شیرازدقه ونیمه رابدانندآنوقت میفرمایندپول مارانمیدانند!! این هم دلیلی است که منطق نداردپس بهتر این است که آقای مخبرکمیسیون تفضل کنندواین قسمت راقبول کنندکه تومان باشدهیچ عیبی ندارد. چرابرای این که بعدازاین هم میزان دردست ماباشدودولت بداندکه مستخدمینی راکه استخدام میکندبه مقادیرومیزانی که معمول مااست کنترات کندآخرماهمدارای یک آقارملیتی هستیم ازاین جهت این پیشنهادراکردم.

مخبر-تعیین دلاروتومان مربوط به آثارملیت نیست.

آقاسیدیعقوب-پس قبولش کنید

مخبر-وبنده هم نمی‌توانم قبول کنم وهمانطورکه درسابق دراین قسمت برای جنابعالی توضیح دادم آن مستخدمی راکه شما می‌خواهید استخدامش کنیددرست است که برای امورمالیه میآورندولی اوامروزازتومان شمااطلاع نداردونمیتواندهم مقایسه کند با دلار آنجا او باید بداندکه به اندازة پول خودشان چقدربه اومیدهد وبامنافعی که درآنجاداردمقایسه کندببیندکه اقتضامیکندکه این خدمت راقبول کندآن وقت بیاید. ولی وقتی که آمدنداینجاازامورمالیة شمامطلع ماشوندبعدازمدتی ازتومان وریال ونیم ریال هم مطلع میشوندواما این که فرمودنددرضمن اظهاراتشان که اگرهشت قران هم بشودهمان یازده قران حساب میکننداین رابنده هیچ متوقع نبودم جنابعالی درمجلس بفرمائید برای این که به هیچ وجه این مسائل واقعیت ندارد.

آقاسیدیعقوب-فرانک چه بود؟

مخبر-فرانک راخودتان قانون وضع کردیدکه دوقران باشد. دلارهم هرقدربوده حساب شده لذامااینجاپیشنهادکردیم واین حدرا قرارداده‌ایم که اگرارزان شدازیک تومان کمترنباشدواگرهم هرقدرگران شدازیازده قران بیشترنباشد. مابین یک تومان ویازده قران هم اگربودمثلایکتومان ودهشاهی بودهمانطورحساب کنندواگرمثلایک تومان ونه شاهی شدوهمانراحساب کنند. این اهمیتی ندارد

رئیس اقای کازرونی (اجازه)

آ‎قامیرزاعلی کازرونی-آقای مخبرسلمه آله تعالی اظهارفرمودندکه تعیین قران ودلار وامثال اینهاربطی به ملیت نداردحالامن نمی دانم اگرگفتم مربوط به ملیت ما است چه اندازه قوت به این حرف می‌دهم مسلم است ما ایرانی هستیم وپول ماتومانست پول آنهادلاراست پول جای دیگرفرانک است تاهمین اندازه که انتسابش باغلیت است اگرنباشدمادرمجلس شورای ملی وقتی یک لایحه میگذرانیم پول راازروی معاملات وترتیبات یک مملکت خارجی قائل شدیم مثل این است که دراین قسمت مایک حیثیتی برای خودمان قائل نباشیم. حقیقتاًمن نمی دانم آیافقط مقصودازردکردن به منزلة خودتی است؟ می فرماینداین مستخدمین نمی‌تواننددرآنجاقیمت قران رابفهمنددرصورتی که هرماهی یاهرسه ماهی مبلغهاخرج یک راپرت جسیم وعریض وطویلی می‌شود. البته به آمریکاهم میرودمستخدمین هم البته مراجعه به این قسمت میکنندقران، صددینار، پنجاه دینارهمه درآنجا نوشته شده است این که برای مانیست ما که میدانیم بیست شاهی یک قران است این برای آنهانوشته شده است استفهام وتفهم که مشکل نیست که بپرسددرولایات شما دلارچقدرقیمت دارد. پس این یک بدبختی است ودرهرصورت شمایک ملت مستقلی هستیدپول داریدمقیاس بروودتان قابل هستیدپول ماقران است پس بگوئیدیک تومان کم است دوتومان بکنیددلارکدام است؟ فرانک چیست؟ پوندیعنی چه؟ مارک چه چیزاست این هم طول وتفصیل ودفاع لازم ندارددرهرصورت بنده عقیده –ام این است که اینجابایستی به قران معین شود. وزیرمالیه-بنده تأسف می‌خورم بعضی ازآقایان مسئله رامداقه نمیکنندوآن وقت دیگران راموردحملات قرارمیدهنداین مسئلة دلارولیره وتومان یک مسئلة خیلی غامضی نیست وخیلی ساده است همینطورکه اقامیفرمایندمایک مردمانی هستیم وحیثیتی داریم اگرچه این مطلب مربوط به حیثیت نیست ولی محض خوشوقتی خاطرایشان عرض می‌کنم برای همان خیثیتی که داریم وقتی که این اشخاص استخدام شده انددلاردوازده قران وچندشاهی بودبعدتامیزان هشت قران ودهشاهی رسیدوآنهاهم همانقدرگرفته اندوده قران رادوازده قران نگرفته اندحالامیگویدمن بایدبدانم ومطمئن باشم که چه می‌گیرم. ندانستن هم ازباب این نیست که فهم ومدرک این رانداردکه دوازده قران چقدراست. ندانستن ازباب این است که پول امروزدنیامیزانش معلوم نیست چه چیزاست یک پولی یک روزیکتومان است یک روزپنج قران این شخص میخواهدمطمئن باشدنگاه بکندبه زندگانی خودش چون این پول که به اوداده میشودوتمامش رادرایران صرف نمی‌کند می‌خواهد ببیند چقدر عایدش میشودوزندگانی خودش راروی چه اساسی قراربدهد. بنده گذشته از اینکه درایران چند سال به این مسئله مبتلا بودیم درفرنگستان هم که ماموریت داشتم از طرف دولت آن وقت که یک مدت مستخدم، استخدام کنم در بعضی از آنهائی که به یک مناسباتی به بنده مراجعه می‌کردند. از برای مستخدمین معارف یا انستیتو پاستورد دکترهائی که استخدام کردیم خیلی در این موضوع دقت می‌کردیم و باز هم موفق نمی‌شدیم. آن سخت گیریهائی که ما کردیم وبیشتر از آقایان حاضر هم سخت گیریهائی که ما کردیم وبیشترآقایان حاضرهم سخت گیری کردیم سبب شده آنطوریکه می‌خواستیم نتیجه نگرفتیم نکتة حفظت شیئاًوغابت عنک اشباه رابایدملاحطه کردودیدیدکه هروقت که میخواهیدازطرف شمایک مسئله راحفظ کنیم از یک طرف دیگریک مصالح دیگری فوت نشودواین مسئلة پول این طوراست وازخوشبختی پول ما دراین اواخرطوری بوده است که به صرفه ما تمام شده است وبه همین جهت اینهامیخواستندمطمئن باشیدکه به ایشان ضرر وارد نیاید حالا مادراین لایحه دوطرف راملاحظه کردیم. او فکر می‌کند که اگر دلار رفت هشت قران شد من چکنم مقداری از یازده قران زیادتر شد ما چکنیم که ضرر نکنیم این است که طرفین فکر کردیم و این حد را قرار گذاشتیم که یک تومان کمتر و از یازده قران زیادتر نباشد یعنی فردا اگر دلار رفت وشد چهارده قران، دوازده قران بیش از یازده قران نمی‌دهیم ودر عوض باید مالحظه آن طرف را هم کرد ورعایت انصاف را هم کرد. حال او هم اگر هشت، نه قران شد از یک تومان به اوبه او کمتر ندهیم این یک مسئله‌ای است خیلی هم ساده وخیلی هم روشن. نه دخلی به فهم و مدرک ما وارد دارد وبه هیچ چیز هم مربوط نیست.

رئیس آقای حاج میرزا عبدلواهب (اجازه)

حاج میرزا عبدلواهب بنده در دو جز، این ماده مخالفت بودیم. یکی این است که نوشته شده است در پانزدهم داده شود. بنده نمی دانم چه اختصاصی دارند اینها نسبت به سایر مستخدمین دولتی داده شد مال آنها هم داده شود. حالا آنها اختصاصاً پانزدهم هر برجی حقوق خودشان را بگیرند و سایرین ششماه وهفت ماه بمانند بنده مخالفم این یکی، یکی دیگر این که فرمودند کم زیاد می‌شود و آنها باید پولشان را به آنجا بفرستند ضرر می‌کنند بنده خودم یک پیشنهادی داده بودم ولی با پیشنهادی که آقای طهرانی دادند موافقت می‌کنم که به نرخ روز داده شود. به جهت این که لفن هااگر بایدپولشان رابه آنجامیفرستندهزاردلاراگرقیمت دلارهشت قران شد همان هزاردلاررامیگیرندواگرهم یک تومان یادوازده قران شدبازهم همان هزاردلاررامیگیرندوبرای آن فرمایشی که آقای وزیرمالیه کردند آن عیب رادیکرپیدانمیکندلذابنده این پیشنهادراکردم نرخ روزباشد

مخبر-هیچ فلسفه‌ای برای این که نوشته شده بایدپانزدهم ماه بگیرندبالاترازخوداین قانون نیست به جهت این که مااین هاراازآن طرف دنیامی آوریم وبه این هااحتیاج داریم چنانچه الآن چندروزاست که وقت مجلس مشغول این قانون استپس معلوم میشودکه محتاج هستیم به علاوه مستخدمین ایرانی که درایران هستنداینجاوطنشان است اگریکماه حقوقشان فرضاًعقب بیفتدمیتوانندنسیه هم بکنندامامستخدم امریکائی که آمداین جا نمی‌تواندسه ماه به سه ماه حقوق بگیردبه علاوه چه فرق می‌کند. این چه اشکالی است؟ بنده متحیرم اگریک فلسفه ودبیبی داردتأخیرممکن است هزارجورپیشنهادهم کردوالاپانزدهم ماه بگیرندیاآخرماه بگیرنداین تفاوت خرجی برای دولت ندارد در قسمتهای دیگرهم که آقای وزیر مالیه توضیح دادنداگرقانع نشده اندکه بنده هم اگرعرایضی بکنم قانع نمی‌شوند اگرهم قانع شده اندکه شده‌اند.

بعضی ازنمایندگان-مذاکرات کافی است

رئیس-آقای حاج میرزاعبدالوهاب دوفقره پیشنهادداده ایدکدامش قرائت شود.

حاج میرزاعبدالوهاب-بنده پس گرفتم وباپیشنهادآقای طهرانی موافقم.

رئیس-درسابق هم درهفدهم اردیبهشت یک پیشنهادی کرده بودید

حاج میرزاعبدالوهاب-هردوماه راپس می‌گیریم وباپیشنهادآقای طهرانی موافقت می‌کنیم.

رئیس-پیشنهادآقای کازرونی (به شرح زیرقرائت شد)

بنده پیشنهادمیکنم که درمادة دهم درجملة بین الهلالین نوشته واصلاح شود:قیمت دلاردرحال یک تومان محسوب خواهدشد.

رئیس آقای کازرونی بفرمائید

کازرونی – استدعا می‌کنم باقی پیش نهادات را هم قرائت بفرمائید.

رئیس-آقایان اخگر، میرزائی، رضوی، رهنما و عظیمی همه این طور پیشنهاد کرده‌اند.

کازرونی- بنده حق خودم را بهآقای رهنما می‌دهم.

رهنما-عرض کنم در این قسمت البته باید رعایت این بشود که در موقعی که حقوق مستشاران آمریکای تصویب می‌شود. ظوری نباشد که حقوق آقایان آمریکائی عقب بیفتد ولی از طرف دیگر خاطر آقایان نمایندگان مسبوق است که پول ایران در دنیا یکی از پولهای ثابت است. پولهای ثابت عبارت از لیره استرلینک فرانک موریس. تومان ایران. و علت اینکه پول ایران ثابت است برای این است که در مقابلش نقره است و بسته است به شمشهای نقره. هگر نقره تنزل پیدا کندواگر گران شود پول گران میشودوترقی وتنزل پول ایران مثل فرانک فرانسه نیست که کاغذباشدوازبیست وپنج فرانک برسدبه هفتادوپنج فرانک این یک مسئله، مسئلة دیگرکه دربین الهلالین گذاشته اندخیلی خوب است تایک اندازه رفع محظوررامیکندولی من نمی دانم سابقاًچه میکرده اندمثلاًالآن دلارپائین است. چنداست؟ هشت قران وهفده شاهی واخیراًترقی کرده است به هشت قران ونوزده شاهی رسیده. سابقاًهشت قران وشش شاهی بودواین هم دوقیمت داردیکی این که بانک میخرددیگراین که میفروشدوتفاوتی که بین این دوقیمت هست تقریباًپنج شاهی است که بخردوبفروشد. حالاالآن ماداریم دلاررایک تومان حساب می‌کنیم درصورتی که هشت قران ودهشاهی است. چون ترتیب این است که یک تومان ویازده قران هم به همان اندازه داده شود. عبارت بین الهلالین این طوراست پس مادلارراباوجود قیمت فعلی که هشت قران ونوزده شاهی است ده قران می‌دهیم (وبایستی هم داد) شماهم درعوض ازیازده قران به بالا را منظورنکرده ایدیعنی این یک قران منظورمیشودبرای یک وقتی که اگرازیازده قران بالارفت دخل خزانة دولت میشودبنابراین بنده جمع بین نظریة آقایان راکردم وآقایان آمریکائیهاهم هستندکه پولشان چیست وسوءتفاهمی درآن قسمت پیدانخواهدشدپس امروزکه قیمت دلارهشت قرانست یک تومان می‌دهیم فرداهم اگرازیک تومان بالاتررفت ما همان یک تومان رامیدهیم به جبران این که الآن دوقران زیادی می‌دهیم فرداهم اگرترقی کردیک قران کمترمیدهیم بنا براین، این یک نظریة جامعی است وچندان ضرری هم به مستخدمین امریکائی نخواهدخورد

مخبر-یک مطلبی رابنده برای آقایان بایدعرض کنم. مادةده پیشنهاددولت این طوراست:حقوق کلیه مستشاران آمریکائی (متضمن مستشارانی که درایران مشغول خدمتند) بعدازتصویب این قانون این وقتی درکمیسیون آمدکمیسیون این قانون راقبول نکردیعنی این شامل مستخدمین سابق آمریکائیهم بشودوگفته شدمستخدمین سابق به همان نرخ سابقی که دردورةچهارم ازمجلس گذاشته است هروقتنرخ دلار هرقدر باشدازبانک دریاقت کنندبه نرخ روزوهمین مسئله یعنی تنزل ریاددلارسبب شده است که امروزاین پیش بینی دراین قانون شده است که نرخ بایستی برای دلارتعیین کنندزیراهمین مستخدمین ما، درتاریخی که به ایران آمدند، دلاردرآن تاریخ یازده قران وهفده شاهی بوده است وآنهامطابق آن وقت وازروی یازده قران وهفده شاهی آمده‌اند. حالاتنزل میکندمیشودنه قران این است که یک ضرری فوق العاده به آنها واردمیشودبه این جهت است که درکمیسیون دردوجلسه مذاکره شد آخرین وجهی که آنهارضایت پیداکردندوبازهم بااهتمامی که آقای وزیر مالیه کردندوآنهاهم راضی شدنداین مأخذی بودکه درراپرت کمیسیون بودجه پیشنهادشدازاین کمترحاضرنشدند. برای اطلاع خاطرآقایان عرض شد.

رئیس-به این پیشنهادهابعدبایدرأی بگیریم چون پیشنهاددیگری رسیده که براین مقدم است.

پیشنهادآقای میرزائی (به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهادمیکنم درماده دوقیمت قاطع دلاررا نه قران تعیین نمایند. میرزائی-بنده کلیتاًباتعیین دلارمخالفم ولی چون درمادة اول به قسمت دلاررأی دادنداینجاناگزیرهستیم رأی بدهیم منتها یک قیمت قاطعی هم بایدتشخیص دادبرای این که مستخدمی که می‌آید به ایران وحقوق به اومیدهندوبایدخرج کنندخودش هم بایدبداندکه چقدربایدخرج کندبرای این است که این پول رادرایرانخرج میکندوپول آمریکا رابنده نمیدانم چطوراینجا میشودخرج کردبنابراین بایدیک قیمت قاطعی معین کردبه این جهت بنده پیشنهاد راتقدیم کردم ونه قران را کافی میدانم.

رئیس-رأی می‌گیریم پیش نهاد آقای میرزائی، آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدادندقیام فرمایند.

(عده برخاستند)

رئیس- قابل توجه نشد.

محمد هاشم میرزا-بنده توضیحی می‌خواهم بدهم.

رئیس-آقای محمد هاشم میرزاچه می‌فرمایند؟

محمد هاشم میرزا –بنده تصور می‌کنم که اینها خرج محسوب می‌شود بر اینکه فعلاً دلار هشت قران و دهشاهی است بعضی آقایان که پیشنهاد کرده‌اند یک تومان باشد اضافه خرج است.

رئیس-اضافه خرج باشد چه می‌شود؟

محمد هاشم میرزا-اضافه خرج از طرف دولت پیش نهاد نشده است.

رئیس-درست مقصودتان را نفهمیدم.

محمد هاشم میرزا-عرض کردم این اضافه خرج می‌شود و از طرف دولت پیش نهاد اضافه خرجی نشده است.

رئیس –مگر باید حتماً از طرف دولت پیش نهاد شود؟

محمد هاشم میرزا –عقیده بنده این است که اضافه خرج است و باید از طرف دولت پیش نهاد شود.

رئیس-مطابق کدام ماده می فرمائید.

محمد هاشم میرزا –بنده اخطار نظام نامه نکردم که می فرمائیدمطابق کدام ماده عقیده‌ام را عرض کردم

رئیس –رأی می‌گیریم به یک تومان. یکنفر از نمایندگان –پیش نهاد قرأت شود. پیش نهاد آقای کازرونی مجدداً بشرح سابق خوانده شد.

رئیس –آقای کازرونی مجدداً بشرح سابق خوانده شد.

رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دادند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند).

رئیس – قابل توجه شد. پیشنهاد آقای طهرانی دیگر مورد ندارد.

آقا شیخ محمد علی طهرانی-شاید این قابل توجه بشود .(به شرح ذیل خوانده شد.)این بنده پیش نهاد می‌نماید به این طریق قیمت دلار به نرخ روز خواهد بود.

رئیس –آقای طهرانی (اجازه)

آقای شیخ محمد علی طهرانی –آقایان رأی دادند که قیمت دلار یک تومان ولی آنطرف هم قبول کند و بنابر بیانی که آ قای مخبر فرمودند بالاخره که بعد از مذاکرات زیاد بین یک تومان و یازده قران معین شده و ما هم که نمی‌خواهیم صدمه به مستخدمین آمر یکائیمتوجه شود. بنا بر این هر چه نرخ روز مطابق آن به آنها حقوق داده شود و اما راجعه به پول خودمان متأسفانه غیر از آن قسمتی که آقای رهنما برای ترقی و تنزل پول نقره ذکر کردند یک جهات دیگری هم هست. که ما هر وقت می‌خواهیم قسط نفت را بگیریم یک مرتبه طلا تنزل می‌کند و هر شش ماه یک دفعه این اتفاق می‌افتد. والا اکثراً در غیر این موارد میزانش، میزان واقعی است و قیمت دلار هم یک وقتی نه قران است یک وقت یک تومان یا دوازده قران. بنابراین هیچ اعنراضی بر اعتراضی بر آنها و ما وارد نیست و حوادث قیمت را بالا وپائین می‌برد این است که بنده پیشنهاد کردم قیمت دلار به نرخ روز باشد.

رئیس – آقایانی که پیشنهاد آقای طهرانی را قابل توجه می دانند قیام فرمایند:

(عده‌ای بر خواستند).

رئیس قابل توجه نشد. چند دقیقه تنفس داده می‌شود.۰داین موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس ازنیم ساعت مجدداًتشکیل گردید)

رئیس-مادة یازدهم قرائت می‌شود: (به شرح ذیل قرائت شد)

مادة یازدهم-

الف-هریک ازمستخدمین آمریکائی که مطابق مقررات این قانون استخدام میشوندبایستی تصدیق نامة طبی راجع به صحت احوال مزاجی خودراارائه بدهند.

ب-هریک ازمستخدمین آمریکائی مزبورکه به واسطة علت مزاج مجبوربه معاودت وطن واستعفای ازخدمت دولت ایران گرددمخارج معاودت او متناسب مخارجی که درموقع آمدن پرداخته شده است تأدیه خواهدشد

ج-هریک ازمستخدمین آمریکادی که به واسطة علت مزاج ازخدمت خودغیبت نمایدواین غیبت ازحدمرخصی که تاآن تاریخ برطبق مقررات کنتراتی حق آن مستخدم بوده سه ماه تجاوزکنددولت می‌تواندباموافقت رئیس کل مالیه کنترات مشارالیه رافسخ ودرصورتی که درآن موقع درایران باشد خرج معاودت اوبه تناسب مخارجی که درموقع آمدن پرداخت شده است تأدیه خواهدشد.

رئیس-آقای آقاسیدیعقوب (اجازه)

آقاسیدبعقوب-مخالفت بنده دراین ماده آن جزءسوم است که می‌نویسد:اگرمستخدم کسالتی پیداکردونتوانست به خدمت خودادامه دهد و۳ ماه غیبت کرددولت می‌تواندکنترات اورافسخ نمایدبنده می‌خواهم عرض کنم که وزارت مالیه متوجه حفظ مالیه دولت ومملکت هست وبنده آن عرضی که آن وقت کردم این بود. اثبات شیئی هم یعنی ماعدا که نمی‌کند من که نگفتم شماخزانة مملکت رابه بادمیدهیدوبنده حافظم، شمانمایندة دولت هستیدوبنده نمایندة ملت وبایدبه آن اندازه که تکلیف منست ملاحظة صرفه رابکنم وعرض هم نکردم که شماملاحظه نمی‌کنید. خیربنده هم ملاحظه می‌کنم شماهم ملاحظه میکنیدولی این که هرچه درمجلس بیایدفوراًبایدقبول کردخودتان هم که یک نفراززمامداران حکومت مشروط هستیدبه این اصل قائل نخواهیدبودوبنده معتقدم که شماخدمت خواهیدکردوخقوق دولت راحفظ خواهیدکردولی تصدیق میفرمائیدپس از آن که یک مستخدمی سه ماه غیبت کردونتوانست سرخدمت حاضرشوددراین صورت مسلم است که حق بادولت است که کنترات اورافسخ کندولی دراین جامینویسدکه دولت می‌تواندواین ‹‹می‌تواند››یک کلمه‌ای است که آن حق ثابت را برای دولت ثابت نمیکنددرصورتی که اگرپس ازسه ماه مستخدم نتوانست سرخدما خودبیایدو به خدمت خودش امتدادبدهددولت بایدکنتراتش رافسخ کند.

وزیرمالیه-البته مجلس شورای ملی درامورمملکتی ومخصوصاًدرامورمالی بایددقت کندوبنده هم وفتی عرض کردم مقصودم این نبودهرلایحه که دولت پیشنهادمیکندباید آن راقبول وتصویب کنید. خیرماتأمل می‌کنیم تاصحبت بکنیدوخوشوقت هم هستیم وتأمل می‌کنیم وبرای مسائلی که ان قدرها اهمیت ندارددرآنهاهم مذاکره می‌کنید. بنده آن وقتی هم که این عرض راکردمن باب این بودکه آقای آقاسید یعقوب فرمایشاتشان رابایک لحنی اداکردندکه بنده همچوفهمیدم که شایدایشان یک همچونظری دارند، اگرندارندکه هیچ امادراین موضوع به خصوص گمان می‌کنم عین فرمایشاتی که ایشان میکننددرماده نوشته شده باشد. برای این که طبیب هست می بیندوخوددولت هم ملاحظه میکنداگردید که تاپنج روز ده روز دیگر حالش خوب میشودومیتواند بیاید خدمت کندالبته انصاف نیست که به اوبگویندکه مااین دهروراقبول نمی‌کنیم. ولی اگردیدید یک ترتیبی است لازمست چندماه دیگرمعالجه واستراحت کندوتامدتی ازعهدة خدمت برنمیآیدآنوقت دولت حق داردبه او بگویدکه ما بیش ازسه ماه قبول نمی‌کنم بروید. پس اختیاربا دولت است وملاحظه می‌کند بعدازسه ماه اگرخوبست نگاه میداردنخواست نگاه نمیدارد حالا اگر تصور مفرمائیدکه دولت چنین کاری رانخواهدکردویک آدمی را که می‌بیند مریض است وممکن است شش ماه دیگرهم نتواند کار کند دولت بازاورانگاه میداردبه این ماده رأی ندهیدواگر دولت راطوری تصورمیکنیدکه وقتی دیدمرض یک مستخدم امتدادپیدامیکندوکارازاوساخته نیست اوراجواب می‌کند رأی بدهیدولی این ماده، مادةمعقولی است.

جمعی ازنمایندگان-مذاکرات کافیست.

رئیس-آقای دکترآقایان پیشنهاد کرده اندقسمت اول ودوم حذف شود. آقای دکترآقایان (اجازه)

دکترآقایان-قسمت اول این ماده این طورنوشته شده است:هریک ازمستخدمین آمریکائی که مطابق مقررات این قانون استخدام میشوندبایستی تصدیقنامة طبی راجع به صحت احوال مزاجی خودارائه بدهد. وقتی قرارشدماانتخاب این آقایان رابه رئیس کل مالیه واگذاراین تذکردراینجاضرورتی ندارد. اگرقراربودکه تصدیقنامه رادراینجابدهنداین آدم ممکنست دربین راه مریض بشود، وقتی ما قانون می‌نویسیم نبایستی یک شروطی که اصلاًاهمیت ندارددرآن ذکرکنیم.

مخبر-توضیحی که آقادادندراجع به قسمت اول بودوتصورمیکنم قسمت اول خیلی به نفع ماباشدوبرای شرطی که مادرقسمت بعدمیکنیم یعنی شرط می‌کنیم اگرمریض باشداوراروانه نماینداین شرط خیلی لازمست وبایداین شرط باشد که وقتی استخدام میشودتصدیق نامه‌ای که دلیل برصحت احوال مزاجی خودش است ارائه بدهدبرای این که یک آدم مریض رااینجانیاورندکه بعدازسه ماه مجبورباشند یک مبلغی به اوبدهندومراجعت کندبنابراین، اینقسمت به نفع ماست.

رئیس-آقای دامغانی پیشنهادکرده‌اند مادة یازده حذف شود

مخبر-اگررأی ندادندحذف می‌شود.

رئیس-پیشنهادی کرده اندراجع به تمام ماده بایدتوضیح بدهند.آقای دامغانی-(اجازه)

دامغانی-بنده اصولاًبا کنترات واستخدام آقایان آمریکائی‌های حاضروآتیه هم موافقم وتااینجاهم باموادموافق بودم ولی متأسفانه بااین ماده مخالفم وخیال می‌کنم این ماده باید حذف بشود

قسمت اول این ماده بایک صورت مرغوبی تنظیم شده برای این که قسمتهای ب وج تحمیل وگنجانده شودوالااین مسلم است یک نفری که ازاینجابه آمریکامیرودبرای این که یک عده رااستخدام کنداشخاص مریض رانمیآوردواشخاص مریض خودشان هم نمیآیندبه ایران وطبیعی است یک نفری که میرودبرای این که یک عده مستخدم به ایران بیاورداشخاص صحیح المزاجی راخواهدآوردکه دراینجابتوانندازعهدة کارکردن برآیندواگراین اشخاص مریض باشندکه نتوانندازعهدة خدمت برآیندآنهارااستخدام نخواهدکردوخودآنهاهم حاضرنمی شوندکه ازآمریکابه ایران بیایند. بنابراین قسمت اول رابااین که ظاهرش مرغوبست زائدمیدانم واگرآن راقبول کردیم آنوقت قسمت (ب وج) هم به ماتحمیل میشودوگمان می‌کنم هیچ سابقه نداشته باشدکه اگریک مستخدمی آمداینجاوناخوش شدمامخارج معاودت اورابدهیم. البته اگرآمداینجاوناخوش شدحقوقش رامیگیردواستعفامیدهدوبه عقیدة بنده اصلاًاین ماده زائداست.

معاون وزارت مالیه-صرف نظرازاین که قسمت اول باشدیانباشدقتمت ثانی درجای خودش هست زیرایک مستخدمی که برای مدت معینی خودش راکنترات داده است وتعهدکرده است برای انجام یک خدمتی وازیک نقطة بعیدی هم آمده است اینجاواتفاقاًمریض شده ونمیتواندازعهدة کار برآید ومجبورمیشودازکارخودش دست برداردبایدمخارج معاودتش رابدهندبنابراین قسمت اول باشدیانباشدقسمت ثانی درجای خودش هست وتصور میکنم از طرف مستخدمین آمریکائی یک طریقةبانزاکت وانصافی دراینجارعایت شده است که قیدکرده اندمستخدمینی راکه ازآنجابرای خدمت به ایران میآورندبایدرعایت حفظ الصحه آنهابشودوهمچو تصورمیکنم که ازدهندةطرح این کنترات بایدیک قدری راضی وبلکه ممنون هم بود.

رئیس-ماده به سه قسمت می‌شود، بدواًرأی می‌گیریم به قسمت الف، آقایانی که تصویب میکنندقیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد، درقسمت دوم آقای رضوی پیشنهادی کرده اندکه قرائت می‌شود: (به این ترتیب خوانده شد)

بنده پیشنهادمیکنم قسمت (ب) این طوراصلاح شود:درآخرسطراول ازقسمت (ب) اضافه شود، باتصدیق انجمن حفظ الصحه که درایران قابل معالجه نیست

رئیس-آقای حاج میرزاعبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزاعبدالوهاب-بنده این پیشنهادراازاین نقطه نظرتقدیم کردم که به محض این که فی الجمله کسالتی پیداکردفوراًنگویدمخارج معاودت مرابدهیدمیخواهم بروم وکارهایم معطل بماندولیاگرکسالتی پیداکردواطبای حفظ الصحه تصدیق کردندکه درایران قابل معالجه نیست، ماراضی به مرگ آنها نیست میبرونددرآمریکا خودشان رامعالجه کنندامااگردرایران قابل معالجه باشندوبخواهندبه آمریکابروندبنده مخالفم که حقوق سه ماه وخرج معاودت به آنهاداده شود.

مخبر-اگرانجمن حفظ الصحه تصدیق کردکه درایران قابل معالجه است ولی دوسال ونیم طول میکشدتاخوب شودآنوقت بایدتاآخرمدت به اوحقوق دادتاخوب بشود؟

رئیس-آقای کازرونی این پیشنهادجنابعالی دیررسیده است ونمی شودرأی گرفت برای این که به قسمت اول رأی گرفتیم واین پیشنهادراجع به تمام ماده است رأی می‌گیریم به پیشنهادآقای رضوی، آقایانی که قابل توجه میدانندقیام فرمایند

(عده‌ای برخاستند)

قابل توجه نشدرأی می‌گیریم به قسمت (ب) آقایانی که موافقندقیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. راجع به قسمت (ج) چندفقره پیشنهادرسیده است، قرائت می‌شود (به شرح ذیل خوانده شد)

پیشنهادآقای آقاسیدیعقوب-بنده پیشنهادمیکنم که صفحةشش درسطرپنج اینطوراصلاح شود:دولت کنترات اورافسخ می‌نماید.

رئیس-آقای آقاسید یعقوب (اجازه)

آقاسیدیعقوب-چون مطابق فرمایشی که آقای وزیرمالیه فرمودندمطلب همانست وچون مطلب همانست به این جهت بنده خواستم صریح تربه مطلوب باشدبه این جهت پیشنهادکردم اگربعدازسه ماه مستخدم نتوانست سرخدمت خودش بیایددولت کنترات اورافسخ میکند ودیگر کلمة میتواند نمیخواهد.

آقایانی که پیشنهادآقای آقاسیدیعقوب راقابل توجه میدانندقیام فرمایند

(معدودی قیام نمودند)

رئیس-قابل توجه نشد، پیشنهادآقای اخگرقرائت می‌شود (اینطورخوانده شد) بنده پیشنهادمیکنم درقسمت (ج) از‹‹درصورتی که››تاآخرحذف شود.

رئیس-آقای اخگر (اجازه)

اخگر-بنده بااین موادکاملاًموافقم لکن دراین ماده این قسمت که مینویسدودرصورتی که درآن موقع درایران باشدخرج معاودت اومتناسب مخارجی که درموقع آمدن پرداخت شده است تأدیه خواهدشد، به عقیدة بنده زائداستبرای این که اگریک مستخدمی باعلم واطلاع به این که چندماه مرخصی داردمسافرت کردوسه ماه هم حاضرنشددیگرنبایستی مخارج معاودت برای اودادبه آمریکاببرندواین قسمت هم دوصورت دارد:یکی این که مرخصی گرفته وبا آمریکا رفته است به عنوان این که دراین قانون خرج معاودت برایش معین شده ومابرای اومیفرستیم. یااین که سه ماه دیگرنمی آید، آمده است به ایران ومدتی هم ازمرخصی اوگذشته است ماآنوقت هم بایدخرج معاودت اورابدهیم. ولی وقتی که این قیدنشد آنوقت این مستخدمی که میرودمیداندبایداستعفابدهدبابیاید.

مخبر-این قسمت هائی که به نفع ماست پیشنهادمیفرمایند حذف شود. مادراینجا میگوئیم درصورتی که درایران باشد. یعنی اگریک مستخدمی مریض شدوسه ماه هم اصافه برمرخصی اوگذشت آنوقت دولت بایدمخارج معاودت اورابدهدوبرود. یعنی درصورتی که درایران باشد و بعد ازسه ماه بازحالتش طوری باشدکه نتواندمشغول خدمت شودآن وقت خرج معاودت به اومیدهیم واین به نفع ماست

رئیس-این هم راجع به تجزیه است میماندبرای بعد. پیشنهادآقای سلطانی (به شرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهادمیکنم درقسمت (ج) لفظ باموافقت رئیس کل مالیه حذف شود.

آقاسیدمحمدسلطانی-باردشدن پیشنهادآقای آقاسیدیعقوب این پیشنهاددیگرموردی ندارد.

رئیس-پیشنهادآقای تهرانی قرائت می‌شود.(به این ترتیب خوانده شد) این بنده پیشنهادمینماید موافقت تبدیل به مشاوره شود

رئیس-آقای تهرانی (اجازه)

آقاشیخ محمدعلی تهرانی-بنده گمان می‌کنم که درکنترات خوددکتر میلیسپوهم بتشدکه ایشان طرف مشاوره هستندنه طرف موافقت و در اینجا اختیارات ازدولت سلب میشوداین است که بنده کلمةمشاوره راپیشنهادکردم برای این که رئیس کل مالیه بایدطرف مشورت باشد و در اینجا مینویسدباموافقت رئیس کل مالیه. یعنی اگررئیس کل مالیه موافقت نکرددولت نمی‌تواندعذرآن مستخدم رابخواهد. بنابراین بنده معتقدم که بامشاوره رئیس کل مالیه باشدنه باموافقت.

رئیس-آقای بیات (اجازه).

مرتضی قلیخان بیات-درکارهای وزارت مالیه نظریةرئیس کل مالیه مدخلیت دارد. مخصوصاًدراستخدام وعزل ونصب اعضاءودرکنترات رئیس مالیه هم این مسأله قیدشده است والبته ایشان بایستی دراین قضیه نظرموافق داشته باشدودرهرحال درمشاوره هم یابایدموافقت کندیاغیرموافقت ودرهرصورت نتیجةمشاوره بایدمعلوم باشدوالااگرموافقت نکردچه بایدکردوتکلیف دولت چیست؟ پس به عقیدةبنده بایدلفظ موافقت دراینجاباشد.

رئیس-رأی می‌گیریم به پیشنهادآقای تهرانی. آقایانی که قابل توجه میدانندقیام نمایند

(عده- ای برخاستند)

رئیس-قابل توجه نشد، یشنهادآقای کازرونی.(به این مضمون خوانده شد)

بنده پیشنهادمیکنم که درمادة یازده درقسمت (ج) درسطردوم بعداز‹‹ازخدمت خود››کلمه ‹‹بااجازه››اضافه شود.

رئیس-آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی –بنده دراین عبارت یک ابهامی می‌بینم. می‌نویسد:هریک ازمستخومین امریکائی که به واسطةعلت مزاج ازخدمت خودغیبت نمایداین اعم است ازاین که این غیبت با اجازه باشدیابی اجازه. وهمچنین اعم ازاین که درامریکاباشدبادرایران این عبارت ابهام دارداین است که بنده پیشنهادکرده‌ام کلمةاجازه اضافه شودونوشته شودبه واسطةعلت مزاج ازخدمت خودبااجازه غیبت نمایدواگربی اجازه باشدهمیشه خدمت آنهایک حالت تزلزلی دارد. یعنی می‌تواندبعدازاین که بگوید ناخوش بودم غیبت نمایدوبنده معتقدم کلمةبااجازه دراینجااضافه شود.

مخبر-این عکس مقصودرامی رساند. دراین قسمت نوشته است:هریک ازمستخدمین امریکائی که به واسطةعلت مزاج ازخدمت خودغیبت نماید، اگربااجازه باشدکه این ترتیبات لازم نیست. پس این غیبت بی اجازه است وهروفت ازحدمرخصی که تاآنوقت خق داشته است سه ماه تجاوز نمایدآنوقت دولت می‌تواندکنترات اورافسخ نماید.

رئیس-آقایانی که پیشنهادآقای کازرونی را قابل توجه میدانندقیام فرمایند.

(عده‌ای برخاستند)

رئیس-قابل توجه نشد. رأی می‌گیریم به قسمت (ج) که تقسیم میشودبه دوقسمت:اول ازاول قسمت (ج) تافسخ نماید. آقایانی که این قسمت راتصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. رأی می‌گیریم به قسمت دوم از‹‹درصورتی که››الی آخرقسمت جیم. آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اکثربرخاستند)

رئیس-تصویب شد. رأی می‌گیریم به مجموع هردوقسمت آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. پیشنهادآقای میرزاشهاب قرائت می‌شود.(این طورخوانده شد)

بنده پیشنهادمیکنم که درآخرمادةیازده علاوه شود:ولی مدتی راکه زائدبرمدت مرخصی که حق استفاده ازآن داشته غیبت کرده است حق اخذحقوق ندارد

رئیس-آقای آقامیرزاشهاب.(اجازه)

آقامیرزاشهاب-درقسمت‹‹جیم››نوشته شده است:واین غیبت ازحدمرخصی که تاآن تاریخ برطبق مقررات کنتراتی حق آن مستخدم بوده سه ماه تجاوزکنددولت می‌تواندکنترات اورافسخ کند. حالاازسه ماه بیشترمثلاًپنج ماه شدآیااین سه ماه یاپنج ماهی که زائدبرحق مرخصی اوبوده آیاحقوق این مدت راهم دولت بایدبه اوبدهدیانه؟ بنده عرض می‌کنم وقتیکه زائدبرمدتیکه حق مرخصی داشته یااجازه داشته است اگرغیبت نمایدچه سه ماه چه پنج ماه نبایدحقوق بگیرد. این است که بنده این پیشنهادراکردم که درآخرماده علاوه شودوتکلیف معلوم شودوالابه موجب این قسمت همچومعلوم میشودکه غیبت اوهرقدرشدودولت کنترات اورافسخ نکردحقوق آن مدت بایدبه اوداده شودوبنده معتقدم که نباید از برای آن ۳ ماه حقوق به اوداده شود.

وزیرمالیه-بنده قبلاًتوضیح دادم که مقصودازاین ماده چیست. دراینجانوشته شده است به واسطةعلت مزاج والبته اگربدون علت مزاج غیبت کرده حق اخذحقوق نداردوخرج راهم نبایدبه اوبدهندامااگرغیبت اوبه واسطةعلت مزاج باشدتاوقتی که حق مرخصی داردکه حقش است واگرپس ازانقضای حق مرخصی بازهم به واسطةعلت مزاج نتوانسته است سرخدمت بیایدو۳ماه گذشت آن وقت اگردولت دیدبقای اودرسرخدمت ممکن است اسباب ضرردولت بشودحق دارداورامرخص کندیعنی کنترات اورافسخ کنداما انصاف هست که…

کازرونی-استغفرالله.

وزیرمالیه-یک همچوآدمی که درخدمت دولت ایران هست وخدمت میکندو به واسطةمرض بیکارشده ازحقش هم محروم می‌شود. ملاحظه کنیداگرمستخدم ایرانی باشدومریض باشدکه نتواندکارکندچه بایدکرد؟ ازیک طرف مریض شده وازطرف دیگرازخدمتش بیکارشده ونمیتواندبه کنتراتش مداومت بدهدودولت هم اوراجواب میکندآن وقت حقوق اوراهم ندهند؟ به نظربنده این انصاف نیست. به علاوه این حق تا۳ماه شده ومدت۸ماه و۱۰ ماه بیشترنیست.

رئیس-آقایانی که پیشنهادآقای آقامیرزاشهاب راقابل توجه میدانندقیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-قابل توجه شد. این ماده هم می‌ماند. مادةدوازدهم: (این طورخوانده شد)

مادةدوازدهم-سایرموادکنترات مستخدمین آمریکائی که برطبق این قانون استخدام میشوندبامقررات قانون مورخ ۲۳عقرب ۱۳۰۱ راجع به استخدام اتباع خارجه موافقت خواهدداشت. رئیس-آقای آقاسیدیعقوب. آقاسیدیعقوب-عرضی ندارم

رئیس-آقای اخگر (اجازه)

اخگر-بنده سؤالی داشتم

رئیس-اگرمخالف هستیدبفرمائیداخگر-مخالفم. درقانون بیست وسوم عقرب درمادةدوم راجع به شرائط کنترات مستخدمین خارجی می‌نویسد:پس ازتصویب فقرات مزبوره درمادةاول سایرشرایط را دولت تعیین وکنترات راامضاءنمایداین سایرشرایط راکه ممکن است براین کنترات علاوه شودآقای مخبرتوضیح بدهندکه مقصودچیست؟ زیرا تمام شرایط که اینجانوشته شده است.

مخبر-این مطلب یک چیزمضری نیست درمادةدوازدهم نوشته‌ایم سایرمواد کنترات مستخدمین آمریکائی مطابق بیست وسوم عقرب خواهد بود سایر شرایط یک جزئیاتی است که قابل نیست وآمدنش درمجلس وگذشتنش چندان اهمیتی نداردئاین جزئیات راممکن است دریکی ازکنترات‌های خارجه ملاحطه بفرمائیدکه چیست درهرحال یک چیزاساسی وقابلی نیست.

رئیس-آقای طباطبائی دیبا (اجازه)

دیبا-عرضی ندارم

رئیس-رأی می‌گیریم به مادة۱۲آقایان موافقین قیام فرمایند.(عدةکثیری قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. مادة۱۳(به شرح ذیل قرائت شد) مادة۱۳-هرگاه یکی ازمستخدمین آمریکائی بدون دلیل موجهی ازخدمت خود استعفاء بدهد یادرانجام وطایف خودکوتاهی یامسامحه ورزددولت برطبق پیشنهادرئیس کل مالیه می‌تواندکنترات اوراملغی نموده ودراین صورت فقط حقوق ایامی که مشغول خدمت بوده وایام مرخصی قانونی دربارةاوپرداخته می‌شود.

رئیس-آقای آقاسیدیعقوب (اجازه)

آقاسیدیعقوب-اینجاگمان می‌کنم خودآقای مخبرهم تصدیق بفرماینداگرچه من حقیقتاًبه واسطةاطمینانی که به مستخدمین آمریکائی دارم معتقدم این ماده وجودخارجی پیدانمیکندکه مستخدمین آمریکائی درکارکردن مسامحه یا کوتاهی کنند. برای این که تا این اندازه‌ای که امتحان داده اندخوب امتحان داده اندولی حالااگریکی ازمستخدمین آمریکائی بدون دلیل موجه ازخدمت خوداستعفابدهدیادریکی ازوظایف خود کوتاهی کندمعلوم است که این یک آدم بدی است برای این که مسامحه میکندوالبته کنتراتش منفسخ است نه این که دولت می‌تواندفسخ کندبایدتصریح شودکه یک چنین موقعی اگرخدای نخواسته یک همچوکسی پیداشددروظایف خودش مسامحه کردمنفصل است این عرض اول، عرض دوم این است که دراینجا می‌نویسد (درصورت فقط حقوق ایامی که مشغول خدمت بوده وایام مرخصی قانونی دربارةاوپرداخته می‌شود) ایامی راکه مشغول خدمت بوده است بنده موافقم. امادرایام مرخصی فرض بفرمائیدیک مستخدمی را۳سال کنترات کردیددرسال اول به وظیفةخودعمل کردولی درسال دوم مسامحه دراجرای وظایف خودش نموددراینجابایدحقوق ۳ماهةمرخصی هم به اوبدهیم؟ این رابنده مخالفم چرا؟ برای این که این یک تحمیل فوق العاده-ایست ودراین صورت نبایداینقدردربارةاوموافقت کردوالبته همانطورکه دراین موادبااینهابه طورنرمی کنارآمدیم دراینجا بایدبه طورشدت این مسئله راپیش بینی کنیم زیراقانوناًهمچومستخدمی ابداًحق نداردهمان حقی راکه داشته است به او میدهنددیگراضافه چرا؟ والبته دراینجاکنترات هم فسخ است

مخبر-بنده درقسمت اول گمان می‌کنیم کلمة‹‹باید››دراینجا هیچ ضرورت نداردو‹‹می‌تواند››کافی است کی می‌تواند؟ دولت هردولتی هم که باشدطرف اعتمادمجلس شورای ملی است والبته دولت ووزیرمالیه ورئیس کل مالیه که طرف اطمینان مجلس هستندوقتی دیدندیک مستخدمی درانجام وظایف خودقصوریاتقصیرکردآن وقت می‌توانندبه کنترات اوخاتمه بدهندوخواهندداد. راجع به ایام مرخصی هم فرض بفرمائیدیک شخص دوسال خدمت کردوبعداز۲سال دیدنددرخدماتش آنطورکه لازم است مراقبت نداردوقتی به کنتراتش خاتمه دادندنسبت به دوسال که خدمت کرده دوماه مرخصیش راحساب میکننداگریک سال خدمت کرده است۱ماه وبالاخره مرخصی زیادی حساب نمی‌شود.

رئیس-آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی-بنده گمان می‌کنم که درایت ماده رعایت طرفین قضیه نشده دراینجامیگویداگریک مستخدمی به خودی خوداستعفادادبدون این که عذرموجه داشته باشدمثلاًمامستخدم رامخارج دادیم وازآمریکاآوردیم بعددلشان نخواست که بمانندیک گردشی هم کردند. به خودی خوداستعفادادند، استعفاکه دادندبایستی مطابق کنترات مخارج آنهاراهم بدهیم واگرچنانچه یک چندوقتی ماندندبعدخودشان دلشان خواست یایک جهتی ازجهات باعث شدیاکسی محرک شدکه بالاخره دلش نخواست بماندو ول کردورفت. دراین صورت هم حقوق ایام مرخصیش رابدهیم وهم مخارج رفتنش رابدهیم یعنی چه؟ زاآن طرف ملاحظه بفرمائید. درصورتی که ۱نفرمستخدم به موجب سندی که ازمامیگیردوبه مامیدهدهمان طوری که مااگرخواسته باشیم قبل ازانقضای مدتش کنترات اورافسخ کنیم حق داردیک چیزی ازمابگیردوماهم ملزم هستیم که به او بدهیم اوهم بایددرمقابل ملزم باشددرورقه‌ای که به ما میدهدتعهدکندکه مدت خومتشرادرازاءحقی که به اومیدهیم انجام بدهدوبالاخره این حق رانداردکه هروقت دلش خواست به اختیارخودش استعفابدهدومایک مبلغی هم پول به اوبدهیم به عقیدة بنده این فلسفه دلیلی نداردوبایدحکومت عادلانه وبارعایت حق طرفین باشد.

جمعی ازنمایندکان-مذاکرات کافی است

رئیس-پیشنهادها قرائت می‌شود.(به این ترتیب خوانده شد)

پیشنهادآقای سلطانی:پیشنهادمیکنم که درمادة۱۳درسطر۳عبارت‹‹برطبق پیشنهادرئیس کل مالیه››حذف شود.

رئیس-بفرمائید.

سلطانی-بنده درآن ماده هم پیشنهادکرده بودم دراین جاعرض می‌کنم درقانونگذاری ملاحظةاشخاص نیست هی میفرمایندسوءظن نبایدداشت البته سوءظن نیست ورئیس مالیه طرف اطمینان همه هست ولی اگرچنانچه تشخیص دادندکه این مستخدم قابل نیست ونمیتواند خدمت راادامه بدهدالبته دولت بایدفسخ بکندحالاشایدموافقت بارئیس کل مالیه حاصل نشدوحال آنروزرئیس مالیه غیرازحال امروزبودویک سال دیگری پیداشدکه موافقت نشددراین صورت بایدحقوقش رابگیرد. بنابراین بنده پیشنهادکردم که این لفظ حذف شودوهمینقدرکه دولت تشخیص دادکه نمی‌تواندخدمت خودراادامه بدهدکنتراتش رافسخ کند.

مخبر-بنده مناسب نمیدانم اصلاًاین مذاکرات بشود. اولاًاین مستخدمین آمریکائی مطابق یک ماده که گذشت مسئول رئیس کل مالیه هستند، رئیس کل مالیه مسئول وزیرمالیه، ووزیرهم مسئول مجلس شورای ملی است هروقت وزیرمالیه یارئیس کل مالیه برخلاف یکی ازمقررات قانون بخواهدرفتارکند، آن رئیس مالیه وآن وزیرازخدمت منفصل می‌شود.

رئیس-آقایانی که پیشنهادآقای سلطانی راقابل توجه میدانندقیام فرمایند.

(عدةقلیلی قیام نمودند)

رئیس-قابل توجه نشد. پیشنهاددیگر.

(به این مضمون خوانده شد) پیشنهادآقای تجدد:بنده پیشنهادمیکنم مادة۱۳به این طریق اصلاح شود:هرگاه یکی ازمستخدمین درانجام وظایف خودکوتاهی یامسامحه ورزدکنترات ملغی خواهدبودودرصورتی که بدون دلیل موجهی ازخدمت خوداستعفادهدفقط حقوق ایامی که مشغول خدمت بوده وایام مرخصی قانونی دربارة اوپرداخته خواهدشد.

رئیس-بفرمائید

تجدد-اولاًبه عقیدةبنده مادة۱۳درست تنظیم نشده، اول ماده می‌نویسد:هرگاه یکی ازمستخدمین امریکائی بدون دلیل موجهی ازخدمت خوداستعفادهدیادرانجام وظایف خودکوتاهی یامسامحه ورزددولت برطبق پیشنهادرئیس کل مالیه می‌تواندکنترات اوراملغی نموده ودراین صورت فقط حقوق ایامی که مشعول خدمت بوده وایام مرخصی قانونی دربارةاوپرداخته می‌شود. اگراستعفاداددیگرکنتراتی باقی نمیماندکه آن راملغی کننداین یکی، وثانیاً مسئلةاعتمادبه دولت وعدم اعتمادبه دولت یاعدم اعتمادبه کمیسیون امریکائی نیست. این مادة۱۳درحقیقت حکم یک مادةجزائی راداردودرهرقانونی ۱مادةجزائی هست واین مادةسیزدهم هم حکم مادةجزائی راداردیعنی این مستخدم آمریکائی بایدبیایدوبه این مملکت خدمت کنداگرنکردطبعاًکنترات اوملغی است اعم ازاین است که دولت کنترات اوراملغی کندیانکندمنتهااین است که بعداگردولت بخواهدثانیاًبه مجلس پیشنهادمیکندواورااستخدام می‌کند. بنابراین بنده عرض می‌کنم درصورتی که مسامحه ورزداساساًکنترات فسخ است دراین صورت ودرصورتی که خودش استعفاءبدهد آنوقت فقط حقوق ایام مرخصی قانونی وحقوق ایامی که مشغول خدمت بوده است دریافت خواهدنمود. یک پیشنهاددیگری هم شده است که تصریح شده است که حق خرج ومعاودت رانخواهدداشت.

مخبر-این پیشنهادعین عبارت پیشنهادی کمیسیون است جزاین که کلمةرئیس مالیه راازش حذف کرده خوب اگریک مستخدمی بدون دلیل موجهی ازخدمت خوداستعفاءبدهدیادرانجام وظایف خود، خودداری نماید. مشخص این کیست؟ مشخص این که مجلس شورای ملی نیست. مشخص این رئیس کل مالیه است پس بایدبه موافقت اوباشدوغیرازاین هم علاجی ندارد.

رئیس-آقایانی که پیشنهادآقای تجددراقابل توجه میدانندقیام فرمایند.

(عدةقلیلی قیام نمودند)

رئیس-قابل توجه نشد. پیشنهاددکتر آقایان: (اینطورقرائت شد)

پیشنهادمیکنم مادة۱۳به ترتیب ذیل تجزیه شود. الف-هرگاه یکی ازمستخدمین امریکائی بدون دلیل موجهی ازخدمت استعفاءبدهدفقط به حقوق مدت خدمت خودحق خواهدداشت. ب-هرگاه یکی ازمستخدمین امریکائی درانجام وظایف خودکوتاهی یامسامحه ورزددولت برطبق پیشنهادرئیس کل مالیه می‌تواندکنترات اوراملغی نموده ودراین صورت فقط حقوق ایامی که مشغول خدمت بوده وایام مرخصی قانونی دربارةاوپرداخته می‌شود.

رئیس- آقای دکترآقایان.

دکترآقایان-آقای تجددیک قسمت عرایض بنده رافرمودنداینجادوصورت پیش بینی شده است یکی صورت استعفای مستخدم یکی هم صورت الغای کنترات. به موجب یک دلیلی معین اگرمستخدمی استعفاءکردکه دیگر کنتراتی باقی نیست که ملغی شوداین ابداًمنطق ندارد. وبنابراین، این قسمت بایدتجزیه شود. اماآمدیم درقسمت دوم درمادة ۱۴ ملاحظه خواهیدفرمودکه قراربرآن شدکه اگردولت کنترات راخواست فسخ بکندومیل نداشته باشداورانگاه داردوکنترات اوراملغی کندبایدخرج راهش رابدهدوحقوق مرخصی اورا هم به او بدهداین معلوم است که حق اوست واین به منزلةیک جریمه ایست که مامیدانیم چون برخلاف کنترات رفتارمیکنیم. امااگربناشداین حق فسخ راطرف داشته باشد طرف میآیداینجادرصورتی که به ماقول داده است ۵سال اینجابمانددرآخرسال اول استعفاءمیدهدبه عقیدةبنده اوهم یک جریمه بایدبدهدجریمةاوچه خواهدبودبه عقیدةبنده همان حقوق یک ماهة مرخصی که به اوتعلق میگیردبایستی به عنوان جریمه به اوندادبرای این که اسباب زحمت مارافراهم کرده است

رئیس-آقای تدین (اجازه)

تدین-بنده تصورمیکنم درست دقت درقسمت اول این ماده نشده است، می‌گوید:هرگاه یکی ازمستخدمین امریکائی بدون دلیل موجهی ازخدمت خوداستعفاءبدهد. اینجانمیشودگفت به محض این که بدون دلیل موجه استعفاءدادکنترات اوملغی است وبایدولش کرد. این طورنیست برای این که ممکن است درموقع که وجوداولازم باشداوبه یک ملاحظاتی بدون عذرموجهی بخواهداستعفاءبدهددراینجانمی شودگفت به محض این که استعفاءکردبایداستعفای اوراقبول کرد. بلکه باید موکول کردبه نظررئیس کل مالیه ودراینجامیگویدبرطبق پیشنهادرئیس کل مالیه دولت می‌تواندکنترات اوراملغی نمایداین قسمت اول، قسمت دوم می‌گوید: درصورتی که درانجام وظایف خودکوتاهی کندومسامحه ورزدورئیس کل مالیه تشخیص بدهد دولت کنترات اوراملغی خواهدکردوجزائی هم که برای اومحقق است همان فسخ کنترات اواست برای این که فرض می‌کنیم کنترات او۵سال است بعدازگذشتن۱سال این شخص مسامحه کردچهارسال دیگرباقی مانده کنتراتش ملغی میشودودرواقع یک ضرری به اوخورده برای این که دیگرسالی ده هزاردلاربه اونمیدهندومعلوم نیست وقتی هم که برگشتندبه محل خودشان، ده هزاردلاربه آنهاداده شود. بنابراین آن ایامی که ذیحق هستندوبایدبه آنهادادالبته حقوق میدهندفقط یک چیزی هست که ممکن است جای نگرانی باشدوآن این است که اگردراینجاپیشنهادشودیعنی یک تصریحی شودکه خرج معاودت به اوداده نخواهدشد. بنده هم موافقم زیراممکن است ازاین جمله استفادةاین مطلب نشودواگراین هم اضافه شودمقصودآقایان کاملاًتأمین می‌شود.

رئیس-عده کافی نیست.

آقاسیدیعقوب-یک نفرآمد.

رئیس-بازکافی نخواهدبود. بقیةمذاکرات میماندبرای فردا.آقای دامغانی (اجازه)

دامغانی-بنده سؤالی ازوزارت معارف داشتم چندروزقبل هم به مقام ریاست هم عرض کرده بودم چون موقع آن میگذردمیخواستم استدعاکنم که فرداآقای وزیریامعاونشان برای جواب حاضرشوند. مجلس نیم ساعت بعدازظهرختم شد

رئیس مجلس شورای ملی-حسین پیرنیا.

منشی-م-شهاب

. منشی-دکتراحتشام طباطبائی.